مطالب
ایجاد کوکی با jcookie
همانطور که از نامش پیداست jcookie یک پلاگین jquery است. این پلاگین به شما این اجازه را می‌دهد تا هر نوع داده ای را که مایل هستید از قبیل رشته‌ها، آرایه‌ها و object را در قالب json با رمزگذاری base 64 ذخیره نمایید. استفاده از این رمزگذاری باعث کوچکتر شدن حجم کوکی تا 70 درصد می‌شود. در این مقاله شما یاد می‌گیرید که چطور برای ذخیره و بازیابی کوکی از آن استفاده کرده و چگونه در یک زبان سمت سرور، مثل سی شارپ نیز کوکی مورد نظر را با همان فرمت بخوانید.
جهت دانلود فایل jcookie به  اینجا  مراجعه کنید.
ذخیره کوکی
برای ساخت یک کوکی به روش زیر اقدام می‌کنیم. استفاده از jCookies.$ دو خاصیت به نام‌های نام کوکی و مقدار کوکی را name & Value در دسترس ما می‌گذارد:
var d = new Date();         
             
                $.jCookies({
                    name: 'dotnettips.info',
                    value: { Title: 'ساخت کوکی با jcookie', Author: 'علی یگانه مقدم', Seen: d.getDate(), Favorite: true }
                });
همانطور که می‌بینید ذخیره اطلاعات توسط jcookie بسیار ساده و راحت بوده و هر نوع داده ای در آن به راحتی قابل ذخیره سازیست. برای مثال می‌توانید اطلاعات یک کلاس را خیلی راحت و سریع با آن ذخیره کنید. به طور پیش فرض تاریخ انقضای کوکی 27 روز بعد از ایجاد آن می‌باشد. در صورتی که تمایل دارید این تاریخ را تغییر دهید یکی از خاصیت‌های seconds,minutes,hours و days در دسترس شماست و مقادیری که جلوی آن‌ها به کارگرفته می‌شود باید نوع صحیح بوده و در صورتی که مقدار نامعتبر وارد شود خاصیت مورد نظر نادیده گرفته می‌شود.
$.jCookies ({ name : 'User', value : { username : 'Bob' , level : 5 }, minutes : 60 });
برای تغییر پیش فرض‌های ساخت کوکی مانند انقضای 27 روز به عدد پیش فرض خودتان فایل jcookies.js را باز کرده و تنظیمات پیش فرض آن را تغییر بدهید. برای تغییر دنبال کد زیر بگردید:
$.jCookies.defaults =
{
name : '',
value : '',
days : 27
}

بازیابی کوکی
برای بازیابی کوکی مجددا از jCookies.$ استفاده می‌شود ولی تنها باید یک خاصیت get که نام کوکی هست را بنویسید:
var values = $.jCookies ({ get: 'dotnettips.info' });
در صورتی که نام کوکی‌ای که درخواست کرده اید وجود نداشته باشد یا اینکه تاریخ انقضای آن سر رسیده است و از سیستم کلاینت حذف شده است یا اینکه هنگام درخواست کوکی با خطایی مواجه شده باشد، مقدا برگشتی false خواهد بود و اگر نیاز دارید که بدانید آیا نوع برگشتی false به خاطر خطا بوده است یا خیر یک خاصیت نوع بول به نام error هم اضافه می‌شود:
var values = $.jCookies({ get: 'Rutabaga', error: true });
در صورتی که خطایی داده شود response مقدار values در مرورگر کروم به شکل زیر خواهد بود. در هر مرورگر نحوه نمایش خطا می‌تواند متفاوت باشد.
Error : {
            arguments : undefined,
            message : "Invalid base64 data",
            stack : "—",
            type : undefined
        }
بازیابی همه کوکی ها
در صورتی که به خاصیت get مقدار * را بدهید تمامی کوکی‌ها برگشت داده خواهند شد و به صورت آرایه ای از نام کوکی‌ها در دسترسی خواهند بود:
 var values = $.jCookies({ get: '*' });
                alert(values["dotnettips.info"].Title);
                alert(values["data2"].Title);

حذف کوکی
نحوه کدنویسی حذف کوکی هم دقیقا مشابه خواندن کوکی است؛ با این تفاوت که به جای استفاده از خاصیت get از خاصیت erase استفاده می‌کنیم و با دادن نام کوکی به این خاصیت، کوکی حذف خواهد شد:
var value = $.jCookies({ erase: 'dotnettips.info' });
در صورتی که کوکی وجود داشته باشد، آن را حذف کرده و مقدار true را برگشت خواهد زد و در صورتی که کوکی وجود نداشته باشد مقدار false را بر میگرداند.

بازیابی کوکی در سمت سرور با سی شارپ
در این روش ما ابتدا با همان دستور معمولی دات نت یعنی page.request.cookie درخواست دریافت کوکی را می‌دهیم ولی از آنجا که در jcookie دو عمل روی داده‌ها صورت گرفته است باید دو کار اضافه‌تر را انجام داد:
  1. برگشت داده‌ها از حالت رمزگذاری base64
  2. داده‌ها در فرمت json هستند و باید به حالتی قابل استفاده در محیط شی گرا تبدیل شوند.
برای بازگردانی از حالت base64 از کلاس و متد Convert.FromBase64String در فضای نام system.convert استفاده می‌کنیم که آرایه ای از نوع بایت را بر میگرداند و از Encoding.UTF8.GetString هم برای decode کردن آرایه به نوع رشته استفاده می‌کنیم. تا به اینجای کار داده‌های ما به صورت یک json خوانا با فرمت string درآمده است. برای دسترسی به داده‌های موجود در این فرمت باید آن‌ها را Deserialize کنیم که این کار را از طریق کلاس JavaScriptSerializer  در فضای نام System.Web.Script.Serialization انجام می‌دهیم و از کلاس دیکشنری برای ذخیره داده‌های برگشتی استفاده می‌کنیم که نوع string برای نام خاصیت و نوع آبجکت برای ذخیره مقدار خاصیت خواهد بود.  یعنی برای بازگردانی اولین مثال بالا باید داده‌های در نوع دیکشنری به صورت زیر لیست شوند
 Title ایجاد کوکی با jcookie 
 Author  علی یگانه مقدم
 Seen  2015/1/14
 Favorite  true
byte[] from64 = Convert.FromBase64String(Page.Request.Cookies["dotnettips.info"].Value);
            string json = Encoding.UTF8.GetString(from64);
            Dictionary<string, object> article =new JavaScriptSerializer().Deserialize<Dictionary<string, object>>(json);
            Page.Response.Write("Title: "+ (string)article["Title"]);
پشتیبانی از یونیکد
موقعی که من اولین مثال بالا را نوشتم و مقادیر را به صورت فارسی وارد کردم متوجه شدم که رشته‌های یونیکد را انکود نمی‌کند و در نتیجه زبان فارسی در آن پشتیبانی نمی‌شود. برای همین تغییراتی در فایل js ایجاد کرده و عبارت value قبل از تبدیل به base64 را به صورت utf-16 انکود کردم و در هنگام خواندن کوکی هم به صورت utf-16 دیکود کردم و مشکل زبان فارسی هم در این حالت حل شد. البته کدی که اضافه کردم قابلیت‌های انکودینگ بیشتری هم دارد.
فقط تنها مورد این هست که برای خواندن کوکی در سمت سرور باید یک تغییر کوچک یک کلمه ای بدهیم؛ باید کلمه UTF8 را به Unicode که می‌شود همان UTF-16 در کد تغییر دهیم، که به کد زیر تغییر خواهد یافت:
byte[] from64 = Convert.FromBase64String(Page.Request.Cookies["dotnettips.info"].Value);
            string json = Encoding.Unicode.GetString(from64);
            Dictionary<string, object> article =new JavaScriptSerializer().Deserialize<Dictionary<string, object>>(json);
            Page.Response.Write("Title: "+ (string)article["Title"]);
برای دریافت jcookie با پشتیبانی از زبان فارسی به اینجا مراجعه کنید.
کدهای بالا در فایل زیر قرار گرفته اند.
نظرات مطالب
تبدیل اعداد صحیح و اعشاری به حروف در T-SQL با استفاده از Join
کد مربوط به حلقه While اتان هم کمی ساده‌تر کردم مخصوصا اولین دستور حلقه که مربوط میشه به انتخاب سه رقم آخر رشته. ضمنا نیازی نیست که صراحتا متغیر را به integer تبدیل کنید. با صفر جمع یا با یک ضرب کنید تا بصورت Implicit تبدیل صورت بگیره:
WHILE (@pNumber) <> '0'
BEGIN
    SET @number = RIGHT(@pNumber, 3) + 0
     
INSERT INTO @MyNumbers
SELECT 
     @Number / 100 * 100,
 CASE 
   WHEN nbr BETWEEN 10 AND 19 THEN nbr
   ELSE nbr / 10 * 10
 END,
 CASE 
   WHEN nbr BETWEEN 10 AND 19 THEN 0
   ELSE nbr % 10
 END   
FROM (SELECT @Number % 100)S(nbr);

    IF LEN(@pNumber) > 2
        SET @pNumber = LEFT(@pNumber, LEN(@pNumber) -3)
    ELSE
        SET @pNumber = '0'
END
اشتراک‌ها
اجرا کردن کد های جاوااسکریپت در برنامه های ASP.NET Core

Not many are familiar with this awesome feature of dotnet core. Aspnet team is actively maintaining a project named  JavascriptServices ; Along with other packages, it includes the NodeServices package. Using this package, one can easily create an instance of node and execute JavaScript code (function) in the backend. If you think of it right now, you can see that it actually opens up a wide variety of development opportunities. By opportunities, I mean; the ASP.NET core project is trying hard to make its package eco-system (NuGet) rich but while doing it, why not get advantages of other package eco-system as well, right? When I talk about other than nuget package manager, the first name that comes to my mind is Npm (node package manager). Npm is the largest package manager out there on this very day and its growing rapidly. By using NodeServices package, we can now use (not all of the npm packages but) most of the npm packages in our backend development. So, let me show you how to configure NodeServices in your aspnet core project and use it to execute JavaScript code on the backend.

 
اجرا کردن کد های جاوااسکریپت در برنامه های ASP.NET Core
مطالب
Identity و مباحث مربوطه (قسمت دوم) نحوه بدست آوردن مقادیر Identity

همانگونه که می‌دانید مقدار Identity پس از درج به آن تخصیص می‌یابد چنانچه بخواهید به این مقدار دسترسی پیدا کنید چندین روش به ازای اینکار وجود دارد که ما در این مقاله سه روش معمول را بررسی خواهیم نمود.

1-  استفاده از متغییر سیستمی Identity@@

2- استفاده از تابع () Scope_Identity

3-  استفاده از تابع Ident_Current

هر سه این توابع مقدار Identity ایجاد شده برای جداول را نمایش می‌دهند. اما تفاوت هایی باهم دارند که در ادامه مقاله  این تفاوت‌ها بررسی شده است.

1- متغییر سیستمی Identity@@ : این متغییر سیستمی حاوی آخرین Identity ایجاد شده به ازای Session جاری شما است. لازم به ذکر است اگر به واسته Insert شما، Identity دیگری در یک حوزه دیگر (مانند یک Trigger) ایجاد شود مقدار موجود در این متغییر حاوی آخرین Identity ایجاد شده است. (یعنی Identity ایجاد شده توسط آن تریگر و نه خود جدول). لازم به ذکر است این موضوع به طور کامل در ادامه مقاله شرح داده شده است.

2- استفاده از تابع()Scope_Identity : با استفاده از این تابع می‌توانیم آخرین Identify ایجا دشده به ازای Session جاری را بدست آوریم. لازم به ذکر است مقادیر Identity ایجاد شده توسط سایر حوزه‌ها تاثیر در مقدار بازگشتی توسط این تابع ندارد. در ادامه مقاله این موضوع به طور کامل بررسی شده است.

3- استفاده از تابع ident_Current : این تابع آخرین مقدار Identity موجود در یک جدول را نمایش می‌دهد. ذکر این نکته ضروری است که Identity ایجاد شده توسط سایر Sessionها هم روی خروجی این تابع تاثیرگذار است. چون این تابع آخرین Identity موجود در جدول را به شما نمایش می‌دهد و نه Identity ایجاد شده به ازای یکSession  را.

برای بدست آوردن یک Identity کافی است که پس از درج رکورد در جدول مورد نظر متغییر سیستمی @@Identity و یا توابع Scope_Identity و یا Ident_Current را همانند مثال زیر Select کنید.  

USE TEMPDB
GO
IF OBJECT_ID(N'Employees', N'U') IS NOT NULL 
    DROP TABLE Employees1;
GO
CREATE TABLE Employees
(
ID int IDENTITY,
FirstName NVARCHAR(50),
LastName NVARCHAR(50)
)
GO
INSERT INTO Employees (FirstName,LastName) VALUES (N'مسعود',N'طاهری')
GO
SELECT @@IDENTITY AS [@@IDENTITY]
SELECT SCOPE_IDENTITY() AS [SCOPE_IDENTITY()]
SELECT IDENT_CURRENT('Employees1') AS [IDENT_CURRENT('Employees1')]
GO

خروجی دستورات بالا پس از درج رکورد مورد نظر به صورت زیر است. 

اما ممکن است از خودتان این سوال را بپرسید که آیا این توابع در سطح شبکه آخرین مقدار Identity درج شده توسط سایر Sessionها را نمایش می‌دهند و یا Session جاری را؟ (منظور Sessionی که درخواست مقدار موجود  در identity را نموده است).

برای دریافت پاسخ این سوال مطابق مراحل اسکریپ‌های زیر را اجرا نمایید.

1-ایجاد جدول Employees1

 USE TEMPDB GO
IF OBJECT_ID(N'Employees1', N'U') IS NOT NULL 
    DROP TABLE Employees1;
GO
CREATE TABLE Employees1
(
ID int IDENTITY(1,1),
FirstName NVARCHAR(50),
LastName NVARCHAR(50)
)
GO

همانطور که مشاهده می‌کنید مقدار شروع برای Identity برابر 1 و گام افزایش هم برابر 1 در نظر گرفته شده است(Identity(1,1)) .
2-در Sessionی جدید دستورات زیر را اجرا نمایید. (درج رکورد جدید در جدول Employees1 و واکشی مقدار Identity)
 USE tempdb
GO
INSERT INTO Employees1(FirstName,LastName) VALUES (N'فرید',N'طاهری')
GO
SELECT @@IDENTITY AS [@@IDENTITY]
SELECT SCOPE_IDENTITY() AS [SCOPE_IDENTITY()]
SELECT IDENT_CURRENT('Employees1') AS [IDENT_CURRENT('Employees1')]
GO

همانگونه که ملاحضه می‌کنید @@Identity، Scope_Identity() و Ident_Current هر سه مقدار Identity (عدد 1) ایجاد شده بوسیله دستور Insert را به شما نمایش می‌دهند.

1-   و در انتها در یک Session دیگر دستورات زیر را اجرا نمایید.(واکشی مقدار Identity

USE tempdb
GO
SELECT @@IDENTITY AS [@@IDENTITY]
SELECT SCOPE_IDENTITY() AS [SCOPE_IDENTITY()]
SELECT IDENT_CURRENT('Employees1') AS [IDENT_CURRENT('Employees1')]
GO

همانطور که مشاهده می‌کنید در این Seesion ما از SQL خواسته‌ایم آخرین مقدار Identity را به ما نشان داده شود. باید به این نکته توجه کنید با توجه به اینکه در این Session عملیات درجی هنوز انجام نگرفته است که ما Identity ایجاد شده را مشاهده نماییم. بنابراین صرفاً تابع Iden_Current مقدار Identity موجود در جدول را به ما نمایش می‌دهد.

پس می‌توان به این نکته رسید که 

@@Idnetity و Scope_Identity :  Identity ایجاد به ازای Session جاری را نمایش داده و به مقادیر تولید شده توسط سایر Sessionهای دیگر دسترسی ندارد.

Ident_Current : آخرین Identity موجود در جدول را به شما نمایش می‌دهد. بنابراین باید این نکته را در نظر داشته باشید که Identityها ایجاد شده توسط سایر Sessionها روی مقدار بازگشتی این تابع تاثیرگدار است. 

اما یکی دیگر از مباحث مهم درباره Identity تاثیر Scope بر مقدار Identity است (یعنی چه!) . برای اینکه با مفهوم این موضوع آشنا شوید اسکریپت‌های مربوط به مثال زیر را بدقت اجرا کنید.

1-   ایجاد جدول Employees1 

USE TEMPDB
GO
IF OBJECT_ID(N'Employees1', N'U') IS NOT NULL 
    DROP TABLE Employees1;
GO
CREATE TABLE Employees1
(
ID int IDENTITY(1,1),
FirstName NVARCHAR(50),
LastName NVARCHAR(50)
)
GO

همانطور که مشاهده می‌کنید مقدار شروع برای Identity برابر 1 و گام افزایش هم برابر 1 در نظر گرفته شده است(Identity(1,1)) .

2-   ایجاد جدول Employees2 

USE TEMPDB
GO
IF OBJECT_ID(N'Employees2', N'U') IS NOT NULL 
    DROP TABLE Employees2;
GO
CREATE TABLE Employees2
(
ID int IDENTITY(100,1),
FirstName NVARCHAR(50),
LastName NVARCHAR(50)
)
GO


همانطور که مشاهده می‌کنید مقدار شروع برای Identity برابر 100 و گام افزایش هم برابر 1 در نظر گرفته شده است(Identity(100,1)).

3- ایجاد یک Trigger به ازای جدول Employees1 

USE tempdb
GO
CREATE TRIGGER Employees1_Insert ON Employees1 FOR INSERT 
AS
BEGIN
   INSERT Employees2(FirstName,LastName)
SELECT FirstName,LastName FROM INSERTED 
END;
GO

Trigger ایجاد شده به ازای جدول Employees1 به ازای عملیات Insert اجرا می‌شود. همچنین مقادیر درج شده در جدول Employees1 بوسیله جدول Inserted در دسترس است. لازم به ذکر است جدول Inserted یک جدول موقت بوده که توسط Trigger ایجاد شده و داخل خود آن معتبر است.

هدف ما از ایجاد این Trigger تهیه یک کپی از رکوردهایی که در جدول Employees1 درج می‌شوند است. این کپی قرار است با استفاده از دستور Insert…Select در جدول Employees2 ایجاد گردد. 


4-   درج یک رکورد در جدول Employees1 و واکشی مقدار Identity 

USE tempdb
GO
INSERT INTO Employees1(FirstName,LastName) VALUES (N'مسعود',N'طاهری')
GO
SELECT @@IDENTITY AS [@@IDENTITY]
SELECT SCOPE_IDENTITY() AS [SCOPE_IDENTITY()]
SELECT IDENT_CURRENT('Employees1') AS [IDENT_CURRENT('Employees1')]
SELECT IDENT_CURRENT('Employees2') AS [IDENT_CURRENT('Employees2')]
GO

مقادیر استخراج شده به ازای Identity به شرح زیر است

1-   @@Identity : پس از درج رکورد در جدول Employees1 متغییر سیستمی @@Identity مقدار 100 را نمایش داده است دلیل این موضوع بر می‌گردد به Trigger موجود در جدول Employees1.  

با توجه به اینکه جدول Employees1 دارای یک فیلد Identity بوده است هنگام درج رکورد در جدول مقدار @@Identity=1 است اما چون این جدول دارای Triggerی است که این Trigger خود با جدولی دیگری درگیر است که دارای Identity است مقدار متغییر @@identity=100 خواهد شد.

2- Scope_Identity() : مقدار نمایش داده شده توسط تابع Scope_Identity() برابر با مقدار Identity تخصیص (عدد 1) داده شده به ازای رکورد شما می‌باشد که این موضوع در اغلب موارد مد نظر برنامه‌نویسان می‌باشد.

3- Ident_Current(‘Employees1’) : مقدار نمایش شده توسط تابع Ident_Current آخرین مقدار Identity (عدد 1) موجود در جدول Employees1 است.

4- Ident_Current(‘Employees2’) : مقدار نمایش شده توسط تابع Ident_Current آخرین مقدار Identity (عدد 100) موجود در جدول Employees2 است.


چند نکته مهم

1-  مقدار بازگردانده شده توسط تابع Ident_Current آخرین مقدار Identity موجود در جدول مورد نظر شما بوده است و عملیات درج سایر کاربران در این مقدار تاثیر گذار است.

2-   برای بدست آوردن مقدار Identity درست بهتر است از تابع Scope_Identity() استفاده نماییم. معمولاً در بیشتر مواقع مقدار بازگردانده شده توسط این تابع مد نظر برنامه نویسان است.

3-   EntityFramework و Nhibernate هم برای بدست آوردن Identity از تابع Scope_Identity استفاده می‌کند.  

مطالب
تغییر اندازه تصاویر #2
در ادامه مطلب تغییر اندازه تصاویر #1 ، در این پست می‌خواهیم نحوه تغییر اندازه تصاویر را در زمان درخواست کاربر بررسی کنیم.

در پست قبلی بررسی کردیم که کاربر می‌تواند در دوحالت تصاویر دریافتی از کاربران سایت را تغییر اندازه دهد، یکی در زمان ذخیره سازی تصاویر بود و دیگری در زمانی که کاربر درخواست نمایش یک تصویر را دارد.

خوب ابتدا فرض می‌کنیم برای نمایش تصاویر چند حالت داریم مثلا کوچک، متوسط، بزرگ و حالت واقعی (اندازه اصلی).
البته دقت نمایید که این طبقه بندی فرضی بوده و ممکن است برای پروژه‌های مختلف این طبقه بندی متفاوت باشد. (در این پست قصد فقط اشنایی با تغییر اندازه تصاویر است و شاید کد به درستی refactor نشده باشد).
برای تغییر اندازه تصاویر در زمان اجرا یکی از روش ها، می‌تواند استفاده از Handler باشد. خوب برای ایجاد Handler ابتدا در پروژه وب خود بروی پروژه راست کلیک کرده، و گزینه New Item را برگزینید، و در پنجره ظاهر شده مانند تصویر زیر گزینه Generic Handler  را انتخاب نمایید.

پس از ایجاد هندلر، فایل کد آن مانند زیر خواهد بود، ما باید کدهای خود را در متد ProcessRequestبنویسیم.
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Web;

namespace PWS.UI.Handler
{
    /// <summary>
    /// Summary description for PhotoHandler
    /// </summary>
    public class PhotoHandler : IHttpHandler
    {

        public void ProcessRequest(HttpContext context)
        {
            context.Response.ContentType = "text/plain";
            context.Response.Write("Hello World");
        }

        public bool IsReusable
        {
            get
            {
                return false;
            }
        }
    }
}

خوب برای نوشتن کد در این مرحله ما باید چند کار انجام دهیم.
1- گرفتن پارامتر‌های ورودی کاربر جهت تغییر سایز از طریق روش‌های انتقال مقادیر بین صفحات (در اینجا استفاده از Query String ).
2-بازیابی تصویر از دیتابیس یا از دیسک به صورت یک آرایه بایتی.
3- تغییر اندازه تصویر مرحله 2 و ارسال تصویر به خروجی.
using System;
using System.Data.SqlClient;
using System.Diagnostics;
using System.Drawing;
using System.Drawing.Drawing2D;
using System.Drawing.Imaging;
using System.Globalization;
using System.IO;
using System.Web;

namespace PWS.UI.Handler
{
    /// <summary>
    /// Summary description for PhotoHandler
    /// </summary>
    public class PhotoHandler : IHttpHandler
    {

        /// <summary>
        /// بازیابی تصویر اصلی از بانک اطلاعاتی
        /// </summary>
        /// <param name="photoId">کد تصویر</param>
        /// <returns></returns>
        private byte[] GetImageFromDatabase(int photoId)
        {
            using (var connection = new SqlConnection("ConnectionString"))
            {
                using (var command = new SqlCommand("Select Photo From tblPhotos Where Id = @PhotoId", connection))
                {
                    command.Parameters.Add(new SqlParameter("@PhotoId", photoId));
                    connection.Open();
                    var result = command.ExecuteScalar();
                    return ((byte[])result);
                }
            }
        }

        /// <summary>
        /// بازیابی فایل از دیسک
        /// </summary>
        /// <param name="photoId">با فرض اینکه نام فایل این است</param>
        /// <returns></returns>
        private byte[] GetImageFromDisk(string photoId /* or somting */)
        {
                using (var sourceStream = new FileStream("Original File Path + id", FileMode.Open, FileAccess.Read))
                {
                    return StreamToByteArray(sourceStream);
                }
        }

        /// <summary>
        /// Streams to byte array.
        /// </summary>
        /// <param name="inputStream">The input stream.</param>
        /// <returns></returns>
        /// <exception cref="System.ArgumentException"></exception>
        static byte[] StreamToByteArray(Stream inputStream)
        {
            if (!inputStream.CanRead)
            {
                throw new ArgumentException();
            }

            // This is optional
            if (inputStream.CanSeek)
            {
                inputStream.Seek(0, SeekOrigin.Begin);
            }

            var output = new byte[inputStream.Length];
            int bytesRead = inputStream.Read(output, 0, output.Length);
            Debug.Assert(bytesRead == output.Length, "Bytes read from stream matches stream length");
            return output;
        }

        /// <summary>
        /// Enables processing of HTTP Web requests by a custom HttpHandler that implements the <see cref="T:System.Web.IHttpHandler" /> interface.
        /// </summary>
        /// <param name="context">An <see cref="T:System.Web.HttpContext" /> object that provides references to the intrinsic server objects (for example, Request, Response, Session, and Server) used to service HTTP requests.</param>
        public void ProcessRequest(HttpContext context)
        {
            // Set up the response settings
            context.Response.ContentType = "image/jpeg";
            context.Response.Cache.SetCacheability(HttpCacheability.Public);
            context.Response.BufferOutput = false;

            // مرحله اول
            int size = 0;
            switch (context.Request.QueryString["Size"])
            {
                case "S":
                    size = 100; //100px
                    break;
                case "M":
                    size = 198; //198px
                    break;
                case "L":
                    size = 500; //500px
                    break;
            }
            byte[] changedImage;
            var id = Convert.ToInt32(context.Request.QueryString["PhotoId"]);
            byte[] sourceImage = GetImageFromDatabase(id);
            // یا
            //byte[] sourceImage = GetImageFromDisk(id.ToString(CultureInfo.InvariantCulture));

            //مرحله 2
            if (size != 0)  //غیر از حالت واقعی تصویر
            {
                changedImage = Helpers.ResizeImageFile(sourceImage, size, ImageFormat.Jpeg);
            }
            else
            {
                changedImage = (byte[])sourceImage.Clone();
            }

            // مرحله 3
            if (changedImage == null) return;
            context.Response.AddHeader("Content-Length", changedImage.Length.ToString(CultureInfo.InvariantCulture));
            context.Response.BinaryWrite(changedImage);
        }

        public bool IsReusable
        {
            get
            {
                return false;
            }
        }
    }
}
در این هندلر ما چند متد اضافه کردیم.
1- متد GetImageFromDatabase: این متد یک کد تصویر را گرفته و آن را از بانک اطلاعاتی بازیابی میکند. (در صورتی که تصویر در بانک ذخیره شده باشد)
2- متد GetImageFromDisk: این متد نام تصویر (با فرض اینکه یک عدد می‌باشد) را به عنوان پارامتر گرفته و آنرا بازیابی می‌کند (در صورتی که تصویر در دیسک ذخیره شده باشد.)
3- متد StreamToByteArray: زمانی که تصویر از فایل خوانده می‌شود به صورت Stream است این متد یک Stream را گرفته و تبدیل به یک آرایه بایتی می‌کند.

در نهایت در متد ProcessRequestتصویر خوانده شده با توجه به پارامترهای ورودی تغییر اندازه داده شده و در نهایت به خروجی نوشته می‌شود.

برای استفاده این هندلر، کافی است در توصیر خود به عنوان مسیر رشته ای شبیه زیر وارد نمایید:
PhotoHandler.ashx?PhotoId=10&Size=S

مانند

<img src='PhotoHandler.ashx?PhotoId=10&Size=S' alt='تصویر ازمایشی' />
پ.ن : هرچند می‌توانستیم کد هارا بهبود داده و خیلی بهینه‌تر بنویسیم اما هدف فقط اشنایی با عمل تغییر اندازه تصویر در زمان اجرا بود، امیدوارم اساتید من ببخشن.

نظرات اقای موسوی تا حدودی اعمال شد و در پست تغییراتی انجام شد.
موفق وموید باشید

مطالب
تبدیل صفحات یک فایل PDF به تصویر، با استفاده از Acrobat SDK
با استفاده از اشیاء Com همراه با Acrobat SDK می‌توان تمام صفحات یک فایل PDF را تبدیل به تصویر کرد. این SDK به همراه نگارش کامل Adobe Acrobat نیز بر روی سیستم نصب می‌شود و یا می‌توان آن‌را به صورت جداگانه از سایت Adobe دریافت کرد.
پس از آن، برای تبدیل صفحات یک فایل PDF به تصویر، مراحل زیر باید طی شود:
الف) وهله سازی از شیء AcroExch.PDDoc
در صورتیکه SDK یاد شده بر روی سیستم نصب نباشد، این وهله سازی با شکست مواجه خواهد شد و همچنین باید دقت داشت که این SDK به همراه نگارش رایگان Adobe reader ارائه نمی‌شود.
ب) گشودن فایل PDF به کمک شیء Com وهله سازی شده (pdfDoc.Open)
ج) دریافت اطلاعات صفحه مورد نظر (pdfDoc.AcquirePage)
د) کپی این اطلاعات به درون clipboard ویندوز (pdfPage.CopyToClipboard)
به این ترتیب به یک تصویر Bmp قرار گرفته شده در clipboard ویندوز خواهیم رسید
ه) مرحله بعد تغییر ابعاد و ذخیره سازی این تصویر نهایی است.

کدهای زیر، روش انجام این مراحل را بیان می‌کنند:
using System;
using System.Drawing;
using System.Drawing.Drawing2D;
using System.Drawing.Imaging;
using System.IO;
using System.Runtime.InteropServices;
using System.Threading;
using System.Windows.Forms;
using Acrobat; //Add a Com Object ref. to "Adobe Acrobat 10.0 Type Library" => Program Files\Adobe\Acrobat 10.0\Acrobat\acrobat.tlb
using Microsoft.Win32;

namespace PdfThumbnail.Lib
{
    public static class PdfToImage
    {
        const string AdobeObjectsErrorMessage = "Failed to create the PDF object.";
        const string BadFileErrorMessage = "Failed to open the PDF file.";
        const string ClipboardError = "Failed to get the image from clipboard.";
        const string SdkError = "This operation needs the Acrobat SDK(http://www.adobe.com/devnet/acrobat/downloads.html), which is combined with the full version of Adobe Acrobat.";

        public static byte[] PdfPageToPng(string pdfFilePath, int thumbWidth = 600, int thumbHeight = 750, int pageNumber = 0)
        {
            byte[] imageData = null;
            runJob((pdfDoc, pdfRect) =>
                {
                    imageData = pdfPageToPng(thumbWidth, thumbHeight, pageNumber, pdfDoc, pdfRect);
                }, pdfFilePath);
            return imageData;
        }

        public static void AllPdfPagesToPng(Action<byte[], int, int> dataCallback, string pdfFilePath, int thumbWidth = 600, int thumbHeight = 750)
        {
            runJob((pdfDoc, pdfRect) =>
                {
                    var numPages = pdfDoc.GetNumPages();
                    for (var pageNumber = 0; pageNumber < numPages; pageNumber++)
                    {
                        var imageData = pdfPageToPng(thumbWidth, thumbHeight, pageNumber, pdfDoc, pdfRect);
                        dataCallback(imageData, pageNumber + 1, numPages);
                    }
                }, pdfFilePath);
        }

        static void runJob(Action<CAcroPDDoc, CAcroRect> job, string pdfFilePath)
        {
            if (!File.Exists(pdfFilePath))
                throw new InvalidOperationException(BadFileErrorMessage);

            var acrobatPdfDocType = Type.GetTypeFromProgID("AcroExch.PDDoc");
            if (acrobatPdfDocType == null || !isAdobeSdkInstalled)
                throw new InvalidOperationException(SdkError);

            var pdfDoc = (CAcroPDDoc)Activator.CreateInstance(acrobatPdfDocType);
            if (pdfDoc == null)
                throw new InvalidOperationException(AdobeObjectsErrorMessage);

            var acrobatPdfRectType = Type.GetTypeFromProgID("AcroExch.Rect");
            var pdfRect = (CAcroRect)Activator.CreateInstance(acrobatPdfRectType);

            var result = pdfDoc.Open(pdfFilePath);
            if (!result)
                throw new InvalidOperationException(BadFileErrorMessage);

            job(pdfDoc, pdfRect);

            releaseComObjects(pdfDoc, pdfRect);
        }

        public static byte[] ResizeImage(this Image image, int thumbWidth, int thumbHeight)
        {
            var srcWidth = image.Width;
            var srcHeight = image.Height;
            using (var bmp = new Bitmap(thumbWidth, thumbHeight, PixelFormat.Format32bppArgb))
            {
                using (var gr = Graphics.FromImage(bmp))
                {
                    gr.SmoothingMode = SmoothingMode.HighQuality;
                    gr.PixelOffsetMode = PixelOffsetMode.HighQuality;
                    gr.CompositingQuality = CompositingQuality.HighQuality;
                    gr.InterpolationMode = InterpolationMode.High;

                    var rectDestination = new Rectangle(0, 0, thumbWidth, thumbHeight);
                    gr.DrawImage(image, rectDestination, 0, 0, srcWidth, srcHeight, GraphicsUnit.Pixel);

                    using (var memStream = new MemoryStream())
                    {
                        bmp.Save(memStream, ImageFormat.Png);
                        return memStream.ToArray();
                    }
                }
            }
        }

        static bool isAdobeSdkInstalled
        {
            get
            {
                return Registry.ClassesRoot.OpenSubKey("AcroExch.PDDoc", writable: false) != null;
            }
        }

        private static Bitmap pdfPageToBitmap(int pageNumber, CAcroPDDoc pdfDoc, CAcroRect pdfRect)
        {
            var pdfPage = (CAcroPDPage)pdfDoc.AcquirePage(pageNumber);
            if (pdfPage == null)
                throw new InvalidOperationException(BadFileErrorMessage);

            var pdfPoint = (CAcroPoint)pdfPage.GetSize();

            pdfRect.Left = 0;
            pdfRect.right = pdfPoint.x;
            pdfRect.Top = 0;
            pdfRect.bottom = pdfPoint.y;

            pdfPage.CopyToClipboard(pdfRect, 0, 0, 100);

            Bitmap pdfBitmap = null;
            var thread = new Thread(() =>
            {
                var data = Clipboard.GetDataObject();
                if (data != null && data.GetDataPresent(DataFormats.Bitmap))
                    pdfBitmap = (Bitmap)data.GetData(DataFormats.Bitmap);
            });
            thread.SetApartmentState(ApartmentState.STA);
            thread.Start();
            thread.Join();

            Marshal.ReleaseComObject(pdfPage);

            return pdfBitmap;
        }

        private static byte[] pdfPageToPng(int thumbWidth, int thumbHeight, int pageNumber, CAcroPDDoc pdfDoc, CAcroRect pdfRect)
        {
            var pdfBitmap = pdfPageToBitmap(pageNumber, pdfDoc, pdfRect);
            if (pdfBitmap == null)
                throw new InvalidOperationException(ClipboardError);

            var pdfImage = pdfBitmap.GetThumbnailImage(thumbWidth, thumbHeight, null, IntPtr.Zero);
            // (+ 7 for template border)
            var imageData = pdfImage.ResizeImage(thumbWidth + 7, thumbHeight + 7);
            return imageData;
        }

        private static void releaseComObjects(CAcroPDDoc pdfDoc, CAcroRect pdfRect)
        {
            pdfDoc.Close();
            Marshal.ReleaseComObject(pdfRect);
            Marshal.ReleaseComObject(pdfDoc);
        }
    }
}
و برای استفاده از آن خواهیم داشت:
using System;
using System.IO;
using System.Windows.Forms;
using PdfThumbnail.Lib;

namespace PdfThumbnail
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var pdfPath = Application.StartupPath + @"\test.pdf";
            PdfToImage.AllPdfPagesToPng((pageImageData, pageNumber, numPages) =>
                {
                    Console.WriteLine("Page {0}/{1}", pageNumber, numPages);
                    File.WriteAllBytes(string.Format("{0}\\page-{1}.png", Application.StartupPath, pageNumber), pageImageData);
                }, pdfPath);
        }
    }
}

کدهای این قسمت را از اینجا نیز می‌توانید دریافت کنید:
PdfThumbnail.zip
 
مطالب دوره‌ها
توابع(Function)
برنامه نویسی تابع گرا در یک جمله یعنی نوشتن توابع در پروژه و فراخوانی آن‌ها به همراه مقدار دهی به آرگومان‌های متناظر و دریافت خروجی در صورت نیاز. در #F پارامتر‌های یک تابع با پرانتز یا کاما از هم تمیز داده نمی‌شوند بلکه باید فقط از یک فضای خالی بین آن‌ها استفاده کنید.(البته می‌تونید برای خوانایی بهتر از پرانتز استفاده کنید)
let add x y = x + y
let result = add 4 5
printfn "(add 4 5) = %i" result
همان طور که می‌بینید تابعی به نام add داریم که دارای 2 پارامتر ورودی است به نام‌های x , y که فقط توسط یک فضای خالی از هم جدا شدند. حال به مثال دیگر توجه کنید.
let add x y = x + y
let result1 = add 4 5
let result2 = add 6 7
let finalResult = add result1 result2
در مثال بالا همان تابع add 2 بار فراخوانی شده است که یک بار مقدار خروجی تابع در یک شناسه به نام result1 و یک بار مقدار خروجی با مقادیر متفاوت در شناسه به نام result2 قرار گرفت. شناسه finalResult حاصل فراخوانی تابع add با مقادیر result1 , result2 است. می‌تونیم کد بالا رو به روش مناسب‌تری باز نویسی کنیم.
let add x y = x + y
let result =add (add 4 5) (add 6 7)
در اینجا برای خوانایی بهتر کد از پرانتز برای جداسازی مقدار پارامتر‌ها استفاده کردم.

  خروجی توابع
کامپایلر #F آخرین مقداری که در تابع، تعریف و استفاده می‌شود را به عنوان مقدار بازگشتی و نوع آن را نوع بازگشتی می‌شناسد.

let cylinderVolume radius length : float =
   
   let pi = 3.14159
   length * pi * radius * radius
در مثال بالا خروجی تابع مقدار ( length * pi * radius * radius ) است و نو ع آن float می‌باشد.
یک مثال دیگر:
let sign num =
    if num > 0 then "positive"
    elif num < 0 then "negative"
    else "zero"
خروجی تابع بالا از نوع string است و مقدار آن با توجه به ورودی تابع positive یا negative یا zero خواهد بود.

تعریف پارامترهای تابع با ذکر نوع به صورت صریح
اگر هنگام تعریف توابع مایل باشید که نوع پارامترها را به صورت صریح تعیین کنید از روش زیر استفاده می‌کنیم.
let replace(str: string) =
    str.Replace("A", "a")
تعریف تابع به همراه دو پارامتر و ذکر نوع فقط برای یکی از پارامتر‌ها :
let addu1 (x : uint32) y =
    x + y

Pipe-Forward Operator
در #F روشی دیگری برای تعریف توابع وجود دارد که به pipe-Forward معروف است. فقط کافیست از اپراتور (<|) به صورت زیر استفاده کنید.
let (|>) x f = f x
کد بالا به این معنی است که تابعی  یک پارامتر ورودی به نام x دارد و این پارامتر رو به تابع مورد نظر(هر تابعی که شما هنگام استفاده تعیین کنید) تحویل می‌دهد و خروجی را بر می‌گرداند. برای مثال
let result = 0.5 |> System.Math.Cos
یا
let add x y = x + y
let result = add 6 7 |> add 4 |> add 5
در مثال بالا ابتدا حاصل جمع 7 و 6 محاسبه می‌شود و نتیجه با 4 جمع می‌شود و دوباره نتیجه با 5 جمع می‌شود تا حاصل نهایی در result قرار گیرد. به نظر اکثر برنامه نویسان #F این روش نسبت به روش‌های قبلی خواناتر است. این روش همچنین مزایای دیگری نیز دارد که در مبحث Partial Function‌ها بحث خواهیم کرد.

Partial Fucntion Or Application
partial function به این معنی است که در هنگام فراخوانی یک تابع نیاز نیست که به تمام آرگومان‌های مورد نیاز مقدار اختصاص دهیم. برای نمونه در مثال بالا تابع add نیاز به 2 آرگومان ورودی داشت در حالی که فقط یک مقدار به آن پاس داده شد.
let result = add 6 7 |> add 4
دلیل برخورد #F با این مسئله این است که #F توابع رو به شکل مقدار در نظر می‌گیرد و اگر تمام مقادیر مورد نیاز یک تابع در هنگام فراخوانی تحویل داده نشود، از مقدار برگشت داده شده فراخوانی تابع قبلی استفاده خواهد کرد. البته این مورد همیشه خوشایند نیست. اما می‌تونیم با استفاده از پرانتز ر هنگام تعریف توابع مشخص کنیم که دقیقا نیاز به چند تا مقدار ورودی برای توابع داریم.
let sub (a, b) = a - b
let subFour = sub 4
کد بالا کامپایل نخواهد شد و خطای زیر رو مشاهده خواهید کرد.
prog.fs(15,19): error: FS0001: This expression has type
int
but is here used with type
'a * 'b
توابع بازگشتی
در مورد ماهیت توابع بازگشتی نیاز به توضیح نیست فقط در مورد نوع پیاده سازی اون در #F توضیح خواهم داد. برای تعریف توابع به صورت بازگشتی کافیست از کلمه rec بعد از let استفاده کنیم(زمانی که قصد فراخوانی تابع رو در خود تابع داشته باشیم). مثال پایین به خوبی مسئله را روشن خواهد کرد.(پیاده سازی تابع فیبو ناچی)
let rec fib x =
match x with
| 1 -> 1
| 2 -> 1
| x -> fib (x - 1) + fib (x - 2)
printfn "(fib 2) = %i" (fib 2) printfn "(fib 6) = %i" (fib 6) printfn "(fib 11) = %i" (fib 11) 
*درباره الگوی Matching در فصل بعد به صورت کامل توضیح خواهم داد.
خروجی برای مثال بالا به صورت خواهد شد.
(fib 2) = 1
(fib 6) = 8
(fib 11) = 89
توابع بازگشتی دو طرفه
گاهی اوقات توابع به صورت دوطرفه بازگشتی می‌شوند. یعنی فراخوانی توابع به صورت چرخشی انجام می‌شود. (فراخوانی یک تابع در تابع دیگر و بالعکس). به مثال زیر دقت کنید.
let rec Even x =
   if x = 0 then true 
   else Odd (x - 1)
and Odd x =
   if x = 1 then true 
   else Even (x - 1)
کاملا واضح است در تابع Even فراخوانی تابع Odd انجام می‌شود و در تابع Odd فراخوانی تابع Even. به این حالت mutual recursive می‌گویند.
ترکیب توابع
let firstFunction x = x + 1
let secondFunction x = x * 2
let newFunction = firstFunction >> secondFunction
let result = newFunction 100
در مثال بالا دو تابع به نام‌های firstFunction  و secondFunction داریم. بااستفاده از (<<) دو تابع را با هم ترکیب می‌کنیم. خروجی بدین صورت محاسبه می‌شود که ابتدا تابع firstFucntion مقدار x را محاسبه می‌کند و حاصل به تابع secondFucntion پاس داده می‌شود. در نهایت یک تابع جدید به نام newFunction خواهیم داشت که مقدار نهایی محاسبه خواهد شد. خروجی مثال بالا 202 است.

توابع تودرتو
در #F امکان تعریف توابع تودرتو وجود دارد. بعنی می‌تونیم یک تابع را در یک تابع دیگر تعریف کنیم. فقط نکته مهم در امر استفاده از توابع به این شکل این است که توابع تودرتو فقط در همون تابعی که تعریف می‌شوند قایل استفاده هستند و محدوده این توابع در خود همون تابع است.
let sumOfDivisors n =
    let rec loop current max acc =
//شروع تابع داخلی
 if current > max then acc else if n % current = 0 then loop (current + 1) max (acc + current) else loop (current + 1) max acc
//ادامه بدنه تابع اصلی
 let start = 2 let max = n / 2 (* largest factor, apart from n, cannot be > n / 2 *) let minSum = 1 + n (* 1 and n are already factors of n *) loop start max minSum printfn "%d" (sumOfDivisors 10)
در مثال بالا یک تابع تعریف کرده ایم به نام sumOfDivisors. در داخل این تابع یک تابع دیگر به نام loop داریم که از نوع بازگشتی است(به دلیل وجود rec بعد از let). بدنه تابع داخلی به صورت زیر است:
  if current > max then
            acc
        else
            if n % current = 0 then
                loop (current + 1) max (acc + current)
            else
                loop (current + 1) max acc
خروجی مثال بالا برای ورودی 10 عدد 18 می‌باشد. مجموع مقصوم علیه‌های عدد 10 (1 + 2 + 5 + 10 ).

آیا می‌توان توابع را Overload کرد؟
در #F امکان overloading برای یک تابع وجود ندارد. ولی متدها را می‌توان overload  کرد.(متد‌ها در فصل شی گرایی توضیح داده می‌شود).

do keyword
زمانی که قصد اجرای یک کد را بدون تعریف یک تابع داشته باشیم باید از do  استفاده کنیم. همچنین از do در انجام برخی عملیات پیش فرض در کلاس‌ها زیاد استفاده می‌کنیم.(در فصل شی گرایی با این مورد آشنا خواهید شد).
open System
open System.Windows.Forms

let form1 = new Form()
form1.Text <- "XYZ"

[<STAThread>]
do
   Application.Run(form1)

مطالب
OpenCVSharp #14
تشخیص BLOBs در تصویر به کمک OpenCV

  BLOB یا Binary Large OBject به معنای گروهی از نقاط به هم پیوسته‌ی در یک تصویر باینری هستند. Large در اینجا به این معنا است که اشیایی با اندازه‌هایی مشخص، مدنظر هستند و اشیاء کوچک، به عنوان نویز درنظر گرفته خواهند شد و پردازش نمی‌شوند.
برای نمونه در تصویر ذیل، تصویر سمت چپ، تصویر اصلی است و تصویر سمت راست، نمونه‌ی باینری سیاه و سفید آن. سپس عملیات تشخیص Blobs بر روی تصویر اصلی انجام شده و نتیجه‌ی نهایی که مشخص کننده‌ی اشیاء تشخیص داده شده‌است، با دوایری قرمز در تصویر سمت راست، مشخص هستند.



معرفی کلاس SimpleBlobDetector

در کدهای ذیل، نحوه‌ی کار با کلاس SimpleBlobDetector را مشاهده می‌کنید. این کلاس کار تشخیص Blobs را در تصویر اصلی انجام می‌دهد:
var srcImage = new Mat(@"..\..\Images\cvlbl.png");
Cv2.ImShow("Source", srcImage);
Cv2.WaitKey(1); // do events
 
 
var binaryImage = new Mat(srcImage.Size(), MatType.CV_8UC1);
 
Cv2.CvtColor(srcImage, binaryImage, ColorConversion.BgrToGray);

Cv2.Threshold(binaryImage, binaryImage, thresh: 100, maxval: 255, type: ThresholdType.Binary);

 
var detectorParams = new SimpleBlobDetector.Params
{
    //MinDistBetweenBlobs = 10, // 10 pixels between blobs
    //MinRepeatability = 1,
 
    //MinThreshold = 100,
    //MaxThreshold = 255,
    //ThresholdStep = 5,
 
    FilterByArea = false,
    //FilterByArea = true,
    //MinArea = 0.001f, // 10 pixels squared
    //MaxArea = 500,
 
    FilterByCircularity = false,
    //FilterByCircularity = true,
    //MinCircularity = 0.001f,
 
    FilterByConvexity = false,
    //FilterByConvexity = true,
    //MinConvexity = 0.001f,
    //MaxConvexity = 10,
 
    FilterByInertia = false,
    //FilterByInertia = true,
    //MinInertiaRatio = 0.001f,
 
    FilterByColor = false
    //FilterByColor = true,
    //BlobColor = 255 // to extract light blobs
};
var simpleBlobDetector = new SimpleBlobDetector(detectorParams);
var keyPoints = simpleBlobDetector.Detect(binaryImage);
 
Console.WriteLine("keyPoints: {0}", keyPoints.Length);
foreach (var keyPoint in keyPoints)
{
    Console.WriteLine("X: {0}, Y: {1}", keyPoint.Pt.X, keyPoint.Pt.Y);
}
 
var imageWithKeyPoints = new Mat();
Cv2.DrawKeypoints(
        image: binaryImage,
        keypoints: keyPoints,
        outImage: imageWithKeyPoints,
        color: Scalar.FromRgb(255, 0, 0),
        flags: DrawMatchesFlags.DrawRichKeypoints);
 
 
Cv2.ImShow("Key Points", imageWithKeyPoints);
Cv2.WaitKey(1); // do events
 
 
Cv2.WaitKey(0);
 
Cv2.DestroyAllWindows();
srcImage.Dispose();
imageWithKeyPoints.Dispose();
توضیحات

در اینجا ابتدا تصویر منبع به صورتی متداول باگذاری شده‌است. سپس توسط متد CvtColor به نمونه‌ای سیاه و سفید و به کمک متد Threshold به یک تصویر باینری تبدیل شده‌است.
اگر به تصویر ابتدای بحث دقت کنید، اشیاء موجود در منبع مفروض، رنگ‌های متفاوتی دارند؛ اما در تصویر نهایی تولید شده، تمام آن‌ها تبدیل به اشیایی سفید رنگ شده‌اند. این کار را متد Cv2.Threshold انجام داده‌است، تا کلاس SimpleBlobDetector قابلیت تشخیص بهتری را پیدا کند. تشخیص اشیایی یک دست، بسیار ساده‌تر هستند از تشخیص اشیایی با رنگ‌ها و شدت نور متفاوت.
اگر بخواهیم الگوریتم Threshold را بیان کنیم به pseudo code زیر خواهیم رسید:
 if src(x,y) > thresh
    dst(x,y) = maxValue
else
    dst(x,y) = 0
در اینجا رنگ نقطه‌ی x,y با مقدار thresh (پارامتر سوم متد Cv2.Threshold) مقایسه می‌شود. اگر مقدار آن بیشتر بود، با پارامتر چهارم جایگزین خواهد شد. مقدار 255 در اینجا روشن‌ترین حالت ممکن است؛ اگر خیر با صفر یا تیره‌ترین رنگ، جایگزین می‌شود. به همین دلیل است که در تصویر سمت راست، تمام اشیاء را با روشن‌ترین رنگ ممکن مشاهده می‌کنید.

سپس پارامتر اصلی سازنده‌ی کلاس SimpleBlobDetector مقدار دهی شده‌است. این تنظیمات در تشخیص اشیاء موجود در تصویر بسیار مهم هستند. برای درک بهتر واژه‌هایی مانند Circularity، Convexity، Inertia و امثال آن، به تصویر ذیل دقت کنید:



در اینجا می‌توان حداقل و حداکثر تقعر و تحدب اشیاء و یا حتی حداقل و حداکثر اندازه‌ی اشیاء مدنظر را مشخص کرد.
اگر سازنده‌ی کلاس SimpleBlobDetector به نال تنظیم شود، از مقادیر پیش فرض آن استفاده خواهند شد که در اینجا به معنای تشخیص اشیاء کدر دایره‌ای شکل هستند. به همین جهت در تنظیمات فوق FilterByColor به false تنظیم شده‌است تا اشکال سفید رنگ تصویر اصلی را بتوان تشخیص داد.

در ادامه متد simpleBlobDetector.Detect بر روی تصویر باینری بهبود داده شده، فراخوانی گشته‌است. خروجی آن نقاط کلیدی اشیاء یافت شده‌است. این نقاط را می‌توان توسط متد DrawKeypoints ترسیم کرد که حاصل آن دوایر قرمز رنگ موجود در مرکز اشیاء یافت شده‌ی در تصویر سمت راست هستند.



کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
مونیتور کردن میزان مصرف CPU در اس کیوال سرور

در این مقاله قصد داریم نحوه مونیتور کردن میزان مصرف CPU توسط اس کیوال سرور را بررسی کنیم. برای بدست آوردن میزان CPU مصرفی اس کیوال سرور می‌توان به اسکریپت زیر رجوع کرد:

DECLARE @CPU_BUSY int, @IDLE int
SELECT @CPU_BUSY = @@CPU_BUSY, @IDLE = @@IDLE WAITFOR DELAY '000:00:01'
SELECT (@@CPU_BUSY - @CPU_BUSY)/((@@IDLE - @IDLE + @@CPU_BUSY - @CPU_BUSY) *1.00) *100 AS 'CPU Utilization by sqlsrvr.exe'

ماخذ

در ادامه قصد داریم، هر 5 دقیقه به صورت خودکار بررسی کنیم که آیا میزان مصرف CPU در اس کیوال سرور بالای 50 درصد است؟ و اگر بله، ایمیلی را به مسؤول مربوطه جهت بررسی ارسال کنیم.

بنابراین اولین کاری که باید صورت گیرد، فعال سازی Database Mail در اس کیوال سرور است که به صورت پیش فرض غیرفعال است. برای این منظور تنها کافی است اسکریپت زیر را بر روی سرور اجرا کنید:

USE [master]
GO
sp_configure 'show advanced options',1
GO
RECONFIGURE WITH OVERRIDE
GO
sp_configure 'Database Mail XPs',1
GO
--RECONFIGURE
GO
-- Create a New Mail Profile for Notifications
EXECUTE msdb.dbo.sysmail_add_profile_sp
@profile_name = 'DBA_Notifications',
@description = 'Profile for sending Automated DBA Notifications'
GO
-- Set the New Profile as the Default
EXECUTE msdb.dbo.sysmail_add_principalprofile_sp
@profile_name = 'DBA_Notifications',
@principal_name = 'public',
@is_default = 1 ;
GO
-- Create an Account for the Notifications
EXECUTE msdb.dbo.sysmail_add_account_sp
@account_name = 'SQLMonitor',
@description = 'Account for Automated DBA Notifications',
@email_address = 'nasiri@site.net', -- Change This
@display_name = 'SQL Monitor',
@mailserver_name = 'mail.site.net' -- Change This
GO
-- Add the Account to the Profile
EXECUTE msdb.dbo.sysmail_add_profileaccount_sp
@profile_name = 'DBA_Notifications',
@account_name = 'SQLMonitor',
@sequence_number = 1

GO

ماخذ

این اسکریپت برای اس کیوال سرورهای 2005 به بعد طراحی شده و تنها دو سطر آن‌را پیش از اجرا باید ویرایش کنید. سطر مربوط به email_address و mailserver_name . آدرس ایمیل درحقیقت آدرس ایمیل قسمت from پیغام ارسالی را تشکیل می‌دهد. نام سرور میل هم، منظور آدرس smtp server شما در شبکه است.

یا اگر علاقمند بودید که این‌کار را توسط ویزاردهای management studio انجام دهید (که در نهایت هیچ تفاوتی با اسکریپت فوق نخواهد داشت)، می‌توان به این مقاله رجوع کرد.

پس از اجرای اسکریپت فوق، برای بررسی صحت عملکرد فوق می‌توان دستور زیر را اجرا کرد:

--test
EXECUTE msdb.dbo.sp_send_dbmail
@recipients = 'nasiri@site.net', -- Change This
@Subject = 'Test Message generated from SQL Server DatabaseMail',
@Body = 'This is a test message from SQL Server DatabaseMail'

سایر پارامترهای این دستور را در MSDN می‌توان ملاحظه نمود.

تا اینجا اس کیوال سرور برای ارسال ایمیل آماده شد. در ادامه قصد داریم یک job جدید در اس کیوال سرور ایجاد کنیم تا تمام موارد فوق را لحاظ کند.


مطابق تصویر فوق ابتدا یک job جدید را آغاز خواهیم کرد.



در ادامه اسکریپت زیر را جهت اجرا به آن معرفی می‌کنیم. توسط این اسکریپت، میزان جاری مصرف CPU اس کیوال سرور محاسبه شده و اگر این میزان بیشتر از 50 بود، یک ایمیل به مسؤول مربوطه با ذکر میزان CPU usage ارسال می‌گردد.

DECLARE @CPUUsage INT
DECLARE @CPU_BUSY INT,
@IDLE INT

SELECT @CPU_BUSY = @@CPU_BUSY,
@IDLE = @@IDLE

WAITFOR DELAY '000:00:01'
SELECT @CPUUsage = (@@CPU_BUSY - @CPU_BUSY) / ((@@IDLE - @IDLE + @@CPU_BUSY - @CPU_BUSY) * 1.00)
* 100 -- CPU Utilization by sqlsrvr.exe


IF @CPUUsage > 50
BEGIN
DECLARE @msg NVARCHAR(1000)
SET @msg = 'Please check SQL server, CPU usage is ' + CAST(@CPUUsage AS NVARCHAR(50))
+ '%.'

EXECUTE msdb.dbo.sp_send_dbmail
@recipients = 'nasiri@site.net', -- Change This
@copy_recipients = 'nasiri@site.net', -- Change This
@Subject = 'CPU overload',
@Body = @msg
,@importance = 'High'
END



و در آخر زمان اجرای آن را به هر روز، هر 5 دقیقه یکبار تنظیم خواهیم کرد.

اگر نیاز به راه حلی پخته‌تر و بررسی متوسط چندین مقدار قبلی ، مقایسه آن‌ها و سپس ارسال ایمیل داشتید، می‌توان به فصل 14 کتاب Super SQL Server Systems مراجعه کرد.

مطالب
افزودن یک DataType جدید برای نگه‌داری تاریخ خورشیدی - 1

ثبت و نگه‌داری تاریخ خورشیدی در SQL Server از دیرباز یکی از نگرانی‌های برنامه‌نویسان و طراحان پایگاه داده‌ها بوده است. در این نوشتار، راه‌کار تعریف یک DataType در SQL Server 2012 به روش CLR آموزش داده خواهد شد.

در ویژوال استودیو یک پروژه‌ی جدید از نوع SQL Server Database Project به شکل زیر ایجاد کنید: 

نام پروژه را به یاد تقویم خیام، prgJalaliDate می‌گذارم. در Solution Explorer روی نام پروژه راست‌کلیک کرده، سپس روی Add New Item کلیک کنید. در پنجره‌ی بازشده مطابق شکل SQL CLR C# User Defined Type را برگزینید؛ سپس نام JalaliDateType را برای آن انتخاب کنید.
 

 متن موجود در صفحه‌ی بازشده را کاملاً حذف کرده و با کد زیر جای‌گزین کنید.

(در کد زیر همه‌ی توابع لازم برای مقداردهی به سال، ماه، روز، ساعت، دقیقه و ثانیه و البته گرفتن مقدار از آن‌ها، تبدیل تاریخ خورشیدی به میلادی، گرفتن تاریخ به تنهایی، گرفتن زمان به تنهایی، افزایش یا کاهش زمان برپایه‌ی یکی از متغیرهای زمان و بررسی و اعتبارسنجی انواع بخش‌های زمان گنجانده شده است. در صورت پرسش یا پیشنهاد روی هر کدام در قسمت نظرات، پیام خود را بنویسید.)

using System;
using System.Data.SqlTypes;
using Microsoft.SqlServer.Server;

[Serializable()]
[SqlUserDefinedType(Format.Native)]
public struct JalaliDate : INullable
{
    private Int16 m_Year;
    private byte m_Month;
    private byte m_Day;
    private byte m_Hour;
    private byte m_Minute;
    private byte m_Second;
    private bool is_Null;


    public Int16 Year
    {
        get
        {
            return (this.m_Year);
        }
        set
        {
            m_Year = value;
        }
    }

    public byte Month
    {
        get
        {
            return (this.m_Month);
        }
        set
        {
            m_Month = value;
        }
    }

    public byte Day
    {
        get
        {
            return (this.m_Day);
        }
        set
        {
            m_Day = value;
        }
    }

    public byte Hour
    {
        get
        {
            return (this.m_Hour);
        }
        set
        {
            m_Hour = value;
        }
    }

    public byte Minute
    {
        get
        {
            return (this.m_Minute);
        }
        set
        {
            m_Minute = value;
        }
    }

    public byte Second
    {
        get
        {
            return (this.m_Second);
        }
        set
        {
            m_Second = value;
        }
    }

    public bool IsNull
    {
        get
        {
            return is_Null;
        }
    }

    public static JalaliDate Null
    {
        get
        {
            JalaliDate jl = new JalaliDate();
            jl.is_Null = true;
            return (jl);
        }
    }


    public override string ToString()
    {
        if (this.IsNull)
        {
            return "NULL";
        }
        else
        {
            return this.m_Year.ToString("D4") + "/" + this.m_Month.ToString("D2") + "/" + this.m_Day.ToString("D2") + " " + this.Hour.ToString("D2") + ":" + this.Minute.ToString("D2") + ":" + this.Second.ToString("D2");
        }
    }


    public static JalaliDate Parse(SqlString s)
    {
        if (s.IsNull)
        {
            return Null;
        }

        System.Globalization.PersianCalendar pers = new System.Globalization.PersianCalendar();
        string str = Convert.ToString(s);
        string[] JDate = str.Split(' ')[0].Split('/');

        JalaliDate jl = new JalaliDate();

        jl.Year = Convert.ToInt16(JDate[0]);
        byte MonthsInYear = (byte)pers.GetMonthsInYear(jl.Year);
        jl.Month = (byte.Parse(JDate[1]) <= MonthsInYear ? (byte.Parse(JDate[1]) > 0 ? byte.Parse(JDate[1]) : (byte)1) : MonthsInYear);
        byte DaysInMonth = (byte)pers.GetDaysInMonth(jl.Year, jl.Month); ;
        jl.Day = (byte.Parse(JDate[2]) <= DaysInMonth ? (byte.Parse(JDate[2]) > 0 ? byte.Parse(JDate[2]) : (byte)1) : DaysInMonth);
        if (str.Split(' ').Length > 1)
        {
            string[] JTime = str.Split(' ')[1].Split(':');
            jl.Hour = (JTime.Length >= 1 ? (byte.Parse(JTime[0]) < 23 && byte.Parse(JTime[0]) >= (byte)0 ? byte.Parse(JTime[0]) : (byte)0) : (byte)0);
            jl.Minute = (JTime.Length >= 2 ? (byte.Parse(JTime[1]) < 59 && byte.Parse(JTime[1]) >= (byte)0 ? byte.Parse(JTime[1]) : (byte)0) : (byte)0);
            jl.Second = (JTime.Length >= 3 ? (byte.Parse(JTime[2]) < 59 && byte.Parse(JTime[2]) >= (byte)0 ? byte.Parse(JTime[2]) : (byte)0) : (byte)0);
        }
        else { jl.Hour = 0; jl.Minute = 0; jl.Second = 0; }

        return (jl);
    }

    public SqlString GetDate()
    {
        return this.m_Year.ToString("D4") + "/" + this.m_Month.ToString("D2") + "/" + this.m_Day.ToString("D2");
    }

    public SqlString GetTime()
    {
        return this.Hour.ToString("D2") + ":" + this.Minute.ToString("D2") + ":" + this.Second.ToString("D2");
    }

    public SqlDateTime ToGregorianTime()
    {
        System.Globalization.PersianCalendar pers = new System.Globalization.PersianCalendar();
        return SqlDateTime.Parse(pers.ToDateTime(this.Year, this.Month, this.Day, this.Hour, this.Minute, this.Second, 0).ToString());
    }

    public SqlString JalaliDateAdd(SqlString interval, int increment)
    {
        System.Globalization.PersianCalendar pers = new System.Globalization.PersianCalendar();
        DateTime dt = pers.ToDateTime(this.Year, this.Month, this.Day, this.Hour, this.Minute, this.Second, 0);
        string CInterval = interval.ToString();
        bool isConvert = true;
        switch (CInterval)
        {
            case "Year":
                dt = pers.AddYears(dt, increment);
                break;
            case "Month":
                dt = pers.AddMonths(dt, increment);
                break;
            case "Day":
                dt = pers.AddDays(dt, increment);
                break;
            case "Hour":
                dt = pers.AddHours(dt, increment);
                break;
            case "Minute":
                dt = pers.AddMinutes(dt, increment);
                break;
            case "Second":
                dt = pers.AddSeconds(dt, increment);
                break;
            default:
                isConvert = false;
                break;
        }

        if (isConvert == true)
        {
            this.Year = (Int16)pers.GetYear(dt);
            this.Month = (byte)pers.GetMonth(dt);
            this.Day = (byte)pers.GetDayOfMonth(dt);
            this.Hour = (byte)pers.GetHour(dt);
            this.Minute = (byte)pers.GetMinute(dt);
            this.Second = (byte)pers.GetSecond(dt);
        }


        return this.m_Year.ToString("D4") + "/" + this.m_Month.ToString("D2") + "/" + this.m_Day.ToString("D2") + " " + this.Hour.ToString("D2") + ":" + this.Minute.ToString("D2") + ":" + this.Second.ToString("D2");
    }
}

از منوهای بالا روی منوی Bulild و سپس گزینه‌ی Publish prgJalaliDate کلیک کتید:

در پنجره‌ی بازشده روی دکمه‌ی Edit کلیک کنید سپس تنظیمات مربوط به اتصال به پایگاه داده را انجام دهید.

روی دکمه‌ی OK کلیک کنید و سپس در پنجره‌ی اولیه، روی دکمه‌ی Publish کلیک کتید:

به همین سادگی، DataType مربوطه در SQL Server 2012 ساخته می‌شود. خبر خوش این‌که شما می‌توانید با راست‌کلیک روی نام پروژه و انتخاب گزینه‌ی Properties در قسمت Project Setting تنظیمات مربوط به نگارش SQL Server را انجام دهید. (از نگارش 2005 به بعد در VS 2012 پشتیبانی می‌شود.)


اکنون زمان آن رسیده است که DataType ایجادشده را در SQL Server 2012 بیازماییم. SQL Server را باز کنید و دستور زیر را در آن اجرا کتید.

USE Northwind

GO

CREATE TABLE dbo.TestTable
(
Id int NOT NULL IDENTITY (1, 1),
TestDate dbo.JalaliDate NULL
)  ON [PRIMARY]
GO
همین‌طور که مشاهده می‌کنید؛ امکان به‌کارگیری DataType تعریف‌شده وجود دارد. 
اکنون چند رکورد درون این جدول درج می‌کنیم:
Insert into TestTable (TestDate) Values ('1392/02/09'),('1392/02/09 22:40'),('1392/12/30 22:40')
پس از اجرای این دستور خطای زیر در پایین صفحه‌ی SQL Server نمایان می‌شود:

این خطا به این خاطر است که CLR را در SQL Server  فعال نکرده ایم. جهت فعال‌کردن CLR دستور زیر را اجرا کنید:
sp_configure 'clr enabled', 1
Reconfigure
بار دیگر دستور درج را اجرا می‌کنیم:
Insert into TestTable (TestDate) Values ('1392/02/09'),('1392/02/09 22:40'),('1392/12/30 22:40')
ملاحظه می‌کنید که داده‌ها در جدول مربوطه ذخیره شده است. در رکورد نخست چون ساعت، دقیقه و ثانیه تعریف نشده است؛ به طور هوشمند صفر درج شده است. در رکورد دوم، ساعت و دقیقه مقدار دارد ولی ثانیه صفر ثبت شده است. و در رکورد سوم چون سال 1392 کبیسه نیست؛ به صورت هوشمند آخرین روز ماه به جای روز ثبت شده است. هرچند می‌توان با دست‌کاری در توابع سی‌شارپ، این قوانین را عوض کرد.

اکنون زمان آن رسیده است که توسط یک پرس‌وجو، همه‌ی توابعی که در سی‌شارپ برای این نوع داده نوشتیم، بیازماییم. پرس‌وجوی زیر را اجرا کنید:
Select TestDate.ToString() as JalaliDateTime,
          TestDate.GetDate() as JalaliDate, TestDate.GetTime() as JalaliTime,
          TestDate.ToGregorianTime() as GregorianTime,
          TestDate.JalaliDateAdd('Day',1) JalaliTomorrow,
          TestDate.Month as JalaliMonth from TestTable
خروجی این پرس‌وجو به شکل زیر خواهد بود:

البته درباره‌ی ستون پنجم و ششم شما می‌توانید روی همه‌ی اجزای تاریخ افزایش و کاهش داشته باشید و هم‌چنین می‌توانید با تابع مربوطه هر کدام از اجزای زمان را جداگانه به دست بیاورید که در این مثال عدد ماه نشان داده شده است.

نیازی به گفتن نیست که می‌توانید به سادگی از توابع مربوط به DateTime در SQL Server بهره ببرید. برای مثال برای به دست آوردن فاصله‌ی میان دو روز از پرس‌وجوی زیر استفاده کنید:
Declare @a JalaliDate  = '1392/02/07 00:00:00'
Declare @b JalaliDate = '1392/02/05 00:00:00'

SELECT DATEDIFF("DAY",@b.ToGregorianTime(),@a.ToGregorianTime()) AS DiffDate

شاد و پیروز باشید.