مطالب
برنامه نویسی امن به زبان C

اگر سخنان بزرگان برنامه نویسی را مطالعه کرده باشید، یکی از موارد این بود:
" هیچگاه از gets و sprintf استفاده نکنید، در غیر اینصورت شیاطین به زودی به سراغ شما خواهند آمد! (FreeBSD Secure Programming Guidelines) "
به عبارت دیگر استفاده از توابع کتابخانه‌های استاندارد زبان C ، بدون ملاحظات لازم (یا همان برنامه نویسی کلاسیک به زبان C )، منشاء بسیاری از حملات Buffer overrun است، زیرا اکثر این توابع اندازه‌ی بافر یا رشته‌ی ورودی را بررسی نمی‌کنند.
برای رفع این مشکلات که هنوز که هنوز است قربانی می‌گیرد! ، The Safe C Library پدید آمده است. این کتابخانه بر اساس استاندارد ISO TR24731 تهیه گردیده و در آن یک سری توابع مکمل، جهت بالا بردن امنیت‌ برنامه‌های تهیه شده به زبان C مطابق استاندارد ISO/IEC 9899:1999 معرفی شده است.

برای مثال مطابق استاندارد ISO/IEC JTC1 SC22 WG14 N1172 ، تابع نا امن memcpy با تابع امن زیر باید جایگزین شود:
errno_t  memcpy_s(void *dest, rsize_t dmax, const void *src, rsize_t smax)

مستندات آن‌را در فایل safe_lib_html.tar پس از دریافت کتابخانه می‌توانید مشاهده نمائید.

همچنین اخیرا به عنوان مکمل این مجموعه، یک کتابخانه‌ی ریاضی امن نیز تهیه شده است.

پ.ن.
شبیه به همین مورد در اینترفیس پلاگین‌های IDA-Pro در نگارش‌های اخیر آن اعمال شده است و برنامه نویس را وادار می‌کند که از نمونه‌های معادل امن در آن محیط استفاده کند.
//pro.h
// We forbid using dangerous functions in IDA Pro
#ifndef USE_DANGEROUS_FUNCTIONS
#if defined(__BORLANDC__) && (__BORLANDC__ < 0x560 || __BORLANDC__ >= 0x580) // for BCB5 (YH)
#include <stdio.h>
#endif
#undef strcpy
#define strcpy dont_use_strcpy // use qstrncpy
#define stpcpy dont_use_stpcpy // use qstpncpy
#define strncpy dont_use_strncpy // use qstrncpy
#define strcat dont_use_strcat // use qstrncat
#define strncat dont_use_strncat // use qstrncat
#define gets dont_use_gets // use fgets
#define sprintf dont_use_sprintf // use qsnprintf
#define snprintf dont_use_snprintf // use qsnprintf
#define wsprintfA dont_use_wsprintf // use qsnprintf
#endif
برای مطالعه بیشتر: The Safe C Library

مطالب
React 16x - قسمت 22 - ارتباط با سرور - بخش 1 - برپایی تنظیمات
هر برنامه‌ی وب، دارای یک frontend و یک backend است. تا اینجا، تمام تمرکز این سری، بر روی پیاده سازی frontend بود و هیچکدام از برنامه‌هایی را که تکمیل کردیم، تبادل اطلاعاتی را با وب سرویس‌های backend نداشتند؛ اما به عنوان یک توسعه دهنده‌ی React، نیاز است با نحوه‌ی ارتباط با سرور آشنایی داشت که در طی چند قسمت به آن می‌پردازیم.


ایجاد برنامه‌ی backend ارائه دهنده‌ی REST API

در اینجا یک برنامه‌ی ساده‌ی ASP.NET Core Web API را جهت تدارک سرویس‌های backend، مورد استفاده قرار می‌دهیم. هرچند این مورد الزامی نبوده و اگر علاقمند بودید که مستقل از آن کار کنید، حتی می‌توانید از سرویس آنلاین JSONPlaceholder نیز برای این منظور استفاده کنید که یک Fake Online REST API است. کار آن ارائه‌ی یک سری endpoint است که به صورت عمومی از طریق وب قابل دسترسی هستند. می‌توان به این endpintها درخواست‌های HTTP خود را مانند GET/POST/DELETE/UPDATE ارسال کرد و از آن اطلاعاتی را دریافت نمود و یا تغییر داد. به هر کدام از این endpointها یک API گفته می‌شود که جهت آزمایش برنامه‌ها بسیار مناسب هستند. برای نمونه در قسمت resources آن اگر به آدرس https://jsonplaceholder.typicode.com/posts مراجعه کنید، می‌توان لیستی از مطالب را با فرمت JSON مشاهده کرد. کار آن ارائه‌ی آرایه‌ای از اشیاء جاوا اسکریپتی قابل استفاده‌ی در برنامه‌های frontend است. بنابراین زمانیکه یک HTTP GET را به این endpoint ارسال می‌کنیم، آرایه‌ای از اشیاء مطالب را دریافت خواهیم کرد. همین endpoint، امکان تغییر این اطلاعات را توسط برای مثال HTTP Delete نیز میسر کرده‌است.

اگر علاقمندید بودید می‌توانید از JSONPlaceholder استفاده کنید و یا در ادامه دقیقا ساختار همین endpoint ارائه‌ی مطالب آن‌را با ASP.NET Core Web API نیز پیاده سازی می‌کنیم (برای مطالعه‌ی قسمت «ارتباط با سرور» اختیاری است و از هر REST API مشابهی که توسط nodejs یا PHP و غیره تولید شده باشد نیز می‌توان استفاده کرد):

مدل مطالب
namespace sample_22_backend.Models
{
    public class Post
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Title { set; get; }
        public string Body { set; get; }

        public int UserId { set; get; }
    }
}
ساختار این مدل، با ساختار مدل مطالب JSONPlaceholder یکی درنظر گرفته شده‌است، تا مطلب قابلیت پیگیری بیشتری را پیدا کند.


منبع داده‌ی فرضی مطالب

برای ارائه‌ی ساده‌تر برنامه، یک منبع داده‌ی درون حافظه‌ای را به همراه یک سرویس، در اختیار کنترلر مطالب، قرار می‌دهیم:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using sample_22_backend.Models;

namespace sample_22_backend.Services
{
    public interface IPostsDataSource
    {
        List<Post> GetAllPosts();
        bool DeletePost(int id);
        Post AddPost(Post post);
        bool UpdatePost(int id, Post post);
        Post GetPost(int id);
    }

    /// <summary>
    /// هدف صرفا تهیه یک منبع داده آزمایشی ساده تشکیل شده در حافظه است
    /// </summary>
    public class PostsDataSource : IPostsDataSource
    {
        private readonly List<Post> _allPosts;

        public PostsDataSource()
        {
            _allPosts = createDataSource();
        }

        public List<Post> GetAllPosts()
        {
            return _allPosts;
        }

        public Post GetPost(int id)
        {
            return _allPosts.Find(x => x.Id == id);
        }

        public bool DeletePost(int id)
        {
            var item = _allPosts.Find(x => x.Id == id);
            if (item == null)
            {
                return false;
            }

            _allPosts.Remove(item);
            return true;
        }

        public Post AddPost(Post post)
        {
            var id = 1;
            var lastItem = _allPosts.LastOrDefault();
            if (lastItem != null)
            {
                id = lastItem.Id + 1;
            }

            post.Id = id;
            _allPosts.Add(post);
            return post;
        }

        public bool UpdatePost(int id, Post post)
        {
            var item = _allPosts
                .Select((pst, index) => new { Item = pst, Index = index })
                .FirstOrDefault(x => x.Item.Id == id);
            if (item == null || id != post.Id)
            {
                return false;
            }

            _allPosts[item.Index] = post;
            return true;
        }

        private static List<Post> createDataSource()
        {
            var list = new List<Post>();
            var rnd = new Random();
            for (var i = 1; i < 10; i++)
            {
                list.Add(new Post { Id = i, UserId = rnd.Next(1, 1000), Title = $"Title {i} ...", Body = $"Body {i} ..." });
            }
            return list;
        }
    }
}
در این سرویس، نیازمندی‌های کنترلر مطالب مانند ارائه لیست تمام مطالب، نمایش اطلاعات یک مطلب، به روز رسانی، ایجاد و حذف یک مطلب، تدارک دیده شده‌اند. سپس از این سرویس در کنترلر زیر استفاده می‌کنیم:


کنترلر Web API برنامه‌ی backend

using System.Collections.Generic;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using sample_22_backend.Models;
using sample_22_backend.Services;

namespace sample_22_backend.Controllers
{
    [ApiController]
    [Route("api/[controller]")]
    public class PostsController : ControllerBase
    {
        private readonly IPostsDataSource _postsDataSource;

        public PostsController(IPostsDataSource postsDataSource)
        {
            _postsDataSource = postsDataSource;
        }

        [HttpGet]
        public ActionResult<List<Post>> GetPosts()
        {
            return _postsDataSource.GetAllPosts();
        }

        [HttpGet("{id}")]
        public ActionResult<Post> GetPost(int id)
        {
            var post = _postsDataSource.GetPost(id);
            if (post == null)
            {
                return NotFound();
            }
            return Ok(post);
        }

        [HttpDelete("{id}")]
        public ActionResult DeletePost(int id)
        {
            var deleted = _postsDataSource.DeletePost(id);
            if (deleted)
            {
                return Ok();
            }
            return NotFound();
        }

        [HttpPost]
        public ActionResult<Post> CreatePost([FromBody]Post post)
        {
            post = _postsDataSource.AddPost(post);
            return CreatedAtRoute(nameof(GetPost), new { post.Id }, post);
        }

        [HttpPut("{id}")]
        public ActionResult<Post> UpdatePost(int id, [FromBody]Post post)
        {
            var updated = _postsDataSource.UpdatePost(id, post);
            if (updated)
            {
                return Ok(post);
            }
            return NotFound();
        }
    }
}
این کنترلر که در مسیر شروع شده‌ی با https://localhost:5001/api قرار می‌گیرد، جهت پشتیبانی از افعال مختلف HTTP مانند Get/Post/Delete/Update طراحی شده‌است که در ادامه، در برنامه‌ی React خود از آن‌ها استفاده خواهیم کرد. پس از ایجاد این پروژه‌ی web api، یک نمونه خروجی آن در مسیر https://localhost:5001/api/posts، به صورت زیر خواهد بود:


البته نمایش فرمت شده‌ی JSON در مرورگر کروم، نیاز به نصب این افزونه را دارد.


ایجاد ساختار ابتدایی برنامه‌ی ارتباط با سرور

در اینجا برای بررسی کار با سرور، یک پروژه‌ی جدید React را ایجاد می‌کنیم:
> create-react-app sample-22-frontend
> cd sample-22-frontend
> npm start
در ادامه توئیتر بوت استرپ 4 را نیز نصب می‌کنیم. برای این منظور پس از باز کردن پوشه‌ی اصلی برنامه توسط VSCode، دکمه‌های ctrl+` را فشرده (ctrl+back-tick) و دستور زیر را در ترمینال ظاهر شده وارد کنید:
> npm install --save bootstrap
سپس برای افزودن فایل bootstrap.css به پروژه‌ی React خود، ابتدای فایل index.js را به نحو زیر ویرایش خواهیم کرد:
import "bootstrap/dist/css/bootstrap.css";
این import به صورت خودکار توسط webpack ای که در پشت صحنه کار bundling & minification برنامه را انجام می‌دهد، مورد استفاده قرار می‌گیرد.

سپس فایل app.js را به شکل زیر تکمیل می‌کنیم:
import "./App.css";

import React, { Component } from "react";

class App extends Component {
  state = {
    posts: []
  };

  handleAdd = () => {
    console.log("Add");
  };

  handleUpdate = post => {
    console.log("Update", post);
  };

  handleDelete = post => {
    console.log("Delete", post);
  };

  render() {
    return (
      <React.Fragment>
        <button className="btn btn-primary mt-1 mb-1" onClick={this.handleAdd}>
          Add
        </button>
        <table className="table">
          <thead>
            <tr>
              <th>Title</th>
              <th>Update</th>
              <th>Delete</th>
            </tr>
          </thead>
          <tbody>
            {this.state.posts.map(post => (
              <tr key={post.id}>
                <td>{post.title}</td>
                <td>
                  <button
                    className="btn btn-info btn-sm"
                    onClick={() => this.handleUpdate(post)}
                  >
                    Update
                  </button>
                </td>
                <td>
                  <button
                    className="btn btn-danger btn-sm"
                    onClick={() => this.handleDelete(post)}
                  >
                    Delete
                  </button>
                </td>
              </tr>
            ))}
          </tbody>
        </table>
      </React.Fragment>
    );
  }
}

export default App;
که حاصل آن، یک دکمه، برای افزودن مطلبی جدید، به همراه جدولی است از مطالب که قصد داریم در ادامه، اطلاعات آن‌را از سرور دریافت کرده و حذف و یا به روز رسانی کنیم:



نگاهی به انواع و اقسام HTTP Client‌های مهیا

در ادامه نیاز خواهیم داشت تا از طریق برنامه‌های React خود، درخواست‌های HTTP را به سمت سرور (یا همان برنامه‌ی backend) ارسال کنیم، تا بتوان اطلاعاتی را از آن دریافت کرد و یا تغییری را در اطلاعات موجود، ایجاد نمود. همانطور که پیشتر نیز در این سری عنوان شد، React برای این مورد نیز راه‌حل توکاری را به همراه ندارد و تنها کار آن، رندر کردن View و مدیریت DOM است. البته شاید این مورد یکی از مزایای کار با React نیز باشد! چون در این حالت می‌توانید از کتابخانه‌هایی که خودتان ترجیح می‌دهید، نسبت به کتابخانه‌هایی که به شما ارائه/تحمیل (!) می‌شوند (مانند برنامه‌های Angular) آزادی انتخاب کاملی را داشته باشید. برای مثال هرچند Angular به همراه یک HTTP Module توکار است، اما تاکنون چندین بار بازنویسی از ابتدا شده‌است! ابتدا با یک کتابخانه‌ی HTTP مقدماتی شروع کردند. بعدی آن‌را منسوخ شده اعلام و با یک ماژول جدید جایگزین کردند. بعد در نگارشی دیگر، چون این کتابخانه وابسته‌است به RxJS و خود RxJS نیز بازنویسی کامل شد، روش کار کردن با این HTTP Module نیز مجددا تغییر پیدا کرد! بنابراین اگر با Angular کار می‌کنید، باید کارها را آنگونه که Angular می‌پسندد، انجام دهید؛ اما در اینجا خیر و آزادی انتخاب کاملی برقرار است.
بنابراین اکنون این سؤال مطرح می‌شود که در React، برای برقراری ارتباط با سرور، چه باید کرد؟ در اینجا آزاد هستید برای مثال از Fetch API جدید مرورگرها و یا روش Ajax ای مبتنی بر XML قدیمی‌تر آن‌ها، استفاده کنید (اطلاعات بیشتر) و یا حتی اگر علاقمند باشید می‌توانید از محصور کننده‌های آن مانند jQuery Ajax استفاده کنید. بنابراین اگر با jQuery Ajax راحت هستید، به سادگی می‌توانید از آن در برنامه‌های React نیز استفاده کنید. اما ... ما در اینجا از یک کتابخانه‌ی بسیار محبوب و قدرتمند HTTP Client، به نام Axios (اکسیوس/ یک واژه‌ی یونانی به معنای «سودمند») استفاده خواهیم کرد که فقط تعداد بار دانلود هفتگی آن، 6 میلیون بار است!


نصب Axios در برنامه‌ی React این قسمت

برای نصب کتابخانه‌ی Axios، در ریشه‌ی پروژه‌ی React این قسمت، دستور زیر را در خط فرمان صادر کنید:
> npm install --save axios
پس از برپایی این مقدمات، ادامه‌ی مطلب «ارتباط با سرور» را در قسمت بعدی پیگیری می‌کنیم.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-22-frontend-part-01.zip و sample-22-backend-part-01.zip
مطالب
ایجاد قابلیت قالب یا Theme در ASP.NET MVC
در این مقاله قصد داریم قابلیت ایجاد قالب را در پروژه‌های ASP.NET MVC، فراهم کنیم تا ظاهر سایت یا به اصطلاح  قالب سایت از طریق فایل کانفیگ تغییر کند. همانطور که می‌دانید معماری ASP.NET MVC براساس قراردادهای پیش فرض، قابل تعویض و تغییر طراحی شده است. یکی از این قراردادها، نحوه‌ی پیدا کردن یک view برای کنترلر و اکشن‌های آن است که به صورت زیر در ViewEngine تعریف شده‌است: 
ViewEngine.ViewLocationFormats= "~/Views/{controller}/{action}.cshtml"
در ادامه قصد داریم این مسیر یابی پیش فرض را طوری تغییر دهیم تا در پوشه‌ی themes پروژه و زیرپوشه‌ای با نام قالب که از فایل کانفیگ خوانده می‌شود نیز به دنبال view مرتبط با کنترلر و اکشن بگردد: 
"~/Themes/{ThemeName}/Views/{controller}/{action}.cshtml"
 برای راحتی کار، یک Extension Method برای اینترفیس پایه viewEngin  تعریف می‌کنیم: 
   public static void Themeable(this VirtualPathProviderViewEngine engine)
        {
            var ThemePath = "~/Themes";
            var ThemeName = WebConfigurationManager.AppSettings["MvcTheme"];
            if (string.IsNullOrEmpty(ThemeName))
                return;

            var themeFolder = HttpContext.Current.Server.MapPath(string.Format("{0}/{1}/", ThemePath, ThemeName));
            if (!Directory.Exists(themeFolder))
                throw new DirectoryNotFoundException(string.Format("Theme folder not exists: {0}/{1}}", ThemePath,
                    ThemeName));

            var newViewLocations = new[]
            {
                string.Format("{0}/{1}/Views/{2}/{3}.cshtml", ThemePath, ThemeName, "{1}", "{0}"),
                string.Format("{0}/{1}/Views/Shared/{2}.cshtml", ThemePath, ThemeName, "{0}"),
                 
                // vb.net :
                // string.Format("{0}/{1}/Views/{2}/{3}.vbhtml", ThemePath, ThemeName, "{1}", "{0}"),
                // string.Format("{0}/{1}/Views/Shared/{2}.vbhtml", ThemePath, ThemeName, "{0}"),
            };
            engine.ViewLocationFormats = newViewLocations;
            engine.PartialViewLocationFormats = newViewLocations;
        }
سپس در فایل کانفیگ، نام قالب را وارد کنید: 
  <appSettings>
 ...
    <add key="MvcTheme" value="Test1" />
  </appSettings>
و در فایل Global.asax، قابلیت فراخوانی قالب را فعال کنید:
ViewEngines.Engines.OfType<RazorViewEngine>().Single().Themeable();
حالا کافی است محتویات views اصلی را به پوشه‌ی views  قالب مورد نظر کپی کرده و فایل _ViewStart.cshtml را اصلاح کنید، بطوریکه که به فایل layout  داخل پوشه قالب اشاره کند: 
@{
    // Layout = "~/Views/Shared/_Layout.cshtml";
    Layout = "~/themes/test1/Views/Shared/_Layout.cshtml";
}
تا اینجای کار را اگر امتحان کنید، همه چیز درست است؛ مگر اینکه بخواهید از Bundling استفاده کنید. اگر بخواهید از css و اسکریپت‌های اصلی پروژه استفاده کنید، می‌توانید از همان  bundle‌های اصلی، در داخل layout و سایر viewهای قالب استفاده کنید. ولی اینکار نمی‌تواند کاربردی باشد؛ چون ساختار و اجزای هر قالب می‌تواند کاملا مجزا باشد. مثلا در یک قالب از  بوت استرپ استفاده می‌کنیم و در قالبی دیگر از UI Fabric مایکروسافت استفاده می‌کنیم. به همین دلیل، دست به کار می‌شویم و یک Bundling داینامیک را طراحی می‌کنیم:
ابتدا مدل زیر را تعریف کنید:
    public class ThemeBundle
    {
        public BundleType BundleType { get; set; }
        public string VirtualPath { get; set; }
        public string[] Urls { get; set; }
    }

    public enum BundleType
    {
        Style, Script
    }
در داخل هر پوشه‌ی قالب، به دنبال فایل ThemeBundle.json می‌گردیم تا تعاریف Bundling را از آن بخوانیم و در داخل پروژه استفاده کنیم.
توسط کد زیر bundleها را از محل پوشه‌ی قالب، فراخوانی می‌کنیم:
public static void RegisterThemeBundels(BundleCollection bundles)
        {
            var ThemePath = "~/Themes";
            var ThemeName = WebConfigurationManager.AppSettings["MvcTheme"];
            var ThemeBundleFileName = "ThemeBundle.json";

        List<ThemeBundle> list;

            try
            {
                JavaScriptSerializer jss = new JavaScriptSerializer();
                var jsonaddress =
                    System.Web.HttpContext.Current.Server.MapPath(string.Format("{0}/{1}/{2}", ThemePath, ThemeName, ThemeBundleFileName));
                var json = System.IO.File.ReadAllText(jsonaddress);
                  list = jss.Deserialize<List<ThemeBundle>>(json);
            }
            catch (Exception ex)
            {
                throw new Exception(string.Format("Cannot read {0}. see more error in inner exception.", ThemeBundleFileName), ex);
            }

            foreach (var themeBundle in list)
            {
                switch (themeBundle.BundleType)
                {
                    case BundleType.Script:
                        bundles.Add(new ScriptBundle(themeBundle.VirtualPath).Include(
                            themeBundle.Urls));
                        break;
                    case BundleType.Style:
                        bundles.Add(new StyleBundle(themeBundle.VirtualPath).Include(
                            themeBundle.Urls));
                        break;
                    default:
                        throw new ArgumentOutOfRangeException(nameof(themeBundle.BundleType));
                }
            }
        }
دستور فراخوانی bundle‌ها در صورتیکه نام قالب در فایل کانفیگ تعریف شده باشد:
    public class BundleConfig
    {        
        public static void RegisterBundles(BundleCollection bundles)
        {
            if (MvcTheme.ThemeName != null)
            {
                MvcTheme.RegisterThemeBundels(bundles); 
                return;
            }

            bundles.Add(new ScriptBundle("~/bundles/jquery").Include(
                        "~/Scripts/jquery-{version}.js"));

            bundles.Add(new ScriptBundle("~/bundles/jqueryval").Include(
                        "~/Scripts/jquery.validate*"));
...
}
}
فایل ThemeBundle.json قالب test1 را بصورت زیر تعریف می‌کنیم:
[
  {
    "BundleType": "Script",
    "VirtualPath": "~/themes/test1/js/jquery",
    "Urls": [ "~/themes/test1/js/jquery-1.10.2.js" ]
  },
  {
    "BundleType": "Script",
    "VirtualPath": "~/themes/test1/js/jqueryval",
    "Urls": [ "~/themes/test1/js/jquery.validate.js",
               "~/themes/test1/js/jquery.validate.unobtrusive.js" ]
  },
  {
    "BundleType": "Script",
    "VirtualPath": "~/themes/test1/js/modernizr",
    "Urls": [ "~/themes/test1/js/modernizr-2.6.2.js" ]
  },
  {
    "BundleType": "Script",
    "VirtualPath": "~/themes/test1/js/bootstrap",
    "Urls": [ "~/themes/test1/js/bootstrap.js",
              "~/themes/test1/js/respond.js" ]
  },
  {
    "BundleType": "Style",
    "VirtualPath": "~/themes/test1/css/css",
    "Urls": [ "~/themes/test1/css/bootstrap.css",
              "~/themes/test1/css/site.css" ]
  }
]
در نهایت ساختار پوشه‌ی قالب به صورت زیر می‌باشد:
 Themes
├───Test1
│    │ThemeBundle.json
│    ├───Css
│    ├───Fonts
│    ├───Images
│    ├───Js
│    └───Views
├───Test2
│    │ThemeBundle.json
│    ├───Css
│    ├───Fonts
│    ├───Images
│    ├───Js
│    └───Views
 کد کامل و نهایی :
  public static class MvcTheme
    {
 
        public static string ThemeName { get; }
        public static string ThemePath { get; set; }
        private const string AppSettingName = "MvcTheme";
        private const string ThemeBundleFileName = "ThemeBundle.json";

        static MvcTheme()
        {
            ThemePath = "~/Themes";
            ThemeName = WebConfigurationManager.AppSettings[AppSettingName];
        }

        public static void Themeable(this VirtualPathProviderViewEngine engine)
        {
            if (string.IsNullOrEmpty(ThemeName))
                return;

            var themeFolder = HttpContext.Current.Server.MapPath(string.Format("{0}/{1}/", ThemePath, ThemeName));
            if (!Directory.Exists(themeFolder))
                throw new DirectoryNotFoundException(string.Format("Theme folder not exists: {0}/{1}}", ThemePath,
                    ThemeName));

            var newViewLocations = new[]
            { 
                string.Format("{0}/{1}/Views/{2}/{3}.cshtml", ThemePath, ThemeName, "{1}", "{0}"), 
                string.Format("{0}/{1}/Views/Shared/{2}.cshtml", ThemePath, ThemeName, "{0}"),
                              
                // vb.net :
                // string.Format("{0}/{1}/Views/{2}/{3}.vbhtml", ThemePath, ThemeName, "{1}", "{0}"),
                // string.Format("{0}/{1}/Views/Shared/{2}.vbhtml", ThemePath, ThemeName, "{0}"),

            };
            engine.ViewLocationFormats = newViewLocations;
            engine.PartialViewLocationFormats = newViewLocations; 
        }

        public static void RegisterThemeBundels(BundleCollection bundles)
        {
            if(ThemeName == null)
                return;

            var list = ReadThemeBundles();

            foreach (var themeBundle in list)
            {
                switch (themeBundle.BundleType)
                {
                    case BundleType.Script:
                        bundles.Add(new ScriptBundle(themeBundle.VirtualPath).Include(
                            themeBundle.Urls));
                        break;
                    case BundleType.Style:
                        bundles.Add(new StyleBundle(themeBundle.VirtualPath).Include(
                            themeBundle.Urls));
                        break;
                    default:
                        throw new ArgumentOutOfRangeException(nameof(themeBundle.BundleType));
                }
            }
        }

        public static List<ThemeBundle> ReadThemeBundles()
        {
            try
            {
                JavaScriptSerializer jss = new JavaScriptSerializer();
                var jsonaddress =
                    System.Web.HttpContext.Current.Server.MapPath(string.Format("{0}/{1}/{2}", ThemePath, ThemeName, ThemeBundleFileName));
                var json = System.IO.File.ReadAllText(jsonaddress);
                var list = jss.Deserialize<List<ThemeBundle>>(json);

                return list;
            }
            catch (Exception ex)
            {
                throw new Exception(string.Format("Cannot read {0}. see more error in inner exception.", ThemeBundleFileName), ex);
            }
        }
    }

    public class ThemeBundle
    {
        public BundleType BundleType { get; set; }
        public string VirtualPath { get; set; }
        public string[] Urls { get; set; }
    }

    public enum BundleType
    {
        Style, Script
    }
- نکته یک: با حذف مقدار نام قالب در فایل کانفیگ، به راحتی به حالت پیش فرض asp.net mvc بر میگردید.
- نکته دو: نام bundle را حتما هم عمق با آدرس قالب تعریف کنید تا وقتی فایل css  به پوشه‌ی images  یا فونت مجاور خود اشاره می‌کند، آدرس دهی معتبر باشد.
- نکته سه: اگر از RazorGenerator استفاده می‌کنید، در فایل RazorGeneratorMvcStart متد ()Themeable را بر روی engine آن صدا بزنید. 
مطالب
عمومی سازی الگوریتم‌ها با استفاده از Reflection
در این مقاله قصد داریم عملیات Reflection را بیشتر در انجام ساده‌تر عملیات ببینیم. عملیاتی که به همراه کار اضافه، تکراری و خسته کننده است و با استفاده از Reflection این کارها حذف شده و تعداد خطوط هم پایین می‌آید. حتی گاها ممکن است موجب استفاده‌ی مجدد از کدها شود که همگی این عوامل موجب بالا رفتن امتیاز Refactoring می‌شوند.
در مثال‌های زیر مجموعه‌ای از Reflection‌های ساده و کاملا کاربردی است که من با آن‌ها روبرو شده ام.


کوتاه سازی کدهای نمایش یک View در ASP.NET MVC با Reflection 

یکی از قسمت‌هایی که مرتبا با آن سر و کار دارید، نمایش اطلاعات است. حتی یک جدول را هم که می‌خواهید بسازید، باید ستون‌های آن جدول را یک به یک معرفی کنید. ولی در عمل، یک Reflection ساده این کار به یک تابع چند خطی و سپس برای ترسیم هر ستون جدول از دو خط استفاده خواهید کرد ولی مزیتی که دارد این است که این تابع برای تمامی جدول‌ها کاربردی عمومی پیدا می‌کند. برای نمونه دوست داشتم برای بخش مدیر، قسمت پروفایلی را ایجاد کنم و در آن اطلاعاتی چون نام، نام خانوادگی، تاریخ تولد، تاریخ ایجاد و خیلی از اطلاعات دیگر را نمایش دهم. به جای اینکه بیایم برای هر قسمت یک خط partial ایجاد کنم، با استفاده از reflection و یک حلقه، تمامی اطلاعات را به آن پارشال پاس می‌کنم. مزیت این روش این است که اگر بخواهم در یک جای دیگر، اطلاعات یک محصول یا یک فاکتور را هم نمایش دهم، باز هم همین تابع برایم کاربرد خواهد داشت:

تصویر زیر را که برگرفته از یک قالب Bootstrap است، ملاحظه کنید. اصلا علاقه ندارم که برای یک به یک آن‌ها، یک سطر جدید را تعریف کنم و به View بگویم این پراپرتی را نشان بده؛ دوباره مورد بعدی هم به همین صورت و دوباره و دوباره و ... . دوست دارم یک تابع عمومی، همه‌ی این کارها را خودکار انجام دهد.

ساختار اطلاعاتی تصویر فوق به شرح زیر است:
 <div>
                              <div>
                                  <div>
                                      <p><span>First Name </span>: Jonathan</p>
                                  </div>
   </div>
                          </div>
که به دو فایل پارشال تقسیم شده است Bio_ و BioRow_ که محتویات هر پارشال هم به شرح زیر است:

BioRow_
@model System.Web.UI.WebControls.ListItem


<div>
    <p><span>@Model.Text </span>: @Model.Value</p>
</div>
در پارشال بالا ورودی از نوع listItem است که یک متن دارد و یک مقدار.(شاید به نظر شبیه حالت جفت کلید و مقدار باشد ولی در این کلاس خبری از کلید نیست).
پارشال پایینی هم دربرگیرنده‌ی پارشال بالاست که قرار است چندین و چند بار پارشال بالا در خودش نمایش دهد.
Bio_
@using System.Web.UI.WebControls
@using ZekrWepApp.Filters
@model ZekrModel.Admin

    <div>
        <h1>Bio Graph</h1>
        <div>
            
            @{
                ListItemCollection collection = GetCustomProperties.Get(Model,exclude:new string[]{"Poems","Id"});
                foreach (var item in collection)
                {
                    Html.RenderPartial(MVC.Shared.Views._BioRow, item);
                }
            }

                    </div>
    </div>
پارشال بالا یک مدل از کلاس Admin را می‌پذیرد که قرار است اطلاعات شخصی مدیر را نمایش دهد. در ابتدا متدی از یک کلاس ایستا وجود دارد که کدهای Reflection درون آن قرار دارند که یک مجموعه از ListItem‌ها را بر می‌گرداند و سپس با یک حلقه، پارشال BioRow_ را صدا می‌زند.

کد درون این کلاس ایستا را بررسی می‌کنیم؛ این کلاس دو متد دارد یکی عمومی و دیگری خصوصی است:
  public class GetCustomProperties
    {
        private static PropertyInfo[] getObjectsInfos(object obj,string[] inclue,string[] exclude )
        {
            var list = obj.GetType().GetProperties();

            PropertyInfo[] outputPropertyInfos = null;

            if (inclue != null)
            {           
                return list.Where(propertyInfo => inclue.Contains(propertyInfo.Name)).ToArray();
            }
            if (exclude != null)
            {
                return list.Where(propertyInfo => !exclude.Contains(propertyInfo.Name)).ToArray();
            }
            return list;
        }
    }
کد بالا که یک کد خصوصی است، سه پارامتر را می‌پذیرد. اولی مدل یا کلاسی است که به آن پاس کرده‌ایم. دو پارامتر بعدی اختیاری است و در کد پارشال بالا Exclude را تعریف کرده ایم و تنهای یکی از دو پارامتر بالا هم باید مورد استفاده قرار بگیرند و Include ارجحیت دارد. وظیفه‌ی این دو پارمتر این است که آرایه ای از رشته‌ها را دریافت می‌کنند که نام پراپرتی‌ها در آن‌ها ذکر شده است. آرایه Include می‌گوید که فقط این پراپرتی‌ها را برگردان ولی اگر دوست دارید همه‌ی پارامترها را نمایش دهید و تنها یکی یا چندتا از آن‌ها را حذف کنید، از آرایه Exclude استفاده کنید. در صورتی که این دو آرایه خالی باشند، همه‌ی پراپرتی‌ها بازگشت داده می‌شوند و در صورتی که یکی از آن‌ها وارد شده باشد، طبق دستورات Linq بالا بررسی می‌کند که (Include) آیا اسامی مشترکی بین آن‌ها وجود دارد یا خیر؟ اگر وجود دارد آن را در لیست قرار داده و بر می‌گرداند و در حالت Exclude این مقایسه به صورت برعکس انجام می‌گیرد و باید لیستی برگردانده شود که اسامی، نکته مشترکی نداشته باشند.

متد عمومی که در این کلاس قرار دارد به شرح زیر است:
 public static ListItemCollection Get(object obj,string[] inclue=null,string[] exclude=null)
        {
            var propertyInfos = getObjectsInfos(obj, inclue, exclude);
            if (propertyInfos == null) throw new ArgumentNullException("propertyInfos is null");

            var collection = new ListItemCollection();

            foreach (PropertyInfo propertyInfo in propertyInfos)
            {


                string name = propertyInfo.Name;

                foreach (Attribute attribute in propertyInfo.GetCustomAttributes(true))
                {
                    DisplayAttribute displayAttribute = attribute as DisplayAttribute;

                    if (displayAttribute != null)
                    {
                        name = displayAttribute.Name;
                        break;
                    }                  
                }

                string value = "";
                object objvalue = propertyInfo.GetValue(obj);
                if (objvalue != null) value = objvalue.ToString();

                collection.Add(new ListItem(name,value));
            }
            return collection;
        }
این متد سه پارامتر را از کاربر دریافت و به سمت متد خصوصی ارسال می‌کند. موقعی‌که پراپرتی‌ها بازگشت داده می‌شوند، دو قسمت آن مهم است؛ یکی عنوان پراپرتی و دیگری مقدار پراپرتی. از آن جا که نام پراپرتی‌ها طبق سلیقه‌ی برنامه نویس و با حروف انگلیسی نوشته می‌شوند، در صورتی که برنامه نویس از متادیتای Display در مدل بهره برده باشد، به جای نام پراپرتی مقداری را که به متادیتای Display داده‌ایم، بر می‌گردانیم.

کد بالا پراپرتی‌ها را دریافت و یک به یک متادیتاهای آن را بررسی کرده و در صورتی که از متادیتای Display استفاده کرده باشند، مقدار آن را جایگزین نام پراپرتی خواهد کرد. در مورد مقدار هم از آنجا که اگر پراپرتی با Null پر شده باشد، تبدیل به رشته‌ای با پیام خطای روبرو خواهد شد. در نتیجه بهتر است یک شرط احتیاط هم روی آن پیاده شود. در آخر هم از متن و مقدار، یک آیتم ساخته و درون Collection اضافه می‌کنیم و بعد از اینکه همه پراپرتی‌ها بررسی شدند، Collection را بر می‌گردانیم.
 [Display(Name = "نام کاربری")]
public string UserName { get; set; }

کد کامل کلاس:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.Linq;
using System.Linq.Expressions;
using System.Reflection;
using System.Web;
using System.Web.Mvc.Html;
using System.Web.UI.WebControls;
using Links;

namespace ZekrWepApp.Filters
{
    
    public class GetCustomProperties
    {
        public static ListItemCollection Get(object obj,string[] inclue=null,string[] exclude=null)
        {
            var propertyInfos = getObjectsInfos(obj, inclue, exclude);
            if (propertyInfos == null) throw new ArgumentNullException("propertyInfos is null");

            var collection = new ListItemCollection();

            foreach (PropertyInfo propertyInfo in propertyInfos)
            {
                string name = propertyInfo.Name;
                foreach (Attribute attribute in propertyInfo.GetCustomAttributes(true))
                {
                    DisplayAttribute displayAttribute = attribute as DisplayAttribute;

                    if (displayAttribute != null)
                    {
                        name = displayAttribute.Name;
                        break;
                    }                  
                }

                string value = "";
                object objvalue = propertyInfo.GetValue(obj);
                if (objvalue != null) value = objvalue.ToString();

                collection.Add(new ListItem(name,value));
            }
            return collection;
        }
        private static PropertyInfo[] getObjectsInfos(object obj,string[] include,string[] exclude )
        {
            var list = obj.GetType().GetProperties();

            PropertyInfo[] outputPropertyInfos = null;

            if (include != null)
            {           
                return list.Where(propertyInfo => include.Contains(propertyInfo.Name)).ToArray();
            }
            if (exclude != null)
            {
                return list.Where(propertyInfo => !exclude.Contains(propertyInfo.Name)).ToArray();
            }
            return list;
        }  
    }   
}

لیستی از پارامترها با Reflection


مورد بعدی که ساده‌تر بوده و از کد بالا مختصرتر هم هست، این است که قرار بود برای یک درگاه، یک سری اطلاعات را با متد Post ارسال کنم که نحوه‌ی ارسال اطلاعات به شکل زیر بود:
amount=1000&orderId=452&Pid=xxx&....
کد زیر را من جهت ساخت قالب‌های این چنینی استفاده می‌کنم:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;

namespace Utils
{
    public class QueryStringParametersList
    {
        private string Symbol = "&";
        private List<KeyValuePair<string, string>> list { get; set; }

        public QueryStringParametersList()
        {
            list = new List<KeyValuePair<string, string>>();
        }
        public QueryStringParametersList(string symbol)
        {
            Symbol = symbol;
           list = new List<KeyValuePair<string, string>>(); 
        }

        public int Size
        {
            get { return list.Count; }
        }
        public void Add(string key, string value)
        {
            list.Add(new KeyValuePair<string, string>(key, value));
        }

        public string GetQueryStringPostfix()
        {
            return string.Join(Symbol, list.Select(p => Uri.EscapeDataString(p.Key) + "=" + Uri.EscapeDataString(p.Value)));
        }
    }
}



یک متغیر به نام symbol دارد و در صورتی در شرایط متفاوت، قصد چسپاندن چیزی را به یکدیگر با علامتی خاص داشته باشید، این تابع می‌تواند کاربرد داشته باشد. این متد از یک لیست کلید و مقدار استفاده کرده و پارامترهایی را که به آن پاس می‌شود، نگهداری و سپس توسط متد GetQueryStringPostfix آن‌ها را با یکدیگر الحاق کرده و در قالب یک رشته بر می‌گرداند.
کاربرد Reflection در اینجا این است که من باید دوبار به شکل زیر، دو نوع اطلاعات متفاوت را پست کنم. یکی موقع ارسال به درگاه و دیگری موقع بازگشت از درگاه.
QueryStringParametersList queryparamsList = new QueryStringParametersList();

            ueryparamsList.Add("consumer_key", requestPayment.Consumer_Key);
            queryparamsList.Add("amount", requestPayment.Amount.ToString());
            queryparamsList.Add("callback", requestPayment.Callback);
            queryparamsList.Add("description", requestPayment.Description);
            queryparamsList.Add("email", requestPayment.Email);
            queryparamsList.Add("mobile", requestPayment.Mobile);
            queryparamsList.Add("name", requestPayment.Name);
            queryparamsList.Add("irderid", requestPayment.OrderId.ToString());

ولی با استفاده از کد Reflection که در بالاتر عنوان شد، باید نام و مقدار پراپرتی را گرفته و در یک حلقه آن‌ها را اضافه کنیم، بدین شکل:
   private QueryStringParametersList ReadParams(object obj)
        {
            PropertyInfo[] propertyInfos = obj.GetType().GetProperties();

            QueryStringParametersList queryparamsList = new QueryStringParametersList();
            for (int i = 0; i < propertyInfos.Count(); i++)
            {
                queryparamsList.Add(propertyInfos[i].Name.ToLower(),propertyInfos[i].GetValue(obj).ToString() );              
            }
            return queryparamsList;
        }
در کد بالا هر بار پراپرتی‌های کلاس را خوانده و نام و مقدار آن‌ها را گرفته و به کلاس QueryString اضافه می‌کنیم. پارامتر ورودی این متد به این خاطر object در نظر گرفته شده است که تا هر کلاسی را بتوانیم به آن پاس کنیم که خودم در همین کلاس درگاه، دو کلاس را به آن پاس کردم.
مطالب
سازگار سازی EFTracingProvider با EF Code first
برای ثبت SQL تولیدی توسط EF، ابزارهای پروفایلر زیادی وجود دارند (+). علاوه بر این‌ها یک پروایدر سورس باز نیز برای این منظور به نام EFTracingProvider موجود می‌باشد که برای EF Database first نوشته شده است. در ادامه نحوه‌ی استفاده از این پروایدر را در برنامه‌های EF Code first مرور خواهیم کرد.

الف) دریافت کدهای EFTracingProvider اصلی: (+)
از کدهای دریافتی این مجموعه، فقط به دو پوشه EFTracingProvider و EFProviderWrapperToolkit آن نیاز است.

ب) اصلاح کوچکی در کدهای این پروایدر جهت بررسی نال بودن شیء‌ایی که باید dispose شود
در فایل DbConnectionWrapper.cs، متد Dispose را یافته و به نحو زیر اصلاح کنید (بررسی نال نبودن wrappedConnection اضافه شده است):

        protected override void Dispose(bool disposing)
        {
            if (disposing)
            {
                if (this.wrappedConnection != null)
                    this.wrappedConnection.Dispose();
            }

            base.Dispose(disposing);
        }

ج) ساخت یک کلاس پایه Context با قابلیت لاگ فرامین SQL صادره، جهت میسر سازی استفاده مجدد از کدهای آن
د) رفع خطای The given key was not present in the dictionary در حین استفاده از EFTracingProvider

در ادامه کدهای کامل این دو قسمت به همراه یک مثال کاربردی را ملاحظه می‌کنید:

using System;
using System.Configuration;
using System.Data;
using System.Data.Common;
using System.Data.Entity;
using System.Data.Entity.Infrastructure;
using System.Data.Entity.Migrations;
using System.Diagnostics;
using System.Linq;
using EFTracingProvider;

namespace Sample
{
    public class Person
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
    }

    public class Configuration : DbMigrationsConfiguration<MyContext>
    {
        public Configuration()
        {
            var className = this.ContextType.FullName;
            var connectionStringData = ConfigurationManager.ConnectionStrings[className];
            if (connectionStringData == null)
                throw new InvalidOperationException(string.Format("ConnectionStrings[{0}] not found.", className));

            TargetDatabase = new DbConnectionInfo(connectionStringData.ConnectionString, connectionStringData.ProviderName);
            AutomaticMigrationsEnabled = true;
            AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
        }

        protected override void Seed(MyContext context)
        {
            for (int i = 0; i < 7; i++)
                context.Users.Add(new Person { Name = "name " + i });

            base.Seed(context);
        }
    }

    public class MyContext : MyLoggedContext
    {
        public DbSet<Person> Users { get; set; }
    }

    public abstract class MyLoggedContext : DbContext
    {
        protected MyLoggedContext()
            : base(existingConnection: createConnection(), contextOwnsConnection: true)
        {
            var ctx = ((IObjectContextAdapter)this).ObjectContext;
            ctx.GetTracingConnection().CommandExecuting += (s, e) =>
            {
                Console.WriteLine("{0}\n", e.ToTraceString());
            };
        }

        private static DbConnection createConnection()
        {
            var st = new StackTrace();
            var sf = st.GetFrame(2); // Get the derived class Type in a base class static method
            var className = sf.GetMethod().DeclaringType.FullName;
            
            var connectionStringData = ConfigurationManager.ConnectionStrings[className];
            if (connectionStringData == null)
                throw new InvalidOperationException(string.Format("ConnectionStrings[{0}] not found.", className));

            if (!isEFTracingProviderRegistered())
                EFTracingProviderConfiguration.RegisterProvider();

            EFTracingProviderConfiguration.LogToFile = "log.sql";
            var wrapperConnectionString =
                string.Format(@"wrappedProvider={0};{1}", connectionStringData.ProviderName, connectionStringData.ConnectionString);
            return new EFTracingConnection { ConnectionString = wrapperConnectionString };
        }

        private static bool isEFTracingProviderRegistered()
        {
            var data = (DataSet)ConfigurationManager.GetSection("system.data");
            var providerFactories = data.Tables["DbProviderFactories"];
            return providerFactories.Rows.Cast<DataRow>()
                                         .Select(row => (string)row.ItemArray[1])
                                         .Any(invariantName => invariantName == "EF Tracing Data Provider");
        }
    }

    public static class Test
    {
        public static void RunTests()
        {
            Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<MyContext, Configuration>());
            using (var ctx = new MyContext())
            {
                var users = ctx.Users.AsEnumerable();
                if (users.Any())
                {
                    foreach (var user in users)
                    {
                        Console.WriteLine(user.Name);
                    }
                }

                var rnd = new Random();
                var user1 = ctx.Users.Find(1);
                user1.Name = "test user " + rnd.Next();
                ctx.SaveChanges();
            }

        }
    }
}

توضیحات:
تعریف TargetDatabase در Configuration سبب می‌شود تا خطای The given key was not present in the dictionary در حین استفاده از این پروایدر جدید برطرف شود. به علاوه همانطور که ملاحظه می‌کنید اطلاعات رشته اتصالی بر اساس قراردادهای توکار EF Code first به نام کلاس Context تنظیم شده است.
کلاس MyLoggedContext، کلاس پایه‌ای است که تنظیمات اصلی «EF Tracing Data Provider» در آن قرار گرفته‌اند. برای استفاده از آن باید رشته اتصالی مخصوصی تولید و در اختیار کلاس پایه DbContext قرار گیرد (توسط متد createConnection ذکر شده).
به علاوه در اینجا توسط خاصیت EFTracingProviderConfiguration.LogToFile می‌توان نام فایلی را که قرار است عبارات SQL تولیدی در آن درج شوند، ذکر نمود. همچنین یک روش دیگر دستیابی به کلیه عبارات SQL تولیدی را با مقدار دهی CommandExecuting در سازنده کلاس مشاهده می‌کنید.
اکنون که این کلاس پایه تهیه شده است، تنها کافی است Context معمولی برنامه به نحو زیر تعریف شود:
 public class MyContext : MyLoggedContext
در ادامه اگر متد RunTests را اجرا کنیم، خروجی ذیل را می‌توان در کنسول مشاهده کرد:
insert [dbo].[People]([Name])
values (@0)
select [Id]
from [dbo].[People]
where @@ROWCOUNT > 0 and [Id] = scope_identity()
-- @0 (dbtype=String, size=-1, direction=Input) = "name 0"

insert [dbo].[People]([Name])
values (@0)
select [Id]
from [dbo].[People]
where @@ROWCOUNT > 0 and [Id] = scope_identity()
-- @0 (dbtype=String, size=-1, direction=Input) = "name 1"

insert [dbo].[People]([Name])
values (@0)
select [Id]
from [dbo].[People]
where @@ROWCOUNT > 0 and [Id] = scope_identity()
-- @0 (dbtype=String, size=-1, direction=Input) = "name 2"

insert [dbo].[People]([Name])
values (@0)
select [Id]
from [dbo].[People]
where @@ROWCOUNT > 0 and [Id] = scope_identity()
-- @0 (dbtype=String, size=-1, direction=Input) = "name 3"

insert [dbo].[People]([Name])
values (@0)
select [Id]
from [dbo].[People]
where @@ROWCOUNT > 0 and [Id] = scope_identity()
-- @0 (dbtype=String, size=-1, direction=Input) = "name 4"

insert [dbo].[People]([Name])
values (@0)
select [Id]
from [dbo].[People]
where @@ROWCOUNT > 0 and [Id] = scope_identity()
-- @0 (dbtype=String, size=-1, direction=Input) = "name 5"

insert [dbo].[People]([Name])
values (@0)
select [Id]
from [dbo].[People]
where @@ROWCOUNT > 0 and [Id] = scope_identity()
-- @0 (dbtype=String, size=-1, direction=Input) = "name 6"

SELECT
[Extent1].[Id] AS [Id],
[Extent1].[Name] AS [Name]
FROM [dbo].[People] AS [Extent1]

SELECT
[Extent1].[Id] AS [Id],
[Extent1].[Name] AS [Name]
FROM [dbo].[People] AS [Extent1]

name 0
name 1
name 2
name 3
name 4
name 5
name 6

update [dbo].[People]
set [Name] = @0
where ([Id] = @1)
-- @0 (dbtype=String, size=-1, direction=Input) = "test user 1355460609"

-- @1 (dbtype=Int32, size=0, direction=Input) = 1

قسمتی از این خروجی مرتبط است به متد Seed تعریف شده که تعدادی رکورد را در بانک اطلاعاتی ثبت می‌کند.
دو select نیز در انتهای کار قابل مشاهده است. اولین مورد به علت فراخوانی متد Any صادر شده است و دیگری به حلقه foreach مرتبط می‌باشد (چون از AsEnumerable استفاده شده، هربار ارجاع به شیء users، یک رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی را سبب خواهد شد. برای رفع این حالت می‌توان از متد ToList استفاده کرد.)
در پایان کار، متد update مربوط است به فراخوانی متدهای find و save changes ذکر شده. این خروجی در فایل sql.log نیز در کنار فایل اجرایی برنامه ثبت شده و قابل مشاهده می‌باشد.

کاربردها
اطلاعات این مثال می‌تواند پایه نوشتن یک برنامه entity framework profiler باشد.
 
مطالب
آشنایی با ساختار IIS قسمت نهم
در قسمت قبلی  ما یک هندلر ایجاد کردیم و درخواست‌هایی را که برای فایل jpg و به صورت GET ارسال میشد، هندل می‌کردیم و تگی را در گوشه‌ی تصویر درج و آن را در خروجی نمایش میدادیم. در این مقاله قصد داریم که کمی هندلر مورد نظر را توسعه دهیم و برای آن یک UI یا یک رابط کاربری ایجاد نماییم. برای توسعه دادن ماژولها و هندلر‌ها ما یک dll نوشته و باید آن را در GAC که مخفف عبارت Global Assembly Cache ریجستر کنیم.


جهت اینکار یک پروژه از نوع class library ایجاد کنید. فایل class1.cs را که به طور پیش فرض ایجاد می‌شود، حذف کنید و رفرنس‌های Microsoft.Web.Management.dll و Microsoft.Web.Administration.dll را از مسیر زیر اضافه کنید:
\Windows\system32\inetsrv
اولین رفرنس شامل کلاس‌هایی است که جهت ساخت ماژول‌ها برای کنسول IIS مورد نیاز است و دومی هم برای خواندن پیکربندی‌های نوشته شده مورد استفاده قرار می‌گیرد.
برای طراحی UI  بر پایه winform باید رفرنس‌های System.Windows.Forms.dll و System.Web.dll را از سری اسمبلی‌های دات نت نیز اضافه کنیم و در مرحله‌ی بعدی جهت ایجاد امضاء یا strong name (^  و  ^  ) به خاطر ثبت در GAC پروژه را انتخاب و وارد Properties پروژه شوید. در تب signing گزینه sign the assembly را تیک زده و در لیست باز شده گزینه new را انتخاب نمایید و نام  imageCopyrightUI را به آن نسبت داده و گزینه تعیین کلمه عبور را غیرفعال کنید و تایید و تمام. الان باید یک فایل snk مخفف strong name key ایجاد شده باشد تا بعدا با استفاده از این کلید dll ایجاد شده را در GAC ریجستر کنیم.

در مرحله بعدی در تب Build Events کد زیر را در بخش Post-build event command line اضافه کنید. این کد باعث می‌شود بعد از هر بار کامپایل پروژه، به طور خودکار در GAC ثبت شود:

call "%VS80COMNTOOLS%\vsvars32.bat" > NULL 
gacutil.exe /if "$(TargetPath)"

نکته:در صورتی که از VS2005 استفاده می‌کنید در تب Debug در قسمت Start External Program مسیر زیر را قرار بدهید. اینکار برای تست و دیباگینگ پروژه به شما کمک خواهد کرد. این تنظیم شامل نسخه‌های اکسپرس نمی‌شود.
 \windows\system32\inetsrv\inetmgr.exe

بعد از پایان اینکار پروژه را Rebuild کنید. با اینکار dll در GAC ثبت می‌شود. استفاده از سوییچ‌های if به طور همزمان در درستور gacutil به معنی این هست که اگر اولین بار است نصب می‌شود، پس با سوییچ i نصب کن. ولی اگر قبلا نصب شده است نسخه جدید را به هر صورتی هست جایگزین قبلی کن یا همان reinstall کن.
 
ساخت یک Module Provider
رابط‌های کاربری IIS همانند هسته و کل سیستمش، ماژولار و قابل خصوصی سازی است. رابط کاربری، مجموعه‌ای از ماژول هایی است که میتوان آن‌ها را حذف یا جایگزین کرد. تگ ورودی یا معرفی برای هر UI یک module provider است. خیلی خودمانی، تگ ماژول پروایدر به معرفی یک UI در IIS می‌پردازد. لیستی از module provider‌ها را می‌توان در فایل زیر در تگ بخش <modules> پیدا کرد.
%windir%\system32\inetsrv\Administration.config

در اولین گام یک کلاس را به اسم imageCopyrightUIModuleProvider.cs ایجاد کرده و سپس آن‌را به کد زیر، تغییر می‌دهیم. کد زیر با استفاده از ModuleDefinition  یک نام به تگ Module Provider داده و کلاس imageCopyrightUI را که بعدا تعریف می‌کنیم، به عنوان مدخل entry رابط کاربری معرفی کرده:

using System;
using System.Security;
using Microsoft.Web.Management.Server;
    
namespace IIS7Demos           
{
    class imageCopyrightUIProvider : ModuleProvider
    {
        public override Type ServiceType              
        {
            get { return null; }
        }

        public override ModuleDefinition GetModuleDefinition(IManagementContext context)
        {
            return new ModuleDefinition(Name, typeof(imageCopyrightUI).AssemblyQualifiedName);
        }

        public override bool SupportsScope(ManagementScope scope)
        {
            return true;
        }
    }            
}

با ارث بری از کلاس module provider، سه متد بازنویسی می‌شوند که یکی از آن ها SupportsScope هست که میدان عمل پروایدر را مشخص می‌کند، مانند اینکه این پرواید در چه میدانی باید کار کند که می‌تواند سه گزینه‌ی server,site,application باشد. در کد زیر مثلا میدان عمل application انتخاب شده است ولی در کد بالا با برگشت مستقیم true، همه‌ی میدان را جهت پشتیبانی از این پروایدر اعلام کردیم.

 public override bool SupportsScope(ManagementScope scope)
        {
            return (scope == ManagementScope.Application) ;
        }

حالا که پروایدر (معرف رابط کاربری به IIS) تامین شده، نیاز است قلب کار یعنی ماژول معرفی گردد. اصلی‌ترین متدی که باید از اینترفیس ماژول پیاده سازی شود متد initialize است. این متد جایی است که تمام عملیات در آن رخ می‌دهد. در کلاس زیر imageCopyrightUI ما به معرفی مدخل entry رابط کاربری می‌پردازیم. در سازنده‌های این متد، پارامترهای نام، صفحه رابط کاربری وتوضیحی در مورد آن است. تصویر کوچک و بزرگ جهت آیکن سازی (در صورت عدم تعریف آیکن، چرخ دنده نمایش داده می‌شود) و توصیف‌های بلندتر را نیز شامل می‌شود.

 internal class imageCopyrightUI : Module
    {
        protected override void Initialize(IServiceProvider serviceProvider, ModuleInfo moduleInfo)
        {            
            base.Initialize(serviceProvider, moduleInfo);
            IControlPanel controlPanel = (IControlPanel)GetService(typeof(IControlPanel));
            ModulePageInfo modulePageInfo = new ModulePageInfo(this, typeof(imageCopyrightUIPage), "Image Copyright", "Image Copyright",Resource1.Visual_Studio_2012,Resource1.Visual_Studio_2012);
            controlPanel.RegisterPage(modulePageInfo);
        }
    }

شیء ControlPanel مکانی است که قرار است آیکن ماژول نمایش داده شود. شکل زیر به خوبی نام همه قسمت‌ها را بر اساس نام کلاس و اینترفیس آن‌ها دسته بندی کرده است:

پس با تعریف این کلاس جدید ما روی صفحه‌ی کنترل پنل IIS، یک آیکن ساخته و صفحه‌ی رابط کاربری را به نام imageCopyrightUIPage، در آن ریجستر می‌کنیم. این کلاس را پایینتر شرح داده‌ایم. ولی قبل از آن اجازه بدهید تا انواع کلاس هایی را که برای ساخت صفحه کاربرد دارند، بررسی نماییم. در این مثال ما با استفاده از پایه‌ای‌ترین کلاس، ساده‌ترین نوع صفحه ممکن را خواهیم ساخت. 4 کلاس برای ساخت یک صفحه وجود دارند که بسته به سناریوی کاری، شما یکی را انتخاب می‌کنید.

 ModulePage   شامل اساسی‌ترین متدها و سورس‌ها شده و هیچگونه رابط کاری ویژه‌ای را در اختیار شما قرار نمی‌دهد. تنها یک صفحه‌ی خام به شما می‌دهد که می‌توانید از آن استفاده کرده یا حتی با ارث بری از آن، کلاس‌های جدیدتری را برای ساخت صفحات مختلف و ویژه‌تر بسازید. در حال حاضر که هیچ کدام از ویژگی‌های IIS فعلی از این کلاس برای ساخت رابط کاربری استفاده نکرده‌اند.
 ModuleDialogPage   یک صفحه شبیه به دیالوگ را ایجاد می‌کند و شامل دکمه‌های Apply و Cancel میشود به همراه یک سری متدهای اضافی‌تر که اجازه‌ی override کردن آنها را دارید. همچنین یک سری از کارهایی چون refresh  و از این دست عملیات خودکار را نیز انجام میدهد. از نمونه رابط‌هایی که از این صفحات استفاده می‌کنند میتوان  machine key و management service را اسم برد.
 ModulePropertiesPage   این صفحه یک رابط کاربری را شبیه پنجره property که در ویژوال استادیو وجود دارد، در دسترس شما قرار میدهد. تمام عناصر آن در یک حالت گرید grid لیست می‌شوند. از نمونه‌های موجود میتوان به CGI,ASP.Net Compilation اشاره کرد.
 ModuleListPage   این کلاس برای مواقعی کاربرد دارد که شما قرار است لیستی از آیتم‌ها را نشان دهید. در این صفحه شما یک ListView دارید که میتوانید عملیات جست و جو، گروه بندی و نحوه‌ی نمایش لیست را روی آن اعمال کنید.
در این مثال ما از اولین کلاس نامبرده که پایه‌ی همه کلاس هاست استفاده می‌کنیم. کد زیر را در کلاسی به اسم imageCopyrightUIPage  می‌نویسیم:
    public sealed class imageCopyrightUIPage : ModulePage
    {
        public string message;
        public bool featureenabled;
        public string color;

        ComboBox _colCombo = new ComboBox();
        TextBox _msgTB = new TextBox();
        CheckBox _enabledCB = new CheckBox();

        public imageCopyrightUIPage()
        {
            this.Initialize();
        }


        void Initialize()
        {
            Label crlabel = new Label();
            crlabel.Left = 50;
            crlabel.Top = 100;
            crlabel.AutoSize = true;
            crlabel.Text = "Enable Image Copyright:";
            _enabledCB.Text = "";
            _enabledCB.Left = 200;
            _enabledCB.Top = 100;
            _enabledCB.AutoSize = true;

            Label msglabel = new Label();
            msglabel.Left = 150;
            msglabel.Top = 130;
            msglabel.AutoSize = true;
            msglabel.Text = "Message:";
            _msgTB.Left = 200;
            _msgTB.Top = 130;
            _msgTB.Width = 200;
            _msgTB.Height = 50;

            Label collabel = new Label();
            collabel.Left = 160;
            collabel.Top = 160;
            collabel.AutoSize = true;
            collabel.Text = "Color:";
            _colCombo.Left = 200;
            _colCombo.Top = 160;
            _colCombo.Width = 50;
            _colCombo.Height = 90;
            _colCombo.Items.Add((object)"Yellow");
            _colCombo.Items.Add((object)"Blue");
            _colCombo.Items.Add((object)"Red");
            _colCombo.Items.Add((object)"White");

            Button apply = new Button();
            apply.Text = "Apply";
            apply.Click += new EventHandler(this.applyClick);
            apply.Left = 200;
            apply.AutoSize = true;
            apply.Top = 250;

            Controls.Add(crlabel);
            Controls.Add(_enabledCB);
            Controls.Add(collabel);
            Controls.Add(_colCombo);
            Controls.Add(msglabel);
            Controls.Add(_msgTB);
            Controls.Add(apply);
        }

        public void ReadConfig()
        {
            try
            {
                ServerManager mgr;
                ConfigurationSection section;
                mgr = new ServerManager();
                Configuration config =
                mgr.GetWebConfiguration(
                       Connection.ConfigurationPath.SiteName,
                       Connection.ConfigurationPath.ApplicationPath +
                       Connection.ConfigurationPath.FolderPath);

                section = config.GetSection("system.webServer/imageCopyright");
                color = (string)section.GetAttribute("color").Value;
                message = (string)section.GetAttribute("message").Value;
                featureenabled = (bool)section.GetAttribute("enabled").Value;

            }

            catch
            { }

        }
      
        void UpdateUI()
        {
            _enabledCB.Checked = featureenabled;
            int n = _colCombo.FindString(color, 0);
            _colCombo.SelectedIndex = n;
            _msgTB.Text = message;
        }


        protected override void OnActivated(bool initialActivation)
        {
            base.OnActivated(initialActivation);
            if (initialActivation)
            {
                ReadConfig();
                UpdateUI();
            }
        }



        private void applyClick(Object sender, EventArgs e)
        {
            try
            {
                UpdateVariables();
                ServerManager mgr;
                ConfigurationSection section;
                mgr = new ServerManager();
                Configuration config =
                mgr.GetWebConfiguration
                (
                       Connection.ConfigurationPath.SiteName,
                       Connection.ConfigurationPath.ApplicationPath +
                       Connection.ConfigurationPath.FolderPath
                );

                section = config.GetSection("system.webServer/imageCopyright");
                section.GetAttribute("color").Value = (object)color;
                section.GetAttribute("message").Value = (object)message;
                section.GetAttribute("enabled").Value = (object)featureenabled;

                mgr.CommitChanges();

            }

            catch
            { }

        }

        public void UpdateVariables()
        {
            featureenabled = _enabledCB.Checked;
            color = _colCombo.Text;
            message = _msgTB.Text;
        }
    }
اولین چیزی که در کلاس بالا صدا زده می‌شود، سازنده‌ی کلاس هست که ما در آن یک تابع تعریف کردیم به اسم initialize که به آماده سازی اینترفیس یا رابط کاربری می‌پردازد و کنترل‌ها را روی صفحه می‌چیند. این سه کنترل، یکی Combox برای تعیین رنگ، یک Checkbox برای فعال بودن ماژول و دیگری هم یک textbox جهت نوشتن متن است. مابقی هم که سه label برای نامگذاری اشیاست. بعد از اینکه کنترل‌ها روی صفحه درج شدند، لازم است که تنظیمات پیش فرض یا قبلی روی کنترل‌ها نمایش یابند که اینکار را به وسیله تابع readConfig انجام می‌دهیم و تنظیمات خوانده شده را در متغیر‌های عمومی قرار داده و با استفاده از تابع UpdateUI این اطلاعات را روی کنترل‌ها ست می‌کنیم و به این ترتیب UI به روز می‌شود. این دو تابع را به ترتیب پشت سر هم در یک متد به اسم OnActivated  که override کرده‌ایم صدا میزنیم. در واقع این متد یک جورایی همانند رویداد Load می‌باشد؛ اگر true برگرداند اولین فعال سازی رابط کاربری بعد از باز شدن IIS است و در غیر این صورت false بر میگرداند.

در صورتی که کاربر مقادیر را تغییر دهد و روی گزینه apply کلیک کند تابع applyClick اجرا شده و ابتدا به تابع UpdateVariables ارجاع داده میشود که در آن مقادیر خوانده شده و در متغیرهای Global قرار می‌گیرند و سپس با استفاده از دو شیء از نوع serverManger و ConfigSection جایگذاری یا ذخیره می‌شوند.
استفاده از دو کلاس Servermanager و Configsection در دو قسمت خواندن و نوشتن مقادیر به کار رفته‌اند. کلاس servermanager به ما اجازه دسترسی به تنظیمات IIS و قابلیت‌های آن را میدهد. در تابع ReadConfig مسیر وب سایتی را که در لیست IIS انتخاب شده است، دریافت کرده و به وب کانفیگ آن وب سایت رجوع نموده و تگ imageCopyright آن را که در تگ system.webserver قرار گرفته است، میخواند (در صورتی که این تگ در آن وب کانفیگ موجود نباشد، خواندن و سپس ذخیره مجدد آن روی تگ داخل فایل applicationHost.config اتفاق میفتد که نتیجتا برای همه‌ی وب سایت هایی که این تگ را ندارند یا مقدارهای پیش فرض آن را تغییر نداده‌اند رخ میدهد) عملیات نوشتن هم مشابه خواندن است. تنها باید خط زیر را در آخر برای اعمال تغییرات نوشت؛ مثل EF با گزینه Context.SaveChanges:
mgr.CommitChanges();
وقت آن است که رابط کاربری را به IIS اضافه کنیم: پروژه را Rebuild کنید. بعد از آن با خطوطی که قبلا در Post-Build Command نوشتیم باید dll ما در GAC ریجستر شود. برای همین آدرس زیر را در cmd تایپ کنید:
%vs110comntools%\vsvars32.bat
عبارت اول که مسیر ویژوال استودیوی  شماست و عدد 110 یعنی نسخه‌ی 11. هر نسخه‌ای را که استفاده میکنید، یک صفر جلویش بگذارید و جایگزین عدد بالا کنید. مثلا نسخه 8 می‌شود 80 و فایل بچ بالا هم دستورات visual studio را برای شما آزاد می‌کند.
سپس دستور زیر را وارد کنید:
GACUTIL /l ClassLibrary1
کلمه classLibrary1 نام پروژه‌ی ما بود که در GAC ریجستر شده است. با سوییچ l تمامی اطلاعات اسمبلی‌هایی که در GAC ریجستر شده‌اند، نمایش می‌یابند. ولی اگر اسم آن اسمبلی را جلویش بنویسید، فقط اطلاعات آن اسمبلی نمایش میابد. با اجرای خط فوق میتوانیم کلید عمومی public key اسمبلی خود را بدانیم که در شکل زیر مشخص شده است:

پس اگر کلید را دریافت کرده‌اید، خط زیر را به فایل administration.config در تگ <ModuleProviders> اضافه کنید:
<add name="imageCopyrightUI" type="ClassLibrary1.imageCopyrightUIProvider,   ClassLibrary1, Version=1.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=d0b3b3b2aa8ea14b"/>
عبارت ClassLibrary1.imageCopyrightUIProvider به کلاس imageCopyrightUIProvider اشاره می‌کند که در این کلاس UI معرفی می‌شود. مابقی عبارت هم کاملا مشخص است و در لینک‌های بالا در مورد Strong name توضیح داده شده اند. 
فایل administration.config  در مسیر زیر قرار دارد:
%windir%\system32\inetsrv\config\administration.config
حالا تنها کاری که نیاز است، باز کردن IIS است. به بخش وب سایت‌ها رفته و اپلیکیشنی که قبلا با نام mypictures را ایجاد کرده بودیم، انتخاب کنید. در سمت راست، آخر لیست، بخش others باید ماژول ما دیده شود. بازش کنید و تنظمیات آن را تغییر دهید و حالا یک تصویر را از اپلیکیشن mypictures، روی مرورگر درخواست کنید تا تغییرات را روی تگ مشاهده کنید:

 
حالا دیگر باید ماژول نویسی برای IIS را فراگرفته باشیم. این ماژول‌ها می‌توانند از یک مورد ساده تا یک کلاس مهم و امنیتی باشند که روی سرور شما برای همه یا بعضی از وب سایت‌ها در حال اجرا هستند و در صورت لزوم و اجازه شما، برنامه نویس‌ها میتوانند مثل همه‌ی تگ‌های موجود در وب کانفیگ سایتی را که  مینویسند، تگ ماژول شما و  تنظیمات آن را با استفاده از attribute یا خصوصیت‌های تعریف شده، بر اساس سلایق و نیازهایشان تغییر دهند و روی سرور شما آپلود کنند. الان شما یک سرور خصوصی سازی شده دارید.
از آنجا که این مقاله طولانی شده است، باقی موارد ویرایشی روی این UI را در مقاله بعدی بررسی خواهیم کرد. 
نظرات مطالب
PersianDatePicker یک DatePicker شمسی به زبان JavaScript که از تاریخ سرور استفاده می‌کند
البته در بین ویژگی‌های اعتبارسنجی   درج‌شده،  لازم است مقدار "data-val-date="the field must be a date را به صورت زیر ویرایش کنیم:
 
 string key = "data-val-date";    
 if (validationAttributes.ContainsKey(key))
    {
        validationAttributes[key] = "تاریخ را به شکل صحیح وارد کنید";
    }
همچنین اگر قصد داریم textbox مقدار اولیه نداشته باشد باید کد زیر را با ابتدای  این متد اضافه کنیم:
       
        DateTime defaultdate=new DateTime();
        if (date == defaultdate)
        {
            return string.Empty;

        }
اگر  بخش binding  را نیز به صورت زیر تغییر بدهیم تحت هیچ شرایطی مشکلی پیش نخواهد آمد!
          // nullable 
            if (valueResult.AttemptedValue.Length == 0)
            {
                return valueResult.AttemptedValue;
            }
            // اگر تاریخ مقدار داشت مقدار آن کمتر یا بیشتر از 10 نباشد
            else if (valueResult.AttemptedValue.Length != 10)
            {
                modelState.Errors.Add(" تاریخ را به شکل صحیح وارد کنید (مثال " + DateTimeExtention.ToFarsi(DateTime.Now, null).ToString() + ") ");
                bindingContext.ModelState.Add(bindingContext.ModelName, modelState);
                return valueResult.AttemptedValue;
            }
            object actualValue = null; // یا یک تاریخ میلادی
البته در قسمت controller نیز بایستی valid بودن ModelState را بررسی کنیم.
نظرات مطالب
EF Code First #7
- کدهایی که در ماخذ رسمی ذکر شدند، برای حذف پیش فرض‌های EF هست. به صورت پیش فرض OneToManyCascadeDeleteConvention وجود دارد. اگر بخواهید در همه جا آن‌را حذف کنید، modelBuilder.Conventions.Remove را بر روی آن فراخوانی کنید. اگر نیاز است فقط در یک رابطه‌ی خاص این مورد حذف شود از متد WillCascadeOnDelete با پارامتر false استفاده کنید.
- همچنین مطابق این ماخذ: اگر کلید خارجی مدنظر نال پذیر باشد (مانند نوع‌های nullable صریح و یا string و امثال آن)، حذف آبشاری را اعمال نمی‌کند. فقط یک سر رابطه را نال کرده و آن‌را حذف می‌کند.
If a foreign key on the dependent entity is nullable , Code First does not set cascade delete on the relationship, and when the principal is deleted the foreign key will be set to null
If a foreign key on the dependent entity is not nullable , then Code First sets cascade delete on the relationship 
نظرات مطالب
EF Code First #7
سلام
مدیریت روابط n-n در کلاسهای Poco به چه صورت است؟ من یک برنامه 2-tier دارم و برای Entity هایم state گرفتم و سمت کلاینت وضعیت entity‌ها رو مدیریت میکنم و سمت سرور اونا رو روی DBContext اعمال میکنم.
دو کلاس Role و Permission دارم که باهم رابطه n-n دارند؛ حال اگه یک Role  چند Permission داشته باشه و بخوام یکی از اونا رو حذف کنم و یا آپدیت کنم بهم پیغام خطا میده(An error occurred while saving entities that do not expose foreign key properties for their relationships. The EntityEntries property will return null because a single e ...) و داخل inner exception هم مینویسه ()Violation of PRIMARY KEY constraint 'PK_dbo.SecurityRolePermission'. Cannot insert duplicate key in object 'dbo.SecurityRolePermission'
یعنی در حالتهای آپدیت و حذف هم میخواد insert انجام بده (با ef profiler هم چک کردم)البته فکر کنم تا حدودی معلوم باشه چرا اینکار رو میکنه؛ چون مدیریتی روی state اون کلاس واسط(RolePermission) انجام نمیشه، ممکنه بگید چطوری این مشکل رفع میشه؟
مطالب
بیرون نگاه داشتن تنظیمات خصوصی از سورس کنترل
برخی از تنظیمات پروژه نباید به مخازن سورس کنترل ارسال شوند؛ حال یا نیازی به این کار نیست یا مقادیر تنظیمات محرمانه هستند. چند بار پیش آمده‌است که پروژه را از سورس کنترل دریافت و مجبور شده باشید رشته‌های اتصال و دیگر تنظیمات را مجددا ویرایش کنید، چرا که توسعه دهندگان دیگری مثلا فایل‌های Web/App.config خود را به اشتباه push کرده اند؟ حتی اگر تنظیمات پروژه محرمانه هم نباشند (مثلا پسورد دیتابیس‌ها یا ایمیل ها) این موارد می‌توانند دردسر ساز شوند. بدتر از اینها هنگامی است که تنظیمات محرمانه را به مخازنی عمومی (مثلا GitHub) ارسال می‌کنید!

یک فایل web.config معمولی را در نظر بگیرید (اطلاعات غیر ضروری حذف شده اند).

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<!--
  A bunch of ASP.NET MVC web config stuff goes here . . . 
  -->
<configuration>
  <connectionStrings>
    <add name="DefaultConnection" value="YourConnectionStringAndPassword"/>
  </connectionStrings>

  <appSettings file="PrivateSettings.config">
    <add key="owin:AppStartup" value="AspNetIdentity2ExtendingApplicationUser.Startup,AspNetIdentity2ExtendingApplicationUser" />
    <add key="webpages:Version" value="3.0.0.0" />
    <add key="webpages:Enabled" value="false" />
    <add key="ClientValidationEnabled" value="true" />
    <add key="UnobtrusiveJavaScriptEnabled" value="true" />
    <add key="EMAIL_PASSWORD" value="YourEmailPassword"/>
  </appSettings>
</configuration>
در تنظیمات بالا یک رشته اتصال وجود دارد که ترجیحا نمی‌خواهیم به سورس کنترل ارسال کنیم، و یا اینکه این رشته اتصال بین توسعه دهندگان مختلف متفاوت است.
همچنین کلمه عبور یک ایمیل هم وجود دارد که نمی‌خواهیم به مخازن سورس کنترل ارسال شود، و مجددا ممکن است مقدارش بین توسعه دهندگان متفاوت باشد.
از طرفی بسیاری از تنظیمات این فایل متعلق به کل اپلیکیشن است، بنابراین صرفنظر کردن از کل فایل web.config در سورس کنترل گزینه جالبی نیست.

خوشبختانه کلاس ConfigurationManager راه حل هایی پیش پای ما می‌گذارد.

استفاده از خاصیت configSource برای انتقال قسمت هایی از تنظیمات به فایلی مجزا
با استفاده از خاصیت configSource می‌توانیم قسمتی از تنظیمات (configuration section) را به فایلی مجزا منتقل کنیم. بعنوان مثال، رشته‌های اتصال از مواردی هستند که می‌توانند بدین صورت تفکیک شوند.

بدین منظور می‌توانیم فایل تنظیمات جدیدی (مثلا با نام connectionStrings.config) ایجاد کنیم و سپس با استفاده از خاصیت نام برده در فایل web.config به آن ارجاع دهیم. برای این کار فایل تنظیمات جدیدی ایجاد کنید و مقادیر زیر را به آن اضافه کنید (xml header یا هیچ چیز دیگری نباید در این فایل وجود داشته باشد، تنها مقادیر تنظیمات).
<connectionStrings>
  <add name="DefaultConnection" value="YourConnectionStringAndPassword"/>
</connectionStrings>
حال باید فایل web.config را ویرایش کنیم. رشته‌های اتصال را حذف کنید و با استفاده از خاصیت configSource تنها به فایل تنظیمات اشاره کنید.
<connectionStrings configSource="ConnectionStrings.config">
</connectionStrings>
دسترسی به رشته‌های اتصال مانند گذشته انجام می‌شود. به بیان دیگر تمام تنظیمات موجود (حال مستقیم یا ارجاع شده) همگی بصورت یکپارچه دریافت شده و به کد کلاینت تحویل می‌شوند.
var conn = ConfigurationManager.ConnectionStrings["DefaultConnection"];
string connString = conn.ConnectionString;
// etc.
در قطعه کد بالا، دسترسی به رشته‌های اتصال بر اساس نام، آبجکتی از نوع ConnectionStringSettings را بر می‌گرداند. خاصیت configSource برای هر قسمت از تنظیمات پیکربندی می‌تواند استفاده شود.


استفاده از خاصیت file برای انتقال بخشی از تنظیمات به فایلی مجزا
ممکن است فایل تنظیمات شما (مثلا web.config) شامل مقادیری در قسمت <appSettings> باشد که برای کل پروژه تعریف شده اند (global) اما برخی از آنها محرمانه هستند و باید از سورس کنترل دور نگاه داشته شوند. در این سناریو‌ها خاصیتی بنام file وجود دارد که مختص قسمت appSettings است و به ما اجازه می‌دهد مقادیر مورد نظر را به فایلی مجزا انتقال دهیم. هنگام دسترسی به مقادیر این قسمت تمام تنظیمات بصورت یکجا خوانده می‌شوند.

در مثال جاری یک کلمه عبور ایمیل داریم که می‌خواهیم محرمانه بماند. بدین منظور می‌توانیم فایل پیکربندی جدیدی مثلا با نام PrivateSettings.config ایجاد کنیم. این فایل هم نباید xml header یا اطلاعات دیگری داشته باشد، تنها مقادیر appSettings را در آن نگاشت کنید.
<appSettings>
  <add key="MAIL_PASSWORD" value="xspbqmurkjadteck"/>
</appSettings>
حال تنظیمات کلمه عبور را از فایل web.config حذف کنید و با استفاده از خاصیت file، به فایل جدید اشاره کنید.
<appSettings file="PrivateSettings.config">
  <add key="owin:AppStartup" value="AspNetIdentity2ExtendingApplicationUser.Startup,AspNetIdentity2ExtendingApplicationUser" />
  <add key="webpages:Version" value="3.0.0.0" />
  <add key="webpages:Enabled" value="false" />
  <add key="ClientValidationEnabled" value="true" />
  <add key="UnobtrusiveJavaScriptEnabled" value="true" />
</appSettings>
دسترسی به تنظیمات appSettings مانند گذشته انجام می‌شود. همانطور که گفته شد ConfigurationManager بصورت خودکار اینگونه ارجاعات را تشخیص داده و تمام اطلاعات را بصورت یکجا در اختیار client code قرار می‌دهد.
var pwd = ConfigurationManager.AppSettings["MAIL_PASSWORD"];

فایل‌های ویژه را به gitignore. اضافه کنید
حال می‌توانیم فایل web.config را به سورس کنترل اضافه کنیم، فایل‌های ConnectionStrings.config و PrivateSettings.config را به فایل gitignore. اضافه کنیم و پروژه را commit کنیم. در این صورت فایل‌های تنظیمات خصوصی به مخازن سورس کنترل ارسال نخواهند شد.

مستند سازی را فراموش نکنید!
مسلما اگر چنین رویکردی را در پیش بگیرید باید دیگران را از آن مطلع کنید (مثلا با افزودن توضیحاتی به فایل README.txt). بهتر است در فایل web.config خود هرجا که لازم است توضیحات XML خود را درج کنید و به توسعه دهندگان توضیح دهید که چه فایل هایی را روی نسخه‌های محلی خود باید ایجاد کنند و هر کدام از این فایل‌ها چه محتوایی باید داشته باشند.