نظرات مطالب
فراخوانی داینامیک اسمبلی‌های آفیس در برنامه
با تشکر از مقاله مفید شما
من یه بار توی یه پروژه یک تمپلت ورد ایجاد کردم و توش انواع اقسام چارت‌ها و جدول‌ها رو توش رسم کردم و کلی هم روش کار کردم تا گزارش خوبی از کار در بیارد
واقعا اطلاع نداشتم با ورژن‌ها مختلف اجرا نمیشه!
الان عذاب وجدان گرفتم :)
نظرات مطالب
EF Code First #1
در هر فناوری مرتبط با دات نت که کل دات نت فریم ورک در دسترس باشد، قابل استفاده است. از WPF تا WinForms تا WCF و انواع و اقسام برنامه‌های وب؛ از ویندوز سرویس تا یک برنامه‌ی کنسول ساده.
نظرات مطالب
مدل EAV چیست؟
سلام
این مدل طراحی من رو به یاد کتاب The Data Model Resource می‌اندازه به نظرم کتاب خوب و فوق العاده ای برای طراحی انواع پایگاه‌های داده برای پروژه‌های خاص البته vol 1,2,3 داره من فقط کتاب یک و دو رو دیدم .
ممنون از مطلب خوبتون
نظرات مطالب
ارسال انواع بی نام (Anonymous) بازگشتی توسط Entity framework به توابع خارجی

با تشکر. روش‌های دیگری هم برای بازگشت انواع بی‌نام و نشان وجود دارند:

- خروجی متد را object تعریف کنیم

- خروجی متد را یک لیست از نوع dynamic (سی شارپ 4) تعریف کنیم

- خروجی متد را فقط ienumerable تعریف کنیم (نیازی به ذکر t ندارد الزاما)

بازخوردهای پروژه‌ها
نکاتی درمورد روشهای تبدیل (Cast) آبجکت‌ها

با سلام

لطفا نکات، انواع روش ها، تفاوت روش ها، میزان استفاده از حافظی اصلی و ... را درمورد تبدیل نوع (cast) آبجکت‌ها در زبان c# به یکدیگر را در طی یک مقاله ارائه نمائید.

اکثر برنامه نویسان این روش‌ها را می‌شناسند و مورد استفاده قرار می‌دهند ولی شاید روش صحیح تبدبل نوع در برنامه نویسی را به خوبی نشناسند.

با تشکر

مطالب
Garbage Collector در #C - قسمت سوم
در قسمت قبلی درباره تفاوت‌های Stack و Heap، صحبت کرده و به این نتیجه رسیدیم که برای آزادسازی حافظه Heap، در صورتی‌که نخواهیم اینکار را بصورت دستی انجام دهیم، نیاز به Garbage Collector پیدا خواهیم کرد.


تاریخچه‌ای مختصر از GC در NET.

ایده اولیه ایجاد Garbage Collector در NET.، در سال 1990 بود که در آن زمان، مایکروسافت مشغول پیاده سازی خود از JavaScript بنام JScript بود. در ابتدا JScript توسط تیمی چهار نفره توسعه داده میشد و در آن زمان یکی از اعضای این تیم به نام Patrick Dussud که بعنوان پدر Garbage Collector در NET. شناخته میشود، یک Conservative GC را داخل تیم توسعه داد. در آن زمان CLR ای وجود نداشت و Patrick Dussud برروی JVM کار میکرد.

مایکروسافت سعی بر پیاده سازی نسخه‌ای اختصاصی از JVM را برای خود بجای ایجاد چیزی شبیه به NET Runtime. فعلی داشت؛ اما بعد از شکل گیری تیم CLR، به این نتیجه رسیدند که JVM برای آنها محدودیت‌هایی را ایجاد میکند و به همین دلیل شروع به ایجاد Environment خود کردند.

با این تصمیم، Patrick Dussud مجددا یک GC جدید را با ایده "بهترین GC ممکن" با زبان LISP که در آن بیشترین مهارت را داشت، بصورت Prototype نوشت و سپس یک Transpiler از LISP را به ++C نوشت که کدهای آن قابل استفاده در Runtime مایکروسافت باشد.

کدهای فعلی مربوط به Garbage Collector مورد استفاده در NET. در این فایل از ریپازیتوری runtime مایکروسافت قابل دسترسی هستند. در حال حاضر خانم Maoni Stephens مدیر فنی تیم GC مایکروسافت هستند که کنفرانس‌ها و مقالات زیادی نیز درباره نکات مختلف پیاده سازی GC در بلاگ خود نوشته و ارائه کرده‌اند.


در حال حاضر، سه حالت (flavor) از GC در NET. تعبیه شده‌است و هرکدام از این حالات برای انواع مختلفی از برنامه‌ها بهینه شده‌است که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم.


Server GC

این نوع GC برای برنامه‌های سمت سرور نظیر ASP.NET Core و WCF بهینه سازی شده‌است که تعداد ریکوئست‌های زیادی به آنها وارد میشود و هر ریکوئست باعث allocate شدن اشیا مختلفی شده و بطور کلی، نرخ allocation و deallocation در آنها بالاست.

Server GC به ازای هر پردازنده، از یک Heap و یک GC Thread مجزا استفاده میکند. این بدین معناست که اگر شما یک پردازنده را با هشت Core داشته باشید، در زمان Garbage Collection، روی هرکدام از Coreها یک Heap و GC Thread مستقل وجود دارد که عمل Garbage Collection را انجام میدهند.

این شکل عملکرد باعث میشود که Collection، در سریعترین زمان ممکن، بدون وقفه اضافه انجام شود و برنامه شما اصطلاحا ((Freeze)) نشود.

Server GC فقط روی پردازنده‌های چند هسته‌ای قابل اجراست و اگر سعی کنید برنامه خود را روی یک سیستم با پردازنده تک هسته‌ای در حالت Server GC اجرا کنید، بصورت خودکار برنامه شما از Non-Concurrent Workstation GC استفاده کرده و اصطلاحا Fallback خواهد شد.

اگر نیاز دارید که در برنامه‌هایی به‌غیر از Server-Side Applicationها، نظیر WPF و Windows Service‌ها و ... از این نوع GC استفاده کنید (به شرط چند هسته بودن پردازنده)، میتوانید این تنظیمات را به فایل app.config یا web.config خود اضافه کنید:
<configuration>
  <runtime>
    <gcServer enabled="true"/>
  </runtime>
</configuration>

همچنین در برنامه‌های NET Core.ای نیز میتوانید این تنظیمات را داخل فایل csproj. برنامه خود اضافه کنید:
<PropertyGroup>
  <ServerGarbageCollection>true</ServerGarbageCollection>
</PropertyGroup>


Concurrent Workstation GC


این حالت، حالت پیشفرض مورد استفاده در برنامه‌های Windows Forms و Windows Service است. این حالت از GC برای برنامه‌هایی بهینه شده‌است که در آنها، هنگام وقوع Garbage Collection، برنامه توقف و مکث حتی چند لحظه‌ای نداشته و Collection باعث نشود که کاربر نتواند روی یک دکمه کلیک کند و اصطلاحا برنامه ((Unresponsive)) شود.

برای فعالسازی Concurrent Workstation GC این تنظیمات را داخل config برنامه خود باید اعمال کنید:
<configuration>
  <runtime>
    <gcConcurrent enabled="true" />
  </runtime>
</configuration>


Non-Concurrent Workstation GC


این حالت شبیه به حالت Server GC است؛ با این تفاوت که عمل Collection روی Thread ای که درخواست allocate کردن یک object را کرده است، صورت میگیرد.

برای مثال:

  • Thread شماره یک درخواست allocate کردن یک string با طول 10000 کاراکتر را میدهد.
  • حافظه، فضای کافی برای تخصیص این حجم از حافظه را نداشته و سعی میکند با اجرای Garbage Collector، این حجم فضای مورد نیاز از حافظه را خالی کند.
  • CLR تمام Thread‌های برنامه را متوقف میکند و Garbage Collector شروع به کار کرده و اشیا بلااستفاده «روی Thread ای که آن را فراخوانی کرده است» را Collect میکند.
  • بعد از پایان Collection، تمامی Threadهای برنامه که در مرحله قبل متوقف شده بودند، مجددا شروع به کار خواهند کرد.


این حالت از GC برای برنامه‌های Server-Side ای که برروی پردازنده تک هسته‌ای اجرا میشوند، پیشنهاد میشود. برای فعالسازی این حالت، تنظیمات داخل config برنامه به این صورت باید تغییر پیدا کند:
<configuration>
  <runtime>
    <gcConcurrent enabled="false" />
  </runtime>
</configuration>



این جدول، کمک خواهد کرد که بر اساس نوع برنامه خود، تنظیمات درستی را برای GC اعمال نمایید (در اکثر موارد، تنظیمات پیشفرض بهترین انتخاب بوده و نیازی به تغییر روند کار GC نیست):

 Server GC  Non-Concurrent Workstation  Concurrent Workstation  
 Maximize throughput on multi-processor machines for server apps that create multiple threads to handle the same types of requests.  Maximize throughput on single-processor machines.  Balance throughput and responsiveness for client apps with UI. Design Goal 
1 per processor ( hyper thread aware )  1  Number of Heaps
 1 dedicated GC thread per processor The thread which performs the allocation that triggers the GC. The thread which performs the allocation that triggers the GC.  GC Threads
 EE is suspended during a GC. EE is suspended during a GC. EE is suspended much shorter but several times during a GC.  Execution Engine
Suspension
<gcServer enabled="true">
<gcConcurrent enabled="false">
 <gcConcurrent enabled="true"> 
 Config Setting
Non-Concurrent Workstation GC      On a single
processor
(fallback)
مطالب
Garbage Collector در #C - قسمت اول

Garbage Collector

Garbage Collection



فرض کنید متغیری را ایجاد کرده و به آن مقدار داده‌‎‎اید:
string message = "Hello World!";

آیا تابحال به این موضوع فکر کرده‌اید که طول عمر متغیر message تا چه زمانی است و چه زمانی باید از بین برود؟
چه زمانی باید توسط کامپایلر ( یا بهتر بگوییم ، Runtime ) طول عمر این متغیر به پایان برسد و از حافظه حذف شود؟

زبان‎‌های برنامه نویسی به دو دسته‌ی Managed و Unmanaged تقسیم میشوند:

  1. Unmanaged: در این دسته از زبان ها، وظیفه‌ی ایجاد اشیاء، تشخیص زمان درست برای از بین بردن و از بین بردن آنها، برعهده‌ی شماست. زبان‌های C و ++C جز این نوع زبان‌ها میباشند.

  2. Managed: در این دسته از زبان‌ها، ایجاد اشیاء مانند قبل بر عهده‌ی شماست، اما وظیفه تشخیص و از بین بردن آنها در زمان درست را Runtime برعهده میگیرد.
    در این نوع زبان‌‎ها ما دغدغه‌ی حذف متغیری را که در چندین خط بالاتر، آن را ایجاد کرده و به آن مقدار داده‎، به چندین متد آن را پاس داده و انواع تغییرات را روی آن انجام داده‎ایم، نداریم. زبان‌های #C و Java جزو این نوع زبان‌ها میباشند.

ایده کلی ایجاد زبان‌های Managed بر این است که شما درگیر مباحث مربوط به Memory Management نشوید و تمرکز اصلیتان روی Business باشد.

اکثر پروژه‌ها به اندازه کافی پیچیدگی‌های Business ای دارند و ترکیب کردن این نوع پیچیدگی‌ها با پیچیدگی‌های Low Level و Technical ای همچون مباحث Memory Management، در اکثر اوقات باعث میشود که نگهداری از پروژه کاری بسیار دشوار شده و به تدریج مانند بسیاری از پروژه‌های دیگر، نام Legacy را با خود به یدک بکشد.

این بدان معنا نیست که پروژه‌هایی که با زبان هایی همچون C و ++C نوشته میشوند، از همان روز اول Legacy بوده و قابل نگهداری نیستند، بلکه بدین معناست که نگهداری کد چنین زبان‌هایی نسبت به زبان‌های Managed، به مراتب مشکل‌تر است و همچنین قابل ذکر است که قابلیت نگهداری یک پروژه به مباحث بسیار زیاد دیگری نیز بستگی دارد.

Legacy Code



نمونه ای از ترکیب این نوع پیچیدگی‌ها را با مثالی بسیار ساده در دو زبان C و #C بررسی میکنیم.

برنامه‌ای داریم که یک متغییر عددی از نوع int را ایجاد میکند. عدد 25 را بعنوان مقدار به آن میدهد و سپس این متغیر به یک متد پاس داده میشود تا مقدارش چاپ شود.

کد این برنامه در زبان C :
#include <stdio.h>
#include <stdlib.h>

void printReport(int* data)
{
    printf("Report: %d", *data);
}

int main(void)
{
    int *myNumber;
    myNumber = (int*)malloc(sizeof(int));
    if (myNumber == 0)
    {
        printf("ERROR: Out of memory");
        return 1;
    }
    
    *myNumber = 25;
    printReport(myNumber);
    
    free(myNumber);
    myNumber = NULL;
    
    return 0;
}

"هدف" و Business اصلی این برنامه، چاپ و یک گزارش ساده بود، اما مسائل بسیار بیشتری در این مثال دخیل شده اند:

1- Allocate و دریافت فضای مورد نیاز برای یک عدد ( int ) از Memory ، توسط تابع malloc
2- Cast کردن مقدار برگشت داده شده ( *void ) به type مدنظرمان یعنی *int
3- نگهداری آدرس متغییر allocate شده داخل یک pointer
4- بررسی موفقیت آمیز بودن عمل allocation روی memory ( اگر حافظه فضای کافی نداشته باشد، عدد 0 بعنوان آدرس و به معنای عدم موفقیت بازگردانده میشود)
5- مقداردهی متغیر allocate شده با عدد 25
6- صدا زدن و پاس دادن pointer متغییر myNumber به تابع printReport
7- خالی کردن مقدار allocate شده متغییر myNumber توسط تابع free در زمانی که دیگر به آن در برنامه نیازی نیست.
8- مقداردهی NULL به myNumber ( جهت جلوگیری از مشکلات Dangling Pointers )


چند مرحله از این مراحل ذکر شده، واقعا نیاز Business ای برنامه ما بود؟ این مثال، بسیار ساده و غیر واقعی بود؛ اما تصور کنید با این روش، یک برنامه بزرگ با Business Rule‌ها و پیچیدگی‌های خودش، چه حجمی از کد و پیچیدگی را خواهد داشت.


کد این برنامه در زبان #C :
using System;

public class Program
{
    public static void Main()
    {
        int myNumber = 25;
        PrintReport(myNumber);
    }
    
    private static void PrintReport(int number)
    {
        Console.WriteLine($"Report: {number}");
    }
}

همانطور که میبینید در اینجا تمرکزمان روی هدف اصلی و Business است و درگیر پیچیدگی مباحث جانبی نظیر Manual Memory Management نشده‌ایم و Runtime زبان #C یعنی CoreCLR وظیفه Memory Management را در پشت صحنه برعهده گرفته است.



تفاوت بین زبان‌های Managed و Unmanaged را میتوانیم به رانندگی با ماشین دنده‌ای و اتومات تشبیه کنیم.

اکثر اوقات هدف اصلی رانندگی، رفتن از یک مبدا به یک مقصد است. با استفاده از یک ماشین دنده‌ای، علاوه بر هدف اصلی یعنی رسیدن به یک مقصد، ذهن ما درگیر تعویض دنده در سرعت‎ مناسب در طول مسیر میشود و اینکار را ممکن است بیش از صدها یا هزاران بار انجام دهیم. در این روش طبیعتا ما کنترل بیشتری داریم و در بعضی مواقع بسیار بهتر به نسبت یک سیستم خودکار عمل میکنیم، اما از هدف اصلی خود یعنی رفتن از نقطه A به B دور شده‌ایم.

در سوی دیگر، با استفاده از یک ماشین اتومات، تمام تمرکز ما روی هدف اصلیمان یعنی رسیدن از یک مبدا به یک مقصد است. درگیر عوض کردن چندین باره دنده در طول یک مسیر نیستیم و این وظیفه را یک Engine خارجی بر عهده گرفته است. هرچند که این روش، روش راحتتری نسبت به روش دستی و Manual است اما طبیعتا کنترل شما در این روش نسبت به روش قبل، کمتر است.

در زبان‎های Managed و Unmanaged هم دقیقا چنین تفاوت هایی وجود دارد.


در زبان‏‎های Unmanaged، شما کنترل کاملی را روی طول عمر اشیا و مدیریت حافظه دارید و همه چیز برعهده شماست؛ اما علاوه بر هدف اصلیتان، درگیر مباحث جانبی دیگری نیز شده‌اید. اکثر اوقات قدرت زبان‏‎های Unmanaged را در Game Engine‌ها و Real-Time Processing System‌ها میتوانید ببینید که در آنها مدیریت حافظه بصورت دستی انجام میشود و برنامه نویس‎های آن سیستم، تعیین کننده اصلی این هستند که طول عمر اشیاء تا چه زمانی باشد و چه زمانی از بین بروند که باعث اختلال یا کندی یک سیستم حتی برای چند میلی ثانیه نشوند.

در زبان‌های Managed، اکثر اوقات حتی نیازی نیست که شما درگیر مباحث جانبی مدیریت حافظه شوید و تمام کار را Runtime شما بصورت خودکار انجام میدهد. اما گاهی اوقات لازم است که قسمت‌های حساس برنامه ( اصطلاحا Hot-Path‌ها ) خود را پیدا کنید، از این قسمت‌ها Benchmark گرفته و مطمئن شوید که با حجم تعداد بالای درخواست و بار، به خوبی عمل میکند و همچنین قسمتی از برنامه، نشستی حافظه ( اصطلاحا Memory Leak ) ندارد. همانطور که گفتیم، گاهی اوقات یک انسان ( سیستم دستی ) بهتر از یک سیستم خودکار میتواند تصمیم بگیرد که در یک لحظه چه اتفاقی داخل برنامه رخ دهد.


در این سری مقالات قصد داریم وارد مبحث Memory Management در #C شده، با Garbage Collector آشنا و دیدی کلی از نحوه‌ی انجام کار آن داشته باشیم.

اشتراک‌ها
دوره ساخت قدم به قدم یک برنامه‌ی NET MAUI.

In this video we perform a full step by step build of a .NET MAUI App that we test on both Windows and Android. The app interacts with a separate .NET 6 API that we also build step by step.

Level: Beginner

⏲️ Time Codes ⏲️

Theory

- 0:48 Welcome
- 03:13 App demo
- 06:07 Course overview
- 09:14 Ingedients
- 10:10 What is .NET MAUI?
- 12:48 How MAUI works
- 15:14 MAUI project anatomy
- 19:47 MAUI App start up sequence
- 22:29 UI Conepts
- 28:21 XAML vs C#
- 30:29 Solution Architecture
- 31:41 Application Architecture


API Build

- 35:31 API Project Set up
- 42:41 API Model definition
- 44:47 API Db Context
- 47:13 Connection String
- 52:19 Migrations
- 56:31 API Read Endpoint
- 1:01:58 API Create Endpoint
- 1:08:15 API Update Endpoint
- 1:12:57 API Delete Endpoint

MAUI App Build

- 1:17:21 MAUI App Project Set up
- 1:21:00 Android Device Manager
- 1:25:08 MAUI Model definition
- 1:31:16 Data Service Interface
- 1:35:40 Data Service Implementation
- 1:47:27 Data Service Read Method
- 1:53:34 Data Service Create Method
- 1:58:48 Data Service Delete Method
- 2:01:53 Data Service Update Method
- 2:05:41 Android environment config
- 2:11:00 Architecture check point
- 2:11:54 Register MainPage for DI
- 2:14:13 MainPage code-behind
- 2:21:03 MainPage XAML Layout
- 2:30:19 Re-work MainPage layout
- 2:35:12 Add another page (ManagePage)
- 2:38:01 Adding a Route
- 2:30:01 Regiter ManagePage for DI
- 2:40:29 Complete MainPage code-behind
- 2:45:12 ManagePage code-behind
- 2:51:16 QueryProperty
- 2:57:34 ManagePage XMAL
- 3:07:56 Run on Windows
- 3:09:30 Re-work ManagePage layout
- 3:16:26 Using HttpClientFactory

Outro

- 3:21:02 Wrap up and thanks
- 3:21:31 Supporter Credits 

دوره ساخت قدم به قدم یک برنامه‌ی NET MAUI.
مطالب
تعامل با پایگاه داده با استفاده از EntityFramework در پروژه های F# MVC 4
در پست‌های قبلی (^ و^) با  template و ساخت کنترلر و مدل در پروژه‌های F# MVC آشنا شدید. در این پست به طراحی Repository با استفاده از EntityFramework خواهم پرداخت. در ادامه مثال قبل، برای تامین داده‌های مورد نیاز کنترلر‌ها و نمایش آن‌ها در View نیاز به تعامل با پایگاه داده وجود دارد. در نتیجه با استفاده از الگوی Repository، داده‌های مورد نظر را تامین خواهیم کرد. به صورت پیش فرض با نصب Template جاری (F# MVC4) تمامی اسمبلی‌های مورد نیاز برای استفاده از  در EF در پروژه‌های #F نیز نصب می‌شود.

پیاده سازی DbContext مورد نیاز
برای ساخت DbContext می‌توان به صورت زیر عمل نمود:
namespace FsWeb.Repositories

open System.Data.Entity
open FsWeb.Models

type FsMvcAppEntities() = 
    inherit DbContext("FsMvcAppExample")

    do Database.SetInitializer(new CreateDatabaseIfNotExists<FsMvcAppEntities>())

    [<DefaultValue()>] val mutable books: IDbSet<Guitar>
    member x.Books with get() = x.books and set v = x.books <- v
همان طور که ملاحظه می‌کنید  با ارث بری از کلاس DbContext  و پاس دادن ConnectionString یا نام آن در فایل app.config، به راحتی FsMVCAppEntities ساخته می‌شود که معادل DbContext پروژه مورد نظر است. با استفاده از دستور do متد SetInitializer برای عملیات migration فراخوانی می‌شود. در پایان نیز یک DbSet به نام Books ایجاد کردیم. فقط از نظر syntax با حالت #C آن تفاوت دارد اما روش پیاده سازی مشابه است.

اگر syntax زبان #F برایتان نامفهوم است می‌توانید از این دوره کمک بگیرید.

پیاده سازی کلاس BookRepository
ابتدا به کد‌های زیر دقت کنید:
namespace FsWeb.Repositories

type BooksRepository() =
    member x.GetAll () = 
        use context = new FsMvcAppEntities() 
        query { for g in context.Books do
                select g }
        |> Seq.toList
در کد بالا ابتدا تابعی به نام GetAll داریم. در این تابع یک نمونه از DbContext پروژه وهله سازی می‌شود. نکته مهم این است به جای شناسه let از شناسه use استفاده کردم. شناسه use دقیقا معال دستور {}()using در #C است. بعد از اتمام عملیات شی مورد نظر Dispose خواهد شد.
در بخش بعدی بک کوئری از DbSet مورد نظر گرفته می‌شود. این روش Query گرفتن در F# 3.0 مطرح شده است. در نتیجه در نسخه‌های قبلی آن (F# 2.0) اجرای این کوئری باعث خطا می‌شود. اگر قصد دارید با استفاده از F# 2.0 کوئری‌های خود را ایجاد نماید باید به طریق زیر عمل نمایید:
ابتدا از طریق nuget اقدام به نصب package  ذیل نمایید:
FSPowerPack.Linq.Community
سپس در ابتدا Source File خود، فضای نام Microsoft.FSharp.Linq.Query را باز(استفاده از دستور open) کنید. سپس می‌توانید با اندکی تغییر در کوئری قبلی خود، آن را در F# 2.0 اجرا نمایید.
query <@ seq { for g in context.Books -> g } @> |> Seq.toList
حال باید Repository طراحی شده را در کنترلر مورد نظر فراخوانی کرد. اما اگر کمی سلیقه به خرج دهیم به راحتی می‌توان با استفاده از تزریق وابستگی ، BookRepository را در اختیار کنترلر قرار داد. همانند کد ذیل:
[<HandleError>]
type BooksController(repository : BooksRepository) =
    inherit Controller()
    new() = new BooksController(BooksRepository())
    member this.Index () =
        repository.GetAll()
        |> this.View
در کد‌های بالا ابتدا وابستگی به BookRepository در سازنده BookController تعیین شد. سپس با استفاده از سازنده پیش فرض، یک وهله از وابستگی مورد نظر ایجاد و در اختیار سازنده کنترلر قرار گرفت(همانند استفاده از کلمه this در سازنده کلاس‌های #C). با فراخوانی تابع GetAll  داده‌های مورد نظر از database تامین خواهد شد.

نکته : تنظیمات مروط به ConnectionString را فراموش نکنید:
<add name="FsMvcAppExample"
     connectionString="YOUR CONNECTION STRING"
     providerName="System.Data.SqlClient" />
موفق باشید.

مطالب
استفاده از لوسین برای برجسته سازی عبارت جستجو شده در نتایج حاصل
قسمت جستجوی سایت جاری رو با استفاده از لوسین بازنویسی کردم. خلاصه‌ای از نحوه انجام این‌کار رو در ادامه ملاحظه خواهید کرد:

1) دریافت کتابخانه‌های لازم
نیاز به کتابخانه‌های Lucene.NET و همچنین Lucene.Net Contrib است که هر دو مورد را به سادگی توسط NuGet می‌توانید دریافت و نصب کنید.
Highlighter استفاده شده، در کتابخانه Lucene.Net Contrib قرار دارد. به همین جهت این مورد را نیز باید جداگانه دریافت کرد.


2) تهیه منبع داده
در اینجا جهت سادگی کار فرض کنید که لیستی از مطالب را به فرمت زیر دراختیار داریم:
public class Post
{
    public int Id { set; get; }
    public string Title { set; get; }
    public string Body { set; get; }
}
تفاوتی نمی‌کند که از چه منبع داده‌ای استفاده می‌کنید. آیا قرار است یک سری فایل متنی ساده موجود در یک پوشه را ایندکس کنید یا تعدادی رکورد بانک اطلاعاتی؛ از NHibernate استفاده می‌کنید یا از Entity framework و یا از ADO.NET. کتابخانه Lucene مستقل است از منبع داده مورد استفاده و تنها اطلاعاتی با فرمت شیء Document معرفی شده به آن‌را می‌شناسد.


3) تبدیل اطلاعات به فرمت Lucene.NET
همانطور که عنوان شد نیاز است هر رکورد از اطلاعات خود را به شیء Document نگاشت کنیم. نمونه‌ای از اینکار را در متد ذیل مشاهده می‌نمائید:
static Document MapPostToDocument(Post post)
{
    var postDocument = new Document();
    postDocument.Add(new Field("Id", post.Id.ToString(), Field.Store.YES, Field.Index.NOT_ANALYZED));
    postDocument.Add(new Field("Title", post.Title, Field.Store.YES, Field.Index.ANALYZED, Field.TermVector.WITH_POSITIONS_OFFSETS));
    postDocument.Add(new Field("Body", post.Body, Field.Store.YES, Field.Index.ANALYZED, Field.TermVector.WITH_POSITIONS_OFFSETS));
    return postDocument;
}
این متد وهله‌ای از شیء Post را دریافت کرده و آن‌را تبدیل به یک سند Lucene می‌کند.
کار با ایجاد یک وهله از شیء Document شروع شده و سپس اطلاعات به صوت فیلدهایی به این سند اضافه می‌شوند.

توضیحات آرگومان‌های مختلف سازنده کلاس Field:
- در ابتدا نام فیلد مورد نظر ذکر می‌گردد.
- سپس مقدار متناظر با آن فیلد، به صورت رشته باید معرفی شود.
- آرگومان سوم آن مشخص می‌کند که اصل اطلاعات نیز علاوه بر ایندکس شدن باید در فایل‌های Lucene ذخیره شوند یا خیر. توسط Field.Store.YES مشخص می‌کنیم که بله؛ علاقمندیم تا اصل اطلاعات نیز از طریق Lucene قابل بازیابی باشند. این مورد جهت نمایش سریع نتایج جستجوها می‌تواند مفید باشد. اگر قرار نیست اطلاعاتی را از این فیلد خاص به کاربر نمایش دهید می‌توانید از گزینه Field.Store.NO استفاده کنید. همچنین امکان فشرده سازی اطلاعات ذخیره شده با انتخاب گزینه Field.Store.COMPRESS نیز میسر است.
- توسط آرگومان چهارم آن تعیین خواهیم کرد که اطلاعات فیلد مورد نظر ایندکس شوند یا خیر. مقدار Field.Index.NOT_ANALYZED سبب عدم ایندکس شدن فیلد Id می‌شوند (چون قرار نیست روی id در قسمت جستجوی عمومی سایت، جستجویی صورت گیرد). به کمک مقدار Field.Index.ANALYZED، مقدار معرفی شده، ایندکس خواهد شد.
- پارامتر پنجم آن‌را جهت سرعت عمل در نمایان سازی/برجسته کردن و highlighting عبارات جستجو شده در متن‌های یافت شده معرفی کرده‌ایم. الگوریتم‌های متناظر با این روش در فایل‌های Lucene.Net Contrib قرار دارند.


یک نکته
اگر اطلاعاتی را که قرار است ایندکس کنید از نوع HTML می‌باشند، بهتر است تمام تگ‌های آن‌را پیش از افزودن به لوسین حذف کنید. به این ترتیب نتایج جستجوی دقیق‌تری را می‌توان شاهد بود. برای این منظور می‌توان از متد ذیل کمک گرفت:
public static string RemoveHtmlTags(string text)
{
    return string.IsNullOrEmpty(text) ? string.Empty : Regex.Replace(text, @"<(.|\n)*?>", string.Empty);
}


4) تهیه Full text index به کمک Lucene.NET
تا اینجا توانستیم اطلاعات خود را به فرمت اسناد لوسین تبدیل کنیم. اکنون ثبت و تبدیل آن‌ها به فایل‌های Full text search لوسین به سادگی زیر است:
static readonly Lucene.Net.Util.Version _version = Lucene.Net.Util.Version.LUCENE_29;
public static void CreateIdx(IEnumerable<Post> dataList)
{
    var directory = FSDirectory.Open(new DirectoryInfo(Environment.CurrentDirectory + "\\LuceneIndex"));
    var analyzer = new StandardAnalyzer(_version);
    using (var writer = new IndexWriter(directory, analyzer, create: true, mfl: IndexWriter.MaxFieldLength.UNLIMITED))
    {
         foreach (var post in dataList)
        {
            writer.AddDocument(MapPostToDocument(post));
        }

        writer.Optimize();
        writer.Commit();
        writer.Close();
        directory.Close();
    }
}
ابتدا محل ذخیره سازی فایل‌های full text search مشخص می‌شوند. سپس آنالیز کننده اطلاعات باید معرفی شود. در ادامه به کمک این اطلاعات، شیء IndexWriter ایجاد و مستندات لوسین به آن اضافه می‌شوند. در آخر، این اطلاعات بهینه سازی شده و ثبت نهایی صورت خواهد گرفت.
ذکر version در اینجا ضروری است؛ از این جهت که اگر ایندکسی با فرمت مثلا LUCENE_29 تهیه شود ممکن است با نگارش بعدی این کتابخانه سازگار نباشد و در صورت ارتقاء، نتایج جستجوی انجام شده، کاملا بی‌ربط نمایش داده شوند. با ذکر صریح نگارش، دیگر این اتفاق رخ نخواهد داد.


نکته
StandardAnalyzer توکار لوسین، امکان دریافت لیستی از واژه‌هایی که نباید ایندکس شوند را نیز دارا است. اطلاعات بیشتر در اینجا.


5) به روز رسانی ایندکس‌ها
به کمک سه متد ذیل می‌توان اطلاعات ایندکس‌های موجود را به روز یا حذف کرد:
public static void UpdateIndex(Post post)
{
        var directory = FSDirectory.Open(new DirectoryInfo(Environment.CurrentDirectory + "\\LuceneIndex"));
        var analyzer = new StandardAnalyzer(_version);
        using (var indexWriter = new IndexWriter(directory, analyzer, create: false, mfl: IndexWriter.MaxFieldLength.UNLIMITED))
        {
            var newDoc = MapPostToDocument(post);

             indexWriter.UpdateDocument(new Term("Id", post.Id.ToString()), newDoc);
             indexWriter.Commit();
             indexWriter.Close();
             directory.Close();
         }
}

public static void DeleteIndex(Post post)
{
         var directory = FSDirectory.Open(new DirectoryInfo(Environment.CurrentDirectory + "\\LuceneIndex"));
         var analyzer = new StandardAnalyzer(_version);
         using (var indexWriter = new IndexWriter(directory, analyzer, create: false, mfl: IndexWriter.MaxFieldLength.UNLIMITED))
         {
             indexWriter.DeleteDocuments(new Term("Id", post.Id.ToString()));
             indexWriter.Commit();
             indexWriter.Close();
             directory.Close();
          }
}

public static void AddIndex(Post post)
{
      var directory = FSDirectory.Open(new DirectoryInfo(Environment.CurrentDirectory + "\\LuceneIndex"));
      var analyzer = new StandardAnalyzer(_version, getStopWords());
      using (var indexWriter = new IndexWriter(directory, analyzer, create: false, mfl: IndexWriter.MaxFieldLength.UNLIMITED))
      {
           var searchQuery = new TermQuery(new Term("Id", post.Id.ToString()));
           indexWriter.DeleteDocuments(searchQuery);

            var newDoc = MapPostToDocument(post);
            indexWriter.AddDocument(newDoc);
            indexWriter.Commit();
            indexWriter.Close();
            directory.Close();
        }
}
تنها نکته مهم این متدها، استفاده از متد IndexWriter با پارامتر create مساوی false است. به این ترتیب فایل‌های موجود بجای از نو ساخته شدن، به روز خواهند شد.
محل فراخوانی این متدها هم می‌تواند در کنار متدهای به روز رسانی اطلاعات اصلی در بانک اطلاعاتی برنامه باشند. اگر رکوردی اضافه یا حذف شده، ایندکس متناظر نیز باید به روز شود.


6) جستجو در اطلاعات ایندکس شده و نمایش آن‌ها به همراه نمایان/برجسته سازی عبارات جستجو شده
قسمت نهایی کار با لوسین و اطلاعات ایندکس‌های تهیه شده، کوئری گرفتن از آن‌ها است. متدهای کامل مورد نیاز را در ذیل مشاهده می‌کنید:

public static void Query(string term)
{
     var directory = FSDirectory.Open(new DirectoryInfo(Environment.CurrentDirectory + "\\LuceneIndex"));
     using (var searcher = new IndexSearcher(directory, readOnly: true))
     {
          var analyzer = new StandardAnalyzer(_version);
          var parser = new MultiFieldQueryParser(_version, new[] { "Body", "Title" }, analyzer);
          var query = parseQuery(term, parser);
          var hits = searcher.Search(query, 10).ScoreDocs;

          if (hits.Length == 0)
          {
               term = searchByPartialWords(term);
               query = parseQuery(term, parser);
               hits = searcher.Search(query, 10).ScoreDocs;
           }

           FastVectorHighlighter fvHighlighter = new FastVectorHighlighter(true, true);
           foreach (var scoreDoc in hits)
           {
               var doc = searcher.Doc(scoreDoc.doc);
               string bestfragment = fvHighlighter.GetBestFragment(
                                fvHighlighter.GetFieldQuery(query),
                                searcher.GetIndexReader(),
                                docId: scoreDoc.doc,
                                fieldName: "Body",
                                fragCharSize: 400);
                var id = doc.Get("Id");
                var title = doc.Get("Title");
                var score = scoreDoc.score;
                Console.WriteLine(bestfragment);
            }

            searcher.Close();
            directory.Close();
      }
   }

   private static Query parseQuery(string searchQuery, QueryParser parser)
   {
       Query query;
        try
        {
            query = parser.Parse(searchQuery.Trim());
        }
        catch (ParseException)
        {
            query = parser.Parse(QueryParser.Escape(searchQuery.Trim()));
        }
        return query;
   }

   private static string searchByPartialWords(string bodyTerm)
   {
       bodyTerm = bodyTerm.Replace("*", "").Replace("?", "");
       var terms = bodyTerm.Trim().Replace("-", " ").Split(' ')
                                .Where(x => !string.IsNullOrEmpty(x))
                                .Select(x => x.Trim() + "*");
       bodyTerm = string.Join(" ", terms);
       return bodyTerm;
   }
توضیحات:
اکثر سایت‌ها را که بررسی کنید، جستجوی بر روی یک فیلد را توضیح داده‌اند. در اینجا نحوه جستجو بر روی چند فیلد را به کمک MultiFieldQueryParser ملاحظه می‌کنید.
نکته‌ی مهمی را هم که در اینجا باید به آن دقت داشت، حساس بودن لوسین به کوچکی و بزرگی نام فیلدهای معرفی شده است و در صورت عدم رعایت این مساله، جستجوی شما نتیجه‌ای را دربر نخواهد داشت.
در ادامه برای parse اطلاعات، از متد کمکی parseQuery استفاده شده است. ممکن است به ParseException بخاطر یک سری حروف خاص بکارگرفته شده در عبارات مورد جستجو برسیم. در اینجا می‌توان توسط متد QueryParser.Escape، اطلاعات دریافتی را اصلاح کرد.
سپس نحوه استفاده از کوئری تهیه شده و متد Search را ملاحظه می‌کنید. در اینجا بهتر است تعداد رکوردهای بازگشت داده شده را تعیین کرد (به کمک آرگومان دوم متد جستجو) تا بی‌جهت سرعت عملیات را پایین نیاورده و همچنین مصرف حافظه سیستم را نیز بالا نبریم.
ممکن است تعداد hits یا نتایج حاصل صفر باشد؛ بنابراین بد نیست خودمان دست به کار شده و به کمک متد searchByPartialWords، ورودی کاربر را بر اساس زبان جستجوی ویژه لوسین اندکی بهینه کنیم تا بتوان به نتایج بهتری دست یافت.
در آخر نحوه کار با  ScoreDocs یافت شده را ملاحظه می‌کنید. اگر محتوای فیلد را در حین ایندکس سازی ذخیره کرده باشیم، به کمک متد doc.Get می‌توان به اطلاعات کامل آن نیز دست یافت.
همچنین نکته دیگری را که در اینجا می‌توان ملاحظه کرد استفاده از FastVectorHighlighter می‌باشد. به کمک این Highlighter ویژه می‌توان نتایج جستجو را شبیه به نتایج نمایش داده شده توسط موتور جستجوی گوگل درآورد. برای مثال اگر شخصی ef code first را جستجو کرد، توسط متد GetBestFragment، بهترین جزئی که شامل بیشترین تعداد حروف جستجو شده است، یافت گردیده و همچنین به کمک تگ‌های B، ضخیم نمایش داده خواهند شد.