مطالب
اجرای Stored Procedure با چند نوع مقدار برگشتی توسط EF CodeFirst
فرض کنید Stored Procedure ی با چند مقدار برگشتی را می‌خواهیم در EF CodeFirst مورد استفاده قرار دهیم. برای مثال Stored Procedure زیر را در نظر بگیرید:
CREATE PROCEDURE [dbo].[GetAllBlogsAndPosts]
AS
    SELECT * FROM dbo.Blogs
    SELECT * FROM dbo.Posts
Stord Procedure  ی که توسط این دستور ساخته می‌شود تمام رکوردهای جدول Blogs و تمامی رکوردهای جدول Posts را واکشی کرده و به عنوان خروجی برمیگرداند (دو خروجی متفاوت). روش فراخوانی و استفاده از داده‌های این StoredProcedure در EF CodeFirst به صورت زیر است :
تعریف دو کلاس مدل Blog و Post به ترتیب  برای نگهداری اطلاعات وبلاگ‌ها و پست‌ها در زیر آمده است. در ادامه نیز تعریف کلاس BloggingContext را مشاهده می‌کنید.

public class Blog
    {
        public int BlogId { get; set; }
        public string Name { get; set; }

        public virtual List<Post> Posts { get; set; }
    }

    public class Post
    {
        public int PostId { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string Content { get; set; }

        public int BlogId { get; set; }
        public virtual Blog Blog { get; set; }
    }

    public class BloggingContext : DbContext
    {
        public DbSet<Blog> Blogs { get; set; }
        public DbSet<Post> Posts { get; set; }
    }


 
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Data.Entity;
using System.Data.Entity.Infrastructure;
using System.Data.Objects;

namespace Sproc.Demo
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            using (var db = new BloggingContext())
            {
                 db.Database.Initialize(force: false);
               
                var cmd = db.Database.Connection.CreateCommand();
                cmd.CommandText = "[dbo].[GetAllBlogsAndPosts]";

                try
                {
                    // اجرای پروسیجر
                    db.Database.Connection.Open();
                    var reader = cmd.ExecuteReader();

                    // خواند رکوردهای blogs
                    var blogs = ((IObjectContextAdapter)db)
                        .ObjectContext
                        .Translate<Blog>(reader, "Blogs", MergeOption.AppendOnly);

                    foreach (var item in blogs)
                    {
                        Console.WriteLine(item.Name);
                    }

                    // پرش به نتایج بعدی (همان Posts)
                    reader.NextResult();
                    var posts = ((IObjectContextAdapter)db)
                        .ObjectContext
                        .Translate<Post>(reader, "Posts", MergeOption.AppendOnly);

                    foreach (var item in posts)
                    {
                        Console.WriteLine(item.Title);
                    }
                }
                finally
                {
                    db.Database.Connection.Close();
                }
            }
        }
    }
در کدهای بالا ابتدا یک Connection به بانک اطلاعاتی باز می‌شود:
 db.Database.Connection.Open();
و پس از آن نوبت به اجرای Stored Procedure می‌رسد:
 
var reader = cmd.ExecuteReader();
در کد بالا پس از اجرای Stored Procudure نتایج بدست آمده در یک reader ذخیره می‌شود. شئ reader از نوع DBDataReader می‌باشد. پس از اجرای Stored Procedure و دریافت نتایج و ذخیره سازی در شئی reader ، نوبت به جداسازی رکوردها می‌رسد. همانطور که در تعریف Stored procedure مشخص است این Stored Procedure دارای دو نوع خروجی از نوع‌های Blog و Post می‌باشد و این دو نوع باید از هم جدا شوند.برای انجام این کار از متد Translate شئی Context استفاده می‌شود. این متد قابلیت کپی کردن نتایج موجود از یک شئی DBDataReader به یک شئی از نوع مدل را دارد. برای مثال :
 
var blogs = ((IObjectContextAdapter)db)             
           .ObjectContext
           .Translate<Blog>(reader, "Blogs", MergeOption.AppendOnly);
در کدهای بالا تمامی رکوردهایی از نوع Blog از شئی reader خوانده شده و پس از تبدیل به نوع Blog درون شئی Blogs ذخیره می‌شود.
پس از آن توسط حلقه foreach محتویات Blogs پیمایش شده و مقدار موجود در  فیلد  Name نمایش داده می‌شود.
  foreach (var item in blogs)
  {
             Console.WriteLine(item.Name);
  }
با توجه به اینکه حاصل اجرای این Stored Procedure دو خروجی متفاوت بوده است ، پس از پیمایش رکوردهای Blogs باید به سراغ نتایج بعدی که همان رکوردهای Post می‌باشد برویم. برای اینکار از متد NextResult شئی reader استفاده می‌شود:
 
reader.NextResult();
در ادامه برای خواندن رکوردهایی از نوع Post نیز به همان روشی که برای Blog انجام شد عمل می‌شود.
مطالب
واژه‌های کلیدی جدید and، or و not در C# 9.0
یکی از ویژگی‌های زبان VB، شباهت بیش از اندازه‌ی آن به زبان انگلیسی است. برای مثال در این زبان با استفاده از not و and:
If Not a And b Then
  ...
Else
  ...
EndIf
می‌توان if‌های خواناتری را نسبت به #C ایجاد کرد:
if(!(a) && b)
{
...
}
else
{
}
در ادامه خواهیم دید که چگونه C# 9.0، این آرزوی دیرین را برآورده می‌کند! البته مایکروسافت در جای دیگری هم عنوان کرده‌است که زبان VB را دیگر پیگیری نمی‌کند و تغییر خاصی را در آن شاهد نخواهید بود. شاید به همین دلیل و جذب برنامه نویس‌های VB به #C، یک چنین تغییراتی رخ داده‌اند!


معرفی واژه‌ی کلیدی جدید not در C# 9.0

در ابتدا اینترفیس نمونه‌ای را به همراه دو کلاس مشتق شده‌ی از آن درنظر بگیرید:
public interface ICommand
{
}

public class Command1 : ICommand
{
}

public class Command2 : ICommand
{
}
اکنون اگر وهله‌ای از Command1 را ایجاد کرده و بخواهیم بررسی کنیم که آیا از نوع کلاس Command2 هست یا خیر، با استفاده از pattern matching و واژه‌ی کلیدی if می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
ICommand command = new Command1();
if (!(command is Command2))
{

}
در C# 9.0، برای خواناتر کردن یک چنین بررسی‌هایی، می‌توان از pattern matching بهبود یافته‌ی آن و واژه‌ی کلیدی جدید not نیز استفاده کرد:
if (command is not Command2)
{

}


معرفی واژه‌های کلیدی جدید and و or در C# 9.0

واژه‌های کلیدی جدید and و or نیز درک و نوشتن عبارات pattern matching را بسیار ساده می‌کنند. برای نمونه قطعه کد متداول زیر را درنظر بگیرید:
if ((command is ICommand) && !(command is Command2))
{

}
اکنون در C# 9.0 با استفاده از واژه‌های کلیدی جدید and، or و not، می‌توان قطعه کد فوق را بسیار ساده کرد:
if (command is ICommand and not Command2)
{

}
نه تنها این قطعه کد ساده‌تر شده‌است، بلکه خوانایی آن افزایش یافته‌است و مانند یک سطر نوشته شده‌ی به زبان انگلیسی به نظر می‌رسد. همچنین در این حالت نیازی هم به تکرار command، در هر بار مقایسه نیست.
و یا حتی در اینجا در صورت نیاز می‌توان از واژه‌ی کلیدی جدید or نیز استفاده کرد:
if (command is Command1 or Command2)
{

}


امکان اعمال واژه‌های کلیدی جدید and، or و not به سایر نوع‌ها نیز وجود دارند

تا اینجا مثال‌هایی را که بررسی کردیم، در مورد بررسی نوع اشیاء بود. اما می‌توان این واژه‌های کلیدی جدید در C# 9.0 را به هر نوع ممکنی نیز اعمال کرد. برای نمونه، مثال ساده‌ی زیر را که در مورد بررسی اعداد است، درنظر بگیرید:
var number = new Random().Next(1, 10);
if (number > 2 && number < 8)
{

}
اکنون در C# 9.0 و با استفاده از امکانات جدید pattern matching آن می‌توان شرط متداول فوق را به صورت زیر ساده کرد:
if (number is > 2 and < 8)
{

}
در اینجا تنها یکبار نیاز به ذکر number است و از واژه‌های کلیدی is و and استفاده شده‌است.

یک مثال دیگر: متد زیر را در نظربگیرید که با استفاده از && و || متداول #C نوشته شده‌است:
public static bool IsLetterOrSeparator(char c) =>
   (c >= 'a' && c <= 'z') || (c >= 'A' && c <= 'Z') || c == '.' || c == ',';
روش ارائه‌ی C# 9.0 ای آن به صورت زیر است:
public static bool IsLetterOrSeparator(char c) =>
   c is (>= 'a' and <= 'z') or (>= 'A' and <= 'Z') or '.' or ',';


امکان اعمال واژه‌های کلیدی جدید and، or و not به switchها نیز وجود دارد

برای نمونه قطعه کد if/else دار متداول زیر را درنظر بگیرید که قابلیت تبدیل به یک سوئیچ را نیز دارد:
 var number = new Random().Next(1, 10);
 if (number <= 0)
 {
     Console.WriteLine("Less than or equal to 0");
 }
 else if (number > 0 && number <= 10)
 {
     Console.WriteLine("More than 0 but less than or equal to 10");
 }
 else
 {
     Console.WriteLine("More than 10");
 }
اگر بخواهیم همین قطعه کد را به کمک واژه‌های کلیدی جدید C# 9.0 و pattern matching بهبود یافته‌ی آن تبدیل به یک سوئیچ کنیم، به قطعه کد زیر خواهیم رسید:
// C#9.0
 switch (number)
 {
     case <= 0:
         Console.WriteLine("Less than or equal to 0");
         break;
     case > 0 and <= 10:
         Console.WriteLine("More than 0 but less than or equal to 10");
         break;
     default:
         Console.WriteLine("More than 10");
         break;
 }
تا پیش از C# 7.0، سوئیچ‌های #C امکان بررسی باز‌ه‌ای از مقادیر را نداشتند. از آن زمان با معرفی pattern matching، چنین محدودیتی برطرف شد و اکنون می‌توان syntax قدیمی آن‌را توسط C# 9.0، بسیار خلاصه‌تر کرد. در ذیل، معادل قطعه کد فوق را بر اساس امکانات C# 7.0 مشاهده می‌کنید که خوانایی کمتری را داشته و حجم کد نویسی بیشتری را دارد:
// C#7.0
 switch (number)
 {
     case int value when value <= 0:
         Console.WriteLine("Less than or equal to 0");
         break;
     case int value when value > 0 && value <= 10:
         Console.WriteLine("More than 0 but less than or equal to 10");
         break;
     default:
         Console.WriteLine("More than 10");
         break;
 }

و یا حتی می‌توان سوئیچ C# 9.0 را توسط switch expression بهبود یافته‌ی C# 8.0 نیز به شکل زیر بازنویسی کرد:
 var message = number switch
 {
     <= 0 => "Less than or equal to 0",
     > 0 and <= 10 => "More than 0 but less than or equal to 10",
     _ => "More than 10"
 };


انواع pattern matching‌های اضافه شده‌ی به C# 9.0

در این مطلب سعی شد مفاهیم pattern matching اضافه شده‌ی به C# 9.0، ذیل عنوان واژه‌های کلیدی جدید آن بحث شوند؛ اما هر کدام دارای نام‌های خاصی هم هستند:
الف) relational patterns: امکان استفاده‌ی از <, >, <= and >= را در الگوها میسر می‌کنند. مانند نمونه‌های سوئیچی که نوشته شد.
ب) logical patterns: امکان استفاده‌ی از واژه‌های کلیدی and، or و not را در الگوها ممکن می‌کنند.
ج) not pattern: امکان استفاده‌ی از واژه‌ی کلیدی not را در عبارات if میسر می‌کند.
د) Simple type pattern: در مثال‌های زیر، پس از انطباق با یک الگو، کاری با متغیر یا شیء مرتبط نداریم. در نگارش‌های قبلی برای صرفنظر کردن از آن، ذکر _ ضروری بود؛ اما در C#9.0 می‌توان آن‌را نیز ذکر نکرد:
private static int GetDiscount(Product p) => p switch
        {
            Food => 0, // Food _ => 0 before C# 9
            Book b => 75, // Book b _ => 75 before C# 9
            _ => 25
        };
مطالب
React 16x - قسمت 25 - ارتباط با سرور - بخش 4 - یک تمرین
همان مثال backend قسمت 22 را با افزودن وب سرویس‌هایی برای قسمت‌های نمایش لیست فیلم‌ها، ژانرها و سایر صفحات اضافه شده‌ی به برنامه‌ی تکمیل شده‌ی تا قسمت 21، توسعه می‌دهیم. کدهای کامل آن، به علت شباهت و یکی بودن نکات آن با مطلب 22، در اینجا تکرار نخواهند شد و می‌توانید کل پروژه‌ی آن‌را از پیوست انتهای بحث دریافت کنید. سپس فایل dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا در آدرس https://localhost:5001 قابل دسترسی شود.


افزودن سرویس httpService.js به برنامه

تا این قسمت، تمام اطلاعات نمایش داده شده‌ی در لیست فیلم‌ها، از سرویس درون حافظه‌ای src\services\fakeMovieService.js و لیست ژانرها از سرویس src\services\fakeGenreService.js، تامین می‌شوند. اکنون در ادامه می‌خواهیم این سرویس‌ها را با سرویس backend یاد شده، جایگزین کنیم تا این برنامه، اطلاعات خودش را از سرور دریافت کند. به همین جهت قبل از هر کاری، سرویس عمومی src\services\httpService.js را که در قسمت قبل توسعه دادیم، به برنامه‌ی نمایش لیست فیلم‌ها نیز اضافه می‌کنیم (فایل آن‌را از پروژه‌ی قبلی کپی کرده و در اینجا paste می‌کنیم)، تا بتوانیم از امکانات آن در اینجا نیز استفاده کنیم. فایل httpService.js، دارای وابستگی‌های خارجی react-toastify و axios است. به همین جهت برای افزودن آن‌ها مراحل زیر را طی می‌کنیم:
- نصب کتابخانه‌های react-toastify و axios از طریق خط فرمان (با فشردن دکمه‌های ctrl+back-tick در VSCode):
> npm i axios --save
> npm i react-toastify --save
سپس به فایل app.js مراجعه کرده و importهای لازم آن‌را اضافه می‌کنیم:
import { ToastContainer } from "react-toastify";
import "react-toastify/dist/ReactToastify.css";
همچنین نیاز است ToastContainer را به ابتدای متد render نیز اضافه کرد:
  render() {
    return (
      <React.Fragment>
        <ToastContainer />


دریافت اطلاعات لیست نمایش ژانرها از سرویس backend

با فراخوانی آدرس https://localhost:5001/api/Genres، می‌توان لیست ژانرهای سینمایی تعریف شده‌ی در سرویس‌های backend را مشاهده کرد. اکنون قصد داریم از این اطلاعات، در برنامه استفاده کنیم. به همین جهت به فایل src\components\movies.jsx مراجعه کرده و تغییرات زیر را اعمال می‌کنیم:
چون نمی‌خواهیم تغییراتی بسیار اساسی را در اینجا اعمال کنیم، قدم به قدم عمل کرده و سرویس قبلی fakeGenreService.js را با یک سرویس جدید که اطلاعات خودش را از سرور دریافت می‌کند، جایگزین می‌کنیم. بنابراین ابتدا فایل جدید src\services\genreService.js را ایجاد می‌کنیم. سپس آن‌را طوری تکمیل خواهیم کرد که اینترفیس آن، با اینترفیس fakeGenreService قبلی یکی باشد:
import { apiUrl } from "../config.json";
import http from "./httpService";

export function getGenres() {
  return http.get(apiUrl + "/genres");
}
همچنین در اینجا import وابستگی config.json را نیز مشاهده می‌کنید که در قسمت قبل در مورد آن توضیح دادیم. به همین جهت برای تمیزتر شدن قسمت‌های مختلف برنامه، فایل config.json را در مسیر src\config.json ایجاد کرده و به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
{
   "apiUrl": "https://localhost:5001/api"
}
apiUrl به ریشه‌ی URLهای ارائه شده‌ی توسط backend service ما، اشاره می‌کند.

پس از تکمیل سرویس جدید src\services\genreService.js، به فایل src\components\movies.jsx بازگشته و سطر قبلی
import { getGenres } from "../services/fakeGenreService";
را با سطر جدید زیر، جایگزین می‌کنیم:
import { getGenres } from "../services/genreService";
تا اینجا اگر برنامه را ذخیره کرده و اجرا کنید، خطای زیر را مشاهده خواهید کرد:
Uncaught TypeError: Object is not a function or its return value is not iterable
علت اینجا است که سرویس قبلی fakeGenreService، دارای متد export شده‌ای به نام getGenres بود که یک آرایه‌ی معمولی را بازگشت می‌داد. اکنون این سرویس جدید نیز همان ساختار را دارد، اما اینبار یک Promise را بازگشت می‌دهد. به همین جهت متد componentDidMount را به صورت زیر اصلاح می‌کنیم:
  async componentDidMount() {
    const { data } = await getGenres();
    const genres = [{ _id: "", name: "All Genres" }, ...data];
    this.setState({ movies: getMovies(), genres });
  }
متد getGenres باید await شود تا نتیجه‌ی آن توسط خاصیت data شیء بازگشتی از آن، قابل دسترسی شود. با این تغییر، نیاز است این متد را نیز به صورت async معرفی کرد.


دریافت اطلاعات لیست فیلم‌ها از سرویس backend

پس از دریافت لیست ژانرهای سینمایی از سرور، اکنون نوبت به جایگزینی src\services\fakeMovieService.js با یک نمونه‌ی متصل به backend است. به همین جهت ابتدا فایل جدید src\services\movieService.js را ایجاد کرده و سپس آن‌را به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
import { apiUrl } from "../config.json";
import http from "./httpService";

const apiEndpoint = apiUrl + "/movies";

function movieUrl(id) {
  return `${apiEndpoint}/${id}`;
}

export function getMovies() {
  return http.get(apiEndpoint);
}

export function getMovie(movieId) {
  return http.get(movieUrl(movieId));
}

export function saveMovie(movie) {
  if (movie.id) {
    return http.put(movieUrl(movie.id), movie);
  }

  return http.post(apiEndpoint, movie);
}

export function deleteMovie(movieId) {
  return http.delete(movieUrl(movieId));
}
سپس شروع به اصلاح کامپوننت movies می‌کنیم.
ابتدا دو متد دریافت لیست فیلم‌ها و حذف یک فیلم را که در این کامپوننت استفاده شده‌اند، import می‌کنیم:
import { getMovies, deleteMovie } from "../services/movieService";
بعد متد getMovies پیشین، که یک آرایه را بازگشت می‌داد، توسط متد جدیدی که یک Promise را بازگشت می‌دهد، جایگزین می‌شود:
  async componentDidMount() {
    const { data } = await getGenres();
    const genres = [{ id: "", name: "All Genres" }, ...data];

    const { data: movies } = await getMovies();
    this.setState({ movies, genres });
  }
همچنین مدیریت حذف رکوردها را نیز به صورت زیر با پیاده سازی «به‌روز رسانی خوشبینانه UI» که در قسمت قبل در مورد آن بیشتر بحث شد، تغییر می‌دهیم. در این حالت فرض بر این است که به احتمال زیاد،  await deleteMovie با موفقیت به پایان می‌رسد. بنابراین بهتر است UI را ابتدا به روز رسانی کنیم تا کاربر حس کار کردن با یک برنامه‌ی سریع را داشته باشد:
  handleDelete = async movie => {
    const originalMovies = this.state.movies;

    const movies = originalMovies.filter(m => m.id !== movie.id);
    this.setState({ movies });

    try {
      await deleteMovie(movie.id);
    } catch (ex) {
      if (ex.response && ex.response.status === 404) {
        console.log(ex);
        toast.error("This movie has already been deleted.");
      }

      this.setState({ movies: originalMovies }); //undo changes
    }
  };
ابتدا ارجاعی را از state قبلی ذخیره می‌کنیم تا در صوت بروز خطایی در سطر await deleteMovie، بتوانیم مجددا state را به حالت اول آن بازگردانیم. به همین منظور پیاده سازی «به‌روز رسانی خوشبینانه UI»، حتما نیاز به درج صریح try/catch را دارد. برای نمایش خطاهای ویژه‌ی 404 نیز از یک toast استفاده شده که نیاز به import زیر را دارد:
import { toast } from "react-toastify";
سایر خطاهای رخ داده، توسط interceptor درج شده‌ی در سرویس http، به صورت خودکار پردازش می‌شوند.


اتصال فرم ثبت و ویرایش یک فیلم به backend server

تا اینجا اگر برنامه را اجرا کنیم، با کلیک بر روی لینک هر فیلم نمایش داده شده‌ی در صفحه، به صفحه‌ی not-found هدایت می‌شویم. برای رفع این مشکل، به فایل src\components\movieForm.jsx مراجعه کرده و ابتدا
import { getGenres } from "../services/fakeGenreService";
import { getMovie, saveMovie } from "../services/fakeMovieService";
قبلی را با نمونه‌ها‌ی جدیدی که با سرور کار می‌کنند، جایگزین می‌کنیم:
import { getGenres } from "../services/genreService";
import { getMovie, saveMovie } from "../services/movieService";
سپس ارجاعات به این سه متد import شده را با await، همراه کرده و متد اصلی را به صورت async معرفی می‌کنیم:
  async componentDidMount() {
    const { data: genres } = await getGenres();
    this.setState({ genres });

    const movieId = this.props.match.params.id;
    if (movieId === "new") return;

    const { data: movie } = await getMovie(movieId);
    if (!movie) return this.props.history.replace("/not-found");

    this.setState({ data: this.mapToViewModel(movie) });
  }
البته می‌توان جهت بهبود کیفیت کدها، از متد componentDidMount، دو متد با مسئولیت‌های مجزای دریافت ژانرها (populateGenres) و سپس نمایش فرم اطلاعات فیلم (populateMovie) را استخراج کرد:
  async populateGenres() {
    const { data: genres } = await getGenres();
    this.setState({ genres });
  }

  async populateMovie() {
    try {
      const movieId = this.props.match.params.id;
      if (movieId === "new") return;

      const { data: movie } = await getMovie(movieId);
      this.setState({ data: this.mapToViewModel(movie) });
    } catch (ex) {
      if (ex.response && ex.response.status === 404)
        this.props.history.replace("/not-found");
    }
  }

  async componentDidMount() {
    await this.populateGenres();
    await this.populateMovie();
  }
در متد populateMovie، اگر movieId اشتباهی وارد شود و یا کلا عملیات دریافت اطلاعات، با شکست مواجه شود، کاربر را به صفحه‌ی not-found هدایت می‌کنیم. یعنی وجود try/catch در اینجا ضروری است. چون اگر movieId اشتباهی وارد شود، اینبار دیگر خطوط بعدی اجرا نمی‌شوند و در همان سطر await getMovie، یک استثناء صادر شده و کار خاتمه پیدا می‌کند. بنابراین نیاز داریم بتوانیم این استثنای احتمالی را مدیریت کرده و کاربر را به صفحه‌ی not-found هدایت کنیم.
پیشتر زمانیکه متد getMovie، یک شیء ساده را از fake service، بازگشت می‌داد، چنین مشکلی را نداشتیم؛ به همین جهت در سطر بعدی آن، هدایت کاربر در صورت نال بودن نتیجه، با یک return صورت می‌گرفت. اما اینجا بجای نال، یک استثناء را ممکن است دریافت کنیم.

مرحله‌ی آخر اصلاح این فرم، اتصال قسمت ثبت اطلاعات آن است که با قرار دادن یک await، پیش از متد saveMovie و async کردن متد آن، انجام می‌شود:
  doSubmit = async () => {
    await saveMovie(this.state.data);

    this.props.history.push("/movies");
  };


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-25-backend.zip و sample-25-frontend.zip
مطالب
CoffeeScript #13

بخش‌های بد

در ادامه‌ی قسمت قبل، به مواردی که توسط CoffeeScript اصلاح شده‌اند، می‌پردازیم.

Reserved words

کلمات کلیدی خاصی در جاوااسکریپت وجود دارد مانند class، enum و const که برای نسخه‌های بعدی جاوااسکریپت در آینده رزرو شده‌اند. استفاده از این کلمات در برنامه‌های جاوااسکریپت می‌تواند نتایج غیرقابل پیش بینی داشته باشد. برخی از مرورگرهای به خوبی از عهده‌ی این کار برمی‌آیند و بعضی دیگر به طور کامل جلوی استفاده از این‌ها را گرفته‌اند. CoffeeScript بعد از تشخیص استفاده از یک کلمه‌ی کلیدی، با یک راه کار خاص، از این موضوع می‌گریزد.

به عنوان مثال، فرض کنید می‌خواهیم از کلمه کلیدی class به عنوان یک خصوصیت در یک شیء استفاده کنیم:

myObj = {
  delete: "I am a keyword!"
}
myObj.class = ->
پس از کامپایل، پارسر CoffeeScript متوجه استفاده شما از کلمه کلیدی رزرو شده می‌شود و آنها را در بین "" قرار می‌دهد.
var myObj;
myObj = {
  "delete": "I am a keyword!"
};
myObj["class"] = function() {};

Equality comparisons

مقایسه برابری ضعف دیگری است که در جاوااسکریپت باعث ایجاد رفتاری گیج کننده و اغلب باعث ایجاد اشکالاتی در کد نوشته شده می‌شود. به مثال زیر توجه کنید:

""           ==   "0"// false
0            ==   ""// true
0            ==   "0"// true
false        ==   "false"// false
false        ==   "0"// true
false        ==   undefined// false
false        ==   null// false
null         ==   undefined// true
" \t\r\n"    ==   0// true
مطمئنم که شما هم با من موافقید که همه‌ی مقایسه‌های بالا بسیار مبهم هستند و استفاده از آن‌های می‌توانند منجر به نتایج غیر منتظره شوند و همچنین مشکلاتی را پیش بیاورند.
راه حل این کار استفاده از عملگر برابری سختگیرانه است، که از 3 مساوی تشکیل شده است: === عملگر برابر سخت گیرانه دقیقا مانند عملگر برابری عادی عمل می‌کند و تنها نوع داده‌ها را بررسی می‌کند که با هم برابر باشند.
توصیه می‌شود که همیشه از عملگر برابری سختگیرانه استفاده کنید و هرجا لازم بود قبل مقایسه عمل تبدیل نوع داده‌ها را انجام دهید.
CoffeeScript این مشکل را به صورت کامل حل کرده است؛ یعنی هر جایی که عمل مقایسه == انجام شود به === تبدیل می‌شود. شما باید به صورت صریح نوع داده‌ها را قبل از مقایسه تبدیل کرده باشید.
نکته: در مقایسه‌ها رشته خالی ""، null ،undefined و عدد 0 همگی false برمی گردانند.
alert "Empty Array"  unless [].length
alert "Empty String" unless ""
alert "Number 0"      unless 0
که پس از کامپایل می‌شود:
if (![].length) {
  alert("Empty Array");
}

if (!"") {
  alert("Empty String");
}

if (!0) {
  alert("Number 0");
}
در صورتیکه می‌خواهید به صورت صریح null و یا undefined را بررسی کنید، می‌توانید از عملگر ? CoffeeScript استفاده کنید:
alert "This is not called" unless ""?
پس از کامپایل می‌شود:
if ("" == null) {
  alert("This is not called");
}
با اجرای مثال بالا alert اجرای نمی‌شود چون رشته خالی با null برابر نیست.

Function definition


خیلی جالب است که در جاوااسکریپت می‌توانید تابعی را بعد از اینکه فراخوانی کردید، تعریف کنید. به عنوان مثال، کد زیر به صورت کامل اجرا می‌شود:
wem();
function wem() {alert("hi");}
این به دلیل دامنه (scope) تابع است. تمام توابع قبل از اجرای برنامه، به بالا برده می‌شوند و در همه جا در دامنه‌ای که در آن تعریف شده‌اند، قابل دسترسی می‌باشند؛ حتی اگر قبل از تعریف واقعی در منبع، فراخوانی شده باشد. مشکل اینجاست که عمل بالابردن توابع در مرورگرها با یکدیگر متفاوت است. به مثال زیر توجه کنید:
if (true) {
  function declaration() {
    return "first";
  }
} else {
  function declaration() {
    return "second";
  }
}
declaration();
در بعضی از مرورگرها مانند Firefox ، تابع ()declaration مقدار "first" را برگشت خواهد داد و در دیگر مرورگرها مانند Chrome، مقدار "second" برگشت داده خواهد شد. در حالیکه به نظر می‌رسد که قسمت else هیچگاه اجرا نخواهد شد.
در صورتیکه علاقمند به کسب اطلاعات بیشتری درباره‌ی نحوه تعریف توابع، هستید باید راهنمای آقای Juriy Zaytsev را مطالعه کنید. به صورت خلاصه، رفتار نسبتا مبهم مرورگرها می‌تواند منجر به ایجاد مشکلاتی در مسیر نوشتن یک پروژه شوند.
همه چیز در CoffeeScript در نظر گرفته شده است و بهترین روش برای حل این مشکل، حذف کلمه function و به جای آن استفاده از عبارت (expression) تابع است.

Number property lookups

نقصی که در پارسر جاوااسکریپت در مواجه با نماد نقطه (dot notation) بر روی اعداد وجود دارد، تفسیر آن به ممیز شناور، بجای مراجعه به ویژگی‌های آن است. برای مثال کد جاوااسکریپت زیر باعث ایجاد خطای نحوی می‌شود:
5.toString();
پارسر جاوااسکریپت بعد از نقطه به دنبال یک عدد دیگر می‌گردد و با برخورد با ()toString، باعث ایجاد یک Unexpected token می‌شود. راه حل این مشکل، استفاده از پرانتز یا اضافه کردن یک نقطه دیگر است.
(5).toString();
5..toString();
خوشبختانه پارسر CoffeeScript به اندازه‌ی کافی هوشمندانه با این مسئله برخورد می‌کند و هر زمانی که شما دسترسی به ویژگی‌های اعداد را داشته باشید، به صورت خودکار با اضافه کردن دوتا نقطه (همانند مثال بالا) جلوی ایجاد خطا را می‌گیرد.
مطالب
کوئری نویسی در EF Core - قسمت چهارم - اعمال تغییرات در داده‌ها
نوع دیگری از کوئری‌های پرکاربرد، کوئری‌های مرتبط با ثبت، حذف و ویرایش اطلاعات هستند که در این قسمت آن‌ها را بررسی می‌کنیم. البته این مثال‌ها از یکسری مثال کوئری‌های مرتبط با PostgreSQL، به EF-Core تبدیل و ترجمه شده‌اند. به همین جهت تطابق یک به یکی در اینجا وجود نداشته و روش شیءگرایی که ORMها برای کار با داده‌ها بکار می‌گیرند، الزاما کوئری‌های یکسانی را تولید نمی‌کنند؛ اما نتیجه‌ی نهایی آن‌ها یکی است.


مثال 1: افزودن ردیفی به یک جدول بانک اطلاعاتی

امکان و ویژگی جدیدی به نام SPA قرار است به مجموعه اضافه شود. اطلاعات آن که شامل موارد ذیل است، نیاز است به جدول facilities اضافه شود:
facid: 9, Name: 'Spa', membercost: 20, guestcost: 30, initialoutlay: 100000, monthlymaintenance: 800.
اگر قرار باشد چنین کاری را توسط دستورات SQL انجام دهیم، عموما به یکی از دو روش زیر عمل می‌شود:
insert into facilities
    (facid, name, membercost, guestcost, initialoutlay, monthlymaintenance)
    values (9, 'Spa', 20, 30, 100000, 800);
-- OR
insert into facilities values (9, 'Spa', 20, 30, 100000, 800);
که معادل آن در EF-Core به صورت زیر است:
context.Facilities.Add(new Facility
                {
                    Name = "Spa",
                    MemberCost = 20,
                    GuestCost = 30,
                    InitialOutlay = 100000,
                    MonthlyMaintenance = 800
                });
context.SaveChanges();
ابتدا وهله‌ای از موجودیت Facility به DbSet مرتبط با آن اضافه می‌شود و در آخر SaveChanges فراخوانی خواهد شد تا کوئری متناظر با آن ساخته شده و به بانک اطلاعاتی اعمال شود.


مثال 2: افزودن چندین ردیف از اطلاعات به یک جدول بانک اطلاعاتی

همان مثال قبلی را درنظر بگیرید. اینبار می‌خواهیم دو ردیف را به آن اضافه کنیم:
facid: 9, Name: 'Spa', membercost: 20, guestcost: 30, initialoutlay: 100000, monthlymaintenance: 800.
facid: 10, Name: 'Squash Court 2', membercost: 3.5, guestcost: 17.5, initialoutlay: 5000, monthlymaintenance: 80.
معادل کدهای SQL چنین عملی، می‌تواند کوئری زیر باشد:
insert into facilities
    (facid, name, membercost, guestcost, initialoutlay, monthlymaintenance)
    values
        (9, 'Spa', 20, 30, 100000, 800),
        (10, 'Squash Court 2', 3.5, 17.5, 5000, 80);
و روش انجام آن در EF-Core تفاوتی با مثال قبلی ندارد:
context.Facilities.Add(new Facility
                {
                    Name = "Spa",
                    MemberCost = 20,
                    GuestCost = 30,
                    InitialOutlay = 100000,
                    MonthlyMaintenance = 800
                });

context.Facilities.Add(new Facility
                {
                    Name = "Squash Court 2",
                    MemberCost = 3.5M,
                    GuestCost = 17.5M,
                    InitialOutlay = 5000,
                    MonthlyMaintenance = 80
                });
context.SaveChanges();
در اینجا می‌توان به هر تعدادی که نیاز است وهله‌های جدیدی از Facility را به context افزودن و سپس SaveChanges را در آخر کار فراخوانی کرد. اینکه EF-Core دستورات insert معادل را به یکباره و یا به صورت مجزایی اجرا می‌کند، به مفهومی به نام batching مرتبط است. اطلاعات بیشتر


مثال 3: افزودن اطلاعات محاسبه شده به یک جدول بانک اطلاعاتی

اطلاعات زیر را درنظر بگیرید:
Name: 'Spa', membercost: 20, guestcost: 30, initialoutlay: 100000, monthlymaintenance: 800.
در مثال اصلی عنوان شده که می‌خواهیم ID آن‌را یکی بیشتر از ردیف قبلی ثبت کنیم. در EF-Core و تنظیمات موجودیت‌هایی که داریم:
namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class FacilityConfiguration : IEntityTypeConfiguration<Facility>
    {
        public void Configure(EntityTypeBuilder<Facility> builder)
        {
            builder.HasKey(facility => facility.FacId);
            builder.Property(facility => facility.FacId).IsRequired().UseIdentityColumn(seed: 0, increment: 1);
چون ستون ID به صورت خود افزایش یابنده معرفی شده‌است که از صفر شروع می‌شود و به صورت خودکار توسط بانک اطلاعاتی یکی یکی افزایش می‌یابد، نیازی به حل این مساله وجود ندارد. چون ID افزایش یابنده را خود بانک اطلاعاتی محاسبه می‌کند. همچنین به همین علت در مثال‌های قبلی نیز ID را به صورت مستقیمی مقدار دهی نکردیم. اگر نیاز به انجام چنین کاری وجود داشته باشد (ذکر صریح ID خاصی)، با توجه به طراحی بانک اطلاعاتی حاصل از این تنظیمات:
CREATE TABLE [dbo].[Facilities](
[FacId] [int] IDENTITY(0,1) NOT NULL,
--- ...
 CONSTRAINT [PK_Facilities] PRIMARY KEY CLUSTERED 
(
[FacId] ASC
);
باید مانند مثال ثبت اطلاعات اولیه‌ی در بانک اطلاعاتی در قسمت اول این سری، از روش SET IDENTITY_INSERT Facilities ON استفاده کرد تا بتوان مجوز ثبت دستی این ID کنترل شده‌ی توسط بانک اطلاعاتی را پیدا کرد.


مثال 4: به روز رسانی اطلاعاتی از پیش موجود

می‌خواهیم مقدار InitialOutlay دومین زمین تنیس را از 8000 موجود به 10000 تغییر دهیم. با توجه به اینکه ID این زمین شماره 1 است، در حالت متداول SQL نویسی، به کدهای زیر خواهیم رسید:
update facilities
    set initialoutlay = 10000
    where facid = 1;
که معادل EF-Core آن به صورت زیر است:
var facility1 = context.Facilities.Find(1);
facility1.InitialOutlay = 10000;
context.SaveChanges();
این دستورات کوئری مشابهی را تولید نمی‌کنند. ابتدا موجودیت متناظر با ID شماره‌ی 1 از بانک اطلاعاتی واکشی شده و سپس مقدار خاصیتی از آن تغییر کرده‌است. در آخر SaveChanges بر روی آن فراخوانی می‌شود.
EF-Core برای اینکه بتواند تغییرات اعمالی به یک شیء را محاسبه کند، نیاز دارد تا آن شیء را به نحوی در سیستم change tracking خودش موجود داشته باشد. هر نوع کوئری که در EF-Core نوشته می‌شود و به همراه متد AsNoTracking نیست، خروجی تک تک اشیاء حاصل از آن پیش از ارائه‌ی نهایی، وارد سیستم change tracking آن می‌شوند. یعنی اگر مقادیر خواص این اشیاء را تغییر داده و بر روی آن‌ها SaveChanges را فراخوانی کنیم، کوئری‌های متناظر با به روز رسانی تنها این خواص تغییر یافته به صورت خودکار محاسبه شده و به بانک اطلاعاتی اعمال می‌شوند.
فراخوانی متد AsNoTracking بر روی کوئری‌های EF-Core، تولید پروکسی‌های change tracking را غیرفعال می‌کند. یک چنین کوئری‌هایی صرفا کاربردهای گزارشگیری فقط خواندنی را دارند و نسبت به کوئری‌های معمولی، سریعتر و با مصرف حافظه‌ی کمتری هستند. بنابراین نتایج حاصل از کوئری‌های متداول EF-Core، به صورت پیش‌فرض (یعنی بدون داشتن متد AsNoTracking) هم خواندنی و هم نوشتنی با قابلیت اعمال به بانک اطلاعاتی هستند.


مثال 5: به روز رسانی چندین ردیف و چندین جدول در یک زمان

می‌خواهیم مقادیر MemberCost  و GuestCost دو زمین تنیس را به 6 و 30 تغییر دهیم. روش انجام اینکار با SQL نویسی معمولی به صورت زیر است:
update cd.facilities
    set
        membercost = 6,
        guestcost = 30
    where facid in (0,1);
اما همانطور که عنوان شد در EF-Core ابتدا باید اشیاء متناظر با این زمین‌های تنیس را در سیستم change tacking موجود داشت و سپس نسبت به ویرایش آن‌ها اقدام نمود. یکی از روش‌های وارد کردن اشیاء به سیستم change tacking، نوشتن کوئری‌های بدون متد AsNoTracking است و سپس به روز رسانی نتایج حاصل از آن‌ها که اکنون توسط پروکسی‌های change tracking محصور شده‌اند و در آخر فراخوانی SaveChanges بر روی context جاری:
int[] facIds = { 0, 1 };
var tennisCourts = context.Facilities.Where(x => facIds.Contains(x.FacId)).ToList();
foreach (var tennisCourt in tennisCourts)
{
     tennisCourt.MemberCost = 6;
     tennisCourt.GuestCost = 30;
}

context.SaveChanges();


مثال 6: به روز رسانی اطلاعات یک ردیف بر اساس اطلاعات ردیفی دیگر

می‌خواهیم هزینه‌ی دومین زمین تنیس را به نحوی ویرایش کنیم که 10 درصد بیشتر از هزینه‌ی اولین زمین تنیس باشد.
روش پیشنهادی انجام اینکار با SQL نویسی مستقیم به صورت زیر است:
update cd.facilities facs
    set
        membercost = (select membercost * 1.1 from cd.facilities where facid = 0),
        guestcost = (select guestcost * 1.1 from cd.facilities where facid = 0)
    where facs.facid = 1;
در EF-Core می‌توان اشیاء متناظر با این دو زمین تنیس را ابتدا واکشی کرد، سپس تغییر داد و در نهایت ذخیره کرد:
var fac0 = context.Facilities.Where(x => x.FacId == 0).First();
var fac1 = context.Facilities.Where(x => x.FacId == 1).First();
fac1.MemberCost = fac0.MemberCost * 1.1M;
fac1.GuestCost = fac0.GuestCost * 1.1M;

context.SaveChanges();


مثال 7: حذف تمام اطلاعات یک جدول

می‌خواهیم تمام اطلاعات جدول bookings را حذف کنیم.
روش انجام اینکار با SQL نویسی مستقیم به صورت زیر است:
delete from bookings
اما ... این تک کوئری، معادلی را در EF-Core استاندارد ندارد. چون EF-Core نیاز دارد مدام تمام اطلاعات ویرایشی/حذف و به روز رسانی را در context و سیستم change tracking خودش داشته باشد، ابتدا باید توسط یک کوئری لیست اشیاء مدنظر را تهیه کرد و سپس آن‌را به متد RemoveRange معرفی کرد تا حذف تک تک آن‌ها که شامل صدها کوئری خواهد شد، صورت گیرد:
context.Bookings.RemoveRange(context.Bookings.ToList());
context.SaveChanges();
این روش سریع نیست؛ اما کار می‌کند!
البته هستند کتابخانه‌های ثالثی (^ و ^) که انجام به روز رسانی دسته‌ای و یا حذف دسته‌ای از رکوردها را تنها با یک کوئری SQL میسر می‌کنند؛ اما ... هنوز جزئی از EF استاندارد نشده‌اند و مهم‌ترین مشکل احتمالی این روش‌ها، همگام نبودن context و سیستم change tacking، با نتیجه‌ی حاصل از به روز رسانی یکباره‌ی صدها ردیف است.



مثال 8: حذف یک کاربر از جدول کاربران

می‌خواهیم کاربر شماره‌ی 37 را حذف کنیم.
روش انجام اینکار با SQL نویسی به صورت زیر است:
delete from members where memid = 37;
و در EF-Core برای انجام اینکار می‌توان ابتدا شیء متناظر با کاربر 37 را از طریق یک کوئری به سیستم change tracking وارد کرد و سپس آن‌را حذف نمود:
var mem37 = context.Members.Where(x => x.MemId == 37).First();
context.Members.Remove(mem37);

context.SaveChanges();

یک نکته: امکان ساده‌تر حذف یک ردیف با داشتن ID آن

کوئری گرفتن از بانک اطلاعاتی، یک روش وارد کردن شیءای به context و سیستم change tacking آن است. در این حالت عموما فرض بر این است که ID شیء را نمی‌دانیم. اما اگر این ID مانند مثال جاری از پیش مشخص بود، نیازی نیست تا ابتدا از بانک اطلاعاتی کوئری گرفت و کل شیء را در حافظه وارد کرد. در این حالت خاص می‌توان با استفاده از روش زیر، این ID را وارد سیستم tracking کرد و سپس حالت آن‌را به Deleted تغییر داد و در آخر آن‌را ذخیره کرد:
var entry = context.Entry(new Member { MemId = 37 });
entry.State = EntityState.Deleted;
context.SaveChanges();
در کدهای فوق می‌توان سطر entry.State = EntityState.Deleted را با context.Remove(entry) نیز جایگزین کرد و هر دو به یک معنا هستند.
روش فوق چنین کوئری‌هایی را ایجاد می‌کند:
SET NOCOUNT ON;
DELETE FROM [Members]
WHERE [MemId] = @p0;
SELECT @@ROWCOUNT;


مثال 9: حذف بر اساس یک sub-query

می‌خواهیم تمام کاربرانی را که هیچگاه رزروی را انجام نداده‌اند، حذف کنیم.
این مورد نیز با SQL نویسی مستقیم نیز توسط یک کوئری دسته‌ای قابل انجام است:
delete from members where memid not in (select memid from cd.bookings);
اما همانطور که عنوان شد، EF-Core این نوع اعمال ویرایش دسته‌ای را در طی یک تک کوئری پشتیبانی نمی‌کند. به همین جهت ابتدا آن‌ها را توسط یک کوئری به context وارد کرده و سپس حذف می‌کنیم:
var mems = context.Members.Where(x =>
  !context.Bookings.Select(x => x.MemId).Contains(x.MemId)).ToList();
context.Members.RemoveRange(mems);

context.SaveChanges();


کدهای کامل این قسمت را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید.
مطالب
پیاده سازی UnitOfWork به وسیله MEF
در این پست قصد دارم یک UnitOfWork به روش MEF پیاده سازی کنم. ORM مورد نظر EntityFramework CodeFirst است. در صورتی که با UnitOfWork , MEF آشنایی ندارید از لینک‌های زیر استفاده کنید:
 برای شروع ابتدا مدل برنامه رو به صورت زیر تعریف کنید.
 public class Category
    {
        public int Id { get; set; }

        public string Title { get; set; }
    }
سپس فایل Map  رو برای مدل بالا به صورت زیر تعریف کنید.
 public class CategoryMap : EntityTypeConfiguration<Entity.Category>
    {
        public CategoryMap()
        {
            ToTable( "Category" );

            HasKey( _field => _field.Id );

            Property( _field => _field.Title )
            .IsRequired();            
        }
    }
برای پیاده سازی الگوی واحد کار ابتدا باید یک اینترفیس به صورت زیر تعریف کنید.
using System.Data.Entity;
using System.Data.Entity.Infrastructure;

namespace DataAccess
{
    public interface IUnitOfWork
    {
        DbSet<TEntity> Set<TEntity>() where TEntity : class;
        DbEntityEntry<TEntity> Entry<TEntity>() where TEntity : class;
        void SaveChanges();     
        void Dispose();
    }
}
DbContext مورد نظر باید اینترفیس مورد نظر را پیاده سازی کند و برای اینکه بتونیم اونو در CompositionContainer اضافه کنیم باید از Export Attribute استفاده کنیم.
چون کلاس DatabaseContext از اینترفیس IUnitOfWork ارث برده است برای همین از InheritedExport استفاده می‌کنیم.
[InheritedExport( typeof( IUnitOfWork ) )]
    public class DatabaseContext : DbContext, IUnitOfWork
    {
        private DbTransaction transaction = null;

        public DatabaseContext()           
        {
            this.Configuration.AutoDetectChangesEnabled = false;
            this.Configuration.LazyLoadingEnabled = true;
        }

        protected override void OnModelCreating( DbModelBuilder modelBuilder )
        {
            modelBuilder.Conventions.Remove<PluralizingTableNameConvention>();

            modelBuilder.AddFormAssembly( Assembly.GetAssembly( typeof( Entity.Map.CategoryMap ) ) );
        }

        public DbEntityEntry<TEntity> Entry<TEntity>() where TEntity : class
        {
            return this.Entry<TEntity>();
        }      
    }
نکته قابل ذکر در قسمت OnModelCreating این است که یک Extension Methodبه نام AddFromAssembly (همانند NHibernate) اضافه شده است که از Assembly  مورد نظر تمام کلاس‌های Map رو پیدا می‌کنه و اونو به ModelBuilder اضافه می‌کنه. کد متد به صورت زیر است:
 public static class ModelBuilderExtension
    {
        public static void AddFormAssembly( this DbModelBuilder modelBuilder, Assembly assembly )
        {
            Array.ForEach<Type>( assembly.GetTypes().Where( type => type.BaseType != null && type.BaseType.IsGenericType && type.BaseType.GetGenericTypeDefinition() == typeof( EntityTypeConfiguration<> ) ).ToArray(), delegate( Type type )
            {
                dynamic instance = Activator.CreateInstance( type );
                modelBuilder.Configurations.Add( instance );
            } );
        }
    }

برای پیاده سازی قسمت BusinessLogic ابتدا کلاس BusiessBase را در آن قرار دهید:
public class BusinessBase<TEntity> where TEntity : class
    {        
        public BusinessBase( IUnitOfWork unitOfWork )
        {
            this.UnitOfWork = unitOfWork;
        }

        [Import]
        public IUnitOfWork UnitOfWork
        {
            get;
            private set;
        }

        public virtual IEnumerable<TEntity> GetAll()
        {
            return UnitOfWork.Set<TEntity>().AsNoTracking();
        }

        public virtual void Add( TEntity entity )
        {
            try
            {             
                UnitOfWork.Set<TEntity>().Add( entity );
                UnitOfWork.SaveChanges();
            }
            catch
            {              
                throw;
            }
            finally
            {
                UnitOfWork.Dispose();
            }
        }
    }

تمام متد‌های پایه مورد نظر را باید در این کلاس قرار داد که برای مثال من متد Add , GetAll را براتون پیاده سازی کردم. UnitOfWork توسط ImportAttribute مقدار دهی می‌شود و نیاز به وهله سازی از آن نیست 
کلاس Category رو هم باید به صورت زیر اضافه کنید.
 public class Category : BusinessBase<Entity.Category>
    {      
        [ImportingConstructor]
        public Category( [Import( typeof( IUnitOfWork ) )] IUnitOfWork unitOfWork )
            : base( unitOfWork )
        {
        }
    }
.در انتها باید UI مورد نظر طراحی شود که من در اینجا از Console Application استفاده کردم. یک کلاس به نام Plugin ایجاد کنید  و کد‌های زیر را در آن قرار دهید.
public class Plugin
    {        
        public void Run()
        {
            AggregateCatalog catalog = new AggregateCatalog();

            Container = new CompositionContainer( catalog );

            CompositionBatch batch = new CompositionBatch();

            catalog.Catalogs.Add( new AssemblyCatalog( Assembly.GetExecutingAssembly() ) );

            batch.AddPart( this );

            Container.Compose( batch );
        }

        public CompositionContainer Container 
        {
            get; 
            private set;
        }
    }
در کلاس Plugin  توسط AssemblyCatalog تمام Export Attribute‌های موجود جستجو می‌شود و بعد به عنوان کاتالوگ مورد نظر به Container اضافه می‌شود. انواع Catalog در MEF به شرح زیر است:
  • AssemblyCatalog : در اسمبلی مورد نظر به دنبال تمام Export Attribute‌ها می‌گردد و آن‌ها را به عنوان ExportedValue در Container اضافه می‌کند.
  • TypeCatalog: فقط یک نوع مشخص را به عنوان ExportAttribute در نظر می‌گیرد.
  • DirectoryCatalog :  در یک مسیر مشخص تمام Assembly مورد نظر را از نظر Export Attribute جستجو می‌کند و آن‌ها را به عنوان ExportedValue در Container اضافه می‌کند. 
  • ApplicationCatalog :  در اسمبلی  و فایل‌های (EXE) مورد نظر به دنبال تمام Export Attribute‌ها می‌گردد و آن‌ها را به عنوان ExportedValue در Container اضافه می‌کند. 
  • AggregateCatalog : تمام موارد فوق را Support می‌کند.
کلاس Program  رو به صورت زیر بازنویسی کنید.
  class Program
    {
        static void Main( string[] args )
        {
            Plugin plugin = new Plugin();
            plugin.Run();

            Category category = new Category(plugin.Container.GetExportedValue<IUnitOfWork>());
            category.GetAll().ToList().ForEach( _record => Console.Write( _record.Title ) );
        }
    }
پروژه اجرا کرده و نتیجه رو مشاهده کنید.
مطالب
اعتبارسنجی در فرم‌های ASP.NET MVC با Remote Validation

بعد از آمدن نسخه‌ی سوم ASP.NET MVC مکانیسمی به نام Remote Validation به آن اضافه شد که کارش اعتبارسنجی از راه دور بود. فرض کنید نیاز است در یک فرم، قبل از اینکه کل فرم به سمت سرور ارسال شود، مقداری بررسی شده و اعتبارسنجی آن انجام گیرد و این اعتبارسنجی چیزی نیست که بتوان سمت کاربر و بدون فرستاده شدن مقداری به سمت سرور صورت گیرد. نمونه بارز این مسئله صفحه عضویت اکثر سایت‌هایی هست که روزانه داریم با آن‌ها کار می‌کنیم. فیلد نام کاربری توسط شما پر شده و بعد از بیرون آمدن از آن فیلد، سریعا مشخص می‌شود که آیا این نام کاربری قابل استفاده برای شما هست یا خیر. به‌صورت معمول برای انجام این کار باید با جاوا اسکریپت، مدیریتی روی فیلد مربوطه انجام دهیم. مثلا با بیرون آمدن فوکوس از روی فیلد، با Ajax نام کاربری وارد شده را به سمت سرور بفرستیم، چک کنیم و بعد از اینکه جواب برگشت بررسی کنیم که الان آیا این نام کاربری قبلا گرفته شده یا نه.
انجام این کار به‌راحتی با مزین‌کردن خصوصیت (Property) مربوطه موجود در مدل برنامه به Attribute یا ویژگی Remote و داشتن یک Action در Controller مربوطه که کارش بررسی وجود یوزرنیم هست امکان پذیر است. ادامه بحث را با مثال همراه می‌کنم.
به عنوان مثال در سیستمی که قرار هست محصولات ما را ثبت کند، باید بیایم و قبل از اینکه محصول جدید به ثبت برسد این عملیات چک‌کردن را انجام دهیم تا کالای تکراری وارد سیستم نشود. شناسه اصلی که برای هر محصول وجود دارد بارکد هست و ما آن را میخواهیم مورد بررسی قرار دهیم.


مدل برنامه

    public class ProductModel
    {
        public int Id { get; set; }

        [Display(Name = "نام کالا")]
        [Required(ErrorMessage = "{0} یک فیلد اجباری است و باید آن را وارد کنید.")]
        [StringLength(50, ErrorMessage = "طول {0} باید کمتر از {1} کاراکتر باشد.")]
        public string Name { get; set; }

        [Display(Name = "قیمت")]
        [Required(ErrorMessage = "{0} یک فیلد اجباری است و باید آن را وارد کنید.")]
        [DataType(DataType.Currency)]
        public double Price { get; set; }

        [Display(Name = "بارکد")]
        [Required(ErrorMessage = "{0} یک فیلد اجباری است و باید آن را وارد کنید.")]
        [StringLength(50, ErrorMessage = "طول {0} باید کمتر از {1} کاراکتر باشد.")]
        [Remote("IsProductExist", "Product", HttpMethod = "POST", ErrorMessage = "این بارکد از قبل در سیستم وجود دارد.")]
        public string Barcode { get; set; }
    }

همونطور که می‌بینید خصوصیت Barcode را مزین کردیم به ویژگی Remote. این ویژگی دارای ورودی‌های خاص خودش هست. وارد کردن نام اکشن و کنترلر مربوطه برای انجام این چک‌کردن از مهم‌ترین قسمت‌های اصلی هست. چیزهایی دیگه‌ای هم هست که می‌توانیم آن‌ها را مقداردهی کنیم. مثل HttpMethod، ErrorMessage و یا AdditionFields. HttpMethod که همان طریقه‌ی ارسال درخواست به سرور هست. ErrorMessage هم همان خطایی هست که در زمان رخ‌داد قرار است نشان داده شود. AdditionFields هم خصوصیتی را مشخص می‌کند که ما می‌خوایم به‌همراه فیلد مربوطه به سمت سرور بفرستیم. مثلا می‌تونیم به‌همراه بارکد، نام کالا را هم برای بررسی‌های مورد نیازمان بفرستیم.


کنترلر برنامه

        [HttpPost]
        [OutputCache(Location = OutputCacheLocation.None, NoStore = true)]
        public ActionResult IsProductExist(string barcode)
        {
            if (barcode == "123456789") return Json(false); // اگر محصول وجود داشت
            return Json(true);
        }

در اینجا به نمایش قسمتی از کنترلر برنامه می‌پردازیم. اکشنی که مربوط می‌شود به چک‌کردن مقدارهای لازم و در پایان آن یک خروجی Json را برمی‌گردانیم که مقدار true یا false دارد. در حقیقت مقدار را به این صورت برمی‌گردانیم که اگر مقدار ورودی در پایگاه داده وجود دارد، false را برمی‌گرداند و اگر وجود نداشت true. همین‌طور آمدیم از کش شدن درخواست‌هایی که با Ajax آمده با ویژگی OutputCache جلوگیری کردیم.

مطالب دوره‌ها
تراکنش‌ها در RavenDB
پیش از شروع به بحث در مورد تراکنش‌ها و نحوه مدیریت آن‌ها در RavenDB، نیاز است با مفهوم ACID آشنا شویم.

ACID چیست؟

ACID از 4 قاعده تشکیل شده است (Atomic, Consistent, Isolated, and Durable) که با کنار هم قرار دادن آن‌ها یک تراکنش مفهوم پیدا می‌کند:

الف) Atomic: به معنای همه یا هیچ
اگر تراکنشی از چندین تغییر تشکیل می‌شود، همه‌ی آن‌ها باید با موفقیت انجام شوند، یا اینکه هیچکدام از تغییرات نباید فرصت اعمال نهایی را بیابند.
برای مثال انتقال مبلغ X را از یک حساب، به حسابی دیگر درنظر بگیرید. در این حالت X ریال از حساب شخص کسر و X ریال به حساب شخص دیگری واریز خواهد شد. اگر موجودی حساب شخص، دارای X ریال نباشد، نباید مبلغی از این حساب کسر شود. مرحله اول شکست خورده است؛ بنابراین کل عملیات لغو می‌شود. همچنین اگر حساب دریافت کننده بسته شده باشد نیز نباید مبلغی از حساب اول کسر گردد و در این حالت نیز کل تراکنش باید برگشت بخورد.

ب) Consistent یا یکپارچه
در اینجا consistency علاوه بر اعمال قیود، به معنای اطلاعاتی است که بلافاصله پس از پایان تراکنشی از سیستم قابل دریافت و خواندن است.

ج) Isolated: محصور شده
اگر چندین تراکنش در یک زمان با هم در حال اجرا باشند، نتیجه نهایی با حالتی که تراکنش‌ها یکی پس از دیگری اجرا می‌شوند باید یکی باشد.

د) Durable: ماندگار
اگر سیستم پایان تراکنشی را اعلام می‌کند، این مورد به معنای 100 درصد نوشته شدن اطلاعات در سخت دیسک باید باشد.


مراحل چهارگانه ACID در RavenDB به چه نحوی وجود دارند؟

RavebDB از هر دو نوع تراکنش‌های implicit و explicit پشتیبانی می‌کند. Implicit به این معنا است که در حین استفاده معمول از RavenDB (و بدون انجام تنظیمات خاصی)، به صورت خودکار مفهوم تراکنش‌ها وجود داشته و اعمال می‌شوند. برای نمونه به متد ذیل توجه نمائید:
public void TransferMoney(string fromAccountNumber, string toAccountNumber, decimal amount) 
{
   using(var session = Store.OpenSession()) 
   {
         session.Advanced.UseOptimisticConcurrency = true;

         var fromAccount = session.Load<Account>("Accounts/" + fromAccountNumber);
         var toAccount = session.Load<Account>("Accounts/" + toAccountNumber);

         fromAccount.Balance -= amount;
         toAccount.Balance += amount;

         session.SaveChanges();
   }
}
در این متد مراحل ذیل رخ می‌دهند:
- از document store ایی که پیشتر تدارک دیده شده، جهت بازکردن یک سشن استفاده شده است.
- به سشن صراحتا عنوان شده است که از Optimistic Concurrency استفاده کند. در این حالت RavenDB اطمینان حاصل می‌کند که اکانت‌های بارگذاری شده توسط متدهای Load، تا زمان فراخوانی SaveChanges تغییر پیدا نکرده‌اند (و در غیراینصورت یک استثناء را صادر می‌کند).
- دو اکانت بر اساس Id آن‌ها از بانک اطلاعاتی واکشی می‌شوند.
- موجودی یکی تقلیل یافته و موجودی دیگر، افزایش می‌یابد.
- متد SaveChanges بر روی شی‌ء سشن فراخوانی شده است. تا زمانیکه این متد فراخوانی نشده است، کلیه تغییرات در حافظه نگهداری می‌شوند و به سرور ارسال نخواهند شد. فراخوانی آن سبب کامل شدن تراکنش و ارسال اطلاعات به سرور می‌گردد.
بنابراین شیء سشن بیانگر یک atomic transaction ماندگار و محصور شده است (سه جزء ACID تاکنون محقق شده‌اند). محصور شده بودن آن به این معنا است که:
الف) هر تغییری که در سشن اعمال می‌شود، تا پیش از فراخوانی متد SaveChanges از دید سایر تراکنش‌ها مخفی است.
ب) اگر دو تراکنش همزمان رخ دهند، تغییرات هیچکدام بر روی دیگری اثری ندارد.

اما Consistency یا یکپارچگی در RavenDB بستگی دارد به نحوه‌ی خواندن اطلاعات و این مورد با دنیای رابطه‌ای اندکی متفاوت است که در ادامه جزئیات آن‌را بیشتر بررسی خواهیم کرد.


عاقبت یک دست شدن یا eventual consistency

درک Consistency مفهوم ACID در RavenDB بسیار مهم است و عدم آشنایی با نحوه عملکرد آن می‌تواند مشکل‌ساز شود. در دنیای بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای، برنامه نویس‌ها به «immediate consistency» عادت دارند (یکپارچگی آنی). به این معنا که هرگونه تغییری در بانک اطلاعاتی، پس از پایان تراکنش، بلافاصله در اختیار کلیه خوانندگان سیستم قرار می‌گیرد. در RavenDB و خصوصا دنیای NoSQL، این یکپارچگی آنی دنیای رابطه‌ای، به «eventual consistency» تبدیل می‌شود (عاقبت یک‌دست شدن). عاقبت یک دست شدن در RavenDB به این معنا است که اگر تغییری به یک سند اعمال گردیده و ذخیره شود؛ کوئری انجام شده بر روی این اطلاعات تغییر یافته ممکن است «stale data» باز گرداند. واژه stale در RavenDB به این معنا است که هنوز اطلاعاتی در دیتابیس موجود هستند که جهت تکمیل ایندکس‌ها پردازش نشده‌اند. به این مورد در قسمت بررسی ایندکس‌ها در RavenDB اشاره شد.
در RavenDB یک سری تردهای پشت صحنه، مدام مشغول به کار هستند و بدون کند کردن عملیات سیستم، کار ایندکس کردن اطلاعات را انجام می‌دهند. هر زمانیکه اطلاعاتی را ذخیره می‌کنیم، بلافاصله این تردها تغییرات را تشخیص داده و ایندکس‌ها را به روز رسانی می‌کنند. همچنین باید درنظر داشت که RavenDB جزو معدود بانک‌های اطلاعاتی است که خودش را بر اساس نحوه استفاده شما ایندکس می‌کند! (نمونه‌ای از آن‌را در قسمت ایندکس‌های پویای حاصل از کوئری‌های LINQ پیشتر مشاهده کرده‌اید)

نکته مهم
در RavenDB اگر از کوئری‌های LINQ استفاده کنیم، ممکن است به علت اینکه هنوز تردهای پشت صحنه‌ی ایندکس سازی اطلاعات، کارشان تمام نشده است، تمام اطلاعات یا آخرین اطلاعات را دریافت نکنیم (که به آن stale data گفته می‌شود). هر آنچه که ایندکس شده است دریافت می‌گردد (مفهوم عاقبت یک دست شدن ایندکس‌ها). اما اگر نیاز به یکپارچگی آنی داشتیم، متد Load یک سشن، مستقیما به بانک اطلاعاتی مراجعه می‌کند و اطلاعات بازگشت داده شده توسط آن هیچگاه احتمال stale بودن را ندارند.
بنابراین برای نمایش اطلاعات یا گزارشگیری، از کوئری‌های LINQ استفاده کنید. RavenDB خودش را بر اساس کوئری شما ایندکس خواهد کرد و نهایتا به کوئری‌هایی فوق العاده سریعی در طول کارکرد سیستم خواهیم رسید. اما در صفحه ویرایش اطلاعات بهتر است از متد Load استفاده گردد تا نیاز به مفهوم immediate consistency یا یکپارچگی آنی برآورده شود.


تنظیمات خاص کار با ایندکس سازها برای انتظار جهت اتمام کار آن‌ها

عنوان شد که اگر ایندکس سازهای پشت صحنه هنوز کارشان تمام نشده است، در حین کوئری گرفتن، هر آنچه که ایندکس شده بازگشت داده می‌شود.
در اینجا می‌توان به RavenDB گفت که تا چه زمانی می‌تواند یک کوئری را جهت دریافت اطلاعات نهایی به تاخیر بیندازد. برای اینکار باید اندکی کوئری‌های LINQ آن‌را سفارشی سازی کنیم:
RavenQueryStatistics stats;
var results = session.Query<Product>()
    .Statistics(out stats)
    .Where(x => x.Price > 10)
    .ToArray();
 
if (stats.IsStale)
{
    // Results are known to be stale
}
توسط امکانات آماری کوئری‌های LINQ در RavenDB مطابق کدهای فوق، می‌توان دریافت که آیا اطلاعات دریافت شده stale است یا خیر.
همچنین زمان انتظار تا پایان کار ایندکس ساز را نیز توسط متد Customize به نحو ذیل می‌توان تنظیم کرد:
RavenQueryStatistics stats;
var results = session.Query<Product>()
    .Statistics(out stats)
    .Where(x => x.Price > 10)
    .Customize(x => x.WaitForNonStaleResults(TimeSpan.FromSeconds(5)))
    .ToArray();
به علاوه می‌توان کلیه کوئری‌های یک documentStore را وارد به صبر کردن تا پایان کار ایندکس سازی کرد (متد Customize پیش فرضی را با WaitForNonStaleResultsAsOfLastWrite مقدار دهی و اعمال می‌کند):
 documentStore.Conventions.DefaultQueryingConsistency = ConsistencyOptions.QueryYourWrites;
این مورد در برنامه‌های وب توصیه نمی‌شود چون کل سیستم در حین آغاز کار با آن بر اساس یک documentStore سینگلتون باید کار کند و همین مساله صبر کردن‌ها، با بالا رفتن حجم اطلاعات و تعداد کاربران، پاسخ دهی سیستم را تحت تاثیر قرار خواهد داد. به علاوه این تنظیم خاص بر روی کوئری‌های پیشرفته Map/Reduce کار نمی‌کند. در این نوع کوئری‌های ویژه، برای صبر کردن تا پایان کار ایندکس شدن، می‌توان از روش زیر استفاده کرد:
while (documentStore.DatabaseCommands.GetStatistics().StaleIndexes.Length != 0)
{
    Thread.Sleep(10);
}

مقابله با تداخلات همزمانی

با تنظیم session.Advanced.UseOptimisticConcurrency = true، اگر سندی که در حال ویرایش است، در این حین توسط کاربر دیگری تغییر کرده باشد، استثنای ConcurrencyException صادر خواهد شد. همچنین این استثناء در صورتیکه شخصی قصد بازنویسی سند موجودی را داشته باشد نیز صادر خواهد شد (شخصی بخواهد سندی را با ID سند موجودی ذخیره کند). اگر از optimistic concurrency استفاده نشود، آخرین ترد نویسنده یا به روز کننده اطلاعات، برنده خواهد شد و اطلاعات نهایی موجود در بانک اطلاعاتی متعلق به او و حاصل بازنویسی آن ترد است.
 optimistic concurrency به زبان ساده به معنای به خاطر سپردن شماره نگارش یک سند است، زمانیکه آن‌را بارگذاری می‌کنیم و سپس ارسال آن به سرور، زمانیکه قصد ذخیره آن‌را داریم. در SQL Server اینکار توسط RowVersion انجام می‌شود. در بانک‌های اطلاعاتی سندگرا چون تمایل به استفاده از HTTP در آن‌ها زیاد است (مانند RavenDB) از مکانیزمی به نام E-Tag برای این منظور کمک گرفته می‌شود. هر زمانیکه تغییری به یک سند اعمال می‌شود، E-Tag آن  به صورت خودکار افزایش خواهد یافت.
برای مثال فرض کنید کاربری سندی را با E-Tag مساوی 2 بارگذاری کرده است. قبل از اینکه این کاربر در صفحه ویرایش اطلاعات کارش با این سند خاتمه یابد، کاربر دیگری در شبکه، این سند را ویرایش کرده است و اکنون E-Tag آن مثلا مساوی 6 است. در این زمان اگر کاربر یک سعی به ذخیره سازی اطلاعات نماید، چون E-Tag سند او با E-Tag سند موجود در سرور دیگر یکی نیست، با استثنای ConcurrencyException متوقف خواهد شد.



مشکل! در برنامه‌های بدون حالت وب، چون پس از نمایش صفحه ویرایش اطلاعات، سشن RavenDB نیز بلافاصله Dispose خواهد شد، این E-Tag را از دست خواهیم داد. همچنین باید دقت داشت که سشن RavenDB به هیچ عنوان نباید در طول عمر یک برنامه باز نگهداشته شود و برای طول عمری کوتاه طراحی شده است. راه حلی که برای آن درنظر گرفته شده است، ذخیره سازی این E-Tag در بار اول دریافت آن از سشن می‌باشد. برای این منظور تنها کافی است خاصیتی را به نام Etag با ویژگی JsonIgnore (که سبب عدم ذخیره سازی آن در بانک اطلاعاتی خواهد شد) تعریف کنیم:
public class Person
{
    public string Id { get; set; }

    [JsonIgnore]
    public Guid? Etag { get; set; }

    public string Name { get; set; }
}
اکنون زمانیکه سندی را از بانک اطلاعاتی دریافت می‌کنیم، با استفاده از متد session.Advanced.GetEtagFor، می‌توان این Etag واقعی را دریافت کرد و ذخیره نمود:
public Person Get(string id)
{
    var person = session.Load<Person>(id);
    person.Etag = session.Advanced.GetEtagFor(person);
    return person;
}
و برای استفاده از آن ابتدا باید UseOptimisticConcurrency به true تنظیم شده و سپس در متد Store این Etag دریافتی از سرور را مشخص نمائیم:
public void Update(Person person)
{
    session.Advanced.UseOptimisticConcurrency = true;
    session.Store(person, person.Etag, person.Id);
    session.SaveChanges();
    person.Etag = session.Advanced.GetEtagFor(person);
}


تراکنش‌های صریح

همانطور که عنوان شد، به صورت ضمنی کلیه سشن‌ها، یک واحد کار را تشکیل داده و با پایان آن‌ها، تراکنش خاتمه می‌یابد. اگر به هر علتی قصد تغییر این رفتار ضمنی پیش فرض را دارید، امکان تعریف صریح تراکنش‌های نیز وجود دارد:
using (var transaction = new TransactionScope())
{
   using (var session1 = store.OpenSession())
   {
     session1.Store(new Account());
     session1.SaveChanges();
   }

   using (var session2 = store.OpenSession())
   {
     session2.Store(new Account());
     session2.SaveChanges();
   }

   transaction.Complete();
}
باید دقت داشت که پایان یک تراکنش، یک non-blocking asynchronous call است و مباحث stale data که پیشتر در مورد آن بحث شد، برقرار هستند.
مطالب
انجام پی در پی اعمال Async به کمک Iterators - قسمت دوم

در قسمت قبل ایده‌ی اصلی و مفاهیم مرتبط با استفاده از Iterators مطرح شد. در این قسمت به یک مثال عملی در این مورد خواهیم پرداخت.

چندین کتابخانه و کلاس جهت مدیریت Coroutines در دات نت تهیه شده که لیست آن‌ها به شرح زیر است:
1) Using C# 2.0 iterators to simplify writing asynchronous code
2) Wintellect's Jeffrey Richter's PowerThreading Library
3) Rob Eisenberg's Build your own MVVM Framework codes

و ...

مورد سوم که توسط خالق اصلی کتابخانه‌ی Caliburn (یکی از فریم ورک‌های مشهور MVVM برای WPF و Silverlight) در کنفرانس MIX 2010 ارائه شد، این روزها در وبلاگ‌های مرتبط بیشتر مورد توجه قرار گرفته و تقریبا به یک روش استاندارد تبدیل شده است. این روش از یک اینترفیس و یک کلاس به شرح زیر تشکیل می‌شود:

using System;

namespace SLAsyncTest.Helper
{
public interface IResult
{
void Execute();
event EventHandler Completed;
}
}

using System;
using System.Collections.Generic;

namespace SLAsyncTest.Helper
{
public class ResultEnumerator
{
private readonly IEnumerator<IResult> _enumerator;

public ResultEnumerator(IEnumerable<IResult> children)
{
_enumerator = children.GetEnumerator();
}

public void Enumerate()
{
childCompleted(null, EventArgs.Empty);
}

private void childCompleted(object sender, EventArgs args)
{
var previous = sender as IResult;

if (previous != null)
previous.Completed -= childCompleted;

if (!_enumerator.MoveNext())
return;

var next = _enumerator.Current;
next.Completed += childCompleted;
next.Execute();
}
}
}

توضیحات:
مطابق توضیحات قسمت قبل، برای مدیریت اعمال همزمان به شکلی پی در پی، نیاز است تا یک IEnumerable را به همراه yield return در پایان هر مرحله از کار ایجاد کنیم. در اینجا این IEnumerable را از نوع اینترفیس IResult تعریف خواهیم کرد. متد Execute آن شامل کدهای عملیات Async خواهند شد و پس از پایان کار رخداد Completed صدا زده می‌شود. به این صورت کلاس ResultEnumerator به سادگی می‌تواند یکی پس از دیگری اعمال Async مورد نظر ما را به صورت متوالی فراخوانی نمائید. با هر بار فراخوانی رخداد Completed، متد MoveNext صدا زده شده و یک مرحله به جلو خواهیم رفت.
برای مثال کدهای ساده WCF Service زیر را در نظر بگیرید.

using System.ServiceModel;
using System.ServiceModel.Activation;
using System.Threading;

namespace SLAsyncTest.Web
{
[ServiceContract(Namespace = "")]
[AspNetCompatibilityRequirements(RequirementsMode
= AspNetCompatibilityRequirementsMode.Allowed)]
public class TestService
{
[OperationContract]
public int GetNumber(int number)
{
Thread.Sleep(2000);//Simulating a log running operation
return number * 2;
}
}
}

قصد داریم در طی دو مرحله متوالی این WCF Service را در یک برنامه‌ی Silverlight فراخوانی کنیم. کدهای قسمت فراخوانی این سرویس بر اساس پیاده سازی اینترفیس IResult به صورت زیر درخواهند آمد:

using System;
using SLAsyncTest.Helper;

namespace SLAsyncTest.Model
{
public class GetNumber : IResult
{
public int Result { set; get; }
public bool HasError { set; get; }

private int _num;
public GetNumber(int num)
{
_num = num;
}

#region IResult Members
public void Execute()
{
var srv = new TestServiceReference.TestServiceClient();
srv.GetNumberCompleted += (sender, e) =>
{
if (e.Error == null)
Result = e.Result;
else
HasError = true;

Completed(this, EventArgs.Empty); //run the next IResult
};
srv.GetNumberAsync(_num);
}

public event EventHandler Completed;
#endregion
}
}
در متد Execute کار فراخوانی غیرهمزمان WCF Service به صورتی متداول انجام شده و در پایان متد Completed صدا زده می‌شود. همانطور که توضیح داده شد، این فراخوانی در کلاس ResultEnumerator یاد شده مورد استفاده قرار می‌گیرد.
اکنون قسمت‌های اصلی کدهای View Model برنامه به شکل زیر خواهند بود:

private void doFetch(object obj)
{
new ResultEnumerator(executeAsyncOps()).Enumerate();
}

private IEnumerable<IResult> executeAsyncOps()
{
FinalResult = 0;
IsBusy = true; //Show BusyIndicator

//Sequential Async Operations
var asyncOp1 = new GetNumber(10);
yield return asyncOp1;

//using the result of the previous step
if(asyncOp1.HasError)
{
IsBusy = false; //Hide BusyIndicator
yield break;
}

var asyncOp2 = new GetNumber(asyncOp1.Result);
yield return asyncOp2;

FinalResult = asyncOp2.Result; //Bind it to the UI

IsBusy = false; //Hide BusyIndicator
}
در اینجا یک IEnumerable از نوع IResult تعریف شده است و در طی دو مرحله‌ی متوالی اما غیرهمزمان کار دریافت اطلاعات از WCF Service صورت می‌گیرد. ابتدا عدد 10 به WCF Service ارسال می‌شود و خروجی 20 خواهد بود. سپس این عدد در مرحله‌ی بعد مجددا به WCF Service ارسال گردیده و حاصل نهایی که عدد 40 می‌باشد در اختیار سیستم Binding قرار خواهد گرفت.
اگر از این روش استفاده نمی‌شد ممکن بود به این جواب برسیم یا خیر. ممکن بود مرحله‌ی دوم ابتدا شروع شود و سپس مرحله‌ی اول رخ دهد. اما با کمک Iterators و yield return به همراه کلاس ResultEnumerator موفق شدیم تا عملیات دوم همزمان را در حالت تعلیق قرار داده و پس از پایان اولین عملیات غیر همزمان، مرحله‌ی بعدی فراخوانی را بر اساس مقدار حاصل شده از WCF Service آغاز کنیم.
این روش برای برنامه‌ نویس‌ها آشناتر است و همان سیستم فراخوانی A->B->C را تداعی می‌کند اما کلیه اعمال غیرهمزمان هستند و ترد اصلی برنامه قفل نخواهد شد.

کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.

مطالب
استفاده از دیتابیس Sqlite در الکترون (قسمت اول)
یکی از مهمترین بخش‌های هر برنامه، بخش ذخیره و بازیابی دیتا است. برای ذخیره سازی از طریق وب و مرورگر، راه‌های مختلف زیادی چون webStorage ,Indexed DB ,Sqlite ,NeDB, و ... وجود دارند.

Sqlite دیتابیس مناسبی برای برنامه‌های چندسکویی است و عموما به عنوان اولین گزینه استفاده می‌شود. برای کار با این دیتابیس، ما از ماژول sql.js که یکی از ماژول‌های معروف در جاوااسکریپت است، استفاده می‌کنیم. برای نصب آن از طریق npm، به شکل زیر اقدام می‌کنیم:
npm install sql.js --save
سپس کد همیشگی زیر را برای آغاز، در فایل index.js وارد می‌کنیم:
const{app,BrowserWindow}=require("electron");

let win;
function onLoad()
{
  win=new BrowserWindow({
    width:800,
    height:600
  });
  win.loadURL(`file://${__dirname}/index.html`);
}

app.on("ready",onLoad());
  ابتدا باید بررسی کنیم که آیا دیتابیس از قبل موجود است یا خیر و اگر موجود نبود، برای اولین بار آن را بسازیم. برای بررسی وجود یک فایل نیز می‌توانیم از چند دستور مختلف استفاده کنیم. path.exists و fs.exists، دو عدد از آن‌ها می‌باشند که هر دوی آنان به صورت غیرهمزمان هستند و پارمتر اولشان نام فایل، به همراه مسیر (یا تنها مسیر) است و پارامتر دوم هم یک تابع callback است که به عنوان پارامتر، جواب را بر می‌گرداند. برای استفاده از حالت همزمان، عبارت Sync را به انتهای نام متدها اضافه کنید. نحوه استفاده از آن به شکل زیر است:
var path=require("path");
path.exists('filepath",(status)=>
{
....
});
var status=path.existsSync("file");
//===============================
var fs=require("fs");
fs.exists('filepath",(status)=>
{
....
});
var status=path.existsSync("file");
ولی بهتر است بدانید که تاریخ انقضای دو دستور بالا سر آمده است و الان از دستور fs.stat استفاده می‌شود. این متد هم به دو شکل همزمان و غیرهمزمان وجود دارد:
fs.stat('foo.txt', function(err, stat) {
    if(err == null) {
        console.log('فایل موجوده');
    } else if(err.code == 'ENOENT') {
        // فایل وجود نداره
        fs.writeFile('log.txt', 'Some log\n');
    } else {
        //خطای دیگری رخ داده است
    }
});
برای استفاده از حالت همزمان هم کد را به شکل زیر بنویسید:
try {
  stats = fs.statSync(path);
  console.log("File exists.");
}
catch (e) {
  console.log("File does not exist.");
}
سپس کد زیر را در فرآیند اصلی وارد می‌کنیم:
const fs = require('fs');
const sql = require('sql.js');

  dbPath = './mydb.sqlite';
  dbExists=false;

try {
  dbExists = fs.statSync(dbPath);
}
catch (e) {
}

if(!dbExists)
{
  //create Database
var sqlStr=fs.readFileSync("./sql.txt");
var db = new sql.Database();
db.run(String(sqlStr));

//write to disk
var data=db.export();
var buffer=new Buffer(data);
fs.writeFileSync(dbPath,buffer);
}
else{
  var buffer = fs.readFileSync(dbPath);
  var db = new sql.Database(buffer);
}
ابتدا بررسی می‌کنیم که آیا فایلی با نام test.sqlite در مسیر جاری است یا خیر. در صورتی که نباشد، کد داخل شرط اجرا می‌شود. در اولین خط شرط، فایلی را با نام sql.txt که شامل محتوای زیر است، می‌خوانیم:
CREATE TABLE numbers (
    id     INT          PRIMARY KEY
                        UNIQUE
                        NOT NULL,
    fname  VARCHAR (20) NOT NULL,
    lname  VARCHAR (30) NOT NULL,
    number VARCHAR (15) NOT NULL
);
insert into numbers values(1,'ali','yeganeh','03111223344');
insert into numbers values(2,'xxx','yyy','45454555');
سپس در خطوط بعدی دیتابیس جدیدی را ایجاد می‌کنیم و دستور sql را با متد run اجرا می‌کنیم. دستوراتی که متد run اجرا می‌کند، شامل خروجی نیستند. پس دستوراتی را که نیاز به خروجی ندارند، به این متد بسپارید. سپس از این دیتابیس، یک شیء خروجی را دریافت میکنم و با بافر کردن، آن را در یک فایل ذخیره می‌کنیم. در صورتی هم که از قبل دیتابیس وجود داشته باشد، بافر خوانده شده را مستقیما به سازنده Database می‌دهیم.
بعد از آن نیاز است تا دیتابیس در دسترس Render Process‌ها قرار بگیرد که در مقاله "شیوه کدنویسی در الکترون " در مورد global صحبت کرده‌ایم و نحوه استفاده از آن را فرا گرفتیم:
global.db=db;

در پایان اجرای برنامه لازم است که دیتابیس توسط دستور close بسته شود. سپس کد زیر را در رویداد windows-all-closed می‌نویسیم:
app.on('window-all-closed', () => {
  db.close();
  if (process.platform !== 'darwin') {
    app.quit();
  }
});
در این کد گفته‌ایم که موقعی که تمام پنجره‌های برنامه بسته شدند، دیتابیس را نیز ببند.
(چند مورد خارج از بحث): کد بعدی که مورد استفاده قرار گرفته است و در مقالات قبلی در مورد آن صحبت نکرده‌ایم این است که در سیستم‌های مک، وضعیت به این قرار است که اگر شما برنامه را ببیندید، آن برنامه بسته نشده و در پس زمینه فعال است و می‌توانید آن را از طریق dock اطراف صفحه، مجددا فعال کنید. ولی با نوشتن کد بالا، ما این وضعیت را اعلام کرده‌ایم که اگر تمامی پنجره‌ها بسته شدند، کل برنامه را ببند.

همچنین بسیار خوب است که کد زیر را هم همیشه اضافه کنید:
win.on('closed', () => {
    win = null;
  });
موقعی که پنجره مربوطه بسته شود، متغیری که به پنجره اشاره می‌کند، در حافظه می‌ماند. پس بهتر است که این مقدار حافظه را رها کنید تا Garbage Collector اقدام به حذف آن در حافظه کند.
پس اگر این کد را نوشتید، وضعیت سیستم عامل مک را به خاطر داشته باشید و مجبور هستید کد زیر را نیز اضافه کنید:
app.on('activate', () => {
  if (win === null) {
    createWindow();
  }
});
در این صورت اگر کاربر پنجره را از طریق Dock مجددا فعال کرد، پنجره برنامه شما نیز مجددا نمایش داده خواهدشد.

بعد از اینکه دیتابیس را به شیء global دادیم، در صفحه html کد زیر را وارد می‌کنیم:
<html>
  <head>
    <script src="./jquery.min.js"></script>
    <link href="./bootstrap-3.3.6-dist/css/bootstrap.min.css" rel="stylesheet"></link>
    <meta charset="utf-8">
    <title></title>
    <script>
    const {remote}=require("electron");
    let db=remote.getGlobal("db");
    </script>
  </head>
  <body>

<table id="people" class="table table-hover table-striped">
<th>
  <tr>
    <td>First Name</td>
    <td>last Name</td>
    <td>Phone Number</td>
  </tr>
</th>
<tbody>

</tbody>
</table>
  </body>
</html>
در این کد یک جدول داریم و قصد ما این است که آن دو سطر را که در ابتدا اضافه کردیم، در آن نمایش دهیم. چیزی که در این کدها قابل ملاحظه است، این است که ما از بسته‌های بوت استرپ و جی کوئری استفاده می‌کنیم. در ادامه کدهای زیر را در تگ اسکریپت  وارد می‌کنیم:
$(document).ready(()=>
{
  //show data
var tableBody=$("#people");

db.each("select * from numbers",(row)=>{
  let rowTemplate=`<tr><td>${row.fname}</td><td>${row.lname}</td><td>${row.number}</td></tr>`;
  tableBody.append(rowTemplate);
});
متد each برای مواقعی مناسب است که شما تعدادی سطر را برای بازگشت دارید و callback آن، به ازای هر سطر اجرا می‌شود و با استفاده از یک template string سطر سازی را انجام داده و آن را با استفاده از توابع جی کوئری به انتهای جدول اضافه می‌کنیم.
حال وقت آن رسیده است که خروجی کار را ببینیم. پس کد npm start را اجرا می‌کنیم. همانطور که می‌بینید خروجی به راحتی نمایش داده می‌شود. در مقاله بعدی بیشتر در این مورد صحبت می‌کنیم.