نظرات مطالب
ساخت یک گزارش ساز به کمک iTextSharp و Open Office
- در مورد اجرا نشدن برنامه نصاب نظری ندارم. عموما این فایل‌ها دارای یک امضای دیجیتال md5 یا sha1 منتشر شده در سایت اصلی هم هستند. مقایسه کنید آیا کامل دریافت شده یا نه.
- در مورد تصویر، می‌تونید از روش‌های متداول iTextSharp استفاده کنید. PDF در اصل یک قالب برداری است. شما یک Canvas دارید که می‌تونید در هر جایی از آن هر شیءایی را قرار دهید. برای نمونه در مثال فوق:
PdfContentByte content = stamper.GetOverContent(pdfReader.NumberOfPages);
Image image = Image.GetInstance(imagePath);
image.SetAbsolutePosition(450,650);
image.ScaleAbsolute(200,200);
content.AddImage(image);
شما به کمک stamper دسترسی به این Canvas پیدا می‌کنید. سپس در هر مختصات دلخواهی مطابق کدهای فوق، تصویر مورد نظر را قرار دهید.
بازخوردهای پروژه‌ها
ایجاد گزارش با ردیف های اختصاصی
سلام جناب مهندس
من از PdfReport شما استفاده می‌کنم و ازتون کمال تشکر رو دارم.
میخوام به این صورتی که میخوام گزارش تهیه کنم آیا امکان داره؟ اگه بله به چه صورت میشه و اگه نه ایده و راه حلی برای همچین گزارشی به ذهنتون میرسه آیا؟
ممنون

این گزارش آماری هستش که میخوام یه قسمتی هم باشه به غیر از این اما تقریبا با همین شرایط بالا لیست نفرات رو نشون بده. اگه با PDF Report نباشه آیا امکان داره از iTextSharp استفاده کنیم و همین نتیجه رو بگیریم؟
ممنون میشم راهنمایی بفرمایید.
درضمن پیشاپیش عید سعید فطر رو هم بهتون تبریک میگم.
مطالب
کامپایل پویای کد در دات نت

در دات نت فریم ورک امکان کامپایل پویای یک قطعه کد دریافت شده از یک رشته، توسط فضای نام CodeDom مهیا است که قدرت قابل توجهی را در اختیار برنامه نویس قرار می‌دهد.

مثال یک:
رشته زیر را کامپایل کرده و تبدیل به یک فایل exe کنید:

string source =
@"
namespace Foo
{
public class Bar
{
static void Main(string[] args)
{
Bar.SayHello();
}

public static void SayHello()
{
System.Console.WriteLine(""Hello World"");
}
}
}
";
روش انجام کار به همراه توضیحات مربوطه به صورت کامنت:

using System;
using System.Collections.Generic;
//دو فضای نامی که برای این منظور اضافه شده‌اند
using Microsoft.CSharp;
using System.CodeDom.Compiler;

namespace compilerTest
{
class Program
{
static void compileIt1()
{
//سورس کد ما جهت کامپایل
string source =
@"
namespace Foo
{
public class Bar
{
static void Main(string[] args)
{
Bar.SayHello();
}

public static void SayHello()
{
System.Console.WriteLine(""Hello World"");
}
}
}
";

//تعیین نگارش کامپایلر مورد استفاده
Dictionary<string, string> providerOptions = new Dictionary<string, string>
{
{"CompilerVersion", "v3.5"}
};
//تعیین اینکه کد ما سی شارپ است
CSharpCodeProvider provider = new CSharpCodeProvider(providerOptions);

//تعیین اینکه خروجی یک فایل اجرایی است بعلاوه مشخص سازی محل ذخیره سازی فایل نهایی
CompilerParameters compilerParams = new CompilerParameters
{
OutputAssembly = "D:\\Foo.EXE",
GenerateExecutable = true
};

//عملیات کامپایل در اینجا صورت می‌گیرد
CompilerResults results = provider.CompileAssemblyFromSource(compilerParams, source);

//اگر خطایی وجود داشته باشد نمایش داده خواهد شد
Console.WriteLine("Number of Errors: {0}", results.Errors.Count);
foreach (CompilerError err in results.Errors)
{
Console.WriteLine("ERROR {0}", err.ErrorText);
}
}

static void Main(string[] args)
{
compileIt1();

Console.WriteLine("Press a key...");
Console.ReadKey();
}
}
}
مثال 2:
کد مورد نظر را به صورت یک فایل dll کامپایل کنید.
برای این منظور تمامی مراحل مانند قبل است فقط GenerateExecutable ذکر شده به false تنظیم شده و نام خروجی نیز به foo.dll باید تنظیم شود.


مثال 3:
کد مورد نظر را در حافظه کامپایل کرده (خروجی dll یا exe نمی‌خواهیم)، سپس متد SayHello آن را به صورت پویا فراخوانی نموده و خروجی را نمایش دهید.
در این حالت روش کار همانند مثال 1 است با این تفاوت که GenerateInMemory = true و GenerateExecutable = false تنظیم می‌شوند. همچنین جهت دسترسی به متد کلاس ذکر شده،‌ از قابلیت‌های ریفلکشن موجود در دات نت فریم ورک استفاده خواهد شد.

using System;
using System.Collections.Generic;
using Microsoft.CSharp;
using System.CodeDom.Compiler;
using System.Reflection;

namespace compilerTest
{
class Program
{
static void compileIt2()
{
//سورس کد ما جهت کامپایل
string source =
@"
namespace Foo
{
public class Bar
{
static void Main(string[] args)
{
Bar.SayHello();
}

public static void SayHello()
{
System.Console.WriteLine(""Hello World"");
}
}
}
";

//تعیین نگارش کامپایلر مورد استفاده
Dictionary<string, string> providerOptions = new Dictionary<string, string>
{
{"CompilerVersion", "v3.5"}
};
//تعیین اینکه کد ما سی شارپ است
CSharpCodeProvider provider = new CSharpCodeProvider(providerOptions);

//نحوه تعیین مشخص سازی کامپایل در حافظه
CompilerParameters compilerParams = new CompilerParameters
{
GenerateInMemory = true,
GenerateExecutable = false
};

//عملیات کامپایل در اینجا صورت می‌گیرد
CompilerResults results = provider.CompileAssemblyFromSource(compilerParams, source);

// اگر خطایی در کامپایل وجود نداشت متد دلخواه را فراخوانی می‌کنیم
if (results.Errors.Count == 0)
{
//استفاده از ریفلکشن برای دسترسی به متد و فراخوانی آن
Type type = results.CompiledAssembly.GetType("Foo.Bar");
MethodInfo method = type.GetMethod("SayHello");
method.Invoke(null, null);
}
}


static void Main(string[] args)
{
compileIt2();

Console.WriteLine("Press a key...");
Console.ReadKey();
}
}
}
نکته: نحوه‌ی استفاده از اسمبلی‌های دیگر در رشته سورس کد خود
مثال:
اگر رشته سورس ما به صورت زیر بوده و از اسمبلی System.Drawing.Dll نیز کمک گرفته باشد،‌

string source =
@"
namespace Foo
{

public class Bar
{
static void Main(string[] args)
{
Bar.SayHello();
}

public static void SayHello()
{
System.Console.WriteLine(""Hello World"");
var r = new System.Drawing.Rectangle(0,0,100,100);
System.Console.WriteLine(r);
}
}
}
";
هنگام کامپایل آن توسط روش مثال یک، با خطای زیر مواجه خواهیم شد.

Number of Errors: 1
ERROR The type or namespace name 'Drawing' does not exist in the namespace 'System' (are you missing an assembly reference?)

برای رفع این مشکل و معرفی این اسمبلی،‌ سطر زیر باید پس از تعریف compilerParams اضافه شود.

compilerParams.ReferencedAssemblies.Add("System.Drawing.Dll");
اکنون کد کامپایل شده و مشکلی نخواهد داشت.
نمونه‌ای دیگر از این دست، استفاده از LINQ می‌باشد. در این حالت اسمبلی System.Core.Dll نیز به روش ذکر شده باید معرفی گردد تا مشکلی در کامپایل کد رخ ندهد.


کاربردها:
1- استفاده در ابزارهای تولید کد (برای مثال در برنامه Linqer از این قابلیت استفاده می‌شود)
2- استفاده‌های امنیتی (ایجاد روش‌های تولید یک سریال به صورت پویا و کامپایل پویای کد مربوطه در حافظه‌ای محافظت شده)
3- استفاده جهت مقاصد محاسباتی پیشرفته
4- دادن اجازه‌ی کد نویسی به کاربران برنامه‌ی خود (شبیه به سیستم‌های ماکرو و اسکریپت نویسی موجود)
و ...

مطالب
ساخت یک بلاگ ساده با Ember.js، قسمت پنجم
مقدمات ساخت بلاگ مبتنی بر ember.js در قسمت قبل به پایان رسید. در این قسمت صرفا قصد داریم بجای استفاده از HTML 5 local storage از یک REST web service مانند یک ASP.NET Web API Controller و یا یک ASP.NET MVC Controller استفاده کنیم و اطلاعات نهایی را به سرور ارسال و یا از آن دریافت کنیم.


تنظیم Ember data برای کار با سرور

Ember data به صورت پیش فرض و در پشت صحنه با استفاده از Ajax برای کار با یک REST Web Service طراحی شده‌است و کلیه تبادلات آن نیز با فرمت JSON انجام می‌شود. بنابراین تمام کدهای سمت کاربر قسمت قبل نیز در این حالت کار خواهند کرد. تنها کاری که باید انجام شود، حذف تنظیمات ابتدایی آن برای کار با HTML 5 local storage است.
برای این منظور ابتدا فایل index.html را گشوده و سپس مدخل localstorage_adapter.js را از آن حذف کنید:
 <!--<script src="Scripts/Libs/localstorage_adapter.js" type="text/javascript"></script>-->
همچنین دیگر نیازی به store.js نیز نمی‌باشد:
 <!--<script src="Scripts/App/store.js" type="text/javascript"></script>-->

اکنون برنامه را اجرا کنید، چنین پیام خطایی را مشاهده خواهید کرد:

همانطور که عنوان شد، ember data به صورت پیش فرض با سرور کار می‌کند و در اینجا به صورت خودکار، یک درخواست Get را به آدرس http://localhost:25918/posts جهت دریافت آخرین مطالب ثبت شده، ارسال کرده‌است و چون هنوز وب سرویسی در برنامه تعریف نشده، با خطای 404 و یا یافت نشد، مواجه شده‌است.
این درخواست نیز بر اساس تعاریف موجود در فایل Scripts\Routes\posts.js، به سرور ارسال شده‌است:
Blogger.PostsRoute = Ember.Route.extend({
    model: function () {
        return this.store.find('post');
    }
});
Ember data شبیه به یک ORM عمل می‌کند. تنظیمات ابتدایی آن‌را تغییر دهید، بدون نیازی به تغییر در کدهای اصلی برنامه، می‌تواند با یک منبع داده جدید کار کند.


تغییر تنظیمات پیش فرض آغازین Ember data

آدرس درخواستی http://localhost:25918/posts به این معنا است که کلیه درخواست‌ها، به همان آدرس و پورت ریشه‌ی اصلی سایت ارسال می‌شوند. اما اگر یک ASP.NET Web API Controller را تعریف کنیم، نیاز است این درخواست‌ها، برای مثال به آدرس api/posts ارسال شوند؛ بجای /posts.
برای این منظور پوشه‌ی جدید Scripts\Adapters را ایجاد کرده و فایل web_api_adapter.js را با این محتوا به آن اضافه کنید:
 DS.RESTAdapter.reopen({
      namespace: 'api'
});
سپس تعریف مدخل آن‌را نیز به فایل index.html اضافه نمائید:
 <script src="Scripts/Adapters/web_api_adapter.js" type="text/javascript"></script>
تعریف فضای نام در اینجا سبب خواهد شد تا درخواست‌های جدید به آدرس api/posts ارسال شوند.


تغییر تنظیمات پیش فرض ASP.NET Web API

در سمت سرور، بنابر اصول نامگذاری خواص، نام‌ها با حروف بزرگ شروع می‌شوند:
namespace EmberJS03.Models
{
    public class Post
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Title { set; get; }
        public string Body { set; get; }
    }
}
اما در سمت کاربر و کدهای اسکریپتی، عکس آن صادق است. به همین جهت نیاز است که CamelCasePropertyNamesContractResolver را در JSON.NET تنظیم کرد تا به صورت خودکار اطلاعات ارسالی به کلاینت‌ها را به صورت camel case تولید کند:
using System;
using System.Web.Http;
using System.Web.Routing;
using Newtonsoft.Json.Serialization;
 
namespace EmberJS03
{
    public class Global : System.Web.HttpApplication
    {
 
        protected void Application_Start(object sender, EventArgs e)
        {
            RouteTable.Routes.MapHttpRoute(
               name: "DefaultApi",
               routeTemplate: "api/{controller}/{id}",
               defaults: new { id = RouteParameter.Optional }
               );
 
            var settings = GlobalConfiguration.Configuration.Formatters.JsonFormatter.SerializerSettings;
            settings.ContractResolver = new CamelCasePropertyNamesContractResolver();
        }
    }
}


نحوه‌ی صحیح بازگشت اطلاعات از یک ASP.NET Web API جهت استفاده در Ember data

با تنظیمات فوق، اگر کنترلر جدیدی را به صورت ذیل جهت بازگشت لیست مطالب تهیه کنیم:
namespace EmberJS03.Controllers
{
    public class PostsController : ApiController
    {
        public IEnumerable<Post> Get()
        {
            return DataSource.PostsList;
        } 
    }
}
با یک چنین خطایی در سمت کاربر مواجه خواهیم شد:
  WARNING: Encountered "0" in payload, but no model was found for model name "0" (resolved model name using DS.RESTSerializer.typeForRoot("0"))
این خطا از آنجا ناشی می‌شود که Ember data، اطلاعات دریافتی از سرور را بر اساس قرارداد JSON API دریافت می‌کند. برای حل این مشکل راه‌حل‌های زیادی مطرح شده‌اند که تعدادی از آن‌ها را در لینک‌های زیر می‌توانید مطالعه کنید:
http://jsonapi.codeplex.com
https://github.com/xqiu/MVCSPAWithEmberjs
https://github.com/rmichela/EmberDataAdapter
https://github.com/MilkyWayJoe/Ember-WebAPI-Adapter
http://blog.yodersolutions.com/using-ember-data-with-asp-net-web-api
http://emadibrahim.com/2014/04/09/emberjs-and-asp-net-web-api-and-json-serialization

و خلاصه‌ی آن‌ها به این صورت است:
خروجی JSON تولیدی توسط ASP.NET Web API چنین شکلی را دارد:
[
  {
    Id: 1,
    Title: 'First Post'
  }, {
    Id: 2,
    Title: 'Second Post'
  }
]
اما Ember data نیاز به یک چنین خروجی دارد:
{
  posts: [{
    id: 1,
    title: 'First Post'
  }, {
    id: 2,
    title: 'Second Post'
  }]
}
به عبارتی آرایه‌ی مطالب را از ریشه‌ی posts باید دریافت کند (مطابق فرمت JSON API). برای انجام اینکار یا از لینک‌های معرفی شده استفاده کنید و یا راه حل ساده‌ی ذیل هم پاسخگو است:
using System.Web.Http;
using EmberJS03.Models;
 
namespace EmberJS03.Controllers
{
    public class PostsController : ApiController
    {
        public object Get()
        {
            return new { posts = DataSource.PostsList };
        }
    }
}
در اینجا ریشه‌ی posts را توسط یک anonymous object ایجاد کرده‌ایم.
اکنون اگر برنامه را اجرا کنید، در صفحه‌ی اول آن، لیست عناوین مطالب را مشاهده خواهید کرد.


تاثیر قرارداد JSON API در حین ارسال اطلاعات به سرور توسط Ember data

در تکمیل کنترلرهای Web API مورد نیاز (کنترلرهای مطالب و نظرات)، نیاز به متدهای Post، Update و Delete هم خواهد بود. دقیقا فرامین ارسالی توسط Ember data توسط همین HTTP Verbs به سمت سرور ارسال می‌شوند. در این حالت اگر متد Post کنترلر نظرات را به این شکل طراحی کنیم:
 public HttpResponseMessage Post(Comment comment)
کار نخواهد کرد؛ چون مطابق فرمت JSON API ارسالی توسط Ember data، یک چنین شیء JSON ایی را دریافت خواهیم کرد:
{"comment":{"text":"data...","post":"3"}}
بنابراین Ember data چه در حین دریافت اطلاعات از سرور و چه در زمان ارسال اطلاعات به آن، اشیاء جاوا اسکریپتی را در یک ریشه‌ی هم نام آن شیء قرار می‌دهد.
برای پردازش آن، یا باید از راه حل‌های ثالث مطرح شده در ابتدای بحث استفاده کنید و یا می‌توان مطابق کدهای ذیل، کل اطلاعات JSON ارسالی را توسط کتابخانه‌ی JSON.NET نیز پردازش کرد:
namespace EmberJS03.Controllers
{
    public class CommentsController : ApiController
    {
        public HttpResponseMessage Post(HttpRequestMessage requestMessage)
        {
            var jsonContent = requestMessage.Content.ReadAsStringAsync().Result;
            // {"comment":{"text":"data...","post":"3"}}
            var jObj = JObject.Parse(jsonContent);
            var comment = jObj.SelectToken("comment", false).ToObject<Comment>();


            var id = 1;
            var lastItem = DataSource.CommentsList.LastOrDefault();
            if (lastItem != null)
            {
                id = lastItem.Id + 1;
            }
            comment.Id = id;
            DataSource.CommentsList.Add(comment);

            // ارسال آی دی با فرمت خاص مهم است
            return Request.CreateResponse(HttpStatusCode.Created, new { comment = comment });
        }
    }
}
در اینجا توسط requestMessage به محتوای ارسال شده‌ی به سرور که همان شیء JSON ارسالی است، دسترسی خواهیم داشت. سپس متد JObject.Parse، آن‌را به صورت عمومی تبدیل به یک شیء JSON می‌کند و نهایتا با استفاده از متد SelectToken آن می‌توان ریشه‌ی comment و یا در کنترلر مطالب، ریشه‌ی post را انتخاب و سپس تبدیل به شیء Comment و یا Post کرد.
همچنین فرمت return نهایی هم مهم است. در این حالت خروجی ارسالی به سمت کاربر، باید مجددا با فرمت JSON API باشد؛ یعنی باید comment اصلاح شده را به همراه ریشه‌ی comment ارسال کرد. در اینجا نیز anonymous object تهیه شده، چنین کاری را انجام می‌دهد.


Lazy loading در Ember data

تا اینجا اگر برنامه را اجرا کنید، لیست مطالب صفحه‌ی اول را مشاهده خواهید کرد، اما لیست نظرات آن‌ها را خیر؛ از این جهت که ضرورتی نداشت تا در بار اول ارسال لیست مطالب به سمت کاربر، تمام نظرات متناظر با آن‌ها را هم ارسال کرد. بهتر است زمانیکه کاربر یک مطلب خاص را مشاهده می‌کند، نظرات خاص آن‌را به سمت کاربر ارسال کنیم.
در تعاریف سمت کاربر Ember data، پارامتر دوم رابطه‌ی hasMany که با async:true مشخص شده‌است، دقیقا معنای lazy loading را دارد.
Blogger.Post = DS.Model.extend({
   title: DS.attr(),
   body: DS.attr(),
   comments: DS.hasMany('comment', { async: true } /* lazy loading */)
});
در سمت سرور، دو راه برای فعال سازی این lazy loading تعریف شده در سمت کاربر وجود دارد:
الف) Idهای نظرات هر مطلب را به صورت یک آرایه، در بار اول ارسال لیست نظرات به سمت کاربر، تهیه و ارسال کنیم:
namespace EmberJS03.Models
{
    public class Post
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Title { set; get; }
        public string Body { set; get; }
 
        // lazy loading via an array of IDs
        public int[] Comments { set; get; } 
    }
}
در اینجا خاصیت Comments، تنها کافی است لیستی از Idهای نظرات مرتبط با مطلب جاری باشد. در این حالت در سمت کاربر اگر مطلب خاصی جهت مشاهده‌ی جزئیات آن انتخاب شود، به ازای هر Id ذکر شده، یکبار دستور Get صادر خواهد شد.
ب) این روش به علت تعداد رفت و برگشت بیش از حد به سرور، کارآیی آنچنانی ندارد. بهتر است جهت مشاهده‌ی جزئیات یک مطلب، تنها یکبار درخواست Get کلیه نظرات آن صادر شود.
برای اینکار باید مدل برنامه را به شکل زیر تغییر دهیم:
namespace EmberJS03.Models
{
    public class Post
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Title { set; get; }
        public string Body { set; get; }
 
        // load related models via URLs instead of an array of IDs
        // ref. https://github.com/emberjs/data/pull/1371
        public object Links { set; get; }
 
        public Post()
        {
            Links = new { comments = "comments" }; // api/posts/id/comments
        }
    }
}
در اینجا یک خاصیت جدید به نام Links ارائه شده‌است. نام Links در Ember data استاندارد است و از آن برای دریافت کلیه اطلاعات لینک شده‌ی به یک مطلب استفاده می‌شود. با تعریف این خاصیت به نحوی که ملاحظه می‌کنید، اینبار Ember data تنها یکبار درخواست ویژه‌ای را با فرمت api/posts/id/comments، به سمت سرور ارسال می‌کند. برای مدیریت آن، قالب مسیریابی پیش فرض {api/{controller}/{id را می‌توان به صورت {api/{controller}/{id}/{name اصلاح کرد:
namespace EmberJS03
{
    public class Global : System.Web.HttpApplication
    {
 
        protected void Application_Start(object sender, EventArgs e)
        {
            RouteTable.Routes.MapHttpRoute(
               name: "DefaultApi",
               routeTemplate: "api/{controller}/{id}/{name}",
               defaults: new { id = RouteParameter.Optional, name = RouteParameter.Optional }
               );
 
            var settings = GlobalConfiguration.Configuration.Formatters.JsonFormatter.SerializerSettings;
            settings.ContractResolver = new CamelCasePropertyNamesContractResolver();
        }
    }
}
اکنون دیگر درخواست جدید api/posts/3/comments با پیام 404 یا یافت نشد مواجه نمی‌شود.
در این حالت در طی یک درخواست می‌توان کلیه نظرات را به سمت کاربر ارسال کرد. در اینجا نیز ذکر ریشه‌ی comments همانند ریشه posts، الزامی است:
namespace EmberJS03.Controllers
{
    public class PostsController : ApiController
    {
        //GET api/posts/id
        public object Get(int id)
        {
            return
                new
                {
                    posts = DataSource.PostsList.FirstOrDefault(post => post.Id == id),
                    comments = DataSource.CommentsList.Where(comment => comment.Post == id).ToList()
                };
        }
    }
}


پردازش‌های async و متد transitionToRoute در Ember.js

اگر متد حذف مطالب را نیز به کنترلر Posts اضافه کنیم:
namespace EmberJS03.Controllers
{
    public class PostsController : ApiController
    {
        public HttpResponseMessage Delete(int id)
        {
            var item = DataSource.PostsList.FirstOrDefault(x => x.Id == id);
            if (item == null)
                return Request.CreateResponse(HttpStatusCode.NotFound);

            DataSource.PostsList.Remove(item);

            //حذف کامنت‌های مرتبط
            var relatedComments = DataSource.CommentsList.Where(comment => comment.Post == id).ToList();
            relatedComments.ForEach(comment => DataSource.CommentsList.Remove(comment));

            return Request.CreateResponse(HttpStatusCode.OK, new { post = item });
        }
    }
}
قسمت سمت سرور کار تکمیل شده‌است. اما در سمت کاربر، چنین خطایی را دریافت خواهیم کرد:
 Attempted to handle event `pushedData` on  while in state root.deleted.inFlight.
منظور از حالت inFlight در اینجا این است که هنوز کار حذف سمت سرور تمام نشده‌است که متد transitionToRoute را صادر کرده‌اید. برای اصلاح آن، فایل Scripts\Controllers\post.js را باز کرده و پس از متد destroyRecord، متد then را قرار دهید:
Blogger.PostController = Ember.ObjectController.extend({
    isEditing: false,
    actions: {
        edit: function () {
            this.set('isEditing', true);
        },
        save: function () {
            var post = this.get('model');
            post.save();
 
            this.set('isEditing', false);
        },
        delete: function () {
            if (confirm('Do you want to delete this post?')) {
                var thisController = this;
                var post = this.get('model');
                post.destroyRecord().then(function () {
                    thisController.transitionToRoute('posts');
                });
            }
        }
    }
});
به این ترتیب پس از پایان عملیات حذف سمت سرور، قسمت then اجرا خواهد شد. همچنین باید دقت داشت که this اشاره کننده به کنترلر جاری را باید پیش از فراخوانی then ذخیره و استفاده کرد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
EmberJS03_05.zip
مطالب
MEF و الگوی Singleton

در مورد معرفی مقدماتی MEF می‌توانید به این مطلب مراجعه کنید و در مورد الگوی Singleton به اینجا.


کاربردهای الگوی Singleton عموما به شرح زیر هستند:
1) فراهم آوردن دسترسی ساده و عمومی به DAL (لایه دسترسی به داده‌ها)
2) دسترسی عمومی به امکانات ثبت وقایع سیستم در برنامه logging -
3) دسترسی عمومی به تنظیمات برنامه
و موارد مشابهی از این دست به صورتیکه تنها یک روش دسترسی به این اطلاعات وجود داشته باشد و تنها یک وهله از این شیء در حافظه قرار گیرد.

با استفاده از امکانات MEF دیگر نیازی به نوشتن کدهای ویژه تولید کلاس‌های Singleton نمی‌باشد زیرا این چارچوب کاری دو نوع روش وهله سازی از اشیاء (PartCreationPolicy) را پشتیبانی می‌کند: Shared و NonShared . حالت Shared دقیقا همان نام دیگر الگوی Singleton است. البته لازم به ذکر است که حالت Shared ، حالت پیش فرض تولید وهله‌ها بوده و نیازی به ذکر صریح آن همانند ویژگی زیر نیست:
[PartCreationPolicy(CreationPolicy.Shared)]

مثال:
فرض کنید قرار است از کلاس زیر تنها یک وهله بین صفحات یک برنامه‌ی Silverlight توزیع شود. با استفاده از ویژگی‌ Export به MEF اعلام کرده‌ایم که قرار است سرویسی را ارائه دهیم :

using System;
using System.ComponentModel.Composition;

namespace SlMefTest
{
[Export]
public class WebServiceData
{
public int Result { set; get; }

public WebServiceData()
{
var rnd = new Random();
Result = rnd.Next();
}
}

}
اکنون برای اثبات اینکه تنها یک وهله از این کلاس در اختیار صفحات مختلف قرار خواهد گرفت، یک User control جدید را به همراه یک دکمه که مقدار Result را نمایش می‌دهد به برنامه اضافه خواهیم کرد. دکمه‌ی دیگری را نیز به همین منظور به صفحه‌ی اصلی برنامه اضافه می‌کنیم.
کدهای صفحه اصلی برنامه (که از یک دکمه و یک Stack panel جهت نمایش محتوای یوزر کنترل تشکیل شده) به شرح بعد هستند:
<UserControl x:Class="SlMefTest.MainPage"
xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
xmlns:d="http://schemas.microsoft.com/expression/blend/2008"
xmlns:mc="http://schemas.openxmlformats.org/markup-compatibility/2006"
mc:Ignorable="d" d:DesignHeight="300" d:DesignWidth="400">
<StackPanel>
<Button Content="MainPageButton" Height="23"
HorizontalAlignment="Left"
Margin="10,10,0,0" Name="button1"
VerticalAlignment="Top" Width="98" Click="button1_Click" />
<StackPanel Name="panel1" Margin="5"/>
</StackPanel>
</UserControl>

using System.ComponentModel.Composition;
using System.Windows;

namespace SlMefTest
{
public partial class MainPage
{
[Import]
public WebServiceData Data { set; get; }

public MainPage()
{
InitializeComponent();
this.Loaded += mainPageLoaded;
}

void mainPageLoaded(object sender, RoutedEventArgs e)
{
CompositionInitializer.SatisfyImports(this);
panel1.Children.Add(new SilverlightControl1());
}

private void button1_Click(object sender, RoutedEventArgs e)
{
MessageBox.Show(Data.Result.ToString());
}
}
}
با استفاده از ویژگی Import به MEF اعلام می‌کنیم که به اطلاعاتی از نوع شیء WebServiceData نیاز داریم و توسط متد CompositionInitializer.SatisfyImports کار وهله سازی و پیوند زدن export و import های همانند صورت می‌گیرد. سپس استفاده‌ی مستقیم از Data.Result مجاز بوده و مقدار آن null نخواهد بود.

کدهای User control ساده اضافه شده به شرح زیر هستند:

<UserControl x:Class="SlMefTest.SilverlightControl1"
xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
xmlns:d="http://schemas.microsoft.com/expression/blend/2008"
xmlns:mc="http://schemas.openxmlformats.org/markup-compatibility/2006"
mc:Ignorable="d"
d:DesignHeight="300" d:DesignWidth="400">

<Grid x:Name="LayoutRoot" Background="White">
<Button Content="UserControlButton"
Height="23"
HorizontalAlignment="Left"
Margin="10,10,0,0"
Name="button1"
VerticalAlignment="Top"
Width="125"
Click="button1_Click" />
</Grid>
</UserControl>

using System.ComponentModel.Composition;
using System.Windows;

namespace SlMefTest
{
public partial class SilverlightControl1
{
[Import]
public WebServiceData Data { set; get; }

public SilverlightControl1()
{
InitializeComponent();
this.Loaded += silverlightControl1Loaded;
}

void silverlightControl1Loaded(object sender, RoutedEventArgs e)
{
CompositionInitializer.SatisfyImports(this);
}

private void button1_Click(object sender, RoutedEventArgs e)
{
MessageBox.Show(Data.Result.ToString());
}
}
}
اکنون قبل از شروع برنامه یک break point را در سازنده‌ی کلاس WebServiceData قرار دهید. سپس برنامه را آغاز نمائید. تنها یکبار این سازنده فراخوانی خواهد شد (هر چند در دو کلاس کار Import اطلاعات WebServiceData صورت گرفته است). همچنین با کلیک بر روی دو دکمه‌ای که اکنون در صفحه‌ی اصلی برنامه ظاهر می‌شوند، فقط یک عدد مشابه نمایش داده می‌شود (با توجه به اینکه اطلاعات هر دکمه در یک وهله‌ی جداگانه قرار دارد؛ یکی متعلق است به صفحه‌ی اصلی و دیگری متعلق است به user control اضافه شده).

مطالب
به روز رسانی ساده‌تر اجزاء ارتباطات در EF Code first به کمک GraphDiff
دو نوع حالت کلی کارکردن با EF وجود دارند: متصل و منقطع.
در حالت متصل مانند برنامه‌های متداول دسکتاپ، Context مورد استفاده در طول عمر صفحه‌ی جاری زنده نگه داشته می‌شود. در این حالت اگر شیءایی اضافه شود، حذف شود یا تغییر کند، توسط EF ردیابی شده و تنها با فراخوانی متد SaveChanges، تمام این تغییرات به صورت یکجا به بانک اطلاعاتی اعمال می‌شوند.
در حالت غیرمتصل مانند برنامه‌های وب، طول عمر Context در حد طول عمر یک درخواست است. پس از آن از بین خواهد رفت و دیگر فرصت ردیابی تغییرات سمت کاربر را نخواهد یافت. در این حالت به روز رسانی کلیه تغییرات انجام شده در خواص و همچنین ارتباطات اشیاء موجود، کاری مشکل و زمانبر خواهد بود.
برای حل این مشکل، کتابخانه‌ای به نام GraphDiff طراحی شده‌است که صرفا با فراخوانی متد UpdateGraph آن، به صورت خودکار، محاسبات تغییرات صورت گرفته در اشیاء منقطع و اعمال آن‌ها به بانک اطلاعاتی صورت خواهد گرفت. البته ذکر متد SaveChanges پس از آن نباید فراموش شود.


اصطلاحات بکار رفته در GraphDiff

برای کار با GraphDiff نیاز است با یک سری اصطلاح آشنا بود:

Aggregate root
گرافی است از اشیاء به هم وابسته که مرجع تغییرات داده‌ها به شمار می‌رود. برای مثال یک سفارش و آیتم‌های آن‌را درنظر بگیرید. بارگذاری آیتم‌های سفارش، بدون سفارش معنایی ندارند. بنابراین در اینجا سفارش aggregate root است.

AssociatedCollection/AssociatedEntity
حالت‌های Associated به GraphDiff اعلام می‌کنند که اینگونه خواص راهبری تعریف شده، در حین به روز رسانی aggregate root نباید به روز رسانی شوند. در این حالت تنها ارجاعات به روز رسانی خواهند شد.
اگر خاصیت راهبری از نوع ICollection است، حالت AssociatedCollection و اگر صرفا یک شیء ساده است، از AssociatedEntity استفاده خواهد شد.

OwnedCollection/OwnedEntity
حالت‌های Owned به GraphDiff اعلام می‌کنند که جزئیات و همچنین ارجاعات اینگونه خواص راهبری تعریف شده، در حین به روز رسانی aggregate root باید به روز رسانی شوند.


دریافت و نصب GraphDiff

برای نصب خودکار کتابخانه‌ی GraphDiff می‌توان از دستور نیوگت ذیل استفاده کرد:
 PM> Install-Package RefactorThis.GraphDiff


بررسی GraphDiff در طی یک مثال

مدل‌های برنامه آزمایشی، از سه کلاس ذیل که روابط many-to-many و one-to-many با یکدیگر دارند، تشکیل شده‌است:
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel.DataAnnotations.Schema;

namespace GraphDiffTests.Models
{
    public class BlogPost
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string Content { get; set; }

        public virtual ICollection<Tag> Tags { set; get; } // many-to-many

        [ForeignKey("UserId")]
        public virtual User User { get; set; }
        public int UserId { get; set; }

        public BlogPost()
        {
            Tags = new List<Tag>();
        }
    }

    public class Tag
    {
        public int Id { set; get; }

        [StringLength(maximumLength: 450), Required]
        public string Name { set; get; }

        public virtual ICollection<BlogPost> BlogPosts { set; get; } // many-to-many

        public Tag()
        {
            BlogPosts = new List<BlogPost>();
        }
    }

    public class User
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }

        public virtual ICollection<BlogPost> BlogPosts { get; set; } // one-to-many
    }
}
- یک مطلب می‌تواند چندین برچسب داشته باشد و هر برچسب می‌تواند به چندین مطلب انتساب داده شود.
- هر کاربر می‌تواند چندین مطلب ارسال کند.

در این حالت، Context برنامه چنین شکلی را خواهد یافت:
using System;
using System.Data.Entity;
using GraphDiffTests.Models;

namespace GraphDiffTests.Config
{
    public class MyContext : DbContext
    {
        public DbSet<User> Users { get; set; }
        public DbSet<BlogPost> BlogPosts { get; set; }
        public DbSet<Tag> Tags { get; set; }


        public MyContext()
            : base("Connection1")
        {
            this.Database.Log = sql => Console.Write(sql);
        }
    }
}
به همراه تنظیمات به روز رسانی ساختار بانک اطلاعاتی به صورت خودکار:
using System.Data.Entity.Migrations;
using System.Linq;
using GraphDiffTests.Models;

namespace GraphDiffTests.Config
{
    public class Configuration : DbMigrationsConfiguration<MyContext>
    {
        public Configuration()
        {
            AutomaticMigrationsEnabled = true;
            AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
        }

        protected override void Seed(MyContext context)
        {
            if(context.Users.Any())
                return;

            var user1 = new User {Name = "User 1"};
            context.Users.Add(user1);

            var tag1 = new Tag { Name = "Tag1" };
            context.Tags.Add(tag1);

            var post1 = new BlogPost { Title = "Title...1", Content = "Content...1", User = user1};
            context.BlogPosts.Add(post1);

            post1.Tags.Add(tag1);

            base.Seed(context);
        }
    }
}
در متد Seed آن یک سری اطلاعات ابتدایی ثبت شده‌اند؛ یک کاربر، یک برچسب و یک مطلب.




در این تصاویر به Id هر کدام از رکوردها دقت کنید. از آن‌ها در ادامه استفاده خواهیم کرد.
در اینجا نمونه‌ای از نحوه‌ی استفاده از GraphDiff را جهت به روز رسانی یک Aggregate root ملاحظه می‌کنید:
            using (var context = new MyContext())
            {
                var user1 = new User { Id = 1, Name = "User 1_1_1" };
                var post1 = new BlogPost { Id = 1, Title = "Title...1_1", Content = "Body...1_1",
                    User = user1, UserId = user1.Id };
                var tags = new List<Tag>
                {
                    new Tag {Id = 1, Name = "Tag1_1"},
                    new Tag {Id=12, Name = "Tag2_1"},
                    new Tag {Name = "Tag3"},
                    new Tag {Name = "Tag4"},
                };
                tags.ForEach(tag => post1.Tags.Add(tag));

                context.UpdateGraph(post1, map => map
                    .OwnedEntity(p => p.User)
                    .OwnedCollection(p => p.Tags)
                    );

                context.SaveChanges();
            }
پارامتر اول UpdateGraph، گرافی از اشیاء است که قرار است به روز رسانی شوند.
پارامتر دوم آن، همان مباحث Owned و Associated بحث شده در ابتدای مطلب را مشخص می‌کنند. در اینجا چون می‌خواهیم هم برچسب‌ها و هم اطلاعات کاربر مطلب اول به روز شوند، نوع رابطه را Owned تعریف کرده‌ایم.
در حین کار با متد UpdateGraph، ذکر Idهای اشیاء منقطع از Context بسیار مهم هستند. اگر دستورات فوق را اجرا کنیم به خروجی ذیل خواهیم رسید:




- همانطور که مشخص است، چون id کاربر ذکر شده و همچنین این Id در post1 نیز درج گردیده است، صرفا نام او ویرایش گردیده است. اگر یکی از موارد ذکر شده رعایت نشوند، ابتدا کاربر جدیدی ثبت شده و سپس رابطه‌ی مطلب و کاربر به روز رسانی خواهد شد (userId آن به userId آخرین کاربر ثبت شده تنظیم می‌شود).
- در حین ثبت برچسب‌ها، چون Id=1 از پیش در بانک اطلاعاتی موجود بوده، تنها نام آن ویرایش شده‌است. در سایر موارد، برچسب‌های تعریف شده صرفا اضافه شده‌اند (چون Id مشخصی ندارند یا Id=12 در بانک اطلاعاتی وجود خارجی ندارد).
- چون Id مطلب مشخص شده‌است، فیلدهای عنوان و محتوای آن نیز به صورت خودکار ویرایش شده‌اند.

و ... تمام این کارها صرفا با فراخوانی متدهای UpdateGraph و سپس SaveChanges رخ داده‌است.


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
GraphDiffTests.zip
مطالب
آپلود فایل‌ها توسط برنامه‌های React به یک سرور ASP.NET Core به همراه نمایش درصد پیشرفت
قصد داریم اطلاعات یک فرم React را به همراه دو فایل الصاقی به آن، به سمت یک سرور ASP.NET Core ارسال کنیم؛ بطوریکه درصد پیشرفت ارسال فایل‌ها، زمان سپری شده، زمان باقی مانده و سرعت آپلود نیز گزارش داده شوند:



پیشنیازها
«بررسی روش آپلود فایل‌ها در ASP.NET Core»
«ارسال فایل و تصویر به همراه داده‌های دیگر از طریق jQuery Ajax »

- در مطلب اول، روش دریافت فایل‌ها از کلاینت، در سمت سرور و ذخیره سازی آن‌ها در یک برنامه‌ی ASP.NET Core بررسی شده‌است که کلیات آن در اینجا نیز صادق است.
- در مطلب دوم، روش کار با FormData استاندارد بررسی شده‌است. هرچند در مطلب جاری از jQuery استفاده نمی‌شود، اما نکات نحوه‌ی کار با شیء FormData استاندارد، در اینجا نیز یکی است.


برپایی پروژه‌های مورد نیاز

ابتدا یک پوشه‌ی جدید مانند UploadFilesSample را ایجاد کرده و در داخل آن دستور زیر را اجرا می‌کنیم:
 dotnet new react
در مورد این قالب که امکان تجربه‌ی توسعه‌ی یکپارچه‌ی ASP.NET Core و React را میسر می‌کند، در مطلب «روش یکی کردن پروژه‌های React و ASP.NET Core» بیشتر بحث کرده‌ایم.
سپس در این پوشه، پوشه‌ی ClientApp پیش‌فرض آن‌را حذف می‌کنیم؛ چون کمی قدیمی است. همچنین فایل‌های کنترلر و سرویس آب و هوای پیش‌فرض آن‌را به همراه پوشه‌ی صفحات Razor آن، حذف و پوشه‌ی خالی wwwroot را نیز به آن اضافه می‌کنیم.
همچنین بجای تنظیم پیش فرض زیر در فایل کلاس آغازین برنامه:
spa.UseReactDevelopmentServer(npmScript: "start");
از تنظیم زیر استفاده کرده‌ایم تا با هر بار تغییری در کدهای پروژه‌ی ASP.NET، یکبار دیگر از صفر npm start اجرا نشود:
spa.UseProxyToSpaDevelopmentServer("http://localhost:3000");
بدیهی است در این حالت باید از طریق خط فرمان به پوشه‌ی clientApp وارد شد و دستور npm start را یکبار به صورت دستی اجرا کرد، تا این وب سرور بر روی پورت 3000، راه اندازی شود. البته ما برنامه را به صورت یکپارچه بر روی پورت 5001 وب سرور ASP.NET Core، مرور می‌کنیم.

اکنون در ریشه‌ی پروژه‌ی ASP.NET Core ایجاد شده، دستور زیر را صادر می‌کنیم تا پروژه‌ی کلاینت React را با فرمت جدید آن ایجاد کند:
> create-react-app clientapp
سپس وارد این پوشه‌ی جدید شده و بسته‌های زیر را نصب می‌کنیم:
> cd clientapp
> npm install --save bootstrap axios react-toastify
توضیحات:
- برای استفاده از شیوه‌نامه‌های بوت استرپ، بسته‌ی bootstrap نیز در اینجا نصب می‌شود که برای افزودن فایل bootstrap.css آن به پروژه‌ی React خود، ابتدای فایل clientapp\src\index.js را به نحو زیر ویرایش خواهیم کرد:
import "bootstrap/dist/css/bootstrap.css";
این import به صورت خودکار توسط webpack ای که در پشت صحنه کار bundling & minification برنامه را انجام می‌دهد، مورد استفاده قرار می‌گیرد.
- برای نمایش پیام‌های برنامه از کامپوننت react-toastify استفاده می‌کنیم که پس از نصب آن، با مراجعه به فایل app.js نیاز است importهای لازم آن‌را اضافه کنیم:
import { ToastContainer } from "react-toastify";
import "react-toastify/dist/ReactToastify.css";
همچنین نیاز است ToastContainer را به ابتدای متد render آن نیز اضافه کرد:
  render() {
    return (
      <React.Fragment>
        <ToastContainer />
- برای ارسال فایل‌ها به سمت سرور از کتابخانه‌ی معروف axios استفاده خواهیم کرد.


ایجاد کامپوننت React فرم ارسال فایل‌ها به سمت سرور

پس از این مقدمات، فایل جدید clientapp\src\components\UploadFileSimple.jsx را ایجاد کرده و به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
import React, { useState } from "react";
import axios from "axios";
import { toast } from "react-toastify";

export default function UploadFileSimple() {

  const [description, setDescription] = useState("");
  const [selectedFile1, setSelectedFile1] = useState();
  const [selectedFile2, setSelectedFile2] = useState();


  return (
    <form>
      <fieldset className="form-group">
        <legend>Support Form</legend>

        <div className="form-group row">
          <label className="form-control-label" htmlFor="description">
            Description
          </label>
          <input
            type="text"
            className="form-control"
            name="description"
            onChange={event => setDescription(event.target.value)}
            value={description}
          />
        </div>

        <div className="form-group row">
          <label className="form-control-label" htmlFor="file1">
            File 1
          </label>
          <input
            type="file"
            className="form-control"
            name="file1"
            onChange={event => setSelectedFile1(event.target.files[0])}
          />
        </div>

        <div className="form-group row">
          <label className="form-control-label" htmlFor="file2">
            File 2
          </label>
          <input
            type="file"
            className="form-control"
            name="file2"
            onChange={event => setSelectedFile2(event.target.files[0])}
          />
        </div>

        <div className="form-group row">
          <button
            className="btn btn-primary"
            type="submit"
          >
            Submit
          </button>
        </div>
      </fieldset>
    </form>
  );
}
کاری که تا این مرحله انجام شده، بازگشت UI فرم برنامه توسط یک functional component است.
- توسط آن یک textbox به همراه دو فیلد ارسال فایل، به فرم اضافه شده‌اند.
- مرحله‌ی بعد، دسترسی به فایل‌های انتخابی کاربر و همچنین مقدار توضیحات وارد شده‌است. به همین جهت با استفاده از useState Hook، روش دریافت و تنظیم این مقادیر را مشخص کرده‌ایم:
  const [description, setDescription] = useState("");
  const [selectedFile1, setSelectedFile1] = useState();
  const [selectedFile2, setSelectedFile2] = useState();
با React Hooks، بجای تعریف یک state، به صورت خاصیت، آن‌را صرفا use می‌کنیم و یا همان useState، که یک تابع است و باید در ابتدای کامپوننت، مورد استفاده قرار گیرد. این متد برای شروع به کار، نیاز به یک state آغازین را دارد؛ مانند انتساب یک رشته‌ی خالی به description. سپس اولین خروجی متد useState که داخل یک آرایه مشخص شده‌است، همان متغیر description است که توسط state ردیابی خواهد شد. اینبار بجای متد this.setState قبلی که یک متد عمومی بود، متدی اختصاصی را صرفا جهت تغییر مقدار همین متغیر description به نام setDescription به عنوان دومین خروجی متد useState، تعریف می‌کنیم. بنابراین متد useState، یک initialState را دریافت می‌کند و سپس یک مقدار را به همراه یک متد، جهت تغییر state آن، بازگشت می‌دهد. همین کار را برای دو فیلد دیگر نیز تکرار کرده‌ایم. بنابراین selectedFile1، فایلی است که توسط متد setSelectedFile1 تنظیم خواهد شد و این تنظیم، سبب رندر مجدد UI نیز خواهد گردید.
- پس از طراحی state این فرم، مرحله‌ی بعدی، استفاده از متدهای set تمام useStateهای فوق است. برای مثال در مورد یک textbox معمولی، می‌توان آن‌را به صورت inline تعریف کرد و با هر بار تغییری در محتوای آن، این رخ‌داد را به متد setDescription ارسال نمود تا مقدار وارد شده را به متغیر حالت description انتساب دهد:
          <input
            type="text"
            className="form-control"
            name="description"
            onChange={event => setDescription(event.target.value)}
            value={description}
          />
در مورد فیلدهای دریافت فایل‌ها، روش انجام اینکار به صورت زیر است:
          <input
            type="file"
            className="form-control"
            name="file1"
            onChange={event => setSelectedFile1(event.target.files[0])}
          />
چون المان‌های دریافت فایل می‌توانند بیش از یک فایل را نیز دریافت کنند (اگر ویژگی multiple، به تعریف تگ آن‌ها اضافه شود)، به همین جهت خاصیت files بر روی آن‌ها قابل دسترسی شده‌است. اما چون در اینجا ویژگی multiple ذکر نشده‌است، بنابراین تنها یک فایل توسط آن‌ها قابل دریافت است و به همین جهت دسترسی به اولین فایل و یا files[0] را در اینجا مشاهده می‌کنید. بنابراین با فراخوانی متد setSelectedFile1، اکنون متغیر حالت selectedFile1، مقدار دهی شده و قابل استفاده است.


تشکیل مدل ارسال داده‌ها به سمت سرور

در فرم‌های معمولی، عموما داده‌ها به صورت یک شیء JSON به سمت سرور ارسال می‌شوند؛ اما در اینجا وضع متفاوت است و به همراه توضیحات وارد شده، دو فایل باینری نیز وجود دارند.
در حالت ارسال متداول فرم‌هایی که به همراه المان‌های دریافت فایل هستند، ابتدا یک ویژگی enctype با مقدار multipart/form-data به المان فرم اضافه می‌شود و سپس این فرم به سادگی قابلیت post-back به سمت سرور را پیدا می‌کند:
<form enctype="multipart/form-data" action="/upload" method="post">
   <input id="file-input" type="file" />
</form>
اما اگر قرار باشد همین فرم را توسط جاوا اسکریپت به سمت سرور ارسال کنیم، روش کار به صورت زیر است:
let file = document.getElementById("file-input").files[0];
let formData = new FormData();
 
formData.append("file", file);
fetch('/upload/image', {method: "POST", body: formData});
ابتدا به خاصیت files و اولین فایل آن دسترسی پیدا کرده و سپس شیء استاندارد FormData را بر اساس آن و تمام فیلدهای فرم تشکیل می‌دهیم. FormData ساختاری شبیه به یک دیکشنری را دارد و از کلیدهایی که متناظر با Id المان‌های فرم و مقادیری متناظر با مقادیر آن المان‌ها هستند، تشکیل می‌شود که توسط متد append آن، به این دیکشنری اضافه خواهند شد. در آخر هم شیء formData را به سمت سرور ارسال می‌کنیم.
در یک برنامه‌ی React نیز باید دقیقا چنین مراحلی طی شوند. تا اینجا کار دسترسی به مقدار files[0] و تشکیل متغیرهای حالت فرم را انجام داده‌ایم. در مرحله‌ی بعد، شیء FormData را تشکیل خواهیم داد:
  // ...

export default function UploadFileSimple() {
  // ...

  const handleSubmit = async event => {
    event.preventDefault();

    const formData = new FormData();
    formData.append("description", description);
    formData.append("file1", selectedFile1);
    formData.append("file2", selectedFile2);


      toast.success("Form has been submitted successfully!");

      setDescription("");
  };

  return (
    <form onSubmit={handleSubmit}>
    </form>
  );
}
به همین جهت، ابتدا کار مدیریت رخ‌داد onSubmit فرم را انجام داده و توسط آن با استفاده از متد preventDefault، از post-back متداول فرم به سمت سرور جلوگیری می‌کنیم. سپس شیء FormData را بر اساس مقادیر حالت متناظر با المان‌های فرم، تشکیل می‌دهیم. کلیدهایی که در اینجا ذکر می‌شوند، نام خواص مدل متناظر سمت سرور را نیز تشکیل خواهند داد.


ارسال مدل داده‌های فرم React به سمت سرور

پس از تشکیل شیء FormData در متد مدیریت کننده‌ی handleSubmit، اکنون با استفاده از کتابخانه‌ی axios، کار ارسال این اطلاعات را به سمت سرور انجام خواهیم داد:
  // ...

export default function UploadFileSimple() {
  const apiUrl = "https://localhost:5001/api/SimpleUpload/SaveTicket";

  // ...
  const [isUploading, setIsUploading] = useState(false);

  const handleSubmit = async event => {
    event.preventDefault();

    const formData = new FormData();
    formData.append("description", description);
    formData.append("file1", selectedFile1);
    formData.append("file2", selectedFile2);

    try {
      setIsUploading(true);

      const { data } = await axios.post(apiUrl, formData, {
        headers: {
          "Content-Type": "multipart/form-data"
        }}
      });

      toast.success("Form has been submitted successfully!");

      console.log("uploadResult", data);

      setIsUploading(false);
      setDescription("");
    } catch (error) {
      setIsUploading(false);
      toast.error(error);
    }
  };


  return (
  // ...
  );
}
در اینجا نحوه‌ی ارسال شیء FormData را توسط کتابخانه‌ی axios به سمت سرور مشاهده می‌کنید. با استفاده از متد post آن، به سمت مسیر api/SimpleUpload/SaveTicket که آن‌را در ادامه تکمیل خواهیم کرد، شیء formData متناظر با اطلاعات فرم، به صورت async، ارسال شده‌است. همچنین headers آن نیز به همان «"enctype="multipart/form-data» که پیشتر توضیح داده شد، تنظیم شده‌است.
در قطعه کد فوق، متغیر جدید حالت isLoading را نیز مشاهده می‌کنید. از آن می‌توان برای فعال و غیرفعال کردن دکمه‌ی submit فرم در زمان ارسال اطلاعات به سمت سرور، استفاده کرد:
<button
   disabled={ isUploading }
   className="btn btn-primary"
   type="submit"
>
  Submit
</button>
به این ترتیب اگر فراخوانی await axios.post هنوز به پایان نرسیده باشد، مقدار isUploading مساوی true بوده و سبب غیرفعال شدن دکمه‌ی submit می‌شود.


اعتبارسنجی سمت کلاینت فایل‌های ارسالی به سمت سرور

در اینجا شاید نیاز باشد نوع و یا اندازه‌ی فایل‌های انتخابی توسط کاربر را تعیین اعتبار کرد. به همین جهت متدی را برای اینکار به صورت زیر تهیه می‌کنیم:
  const isFileValid = selectedFile => {
    if (!selectedFile) {
      // toast.error("Please select a file.");
      return false;
    }

    const allowedMimeTypes = [
      "image/png",
      "image/jpeg",
      "image/gif",
      "image/svg+xml"
    ];
    if (!allowedMimeTypes.includes(selectedFile.type)) {
      toast.error(`Invalid file type: ${selectedFile.type}`);
      return false;
    }

    const maxFileSize = 1024 * 500;
    const fileSize = selectedFile.size;
    if (fileSize > maxFileSize) {
      toast.error(
        `File size ${(fileSize / 1024).toFixed(
          2
        )} KB must be less than ${maxFileSize / 1024} KB`
      );
      return false;
    }

    return true;
  };
در اینجا ابتدا بررسی می‌شود که آیا فایلی انتخاب شده‌است یا خیر؟ سپس فایل انتخاب شده، باید دارای یکی از MimeTypeهای تعریف شده باشد. همچنین اندازه‌ی آن نیز نباید بیشتر از 500 کیلوبایت باشد. در هر کدام از این موارد، یک خطا توسط react-toastify به کاربر نمایش داده خواهد شد.

اکنون برای استفاده‌ی از این متد دو راه وجود دارد:
الف) استفاده از آن در متد مدیریت کننده‌ی submit اطلاعات:
  const handleSubmit = async event => {
    event.preventDefault();

    if (!isFileValid(selectedFile1) || !isFileValid(selectedFile2)) {
      return;
    }
در ابتدای متد مدیریت کننده‌ی handleSubmit، متد isFileValid را بر روی دو متغیر حالتی که حاوی اطلاعات فایل‌های انتخابی توسط کاربر هستند، فراخوانی می‌کنیم.

ب) استفاده‌ی از آن جهت غیرفعال کردن دکمه‌ی submit:
<button
            disabled={
              isUploading ||
              !isFileValid(selectedFile1) ||
              !isFileValid(selectedFile2)
            }
            className="btn btn-primary"
            type="submit"
>
   Submit
</button>
می‌توان دقیقا در همان زمانیکه کاربر فایلی را انتخاب می‌کند نیز به انتخاب او واکنش نشان داد. چون مقدار دهی‌های متغیرهای حالت، همواره سبب رندر مجدد فرم می‌شوند و در این حالت مقدار ویژگی disabled نیز محاسبه‌ی مجدد خواهد شد، بنابراین در همان زمانیکه کاربر فایلی را انتخاب می‌کند، متد isFileValid نیز بر روی آن فراخوانی شده و در صورت نیاز، خطایی به او نمایش داده می‌شود.


نمایش درصد پیشرفت آپلود فایل‌ها

کتابخانه‌ی axios، امکان دسترسی به میزان اطلاعات آپلود شده‌ی به سمت سرور را به صورت یک رخ‌داد فراهم کرده‌است که در ادامه از آن برای نمایش درصد پیشرفت آپلود فایل‌ها استفاده می‌کنیم:
      const startTime = Date.now();

      const { data } = await axios.post(apiUrl, formData, {
        headers: {
          "Content-Type": "multipart/form-data"
        },
        onUploadProgress: progressEvent => {
          const { loaded, total } = progressEvent;

          const timeElapsed = Date.now() - startTime;
          const uploadSpeed = loaded / (timeElapsed / 1000);

          setUploadProgress({
            queueProgress: Math.round((loaded / total) * 100),
            uploadTimeRemaining: Math.ceil((total - loaded) / uploadSpeed),
            uploadTimeElapsed: Math.ceil(timeElapsed / 1000),
            uploadSpeed: (uploadSpeed / 1024).toFixed(2)
          });
        }
      });
هر بار که متد رویدادگردان onUploadProgress فراخوانی می‌شود، به همراه اطلاعات شیء progressEvent است که خواص loaded آن به معنای میزان اطلاعات آپلود شده و total هم جمع کل اندازه‌ی اطلاعات در حال ارسال است. بر این اساس و همچنین زمان شروع عملیات، می‌توان اطلاعاتی مانند درصد پیشرفت عملیات، مدت زمان باقیمانده، مدت زمان سپری شده و سرعت آپلود اطلاعات را محاسبه کرد و سپس توسط آن، شیء state ویژه‌ای را به روز رسانی کرد که به صورت زیر تعریف می‌شود:
  const [uploadProgress, setUploadProgress] = useState({
    queueProgress: 0,
    uploadTimeRemaining: 0,
    uploadTimeElapsed: 0,
    uploadSpeed: 0
  });
هر بار به روز رسانی state، سبب رندر مجدد UI می‌شود. به همین جهت متدی را برای رندر جدولی که اطلاعات شیء state فوق را نمایش می‌دهد، به صورت زیر تهیه می‌کنیم:
  const showUploadProgress = () => {
    const {
      queueProgress,
      uploadTimeRemaining,
      uploadTimeElapsed,
      uploadSpeed
    } = uploadProgress;

    if (queueProgress <= 0) {
      return <></>;
    }

    return (
      <table className="table">
        <thead>
          <tr>
            <th width="15%">Event</th>
            <th>Status</th>
          </tr>
        </thead>
        <tbody>
          <tr>
            <td>
              <strong>Elapsed time</strong>
            </td>
            <td>{uploadTimeElapsed} second(s)</td>
          </tr>
          <tr>
            <td>
              <strong>Remaining time</strong>
            </td>
            <td>{uploadTimeRemaining} second(s)</td>
          </tr>
          <tr>
            <td>
              <strong>Upload speed</strong>
            </td>
            <td>{uploadSpeed} KB/s</td>
          </tr>
          <tr>
            <td>
              <strong>Queue progress</strong>
            </td>
            <td>
              <div
                className="progress-bar progress-bar-info progress-bar-striped"
                role="progressbar"
                aria-valuemin="0"
                aria-valuemax="100"
                aria-valuenow={queueProgress}
                style={{ width: queueProgress + "%" }}
              >
                {queueProgress}%
              </div>
            </td>
          </tr>
        </tbody>
      </table>
    );
  };
و این متد را به این شکل در ذیل المان fieldset فرم، اضافه می‌کنیم تا کار رندر نهایی را انجام دهد:
{showUploadProgress()}
هربار که state به روز می‌شود، مقدار شیء uploadProgress دریافت شده و بر اساس آن، 4 سطر جدول نمایش پیشرفت آپلود، تکمیل می‌شوند.
در اینجا از کامپوننت progress-bar خود بوت استرپ برای نمایش درصد آپلود فایل‌ها استفاده شده‌است. اگر style آن‌را هر بار با مقدار جدید queueProgress به روز رسانی کنیم، سبب نمایش پویای این progress-bar خواهد شد.

یک نکته: اگر می‌خواهید درصد پیشرفت آپلود را در حالت آزمایش local بهتر مشاهده کنید، دربرگه‌ی network، سرعت را بر روی 3G تنظیم کنید (مانند تصویر ابتدای بحث)؛ در غیراینصورت همان ابتدای کار به علت بالا بودن سرعت ارسال فایل‌ها، 100 درصد را مشاهده خواهید کرد.


دریافت فرم React درخواست پشتیبانی، در سمت سرور و ذخیره‌ی فایل‌های آن‌

بر اساس نحوه‌ی تشکیل FormData سمت کلاینت:
const formData = new FormData();
formData.append("description", description);
formData.append("file1", selectedFile1);
formData.append("file2", selectedFile2);
مدل سمت سرور معادل با آن به صورت زیر خواهد بود:
using Microsoft.AspNetCore.Http;

namespace UploadFilesSample.Models
{
    public class Ticket
    {
        public int Id { set; get; }

        public string Description { set; get; }

        public IFormFile File1 { set; get; }

        public IFormFile File2 { set; get; }
    }
}
که در اینجا هر selectedFile سمت کلاینت، به یک IFormFile سمت سرور نگاشت می‌شود. نام این خواص نیز باید با نام کلیدهای اضافه شده‌ی به دیکشنری FormData، یکی باشند.
پس از آن کنترلر ذخیره سازی اطلاعات Ticket را مشاهده می‌کنید:
using System.IO;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Hosting;
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using UploadFilesSample.Models;

namespace UploadFilesSample.Controllers
{
    [Route("api/[controller]")]
    [ApiController]
    public class SimpleUploadController : Controller
    {
        private readonly IWebHostEnvironment _environment;

        public SimpleUploadController(IWebHostEnvironment environment)
        {
            _environment = environment;
        }

        [HttpPost("[action]")]
        public async Task<IActionResult> SaveTicket([FromForm]Ticket ticket)
        {
            var file1Path = await saveFileAsync(ticket.File1);
            var file2Path = await saveFileAsync(ticket.File2);

            //TODO: save the ticket ... get id

            return Created("", new { id = 1001 });
        }

        private async Task<string> saveFileAsync(IFormFile file)
        {
            const string uploadsFolder = "uploads";
            var uploadsRootFolder = Path.Combine(_environment.WebRootPath, "uploads");
            if (!Directory.Exists(uploadsRootFolder))
            {
                Directory.CreateDirectory(uploadsRootFolder);
            }

            //TODO: Do security checks ...!

            if (file == null || file.Length == 0)
            {
                return string.Empty;
            }

            var filePath = Path.Combine(uploadsRootFolder, file.FileName);
            using (var fileStream = new FileStream(filePath, FileMode.Create))
            {
                await file.CopyToAsync(fileStream);
            }

            return $"/{uploadsFolder}/{file.Name}";
        }
    }
}
توضیحات تکمیلی:
- تزریق IWebHostEnvironment در سازنده‌ی کلاس کنترلر، سبب می‌شود تا از طریق خاصیت WebRootPath آن، به wwwroot دسترسی پیدا کنیم و فایل‌های نهایی را در آنجا ذخیره سازی کنیم.
- همانطور که ملاحظه می‌کنید، هنوز هم model binding کار کرده و می‌توان شیء Ticket را به نحو متداولی دریافت کرد:
public async Task<IActionResult> SaveTicket([FromForm]Ticket ticket)
ویژگی FromForm نیز مرتبط است به هدر multipart/form-data ارسالی از سمت کلاینت:
      const { data } = await axios.post(apiUrl, formData, {
        headers: {
          "Content-Type": "multipart/form-data"
        }}
      });


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: UploadFilesSample.zip
برای اجرای آن، پس از صدور فرمان dotnet restore که سبب بازیابی وابستگی‌های سمت کلاینت نیز می‌شود، ابتدا به پوشه‌ی clientapp مراجعه کرده و فایل run.cmd را اجرا کنید. با اینکار react development server بر روی پورت 3000 شروع به کار می‌کند. سپس به پوشه‌ی اصلی برنامه‌ی ASP.NET Core بازگشت شده و فایل dotnet_run.bat را اجرا کنید. این اجرا سبب راه اندازی وب سرور برنامه و همچنین ارائه‌ی برنامه‌ی React بر روی پورت 5001 می‌شود.
مطالب
مروری سریع بر اصول مقدماتی MVVM

در قسمت قبل، فلسفه وجودی MVVM و MVC و امثال آن‌را به بیانی ساده مطالعه کردید. همچنین به اینجا رسیدیم که بجای نوشتن روال رخدادگردان، از Commands استفاده کنید.
در این قسمت «تفکر MVVM ایی» بررسی خواهد شد! بنابراین سطح این قسمت را هم مقدماتی درنظر بگیرید.

در سیستم متداول مایکروسافتی ما همیشه یک فرم داریم به همراه یک سری کنترل. برای استفاده از این‌ها هم در فایل code behind فرم مرتبط، امکان دسترسی به این کنترل‌ها وجود دارد. مثلا textBox1.Text یعنی ارجاعی مستقیم به شیء textBox1 و سپس دسترسی به خاصیت متنی آن.
«تفکر MVVM ایی» می‌گه که: خیر! اینکار رو نکنید؛ ارجاع مستقیم به یک کنترل روش کار من نیست! فرم رو طراحی کنید؛ برای هیچکدام از کنترل‌ها هم نامی را مشخص نکنید (برخلاف رویه متداول). یک فایل درست کنید به نام Model ، داخل آن معادل textBox1.Text را که می‌خواهید استفاده کنید، پیش بینی و تعریف کنید؛ مثلا Public string Name . همین!
ما نمی‌خواهیم بدانیم که اصلا textBox1 وجود خارجی دارد یا نه. ما فقط با خاصیت متنی آن که در ادامه نحوه‌ی سیم کشی آن‌را هم بررسی خواهیم کرد، کار داریم.
بنابراین بجای اینکه بنویسید:

<TextBox Name="txtName" />

که ممکن است بعدا وسوسه شوید تا از txtName.Text آن استفاده کنید، بنویسید:

<TextBox Text="{Binding Name}" />

این مهم‌ترین قسمت «تفکر MVVM ایی» به زبان ساده است. یعنی قرار است تا حد ممکن از Binding استفاده کنیم. مثلا در قسمت قبل هم دیدید که بجای نوشتن روال رخدادگردان، فرمان مرتبط با آن‌را به جای دیگری Bind کردیم.

بنابراین تا اینجا Model ما به این شکل خواهد بود:

using System.ComponentModel;

namespace SL5Tests
{
public class MainPageModel : INotifyPropertyChanged
{
string _name;
public string Name
{
get { return _name; }
set
{
if (_name == value) return;
_name = value;
raisePropertyChanged("Name");
}
}

public event PropertyChangedEventHandler PropertyChanged;
void raisePropertyChanged(string propertyName)
{
var handler = PropertyChanged;
if (handler == null) return;
handler(this, new PropertyChangedEventArgs(propertyName));
}
}
}


سؤال مهم:
تا اینجا یک فایل Model داریم که خاصیت Name در آن تعریف شده؛ یک فرم (View) هم داریم که فقط در آن نوشته شده Binding Name. الان این‌ها چطور به هم متصل خواهند شد؟
پاسخ: اینجا است که کلاس دیگری به نام ViewModel (همان فایل Code behind قدیمی است با این تفاوت که به هیچ فرم خاصی گره نخورده است و اصلا نمی‌داند که در برنامه فرمی وجود دارد یا نه)، کار خودش را شروع خواهد کرد:

namespace SL5Tests
{
public class MainPageViewModel
{
public MainPageModel MainPageModelData { set; get; }
public MainPageViewModel()
{
MainPageModelData = new MainPageModel();
MainPageModelData.Name = "Test1";
}
}
}

ما در این کلاس یک وهله از MainPageModel را ایجاد خواهیم کرد. اگر فرمی (که ما دقیقا نمی‌دانیم کدام فرم) در برنامه نیاز به یک ViewModel بر اساس مدل یاد شده داشت، می‌تواند آن‌را مورد استفاده قرار دهد. مقدار دهی آن در ViewModel موجب مقدار دهی خاصیت Text در فرم مرتبط خواهد شد و برعکس (البته به شرطی که مدل ما INotifyPropertyChanged را پیاده سازی کرده باشد و در فرم برنامه Binding Mode دو طرفه تعریف شود).

در قسمت بعد هم کار اتصال نهایی صورت می‌گیرد:
ابتدا xmlns:VM تعریف می‌شود تا بتوان به ViewModelها در طرف XAML دسترسی پیدا کرد. سپس در قسمت مثلا UserControl.Resources، این ViewModel را تعریف کرده و به عنوان DataContext بالاترین شیء فرم مقدار دهی خواهیم کرد:

<UserControl x:Class="SL5Tests.MainPage"
xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
xmlns:d="http://schemas.microsoft.com/expression/blend/2008"
xmlns:mc="http://schemas.openxmlformats.org/markup-compatibility/2006"
xmlns:VM="clr-namespace:SL5Tests"
mc:Ignorable="d" Language="fa"
d:DesignHeight="300" d:DesignWidth="400">
<UserControl.Resources>
<VM:MainPageViewModel x:Name="vmMainPageViewModel" />
</UserControl.Resources>
<Grid DataContext="{Binding Source={StaticResource vmMainPageViewModel}}"
x:Name="LayoutRoot"
Background="White">
<TextBox Text="{Binding
MainPageModelData.Name,
Mode=TwoWay,
UpdateSourceTrigger=PropertyChanged}" />
</Grid>
</UserControl>

اکنون اگر یک breakpoint روی این سطر Binding قرار دهیم و برنامه را اجرا کنیم، جزئیات این سیم کشی را در عمل بهتر می‌توان مشاهده کرد:


البته این قابلیت قرار دادن breakpoint روی Bindingهای تعریف شده در View فعلا به سیلورلایت 5 اضافه شده و هنوز در WPF موجود نیست.

حداقل مزیتی را که اینجا می‌توان مشاهده کرد این است که فایل MainPageViewModel چون نمی‌داند که قرار است در کدام View وهله سازی شود، به سادگی در Viewهای دیگر نیز قابل استفاده خواهد بود یا تغییر و تعویض کلی View آن کار ساده‌ای است.
Commanding قسمت قبل را هم اینجا می‌شود اضافه کرد. تعاریف DelegateCommandهای مورد نیاز در ViewModel قرار می‌گیرند. مابقی عملیات تفاوتی نمی‌کند و یکسان است.

مطالب
لیست کردن ایمیل‌های موجود در Global address list

Global Address List یا به اختصار GAL و یا همان Microsoft Exchange Global Address Book ، حاوی اطلاعات تمامی کاربران تعریف شده در Exchange server مایکروسافت است و زمانیکه outlook در شبکه به exchange server متصل می‌شود، کاربران می‌توانند با کمک آن لیست اعضاء را مشاهده کرده ، یک یا چند نفر را انتخاب نموده و به آن‌ها ایمیل ارسال کنند (شکل زیر):


نیاز بود تا این لیست تعریف شده در مایکروسافت اکسچنج، با اطلاعات یک دیتابیس مقایسه شوند که آیا این اطلاعات مطابق رکوردهای موجود تعریف شده یا خیر.
بنابراین اولین قدم، استخراج email های موجود در GAL بود (دسترسی به همین برگه‌ی email address که در شکل فوق ملاحظه می‌کنید از طریق برنامه نویسی) که خلاصه آن تابع زیر است:
جهت استفاده از آن ابتدا باید یک ارجاع به کتابخانه COM ایی به نام Microsoft Outlook Object Library اضافه شود.

using System.Collections.Generic;
using System.Reflection;
using Microsoft.Office.Interop.Outlook;

namespace GAL
{
//add a reference to Microsoft Outlook 12.0 Object Library
class COutLook
{
public struct User
{
public string Name;
public string Email;
}

public static List<User> ExchangeServerEmailAddresses(string userName)
{
List<User> res = new List<User>();
//Create Outlook application
Application outlookApp = new Application();
//Get Mapi NameSpace and Logon
NameSpace ns = outlookApp.GetNamespace("MAPI");
ns.Logon(userName, Missing.Value, false, true);

//Get Global Address List
AddressLists addressLists = ns.AddressLists;
AddressList globalAddressList = addressLists["Global Address List"];
AddressEntries entries = globalAddressList.AddressEntries;
foreach (AddressEntry entry in entries)
{
ExchangeUser user = entry.GetExchangeUser();
if (user != null && user.PrimarySmtpAddress != null && entry.Name != null)
res.Add(new User
{
Name = entry.Name,
Email = user.PrimarySmtpAddress
});
}

ns.Logoff();

// Clean up.
outlookApp = null;
ns = null;
addressLists = null;
globalAddressList = null;
entries = null;

return res;
}
}
}
و نحوه استفاده از آن هم به صورت زیر می‌تواند باشد:

List<COutLook.User> data = COutLook.ExchangeServerEmailAddresses("nasiri");
foreach (var list in data)
{
//....
}
در اینجا Nasiri نام کاربری شخص در دومین است (کاربر جاری لاگین کرده در سیستم).
تنها نکته‌ی مهم این کد، مهیا نبودن فیلد ایمیل در شیء AdderssEntry است که باید از طریق متد GetExchangeUser آن اقدام شود.


پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
خطا هنگام ایجاد هدر سفارشی با html
برای طرح مواردی که در iTextSharp پشتیبانی نمی‌شوند یا مشکل دارند، بهتر است از انجمن سایت stackoverflow استفاده کنید. تگ iTextSharp آن سایت را حتما پیگیری می‌کنند.
یک مثال iTextSharp خالص (و نه کتابخانه‌های ثالث مبتنی بر آن‌) را ارائه دهید که کار نمی‌کند و سپس آن‌را در انجمن سایت stackoverflow مطرح کنید.