مطالب
روش صحیح کار با HttpClient در ASP.NET Core 2x
پیشتر مطلب «روش استفاده‌ی صحیح از HttpClient در برنامه‌های دات نت» را مطالعه کرده بودید. پس از ارائه‌ی NET Core 2.1.، این مجموعه به همراه یک IHttpClientFactory نیز ارائه می‌شود که در اینجا قصد داریم این مورد و همچنین سایر موارد مشابه را بررسی کنیم.


صورت مساله

قصد داریم اطلاعاتی را با فرمت JSON، از یک API خارجی، توسط HttpClient دریافت و سپس آن‌را به یک DTO فرضی، به نام GitHubRepositoryDto نگاشت کنیم.


راه حل 1

در این روش از وهله سازی مستقیم HttpClient به همراه استفاده‌ی از یک عبارت using کمک گرفته شده‌است. همچنین چون عملیات async است، نتیجه‌ی آن‌را به کمک خاصیت Result دریافت کرده‌ایم که پس از آن، کل اطلاعات دریافتی را به صورت یک رشته، در اختیار خواهیم داشت:
public class GitHubClient
{
    public IReadOnlyCollection<GitHubRepositoryDto> GetRepositories()
    {
        using (var httpClient = new HttpClient{BaseAddress = new Uri(GitHubConstants.ApiBaseUrl)})
        {
            var result = httpClient.GetStringAsync(GitHubConstants.RepositoriesPath).Result;
            return JsonConvert.DeserializeObject<List<GitHubRepositoryDto>>(result);
        }
    }
}
مشکلات این راه حل:
- استفاده از خاصیت Result، هیچگاه ایده‌ی خوبی نبوده است و یک عملیات async را تبدیل به عملیاتی Blocking می‌کند که حتی می‌تواند سبب بروز dead-lock نیز شود.
- HttpClient نباید Dispose شود. علت آن‌را در مطلب «روش استفاده‌ی صحیح از HttpClient در برنامه‌های دات نت» مفصل بررسی کرده‌ایم.
- دریافت کل response یک API به صورت یک رشته‌ی بزرگ، یک Large object heap را به‌وجود می‌آورد که باز هم ایده‌ی خوبی نیست.


راه حل 2

اگر خاصیت Result راه حل 1 را حذف کنیم، به راه حل 2 خواهیم رسید:
public class GitHubClient : IGitHubClient
{
    public async Task<IReadOnlyCollection<GitHubRepositoryDto>> GetRepositories()
    {
        using (var httpClient = new HttpClient { BaseAddress = new Uri(GitHubConstants.ApiBaseUrl) })
        {
            var result = await httpClient.GetStringAsync(GitHubConstants.RepositoriesPath);
            return JsonConvert.DeserializeObject<List<GitHubRepositoryDto>>(result);
        }
    }
}
مزایا:
- اینبار از دسترسی asynchronous واقعی استفاده شده‌است.

معایب:
- ایجاد و تخریب یک HttpClient جدید به ازای هر فراخوانی.
- دریافت و ذخیره سازی کل response به صورت یک رشته.


راه حل 3

در این نگارش، HttpClient از طریق وهله سازی در سازنده‌ی کلاس دریافت شده و به این ترتیب امکان استفاده‌ی مجدد را پیدا می‌کند:
public class GitHubClient : IGitHubClient
{
    private readonly HttpClient _httpClient;
    public GitHubClient()
    {
        _httpClient = new HttpClient { BaseAddress = new Uri(GitHubConstants.ApiBaseUrl) };
    }
    public async Task<IReadOnlyCollection<GitHubRepositoryDto>> GetRepositories()
    {
        var result = await _httpClient.GetStringAsync(GitHubConstants.RepositoriesPath).ConfigureAwait(false);
        return JsonConvert.DeserializeObject<List<GitHubRepositoryDto>>(result);
    }
}
طول عمر GitHubClient نیز Singleton معرفی می‌شود.
services.AddSingleton<GitHubClient>();
مزایا:
- دسترسی asynchronous واقعی به API مدنظر.
- استفاده‌ی مجدد از HttpClient

معایب:
- دریافت و ذخیره سازی کل response به صورت یک رشته.
- چون طول عمر GitHubClient از نوع Singleton است و برای همیشه از یک وهله‌ی سراسری استفاده می‌کند، از تغییرات DNS آگاه نخواهد شد.


راه حل 4

تا اینجا همانطور که ملاحظه کردید، به سادگی می‌توان HttpClient را به نحو نادرستی مورد استفاده قرار داد. ایجاد مجدد آن به علت عدم رها شدن بلافاصله‌ی سوکت‌های لایه‌ی زرین آن توسط سیستم عامل، مشکل حادی را به نام sockets exhaustion پدید می‌آورد. به همین جهت، این کلاس باید یکبار نمونه سازی شده و در طول عمر برنامه از همین تک وهله‌ی آن استفاده شود. یک روش اینکار تعریف آن به صورت اشیاء singleton و یا static است. مشکلی که این روش به همراه دارد، عدم باخبر شدن آن از تغییرات DNS است. برای رفع این مسایل، از NET Core 2.1. به بعد، خود مایکروسافت با ارائه‌ی یک IHttpClientFactory، روش استانداری را برای مدیریت وهله‌های HttpClient ارائه کرده‌است:
public class GitHubClient : IGitHubClient
{
    private readonly IHttpClientFactory _httpClientFactory;
    public GitHubClient(IHttpClientFactory httpClientFactory)
    {
        _httpClientFactory = httpClientFactory ?? throw new ArgumentNullException(nameof(httpClientFactory));
    }
    public async Task<IReadOnlyCollection<GitHubRepositoryDto>> GetRepositories()
    {
        var httpClient = _httpClientFactory.CreateClient("GitHub");
        var result = await httpClient.GetStringAsync(GitHubConstants.RepositoriesPath).ConfigureAwait(false);
        return JsonConvert.DeserializeObject<List<GitHubRepositoryDto>>(result);
    }
}
با این روش ثبت
services.AddHttpClient("GitHub", x => { x.BaseAddress = new Uri(GitHubConstants.ApiBaseUrl); });
services.AddSingleton<GitHubClient>();
در این روش، IHttpClientFactory به سازنده‌ی کلاس تزریق می‌شوند و از آن برای دسترسی به یک HttpClient جدید، هربار که این متد فراخوانی خواهد شد، استفاده می‌کنیم. بله ... در این حالت نیز یک HttpClient هربار ایجاد خواهد شد؛ اما چون از IHttpClientFactory استفاده می‌کنیم، مشکلی به شمار نمی‌رود. از این جهت که مطابق مستندات آن، هر HttpClient‌ای که به این نحو تولید می‌شود، یک HttpMessageHandler را در پشت صحنه مورد استفاده قرار می‌دهد که عملیات pooling و استفاده‌ی مجدد از آن‌ها، صورت می‌گیرد. یعنی IHttpClientFactory از HttpClient خود، به نحو بهینه‌ای استفاده‌ی مجدد می‌کند و در این حالت سیستم با مشکل کمبود منابع مواجه نخواهد شد و همچنین سربار ایجاد HttpClient‌های جدید نیز به حداقل می‌رسند.

مزیت‌ها:
- استفاده‌ی از یک IHttpClientFactory توکار

معایب:
- استفاده‌ی یک از کلاینت نامدار، بجای یک کلاینت مشخص شده‌ی بر اساس نوع آن.
- دریافت و ذخیره سازی کل response به صورت یک رشته.

روش ثبت services.AddHttpClient را که در اینجا ملاحظه می‌کنید، یک روش ثبت نامدار است و بر اساس نام رشته‌ای GitHub کار می‌کند. همین نام در متد GetRepositories به صورت httpClientFactory.CreateClient("GitHub") برای دسترسی به یک HttpClient جدید استفاده شده‌است.


راه حل 5

در اینجا از یک کلاینت نوع‌دار، بجای یک کلاینت نامدار، استفاده شده‌است:
public class GitHubClient : IGitHubClient
{
    private readonly HttpClient _httpClient;
    public GitHubClient(HttpClient httpClient)
    {
        _httpClient = httpClient ?? throw new ArgumentNullException(nameof(httpClient));
    }
    public async Task<IReadOnlyCollection<GitHubRepositoryDto>> GetRepositories()
    {
        var result = await _httpClient.GetStringAsync(GitHubConstants.RepositoriesPath).ConfigureAwait(false);
        return JsonConvert.DeserializeObject<List<GitHubRepositoryDto>>(result);
    }
}
با این روش ثبت:
services.AddHttpClient<GitHubClient>(x => { x.BaseAddress = new Uri(GitHubConstants.ApiBaseUrl); });
برای ثبت یک کلاینت نوع‌دار، از متد AddHttpClient به همراه ذکر نوع کلاس کلاینت، استفاده می‌شود.

مزایا:
- استفاده از IHttpClientFactory
- استفاده از یک کلاینت نوع‌دار، بجای یک نمونه‌ی نامدار

معایب:
- اینبار تمام استفاده کنندگان از IGitHubClient ما باید دارای طول عمر transient باشند (خصوصیت کلاینت‌های نوع‌دار است)؛ برخلاف راه حل‌های پیشین که می‌توانستند singleton تعریف شوند (یا امکان فراخوانی IGitHubClient از سرویس‌های singleton نیز وجود داشت).
- دریافت و ذخیره سازی کل response به صورت یک رشته.


راه حل 6

اگر در جائی نیاز به استفاده و تزریق یک کلاینت نوع‌دار، در یک سرویس با طول عمر singleton را داشتید، روش آن به صورت زیر است:
public class GitHubClientFactory
{
    private readonly IServiceProvider _serviceProvider;
    public GitHubClientFactory(IServiceProvider serviceProvider)
    {
        _serviceProvider = serviceProvider;
    }

    public GitHubClient Create()
    {
        return _serviceProvider.GetRequiredService<GitHubClient>();
    }
}
با این روش ثبت:
services.AddHttpClient<GitHubClient>(x => { x.BaseAddress = new Uri(GitHubConstants.ApiBaseUrl); });
services.AddSingleton<GitHubClientFactory>();
در این روش، یک GitHubClientFactory را داریم که یک GitHubClient را باز می‌گرداند. نکته‌ی اصلی آن، کار با ServiceProvider، جهت دسترسی به GitHubClient است. مابقی آن یعنی تعریف GitHubClient، مانند روش 5 است.

مزایا:
- استفاده از IHttpClientFactory
- استفاده از یک کلاینت نوع‌دار
- استفاده کننده‌ی از GitHubClientFactory، می‌توانند طول عمر singleton نیز داشته باشد

معایب:
- دریافت و ذخیره سازی کل response به صورت یک رشته.


راه حل 7

از اینجا به بعد، هدف ما بهینه سازی عملیات است و رفع مشکل کار با یک رشته‌ی بزرگ. برای این منظور بجای متد GetStringAsync، از متد SendAsync که امکان streaming را فراهم می‌کند، استفاده خواهیم کرد. به این ترتیب، بجای ارسال یک رشته‌ی بزرگ به متد Deserialize، امکان دسترسی به استریم response را توسط آن میسر کرده‌ایم.
public class GitHubClient : IGitHubClient
{
    private readonly HttpClient _httpClient;
    private readonly JsonSerializer _jsonSerializer;
    public GitHubClient(HttpClient httpClient, JsonSerializer jsonSerializer)
    {
        _httpClient = httpClient ?? throw new ArgumentNullException(nameof(httpClient));
        _jsonSerializer = jsonSerializer ?? throw new ArgumentNullException(nameof(jsonSerializer));
    }

    public async Task<IReadOnlyCollection<GitHubRepositoryDto>> GetRepositories()
    {
        var request = CreateRequest();
        var result = await _httpClient.SendAsync(request, HttpCompletionOption.ResponseContentRead);
        using (var responseStream = await result.Content.ReadAsStreamAsync())
        {
            using (var streamReader = new StreamReader(responseStream))
            using (var jsonTextReader = new JsonTextReader(streamReader))
            {
                return _jsonSerializer.Deserialize<List<GitHubRepositoryDto>>(jsonTextReader);
            }
        }
    }

    private static HttpRequestMessage CreateRequest()
    {
        return new HttpRequestMessage(HttpMethod.Get, GitHubConstants.RepositoriesPath);
    }
}
با این روش ثبت:
services.AddHttpClient<GitHubClient>(x => { x.BaseAddress = new Uri(GitHubConstants.ApiBaseUrl); });
services.AddSingleton<GitHubClientFactory>();
services.AddSingleton<JsonSerializer>();
مزایا:
- کار با IHttpClientFactory
- استفاده از یک کلاینت نوع‌دار
- کار با استریم response

معایب:
- استفاده از ResponseContentRead


راه حل 8

در این روش بجای سطر ذیل در راه حل 7
var result = await _httpClient.SendAsync(request, HttpCompletionOption.ResponseContentRead);
از این سطر استفاده خواهیم کرد:
var result = await _httpClient.SendAsync(request, HttpCompletionOption.ResponseHeadersRead);
در حالت ResponseContentRead که حالت پیش‌فرض نیز هست، تمام هدرها و کل محتوای بازگشتی از سمت سرور باید خوانده شوند تا در اختیار مصرف کننده قرار گیرند، اما در حالت ResponseHeadersRead، فقط برای دریافت هدرها صبر خواهد شد و مابقی آن سریعا به صورت یک استریم در اختیار مصرف کننده قرار می‌گیرد.


مزایا:
- کار با IHttpClientFactory
- استفاده از یک کلاینت نوع‌دار
- کار با استریم response
- استفاده از ResponseHeadersRead

معایب:
- شاید بتوان از کتابخانه‌ی دیگری برای json deserialization استفاده کرد؟
مطالب
تزریق وابستگی‌های رایج ASP.NET MVC به برنامه
در پروژه خود می‌توانیم StructureMap را به گونه‌ایی تنظیم کنیم که کار تزریق لایه‌های انتزاعی ASP.NET را نیز انجام دهد؛ مثلاً CurrentHttpContext و یا داده‌های مربوط به مسیریابی و...
به عنوان مثال در برنامه شما ممکن است کدهای زیر چندین و چند بار تکرار شده باشند:
var userId= User.Identity.GetUserId();
var user = _context.Users.Find(userId);

var user = int.Parse(User.Identity.GetUserId());
کدهای فوق به این معنی است که پروژه‌ی شما به صورت کامل به سیستم ASP.NET Identity گره خورده است. خوب، این حالت زمانی پیچیده‌تر خواهد شد که در آینده بخواهید به یک سیستم Identity جدیدتر مهاجرت کنید.
در ادامه نحوه‌ی تزریق وابستگی‌های رایج ASP.NET را بررسی خواهیم کرد. ابتدا یک کلاس رجستری را به صورت زیر ایجاد خواهیم کرد:
public class CommonASPNETRegistry : StructureMap.Configuration.DSL.Registry
{
        public CommonASPNETRegistry()
        {
            For<IIdentity>().Use(() => HttpContext.Current.User.Identity);
            // Other dependencies
        }
}
در کد فوق همانطور که مشخص است، یک کلاس ریجستری ایجاد کرده‌ایم (Registry در واقع یکی از مفاهیم مربوط به استراکچرمپ می‌باشد که امکان ماژولار کردن تنظیمات را درون کلاس‌هایی مجزا، در اختیارمان قرار می‌دهد). درون سازنده‌ی این کلاس گفته‌ایم: زمانیکه درخواستی برای اینترفیس IIdentity داده شد، یک وهله از HttpContext.Current.User.Identity را در اختیار درخواست کننده قرار بده.
لازم به ذکر است می‌توانستیم از وابستگی‌های عنوان شده نیز بدون تزریق کردن آنها درون کنترلرها نیز استفاده کنیم. اما ریجستر کردن آنها این امکان را در اختیارمان قرار می‌دهد تا در هر جایی از برنامه‌مان بتوانیم به آنها دسترسی پیدا کنیم. در ادامه خواهید دید که دسترسی آسان به آنها می‌تواند خیلی مفید واقع شود؛ همچنین امکان تست کردن نیز آسانتر خواهد شد.
قدم بعدی افزودن Registry ایجاد شده به تنظیمات IoC Containerمان است:
public static class SmObjectFactory
{
        private static readonly Lazy<Container> _containerBuilder =
            new Lazy<Container>(defaultContainer, LazyThreadSafetyMode.ExecutionAndPublication);

        public static IContainer Container
        {
            get { return _containerBuilder.Value; }
        }

        private static Container defaultContainer()
        {
            return new Container(ioc =>
            {
                // Other settings
                ioc.AddRegistry(new CommonASPNETRegistry());
                
            });
        }
}
اکنون به سادگی می‌توانیم از وابستگی‌های عنوان شده در برنامه‌مان استفاده کنیم. برای استفاده‌ی از آن، مثال اول را در نظر بگیرید "یافتن کاربر فعلی". همانطور که عنوان شد، استفاده از کدهایی شبیه به حالت زیر جهت یافتن کاربر جاری در برنامه ممکن است چندین بار تکرار شده باشد:
var user = int.Parse(User.Identity.GetUserId());
خوب، برای حل این مشکل اینترفیس زیر را اضافه می‌کنیم:
public interface ICurrentUser
{
        ApplicationUser User { get; }
}
پیاده‌سازی آن نیز به این صورت خواهد بود:
public class CurrentUser : ICurrentUser
{
        private readonly IIdentity _identity;
        private readonly IApplicationUserManager _userManager;
        private ApplicationUser _user;
        public CurrentUser(IIdentity identity, IApplicationUserManager userManager)
        {
            _identity = identity;
            _userManager = userManager;
        }
        public ApplicationUser User
        {
            get { return _user ?? (_user = _userManager.FindById(int.Parse(_identity.GetUserId()))); }
        }
}
درون کلاس فوق به اینترفیس IIdentity جهت ارائه آی‌دی کاربر جاری و اینترفیس IApplicationUserManager جهت یافتن اطلاعات کاربر نیاز خواهیم داشت. همانطور که مشاهده می‌کنید فیلد user_ در صورتیکه از قبل موجود باشد، برگردانده خواهد شد؛ در غیر اینصورت آن را از کانتکست مربوطه واکشی خواهد کرد.
اکنون با استفاده از روش فوق نه تنها درون کنترلرهایمان بلکه در هر جایی از برنامه‌مان می‌توانیم به کاربر جاری دسترسی داشته باشیم. همچنین در آینده نیز به راحتی می‌توانیم از سیستم ASP.NET Identity به هر سیستم دیگری سوئیچ کنیم.
برای استفاده از اینترفیس فوق نیز به این صورت عمل خواهیم کرد:
public class HomeController : BaseController
{
    private readonly ICurrentUser _currentUser;
    public HomeController(ICurrentUser user)
    {
        _user = user;
    }
    public ActionResult Index()
    {
        // user
        var user = _currentUser.User;
        // user id
        var userId = _currentUser.User.Id;
    }
}

مطالب
کاهش تعداد بار تعریف using ها در C# 10.0 و NET 6.0.
در مطلب «روش بازگشت به قالب‌های کلاسیک پروژه‌ها در دات نت 6» مشاهده کردیم که قالب پیش‌فرض یک برنامه‌ی کنسول دات نت 6، چنین فایل Program.cs ای را تولید می‌کند:
// See https://aka.ms/new-console-template for more information
Console.WriteLine("Hello, World!");
که در حقیقت همان اجبار به استفاده‌ی از سبک «Top Level Programs» ارائه شده‌ی در C# 9.0 است. اما اگر به همین دو سطر هم دقت کنید، یک تفاوت مهم را با نمونه‌ی C# 9.0 دارد و آن هم عدم ذکر عبارت using System در ابتدای آن است. علت اینجا است که فایل csproj پیش‌فرض پروژه‌های مبتنی بر NET 6.0.، دو تغییر مهم دیگر را هم دارند:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <OutputType>Exe</OutputType>
    <TargetFramework>net6.0</TargetFramework>
    <ImplicitUsings>enable</ImplicitUsings>
    <Nullable>enable</Nullable>
  </PropertyGroup>
</Project>
الف) فعال بودن nullable reference types که در C# 8.0 ارائه شد.
ب) فعال بودن ImplicitUsings که مختص به C# 10.0 است.


بررسی مفهوم  global using directives در C# 10.0

هدف اصلی از وجود Using directives در زبان #C که از نگارش 1 آن در دسترس هستند، خلاصه نویسی نام طولانی اشیاء و متدها است. برای مثال نام اصلی متد Console.WriteLine به صورت System.Console.WriteLine است که با درج فضای نام System در ابتدای فایل، می‌توان از ذکر مجدد آن جلوگیری کرد. از این دست می‌توان به نوع System.Collections.Generic.List نیز اشاره کرد که کمتر کسی علاقمند است تا این نام طولانی را تایپ کند. به همین جهت با استفاده از یک using directive متناظر با فضای نام System.Collections.Generic، ذکر نام این نوع، به List خلاصه می‌شود.
طراحی دات نت 6 مبتنی بر سبک minimalism است! برای نمونه خلاصه کردن نزدیک به 10 سطر فایل Program.cs کلاسیک، به تنها یک سطر که به همراه ذکر using System در ابتدای آن هم نیست. در C# 10.0 دیگر نیازی نیست تا برای مثال ذکر using System را در ده‌ها و یا صدها فایل، بارها و بارها تکرار کرد. برای اینکار تنها کافی است یکبار آن‌را به صورت global تعریف کنیم و پس از آن دیگر نیازی به ذکر آن در کل پروژه نیست:
global using System;
می‌توان این سطر را در ابتدای یک تک فایل cs. قرار داد و ذکر آن به معنای الحاق خودکار آن، در ابتدای تک تک فایل‌های cs. برنامه است.

چند نکته:
- امکان ترکیب global using‌ها و using‌ها معمولی در یک فایل هست.
- امکان تعریف global using‌های استاتیک نیز پیش‌بینی شده‌است:
global using static System.Console;
که برای نمونه در این حالت بجای ذکر Console.WriteLine، تنها ذکر نام متد WriteLine در سراسر برنامه کفایت می‌کند.


مفهوم جدید implicit global using directives در C# 10.0 و به کمک NET SDK 6.0.

تا اینجا دریافتیم که می‌توان دایرکتیوهای سراسری using را در برنامه به صورت دستی تعریف و استفاده کرد. اما ... پروژه‌ی کنسولی که به صورت پیش‌فرض توسط NET SDK 6.0. ایجاد می‌شود، به همراه هیچ global using ای نیست. این مورد توسط تنظیم زیر که جزئی از NET SDK 6.0. است، فعال می‌شود:
<ImplicitUsings>enable</ImplicitUsings>
زمانیکه ImplicitUsings را در فایل csproj برنامه فعال می‌کنیم، یعنی قرار است از یکسری global using‌های از پیش تعریف شده‌ی توسط SDK استفاده کنیم. بنابراین «global using directives» جزئی از ویژگی‌های جدید C# 10.0 است اما « implicit global using directives» تنها یک لطف ارائه شده‌ی توسط NET SDK. است. برای یافتن لیست آن‌ها، پروژه را build کرده و سپس به پوشه‌ی obj\Debug\net6.0 مراجعه کنید. در اینجا به دنبال فایلی مانند MyProjectName. GlobalUsings.g.cs بگردید. محتویات آن به صورت زیر است:
// <auto-generated/>
global using global::System;
global using global::System.Collections.Generic;
global using global::System.IO;
global using global::System.Linq;
global using global::System.Net.Http;
global using global::System.Threading;
global using global::System.Threading.Tasks;
این‌ها همان global using هایی هستند که با فعالسازی تنظیم ImplicitUsings در فایل csproj، به صورت خودکار توسط NET SDK. تولید و به برنامه الحاق می‌شوند.
البته این فایل ویژه به ازای نوع‌های پروژه‌های مختلف، محتوای متفاوتی را دارد. برای مثال در برنامه‌های ASP.NET Core، چنین محتوای پیش‌فرضی را پیدا می‌کند:
// <autogenerated />
global using global::System;
global using global::System.Collections.Generic;
global using global::System.IO;
global using global::System.Linq;
global using global::System.Net.Http;
global using global::System.Threading;
global using global::System.Threading.Tasks;
global using global::System.Net.Http.Json;
global using global::Microsoft.AspNetCore.Builder;
global using global::Microsoft.AspNetCore.Hosting;
global using global::Microsoft.AspNetCore.Http;
global using global::Microsoft.AspNetCore.Routing;
global using global::Microsoft.Extensions.Configuration;
global using global::Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
global using global::Microsoft.Extensions.Hosting;
global using global::Microsoft.Extensions.Logging;
این تعاریف در اصل در پوشه‌ی C:\Program Files\dotnet\sdk\6.0.100-rc.2.21505.57\Sdks\Microsoft.NET.Sdk\targets و در فایل Microsoft.NET.GenerateGlobalUsings.targets آن قرار دارند.


روش حذف و یا اضافه‌ی global using‌های پیش‌فرض

اگر به هر دلیلی نمی‌خواهید تعدادی از global usingهای پیش‌فرض به همراه گزینه‌ی ImplicitUsings استفاده کنید، می‌توانید آن‌ها را در فایل csproj به صورت زیر، Remove و یا حتی موارد جدیدی را Include کنید:
<ItemGroup>
   <Import Remove="System.Threading" />
   <Import Include="Microsoft.Extensions.Logging" />
</ItemGroup>
یکی از کاربردهای این قابلیت، تولید کتابخانه‌های multi-target است که می‌توان توسط Conditionها، فضاهای نامی را که نباید برای target خاصی include کرد، مشخص نمود:
<ItemGroup Condition="'$(TargetFramework)' == 'net472'">
</ItemGroup>
مطالب
معماری لایه بندی نرم افزار #3

Service Layer

نقش لایه‌ی سرویس این است که به عنوان یک مدخل ورودی به برنامه کاربردی عمل کند. در برخی مواقع این لایه را به عنوان لایه‌ی Facade نیز می‌شناسند. این لایه، داده‌ها را در قالب یک نوع داده ای قوی (Strongly Typed) به نام View Model، برای لایه‌ی Presentation فراهم می‌کند. کلاس View Model یک Strongly Typed محسوب می‌شود که نماهای خاصی از داده‌ها را که متفاوت از دید یا نمای تجاری آن است، بصورت بهینه ارائه می‌نماید. در مورد الگوی View Model در مباحث بعدی بیشتر صحبت خواهم کرد.

الگوی Facade یک Interface ساده را به منظور کنترل دسترسی به مجموعه ای از Interface‌ها و زیر سیستم‌های پیچیده ارائه می‌کند. در مباحث بعدی در مورد آن بیشتر صحبت خواهم کرد.

کلاسی با نام ProductViewModel را با کد زیر به پروژه SoCPatterns.Layered.Service اضافه کنید:

public class ProductViewModel
{
    Public int ProductId {get; set;}
    public string Name { get; set; }
    public string Rrp { get; set; }
    public string SellingPrice { get; set; }
    public string Discount { get; set; }
    public string Savings { get; set; }
}

برای اینکه کلاینت با لایه‌ی سرویس در تعامل باشد باید از الگوی Request/Response Message استفاده کنیم. بخش Request توسط کلاینت تغذیه می‌شود و پارامترهای مورد نیاز را فراهم می‌کند. کلاسی با نام ProductListRequest را با کد زیر به پروژه SoCPatterns.Layered.Service اضافه کنید:

using SoCPatterns.Layered.Model;

namespace SoCPatterns.Layered.Service
{
    public class ProductListRequest
    {
        public CustomerType CustomerType { get; set; }
    }
}

در شی Response نیز بررسی می‌کنیم که درخواست به درستی انجام شده باشد، داده‌های مورد نیاز را برای کلاینت فراهم می‌کنیم و همچنین در صورت عدم اجرای صحیح درخواست، پیام مناسب را به کلاینت ارسال می‌نماییم. کلاسی با نام ProductListResponse را با کد زیر به پروژه SoCPatterns.Layered.Service اضافه کنید:

public class ProductListResponse
{
    public bool Success { get; set; }
    public string Message { get; set; }
    public IList<ProductViewModel> Products { get; set; }
}

به منظور تبدیل موجودیت Product به ProductViewModel، به دو متد نیاز داریم، یکی برای تبدیل یک Product و دیگری برای تبدیل لیستی از Product. شما می‌توانید این دو متد را به کلاس Product موجود در Domain Model اضافه نمایید، اما این متدها نیاز واقعی منطق تجاری نمی‌باشند. بنابراین بهترین انتخاب، استفاده از Extension Method‌ها می‌باشد که باید برای کلاس Product و در لایه‌ی سرویس ایجاد نمایید. کلاسی با نام ProductMapperExtensionMethods را با کد زیر به پروژه SoCPatterns.Layered.Service اضافه کنید:

public static class ProductMapperExtensionMethods
{
    public static ProductViewModel ConvertToProductViewModel(this Model.Product product)
    {
        ProductViewModel productViewModel = new ProductViewModel();
        productViewModel.ProductId = product.Id;
        productViewModel.Name = product.Name;
        productViewModel.RRP = String.Format(“{0:C}”, product.Price.RRP);
        productViewModel.SellingPrice = String.Format(“{0:C}”, product.Price.SellingPrice);
        if (product.Price.Discount > 0)
            productViewModel.Discount = String.Format(“{0:C}”, product.Price.Discount);
        if (product.Price.Savings < 1 && product.Price.Savings > 0)
            productViewModel.Savings = product.Price.Savings.ToString(“#%”);
        return productViewModel;
    }
    public static IList<ProductViewModel> ConvertToProductListViewModel(
        this IList<Model.Product> products)
    {
        IList<ProductViewModel> productViewModels = new List<ProductViewModel>();
        foreach(Model.Product p in products)
        {
            productViewModels.Add(p.ConvertToProductViewModel());
        }
        return productViewModels;
    }
}

حال کلاس ProductService را جهت تعامل با کلاس سرویس موجود در Domain Model و به منظور برگرداندن لیستی از محصولات و تبدیل آن به لیستی از ProductViewModel، ایجاد می‌نماییم. کلاسی با نام ProductService را با کد زیر به پروژه SoCPatterns.Layered.Service اضافه کنید:

public class ProductService
{
    private Model.ProductService _productService;
    public ProductService(Model.ProductService ProductService)
    {
        _productService = ProductService;
    }
    public ProductListResponse GetAllProductsFor(
        ProductListRequest productListRequest)
    {
        ProductListResponse productListResponse = new ProductListResponse();
        try
        {
            IList<Model.Product> productEntities =
                _productService.GetAllProductsFor(productListRequest.CustomerType);
            productListResponse.Products = productEntities.ConvertToProductListViewModel();
            productListResponse.Success = true;
        }
        catch (Exception ex)
        {
            // Log the exception…
            productListResponse.Success = false;
            // Return a friendly error message
            productListResponse.Message = ex.Message;
        }
        return productListResponse;
    }
}

کلاس Service تمامی خطاها را دریافت نموده و پس از مدیریت خطا، پیغامی مناسب را به کلاینت ارسال می‌کند. همچنین این لایه محل مناسبی برای Log کردن خطاها می‌باشد. در اینجا کد نویسی لایه سرویس به پایان رسید و در ادامه به کدنویسی Data Layer می‌پردازیم.

Data Layer

برای ذخیره سازی محصولات، یک بانک اطلاعاتی با نام Shop01 ایجاد کنید که شامل جدولی به نام Product با ساختار زیر باشد:

برای اینکه کدهای بانک اطلاعاتی را سریعتر تولید کنیم از روش Linq to SQL در Data Layer استفاده می‌کنم. برای این منظور یک Data Context برای Linq to SQL به این لایه اضافه می‌کنیم. بر روی پروژه SoCPatterns.Layered.Repository کلیک راست نمایید و گزینه Add > New Item را انتخاب کنید. در پنجره ظاهر شده و از سمت چپ گزینه Data و سپس از سمت راست گزینه Linq to SQL Classes را انتخاب نموده و نام آن را Shop.dbml تعیین نمایید.

از طریق پنجره Server Explorer به پایگاه داده مورد نظر متصل شوید و با عمل Drag & Drop جدول Product را به بخش Design کشیده و رها نمایید.

اگر به یاد داشته باشید، در لایه Model برای برقراری ارتباط با پایگاه داده از یک Interface به نام IProductRepository استفاده نمودیم. حال باید این Interface را پیاده سازی نماییم. کلاسی با نام ProductRepository را با کد زیر به پروژه SoCPatterns.Layered.Repository اضافه کنید:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Text;
using SoCPatterns.Layered.Model;

namespace SoCPatterns.Layered.Repository
{
    public class ProductRepository : IProductRepository
    {
        public IList<Model.Product> FindAll()
        {
            var products = from p in new ShopDataContext().Products
                                select new Model.Product
                                {
                                    Id = p.ProductId,
                                    Name = p.ProductName,
                                    Price = new Model.Price(p.Rrp, p.SellingPrice)
                                };
            return products.ToList();
        }
    }
}

در متد FindAll، با استفاده از دستورات Linq to SQL، لیست تمامی محصولات را برگرداندیم. کدنویسی لایه‌ی Data هم به پایان رسید و در ادامه به کدنویسی لایه‌ی Presentation و UI می‌پردازیم.

Presentation Layer

به منظور جداسازی منطق نمایش (Presentation) از رابط کاربری (User Interface)، از الگوی Model View Presenter یا همان MVP استفاده می‌کنیم که در مباحث بعدی با جزئیات بیشتری در مورد آن صحبت خواهم کرد. یک Interface با نام IProductListView را با کد زیر به پروژه SoCPatterns.Layered.Presentation اضافه کنید:

using SoCPatterns.Layered.Service;

public interface IProductListView
{
    void Display(IList<ProductViewModel> Products);
    Model.CustomerType CustomerType { get; }
    string ErrorMessage { set; }
}

این Interface توسط Web Form‌های ASP.NET و یا Win Form‌ها باید پیاده سازی شوند. کار با Interface‌ها موجب می‌شود تا تست View‌ها به راحتی انجام شوند. کلاسی با نام ProductListPresenter را با کد زیر به پروژه SoCPatterns.Layered.Presentation اضافه کنید:

using SoCPatterns.Layered.Service;

namespace SoCPatterns.Layered.Presentation
{
    public class ProductListPresenter
    {
        private IProductListView _productListView;
        private Service.ProductService _productService;
        public ProductListPresenter(IProductListView ProductListView,
            Service.ProductService ProductService)
        {
            _productService = ProductService;
            _productListView = ProductListView;
        }
        public void Display()
        {
            ProductListRequest productListRequest = new ProductListRequest();
            productListRequest.CustomerType = _productListView.CustomerType;
            ProductListResponse productResponse =
                _productService.GetAllProductsFor(productListRequest);
            if (productResponse.Success)
            {
                _productListView.Display(productResponse.Products);
            }
            else
            {
                _productListView.ErrorMessage = productResponse.Message;
            }
        }
    }
}

کلاس Presenter وظیفه‌ی واکشی داده ها، مدیریت رویدادها و بروزرسانی UI را دارد. در اینجا کدنویسی لایه‌ی Presentation به پایان رسیده است. از مزایای وجود لایه‌ی Presentation این است که تست نویسی مربوط به نمایش داده‌ها و تعامل بین کاربر و سیستم به سهولت انجام می‌شود بدون آنکه نگران دشواری Unit Test نویسی Web Form‌ها باشید. حال می‌توانید کد نویسی مربوط به UI را انجام دهید که در ادامه به کد نویسی در Win Forms و Web Forms خواهیم پرداخت. 

مطالب
HTML5 Web Component - قسمت دوم - Custom Elements
Custom Elements، دارای یک چرخه حیات می‌باشند. در طی این چرخه حیات، می‌توان تعدادی متد خاص را به المان سفارشی خود اضافه کرد که به صورت خودکار توسط مرورگر فراخوانی می‌شوند. به این متدها Life-cycle Callbacks یا Custom Element Reactions نیز می‌گویند. برای درک بهتر چرخه حیات مذکور، به تکه کد زیر توجه نمائید:
customElements.define("x-component", class extends HTMLElement {
    constructor() {
        super();
        console.log('constructed!');
    }

    connectedCallback() {
        console.log('connected!');
    }

    disconnectedCallback() {
        console.log('disconnected!');
    }

    adoptedCallback() {
        console.log('adopted!');
    }

    attributeChangedCallback(name, oldValue, newValue) {
        console.log('attirbuteChanged!', name, oldValue, newValue);
    }

    static get observedAttributes() {
        return ['checked','demo','label'];
    }
});

Element Upgrades
به صورت پیش‌فرض، المان‌های موجود در DOM که مبتنی‌بر استانداردهای HTML تعریف نشده‌ا‌ند، توسط مرورگر به عنوان HTMLUnknownElement تجزیه و تحلیل خواهند شد. ولی این موضوع برای المان‌های سفارشی که نام معتبری دارند (وجود «-»)، صدق نمی‌کند. برای مثال دو خط کد زیر را در کنسول مربوط به Developer tools مرورگر خود اجرا کنید:
// "tabs" is not a valid custom element name
document.createElement('tabs') instanceof HTMLUnknownElement === true //true

// "x-tabs" is a valid custom element name
document.createElement('x-tabs') instanceof HTMLElement === true //true
در این صورت، امکان استفاده از المان سفارشی، قبل از معرفی و ثبت آن توسط متد customElements.define نیز وجود خواهد داشت. یعنی اگر در DOM شما تعدادی المان سفارشی وجود داشته باشند که به هر دلیل نیاز است پس از گذشت یک بازه زمانی کوتاهی معرفی و ثبت شوند (مثال: lazy load اسکریپت‌های متناظر با المان‌های سفارشی در Angular)، این المان‌ها معتبر هستند. فرآیند فراخوانی متد define و استفاده از کلاس معرفی شده برای ارتقاء المان سفارشی موجود در DOM، اصطلاحا Element Upgrades نامیده می‌شود. همچنین با استفاده از متد customElements.whenDefined که یک Promise را بازگشت می‌دهد، می‌توان از معرفی و ثبت شدن المان خاصی آگاه شد:
customElements.whenDefined('x-component').then(() => {
  console.log('x-component defined');
});
یا حتی امکان استفاده از سلکتور «‎:defined‏» نیز به شکل زیر وجود دارد:
<share-buttons>
  <social-button type="twitter"><a href="...">Twitter</a></social-button>
  <social-button type="fb"><a href="...">Facebook</a></social-button>
  <social-button type="plus"><a href="...">G+</a></social-button>
</share-buttons>

// Fetch all the children of <share-buttons> that are not defined yet.
let undefinedButtons = buttons.querySelectorAll(':not(:defined)');

let promises = [...undefinedButtons].map(socialButton => {
  return customElements.whenDefined(socialButton.localName);
));

// Wait for all the social-buttons to be upgraded.
Promise.all(promises).then(() => {
  // All social-button children are ready.
});
در اینجا ابتدا تمام المان‌های تعریف نشده، کوئری شده‌اند و با استفاده از متد map و اجرای متد whenDefined، به لیستی از Promiseها رسیده‌ایم و در نهایت با استفاده از Promise.all منتظر اتمام مرحله upgrade المان‌های مذکور هستیم.
سازنده مرتبط با کلاس المان سفارشی x-component، در هنگام وهله‌سازی یا فرآیند upgrades فراخوانی می‌شود و می‌تواند برای مقداردهی اولیه خواص وهله جاری، تنظیم رخدادگردان‌ها (Event Listeners) و یا ایجاد و اتصال ShadowDOM با استفاده از متد attachShadow، محل مناسبی باشد. طبق مستندات مرتبط، فراخوانی ()super بدون ارسال هیچ آرگومانی باید در اولین خط این سازنده انجام شود.
برای وهله‌سازی المان سفارشی نیز می‌توان از متد customeElements.get به شکل زیر استفاده کرد:
customeElements.define('x-component',...)
let XComponent = customElements.get('x-component');
document.body.appendChild(new XComponent())
متد get، ارجاعی به سازنده کلاس x-component را بازگشت خواهد داد.

connectedCallback 
 اولین متد بعد از فراخوانی سازنده، connectedCallback نام دارد و زمانی رخ می‌دهد که وهله‌ای از یک المان سفارشی به Light DOM افزوده شده‌است و یا توسط Parser مرورگر، در DOM شناسایی شود. این متد، محل پیشنهاد شده برای اجرای کدهای زمان راه‌اندازی مانند دریافت منابع از سرور و یا رندر کردن محتوایی خاص، می‌باشد. 
نکته: این متد ممکن است بیش از یکبار نیز فراخوانی شود! هنگامیکه یک المان موجود در DOM از طریق کد از DOM جداشده و سپس اضافه شود:
const el = document.createElement('x-component');
document.body.appendChild(el);
// connectedCallback() called

el.remove();
// disconnectedCallback()

document.body.appendChild(el);
// connectedCallback() called again


disconnectedCallback
این متد نیز هر وقت المانی از DOM حذف شود، اجرا خواهد شد و مانند متد connectedCallback ممکن است چندین بار فراخوانی شود. همچنین محل مناسبی برای آزادسازی منابع استفاده شده در پیاده‌سازی المان سفارشی، می‌باشد. مانند: استفاده از متد clearInterval برای پاکسازی یک تایمر که با متد setInterval ایجاد شده‌است.  
نکته: هیچ تعهدی به اجرای متد disconnectedCallback در تمام حالاتی که یک المان از DOM حذف می‌شود، وجود ندارد. به عنوان مثال هنگامیکه یک برگه‌ی مرورگر بسته شود، این متد فراخوانی نخواهد شد.

‌attributeChangedCallback
 این متد هنگامی فراخوانی خواهد شد که خصوصیات مشخص شده از طریق observedAttributes به عنوان یک static getter، اضافه، حذف، ویرایش و یا جایگزین شوند. همچنین در مرحله Upgrades برای مقادیر اولیه خصوصیات که توسط استفاده کننده از المان سفارشی، مشخص شده‌است نیز فراخوانی می‌شود.
adoptedCallback
متدهای قبلی بیشترین استفاده را دارند؛ این متد خاص نیز زمانیکه یک المان سفارشی به یک DOM دیگری منتقل می‌شود، اجرا خواهد شد. برای مثال:
const iframe = document.querySelector('iframe');
const iframeImages = iframe.contentDocument.querySelectorAll('img');
const newParent = document.getElementById('images');

iframeImages.forEach(function(imgEl) {
  newParent.appendChild(document.adoptNode(imgEl));
});
در تکه کد بالا، لیست المان‌های img موجود در داخل iframe کوئری شده و سپس با پیمایش بر روی لیست بدست آمده و در زمان فراخوانی متد adoptNode که کار تغییر ownerDocument مرتبط با یک المان را انجام می‌دهد، متد adoptedCallback ما نیز اجرا خواهد شد.

Methods

اگر المان‌های بومی و استاندارد موجود را بررسی کنید، همه آنها دارای یکسری متد، پراپرتی و صفات مشخصی هستند. در اینجا نیز تعریف رفتاری برای یک المان سفارشی و کپسوله، نکته خاصی ندارد و به شکل زیر قابل تعریف و استفاده می‌باشد:
class XComponent extends HTMLElement {
  constructor() {
    super();
  }
  
  doSomething(){
    console.log('doSomething');
  }
}

let component = document.querySelector('x-component');
component.doSomething();
مشخص است که امکان تعریف انواع و اقسام متدها با پارامترها و خروجی‌های مختلفی و حتی نسخه‌های همزمان یا ناهمزمان آن‌ها وجود دارد.

Attributes & Properties

در HTML خیلی رایج است که مقادیر پراپرتی‌های یک المان در قالب یکسری صفات، نمودی در DOM هم داشته باشند. برای مثال:
div.id = 'id-value';
div.hidden = true;
انتظار چنین خروجی داریم:
<div id="id-value" hidden>
این موضوع، تحت عنوان «Reflecting Properties to Attributes» مطرح می‌باشد. در این صورت علاوه بر اینکه با یک نگاه به DOM، از مقادیر خصوصیات یک المان آگاه خواهیم بود، امکان استفاده از این صفات به عنوان سلکتورهایی در زمان استایل‌دهی نیز وجود دارد. حال از این مکانیزم برای اعمال یکسری صفات دسترسی‌پذیری مانند صفات ARIA به المان سفارشی خود نیز می‌توان استفاده کرد. برای مثال:
class XComponent extends HTMLElement {
    constructor() {
        super();
    }

    connectedCallback() {
        this._render();
    }

    get disabled() {
        return this.hasAttribute('disabled');
    }

    set disabled(val) {
        // Reflect the value of `disabled` as an attribute.
        if (val) {
            this.setAttribute('disabled', '');
        } else {
            this.removeAttribute('disabled');
        }

        this._render();
    }

    _render() {
        //... 
    }
}
ایده کار خیلی ساده است؛ پراپرتی‌های یک المان‌سفارشی را از طریق متدهای getter و setter تعریف کرده و در بدنه پیاده‌سازی آنها، صفات HTML ای المان جاری را تغییر داده و یا از مقادیر آنها استفاده کنیم.
اینبار با مقداردهی پراپرتی disabled برروی وهله‌ای از المان سفارشی ما، این مقادیر نمودی در DOM هم خواهند داشت. با استفاده از متدهای setAttribute یا removeAttribute کار همگام‌سازی پراپرتی‌ها با صفات را انجام داده‌ایم.
همچین با استفاده از متد attributeChangedCallback نیز می‌توان برای اعمال صفات ARIA که اشاره شد، به شکل زیر استفاده کرد:
attributeChangedCallback(name, oldValue, newValue) {
  switch (name) {
    case 'checked':
      // Note the attributeChangedCallback is only handling the *side effects*
      // of setting the attribute.
      this.setAttribute('aria-disabled', !!newValue);
      break;
    ...
  }
یا حتی به شکل زیر:
attributeChangedCallback(name, oldValue, newValue) {
    // When the component is disabled, update keyboard/screen reader behavior.
    if (this.disabled) {
      this.setAttribute('tabindex', '-1');
      this.setAttribute('aria-disabled', 'true');
    } else {
      this.setAttribute('tabindex', '0');
      this.setAttribute('aria-disabled', 'false');
    }
    // TODO: also react to the other attribute changing.
  }
در اینجا از همان getter که طبق پیاده‌سازی ما، در پشت صحنه از همان مقدار صفت disabled استفاده می‌کند، برای تنظیم یکسری صفات دیگر استفاده کرده‌ایم. به عنوان مثال اگر المان ما غیرفعال شده بود، صفت tabindex آن را با «‎-1‏» مقداردهی می‌کنیم تا از توالی پیمایش مبتنی‌بر Tab خارج شود.
نکته: پیشنهاد می‌شود از مکانیزم همگام‌سازی پراپرتی‌ها و صفات، برای انواع داده‌ای اولیه (رشته، عدد و ...) استفاده شود و برای دریافت مقادیری مانند objects و یا arrays، از متدها یا پراپرتی‌ها استفاده کنید. در غیر این صورت نیاز خواهد بود که این مقادیر را سریالایز و در داخل المان سفارشی، عملیات معکوس آن را انجام دهید که می‌تواند هزینه‌ی زیادی داشته باشد. عملیات سریالایز نیز خود باعث از دست دادن ارجاعات به آن مقادیر خواهد شد. به صورت کلی هیچکدام از المان‌های بومی موجود، چنین اطلاعاتی را دریافت نمی‌کند. برای مثال:
constructor() {
    super();

    this._data = [];
}

get data() {
    return _data;
}

set data(value) {
    if (this_data === value) return;
    this._data = value;
    this._render();
}

Lazy Properties

همانطور که اشاره شد حتی قبل از مرحله upgrades مربوط به المان‌های سفارشی استفاده شده در سند HTML برنامه شما، به عنوان المان‌های معتبری هستند که امکان کوئری کردن و مقداردهی اولیه خصوصیات آنها از طریق کد نیز ممکن است. این موضوع زمانیکه از فریم‌ورکی مثل Angular استفاده می‌شود، المان موردنظر به صورت خودکار توسط فریم‌ورک لود و به صفحه اضافه شده و در انتهای عملیات، binding پراپرتی‌های آن به خصوصیات موجود در کامپوننت Angular ای انجام خواهد شد. به مثال زیر توجه کنید:
<x-component [disabled]="model.disabled"></x-component>
در این صورت اگر لود اسکریپت، معرفی و ثبت این المان سفارشی به صورت Lazy انجام شود، امکان آن وجود دارد که فریم‌ورک، عملیات binding را قبل از مرحله upgrades انجام دهد. خوب... این موضوع چه مشکلی را ایجاد می‌کند؟ در این صورت چون مرحله upgrades تمام نشده است، پیاده‌سازی بدنه متد setter متناظر با خصوصیات المان سفارشی، توسط پراپرتی جدیدی که توسط فریم‌ورک برروی وهله موجود تعریف می‌شود، بی‌استفاده خواهد ماند. برای مثال، اگر سعی کنیم قبل از مرحله upgrades خصوصیت disabled المان x-component را مقداردهی کنیم، عملیات مکانیزم همگام‌سازی مدنظر ما اجرا نخواهد شد:
let el = document.querySelector('x-component');
el.disabled = true;

customElements.define("x-component", class extends HTMLElement {
    constructor() {
        super();
    }

    get disabled() {
        return this.hasAttribute('disabled');
    }

    set disabled(val) {
        // Reflect the value of `disabled` as an attribute.
        if (val) {
            this.setAttribute('disabled', '');
        } else {
            this.removeAttribute('disabled');
        }

        this._render();
    }
});

با این خروجی مواجه خواهیم شد که هیچ اثری از صفت disabled دیده نمی‌شود:


یکی از روش‌های پیشنهاد شده برای حل این مشکل، مقداردهی مجدد پراپرتی‌ها بعد از مرحله upgrades و پس از اینکه متد setter تعریف شده‌است، می‌باشد:
let el = document.querySelector('x-component');
el.disabled = true;

customElements.define("x-component", class extends HTMLElement {
    constructor() {
        super();
    }

    connectedCallback() {
        this._upgradeProp('disabled');
    }

    get disabled() {
        return this.hasAttribute('disabled');
    }

    set disabled(val) {
        // Reflect the value of `disabled` as an attribute.
        if (val) {
            this.setAttribute('disabled', '');
        } else {
            this.removeAttribute('disabled');
        }

        this._render();
    }

    _upgradeProp(prop) {
        if (this.hasOwnProperty(prop)) {
            let value = this[prop];
            delete this[prop]; //delete instance property
            this[prop] = value; // set prototype property
        }
    }
});
ایده کار به این صورت است که مقدار پراپرتی مورد نظر را که قبل از مرحله upgrades برروی وهله جاری (instance property) تنظیم شده‌است، در متغییری نگهداری کرده و آن پراپرتی را حذف و سپس پراپرتی تعریف شده در کلاس (prototype property) را برای وهله جاری مقداردهی کنیم.
نکته: به یاد داشته باشید که قبل از اینکه یکسری صفات خاص را مقدار دهی کنید، بررسی شود که استفاده کننده از المان سفارشی، مقداری را تنظیم نکرده باشد. برای مثال اگر قصد دارید المان سفارشی شما قابلیت focus را داشته باشد، نیاز است شما حداقل tabindex=-1 را تنظیم کنید؛ حتی اگر استفاده کننده، آن را مقداردهی نکرده باشد:
connectedCallback() {
  if (!this.hasAttribute('role'))
    this.setAttribute('role', 'checkbox');
  if (!this.hasAttribute('tabindex'))
    this.setAttribute('tabindex', -1); //element is not reachable via sequential keyboard navigation, but could be focused
}

نظرات مطالب
EF Code First #1
در مورد کانکشن استرینگ، ایجاد بانک اطلاعاتی و غیره در قسمت‌های بعدی بیشتر توضیح داده شده. اگر تعاریف رشته اتصالی شما به این نحو باشد:
<connectionStrings>
    <clear/>
    <add
       name="ProductContext"
       connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2012;Integrated Security = true"
       providerName="System.Data.SqlClient"
      />
</connectionStrings>
به این معنا است که کلاس Context شما به نحو زیر تعریف شده است:
public class ProductContext : DbContext
بنابراین جزو قرار دادهای توکار EF Code first است که name ذکر شده در قسمت تعریف رشته اتصالی در فایل کانفیگ، با نام کلاس مشتق شده از DbContext یکی باشد.
با این تعاریف باید برنامه کار کند (البته بر اساس نام کلاس‌های برنامه شما).
ضمنا login failed به این معنا است که رشته اتصالی اشتباه تعریف شده است. رشته فوق به یک بانک اطلاعاتی sql server و به وهله پیش فرض آن اشاره می‌کند و از نوع windows authentication است. این موارد را باید بر اساس تنظیمات سیستم خودتون تغییر بدید.

مطالب
#Defensive Code in C - قسمت سوم

رفع مشکلات:  

در قسمت قبل با ذکر یک مثال و بیان مشکلات آن از دیدگاه اصول Defensive Code قصد داشتیم که مساله را روشن‌تر کنیم. مواردی که در قسمت قبل ذکر شدند، به ساده‌ترین شکل ممکن بیان  شدند و شما به راحتی با بررسی این موارد و تفکر در کد‌های خود، می‌توانید این موارد را در کدی که خودتان می‌نویسید رعایت کنید. حل پیچیدگی‌های موجود در کد قبل، با در نظر گرفتن اصول مذکور و اصول‌های طراحی مختلف می‌تواند به روش‌های مختلفی انجام گیرد. برای مثال می‌توان برای هر یک از کارهایی که کد مثال قبل انجام می‌دهد، یک کلاس مجزا ایجاد نمود و اصول مذکور را در آن رعایت کرد. درنهایت این کلاس‌ها را در قالب یک Class Library دسته بندی کرد.

Predictability: 

در ادامه قصد داریم در مورد قابلیت پیش بینی و فواید رعایت اصول آن در کد، بحث کنیم. به صورت کلی یک متد، یکسری پارامتر‌ها را به عنوان ورودی دریافت می‌کند؛ یک عملیات خاص را بر روی پارامتر‌های ورودی انجام می‌دهد و در نهایت، در صورت لزوم یک مقدار را بر می‌گرداند. پارامتر‌های ورودی می‌توانند از سمت کاربر و از یک سورس خارجی وارد شوند و یا می‌توانند از یک متد دیگر به این متد ارسال شوند. اولین مرحله برای ایجاد قابلیت Predictability این است که یکسری گارد‌ها را به کد خود اضافه کنید تا به وسیله‌ی آنها پارامتر‌های ورودی را بررسی کنید و فقط اجازه‌ی ورود، ورودی‌های معتبر را بدهیم. برای مثال کد ذیل را درنظر بگیرد.

پارامتر‌های ورودی این کد با مستطیل قرمز رنگ مشخص شده اند. حال ما سعی داریم با قرار دادن یکسری گارد برای پارامتر‌های ورودی، از ورود مقادیر ناخواسته جلوگیری کنیم. 

بر اساس اصول (GIGO (Garbage in-Garbage out در برنامه نویسی متدی که ورودی‌های نامعتبر به آن پاس داده شوند، خروجی‌های نامعتبری هم پس خواهد داد. بنابراین برای جلوگیری از این مسئله باید از ورود ورودی‌های نامعتبر به متد‌ها جلوگیری کرد. گارد‌ها از ورود مقادیر نامعتبر به متد‌ها جلوگیری خواهند کرد و در نتیجه خروجی مناسب و قابل پیش بینی از متد گرفته خواهد شد.  برای جلوگیری از ورود داده‌های نامعتبر، باید با استفاده از این دستورات که در ابتدای متد قرار داده می‌شوند، از ورود داده‌های نامعتبر جلوگیری کرد. به این دستورات Guard Clauses گفته می‌شود. غیر از این مساله، کاهش دادن تعداد پارامتر‌ها و قراردادن قانونی برای تعیین اولویت پارامتر‌های متدها (برای مثال با توجه به اهمیت) می‌تواند به افزایش Predictability متد‌ها بسیار کمک کند. با پیروی کردن از این اصول ساده شما می‌توانید میزان خطاهایی که از پارامتر‌های ورودی منشاء می‌گیرند را کاهش دهید.

اجازه دهید با یک مثال؛ مساله‌ی بالا را تشریح کنیم. برای مثال یک برنامه‌ی کوچک نوشته‌ایم؛ برای شمردن گام ها. در این برنامه تعداد قدم‌های هدف و تعداد قدم‌های برداشته شده‌ی امروز تعیین می‌شوند و سپس هدف، بر حسب درصد بیان خواهد شد. 

با استفاده از این Application می‌خواهیم مفاهیمی را که بیان کردیم، به صورت کاربردی نمایش دهیم. کدی این محاسبه را برای ما انجام می‌دهد، در ذیل نمایش داده شده و در قالب یک متد تعیین شده است. 

private decimal CalculatePercentOfGoalSteps (string goalSteps, string actualSteps)
{
            return (Convert.ToDecimal(actualSteps) / Convert.ToDecimal(goalSteps)) * 100;
}

این متد دارای دو پارامتر از نوع string می باشد و نتیجه هم در قالب یک مقدار decimal بازگشت داده خواهد شد. این جمله کلیتی از متد را بیان خواهد کرد. نحوه‌ی فراخوانی این متد هم در کد ذیل آورده شد است. 

private void Calculate_Click(object sender, EventArgs e)
{
  var result =CalculatePercentOfGoalSteps (stepGoalForTodayTxt.Text, numberOfStepsForToday.Text);
            lblResult.Text = "شما به" + result + "% از هدف تان رسیده اید";
}

حال Application را اجرا کرده و نتیجه کار را مشاهده می‌کنیم. برای مثال شکل ذیل:

   

در این مثال با توجه به مقادیر وارد شده، به 40 درصد از هدف مورد نظر رسیده‌ایم. اما هدف از بیان این مثال، این نیست که مشخص گردد که ما چقدر به هدفمان نزدیک شده‌ایم. بلکه هدف مسایل دیگری است. در نظر بگیرید که بجای 5000، صفر را وارد کنید. در این حالت با یک Exception روبرو می‌شویم:

همانطور که در شکل بالا مشاهده می‌کنید، خطای Divide by zero رخ داده است. برای رفع این خطا و جلوگیری از رخداد این خطا، می‌توان کد ذیل را پیشنهاد داد. 

private decimal CalculatePercentOfGoalSteps(string goalSteps, string actualSteps)
{
            decimal result =0;
            var goalStepsCount = Convert.ToDecimal(goalSteps);
            if (goalStepsCount>0)
            {
                result = (Convert.ToDecimal(actualSteps) / goalStepsCount) * 100;
            }
            return result;
}

با تغییر کد به این صورت مشکل  Exception  بالا حل می‌شود، اما باز هم مشکل دیگری وجود دارد. فرض کنید همانند شکل ذیل textbox اول را خالی کنیم و بعد از آن سعی در محاسبه داشته باشیم،

باز هم یک  Exception دیگر

علت بوجود آمدن این مشکل این است که ما در کد امکان خالی بودن پارامتر‌های متد را در نظر نگرفته‌ایم و پیش بینی‌های لازم صورت نگرفته است بنابراین دستور Convert  .با مشکل مواجه شد. برای حل این مشکل می‌توان به جای Convert از decimal.Tryparse استفاده کرد.

private decimal CalculatePercentOfGoalSteps(string goalSteps, string actualSteps)
        {
            decimal result = 0;
            decimal goalStepsCount = 0;
            decimal.TryParse(goalSteps, out goalStepsCount);
            decimal actualStepsCount = 0;
            decimal.TryParse(actualSteps, out actualStepsCount);
            if (goalStepsCount>0)
            {
                result = (actualStepsCount / goalStepsCount) * 100;
            }
            return result;
        }

با انجام دادن این کارها از بروز خطاهایی که ناشی از ورودی‌های نامعتبر در کد هستند، جلوگیری کردیم. اما آیا این پایان کار است؟ خیر با استفاده کردن از این روش ما توانسته‌ایم که از بروز خطا در برنامه جلوگیری کنیم. اما مشکلی که این روش دارد این است که کاربر متوجه نمی‌شود که چه زمانی برنامه دچار مشکل شده است. کاری که ما انجام می‌دهیم این است که برای تمامی حالات خطا، مقدار صفر را بر می‌گردانیم.

برای اینکه بتوانیم این کد به راحتی debug کنیم باید از مفهوم Fail Fast استفاده کنیم . این مفهوم قابلیتی را در کد ایجاد می‌کند که در صورتی که کد، داده‌های نامعتبری را دریافت کرد، سریعا اجرای آن متوقف می‌شود و همزمان نیز اطلاعاتی در مورد خطا در اختیار کاربر قرار می‌دهد. برای این منظور با قرار دادن یکسری Guard Clauses، کد بالا را همانند شکل ذیل تغییر خواهیم داد.

private decimal CalculatePercentOfGoalSteps(string goalSteps, string actualSteps)
        {
            decimal goalStepsCount = 0;
            decimal actualStepsCount = 0;
            /// اطمینان حاصل می‌کنند که پارامتر‌های ورودی دارای مقدار هستند 
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(goalSteps)) throw new ArgumentException("مقدار هدف باید وارد شود", "goalSteps");
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(actualSteps)) throw new ArgumentException("مقدار واقعی باید وارد شود", "goalSteps");

            ///اطمینان حاصل می‌کنند که مقادیر وارد شده حتما عددی هستند
            if (!decimal.TryParse(goalSteps, out goalStepsCount)) throw new ArgumentException("مقدار هدف باید عددی باشد", goalSteps);
            if(!decimal.TryParse(actualSteps, out actualStepsCount)) throw new ArgumentException("مقدار واقعی باید عددی باشد", actualSteps);

            ///اطمینان حاصل می‌کند که مقدار متغیر نباید صفر باشد
            if (goalStepsCount <= 0) throw new ArgumentException("مقدار هدف نباید صفر و یا کمتر از صفر باشد", "goalStepsCount");
            return (actualStepsCount / goalStepsCount) * 100;
        }

ایجاد کردن این تغییرات در متد باعث افزایش خوانایی کد می‌شود و هدف متد را روشن‌تر بیان خواهد کرد. اضافه کردن این کدها به دلیل اینکه تمامی شرایط تست را تعیین خواهیم کرد Test-ability کد را بالا می‌برد. اضافه کردن کد‌های بالا به برنامه کمک خواهد کرد که شرایط خطا در برنامه به درستی هندل شود و به طبع آن تصمیمات مناسبی گرفته شود و در نهایت Predictability متد‌ها و کل برنامه را افزایش می‌هد.

مطالب
React 16x - قسمت 17 - مسیریابی - بخش 3 - یک تمرین
به عنوان تمرین، همان برنامه‌ی طراحی گریدی را که تا قسمت 14 تکمیل کردیم، با معرفی مسیریابی بهبود خواهیم بخشید. برای این منظور یک NavBar بوت استرپی را به بالای صفحه اضافه می‌کنیم که دارای سه لینک movies ،customers و rentals است. به همین جهت نیاز به دو کامپوننت مقدماتی customers و rentals نیز وجود دارد که تنها یک h1 را نمایش می‌دهند. به علاوه منوی راهبری برنامه نیز باید بر اساس مسیر فعال جاری، با رنگ مشخصی، فعال بودن مسیریابی گزینه‌ی انتخابی را مشخص کند. در این برنامه اگر کاربر، آدرس نامعتبری را وارد کرد، باید به صفحه‌ی not-found هدایت شود. همچنین می‌خواهیم تمام عناوین فیلم‌های نمایش داده شده‌ی در جدول، تبدیل به لینک‌هایی به صفحه‌ی جدید جزئیات آن‌ها شوند. در این صفحه باید یک دکمه‌ی Save هم وجود داشته باشد تا با کلیک بر روی آن، به صورت خودکار به صفحه‌ی movies هدایت شویم.


برپایی پیش‌نیازها

ابتدا کتابخانه‌ی react-router-dom را نصب می‌کنیم:
 npm i react-router-dom --save
سپس کامپوننت App را با BrowserRouter آن در فایل index.js محصور می‌کنیم؛ تا کار انتقال مدیریت تاریخچه‌ی مرور صفحات در مرورگر، به درخت کامپوننت‌های React انجام شود:
import { BrowserRouter } from "react-router-dom";

//...

ReactDOM.render(
  <BrowserRouter>
    <App />
  </BrowserRouter>,
  document.getElementById("root")
);


ایجاد کامپوننت‌های جدید مورد نیاز

برای تکمیل نیازمندی‌هایی که در مقدمه عنوان شد، این کامپوننت‌های جدید را ایجاد می‌کنیم:
کامپوننت بدون حالت تابعی src\components\customers.jsx با این محتوا:
import React from "react";

const Customers = () => {
  return <h1>Customers</h1>;
};

export default Customers;

کامپوننت بدون حالت تابعی src\components\rentals.jsx با این محتوا:
import React from "react";

const Rentals = () => {
  return <h1>Rentals</h1>;
};

export default Rentals;

کامپوننت بدون حالت تابعی src\components\notFound.jsx با این محتوا:
import React from "react";

const NotFound = () => {
  return <h1>Not Found</h1>;
};

export default NotFound;

کامپوننت بدون حالت تابعی src\components\movieForm.jsx با این محتوا:
import React from "react";

const MovieForm = () => {
  return (
    <div>
      <h1>Movie Form</h1>
      <button className="btn btn-primary">Save</button>
    </div>
  );
};

export default MovieForm;


ثبت مسیریابی‌های مورد نیاز برنامه

پس از نصب کتابخانه‌ی مسیریابی و راه اندازی آن، اکنون نوبت به تعریف مسیریابی‌های مورد نیاز برنامه در فایل app.js است:
import "./App.css";

import React from "react";
import { Redirect, Route, Switch } from "react-router-dom";

import Customers from "./components/customers";
import Movies from "./components/movies";
import NotFound from "./components/notFound";
import Rentals from "./components/rentals";

function App() {
  return (
    <main className="container">
      <Switch>
        <Route path="/movies" component={Movies} />
        <Route path="/customers" component={Customers} />
        <Route path="/rentals" component={Rentals} />
        <Route path="/not-found" component={NotFound} />
        <Redirect to="/not-found" />
      </Switch>
    </main>
  );
}

export default App;
- در اینجا ابتدا چهار مسیریابی جدید را جهت نمایش صفحات کامپوننت‌هایی که ایجاد کردیم، تعریف و سپس نکته‌ی «مدیریت مسیرهای نامعتبر درخواستی» قسمت قبل را نیز با افزودن کامپوننت Redirect، پیاده سازی کرده‌ایم. به علاوه پیشتر نمایش کامپوننت Movies را داخل container تعریف شده داشتیم که اکنون با وجود این مسیریابی‌ها، نیازی به تعریف المان آن نیست و از return تعریف شده، حذف شده‌است.
تا اینجا اگر برنامه را اجرا کنیم، بلافاصله به http://localhost:3000/not-found هدایت می‌شویم. از این جهت که هنوز مسیریابی را برای / یا ریشه‌ی سایت که در ابتدا نمایش داده می‌شود، تنظیم نکرده‌ایم. به همین جهت Redirect زیر را پیش از آخرین Redirect تعریف شده اضافه می‌کنیم تا با درخواست ریشه‌ی سایت، به آدرس /movies هدایت شویم:
<Redirect from="/" to="/movies" />
و هانطور که در بخش 1 این قسمت بررسی کردیم، چون این مسیریابی با تمام آدرس‌های شروع شده‌ی با / تطابق پیدا می‌کند، وجود Switch در اینجا ضروری است؛ تا پس از انطباق با اولین مسیر ممکن، کار مسیریابی به پایان برسد. به علاوه با تعریف این Redirect، اگر مثلا آدرس نامعتبر http://localhost:3000/xyz را درخواست کنیم، به آدرس movies/ هدایت می‌شویم؛ چون / با xyz/ تطابق پیدا کرده و کار در همینجا به پایان می‌رسد. به همین جهت ذکر ویژگی exact در تعریف این Redirect ویژه ضروری است؛ تا صرفا به ریشه‌ی سایت پاسخ دهد:
<Redirect from="/" exact to="/movies" />


افزودن منوی راهبری به برنامه

ابتدا فایل جدید src\components\navBar.jsx را ایجاد می‌کنیم؛ با این محتوا:
import React from "react";
import { Link, NavLink } from "react-router-dom";

const NavBar = () => {
  return (
    <nav className="navbar navbar-expand-lg navbar-light bg-light">
      <Link className="navbar-brand" to="/">
        Home
      </Link>
      <button
        className="navbar-toggler"
        type="button"
        data-toggle="collapse"
        data-target="#navbarNavAltMarkup"
        aria-controls="navbarNavAltMarkup"
        aria-expanded="false"
        aria-label="Toggle navigation"
      >
        <span className="navbar-toggler-icon" />
      </button>
      <div className="collapse navbar-collapse" id="navbarNavAltMarkup">
        <div className="navbar-nav">
          <NavLink className="nav-item nav-link" to="/movies">
            Movies
          </NavLink>
          <NavLink className="nav-item nav-link" to="/customers">
            Customers
          </NavLink>
          <NavLink className="nav-item nav-link" to="/rentals">
            Rentals
          </NavLink>
        </div>
      </div>
    </nav>
  );
};

export default NavBar;
توضیحات:
- ساختار کلی NavBar ای را که ملاحظه می‌کنید، دقیقا از مثال‌های رسمی مستندات بوت استرپ 4 گرفته شده‌است و تمام classهای آن با className جایگزین شده‌اند.
- سپس تمام anchor‌های موجود در یک منوی راهبری بوت استرپ را به Link و یا NavLink تبدیل کرده‌ایم تا برنامه به صورت SPA عمل کند؛ یعنی با کلیک بر روی هر لینک، بارگذاری کامل صفحه در مرورگر صورت نگیرد و تنها محل و قسمتی که توسط کامپوننت‌های Route مشخص شده، به روز رسانی شوند. تفاوت NavLink با Link در کتابخانه‌ی react-router-dom، افزودن خودکار کلاس active به المانی است که بر روی آن کلیک شده‌است. به این ترتیب بهتر می‌توان تشخیص داد که هم اکنون در کجای منوی راهبری قرار داریم.
- پس از تبدیل anchor‌ها به Link و یا NavLink، مرحله‌ی بعد، تبدیل href‌های لینک‌های قبلی به ویژگی to است که هر کدام باید به یکی از مسیریابی‌های تنظیم شده، مقدار دهی گردد.

پس از تعریف کامپوننت منوی راهبری سایت، به app.js بازگشته و این کامپوننت را پیش از مسیریابی‌های تعریف شده اضافه می‌کنیم:
import NavBar from "./components/navBar";
// ...

function App() {
  return (
    <React.Fragment>
      <NavBar />
      <main className="container">
        // ...
      </main>
    </React.Fragment>
  );
}

export default App;
در اینجا چون نیاز به بازگشت دو المان NavBar و main وجود داشت، از React.Fragment برای محصور کردن آن‌ها استفاده کردیم.

به علاوه به فایل index.css برنامه مراجعه کرده و padding این navBar را صفر می‌کنیم تا از بالای صفحه و بدون فاصله‌ای نمایش داده شود و container اصلی نیز اندکی از پایین آن فاصله پیدا کند:
body {
  margin: 0;
  padding: 0 0 0 0;
  font-family: sans-serif;
}

.navbar {
  margin-bottom: 30px;
}

.clickable {
  cursor: pointer;
}
با این تغییر، اکنون ظاهر برنامه به صورت زیر در خواهد آمد:


اگر دقت کنید چون آدرس http://localhost:3000/movies در حال نمایش است، در منوی راهبری، گزینه‌ی متناظر با آن، با رنگی دیگر مشخص (فعال) شده‌است.


لینک کردن عناوین فیلم‌های نمایش داده شده به کامپوننت movieForm

برای تبدیل عناوین نمایش داده شده‌ی در جدول فیلم‌ها به لینک، به کامپوننت src\components\moviesTable.jsx مراجعه کرده و تغییرات زیر را اعمال می‌کنیم:
- در قدم اول باید بجای ذکر خاصیت Title در آرایه‌ی ستون‌های جدول:
class MoviesTable extends Component {
  columns = [
    { path: "title", label: "Title" },
یک محتوای لینک شده را نمایش دهیم:
class MoviesTable extends Component {
  columns = [
    {
      path: "title",
      label: "Title",
      content: movie => <Link to={`/movies/${movie._id}`}>{movie.title}</Link>
    },
در اینجا خاصیت content اضافه شده‌است تا یک المان React را مانند Link، بازگشت دهد و چون می‌خواهیم id هر فیلم نیز در اینجا ذکر شود، آن‌را به صورت arrow function تعریف کرده‌ایم تا شیء movie را گرفته و لینک به آن‌را تولید کند. در اینجا از یک template literal برای تولید پویای رشته‌ی منتسب به to استفاده کرده‌ایم.
همچنین این Link را هم باید در بالای این ماژول import کرد:
import { Link } from "react-router-dom";
تا اینجا عناوین فیلم‌ها را تبدیل به لینک‌هایی کردیم:



تعریف مسیریابی نمایش جزئیات یک فیلم انتخابی

اگر به تصویر فوق دقت کنید، به آدرس‌هایی مانند http://localhost:3000/movies/5b21ca3eeb7f6fbccd47181a رسیده‌ایم که به همراه id هر فیلم هستند. اکنون می‌خواهیم کلیک بر روی این لینک‌ها را جهت فعالسازی صفحه‌ی نمایش جزئیات فیلم، تنظیم کنیم. به همین جهت به فایل app.js مراجعه کرده و مسیریابی زیر را به ابتدای Switch تعریف شده اضافه می‌کنیم:
<Route path="/movies/:id" component={MovieForm} />
که نیاز به این import را هم دارد:
import MovieForm from "./components/movieForm";


تکمیل کامپوننت نمایش جزئیات یک فیلم

اکنون می‌خواهیم صفحه‌ی نمایش جزئیات فیلم، به همراه نمایش id فیلم باشد و همچنین با کلیک بر روی دکمه‌ی Save آن، کاربر را به صفحه‌ی movies هدایت کند. به همین جهت فایل src\components\movieForm.jsx را به صورت زیر ویرایش می‌کنیم:
import React from "react";

const MovieForm = ({ match, history }) => {
  return (
    <div>
      <h1>Movie Form {match.params.id} </h1>
      <button
        className="btn btn-primary"
        onClick={() => history.push("/movies")}
      >
        Save
      </button>
    </div>
  );
};

export default MovieForm;
توضیحات:
- چون این کامپوننت، یک کامپوننت تابعی بدون حالت است، props را باید از طریق آرگومان خود دریافت کند و البته در همینجا امکان Object Destructuring خواصی که از آن نیاز داریم، مهیا است؛ مانند { match, history } که ملاحظه می‌کنید.
- سپس شیء match، امکان دسترسی به params ارسالی به صفحه را مانند id فیلم، میسر می‌کند.
- با استفاده از شیء history و متد push آن می‌توان علاوه بر به روز رسانی تاریخچه‌ی مرورگر، به مسیر مشخص شده بازگشت که در همینجا و به صورت inline، تعریف شده‌است.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-17.zip
مطالب
آموزش زبان Rust - قسمت 6 - Fuctions
توابع یکی از اجزای اساسی برنامه نویسی Rust هستند. آنها به شما این امکان را می‌دهند که یک بلوک کد را کپسوله کنید که می‌تواند بارها و بارها با ورودی‌های مختلفی فراخوانی شود. در اینجا یک مثال از یک تابع در Rust آمده‌است:
fn main() {
    println!("The sum of 2 and 3 is {}", sum(2, 3));
}

fn sum(a: i32, b: i32) -> i32 {
    a + b
}
در این مثال، تابعی را به نام sum تعریف می‌کنیم که دو آرگومان i32 را می‌گیرد و مجموع آنها را برمی گرداند. سپس تابع sum را با آرگومان‌های 2 و 3 فراخوانی می‌کنیم و نتیجه را با استفاده از println در کنسول چاپ می‌کنیم.

Function Declaration

توابع در Rust با استفاده از کلمه‌ی کلیدی fn و به دنبال آن نام تابع، پارامترها و نوع بازگشت (در صورت وجود) اعلام می‌شوند. در اینجا دستور کلی برای اعلان یک تابع در Rust آمده‌است:
fn function_name(parameter1: type1, parameter2: type2) -> return_type {
    // بدنه تابع
    // استفاده از مقادیر یارگشتی در صورت لزوم
}
در مثال بالا، تابع sum دو پارامتر، هر دو از نوع i32 را می‌گیرد و مقدار i32 را برمی گرداند.
 
Function Parameters
توابع در Rust می‌توانند صفر یا چند پارامتر را داشته باشند. پارامترها در امضای تابع، داخل پرانتز قرار گرفته و با کاما از هم جدا می‌شوند. در اینجا یک مثال، از یک تابع، با دو پارامتر آورده شده‌است:
fn greet(name: &str, age: i32) {
    println!("Hello, {}! You are {} years old.", name, age);
}
در این مثال، تابع greet دو پارامتر دارد: a &str (اشاره به یک رشته) و i32 (یک عدد صحیح). در داخل بدنه تابع، از مقادیر پارامترها برای چاپ پیام تبریک استفاده می‌کنیم.

Function Return Values
توابع در Rust می‌توانند با استفاده از کلمه‌ی کلیدی return و سپس مقدار بازگشتی، مقداری را برگردانند. یک مثال:
fn square(x: i32) -> i32 {
    return x * x;
}
در این مثال، تابع square، آرگومان i32 را می‌گیرد و square آن آرگومان را برمی‌گرداند. برای برگرداندن نتیجه، از کلمه کلیدی بازگشت استفاده می‌کنیم.
با این حال، Rust یک سینتکس مختصر را نیز برای برگرداندن مقادیر، از توابع دارد که در آن می‌توانید کلمه‌ی کلیدی return را حذف کنید و به سادگی مقداری را که باید در انتهای بدنه‌ی تابع برگردانده شود، مشخص کنید. در اینجا همان مثال، با استفاده از سینتکس کوتاه آمده‌است:
fn square(x: i32) -> i32 {
    x * x
}
در این مثال، کلمه‌ی کلیدی return را حذف کرده‌ایم و به‌سادگی مقداری را که باید به عنوان آخرین خط بدنه تابع برگردانده شود، مشخص کرده‌ایم.

Functions with Multiple Return Values
Rust همچنین از توابعی با مقادیر بازگشتی چندگانه پشتیبانی می‌کند که به آنها 'tuples' نیز می‌گویند. یک مثال:
fn swap(a: i32, b: i32) -> (i32, i32) {
    (b, a)
}
این تابع دو پارامتر i32 را می‌گیرد و یک tuple  از همان نوع را برمی‌گرداند. tuple، شامل دو مقدار ورودی مبادله شده‌است.
برای استفاده از مقادیر بازگشتی یک تابع tuple، می‌توانید tuple  را destructure کنید یا از عملگر '.' برای دسترسی به عناصر آن استفاده کنید. در این مثال هر دو روش وجود دارند: 
let (b, a) = swap(1, 2);
println!("a is {} and b is {}", a, b);

let tuple = swap(1, 2);
println!("a is {} and b is {}", tuple.1, tuple.0);
روش اول تاپل را مستقیماً به متغیرهای a و b تجزیه می‌کند؛ در حالیکه روش دوم با استفاده از عملگر نقطه، به داده‌ها دسترسی پیدا میکند.
مطالب دوره‌ها
تزریق خودکار وابستگی‌ها در ASP.NET Web API به همراه رها سازی خودکار منابع IDisposable
در انتهای مطلب « تزریق خودکار وابستگی‌ها در برنامه‌های ASP.NET MVC » اشاره‌ای کوتاه به روش DependencyResolver توکار Web API شد که این روش پس از بررسی‌های بیشتر (^ و ^) به دلیل ماهیت service locator بودن آن و همچنین از دست دادن Context جاری Web API، مردود اعلام شده و استفاده از IHttpControllerActivator توصیه می‌گردد. در ادامه این روش را توسط Structure map 3 پیاده سازی خواهیم کرد.

پیش نیازها
- شروع یک پروژه‌ی جدید وب با پشتیبانی از Web API
- نصب دو بسته‌ی نیوگت مرتبط با Structure map 3
 PM>install-package structuremap
PM>install-package structuremap.web

پیاده سازی IHttpControllerActivator توسط Structure map

using System;
using System.Net.Http;
using System.Web.Http.Controllers;
using System.Web.Http.Dispatcher;
using StructureMap;

namespace WebApiDISample.Core
{
    public class StructureMapHttpControllerActivator : IHttpControllerActivator
    {
        private readonly IContainer _container;
        public StructureMapHttpControllerActivator(IContainer container)
        {
            _container = container;
        }

        public IHttpController Create(
                HttpRequestMessage request,
                HttpControllerDescriptor controllerDescriptor,
                Type controllerType)
        {
            var nestedContainer = _container.GetNestedContainer();
            request.RegisterForDispose(nestedContainer);
            return (IHttpController)nestedContainer.GetInstance(controllerType);
        }
    }
}
در اینجا نحوه‌ی پیاده سازی IHttpControllerActivator را توسط StructureMap ملاحظه می‌کنید.
نکته‌ی مهم آن استفاده از NestedContainer آن است. معرفی آن به متد request.RegisterForDispose سبب می‌شود تا کلیه کلاس‌های IDisposable نیز در پایان کار به صورت خودکار رها سازی شده و نشتی حافظه رخ ندهد.


معرفی StructureMapHttpControllerActivator به برنامه

فایل WebApiConfig.cs را گشوده و تغییرات ذیل را در آن اعمال کنید:
using System.Web.Http;
using System.Web.Http.Dispatcher;
using StructureMap;
using WebApiDISample.Core;
using WebApiDISample.Services;

namespace WebApiDISample
{
    public static class WebApiConfig
    {
        public static void Register(HttpConfiguration config)
        {
            // IoC Config
            ObjectFactory.Configure(c => c.For<IEmailsService>().Use<EmailsService>());

            var container = ObjectFactory.Container;
            GlobalConfiguration.Configuration.Services.Replace(
                typeof(IHttpControllerActivator), new StructureMapHttpControllerActivator(container));


            // Web API routes
            config.MapHttpAttributeRoutes();
            config.Routes.MapHttpRoute(
                name: "DefaultApi",
                routeTemplate: "api/{controller}/{id}",
                defaults: new { id = RouteParameter.Optional }
            );
        }
    }
}
 در ابتدا تنظیمات متداول کلاس‌ها و اینترفیس‌ها صورت می‌گیرد. سپس نحوه‌ی معرفی  StructureMapHttpControllerActivator را به GlobalConfiguration.Configuration.Services مخصوص Web API ملاحظه می‌کنید. این مورد سبب می‌شود تا به صورت خودکار کلیه وابستگی‌های مورد نیاز یک Web API Controller به آن تزریق شوند.


تهیه سرویسی برای آزمایش برنامه

namespace WebApiDISample.Services
{
    public interface IEmailsService
    {
        void SendEmail();
    }
}

using System;

namespace WebApiDISample.Services
{
    /// <summary>
    /// سرویسی که دارای قسمت دیسپوز نیز هست
    /// </summary>
    public class EmailsService : IEmailsService, IDisposable
    {
        private bool _disposed;

        ~EmailsService()
        {
            Dispose(false);
        }

        public void Dispose()
        {
            Dispose(true);
            GC.SuppressFinalize(this);
        }

        public void SendEmail()
        {
            //todo: send email!
        }

        protected virtual void Dispose(bool disposeManagedResources)
        {
            if (_disposed) return;
            if (!disposeManagedResources) return;

            //todo: clean up resources here ...

            _disposed = true;
        }
    }
}
در اینجا یک سرویس ساده ارسال ایمیل را بدون پیاده سازی خاصی مشاهده می‌کنید.
نکته‌ی مهم آن استفاده از IDisposable در این کلاس خاص است (ضروری نیست؛ صرفا جهت بررسی بیشتر اضافه شده‌است). اگر در کدهای برنامه، یک چنین کلاسی وجود داشت، نیاز است متد Dispose آن نیز توسط IoC Container فراخوانی شود. برای آزمایش آن یک break point را در داخل متد Dispose قرار دهید.


استفاده از سرویس تعریف شده در یک Web API Controller

using System.Web.Http;
using WebApiDISample.Services;

namespace WebApiDISample.Controllers
{
    public class ValuesController : ApiController
    {
        private readonly IEmailsService _emailsService;
        public ValuesController(IEmailsService emailsService)
        {
            _emailsService = emailsService;
        }

        // GET api/values/5
        public string Get(int id)
        {
            _emailsService.SendEmail();
            return "_emailsService.SendEmail(); called!";
        }
    }
}
در اینجا مثال ساده‌ای را از نحوه‌ی تزریق سرویس ارسال ایمیل را در ValuesController مشاهده می‌کنید.
تزریق وهله‌ی مورد نیاز آن، به صورت خودکار توسط StructureMapHttpControllerActivator که در ابتدای بحث معرفی شد، صورت می‌گیرد.

فراخوانی متد Get آن‌را نیز توسط کدهای سمت کاربر ذیل انجام خواهیم داد:
<h2>Index</h2>

@section scripts
{
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $.getJSON('/api/values/1?timestamp=' + new Date().getTime(), function (data) {
                alert(data);
            });
        });
    </script>
}
درون متد Get کنترلر، یک break point قرار دهید. همچنین داخل متد Dispose لایه سرویس نیز جهت بررسی بیشتر یک break point قرار دهید.
اکنون برنامه را اجرا کنید. هنگام فراخوانی متد Get، وهله‌ی سرویس مورد نظر، نال نیست. همچنین متد Dispose نیز به صورت خودکار فراخوانی می‌شود.


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید
WebApiDISample.zip