مطالب
Blazor 5x - قسمت سوم - مبانی Razor
پیش از شروع به کار توسعه‌ی برنامه‌های مبتنی بر Blazor، باید با مبانی Razor آشنایی داشت. Razor امکان ترکیب کدهای #C و HTML را در یک فایل میسر می‌کند. دستور زبان آن از @ برای سوئیچ بین کدهای #C و HTML استفاده می‌کند. کدهای Razor را می‌توان در فایل‌های cshtml. نوشت که عموما مخصوص صفحات و Viewها هستند و یا در فایل‌های razor. که برای توسعه‌ی کامپوننت‌های Balzor بکار گرفته می‌شوند. در اینجا مهم نیست که پسوند فایل مورد استفاده چیست؛ چون اصول razor بکار گرفته شده در آن‌ها یکی است. البته در اینجا تاکید ما بیشتر بر روی فایل‌های razor. است که در برنامه‌های مبتنی بر Blazor بکار گرفته می‌شوند.


ایجاد یک پروژه‌ی جدید Blazor WASM

برای پیاده سازی و اجرای مثال‌های این قسمت، نیاز به یک پروژه‌ی جدید Blazor WASM را داریم که می‌توان آن‌را با اجرای دستور dotnet new blazorwasm --hosted در یک پوشه‌ی خالی، ایجاد کرد.

یک نکته: دستور فوق به همراه یک سری پارامتر اختیاری مانند hosted-- نیز هست. برای مشاهده‌ی لیست آن‌ها دستور dotnet new blazorwasm --help را صادر کنید. برای مثال ذکر پارامتر hosted-- سبب می‌شود تا یک ASP.NET Core host نیز برای Blazor WebAssembly app ایجاد شده تولید شود.

حالت hosted-- آن یک چنین ساختاری را دارد که از سه پروژه و پوشه‌ی Client ،Server و Shared تشکیل می‌شود:


در اینجا یک پروژه‌ی خالی WASM ایجاد شده که برخلاف حالت معمولی dotnet new blazorwasm که در قسمت قبل آن‌را بررسی کردیم، دیگر از فایل استاتیک wwwroot\sample-data\weather.json در آن خبری نیست. بجای آن، یک پروژه‌ی استاندارد ASP.NET Core Web API را در پوشه‌ی جدید Server ایجاد کرده که کار ارائه‌ی اطلاعات این سرویس آب و هوا را انجام می‌دهد و برنامه‌ی WASM ایجاد شده، این اطلاعات را توسط HTTP Client خود، از سرور Web API دریافت می‌کند.

بنابراین اگر مدل برنامه‌ای که قصد دارید تهیه کنید، ترکیبی از یک Web API و WASM است، روش hosted--، آغاز آن‌را بسیار ساده می‌کند.

نکته: روش اجرای این نوع برنامه‌ها با اجرای دستور dotnet run در داخل پوشه‌ی Server پروژه، انجام می‌شود. با اینکار هم سرور ASP.NET Core آغاز می‌شود و هم برنامه‌ی WASM توسط آن ارائه می‌گردد. در این حالت اگر آدرس https://localhost:5001 را در مرورگر باز کنیم، هم قسمت‌های بدون نیاز به سرور پروژه‌ی WASM قابل دسترسی است (مانند کار با شمارشگر آن) و هم قسمت دریافت اطلاعات از سرور آن، در منوی Fetch Data.


شروع به کار با Razor

پس از ایجاد یک پروژه‌ی جدید WASM، به فایل Client\Pages\Index.razor آن مراجعه کرده و محتوای پیش‌فرض آن‌را بجز سطر اول زیر، حذف می‌کنیم:
@page "/"
این سطر، بیانگر مسیریابی منتهی به کامپوننت جاری است. یعنی با گشودن برنامه‌ی WASM در مرورگر و مراجعه به ریشه‌ی سایت، محتوای این کامپوننت را مشاهده خواهیم کرد.
در فایل‌های razor. می‌توان ترکیبی از کدهای #C و HTML را نوشت. برای مثال:
@page "/"

<p>Hello, @name</p>

@code
{
    string name = "Vahid N.";
}
در اینجا قصد داریم مقدار یک متغیر را در یک پاراگراف درج کنیم. به همین جهت برای تعریف آن و شروع به کدنویسی می‌توان با تعریف یک قطعه کد که در فایل‌های razor با code@ شروع می‌شود، اینکار را انجام داد. در این قطعه کد، نوشتن هر نوع کد #C ای مجاز است که نمونه‌ای از آن‌را در اینجا با تعریف یک متغیر مشاهده می‌کنید. اکنون برای درج مقدار این متغیر در بین کدهای HTML از حرف @ استفاده می‌کنیم؛ مانند name@ در اینجا. نمونه‌ای از خروجی تغییرات فوق را در تصویر زیر مشاهده می‌کنید:


یک نکته: با توجه به اینکه تغییرات زیادی را در فایل جاری اعمال خواهیم کرد، بهتر است برنامه را با دستور dotnet watch run اجرا کرد، تا این تغییرات را تحت نظر قرار داده و آن‌ها را به صورت خودکار کامپایل کند. به این صورت دیگر نیازی نخواهد بود به ازای هر تغییر، یکبار دستور dotnet run اجرا شود.

در زمان درج متغیرهای #C در بین کدهای HTML توسط razor، استفاده از تمام متدهای الحاقی زبان #C نیز مجاز هستند؛ مانند:
 <p>Hello, @name.ToUpper()</p>
بنابراین درج حرف @ در بین کدهای HTML به این معنا است که به کامپایلر razor اعلام می‌کنیم، پس از این حرف، هر عبارتی که قرار می‌گیرد، یک عبارت معتبر #C است.

یا حتی می‌توان یک متد جدید را مانند CustomToUpper در قطعه کد razor، تعریف کرد و از آن به صورت زیر استفاده نمود:
@page "/"

<p>Hello, @name.ToUpper()</p>
<p>Hello, @CustomToUpper(name)</p>

@code
{
    string name = "Vahid N.";

    string CustomToUpper(string value) => value.ToUpper();
}
در این مثال‌ها، ابتدای عبارت #C تعریف شده با حرف @ شروع می‌شود و انتهای آن‌را خود کامپایلر razor بر اساس بسته شدن تگ p تعریف شده، تشخیص می‌دهد. اما اگر قصد داشته باشیم برای مثال جمع دو عدد را در اینجا محاسبه کنیم چطور؟
<p>Let's add 2 + 2 : @2 + 2 </p>
در این حالت امکان تشخیص ابتدا و انتهای عبارت #C توسط کامپایلر میسر نیست. برای رفع این مشکل می‌توان از پرانتزها استفاده کرد:
<p>Let's add 2 + 2 : @(2 + 2) </p>
نمونه‌ی دیگر نیاز به تعریف ابتدا و انتهای یک قطعه کد، در حین تعریف مدیریت کنندگان رویدادها است:
<button @onclick="@(()=>Console.WriteLine("Test"))">Click me</button>
در اینجا onclick@ مشخص می‌کند که با کلیک بر روی این دکمه قرار است قطعه کد #C ای اجرا شود. سپس با استفاده از ()@ محدوده‌ی این قطعه کد، مشخص می‌شود و اکنون در داخل آن می‌توان یک anonymous function را تعریف کرد که خروجی آن را در قسمت console ابزارهای توسعه دهندگان مرورگر می‌توان مشاهده کرد:


در اینجا اگر از Console.WriteLine("Test")@ استفاده می‌شد، به معنای انتساب یک رشته‌ی محاسبه شده به رویداد onclick بود که مجاز نیست.
روش دیگر انجام اینکار به صورت زیر است:
@page "/"

<button @onclick="@WriteLog">Click me 2</button>

@code
{
    void WriteLog()
    {
        Console.WriteLine("Test");
    }
}
می‌توان یک متد void را تعریف کرد و سپس فقط نام آن‌را توسط @ به onlick انتساب داد. ذکر این نام، اشاره‌گری خواهد بود به متد اجرا نشده‌ی WriteLog. در این حالت اگر نیاز به ارسال پارامتری به متد WriteLog بود، چطور؟
@page "/"

<button @onclick="@(()=>WriteLogWithParam("Test 3"))">Click me 3</button>

@code
{
    void WriteLogWithParam(string value)
    {
        Console.WriteLine(value);
    }
}
در این حالت نیز می‌توان از روش بکارگیری anonymous function‌ها برای تعریف پارامتر استفاده کرد.

یک نکته: اگر به اشتباه بجای WriteLogWithParam، همان WriteLog قبلی را بنویسیم، کامپایلر (در حال اجرای توسط دستور dotnet watch run) خطای زیر را نمایش می‌دهد؛ پیش از اینکه برنامه در مرورگر اجرا شود:
BlazorRazorSample\Client\Pages\Index.razor(12,25): error CS1501: No overload for method 'WriteLog' takes 1 arguments


امکان تعریف کلاس‌ها در فایل‌های razor.

در فایل‌های razor.، محدود به تعریف یک سری متدها و متغیرهای ساده نیستیم. در اینجا امکان تعریف کلاس‌ها نیز وجود دارد و همچنین می‌توان از کلاس‌های خارجی (کلاس‌هایی که خارج از فایل razor جاری تعریف شده‌اند) نیز استفاده کرد.
@page "/"

<p>Hello, @StringUtils.MyCustomToUpper(name)</p>

@code
{
    public class StringUtils
    {
        public static string MyCustomToUpper(string value) => value.ToUpper();
    }
}
برای نمونه در اینجا یک کلاس کمکی را جهت تعریف متد MyCustomToUpper، اضافه کرده‌ایم. در ادامه نحوه‌ی استفاده از این متد را در پاراگراف تعریف شده، مشاهده می‌کنید که همانند کار با کلاس و متدهای متداول #C است.
البته این کلاس را تنها می‌توان داخل همین کامپوننت استفاده کرد. برای اینکه بتوان از امکانات این کلاس، در سایر کامپوننت‌ها نیز استفاده کرد، می‌توان آن‌را در پروژه‌ی Shared قرار داد. اگر به تصویر ابتدای مطلب جاری دقت کنید، سه پروژه ایجاد شده‌است:
الف) پروژه‌ی کلاینت: که همان WASM است.
ب) پروژه‌ی سرور: که یک پروژه‌ی ASP.NET Core Web API ارائه کننده‌ی سرویس و API آب و هوا است و همچنین هاست کننده‌ی WASM ما.
ج) پروژه‌ی Shared: کدهای این پروژه، بین هر دو پروژه به اشتراک گذاشته می‌شوند و برای مثال محل مناسبی است برای تعریف DTO ها. برای نمونه WeatherForecast.cs قرار گرفته‌ی در آن، DTO یا data transfer object سرویس API برنامه است که قرار است به کلاینت بازگشت داده شود. به این ترتیب دیگر نیازی نخواهد بود تا این تعاریف را در پروژه‌های سرور و کلاینت تکرار کنیم و می‌توان کدهای اینگونه را به اشتراک گذاشت.
کاربرد دیگر آن تعریف کلاس‌های کمکی است؛ مانند StringUtils فوق. به همین به پروژه‌ی Shared مراجعه کرده و کلاس StringUtils را به صورت زیر در آن تعریف می‌کنیم (و یا حتی می‌توان این قطعه کد را داخل یک پوشه‌ی جدید، در همان پروژه‌ی WASM نیز قرار داد):
namespace BlazorRazorSample.Shared
{
    public class StringUtils
    {
        public static string MyNewCustomToUpper(string value) => value.ToUpper();
    }
}
اگر به فایل‌های csproj دو پروژه‌ی سرور و کلاینت جاری مراجعه کنیم، از پیش، مدخلی را به فایل Shared\BlazorRazorSample.Shared.csproj دارند. بنابراین جهت معرفی این اسمبلی به آن‌ها، نیاز به کار خاصی نیست و از پیش، ارجاعی به آن تعریف شده‌است.

پس از آن روش استفاده‌ی از این کلاس کمکی خارجی اشتراکی به صورت زیر است:
@page "/"

@using BlazorRazorSample.Shared

<p>Hello, @StringUtils.MyNewCustomToUpper(name)</p>
ابتدا فضای نام این کلاس را با استفاده از using@ مشخص می‌کنیم و سپس امکان دسترسی به امکانات آن میسر می‌شود.

یک نکته: می‌توان به فایل Client\_Imports.razor مراجعه و مدخل زیر را به انتهای آن اضافه کرد:
@using BlazorRazorSample.Shared
به این ترتیب دیگر نیازی به ذکر این using@ تکراری، در هیچکدام از فایل‌های razor. پروژه‌ی کلاینت نخواهد بود؛ چون تعاریف درج شده‌ی در فایل Client\_Imports.razor سراسری هستند.


کار با حلقه‌ها در فایل‌های razor.

همانطور که عنوان شد، یکی از کاربردهای پروژه‌ی Shared، امکان به اشتراک گذاشتن مدل‌ها، در برنامه‌های کلاینت و سرور است. برای مثال یک پوشه‌ی جدید Models را در این پروژه ایجاد کرده و کلاس MovieDto را به صورت زیر در آن تعریف می‌کنیم:
using System;

namespace BlazorRazorSample.Shared.Models
{
    public class MovieDto
    {
        public string Title { set; get; }

        public DateTime ReleaseDate { set; get; }
    }
}
سپس به فایل Client\_Imports.razor مراجعه کرده و فضای نام این پوشه را اضافه می‌کنیم؛ تا دیگر نیازی به تکرار آن در تمام فایل‌های razor. برنامه‌ی کلاینت نباشد:
@using BlazorRazorSample.Shared.Models
اکنون می‌خواهیم لیستی از فیلم‌ها را در فایل Client\Pages\Index.razor نمایش دهیم:
@page "/"

<div>
    <h3>Movies</h3>
    @foreach(var movie in movies)
    {
        <p>Title: <b>@movie.Title</b></p>
        <p>ReleaseDate: @movie.ReleaseDate.ToString("dd MMM yyyy")</p>
    }
</div>

@code
{
    List<MovieDto> movies = new List<MovieDto>
    {
        new MovieDto
        {
            Title = "Movie 1",
            ReleaseDate = DateTime.Now.AddYears(-1)
        },
        new MovieDto
        {
            Title = "Movie 2",
            ReleaseDate = DateTime.Now.AddYears(-2)
        },
        new MovieDto
        {
            Title = "Movie 3",
            ReleaseDate = DateTime.Now.AddYears(-3)
        }
    };
}
در اینجا در ابتدا لیستی از MovieDto‌ها در قسمت code@ تعریف شده و سپس روش استفاده‌ی از یک حلقه‌ی foreach سی‌شارپ را در کدهای razor نوشته شده، مشاهده می‌کنید که این خروجی را ایجاد می‌کند:


یک نکته: در حین تعریف فیلدهای code@، امکان استفاده‌ی از var وجود ندارد؛ مگر اینکه از آن بخواهیم در داخل بدنه‌ی یک متد استفاده کنیم.

و یا نمونه‌ی دیگری از حلقه‌های #‍C مانند for را می‌توان به صورت زیر تعریف کرد:
    @for(var i = 0; i < movies.Count; i++)
    {
        <div style="background-color: @(i % 2 == 0 ? "blue" : "red")">
            <p>Title: <b>@movies[i].Title</b></p>
            <p>ReleaseDate: @movies[i].ReleaseDate.ToString("dd MMM yyyy")</p>
        </div>
    }
در اینجا روش تغییر پویای background-color هر ردیف را نیز به کمک کدهای razor، مشاهده می‌کنید. اگر شماره‌ی ردیفی زوج بود، با آبی نمایش داده می‌شود؛ در غیراینصورت با قرمز. در اینجا نیز از ()@ برای تعیین محدوده‌ی کدهای #C نوشته شده، کمک گرفته‌ایم.


نمایش شرطی عبارات در فایل‌های razor.

اگر به مثال توکار Client\Pages\FetchData.razor مراجعه کنیم (مربوط به حالت host-- که در ابتدای مطلب عنوان شد)، کدهای زیر قابل مشاهده هستند:
@page "/fetchdata"
@using BlazorRazorSample.Shared
@inject HttpClient Http

<h1>Weather forecast</h1>

<p>This component demonstrates fetching data from the server.</p>

@if (forecasts == null)
{
    <p><em>Loading...</em></p>
}
else
{
    <table class="table">
        <thead>
            <tr>
                <th>Date</th>
                <th>Temp. (C)</th>
                <th>Temp. (F)</th>
                <th>Summary</th>
            </tr>
        </thead>
        <tbody>
            @foreach (var forecast in forecasts)
            {
                <tr>
                    <td>@forecast.Date.ToShortDateString()</td>
                    <td>@forecast.TemperatureC</td>
                    <td>@forecast.TemperatureF</td>
                    <td>@forecast.Summary</td>
                </tr>
            }
        </tbody>
    </table>
}

@code {
    private WeatherForecast[] forecasts;

    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        forecasts = await Http.GetFromJsonAsync<WeatherForecast[]>("WeatherForecast");
    }

}
در این مثال، روش کار با یک سرویس تزریق شده‌ی async که قرار است از Web API اطلاعاتی را دریافت کند، مشاهده می‌کنید. در اینجا برخلاف مثال قبلی ما، از روال رویدادگردان OnInitializedAsync برای مقدار دهی لیست یا آرایه‌ای از اطلاعات وضعیت هوا استفاده شده‌است (و نه به صورت مستقیم در یک فیلد قسمت code@). این مورد جزو life-cycle‌های کامپوننت‌های razor است که در قسمت‌های بعد بیشتر بررسی خواهد شد. متد OnInitializedAsync برای بارگذاری اطلاعات یک سرویس از راه دور استفاده می‌شود و در اولین بار اجرای کامپوننت فراخوانی خواهد شد. نکته‌ی مهمی که در اینجا وجود دارد، نال بودن فیلد forecasts در زمان رندر اولیه‌ی کامپوننت جاری است؛ از این جهت که کار دریافت اطلاعات از سرور زمان‌بر است ولی رندر کامپوننت، به صورت آنی صورت می‌گیرد. در این حالت زمانیکه نوبت به اجرای foreach (var forecast in forecasts)@ می‌رسد، برنامه با یک استثنای نال بودن forecasts، متوقف خواهد شد؛ چون هنوز کار OnInitializedAsync به پایان نرسیده‌است:


 برای رفع این مشکل، ابتدا یک if@ مشاهده می‌شود، تا نال بودن forecasts را بررسی کند:
@if (forecasts == null)
{
    <p><em>Loading...</em></p>
}
و همچنین عبارت در حال بارگذاری را نمایش می‌دهد. سپس در قسمت else آن، نمایش اطلاعات دریافت شده را توسط یک حلقه‌ی foreach مشاهده می‌کنید. با مقدار دهی forecasts در متد OnInitializedAsync، مجددا کار رندر جدول انجام خواهد شد.


روش نمایش عبارات HTML در فایل‌های razor.

فرض کنید عنوان اول فیلم مثال جاری، به همراه یک تگ HTML هم هست:
new MovieDto
{
   Title = "<i>Movie 1</i>",
   ReleaseDate = DateTime.Now.AddYears(-1)
},
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم، خروجی آن دقیقا به صورت <Title: <i>Movie 1</i خواهد بود. این مورد به دلایل امنیتی انجام شده‌است. اگر پیشتر تگ‌های HTML را تمیز کرده‌اید و مطمئن هستید که خطری را ایجاد نمی‌کنند، می‌توانید با استفاده از روش زیر، آن‌ها را رندر کرد:
<p>Title: <b>@((MarkupString)movie.Title)</b></p>


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-03.zip
برای اجرای آن وارد پوشه‌ی Server شده و دستور dotnet run را اجرا کنید.
مطالب
آشنایی با jQuery Live

در نگارش‌های اخیر کتابخانه jQuery (از نگارش 1.3 به بعد) متدی به نام live به آن اضافه شده است که کاربرد آن‌را در ادامه مرور خواهیم کرد.
ابتدا مثال زیر را در نظر بگیرید:

<%@ Page Language="C#" AutoEventWireup="true" CodeBehind="TestLive.aspx.cs" Inherits="TestJQueryAjax.TestLive" %>
<!DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd">
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head runat="server">
<title></title>

<script src="js/jquery.js" type="text/javascript"></script>

<script type="text/javascript">
$(document).ready(function() {
$('a.mylink').click(function(e) {
var $a = $(this);
alert($a.attr('id'));
});

$('a#lnkLoad').click(function(e) {
$('div#dynContent').load('live.ashx');
});
});
</script>

</head>
<body>
<form id="form1" runat="server">
<a href='#' id='lnk1' class='mylink'>link1</a>
<br />
<a href='#' id='lnkLoad'>load .ashx</a>
<div id='dynContent'>
</div>
</form>
</body>

</html>


using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Web;
using System.Web.Services;

namespace TestJQueryAjax
{
/// <summary>
/// Summary description for $codebehindclassname$
/// </summary>
[WebService(Namespace = "http://tempuri.org/")]
[WebServiceBinding(ConformsTo = WsiProfiles.BasicProfile1_1)]
public class live : IHttpHandler
{

public void ProcessRequest(HttpContext context)
{
context.Response.ContentType = "text/plain";
context.Response.Write("<a href='#' id='lnk2' class='mylink'>link2</a>");
}

public bool IsReusable
{
get
{
return false;
}
}
}
}
در این مثال ساده با کلیک بر روی لینک‌هایی با کلاس mylink ،‌ یک alert حاوی id آن لینک نمایش داده خواهد شد.
همچنین اگر بر روی لینکی با id مساوی lnkLoad کلیک شود، محتوایی پویا از یک generic handler به نام live.ashx دریافت شده و به div ایی با id مساوی dynContent اضافه می‌گردد.
این محتوای دریافتی از generic handler ما نیز کلاسی مساوی mylink دارد، اما این‌بار هر چقدر بر روی لینک اضافه شده به صفحه کلیک کنیم کار نمی‌کند. چرا؟ چون در هنگام فراخوانی document.ready ، این لینک وجود نداشته و روال رخدادگردانی به آن bind نشده است.
به صورت خلاصه می‌خواهیم روال کلیک بر روی لینک‌هایی با کلاس mylink همیشه کار کند. (چه در مورد عناصری در صفحه که از قبل وجود داشته‌اند و چه عناصری که توسط عملیاتی Ajax ایی بعدا اضافه خواهند شد)
این مشکل با معرفی متد live حل شده است. برای این منظور تنها کافی است کد ما به صورت زیر تغییر کند:

<script type="text/javascript">
$(document).ready(function() {
$('a.mylink').live("click", function() {
var $a = $(this);
alert($a.attr('id'));
});
.
.
.

اکنون jQuery کلیه لینک‌هایی با کلاس مساوی mylink را که از این پس اضافه خواهند شد، به صورت live و زنده تحت نظر قرار می‌دهد و عکس العمل نشان خواهد داد.

مطالب دوره‌ها
مثال - نمایش درصد پیشرفت عملیات توسط SignalR
برنامه‌های وب در سناریوهای بسیاری نیاز دارند تا درصد پیشرفت عملیاتی را به کاربران گزارش دهند. نمونه ساده آن، گزارش درصد پیشرفت میزان دریافت یک فایل است و یا اعلام درصد انجام یک عملیات طولانی از سمت سرور به کاربر. در ادامه قصد داریم این موضوع را توسط SignalR پیاده سازی کنیم.


نکته‌ای در مورد نگارش‌های مختلف SignalR
اگر برنامه شما قرار است دات نت 4 را پشتیبانی کند، آخرین نگارش SignalR که با آن سازگار است، نگارش 1.1.3 می‌باشد. بنابراین اگر دستور ذیل را اجرا کنید:
 PM> Install-Package Microsoft.AspNet.SignalR
SignalR 2 را نصب می‌کند که با دات نت 4 و نیم به بعد سازگار است.
اگر دستور ذیل را اجرا کنید، SiganlR 1.x را نصب می‌کند که با دات نت 4 به بعد سازگار است:
 PM> Install-Package Microsoft.AspNet.SignalR -Version 1.1.3
پیش فرض این مطلب نیز استفاده از نگارش 1.1.3 می‌باشد تا بازه بیشتری از وب سرورها را شامل شود.
با اینکار Microsoft.AspNet.SignalR.JS نیز به صورت خودکار نصب می‌گردد و به این ترتیب کلاینت جاوا اسکریپتی SiganlR نیز در برنامه قابل استفاده خواهد بود.


تنظیمات فایل Global.asax.cs

سطر فراخوانی متد RouteTable.Routes.MapHubs باید در ابتدای متد Application_Start فایل Global.asax.cs قرار گیرد (پیش از هر تنظیم دیگری). تفاوتی هم نمی‌کند که برنامه وب فرم است یا MVC. به این ترتیب مسیریابی‌های SignalR تنظیم شده و مسیر http://localhost/signalr/hubs قابل استفاده خواهد بود.


تنظیمات اسکریپت‌های سمت کلاینت مورد نیاز

پس از نصب بسته SignalR، سه اسکریپت ذیل باید به ابتدای صفحه وب اضافه شوند تا کلاینت‌های جاوا اسکریپتی SignalR بتوانند با سرور ارتباط برقرار کنند:
 <script src="Scripts/jquery-1.6.4.min.js" type="text/javascript"></script>
<script src="Scripts/jquery.signalR-1.1.3.min.js" type="text/javascript"></script>
<script src="signalr/hubs" type="text/javascript"></script>
این تنظیمات نیز برای هر دو نوع برنامه‌های وب فرم و MVC یکسان است.


تعریف کلاس Hub برنامه

using Microsoft.AspNet.SignalR;

namespace WebFormsSample03.Common
{
    public class ProgressHub : Hub
    {
        /// <summary>
        /// این متد استاتیک تعریف شده تا در برنامه به صورت مستقیم قابل استفاده باشد
        /// یا می‌شد اصلا این متد تعریف نشود و از همان دریافت زمینه هاب در کنترلر استفاده گردد
        /// </summary>        
        public static void UpdateProgressBar(int value, string connectionId)
        {
            var ctx = GlobalHost.ConnectionManager.GetHubContext<ProgressHub>();
            ctx.Clients.Client(connectionId).updateProgressBar(value); //فراخوانی یک متد در سمت کلاینت
        }
    }
}
متدی که در کلاس هاب برنامه تعریف شده، از نوع استاتیک است. از این جهت که می‌خواهیم این متد را در خارج از این هاب و در یک کنترلر Web API فراخوانی کنیم. زمانیکه متدی به صورت استاتیک تعریف می‌شود، ارتباط آن با وهله جاری کلاس یا this قطع خواهد شد. به همین جهت نیاز است تا از طریق متد GlobalHost.ConnectionManager.GetHubContext مجددا به context کلاس هاب دسترسی پیدا کنیم.
البته تعریف این متد در اینجا ضروری نبود. حتی می‌شد بدنه کلاس هاب را خالی تعریف کرد و متد GetHubContext را مستقیما داخل یک کنترلر فراخوانی نمود.
متد UpdateProgressBar، مقدار value را به تنها یک کلاینت که Id آن مساوی connectionId دریافتی است، ارسال می‌کند. این کلاینت باید یک callback جاوا اسکریپتی را جهت تامین متد پویای updateProgressBar تدارک ببیند.


کلاس Web API کنترلر دریافت فایل‌ها

فرقی نمی‌کند که برنامه شما از نوع وب فرم است یا MVC. امکانات Web API در هر دو نوع پروژه، قابل دسترسی است (همان ایده یک ASP.NET واحد).
بنابراین نیاز است یک کنترلر وب API جدید را به پروژه اضافه کرده و محتوای آن را به شکل ذیل تغییر دهیم:
using System.Threading;
using System.Web.Http;
using WebFormsSample03.Common;

namespace WebFormsSample03
{
    public class DownloadRequest
    {
        public string Url { set; get; }
        public string ConnectionId { set; get; }
    }

    public class DownloaderController : ApiController
    {
        public void Post([FromBody]DownloadRequest data)
        {
            //todo: start downloading the data.Url ....

            ProgressHub.UpdateProgressBar(10, data.ConnectionId);
            Thread.Sleep(2000);

            ProgressHub.UpdateProgressBar(40, data.ConnectionId);
            Thread.Sleep(3000);

            ProgressHub.UpdateProgressBar(64, data.ConnectionId);
            Thread.Sleep(2000);

            ProgressHub.UpdateProgressBar(77, data.ConnectionId);
            Thread.Sleep(2000);

            ProgressHub.UpdateProgressBar(92, data.ConnectionId);
            Thread.Sleep(3000);

            ProgressHub.UpdateProgressBar(99, data.ConnectionId);
            Thread.Sleep(2000);

            ProgressHub.UpdateProgressBar(100, data.ConnectionId);
        }
    }
}
اگر برنامه شما وب فرم است، باید تنظیمات مسیریابی ذیل را نیز به آن افزود. در برنامه‌های MVC4 این تنظیم به صورت پیش فرض وجود دارد:
using System;
using System.Web.Http;
using System.Web.Routing;

namespace WebFormsSample03
{
    public class Global : System.Web.HttpApplication
    {
        protected void Application_Start(object sender, EventArgs e)
        {
            // Register the default hubs route: ~/signalr
            RouteTable.Routes.MapHubs();

            RouteTable.Routes.MapHttpRoute(
                name: "DefaultApi",
                routeTemplate: "api/{controller}/{id}",
                defaults: new { id = RouteParameter.Optional }
            );
        }
    }
}
کاری که در این کنترلر انجام شده، شبیه سازی یک عملیات طولانی توسط متد Thread.Sleep است. همچنین این کنترلر، id کلاینت درخواست کننده یک url را نیز دریافت می‌کند. بنابراین می‌توان به نحو بهینه‌ای، تنها نتایج پیشرفت عملیات را به این کلاینت ارسال کرد و نه به سایر کلاینت‌ها.
همچنین در اینجا با توجه به مسیریابی تعریف شده، باید اطلاعات را به آدرس api/Downloader از نوع Post ارسال کرد.


تعریف کلاینت متصل به Hub

در سمت سرور، متد پویای updateProgressBar فراخوانی شده است. اکنون باید این متد را در سمت کلاینت پیاده سازی کنیم:
    <form id="form1" runat="server">
    <div>
    <input id="txtUrl" value="http://www.site.com/file.rar" type="text" />
        <input id="send" type="button" value="start download ..." />
        <br />
        <div id="bar" style="border: #000 1px solid; width:300px;"></div>
    </div>
    </form>
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $.connection.hub.logging = true; //اطلاعات بیشتری را در جاوا اسکریپت کنسول مرورگر لاگ می‌کند
            var progressHub = $.connection.progressHub; //این نام مستعار پیشتر توسط ویژگی نام هاب تنظیم شده است
            progressHub.client.updateProgressBar = function (value) {
                //متدی که در اینجا تعریف شده دقیقا مطابق نام متد پویایی است که در هاب تعریف شده است
                //به این ترتیب سرور می‌تواند کلاینت را فراخوانی کند
                $("#bar").html(GaugeBar.generate(value));
            };
            $.connection.hub.start() // فاز اولیه ارتباط را آغاز می‌کند
            .done(function () {
                $("#send").click(function () {
                    $("#send").attr('disabled', 'disabled');
                    var myClientId = $.connection.hub.id;
                    // اکنون اتصال برقرار است به سرور
                    $.ajax({
                        type: "POST",
                        contentType: "application/json",
                        url: "/api/Downloader",
                        data: JSON.stringify({ Url: $("#txtUrl").val(), ConnectionId: myClientId })
                    }).success(function () {
                        $("#send").removeAttr('disabled');
                    }).fail(function () {
                        //                    
                    });
                });
            });
        });
    </script>
بر روی این فرم، یک جعبه متنی که Url را دریافت می‌کند و یک دکمه‌ی آغاز کار دریافت این Url، وجود دارد.
در ابتدای کار صفحه، اتصال به progressHub برقرار می‌شود. اگر دقت کنید، نام این هاب با حروف کوچک در اینجا (در سمت کلاینت) آغاز می‌گردد.
سپس با تعریف یک callback به نام progressHub.client.updateProgressBar، پیام‌های دریافتی از طرف سرور را به یک افزونه progress bar جی‌کوئری، برای نمایش ارسال می‌کند.
کار اتصال به رویداد کلیک دکمه‌ی آغاز دریافت فایل، در متد done باید انجام شود. این callback زمانی فراخوانی می‌گردد که کار اتصال به سرور با موفقیت صورت گرفته باشد.
سپس در ادامه توسط jQuery Ajax، اطلاعات Url و همچنین Id کلاینت را به مسیر api/Downloader یا همان web api controller ارسال می‌کنیم.



کدهای کامل این مثال را از اینجا نیز می‌توانید دریافت نمائید:
  WebFormsSample03.zip
مطالب
نکاتی توصیه ای برای برنامه نویسی اندروید : قسمت اول
اگر جدیدا قصد برنامه نویسی اندروید را کرده‌اید، یا هنوز روش‌های متدوالی را برای کار با این زبان انتخاب نکرده‌اید؛ به نظرم این مقاله می‌تواند کمک خوبی برای شما باشد. مسائلی که بیان میکنم در واقع از تجربیات شخصی و راه حل هایی است که برای خودم تعیین کرده‌ام و تعدادی از آن‌ها را در طول مدتی که در این زمینه فعالیت کرده‌ام، از جاهای مختلف دیده و در یک جا گردآوری کرده‌ام. برای نامگذاری اشیاء و متغیرها و دیگر موارد، من از این قاعده پیروی میکنم که به نظرم بسیار ایده آل می‌باشد. الگوی معماری هم که جدیدا مورد استفاده قرار داده‌ام، الگوی MVP است که نمونه‌ای از آن، در گیت هاب قرار گرفته است. البته این مثال ساده تر نیز وجود دارد. تشریح کامل این معماری را به همراه آزمون واحد آن، می‌توانید در این مقاله سه قسمتی ببینید.

در اینجا، یک سری نکات را در طول برنامه نویسی، متذکر می‌شوم تا مدیریت کدهای شما را در اندروید راحت‌تر کند.

یک نکته‌ی دیگر را که باید متذکر شوم این است که همه اصطلاحاتی که در این مقاله استفاده می‌شوند بر اساس اندروید استادیو و مستندات رسمی گوگل است است؛ به عنوان نمونه عبارت‌های ماژول و پروژه آن چیزی هستند که ما در اندروید استادیو به آن‌ها اشاره می‌کنیم، نه آنچه که کاربران Eclipse به آن اشاره می‌کنند.

یک. برای هر تکه کد و یا متدی که می‌نویسید مستندات کافی قرار دهید و اگر این متد نیاز به مجوز خاصی دارد مانند نمونه زیر، آن را حتما ذکر کنید:
/**
     *
     * <p>
     *   check network is available or not <br/>
     *   internet connection is not matter,for check internet connection refer to IsInternetConnected() Method in this class
     * </p>
       * <p>
     *   Required Permission : <b>android.permission.ACCESS_NETWORK_STATE</b>
     * </p>
     * @param context
     * @return returns true if a network is available
     */
    public boolean isNetworkAvailable(Context context) {

        ConnectivityManager connectivityManager
                = (ConnectivityManager) context.getSystemService(Context.CONNECTIVITY_SERVICE);
        NetworkInfo activeNetworkInfo = connectivityManager.getActiveNetworkInfo();
        return activeNetworkInfo != null && activeNetworkInfo.isConnected();
    }
همچنین اگر، مورد خاص دیگری مثل بالا بود، حتما آن را ذکر کنید. می‌توانید از تگ گذاری در کامنت ها نیز استفاده کنید. از ویژگی‌های کامنت todo در اندروید استادیو این است که میتوانید در حین کار با سیستم گیت نیز از آن بهره ببرید  و قبل از کامیت کردن کد، کدهای todo به شما یادآوری شوند و هر پیکربندی را که لازم دارید، روی آن انجام دهید.



دو. از یک کلاس واحد جهت استفاده از اطلاعات عمومی و یا ثابت‌ها استفاده نمایید. این اطلاعات می‌توانند شامل: مسیرها، آدرس‌های وب سرویس، شماره اختصاصی هر نوتیفیکیشن و .... باشند. برای اینکار میتوان هر کدام از اطلاعات را داخل یک کلاس قرار داد و همه این کلاس‌ها را به صورت استاتیک تعریف کنید تا بدین شکل در دسترس قرار بگیرند (از الگوی singleton هم می‌توان استفاده کرد).
public class ProjectSettings
{
       public static NotificationsId=new NotificationsId();
       public static UrlAddresss=new UrlAddresss();
       public static SdPath=new SdPath();
       ......
}
نحوه صدا زدن هم به همین شکل می‌شود:
ProjectSettings.NotificationsId.UpdateNotificationId
بدین شکل هم به طور ساده و مفهومی صدا زده می‌شود و هم اینکه در همه جای برنامه این ثابت‌ها و مقادیر قابل استفاده هستند. به عنوان مثال به شماره هر نوتیفیکیشن از همه جا دسترسی دارید و هم اینکه شماره‌ای تکراری اشتباها انتخاب نمی‌شود.

سه. حداکثر استفاده از اینترفیس را به خصوص برای UI انجام بدهید:
به عنوان نمونه، بسیاری نمایش یک toast را به شکل زیر انجام می‌دهند:
Toast.makeText(context, message, Toast.LENGTH_SHORT).show();
یا اینکه برای یک دیالوگ مستقیما و در جا همانجا به کدنویسی مشغول می‌شوند. این روش‌ها هیچ مشکلی ندارند ولی در آینده نگهداری کد را مشکل می‌کنند. مثلا تصور کنید شما بسیاری از جاهای برنامه، Toast زدید و حالا قصد دارید در نسخه بعدی برنامه، toast‌های دلخواه و یا custom ایی را ایجاد کنید. در این صورت مجبورید کل برنامه را رصد کرده و هر جا toast هست آن را تغییر دهید. در اینجا هم اصول DRY را نادیده گرفته‌اید و هم زحمت شما زیاد شده‌است و حتی ممکن است یک یا چندتایی از قلم بیفتند. برای دیالوگ‌ها هم بدین صورت خواهد بود و خیلی از مسائل دیگر. به همین جهت استفاده از اینترفیس‌ها توصیه می‌شود و فردا نیز اگر باز یک کلاس دیگر را نوشتید، خیلی راحت آن را با کلاس فعلی تعویض می‌کنید.
public interface IMessageUI
{
    void ShowToast(Context context,String message);
}

public class MessageUI impelement IMessageUI
{
      public void ShowToast(Context context,string message)
       {
              Toast.makeText(context, message, Toast.LENGTH_SHORT).show();
       }
}

چهار
. اگر برای اولین بار است وارد اندروید می‌شوید، خوب چرخه‌های یک شیء، چون اکتیویتی یا فراگمنت را یاد بگیرید تا در آینده با مشکلات خاصی روبرو نشوید.
به عنوان مثال درست است که اولین رویداد فراخوانی در onCreate رخ میدهد ولی همیشه محل مناسبی برای دریافت دیتاها در زمان اولیه نیست. به عنوان مثال تصور کنید که لیستی در اکتیویتی A دارید و به اکتیویتی B می‌روید و یک آیتم به اطلاعات اضافه می‌شود و موقعی که به اکتیویتی A بر می‌گردید، زیاد تعجب نکنید که لیست دقیقا به همان شکل قبلی است و خبری از آیتم جدید نیست.
  چون اکتیویتی در حالت stop بوده و بعد از آن به حالت Resume رفته و تا موقعی که این اکتیویتی از حافظه خارج نشود یا گوشی چرخش نداشته باشد، واکشی دیتاها صورت نخواهد گرفت. پس بهترین مکان در این حالت، رویداد OnStart است که در هر دو وضعیت صدا زده می‌شود؛ یا اینکه در OnRestatr روی آداپتور تغییرات جدید را اعمال کنید تا نیازی به واکشی مجدد داده‌ها نباشد. 



به طور خلاصه نحوه اجرای رویدادها بدین شکل است که ابتدای رویداد OnCreate اجرا می‌شود که هنوز هیچ UI ئی در آن پیاده سازی نشده‌است و شما در اینجا موظفید Layout خود را معرفی کنید. رویداد OnStart بعد از آن موقعی که UI آماده شده است، اجرا می‌گردد. سپس رویداد OnResume اجرا می‌شود.

 تا بدینجا اکتیویتی مشکلی ندارد و میتواند به عملیات پاسخ دهد ولی اگر قسمتی از اکتیویتی در زیر لایه‌ای از UI پنهان شود، به عنوان مثال دیالوگی باز شود که قسمتی از اکتیویتی را بپوشاند و یا منویی همانند تلگرام قسمتی از صفحه را بپوشاند، اکتیویتی اصطلاحا در حالت Pause قرار گرفته و بدین ترتیب رویداد OnPause اجرا می‌گردد. اگر همین دیالوگ بسته شود و مجددا اکتیویتی به طور کامل نمایان گردد مجددا رویداد OnResume اجرا می‌گردد.

از رویداد Onresume میتوانید برای کارهایی که بین زمان آغاز اکتیویتی و برگشت اکتیویتی مشترکند استفاده کرد. اگر به هر نحوی اکتیویتی به طور کامل پنهان شود٬، به این معناست که شما به اکتیویتی دیگری رفته‌اید رویداد OnStop اجرا شده‌است و در صورت بازگشت، رویداد OnRestart اجرا خواهد شد. ولی اگر مدت طولانی از رویداد OnStop بگذرد احتمال اینکه سیستم مدیریت منابع اندروید، اکتیویتی شما را از حافظه خارج کند زیاد است و رویداد OnDestroy صورت خواهد گرفت. در این حالت دفعه بعد، مجددا همه عملیات از ابتدا آغاز می‌گردند.

پنج. سرویس را با تردهای UI ترکیب نکنید. بعضا دیده می‌شود که کاربران AsyncTask را داخل سرویس استفاده می‌کنند ولی این را بدانید که سرویس یک ترد پردازشی جداگانه است و تضمینی برای ارتباط با UI به شما نمی‌دهند. هر چند گوگل جدیدا تمهیداتی را برای آن اندیشیده است که به شما اجازه اینکار را نمی‌دهد. ولی اگر باز هم اندروید استادیو به شما خورده‌ای نگرفت، خودتان این قانون را اجرا کنید. قرار نیست یک AsyncTask با سرویس ترکیب شود.

شش. اگر برنامه شما قرار است در چندین حالت مختلفی که اتفاق می‌افتد، یک کار خاصی را انجام دهد، برای برنامه‌تان یک Receiver بنویسید و در آن کدهای تکراری را نوشته و در محل‌های مختلف وقوع آن رویدادها، رسیور را صدا بزنید. برای نمونه برنامه تلگرام یک سرویس پیام رسان پشت صحنه دارد که در دو رویداد قرار است اجرا شوند. یکی موقعی که گوشی بوت خود را تکمیل کرده است و در حال آغاز فرایندهای سیستم عامل است و دیگر زمانی است که برنامه اجرا می‌شود. در اینجا تلگرام از یک رسیور سیستمی برای آگاهی از بوت شدن و یک رسیور داخل برنامه جهت آگاهی از اجرای برنامه استفاده میکند و هر دو به یک کلاس از جنس BroadcastReceiver متصلند:
      <receiver android:name=".AppStartReceiver" android:enabled="true">
            <intent-filter>
                <action android:name="org.telegram.start" />
                <action android:name="android.intent.action.BOOT_COMPLETED" />
            </intent-filter>
        </receiver>

public class AppStartReceiver extends BroadcastReceiver {
    public void onReceive(Context context, Intent intent) {
        AndroidUtilities.runOnUIThread(new Runnable() {
            @Override
            public void run() {
                ApplicationLoader.startPushService();
            }
        });
    }
}
برای نام رسیورهای داخلی هم میتوانید مورد شماره 2 را اجرا کنید.
برنامه تلگرام حتی برای حالت‌های پخش هم رسیورها استفاده کرده است که در همین رسیور وضعیت تغییر پلیر مشخص می‌شود:
    <receiver android:name=".MusicPlayerReceiver" >
            <intent-filter>
                <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.close" />
                <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.pause" />
                <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.next" />
                <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.play" />
                <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.previous" />
                <action android:name="android.intent.action.MEDIA_BUTTON" />
                <action android:name="android.media.AUDIO_BECOMING_NOISY" />
            </intent-filter>
        </receiver>
اینگونه تلگرام میتواند از همه جا سرویس را کنترل کند. مثلا موقعی که دانلود یک موزیک تمام شده، سریعا پخش آن موزیک دانلود شده را آغاز کند.

هفت. اگر از یک ORM برای لایه داده‌ها استفاده می‌کنید (قبلا در سایت جاری در مورد ORM‌های اندروید صحبت کرده‌ایم و  ORM‌های خوش دستی که خودم از آن‌ها استفاده میکنم ActiveAndroid و CPORM هستند که هم کار کردن با آنها راحت است و هم اینکه امکانات خوبی را عرضه می‌کنند) در این نوع ORM‌ها شما نباید انتظار چیزی مانند EF را داشته باشید و در بعضی موارد باید کمی خودتان کمک کنید. به عنوان مثال در Active Android برای ایجاد یک inner join باید به شکل زیر بنویسید:
     From query= new Select()
               .from(Poem.class)
               .innerJoin(BankPoemsGroups.class)
               .on("poems.id=bank_poems_groups.poem")
               .where("BankGroup=?", String.valueOf(groupId));
        return query.execute();
همانطور که می‌بینید بخش‌هایی از آن مثل جوین‌ها و شرط‌ها را باید خودتان تکمیل کنید. از آنجا که ممکن است در آینده نام فیلد تغییر کند یا اینکه در حین انبوهی از کدها، عبارت رشته‌ای را اشتباه وارد کنید، بهتر است به این فرم کار کنید:
@Table(name="poems")
public class Poem extends Model {

    public static String tableName="poems";
    public static  String codeColumn="code";
    public static  String titleColumn="title";
    public static  String bookColumn="book";
    ......

    @Column(name="code",index = true)
    public int Code;

    @Column(name="title")
    public String Title;

    @Column(name="book")
    public Book Book;
.....}
در مدل بالا، نام فیلدها و جداول به صورت استاتیک تعریف شده‌اند. حالا می‌توانیم از این اسامی به راحتی در لایه سرویس استفاده کنیم:
    From query= new Select()
               .from(Poem.class)
               .innerJoin(BankPoemsGroups.class)
               .on(Poem.TableName+"."+ Poem.IdColumn+"="+ BankPoemsGroups.TableName+"."+ BankPoemsGroups.PoemColumn)
               .where(Poem.BankGroupColumn+"=?", String.valueOf(groupId));
        return query.execute();
حالا کمی بهتر شد. هم برای تغییر آینده بهتر شد و هم اینکه احتمال خطای تایپی کاهش یافت. ولی باز هم ایجاد کوئری هنوز سخت است و نوشتن مرتب یک رابطه جوین و شرطی و چسباندن مداوم رشته‌ها کار خسته کننده‌ای است و احتمال خطای سهوی و انسانی هم در آن بالاست. برای رفع این مشکل بهتر است یک کلاس جدید برای ساخت این کوئری‌ها داشته باشیم که یک نمونه از آن را در این پایین می‌بینید:
public class QueryConcater {
  public String GetInnerJoinQuery(String table1,String field1,String table2,String field2)
    {
        String query=table1 +"." +field1+"="+table2+"."+field2;
        return query;
    }
......
}
در ادامه برای مرتب سازی و شرط و ... هم می‌نویسیم:
   return new Select()
                .from(Color.class)
                .innerJoin(ProductItem.class)
                .on(queryConcater.GetInnerJoinQuery(ProductItem.TableName,
                        ProductItem.ColorColumn, Color.TableName))
                .where(queryConcater.WhereConditionQuery
                        (ProductItem.TableName, ProductItem.ProductColumn), productId)
                .execute();
در دستورات بالا از این کلاس دو متد برای کوئری جوین و یکی هم برای ساخت شرط ایجاد شده است و مقادیر به صورت پارامتر داده شده‌اند. این الگو کمک میکند که اگر هم این تکه کد اشتباه باشد، با تغییر یکجا بقیه کدها هم تغییر میکنند و اگر در آینده هم ORM تغییر یافت، نحوه کوئری نویسی‌ها در این کلاس تغییر کنند، نه اینکه در طول لایه سرویس پراکنده باشند.

هشت. سعی کنید همیشه از یک سیستم گزارش خطا در اپلیکیشن خود استفاده کنید. در حال حاضر معروفترین سیستم گزارش خطا Acra است که می‌توانید backend آن را هم از اینجا تهیه کنید و اگر هم نخواستید، سایت Tracepot امکانات خوبی را به رایگان برای شما فراهم می‌کند. از این پس با سیستم آکرا شما به یک سیستم گزارش خطا متصلید که خطاهای برنامه شما در گوشی کاربر به شما گزارش داده خواهد شد. این گزارش‌ها شامل:
  • وضعیت گوشی در حین باز شدن برنامه و در حین خطا چگونه بوده است.
  • مشخصات گوشی
  • این خطا به چه تعداد رخ داده است و برای چه تعداد کاربر
  • گزارش گیری بر اساس اولین تاریخ رخداد خطا و آخرین تاریخ، نسخه سیستم عامل اندروید، ورژن برنامه شما و...
و امکانات دیگر.

نه. آکرا همانند Elmah نمی‌تواند خطاهای catch شده را دریافت کند. برای حل این مشکل عبارت زیر را در catch‌ها بنویسید:
ACRA.getErrorReporter().handleException(caughtException);

ده. بر خلاف سیستم دات نت که شما اجباری به استفاده از Try Catch‌ها ندارید. در جاوا اینگونه نیست و هر متدی که Throw روی آن انجام شده باشد مستلزم  استفاده از catch است. به همین دلیل در شماره نه گفتیم که چگونه باید این مشکل را حل کنیم. ولی در بسیاری از اوقات پیش می‌آید که ما داریم از ماژول‌های متفاوتی استفاده میکنیم که جدا از ماژول اصلی برنامه هستند و این مورد باعث می‌شود که بعضی افراد یا Acra را در همه ماژول‌ها صدا بزنند یا اینکه بی خیال آن شوند. ولی کار راحت‌تر این است که شما هم همانند برنامه نویسان جاوا متد خود را به Throw مزین کنید تا در هنگام استفاده از آن در برنامه اصلی نیاز به catch شدن باشد. در واقع شما نباید catch‌ها را داخل یک کتابخانه جدا و مستقل قرار دهید و روش صحیح هم همین است حالا چه استفاده از آکرا نیاز باشد و چه نباشد.

نمونه اشتباه:
 public  void CopyFile(String source,String destination,CopyFileListener copyFileListener) {
        try {
        InputStream in = new FileInputStream(source);
        OutputStream out = new FileOutputStream(destination);

        long fileLength=new File(source).length();
        // Transfer bytes from in to out
        byte[] buf = new byte[64*1024];
        int len;
        long total=0;
        while ((len = in.read(buf)) > 0) {
            out.write(buf, 0, len);
            total+=len;
            copyFileListener.PublishProgress(fileLength,total);
        }
        in.close();

            out.close();
        } catch (IOException e) {
            e.printStackTrace();
        }
    }
نمونه صحیح:
    public  void CopyFile(String source,String destination,CopyFileListener copyFileListener) throws IOException {

        InputStream in = new FileInputStream(source);
        OutputStream out = new FileOutputStream(destination);

        long fileLength=new File(source).length();
        // Transfer bytes from in to out
        byte[] buf = new byte[64*1024];
        int len;
        long total=0;
        while ((len = in.read(buf)) > 0) {
            out.write(buf, 0, len);
            total+=len;
            copyFileListener.PublishProgress(fileLength,total);
        }
        in.close();

            out.close();
    }
  ادامه دارد...
مطالب
برنامه نویسی پیشرفته JavaScript - قسمت 4 - عناصر داخلی و ویژگی‌های تابع

عناصر داخلی تابع

در داخل هر تابع دو شیء خاص به نامهای arguments و this وجود دارند. شیء arguments ، که قبلا در مورد آن صحبت کردیم، دارای یک ویژگی به نام callee می‌باشد که به تابعی اشاره می‌کند که arguments متعلق به آن است. به مثال زیر توجه کنید که تابع فاکتوریل را به صورت بازگشتی پیاده سازی نموده است:

function factorial(num) {
    if (num <= 1)
        return 1;
    else
        return num * factorial(num - 1);
}
این تابع به درستی کار خواهد کرد تا زمانیکه نام تابع تغییر نکند. این نوع کد نویسی یک وابستگی شدید (Tightly Coupled) به نام تابع دارد. این وابستگی می‌تواند با arguments.callee از بین برود:
function factorial(num) {
    if (num <= 1)
        return 1;
    else
        return num * arguments.callee(num - 1);
}
در مثال فوق به جای نام تابع factorial در مقابل return از arguments.callee استفاده شده است. حال به مثال زیر توجه کنید:
function factorial(num) {
    if (num <= 1)
        return 1;
    else
        return num * arguments.callee(num - 1);
}

var anotherFactorial = factorial;

factorial = function() {
    return 0;
}

alert(anotherFactorial(5));
alert(factorial(5));

خروجی :

     120

     0


در مثال فوق، ابتدا تابع factorial تعریف شده و سپس به متغیر anotherFactorial نسبت داده شده‌است. سپس تابع factorial با تعریف جدیدی جایگزین شده که مقدار 0 بر می‌گرداند. همانطور که مشاهده می‌کنید، تابع بازگشتی از طریق arguments.callee فراخوانی گردیده است. اما اگر به جای arguments.callee از نام تابع، یعنی factorial استفاده کرده بودیم، خروجی در هر دو مرحله 0 می‌بود. زیرا anotherFactorial نیز، در داخل خود، تابع factorial جایگزین شده با خروجی 0 را فراخوانی می‌نمود.

شیء دیگری که در توابع وجود دارد، شی this می‌باشد. این شیء به شیء ای اشاره می‌کند که تابع، متعلق به آن است یا برای آن فعالیت می‌کند. اگر تابعی به صورت عمومی تعریف شود، متعلق به شیء window می‌باشد. بنابراین this در این توابع به شیء window اشاره می‌کند. به مثال زیر توجه کنید:

window.color = "red";

var o = { color: "blue" };
o.showColor = sayColor;

function sayColor() {
    alert(this.color);
}

sayColor();
o.showColor();

خروجی :

     "red"

     "blue"


ابتدا ویژگی color را برای شیء window تعریف کردیم. سپس شیء ای به نام o ایجاد نمودیم که دارای ویژگی color می‌باشد. همچنین تابعی به نام showColor را برای آن تعریف نمودیم که تابع sayColor به آن نسبت داده شده است. در تابع sayColor نیز مقدار ویژگی color را به صورت پیغامی نمایش می‌دهیم. زمانی که این تابع را فراخوانی می‌نماییم، شیء this موجود در آن به شیء window اشاره می‌کند؛ بنابراین مقدار "red" را نمایش می‌دهد. سپس تابع showColor از شیء o را فراخوانی نمودیم که شیء this در آن به شیء o اشاره می‌کند. زیرا تابع showColor که به تابع sayColor اشاره می‌کند، متعلق به شیء o می‌باشد.


ویژگی‌ها و توابع اشیاء ایجاد شده از Function

ویژگی caller

یکی از ویژگی‌های توابع که می‌تواند مورد استفاده قرار بگیرد، ویژگی caller می‌باشد. این ویژگی مشخص می‌کند که چه تابعی، تابع جاری را فراخوانی نموده است. اگر فراخوانی تابع جاری در حوزه‌ی عمومی (Global Scope) صورت گرفته باشد، این ویژگی مقدار null بر می‌گرداند؛ در غیر اینصورت محتوای تابع فراخواننده برگردانده خواهد شد.

function outer() {
    inner();
}

function inner() {
    alert(inner.caller);
}

inner();
outer();

خروجی :

    null

     function outer() {
        inner();
      }
از آنجایی که inner در حوزه‌ی عمومی فراخوانی شده است، inner.caller مقدار null را بر می‌گرداند. در خط بعدی تابع outer فراخوانی شده است که در داخل خود تابع inner را فراخوانی می‌نماید. در این شرایط inner.caller سورس کد تابع outer را برمی گرداند که موجب فراخوانی تابع inner شده است. جهت کاهش وابستگی، همانطور که در مبحث قبلی گفته شد، می‌توانید بجای inner.caller از arguments.callee.caller استفاده کنید.

ویژگی length

ویژگی دیگری که برای توابع مورد استفاده قرار می‌گیرد، ویژگی length می‌باشد. این ویژگی تعداد Named Arguments (پارامترهای نامی) تابع را بر می‌گرداند.

function sayName(name) {
    alert(name);
}

function sum(num1,num2) {
    return num1 + num2;
}

function sayHi() {
    alert("Hi");
}

alert(sayName.length);
alert(sum.length);
alert(sayHi.length);

خروجی :

     1

     2

     0


همانطور که در خروجی نیز مشاهده می‌کنید، تعداد آرگومانهای هر یک از توابع تعریف شده نمایش یافته است. به عنوان مثال تابع sayName دارای یک آرگومان ورودی است و خروجی نیز عدد 1 را نمایش داده است.


توابع apply() و call()

این دو تابع، جهت فراخوانی توابع، با یک مقدار خاص برای شیء this استفاده می‌شوند؛ در واقع مقدار شیء this را در بدنه‌ی توابع تنظیم می‌کنند. همانطور که قبلا اشاره شد، شیء this ، به شیء ای اشاره میکند که تابع متعلق به آن است. با توابع فوق می‌توانیم اشاره‌گر this را با مقدار یا شیء دیگری تنظیم کنیم. آرگومان اول هر دوی این توابع، مقداری است که باید به شیء this اختصاص یابد. آرگومان بعدی تابع apply آرایه‌ای است که آرگومان‌های ورودی را برای تابع فراخوانی شده فراهم می‌کند. آرگومانهای بعدی تابع call ، همان آرگومان هایی هستند که به صورت مجزا به تابع فراخوانی شده ارسال می‌گردند.

var color = "red";

var obj = { color: "blue" };

function sayColor(a, b) {
    alert(a + " said " + b + ": " + this.color);
}

sayColor("Sohrab", "Mitra");
sayColor.apply(this, ["Sohrab", "Mitra"]);
sayColor.call(this, "Sohrab", "Mitra");

sayColor.apply(obj, ["Sohrab", "Mitra"]);
sayColor.call(obj, "Sohrab", "Mitra");

خروجی :

     "Sohrab told Mitra: red"

     "Sohrab told Mitra: red"

     "Sohrab told Mitra: red"

     "Sohrab told Mitra: blue"

     "Sohrab told Mitra: blue"


همانطور که می‌دانید یک تابع به صورت پیش فرض متعلق به شیء window می‌باشد. در سه فراخوانی اول، تابع sayColor ، شیء this ، به شیء window اشاره می‌کند. بنابراین مقدار red را برای متغیر یا ویژگی color نمایش میدهد. دو فراخوانی آخر که obj را به عنوان آرگومان اول ارسال می‌نمایند، یعنی شیء this باید با مقدار obj جایگزین شود. بنابراین مقدار blue را برای ویژگی color ، که متعلق به شی obj می‌باشد، نمایش می‌دهند.

تنها تفاوت call() و apply() ، شیوه‌ی ارسال آرگومانها به تابع مقصد می‌باشد. مزیت استفاده از توابع call() یا apply() این است که می‌توان یک شیء را به یک تابع تزریق نمود به گونه‌ای که شیء، هیچ اطلاعی از تابع مورد نظر نداشته باشد. این مزیت مورد استفاده‌ی برخی الگوها و معماری‌ها می‌باشد که در مباحث مربوطه در مورد آن بحث خواهد شد.


تابع bind()

این تابع نمونه‌ای از یک تابع را ایجاد می‌کند و شیء this آن تابع را، با آرگومان ارسالی به تابع bind ، مقداردهی می‌نماید.

var color = "red";

var obj = { color: "blue" };

function sayColor() {
    alert(this.color);
}

var bindSayColor = sayColor.bind(obj);
bindSayColor();

خروجی :

     "blue"


در مثال فوق، نمونه‌ای از تابع sayColor ایجاد شده است که شیء obj به عنوان آرگومان ورودی تابع bind ارسال شده است. یعنی مقدار this در تابع bindSayColor به شیء obj اشاره میکند و مقدار ویژگی color شیء obj به عنوان خروجی نمایش می‌یابد. 

مطالب
React 16x - قسمت 24 - ارتباط با سرور - بخش 3 - نکات تکمیلی کار با Axios
پس از آشنایی با مقدمات کار با Axios، در این قسمت امکانات پیشرفته‌تر آن‌را مانند خطایابی سراسری، interceptors  و ... بررسی می‌کنیم.


به روز رسانی‌های خوشبینانه‌ی UI

پیاده سازی اعمال CRUD توسط Axios در قسمت قبل، به همراه یک مشکل مهم است: اعمال کار با شبکه و سرور، زمانبر هستند و مدتی طول می‌کشد تا پاسخ عملیات از سمت سرور دریافت شود. در این بین اگر خطایی رخ دهد، مابقی کدهای نوشته شده‌ی در متدهایی مانند Update و Delete، اجرا نمی‌شوند. به این حالت «به روز رسانی بدبینانه‌ی UI» گفته می‌شود. در حالت خوشبینانه، فرض بر این است که در اکثر موارد، فراخوانی سرور با موفقیت به پایان می‌رسد. در یک چنین حالتی، ابتدا UI به روز رسانی می‌شود و سپس فراخوانی‌های سمت سرور صورت می‌گیرند. اگر این فراخوانی با شکست مواجه شد، مجددا UI را به حالت قبلی آن باز می‌گردانیم:
  handleDelete = async post => {
    const posts = this.state.posts.filter(item => item.id !== post.id);
    this.setState({ posts });

    await axios.delete(`${apiEndpoint}/${post.id}`);
  };
در کدهای فوق، ابتدا UI به روز رسانی می‌شود (که بسیار سریع است)، سپس حذف سمت سرور صورت می‌گیرد. یک چنین پیاده سازی، به کاربر حس کار با یک برنامه‌ی بسیار سریع را القاء می‌کند؛ هرچند فراخوانی سمت سرور انجام شده، ممکن است مدتی طول بکشد.
اما اگر در این بین خطایی رخ داد، چه باید کرد؟ باید آخرین تغییر انجام شده را به حالت اول باز گرداند. انجام یک چنین کاری در React ساده‌است. چون ما state را به صورت مستقیم ویرایش نمی‌کنیم، همیشه می‌توان ارجاعی را به state قبلی، ذخیره و سپس در صورت نیاز آن‌را بازیابی کرد:
  handleDelete = async post => {
    const originalPosts = this.state.posts;

    const posts = this.state.posts.filter(item => item.id !== post.id);
    this.setState({ posts }); // Optimistic Update

    try {
      await axios.delete(`${apiEndpoint}/${post.id}`);
    } catch (ex) {
      alert("An error occurred when deleting a post!");
      this.setState({ posts: originalPosts }); // Undo changes
    }
  };
در اینجا در ابتدا توسط متغیر originalPosts، ارجاعی را به وضعیت قبلی آرایه‌ی posts موجود در state (وضعیت ابتدایی UI)، نگهداری می‌کنیم. سپس کار حذف بسیار سریع آیتم درخواستی را از UI انجام می‌دهیم. اکنون کار حذف اصلی رکورد را از سرور، درون یک try/catch انجام خواهیم داد. اگر خطایی رخ دهد، پیامی را به کاربر نمایش داده و سپس مجددا state را به همان originalPosts پیشین، باز خواهیم گرداند.


مدیریت خطاهای رخ داده‌ی در حین فراخوانی سرور

تا اینجا مشاهده کردیم که یک روش مدیریت خطاها در کدهای Axios، قرار دادن آن‌ها در یک قطعه کد try/catch است. در اینجا نیز باید بتوان بین خطاهای پیش بینی شده و نشده، تفاوت قائل شد.
- خطاهای پیش بینی شده: برای مثال اگر درخواست حذف رکوردی را دادیم که در بانک اطلاعاتی موجود نیست، انتظار داریم سرور، خطای 404 یا return NotFound را بازگشت دهد و یا 400 که معادل bad request است و در حالت ارسال داده‌هایی غیرمعتبر، رخ می‌دهد. در این موارد بهتر است خطاهایی خاص را به کاربران نمایش داد؛ برای مثال رکورد درخواستی وجود ندارد یا پیشتر حذف شده‌است.
- خطاهای پیش بینی نشده: این نوع خطاها نباید و یا قرار نیست در شرایط عادی رخ دهند. برای مثال اگر شبکه در دسترس نیست، امکان ارتباط با سرور نیز میسر نخواهد بود و یا حتی ممکن است خطایی در کدهای سمت سرور، سبب بروز خطایی شده باشد. این نوع خطاها ابتدا باید لاگ شوند تا با بررسی‌های آتی آن‌ها، بتوان مشکلات پیش بینی نشده را بهتر برطرف کرد. همچنین در یک چنین مواردی، باید یک پیام خطای خیلی عمومی را به کاربر نمایش داد؛ برای مثال «یک خطای پیش بینی نشده رخ داده‌است.».

برای مدیریت این دو حالت باید به جزئیات شیء ex، در بدنه‌ی catch، دقت کرد که دارای دو خاصیت request و response است. اگر ex.response تنظیم شده بود، یعنی دریافت خروجی از سرور موفقیت آمیز بوده‌است. اگر سرور در دسترس نباشد و یا برنامه‌ی سمت سرور کرش کرده باشد، ex.response نال خواهد بود. اگر ex.request نال نبود، یعنی ارسال درخواست به سمت سرور با موفقیت انجام شده‌است. برای مثال جهت بررسی خطای مورد انتظار 404، می‌توان در قسمت catch(ex) به صورت زیر عمل کرد:
try {
  await axios.delete(`${apiEndpoint}/${post.id}`);
} catch (ex) {
  if (ex.response && ex.response.status === 404) {
     alert("This post has already been deleted!");
  } else {
     console.log("Error", ex);
     alert("An unexpected error occurred when deleting a post!");
  }

  this.setState({ posts: originalPosts }); // Undo changes
}
در اینجا ابتدا بررسی می‌شود که آیا شیء response نال است یا خیر؟ سپس خاصیت status آن‌را برای بررسی خطاهای پیش بینی شده، بررسی می‌کنیم. خطایی که در اینجا نمایش داده می‌شود، اختصاصی‌تر است. در غیراینصورت، ابتدا باید این خطا لاگ شود و سپس یک اخطار عمومی نمایش داده می‌شود. پس از بررسی هر دو حالت، باید UI را مجددا به حالت اول آن بازگشت داد.
عموما خطاهای پیش‌بینی شده را لاگ نمی‌کنیم؛ چون ممکن است کاربر، یک صفحه را در چندین برگه باز کرده باشد و در یکی، رکوردی را حذف کند. در این حال، این رکورد هنوز در برگه‌های دیگر موجود است و اگر مجددا درخواست حذف آن‌را صادر کند، مشکل خاصی از دیدگاه برنامه رخ نداده‌است و نیازی به پیگیری‌های آتی را ندارد. یعنی صرفا یک client error است.


مدیریت سراسری خطاهای رخ داده‌ی در حین فراخوانی سرور

برای مدیریت خطاها، نیاز است یک چنین try/catchهایی را در تمام قسمت‌های برنامه که با سرور کار می‌کنند، قرار دهیم. برای کاهش این کدهای تکراری، از interceptors کتابخانه‌ی Axios استفاده می‌شود. در این کتابخانه می‌توان در جاهائیکه درخواستی به سمت سرور ارسال می‌شود و یا پاسخی از سمت سرور دریافت می‌شود، قطعه کدهایی سراسری را قرار داد و بر روی درخواست و یا پاسخ، تغییراتی را اعمال کرد و یا حتی اطلاعات مربوطه را لاگ کرد؛ به این نوع قطعه کدها، interceptor گفته می‌شود و برای تعریف آن‌ها می‌توان از axios.interceptors.request و یا axios.interceptors.response، خارج از کلاس جاری استفاده کرد. برای مثال بر روی شیء axios.interceptors.response، می‌توان متد use را فراخوانی کرد که دو پارامتر را که هر کدام یک callback function هستند، می‌پذیرد. اولی در صورت موفقیت آمیز بودن response فراخوانی می‌شود و دومی در صورت شکست آن. اگر نیازی به هر کدام نبود، می‌توان آن‌را به null مقدار دهی کرد. اگر مدیریت قسمت شکست علمیات مدنظر است، نیاز خواهد بود در پایان این callback function، یک Rejected Promise را بازگشت داد تا ادامه‌ی برنامه، به درستی مدیریت شود. در این حالت اگر خطایی رخ دهد، ابتدا این interceptor فراخوانی می‌شود و سپس کنترل به بدنه‌ی catch منتقل خواهد شد:
import "./App.css";

import axios from "axios";
import React, { Component } from "react";

axios.interceptors.response.use(null, error => {
  console.log("interceptor called.");
  return Promise.reject(error);
});

const apiEndpoint = "https://localhost:5001/api/posts";
class App extends Component {
اکنون می‌خواهیم قطعه کد نمایش خطاهای عمومی پیش بینی نشده را از تمام بدنه‌های catch حذف کرده و به یک interceptor منتقل کنیم:
axios.interceptors.response.use(null, error => {
  const expectedError =
    error.response &&
    error.response.status >= 400 &&
    error.response.status < 500;

  if (!expectedError) {
    console.log("Error", error);
    alert("An unexpected error occurred when deleting a post!");
  }

  return Promise.reject(error);
});
خطاهای پیش بینی شده عموما در بازه‌ی 400 تا 500 قرار دارند. به همین جهت اگر یک چنین خطاهایی را دریافت کردیم، اخطاری را نمایش نداده و صرفا کنترل را به catch block منتقل می‌کنیم. اما اگر خطا، پیش بینی نشده بود، کار لاگ کردن خطا و همچنین نمایش اخطار را در اینجا انجام خواهیم داد.

یک نکته: استفاده از try/catchها فقط برای بازگشت UI به حالت قبلی و یا نمایش خطایی خاص به کاربر توصیه می‌شوند. اگر از روش «به روز رسانی‌های خوشبینانه‌ی UI» استفاده نمی‌کنید و همچنین خطاهای ویژه‌ای بجز خطای عمومی لاگ شده‌ی در interceptor فوق مدنظر شما نیست، نیازی هم به try/catch نخواهد بود و پس از بروز خطا، قسمت‌های بعدی کد اجرا نمی‌شوند؛ اما خطای عمومی فوق نمایش داده خواهد شد.


ایجاد یک HTTP Service با قابلیت استفاده‌ی مجدد

تا اینجا تعریف interceptor را پیش از کلاس کامپوننت جاری قرار داده‌ایم که هم سبب شلوغی این ماژول شده‌است و هم در صورت نیاز به آن در سایر برنامه‌ها، باید همین قطعه کد را مجددا در آن‌ها کپی کرد. به همین جهت پوشه‌ی جدید src\services را ایجاد کرده و سپس فایل src\services\httpService.js را در آن با محتوای زیر ایجاد می‌کنیم:
import axios from "axios";

axios.interceptors.response.use(null, error => {
  const expectedError =
    error.response &&
    error.response.status >= 400 &&
    error.response.status < 500;

  if (!expectedError) {
    console.log("Error", error);
    alert("An unexpected error occurred when deleting a post!");
  }

  return Promise.reject(error);
});

export default {
  get: axios.get,
  post: axios.post,
  put: axios.put,
  delete: axios.delete
};
در اینجا علاوه بر انتقال interceptor تعریف شده، کار export متدهای axios نیز به صورت یک شیء جدید صورت گرفته‌است.
سپس به app.js مراجعه کرده و این ماژول را با یک نام دلخواه import می‌کنیم:
import http from "./services/httpService";
در ادامه هرجائیکه ارجاعی به axios وجود دارد، آن‌را با http فوق جایگزین می‌کنیم. در این حالت می‌توان "import axios from "axios را نیز از ابتدای app.js حذف کرد. مزیت اینکار، مخفی کردن Axios، در پشت صحنه‌ی ماژول جدیدی است که ایجاد کردیم. به این ترتیب اگر در آینده خواستیم، Axios را با کتابخانه‌ی دیگری جایگزین کنیم، در کل برنامه تنها نیاز است این httpService.js جدید را تغییر دهیم.


ایجاد یک ماژول Config

بهبود دیگری را که می‌توانیم اعمال کنیم، انتقال const apiEndpoint تعریف شده، به یک ماژول مجزا است؛ تا اگر نیاز به استفاده‌ی از آن در قسمت‌های دیگری نیز وجود داشت، به سادگی بتوان آن‌را مدیریت کرد. به همین جهت فایل جدید src\config.json را با محتوای زیر ایجاد می‌کنیم:
{
   "apiEndpoint" : "https://localhost:5001/api/posts"
}
سپس به فایل app.js بازگشته و ابتدا const apiEndpoint را حذف و سپس import زیر را به ابتدای فایل، اضافه می‌کنیم:
import config from "./config.json";
اکنون هر جائی در کدهای خود که apiEndpoint را داریم، تبدیل به config.apiEndpoint می‌کنیم.


نمایش بهتر خطاها به کاربر توسط کتابخانه‌ی react-toastify

بجای alert توکار مرورگرها، می‌توان یک صفحه‌ی دیالوگ زیباتر را برای نمایش خطاها درنظر گرفت. به همین جهت ابتدا کتابخانه‌ی react-toastify را نصب می‌کنیم:
> npm i react-toastify --save
سپس به فایل app.js مراجعه کرده و importهای لازم آن‌را اضافه می‌کنیم:
import { ToastContainer } from "react-toastify";
import "react-toastify/dist/ReactToastify.css";
همچنین نیاز است ToastContainer را به ابتدای متد render نیز اضافه کرد:
  render() {
    return (
      <React.Fragment>
        <ToastContainer />
اکنون به src\services\httpService.js مراجعه کرده و alert آن‌را به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
import { toast } from "react-toastify";
// ...

axios.interceptors.response.use(null, error => {
  // ...
  if (!expectedError) {
    // ...
    toast.error("An unexpected error occurrred.");
  }
ابتدا، شیء toast آن import می‌شود و سپس توسط این شیء می‌توان از متد error آن، جهت نمایش خطاهایی شکیل‌تر استفاده کرد؛ با این خروجی:



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-22-backend-part-03.zip و sample-22-frontend-part-03.zip
مطالب
ساخت یک بلاگ ساده با Ember.js، قسمت دوم
پس از تهیه ساختار اولیه‌ی بلاگی مبتنی بر ember.js در قسمت قبل، در ادامه قصد داریم امکانات تعاملی را به آن اضافه کنیم. بنابراین کار را با تعریف کنترلرها که تعیین کننده‌ی رفتار برنامه هستند، ادامه می‌دهیم.


اضافه کردن دکمه‌ی More info به صفحه‌ی About و مدیریت کلیک بر روی آن

فایل Scripts\Templates\about.hbs را گشوده و سپس محتوای فعلی آن را به نحو ذیل تکمیل کنید:
<h2>About Ember Blog</h2>

<p>Bla bla bla!</p>

<button class="btn btn-primary" {{action 'showRealName' }}>more info</button>
در ember.js اگر قصد مدیریت عملی را که قرار است توسط کلیک بر روی المانی رخ دهد، داشته باشیم، می‌توان از handlebar helper ایی به نام action استفاده کرد. سپس برای تهیه کدهای مرتبط با آن، این اکشن را باید در کنترلر متناظر با route جاری (مسیریابی about) اضافه کنیم.
به همین جهت فایل جدید Scripts\Controllers\about.js را در پوشه‌ی کنترلرهای سمت کاربر اضافه کنید (نام آن با نام مسیریابی یکی است)؛ با این محتوا:
Blogger.AboutController = Ember.Controller.extend({
  actions: {
   showRealName: function () {
    alert("You clicked at showRealName of AboutController.");
   }
  }
});
کنترلرها به صورت یک خاصیت جدید به شیء Application برنامه اضافه می‌شوند. مطابق اصول نامگذاری ember.js، نام خاصیت کنترلر با حروف بزرگ متناظر با route آن شروع می‌شود و به نام Controller ختم خواهد شد. به این ترتیب ember.js هرگاه قصد پردازش مسیریابی about را داشته باشد، می‌داند که باید از کدام شیء جهت پردازش اعمال کاربر استفاده کند.
در ادامه این خاصیت را با تهیه یک زیرکلاس از کلاس پایه Controller تهیه شده توسط ember.js مقدار دهی می‌کنیم. به این ترتیب به کلیه امکانات این کلاس پایه دسترسی خواهیم داشت؛ به علاوه می‌توان ویژگی‌های سفارشی را نیز به آن افزود. برای مثال در اینجا در قسمت actions آن، دقیقا مطابق نام اکشنی که در فایل about.hbs تعریف کرده‌ایم، یک متد جدید اضافه شده‌است.

پس از تعریف کنترلر about.js نیاز است مدخل متناظر با آن‌را به فایل index.html برنامه نیز در انتهای تعاریف موجود، اضافه کرد:
 <script src="Scripts/Controllers/about.js" type="text/javascript"></script>

اکنون یکبار برنامه را اجرا کرده و در صفحه‌ی about بر روی دکمه‌ی more info کلیک کنید.



اضافه کردن دکمه‌ی ارسال پیام خصوصی به صفحه‌ی ‍Contact و مدیریت کلیک بر روی آن

در ادامه به قالب فعلی Scripts\Templates\contact.hbs یک دکمه را جهت ارسال پیام خصوصی اضافه می‌کنیم.
<h1>Contact</h1>
<div class="row">
  <div class="col-md-6">
   <p>
    Want to get in touch?
    <ul>
      <li>{{#link-to 'phone'}}Phone{{/link-to}}</li>
      <li>{{#link-to 'email'}}Email{{/link-to}}</li>
    </ul>
   </p>
 
   <p>
    Or, click here to send a secret message:
   </p>
   <button class="btn btn-primary" {{action 'sendMessage' }}>Send message</button>
  </div>
  <div class="col-md-6">
   {{outlet}}
  </div>
</div>
سپس برای مدیریت اکشن جدید sendMessage نیاز است کنترلر آن‌را نیز تعریف کنیم. با توجه به نام مسیریابی جاری، نام این کنترلر نیز contact خواهد بود. برای این منظور ابتدا فایل جدید Scripts\Controllers\contact.js را اضافه نمائید؛ با این محتوا:
Blogger.ContactController = Ember.Controller.extend({
  actions: {
   sendMessage: function () {
    var message = prompt('Type your message here:');
   }
  }
});
همچنین مدخل متناظر با فایل contact.js نیز باید به صفحه‌ی index.html اضافه شود:
 <script src="Scripts/Controllers/contact.js" type="text/javascript"></script>


نمایش تصویری تعاملی در صفحه‌ی about

تا اینجا با نحوه‌ی تعریف اکشن‌ها در قالب‌ها و مدیریت آن‌ها توسط کنترلرهای متناظر آشنا شدیم. در ادامه قصد داریم با اصول binding اطلاعات در ember.js آشنا شویم. برای مثال فرض کنید می‌خواهیم دکمه‌ای را در صفحه‌ی about قرار داده و با کلیک بر روی آن، لوگوی ember.js را که به صورت یک تصویر مخفی در صفحه قرار دارد، نمایان کنیم. برای اینکار نیاز است خاصیتی را در کنترلر متناظر، تعریف کرده و سپس آن‌را به template جاری bind کرد.
برای این منظور فایل Scripts\Templates\about.hbs را گشوده و تعاریف موجود آن‌را به نحو ذیل تکمیل کنید:
<h2>About Ember Blog</h2>
<p>Bla bla bla!</p>
<button class="btn btn-primary" {{action 'showRealName' }}>more info</button>
 
{{#if isAuthorShowing}}
<button class="btn btn-warning" {{action 'hideAuthor' }}>Hide Image</button>
<p><img src="Content/images/ember-productivity-sm.png"></p>
{{else}}
<button class="btn btn-info" {{action 'showAuthor' }}>Show Image</button>
{{/if}}
در اینجا بر اساس مقدار خاصیت isAuthorShowing تصمیم گیری خواهد شد که آیا تصویر لوگوی ember.js نمایش داده شود یا خیر. همچنین دو اکشن نمایش و مخفی کردن تصویر نیز اضافه شده‌اند که با کلیک بر روی هر کدام، سبب تغییر وضعیت خاصیت isAuthorShowing خواهیم شد.
کنترلر about (فایل Scripts\Controllers\about.js) جهت مدیریت این خاصیت جدید، به همراه دو اکشن تعریف شده، اینبار به نحو ذیل تغییر خواهد یافت:
Blogger.AboutController = Ember.Controller.extend({
  isAuthorShowing: false,
  actions: {
   showRealName: function () {
    alert("You clicked at showRealName of AboutController.");
   },
   showAuthor: function () {
    this.set('isAuthorShowing', true);
   },
   hideAuthor: function () {
    this.set('isAuthorShowing', false);
   }
  }
});
ابتدا خاصیت isAuthorShowing به کنترلر اضافه شده‌است. از این خاصیت بار اولی که مسیر http://localhost:25918/#/about توسط کاربر درخواست می‌شود، استفاده خواهد شد.
سپس در دو متد showAuthor و hideAuthor که به اکشن‌های دو دکمه‌ی جدید تعریف شده در قالب about متصل خواهند شد، نحوه‌ی تغییر مقدار خاصیت isAuthorShowing را توسط متد set ملاحظه می‌کنید.
این قسمت مهم‌ترین تفاوت ember.js با jQuery است. در jQuery مستقیما المان‌های صفحه در همانجا تغییر داده می‌شوند. در ember.js منطق مدیریت کننده‌ی رابط کاربری و کدهای قالب متناظر با آن از هم جدا شده‌اند تا بتوان یک برنامه‌ی بزرگ را بهتر مدیریت کرد. همچنین در اینجا مشخص است که هر قسمت و هر فایل، چه ارتباطی با سایر اجزای تعریف شده دارد و چگونه به هم متصل شده‌اند و اینبار شاهد انبوهی از کدهای جاوا اسکریپتی مخلوط بین المان‌های HTML صفحه نیستیم.



نمایش پیامی به کاربر پس از ارسال پیام خصوصی در صفحه‌ی تماس با ما

قصد داریم ویژگی مشابهی را به صفحه‌ی contact نیز اضافه کنیم. اگر کاربر بر روی دکمه‌ی ارسال پیام کلیک کرد، پیام تشکری به همراه عددی ویژه به او نمایش خواهیم داد.
برای این‌کار قالب Scripts\Templates\contact.hbs را به نحو ذیل تکمیل کنید:
<h1>Contact</h1>
<div class="row">
  <div class="col-md-6">
   <p>
    Want to get in touch?
    <ul>
      <li>{{#link-to 'phone'}}Phone{{/link-to}}</li>
      <li>{{#link-to 'email'}}Email{{/link-to}}</li>
    </ul>
   </p>
   {{#if messageSent}}
   <p>
    Thank you. Your message has been sent.
    Your confirmation number is {{confirmationNumber}}.
   </p>
   {{else}}
   <p>
    Or, click here to send a secret message:
   </p>
   <button class="btn btn-primary" {{action 'sendMessage' }}>Send message</button>
   {{/if}}
  </div>
  <div class="col-md-6">
   {{outlet}}
  </div>
</div>
در آن شرط بررسی if messageSent اضافه شده‌است؛ به همراه نمایش confirmationNumber در انتهای پیام تشکر.


برای تعریف منطق مرتبط با این خواص، به کنترلر contact واقع در فایل Scripts\Controllers\contact.js مراجعه کرده و آن‌را به نحو ذیل تغییر می‌دهیم:
Blogger.ContactController = Ember.Controller.extend({
  messageSent: false,
  actions: {
   sendMessage: function () {
    var message = prompt('Type your message here:');
    if (message) {
      this.set('confirmationNumber', Math.round(Math.random() * 100000));
      this.set('messageSent', true);
    }
   }
  }
});
همانطور که مشاهده می‌کنید، مقدار اولیه خاصیت messageSent مساوی false است. بنابراین در قالب contact.hbs قسمت else شرط نمایش داده می‌شود. اگر کاربر پیامی را وارد کند، خاصیت confirmationNumber به یک عدد اتفاقی و خاصیت messageSent به true تنظیم خواهد شد. به این ترتیب اینبار به صورت خودکار پیام تشکر به همراه عددی اتفاقی، به کاربر نمایش داده می‌شود.



بنابراین به صورت خلاصه، کار کنترلر، مدیریت منطق نمایشی برنامه است و برای اینکار حداقل دو مکانیزم را ارائه می‌دهد: اکشن‌ها و خواص. اکشن‌ها بیانگر نوعی رفتار هستند؛ برای مثال نمایش یک popup و یا تغییر مقدار یک خاصیت. مقدار خواص را می‌توان مستقیما در صفحه نمایش داد و یا از آن‌ها جهت پردازش عبارات شرطی و نمایش قسمت خاصی از قالب جاری نیز می‌توان کمک گرفت.



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
EmberJS03_02.zip
مطالب
ارسال چند درخواست به صورت همزمان به ASP.NET Web API 2.x در AngularJS 1.x

 ما در AngularJs آبجکتی را به نام  q$ داریم که برای اجرای توابع به صورت async مفید است و همچنین در استفاده از مقادیر برگشتی از این درخواست‌ها برای پردازش‌های آینده به ما کمک میکند. برای اطلاعات بیشتر در مورد این سرویس به اینجا مراجعه کنید.

در ادامه ما از تابع ()all از q$ برای ترکیب چند شیء promise داخل یک شیء promise، به منظور صدا زدن چند سرویس به صورت یکجا، استفاده میکنیم.


پیاده سازی ASP.NET Web API


قدم اول : Visual Studio  را بازکنید و یک پروژه empty ASP.NET Web API را مطابق شکل زیر ایجاد کنید.


قدم دوم : در داخل پوشه models، کلاسی را با کدهای زیر ایجاد کنید:
using System.Collections.Generic;
 
namespace NG_Combine_Multiple_Promises.Models
{
    public class Courses
    {
        public int CourseId { get; set; }
        public string CourseName { get; set; }
    }
    public class CourseDatabase : List<Courses>
    {
        public CourseDatabase()
        {
            Add(new Courses() { CourseId=1,CourseName="الکترونیک"});
            Add(new Courses() { CourseId = 2, CourseName = "ریاضی 2" });
            Add(new Courses() { CourseId = 3, CourseName = "طراحی نرم افزار" });
        }
    }
 
    public class Student
    {
        public int StudentId { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public string AcadmicYear { get; set; }
    }
 
    public class StudentDatabase : List<Student>
    {
        public StudentDatabase()
        {
            Add(new Student() {StudentId=101,Name="محمد علوی", 
                               AcadmicYear="اول" });
            Add(new Student() { StudentId = 102, Name = "طاهره موسوی", 
                               AcadmicYear = "دوم" });
            Add(new Student() { StudentId = 103, Name = "علی عباسی", 
                               AcadmicYear = "سوم" });
            Add(new Student() { StudentId = 104, Name = "جواد نوری", 
                               AcadmicYear = "اول" });
            Add(new Student() { StudentId = 105, Name = "محسن خدایی", 
                               AcadmicYear = "دوم" });
            Add(new Student() { StudentId = 106, Name = "علی کاظمی", 
                               AcadmicYear = "سوم" });
            Add(new Student() { StudentId = 107, Name = "زهرا مقدم", 
                               AcadmicYear = "اول" });
            Add(new Student() { StudentId = 108, Name = "لاله فکور", 
                               AcadmicYear = "دوم" });
            Add(new Student() { StudentId = 109, Name = "علی نوروزی", 
                               AcadmicYear = "چهارم" });
        }
    }
     
}

کد بالا شامل موجودیت‌های Courses و Student است و کلاس‌های CourseDatabase و StudentDatabase به ترتیب برای ذخیره این موجودیت‌ها است.


قدم سوم :  بسته‌ی نیوگت Microsoft.AspNet.WebAPi.Cors را با استفاده از NuGet Package Manager، به منظور فعال سازی امکان صدا زدن این وب سرویس از دامنه‌های مختلف، به پروژه اضافه کرده و کد زیر را در کلاس WebApiCofig در پوشه App_Start قرار دهید.

config.EnableCors();


قدم چهارم : دو کنترل از نوع Web API 2 Empty را با نام‌های CourseAPIController و StudentAPIController ایجاد کرده و کدهای زیر را در آنها قرار دهید.

CourseAPIController.cs 

[EnableCors("*","*","*")]
public class CourseAPIController : ApiController
{
    [Route("Courses")]
    public IEnumerable<Courses> Get()
    {
        return new CourseDatabase();
    }
}

StudentAPIController.cs 

[EnableCors("*", "*", "*")]
public class StudentAPIController : ApiController
{
    [Route("Students")]
    public IEnumerable<Student> Get()
    {
        return new StudentDatabase();
    }
}


استفاده از Angular $q.all  

قدم اول : پروژه‌ی جدیدی را از نوع Empty ASP.NET در همین solution اضافه کرده و ارجاعات jQuery, Bootstrap و AngularJS را با استفاده از NuGet Package manager  مانند زیر اضافه کنید:

Install-Package jQuery
Install-Package bootstrap
Install-Package angularjs


قدم دوم : پوشه‌ایی را به نام MyScripts ایجاد کرده و درون آن فایل javascript  زیر را با نام logic.js اضافه کنید: 

var app = angular.module('mymodule', []);

//سرویسی برای بازگرداندن لیست دروس
app.service('courseService', function ($http) {
    this.get = function () {
        var response = $http.get("http://localhost:11696/Courses");
        return response;
    };
});

//سرویسی برای بازگرداندن لیست دانشجویان
app.service('studentService', function ($http) {
    this.get = function () {
        var response = $http.get("http://localhost:11696/Students");
        return response;
    };
});

//تعریف کنترلر
app.controller('ctrl', function ($scope, $q, courseService, studentService) {

    $scope.Courses = [];
    $scope.Students = [];
    loadData();

    /**/
    function loadData() {
        var promiseCourse = courseService.get();
        var promiseStudent = studentService.get();

        $scope.combineResult = $q.all([
            promiseCourse,
            promiseStudent
        ]).then(function (resp) {
            $scope.Courses = resp[0].data;
            $scope.Students = resp[1].data;
        });
    }
});
توضیحات: تابعq$.all لیستی از promise هایی را که  توسط courseService.get و studentService.get بدست آمده‌اند، گرفته و وقتی تمام promise‌ها تمام شدند، قسمت ()then آن اجرا میشود. 

قدم سوم:  فایل html ایی را با نام DataPage در پوشه‌ی view با کد زیر ایجاد کنید: 
<!DOCTYPE html>
<html ng-app="mymodule">
<head>
    <title></title>
    <meta charset="utf-8" />
    <link href="../Content/bootstrap.min.css" rel="stylesheet" />
    <script src="../Scripts/jquery-3.2.1.min.js"></script>
    <script src="../Scripts/angular.min.js"></script>
    <script src="../MyScripts/logic.js"></script>
</head>
<body ng-controller="ctrl">
       <div class="container">
        <h1 class="h1">دروس</h1>
        <table class="table table-striped table-bordered table-condensed">
            <thead>
                <tr>
                    <td class="text-center">کد درس</td>
                    <td class="text-center">نام درس</td>
                </tr>
            </thead>
            <tbody>
                <tr ng-repeat="Course in Courses">
                    <td class="text-center">{{Course.CourseId}}</td>
                    <td class="text-center">{{Course.CourseName}}</td>
                </tr>
            </tbody>
        </table>
        <hr />
        <h1 class="h1">دانشجویان</h1>

        <table class="table table-striped table-bordered table-condensed">
            <thead>
                <tr>
                    <td class="text-center">کد دانشجویی</td>
                    <td class="text-center">نام و نام خانوادگی</td>
                    <td class="text-center">سال دانشجویی</td>
                </tr>
            </thead>
            <tbody>
                <tr ng-repeat="Student in Students">
                    <td class="text-center">{{Student.StudentId}}</td>
                    <td class="text-center">{{Student.Name}}</td>
                    <td class="text-center">{{Student.AcadmicYear}}</td>
                </tr>
            </tbody>
        </table>
    </div>
</body>
</html>

خروجی نهایی پروژه به شکل زیر خواهد بود:

مطالب
کامپوننت‌ها در Vue.js
پیش‌تر در سایت مطالبی در رابطه با فریم‌ورک Vue.js منتشر شده‌است. در این مطلب می‌خواهیم نگاهی بر مفهوم کامپوننت‌ها در Vue بیندازیم و نحوه‌ی استفاده از آنها را بررسی کنیم.

قبل از معرفی کامپوننت‌ها اجازه دهید سیستم template در ویو را بررسی کنیم. سیستم template ویو براساس سینتکس HTML است:
new Vue({
  el: '#app',
  template: '<div>Hello DNT</div>'
});
البته استفاده از template کاملاً اختیاری است. بجای آن می‌توانیم از تابع رندر (همانند React) نیز استفاده کنیم:
new Vue({
    el: '#app',
    data() {
        return {
            blogTitle: 'DNT'
        }
    },
    render: function (createElement) {
        return createElement('h1', this.blogTitle)
    }
});

ایجاد یک کامپوننت ساده:
Vue.component('child', {
    template: '<div>Hello DNT users</div>'
});
در اینجا برای ایجاد یک کامپوننت، از تابع component استفاده کرده‌ایم؛ پارامتر اول این تابع، نام کامپوننت است و پارامتر دوم نیز یک شیء است. درون این شیء می‌توانیم قالب کامپوننت را تعیین کنیم. برای کامپوننت نیز می‌توانیم یک پارامتر ورودی را تعیین کنیم. اینکار را توسط مفهومی به نام Props می‌توانیم انجام دهیم:
Vue.component('child', {
    props: ['text'],
    template: `<div> {{ text }} </div>`
});

new Vue({
    el: '#app',
    data() {
        return {
            message: 'Hello DNT!'
        }
    }
});
اکنون می‌توانیم پارامتر موردنظر را به text، به عنوان ورودی کامپوننت ارسال کنیم (در واقع دیتای موجود در parent را به کامپوننت child ارسال کرده‌ایم):
<child :text="message"></child>

اعتبارسنجی پراپرتی‌ها
برای props می‌توانیم اعتبارسنجی را نیز انجام دهیم:
Vue.component('blogPost', {
    props: {
        post: {
            type: Object,
            required: true
        }
    },
    template: `<div>
                    <h1>{{ post.title }}</h1>
                    <p>{{ post.body }}</p>
               </div>`
});
در اینجا نوع خاصیت post باید شیء باشد و همچنین آن را به صورت required تعریف کرده‌ایم. در این حالت اگر مقداری به غیر از شیء را به آن ارسال کنیم، خطای زیر را در کنسول دریافت خواهیم کرد:
[Vue warn]: Invalid prop: type check failed for prop "post". Expected Object, got String.

found in

---> <BlogPost>
       <Root>

همچنین می‌توانیم نوع اعتبارسنجی را به صورت سفارشی نیز تعیین کنیم:
Vue.component('blogPost', {
    props: {
        post: {
            type: Object,
            required: true,
            validator: obj => {
                const titleIsValid = typeof obj.title === 'string';
                const bodyIsValid = typeof obj.body === 'string';
                const isValid = titleIsValid && bodyIsValid;
                if (!isValid) {
                    console.warn("prop is not valid");
                    return false;
                }
                return true;
            }
        }
    },
    template: `<div>
                    <h1>{{ post.title }}</h1>
                    <p>{{ post.body }}</p>
               </div>`
});

تعیین مقدار پیش‌فرض برای پراپرتی
برای یک prop می‌توانیم مقدار پیش‌فرضی را نیز تعیین کنیم. یعنی در صورت عدم ارسال شیء می‌توانیم تعیین کنیم که چه شیء‌ایی در حالت پیش‌فرض نمایش داده شود:
Vue.component('blogPost', {
    props: {
        post: {
            type: Object,
            validator: obj => {
                const titleIsValid = typeof obj.title === 'string';
                const bodyIsValid = typeof obj.body === 'string';
                const isValid = titleIsValid && bodyIsValid;
                if (!isValid) {
                    console.warn("prop is not valid");
                    return false;
                }
                return true;
            },
            default: function() {
                return {
                    title: 'Vue is fun!',
                    body: 'Vue is fun..................'
                }
            }
        }
    },
    template: `<div>
                    <h1>{{ post.title }}</h1>
                    <p>{{ post.body }}</p>
               </div>`
});

استفاده از دیتا درون کامپوننت
درون یک کامپوننت نیز می‌توانیم یکسری دیتا را تعریف کنیم. اما باید در نظر داشته باشید که هر وهله از کامپوننت، scope مجزای خودش را دارد. در نتیجه پیشنهاد میشود دیتا حتماً به صورت یک تابع تعریف شود و همچنین داده‌های درون آن نیز در scope کامپوننت تعریف شوند:
data: function () {
    return {
        stars: 5,
        hover: 5
    }
},
زیرا در صورت تعریف داده‌ها در خارج از scope کامپوننت، محتویات دیتا برای دیگر وهله‌های کامپوننت‌ها نیز به اشتراک گذاشته می‌شود. به عنوان مثال فرض کنید درون کامپوننت بلاگ‌پست، یک سیستم امتیاز دهی قرار داده‌ایم:
var dt = {
    stars: 5,
    hover: 5
};
Vue.component('blogPost', {
    data: function() {
        return dt;
    },
    props:  // as before...,

    template: `<div class="blog-post">
                    <h1>{{ post.title }}</h1>
                    <p>{{ post.body }}</p>
                    <div class="star-wrap">
                        <span v-for="n in 5"
                            class="star"
                            :class="{ full: hover >= n+1 }"
                            @click="stars = n+1"
                            @mouseover="hover = n+1"
                            @mouseout="hover = stars"
                        ></span>
                    </div>
               </div>`
});
در این حالت خروجی زیر را خواهیم داشت:



برای رفع این مشکل کافی است به اینصورت دیتا را تعریف کنیم:

Vue.component('blogPost', {
    data: function() {
        return {
             stars: 5,
             hover: 5
        }
    },
    props:  // as before...,
    template: // as before
});


تغییر دیتا درون کامپوننت‌ها

تا اینجا توانستیم از کامپوننت والد داده‌هایی را به کامپوننت‌های فرزند ارسال کنیم. اکنون می‌خواهیم قابلیت تغییر دیتای تعریف شده‌ی درون کامپوننت والد را درون کامپوننت‌ها نیز داشته باشیم:

Vue.component('child', {
    props: ['message'],
    methods: {
        changeName() {
            this.message = "New Name!..."
        }
    },
    template: '#child-template'
});

new Vue({
    el: '#app',
    data() {
        return {
            name: 'DNT!'
        }
    }
});

تمپلیت کامپوننت فوق نیز به صورت x-template درون DOM تعریف شده است:

<script type="text/x-template" id="child-template">
    <div>
        <p>{{ message }}</p>
        <button @click="changeName">Change Name</button>
    </div>
</script>


فراخوانی کامپوننت نیز به اینصورت می‌باشد:

<div id="app">
    <child :message="name"></child>
</div>

همانطور که مشاهده می‌کنید، دیتای name را از طریق ویژگی message توانسته‌ایم به کامپوننت child ارسال کنیم. درون تمپلیت آن نیز یک دکمه را برای تغییر مقدار این ویژگی تعریف کرده‌ایم. تغییر این ویژگی نیز یک assignment ساده است. اما اگر بر روی دکمه‌ی Change Name کلیک کنید، هشدار زیر را درون کنسول مشاهده خواهید کرد:

[Vue warn]: Avoid mutating a prop directly since the value will be overwritten whenever the parent component re-renders. Instead, use a data or computed property based on the prop's value. Prop being mutated: "message"

found in

---> <Child>
       <Root>

دلیل آن نیز مشخص است؛ زیرا با تغییر این ویژگی، کامپوننت والد از وجود تغییرات مطلع نشده‌است و فقط این تغییرات، درون کامپوننت child صورت گرفته‌است. برای اطلاع‌رسانی کامپوننت والد می‌توانیم از یک ایونت ویژه استفاده کنیم و کامپوننت والد را از وجود تغییرات مطلع کنیم:

changeName() {
    this.message = "New Name!...",
    this.$emit("change-name", this.message);
}

برای تگ child نیز این ایونت را اضافه خواهیم کرد:

<child :message="name" @change-name="name = $event"></child>

در اینحالت با تغییر ویژگی message، مقدار دیتای name نیز بلافاصله تغییر پیدا خواهد کرد.


Slots

Slot یک روش عالی برای جایگزینی محتوای درون یک کامپوننت است. فرض کنید می‌خواهیم کامپوننت‌مان به صورت زیر باشد:

<modal>
    Hello
</modal>

در اینحالت باید درون تمپلیت مکان قرارگیری Hello را تعیین کنیم. اینکار را می‌توانیم با قرار دادن تگ slot انجام دهیم:

Vue.component('modal', {
    template: `
            ...
            <div class="modal-body">
                <slot></slot>
            </div>
            ...
    `
});

اکنون هر محتوایی که درون تگ modal قرار گیرد، در قسمت slot نمایش داده خواهد شد. این نوع slot به صورت پیش‌فرض می‌باشد. در واقع می‌توانیم slotها را نیز نامگذاری کنیم. به عنوان مثال یک slot برای عنوان modal، یک slot برای بدنه modal و یک slot دیگر برای فوتر modal تعریف کنیم:

Vue.component('modal', {
    template: `
    <div class="modal fade" id="detailsModal" tabindex="-1" role="dialog" aria-labelledby="detailsModalLabel" aria-hidden="false">
        <div class="modal-dialog" role="document">
            <div class="modal-content">
                <div class="modal-header">
                    <h5 class="modal-title" id="detailsModalLabel">
                        <slot name="title"></slot>
                    </h5>
                    <button type="button" class="close" data-dismiss="modal" aria-label="Close">
                    <span aria-hidden="true">&times;</span>
                    </button>
                </div>
                <div class="modal-body">
                    <slot name="body"></slot>
                </div>
                <div class="modal-footer">
                    <slot name="footer"></slot>
                </div>
            </div>
        </div>
        </div>
    `
});

اکنون می‌توانیم محتوای مورد نظر را برای قرارگیری درون slotها تعیین کنیم:

<modal>
    <template slot="title">Title</template>
    <template slot="body">Lorem ipsum dolor sit amet.</template>
    <template slot="footer">
        <button type="button" class="btn btn-secondary" data-dismiss="modal">Close</button>
        <button type="button" class="btn btn-primary">Save changes</button>
    </template>
</modal>


نظرات مطالب
ساخت DropDownList های مرتبط به کمک jQuery Ajax در MVC
سلام
من از دو فیلد از 2 دیتابیس رو با دو dropdown نمایش دادم به صورت زیر:
 public ActionResult Create()
        {
           Models.category cat = new Models.category();
            List<SelectListItem> list = cat.GetList().Select(p => new SelectListItem { Text = p.category1, Value = p.ID.ToString() }).ToList();

            list[0].Selected = true;
            ViewData["Category1"] = list;

            Models.subcategory subcat = new Models.subcategory();


            List<SelectListItem> list1 = subcat.GetList().Select(p => new SelectListItem { Text = p.subcategory1, Value = p.ID.ToString() }).ToList();

            list1[0].Selected = true;
            ViewData["Category2"] = list1;
         
            return View();
        }
-------------------------razor view-----------------------------------------------
  <div>
          @{ List<SelectListItem> lstCategories = (List<SelectListItem>)ViewData["category1"]; }
            @Html.DropDownList("dbcat", lstCategories, new { id="dbcat" })
        </div>
        <div>
            @{ List<SelectListItem> lstsubCategories = (List<SelectListItem>)ViewData["Category2"]; }
            @Html.DropDownList("dbsubcat", lstsubCategories, new { id="dbsubcat"})
قسمت کنترلر برای ارتباط دو dropdownlist
 public ActionResult SelectCategory(int id)
        {

          
           studentDataContext  db= new studentDataContext();
            var subcat = db.subcategories.Where(m => m.ID == id).Select(c => new
            {
                c.ID,
                c.subcategory1
            });
            return Json(subcat, JsonRequestBehavior.AllowGet);
        }
وقسمت کد جی کوئری:
  <script src="~/Scripts/jquery-1.7.1.min.js"></script> 
<script type="text/javascript"> $('#dbcat').change(function () { jQuery.getJSON('@Url.Action("SelectCategory")', { id: $(this).attr('value') }, function (data) { $('#dbsubcat').empty(); jQuery.each(data, function (i) { var option = $('<option></option>') .attr("value", data[i].Id).text(data[i].Title); $("#dbcat").append(option); }); }); }); </script>

قسمت کد جی کوئری من اجرا نمیشه.حتی alert داخل

$('#dbcat').change(function ()
گذاشتم اجرا نشد.لطفا راهنمایی کنید
با تشکر