مطالب
خواندن فید گزارش آب و هوای یاهو با استفاده از روش Xml serialization

در مطلب قبلی (در مورد کتابخانه anti-xss مایکروسافت) از روش xml serialization برای خواندن فایل xml حملات استفاده کردیم.
ایجاد این کلاس و نگاشت اشیاء با توجه به ساختار ساده آن به صورت دستی و به‌سادگی انجام شد. اکنون به مثال زیر دقت بفرمائید:
سرویس آب و هوای یاهو برای شهرهای مختلف ایران از طریق لینک زیر قابل استفاده است:
http://weather.yahoo.com/regional/IRXX.html
اگر به صفحات شهرهای مختلف مراجعه نمائید، یک فید rss هم مشاهده خواهید کرد، برای مثال در مورد تهران داریم:
http://weather.yahooapis.com/forecastrss?p=IRXX0018&u=c
ساختار این فایل xml تا حدودی با یک rss استاندارد تطابق دارد. اما اگر به سورس xml آن دقت کنیم تگ‌های دیگری را نیز مشاهده خواهیم کرد که برای مثال دما ، تاریخ و شرایط جوی را به صورت دقیقی و با استفاده از اصول xml ارائه می‌دهند.

<yweather:condition text="Partly Cloudy" code="29" temp="10" date="Tue, 11 Nov 2008 5:30 pm IRT" />

خوب، برای دریافت این اطلاعات چه باید کرد؟ یکی از روش‌های متداول برای کار با این نوع داده‌ها، استفاده از کلاس DataSet در دات نت و فراخوانی متد ReadXml آن است (یک آدرس اینترنتی را هم می‌تواند دریافت کند). سپس مطابق روش‌های معمول ADO.Net می‌توان به تگ‌ها ومقادیر آنها دسترسی داشت.
روش‌ بالا هر چند مشکلی ندارد اما به زیبایی کار با خواص یک کلاس متناظر با آن فایل xml نیست. اما در اینجا برای استفاده از روش xml serialization یک مشکل وجود دارد! ایجاد دستی این کلاس که بیانگر عملکرد آن فایل xml است کار ساده‌ای نیست.
خوشبختانه به همراه SDK‌ دات نت فریم ورک 2، برنامه‌ای به نام xsd.exe نیز همراه است که کار ایجاد یک کلاس cs یا vb را از یک فایل xml جهت این منظور انجام می‌دهد (این برنامه برای مثال در مسیر C:\Program Files\Microsoft.NET\SDK\v2.0\Bin قرار دارد).

برای ایجاد فایل کلاس به صورت خودکار از روی یک فایل xml موجود باید به ترتیب زیر عمل کرد:
الف) ایجاد فایل xsd متناظر (XML Schema Definition)
برای اینکار در خط فرمان تایپ کنید:
xsd.exe file.xml

نکته 1:
روش دیگر انجام این کار : فایل xml را در VS.net باز کنید، از منوی بالای صفحه گزینه xml را انتخاب نموده و بر روی دکمه Create Schema کلیک کنید.

ب) ایجاد فایل cs یا vb از روی فایل(های) xsd ایجاد شده
در اینجا برای فید آب و هوای یاهو سه فایل xsd تولید خواهد شد. برای تبدیل آنها به کلاس cs باید دستور زیر را در خط فرمان اجرا کرد:

Xsd.exe file_1.xsd file_2.xsd file_3.xsd /c

این مورد نکته مهمی است و تنها اگر یکی از فایل‌ها اینجا ذکر شوند، کلاس ناقصی تشکیل خواهد شد. (برای نمونه فایل xssAttacks.xml مطلب قبلی، ساختار ساده‌ای داشته و تنها به یک فایل xsd ختم خواهد شد)

نکته 2:
برای انتخاب زبان VB (با توجه به این‌که پیش فرض آن CS است) می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
xsd.exe file.xsd /c  /l:vb

نکته 3:
برای تولید فایل xsd ، از برنامه Infer.exe نیز می‌توان استفاده کرد (خروجی نهایی دقیق‌تری را ارائه می‌دهد). این برنامه را از اینجا دریافت کنید.

تصاویر زیر مقایسه دو فایل کلاس نهایی تولید شده از xsd های این دو برنامه است:






پس از طی این مراحل فایل کلاس ما برای xml serialization آماده خواهد شد. مرحله بعد دریافت اطلاعات و نگاشت آن به این کلاس تولید شده است:

public static rss DeserializeFromXML()
{
XmlSerializer deserializer =
new XmlSerializer(typeof(rss));
using (XmlReader reader = XmlReader.Create("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?p=IRXX0018&u=c"))
{
return (rss)deserializer.Deserialize(reader);
}
}

کلاس rss از فید xml و فایل‌های xsd آن که تولید کردیم به صورت خودکار ایجاد شده است.
اکنون برای مثال خواندن وضعیت فعلی جوی از فید دریافتی به سادگی زیر است:

rss data = DeserializeFromXML();
MessageBox.Show(data.channel.item.condition.text);


مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 2 - به روز رسانی ساختار بانک اطلاعاتی
پس از برپایی تنظیمات اولیه‌ی کار با EF Core در ASP.NET Core، اکنون نوبت به تبدیل کلاس Person، به جدول معادل آن در بانک اطلاعاتی برنامه است. در EF Core نیز همانند EF Code First 6.x، برای انجام یک چنین اعمالی از مفهومی به نام Migrations استفاده می‌شود که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.


پیشنیازهای کار با EF Core Migrations

در قسمت قبل در حین بررسی «برپایی تنظیمات اولیه‌ی EF Core 1.0 در یک برنامه‌ی ASP.NET Core 1.0»، چهار مدخل جدید را به فایل project.json برنامه اضافه کردیم. مدخل جدید Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools که به قسمت tools آن اضافه شد، پیشنیاز اصلی کار با EF Core Migrations است.


بررسی ابزارهای خط فرمان EF Core و تشکیل ساختار بانک اطلاعاتی بر اساس کلاس‌های برنامه

پس از تکمیل پیشنیازهای کار با EF Core، از طریق خط فرمان به پوشه‌ی جاری پروژه وارد شده و دستور dotnet ef را صادر کنید.
یک نکته: در ویندوز اگر در پوشه‌ای، کلید shift را نگه دارید و در آن پوشه کلیک راست کنید، در منوی باز شده، گزینه‌ی جدیدی را به نام Open command window here مشاهده خواهید کرد که می‌تواند به سرعت خط فرمان را از پوشه‌ی جاری شروع کند.

خروجی صدور فرمان dotnet ef را در ذیل مشاهده می‌کنید:
D:\Prog\1395\Core1RtmEmptyTest\src\Core1RtmEmptyTest>dotnet ef
                     _/\__
               ---==/    \\
         ___  ___   |.    \|\
        | __|| __|  |  )   \\\
        | _| | _|   \_/ |  //|\\
        |___||_|       /   \\\/\\
Entity Framework .NET Core CLI Commands 1.0.0-preview2-21431
Usage: dotnet ef [options] [command]
Options:
  -h|--help                      Show help information
  -v|--verbose                   Enable verbose output
  --version                      Show version information
  --assembly <ASSEMBLY>          The assembly file to load.
  --startup-assembly <ASSEMBLY>  The assembly file containing the startup class.
  --data-dir <DIR>               The folder used as the data directory (defaults to current working directory).
  --project-dir <DIR>            The folder used as the project directory (defaults to current working directory).
  --content-root-path <DIR>      The folder used as the content root path for the application (defaults to application base directory).
  --root-namespace <NAMESPACE>   The root namespace of the target project (defaults to the project assembly name).
Commands:
  database    Commands to manage your database
  dbcontext   Commands to manage your DbContext types
  migrations  Commands to manage your migrations
Use "dotnet ef [command] --help" for more information about a command.
در قسمت Commands آن در انتهای لیست، از فرمان migrations آن استفاده خواهیم کرد. برای این منظور در همین پوشه‌ی جاری، دستور ذیل را صادر کنید:
 D:\Prog\1395\Core1RtmEmptyTest\src\Core1RtmEmptyTest>dotnet ef migrations add InitialDatabase
دستورات migrations با dotnet ef migrations شروع شده و سپس یک سری پارامتر را دریافت می‌کنند برای مثال در اینجا سوئیچ add، به همراه یک نام دلخواه ذکر شده‌است (نام این مرحله را InitialDatabase گذاشته‌ایم). پس از فراخوانی این دستور، اگر به Solution explorer مراجعه کنید، پوشه‌ی جدید Migrations، قابل مشاهده است:


نام دلخواه InitialDatabase را در انتهای نام فایل 13950526050417_InitialDatabase مشاهده می‌کنید.
اگر قصد حذف این مرحله را داشته باشیم، می‌توان دستور dotnet ef migrations remove را مجددا صادر کرد.

فایل 13950526050417_InitialDatabase به همراه کلاسی است که در آن دو متد Up و Down قابل مشاهده هستند. متد Up نحوه‌ی ایجاد جدول جدیدی را از کلاس Person بیان می‌کند و متد Down نحوه‌ی Drop این جدول را پیاده سازی کرده‌است.
فایل ApplicationDbContextModelSnapshot.cs دارای کلاسی است که خلاصه‌ای از تعاریف موجودیت‌های ذکر شده‌ی در DB Context برنامه را به همراه دارد و تفسیر آن‌ها را از دیدگاه  EF در اینجا می‌توان مشاهده کرد.

پس از مرحله‌ی افزودن migrations، نوبت به اعمال آن به بانک اطلاعاتی است. تا اینجا EF تنها متدهای Up و Down مربوط به ساخت و حذف ساختار جداول را ایجاد کرده‌است. اما هنوز آن‌ها را به بانک اطلاعاتی برنامه اعمال نکرده‌است. برای اینکار در پوشه‌ی جاری دستور ذیل را صادر کنید:
 D:\Prog\1395\Core1RtmEmptyTest\src\Core1RtmEmptyTest>dotnet ef database update
Applying migration '13950526050417_InitialDatabase'.
Done.
همانطور که ملاحظه می‌کنید، دستور dotnet ef database update سبب اعمال اطلاعات فایل 13950526050417_InitialDatabase به بانک اطلاعاتی شده‌است.
اکنون اگر به لیست بانک‌های اطلاعاتی مراجعه کنیم، بانک اطلاعاتی جدید TestDbCore2016 را به همراه جدول متناظر کلاس Person می‌توان مشاهده کرد:


در اینجا جدول دیگری به نام __EFMigrationsHistory نیز قابل مشاهده‌است که کار آن ذخیره سازی وضعیت فعلی Migrations در بانک اطلاعاتی، جهت مقایسه‌های آتی است. این جدول صرفا توسط ابزارهای EF استفاده می‌شود و نباید به صورت مستقیم تغییری در آن ایجاد کنید.


مقدار دهی اولیه‌ی جداول بانک‌های اطلاعاتی در EF Core

در همین حالت اگر کنترلر TestDB مطرح شده‌ی در انتهای بحث قسمت قبل را اجرا کنیم، به این استثناء خواهیم رسید:


این تصویر بدین معنا است که کار Migrations موفقیت آمیز بوده‌است و اینبار امکان اتصال و کار با بانک اطلاعاتی وجود دارد، اما این جدول حاوی اطلاعات اولیه‌ای برای نمایش نیست.
در نگارش قبلی EF Code First، امکانات Migrations به همراه یک متد Seed نیز بود که توسط آن کار مقدار دهی اولیه‌ی جداول را می‌توان انجام داد (زمانیکه جدولی ایجاد می‌شود، در همان هنگام، چند رکورد خاص نیز به آن اضافه شوند. برای مثال به جدول کاربران، رکورد اولین کاربر یا همان Admin اضافه شود). این متد در EF Core 1.0 وجود ندارد.
برای این منظور کلاس جدیدی را به نام ApplicationDbContextSeedData به همان پوشه‌ی جدید Migrations اضافه کنید؛ با این محتوا:
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using Core1RtmEmptyTest.Entities;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;

namespace Core1RtmEmptyTest.Migrations
{
    public static class ApplicationDbContextSeedData
    {
        public static void SeedData(this IServiceScopeFactory scopeFactory)
        {
            using (var serviceScope = scopeFactory.CreateScope())
            {
                var context = serviceScope.ServiceProvider.GetService<ApplicationDbContext>();
                if (!context.Persons.Any())
                {
                    var persons = new List<Person>
                    {
                        new Person
                        {
                            FirstName = "Admin",
                            LastName = "User"
                        }
                    };
                    context.AddRange(persons);
                    context.SaveChanges();
                }
            }
        }
    }
}
و سپس نحوه‌ی فراخوانی آن در متد Configure کلاس آغازین برنامه به صورت زیر است:
public void Configure(IServiceScopeFactory scopeFactory)
{
    scopeFactory.SeedData();
به همراه این تغییر در نحوه‌ی معرفی Db Context برنامه:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
   services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(ServiceLifetime.Scoped);
توضیحات:
- برای پیاده سازی الگوی واحد کار، اولین قدم، مشخص سازی طول عمر Db Context برنامه است. برای اینکه تنها یک Context در طول یک درخواست وهله سازی شود، نیاز است به نحو صریحی طول عمر آن‌را به حالت Scoped تنظیم کرد. متد AddDbContext دارای پارامتری است که این طول عمر را دریافت می‌کند. بنابراین در اینجا ServiceLifetime.Scoped ذکر شده‌است. همچنین در این مثال از نمونه‌ای که IConfigurationRoot به سازنده‌ی کلاس ApplicationDbContext تزریق شده (نکته‌ی انتهای بحث قسمت قبل)، استفاده شده‌است. به همین جهت تنظیمات options آن‌را ملاحظه نمی‌کنید.
- مرحله‌ی بعد نحوه‌ی دسترسی به این سرویس ثبت شده در یک کلاس static دارای متدی الحاقی است. در اینجا دیگر دسترسی مستقیمی به تزریق وابستگی‌ها نداریم و باید کار را با  IServiceScopeFactory شروع کنیم. در اینجا می‌توانیم به صورت دستی یک Scope را ایجاد کرده، سپس توسط ServiceProvider آن، به سرویس ApplicationDbContext دسترسی پیدا کنیم و در ادامه از آن به نحو متداولی استفاده نمائیم. IServiceScopeFactory جزو سرویس‌های توکار ASP.NET Core است و در صورت ذکر آن به عنوان پارامتر جدیدی در متد Configure، به صورت خودکار وهله سازی شده و در اختیار ما قرار می‌گیرد.
- نکته‌ی مهمی که در اینجا بکار رفته‌است، ایجاد Scope و dispose خودکار آن توسط عبارت using است. باید دقت داشت که ایجاد Scope و تخریب آن به صورت خودکار در ابتدا و انتهای درخواست‌ها توسط ASP.NET Core انجام می‌شود. اما چون شروع کار ما از متد Configure است، در اینجا خارج از Scope قرار داریم و باید مدیریت ایجاد و تخریب آن‌را به صورت دستی انجام دهیم که نمونه‌ای از آن‌را در متد SeedData کلاس ApplicationDbContextSeedData ملاحظه می‌کنید. در اینجا Scope ایی ایجاد شده‌است. سپس داده‌های اولیه‌ی مدنظر به بانک اطلاعاتی اضافه گردیده و در آخر این Scope تخریب شده‌است.
- اگر کار ایجاد و تخریب scope، به نحوی که مشخص شده‌است انجام نگیرد، طول عمر درخواستی خارج از Scope، همواره Singleton خواهد بود. چون خارج از طول عمر درخواست جاری قرار داریم و هنوز کار به سرویس دهی درخواست‌ها نرسیده‌است. بنابراین مدیریت Scopeها هنوز شروع نشده‌است و باید به صورت دستی انجام شود.

در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم، این خروجی قابل مشاهده است:


که به معنای کار کردن متد SeedData و ثبت اطلاعات اولیه‌ای در بانک اطلاعاتی است.


اعمال تغییرات به مدل‌های برنامه و به روز رسانی ساختار بانک اطلاعاتی

فرض کنید به کلاس Person قسمت قبل، خاصیت Age را هم اضافه کرده‌ایم:
namespace Core1RtmEmptyTest.Entities
{
    public class Person
    {
        public int PersonId { get; set; }
        public string FirstName { get; set; }
        public string LastName { get; set; }

        public int Age { get; set; }
    }
}
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم، به استثنای ذیل خواهیم رسید:
 An unhandled exception occurred while processing the request.
SqlException: Invalid column name 'Age'.
برای رفع این مشکل نیاز است مجددا مراحل Migrations را اجرا کرد:
D:\Prog\1395\Core1RtmEmptyTest\src\Core1RtmEmptyTest>dotnet ef migrations add v2
D:\Prog\1395\Core1RtmEmptyTest\src\Core1RtmEmptyTest>dotnet ef database update
در اینجا همان دستورات قبل را مجددا اجرا می‌کنیم. با این تفاوت که اینبار نام دلخواه این مرحله را مثلا v2، به معنای نگارش دوم وارد کرده‌ایم.
با اجرا این دستورات، فایل جدید 13950526073248_v2 به پوشه‌ی Migrations اضافه می‌شود. این فایل حاوی نحوه‌ی به روز رسانی بانک اطلاعاتی، بر اساس خاصیت جدید Age است. سپس با اجرای دستور dotnet ef database update، کار به روز رسانی بانک اطلاعاتی بر اساس مرحله‌ی v2 انجام می‌شود.


بنابراین هر بار که تغییری را در مدل‌های خود ایجاد می‌کنید، یکبار باید کلاس مهاجرت آن‌را ایجاد کنید و سپس آن‌را به بانک اطلاعاتی اعمال نمائید.


تهیه اسکریپت تغییرات بجای اعمال تغییرات توسط ابزارهای EF

شاید علاقمند باشید که پیش از اعمال تغییرات به بانک اطلاعاتی، یک اسکریپت SQL از آن تهیه کنید (جهت مطالعه و یا اعمال دستی آن توسط خودتان). برای اینکار می‌توانید دستور ذیل را در پوشه‌ی جاری پروژه اجرا کنید:
 D:\Prog\1395\Core1RtmEmptyTest\src\Core1RtmEmptyTest>dotnet ef migrations script -o v2.sql
در این حالت اسکریپت SQL تغییرات، در فایلی به نام v2.sql، در ریشه‌ی جاری پروژه تولید می‌شود.


تغییرات ساختار جدول __EFMigrationsHistory در EF Core 1.0


در EF 6.x، ساختار اطلاعات جدول نگهداری تاریخچه‌ی تغییرات، بسیار پیچیده بود و شامل رشته‌ای gzip شده‌ی حاوی یک snapshot از کل ساختار دیتابیس در هر مرحله‌ی migration بود. در این نگارش، این snapshot حذف شده‌است و بجای آن فایل ApplicationDbContextModelSnapshot.cs را مشاهده می‌کنید (تنها یک snapshot به ازای کل context برنامه). همچنین در اینجا کاملا مشخص است که چه مراحلی به بانک اطلاعاتی اعمال شده‌اند و دیگر خبری از رشته‌ی gzip شده‌ی قبلی نیست (تصویر فوق).

در شکل زیر ساختار قبلی این جدول را در EF 6.x مشاهده می‌کنید. در EF 6.x حتی فضای نام کلاس‌های موجودیت‌های برنامه هم مهم هستند و در صورت تغییر، مشکل ایجاد می‌شود:



مهاجرت خودکار از EF Core حذف شده‌است

در EF 6.x در کنار کلاس Db Context یک کلاس Configuration هم وجود داشت که برای مثال امکان چنین تعریفی در آن میسر هست:
public Configuration()
{
   AutomaticMigrationsEnabled = true;
}
کار آن مهاجرت خودکار اطلاعات context به بانک اطلاعاتی بود؛ بدون نیازی به استفاده از دستورات خط فرمان مرتبط. تمام این موارد از EF Core حذف شده‌اند و علت آن‌را می‌توانید در توضیحات یکی از اعضای تیم EF Core در اینجا مطالعه کنید و خلاصه‌ی آن به این شرح است:
با حذف مهاجرت خودکار:
- دیگر نیازی نیست تا model snapshots در بانک اطلاعاتی ذخیره شوند (همان ساده شدن ساختار جدول ذخیره سازی تاریخچه‌ی مهاجرت‌های فوق).
- در حالت افزودن یک مرحله‌ی مهاجرت، دیگر نیازی به کوئری گرفتن از بانک اطلاعاتی نخواهد بود (سرعت بیشتر).
- می‌توان چندین مرحله‌ی مهاجرت را افزود بدون اینکه الزاما مجبور به اعمال آن‌ها به بانک اطلاعاتی باشیم.
- کاهش کدهای مدیریت ساختار بانک اطلاعاتی.
- تیم‌ها برای یکی کردن تغییرات خود مشکلی نخواهند داشت چون دیگر snapshot مدل‌ها در جدول __EFMigrationsHistory ذخیره نمی‌شود.

بنابراین در EF Core می‌توان مهاجرت v1 را اضافه کرد. سپس تغییراتی را در کدها اعمال کرد. در ادامه مهاجرت v2 را تولید کرد و در آخر کار اعمال یکجای این‌ها را به بانک اطلاعاتی انجام داد.

هرچند در اینجا اگر می‌خواهید مرحله‌ی اجرای دستور dotnet ef database update را حذف کنید، می‌توانید از کدهای ذیل نیز استفاده نمائید:
using Core1RtmEmptyTest.Entities;
using Microsoft.EntityFrameworkCore;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;

namespace Core1RtmEmptyTest.Migrations
{
    public static class DbInitialization
    {
        public static void Initialize(this IServiceScopeFactory scopeFactory)
        {
            using (var serviceScope = scopeFactory.CreateScope())
            {
                var context = serviceScope.ServiceProvider.GetService<ApplicationDbContext>();
                // Applies any pending migrations for the context to the database.
                // Will create the database if it does not already exist.
                context.Database.Migrate();
            }
        }
    }
}
روش فراخوانی آن نیز همانند روش فراخوانی متد SeedData است که پیشتر بحث شد.
کار متد Migrate، ایجاد بانک اطلاعاتی در صورت عدم وجود و سپس اعمال تمام مراحل migration ایی است که در جدول __EFMigrationsHistory ثبت نشده‌اند (دقیقا همان کار دستور dotnet ef database update را انجام می‌دهد).


تفاوت متد Database.EnsureCreated با متد Database.Migrate

اگر به متدهای context.Database دقت کنید، یکی از آن‌ها EnsureCreated نام دارد. این متد نیز سبب تولید بانک اطلاعاتی بر اساس ساختار Context برنامه می‌شود. اما هدف آن صرفا استفاده‌ی از آن در آزمون‌های واحد سریع است. از این جهت که جدول __EFMigrationsHistory را تولید نمی‌کند (برخلاف متد Migrate). بنابراین بجز آزمون‌های واحد، در جای دیگری از آن استفاده نکنید چون به دلیل عدم تولید جدول __EFMigrationsHistory توسط آن، قابلیت استفاده‌ی از بانک اطلاعاتی تولید شده‌ی توسط آن با امکانات migrations وجود ندارد. در پایان آزمون واحد نیز می‌توان از متد EnsureDeleted برای حذف این بانک اطلاعاتی موقتی استفاده کرد.



در قسمت بعد، مطالب تکمیلی مهاجرت‌ها را بررسی خواهیم کرد. برای مثال چگونه می‌توان کلاس‌های موجودیت‌ها را به اسمبلی‌های دیگری منتقل کرد.
مطالب
MVVM و رویدادگردانی

در دو قسمت قبل به اینجا رسیدیم که بجای شروع به کدنویسی مستقیم در code behind یک View (یک پنجره، یک user control ...)، کلاس مجزای دیگری را به نام ViewModel به برنامه اضافه خواهیم کرد و این کلاس از وجود هیچ فرمی در برنامه مطلع نیست.
بنابراین جهت انتقال رخدادها به ViewModel، بجای روش متداول تعریف روال‌های رخدادگردان در Code behind:
<Button  Click="btnClick_Event">Last</Button>

آن‌ها را با Commands به ViewModel ارسال خواهیم کرد:
<Button Command="{Binding GoLast}">Last</Button>  


همچنین بجای اینکه مستقیما بخواهیم از طریق نام یک شیء به مثلا خاصیت متنی آن دسترسی پیدا کنیم:
<TextBox Name="txtName" />  

از طریق Binding، اطلاعات مثلا متنی آن‌را به ViewModel منتقل خواهیم کرد:
<TextBox Text="{Binding Name}" />  


و همینجا است که 99 درصد آموزش‌های MVVM موجود در وب به پایان می‌رسند؛ البته پس از مشاهده 10 تا 20 ویدیو و خواندن بیشتر از 30 تا مقاله! و اینجا است که خواهید گفت: فقط همین؟! با این‌ها میشه یک برنامه رو مدیریت کرد؟!
البته همین‌ها برای مدیریت قسمت عمده‌ای از اکثر برنامه‌ها کفایت می‌کنند؛ اما خیلی از ریزه‌ کاری‌ها وجود دارند که به این سادگی‌ها قابل حل نیستند و در طی چند مقاله به آن‌ها خواهیم پرداخت.

سؤال: در همین مثال فوق، اگر متن ورودی در TextBox تغییر کرد، چگونه می‌توان بلافاصله از تغییرات آن در ViewModel مطلع شد؟ قدیم‌ترها می‌شد نوشت:
<TextBox TextChanged="TextBox_TextChanged" />


اما الان که قرار نیست در code behind کد بنویسیم (تا حد امکان البته)، باید چکار کرد؟
پاسخ: امکان Binding به TextChanged وجود ندارد، پس آن‌را فراموش می‌کنیم. اما همان Binding معمولی را به این صورت هم می‌شود نوشت (همان مثال قسمت قبل):
<TextBox Text="{Binding 
MainPageModelData.Name,
Mode=TwoWay,
UpdateSourceTrigger=PropertyChanged}" />


و نکته مهم آن UpdateSourceTrigger است. اگر روی حالت پیش فرض باشد، ViewModel پس از تغییر focus از این TextBox به کنترلی دیگر، از تغییرات آگاه خواهد شد. اگر آن‌را صریحا ذکر کرده و مساوی PropertyChanged قرار دهیم (این مورد در سیلورلایت 5 جدید است؛ هر چند از روز نخست WPF وجود داشته است)، با هر تغییری در محتوای TextBox، خاصیت MainPageModelData.Name به روز رسانی خواهد شد.
اگر هم بخواهیم این تغییرات آنی‌را در ViewModel تحت نظر قرار دهیم، می‌توان نوشت:

using System.ComponentModel;

namespace SL5Tests
{
public class MainPageViewModel
{
public MainPageModel MainPageModelData { set; get; }
public MainPageViewModel()
{
MainPageModelData = new MainPageModel();
MainPageModelData.Name = "Test1";
MainPageModelData.PropertyChanged += MainPageModelDataPropertyChanged;
}

void MainPageModelDataPropertyChanged(object sender, PropertyChangedEventArgs e)
{
switch (e.PropertyName)
{
case "Name":
//do something
break;
}
}
}
}

تعریف MainPageModel را در قسمت قبل مشاهده کرده‌اید و این کلاس اینترفیس INotifyPropertyChanged را پیاده سازی می‌کند. بنابراین می‌توان از رویدادگردان PropertyChanged آن در ViewModel هم استفاده کرد.
به این ترتیب همان کار رودیدادگردان TextChanged را اینطرف هم می‌توان شبیه سازی کرد و تفاوتی نمی‌کند. البته با این تفاوت که در ViewModel فقط به اطلاعات به روز موجود در MainPageModelData.Name دسترسی داریم، اما نمی‌دانیم و نمی‌خواهیم هم بدانیم که منبع آن دقیقا کدام شیء رابط کاربری برنامه است.

سؤال: ما قبلا مثلا می‌توانستیم بررسی کنیم که اگر کاربر حین تایپ در یک TextBox بر روی دکمه‌ی Enter کلیک کرد، آن‌گاه برای نمونه، جستجویی بر اساس اطلاعات وارد شده صورت گیرد. الان این فشرده شدن دکمه‌ی Enter را چگونه دریافت و چگونه به ViewModel ارسال کنیم؟
این مورد کمی پیشرفته‌تر از حالت‌های قبلی است. برای حل این مساله ابتدا باید UpdateSourceTrigger یاد شده را مساوی Explicit قرار داد. یعنی اینبار می‌خواهیم نحوه ی به روز رسانی خاصیت MainPageModelData.Name را از طریق Binding خودمان مدیریت کنیم. این مدیریت کردن هم با استفاده از امکاناتی به نام Attached properties قابل انجام است که به آن‌ها Behaviors هم می‌گویند. مثلا:

using System.Windows;
using System.Windows.Controls;
using System.Windows.Input;

namespace SL5Tests
{
public static class InputBindingsManager
{
public static readonly DependencyProperty UpdatePropertySourceWhenEnterPressedProperty
= DependencyProperty.RegisterAttached(
"UpdatePropertySourceWhenEnterPressed",
typeof(bool),
typeof(InputBindingsManager),
new PropertyMetadata(false, OnUpdatePropertySourceWhenEnterPressedPropertyChanged));

static InputBindingsManager()
{ }

public static void SetUpdatePropertySourceWhenEnterPressed(DependencyObject dp, bool value)
{
dp.SetValue(UpdatePropertySourceWhenEnterPressedProperty, value);
}

public static bool GetUpdatePropertySourceWhenEnterPressed(DependencyObject dp)
{
return (bool)dp.GetValue(UpdatePropertySourceWhenEnterPressedProperty);
}

private static void OnUpdatePropertySourceWhenEnterPressedPropertyChanged(DependencyObject dp,
DependencyPropertyChangedEventArgs e)
{
var txt = dp as TextBox;
if (txt == null)
return;

if ((bool)e.NewValue)
{
txt.KeyDown += HandlePreviewKeyDown;
}
else
{
txt.KeyDown -= HandlePreviewKeyDown;
}
}

static void HandlePreviewKeyDown(object sender, KeyEventArgs e)
{
if (e.Key != Key.Enter) return;

var txt = sender as TextBox;
if (txt == null)
return;

var binding = txt.GetBindingExpression(TextBox.TextProperty);
if (binding == null) return;
binding.UpdateSource();
}
}
}

تعریف Attached properties یک قالب استاندارد دارد که آن را در کد فوق ملاحظه می‌کنید. یک تعریف به صورت static و سپس تعریف متدهای Get و Set آن. با تغییر مقدار آن که اینجا از نوع bool تعریف شده، متد OnUpdatePropertySourceWhenEnterPressedPropertyChanged به صورت خودکار فراخوانی می‌شود. اینجا است که ما از طریق آرگومان dp به textBox جاری دسترسی کاملی پیدا می‌کنیم. مثلا در اینجا بررسی شده که آیا کلید فشرده شده enter است یا خیر. اگر بله، یک سری فرامین را انجام بده. به عبارتی ما توانستیم، قطعه کدی را به درون شیءایی موجود تزریق کنیم. Txt تعریف شده در اینجا، واقعا همان کنترل TextBox ایی است که به آن متصل شده‌ایم.

و برای استفاده از آن خواهیم داشت:

<UserControl x:Class="SL5Tests.MainPage"
xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
xmlns:d="http://schemas.microsoft.com/expression/blend/2008"
xmlns:mc="http://schemas.openxmlformats.org/markup-compatibility/2006"
xmlns:VM="clr-namespace:SL5Tests"
mc:Ignorable="d" Language="fa"
d:DesignHeight="300" d:DesignWidth="400">
<UserControl.Resources>
<VM:MainPageViewModel x:Name="vmMainPageViewModel" />
</UserControl.Resources>
<Grid DataContext="{Binding Source={StaticResource vmMainPageViewModel}}"
x:Name="LayoutRoot"
Background="White">
<TextBox Text="{Binding
MainPageModelData.Name,
Mode=TwoWay,
UpdateSourceTrigger=Explicit}"
VerticalAlignment="Top"
VM:InputBindingsManager.UpdatePropertySourceWhenEnterPressed="True" />
</Grid>
</UserControl>

همانطور که مشاهده می‌کنید، UpdateSourceTrigger به Explicit تنظیم شده و سپس InputBindingsManager.UpdatePropertySourceWhenEnterPressed به این کنترل متصل گردیده است. یعنی تنها زمانیکه در متد HandlePreviewKeyDown ذکر شده، متد UpdateSource فراخوانی گردد، خاصیت MainPageModelData.Name به روز رسانی خواهد شد (کنترل آن‌را خودمان در دست گرفته‌ایم نه حالت‌های از پیش تعریف شده).

این روش، روش متداولی است برای تبدیل اکثر حالاتی که Binding و Commanding متداول در مورد آن‌ها وجود ندارد. مثلا نیاز است focus را به آخرین سطر یک ListView از داخل ViewModel انتقال داد. در حالت متداول چنین امری میسر نیست، اما با تعریف یک Attached properties می‌توان به امکانات شیء ListView مورد نظر دسترسی یافت (به آن متصل شد، یا نوعی تزریق)، آخرین عنصر آن‌را یافته و سپس focus را به آن منتقل کرد یا به هر اندیسی مشخص که بعدا در ViewModel به این Behavior از طریق Binding ارسال خواهد شد.

مطالب
ASP.NET MVC #8

معرفی HTML Helpers

یک HTML Helper تنها یک متد است که رشته‌ای را بر می‌گرداند و این رشته می‌تواند حاوی هر نوع محتوای دلخواهی باشد. برای مثال می‌توان از HTML Helpers برای رندر تگ‌های HTML، مانند img و input استفاده کرد. یا به کمک HTML Helpers می‌توان ساختارهای پیچیده‌تری مانند نمایش لیستی از اطلاعات دریافت شده از بانک اطلاعاتی را پیاده سازی کرد. به این ترتیب حجم کدهای تکراری تولید رابط کاربری در Viewهای برنامه‌های ASP.NET MVC به شدت کاهش خواهد یافت، به همراه قابلیت استفاده مجدد از متدهای الحاقی HTML Helpers در برنامه‌های دیگر.
HTML Helpers در ASP.NET MVC معادل کنترل‌های ASP.NET Web forms هستند اما نسبت به آن‌ها بسیار سبک‌تر می‌باشند؛ برای مثال به همراه ViewState و همچنین Event model نیستند.
ASP.NET MVC به همراه تعدادی متد HTML Helper توکار است و برای دسترسی به آن‌ها شیء Html که وهله‌ای از کلاس توکار HtmlHelper می‌باشد، در تمام Viewها قابل استفاده است.


نحوه ایجاد یک HTML Helper سفارشی

از دات نت سه و نیم به بعد امکان توسعه اشیاء توکار فریم ورک، به کمک متدهای الحاقی (extension methods) میسر شده است. برای نوشتن یک HTML Helper نیز باید همین شیوه عمل کرد و کلاس HtmlHelper را توسعه داد. در ادامه قصد داریم یک HTML Helper را جهت رندر تگ label در صفحه ایجاد کنیم. برای این منظور پوشه‌ی جدیدی به نام Helper را به پروژه اضافه نمائید (جهت نظم بیشتر). سپس کلاس زیر را به آن اضافه کنید:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication4.Helpers
{
public static class LabelExtensions
{
public static string MyLabel(this HtmlHelper helper, string target, string text)
{
return string.Format("<label for='{0}'>{1}</label>", target, text);
}
}
}

همانطور که ملاحظه می‌کنید متد Label به شکل یک متد الحاقی توسعه دهنده کلاس HtmlHelper که تنها یک رشته را بر می‌گرداند، تعریف شده است. اکنون برای استفاده از این متد در View دلخواهی خواهیم داشت:

@using MvcApplication4.Helpers
@{
ViewBag.Title = "Index";
}

<h2>Index</h2>

@Html.MyLabel("firstName", "First Name:")

ابتدا فضای نام مرتبط با متد الحاقی باید پیوست شود و سپس از طریق شیء Html می‌توان به این متد الحاقی دسترسی پیدا کرد. اگر برنامه را اجرا کنید، این خروجی را مشاهده خواهیم کرد. چرا؟

Index
<label for='firstName'>First Name:</label>

علت این است که Razor، اطلاعات را Html encoded به مرورگر تحویل می‌دهد. برای تغییر این رویه باید اندکی متد الحاقی تعریف شده را تغییر داد:

using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication4.Helpers
{
public static class LabelExtensions
{
public static MvcHtmlString MyLabel(this HtmlHelper helper, string target, string text)
{
return MvcHtmlString.Create(string.Format("<label for='{0}'>{1}</label>", target, text));
}
}
}

تنها تغییر صورت گرفته، استفاده از MvcHtmlString بجای string معمولی است تا Razor آن‌را encode نکند.

تعریف HTML Helpers سفارشی به صورت عمومی:

می‌توان فضای نام MvcApplication4.Helpers این مثال را عمومی کرد. یعنی بجای اینکه بخواهیم در هر View  آن‌را ابتدا تعریف کنیم، یکبار آن‌را همانند تعاریف اصلی یک برنامه ASP.NET MVC، عمومی معرفی می‌کنیم. برای این منظور فایل web.config موجود در پوشه Views را باز کنید (و نه فایل web.config قرار گرفته در ریشه اصلی برنامه). سپس فضای نام مورد نظر را در قسمت namespaces صفحات اضافه نمائید:

<pages pageBaseType="System.Web.Mvc.WebViewPage">
<namespaces>
<add namespace="System.Web.Mvc" />
<add namespace="System.Web.Mvc.Ajax" />
<add namespace="System.Web.Mvc.Html" />
<add namespace="System.Web.Routing" />
<add namespace="MvcApplication4.Helpers"/>
</namespaces>

به این ترتیب متدهای الحاقی تعریف شده در فضای نام MvcApplication4.Helpers،‌ در تمام Viewهای برنامه در دسترس خواهند بود.

استفاده از کلاس TagBuilder برای تولید HTML Helpers سفارشی:

using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication4.Helpers
{
public static class LabelExtensions
{
public static MvcHtmlString MyNewLabel(this HtmlHelper helper, string target, string text)
{
var labelTag = new TagBuilder("label");
labelTag.MergeAttribute("for", target);
labelTag.InnerHtml = text;
return MvcHtmlString.Create(labelTag.ToString());
}
}
}

در فضای نام System.Web.Mvc، کلاسی وجود دارد به نام TagBuilder که کار تولید تگ‌های HTML، مقدار دهی ویژگی‌ها و خواص آن‌ها را بسیار ساده می‌کند و روش توصیه شده‌ای است برای تولید متدهای HTML Helper. یک نمونه از کاربرد آن‌را برای بازنویسی متد MyLabel ذکر شده در اینجا ملاحظه می‌کنید.
شبیه به همین کلاس، کلاس دیگری به نام HtmlTextWriter در فضای نام System.Web.UI برای انجام اینگونه کارها وجود دارد.


نوشتن HTML Helpers ویژه، به کمک امکانات Razor

نوع دیگری از این متدهای کمکی، Declarative HTML Helpers نام دارند. از این جهت هم Declarative نامیده شده‌اند که مستقیما درون فایل‌های cshtml یا vbhtml به کمک امکانات Razor قابل تعریف هستند. تولید این نوع متدهای کمکی به این شکل نسبت به مثلا روش TagBuilder ساده‌تر است،‌ چون توسط Razor به سادگی و به نحو طبیعی‌تری می‌توان تگ‌های HTML و کدهای مورد نظر را با هم ترکیب کرد (این رفتار طبیعی و روان، یکی از اهداف Razor است).
به عنوان مثال، تعاریف همان کلاس‌های Product و Products قسمت قبل (قسمت هفتم) را در نظر بگیرید. با همان کنترلر و View ایی که ذکر شد.
سپس برای تعریف این نوع خاص از HTML Helpers/Razor Helpers باید به این نحو عمل کرد:
الف) در ریشه پروژه یا سایت، پوشه‌ی جدیدی به نام App_Code ایجاد کنید (دقیقا به همین نام. این پوشه، جزو پوشه‌های ویژه ASP.NET است).
ب) بر روی این پوشه کلیک راست کرده و گزینه Add|New Item را انتخاب کنید.
ج) در صفحه باز شده، MVC 3 Partial Page/Razor را یافته و مثلا نام ProductsList.cshtml را وارد کرده و این فایل را اضافه کنید.
د) محتوای این فایل جدید را به نحو زیر تغییر دهید:

@using MvcApplication4.Models
@helper GetProductsList(List<Product> products)
{
<ul>
@foreach (var item in products)
{
<li>@item.Name ($@item.Price)</li>
}
</ul>
}

در اینجا نحوه تعریف یک helper method مخصوص Razor را مشاهده می‌کنید که با کلمه @helper شروع شده است. مابقی آن هم ترکیب آشنای code و markup هستند که به کمک امکانات Razor به این شکل روان میسر شده است.
اکنون اگر Viewایی بخواهد از این اطلاعات استفاده کند تنها کافی است به نحو زیر عمل نماید:

@model List<MvcApplication4.Models.Product>
@{
ViewBag.Title = "Index";
}

<h2>Index</h2>

@ProductsList.GetProductsList(@Model)

ابتدا نام فایل ذکر شده بعد نام متد کمکی تعریف شده در آن. Model هم در اینجا به لیستی از محصولات اشاره می‌کند.
همچنین چون در پوشه app_code قرار گرفته، تمام Viewها به اطلاعات آن دسترسی خواهند داشت. علت هم این است که ASP.NET به صورت خودکار محتوای این پوشه ویژه را همواره کامپایل می‌کند و در اختیار برنامه قرار می‌دهد.
به علاوه در این فایل ProductsList.cshtml، باز هم می‌توان متدهای helper دیگری را اضافه کرد و از این بابت محدودیتی ندارد. همچنین می‌توان این متد helper را مستقیما داخل یک View هم تعریف کرد. بدیهی است در این حالت قابلیت استفاده مجدد از آن‌را به همراه داشتن Viewهایی تمیز و کم حجم، از دست خواهیم داد.

جهت تکمیل بحث
Turn your Razor helpers into reusable libraries


مطالب
تهیه قالب برای ارسال ایمیل‌ها در ASP.NET Core توسط Razor Viewها
برای ارسال متن ایمیل‌ها، یا می‌توان یک سری رشته را با هم جمع زد و ارسال کرد و یا یک View را به همراه ViewModel آن، طراحی و سپس این View را تبدیل به یک رشته کرد. روش دوم هم قابلیت طراحی بهتری دارد و هم نگهداری و توسعه‌ی آن ساده‌تر است. در ادامه روش تبدیل Razor Viewهای ASP.NET Core را به یک رشته، بررسی می‌کنیم.


تهیه سرویسی برای رندر کردن Razor Viewها به صورت یک رشته

در ادامه کدهای کامل سرویسی را که توسط RazorViewEngine کار رندر کردن یک View و تبدیل آن‌را به رشته انجام می‌دهد، ملاحظه می‌کنید:
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Abstractions;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.ModelBinding;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Razor;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Rendering;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.ViewFeatures;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using Microsoft.AspNetCore.Routing;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection.Extensions;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
using System.IO;
using System.Threading.Tasks;
using System;
 
namespace WebToolkit
{
    public static class RazorViewToStringRendererExtensions
    {
        public static IServiceCollection AddRazorViewRenderer(this IServiceCollection services)
        {
            services.TryAddSingleton<IHttpContextAccessor, HttpContextAccessor>();
            services.AddScoped<IViewRendererService, ViewRendererService>();
            return services;
        }
    }
 
    public interface IViewRendererService
    {
        Task<string> RenderViewToStringAsync(string viewNameOrPath);
        Task<string> RenderViewToStringAsync<TModel>(string viewNameOrPath, TModel model);
    }
 
    /// <summary>
    /// Modified version of: https://github.com/aspnet/Entropy/blob/dev/samples/Mvc.RenderViewToString/RazorViewToStringRenderer.cs
    /// </summary>
    public class ViewRendererService : IViewRendererService
    {
        private readonly IRazorViewEngine _viewEngine;
        private readonly ITempDataProvider _tempDataProvider;
        private readonly IServiceProvider _serviceProvider;
        private readonly IHttpContextAccessor _httpContextAccessor;
 
        public ViewRendererService(
                    IRazorViewEngine viewEngine,
                    ITempDataProvider tempDataProvider,
                    IServiceProvider serviceProvider,
                    IHttpContextAccessor httpContextAccessor)
        {
            _viewEngine = viewEngine;
            _tempDataProvider = tempDataProvider;
            _serviceProvider = serviceProvider;
            _httpContextAccessor = httpContextAccessor;
        }
 
        public Task<string> RenderViewToStringAsync(string viewNameOrPath)
        {
            return RenderViewToStringAsync(viewNameOrPath, string.Empty);
        }
 
        public async Task<string> RenderViewToStringAsync<TModel>(string viewNameOrPath, TModel model)
        {
            var actionContext = getActionContext();
 
            var viewEngineResult = _viewEngine.FindView(actionContext, viewNameOrPath, isMainPage: false);
            if (!viewEngineResult.Success)
            {
                viewEngineResult = _viewEngine.GetView("~/", viewNameOrPath, isMainPage: false);
                if (!viewEngineResult.Success)
                {
                    throw new FileNotFoundException($"Couldn't find '{viewNameOrPath}'");
                }
            }
 
            var view = viewEngineResult.View;
            using (var output = new StringWriter())
            {
                var viewDataDictionary = new ViewDataDictionary<TModel>(new EmptyModelMetadataProvider(), new ModelStateDictionary())
                {
                    Model = model
                };
 
                var viewContext = new ViewContext(
                    actionContext,
                    view,
                    viewDataDictionary,
                    new TempDataDictionary(actionContext.HttpContext, _tempDataProvider),
                    output,
                    new HtmlHelperOptions());
                await view.RenderAsync(viewContext).ConfigureAwait(false);
                return output.ToString();
            }
        }
 
        private ActionContext getActionContext()
        {
            var httpContext = _httpContextAccessor?.HttpContext;
            if (httpContext != null)
            {
                return new ActionContext(httpContext, httpContext.GetRouteData(), new ActionDescriptor());
            }
 
            httpContext = new DefaultHttpContext { RequestServices = _serviceProvider };
            return new ActionContext(httpContext, new RouteData(), new ActionDescriptor());
        }
    }
}
توضیحات:
اصل این کد متعلق است به مایکروسافت در اینجا. اما در کدهای فوق سه قسمت آن بهبود یافته‌است:
الف) به سازنده‌ی کلاس، سرویس IHttpContextAccessor نیز تزریق شده‌است تا بتوان به HttpContext و اطلاعات آن دسترسی یافت. حالت پیش فرض آن، استفاده از new DefaultHttpContext است. در این حالت اگر در قالب‌های ایمیل‌های خود از Url.Action استفاده کنید، استثنای index out of range مربوط به یافت نشدن مسیریابی‌ها را دریافت خواهید کرد. علت اینجا است که new DefaultHttpContext حاوی اطلاعات مسیریابی درخواست جاری سیستم نیست. به همین جهت توسط IHttpContextAccessor در متد getActionContext، کار مقدار دهی قسمت مسیریابی صورت گرفته‌است.
ب) در کدهای مثال اصلی، فقط viewEngine.FindView ذکر شده‌است. این متد حالت‌های یافتن Viewهایی را به صورت FolderName/ViewName، پشتیبانی می‌کند. اگر بخواهیم یک مسیر کامل را مانند "Areas/Identity/Views/EmailTemplates/_RegisterEmailConfirmation.cshtml/~" ذکر کنیم، کار نمی‌کند. به همین جهت در ادامه، بررسی viewEngine.GetView نیز اضافه شده‌است تا این نقصان را پوشش دهد.
ج) یک overload اضافه‌تر هم جهت رندر یک View بدون مدل نیز به آن اضافه شده‌است.


روش استفاده‌ی از سرویس ViewRenderer

اسمبلی که این سرویس در آن تعریف می‌شود باید دارای وابستگی‌های ذیل باشد:
{ 
    "dependencies": {
        "Microsoft.AspNetCore.Mvc.ViewFeatures": "1.1.0",
        "Microsoft.AspNetCore.Mvc.Razor": "1.1.0"
    }
}
سپس در متد ConfigureServices کلاس آغازین برنامه، سرویس‌های مورد نیاز را اضافه کنید:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
   services.AddRazorViewRenderer();
}
کار متد AddRazorViewRenderer، افزودن سرویس‌های IViewRendererService و همچنین IHttpContextAccessor است.
پس از ثبت سرویس‌های مورد نیاز، اکنون می‌توان سرویس IViewRendererService را به سازنده‌ی کنترلرها و یا کلاس‌های برنامه تزریق و از متدهای RenderViewToStringAsync آن استفاده کرد:
public class RenderController : Controller
{
    private readonly IViewRendererService _viewRenderService;
    public RenderController(IViewRendererService viewRenderService)
    {
        _viewRenderService = viewRenderService;
    }
 
    public async Task<IActionResult> RenderInviteView()
    {
        var viewModel = new InviteViewModel
        {
            UserId = "1",
            UserName = "Vahid"
        };
        var emailBody = await _viewRenderService.RenderViewToStringAsync("EmailTemplates/Invite", viewModel).ConfigureAwait(false);
        //todo: send emailBody
        return Content(emailBody);
    }
}
برای مثال در اینجا در قالب Invite (یا فایل invite.cshtml) واقع در پوشه‌ی EmailTemplates، جهت ساخت متن ایمیل استفاده شده‌است.


چند نکته‌ی تکمیلی در مورد قالب‌های ایمیل

- پیش فرض این سرویس، یافتن Viewها در پوشه‌ی Views است؛ مانند: Views\EmailTemplates\_EmailsLayout.cshtml
مگر اینکه مسیر آن‌را به صورت کامل توسط filename.cshtml/.../~ ذکر کنید و در این حالت ذکر پسوند فایل الزامی است.
- ایمیل‌ها می‌توانند دارای Layout هم باشند. برای مثال فایل Views\EmailTemplates\_EmailsLayout.cshtml را با محتوای ذیل ایجاد کنید:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta http-equiv="Content-Language" content="fa" />
    <meta http-equiv="Content-Type" content="text/html; charset=utf-8" />
    <style type='text/css'>
     .main {
            font-size: 9pt;
            font-family: Tahoma;
     }
    </style>
</head>
<body bgcolor="whitesmoke" style="font-size: 9pt; font-family: Tahoma; background-color: whitesmoke; direction: rtl;">
   <div class="main">@RenderBody()</div>
</body>
</html>
در اینجا RenderBody@ را مشاهده می‌کنید که محل رندر شدن ایمیل‌های برنامه است.
به علاوه در اینجا جهت ارسال ایمیل‌ها باید هر نوع شیوه نامه‌ای، به صورت صریح قید شود (inline css) و نباید فایل css ایی را لینک کنید.
- پس از اینکه فایل layout خاص ارسال ایمیل‌های خودتان را طراحی کردید، اکنون قالب یکی از ایمیل‌های برنامه، یک چنین فرمتی را پیدا می‌کند که Layout در ابتدای آن ذکر شده‌است:
 @using Sample.ViewModels
@model RegisterEmailConfirmationViewModel
@{
Layout = "~/Views/EmailTemplates/_EmailsLayout.cshtml";
}
با سلام
<br />
 اکانت شما با مشخصات ذیل ایجاد گردید:
....
- حتما تولید لینک‌ها را به صورت مطلق و نه نسبی انجام دهید. اینکار توسط قید صریح protocol صورت می‌گیرد:
 <a style="direction:ltr" href="@Url.Action("Index", "Home", values: new { area = "" }, protocol: this.Context.Request.Scheme)">@Model.EmailSignature</a>
مطالب
مونیتور کردن وضعیت یک سایت در دات نت

فرض کنید می‌خواهیم وضعیت یک سایت را از لحاظ قابلیت دسترسی مونیتور کنیم، آیا Up است، Down است و امثال آن. یک سری از وب سرورها ping را بسته‌اند (ICMP Replies). بنابراین الزاما با استفاده از این روش ساده نمی‌توان به مقصود رسید.
خوشبختانه انجام این‌کار با استفاده از فضای نام استاندارد System.Net و کلاس HttpWebRequest ، بدون نیاز به هیچگونه کلاس یا کامپوننت خارجی، به سادگی قابل انجام است. کلاس زیر به همین منظور تهیه شده است:

using System;
using System.Net;

public class CSiteMonitor
{
public struct UrlHeaderInfo
{
public DateTime _lastModified;
public string _statusCode;
public string _errorMessage;
}

/// <summary>
/// آیا آدرس اینترنتی وارد شده معتبر است؟
/// </summary>
/// <param name="url">آدرس مورد نظر جهت بررسی</param>
/// <returns></returns>
public static bool IsValidURL(string url)
{
try
{
Uri uri = new Uri(url);
return (uri.Scheme == Uri.UriSchemeHttp) || (uri.Scheme == Uri.UriSchemeHttps);
}
catch { return false; }
}
/// <summary>
/// آدرس اینترنتی جهت بررسی
/// </summary>
/// <param name="url"></param>
/// <returns></returns>
/// <exception cref="ArgumentException">آدرس اینترنتی وارد شده معتبر نیست</exception>
public static UrlHeaderInfo GetSiteHeaderInfo(string url)
{
if (!IsValidURL(url))
throw new ArgumentException("آدرس اینترنتی وارد شده معتبر نیست", "url");

UrlHeaderInfo hhi = new UrlHeaderInfo { _lastModified = DateTime.Now, _statusCode = "NOK!", _errorMessage = string.Empty };

HttpWebRequest request = (HttpWebRequest)WebRequest.Create(url);
//request.Proxy
request.Method = "HEAD";
request.AllowAutoRedirect = true;
request.UserAgent = "Mozilla/5.0 (Windows; U; Windows NT 5.0; ; rv:1.8.0.7) Gecko/20060917 Firefox/1.9.0.1";
request.Timeout = 1000 * 300;
request.AutomaticDecompression = DecompressionMethods.GZip | DecompressionMethods.Deflate;

try
{
using (HttpWebResponse response = (HttpWebResponse) request.GetResponse())
{
hhi._statusCode = response.StatusCode.ToString();
hhi._lastModified = response.LastModified;
}
}
catch (Exception ex)
{
hhi._errorMessage = ex.Message;
}

return hhi;
}
}

توضیحات:
- در متد GetSiteHeaderInfo نیاز بود تا از یک تابع بیش از یک خروجی داشته باشیم. راه‌های زیاد برای انجام این‌کار هست.برای مثال:
الف)ارائه خروجی‌ها به صورت یک آرایه. زیاد جالب نیست، چون اگر شخصی دقیقا مستندات متد شما را مطالعه نکند نمی‌داند که ترتیب خروجی‌ها چگونه است و هر کدام چه معنایی دارند.
ب)ارائه خروجی‌ها با استفاده از آرگومان‌هایی از نوع out یا ref . در دنیای شیء گرایی این نوع روش‌ها را باید منسوخ شده در نظر گرفت و صرف سازگاری با زبان‌هایی مانند C که این روش در آن‌ها رواج دارد (استفاده از آرگومان‌هایی از نوع اشاره‌گر) باید به آن نگاه کرد و نه بیشتر.
ج)خروجی‌ها را به صورت یک کلاس یا struct درنظر گرفت تا استفاده کننده دقیقا بداند که فیلد خروجی چه معنایی دارد و هم چنین دقیقا چه تعداد خروجی مد نظر است.

- حتما باید از try/finally جهت اطمینان حاصل نمودن از بسته شدن response استفاده شود، در غیر اینصورت پس از دو خطای متوالی حاصل شده عملا دیگر نمی‌توان از شیء response استفاده کرد. البته همانطور که پیش تر نیز ذکر شد، عبارت using توسط کامپایلر به try/finally بست داده می‌شود، بنابراین جهت خوانایی بیشتر کد بهتر است از این روش استفاده شود.
- جهت بلاک نشدن درخواست بهتر است از یک UserAgent کمک گرفته شود.
- جهت بررسی اعتبار یک آدرس اینترنتی یا می‌توان از Regular expressions استفاده کرد یا از شیء Uri که روش آن‌را ملاحظه می‌کنید.
- اگر در شبکه داخلی خود از پروکسی استفاده می‌شود، می‌توان قسمت request.Proxy را با شیء پروکسی تنظیم شده مطابق مشخصات پروکسی سرور خود، بکار برد.
- در این مثال بیشتر هدف پیاده سازی کلاس دریافت اطلاعات هدر سایت بود و از ارائه کدهای مربوط به تایمر یا یک ترد جهت بررسی متوالی وضعیت سایت صرفنظر شد.

مثالی در مورد نحوه‌ی استفاده از کلاس فوق:

CSiteMonitor.UrlHeaderInfo info = CSiteMonitor.GetSiteHeaderInfo("http://www.google.com");
MessageBox.Show(info._statusCode);

مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 19 - بومی سازی
هدف از زیر ساخت بومی سازی در ASP.NET Core، حذف عبارات و رشته‌های درج شده‌ی در کلاس‌ها و ویووهای مختلف برنامه و انتقال آن‌ها به فایل‌های منبع resx است و سپس استفاده‌ی از آن‌ها توسط تزریق وابستگی‌ها. به این ترتیب می‌توان بر اساس نوع فرهنگ درخواستی کاربر جاری، رشته‌های درج شده را به صورت پویا، در زمان اجرای برنامه، بر اساس ترجمه‌های آن‌ها به کاربر نمایش داد.


نحوه‌ی تعیین فرهنگ ترد جاری در ASP.NET Core

در نگارش‌های پیشین ASP.NET، برای تعیین فرهنگ ترد جاری، از یکی از دو روش ذیل استفاده می‌شود:
الف) افزودن مدخل بومی سازی به فایل web.config
<system.web>
    <globalization uiCulture="fa-IR" culture="fa-IR" />
</system.web>
ب) و یا تعیین فرهنگ ترد با کدنویسی مستقیم در فایل global.asax
protected void Application_BeginRequest()
{
   Thread.CurrentThread.CurrentCulture = new CultureInfo("fa-IR");
   Thread.CurrentThread.CurrentUICulture = new CultureInfo("fa-IR");
}
در ASP.NET Core با حذف شدن System.Web و همچنین فایل global.asax، برای تعیین فرهنگ پیش فرض ترد جاری، به همراه فرهنگ‌هایی که برنامه از آن‌ها پشتیبانی می‌کند، به صورت ذیل عمل می‌شود:
public void Configure(IApplicationBuilder app)
{
    app.UseRequestLocalization(new RequestLocalizationOptions
    {
        DefaultRequestCulture = new RequestCulture(new CultureInfo("fa-IR")),
        SupportedCultures = new[]
        {
            new CultureInfo("en-US"),
            new CultureInfo("fa-IR")
        },
        SupportedUICultures = new[]
        {
            new CultureInfo("en-US"),
            new CultureInfo("fa-IR")
        }
    });
در اینجا با مراجعه به کلاس آغازین برنامه و افزودن تنظیمات میان افزار RequestLocalization، می‌توان فرهنگ پیش فرض درخواست جاری و یا فرهنگ‌های پشتیبانی شده را مشخص کرد.
- تنظیمات SupportedCultures بر روی نمایش تاریخ، ساعت و واحد پولی تاثیر دارند. همچنین می‌توانند بر روی نحوه‌ی مقایسه‌ی حروف و مرتب سازی آن‌ها تاثیر داشته باشند.
- تنظیمات SupportedUICultures مشخص می‌کنند که کدامیک از فایل‌های resx برنامه که مداخل ترجمه‌های آن‌را به زبان‌های مختلف مشخص می‌کنند، باید بارگذاری شوند.
- تنظیم DefaultRequestCulture در صورت مشخص نشدن فرهنگ ترد جاری مورد استفاده قرار می‌گیرد.

یک مثال: هر ترد در دات نت دارای اشیاء CurrentCulture و CurrentUICulture است. اگر فرهنگ ترد جاری به en-US تنظیم شده باشد، متد DateTime.Now.ToLongDateString، خروجی نمونه Thursday, February 18, 2016 را نمایش می‌دهد.


زمانیکه میان افزار RequestLocalization فعال می‌شود، سه تامین کننده‌ی پیش فرض (مقدار‌های پیش فرض خاصیت RequestCultureProviders شیء RequestLocalizationOptions فوق)، جهت مشخص ساختن فرهنگ ترد جاری بکار گرفته خواهند شد:
الف) از طریق کوئری استرینگ با فعال سازی QueryStringRequestCultureProvider
http://localhost:5000/?culture=es-MX&ui-culture=es-MX
http://localhost:5000/?culture=es-MX
برای مثال در اینجا QueryStringRequestCultureProvider به دنبال کوئری استرینگ‌های culture و یا ui-culture گشته و با رسیدن به es-MX، فرهنگ جاری را به اسپانیایی مکزیکی تنظیم می‌کند. در این حالت اگر فقط culture ذکر شود، ui-culture نیز به همان مقدار تنظیم خواهد شد.
ب) از طریق نام کوکی با فعال سازی CookieRequestCultureProvider
CookieRequestCultureProvider کوکی ویژه‌ای را با نام پیش فرض AspNetCore.Culture. ایجاد می‌کند. این کوکی برای ردیابی اطلاعات بومی سازی انتخابی کاربر بکار می‌رود. برای مثال اگر به مقدار ذیل تنظیم شود:
 c='en-UK'|uic='en-US'
c آن به معنای culture و uic آن به معنای ui-culture خواهد بود.
ج) از طریق هدر مخصوص Accept-Language با فعال سازی AcceptLanguageHeaderRequestCultureProvider که می‌تواند به همراه درخواست HTTP ارسال شود.

اگر تمام این حالت‌ها تنظیم نشده بودند، آنگاه از مقدارDefaultRequestCulture  استفاده می‌شود. برای مثال اگر مرورگر به صورت پیش فرض هدر Accept-Language را en-US ارسال می‌کند :


دیگر کار به پردازش مقدارDefaultRequestCulture  نخواهد رسید.

اکنون اگر علاقمند بودید تا به کاربر امکان انتخاب زبانی را بدهید، یک چنین اکشن متدی را طراحی کنید:
public IActionResult SetFaLanguage()
{
    Response.Cookies.Append(
        CookieRequestCultureProvider.DefaultCookieName,
        CookieRequestCultureProvider.MakeCookieValue(new RequestCulture(new CultureInfo("fa-IR"))),
        new CookieOptions { Expires = DateTimeOffset.UtcNow.AddYears(1) }
    );
 
    return RedirectToAction("GetTitle");
}
این اکشن متد بر اساس تامین کننده‌ی کوکی ردیابی زبان انتخاب شده‌ی توسط کاربر و یا CookieRequestCultureProvider کار می‌کند و توسط آن، فرهنگ جاری برنامه به زبان فارسی تنظیم می‌شود. هرگاه که این اکشن متد فراخوانی شود، کوکی AspNetCore.Culture. به مقدار c=fa-IR|uic=fa-IR تنظیم می‌شود:


از اینجا به بعد است که اگر نام کنترلر شما TestLocalController باشد، فایل منبع متناظر با آن یعنی Controllers.TestLocalController.fa.resx، به صورت خودکار بارگذاری و پردازش خواهد شد. در غیر اینصورت فایل نمونه‌ی ختم شده‌ی به en.resx پردازش می‌شود؛ چون این زبان به صورت پیش فرض در هدر Accept-Language قید شده‌است.


آماده سازی برنامه برای کار با فایل‌های منبع زبان‌های مختلف

ابتدا پوشه‌ی جدیدی را به نام Resources به ریشه‌ی پروژه اضافه کنید. سپس به کلاس آغازین برنامه مراجعه کرده و محل یافت شدن این پوشه را معرفی کنید:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddLocalization(options => options.ResourcesPath = "Resources");
    services.AddMvc()
        .AddViewLocalization(LanguageViewLocationExpanderFormat.Suffix)
        .AddDataAnnotationsLocalization();
در اینجا سرویس جدید Localization، به لیست سرویس‌های ثبت شده‌ی در IoC Container اضافه می‌شود. همچنین توسط خاصیت  ResourcesPath  آن مشخص شده‌است که فایل‌های resx را باید از کجا دریافت کند.
به علاوه به سرویس ASP.NET MVC، تنظیمات بومی سازی Viewها و DataAnnotations نیز اضافه شده‌اند. تنظیم suffix به معنای  view file suffix و یا مثلا fr در نام فایل Index.fr.cshtml است.


نحوه‌ی تعریف و پوشه بندی فایل‌های منبع زبان‌های مختلف

تا اینجا پوشه‌ی جدید Resources را به پروژه اضافه، معرفی و سرویس‌های مرتبط را نیز فعال کردیم. پس از آن نوبت به افزودن فایل‌های resx است. برای این منظور بر روی پوشه‌ی منابع کلیک راست کرده و گزینه‌ی add->new item را انتخاب کنید.


در اینجا با جستجوی resource، می‌توان فایل resx جدیدی را به پروژه اضافه کرد؛ اما ... انتخاب نام آن باید بر اساس نکات ذیل باشد:
الف) برای کنترلرها یکی از دو مسیر / دار و یا نقطه دار جستجو می‌شوند:
Resources/Controllers.HomeController.fr.resx
Resources/Controllers/HomeController.fr.resx

در اینجا fr ذکر شده، همان LanguageViewLocationExpanderFormat.Suffix است که پیشتر بحث شد. قسمت ابتدایی Controllers همیشه ثابت است (یا به صورت نام یک پوشه و یا به عنوان قسمت اول نام فایل). سپس نام کلاس کنترلر به همراه نام فرهنگ مدنظر باید ذکر شوند. قسمت نام پوشه‌ی Resources را نیز به services.AddLocalization معرفی کرده‌ایم.

ب) برای Viewها نیز همان حالت‌های / دار و یا نقطه دار بررسی می‌شوند:
Resources/Views.Home.About.fr.resx
Resources/Views/Home/About.fr.resx


برای تمام فایل‌ها و کلاس‌ها می‌توان فایل منبع ایجاد کرد

در این نگارش از ASP.NET، در حالت کلی، نام یک فایل منبع، همان نام کامل کلاس آن است؛ منهای فضای نام آن (اگر این فایل منبع در همان اسمبلی قرار گیرد). برای مثال اگر می‌خواهید برای کلاس Startup برنامه، فایل منبعی را درست کنید و نام کامل آن با درنظر گرفتن فضای نام، معادل LocalizationWebsite.Web.Startup است، ابتدای فضای نام آن‌را حذف کنید و سپس آن‌را ختم به fa.resx کنید؛ مثلا Startup.fa.resx
اگر محل واقع شدن فایل‌های resx در همان اسمبلی اصلی پروژه باشند، نیازی به ذکر فضای نام پیش فرض پروژه نیست. برای مثال اگر فضای نام پیش فرض پروژه‌ی وب جاری MyLocalizationWebsite.Web است، بجای نام فایل MyLocalizationWebsite.Web.Controllers.HomeController.fr.resx می‌توانید به صورت خلاصه بنویسید Controllers.HomeController.fr.resx. در غیراینصورت (استفاده از اسمبلی‌های دیگر)، ذکر کامل فضای نام مرتبط هم الزامی است.


چند نکته:
- اگر ResourcesPath را در services.AddLocalization معرفی نکنید، مسیر پیش فرض یافتن فایل‌های resx مربوط به کنترلرها، پوشه‌ی ریشه‌ی پروژه است و برای Viewها، همان پوشه‌ی محل واقع شدن View متناظر خواهد بود.
- اینکه کدام فایل منبع در برنامه بارگذاری می‌شود، دقیقا مرتبط است با فرهنگ ترد جاری و این فرهنگ به صورت پیش فرض en-US است (چون همواره در هدر Accept-Language ارسالی توسط مرورگر وجود دارد). برای تغییر آن، از نکته‌ی اکشن متد public IActionResult SetFaLanguage ابتدای بحث استفاده کنید (در غیراینصورت در آزمایشات خود شاهد بارگذاری فایل‌های منبع دیگری بجز en.resx‌ها نخواهید بود).
- فایل‌های منبع را به صورت کامپایل شده در پوشه‌ی bin برنامه خواهید یافت:



خواندن اطلاعات منابع در کنترلرهای برنامه

فرض کنید کنترلری را به نام TestLocalController ایجاد کرده‌ایم. بنابراین فایل منبع فارسی متناظر با آن Controllers.TestLocalController.fa.resx خواهد بود؛ با این محتوای نمونه:


محتوای این کنترلر نیز به صورت ذیل است:
using System;
using System.Globalization;
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.AspNetCore.Localization;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Localization;
using Microsoft.Extensions.Localization;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers
{
    public class TestLocalController : Controller
    {
        private readonly IStringLocalizer<TestLocalController> _stringLocalizer;
        private readonly IHtmlLocalizer<TestLocalController> _htmlLocalizer;
 
        public TestLocalController(
            IStringLocalizer<TestLocalController> stringLocalizer,
            IHtmlLocalizer<TestLocalController> htmlLocalizer)
        {
            _stringLocalizer = stringLocalizer;
            _htmlLocalizer = htmlLocalizer;
        }
 
        public IActionResult Index()
        {
            var name = "DNT";
            var message = _htmlLocalizer["<b>Hello</b><i> {0}</i>", name];
            ViewData["Message"] = message;
            return View();
        }
 
        [HttpGet]
        public string GetTitle()
        {
            var about = _stringLocalizer["About Title"];
            return about;
        }
 
        public IActionResult SetFaLanguage()
        {
            Response.Cookies.Append(
                CookieRequestCultureProvider.DefaultCookieName,
                CookieRequestCultureProvider.MakeCookieValue(new RequestCulture(new CultureInfo("fa-IR"))),
                new CookieOptions { Expires = DateTimeOffset.UtcNow.AddYears(1) }
            );
 
            return RedirectToAction("GetTitle");
        }
    }
}
در اینجا نحوه‌ی دسترسی به فایل‌های منبع را در کنترلرها مشاهده می‌کنید. سرویس IStringLocalizer برای خواندن key/valueهای معمولی طراحی شده‌است و سرویس IHtmlLocalizer برای خواندن key/valueهای تگ دار، بکار می‌رود. علت تنظیم شدن پارامتر جنریک آن‌ها به نام کنترلر جاری این است که این سرویس‌ها بدانند دقیقا چه نوعی را قرار است بارگذاری کنند و دقیقا باید به دنبال کدام فایل بگردند. این سرویس‌ها یک کلید را می‌گیرند و یک خروجی و مقدار را باز می‌گردانند.
اگر برنامه را در حالت معمولی اجرا کنید و سپس آدرس http://localhost:7742/testlocal/gettitle را درخواست کنید، عبارت About Title را مشاهده می‌کنید؛ به دو علت:
الف) هنوز فرهنگ پیش فرض ترد جاری همان en-US است که توسط مرورگر ارسال شده‌است.
ب) چون فایل resx متناظر با فرهنگ پیش فرض ترد جاری یافت نشده‌است، مقدار همان کلید درخواستی بازگشت داده می‌شود؛ یعنی همان About Title.

برای رفع این مشکل آدرس http://localhost:7742/testlocal/SetFaLanguage را درخواست کنید. به این صورت با تنظیم کوکی ردیابی فرهنگ ترد جاری به زبان فارسی، خروجی GetTile این‌بار «درباره» خواهد بود.


خواندن اطلاعات منابع در Viewهای برنامه

فرض کنید فایل Views.TestLocal.Index.fa.resx (فایل منبع کنترلر TestLocal و ویوو Index آن به زبان فارسی) دقیقا همان محتوای فایل Controllers.TestLocalController.fa.resx فوق را دارد (اگر نام پوشه‌ی Views را تغییر داده‌اید، قسمت ابتدایی نام فایل Views را هم باید تغییر دهید). برای دسترسی به اطلاعات آن در یک ویوو، می‌توان از سرویس IViewLocalizer  به نحو ذیل استفاده کرد:
@using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Localization
@inject IViewLocalizer Localizer
 
@{
}
Message @ViewData["Message"]
<br/>
@Localizer["<b>Hello</b><i> {0}</i>", "DNT"]
<br/>
@Localizer["About Title"]
در اینجا ViewData، از همان اطلاعات اکشن متد Index استفاده می‌کند.
Localizer از طریق تزریق سرویس IViewLocalizer  به View برنامه تامین می‌شود. این سرویس در پشت صحنه از همان IHtmlLocalizer استفاده می‌کند و در حین استفاده‌ی از آن، اطلاعات تگ‌ها انکد (encoded) نخواهند شد (به همین جهت برای کار با کلیدها و مقادیر تگ‌دار توصیه می‌شود).


استفاده از اطلاعات منابع در DataAnnotations

قسمت اول فعال سازی بومی سازی DataAnnotations با ذکر AddDataAnnotationsLocalization در متد ConfigureServices، در ابتدای بحث انجام شد و همانطور که پیشتر نیز عنوان گردید، در این نگارش از ASP.NET، برای تمام کلاس‌های برنامه می‌توان فایل منبع ایجاد کرد. برای مثال اگر کلاس RegisterViewModel در فضای نام ViewModels.Account قرار گرفته‌است، نام فایل منبع آن یکی از دو حالت / دار و یا نقطه دار ذیل می‌تواند باشد:
Resources/ViewModels.Account.RegisterViewModel.fr.resx
Resources/ViewModels/Account/RegisterViewModel.fr.resx

محتوای این کلاس را در ذیل مشاهده می‌کنید:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.ViewModels.Account
{
    public class RegisterViewModel
    {
        [Required(ErrorMessage = "EmailReq")]
        [EmailAddress(ErrorMessage = "EmailType")]
        [Display(Name = "Email")]
        public string Email { get; set; }
    }
}
در این حالت مقداری که برای ErrorMessage ذکر می‌شود، کلیدی است که باید در فایل منبع جستجو شود:


یک نکته: هیچ الزامی ندارد که کلیدها را به این شکل وارد کنید. از این جهت که اگر این کلید در فایل منبع یافت نشد و یا فرهنگ ترد جاری با فایل‌های منبع مهیا تطابقی نداشت، عبارتی را که کاربر مشاهده می‌کند، دقیقا معادل «EmailReq» خواهد بود. بنابراین در اینجا می‌توانید کلید را به صورت کامل، مثلا مساوی «The Email field is required» وارد کنید و همین عبارت را به عنوان کلید در فایل منبع ذکر کرده و مقدار آن‌را مساوی ترجمه‌ی آن قرار دهید. این نکته در تمام حالات کار با کنترلرها و ویووها نیز صادق است.


استفاده از یک منبع اشتراکی

اگر می‌خواهید تعدادی از منابع را در همه‌جا در اختیار داشته باشید، روش کار به این صورت است:
الف) یک کلاس خالی را به نام SharedResource دقیقا با فرمت ذیل در پوشه‌ی Resources ایجاد کنید:
// Dummy class to group shared resources
namespace Core1RtmEmptyTest
{
   public class SharedResource
   {
   }
}
ب) اکنون فایل‌های منبع خود را در پوشه‌ی Resources، دقیقا با این نام‌های خاص ایجاد کنید:
SharedResource.fa.resx
SharedResource.en-US.resx
و امثال آن

ج) برای استفاده‌ی از این منبع اشتراکی در کلاس‌های مختلف برنامه تنها کافی است در حین تزریق وابستگی‌ها، نوع آرگومان جنریک IStringLocalizer را به SharedResource تنظیم کنید:
 IStringLocalizer<SharedResource> sharedLocalizer
و یا حتی در ویووهای برنامه نیز می‌توان از آن استفاده کرد:
 @inject IHtmlLocalizer<SharedResource> SharedLocalizer
مطالب
کتابخانه GMap.Net
نقشه گوگل در حال حاضر یکی از محبوب‌ترین و کاملترین نقشه‌های جهان است و امکانات خوبی هم دارد. در این راستا بسیاری از مردم سعی در استفاده از این نقشه‌ها و امکانات آن‌ها دارند. به همین دلیل گوگل در بسته‌های api خود نیز این مورد را گنجانده است. ولی استفاده از این api مستلزم نوشتن کدهای جاوا اسکرپیتی و شناخت توابع و ثابت‌های api گوگل است. اما در هر صورت این مستندات مورد مطالعه قرار می‌گیرند.

سال گذشته بود که به بررسی کتابخانه‌های موجود برای دات نت که به ساخت نقشه‌های گوگل (+ ) می‌پردازند پرداختم. ولی مشکلی که وجود داشت، همه آن‌ها در نهایت یک تصویر jpeg تحویل می‌دادند. ولی من می‌خواستم نقشه‌ی من زنده و واکنشگرا باشد تا کاربر بتواند روی آن حرکت کند، زوم کند، مارکر‌ها را جابجا کند و امکانات دیگری که در این نقشه در دسترس است را داشته باشد. برای همین شروع به ساخت یک class library کردم تا کاربر بتواند در محیط سی شارپ، تنظیمات را با اسامی قابل شناخت و یک intellisense قدرتمند بنویسد و در نهایت بر اساس اطلاعات کاربر، این کدها به صورت جاوا اسکریپت تولید شود. می‌توانید سورس نهایی کتابخانه‌ی GMap.Net را در گیت هاب، به همراه یک پروژه‌ی نمونه ببینید.

پروژه‌ی وابسته این کتابخانه،  MS Ajax Minifier جهت کم حجم کردن کدهای جاوا اسکریپت است. در مورد این کتابخانه در سایت جاری بحث شده است.
برای نصب این کتابخانه می‌توانید از طریق دستور زیر در Nuget عمل کنید:
Install-Package GMap.Net

در این کتابخانه مواردی که مورد توجه قرار گرفته است، تنظیمات نقشه و بعد از آن overlay‌ها هستند که شامل مارکرها و اشکال مختلف می‌باشند. این اشکال شامل رسم مستطیل بر روی نقشه، چند ضلعی‌ها و ... نیز می‌شوند.

برای شروع نیاز است که یک نمونه از کلاس GoogleMapApi را ایجاد کنید. بعد از آن با استفاده از خصوصیت SetLocation، مختصات مرکز نقشه را تنظیم نمایید. سپس با استفاده از خصوصیات دیگر نیز می‌توانید نقشه را تنظیم نمایید. تعدادی از این خصوصیات مثل SetZoomVisibility هستند که با استفاده از آن می‌توانید تنظیمات زوم را روی نقشه پیاده سازی کنید. البته فعال کردن این گزینه به تنهایی کافی نیست و باید از طریق خصوصیت ZoomControlOption پیکربندی کنترل زوم را نیز اینجام دهید که این پیکربندی شامل موقعیت قرارگیری کنترل‌های زوم و اندازه‌ی دکمه‌ها می‌باشد و مابقی تنظیمات هم بدین شکل هستند:

به غیر از تنظیمات نقشه، Overlayهای زیر در این کلاس پشتیبانی می‌شوند:
عنوان
توضیحات
 Marker  یک نشانه گذار که برای مشخص کردن یک محل بر روی نقشه به کار می‌رود. این علامت گذار شامل خصوصیت‌هایی چون نقطه‌ی قرارگیری، آیکن، عنوان و انیمیشنی برای نحوه‌ی نمایش آن می‌باشد. همچنین شامل یک خصوصیت دیگر از نوع InfoWindow است که به شما امکان نمایش یک پنجره‌ی توضیحات را نیز بر روی مارکر می‌دهد. این محتوا می‌تواند به صورت HTML نمایش یابد.
 Circle  در صورتیکه بخواهید ناحیه‌ای دایره‌ای شکل را بر روی نقشه مشخص کنید، کاربرد دارد. با دادن نقطه‌ی مرکزی و شعاع می‌توانید دایره را ترسیم کنید. همچنین شامل خصوصیات ظاهری چون رنگ داخل و حاشیه‌ها و میزان شفافیت نیز می‌باشد.
 Rectangle  به رسم یک مستطیل می‌پردازد و تنها لازم است دو مختصات را به آن بدهید و بر اساس این دو نقطه، ناحیه‌ی مستطیلی شکل ترسیم می‌گردد. در صورتیکه نقاط بیشتری را به آن اضافه کنید، فقط دوتای اولی در نظر گرفته می‌شوند. این گزینه شامل خصوصیات ظاهری نیز می‌گردد.
 Polyline  برای ترسیم مسیرها به صورت چند ضلعی به کار می‌رود و الزامی به بستن مسیرها نیست. دارای خصوصیات ظاهری نیز می‌باشد.
 
polygon
کاملا شبیه Ployline است؛ با این تفاوت که یک چند ضلعی بسته است و می‌تواند داخل آن با رنگ پر باشد. برای بستن این چند ضلعی لازم نیست تا کاری انجام دهید. خود کلاس، نقطه‌ی اول و آخر را به هم وصل می‌کند.

خصوصیات آیتم‌های بالا، شامل موارد زیر می‌شود:

 نام خصوصیت
توضیحات
 Id  در سازنده‌ی هر کدام به طور اجباری قرار گرفته است. این id برای زمانی است که بخواهید با استفاده از جاوااسکرپیت با آن ارتباط برقرار کنید.
 Editable  با فعال کردن این خاصیت، به کاربر این اجازه را می‌دهید که بتواند روی Overlay ویرایش انجام دهد.
 StrokeWeight  ضخامت لبه‌ها را مشخص می‌کند.
 StrokeColor  رنگ لبه را مشخص می‌کند.
 StrokeOpacity  میزان شفافیت لبه را بین 0 تا 1 مشخص می‌کند.
 FillColor  بعضی از المان‌ها مانند چند ضلعی‌های بسته و مستطیل که ناحیه‌ی داخلی دارند، شامل این گزینه هستند و رنگ داخل این ناحیه را مشخص می‌کنند.
 FillOpacity  میزان شفافیت خصوصیت بالا را از 0 تا 1 مشخص می‌کند.
 Points  با استفاده از این خاصیت می‌توانید مختصات را با استفاده از کلاس Location به آن اضافه کنید. برای دایره خصوصیت Point وجود دارد.
 Radius  برای دایره کاربرد دارد. با مقدار نوع Int می‌توانید شعاع آن را مقدار دهی کنید.
کد زیر و تصویر زیر نمونه‌ای از کاربرد این کلاس است:
public class MiladTower
    {
        public GoogleMapApi TestMarker()
        {
            var map=new GoogleMapApi(true);
            var location = new Location(35.7448416, 51.3753212);
            map.SetLocation(location);
            map.SetZoom(17);
            map.SetMapType(MapTypes.ROADMAP);
            map.SetBackgroundColor(Color.Aqua);
            map.ZoomControlVisibilty(true);
            map.ZoomOptions = new zoomControlOptions()
            {
                Position = Position.TOP_LEFT,
                ZoomStyle = ZoomStyle.SMALL
            };
  

            Marker marker=new Marker("mymarker1");
            marker.InfoWindow=new InfoWindow("iw1")
            {
                Content = "<b>Milad Tower</b><i>in Tehran</i><br/>Milad Tower is the highest tower in iran,many people and tourists visit it each year, but it's so expensive that i cant afford it as iranian citizen<br/>please see more info at  <a href=\"https://en.wikipedia.org/wiki/Milad_Tower\"><img width='16px' height='16px' src='https://en.wikipedia.org/favicon.ico'/>wikipedia</a>"
            };
            marker.MarkerPoint = location;
            map.Markers.Add(marker);

            var circle=new CircleMarker("mymarker2");
            circle.FillColor = Color.Green;
            circle.FillOpacity = 0.6f;
            circle.StrokeColor = Color.Red;
            circle.StrokeOpacity = 0.8f;
            circle.Point = location;
            circle.Radius = 30;
            circle.Editable = true;
            circle.StrokeWeight = 3;
            map.Circles.Add(circle);

            Rectangle rect=new Rectangle("rect1");
            rect.FillColor = Color.Black;
            rect.FillOpacity = 0.4f;
            rect.Points.Add(new Location(35.74728723483808, 51.37550354003906));
            rect.Points.Add(new Location(35.74668641224311, 51.376715898513794));
            map.Rectangles.Add(rect);

            Polyline polyline=new Polyline("poly1");
            polyline.Points.Add(new Location(35.74457043569041, 51.373915672302246));
            polyline.Points.Add(new Location(35.74470976097927, 51.37359380722046));
            polyline.Points.Add(new Location(35.744378863020074, 51.37337923049927));
            polyline.StrokeColor = Color.Blue;
            polyline.StrokeWeight = 2;
            map.Polylines.Add(polyline);

            Polygon polygon=new Polygon("poly2");
            polygon.Points.Add(new Location(35.746494844665094, 51.374655961990356));
            polygon.Points.Add(new Location(35.74635552250061, 51.37283205986023));
            polygon.Points.Add(new Location(35.74598109297522, 51.372681856155396));
            polygon.Points.Add(new Location(35.7454934611854, 51.37361526489258));
            polygon.FillColor = Color.Black;
            polygon.FillOpacity = 0.5f;
            polygon.StrokeColor = Color.Gray;
            polygon.StrokeWeight = 1;
            map.Polygons.Add(polygon);

            return map;
        }
    }
بعد از ایجاد چنین کلاسی نیاز است تا آن را در ویوو ترسیم کنیم. ابتدا یک div برای ناحیه‌ی نقشه ایجاد می‌کنیم و سپس خروجی متد ShowMapForMVC را در ناحیه‌ی Head صفحه چاپ می‌کنیم. این خروجی به طور خودکار یک MVCHTMLString را بر می‌گرداند. در صورتیکه از وب فرم استفاده می‌کنید، می‌توانید از گزینه‌ی ShowMap استفاده کنید.
@section javascript
{
    @{
        var map = new MiladTower().TestMarker();
        @map.ShowMapForMvc("mapdiv")
    }
}
<br/><br/>
<div id="mapdiv" style="width:600px;height:600px;"></div>

در نهایت نقشه‌ی زیر نمایش داده می‌شود:


کم حجم کردن کدها
در صورتیکه به سورس صفحه نگاهی بیندازید، می‌بینید که کدهای جاوا اسکریپت، داخل صفحه نوشته شده‌اند. اگر بخواهید برای کم حجم‌تر شدن کد، عملیات minify را انجام دهید، با true شدن خصوصیت minified با استفاده از کتابخانه‌ی وابسته‌اش (MS Ajax Minifier)  اینکار را انجام می‌دهد.

انتقال کدها به یک فایل خارجی
بسیاری از ما برای نوشتن کدهای جاوا اسکریپت، از یک فایل خارجی استفاده می‌کنیم. برای داشتن این قابلیت می‌توانید به جای ShowMapForMVC متد CallJs را صدا بزنید تا کتابخانه api گوگل را صدا بزند و سپس در یک اکشن متد، متد GiveJustJS را صدا بزنید و طبق مقاله‌ی موجود در سایت جاری محتوای آن را برگردانید و به عنوان یک فایل JS به این اکشن متد لینک بدهید. کدهای زیر به شما نحوه‌ی این کار را نشان می‌دهند:
ابتدا در یک اکشن متد، کد زیر را وارد می‌کنیم:
    public ActionResult MiladJs()
        {
            var output = new MiladTower().TestMarker().GiveJustJs("mapdiv");
            Response.ContentType = "text/javascript";
            return Content(output);
        }

بعد از آن در ویووی مربوطه کد زیر را داریم:
@section javascript
{
    @{
        var map = new MiladTower().TestMarker();
        @map.CallJs()
        <script type="text/javascript" src="@Url.Action("MiladJs","Home")"></script>
    }   
}
<br/><br/>
<div id="mapdiv" style="width:600px;height:600px;"></div>
بدین ترتیب کدهای شما داخل یک فایل خارجی قرار می‌گیرند.


نحوه‌ی کارکرد این کتابخانه
برای آشنایی با نحوه‌ی کارکرد آن باید بدانید که اساس کار این کتابخانه string interpolation است. این کتابخانه کلاسی را به صورت Partial دارد که بین چندین فایل تقسیم شده است و هر یک از فایل‌ها، با نام محتوای آن نامگذاری شده‌اند. Public methods متدهای عمومی، private methods متدهای خصوصی، Constants یا ثابت‌ها که حاوی تمام دستورات جاوا اسکریپتی هستند و در نهایت خود کلاس اصلی GoogleMapApi که حاوی کدهای اجرایی و تشکیل کد جاوا اسکریپت می‌باشد. در کنار کلاس اصلی، کلاس‌های Overlay هم قرار دارند که شامل اطلاعات اشیاء روی نقشه‌ها هستند؛ مثل مارکرها و چندضلعی‌ها و ... و در نهایت یک سری کلاس و نوع شمارشی Enum شامل خصوصیت‌هایی که برای تنظیمات و پیکربندی نقشه به کار می‌روند.
کلاس GoogleMapApi برای ایجاد کدها، داده‌هایی را که برای هر کلاس در نظر گرفته‌اید، با استفاده از interpolation و ثابت‌های حاوی کد جاوا اسکریپت، در یک رشته‌ی جدید قرار می‌دهند و این رشته‌ها با اتصال درست در موقعیت خود، کد نهایی جاوا اسکریپت را تولید می‌کنند.
مطالب
ایجاد Helper سفارشی جهت نمایش ویدئو در ASP.NET MVC
معرفی HTML Helpers
در صورتی که در مورد Helper‌ها در ASP.NET MVC اطلاعات بیشتری نیاز دارید پیشنهاد می‌کنم ابتدا این مطلب + را مطالعه کنید.
 
ایجاد یک HTML Helper سفارشی برای نمایش ویدئو‌های سایت آپارات
قبل از ایجاد هر Helper ی باید با خروجی نهایی آن آشنا بود. پس از بررسی خروجی نهایی کافیست بخش هایی از آن را Optional کنیم تا در زمان استفاده از آن، نسبت به مقادیر این دسته از پارامترها تصمیم گیری کنیم.
سایت آپارات نمونه‌ی فارسی سایت YouTube است و امکان اشتراک گذاری فایل‌های ویدئویی را برای کاربران مهیا کرده است. در این سایت در صفحه نمایش هر ویدئو، بخشی با عنوان "دریافت کد ویدئو" وجود دارد. با کمی بررسی در کدهای نهایی ایجاد شده توسط دستورات ذکر شده در این بخش، کد نهایی برای نمایش یک ویدئو به صورت زیر خواهد بود:

<embed height="400" width="500" 
flashvars="config=http://www.aparat.com//video/video/config/videohash/BA9Md/watchtype/embed" 
allowfullscreen="true" 
quality="high" name="aparattv_BA9Md" id="aparattv_BA9Md" 
src="http://host10.aparat.com/public/player/aparattv" type="application/x-shockwave-flash">
برای تولید پویای این کد Helper زیر می‌تواند مفید باشد:
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication1
{
    public static class AparatPlayerHelper
    {
        public static MvcHtmlString AparatPlayer(this HtmlHelper helper, string mediafile, int height, int width)
        {
            var player = @"<embed height=""{0}"" width=""{1}"" flashvars=""config=http://www.aparat.com//video/video/config/videohash/{2}/watchtype/embed"" 
                                allowfullscreen=""true"" 
                                quality=""high"" 
                                name=""aparattv_{2}"" id=""aparattv_{2}"""" src=""http://host10.aparat.com/public/player/aparattv"" 
                                type=""application/x-shockwave-flash"">";

            player = string.Format(player, height, width, mediafile);
            return new MvcHtmlString(player);
        }
    }
}
نحوه استفاده از این Helper:
@Html.AparatPlayer("BA9Md", 400, 500)
اگر به آدرس صفحات در سایت آپارات دقت کنید URL جاری به یک عبارت چند حرقی ختم می‌شود که از این عبارت به عنوان مقدار پارامتر mediafile و شناسه منحصر بفرد فایل ویدئو استفاده شده است.
ایجاد Helper سفارشی جهت نمایش ویدئو‌های YouTube:
با توجه به توضیحات فوق یک Helper سفارشی برای نمایش ویدئو‌های YouTube بصورت زیر است:
using System;
using System.Drawing;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication1
{

    public static class YouTubePlayerHelper
    {
        public static MvcHtmlString YouTubePlayer(this HtmlHelper helper, string playerId, string mediaFile, YouTubePlayerOption youtubePlayerOption)
        {

            const string baseURL = "http://www.youtube.com/v/";

            // YouTube Embedded Code
            var player = @"<div id=""YouTubePlayer_{7}""width:{1}px; height:{2}px;"">
                                 <object width=""{1}"" height=""{2}"">
                                 <param name=""movie"" value=""{6}{0}&fs=1&border={3}&color1={4}&color2={5}""></param>
                                 <param name=""allowFullScreen"" value=""true""></param>
                                 <embed src=""{6}{0}&fs=1&border={3}&color1={4}&color2={5}""
                                 type = ""application/x-shockwave-flash""
                                 width=""{1}"" height=""{2}"" allowfullscreen=""true""></embed>
                                 </object>
                             </div>";

            // Replace All The Value
            player = String.Format(player, mediaFile, youtubePlayerOption.Width, youtubePlayerOption.Height, (youtubePlayerOption.Border ? "1" : "0"), ConvertColorToHexa.ConvertColorToHexaString(youtubePlayerOption.PrimaryColor), ConvertColorToHexa.ConvertColorToHexaString(youtubePlayerOption.SecondaryColor), baseURL, playerId);

            //Retrun Embedded Code
            return new MvcHtmlString(player);
        }
    }

    public class YouTubePlayerOption
    {
        int _width = 425;
        int _height = 355;
        Color _color1 = Color.Black;
        Color _color2 = Color.Aqua;

        public YouTubePlayerOption()
        {
            Border = false;
        }

        public int Width { get { return _width; } set { _width = value; } }
        public int Height { get { return _height; } set { _height = value; } }
        public Color PrimaryColor { get { return _color1; } set { _color1 = value; } }
        public Color SecondaryColor { get { return _color2; } set { _color2 = value; } }
        public bool Border { get; set; }
    }

    public class ConvertColorToHexa
    {
        private static readonly char[] HexDigits =
            {
                '0', '1', '2', '3', '4', '5', '6', '7',
                '8', '9', 'A', 'B', 'C', 'D', 'E', 'F'
            };

        public static string ConvertColorToHexaString(Color color)
        {
            var bytes = new byte[3];
            bytes[0] = color.R;
            bytes[1] = color.G;
            bytes[2] = color.B;
            var chars = new char[bytes.Length * 2];
            for (int i = 0; i < bytes.Length; i++)
            {
                int b = bytes[i];
                chars[i * 2] = HexDigits[b >> 4];
                chars[i * 2 + 1] = HexDigits[b & 0xF];
            }
            return new string(chars);
        }


    }        

}
نحوه استفاده:
@Html.YouTubePlayer("Casablanca", "iLdqKUkkM6w", new YouTubePlayerOption()
                                {
                                    Border = true
                                })
در اینجا جهت مقداردهی پارمتر‌های پخش کننده ویدئو، از کلاس YouTubePlayerOption استفاده شده است.