این بسته، کامپایل شدهی آن فایل را تحت عنوان Dynamic.dll به لیست ارجاعات پروژه اضافه میکند. فایل Dynamic Expressions.html هم راهنمای آن است. به عبارتی همه چیز آماده است؛ از فضای نام جدید System.Linq.Dynamic آن استفاده کنید.
پروژه ویراستار را از Ruby به سی شارپ تبدیل کردم. سورس نهایی کامل، فایلهای باینری، به همراه unit tests و راهنمای کتابخانه، از آدرس زیر قابل دریافت هستند:
خلاصه کارهایی را که انجام میدهد:
پاسخ به بازخوردهای پروژهها
استفاده از pdfreport برای اولین بار
سورس پروژه را دریافت کنید؛ از اینجا
داخل آن یک پوشهی Samples هست که از برنامههای وب تا EF و دسکتاپ و غیره را پوشش میدهد.
مستندات آن در گروه PdfReport سایت ارائه شده و همچنین در راهنمای آن در سایت.
داخل آن یک پوشهی Samples هست که از برنامههای وب تا EF و دسکتاپ و غیره را پوشش میدهد.
مستندات آن در گروه PdfReport سایت ارائه شده و همچنین در راهنمای آن در سایت.
پاسخ به بازخوردهای پروژهها
طراحی قسمت سطوح دسترسی
ممنون از راهنما
ولی وقتی داشتم دانلود میکردم انتظار راهنمای کاملتری داشتم. راهنمایی مخصوص برنامه نویس ها.
حداقل مدل ساختار بانک رو میذاشتین.
در هر صورت بازم تشکر. مفید بود
ارزش واقعی جداول درون حافظهای را باید با اعمال تراکنشهای همزمان و بررسی میزان پاسخگویی سیستم بررسی کرد و نه صرفا با یک آزمایش ساده تک ریسمانی. برای این منظور برنامهای به نام ostress.exe توسط مایکروسافت تهیه شدهاست که امکان انجام یک چنین آزمایشاتی را میسر میکند. برای دریافت آن به آدرسهای ذیل مراجعه کنید:
RML Utilities X64
RML Utilities X86
که نهایتا در این مسیر C:\Program Files\Microsoft Corporation\RMLUtils نصب خواهد شد.
سپس در خط فرمان این سه دستور را امتحان کنید:
زمانیکه را که در پایان کار نمایش میدهد، مبنای واقعی مقایسه است.
البته برای اجرای این دستورات نیاز است فیلد CustomerID را identity تعریف کنید (در هر سه جدول مطلب جاری).
RML Utilities X64
RML Utilities X86
که نهایتا در این مسیر C:\Program Files\Microsoft Corporation\RMLUtils نصب خواهد شد.
سپس در خط فرمان این سه دستور را امتحان کنید:
-- Insert 10000 records using 20 threads, Repeat Execution 3 times -- disk-based "C:\Program Files\Microsoft Corporation\RMLUtils\ostress.exe" –n20 –r3 -S. -E -dTestdb2 -q -Q"set statistics time off; SET STATISTICS IO Off; set nocount on; DECLARE @start datetime = getdate(); declare @insertCount int = 10000; declare @startId int = 1; while @startId < @insertCount begin insert into tblNormal values ('Test', '2013-01-01T00:00:00') set @startId +=1 end; Print DATEDIFF(ms,@start,getdate());" –oc:\temp\output -- memory-optimized, tblMemoryOptimized_Schema_And_Data "C:\Program Files\Microsoft Corporation\RMLUtils\ostress.exe" –n20 –r3 -S. -E -dTestdb2 -q -Q"set statistics time off; SET STATISTICS IO Off; set nocount on; DECLARE @start datetime = getdate(); declare @insertCount int = 10000; declare @startId int = 1; while @startId < @insertCount begin insert into tblMemoryOptimized_Schema_And_Data values ('Test', '2013-01-01T00:00:00') set @startId +=1 end; Print DATEDIFF(ms,@start,getdate());" –oc:\temp\output -- memory-optimized, tblMemoryOptimized_Schema_Only "C:\Program Files\Microsoft Corporation\RMLUtils\ostress.exe" –n20 –r3 -S. -E -dTestdb2 -q -Q"set statistics time off; SET STATISTICS IO Off; set nocount on; DECLARE @start datetime = getdate(); declare @insertCount int = 10000; declare @startId int = 1; while @startId < @insertCount begin insert into tblMemoryOptimized_Schema_Only values ('Test', '2013-01-01T00:00:00') set @startId +=1 end; Print DATEDIFF(ms,@start,getdate());" –oc:\temp\output
البته برای اجرای این دستورات نیاز است فیلد CustomerID را identity تعریف کنید (در هر سه جدول مطلب جاری).
-- It is not Memory Optimized CREATE TABLE tblNormal ( [CustomerID] int identity NOT NULL PRIMARY KEY NONCLUSTERED, [Name] nvarchar(250) NOT NULL, CustomerSince DATETIME not NULL INDEX [ICustomerSince] NONCLUSTERED ) -- DURABILITY = SCHEMA_AND_DATA CREATE TABLE tblMemoryOptimized_Schema_And_Data ( [CustomerID] INT identity NOT NULL PRIMARY KEY NONCLUSTERED HASH WITH (BUCKET_COUNT = 131072), [Name] NVARCHAR(250) NOT NULL, [CustomerSince] DATETIME NOT NULL INDEX [ICustomerSince] NONCLUSTERED ) WITH (MEMORY_OPTIMIZED = ON, DURABILITY = SCHEMA_AND_DATA) -- DURABILITY = SCHEMA_ONLY CREATE TABLE tblMemoryOptimized_Schema_Only ( [CustomerID] INT identity NOT NULL PRIMARY KEY NONCLUSTERED HASH WITH (BUCKET_COUNT = 131072), [Name] NVARCHAR(250) NOT NULL, [CustomerSince] DATETIME NOT NULL INDEX [ICustomerSince] NONCLUSTERED ) WITH (MEMORY_OPTIMIZED = ON, DURABILITY = SCHEMA_ONLY)
نظرات مطالب
پیاده سازی اسکرام با شیرپوینت
نه آنچنان. پایه کار همان است. برنامه نویسی شیرپوینت بیشتر مبتنی است بر ASP.NET Webforms و Work flow foundation و نگارش جدید آن WCF هم دارد.
و در کل شرکتی که میخواهد از SharePoint درست استفاده کند باید متخصصهایی با این تواناییها داشته باشد:
- توانایی راه اندازی دومین ویندوز سرور
- توانایی راه اندازی Exchange server
- توانایی راه اندازی SQL Server
- آشنایی کامل با IIS
- تسلط کامل به برنامه نویسی ASP.NET و وب پارت نویسی.
- آشنایی با برنامه نویسی Workflow foundation
به نظر من مایکروسافت بسیاری از کتابخانههایی را که به دات نت فریم ورک اضافه کرده فقط و فقط به خاطر SharePoint بوده نمونهاش همین Workflow foundation . من کمتر دیدم از این مورد خارج از SharePoint استفاده شود. یا اگر دقت کرده باشید ASP.NET 2.0 وب پارت هم دارد ولی باز هم ... کاربردش جای دیگری است.
یا در SQL Server 2008 یک سری از قابلیتهای file stream ایی که اضافه شده فقط به خاطر مدیریت سادهتر و بهینهتر حجم بالای دیتابیس شیرپوینت در نگارش 2010 آن بوده که همه چیز داخل آن ذخیره میشود.
و در کل شرکتی که میخواهد از SharePoint درست استفاده کند باید متخصصهایی با این تواناییها داشته باشد:
- توانایی راه اندازی دومین ویندوز سرور
- توانایی راه اندازی Exchange server
- توانایی راه اندازی SQL Server
- آشنایی کامل با IIS
- تسلط کامل به برنامه نویسی ASP.NET و وب پارت نویسی.
- آشنایی با برنامه نویسی Workflow foundation
به نظر من مایکروسافت بسیاری از کتابخانههایی را که به دات نت فریم ورک اضافه کرده فقط و فقط به خاطر SharePoint بوده نمونهاش همین Workflow foundation . من کمتر دیدم از این مورد خارج از SharePoint استفاده شود. یا اگر دقت کرده باشید ASP.NET 2.0 وب پارت هم دارد ولی باز هم ... کاربردش جای دیگری است.
یا در SQL Server 2008 یک سری از قابلیتهای file stream ایی که اضافه شده فقط به خاطر مدیریت سادهتر و بهینهتر حجم بالای دیتابیس شیرپوینت در نگارش 2010 آن بوده که همه چیز داخل آن ذخیره میشود.
مطالب
EF Code First #3
بررسی تعاریف نگاشتها به کمک متادیتا در EF Code first
در قسمت قبل مروری سطحی داشتیم بر امکانات مهیای جهت تعاریف نگاشتها در EF Code first. در این قسمت، حالت استفاده از متادیتا یا همان data annotations را با جزئیات بیشتری بررسی خواهیم کرد.
برای این منظور پروژه کنسول جدیدی را آغاز نمائید. همچنین به کمک NuGet، ارجاعات لازم را به اسمبلی EF، اضافه کنید. در ادامه مدلهای زیر را به پروژه اضافه نمائید؛ یک شخص که تعدادی پروژه منتسب میتواند داشته باشد:
using System;
using System.Collections.Generic;
namespace EF_Sample02.Models
{
public class User
{
public int Id { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
public string Name { set; get; }
public string LastName { set; get; }
public string Email { set; get; }
public string Description { set; get; }
public byte[] Photo { set; get; }
public IList<Project> Projects { set; get; }
}
}
using System;
namespace EF_Sample02.Models
{
public class Project
{
public int Id { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
public string Title { set; get; }
public string Description { set; get; }
public virtual User User { set; get; }
}
}
به خاصیت public virtual User User در کلاس Project اصطلاحا Navigation property هم گفته میشود.
دو کلاس زیر را نیز جهت تعریف کلاس Context که بیانگر کلاسهای شرکت کننده در تشکیل بانک اطلاعاتی هستند و همچنین کلاس آغاز کننده بانک اطلاعاتی سفارشی را به همراه تعدادی رکورد پیش فرض مشخص میکنند، به پروژه اضافه نمائید.
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Data.Entity;
using EF_Sample02.Models;
namespace EF_Sample02
{
public class Sample2Context : DbContext
{
public DbSet<User> Users { set; get; }
public DbSet<Project> Projects { set; get; }
}
public class Sample2DbInitializer : DropCreateDatabaseAlways<Sample2Context>
{
protected override void Seed(Sample2Context context)
{
context.Users.Add(new User
{
AddDate = DateTime.Now,
Name = "Vahid",
LastName = "N.",
Email = "name@site.com",
Description = "-",
Projects = new List<Project>
{
new Project
{
Title = "Project 1",
AddDate = DateTime.Now.AddDays(-10),
Description = "..."
}
}
});
base.Seed(context);
}
}
}
به علاوه در فایل کانفیگ برنامه، تنظیمات رشته اتصالی را نیز اضافه نمائید:
<connectionStrings>
<add
name="Sample2Context"
connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2012;Integrated Security = true"
providerName="System.Data.SqlClient"
/>
</connectionStrings>
همانطور که ملاحظه میکنید، در اینجا name به نام کلاس مشتق شده از DbContext اشاره میکند (یکی از قراردادهای توکار EF Code first است).
یک نکته:
مرسوم است کلاسهای مدل را در یک class library جداگانه اضافه کنند به نام DomainClasses و کلاسهای مرتبط با DbContext را در پروژه class library دیگری به نام DataLayer. هیچکدام از این پروژهها نیازی به فایل کانفیگ و تنظیمات رشته اتصالی ندارند؛ زیرا اطلاعات لازم را از فایل کانفیگ پروژه اصلی که این دو پروژه class library را به خود الحاق کرده، دریافت میکنند. دو پروژه class library اضافه شده تنها باید ارجاعاتی را به اسمبلیهای EF و data annotations داشته باشند.
در ادامه به کمک متد Database.SetInitializer که در قسمت دوم به بررسی آن پرداختیم و با استفاده از کلاس سفارشی Sample2DbInitializer فوق، نسبت به ایجاد یک بانک اطلاعاتی خالی تشکیل شده بر اساس تعاریف کلاسهای دومین پروژه، اقدام خواهیم کرد:
using System;
using System.Data.Entity;
namespace EF_Sample02
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
Database.SetInitializer(new Sample2DbInitializer());
using (var db = new Sample2Context())
{
var project1 = db.Projects.Find(1);
Console.WriteLine(project1.Title);
}
}
}
}
تا زمانیکه وهلهای از Sample2Context ساخته نشود و همچنین یک کوئری نیز به بانک اطلاعاتی ارسال نگردد، Sample2DbInitializer در عمل فراخوانی نخواهد شد.
ساختار بانک اطلاعاتی پیش فرض تشکیل شده نیز مطابق اسکریپت زیر است:
CREATE TABLE [dbo].[Users](
[Id] [int] IDENTITY(1,1) NOT NULL,
[AddDate] [datetime] NOT NULL,
[Name] [nvarchar](max) NULL,
[LastName] [nvarchar](max) NULL,
[Email] [nvarchar](max) NULL,
[Description] [nvarchar](max) NULL,
[Photo] [varbinary](max) NULL,
CONSTRAINT [PK_Users] PRIMARY KEY CLUSTERED
(
[Id] ASC
)WITH (PAD_INDEX = OFF, STATISTICS_NORECOMPUTE = OFF,
IGNORE_DUP_KEY = OFF, ALLOW_ROW_LOCKS = ON, ALLOW_PAGE_LOCKS = ON) ON [PRIMARY]
) ON [PRIMARY]
CREATE TABLE [dbo].[Projects](
[Id] [int] IDENTITY(1,1) NOT NULL,
[AddDate] [datetime] NOT NULL,
[Title] [nvarchar](max) NULL,
[Description] [nvarchar](max) NULL,
[User_Id] [int] NULL,
CONSTRAINT [PK_Projects] PRIMARY KEY CLUSTERED
(
[Id] ASC
)WITH (PAD_INDEX = OFF, STATISTICS_NORECOMPUTE = OFF,
IGNORE_DUP_KEY = OFF, ALLOW_ROW_LOCKS = ON, ALLOW_PAGE_LOCKS = ON) ON [PRIMARY]
) ON [PRIMARY]
GO
ALTER TABLE [dbo].[Projects] WITH CHECK ADD CONSTRAINT [FK_Projects_Users_User_Id] FOREIGN KEY([User_Id])
REFERENCES [dbo].[Users] ([Id])
GO
ALTER TABLE [dbo].[Projects] CHECK CONSTRAINT [FK_Projects_Users_User_Id]
GO
توضیحاتی در مورد ساختار فوق، جهت یادآوری مباحث دو قسمت قبل:
- خواصی با نام Id تبدیل به primary key و identity field شدهاند.
- نام جداول، همان نام خواص تعریف شده در کلاس Context است.
- تمام رشتهها به nvarchar از نوع max نگاشت شدهاند و null پذیر میباشند.
- خاصیت تصویر که با آرایهای از بایتها تعریف شده به varbinary از نوع max نگاشت شده است.
- بر اساس ارتباط بین کلاسها فیلد User_Id در جدول Projects اضافه شده است که توسط قیدی به نام FK_Projects_Users_User_Id، جهت تعریف کلید خارجی عمل میکند. این نام گذاری پیش فرض هم بر اساس نام خواص در دو کلاس انجام میشود.
- schema پیش فرض بکارگرفته شده، dbo است.
- null پذیری پیش فرض فیلدها بر اساس اصول زبان مورد استفاده تعیین شده است. برای مثال در سی شارپ، نوع int نال پذیر نیست یا نوع DateTime نیز به همین ترتیب یک value type است. بنابراین در اینجا این دو نوع به صورت not null تعریف شدهاند (صرفنظر از اینکه در SQL Server هر دو نوع یاد شده، null پذیر هم میتوانند باشند). بدیهی است امکان تعریف nullable types نیز وجود دارد.
مروری بر انواع متادیتای قابل استفاده در EF Code first
1) Key
همانطور که ملاحظه کردید اگر نام خاصیتی Id یا ClassName+Id باشد، به صورت خودکار به عنوان primary key جدول، مورد استفاده قرار خواهد گرفت. این یک قرارداد توکار است.
اگر یک چنین خاصیتی با نامهای ذکر شده در کلاس وجود نداشته باشد، میتوان با مزین سازی خاصیتی مفروض با ویژگی Key که در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations قرار دارد، آنرا به عنوان Primary key معرفی نمود. برای مثال:
public class Project
{
[Key]
public int ThisIsMyPrimaryKey { set; get; }
و ضمنا باید دقت داشت که حین کار با ORMs فرقی نمیکند EF باشد یا سایر فریم ورکهای دیگر، داشتن یک key جهت عملکرد صحیح فریم ورک، ضروری است. بر اساس یک Key است که Entity معنا پیدا میکند.
2) Required
ویژگی Required که در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations تعریف شده است، سبب خواهد شد یک خاصیت به صورت not null در بانک اطلاعاتی تعریف شود. همچنین در مباحث اعتبارسنجی برنامه، پیش از ارسال اطلاعات به سرور نیز نقش خواهد داشت. در صورت نال بودن خاصیتی که با ویژگی Required مزین شده است، یک استثنای اعتبارسنجی پیش از ذخیره سازی اطلاعات در بانک اطلاعاتی صادر میگردد. این ویژگی علاوه بر EF Code first در ASP.NET MVC نیز به نحو یکسانی تاثیرگذار است.
3) MaxLength و MinLength
این دو ویژگی نیز در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations قرار دارند (اما در اسمبلی EntityFramework.dll تعریف شدهاند و جزو اسمبلی پایه System.ComponentModel.DataAnnotations.dll نیستند). در ذیل نمونهای از تعریف اینها را مشاهده میکنید. همچنین باید درنظر داشت که روش دیگر تعریف متادیتا، ترکیب آنها در یک سطر نیز میباشد. یعنی الزامی ندارد در هر سطر یک متادیتا را تعریف کرد:
[MaxLength(50, ErrorMessage = "حداکثر 50 حرف"), MinLength(4, ErrorMessage = "حداقل 4 حرف")]
public string Title { set; get; }
ویژگی MaxLength بر روی طول فیلد تعریف شده در بانک اطلاعاتی تاثیر دارد. برای مثال در اینجا فیلد Title از نوع nvarchar با طول 30 تعریف خواهد شد.
ویژگی MinLength در بانک اطلاعاتی معنایی ندارد.
هر دوی این ویژگیها در پروسه اعتبار سنجی اطلاعات مدل دریافتی تاثیر دارند. برای مثال در اینجا اگر طول عنوان کمتر از 4 حرف باشد، یک استثنای اعتبارسنجی صادر خواهد شد.
ویژگی دیگری نیز به نام StringLength وجود دارد که جهت تعیین حداکثر طول رشتهها به کار میرود. این ویژگی سازگاری بیشتر با ASP.NET MVC دارد از این جهت که Client side validation آنرا نیز فعال میکند.
4) Table و Column
این دو ویژگی نیز در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations قرار دارند، اما در اسمبلی EntityFramework.dll تعریف شدهاند. بنابراین اگر تعاریف مدلهای شما در پروژه Class library جداگانهای قراردارند، نیاز خواهد بود تا ارجاعی را به اسمبلی EntityFramework.dll نیز داشته باشند.
اگر از نام پیش فرض جداول تشکیل شده خرسند نیستید، ویژگی Table را بر روی یک کلاس قرار داده و نام دیگری را تعریف کنید. همچنین اگر Schema کاربری رشته اتصالی به بانک اطلاعاتی شما dbo نیست، باید آنرا در اینجا صریحا ذکر کنید تا کوئریهای تشکیل شده به درستی بر روی بانک اطلاعاتی اجرا گردند:
[Table("tblProject", Schema="guest")]
public class Project
توسط ویژگی Column سه خاصیت یک فیلد بانک اطلاعاتی را میتوان تعیین کرد:
[Column("DateStarted", Order = 4, TypeName = "date")]
public DateTime AddDate { set; get; }
به صورت پیش فرض، خاصیت فوق با همین نام AddDate در بانک اطلاعاتی ظاهر میگردد. اگر برای مثال قرار است از یک بانک اطلاعاتی قدیمی استفاده شود یا قرار نیست از شیوه نامگذاری خواص در سی شارپ در یک بانک اطلاعاتی پیروی شود، توسط ویژگی Column میتوان این تعاریف را سفارشی نمود.
توسط پارامتر Order آن که از صفر شروع میشود، ترتیب قرارگیری فیلدها در حین تشکیل یک جدول مشخص میگردد.
اگر نیاز است نوع فیلد تشکیل شده را نیز سفارشی سازی نمائید، میتوان از پارامتر TypeName استفاده کرد. برای مثال در اینجا علاقمندیم از نوع date مهیا در SQL Server 2008 استفاده کنیم و نه از نوع datetime پیش فرض آن.
نکتهای در مورد Order:
Order پیش فرض تمام خواصی که قرار است به بانک اطلاعاتی نگاشت شوند، به int.MaxValue تنظیم شدهاند. به این معنا که تنظیم فوق با Order=4 سبب خواهد شد تا این فیلد، پیش از تمام فیلدهای دیگر قرار گیرد. بنابراین نیاز است Order اولین خاصیت تعریف شده را به صفر تنظیم نمود. (البته اگر واقعا نیاز به تنظیم دستی Order داشتید)
نکاتی در مورد تنظیمات ارث بری در حالت استفاده از متادیتا:
حداقل سه حالت ارث بری را در EF code first میتوان تعریف و مدیریت کرد:
الف) Table per Hierarchy - TPH
حالت پیش فرض است. نیازی به هیچگونه تنظیمی ندارد. معنای آن این است که «لطفا تمام اطلاعات کلاسهایی را که از هم ارث بری کردهاند در یک جدول بانک اطلاعاتی قرار بده». فرض کنید یک کلاس پایه شخص را دارید که کلاسهای بازیکن و مربی از آن ارث بری میکنند. زمانیکه کلاس پایه شخص توسط DbSet در کلاس مشتق شده از DbContext در معرض استفاده EF قرار میگیرد، بدون نیاز به هیچ تنظیمی، تمام این سه کلاس، تبدیل به یک جدول شخص در بانک اطلاعاتی خواهند شد. یعنی یک table به ازای سلسله مراتبی (Hierarchy) که تعریف شده.
ب) Table per Type - TPT
به این معنا است که به ازای هر نوع، باید یک جدول تشکیل شود. به عبارتی در مثال قبل، یک جدول برای شخص، یک جدول برای مربی و یک جدول برای بازیکن تشکیل خواهد شد. دو جدول مربی و بازیکن با یک کلید خارجی به جدول شخص مرتبط میشوند. تنها تنظیمی که در اینجا نیاز است، قرار دادن ویژگی Table بر روی نام کلاسهای بازیکن و مربی است. به این ترتیب حالت پیش فرض الف (TPH) اعمال نخواهد شد.
ج) Table per Concrete Type - TPC
در این حالت فقط دو جدول برای بازیکن و مربی تشکیل میشوند و جدولی برای شخص تشکیل نخواهد شد. خواص کلاس شخص، در هر دو جدول مربی و بازیکن به صورت جداگانهای تکرار خواهد شد. تنظیم این مورد نیاز به استفاده از Fluent API دارد.
توضیحات بیشتر این موارد به همراه مثال، موکول خواهد شد به مباحث استفاده از Fluent API که برای تعریف تنظیمات پیشرفته نگاشتها طراحی شده است. استفاده از متادیتا تنها قسمت کوچکی از تواناییهای Fluent API را شامل میشود.
5) ConcurrencyCheck و Timestamp
هر دوی این ویژگیها در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations و اسمبلی به همین نام تعریف شدهاند.
در EF Code first دو راه برای مدیریت مسایل همزمانی وجود دارد:
[ConcurrencyCheck]
public string Name { set; get; }
[Timestamp]
public byte[] RowVersion { set; get; }
زمانیکه از ویژگی ConcurrencyCheck استفاده میشود، تغییر خاصی در سمت بانک اطلاعاتی صورت نخواهد گرفت، اما در برنامه، کوئریهای update و delete ایی که توسط EF صادر میشوند، اینبار اندکی متفاوت خواهند بود. برای مثال برنامه جاری را به نحو زیر تغییر دهید:
using System;
using System.Data.Entity;
namespace EF_Sample02
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
Database.SetInitializer(new Sample2DbInitializer());
using (var db = new Sample2Context())
{
//update
var user = db.Users.Find(1);
user.Name = "User name 1";
db.SaveChanges();
}
}
}
}
متد Find بر اساس primary key عمل میکند. به این ترتیب، اول رکورد یافت شده و سپس نام آن تغییر کرده و در ادامه، اطلاعات ذخیره خواهند شد.
اکنون اگر توسط SQL Server Profiler کوئری update حاصل را بررسی کنیم، به نحو زیر خواهد بود:
exec sp_executesql N'update [dbo].[Users]
set [Name] = @0
where (([Id] = @1) and ([Name] = @2))
',N'@0 nvarchar(max) ,@1 int,@2 nvarchar(max) ',@0=N'User name 1',@1=1,@2=N'Vahid'
همانطور که ملاحظه میکنید، برای به روز رسانی فقط از primary key جهت یافتن رکورد استفاده نکرده، بلکه فیلد Name را نیز دخالت داده است. از این جهت که مطمئن شود در این بین، رکوردی که در حال به روز رسانی آن هستیم، توسط کاربر دیگری در شبکه تغییر نکرده باشد و اگر در این بین تغییری رخ داده باشد، یک استثناء صادر خواهد شد.
همین رفتار در مورد delete نیز وجود دارد:
//delete
var user = db.Users.Find(1);
db.Users.Remove(user);
db.SaveChanges();
exec sp_executesql N'delete [dbo].[Users]
where (([Id] = @0) and ([Name] = @1))',N'@0 int,@1 nvarchar(max) ',@0=1,@1=N'Vahid'
در اینجا نیز به علت مزین بودن خاصیت Name به ویژگی ConcurrencyCheck، فقط همان رکوردی که یافت شده باید حذف شود و نه نمونه تغییر یافته آن توسط کاربری دیگر در شبکه.
البته در این مثال شاید این پروسه تنها چند میلی ثانیه به نظر برسد. اما در برنامهای با رابط کاربری، شخصی ممکن است اطلاعات یک رکورد را در یک صفحه دریافت کرده و 5 دقیقه بعد بر روی دکمه save کلیک کند. در این بین ممکن است شخص دیگری در شبکه همین رکورد را تغییر داده باشد. بنابراین اطلاعاتی را که شخص مشاهده میکند، فاقد اعتبار شدهاند.
ConcurrencyCheck را بر روی هر فیلدی میتوان بکاربرد، اما ویژگی Timestamp کاربرد مشخص و محدودی دارد. باید به خاصیتی از نوع byte array اعمال شود (که نمونهای از آنرا در بالا در خاصیت public byte[] RowVersion مشاهده نمودید). علاوه بر آن، این ویژگی بر روی بانک اطلاعاتی نیز تاثیر دارد (نوع فیلد را در SQL Server تبدیل به timestamp میکند و نه از نوع varbinary مانند فیلد تصویر). SQL Server با این نوع فیلد به خوبی آشنا است و قابلیت مقدار دهی خودکار آنرا دارد. بنابراین نیازی نیست در حین تشکیل اشیاء در برنامه، قید شود.
پس از آن، این فیلد مقدار دهی شده به صورت خودکار توسط بانک اطلاعاتی، در تمام updateها و deleteهای EF Code first حضور خواهد داشت:
exec sp_executesql N'delete [dbo].[Users]
where ((([Id] = @0) and ([Name] = @1)) and ([RowVersion] = @2))',N'@0 int,@1 nvarchar(max) ,
@2 binary(8)',@0=1,@1=N'Vahid',@2=0x00000000000007D1
از این جهت که اطمینان حاصل شود، واقعا مشغول به روز رسانی یا حذف رکوردی هستیم که در ابتدای عملیات از بانک اطلاعاتی دریافت کردهایم. اگر در این بین RowVesrion تغییر کرده باشد، یعنی کاربر دیگری در شبکه این رکورد را تغییر داده و ما در حال حاضر مشغول به کار با رکوردی غیرمعتبر هستیم.
بنابراین استفاده از Timestamp را میتوان به عنوان یکی از best practices طراحی برنامههای چند کاربره ASP.NET درنظر داشت.
6) NotMapped و DatabaseGenerated
این دو ویژگی نیز در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations قرار دارند، اما در اسمبلی EntityFramework.dll تعریف شدهاند.
به کمک ویژگی DatabaseGenerated، مشخص خواهیم کرد که این فیلد قرار است توسط بانک اطلاعاتی تولید شود. برای مثال خواصی از نوع public int Id به صورت خودکار به فیلدهایی از نوع identity که توسط بانک اطلاعاتی تولید میشوند، نگاشت خواهند شد و نیازی نیست تا به صورت صریح از ویژگی DatabaseGenerated جهت مزین سازی آنها کمک گرفت. البته اگر علاقمند نیستید که primary key شما از نوع identity باشد، میتوانید از گزینه DatabaseGeneratedOption.None استفاده نمائید:
[DatabaseGenerated(DatabaseGeneratedOption.None)]
public int Id { set; get; }
DatabaseGeneratedOption در اینجا یک enum است که به نحو زیر تعریف شده است:
public enum DatabaseGeneratedOption
{
None = 0,
Identity = 1,
Computed = 2
}
تا اینجا حالتهای None و Identity آن، بحث شدند.
در SQL Server امکان تعریف فیلدهای محاسباتی و Computed با T-SQL نویسی نیز وجود دارد. این نوع فیلدها در هربار insert یا update یک رکورد، به صورت خودکار توسط بانک اطلاعاتی مقدار دهی میشوند. بنابراین اگر قرار است خاصیتی به این نوع فیلدها در SQL Server نگاشت شود، میتوان از گزینه DatabaseGeneratedOption.Computed استفاده کرد.
یا اگر برای فیلدی در بانک اطلاعاتی default value تعریف کردهاید، مثلا برای فیلد date متد getdate توکار SQL Server را به عنوان پیش فرض درنظر گرفتهاید و قرار هم نیست توسط برنامه مقدار دهی شود، باز هم میتوان آنرا از نوع DatabaseGeneratedOption.Computed تعریف کرد.
البته باید درنظر داشت که اگر خاصیت DateTime تعریف شده در اینجا به همین نحو بکاربرده شود، اگر مقداری برای آن در حین تعریف یک وهله جدید از کلاس User درکدهای برنامه درنظر گرفته نشود، یک مقدار پیش فرض حداقل به آن انتساب داده خواهد شد (چون value type است). بنابراین نیاز است این خاصیت را از نوع nullable تعریف کرد (public DateTime? AddDate).
همچنین اگر یک خاصیت محاسباتی در کلاسی به صورت ReadOnly تعریف شده است (توسط کدهای مثلا سی شارپ یا وی بی):
[NotMapped]
public string FullName
{
get { return Name + " " + LastName; }
}
بدیهی است نیازی نیست تا آنرا به یک فیلد بانک اطلاعاتی نگاشت کرد. این نوع خواص را با ویژگی NotMapped میتوان مزین کرد.
همچنین باید دقت داشت در این حالت، از این نوع خواص دیگر نمیتوان در کوئریهای EF استفاده کرد. چون نهایتا این کوئریها قرار هستند به عبارات SQL ترجمه شوند و چنین فیلدی در جدول بانک اطلاعاتی وجود ندارد. البته بدیهی است امکان تهیه کوئری LINQ to Objects (کوئری از اطلاعات درون حافظه) همیشه مهیا است و اهمیتی ندارد که این خاصیت درون بانک اطلاعاتی معادلی دارد یا خیر.
7) ComplexType
ComplexType یا Component mapping مربوط به حالتی است که شما یک سری خواص را در یک کلاس تعریف میکنید، اما قصد ندارید اینها واقعا تبدیل به یک جدول مجزا (به همراه کلید خارجی) در بانک اطلاعاتی شوند. میخواهید این خواص دقیقا در همان جدول اصلی کنار مابقی خواص قرار گیرند؛ اما در طرف کدهای ما به شکل یک کلاس مجزا تعریف و مدیریت شوند.
یک مثال:
کلاس زیر را به همراه ویژگی ComplexType به برنامه مطلب جاری اضافه نمائید:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
namespace EF_Sample02.Models
{
[ComplexType]
public class InterestComponent
{
[MaxLength(450, ErrorMessage = "حداکثر 450 حرف")]
public string Interest1 { get; set; }
[MaxLength(450, ErrorMessage = "حداکثر 450 حرف")]
public string Interest2 { get; set; }
}
}
سپس خاصیت زیر را نیز به کلاس User اضافه کنید:
public InterestComponent Interests { set; get; }
همانطور که ملاحظه میکنید کلاس InterestComponent فاقد Id است؛ بنابراین هدف از آن تعریف یک Entity نیست و قرار هم نیست در کلاس مشتق شده از DbContext تعریف شود. از آن صرفا جهت نظم بخشیدن به یک سری خاصیت مرتبط و همخانواده استفاده شده است (مثلا آدرس یک، آدرس 2، تا آدرس 10 یک شخص، یا تلفن یک تلفن 2 یا موبایل 10 یک شخص).
اکنون اگر پروژه را اجرا نمائیم، ساختار جدول کاربر به نحو زیر تغییر خواهد کرد:
CREATE TABLE [dbo].[Users](
---...
[Interests_Interest1] [nvarchar](450) NULL,
[Interests_Interest2] [nvarchar](450) NULL,
---...
در اینجا خواص کلاس InterestComponent، داخل همان کلاس User تعریف شدهاند و نه در یک جدول مجزا. تنها در سمت کدهای ما است که مدیریت آنها منطقیتر شدهاند.
یک نکته:
یکی از الگوهایی که حین تشکیل مدلهای برنامه عموما مورد استفاده قرار میگیرد، null object pattern نام دارد. برای مثال:
namespace EF_Sample02.Models
{
public class User
{
public InterestComponent Interests { set; get; }
public User()
{
Interests = new InterestComponent();
}
}
}
در اینجا در سازنده کلاس User، به خاصیت Interests وهلهای از کلاس InterestComponent نسبت داده شده است. به این ترتیب دیگر در کدهای برنامه مدام نیازی نخواهد بود تا بررسی شود که آیا Interests نال است یا خیر. همچنین استفاده از این الگو حین کار با یک ComplexType ضروری است؛ زیرا EF امکان ثبت رکورد جاری را در صورت نال بودن خاصیت Interests (صرفنظر از اینکه خواص آن مقدار دهی شدهاند یا خیر) نخواهد داد.
8) ForeignKey
این ویژگی نیز در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations قرار دارد، اما در اسمبلی EntityFramework.dll تعریف شدهاست.
اگر از قراردادهای پیش فرض نامگذاری کلیدهای خارجی در EF Code first خرسند نیستید، میتوانید توسط ویژگی ForeignKey، نامگذاری مورد نظر خود را اعمال نمائید. باید دقت داشت که ویژگی ForeignKey را باید به یک Reference property اعمال کرد. همچنین در این حالت، کلید خارجی را با یک value type نیز میتوان نمایش داد:
[ForeignKey("FK_User_Id")]
public virtual User User { set; get; }
public int FK_User_Id { set; get; }
در اینجا فیلد اضافی دوم FK_User_Id به جدول Project اضافه نخواهد شد (چون توسط ویژگی ForeignKey تعریف شده است و فقط یکبار تعریف میشود). اما در این حالت نیز وجود Reference property ضروری است.
9) InverseProperty
این ویژگی نیز در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations قرار دارد، اما در اسمبلی EntityFramework.dll تعریف شدهاست.
از ویژگی InverseProperty برای تعریف روابط دو طرفه استفاده میشود.
برای مثال دو کلاس زیر را درنظر بگیرید:
public class Book
{
public int ID {get; set;}
public string Title {get; set;}
[InverseProperty("Books")]
public Author Author {get; set;}
}
public class Author
{
public int ID {get; set;}
public string Name {get; set;}
[InverseProperty("Author")]
public virtual ICollection<Book> Books {get; set;}
}
این دو کلاس همانند کلاسهای User و Project فوق هستند. ذکر ویژگی InverseProperty برای مشخص سازی ارتباطات بین این دو غیرضروری است و قراردادهای توکار EF Code first یک چنین مواردی را به خوبی مدیریت میکنند.
اما اکنون مثال زیر را درنظر بگیرید:
public class Book
{
public int ID {get; set;}
public string Title {get; set;}
public Author FirstAuthor {get; set;}
public Author SecondAuthor {get; set;}
}
public class Author
{
public int ID {get; set;}
public string Name {get; set;}
public virtual ICollection<Book> BooksAsFirstAuthor {get; set;}
public virtual ICollection<Book> BooksAsSecondAuthor {get; set;}
}
این مثال ویژهای است از کتابخانهای که کتابهای آن، تنها توسط دو نویسنده نوشته شدهاند. اگر برنامه را بر اساس این دو کلاس اجرا کنیم، EF Code first قادر نخواهد بود تشخیص دهد، روابط کدام به کدام هستند و در جدول Books چهار کلید خارجی را ایجاد میکند. برای مدیریت این مساله و تعین ابتدا و انتهای روابط میتوان از ویژگی InverseProperty کمک گرفت:
public class Book
{
public int ID {get; set;}
public string Title {get; set;}
[InverseProperty("BooksAsFirstAuthor")]
public Author FirstAuthor {get; set;}
[InverseProperty("BooksAsSecondAuthor")]
public Author SecondAuthor {get; set;}
}
public class Author
{
public int ID {get; set;}
public string Name {get; set;}
[InverseProperty("FirstAuthor")]
public virtual ICollection<Book> BooksAsFirstAuthor {get; set;}
[InverseProperty("SecondAuthor")]
public virtual ICollection<Book> BooksAsSecondAuthor {get; set;}
}
اینبار اگر برنامه را اجرا کنیم، بین این دو جدول تنها دو رابطه تشکیل خواهد شد و نه چهار رابطه؛ چون EF اکنون میداند که ابتدا و انتهای روابط کجا است. همچنین ذکر ویژگی InverseProperty در یک سر رابطه کفایت میکند و نیازی به ذکر آن در طرف دوم نیست.
نظرات اشتراکها
4.Visual Studio 2017 15.6 منتشر شد
5.Visual Studio 2017 15.6 منتشر شد
These are the customer-reported issues addressed in this release:
- VS 15.6 does not respect the 'apply server settings to all users (store in project file)'.
- Project could not be opened because Visual C# 2017 compiler was not created.
- NuGet Package Manager only sees latest package versions after manually clearing cache.
- Lost IIS Server Settings.
- Visual Studio hangs during Nuget package update.
- Installer throws unexpected error and saved changes to Solution2.sln are not saved.
-
C:\Windows\temp
fills up with .itrace files after upgrade to 15.5.6. -
vstest.console.exe
fails test run with socket exception. - This release includes support for Xcode 9.3.
حجم تقریبی بروزرسانی از نسخه 15.6.4 به 15.6.5 برابر 1.2GB میباشد
در قسمتهای قبل، نحوهی تعریف جزیرههای تعاملی Blazor Server را به همراه نکات مرتبط با آنها بررسی کردیم. برای مثال مشاهده کردیم که چون Blazor Server و SSR هر دو بر روی سرور اجرا میشوند، از لحاظ دسترسی به اطلاعات و کار با سرویسها، هماهنگی کاملی دارند و میتوان کدهای یکسان و یکدستی را در اینجا بکار گرفت. در Blazor 8x، امکان تعریف جزیرههای تعاملی Blazor WASM نیز وجود دارد که به همراه تعدادی نکتهی ویژه، در مورد نحوهی مدیریت سرویسهای مورد استفادهی در این کامپوننتها است.
معرفی برنامهی Blazor WASM این مطلب
در این مطلب قصد داریم دقیقا قسمت جزیرهی تعاملی Blazor Server همان برنامهی مطلب قبل را توسط یک جزیرهی تعاملی Blazor WASM بازنویسی کنیم و با نکات و تفاوتهای ویژهی آن آشنا شویم. یعنی زمانیکه صفحهی SSR نمایش جزئیات یک محصول ظاهر میشود، نحوهی رندر و پردازش کامپوننت نمایش محصولات مرتبط و مشابه، اینبار یک جزیرهی تعاملی Blazor WASM باشد. بنابراین قسمت عمدهای از کدهای این دو قسمت یکی است؛ فقط نحوهی دسترسی به سرویسها و محل قرارگیری تعدادی از فایلها، متفاوت خواهد بود.
ایجاد یک پروژهی جدید Blazor WASM تعاملی در دات نت 8
بنابراین در ادامه، در ابتدای کار نیاز است یک پوشهی جدید را برای این پروژه، ایجاد کرده و بجای انتخاب interactivity از نوع Server:
اینبار برای اجرای در مرورگر توسط فناوری وباسمبلی، نوع WebAssembly را انتخاب کنیم:
در این حالت، Solution ای که ایجاد میشود، به همراه دو پروژهاست (برخلاف پروژههای Blazor Server تعاملی که فقط شامل یک پروژهی سمت سرور هستند):
الف) یک پروژهی سمت سرور (برای تامین backend و API و سرویسهای مرتبط)
ب) یک پروژهی سمت کلاینت (برای اجرای مستقیم درون مرورگر کاربر؛ بدون داشتن وابستگی مستقیمی به اجزای برنامهی سمت سرور)
این ساختار، خیلی شبیه به ساختار پروژههای نگارش قبلی Blazor از نوع Hosted Blazor WASM است که در آن، یک پروژهی ASP.NET Core هاست کنندهی پروژهی Blazor WASM وجود دارد و یکی از کارهای اصلی آن، فراهم ساختن Web API مورد استفادهی در پروژهی WASM است.
در حالتیکه نوع تعاملی بودن پروژه را Server انتخاب کنیم (مانند مثال قسمت پنجم)، فایل Program.cs آن به همراه دو تعریف مهم زیر است که امکان تعریف کامپوننتهای تعاملی سمت سرور را میسر میکنند:
مهمترین قسمتهای آن، متدهای AddInteractiveServerComponents و AddInteractiveServerRenderMode هستند که server-side rendering را به همراه امکان داشتن کامپوننتهای تعاملی، ممکن میکنند.
این تعاریف در فایل Program.cs (پروژهی سمت سرور) قالب جدید Blazor WASM به صورت زیر تغییر میکنند تا امکان تعریف کامپوننتهای تعاملی سمت کلاینت از نوع وباسمبلی، میسر شود:
نیاز به تغییر معماری برنامه جهت کار با جزایر Blazor WASM
همانطور که در قسمت پنجم مشاهده کردیم، تبدیل کردن یک کامپوننت Blazor، به کامپوننتی تعاملی برای اجرای در سمت سرور، بسیار سادهاست؛ فقط کافی است rendermode@ آنرا به InteractiveServer تغییر دهیم تا ... کار کند. اما تبدیل همان کامپوننت نمایش محصولات مرتبط، به یک جزیرهی وباسمبلی، نیاز به تغییرات قابل ملاحظهای را دارد؛ از این لحاظ که اینبار این قسمت قرار است بر روی مرورگر کاربر اجرا شود و نه بر روی سرور. در این حالت دیگر کامپوننت ما دسترسی مستقیمی را به سرویسهای سمت سرور ندارد و برای رسیدن به این مقصود باید از یک Web API در سمت سرور کمک بگیرد و برای کار کردن با آن API در سمت کلاینت، از سرویس HttpClient استفاده کند. به همین جهت، پیاده سازی معماری این روش، نیاز به کار بیشتری را دارد:
همانطور که ملاحظه میکنید، برای فعالسازی یک جزیرهی تعاملی وباسمبلی، نمیتوان کامپوننت RelatedProducts آنرا مستقیما در پروژهی سمت سرور قرار داد و باید آنرا به پروژهی سمت کلاینت منتقل کرد. در ادامه پیاده سازی کامل این پروژه را با توجه به این تغییرات بررسی میکنیم.
مدل برنامه: رکوردی برای ذخیره سازی اطلاعات یک محصول
از این جهت که مدل برنامه (که در قسمت پنجم معرفی شد) در دو پروژهی Client و سرور قابل استفادهاست، به همین جهت مرسوم است یک پروژهی سوم Shared را نیز به جمع دو پروژهی جاری solution اضافه کرد و فایل این مدل را در آن قرار داد. بنابراین این فایل را از پوشهی Models پروژهی سرور به پوشهی Models پروژهی جدید BlazorDemoApp.Shared در مسیر جدید BlazorDemoApp.Shared\Models\Product.cs منتقل میکنیم. مابقی کدهای آن با قسمت پنجم تفاوتی ندارد.
سپس به فایل csproj. پروژهی کلاینت مراجعه کرده و ارجاعی را به پروژهی جدید BlazorDemoApp.Shared اضافه میکنیم:
نیازی نیست تا اینکار را برای پروژهی سرور نیز تکرار کنیم؛ از این جهت که ارجاعی به پروژهی کلاینت، در پروژهی سرور وجود دارد که سبب دسترسی به این پروژهی Shared هم میشود.
سرویس برنامه: سرویسی برای بازگشت لیست محصولات
چون Blazor Server و صفحات SSR آن هر دو بر روی سرور اجرا میشوند، از لحاظ دسترسی به اطلاعات و کار با سرویسها، هماهنگی کاملی وجود داشته و میتوان کدهای یکسان و یکدستی را در اینجا بکار گرفت. یعنی هنوز هم همان مسیر قبلی سرویس Services\ProductStore.cs در این پروژهی سمت سرور نیز برقرار است و نیازی به تغییر مسیر آن نیست. البته بدیهی است چون این پروژه جدید است، باید این سرویس را در فایل Program.cs برنامهی سمت سرور به صورت زیر معرفی کرد تا در فایل razor برنامهی آن قابل دسترسی شود:
تکمیل فایل Imports.razor_ پروژهی سمت سرور
جهت سهولت کار با برنامه، یک سری مسیر و using را نیاز است به فایل Imports.razor_ پروژهی سمت سرور اضافه کرد:
سطر اول سبب میشود تا بتوان به سادگی به اعضای کلاس استاتیک RenderMode، در برنامهی سمت سرور دسترسی یافت. دو using جدید دیگر سبب سهولت دسترسی به کامپوننتهای قرارگرفتهی در این مسیرها در صفحات SSR برنامهی سمت سرور میشوند.
تکمیل صفحهی نمایش لیست محصولات
کدها و مسیر کامپوننت ProductsList.razor، با قسمت پنجم دقیقا یکی است. این صفحه، یک صفحهی SSR بوده و در همان سمت سرور اجرا میشود و دسترسی آن به سرویسهای سمت سرور نیز ساده بوده و همانند قبل است.
تکمیل صفحهی نمایش جزئیات یک محصول
کدها و مسیر کامپوننت ProductDetails.razor، با قسمت پنجم دقیقا یکی است. این صفحه، یک صفحهی SSR بوده و در همان سمت سرور اجرا میشود و دسترسی آن به سرویسهای سمت سرور نیز ساده بوده و همانند قبل است ... البته بجز یک تغییر کوچک:
در اینجا حالت رندر این کامپوننت، به InteractiveWebAssembly تغییر میکند. یعنی اینبار قرار است تبدیل به یک جزیرهی وباسمبلی شود و نه یک جزیرهی Blazor Server که آنرا در قسمت پنجم بررسی کردیم.
تکمیل کامپوننت نمایش لیست محصولات مشابه و مرتبط
پس از این توضیحات، به اصل موضوع این قسمت رسیدیم! کامپوننت سمت سرور RelatedProducts.razor قسمت پنجم ، از آنجا cut شده و به مسیر جدید BlazorDemoApp.Client\Components\Store\RelatedProducts.razor منتقل میشود. یعنی کاملا به پروژهی وباسمبلی منتقل میشود. بنابراین کدهای آن دیگر دسترسی مستقیمی به سرویس دریافت اطلاعات محصولات ندارند و برای اینکار نیاز است در سمت سرور، یک Web API Controller را تدارک ببینیم:
این کلاس در مسیر Controllers\ProductsController.cs پروژهی سمت سرور قرار میگیرد و کار آن، بازگشت اطلاعات محصولات مشابه یک محصول مشخص است.
برای اینکه مسیریابی این کنترلر کار کند، باید به فایل Program.cs برنامه، مراجعه و سطرهای زیر را اضافه کرد:
یک نکته: همانطور که مشاهده میکنید، در Blazor 8x، امکان استفاده از دو نوع مسیریابی یکپارچه، در یک پروژه وجود دارد؛ یعنی Blazor routing و ASP.NET Core endpoint routing. بنابراین در این پروژهی سمت سرور، هم میتوان صفحات SSR و یا Blazor Server ای داشت که مسیریابی آنها با page@ مشخص میشوند و همزمان کنترلرهای Web API ای را داشت که بر اساس سیستم مسیریابی ASP.NET Core کار میکنند.
بر این اساس در پروژهی سمت کلاینت، کامپوننت RelatedProducts.razor باید با استفاده از سرویس HttpClient، اطلاعات درخواستی را از Web API فوق دریافت و همانند قبل نمایش دهد که تغییرات آن به صورت زیر است:
و ... همین! اکنون برنامه قابل اجرا است و به محض نمایش صفحهی جزئیات یک محصول انتخابی، کامپوننت RelatedProducts، در حالت وباسمبلی جزیرهای اجرا شده و لیست این محصولات مرتبط را نمایش میدهد.
در ادامه یکبار برنامه را اجرا میکنیم و ... بلافاصله پس از انتخاب صفحهی نمایش جزئیات یک محصول، با خطای زیر مواجه خواهیم شد!
اهمیت درنظر داشتن pre-rendering در حالت جزیرههای وباسمبلی
استثنائی را که مشاهده میکنید، به علت pre-rendering سمت سرور این کامپوننت، رخدادهاست.
زمانیکه کامپوننتی را به این نحو رندر میکنیم:
به صورت پیشفرض در آن pre-rendering نیز فعال است؛ یعنی این کامپوننت دوبار رندر میشود:
الف) یکبار در سمت سرور تا HTML حداقل قالب آن، به همراه سایر قسمتهای صفحهی SSR جاری به سمت مرورگر کاربر ارسال شود.
ب) یکبار هم در سمت کلاینت، زمانیکه Blazor WASM بارگذاری شده و فعال میشود.
استثنائی را که مشاهده میکنیم، مربوط به حالت الف است. یعنی زمانیکه برنامهی ASP.NET Core هاست برنامه، سعی میکند کامپوننت RelatedProducts را در سمت سرور رندر کند، اما ... ما سرویس HttpClient را در آن ثبت و فعالسازی نکردهایم. به همین جهت است که عنوان میکند این سرویس را پیدا نکردهاست. برای رفع این مشکل، چندین راهحل وجود دارند که در ادامه آنها را بررسی میکنیم.
راهحل اول: ثبت سرویس HttpClient در سمت سرور
یک راهحل مواجه شدن با مشکل فوق، ثبت سرویس HttpClient در فایل Program.cs برنامهی سمت سرور به صورت زیر است:
پس از این تعریف، کامپوننت RelatedProducts، در حالت prerendering ابتدایی سمت سرور هم کار میکند و برنامه با استثنائی مواجه نخواهد شد.
راهحل دوم: استفاده از polymorphism یا چندریختی
برای اینکار اینترفیسی را طراحی میکنیم که قرارداد نحوهی تامین اطلاعات مورد نیاز کامپوننت RelatedProducts را ارائه میکند. سپس یک پیاده سازی سمت سرور را از آن خواهیم داشت که مستقیما به بانک اطلاعاتی رجوع میکند و همچنین یک پیاده سازی سمت کلاینت را که از HttpClient جهت کار با Web API استفاده خواهد کرد.
از آنجائیکه این قرارداد نیاز است توسط هر دو پروژهی سمت سرور و سمت کلاینت استفاده شود، باید آنرا در پروژهی Shared قرار داد تا بتوان ارجاعاتی از آنرا به هر دو پروژه اضافه کرد؛ برای مثال در فایل BlazorDemoApp.Shared\Data\IProductStore.cs به صورت زیر:
این همان اینترفیسی است که پیشتر در فایل ProductStore.cs سمت سرور تعریف کرده بودیم؛ با یک تفاوت: متد GetRelatedProducts آن async تعریف شدهاست که نمونهی سمت کلاینت آن باید با متد GetFromJsonAsync کار کند که async است.
پیاده سازی سمت سرور این اینترفیس، کاملا مهیا است و فقط نیاز به تغییر زیر را دارد تا با خروجی Task دار هماهنگ شود:
و اکشن متد متناظر هم باید به صورت زیر await دار شود تا خروجی صحیحی را ارائه دهد:
همچنین پیشتر سرویس آن در فایل Program.cs برنامهی سمت سرور، ثبت شدهاست و نیاز به نکتهی خاصی ندارد.
در ادامه نیاز است یک پیاده سازی سمت کلاینت را نیز از آن تهیه کنیم که در فایل BlazorDemoApp.Client\Data\ClientProductStore.cs درج خواهد شد:
در این بین بر اساس نیاز کامپوننت نمایش لیست محصولات مشابه، فقط به متد GetRelatedProducts نیاز داریم؛ بنابراین فقط همین مورد در اینجا پیاده سازی شدهاست. پس از این تعریف، نیاز است سرویس فوق را در فایل Program.cs برنامهی کلاینت هم ثبت کرد (به همراه سرویس HttpClient ای که در سازندهی آن تزریق میشود):
به این ترتیب این سرویس در کامپوننت RelatedProducts قابل دسترسی میشود و جایگزین سرویس HttpClient تزریقی قبلی خواهد شد. به همین جهت به فایل کامپوننت ProductStore مراجعه کرده و فقط 2 سطر آنرا تغییر میدهیم:
الف) معرفی سرویس IProductStore بجای HttpClient قبلی
ب) استفاده از متد GetRelatedProducts این سرویس:
مابقی قسمتهای این کامپوننت یکی است و تفاوتی با قبل ندارد.
اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم، پس از مشاهدهی جزئیات یک محصول، بارگذاری کامپوننت Blazor WASM آن در developer tools مرورگر کاملا مشخص است:
راهحل سوم: استفاده از سرویس PersistentComponentState
با استفاده از سرویس PersistentComponentState میتوان اطلاعات دریافتی از بانکاطلاعاتی را در حین pre-rendering در سمت سرور، به جزایر تعاملی انتقال داد و این روشی است که مایکروسافت برای پیاده سازی مباحث اعتبارسنجی و احراز هویت در Blazor 8x در پیشگرفتهاست. این راهحل را در قسمت بعد بررسی میکنیم.
کدهای کامل این مثال را از اینجا میتوانید دریافت کنید: Blazor8x-WebAssembly-Normal.zip
معرفی برنامهی Blazor WASM این مطلب
در این مطلب قصد داریم دقیقا قسمت جزیرهی تعاملی Blazor Server همان برنامهی مطلب قبل را توسط یک جزیرهی تعاملی Blazor WASM بازنویسی کنیم و با نکات و تفاوتهای ویژهی آن آشنا شویم. یعنی زمانیکه صفحهی SSR نمایش جزئیات یک محصول ظاهر میشود، نحوهی رندر و پردازش کامپوننت نمایش محصولات مرتبط و مشابه، اینبار یک جزیرهی تعاملی Blazor WASM باشد. بنابراین قسمت عمدهای از کدهای این دو قسمت یکی است؛ فقط نحوهی دسترسی به سرویسها و محل قرارگیری تعدادی از فایلها، متفاوت خواهد بود.
ایجاد یک پروژهی جدید Blazor WASM تعاملی در دات نت 8
بنابراین در ادامه، در ابتدای کار نیاز است یک پوشهی جدید را برای این پروژه، ایجاد کرده و بجای انتخاب interactivity از نوع Server:
dotnet new blazor --interactivity Server
dotnet new blazor --interactivity WebAssembly
الف) یک پروژهی سمت سرور (برای تامین backend و API و سرویسهای مرتبط)
ب) یک پروژهی سمت کلاینت (برای اجرای مستقیم درون مرورگر کاربر؛ بدون داشتن وابستگی مستقیمی به اجزای برنامهی سمت سرور)
این ساختار، خیلی شبیه به ساختار پروژههای نگارش قبلی Blazor از نوع Hosted Blazor WASM است که در آن، یک پروژهی ASP.NET Core هاست کنندهی پروژهی Blazor WASM وجود دارد و یکی از کارهای اصلی آن، فراهم ساختن Web API مورد استفادهی در پروژهی WASM است.
در حالتیکه نوع تعاملی بودن پروژه را Server انتخاب کنیم (مانند مثال قسمت پنجم)، فایل Program.cs آن به همراه دو تعریف مهم زیر است که امکان تعریف کامپوننتهای تعاملی سمت سرور را میسر میکنند:
// ... builder.Services.AddRazorComponents() .AddInteractiveServerComponents(); // ... app.MapRazorComponents<App>() .AddInteractiveServerRenderMode();
این تعاریف در فایل Program.cs (پروژهی سمت سرور) قالب جدید Blazor WASM به صورت زیر تغییر میکنند تا امکان تعریف کامپوننتهای تعاملی سمت کلاینت از نوع وباسمبلی، میسر شود:
// ... builder.Services.AddRazorComponents() .AddInteractiveWebAssemblyComponents(); // ... app.MapRazorComponents<App>() .AddInteractiveWebAssemblyRenderMode() .AddAdditionalAssemblies(typeof(Counter).Assembly);
نیاز به تغییر معماری برنامه جهت کار با جزایر Blazor WASM
همانطور که در قسمت پنجم مشاهده کردیم، تبدیل کردن یک کامپوننت Blazor، به کامپوننتی تعاملی برای اجرای در سمت سرور، بسیار سادهاست؛ فقط کافی است rendermode@ آنرا به InteractiveServer تغییر دهیم تا ... کار کند. اما تبدیل همان کامپوننت نمایش محصولات مرتبط، به یک جزیرهی وباسمبلی، نیاز به تغییرات قابل ملاحظهای را دارد؛ از این لحاظ که اینبار این قسمت قرار است بر روی مرورگر کاربر اجرا شود و نه بر روی سرور. در این حالت دیگر کامپوننت ما دسترسی مستقیمی را به سرویسهای سمت سرور ندارد و برای رسیدن به این مقصود باید از یک Web API در سمت سرور کمک بگیرد و برای کار کردن با آن API در سمت کلاینت، از سرویس HttpClient استفاده کند. به همین جهت، پیاده سازی معماری این روش، نیاز به کار بیشتری را دارد:
همانطور که ملاحظه میکنید، برای فعالسازی یک جزیرهی تعاملی وباسمبلی، نمیتوان کامپوننت RelatedProducts آنرا مستقیما در پروژهی سمت سرور قرار داد و باید آنرا به پروژهی سمت کلاینت منتقل کرد. در ادامه پیاده سازی کامل این پروژه را با توجه به این تغییرات بررسی میکنیم.
مدل برنامه: رکوردی برای ذخیره سازی اطلاعات یک محصول
از این جهت که مدل برنامه (که در قسمت پنجم معرفی شد) در دو پروژهی Client و سرور قابل استفادهاست، به همین جهت مرسوم است یک پروژهی سوم Shared را نیز به جمع دو پروژهی جاری solution اضافه کرد و فایل این مدل را در آن قرار داد. بنابراین این فایل را از پوشهی Models پروژهی سرور به پوشهی Models پروژهی جدید BlazorDemoApp.Shared در مسیر جدید BlazorDemoApp.Shared\Models\Product.cs منتقل میکنیم. مابقی کدهای آن با قسمت پنجم تفاوتی ندارد.
سپس به فایل csproj. پروژهی کلاینت مراجعه کرده و ارجاعی را به پروژهی جدید BlazorDemoApp.Shared اضافه میکنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.BlazorWebAssembly"> <PropertyGroup> <TargetFramework>net8.0</TargetFramework> </PropertyGroup> <ItemGroup> <ProjectReference Include="..\BlazorDemoApp.Shared\BlazorDemoApp.Shared.csproj" /> </ItemGroup> </Project>
سرویس برنامه: سرویسی برای بازگشت لیست محصولات
چون Blazor Server و صفحات SSR آن هر دو بر روی سرور اجرا میشوند، از لحاظ دسترسی به اطلاعات و کار با سرویسها، هماهنگی کاملی وجود داشته و میتوان کدهای یکسان و یکدستی را در اینجا بکار گرفت. یعنی هنوز هم همان مسیر قبلی سرویس Services\ProductStore.cs در این پروژهی سمت سرور نیز برقرار است و نیازی به تغییر مسیر آن نیست. البته بدیهی است چون این پروژه جدید است، باید این سرویس را در فایل Program.cs برنامهی سمت سرور به صورت زیر معرفی کرد تا در فایل razor برنامهی آن قابل دسترسی شود:
builder.Services.AddScoped<IProductStore, ProductStore>();
تکمیل فایل Imports.razor_ پروژهی سمت سرور
جهت سهولت کار با برنامه، یک سری مسیر و using را نیاز است به فایل Imports.razor_ پروژهی سمت سرور اضافه کرد:
@using static Microsoft.AspNetCore.Components.Web.RenderMode // ... @using BlazorDemoApp.Client.Components.Store @using BlazorDemoApp.Client.Components
تکمیل صفحهی نمایش لیست محصولات
کدها و مسیر کامپوننت ProductsList.razor، با قسمت پنجم دقیقا یکی است. این صفحه، یک صفحهی SSR بوده و در همان سمت سرور اجرا میشود و دسترسی آن به سرویسهای سمت سرور نیز ساده بوده و همانند قبل است.
تکمیل صفحهی نمایش جزئیات یک محصول
کدها و مسیر کامپوننت ProductDetails.razor، با قسمت پنجم دقیقا یکی است. این صفحه، یک صفحهی SSR بوده و در همان سمت سرور اجرا میشود و دسترسی آن به سرویسهای سمت سرور نیز ساده بوده و همانند قبل است ... البته بجز یک تغییر کوچک:
<RelatedProducts ProductId="ProductId" @rendermode="@InteractiveWebAssembly"/>
تکمیل کامپوننت نمایش لیست محصولات مشابه و مرتبط
پس از این توضیحات، به اصل موضوع این قسمت رسیدیم! کامپوننت سمت سرور RelatedProducts.razor قسمت پنجم ، از آنجا cut شده و به مسیر جدید BlazorDemoApp.Client\Components\Store\RelatedProducts.razor منتقل میشود. یعنی کاملا به پروژهی وباسمبلی منتقل میشود. بنابراین کدهای آن دیگر دسترسی مستقیمی به سرویس دریافت اطلاعات محصولات ندارند و برای اینکار نیاز است در سمت سرور، یک Web API Controller را تدارک ببینیم:
using BlazorDemoApp.Services; using Microsoft.AspNetCore.Mvc; namespace BlazorDemoApp.Controllers; [ApiController] [Route("/api/[controller]")] public class ProductsController : ControllerBase { private readonly IProductStore _store; public ProductsController(IProductStore store) => _store = store; [HttpGet("[action]")] public IActionResult Related([FromQuery] int productId) => Ok(_store.GetRelatedProducts(productId)); }
برای اینکه مسیریابی این کنترلر کار کند، باید به فایل Program.cs برنامه، مراجعه و سطرهای زیر را اضافه کرد:
builder.Services.AddControllers(); // ... app.MapControllers();
یک نکته: همانطور که مشاهده میکنید، در Blazor 8x، امکان استفاده از دو نوع مسیریابی یکپارچه، در یک پروژه وجود دارد؛ یعنی Blazor routing و ASP.NET Core endpoint routing. بنابراین در این پروژهی سمت سرور، هم میتوان صفحات SSR و یا Blazor Server ای داشت که مسیریابی آنها با page@ مشخص میشوند و همزمان کنترلرهای Web API ای را داشت که بر اساس سیستم مسیریابی ASP.NET Core کار میکنند.
بر این اساس در پروژهی سمت کلاینت، کامپوننت RelatedProducts.razor باید با استفاده از سرویس HttpClient، اطلاعات درخواستی را از Web API فوق دریافت و همانند قبل نمایش دهد که تغییرات آن به صورت زیر است:
@using BlazorDemoApp.Shared.Models @inject HttpClient Http <button class="btn btn-outline-secondary" @onclick="LoadRelatedProducts">Related products</button> @if (_loadRelatedProducts) { @if (_relatedProducts == null) { <p>Loading...</p> } else { <div class="mt-3"> @foreach (var item in _relatedProducts) { <a href="/ProductDetails/@item.Id"> <div class="col-sm"> <h5 class="mt-0">@item.Title (@item.Price.ToString("C"))</h5> </div> </a> } </div> } } @code{ private IList<Product>? _relatedProducts; private bool _loadRelatedProducts; [Parameter] public int ProductId { get; set; } private async Task LoadRelatedProducts() { _loadRelatedProducts = true; var uri = $"/api/products/related?productId={ProductId}"; _relatedProducts = await Http.GetFromJsonAsync<IList<Product>>(uri); } }
در ادامه یکبار برنامه را اجرا میکنیم و ... بلافاصله پس از انتخاب صفحهی نمایش جزئیات یک محصول، با خطای زیر مواجه خواهیم شد!
System.InvalidOperationException: Cannot provide a value for property 'Http' on type 'RelatedProducts'. There is no registered service of type 'System.Net.Http.HttpClient'.
اهمیت درنظر داشتن pre-rendering در حالت جزیرههای وباسمبلی
استثنائی را که مشاهده میکنید، به علت pre-rendering سمت سرور این کامپوننت، رخدادهاست.
زمانیکه کامپوننتی را به این نحو رندر میکنیم:
<RelatedProducts ProductId="ProductId" @rendermode="@InteractiveWebAssembly"/>
الف) یکبار در سمت سرور تا HTML حداقل قالب آن، به همراه سایر قسمتهای صفحهی SSR جاری به سمت مرورگر کاربر ارسال شود.
ب) یکبار هم در سمت کلاینت، زمانیکه Blazor WASM بارگذاری شده و فعال میشود.
استثنائی را که مشاهده میکنیم، مربوط به حالت الف است. یعنی زمانیکه برنامهی ASP.NET Core هاست برنامه، سعی میکند کامپوننت RelatedProducts را در سمت سرور رندر کند، اما ... ما سرویس HttpClient را در آن ثبت و فعالسازی نکردهایم. به همین جهت است که عنوان میکند این سرویس را پیدا نکردهاست. برای رفع این مشکل، چندین راهحل وجود دارند که در ادامه آنها را بررسی میکنیم.
راهحل اول: ثبت سرویس HttpClient در سمت سرور
یک راهحل مواجه شدن با مشکل فوق، ثبت سرویس HttpClient در فایل Program.cs برنامهی سمت سرور به صورت زیر است:
builder.Services.AddScoped(sp => new HttpClient { BaseAddress = new Uri("http://localhost/") });
راهحل دوم: استفاده از polymorphism یا چندریختی
برای اینکار اینترفیسی را طراحی میکنیم که قرارداد نحوهی تامین اطلاعات مورد نیاز کامپوننت RelatedProducts را ارائه میکند. سپس یک پیاده سازی سمت سرور را از آن خواهیم داشت که مستقیما به بانک اطلاعاتی رجوع میکند و همچنین یک پیاده سازی سمت کلاینت را که از HttpClient جهت کار با Web API استفاده خواهد کرد.
از آنجائیکه این قرارداد نیاز است توسط هر دو پروژهی سمت سرور و سمت کلاینت استفاده شود، باید آنرا در پروژهی Shared قرار داد تا بتوان ارجاعاتی از آنرا به هر دو پروژه اضافه کرد؛ برای مثال در فایل BlazorDemoApp.Shared\Data\IProductStore.cs به صورت زیر:
using BlazorDemoApp.Shared.Models; namespace BlazorDemoApp.Shared.Data; public interface IProductStore { IList<Product> GetAllProducts(); Product GetProduct(int id); Task<IList<Product>?> GetRelatedProducts(int productId); }
پیاده سازی سمت سرور این اینترفیس، کاملا مهیا است و فقط نیاز به تغییر زیر را دارد تا با خروجی Task دار هماهنگ شود:
public Task<IList<Product>?> GetRelatedProducts(int productId) { var product = ProductsDataSource.Single(x => x.Id == productId); return Task.FromResult<IList<Product>?>(ProductsDataSource.Where(p => product.Related.Contains(p.Id)) .ToList()); }
[HttpGet("[action]")] public async Task<IActionResult> Related([FromQuery] int productId) => Ok(await _store.GetRelatedProducts(productId));
در ادامه نیاز است یک پیاده سازی سمت کلاینت را نیز از آن تهیه کنیم که در فایل BlazorDemoApp.Client\Data\ClientProductStore.cs درج خواهد شد:
public class ClientProductStore : IProductStore { private readonly HttpClient _httpClient; public ClientProductStore(HttpClient httpClient) => _httpClient = httpClient; public IList<Product> GetAllProducts() => throw new NotImplementedException(); public Product GetProduct(int id) => throw new NotImplementedException(); public Task<IList<Product>?> GetRelatedProducts(int productId) => _httpClient.GetFromJsonAsync<IList<Product>>($"/api/products/related?productId={productId}"); }
builder.Services.AddScoped<IProductStore, ClientProductStore>(); builder.Services.AddScoped(sp => new HttpClient { BaseAddress = new Uri(builder.HostEnvironment.BaseAddress) });
الف) معرفی سرویس IProductStore بجای HttpClient قبلی
@inject IProductStore ProductStore
private async Task LoadRelatedProducts() { _loadRelatedProducts = true; _relatedProducts = await ProductStore.GetRelatedProducts(ProductId); }
اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم، پس از مشاهدهی جزئیات یک محصول، بارگذاری کامپوننت Blazor WASM آن در developer tools مرورگر کاملا مشخص است:
راهحل سوم: استفاده از سرویس PersistentComponentState
با استفاده از سرویس PersistentComponentState میتوان اطلاعات دریافتی از بانکاطلاعاتی را در حین pre-rendering در سمت سرور، به جزایر تعاملی انتقال داد و این روشی است که مایکروسافت برای پیاده سازی مباحث اعتبارسنجی و احراز هویت در Blazor 8x در پیشگرفتهاست. این راهحل را در قسمت بعد بررسی میکنیم.
کدهای کامل این مثال را از اینجا میتوانید دریافت کنید: Blazor8x-WebAssembly-Normal.zip