مطالب
پیدا کردن آیتم‌های تکراری در یک لیست به کمک LINQ

گاهی از اوقات نیاز می‌شود تا در یک لیست، آیتم‌های تکراری موجود را مشخص کرد. به صورت پیش فرض متد Distinct برای حذف مقادیر تکراری در یک لیست با استفاده از LINQ موجود است که البته آن‌هم اما و اگرهایی دارد که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد، اما باز هم این مورد پاسخ سؤال اصلی نیست (نمی‌خواهیم موارد تکراری را حذف کنیم).

برای حذف آیتم‌های تکراری از یک لیست جنریک می‌توان متد زیر را نوشت:
public static List<T> RemoveDuplicates<T>(List<T> items)
{
return (from s in items select s).Distinct().ToList();
}
برای مثال:
public static void TestRemoveDuplicates()
{
List<string> sampleList =
new List<string>() { "A1", "A2", "A3", "A1", "A2", "A3" };
sampleList = RemoveDuplicates(sampleList);
foreach (var item in sampleList)
Console.WriteLine(item);
}
این متد بر روی لیست‌هایی با نوع‌های اولیه مانند string‌ و int و امثال آن درست کار می‌کند. اما اکنون مثال زیر را در نظر بگیرید:
public class Employee
{
public int ID { get; set; }
public string FName { get; set; }
public int Age { get; set; }
}

public static void TestRemoveDuplicates()
{
List<Employee> lstEmp = new List<Employee>()
{
new Employee(){ ID=1, Age=20, FName="F1"},
new Employee(){ ID=2, Age=21, FName="F2"},
new Employee(){ ID=1, Age=20, FName="F1"},
};

lstEmp = RemoveDuplicates<Employee>(lstEmp);

foreach (var item in lstEmp)
Console.WriteLine(item.FName);
}
اگر متد TestRemoveDuplicates را اجرا نمائید، رکورد تکراری این لیست جنریک حذف نخواهد شد؛ زیرا متد distinct بکارگرفته شده نمی‌داند اشیایی از نوع کلاس سفارشی Employee را چگونه باید با هم مقایسه نماید تا بتواند موارد تکراری آن‌ها را حذف کند.
برای رفع این مشکل باید از آرگومان دوم متد distinct جهت معرفی وهله‌ای از کلاسی که اینترفیس IEqualityComparer را پیاده سازی می‌کند، کمک گرفت.
public static IEnumerable<TSource> Distinct<TSource>(this IEnumerable<TSource> source, IEqualityComparer<TSource> comparer);
که نمونه‌ای از پیاده سازی آن به شرح زیر می‌تواند باشد:

public class EmployeeComparer : IEqualityComparer<Employee>
{
public bool Equals(Employee x, Employee y)
{
//آیا دقیقا یک وهله هستند؟
if (Object.ReferenceEquals(x, y)) return true;

//آیا یکی از وهله‌ها نال است؟
if (Object.ReferenceEquals(x, null) ||
Object.ReferenceEquals(y, null))
return false;

return x.Age == y.Age && x.FName == y.FName && x.ID == y.ID;
}

public int GetHashCode(Employee obj)
{
if (Object.ReferenceEquals(obj, null)) return 0;
int hashTextual = obj.FName == null ? 0 : obj.FName.GetHashCode();
int hashDigital = obj.Age.GetHashCode();
return hashTextual ^ hashDigital;
}
}
اکنون اگر یک overload برای متد RemoveDuplicates با درنظر گرفتن IEqualityComparerتهیه کنیم، به شکل زیر خواهد بود:
public static List<T> RemoveDuplicates<T>(List<T> items, IEqualityComparer<T> comparer)
{
return (from s in items select s).Distinct(comparer).ToList();
}
به این صورت متد آزمایشی ما به شکل زیر (که وهله‌ای از کلاس EmployeeComparer‌ به آن ارسال شده) تغییر خواهد کرد:
public static void TestRemoveDuplicates()
{
List<Employee> lstEmp = new List<Employee>()
{
new Employee(){ ID=1, Age=20, FName="F1"},
new Employee(){ ID=2, Age=21, FName="F2"},
new Employee(){ ID=1, Age=20, FName="F1"},
};

lstEmp = RemoveDuplicates(lstEmp, new EmployeeComparer());

foreach (var item in lstEmp)
Console.WriteLine(item.FName);
}
پس از این تغییر، حاصل این متد تنها دو رکورد غیرتکراری می‌باشد.

سؤال: برای یافتن آیتم‌های تکراری یک لیست چه باید کرد؟
احتمالا مقاله "روش‌هایی برای حذف رکوردهای تکراری" را به خاطر دارید. اینجا هم می‌توان کوئری LINQ ایی را نوشت که رکوردها را بر اساس سن، گروه بندی کرده و سپس گروه‌هایی را که بیش از یک رکورد دارند، انتخاب نماید.
public static void FindDuplicates()
{
List<Employee> lstEmp = new List<Employee>()
{
new Employee(){ ID=1, Age=20, FName="F1"},
new Employee(){ ID=2, Age=21, FName="F2"},
new Employee(){ ID=1, Age=20, FName="F1"},
};

var query = from c in lstEmp
group c by c.Age into g
where g.Count() > 1
select new { Age = g.Key, Count = g.Count() };

foreach (var item in query)
{
Console.WriteLine("Age {0} has {1} records", item.Age, item.Count);
}
}


Vote on iDevCenter
مطالب
امنیت در LINQ to SQL

سؤال: LINQ to SQL تا چه میزان در برابر حملات تزریق SQL امن است؟
جواب کوتاه: بسیار زیاد!

توضیحات:
string query = @"SELECT * FROM USER_PROFILE
WHERE LOGIN_ID = '"+loginId+@"' AND PASSWORD = '"+password+@"'";
گاهی از اوقات هر چقدر هم در مورد خطرات کوئری‌هایی از نوع فوق مقاله نوشته شود کافی نیست و باز هم شاهد این نوع جمع زدن‌ها و نوشتن کوئری‌هایی به شدت آسیب پذیر در حالت استفاده از ADO.Net کلاسیک هستیم. مثال فوق یک نمونه کلاسیک از نمایش آسیب پذیری در مورد تزریق اس کیوال است. یا نمونه‌ی بسیار متداول دیگری از این دست که با ورودی خطرناک می‌تواند تا نمایش کلیه اطلاعات تمامی جداول موجود هم پیش برود:
protected void btnSearch_Click(object sender, EventArgs e)
{
String cmd = @"SELECT [CustomerID], [CompanyName], [ContactName]
FROM [Customers] WHERE CompanyName ='" + txtCompanyName.Text
+ @"'";

SqlDataSource1.SelectCommand = cmd;

GridView1.Visible = true;
}
در اینجا فقط کافی است مهاجم با تزریق عبارت SQL مورد نظر خود، کوئری اولیه را کاملا غیرمعتبر کرده و از یک جدول دیگر در سیستم کوئری تهیه کند!
راه حلی که برای مقابله با آن در دات نت ارائه شده نوشتن کوئری‌های پارامتری است و در این حالت کار encoding اطلاعات ورودی به صورت خودکار توسط فریم ورک مورد استفاده انجام خواهد شد؛ همچنین برای مثال اس کیوال سرور، execution plan این نوع کوئری‌های پارامتری را همانند رویه‌های ذخیره شده، کش کرده و در دفعات آتی فراخوانی آن‌ها به شدت سریعتر عمل خواهد کرد. برای مثال:
SqlCommand cmd = new SqlCommand("SELECT UserID FROM Users WHERE UserName=@UserName AND Password=@Password");
cmd.Parameters.Add(new SqlParameter("@UserName", System.Data.SqlDbType.NVarChar, 255, UserName));
cmd.Parameters.Add(new SqlParameter("@Password", System.Data.SqlDbType.NVarChar, 255, Password));
dr = cmd.ExecuteReader();
if (dr.Read()) userId = dr.GetInt32(dr.GetOrdinal("UserID"));
زمانیکه از کوئری پارامتری استفاده شود، مقدار پارامتر، هیچگاه فرصت و قدرت اجرا پیدا نمی‌کند. در این حالت صرفا به آن به عنوان یک مقدار معمولی نگاه خواهد شد و نه جزء قابل تغییر بدنه کوئری وارد شده که در حالت جمع زدن رشته‌ها همانند اولین کوئری معرفی شده، تا حد انحراف کوئری به یک کوئری دلخواه مهاجم قابل تغییر است.

اما در مورد LINQ to SQL چطور؟
این سیستم به صورت پیش فرض طوری طراحی شده است که تمام کوئری‌های SQL نهایی حاصل از کوئری‌های LINQ نوشته شده توسط آن، پارامتری هستند. به عبارت دیگر این سیستم به صورت پیش فرض برای افرادی که دارای حداقل اطلاعات امنیتی هستند به شدت امنیت بالایی را به همراه خواهد آورد.
برای مثال کوئری LINQ زیر را در نظر بگیرید:
var products = from p in db.products
where p.description.StartsWith(_txtSearch.Text)
select new
{
p.description,
p.price,
p.stock

};
اکنون فرض کنید کاربر به دنبال کلمه sony باشد، آنچه که بر روی اس کیوال سرور اجرا خواهد شد، دستور زیر است (ترجمه نهایی کوئری فوق به زبان T-SQL) :
exec sp_executesql N'SELECT [t0].[description], [t0].[price], [t0].[stock]
FROM [dbo].[products] AS [t0]
WHERE [t0].[description] LIKE @p0',N'@p0 varchar(5)',@p0='sony%'
برای لاگ کردن این عبارات SQL یا می‌توان از SQL profiler استفاده نمود و یا خاصیت log زمینه مورد استفاده را باید مقدار دهی کرد:
 db.Log = Console.Out;
و یا می‌توان بر روی کوئری مورد نظر در VS.Net یک break point قرار داد و سپس از debug visualizer مخصوص آن استفاده نمود.

همانطور که ملاحظه می‌کنید، کوئری نهایی تولید شده پارامتری است و در صورت ورود اطلاعات خطرناک در پارامتر p0 ، هیچ اتفاق خاصی نخواهد افتاد و صرفا رکوردی بازگشت داده نمی‌شود.

و یا همان مثال کلاسیک اعتبار سنجی کاربر را در نظر بگیرید:
public bool Validate(string loginId, string password)
{
DataClassesDataContext db = new DataClassesDataContext();

var validUsers = from user in db.USER_PROFILEs
where user.LOGIN_ID == loginId
&& user.PASSWORD == password
select user;

if (validUsers.Count() > 0) return true;
else return false;
}
کوئری نهایی T-SQL تولید شده توسط این ORM از کوئری LINQ فوق به شکل زیر است:
SELECT [t0].[LOGIN_ID], [t0].[PASSWORD]
FROM [dbo].[USER_PROFILE] AS [t0]
WHERE ([t0].[LOGIN_ID] = @p0) AND ([t0].[PASSWORD] = @p1)
و این کوئری پارامتری نیز در برابر حملات تزریق اس کیوال امن است.

تذکر مهم هنگام استفاده از سیستم LINQ to SQL :

اگر با استفاده از LINQ to SQL مجددا به روش قدیمی اجرای مستقیم کوئری‌های SQL خود همانند مثال زیر روی بیاورید (این امکان نیز وجود دارد)، نتیجه این نوع کوئری‌های حاصل از جمع زدن رشته‌ها، پارامتری "نبوده" و مستعد به تزریق اس کیوال هستند:
string sql = "select * from Trade where DealMember='" + this.txtParams.Text + "'";
var trades = driveHax.ExecuteQuery<Trade>(sql);
در اینجا باید در نظر داشت که اگر شخصی مجددا بخواهد از این نوع روش‌های کلاسیک استفاده کند شاید همان ADO.Net کلاسیک برای او کافی باشد و نیازی به تحمیل سربار یک ORM را به سیستم نداشته باشد. در این حالت برنامه از type safety کوئری‌های LINQ نیز محروم شده و یک لایه بررسی مقادیر و پارامترها را توسط کامپایلر نیز از دست خواهد داد.

اما روش صحیحی نیز در مورد بکارگیری متد ExecuteQuery وجود دارد. استفاده از این متد به شکل زیر مشکل را حل خواهد کرد:
IEnumerable<Customer> results = db.ExecuteQuery<Customer>(
"SELECT contactname FROM customers WHERE city = {0}", "Tehran");
در این حالت، پارامترهای بکارگرفته شده (همان {0} ذکر شده در کوئری) به صورت خودکار به پارامترهای T-SQL ترجمه خواهند شد و مشکل تزریق اس کیوال برطرف خواهد شد (به عبارت دیگر استفاده از +، علامت مستعد بودن به تزریق اس کیوال است و بر عکس).

Vote on iDevCenter
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 10 - بررسی تغییرات Viewها
تا اینجا یک پروژه‌ی خالی ASP.NET Core 1.0 را به مرحله‌ی فعال سازی ASP.NET MVC و تنظیمات مسیریابی‌های اولیه‌ی آن رسانده‌ایم. مرحله‌ی بعد، افزودن Viewها، نمایش اطلاعاتی به کاربران و دریافت اطلاعات از آن‌ها است و همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، برای «ارتقاء» نیاز است «15 مورد» ابتدایی مطالب ASP.NET MVC سایت را پیش از ادامه‌ی این سری مطالعه کنید.

معرفی فایل جدید ViewImports

پروژه‌ی خالی ASP.NET Core 1.0 فاقد پوشه‌ی Views به همراه فایل‌های آغازین آن است. بنابراین ابتدا در ریشه‌ی پروژه، پوشه‌ی جدید Views را ایجاد کنید.
فایل‌های آغازین این پوشه هم در مقایسه‌ی با نگارش‌های قبلی ASP.NET MVC اندکی تغییر کرده‌اند. برای مثال در نگارش قبلی، فایل web.config ایی در ریشه‌ی پوشه‌ی Views قرار داشت و چندین مقصود را فراهم می‌کرد:
الف) در آن تنظیم شده بود که هر نوع درخواستی به فایل‌های موجود در پوشه‌ی Views، برگشت خورده و قابل پردازش نباشند. این مورد هم از لحاظ مسایل امنیتی اضافه شده بود و هم اینکه در ASP.NET MVC، برخلاف وب فرم‌ها، شروع پردازش یک درخواست، از فایل‌های View شروع نمی‌شود. به همین جهت است که درخواست مستقیم آن‌ها بی‌معنا است.
در ASP.NET Core، فایل web.config از این پوشه حذف شده‌است؛ چون دیگر نیازی به آن نیست. اگر مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 4 - فعال سازی پردازش فایل‌های استاتیک» را به خاطر داشته باشید، هر پوشه‌ای که توسط میان افزار Static Files عمومی نشود، توسط کاربران برنامه قابل دسترسی نخواهد بود و چون پوشه‌ی Views هم به صورت پیش فرض توسط این میان افزار عمومی نمی‌شود، نیازی به فایل web.config، جهت قطع دسترسی به فایل‌های موجود در آن وجود ندارد.

ب) کاربرد دیگر این فایل web.config، تعریف فضاهای نام پیش فرضی بود که در فایل‌های View مورد استفاده قرار می‌گرفتند. برای مثال چون فضای نام HTML Helperهای استاندارد ASP.NET MVC در این فایل web.config قید شده بود، دیگر نیازی به تکرار آن در تمام فایل‌های View برنامه وجود نداشت. در ASP.NET Core، برای جایگزین کردن این قابلیت، فایل جدیدی را به نام ViewImports.cshtml_ معرفی کرده‌اند، تا دیگر نیازی به ارث بری از فایل web.config وجود نداشته باشد.


برای مثال اگر می‌خواهید بالای Viewهای خود، مدام ذکر using مربوط به فضای نام مدل‌ها برنامه را انجام ندهید، این سطر تکراری را به فایل جدید view imports منتقل کنید:
 @using MyProject.Models

و این فضاهای نام به صورت پیش فرض برای تمام viewها مهیا هستند و نیازی به تعریف مجدد، ندارند:
• System
• System.Linq
• System.Collections.Generic
• Microsoft.AspNetCore.Mvc
• Microsoft.AspNetCore.Mvc.Rendering


افزودن یک View جدید

در نگارش‌های پیشین ASP.NET MVC، اگر بر روی نام یک اکشن متد کلیک راست می‌کردیم، در منوی ظاهر شده، گزینه‌ی Add view وجود داشت. چنین گزینه‌ای در نگارش RTM اول ASP.NET Core وجود ندارد و مراحل ایجاد یک View جدید را باید دستی طی کنید. برای مثال اگر نام کلاس کنترلر شما PersonController است، پوشه‌ی Person را به عنوان زیر پوشه‌ی Views ایجاد کرده و سپس بر روی این پوشه کلیک راست کنید، گزینه‌ی add new item را انتخاب و سپس واژه‌ی view را جستجو کنید:


البته یک دلیل این مساله می‌تواند امکان سفارشی سازی محل قرارگیری این پوشه‌ها در ASP.NET Core نیز باشد که در ادامه آن‌را بررسی خواهیم کرد (و ابزارهای از پیش تعریف شده عموما با مکان‌های از پیش تعریف شده کار می‌کنند).


امکان پوشه بندی بهتر فایل‌های یک پروژه‌ی ASP.NET Core نسبت به مفهوم Areas در نگارش‌های پیشین ASP.NET MVC

حالت پیش فرض پوشه بندی فایل‌های اصلی برنامه‌های ASP.NET MVC، مبتنی بر فناوری‌ها است؛ برای مثال پوشه‌های views و Controllers و امثال آن تعریف شده‌اند.
Project   
- Controllers
- Models
- Services
- ViewModels
- Views
روش دیگری را که برای پوشه بندی پروژه‌های ASP.NET MVC پیشنهاد می‌کنند (که Area توکار آن نیز زیر مجموعه‌ی آن محسوب می‌شود)، اصطلاحا Feature Folder Structure نام دارد. در این حالت برنامه بر اساس ویژگی‌ها و قابلیت‌های مختلف آن پوشه بندی می‌شود؛ بجای اینکه یک پوشه‌ی کلی کنترلرها را داشته باشیم و یک پوشه‌ی کلی views را که پس از مدتی، ارتباط دادن بین این‌ها واقعا مشکل می‌شود.
هرکسی که مدتی با ASP.NET MVC کار کرده باشد حتما به این مشکل برخورده‌است. درحال پیاده سازی قابلیتی هستید و برای اینکار نیاز خواهید داشت مدام بین پوشه‌های مختلف برنامه سوئیچ کنید؛ از پوشه‌ی کنترلرها به پوشه‌ی ویووها، به پوشه‌ی اسکریپت‌ها، پوشه‌ی اشتراکی ویووها و غیره. پس از رشد برنامه به جایی خواهید رسید که دیگر نمی‌توانید تشخیص دهید این فایلی که اضافه شده‌است ارتباطش با سایر قسمت‌ها چیست؟
ایده‌ی «پوشه بندی بر اساس ویژگی‌ها»، بر مبنای قرار دادن تمام نیازهای یک ویژگی، درون یک پوشه‌ی خاص آن است:


همانطور که مشاهده می‌کنید، در این حالت تمام اجزای یک ویژگی، داخل یک پوشه قرار گرفته‌اند؛ از کنترلر مرتبط با Viewهای آن تا فایل‌های css و js خاص آن.
برای پیاده سازی آن:
1) نام پوشه‌ی Views را به Features تغییر دهید.
2) پوشه‌ای را به نام StartupCustomizations به برنامه اضافه کرده و سپس کلاس ذیل را به آن اضافه کنید:
using System.Collections.Generic;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Razor;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.StartupCustomizations
{
  public class FeatureLocationExpander : IViewLocationExpander
  {
   public void PopulateValues(ViewLocationExpanderContext context)
   {
    context.Values["customviewlocation"] = nameof(FeatureLocationExpander);
   }
 
   public IEnumerable<string> ExpandViewLocations(
    ViewLocationExpanderContext context, IEnumerable<string> viewLocations)
   {
    return new[]
    {
      "/Features/{1}/{0}.cshtml",
      "/Features/Shared/{0}.cshtml"
    };
   }
  }
}
حالت پیش فرض ASP.NET MVC، یافتن فایل‌ها در مسیرهای Views/{1}/{0}.cshtml و Views/Shared/{0}.cshtml است؛ که در اینجا {0} نام view است و {1} نام کنترلر. این ساختار هم در اینجا حفظ شده‌است؛ اما اینبار به پوشه‌ی جدید Features اشاره می‌کند.
RazorViewEngine برنامه، بر اساس وهله‌ی پیش فرضی از اینترفیس IViewLocationExpander، محل یافتن Viewها را دریافت می‌کند. با استفاده از پیاه سازی فوق، این پیش فرض‌ها را به پوشه‌ی features هدایت کرده‌ایم.
3) در ادامه به کلاس آغازین برنامه مراجعه کرده و پس از فعال سازی ASP.NET MVC، این قابلیت را فعال سازی می‌کنیم:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
  services.AddMvc();
  services.Configure<RazorViewEngineOptions>(options =>
  {
   options.ViewLocationExpanders.Add(new FeatureLocationExpander());
  });
4) اکنون تمام فایل‌های مرتبط با یک ویژگی را به پوشه‌ی خاص آن انتقال دهید. منظور از این فایل‌ها، کنترلر، فایل‌های مدل و ویوومدل، فایل‌های ویوو و فایل‌های js و css هستند و نه مورد دیگری.
5) اکنون باید پوشه‌ی Controllers خالی شده باشد. این پوشه را کلا حذف کنید. از این جهت که کنترلرها بر اساس پیش فرض‌های ASP.NET MVC (کلاس ختم شده‌ی به کلمه‌ی Controller واقع در اسمبلی که از وابستگی‌های ASP.NET MVC استفاده می‌کند) در هر مکانی که تعریف شده باشند، یافت خواهند شد و پوشه‌ی واقع شدن آن‌ها مهم نیست.
6) در آخر به فایل project.json مراجعه کرده و قسمت publish آن‌را جهت درج نام پوشه‌ی Features اصلاح کنید (تا در حین توزیع نهایی استفاده شود):
"publishOptions": {
 "include": [
  "wwwroot",
  "Features",
  "appsettings.json",
  "web.config"
 ]
},


در اینجا نیز یک نمونه‌ی دیگر استفاده‌ی از این روش بسیار معروف را مشاهده می‌کنید.


امکان ارائه‌ی برنامه بدون ارائه‌ی فایل‌های View آن

ASP.NET Core به همراه یک EmbeddedFileProvider نیز هست. حالت پیش فرض آن PhysicalFileProvider است که بر اساس تنظیمات IViewLocationExpander توکار (و یا نمونه‌ی سفارشی فوق در مبحث پوشه‌ی ویژگی‌ها) کار می‌کند.
برای راه اندازی آن ابتدا نیاز است بسته‌ی نیوگت ذیل را به فایل project.json اضافه کرد:
{
  "dependencies": {
        //same as before
   "Microsoft.Extensions.FileProviders.Embedded": "1.0.0"
  },
سپس تنظیمات متد ConfigureServices کلاس آغازین برنامه را به صورت ذیل جهت معرفی EmbeddedFileProvider تغییر می‌دهیم:
services.AddMvc();
services.Configure<RazorViewEngineOptions>(options =>
{
  options.ViewLocationExpanders.Add(new FeatureLocationExpander());
 
  var thisAssembly = typeof(Startup).GetTypeInfo().Assembly; 
  options.FileProviders.Clear();
  options.FileProviders.Add(new EmbeddedFileProvider(thisAssembly, baseNamespace: "Core1RtmEmptyTest"));
});
و در آخر در فایل project.json، در قسمت build options، گزینه‌ی embed را مقدار دهی می‌کنیم:
"buildOptions": {
  "emitEntryPoint": true,
  "preserveCompilationContext": true,
  "embed": "Features/**/*.cshtml"
},
در اینجا چند نکته را باید مدنظر داشت:
1) اگر نام پوشه‌ی Views را به Features تغییر داده‌اید، نیاز به ثبت ViewLocationExpanders آن‌را دارید (وگرنه، خیر).
2) در اینجا جهت مثال و بررسی اینکه واقعا این فایل‌ها از اسمبلی برنامه خوانده می‌شوند، متد options.FileProviders.Clear فراخوانی شده‌است. این متد PhysicalFileProvider  پیش فرض را حذف می‌کند. کار PhysicalFileProvider  خواندن فایل‌های ویووها از فایل سیستم به صورت متداول است.
3) کار قسمت embed در تنظیمات build، افزودن فایل‌های cshtml به قسمت منابع اسمبلی است (به همین جهت دیگر نیازی به توزیع آن‌ها نخواهد بود). اگر صرفا **/Features را ذکر کنید، تمام فایل‌های موجود را پیوست می‌کند. همچنین اگر نام پوشه‌ی Views را تغییر نداده‌اید، این مقدار همان Views/**/*.cshtml خواهد بود و یا **/Views


4) در EmbeddedFileProvider می‌توان هر نوع اسمبلی را ذکر کرد. یعنی می‌توان برنامه را به صورت چندین و چند ماژول تهیه و سپس سرهم و یکپارچه کرد (options.FileProviders یک لیست قابل تکمیل است). در اینجا ذکر baseNamespace نیز مهم است. در غیر اینصورت منبع مورد نظر از اسمبلی یاد شده، قابل استخراج نخواهد بود (چون نام اسمبلی، قسمت اول نام هر منبعی است).


فعال سازی کامپایل خودکار فایل‌های View در ASP.NET Core 1.0

این قابلیت به زودی جهت یافتن مشکلات موجود در فایل‌های razor پیش از اجرای آن‌ها، اضافه خواهد شد. اطلاعات بیشتر
مطالب
آشنایی با الگوی طراحی Prototype
فرض کنید در حال پختن یک کیک هستید. ابتدا کیک را می‌پذید و سپس آن را تزیین می‌کنید. عملیات پختن کیک، فرآیند ثابتی است و تزیین کردن آن متفاوت. گاهی کیک را با کاکائو تزیین می‌کنید و گاهی با میوه و غیره. 
پیش از اینکه سناریو را بیش از این جلو ببریم، وارد بحث کد می‌شویم. طبق سناریوی فوق، فرض کنید کلاسی بنام Prototype دارید که این کلاس هم از کلاس انتزاعی APrototype ارث برده است. در ادامه یک شیء از این کلاس می‌سازید و مقادیر مختلف آن را تنظیم کرده و کار را ادامه می‌دهید. 
public abstract class APrototype : ICloneable     {
        public string Name { get; set; }
        public string Health { get; set; }
    }

    public class Prototype : APrototype
    {
        public override string ToString() { return string.Format("Player name: {0}, Health statuse: {1}", Name, Health); }
    }
در ادامه از این کلاس نمونه‌گیری می‌کنیم:
Prototype p1 = new Prototype { Name = "Vahid", Health = "OK" };
Console.WriteLine(p1.ToString());
حالا فرض کنید به یک آبجکت دیگر نیاز دارید، ولی این آبجکت عینا مشابه p1 است؛ لذا نمونه‌گیری، از ابتدا کار مناسبی نیست. برای اینکار کافیست کدها را بصورت زیر تغییر دهیم:
 public abstract class APrototype : ICloneable
    {
        public string Name { get; set; }
        public string Health { get; set; }
        public abstract object Clone();
    }

    public class Prototype : APrototype
    {
        public override object Clone() { return this.MemberwiseClone() as APrototype; }
        public override string ToString() { return string.Format("Player name: {0}, Health statuse: {1}", Name, Health); }
    }
در متد Clone از MemberwiseClone استفاده کرده‌ایم. خود Clone هم در داخل واسط ICloneable تعریف شده‌است و هدف از آن کپی نمودن آبجکت‌ها است. سپس کد فوق را بصورت زیر مورد استفاده قرار می‌دهیم:
Prototype p1 = new Prototype { Name = "Vahid", Health = "OK" };
Prototype p2 = p1.Clone() as Prototype;
Console.WriteLine(p1.ToString());
Console.WriteLine(p2.ToString());
با اجرای کد فوق مشاهده میشود p1 و p2 دقیقا عین هم کار می‌کنند. کل این فرآیند بیانگر الگوی Prototype می‌باشد. ولی تا اینجای کار درست است که الگو پیاده سازی شده است، ولی همچنین به نظر نقصی نیز در کد دیده می‌شود:
برای واضح نمودن نقص، یک کلاس بنام AdditionalDetails تعریف می‌کنیم. در واقع کد را بصورت زیر تغییر میدهیم:
 public abstract class APrototype : ICloneable
    {
        public string Name { get; set; }
        public string Health { get; set; }
        public AdditionalDetails Detail { get; set; }
        public abstract object Clone();
    }
    public class AdditionalDetails { public string Height { get; set; } }

    public class Prototype : APrototype
    {
        public override object Clone() { return this.MemberwiseClone() as APrototype; }
        public override string ToString() { return string.Format("Player name: {0}, Health statuse: {1}, Height: {2}", Name, Health, Detail.Height); }
    }
و از آن بصورت زیر استفاده می‌کنیم:
Prototype p1 = new Prototype { Name = "Vahid", Health = "OK", Detail = new AdditionalDetails { Height = "100" } };
Prototype p2 = p1.Clone() as Prototype;
p2.Detail.Height = "200";
Console.WriteLine(p1.ToString());
Console.WriteLine(p2.ToString());
خروجی که نمایش داده می‌شود در بخش Height هم برای p1 و هم برای p2 عدد 200 را نمایش می‌دهد که می‌تواند اشتباه باشد. چراکه p1 دارای Height برابر با 100 است و p2  دارای Height برابر با 200. به این اتفاق ShallowCopy گفته میشود که ناشی از استفاده از MemberwiseClone است که در مورد ارجاعات با آدرس رخ می‌دهد.  در این حالت بجای کپی نمودن مقدار، از کپی نمودن آدرس استفاده میشود (Ref Type چیست؟)
برای حل این مشکل باید DeepCopy انجام داد. لذا کد را بصورت زیر تغییر می‌دهیم:(DeepCopy و ShallowCopy چیست؟)
 public abstract class APrototype : ICloneable
    {
        public string Name { get; set; }
        public string Health { get; set; }
        //This is a ref type
        public AdditionalDetails Detail { get; set; }
        public abstract APrototype ShallowClone();
        public abstract object Clone();
    }

    public class AdditionalDetails { public string Height { get; set; } }

    public class Prototype : APrototype
    {
        public override object Clone()
        {
            Prototype cloned = MemberwiseClone() as Prototype;
            //We need to deep copy each ref types in order to prevent shallow copy
            cloned.Detail = new AdditionalDetails { Height = this.Detail.Height };
            return cloned;
        }
        //Shallow copy will copy ref type's address instead of their value, so any changes in cloned object or source object will take effect on both objects
        public override APrototype ShallowClone() { return this.MemberwiseClone() as APrototype; }
        public override string ToString() { return string.Format("Player name: {0}, Health statuse: {1}, Height: {2}", Name, Health, Detail.Height); }
    }
و سپس بصورت زیر از آن استفاده نمود:
 Prototype p1 = new Prototype { Name = "Vahid", Health = "OK", Detail = new AdditionalDetails { Height = "100" } };
            Prototype p2 = p1.Clone() as Prototype;
            p2.Detail.Height = "200";
            Console.WriteLine("<This is Deep Copy>");
            Console.WriteLine(p1.ToString());
            Console.WriteLine(p2.ToString());

            Prototype p3 = new Prototype { Name = "Vahid", Health = "OK", Detail = new AdditionalDetails { Height = "100" } };
            Prototype p4 = p3.ShallowClone() as Prototype;
            p4.Detail.Height = "200";
            Console.WriteLine("\n<This is Shallow Copy>");
            Console.WriteLine(p3.ToString());
            Console.WriteLine(p4.ToString());
لذا خروجی بصورت زیر را می‌توان مشاهده نمود:

البته در این سناریو ShallowCopy باعث اشتباه شدن نتایج می‌شود. شاید شما در دامنه‌ی نیازمندیهای خود، اتفاقا به ShallowCopy نیاز داشته باشید و DeepCopy مرتفع کننده‌ی نیاز شما نباشد. لذا کاربرد هر کدام از آنها وابستگی مستقیمی به دامنه‌ی نیازمندی‌های شما دارد.
مطالب
تغییر عملکرد و یا ردیابی توابع ویندوز با استفاده از Hookهای دات نتی
مقدمه
در حالت پیشرفته‌ی تزریق وابستگی‌ها در دات نت، با توجه به اینکه کار وهله سازی کلاس‌ها به یک کتابخانه جانبی به نام IoC Container واگذار می‌شود، امکان یک سری دخل و تصرف نیز در این میان فراهم می‌گردد. برای مثال الان که ما می‌توانیم یک کلاس را توسط IoC container به صورت خودکار وهله سازی کنیم، خوب، چرا اجرای متدهای آن‌را تحت نظر قرار ندهیم. مثلا حاصل آن‌ها را بتوانیم پیش از اینکه به فراخوان بازگشت داده شود، کش کنیم یا کلا تغییر دهیم. به این کار AOP یا Aspect orinted programming نیز گفته می‌شود.
واقعیت این است که یک چنین مفهومی از سال‌های دور به نام Hooking در برنامه‌های WIN32 API خالص نیز وجود داشته است. Hookها یا قلاب‌ها دقیقا کار Interception دنیای AOP را انجام می‌دهند. به این معنا که خودشان را بجای یک متد ثبت کرده و کار ردیابی یا حتی تغییر عملکرد آن متد خاص را می‌توانند انجام دهند. برای مثال اگر برای متد gethostbyname ویندوز یک Hook بنویسیم، برنامه استفاده کننده، تنها متد ما را بجای متد اصلی gethostbyname واقع در Kernel32 ویندوز، مشاهده می‌کند و درخواست‌های DNS خودش را به این متد ویژه ما ارسال خواهد کرد؛ بجای ارسال درخواست‌ها به متد اصلی. در این بین می‌توان درخواست‌های DNS را لاگ کرد و یا حتی تغییر جهت داد.
انجام Interception در دنیای دات نت با استفاده از امکانات Reflection و Reflection.Emit قابل انجام است و یا حتی بازنویسی اسمبلی‌ها و افزودن کدهای IL مورد نیاز به آن‌ها که به آن IL Weaving هم گفته می‌شود. اما در دنیای WIN32 انجام چنین کاری ساده نیست و ترکیبی است از زبان اسمبلی و کتابخانه‌های نوشته شده به زبان C.
برای ساده سازی نوشتن Hookهای ویندوزی، کتابخانه‌ای به نام easy hook ارائه شده است که امکان تزریق Hookهای دات نتی را به درون پروسه برنامه‌های Native ویندوز دارد. این قلاب‌ها که در اینجا متدهای دات نتی هستند، نهایتا بجای توابع اصلی ویندوز جا زده خواهند شد. بنابراین می‌توانند عملیات آن‌ها را ردیابی کنند و یا حتی پارامترهای آن‌ها را دریافت و مقدار دیگری را بجای تابع اصلی، بازگشت دهند. در ادامه قصد داریم اصول و نکات کار با easy hook را در طی یک مثال بررسی کنیم.


صورت مساله
می‌خواهیم کلیه درخواست‌های تاریخ اکسپلورر ویندوز را ردیابی کرده و بجای ارائه تاریخ استاندارد میلادی، تاریخ شمسی را جایگزین آن کنیم.


از کجا شروع کنیم؟
ابتدا باید دریابیم که اکسپلورر ویندوز از چه توابع API ایی برای پردازش‌های درخواست‌های تاریخ و ساعت خودش استفاده می‌کند، تا بتوانیم برای آن‌ها Hook بنویسیم. برای این منظور می‌توان از برنامه‌ی بسیار مفیدی به نام API Monitor استفاده کرد. این برنامه‌ی رایگان را از آدرس ذیل می‌توانید دریافت کنید:
اگر علاقمند به ردیابی برنامه‌های 32 بیتی هستید باید apimonitor-x86.exe را اجرا کنید و اگر نیاز به ردیابی برنامه‌های 64 بیتی دارید باید apimonitor-x64.exe را اجرا نمائید. بنابراین اگر پس از اجرای این برنامه، برای مثال فایرفاکس را در لیست پروسه‌های آن مشاهده نکردید، یعنی apimonitor-x64.exe را اجرا کرده‌اید؛ از این جهت که فایرفاکس عمومی تا این تاریخ، نسخه 32 بیتی است و نه 64 بیتی.
پس از اجرای برنامه API Monitor، در قسمت API Filter آن باید مشخص کنیم که علاقمند به ردیابی کدامیک از توابع API ویندوز هستیم. در اینجا چون نمی‌دانیم دقیقا کدام تابع کار ارائه تاریخ را به اکسپلورر ویندوز عهده دار است، شروع به جستجو می‌کنیم و هر تابعی را که نام date یا time در آن وجود داشت، تیک می‌زنیم تا در کار ردیابی لحاظ شود.



سپس نیاز است بر روی نام اکسپلورر در لیست پروسه‌های این برنامه کلیک راست کرده و گزینه Start monitoring را انتخاب کرد:



اندکی صبر کنید یا یک صفحه جدید اکسپلورر ویندوز را باز کنید تا کار ردیابی شروع شود:


همانطور که مشاهده می‌کنید، ویندوز برای ردیابی تاریخ در اکسپلورر خودش از توابع GetDateFormatW و GetTimeFormatW استفاده می‌کند. ابتدا یک تاریخ را توسط آرگومان lpDate یا lpTime به یکی از توابع یاد شده ارسال کرده و سپس خروجی را از آرگومان lpDateStr یا lpTimeStr دریافت می‌کند.
خوب؛ به نظر شما اگر این خروجی‌ها را با یک ساعت و تاریخ شمسی جایگزین کنیم بهتر نیست؟!


نوشتن Hook برای توابع GetDateFormatW و GetTimeFormatW ویندوز اکسپلورر

ابتدا کتابخانه easy hook را از مخزن کد CodePlex آن دریافت کنید:

سپس یک پروژه کنسول ساده را آغاز کنید. همچنین به این Solution، یک پروژه Class library جدید را نیز اضافه نمائید. پروژه کنسول، کار نصب Hook را انجام می‌دهد و پروژه کتابخانه‌ای اضافه شده، کار مدیریت هوک‌ها را انجام خواهد داد. سپس به هر دو پروژه، ارجاعی را به اسمبلی EasyHook.dll  اضافه کنید.

الف) ساختار کلی کلاس Hook
کلاس Hook  واقع در پروژه Class library باید یک چنین امضایی را داشته باشد:
namespace ExplorerPCal.Hooks
{
    public class GetDateTimeFormatInjection : IEntryPoint
    {

        public GetDateTimeFormatInjection(RemoteHooking.IContext context, string channelName)
        {
            // connect to host...
            _interface = RemoteHooking.IpcConnectClient<MessagesReceiverInterface>(channelName);
            _interface.Ping();
        }

        public void Run(RemoteHooking.IContext context, string channelName)
        {
        }
    }
}
یعنی باید اینترفیس IEntryPoint کتابخانه easy hook را پیاده سازی کند. این اینترفیس خالی است و صرفا کار علامتگذاری کلاس Hook را انجام می‌دهد. همچنین این کلاس باید دارای سازنده‌ای با امضایی که ملاحظه می‌کنید و یک متد Run، دقیقا با همین امضای فوق باشد.

ب) نوشتن توابع Hook
کار نوشتن قلاب برای توابع API ویندوز در متد Run انجام می‌شود. سپس باید توسط متد LocalHook.Create کار را شروع کرد. در اینجا مشخص می‌کنیم که نیاز است تابع GetDateFormatW واقع در kernel32.dll ردیابی شود.
        public void Run(RemoteHooking.IContext context, string channelName)
        {
                GetDateFormatHook = LocalHook.Create(
                                        InTargetProc: LocalHook.GetProcAddress("kernel32.dll", "GetDateFormatW"),
                                        InNewProc: new GetDateFormatDelegate(getDateFormatInterceptor),
                                        InCallback: this);
در ادامه توسط یک delegate، کلیه فراخوانی‌های ویندوز را که قرار است به GetDateFormatW اصلی ارسال شوند، ردیابی کرده و تغییر می‌دهیم.

ج) نحوه مشخص سازی امضای delegateهای Hook
اگر امضای متد GetDateFormatW به نحو ذیل باشد:
        [DllImport("kernel32.dll", CallingConvention = CallingConvention.StdCall, CharSet = CharSet.Auto, SetLastError = true)]
        public static extern int GetDateFormatW(
                                        uint locale,
                                        uint dwFlags, // NLS_DATE_FLAGS
                                        SystemTime lpDate,
                                        [MarshalAs(UnmanagedType.LPWStr)] string lpFormat,
                                        StringBuilder lpDateStr,
                                        int sbSize);
دقیقا delegate متناظر با آن نیز باید ابتدا توسط ویژگی UnmanagedFunctionPointer مزین شده و آن نیز دارای امضایی همانند تابع API اصلی باشد:
        [UnmanagedFunctionPointer(CallingConvention.StdCall, CharSet = CharSet.Auto, SetLastError = true)]
        private delegate int GetDateFormatDelegate(
                                        uint locale,
                                        uint dwFlags,
                                        SystemTime lpDate,
                                        [MarshalAs(UnmanagedType.LPWStr)] string lpFormat,
                                        StringBuilder lpDateStr,
                                        int sbSize);
سپس callback نهایی که کار دریافت پیام‌های ویندوز را انجام خواهد داد نیز، همان امضاء را خواهد داشت:
        private int getDateFormatInterceptor(
                                        uint locale,
                                        uint dwFlags,
                                        SystemTime lpDate,
                                        string lpFormat,
                                        StringBuilder lpDateStr,
                                        int sbSize)
        {

        }
در اینجا برای تغییر فرمت تاریخ ویندوز تنها کافی است lpDateStr را مقدار دهی کنیم. ویندوز lpDate و سایر پارامترها را به این متد ارسال می‌کند؛ در اینجا فرصت خواهیم داشت تا بر اساس این اطلاعات، lpDateStr صحیحی را تولید و مقدار دهی کنیم.

د) نصب Hook نوشته شده
باید دقت داشت که هر دو برنامه نصاب Hook و همچنین کتابخانه Hook، باید دارای امضای دیجیتال باشند. بنابراین به برگه signing خواص پروژه مراجعه کرده و یک فایل snk را به هر دو پروژه اضافه نمائید.
سپس در برنامه نصاب، یک کلاس را با امضای ذیل تعریف کنید:
public class MessagesReceiverInterface : MarshalByRefObject
{
    public void Ping()
    {
    }
}
این کلاس با استفاده از امکانات Remoting دات نت، پیام‌های دریافتی از هوک دات نتی تزریق شده به درون یک پروسه دیگر را دریافت می‌کند.
سپس در ابتدای برنامه نصاب، یک کانال Remoting باز شده (که آرگومان جنریک آن دقیقا همین نام کلاس MessagesReceiverInterface فوق را دریافت می‌کند)
 var channel = RemoteHooking.IpcCreateServer<MessagesReceiverInterface>(ref _channelName, WellKnownObjectMode.SingleCall);
و سپس توسط متد RemoteHooking.Inject کار تزریق ExplorerPCal.Hooks.dll به درون پروسه اکسپلورر ویندوز انجام می‌شود:
 RemoteHooking.Inject(
  explorer.Id,
  InjectionOptions.Default | InjectionOptions.DoNotRequireStrongName,
  "ExplorerPCal.Hooks.dll", // 32-bit version (the same, because of using AnyCPU)
  "ExplorerPCal.Hooks.dll", // 64-bit version (the same, because of using AnyCPU)
  _channelName
);
پارامتر اول متد RemoteHooking.Inject، شماره PID یک پروسه است. این شماره را از طریق متد Process.GetProcesses می‌توان بدست آورد. سپس یک سری پیش فرض مشخص می‌شوند و در ادامه مسیر کامل دو DLL هوک دات نتی باید مشخص شوند. چون تنظیمات پروژه هوک را بر روی Any CPU قرار داده‌ایم، فقط کافی است یک نام DLL را برای هوک‌های 64 بیتی و 32 بیتی ذکر کنیم.
پارامتر و پارامترهای بعدی، اطلاعاتی هستند که به سازنده کلاس هوک ارسال می‌شوند. بنابراین این سازنده می‌تواند تعداد پارامترهای متغیری داشته باشد:
 .ctor(IContext, %ArgumentList%)
void Run(IContext, %ArgumentList%)


چند نکته تکمیلی مهم برای کار با کتابخانه Easy hook
- کتابخانه easy hook فعلا با ویندوز 8 سازگار نیست.
- برای توزیع هوک‌های خود باید تمام فایل‌های همراه کتابخانه easy hook را نیز توزیع کنید و فقط به چند DLL ابتدایی آن بسنده نباید کرد.
- اگر هوک شما بلافاصله سبب کرش پروسه هدف شد، یعنی امضای تابع API شما ایراد دارد و نیاز است چندین و سایت را جهت یافتن امضایی صحیح بررسی کنید. برای مثال در امضای عمومی متد GetDateFormatW، پارامتر SystemTime به صورت struct تعریف شده است؛ درحالیکه ویندوز ممکن است برای دریافت زمان جاری به این پارامتر نال ارسال کند. اما struct دات نت برخلاف struct زبان C یک value type است و نال پذیر نیست. به همین جهت کلیه امضاهای عمومی که در مورد این متد در اینترنت یافت می‌شوند، در عمل غلط هستند و باید SystemTime را یک کلاس دات نتی که Refrence type است، تعریف کرد تا نال پذیر شود و hook کرش نکرده یا اشتباه عمل نکند.
- زمانیکه یک هوک easy hook بر روی پروسه هدف نصب می‌شود، دیگر قابل unload کامل نیست و نیاز است برای کارهای برنامه نویسی و به روز رسانی فایل dll جدید، پروسه هدف را خاتمه داد.
- متد Run هوک باید همیشه در حال اجرا باشد تا توسط CLR بلافاصه خاتمه نیافته و هوک از حافظه خارج نشود. اینکار را توسط روش ذیل انجام دهید:
             try
            {
                while (true)
                {
                    Thread.Sleep(500);
                    _interface.Ping();
                }
            }
            catch
            {
                _interface = null;
                // .NET Remoting will raise an exception if host is unreachable

            }
تا زمانیکه برنامه نصاب هوک که توسط Remoting دات نت، کانالی را به این هوک گشوده است، باز است، حلقه فوق اجرا می‌شود. با بسته شدن برنامه نصاب، متد Ping دیگر قابل دستیابی نبوده و بلافاصله این حلقه خاتمه می‌یابد.
- استفاده همزمان از API Monitor ذکر شده در ابتدای بحث و یک هوک نصب شده، سبب کرش برنامه هدف خواهد شد.

سورس کامل این پروژه را در اینجا می‌توانید دریافت کنید

 
مطالب
شروع به کار با DNTFrameworkCore - قسمت 3 - پیاده‌سازی سرویس‌های موجودیت‌ها
در قسمت قبل سناریوهای مختلف مرتبط با طراحی موجودیت‌های سیستم را بررسی کردیم. در این قسمت به طراحی DTO‌های متناظر با موجودیت‌ها به همراه اعتبارسنج‌های مرتبط و در نهایت به پیاده سازی سرویس‌های CRUD آنها خواهیم پرداخت. 
قراردادها، مفاهیم و نکات اولیه
  1. برخلاف بسیاری از طراحی‌های موجود، بر فراز هر موجودیت اصلی (منظور AggregateRoot) باید یک DTO که از این پس با عنوان Model از آنها یاد خواهیم کرد، تعریف شود. 
  2. هیچ تراکنشی برای موجودیت‌های فرعی یا همان Detailها نخواهیم داشت. این موجودیت‌ها در تراکنش موجودیت اصلی مرتبط به آن مدیریت خواهند شد.
  3. هر Commandای که قرار است مرتبط با یک موجودیت اصلی در سیستم انجام پذیرد، باید از منطق تجاری آن موجودیت عبور کند و نباید با دور زدن منطق تجاری، از طرق مختلف تغییراتی بر آن موجودیت اعمال شود. (موضوع مهمی که در ادامه مطلب جاری تشریح خواهد شد)
  4. ویوهای مختلفی از یک موجودیت می‌توان انتظار داشت که ویو پیش‌فرض آن در CrudService تدارک دیده شده است. برای سایر موارد نیاز است در سرویس مرتبط، متدهای Read مختلفی را پیاده‌سازی کنید.
  5. با اعمال اصل CQS، متدهای ثبت و ویرایش در کلاس سرویس پایه CRUD، بعد از انجام عملیات مربوطه، Id و RowVersion مدل ورودی و هچنین Id و TrackingState موجودیت‌های فرعی وابسته، مقداردهی خواهند شد و نیاز به انجام یک Query دیگر و بازگشت آن به عنوان خروجی متدها نبوده است. به همین دلیل خروجی این متدها صرفا Result ای می‌باشد که نشان از امکان Failure بودن انجام آنها می‌باشد که با اصل مذکور در تضاد نمی‌باشد.
  6. ورودی متدهای Read شما که در اکثر موارد نیاز به مهیا کردن خروجی صفحه‌بندی شده دارند، باید از نوع PagedQueryModel و یا اگر همچنین نیاز به جستجوی پویا براساس فیلدهایی موجود در ReadModel مرتبط دارید، باید از نوع FilteredPagedQueryModel باشد. متدهای الحاقی برای اعمال خودکار این صفحه‌‌بندی و جستجوی پویا در نظر گرفته شده است. همچنین خروجی آنها در اکثر موارد از نوع IPagedQueryResult خواهد بود. اگر نیاز است تا جستجوی خاصی داشته باشید که خصوصیتی متناظر با آن فیلد در مدل Read وجود ندارد، لازم است تا از این QueryModel‌های مطرح شده، ارث‌بری کرده و خصوصیت اضافی مدنظر خود را تعریف کنید. بدیهی است که اعمال جستجوی این موارد خاص به عهده توسعه دهنده می‌باشد.
  7. عملیات ثبت، ویرایش و حذف، برای کار بر روی لیستی از وهله‌های Model، طراحی شده‌اند. این موضوع در بسیاری از دومین‌ها قابلیت مورد توجهی می‌باشد. 
  8. رخداد متناظر با عملیات CUD مرتبط با هر موجودیت اصلی، به عنوان یکسری نقاط قابل گسترش (Extensibility Point) در اختیار سایر بخش‌های سیستم می‌باشد. این رخدادها درون تراکنش جاری Raise خواهند شد؛ از این جهت امکان اعمال یکسری Rule جدید از سمت سایر موءلفه‌های سیستم موجود می‌باشد.
  9. برخلاف بسیاری از طراحی‌های موجود، قصد ایجاد لایه انتزاعی برفراز EF Core  به منظور رسیدن به Persistence Ignorance را ندارم. بنابراین امروز بسته DNTFrameworkCore.EntityFramework آن آماده می‌باشد. اگر توسعه دهنده‌ای قصد یکپارچه کردن این زیرساخت را با سایر ORMها یا Micro ORMها داشته باشد، می‌تواند Pull Request خود را ارسال کند.
  10. خبر خوب اینکه هیچ وابستگی به AutoMapper به منظور نگاشت مابین موجودیت‌ها و مدل‌های متناظر آنها، در این زیرساخت وجود ندارد. با پیاده سازی متدهای MapToModel و MapToEntity می‌توانید از کتابخانه Mapper مورد نظر خودتان استفاده کنید؛ یا به صورت دستی این کار را انجام دهید. بعد از چند سال استفاده از AutoMapper، این روزها خیلی اعتقادی به استفاده از آن ندارم.
  11. هیچ وابستگی به FluentValidation به منظور اعتبارسنجی ورودی متدها یا پیاده‌سازی قواعد تجاری، در این زیرساخت وجود ندارد. شما امکان استفاده از Attributeهای اعتبارسنجی توکار، پیاده سازی IValidatableObject توسط مدل یا در موارد خاص به منظور پیاده سازی قواعد تجاری پیچیده، پیاده سازی IModelValidator را دارید. با این حال برای یکپارچگی با این کتابخانه محبوب، می‌توانید بسته نیوگت DNTFrameworkCore.FluentValidation را نصب کرده و استفاده کنید.
  12. با اعمال الگوی Template Method در پیاده سازی سرویس CRUD پایه، از طریق تعدادی متد با پیشوندهای Before و After متناظر با عملیات CUD می‌توانید در فرآیند انجام آنها نیز دخالت داشته باشید؛ به عنوان مثال: BeforeEditAsync یا AfterCreateAsync
  13. باتوجه به اینکه در فرآیند انجام متدهای CUD، یکسری Event هم Raise خواهند شد و همچنین در خیلی از موراد شاید نیاز به فراخوانی SaveChange مرتبط با UnitOfWork جاری باشد، لذا مطمئن‌ترین راه حل برای این قضیه و حفظ ثبات سیستم، همان استفاده از تراکنش محیطی می‌باشد. از این جهت متدهای مذکور با TransactionAttribute نیز تزئین شده‌اند که برای فعال سازی این مکانیزم نیاز است تا TransactionInterceptor مربوطه را به سیستم معرفی کنید.
  14. ValidationInterceptor موجود در زیرساخت، در صورتیکه خروجی متد از نوع Result باشد، خطاهای ممکن را در قالب یک شی Result بازگشت خواهد داد؛ در غیر این صورت یک استثنای ValidationException پرتاب می‌شود که این مورد هم توسط GlobalExceptionFilter مدیریت خواهند شد و در قالب یک BadRequest به کلاینت ارسال خواهد شد.
  15. در سناریوهای Master-Detail، قرارداد این است که Detailها به همراه Master متناظر واکشی خواهند شد و در زمان ثبت و یا ویرایش هم همه آنها به همراه Master متناظر خود به سرور ارسال خواهند شد. 
نکته مهم:  همانطور که اشاره شد، در سناریوهای Master-Detail باید تمامی Detailها به سمت سرور ارسال شوند. در این صورت سناریویی را در نظر بگیرید که قرار است کاربر در front-office سیستم امکان حذف یک قلم از اقلام فاکتور را داشته باشد؛ این درحالی است که در back-office و در منطق تجاری اصلی، ما جایی برای حذف یک تک قلم ندیده‌ایم و کلا منطق و قواعد تجاری حاکم بر فاکتور را زیر سوال می‌برد. چرا که ممکن است یکسری قواعد تجاری متناسب با دومین، بر روی لیست اقلام یک فاکتور در زمان ذخیره سازی وجود داشته باشند که با حذف یک تک قلم از یک مسیر فرعی، کل فاکتور را در حالت نامعتبری برای ذخیره سازی‌های بعدی قرار دهد. در این موارد باید API شما یک DTO سفارشی را دریافت کند که شامل شناسه قلم فاکتور و شناسه فاکتور می‌باشد. سپس با استفاده از شناسه فاکتور و سرویس متناظر، آن را واکشی کرده و از لیست قلم‌های InvoiceModel، آن قلم را با TrackingState.Deleted علامت‌گذاری کنید. همچنین باید توجه داشته باشید که برروی فیلدهای موجود در جداول مرتبط با موجودیت‌های Detail، محدودیت‌های دیتابیسی از جمله Unique Constraint و ... را اعمال نکنید؛ مگر اینکه میدانید و دقیقا مطمئن باشید عملیات حذف اقلام، قبل از عملیات ثبت اقلام جدید رخ می‎دهد (این موضوع نیاز به توضیح و شبیه سازی شرایط خاص آن را دارد که در صورت نیاز می‌توان در مطلب جدایی به آن پرداخت).
‌پیاده سازی و بررسی تعدادی سرویس فرضی
برای شروع لازم است بسته‌های نیوگت زیر را نصب کنید:
PM> Install-Package DNTFrameworkCore -Version 1.0.0
PM> Install-Package DNTFrameworkCore.EntityFramework -Version 1.0.0

مثال اول: پیاده‌سازی سرویس یک موجودیت ساده بدون نیاز به ReadModel 
گام اول: طراحی Model متناظر
[LocalizationResource(Name = "SharedResource", Location = "DNTFrameworkCore.TestAPI")]
public class BlogModel : MasterModel<int>, IValidatableObject
{
    public string Title { get; set; }

    [MaxLength(50, ErrorMessage = "Maximum length is 50")]
    public string Url { get; set; }

    public IEnumerable<ValidationResult> Validate(ValidationContext validationContext)
    {
        if (Title == "BlogTitle")
        {
            yield return new ValidationResult("IValidatableObject Message", new[] {nameof(Title)});
        }
    }
}
مدل متناظر با موجودیت‌های اصلی باید از کلاس جنریک MasterModel ارث‌بری کرده باشد. همانطور که ملاحظه می‌کنید، برای نشان دادن مکانیزم اعتبارسنجی، از DataAnnotationها و IValidatableObject استفاده شده‌است. LocalizationResource برای مشخص کردن نام و محل فایل Resource متناظر برای خواندن پیغام‌های اعتبارسنجی استفاده می‌شود. این مورد برای سناریوهای ماژولار و کامپوننت محور بیشتر می‌تواند مدنظر باشد. 
گام دوم: پیاده‌سازی اعتبارسنج مستقل
در صورت نیاز به اعتبارسنجی پیچیده برای مدل متناظر، می‌توانید با استفاده از دو روش زیر به این هدف برسید:
1- استفاده از کتابخانه DNTFrameworkCore.FluentValidation
public class BlogValidator : FluentModelValidator<BlogModel>
{
    public BlogValidator(IMessageLocalizer localizer)
    {
        RuleFor(b => b.Title).NotEmpty()
            .WithMessage(localizer["Blog.Fields.Title.Required"]);
    }
}
2- پیاده‌سازی IModelValidator یا ارث‌بری از کلاس ModelValidator پایه
public class BlogValidator : ModelValidator<BlogkModel>
{
    public override IEnumerable<ModelValidationResult> Validate(BlogModel model)
    {
        yield return new ModelValidationResult(nameof(BlogkModel.Title), "Validation from IModelValidator");
    }
}

گام سوم: پیاده‌سازی سرویس متناظر
public interface IBlogService : ICrudService<int, BlogModel>
{
}
پیاده سازی واسط بالا
public class BlogService : CrudService<Blog, int, BlogModel>, IBlogService
{
    public BlogService(CrudServiceDependency dependency) : base(dependency)
    {
    }

    protected override IQueryable<BlogModel> BuildReadQuery(FilteredPagedQueryModel model)
    {
        return EntitySet.AsNoTracking().Select(b => new BlogModel
            {Id = b.Id, RowVersion = b.RowVersion, Url = b.Url, Title = b.Title});
    }

    protected override Blog MapToEntity(BlogModel model)
    {
        return new Blog
        {
            Id = model.Id,
            RowVersion = model.RowVersion,
            Url = model.Url,
            Title = model.Title,
            NormalizedTitle = model.Title.ToUpperInvariant() //todo: normalize based on your requirement 
        };
    }

    protected override BlogModel MapToModel(Blog entity)
    {
        return new BlogModel
        {
            Id = entity.Id,
            RowVersion = entity.RowVersion,
            Url = entity.Url,
            Title = entity.Title
        };
    }
}
برای این چنین موجودیت‌هایی، بازنویسی همین 3 متد کفایت می‌کند؛ دو متد MapToModel و MapToEntity برای نگاشت مابین مدل و موجودیت مورد نظر و متد BuildReadQuery نیز برای تعیین نحوه ساخت کوئری ReadPagedListAsync پیش‌فرض موجود در CrudService به عنوان متد Read پیش‌فرض این موجودیت. باکمترین مقدار کدنویسی و با کیفیت قابل قبول، عملیات CRUD یک موجودیت ساده، تکمیل شد. 
مثال دوم: پیاده سازی سرویس یک موجودیت ساده با ReadModel و  FilteredPagedQueryModel متمایز
گام اول: طراحی Model متناظر
[LocalizationResource(Name = "SharedResource", Location = "DNTFrameworkCore.TestAPI")]
public class TaskModel : MasterModel<int>, IValidatableObject
{
    public string Title { get; set; }

    [MaxLength(50, ErrorMessage = "Validation from DataAnnotations")]
    public string Number { get; set; }

    public string Description { get; set; }
    public TaskState State { get; set; } = TaskState.Todo;

    public IEnumerable<ValidationResult> Validate(ValidationContext validationContext)
    {
        if (Title == "IValidatableObject")
        {
            yield return new ValidationResult("Validation from IValidatableObject");
        }
    }
}
public class TaskReadModel : MasterModel<int>
{
    public string Title { get; set; }
    public string Number { get; set; }
    public TaskState State { get; set; } = TaskState.Todo;
    public DateTimeOffset CreationDateTime { get; set; }
    public string CreatorUserDisplayName { get; set; }
}
به عنوان مثال خصوصیاتی برای نمایش داریم که در زمان ثبت و ویرایش، انتظار دریافت آنها را از کاربر نیز نداریم. 
گام دوم: پیاده‌سازی اعتبارسنج  مستقل 
public class TaskValidator : ModelValidator<TaskModel>
{
    public override IEnumerable<ModelValidationResult> Validate(TaskModel model)
    {
        if (!Enum.IsDefined(typeof(TaskState), model.State))
        {
            yield return new ModelValidationResult(nameof(TaskModel.State), "Validation from IModelValidator");
        }
    }
}
 گام سوم: پیاده‌سازی سرویس متناظر
public interface ITaskService : ICrudService<int, TaskReadModel, TaskModel, TaskFilteredPagedQueryModel>
{
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید، از ICrudService استفاده شده است که امکان تعیین نوع پارامتر جنریک TReadModel و TFilteredPagedQueryModel را هم دارد.
مدل جستجو و صفحه‌بندی سفارشی 
public class TaskFilteredPagedQueryModel : FilteredPagedQueryModel
{
    public TaskState? State { get; set; }
}


پیاده سازی واسط ITaskService با استفاده از AutoMapper

public class TaskService : CrudService<Task, int, TaskReadModel, TaskModel, TaskFilteredPagedQueryModel>,
  ITaskService
{
    private readonly IMapper _mapper;

    public TaskService(CrudServiceDependency dependency, IMapper mapper) : base(dependency)
    {
        _mapper = mapper ?? throw new ArgumentNullException(nameof(mapper));
    }

    protected override IQueryable<TaskReadModel> BuildReadQuery(TaskFilteredPagedQueryModel model)
    {
        return EntitySet.AsNoTracking()
                    .WhereIf(model.State.HasValue, t => t.State == model.State)
                    .ProjectTo<TaskReadModel>(_mapper.ConfigurationProvider);
    }

    protected override Task MapToEntity(TaskModel model)
    {
        return _mapper.Map<Task>(model);
    }

    protected override TaskModel MapToModel(Task entity)
    {
        return _mapper.Map<TaskModel>(entity);
    }
}

به عنوان مثال در کلاس بالا برای نگاشت مابین مدل و موجودیت، از واسط IMapper کتابخانه AutoMapper استفاده شده‌است و همچنین عملیات جستجوی سفارشی در همان متد BuildReadQuery برای تولید کوئری متد Read پیش‌فرض، قابل ملاحظه می‌باشد.

مثال سوم: پیاده‌سازی سرویس یک موجودیت اصلی به همراه تعدادی موجودیت فرعی وابسته (سناریوهای Master-Detail) 

گام اول: طراحی Modelهای متناظر

    public class UserModel : MasterModel
    {
        public string UserName { get; set; }
        public string DisplayName { get; set; }
        public string Password { get; set; }
        public bool IsActive { get; set; }
        public ICollection<UserRoleModel> Roles { get; set; } = new HashSet<UserRoleModel>();
        public ICollection<PermissionModel> Permissions { get; set; } = new HashSet<PermissionModel>();
        public ICollection<PermissionModel> IgnoredPermissions { get; set; } = new HashSet<PermissionModel>();
    }

مدل بالا متناظر است با موجودیت کاربر سیستم، که به یکسری گروه کاربری متصل می‌باشد و همچنین دارای یکسری دسترسی مستقیم بوده و یا یکسری دسترسی از او گرفته شده‌است. مدل‌های Detail نیز از قرارداد خاصی پیروی خواهند کرد که در ادامه مشاهده خواهیم کرد.

public class PermissionModel : DetailModel<int>
{
    public string Name { get; set; }
}

به عنوان مثال PermissionModel بالا از DetailModel جنریک‌ای ارث‌بری کرده است که دارای Id و TrackingState نیز می‌باشد. 

public class UserRoleModel : DetailModel<int>
{
    public long RoleId { get; set; }
}

شاید در نگاه اول برای گروه‌های کاربری یک کاربر کافی بود تا یک لیست ساده از long را از کلاینت دریافت کنیم. در این صورت نیاز است تا برای تمام موجودیت‎های سیستم که چنین شرایط مشابهی را دارند، عملیات ثبت، ویرایش و حذف متناظر با تک تک Detailها را دستی مدیریت کنید. روش فعلی خصوصا برای سناریوهای منفصل به مانند پروژه‌های تحت وب، پیشنهاد می‌شود.

گام دوم: پیاده سازی اعتبارسنج مستقل

public class UserValidator : FluentModelValidator<UserModel>
{
    private readonly IUnitOfWork _uow;

    public UserValidator(IUnitOfWork uow, IMessageLocalizer localizer)
    {
        _uow = uow ?? throw new ArgumentNullException(nameof(uow));

        RuleFor(m => m.DisplayName).NotEmpty()
            .WithMessage(localizer["User.Fields.DisplayName.Required"])
            .MinimumLength(3)
            .WithMessage(localizer["User.Fields.DisplayName.MinimumLength"])
            .MaximumLength(User.MaxDisplayNameLength)
            .WithMessage(localizer["User.Fields.DisplayName.MaximumLength"])
            .Matches(@"^[\u0600-\u06FF,\u0590-\u05FF,0-9\s]*$")
            .WithMessage(localizer["User.Fields.DisplayName.RegularExpression"])
            .DependentRules(() =>
            {
                RuleFor(m => m).Must(model =>
                     !CheckDuplicateDisplayName(model.DisplayName, model.Id))
                    .WithMessage(localizer["User.Fields.DisplayName.Unique"])
                    .OverridePropertyName(nameof(UserModel.DisplayName));
            });

        RuleFor(m => m.UserName).NotEmpty()
            .WithMessage(localizer["User.Fields.UserName.Required"])
            .MinimumLength(3)
            .WithMessage(localizer["User.Fields.UserName.MinimumLength"])
            .MaximumLength(User.MaxUserNameLength)
            .WithMessage(localizer["User.Fields.UserName.MaximumLength"])
            .Matches("^[a-zA-Z0-9_]*$")
            .WithMessage(localizer["User.Fields.UserName.RegularExpression"])
            .DependentRules(() =>
            {
                RuleFor(m => m).Must(model =>
                     !CheckDuplicateUserName(model.UserName, model.Id))
                    .WithMessage(localizer["User.Fields.UserName.Unique"])
                    .OverridePropertyName(nameof(UserModel.UserName));
            });

        RuleFor(m => m.Password).NotEmpty()
            .WithMessage(localizer["User.Fields.Password.Required"])
            .When(m => m.IsNew, ApplyConditionTo.CurrentValidator)
            .MinimumLength(6)
            .WithMessage(localizer["User.Fields.Password.MinimumLength"])
            .MaximumLength(User.MaxPasswordLength)
            .WithMessage(localizer["User.Fields.Password.MaximumLength"]);

        RuleFor(m => m).Must(model => !CheckDuplicateRoles(model))
            .WithMessage(localizer["User.Fields.Roles.Unique"])
            .When(m => m.Roles != null && m.Roles.Any(r => !r.IsDeleted));
    }

    private bool CheckDuplicateUserName(string userName, long id)
    {
        var normalizedUserName = userName.ToUpperInvariant();
        return _uow.Set<User>().Any(u => u.NormalizedUserName == normalizedUserName && u.Id != id);
    }

    private bool CheckDuplicateDisplayName(string displayName, long id)
    {
        var normalizedDisplayName = displayName.NormalizePersianTitle();
        return _uow.Set<User>().Any(u => u.NormalizedDisplayName == normalizedDisplayName && u.Id != id);
    }

    private bool CheckDuplicateRoles(UserModel model)
    {
        var roles = model.Roles.Where(a => !a.IsDeleted);
        return roles.GroupBy(r => r.RoleId).Any(r => r.Count() > 1);
    }
}

به عنوان مثال در این اعتبارسنج بالا، قواعدی از جمله بررسی تکراری بودن نام‌کاربری و از این دست اعتبارسنجی‌ها نیز انجام شده است. نکته حائز اهمیت آن متد CheckDuplicateRoles می‌باشد:

private bool CheckDuplicateRoles(UserModel model)
{
    var roles = model.Roles.Where(a => !a.IsDeleted);
    return roles.GroupBy(r => r.RoleId).Any(r => r.Count() > 1);
}

با توجه به «نکته مهم» ابتدای بحث، model.Roles، شامل تمام گروه‌های کاربری متصل شده به کاربر می‌باشند که در این لیست برخی از آنها با TrackingState.Deleted، برخی دیگر با TrackingState.Added و ... علامت‌گذاری شده‌اند. لذا برای بررسی یکتایی و عدم تکرار در این سناریوها نیاز به اجری پرس‌و‌جویی بر روی دیتابیس نمی‌باشد. بدین منظور، با اعمال یک شرط، گروه‌های حذف شده را از بررسی خارج کرده‌ایم؛ چرا که آنها بعد از عبور از منطق تجاری، حذف خواهند شد. 


گام سوم: پیاده‌سازی سرویس متناظر

public interface IUserService : ICrudService<long, UserReadModel, UserModel>
{
}
public class UserService : CrudService<User, long, UserReadModel, UserModel>, IUserService
{
    private readonly IUserManager _manager;

    public UserService(CrudServiceDependency dependency, IUserManager manager) : base(dependency)
    {
        _manager = manager ?? throw new ArgumentNullException(nameof(manager));
    }

    protected override IQueryable<User> BuildFindQuery()
    {
        return base.BuildFindQuery()
            .Include(u => u.Roles)
            .Include(u => u.Permissions);
    }

    protected override IQueryable<UserReadModel> BuildReadQuery(FilteredPagedQueryModel model)
    {
        return EntitySet.AsNoTracking().Select(u => new UserReadModel
        {
            Id = u.Id,
            RowVersion = u.RowVersion,
            IsActive = u.IsActive,
            UserName = u.UserName,
            DisplayName = u.DisplayName,
            LastLoggedInDateTime = u.LastLoggedInDateTime
        });
    }

    protected override User MapToEntity(UserModel model)
    {
        return new User
        {
            Id = model.Id,
            RowVersion = model.RowVersion,
            IsActive = model.IsActive,
            DisplayName = model.DisplayName,
            UserName = model.UserName,
            NormalizedUserName = model.UserName.ToUpperInvariant(),
            NormalizedDisplayName = model.DisplayName.NormalizePersianTitle(),
            Roles = model.Roles.Select(r => new UserRole
                {Id = r.Id, RoleId = r.RoleId, TrackingState = r.TrackingState}).ToList(),
            Permissions = model.Permissions.Select(p => new UserPermission
            {
                Id = p.Id,
                TrackingState = p.TrackingState,
                IsGranted = true,
                Name = p.Name
            }).Union(model.IgnoredPermissions.Select(p => new UserPermission
            {
                Id = p.Id,
                TrackingState = p.TrackingState,
                IsGranted = false,
                Name = p.Name
            })).ToList()
        };
    }

    protected override UserModel MapToModel(User entity)
    {
        return new UserModel
        {
            Id = entity.Id,
            RowVersion = entity.RowVersion,
            IsActive = entity.IsActive,
            DisplayName = entity.DisplayName,
            UserName = entity.UserName,
            Roles = entity.Roles.Select(r => new UserRoleModel
                {Id = r.Id, RoleId = r.RoleId, TrackingState = r.TrackingState}).ToList(),
            Permissions = entity.Permissions.Where(p => p.IsGranted).Select(p => new PermissionModel
            {
                Id = p.Id,
                TrackingState = p.TrackingState,
                Name = p.Name
            }).ToList(),
            IgnoredPermissions = entity.Permissions.Where(p => !p.IsGranted).Select(p => new PermissionModel
            {
                Id = p.Id,
                TrackingState = p.TrackingState,
                Name = p.Name
            }).ToList()
        };
    }

    protected override Task BeforeSaveAsync(IReadOnlyList<User> entities, List<UserModel> models)
    {
        ApplyPasswordHash(entities, models);
        ApplySerialNumber(entities, models);
        return base.BeforeSaveAsync(entities, models);
    }

    private void ApplySerialNumber(IEnumerable<User> entities, IReadOnlyList<UserModel> models)
    {
        var i = 0;
        foreach (var entity in entities)
        {
            var model = models[i++];

            if (model.IsNew || !model.IsActive || !model.Password.IsEmpty() ||
                model.Roles.Any(a => a.IsNew || a.IsDeleted) ||
                model.IgnoredPermissions.Any(p => p.IsDeleted || p.IsNew) ||
                model.Permissions.Any(p => p.IsDeleted || p.IsNew))
            {
                entity.SerialNumber = _manager.NewSerialNumber();
            }
            else
            {
                //prevent include SerialNumber in update query
                UnitOfWork.Entry(entity).Property(a => a.SerialNumber).IsModified = false;
            }
        }
    }

    private void ApplyPasswordHash(IEnumerable<User> entities, IReadOnlyList<UserModel> models)
    {
        var i = 0;
        foreach (var entity in entities)
        {
            var model = models[i++];
            if (model.IsNew || !model.Password.IsEmpty())
            {
                entity.PasswordHash = _manager.HashPassword(model.Password);
            }
            else
            {
                //prevent include PasswordHash in update query
                UnitOfWork.Entry(entity).Property(a => a.PasswordHash).IsModified = false;
            }
        }
    }
}

در سناریوهای Master-Detail نیاز است متد دیگری تحت عنوان BuildFindQuery را نیز بازنویسی کنید. این متد برای بقیه حالات نیاز به بازنویسی نداشت؛ چرا که یک تک موجودیت واکشی می‌شد و خبری از موجودیت‌های Detail نبود. در اینجا لازم است تا روش تولید کوئری FindAsyn رو بازنویسی کنیم تا جزئیات دیگری را نیز واکشی کنیم. به عنوان مثال در اینجا Roles و Permissions کاربر نیز Include شده‌اند.

نکته: بازنویسی BuildFindQuery را شاید بتوان با روش‌های دیگری هم مانند تزئین موجودیت‌های وابسته با یک DetailOfAttribute و مشخص کردن نوع موجودیت اصلی، نیز جایگزین کرد.

متدهای MapToModel و MapToEntity هم به مانند قبل پیاده‌سازی شده‌اند. موضوع دیگری که در برخی از سناریوها پیش خواهد آمد، مربوط است به خصوصیتی که در زمان ثبت ضروری می‌باشد، ولی در زمان ویرایش اگر مقدار داشت باید با اطلاعات موجود در دیتابیس جایگزین شود؛ مانند Password و SerialNumber در موجودیت کاربر. برای این حالت می‌توان از متد BeforeSaveAsync بهره برد؛ به عنوان مثال برای SerialNumber:

private void ApplySerialNumber(IEnumerable<User> entities, IReadOnlyList<UserModel> models)
{
    var i = 0;
    foreach (var entity in entities)
    {
        var model = models[i++];

        if (model.IsNew || !model.IsActive || !model.Password.IsEmpty() ||
            model.Roles.Any(a => a.IsNew || a.IsDeleted) ||
            model.IgnoredPermissions.Any(p => p.IsDeleted || p.IsNew) ||
            model.Permissions.Any(p => p.IsDeleted || p.IsNew))
        {
            entity.SerialNumber = _manager.NewSerialNumber();
        }
        else
        {
            //prevent include SerialNumber in update query
            UnitOfWork.Entry(entity).Property(a => a.SerialNumber).IsModified = false;
        }
    }
}

در اینجا ابتدا بررسی شده‌است که اگر کاربر، جدید می‌باشد، غیرفعال شده است، کلمه عبور او تغییر داده شده است و یا تغییراتی در دسترسی‌ها و گروه‌های کاربری او وجود دارد، یک SerialNumber جدید ایجاد کند. در غیر این صورت با توجه به اینکه برای عملیات ویرایش، به صورت منفصل عمل می‌کنیم، نیاز است تا به شکل بالا، از قید این فیلد در کوئری ویرایش، جلوگیری کنیم. 

نکته: متد BeforeSaveAsync دقیقا بعد از ردیابی شدن وهله‌های موجودیت توسط Context برنامه و دقیقا قبل از UnitOfWork.SaveChange فراخوانی خواهد شد.


برای بررسی بیشتر، پیشنهاد می‌کنم پروژه DNTFrameworkCore.TestAPI موجود در مخزن این زیرساخت را بازبینی کنید.
مطالب
مدیریت همزمانی و طول عمر توالی‌های Reactive extensions در یک برنامه‌ی دسکتاپ
پس از معرفی و مشاهده‌ی نحوه‌ی ایجاد توالی‌ها در Rx، بهتر است با نمونه‌ای از نحوه‌ی استفاده از آن در یک برنامه‌ی WPF آشنا شویم.
بنابراین ابتدا دو بسته‌ی Rx-Main و Rx-WPF را توسط نیوگت، به یک برنامه‌ی جدید WPF اضافه کنید:
 PM> Install-Package Rx-Main
PM> Install-Package Rx-WPF
فرض کنید قصد داریم محتوای یک فایل حجیم را به نحو ذیل خوانده و توسط Rx نمایش دهیم.
        private static IEnumerable<string> readFile(string filename)
        {
            using (TextReader reader = File.OpenText(filename))
            {
                string line;
                while ((line = reader.ReadLine()) != null)
                {
                    Thread.Sleep(100);
                    yield return line;
                }
            }
        }
در اینجا برای ایجاد یک توالی IEnumerable ، از yield return استفاده شده‌است. همچنین Thread.Sleep آن جهت بررسی قفل شدن رابط کاربری در حین خواندن فایل به عمد قرار گرفته است.
UI برنامه نیز به نحو ذیل است:
<Window x:Class="WpfApplicationRxTests.MainWindow"
        xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
        xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
        Title="MainWindow" Height="450" Width="525">
    <Grid>
        <Grid.RowDefinitions>
            <RowDefinition Height="Auto" />
            <RowDefinition  Height="*" />
            <RowDefinition Height="Auto" />
        </Grid.RowDefinitions>
        <Button Grid.Row="0" Name="btnGenerateSequence" Click="btnGenerateSequence_Click">Generate sequence</Button>
        <ListBox Grid.Row="1" Name="lstNumbers"  />
        <Button Grid.Row="2" IsEnabled="False" Name="btnStop" Click="btnStop_Click">Stop</Button>
    </Grid>
</Window>
با این کدها
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Collections.ObjectModel;
using System.IO;
using System.Reactive.Concurrency;
using System.Reactive.Linq;
using System.Threading;
using System.Windows;

namespace WpfApplicationRxTests
{
    public partial class MainWindow
    {
        public MainWindow()
        {
            InitializeComponent();
        }

        private static IEnumerable<string> readFile(string filename)
        {
            using (TextReader reader = File.OpenText(filename))
            {
                string line;
                while ((line = reader.ReadLine()) != null)
                {
                    Thread.Sleep(100);
                    yield return line;
                }
            }
        }

        private IDisposable _subscribe;
        private void btnGenerateSequence_Click(object sender, RoutedEventArgs e)
        {
            btnGenerateSequence.IsEnabled = false;
            btnStop.IsEnabled = true;

            var items = new ObservableCollection<string>();
            lstNumbers.ItemsSource = items;
            _subscribe = readFile("test.txt").ToObservable()
                               .SubscribeOn(ThreadPoolScheduler.Instance)
                               .ObserveOn(DispatcherScheduler.Current)
                               .Finally(finallyAction: () =>
                               {
                                   btnGenerateSequence.IsEnabled = true;
                                   btnStop.IsEnabled = false;
                               })
                               .Subscribe(onNext: line =>
                               {
                                   items.Add(line);
                               },
                               onError: ex => { },
                               onCompleted: () =>
                               {
                                   //lstNumbers.ItemsSource = items;
                               });
        }

        private void btnStop_Click(object sender, RoutedEventArgs e)
        {
            _subscribe.Dispose();
        }
    }
}

توضیحات

حاصل متد readFile را که یک توالی معمولی IEnumerable را ایجاد می‌کند، توسط فراخوانی متد ToObservable، تبدیل به یک خروجی IObservable کرده‌ایم تا بتوانیم هربار که سطری از فایل مدنظر خوانده می‌شود، نسبت به آن واکنش نشان دهیم.
متد SubscribeOn مشخص می‌کند که این توالی Observable باید بر روی چه تردی اجرا شود. در اینجا از ThreadPoolScheduler.Instance استفاده شده‌است تا در حین خواندن فایل، رابط کاربری در حالت هنگ به نظر نرسد و ترد جاری (ترد اصلی برنامه) به صورت خودکار آزاد گردد.
از متد ObserveOn با پارامتر DispatcherScheduler.Current استفاده کرده‌ایم، تا نتیجه‌ی واکنش‌های به خوانده شدن سطرهای یک فایل مفروض، در ترد اصلی برنامه صورت گیرد. در غیر اینصورت امکان کار کردن با عناصر رابط کاربری در یک ترد دیگر وجود نخواهد داشت و برنامه کرش می‌کند.
در قسمت‌های قبل، صرفا متد Subscribe را مشاهده کرده بودید. در اینجا از متد Finally نیز استفاده شده‌است. علت اینجا است که اگر در حین خواندن فایل خطایی رخ دهد، قسمت onError متد Subscribe اجرا شده و دیگر به پارامتر onCompleted آن نخواهیم رسید. اما متد Finally آن همیشه در پایان عملیات اجرا می‌شود.
خروجی حاصل از متد Subscribe، از نوع IDisposable است. Rx به صورت خودکار پس از پردازش آخرین عنصر توالی، این شیء را Dispose می‌کند. اینجا است که callback متد Finally یاد شده فراخوانی خواهد شد. اما اگر در حین خواندن یک فایل طولانی، کاربر علاقمند باشد تا عملیات را متوقف کند، تنها کافی است که به صورت صریح، این شیء را Dispose نماید. به همین جهت است که مشاهده می‌کنید، این خروجی به صورت یک فیلد تعریف شده‌است تا در متد Stop بتوانیم آن‌را در صورت نیاز Dispose کنیم.


مثال فوق را از اینجا نیز می‌توانید دریافت کنید:
WpfApplicationRxTests.zip
  
بازخوردهای دوره
تزریق خودکار وابستگی‌ها در برنامه‌های ASP.NET MVC
با سلام؛ من در استفاده از این روش در پروژه خودم به مشکل بر خوردم ممنون میشم راهنمایی بفرمایید.
ساختار لایه بندی من به صورت زیر است.

در پروژه وب یک کلاس ایجاد کردم و کد‌های زیر را در آن نوشتم

 public class StructureMapControllerFactory  : DefaultControllerFactory
    {
        protected override IController GetControllerInstance(RequestContext requestContext, Type controllerType)
        {
            if (controllerType == null)
                throw new InvalidOperationException(string.Format("Page not found: {0}", requestContext.HttpContext.Request.Url.AbsoluteUri.ToString(CultureInfo.InvariantCulture)));
            return ObjectFactory.GetInstance(controllerType) as Controller;
        }
    }
و کدهای کنترلر من به صورت زیر است
 public class HomeController  : Controller
    {
        public ITABMPCREWService aa { get; set; }

        public ActionResult Index()
        {

            TABMPCREWS tt = new TABMPCREWS()
            {
                DTLASTUPDATEDDATE = DateTime.Now,
                INTOTRATE = 122,
                INTRATE = 215,
                VCCODEDESCRIPTION = "fff858699",
                VCCODEVALUE = "fff858699",
                VCLASTUSERID = "fff858699",
                INTCREWCODE = 105652
            };
            aa.Add(tt);


            ViewBag.Message = "Welcome to ASP.NET MVC!";

            return View();
        }

        public ActionResult About()
        {
            ViewBag.Message = "Your app description page.";

            return View();
        }

public ActionResult Contact()
        {
            ViewBag.Message = "Your contact page.";

            return View();
        }
    }
و در فایل Global  در متد Application_Start() کد زیر را اضافه کردم
ControllerBuilder.Current.SetControllerFactory(new StructureMapControllerFactory());
و در لایه Service کلاس TABMPCREWServiceبه صورت زیر است
 public class TABMPCREWService : ITABMPCREWService
    {
        private IUnitOfWork _uow;
        private IDbSet<TABMPCREW> _tabmpcrews;
        public TABMPCREWService(IUnitOfWork uow)
        {
            this._uow = uow;
            _tabmpcrews = uow.Set<TABMPCREW>();
        }

        public int Add(TABMPCREW personnel)
        {
            int rowEffect = 0;

            _tabmpcrews.Add(personnel);
            rowEffect = _uow.SaveChanges();
            return rowEffect;
        }

    }
و زمانیکه پروژه را اجرا می‌کنم به این خطا بر می‌خورم

همه چیز رو چک کردم ولی دلیلی برای این خطا پیدا نکردم . ممنون میشم راهنمایی کنید.