نظرات مطالب
افزودن خودکار کلاس‌های تنظیمات نگاشت‌ها در EF Code first
در حالت اینکه از BaseEntity استفاده شه مشکلی نیست . ولی یه نوع وابستگی میشه... درسته؟
من در حالت BaseEntity جواب گرفتم. اما حالتی که فضای نام رو جستجو کنه خیلی منطقی‌تر و انعطاف پذیرتره.
ولی دقیقا شکل پیاده سازیش به مشکل برخوردم از Dbset خودکار که تو سایت هست استفاده کردم اما موفق نشدم.

امکان داره بگید زمانی که تمامی اسمبلی‌ها با دستور فوق در متغیر تعریف شده ذخیره شدن چطور در ModelBinder ست کنم؟
بازخوردهای پروژه‌ها
مشکل دریافتن محل دریافت فایل‌ها

سلام؛ من می‌خواستم یک مثال عملی رو از سایت شما دانلود بکنم و روش کار کنم  رمز و کد کاربری دادین من منظورتونو نفهمیدم این رو چیکار باید بکنم   ادرسی هم که داده بودین من رفتم چیزی  دستم رو نگرفت.

مطالب
کار با Docker بر روی ویندوز - قسمت هفتم - مدیریت اجرای چندین کانتینر به هم وابسته
تا اینجا نحوه‌ی اجرای برنامه‌ها، وب سرورها و حتی بانک‌های اطلاعاتی را توسط داکر بررسی کردیم. در این قسمت می‌خواهیم یک برنامه و بانک اطلاعاتی مخصوص آن‌را داخل یک کانتینر اجرا کنیم و برای این منظور از ابزار ساده کننده‌ی docker-compose استفاده خواهیم کرد.


docker-compose چیست؟

فرض کنید برنامه‌ی ما، از یک قسمت منطق خود برنامه و قسمت دیگر بانک اطلاعاتی آن تشکیل شده‌است. در این حالت برای توزیع آن توسط کانتینرها، نیاز به دو کانتینر مجزا خواهد بود؛ یکی برای برنامه و دیگری برای بانک اطلاعاتی:
dockerrun --name db`
-d `
-p 3306:3306 `
-e MYSQL_ROOT_PASSWORD=my-secret-pw `
-v db:/var/lib/mysql`
mysql

dockerinspect db # extract ipaddress

dockerrun --name web `
-d `
-p 8080:80 `
-e MY_DB_PORT=3306 `
-e MY_DB_HOST=? `
-v /my/php/app:/usr/share/nginx/html `
nginx
تمام این دستورات را به همراه یک ` نیز مشاهده می‌کنید. این روشی است که از آن برای چندسطری کردن دستورات در PowerShell استفاده می‌شود.
- دستور اول مطابق توضیحات قسمت قبل، یک بانک اطلاعاتی MySQL را در پس زمینه، با نام db که در آن، پورت 3306 میزبان به پورت 3306 کانتینر نگاشت شده‌است و همچنین بانک اطلاعاتی آن در یک volume نامدار به نام db با مسیر نگاشت شده‌ی به /var/lib/mysql/ داخل کانتینر ایجاد می‌شود، اجرا می‌کند.
- دستور دوم کار استخراج اطلاعات این کانتینر را انجام می‌دهد که شامل آدرس IP آن نیز می‌باشد. از این IP در برنامه‌ی وب استفاده خواهیم کرد.
- دستور سوم مطابق توضیحات قسمت پنجم، یک وب سرور nginx را برای هاست یک برنامه‌ی PHP که در آن پورت 8080 میزبان به پورت 80 کانتینر نگاشت شده‌است و همچنین فایل‌های آن از مسیر /my/php/app/ میزبان به مسیر /usr/share/nginx/html/ داخل کانتینر نگاشت و تامین می‌شوند، اجرا می‌کند. در اینجا از پارامتر e برای تعریف یک سری متغیر محیطی مانند شماره‌ی پورت و IP کانتینر اجرا کننده‌ی mysql، استفاده شده‌است.

در این مثال دو کانتینر به هم وابسته را اجرا کرده‌ایم و برای اجرای کانتینر دوم، نیاز است حداقل IP کانتینر اول را دانست و در قسمت MY_DB_HOST مقدار دهی کرد. روش دیگری نیز برای مدیریت ساده‌تر اجرای چندین کانتینر به هم وابسته توسط ابزاری به نام docker-compose وجود دارد. اگر از Dockerfile (که آن‌را در قسمت پنجم معرفی کردیم) جهت ایجاد Imageهای سفارشی بکار می‌رود، فایل docker-compose.yml، کار خودکار سازی ایجاد و اجرای چندین کانتینر را انجام می‌دهد که با قالب YAML تعریف می‌شود:
version: '2'
services:
    db:
         image: mysql
         ports:
             -3306:3306
         environment:
             -MYSQL_ROOT_PASSWORD=my-secret-pw
         volumes:
             -db:/var/lib/mysql

    web:
         image: nginx
         ports:
             -8080:80
         environment:
             -MY_DB_PORT=3306
             -MY_DB_HOST=db
         volumes:
             -/my/php/app:/usr/share/nginx/html
همانطور که مشاهده می‌کنید، هرچند قالب آن اندکی متفاوت شده‌است، اما در اصل با دستورات docker ای که در ابتدا معرفی کردیم، تفاوتی ندارد. محتوای فوق را در یک فایل متنی ویژه به نام docker-compose.yml ذخیره و آن‌را به ابزار خط فرمان دیگری به نام docker-compose معرفی می‌کنیم.
در ابتدای این فایل، شماره نگارش قالب YAML مورد استفاده، مشخص شده‌است. در این نگارش، به کانتینرها، services گفته می‌شود که در اینجا دو سرویس db و web را مشاهده می‌کنید. در فایل‌های yml، فضاهای خالی و indentations مهم هستند و بر این اساس است که کانتینرها و سپس مشخصات این کانتینرها، تمیز داده می‌شوند.


راه اندازی TeamCity به کمک فایل docker-compose.yml آن

در اینجا محتویات فایل docker-compose.yml مخصوص راه اندازی TeamCity را مشاهده می‌کنید که از سه کانتینر تشکیل شده‌است و از بانک اطلاعاتی postgres استفاده می‌کند:
version: '2'
services:
    teamcity:
        image: sjoerdmulder/teamcity
        ports:
            - 8111:8111
    teamcity-agent:
        image: sjoerdmulder/teamcity-agent
        environment:
            - TEAMCITY_SERVER=http://teamcity:8111
    postgres:
        image: postgres
        environment:
            - POSTGRES_DB=teamcity
در این تنظیمات، پورت 8111 میزبان به پورت 8111 کانتینر teamcity نگاشت شده‌است. در ادامه teamcity-agent نیاز به IP این کانتینر را دارد (یک build-server است). زمانیکه چندین کانتینر را توسط فایل docker-compose.yml راه اندازی می‌کنیم، داکر یک شبکه‌ی ایزوله (private network) را نیز برای اینکار مهیا می‌کند. داخل این شبکه‌ی ایزوله، یک DNS سرور توکار نیز وجود دارد که امکان دسترسی به کانتینرهای مختلف را از طریق نام کانتینرهای آن‌ها میسر می‌کند. به همین جهت است که مقدار TEAMCITY_SERVER، به http://teamcity:8111 تنظیم شده‌است و دقیقا از نام کانتینر teamcity برای یافتن IP آن استفاده می‌کند. همچنین باید دقت داشت در این آدرس، عدد 8111 به پورت داخل کانتینر teamcity اشاره می‌کند و نه به پورت میزبان. کانتینرها از طریق آدرس IP و پورت خودشان با هم در تماس هستند. پورت میزبان 8111، صرفا جهت فراخوانی teamcity از طریق سیستم میزبان مشخص شده‌است.


در ادامه برای کار با آن، ابتدا این محتویات را به صورت یک فایل متنی docker-compose.yml ذخیره کنید. سپس از طریق خط فرمان به پوشه‌ی آن وارد شده و دستور docker-compose up را صادر کنید. docker-compose یکی دیگر از ابزارهای خط فرمان نصب شده‌ی به همراه داکر است و پارامتر up آن کار راه اندازی و اجرای کانتینرهای ذکر شده‌ی در فایل yml موجود را انجام می‌دهد. نام پوشه‌ای که این فایل در آن قرار دارد، به عنوان نام پروژه‌ی مشترک بین این کانتینرها در گزارشات آن مورد استفاده قرار می‌گیرد.
پس از صدور این فرمان، ابتدا تمام imageهای ذکر شده‌ی در فایل yml دریافت می‌شوند (سه image در اینجا) و هر سه کانتینر راه اندازی می‌شوند. اکنون می‌توان در سیستم میزبان به آدرس http://localhost:8111 مراجعه کرد و از برنامه‌ی teamcity استفاده نمود. البته صفحه‌ی ابتدایی آن کار تنظیمات بانک اطلاعاتی آن‌را انجام می‌دهد و جائیکه در مورد database type سؤال می‌پرسد می‌توان postgres را انتخاب کرد و سپس در ذیل آن مقدار database host را نیز postgres وارد می‌کنیم. علت آن‌را نیز پیشتر توضیح دادیم. postgres در اینجا نام کانتینر نیز هست و ذکر نام آن، با ذکر IP مرتبط با آن کانتینر، یکی است. نام بانک اطلاعاتی را teamcity وارد کنید (مطابق تنظیمات فایل yml فوق) و نام کاربری آن نیز postgres است؛ بدون کلمه‌ی عبور. البته می‌شد در فایل yml فوق، متغیر محیطی POSTGRES_PASSWORD=xyz را نیز تنظیم کرد و سپس از آن در اینجا استفاده نمود.


docker-compose و ایجاد شبکه‌های ایزوله

توسط دستور docker network ls می‌توان لیست شبکه‌های مجازی ایجاد شده‌ی توسط docker را مشاهده کرد (و همچنین سایر network adapters موجود). اگر این دستور را اجرا کنید، کارت شبکه‌ی مجازی متناظر با شبکه‌ی خصوصی teamcity_default را که پیشتر در مورد آن توضیح داده شد، می‌توانید مشاهده کنید. این teamcity در اینجا همان نام پروژه و یا در اصل نام پوشه‌ای است که فایل docker-compose را از آنجا اجرا کردیم.
برای دریافت اطلاعات بیشتری در مورد این کارت شبکه‌ی به خصوص، می‌توان دستور docker network inspect teamcity_default را صادر کرد. یکی از قسمت‌های خروجی این گزارش، لیست کانتینرهایی است که هم اکنون به این شبکه متصل هستند؛ که در اینجا teamcity و بانک اطلاعاتی آن است.
مزیت ایجاد یک شبکه‌ی خصوصی مخصوص کانتینرهای به هم پیوسته، علاوه بر سادگی تشکیل فایل docker-compose آن‌ها با اشاره‌ی به نام کانتینرها، بجای ذکر مستقیم آدرس IP هر کدام، ایزوله ساختن این شبکه، از شبکه‌ی پیش‌فرض docker و بالا بردن میزان امنیت سایر کانتینرهایی است که هم اکنون از آن شبکه استفاده می‌کنند.


docker-compose و ایجاد DNS Server توکار

همانطور که عنوان شد، در این شبکه‌ی خصوصی ویژه‌ی کانتینرهای به هم پیوسته که توسط docker-compse اجرا و مدیریت شده‌اند، می‌توان از نام containerها بجای آدرس IP آن‌ها استفاده کرد و این مورد با وجود یک DNS Server توکار در این شبکه میسر شده‌است. برای آزمایش بیشتر این قابلیت، ابتدا دستور docker ps را صادر می‌کنیم تا نام کانتینرهای در حال اجرا را بدست بیاوریم. سپس سعی می‌کنیم پروسه‌ی bash shell داخل کانتینر بانک اطلاعاتی را اجرا کنیم:
docker ps
docker exec -it teamcity_postgres_1 bash
#exit
استفاده از docker exec یک روش است برای دسترسی به shell این کانتینر در حال اجرا؛ روش دیگر، استفاده از خود docker-compse می‌باشد که در این حالت، کار با آن ساده‌تر است:
 docker-compose exec postgres bash
در اینجا نیازی به ذکر سوئیچ it نیست؛ چون مقدار پیش‌فرض آن است و همچنین دیگر نیازی به اجرای docker ps برای یافتن نام کانتینری هم نیست و مستقیما می‌توان از نام‌های سرویس‌هایی که در فایل docker-compose.yml تعریف شده‌اند، استفاده کرد.
پس از دسترسی به شل، دستور زیر را اجرا کنید:
#ping teamcity
#exit
مشاهده خواهید کرد که این کانتینر می‌تواند کانتینر دیگری را صرفا با ذکر نام آن، ping کند.

یک نکته: اگر بخواهیم از وضعیت بانک‌های اطلاعاتی postgres توسط برنامه‌ی psql آن گزارش بگیریم نیز روش اجرای آن به همین صورت است:
docker-compose exec postgres psql -U postgres
postgres=#\l
postgres=#\q


اتصال یک کانتینر خارج از شبکه‌ی مجازی ایجاد شده‌ی توسط docker-compose به آن

فرض کنید می‌خواهید کانتینر کم حجم لینوکس alpine را اجرا کنید و توسط آن به شبکه‌ی مجازی ایجاد شده‌ی توسط docker-compose متصل شوید. روش آن به صورت زیر است:
 docker run --name apline -it --rm --net teamcity_default alpine sh
در اینجا توسط سوئیچ net، می‌توان نام شبکه‌ی مجازی را که نیاز است به آن متصل شویم، ذکر کرد. نام teamcity_default نیز از طریق اجرای دستور docker netwrok ls بدست آمده‌است.
این دستور، کانتینر لینوکس alpine را در حالت interactive جهت اجرای shell آن، راه اندازی می‌کند. سپس به شبکه‌ی مجازی teamcity_default متصل می‌شود. برای آزمایش این اتصال، در این shell راه اندازی شده، دستور ping teamcity را می‌توان صادر کرد. همچنین از داخل کانتینر teamcity نیز می‌توان این کانتینر را با نام آن ping کرد.


راه اندازی مجدد کانتینرها توسط docker-compose

اگر دستور docker-compose ps را دقیقا در پوشه‌ای که فایل yml آن قرار دارد اجرا کنیم، می‌توان گزارشی را صرفا از وضعیت کانتینرهای مرتبط با این فایل yml بدست آورد. دستور docker ps، لیست وضعیت تمام کانتینرهای در حال اجرای موجود را بر می‌گرداند. اکنون فرض کنید یکی از کانتینرهای اجرای شده‌ی توسط docker-compose، دیگر در حال اجرا نیست. برای راه اندازی مجدد آن می‌توان از دستور docker-compose start teamcity-agent استفاده کرد. همچنین دستور docker-compose logs teamcity-agent، لیست آخرین لاگ‌های مرتبط با یک کانتینر را بر می‌گرداند که می‌تواند برای رفع اشکال بسیار مفید باشد.


حذف کانتینرهای به هم پیوسته‌ی ایجاد شده‌ی توسط docker-compose

در ذیل ابتدا یک سری دستور را جهت مشاهده‌ی وضعیت سیستم مشاهده می‌کنید. سپس دستور docker-compose stop، کار متوقف کردن کانتینرهای مرتبط با فایل yml آن‌را انجام می‌دهد. دستور docker-compose rm -v، علاوه بر حذف این کانتینرها، volumeهای بانک‌های اطلاعاتی مرتبط را نیز حذف می‌کند. در آخر دستور docker-compose down، شبکه‌ی مجازی مرتبط را نیز حذف خواهد کرد. سپس مجددا از وضعیت سیستم گزارش گیری شده‌است.
 docker ps
docker-compose ps
docker volume ls
docker network ls

docker-compose stop
docker-compose rm -v
docker-compose down

docker ps -a
docker volume ls
docker network ls


اجرای پروژه‌ی ASP.NET Core Music Store توسط docker-compose

پروژه‌ی معروف Music Store مایکروسافت را به همراه فایل docker-compose.windows.yml آن، در اینجا می‌توانید مشاهده کنید. محتوای این فایل نیز به صورت زیر است:
version: '3'
services:
  db:
    image: microsoft/mssql-server-windows-developer
    environment:
      sa_password: "Password1"
      ACCEPT_EULA: "Y"
    ports:
      - "1433:1433" # REMARK: This is currently required, needs investigation
    healthcheck:
      test: [ "CMD", "sqlcmd", "-U", "sa", "-P", "Password1", "-Q", "select 1" ]
      interval: 1s
      retries: 30
web:
    build:
      context: .
      dockerfile: Dockerfile.windows
    environment:
      - "Data:DefaultConnection:ConnectionString=Server=db,1433;Database=MusicStore;User Id=sa;Password=Password1;MultipleActiveResultSets=True"
    depends_on:
      - db
    ports:
      - "5000:5000"
در اینجا تعریف دو کانتینر را مشاهده می‌کنید:
- کانتینر db که بر اساس image مخصوص mssql-server-windows-developer راه اندازی می‌شود. تنظیمات آن نیز بسیار شبیه به مطلب «کار با Docker بر روی ویندوز - قسمت ششم - کار با بانک‌های اطلاعاتی درون Containerها» است که پیشتر در مورد آن بحث کردیم.
- کانتینر web آن که از فایل Dockerfile.windows برای build سپس publish و در آخر run خودکار این برنامه‌ی ASP.NET Core، کمک می‌گیرد. در اینجا context به پوشه‌ی جاری اشاره می‌کند. در قسمت تنظیمات بانک اطلاعاتی آن، استفاده‌ی از نام کانتینر db را در قسمت رشته‌ی اتصالی مشاهده می‌کنید. قسمت depends_on آن ترتیب اجرای این کانتینرها را مشخص می‌کند. یعنی ابتدا باید کانتینر db اجرا شود و سپس web.
محتوای فایل Dockerfile.windows آن نیز به صورت زیر است که بر اساس دستورات NET Core CLI. تهیه شده‌است:
FROM microsoft/dotnet-nightly:2.0-sdk-nanoserver
SHELL ["powershell", "-Command", "$ErrorActionPreference = 'Stop'; $ProgressPreference = 'SilentlyContinue';"]
ENV NUGET_XMLDOC_MODE skip
ENV DOTNET_SKIP_FIRST_TIME_EXPERIENCE 1
RUN New-Item -Path \MusicStore\samples\MusicStore -Type Directory
WORKDIR app
ADD samples/MusicStore/MusicStore.csproj samples/MusicStore/MusicStore.csproj
ADD build/dependencies.props build/dependencies.props
ADD NuGet.config .
RUN dotnet restore --runtime win10-x64 .\samples\MusicStore
ADD samples samples
RUN dotnet publish --output /out --configuration Release --framework netcoreapp2.0 --runtime win10-x64 .\samples\MusicStore
FROM microsoft/dotnet-nightly:2.0-runtime-nanoserver
WORKDIR /app
COPY --from=0 /out .
EXPOSE 5000
ENV ASPNETCORE_URLS http://0.0.0.0:5000
CMD dotnet musicstore.dll
روش اجرای آن‌را نیز به صورت زیر بیان کرده‌است:
docker-compose -f .\docker-compose.windows.yml build
docker-compose -f .\docker-compose.windows.yml up
البته باید دقت داشت که اجرای فرمان up، به صورت خودکار کار build را هم انجام می‌دهد. پس از اجرای آن، برنامه را بر روی پورت 5000 می‌توانید مشاهده کنید.
نظرات مطالب
ASP.NET Web API - قسمت اول
اصولاً در Web API چیزی با عنوان Channel با اون مفهوم که در WCF هست نداریم. در Web API فقط یک Transport Channel برای HTTP وجود داره، چون هدف ایجاد Web API، فقط برقراری ارتباط در سطح HTTP هست، نه مثلاً MSMQ.
Protocol Channel هم همان مفاهیمی هستند که در ASP.NET MVC وجود دارند و مثلاً قسمتی از اون، تصدیق هویت و تعیین مجوز کاربر برای دسترسی به منابع با استفاده از فیلتر Authorize هست.
لطفاً دنبال تطبیق و تناظر بین مفاهیم پیچیده‌ی WCF و یافتن معادل در Web API نباشید. Web API به وجود آمده تا ایجاد وب سرویس‌ها در بستر HTTP رو ساده کنه، همین!
مطالب
فعالسازی امکانات Refactoring افزونه‌ی Roslynator در VSCode
یکی از قابلیت‌های افزونه‌ی C# for Visual Studio Code پس از نگارش 1.10.0 آن، امکان بارگذاری افزونه‌های مخصوص Roslyn است که قابلیت‌های Refactoring را به همراه دارند؛ مانند افزونه‌ی معروف و جامع Roslynator. البته هنوز افزونه‌های Analyzers مبتنی بر Roslyn، با VSCode سازگاری ندارند که قرار است در نگارش‌های آتی افزوده شوند. در این مطلب، نحوه‌ی فعالسازی افزونه‌های Roslyn refactoring ثالث را بررسی خواهیم کرد.


فعالسازی قدم به قدم Roslyn refactoring افزونه‌ی Roslynator

الف) فایل VSIX آن‌را از اینجا دریافت کنید و سپس پسوند آن‌را به zip تغییر دهید.
ب) این فایل zip را در پوشه‌ای مشخص باز کنید.
ج) پس از باز کردن این فایل zip، دو فایل Roslynator.VisualStudio.Core.dll و Roslynator.VisualStudio.dll آن‌را حذف کنید. این فایل‌ها مخصوص نگارش کامل ویژوال استودیو هستند و در صورت وجود، با سیستم بارگذاری افزونه‌های OmniSharp تداخل می‌کنند.
د) در آخر مسیر زیر را گشوده:
%USERPROFILE%/.omnisharp
و سپس فایل جدید omnisharp.json را با محتوای ذیل، در آن مسیر ایجاد کنید:
{
  "RoslynExtensionsOptions": {
    "LocationPaths": [
      "C:\\lib\\roslynator"
    ]
  }
}
که در اینجا مسیر ذکر شده، به پوشه‌ای اشاره می‌کند که فایل zip افزونه را در آنجا گشوده‌اید (به ذکر \\ هم دقت داشته باشید؛ تا فایل json نهایی، به درستی تشکیل شود).

اکنون اگر VSCode را اجرا کنید، شاهد افزوده شدن امکانات Refactoring مخصوص افزونه‌ی Roslynator به لیست Refactoring پیش‌فرض OmniSharp خواهید بود:



خودکار سازی دریافت، نصب و فعالسازی Roslyn refactoring افزونه‌ی Roslynator

مراحل فوق را می‌توان تبدیل به یک اسکریپت پاورشل کرد که با هر بار اجرای آن، به صورت خودکار کار دریافت و نصب این افزونه صورت گیرد:
Write-Host "Download, unzip and enable Roslynator for Visual Studio Code"

$name = "josefpihrt.Roslynator2017"
$url = "https://marketplace.visualstudio.com/items?itemName=$name"
$currentDir = $PSScriptRoot
$file = "$currentDir\Roslynator.zip"

$pattern = "<script class=`"vss-extension`" defer=`"defer`" type=`"application\/json`">(.*?)<\/script>"
$regex = [regex]"(?m)$pattern"
Write-Host "Grab the home page of the $name."
$dom = (New-Object Net.WebClient).DownloadString($url); 
if($dom -and $dom -match $pattern) 
{
    $matches = $regex.Match($dom)
    $jsonText = $matches[0].Groups[1]

    $json = ConvertFrom-Json $jsonText

    $version = $Json.versions[0].version # Parse the json in the page for the latest version number
    $parts = $name.Split(".")
    $publisher = $parts[0]
    $package = $parts[1]

    # Assemble the url for the vsix package
    $packageUrl = "https://marketplace.visualstudio.com/_apis/public/gallery/publishers/$publisher/vsextensions/$package/$version/vspackage"
    Write-Host "Download the vsix package: $packageUrl"
    (New-Object Net.WebClient).DownloadFile($packageUrl, $file)

    Write-Host "Using $currentDir as the current dir."
    Write-Host "Unzip $file."
    $shellApp = new-object -com shell.application 
    $zipFile = $shellApp.namespace($file) 
    $destination = $shellApp.namespace($currentDir) 
    $destination.Copyhere($zipFile.items(), 0x14)# overwrite and be silent

    Write-Host "Delete VS specific files. Otherwise they will interfere with the MEF services inside OmniSharp."
    Remove-Item "$currentDir\Roslynator.VisualStudio.Core.dll","$currentDir\Roslynator.VisualStudio.dll", "$currentDir\Roslynator.VisualStudio.pkgdef"

    $omnisharpJsonFilePath = "$env:USERPROFILE\.omnisharp\omnisharp.json";
    Write-Host "Create $omnisharpJsonFilePath file."
    $omnisharpJson = @" 
{{
  "RoslynExtensionsOptions": {{
    "LocationPaths": [
      "{0}"
    ]
  }}
}}
"@ -f $currentDir -Replace "\\","\\"
    $omnisharpJson | Out-File "$omnisharpJsonFilePath" -Confirm

    Write-Host "Done!"
}
else
{
    Write-Host "Failed to find the packageUrl!"
}
کدهای فوق را با نام فرضی update.ps1 ذخیره کنید (و یا از اینجا دریافت کنید: update.zip ). سپس می‌توانید آن‌را با اجرای دستور update.ps1\.، اجرا کرده و به صورت خودکار شاهد این مراحل باشید:
PS D:\Prog\1396\RoslynatorVSCode> .\update.ps1
Download, unzip and enable Roslynator for Visual Studio Code
Grab the home page of the josefpihrt.Roslynator2017.
Download the vsix package: https://marketplace.visualstudio.com/_apis/public/gallery/publishers/josefpihrt/vsextensions/Roslynator2017/1.7.0/vspackage
Using D:\Prog\1396\RoslynatorVSCode as the current dir.
Unzip D:\Prog\1396\RoslynatorVSCode\Roslynator.zip.
Delete VS specific files. Otherwise they will interfere with the MEF services inside OmniSharp.
Create C:\Users\Vahid\.omnisharp\omnisharp.json file.

Confirm
Are you sure you want to perform this action?
Performing the operation "Output to File" on target "C:\Users\Vahid\.omnisharp\omnisharp.json".
[Y] Yes  [A] Yes to All  [N] No  [L] No to All  [S] Suspend  [?] Help (default is "Y"):
Done!
ابتدا صفحه‌ی اصلی این افزونه دریافت می‌شود. سپس از داخل آن، پارامترهای مخصوص دانلود افزونه استخراج و آدرس دریافت نهایی آن تشکیل می‌شود.
در ادامه این افزونه دریافت شده و در پوشه‌ی جاری باز خواهد شد. سپس فایل omnisharp.json نیز به صورت خودکار تشکیل و مقدار دهی می‌شود.
اکنون اگر VSCode را اجرا کنید، همه چیز آماده بوده و امکانات این افزونه در دسترس خواهند بود.
مطالب
زیر نویس فارسی ویدیوهای ساخت برنامه‌های مترو توسط سی شارپ و XAML - قسمت پنجم

زیرنویس‌های فارسی قسمت پنجم «Building Windows 8 Metro Apps in C# and XAML» را از اینجا و یا اینجا می‌تونید دریافت کنید.

لیست سرفصل‌های قسمت پنجم به شرح زیر است:

Application Model  00:59:50 
Metro and WinRT introduce some significant changes to the world in which applications execute.
This module describes the implications for developers.
Introduction
Application Lifecycle
Demo: Application Lifecycle
Managing State
Demo: Saving State
Splash Screens
Launching Applications
Application Manifest
Packaging
Summary


این قسمت به جزئیات نحوه اجرای برنامه‌های مترو می‌پردازد. اگر با IIS کار کرده باشید، سیکل اجرایی برنامه‌های مترو ویندوز 8، همانند سیکل اجرایی برنامه‌های ASP.NET شده است! ویندوز مختار است برنامه شما را پس از مدتی بیکاری (البته این مدت در اینجا فقط 5 ثانیه است!)، معلق کرده یا حتی خاتمه دهد و تمام این‌ها هم از دید کاربر نهایی مخفی است. مانند زمانیکه یک برنامه ASP.NET پس از مدتی بیکاری، توسط IIS خاتمه می‌یابد (از حافظه خارج می‌شود) و پس از مدتی با رسیدن یک درخواست جدید، یک پروسه جدید برای اجرای آن ایجاد شده و مجددا سایت شروع به کار خواهد کرد؛ اینجا هم در دنیای مترو تقریبا به همین نحو با یک برنامه رفتار می‌شود.
یک نکته جالب دیگر هم در برنامه‌های مترو وجود دارد: ترد اصلی برنامه از ترد رابط کاربری جدا شده است. برای مثال سازنده کلاس App برنامه در یک ترد و رابط کاربری برنامه در ترد مجزای دیگری اجرا می‌شوند.
به علاوه روش‌های متفاوتی هم برای اجرای برنامه‌های مترو درنظر گرفته شده. دیگر فقط حالت کلیک بر روی یک برنامه سبب اجرای آن نمی‌شود. می‌توان بر اساس اتصال یک سخت افزار خاص به سیستم یا حتی یک جستجو هم سبب اجرای برنامه‌ای شد. برای مثال می‌توانید برنامه خود را طوری طراحی کنید که نتیجه‌ی جستجویی را در سیستم نمایش دهد.
سیستم بسته بندی برنامه‌های مترو نیز بسیار شبیه به فایل‌های XAP برنامه‌های سیلورلایت است که همه چیز داخل یک فایل قرار داده می‌شود؛ از فایل‌های تنظیمات برنامه تا فایل‌های کامپایل شده و منابع مورد نیاز. البته در اینجا نامش به appx تغییر یافته است به علاوه یک فایل cer که حاوی مجوز دیجیتال اجباری توزیع برنامه‌های مترو در فروشگاه ویندوز است.

مطالب
تشخیص کمبود ایندکس‌ها در SQL server

در مطالب قبلی به اختصار در مورد dynamic management views که از SQL server 2005 به بعد ارائه شده‌اند مثال‌هایی کاربردی ارائه گشتند. یکی دیگر از قابلیت‌های فوق العاده مهم این DMV ها، پیشنهاد ایجاد ایندکس بر روی جداول است. این پیشنهادات بر اساس آمارهای جمع آوری شده توسط موتور بهینه ساز اجرای کوئری‌ها در اس کیوال سرور به شما ارائه خواهند شد. برای مثال کوئری زیر را در management studio اجر نمائید:
USE master; 
SELECT d.database_id,
d.object_id,
d.index_handle,
d.equality_columns,
d.inequality_columns,
d.included_columns,
d.statement AS fully_qualified_object,
gs.*
FROM sys.dm_db_missing_index_groups g
JOIN sys.dm_db_missing_index_group_stats gs
ON gs.group_handle = g.index_group_handle
JOIN sys.dm_db_missing_index_details d
ON g.index_handle = d.index_handle



خروجی حاصل لیستی است که بر اساس تفاسیر موتور بهینه ساز اجرای کوئری‌ها بدست آمده است. equality_columns بر اساس حالت‌هایی مانند table.column = constant_value پیش بینی شده‌است. inequality_columns بر اساس حالت‌هایی مانند table.column > constant_value و included_columns برای حالت‌هایی است که می‌خواهیم ایندکس ایجاد شده محدودیت اندازه 900 بایت را نداشته باشد، یا نوع داده‌ای مورد استفاده برای مثال nvrachar max و امثال آن باشد (text و ntext مجاز نیست) و مواردی از این دست.
fully_qualified_object هم مشخص می‌کند که این ایندکس دقیقا باید بر روی چه دیتابیس و جدولی ایجاد شود.

تذکر: این آمارهای جمع‌آوری شده پس از هر بار ری‌استارت سرور، صفر خواهند شد.

اکنون این سؤال مطرح می‌شود که چگونه از این اطلاعات استفاده کنیم؟
دقیقا بر اساس EQUALITY_COLUMNS ، INEQUALITY_COLUMNS و INCLUDED_COLUMNS گزارش فوق، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
CREATE NONCLUSTERED INDEX <unique index name>
ON <FULL_TABLE_NAME> (<EQUALITY_COLUMNS>,<INEQUALITY_COLUMNS>) -- exclude INEQUALITY_COLUMNS if NULL
INCLUDE (<INCLUDED_COLUMNS>); -- exclude INCLUDED_COLUMNS if NULL

خوب، پس از گزارشگیری، ممکن است لیست بلند بالایی تهیه شود. کوئری زیر عبارات create index مورد نظر را بر اساس این قابلیت جدید تولید خواهد کرد:
SELECT mig.index_group_handle,
mid.index_handle,
migs.avg_total_user_cost AS AvgTotalUserCostThatCouldbeReduced,
migs.avg_user_impact AS AvgPercentageBenefit,
'CREATE INDEX missing_index_' + CONVERT (varchar, mig.index_group_handle)
+ '_' + CONVERT (varchar, mid.index_handle)

+ ' ON ' + mid.statement

+ ' (' + ISNULL (mid.equality_columns,'')

+ CASE
WHEN mid.equality_columns IS NOT NULL AND mid.inequality_columns
IS NOT NULL THEN ','
ELSE ''
END

+ ISNULL (mid.inequality_columns, '')

+ ')'

+ ISNULL (' INCLUDE (' + mid.included_columns + ')', '') AS
create_index_statement

FROM sys.dm_db_missing_index_groups mig

INNER JOIN sys.dm_db_missing_index_group_stats migs ON migs.group_handle = mig.index_group_handle

INNER JOIN sys.dm_db_missing_index_details mid ON mig.index_handle = mid.index_handle




مزایای ایجاد ایندکس‌های صحیح بر اساس نیازهای واقعی کاری:
  • سریعتر شدن اجرای کوئری‌های جستجو در تعداد رکوردهای بالا
  • مرتب سازی سریعتر نتایج (sorting)
  • کوئری‌هایی که بر اساس عبارت GROUP BY ایجاد شده‌اند، سریعتر اجرا خواهند شد


مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 13 - بررسی سیستم ردیابی تغییرات
هر Context در EF Core، دارای خاصیتی است به نام ChangeTracker که وظیفه‌ی آن ردیابی تغییراتی است که نیاز است به بانک اطلاعاتی منعکس شوند. برای مثال زمانیکه توسط یک کوئری، شیءایی را باز می‌گردانید و سپس مقدار یکی از خواص آن‌را تغییر داده و متد SaveChanges را فراخوانی می‌کنید، این ChangeTracker است که به EF اعلام می‌کند، کوئری Update ایی را که قرار است تولید کنی، فقط نیاز است یک خاصیت را به روز رسانی کند؛ آن هم تنها با این مقدار تغییر یافته.

روش‌های مختلف اطلاع رسانی به سیستم ردیابی تغییرات

متد DbSet.Add کار اطلاع رسانی تبدیل وهله‌‌های ثبت شده را به کوئری‌های Insert رکوردهای جدید، انجام می‌دهد:
using (var db = new BloggingContext())
{
   var blog = new Blog { Url = "http://sample.com" };
   db.Blogs.Add(blog);
   db.SaveChanges();
}

سیستم ردیابی اطلاعات، اگر تغییراتی را در خواص اشیاء تحت نظر خود مشاهده کند، سبب تولید کوئری‌های Update می‌گردد. یک چنین اشیایی تحت نظر Context هستند:
الف) اشیایی که در طول عمر Context از دیتابیس کوئری گرفته شده‌اند.
ب) اشیایی که در طول عمر Context به آن اضافه شده‌اند (حالت قبل).
using (var db = new BloggingContext())
{
  var blog = db.Blogs.First();
  blog.Url = "http://sample.com/blog";
  db.SaveChanges();
}

و متد DbSet.Remove کار اطلاع رسانی تبدیل وهله‌های حذف شده را به کوئری‌های Delete معادل، انجام می‌دهد:
using (var db = new BloggingContext())
{
  var blog = db.Blogs.First();
  db.Blogs.Remove(blog);
  db.SaveChanges();
}
اگر شیء حذف شده پیشتر توسط متد DbSet.Add اضافه شده باشد، تنها این شیء از Context حذف می‌شود و کوئری در مورد آن تولید نخواهد شد.

به علاوه امکان ترکیب متدهای Add، Remove و همچنین به روز رسانی اشیاء در طی یک Context و با فراخوانی یک SaveChanges در انتهای کار نیز وجود دارد. از این جهت که یک Context، الگوی واحد کار را پیاده سازی می‌کند و بیانگر یک تراکنش است. در این حالت ترکیبی، یا کل تراکنش با موفقیت به پایان می‌رسد و یا در صورت بروز مشکلی، هیچکدام از تغییرات درخواستی، اعمال نخواهند شد.


عملیات ردیابی، بر روی هر نوع Projections صورت نمی‌گیرد

اگر توسط LINQ Projections، نتیجه‌ی نهایی کوئری را تغییر دادید، فقط در زمانی سیستم ردیابی بر روی آن فعال خواهد بود که projection نهایی حاوی اصل موجودیت مدنظر باشد. برای مثال در کوئری ذیل چون در Projection صورت گرفته‌ی در متد Select، هنوز در خاصیت Blog، به اصل موجودیت Blog اشاره می‌شود، نتیجه‌ی این کوئری نیز تحت نظر سیستم ردیابی خواهد بود:
using (var context = new BloggingContext())
{
   var blog = context.Blogs
      .Select(b =>
            new
            {
               Blog = b,
               Posts = b.Posts.Count()
            });
 }
اما در کوئری ذیل، خیر:
using (var context = new BloggingContext())
{
   var blog = context.Blogs
            .Select(b =>
                 new
                 {
                   Id = b.BlogId,
                   Url = b.Url
                 });
 }
در اینجا در Projection انجام شده، نتیجه‌ی نهایی، به هیچکدام از موجودیت‌های ممکن اشاره نمی‌کند. بنابراین نتیجه‌ی آن تحت نظر سیستم ردیابی قرار نمی‌گیرد.


لغو سیستم ردیابی تغییرات، در زمانیکه به آن نیازی نیست

سیستم ردیابی تغییرات بر اساس مفاهیم AOP و تولید پروکسی‌های آن کار می‌کند. این پروکسی‌ها، اشیایی شفاف هستند که اشیاء شما را احاطه می‌کنند و هر تغییری را که اعمال می‌کنید، ابتدا از این غشاء رد شده و در سیستم ردیابی EF ثبت می‌شوند. سپس به وهله‌ی اصلی شیء موجود اعمال خواهند شد.
بدیهی است تولید این پروکسی‌ها، دارای سربار است و اگر هدف شما صرفا کوئری گرفتن از اطلاعات، جهت نمایش آن‌ها است، نیازی به تولید خودکار این پروکسی‌ها را ندارید و این مساله سبب کاهش مصرف حافظه‌ی برنامه و بالا رفتن سرعت آن می‌شود.
در قسمت قبل عنوان شد که «یک چنین اشیایی تحت نظر Context هستند: الف) اشیایی که در طول عمر Context از دیتابیس کوئری گرفته شده‌اند.»
اگر می‌خواهید این حالت پیش فرض را لغو کنید، از متد AsNoTracking استفاده نمائید:
using (var context = new BloggingContext())
{
  var blogs = context.Blogs.AsNoTracking().ToList();
}
یک چنین کوئری‌هایی برای سناریوهای فقط خواندنی (گزارشگیری‌ها) مناسب هستند و بدیهی است هرگونه تغییری در لیست blogs حاصل، توسط context جاری ردیابی نشده و در نهایت به بانک اطلاعاتی (در صورت فراخوانی SaveChanges) اعمال نمی‌گردد.

اگر می‌خواهید متد AsNoTracking را به صورت خودکار به تمام کوئری‌های یک context خاص اعمال کنید، روش کار و تنظیم آن به صورت زیر است:
using (var context = new BloggingContext())
{
    context.ChangeTracker.QueryTrackingBehavior = QueryTrackingBehavior.NoTracking;


نکات به روز رسانی ارجاعات موجودیت‌ها

دو حالت زیر را درنظر بگیرید که در اولی، blog از بانک اطلاعاتی واکشی شده‌است و post به صورت مستقیم وهله سازی شده‌است:
using (var context = new BloggingContext())
{
  var blog = context.Blogs.First();
  var post = new Post { Title = "Intro to EF Core" };

  blog.Posts.Add(post);
  context.SaveChanges();
}
و در دومی blog به صورت مستقیم وهله سازی گردیده‌است و post از بانک اطلاعاتی واکشی شده‌است:
using (var context = new BloggingContext())
{
  var blog = new Blog { Url = "http://blogs.msdn.com/visualstudio" };
  var post = context.Posts.First();

  blog.Posts.Add(post);
  context.SaveChanges();
}
در حالت اول، Post، ابتدا به بانک اطلاعاتی اضافه شده و سپس این مطلب جدید به لیست ارجاعات blog اضافه می‌شود (Post جدیدی اضافه شده و اولین Blog، جهت درج آن به روز رسانی می‌شود).
در حالت دوم، ابتدا blog در بانک اطلاعاتی ثبت می‌شود (چون برخلاف حالت اول، تحت نظر context نیست) و سپس این post (که تحت نظر context است) به مجموعه مطالب آن اضافه می‌شود (بلاگ جدیدی اضافه شده و ارجاع مطلب موجودی به آن اضافه می‌شود).


وارد کردن یک موجودیت به سیستم ردیابی اطلاعات

در مثال قبل مشاهده کردیم که اگر موجودیتی تحت نظر context نباشد (برای مثال توسط یک کوئری به context وارد نشده باشد)، در حین ذخیره سازی ارجاعات، با آن به صورت یک وهله‌ی جدید رفتار شده و حتما در بانک اطلاعاتی به صورت یک رکورد جدید ذخیره می‌شود؛ حتی اگر Id آن‌را دستی تنظیم کرده باشید که ندید گرفته خواهد شد.
اگر Id و سایر اطلاعات شیءایی را دارید، نیازی نیست تا حتما توسط یک کوئری ابتدا آن‌را از بانک اطلاعاتی دریافت و سپس به صورت خودکار وارد سیستم ردیابی کنید؛ متد Attach نیز یک چنین کاری را انجام می‌دهد:
 var blog = new Blog { Id = 2, Url = "https://www.dntips.ir" };
 context.Blog.Attach(blog);
 context.SaveChanges();
در اینجا هرچند شیء Blog از بانک اطلاعاتی واکشی نشده‌است، اما چون توسط متد Attach به DbSet اضافه شده‌است، اکنون جزئی از اشیاء تحت نظر به حساب می‌آید؛ اما با یک شرط. حالت اولیه‌ی این شیء به EntityState.Unchanged تنظیم شده‌است. یعنی زمانیکه SaveChanges فراخوانی می‌شود، عملیات خاصی صورت نخواهد گرفت و هیچ اطلاعاتی در بانک اطلاعاتی درج نمی‌گردد.
علاوه بر متد Attach، متد AttachRange نیز برای افزودن لیستی از موجودیت‌ها در حالت EntityState.Unchanged، پیش بینی شده‌است.

روش دیگر انجام اینکار به صورت ذیل است:
در اینجا ابتدا یک وهله‌ی جدید از Blog ایجاد شده‌است و سپس توسط متد Entry به Context وارد شده و همچنین حالت آن به صورت صریح، به تغییر یافته، مشخص گردیده‌است:
 var blog = new Blog { Id = 2, Url = "https://www.dntips.ir" };
 context.Entry(blog).State = EntityState.Modified ;
 context.SaveChanges();
و یا می‌توان این عملیات را به صورت زیر ساده کرد:
 var blog = new Blog { Id = 2, Url = "https://www.dntips.ir" };
 context.Update(blog);
 context.SaveChanges();
در اینجا متد جدید Update، همان کار Attach و سپس تنظیم حالت را به EntityState.Modified انجام می‌دهد.
به علاوه متد UpdateRange نیز برای افزودن لیستی از موجودیت‌ها در حالت EntityState.Modified، پیش بینی شده‌است.

یک نکته: متدهای Attach و Update، هم بر روی یک DbSet و هم بر روی Context، قابل اجرا هستند. اگر بر روی Context اجرا شدند، نوع موجودیت دریافتی به نوع DbSet متناظر به صورت خودکار نگاشت شده و استفاده می‌شود (context.Set<T>().Attach(entity)). یعنی در حقیقت بین این دو حالت تفاوتی نیست و امکان فراخوانی این متدها بر روی Context، صرفا جهت سهولت کار درنظر گرفته شده‌است.


تفاوت رفتار context.Entry در EF Core با EF 6.x

متد  context.Entry در EF 6.x هم وجود دارد. اما در EF core سبب تغییر وضعیت گراف متصل به یک شیء نمی‌شود و ضعیت روابط آن‌را به روز رسانی نمی‌کند (برخلاف EF 6.x). اگر در EF Core نیاز به یک چنین به روز رسانی گراف مانندی را داشتید، باید از متد جدید context.ChangeTracker.TrackGraph به نحو ذیل استفاده نمائید:
 context.ChangeTracker.TrackGraph(blog, e => e.Entry.State = EntityState.Added);


کوئری گرفتن از سیستم ردیابی اطلاعات

این سناریوها را درنظر بگیرید:
 - می‌خواهم سیستمی شبیه به تریگرهای اس کیوال سرور را با EF داشته باشم.
 - می‌خواهم اطلاعات تمام رکوردهای ثبت شده، حذف شده و به روز رسانی شده را لاگ کنم.
 - می‌خواهم پس از ثبت رکوردی در هر جای برنامه، شبیه به مباحث SQL Server Service Broker و SqlDependency بلافاصله مطلع شده و توسط SignalR اطلاع رسانی کنم.

و در حالت کلی می‌خواهم پیش و یا پس از ثبت اطلاعات، بتوانم به تغییرات صورت گرفته دسترسی داشته باشم و عملیاتی را بر روی آن‌ها انجام دهم. تمام این موارد و سناریوها را با کوئری گرفتن از سیستم ردیابی اطلاعات EF می‌توان پیاده سازی کرد.
برای نمونه در مطلب قبل و قسمت «طراحی یک کلاس پایه، بدون تنظیمات ارث بری روابط»، یک کلاس پایه را که مقادیر پیش فرض خود را از SQL Server دریافت می‌کند، طراحی کردیم. در اینجا می‌خواهیم با استفاده از سیستم ردیابی EF، طراحی این کلاس پایه را عمومی کرده و سازگار با تمام بانک‌های اطلاعاتی موجود کنیم.
جهت یادآوری، کلاس پایه موجودیت‌ها، یک چنین شکلی را داشته:
public class BaseEntity
{
   public int Id { set; get; }
   public DateTime? DateAdded { set; get; }
   public DateTime? DateUpdated { set; get; }
}
و پس از آن، هر موجودیت برنامه به این شکل خلاصه شده و نشانه گذاری می‌شود:
public class Person : BaseEntity
{
   public string FirstName { get; set; }
   public string LastName { get; set; }
}
اکنون به کلاس Context برنامه مراجعه کرده و متد SaveChanges آن‌را بازنویسی می‌کنیم:
    public class ApplicationDbContext : DbContext
    {
        // same as before 

        public override int SaveChanges()
        {
            this.ChangeTracker.DetectChanges();

            var modifiedEntries = this.ChangeTracker
                                      .Entries<BaseEntity>()
                                      .Where(x => x.State == EntityState.Modified);
            foreach (var modifiedEntry in modifiedEntries)
            {
                modifiedEntry.Entity.DateUpdated = DateTime.UtcNow;
            }
 
            var addedEntries = this.ChangeTracker
                                      .Entries<BaseEntity>()
                                      .Where(x => x.State == EntityState.Added);
            foreach (var addedEntry in addedEntries)
            {
                addedEntry.Entity.DateAdded = DateTime.UtcNow;
            }
 
            return base.SaveChanges();
        }
    }
این متد SaveChanges، نقطه‌ی مشترک تمام تغییرات برنامه است. به همین دلیل است که اینجا را می‌توان جهت اعمالی، پیش و پس از فراخوانی متد اصلی base.SaveChanges که کار نهایی درج تغییرات را به بانک اطلاعاتی انجام می‌دهد، مورد استفاده قرار داد.
در اینجا کار با کوئری گرفتن از خاصیت ChangeTracker شروع می‌شود. سپس باید مشخص کنیم چه نوع موجودیت‌هایی را مدنظر داریم. چون تمام موجودیت‌های ما از کلاس پایه‌ی BaseEntity مشتق می‌شوند، بنابراین کوئری گرفتن بر روی این نوع، به معنای دسترسی به تمام موجودیت‌های برنامه نیز هست. سپس در اینجا اگر حالتی EntityState.Modified بود، فقط مقدار خاصیت DateUpdated را به صورت خودکار مقدار دهی می‌کنیم و اگر حالتی EntityState.Added بود، تنها مقدار خاصیت DateAdded را به روز رسانی خواهیم کرد.
در یک چنین حالتی دیگر نیازی نیست تا مقادیر این خواص را در حین ثبت اطلاعات برنامه به صورت دستی مشخص کنیم.

یک نکته: اگر به ابتدای متد بازنویسی شده دقت کنید، فراخوانی متد this.ChangeTracker.DetectChanges در آن انجام شده‌است. علت اینجا است که این فراخوانی به صورت خودکار توسط متد base.SaveChanges انجام می‌شود، اما چون این مرحله را تا انتهای متد بازنویسی شده، به تاخیر انداخته‌ایم، نیاز است خودمان به صورت دستی سبب محاسبه‌ی مجدد تغییرات صورت گرفته شویم.

نکته‌ای در مورد بهبود کیفیت کدهای متد SaveChanges: استفاده‌ی Change Tracker به این صورت با بازنویسی متد SaveChanges بسیار مرسوم است. اما پس از مدتی به متد SaveChanges ایی خواهید رسید که کنترل آن از دست خارج می‌شود. به همین جهت برای EF 6.x پروژه‌هایی مانند EFHooks طراحی شده‌اند تا کپسوله سازی بهتری را بتوان ارائه داد. انتقال کدهای آن به EF Core کار مشکلی نیست و اصل آن، بازنویسی HookedDbContext آن است که نحوه‌ی مدیریت شکیل‌تر کوئری گرفتن از ChangeTracker را بیان می‌کند.


خواص سایه‌ای یا Shadow properties

EF Core به همراه مفهوم کاملا جدیدی است به نام خواص سایه‌ای. این نوع خواص در سمت کدهای ما و در کلاس‌های موجودیت‌های برنامه وجود خارجی نداشته، اما در سمت جداول بانک اطلاعاتی وجود دارند و اکنون امکان کوئری گرفتن و کار کردن با آن‌ها در EF Core میسر شده‌است.
برای تعریف آن‌ها، بجای افزودن خاصیتی به کلاس‌های برنامه، کار از متد OnModelCreating به نحو ذیل شروع می‌شود:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
  modelBuilder.Entity<Blog>().Property<DateTime>("DateAdded");
در اینجا یک خاصیت جدید به نام DateAdded، از نوع DateTime که در کلاس Blog وجود خارجی ندارد، تعریف شده‌است. به این خاصیت، shadow property می‌گویند (سایه‌ای است از ستونی از جدول بلاگ).
سپس برای کار کردن و کوئری گرفتن از آن می‌توان از متد جدید EF.Property، به نحو ذیل استفاده کرد:
 var blogs = context.Blogs.OrderBy(b => EF.Property<DateTime>(b, "DateAdded"));
همچنین برای مقدار دهی آن تنها می‌توان توسط سیستم Change Tracker اقدام نمود:
 context.Entry(myBlog).Property("DateAdded").CurrentValue = DateTime.Now;
و یا در همان قطعه کد بازنویسی متد SaveChanges فوق، نحوه‌ی دسترسی به اینگونه خواص، به صورت زیر می‌باشد:
foreach (var addedEntry in addedEntries)
{
  addedEntry.Property("DateAdded").CurrentValue = DateTime.UtcNow;
}
مهم‌ترین دلیل وجودی این خواص، پیاده سازی روابطی مانند many-to-many، در نگارش‌های بعدی EF Core هستند. در حقیقت جدول واسطی که در اینجا به صورت خودکار تشکیل می‌شود، به همراه خواصی است که تاکنون امکان دسترسی به آن‌ها در کدهای EF وجود نداشت؛ اما Shadow properties این امر را میسر می‌کنند (فیلدهایی که در سمت بانک اطلاعاتی وجود دارند، اما در کدهای کلاس‌های ما، خیر).
اشتراک‌ها
چالش مدیریت نسخه داده در EF Core

یکی از راه‌های کنترل تاریخچه داده، ایجاد نسخه جدید و مدیریت این نسخه‌ها است. در این حالت چالش اصلی مدیریت کلید اصلی است. این روش مزایا و معایب خود را دارد اما در اینجا مسئله چگونگی انجام آن است.

با پاسخ به این سؤال و ارائه یک راه حل، در این چالش شرکت کنید.

چالش مدیریت نسخه داده در EF Core
مطالب
ASP.NET MVC #18

اعتبار سنجی کاربران در ASP.NET MVC

دو مکانیزم اعتبارسنجی کاربران به صورت توکار در ASP.NET MVC در دسترس هستند: Forms authentication و Windows authentication.
در حالت Forms authentication، برنامه موظف به نمایش فرم لاگین به کاربر‌ها و سپس بررسی اطلاعات وارده توسط آن‌ها است. برخلاف آن، Windows authentication حالت یکپارچه با اعتبار سنجی ویندوز است. برای مثال زمانیکه کاربری به یک دومین ویندوزی وارد می‌شود، از همان اطلاعات ورود او به شبکه داخلی، به صورت خودکار و یکپارچه جهت استفاده از برنامه کمک گرفته خواهد شد و بیشترین کاربرد آن در برنامه‌های نوشته شده برای اینترانت‌های داخلی شرکت‌ها است. به این ترتیب کاربران یک بار به دومین وارد شده و سپس برای استفاده از برنامه‌های مختلف ASP.NET، نیازی به ارائه نام کاربری و کلمه عبور نخواهند داشت. Forms authentication بیشتر برای برنامه‌هایی که از طریق اینترنت به صورت عمومی و از طریق انواع و اقسام سیستم عامل‌ها قابل دسترسی هستند، توصیه می‌شود (و البته منعی هم برای استفاده در حالت اینترانت ندارد).
ضمنا باید به معنای این دو کلمه هم دقت داشت: هدف از Authentication این است که مشخص گردد هم اکنون چه کاربری به سایت وارد شده است. Authorization، سطح دسترسی کاربر وارد شده به سیستم و اعمالی را که مجاز است انجام دهد، مشخص می‌کند.


فیلتر Authorize در ASP.NET MVC

یکی دیگر از فیلترهای امنیتی ASP.NET MVC به نام Authorize، کار محدود ساختن دسترسی به متدهای کنترلرها را انجام می‌دهد. زمانیکه اکشن متدی به این فیلتر یا ویژگی مزین می‌شود، به این معنا است که کاربران اعتبارسنجی نشده، امکان دسترسی به آن‌را نخواهند داشت. فیلتر Authorize همواره قبل از تمامی فیلترهای تعریف شده دیگر اجرا می‌شود.
فیلتر Authorize با پیاده سازی اینترفیس System.Web.Mvc.IAuthorizationFilter توسط کلاس System.Web.Mvc.AuthorizeAttribute در دسترس می‌باشد. این کلاس علاوه بر پیاده سازی اینترفیس یاد شده، دارای دو خاصیت مهم زیر نیز می‌باشد:

public string Roles { get; set; } // comma-separated list of role names
public string Users { get; set; } // comma-separated list of usernames

زمانیکه فیلتر Authorize به تنهایی بکارگرفته می‌شود، هر کاربر اعتبار سنجی شده‌ای در سیستم قادر خواهد بود به اکشن متد مورد نظر دسترسی پیدا کند. اما اگر همانند مثال زیر، از خواص Roles و یا Users نیز استفاده گردد، تنها کاربران اعتبار سنجی شده مشخصی قادر به دسترسی به یک کنترلر یا متدی در آن خواهند شد:

[Authorize(Roles="Admins")]
public class AdminController : Controller
{
  [Authorize(Users="Vahid")]
  public ActionResult DoSomethingSecure()
   {
  }
}

در این مثال، تنها کاربرانی با نقش Admins قادر به دسترسی به کنترلر جاری Admin خواهند بود. همچنین در بین این کاربران ویژه، تنها کاربری به نام Vahid قادر است متد DoSomethingSecure را فراخوانی و اجرا کند.

اکنون سؤال اینجا است که فیلتر Authorize چگونه از دو مکانیزم اعتبار سنجی یاد شده استفاده می‌کند؟ برای پاسخ به این سؤال، فایل web.config برنامه را باز نموده و به قسمت authentication آن دقت کنید:

<authentication mode="Forms">
<forms loginUrl="~/Account/LogOn" timeout="2880" />
</authentication>

به صورت پیش فرض، برنامه‌های ایجاد شده توسط VS.NET جهت استفاده از حالت Forms یا همان Forms authentication تنظیم شده‌اند. در اینجا کلیه کاربران اعتبار سنجی نشده، به کنترلری به نام Account و متد LogOn در آن هدایت می‌شوند.
برای تغییر آن به حالت اعتبار سنجی یکپارچه با ویندوز، فقط کافی است مقدار mode را به Windows تغییر داد و تنظیمات forms آن‌را نیز حذف کرد.


یک نکته: اعمال تنظیمات اعتبار سنجی اجباری به تمام صفحات سایت
تنظیم زیر نیز در فایل وب کانفیگ برنامه، همان کار افزودن ویژگی Authorize را انجام می‌دهد با این تفاوت که تمام صفحات سایت را به صورت خودکار تحت پوشش قرار خواهد داد (البته منهای loginUrl ایی که در تنظیمات فوق مشاهده نمودید):

<authorization>
<deny users="?" />
</authorization>

در این حالت دسترسی به تمام آدرس‌های سایت تحت تاثیر قرار می‌گیرند، منجمله دسترسی به تصاویر و فایل‌های CSS و غیره. برای اینکه این موارد را برای مثال در حین نمایش صفحه لاگین نیز نمایش دهیم، باید تنظیم زیر را پیش از تگ system.web به فایل وب کانفیگ برنامه اضافه کرد:

<!-- we don't want to stop anyone seeing the css and images -->
<location path="Content">
<system.web>
<authorization>
<allow users="*" />
</authorization>
</system.web>
</location>

در اینجا پوشه Content از سیستم اعتبارسنجی اجباری خارج می‌شود و تمام کاربران به آن دسترسی خواهند داشت.
به علاوه امکان امن ساختن تنها قسمتی از سایت نیز میسر است؛ برای مثال:

<location path="secure">
  <system.web>
    <authorization>
      <allow roles="Administrators" />
      <deny users="*" />
    </authorization>
  </system.web>
</location>

در اینجا مسیری به نام secure، نیاز به اعتبارسنجی اجباری دارد. به علاوه تنها کاربرانی در نقش Administrators به آن دسترسی خواهند داشت.


نکته: به تنظیمات انجام شده در فایل Web.Config دقت داشته باشید
همانطور که می‌شود دسترسی به یک مسیر را توسط تگ location بازگذاشت، امکان بستن آن هم فراهم است (بجای allow از deny استفاده شود). همچنین در ASP.NET MVC به سادگی می‌توان تنظیمات مسیریابی را در فایل global.asax.cs تغییر داد. برای مثال اینبار مسیر دسترسی به صفحات امن سایت، Admin خواهد بود نه Secure. در این حالت چون از فیلتر Authorize استفاده نشده و همچنین فایل web.config نیز تغییر نکرده، این صفحات بدون محافظت رها خواهند شد.
بنابراین اگر از تگ location برای امن سازی قسمتی از سایت استفاده می‌کنید، حتما باید پس از تغییرات مسیریابی، فایل web.config را هم به روز کرد تا به مسیر جدید اشاره کند.
به همین جهت در ASP.NET MVC بهتر است که صریحا از فیلتر Authorize بر روی کنترلرها (جهت اعمال به تمام متدهای آن) یا بر روی متدهای خاصی از کنترلرها استفاده کرد.
امکان تعریف AuthorizeAttribute در فایل global.asax.cs و متد RegisterGlobalFilters آن به صورت سراسری نیز وجود دارد. اما در این حالت حتی صفحه لاگین سایت هم دیگر در دسترس نخواهد بود. برای رفع این مشکل در ASP.NET MVC 4 فیلتر دیگری به نام AllowAnonymousAttribute معرفی شده است تا بتوان قسمت‌هایی از سایت را مانند صفحه لاگین، از سیستم اعتبارسنجی اجباری خارج کرد تا حداقل کاربر بتواند نام کاربری و کلمه عبور خودش را وارد نماید:

[System.Web.Mvc.AllowAnonymous]
public ActionResult Login()
{
return View();
}

بنابراین در ASP.NET MVC 4.0، فیلتر AuthorizeAttribute را سراسری تعریف کنید. سپس در کنترلر لاگین برنامه از فیلتر AllowAnonymous استفاده نمائید.
البته نوشتن فیلتر سفارشی AllowAnonymousAttribute در ASP.NET MVC 3.0 نیز میسر است. برای مثال:

public class LogonAuthorize : AuthorizeAttribute {
public override void OnAuthorization(AuthorizationContext filterContext) {
if (!(filterContext.Controller is AccountController))
base.OnAuthorization(filterContext);
}
}

در این فیلتر سفارشی، اگر کنترلر جاری از نوع AccountController باشد، از سیستم اعتبار سنجی اجباری خارج خواهد شد. مابقی کنترلرها همانند سابق پردازش می‌شوند. به این معنا که اکنون می‌توان LogonAuthorize را به صورت یک فیلتر سراسری در فایل global.asax.cs معرفی کرد تا به تمام کنترلرها، منهای کنترلر Account اعمال شود.



مثالی جهت بررسی حالت Windows Authentication

یک پروژه جدید خالی ASP.NET MVC را آغاز کنید. سپس یک کنترلر جدید را به نام Home نیز به آن اضافه کنید. در ادامه متد Index آن‌را با ویژگی Authorize، مزین نمائید. همچنین بر روی نام این متد کلیک راست کرده و یک View خالی را برای آن ایجاد کنید:

using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication15.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
[Authorize]
public ActionResult Index()
{
return View();
}
}
}

محتوای View متناظر با متد Index را هم به شکل زیر تغییر دهید تا نام کاربر وارد شده به سیستم را نمایش دهد:

@{
ViewBag.Title = "Index";
}

<h2>Index</h2>
Current user: @User.Identity.Name

به علاوه در فایل Web.config برنامه، حالت اعتبار سنجی را به ویندوز تغییر دهید:

<authentication mode="Windows" />

اکنون اگر برنامه را اجرا کنید و وب سرور آزمایشی انتخابی هم IIS Express باشد، پیغام HTTP Error 401.0 - Unauthorized نمایش داده می‌شود. علت هم اینجا است که Windows Authentication به صورت پیش فرض در این وب سرور غیرفعال است. برای فعال سازی آن به مسیر My Documents\IISExpress\config مراجعه کرده و فایل applicationhost.config را باز نمائید. تگ windowsAuthentication را یافته و ویژگی enabled آن‌را که false است به true تنظیم نمائید. اکنون اگر برنامه را مجددا اجرا کنیم، در محل نمایش User.Identity.Name، نام کاربر وارد شده به سیستم نمایش داده خواهد شد.
همانطور که مشاهده می‌کنید در اینجا همه چیز یکپارچه است و حتی نیازی نیست صفحه لاگین خاصی را به کاربر نمایش داد. همینقدر که کاربر توانسته به سیستم ویندوزی وارد شود، بر این اساس هم می‌تواند از برنامه‌های وب موجود در شبکه استفاده کند.



بررسی حالت Forms Authentication

برای کار با Forms Authentication نیاز به محلی برای ذخیره سازی اطلاعات کاربران است. اکثر مقالات را که مطالعه کنید شما را به مباحث membership مطرح شده در زمان ASP.NET 2.0 ارجاع می‌دهند. این روش در ASP.NET MVC هم کار می‌کند؛ اما الزامی به استفاده از آن نیست.

برای بررسی حالت اعتبار سنجی مبتنی بر فرم‌ها، یک برنامه خالی ASP.NET MVC جدید را آغاز کنید. یک کنترلر Home ساده را نیز به آن اضافه نمائید.
سپس نیاز است نکته «تنظیمات اعتبار سنجی اجباری تمام صفحات سایت» را به فایل وب کانفیگ برنامه اعمال نمائید تا نیازی نباشد فیلتر Authorize را در همه جا معرفی کرد. سپس نحوه معرفی پیش فرض Forms authentication تعریف شده در فایل web.config نیز نیاز به اندکی اصلاح دارد:

<authentication mode="Forms">
<!--one month ticket-->
<forms name=".403MyApp"
cookieless="UseCookies"
loginUrl="~/Account/LogOn"
defaultUrl="~/Home"
slidingExpiration="true"
protection="All"
path="/"
timeout="43200"/>
</authentication>

در اینجا استفاده از کوکی‌ها اجباری شده است. loginUrl به کنترلر و متد لاگین برنامه اشاره می‌کند. defaultUrl مسیری است که کاربر پس از لاگین به صورت خودکار به آن هدایت خواهد شد. همچنین نکته‌ی مهم دیگری را که باید رعایت کرد، name ایی است که در این فایل config عنوان می‌‌کنید. اگر بر روی یک وب سرور، چندین برنامه وب ASP.Net را در حال اجرا دارید، باید برای هر کدام از این‌ها نامی جداگانه و منحصربفرد انتخاب کنید، در غیراینصورت تداخل رخ داده و گزینه مرا به خاطر بسپار شما کار نخواهد کرد.
کار slidingExpiration که در اینجا تنظیم شده است نیز به صورت زیر می‌باشد:
اگر لاگین موفقیت آمیزی ساعت 5 عصر صورت گیرد و timeout شما به عدد 10 تنظیم شده باشد، این لاگین به صورت خودکار در 5:10‌ منقضی خواهد شد. اما اگر در این حین در ساعت 5:05 ، کاربر، یکی از صفحات سایت شما را مرور کند، زمان منقضی شدن کوکی ذکر شده به 5:15 تنظیم خواهد شد(مفهوم تنظیم slidingExpiration). لازم به ذکر است که اگر کاربر پیش از نصف زمان منقضی شدن کوکی (مثلا در 5:04)، یکی از صفحات را مرور کند، تغییری در این زمان نهایی منقضی شدن رخ نخواهد داد.
اگر timeout ذکر نشود، زمان منقضی شدن کوکی ماندگار (persistent) مساوی زمان جاری + زمان منقضی شدن سشن کاربر که پیش فرض آن 30 دقیقه است، خواهد بود.

سپس یک مدل را به نام Account به پوشه مدل‌های برنامه با محتوای زیر اضافه نمائید:

using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace MvcApplication15.Models
{
public class Account
{
[Required(ErrorMessage = "Username is required to login.")]
[StringLength(20)]
public string Username { get; set; }

[Required(ErrorMessage = "Password is required to login.")]
[DataType(DataType.Password)]
public string Password { get; set; }

public bool RememberMe { get; set; }
}
}

همچنین مطابق تنظیمات اعتبار سنجی مبتنی بر فرم‌های فایل وب کانفیگ، نیاز به یک AccountController نیز هست:

using System.Web.Mvc;
using MvcApplication15.Models;

namespace MvcApplication15.Controllers
{
public class AccountController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult LogOn()
{
return View();
}

[HttpPost]
public ActionResult LogOn(Account loginInfo, string returnUrl)
{
return View();
}
}
}

در اینجا در حالت HttpGet فرم لاگین نمایش داده خواهد شد. بنابراین بر روی این متد کلیک راست کرده و گزینه Add view را انتخاب کنید. سپس در صفحه باز شده گزینه Create a strongly typed view را انتخاب کرده و مدل را هم بر روی کلاس Account قرار دهید. قالب scaffolding را هم Create انتخاب کنید. به این ترتیب فرم لاگین برنامه ساخته خواهد شد.
اگر به متد HttpPost فوق دقت کرده باشید، علاوه بر دریافت وهله‌ای از شیء Account، یک رشته را به نام returnUrl نیز تعریف کرده است. علت هم اینجا است که سیستم Forms authentication، صفحه بازگشت را به صورت خودکار به شکل یک کوئری استرینگ به انتهای Url جاری اضافه می‌کند. مثلا:

http://localhost/Account/LogOn?ReturnUrl=something

بنابراین اگر یکی از پارامترهای متد تعریف شده به نام returnUrl باشد، به صورت خودکار مقدار دهی خواهد شد.

تا اینجا زمانیکه برنامه را اجرا کنیم، ابتدا بر اساس تعاریف مسیریابی پیش فرض برنامه، آدرس کنترلر Home و متد Index آن فراخوانی می‌گردد. اما چون در وب کانفیگ برنامه authorization را فعال کرده‌ایم، برنامه به صورت خودکار به آدرس مشخص شده در loginUrl قسمت تعاریف اعتبارسنجی مبتنی بر فرم‌ها هدایت خواهد شد. یعنی آدرس کنترلر Account و متد LogOn آن درخواست می‌گردد. در این حالت صفحه لاگین نمایان خواهد شد.

مرحله بعد، اعتبار سنجی اطلاعات وارد شده کاربر است. بنابراین نیاز است کنترلر Account را به نحو زیر بازنویسی کرد:

using System.Web.Mvc;
using System.Web.Security;
using MvcApplication15.Models;

namespace MvcApplication15.Controllers
{
public class AccountController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult LogOn(string returnUrl)
{
if (User.Identity.IsAuthenticated) //remember me
{
if (shouldRedirect(returnUrl))
{
return Redirect(returnUrl);
}
return Redirect(FormsAuthentication.DefaultUrl);
}

return View(); // show the login page
}

[HttpGet]
public void LogOut()
{
FormsAuthentication.SignOut();
}

private bool shouldRedirect(string returnUrl)
{
// it's a security check
return !string.IsNullOrWhiteSpace(returnUrl) &&
Url.IsLocalUrl(returnUrl) &&
returnUrl.Length > 1 &&
returnUrl.StartsWith("/") &&
!returnUrl.StartsWith("//") &&
!returnUrl.StartsWith("/\\");
}

[HttpPost]
public ActionResult LogOn(Account loginInfo, string returnUrl)
{
if (this.ModelState.IsValid)
{
if (loginInfo.Username == "Vahid" && loginInfo.Password == "123")
{
FormsAuthentication.SetAuthCookie(loginInfo.Username, loginInfo.RememberMe);
if (shouldRedirect(returnUrl))
{
return Redirect(returnUrl);
}
FormsAuthentication.RedirectFromLoginPage(loginInfo.Username, loginInfo.RememberMe);
}
}
this.ModelState.AddModelError("", "The user name or password provided is incorrect.");
ViewBag.Error = "Login faild! Make sure you have entered the right user name and password!";
return View(loginInfo);
}
}
}

در اینجا با توجه به گزینه «مرا به خاطر بسپار»، اگر کاربری پیشتر لاگین کرده و کوکی خودکار حاصل از اعتبار سنجی مبتنی بر فرم‌های او نیز معتبر باشد، مقدار User.Identity.IsAuthenticated مساوی true خواهد بود. بنابراین نیاز است در متد LogOn از نوع HttpGet به این مساله دقت داشت و کاربر اعتبار سنجی شده را به صفحه پیش‌فرض تعیین شده در فایل web.config برنامه یا returnUrl هدایت کرد.
در متد LogOn از نوع HttpPost، کار اعتبارسنجی اطلاعات ارسالی به سرور انجام می‌شود. در اینجا فرصت خواهد بود تا اطلاعات دریافتی، با بانک اطلاعاتی مقایسه شوند. اگر اطلاعات مطابقت داشتند، ابتدا کوکی خودکار FormsAuthentication تنظیم شده و سپس به کمک متد RedirectFromLoginPage کاربر را به صفحه پیش فرض سیستم هدایت می‌کنیم. یا اگر returnUrl ایی وجود داشت، آن‌را پردازش خواهیم کرد.
برای پیاده سازی خروج از سیستم هم تنها کافی است متد FormsAuthentication.SignOut فراخوانی شود تا تمام اطلاعات سشن و کوکی‌های مرتبط، به صورت خودکار حذف گردند.

تا اینجا فیلتر Authorize بدون پارامتر و همچنین در حالت مشخص سازی صریح کاربران به نحو زیر را پوشش دادیم:

[Authorize(Users="Vahid")]

اما هنوز حالت استفاده از Roles در فیلتر Authorize باقی مانده است. برای فعال سازی خودکار بررسی نقش‌های کاربران نیاز است یک Role provider سفارشی را با پیاده سازی کلاس RoleProvider، طراحی کنیم. برای مثال:

using System;
using System.Web.Security;

namespace MvcApplication15.Helper
{
public class CustomRoleProvider : RoleProvider
{
public override bool IsUserInRole(string username, string roleName)
{
if (username.ToLowerInvariant() == "ali" && roleName.ToLowerInvariant() == "User")
return true;
// blabla ...
return false;
}

public override string[] GetRolesForUser(string username)
{
if (username.ToLowerInvariant() == "ali")
{
return new[] { "User", "Helpdesk" };
}

if(username.ToLowerInvariant()=="vahid")
{
return new [] { "Admin" };
}

return new string[] { };
}

public override void AddUsersToRoles(string[] usernames, string[] roleNames)
{
throw new NotImplementedException();
}

public override string ApplicationName
{
get
{
throw new NotImplementedException();
}
set
{
throw new NotImplementedException();
}
}

public override void CreateRole(string roleName)
{
throw new NotImplementedException();
}

public override bool DeleteRole(string roleName, bool throwOnPopulatedRole)
{
throw new NotImplementedException();
}

public override string[] FindUsersInRole(string roleName, string usernameToMatch)
{
throw new NotImplementedException();
}

public override string[] GetAllRoles()
{
throw new NotImplementedException();
}

public override string[] GetUsersInRole(string roleName)
{
throw new NotImplementedException();
}

public override void RemoveUsersFromRoles(string[] usernames, string[] roleNames)
{
throw new NotImplementedException();
}

public override bool RoleExists(string roleName)
{
throw new NotImplementedException();
}
}
}

در اینجا حداقل دو متد IsUserInRole و GetRolesForUser باید پیاده سازی شوند و مابقی اختیاری هستند.
بدیهی است در یک برنامه واقعی این اطلاعات باید از یک بانک اطلاعاتی خوانده شوند؛ برای نمونه به ازای هر کاربر تعدادی نقش وجود دارد. به ازای هر نقش نیز تعدادی کاربر تعریف شده است (یک رابطه many-to-many باید تعریف شود).
در مرحله بعد باید این Role provider سفارشی را در فایل وب کانفیگ برنامه در قسمت system.web آن تعریف و ثبت کنیم:

<roleManager>
<providers>
<clear />
<add name="CustomRoleProvider" type="MvcApplication15.Helper.CustomRoleProvider"/>
</providers>
</roleManager>


همین مقدار برای راه اندازی بررسی نقش‌ها در ASP.NET MVC کفایت می‌کند. اکنون امکان تعریف نقش‌ها، حین بکارگیری فیلتر Authorize میسر است:

[Authorize(Roles = "Admin")]
public class HomeController : Controller