اشتراک‌ها
در وب به آسانی عبارات ریاضی را بنویسید

همانطور که با استفاده از html المان‌ها و عناصر صفحات وب را میسازید. با استفادا از این کتابخانه هم عبارات ریاضی را بنویسید و به آسانی css روی آن‌ها اعمال کنید.

در وب به آسانی عبارات ریاضی را بنویسید
مطالب
طراحی گردش کاری با استفاده از State machines - قسمت اول
State machine چیست؟

State machine مدلی است بیانگر نحوه واکنش سیستم به وقایع مختلف. یک ماشین حالت وضعیت جاری قسمتی از سیستم را نگهداری کرده و به ورودی‌های مختلف پاسخ می‌دهد. این ورودی‌ها در نهایت وضعیت سیستم را تغییر خواهند داد.
نحوه پاسخگویی یک ماشین حالت (State machine) را به رویدادی خاص، انتقال (Transition) می‌نامند. در یک انتقال مشخص می‌شود که ماشین حالت بر اساس وضعیت جاری خود، با دریافت یک رویداد، چه عکس العملی را باید بروز دهد. عموما (و نه همیشه) در حین پاسخگویی ماشین حالت به رویدادهای رسیده، وضعیت آن نیز تغییر خواهد کرد. در اینجا گاهی از اوقات پیش از انجام عملیاتی، نیاز است شرطی بررسی شده و سپس انتقالی رخ دهد. به این شرط، guard گفته می‌شود.
بنابراین به صورت خلاصه، یک ماشین حالت، مدلی است از رفتاری خاص، تشکیل شده از حالات، رویدادها، انتقالات، اعمال (actions) و شرط‌ها (Guards). در اینجا:
- یک حالت (State)، شرطی منحصربفرد در طول عمر ماشین حالت است. در هر زمان مشخصی، ماشین حالت در یکی از حالات از پیش تعریف شده خود قرار خواهد داشت.
- یک رویداد (Event)، اتفاقی است که به ماشین حالت اعمال می‌شود؛ یا همان ورودی‌های سیستم.
- یک انتقال (Transition)، بیانگر نحوه رفتار ماشین حالت جهت پاسخگویی به رویداد وارده بر اساس وضعیت جاری خود می‌باشد. در طی یک انتقال، سیستم از یک حالت به حالتی دیگر منتقل خواهد شد.
- برای انجام یک انتقال، نیاز است یک شرط (Guard/Conditional Logic) بررسی شده و در صورت true بودن آن، انتقال صورت گیرد.
- یک عمل (Action)، بیانگر نحوه پاسخگویی ماشین حالت در طول دوره انتقال است.


چگونه می‌توان الگوی ماشین حالت را تشخیص داد؟

اکثر برنامه‌های وب، متشکل از پیاده سازی چندین ماشین حالت می‌باشند؛ مانند ثبت نام در سایت، درخواست یک کتاب از کتابخانه، ارسال درخواست‌ها و پاسخگویی به آن‌ها و یا حتی ارسال یک مطلب در سایت، تائید و انتشار آن.
البته عموما در حین طراحی برنامه‌ها، کمتر به این نوع مسایل به شکل یک ماشین حالت نگاه می‌شود. به همین جهت بهتر است معیارهایی را برای شناخت زود هنگام آن‌ها مدنظر داشته باشیم:
- آیا در جدول بانک اطلاعاتی خود فیلدهایی مانند State (حالت) یا Status (وضعیت)دارید؟ اگر بله، به این معنا است که در حال کار با یک ماشین حالت هستید.
- عموما فیلدهای Bit و Boolean، بیانگر حضور ماشین‌های حالت هستند. مانند IsPublished ، IsPaid و یا حتی داشتن یک فیلد timeStamp که می‌تواند NULL بپذیرد نیز بیانگر استفاده از ماشین حالت است؛ مانند فیلدهای published_at، paid_at و یا confirmed_at.
- داشتن رکوردهایی که تنها در طول یک بازه زمانی خاص، معتبر هستند. برای مثال آبونه شدن در یک سایت در طول یک بازه زمانی مشخص.
- اعمال چند مرحله‌ای؛ مانند ثبت نام در سایت و دریافت ایمیل فعال سازی. سپس فعال سازی اکانت از طریق ایمیل.


مثالی ساده از یک ماشین حالت

یک کلید برق را در نظر بگیرید. این کلید دارای دو حالت (states) روشن و خاموش است. زمانی که خاموش است، با دریافت رخدادی (event)، به وضعیت (state/status) روشن، منتقل خواهد شد (Transition) و برعکس.


در اینجا حالات با مستطیل‌های گوشه گرد نمایش داده شده‌اند. انتقالات توسط فلش‌هایی انحناء دار که حالات را به یکدیگر متصل می‌کنند، مشخص گردیده‌اند. برچسب‌های هر فلش، مشخص کننده نام رویدادی است که سبب انتقال و تغییر حالت می‌گردد. با شروع یک ماشین حالت، این ماشین در یکی از وضعیت‌های از پیش تعیین شده‌اش قرار خواهد گرفت (initial state)؛ که در اینجا حالت خاموش است.
این نوع نمودارها می‌توانند شامل جزئیات بیشتری نیز باشند؛ مانند برچسب‌هایی که نمایانگر اعمال قابل انجام در طی یک انتقال هستند.


رسم ماشین‌های حالت در برنامه‌های وب، به کمک کتابخانه jsPlumb

کتابخانه‌های زیادی برای رسم فلوچارت، گردش‌های کاری، ماشین‌های حالت و امثال آن جهت برنامه‌های وب وجود دارند و یکی از معروف‌ترین‌های آن‌ها کتابخانه jsPlumb است. این کتابخانه به صورت یک افزونه jQuery طراحی شده است؛ اما به عنوان افزونه‌ای برای کتابخانه‌های MooTools و یا YUI3/Yahoo User Interface 3 نیز قابل استفاده می‌باشد. کتابخانه jsPlumb در مرورگرهای جدید از امکانات ترسیم SVG و یا HTML5 Canvas استفاده می‌کند. برای سازگاری با مرورگرهای قدیمی‌تر مانند IE8 به صورت خودکار به VML سوئیچ خواهد کرد. همچنین این کتابخانه امکانات ترسیم تعاملی قطعات به هم متصل شونده را نیز دارا است (شبیه به طراح یک گردش کاری). البته برای اضافه شدن امکاناتی مانند کشیدن و رها کردن در آن نیاز به jQuery-UI نیز خواهد داشت.
برای نمونه اگر بخواهیم مثال فوق را توسط jsPlumb ترسیم کنیم، روش کار به صورت زیر خواهد بود:
<!doctype html>
<html>
<head>
    <title>State Machine Demonstration</title>
    <style type="text/css">
        #opened
        {
            left: 10em;
            top: 5em;
        }
        
        #off
        {
            left: 12em;
            top: 15em;
        }
        
        #on
        {
            left: 28em;
            top: 15em;
        }
        
        .w
        {
            width: 5em;
            padding: 1em;
            position: absolute;
            border: 1px solid black;
            z-index: 4;
            border-radius: 1em;
            border: 1px solid #346789;
            box-shadow: 2px 2px 19px #e0e0e0;
            -o-box-shadow: 2px 2px 19px #e0e0e0;
            -webkit-box-shadow: 2px 2px 19px #e0e0e0;
            -moz-box-shadow: 2px 2px 19px #e0e0e0;
            -moz-border-radius: 0.5em;
            border-radius: 0.5em;
            opacity: 0.8;
            filter: alpha(opacity=80);
            cursor: move;
        }
        
        .ep
        {
            float: right;
            width: 1em;
            height: 1em;
            background-color: #994466;
            cursor: pointer;
        }
        
        .labelClass
        {
            font-size: 20pt;
        }
    </style>
    <script type="text/javascript" src="jquery.min.js"></script>
    <script type="text/javascript" src="jquery-ui.min.js"></script>
    <script type="text/javascript" src="jquery.jsPlumb-all-min.js"></script>
    <script type="text/javascript">
        $(document).ready(function () {

            jsPlumb.importDefaults({
                Endpoint: ["Dot", { radius: 5}],
                HoverPaintStyle: { strokeStyle: "blue", lineWidth: 2 },
                ConnectionOverlays: [
["Arrow", { location: 1, id: "arrow", length: 14, foldback: 0.8}]
]
            });

            jsPlumb.makeTarget($(".w"), {
                dropOptions: { hoverClass: "dragHover" },
                anchor: "Continuous"
            });

            $(".ep").each(function (i, e) {
                var p = $(e).parent();
                jsPlumb.makeSource($(e), {
                    parent: p,
                    anchor: "Continuous",
                    connector: ["StateMachine", { curviness: 20}],
                    connectorStyle: { strokeStyle: '#42a62c', lineWidth: 2 },
                    maxConnections: 2,
                    onMaxConnections: function (info, e) {
                        alert("Maximum connections (" + info.maxConnections + ") reached");
                    }
                });
            });

            jsPlumb.bind("connection", function (info) {
            });

            jsPlumb.draggable($(".w"));

            jsPlumb.connect({ source: "opened", target: "off" });
            jsPlumb.connect({ source: "off", target: "on", label: "Turn On" });
            jsPlumb.connect({ source: "on", target: "off", label: "Turn Off" });
        });
    </script>
</head>
<body>
    <div class="w" id="opened">
        Begin
        <div class="ep">
        </div>
    </div>
    <div class="w" id="off">
        Off
        <div class="ep">
        </div>
    </div>
    <div class="w" id="on">
        On
        <div class="ep">
        </div>
    </div>
</body>
</html>
مستندات کامل jsPlumb را در سایت آن می‌توان ملاحظه نمود.
در مثال فوق، ابتدا css و فایل‌های js مورد نیاز ذکر شده‌اند. توسط css، مکان قرارگیری اولیه المان‌های متناظر با حالات، مشخص می‌شوند.
سپس زمانیکه اشیاء صفحه در دسترس هستند، تنظیمات jsPlumb انجام خواهد شد. برای مثال در اینجا نوع نمایشی Endpoint‌ها به نقطه تنظیم شده است. موارد دیگری مانند مستطیل نیز قابل تنظیم است. سپس نیاز است منبع و مقصدها به کتابخانه jsPlumb معرفی شوند. به کمک متد jsPlumb.makeTarget، تمام المان‌های دارای کلاس w به عنوان منبع و با شمارش divهایی با class=ep، مقصدهای قابل اتصال تعیین شده‌اند (jsPlumb.makeSource). متد jsPlumb.bind یک callback function است و هربار که اتصالی برقرار می‌شود، فراخوانی خواهد شد. متد jsPlumb.draggable تمام عناصر دارای کلاس w را قابل کشیدن و رها کردن می‌کند و در آخر توسط متدهای jsPlumb.connect، مقصد و منبع‌های مشخصی را هم متصل خواهیم کرد. نمونه نهایی تهیه شده برای بررسی بیشتر.


برای مطالعه بیشتر
Finite-state machine
UML state machine
UML 2 State Machine Diagrams
مثال‌هایی در این مورد

نظرات مطالب
استفاده از pjax بجای ajax در ASP.NET MVC
در مثالی که توضیح داده شد، محتوای قسمتی از صفحه به صورت پویا با محتوای صفحه‌ای دیگر جایگزین می‌شود.
صفحه‌ی اول با master page کامل سایت رندر می‌شود. با کلیک بر روی لینک مشاهده‌ی صفحه‌ی بعدی، فقط محتوای آن صفحه (بدون master page اصلی سایت؛ شکل دوم) بجای div محتوای صفحه‌ی اول تزریق می‌شود.
اگر صفحه‌ی دوم به صورت معمولی درخواست شود، با master page کامل سایت رندر خواهد شد.
اما ... در وب فرم‌ها هر چند امکان انتخاب master page به صورت پویا وجود دارد، اما به علت اینکه هر صفحه View State خاص خودش را خواهد داشت (بر اساس کنترل‌هایی که دارد)، تزریق محتوای آن داخل یک صفحه‌ی دیگر سبب تخریب View state جاری و از پیش موجود می‌شود. در نتیجه امکان ارسال اطلاعات به سرور را با پیام view state is corrupted از دست خواهید داد.
نظرات مطالب
AngularJS #4
با عرض سلام من از آموزشتون استفاده کردم وقتی دیتا رو ذخیره می‌کنم مقادیر به صورت null ذخیره میشه تو دیتابیس اینم کدم:

html
<div ng-app="myApp" id="ng-app">



<div ng-controller="MenuCtrl" style="width:300px">

  <div style="height:200px;overflow:auto;">
  <div ng-repeat="menu in menu" >
<div style="float:right;cursor:pointer;" ng-click="remove(menu.ID,$index);">X</div>
<a href="#">
<img style="width:32px;" ng-src="/Content/user.gif" alt="{{menu.Title}}">
</a>
<div>
<h4>{{menu.Title}}</h4>
{{menu.Url}}
</div>
  </div>
</div>

  <form action="/Menu/Add" method="post">
<div>
<label for="Title">عنوان</label>
<input id="Title" type="text" name="Title" ng-model="menu.Title" placeholder="عنوان" />
</div>
<div>
<label for="Url">آدرس</label>
<input id="Url" type="text" name="Url" ng-model="menu.Url" placeholder="آدرس" />
</div>
<div>
<label for="ParentID">والد</label>
<input id="ParentID" type="text" name="ParentID" ng-model="menu.ParentID" placeholder="والد" />
</div>


<button type="button"  ng-click="addmenu()">ذخیره</button>
  </form>
</div>
</div>
myapp
var app = angular.module('myApp', ['ngAnimate']);

app.controller('MenuCtrl', function ($scope, $http) {

    $scope.menu = {};

    $http.get('/Menu/GetAll').success(function (data) {

        $scope.menu = data;

    })
    $scope.addmenu= function () {

        $http.post("/Menu/Add", $scope.menu).success(function () {

            $scope.menus.push({ Title: $scope.menu.Title, Url: $scope.menu.Url, ParentID: $scope.menu.ParentID });

            $scope.menu = {};

        });
    };

    $scope.remove = function (ID, index) {

        $http.post("/Menu/Remove", { ID: ID }).success(function () {

            $scope.menu.splice(index, 1);

        });
    };

});
controller

 public class MenuController : Controller
    {
        //
        // GET: /Menu/

        MyContext _db = new MyContext();

        public ActionResult GetAll()
        {
            var menu = _db.Menus.ToList();

            var result = JsonConvert.SerializeObject(menu, Formatting.Indented,
                            new JsonSerializerSettings
                            {
                                ReferenceLoopHandling = ReferenceLoopHandling.Ignore,
                            });

            return Content(result);
        }

        public ActionResult Add(Menu menu)
        {
            _db.Menus.Add(menu);

            _db.SaveChanges();

            return Json("1");
        }

        public ActionResult Remove(int id)
        {
            var selectedMenu = new Menu { ID = id };

            _db.Menus.Attach(selectedMenu);

            _db.Menus.Remove(selectedMenu);

            _db.SaveChanges();

            return Json("1");
        }

        public ActionResult Index()
        {
            return View();
        }

    }
مطالب
آغاز کار با الکترون
در مقاله «آشنایی با الکترون» با نحوه نصب و راه اندازی آن آشنا شدیم. در این مقاله با تعدادی اصطلاح، آشنا شده و یک برنامه ساده را برای نوشتن و خواندن فایل‌ها، می‌نویسیم.
فرآیندها (Processes) در الکترون به دو بخش تقسیم می‌شوند:

یک. فرآیند اصلی (Main Process) که همان فایل جاوااسکریپتی است و توسط main، در فایل package.json مشخص شده‌است .فرآیند اصلی تنها فرآیندی است که قابلیت دسترسی به امکانات گرافیکی سیستم عامل را از قبیل نوتیفیکشن ها، دیالوگ‌ها ،Tray و ... دارد. فرآیند اصلی می‌تواند با استفاده از شیء BrowserWindow که در قسمت قبلی کاربرد آن را مشاهده کردیم، render process را ایجاد کند. با هر بار ایجاد یک نمونه از این شیء، یک Render Process ایجاد می‌شود.

دو. فرآیند رندر (Render Process): از آنجا که الکترون از کرومیوم استفاده می‌کند و کرومیوم شامل معماری چند پردازشی است، هر صفحه‌ی وب می‌تواند پردازش خود را داشته باشد که به آن Render Process می‌گویند. به طور معمول در مرورگرها، صفحات وب در محیطی به نام SandBox اجرا می‌شوندکه اجازه دسترسی به منابع بومی را ندارند. ولی از آنجا که الکترون می‌تواند از Node.js استفاده کند، قابلیت دسترسی به تعاملات سطح پایین سیستم عامل را نیز داراست.

در فرآیند اصلی، پنجره‌ها توسط BrowserWindow ایجاد می‌شوند و هر پنجره‌ای که صفحه وبی را برای خودش باز می‌کند، شامل Render Process خودش است و هر پنجره‌ای که کارش خاتمه یابد، فرآیند مربوط به خودش به اتمام می‌رسد. فرآیند اصلی، همه صفحات وب به همراه Render Process مربوط به خودشان را مدیریت می‌کند و هر فرآیند رندر، از دیگری مجزا و محافظت شده است و تنها تمرکزش بر روی صفحه وبی است که متعلق به خودش است.


در ابتدا قصد داریم یک منو برای برنامه‌ی خود درست کنیم. برای ساخت منو، راه‌های متفاوتی وجود دارند که فعلا ما راه استفاده از template را بر می‌گزینیم که به صورت یک آرایه نوشته می‌شود. کدهای زیر را در فایل index.js یا هر اسمی که برای آن انتخاب کرده‌اید بنویسید:
const electron = require('electron');
const {app,dialog,BrowserWindow,Menu,shell} = electron;

let win;

app.on('ready', function () {
  win = new BrowserWindow({width: 800, height: 600});
  win.loadURL(`file://${__dirname}/index.html`);

var app_menu=[
  {
    label:'پرونده',
    submenu:[
      {
        label:'باز کردن',
        accelerator:'CmdOrCtrl+O',
        click:()=>{
        }
      },
      {
        label:'ذخیره',
        accelerator:'CmdOrCtrl+S',
        click:()=>{
        }
      }
    ]
  },
  {
    label:'سیستم',
    submenu:[
        {
        label:'درباره ما',
        click:()=>
        {
                   shell.openExternal('https://www.dntips.ir');
        }
      },
      {
        label:'خروج',
        accelerator:'CmdOrCtrl+X',
        click:()=>
        {
          win=null;
          app.quit();
        }
      }
    ]
  }
];
تا به اینجای کار، بیشتر کدها برای شما آشناست و فقط تغییرات اندکی در آن‌ها ایجاد شده‌است. مثلا شیء app و سایر اشیاء به طور خلاصه‌تری نوشته شده‌اند. در اینجا دو شیء menu و dialogو shell برای شما جدید هستند. بعد از آن ما یک آرایه را برای منو تدارک دیده‌ایم که نحوه ساخت آن و تعاریفی مثل عنوان، کلید میانبر یا ترکیبی و نحوه انتساب رویدادها را می‌بینید.
 
در خطوط بعدی، یک کار اضافه‌تر را جهت آشنایی بیشتر انجام می‌دهیم. قصد داریم اگر سیستم عامل مکینتاش بود، نام برنامه هم در ابتدای نوار منو نمایش داده شود. به همین جهت در ادامه خطوط زیر را اضافه می‌کنیم:
  if(process.platform=="darwin")
  {
    const app_name=app.getName();
    app_menu.unshift({
      label:app_name
    })
  }
با استفاده از process.platform در node.js می‌توانیم نوع پلتفرم جاری را دریافت کنیم. مقادیر زیر، مقادیری هستند که بازگردانده می‌شوند:

ویندوز
win32 حتی اگر 64 بیتی باشد.
 لینوکس  linux
 مک  darwin
 فری بی اس دی
 freebsd
سولاریس
 sunos
سپس نام برنامه را از شیء app دریافت می‌کنیم و با استفاده از متد unshift، مقادیر داده شده را به ابتدای آرایه اضافه می‌کنیم.

دستو shell در بالا به شما اجازه می‌دهد با محیط دسکتاپ، یکپارچگی خود را حفظ کنید و دستوراتی از قبیل باز کردن url، باز کردن یک مسیر دایرکتوری، باز کردن یک فایل، انتقال فایل به سطل آشغال یا بازیافت و صدای بوق سیستم (بیپ) را به شما می‌دهد. مستندات این شیء را در اینجا مطالعه فرمایید.

دستور app.quit همانطور که از نامش پیداست، باعث خاتمه برنامه می‌شود. ولی یک نکته در اینجا وجود دارد که الزامی به نوشتن کدی برای اینکار نیست. می‌توانید زیرمنوی بالا را به شکل زیر هم بنویسید:
{
        label:'خروج',
        accelerator:'CmdOrCtrl+X',
        role:'close'
 }
خصوصیت role شامل چندین نوع اکشن مانند minimize,close,undo,redo و... می‌باشد که لیست کاملتر آن در اینجا قرار دارد. اگر خصوصیت کلیک و role را همزمان استفاده کنید، خصوصیت role نادیده گرفته خواهد شد.

در انتها با اجرای دو دستور زیر، منو ساخته می‌شود:
  var menu=Menu.buildFromTemplate(app_menu);
  Menu.setApplicationMenu(menu);
در خط اول، منو توسط قالبی که با آرایه‌ها ایجاد کردیم ساخته می‌شود و در خط دوم، منو به برنامه ست می‌شود.
حال قصد داریم برای زیرمنوی «باز کردن فایل» یک دیالوگ open درخواست کنیم. برای این کار از شیء dialog استفاده می‌کنیم. پس خطوط زیر را به رویداد کلیک این زیرمنو اضافه می‌کنیم:
 dialog.showOpenDialog({
             title:'باز کردن فایل متنی',
              properties: [ 'openFile']//[ 'openFile', 'openDirectory', 'multiSelections' ]
             ,filters:[
             {name:'فایل‌های نوشتاری' , extensions:['txt','text']},
             {name:'جهت تست' , extensions:['doc','docx']}
              ]
           },
             (filename)=>{
               if(filename===undefined)
                  return;
               dialog.showMessageBox({title:'پیام اطلاعاتی',type:"info",buttons:['تایید'],message:`the name of file is [${filename}]`});
            });
این متد سه پارامتر دارد که اولین و آخرین پارامتر آن اختیاری می‌باشد. اولین پارامتر آن شیء پنجره است. دومین پارامتر آن، تنظیم یک سری خصوصیات که شامل (پسوند‌های قابل قبول، عنوان، مسیر پیش فرض، قابلیت انتخاب چندگانه، قابلیت باز کردن دایرکتوری و...) می‌شود که لیست کامل آن را می‌توانید در این صفحه ببینید. سومین پارامتر هم که در کد بالا ذکر شده است، callback می‌باشد که خروجی آن، مسیر فایل مورد نظر است و اگر انتخاب چندگانه باشد، آرایه‌ای با نام فایل‌هاست، که همگی آن‌ها به همراه مسیرشان می‌باشند. در صورتیکه کاربر از دیالوگ انصراف بدهد، پارامتر دریافتی با خروجی undefined همراه است.  آخرین دیالوگ هم نمایش یک پیام ساده است که نام فایل جاری را بر میگرداند. اگر خصوصیت buttons را با آرایه خالی مقداردهی کنید، دکمه Ok نمایش داده می‌شود و اگر هم مقداردهی نکنید با خطا روبرو خواهید شد.
برای قسمت ذخیره هم کد زیر را می‌نویسیم:
    dialog.showSaveDialog({
            title:'باز کردن فایل متنی',
             properties: [ 'openFile']//[ 'openFile', 'openDirectory', 'multiSelections' ]
            ,filters:[
            {name:'فایل‌های نوشتاری' , extensions:['txt','text']}
             ]
          },
            (filename)=>{
              if(filename===undefined)
                 return;

           });

حال بهتر است این دیالوگ‌های جاری را هدفمند کنیم و بتوانیم فایل‌های متنی را به کاربر نمایش دهیم، یا آن‌ها را ذخیره کنیم. به همین علت فایل html زیر را نوشته و طبق دستوری که در مقاله «آشنایی با الکترون» فرا گرفتیم، آن را نمایش می‌دهیم:
<!DOCTYPE html>
<html>
  <head>
    <meta charset="utf-8">
    <title></title>
  </head>
  <body>
    Fie Content:<br/>
    <textarea id="TextFile" cols="100" rows="50"></textarea>
 
  </body>
</html>
برای تشکیل ساختار HTML می‌توانید عبارت HTML را تایپ نمایید تا بعد از زدن Enter، ساختار آن به طور خودکار تشکیل شود. سپس محتوا را مثل بالا به شکل دلخواه تغییر می‌دهیم.

کاری که می‌خواهیم انجام دهیم این است که فایل متنی را باز کرده و محتوای آن را در کادر متنی نشان دهیم و موقع ذخیره نیز محتوای نوشته شده در کادر متنی را در فایلی ذخیره کنیم. از آنجا که main Process به المان‌های DOM یا Render Process دسترسی ندارد، باید از طریقی، ارتباط آن را برقرار کنیم. یکی از راه‌های برقراری این ارتباط، IPC است. IPC در واقع یک فرستنده و یک شنونده است که هر کدام در یک سمت قرار گرفته اند. فرستنده پیام را تحت یک عنوان ارسال می‌کند و شنونده منتظر دریافت پیامی تحت همان عنوان میماند و پیام دریافتی را پاسخ می‌دهد. در این مقاله، ما فقط قسمتی از این نوع ارتباطات را بررسی میکنیم.

در نتیجه محتوای callback کدهای دیالوگ open و save را به شکل زیر تغییر می‌دهیم:
Open
 dialog.showOpenDialog({
                 title:'باز کردن فایل متنی',
                  properties: [ 'openFile']//[ 'openFile', 'openDirectory', 'multiSelections' ]
                 ,filters:[
                 {name:'فایل‌های نوشتاری' , extensions:['txt','text']},
                 {name:'جهت تست' , extensions:['doc','docx']}
                  ]
               },
                 (filename)=>{
                   if(filename===undefined)
                      return;

                      win.webContents.send('openFile',filename);
                  // dialog.showMessageBox({title:'پیام اطلاعاتی',type:"info",buttons:['تایید'],message:`the name of file is [${filename}]`});
                });
Save
  dialog.showSaveDialog({
                title:'باز کردن فایل متنی',
                 properties: [ 'openFile']//[ 'openFile', 'openDirectory', 'multiSelections' ]
                ,filters:[
                {name:'فایل‌های نوشتاری' , extensions:['txt','text']}
                 ]
              },
                (filename)=>{
                  if(filename===undefined)
                     return;
                       win.webContents.send('saveFile',filename);
               });
دستور win.webContents.send یک پیام را به صورت Async به سمت RenderProcess مربوطه ارسال میکند. پارامتر اول، عنوان IPC است و پارامتر دوم، پیام IPC است.
برای ایجاد شنونده هم کد زیر را به فایل index.html اضافه می‌کنیم:
  <script>
    const {ipcRenderer} = require('electron');
    var fs=require('fs');

    ipcRenderer.on('openFile', (event, arg) => {
      var content=  fs.readFileSync(String(arg),'utf8');
      document.getElementById("TextFile").value=content;
    });

    ipcRenderer.on('saveFile', (event, arg) =>{
      var content=document.getElementById("TextFile").value;
      fs.writeFileSync(String(arg),content,'utf8');
      alert('ذخیره شد');
    });
    </script>

در اینجا شونده‌هایی را از نوع ipcRenderer ایجاد می‌کنیم و با استفاده از متد on، به پیام‌هایی تحت عنوان‌های مشخص شده گوش فرا می‌دهیم. پیام‌های ارسالی را که حاوی آدرس فایل می‌باشند، به شیءای که از نوع fs می‌باشد، می‌دهند و آن‌ها را می‌خوانند یا می‌نویسند. خواندن و نوشتن فایل، به صورت همزمان صورت میگیرد. ولی اگر دوست دارید که به صورت غیر همزمان پیامی را بخوانید یا بنویسید، باید عبارت Sync را از نام متدها حذف کنید و یک callback را به عنوان پارامتر دوم قرار دهید و محتوای آن را از طریق نوشتن یک پارامتر در سازنده دریافت کنید.

فایل‌های پروژه
 

نظرات مطالب
Blazor 5x - قسمت 33 - احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران Blazor WASM - بخش 3- بهبود تجربه‌ی کاربری عدم دسترسی‌ها
یک نکته‌ی تکمیلی: کار با Policy‌ها در برنامه‌های Blazor WASM

در این مطلب، روشی را برای برقراری دسترسی نقش Admin، به تمام قسمت‌های محافظت شده‌ی برنامه، با معرفی نقش آن به یک ویژگی Authorize سفارشی شده، مشاهده کردید. هرچند این روش کار می‌کند، اما روش جدیدتر برقراری یک چنین دسترسی‌های ترکیبی در برنامه‌های ASP.NET Core و سایر فناوری‌های مشتق شده‌ی از آن، کار با Policyها است که برای نمونه در مثال فوق، به صورت زیر قابل پیاده سازی است:

الف) تعریف Policyهای مشترک بین برنامه‌های Web API و WASM
Policyهای تعریف شده، باید قابلیت اعمال به اکشن متدهای کنترلرها و همچنین کامپوننت‌های WASM را داشته باشند. به همین جهت آن‌ها را در پروژه‌ی اشتراکی BlazorServer.Common که در هر دو پروژه استفاده می‌شود، قرار می‌دهیم:
using System.Security.Claims;
using Microsoft.AspNetCore.Authorization; // dotnet add package Microsoft.AspNetCore.Authorization

namespace BlazorServer.Common
{
    public static class PolicyTypes
    {
        public const string RequireAdmin = nameof(RequireAdmin);
        public const string RequireCustomer = nameof(RequireCustomer);
        public const string RequireEmployee = nameof(RequireEmployee);
        public const string RequireEmployeeOrCustomer = nameof(RequireEmployeeOrCustomer);

        public static AuthorizationOptions AddAppPolicies(this AuthorizationOptions options)
        {
            options.AddPolicy(RequireAdmin, policy => policy.RequireRole(ConstantRoles.Admin));
            options.AddPolicy(RequireCustomer, policy =>
                    policy.RequireAssertion(context =>
                        context.User.HasClaim(claim => claim.Type == ClaimTypes.Role
                            && (claim.Value == ConstantRoles.Admin || claim.Value == ConstantRoles.Customer))
                    ));
            options.AddPolicy(RequireEmployee, policy =>
                    policy.RequireAssertion(context =>
                        context.User.HasClaim(claim => claim.Type == ClaimTypes.Role
                            && (claim.Value == ConstantRoles.Admin || claim.Value == ConstantRoles.Employee))
                    ));

            options.AddPolicy(RequireEmployeeOrCustomer, policy =>
                                policy.RequireAssertion(context =>
                                    context.User.HasClaim(claim => claim.Type == ClaimTypes.Role
                                        && (claim.Value == ConstantRoles.Admin ||
                                            claim.Value == ConstantRoles.Employee ||
                                            claim.Value == ConstantRoles.Customer))
                                ));
            return options;
        }
    }
}
در اینجا یکسری Policy جدید را مشاهده می‌کنید که در آن‌ها همواره نقش Admin حضور دارد و همچین روش or آن‌ها را توسط policy.RequireAssertion مشاهده می‌کنید. این تعاریف، نیاز به نصب بسته‌ی Microsoft.AspNetCore.Authorization را نیز دارند. با کمک Policyها می‌توان ترکیب‌های پیچیده‌ای از دسترسی‌های موردنیاز را ساخت؛ بدون اینکه نیاز باشد مدام AuthorizeAttribute سفارشی را طراحی کرد.

ب) افزودن Policyهای تعریف شده به پروژه‌های Web API و WASM
پس از تعریف Policyهای مورد نیاز، اکنون نوبت به افزودن آن‌ها به برنامه‌های Web API:
namespace BlazorWasm.WebApi
{
    public class Startup
    {
        // ...

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            // ...

            services.AddAuthorization(options => options.AddAppPolicies());

            // ...
و همچنین WASM است:
namespace BlazorWasm.Client
{
    public class Program
    {
        public static async Task Main(string[] args)
        {
            // ...

            builder.Services.AddAuthorizationCore(options => options.AddAppPolicies());

            // ...
        }
    }
}
به این ترتیب Policyهای یک‌دستی را بین برنامه‌های کلاینت و سرور، به اشتراک گذاشته‌ایم.

ج) استفاده از Policyهای تعریف شده در برنامه‌ی WASM
اکنون که برنامه قابلیت کار با Policyها را پیدا کرده، می‌توان فیلتر Roles سفارشی را حذف و با فیلتر Authorize پالیسی دار جایگزین کرد:
@page "/hotel-room-details/{Id:int}"

// ...

@*
@attribute [Roles(ConstantRoles.Customer, ConstantRoles.Employee)]
*@

@attribute [Authorize(Policy = PolicyTypes.RequireEmployeeOrCustomer)]

حتی می‌توان از پالیسی‌ها در حین تعریف AuthorizeViewها نیز استفاده کرد:
<AuthorizeView  Policy="@PolicyTypes.RequireEmployeeOrCustomer">
    <p>You can only see this if you're an admin or an employee or a customer.</p>
</AuthorizeView>
مطالب
React 16x - قسمت 18 - کار با فرم‌ها - بخش 1 - دریافت ورودی‌ها از کاربر
تقریبا تمام برنامه‌ها نیاز دارند فرم‌های مخصوصی را داشته باشند. به همین جهت در این قسمت، برنامه‌ی نمایش لیست فیلم‌ها را که تا این مرحله تکمیل کردیم، با افزودن تعدادی فرم بهبود می‌بخشیم؛ مانند فرم لاگین، فرم ثبت نام، فرمی برای ثبت و ویرایش فیلم‌ها و یک فرم جستجوی سریع در لیست فیلم‌های موجود.


ایجاد فرم لاگین

فرم لاگینی را که به برنامه‌ی نمایش لیست فیلم‌های تکمیل شده‌ی تا قسمت 17، اضافه خواهیم کرد، یک فرم بوت استرپی است و می‌توانید جزئیات بیشتر مزین سازی المان‌های این نوع فرم‌ها را با کلاس‌های بوت استرپ، در مطلب «کار با شیوه‌نامه‌های فرم‌ها در بوت استرپ 4» مطالعه کنید.
در ابتدا فایل جدید src\components\loginForm.jsx را ایجاد کرده و سپس توسط میان‌برهای imrc و cc در VSCode، ساختار ابتدایی کامپوننت جدید LoginForm را ایجاد می‌کنیم:
import React, { Component } from "react";


class LoginForm extends Component {
  render() {
    return <h1>Login</h1>;
  }
}

export default LoginForm;
در ادامه یک Route جدید را در فایل app.js برای این فرم، با مسیر login/ و کامپوننت LoginForm، در ابتدای Switch موجود، تعریف می‌کنیم:
import LoginForm from "./components/loginForm";
//...

function App() {
  return (
    <React.Fragment>
      <NavBar />
      <main className="container">
        <Switch>
          <Route path="/login" component={LoginForm} />
          <Route path="/movies/:id" component={MovieForm} />
          // ...
        </Switch>
      </main>
    </React.Fragment>
  );
}
پس از تعریف این مسیریابی، نیاز است لینک آن‌را نیز به منوی راهبری سایت اضافه کنیم. به همین جهت در فایل navBar.jsx که آن‌را در قسمت قبل تکمیل کردیم، در انتهای لیست موجود و پس از Rentals، لینک لاگین را نیز قرار می‌دهیم:
<NavLink className="nav-item nav-link" to="/login">
   Login
</NavLink>
که در نهایت حاصل این تغییرات، به صورت زیر در مرورگر ظاهر می‌شود:


اکنون نوبت به افزودن فرم بوت استرپی لاگین به فایل loginForm.jsx رسیده‌است:
import React, { Component } from "react";


class LoginForm extends Component {
  render() {
    return (
      <form>
        <div className="form-group">
          <label htmlFor="username">Username</label>
          <input id="username" type="text" className="form-control" />
        </div>
        <div className="form-group">
          <label htmlFor="password">Password</label>
          <input id="password" type="password" className="form-control" />
        </div>
        <button className="btn btn-primary">Login</button>
      </form>
    );
  }
}

export default LoginForm;
توضیحات:
- ابتدا المان form به صفحه اضافه می‌شود.
- سپس هر ورودی، داخل یک div با کلاس form-group، محصور می‌شود. کار آن تبدیل یک برچسب و فیلد ورودی، به یک گروه از ورودی‌های بوت استرپ است.
- در اینجا هر برچسب دارای یک ویژگی for است. اما چون قرار است عبارات jsx، به معادل‌های جاوا اسکریپتی ترجمه شوند، نمی‌توان از واژه‌ی کلیدی for در اینجا استفاده کرد. به همین جهت از معادل react ای آن که htmlFor است، در کدهای فوق استفاده کرده‌ایم؛ شبیه به نکته‌ای که در مورد تبدیل ویژگی class به className وجود دارد. مقدار هر ویژگی htmlFor نیز به id فیلد ورودی متناظر با آن تنظیم می‌شود. به این ترتیب اگر کاربر بر روی این برچسب کلیک کرده و آن‌را انتخاب کند، فیلد متناظر با آن، دارای focus می‌شود.
- فیلدهای ورودی نیز دارای کلاس form-control هستند.

با این خروجی نهایی در مرورگر:



مدیریت ارسال فرم‌ها

به صورت پیش فرض و استاندارد، دکمه‌ی افزوده شده‌ی به المان form، سبب ارسال اطلاعات آن به سرور و سپس بارگذاری کامل صفحه می‌شود. این رفتاری نیست که در یک برنامه‌ی SPA مدنظر باشد. برای مدیریت این حالت، می‌توان از رخ‌داد onSubmit هر المان فرم، استفاده کرد:
class LoginForm extends Component {
  handleSubmit = e => {
    console.log("handleSubmit", e);
    e.preventDefault();

    // call the server
  };

  render() {
    return (
      <form onSubmit={this.handleSubmit}>
      //...
در اینجا یک متد رویدادگردان را برای رخ‌داد onSubmit تعریف کرده‌ایم که توسط آن رخ‌داد جاری، دریافت و متد preventDefault آن فراخوانی می‌شود تا دیگر پس از کلیک بر روی دکمه‌ی submit، حالت پیش‌فرض و استاندارد full page reload و post back به سمت سرور، رخ ندهد.


دسترسی مستقیم به المان‌های فرم‌ها

پس از فراخوانی متد preventDefault، کار مدیریت ارسال فرم به سرور را باید خودمان مدیریت کنیم و دیگر رخ‌داد full post back استاندارد به سمت سرور را نخواهیم داشت. در جاوا اسکریپت خالص برای دریافت مقادیر وارد شده‌ی توسط کاربر می‌توان نوشت:
const username = document.getElementById("username").value;
اما در React و کدهای یک کامپوننت، نباید ارجاع مستقیمی را به شیء document و DOM اصلی مرورگر داشته باشیم. در برنامه‌های React هیچگاه نباید با شیء document کار کرد؛ چون کل فلسفه‌ی آن ایجاد یک abstraction بر فراز DOM اصلی مرورگر است که به آن DOM مجازی گفته می‌شود. به این ترتیب مدیریت برنامه و همچنین آزمون نویسی برای آن نیز ساده‌تر می‌شود. اما اگر واقعا نیاز به دسترسی به یک المان DOM در React وجود داشت، چه باید کرد؟
برای دسترسی به یک المان DOM در React، باید یک reference را به آن نسبت داد. برای این منظور یک خاصیت جدید را در سطح کلاس کامپوننت، ایجاد کرده و آن‌را با React.RefObject، مقدار دهی اولیه می‌کنیم:
class LoginForm extends Component {
  username = React.createRef();
سپس ویژگی ref المان مدنظر را به این RefObject تنظیم می‌کنیم:
<input
  ref={this.username}
  id="username"
  type="text"
  className="form-control"
/>
اکنون زمان submit فرم، اگر نیاز به مقدار username وجود داشت، می‌توان توسط خاصیت ارجاعی username تعریف شده، به خاصیت current آن که DOM element مدنظر را بازگشت می‌دهد، دسترسی یافت و مانند مثال زیر، مقدار آن‌را مورد استفاده قرار داد:
  handleSubmit = e => {
    e.preventDefault();

    // call the server
    const username = this.username.current.value;
    console.log("handleSubmit", username);
  };

البته در حالت کلی باید استفاده‌ی از RefObjectها را به حداقل رساند (راه حل بهتری برای دریافت ورودی‌ها وجود دارد) و جاهائی از آن‌ها استفاده کرد که واقعا راه حل دیگری وجود ندارد؛ مانند تنظیم focus بر روی یک المان DOM. در این حالت حتما باید ارجاعی را از آن المان DOM در دسترس داشت و یا برای پویانمایی (animation) نیز مجبور به استفاده‌ی از RefObjectها هستیم.
برای نمونه روش تنظیم focus بر روی یک فیلد ورودی توسط RefObjectها به صورت زیر است:
class LoginForm extends Component {
  username = React.createRef();

  componentDidMount = () => {
    this.username.current.focus();
  };
در life-cycle hook ای به نام componentDidMount که پس از رندر کامپوننت در DOM فراخوانی می‌شود، می‌‌توان توسط RefObject تعریف شده، به شیء current که معادل DOM Element متناظر است، دسترسی یافت و سپس متد focus آن‌را فراخوانی کرد. در این حالت در اولین بار نمایش فرم، یک چنین تصویری حاصل می‌شود:


البته روش بهتری نیز برای انجام اینکار وجود دارد. المان‌های JSX دارای ویژگی autoFocus نیز هستند که دقیقا همین کار را انجام می‌دهد:
<input
  autoFocus
  ref={this.username}
  id="username"
  type="text"
  className="form-control"
/>
برای آزمایش آن، قطعه کد componentDidMount را کامنت کرده و برنامه را اجرا کنید.


تبدیل المان‌های فرم‌ها به Controlled elements

در بسیاری از اوقات، فرم‌های ما state خود را از سرور دریافت می‌کنند. فرض کنید که در حال ایجاد یک فرم ثبت اطلاعات فیلم‌ها هستیم. در این حالت باید بر اساس id فیلم، اطلاعات آن را از سرور دریافت و در state ذخیره کرد؛ سپس فیلدهای فرم را بر اساس آن مقدار دهی اولیه کرد. برای نمونه در فرم لاگین می‌توان state را با شیء account، به صورت زیر مقدار دهی اولیه کرد:
class LoginForm extends Component {
  state = {
    account: { username: "", password: "" }
  };
تا اینجا فیلدهای فرم لاگین، از این state مطلع نبوده و تغییرات داده‌های ورودی در آن‌ها، به شیء account منعکس نمی‌شوند. علت اصلی هم اینجا است که هر کدام از فیلدهای ورودی در React، دارای state خاص خود بوده و مستقل از state کامپوننت جاری هستند. برای رفع این مشکل باید آن‌ها را تبدیل به controlled element هایی کرد که دارای state خاص خود نبوده، تمام اطلاعات مورد نیاز خود را از طریق props دریافت می‌کنند و تغییرات در داده‌های خود را از طریق صدور رخ‌دادهایی اطلاع رسانی می‌کنند. برای اینکار باید مراحل زیر طی شوند:
ابتدا ویژگی value فیلد برای مثال username را به خاصیت username شیء account موجود در state متصل می‌کنیم:
<input 
  value={this.state.account.username}
به این ترتیب دیگر این المان، state خاص خود را نداشته و از طریق props، مقادیر خود را دریافت می‌کند. تا اینجا username، به رشته‌ی خالی دریافتی از شیء state و خاصیت account آن، به صورت یک طرفه متصل شده‌است. یعنی زمانیکه فرم نمایش داده می‌شود، دارای یک مقدار خالی است. برای اینکه تغییرات رخ‌داده‌ی در این المان را به state منعکس کرد، باید رخ‌داد change آن‌را مدیریت نمود. به این ترتیب زمانیکه کاربری اطلاعاتی را در اینجا وارد می‌کند، رخ‌داد change صادر شده و پس از آن می‌توان اطلاعات وارد شده را دریافت و state را به روز رسانی کرد. به روز رسانی state نیز سبب رندر مجدد فرم می‌شود. بنابراین فیلدهای ورودی، با اطلاعات state جدید، به روز رسانی و رندر می‌شوند. به همین جهت ابتدا رویداد onChange را به فیلد username اضافه کرده:
<input 
  value={this.state.account.username}
  onChange={this.handleChange}
و متد مدیریت کننده‌ی آن‌را به صورت زیر تعریف می‌کنیم:
  handleChange = e => {
    const account = { ...this.state.account }; //cloning an object
    account.username = e.currentTarget.value;
    this.setState({ account });
  };
در اینجا، هدف به روز رسانی this.state.account، بر اساس رخ‌داد رسیده (پارامتر e) است و چون نمی‌توان state را مستقیما به روز رسانی کرد، ابتدا یک clone از آن را تهیه می‌کنیم. سپس توسط e.currentTarget به المان در حال به روز رسانی دسترسی یافته و مقدار آن‌را به مقدار خاصیت username انتساب می‌دهیم. در آخر state را بر اساس این تغییرات، به روز رسانی می‌کنیم. این انعکاس در state را توسط افزونه‌ی react developer tools هم می‌توان مشاهده کرد:



مدیریت دریافت اطلاعات چندین فیلد ورودی

تا اینجا موفق شدیم اطلاعات state را به تغییرات فیلد username در فرم لاگین متصل کنیم؛ اما فیلد password را چگونه باید مدیریت کرد؟ برای اینکه تمام این مراحل را مجددا تکرار نکنیم، می‌توان از مقدار دهی پویای خواص در جاوا اسکریپت که توسط [] انجام می‌شود استفاده کرد:
  handleChange = e => {
    const account = { ...this.state.account }; //cloning an object
    account[e.currentTarget.name] = e.currentTarget.value;
    this.setState({ account });
  };
البته برای اینکه این قطعه کد کار کند، نیاز است ویژگی name فیلدهای ورودی را نیز تنظیم کرد تا e.currentTarget.name، به نام یکی از خواص شیء account تعریف شده‌ی در state اشاره کند. برای نمونه فیلد کلمه‌ی عبور، ابتدا دارای ویژگی value متصل به خاصیت password شیء account موجود در state می‌شود. سپس تغییرات آن توسط رویداد onChange، به متد handleChange منتقل شده و خاصیت name آن نیز مقدار دهی شده‌است تا مقدار دهی پویای خواص، در این متد میسر شود:
<input
  id="password"
  name="password"
  value={this.state.account.password}
  onChange={this.handleChange}
  type="password"
  className="form-control"
/>
که در نهایت سبب مقدار دهی صحیح state، با هر دو فیلد تغییر یافته می‌شود:


یک نکته: می‌توان توسط Object Destructuring، تکرار e.currentTarget را حذف کرد:
  handleChange = ({ currentTarget: input }) => {
    const account = { ...this.state.account }; //cloning an object
    account[input.name] = input.value;
    this.setState({ account });
  };
ما از شیء e دریافتی، تنها به خاصیت currentTarget آن نیاز داریم. بنابراین آن‌را از طریق Object Destructuring در همان پارامتر ورودی متد جاری دریافت کرده و سپس آن‌را به نام input، تغییر نام می‌دهیم.


آشنایی با خطاهای متداول دریافتی در حین کار با فرم‌ها

فرض کنید خاصیت username را از شیء account موجود در state حذف کرده‌ایم. در زمان نمایش ابتدایی فرم، خطایی را دریافت نخواهیم کرد، اما اگر اطلاعاتی را در آن وارد کنیم، بلافاصله در کنسول توسعه دهندگان مرورگر چنین اخطاری ظاهر می‌شود:
Warning: A component is changing an uncontrolled input of type text to be controlled.
Input elements should not switch from uncontrolled to controlled (or vice versa).
Decide between using a controlled or uncontrolled input element for the lifetime of the component.
More info: https://fb.me/react-controlled-components
چون خاصیت username را حذف کرده‌ایم، اینبار که در textbox مقداری را وارد می‌کنیم، سبب انتساب undefined و یا null به مقدار المان خواهد شد. در این حالت React چنین المانی را به صورت controlled element درنظر نمی‌گیرد و دارای state خاص خودش خواهد بود. به همین جهت عنوان می‌کند که بین یک المان کنترل شده و نشده، یکی را انتخاب کنید.
دقیقا چنین اخطاری را با ورود null/undefined بجای "" در حین مقدار دهی اولیه‌ی username در شیء account نیز دریافت خواهیم کرد:
Warning: `value` prop on `input` should not be null.
Consider using an empty string to clear the component or `undefined` for uncontrolled components.
بنابراین به عنوان یک قاعده در فرم‌های React، المان‌های یک فرم را باید توسط یک "" مقدار دهی اولیه کرد و یا با مقداری که از سمت سرور دریافت می‌شود.


ایجاد یک کامپوننت ورود اطلاعات با قابلیت استفاده‌ی مجدد

هر چند در پیاده سازی فعلی سعی کردیم با بکارگیری مقداردهی پویای خواص اشیاء، تکرار کدها را کاهش دهیم، اما باز هم به ازای هر فیلد ورودی باید این مسایل تکرار شوند:
- ایجاد یک div با کلاس‌های بوت استرپی.
- ایجاد label و همچنین فیلد ورودی.
- در اینجا مقدار htmlFor باید با مقدار id فیلد ورودی یکی باشد.
- مقدار دهی ویژگی‌های value و onChange نیز باید تکرار شوند.

بنابراین بهتر است این تعاریف را استخراج و به یک کامپوننت با قابلیت استفاده‌ی مجدد منتقل کرد. به همین جهت فایل جدید src\components\common\input.jsx را در پوشه‌ی common ایجاد کرده و سپس توسط میانبرهای imrc و sfc، این کامپوننت تابعی بدون حالت را تکمیل می‌کنیم:
import React from "react";

const Input = ({ name, label, value, onChange }) => {
  return (
    <div className="form-group">
      <label htmlFor={name}>{label}</label>
      <input
        value={value}
        onChange={onChange}
        id={name}
        name={name}
        type="text"
        className="form-control"
      />
    </div>
  );
};

export default Input;
در اینجا کل تگ div مرتبط با username را از کامپوننت فرم لاگین cut کرده و در اینجا در قسمت return، قرار داده‌ایم. سپس شروع به تبدیل مقادیر قبلی به مقادیری که قرار است از props تامین شوند، کرده‌ایم. یا می‌توان props را به عنوان آرگومان این متد تعریف کرد و یا می‌توان توسط Object Destructuring، خواصی را که از props نیاز داریم، در پارامتر متد Input ذکر کنیم که این روش چون به نوعی اینترفیس کامپوننت را نیز مشخص می‌کند و همچنین کدهای تکراری دسترسی به props را به حداقل می‌رساند، تمیزتر و با قابلیت نگهداری بالاتری است. برای مثال هر جائیکه نام username استفاده شده بود، با خاصیت name جایگزین شده و بجای برچسب از label، بجای مقدار username از متغیر value و بجای رخ‌داد تعریف شده نیز onChange قرار گرفته‌است.

سپس به کامپوننت فرم لاگین بازگشته و ابتدا آن‌را import می‌کنیم:
import Input from "./common/input";
اکنون متد رندر ماژول src\components\loginForm.jsx، به صورت زیر با درج دو Input، خلاصه می‌شود که دیگر در آن خبری از تگ‌ها و کدهای تکراری نیست:
  render() {
    const { account } = this.state;
    return (
      <form onSubmit={this.handleSubmit}>
        <Input
          name="username"
          label="Username"
          value={account.username}
          onChange={this.handleChange}
        />
        <Input
          name="password"
          label="Password"
          value={account.password}
          onChange={this.handleChange}
        />
        <button className="btn btn-primary">Login</button>
      </form>
    );


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:  sample-18.zip
مطالب
مقدمه‌ای بر صفحات Razor در ASP.NET Core 2.0 - بخش اوّل
Page یا «صفحه» در Razor، یکی از ویژگی‌های جدید در  ASP.NET Core MVC است که تمرکز کدنویسی را بر روی صفحات قرار می‌دهد و این موجب راحتی کدنویسی و بالارفتن راندمان می‌شود. این «صفحات» نیازمند استفاده از نسخۀ ASP.NET Core 2.0.0 و نسخه‌های بعد از آن هستند که در  Visual Studio 2017 Update 3 و نسخه‌های بعدی در دسترس است.
«صفحات» Razor به‌طور پیش‌‎فرض در MVC در دسترس است و کافیست در فایل  Startup.cs، «صفحات» Razor فعال شود:
public class Startup
{
    public void ConfigureServices(IServiceCollections services)
    {
        services.AddMvc(); // موجب فعال شدن «صفحات»  و کنترلرها می‌شود
    }

    public void Configure(IApplicationBuilder app)
    {
        app.UseMvc();
    }
}
تمام ویژگی‌های جدید «صفحات» Razor در اسمبلی Microsoft.AspNetCore.Mvc.RazorPages در دسترس است و کافیست بدان ارجاع دهید. همچنین اگر ارجاعی به پکیج  Microsoft.AspNetCore.Mvc  داشته باشید نیز «صفحات» Razor در دسترس خواهند بود.
«صفحۀ» زیر را در نظر بگیرید:
@page

@{
    var message = "Hello, World!";
}

<html>
<body>
    <p>@message</p>
</body>
</html>
این کد، بسیار شبیه «صفحات» ویوی Razor معمولی است؛ اما آنچه آن را متفاوت می‌سازد، استفاده از دایرکتیو page@  است. با استفاده از  page@، درواقع این فایل نقش اکشن متد MVC را نیز انجام می‌دهد و بدین معناست که می‌تواند به‌طورمستقیم، درخواست‌ها را بدون وساطت هیچ کنترلری مدیریت کند. دایرکتیو  page@، باید در ابتدای صفحۀ Razor قرار بگیرد. این دایرکتیو رفتار اصلی سایر Razorها را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
ارتباط میان مسیرهای URL با صفحات، از طریق محل قرارگیری «صفحات» در فایل سیستم، اتفاق می‌افتد. جدول زیر نحوۀ ارتباط میان مسیر «صفحات» Razor و URL متناظر آن را نشان می‌دهد: 
 URL متناظر  نام فایل و مسیر آن 
/  یا  /Index
 /Pages/Index.cshtml
/Contact /Pages/Store/Contact.cshtml
/Store/Contact /Pages/Store/Contact.cshtml
برنامه هنگام اجرا، به‌طور پیش‌فرض، برای یافتن فایل «صفحات» Razor در پوشۀ «صفحات» جستجو می‌کند.
ویژگی‌های جدید «صفحات» Razor  بدین منظور طراحی شده‌اند تا الگوهای عمومی به‌کار رفته در پیمایش‌گر صفحات وب را آسان‌تر کنند. صفحۀ «تماس با ما» را در نظر بگیرید که در آن مدل Contact پیاده‌سازی شده است. فایل  MyApp/Contact.cs  بدین شکل است:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace MyApp 
{
    public class Contact
    {
        [Required]
        public string Name { get; set; }

        [Required]
        public string Email { get; set; }
    }
}
و فایل ویوی آن یعنی MyApp/Pages/Contact.cshtml به شکل زیر است:
@page
@using MyApp
@using Microsoft.AspNetCore.Mvc.RazorPages
@addTagHelper "*, Microsoft.AspNetCore.Mvc.TagHelpers"
@inject ApplicationDbContext Db

@functions {
    [BindProperty]
    public Contact Contact { get; set; }

    public async Task<IActionResult> OnPostAsync()
    {
        if (ModelState.IsValid)
        {
            Db.Contacts.Add(Contact);
            await Db.SaveChangesAsync();
            return RedirectToPage();
        }

        return Page();
    }
}

<html>
<body>
    <p>فرم زیر را پر کنید تا در اسرع وقت، کارشناسان ما با شما بگیرند</p> 
    <div asp-validation-summary="All"></div>
    <form method="POST">
      <div>Name: <input asp-for="Contact.Name" /></div>
      <div>Email: <input asp-for="Contact.Email" /></div>
      <input type="submit" />
    </form>
</body>
</html>
این «صفحه»، هندلری با عنوان OnPostAsync  دارد که هنگام ارسال درخواست‌های POST (هنگامی‌که کاربری فرم را ثبت می‌کند) اجرا می‌شود. البته می‌توان برای هر نوع تقاضای HTTP، هندلری را اضافه کرد که معمولاً از  OnGet  برای هرگونه تقاضای نشان دادن یک صفحۀ HTML استفاده می‌شود و از  OnPost  برای ارسال اطلاعات از طریق فرم استفاده می‌شود و همان‌طور که می‌دانیم پسوند Async اختیاری است. اما اغلب به‌طور قراردادی به‌کار برده می‌شود. کد نوشته شده داخل OnPostAsync بسیار شبیه چیزی است که به‌طور معمول در داخل یک کنترلر نوشته می‌شود. این الگویی است برای صفحاتی که در آن‌ها بیشتر اصول اوّلیۀ MVC از قبیل بایند کردن مدل‌ها، اعتبارسنجی و نتایج اکشن‌ها قابل استفاده است.  
روند اصلی  OnPostAsync  به‌شکل زیر است:
کنترل خطاهای اعتبارسنجی.
  1. اگر خطایی نبود، اطلاعات ذخیره شده و به صفحۀ دیگر ریدایرکت می‌شود.
  2. درغیراین‌صورت، صفحه را دوباره به‌همراه خطاهای اعتبار سنجی نمایش می‌دهد.
  3. اگر اطلاعات موفقت‌آمیز وارد شوند، آنگاه متد هندلر OnPostAsync، هلپر RedirctToPage را برای برگرداندن نمونه‌ای از RedirectToPageResult فراخوانی می‌کند. این یک نوع جدید بازگشتی برای اکشن متد است که شبیه RedirectToAction  یا RedirectToRoute  است؛ با این تفاوت که مخصوص صفحات طراحی شده است.
هنگامیکه فرم ثبت شده، خطای اعتبارسنجی داشته باشد، آنگاه متد هندلر OnPostAsync هلپر متد Page را فراخوانی می‌کند. این هلپر یک نمونه از PageResult را برمی‌گرداند. این شبیه کاری است که اکشن‌ها در کنترلر‌ها، یک ویو را برگردانند. PageResult خروجی پیش‌فرض یک هندلر متد است و هندلر متدی که نوع  void  را برگرداند «صفحۀ» جاری را رندر می‌کند.
خصیصۀ  Contact از attribute جدید [BindProperty] برای مقید کردن مدل استفاده می‌کند. «صفحات» به‌طور پیش‌فرض، ویژگی‌هایی را که GET نیستند، مقید می‌کنند. مقیدکردن به خواص، موجب کاهش کدی می‌شود که شما باید در فرم مورد نظر خود بیاورید؛ مثلاً به‌راحتی می‌توان نوشت ( <input asp-for="Contacts.Name" /> ) که با این کار مقیدسازی فیلد و خصیصۀ مورد نظر به‌طور خودکار انجام می‌شود.
به‌جای استفاده از دایرکتیو  model@ در اینجا، از ویژگی جدید «صفحات» استفاده می‌کنیم. به‌طور پیش‌فرض دایرکتیو کلاس Page همان مدل است و ویژگی‌هایی شبیه مقیدکردن مدل‌ها، تگ هلپرها و هلپرهای HTML، همگی فقط با ویژگی‌هایی که درون functions@ نوشته شده‌اند، کار می‌کنند. هنگام استفاده از «صفحات» به‌طور خودکار به ویومدل دسترسی وجود دارد.
دایرکتیو  inject@  قبل از شروع هندلر متد، قرار گرفته و برای تزریق وابستگی در «صفحات» استفاده می‌شود که همانند Razor ویوهای قبل کار می‌کند. متغیر Db در اینجا از نوع  ApplicationDbContext است که به «صفحه» تزریق می‌شود. 
در اینجا نیازی به نوشتن هیچ دستوری برای اعتبارسنجی anti-forgery نیست. تولید و اعتبارسنجی anti-forgery به‌طور خودکار در «صفحات» انجام می‌شود و برای دستیابی به این ویژگی امنیتی نیاز به تنظیمات اضافه‌تری نیست.
می‌توان ویوی MyApp/Pages/Contact.chsml  را از مدل آن به شکل زیر جدا کرد: 
@page
@using MyApp
@using MyApp.Pages
@using Microsoft.AspNetCore.Mvc.RazorPages
@addTagHelper "*, Microsoft.AspNetCore.Mvc.TagHelpers"
@model ContactModel

<html>
<body>
    <p>فرم زیر را پر کنید تا در اسرع وقت، کارشناسان ما با شما بگیرند </p>
    <div asp-validation-summary="All"></div>
    <form method="POST">
      <div>Name: <input asp-for="Contact.Name" /></div>
      <div>Email: <input asp-for="Contact.Email" /></div>
      <input type="submit" />
    </form>
</body>
</html>
و بخش مدل «صفحه» را به شکل زیر:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.RazorPages;

namespace MyApp.Pages
{
    public class ContactModel : PageModel
    {
        public ContactModel(ApplicationDbContext db)
        {
            Db = db;
        }

        [BindProperty]
        public Contact Contact { get; set; }

        private ApplicationDbContext Db { get; }

        public async Task<IActionResult> OnPostAsync()
        {
            if (ModelState.IsValid)
            {
                Db.Contacts.Add(Contact);
                await Db.SaveChangesAsync();
                return RedirectToPage();
            }

            return Page();
        }
    }
}
براساس قرارداد، کلاس باید به‌شکل PageModel باشد و در همان فضای نامی باشد که صفحۀ آن قرار دارد و نیازی به استفاده از functions @ نیست و تنها تغییر آن، تزریق وابستگی از طریق کلاس سازنده است. 
با استفاده از PageModel می‌توان از الگوی آزمون واحد بهره برد؛ اما مستلزم نوشتن صریح کلاس و سازندۀ آن است. مزیت «صفحات» بدون فایل PageModel این است که از کامپایل در زمان اجرا پشتیبانی می‌کنند که این قابلیت در هنگام کدنویسی مفید است.
ادامه دارد...
اشتراک‌ها
معرفی Zen Coding یا Emmet Syntax

معرفی Zen Coding یا Emmet Syntax

برای من همیشه نوشتن کد‌های HTML با دشواری و مرارت‌های زیادی همراه بوده. نوشتن ساختار‌های تو در تو، قرار دادن id و class مناسب و باز و بسته کردن تگ‌ها و قرار دادن قرزند‌ها در داخل تگ‌ها حقیقتا کار هایی خسته کننده، تکراری و حوصله سر بر هستند.
روش Zen Coding یا Emmet Syntax برای حل همین مسئله به وجود آمده و سرعت توسعه کد‌های HTML را بسیار بیشتر خواهد کرد. پس از استفاده از این روش، به هیچ وجه قادر نخواهید بود که به روش سنتیِ گذشته کد‌های HTML بزنید.
1. مثلا با استفاده از دستور div#control.panel.panel-success و فشردن کلید tab، یک div با شناسه panel و کلاس‌های panel و panel-success ساخته خواهد شد.
2. با استفاده از Zen Codding به راحتی می‌توانیم المنت‌های داخلی هم در یک خط تعریف کنیم. مثلا ul>li*5 موجب خواهد شد یک ul همراه با پنج المنت li در درون اش تعریف شود.
سعی کنید حتما از روش Zen Coding استفاده کنید، چرا که سرعت توسعه شما را به شدت بالا خواهد برد.
Zen Coding پس از نصب افزونه Web Essentials در ویژوال استودیو افزوده خواهد شد. همچنین Visual Studio Code به طور پیش فرض از این روش پشتیبانی می‌کند.
 

معرفی Zen Coding یا Emmet Syntax