اشتراکها
بازخوردهای دوره
تزریق خودکار وابستگیها در برنامههای ASP.NET MVC
لایه سرویس بر اساس لایه دیتا هست که قادر هست سرویسی را ارائه دهد. تامین کنندهی اصلی اینترفیس IUnitOfWork، لایه دیتا هست.
درکل لایه سرویس در اینجا صرفا به دلیل دسترسی به IUnitOfWork هست که این ارجاع را دارد و کل کارکرد آن بر اساس این اینترفیس صورت میگیرد. یک مثال دیگر: « اعمال تزریق وابستگیها به مثال رسمی ASP.NET Identity ». در نهایت بالاترین لایه برنامه که همان کنترلرها هستند صرفا بر اساس تزریق وابستگیهای اینترفیسهای لایه سرویس کار میکنند.
لایه سرویس فقط با اینترفیس IUnitOfWork کار میکند. این اینترفیس را در هر اسمبلی دیگری که خواستید قرار دهید و ارجاعی را به آن تعریف کنید. در این حالت بازهم برنامه کار میکند چون سیستم تزریق وابستگیها در ابتدای کار تامین کنندهی این اینترفیس را مشخص خواهد کرد و اتصالات نهایی به خوبی برقرار میشوند.
درکل لایه سرویس در اینجا صرفا به دلیل دسترسی به IUnitOfWork هست که این ارجاع را دارد و کل کارکرد آن بر اساس این اینترفیس صورت میگیرد. یک مثال دیگر: « اعمال تزریق وابستگیها به مثال رسمی ASP.NET Identity ». در نهایت بالاترین لایه برنامه که همان کنترلرها هستند صرفا بر اساس تزریق وابستگیهای اینترفیسهای لایه سرویس کار میکنند.
لایه سرویس فقط با اینترفیس IUnitOfWork کار میکند. این اینترفیس را در هر اسمبلی دیگری که خواستید قرار دهید و ارجاعی را به آن تعریف کنید. در این حالت بازهم برنامه کار میکند چون سیستم تزریق وابستگیها در ابتدای کار تامین کنندهی این اینترفیس را مشخص خواهد کرد و اتصالات نهایی به خوبی برقرار میشوند.
در ادامهی سری «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0» اگر بخواهیم مباحث اعتبارسنجی کاربران و ASP.NET Identity مخصوص آنرا بررسی کنیم، نیاز است ابتدا مباحث Entity framework Core 1.0 را بررسی کنیم. به همین جهت در طی چند قسمت مباحث پایهای کار با EF Core 1.0 را در ASP.NET Core 1.0، بررسی خواهیم کرد. بنابراین پیشنیاز ضروری این مباحث، مطالعهی سری «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0» است و در آن از مباحثی مانند چگونگی کار با فایلهای کانفیگ جدید، تزریق وابستگیها و سرویسها، فعال سازی سرویس Logging، فعال سازی صفحات مخصوص توسعه دهندهها و ... در ASP.NET Core 1.0 استفاده خواهد شد.
EF Core چیست؟
EF Core یک ORM یا object-relational mapper چندسکویی است که امکان کار با بانکهای اطلاعاتی مختلف را از طریق اشیاء دات نتی میسر میکند. توسط آن قسمت عمدهی کدهای مستقیم کار با بانکهای اطلاعاتی حذف شده و تبدیل به کدهای دات نتی میشوند. مزیت این لایهی Abstraction اضافی (لایهای بر روی کدهای مستقیم لایه ADO.NET زیرین)، امکان تعویض بانک اطلاعاتی مورد استفاده، تنها با تغییر کدهای آغازین برنامهاست؛ بدون نیاز به تغییری در سایر قسمتهای برنامه. همچنین کار با اشیاء دات نتی و LINQ، مزایایی مانند تحت نظر قرار گرفتن کدها توسط کامپایلر و برخورداری از ابزارهای Refactoring پیشرفته را میسر میکنند. به علاوه SQL خودکار تولیدی توسط آن نیز همواره پارامتری بوده و مشکلات حملات تزریق SQL در این حالت تقریبا به صفر میرسند (اگر مستقیما SQL نویسی نکنید و صرفا از LINQ استفاده کنید). مزیت دیگر همواره پارامتری بودن کوئریها، رفتار بسیاری از بانکهای اطلاعاتی با آنها همانند رویههای ذخیره شده است که به عدم تولید Query planهای مجزایی به ازای هر کوئری رسیده منجر میشود که در نهایت سبب بالا رفتن سرعت اجرای کوئریها و مصرف حافظهی کمتری در سمت سرور بانک اطلاعاتی میگردد.
تفاوت EF Core با نگارشهای دیگر Entity framework در چیست؟
سورس باز بودن
EF از نگارشهای آخر آن بود که سورس باز شد؛ اما EF Core از زمان نگارشهای پیش نمایش آن به صورت سورس باز در GitHub قابل دسترسی است.
چند سکویی بودن
EF Core برخلاف EF 6.x (آخرین نگارش مبتنی بر Full Framework آن)، نه تنها چندسکویی است و قابلیت اجرای بر روی Mac و لینوکس را نیز دارا است، به علاوه امکان استفادهی از آن در انواع و اقسام برنامههای دات نتی مانند UWP یا Universal Windows Platform و Windows phone که پیشتر با EF 6.x میسر نبود، وجود دارد. لیست این نوع سکوها و برنامههای مختلف به شرح زیر است:
افزایش تعداد بانکهای اطلاعاتی پشتیبانی شده
در EF Full یا EF 6.x، هدف اصلی، تنها کار با بانکهای اطلاعاتی رابطهای بود و همچنین مایکروسافت صرفا نگارشهای مختلف SQL Server را به صورت رسمی پشتیبانی میکرد و برای سایر بانکهای اطلاعاتی دیگر باید از پروایدرهای ثالث استفاده کرد.
در EF Core علاوه بر افزایش تعداد پروایدرهای رسمی بانکهای اطلاعاتی رابطهای، پشتیبانی از بانکهای اطلاعاتی NoSQL هم اضافه شدهاست؛ به همراه پروایدر ویژهای به نام In Memory جهت انجام سادهتر Unit testing. کاری که با نگارشهای پیشین EF به سادگی و از روز اول پشتیبانی نمیشد.
حذف و یا عدم پیاده سازی تعدادی از قابلیتهای EF 6.x
اگر موارد فوق جزو مهمترین مزایای کار با EF Core باشند، باید درنظر داشت که به علت حذف و یا تقلیل یافتن یک سری از ویژگیها در NET Core.، مانند Reflection (جهت پشتیبانی از دات نت در سکوهای مختلف کاری و خصوصا پشتیبانی از حالتی که کامپایلر مخصوص برنامههای UWP نیاز دارد تمام نوعها را همانند زبانهای C و ++C، در زمان کامپایل بداند)، یک سری از قابلیتهای EF 6.x مانند Lazy loading هنوز در EF Core پشتیبانی نمیشوند. لیست کامل و به روز شدهی این موارد را در اینجا میتوانید مطالعه کنید.
بنابراین امکان انتقال برنامههای EF 6.x به EF Core 1.0 عموما وجود نداشته و نیاز به بازنویسی کامل دارند. هرچند بسیاری از مفاهیم آن با EF Code First یکی است.
برپایی تنظیمات اولیهی EF Core 1.0 در یک برنامهی ASP.NET Core 1.0
برای نصب تنظیمات اولیهی EF Core 1.0 در یک برنامهی ASP.NET Core 1.0، جهت کار با مشتقات SQL Server (و SQL LocalDB) نیاز است سه بستهی ذیل را نصب کرد (از طریق منوی Tools -> NuGet Package Manager -> Package Manager Console):
البته در این قسمت صرفا از بستهی اول که جهت اتصال به SQL Server است استفاده میکنیم. بستههای دیگر را در قسمتهای بعد، برای به روز رسانی اسکیمای بانک اطلاعاتی (مباحث Migrations) و مباحث scaffolding استفاده خواهیم کرد.
پس از اجرای سه دستور فوق، تغییرات مداخل فایل project.json برنامه به صورت ذیل خواهند بود:
این مداخلی که توسط نیوگت اضافه شدهاند، نیاز به اصلاح دارند؛ به این صورت:
نیاز است در قسمت dependencies مشخص کنیم که ابزارهای اضافه شده مخصوص build هستند و نه اجرای برنامه. همچنین قسمت tools را باید با Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools مقدار دهی کرد تا بتوان از این ابزار در خط فرمان، جهت اجرای فرامین migrations استفاده کرد.
بنابراین از همین ابتدای کار، بدون مراجعهی به Package Manager Console، چهار تغییر فوق را به فایل project.json اعمال کرده و آنرا ذخیره کنید؛ تا کار به روز رسانی و نصب بستهها، به صورت خودکار و همچنین صحیحی انجام شود.
فعال سازی صفحات مخصوص توسعه دهندههای EF Core 1.0
در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 5 - فعال سازی صفحات مخصوص توسعه دهندهها» با تعدادی از اینگونه صفحات آشنا شدیم. برای EF Core نیز بستهی مخصوصی به نام Microsoft.AspNetCore.Diagnostics.EntityFrameworkCore وجود دارد که امکان فعال سازی صفحهی نمایش خطاهای بانک اطلاعاتی را میسر میکند. بنابراین ابتدا به فایل project.json مراجعه کرده و این بسته را اضافه کنید:
سپس میتوان متد جدید UseDatabaseErrorPage را در متد Configure کلاس آغازین برنامه، فراخوانی کرد:
با فعال سازی این صفحه، اگر در حین توسعهی برنامه و اتصال به بانک اطلاعاتی، خطایی رخ دهد، بجای مشاهدهی یک صفحهی خطای عمومی (اگر UseDeveloperExceptionPage را فعال کرده باشید)، اینبار ریز جزئیات بیشتری را به همراه توصیههایی از طرف تیم EF مشاهده خواهید کرد.
تعریف اولین Context برنامه و مشخص سازی رشتهی اتصالی آن
در این تصویر، زیر ساخت نگاشتهای EF Core را مشاهده میکنید. در سمت چپ، ظرفی را داریم به نام DB Context که در برگیرندهی Db Setها است. در سمت راست که بیانگر ساختار کلی یک بانک اطلاعاتی است، معادل اینها را مشاهده میکنیم. هر Db Set به یک جدول بانک اطلاعاتی نگاشت خواهد شد و متشکل است از کلاسی به همراه یک سری خواص که اینها نیز به فیلدها و ستونهای آن جدول در سمت بانک اطلاعاتی نگاشت میشوند.
بنابراین برای شروع کار، پوشهای را به نام Entities به پروژه اضافه کرده و سپس کلاس ذیل را به آن اضافه میکنیم:
کلاس Person بیانگر ساختار جدول اشخاص بانک اطلاعاتی است. برای اینکه این کلاس را تبدیل و نگاشت به یک جدول کنیم، نیاز است آنرا به صورت یک DbSet در معرض دید EF Core قرار دهیم و اینکار در کلاسی که از DbContex مشتق میشود، صورت خواهد گرفت:
بنابراین در ادامه کلاس جدید ApplicationDbContext را که از کلاس پایه DbContext مشتق میشود تعریف کرده و سپس کلاس Person را به صورت یک DbSet در معرض دید EF Core قرار میدهیم.
سازندهی این کلاس نیز به نحو خاصی تعریف شدهاست. اگر به سورسهای EF Core مراجعه کنیم، کلاس پایهی DbContext دارای دو سازندهی با و بدون پارامتر است:
اگر از سازندهی بدون پارامتر استفاده کنیم و برای مثال در کلاس ApplicationDbContext فوق، به طور کامل سازندهی تعریف شده را حذف کنیم، باید به نحو ذیل تنظیمات بانک اطلاعاتی را مشخص کنیم:
در این حالت باید متد OnConfiguring را override و یا بازنویسی کنیم، تا بتوان از اول مشخص کرد که قرار است از پروایدر SQL Server استفاده کنیم و ثانیا رشتهی اتصالی به آن چیست.
اما چون در یک برنامهی ASP.NET Core، کار ثبت سرویس مربوط به EF Core، در کلاس آغازین برنامه انجام میشود و در آنجا به سادگی میتوان به خاصیت Configuration برنامه دسترسی یافت و توسط آن رشتهی اتصالی را دریافت کرد، مرسوم است از سازندهی با پارامتر DbContext به نحوی که در ابتدا عنوان شد، استفاده شود.
بنابراین در ادامه، پس از مطالعهی مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 7 - کار با فایلهای config» به فایل appsettings.json مراجعه کرده و تنظیمات رشتهی اتصالی برنامه را به صورت ذیل در آن مشخص میکنیم:
باید دقت داشت که نام این مداخل کاملا اختیاری هستند و در نهایت باید در کلاس آغازین برنامه به صورت صریحی مشخص شوند.
در اینجا به وهلهی پیش فرض SQL Server اشاره شدهاست؛ از حالت اعتبارسنجی ویندوزی SQL Server استفاده میشود و بانک اطلاعاتی جدیدی به نام TestDbCore2016 در آن مشخص گردیدهاست.
پس از تعریف رشتهی اتصالی، متد OnConfiguring را از کلاس ApplicationDbContext حذف کرده و از همان نگارش دارای سازندهی با پارامتر آن استفاده میکنیم. برای اینکار به کلاس آغازین برنامه مراجعه کرده و توسط متد AddDbContext این Context را به سرویسهای ASP.NET Core معرفی میکنیم:
در اینجا جهت یادآوری مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 7 - کار با فایلهای config» نحوهی وهله سازی خاصیت Configuration که در متد UseSqlServer مورد استفاده قرار گرفتهاست، نیز ذکر شدهاست.
بنابراین قسمت options.UseSqlServer را یا در اینجا مقدار دهی میکنید و یا از طریق بازنویسی متد OnConfiguring کلاس Context برنامه.
یک نکته: امکان تزریق IConfigurationRoot به کلاس Context برنامه وجود دارد
با توجه به اینکه Context برنامه را به صورت یک سرویس به ASP.NET Core معرفی کردیم، امکان تزریق وابستگیها نیز در آن وجود دارد. یعنی بجای روش فوق، میتوان IConfigurationRoot را به سازندهی کلاس Context برنامه نیز تزریق کرد:
با توجه به اینکه IConfigurationRoot در کلاس ConfigureServices به صورت Singleton، به مجموعهی سرویسهای برنامه معرفی شدهاست، از آن در تمام کلاسهای برنامه که تحت نظر سیستم تزریق وابستگیهای توکار ASP.NET Core هستند، میتوان استفاده کرد.
در این حالت متد ConfigureServices کلاس آغازین برنامه، چنین شکلی را پیدا میکند و ساده میشود:
یک نکته: امکان تزریق ApplicationDbContext به تمام کلاسهای برنامه وجود دارد
همینقدر که ApplicationDbContext را به عنوان سرویسی در ConfigureServices تعریف کردیم، امکان تزریق آن در اجزای مختلف یک برنامهی ASP.NET Core نیز وجود دارد:
در اینجا نحوهی تزریق DB Context برنامه را به یک کنترلر مشاهده میکنید. البته هرچند تزریق یک کلاس مشخص به این شکل، تزریق وابستگیها نام ندارد و هنوز این کنترلر دقیقا وابستهاست به پیاده سازی خاص کلاس ApplicationDbContext، اما ... در کل امکان آن هست.
در این حالت پس از اجرای برنامه، خطای ذیل را مشاهده خواهیم کرد:
علت اینجا است که هنوز این بانک اطلاعاتی ایجاد نشدهاست و همچنین ساختار جداول را به آن منتقل نکردهایم که این موارد را در قسمتهای بعدی مرور خواهیم کرد.
EF Core چیست؟
EF Core یک ORM یا object-relational mapper چندسکویی است که امکان کار با بانکهای اطلاعاتی مختلف را از طریق اشیاء دات نتی میسر میکند. توسط آن قسمت عمدهی کدهای مستقیم کار با بانکهای اطلاعاتی حذف شده و تبدیل به کدهای دات نتی میشوند. مزیت این لایهی Abstraction اضافی (لایهای بر روی کدهای مستقیم لایه ADO.NET زیرین)، امکان تعویض بانک اطلاعاتی مورد استفاده، تنها با تغییر کدهای آغازین برنامهاست؛ بدون نیاز به تغییری در سایر قسمتهای برنامه. همچنین کار با اشیاء دات نتی و LINQ، مزایایی مانند تحت نظر قرار گرفتن کدها توسط کامپایلر و برخورداری از ابزارهای Refactoring پیشرفته را میسر میکنند. به علاوه SQL خودکار تولیدی توسط آن نیز همواره پارامتری بوده و مشکلات حملات تزریق SQL در این حالت تقریبا به صفر میرسند (اگر مستقیما SQL نویسی نکنید و صرفا از LINQ استفاده کنید). مزیت دیگر همواره پارامتری بودن کوئریها، رفتار بسیاری از بانکهای اطلاعاتی با آنها همانند رویههای ذخیره شده است که به عدم تولید Query planهای مجزایی به ازای هر کوئری رسیده منجر میشود که در نهایت سبب بالا رفتن سرعت اجرای کوئریها و مصرف حافظهی کمتری در سمت سرور بانک اطلاعاتی میگردد.
تفاوت EF Core با نگارشهای دیگر Entity framework در چیست؟
سورس باز بودن
EF از نگارشهای آخر آن بود که سورس باز شد؛ اما EF Core از زمان نگارشهای پیش نمایش آن به صورت سورس باز در GitHub قابل دسترسی است.
چند سکویی بودن
EF Core برخلاف EF 6.x (آخرین نگارش مبتنی بر Full Framework آن)، نه تنها چندسکویی است و قابلیت اجرای بر روی Mac و لینوکس را نیز دارا است، به علاوه امکان استفادهی از آن در انواع و اقسام برنامههای دات نتی مانند UWP یا Universal Windows Platform و Windows phone که پیشتر با EF 6.x میسر نبود، وجود دارد. لیست این نوع سکوها و برنامههای مختلف به شرح زیر است:
• All .NET application (Console, ASP.NET 4, WinForms, WPF) • Mac and Linux applications (Mono) • UWP (Universal Windows Platform) • ASP.NET Core applications • Can use EF Core in Windows phone and Windows store app
افزایش تعداد بانکهای اطلاعاتی پشتیبانی شده
در EF Full یا EF 6.x، هدف اصلی، تنها کار با بانکهای اطلاعاتی رابطهای بود و همچنین مایکروسافت صرفا نگارشهای مختلف SQL Server را به صورت رسمی پشتیبانی میکرد و برای سایر بانکهای اطلاعاتی دیگر باید از پروایدرهای ثالث استفاده کرد.
در EF Core علاوه بر افزایش تعداد پروایدرهای رسمی بانکهای اطلاعاتی رابطهای، پشتیبانی از بانکهای اطلاعاتی NoSQL هم اضافه شدهاست؛ به همراه پروایدر ویژهای به نام In Memory جهت انجام سادهتر Unit testing. کاری که با نگارشهای پیشین EF به سادگی و از روز اول پشتیبانی نمیشد.
حذف و یا عدم پیاده سازی تعدادی از قابلیتهای EF 6.x
اگر موارد فوق جزو مهمترین مزایای کار با EF Core باشند، باید درنظر داشت که به علت حذف و یا تقلیل یافتن یک سری از ویژگیها در NET Core.، مانند Reflection (جهت پشتیبانی از دات نت در سکوهای مختلف کاری و خصوصا پشتیبانی از حالتی که کامپایلر مخصوص برنامههای UWP نیاز دارد تمام نوعها را همانند زبانهای C و ++C، در زمان کامپایل بداند)، یک سری از قابلیتهای EF 6.x مانند Lazy loading هنوز در EF Core پشتیبانی نمیشوند. لیست کامل و به روز شدهی این موارد را در اینجا میتوانید مطالعه کنید.
بنابراین امکان انتقال برنامههای EF 6.x به EF Core 1.0 عموما وجود نداشته و نیاز به بازنویسی کامل دارند. هرچند بسیاری از مفاهیم آن با EF Code First یکی است.
برپایی تنظیمات اولیهی EF Core 1.0 در یک برنامهی ASP.NET Core 1.0
برای نصب تنظیمات اولیهی EF Core 1.0 در یک برنامهی ASP.NET Core 1.0، جهت کار با مشتقات SQL Server (و SQL LocalDB) نیاز است سه بستهی ذیل را نصب کرد (از طریق منوی Tools -> NuGet Package Manager -> Package Manager Console):
PM> Install-Package Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer PM> Install-Package Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools -Pre PM> Install-Package Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer.Design
پس از اجرای سه دستور فوق، تغییرات مداخل فایل project.json برنامه به صورت ذیل خواهند بود:
{ "dependencies": { // same as before "Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer": "1.0.0", "Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools": "1.0.0-preview2-final", "Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer.Design": "1.0.0" } }
{ "dependencies": { // same as before "Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer": "1.0.0", "Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools": { "version": "1.0.0-preview2-final", "type": "build" }, "Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer.Design": { "version": "1.0.0", "type": "build" } }, "tools": { // same as before "Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools": { "version": "1.0.0-preview2-final", "imports": [ "portable-net45+win8" ] } } }
بنابراین از همین ابتدای کار، بدون مراجعهی به Package Manager Console، چهار تغییر فوق را به فایل project.json اعمال کرده و آنرا ذخیره کنید؛ تا کار به روز رسانی و نصب بستهها، به صورت خودکار و همچنین صحیحی انجام شود.
فعال سازی صفحات مخصوص توسعه دهندههای EF Core 1.0
در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 5 - فعال سازی صفحات مخصوص توسعه دهندهها» با تعدادی از اینگونه صفحات آشنا شدیم. برای EF Core نیز بستهی مخصوصی به نام Microsoft.AspNetCore.Diagnostics.EntityFrameworkCore وجود دارد که امکان فعال سازی صفحهی نمایش خطاهای بانک اطلاعاتی را میسر میکند. بنابراین ابتدا به فایل project.json مراجعه کرده و این بسته را اضافه کنید:
{ "dependencies": { // same as before "Microsoft.AspNetCore.Diagnostics.EntityFrameworkCore": "1.0.0" } }
public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env) { if (env.IsDevelopment()) { app.UseDatabaseErrorPage(); }
تعریف اولین Context برنامه و مشخص سازی رشتهی اتصالی آن
در این تصویر، زیر ساخت نگاشتهای EF Core را مشاهده میکنید. در سمت چپ، ظرفی را داریم به نام DB Context که در برگیرندهی Db Setها است. در سمت راست که بیانگر ساختار کلی یک بانک اطلاعاتی است، معادل اینها را مشاهده میکنیم. هر Db Set به یک جدول بانک اطلاعاتی نگاشت خواهد شد و متشکل است از کلاسی به همراه یک سری خواص که اینها نیز به فیلدها و ستونهای آن جدول در سمت بانک اطلاعاتی نگاشت میشوند.
بنابراین برای شروع کار، پوشهای را به نام Entities به پروژه اضافه کرده و سپس کلاس ذیل را به آن اضافه میکنیم:
namespace Core1RtmEmptyTest.Entities { public class Person { public int PersonId { get; set; } public string FirstName { get; set; } public string LastName { get; set; } } }
using Microsoft.EntityFrameworkCore; namespace Core1RtmEmptyTest.Entities { public class ApplicationDbContext : DbContext { public ApplicationDbContext(DbContextOptions<ApplicationDbContext> options) : base(options) { } public DbSet<Person> Persons { get; set; } } }
سازندهی این کلاس نیز به نحو خاصی تعریف شدهاست. اگر به سورسهای EF Core مراجعه کنیم، کلاس پایهی DbContext دارای دو سازندهی با و بدون پارامتر است:
protected DbContext() : this((DbContextOptions) new DbContextOptions<DbContext>()) { } public DbContext([NotNull] DbContextOptions options) { // … }
using Microsoft.EntityFrameworkCore; namespace Core1RtmEmptyTest.Entities { public class ApplicationDbContext : DbContext { public DbSet<Person> Persons { get; set; } protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder optionsBuilder) { optionsBuilder.UseSqlServer(@"... connection string ..."); } } }
اما چون در یک برنامهی ASP.NET Core، کار ثبت سرویس مربوط به EF Core، در کلاس آغازین برنامه انجام میشود و در آنجا به سادگی میتوان به خاصیت Configuration برنامه دسترسی یافت و توسط آن رشتهی اتصالی را دریافت کرد، مرسوم است از سازندهی با پارامتر DbContext به نحوی که در ابتدا عنوان شد، استفاده شود.
بنابراین در ادامه، پس از مطالعهی مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 7 - کار با فایلهای config» به فایل appsettings.json مراجعه کرده و تنظیمات رشتهی اتصالی برنامه را به صورت ذیل در آن مشخص میکنیم:
{ "ConnectionStrings": { "ApplicationDbContextConnection": "Data Source=(local);Initial Catalog=TestDbCore2016;Integrated Security = true" } }
در اینجا به وهلهی پیش فرض SQL Server اشاره شدهاست؛ از حالت اعتبارسنجی ویندوزی SQL Server استفاده میشود و بانک اطلاعاتی جدیدی به نام TestDbCore2016 در آن مشخص گردیدهاست.
پس از تعریف رشتهی اتصالی، متد OnConfiguring را از کلاس ApplicationDbContext حذف کرده و از همان نگارش دارای سازندهی با پارامتر آن استفاده میکنیم. برای اینکار به کلاس آغازین برنامه مراجعه کرده و توسط متد AddDbContext این Context را به سرویسهای ASP.NET Core معرفی میکنیم:
public class Startup { public IConfigurationRoot Configuration { set; get; } public Startup(IHostingEnvironment env) { var builder = new ConfigurationBuilder() .SetBasePath(env.ContentRootPath) .AddJsonFile("appsettings.json", reloadOnChange: true, optional: false) .AddJsonFile($"appsettings.{env}.json", optional: true); Configuration = builder.Build(); } public void ConfigureServices(IServiceCollection services) { services.AddSingleton<IConfigurationRoot>(provider => { return Configuration; }); services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(options => { options.UseSqlServer(Configuration["ConnectionStrings:ApplicationDbContextConnection"]); });
بنابراین قسمت options.UseSqlServer را یا در اینجا مقدار دهی میکنید و یا از طریق بازنویسی متد OnConfiguring کلاس Context برنامه.
یک نکته: امکان تزریق IConfigurationRoot به کلاس Context برنامه وجود دارد
با توجه به اینکه Context برنامه را به صورت یک سرویس به ASP.NET Core معرفی کردیم، امکان تزریق وابستگیها نیز در آن وجود دارد. یعنی بجای روش فوق، میتوان IConfigurationRoot را به سازندهی کلاس Context برنامه نیز تزریق کرد:
using Microsoft.EntityFrameworkCore; using Microsoft.Extensions.Configuration; namespace Core1RtmEmptyTest.Entities { public class ApplicationDbContext : DbContext { private readonly IConfigurationRoot _configuration; public ApplicationDbContext(IConfigurationRoot configuration) { _configuration = configuration; } //public ApplicationDbContext(DbContextOptions<ApplicationDbContext> options) : base(options) //{ //} public DbSet<Person> Persons { get; set; } protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder optionsBuilder) { optionsBuilder.UseSqlServer(_configuration["ConnectionStrings:ApplicationDbContextConnection"]); } } }
در این حالت متد ConfigureServices کلاس آغازین برنامه، چنین شکلی را پیدا میکند و ساده میشود:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services) { services.AddDbContext<ApplicationDbContext>();
یک نکته: امکان تزریق ApplicationDbContext به تمام کلاسهای برنامه وجود دارد
همینقدر که ApplicationDbContext را به عنوان سرویسی در ConfigureServices تعریف کردیم، امکان تزریق آن در اجزای مختلف یک برنامهی ASP.NET Core نیز وجود دارد:
using System.Linq; using Core1RtmEmptyTest.Entities; using Microsoft.AspNetCore.Mvc; namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers { public class TestDBController : Controller { private readonly ApplicationDbContext _ctx; public TestDBController(ApplicationDbContext ctx) { _ctx = ctx; } public IActionResult Index() { var name = _ctx.Persons.First().FirstName; return Json(new { firstName = name }); } } }
در این حالت پس از اجرای برنامه، خطای ذیل را مشاهده خواهیم کرد:
علت اینجا است که هنوز این بانک اطلاعاتی ایجاد نشدهاست و همچنین ساختار جداول را به آن منتقل نکردهایم که این موارد را در قسمتهای بعدی مرور خواهیم کرد.
این افزونه با استفاده از ابزار Visual Studio Tools for Office که به VSTO مشهور شده است، تهیه شد. در بسته به روز رسانی سیستم که در ذیل (معرفی افزونه) نیز معرفی شد نگارش sp1 vsto3.0 آن به صورت خودکار نصب خواهد شد.
برای ایجاد این پروژه در VS.Net 2008 ، تنها کافی است یک پروژه جدید Word add-in را آغاز نمائیم. (شکل زیر)
قبل از ادامه بحث، بهتر است در مورد بانک اطلاعاتی مورد استفاده نیز توضیح داده شود. در اینجا از SQLite استفاده شد. (بسیار سبک، کم حجم و سریع است و اساسا یک کاربر نهایی برای تنظیمات آن نیازی نیست اطلاعاتی داشته باشد). بسته به روز رسانی سیستم (در مطلب قبلی)، این مورد را نیز به صورت خودکار نصب خواهد کرد (در GAC باید نصب شود وگرنه افزونه قادر به یافتن آن نخواهد شد).
برای ایجاد این بانک اطلاعاتی، از افزونه SQLite manager برای فایرفاکس استفاده شد. (این افزونه رایگان شما را از هر ابزار جانبی برای مدیریت یک بانک اطلاعاتی SQLite بینیاز میکند)
برای مثال فایل ErrorsBank.sqlite برنامه افزونه فارسی به پارسی را توسط افزونه SQLite manager فایرفاکس باز کنید (این فایل را در محل نصب افزونه میتوانید پیدا کنید). در اینجا میتوان جداول جدید را ایجاد کرد، کوئریهای دلخواه را اجرا نمود و یا اطلاعات را مرور کرده، حذف یا ویرایش کرد (شکل زیر).
و خوشبختانه این بانک اطلاعاتی و محصور کنندههای آن با اطلاعات یونیکد فارسی هیچ مشکلی ندارند و برای کارهایی با وسعت کم و تعداد رکورد پائین یکی از بهترین انتخابها بهشمار میروند.
نحوه استفاده از SQLite نیز در دات نت بسیار ساده است. اگر با ADO.Net کار کرده باشید، پس از افزودن ارجاعی از اسمبلی System.Data.SQLite.DLL به پروژه و معرفی فضای نام آن به پروژه، تنها کافی است در کدهای قبلی خود برای مثال SqlConnection را به SQLiteConnectionتغییر دهید و امثال آن. یعنی دانش ADO.Net شما در اینجا نیز کاملا قابل استفاده خواهد بود و نیازی نیست مدتی را صرف آشنا شدن با کلاسها و مفاهیم جدید نمائید (البته این تنها زمانی معنا خواهد داشت که به ویزاردها عادت نکرده باشید و کارهای خود را با کد نویسی انجام داده باشید).
تنها یک نکته را باید بهخاطر داشت و آن هم مربوط است به ساز و کار درونی SQLite . هنگام انجام عملیات update یا insert حتما از transaction استفاده کنید تا سرعت کوئریهای شما در SQLite به نحو شگفت انگیزی افزایش یابد. مثالی در این مورد را در فایل chm راهنمای SQLite.NET میتوانید پیدا کنید.
مطلب دیگری که پیش از پرداختن به کد نویسی افزونه باید با آن آشنا شویم، مفهوم smart tags در مجموعه آفیس است که در این پروژه از آن استفاده گردید.
smart tags در مجموعه آفیس برچسبهایی هستند که به صورت خودکار توسط یکی از محصولات آفیس مثلا ورد یا اکسل و امثال آن، پس از تشخیص یک کلمه خاص ایجاد میشوند و میتوان اعمالی را به این برچسب ایجاد شده انتساب داد. برای مثال در اینجا امکان جایگزین کردن کلمه فارسی با معادل پارسی در نظر گرفته شد.
ویدیویی در مورد نحوه ایجاد اسمارت تگها در VS.Net و یا مثالی پیشرفتهتر در مورد تشخیص دمای فارنهایت در یک متن و ایجاد smart tag مخصوص به آن برای تبدیل به سلسیوس. (از regular expressions جهت یافتن یک الگو در متن استفاده شده است)
در این پروژه، حدود 3800 واژه فارسی به یک smart tag انتساب داده میشود (در روال استاندارد ThisAddIn_Startup). سپس در هنگام نمایش آن، معادل پارسی کلمه نیز به منوی باز شده افزوده گشته و در روال رخداد کلیک آن، تعویض کلمه تشخیص داده شده با واژه پیدا شده صورت خواهد گرفت.
در ادامه فرض بر این است که یک پروژه جدید word add-in را در VS.Net ایجاد کردهاید و همچنین ارجاعی را به فایل System.Data.SQLite.DLL افزودهاید.
using System;
using System.Diagnostics;
using Microsoft.Office.Tools.Word;
using Action = Microsoft.Office.Tools.Word.Action;
private SmartTag _st;
private void init()
{
try
{
//Enable Smart Tags in Word
if (!Application.Options.LabelSmartTags)
{
//ممکن است اسمارت تگها در ورد غیرفعال باشند. به این صورت میشود آنها را فعال کرد
Application.Options.LabelSmartTags = true;
}
_st = new SmartTag(@"www.microsoft.com/Demo#FarsiSmartTag", @"فارسی به پارسی");
//دریافت واژههای فارسی از دیتابیس و افزودن خودکار آنها به اسمارت تگها
if (!DBhelper.AddSmartTagItems(_st, "select distinct farsi from tblFarsiToParsi")) return;
Action stActions = new Action("تبدیل");//تعریف یک اکشن جدید
stActions.Click += stActions_Click;//انتساب روالهای رخداد گردان
stActions.BeforeCaptionShow += stActions_BeforeCaptionShow;
_st.Actions = new[] { stActions };
VstoSmartTags.Add(_st);//افزودن اسمارت تگ به مجموعه
}
catch (Exception ex)
{
EventLog.WriteEntry("FarsiToParsi", ex.ToString(), EventLogEntryType.Error, 7);
}
}
private void ThisAddIn_Startup(object sender, EventArgs e)
{
init();
}
static void stActions_BeforeCaptionShow(object sender, ActionEventArgs e)
{
try
{
Action clickedAction = sender as Action;
if (clickedAction != null)
{
string parsi = DBhelper.FindParsi(e.Text);//معادل پارسی از دیتابیس دریافت میشود
clickedAction.Caption = (parsi == string.Empty ? e.Text : parsi);
}
}
catch (Exception ex)
{
EventLog.WriteEntry("FarsiToParsi", ex.ToString(), EventLogEntryType.Error, 7);
}
}
static void stActions_Click(object sender, ActionEventArgs e)
{
try
{
Action clickedAction = sender as Action;
if (clickedAction != null)
{
e.Range.Text = clickedAction.Caption;//جایگزینی متن موجود با عنوانی که پیشتر پارسی شده است
}
}
catch (Exception ex)
{
EventLog.WriteEntry("FarsiToParsi", ex.ToString(), EventLogEntryType.Error, 7);
}
}
همچنین باید دقت داشت که اگر متغیری در سطح کلاس تعریف نشود به احتمال زیاد تا دقایقی بعد توسط garbage collector به دیار باقی خواهد شتافت (تعریف st_ در اینجا). اینجاست که شاید ساعتها وقت صرف کنید که چرا روالهای رخداد گردان دیگر اجرا نمیشوند. چرا افزونه دیگر کار نمیکند.
همین! کل سورس این add-in منهای بحث دریافت اطلاعات از دیتابیس همین بود! وظیفهی تشخیص کلمات معرفی شده به ms-word بهعهدهی خود آن است و اینکار را نیز بهخوبی انجام میدهد. در گذشتههای نچندان دور ایجاد یک افزونه برای word واقعا مشکل بود که با این روش بسیاری از موانع برطرف شده است.
کلاس DBHelper که کار دریافت اطلاعات واژهها را از دیتابیس SQLite انجام میدهد به شرح زیر است:
using System;
using System.Data.SQLite;
using System.Diagnostics;
using System.Reflection;
using Microsoft.Office.Tools.Word;
namespace Farsi2Parsi
{
class DBhelper
{
#region Methods (2)
// Public Methods (2)
public static bool AddSmartTagItems(SmartTag st, string strSQL)
{
SQLiteDataReader myReader = null;
SQLiteCommand sqlCmd = null;
bool ret = false;
try
{
SQLiteConnection sqlCon = new SQLiteConnection
{
ConnectionString = "Data Source=" + ConStr.ConnectionString
};
sqlCon.Open();
sqlCmd = new SQLiteCommand(strSQL, sqlCon);
myReader = sqlCmd.ExecuteReader();
if (myReader != null)
while (myReader.Read())
{
if (myReader.GetValue(0) != DBNull.Value)
st.Terms.Add(myReader.GetValue(0).ToString());
}
ret = true;
}
catch (Exception ex)
{
EventLog.WriteEntry("FarsiToParsi", ex + "\n" + Environment.CurrentDirectory + "\n" +
Assembly.GetExecutingAssembly().Location, EventLogEntryType.Error, 7);
}
finally
{
if (myReader != null)
myReader.Close();
if (sqlCmd != null)
sqlCmd.Connection.Close();
}
return ret;
}
public static string FindParsi(string farsi)
{
SQLiteDataReader myReader = null;
SQLiteCommand sqlCmd = null;
string ret = string.Empty;
string strSQL = "select parsi from tblFarsiToParsi where farsi='" + farsi.Replace("'", "''") + "'";
try
{
SQLiteConnection sqlCon = new SQLiteConnection
{
ConnectionString = "Data Source=" + ConStr.ConnectionString
};
sqlCon.Open();
sqlCmd = new SQLiteCommand(strSQL, sqlCon);
myReader = sqlCmd.ExecuteReader();
if (myReader != null)
{
myReader.Read(); //اولین مورد کافی است
if (myReader.GetValue(0) != DBNull.Value)
ret = myReader.GetValue(0).ToString();
}
}
catch (Exception ex)
{
EventLog.WriteEntry("FarsiToParsi", ex + "\n" + Environment.CurrentDirectory + "\n" +
Assembly.GetExecutingAssembly().Location, EventLogEntryType.Error, 8);
}
finally
{
if (myReader != null)
myReader.Close();
if (sqlCmd != null)
sqlCmd.Connection.Close();
}
return ret;
}
#endregion Methods
}
}
هنگام نصب برنامه، مسیر پوشه نصب در رجیستری ویندوز توسط نصاب نوشته خواهد شد. از همین مورد برای ایجاد رشته اتصالی به دیتابیس استفاده گردید.
class ConStr
{
public static string ConnectionString
{
get
{
return Microsoft.Win32.Registry.LocalMachine.OpenSubKey("SOFTWARE\\FarsiToParsi").GetValue("folder") + "\\ErrorsBank.sqlite";
}
}
}
نصاب برنامه با استفاده از NSIS ایجاد شده که در روزی دیگر دربارهی آن توضیح خواهم داد.
اگر قصد داشته باشید از روشهای متداول استفاده کنید، مشاهده ویدیوی زیر توصیه میشود:
http://msdn.microsoft.com/en-us/office/bb851702.aspx
برای توزیع این نوع افزونهها علاوه بر دات نت فریم ورک، به چهار به روز رسانی دیگر نیز نیاز خواهد بود:
به روز رسانی نصاب ویندوز (که احتمالا نصب هست)
WindowsInstaller-KB893803-v2-x86.exe
Microsoft Office System Update: Redistributable Primary Interop Assemblies :
o2007pia.msi
نصب vsto و همچنین sp1 آن
vstor30.exe
vstor30sp1-KB949258-x86.exe
این موارد را من در بسته به روز رسانی سیستم قرار دادهام که به صورت خودکار و یکی پس از دیگری اجرا و نصب خواهند شد.
پس از آن با کلیک بر روی فایلی با پسوند vsto که در پوشه build برنامه موجود است، میتوان افزونه را نصب کرد (click once installation).
سایر اطلاعات در مورد پروژههای VSTO را میتوان از طریق وبلاگ رسمی آنها دنبال کرد:
http://blogs.msdn.com/vsto/
ایدههای دیگری را هم در همین رابطه میتوان پیاده سازی کرد. برای مثال درست کردن یک افزونه برای بررسی آئین نگارش فارسی در متون word. دقیقا با همین روش قابل پیاده سازی است و یا ایجاد غلط یاب بهتری نسبت به آنچه که هم اکنون برای آفیس 2003 توسط مایکروسافت ارائه شده است (این غلط یاب با صفحه کلید استاندارد تایپ ایران همخوانی ندارد، به همین جهت با استقبال نیز مواجه نشد).
مطالب
آغاز کار با WPF
من خودم به شخصه هنوز تا به حال با WPF کار نکردهام؛ اما قصد دارم از امروز در هر فرصتی که پیش میآید به یادگیری این فناوری پر سر و صدا بپردازم. از آنجا که مجموعهی مرتب و به ترتیبی مثل MVC و EF در این زمینه در سایت موجود نبود، تصمیم گرفتم که خودم استارت این کار را بزنم که باعث میشه هم خودم بهتر یاد بگیرم و هم این سری برای افراد تازه کار موجود باشه.
آشنایی اولیه
WPF مخفف عبارات Windows Presentation Foundation است که ویکی پدیا این گونه ترجمه میکند : بنیاد نمایش ویندوزی. در برنامه نویسی «ویندوز فرم» ما تمرکز دقیقی بر ساخت رابط کاربری برنامه به خصوص در رزولوشنهای مختلف نداریم و در بسیاری از اوقات کد با رابط کاربری به شدت وابسته میشد که با ارائه WPF از نسخهی سوم دات نت فریم ورک به بعد، این مشکل حل شد و همچنین عملیات refactoring را بسیار سادهتر کرد. در حالت ویندوز فرم به خاطر وابستگی شدید کد و UI، عملیات بهینه سازی کد اصلا موفق نبود.
WPF از ترکیب عناصر دو بعدی و سه بعدی، اسناد، موارد چند رسانهای و رابط کاربری تشکیل شدهاست و موتور رندر آن بر اساس اطلاعات برداری از کارت گرافیک جهت نمایش ظاهر برنامه کمک میگیرد که باعث تهیه برنامهای با رابط کاربری سریعتر، مقیاس پذیرتر و بدون وابستگی به رزولوشن میشود.
آشنایی اولیه
WPF مخفف عبارات Windows Presentation Foundation است که ویکی پدیا این گونه ترجمه میکند : بنیاد نمایش ویندوزی. در برنامه نویسی «ویندوز فرم» ما تمرکز دقیقی بر ساخت رابط کاربری برنامه به خصوص در رزولوشنهای مختلف نداریم و در بسیاری از اوقات کد با رابط کاربری به شدت وابسته میشد که با ارائه WPF از نسخهی سوم دات نت فریم ورک به بعد، این مشکل حل شد و همچنین عملیات refactoring را بسیار سادهتر کرد. در حالت ویندوز فرم به خاطر وابستگی شدید کد و UI، عملیات بهینه سازی کد اصلا موفق نبود.
WPF از ترکیب عناصر دو بعدی و سه بعدی، اسناد، موارد چند رسانهای و رابط کاربری تشکیل شدهاست و موتور رندر آن بر اساس اطلاعات برداری از کارت گرافیک جهت نمایش ظاهر برنامه کمک میگیرد که باعث تهیه برنامهای با رابط کاربری سریعتر، مقیاس پذیرتر و بدون وابستگی به رزولوشن میشود.
جداسازی رفتارها و ظاهر برنامه
همانطور که گفتیم بخش رابط کاربری دیگر مستقل از کد برنامه شده است و ظاهر برنامه توسط زبان نشانه گذاری XAML ایجاد میشود و بخش کد هم با یکی از زبانهای موجود در مجموعه دات نت نوشته خواهد شد. نهایتا این دو بخش توسط رویدادها، فرامین و DataBinding با یکدیگر متصل میشوند. از مزایای جدا بودن این ویژگی:
- عدم وابستگی این دو بخش
- طراح و کدنویس میتوانند هر کدام به طور جداگانه کار کنند.
- ابزارهای طراحی میتوانند به طور جداگانهای بر روی اسناد XML کار کنند بدون اینکه نیاز به درگیری با کدنویسی داشته باشند.
یکی از برنامه هایی که به طراحی رابط کاربری با پشتیبانی از XAML میپردازد برنامه Microsoft Experssion Blend از مجموعه Blend است
Rich Composition
یکی از ویژگیهای XAML، ساخت اشیاء ترکیبی هست که به راحتی با ترکیب تگها با یکدیگر و قرار دادن هر شیء داخل یک شیء دیگر میتوان به یک شیء جدید دست یافت؛ مثل قرار دادن مجموعه ویدیوها در یک لیست. شیء زیر از ترکیب سه شیء تصویر و متن و دکمه ایجاد شده است:
<Button Margin="148,123,126,130"> <StackPanel Orientation="Horizontal"> <Image Source="speaker.png" Stretch="Uniform"/> <TextBlock Text="Play Sound" VerticalAlignment="Center" Margin="10" /> </StackPanel> </Button>
Highly Customizable
با استفاده از مفهوم Style همانند آنچه که در Html و CSS دارید میتوانید اشیاء خود را خصوصی سازی کنید و ظاهر آن شیء را به طور کل تغییر دهید.
Resolution Independence
عدم وابستگی به رزولوشن یا وضوح تصویر دارد و به جای واحد پیکسل، از یک واحد منطقی که یک نود و ششم اینچ است، بهره میبرد. از آنجا که این سیستم بر اساس وکتور ایجاد شده است، مقیاس پذیری آن در تغییر اندازه یا وضوح تصویر به شدت بالا رفته است.
به زودی در قسمت اول این سری کار را با XAML آغاز خواهیم کرد.
مطلبی که در ذیل آورده شده صرفا یک برداشت شخصی است بر اساس نقل قولها و بررسی وضعیت اعضای تیمهای مرتبط با فناوریهای مختلف بکار گرفته شده در دات نت فریم ورک و ... نه رسمی!
ADO.NET ، DataSet ، DataTable و امثال آن: مرده! (مرده به معنای اینکه دیگر توسعهی جدی نخواهد یافت)
ADO.NET اولین فناوری دسترسی به دادهها در دات نت فریم ورک بود/است. مدل طراحی آن هم بر اساس امکانات زبانهای آن زمان (زمان شروع به کار دات نت) بود (و تا دات نت 4 هم تغییر عمدهای نکرده). برای مثال در زمان ارائه اولین نگارش آن خبری از Generics نبود (در دات نت 2 اضافه شد)؛ یا LINQ وجود نداشت (در دات نت سه و سه و نیم اضافه و تکمیل شد). به همین جهت طراحی آن در حال حاضر (با وجود دات نت 4) بوی ماندگی میدهد (مانند استفاده از دیتاست و دیتاتیبل) و با ORM های مایکروسافت جهت استفاده از امکانات Generics و LINQ جایگزین شده است.
البته این مورد تنها مورد مردهای است که "باید" یاد گرفت؛ مهم نیست که ORMs ارائه شدهاند. مهم این است که زیر ساخت تمام ORM های نوشته شده برای دات نت همین ADO.NET خام است.
LINQ to SQL : مرده!
مایکروسافت با این فناوری ORM های خودش را شروع کرد اما بعد از مدتی دید که بهتر است یک نسخهی عمومیتر با پشتیبانی از بانکهای اطلاعاتی دیگر مانند اوراکل، MySQL و غیره را نیز ارائه دهد. همینجا بود که آنرا خیلی ساده با Entity framework جایگزین کرد و در roadmap ارائه شده صراحتا EF به عنوان راه حل توصیه شده دسترسی به دادههای مایکروسافت اعلام شده است (+). حالا این وسط دیگر مهم نیست شما پروژه نوشته بودید یا هر چی. دیگر منتظر تغییرات خاصی در LINQ to SQL نباشید. فقط یک سری رفع باگ و نگهداری پروژه را شاهد خواهید بود. البته در همان زمان خیلی زود تکذیب کردند که LINQ to SQL مرده اما برای نمونه آقای Damien که عضو اصلی تیم LINQ to SQL بودند، اکنون در تیم XBOX مشغول به کار هستند! (+) تو خود شرح مفصل بخوان از این مجمل!
ضمنا این رو هم در نظر داشته باشید که LINQ != LINQ to SQL ؛ به عبارتی LINQ به خودی خود فقط یک language feature است.
Windows Forms یا به اختصار WinForms : مرده!
به نظر مظلومتر از این یکی در دات نت یافت نمیشود! همین چند وقت پیش یکی از اعضای مایکروسافت این نظر سنجی رو برگزار کرده بود که "ما چکار کنیم که شما راحتتر از WinForms به WPF مهاجرت کنید؟!" (+)
در قاموس WPF ، ویندوز فرمز یعنی Canvas panel ؛ به عبارتی صلبترین حالت طراحی رابط کاربری و این انتقال و مهاجرت هرچند برای کسانی که عمری را روی آن گذاشتهاند، دردناک خواهد بود اما با وجود تواناییهای WPF چیزی را از دست نخواهند داد. سیستم Layout (طرح بندی) در WinForms و همچنین دلفی، بر اساس قراردهی اشیاء در مختصات مطلقی در صفحه است. مثلا این دکمهی خاص در آن نقطهی معلوم قرار میگیرد و همین. این روش طرح بندی یکی از چندین روش طرح بندی در WPF است که اصطلاحا Canvas نام دارد. توصیه اکید و مطلق در WPF آن است که از Canvas فقط برای طراحی اشیاء گرافیکی پیچیده استفاده کنید و نه طراحی رابط کاربر. چرا؟ چون برای مثال در Silverlight که برادر کوچکتر WPF محسوب میشود، رابط کاربری آن باید بتواند همانند HTML انعطاف پذیر باشد و با اندازههای مختلف مرورگر یا اندازهی قلمهای بزرگتر هماهنگ شده و مقاومت کند، بدون اینکه از ریخت بیفتد و این مورد را سایر سیستمهای طرح بندی رابط کاربر (منهای Canvas یا همان سیستم طرح بندی WinForms) ارائه میدهند. مورد دیگری که در WPF و Silverlight بسیار حائز اهمیت است ، Content Controls میباشد. چقدر خوب میشد بتوان داخل یک کنترل، کلا یک سیستم طرح بندی را تعریف کرد و اشیاء دلخواهی را داخل آن قرار داد. مثلا ToolTip پیش فرض وجود دارد. بسیار هم خوب. بنده علاقه دارم، متن عنوان آن ضخیم باشد. کنار آن یک تصویر کوچک و در سمت چپ آن متن قرار گیرد. برای انجام اینکار در WPF لازم نیست تا شما منتظر نگارش بعدی دات نت باشید که دست اندرکاران مربوطه با افتخار در یک سند 50 صفحهای توضیح دهند که چگونه میتوان اینکار را انجام داد. یک سیستم طرح بندی را اضافه کنید. موارد ذکر شده را در آن تعریف کنید. بدون استفاده از هیچ نوع کامپوننتی یا بدون منتظر ماندن تا نگارش بعدی این محصولات، به مقصود خود رسیدهاید.
ASP.NET Web forms : داره نفسهای آخرش رو میکشه!
از زمانیکه ASP.NET MVC آمد نسخهی Web forms تقریبا فراموش شد. به وبلاگ اسکات گاتری یا Haacked و سایر اعضای اصلی دات نت که مراجعه کنید در سه سال اخیر در حد تعداد انگشتان یک دست هم در مورد Web forms مطلب ننوشتهاند. تمام تمرکز و نوآوریها بر روی MVC متمرکز شده و حتی در نسخهی 4 دات نت هم فقط یک سری صافکاری مختصر را در Web forms شاهد بودیم مثلا نام کنترلها را خودتان هم در زمان رندر نهایی میتوانید تعیین کنید! یا لطفا کردند و قسمتی از url routing موجود در ASP.NET MVC را به ASP.NET web forms 4 هم قرض دادند (این مورد شاید مهمترین تغییر قابل ذکر در ASP.Net web forms 4 است).
البته این رو هم اضافه کنم که ASP.NET MVC واقعا قابل احترام است؛ هدف از آن جدا سازی لایههای برنامه با الگوهای استاندارد صنعتی (و نه هر روش برنامه نویسی چند لایه من درآوردی)، ترویج کد نویسی بهتر، ترویج Unit testing ، رفع یک سری مشکلات ASP.NET Web forms (مثلا از ViewState های حجیم دیگر خبری نیست) و امثال آن است.
برای نمونه توجه شما را به مطلبی که آقای Dino Sposito در مورد ASP.NET Webforms نوشته جلب میکنم: (+)
به صورت خلاصه ایشان عنوان کرده زمان طراحی ASP.NET Webforms در 10 سال قبل، هدف ما انتقال سادهتر برنامه نویسهای VB به محیط وب بود. به همین جهت دست به اختراع postback ، viewState ، کنترلهای سمت سرور و غیره زدیم. (بنابراین تاکید تمام اینها این است که webforms فناوری دهه قبل "بود" و الان بنابر نیازهای جدید دست به طراحی مجدد زدهایم)
در مورد "پایان پروژه ASP.NET Ajax Control Toolkit" هم قبلا مطلب نوشته بودم و این یکی واقعا official است!
و در پایان باید متذکر شد که فلان فناوری مرده یا داره نفسهای آخرش رو میکشه اصلا مهم نیست. هنوز هم هستند سازمانهایی که برنامههای نوشته شده با ASP کلاسیک (نگارش قبل از ASP.NET Web forms) خود را دارند و خیلی هم از آن راضی هستند!
این موارد رو از این جهت نوشتم که اگر میخواهید تازه به این جمع وارد شوید دقیقا بدانید باید روی چه مواردی بیشتر وقت بگذارید و یادگیری کدامیک صرفا اتلاف وقت خواهند بود (مثلا EF بر LINQ to SQL ارجح است و اگر امروز میخواهید شروع کنید با EF شروع کنید، یا دیگر کم کم با وجود WPF ، بازار کاری برای WinForms نخواهد بود).
مطالب دورهها
ارتباطات بلادرنگ و SignalR
زمانیکه صحبت از برنامههای بلادرنگ میشود با کاربرانی سر و کار داریم که نیاز دارند تا اطلاعات مورد نیاز خود را همواره و بلافاصله در آخرین وضعیت به روز آن مشاهده کنند. در این بین، کلاینت میخواهد یک برنامه وب باشد یا سیلورلایت و یا یک برنامه نوشته شده با WPF. حتی برنامههای موبایل را نیز باید به این لیست اضافه کرد.
در اینجا کلمه بلادرنگ به معنای ارسال اطلاعات از طرف سرور به کلاینتها با فاصله زمانی بسیار کوتاهی از به روز رسانی اطلاعات صورت گرفته در سمت سرور است.
نمونهای از این برنامهها شامل موارد ذیل هستند:
- اطلاع رسانی همزمان به گروهی از کاربران
- جستجوهای زنده و به روز رسانیهایی از این دست
- نمایش بلادرنگ قیمتها و وضعیت تجاری محصولات و سهامها
- بازیهای تعاملی
- برنامههای گروهی و تعاملی (مانند برنامههای Chat)
- برنامههای شبکههای اجتماعی (برای مثال پیام جدیدی دارید؛ شخص خاصی آنلاین یا آفلاین شد و امثال آن)
بنابراین به صورت خلاصه قصد داریم به ارائه بازخوردها و اطلاع رسانیهای بلادرنگ یا نسبتا سریع و به روز از سمت سرور به کلاینتها برسیم.
برای مثال یک دیتاگرید را درنظر بگیرید. دو کاربر در شبکه صفحه یکسانی را گشودهاند و یکی از آنها مشغول به ویرایش و یا حذف اطلاعات است. در ارتباطات بلادرنگ کاربر یا کاربران دیگر نیز باید (یا بهتر است) در زمانیکه گرید یکسانی را گشودهاند، بلافاصله آخرین تغییرات را ملاحظه کنند. یا حتی حالتی را درنظر بگیرید که شخصی SQL Server management studio را گشوده و در آنجا مشغول به تغییر اطلاعات گردیده است. در این حالت نیز بهتر است آخرین تغییرات بلافاصله به اطلاع کاربران رسانده شوند.
معرفی الگوی Push service
البته باید دقت داشت که الگوی push service یک الگوی رسمی ذکر شده در گروههای مرسوم الگوهای طراحی نیست، اما مفهوم آن سرویسی است که چندین کار ذیل را انجام میدهد:
الف) پذیرش اتصالات از چندین مصرف کننده. مصرف کنندهها در اینجا الزاما محدود به کلاینتهای وب یا دسکتاپ نیستند؛ میتوانند حتی یک سرور یا سرویس دیگر نیز باشند.
ب) قادر است اطلاعات را به مصرف کنندههای خود ارسال کند. این سرویس میتواند یک برنامه ASP.NET باشد یا حتی یک سرویس متداول ویندوز.
ج) در اینجا چندین منبع خارجی مانند یک بانک اطلاعاتی یا تغییرات رخ داده توسط یک سخت افزار که میتوانند سبب بروز رخدادهایی در push service گردند نیز میتواند وجود داشته باشند. هر زمان که تغییری در این منابع خارجی رخ دهد، مایل هستیم تا مصرف کنندهها را مطلع سازیم.
پروتکل HTTP و ارتباطات بلادرنگ
پروتکلی که در ارتباطات بلادرنگ مبتنی بر SignalR مورد استفاده قرار میگیرد، HTTP است و از قابلیتهای Request و Response آن در اینجا بیشترین بهره برده میشود. پیاده سازی Push عموما بر مبنای یکی از روشهای متداول زیر است:
1) Periodic polling
به این معنا که مثلا هر 10 ثانیه یکبار، کاری را انجام بده؛ مانند ارسال متناوب: آیا تغییری رخ داده؟ آیا تغییری رخ داده؟ و .... به همین ترتیب. این روش اصلا بهینه نبوده و منابع زیادی را خصوصا در سمت سرور مصرف خواهد کرد. برای مثال:
2) Long polling
به آن HTTP Streaming یا Comet هم گفته میشود. این روش نسبتا هوشمند بوده و کلاینت اتصالی را به سرور برقرار خواهد کرد. سرور در این حالت تا زمانیکه اطلاعاتی را در دسترس نداشته باشد، پاسخی نخواهد داد. برای نمونه:
این روش نسبت به حالت Periodic polling بهینهتر است اما نیاز به اتصالات زیادی داشته و همچنین تردهای بسیاری را در سمت سرور به خود مشغول خواهد کرد.
3) Forever frame
فقط در IE پشتیبانی میشود. در این روش یک Iframe مخفی توسط مرورگر تشکیل شده و از طریق آن درخواستی به سرور ارسال میشود. سپس سرور متناوبا با تزریق اسکریپتهایی به این Iframe سبب فراخوانی مجدد وضعیت خود میگردد. در این روش نیز به ازای هر درخواست و پاسخ، ارتباطات گشوده و بسته خواهند شد.
4) Server Sent Events یا SSE
این مورد جزو استاندارد HTML5 است. در اینجا اتصالی برقرار شده و دادهها از طریق اتصالات HTTP منتقل میشوند.
این روش نیز بسیار شبیه به حالت long polling است. سرور تا زمانیکه اطلاعاتی را برای پاسخ دهی فراهم نداشته باشد، اتصال را باز نگه میدارد. به این ترتیب از لحاظ مقیاس پذیری گزینه بهتری است (نسبت به حالتیکه مدام اتصال برقرار و قطع میشود). اکثر مرورگرها منهای نگارشهای قدیمی IE از این روش پشتیبانی میکنند.
تنها تفاوت آن با حالت long polling در این است که پس از ارائه پاسخ به کلاینت، اتصال را قطع نمیکند. Long polling نیز اتصال را باز نگه میدارد، اما این اتصال را بلافاصله پس از ارائه پاسخ، میبندد.
5) Web sockets
Web sockets در سکوی کاری ویندوز، تنها در ویندوزهای 8، ویندوز سرور 2012 و دات نت 4 و نیم پشتیبانی میشود. هرچند این روش در حال حاضر به عنوان بهترین روش Push مطرح است اما به دلیل محدودیتی که یاد شد، مدتی طول خواهد کشید تا استفاده گستردهای پیدا کند.
با این اوصاف آیا راه حل بهتر و میانهتری وجود دارد؟
بلی. اگر به وضعیت فعلی سکوی کاری ASP.NET نگاه کنیم:
SignalR را میتوان مشاهده کرد که در گروه ساخت سرویسهای آن قرار گرفته است. همانطور که ملاحظه میکنید، این سرویس جدید آنچنان وابستگی به سایر اجزای آن نداشته و میتواند خارج از ASP.NET نیز مورد استفاده قرار گیرد.
SignalR چیست؟
SignalR راه حلی است سمت سرور برای نوشتن push services. همچنین به همراه کتابخانههای سمت کاربری است که ارتباطات push services را در انواع و اقسام سکوهای کاری میسر میسازد. SignalR سورس باز بوده و برای اعمال غیرهمزمان (asynchronous) بهینه سازی شده است.
SignalR بر اساس مدل ذهنی اتصالات ماندگار (persistent connections) طراحی شده است. اتصالات ماندگار را باید به عنوان اتصالاتی سریع و غیرطولانی درنظر گرفت. در اینجا Signal یک اتصال است که اطلاعاتی به آن ارسال میگردد و هدف، انتقال قطعات کوچکی از اطلاعات است و هدف، ارسال حجم عظیمی از اطلاعات نیست. برای مثال اطلاع رسانی سریعی صورت گیرد که تغییراتی رخ داده است و سپس ادامه کار و دریافت اطلاعات واقعی توسط فرآیندهای متداول مثلا HTTP GET انجام شود. البته باید دقت داشت SignalR نیز نهایتا از یکی از 5 روش push بررسی شده در این قسمت استفاده میکند. اما بر اساس تواناییهای کلاینت و سرور، به صورت هوشمند بهترین و بهینهترین انتخاب را به کاربر ارائه میدهد.
اتصالات ماندگار قسمت سطح پایین SignalR را تشکیل میدهند. سطح بالاتر آن که این مفاهیم را به شکلی کپسوله شده ارائه میدهد، Hubs نام دارد که پایه اصلی دوره جاری را تشکیل خواهد داد.
همانطور که عنوان شد، SignalR سورس باز بوده و دارای مخزن کدی عمومی در GitHub است. همچنین بستههای تشکیل دهندهی آن از طریق NuGet نیز قابل دریافت هستند. این بستهها شامل هسته SignalR و کلاینتهای آن مانند کلاینتهای WinRT، سیلورلایت، jQuery، ویندوز فون8 و امثال آن هستند.
شروع کار با SignalR
تیم SignalR مثالی مقدماتی از نحوه کار با SignalR را به صورت یک بسته NuGet ارائه دادهاند که از طریق آدرس و فرمان ذیل قابل دریافت است:
قبل از اینکه این مثال را دریافت کنید نیاز است ابتدا یک برنامه ASP.NET جدید را آغاز نمائید (تفاوتی نمیکند که MVC باشد یا Web forms). سپس دستور فوق را فراخوانی کنید.
پس از دریافت مثال، یکبار پروژه را کامپایل کرده و سپس بر روی فایل StockTicker.html آن کلیک راست نموده و گزینه مشاهده در مرورگر را انتخاب کنید. همچنین برای اینکه این مثال را بهتر مشاهده کنید، بهتر است دو وهله از مرورگر را باز کرده و آدرس باز شده را در آن بررسی کنید تا اعمال تغییرات همزمان به کلاینتهای متفاوت را بهتر بتوان بررسی و مشاهده کرد.
در اینجا کلمه بلادرنگ به معنای ارسال اطلاعات از طرف سرور به کلاینتها با فاصله زمانی بسیار کوتاهی از به روز رسانی اطلاعات صورت گرفته در سمت سرور است.
نمونهای از این برنامهها شامل موارد ذیل هستند:
- اطلاع رسانی همزمان به گروهی از کاربران
- جستجوهای زنده و به روز رسانیهایی از این دست
- نمایش بلادرنگ قیمتها و وضعیت تجاری محصولات و سهامها
- بازیهای تعاملی
- برنامههای گروهی و تعاملی (مانند برنامههای Chat)
- برنامههای شبکههای اجتماعی (برای مثال پیام جدیدی دارید؛ شخص خاصی آنلاین یا آفلاین شد و امثال آن)
بنابراین به صورت خلاصه قصد داریم به ارائه بازخوردها و اطلاع رسانیهای بلادرنگ یا نسبتا سریع و به روز از سمت سرور به کلاینتها برسیم.
برای مثال یک دیتاگرید را درنظر بگیرید. دو کاربر در شبکه صفحه یکسانی را گشودهاند و یکی از آنها مشغول به ویرایش و یا حذف اطلاعات است. در ارتباطات بلادرنگ کاربر یا کاربران دیگر نیز باید (یا بهتر است) در زمانیکه گرید یکسانی را گشودهاند، بلافاصله آخرین تغییرات را ملاحظه کنند. یا حتی حالتی را درنظر بگیرید که شخصی SQL Server management studio را گشوده و در آنجا مشغول به تغییر اطلاعات گردیده است. در این حالت نیز بهتر است آخرین تغییرات بلافاصله به اطلاع کاربران رسانده شوند.
معرفی الگوی Push service
البته باید دقت داشت که الگوی push service یک الگوی رسمی ذکر شده در گروههای مرسوم الگوهای طراحی نیست، اما مفهوم آن سرویسی است که چندین کار ذیل را انجام میدهد:
الف) پذیرش اتصالات از چندین مصرف کننده. مصرف کنندهها در اینجا الزاما محدود به کلاینتهای وب یا دسکتاپ نیستند؛ میتوانند حتی یک سرور یا سرویس دیگر نیز باشند.
ب) قادر است اطلاعات را به مصرف کنندههای خود ارسال کند. این سرویس میتواند یک برنامه ASP.NET باشد یا حتی یک سرویس متداول ویندوز.
ج) در اینجا چندین منبع خارجی مانند یک بانک اطلاعاتی یا تغییرات رخ داده توسط یک سخت افزار که میتوانند سبب بروز رخدادهایی در push service گردند نیز میتواند وجود داشته باشند. هر زمان که تغییری در این منابع خارجی رخ دهد، مایل هستیم تا مصرف کنندهها را مطلع سازیم.
پروتکل HTTP و ارتباطات بلادرنگ
پروتکلی که در ارتباطات بلادرنگ مبتنی بر SignalR مورد استفاده قرار میگیرد، HTTP است و از قابلیتهای Request و Response آن در اینجا بیشترین بهره برده میشود. پیاده سازی Push عموما بر مبنای یکی از روشهای متداول زیر است:
1) Periodic polling
به این معنا که مثلا هر 10 ثانیه یکبار، کاری را انجام بده؛ مانند ارسال متناوب: آیا تغییری رخ داده؟ آیا تغییری رخ داده؟ و .... به همین ترتیب. این روش اصلا بهینه نبوده و منابع زیادی را خصوصا در سمت سرور مصرف خواهد کرد. برای مثال:
function getInfo() { $.ajax("url", function ( newInfo){ if ( newInfo != null) { // do something with the data } }); // poll again after 20 seconds setTimeout(getInfo,20000); } // start the polling loop getInfo();
2) Long polling
به آن HTTP Streaming یا Comet هم گفته میشود. این روش نسبتا هوشمند بوده و کلاینت اتصالی را به سرور برقرار خواهد کرد. سرور در این حالت تا زمانیکه اطلاعاتی را در دسترس نداشته باشد، پاسخی نخواهد داد. برای نمونه:
function getNewInfo(){ $.ajax("url", function (newinfo) { // do something with the data // start the new request getNewINfo(); }); } // start the polling loop getNewInfo();
این روش نسبت به حالت Periodic polling بهینهتر است اما نیاز به اتصالات زیادی داشته و همچنین تردهای بسیاری را در سمت سرور به خود مشغول خواهد کرد.
3) Forever frame
فقط در IE پشتیبانی میشود. در این روش یک Iframe مخفی توسط مرورگر تشکیل شده و از طریق آن درخواستی به سرور ارسال میشود. سپس سرور متناوبا با تزریق اسکریپتهایی به این Iframe سبب فراخوانی مجدد وضعیت خود میگردد. در این روش نیز به ازای هر درخواست و پاسخ، ارتباطات گشوده و بسته خواهند شد.
4) Server Sent Events یا SSE
این مورد جزو استاندارد HTML5 است. در اینجا اتصالی برقرار شده و دادهها از طریق اتصالات HTTP منتقل میشوند.
var eventSrc = new EventSource("url"); // register event handler for the message eventSrc.addEventListener( "message",function (evt) { //process the data });
تنها تفاوت آن با حالت long polling در این است که پس از ارائه پاسخ به کلاینت، اتصال را قطع نمیکند. Long polling نیز اتصال را باز نگه میدارد، اما این اتصال را بلافاصله پس از ارائه پاسخ، میبندد.
5) Web sockets
Web sockets در سکوی کاری ویندوز، تنها در ویندوزهای 8، ویندوز سرور 2012 و دات نت 4 و نیم پشتیبانی میشود. هرچند این روش در حال حاضر به عنوان بهترین روش Push مطرح است اما به دلیل محدودیتی که یاد شد، مدتی طول خواهد کشید تا استفاده گستردهای پیدا کند.
var socket = new WebSocket("url"); socket.onmessage = function (msg) { var newInfo = msg.data; // do something with the data } // client can also send request to server socket.send(.... )
بلی. اگر به وضعیت فعلی سکوی کاری ASP.NET نگاه کنیم:
SignalR را میتوان مشاهده کرد که در گروه ساخت سرویسهای آن قرار گرفته است. همانطور که ملاحظه میکنید، این سرویس جدید آنچنان وابستگی به سایر اجزای آن نداشته و میتواند خارج از ASP.NET نیز مورد استفاده قرار گیرد.
SignalR چیست؟
SignalR راه حلی است سمت سرور برای نوشتن push services. همچنین به همراه کتابخانههای سمت کاربری است که ارتباطات push services را در انواع و اقسام سکوهای کاری میسر میسازد. SignalR سورس باز بوده و برای اعمال غیرهمزمان (asynchronous) بهینه سازی شده است.
SignalR بر اساس مدل ذهنی اتصالات ماندگار (persistent connections) طراحی شده است. اتصالات ماندگار را باید به عنوان اتصالاتی سریع و غیرطولانی درنظر گرفت. در اینجا Signal یک اتصال است که اطلاعاتی به آن ارسال میگردد و هدف، انتقال قطعات کوچکی از اطلاعات است و هدف، ارسال حجم عظیمی از اطلاعات نیست. برای مثال اطلاع رسانی سریعی صورت گیرد که تغییراتی رخ داده است و سپس ادامه کار و دریافت اطلاعات واقعی توسط فرآیندهای متداول مثلا HTTP GET انجام شود. البته باید دقت داشت SignalR نیز نهایتا از یکی از 5 روش push بررسی شده در این قسمت استفاده میکند. اما بر اساس تواناییهای کلاینت و سرور، به صورت هوشمند بهترین و بهینهترین انتخاب را به کاربر ارائه میدهد.
اتصالات ماندگار قسمت سطح پایین SignalR را تشکیل میدهند. سطح بالاتر آن که این مفاهیم را به شکلی کپسوله شده ارائه میدهد، Hubs نام دارد که پایه اصلی دوره جاری را تشکیل خواهد داد.
همانطور که عنوان شد، SignalR سورس باز بوده و دارای مخزن کدی عمومی در GitHub است. همچنین بستههای تشکیل دهندهی آن از طریق NuGet نیز قابل دریافت هستند. این بستهها شامل هسته SignalR و کلاینتهای آن مانند کلاینتهای WinRT، سیلورلایت، jQuery، ویندوز فون8 و امثال آن هستند.
شروع کار با SignalR
تیم SignalR مثالی مقدماتی از نحوه کار با SignalR را به صورت یک بسته NuGet ارائه دادهاند که از طریق آدرس و فرمان ذیل قابل دریافت است:
PM> Install-Package Microsoft.AspNet.SignalR.Sample
پس از دریافت مثال، یکبار پروژه را کامپایل کرده و سپس بر روی فایل StockTicker.html آن کلیک راست نموده و گزینه مشاهده در مرورگر را انتخاب کنید. همچنین برای اینکه این مثال را بهتر مشاهده کنید، بهتر است دو وهله از مرورگر را باز کرده و آدرس باز شده را در آن بررسی کنید تا اعمال تغییرات همزمان به کلاینتهای متفاوت را بهتر بتوان بررسی و مشاهده کرد.
- نگارش مورد استفاده در این سری «بتا 15» است. بنابراین آنچنان شاهد تغییرات اساسی در API در دسترس آن نخواهید بود.
همچنین نگارش نهایی آن هم به زودی در دسترس خواهد بود.
+ زمانیکه قرار است از فریم ورکهای جاوا اسکریپتی SPA یا Single page applications مانند AngularJS استفاده شود، عملا دات نت تبدیل خواهد شد به فراهم کنندهی اطلاعات و دریافت کنندهی اطلاعات و نه بیشتر. بنابراین حداکثر به یک وب سرور نیاز خواهد بود؛ به همراه فناوری که بتواند JSON تولید کند (ارسال data به کلاینت) و JSON دریافت کند (دریافت data از کاربر). در این حالت اهمیتی ندارد که از MVC استفاده کنید یا از ASP.NET Web API و یا ... هر فناوری سمت سرور دیگری. همینقدر که این فناوری بتواند خروجی JSON را پردازش کند و یا در کنار آن وب سروری هم جهت هاست سایت فراهم باشد، کافی است.
یعنی در این حالت قابلیتهای رندر HTML فناوریهایی مانند ASP.NET MVC و هم ASP.NET Web forms فراموش خواهند شد؛ چون استفادهای از توانمندیهای آنها نخواهیم کرد.
استفاده از فریم ورکهای SPA یعنی آزادی انتخاب نحوهی ندر HTML نهایی و مدیریت فعالیتهای کاربران در سمت کاربر. سمت سرور آن هم چیزی بیشتر از دریافت و یا ارسال data با فرمت JSON نیست.
همچنین نگارش نهایی آن هم به زودی در دسترس خواهد بود.
+ زمانیکه قرار است از فریم ورکهای جاوا اسکریپتی SPA یا Single page applications مانند AngularJS استفاده شود، عملا دات نت تبدیل خواهد شد به فراهم کنندهی اطلاعات و دریافت کنندهی اطلاعات و نه بیشتر. بنابراین حداکثر به یک وب سرور نیاز خواهد بود؛ به همراه فناوری که بتواند JSON تولید کند (ارسال data به کلاینت) و JSON دریافت کند (دریافت data از کاربر). در این حالت اهمیتی ندارد که از MVC استفاده کنید یا از ASP.NET Web API و یا ... هر فناوری سمت سرور دیگری. همینقدر که این فناوری بتواند خروجی JSON را پردازش کند و یا در کنار آن وب سروری هم جهت هاست سایت فراهم باشد، کافی است.
یعنی در این حالت قابلیتهای رندر HTML فناوریهایی مانند ASP.NET MVC و هم ASP.NET Web forms فراموش خواهند شد؛ چون استفادهای از توانمندیهای آنها نخواهیم کرد.
استفاده از فریم ورکهای SPA یعنی آزادی انتخاب نحوهی ندر HTML نهایی و مدیریت فعالیتهای کاربران در سمت کاربر. سمت سرور آن هم چیزی بیشتر از دریافت و یا ارسال data با فرمت JSON نیست.
در بین توسعه دهندگان، خیلی رایج است، چند نسخه از Application خود را داشته باشند که Environmentهای مختلفی را مورد هدف قرار میدهد؛ مثل development که مربوط به حالت توسعه میباشد و production که مربوط به حالت ارائه نهایی است. هر Environment تعدادی متغیر منحصر بفرد خود را خواهد داشت؛ مثلAPI Endpoint ، app version و ... . انگیولار تنظیمات Environment را فراهم کرده است تا بتوانیم متغیرهای منحصر بفردی را برای هر Environment، تعریف کنیم.
اگر شما میخواهید به صورت خودکار یک flag را اعمال کنید، اجازه بدهید بگوییم prod-- ، در این حالت angular compiler متغیر API endpoint را با API endpoint مربوط به حالت ارائه نهایی برای شما جایگزین میکند. چیزی که شما نمیخواهید این است که به صورت دستی endpoint را قبل از build پروژه، تغییر دهید. این موضوع شانس دچار اشتباه شدن را کاهش میدهد.
Dealing with only 2 Environments
به صورت پیش فرض انگیولار از دو Environment پشتیبانی میکند. فایلهای Environment در دایرکتوری environment آن قرار دارند که در مسیر زیر میباشد:
داخل دایرکتوری src، در ریشه WorkSpace یا پوشه پروژه شما( آشنایی با مفهوم WorkSpace در انگیولار ).
در داخل دایرکتوری environment، دو فایل با نامهای environment.ts و environment.prod.ts وجود دارند. همانطور که ممکن است حدس زده باشید، فایل دوم برای حالت ارائه نهایی میباشد؛ در حالیکه فایل اول برای حالت توسعه است و همچنین به عنوان Environment پیش فرض نیز میباشد. Angular CLI compiler ، به صورت خودکار فایل اول را با فایل دوم، هر زمان که شما build را با prod-- انجام میدهید، جایگزین میکند:
ng build --prod
اگر فایل environment.ts را باز کنید، خصوصیت production به false تنظیم شده است؛ درحالیکه در environment.prod.ts خصویت production به true تنظیم شدهاست. همه متغیرها بر اساس Environment مشخصی، تفاوت ایجاد میکنند که به صورت مناسب باید در دو فایل قرار داده شوند:
// environment.ts environment variables export const environment = { production: false, APIEndpoint: 'https://dev.endpoint.com' }; // environment.prod.ts environment variables export const environment = { production: true, APIEndpoint: 'https://prod.endpoint.com' };
برای دستیابی به این متغیرها، environment را import کرده و از آن همانند زیر استفاده میکنیم:
import { environment } from './../environments/environment';
که به صورت زیر از آن استفاده میشود:
const APIEndpoint = environment.APIEndpoint;
Dealing with 3 or More Environment
این موضوع خیلی رایج است که برای Application های خود، بیش از دو Environment داشته باشیم. ممکن است که شما نیاز داشته باشید به:
staging environment ، beta environment ، production environment ، development environment و ... . انگیولار یک راه را برای ما فراهم کرده است که به صورت دستی Environmentهای بیشتری را که ممکن است نیاز داشته باشیم، اضافه کنیم. در اینجا ما نیاز به دو Environment دیگر به نامهای staging و beta داریم. کار را با ایجاد کردن دو فایل دیگر در کنار environment های موجود شروع میکنیم:
1-environment.staging.ts
2-environment.beta.ts
سپس هر کدام از آنها را به صورت زیر ویرایش میکنیم:
// environment.staging.ts environment variables export const environment = { production: true APIEndpoint: "https://staging.endpoint.com" }; // environment.beta.ts environment variables export const environment = { production: true, APIEndpoint: "https://beta.endpoint.com" };
در ادامه نیاز است در فایل angular.json، تنظیمات را تغییر دهیم ( که در ریشه Workspace میباشد) . با انجام اینکار، این امکان به Angular CLI داده خواهد شد که دو environment جدید ایجاد شده را شناسایی و در صورت نیاز از آنها استفاده کند.
در ابتدا فایل angular.json را باز میکنیم و کلید configurations را مییابیم که در مسیر زیر میباشد:
projects -> yourappname -> architect -> build -> configurations
"configurations": { "production": { "fileReplacements": [ { "replace": "src/environments/environment.ts", "with": "src/environments/environment.prod.ts" } ], "optimization": true, "outputHashing": "all", "sourceMap": false, "extractCss": true, "namedChunks": false, "aot": true, "extractLicenses": true, "vendorChunk": false, "buildOptimizer": true, "serviceWorker": true } }
سپس از کلید production و تنظمیات درون آن، یک نمونه تهیه میکنیم و در زیر کلید production قرار میدهیم. سپس کلید production را به staging تغیر میدهیم. در قسمت fileReplacements مقدار کلید with را از
"with":"src/environments/environment.prod.ts"
"with":"src/environments/environment.staging.ts"
اکنون تنظیمات جدید شما برای staging environment باید به صورت زیر باشد:
"configurations": { "production": { // ... }, "staging": { "fileReplacements": [ { "replace": "src/environments/environment.ts", "with": "src/environments/environment.staging.ts" }], "optimization": true, "outputHashing": "all", "sourceMap": true, "extractCss": false, "namedChunks": false, "aot": false, "extractLicenses": true, "vendorChunk": false, "buildOptimizer": true, "serviceWorker": true } }
در ادامه همین روال را برای beta environment هم تکرار کنید.
نکته
ممکن است شما نیاز داشته باشید تا تنظیمات بالا را به حالتی دقیقتر نسبت به environment مورد نظر اصلاح کنید. مثلا ممکن است نیاز داشته باشید، Service worker را در حالت staging فعال نگه دارید و در حالت beta آن را غیر فعال کنید که این تضمین میکند وقتی ریفرش انجام میشود، app ، Service worker و منابع مربوط به آن را در مرورگر کش نکرده باشد.
Building your App
در نهایت برای build کردن application خود با environmentهای سفارشی ایجاد شده، میتوانید از پرچم configurations-- استفاده کنید؛ همانند زیر:
//for staging environment ng build --configuration=staging //for beta environment ng build --configuration=beta
و در نهایت برای استفاده کردن از environment پیش فرض، استفاده از دستور زیر به تنهایی کافی میباشد:
//for production environment ng build --prod //for dev environment ng build
اکنون شما میتوانید پروژه انگیولار خود را با هر تعداد environment ای که دوست دارید، configure کنید.
به صورت پیش فرض، تمام گزارشات Stimulsoft، قبل از رندر باید به صورت اسمبلی کامپایل شوند. در برنامههای NET. در صورتیکه اسمبلی در حافظه بارگذاری شده باشد، تا زمانیکه برنامه اصلی از حافظه خارج نشود، فایل اسمبلی قفل خواهد بود و امکان حذف و یا تغییر آن وجود ندارد.
همانطور که در مثال بالا مشاهده کنید، یک گزارش ساخته میشود و در صورت عدم وجود فایل کامپایل شده و یا تغییر در فایل گزارش، مجددا فایل گزارش با نام جدیدی کامپایل شده و نمایش داده میشود.
در هر بار کامپایل گزارش، فایل اسمبلی کامپایل شده، در پوشه %Temp% ذخیره و در حافظه بارگذاری میشود. به هرحال، بارگذاری اسمبلی گزارش، سبب قفل شدن و اختصاص حافظهای برای آن میشود.
همانطور که مشاهده میکنید در هر بار کامپایل گزارش، این فایلها ساخته میشوند.
چندین راه حل برای رفع این مشکل وجود دارد:
- استفاده گزارشات به صورت کلاسهای #C در برنامه شما (با استفاده از Designer و Save as آن به صورت کلاس #C). در این صورت گزارش همزمان با کامپایل برنامه شما، کامپایل شده و در زمان فراخوانی، دیگر نیاز به کامپایل مجدد آن نیست.
اشکال: در صورتیکه قالب گزارش شما نیاز به تغییر داشته باشد، برنامهی شما باید با کلاسهای جدید گزارش مجددا کامپایل شود. - میتوان گزارش را از طریق برنامه Designer به صورت اسمبلی ( dll ) ذخیره کرد.
اشکال: این روش برای مدیریت گزارشها در طول ارتقاء آنها مفید نمیباشد. - از گزارش کامپایل شده استفاده نکنید و به جای آن از تفسیر عبارات در گزارش استفاده کنید. برای فعالسازی این حالت، خصوصیت Calculation Mode گزارش را در پنجره خصوصیتها در برنامه Designer بر روی Interpretation قرار دهید.
اشکال: این روش به این معنی است که تمامی اصطلاحات زبان C# / VB.NET تفسیر نمیشوند. همچنین استفاده از رخدادهای مربوط به اجزاء گزارش غیرممکن میباشد. - کامپایل و رندر گزارش، در دامنهی برنامهی دیگری انجام شود. در این مورد میتوان پس از رندر گزارش، اسمبلی را در دامنهی برنامه جاری بارگذاری کرد و فایل قفل شدهی آن، بعدا حذف خواهد شد. با استفاده از متد ()CreateReportInNewAppDomain از کلاس StiReport میتوان گزارش را ایجاد کرد و با استفاده از متد ()UnloadReportAppDomain آن را بارگذاری کرد.
اشکال در این روش متدهای RegData و RegBusinessObject با سرعت خیلی کمی اجرا میشوند؛ چرا که هدایت دادهها به دامنهی دیگری استفاده شده است. ایجاد و بارگذاری در دامنهی برنامه نیازمند زمان میباشد. - کارآمدترین روش: کامپایل گزارش تنها در زمان اولین فراخوانی انجام شود و هر زمان که درخواست فراخوانی گزارش انجام میشود، گزارش را از اسمبلی کامپایل شده، در حافظه بارگذاری میکنیم. در این مورد تنها یک کپی از گزارش در حافظه ذخیره میشود و تنها یک اسمبلی در درایو وجود دارد. پوشه مربوط به گزارشهای کامپایل شده میتواند قبل از استفاده از گزارشات حذف شود، چرا که در اولین درخواست گزارش، دوباره ایجاد خواهد شد.
مثال:
var report = new StiReport(); report.Load( "Report.mrt" ); var folder = Environment.GetFolderPath( Environment.SpecialFolder.LocalApplicationData ); folder = Path.Combine( folder, "Stimulsoft\\CompiledReports" ); folder = Path.Combine( folder, System.Runtime.InteropServices.RuntimeEnvironment.GetSystemVersion() ); var compiledReportFile = Path.Combine( folder, report.GetReportAssemblyCacheName() ); if ( File.Exists( compiledReportFile ) ) report = StiReport.GetReportFromAssembly( compiledReportFile, true ); else { if ( !Directory.Exists( folder ) ) Directory.CreateDirectory( folder ); report.Compile( compiledReportFile ); } report.RegBusinessObject( "TestData", new { Title = "Vahid " + DateTime.Now.Millisecond } ); report.Render( false );
نکته: حتما بارگذاری دیتا مربوط به گزارش را بعد از عملیات کامپایل قراردهید.