مطالب
کار با شاخه‌ها و انشعابات Git در Visual Studio
در مطلب «آشنایی با ساختار یک Pull Request خوب» عنوان شد که قابلیت‌های جدید و یا رفع مشکلات را در شاخه‌ی اصلی کار نکنید. اما ... چگونه؟


ایجاد یک شاخه‌ی جدید در Visual Studio و انتشار آن

به برگه‌ی Team explorer مراجعه کرده و سپس گزینه‌ی Branches آن‌را انتخاب کنید:


در برگه‌ی باز شده، انشعاب و شاخه‌ی جاری با فونت ضخیم نمایش داده می‌شود. برای مثال در اینجا، انشعاب کاری همان master است:


برای ایجاد یک شاخه‌ی جدید، بر روی لینک new branch کلیک کنید تا بتوان نامی را برای این منظور وارد کرد. بهتر است از نام‌های با مفهومی مانند feature-X و یا fix-Y استفاده کنید (افزودن قابلیت X و یا رفع مشکل Y) و در آخر بر روی دکمه‌ی Create branch کلیک کنید.
در اینجا می‌توان مشخص کرد که انشعاب ایجاد شده باید بر اساس کدام انشعاب فعلی نیز تهیه شود (دراپ داون ذیل قسمتی که می‌توان نام انشعاب را وارد کرد). برای مثال پروژه‌‌های مایکروسافت در GitHub، دارای سه شاخه‌ی master، dev و release هستند. شاخه‌ی dev (یا توسعه) جایی است که انشعابات pull requests را قبول خواهند کرد. بنابراین بر اساس ساختار و طراحی پروژه‌ی جاری به این موضوع نیز باید دقت داشت.

پس از ایجاد شاخه‌ی جدید، تصویر ذیل نمایان خواهد شد:


همانطور که ملاحظه می‌کنید، اینبار شاخه‌ی جدید ایجاد شده به صورت bold و ضخیم نمایش داده شده‌است. این bold بودن به معنای شاخه‌ی کاری جاری بودن است. همچنین این شاخه در قسمت unpublished branches قرار دارد. بنابراین کلیه‌ی تغییرات واقع شده‌ی در آن، محلی بوده و هنوز با سرور هماهنگ نشده‌اند.

برای انتشار و publish این شاخه، تنها کافی است تا بر روی آن کلیک راست کرده و گزینه‌ی publish branch را انتخاب کنیم:



این انتشار سبب نمایش لیستی از تغییرات جدید در برگه‌ی branches پروژه، در GitHub خواهد شد:



یک نکته: برای تغییر branch فعال جاری، فقط کافی است در برگه‌ی branches در ویژوال استودیو، دوبار بر روی لینک نام آن شاخه کلیک کنید تا به صورت bold ظاهر شود.


ارسال تغییرات انجام شده‌ی در Branch به سرور

پس از کار بر روی شاخه‌ی جدید ایجاد شده، اکنون نوبت به ارسال و هماهنگ سازی این تغییرات با سرور است. این مورد نیز همانند قبل بوده و ابتدا باید به برگه‌ی Home و گزینه‌ی changes آن مراجعه کرد:



و سپس تغییرات را به همراه توضیحی commit کرد:




اینکار سبب sync محلی می‌شود. سپس بر روی لینک sync کلیک نمائید و تغییرات را با سرور هماهنگ کنید.







یکی کردن تغییرات شاخه‌ی جدید با شاخه‌ی اصلی

هرچند این تغییرات به سرور ارسال شده‌اند، اما چون در یک انشعاب کاری دیگر قرار دارند، با انشعاب اصلی یکی نخواهند شد. برای انجام عملیات merge، ابتدا به برگه‌ی Home و سپس گزینه‌ی branches مراجعه کنید. در ادامه بر روی لینک merge کلیک نمائید (تصاویر اول و دوم بحث).



در اینجا می‌خواهیم اطلاعات موجود در شاخه‌ی افزودن توضیحات را با شاخه‌ی اصلی یکی کنیم (انتخاب منبع و مقصد). سپس بر روی دکمه‌ی merge کلیک نمائید.
اکنون برای ارسال این تغییرات به سرور، به برگه‌ی Home و سپس گزینه‌ی unsynced commits مراجعه کرده و بر روی دکمه‌ی sync کلیک نمائید تا تغییرات یکی شده به سرور ارسال شوند.

مطالب
مروری بر کاربرد DoEvents

چند روز قبل هنگام استفاده از DoEvents در یک برنامه windows forms ، ناگهان پیغام stack overflow ظاهر شد! برای علت یابی و رفع آن کمی جستجو کردم که خلاصه‌ی آن به شرح زیر است:


DoEvents چیست؟

DoEvents یکی از متدهای کلاس Application در فضای نام System.Windows.Forms است.
ویندوز جهت مدیریت رخدادهای مختلف از یک صف استفاده می‌کند. رخدادهایی مانند کلیک ماوس، تغییر اندازه‌ی یک فرم و مواردی شبیه به آن ابتدا در یک صف قرار می‌گیرند و سپس پردازش می‌شوند. زمانیکه کنترلی مشغول پاسخ دهی به یک رخ‌داد می‌گردد، سایر رخ‌دادها هنوز در صف هستند و پردازش نخواهند شد. بنابراین اگر برنامه‌ی شما در یک روال رخ‌دادگردان کلیک، عملیاتی طولانی را در حال انجام باشد، بدلیل عدم پردازش سایر رخ‌دادها اینطور به نظر خواهد رسید که هنگ کرده است.
روش صحیح پردازش یک عملیات طولانی استفاده از یک ترد دیگر می‌باشد تا ترد اصلی برنامه که کار مدیریت رابط کاربر برنامه را به عهده دارد، درگیر این عملیات طولانی نشده و پاسخگوی رخ‌دادهای رسیده باشد.
راه میان‌بر و ساده‌ای که اینجا وجود دارد استفاده از DoEvents می‌باشد (بدون ایجاد یک ترد جدید). برای مثال اگر در روال رخ دادگردان کلیک یک برنامه، حلقه‌ای طولانی در حال پردازش است، هر از چندگاهی این متد فراخوانی شود، رخ‌دادهای در صف قرار گرفته فرصت ارسال به ترد اصلی برنامه را یافته و برنامه در حالت هنگ به نظر نخواهد رسید.
برای نمونه مثال زیر را در دو حالت با Application.DoEvents و بدون آن اجرا کنید:

private void btnProcessWithDoEvents_Click(object sender, EventArgs e)
{
for (int i = 0; i < 100000; i++)
{
TextBox1.Text = "Processing " + i.ToString();
Application.DoEvents();
}
}

در حالت بدون استفاده از Application.DoEvents ، تنها آخرین عبارت پردازش شده را در TextBox1 مشاهده خواهید کرد و همچنین در این حین، برنامه در حالت هنگ به نظر می‌رسد و برعکس.

مشکلات احتمالی حاصل از استفاده از Application.DoEvents :

الف) حس غلط پایان یافتن عملیات پیش از موعد
در مثال فوق در حین استفاده از Application.DoEvents ، دکمه‌ی btnProcessWithDoEvents مجددا فعال شده و قابل کلیک کردن می‌شود ولی آیا این بدین معنا است که پردازش قبلی به پایان رسیده است؟ به یک سری از کاربرها هم click-happy user گفته می‌شود! یعنی از کلیک کردن مجدد لذت می‌برند! در این حالت حتما باید دکمه‌ی btnProcessWithDoEvents را در ابتدای پردازش غیرفعال کرد و سپس در انتهای آن باید مجددا فعال شود.
مورد مشکل کلیک مجدد حتی می‌تواند منجر به تخریب اطلاعات در حال پردازش شود. فرض کنید برنامه در حال ذخیره‌ی اطلاعات در یک فایل است و کاربر مرتبا بر روی دکمه‌ی پردازش مربوطه کلیک کنید. فایل نهایی از یک سری اطلاعات ناهماهنگ و بی‌ربط پر خواهد شد.

ب) مشکل stack overflow
اگر علاقمند باشید، این مورد را می‌توان به صورت زیر شبیه سازی کرد:

یک تایمر را به برنامه اضافه کنید و یک دکمه. در روال رخ‌دادگردان کلیک مربوط به دکمه، دستورات زیر را اضافه کنید:

private void btnStartTimer_Click(object sender, EventArgs e)
{
this.timer1.Enabled = true;
this.timer1.Start();
this.timer1.Interval = 20;

}
و در روال tick مربوط به تایمر، دستورات زیر را اضافه کنید:

private void timer1_Tick(object sender, EventArgs e)
{
Thread.Sleep(50);
Application.DoEvents();
}
برنامه را اجرا کرده و یکی دو دقیقه صبر کنید، حتما با پیغام خطای stack overflow مواجه خواهید شد. چرا؟
فواصل زمانی اجرای تایمر به 20 میلی ثانیه تنظیم شده است اما در روال رخ‌داد گردان tick آن، نیاز به 50 میلی ثانیه (بیش از 20 میلی ثانیه) یا بیشتر برای اجرا دارد. با رسیدن به Application.DoEvents ، رخ‌داد در صف قرار گرفته‌ی دیگر tick بلافاصله اجرا می‌شود و همینطور الی آخر، تا بالاخره stack overflow حاصل خواهد شد.


پس چه باید کرد؟

الف) هنگام استفاده از Application.DoEvents به موارد فوق حتما دقت داشته باشید.
ب) بجای استفاده از این روش که در بیشتر موارد یک ضعف برنامه نویسی محسوب می‌شود، شروع به استفاده از روش‌های غیرهمزمان نمائید. برای مثال استفاده از :
BackgroundWorker
Asynchronous delegates
Threads

تنها موردی را که هنگام کار با تردها باید در نظر داشت این است که امکان دسترسی به کنترل‌های یک فرم را از ترد دیگری که آن کنترل را ایجاد نکرده است، ندارید و برای این مورد راه‌ حل‌های زیادی موجود است.
همچنین بخاطر داشته باشید در یک ترد استفاده از Application.DoEvents هیچ معنایی ندارد. ترد اصلی برنامه وظیفه‌ی به روز رسانی رابط کاربر برنامه و پاسخگویی به رخ‌دادهای رسیده را به عهده دارد. زمانیکه پردازش در تردی دیگر صورت می‌گیرد، ترد اصلی برنامه تا پایان پردازش متد شما قفل نخواهد شد که نیازی به استفاده از این متد باشد. در این حالت استفاده از Application.DoEvents ، سبب بالا رفتن مصرف حافظه‌ی برنامه و همچنین بالا رفتن میزان مصرف CPU خواهد شد.

جهت مطالعه بیشتر
Keeping your UI Responsive and the Dangers of Application.DoEvents


مطالب دوره‌ها
نگاهی به گزینه‌های مختلف مهیای جهت میزبانی SignalR
حداقل چهار گزینه برای Hosting سرویس‌های Hub برنامه‌های مبتنی بر SignalR وجود دارند که تا به اینجا، مورد دوم آن بیشتر بررسی گردید:
1) OWIN
2) ASP.NET Hosting
3) Self Hosting
4) Cloud و ویندوز Azure

1) OWIN
اگر به اسمبلی‌های همراه با SignalR دقت کنید، یکی از آن‌ها Microsoft.AspNet.SignalR.Owin.dll نام دارد. OWIN مخفف Open web server interface for .NET است و کار آن ایجاد لایه‌ای بین وب سرورها و برنامه‌های وب می‌باشد. یکی از اهداف مهم آن ترغیب دنیای سورس باز به تهیه ماژول‌های مختلف قابل استفاده در وب سرورهای دات نتی است. نکته‌ی مهمی که در SignalR و کلیه میزبان‌های آن وجود دارد، بنا شدن تمامی آن‌ها برفراز OWIN می‌باشد.

2) ASP.NET Hosting
بدون شک، میزبانی ASP.NET از هاب‌های SignalR، مرسوم‌ترین روش استفاده از این فناوری می‌باشد. این نوع میزبانی نیز برفراز OWIN بنا شده است. نصب آن توسط اجرای دستور پاور شل ذیل در یک پروژه وب صورت می‌گیرد:
 PM> Install-Package Microsoft.AspNet.SignalR

3) خود میزبانی یا Self hosting
خود میزبانی نیز برفراز OWIN تهیه شده است و برای پیاده سازی آن نیاز است وابستگی‌های مرتبط با آن، از طریق NuGet به کمک فرامین پاور شل ذیل دریافت شوند:
 PM> Install-Package Microsoft.AspNet.SignalR.Owin
PM> Install-Package Microsoft.Owin.Hosting -Pre
PM> Install-Package Microsoft.Owin.Host.HttpListener -Pre
مواردی که با پارامتر pre مشخص شده‌اند، در زمان نگارش این مطلب هنوز در مرحله بتا قرار دارند اما برای دموی برنامه کفایت می‌کنند.
مراحل تهیه یک برنامه ثالث (برای مثال خارج از IIS یا یک وب سرور آزمایشی) به عنوان میزبان Hubs مورد نیاز به این شرح هستند:
الف) کلاس آغازین میزبان باید با پیاده سازی اینترفیسی به نام IAppBuilder تهیه شود.
ب) مسیریابی‌های مورد نیاز تعریف گردند.
ج) وب سرور HTTP یا HTTPS توکار برای سرویس دهی آغاز گردد.

باید توجه داشت که در این حالت برخلاف روش ASP.NET Hosting، سایر اسمبلی‌های برنامه جهت یافتن Hubهای تعریف شده، اسکن نمی‌شوند. همچنین هنگام کار با jQuery مباحث عنوان شده در مورد تنظیم دسترسی‌های Cross domain نیز باید در اینجا اعمال گردند. به علاوه اجرای وب سرور توکار آن به دلایل امنیتی، نیاز به دسترسی مدیریتی دارد.

برای پیاده سازی یک نمونه، به برنامه‌ای که تاکنون تهیه کرده‌ایم، یک پروژه کنسول دیگر را به نام ConsoleHost اضافه کنید. البته باید درنظر داشت در دنیای واقعی این نوع برنامه‌ها را عموما از نوع سرویس‌های ویندوز NT تهیه می‌کنند.
در ادامه سه فرمان پاور شل یاد شده را برای افزودن وابستگی‌های مورد نیاز فراخوانی نمائید. همچنین باید دقت داشت که این دستور بر روی پروژه جدید اضافه شده باید اجرا گردد.
using System;
using Microsoft.AspNet.SignalR;
using Microsoft.AspNet.SignalR.Hubs;
using Microsoft.Owin.Hosting;
using Owin;

namespace SignalR02.ConsoleHost
{
    public class Startup
    {
        public void Configuration(IAppBuilder app)
        {
            app.MapHubs(new HubConfiguration { EnableCrossDomain = true });
        }
    }

    [HubName("chat")]
    public class ChatHub : Hub
    {
        public void SendMessage(string message)
        {
            var msg = string.Format("{0}:{1}", Context.ConnectionId, message);
            Clients.All.hello(msg);
        }
    }

    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            using (WebApplication.Start<Startup>("http://localhost:1073/"))
            {
                Console.WriteLine("Press a key to terminate the server...");
                Console.Read();
            }
        }
    }
}
سپس یک کلاس Startup را با امضایی که مشاهده می‌کنید تهیه نمائید. در اینجا مسیریابی و تنظیمات دسترسی از سایر دومین‌ها مشخص شده‌اند. در ادامه یک Hub نمونه، تعریف و نهایتا توسط WebApplication.Start، این وب سرور راه اندازی می‌شود. اکنون اگر برنامه را اجرا کرده و به مسیر http://localhost:1073/signalr/hubs مراجعه کنید، فایل پروکسی تعاریف متادیتای مرتبط با سرور قابل مشاهده خواهد بود.
سمت کلاینت استفاده از آن هیچ تفاوتی نمی‌کند و با جزئیات آن پیشتر آشنا شده‌اید؛ برای مثال در کلاینت جی‌کوئری خاصیت connection.hub.url باید به مسیر جدید سرور هاب تنظیم گردد تا اتصالات به درستی برقرار شوند.


دریافت پروژه کامل مرتبط با این 4 قسمت (البته بدون فایل‌های باینری آن، جهت کاهش حجم 32 مگابایتی)
  SignalRSamples.zip
مطالب
لینک‌های هفته سوم آذر

وبلاگ‌ها و سایت‌های ایرانی


Visual Studio



ASP. Net


طراحی وب


اس‌کیوال سرور



Nhibernate


عمومی دات نت


ویندوز


متفرقه


اشتراک‌ها
نگارش‌های 5.0.4, 3.1.13, 2.1.26 دات نت و NET Core. منتشر شدند

Today, we are releasing the .NET March 2021 Updates. These updates contains reliability and security improvements. See the individual release notes for details on updated packages.

You can download 5.0.4 , 3.1.13, 2.1.26 versions for Windows, macOS, and Linux, for x86, x64, Arm32, and Arm64.

نگارش‌های 5.0.4, 3.1.13, 2.1.26 دات نت و NET Core. منتشر شدند
نظرات مطالب
EF Code First #1
در مورد کانکشن استرینگ، ایجاد بانک اطلاعاتی و غیره در قسمت‌های بعدی بیشتر توضیح داده شده. اگر تعاریف رشته اتصالی شما به این نحو باشد:
<connectionStrings>
    <clear/>
    <add
       name="ProductContext"
       connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2012;Integrated Security = true"
       providerName="System.Data.SqlClient"
      />
</connectionStrings>
به این معنا است که کلاس Context شما به نحو زیر تعریف شده است:
public class ProductContext : DbContext
بنابراین جزو قرار دادهای توکار EF Code first است که name ذکر شده در قسمت تعریف رشته اتصالی در فایل کانفیگ، با نام کلاس مشتق شده از DbContext یکی باشد.
با این تعاریف باید برنامه کار کند (البته بر اساس نام کلاس‌های برنامه شما).
ضمنا login failed به این معنا است که رشته اتصالی اشتباه تعریف شده است. رشته فوق به یک بانک اطلاعاتی sql server و به وهله پیش فرض آن اشاره می‌کند و از نوع windows authentication است. این موارد را باید بر اساس تنظیمات سیستم خودتون تغییر بدید.

نظرات مطالب
امکان ساخت برنامه‌های دسکتاپ چندسکویی Blazor در دات نت 6
برای پروژه مبدلی که ایجاد کردم تگ دستوری زیر
<ItemGroup>
    <Content Update="wwwroot\**">
      <CopyToOutputDirectory>PreserveNewest</CopyToOutputDirectory>
    </Content>
  </ItemGroup>

کار نکرد و با تگ دستوری
<ItemGroup>
    <None Update="wwwroot\**">
      <CopyToOutputDirectory>PreserveNewest</CopyToOutputDirectory>
    </None>
  </ItemGroup>
جایگزین کردم.
مشکلی که در اجرا پیش میاد با خطای زیر متوقف میشود:
System.InvalidOperationException: Cannot provide a value for property 'AuthenticationStateProvider' on type 'Microsoft.AspNetCore.Components.Authorization.CascadingAuthenticationState'. There is no registered service of type 'Microsoft.AspNetCore.Components.Authorization.AuthenticationStateProvider'.
آیا نیاز است این سرویس به ویندوز فرم هم اضافه شود؟ چه سرویس هایی ممکن است این مشکل را ایجاد کنند؟

نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 8 - فعال سازی ASP.NET MVC
ارتقاء به ASP.NET Core 2.1 - معرفی درجه‌ی سازگاری فریم ورک

پس از نصب یک SDK جدید، بهترین روش یافتن تغییرات انجام شده، ایجاد یک پوشه‌ی خالی جدید، باز کردن خط فرمان در این پوشه و سپس صدور دستور dotnet new mvc است. به این ترتیب بدون داشتن هیچ نوع IDE خاصی می‌توانید یک پروژه‌ی جدید مبتنی بر آن SDK را ایجاد کنید.
در قالب پیش‌فرض نگارش 2.1، سطر فعالسازی Mvc به صورت زیر تغییر کرده‌است:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddMvc().SetCompatibilityVersion(CompatibilityVersion.Version_2_1);
}
در اینجا CompatibilityVersion یک چنین تعریفی را دارد:
public enum CompatibilityVersion
{
   Version_2_0 = 0,
   Version_2_1 = 1,
   Latest = int.MaxValue
}
برای مثال تنظیم آن به Version_2_0‌، صرفنظر از نگارش جاری Mvc مورد استفاده، رفتار نگارش 2.0 را برای برنامه تنظیم می‌کند که البته هدف اصلی آن‌ها در حقیقت چنین چیزی است:
services.AddMvc()
   .SetCompatibilityVersion(CompatibilityVersion.Version_2_1) // Give me all of the 2.1 behaviors
   .AddMvcOptions(options =>
   {
      options.AllowCombiningAuthorizeFilters = false; // don't combine authorize filters (keep 2.0 behavior)
      options.AllowEmptyInputInBodyModelBinding = false; // shouldn't treat empty input as valid.
   });
و فلسفه‌ی آن نیز به این صورت است: چگونه یک فریم‌ورک را بهبود ببخشیم، بدون اینکه ارتقاء به نگارش‌های جدید را سخت‌تر کنیم؟
برای مثال در نگارش 2.1، اگر بدنه‌ی درخواست رسیده خالی باشد، خطایی را به ModelState اضافه می‌کند که پیشتر اینگونه نبوده‌است و یا ترکیب سیاست‌های امنیتی پیش از نگارش 2.1، آنطور که تصور میشده، کار نمی‌کرده‌است و این باگ اکنون اصلاح شده‌است. اگر پس از به روز رسانی به نگارش 2.1، این دو تغییر، برنامه‌ی شما را به هم می‌ریزند، یا می‌توانید CompatibilityVersion را به Version_2_0 تعیین کنید (لغو کلی تغییرات رفتاری نگارش 2.1) و یا Version_2_1 را انتخاب کنید و توسط متد AddMvcOptions، گزینه‌های مختلف این تغییرات انجام شده را به دلخواه انتخاب کنید.

نکته‌ی مهم: این رفتارها تا ابد نگهداری نخواهند شد. یعنی با ارائه‌ی نگارش 3.0 و انتخاب آن، دیگر دسترسی به رفتارهای قدیمی قابل انتخاب برای نگارش 2.1 نخواهید داشت. به همین جهت در این بین، فرصت بررسی، انطباق و به روز رسانی برنامه‌ی خود را خواهید داشت.
مطالب
استفاده از EF در اپلیکیشن های N-Tier : قسمت اول
تمام اپلیکیشن‌ها را نمی‌توان در یک پروسس بسته بندی کرد، بدین معنا که تمام اپلیکیشن روی یک سرور فیزیکی قرار گیرد. در عصر حاظر معماری بسیاری از اپلیکیشن‌ها چند لایه است و هر لایه روی سرور مجزایی توزیع می‌شود. بعنوان مثال یک معماری کلاسیک شامل سه لایه نمایش (presentation)، اپلیکیشن (application) و داده (data) است. لایه بندی منطقی (logical layering) یک اپلیکیشن می‌تواند در یک App Domain واحد پیاده سازی شده و روی یک کامپیوتر میزبانی شود. در این صورت لازم نیست نگران مباحثی مانند پراکسی ها، مرتب سازی (serialization)، پروتوکل‌های شبکه و غیره باشیم. اما اپلیکیشن‌های بزرگی که چندین کلاینت دارند و در مراکز داده میزبانی می‌شوند باید تمام این مسائل را در نظر بگیرند. خوشبختانه پیاده سازی چنین اپلیکیشن هایی با استفاده از Entity Framework و دیگر تکنولوژی‌های مایکروسافت مانند WCF, Web API ساده‌تر شده است. منظور از n-Tier معماری اپلیکیشن هایی است که لایه‌های نمایش، منطق تجاری و دسترسی داده هر کدام روی سرور مجزایی میزبانی می‌شوند. این تفکیک فیزیکی لایه‌ها به بسط پذیری، مدیریت و نگهداری اپلیکیشن‌ها در دراز مدت کمک می‌کند، اما معمولا تاثیری منفی روی کارایی کلی سیستم دارد. چرا که برای انجام عملیات مختلف باید از محدوده ماشین‌های فیریکی عبور کنیم.

معماری N-Tier چالش‌های بخصوصی را برای قابلیت‌های change-tracking در EF اضافه می‌کند. در ابتدا داده‌ها توسط یک آبجکت EF Context بارگذاری می‌شوند اما این آبجکت پس از ارسال داده‌ها به کلاینت از بین می‌رود. تغییراتی که در سمت کلاینت روی داده‌ها اعمال می‌شوند ردیابی (track) نخواهند شد. هنگام بروز رسانی، آبجکت Context جدیدی برای پردازش اطلاعات ارسالی باید ایجاد شود. مسلما آبجکت جدید هیچ چیز درباره Context پیشین یا مقادیر اصلی موجودیت‌ها نمی‌داند.

در نسخه‌های قبلی Entity Framework توسعه دهندگان با استفاده از قالب ویژه ای بنام Self-Tracking Entities می‌توانستند تغییرات موجودیت‌‌ها را ردیابی کنند. این قابلیت در نسخه EF 6 از رده خارج شده است و گرچه هنوز توسط ObjectContext پشتیبانی می‌شود، آبجکت DbContext از آن پشتیبانی نمی‌کند.

در این سری از مقالات روی عملیات پایه CRUD تمرکز می‌کنیم که در اکثر اپلیکیشن‌های n-Tier استفاده می‌شوند. همچنین خواهیم دید چگونه می‌توان تغییرات موجودیت‌ها را ردیابی کرد. مباحثی مانند همزمانی (concurrency) و مرتب سازی (serialization) نیز بررسی خواهند شد. در قسمت یک این سری مقالات، به بروز رسانی موجودیت‌های منفصل (disconnected) توسط سرویس‌های Web API نگاهی خواهیم داشت.


بروز رسانی موجودیت‌های منفصل با Web API

سناریویی را فرض کنید که در آن برای انجام عملیات CRUD از یک سرویس Web API استفاده می‌شود. همچنین مدیریت داده‌ها با مدل Code-First پیاده سازی شده است. در مثال جاری یک کلاینت Console Application خواهیم داشت که یک سرویس Web API را فراخوانی می‌کند. توجه داشته باشید که هر اپلیکیشن در Solution مجزایی قرار دارد. تفکیک پروژه‌ها برای شبیه سازی یک محیط n-Tier انجام شده است.

فرض کنید مدلی مانند تصویر زیر داریم.

همانطور که می‌بینید مدل جاری، سفارشات یک اپلیکیشن فرضی را معرفی می‌کند. می‌خواهیم مدل و کد دسترسی به داده‌ها را در یک سرویس Web API پیاده سازی کنیم، تا هر کلاینتی که از HTTP استفاده می‌کند بتواند عملیات CRUD را انجام دهد. برای ساختن سرویس مورد نظر مراحل زیر را دنبال کنید.

  • در ویژوال استودیو پروژه جدیدی از نوع ASP.NET Web Application بسازید و قالب پروژه را Web API انتخاب کنید. نام پروژه را به Recipe1.Service تغییر دهید.
  • کنترلر جدیدی از نوع WebApi Controller با نام OrderController به پروژه اضافه کنید.
  • کلاس جدیدی با نام Order در پوشه مدل‌ها ایجاد کنید و کد زیر را به آن اضافه نمایید.
public class Order
{
    public int OrderId { get; set; }
    public string Product { get; set; }
    public int Quantity { get; set; }
    public string Status { get; set; }
    public byte[] TimeStamp { get; set; }
}
  • با استفاده از NuGet Package Manager کتابخانه Entity Framework 6 را به پروژه اضافه کنید.
  • حال کلاسی با نام Recipe1Context ایجاد کنید و کد زیر را به آن اضافه نمایید.
public class Recipe1Context : DbContext
{
    public Recipe1Context() : base("Recipe1ConnectionString") { }
    
    public DbSet<Order> Orders { get; set; }
    
    protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
    {
        modelBuilder.Entity<Order>().ToTable("Orders");
        // Following configuration enables timestamp to be concurrency token
        modelBuilder.Entity<Order>().Property(x => x.TimeStamp)
            .IsConcurrencyToken()
            .HasDatabaseGeneratedOption(DatabaseGeneratedOption.Computed);
    }
}

  • فایل Web.config پروژه را باز کنید و رشته اتصال زیر را به قسمت ConnectionStrings اضافه نمایید.
<connectionStrings>
  <add name="Recipe1ConnectionString"
    connectionString="Data Source=.;
    Initial Catalog=EFRecipes;
    Integrated Security=True;
    MultipleActiveResultSets=True"
    providerName="System.Data.SqlClient" />
</connectionStrings>
  • فایل Global.asax را باز کنید و کد زیر را به آن اضافه نمایید. این کد بررسی Entity Framework Compatibility را غیرفعال می‌کند.
protected void Application_Start()
{
    // Disable Entity Framework Model Compatibilty
    Database.SetInitializer<Recipe1Context>(null);
    ...
}
  • در آخر کد کنترلر Order را با لیست زیر جایگزین کنید.
public class OrderController : ApiController
{
    // GET api/order
    public IEnumerable<Order> Get()
    {
        using (var context = new Recipe1Context())
        {
            return context.Orders.ToList();
        }
    }

    // GET api/order/5
    public Order Get(int id)
    {
        using (var context = new Recipe1Context())
        {
            return context.Orders.FirstOrDefault(x => x.OrderId == id);
        }
    }

    // POST api/order
    public HttpResponseMessage Post(Order order)
    {
        // Cleanup data from previous requests
        Cleanup();
        
        using (var context = new Recipe1Context())
        {
            context.Orders.Add(order);
            context.SaveChanges();
            // create HttpResponseMessage to wrap result, assigning Http Status code of 201,
            // which informs client that resource created successfully
            var response = Request.CreateResponse(HttpStatusCode.Created, order);
            // add location of newly-created resource to response header
            response.Headers.Location = new Uri(Url.Link("DefaultApi",
                new { id = order.OrderId }));
            return response;
        }
    }

    // PUT api/order/5
    public HttpResponseMessage Put(Order order)
    {
        using (var context = new Recipe1Context())
        {
            context.Entry(order).State = EntityState.Modified;
            context.SaveChanges();
            // return Http Status code of 200, informing client that resouce updated successfully
            return Request.CreateResponse(HttpStatusCode.OK, order);
        }
    }

    // DELETE api/order/5
    public HttpResponseMessage Delete(int id)
    {
        using (var context = new Recipe1Context())
        {
            var order = context.Orders.FirstOrDefault(x => x.OrderId == id);
            context.Orders.Remove(order);
            context.SaveChanges();
            // Return Http Status code of 200, informing client that resouce removed successfully
            return Request.CreateResponse(HttpStatusCode.OK);
        }
    }

    private void Cleanup()
    {
        using (var context = new Recipe1Context())
        {
            context.Database.ExecuteSqlCommand("delete from [orders]");
        }
    }
}

قابل ذکر است که هنگام استفاده از Entity Framework در MVC یا Web API، بکارگیری قابلیت Scaffolding بسیار مفید است. این فریم ورک‌های ASP.NET می‌توانند کنترلرهایی کاملا اجرایی برایتان تولید کنند که صرفه جویی چشمگیری در زمان و کار شما خواهد بود.

در قدم بعدی اپلیکیشن کلاینت را می‌سازیم که از سرویس Web API استفاده می‌کند.

  • در ویژوال استودیو پروژه جدیدی از نوع Console Application بسازید و نام آن را به Recipe1.Client تغییر دهید.
  • کلاس موجودیت Order را به پروژه اضافه کنید. همان کلاسی که در سرویس Web API ساختیم.

نکته: قسمت هایی از اپلیکیشن که باید در لایه‌های مختلف مورد استفاده قرار گیرند - مانند کلاس‌های موجودیت‌ها - بهتر است در لایه مجزایی قرار داده شده و به اشتراک گذاشته شوند. مثلا می‌توانید پروژه ای از نوع Class Library بسازید و تمام موجودیت‌ها را در آن تعریف کنید. سپس لایه‌های مختلف این پروژه را ارجاع خواهند کرد.

فایل program.cs را باز کنید و کد زیر را به آن اضافه نمایید.

private HttpClient _client;
private Order _order;

private static void Main()
{
    Task t = Run();
    t.Wait();
    
    Console.WriteLine("\nPress <enter> to continue...");
    Console.ReadLine();
}

private static async Task Run()
{
    // create instance of the program class
    var program = new Program();
    program.ServiceSetup();
    program.CreateOrder();
    // do not proceed until order is added
    await program.PostOrderAsync();
    program.ChangeOrder();
    // do not proceed until order is changed
    await program.PutOrderAsync();
    // do not proceed until order is removed
    await program.RemoveOrderAsync();
}

private void ServiceSetup()
{
    // map URL for Web API cal
    _client = new HttpClient { BaseAddress = new Uri("http://localhost:3237/") };
    // add Accept Header to request Web API content
    // negotiation to return resource in JSON format
    _client.DefaultRequestHeaders.Accept.
        Add(new MediaTypeWithQualityHeaderValue("application/json"));
}

private void CreateOrder()
{
    // Create new order
    _order = new Order { Product = "Camping Tent", Quantity = 3, Status = "Received" };
}

private async Task PostOrderAsync()
{
    // leverage Web API client side API to call service
    var response = await _client.PostAsJsonAsync("api/order", _order);
    Uri newOrderUri;
    
    if (response.IsSuccessStatusCode)
    {
        // Capture Uri of new resource
        newOrderUri = response.Headers.Location;
        // capture newly-created order returned from service,
        // which will now include the database-generated Id value
        _order = await response.Content.ReadAsAsync<Order>();
        Console.WriteLine("Successfully created order. Here is URL to new resource: {0}",  newOrderUri);
    }
    else
        Console.WriteLine("{0} ({1})", (int)response.StatusCode, response.ReasonPhrase);
}

private void ChangeOrder()
{
    // update order
    _order.Quantity = 10;
}

private async Task PutOrderAsync()
{
    // construct call to generate HttpPut verb and dispatch
    // to corresponding Put method in the Web API Service
    var response = await _client.PutAsJsonAsync("api/order", _order);
    
    if (response.IsSuccessStatusCode)
    {
        // capture updated order returned from service, which will include new quanity
        _order = await response.Content.ReadAsAsync<Order>();
        Console.WriteLine("Successfully updated order: {0}", response.StatusCode);
    }
    else
        Console.WriteLine("{0} ({1})", (int)response.StatusCode, response.ReasonPhrase);
}

private async Task RemoveOrderAsync()
{
    // remove order
    var uri = "api/order/" + _order.OrderId;
    var response = await _client.DeleteAsync(uri);

    if (response.IsSuccessStatusCode)
        Console.WriteLine("Sucessfully deleted order: {0}", response.StatusCode);
    else
        Console.WriteLine("{0} ({1})", (int)response.StatusCode, response.ReasonPhrase);
}

اگر اپلیکیشن کلاینت را اجرا کنید باید با خروجی زیر مواجه شوید:

Successfully created order: http://localhost:3237/api/order/1054
Successfully updated order: OK
Sucessfully deleted order: OK

شرح مثال جاری

با اجرای اپلیکیشن Web API شروع کنید. این اپلیکیشن یک کنترلر Web API دارد که پس از اجرا شما را به صفحه خانه هدایت می‌کند. در این مرحله اپلیکیشن در حال اجرا است و سرویس‌های ما قابل دسترسی هستند.

حال اپلیکیشن کنسول را باز کنید. روی خط اول کد program.cs یک breakpoint تعریف کرده و اپلیکیشن را اجرا کنید. ابتدا آدرس سرویس Web API را پیکربندی کرده و خاصیت Accept Header را مقدار دهی می‌کنیم. با این کار از سرویس مورد نظر درخواست می‌کنیم که داده‌ها را با فرمت JSON بازگرداند. سپس یک آبجکت Order می‌سازیم و با فراخوانی متد PostAsJsonAsync آن را به سرویس ارسال می‌کنیم. این متد روی آبجکت HttpClient تعریف شده است. اگر به اکشن متد Post در کنترلر Order یک breakpoint اضافه کنید، خواهید دید که این متد سفارش جدید را بعنوان یک پارامتر دریافت می‌کند و آن را به لیست موجودیت‌ها در Context جاری اضافه می‌نماید. این عمل باعث می‌شود که آبجکت جدید بعنوان Added علامت گذاری شود، در این مرحله Context جاری شروع به ردیابی تغییرات می‌کند. در آخر با فراخوانی متد SaveChanges داده‌ها را ذخیره می‌کنیم. در قدم بعدی کد وضعیت 201 (Created) و آدرس منبع جدید را در یک آبجکت HttpResponseMessage قرار می‌دهیم و به کلاینت ارسال می‌کنیم. هنگام استفاده از Web API باید اطمینان حاصل کنیم که کلاینت‌ها درخواست‌های ایجاد رکورد جدید را بصورت POST ارسال می‌کنند. درخواست‌های HTTP Post بصورت خودکار به اکشن متد متناظر نگاشت می‌شوند.

در مرحله بعد عملیات بعدی را اجرا می‌کنیم، تعداد سفارش را تغییر می‌دهیم و موجودیت جاری را با فراخوانی متد PutAsJsonAsync به سرویس Web API ارسال می‌کنیم. اگر به اکشن متد Put در کنترلر سرویس یک breakpoint اضافه کنید، خواهید دید که آبجکت سفارش بصورت یک پارامتر دریافت می‌شود. سپس با فراخوانی متد Entry و پاس دادن موجودیت جاری بعنوان رفرنس، خاصیت State را به Modified تغییر می‌دهیم، که این کار موجودیت را به Context جاری می‌چسباند. حال فراخوانی متد SaveChanges یک اسکریپت بروز رسانی تولید خواهد کرد. در مثال جاری تمام فیلدهای آبجکت Order را بروز رسانی می‌کنیم. در شماره‌های بعدی این سری از مقالات، خواهیم دید چگونه می‌توان تنها فیلدهایی را بروز رسانی کرد که تغییر کرده اند. در آخر عملیات را با بازگرداندن کد وضعیت 200 (OK) به اتمام می‌رسانیم.

در مرحله بعد، عملیات نهایی را اجرا می‌کنیم که موجودیت Order را از منبع داده حذف می‌کند. برای اینکار شناسه (Id) رکورد مورد نظر را به آدرس سرویس اضافه می‌کنیم و متد DeleteAsync را فراخوانی می‌کنیم. در سرویس Web API رکورد مورد نظر را از دیتابیس دریافت کرده و متد Remove را روی Context جاری فراخوانی می‌کنیم. این کار موجودیت مورد نظر را بعنوان Deleted علامت گذاری می‌کند. فراخوانی متد SaveChanges یک اسکریپت Delete تولید خواهد کرد که نهایتا منجر به حذف شدن رکورد می‌شود.

در یک اپلیکیشن واقعی بهتر است کد دسترسی داده‌ها از سرویس Web API تفکیک شود و در لایه مجزایی قرار گیرد.

مطالب
تعیین اعتبار کردن یک عبارت SQL - قسمت دوم

مطلبی را روز قبل نوشتم در مورد تعیین اعتبار یک کوئری. این مورد از آنجایی حائز اهمیت می‌شود که برای مثال تغییری در ساختار یکی از جداول حاصل شود. اکنون می‌خواهیم بررسی کنیم آیا سیستم از کار افتاده یا نه!؟
شما می‌توانید نام یک فیلد را تغییر دهید (حتی اگر این فیلد در یک رویه ذخیره شده استفاده شده باشد) و هیچ خطایی هم نخواهید گرفت و این منشاء دردسرهای زیادی خواهد بود.
در حالت استفاده از SET NOEXEC ON ، کوئری مورد نظر فقط کامپایل می‌شود و همچنین از لحاظ نحوی بررسی خواهد شد، اما این کافی نیست.
مثال زیر را در نظر بگیرید:

Create PROCEDURE Test1
AS
SELECT * FROM tblPIDs1
جدول tblPIDs1 در دیتابیس مورد نظر وجود ندارد.
این کوئری قابل اجرا است. دکمه‌ی F5 را فشار دهید، بلافاصله رویه ذخیره شده‌ی Test1 برای شما ایجاد خواهد شد.
سپس کوئری زیر را اجرا کنید:

USE testdb
SET NOEXEC ON;
exec test1 ;
SET NOEXEC OFF;
بدون مشکل و بروز خطایی، پیغام زیر را نشان می‌دهد:
Command(s) completed successfully

ایرادی هم وارد نیست چون فقط عملیات parsing و compile صورت گرفته و نه اجرای واقعی رویه ذخیره شده. اینجا از لحاظ دستوری مشکلی وجود ندارد.

در این نوع موارد می‌توان از SET FMTONLY ON استفاده کرد. این مورد اجرای غیر واقعی یک کوئری را سبب می‌شود (تاثیری روی دیتابیس موجود نخواهد داشت، برای مثال اگر در رویه ذخیره شما عبارت insert وجود داشت، دیتایی insert نخواهد شد) و تنها متادیتای حاصل را بازگشت می‌دهد. مثلا نام ستون‌های یک کوئری را و همچنین در این حین اگر خطایی رخ داده باشد، آن‌را نیز ارائه خواهد داد.

USE testdb
SET FMTONLY ON;
exec test1 ;
SET FMTONLY OFF;
با اجرای کوئری فوق خطای زیر ظاهر می‌شود:
Msg 208, Level 16, State 1, Procedure test1, Line 3
Invalid object name 'tblPIDs1'.
برای اتوماسیون این توانایی می‌توان از کوئری زیر استفاده کرد:

USE testdb;

SET NOCOUNT ON;

DECLARE @name NVARCHAR(MAX),
@sql NVARCHAR(MAX),
@type CHAR(2), -- object type
@type_desc NVARCHAR(60), -- object type description
@params NVARCHAR(MAX) -- parameters

DECLARE @tblInvalid TABLE (
-- invalid objects
[type_desc] NVARCHAR(60),
[name] NVARCHAR(MAX),
[error_number] INT,
[error_message] NVARCHAR(MAX),
[type] CHAR(2)
);

DECLARE testSPs CURSOR FAST_FORWARD
FOR
SELECT [name] = OBJECT_NAME(SM.[object_id]),
[type] = SO.[type],
SO.[type_desc],
[params] = (
SELECT (
SELECT CONVERT(
XML,
(
SELECT STUFF(
(
SELECT ', ' + [name] +
'=NULL' AS
[text()]
FROM sys.parameters
WHERE [object_id] = SM.[object_id]
FOR XML PATH('')
),
1,
1,
''
)
)
)
FOR XML RAW,
TYPE
).value('/row[1]', 'varchar(max)')
)
FROM sys.sql_modules SM
JOIN sys.objects SO
ON SO.[object_id] = SM.[object_id]
WHERE SO.[is_ms_shipped] = 0
AND SO.[type] = 'P'


OPEN testSPs
FETCH NEXT FROM testSPs INTO @name, @type, @type_desc, @params

WHILE (@@FETCH_STATUS = 0)
BEGIN
BEGIN TRY
SET @sql = 'SET FMTONLY ON; exec ' + @name + ' ' + @params +
'; SET FMTONLY OFF;'
--PRINT @sql;
EXEC (@sql) ;
END TRY
BEGIN CATCH
PRINT @type_desc + ', ' + @name + ', Error: ' + CAST(ERROR_NUMBER() AS VARCHAR)
+ ', ' + ERROR_MESSAGE();
INSERT INTO @tblInvalid
SELECT @type_desc,
@name,
ERROR_NUMBER(),
ERROR_MESSAGE(),
@type

;
END CATCH


FETCH NEXT FROM testSPs INTO @name, @type, @type_desc, @params
END
CLOSE testSPs
DEALLOCATE testSPs


SELECT [type_desc],
[name],
[error_number],
[error_message]
FROM @tblInvalid
ORDER BY
CHARINDEX([type], ' U V PK UQ F TR FN TF P SQ '),
[name];

توضیحات:
این کوئری، در دیتابیس جاری که در قسمت use dbname مشخص می‌شود، تمامی رویه‌های ذخیره شده را به صورت خودکار پیدا می‌کند. سپس لیست آرگومان‌های آن‌ها را نیز یافته و عبارت exec مربوطه را تشکیل می‌دهد. سپس با استفاده از SET FMTONLY ON سعی در شبیه سازی اجرای تک تک رویه‌های ذخیره شده می‌کند. اگر خطایی در این بین رخ داد، آن‌ها را در یک جدول موقتی ذخیره کرده و در آخر نتیجه را نمایش می‌دهد.

ارزش این کوئری زمانی مشخص می‌شود که تعداد زیادی رویه ذخیره شده داشته باشید اما نمی‌دانید کدامیک از آن‌ها بر اساس آخرین تغییرات صورت گرفته، هنوز معتبر هستند یا نه. آیا به قول معروف، سیستم اومد پایین یا خیر!؟

نکته:
قسمتی که از XML استفاده شده جهت concatenating نتیجه حاصل از کوئری، مورد استفاده قرار گرفته و این روزها بحث رایجی است که در بسیاری از سایت‌ها در مورد آن می‌توان مطالب مفیدی را یافت. راه دیگر انجام آن استفاده از COALESCE می‌باشد.


مآخذ:
Check Validity of SQL Server Stored Procedures
Which of your Stored Procedures are no longer Valid
SET FMTONLY ON