مطالب
مروری بر کاربردهای Action و Func - قسمت دوم
در قسمت قبل از  Func و Actionها برای ساده سازی طراحی‌های مبتنی بر اینترفیس‌هایی با یک متد استفاده کردیم. این مورد خصوصا در حالت‌هایی که قصد داریم به کاربر اجازه‌ی فرمول نویسی بر روی اطلاعات موجود را بدهیم، بسیار مفید است.

مثال دوم) به استفاده کننده از API کتابخانه خود، اجازه فرمول نویسی بدهید

برای نمونه مثال ساده زیر را درنظر بگیرید که در آن قرار است یک سری عدد که از منبع داده‌ای دریافت شده‌اند، بر روی صفحه نمایش داده شوند:
public static void PrintNumbers()
{
    var numbers = new[] { 1,2,3,5,7,90 }; // from a data source
    foreach(var item in numbers)
    {
        Console.WriteLine(item);
    }    
}
قصد داریم به برنامه نویس استفاده کننده از کتابخانه گزارش‌سازی خود، این اجازه را بدهیم که پیش از نمایش نهایی اطلاعات، بتواند توسط فرمولی که مشخص می‌کند، فرمت اعداد نمایش داده شده را تعیین کند.
روال کار اکثر ابزارهای گزارش‌سازی موجود، ارائه یک زبان اسکریپتی جدید برای حل این نوع مسایل است. اما با استفاده از Func و ... روش‌های Code first (بجای روش‌های Wizard first)، خیلی از این رنج و دردها را می‌توان ساده‌تر و بدون نیاز به اختراع و یا آموزش زبان جدیدی حل کرد:
public static void PrintNumbers(Func<int,string> formula)
{
    var numbers = new[] { 1,2,3,5,7,90 };  // from a data source
    foreach(var item in numbers)
    {
        var data = formula(item);
        Console.WriteLine(data);
    }    
}
اینبار با استفاده از Func، امکان فرمول نویسی را به کاربر استفاده کننده از API ساده گزارش ساز فرضی خود داده‌ایم. Func تعریف شده در اینجا یک عدد int را در اختیار استفاده کننده قرار می‌دهد. در این بین، برنامه نویس می‌تواند هر نوع تغییر یا هر نوع فرمولی را که مایل است بر روی این عدد به کمک دستور زبان جاری مورد استفاده، اعمال کند و در آخر تنها باید نتیجه این عملیات را به صورت یک string بازگشت دهد. برای مثال:
 PrintNumbers(number => string.Format("{0:n0}",number));
البته سطر فوق ساده شده فراخوانی زیر است:
 PrintNumbers((number) =>{ return string.Format("{0:n0}",number); });
به این ترتیب اعداد نهایی با جدا کننده سه رقمی نمایش داده خواهند شد.
از این نوع طراحی، در ابزارها و کتابخانه‌های جدید گزارش سازی مخصوص ASP.NET MVC زیاد مشاهده می‌شوند.


مثال سوم) حذف کدهای تکراری برنامه

فرض کنید قصد دارید در برنامه وب خود مباحث caching را پیاده سازی کنید:
using System;
using System.Web;
using System.Web.Caching;
using System.Collections.Generic;

namespace WebToolkit
{
    public static class CacheManager
    {
        public static void CacheInsert(this HttpContextBase httpContext, string key, object data, int durationMinutes)
        {
            if (data == null) return;
            httpContext.Cache.Add(
                key,
                data,
                null,
                DateTime.Now.AddMinutes(durationMinutes),
                TimeSpan.Zero,
                CacheItemPriority.AboveNormal,
                null);
        }
    }
}
در هر قسمتی از برنامه که قصد داشته باشیم اطلاعاتی را در کش ذخیره کنیم، الگوی تکراری زیر باید طی شود:
var item = httpContext.Cache[key];
if (item == null)
{
    item = ReadDataFromDataSource();
    if (item == null)
          return null;

    CacheInsert(httpContext, key, item, durationMinutes);
}
ابتدا باید وضعیت کش جاری بررسی شود؛ اگر اطلاعاتی در آن موجود نبود، ابتدا از منبع داده‌ای مورد نظر خوانده شده و سپس در کش درج شود.
می‌توان در این الگوی تکراری، خواندن اطلاعات را از منبع داده، به یک Func واگذار کرد و به این صورت کدهای ما به نحو زیر بازسازی خواهند شد:
using System;
using System.Web;
using System.Web.Caching;
using System.Collections.Generic;

namespace WebToolkit
{
    public static class CacheManager
    {
        public static void CacheInsert(this HttpContextBase httpContext, string key, object data, int durationMinutes)
        {
            if (data == null) return;
            httpContext.Cache.Add(
                key,
                data,
                null,
                DateTime.Now.AddMinutes(durationMinutes),
                TimeSpan.Zero,
                CacheItemPriority.AboveNormal,
                null);
        }

        public static T CacheRead<T>(this HttpContextBase httpContext, string key, int durationMinutes, Func<T> ifNullRetrievalMethod)
        {
            var item = httpContext.Cache[key];
            if (item == null)
            {
                item = ifNullRetrievalMethod();
                if (item == null)
                    return default(T);

                CacheInsert(httpContext, key, item, durationMinutes);
            }
            return (T)item;
        }
    }
}
و استفاده از آن نیز به نحو زیر خواهد بود:
var user = HttpContext.CacheRead(
                            "Key1",
                            15,
                            () => _usersService.FindUser(userId));
پارامتر سوم متد CacheRead به صورت خودکار تنها زمانیکه اطلاعات کش متناظری با کلید Key1 وجود نداشته باشند، اجرا شده و نتیجه در کش ثبت می‌گردد. در اینجا دیگر از if و else و کدهای تکراری بررسی وضعیت کش خبری نیست.
 
مطالب
نحوه‌ی محاسبه‌ی هش کلمات عبور کاربران در ASP.NET Identity
روش‌های زیادی برای ذخیره سازی کلمات عبور وجود دارند که اغلب آن‌ها نیز نادرست هستند. برای نمونه شاید ذخیره سازی کلمات عبور، به صورت رمزنگاری شده، ایده‌ی خوبی به نظر برسد؛ اما با دسترسی به این کلمات عبور، امکان رمزگشایی آن‌ها، توسط مهاجم وجود داشته و همین مساله می‌تواند امنیت افرادی را که در چندین سایت، از یک کلمه‌ی عبور استفاده می‌کنند، به خطر اندازد.
در این حالت هش کردن کلمات عبور ایده‌ی بهتر است. هش‌ها روش‌هایی یک طرفه هستند که با داشتن نتیجه‌ی نهایی آن‌ها، نمی‌توان به اصل کلمه‌ی عبور مورد استفاده دسترسی پیدا کرد. برای بهبود امنیت هش‌های تولیدی، می‌توان از مفهومی به نام Salt نیز استفاده نمود. Salt در اصل یک رشته‌ی تصادفی است که پیش از هش شدن نهایی کلمه‌ی عبور، به آن اضافه شده و سپس حاصل این جمع، هش خواهد شد. اهمیت این مساله در بالا بردن زمان یافتن کلمه‌ی عبور اصلی از روی هش نهایی است (توسط روش‌هایی مانند brute force یا امتحان کردن بازه‌ی وسیعی از عبارات قابل تصور).
اما واقعیت این است که حتی استفاده از یک Salt نیز نمی‌تواند امنیت بازیابی کلمات عبور هش شده را تضمین کند. برای مثال نرم افزارهایی موجود هستند که با استفاده از پرداش موازی قادرند بیش از 60 میلیارد هش را در یک ثانیه آزمایش کنند و البته این کارآیی، برای کار با هش‌های متداولی مانند MD5 و SHA1 بهینه سازی شده‌است.


روش هش کردن کلمات عبور در ASP.NET Identity

ASP.NET Identity 2.x که در حال حاضر آخرین نگارش تکامل یافته‌ی روش‌های امنیتی توصیه شده‌ی توسط مایکروسافت، برای برنامه‌های وب است، از استانداردی به نام RFC 2898 و الگوریتم PKDBF2 برای هش کردن کلمات عبور استفاده می‌کند. مهم‌ترین مزیت این روش خاص، کندتر شدن الگوریتم آن با بالا رفتن تعداد سعی‌های ممکن است؛ برخلاف الگوریتم‌هایی مانند MD5 یا SHA1 که اساسا برای رسیدن به نتیجه، در کمترین زمان ممکن طراحی شده‌اند.
PBKDF2 یا password-based key derivation function جزئی از استاندارد RSA نیز هست (PKCS #5 version 2.0). در این الگوریتم، تعداد بار تکرار، یک Salt و یک کلمه‌ی عبور تصادفی جهت بالا بردن انتروپی (بی‌نظمی) کلمه‌ی عبور اصلی، به آن اضافه می‌شوند. از تعداد بار تکرار برای تکرار الگوریتم هش کردن اطلاعات، به تعداد باری که مشخص شده‌است، استفاده می‌گردد. همین تکرار است که سبب کندشدن محاسبه‌ی هش می‌گردد. عدد معمولی که برای این حالت توصیه شده‌است، 50 هزار است.
این استاندارد در دات نت توسط کلاس Rfc2898DeriveBytes پیاده سازی شده‌است که در ذیل مثالی را در مورد نحوه‌ی استفاده‌ی عمومی از آن، مشاهده می‌کنید:
using System;
using System.Diagnostics;
using System.Security.Cryptography;
using System.Text;
 
namespace IdentityHash
{
    public static class PBKDF2
    {
        public static byte[] GenerateSalt()
        {
            using (var randomNumberGenerator = new RNGCryptoServiceProvider())
            {
                var randomNumber = new byte[32];
                randomNumberGenerator.GetBytes(randomNumber);
                return randomNumber;
            }
        }
 
        public static byte[] HashPassword(byte[] toBeHashed, byte[] salt, int numberOfRounds)
        {
            using (var rfc2898 = new Rfc2898DeriveBytes(toBeHashed, salt, numberOfRounds))
            {
                return rfc2898.GetBytes(32);
 
            }
        }
    }
 
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var passwordToHash = "VeryComplexPassword";
            hashPassword(passwordToHash, 50000);
            Console.ReadLine();
        }
 
        private static void hashPassword(string passwordToHash, int numberOfRounds)
        {
            var sw = new Stopwatch();
            sw.Start();
            var hashedPassword = PBKDF2.HashPassword(
                                        Encoding.UTF8.GetBytes(passwordToHash),
                                        PBKDF2.GenerateSalt(),
                                        numberOfRounds);
            sw.Stop();
            Console.WriteLine();
            Console.WriteLine("Password to hash : {0}", passwordToHash);
            Console.WriteLine("Hashed Password : {0}", Convert.ToBase64String(hashedPassword));
            Console.WriteLine("Iterations <{0}> Elapsed Time : {1}ms", numberOfRounds, sw.ElapsedMilliseconds);
        }
    }
}
شیء Rfc2898DeriveBytes برای تشکیل، نیاز به کلمه‌ی عبوری که قرار است هش شود به صورت آرایه‌ای از بایت‌ها، یک Salt و یک عدد اتفاقی دارد. این Salt توسط شیء RNGCryptoServiceProvider ایجاد شده‌است و همچنین نیازی نیست تا به صورت مخفی نگه‌داری شود. آن‌را  می‌توان در فیلدی مجزا، در کنار کلمه‌ی عبور اصلی ذخیره سازی کرد. نتیجه‌ی نهایی، توسط متد rfc2898.GetBytes دریافت می‌گردد. پارامتر 32 آن به معنای 256 بیت بودن اندازه‌ی هش تولیدی است. 32 حداقل مقداری است که بهتر است انتخاب شود.
پیش فرض‌های پیاده سازی Rfc2898DeriveBytes استفاده از الگوریتم SHA1 با 1000 بار تکرار است؛ چیزی که دقیقا در ASP.NET Identity 2.x بکار رفته‌است.


تفاوت‌های الگوریتم‌های هش کردن اطلاعات در نگارش‌های مختلف ASP.NET Identity

اگر به سورس نگارش سوم ASP.NET Identity مراجعه کنیم، یک چنین کامنتی در ابتدای آن قابل مشاهده است:
 /* =======================
* HASHED PASSWORD FORMATS
* =======================
*
* Version 2:
* PBKDF2 with HMAC-SHA1, 128-bit salt, 256-bit subkey, 1000 iterations.
* (See also: SDL crypto guidelines v5.1, Part III)
* Format: { 0x00, salt, subkey }
*
* Version 3:
* PBKDF2 with HMAC-SHA256, 128-bit salt, 256-bit subkey, 10000 iterations.
* Format: { 0x01, prf (UInt32), iter count (UInt32), salt length (UInt32), salt, subkey }
* (All UInt32s are stored big-endian.)
*/
در نگارش دوم آن از الگوریتم PBKDF2 با هزار بار تکرار و در نگارش سوم با 10 هزار بار تکرار، استفاده شده‌است. در این بین، الگوریتم پیش فرض HMAC-SHA1 نگارش‌های 2 نیز به HMAC-SHA256 در نگارش 3، تغییر کرده‌است.
در یک چنین حالتی بانک اطلاعاتی ASP.NET Identity 2.x شما با نگارش بعدی سازگار نخواهد بود و تمام کلمات عبور آن باید مجددا ریست شده و مطابق فرمت جدید هش شوند. بنابراین امکان انتخاب الگوریتم هش کردن را نیز پیش بینی کرده‌اند.

در نگارش دوم ASP.NET Identity، متد هش کردن یک کلمه‌ی عبور، چنین شکلی را دارد:
public static string HashPassword(string password, int numberOfRounds = 1000)
{
    if (password == null)
        throw new ArgumentNullException("password");
 
    byte[] saltBytes;
    byte[] hashedPasswordBytes;
    using (var rfc2898DeriveBytes = new Rfc2898DeriveBytes(password, 16, numberOfRounds))
    {
        saltBytes = rfc2898DeriveBytes.Salt;
        hashedPasswordBytes = rfc2898DeriveBytes.GetBytes(32);
    }
    var outArray = new byte[49];
    Buffer.BlockCopy(saltBytes, 0, outArray, 1, 16);
    Buffer.BlockCopy(hashedPasswordBytes, 0, outArray, 17, 32);
    return Convert.ToBase64String(outArray);
}
تفاوت این روش با مثال ابتدای بحث، مشخص کردن طول salt در متد Rfc2898DeriveBytes است؛ بجای محاسبه‌ی اولیه‌ی آن. در این حالت متد Rfc2898DeriveBytes مقدار salt را به صورت خودکار محاسبه می‌کند. این salt بجای ذخیره شدن در یک فیلد جداگانه، به ابتدای مقدار هش شده اضافه گردیده و به صورت یک رشته‌ی base64 ذخیره می‌شود. در نگارش سوم، از کلاس ویژه‌ی RandomNumberGenerator برای محاسبه‌ی Salt استفاده شده‌است.
مطالب
کوئری هایی با قابلیت استفاده ی مجدد
با توجه به اصل Dry تا می‌توان باید از نوشتن کدهای تکراری خودداری کرد و کد‌ها را تا جایی که ممکن است به قسمت هایی با قابلیت استفاده‌ی مجدد تبدیل کرد. حین کار کردن با ORM‌های معروف مثل NHibernate و EntityFramework زمان زیادی نوشتن کوئری‌ها جهت واکشی داده‌ها از دیتابیس صرف می‌شود. اگر بتوان کوئری هایی با قابلیت استفاده‌ی مجدد نوشت علاوه بر کاهش زمان توسعه قابلیت هایی قدرتمندی مانند زنجیر کردن کوئری‌ها به دنبال هم به دست می‌آید. 
با یک مثال نحوه‌ی نوشتن و مزایای کوئری با قابلیت استفاده‌ی مجدد را بررسی می‌کنیم : 
برای مثال دو جدول شهر‌ها و دانش آموزان را درنظر بگیرید:
namespace ReUsableQueries.Model
{
    public class Student
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public string LastName { get; set; }
        public int Age { get; set; }
    [ForeignKey("BornInCityId")]
        public virtual City BornInCity { get; set; }
        public int BornInCityId { get; set; }
    }

    public class City
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }

        public virtual ICollection<Student> Students { get; set; }
    }
}
در ادامه این کلاس‌ها را در معرض دید EF Code first قرار داده:
using System.Data.Entity;
using ReUsableQueries.Model;

namespace ReUsableQueries.DAL
{
    public class MyContext : DbContext
    {
        public DbSet<City> Cities { get; set; }
        public DbSet<Student> Students { get; set; }
    }
}

و همچنین تعدادی رکورد آغازین را نیز به جداول مرتبط اضافه می‌کنیم:
    public class Configuration : DbMigrationsConfiguration<MyContext>
    {
        public Configuration()
        {
            AutomaticMigrationsEnabled = true;
            AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
        }
        protected override void Seed(MyContext context)
        {
            var city1 = new City { Name = "city-1" };
            var city2 = new City { Name = "city-2" };
            context.Cities.Add(city1);
            context.Cities.Add(city2);
            var student1 = new Student() {Name = "Shaahin",LastName = "Kiassat",Age=22,BornInCity = city1};
            var student2 = new Student() { Name = "Mehdi", LastName = "Farzad", Age = 31, BornInCity = city1 };
            var student3 = new Student() { Name = "James", LastName = "Hetfield", Age = 49, BornInCity = city2 };
            context.Students.Add(student1);
            context.Students.Add(student2);
            context.Students.Add(student3);
            base.Seed(context);
        }
    }
فرض کنید قرار است یک کوئری نوشته شود که در جدول دانش آموزان بر اساس نام ، نام خانوادگی و سن جستجو کند : 
         var context = new MyContext();
          var query= context.Students.Where(x => x.Name.Contains(name)).Where(x => x.LastName.Contains(lastName)).Where(
              x => x.Age == age);
احتمالا هنوز کسانی هستند که فکر می‌کنند کوئری‌های LINQ همان لحظه که تعریف می‌شوند اجرا می‌شوند اما اینگونه نیست . در واقع این کوئری فقط یک Expression از رکورد‌های جستجو شده است و تا زمانی که متد ToList یا ToArray روی آن اجرا نشود هیچ داده ای برگردانده نمی‌شود.
در یک برنامه‌ی واقعی داده‌های باید به صورت صفحه بندی شده و مرتب شده برگردانده شود پس کوئری به این صورت خواهد بود : 
        var query= context.Students.Where(x => x.Name.Contains(name)).Where(x => x.LastName.Contains(lastName)).Where(
              x => x.Age == age).OrderBy(x=>x.LastName).Skip(skip).Take(take);
ممکن است بخواهیم در متد دیگری در لیست دانش آموزان بر اساس نام ، نام خانوادگی ، سن و شهر جستجو کنیم و سپس خروجی را اینبار بر اساس سن مرتب کرده و صفحه بندی نکنیم:
          var query = context.Students.Where(x => x.Name.Contains(name)).Where(x => x.LastName.Contains(lastName)).Where
              (
                  x => x.Age == age).Where(x => x.BornInCityId == 1).OrderBy(x => x.Age);
همانطور که می‌بینید قسمت هایی از این کوئری با کوئری هایی که قبلا نوشتیم یکی است ، همچنین حتی ممکن است در قسمت دیگری از برنامه نتیجه‌ی همین کوئری را به صورت صفحه بندی شده لازم داشته باشیم.
اکنون نوشتن این کوئری‌ها میان کد های Business Logic باعث شده هیچ استفاده‌ی مجددی نتوانیم از این کوئری‌ها داشته باشیم. حال بررسی می‌کنیم که چگونه می‌توان کوئری هایی با قابلیت استفاده‌ی مجدد نوشت : 
namespace ReUsableQueries.Quries
{
    public static class StudentQueryExtension
    {
        public static IQueryable<Student> FindStudentsByName(this IQueryable<Student> students,string name)
        {
            return students.Where(x => x.Name.Contains(name));
        }
        public static IQueryable<Student> FindStudentsByLastName(this IQueryable<Student> students, string lastName)
        {
            return students.Where(x => x.LastName.Contains(lastName));
        }
        public static IQueryable<Student> SkipAndTake(this IQueryable<Student> students, int skip , int take)
        {
            return students.Skip(skip).Take(take);
        }
        public static IQueryable<Student> OrderByAge(this IQueryable<Student> students)
        {
            return students.OrderBy(x=>x.Age);
        }
    }
}
همان طور که مشاهده می‌کنید به کمک متد‌های الحاقی برای شیء IQueryable<Student> چند کوئری نوشته ایم . اکنون در محل استفاده از کوئری‌ها می‌توان این کوئری‌ها را به راحتی به هم زنجیر کرد. همچنین اگر روزی قرار شد منطق یکی از کوئری‌ها عوض شود با عوض کردن آن در یک قسمت برنامه همه جا اعمال می‌شود.  نحوه‌ی استفاده از این متدهای الحاقی به این صورت خواهد بود : 
     var query = context.Students.FindStudentsByName(name).FindStudentsByLastName(lastName).SkipAndTake(skip,take);          
فرض کنید قرار است یک سیستم جستجوی پیشرفته به برنامه اضافه شود که بر اساس شرط‌های مختلف باید یک شرط در کوئری اعمال شود یا نشود ، به کمک این طراحی جدید به راحتی می‌توان بر اساس شرط‌های مختلف یک کوئری را اعمال کرد یا نکرد : 
        var query = context.Students.AsQueryable();
          if (searchByName)
          {
              query= query.FindStudentsByName(name);
          }
          if (orderByAge)
          {
              query = query.OrderByAge();
          }
          if (paging)
          {
             query =  query.SkipAndTake(skip, take);
          }
          return query.ToList();
همچنین این کوئری‌ها وابسته به ORM خاصی نیستند البته این نکته هم مد نظر است که LINQ Provider بعضی ORM‌ها ممکن است بعضی کوئری‌ها را پشتیبانی نکند.

مطالب
آموزش ایجاد برنامه های چند زبانه در WPF
با گسترش استفاده از کامپیوتر در بسیاری از امور روزمره انسان‌ها سازگار بودن برنامه‌ها با سلیقه کاربران به یکی از نیاز‌های اصلی برنامه‌های کامپیوتری تبدیل شده است. بدون شک زبان و فرهنگ یکی از مهم‌ترین عوامل در ایجاد ارتباط نزدیک بین برنامه و کاربر به شمار می‌رود و نقشی غیر قابل انکار در میزان موفقیت یک برنامه به عهده دارد. از این رو در این نوشته تلاش بر آن است تا یکی از ساده‌ترین و در عین حال کارا‌ترین راه‌های ممکن برای ایجاد برنامه‌های چند زبانه با استفاده از تکنولوژی WPF آموزش داده شود.

مروری بر روش‌های موجود
همواره روش‌های مختلفی برای پیاده سازی یک ایده در دنیای نرم افزار وجود دارد که هر روش را می‌توان بر حسب نیاز مورد استفاده قرار داد. در برنامه‌های مبتنی بر WPF معمولا از دو روش عمده برای این منظور استفاده می‌شود:

1-استفاده از فایل‌های resx
در این روش که برای Win App نیز استفاده می‌شود، اطلاعات مورد نیاز برای هر زبان به شکل جدول هایی دارای کلید و مقدار در داخل یک فایل .resx نگهداری می‌شود و در زمان اجرای برنامه بر اساس انتخاب کاربر اطلاعات زبان مورد نظر از داخل فایل  resx خوانده شده و نمایش داده می‌شود. یکی از ضعف هایی که این روش در عین ساده بودن دارد این است که همه اطلاعات مورد نیاز داخل assembly اصلی برنامه قرار می‌گیرد و امکان افزودن زبان‌های جدید بدون تغییر دادن برنامه اصلی ممکن نخواهد بود.

2-استفاده از فایل‌های csv که به فایل‌های dll تبدیل می‌شوند
در این روش با استفاده از ابزار‌های موجود در کامپایلر WPF برای هر کنترل یک property به نام Uid ایجاد شده و مقدار دهی می‌شود. سپس با ابزار دیگری ( که جزو ابزار‌های کامپایلر محسوب نمی‌شود ) از فایل csproj پروژه یک خروجی اکسل با فرمت csv ایجاد می‌شود که شامل Uid‌های کنترل‌ها و مقادیر آن‌ها است. پس از ترجمه متون مورد نظر به زبان مقصد با کمک ابزار دیگری فایل اکسل مورد نظر به یک net assembly تبدیل می‌شود و داخل پوشه ای با نام culture استاندارد ذخیره می‌شود. ( مثلا برای زبان فارسی نام پوشه fa-IR خواهد بود ). زمانی که برنامه اجرا می‌شود بر اساس culture ای که در سیستم عامل انتخاب شده است و در صورتی که برای آن culture فایل dll ای موجود باشد، زبان مربوط به آن culture را load خواهد کرد. با وجود این که این روش مشکل روش قبلی را ندارد و بیشتر با ویژگی‌های WPF سازگار است اما پروسه ای طولانی برای انجام کار‌ها دارد و به ازای هر تغییری باید کل مراحل هر بار تکرار شوند. همچنین مشکلاتی در نمایش برخی زبان‌ها ( از جمله فارسی ) در این روش مشاهده شده است.

روش سوم!
روش سوم اما کاملا بر پایه WPF و در اصطلاح WPF-Native می‌باشد. ایده از آنجا ناشی شده است که برای ایجاد skin در برنامه‌های WPF استفاده می‌شود. در ایجاد برنامه‌های Skin-Based به این شیوه عمل می‌شود که skin‌های مورد نظر به صورت style هایی در داخل ResourceDictionary ‌ها قرار می‌گیرند. سپس آن ResourceDictionary به شکل dll کامپایل می‌شود. در برنامه اصلی نیز همه کنترل‌ها style هایشان را به شکل dynamic resource از داخل یک ResourceDictionary مشخص شده load می‌کنند. حال کافی است برای تغییر skin فعلی، ResourceDictionary  مورد نظر از dll مشخص load شود و ResourceDictionary ای که در حال حاضر در برنامه از آن استفاده می‌شود با ResourceDictionary ای که load شده جایگزین شود. کنترل‌ها مقادیر جدید را از ResourceDictionary جدید به شکل کاملا خودکار دریافت خواهند کرد.
به سادگی می‌توان از این روش برای تغییر زبان برنامه نیز استفاده کرد با این تفاوت که این بار، به جای Style ها، String‌های زبان‌های مختلف را درون resource‌ها نگهداری خواهیم کرد.

یک مثال ساده
در این قسمت نحوه پیاده سازی این روش با ایجاد یک نمونه برنامه ساده که دارای دو زبان انگلیسی و فارسی خواهد بود آموزش داده می‌شود.
ابتدا یک پروژه WPF Application در Visual Studio 2010 ایجاد کنید. در MainWindow سه کنترل Button قرار دهید و یک ComboBox که قرار است زبان‌های موجود را نمایش دهد و با انتخاب یک زبان، نوشته‌های درون Button‌ها متناسب با آن تغییر خواهند کرد.

توجه داشته باشید که برای Button‌ها نباید به صورت مستقیم مقداری به Content شان داده شود. زیرا مقدار مورد نظر از داخل ResourceDictionary که خواهیم ساخت به شکل dynamic گرفته خواهد شد. پس در این مرحله یک ResourceDictionary به پروژه اضافه کرده و در آن resource هایی به شکل string ایجاد می‌کنیم. هر resource دارای یک Key می‌باشد که بر اساس آن، Button مورد نظر، مقدار آن Resource را load خواهد کرد. فایل ResourceDictionary را
Culture_en-US.xaml نامگذاری کنید و مقادیر مورد نظر را به آن اضافه نمایید.  

<ResourceDictionary xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
                    xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
                    xmlns:system="clr-namespace:System;assembly=mscorlib">
    <system:String x:Key="button1">Hello!</system:String>
    <system:String x:Key="button2">How Are You?</system:String>
    <system:String x:Key="button3">Are You OK?</system:String>
 
</ResourceDictionary>

دقت کنید که namespace ای که کلاس string در آن قرار دارد به فایل xaml اضافه شده است و پیشوند system به آن نسبت داده شده است.

با افزودن یک ResourceDictionary به پروژه، آن ResourceDictionary به MergedDictionary کلاس App اضافه می‌شود. بنابراین فایل App.xaml به شکل زیر خواهد بود:

<Application x:Class="BeRMOoDA.WPF.LocalizationSample.App"
             xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
             xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
             StartupUri="MainWindow.xaml">
    <Application.Resources>
 
        <ResourceDictionary>
            <ResourceDictionary.MergedDictionaries>
                <ResourceDictionary Source="Culture_en-US.xaml"/>
            </ResourceDictionary.MergedDictionaries>
        </ResourceDictionary>
 
    </Application.Resources>
</Application>

برای اینکه بتوانیم محتوای Button‌های موجود را به صورت داینامیک و در زمان اجرای برنامه، از داخل Resource‌ها بگیریم، از DynamicResource استفاده می‌کنیم.

<Button Content="{DynamicResource ResourceKey=button1}" />
<Button Content="{DynamicResource ResourceKey=button2}" />
<Button Content="{DynamicResource ResourceKey=button3}" />

بسیار خوب! اکنون باید شروع به ایجاد یک ResourceDictionary برای زبان فارسی کنیم و آن را به صورت یک فایل dll کامپایل نماییم.
برای این کار یک پروژه جدید در قسمت WPF از نوع User control ایجاد می‌کنیم و نام آن را Culture_fa-IR_Farsi قرار می‌دهیم. لطفا شیوه نامگذاری را رعایت کنید چرا که در ادامه به آن نیاز خواهیم داشت.
پس از ایجاد پروژه فایل UserControl1.xaml را از پروژه حذف کنید و یک ResourceDictionary با نام Culture_fa-IR.xaml اضافه کنید. محتوای آن را پاک کنید و محتوای فایل Culture_en-US.xaml را از پروژه قبلی به صورت کامل در فایل جدید کپی کنید. دو فایل باید ساختار کاملا یکسانی از نظر key برای Resource‌های موجود داشته باشند. حالا زمان ترجمه فرا رسیده است! رشته‌های دلخواه را ترجمه کنید و پروژه را build نمایید. 
پس از ترجمه فایل Culture_fa-IR.xaml به شکل زیر خواهد بود:

<ResourceDictionary xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
                    xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
                    xmlns:system="clr-namespace:System;assembly=mscorlib">
    <ResourceDictionary.MergedDictionaries>
        <ResourceDictionary Source="Culture_fa-IR_Farsi.xaml"/>
    </ResourceDictionary.MergedDictionaries>
    <system:String x:Key="button1">سلام!</system:String>
    <system:String x:Key="button2">حالت چطوره؟</system:String>
    <system:String x:Key="button3">خوبی؟</system:String>
</ResourceDictionary>
خروجی این پروژه یک فایل با نام Culture_fa-IR_Farsi.dll خواهد بود که حاوی یک ResourceDictionary برای زبان فارسی می‌باشد.

در ادامه میخواهیم راهکاری ارئه دهیم تا بتوان فایل‌های dll مربوط به زبان‌ها را در زمان اجرای برنامه اصلی، load کرده و نام زبان‌ها را در داخل ComboBox ای که داریم نشان دهیم. سپس با انتخاب هر زبان در ComboBox، محتوای Button‌ها بر اساس زبان انتخاب شده تغییر کند.
برای سهولت کار، نام فایل‌ها را به گونه ای انتخاب کردیم که بتوانیم ساده‌تر به این هدف برسیم. نام هر فایل از سه بخش تشکیل شده است:
Culture_[standard culture notation]_[display name for this culture].dll
یعنی اگر فایل Culture_fa-IR_Farsi.dll را در نظر بگیریم، Culture نشان دهنده این است که این فایل مربوط به یک culture می‌باشد. fa-IR نمایش استاندارد culture برای کشور ایران و زبان فارسی است و Farsi هم مقداری است که می‌خواهیم در ComboBox برای این زبان نمایش داده شود.
پوشه ای با نام Languages در کنار فایل اجرایی برنامه اصلی ایجاد کنید و فایل Culture_fa-IR_Farsi.dll را درون آن کپی کنید. تصمیم داریم همه dll‌های مربوط به زبان‌ها را داخل این پوشه قرار دهیم تا مدیریت آن‌ها ساده‌تر شود. 
برای مدیریت بهتر فایل‌های مربوط به زبان‌ها یک کلاس با نام CultureAssemblyModel خواهیم ساخت که هر instance از آن نشانگر یک فایل زبان خواهد بود. یک کلاس با این نام به پروژه اضافه کنید و property‌های زیر را در آن تعریف نمایید:

public class CultureAssemblyModel
    {
        //the text will be displayed to user as language name (like Farsi)
        public string DisplayText { get; set; }
        //name of .dll file (like Culture_fa-IR_Farsi.dll)
        public string Name { get; set; }
        //standar notation of this culture (like fa-IR)
        public string Culture { get; set; }
        //name of resource dictionary file inside the loaded .dll (like Culture_fa-IR.xaml)
        public string XamlFileName { get; set; }
    }
اکنون باید لیست culture‌های موجود را از داخل پوشه languages خوانده و نام آنها را در ComboBox نمایش دهیم.
برای خواندن لیست culture‌های موجود، لیستی از CultureAssmeblyModel‌ها ایجاد کرده و با استفاده از متد LoadCultureAssmeblies، آن را پر می‌کنیم.

//will keep information about loaded assemblies
public List<CultureAssemblyModel> CultureAssemblies { get; set; }
 
//loads assmeblies in languages folder and adds their info to list
 void LoadCultureAssemblies()
 {
      //we should be sure that list is empty before adding info (do u want to add some cultures more than one? of course u dont!)
      CultureAssemblies.Clear();
      //creating a directory represents applications directory\languages
      DirectoryInfo dir = new DirectoryInfo(System.IO.Path.GetDirectoryName(Assembly.GetExecutingAssembly().Location) + "\\languages");
      //getting all .dll files in the language folder and its sub dirs. (who knows? maybe someone keeps each culture file in a seperate folder!)
      var assemblies = dir.GetFiles("*.dll", SearchOption.AllDirectories);
      //for each found .dll we will create a model and set its properties and then add to list  for (int i = 0; i < assemblies.Count(); i++)
      {
string name = assemblies[i].Name;
  CultureAssemblyModel model = new CultureAssemblyModel() { DisplayText = name.Split('.', '_')[2], Culture = name.Split('.', '_')[1], Name = name  , XamlFileName =name.Substring(0, name.LastIndexOf(".")) + ".xaml" }; CultureAssemblies.Add(model); } }
پس از دریافت اطلاعات culture‌های موجود، زمان نمایش آن‌ها در ComboBox است. این کار بسیار ساده است، تنها کافی است ItemsSource آن را با لیستی از CultureAssmeblyModel‌ها که ساختیم، مقدار دهی کنیم.

comboboxLanguages.ItemsSource = CultureAssemblies;
البته لازم به ذکر است که برای نمایش فقط نام هر CultureAssemblyModel در ComboBox، باید ItemTemplate مناسبی برای ComboBox ایجاد کنیم. در مثال ما ItemTemplate به شکل زیر خواهد بود:

<ComboBox HorizontalAlignment="Left" Margin="10" VerticalAlignment="Top" MinWidth="100" Name="comboboxLanguages">
            <ComboBox.ItemTemplate>
                <DataTemplate>
                    <Label Content="{Binding DisplayText}"/>
                </DataTemplate>
            </ComboBox.ItemTemplate>
</ComboBox>
توجه داشته باشید که با وجود اینکه فقط نام را در ComboBox نشان می‌دهیم، اما باز هم هر آیتم از ComboBox یک instance از نوع CultureAssemblyModel می‌باشد.

در مرحله بعد، قرار است متدی بنویسیم که اطلاعات زبان انتخاب شده را گرفته و با جابجایی ResourceDictionary ها، زبان برنامه را تغییر دهیم.
متدی با نام LoadCulture در کلاس App ایجاد می‌کنیم که یک CultureAssemblyModel به عنوان ورودی دریافت کرده و ResourceDictionary داخل آن را load می‌کند و آن را با ResourceDictionary فعلی موجود در App.xaml جابجا می‌نماید.
با این کار، Button هایی که قبلا مقدار Content خود را از Resource‌های موجود دریافت می‌کردند، اکنون از Resource‌های جابجا شده خواهند گرفت و به این ترتیب زبان انتخاب شده بر روی برنامه اعمال می‌شود.

//loads selected culture
 public void LoadCulture(CultureAssemblyModel culture)
 {
     //creating a FileInfo object represents .dll file of selected cultur
     FileInfo assemblyFile = new FileInfo("languages\\" + culture.Name);
     //loading .dll into memory as a .net assembly
     var assembly = Assembly.LoadFile(assemblyFile.FullName);
     //getting .dll file name
     var assemblyName = assemblyFile.Name.Substring(0, assemblyFile.Name.LastIndexOf("."));
     //creating string represents structure of a pack uri (something like this: /{myassemblyname;component/myresourcefile.xaml}
     string packUri = string.Format(@"/{0};component/{1}", assemblyName, culture.XamlFileName);
     //creating a pack uri
     Uri uri = new Uri(packUri, UriKind.Relative);
     //now we have created a pack uri that represents a resource object in loaded assembly
     //and its time to load that as a resource dictionary (do u remember that we had resource dictionary in culture assemblies? don't u?)
     var dic = Application.LoadComponent(uri) as ResourceDictionary;
     dic.Source = uri;
     //here we will remove current merged dictionaries in our resource dictionary and add recently-loaded resource dictionary as e merged dictionary
     var mergedDics = this.Resources.MergedDictionaries;
     if (mergedDics.Count > 0)
          mergedDics.Clear();
     mergedDics.Add(dic);
 }
برای ارسال زبان انتخاب شده به این متد، باید رویداد SelectionChanged را برای ComboBox مدیریت کنیم:

void comboboxLanguages_SelectionChanged(object sender, SelectionChangedEventArgs e)
 {
     var selectedCulture = (CultureAssemblyModel)comboboxLanguages.SelectedItem;
     App app = Application.Current as App;
     app.LoadCulture(selectedCulture);
 }

کار انجام شد!
از مزیت‌های این روش می‌توان به WPF-Native بودن، سادگی در پیاده سازی، قابلیت load کردن هر زبان جدیدی در زمان اجرا بدون نیاز به کوچک‌ترین تغییر در برنامه اصلی و همچنین پشتیبانی کامل از نمایش زبان‌های مختلف از جمله فارسی اشاره کرد. 





نظرات مطالب
کاهش تعداد بار تعریف using ها در C# 10.0 و NET 6.0.
یک نکته‌ی تکمیلی: ترفندی برای معرفی Stubs توسط ویژگی global using statements در unit tests

برای نمونه متد زیر را درنظر بگیرید:
public static string CurrentInvariantMonthName()
    {
        var month = DateTimeOffset.UtcNow.Month;
        return CultureInfo
            .InvariantCulture
            .DateTimeFormat
            .GetMonthName(month);
    }
در کل نوشتن آزمون واحد برای متدهایی که با زمان و خواصی مانند UtcNow و یا Now، کار می‌کنند، مشکل است. در آزمون‌های واحد نیاز داریم تا یک خروجی مشخص را با مقداری از پیش معلوم، مقایسه کنیم تا اطمینان حاصل شود که عملیات صورت گرفته، صحیح است. اما UtcNow هر بار متغیر است.
برای حل این مشکل، با استفاده از ویژگی global using statements و compiler directives، می‌توان دو مفهوم متفاوت را برای زمان ارائه داد:
#if MOCK_TIME
global using DateTimeOffset = StubDateTimeOffset; 
#else
global using DateTimeOffset = System.DateTimeOffset;
#endif

public static class StubDateTimeOffset
{
    private static System.DateTimeOffset? value;
    
    public static System.DateTimeOffset UtcNow 
        => value ?? System.DateTimeOffset.UtcNow ;
    
    public static void Set(System.DateTimeOffset dateTimeOffset) {
        value = dateTimeOffset;
    }

    public static void Reset() => value = null;
}
در اینجا یک فایل خالی cs. ایجاد شده و قطعه کد فوق در آن درج می‌شود. در این حالت اگر توسط تنظیمات کامپایلر در فایل csproj برنامه، MOCK_TIME فعال شود، مفهوم DateTimeOffset، دیگر همان System.DateTimeOffset استاندارد نخواهد بود؛ بلکه از یک کلاس بدلی به نام StubDateTimeOffset تامین می‌شود. برای فعالسازی MOCK_TIME هم می‌توان به صورت زیر عمل کرد که این تعریف، در فایل csproj پروژه‌ی آزمایشی قرار می‌گیرد:
<PropertyGroup Condition=" '$(Configuration)' == 'Debug' ">
   <DefineConstants>MOCK_TIME</DefineConstants>
</PropertyGroup>
پس از این تغییر، اینبار کلاس StubDateTimeOffset، تامین کننده‌ی DateTimeOffset در آزمون‌های واحد خواهد بود و در این آزمون‌ها می‌توان با مقدار دهی DateTimeOffset به صورت زیر، هربار آزمایشات را بر اساس یک UtcNow «مشخص» انجام داد:
// set time
StubDateTimeOffset.Set(new(new(2022, 7, 1)));
مطالب
فعال سازی و پردازش جستجوی پویای jqGrid در ASP.NET MVC
پیشنیاز این بحث مطالعه‌ی مطلب «صفحه بندی و مرتب سازی خودکار اطلاعات به کمک jqGrid در ASP.NET MVC» است و در اینجا جهت کوتاه شدن بحث، صرفا به تغییرات مورد نیاز جهت اعمال بر روی مثال اول اکتفاء خواهد شد.


تغییرات مورد نیاز سمت کلاینت جهت فعال سازی جستجو در jqGrid

در سمت کلاینت، در حین تعریف ستون‌ها، ابتدا باید توسط مقدار دهی خاصیت search، ستون‌های مشارکت کننده‌ی در حین جستجو را مشخص کرد:
                colModel: [
                    {
                        name: 'Name', index: 'Name', align: 'right', width: 200,
                        search: true, stype: 'text', searchoptions: { sopt: searchOptions }
                    },
                    {
                        name: 'Supplier.Id', index: 'Supplier.Id', align: 'right', width: 200,
                        search: true, stype: 'select', edittype: 'select', searchOperators: true,
                        searchoptions:
                        {
                            sopt: searchOptions, dataUrl: '@Url.Action("SuppliersSelect","Home")'
                        }
                    }
                ],
- برای نمونه در اینجا search: true، جهت دو ستون نام محصول و نام تولید کننده، تنظیم شده‌اند.
- stype، روش مقایسه‌ی مقادیر را مشخص می‌کند. مقدار پیش فرض آن text است و مقادیری مانند int، integer، float، number، numeric، date و datetime را می‌پذیرد.
- searchoptions برای تنظیم جزئیات نحو‌ه‌ی جستجوی بر روی فیلدها بکار می‌رود. توسط sopt می‌توان آرایه‌ای با مقادیر ذیل را مقدار دهی کرد:
 var searchOptions = ['eq', 'ne', 'lt', 'le', 'gt', 'ge', 'bw', 'bn', 'in', 'ni', 'ew', 'en', 'cn', 'nc'];
eq به معنای مساوی است، ne، مساوی نیست، lt کمتر و به همین ترتیب.
البته باید دقت داشت که آرایه فوق کاملترین حالت ممکن است و ضرورتی ندارد تمام حالات را برای یک فیلد تعریف کرد. چون برای مثال جستجو cn یا contains برای مقادیر رشته‌ای معنا دارد و نه سایر حالات.
- searchoptions گزینه‌های دیگری را نیز می‌تواند شامل شود. برای مثال در حین نمایش جستجوی داخل ردیفی یا صفحه‌ی دیالوگ مخصوص آن، قصد داریم فیلد نام تولید کننده را توسط یک drop down نمایش دهیم و نه یک text box پیش فرض. برای این منظور dataUrl مقدار دهی شده‌است.
SuppliersSelect آن به اکشن متد ذیل اشاره می‌کند که لیست تولید کنندگان را با فرمت لیستی از SelectListItemها به یک partial view تولید کننده‌ی دراپ داون ارسال می‌کند:
        public ActionResult SuppliersSelect()
        {
            var list = ProductDataSource.LatestProducts;
            var suppliers = list.Select(x => new SelectListItem
            {
                Text = x.Supplier.CompanyName,
                Value = x.Supplier.Id.ToString(CultureInfo.InvariantCulture)
            }).ToList();
            return PartialView("_SelectPartial", suppliers);
        }
و محتوای فایل _SelectPartial نیز به صورت ذیل است:
 @model IList<SelectListItem>

@Html.DropDownList("srch", Model)
در این حالت با نمایش صفحه‌ی جستجو و انتخاب فیلد نام تولید کننده، به صورت خودکار یک dorp down پویا نمایش داده خواهد شد.

- اگر دقت کرده باشید، نام فیلد تولید کننده با Supplier.Id مقدار دهی شده‌است. علت اینجا است که در زمان استفاده از drop down، مقدار Id آیتم انتخابی، به سرور ارسال می‌شود. به همین جهت کار کردن پویا با Supplier.Id ساده‌تر خواهد بود.




- برای نمایش دیالوگ و یا نوار ابزار توکار جستجو، می‌توان دکمه‌هایی را به فوتر گرید اضافه کرد:


        $(document).ready(function () {
            $('#list').jqGrid({
              // ... مانند قبل و توضیحات فوق
            })
            .jqGrid('navGrid', '#pager',
                { add: false, edit: false, del: false },
                {},  // default settings for edit
                {},  // default settings for add
                {},  // delete instead that del:false we need this
                {
                    // search options
                    multipleSearch: true,
                    closeOnEscape: true,
                    closeAfterSearch: true,
                    ignoreCase: true
                })
            .jqGrid('navButtonAdd', "#pager", {
                caption: "نوار ابزار جستجو", title: "Search Toolbar", buttonicon: 'ui-icon-search',
                onClickButton: function () {
                    toolbarSearching();
                }
            });
        });
        

        function toolbarSearching() {
            $('#list').filterToolbar({
                groupOp: 'OR',
                defaultSearch: "cn",
                autosearch: true,
                searchOnEnter: true,
                searchOperators: true, // فعال سازی منوی اپراتورها
                stringResult : true // وجود این سطر سبب می‌شود تا اپراتورها به سرور ارسال شوند
            });
        };

        function singleSearching() {
            $('#list').searchGrid({
                closeAfterSearch: true
            });
        };

        function advancedSearching() {
            $('#list').searchGrid({
                multipleSearch: true,
                closeAfterSearch: true
            });
        };
در اینجا نکات ذیل قابل توجه هستند:
- با استفاده از متد jqGrid و پارامتر navGrid، در ناحیه‌ی pager گرید، تنظیمات جستجو را فعال کرده‌ایم.
multipleSearch به معنای امکان جستجوی همزمان بر روی بیش از یک فیلد است. closeOnEscape سبب بسته شدن صفحه‌ی دیالوگ جستجو با فشردن دکمه‌ی ESC می‌شود. اگر closeAfterSearch به true تنظیم نشود، صفحه‌ی دیالوگ جستجو پس از جستجو، در صفحه باقی مانده و بسته نخواهد شد.
- این دکمه‌ی جستجو، جزو موارد توکار jqGrid است. اگر قصد داشته باشیم یک دکمه‌ی سفارشی دیگر را نیز اضافه کنیم، مجددا از متد jqGrid با پارامتر navButtonAdd در ناحیه‌ی pager استفاده خواهیم کرد. کلیک بر روی آن سبب اجرای متد toolbarSearching می‌شود.

در اینجا حداقل سه نوع جستجو را می‌توان فعال کرد:
- filterToolbar که سبب نمایش نوار ابزار جستجو، دقیقا بالای ستون‌های جدول می‌شود.
- searchGrid که صفحه‌ی دیالوگ مستقلی را جهت جستجو به صورت پویا تولید می‌کند. اگر خاصیت multipleSearch آن به true تنظیم نشود، این جستجو هربار تنها بر روی یک فیلد قابل انجام خواهد بود و برعکس.
- در حالت جستجوی نوار ابزاری، اگر خواص searchOperators و stringResult به true تنظیم شوند، مانند تصویر ذیل، به ازای هر ستون می‌توان از عملگرهای مختلفی استفاده کرد. در غیراینصورت جستجوی انجام شده بر اساس groupOp و defaultSearch پیش فرض انجام می‌شود. یعنی And یا Or تمام موارد تنها در حالت مثلا contains یا تساوی و امثال آن و نه حالت پیشرفته‌ی انتخاب عملگرها توسط کاربر.


یک نکته
اگر می‌خواهید صفحه‌ی جستجو در وسط صفحه ظاهر شود، می‌توانید از تنظیمات CSS ذیل استفاده کنید:
/* align center search popup in jqgrid */
.ui-jqdialog {
    display: none;
    width: 300px;
    position: absolute;
    padding: .2em;
    font-size: 11px;
    overflow: visible;
    left: 30% !important;
    top: 40% !important;
}


پردازش سمت سرور جستجوی پویای jqGrid

کدهای سمت سرور، با کدهای استفاده از dynamic LINQ مایکروسافت یکی است. با این تفاوت که اینبار قسمت where این کوئری نیز پویا می‌باشد. پیشتر قسمت order by را پویا پردازش کرده بودیم. برای ساخت where پویا که در dynamic LINQ به خوبی پشتیبانی می‌شود، باید ابتدا ساختار اطلاعات ارسالی به سرور را آنالیز کنیم:
 //single field search
//_search=true&nd=1403935889318&rows=10&page=1&sidx=Id&sord=asc&searchField=Id&searchString=4444&searchOper=eq&filters=

//multi-field search
//_search=true&nd=1403935941367&rows=10&page=1&sidx=Id&sord=asc&filters=%7B%22groupOp%22%3A%22AND%22%2C%22rules%22%3A%5B%7B%22field%22%3A%22Id%22%2C%22op%22%3A%22eq%22%2C%22data%22%3A%2244%22%7D%2C%7B%22field%22%3A%22SupplierID%22%2C%22op%22%3A%22eq%22%2C%22data%22%3A%221%22%7D%5D%7D&searchField=&searchString=&searchOper=
// filters -> {"groupOp":"AND","rules":[{"field":"All","op":"cn","data":"fffff"},{"field":"Price","op":"bn","data":"ffff"}]}

//toolbar search
//_search=true&nd=1403935593036&rows=10&page=1&sidx=Id&sord=asc&Id=2&Name=333&SupplierID=1&CategoryID=1&Price=44
در اینجا ساختار ارسالی به سرور را در سه حالت مختلف جستجوی پویای jqGrid، ملاحظه می‌کنید:
- در تمام این حالات پارامتر _search مساوی true است (تفاوت آن با درخواست اطلاعات معمولی).
- در حالت جستجوی نوار ابزاری، اگر گزینه‌های searchOperators و stringResult به true تنظیم نشوند، حالت toolbar search فوق را شاهد خواهیم بود. در غیراینصورت به حالت multi-field search سوئیچ می‌شود.
- در حالت جستجوی تک فیلدی توسط صفحه دیالوگ جستجوی jqGrid، فیلد در حال جستجو توسط searchField و مقدار آن توسط searchString به سرور ارسال شده‌اند. مابقی پارامترها نال هستند.
- در حالت جستجوی چند فیلدی توسط صفحه دیالوگ جستجوی jqGrid، اینبار filters مقدار دهی شده‌است و سایر پارامترها نال هستند. مقدار filters ارسالی، در حقیقت یک شیء JSON است با ساختار کلی ذیل:
        { "groupOp": "AND",
              "groups" : [ 
                { "groupOp": "OR",
                    "rules": [
                        { "field": "name", "op": "eq", "data": "England" }, 
                        { "field": "id", "op": "le", "data": "5"}
                     ]
                } 
              ],
              "rules": [
                { "field": "name", "op": "eq", "data": "Romania" }, 
                { "field": "id", "op": "le", "data": "1"}
              ]
        }
که می‌توان چنین ساختاری را برای آن متصور شد:
    public class SearchFilter
    {
        public string groupOp { set; get; }
        public List<SearchGroup> groups { set; get; }
        public List<SearchRule> rules { set; get; }
    }

    public class SearchRule
    {
        public string field { set; get; }
        public string op { set; get; }
        public string data { set; get; }

        public override string ToString()
        {
            return string.Format("'{0}' {1} '{2}'", field, op, data);
        }
    }

    public class SearchGroup
    {
        public string groupOp { set; get; }
        public List<SearchRule> rules { set; get; }
    }
در اینجا AND و Or کلی مشخص می‌شود، به همراه فیلدهای ارسالی به سرور، عملگرهای اعمالی بر روی آن‌ها و مقادیر مرتبط.
اگر این موارد را کنار هم قرار دهیم، به متدی عمومی ApplyFilter با امضای ذیل خواهیم رسید.
   public IQueryable<T> ApplyFilter<T>(IQueryable<T> query, bool _search, string searchField, string searchString,
string searchOper, string filters, NameValueCollection form)
کدهای کامل آن‌را به علت طولانی بودن پردازش سه حالت ذکر شده‌ی فوق، از پروژه‌ی پیوست می‌توانید دریافت کنید.
پس از آن، تغییراتی که در کدهای متد GetProducts باید اعمال شوند به صورت ذیل است:
        [HttpPost]
        public ActionResult GetProducts(string sidx, string sord, int page, int rows,
                                        bool _search, string searchField, string searchString,
                                        string searchOper, string filters)
        {
            var list = ProductDataSource.LatestProducts;            

            var pageIndex = page - 1;
            var pageSize = rows;
            var totalRecords = list.Count;
            var totalPages = (int)Math.Ceiling(totalRecords / (float)pageSize);

            var productsQuery = list.AsQueryable();

            productsQuery = new JqGridSearch().ApplyFilter(productsQuery, _search, searchField, searchString,
                                                           searchOper, filters, this.Request.Form);
            var productsList = productsQuery.OrderBy(sidx + " " + sord)
                                            .Skip(pageIndex * pageSize)
                                            .Take(pageSize)
                                            .ToList();

            var productsData = new JqGridData
            {
                Total = totalPages,
                Page = page,
                Records = totalRecords,
                Rows = (productsList.Select(product => new JqGridRowData
                {
                    Id = product.Id,
                    RowCells = new List<string>
                               {
                                     product.Id.ToString(CultureInfo.InvariantCulture),
                                     product.Name,
                                     product.Supplier.CompanyName,
                                     product.Category.Name,
                                     product.Price.ToString(CultureInfo.InvariantCulture)
                                }
                })).ToArray()
            };
            return Json(productsData, JsonRequestBehavior.AllowGet);
        }
- ابتدا چند پارامتر اضافه‌تر به امضای متد اضافه شده‌اند، تا فیلدهای جستجو را نیز دریافت کنند.
- نوع متد به HttpPost تغییر کرده‌است. این مورد برای ارسال اطلاعات حجیم جستجوها به سرور ضروری است و بهتر است از حالت Get استفاده نشود.
این حالت در سمت کلاینت نیز باید تنظیم شود:
 $('#list').jqGrid({
//url access method type
mtype: 'POST',
- سایر سطرها مانند قبل است؛ فقط یک سطر ذیل جهت اعمال where پویا به عبارت LINQ ساخته شده، اضافه شده‌است:
 productsQuery = new JqGridSearch().ApplyFilter(productsQuery, _search, searchField, searchString,
  searchOper, filters, this.Request.Form);

برای مطالعه بیشتر
جستجوی تک فیلدی
جستجوی نوار ابزاری
جستجوی چند فیلدی


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید
jqGrid03.zip
 
مطالب
سفارشی کردن Controller factory توکار و فرصتی برای تزریق وابستگی‌ها به کنترلر
در مقاله‌ی قبلی ( + ) به این لحاظ که بهترین راه نشان دادن نحوه‌ی کارکرد Controller Factory ایجاد یک نمونه‌ی سفارشی بود، آن رابررسی کردیم و برای اکثریت برنامه‌ها و سناریوها، کلاس توکار Controller Factory به نام DefaultControllerFactory کفایت می‌کند.
پس از وصول یک درخواست از طریق سیستم مسیریابی، factory پیش فرض (DefaultControllerFactory) به بررسی rout data پرداخته تا خاصیت Controller آن را بیابد و سعی در پیدا کردن کلاسی در برنامه خواهد داشت که مشخصات ذیل را دارا باشد:
  1. دارای سطح دسترسی public باشد.
  2. Abstract نباشد.
  3. حاوی پارامتر generic نباشد.
  4. نام کلاس دارای پسوند Controller باشد.
  5. پیاده سازی کننده اینترفیس IContoller باشد.
کلاس DefaultControllerFactory در صورت یافتن کلاسی مطابق قواعد فوق و مناسب درخواست رسیده، وهله‌ای از آن را به کمک Controller Activator ایجاد می‌کند. می‌بینید که با برپایی چند قاعده‌ی ساده،  factory پیش فرض، نیاز به ثبت کنترلرها را به منظور معرفی و داشتن لیستی برای بررسی از طرف برنامه نویس (مثلا درج نام کلاس‌های کنترلر در یک فایل پیکربندی)، مرتفع ساخته است.
اگر بخواهید به فضاهای نام خاصی برای یافتن آنها توسط factory پیش فرض، برتری قائل شوید، باید در متد Application_Start فایل global.asax.cs مانند ذیل عمل نمایید:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Web;
using System.Web.Http;
using System.Web.Mvc;
using System.Web.Routing;
using ControllerExtensibility.Infrastructure;
namespace ControllerExtensibility
{
    public class MvcApplication : System.Web.HttpApplication
    {
        protected void Application_Start()
        {
            AreaRegistration.RegisterAllAreas();
            WebApiConfig.Register(GlobalConfiguration.Configuration);
            FilterConfig.RegisterGlobalFilters(GlobalFilters.Filters);
            RouteConfig.RegisterRoutes(RouteTable.Routes);
            ControllerBuilder.Current.DefaultNamespaces.Add("MyControllerNamespace");
            ControllerBuilder.Current.DefaultNamespaces.Add("MyProject.*");
        }
    }
}

سفارشی کردن وهله سازی کنترلرها توسط DefaultControllerFactory

مهمترین دلیلی که نیاز داریم factory پیش فرض را سفارشی کنیم، استفاده از تزریق وابستگی‌ها (DI) به کنترلرهاست. راه‌های متعددی برای این کار وجود دارند که انتخاب بهترین روش بسته به چگونگی بکارگیری DI در برنامه شماست:
الف) تزریق وابستگی به کنترلر با ایجاد یک controller activator سفارشی

کدهای اینترفیس  IControllerActivator  مطابق ذیل است:
namespace System.Web.Mvc
{
    using System.Web.Routing;
    public interface IControllerActivator
    {
        IController Create(RequestContext requestContext, Type controllerType);
    }
}
این اینترفیس حاوی متدی به نام Create است که شیء RequestContext به آن پاس داده می‌شود و یک Type که مشخص می‌کند کدام کنترلر باید وهله سازی شود. در کدهای ذیل در قسمت (return (IController)ObjectFactory.GetInstance(controllerType  فرض بر این است که در پروژه برای تزریق وابستگی، StructureMapFactory  را به کار گرفته‌ایم و سیم کشی‌های لازم قبلا صورت گرفته است. چنانچه با StructureMap  آشنایی ندارید به این مقاله سایت (استفاده از StructureMap به عنوان یک IoC Container) مراجعه نمایید.
using ControllerExtensibility.Controllers;
using System;
using System.Web.Mvc;
using System.Web.Routing;
namespace ControllerExtensibility.Infrastructure
{
    public class StructureMapControllerActivator : IControllerActivator
    {
        public IController Create(RequestContext requestContext,
        Type controllerType)
        {
            return (IController)ObjectFactory.GetInstance(controllerType);
        }
    }
}

در شکل فوق منظور از CustomControllerActivator یک پیاده سازی از اینترفیس IControllerActivator مانند کلاس StructureMapControllerActivator است.
برای استفاده از این activator سفارشی نیاز داریم وهله‌ای از آن را به عنوان پارامتر به سازنده‌ی کلاس DefaultControllerFactory ارسال کنیم و نتیجه را در متد Application_Start فایل global.asax.cs ثبت کنیم.
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Web;
using System.Web.Http;
using System.Web.Mvc;
using System.Web.Routing;
using ControllerExtensibility.Infrastructure;
namespace ControllerExtensibility
{
    public class MvcApplication : System.Web.HttpApplication
    {
        protected void Application_Start()
        {
            AreaRegistration.RegisterAllAreas();
            WebApiConfig.Register(GlobalConfiguration.Configuration);
            FilterConfig.RegisterGlobalFilters(GlobalFilters.Filters);
            RouteConfig.RegisterRoutes(RouteTable.Routes);
            ControllerBuilder.Current.SetControllerFactory(new
            DefaultControllerFactory(new StructureMapControllerActivator()));
        }
    }
}

ب) تحریف و بازنویسی متدهای کلاس DefaultControllerFactory
 می‌توان متدهای کلاس مشتق شده‌ی از DefaultControllerFactory را override کرد و برای اهدافی نظیر DI از آن بهره جست. جدول ذیل سه متدی که می‌توان با تحریف آنها به مقصود رسید، توصیف شده‌اند:

 متد  نوع بازگشتی توضیحات
  CreateController   IController  پیاده سازی کننده‌ی متد Createontroller از اینترفیس IControllerFactory است و به صورت پیش فرض متد GetControllerType را جهت تعیین نوعی که باید وهله سازی شود، صدا می‌زند و سپس کنترلر وهله سازی شده را به متد GetControllerInstance ارسال می‌کند.
  GetControllerType   Type  وظیفه‌ی نگاشت درخواست رسیده را به Controller type عهده دار است.
GetControllerInstance IController وظیفه ایجاد وهله‌ای از نوع مشخص شده را عهده دار است.

شیوه‌ی تحریف متد GetControllerInstance 
public class StructureMapControllerFactory : DefaultControllerFactory
    {
        protected override IController GetControllerInstance(RequestContext requestContext, Type controllerType)
        {
            return ObjectFactory.GetInstance(controllerType) as Controller;
        }
    }
شیوه‌ی ثبت در فایل global.asax.cs و در متد Application_start :
 ControllerBuilder.Current.SetControllerFactory(new StructureMapControllerFactory());

نمونه‌ای عملی آن‌را در مقاله‌ی (EF Code First #12) و یا دوره‌ی «بررسی مفاهیم معکوس سازی وابستگی‌ها و ابزارهای مرتبط با آن» می‌توانید بررسی کنید.
مطالب
استفاده از SQLDom برای آنالیز عبارات T-SQL، قسمت دوم
مدتی قبل مطلبی را در مورد کتابخانه‌ی ویژه SQL Server که یک T-SQL Parser تمام عیار است، در این سایت مطالعه کردید. در این قسمت، همان مطلب را به نحو بهتر و ساده‌تری بازنویسی خواهیم کرد.
مشکلی که در دراز مدت با SQLDom وجود خواهد داشت، مواردی مانند SelectStarExpression و CreateProcedureStatement و امثال آن هستند. این‌ها را از کجا باید تشخیص داد؟ همچنین مراحل بررسی این اجزاء، نسبتا طولانی هستند و نیاز به یک راه حل عمومی‌تر در این زمینه وجود دارد.

راه حلی برای این مشکل در مطلب «XML ‘Visualizer’ for the TransactSql.ScriptDom parse tree» ارائه شده‌است. در اینجا تمام اجزای TSqlFragment توسط Reflection مورد بررسی و استخراج قرار گرفته و نهایتا یک فایل XML از آن حاصل می‌شود.
اگر نکات ذکر شده در این مقاله را تبدیل به یک برنامه با استفاده مجدد کنیم، به چنین شکلی خواهیم رسید:


این برنامه را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
DomToXml.zip

همانطور که در تصویر مشاهده می‌کنید، اینبار به سادگی، SelectStarExpression قابل تشخیص است و تنها کافی است در T-SQL پردازش شده، به دنبال SelectStarExpression‌ها بود. برای اینکار جهت ساده شدن آنالیز می‌توان با ارث بری از کلاس پایه TSqlFragmentVisitor شروع کرد:
using System;
using System.Linq;
using Microsoft.SqlServer.TransactSql.ScriptDom;

namespace DbCop
{
    public class SelectStarExpressionVisitor : TSqlFragmentVisitor
    {
        public override void ExplicitVisit(SelectStarExpression node)
        {
            Console.WriteLine(
                  "`Select *` detected @StartOffset:{0}, Line:{1}, T-SQL: {2}",
                  node.StartOffset,
                  node.StartLine,
                  string.Join(string.Empty, node.ScriptTokenStream.Select(x => x.Text)).Trim());

            base.ExplicitVisit(node);
        }
    }
}
در کلاس پایه TSqlFragmentVisitor به ازای تمام اشیاء شناخته شده‌ی ScriptDom، یک متد ExplicitVisit قابل بازنویسی درنظر گرفته شده‌است. در اینجا برای مثال نمونه‌ی SelectStarExpression آن را بازنویسی کرده‌ایم.
مرحله‌ی بعد، اجرای این کلاس Visitor است:
    public static class GenericVisitor
    {
        public static void Start(string tSql, TSqlFragmentVisitor visitor)
        {
            IList<ParseError> errors;
            TSqlScript sqlFragment;
            using (var reader = new StringReader(tSql))
            {
                var parser = new TSql120Parser(initialQuotedIdentifiers: true);
                sqlFragment = (TSqlScript)parser.Parse(reader, out errors);
            }

            if (errors != null && errors.Any())
            {
                var sb = new StringBuilder();
                foreach (var error in errors)
                    sb.AppendLine(error.Message);

                throw new InvalidOperationException(sb.ToString());
            }
            sqlFragment.Accept(visitor);
        }
    }
در اینجا متد Accept کلاس TSql120Parser، امکان پذیرش یک Visitor را دارد. به این معنا که Parser در حال کار، هر زمانیکه در حال آنالیز قسمتی از T-SQL دریافتی بود، نتیجه را به اطلاع یکی از متدهای کلاس پایه TSqlFragmentVisitor نیز خواهد رساند. بنابراین دیگر نیازی به نوشتن حلقه و بررسی تک تک اجزای خروجی TSql120Parser نیست. اگر نیاز به بررسی SelectStarExpression داریم، فقط کافی است Visitor آن‌را طراحی کنیم.

مثالی از نحوه‌ی استفاده از کلاس GenericVisitor فوق را در اینجا ملاحظه می‌کنید:
 var tsql = @"WITH ctex AS (
SELECT * FROM sys.objects
)
SELECT * FROM ctex";
GenericVisitor.Start(tsql, new SelectStarExpressionVisitor());
نظرات مطالب
EF Code First #12
به این ترتیب باید پیاده سازی بشه. یک حالت عمومی است و به کلاس و شیء خاصی گره نخورده:
using System;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
namespace Test
{
    [AttributeUsage(AttributeTargets.Property, AllowMultiple = false)]
    public class CompareAttribute : ValidationAttribute
    {
        public CompareAttribute(string originalProperty, string confirmProperty)
        {
            OriginalProperty = originalProperty;
            ConfirmProperty = confirmProperty;
        }
        public string ConfirmProperty { get; private set; }
        public string OriginalProperty { get; private set; }
        protected override ValidationResult IsValid(object value, ValidationContext ctx)
        {
            if (value == null)
                return new ValidationResult("لطفا فیلدها را تکمیل نمائید");
            var confirmProperty = ctx.ObjectType.GetProperty(ConfirmProperty);
            if (confirmProperty == null)
                throw new InvalidOperationException(string.Format("لطفا فیلد {0} را تعریف نمائید", ConfirmProperty));
            var confirmValue = confirmProperty.GetValue(ctx.ObjectInstance, null) as string;
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(confirmValue))
                return new ValidationResult(string.Format("لطفا فیلد {0} را تکمیل نمائید", ConfirmProperty));
            var originalProperty = ctx.ObjectType.GetProperty(OriginalProperty);
            if (originalProperty == null)
                throw new InvalidOperationException(string.Format("لطفا فیلد {0} را تعریف نمائید", OriginalProperty));
            var originalValue = originalProperty.GetValue(ctx.ObjectInstance, null) as string;
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(originalValue))
                return new ValidationResult(string.Format("لطفا فیلد {0} را تکمیل نمائید", OriginalProperty));
            return originalValue == confirmValue ? ValidationResult.Success : new ValidationResult("مقادیر وارد شده یکسان نیستند");
        }
    }
}

نظرات مطالب
C# 7 - Pattern matching and switch expressions
C# 7.1 - Pattern-Matching with Generics

C# 7.1 پشتیبانی بهتری از pattern-matching را جهت کار با Generics ارائه داده‌است.
public class Car {}
public class SportsCar : Car
{
   public string Color { get; set; }
}
در اینجا یک کلاس پایه خودرو و سپس یک کلاس مشتق شده‌ی خودرو‌های ورزشی را داریم. اکنون در جائی از برنامه می‌خواهیم متد راندن این خودروها را تعریف کنیم:
public static void Run<T>(T car) where T : Car
{
   if (car is SportsCar sportsCar)
   {
   }

   switch (car)
   {
      case SportsCar sCar:
      break;
   }
}
در اینجا نوع خودرو به صورت جنریک تعریف شده‌است و سپس با استفاده از قابلیت‌های pattern-matching سعی در انطباق با آن‌ها را داریم. کامپایل این قطعه کد در C# 7.0 با خطای کامپایلر ذیل متوقف می‌شود:
 An expression of type "T" cannot be handled by a pattern of type "SportsCar"

اگر این قطعه کد را بخواهیم با C# 7.0 کامپایل کنیم نیاز است ابتدا شیء دریافتی به object تبدیل شود و سپس کار pattern-matching با موفقیت صورت خواهد گرفت:
public static void Run<T>(T car) where T : Car
{
   if ((object)car is SportsCar sportsCar)
   {
   }

   switch ((object)car)
   {
      case SportsCar sCar:
      break;
   }
}
این محدودیت در C# 7.1 برطرف شده‌است و دیگر نیازی به این cast اضافه نیست و می‌توان (object) را از قطعه کد فوق حذف کرد.