نظرات مطالب
بهبود کارآیی حلقه‌های foreach در دات نت 7
یک نکته‌ی تکمیلی: آشنایی با مفهوم «C# Lowering»


در این مطلب، جهت بررسی درک علت یکسان بودن کارآیی حلقه‌هایی که از دیدگاه ما یکی نیستند، از قابلیت نمایش #Low-level C استفاده شد که نام اصلی آن «C# Lowering» است. Lowering به معنای ترجمه‌ی امکانات سطح بالای یک زبان به امکانات سطح پایین آن است. یعنی حاصل عملیات صورت گرفته نیز باز به همان زبان اولیه است که نمونه‌ی آن، تبدیل یک حلقه‌ی foreach سطح بالا به نمونه‌ی سطح پایینی است که توسط NET Runtime. بهتر درک شده و ساده‌تر اجرا می‌شود.

مزایای Lowering
- بهبود کارآیی برنامه: برای مثال یکی از کارهایی که در این بین عموما انجام می‌شود «Loop unrolling» است. یعنی یک حلقه به چندین حلقه‌ی کوچکتر تقسیم می‌شود تا سربار instructions کنترلی حلقه کاهش پیدا کنند.
- طراحی ساده‌تر زبان: اینکار به تیم طراحی زبان امکان نوشتن کدهای اضافه‌تری را می‌دهد که کار برنامه نویس‌ها را کمتر می‌کند. برای مثال یک record واقعا چیزی نیست بجز یک کلاس پیاده سازی کننده‌ی IEquatable به صورت خودکار و در پشت صحنه.

Lowering چه زمانی رخ می‌دهد؟
Lowering جزئی از عملیات صورت گرفته‌ی در حین کامپایل است. زمانیکه دستور dotnet build را صادر می‌کنیم، ابتدا semantics & syntax analysis صورت می‌گیرد تا اگر برای مثال خطای دستوری وجود دارد، مشخص شود. سپس کدها به CIL یا Common intermediate language تبدیل می‌شوند. در حین این قسمت است که عملیات lowering نیز انجام می‌شود.
اگر علاقمند به مشاهده‌ی این کد #C ثانویه‌ی تولید شده‌ی توسط کامپایلر هستید، می‌توان از ابزار https://sharplab.io نیز استفاده کرد. برای مثال در سمت چپ آن کدهای زیر را قرار دهید:
using System;
using System.Collections.Generic;

var list = new List<int> { 1, 2 };

foreach(var item in list)
    Console.Write(item);
سپس در سمت راست آن، گزینه‌ی #Results C را انتخاب کنید تا بتوانید نمونه‌ی معادل تبدیل شده‌ی توسط کامپایلر را مشاهده نمائید.
مطالب
شروع به کار با AngularJS 2.0 و TypeScript - قسمت چهارم - data binding
در قسمت قبل، نگاهی مقدماتی داشتیم به مبحث data binding. در ادامه، این مبحث را به همراه pipes، جهت اعمال تغییرات بر روی اطلاعات، پیگیری خواهیم کرد.


انقیاد به خواص یا property binding

قابلیت property binding این امکان را فراهم می‌کند که یکی از خواص المان‌های HTML را به مقادیر دریافتی از کلاس کامپوننت، متصل کنیم:
 <img [src]='producr.imageUrl'>
در این مثال، خاصیت src المان تصویر، به آدرس تصویر یک محصول متصل شده‌است.
در حین تعریف property binding، مقصد اتصال، داخل براکت‌ها قرار می‌گیرد و خاصیت مدنظر المان را مشخص می‌کند. منبع اتصال همیشه داخل "" در سمت راست علامت مساوی قرار می‌گیرد.
اگر اینکار را بخواهیم با interpolation معرفی شده‌ی در قسمت قبل انجام دهیم، به کد ذیل خواهیم رسید:
 <img src={{producr.imageUrl}}>
در اینجا نه از []، برای معرفی مقصد اتصال استفاده شده‌است و نه از "" برای مشخص سازی منبع اتصال. این نوع اتصال یک طرفه است (از منبع به مقصد).

خوب، در یک چنین مواردی property binding بهتر است یا interpolation؟
توصیه‌ی کلی ترجیح property binding به interpolation است. اما اگر در اینجا نیاز به انجام محاسباتی بر روی عبارت منبع وجود داشت، باید از interpolation استفاده کرد؛ مانند:
 <img src='http://www.mysite.com/images/{{producr.imageUrl}}'>


تکمیل قالب کامپوننت لیست محصولات

اگر از قسمت قبل به خاطر داشته باشید، در فایل product-list.component.html، لیست پردازش شده‌ی توسط ngFor*، فاقد ستون نمایش تصاویر محصولات است. به همین جهت فایل یاد شده را گشوده و سپس با استفاده از property binding، دو خاصیت src و title تصویر را به منبع داده‌ی آن متصل می‌کنیم:
<tbody>
    <tr *ngFor='#product of products'>
        <td>
            <img [src]='product.imageUrl'
                 [title]='product.productName'>
        </td>
        <td>{{ product.productName }}</td>
        <td>{{ product.productCode }}</td>
        <td>{{ product.releaseDate }}</td>
        <td>{{ product.price }}</td>
        <td>{{ product.starRating }}</td>
    </tr>
</tbody>
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم به خروجی ذیل خواهیم رسید:


هرچند اینبار تصاویر محصولات نمایش داده شده‌اند، اما اندکی بزرگ هستند. بنابراین در ادامه با استفاده از property binding، خواص style آن‌را تنظیم خواهیم کرد. برای این منظور فایل product-list.component.ts را گشوده و به کلاس ProductListComponent، دو خاصیت imageWidth و imageMargin را اضافه می‌کنیم:
export class ProductListComponent {
    pageTitle: string = 'Product List';
    imageWidth: number = 50;
    imageMargin: number = 2;
    products: any[] = [
        // as before...
    ];
}
البته همانطور که پیشتر نیز ذکر شد، چون مقادیر پیش فرض این خواص عددی هستند، نیازی به ذکر صریح نوع number در اینجا وجود ندارد (type inference).
پس از تعریف این خواص، امکان دسترسی به آن‌ها در قالب کامپوننت وجود خواهد داشت:
<tbody>
    <tr *ngFor='#product of products'>
        <td>
            <img [src]='product.imageUrl'
                 [title]='product.productName'
                 [style.width.px]='imageWidth'
                 [style.margin.px]='imageMargin'>
        </td>
همانطور که مشاهده می‌کنید، چون خاصیت‌های جدید تعریف شده، جزئی از خواص اصلی کلاس هستند و نه خواص اشیاء لیست محصولات، دیگر به همراه .product ذکر نشده‌اند.
همچنین در اینجا نحوه‌ی style binding را نیز مشاهده می‌کنید. مقصد اتصال همیشه با [] مشخص می‌شود و سپس کار با ذکر .style شروع شده و پس از آن نام خاصیت مدنظر عنوان خواهد شد. اگر نیاز به ذکر واحدی وجود داشت، پس از درج نام خاصیت، قید خواهد شد. برای مثال [style.fontSize.em] و یا [%.style.fontSize]


یک نکته:
اگر مثال را قدم به قدم دنبال کرده باشید، با افزودن style binding و بارگذاری مجدد صفحه، احتمالا تغییراتی را مشاهده نخواهید کرد. این مورد به علت کش شدن قالب قبلی و یا فایل جاوا اسکریپتی متناظر با آن است (فایلی که خواص عرض و حاشیه‌ی تصویر به آن اضافه شده‌اند).
یک روش ساده‌ی حذف کش آن، بازکردن آدرس http://localhost:2222/app/products/product-list.component.js در مرورگر به صورت مجزا و سپس فشردن دکمه‌های ctrl+f5 بر روی آن است.


پاسخ دادن به رخدادها و یا event binding

تا اینجا تمام data binding‌های تعریف شده‌ی ما یک طرفه بودند؛ از خواص کلاس کامپوننت به اجزای قالب متناظر با آن. اما گاهی از اوقات نیاز است تا با کلیک کاربر بر روی دکمه‌ای، عملی خاص صورت گیرد و در این حالت، جهت ارسال اطلاعات، از قالب کامپوننت، به متدها و خواص کلاس متناظر با آن خواهند بود. کامپوننت به اعمال کاربر از طریق event binding گوش فرا می‌دهد:
 <button (click)='toggleImage()'>
syntax آن بسیار شبیه است به حالت property binding و در اینجا بجای [] از () جهت مشخص سازی رخدادی خاص از المان مدنظر استفاده می‌شود. سمت راست این انتساب، متدی است که داخل "" قرار می‌گیرد و این متد متناظر است با متدی مشخص در کلاس متناظر با کامپوننت جاری.
در این حالت اگر کاربر روی دکمه‌ی تعریف شده کلیک کند، متد toggleImage موجود در کلاس متناظر، فراخوانی خواهد شد.
چه رخدادهایی را در اینجا می‌توان ذکر کرد؟ پاسخ آن‌را در آدرس ذیل می‌توانید مشاهده کنید:
https://developer.mozilla.org/en-US/docs/Web/Events

این syntax جدید AngularJS 2.0 سطح API آن‌را کاهش داده است. دیگر در اینجا نیازی نیست تا به ازای هر رخداد ویژه‌ای، یک دایرکتیو و یا syntax خاص آن‌را در مستندات آن
جستجو کرد. فقط کافی است syntax جدید (نام رخداد) را مدنظر داشته باشید.


تکمیل مثال نمایش لیست محصولات با فعال سازی دکمه‌ی Show Image آن

در اینجا قصد داریم با کلیک بر روی دکمه‌ی Show image، تصاویر موجود در ستون تصاویر، مخفی و یا نمایان شوند. برای این منظور خاصیت جدیدی را به نام showImage به کلاس ProductListComponent اضافه می‌کنیم. بنابراین فایل product-list.component.ts را گشوده و تغییر ذیل را به آن اعمال کنید:
export class ProductListComponent {
    pageTitle: string = 'Product List';
    imageWidth: number = 50;
    imageMargin: number = 2;
    showImage: boolean = false;
در اینجا خاصیت Boolean جدیدی به نام showImage با مقدار اولیه‌ی false تعریف شده‌است. به این ترتیب تصاویر، در زمان اولین بارگذاری صفحه نمایش داده نخواهند شد.
سپس به انتهای کلاس، پس از تعاریف خواص، متد جدید toggleImage را اضافه می‌کنیم:
export class ProductListComponent {
    // as before ...
 
    toggleImage(): void {
        this.showImage = !this.showImage;
    }
}
در کلاس‌های TypeScript نیازی به ذکر صریح واژه‌ی کلیدی function برای تعریف متدی وجود ندارد. این متد، خروجی هم ندارد، بنابراین نوع خروجی آن void مشخص شده‌است. در بدنه‌ی این متد، وضعیت خاصیت نمایش تصویر معکوس می‌شود.
پس از این تغییرات، اکنون می‌توان به قالب این کامپوننت یا فایل product-list.component.html مراجعه و event binding را تنظیم کرد:
<button class='btn btn-primary'
        (click)='toggleImage()'>
    Show Image
</button>
در اینجا click به عنوان رخداد مقصد، مشخص شده‌است. سپس آن‌را به متد toggleImage کلاس ProductListComponent متصل می‌کنیم.
خوب، تا اینجا اگر کاربر بر روی دکمه‌ی show image کلیک کند، مقدار خاصیت showImage کلاس ProductListComponent با توجه به کدهای متد toggleImage، معکوس خواهد شد.
مرحله‌ی بعد، استفاده از مقدار این خاصیت، جهت مخفی و یا نمایان ساختن المان تصویر جدول نمایش داده شده‌است. اگر از قسمت قبل به خاطر داشته باشید، کار ngIf*، حذف و یا افزودن المان‌های DOM است. بنابراین ngIf* را به المان تصویر جدول اضافه می‌کنیم:
<tr *ngFor='#product of products'>
    <td>
        <img *ngIf='showImage'
             [src]='product.imageUrl'
             [title]='product.productName'
             [style.width.px]='imageWidth'
             [style.margin.px]='imageMargin'>
    </td>
با توجه به ngIf* تعریف شده، المان تصویر تنها زمانی به DOM اضافه خواهد شد که مقدار خاصیت showImage مساوی true باشد.

اکنون برنامه را اجرا کنید. در اولین بار اجرای صفحه، تصاویر ستون اول جدول، نمایش داده نمی‌شود. پس از کلیک بر روی دکمه‌ی Show image، این تصاویر نمایان شده و اگر بار دیگر بر روی این دکمه کلیک شود، این تصاویر مخفی خواهند شد.

یک مشکل! در هر دو حالت نمایش و مخفی سازی تصاویر، برچسب این دکمه Show image است. بهتر است زمانیکه قرار است تصاویر مخفی شوند، برچسب hide image نمایش داده شود و برعکس. برای حل این مساله از interpolation به نحو ذیل استفاده خواهیم کرد:
<button class='btn btn-primary'
        (click)='toggleImage()'>
    {{showImage ? 'Hide' : 'Show'}} Image
</button>
در اینجا اگر مقدار خاصیت showImage مساوی true باشد، مقدار رشته‌ای Hide و اگر false باشد، مقدار رشته‌ای show بجای {{}} درج خواهد شد.



بررسی انقیاد دو طرفه یا two-way binding

تا اینجا، اتصال مقدار یک خاصیت عمومی کلاس متناظر با قالبی، به اجزای مختلف آن، یک طرفه بودند. اما در ادامه نیاز است تا بتوان برای مثال در textbox قسمت filter by مثال جاری بتوان اطلاعاتی را وارد کرد و سپس بر اساس آن ردیف‌های جدول نمایش داده شده را فیلتر نمود. این عملیات نیاز به انقیاد دو طرفه یا two-way data binding دارد.
برای تعریف انقیاد دو طرفه در AngularJS 2.0 از دایرکتیو توکاری به نام ngModel استفاده می‌شود:
 <input [(ngModel)]='listFilter' >
ابتدا [] ذکر می‌شود تا مشخص شود که این عملیات در اصل یک property binding است؛ از خاصیت عمومی به نام listFilter به المان textbox تعریف شده.
سپس () تعریف شده‌است تا event binding را نیز گوشزد کند. کار آن انتقال تعاملات کاربر، با المان رابط کاربری جاری، به خاصیت عمومی کلاس یا همان listFilter است.

در اینجا ممکن است که فراموش کنید [()] صحیح است یا ([]) . به همین جهت به این syntax، نام banana in the box را داده‌اند یا «موز درون جعبه»! موز همان event binding است که داخل جعبه‌ی property binding قرار می‌گیرد!

خوب، برای اعمال انقیاد دو طرفه، به مثال جاری، فایل product-list.component.ts را گشوده و خاصیت رشته‌ای listFilter را به آن اضافه می‌کنیم:
export class ProductListComponent {
    pageTitle: string = 'Product List';
    imageWidth: number = 50;
    imageMargin: number = 2;
    showImage: boolean = false;
    listFilter: string = 'cart';
سپس فایل قالب product-list.component.html را گشوده و انقیاد دو طرفه را به آن اعمال می‌کنیم:
<div class='panel-body'>
    <div class='row'>
        <div class='col-md-2'>Filter by:</div>
        <div class='col-md-4'>
            <input type='text'
                   [(ngModel)]='listFilter' />
        </div>
    </div>
    <div class='row'>
        <div class='col-md-6'>
            <h3>Filtered by: {{listFilter}}</h3>
        </div>
    </div>
در اینجا انقیاد دو طرفه، توسط ngModel، به خاصیت listFilter کلاس، در المان input تعریف شده، صورت گرفته است‌. سپس توسط interpolation مقدار این تغییر را در قسمت Filtered by به صورت یک برچسب نمایش می‌دهیم.


پس از اجرای برنامه، تکست باکس تعریف شده، مقدار اولیه‌ی cart را خواهد داشت و اگر آن‌را تغییر دهیم، بلافاصله این مقدار تغییر یافته را در برچسب Filtered by می‌توان مشاهده کرد. به این رخداد two-way binding می‌گویند.
البته هنوز کار فیلتر لیست محصولات در اینجا انجام نمی‌شود که آن‌را در قسمت بعد تکمیل خواهیم کرد.


فرمت کردن اطلاعات نمایش داده شده‌ی در جدول با استفاده از Pipes

تا اینجا لیست محصولات نمایش داده شد، اما نیاز است برای مثال فرمت ستون نمایش قیمت آن بهبود یابد. برای این منظور، از ویژگی دیگری به نام pipes استفاده می‌شود و کار آن‌ها تغییر داده‌ها، پیش از نمایش آن‌ها است. AngularJS 2.0 به همراه تعدادی pipe توکار برای فرمت مقادیر است؛ مانند date، number، decimal، percent و غیره. همچنین امکان ساخت custom pipes نیز پیش بینی شده‌است.
در اینجا یک مثال ساده‌ی pipes را مشاهده می‌کنید:
 {{ product.productCode | lowercase }}
پس از قید نام خاصیتی که قرار است نمایش داده شود، حرف pipe یا | قرار گرفته و سپس نوع pipe ذکر می‌شود. به این ترتیب کد محصول، پیش از نمایش، ابتدا به حروف کوچک تبدیل شده و سپس نمایش داده می‌شود.

از pipes در property binding هم می‌توان استفاده کرد:
 [title]='product.productName | uppercase'
در اینجا برای مثال عنوان تصویر با حروف بزرگ نمایش داده خواهد شد.

و یا می‌توان pipes را به صورت زنجیره‌ای نیز تعریف کرد:
 {{ product.price | currency | lowercase }}
در اینجا pipe توکار currency سبب نمایش سه حرف اول واحد پولی، با حروف بزرگ می‌شود. اگر علاقمند بودیم که آن‌را با حروف کوچک نمایش دهیم می‌توان یک pipe دیگر را در انتهای این زنجیره قید کرد.

بعضی از pipes، پارامتر هم قبول می‌کنند:
 {{ product.price | currency:'USD':true:'1.2-2' }}
در اینجا هر پارامتر با یک : مشخص می‌شود. برای مثال pipe واحد پولی، سه پارامتر را دریافت می‌کند: یک کد دلخواه، نمایش یا عدم نمایش علامت پولی، بجای کد دلخواه و مشخصات ارقام نمایش داده شده. برای مثال 2-1.2، یعنی حداقل یک عدد پیش از اعشار، حداقل دو عدد پس از اعشار و حداکثر دو عدد پس از اعشار باید ذکر شوند (یعنی در نهایت دو رقم اعشار مجاز است).
مبحث ایجاد custom pipes را در قسمت بعدی دنبال خواهیم کرد.

در ادامه برای ویرایش مثال جاری، فایل قالب product-list.component.html را گشوده و سطرهای جدول را به نحو ذیل تغییر دهید:
<td>{{ product.productName }}</td>
<td>{{ product.productCode | lowercase }}</td>
<td>{{ product.releaseDate }}</td>
<td>{{ product.price | currency:'USD':true:'1.2-2'}}</td>
<td>{{ product.starRating }}</td>
در اینجا با استفاده از pipes، شماره محصول با حروف کوچک و قیمت آن تا حداکثر دو رقم اعشار، فرمت خواهند شد.
اینبار اگر برنامه را اجرا کنید، یک چنین خروجی را مشاهده خواهید کرد:


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: MVC5Angular2.part4.zip


خلاصه‌ی بحث

data binding سبب سهولت نمایش مقادیر خواص کلاس یک کامپوننت، در قالب آن می‌شود. در AngularJS 2.0، چهار نوع binding وجود دارند:


interpolation، عبارت رشته‌ای محاسبه شده را در بین المان‌های DOM درج می‌کند و یا می‌تواند خاصیت المانی را مقدار دهی نماید.
property binding سبب اتصال مقدار خاصیتی، به یکی از خواص المانی مشخص در DOM می‌شود.
event binding به رخ‌دادها گوش فرا داده و سبب اجرای متدی در کلاس کامپوننت، در صورت بروز رخداد متناظری می‌شود.
حالت two-way binding، کار دریافت اطلاعات از کلاس و همچنین بازگشت مقادیر تغییر یافته‌ی توسط کاربر را به کلاس انجام می‌دهد.
اطلاعات نمایش داده شده‌ی توسط binding عموما فرمت مناسبی را ندارد. برای رفع این مشکل از pipes استفاده می‌شود.
مطالب
آموزش Linq - بخش ششم : عملگرهای پرس و جو قسمت سوم
عملگر‌های تبدیل Conversion Operator

عملگر‌های پرس و جوی تبدیل، توالی‌هایی را که از جنس <IEnumerable<T هستند، به انواع دیگر مجموعه تبدیل می‌کنند.
از عملگر‌های پرس و جوی زیر می‌توان برای تبدیل توالی‌ها استفاده کرد :
  • OfType
  • Cast
  • ToArray
  • ToList
  • ToDictionary
  • ToLookup

عملگر OfType


این عملگر عناصری از توالی را که نوع آنها را مشخص می‌کنیم باز می‌گرداند.
امضاء عملگر پرس و جوی OfType  به صورت زیر است :
 public static IEnumerable<TResult> OfType<TResult>(this IEnumerable source)
همانطور که مشاهده می‌کنید توالی ورودی از یک نوع IEnumerable غیر جنریک می‌باشد. بدین معنی که عناصر توالی ورودی می‌توانند از نوع داده‌های مختلف باشند (توالی از اشیاء، از جنس Object).
در مثال زیر یک توالی IEnumerable (آرایه‌ای از اشیاء)، از عناصر با نوع داده‌های مختلفی را ایجاد کرده‌ایم. عملگر OfType در اینجا کلیه عناصر از جنس (string) را باز می‌گرداند. توالی خروجی یک نوع IEnumerable جنریک است(در این مثال <IEnumerable<List).
مثال :
IEnumerable input = new object[] { "Apple", 33, "Sugar", 44, 'a', new DateTime()};
IEnumerable<string> query = input.OfType<string>();
foreach (var item in query)
{
   Console.WriteLine(item);
}
خروجی مثال بالا :
Apple
Sugar
عملگر OfType را می‌توان به‌همراه  Strongly Type‌‌ها نیز استفاده کرد.
مثال :کد زیر یک ساختار سلسله مراتبی شیء گرا را نمایش می‌دهد:
 class Ingredient
  {
     public string Name { get; set; }
  }
  class DryIngredient : Ingredient
  {
     public int Grams { get; set; }
  }

  class WetIngredient : Ingredient
  {
     public int Millilitres { get; set; }
  }
کد زیر چگونگی استفاده از OfType را برای بدست آوردن یک زیر نوع (Subtype) مشخص، نشان می‌دهد (در این مثال، نوع WetIngredient):
IEnumerable<Ingredient> input = new Ingredient[]
{
   new DryIngredient { Name = "Flour" },
   new WetIngredient { Name = "Milk" },
   new WetIngredient { Name = "Water" }
};

IEnumerable<WetIngredient> query = input.OfType<WetIngredient>();
foreach (WetIngredient item in query)
{
   Console.WriteLine(item.Name);
}
خروجی مثال بالا :
Milk
Water

پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو


معادل این عملگر، کلمه‌ی کلیدی جدیدی در عبارت‌های جستجو وجود ندارد و ترکیب دو روش می‌تواند خروجی دلخواه را تولید کند.


عملگر Cast


عملگر Cast همانند عملگر OfType رفتار می‌کند. این عملگر یک توالی ورودی را دریافت و بر اساس نوع مشخص شده، توالی خروجی را تولید می‌کند. همه‌ی عناصر توالی ورودی به نوع مشخص شده Cast می‌شوند. اما بر عکس عملگر OfType که عناصری را که با نوع داده‌ی ما سازگاری نداشت، نادیده می‌گرفت، این عملگر در صورت عدم موفقیت در عملیات تغییر نقش (Cast)، یک استثناء را پرتاب می‌کند.
مثال : 
IEnumerable input = new object[]
{
   "Apple", 33, "Sugar", 44, 'a', new DateTime()
};

IEnumerable<string> query = input.Cast<string>();
foreach (string item in query)
{
   Console.WriteLine(item);
}
با اجرای برنامه‌ی فوق، خطای زیر را مشاهده خواهید کرد:
 Unhandled Exception: System.InvalidCastException: Unable to cast object of type 'System.Int32' to type 'System.String'.

پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو


کلمه‌ی کلیدی جایگزینی برای عملگر Cast، در عبارت‌های جستجو وجود ندارد.این عملگر با استفاده از متغیر Range که در مطالب قبلی این سری معرفی شد، قابل پیاده سازی می‌باشد.
IEnumerable input = new object[]{ "Apple", "Sugar", "Flour" };
IEnumerable<string> query =
from string i in input
select i;

foreach (var item in query)
{
   Console.WriteLine(item);
}
نکته:  در مثال فوق تعریف صریح (Explicit) نوع داده، قبل از متغیر Range انجام شده است (معادل همان نوع داده در عملیات Cast).


عملگر ToArray


عملگر ToArray یک توالی ورودی را دریافت و یک توالی خروجی را به صورت آرایه تولید می‌کند. این عملگر باعث اجرای سریع پرس و جو می‌شود و رفتار پیش فرض LINQ را که اجرای با تاخیر می‌باشد، تحریف/بازنویسی (Override) می‌کند.
مثال: در این مثال یک توالی از نوع <IEnumerable<string به یک آرایه رشته‌ای تبدیل شده است (تبدیل لیست به آرایه).
 IEnumerable<string> input = new List<string> { "Apple", "Sugar", "Flour" };
string[] array = input.ToArray();

پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو


معادل این عملگر، کلمه‌ی کلیدی جدیدی در عبارت‌های جستجو وجود ندارد و ترکیب دو روش می‌تواند خروجی دلخواه را تولید کند.


عملگر ToList

عملگر ToList همچون ToArray، اجرای با تاخیر را نادیده می‌گیرد. عملگر ToList همانطور که از نامش پیداست، توالی خروجی را به‌صورت لیست مهیا می‌کند.
مثال:
 IEnumerable<string> input = new[] { "Apple", "Sugar", "Flour" };
List<string> list = input.ToList();

پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو


معادل این عملگر، کلمه‌ی کلیدی جدیدی در عبارت‌های جستجو وجود ندارد و ترکیب دو روش می‌تواند خروجی دلخواه را تولید کند.


عملگر ToDictionary

این عملگر توالی ورودی را به یک  دیکشنری جنریک تبدیل می‌کند (<Dictinary<TKey,TValue) .
ساده‌ترین امضاء عملگر ToDictionary، یک عبارت Lambda می‌باشد. این عبارت Lambda  نشان دهنده‌ی یک تابع است که عنصر کلید(Key) را در دیکشنری، مشخص می‌کند.
مثال:
class Recipe
{
   public int Id { get; set; }
   public string Name { get; set; }
   public int Rating { get; set; }
}

IEnumerable<Recipe> recipes = new[]
{
   new Recipe { Id = 1, Name = "Apple Pie", Rating = 5 },
   new Recipe { Id = 2, Name = "Cherry Pie", Rating = 2 },
   new Recipe { Id = 3, Name = "Beef Pie", Rating = 3 }
};

Dictionary<int, Recipe> dict = recipes.ToDictionary(x => x.Id);
foreach (KeyValuePair<int, Recipe> item in dict)
{
   Console.WriteLine($"Key={item.Key}, Recipe={item.Value}");
}
در کد بالا ، کلید دیکشنری نهایی، از نوع  int می‌باشد که بر اساس Id کلاس Recipe تنظیم شده است. مقادیر (value) دیکشنری هم همان اشیاء از جنس کلاس Recipe می‌باشند.
خروجی مثال بالا:
Key=1, Recipe=Apple Pie
Key=2, Recipe=Cherry Pie
Key=3, Recipe=Beef Pie

پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو


معادل این عملگر، کلمه‌ی کلیدی جدیدی در عبارت‌های جستجو وجود ندارد و ترکیب دو روش می‌تواند خروجی دلخواه را تولید کند.


عملگر ToLookup


این عملگر رفتاری شبیه به عملگر ToDictionary را دارد، اما به جای تولید خروجی از نوع دیکشنری، نمونه‌ای از جنس ILookUp را ایجاد می‌کند.
در کد زیر خروجی ایجاد شده توسط lookup دستورالعمل‌ها (Recipes) را بر حسب  امتیاز آنها گروه بندی کرده است. در این مثال کلید، بر حسب Byte می‌باشد.
مثال :
class Recipe
{
   public int Id { get; set; }
   public string Name { get; set; }
   public byte Rating { get; set; }
}

IEnumerable<Recipe> recipes = new[]
{
   new Recipe { Id = 1, Name = "Apple Pie", Rating = 5 },
   new Recipe { Id = 1, Name = "Banana Pie", Rating = 5 },
   new Recipe { Id = 2, Name = "Cherry Pie", Rating = 2 },
   new Recipe { Id = 3, Name = "Beef Pie", Rating = 3 }
};

ILookup<byte, Recipe> look = recipes.ToLookup(x => x.Rating);
foreach (IGrouping<byte, Recipe> ratingGroup in look)
{
   byte rating = ratingGroup.Key;
   Console.WriteLine($"Rating {rating}");
   foreach (var recipe in ratingGroup)
   {
      Console.WriteLine($" - {recipe.Name}");
   }
}
خروجی مثال بالا:
 Rating 5
 - Apple Pie
 - Banana Pie
Rating 2
 - Cherry Pie
Rating 3
 - Beef Pie

پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو


معادل این عملگر، کلمه‌ی کلیدی جدیدی در عبارت‌های جستجو وجود ندارد و ترکیب دو روش می‌تواند خروجی دلخواه را تولید کند.


عملگر‌های عناصر  Element Operators

این عملگر‌ها، یک توالی ورودی را دریافت و تنها یک عنصر از توالی ورودی و یا یک عنصر را به عنوان عنصر پیش فرض باز می‌گردانند. این نوع عملگر‌ها توالی خروجی را تولید نمی‌کنند.


عملگر First

این عملگر اولین عنصر توالی را باز می‌گرداند.
مثال :
Ingredient[] ingredients =
{
   new Ingredient {Name = "Sugar", Calories = 500},
   new Ingredient {Name = "Egg", Calories = 100},
   new Ingredient {Name = "Milk", Calories = 150},
   new Ingredient {Name = "Flour", Calories = 50},
   new Ingredient {Name = "Butter", Calories = 500}
};

Ingredient element = ingredients.First();
Console.WriteLine(element.Name);
خروجی مثال بالا :
 Sugar
امضای دیگر این متد، امکان تعریف یک شرط را مهیا می‌کند. خروجی این حالت اولین عنصری است که شرط را تامین می‌کند. در کد زیر اولین عنصری که کالری آن برابر 150 باشد به خروجی ارسال می‌شود.
Ingredient[] ingredients =
{
   new Ingredient {Name = "Sugar", Calories = 500},
   new Ingredient {Name = "Egg", Calories = 100},
   new Ingredient {Name = "Milk", Calories = 150},
   new Ingredient {Name = "Flour", Calories = 50},
   new Ingredient {Name = "Butter", Calories = 500}
};

Ingredient element = ingredients.First(x=>x.Calories==150);
Console.WriteLine(element.Name);
خروجی مثال بالا:
 Milk
در زمان استفاده از عملگر First، اگر توالی ورودی هیچ عنصری نداشته باشد، یک استثناء رخ خواهد داد:
 Unhandled Exception: System.InvalidOperationException: Sequence contains no elements
کد زیر نمونه‌ای از این حالت است:
Ingredient[] ingredients = { };
Ingredient element = ingredients.First();
در زمان استفاده‌ی از امضاء دیگر عملگر First، اگر هیچ عنصری شرط معرفی شده‌ی در پارامتر را تامین نکند، باز هم یک استثناء رخ خواهد داد:
 Unhandled Exception: System.InvalidOperationException: Sequence contains no matching element
کد زیر حالت فوق را نشان می‌دهد:
 Ingredient[] ingredients =
{
   new Ingredient {Name = "Sugar", Calories = 500},
   new Ingredient {Name = "Egg", Calories = 100},
   new Ingredient {Name = "Milk", Calories = 150},
   new Ingredient {Name = "Flour", Calories = 50},
   new Ingredient {Name = "Butter", Calories = 500}
};
Ingredient element = ingredients.First(x=>x.Calories==1500);

پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو

معادل این عملگر، کلمه‌ی کلیدی جدیدی در عبارت‌های جستجو وجود ندارد و ترکیب دو روش می‌تواند خروجی دلخواه را تولید کند.


عملگر FirstOrDefault

عملگر FirstOrDefalt همانند عملگر First عمل می‌کند، اما با این تفاوت که به جای پرتاب یک استثناء در شرایط معرفی شده در عملگر First، یک مقدار پیش فرض را بر اساس نوع  عناصر توالی باز می‌گرداند. در صورتیکه توالی از نوع عددی باشد، مقدار 0 و اگر عناصر توالی از انواع ارجاعی باشند، مقدار Null و برای مقادیر منطقی، ارزش False به‌عنوان مقادیر پیش فرض باز گردانده می‌شوند.
مثال :
 Ingredient[] ingredients = { };
Ingredient element = ingredients.FirstOrDefault();
Console.WriteLine(element == null);
خروجی مثال بالا :
 True
پیاده سازی حالتی که هیچ یک از عناصر با شرط عملگر کطالبقت ندارند.
Ingredient[] ingredients =
{
   new Ingredient {Name = "Sugar", Calories = 500},
   new Ingredient {Name = "Egg", Calories = 100},
   new Ingredient {Name = "Milk", Calories = 150},
   new Ingredient {Name = "Flour", Calories = 50},
   new Ingredient {Name = "Butter", Calories = 500}
};

Ingredient element = ingredients.FirstOrDefault(x=>x.Calories==1500);
Console.WriteLine(element==null);
خروجی مثال بالا :
 True

پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو


معادل این عملگر، کلمه‌ی کلیدی جدیدی در عبارت‌های جستجو وجود ندارد و ترکیب دو روش می‌تواند خروجی دلخواه را تولید کند.


 عملگر Last

این عملگر آخرین عنصر توالی را باز می‌گرداند. همچون عملگر First، این عملگر نیز یک امضاء برای دریافت یک عبارت شرط یا پیش بینی دارد. این پیش بینی، آخرین عنصری را که شرط را تامین کند، باز می‌گرداند. باز هم مثل عملگر First، در صورتی که توالی هیچ عنصری نداشته باشد و یا عدم تامین شرط توسط عناصر توالی، استثنایی رخ خواهد داد.
مثال :
Ingredient[] ingredients =
{
   new Ingredient {Name = "Sugar", Calories = 500},
   new Ingredient {Name = "Egg", Calories = 100},
   new Ingredient {Name = "Milk", Calories = 150},
   new Ingredient {Name = "Flour", Calories = 50},
   new Ingredient {Name = "Butter", Calories = 500}
};
Ingredient element = ingredients.Last(x=>x.Calories==500);
Console.WriteLine(element.Name);
خروجی مثال بالا :
 Flour

پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو


معادل این عملگر، کلمه‌ی کلیدی جدیدی در عبارت‌های جستجو وجود ندارد و ترکیب دو روش می‌تواند خروجی دلخواه را تولید کند.


عملگر LastOrDefault

این عملگر همچون عملگر FirstOrDefault عمل می‌کند. از بروز استثناء جلوگیری کرده و مقدار پیش فرض را به خروجی ارسال می‌کند.

پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو


معادل این عملگر، کلمه‌ی کلیدی جدیدی در عبارت‌های جستجو وجود ندارد و ترکیب دو روش می‌تواند خروجی دلخواه را تولید کند.


عملگر Single

عملگر Single ، تنها عنصر توالی ورودی را باز می‌گرداند.در صورتی که توالی ما بیش از یک عنصر داشته باشد و یا توالی هیچ عنصری نداشته باشد، یک استثناء رخ خواهد داد.
Unhandled Exception: System.InvalidOperationException: Sequence contains more than one matching element
Unhandled Exception: System.InvalidOperationException: Sequence contains no matching element
مثال :
Ingredient[] ingredients =
{
   new Ingredient { Name = "Sugar", Calories = 500 }
};

Ingredient element = ingredients.Single();
Console.WriteLine(element.Name);
خروجی مثال بالا :
 Sugar
عملگر Single، یک امضاء دیگر نیز دارد که یک عبارت پیش بینی را می‌پذیرد. در صورتی که بیش از یک عنصر، با پیش بینی مطابقت داشته باشد و یا هیچ عنصری شرط پیش بینی را تامین نکند، استثنائی رخ خواهد داد.
Ingredient[] ingredients =
{
   new Ingredient { Name = "Sugar", Calories = 500 },
   new Ingredient {Name = "Butter", Calories = 150},
   new Ingredient {Name = "Milk", Calories = 500}
};
Ingredient element = ingredients.Single(x => x.Calories == 150);
Console.WriteLine(element.Name);
خروجی مثال بالا :
 Butter

پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو


معادل این عملگر، کلمه‌ی کلیدی جدیدی در عبارت‌های جستجو وجود ندارد و ترکیب دو روش می‌تواند خروجی دلخواه را تولید کند.


عملگر SingleOrDefault

عملگر SingleOrDefault همچون عملگر Single عمل می‌کند؛ اما با این تفاوت که اگر توالی هیچ عنصری نداشته باشد، مقدار پیش فرض نوع توالی، باز گردانده می‌شود و در صورتیکه هیچ عنصری شرط مشخص شده را تامین نکند، باز هم مقدار پیش فرض توالی، به جای رخ دادن استثناء باز گردانده می‌شود.
مثال : در این مثال هیچ عنصری با پیش بینی مشخص شده مطالبقت ندارد:
 Ingredient[] ingredients =
{
   new Ingredient { Name = "Sugar", Calories = 500 },
   new Ingredient {Name = "Egg", Calories = 100},
   new Ingredient {Name = "Milk", Calories = 50}
};
Ingredient element = ingredients.SingleOrDefault(x => x.Calories == 9999);
Console.WriteLine(element==null);
خروجی مثال بالا :
True
توجه داشته باشید که استثنائی رخ نداده است و مقدار پیش فرض انواع ارجاعی که Null می‌باشد باز گردانده شده است.

پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو

معادل این عملگر، کلمه‌ی کلیدی جدیدی در عبارت‌های جستجو وجود ندارد و ترکیب دو روش می‌تواند خروجی دلخواه را تولید کند.


عملگر ElementAt


عملگر ElementAt   عنصری را در یک جایگاه مشخص شده‌ی در توالی، باز می‌گرداند.
مثال: در کد زیر سومین عنصر توالی ورودی انتخاب می‌شود:
 Ingredient[] ingredients =
{
   new Ingredient { Name = "Sugar", Calories = 500 },
   new Ingredient {Name = "Egg", Calories = 100},
   new Ingredient {Name = "Milk", Calories = 50}
};

Ingredient element = ingredients.ElementAt(2);
Console.WriteLine(element.Name);
خروجی مثال بالا :
 Milk
باید دقت کرد که مقدار ارسالی به عملگر  ElementAt، اندیسی با نقطه‌ی آغاز صفر می‌باشد. بدین معنی که برای بدست آوردن اولین عنصر باید مقدار 0 را به عملگر ElementAt ارسال کرد. در صورتی که مقدار ارسالی با بازه اندیس‌های عناصر توالی مطابقت نداشته باشد (بزرگتر از شماره اندیس آخرین عنصر توالی باشد) یک استثناء رخ خواهد داد.
 System.ArgumentOutOfRangeException: Index was out of range. Must be non-negative and less than the size of the collection.

پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو


معادل این عملگر، کلمه‌ی کلیدی جدیدی در عبارت‌های جستجو وجود ندارد و ترکیب دو روش می‌تواند خروجی دلخواه را تولید کند.


عملگر ElementAtOrDefualt

عملگر ElementAtOrDefualt نیز همچون عملگر ElementAt کار می‌کند؛ اما در صورت وارد کردن اندیسی بزرگتر از اندیس مجاز توالی، دیگر یک استثناء رخ نخواهد داد و یک مقدار پیش فرض، بر اساس نوع عناصر توالی باز گردانده می‌شود.
مثال :
Ingredient[] ingredients =
{
   new Ingredient { Name = "Sugar", Calories = 500 },
   new Ingredient {Name = "Egg", Calories = 100},
   new Ingredient {Name = "Milk", Calories = 50}
};
Ingredient element = ingredients.ElementAtOrDefault(5);
Console.WriteLine(element==null);
خروجی مثال بالا:
 True

پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو


معادل این عملگر، کلمه‌ی کلیدی جدیدی در عبارت‌های جستجو وجود ندارد و ترکیب دو روش می‌تواند خروجی دلخواه را تولید کند.


عملگر DefaultIfEmpty
عملگر DefaultIfEmpty یک توالی را دریافت کرده و به دو شکل عمل می‌کند:
1- اگر توالی شامل حداقل یک عنصر باشد، این توالی بدون هیچ تغییری به خروجی ارسال می‌شود.
2- اگر توالی هیچ عنصری نداشته باشد، توالی خروجی خالی نخواهد بود. در این حالت توالی خروجی تنها یک عضو دارد و آن هم مقدار پیش فرضی بر اساس نوع توالی می‌باشد.
مثال :
Ingredient[] ingredients =
{
   new Ingredient { Name = "Sugar", Calories = 500 },
   new Ingredient {Name = "Egg", Calories = 100},
   new Ingredient {Name = "Milk", Calories = 50}
};

IEnumerable<Ingredient> query = ingredients.DefaultIfEmpty();
foreach (Ingredient item in query)
{
  Console.WriteLine(item.Name);
}
خروجی مثال بالا :
Sugar
Egg
Milk
همانطور که می‌بینید توالی خروجی دقیقا شبیه توالی ورودی می‌باشد.
کد زیر حالت دوم معرفی شده‌ی در تعریف DefaultIfEmpty را نشان می‌دهد.
Ingredient[] ingredients = { };
IEnumerable<Ingredient> query = ingredients.DefaultIfEmpty();
foreach (Ingredient item in query)
{
   Console.WriteLine(item == null);
}
خروجی کد بالا :
 True

پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو


معادل این عملگر، کلمه‌ی کلیدی جدیدی در عبارت‌های جستجو وجود ندارد و ترکیب دو روش می‌تواند خروجی دلخواه را تولید کند.
نظرات مطالب
شروع به کار با DNTFrameworkCore - قسمت 2 - طراحی موجودیت‌های سیستم
موجودیت طرف‌حساب
public class Party : Entity, INumberedEntity
{
    public const int MaxFirstNameLength = 50;
    public const int MaxLastNameLength = 50;
    public const int MaxDescriptionLength = 1024;

    public string Number { get; set; }
    public string FirstName { get; set; }
    public string LastName { get; set; }
    public string Description { get; set; }
    //...
}
موجودیت مشتری
public class Customer : TrackableEntity, IAggregateRoot, IPassivable
{
    public bool IsActive { get; set; }
    public byte[] RowVersion { get; set; }
    //...
    public Party Party { get; set; }
}

موجودیت پرسنل
public class Personnel : TrackableEntity, IAggregateRoot, IPassivable
{
    public bool IsActive { get; set; }
    public byte[] RowVersion { get; set; }
    //...
    public Party Party { get; set; }
}

تنظیمات مرتبط با ارتباط آنها
builder.HasOne(c => c.Party).WithOne().HasForeignKey<Customer>(c => c.Id)
.OnDelete(DeleteBehavior.Restrict);
builder.HasOne(p => p.Party).WithOne().HasForeignKey<Personnel>(p => p.Id)
    .OnDelete(DeleteBehavior.Restrict);


نظرات مطالب
نحوه ایجاد یک نقشه‌ی سایت پویا با استفاده از قابلیت Reflection
بله این امکان وجود دارد. کد زیر از تمام کنترلرهای T4Mvc و کنترلرهایی که با خصوصیت Authorized مزین شده اند صرفنظر میکند.
public static List<string> ScanAllControllers(HttpRequestBase requestBase)
        {
            if (requestBase.Url == null)
                return null;

            Assembly asm = Assembly.GetAssembly(typeof(MvcApplication));
            var securedControllers =
                asm.GetTypes()
                    .Where(
                        type =>
                            typeof(IController).IsAssignableFrom(type) &&
                            Attribute.IsDefined(type, typeof(AuthorizeAttribute)) &&
                           !type.Name.StartsWith("T4MVC"));

            var allControllers = asm.GetTypes()
                .Where(type => typeof(Controller).IsAssignableFrom(type));

            var controllers = allControllers.Except(securedControllers);

            var actionsWithAuthorizeAndAjaxAttribute = allControllers.SelectMany(t => t.GetMethods(BindingFlags.Instance
                                              | BindingFlags.DeclaredOnly
                                              | BindingFlags.Public))
                .Where(m => m.GetCustomAttributes(typeof(AuthorizeAttribute), true)
                .Any() | m.GetCustomAttributes(typeof(AjaxRequestAttribute), true)
                .Any());

            var controllersList = controllers.SelectMany(type => type.GetMethods(BindingFlags.Instance | BindingFlags.DeclaredOnly | BindingFlags.Public))
                                             .Except(actionsWithAuthorizeAndAjaxAttribute)
                                             .Where((returnType => returnType.ReturnType == (typeof(ViewResult)) || returnType.ReturnType == (typeof(ActionResult))))
                                             .Where(returntype => !returntype.DeclaringType.Name.StartsWith("Site"))
                                             .Where(returnType => !returnType.DeclaringType.Name.StartsWith("Admin"))
                                             .Select(
                                                x =>
                                                    new
                                                    {
                                                        Controller = x.DeclaringType.Name.Replace("Controller", string.Empty),
                                                        Action = x.Name,
                                                        ReturnType = x.ReturnType.Name

                                                    })
                                             .OrderBy(x => x.Controller).ThenBy(x => x.Action).Distinct().ToList();



            var url = requestBase.Url.GetLeftPart(UriPartial.Authority);
            return controllersList.Select(controller => $"{url}/{controller.Controller}/{controller.Action}").ToList();
        }

مطالب
شروع کار با GraphQL در ASP.NET Core
در این مقاله هدف این است که GraphQL را در ASP.NET Core راه اندازی کنیم. از یک کتابخانه ثالث برای آسان‌تر کردن یکپارچگی استفاده می‌کنیم و همچنین با جزئیات، توضیح خواهیم داد که چگونه می‌توان از element‌های مربوط به GraphQL مثل (Type ،Query و Schema) برای کامل کردن فرآیند یکپارچگی در ASP.NET Core استفاده کنیم.

GraphQL  و تفاوت‌های آن با REST
GraphQl یک query language می‌باشد که query‌ها را با استفاده از type system‌‌‌هایی که ما برای داده‌ها تعریف می‌کنیم، اجرا می‌کند. GraphQL  به هیچ زبان یا پایگاه داده مشخصی گره نخورده است. 

  •  GraphQL نیازمند رفت و برگشت‌های کمتری به server، به منظور بازیابی داده‌ها برای template یا view است. همراه با REST ما مجبور هستیم که چندیدن endpoint مثلا  (... api/students, api/courses, api/instructors ) را برای گرفتن همه داده‌های که برای template یا view نیاز داریم ملاقات کنیم؛ ولی این شرایط در GraphQL برقرار نیست. با GraphQL ما تنها یک query را ایجاد می‌کنیم که چندین تابع (resolver) را در سمت سرور فراخوانی می‌کند و همه داده‌ها را از منابع مختلفی، در یک درخواست برگشت می‌دهد. 

  • همراه با REST، همانطور که Application ما رشد می‌کند، تعداد endpoint‌ها هم زیاد می‌شوند که این نیازمند زمان بیشتری برای نگهداری می‌باشد. اما با GraphQL ما تنها یک endpoint  داریم؛ همین! 
  • با استفاده از GraphQL، ما هرگز به مشکل گرفتن داده‌هایی کم یا زیاد از منبع روبرو نخواهیم شد. به این خاطر است که ما query‌ها را با فیلد‌هایی که چیز‌هایی را که نیاز داریم، نشان می‌دهند، تعریف می‌کنیم. در این صورت ما همیشه چیز‌هایی را که درخواست داده‌ایم، دریافت می‌کنیم.

بنابراین اگر یک query شبیه زیر را ارسال کنیم :
query OwnersQuery {
  owners {
    name
    account {
      type
    }
  } 
}
صد درصد مطمئن هستیم که خروجی زیر برگشت داده می‌شود:
{
  "data": {
    "owners": [
     {
      "name": "John Doe",
      "accounts": [
        {
          "type": "Cash"
        },
        {
          "type": "Savings"
        }
      ]
     }
    ]
  }
}

همراه با REST  این شرایط برقرار نمی‌باشد. بعضی از مواقع ما چیزی بیشتر یا کمتر از آنچه که نیاز داریم دریافت می‌کنیم؛ که این بستگی به اینکه چگونه action‌ها در یک endpoint مشخص، پیاده سازی شده‌اند، دارد.  

شروع کار 
یک پروژه جدید را با استفاده از دستور زیر ایجاد می‌کنیم: 
dotnet new api -n ASPCoreGraphQL
سپس ساختار زیر را ایجاد می‌کنیم :


پوشه Contracts شامل واسط‌های مورد نیاز برای repository logic می‌باشد:

namespace ASPCoreGraphQL.Contracts
{
    public interface IOwnerRepository
    {
    }
}
namespace ASPCoreGraphQL.Contracts
{
    public interface IAccountRepository
    {
    }
}


در پوشه Models، کلاس‌های مدل را نگه داری می‌کنیم؛ به همراه یک کلاس context و کلاس‌های configuration:
public class Owner
{
    [Key]
    public Guid Id { get; set; }
    [Required(ErrorMessage = "Name is required")]
    public string Name { get; set; }
    public string Address { get; set; }
 
    public ICollection<Account> Accounts { get; set; }
}

public class Account
{
    [Key]
    public Guid Id { get; set; }
    [Required(ErrorMessage = "Type is required")]
    public TypeOfAccount Type { get; set; }
    public string Description { get; set; }
 
    [ForeignKey("OwnerId")]
    public Guid OwnerId { get; set; }
    public Owner Owner { get; set; }
}

public enum TypeOfAccount
{
    Cash,
    Savings,
    Expense,
    Income
}
    public class ApplicationContext : DbContext
    {
        public ApplicationContext(DbContextOptions options)
            : base(options)
        {
        }

        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
        {

        }

        public DbSet<Owner> Owners { get; set; }
        public DbSet<Account> Accounts { get; set; }
    }

در پوشه Repository، کلاس‌های مرتبط با منطق بازیابی داده‌ها را داریم:
public class OwnerRepository : IOwnerRepository
{
    private readonly ApplicationContext _context;
 
    public OwnerRepository(ApplicationContext context)
    {
        _context = context;
    }
}
public class AccountRepository : IAccountRepository
{
    private readonly ApplicationContext _context;
 
    public AccountRepository(ApplicationContext context)
    {
        _context = context;
    }
}
repository logic، یک راه اندازی ابتدایی بدون هیچ لایه اضافه‌تری است.

کلاس context و کلاس‌های repository، در فایل Startup.cs ثبت می‌شوند:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddDbContext<ApplicationContext>(opt =>
         opt.UseSqlServer(Configuration.GetConnectionString("DefaultConnection"))); 
 
    services.AddScoped<IOwnerRepository, OwnerRepository>();
    services.AddScoped<IAccountRepository, AccountRepository>();
 
    services.AddMvc().SetCompatibilityVersion(CompatibilityVersion.Version_2_2)
        .AddJsonOptions(options => options.SerializerSettings.ReferenceLoopHandling = ReferenceLoopHandling.Ignore);
}


Integration of GraphQL in ASP.NET Core 
برای کار کردن با GraphQL در ابتدا نیاز است که کتابخانه GraphQL را نصب کنیم. به همین منظور در ترمینال مربوط به VS Code، دستور زیر را وارد می‌کنیم: 
dotnet add package GraphQL
و همچنین کتابخانه‌ی زیر که به ما کمک می‌کند تا GraphQL.NET را به عنوان یک وابستگی دریافت کنیم:
dotnet add package GraphQL.Server.Transports.AspNetCore
و در نهایت نصب کتابخانه زیر که کمک می‌کند query‌های GraphQL را به سرور ارسال کنیم:
dotnet add package GraphQL.Server.Ui.Playground

(Creating GraphQL Specific Objects (Type, Query, Schema

کار را با ایجاد کردن یک پوشه جدید به نام GraphQL و سپس در آن ایجاد یک پوشه دیگر به نام GraphQLSchema، شروع می‌کنیم. در پوشه GraphQLSchema، یک کلاس را به نام AppSchema، ایجاد می‌کنیم.
کلاس AppSchema باید از کلاس Schema ارث بری کند تا در فضای نام GraphQL.Types قرار گیرد. در سازنده این کلاس، IDependencyResolver را تزریق می‌کنیم که قرار است به ما کمک کند تا اشیاء Query ،Mutation یا Subscription را resolve کنیم:
public class AppSchema : Schema
{
    public AppSchema(IDependencyResolver resolver)
        :base(resolver)
    {
 
    }
}
چیزی که مهم است بدانیم این است که خصوصیات schema، مثل Query ،Mutation و Subscription، واسط IObjectGraphType را پیاده سازی می‌کنند تا اشیائی را که قرار است resolve کنیم، همین type را پیاده سازی کرده باشند. در ضمن GraphQL API نمی‌تواند مدل را به عنوان نتیجه به صورت مستقیم بازگشت دهد.
فعلا این کلاس را در همین حالت می‌گذاریم و سپس یک پوشه را به نام GraphQLTypes در پوشه GraphQL ایجاد می‌کنیم. در پوشه GraphQLTypes یک کلاس را به نام OwnerType ایجاد می‌کنیم:
public class OwnerType : ObjectGraphType<Owner>
{
    public OwnerType()
    {
        Field(x => x.Id, type: typeof(IdGraphType)).Description("Id property from the owner object.");
        Field(x => x.Name).Description("Name property from the owner object.");
        Field(x => x.Address).Description("Address property from the owner object.");
    }
}
از کلاس OwnerType به عنوان یک جایگزین برای مدل Owner درون یک GraphQL API استفاده می‌کنیم. این کلاس از نوع جنریک ObjectGraphType ارث بری می‌کند. با متد Field، فیلد‌هایی را که بیانگر خصوصیات مدل Owner می‌باشند، مشخص می‌کنیم.
در ابتدا واسط IOwnerRepository و کلاس  OwnerRepository را به حالت زیر ویرایش می‌کنیم:
public interface IOwnerRepository
{
    IEnumerable<Owner> GetAll();
}


public class OwnerRepository : IOwnerRepository
{
    private readonly ApplicationContext _context;
 
    public OwnerRepository(ApplicationContext context)
    {
        _context = context;
    }
 
    public IEnumerable<Owner> GetAll() => _context.Owners.ToList();
}

در ادامه یک پوشه دیگر را به نام GraphQLQueries در پوشه‌ی GraphQL ایجاد و سپس در آن یک کلاس را به نام AppQuery ایجاد و آن را به حالت زیر ویرایش می‌کنیم:
public class AppQuery : ObjectGraphType
{
    public AppQuery(IOwnerRepository repository)
    {
        Field<ListGraphType<OwnerType>>(
           "owners",
           resolve: context => repository.GetAll()
       );
    }
}

توضیحات AppQuery
همانطور که می‌بینیم این کلاس از ObjectGraphType ارث بری می‌کند. در سازنده کلاس، IOwnerRepository را تزریق می‌کنیم و یک فیلد را به منظور برگشت دادن نتیجه برای یک Query مشخص، ایجاد می‌کنیم. در این کلاس، از نوع جنریک متد Field، استفاده کرده‌ایم که تعدادی type را به عنوان یک پارامتر جنریک پذیرش می‌کند که این بیانگر GraphQL.NET برای type ‌های معمول در NET. می‌باشد. علاوه بر ListGraphType،  نوع‌هایی مثل IntGraphType  و StringGraphType و ... وجود دارند (لیست کامل).
پارامتر owners نام فیلد می‌باشد (query مربوط به کلاینت باید با این نام مطابقت داشته باشد) و پارامتر دوم نتیجه می‌باشد.
بعد از انجام این مقدمات، اکنون کلاس AppSchema  را باز می‌کنیم و به حالت زیر آن را ویرایش می‌کنیم:
public class AppSchema : Schema
{
    public AppSchema(IDependencyResolver resolver)
        :base(resolver)
    {
        Query = resolver.Resolve<AppQuery>();
    }
}

Libraries and Schema Registration 
 در کلاس Startup نیاز است کتابخانه‌های نصب شده و هم چنین  کلاس schema ایجاد شده را ثبت کنیم. این کار را با ویرایش کردن متد ConfigureServices  و Configure  انجام میدهیم:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    ...
 
    services.AddScoped<IDependencyResolver>(s => new FuncDependencyResolver(s.GetRequiredService));
    services.AddScoped<AppSchema>();
 
    services.AddGraphQL(o => { o.ExposeExceptions = false; })
        .AddGraphTypes(ServiceLifetime.Scoped);

   ...
}
در متد ConfigureServices، در ابتدا DependencyResolver و سپس کلاس schema را ثبت می‌کنیم. علاوه بر آن، GraphQL را با متد AddGraphQL ثبت می‌کنیم. سپس همه تایپ‌های GraphQL را با متد AddGraphTypes ثبت می‌کنیم. بدون این متد (AddGraphTypes)، ما مجبور بودیم که همه type ‌ها و query ‌ها را به صورت دستی در APIامان ثبت کنیم.
در نهایت در متد schema  Configure را به خط لوله درخواست‌ها (request’s pipeline) اضافه می‌کنیم و هم چنین ابزار Playground UI:
public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
{
   ...
    app.UseGraphQL<AppSchema>();
    app.UseGraphQLPlayground(options: new GraphQLPlaygroundOptions());
    app.UseMvc();
}

برای آزمایش GraphQL API امان، از ابزار GraphQL.UI.Playground استفاده می‌کنیم. در ابتدا پروژه را با دستور زیر اجرا می‌کنیم:
dotnet run
و سپس در مرورگر به این آدرس می‌رویم: 
https://localhost:5001/ui/playground
اکنون یک query را با نام owners ارسال می‌کنیم (این نام باید با نام query که در AppQuery در نظر گرفتیم، مطابقت داشته باشد). سپس نتیجه لازم را دریافت می‌کنیم. همانطور که مشاهده می‌کنیم، همه چیز بر اساس انتظاری که می‌رفت کار می‌کند. 



در قسمت بعد درابطه با  کوئری‌های پیشرفته، Error Handling و Data Loader در GraphQL  صحبت خواهیم کرد. 

کد‌های مربوط به این قسمت را از اینجا دریافت کنید .ASPCoreGraphQL.zip
مطالب
آشنایی با جنریک‌ها #3
متدهای جنریک
متدهای جنریک، دارای پارامترهایی از نوع جنریک هستند و بوسیله‌ی آنها می‌توانیم نوع‌های (type) متفاوتی را به متد ارسال نمائیم. در واقع از متد، یک نمونه پیاده سازی کرده‌ایم، در حالیکه این متد را برای انواع دیگر هم می‌توانیم فراخوانی کنیم.

تعریف ساده دیگر
جنریک متدها اجازه می‌دهند متدهایی با نوع هایی که در زمان فراخوانی مشخص کرده ایم، داشته باشیم. 

نحوه تعریف یک متد جنریک بشکل زیر است:
return-type method-name<type-parameters>(parameters)
قسمت مهم syntax بالا، type-parameters  است. در آن قسمت می‌توانید یک یا چند نوع که بوسیله کاما از هم جدا می‌شوند را تعریف کنید. این typeها در return-value و نوع برخی یا همه پارامترهای ورودی جنریک متد، قابل استفاده هستند. به کد زیر توجه کنید:
public T1 PrintValue<T1, T2>(T1 param1, T2 param2)
{
    Console.WriteLine("values are: parameter 1 = " + param1 + " and parameter 2 = " + param2);

    return param1;
}
در کد بالا، دو پارامتر ورودی بترتیب از نوع T1 و T2 و پارامتر خروجی (return-type) از نوع T1 تعریف کرده‌ایم.

اعمال محدودیت بر روی جنریک متدها
در زمان تعریف یک جنریک کلاس یا جنریک متد، امکان اعمال محدودیت بر روی typeهایی را که قرار است به آن‌ها ارسال شود، داریم. یعنی می‌توانیم تعیین کنیم جنریک متد چه typeهایی را در زمان ایجاد یک وهله‌ی از آن بپذیرد یا نپذیرد. اگر نوعی که به جنریک متد ارسال می‌کنیم جزء محدودیت‌های جنریک باشد با خطای کامپایلر روبرو خواهیم شد. این محدودیت‌ها با کلمه کلیدی where اعمال می‌شوند.
public void MyMethod< T >()
       where T : struct
{
  ...
}

محدودیت‌های قابل اعمال بر روی جنریک ها
  • struct: نوع آرگومان ارسالی باید value-type باشد؛ بجز مقادیر غیر NULL.
class C<T> where T : struct {} // value type
  • class: نوع آرگومان ارسالی باید reference-type (کلاس، اینترفیس، عامل، آرایه) باشد.
class D<T> where T : class {} // reference type
  • ()new: آرگومان ارسالی باید یک سازنده عمومی بدون پارامتر باشد. وقتی این محدوده کننده را با سایر محدود کننده‌ها به صورت همزمان استفاده می‌کنید، این محدوده کننده باید در آخر ذکر شود.
class H<T> where T : new() {} // no parameter constructor
public void MyMethod< T >()
       where T : IComparable, MyBaseClass, new ()
{
  ...
}
  • <base class name>: نوع آرگومان ارسالی باید از کلاس ذکر شده یا کلاس مشتق شده آن باشد.
class B {}
class E<T> where T : B {} // be/derive from base class
  • <interface name>: نوع آرگومان ارسالی باید اینترفیس ذکر شده یا پیاده ساز آن اینترفیس باشد.
interface I {}
class G<T> where T : I {} // be/implement interface
  • U: نوع آرگومان ارسالی باید از نوع یا مشتق شده U باشد.
class F<T, U> where T : U {} // be/derive from U
توجه: در مثال‌های بالا، محدوده کننده‌ها را برای جنریک کلاس‌ها اعمال کردیم که روش تعریف این محدودیت‌ها برای جنریک متدها هم یکسان است.

اعمال چندین محدودیت همزمان
برای اعمال چندین محدودیت همزمان بر روی یک آرگومان فقط کافی است محدودیت‌ها را پشت سرهم نوشته و آنها را بوسیله کاما از یکدیگر جدا نمایید.
interface I {}
class J<T>
  where T : class, I
در کلاس J بالا، برای آرگومان محدودیت class و اینترفیس I را اعمال کرده‌ایم.
این روش قابل تعمیم است:
interface I {}
class J<T, U>
  where T : class, I
  where U : I, new() {}
در کلاس J، آرگومان T با محدودیت‌های class و اینترفیس I و آرگومان U با محدودیت اینترفیس I و ()new تعریف شده است و البته تعداد آرگومان‌ها قابل گسترش است.
حال سوال این است: چرا از محدود کننده‌ها استفاده می‌کنیم؟
کد زیر را در نظر بگیرید:
//this method returns if both the parameters are equal 
public static bool Equals< T > (T t1, Tt2) 
{ 
  return (t1 == t2); 
}
متد بالا برای مقایسه دو نوع یکسان استفاده می‌شود. در مثال بالا در صورتیکه دو مقدار از نوع int با هم مقایسه نماییم جنریک متد بدرستی کار خواهد کرد ولی اگر بخواهیم دو مقدار از نوع string را مقایسه کنیم با خطای کامپایلر مواجه خواهیم شد. عمل مقایسه دو مقدار از نوع string که مقادیر در heap نگهداری می‌شوند بسادگی مقایسه دو مقدار int نیست. چون همانطور که می‌دانید int یک value-type و string یک reference-type است و برای مقایسه دو reference-type با استفاده از عملگر ==  تمهیداتی باید در نظر گرفته شود.
برای حل مشکل بالا 2 راه حل وجود دارد:
  1. Runtime casting
  2. استفاده از محدود کننده‌ها
casting در زمان اجرا، بعضی اوقات شاید مناسب باشد. در این مورد، CLR نوع‌ها را در زمان اجرا بدلیل کارکرد صحیح بصورت اتوماتیک cast خواهد کرد اما مطمئناً این روش همیشه مناسب نیست مخصوصاً زمانی که نوع‌های مورد استفاده در حال تحریف رفتار طبیعی عملگرها باشند (مانند آخرین نمونه بالا).
مطالب دوره‌ها
استفاده از Adobe iFilter برای جستجوی Full Text در فایل‌های PDF
در قسمت‌های قبل، نحوه‌ی کار با فیلترهای FTS آفیس را بررسی کردیم. شرکت Adobe نیز برای جستجوی Full-Text بر روی فایل‌های PDF، یک iFilter خاص را طراحی کرده‌است که نسخه‌ی آخر آن‌را از آدرس ذیل می‌توانید دریافت کنید:
یک تجربه‌ی مهم: نگارش 11 آن را با SQL Server X64 تست کردم کار نکرد. اما نگارش 9 کار می‌کند.
مستندات کامل


پس از نصب ابتدایی آن، مراحل ذیل را برای فعال سازی آن باید طی کرد:

1) تنظیم مسیر پوشه bin نصب فیلتر (مهم!)
 Start > Control Panel > System > Advanced
Environment Variables -> System Variables -> find PATH
مسیر فوق را در تنظیمات ویندوز یافته و سپس به انتهای Path، آدرس پوشه bin فیلتر نصب شده را اضافه کنید:
 C:\Program Files\Adobe\Adobe PDF iFilter 9 for 64-bit platforms\bin\
دقت داشته باشید که این مسیر باید به \ ختم شود.
سپس کل سیستم را ری استارت کنید.


2) ثبت آن در وهله‌ی جاری SQL Server
برای این منظور ابتدا دستورات ذیل را جرا کنید:
 exec sys.sp_fulltext_service 'load_os_resources', 1;
EXEC sp_fulltext_service 'verify_signature', 0
EXEC sp_fulltext_service 'update_languages'; -- update language list
EXEC sp_fulltext_service 'restart_all_fdhosts'; -- restart daemon
reconfigure with override
گزینه‌ی verify_signature مربوط به فایل‌های iFilter ایی است که امضای دیجیتال ندارند.
سپس در management studio یکبار بر روی وهله‌ی جاری کلیک راست کرده و گزینه‌ی Restart را انتخاب کنید (مهم).

3) پس از ری‌استارت SQL Server، اطمینان حاصل کنید که این فیلتر جدید نصب شده‌است:
 exec sys.sp_help_fulltext_system_components 'filter';


و یا کوئری ذیل نیز برای این منظور مفید است:
 SELECT document_type, path from sys.fulltext_document_types where document_type = '.pdf'

4) در ادامه برای استفاده از آن آزمایش ذیل را ترتیب خواهیم داد.

ایجاد یک جدول جدید که فایل‌های باینری PDF را در خود ذخیره می‌کند:
 CREATE TABLE PdfDocuments
(
id INT IDENTITY(1,1) NOT NULL,
doctype NCHAR(4) NOT NULL,
doccontent VARBINARY(MAX) NOT NULL,
CONSTRAINT PK_PdfDocuments
PRIMARY KEY CLUSTERED(id)
);
ستون‌های doctype معرف نوع سند و doccontent ذخیره کننده‌ی محتوای کامل فایل‌های PDF خواهند بود.
سپس چند رکورد را در آن ثبت می‌کنیم. برای نمونه دو مقاله‌ی خروجی PDF سایت جاری را در این جدول ثبت خواهیم کرد:
 INSERT INTO PdfDocuments(doctype, doccontent)
SELECT
N'PDF',
bulkcolumn FROM OPENROWSET (BULK 'C:\Users\Vahid\Downloads\1732-DotNetTips.pdf', SINGLE_BLOB) AS doc;

INSERT INTO PdfDocuments(doctype, doccontent)
SELECT
N'PDF',
bulkcolumn FROM OPENROWSET (BULK 'C:\Users\Vahid\Downloads\1733-DotNetTips.pdf', SINGLE_BLOB) AS doc;
در ادامه علاقمندیم تا بر روی خواص و متادیتای فایل‌های PDF نیز بتوانیم جستجوی FTS انجام دهیم. به همین منظور search propery list متناظری را نیز تعریف خواهیم کرد. همانطور که در قسمت‌های قبل عنوان شد، نیاز است GUID هر خاصیت را برای تعریف از سازنده‌ی iFilter دریافت کرد. این اطلاعات در سند ذیل مستند شده‌اند:

 -- Search property list
CREATE SEARCH PROPERTY LIST PdfSearchPropertyList;
GO
ALTER SEARCH PROPERTY LIST PdfSearchPropertyList
ADD 'Author'
WITH (PROPERTY_SET_GUID = 'F29F85E0-4FF9-1068-AB91-08002B27B3D9',
PROPERTY_INT_ID = 4,
PROPERTY_DESCRIPTION = 'Author - author of a given item.');
GO

در اینجا اگر علاقمند بودید، stop list معرفی شده در قسمت‌های قبل را نیز می‌توان افزود.
 CREATE FULLTEXT STOPLIST SQLStopList;
GO
-- Add a stopwords
ALTER FULLTEXT STOPLIST SQLStopList ADD N'به' LANGUAGE 'English';
ALTER FULLTEXT STOPLIST SQLStopList ADD N'با' LANGUAGE 'English';
--.....

سپس یک کاتالوگ FTS و ایندکس Full-Text ایی را بر روی این جدول ایجاد می‌کنیم:
 -- Full-text catalog
CREATE FULLTEXT CATALOG PdfDocumentsFtCatalog;
GO

-- Full-text index
CREATE FULLTEXT INDEX ON PdfDocuments
(
  [doccontent] TYPE COLUMN [doctype]
  Language 1033
  STATISTICAL_SEMANTICS
)
KEY INDEX PK_PdfDocuments
ON PdfDocumentsFtCatalog
WITH STOPLIST = SQLStopList,
  SEARCH PROPERTY LIST = PdfSearchPropertyList,
  CHANGE_TRACKING AUTO;
GO

آیا کار می‌کند ؟ چیزی ایندکس شده‌است؟
 SELECT
 I.document_id,
 I.display_term,
 I.occurrence_count
FROM sys.dm_fts_index_keywords_by_document(DB_ID(DB_NAME()), OBJECT_ID(N'dbo.PdfDocuments')) AS I
INNER JOIN dbo.PdfDocuments D
ON D.id = I.document_id;


انجام دو کوئری بر روی آن. یکی برای یافتن متنی ساده و دیگری برای یافتن خواص

 SELECT *
FROM PdfDocuments
WHERE CONTAINS(doccontent, N'است')

SELECT
 I.document_id,
 I.display_term,
 I.property_id
FROM sys.dm_fts_index_keywords_by_property(DB_ID(DB_NAME()), OBJECT_ID(N'dbo.PdfDocuments')) AS I
INNER JOIN dbo.PdfDocuments D
ON D.id = I.document_id;


 
نظرات مطالب
پیاده سازی JSON Web Token با ASP.NET Web API 2.x
با توجه به این موضوع که اپلیکیشنهای کنونی زمانی که کاربر ثبت نام میکنه باید متد لاگین به صورت خودکار انجام شده و access_token  در اختیار آپ قرار بگیره بنده این متد را نوشتم
       public async Task<IHttpActionResult> LoginUserAsync(LoginUserBindingModel model)
        {
          var requestParams = new List<KeyValuePair<string, string>>
          {
          new KeyValuePair<string, string>("grant_type", "password"),
          new KeyValuePair<string, string>("username", model.Username),
          new KeyValuePair<string, string>("password", model.Password)
          };
            var requestParamsFormUrlEncoded = new FormUrlEncodedContent(requestParams);
            using (var client = new HttpClient())
            {
                client.BaseAddress = new Uri("http://localhost:9577/");
                client.DefaultRequestHeaders.Accept.Clear();
              //  client.DefaultRequestHeaders.Accept.Add(new MediaTypeWithQualityHeaderValue("application/json"));
                var response = await client.PostAsync("/login", requestParamsFormUrlEncoded);
                if (response.StatusCode == HttpStatusCode.OK)
                {
                    var responseString = await response.Content.ReadAsStringAsync();
                    var jsSerializer = new JavaScriptSerializer();
                    var responseData = jsSerializer.Deserialize<Dictionary<string, string>>(responseString);
                    return Content(HttpStatusCode.OK, responseData);
                }
                else
                {
                    return  BadRequest(response.ToString());
                }
            }
        }
ولی response برابر با 400 میشه ! چگونه باید به  access_token تولیدی دسترسی داشت ؟
مطالب
بررسی دقیق عملکرد AutoMapper
همانطور که اطلاع دارید، AutoMapper ابزاری برای نگاشت خودکار بین Model و Dto می‌باشد؛ که به صورت نادرست تصور کاهش سرعت در استفاده کردن از آن، بین توسعه دهندگان جا افتاده‌است. در این مقاله قصد داریم به صورت دقیق، به بررسی سرعت عملکرد استفاده از AutoMapper و مقایسه آن با نگاشت دستی بپردازیم.
کد‌های کامل این قسمت را میتوانید از اینجا clone کرده و شخصا تست نمایید.

ابتدا یک پروژه‌ی Console Application را ساخته و AutoMapper را به همراه Ef6، نصب مینماییم. سپس دو کلاس جدید را به نام‌های User و Address به صورت زیر در پوشه‌ی Models مینویسیم.
using System.Collections.Generic;

namespace AutoMapperComparison.Models
{
    public class User
    {
        public int Id { get; set; }

        public string Name { get; set; }

        public ICollection<Address> Addresses { get; set; }
    }
}
using System.ComponentModel.DataAnnotations.Schema;

namespace AutoMapperComparison.Models
{
    public class Address
    {
        public int Id { get; set; }

        public double? Code { get; set; }

        public string Title { get; set; }

        public int UserId { get; set; }

        [ForeignKey(nameof(UserId))]
        public virtual User User { get; set; }
    }
}
بدیهی است که این دو مدل با همدیگر رابطه‌ی 1 به چند دارند. حال کافیست AppDbContext خود را به صورت زیر تعریف نماییم.
نکته: در متد Seed، برای ثبت رکورد‌های اولیه، از BulkInsert استفاده شده است (باید پکیج BulkInsert را نیز نصب نمایید)
using EntityFramework.BulkInsert.Extensions;
using System.Collections.Generic;
using System.Data.Entity;
using System.Data.SqlClient;

namespace AutoMapperComparison.Models
{
    public class AppDbContextInitializer : DropCreateDatabaseAlways<AppDbContext>
    {
        protected override void Seed(AppDbContext context)
        {
            User user = context.Users.Add(new User { Name = "Test" });

            context.SaveChanges();

            List<Address> addresses = new List<Address>();

            for (int i = 0; i < 500000; i++)
            {
                addresses.Add(new Address { Id = i, Code = 1, Title = "Test", UserId = user.Id });
            }

            context.BulkInsert(addresses);

            base.Seed(context);
        }
    }

    public class AppDbContext : DbContext
    {
        static AppDbContext()
        {
            Database.SetInitializer(new AppDbContextInitializer());

            //Database.SetInitializer<AppDbContext>(null);
        }

        public AppDbContext()
            : base(new SqlConnection(@"Data Source=.;Initial Catalog=AppDbContext;Integrated Security=True"), contextOwnsConnection: true)
        {
            Configuration.AutoDetectChangesEnabled = false;
            Configuration.EnsureTransactionsForFunctionsAndCommands = false;
            Configuration.LazyLoadingEnabled = false;
            Configuration.ProxyCreationEnabled = false;
            Configuration.ValidateOnSaveEnabled = false;
            Configuration.UseDatabaseNullSemantics = false;
        }

        public DbSet<User> Users { get; set; }

        public DbSet<Address> Addresses { get; set; }
    }
}
 برای اینکه مقایسه انجام شده دقیق باشد، تمامی Configuration‌های اضافی را نیز غیر فعال نموده‌ام.
فقط نیاز داریم یک Dto را برای Address نیز تعریف کنیم؛ چون قرار است نگاشت از Model به Dto از روی Address و AddressDto انجام شود.
کلاس AddressDto را به صورت زیر ایجاد میکنیم:
namespace AutoMapperComparison.Models
{
    public class AddressDto
    {
        public int Id { get; set; }

        public double? Code { get; set; }

        public string Title { get; set; }

        public int UserId { get; set; }

        public string UserName { get; set; }
    }
}
قرار است به صورت خودکار از طریق AutoMapper و همچنین به صورت دستی، نگاشت از Model به Dto مربوطه انجام شود.
 حال نیاز است فایل Program.cs را باز کرده و تغییرات زیر را اعمل نماییم:
using AutoMapper;
using AutoMapper.QueryableExtensions;
using AutoMapperComparison.Models;
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Diagnostics;
using System.Linq;

namespace AutoMapperComparison
{
    public class Program
    {
        public static void Main()
        {
            Mapper.Initialize(cfg =>
            {
                cfg.CreateMap<Address, AddressDto>();
            });

            Console.WriteLine($"Create Db {DateTimeOffset.UtcNow}");
            using (AppDbContext db = new AppDbContext())
            {
                db.Database.Initialize(force: true);
                db.Database.ExecuteSqlCommand("DBCC DROPCLEANBUFFERS"); //Removes all clean buffers from the buffer pool, and columnstore objects from the columnstore object pool
                Console.WriteLine(db.Addresses.ProjectTo<AddressDto>());
                Console.WriteLine(db.Addresses.Select(add => new AddressDto { Id = add.Id, Code = add.Code, Title = add.Title, UserId = add.UserId, UserName = add.User.Name }));
            }

            Console.WriteLine($"Normal Select {DateTimeOffset.UtcNow}");
            using (AppDbContext db = new AppDbContext())
            {
                db.Database.ExecuteSqlCommand("DBCC DROPCLEANBUFFERS");
                Stopwatch watch = Stopwatch.StartNew();
                List<AddressDto> addresses = db.Addresses.AsNoTracking().Select(add => new AddressDto { Id = add.Id, Code = add.Code, Title = add.Title, UserId = add.UserId, UserName = add.User.Name }).ToList();
                List<AddressDto> addresses2 = db.Addresses.AsNoTracking().Select(add => new AddressDto { Id = add.Id, Code = add.Code, Title = add.Title, UserId = add.UserId, UserName = add.User.Name }).ToList();
                watch.Stop();
                Console.WriteLine($"{watch.ElapsedMilliseconds} {addresses.Count} {addresses2.Count}");
            }

            Console.WriteLine($"AutoMapper Exec {DateTimeOffset.UtcNow}");
            using (AppDbContext db = new AppDbContext())
            {
                db.Database.ExecuteSqlCommand("DBCC DROPCLEANBUFFERS");
                Stopwatch watch = Stopwatch.StartNew();
                List<AddressDto> addresses = db.Addresses.AsNoTracking().ProjectTo<AddressDto>().ToList();
                List<AddressDto> addresses2 = db.Addresses.AsNoTracking().ProjectTo<AddressDto>().ToList();
                watch.Stop();
                Console.WriteLine($"{watch.ElapsedMilliseconds} {addresses.Count} {addresses2.Count}");
            }

            Console.ReadKey();
        }
    }
}
نکته: از دستور DBCC DROPCLEANBUFFERS جهت خالی کردن بافر sql server برای رسیدن به نتیجه‌ی هرچه دقیق‌تر استفاده شده است.
بعد از اجرا کردن، ابتدا بررسی میکنیم که کوئری اجرا شده‌ی دو نوع مختلف، هیچ تفاوتی با هم نداشته باشند.


حال نتایج بدست آمده، در قسمت پایین‌تر آن نمایان میشود:


البته نتیجه‌ی این آزمایش بسته به سخت افزار سیستم شما ممکن است کمی متفاوت باشد.

در سه آزمایش دیگر به صورت متوالی نتیجه‌ی زیر بدست آمد:

Normal   AutoMapper
 2451  2378
 2120  2111
 2202  2124

اگر این مقدار جزئی از تفاوت بین دو نوع مختلف آزمایش را مورد نظر نگیریم، میتوان گفت که هر دو روش نتیجه‌ی کاملا یکسانی خواهند داشت. فقط با استفاده از AutoMapper کد‌های کمتری نوشته شده‌است!

اما دلیل چیست؟ از آنجایی که ProjectTo از Dto به Model انجام شده و Lambda Expressionی که به سمت Entity Framework فرستاده شده‌است با روش Normal کاملا برابر است و بقیه‌ی عملیات توسط EF انجام میشود، با قاطعیت میتوان گفت که هر دو روش ذکر شده از نظر Performance کاملا یکسان خواهند بود.

نکته: البته به این موضوع باید توجه شود که اگر همین آزمایش را بطور مثال با استفاده از یک Listی از رکورد‌های درون Memory ساخته شده توسط خودمان انجام دهیم، آن موقع نتیجه‌ی یکسانی نخواهیم داشت، به دلیل اینکه EFی دیگر وجود نخواهد داشت که مسئولیت بازگشت داده‌ها را بر عهده بگیرد. از آنجائیکه اکثر کارهایی که توقع داریم AutoMapper برای ما انجام دهد، توسط ORM بازگشت داده میشود، پس میتوان گفت نکته‌ی فوق تقریبا در دنیای واقعی رخ نخواهد داد و باعث مشکل نخواهد شد.