مطالب
آشنایی با NHibernate - قسمت دوم

آزمون واحد کلاس نگاشت تهیه شده

در مورد آشنایی با آزمون‌های واحد لطفا به برچسب مربوطه در سمت راست سایت مراجعه بفرمائید. همچنین در مورد اینکه چرا به این نوع API کلمه Fluent اطلاق می‌شود، می‌توان به تعریف آن جهت مطالعه بیشتر مراجعه نمود.

در این قسمت قصد داریم برای بررسی وضعیت کلاس نگاشت تهیه شده یک آزمون واحد تهیه کنیم. برای این منظور ارجاعی را به اسمبلی nunit.framework.dll به پروژه UnitTests که در ابتدای کار به solution جاری در VS.Net افزوده بودیم، اضافه نمائید (همچنین ارجاع‌هایی به اسمبلی‌های پروژه NHSample1 ، FluentNHibernate ، System.Data.SQLite ، NHibernate.ByteCode.Castle و Nhibernate نیز نیاز هستند). تمام اسمبلی‌های این فریم ورک‌ها از پروژه FluentNHibernate قابل استخراج هستند.

سپس سه کلاس زیر را به پروژه آزمون واحد اضافه خواهیم کرد.
کلاس TestModel : (جهت مشخص سازی محل دریافت اطلاعات نگاشت)

using FluentNHibernate;
using NHSample1.Domain;

namespace UnitTests
{
public class TestModel : PersistenceModel
{
public TestModel()
{
AddMappingsFromAssembly(typeof(CustomerMapping).Assembly);
}
}
}

کلاس FixtureBase : (جهت ایجاد سشن NHibernate در ابتدای آزمون واحد و سپس پاکسازی اشیاء در پایان کار)

using NUnit.Framework;
using NHibernate;
using FluentNHibernate;
using FluentNHibernate.Cfg;
using FluentNHibernate.Cfg.Db;

namespace UnitTests
{
public class FixtureBase
{
protected SessionSource SessionSource { get; set; }
protected ISession Session { get; private set; }

[SetUp]
public void SetupContext()
{
var cfg = Fluently.Configure().Database(SQLiteConfiguration.Standard.InMemory);

SessionSource = new SessionSource(
cfg.BuildConfiguration().Properties,
new TestModel());

Session = SessionSource.CreateSession();
SessionSource.BuildSchema(Session);
}

[TearDown]
public void TearDownContext()
{
Session.Close();
Session.Dispose();
}
}
}

و کلاس CustomerMapping_Fixture.cs : (جهت بررسی صحت نگاشت تهیه شده با کمک دو کلاس قبل)

using NUnit.Framework;
using FluentNHibernate.Testing;
using NHSample1.Domain;

namespace UnitTests
{
[TestFixture]
public class CustomerMapping_Fixture : FixtureBase
{
[Test]
public void can_correctly_map_customer()
{
new PersistenceSpecification<Customer>(Session)
.CheckProperty(c => c.Id, 1001)
.CheckProperty(c => c.FirstName, "Vahid")
.CheckProperty(c => c.LastName, "Nasiri")
.CheckProperty(c => c.AddressLine1, "Addr1")
.CheckProperty(c => c.AddressLine2, "Addr2")
.CheckProperty(c => c.PostalCode, "1234")
.CheckProperty(c => c.City, "Tehran")
.CheckProperty(c => c.CountryCode, "IR")
.VerifyTheMappings();
}
}
}

توضیحات:
اکنون به عنوان یک برنامه نویس متعهد نیاز است تا کار صورت گرفته در قسمت قبل را آزمایش کنیم.
کار بررسی صحت نگاشت تعریف شده در قسمت قبل توسط کلاس استاندارد PersistenceSpecification فریم ورک FluentNHibernate انجام خواهد شد (در کلاس CustomerMapping_Fixture). این کلاس برای انجام عملیات آزمون واحد نیاز به کلاس پایه دیگری به نام FixtureBase دارد که در آن کار ایجاد سشن NHibernate (در قسمت استاندارد SetUp آزمون واحد) و سپس آزاد سازی آن را در هنگام خاتمه کار ، انجام می‌دهد (در قسمت TearDown آزمون واحد).
این ویژگی‌ها که در مباحث آزمون واحد نیز به آن‌ها اشاره شده است، سبب اجرای متدهایی پیش از اجرا و بررسی هر آزمون واحد و سپس آزاد سازی خودکار منابع خواهند شد.
برای ایجاد یک سشن NHibernate نیاز است تا نوع دیتابیس و همچنین رشته اتصالی به آن (کانکشن استرینگ) مشخص شوند. فریم ورک Fluent NHibernate با ایجاد کلاس‌های کمکی برای این امر، به شدت سبب ساده‌ سازی انجام آن شده است. در این مثال، نوع دیتابیس به SQLite و در حالت دیتابیس در حافظه (in memory)، تنظیم شده است (برای انجام امور آزمون واحد با سرعت بالا).
جهت اجرای هر دستوری در NHibernate نیاز به یک سشن می‌باشد. برای تعریف شیء سشن، نه تنها نیاز به مشخص سازی نوع و حالت دیتابیس مورد استفاده داریم، بلکه نیاز است تا وهله‌ای از کلاس استاندارد PersistanceModel را نیز جهت مشخص سازی کلاس نگاشت مورد استفاده مشخص نمائیم. برای این منظور کلاس TestModel فوق تعریف شده است تا این نگاشت را از اسمبلی مربوطه بخواند و مورد استفاده قرار دهد (بر پایی اولیه این مراحل شاید در ابتدای امر کمی زمانبر باشد اما در نهایت یک پروسه استاندارد است). توسط این کلاس به سیستم اعلام خواهیم کرد که اطلاعات نگاشت را باید از کدام کلاس دریافت کند.
تا اینجای کار شیء SessionSource را با معرفی نوع دیتابیس و همچنین محل دریافت اطلاعات نگاشت اشیاء معرفی کردیم. در دو سطر بعدی متد SetupContext کلاس FixtureBase ، ابتدا یک سشن را از این منبع سشن تهیه می‌کنیم. شیء منبع سشن در این فریم ورک در حقیقت یک factory object است (الگوهای طراحی برنامه نویسی شیءگرا) که امکان دسترسی به انواع و اقسام دیتابیس‌ها را فراهم می‌سازد. برای مثال اگر روزی نیاز بود از دیتابیس اس کیوال سرور استفاده شود، می‌توان از کلاس MsSqlConfiguration بجای SQLiteConfiguration استفاده کرد و همینطور الی آخر.
در ادامه توسط شیء SessionSource کار ساخت database schema را نیز به صورت پویا انجام خواهیم داد. بله، همانطور که متوجه شده‌اید، کار ساخت database schema نیز به صورت پویا توسط فریم ورک NHibernate با توجه به اطلاعات کلاس‌های نگاشت، صورت خواهد گرفت.

این مراحل، نحوه ایجاد و بر پایی یک آزمایشگاه آزمون واحد فریم ورک Fluent NHibernate را مشخص ساخته و در پروژه‌های شما می‌توانند به کرات مورد استفاده قرار گیرند.

در ادامه اگر آزمون واحد را اجرا نمائیم (متد can_correctly_map_customer در کلاس CustomerMapping_Fixture)، نتیجه باید شبیه به شکل زیر باشد:



توسط متد CheckProperty کلاس PersistenceSpecification ، امکان بررسی نگاشت تهیه شده میسر است. اولین پارامتر آن، یک lambda expression خاصیت مورد نظر جهت بررسی است و دومین آرگومان آن، مقداری است که در حین آزمون به خاصیت تعریف شده انتساب داده می‌شود.

نکته:
شاید سؤال بپرسید که در تابع can_correctly_map_customer عملا چه اتفاقاتی رخ داده است؟ برای بررسی آن در متد SetupContext کلاس FixtureBase ، اولین سطر آن‌را به صورت زیر تغییر دهید تا عبارات SQL نهایی تولید شده را نیز بتوانیم در حین عملیات تست مشاهده نمائیم:

var cfg = Fluently.Configure().Database(SQLiteConfiguration.Standard.ShowSql().InMemory);




مطابق متد تست فوق، عبارات تولید شده به شرح زیر هستند:

NHibernate: select next_hi from hibernate_unique_key
NHibernate: update hibernate_unique_key set next_hi = @p0 where next_hi = @p1;@p0 = 2, @p1 = 1
NHibernate: INSERT INTO "Customer" (FirstName, LastName, AddressLine1, AddressLine2, PostalCode, City, CountryCode, Id) VALUES (@p0, @p1, @p2, @p3, @p4, @p5, @p6, @p7);@p0 = 'Vahid', @p1 = 'Nasiri', @p2 = 'Addr1', @p3 = 'Addr2', @p4 = '1234', @p5 = 'Tehran', @p6 = 'IR', @p7 = 1001
NHibernate: SELECT customer0_.Id as Id0_0_, customer0_.FirstName as FirstName0_0_, customer0_.LastName as LastName0_0_, customer0_.AddressLine1 as AddressL4_0_0_, customer0_.AddressLine2 as AddressL5_0_0_, customer0_.PostalCode as PostalCode0_0_, customer0_.City as City0_0_, customer0_.CountryCode as CountryC8_0_0_ FROM "Customer" customer0_ WHERE customer0_.Id=@p0;@p0 = 1001

نکته جالب این عبارات، استفاده از کوئری‌های پارامتری است به صورت پیش فرض که در نهایت سبب بالا رفتن امنیت بیشتر برنامه (یکی از راه‌های جلوگیری از تزریق اس کیوال در ADO.Net که در نهایت توسط تمامی این فریم ورک‌ها در پشت صحنه مورد استفاده قرار خواهند گرفت) و همچنین سبب بکار افتادن سیستم‌های کش دیتابیس‌های پیشرفته مانند اس کیوال سرور می‌شوند (execution plan کوئری‌های پارامتری در اس کیوال سرور جهت بالا رفتن کارآیی سیستم کش می‌شوند و اهمیتی هم ندارد که حتما رویه ذخیره شده باشند یا خیر).

ادامه دارد ...

مطالب
کار با Razor در ASP.NET Core 2.0
پیش نویس: این مقاله ترجمه شده فصل 5 کتاب Pro Asp.Net Core MVC2 می‌باشد.


ایجاد یک پروژه با استفاده Razor

در ادامه با هم یک مثال را با استفاده از Razor ایجاد می‌کنیم. یک پروژه جدید را با قالب Empty و با نام Razor ایجاد می‌کنیم.

مراحل:

1- ابتدا در کلاس startup قابلیت MVC را فعال می‌کنیم؛ با قرار دادن کد زیر در متد ConfigureServices:
 services.AddMvc();
و بعد کد زیر را که مربوط به اجرای پروژه‌ی hello Word است ، از متد Configure حذف می‌کنیم:
app.Run(async (context) =>
{
   await context.Response.WriteAsync("Hello World!");
});
در نهایت محتویات  فایل StartUp به صورت زیر می‌باشد:

namespace Razor
{
    public class Startup
    {
        // This method gets called by the runtime. Use this method to add services to the container.
        // For more information on how to configure your application, visit https://go.microsoft.com/fwlink/?LinkID=398940
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddMvc();
        }

        // This method gets called by the runtime. Use this method to configure the HTTP request pipeline.
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
        {
            if (env.IsDevelopment())
            {
                app.UseDeveloperExceptionPage();
            }

            //app.Run(async (context) =>
            //{
            //    await context.Response.WriteAsync("Hello World!");
            //});
        }
    }
}


ایجاد یک Model
 یک پوشه جدید را به نام Models ایجاد و بعد در این پوشه یک کلاس را به نام Product ایجاد می‌کنیم و کدهای زیر را در آن قرار میدهیم:
namespace Razor.Models
{
    public class Product
    {
        public int ProductID { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public string Description { get; set; }
        public decimal Price { get; set; }
        public string Category { set; get; }
    }
}

ایجاد Controller
تنظیمات پیشفرض را در فایل Startup انجام داده‌ایم. درخواست‌هایی را که توسط کاربر ارسال میشوند، به controller پیشفرضی که نامش در اینجا Home است، ارسال می‌کند. حالا ما یک پوشه جدید را به نام Controllers ایجاد می‌کنیم و در آن یک کنترلر جدید را به نام HomeController ایجاد می‌کنیم و کدهای زیر را در آن قرار میدهیم:
namespace Razor.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        // GET: /<controller>/
        public ViewResult Index()
        {
            Product myProduct = new Product
            {
                ProductID = 1,
                Name = "Kayak",
                Description = "A boat for one person",
                Category = "Watersports",
                Price = 275M
            };
            return View(myProduct);
        }
    }
}
در این کلاس یک Action Method را به نام index ایجاد می‌کنیم. سپس در آن یک شیء را از مدل ایجاد و مقدار دهی و آن‌را به View ارسال می‌کنیم تا در زمان بارگذاری View از این شیء استفاده نماییم. نیاز نیست نام View را مشخص کنید. به صورت پیشفرض نام View با نام اکشن متد یکسان می‌باشد.

 
ایجاد View
 برای ایجاد یک View پیشفرض برای Action Method فوق در پوشه Views/Home یک MVC View Page (Razor View Page) را به نام Index.schtml ایجاد می‌کنیم.
- نکته1: پوشه View و داخل آن Home را ایجاد کنید.
- نکته2: معادل MVC View Page در نسخه جدید، Razor View می‌باشد. اگر در لیست این آیتم را انتخاب کنید، در توضیحات پنل سمت راست میتوانید این مطلب را مشاهده کنید.
- نکته3: دقت نمایید برای اینکه پروژه net Core2. باشد و تمام مشخصات موردنظر را داشته باشد، باید نگارش ویژوال استودیو VS 2017.15.6.6 و یا بیشتر باشد.
 
@model Razor.Models.Product
@{
    Layout = null;
}

<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width"/>
    <title>Index</title>
</head>
<body>
    Content will go here
</body>
</html>

تا اینجا ما یک پروژه ساده را ایجاد نموده‌ایم که قابلیت استفاده‌ی از Razor را هم دارد. در ادامه نحوه‌ی استفاده از امکانات Razor شرح داده میشوند.


استفاده از Model در یک View
برای استفاده از شیء مدل در View، باید در View به آن شیء و مشخصات آن دسترسی داشته باشیم که این دسترسی را Razor با استفاده از کاراکتر @ برای ما ایجاد می‌کند. برای اتصال به Model از عبارت model@ (حتما باید حروف کوچک باشد) استفاده می‌کنیم و برای دسترسی به مشخصات مدل از عبارت Model@ (حتما باید حرف اول آن بزرگ باشد) استفاده می‌کنیم. به کد زیر دقت کنید:

@model Razor.Models.Product
@{
    Layout = null;
}

<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width"/>
    <title>Index</title>
</head>
<body>
  @Model.Name
</body>
</html>
خط اولی که در View تعریف شده است، با استفاده از عبارت model@ مانند تعریف نوع مدل می‌باشد و کار اتصال مدل به View را انجام میدهد و همین خط باعث میشود زمانی که شما در تگ body عبارت Model@ وبعد دات (.) را میزنید، لیست خصوصیات آن مدل ظاهر میشوند. لیست شدن خصوصیات بعد از دات(.) یکی از کارهای پیشفرض ویژوال استودیو می‌باشد؛ برای اینکه از خطاهای احتمالی کاربر جلوگیری کند.

نتیجه خروجی بالا مانند زیر می‌باشد:

 



معرفی View Imports

زمانیکه بخواهیم به یک کلاس در View دسترسی داشته باشیم، باید فضای نام آن کلاس را مانند کد زیر در بالای View اضافه کنیم. حالا اگر بخواهیم به چند کلاس دسترسی داشته باشیم، باید این کار را به ازای هر کلاس در هر View انجام دهیم که سبب ایجاد کدهای اضافی در View‌ها میشود. برای بهبود این وضعیت می‌توانید یک کلاس View Import را در پوشه‌ی Views ایجاد کنید و تمام فضاهای نام را در آن قرار دهید. با اینکار تمام فضاهای نامی که در این کلاس View Import قرار گرفته‌اند، در تمام Viewهای موجود در پوشه Views قابل دسترسی خواهند بود.

در پوشه View راست کلیک کرده و گزینه Add و بعد New Item را انتخاب می‌کنیم و در کادر باز شده، آیتم MVC View Import Page (در نسخه جدید نام آن  Razor View Imports است) انتخاب می‌کنیم. ویژوال استودیو به صورت پیش فرض نام ViewImports.cshtml_ را برای آن قرار میدهد.


نکته: استاندارد نام گذاری این View این می‌باشد که ابتدای آن کاراکتر (_) حتما وجود داشته باشد.
 
در کلاس تعریف شده با استفاده از عبارت using@ فضای نام‌های خود را قرار میدهیم؛ مانند زیر:
 @using Razor.Models
در این کلاس شما فقط میتوانید فضاهای نام را مانند بالا قرار دهید. پس از آم قسمت فضاهای نام اضافی در Viewها قابل حذف میشوند و در این حالت فقط نام کلاس مدل را در بالای فرم قرار میدهیم مانند زیر:
@model Product
@{
    Layout = null;
}

<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width"/>
    <title>Index</title>
</head>
<body>
  @Model.Name
</body>
</html>


Layout ها

یکی دیگر از عبارت‌های مهم Razor که در فایل Index وجود دارد، عبارت زیر است:
@{
    Layout = null;
}
شما می‌توانید در بین {} کدهای سی شارپ را قرار دهید. حالا مقدار Layout را مساوی نال قرار داده‌ایم که بگوییم View مستقلی است و از قالب مشخصی استفاده نمی‌کند.

از Layout برای طراحی الگوی Viewها استفاده می‌کنیم. اگر بخواهیم برای View ها یک قالب طراحی کنیم و این الگو بین تمام یا چندتای از آن‌ها مشترک باشد، کدهای مربوط به الگو را با استفاده از Layout ایجاد می‌کنیم و از آن در View ها استفاده می‌کنیم. اینکار برای جلوگیری از درج کدهای تکراری قالب در برنامه انجام میشود. با اینکار اگر بخواهیم در الگو تغییری را انجام دهیم، این تغییر را در یک قسمت انجام میدهم و سپس به تمام Viewها اعمال میشود.
 
Layout
طرحبندی  Viewهای برنامه بطور معمول بین چند View مشترک است و طبق استاندارد ویژوال استودیو در پوشه‌ی Views/Shared قرار میگیرد. برای ایجاد Layout، روی پوشه Views/shared راست کلیک کرده و بعد گزینه Add وبعد NewItem و سپس گزینه MVC View Layout Page (نام آن در نسخه جدید Razor Layout است) را انتخاب می‌کنیم و ابتدای نام آن را به صورت پیشفرض کاراکتر (_) قرار میدهیم.
 


هنگام ایجاد این فایل توسط ویژوال استودیو، کدهای زیر به صورت پیش فرض در فایل ایجاد شده وجود دارند: 
<!DOCTYPE html>

<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width" />
    <title>@ViewBag.Title</title>
</head>
<body>
    <div>
        @RenderBody()
    </div>
</body>
</html>
طرحبندی‌ها فرم خاصی از View هستند و دو عبارت @ در کدهای آن وجود دارد. در اینجا فراخوانی RenderBody@ سبب درج محتویات View مشخص شده توسط Action Method در این مکان می‌شود. عبارت دیگری که در اینجا وجود دارد، ViewBag است که برای مشخص کردن عنوان در اینجا استفاده شده‌است.
ViewBag ویژگی مفیدی است که اجازه می‌دهد تا مقادیر و داده‌ها در برنامه گردش داشته باشند و در این مورد بین یک View و Layout منتقل شوند. در ادامه خواهید دید وقتی Layout را به یک نمایه اعمال می‌کنیم، این مورد چگونه کار می‌کند.

عناصر HTML در یک Layout به هر View که از آن استفاده می‌کند، اعمال و توسط آن یک الگو برای تعریف محتوای معمولی ارائه می‌شود؛ مانند کدهای زیر. من برخی از نشانه گذاری‌های ساده را به Layout اضافه کردم تا اثر قالب آن آشکارتر شود:
<!DOCTYPE html>

<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width" />
    <title>@ViewBag.Title</title>
    <style>
        #mainDiv {
            padding: 20px;
            border: solid medium black;
            font-size: 20pt
        }
    </style>
</head>
<body>
    <h1>Product Information</h1>
    <div id="mainDiv">
        @RenderBody()
    </div>
</body>
</html>
در اینجا یک عنصر عنوان و همچنین بعضی از CSS‌ها را به عنصر div که حاوی عبارت RenderBody@ است، اضافه کرده‌ام؛ فقط برای اینکه مشخص شود، چه محتوایی از طرحبندی سایت می‌آید و چه چیزی از View.
 

اعمال Layout

برای اعمال کردن Layout به یک View، نیاز است مشخصه Layout آن‌را مقدار دهی و سپس Htmlهای اضافی موجود در آن‌را مانند المنت‌های head و Body حذف کنید؛ همانند کدهای زیر:
@model Product
@{
    Layout = "_BasicLayout";
    ViewBag.Title = "Product";
}
در خاصیت Layout، مقدار را برابر نام فایل Layout، بدون پسوند cshtml آن قرار میدهیم. Razor در مسیر پوشه Views/shared و پوشه Views/Home فایل Layout را جستجو می‌کند.
در اینجا عبارت ViewBag.Title را نیز مقدار دهی می‌کنیم. زمانیکه فایل فراخوانی میشود، عنوان آن صفحه با این مقدار، جایگزین خواهد شد.
تغییرات این View بسیار چشمگیر است؛ حتی برای چنین برنامه ساده‌ای. طرحبندی شامل تمام ساختار مورد نیاز برای هر پاسخ HTML است که View را به صورت یک محتوای پویا ارائه می‌دهد و داده‌ها را به کاربر منتقل می‌کند. هنگامیکه MVC فایل Index.cshtmal را پردازش می‌کند، این طرحبندی برای ایجاد پاسخ HTML نهایی یکپارچه می‌شود؛ مانند عکس زیر:
 


 
View Start

بعضی موارد هنوز در برنامه وجود دارند که می‌توان کنترل بیشتری بر روی آن‌ها داشته باشید. مثلا اگر بخواهیم نام یک فایل layout را تغییر دهیم، مجبور هستیم تمام Viewهایی را که از آن Layout استفاده می‌کنند، پیدا کنید و نام Layout استفاده شده در آن‌ها را تغییر دهیم. اینکار احتمال خطای بالایی دارد و امکان دارد بعضی View ها از قلم بیفتند و برنامه دچار خطا شود. بنابراین با استفاده از View Start می‌توانیم این مشکل را برطرف کنیم. وقتی نام Layout تغییر کرد، تنها کافی است نام آن‌را در View Start تغییر دهیم. اکنون زمانیکه برنامه را اجرا می‌کنیم، MVC به دنبال فایل View Start می‌گردد و اگر اطلاعاتی داشته باشد، آن را اجرا می‌کند و الویت این فایل از تمام فایل‌های دیگر بیشتر است و ابتدا تمام آنها اجرا میشوند.

برای ایجاد یک فایل شروع مشاهده، روی پوشه‌ی Views کلیک راست کرده و گزینه add->New Items را انتخاب می‌کنیم و از پنجره باز شده گزینه ( Razor View Start ) Mvc View Start Page را انتخاب می‌کنیم؛ مانند تصویر زیر:


ویژوال استودیو به صورت پیش فرض نام ViewStart.cshtml_ را به عنوان نام آن قرار میدهد؛ شما گزینه‌ی Create را در این حالت انتخاب کنید. محتویات فایل ایجاد شده به صورت زیر می‌باشد:
@{
    Layout = "_Layout";
}
برای اعمال Layout جدید به تمام Viewها، مقدار Layout را معادل طرحبندی خود تغییر میدهیم؛ مانند کد زیر: 
@{
    Layout = "_BasicLayout";
}
از آنجا که فایل View Start دارای مقداری برای Layout می‌باشد، می‌توانیم عبارت‌های مربوطه را در Index.cshtml‌ها حذف کنیم:
@model Product
@{
    ViewBag.Title = "Product";
}
در اینجا لازم نیست مشخص کنیم که من می‌خواهم از فایل View Start استفاده کنم. MVC این فایل را پیدا خواهد کرد و از محتویات آن به طور خودکار استفاده می‌کند. البته باید دقت داشت که مقادیر تعریف شده‌ی در فایل View اولویت دارند و باعث میشوند با معادل‌های فایل View Start جایگزین شوند.

شما همچنین می‌توانید چندین فایل View Start را برای تنظیم مقادیر پیش فرض قسمت‌های مختلف برنامه، استفاده کنید. یک فایل Razor همواره توسط نزدیک‌ترین فایل View start، پردازش می‌شود. به این معنا که شما می‌توانید تنظیمات پیش فرض را با افزودن یک فایل View Start به پوشه Views / Home و یا Views / Shared لغو کنید.

نکته: درک تفاوت میان حذف محتویات فایل View Start یا مساوی Null قرار دادن آن مهم است. اگر View شما مستقل است و شما نمی‌خواهید از آن استفاده کنید، بنابراین مقدار Layout آن‌را صریحا برابر Null قرار دهید. اگر مقدار دهی صریح شما مشخصه Layout را نادیده بگیرید، Mvc فرض می‌کند که میخواهید layout را داشته باشید و مقدار آن را از فایل View Start تامین می‌کند.
 

استفاده از عبارت‌های شرطی در Razor
 
حالا که من اصول و مبانی View و Layout را به شما نشان دادم، قصد دارم به انواع مختلفی از اصطلاحات که Razor آن‌ها را پشتیبانی می‌کند و نحوه استفاده‌ی از آنها را برای ایجاد محتوای نمایشی، ارائه دهم. در یک برنامه MVC، بین نقش‌هایی که توسط View و Action متدها انجام می‌شود، جدایی روشنی وجود دارد. در اینجا قوانین ساده‌ای وجود دارند که در جدول زیر مشخص شده‌اند:

کامپوننت 
انجام میشود 
انجام نمیشود 
  Action Method    یک شیء ViewModel را به View ارسال می‌کند.
  یک فرمت داده را به View ارسال می‌کند.
  View    از شیء ViewModel برای ارائه محتوا به کاربر استفاده می‌کند.
  هر جنبه‌ای از شیء View Model مشخصات را تغییر می‌دهد.
 
برای به دست آوردن بهترین نتیجه از MVC، نیاز به تفکیک و جداسازی بین قسمت‌های مختلف برنامه را دارید. همانطور که می‌بینید، می‌توانید کاملا با Razor کار کنید و این نوع فایل‌ها شامل دستورالعمل‌های سی شارپ نیز هستند. اما شما نباید از Razor برای انجام منطق کسب و کار استفاده کنید و یا هر گونه اشیاء Domain Model خود را دستکاری کنید. کد زیر نشان میدهد که یک عبارت جدید به View اضافه میشود:
*@
@model Product
@{

    ViewBag.Title = "Product";
}
<p>Product Name: @Model.Name</p> <p>Product Price: @($"{Model.Price:C2}")</p>
می‌توان برای خصوصیت price، در اکشن متد فرمتی را تعریف و بعد آن را به View ارسال کنیم. این روش کار می‌کند، اما استفاده از این رویکرد منافع الگوی MVC را تضعیف می‌کند و توانایی من برای پاسخ دادن به تغییرات در آینده را کاهش می‌دهد. باید به یاد داشته باشید که در ASP NET Core MVC، استفاده مناسب از الگوی MVC اجتناب ناپذیر است و شما باید از تاثیر تصمیمات طراحی و کدگذاری که انجام می‌دهید مطلع باشید.
 

پردازش داده‌ها در مقابل فرمت

تفاوت بین پردازش داده و قالب بندی داده مهم است.
- نمایش فرمت داده‌ها: به همین دلیل در آموزش قبل من یک نمونه از شیء کلاس Product را برای View ارسال کرده‌ام و نه فرمت خاص یک شیء را به صورت یک رشته نمایشی.
- پردازش داده: انتخاب اشیاء داده‌‌ای برای نمایش، مسئولیت کنترلر است و در این حالت مدلی را برای دریافت و تغییر داده مورد نیاز، فراخوانی می‌کند.
گاهی سخت است که متوجه شویم کدی جهت پردازش داده است و یا فرمت آن.


اضافه نمودن مقدار داده ای

ساده‌ترین کاری را که می‌توانید با یک عبارت Razor انجام دهید این است که یک مقدار داده را در نمایش دهید. رایج‌ترین کار برای انجام آن، استفاده از عبارت Model@ است. ویوو Index یک مثال از این مورد است؛ شبیه به این مورد:
 <p>Product Name: @Model.Name</p>
شما همچنین می‌توانید یک مقدار را با استفاده قابلیت ViewBag نیز به View ارسال نمایید که از این قابلیت در Layout برای تنظیم کردن محتوای عنوان استفاده کردیم. اما در حالت زیر یک مدل نوع دار را به سمت View ارسال کرده‌ایم:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using Razor.Models;


namespace Razor.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        // GET: /<controller>/
        public ViewResult Index()
        {
            Product myProduct = new Product
            {
                ProductID = 1,
                Name = "Kayak",
                Description = "A boat for one person",
                Category = "Watersports",
                Price = 275M
            };
            return View(myProduct);
        }
    }
}

خصوصیت ViewBag یک شیء پویا را باز می‌گرداند که می‌تواند برای تعیین خواص دلخواهی مورد استفاده قرار گیرد. از آنجا که ویژگی ViewBag پویا است، لازم نیست که نام خصوصیات را پیش از آن اعلام کنم. اما این بدان معنا است که ویژوال استودیو قادر به ارائه پیشنهادهای تکمیل کننده برای ViewBag نیست.
در مثال زیر از یک مدل نوع دار و مزایای به همراه آن استفاده شده‌است: 
 <p>Product Name: @Model.Name</p> <p>Product Price: @($"{Model.Price:C2}")</p> <p>Stock Level: @ViewBag.StockLevel</p>
نتیجه آن‌را در زیر می‌توانید مشاهده کنید:



تنظیم مقادیر مشخص

شما همچنین می‌توانید از عبارات Razor برای تعیین مقدار عناصر، استفاده کنید:
@model Product
@{

    ViewBag.Title = "Product";
}
p>Product Name: @Model.Name</p> <p>Product Price: @($"{Model.Price:C2}")</p> 
<p>Stock Level: @ViewBag.StockLevel</p>
<div data-productid="@Model.ProductID" data-stocklevel="@ViewBag.StockLevel">    
<p>Product Name: @Model.Name</p>    
<p>Product Price: @($"{Model.Price:C2}")</p>   
 <p>Stock Level: @ViewBag.StockLevel</p> 
</div>
در اینجا از عبارات Razor، برای تعیین مقدار برای برخی از ویژگی‌های داده در عنصر div استفاده کرده‌ام.

نکته: ویژگی‌های داده‌ها که نام آنها *-data است، روشی برای ایجاد ویژگی‌های سفارشی برای سال‌ها بوده است و بعنوان بخشی از استاندارد HTML5 است. عموما کدهای جاوا اسکریپت از آن‌ها برای یافتن اطلاعات استفاده می‌کنند.

اگر برنامه را اجرا کنید و به منبع HTML که به مرورگر فرستاده شده نگاهی بیندازید، خواهید دید که Razor مقادیر صفات را تعیین کرده است؛ مانند این:
<div data-productid="1" data-stocklevel="2">    <p>Product Name: Kayak</p>    <p>Product Price: £275.00</p>    <p>Stock Level: 2</p> </div>


استفاده از عبارت‌های شرطی

Razor قادر به پردازش عبارات شرطی است. در ادامه کدهای Index View را که در آن دستورات شرطی اضافه شده‌اند می‌بینید:

@model Product
@{ ViewBag.Title = "Product Name"; }
<div data-productid="@Model.ProductID" data-stocklevel="@ViewBag.StockLevel">  
  <p>Product Name: @Model.Name</p>   
 <p>Product Price: @($"{Model.Price:C2}")</p> 
   <p>Stock Level:       
 @switch (ViewBag.StockLevel)
{
    case 0:@:Out of Stock                break;           
    case 1:          
    case 2:        
    case 3:            
    <b>Low Stock (@ViewBag.StockLevel)</b>         
       break;      
    default:            
    @: @ViewBag.StockLevel in Stock          
      break;      
  }    
</p>
</div>


برای شروع یک عبارت شرطی، یک علامت @ را در مقابل کلمه کلیدی if یا swicth سی شارپ قرار دهید. سپس بخش کد را داخل } قرار می‌دهیم. درون قطعه کد Razor، می‌توانید عناصر HTML و مقادیر داده را در خروجی نمایش دهید؛ مانند:
 <b>Low Stock (@ViewBag.StockLevel)</b>
در اینجا لازم نیست عناصر یا عبارات را در نقل قول قرار دهیم و یا آنها را به روش خاصی تعریف کنیم. موتور Razor این را به عنوان خروجی برای پردازش تفسیر خواهد کرد.
با این حال، اگر می‌خواهید متن واقعی را در نظر بگیرید و دستورات Razor را لغو کنید،‌می‌توانید از :@ استفاده کنید تا عین آن عبارت درج شود.
مطالب
بهبود کارآیی حلقه‌های foreach در دات نت 7
بالاخره تفاوت کارآیی بین حلقه‌های for و foreach در دات نت 7 برطرف شده‌است که این مورد نیز یکی دیگر از دلایل بهبود کارآیی LINQ در دات نت 7 است. در این مطلب به همراه آزمایشی، این مورد را بررسی خواهیم کرد.


تدارک یک آزمایش برای بررسی کارآیی حلقه‌های for و foreach در دات نت 7

یک برنامه‌ی کنسول جدید را ایجاد کرده و سپس کتابخانه‌ی BenchmarkDotNet را با TargetFramework دات نت 7 به صورت زیر به پروژه اضافه می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <OutputType>Exe</OutputType>
    <TargetFramework>net7.0</TargetFramework>
    <ImplicitUsings>enable</ImplicitUsings>
    <Nullable>enable</Nullable>
  </PropertyGroup>

  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="BenchmarkDotNet" Version="0.13.4" />
  </ItemGroup>
</Project>
در ادامه به این پروژه، کلاس زیر را اضافه می‌کنیم:
using BenchmarkDotNet.Attributes;
using BenchmarkDotNet.Jobs;

namespace NET7Loops;

[SimpleJob(RuntimeMoniker.Net60)]
[SimpleJob(RuntimeMoniker.Net70)]
[MemoryDiagnoser(false)]
public class Benchmarks
{
    private int[] ItemsArray;
    private List<int> ItemsList;

    [GlobalSetup]
    public void Setup()
    {
        var random = new Random(420);
        var randomItems = Enumerable.Range(0, 1000).Select(_ => random.Next());
        ItemsArray = randomItems.ToArray();
        ItemsList = randomItems.ToList();
    }

    [Benchmark]
    public void For_Array()
    {
        for (var i = 0; i < ItemsArray.Length; i++)
        {
            var item = ItemsArray[i];
        }
    }

    [Benchmark]
    public void For_List()
    {
        for (var i = 0; i < ItemsList.Count; i++)
        {
            var item = ItemsList[i];
        }
    }

    [Benchmark]
    public void ForEach_Array()
    {
        foreach (var item in ItemsArray)
        {
        }
    }

    [Benchmark]
    public void ForEach_List()
    {
        foreach (var item in ItemsList)
        {
        }
    }
}
که توسط دستورات زیر در حالت release اجرا شده و نتایج نهایی را نمایش می‌دهد:
using BenchmarkDotNet.Running;
using NET7Loops;

BenchmarkRunner.Run<Benchmarks>();
توضیحات:

- می‌توان یک پروژه را یکبار بر اساس دات نت 7 و یکبار هم بر اساس دات نت 6 با تغییر target framework آن‌ها کامپایل و اجرا کرد تا بتوان نتایج این دو را با هم مقایسه کرد و یا می‌توان با ذکر [SimpleJob(RuntimeMoniker.Net60)] و همچنین [SimpleJob(RuntimeMoniker.Net70)]، این مورد را به صورت خودکار به BenchmarkDotNet دات نت واگذار کرد.
- در این آزمایش، ابتدا یک آرایه و یک لیست را تهیه می‌کنیم.
- سپس یکبار حلقه‌های for و foreach را بر روی آرایه و همین عملیات را بر روی لیست تهیه شده، تکرار می‌کنیم.

نتایج حاصل به صورت زیر هستند:


همانطور که در نتایج فوق هم مشاهده می‌کنید:
در دات نت 6
- تفاوتی بین کارآیی حلقه‌ها‌ی for و foreach، زمانیکه بر روی یک آرایه اجرا می‌شوند، وجود ندارد.
- اما کارآیی حلقه‌ی foreach نسبت به حلقه‌ی for، زمانیکه بر روی یک لیست اجرا می‌شوند، تقریبا 50 درصد کمتر است.

در دات نت 7
- تفاوتی بین کارآیی حلقه‌ها‌ی for و forach، زمانیکه بر روی یک آرایه اجرا می‌شوند، وجود ندارد. بنابراین از این لحاظ با دات نت 6 تفاوتی ندارد.
- اما کارآیی حلقه‌ی foreach نسبت به حلقه‌ی for، زمانیکه بر روی یک لیست اجرا می‌شود، تقریبا یکسان و قابل چشم‌پوشی است. یعنی در دات نت 7، کارآیی این دو حلقه یکی شده‌است. اما چرا؟


روشی در جهت یافتن یکی بودن سرعت حلقه‌های for و foreach بر اساس خروجی کامپایلر

با مشاهده‌ی نتایج حاصل از BenchmarkDotNet می‌توان به بهبود کارآیی حاصل پی‌برد؛ اما برای مثال چرا زمانیکه از آرایه استفاده می‌شود، حتی در دات نت 6، تفاوتی بین دو حلقه‌ی for و foreach وجود ندارد، اما زمانیکه از لیست‌ها استفاده می‌شود، این کارآیی 50 درصد افت می‌کند؟
برای پاسخ به این سؤال می‌توان از IL Viewer موجود در Rider استفاده کرد که آخرین نگارش آن به همراه نمایش #Low-level C هم هست:

این همان خروجی است که توسط کامپایلر، پیش از تولید کدهای باینری نهایی، تهیه می‌شود. یعنی اگر قصد داشته باشیم تا درک کامپایلر را نسبت به قطعه کدی مشاهده کنیم، می‌توان به این خروجی مراجعه کرد که به صورت زیر است:
// Decompiled with JetBrains decompiler
// Type: NET7Loops.Benchmarks
// Assembly: NET7Loops, Version=1.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=null
// MVID: E398BEE7-8123-4C55-AF9A-F7D83DDA73F1
// Assembly location: C:\Prog\1401\Net7Tests\NET7Loops\bin\Debug\net7.0\NET7Loops.dll
// Compiler-generated code is shown

using BenchmarkDotNet.Attributes;
using BenchmarkDotNet.Jobs;
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Runtime.CompilerServices;

namespace NET7Loops
{
  [NullableContext(1)]
  [Nullable(0)]
  [SimpleJob(RuntimeMoniker.Net60, -1, -1, -1, -1, null, false)]
  [SimpleJob(RuntimeMoniker.Net70, -1, -1, -1, -1, null, false)]
  [MemoryDiagnoser(false)]
  public class Benchmarks
  {
    private int[] ItemsArray;
    private List<int> ItemsList;

    [GlobalSetup]
    public void Setup()
    {
      Benchmarks.<>c__DisplayClass2_0 cDisplayClass20 = new Benchmarks.<>c__DisplayClass2_0();
      cDisplayClass20.random = new Random(420);
      IEnumerable<int> source = Enumerable.Range(0, 1000).Select<int, int>(new Func<int, int>((object) cDisplayClass20, __methodptr(<Setup>b__0)));
      this.ItemsArray = source.ToArray<int>();
      this.ItemsList = source.ToList<int>();
    }

    [Benchmark(23, "C:\\Prog\\1401\\Net7Tests\\NET7Loops\\Benchmarks.cs")]
    public void For_Array()
    {
      for (int index = 0; index < this.ItemsArray.Length; ++index)
      {
        int items = this.ItemsArray[index];
      }
    }

    [Benchmark(32, "C:\\Prog\\1401\\Net7Tests\\NET7Loops\\Benchmarks.cs")]
    public void For_List()
    {
      for (int index = 0; index < this.ItemsList.Count; ++index)
      {
        int items = this.ItemsList[index];
      }
    }

    [Benchmark(41, "C:\\Prog\\1401\\Net7Tests\\NET7Loops\\Benchmarks.cs")]
    public void ForEach_Array()
    {
      int[] itemsArray = this.ItemsArray;
      for (int index = 0; index < itemsArray.Length; ++index)
      {
        int num = itemsArray[index];
      }
    }

    [Benchmark(49, "C:\\Prog\\1401\\Net7Tests\\NET7Loops\\Benchmarks.cs")]
    public void ForEach_List()
    {
      List<int>.Enumerator enumerator = this.ItemsList.GetEnumerator();
      try
      {
        while (enumerator.MoveNext())
        {
          int current = enumerator.Current;
        }
      }
      finally
      {
        enumerator.Dispose();
      }
    }

    public Benchmarks()
    {
      base..ctor();
    }

    [CompilerGenerated]
    private sealed class <>c__DisplayClass2_0
    {
      [Nullable(0)]
      public Random random;

      public <>c__DisplayClass2_0()
      {
        base..ctor();
      }

      internal int <Setup>b__0(int _)
      {
        return this.random.Next();
      }
    }
  }
}
در این خروجی بهتر می‌توان مشاهده کرد که چرا در حالت استفاده‌ی از آرایه‌ها، تفاوتی بین حلقه‌های for و foreach نیست؛ چون هر دو به صورت حلقه‌ی for تفسیر می‌شوند:
for (int index = 0; index < this.ItemsArray.Length; ++index)
{
   int items = this.ItemsArray[index];
}
اما زمانیکه به لیست‌ها می‌رسیم، حلقه‌ی foreach به صورت زیر تفسیر می‌شود که بدیهی است نسبت به حلقه‌ی for، کندتر اجرا خواهد شد:
      List<int>.Enumerator enumerator = this.ItemsList.GetEnumerator();
      try
      {
        while (enumerator.MoveNext())
        {
          int current = enumerator.Current;
        }
      }
      finally
      {
        enumerator.Dispose();
      }
اگر این خروجی را برای دات نت 6 و دات نت 7 تهیه کنیم، به یک جواب خواهیم رسید. یعنی از دیدگاه #Low-level C، تفاوتی بین IL دات نت 6 و 7 از این لحاظ وجود ندارد. تفاوتی اصلی در بهبودهای JIT دات نت 7 است که سبب شده، خروجی نهایی حلقه‌‌های foreach با for یکی باشد.
مطالب
Blazor 5x - قسمت 30 - برنامه‌ی Blazor WASM - افزودن پرداخت آنلاین توسط درگاه مجازی پرباد
در ادامه‌ی تمرین قسمت قبل که مقدمات ثبت درخواست رزرو یک اتاق را فراهم کردیم، اکنون می‌خواهیم اگر کاربری بر روی دکمه‌ی checkout now یک اتاق کلیک کرد، به درگاه مجازی پرباد منتقل شده، پرداخت را تکمیل کند، به برنامه هدایت شود و در آخر درخواست او در سیستم ثبت گردد. مزیت کار کردن با درگاه مجازی پرباد، امکان آزمایش محلی برنامه، بدون نیاز به یک درگاه بانکی واقعی است و زمانیکه قرار است با یک درگاه بانکی واقعی کار شود، فقط قسمت معرفی و تنظیمات ابتدایی مشخصات درگاه بانکی آن باید تغییر کند و نه هیچ قسمت دیگری از کدهای برنامه.


نصب پرباد و انجام تنظیمات اولیه‌ی آن

بسته‌های نیوگت پرباد را در دو پروژه‌ی زیر نصب خواهیم کرد:
الف) پروژه‌ی Web API (و یا همان BlazorWasm.WebApi در مثال این سری):
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Parbad.AspNetCore" Version="1.1.0" />
    <PackageReference Include="Parbad.Storage.EntityFrameworkCore" Version="1.2.0" />
  </ItemGroup>
</Project>
که شامل بسته‌ها‌ی ASP.NET Core آن و همچنین محل ذخیره سازی مبتنی بر EF-Core آن است.

ب) پروژه‌ای که محل قرارگیری فایل‌های Migration است (و یا همان BlazorServer.DataAccess) در این مثال:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Parbad.Storage.EntityFrameworkCore" Version="1.2.0" />
  </ItemGroup>
</Project>
که در اینجا فقط نیاز به بسته‌ی EF-Core آن است تا بتوان Context مخصوص پرباد را در حین اعمال مهاجرت‌ها شناسایی کرد.

پس از نصب این بسته‌ها، به کلاس آغازین پروژه‌ی Web API مراجعه کرده و تنظیمات سرویس‌ها و همچنین میان‌افزار پرباد را انجام می‌دهیم:
namespace BlazorWasm.WebApi
{
    public class Startup
    {
        // ...

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
           // ...

            var connectionString = Configuration.GetConnectionString("DefaultConnection");

            services.AddParbad()
                    .ConfigureHttpContext(httpContextBuilder => httpContextBuilder.UseDefaultAspNetCore())
                    .ConfigureGateways(gatewayBuilder =>
                    {
                        gatewayBuilder
                            .AddParbadVirtual()
                            .WithOptions(gatewayOptions => gatewayOptions.GatewayPath = "/MyVirtualGateway");
                    })
                    .ConfigureStorage(storageBuilder =>
                    {
                        storageBuilder.UseEfCore(efCoreOptions =>
                            {
                                var assemblyName = typeof(ApplicationDbContext).Assembly.GetName().Name;
                                efCoreOptions.ConfigureDbContext = db =>
                                    db.UseSqlServer(
                                        connectionString,
                                        sqlServerOptionsAction: sqlOptions => sqlOptions.MigrationsAssembly(assemblyName)
                                    );
                            });
                    })
                    .ConfigureAutoTrackingNumber(opt => opt.MinimumValue = 1)
                    .ConfigureOptions(parbadOptions =>
                    {
                        // parbadOptions.Messages.PaymentSucceed = "YOUR MESSAGE";
                    });

           // ...
        }

        // This method gets called by the runtime. Use this method to configure the HTTP request pipeline.
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IWebHostEnvironment env)
        {
           // ...

            app.UseEndpoints(endpoints =>
            {
                endpoints.MapControllers();
            });

            if (env.IsDevelopment())
            {
                app.UseParbadVirtualGatewayWhenDeveloping();
            }
            else
            {
                app.UseParbadVirtualGateway();
            }
        }
    }
}
چند نکته:
- در متد ConfigureGateways می‌توان چندین درگاه را معرفی کرد که برای مثال در اینجا از درگاه مجازی و محلی آن استفاده شده‌است.
- در متد ConfigureStorage، تنظیمات EF-Core آن‌را مشاهده می‌کنید. پرباد به همراه DbContext خاص خودش است. یعنی در این حالت برنامه‌ی شما حداقل دو DbContext خواهد داشت؛ یکی ApplicationDbContext و دیگری ParbadDataContext.
- می‌خواهیم شماره‌ی تراکنش‌ها را به صورت خودکار توسط پرباد مدیریت کنیم. به همین جهت می‌توان عدد ابتدای آن‌را توسط متد ConfigureAutoTrackingNumber مشخص کرد.
- در پایان هم تعاریف مسیریابی میان‌افزار آن‌را مشاهده می‌کنید که می‌تواند برای حالت توسعه و ارائه‌ی نهایی متفاوت باشد.


تکمیل خواص موجودیت RoomOrderDetail جهت کار با پرباد

موجودیت RoomOrderDetail را در قسمت قبل معرفی کردیم. پرباد به ازای هر تراکنش بانکی که صورت می‌گیرد، یا نیاز به یک TrackingNumber خودکار را دارد و یا دستی. یعنی یا می‌توانیم شماره تراکنش خاص خودمان را تولید کنیم و در اختیار آن قرار دهیم و یا از آن درخواست کنیم تا این شماره را مدیریت کرده و به صورت خودکار تولید کند. در هر دو حالت نیاز است این شماره را به ردیف‌های جدول جزئیات سفارشات اتاق‌های هتل اضافه کرد که در این مثال ParbadTrackingNumber نام دارد:
using System;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.ComponentModel.DataAnnotations.Schema;

namespace BlazorServer.Entities
{
    public class RoomOrderDetail
    {
        // ...

        [Required]
        public long ParbadTrackingNumber { get; set; }

        public bool IsPaymentSuccessful { get; set; }

        public string Status { get; set; }
    }
}
همچنین در پایان عملیات هم فیلدهای IsPaymentSuccessful و وضعیت اتاق را تکمیل می‌کنیم.


ایجاد جداول متناظر با ParbadDataContext

همانطور که عنوان شد، اکنون برنامه به همراه دو DbContext است. بنابراین در این حالت در حین اجرای مهاجرت‌ها، ذکر نام Context مدنظر اجباری است.
برای ایجاد مهاجرت‌های متناظر با ParbadDataContext، از طریق خط فرمان به پوشه‌ی BlazorServer.DataAccess وارد شده و دستورات زیر را اجرا می‌کنیم:
dotnet tool update --global dotnet-ef --version 5.0.4
dotnet build

dotnet ef migrations --startup-project ../../BlazorWasm/BlazorWasm.WebApi/ add AddParbadFields --context ApplicationDbContext
dotnet ef migrations --startup-project ../../BlazorWasm/BlazorWasm.WebApi/ add AddParbad --context Parbad.Storage.EntityFrameworkCore.Context.ParbadDataContext

dotnet ef --startup-project ../../BlazorWasm/BlazorWasm.WebApi/ database update --context ApplicationDbContext
dotnet ef --startup-project ../../BlazorWasm/BlazorWasm.WebApi/ database update --context Parbad.Storage.EntityFrameworkCore.Context.ParbadDataContext
چون برنامه دو Context ای است، نیاز است دوبار دستور تولید مهاجرت‌ها و دوبار دستور اعمال آن‌ها را به بانک اطلاعاتی صادر کرد که روش آن‌را در دستورات فوق مشاهده می‌کنید. پس از این دستورات، بانک اطلاعاتی برنامه شامل دو جدول جدید مخصوص پرباد خواهد بود:



روش یکپارچه سازی پرباد با یک برنامه‌ی SPA

روش متداول کار با پرباد، بر اساس طراحی مخصوص ASP.NET Core آن است. ابتدا درخواستی را به آن ارسال می‌کنید. سپس پرباد شماره تراکنشی را تولید کرده و شروع تراکنش را در بانک اطلاعاتی ثبت می‌کند. در ادامه به صورت خودکار، کار ارسال اطلاعات به درگاه بانکی (برای مثال ارسال تمام فیلدهای یک فرم ویژه‌ی آن بانک، بر اساس مستندات آن) و هدایت به درگاه بانکی را انجام می‌دهد. پس از پایان کار پرداخت، کار هدایت به اکشن متد دریافت تائیدیه‌ی نهایی صورت می‌گیرد و همینجا کار به پایان می‌رسد. این روش هرچند برای برنامه‌های سمت سرور ASP.NET Core کار می‌کند، اما ... به همین نحو با برنامه‌های تک صفحه‌ای وب مانند Blazor WASM قابل استفاده نیست. در اینجا روش تبادل اطلاعات با اکشن متدهای وب سرویس‌های برنامه از طریق یک HttpClient است و در این حالت دیگر نمی‌توان از مزایای Post و Redirect خودکار پرباد که در سمت سرور صورت می‌گیرد استفاده کرد. با استفاده از HttpClient، یک شیء را به سمت Web API ارسال می‌کنیم و در پاسخ، فقط یک شیء را دریافت می‌کنیم. در اینجا دیگر خبری از Redirect به درگاه اصلی بانکی و Post اطلاعات به آن نیست. بنابراین روش کار با پرباد در اینجا به صورت زیر خواهد بود:
الف) شماره Id سفارش و مبلغ نهایی آن‌را از طریق یک درخواست Get معمولی به اکشن متدی در سمت سرور ارسال می‌کنیم. یعنی نیاز است ابتدا Url زیر را تشکیل داد که شماره سفارش و مبلغ آن، به صورت کوئری استرینگ‌هایی به اکشن متد PayRoomOrder ارسال می‌شوند:
https://localhost:5001/api/ParbadPayment/PayRoomOrder?orderId=1&amount=1000
برنامه‌ی کلاینت برای اینکه بتواند این هدایت را انجام دهد، نیاز به نکته‌ی خاصی را دارد که در ادامه توضیح داده خواهد شد.
ب) اکنون چون یک redirect سمت سرور صورت گرفته، به صورت معمولی در اکشن متد PayRoomOrder با پرباد پردازش صورت گرفته و به سمت درگاه هدایت می‌شویم. پس از پرداخت نهایی، باز هم به صورت خودکار به اکشن متد دیگری جهت تائید عملیات هدایت خواهیم شد.
ج) در پایان کار، اکشن متد سمت سرور، ما را به سمت کامپوننتی در برنامه‌ی کلاینت Redirect خواهد کرد:
https://localhost:5002/payment-result/OrderId/TrackingNumber/Message
در اینجا شماره سفارش ابتدایی که مشخص است. همان شماره‌ای است که کار را با آن از سمت کلاینت آغاز کردیم. نکته‌ی مهم، TrackingNumber تراکنش است که بر اساس آن رکورد متناظری یافت شده و وضعیت نهایی آن‌را به کاربر نمایش می‌دهیم.

بنابراین روش یکپارچه سازی پربابد با برنامه‌های SPA، بر اساس Redirect‌های کامل است که سبب بارگذاری مجدد کل صفحه و آدرس‌ها می‌شوند و در اینجا از HttpClient برای کار با پرباد استفاده نخواهیم کرد؛ چون تمام اعمال خودکار آن‌را از دست خواهیم داد و مجبور به بازنویسی آن‌ها خواهیم شد که در دراز مدت با تغییرات این کتابخانه، قابل نگهداری نخواهند بود. بنابراین بهتر است خود پرباد کار Redirect‌ها و ارسال اطلاعات به درگاه‌های بانکی را مدیریت کند و نه ما از طریق کار با یک HttpClient.


آشنایی با گردش کار برنامه

در این مثال، مراحل زیر را طی خواهیم کرد:

1- شروع به انتخاب یک بازه‌ی زمانی و تعداد شب اقامت


2- انتخاب یک اتاق از لیست اتاق‌ها با کلیک بر روی دکمه‌ی Book آن


3- کلیک بر روی دکمه‌ی checkout، در صفحه‌ی مشاهده‌ی جزئیات اتاق و شروع به پرداخت


4- هدایت به درگاه مجازی پرباد در سمت برنامه‌ی Web API


5- پرداخت و هدایت خودکار به سمت برنامه‌ی Web API، جهت تائید نهایی


6- هدایت نهایی به سمت برنامه‌ی کلاینت، جهت نمایش اطلاعات پرداخت



ایجاد کنترلر پرداخت، توسط درگاه مجازی پرباد

پس از آشنایی با گردش کاری اطلاعات در اینجا، نیاز است بتوان لینک زیر را در برنامه‌ی کلاینت تولید کرد و سپس کاربر را به سمت اکشن متد PayRoomOrder هدایت نمود:
https://localhost:5001/api/ParbadPayment/PayRoomOrder?orderId=1&amount=1000
این اکشن متد و کنترلر آن به صورت زیر تهیه می‌شود:
namespace BlazorWasm.WebApi.Controllers
{
    [Route("api/[controller]/[action]")]
    [ApiController]
    public class ParbadPaymentController : Controller
    {
        private readonly IConfiguration _configuration;
        private readonly IOnlinePayment _onlinePayment;
        private readonly IRoomOrderDetailsService _roomOrderService;

        public ParbadPaymentController(
            IConfiguration configuration,
            IOnlinePayment onlinePayment,
            IRoomOrderDetailsService roomOrderService)
        {
            _configuration = configuration;
            _onlinePayment = onlinePayment ?? throw new ArgumentNullException(nameof(onlinePayment));
            _roomOrderService = roomOrderService ?? throw new ArgumentNullException(nameof(roomOrderService));
        }

        [HttpGet]
        public async Task<IActionResult> PayRoomOrder(int orderId, long amount)
        {
            var verifyUrl = Url.Action(
                    action: nameof(ParbadPaymentController.VerifyRoomOrderPayment),
                    controller: nameof(ParbadPaymentController).Replace("Controller", string.Empty),
                    values: null, protocol: Request.Scheme);

            var result = await _onlinePayment.RequestAsync(invoiceBuilder =>
                invoiceBuilder.UseAutoIncrementTrackingNumber()
                            .SetAmount(amount)
                            .SetCallbackUrl(verifyUrl)
                            .UseParbadVirtual()
            );

            if (result.IsSucceed)
            {
                await _roomOrderService.UpdateRoomOrderTrackingNumberAsync(orderId, result.TrackingNumber);

                // It will redirect the client to the gateway.
                return result.GatewayTransporter.TransportToGateway();
            }
            else
            {
                return Redirect(getClientReturnUrl(orderId, result.TrackingNumber, result.Message));
            }
        }

        [HttpGet, HttpPost]
        public async Task<IActionResult> VerifyRoomOrderPayment()
        {
            var invoice = await _onlinePayment.FetchAsync();
            var orderDetail = await _roomOrderService.GetOrderDetailByTrackingNumberAsync(invoice.TrackingNumber);
            if (invoice.Status == PaymentFetchResultStatus.AlreadyProcessed)
            {
                return Redirect(getClientReturnUrl(orderDetail.Id, invoice.TrackingNumber, "The payment is already processed."));
            }

            var verifyResult = await _onlinePayment.VerifyAsync(invoice);
            if (verifyResult.Status == PaymentVerifyResultStatus.Succeed)
            {
                var result = await _roomOrderService.MarkPaymentSuccessfulAsync(verifyResult.TrackingNumber, verifyResult.Amount);
                if (result == null)
                {
                    return Redirect(getClientReturnUrl(orderDetail.Id, verifyResult.TrackingNumber, "Can not mark payment as successful"));
                }
                return Redirect(getClientReturnUrl(orderDetail.Id, verifyResult.TrackingNumber, verifyResult.Message));
            }
            return Redirect(getClientReturnUrl(orderDetail.Id, verifyResult.TrackingNumber, verifyResult.Message));
        }

        private string getClientReturnUrl(int orderId, long trackingNumber, string errorMessage)
        {
            var clientBaseUrl = _configuration.GetValue<string>("Client_URL");
            return new Uri(new Uri(clientBaseUrl),
                $"/payment-result/{orderId}/{trackingNumber}/{WebUtility.UrlEncode(errorMessage)}").ToString();
        }
    }
}
توضیحات:
در اینجا کدهای کامل ParbadPaymentController مشاهده می‌کنید.

- گردش کاری پرداخت، با فراخوانی اکشن متد PayRoomOrder شروع می‌شود که دو پارامتر شماره سفارش و مبلغ آن‌را دریافت می‌کند.
[HttpGet]
public async Task<IActionResult> PayRoomOrder(int orderId, long amount)
نوع آن هم عمدا، HttpGet درنظر گرفته شده‌است تا دقیقا مشخص باشد که فقط با Redirect کامل به آن (هدایت کامل از سمت کلاینت به سمت سرور)، کار خواهد کرد و هدف دیگری را دنبال نمی‌کند.

- در اکشن متد PayRoomOrder، نیاز است لینک بازگشت از درگاه بانکی را مشخص کنیم. پس از اینکه کاربر پرداختی را انجام داد، مجددا به صورت خودکار، به سمت آدرسی در همین Web API و نه برنامه‌ی سمت کلاینت هدایت می‌شود؛ چون هنوز کار پرباد به پایان نرسیده و باید عملیات انجام شده را تصدیق کند. به همین جهت ابتدا آدرس اکشن متدی که کار تائید نهایی را انجام می‌دهد، تولید کرده و به متد RequestAsync آن به همراه مبلغ نهایی و نوع درگاه، ارسال می‌کنیم.

- استفاده از UseAutoIncrementTrackingNumber سبب می‌شود تا پرباد خودش مدیریت TrackingNumber را انجام دهد که پس از پایان عملیات، توسط خاصیت result.TrackingNumber در دسترس خواهد بود.

- پس از پایان عملیات ابتدایی RequestAsync که سشن پرباد را ایجاد کرده و همچنین رکوردی را در بانک اطلاعاتی نیز ثبت می‌کند (در جداول درونی خود پرباد)، نیاز است رکورد سفارشی را که با آن کار را شروع کردیم یافته و TrackingNumber آن‌را با مقدار واقعی دریافتی از پرباد، به روز رسانی کنیم. اینکار توسط متد UpdateRoomOrderTrackingNumberAsync انجام می‌شود:
namespace BlazorServer.Services
{
    public class RoomOrderDetailsService : IRoomOrderDetailsService
    {
        // ...

        public async Task UpdateRoomOrderTrackingNumberAsync(int roomOrderId, long trackingNumber)
        {
            var order = await _dbContext.RoomOrderDetails.FindAsync(roomOrderId);
            if (order == null)
            {
                return;
            }

            order.ParbadTrackingNumber = trackingNumber;
            _dbContext.RoomOrderDetails.Update(order);
            await _dbContext.SaveChangesAsync();
        }
    }
}
بر اساس شماره سفارشی که داریم، رکورد متناظر با آن‌را یافته و سپس trackingNumber تولیدی را در آن به روز رسانی می‌کنیم.

- اکنون با فراخوانی متد ()result.GatewayTransporter.TransportToGateway، دو کار مهم رخ می‌دهند:
الف) ارسال خودکار اطلاعات به سمت درگاه بانکی
ب) Redirect خودکار به سمت درگاه بانگی
به همین جهت است که علاقمند نبودیم تا این مراحل را توسط HttpClient برنامه‌ی Blazor WASM مدیریت و بازنویسی کنیم.

- پس از هدایت به سمت درگاه بانکی و تکمیل پرداخت، اکنون مجددا به همان verifyUrl هدایت می‌شویم. یعنی اکنون به مرحله‌ی پردازش اکشن متد VerifyRoomOrderPayment در سمت Web API رسیده‌ایم.
[HttpGet, HttpPost]
public async Task<IActionResult> VerifyRoomOrderPayment()
در اینجا ابتدا invoice.TrackingNumber در حال پردازش را دریافت می‌کنیم. به کمک این عدد می‌توان رکورد سفارش متناظر با آن‌را یافت. به همین جهت است که آن‌را به لیست فیلدهای جدول سفارشات اضافه کردیم. اینکار هم توسط متد GetOrderDetailByTrackingNumberAsync صورت می‌گیرد:
namespace BlazorServer.Services
{
    public class RoomOrderDetailsService : IRoomOrderDetailsService
    {
        // ...

        public async Task<RoomOrderDetailsDTO> GetOrderDetailByTrackingNumberAsync(long trackingNumber)
        {
            var roomOrderDetailsDTO = await _dbContext.RoomOrderDetails
                                            .Include(u => u.HotelRoom)
                                                .ThenInclude(x => x.HotelRoomImages)
                                            .ProjectTo<RoomOrderDetailsDTO>(_mapperConfiguration)
                                            .FirstOrDefaultAsync(u => u.ParbadTrackingNumber == trackingNumber);

            roomOrderDetailsDTO.HotelRoomDTO.TotalDays =
                roomOrderDetailsDTO.CheckOutDate.Subtract(roomOrderDetailsDTO.CheckInDate).Days;
            return roomOrderDetailsDTO;
        }
    }
}
- در ادامه پرباد کار تصدیق اطلاعات دریافتی از درگاه بانکی را انجام می‌دهد. دراینجا اگر عملیات با موفقیت مواجه شود، سه فیلدی را که در ابتدای بحث در مورد ثبت اطلاعات تراکنش اضافه کردیم، به روز رسانی می‌کنیم:
namespace BlazorServer.Services
{
    public class RoomOrderDetailsService : IRoomOrderDetailsService
    {
        // ...

        public async Task<RoomOrderDetailsDTO> MarkPaymentSuccessfulAsync(long trackingNumber, long amount)
        {
            var order = await _dbContext.RoomOrderDetails.FirstOrDefaultAsync(x => x.ParbadTrackingNumber == trackingNumber);
            if (order?.IsPaymentSuccessful != false || order.TotalCost != amount)
            {
                return null;
            }

            order.IsPaymentSuccessful = true;
            order.Status = BookingStatus.Booked;
            var markPaymentSuccessful = _dbContext.RoomOrderDetails.Update(order);
            await _dbContext.SaveChangesAsync();
            return _mapper.Map<RoomOrderDetailsDTO>(markPaymentSuccessful.Entity);
        }
    }
}
- در اینجا بر اساس trackingNumber، سند متناظری را یافته و سپس بررسی می‌کنیم که آیا مبلغ سند، با مبلغ تائید شده، یکی هست یا خیر؟ اگر خیر، نیاز هست پرداخت را برگشت بزنیم که اینکار توسط متد کنسل پرباد قابل انجام است.

- در تمام این مراحل، کار Redirect به سمت کلاینت و کامپوننت payment-result آن، با فراخوانی متد return Redirect اکشن متدها صورت می‌گیرد که Url آن به صورت زیر تامین می‌شود:
        private string getClientReturnUrl(int orderId, long trackingNumber, string errorMessage)
        {
            var clientBaseUrl = _configuration.GetValue<string>("Client_URL");
            return new Uri(new Uri(clientBaseUrl),
                $"/payment-result/{orderId}/{trackingNumber}/{WebUtility.UrlEncode(errorMessage)}").ToString();
        }
در این متد Client_URL را از فایل appsettings.json برنامه‌ی Web API دریافت می‌کنیم که به آدرس ریشه‌ی برنامه‌ی کلاینت اشاره می‌کند:
{
   "Client_URL": "https://localhost:5002/"
}


تکمیل قسمت سمت کلاینت عملیات پرداخت بانکی، توسط درگاه مجازی پرباد

تا اینجا کنترلری که کار پرداخت آنلاین را مدیریت می‌کند، پیاده سازی کردیم. قسمت آخر این بحث به تکمیل جزئیات این گردش کاری که شامل شروع عملیات سفارش و پرداخت از سمت کلاینت و نمایش پیام خطا یا موفقیت پرداخت به کاربر است، اختصاص دارد.

الف) تکمیل کامپوننت RoomDetails.razor جهت شروع به پرداخت آنلاین
کامپوننت RoomDetails.razor را در قسمت قبل آغاز کردیم و توسعه‌ی آن‌را تا جائی پیش بردیم که اعتبارسنجی‌های آن‌را به علت استفاده‌ی از خواص تو در تو، به صورت دستی انجام دادیم. پس از مرحله‌ی اعتبارسنجی، اکنون می‌خواهیم کاربر را به سمت درگاه بانکی جهت پرداخت، هدایت کنیم:
@page "/hotel-room-details/{Id:int}"

@inject IJSRuntime JsRuntime
@inject ILocalStorageService LocalStorage
@inject IClientHotelRoomService HotelRoomService
@inject IClientRoomOrderDetailsService RoomOrderDetailsService
@inject NavigationManager NavigationManager
@inject HttpClient HttpClient

// ...

@code {

    // ...

    private async Task HandleCheckout()
    {
        if (!await HandleValidation())
        {
            return;
        }

        try
        {
            HotelBooking.OrderDetails.ParbadTrackingNumber = -1;
            HotelBooking.OrderDetails.RoomId = HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO.Id;
            HotelBooking.OrderDetails.TotalCost = HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO.TotalAmount;
            var roomOrderDetailsSaved = await RoomOrderDetailsService.SaveRoomOrderDetailsAsync(HotelBooking.OrderDetails);

            await LocalStorage.SetItemAsync(ConstantKeys.LocalRoomOrderDetails, roomOrderDetailsSaved);

            var paymentUri = new UriBuilderExt(new Uri(HttpClient.BaseAddress, $"/api/ParbadPayment/PayRoomOrder"))
                            .AddParameter("orderId", roomOrderDetailsSaved.Id.ToString())
                            .AddParameter("amount", roomOrderDetailsSaved.TotalCost.ToString())
                            .Uri;
            NavigationManager.NavigateTo(paymentUri.ToString(), forceLoad: true);
        }
        catch (Exception e)
        {
            await JsRuntime.ToastrError(e.Message);
        }
    }

    // ...
}
متد HandleValidation را در انتهای قسمت قبل تکمیل کردیم. اکنون OrderDetails را بر اساس اطلاعات فرم و انتخاب‌های کاربر، تکمیل کرده و به متد SaveRoomOrderDetailsAsync ارسال می‌کنیم تا Id سفارش را تولید کنیم. این همان Id ای است که قرار است به سمت سرور و Web API ارسال کنیم تا بر اساس آن تراکنش و Tracking Number ای را بتوان به رکورد جاری انتساب داد. بنابراین نیاز به کنترلر سمت Web API ای را داریم که بتواند این‌کار را انجام دهد:
namespace BlazorWasm.WebApi.Controllers
{
    [ApiController]
    [Route("api/[controller]/[action]")]
    public class RoomOrderController : Controller
    {
        private readonly IRoomOrderDetailsService _roomOrderService;

        public RoomOrderController(IRoomOrderDetailsService roomOrderService)
        {
            _roomOrderService = roomOrderService ?? throw new ArgumentNullException(nameof(roomOrderService));
        }

        [HttpPost]
        public async Task<IActionResult> Create([FromBody] RoomOrderDetailsDTO details)
        {
            var result = await _roomOrderService.CreateAsync(details);
            return Ok(result);
        }

        [HttpGet]
        public async Task<IActionResult> GetOrderDetail(int trackingNumber)
        {
            var result = await _roomOrderService.GetOrderDetailByTrackingNumberAsync(trackingNumber);
            return Ok(result);
        }
    }
}
- متد Create، بر اساس اطلاعات وارد شده‌ی توسط کاربر، آن‌ها را تبدیل به یک رکورد سفارش جدید می‌کند و به سمت کلاینت بازگشت می‌دهد.
- متد GetOrderDetail، بر اساس trackingNumber دریافتی از پرباد، کار بازگشت رکورد متناظری را انجام می‌دهد. از آن در پایان کار، جهت نمایش وضعیت پرداخت، استفاده می‌کنیم.
این دو متد در سرویس سمت سرور RoomOrderDetailsService، به صورت زیر تامین شده‌اند:
namespace BlazorServer.Services
{
    public class RoomOrderDetailsService : IRoomOrderDetailsService
    {
        // ...

        public async Task<RoomOrderDetailsDTO> CreateAsync(RoomOrderDetailsDTO details)
        {
            var roomOrder = _mapper.Map<RoomOrderDetail>(details);
            roomOrder.Status = BookingStatus.Pending;
            var result = await _dbContext.RoomOrderDetails.AddAsync(roomOrder);
            await _dbContext.SaveChangesAsync();
            return _mapper.Map<RoomOrderDetailsDTO>(result.Entity);
        }


        public async Task<RoomOrderDetailsDTO> GetOrderDetailByTrackingNumberAsync(long trackingNumber)
        {
            var roomOrderDetailsDTO = await _dbContext.RoomOrderDetails
                                            .Include(u => u.HotelRoom)
                                                .ThenInclude(x => x.HotelRoomImages)
                                            .ProjectTo<RoomOrderDetailsDTO>(_mapperConfiguration)
                                            .FirstOrDefaultAsync(u => u.ParbadTrackingNumber == trackingNumber);

            roomOrderDetailsDTO.HotelRoomDTO.TotalDays =
                roomOrderDetailsDTO.CheckOutDate.Subtract(roomOrderDetailsDTO.CheckInDate).Days;
            return roomOrderDetailsDTO;
        }

       // ...
    }
}
اکنون که Web API Endpoint مدنظر را ایجاد کردیم، نیاز است سرویس سمت کلاینتی را نیز جهت تعامل با آن تهیه کنیم:
namespace BlazorWasm.Client.Services
{
    public interface IClientRoomOrderDetailsService
    {
        Task<RoomOrderDetailsDTO> SaveRoomOrderDetailsAsync(RoomOrderDetailsDTO details);
        Task<RoomOrderDetailsDTO> GetOrderDetailAsync(long trackingNumber);
    }
}

namespace BlazorWasm.Client.Services
{
    public class ClientRoomOrderDetailsService : IClientRoomOrderDetailsService
    {
        private readonly HttpClient _httpClient;

        public ClientRoomOrderDetailsService(HttpClient httpClient)
        {
            _httpClient = httpClient ?? throw new ArgumentNullException(nameof(httpClient));
        }

        public Task<RoomOrderDetailsDTO> GetOrderDetailAsync(long trackingNumber)
        {
            // How to url-encode query-string parameters properly
            var uri = new UriBuilderExt(new Uri(_httpClient.BaseAddress, $"/api/roomorder/GetOrderDetail"))
                            .AddParameter("trackingNumber", trackingNumber.ToString())
                            .Uri;
            return _httpClient.GetFromJsonAsync<RoomOrderDetailsDTO>(uri);

        }

        public async Task<RoomOrderDetailsDTO> SaveRoomOrderDetailsAsync(RoomOrderDetailsDTO details)
        {
            details.UserId = "unknown user!";
            var response = await _httpClient.PostAsJsonAsync("api/roomorder/create", details);
            var responseContent = await response.Content.ReadAsStringAsync();
            if (response.IsSuccessStatusCode)
            {
                return JsonSerializer.Deserialize<RoomOrderDetailsDTO>(responseContent);
            }
            else
            {
                //var errorModel = JsonSerializer.Deserialize<ErrorModel>(responseContent);
                throw new InvalidOperationException(responseContent);
            }
        }
    }
}
- متد GetOrderDetailAsync بر اساس trackingNumber دریافتی پس از عملیات تصدیق پرداخت، کار بازگشت جزئیات رکورد متناظری را انجام می‌دهد.
- متد SaveRoomOrderDetailsAsync، یک رکورد سفارش جدید را ایجاد می‌کند. در اینجا با روش مشاهده‌ی خطای کامل بازگشتی از سمت سرور (در صورت وجود) هم آشنا شده‌ایم که در مواقع لزوم می‌تواند راه‌گشا باشد.
- در متد SaveRoomOrderDetailsAsync فعلا مقدار UserId اجباری را به عبارتی دلخواه، تنظیم کرده‌ایم. این مورد را در قسمت‌های بعدی با معرفی اعتبارسنجی و احراز هویت سمت کلاینت، تکمیل خواهیم کرد.

این سرویس جدید را هم باید به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه‌ی کلاینت معرفی کرد تا قابل استفاده شود:
namespace BlazorWasm.Client
{
    public class Program
    {
        public static async Task Main(string[] args)
        {
            // ...
            builder.Services.AddScoped<IClientRoomOrderDetailsService, ClientRoomOrderDetailsService>();
بنابراین در متد HandleCheckout ای که در حال بررسی آن هستیم، ابتدا متد SaveRoomOrderDetailsAsync فوق فراخوانی می‌شود تا توسط Web API Endpoint متناظری، یک رکورد سفارش ابتدایی را ایجاد کرده و Id آن‌را در اختیار ما قرار دهد.
سپس به قطعه کد مهم زیر می‌رسیم:
var paymentUri = new UriBuilderExt(new Uri(HttpClient.BaseAddress, $"/api/ParbadPayment/PayRoomOrder"))
    .AddParameter("orderId", roomOrderDetailsSaved.Id.ToString())
    .AddParameter("amount", roomOrderDetailsSaved.TotalCost.ToString())
    .Uri;
NavigationManager.NavigateTo(paymentUri.ToString(), forceLoad: true);
اینجا است که برای نمونه آدرس https://localhost:5001/api/ParbadPayment/PayRoomOrder?orderId=1&amount=1000 ساخته شده و توسط متد NavigateTo فراخوانی می‌شود. فراخوانی متداول متد NavigateTo در اینجا کارساز نیست؛ چون سبب reload آدرس درخواستی نمی‌شود. یعنی هدایت‌های صورت گرفته‌ی توسط آن، در همان داخل مرورگر رخ می‌دهند و سبب ارسال درخواستی به سمت سرور نخواهند شد. می‌توان این رفتار را با ذکر پارامتر دوم آن تغییر داد. در اینجا اگر پارامتر forceLoad را به true تنظیم کنیم، ابتدا سبب هدایت به آدرس درخواستی و سپس reload کامل صفحه می‌شود (دقیقا مثل اینکه شخصی، آدرسی را در نوار آدرس مرورگر وارد کند و سپس دکمه‌ی enter را بفشارد). این reload است که برنامه‌ی کلاینت را اکنون به سمت برنامه‌ی Web API هدایت می‌کند.


نمایش وضعیت پرداخت، به کاربر در پایان گردش کاری آن

پس از این مراحل، مرحله‌ی آخر کار باقی مانده‌است؛ یعنی بازگشت از اکشن متد VerifyRoomOrderPayment سمت سرور، به کامپوننت PaymentResult سمت کلاینت، برای نمایش نتیجه‌ی عملیات. به همین جهت کامپوننت جدید Pages\HotelRooms\PaymentResult.razor را ایجاد کرده و به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
@page "/payment-result/{OrderId:int}/{TrackingNumber:long}/{Message}"
@inject ILocalStorageService LocalStorage
@inject IClientRoomOrderDetailsService RoomOrderDetailService
@inject IJSRuntime JsRuntime
@inject NavigationManager NavigationManager

@if (IsLoading)
{
    <div style="position:fixed;top:50%;left:50%;margin-top:-50px;margin-left:-100px;">
        <img src="images/ajax-loader.gif" />
    </div>
}
else
{
    <div class="container">
        <div class="row mt-4 pt-4">
            <div class="col-10 offset-1 text-center">
            @if(IsPaymentSuccessful)
            {
                <h2 class="text-success">Booking Confirmed!</h2>
                <p>Your room has been booked successfully with order id @OrderId & tracking number @TrackingNumber .</p>
            }
            else
            {
                <h2 class="text-warning">Booking Failed!</h2>
                <p>@Message</p>
            }
            <a class="btn btn-primary" href="hotel-rooms">Back to rooms</a>
            </div>
        </div>
    </div>
}

@code
{
    private bool IsLoading;
    private bool IsPaymentSuccessful;

    [Parameter] public int OrderId { set; get; }
    [Parameter] public long TrackingNumber { set; get; }
    [Parameter] public string Message { set; get; }

    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        IsLoading = true;
        try
        {
            var finalOrderDetail = await RoomOrderDetailService.GetOrderDetailAsync(TrackingNumber);
            var localOrderDetail = await LocalStorage.GetItemAsync<RoomOrderDetailsDTO>(ConstantKeys.LocalRoomOrderDetails);
            if(finalOrderDetail is not null &&
                finalOrderDetail.IsPaymentSuccessful &&
                finalOrderDetail.Status == BookingStatus.Booked &&
                localOrderDetail is not null &&
                localOrderDetail.TotalCost == finalOrderDetail.TotalCost)
            {
                IsPaymentSuccessful = true;
                await LocalStorage.RemoveItemAsync(ConstantKeys.LocalRoomOrderDetails);
                await LocalStorage.RemoveItemAsync(ConstantKeys.LocalInitialBooking);
            }
            else
            {
                IsPaymentSuccessful = false;
            }
        }
        catch(Exception ex)
        {
            await JsRuntime.ToastrError(ex.Message);
        }
        finally
        {
            IsLoading = false;
        }
    }
}
این کامپوننت بر اساس مسیریابی که دارد:
@page "/payment-result/{OrderId:int}/{TrackingNumber:long}/{Message}"
سه پارامتر شماره سفارش، شماره تراکنش و پیامی را پس از پایان عملیات تصدیق پرداخت، از Web API، در طی یک redirect کامل دریافت می‌کند. در ادامه به کمک متد RoomOrderDetailService.GetOrderDetailAsync که آن‌را پیشتر توسعه دادیم، اصل رکورد متناظر با این سفارش را بازیابی کرده و فیلدهای IsPaymentSuccessful و Status آن‌را بررسی می‌کنیم (این فیلدها در زمان تصدیق پرداخت، در همان سمت سرور مقدار دهی می‌شوند). همچنین جهت محکم‌کاری، قسمتی از این اطلاعات را با Local Storage نیز انطباق داده‌ایم. اگر پرداخت، موفقیت آمیز باشد، شماره سفارش و همچنین شماره تراکنش را به کاربر نمایش می‌دهیم و یا پیام دریافتی از سرور را در صفحه درج می‌کنیم.


جلوگیری از ثبت سفارش اتاقی که رزرو شده‌است


پس از پایان عملیات سفارش یک اتاق، بهتر است امکان سفارش اتاقی را که دیگر در دسترس نیست، غیرفعال کنیم (تصویر فوق) که اینکار را می‌توان توسط خاصیت IsBooked مدل UI کامپوننت نمایش لیست اتاق‌ها انجام داد:
    public class HotelRoomDTO
    {
        public bool IsBooked { get; set; }

        // ...
    }
این خاصیت را در متدهای بازگشت لیست تمام اتاق‌ها و یا بازگشت اطلاعات یک اتاق، به صورت زیر محاسبه و مقدار دهی می‌کنیم:
namespace BlazorServer.Services
{
    public class HotelRoomService : IHotelRoomService
    {
       // ...

        public async Task<List<HotelRoomDTO>> GetAllHotelRoomsAsync(DateTime? checkInDateStr, DateTime? checkOutDatestr)
        {
            var hotelRooms = await _dbContext.HotelRooms
                        .Include(x => x.HotelRoomImages)
                        .Include(x => x.RoomOrderDetails)
                        .ProjectTo<HotelRoomDTO>(_mapperConfiguration)
                        .ToListAsync();

            foreach (var hotelRoom in hotelRooms)
            {
                hotelRoom.IsBooked = isRoomBooked(hotelRoom, checkInDateStr, checkOutDatestr);
            }

            return hotelRooms;
        }

        public async Task<HotelRoomDTO> GetHotelRoomAsync(int roomId, DateTime? checkInDate, DateTime? checkOutDate)
        {
            var hotelRoom = await _dbContext.HotelRooms
                            .Include(x => x.HotelRoomImages)
                            .Include(x => x.RoomOrderDetails)
                            .ProjectTo<HotelRoomDTO>(_mapperConfiguration)
                            .FirstOrDefaultAsync(x => x.Id == roomId);
            hotelRoom.IsBooked = isRoomBooked(hotelRoom, checkInDate, checkOutDate);
            return hotelRoom;
        }

        private bool isRoomBooked(HotelRoomDTO hotelRoom, DateTime? checkInDate, DateTime? checkOutDate)
        {
            if (checkInDate == null || checkOutDate == null)
            {
                return false;
            }

            return hotelRoom.RoomOrderDetails.Any(x => x.IsPaymentSuccessful &&
                        //check if checkin date that user wants does not fall in between any dates for room that is booked
                        ((checkInDate < x.CheckOutDate && checkInDate.Value.Date >= x.CheckInDate)
                        //check if checkout date that user wants does not fall in between any dates for room that is booked
                        || (checkOutDate.Value.Date > x.CheckInDate.Date && checkInDate.Value.Date <= x.CheckInDate.Date))
                    );
        }
    }
}
متد isRoomBooked، یک محاسبه‌ی سمت سرور محسوب نمی‌شود؛ چون با استفاده از Include‌های نوشته شده، اطلاعات کامل اتاق و وابستگی‌های آن (سرهای دیگر رابطه‌ی تشکیل شده) را داریم و این محاسبات سبب رفت و برگشتی به سمت سرور نمی‌شوند.

اکنون که خاصیت IsBooked مقدار دهی شده‌است، در دو قسمت از آن استفاده خواهیم کرد:
الف) در کامپوننت نمایش لیست اتاق‌ها
@if (room.IsBooked)
{
    <button disabled class="btn btn-secondary btn-block">Sold Out</button>
}
else
{
    <a href="@($"hotel-room-details/{room.Id}")" class="btn btn-success btn-block">Book</a>
}
ب) در کامپوننت نمایش جزئیات یک اتاق
@if (HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO.IsBooked)
{
    <button disabled class="btn btn-secondary btn-block">Sold Out</button>
}
else
{
    <button type="submit" class="btn btn-success form-control">Checkout Now</button>
}


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-30.zip
نظرات مطالب
مقایسه مجوزهای سورس باز
سلام. ممنون از این مطلب. سوالم این بود که در مجوز GNU General Public License 2.0 (GPLv2)
نوشته شده که حتما باید کار مشتق شده سورس باز باقی بماند و دیگر اینکه می توان کار خود را تحت مجوز دیگر منتشر کنیم حالا اگر برای کار مشتق شده جدید مجوز ما از نوع Common Development and Distribution License (CDDL) انتخاب شود در مورد سورس باز بودن کار با هم متناقض نمی شوند؟
مطالب
افزونه نویسی برای مرورگرها : قسمت دوم : فایرفاکس
در مقاله پیشین، افزونه نویسی برای فایرفاکس را آغاز و مسائل مربوط به رابط‌های کاربری را بررسی کردیم. در این قسمت که قسمت پایانی افزونه نویسی برای فایرفاکس است، به مباحث پردازشی و دیگر خصوصیت‌ها می‌پردازیم.
اولین موردی که باید برای برنامه‌ی ما در نظر گرفت، ذخیره و بازیابی مقادیر است که باید روی پنجره‌ی popup.html اعمال گردد و همچنین مقداردهی مقادیر پیش فرض برنامه بعد از نصب افزونه اعمال شود. برای ذخیره‌ی مقادیر، طبق نوشته موجود در راهنمای موزیلا، از روش زیر بهره برده و می‌توان مقادیر زیر را به راحتی در آن‌ها ذخیره کرد:
var ss = require("sdk/simple-storage");
ss.storage.myArray = [1, 1, 2, 3, 5, 8, 13];
ss.storage.myBoolean = true;
ss.storage.myNull = null;
ss.storage.myNumber = 3.1337;
ss.storage.myObject = { a: "foo", b: { c: true }, d: null };
ss.storage.myString = "O frabjous day!";
برای خواندن موارد ذخیره شده هم که مشخصا نوشتن اسم property کفایت می‌کند و برای حذف مقادیر نیز به راحتی از عبارت delete در جلوی پراپرتی استفاده کنید:
delete ss.storage.value;
برای ذخیره مقادیر پیش فرض اولین، کاری که می‌کنیم اسم متغیرها را چک می‌کنیم. اگر مخالف null بود، یعنی قبلا ست شده‌اند؛ ولی اگر null شد، عمل ذخیره سازی اولیه را انجام می‌دهیم:
if (!ss.storage.Variables)
 {
 ss.storage.Variables=[];
 ss.storage.Variables.push(true);
 ss.storage.Variables.push(false);
 ss.storage.Variables.push(false);
 ss.storage.Variables.push(false);
 }

if (!ss.storage.interval)
ss.storage.interval=1;

 if (!ss.storage.DateVariables)
 {
 var now=String(new Date());
 ss.storage.DateVariables=[];
 ss.storage.DateVariables.push(now);
 ss.storage.DateVariables.push(now);
 ss.storage.DateVariables.push(now);
 ss.storage.DateVariables.push(now);
 }

برای ذخیره مقادیر popup.html، به طور مستقیم نمی‌توانیم از کدهای بالا در جاوااسکریپت استفاده کنیم. مجبور هستیم که یک پل ارتباطی بین فایل main.js و فایل جاوااسکریپت داشته باشیم. در مقاله پیشین در مورد postmessage که ارتباطی از/به محتوا یا فایل جاوااسکریپت به/از main.js برقرار می‌کرد، صحبت کردیم و در این قسمت راه حل بهتری را مورد استفاده قرار می‌دهیم. برای ایجاد چنین ارتباطی، آن هم به صورت دو طرفه از port استفاده می‌کنیم. دستور پورت در اکثر اشیایی که ایجاد می‌کنید وجود دارد ولی باز هم همیشه قبل از استفاده، از مستندات موزیلا حتما استفاده کنید تا مطمئن شوید دسترسی به شیء پورت در همه‌ی اشیا وجود دارد. ولی به صورت کلی تا آنجایی که من دیدم، در همه‌ی اشیا قرار دارد. از کد port.emit برای ارسال مقادیر به سمت فایل اسکریپت یا حتی بالعکس مورد استفاده قرار می‌گیرد و port.on هم یک شنونده برای آن است. شکل زیر به خوبی این مبحث را نشان می‌دهد.
addon process در شکل بالا همان فایل main.js هست که کد اصلی addon داخل آن است و content process نیز محتوای اسکریپت است و حالا میتواند با استفاده از خاصیت contentscrip که به صورت رشته ای اعمال شده باشد یا اینکه با استفاده از خاصیت contentscriptfile، در یک یا چند فایل js استفاده نماید:
contentScriptFile: self.data.url("jquery.min.js")
contentScriptFile: [self.data.url("jquery.min.js"),self.data.url("const.js"),self.data.url("popup.js")]

از شیء port به صورت عملی استفاده می‌کنیم. کد  main.js را به صورت زیر تغییر دادیم:
function handleChange(state) {
  if (state.checked) {
    panel.show({
      position: button
    });

 var v1=[],v2;
 if (ss.storage.Variables)
v1=ss.storage.Variables;

if (ss.storage.interval)
v2=ss.storage.interval;

panel.port.emit("vars",v1,v2);
  }
}
panel.port.on("vars", function (vars,interval) {
  ss.storage.Variables=vars;
  ss.storage.interval=interval;
});
در شماره پیشین گفتیم که رویداد handlechange وظیفه نمایش پنل را دارد، ولی الان به غیر آن چند سطر، کد دیگری را هم اضافه کردیم تا موقعی که پنل باز می‌شود، تنظیمات قبلی را که ذخیره کرده‌ایم روی صفحه نمایش داده شوند. با استفاده از شیء port.emit محتواهای دریافت شده را به سمت فایل اسکریپت ارسال می‌کنیم تا تنظیمات ذخیره شده را برای نمایش اعمال کند. پارامتر اول رشته vars نام پیام رسان شما خواهد بود و در فایل مقصد هم تنها به پیامی با این نام گوش داده خواهد شد. این خصوصیت زمانی سودمندی خود را نشان می‌دهد که بخواهید در زمینه‌های مختلف، از چندین پیام رسان به سمت یک مقصد استفاده کنید. شیء panel.port.on هم برای گوش دادن به متغیرهایی است که از آن سمت برای ما ارسال می‌شود و از آن برای ذخیره‌ی مواردی استفاده میگردد که کاربر از آن سمت برای ما ارسال می‌کند. پس ما در این مرحله، یک ارتباطه کاملا دو طرفه داریم.
کد  فایل popup.js که به صورت تگ script در popup.html معرفی شده است:
$(document).ready(function () {
addon.port.on("vars",  function(vars,interval) {
 if (vars)
{
 $("#chkarticles").attr("checked", vars[0]);
$("#chkarticlescomments").attr("checked", vars[1]);
$("#chkshares").attr("checked", vars[2]);
$("#chksharescomments").attr("checked", vars[3]);
}

$("#interval").val(interval);
});   

    $("#btnsave").click(function() {

         var Vposts = $("#chkarticles").is(':checked');
         var VpostsComments = $("#chkarticlescomments").is(':checked');
         var  Vshares = $("#chkshares").is(':checked');
         var VsharesComments = $("#chksharescomments").is(':checked');
 var Vinterval = $("#interval").val() ;
 var Variables=[];
 Variables[0]=Vposts;
 Variables[1]=VpostsComments;
 Variables[2]=Vshares;
 Variables[3]=VsharesComments;
 interval=Vinterval;
 
 addon.port.emit("vars", Variables,Vinterval);
$("#messageboard").text( Messages.SettingsSaved);

    });
});
در همان ابتدای امر با استفاده از addon.port.on منتظر یک پیام رسان، به اسم vars می‌شود تا اطلاعات آن را دریافت کند که در اینجا بلافاصله بعد از نمایش پنل، اطلاعات برای آن ارسال شده و در صفحه، جایگذاری می‌کند. در قسمت رویداد کلیک دکمه ذخیره هم با استفاده از addon.port.emit اطلاعاتی را که کاربر به روز کرده است، به یک پیام رسان میدهیم تا برای آن سمت نیز ارسال کند تا در آن سمت، تنظیمات جدید ذخیره و جایگزین شوند.
نکته بسیار مهم: در کد بالا ما فایل جاوااسکریت را از طریق فایل popup.html معرفی کردیم، نه از طریق خصوصیت contentscriptfile. این نکته را همیشه به خاطر داشته باشید. فایل‌های js خود را تنها در دو حالت استفاده کنید:
  1. از طریق دادن رشته به خصوصیت contentScript و استفاده از self به جای addon
  2. معرفی فایل js داخل خود فایل html با تگ script که به درد اسکریپت‌های با کد زیاد می‌خورد.
اگر فایل شما شامل استفاده از کلمه‌ی کلیدی addon نمی‌شود، می‌توانید فایل js خود را از طریق contentScriptFile هم اعمال کنید.
فایل popup.html
<script src="jquery.min.js"></script> <!-- Including jQuery -->
<script type="text/javascript" src="const.js"></script> 
<script type="text/javascript" src="popup.js"></script>


خواندن فید RSS سایت
خواندن فید سایت توسط فایل Rssreader.js انجام می‌شود که تمام اسکریپت‌های مورد نیاز برای اجرای آن، توسط background.htm صدا زده شده است:
<script type="text/javascript" src="const.js"></script>
<script type="text/javascript" src="jquery.min.js"></script>
    <script type="text/javascript" src="https://www.google.com/jsapi"></script>
<script type="text/javascript" src="rssreader.js"></script>
تنها کاری که باید انجام دهیم اجرای این فایل به عنوان یک فرآیند پس زمینه است. در کروم ما عادت داشتیم برای این کار در فایل manifest.json از خصوصیت background استفاده کنیم، ولی از آنجا که خود فایل main.js یک فایل اسکریپتی است که در پس زمینه اجرا می‌شود، طبق منابع موجود در نت چنین چیزی وجود ندارد و این فرآیند را به خود فایل main.js مربوط می‌دانستند. ولی من با استفاده از page worker چنین خصوصیتی را پیاده سازی کردم. page worker وظیفه دارد تا یک آدرس یا فایلی را در یک تب پنهان و در پشت صحنه اجرا کرده و به شما اجازه‌ی استفاده از DOM آن بدهد. نحوه‌ی دسترسی به فایل background.htm توسط page worker به صورت زیر تعریف می‌شود:
pageWorker = require("sdk/page-worker");
  page= pageWorker.Page({
  contentScriptWhen: "ready",
  contentURL: self.data.url("./background.htm")
});
page.port.emit("vars",ss.storage.Variables,ss.storage.DateVariables,ss.storage.interval);
در فایل بالا شیء pageworker ساخته شد و درخواست یک پیج نهان را برای فایل background.htm در دایرکتوری data می‌کند. استفاده از گزینه‌ی contentScriptWhen  برای دسترسی به شیء addon در فایل‌های جاوااسکریپتی که استفاده می‌کنید ضروری است. در صورتی که حذف شود و نوشته نشود با خطای addon is not defined روبرو خواهید شد، چرا که هنوز این شیء شناسایی نشده است. در خط نهایی هم برای آن سمت یک پیام ارسال شده که حاوی مقادیر ذخیره شده می‌باشد.

فایل RSSReader.js
در اینجا هم مانند مطلبی که برای کروم گذاشتیم، خواندن فید، در یک دوره‌ی زمانی اتفاق می‌افتد. در کروم ما از chrome.alarm استفاده می‌کردیم، ولی در فایرفاکس از همان تایمرهای جاوااسکریپتی بهره میبریم. کد زیر را به فایلی به اسم rssreader.js اضافه می‌کنیم:
var variables=[];
var datevariables=[];
var period_time=60000;
var timer;
google.load("feeds", "1");

$(document).ready(function () {
 addon.port.on("vars",  function(vars,datevars,interval) {
 if (vars)
{
Variables=vars;
}
if (datevars)
{
datevariables=datevars;
}
if(interval)
period_time=interval*60000;
alarmManager();
});
});

function alarmManager()
{
timer = setInterval(Run,period_time);
}

function Run() {
if(Variables[0]){RssReader(Links.postUrl,0, Messages.PostsUpdated);}
if(Variables[1]){RssReader(Links.posts_commentsUrl,1,Messages.CommentsUpdated); }
if(Variables[2]){RssReader(Links.sharesUrl,2,Messages.SharesUpdated);}
if(Variables[3]){RssReader(Links.shares_CommentsUrl,3,Messages.SharesCommentsUpdated);}
}

function RssReader(URL,index,Message) {


            var feed = new google.feeds.Feed(URL);
            feed.setResultFormat(google.feeds.Feed.XML_FORMAT);
                    feed.load(function (result) {
if(result!=null)
{
var strRssUpdate = result.xmlDocument.firstChild.firstChild.childNodes[5].textContent;
var RssUpdate=new Date(strRssUpdate);
var lastupdate=new Date(datevariables[index]);
if(RssUpdate>lastupdate)
{
datevariables[index]=strRssUpdate;
addon.port.emit("notification",datevariables,Message);
}

}
                      });
        }
در خطوط بالا متغیرها تعریف و توابع گوگل بارگزاری می‌شوند. سپس توسط addon.port یک شنونده ایجاد شده، تا بتواند مقادیر ذخیره شده را بازیابی کند. این مقادیر شامل موارد زیر است:
  • چه بخش‌هایی از سایت باید بررسی شوند.
  • آخرین تاریخ تغییر هر کدام که در زمان نصب افزونه، تاریخ نصب افزونه می‌شود و با اولین به روز رسانی، تاریخ جدیدی جای آن را می‌گیرد.
  • دوره‌ی سیکل زمانی یا همان interval بر اساس دقیقه
پس از اینکه شنونده مقادیر را دریافت کرد، تابع alarmManager اجرا شده و یک تایمر ایجاد می‌کند. بر خلاف کروم که برای این کار api تدارک دیده بود، اینجا شما باید از تایمرهای خود جاوااسکریپت مانند SetTimeout یا SetInterval استفاده کنید. موقع دریافت interval یا period_time ما آن را در 60000 ضرب کردیم تا دقیقه تبدیل به میلی ثانیه شود؛ چرا که تایمر، زمان را بر حسب میلی ثانیه دریافت می‌کند. وظیفه تایمر این هست که در هر دوره‌ی زمانی تابع Run را اجرا کند.

Run
این تابع بررسی می‌کند کاربر درخواست بررسی چه قسمت هایی از سایت را دارد و به ازای هر کدام، اطلاعات آن را از طریق پارامترها به تابع rssreader داده تا هر قسمت جداگانه بررسی شود. این اطلاعات به ترتیب: لینک فید مورد نظر، اندیس آخرین تاریخ به روزرسانی آن قسمت، پیامی که باید در وقت به روزرسانی به کار نمایش داده شود.

RSSReader
این تابع را قبلا در این مقاله  توضیح دادیم. تنها تغییری که کرده است، بدنه‌ی شرط بررسی تاریخ است که در صورت موفقیت، تاریخ جدید، جایگزین تاریخ قبلی شده و یک پیام به فایل main.js ارسال می‌کند تا از آن درخواست ذخیره‌ی تاریخی جدید و هچنین ایجاد یک notification برای آگاه سازی کاربر کند. پس باز به فایل main.js رفته و شنونده آن را تعریف می‌کنیم:
page.port.on("notification",function(lastupdate,Message)
{
ss.storage.DateVariables=lastupdate;
Make_a_Notification(Message);
})
function Make_a_Notification(Message)
{
var notifications = require("sdk/notifications");
notifications.notify({
  title: "سایت به روز شد",
  text: Message,
  iconURL:self.data.url("./icon-64.png"),
  data:"https://www.dntips.ir",
  onClick: function (data) {
tabs.open(data);
  }
});
}
شنونده مورد نظر دو پارامتر تاریخ آخرین به روزرسانی را دریافت کرده و آن را جایگزین قبلی می‌کند و پیام را به تایع Make_a_Notification پاس میکند. پارامترهای ساخت نوتیفیکیشن به ترتیب شامل عنوان، متن پیام، آیکن و نهایتا data است. دیتا شامل آدرس سایت است. زمانیکه کاربر روی نوتیفیکیشن کلیک می‌کند، استفاده شده و یک تب جدید را با آدرس سایت باز می‌کنیم. به این ترتیب افزونه‌ی ما تکمیل می‌شود. برای اجرا و تست افزونه بر روی مرورگر فایرفاکس از دستور cfx run استفاده کنید.


البته این نکته قابل ذکر است که اگر کاربر طلاعات پنل را به روزرسانی کند، تا وقتی که مرورگر بسته نشده و دوباره باز نشود تغییری نمی‌کند؛ چرا که ما تنها در ابتدای امر مقادیر ذخیره شده را به RSSReader فرستاده و اگر کاربر آن‌ها را به روز کند، ارسال پیام دیگری توسط page worker صورت نمی‌گیرد. پس کد موجود در main.js را به صورت زیر ویرایش می‌کنیم:
  pageWorker = require("sdk/page-worker");
  page= pageWorker.Page({
  contentScriptWhen: "ready",
  contentURL: self.data.url("./background.htm")
});

function SendData()
{
page.port.emit("vars",ss.storage.Variables,ss.storage.DateVariables,ss.storage.interval);
}
SendData();
panel.port.on("vars", function (vars,interval) {
  ss.storage.Variables=vars;
  ss.storage.interval=interval;
  SendData();
});
در کد بالا ما خطی که به سمت rssreader.js پیام ارسال می‌کند را داخل یک تابع به اسم SendDate قرار دادیم و بعد از تشکیل page worker آن را صدا زدیم و کد آن دقیقا مانند قبل است؛ با این تفاوت که اینبار این تابع را در جای دیگری هم صدا میزنیم و آن زمانی است که برای پنل، پیام مقادیر جدید ارسال می‌شود که در آن پس از ذخیره موارد جدید تابع SendData را صدا می‌زنیم. پس موقع به روزرسانی هم مقادیر ارسال خواهند شد. مقادیر جدید به سمت rssreader.js رفته و تشکیل یک تایمر جدید را می‌دهند و البته چون قبلا تایمر ایجاد شده است، پس باید چند خطی را هم به فایل rssreader.js اضافه کنیم تا تایمر قبلی را نابود کرده و تایمر جدیدی را ایجاد کند:
var timer;

function alarmManager()
{
timer = setInterval(Run,period_time);
}

 addon.port.on("vars",  function(vars,datevars,interval) {
 if (vars)
{
Variables=vars;

}
if (datevars)
{
datevariables=datevars;
}
if(interval)
period_time=interval*60000;

if(timer!=null)
{
clearInterval(timer);
}

alarmManager();
});
در خط بالا متغیری به اسم timer ایجاد شده است که کد timer را در خود ذخیره می‌کند. پس موقع دریافت مقادیر بررسی میکنیم که اگر مقدار timer مخالف نال بود تایمر قبلی را با clearInterval از بین برده و تایمر جدیدی ایجاد کند. پس مشکل تایمری که از قبل موجود است نیز حل می‌گردد.
افزونه‌ی ما تکمیل شد. اجازه بدهید قبل از بستن بحث چندتا از موارد مهم موجود در sdk را نام ببریم:

Page Mod
page mod موقعی که کاربر آدرسی را مطابق با الگویی (pattern) که ما دادیم، باز کند یک اسکریپت را اجرا خواهد کرد:
var pageMod = require("sdk/page-mod");

pageMod.PageMod({
  include: "*.mozilla.org",
  contentScript: 'window.alert("Page matches ruleset");'
});
var data = require("sdk/self").data;
var pageMod = require("sdk/page-mod");

pageMod.PageMod({
  include: "*.mozilla.org",
  contentScriptFile: [data.url("jquery-1.7.min.js"),
                      data.url("my-script.js")]
});

پنل تنظیمات
موقعی که شما افزونه‌ای را در فایرفاکس اضافه می‌کنید، در پنلی که مدیریت افزونه‌ها قرار دارد می‌توانید در تنظیمات هر افزونه، تغییری ایجاد کنید. برای ساخت چنین صفحه‌ای از خصوصیت preferences در فایل package.json کمک می‌گیریم که مقادیر به صورت آرایه ای داخل آن قرار می‌گیرند. مثال زیر پنج کنترل را به بخش تنظیمات افزونه اضافه می‌کند که چهار کنترل اول چک باکس Checkbox هستند؛ چرا که خصوصیت type آنها به bool ست شده است و شامل یک نام و عنوان یا برچسب label و یک توضیح کوتاه است و مقدار پیش فرض آن با خصوصیت value مشخص شده است. آخرین کنترل هم یک کادر عددی است؛ چرا که خاصیت type آن با integer مقداردهی شده و مقدار پیش فرض آن 10 می‌باشد.
  "preferences": [{
    "description": "مطالب سایت",
    "type": "bool",
    "name": "post",
    "value": true,
    "title": "مطالب سایت"
},
{
    "description": "نظرات مطالب سایت",
    "type": "bool",
    "name": "postcomments",
    "value": false,
    "title": "نظرات مطالب سایت"
},
{
    "description": "اشتراک ها",
    "type": "bool",
    "name": "shares",
    "value": false,
    "title": "اشتراک ها"
},
{
    "description": "نظرات اشتراک ها",
    "type": "bool",
    "name": "sharescomments",
    "value": false,
    "title": "نظرات اشتراک ها"
},
    {
        "description": "دوره زمان برای بررسی سایت",
        "name": "interval",
        "type": "integer",
        "value": 10,
        "title": "دوره زمانی"
    }]

از آنجا که مقادیر بالا تنها مقادیر پیش فرض خودمان هست و اگر کاربر آن‌ها را تغییر دهد، در این صفحه هم باید اطلاعات تصحیح شوند، برای همین از کد زیر برای دسترسی به پنل تنظیمات و کنترل‌های موجود آن استفاده می‌کنیم. همانطور که می‌بینید کد مورد نظر را در یک تابع به نام Perf_Default_Value قرار دادیم و آن را در بدو اجرا صدا زدیم. پس کاربر اگر به پنل تنظمیات رجوع کند، می‌تواند تغییراتی را که قبلا داده است، ببیند. بنابراین اگر الان تغییری را ایجاد کند، تا باز شدن مجدد مرورگر چیزی نمایش داده نمیشود. برای همین دقیقا مانند تابع SendData این تابع را هم در کد شنود پنل panel اضافه میکنیم؛ تا اگر کاربر اطلاعات را از طریق روش قبلی تغییر داد، اطلاعات هم اینک به روز شوند.

function Perf_Default_Value()
{
var preferences = require("sdk/simple-prefs").prefs;

preferences.post = ss.storage.Variables[0];
preferences.postcomments = ss.storage.Variables[1];
preferences.shares = ss.storage.Variables[2];
preferences.sharescomments = ss.storage.Variables[3];
preferences["myinterval"] =parseInt(ss.storage.interval);

}
Perf_Default_Value();

panel.port.on("vars", function (vars,interval) {
  ss.storage.Variables=vars;
  ss.storage.interval=interval;
  SendData();
  Perf_Default_Value();
});
البته کاربر فقط برای دیدن اطلاعات بالا به این صفحه‌ی تنظیمات نمی‌آید؛ بلکه بیشتر برای تغییر آن‌ها می‌آید. پس باید به تغییر مقدار کنترل‌ها گوش فرا دهیم. برای گوش دادن به تغییر تنظیمات، برای موقعی که کاربر قسمتی از تنظیمات را ذخیره کرد، از کدهای زیر بهره می‌بریم: 
perf=require("sdk/simple-prefs");
var preferences = perf.prefs;
function onPrefChange(prefName) {

  switch(prefName)
  {
    case "post":
ss.storage.Variables[0]=preferences[prefName];
break;
case "postcomments":
ss.storage.Variables[1]=preferences[prefName];
break;
case "shares":
ss.storage.Variables[2]=preferences[prefName];
break;
case "sharescomments":
ss.storage.Variables[3]=preferences[prefName];
break;
case "myinterval":
ss.storage.interval=preferences[prefName];
break;
  }
}
//perf.on("post", onPrefChange);
//perf.on("postcomments", onPrefChange);

perf.on("", onPrefChange);
متد on دو پارامتر دارد: اولی، نام کنترل مورد نظر که با خصوصیت name تعریف کردیم و دومی هم تابع callback آن می‌باشد و در صورتی که پارامتر اول با "" مقداردهی شود، هر تغییری که در هر کنترلی رخ بدهد، تابع callback صدا زده می‌شود. از آنجا که نام کنترل‌ها به صورت string برگشت داده می‌شوند، برای دسترسی به مقادیر موجود در تنظیمات از همان روش داخل [""] بهره می‌گیریم. مقادیر را گرفته و داخل storage ذخیره می‌کنیم.

  اشکال زدایی Debug

یکی از روش‌های اشکال زدایی، استفاده از console.log هست که میتونید برای بازبینی مقادیر و وضعیت‌ها، از آن استفاده کنید که نتیجه‌ی آن داخل کنسول نمایش داده می‌شود و اگر هم دربرنامه خطایی رخ دهد، داخل کنسول به شما نمایش خواهد داد.
مطالب
نمایش حداکثر اندازه مجاز فایل قابل آپلود به کاربر، در ASP.Net

گاهی از اوقات قبل از درگیر شدن با کاربران (!)، بهتر است حداکثر اندازه مجاز فایل قابل ارسال به سرور را به آن‌ها نمایش داد. درغیراینصورت باید پاسخگوی این باشید که چرا فایل 100 مگابایتی که من ارسال کردم، ذخیره نشده و برنامه کار نمی‌کنه!
خطای دریافتی این خواهد بود: Maximum request length exceeded
در ASP.Net اگر هیچ تنظیم خاصی صورت نگرفته باشد، حداکثر اندازه فایل قابل ارسال به سرور، 4 مگابایت است. این مورد را در machine.config و یا در web.config می‌توان تغییر داد.
برای مثال، جهت بالا بردن اندازه فایل قابل ارسال به سرور در وب کانفیگ برنامه به 39 مگابایت، می‌توان سطر زیر را به قسمت system.web اضافه کرد.
<httpRuntime executionTimeout="1200" maxRequestLength="39936" />

البته در این حالت بهتر است executionTimeout را نیز تنظیم نمود (بر اساس ثانیه) تا یک فایل حجیم را بتوانند آپلود کنند و در این حین مشکل timeout رخ ندهد (در اینجا به 20 دقیقه تنظیم شده است).

اما یک نکته را هم باید درنظر داشت. اگر هاست مورد استفاده شما فایل machine.config را قفل کرده باشد (که از لحاظ امنیتی توصیه می‌شود)، سطر فوق در web.config هیچ تاثیری نخواهد داشت.

به همین منظور کلاس زیر را تهیه کرده‌ام که تمامی این موارد را لحاظ می‌کند.
ابتدا مقدار پیش فرض 4 مگابایت درنظر گرفته خواهد شد.
سپس سعی می‌شود که مقدار مجاز MaxRequestLength از فایل machine.config خوانده شود. همچنین وضعیت قفل بودن آن نیز دریافت می‌شود.
اگر این قسمت قابل خواندن بود و همچنین قفل نشده بود، مقدار تنظیم شده maxRequestLength در وب کانفیگ، دریافت و استفاده خواهد شد.
و در آخر، اندازه دریافتی، که بر اساس KB است به شکلی قابل خواندن بازگشت داده می‌شود.

using System;
using System.Configuration;
using System.Web.Configuration;

/// <summary>
/// کلاسی جهت نمایش اندازه مجاز فایل قابل ارسال به سرور
/// </summary>
public class CMaxLimit
{
/// <summary>
/// اندازه مجاز فایل قابل ارسال به سرور
/// </summary>
/// <returns></returns>
public static string MaxFileUploadSizeLimit()
{
//مقدار پیش فرض
int resultKB = 4096;

//machine.config
Configuration mConfig =
WebConfigurationManager.OpenMachineConfiguration();
bool mConfigIsLocked = false;
HttpRuntimeSection section =
mConfig.GetSection("system.web/httpRuntime") as HttpRuntimeSection;
if (section != null)
{
resultKB = section.MaxRequestLength;
mConfigIsLocked = section.ElementInformation.IsLocked;
}

//web.config
if (!mConfigIsLocked)
{
HttpRuntimeSection httpRuntimeSection =
WebConfigurationManager.GetSection("system.web/httpRuntime") as HttpRuntimeSection;
if (httpRuntimeSection != null)
{
resultKB = httpRuntimeSection.MaxRequestLength;
}
}

return
SizeToString(resultKB * 1024);
}

/// <summary>
/// نمایش اندازه یک فایل به صورتی قابل درک
/// </summary>
/// <param name="len">اندازه فایل</param>
/// <returns></returns>
public static string SizeToString(long len)
{
int order = 0;
string[] sizes = new[] { "B", "KB", "MB", "GB" };
while (len >= 1024 && order + 1 < sizes.Length)
{
order++;
len = len / 1024;
}
return String.Format("{0:0.##} {1}", len, sizes[order]);
}
}

مطالب
آموزش Prism #3
در پست‌های قبلی با Prism و روش استفاده از آن آشنا شدیم (قسمت اول) و (قسمت دوم). در این پست با استفاده از Mef قصد ایجاد یک پروژه Silverlight رو به صورت ماژولار داریم. مثال پیاده سازی شده در پست قبلی را در این پست به صورت دیگر پیاده سازی خواهیم کرد.
تفاوت‌های پیاده سازی مثال پست قبلی با این پست:
  • در مثال قبل پروژه به صورت Desktop و با WPF پیاده سازی شده بود ولی در این مثال با Silverlight می‌باشد؛
  • در مثال قبل از UnityBootstrapper استفاده شده بود ولی در این مثال از MefBootstrapper؛
  • در مثال قبل هر View در یک ماژول قرار داشت ولی در این مثال هر دو View را در یک ماژول قرار دادم؛
  • در مثال قبل از Prism Libary 2.x استفاده شده بود ولی در این مثال از PrismLibrary 4.x؛
  • و...

نکته : برای فهم بهتر مفاهیم، آشنایی اولیه با MEF و مفاهیمی نظیر Export و Import و AggregateCatalog و AssemblyCatalog نیاز است. در صورتی که با این مطالب آشنایی ندارید می‌توانید از (^) شروع کنید.


برای شروع یک پروژه Silverlight ایجاد کنید. بعد از اضافه شدن دو پروژه Silverlight و Web، یک Silverlight Class Library جدید بسازید.
ابتدا یک Page ایجاد کنید و کد‌های زیر را در آن کپی کنید.
<UserControl 
             x:Class="Module1.Module1View1"
             xmlns:sdk="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation/sdk" 
             xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
             xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml" FlowDirection="RightToLeft" FontFamily="Tahoma">
    <StackPanel>
        <sdk:DataGrid Height="100">
            <sdk:DataGrid.Columns>
                <sdk:DataGridTextColumn Header="کد" Width="50"  />
                <sdk:DataGridTextColumn Header="عنوان" Width="200" />
                <sdk:DataGridTextColumn Header="نویسنده" Width="150"  />
            </sdk:DataGrid.Columns>
        </sdk:DataGrid>
        <Button x:Name="NextViewButton"
                Width="150"
                Height="25"
                Foreground="Red"
                Background="Blue"
                Content="لیست طبقه بندی ها" />
    </StackPanel>
</UserControl>
بر روی Page مربوطه راست کلیک کنید و گزینه ViewCode را انتخاب کنید و کد‌های زیر را در آن کپی کنید.
 [Export(typeof(Module1View1))]
    public partial class Module1View1 : UserControl
    {
        [Import]
        public IRegionManager TheRegionManager { private get; set; }

        public Module1View1()
        {
            InitializeComponent();

            NextViewButton.Click += NextViewButton_Click;
        }

        void NextViewButton_Click(object sender, RoutedEventArgs e)
        {
            TheRegionManager.RequestNavigate
            (
                "MyRegion1",
                new Uri("Module1View2", UriKind.Relative),
                a => { }
            );
        }
    }
ابتدا خود این View باید حتما Export شود. در رویداد کلیک با استفاده از متد RequestNavigate می‌توانیم به View مورد نظر برای نمایش در Shell اشاره کنیم و این View در Region نمایش داده می‌شود. به دلیل اینکه در این کلاس به RegionManager نیاز داریم از ImportAttribute استفاده کردیم. این بدین معنی است که کلاس Module1View1 وابستگی مستقیم به IRegionManager دارد.

حال یک Page دیگر برای طبقه بندی کتاب‌ها ایجاد کنید و کدهای زیر را در آن کپی کنید.
<UserControl 
             xmlns:sdk="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation/sdk"  x:Class="Module1.Module1View2"
             xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
             xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml" FlowDirection="RightToLeft" FontFamily="Tahoma">
    <StackPanel>
        <sdk:DataGrid Height="100">
            <sdk:DataGrid.Columns>
                <sdk:DataGridTextColumn Header="کد" Width="150"/>
                <sdk:DataGridTextColumn Header="عنوان" Width="150"/>                
            </sdk:DataGrid.Columns>
        </sdk:DataGrid>
        <Button x:Name="NextViewButton"
                Width="150"
                Height="25"
                Foreground="Green"
                Background="Yellow"
                Content="لیست کتاب ها" />
    </StackPanel>
</UserControl>
در Code Behind این Page نیز کد‌های زیر را قرار دهید.
using Microsoft.Practices.Prism.Regions;
using System;
using System.ComponentModel.Composition;
using System.Windows;
using System.Windows.Controls;

namespace Module1
{
    [Export]
    public partial class Module1View2 : UserControl
    {
        IRegion _region1;

        [ImportingConstructor]
        public Module1View2( [Import] IRegionManager regionManager )
        {
            InitializeComponent();
         
            ViewModel viewModel = new ViewModel();
            DataContext = viewModel;

            viewModel.ShouldNavigateFromCurrentViewEvent += () => { return true; };

            _region1 = regionManager.Regions["MyRegion1"];

            NextViewButton.Click += NextViewButton_Click;
        }

        void NextViewButton_Click( object sender, RoutedEventArgs e )
        {
            _region1.RequestNavigate
            (
                new Uri( "Module1View1", UriKind.Relative ),
                a => { }
            );
        }
    }
}
در این ماژول برای اینکه بتوانیم حالت گردشی در فراخوانی ماژول‌ها را داشته باشیم ابتدا DataContext این کلاس را برابر با ViewModel ساخته شده قرار دادیم. با استفاده از رویداد ShoudlNavigateFromCurrentViewEvent که در کلاس ViewModel وجود دارد تعیین می‌کنیم که آیا باید از این View به View قبلی برگشت داشته باشیم یا نه. در صورتی که مقدار false برگشت داده شود خواهید دید که امکان فراخوانی View1 از View2 امکان پذیر نیست. در رویداد کلیک نیز همانند Page قبلی با استفاده از RegionManager و متد RequestNavigate به View مورد نظر راهبری کرده ایم.
نکته: اگر یک کلاس، سازنده با پارامتر داشته باشد باید با استفاده از ImportingConstructor حتما سازنده مورد نظر را هنگام وهله سازی مشخص کنیم در غیر این صورت با Exception مواجه خواهید شد.
حال قصد ایجاد کلاس ViewModel بالا را داریم:
using System;
using System.Net;
using System.Windows;
using System.Windows.Controls;
using System.Windows.Documents;
using System.Windows.Ink;
using System.Windows.Input;
using System.Windows.Media;
using System.Windows.Media.Animation;
using System.Windows.Shapes;
using System.ComponentModel.Composition;
using Microsoft.Practices.Prism.Regions;

namespace Module1
{
    public class ViewModel : IConfirmNavigationRequest
    {       
        public event Func<bool> ShouldNavigateFromCurrentViewEvent;      

        public bool IsNavigationTarget( NavigationContext navigationContext )
        {
            return true;
        }

        public void OnNavigatedTo( NavigationContext navigationContext )
        {

        }

        public void OnNavigatedFrom( NavigationContext navigationContext )
        {

        }         

        public void ConfirmNavigationRequest( NavigationContext navigationContext, Action<bool> continuationCallback )
        {
            bool shouldNavigateFromCurrentViewFlag = false;

            if ( ShouldNavigateFromCurrentViewEvent != null )
                shouldNavigateFromCurrentViewFlag = ShouldNavigateFromCurrentViewEvent();

            continuationCallback( shouldNavigateFromCurrentViewFlag );
        }    
    }
}
توضیح متد‌های بالا:
  • IsNavigateTarget : برای تعیین اینکه آیا کلاس پیاده سازی کننده اینترفیس، می‌تواند عملیات راهبری را مدیریت کند یا نه.
  • OnNavigateTo : زمانی عملیات راهبری وارد View شود(بهتره بگم View مورد نظر در Region صفحه لود شود) این متد فراخوانی می‌شود.
  • OnNavigateFrom : زمانی که راهبری از این View خارج می‌شود (View از حالت لود خارج می‌شود) این متد فراخوانی خواهد شد.
  • ConfirmNavigationRequest : برای تایید عملیات راهبری توسط کلاس پیاده سازی کننده اینترفیس استفاده می‌شود. 
حال یک کلاس برای پیاده سازی و مدیریت ماژول می‌سازیم.
using Microsoft.Practices.Prism.MefExtensions.Modularity;
using Microsoft.Practices.Prism.Modularity;
using Microsoft.Practices.Prism.Regions;
using System.ComponentModel.Composition;

namespace Module1
{
    [ModuleExport(typeof(Module1Impl))]
    public class Module1Impl : IModule
    {       
        [Import]
        public IRegionManager TheRegionManager { private get; set; }     

        public void Initialize()
        {
            TheRegionManager.RegisterViewWithRegion("MyRegion1", typeof(Module1View1));

            TheRegionManager.RegisterViewWithRegion("MyRegion1", typeof(Module1View2));
        }
    }
}
همان طور که مشاهده می‌کنید از ModuleExportAttribute برای شناسایی ماژول توسط MefBootstrapper استفاده کردیم و نوع آن را Module1Imp1 قرار دادیم.  ImportAttribute استفاده شده در این کلاس و خاصیت TheRegionManager برای این است که در هنگام ساخت Instance از این کلاس IRegionManager موجود در Container باید در اختیار این کلاس قرار گیرد(نشان دهنده وابستگی مستقیم این کلاس با IRegionManager است). روش دیگر این است که در سازنده این کلاس هم این اینترفیس را تزریق کنیم.
در متد Initialize برای RegionManager دو View ساخته شده را رجیستر کردیم. این کار باید به تعداد View‌های موجود در ماژول انجام شود.
Shell
در پروژه اصلی بک Page به نام Shell ایجاد کنید و کد‌های زیر را در آن کپی کنید.
<UserControl x:Class="NavigationViaViewModel.Shell"
             xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
             xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
             xmlns:prism="http://www.codeplex.com/prism" FlowDirection="RightToLeft" FontFamily="Tahoma">

    <Grid x:Name="LayoutRoot"
          Background="White">
        <TextBlock Text="لیست کتاب‌ها به همراه طبقه بندی آن ها"
                   FontSize="19"
                   Foreground="Black"
                   HorizontalAlignment="Center"
                   VerticalAlignment="Top" />
        <ContentControl HorizontalAlignment="Center"
                        VerticalAlignment="Center"
                        prism:RegionManager.RegionName="MyRegion1" />
    </Grid>
</UserControl>
همانند مثال قبلی یک ContentControl داریم و به وسیله RegionName که یک AttachedProperty است یک Region به نام MyRegion1 ایجاد کردیم. تمام ماژول‌های این مثال در این محدوده نمایش داده خواهند شد.
Bootstrapper
حال نیاز به یک Bootstrapper داریم. برای این کار یک کلاس به نام TheBootstrapper بسازید:
using Microsoft.Practices.Prism.MefExtensions;
using Microsoft.Practices.Prism.Modularity;
using System.ComponentModel.Composition.Hosting;
using System.Windows;

namespace NavigationViaViewModel
{
    public class TheBootstrapper : MefBootstrapper
    {
        protected override void InitializeShell()
        {
            base.InitializeShell();

            Application.Current.RootVisual = (UIElement)Shell;
        }

        protected override DependencyObject CreateShell()
        {
            return Container.GetExportedValue<Shell>();
        }

        protected override void ConfigureAggregateCatalog()
        {
            base.ConfigureAggregateCatalog();        
            AggregateCatalog.Catalogs.Add(new AssemblyCatalog(this.GetType().Assembly));
        }

        protected override IModuleCatalog CreateModuleCatalog()
        {
            ModuleCatalog moduleCatalog = new ModuleCatalog();
    
            moduleCatalog.AddModule
            (
                new ModuleInfo
                {
                    InitializationMode = InitializationMode.WhenAvailable,
                    Ref = "Module1.xap",
                    ModuleName = "Module1Impl",
                    ModuleType = "Module1.Module1Impl, Module1, Version=1.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=null"
                }
            );

            return moduleCatalog;
        }
    }
}
متد CreateShell اولین متد در این کلاس است که اجرا خواهد شد. بعد از متد CreateShell، متد InitializeShell اجرا خواهد شد. خاصیت Shell دقیقا به مقدار برگشتی متد CreateShell اشاره خواهد کرد. در متد InitializeShell  مقدار خاصیت Shell به RootVisual این پروژه اشاره می‌کند(مانند MainWindow در کلاس Application پروژه‌های WPF).
متد ConfigureAggregateCatalog برای مدیریت کاتالوگ‌ها و ماژول‌ها که هر کدام در یک اسمبلی جدا وجود خواهند شد استفاده می‌شود. در این متد من از AssemblyCatalog استفاده کردم. AssemblyCatalog  تمام کلاس هایی که ExportAttribute را به همراه دارند شناسایی می‌کند و آن‌ها را در Container نگهداری خواهد کرد(^). مانند یک ServiceLocator در Microsoft unity Service Locator(^) .
متد آخر به نام CreateModuleCatalog است و باید در آن تمام ماژول‌های برنامه را به کلاس ModuleCatalog اضافه کنیم. در مثال پست قبلی به دلیل استفاده از UnityBootstrapper باید این کار را از طریق BuildEvent ‌ها مدیریت می‌کردیم ولی در این جا Mef به راحتی این کار را انجام خواهد داد.
تغییرات زیر را در فایل App.Xaml قرار دهید و پروژه را اجرا کنید.
public partial class App : Application
 {
        public App()
        {
            this.Startup += this.Application_Startup;                 
            InitializeComponent();
        }

        private void Application_Startup(object sender, StartupEventArgs e)
        {
           var bootstrapper = new TheBootstrapper();
            bootstrapper.Run(); 
        }
}
با کلیک بر روی ماژول عملیات راهبری برای ماژول انجام خواهد شد.

دریافت سورس پروژه
ادامه دارد..
مطالب
تبدیل زیرنویس‌های خاص پلورال‌سایت به فرمت SRT - قسمت دوم
قسمت اول این مطلب را در اینجا می‌توانید مطالعه کنید. از سه سال قبل تا به این تاریخ، فرمت زیرنویس‌های این سایت به صورت JSON تغییر پیدا کرده‌است و یک چنین ساختار جدیدی را دارد:
{
    "userIsAuthorizedForCourseTranscripts": false,
    "modules": [
        {
            "title": "Course Overview",
            "clips": [
                {
                    "title": "Course Overview",
                    "playerParameters": "author=scott-allen&name=aspdotnet-core-1-0-fundamentals-m0&mode=live&clip=0&course=aspdotnet-core-1-0-fundamentals",
                    "transcripts": [ ]
                }
            ]
        },
        {
            "title": "Building Your First ASP.NET Core Application",
            "clips": [
                {
                    "title": "Introduction",
                    "playerParameters": "author=scott-allen&name=aspdotnet-core-1-0-fundamentals-m1&mode=live&clip=0&course=aspdotnet-core-1-0-fundamentals",
                    "transcripts": [
                        {
                            "displayTime": 0.0,
                            "text": "Hi! This is Scott, and this course will help you build your first application with ASP.NET Core."
                        },
                        {
                            "displayTime": 7.0,
                            "text": "In this course, we'll be using Visual Studio and the new ASP.NET Framework to build a web application that"
                        }
                    ]
                }
            ]
        }
    ]
}
که اگر بخواهیم کلاس‌های معادل آن‌را تشکیل دهیم، به ساختار زیر خواهیم رسید:
public class PluralsightCourse
{
    public bool UserIsAuthorizedForCourseTranscripts { get; set; }
    public PluralsightCourseItems[] Modules { get; set; }
}
public class PluralsightCourseItems
{
    public string Title { get; set; }
    public PluralsightCourseClip[] Clips { get; set; }
}
public class PluralsightCourseClip
{
    public string Title { get; set; }
    public string PlayerParameters { get; set; }
    public PluralsightCourseClipTranscript[] Transcripts { get; set; }
}
public class PluralsightCourseClipTranscript
{
    public float DisplayTime { get; set; }
    public string Text { get; set; }
}
و بعد از تشکیل این ساختار که توسط منوی edit و گزینه‌ی paste special ویژوال استودیو تشکیل شده‌است:


بارگذاری آن توسط کتابخانه‌ی JSON.NET به صورت ذیل خواهد بود:
public static PluralsightCourse ProcessJsonFile(string jsonData)
{
    return JsonConvert.DeserializeObject<PluralsightCourse>(jsonData);
}
و پس از آن اگر حلقه‌ای را بر روی ماژول‌ها و سپس آیتم‌های هر ماژول تشکیل دهیم، می‌توان فرمت آن‌را به فرمت استاندارد srt که قابلیت پخش در اکثر برنامه‌های video player را دارد (مانند kmplayer)، تبدیل کرد.


کدهای کامل این برنامه را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
PluralsightJsonTranscripts.V1.0.7z
مطالب
استفاده از کتابخانه جی کوئری در الکترون
از آنجا که الکترون از مفاهیم وب در دسکتاپ به خوبی پشتیبانی می‌کند، پس به راحتی می‌توان از کتابخانه‌های تحت وب و جاوااسکرپیتی چون جی کوئری و آنگولار و ... استفاده کرد. پروژه‌ای داریم که در آن، حین باز شدن صفحه، به کاربر پیام خوش آمد گویی نشان داده می‌شود:
<!DOCTYPE html>
<html>
  <head>

    <script src="./jquery.min.js"></script>
 <meta charset="utf-8">
    <title></title>
    <script>
$(document).ready(()=>
{
   alert("Welcome");
});
    </script>
  </head>
  <body>
  </body>
</html>
برنامه را اجرا می‌کنیم و در کمال تعجب می‌بینیم که پیامی نمایش داده نمی‌شود. برای اینکه بتوانیم اشکال آن را پیدا کنیم بهتر است ابزارهای سودمند توسعه و دیباگینگ کرومیوم را فراخوانی کنیم. برای باز کردن این پنجره، بعد از ایجاد شیء پنجره (فرضا نام متغیر win باشد) عبارت زیر را می‌نویسیم:
  win.openDevTools();
برنامه را بار دیگر اجرا کنید. در سمت راست برنامه یک پنجره جدید باز می‌شود تا بتوانید از طریق آن به دیباگینگ Render Process بپردازید. اگر اینبار به پنجره کنسول نگاهی بیندازید متوجه می‌شوید که خطای داده شده به دلیل عدم شناخت $ بوده است؛ در صورتی که همه چیز به طور صحیح قرار گرفته است و در یک صفحه وب عادی خیلی راحت اجرا می‌شود، پس مشکل از کجاست؟


module و module.exports
در اکثر کتابخانه‌های جاوااسکریپتی شما با عبارت require زیاد مواجه شده‌اید و این امکان از طریق شیءایی به نام module.exports امکان پذیر شده است. شما با کدی مشابه زیر:
exports.sayHelloInEnglish=()=>
{
  console.log("hello");
}
exports.sayHelloInPersian=()=>
{
  console.log('salam');
}
می‌توانید کتابخانه خود را به این شکل در الکترون صدا بزنید:
const test=require("./test.js");
test.sayHelloInPersian();
test.sayHelloInEnglish();
همانطور که می‌بینید شیء module.exports از این طریق می‌تواند در دسترس دیگران قرار بگیرد. حالا جی کوئری و هر کتابخانه مشابهی که کدی شبیه به کد زیر را داشته باشد می‌تواند به چنین مشکلی دچار شود:
if ( typeof module === "object" && typeof module.exports === "object" ) {
  // set jQuery in `module`
} else {
  // set jQuery in `window`
}

کد بالا بررسی می‌کند که آیا  module.export وجود دارد یا خیر. اگر وجود داشته باشد، در اختیار آن قرار می‌گیرد و اگر نداشته باشد در اختیار شیء window قرار می‌گیرد. پس کاری که جی کوئری اینجا انجام می‌دهد این است که توابع آن در اختیار شیء window نیست و در اختیار exports است. به همین علت ما باید شیء جی کوئری را از طریق آن دریافت کنیم. پس کد زیر را قبل از کدهای جی کوئری می‌نویسیم:
<script src="./jquery.min.js"></script>
<script>
window.$=window.jQuery=module.exports;
</script>
یا
window.$ = window.jQuery = require('./jquery.min.js');
حالا دیگر جی کوئری به راحتی اجرا خواهد شد.