نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 19 - بومی سازی
توی کلاس Start چنین تنظیماتی رو دارم:
        public class LanguageRouteConstraint : IRouteConstraint
    {
        public bool Match(HttpContext httpContext, IRouter route, string routeKey, RouteValueDictionary values, RouteDirection routeDirection)
        {
            if (!values.ContainsKey("lang"))
            {
                return false;
            }
            var lang = values["lang"].ToString();
            var result = lang == "fa" || lang == "en";
            return result;
        }
    }  
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddLocalization(o => o.ResourcesPath = "Resources");
            services.Configure<RouteOptions>(options =>
            {
                options.ConstraintMap.Add("lang", typeof(LanguageRouteConstraint));
            });

            services.AddMvc()
                .SetCompatibilityVersion(CompatibilityVersion.Version_2_2)
                .AddViewLocalization(LanguageViewLocationExpanderFormat.Suffix)
                .AddDataAnnotationsLocalization();

        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
        {
            
            app.UseRequestLocalization(new RequestLocalizationOptions
            {
                DefaultRequestCulture = new RequestCulture(new CultureInfo("fa-IR")),
                SupportedCultures = new[]
                {
                    new CultureInfo("en-US"),
                    new CultureInfo("fa-IR"),
                },
                SupportedUICultures = new[]
                {
                    new CultureInfo("en-US"),
                    new CultureInfo("fa-IR"),
                },
                RequestCultureProviders = new List<IRequestCultureProvider>()
                {
                    new RouteDataRequestCultureProvider()
                    {
                        UIRouteDataStringKey = "lang",
                        RouteDataStringKey = "lang"
                    }
                }
            });

            app.UseMvc(routes =>
            {
                routes.MapRoute(
                    name: "LocalizedAreas",
                    template: "{lang:lang}/{area:exists}/{controller=Home}/{action=Index}/{id?}");

                routes.MapRoute(
                    name: "LocalizedDefault",
                    template: "{lang:lang}/{controller=Home}/{action=Index}/{id?}"
                );
                routes.MapRoute(
                    name: "default",
                    template: "{*catchall}",
                    defaults: new { controller = "Home", action = "RedirectToDefaultLanguage" });
            });
با این تنظیمات، زبان برنامه فقط با تغییر DefaultRequestCulture  تغییر میکنه، توی تنظیمات بالا، زبان سایت فقط فارسی هست، حتی اگه lang به en تغییر کنه. آیا تنظیمات دیگری باید صورت بگیره؟
مطالب
ASP.NET MVC #10

آشنایی با روش‌های مختلف ارسال اطلاعات یک درخواست به کنترلر

تا اینجا با روش‌های مختلف ارسال اطلاعات از یک کنترلر به View متناظر آن آشنا شدیم. اما حالت عکس آن چطور؟ مثلا در ASP.NET Web forms، دوبار بر روی یک دکمه کلیک می‌کردیم و در روال رویدادگردان کلیک آن، همانند برنامه‌های ویندوزی، دسترسی به اطلاعات اشیاء قرار گرفته بر روی فرم را داشتیم. در ASP.NET MVC که کلا مفهوم Events را حذف کرده و وب را همانگونه که هست ارائه می‌دهد و به علاوه کنترلرهای آن، ارجاع مستقیمی را به هیچکدام از اشیاء بصری در خود ندارند (برای مثال کنترلر و متدی در آن نمی‌دانند که الان بر روی View آن، یک گرید قرار دارد یا یک دکمه یا اصلا هیچی)، چگونه می‌توان اطلاعاتی را از کاربر دریافت کرد؟
در اینجا حداقل سه روش برای دریافت اطلاعات از کاربر وجود دارد:
الف) استفاده از اشیاء Context مانند HttpContext، Request، RouteData و غیره
ب) به کمک پارامترهای اکشن متدها
ج) با استفاده از ویژگی جدیدی به نام Data Model Binding

یک مثال کاربردی
قصد داریم یک صفحه لاگین ساده را طراحی کنیم تا بتوانیم هر سه حالت ذکر شده فوق را در عمل بررسی نمائیم. بحث HTML Helpers استاندارد ASP.NET MVC را هم که در قسمت قبل شروع کردیم، لابلای توضیحات قسمت جاری و قسمت‌های بعدی با مثال‌های کاربردی دنبال خواهند شد.
بنابراین یک پروژه جدید خالی ASP.NET MVC را شروع کرده و مدلی را به نام Account با محتوای زیر به پوشه Models برنامه اضافه کنید:

namespace MvcApplication6.Models
{
public class Account
{
public string Name { get; set; }
public string Password { get; set; }
}
}

یک کنترلر جدید را هم به نام LoginController به پوشه کنترلرهای برنامه اضافه کنید. بر روی متد Index پیش فرض آن کلیک راست نمائید و یک View خالی را اضافه نمائید.
در ادامه به فایل Global.asax.cs مراجعه کرده و نام کنترلر پیش‌فرض را به Login تغییر دهید تا به محض شروع برنامه در VS.NET، صفحه لاگین ظاهر شود.
کدهای کامل کنترلر لاگین را در ادامه ملاحظه می‌کنید:

using System.Web.Mvc;
using MvcApplication6.Models;

namespace MvcApplication6.Controllers
{
public class LoginController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult Index()
{
return View(); //Shows the login page
}

[HttpPost]
public ActionResult LoginResult()
{
string name = Request.Form["name"];
string password = Request.Form["password"];

if (name == "Vahid" && password == "123")
ViewBag.Message = "Succeeded";
else
ViewBag.Message = "Failed";

return View("Result");
}

[HttpPost]
[ActionName("LoginResultWithParams")]
public ActionResult LoginResult(string name, string password)
{
if (name == "Vahid" && password == "123")
ViewBag.Message = "Succeeded";
else
ViewBag.Message = "Failed";

return View("Result");
}

[HttpPost]
public ActionResult Login(Account account)
{
if (account.Name == "Vahid" && account.Password == "123")
ViewBag.Message = "Succeeded";
else
ViewBag.Message = "Failed";

return View("Result");
}
}
}

همچنین Viewهای متناظر با این کنترلر هم به شرح زیر هستند:
فایل index.cshtml به نحو زیر تعریف خواهد شد:

@model MvcApplication6.Models.Account
@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Login</h2>
@using (Html.BeginForm(actionName: "LoginResult", controllerName: "Login"))
{
<fieldset>
<legend>Test LoginResult()</legend>
<p>
Name: @Html.TextBoxFor(m => m.Name)</p>
<p>
Password: @Html.PasswordFor(m => m.Password)</p>
<input type="submit" value="Login" />
</fieldset>
}
@using (Html.BeginForm(actionName: "LoginResultWithParams", controllerName: "Login"))
{
<fieldset>
<legend>Test LoginResult(string name, string password)</legend>
<p>
Name: @Html.TextBoxFor(m => m.Name)</p>
<p>
Password: @Html.PasswordFor(m => m.Password)</p>
<input type="submit" value="Login" />
</fieldset>
}
@using (Html.BeginForm(actionName: "Login", controllerName: "Login"))
{
<fieldset>
<legend>Test Login(Account acc)</legend>
<p>
Name: @Html.TextBoxFor(m => m.Name)</p>
<p>
Password: @Html.PasswordFor(m => m.Password)</p>
<input type="submit" value="Login" />
</fieldset>
}

و فایل result.cshtml هم محتوای زیر را دارد:

@{
ViewBag.Title = "Result";
}
<fieldset>
<legend>Login Result</legend>
<p>
@ViewBag.Message</p>
</fieldset>

توضیحاتی در مورد View لاگین برنامه:
در View صفحه لاگین سه فرم را مشاهده می‌کنید. در برنامه‌های ASP.NET Web forms در هر صفحه، تنها یک فرم را می‌توان تعریف کرد؛ اما در ASP.NET MVC این محدودیت برداشته شده است.
تعریف یک فرم هم با متد کمکی Html.BeginForm انجام می‌شود. در اینجا برای مثال می‌شود یک فرم را به کنترلری خاص و متدی مشخص در آن نگاشت نمائیم.
از عبارت using هم برای درج خودکار تگ بسته شدن فرم، در حین dispose شیء MvcForm کمک گرفته شده است.
برای نمونه خروجی HTML اولین فرم تعریف شده به صورت زیر است:

<form action="/Login/LoginResult" method="post">   
<fieldset>
<legend>Test LoginResult()</legend>
<p>
Name: <input id="Name" name="Name" type="text" value="" /></p>
<p>
Password: <input id="Password" name="Password" type="password" /></p>
<input type="submit" value="Login" />
</fieldset>
</form>

توسط متدهای کمکی Html.TextBoxFor و Html.PasswordFor یک TextBox و یک PasswordBox به صفحه اضافه می‌شوند، اما این For آن‌ها و همچنین lambda expression ایی که بکارگرفته شده برای چیست؟
متدهای کمکی Html.TextBox و Html.Password از نگارش‌های اولیه ASP.NET MVC وجود داشتند. این متدها نام خاصیت‌ها و پارامترهایی را که قرار است به آن‌ها بایند شوند، به صورت رشته می‌پذیرند. اما با توجه به اینکه در اینجا می‌توان یک strongly typed view را تعریف کرد،‌ تیم ASP.NET MVC بهتر دیده است که این رشته‌ها را حذف کرده و از قابلیتی به نام Static reflection استفاده کند (^ و ^).

با این توضیحات، اطلاعات سه فرم تعریف شده در View لاگین برنامه، به سه متد متفاوت قرار گرفته در کنترلری به نام Login ارسال خواهند شد. همچنین با توجه به مشخص بودن نوع model که در ابتدای فایل تعریف شده، خاصیت‌هایی را که قرار است اطلاعات ارسالی به آن‌ها بایند شوند نیز به نحو strongly typed تعریف شده‌اند و تحت نظر کامپایلر خواهند بود.


توضیحاتی در مورد نحوه عملکرد کنترلر لاگین برنامه:

در این کنترلر صرفنظر از محتوای متدهای آن‌ها، دو نکته جدید را می‌توان مشاهده کرد. استفاده از ویژگی‌های HttpPost، HttpGet و ActionName. در اینجا به کمک ویژگی‌های HttpGet و HttpPost در مورد نحوه دسترسی به این متدها، محدودیت قائل شده‌ایم. به این معنا که تنها در حالت Post است که متد LoginResult در دسترس خواهد بود و اگر شخصی نام این متدها را مستقیما در مرورگر وارد کند (یا همان HttpGet پیش فرض که نیازی هم به ذکر صریح آن نیست)، با پیغام «یافت نشد» مواجه می‌گردد.
البته در نگارش‌های اولیه ASP.NET MVC از ویژگی دیگری به نام AcceptVerbs برای مشخص سازی نوع محدودیت فراخوانی یک اکشن متد استفاده می‌شد که هنوز هم معتبر است. برای مثال:

[AcceptVerbs(HttpVerbs.Get)]

یک نکته امنیتی:
همیشه متدهای Delete خود را به HttpPost محدود کنید. به این علت که ممکن است در طی مثلا یک ایمیل، آدرسی به شکل http://localhost/blog/delete/10 برای شما ارسال شود و همچنین سشن کار با قسمت مدیریتی بلاگ شما نیز در همان حال فعال باشد. URL ایی به این شکل، در حالت پیش فرض، محدودیت اجرایی HttpGet را دارد. بنابراین احتمال اجرا شدن آن بالا است. اما زمانیکه متد delete را به HttpPost محدود کردید، دیگر این نوع حملات جواب نخواهند داد و حتما نیاز خواهد بود تا اطلاعاتی به سرور Post شود و نه یک Get ساده (مثلا کلیک بر روی یک لینک معمولی)، کار حذف را انجام دهد.


توسط ActionName می‌توان نام دیگری را صرفنظر از نام متد تعریف شده در کنترلر، به آن متد انتساب داد که توسط فریم ورک در حین پردازش نهایی مورد استفاده قرار خواهد گرفت. برای مثال در اینجا به متد LoginResult دوم، نام LoginResultWithParams را انتساب داده‌ایم که در فرم دوم تعریف شده در View لاگین برنامه مورد استفاده قرار گرفته است.
وجود این ActionName هم در مثال فوق ضروری است. از آنجائیکه دو متد هم نام را معرفی کرده‌ایم و فریم ورک نمی‌داند که کدامیک را باید پردازش کند. در این حالت (بدون وجود ActionName معرفی شده)، برنامه با خطای زیر مواجه می‌گردد:

The current request for action 'LoginResult' on controller type 'LoginController' is ambiguous between the following action methods:
System.Web.Mvc.ActionResult LoginResult() on type MvcApplication6.Controllers.LoginController
System.Web.Mvc.ActionResult LoginResult(System.String, System.String) on type MvcApplication6.Controllers.LoginController

برای اینکه بتوانید نحوه نگاشت فرم‌ها به متدها را بهتر درک کنید، بر روی چهار return View موجود در کنترلر لاگین برنامه، چهار breakpoint را تعریف کنید. سپس برنامه را در حالت دیباگ اجرا نمائید و تک تک فرم‌ها را یکبار با کلیک بر روی دکمه لاگین، به سرور ارسال نمائید.


بررسی سه روش دریافت اطلاعات از کاربر در ASP.NET MVC

الف) استفاده از اشیاء Context

در ویژوال استودیو، در کنترلر لاگین برنامه، بر روی کلمه Controller کلیک راست کرده و گزینه Go to definition را انتخاب کنید. در اینجا بهتر می‌توان به خواصی که در یک کنترلر به آن‌ها دسترسی داریم، نگاهی انداخت:

public HttpContextBase HttpContext { get; }
public HttpRequestBase Request { get; }
public HttpResponseBase Response { get; }
public RouteData RouteData { get; }

در بین این خواص و اشیاء مهیا، Request و RouteData بیشتر مد نظر ما هستند. در مورد RouteData در قسمت ششم این سری، توضیحاتی ارائه شد. اگر مجددا Go to definition مربوط به HttpRequestBase خاصیت Request را بررسی کنیم، موارد ذیل جالب توجه خواهند بود:

public virtual NameValueCollection QueryString { get; } // GET variables
public NameValueCollection Form { get; } // POST variables
public HttpCookieCollection Cookies { get; }
public NameValueCollection Headers { get; }
public string HttpMethod { get; }

توسط خاصیت Form شیء Request می‌توان به مقادیر ارسالی به سرور در یک کنترلر دسترسی یافت که نمونه‌ای از آن‌را در اولین متد LoginResult می‌توانید مشاهده کنید. این روش در ASP.NET Web forms هم کار می‌کند. جهت اطلاع این روش با ASP کلاسیک دهه نود هم سازگار است!
البته این روش آنچنان مرسوم نیست؛ چون NameValueCollection مورد استفاده، ایندکسی عددی یا رشته‌ای را می‌پذیرد که هر دو با پیشرفت‌هایی که در زبان‌های دات نتی صورت گرفته‌اند، دیگر آنچنان مطلوب و روش مرجح به حساب نمی‌آیند. اما ... هنوز هم قابل استفاده است.
به علاوه اگر دقت کرده باشید در اینجا HttpContextBase داریم بجای HttpContext. تمام این کلاس‌های پایه هم به جهت سهولت انجام آزمون‌های واحد در ASP.NET MVC ایجاد شده‌اند. کار کردن مستقیم با HttpContext مشکل بوده و نیاز به شبیه سازی فرآیندهای رخ داده در یک وب سرور را دارد. اما این کلاس‌های پایه جدید، مشکلات یاد شده را به همراه ندارند.


ب) استفاده از پارامترهای اکشن متدها

نکته‌ای در مورد نامگذاری پارامترهای یک اکشن متد به صورت توکار اعمال می‌شود که باید به آن دقت داشت:
اگر نام یک پارامتر، با نام کلید یکی از رکوردهای موجود در مجموعه‌های زیر یکی باشد، آنگاه به صورت خودکار اطلاعات دریافتی به این پارامتر نگاشت خواهد شد (پارامتر هم نام، به صورت خودکار مقدار دهی می‌شود). این مجموعه‌ها شامل موارد زیرهستند:

Request.Form
Request.QueryString
Request.Files
RouteData.Values

برای نمونه در متدی که با نام LoginResultWithParams مشخص شده، چون نام‌های دو پارامتر آن، با نام‌های بکارگرفته شده در Html.TextBoxFor و Html.PasswordFor یکی هستند، با مقادیر ارسالی آن‌ها مقدار دهی شده و سپس در متد قابل استفاده خواهند بود. در پشت صحنه هم از همان رکوردهای موجود در Request.Form (یا سایر موارد ذکر شده)، استفاده می‌شود. در اینجا هر رکورد مثلا مجموعه Request.Form، کلیدی مساوی نام ارسالی به سرور را داشته و مقدار آن هم، مقداری است که کاربر وارد کرده است.
اگر همانندی یافت نشد، آن پارامتر با نال مقدار دهی می‌گردد. بنابراین اگر برای مثال یک پارامتر از نوع int را معرفی کرده باشید و چون نوع int، نال نمی‌پذیرد، یک استثناء بروز خواهد کرد. برای حل این مشکل هم می‌توان از Nullable types استفاده نمود (مثلا بجای int id نوشت int? id تا مشکلی جهت انتساب مقدار نال وجود نداشته باشد).
همچنین باید دقت داشت که این بررسی تطابق‌های بین نام عناصر HTML و نام پارامترهای متدها، case insensitive است و به کوچکی و بزرگی حروف حساس نیست. برای مثال، پارامتر معرفی شده در متد LoginResult مساوی string name است، اما نام خاصیت تعریف شده در کلاس Account مساوی Name بود.


ج) استفاده از ویژگی جدیدی به نام Data Model Binding

در ASP.NET MVC چون می‌توان با یک Strongly typed view کار کرد، خود فریم ورک این قابلیت را دارد که اطلاعات ارسالی یکی فرم را به صورت خودکار به یک وهله از یک شیء نگاشت کند. در اینجا model binder وارد عمل می‌شود، مقادیر ارسالی را استخراج کرده (اطلاعات دریافتی از Form یا کوئری استرینگ‌ها یا اطلاعات مسیریابی و غیره) و به خاصیت‌های یک شیء نگاشت می‌کند. بدیهی است در اینجا این خواص باید عمومی باشند و هم نام عناصر HTML ارسالی به سرور. همچنین model binder پیش فرض ASP.NET MVC را نیز می‌توان کاملا تعویض کرد و محدود به استفاده از model binder توکار آن نیستیم.
وجود این Model binder، کار با ORMها را بسیار لذت بخش می‌کند؛ از آنجائیکه خود فریم ورک ASP.NET MVC می‌تواند عناصر شیءایی را که قرار است به بانک اطلاعاتی اضافه شود، یا در آن به روز شود، به صورت خودکار ایجاد کرده یا به روز رسانی نماید.
نحوه کار با model binder را در متد Login کنترلر فوق می‌توانید مشاهده کنید. بر روی return View آن یک breakpoint قرار دهید. فرم سوم را به سرور ارسال کنید و سپس در VS.NET خواص شیء ساخته شده را در حین دیباگ برنامه، بررسی نمائید.
بنابراین تفاوتی نمی‌کند که از چندین پارامتر استفاده کنید یا اینکه کلا یک شیء را به عنوان پارامتر معرفی نمائید. فریم ورک سعی می‌کند اندکی هوش به خرج داده و مقادیر ارسالی به سرور را به پارامترهای تعریفی، حتی به خواص اشیاء این پارامترهای تعریف شده، نگاشت کند.

در ASP.NET MVC سه نوع Model binder وجود دارند:
1) Model binder پیش فرض که توضیحات آن به همراه مثالی ارائه شد.
2) Form collection model binder که در ادامه توضیحات آن‌را مشاهده خواهید نمود.
3) HTTP posted file base model binder که توضیحات آن به قسمت بعدی موکول می‌شود.

یک نکته:
اولین متد LoginResult کنترلر را به نحو زیر نیز می‌توان بازنویسی کرد:
[HttpPost]
[ActionName("LoginResultWithFormCollection")]
public ActionResult LoginResult(FormCollection collection)
{
string name = collection["name"];
string password = collection["password"];

if (name == "Vahid" && password == "123")
ViewBag.Message = "Succeeded";
else
ViewBag.Message = "Failed";

return View("Result");
}

در اینجا FormCollection به صورت خودکار بر اساس مقادیر ارسالی به سرور توسط فریم ورک تشکیل می‌شود (FormCollection هم یک نوع model binder ساده است) و اساسا یک NameValueCollection می‌باشد.
بدیهی است در این حالت باید نگاشت مقادیر دریافتی، به متغیرهای متناظر با آن‌ها، دستی انجام شود (مانند مثال فوق) یا اینکه می‌توان از متد UpdateModel کلاس Controller هم استفاده کرد:

[HttpPost]
public ActionResult LoginResultUpdateFormCollection(FormCollection collection)
{
var account = new Account();
this.UpdateModel(account, collection.ToValueProvider());

if (account.Name == "Vahid" && account.Password == "123")
ViewBag.Message = "Succeeded";
else
ViewBag.Message = "Failed";

return View("Result");
}

متد توکار UpdateModel، به صورت خودکار اطلاعات FormCollection دریافتی را به شیء مورد نظر، نگاشت می‌کند.
همچنین باید عنوان کرد که متد UpdateModel، در پشت صحنه از اطلاعات Model binder پیش فرض و هر نوع Model binder سفارشی که ایجاد کنیم استفاده می‌کند. به این ترتیب زمانیکه از این متد استفاده می‌کنیم، اصلا نیازی به استفاده از FormCollection نیست و متد بدون آرگومان زیر هم به خوبی کار خواهد کرد:

[HttpPost]
public ActionResult LoginResultUpdateModel()
{
var account = new Account();
this.UpdateModel(account);

if (account.Name == "Vahid" && account.Password == "123")
ViewBag.Message = "Succeeded";
else
ViewBag.Message = "Failed";

return View("Result");
}

استفاده از model binderها همینجا به پایان نمی‌رسد. نکات تکمیلی آن‌ها در قسمت بعدی بررسی خواهند شد.

اشتراک‌ها
نگاهی به مراحل تکامل زبان #C

Since its original release in 2002, C# has been regularly updated with new features. Today, we will look at the most important new features of each major language version and explore how the C# code we have been writing, has evolved through years.  

نگاهی به مراحل تکامل زبان #C
مطالب
نوشتن اعتبارسنج‌های سفارشی برای فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها در Angular
در مطلب «فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها در Angular - قسمت چهارم - اعتبارسنجی ورودی‌ها» مشاهده کردیم که Angular در روش فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها، تنها از 4 روش بومی اعتبارسنجی مرورگرها مانند ذکر ویژگی required برای فیلدهای اجباری، ویژگی‌های minlength و maxlength برای تعیین حداقل و حداکثر تعداد حروف مجاز قابل ورود در یک فیلد و از pattern برای کار با عبارات با قاعده پشتیبانی می‌کند. برای بهبود این وضعیت در این مطلب قصد داریم روش تهیه اعتبارسنج‌های سفارشی مخصوص حالت فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها را بررسی کنیم.


تدارک مقدمات مثال این قسمت

این مثال، در ادامه‌ی همین سری کار با فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها است. به همین جهت ابتدا ماژول جدید CustomValidators را به آن اضافه می‌کنیم:
 >ng g m CustomValidators -m app.module --routing
همچنین به فایل app.module.ts مراجعه کرده و CustomValidatorsModule را بجای CustomValidatorsRoutingModule در قسمت imports معرفی می‌کنیم. سپس به این ماژول جدید، کامپوننت فرم ثبت نام یک کاربر را اضافه خواهیم کرد:
 >ng g c CustomValidators/user-register
که اینکار سبب به روز رسانی فایل custom-validators.module.ts و افزوده شدن UserRegisterComponent به قسمت declarations آن می‌شود.
در ادامه کلاس مدل معادل فرم ثبت نام کاربران را تعریف می‌کنیم:
 >ng g cl CustomValidators/user
با این محتوا:
export class User {
  constructor(
    public username: string = "",
    public email: string = "", 
    public password: string = "", 
    public confirmPassword: string = "" 
  ) {}
}
در طراحی فرم HTML ایی آن نیاز است این موارد رعایت شوند:
- ورود نام کاربری اجباری بوده و باید بین 5 تا 8 حرف باشد.
- ورود ایمیل اجباری بوده و باید فرمت مناسبی نیز داشته باشد.
- ورود کلمه‌ی عبور اجباری بوده و باید با confirmPassword تطابق داشته باشد.
- ورود «کلمه‌ی عبور خود را مجددا وارد کنید» اجباری بوده و باید با password تطابق داشته باشد.



تعریف اعتبارسنج سفارشی ایمیل‌ها

هرچند می‌توان اعتبارسنجی ایمیل‌ها را توسط ویژگی استاندارد pattern نیز مدیریت کرد، اما جهت بررسی نحوه‌ی انتقال آن به یک اعتبارسنج سفارشی، کار را با ایجاد یک دایرکتیو مخصوص آن ادامه می‌دهیم:
 >ng g d CustomValidators/EmailValidator -m custom-validators.module
این دستور علاوه بر ایجاد فایل جدید email-validator.directive.ts و تکمیل ساختار ابتدایی آن، کار به روز رسانی custom-validators.module.ts را نیز انجام می‌دهد. در این حالت به صورت خودکار قسمت declarations این ماژول با EmailValidatorDirective مقدار دهی می‌شود.
در ادامه کدهای کامل این اعتبارسنج سفارشی را مشاهده می‌کنید:
import { Directive } from "@angular/core";
import { AbstractControl, NG_VALIDATORS, Validator } from "@angular/forms";

@Directive({
  selector:
    "[appEmailValidator][formControlName],[appEmailValidator][formControl],[appEmailValidator][ngModel]",
  providers: [
    {
      provide: NG_VALIDATORS,
      useExisting: EmailValidatorDirective,
      multi: true
    }
  ]
})
export class EmailValidatorDirective implements Validator {
  validate(element: AbstractControl): { [key: string]: any } {
    const emailRegex = /\w+([-+.']\w+)*@\w+([-.]\w+)*\.\w+([-.]\w+)*/;
    const valid = emailRegex.test(element.value);
    return valid ? null : { appEmailValidator: true };
  }
}
توضیحات تکمیلی:
- علت تعریف این اعتبارسنج به صورت یک دایرکتیو جدید این است که بتوان selector آن‌را همانند ویژگی‌های HTML، به فیلد ورودی اضافه کرد:
<input #email="ngModel" required appEmailValidator type="text" class="form-control" 
name="email" [(ngModel)]="model.email">

- روش تعریف selector آن اندکی متفاوت است:
selector:
"[appEmailValidator][formControlName],[appEmailValidator][formControl],[appEmailValidator][ngModel]",
در اینجا مطابق https://angular.io/guide/styleguide#style-02-08 توصیه شده‌است که:
الف) نام دایرکتیو باید با یک پیشوند شروع شود و این پیشوند در فایل angular-cli.json. به app تنظیم شده‌است:
"apps": [
{
   // ...
   "prefix": "app",
این مساله در جهت مشخص کردن سفارشی بودن این دایرکتیو و همچنین کاهش احتمال تکرار نام‌ها توصیه شده‌است.
ب) در اینجا formControlName، formControl و ngModel قید شده‌ی در کنار نام selector این دایرکتیو را نیز مشاهده می‌کنید. وجود آن‌ها به این معنا است که کلاس این دایرکتیو، به المان‌هایی که به آن‌ها ویژگی appEmailValidator اضافه شده‌است و همچنین آن المان‌ها از یکی از سه نوع ذکر شده هستند، اعمال می‌شود و در سایر موارد بی‌اثر خواهد بود. البته ذکر این سه نوع، اختیاری است و صرفا می‌توان نوشت:
 selector: "[appEmailValidator]"

- پس از آن قسمت providers را مشاهده می‌کنید:
  providers: [
    {
      provide: NG_VALIDATORS,
      useExisting: EmailValidatorDirective,
      multi: true
    }
کار قسمت multi آن این است که EmailValidatorDirective (یا همان کلاس جاری) را به لیست NG_VALIDATORS توکار (اعتبارسنج‌های توکار مبتنی بر قالب‌ها) اضافه می‌کند و سبب بازنویسی هیچ موردی نخواهد شد. بنابراین وجود این قسمت در جهت تکمیل تامین کننده‌های توکار Angular ضروری است.

- سپس پیاده سازی اینترفیس توکار Validator را مشاهده می‌کنید:
 export class EmailValidatorDirective implements Validator {
این اینترفیس جزو مجموعه‌ی فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها است و از آن جهت نوشتن اعتبارسنج‌های سفارشی می‌توان استفاده کرد.
برای پیاده سازی این اینترفیس، نیاز است متد اجباری ذیل را نیز افزود و تکمیل کرد:
 validate(element: AbstractControl): { [key: string]: any }
کار این متد این است که المانی را که appEmailValidator به آن اعمال شده‌است، به عنوان پارامتر متد validate در اختیار کلاس جاری قرار می‌دهد. به این ترتیب می‌توان برای مثال به مقدار آن دسترسی یافت و سپس منطق سفارشی را پیاده سازی و یک خروجی key/value را بازگشت داد.
validate(element: AbstractControl): { [key: string]: any } {
  const emailRegex = /\w+([-+.']\w+)*@\w+([-.]\w+)*\.\w+([-.]\w+)*/;
  const valid = emailRegex.test(element.value);
  return valid ? null : { appEmailValidator: true };
}
برای مثال در اینجا مقدار فیلد ایمیل element.value توسط عبارت باقاعده‌ی نوشته شده بررسی می‌شود. اگر با این الگو انطباق داشته باشد، نال بازگشت داده می‌شود (اعلام عدم وجود مشکلی در اعتبارسنجی) و اگر خیر، یک شیء key/value دلخواه را می‌توان بازگشت داد.

- اکنون که این دایرکتیو جدید طراحی و ثبت شده‌است (در قسمت declarations فایل custom-validators.module.ts)، تنها کافی است selector آن‌را به المان ورودی مدنظر اعمال کنیم تا کار اعتبارسنجی آن‌را به صورت خودکار مدیریت کند:
<input #email="ngModel" required appEmailValidator type="text" class="form-control"
name="email" [(ngModel)]="model.email">


نحوه‌ی طراحی خروجی متد validate

هنگام پیاده سازی متد validate اینترفیس Validator، هیچ قالب خاصی برای خروجی آن درنظر گرفته نشده‌است و همینقدر که این خروجی یک شیء key/value باشد، کفایت می‌کند. برای مثال اگر اعتبارسنج استاندارد required با شکست مواجه شود، یک چنین شی‌ءایی را بازگشت می‌دهد:
 { required:true }
و یا اگر اعتبارسنج استاندارد minlength باشکست مواجه شود، اطلاعات بیشتری را در قسمت مقدار این کلید بازگشتی، ارائه می‌دهد:
{ minlength : {
     requiredLength : 3,
     actualLength : 1
   }
}
در کل اینکه چه چیزی را بازگشت دهید، بستگی به طراحی مدنظر شما دارد؛ برای نمونه در اینجا appEmailValidator (یک کلید و نام دلخواه است و هیچ الزامی ندارد که با نام selector این دایرکتیو یکی باشد)، به true تنظیم شده‌است:
 { appEmailValidator: true }
بنابراین شرط تامین نوع خروجی، برقرار است. علت true بودن آن نیز مورد ذیل است:
<div class="alert alert-danger"  *ngIf="email.errors.appEmailValidator">
The entered email is not valid.
</div>
در اینجا اگر false را بازگشت دهیم، هرچند email.errors دارای کلید جدید appEmailValidator شده‌است، اما ngIf سبب رندر خطای اعتبارسنجی «ایمیل وارد شده معتبر نیست.» به علت false بودن نتیجه‌ی نهایی، نمی‌شود. یا حتی می‌توان بجای true یک رشته و یا یک شیء با توضیحات بیشتری را نیز تنظیم کرد؛ چون value این key/value به any تنظیم شده‌است و هر چیزی را می‌پذیرد.
از دیدگاه اعتبارسنج فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها، همینقدر که آرایه‌ی email.errors دارای عضو و کلید جدیدی شد، کار به پایان رسیده‌است و اعتبارسنجی المان را شکست خورده ارزیابی می‌کند. مابقی آن، اطلاعاتی است که برنامه نویس ارائه می‌دهد (بر اساس نیازهای نمایشی برنامه).


تهیه اعتبارسنج سفارشی مقایسه‌ی کلمات عبور با یکدیگر

در طراحی کلاس User که معادل فیلدهای فرم ثبت نام کاربران است، دو خاصیت کلمه‌ی عبور و تائید کلمه‌ی عبور را مشاهده می‌کنید:
public password: string = "",
public confirmPassword: string = ""
Angular به همراه اعتبارسنج توکاری برای بررسی یکی بودن این دو نیست. به همین جهت نمونه‌ی سفارشی آن‌را همانند EmailValidatorDirective فوق تهیه می‌کنیم. ابتدا یک دایرکتیو جدید را به نام EqualValidator به ماژول custom-validators اضافه می‌کنیم:
 >ng g d CustomValidators/EqualValidator -m custom-validators.module
که سبب ایجاد فایل جدید equal-validator.directive.ts و به روز رسانی قسمت declarations فایل custom-validators.module.ts با EqualValidatorDirective نیز می‌شود.

در ادامه کدهای کامل آن‌را در ذیل مشاهده می‌کنید:
import { Directive, Attribute } from "@angular/core";
import { Validator, AbstractControl, NG_VALIDATORS } from "@angular/forms";

@Directive({
  selector:
    "[appValidateEqual][formControlName],[appValidateEqual][formControl],[appValidateEqual][ngModel]",
  providers: [
    {
      provide: NG_VALIDATORS,
      useExisting: EqualValidatorDirective,
      multi: true
    }
  ]
})
export class EqualValidatorDirective implements Validator {
  constructor(@Attribute("compare-to") public compareToControl: string) {}

  validate(element: AbstractControl): { [key: string]: any } {
    const selfValue = element.value;
    const otherControl = element.root.get(this.compareToControl);

    console.log("EqualValidatorDirective", {
       thisControlValue: selfValue,
       otherControlValue: otherControl ? otherControl.value : null
    });

    if (otherControl && selfValue !== otherControl.value) {
      return {
        appValidateEqual: true // Or a string such as 'Password mismatch.' or an abject.
      };
    }

    if (
      otherControl &&
      otherControl.errors &&
      selfValue === otherControl.value
    ) {
      delete otherControl.errors["appValidateEqual"];
      if (!Object.keys(otherControl.errors).length) {
        otherControl.setErrors(null);
      }
    }

    return null;
  }
}
توضیحات تکمیلی:
- قسمت آغازین این اعتبارسنج سفارشی، مانند توضیحات EmailValidatorDirective است که در ابتدای بحث عنوان شد. این کلاس به یک Directive مزین شده‌است تا بتوان selector آن‌را به المان‌های HTML ایی فرم افزود (برای مثال در اینجا به دو فیلد ورود کلمات عبور). قسمت providers آن نیز تنظیم شده‌است تا EqualValidatorDirective جاری به لیست توکار NG_VALIDATORS اضافه شود.
- در ابتدای کار، پیاده سازی اینترفیس Validator، همانند قبل انجام شده‌است؛ اما چون در اینجا می‌خواهیم نام فیلدی را که قرار است کار مقایسه را با آن انجام دهیم نیز دریافت کنیم، ابتدا یک Attribute و سپس یک پارامتر و خاصیت عمومی دریافت کننده‌ی مقدار آن‌را نیز افزوده‌ایم:
export class EqualValidatorDirective implements Validator {
  constructor(@Attribute("compare-to") public compareToControl: string) {}
به این ترتیب زمانیکه قرار است فیلد کلمه‌ی عبور را تعریف کنیم، ابتدا ویژگی appValidateEqual یا همان selector این اعتبارسنج به آن اضافه شده‌است تا کار فعال سازی ابتدایی صورت گیرد:
<input #password="ngModel" required type="password" class="form-control"
appValidateEqual compare-to="confirmPassword" name="password" [(ngModel)]="model.password">
سپس Attribute یا ویژگی به نام compare-to نیز تعریف شده‌است. این compare-to همان نامی است که به Attribute@ نسبت داده شده‌است. سپس مقداری که به این ویژگی نسبت داده می‌شود، توسط خاصیت compareToControl دریافت خواهد شد.
در اینجا محدودیتی هم از لحاظ تعداد ویژگی‌ها نیست و اگر قرار است این اعتبارسنج اطلاعات بیشتری را نیز دریافت کند می‌توان ویژگی‌های بیشتری را به سازنده‌ی آن نسبت داد.

یک نکته: می‌توان نام این ویژگی را با نام selector نیز یکی انتخاب کرد. به این ترتیب ذکر نام ویژگی آن، هم سبب فعال شدن اعتبارسنج و هم نسبت دادن مقداری به آن، سبب مقدار دهی خاصیت متناظر با آن، در سمت کلاس اعتبارسنج می‌گردد.

- در ابتدای این اعتبارسنج، نحوه‌ی دسترسی به مقدار یک کنترل دیگر را نیز مشاهده می‌کنید:
export class EqualValidatorDirective implements Validator {
  constructor(@Attribute("compare-to") public compareToControl: string) {}

  validate(element: AbstractControl): { [key: string]: any } {
    const selfValue = element.value;
    const otherControl = element.root.get(this.compareToControl);

    console.log("EqualValidatorDirective", {
       thisControlValue: selfValue,
       otherControlValue: otherControl ? otherControl.value : null
    });
در اینجا element.value مقدار المان یا کنترل HTML جاری است که appValidateEqual به آن اعمال شده‌است.
بر اساس مقدار خاصیت compareToControl که از ویژگی compare-to دریافت می‌شود، می‌توان به کنترل دوم، توسط element.root.get دسترسی یافت.

- در ادامه‌ی کار، مقایسه‌ی ساده‌ای را مشاهده می‌کنید:
    if (otherControl && selfValue !== otherControl.value) {
      return {
        appValidateEqual: true // Or a string such as 'Password mismatch.' or an abject.
      };
    }
اگر کنترل دوم یافت شد و همچنین مقدار آن با مقدار کنترل جاری یکی نبود، همان شیء key/value مورد انتظار متد validate، در جهت اعلام شکست اعتبارسنجی بازگشت داده می‌شود.

- در پایان کدهای متد validate، چنین تنظیمی نیز قرار گرفته‌است:
    if (otherControl && otherControl.errors && selfValue === otherControl.value) {
      delete otherControl.errors["appValidateEqual"];
      if (!Object.keys(otherControl.errors).length) {
        otherControl.setErrors(null);
      }
    }

    return null;
اعتبارسنج تعریف شده، فقط به کنترلی که هم اکنون در حال کار با آن هستیم اعمال می‌شود. اگر پیشتر کلمه‌ی عبوری را وارد کرده باشیم و سپس به فیلد تائید آن مراجعه کنیم، وضعیت اعتبارسنجی فیلد کلمه‌ی عبور قبلی به حالت غیرمعتبر تنظیم شده‌است. اما پس از تکمیل فیلد تائید کلمه‌ی عبور، هرچند وضعیت فیلد جاری معتبر است، اما هنوز وضعیت فیلد قبلی غیرمعتبر می‌باشد. برای رفع این مشکل، ابتدا کلید دلخواه appValidateEqual را از آن حذف می‌کنیم (همان کلیدی است که پیشتر در صورت مساوی نبودن مقدار فیلدها بازگشت داده شده‌است). حذف این کلید سبب نال شدن آرایه‌ی errors یک شیء نمی‌شود و همانطور که پیشتر عنوان شد، Angular تنها به همین مورد توجه می‌کند. بنابراین در ادامه کار، setErrors یا تنظیم آرایه‌ی errors به نال هم انجام شده‌است. در اینجا است که Angular فیلد دوم را نیز معتبر ارزیابی خواهد کرد.


تکمیل کامپوننت فرم ثبت نام کاربران

اکنون user-register.component.ts را که در ابتدای بحث اضافه کردیم، چنین تعاریفی را پیدا می‌کند:
import { NgForm } from "@angular/forms";
import { User } from "./../user";
import { Component, OnInit } from "@angular/core";

@Component({
  selector: "app-user-register",
  templateUrl: "./user-register.component.html",
  styleUrls: ["./user-register.component.css"]
})
export class UserRegisterComponent implements OnInit {
  model = new User();

  constructor() {}

  ngOnInit() {}

  submitForm(form: NgForm) {
    console.log(this.model);
    console.log(form.value);
  }
}
در اینجا تنها کار مهمی که انجام شده‌است، ارائه‌ی خاصیت عمومی مدل، جهت استفاده‌ی از آن در قالب HTML ایی این کامپوننت است. بنابراین به فایل user-register.component.html مراجعه کرده و آن‌را نیز به صورت ذیل تکمیل می‌کنیم:

ابتدای فرم
<div class="container">
  <h3>Registration Form</h3>
  <form #form="ngForm" (submit)="submitForm(form)" novalidate>
در اینجا novalidate اضافه شده‌است تا اعتبارسنجی توکار مرورگرها با اعتبارسنجی سفارشی فرم جاری تداخل پیدا نکند. همچنین توسط یک template reference variable به وهله‌ای از فرم دسترسی یافته و آن‌را به متد submitForm کامپوننت ارسال کرده‌ایم.

تکمیل قسمت ورود نام کاربری

    <div class="form-group" [class.has-error]="username.invalid && username.touched">
      <label class="control-label">User Name</label>
      <input #username="ngModel" required maxlength="8" minlength="4" type="text"
        class="form-control" name="username" [(ngModel)]="model.username">
      <div *ngIf="username.invalid && username.touched">
        <div class="alert alert-info">
          errors: {{ username.errors | json }}
        </div>
        <div class="alert alert-danger"  *ngIf="username.errors.required">
          username is required.
        </div>
        <div class="alert alert-danger"  *ngIf="username.errors.minlength">
          username should be minimum {{username.errors.minlength.requiredLength}} characters.
        </div>
        <div class="alert alert-danger"  *ngIf="username.errors.maxlength">
          username should be max {{username.errors.maxlength.requiredLength}} characters.
        </div>
      </div>
    </div>
اعتبارسنجی فیلد نام کاربری شامل سه قسمت بررسی errors.required، errors.minlength و errors.maxlength است.


تکمیل قسمت ورود ایمیل

    <div class="form-group" [class.has-error]="email.invalid && email.touched">
      <label class="control-label">Email</label>
      <input #email="ngModel" required appEmailValidator type="text" class="form-control"
        name="email" [(ngModel)]="model.email">
      <div *ngIf="email.invalid && email.touched">
        <div class="alert alert-info">
          errors: {{ email.errors | json }}
        </div>
        <div class="alert alert-danger"  *ngIf="email.errors.required">
          email is required.
        </div>
        <div class="alert alert-danger"  *ngIf="email.errors.appEmailValidator">
          The entered email is not valid.
        </div>
      </div>
    </div>
در اینجا نحوه‌ی استفاده‌ی از دایرکتیو جدید appEmailValidator را ملاحظه می‌کنید. این دایرکتیو ابتدا به المان فوق متصل و سپس نتیجه‌ی آن در قسمت ngIf، برای نمایش خطای متناظری بررسی شده‌است.


تکمیل قسمت‌های ورود کلمه‌ی عبور و تائید آن

    <div class="form-group" [class.has-error]="password.invalid && password.touched">
      <label class="control-label">Password</label>
      <input #password="ngModel" required type="password" class="form-control"
        appValidateEqual compare-to="confirmPassword" name="password" [(ngModel)]="model.password">
      <div *ngIf="password.invalid && password.touched">
        <div class="alert alert-info">
          errors: {{ password.errors | json }}
        </div>
        <div class="alert alert-danger"  *ngIf="password.errors.required">
          password is required.
        </div>
        <div class="alert alert-danger"  *ngIf="password.errors.appValidateEqual">
          Password mismatch. Please complete the confirmPassword .
        </div>
      </div>
    </div>

    <div class="form-group" [class.has-error]="confirmPassword.invalid && confirmPassword.touched">
      <label class="control-label">Retype password</label>
      <input #confirmPassword="ngModel" required type="password" class="form-control"
        appValidateEqual compare-to="password" name="confirmPassword" [(ngModel)]="model.confirmPassword">
      <div *ngIf="confirmPassword.invalid && confirmPassword.touched">
        <div class="alert alert-info">
          errors: {{ confirmPassword.errors | json }}
        </div>
        <div class="alert alert-danger"  *ngIf="confirmPassword.errors.required">
          confirmPassword is required.
        </div>
        <div class="alert alert-danger"  *ngIf="confirmPassword.errors.appValidateEqual">
          Password mismatch.
        </div>
      </div>
    </div>
در اینجا نحوه‌ی اعمال دایرکتیو جدید appValidateEqual و همچنین ویژگی compare-to آن‌را به فیلدهای کلمه‌ی عبور و تائید آن مشاهده می‌کنید.
همچنین خروجی آن نیز در قسمت ngIf آخر بررسی شده‌است و سبب نمایش خطای اعتبارسنجی متناسبی می‌شود.


تکمیل انتهای فرم

    <button class="btn btn-primary" [disabled]="form.invalid" type="submit">Ok</button>
  </form>
</div>
در اینجا بررسی می‌شود که آیا فرم معتبر است یا خیر. اگر خیر، دکمه‌ی submit آن غیرفعال می‌شود و برعکس.



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: angular-template-driven-forms-lab-08.zip
برای اجرای آن فرض بر این است که پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید. سپس به ریشه‌ی پروژه وارد شده و دو پنجره‌ی کنسول مجزا را باز کنید. در اولی دستورات
>npm install
>ng build --watch
و در دومی دستورات ذیل را اجرا کنید:
>dotnet restore
>dotnet watch run
اکنون می‌توانید برنامه را در آدرس http://localhost:5000 مشاهده و اجرا کنید.
مطالب
زیر نویس فارسی ویدیوهای ساخت برنامه‌های مترو توسط سی شارپ و XAML - قسمت سوم

زیرنویس‌های فارسی قسمت سوم «Building Windows 8 Metro Apps in C# and XAML» را از اینجا و یا اینجا می‌تونید دریافت کنید.

لیست سرفصل‌های قسمت سوم به شرح زیر است:

Controls  00:48:08 
WinRT provides numerous XAML controls, which act as the building blocks of your applications.
Some of these will be familiar, while some are new to Metro.
Introduction
Command Controls
Demo: Application Bar
Context Menus
Demo: Context Menus
Application Settings
CheckBox, RadioButton, and ToggleSwitch
Progress Controls
Demo: Progress Controls
Displaying Text
Demo: Displaying Text
Text Entry
Sliders
Styling
WebView
UserControl
Summary

مطالبی که بیشتر در این سری بر روی آن‌ها تمرکز شده، مباحث صفحات لمسی و تغییرات کنترل‌های ویندوز 8 جهت سازگاری با این مساله است. بنابراین در این سری بیشتر از هرچیزی finger ، tap و touch را خواهید شنید. جایی که چند جا را می‌شود همزمان لمس کرد و با چندین انگشت همزمان کار کرد که نکات قابل توجهی را نسبت به دنیای تک بعدی ماوس به همراه دارد.

مطالب
معماری لایه بندی نرم افزار #3

Service Layer

نقش لایه‌ی سرویس این است که به عنوان یک مدخل ورودی به برنامه کاربردی عمل کند. در برخی مواقع این لایه را به عنوان لایه‌ی Facade نیز می‌شناسند. این لایه، داده‌ها را در قالب یک نوع داده ای قوی (Strongly Typed) به نام View Model، برای لایه‌ی Presentation فراهم می‌کند. کلاس View Model یک Strongly Typed محسوب می‌شود که نماهای خاصی از داده‌ها را که متفاوت از دید یا نمای تجاری آن است، بصورت بهینه ارائه می‌نماید. در مورد الگوی View Model در مباحث بعدی بیشتر صحبت خواهم کرد.

الگوی Facade یک Interface ساده را به منظور کنترل دسترسی به مجموعه ای از Interface‌ها و زیر سیستم‌های پیچیده ارائه می‌کند. در مباحث بعدی در مورد آن بیشتر صحبت خواهم کرد.

کلاسی با نام ProductViewModel را با کد زیر به پروژه SoCPatterns.Layered.Service اضافه کنید:

public class ProductViewModel
{
    Public int ProductId {get; set;}
    public string Name { get; set; }
    public string Rrp { get; set; }
    public string SellingPrice { get; set; }
    public string Discount { get; set; }
    public string Savings { get; set; }
}

برای اینکه کلاینت با لایه‌ی سرویس در تعامل باشد باید از الگوی Request/Response Message استفاده کنیم. بخش Request توسط کلاینت تغذیه می‌شود و پارامترهای مورد نیاز را فراهم می‌کند. کلاسی با نام ProductListRequest را با کد زیر به پروژه SoCPatterns.Layered.Service اضافه کنید:

using SoCPatterns.Layered.Model;

namespace SoCPatterns.Layered.Service
{
    public class ProductListRequest
    {
        public CustomerType CustomerType { get; set; }
    }
}

در شی Response نیز بررسی می‌کنیم که درخواست به درستی انجام شده باشد، داده‌های مورد نیاز را برای کلاینت فراهم می‌کنیم و همچنین در صورت عدم اجرای صحیح درخواست، پیام مناسب را به کلاینت ارسال می‌نماییم. کلاسی با نام ProductListResponse را با کد زیر به پروژه SoCPatterns.Layered.Service اضافه کنید:

public class ProductListResponse
{
    public bool Success { get; set; }
    public string Message { get; set; }
    public IList<ProductViewModel> Products { get; set; }
}

به منظور تبدیل موجودیت Product به ProductViewModel، به دو متد نیاز داریم، یکی برای تبدیل یک Product و دیگری برای تبدیل لیستی از Product. شما می‌توانید این دو متد را به کلاس Product موجود در Domain Model اضافه نمایید، اما این متدها نیاز واقعی منطق تجاری نمی‌باشند. بنابراین بهترین انتخاب، استفاده از Extension Method‌ها می‌باشد که باید برای کلاس Product و در لایه‌ی سرویس ایجاد نمایید. کلاسی با نام ProductMapperExtensionMethods را با کد زیر به پروژه SoCPatterns.Layered.Service اضافه کنید:

public static class ProductMapperExtensionMethods
{
    public static ProductViewModel ConvertToProductViewModel(this Model.Product product)
    {
        ProductViewModel productViewModel = new ProductViewModel();
        productViewModel.ProductId = product.Id;
        productViewModel.Name = product.Name;
        productViewModel.RRP = String.Format(“{0:C}”, product.Price.RRP);
        productViewModel.SellingPrice = String.Format(“{0:C}”, product.Price.SellingPrice);
        if (product.Price.Discount > 0)
            productViewModel.Discount = String.Format(“{0:C}”, product.Price.Discount);
        if (product.Price.Savings < 1 && product.Price.Savings > 0)
            productViewModel.Savings = product.Price.Savings.ToString(“#%”);
        return productViewModel;
    }
    public static IList<ProductViewModel> ConvertToProductListViewModel(
        this IList<Model.Product> products)
    {
        IList<ProductViewModel> productViewModels = new List<ProductViewModel>();
        foreach(Model.Product p in products)
        {
            productViewModels.Add(p.ConvertToProductViewModel());
        }
        return productViewModels;
    }
}

حال کلاس ProductService را جهت تعامل با کلاس سرویس موجود در Domain Model و به منظور برگرداندن لیستی از محصولات و تبدیل آن به لیستی از ProductViewModel، ایجاد می‌نماییم. کلاسی با نام ProductService را با کد زیر به پروژه SoCPatterns.Layered.Service اضافه کنید:

public class ProductService
{
    private Model.ProductService _productService;
    public ProductService(Model.ProductService ProductService)
    {
        _productService = ProductService;
    }
    public ProductListResponse GetAllProductsFor(
        ProductListRequest productListRequest)
    {
        ProductListResponse productListResponse = new ProductListResponse();
        try
        {
            IList<Model.Product> productEntities =
                _productService.GetAllProductsFor(productListRequest.CustomerType);
            productListResponse.Products = productEntities.ConvertToProductListViewModel();
            productListResponse.Success = true;
        }
        catch (Exception ex)
        {
            // Log the exception…
            productListResponse.Success = false;
            // Return a friendly error message
            productListResponse.Message = ex.Message;
        }
        return productListResponse;
    }
}

کلاس Service تمامی خطاها را دریافت نموده و پس از مدیریت خطا، پیغامی مناسب را به کلاینت ارسال می‌کند. همچنین این لایه محل مناسبی برای Log کردن خطاها می‌باشد. در اینجا کد نویسی لایه سرویس به پایان رسید و در ادامه به کدنویسی Data Layer می‌پردازیم.

Data Layer

برای ذخیره سازی محصولات، یک بانک اطلاعاتی با نام Shop01 ایجاد کنید که شامل جدولی به نام Product با ساختار زیر باشد:

برای اینکه کدهای بانک اطلاعاتی را سریعتر تولید کنیم از روش Linq to SQL در Data Layer استفاده می‌کنم. برای این منظور یک Data Context برای Linq to SQL به این لایه اضافه می‌کنیم. بر روی پروژه SoCPatterns.Layered.Repository کلیک راست نمایید و گزینه Add > New Item را انتخاب کنید. در پنجره ظاهر شده و از سمت چپ گزینه Data و سپس از سمت راست گزینه Linq to SQL Classes را انتخاب نموده و نام آن را Shop.dbml تعیین نمایید.

از طریق پنجره Server Explorer به پایگاه داده مورد نظر متصل شوید و با عمل Drag & Drop جدول Product را به بخش Design کشیده و رها نمایید.

اگر به یاد داشته باشید، در لایه Model برای برقراری ارتباط با پایگاه داده از یک Interface به نام IProductRepository استفاده نمودیم. حال باید این Interface را پیاده سازی نماییم. کلاسی با نام ProductRepository را با کد زیر به پروژه SoCPatterns.Layered.Repository اضافه کنید:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Text;
using SoCPatterns.Layered.Model;

namespace SoCPatterns.Layered.Repository
{
    public class ProductRepository : IProductRepository
    {
        public IList<Model.Product> FindAll()
        {
            var products = from p in new ShopDataContext().Products
                                select new Model.Product
                                {
                                    Id = p.ProductId,
                                    Name = p.ProductName,
                                    Price = new Model.Price(p.Rrp, p.SellingPrice)
                                };
            return products.ToList();
        }
    }
}

در متد FindAll، با استفاده از دستورات Linq to SQL، لیست تمامی محصولات را برگرداندیم. کدنویسی لایه‌ی Data هم به پایان رسید و در ادامه به کدنویسی لایه‌ی Presentation و UI می‌پردازیم.

Presentation Layer

به منظور جداسازی منطق نمایش (Presentation) از رابط کاربری (User Interface)، از الگوی Model View Presenter یا همان MVP استفاده می‌کنیم که در مباحث بعدی با جزئیات بیشتری در مورد آن صحبت خواهم کرد. یک Interface با نام IProductListView را با کد زیر به پروژه SoCPatterns.Layered.Presentation اضافه کنید:

using SoCPatterns.Layered.Service;

public interface IProductListView
{
    void Display(IList<ProductViewModel> Products);
    Model.CustomerType CustomerType { get; }
    string ErrorMessage { set; }
}

این Interface توسط Web Form‌های ASP.NET و یا Win Form‌ها باید پیاده سازی شوند. کار با Interface‌ها موجب می‌شود تا تست View‌ها به راحتی انجام شوند. کلاسی با نام ProductListPresenter را با کد زیر به پروژه SoCPatterns.Layered.Presentation اضافه کنید:

using SoCPatterns.Layered.Service;

namespace SoCPatterns.Layered.Presentation
{
    public class ProductListPresenter
    {
        private IProductListView _productListView;
        private Service.ProductService _productService;
        public ProductListPresenter(IProductListView ProductListView,
            Service.ProductService ProductService)
        {
            _productService = ProductService;
            _productListView = ProductListView;
        }
        public void Display()
        {
            ProductListRequest productListRequest = new ProductListRequest();
            productListRequest.CustomerType = _productListView.CustomerType;
            ProductListResponse productResponse =
                _productService.GetAllProductsFor(productListRequest);
            if (productResponse.Success)
            {
                _productListView.Display(productResponse.Products);
            }
            else
            {
                _productListView.ErrorMessage = productResponse.Message;
            }
        }
    }
}

کلاس Presenter وظیفه‌ی واکشی داده ها، مدیریت رویدادها و بروزرسانی UI را دارد. در اینجا کدنویسی لایه‌ی Presentation به پایان رسیده است. از مزایای وجود لایه‌ی Presentation این است که تست نویسی مربوط به نمایش داده‌ها و تعامل بین کاربر و سیستم به سهولت انجام می‌شود بدون آنکه نگران دشواری Unit Test نویسی Web Form‌ها باشید. حال می‌توانید کد نویسی مربوط به UI را انجام دهید که در ادامه به کد نویسی در Win Forms و Web Forms خواهیم پرداخت. 

نظرات مطالب
اعتبارسنجی سفارشی سمت کاربر و سمت سرور در jqGrid
- فرمت فایل‌ها اگر 1256 است (بر اساس تنظیمات جاری سیستم)، از منوی File گزینه‌ی Advanced save options آن‌را بر روی Utf-8 with signature قرار دهید.
- در ابتدای فایل layout برنامه در قسمت هدر، این چند سطر را اضافه کنید:
    <meta http-equiv="Content-Language" content="fa" />
    <meta http-equiv="Content-Type" content="text/html; charset=utf-8" />
مطالب
WF:Windows Workflow #۶
در این قسمت به تکمیل مثالی که در قسمت قبل زده شد پرداخته می‌شود و همچنین کنترل‌های Foreach , Try Catch نیز بررسی خواهند شد.
در ابتدا دو کلاس به نام‌های ItemInfo و OutOfStockException  را به برنامه اضافه می‌کنیم. کلاس اول برای ذخیره سازی مشخصات هر سفارش و کلاس دیگر برای مدیریت خطا‌ها می‌باشد.
public class ItemInfo
    {
        public string ItemCode { get; set; } 
        public string Description { get; set; } 
        public decimal Price { get; set; }
    }

public class OutOfStockException : Exception
    {
        public OutOfStockException() 
            : base() 
        { 

        }

        public OutOfStockException(string message) 
            : base(message) 
        { 

        }
    }
در Workflow مورد نظر که به نام OrderWF.xaml می‌باشد٬ پس از کنترل Assign که برای صفر کردن مقدار متغیر TotalAmount از آن استفاده می‌شود٬ یک کنترل ForEach را به Flow جاری اضافه می‌کنیم. این کنترل دارای دو خاصیت به نام‌های Type Arguments و Values می‌باشد. اولین خاصیت که مقدار پیش فرض آن، مقدار عددی Int32 است٬ برای مشخص کردن نوع متغییر حلقه و دیگری برای مشخص کردن نوع منبع داده حلقه تعریف شده‌اند.

همانطور که در شکل بالا مشخص می‌باشد٬ Type Arguments حلقه برابر با کلاس OrderItem می‌باشد. Values هم برابر با OrderInfo.Items است. از این جهت نوع حلقه  را از جنس کلاس OrderItem مشخص کرد‌‌ه‌ایم تا کنترل بر روی مقادیر Items اجرا شود (لیستی از کلاس مورد نظر).
حال همانند شکل بالا، در قسمت Body کنترل ForEach، یک کنترل Sequence را ایجاد کرده و سپس برای اینکه کنترل LookupItem را ایجاد کنیم٬ ابتدا باید یک Code Activity را به پروژه اضافه کنیم. به همین منظور پروژه جاری را انتخاب کرده و یک Code Activity به آن اضافه و نام آن را LookupItem  می‌گذاریم. سپس کد زیر را به آن اضافه می‌کنیم:
 public sealed class LookupItem : CodeActivity
    {
        // Define an activity input argument of type string
        public InArgument<string> ItemCode { get; set; }         
        public OutArgument<ItemInfo> Item { get; set; }

        // If your activity returns a value, derive from CodeActivity<TResult>
        // and return the value from the Execute method.
        protected override void Execute(CodeActivityContext context)
        {
            // Obtain the runtime value of the Text input argument
            ItemInfo i = new ItemInfo();             
            i.ItemCode = context.GetValue<string>(ItemCode);
            switch (i.ItemCode)
            {

                case "12345": 
                    i.Description = "Widget"; 
                    i.Price = (decimal)10.0; 
                    break;
                case "12346": 
                    i.Description = "Gadget"; 
                    i.Price = (decimal)15.0; 
                    break;
                case "12347": 
                    i.Description = "Super Gadget"; 
                    i.Price = (decimal)25.0; break;
            }
     
            context.SetValue(this.Item, i);
            
        }
    }
در این کد، دو متغییر تعریف شده‌اند؛ یکی از نوع رشته بوده و از طریق آن، دستور Switch تصمیم می‌گیرد که کلاس ItemInfo را با چه مقادیری پرکند. متغییر دیگر از نوع کلاس  ItemInfo می‌باشد و برای گرفتن مقدار کلاس از دستور Switch تعریف شده است.
حال برای اینکه بتوانیم از Code Activity مورد نظر استفاده کنیم٬ ابتدا باید پروژه را یکبار Build کنیم. اکنون در قسمت Toolbox یک٬ Tab ایی به نام پروژه ایجاد شده است و در آن یک کنترل به نام  LookupItem  موجود می‌باشد. آن را گرفته و به درون Sequence انتقال می‌دهیم.
سپس برای مقدار دادن به متغیر‌های تعریف شده در Code Activity، کنترل LookupItem را انتخاب کرده و در قسمت Properties به خصوصیت ItemCode، کد زیر را اضافه می‌کنیم:
item.ItemCode

نکته
: از کلاس Code Activity برای ارسال و دریافت مقادیر به درون Workflow استفاده می‌شود.

 Try Catch 
از این کنترل برای مدیریت خطا‌ها استفاده می‌شود.
ابتدا یک کنترل Try Catch را به Workflow اضافه کرده، مانند شکل زیر:

در بدنه Try می‌توان از کنترل‌های مورد نظر استفاده کنیم و همانطور که در شکل بالا مشخص است٬ از کنترل Throw برای ایجاد خطا استفاده شده‌است. کنترل جاری را انتخاب کرده و از قسمت Properties در خاصیت Exception کد زیر را اضافه می‌کنیم:
new OutOfStockException("Item Code"+item.ItemCode)
این  دستور باعث ایجاد یک خطا از نوع کلاس OutOfStockException می‌شود. برای کنترل خطای مورد نظر در قسمت Catches مانند شکل زیر عمل می‌کنیم.

مطالب
EF Code First #3

بررسی تعاریف نگاشت‌ها به کمک متادیتا در EF Code first

در قسمت قبل مروری سطحی داشتیم بر امکانات مهیای جهت تعاریف نگاشت‌ها در EF Code first. در این قسمت، حالت استفاده از متادیتا یا همان data annotations را با جزئیات بیشتری بررسی خواهیم کرد.
برای این منظور پروژه کنسول جدیدی را آغاز نمائید. همچنین به کمک NuGet، ارجاعات لازم را به اسمبلی EF، اضافه کنید. در ادامه مدل‌های زیر را به پروژه اضافه نمائید؛ یک شخص که تعدادی پروژه منتسب می‌تواند داشته باشد:

using System;
using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample02.Models
{
public class User
{
public int Id { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
public string Name { set; get; }
public string LastName { set; get; }
public string Email { set; get; }
public string Description { set; get; }
public byte[] Photo { set; get; }
public IList<Project> Projects { set; get; }
}
}

using System;

namespace EF_Sample02.Models
{
public class Project
{
public int Id { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
public string Title { set; get; }
public string Description { set; get; }
public virtual User User { set; get; }
}
}

به خاصیت public virtual User User در کلاس Project اصطلاحا Navigation property هم گفته می‌شود.
دو کلاس زیر را نیز جهت تعریف کلاس Context که بیانگر کلاس‌های شرکت کننده در تشکیل بانک اطلاعاتی هستند و همچنین کلاس آغاز کننده بانک اطلاعاتی سفارشی را به همراه تعدادی رکورد پیش فرض مشخص می‌کنند، به پروژه اضافه نمائید.

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Data.Entity;
using EF_Sample02.Models;

namespace EF_Sample02
{
public class Sample2Context : DbContext
{
public DbSet<User> Users { set; get; }
public DbSet<Project> Projects { set; get; }
}

public class Sample2DbInitializer : DropCreateDatabaseAlways<Sample2Context>
{
protected override void Seed(Sample2Context context)
{
context.Users.Add(new User
{
AddDate = DateTime.Now,
Name = "Vahid",
LastName = "N.",
Email = "name@site.com",
Description = "-",
Projects = new List<Project>
{
new Project
{
Title = "Project 1",
AddDate = DateTime.Now.AddDays(-10),
Description = "..."
}
}
});

base.Seed(context);
}
}
}

به علاوه در فایل کانفیگ برنامه، تنظیمات رشته اتصالی را نیز اضافه نمائید:

<connectionStrings>
<add
name="Sample2Context"
connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2012;Integrated Security = true"
providerName="System.Data.SqlClient"
/>
</connectionStrings>

همانطور که ملاحظه می‌کنید، در اینجا name به نام کلاس مشتق شده از DbContext اشاره می‌کند (یکی از قراردادهای توکار EF Code first است).

یک نکته:
مرسوم است کلاس‌های مدل را در یک class library جداگانه اضافه کنند به نام DomainClasses و کلاس‌های مرتبط با DbContext را در پروژه class library دیگری به نام DataLayer. هیچکدام از این پروژه‌ها نیازی به فایل کانفیگ و تنظیمات رشته اتصالی ندارند؛ زیرا اطلاعات لازم را از فایل کانفیگ پروژه اصلی که این دو پروژه class library را به خود الحاق کرده، دریافت می‌کنند. دو پروژه class library اضافه شده تنها باید ارجاعاتی را به اسمبلی‌های EF و data annotations داشته باشند.

در ادامه به کمک متد Database.SetInitializer که در قسمت دوم به بررسی آن پرداختیم و با استفاده از کلاس سفارشی Sample2DbInitializer فوق، نسبت به ایجاد یک بانک اطلاعاتی خالی تشکیل شده بر اساس تعاریف کلاس‌های دومین پروژه، اقدام خواهیم کرد:

using System;
using System.Data.Entity;

namespace EF_Sample02
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
Database.SetInitializer(new Sample2DbInitializer());
using (var db = new Sample2Context())
{
var project1 = db.Projects.Find(1);
Console.WriteLine(project1.Title);
}
}
}
}

تا زمانیکه وهله‌ای از Sample2Context ساخته نشود و همچنین یک کوئری نیز به بانک اطلاعاتی ارسال نگردد، Sample2DbInitializer در عمل فراخوانی نخواهد شد.
ساختار بانک اطلاعاتی پیش فرض تشکیل شده نیز مطابق اسکریپت زیر است:

CREATE TABLE [dbo].[Users](
[Id] [int] IDENTITY(1,1) NOT NULL,
[AddDate] [datetime] NOT NULL,
[Name] [nvarchar](max) NULL,
[LastName] [nvarchar](max) NULL,
[Email] [nvarchar](max) NULL,
[Description] [nvarchar](max) NULL,
[Photo] [varbinary](max) NULL,
CONSTRAINT [PK_Users] PRIMARY KEY CLUSTERED
(
[Id] ASC
)WITH (PAD_INDEX = OFF, STATISTICS_NORECOMPUTE = OFF,
IGNORE_DUP_KEY = OFF, ALLOW_ROW_LOCKS = ON, ALLOW_PAGE_LOCKS = ON) ON [PRIMARY]
) ON [PRIMARY]


CREATE TABLE [dbo].[Projects](
[Id] [int] IDENTITY(1,1) NOT NULL,
[AddDate] [datetime] NOT NULL,
[Title] [nvarchar](max) NULL,
[Description] [nvarchar](max) NULL,
[User_Id] [int] NULL,
CONSTRAINT [PK_Projects] PRIMARY KEY CLUSTERED
(
[Id] ASC
)WITH (PAD_INDEX = OFF, STATISTICS_NORECOMPUTE = OFF,
IGNORE_DUP_KEY = OFF, ALLOW_ROW_LOCKS = ON, ALLOW_PAGE_LOCKS = ON) ON [PRIMARY]
) ON [PRIMARY]

GO

ALTER TABLE [dbo].[Projects] WITH CHECK ADD CONSTRAINT [FK_Projects_Users_User_Id] FOREIGN KEY([User_Id])
REFERENCES [dbo].[Users] ([Id])
GO

ALTER TABLE [dbo].[Projects] CHECK CONSTRAINT [FK_Projects_Users_User_Id]
GO

توضیحاتی در مورد ساختار فوق، جهت یادآوری مباحث دو قسمت قبل:
- خواصی با نام Id تبدیل به primary key و identity field شده‌اند.
- نام جداول، همان نام خواص تعریف شده در کلاس Context است.
- تمام رشته‌ها به nvarchar از نوع max نگاشت شده‌اند و null پذیر می‌باشند.
- خاصیت تصویر که با آرایه‌ای از بایت‌ها تعریف شده به varbinary از نوع max نگاشت شده است.
- بر اساس ارتباط بین کلاس‌ها فیلد User_Id در جدول Projects اضافه شده است که توسط قیدی به نام FK_Projects_Users_User_Id، جهت تعریف کلید خارجی عمل می‌کند. این نام گذاری پیش فرض هم بر اساس نام خواص در دو کلاس انجام می‌شود.
- schema پیش فرض بکارگرفته شده، dbo است.
- null پذیری پیش فرض فیلدها بر اساس اصول زبان مورد استفاده تعیین شده است. برای مثال در سی شارپ، نوع int نال پذیر نیست یا نوع DateTime نیز به همین ترتیب یک value type است. بنابراین در اینجا این دو نوع به صورت not null تعریف شده‌اند (صرفنظر از اینکه در SQL Server هر دو نوع یاد شده، null پذیر هم می‌توانند باشند). بدیهی است امکان تعریف nullable types نیز وجود دارد.


مروری بر انواع متادیتای قابل استفاده در EF Code first

1) Key
همانطور که ملاحظه کردید اگر نام خاصیتی Id یا ClassName+Id باشد، به صورت خودکار به عنوان primary key جدول، مورد استفاده قرار خواهد گرفت. این یک قرارداد توکار است.
اگر یک چنین خاصیتی با نام‌های ذکر شده در کلاس وجود نداشته باشد، می‌توان با مزین سازی خاصیتی مفروض با ویژگی Key که در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations قرار دارد، آن‌را به عنوان Primary key معرفی نمود. برای مثال:

public class Project
{
[Key]
public int ThisIsMyPrimaryKey { set; get; }

و ضمنا باید دقت داشت که حین کار با ORMs فرقی نمی‌کند EF باشد یا سایر فریم ورک‌های دیگر، داشتن یک key جهت عملکرد صحیح فریم ورک، ضروری است. بر اساس یک Key است که Entity معنا پیدا می‌کند.


2) Required
ویژگی Required که در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations تعریف شده است، سبب خواهد شد یک خاصیت به صورت not null در بانک اطلاعاتی تعریف شود. همچنین در مباحث اعتبارسنجی برنامه، پیش از ارسال اطلاعات به سرور نیز نقش خواهد داشت. در صورت نال بودن خاصیتی که با ویژگی Required مزین شده است، یک استثنای اعتبارسنجی پیش از ذخیره سازی اطلاعات در بانک اطلاعاتی صادر می‌گردد. این ویژگی علاوه بر EF Code first در ASP.NET MVC نیز به نحو یکسانی تاثیرگذار است.


3) MaxLength و MinLength
این دو ویژگی نیز در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations قرار دارند (اما در اسمبلی EntityFramework.dll تعریف شده‌اند و جزو اسمبلی‌ پایه System.ComponentModel.DataAnnotations.dll نیستند). در ذیل نمونه‌ای از تعریف این‌ها را مشاهده می‌کنید. همچنین باید درنظر داشت که روش دیگر تعریف متادیتا، ترکیب آن‌ها در یک سطر نیز می‌باشد. یعنی الزامی ندارد در هر سطر یک متادیتا را تعریف کرد:

[MaxLength(50, ErrorMessage = "حداکثر 50 حرف"), MinLength(4, ErrorMessage = "حداقل 4 حرف")]
public string Title { set; get; }

ویژگی MaxLength بر روی طول فیلد تعریف شده در بانک اطلاعاتی تاثیر دارد. برای مثال در اینجا فیلد Title از نوع nvarchar با طول 30 تعریف خواهد شد.
ویژگی MinLength در بانک اطلاعاتی معنایی ندارد.
هر دوی این ویژگی‌ها در پروسه اعتبار سنجی اطلاعات مدل دریافتی تاثیر دارند. برای مثال در اینجا اگر طول عنوان کمتر از 4 حرف باشد، یک استثنای اعتبارسنجی صادر خواهد شد.

ویژگی دیگری نیز به نام StringLength وجود دارد که جهت تعیین حداکثر طول رشته‌ها به کار می‌رود. این ویژگی سازگاری بیشتر با ASP.NET MVC‌ دارد از این جهت که Client side validation آن‌را نیز فعال می‌کند.


4) Table و Column
این دو ویژگی نیز در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations قرار دارند، اما در اسمبلی EntityFramework.dll تعریف شده‌اند. بنابراین اگر تعاریف مدل‌های شما در پروژه Class library جداگانه‌ای قراردارند، نیاز خواهد بود تا ارجاعی را به اسمبلی EntityFramework.dll نیز داشته باشند.
اگر از نام پیش فرض جداول تشکیل شده خرسند نیستید، ویژگی Table را بر روی یک کلاس قرار داده و نام دیگری را تعریف کنید. همچنین اگر Schema کاربری رشته اتصالی به بانک اطلاعاتی شما dbo نیست، باید آن‌را در اینجا صریحا ذکر کنید تا کوئری‌های تشکیل شده به درستی بر روی بانک اطلاعاتی اجرا گردند:

[Table("tblProject", Schema="guest")]
public class Project

توسط ویژگی Column سه خاصیت یک فیلد بانک اطلاعاتی را می‌توان تعیین کرد:

[Column("DateStarted", Order = 4, TypeName = "date")]
public DateTime AddDate { set; get; }

به صورت پیش فرض، خاصیت فوق با همین نام AddDate در بانک اطلاعاتی ظاهر می‌گردد. اگر برای مثال قرار است از یک بانک اطلاعاتی قدیمی استفاده شود یا قرار نیست از شیوه نامگذاری خواص در سی شارپ در یک بانک اطلاعاتی پیروی شود، توسط ویژگی Column می‌توان این تعاریف را سفارشی نمود.
توسط پارامتر Order آن که از صفر شروع می‌شود، ترتیب قرارگیری فیلدها در حین تشکیل یک جدول مشخص می‌گردد.
اگر نیاز است نوع فیلد تشکیل شده را نیز سفارشی سازی نمائید، می‌توان از پارامتر TypeName استفاده کرد. برای مثال در اینجا علاقمندیم از نوع date مهیا در SQL Server 2008 استفاده کنیم و نه از نوع datetime پیش فرض آن.

نکته‌ای در مورد Order:
Order پیش فرض تمام خواصی که قرار است به بانک اطلاعاتی نگاشت شوند، به int.MaxValue تنظیم شده‌اند. به این معنا که تنظیم فوق با Order=4 سبب خواهد شد تا این فیلد، پیش از تمام فیلدهای دیگر قرار گیرد. بنابراین نیاز است Order اولین خاصیت تعریف شده را به صفر تنظیم نمود. (البته اگر واقعا نیاز به تنظیم دستی Order داشتید)


نکاتی در مورد تنظیمات ارث بری در حالت استفاده از متادیتا:
حداقل سه حالت ارث بری را در EF code first می‌توان تعریف و مدیریت کرد:
الف) Table per Hierarchy - TPH
حالت پیش فرض است. نیازی به هیچگونه تنظیمی ندارد. معنای آن این است که «لطفا تمام اطلاعات کلاس‌هایی را که از هم ارث بری کرده‌اند در یک جدول بانک اطلاعاتی قرار بده». فرض کنید یک کلاس پایه شخص را دارید که کلاس‌های بازیکن و مربی از آن ارث بری می‌کنند. زمانیکه کلاس پایه شخص توسط DbSet در کلاس مشتق شده از DbContext در معرض استفاده EF قرار می‌گیرد، بدون نیاز به هیچ تنظیمی، تمام این سه کلاس، تبدیل به یک جدول شخص در بانک اطلاعاتی خواهند شد. یعنی یک table به ازای سلسله مراتبی (Hierarchy) که تعریف شده.
ب) Table per Type - TPT
به این معنا است که به ازای هر نوع، باید یک جدول تشکیل شود. به عبارتی در مثال قبل، یک جدول برای شخص، یک جدول برای مربی و یک جدول برای بازیکن تشکیل خواهد شد. دو جدول مربی و بازیکن با یک کلید خارجی به جدول شخص مرتبط می‌شوند. تنها تنظیمی که در اینجا نیاز است، قرار دادن ویژگی Table بر روی نام کلاس‌های بازیکن و مربی است. به این ترتیب حالت پیش فرض الف (TPH) اعمال نخواهد شد.
ج) Table per Concrete Type - TPC
در این حالت فقط دو جدول برای بازیکن و مربی تشکیل می‌شوند و جدولی برای شخص تشکیل نخواهد شد. خواص کلاس شخص، در هر دو جدول مربی و بازیکن به صورت جداگانه‌ای تکرار خواهد شد. تنظیم این مورد نیاز به استفاده از Fluent API دارد.

توضیحات بیشتر این موارد به همراه مثال، موکول خواهد شد به مباحث استفاده از Fluent API که برای تعریف تنظیمات پیشرفته نگاشت‌ها طراحی شده است. استفاده از متادیتا تنها قسمت کوچکی از توانایی‌های Fluent API را شامل می‌شود.



5) ConcurrencyCheck و Timestamp
هر دوی این ویژگی‌ها در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations و اسمبلی به همین نام تعریف شده‌اند.
در EF Code first دو راه برای مدیریت مسایل همزمانی وجود دارد:
[ConcurrencyCheck]
public string Name { set; get; }

[Timestamp]
public byte[] RowVersion { set; get; }

زمانیکه از ویژگی ConcurrencyCheck استفاده می‌شود، تغییر خاصی در سمت بانک اطلاعاتی صورت نخواهد گرفت، اما در برنامه، کوئری‌های update و delete ایی که توسط EF صادر می‌شوند، اینبار اندکی متفاوت خواهند بود. برای مثال برنامه جاری را به نحو زیر تغییر دهید:

using System;
using System.Data.Entity;

namespace EF_Sample02
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
Database.SetInitializer(new Sample2DbInitializer());
using (var db = new Sample2Context())
{
//update
var user = db.Users.Find(1);
user.Name = "User name 1";
db.SaveChanges();
}
}
}
}

متد Find بر اساس primary key عمل می‌کند. به این ترتیب، اول رکورد یافت شده و سپس نام آن‌ تغییر کرده و در ادامه، اطلاعات ذخیره خواهند شد.
اکنون اگر توسط SQL Server Profiler کوئری update حاصل را بررسی کنیم، به نحو زیر خواهد بود:

exec sp_executesql N'update [dbo].[Users]
set [Name] = @0
where (([Id] = @1) and ([Name] = @2))
',N'@0 nvarchar(max) ,@1 int,@2 nvarchar(max) ',@0=N'User name 1',@1=1,@2=N'Vahid'

همانطور که ملاحظه می‌کنید، برای به روز رسانی فقط از primary key جهت یافتن رکورد استفاده نکرده، بلکه فیلد Name را نیز دخالت داده است. از این جهت که مطمئن شود در این بین، رکوردی که در حال به روز رسانی آن هستیم، توسط کاربر دیگری در شبکه تغییر نکرده باشد و اگر در این بین تغییری رخ داده باشد، یک استثناء صادر خواهد شد.
همین رفتار در مورد delete نیز وجود دارد:
//delete
var user = db.Users.Find(1);
db.Users.Remove(user);
db.SaveChanges();
که خروجی آن به صورت زیر است:

exec sp_executesql N'delete [dbo].[Users]
where (([Id] = @0) and ([Name] = @1))',N'@0 int,@1 nvarchar(max) ',@0=1,@1=N'Vahid'

در اینجا نیز به علت مزین بودن خاصیت Name به ویژگی ConcurrencyCheck، فقط همان رکوردی که یافت شده باید حذف شود و نه نمونه تغییر یافته آن توسط کاربری دیگر در شبکه.
البته در این مثال شاید این پروسه تنها چند میلی ثانیه به نظر برسد. اما در برنامه‌ای با رابط کاربری، شخصی ممکن است اطلاعات یک رکورد را در یک صفحه دریافت کرده و 5 دقیقه بعد بر روی دکمه save کلیک کند. در این بین ممکن است شخص دیگری در شبکه همین رکورد را تغییر داده باشد. بنابراین اطلاعاتی را که شخص مشاهده می‌کند، فاقد اعتبار شده‌اند.

ConcurrencyCheck را بر روی هر فیلدی می‌توان بکاربرد، اما ویژگی Timestamp کاربرد مشخص و محدودی دارد. باید به خاصیتی از نوع byte array اعمال شود (که نمونه‌ای از آن‌را در بالا در خاصیت public byte[] RowVersion مشاهده نمودید). علاوه بر آن، این ویژگی بر روی بانک اطلاعاتی نیز تاثیر دارد (نوع فیلد را در SQL Server تبدیل به timestamp می‌کند و نه از نوع varbinary مانند فیلد تصویر). SQL Server با این نوع فیلد به خوبی آشنا است و قابلیت مقدار دهی خودکار آن‌را دارد. بنابراین نیازی نیست در حین تشکیل اشیاء در برنامه، قید شود.
پس از آن، این فیلد مقدار دهی شده به صورت خودکار توسط بانک اطلاعاتی، در تمام updateها و deleteهای EF Code first حضور خواهد داشت:

exec sp_executesql N'delete [dbo].[Users]
where ((([Id] = @0) and ([Name] = @1)) and ([RowVersion] = @2))',N'@0 int,@1 nvarchar(max) ,
@2 binary(8)',@0=1,@1=N'Vahid',@2=0x00000000000007D1

از این جهت که اطمینان حاصل شود، واقعا مشغول به روز رسانی یا حذف رکوردی هستیم که در ابتدای عملیات از بانک اطلاعاتی دریافت کرده‌ایم. اگر در این بین RowVesrion تغییر کرده باشد، یعنی کاربر دیگری در شبکه این رکورد را تغییر داده و ما در حال حاضر مشغول به کار با رکوردی غیرمعتبر هستیم.
بنابراین استفاده از Timestamp را می‌توان به عنوان یکی از best practices طراحی برنامه‌های چند کاربره ASP.NET درنظر داشت.


6) NotMapped و DatabaseGenerated
این دو ویژگی نیز در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations قرار دارند، اما در اسمبلی EntityFramework.dll تعریف شده‌اند.
به کمک ویژگی DatabaseGenerated، مشخص خواهیم کرد که این فیلد قرار است توسط بانک اطلاعاتی تولید شود. برای مثال خواصی از نوع public int Id به صورت خودکار به فیلدهایی از نوع identity که توسط بانک اطلاعاتی تولید می‌شوند، نگاشت خواهند شد و نیازی نیست تا به صورت صریح از ویژگی DatabaseGenerated جهت مزین سازی آن‌ها کمک گرفت. البته اگر علاقمند نیستید که primary key شما از نوع identity باشد، می‌توانید از گزینه DatabaseGeneratedOption.None استفاده نمائید:
[DatabaseGenerated(DatabaseGeneratedOption.None)]
public int Id { set; get; }

DatabaseGeneratedOption در اینجا یک enum است که به نحو زیر تعریف شده است:

public enum DatabaseGeneratedOption
{
None = 0,
Identity = 1,
Computed = 2
}

تا اینجا حالت‌های None و Identity آن، بحث شدند.
در SQL Server امکان تعریف فیلدهای محاسباتی و Computed با T-SQL نویسی نیز وجود دارد. این نوع فیلدها در هربار insert یا update یک رکورد، به صورت خودکار توسط بانک اطلاعاتی مقدار دهی می‌شوند. بنابراین اگر قرار است خاصیتی به این نوع فیلدها در SQL Server نگاشت شود، می‌توان از گزینه DatabaseGeneratedOption.Computed استفاده کرد.
یا اگر برای فیلدی در بانک اطلاعاتی default value تعریف کرده‌اید، مثلا برای فیلد date متد getdate توکار SQL Server را به عنوان پیش فرض درنظر گرفته‌اید و قرار هم نیست توسط برنامه مقدار دهی شود، باز هم می‌توان آن‌را از نوع DatabaseGeneratedOption.Computed تعریف کرد.
البته باید درنظر داشت که اگر خاصیت DateTime تعریف شده در اینجا به همین نحو بکاربرده شود، اگر مقداری برای آن در حین تعریف یک وهله جدید از کلاس User درکدهای برنامه درنظر گرفته نشود، یک مقدار پیش فرض حداقل به آن انتساب داده خواهد شد (چون value type است). بنابراین نیاز است این خاصیت را از نوع nullable تعریف کرد (public DateTime? AddDate).

همچنین اگر یک خاصیت محاسباتی در کلاسی به صورت ReadOnly تعریف شده است (توسط کدهای مثلا سی شارپ یا وی بی):

[NotMapped]
public string FullName
{
get { return Name + " " + LastName; }
}

بدیهی است نیازی نیست تا آن‌را به یک فیلد بانک اطلاعاتی نگاشت کرد. این نوع خواص را با ویژگی NotMapped می‌توان مزین کرد.
همچنین باید دقت داشت در این حالت، از این نوع خواص دیگر نمی‌توان در کوئری‌های EF استفاده کرد. چون نهایتا این کوئری‌ها قرار هستند به عبارات SQL ترجمه شوند و چنین فیلدی در جدول بانک اطلاعاتی وجود ندارد. البته بدیهی است امکان تهیه کوئری LINQ to Objects (کوئری از اطلاعات درون حافظه) همیشه مهیا است و اهمیتی ندارد که این خاصیت درون بانک اطلاعاتی معادلی دارد یا خیر.


7) ComplexType
ComplexType یا Component mapping مربوط به حالتی است که شما یک سری خواص را در یک کلاس تعریف می‌کنید، اما قصد ندارید این‌ها واقعا تبدیل به یک جدول مجزا (به همراه کلید خارجی) در بانک اطلاعاتی شوند. می‌خواهید این خواص دقیقا در همان جدول اصلی کنار مابقی خواص قرار گیرند؛ اما در طرف کدهای ما به شکل یک کلاس مجزا تعریف و مدیریت شوند.
یک مثال:
کلاس زیر را به همراه ویژگی ComplexType به برنامه مطلب جاری اضافه نمائید:

using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace EF_Sample02.Models
{
[ComplexType]
public class InterestComponent
{
[MaxLength(450, ErrorMessage = "حداکثر 450 حرف")]
public string Interest1 { get; set; }

[MaxLength(450, ErrorMessage = "حداکثر 450 حرف")]
public string Interest2 { get; set; }
}
}

سپس خاصیت زیر را نیز به کلاس User اضافه کنید:

public InterestComponent Interests { set; get; }

همانطور که ملاحظه می‌کنید کلاس InterestComponent فاقد Id است؛ بنابراین هدف از آن تعریف یک Entity نیست و قرار هم نیست در کلاس مشتق شده از DbContext تعریف شود. از آن صرفا جهت نظم بخشیدن به یک سری خاصیت مرتبط و هم‌خانواده استفاده شده است (مثلا آدرس یک، آدرس 2، تا آدرس 10 یک شخص، یا تلفن یک تلفن 2 یا موبایل 10 یک شخص).
اکنون اگر پروژه را اجرا نمائیم، ساختار جدول کاربر به نحو زیر تغییر خواهد کرد:

CREATE TABLE [dbo].[Users](
---...
[Interests_Interest1] [nvarchar](450) NULL,
[Interests_Interest2] [nvarchar](450) NULL,
---...

در اینجا خواص کلاس InterestComponent، داخل همان کلاس User تعریف شده‌اند و نه در یک جدول مجزا. تنها در سمت کدهای ما است که مدیریت آن‌ها منطقی‌تر شده‌اند.

یک نکته:
یکی از الگوهایی که حین تشکیل مدل‌های برنامه عموما مورد استفاده قرار می‌گیرد، null object pattern نام دارد. برای مثال:

namespace EF_Sample02.Models
{
public class User
{
public InterestComponent Interests { set; get; }
public User()
{
Interests = new InterestComponent();
}
}
}

در اینجا در سازنده کلاس User، به خاصیت Interests وهله‌ای از کلاس InterestComponent نسبت داده شده است. به این ترتیب دیگر در کدهای برنامه مدام نیازی نخواهد بود تا بررسی شود که آیا Interests نال است یا خیر. همچنین استفاده از این الگو حین کار با یک ComplexType ضروری است؛ زیرا EF امکان ثبت رکورد جاری را در صورت نال بودن خاصیت Interests (صرفنظر از اینکه خواص آن مقدار دهی شده‌اند یا خیر) نخواهد داد.


8) ForeignKey
این ویژگی نیز در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations قرار دارد، اما در اسمبلی EntityFramework.dll تعریف شده‌است.
اگر از قراردادهای پیش فرض نامگذاری کلیدهای خارجی در EF Code first خرسند نیستید، می‌توانید توسط ویژگی ForeignKey، نامگذاری مورد نظر خود را اعمال نمائید. باید دقت داشت که ویژگی ForeignKey را باید به یک Reference property اعمال کرد. همچنین در این حالت، کلید خارجی را با یک value type نیز می‌توان نمایش داد:
[ForeignKey("FK_User_Id")]
public virtual User User { set; get; }
public int FK_User_Id { set; get; }

در اینجا فیلد اضافی دوم FK_User_Id به جدول Project اضافه نخواهد شد (چون توسط ویژگی ForeignKey تعریف شده است و فقط یکبار تعریف می‌شود). اما در این حالت نیز وجود Reference property ضروری است.


9) InverseProperty
این ویژگی نیز در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations قرار دارد، اما در اسمبلی EntityFramework.dll تعریف شده‌است.
از ویژگی InverseProperty برای تعریف روابط دو طرفه استفاده می‌شود.
برای مثال دو کلاس زیر را درنظر بگیرید:
public class Book
{
public int ID {get; set;}
public string Title {get; set;}

[InverseProperty("Books")]
public Author Author {get; set;}
}

public class Author
{
public int ID {get; set;}
public string Name {get; set;}

[InverseProperty("Author")]
public virtual ICollection<Book> Books {get; set;}
}

این دو کلاس همانند کلاس‌های User و Project فوق هستند. ذکر ویژگی InverseProperty برای مشخص سازی ارتباطات بین این دو غیرضروری است و قراردادهای توکار EF Code first یک چنین مواردی را به خوبی مدیریت می‌کنند.
اما اکنون مثال زیر را درنظر بگیرید:
public class Book
{
public int ID {get; set;}
public string Title {get; set;}

public Author FirstAuthor {get; set;}
public Author SecondAuthor {get; set;}
}

public class Author
{
public int ID {get; set;}
public string Name {get; set;}

public virtual ICollection<Book> BooksAsFirstAuthor {get; set;}
public virtual ICollection<Book> BooksAsSecondAuthor {get; set;}
}

این مثال ویژه‌ای است از کتابخانه‌ای که کتاب‌های آن، تنها توسط دو نویسنده نوشته‌ شده‌اند. اگر برنامه را بر اساس این دو کلاس اجرا کنیم، EF Code first قادر نخواهد بود تشخیص دهد، روابط کدام به کدام هستند و در جدول Books چهار کلید خارجی را ایجاد می‌کند. برای مدیریت این مساله و تعین ابتدا و انتهای روابط می‌توان از ویژگی InverseProperty کمک گرفت:

public class Book
{
public int ID {get; set;}
public string Title {get; set;}

[InverseProperty("BooksAsFirstAuthor")]
public Author FirstAuthor {get; set;}
[InverseProperty("BooksAsSecondAuthor")]
public Author SecondAuthor {get; set;}
}

public class Author
{
public int ID {get; set;}
public string Name {get; set;}

[InverseProperty("FirstAuthor")]
public virtual ICollection<Book> BooksAsFirstAuthor {get; set;}
[InverseProperty("SecondAuthor")]
public virtual ICollection<Book> BooksAsSecondAuthor {get; set;}
}

اینبار اگر برنامه را اجرا کنیم، بین این دو جدول تنها دو رابطه تشکیل خواهد شد و نه چهار رابطه؛ چون EF اکنون می‌داند که ابتدا و انتهای روابط کجا است. همچنین ذکر ویژگی InverseProperty در یک سر رابطه کفایت می‌کند و نیازی به ذکر آن در طرف دوم نیست.




مطالب
استفاده از shim و stub برای mock کردن در آزمون واحد
مقدمه:
از آنجایی که در این سایت در مورد shim و stub صحبتی نشده دوست داشتم مطلبی در این باره بزارم. در آزمون واحد ما نیاز داریم که یک سری اشیا را moq کنیم تا بتوانیم آزمون واحد را به درستی انجام دهیم. ما در آزمون واحد نباید وابستگی به لایه‌های پایین یا بالا داشته باشیم پس باید مقلدی از object هایی که در سطوح مختلف قرار دارند بسازیم.
شاید برای کسانی که با آزمون واحد کار کردند، به ویژه با فریم ورک تست Microsoft، یک سری مشکلاتی با mock کردن اشیا با استفاده از Mock داشته اند که حالا می‌خواهیم با معرفی فریم ورک‌های جدید، این مشکل را حل کنیم.
برای اینکه شما آزمون واحد درستی داشته باشید باید کارهای زیر را انجام دهید:
1- هر objectی که نیاز به mock کردن دارد باید حتما یا non-static باشد، یا اینترفیس داشته باشد.
2- شما احتیاج به یک فریم ورک تزریق وابستگی‌ها دارید که به عنوان بخشی از معماری نرم افزار یا الگوهای مناسب شی‌ءگرایی مطرح است، تا عمل تزریق وابستگی‌ها را انجام دهید.
3- ساختارها باید برای تزریق وابستگی در اینترفیس‌های object‌های وابسته تغییر یابند.

Shims و Stubs:
نوع stub همانند فریم ورک mock می‌باشد که برای مقلد ساختن اینترفیس‌ها و کلاس‌های non-sealed virtual یا ویژگی ها، رویدادها و متدهای abstract استفاده می‌شود. نوع shim می‌تواند کارهایی که stub نمی‌تواند بکند انجام دهد یعنی برای مقلد ساختن کلاس‌های static یا متدهای non-overridable استفاده می‌شود. با مثال‌های زیر می‌توانید با کارایی بیشتر shim و stub آشنا شوید.
یک پروژه mvc ایجاد کنید و نام آن را FakingExample بگذارید. در این پروژه کلاسی با نام CartToShim به صورت زیر ایجاد کنید:
namespace FakingExample
{
    public class CartToShim
    {
        public int CartId { get; private set; }
        public int UserId { get; private set; }
        private List<CartItem> _cartItems = new List<CartItem>();
        public ReadOnlyCollection<CartItem> CartItems { get; private set; }
        public DateTime CreateDateTime { get; private set; }
 
        public CartToShim(int cartId, int userId)
        {
            CartId = cartId;
            UserId = userId;
            CreateDateTime = DateTime.Now;
            CartItems = new ReadOnlyCollection<CartItem>(_cartItems);
        }
 
        public void AddCartItem(int productId)
        {
            var cartItemId = DataAccessLayer.SaveCartItem(CartId, productId);
            _cartItems.Add(new CartItem(cartItemId, productId));
        }
    }
}
و همچنین کلاسی با نام CartItem به صورت زیر ایجاد کنید:
public class CartItem
    {
        public int CartItemId { get; private set; }
        public int ProductId { get; private set; }
 
        public CartItem(int cartItemId, int productId)
        {
            CartItemId = cartItemId;
            ProductId = productId;
        }
    }
حالا یک پروژه unit test را با نام FakingExample.Tests اضافه کرده و نام کلاس آن را CartToShimTest بگذارید. یک reference از پروژه FakingExample تان به پروژه‌ی تستی که ساخته اید اضافه کنید. برای اینکه بتوانید کلاس‌های پروژه FakingExample را shim و یا stub کنید باید بر روی Reference پروژه تان راست کلیک کنید و گزینه Add Fakes Assembly را انتخاب کنید. وقتی این گزینه را می‌زنید، پوشه ای با نام Fakes در پروژه تست ایجاد شده و FakingExample.fakes در داخل آن قرار دارد همچنین در reference‌های پروژه تست، FakingExample.Fakes نیز ایجاد می‌شود.
اگر بر روی فایل fakes که در reference ایجاد شده دوبار کلیک کنید می‌توانید کلاس‌های CartItem و CartToShim را مشاهده کنید که هم نوع stub شان است و هم نوع shim آنها که در تصویر زیر می‌توانید مشاهده کنید.

ShimDataAccessLayer را که مشاهده می‌کنید یک متد SaveCartItem دارد که به دیتابیس متصل شده و آیتم‌های کارت را ذخیره می‌کند.

حالا می‌توانیم تست خود را بنویسیم. در زیر یک نمونه از تست را مشاهده می‌کنید:

[TestMethod]
        public void AddCartItem_GivenCartAndProduct_ThenProductShouldBeAddedToCart()
        {
            //Create a context to scope and cleanup shims
            using (ShimsContext.Create())
            {
                int cartItemId = 42, cartId = 1, userId = 33, productId = 777;
 
                //Shim SaveCartItem rerouting it to a delegate which 
                //always returns cartItemId
                Fakes.ShimDataAccessLayer.SaveCartItemInt32Int32 = (c, p) => cartItemId;
 
                var cart = new CartToShim(cartId, userId);
                cart.AddCartItem(productId);
 
                Assert.AreEqual(cartId, cart.CartItems.Count);
                var cartItem = cart.CartItems[0];
                Assert.AreEqual(cartItemId, cartItem.CartItemId);
                Assert.AreEqual(productId, cartItem.ProductId);
            }
        }
همانطور که در بالا مشاهده می‌کنید کدهای تست ما در اسکوپی قرار گرفته اند که محدوده shim را تعیین می‌کند و پس از پایان یافتن تست، تغییرات shim به حالت قبل بر می‌گردد. متد SaveCartItemInt32Int32 را که مشاهده می‌کنید یک متد static است و نمی‌توانیم با mock ویا stub آن را مقلد کنیم. تغییر اسم متد SaveCartItem به SaveCartItemInt32Int32 به این معنی است که متد ما دو ورودی از نوع Int32 دارد و به همین خاطر fake این متد به این صورت ایجاد شده است. مثلا اگر شما متد Save ای داشتید که یک ورودی Int و یک ورودی String داشت fake آن به صورت SaveInt32String ایجاد می‌شد.

به این نکته توجه داشته باشید که حتما برای assert کردن باید assert‌ها را در داخل اسکوپ ShimsContext قرار گرفته باشد در غیر این صورت assert شما درست کار نمی‌کند.

این یک مثال از shim بود؛ حالا می‌خواهم مثالی از یک stub را برای شما بزنم. یک اینترفیس با نام ICartSaver به صورت زیر ایجاد کنید:

public interface ICartSaver
    {
        int SaveCartItem(int cartId, int productId);
    }
برای shim کردن ما نیازی به اینترفیس نداشتیم اما برای استفاده از stub و یا Mock ما حتما به یک اینترفیس نیاز داریم تا بتوانیم object موردنظر را مقلد کنیم. حال باید یک کلاسی با نام CartSaver برای پیاده سازی اینترفیس خود بسازیم:
public class CartSaver : ICartSaver
    {
        public int SaveCartItem(int cartId, int productId)
        {
            using (var conn = new SqlConnection("RandomSqlConnectionString"))
            {
                var cmd = new SqlCommand("InsCartItem", conn);
                cmd.CommandType = CommandType.StoredProcedure;
                cmd.Parameters.AddWithValue("@CartId", cartId);
                cmd.Parameters.AddWithValue("@ProductId", productId);
 
                conn.Open();
                return (int)cmd.ExecuteScalar();
            }
        }
    }
حال تستی که با shim انجام دادیم را با استفاده از Stub انجام می‌دهیم:
[TestMethod]
        public void AddCartItem_GivenCartAndProduct_ThenProductShouldBeAddedToCart()
        {
            int cartItemId = 42, cartId = 1, userId = 33, productId = 777;
 
            //Stub ICartSaver and customize the behavior via a 
            //delegate, ro return cartItemId
            var cartSaver = new Fakes.StubICartSaver();
            cartSaver.SaveCartItemInt32Int32 = (c, p) => cartItemId;
 
            var cart = new CartToStub(cartId, userId, cartSaver);
            cart.AddCartItem(productId);
 
            Assert.AreEqual(cartId, cart.CartItems.Count);
            var cartItem = cart.CartItems[0];
            Assert.AreEqual(cartItemId, cartItem.CartItemId);
            Assert.AreEqual(productId, cartItem.ProductId);
        }
امیدوارم که این مطلب برای شما مفید بوده باشد.