مطالب
با ASP.MVC چه مزایایی را به دست خواهیم آورد
عموما در اکثر مطالب مقایسه‌ای بین وب فرم‌ها و ASP.NET MVC به جداسازی بهتر منطق کدها از فرم‌ها و قابلیت بهتر تهیه آزمون‌های واحد اشاره می‌شود. در این مطلب از دیدگاهی دیگر به این مساله خواهیم پرداخت؛ از لحاظ فنی و جدای از مسایل یاد شده، چه مزایای دیگری را می‌توان با استفاده از ASP.NET MVC نسبت به وب فرم‌ها به دست آورد؟

1- آدرس‌های تمیزتر
در ASP.NET MVC به صورت پیش فرض از سیستم Routing موجود در زیر ساخت ASP.NET برای نمایش Urlهایی بدون پسوند استفاده می‌شود. همچنین این سیستم امکان تهیه آدرس‌هایی با سازگاری بهتر با موتورهای جستجو را نیز از ابتدا مدنظر داشته است.
بله. این زیر ساخت در اختیار وب فرم‌ها نیز هست؛ اما فرق است بین حالتی که از ابتدا مجبور شویم تمیزتر کار کنیم با زمانیکه این انتخاب را داریم و ... عموما هم از آن در وب فرم‌ها استفاده نمی‌شود.

2- عدم وابستگی الزامی به فایل‌های فیزیکی موجود در سیستم
کلیه درخواست‌ها در MVC برخلاف وب فرم‌ها در بدو امر به فایل‌های موجود در سیستم منتقل نمی‌شوند. درخواست‌ها به متدهای موجود در کنترلرها منتقل می‌شوند. همین مساله سبب می‌شود که آدرس‌ها الزاما به یک فایل فیزیکی موجود در سیستم اشاره نکنند. به این ترتیب می‌توان درخواست‌ها را بر اساس شرایط، به Viewهای مختلف هدایت کرد و نه اینکه هر درخواست ابتدا به یک view رسیده و سپس به متدی ارجاع داده شود.
این مساله از لحاظ امنیتی نیز مهم است. درخواست‌های رسیده به MVC سبب اجرای هیچ فرمی نخواهند شد. درخواست‌ها حتما باید از فیلتر یک کنترلر عبور کنند تا اجرایی شوند.

3- امکان مدیریت بهتر قسمت‌های مختلف سایت در پوشه‌های جداگانه
اگر به سورس اکثر سایت‌های مبتنی بر ASP.NET Web forms توجه کنیم، تمام فایل‌های آن‌ها در ریشه سایت قرار دارند منهای فایل‌های CSS و JS و تصاویر. در ASP.NET MVC از ابتدای کار، هر قسمت از سایت در پوشه‌های جداگانه‌ای قرار می‌گیرد و به این ترتیب مدیریت فایل‌ها و نظم دهی به آن‌ها ساده‌تر خواهد بود.

4- امکان تعریف تمام اجزای یک فرم یا view به صورت strongly typed
در ASP.NET MVC می‌توان یک کلاس را به یک فرم یا View نسبت داد. به این ترتیب کنترل‌های web forms تبدیل به خواص این کلاس در MVC خواهند شد. مزیت این امر امکان کنترل تمام اجزای فرم‌های سایت توسط کامپایلر است.
به این ترتیب اگر در طی یک حلقه، جدولی را ایجاد کنیم، تمام عناصر تشکیل دهنده این حلقه (چه کدهای آن و چه المان‌هایی که اطلاعات را در صفحه نمایش می‌دهند) نیز توسط کامپایلر قابل بررسی و خطایابی هستند.

5- مقدار دهی خودکار مدل متناظر با یک فرم یا View در ASP.NET MVC
روال متداول کار با وب فرم‌ها، قرار دادن تعدادی کنترل در صفحه و سپس دریافت دستی مقادیر آن‌ها در فایل code behind است. در MVC دیگر نیازی نیست تا این کارها را دستی انجام دهید. به یک فرم یا View کلاسی را انتساب خواهید داد. فریم ورک خواص آن‌را به صورت خودکار در حین ارسال به سرور مقدار دهی خواهد کرد. این مورد حتی در حین کار با jQuery Ajax نیز صادق  است.
این مساله کار با ORMها را نیز ساده‌تر می‌کند. از این جهت که تمام آن‌ها نهایتا با یک سری مدل و کلاس کار خواهند کرد و تمام فیلدها و جداول به تعدادی کلاس و خاصیت تعریف شده در آن‌ها نگاشت می‌شوند.
به این ترتیب چون دیگر نیازی به ارجاع مستقیم به اشیاء بصری در فایل‌های code behind که در اینجا کنترلر نام گرفته‌اند نیست، نوشتن آزمون واحد برای این کلاس‌ها نیز به شدت ساده‌تر شده است.

6- ASP.NET MVC به همراه یک فرم ساز توکار ارائه می‌شود
اگر کسی به شما گفته است که سرعت کار با ASP.NET MVC پایین است به طور قطع دو فصل اول یک کتاب MVC را بیشتر مطالعه نکرده است. در MVC یک کلاس متناظر با فرمی را طراحی می‌کنید. توسط ابزار scaffolding همراه با VS.NET از روی این کلاس و مدل، با چند کلیک یک فرم تولید خواهد شد. فرمی که حتی مقدار دهی و انتساب عناصر بصری آن به کلاس متناظر با آن نیز خودکار است.
سرعت پیاده سازی یک برنامه با ASP.NET MVC به مراتب بیشتر است از کار با وب فرم‌ها.

7- حذف View State در MVC
از آنجائیکه فرم‌های ASP.NET Web forms از نوع strongly typed نیستند (در دات نت 4 و نیم اندکی بهبود در حد گرید‌های آن حاصل شده البته)، برای اینکه پس از ارسال یک فرم به سرور باز هم کنترل‌های نمایش داده شده در صفحه همان مقادیر قبلی را نمایش دهند، مکانیزم View State به همراه ذخیره سازی اطلاعات فرم در فیلدهای مخفی فرم جاری طراحی شد.
در MVC نیازی به این مکانیزم نیست. زیرا فقط کافی است که اطلاعات مدل را مجددا به View ارسال کنیم. نمایش و انتساب نهایی آن در اینجا خودکار است. بنابراین نیازی به View State وجود ندارد.

8- کنترل بهتر بر روی اعتبار سنجی اطلاعات دریافتی
در وب فرم‌ها اگر بخواهیم سیستم اعتبارسنجی آن‌را غیرفعال کنیم، مثلا برای دریافت html از کاربر، نیاز است کلا آن‌را از کار بیندازیم (یا در سطح فرم یا در سطح کل برنامه). در MVC می‌توان این اعتبار سنجی را تنها در سطح یک خاصیت که قرار است اطلاعات HTML ایی را دریافت کند، غیرفعال کرد؛ نه برای کل فرم و نه در سطح کل برنامه.

9- امکان استفاده از فرم‌های و Viewهای Razor بجای موتور وب فرم‌ها
در وب فرم‌ها تا این زمان فقط محدود به تنها موتور نمایشی مخصوص به آن هستیم. اما در MVC این محدودیت برداشته شده و تا به حال چندین و چند View engine در این بین توسط مایکروسافت و سایر برنامه نویس‌ها طراحی شده است. مهم‌ترین آن‌ها Razor است که تمام برنامه نویس‌های MVC پس از مدتی به روان بودن و طراحی طبیعی و عالی آن اعتراف دارند.

10- امکان تعریف بیش از یک فرم در صفحه
طراحی ASP.NET Web forms از روز اول آن محدود به یک فرم در صفحه بوده است. این محدودیت در MVC برداشته شده و مزیت آن امکان ارسال اطلاعات قسمت‌های مختلف یک فرم به کنترلرهای مختلف و جداسازی بهتر کدهای قسمت‌های مختلف برنامه است.

11- امکان Refactoring بهتر کدهای تکراری در ASP.NET MVC به کمک مفهوم فیلترها
فیلترها در MVC یک سری attribute هستند که می‌توان آن‌ها را به متدهای کنترلرها اعمال کرد و به صورت خودکار توسط فریم ورک پیش یا پس از اجرای یک متد اجرا می‌شوند. به این ترتیب حجم قابل ملاحظه‌ای از if و else‌ها را می‌توان در این فیلترها کپسوله کرد و کدهای متدهای کنترلرها را تمیزتر و زیباتر نمود.

12- سازگاری کامل با jQuery و jQuery Ajax و کلا انواع و اقسام فریم‌ورک‌های جاوا اسکریپتی
در MVC وب کنترل‌ها کنار گذاشته شده‌اند و سعی شده است با وب به همان نحو که هست برخورد شود. به این ترتیب اگر نیاز داشتید، کل دکمه‌های فرم را با spanها جایگزین کرده و توسط فریم ورک‌های CSS ایی تزئین کنید، بدون نیاز به نگارش جدیدی از ASP.NET MVC، باز هم برنامه کار خواهد کرد.
یا برای کار با اجزای مختلف فرم از ده‌ها و صدها افزونه موجود برای jQuery به سادگی می‌توان استفاده کرد. برای نمونه کل سیستم اعتبار سنجی توکار MVC با اعتبار سنجی jQuery یکپارچه و جایگزین شده است.
یا برای کار با jQuery Ajax نیازی نیست تا متدی را static تعریف کنید و به این ترتیب از مزایای امنیتی توکار ASP.NET محروم شوید (مثلا دسترسی به شیء User اعتبار سنجی مبتنی بر فرم‌ها). یا اگر فرم شما 10 فیلد دارد، کل این فیلدها به صورت خودکار به خواص متناظر با آن‌ها نگاشت خواهد شد و نیازی نیست برای این مورد کد بنویسید. به علاوه باید درنظر داشت که jQuery Ajax نسبت به فریم ورک Ajax همراه با ASP.NET web forms بسیار سبک‌تر و سریعتر عمل می‌کند چون نیازی ندارد تا هر بار View state را نیز به سرور ارسال کند.
همچنین در اینجا دیگر ID کنترل‌های مورد استفاده در اسکریپت‌ها به صورت خودکار تولید نمی‌شوند و برنامه نویس از ابتدای امر کنترل کاملی را روی این مساله دارد.

13- امکانات فشرده سازی css و js بهتر
در MVC 4 سیستم bundling آن از نمونه مشابه موجود در وب فرم‌ها کامل‌تر است و جهت فشرده سازی و یکی کردن هر دو مورد فایل‌های css و js می‌تواند بکارگرفته شود؛ به همراه تنظیمات کش مرورگر و gzip خودکار حاصل. به علاوه این سیستم را سفارشی سازی نیز می‌توان ساخت و بهینه سازی عملکرد آن مطابق نیاز میسر است.

14- یکپارچگی بهتر EF Code first با MVC
عنوان شد که وجود مدل‌ها و فرم‌های strongly typed یکی از مزایای کار با MVC است و ORMها نیز نهایتا با همین کلاس‌ها هستند که کار می‌کنند. در MVC سیستم کد سازی به نام scaffolding وجود دارد (تهیه شده توسط خود مایکروسافت) که می‌تواند بر اساس مدل‌های EF code first شما، قسمت عمده‌ای از کدهای یک برنامه ASP.NET MVC را تولید کند. سپس می‌توانید به سفارشی سازی آن مشغول شوید.

15- تزریق وابستگی‌ها در MVC ساده‌تر است
در هر دو فریم ورک وب فرم‌ها و MVC امکان تزریق وابستگی‌ها وجود دارد. اما در MVC می‌توان در میانه کار وهله سازی کنترلرها، دخالت کرد و کنترل آن را کاملا در دست گرفت. همین امر سبب می‌شود حین کار با کتابخانه‌های تزریق وابستگی‌ها در ASP.NET MVC حجم کد نویسی به شدت کاهش پیدا کند.

16- امکانات امنیتی MVC بیشتر است
عنوان شد که در MVC می‌توان اعتبار سنجی را تنها در حد یک خاصیت غیرفعال کرد. فیلتر مبارزه با حملات CSRF جزئی از فریم ورک MVC است. به همراه فیلتر Authorize آن که باز هم اعمال سفارشی سیستم اعتبار سنجی مبتنی بر فرم‌ها را ساده‌تر می‌کند با امکان یکپارچگی بهتر با Role providerهای سفارشی.
و یا برای نمونه Razor به صورت پیش فرض امن طراحی شده است. خروجی Razor همواره و در بدو امر، html encoded است مگر اینکه برنامه نویس آگاهانه آن‌را تغییر دهد. این مورد مقاومت در برابر حملات XSS را بالا خواهد برد.
امکان استفاده از فیلترهای سفارشی که عنوان شد، جهت مسایل امنیتی بسیار کاربرد دارند. برای مثال بررسی referrer فرم ارسال به سرور را درنظر بگیرید. در وب فرم‌ها می‌توان این‌کار را با یک http module که روی کل برنامه تاثیر گذار است انجام داد. اما در MVC این فیلتر را تنها می‌توان بر روی یک فرم خاص عمومی برای مثال اعمال کرد و نه کل برنامه.
نظرات مطالب
CheckBoxList در ASP.NET MVC
- کد کاملت باید باشه تا بتونم دیباگش کنم. این توضیحات رو جایی ارسال کنید، تصور نکنید که یک نفر مثلا یک ساعتی سعی در بازسازی مثال شما خواهد کرد. بعد سعی می‌کند تا خطای شما را به نحوی باز تولید کند و بعد هم مثلا یک مقاله جهت توضیح جزئیات آن در نصف روز منتشر می‌کند. این امر هیچ وقت رخ نخواهد داد. برای پاسخ دادن به یک سؤال، سرعت بازسازی آن مهم است.
- اگر نال دریافت می‌کنی ممکن است اطلاعات شما در یک فرم صحیح که به کنترلر اشاره می‌کند قرار ندارد یا حتی ممکن است نام‌های دیگری در سمت کاربر رندر شده باشند. هر دو مورد را با استفاده از نکات مطلب «نحوه استفاده از افزونه Firebug برای دیباگ برنامه‌های ASP.NET مبتنی بر jQuery » می‌توانید بررسی کنید. به این ترتیب مشخص میشه اصلا چه اطلاعاتی در برگه شبکه این افزونه زمان ارسال به سرور لاگ شده. این را بررسی کنید و سپس با ساختار داده کنترلر خودتون مقایسه‌اش کنید.
به صورت خلاصه، برگه network افزونه فایرباگ را در حین ارسال اطلاعات به سرور بررسی کنید. ساختار اطلاعات آن چیست؟ آیا تطابقی با پارامترهای کنترلر شما دارد یا خیر؟ مثلا من در مثال فوق نوشتم result. این مورد به این معنا نیست که خروجی نهایی HTML کار شما هم حتما result نام دارد (خصوصا اگر خودکار تولید می‌شود). بسته به نام واقعی عناصر انتخابی، نام این پارامتر متغیر خواهد بود. اما اصول نهایی یکی است.
- ضمنا روش دوم یافتن نام واقعی پارامترهای ارسالی، استفاده از روش قدیمی Request.Form در یک اکشن متد هست. این خاصیت دریافتی را دیباگ کنید تا به نام‌های واقعی برسید.
مطالب
قابلیت چند زبانه و Localization در AngularJs- بخش سوم: Best Practiceهای angular-translate
در این بخش قصد دارم تا در قالب یک پروژه، تمامی قابلیت‌هایی را که در angular-translate و ماژول‌های مرتبط با آن وجود دارند، به شما معرفی کنم. پروژه‌ی نمونه را از لینک زیر دریافت نمایید:
AngularJs-Translate-BestPractices.zip 

این پروژه در 12 بخش گوناگون تقسیم بندی شده‌است که هر کدام در قالب یک فایل HTML می‌باشد و تمامی اسکریپت‌های مورد نیاز به آن افزوده شده‌است. هر بخش به صورت مجزا به شرح یک ویژگی کاربردی در angular-translate می‌پردازد.

ex1_basic_usage 

روند کار مثال اول خیلی ساده است. در ابتدا اسکریپت‌های زیر به صفحه اضافه شده‌اند:
    <script src="Scripts/angular.js"></script>
    <script src="Scripts/angular-translate.js"></script>
در ابتدا وابستگی pascalprecht.translate به ماژول اضافه شده‌است و پس از آن زبان‌های مختلف به صورت JSON در بخش اسکریپت وارد شده‌اند.
        angular.module('app', ['pascalprecht.translate'])
        .config([
        '$translateProvider', function ($translateProvider) {

            // Adding a translation table for the English language
            $translateProvider.translations('en_US', {
                "TITLE": "How to use",
                "HEADER": "You can translate texts by using a filter.",
                "SUBHEADER": "And if you don't like filters, you can use a directive.",
                "HTML_KEYS": "If you don't like an empty elements, you can write a key for the translation as an inner HTML of the directive.",
                "DATA_TO_FILTER": "Your translations might also contain any static ({{staticValue}}) or random ({{randomValue}}) values, which are taken directly from the model.",
                "DATA_TO_DIRECTIVE": "And it's no matter if you use filter or directive: static is still {{staticValue}} and random is still {{randomValue}}.",
                "RAW_TO_FILTER": "In case you want to pass a {{type}} data to the filter, you have only to pass it as a filter parameter.",
                "RAW_TO_DIRECTIVE": "This trick also works for {{type}} with a small mods.",
                "SERVICE": "Of course, you can translate your strings directly in the js code by using a $translate service.",
                "SERVICE_PARAMS": "And you are still able to pass params to the texts. Static = {{staticValue}}, random = {{randomValue}}."
            });

            // Adding a translation table for the Russian language
            $translateProvider.translations('ru_RU', {
                "TITLE": "Как пользоваться",
                "HEADER": "Вы можете переводить тексты при помощи фильтра.",
                "SUBHEADER": "А если Вам не нравятся фильтры, Вы можете воспользоваться директивой.",
                "HTML_KEYS": "Если вам не нравятся пустые элементы, Вы можете записать ключ для перевода в как внутренний HTML директивы.",
                "DATA_TO_FILTER": "Ваши переводы также могут содержать любые статичные ({{staticValue}}) или случайные ({{randomValue}}) значения, которые берутся прямо из модели.",
                "DATA_TO_DIRECTIVE": "И совершенно не важно используете ли Вы фильтр или директиву: статическое значение по прежнему {{staticValue}} и случайное - {{randomValue}}.",
                "RAW_TO_FILTER": "Если вы хотите передать \"сырые\" ({{type}}) данные фильтру, Вам всего лишь нужно передать их фильтру в качестве параметров.",
                "RAW_TO_DIRECTIVE": "Это также работает и для директив ({{type}}) с небольшими модификациями.",
                "SERVICE": "Конечно, Вы можете переводить ваши строки прямо в js коде при помощи сервиса $translate.",
                "SERVICE_PARAMS": "И вы все еще можете передавать параметры в тексты. Статическое значение = {{staticValue}}, случайное = {{randomValue}}."
            });

            // Tell the module what language to use by default
            $translateProvider.preferredLanguage('en_US');

        }])
در تکه کد فوق مشاهده می‌کنید که دو translate table زبان انگلیسی و روسی به صورت JSON وارد شده‌اند. شما قادرید تا چندین زبان را به همین صورت وارد نمایید. در خط آخر نیز زبان پیش فرض سیستم تعریف شده است.
حال به بررسی کد‌های درون کنترلر می‌پردازیم:
.controller('ctrl', ['$scope', '$translate', function ($scope, $translate) {

        $scope.tlData = {
            staticValue: 42,
            randomValue: Math.floor(Math.random() * 1000)
        };

        $scope.jsTrSimple = $translate.instant('SERVICE');
        $scope.jsTrParams = $translate.instant('SERVICE_PARAMS', $scope.tlData);

        $scope.setLang = function (langKey) {
            // You can change the language during runtime
            $translate.use(langKey);

            // A data generated by the script have to be regenerated
            $scope.jsTrSimple = $translate.instant('SERVICE');
            $scope.jsTrParams = $translate.instant('SERVICE_PARAMS', $scope.tlData);
        };

    }]);
می‌بینیم که وابستگی translate$ تزریق شده است. پس از آن دو عدد رندم به پارامتر‌های تعریف شده در translate table ارسال می‌گردد. تغییر زبان نیز توسط متد setLang صورت می‌پذیرد.
در بخش نهایی می‌خواهیم روش‌های گوناگون استفاده از translate tables را درون HTML نمایش دهیم. به بخش HTML همین مثال توجه کنید:
    <p>
        <a href="#" ng-click="setLang('en_US')">English</a>
        |
        <a href="#" ng-click="setLang('ru_RU')">Русский</a>
    </p>
    <!-- Translation by a filter -->
    <h1>{{'HEADER' | translate}}</h1>
    <!-- Translation by a directive -->
    <h2 translate="SUBHEADER">Subheader</h2>
    <!-- Using inner HTML as a key for translation -->
    <p translate>HTML_KEYS</p>
    <hr>
    <!-- Passing a data object to the translation by the filter -->
    <p>{{'DATA_TO_FILTER' | translate: tlData}}</p>
    <!-- Passing a data object to the translation by the directive -->
    <p translate="DATA_TO_DIRECTIVE" translate-values="{{tlData}}"></p>
    <hr>
    <!-- Passing a raw data to the filter -->
    <p>{{'RAW_TO_FILTER' | translate:'{ type: "raw" }' }}</p>
    <!-- Passing a raw data to the filter -->
    <p translate="RAW_TO_DIRECTIVE" translate-values="{ type: 'directives' }"></p>
    <hr>
    <!-- Using a $translate service -->
    <p>{{jsTrSimple}}</p>
    <!-- Passing a data to the $translate service -->
    <p>{{jsTrParams}}</p>
نحوه تعریف هر روش به صورت کامنت پیش از هر تگ نوشته شده است. شما به روش‌های مختلف و بر حسب استانداردهایی که خود از آن پیروی می‌کنید می‌توانید از یکی از روش‌های فوق استفاده نمایید. اما رایج‌ترین روش، دو روش اول یعنی استفاده از دایرکتیو و یا فیلتر است و دلیل آن هم سادگی و خوانا بودن این دو روش می‌باشد.

ex2_remember_language_cookies

در این مثال همانگونه که از اسم آن پیداست قصد داریم تا زبان مورد نظری را که کاربر در سیستم انتخاب نموده است، ذخیره کنیم تا پس از بستن و بازکردن مجدد وب سایت با همان زبان پیشین به کاربر نمایش داده شود. این کار بسیار ساده است. کافیست که در ابتدا علاوه بر اسکریپت‌های مثال قبل، اسکریپت‌های زیر را نیز به صفحه اضافه کنید:
    <script src="Scripts/angular-cookies.js"></script>
    <script src="Scripts/angular-translate-storage-cookie.js"></script>
با اضافه کردن خط زیر درون بدنه config، یک کوکی جدید برای شما ساخته می‌شود. این کوکی NG_TRANSLATE_LANG_KEY نام دارد که هر بار با id زبان کنونی که در translate table وارد نموده‌اید آپدیت می‌شود.
// Tell the module to store the language in the cookie
$translateProvider.useCookieStorage();
حال اگر صفحه را refresh کنید می‌بینید که زبان پیشینی که انتخاب نموده‌اید، مجددا بارگذاری می‌گردد.

ex3_remember_language_local_storage

این مثال همانند مثال قبل رفتار می‌کند، با این تفاوت که به جای اینکه کلید زبان کنونی را درون کوکی ذخیره کند، آن را درون Local Storage با نام NG_TRANSLATE_LANG_KEY قرار می‌دهد. برای اجرا کافیست اسکریپت‌ها و تکه کد زیر را با موارد مثال قبل جایگزین کنید.

<script src="Scripts/angular-translate-storage-local.js"></script>


// Tell the module to store the language in the local storage
$translateProvider.useLocalStorage();

مثال های ex4_set_a_storage_key  و ex5_set_a_storage_prefix نام کلیدی که برای ذخیره سازی زبان کنونی در کوکی یا Local Storage قرار می‌گیرد را تغییر می‌دهد که به دلیل سادگی از شرح آن می‌گذریم. 

ex6_namespace_support 

translate table در angular-translate قابلیت مفید namespacing را نیز داراست. این قابلیت به ما کمک می‌کند که جهت کپسوله کردن بخش‌های مختلف، ترجمه آنها را با namespace‌های خاص خود نمایش دهیم. به مثال زیر توجه کنید:

            $translateProvider.translations('en_US', {
                "TITLE": "How to use namespaces",
                "ns1": {
                    "HEADER": "A translations table supports namespaces.",
                    "SUBHEADER": "So you can to structurize your translation table well."
                },
                "ns2": {
                    "HEADER": "Do you want to have a structured translations table?",
                    "SUBHEADER": "You can to use namespaces now."
                }
            });

همانطور که توجه می‌کنید بخش ns1 خود شامل زیر مجموعه‌هایی است و ns2 نیز به همین صورت. هر کدام دارای کلید HEADER و SUBHEADER می‌باشند. فرض کنید هر کدام از این بخش‌ها می‌خواهند اطلاعات درون یک section را نمایش دهند. حال به نحوه‌ی فراخوانی این translate tableها دقت کنید:

<!-- section 1: Translate Table Called by ns1 namespace -->    
<h1 translate>ns1.HEADER</h1>
<h2 translate>ns1.SUBHEADER</h2>

<!-- section 2: Translate Table Called by ns2 namespace -->
<h1 translate>ns2.HEADER</h1>
<h2 translate>ns2.SUBHEADER</h2>

به همین سادگی می‌توان تمامی بخش‌ها را با namespace‌های مختلف در translate table قرار داد.

در بخش بعدی (پایانی) شش قابلیت دیگر angular translate که شامل فراخوانی translate table از یک فایل JSON، فراخوانی فایل‌های translate table به صورت lazy load و تغییر زبان بخشی از صفحه به صورت پویا هستند، بررسی خواهند شد.

فایل پروژه: AngularJs-Translate-BestPractices.zip  

مطالب
ارتباط بین کامپوننت‌ها در Vue.js - قسمت سوم استفاده از تزریق وابستگی‌ها
در قسمت‌های قبلی( ^ و ^) نحوه‌ی ارتباط بین کامپوننت‌ها در Vue.js بررسی و مزایا و معایب آنها بیان شد. روش دیگری هم برای ارسال اطلاعات از کامپوننتِ Parent به فرزندانش وجود دارد که با استفاده از Dependency Injection یا به اختصار DI مقدور می‌باشد و در ورژن +2.2 معرفی شد که نحوه‌ی ارتباط بین کامپوننتِ Parent و فرزندانش را آسان نمود. پیش‌تر برای ارتباط از Parent به Child، از Props استفاده میکردیم، ولی اگر قرار بود در چند سطح این ارتباط عمیق باشد، باز هم مدیریت کردن Props مشکل و سخت بود. اکنون با استفاده از provide و inject قادر خواهیم بود تا آبجکت، فانکشن و یا دیتایِ یک کامپوننتِ Parent را در فرزندانش فراخوانی و استفاده کنیم. اگر در حالت عادی نیاز بود تا در دو سطح، یا بیشتر (مانند تصویر زیر) دیتایِ کامپوننت پدر را به فرزند، نوه و ... انتقال دهیم، می‌بایست اطلاعات را بصورت Props به هر Level انتقال دهیم.



روش جاری شباهت زیادی به استفاده از Context در React دارد:

Context provides a way to pass data through the component tree without having to pass props down manually at every level


جهت به اشتراک گذاری دیتا یا تابعی در کامپوننت Parent با Children، به شکل زیر عمل میکنیم. در اینجا با استفاده از provide، دیتای foo به اشتراک گذاشته شده‌است:
// parent component providing 'foo'
var Provider = {
  provide: {
    foo: 'bar'
  },
  // ...
}
و در کامپوننت‌های فرزند به شکل زیر میتوانیم مقدار foo را دریافت کنیم:
// child component injecting 'foo'
var Child = {
  inject: ['foo'],
  created () {
    console.log(this.foo) // => "bar"
  }
  // ...
}

میتوانیم مقدار پیش فرض دیتایِ ارسالی از کامپوننت Parent را در قسمت data و props در کامپوننت Child دریافت نماییم:
Using an injected value as the default for a prop
//دریافت میکنیم props در قسمت  child را در کامپوننت  foo مقدار
const Child = {
  inject: ['foo'],
  props: {
    bar: {
      default () {
        return this.foo
      }
    }
  }
}

Using an injected value as data entry
//دریافت میکنیم data در قسمت  child را در کامپوننت  foo مقدار
const Child = {
  inject: ['foo'],
  data () {
    return {
      bar: this.foo
    }
  }
}

نکته: در این روش در صورتیکه دیتایِ به اشتراک گذاشته شده در کامپوننتِ Parent تغییر کند، مقدار آن در کامپوننت Child تغییری نخواهد کرد و مانند روش‌های قبلی (^ و ^) نیست و نیاز به نوشتن کدی برای تعامل داشتن و به‌روز رسانی مقادیر، در کامپوننت Child می‌باشد.
کد زیر  را در نظر بگیرید؛ با زدن دکمه‌ی Increment counter  مقدار counter در کامپوننتِParent تغییر میکند، ولی در کامپوننت Child، مقدار counter_in_child  تغییری حاصل نمی‌کند.
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
  <meta http-equiv="content-type" content="text/html; charset=UTF-8">
  <script src="https://cdn.jsdelivr.net/npm/vue"></script>
  <title>Dependency injection</title>
</head>

<body>
  <div id="app">
    <button @click="counter++">Increment counter</button>
    <h2>Parent</h2>
    <p>{{counter}}</p>
    <div>
      <h3>Child</h3>
      <child></child>
    </div>
  </div>
  
<script>
const Child = {
  inject: ['counter_in_child'],
  template: `<div>Counter Child is:{{ counter_in_child }}</div>`
};

new Vue ({
  el: "#app",
  components: { Child },
  provide() {
    return {
      counter_in_child: this.counter
    };
  },
  data() {
    return {
      counter: 0
    };
  }
});
</script>

</body>
</html>
       
برای اینکه بتوان تغییرات ایجاد شده‌ی بر روی دیتا را در کامپوننتِChild، مشاهده کرد، نیاز داریم کد زیر را در قسمت provide به ازای آن دیتا اضافه کنیم: 
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
  <meta http-equiv="content-type" content="text/html; charset=UTF-8">
  <script src="https://cdn.jsdelivr.net/npm/vue"></script>
  <title>Dependency injection</title>
</head>

<body>
  <div id="app">
    <button @click="counter++">Increment counter</button>
    <h2>Parent</h2>
    <p>{{counter}}</p>
    <div>
      <h3>Child</h3>
      <child></child>
    </div>
  </div>
  
<script>
const Child = {
  inject: ['counter_in_child'],
  template: `<div>Counter Child is:{{ counter_in_child.counter }}</div>`
};

new Vue ({
  el: "#app",
  components: { Child },
  provide() {
    const counter_in_child={};
Object.defineProperty(counter_in_child,'counter',{
enumerable:true,
get:()=>this.counter
})
    return {
      counter_in_child
    };
  },
  data() {
    return {
      counter: 0
    };
  }
});
</script>

</body>
</html>

مثالی از نحوه به اشتراک گذاری متد بین Parent و Child.

نتیجه گیری:
A) استفاده از این روش مرسوم نیست و بیشتر برای ساخت پلاگین در Vuejs مورد استفاده قرار میگیرد:
provide  and  inject  are primarily provided for advanced plugin / component library use cases. It is NOT recommended to use them in generic application code
B) برای استفاده از این روش کتابخانه‌هایی جهت ساده‌تر کردن بکارگیری ایجاد شده‌است.
C) این روش برای ارتباط  Sibling Component مناسب نیست.
مطالب
کمی شوخی با IE6

اخیرا عده‌ای از همکاران عنوان می‌کنند که "لطفا" از IE6 استفاده نکنید، یا یک پیغام "لطیف" را به کاربران IE6 نمایش می‌دهند و امثال آن. نظر شما در مورد استفاده از روش‌های زیر چیست؟ :-)

مثال زیر را در نظر بگیرید:

<html>
<head>
<title>crash-1</title>
<style type="text/css">
* {position: relative;}
</style>
</head>
<body>

<table><input></table>

</body>

</html>

IE6 کاربر، پس از باز کردن این صفحه، بلافاصله محو خواهد شد. به صورت خلاصه همین یک سطر زیر برای کرش IE6 کافی است:

<style>*{position:relative}</style><table><input></table>

مثال 2:
<html>
<head>
<title>crash-2</title>
<script type="text/javascript">for (x in document.write) { document.write(x);}</script>
</head>
<body>
Test-2
</body>

</html>

این یک سطر اسکریپت نیز سبب کرش IE6 خواهد شد.

مثال 3:
این مورد کمی خطرناک است و سبب هنگ کل سیستم عامل خواهد شد و همچنین مصرف شدید حافظه تا حد ممکن.
<html>
<head>
<title>crash-3</title>
<style type="text/css">
:link:hover {
color: #f00;
}
:link .images {
width: 300px;
display: none;
}
:link:hover .images {
position: absolute;
top: 10px;
left: 230px;
display: block;
}
</style>
</head>

<body>

<a href="#">Line 1
<div class="images">
Line 2: HOVERING OVER THIS LINE MAY CRASH THE BROWSER! <br>Line 3: What is happening
here?</div>
</a>

</body>

</html>

مثال 4:
این مورد نیز سبب هنگ سیستم عامل می‌شود:

<!DOCTYPE html
PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN"
"http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd">
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml" xml:lang="en-US" lang="en-US">
<head>
<style type="text/css">
a {
padding:2px;
white-space:nowrap;
position:relative;
}
</style>
</head>
<body>

<div>
<a href="#">Option 1</a>
<a href="#">Option 2</a>
</div>

</body>
</html>

و اما روش‌های محترمانه!
نظرات مطالب
تبدیل html به pdf با کیفیت بالا
در عمل عموم کدهای native نوشته شده با سی پلاس پلاس این مشکلات را دارند:
- ناپایدار
- دارای نشتی‌های حافظه بالا
- نا امن
- نیاز به کامپایل مجزا برای سیستم‌های 64 بیتی و 32 بیتی
فقط از این کلمه لذت می‌برند: «سرعت»! اما در 4 مورد فوق حرفی برای گفتن ندارند.

ولی خوب بازسازی این پروژه‌ها با دات نت وقت زیادی می‌گیرد به همین جهت کسی طرف تبدیل آن‌ها نرفته. نوشتن یک html parser خوب و تمام عیار، یک پروژه چند میلیون دلاری است که موزیلا، مایکروسافت، اپل، گوگل و غیره درگیر آن هستند!

نظرات مطالب
ASP.NET MVC #11
- صفحه تعویض پسورد کاربر، چک باکس IsAdmin را ندارد. اما چون Model کامل کاربر در پشت صحنه آپدیت می‌شود، اگر با جعل صفحه یا درخواست ارسالی به سرور، اطلاعات IsAdmin هم ارسال شود، آنگاه Model binder که با model کامل User کار می‌کند، اطلاعات IsAdmin اضافی را هم دریافت کرده و پردازش می‌کند. بنابراین به نحوی باید سطح کلی در معرض عموم قرارگیری model را کاهش داد که روش‌های آن هم ذکر شد.
- در مورد نحوه انجام این حمله توضیحی نخواهم داد... فقط بدونید که سایت github چند وقت قبل بر همین اساس هک شد و سر و صدای زیادی هم به پا کرد: (^)
نظرات مطالب
فعال‌سازی استفاده از Session در ASP.NET MVC 4 API Controller ها
در اکثر فروشگاههایی که با Asp.net MVC توسعه پیدا کردند اضافه کردن یک کالا به سبد خرید پروسه ای زمان بر بوده و کاربر پسند نیست در حالی که در فروشگاههای متن باز مشابه این عمل بصورت زیبا و کاملا پرسرعت انجام میشود . API یکی از مباحث خوبی است که در MVC براحتی قابل استفاده بوده و این قدرت را به برنامه نویس میده که بتواند از مباحثی مانند Ajax یا JSON مثلا در سبد کاربر استفاده کند.
بهترین روش به نظر من است ! بدلیل اینکه بسیار راحت و امن است . راه اندازی آن در حد 10 الی 15 دقیقه بیشتر طول نمیکشد و شما میتوانید تمامی مباحثی مانند احراز هویت و ... را طبق اصول MVC روی همه Action‌های مورد نیاز اعمال کنید.
اگر اغراق شده فقط یک نظر شخصی است. ;-)
مطالب
محدود سازی نرخ دسترسی به منابع در برنامه‌های ASP.NET Core - قسمت اول - بررسی مفاهیم
به ASP.NET Core 7، یک میان‌افزار جدید به نام Rate limiter اضافه شده‌است که امکان محدود سازی دسترسی به منابع برنامه‌ی ما را میسر می‌کند. این میان‌افزار، طراحی جامع و مفصلی را دارد. به همین جهت نیاز است در ابتدا با مفاهیم مرتبط با آن آشنا شد و سپس به سراغ پیاده سازی و استفاده‌ی از آن رفت.


چرا باید میزان دسترسی به منابع یک برنامه‌ی وب را محدود کرد؟

فرض کنید در حال ساخت یک web API هستید که کارش ذخیره سازی لیست وظایف اشخاص است و برای مثال از یک GET /api/todos برای دریافت لیست ظایف، یک POST /api/todos برای ثبت و یک PUT /api/todos/{id} برای تغییر موارد ثبت شده، تشکیل می‌شود.
سؤال: چه مشکلی ممکن است به همراه این سه endpoint بروز کند؟
پاسخ: به حداقل چهار مورد زیر می‌توان اشاره کرد:
- یک مهاجم سعی می‌کند با برنامه‌ای که تدارک دیده، هزاران وظیفه‌ی جدید را در چند ثانیه به سمت برنامه ارسال کند تا سبب خاتمه‌ی سرویس آن شود.
- برنامه‌ی ما در حین سرویس دهی، به یک سرویس ثالث نیز وابسته‌است و آن سرویس ثالث، اجازه‌ی استفاده‌ی بیش از اندازه‌ی از منابع خود را نمی‌دهد. با رسیدن تعداد زیادی درخواست به برنامه‌ی ما تنها از طرف یک کاربر، به سقف مجاز استفاده‌ی از آن سرویس ثالث رسیده‌ایم و اکنون برنامه، برای تمام کاربران آن قابل استفاده نیست.
- شخصی در حال دریافت اطلاعات تک تک کاربران است. از شماره یک شروع کرده و به همین نحو جلو می‌رود. برای دریافت اطلاعات کاربران، نیاز است شخص به سیستم وارد شده و اعتبارسنجی شود؛ یعنی به ازای هر درخواست، یک کوئری نیز به سمت بانک اطلاعاتی جهت بررسی وضعیت فعلی و آنی کاربر ارسال می‌شود. به همین جهت عدم کنترل میزان دسترسی به لیست اطلاعات کاربران، بار سنگینی را به بانک اطلاعاتی و CPU سیستم وارد می‌کند.
- هم اکنون چندین موتور جستجو و بات‌هایی نظر آن‌ها در حال پیمایش سایت و برنامه‌ی شما هستند که هر کدام از آن‌ها می‌توانند در حد یک مهاجم رفتار کنند.

به صورت خلاصه، همیشه استفاده‌ی از برنامه، به آن نحوی که ما پیش‌بینی کرده‌ایم، به پیش نمی‌رود و در آن لحظه، برنامه، در حال استفاده از CPU، حافظه و بانک اطلاعاتی به اشتراک گذاشته شده‌ی با تمام کاربران برنامه‌است. در این حالت فقط یک کاربر مهاجم می‌تواند سبب از کار افتادن و یا به شدت کند شدن این برنامه شود و دسترسی سایر کاربران همزمان را مختل کند.


محدود کردن نرخ دسترسی به برنامه چیست؟

Rate limiting و یا نام دیگر آن request throttling، روشی است که توسط آن بتوان از الگوهای پیش بینی نشده‌ی استفاده‌ی از برنامه جلوگیری کرد. عموما برنامه‌های وب، محدود کردن نرخ دسترسی را بر اساس تعداد بار درخواست انجام شده‌ی در یک بازه‌ی زمانی مشخص، انجام می‌دهند و یا اگر کار برنامه‌ی شما ارائه‌ی فیلم‌های ویدیویی است، شاید بخواهید میزان حجم استفاده شده‌ی توسط یک کاربر را کنترل کنید. در کل هدف نهایی از آن، کاهش و به حداقل رساندن روش‌های آسیب زننده‌ی به برنامه و سیستم است؛ صرفنظر از اینکه این نحوه‌ی استفاده‌ی خاص، سهوی و یا عمدی باشد.


محدود کردن نرخ دسترسی را باید به چه منابعی اعمال کرد؟

پاسخ دقیق به این سؤال: «همه چیز» است! بله! همه چیز را کنترل کنید! در اینجا منظور از همه چیز، همان endpointهایی هستند که استفاده‌ی نابجای از آن‌ها می‌توانند سبب کند شدن برنامه یا از دسترس خارج شدن آن شوند. برای مثال هر endpoint‌ای که از CPU، حافظه، دسترسی به دیسک سخت، بانک اطلاعاتی، APIهای ثالث و خارجی و امثال آن استفاده می‌کند، باید کنترل و محدود شود تا استفاده‌ی ناصحیح یک کاربر از آن‌ها، استفاده‌ی از برنامه را برای سایر کاربران غیرممکن نکند. البته باید دقت داشت که هدف از اینکار، عصبی کردن کاربران عادی و معمولی برنامه نیست. هدف اصلی در اینجا، تشویق به استفاده‌ی منصفانه از منابع سیستم است.


الگوریتم‌های محدود کردن نرخ دسترسی

پیاده سازی ابتدایی محدود کردن نرخ دسترسی به منابع یک برنامه کار مشکلی است و در صورت استفاده از الگوریتم‌های متداولی مانند تعریف یک جدول که شامل user-id، action-id و timestamp، به همراه یکبار ثبت اطلاعات به ازای هر درخواست و همچنین خواندن اطلاعات موجود است که جدول آن نیز به سرعت افزایش حجم می‌دهد. به همین جهت تعدادی الگوریتم بهینه برای اینکار طراحی شده‌اند:

الگوریتم‌های بازه‌ی زمانی مشخص

در این روش، یک شمارشگر در یک بازه‌ی زمانی مشخص فعال می‌شود و بر این مبنا است که محدودیت‌ها اعمال خواهند شد. یک مثال آن، مجاز دانستن فقط «100 درخواست در یک دقیقه» است که نام دیگر آن «Quantized buckets / Fixed window limit» نیز هست.
برای مثال «نام هر اکشن + یک بازه‌ی زمانی»، یک کلید دیکشنری نگهدارنده‌ی اطلاعات محدود کردن نرخ دسترسی خواهد بود که به آن کلید، «bucket name» هم می‌گویند؛ مانند مقدار someaction_106062120. سپس به ازای هر درخواست رسیده، شمارشگر مرتبط با این کلید، یک واحد افزایش پیدا می‌کند و محدود کردن دسترسی‌ها بر اساس مقدار این کلید صورت می‌گیرد. در ادامه با شروع هر بازه‌ی زمانی جدید که در اینجا window نام دارد، یک کلید یا همان «bucket name» جدید تولید شده و مقدار متناظر با این کلید، به صفر تنظیم می‌شود.
اگر بجای دیکشنری‌های #C از بانک اطلاعاتی Redis برای نگهداری این key/valueها استفاده شود، می‌توان برای هر کدام از مقادیر آن، طول عمری را نیز مشخص کرد تا خود Redis، کار حذف خودکار اطلاعات غیرضروری را انجام دهد.

یک مشکل الگوریتم‌های بازه‌ی زمانی مشخص، غیر دقیق بودن آن‌ها است. برای مثال فرض کنید که به ازای هر 10 ثانیه می‌خواهید تنها اجازه‌ی پردازش 4 درخواست رسیده را بدهید. مشکل اینجا است که در این حالت یک کاربر می‌تواند 5 درخواست متوالی را بدون مشکل ارسال کند؛ 3 درخواست را در انتهای بازه‌ی اول و دو درخواست را در ابتدای بازه‌ی دوم:


به یک بازه‌ی زمانی مشخص، fixed window و به انتها و ابتدای دو بازه‌ی زمانی مشخص متوالی، sliding window می‌گویند. همانطور که در تصویر فوق هم مشاهده می‌کنید، در این اگوریتم، امکان محدود سازی دقیقی تنها در یک fixed window میسر است و نه در یک sliding window.

سؤال: آیا این مساله عدم دقت الگوریتم‌های بازه‌ی زمانی مشخص مهم است؟
پاسخ: بستگی دارد! اگر هدف شما، جلوگیری از استفاده‌ی سهوی یا عمدی بیش از حد از منابع سیستم است، این مساله مشکل مهمی را ایجاد نمی‌کند. اما اگر دقت بالایی را انتظار دارید، بله، مهم است! در این حالت از الگوریتم‌های «sliding window limit » بیشتر استفاده می‌شود که در پشت صحنه از همان روش استفاده‌ی از چندین fixed window کوچک، کمک می‌گیرند.


الگوریتم‌های سطل توکن‌ها (Token buckets)

در دنیای مخابرات، از الگوریتم‌های token buckets جهت کنترل میزان مصرف پهنای باند، زیاد استفاده می‌شود. از واژه‌ی سطل در اینجا استفاده شده، چون عموما به همراه آب بکارگرفته می‌شود:
فرض کنید سطل آبی را دارید که در کف آن نشتی دارد. اگر نرخ پر کردن این سطل، با آب، از نرخ نشتی کف آن بیشتر باشد، آب از سطل، سرریز خواهد شد. به این معنا که با سرریز توکن‌ها یا آب در این مثال، هیچ درخواست جدید دیگری پردازش نمی‌شود؛ تا زمانیکه مجددا سطل، به اندازه‌ای خالی شود که بتواند توکن یا آب بیشتری را بپذیرد.

یکی از مزیت‌های این روش، نداشتن مشکل عدم دقت به همراه بازه‌های زمانی مشخص است. در اینجا اگر تعداد درخواست زیادی به یکباره به سمت برنامه ارسال شوند، سطل پردازشی آن‌ها سرریز شده و دیگر پردازش نمی‌شوند.
مزیت دیگر آن‌ها، امکان بروز انفجاری یک ترافیک (bursts in traffic) نیز هست. برای مثال اگر قرار است سطلی با 60 توکن در دقیقه پر شود و این سطل نیز هر ثانیه یکبار تخلیه می‌شود، کلاینت‌ها هنوز می‌توانند 60 درخواست را در طی یک ثانیه ارسال کنند (ترافیک انفجاری) و پس از آن نرخ پردازشی، یک درخواست به ازای هر ثانیه خواهد شد.


آیا باید امکان بروز انفجار در ترافیک را داد؟

عموما در اکثر برنامه‌ها وجود یک محدود کننده‌ی نرخ دسترسی کافی است. برای مثال یک محدود کننده‌ی نرخ دسترسی سراسری 600 درخواست در هر دقیقه، برای هر endpoint ای شاید مناسب باشد. اما گاهی از اوقات نیاز است تا امکان بروز انفجار در ترافیک (bursts) را نیز درنظر گرفت. برای مثال زمانیکه یک برنامه‌ی موبایل شروع به کار می‌کند، در ابتدای راه اندازی آن تعداد زیادی درخواست، به سمت سرور ارسال می‌شوند و پس از آن، این سرعت کاهش پیدا می‌کند. در این حالت بهتر است چندین محدودیت را تعریف کرد: برای مثال امکان ارسال 10 درخواست در هر ثانیه و حداکثر 3600 درخواست در هر ساعت.


روش تشخیص کلاینت‌ها چگونه باشد؟

تا اینجا در مورد bucket name یا کلید دیکشنری اطلاعات محدود کردن دسترسی به منابع، از روش «نام هر اکشن + یک بازه‌ی زمانی» استفاده کردیم. به این کار «پارتیشن بندی درخواست‌ها» هم گفته می‌شود. روش‌های دیگری نیز برای انجام اینکار وجود دارند:
پارتیشن بندی به ازای هر
- endpoint
- آدرس IP. البته باید دقت داشت که کاربرانی که در پشت یک پروکسی قرار دارند، از یک IP آدرس اشتراکی استفاده می‌کنند.
- شماره کاربری. البته باید در اینجا بحث کاربران اعتبارسنجی نشده و anonymous را نیز مدنظر قرار داد.
- شمار سشن کاربر. در این حالت باید بحث ایجاد سشن‌های جدید به ازای دستگاه‌های مختلف مورد استفاده‌ی توسط کاربر را هم مدنظر قرار داد.
- نوع مروگر.
- هدر ویژه رسیده مانند X-Api-Token

بسته به نوع برنامه عموما از ترکیبی از موارد فوق برای پارتیشن بندی درخواست‌های رسیده استفاده می‌شود.


درنظر گرفتن حالت‌های استثنائی

هرچند همانطور که عنوان شد تمام قسمت‌های برنامه باید از لحاظ میزان دسترسی محدود شوند، اما استثناءهای زیر را نیز باید درنظر گرفت:
- عموما تیم مدیریتی یا فروش برنامه، بیش از سایر کاربران، با برنامه کار می‌کنند.
- بیش از اندازه محدود کردن Web crawlers می‌تواند سبب کاهش امتیاز SEO سایت شما شود.
- گروه‌های خاصی از کاربران برنامه نیز می‌توانند دسترسی‌های بیشتری را خریداری کنند.


نحوه‌ی خاتمه‌ی اتصال و درخواست

اگر کاربری به حد نهایی استفاده‌ی از منابع خود رسید، چه باید کرد؟ آیا باید صرفا درخواست او را برگشت زد یا اطلاعات بهتری را به او نمایش داد؟
برای مثال GitHub یک چنین خروجی را به همراه هدرهای ویژه‌ای جهت مشخص سازی وضعیت محدود سازی دسترسی به منابع و علت آن‌، ارائه می‌دهد:
> HTTP/2 403
> Date: Tue, 20 Aug 2013 14:50:41 GMT
> x-ratelimit-limit: 60
> x-ratelimit-remaining: 0
> x-ratelimit-used: 60
> x-ratelimit-reset: 1377013266
> {
> "message": "API rate limit exceeded for xxx.xxx.xxx.xxx. (But here's the good news: Authenticated requests get a higher rate limit. Check out the documentation for more details.)",
> "documentation_url": "https://docs.github.com/rest/overview/resources-in-the-rest-api#rate-limiting"
> }
بنابراین بسته به نوع خروجی برنامه که اگر خروجی آن یک API از نوع JSON است و یا یک صفحه‌ی HTML، می‌توان از ترکیبی از هدرها و اطلاعات متنی و HTML استفاده کرد.
حتی یکسری از APIها از status codeهای ویژه‌ای مانند 403 (دسترسی ممنوع)، 503 (سرویس در دسترس نیست) و یا 429 (تعداد درخواست‌های زیاد) برای پاسخ دهی استفاده می‌کنند.



محل ذخیره سازی اطلاعات محدود سازی دسترسی به منابع کجا باشد؟

اگر محدودسازی دسترسی به منابع، جزئی از مدل تجاری برنامه‌ی شما است، نیاز است حتما از یک بانک اطلاعاتی توزیع شده مانند Redis استفاده کرد تا بتواند اطلاعات تمام نمونه‌های در حال اجرای برنامه را پوشش دهد. اما اگر هدف از این محدود سازی تنها میسر ساختن دسترسی منصفانه‌ی به منابع آن است، ذخیره سازی آن‌ها در حافظه‌ی همان نمونه‌ی در حال اجرای برنامه هم کافی است.