مطالب
کار با Razor در ASP.NET Core 2.0
پیش نویس: این مقاله ترجمه شده فصل 5 کتاب Pro Asp.Net Core MVC2 می‌باشد.


ایجاد یک پروژه با استفاده Razor

در ادامه با هم یک مثال را با استفاده از Razor ایجاد می‌کنیم. یک پروژه جدید را با قالب Empty و با نام Razor ایجاد می‌کنیم.

مراحل:

1- ابتدا در کلاس startup قابلیت MVC را فعال می‌کنیم؛ با قرار دادن کد زیر در متد ConfigureServices:
 services.AddMvc();
و بعد کد زیر را که مربوط به اجرای پروژه‌ی hello Word است ، از متد Configure حذف می‌کنیم:
app.Run(async (context) =>
{
   await context.Response.WriteAsync("Hello World!");
});
در نهایت محتویات  فایل StartUp به صورت زیر می‌باشد:

namespace Razor
{
    public class Startup
    {
        // This method gets called by the runtime. Use this method to add services to the container.
        // For more information on how to configure your application, visit https://go.microsoft.com/fwlink/?LinkID=398940
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddMvc();
        }

        // This method gets called by the runtime. Use this method to configure the HTTP request pipeline.
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
        {
            if (env.IsDevelopment())
            {
                app.UseDeveloperExceptionPage();
            }

            //app.Run(async (context) =>
            //{
            //    await context.Response.WriteAsync("Hello World!");
            //});
        }
    }
}


ایجاد یک Model
 یک پوشه جدید را به نام Models ایجاد و بعد در این پوشه یک کلاس را به نام Product ایجاد می‌کنیم و کدهای زیر را در آن قرار میدهیم:
namespace Razor.Models
{
    public class Product
    {
        public int ProductID { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public string Description { get; set; }
        public decimal Price { get; set; }
        public string Category { set; get; }
    }
}

ایجاد Controller
تنظیمات پیشفرض را در فایل Startup انجام داده‌ایم. درخواست‌هایی را که توسط کاربر ارسال میشوند، به controller پیشفرضی که نامش در اینجا Home است، ارسال می‌کند. حالا ما یک پوشه جدید را به نام Controllers ایجاد می‌کنیم و در آن یک کنترلر جدید را به نام HomeController ایجاد می‌کنیم و کدهای زیر را در آن قرار میدهیم:
namespace Razor.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        // GET: /<controller>/
        public ViewResult Index()
        {
            Product myProduct = new Product
            {
                ProductID = 1,
                Name = "Kayak",
                Description = "A boat for one person",
                Category = "Watersports",
                Price = 275M
            };
            return View(myProduct);
        }
    }
}
در این کلاس یک Action Method را به نام index ایجاد می‌کنیم. سپس در آن یک شیء را از مدل ایجاد و مقدار دهی و آن‌را به View ارسال می‌کنیم تا در زمان بارگذاری View از این شیء استفاده نماییم. نیاز نیست نام View را مشخص کنید. به صورت پیشفرض نام View با نام اکشن متد یکسان می‌باشد.

 
ایجاد View
 برای ایجاد یک View پیشفرض برای Action Method فوق در پوشه Views/Home یک MVC View Page (Razor View Page) را به نام Index.schtml ایجاد می‌کنیم.
- نکته1: پوشه View و داخل آن Home را ایجاد کنید.
- نکته2: معادل MVC View Page در نسخه جدید، Razor View می‌باشد. اگر در لیست این آیتم را انتخاب کنید، در توضیحات پنل سمت راست میتوانید این مطلب را مشاهده کنید.
- نکته3: دقت نمایید برای اینکه پروژه net Core2. باشد و تمام مشخصات موردنظر را داشته باشد، باید نگارش ویژوال استودیو VS 2017.15.6.6 و یا بیشتر باشد.
 
@model Razor.Models.Product
@{
    Layout = null;
}

<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width"/>
    <title>Index</title>
</head>
<body>
    Content will go here
</body>
</html>

تا اینجا ما یک پروژه ساده را ایجاد نموده‌ایم که قابلیت استفاده‌ی از Razor را هم دارد. در ادامه نحوه‌ی استفاده از امکانات Razor شرح داده میشوند.


استفاده از Model در یک View
برای استفاده از شیء مدل در View، باید در View به آن شیء و مشخصات آن دسترسی داشته باشیم که این دسترسی را Razor با استفاده از کاراکتر @ برای ما ایجاد می‌کند. برای اتصال به Model از عبارت model@ (حتما باید حروف کوچک باشد) استفاده می‌کنیم و برای دسترسی به مشخصات مدل از عبارت Model@ (حتما باید حرف اول آن بزرگ باشد) استفاده می‌کنیم. به کد زیر دقت کنید:

@model Razor.Models.Product
@{
    Layout = null;
}

<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width"/>
    <title>Index</title>
</head>
<body>
  @Model.Name
</body>
</html>
خط اولی که در View تعریف شده است، با استفاده از عبارت model@ مانند تعریف نوع مدل می‌باشد و کار اتصال مدل به View را انجام میدهد و همین خط باعث میشود زمانی که شما در تگ body عبارت Model@ وبعد دات (.) را میزنید، لیست خصوصیات آن مدل ظاهر میشوند. لیست شدن خصوصیات بعد از دات(.) یکی از کارهای پیشفرض ویژوال استودیو می‌باشد؛ برای اینکه از خطاهای احتمالی کاربر جلوگیری کند.

نتیجه خروجی بالا مانند زیر می‌باشد:

 



معرفی View Imports

زمانیکه بخواهیم به یک کلاس در View دسترسی داشته باشیم، باید فضای نام آن کلاس را مانند کد زیر در بالای View اضافه کنیم. حالا اگر بخواهیم به چند کلاس دسترسی داشته باشیم، باید این کار را به ازای هر کلاس در هر View انجام دهیم که سبب ایجاد کدهای اضافی در View‌ها میشود. برای بهبود این وضعیت می‌توانید یک کلاس View Import را در پوشه‌ی Views ایجاد کنید و تمام فضاهای نام را در آن قرار دهید. با اینکار تمام فضاهای نامی که در این کلاس View Import قرار گرفته‌اند، در تمام Viewهای موجود در پوشه Views قابل دسترسی خواهند بود.

در پوشه View راست کلیک کرده و گزینه Add و بعد New Item را انتخاب می‌کنیم و در کادر باز شده، آیتم MVC View Import Page (در نسخه جدید نام آن  Razor View Imports است) انتخاب می‌کنیم. ویژوال استودیو به صورت پیش فرض نام ViewImports.cshtml_ را برای آن قرار میدهد.


نکته: استاندارد نام گذاری این View این می‌باشد که ابتدای آن کاراکتر (_) حتما وجود داشته باشد.
 
در کلاس تعریف شده با استفاده از عبارت using@ فضای نام‌های خود را قرار میدهیم؛ مانند زیر:
 @using Razor.Models
در این کلاس شما فقط میتوانید فضاهای نام را مانند بالا قرار دهید. پس از آم قسمت فضاهای نام اضافی در Viewها قابل حذف میشوند و در این حالت فقط نام کلاس مدل را در بالای فرم قرار میدهیم مانند زیر:
@model Product
@{
    Layout = null;
}

<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width"/>
    <title>Index</title>
</head>
<body>
  @Model.Name
</body>
</html>


Layout ها

یکی دیگر از عبارت‌های مهم Razor که در فایل Index وجود دارد، عبارت زیر است:
@{
    Layout = null;
}
شما می‌توانید در بین {} کدهای سی شارپ را قرار دهید. حالا مقدار Layout را مساوی نال قرار داده‌ایم که بگوییم View مستقلی است و از قالب مشخصی استفاده نمی‌کند.

از Layout برای طراحی الگوی Viewها استفاده می‌کنیم. اگر بخواهیم برای View ها یک قالب طراحی کنیم و این الگو بین تمام یا چندتای از آن‌ها مشترک باشد، کدهای مربوط به الگو را با استفاده از Layout ایجاد می‌کنیم و از آن در View ها استفاده می‌کنیم. اینکار برای جلوگیری از درج کدهای تکراری قالب در برنامه انجام میشود. با اینکار اگر بخواهیم در الگو تغییری را انجام دهیم، این تغییر را در یک قسمت انجام میدهم و سپس به تمام Viewها اعمال میشود.
 
Layout
طرحبندی  Viewهای برنامه بطور معمول بین چند View مشترک است و طبق استاندارد ویژوال استودیو در پوشه‌ی Views/Shared قرار میگیرد. برای ایجاد Layout، روی پوشه Views/shared راست کلیک کرده و بعد گزینه Add وبعد NewItem و سپس گزینه MVC View Layout Page (نام آن در نسخه جدید Razor Layout است) را انتخاب می‌کنیم و ابتدای نام آن را به صورت پیشفرض کاراکتر (_) قرار میدهیم.
 


هنگام ایجاد این فایل توسط ویژوال استودیو، کدهای زیر به صورت پیش فرض در فایل ایجاد شده وجود دارند: 
<!DOCTYPE html>

<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width" />
    <title>@ViewBag.Title</title>
</head>
<body>
    <div>
        @RenderBody()
    </div>
</body>
</html>
طرحبندی‌ها فرم خاصی از View هستند و دو عبارت @ در کدهای آن وجود دارد. در اینجا فراخوانی RenderBody@ سبب درج محتویات View مشخص شده توسط Action Method در این مکان می‌شود. عبارت دیگری که در اینجا وجود دارد، ViewBag است که برای مشخص کردن عنوان در اینجا استفاده شده‌است.
ViewBag ویژگی مفیدی است که اجازه می‌دهد تا مقادیر و داده‌ها در برنامه گردش داشته باشند و در این مورد بین یک View و Layout منتقل شوند. در ادامه خواهید دید وقتی Layout را به یک نمایه اعمال می‌کنیم، این مورد چگونه کار می‌کند.

عناصر HTML در یک Layout به هر View که از آن استفاده می‌کند، اعمال و توسط آن یک الگو برای تعریف محتوای معمولی ارائه می‌شود؛ مانند کدهای زیر. من برخی از نشانه گذاری‌های ساده را به Layout اضافه کردم تا اثر قالب آن آشکارتر شود:
<!DOCTYPE html>

<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width" />
    <title>@ViewBag.Title</title>
    <style>
        #mainDiv {
            padding: 20px;
            border: solid medium black;
            font-size: 20pt
        }
    </style>
</head>
<body>
    <h1>Product Information</h1>
    <div id="mainDiv">
        @RenderBody()
    </div>
</body>
</html>
در اینجا یک عنصر عنوان و همچنین بعضی از CSS‌ها را به عنصر div که حاوی عبارت RenderBody@ است، اضافه کرده‌ام؛ فقط برای اینکه مشخص شود، چه محتوایی از طرحبندی سایت می‌آید و چه چیزی از View.
 

اعمال Layout

برای اعمال کردن Layout به یک View، نیاز است مشخصه Layout آن‌را مقدار دهی و سپس Htmlهای اضافی موجود در آن‌را مانند المنت‌های head و Body حذف کنید؛ همانند کدهای زیر:
@model Product
@{
    Layout = "_BasicLayout";
    ViewBag.Title = "Product";
}
در خاصیت Layout، مقدار را برابر نام فایل Layout، بدون پسوند cshtml آن قرار میدهیم. Razor در مسیر پوشه Views/shared و پوشه Views/Home فایل Layout را جستجو می‌کند.
در اینجا عبارت ViewBag.Title را نیز مقدار دهی می‌کنیم. زمانیکه فایل فراخوانی میشود، عنوان آن صفحه با این مقدار، جایگزین خواهد شد.
تغییرات این View بسیار چشمگیر است؛ حتی برای چنین برنامه ساده‌ای. طرحبندی شامل تمام ساختار مورد نیاز برای هر پاسخ HTML است که View را به صورت یک محتوای پویا ارائه می‌دهد و داده‌ها را به کاربر منتقل می‌کند. هنگامیکه MVC فایل Index.cshtmal را پردازش می‌کند، این طرحبندی برای ایجاد پاسخ HTML نهایی یکپارچه می‌شود؛ مانند عکس زیر:
 


 
View Start

بعضی موارد هنوز در برنامه وجود دارند که می‌توان کنترل بیشتری بر روی آن‌ها داشته باشید. مثلا اگر بخواهیم نام یک فایل layout را تغییر دهیم، مجبور هستیم تمام Viewهایی را که از آن Layout استفاده می‌کنند، پیدا کنید و نام Layout استفاده شده در آن‌ها را تغییر دهیم. اینکار احتمال خطای بالایی دارد و امکان دارد بعضی View ها از قلم بیفتند و برنامه دچار خطا شود. بنابراین با استفاده از View Start می‌توانیم این مشکل را برطرف کنیم. وقتی نام Layout تغییر کرد، تنها کافی است نام آن‌را در View Start تغییر دهیم. اکنون زمانیکه برنامه را اجرا می‌کنیم، MVC به دنبال فایل View Start می‌گردد و اگر اطلاعاتی داشته باشد، آن را اجرا می‌کند و الویت این فایل از تمام فایل‌های دیگر بیشتر است و ابتدا تمام آنها اجرا میشوند.

برای ایجاد یک فایل شروع مشاهده، روی پوشه‌ی Views کلیک راست کرده و گزینه add->New Items را انتخاب می‌کنیم و از پنجره باز شده گزینه ( Razor View Start ) Mvc View Start Page را انتخاب می‌کنیم؛ مانند تصویر زیر:


ویژوال استودیو به صورت پیش فرض نام ViewStart.cshtml_ را به عنوان نام آن قرار میدهد؛ شما گزینه‌ی Create را در این حالت انتخاب کنید. محتویات فایل ایجاد شده به صورت زیر می‌باشد:
@{
    Layout = "_Layout";
}
برای اعمال Layout جدید به تمام Viewها، مقدار Layout را معادل طرحبندی خود تغییر میدهیم؛ مانند کد زیر: 
@{
    Layout = "_BasicLayout";
}
از آنجا که فایل View Start دارای مقداری برای Layout می‌باشد، می‌توانیم عبارت‌های مربوطه را در Index.cshtml‌ها حذف کنیم:
@model Product
@{
    ViewBag.Title = "Product";
}
در اینجا لازم نیست مشخص کنیم که من می‌خواهم از فایل View Start استفاده کنم. MVC این فایل را پیدا خواهد کرد و از محتویات آن به طور خودکار استفاده می‌کند. البته باید دقت داشت که مقادیر تعریف شده‌ی در فایل View اولویت دارند و باعث میشوند با معادل‌های فایل View Start جایگزین شوند.

شما همچنین می‌توانید چندین فایل View Start را برای تنظیم مقادیر پیش فرض قسمت‌های مختلف برنامه، استفاده کنید. یک فایل Razor همواره توسط نزدیک‌ترین فایل View start، پردازش می‌شود. به این معنا که شما می‌توانید تنظیمات پیش فرض را با افزودن یک فایل View Start به پوشه Views / Home و یا Views / Shared لغو کنید.

نکته: درک تفاوت میان حذف محتویات فایل View Start یا مساوی Null قرار دادن آن مهم است. اگر View شما مستقل است و شما نمی‌خواهید از آن استفاده کنید، بنابراین مقدار Layout آن‌را صریحا برابر Null قرار دهید. اگر مقدار دهی صریح شما مشخصه Layout را نادیده بگیرید، Mvc فرض می‌کند که میخواهید layout را داشته باشید و مقدار آن را از فایل View Start تامین می‌کند.
 

استفاده از عبارت‌های شرطی در Razor
 
حالا که من اصول و مبانی View و Layout را به شما نشان دادم، قصد دارم به انواع مختلفی از اصطلاحات که Razor آن‌ها را پشتیبانی می‌کند و نحوه استفاده‌ی از آنها را برای ایجاد محتوای نمایشی، ارائه دهم. در یک برنامه MVC، بین نقش‌هایی که توسط View و Action متدها انجام می‌شود، جدایی روشنی وجود دارد. در اینجا قوانین ساده‌ای وجود دارند که در جدول زیر مشخص شده‌اند:

کامپوننت 
انجام میشود 
انجام نمیشود 
  Action Method    یک شیء ViewModel را به View ارسال می‌کند.
  یک فرمت داده را به View ارسال می‌کند.
  View    از شیء ViewModel برای ارائه محتوا به کاربر استفاده می‌کند.
  هر جنبه‌ای از شیء View Model مشخصات را تغییر می‌دهد.
 
برای به دست آوردن بهترین نتیجه از MVC، نیاز به تفکیک و جداسازی بین قسمت‌های مختلف برنامه را دارید. همانطور که می‌بینید، می‌توانید کاملا با Razor کار کنید و این نوع فایل‌ها شامل دستورالعمل‌های سی شارپ نیز هستند. اما شما نباید از Razor برای انجام منطق کسب و کار استفاده کنید و یا هر گونه اشیاء Domain Model خود را دستکاری کنید. کد زیر نشان میدهد که یک عبارت جدید به View اضافه میشود:
*@
@model Product
@{

    ViewBag.Title = "Product";
}
<p>Product Name: @Model.Name</p> <p>Product Price: @($"{Model.Price:C2}")</p>
می‌توان برای خصوصیت price، در اکشن متد فرمتی را تعریف و بعد آن را به View ارسال کنیم. این روش کار می‌کند، اما استفاده از این رویکرد منافع الگوی MVC را تضعیف می‌کند و توانایی من برای پاسخ دادن به تغییرات در آینده را کاهش می‌دهد. باید به یاد داشته باشید که در ASP NET Core MVC، استفاده مناسب از الگوی MVC اجتناب ناپذیر است و شما باید از تاثیر تصمیمات طراحی و کدگذاری که انجام می‌دهید مطلع باشید.
 

پردازش داده‌ها در مقابل فرمت

تفاوت بین پردازش داده و قالب بندی داده مهم است.
- نمایش فرمت داده‌ها: به همین دلیل در آموزش قبل من یک نمونه از شیء کلاس Product را برای View ارسال کرده‌ام و نه فرمت خاص یک شیء را به صورت یک رشته نمایشی.
- پردازش داده: انتخاب اشیاء داده‌‌ای برای نمایش، مسئولیت کنترلر است و در این حالت مدلی را برای دریافت و تغییر داده مورد نیاز، فراخوانی می‌کند.
گاهی سخت است که متوجه شویم کدی جهت پردازش داده است و یا فرمت آن.


اضافه نمودن مقدار داده ای

ساده‌ترین کاری را که می‌توانید با یک عبارت Razor انجام دهید این است که یک مقدار داده را در نمایش دهید. رایج‌ترین کار برای انجام آن، استفاده از عبارت Model@ است. ویوو Index یک مثال از این مورد است؛ شبیه به این مورد:
 <p>Product Name: @Model.Name</p>
شما همچنین می‌توانید یک مقدار را با استفاده قابلیت ViewBag نیز به View ارسال نمایید که از این قابلیت در Layout برای تنظیم کردن محتوای عنوان استفاده کردیم. اما در حالت زیر یک مدل نوع دار را به سمت View ارسال کرده‌ایم:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using Razor.Models;


namespace Razor.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        // GET: /<controller>/
        public ViewResult Index()
        {
            Product myProduct = new Product
            {
                ProductID = 1,
                Name = "Kayak",
                Description = "A boat for one person",
                Category = "Watersports",
                Price = 275M
            };
            return View(myProduct);
        }
    }
}

خصوصیت ViewBag یک شیء پویا را باز می‌گرداند که می‌تواند برای تعیین خواص دلخواهی مورد استفاده قرار گیرد. از آنجا که ویژگی ViewBag پویا است، لازم نیست که نام خصوصیات را پیش از آن اعلام کنم. اما این بدان معنا است که ویژوال استودیو قادر به ارائه پیشنهادهای تکمیل کننده برای ViewBag نیست.
در مثال زیر از یک مدل نوع دار و مزایای به همراه آن استفاده شده‌است: 
 <p>Product Name: @Model.Name</p> <p>Product Price: @($"{Model.Price:C2}")</p> <p>Stock Level: @ViewBag.StockLevel</p>
نتیجه آن‌را در زیر می‌توانید مشاهده کنید:



تنظیم مقادیر مشخص

شما همچنین می‌توانید از عبارات Razor برای تعیین مقدار عناصر، استفاده کنید:
@model Product
@{

    ViewBag.Title = "Product";
}
p>Product Name: @Model.Name</p> <p>Product Price: @($"{Model.Price:C2}")</p> 
<p>Stock Level: @ViewBag.StockLevel</p>
<div data-productid="@Model.ProductID" data-stocklevel="@ViewBag.StockLevel">    
<p>Product Name: @Model.Name</p>    
<p>Product Price: @($"{Model.Price:C2}")</p>   
 <p>Stock Level: @ViewBag.StockLevel</p> 
</div>
در اینجا از عبارات Razor، برای تعیین مقدار برای برخی از ویژگی‌های داده در عنصر div استفاده کرده‌ام.

نکته: ویژگی‌های داده‌ها که نام آنها *-data است، روشی برای ایجاد ویژگی‌های سفارشی برای سال‌ها بوده است و بعنوان بخشی از استاندارد HTML5 است. عموما کدهای جاوا اسکریپت از آن‌ها برای یافتن اطلاعات استفاده می‌کنند.

اگر برنامه را اجرا کنید و به منبع HTML که به مرورگر فرستاده شده نگاهی بیندازید، خواهید دید که Razor مقادیر صفات را تعیین کرده است؛ مانند این:
<div data-productid="1" data-stocklevel="2">    <p>Product Name: Kayak</p>    <p>Product Price: £275.00</p>    <p>Stock Level: 2</p> </div>


استفاده از عبارت‌های شرطی

Razor قادر به پردازش عبارات شرطی است. در ادامه کدهای Index View را که در آن دستورات شرطی اضافه شده‌اند می‌بینید:

@model Product
@{ ViewBag.Title = "Product Name"; }
<div data-productid="@Model.ProductID" data-stocklevel="@ViewBag.StockLevel">  
  <p>Product Name: @Model.Name</p>   
 <p>Product Price: @($"{Model.Price:C2}")</p> 
   <p>Stock Level:       
 @switch (ViewBag.StockLevel)
{
    case 0:@:Out of Stock                break;           
    case 1:          
    case 2:        
    case 3:            
    <b>Low Stock (@ViewBag.StockLevel)</b>         
       break;      
    default:            
    @: @ViewBag.StockLevel in Stock          
      break;      
  }    
</p>
</div>


برای شروع یک عبارت شرطی، یک علامت @ را در مقابل کلمه کلیدی if یا swicth سی شارپ قرار دهید. سپس بخش کد را داخل } قرار می‌دهیم. درون قطعه کد Razor، می‌توانید عناصر HTML و مقادیر داده را در خروجی نمایش دهید؛ مانند:
 <b>Low Stock (@ViewBag.StockLevel)</b>
در اینجا لازم نیست عناصر یا عبارات را در نقل قول قرار دهیم و یا آنها را به روش خاصی تعریف کنیم. موتور Razor این را به عنوان خروجی برای پردازش تفسیر خواهد کرد.
با این حال، اگر می‌خواهید متن واقعی را در نظر بگیرید و دستورات Razor را لغو کنید،‌می‌توانید از :@ استفاده کنید تا عین آن عبارت درج شود.
مطالب
بررسی وجود نام کاربر با استفاده از jQuery Ajax در ASP.Net

شاید بعضی از سایت‌ها را دیده باشید که در حین ثبت نام، پس از وارد کردن یک نام کاربری و سپس مشغول شدن به پر کردن فیلد کلمه‌ی عبور، در قسمت نام کاربری شروع به جستجو در مورد آزاد بودن نام کاربری درخواستی می‌کنند یا نمونه‌ای دیگر، فرم پرداخت الکترونیکی بانک سامان. پس از اینکه شماره قبض را وارد کردید، بلافاصله بدون ریفرش صفحه به شما پیغام می‌دهد که این شماره معتبر است یا خیر. امروز قصد داریم این قابلیت را با استفاده از کتابخانه‌ی Ajax مجموعه jQuery در ASP.Net پیاده سازی کنیم (بدون استفاده از ASP.Net Ajax مایکروسافت).
ابتدا سورس کامل را ملاحظه نمائید:

<%@ Page Language="C#" AutoEventWireup="true" CodeBehind="AjaxTest.aspx.cs" Inherits="testWebForms87.AjaxTest" %>
<!DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd">
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head runat="server">
<title>jQuery Ajax Text</title>

<script src="jquery.min.js" type="text/javascript"></script>
<script type="text/javascript">
$(document).ready(function() {
$("#<%= TextBox1.ClientID %>").blur(function(event) {
$.ajax({
type: "POST",
url: "AjaxTest.aspx/IsUserAvailable",
data: "{'username': '" + $('#<%= TextBox1.ClientID %>').val() + "'}",
contentType: "application/json; charset=utf-8",
dataType: "json",
success: function(msg) {
$('#valid').html("<img src='ajaxImages/waiting.gif' alt='لطفا کمی تامل کنید'>");
var delay = function() {
AjaxSucceeded(msg);
};

setTimeout(delay, 2000); //remove this
},
error: AjaxFailed
});
});
});
function AjaxSucceeded(result) {
if (result.d == true)
$('#msg').html("<img src='ajaxImages/available.gif' alt='نام کاربری درخواستی موجود است'>");
else
$('#msg').html("<img src='ajaxImages/taken.gif' alt='متاسفانه نام کاربری مورد نظر پیشتر دریافت شده‌است'>");
}
function AjaxFailed(result) {
alert(result.status + ' ' + result.statusText);
}
</script>

</head>
<body>
<form id="form1" runat="server">
<div>
user name:
<asp:TextBox ID="TextBox1" runat="server"></asp:TextBox>
<span id="msg"></span>
<br />
pass:
<asp:TextBox ID="TextBox2" TextMode="Password" runat="server"></asp:TextBox>
</div>
<!-- preload -->
<div style="display: none">
<img src="ajaxImages/available.gif" alt="available" />
<img src="ajaxImages/taken.gif" alt="taken" />
<img src="ajaxImages/waiting.gif" alt="waiting" />
</div>
</form>
</body>
</html>


using System;
using System.Web.Services;

namespace testWebForms87
{
public partial class AjaxTest : System.Web.UI.Page
{
protected void Page_Load(object sender, EventArgs e)
{
}

[WebMethod]
public static bool IsUserAvailable(string username)
{
// این مورد را با خواندن اطلاعات از دیتابیس می‌شود تعویض کرد
return username != "test";
}
}
}

توضیحات:
همانطور که ملاحظه می‌کنید صفحه‌ی ASP.Net ما بسیار ساده است و از دو تکست باکس استاندارد تشکیل می‌شود، به همراه تصاویر مربوط به Ajax که یک سری تصاویر ساده چرخان معروف منتظر بمانید ، یافت شد یا موجود نیست می‌باشند. این تصاویر در یک div مخفی (display: none) در صفحه قرار گرفته‌اند و در هنگام بارگذاری صفحه، این‌ها نیز بارگذاری شده و حاضر و آماده خواهند بود. بنابراین هنگام استفاده از آن‌ها، کاربر تاخیری را مشاهده نخواهد کرد. همچنین یک span با id مساوی msg‌ را هم پس از تکست باکس اضافه کرده‌ایم تا تصاویر مربوط به رخدادهای Ajax را با استفاده از توانایی‌های jQuery به آن اضافه کنیم.

اسکریپت Ajax ما با دراختیار گرفتن روال رخداد گردان blur شیء textBox1 شروع می‌شود. همانطور که در مقالات پیشین سایت نیز ذکر شد، روش صحیح دریافت ID یک کنترل ASP.Net در کدهای سمت کلاینت جاوا اسکریپتی، بر اساس خاصیت ClientID آن است که در اولین سطر کدهای ما مشخص است (زیرا در ASP.Net نام و ID یک کنترل در هنگام رندر شدن به همراه ID کنترل‌های دربرگیرنده آن نیز خواهد بود، بنابراین بهتر است این مورد را داینامیک کرد).

کار بررسی موجود بودن نام کاربری (یا مثلا یک شماره قبض و امثال آن) توسط WebMethod ایی به نام IsUserAvailable در code behind صفحه انجام می‌شود که پیاده سازی آن‌را ملاحظه می‌کنید. بدیهی است در این مثال ساده، تنها نام کاربری از پیش رزرو شده، کلمه‌ی test است و در یک کد واقعی این مورد با مقایسه‌ی نام کاربری با اطلاعات موجود در دیتابیس باید صورت گیرد (و حملات تزریق اس کیوال را هم فراموش نکنید. برای رهایی از آن‌ها "حتما" باید از پارامترهای ADO.Net استفاده کرد و گرنه کد شما مستعد به این نوع حملات خواهد بود).

سؤال: چرا از web method استفاده شد و همچنین چرا این متد static است؟
زمانیکه یک متد با کلمه کلیدی static‌ مشخص می‌شود حالت state less پیدا می‌کند یعنی مستقل از وهله‌ی کلاس عمل می‌کند. در این حالت نیازی به ارسال ViewState نبوده (بنابراین در کوئری مورد نظر ما بسیار بهینه و سبک عمل می‌کنند) و همچنین نیازی به ایجاد یک وهله‌ای از کلاس صفحه‌ی ما نیز نخواهد بود. برای توضیحات بیشتر به این مقاله مراجعه نمائید. (به صورت خلاصه، دلیل اصلی، کارآیی بالا و بهینه بودن این روش در این مساله ویژه است و در ASP.Net Ajax مایکروسافت به صورت گسترده‌ای در پشت صحنه مورد استفاده قرار می‌گیرد)
استفاده از ویژگی WebMethod عملکرد صفحه‌ی ما را شبیه به یک وب سرویس خواهد کرد و امکان دسترسی به آن در متدهای استاندارد POST به صورت ارسال دیتا به آدرس WebService.asmx/WebMethodName‌ خواهد بود. یک مثال ساده و عملی

بررسی تابع Ajax بکار رفته:
این تابع هنگام فراخوانی رخداد blur تکست‌باکس ما (مطابق کد فوق) فراخوانی می‌شود. ساختار ساده‌ای دارد که به شرح زیر است:
type: "POST"
نحوه‌ی ارسال داده را به متد وب سرویس ما مشخص می‌کند.

url: "AjaxTest.aspx/IsUserAvailable"
اطلاعات پست شده، به صفحه‌ی AjaxTest.aspx و وب متد IsUserAvailable ارسال خواهد شد

data: "{'username': '" + $('#<%= TextBox1.ClientID %>').val() + "'}",
داده‌ای که به آرگومان username ما ارسال می‌شود، همان مقدار تایپ شده در TextBox1 است (که باز هم دریافت ID آن به صورت داینامیک صورت گرفته تا مشکل زا نشود)

contentType: "application/json; charset=utf-8",
dataType: "json",
در این دو سطر از نوع داده‌ی json استفاده شده است که فرمت بسیار سبک و بهینه‌ای برای تبادل اطلاعات در وب به‌شمار می‌آید و توسط کتابخانه‌های جاوا اسکریپتی به سادگی پردازش شده و تبدیل به اشیاء مورد نظر خواهند شد. برای مثال اگر خروجی یک وب سرویس در حالت xml به صورت زیر باشد:

<xx yy="nn"></xx>
معادل json آن به شرح زیر است:
{ "xx": {"yy":"nn"} }
success: function(msg)
Success ، پس از موفقیت آمیز بودن عملیات ajax در jQuery فراخوانی می‌شود
error: AjaxFailed
و اگر در این بین خطایی رخ داده باشد، قسمت error فراخوانی می‌شود.

در این مثال برای نمایش بهتر عملیات، یک وقفه‌ی 2 ثانیه‌ای توسط setTimeout ایجاد شده و بدیهی است در یک مثال واقعی باید آن‌را حذف نمود.

نکته: با استفاده از افزونه‌ی فایرباگ فایرفاکس، می‌توان جزئیات این عملیات را بهتر مشاهده نمود:





مطالب
شروع به کار با DNTFrameworkCore - قسمت 1 - معرفی و نحوه استفاده از آن

پروژه DNTFrameworkCore  که قصد پشتیبانی از آن را دارم، یک زیرساخت سبک وزن و توسعه پذیر با پشتیبانی از طراحی چند مستاجری، با تمرکز بر کاهش زمان و افزایش کیفیت توسعه سیستم‌های تحت وب مبتنی بر ASP.NET Core، توسعه داده شده است. 


اهدافی که این زیرساخت دنبال می‌کند

  • ارائه ساختارهای مشترک بین پروژه‌های مختلف از جمله Cross-Cutting Concern‌ها و ...
  • دنبال کردن اصل DRY به منظور متمرکز شدن صرف برروی منطق تجاری سیستم نه انجام و حل یکسری مسائل تکراری
  • کاهش زمان توسعه و اختصاص زمان بیشتر برای نوشتن آزمون‌های واحد منطق تجاری
  • کاهش باگ و جلوگیری از پخش شدن باگ‌های پیاده سازی در سراسر سیستم
  • کاهش زمان آموزش نیروهای جدید برای ملحق شدن به تیم تولید شما با حداقل دانش طراحی و برنامه نویسی شیء گرا
  • ارائه راهکاری یکپارچه برای توسعه پذیر بودن منطق تجاری پیاده سازی شده از طریق در معرض دید قرار دادن یکسری «Extensibility Point» با استفاده از رویکرد Event-Driven


امکانات این زیرساخت در زمان نگارش مطلب جاری


نحوه استفاده از بسته‌های نیوگت مرتبط

PM> Install-Package DNTFrameworkCore -Version 1.0.0
 services.AddDNTFramework()
     .AddDataAnnotationValidation()
     .AddModelValidation()
     .AddValidationOptions(options =>
     {
         /*options.IgnoredTypes.Add(typeof());*/
     })
     .AddMemoryCache()
     .AddAuditingOptions(options =>
     {
         // options.Enabled = true;
         // options.EnabledForAnonymousUsers = false;
         // options.IgnoredTypes.Add(typeof());
         // options.Selectors.Add(new NamedTypeSelector("SelectorName", type => type == typeof()));
     }).AddTransactionOptions(options =>
     {
         // options.Timeout=TimeSpan.FromMinutes(3);
         //options.IsolationLevel=IsolationLevel.ReadCommitted;
     });

متدهای الحاقی بالا برای ثبت سرویس‌ها و تنظیمات مرتبط با مکانیزم‌های اعتبارسنجی خودکار، مدیریت تراکنش‌ها، لاگ آماری، Eventing و سایر امکانات ذکر شده، در IoC Container  توکار ASP.NET Core استفاده خواهند شد.

PM> Install-Package DNTFrameworkCore.EntityFramework -Version 1.0.0
services.AddDNTUnitOfWork<ProjectDbContext>();

‎بسته نیوگت بالا شامل پیاده سازی مبتنی بر EF Core برای واسط‌های تعریف شده در بسته نیوگت DNTFrameworkCore، می‌باشد؛ از جمله آن می‌توان به CrudService پایه اشاره کرد.  متد الحاقی AddDNTUnitOfWork برای ثبت و معرفی واسط‌های IUnitOfWork و ITransactionProvider به عنوان مهیا کننده تراکنش به همراه پیاده سازهای آنها و همچنین ثبت یک سری Hook تعریف شده برای ردیابی تغییرات، در سیستم تزریق وابستگی، استفاده خواهد شد.

همچنین با نصب بسته بالا، امکان استفاده از مهیا کننده Logging با امکان ذخیره سازی در بانک اطلاعاتی را خواهید داشت:

 public static IWebHostBuilder CreateWebHostBuilder(string[] args) =>
            WebHost.CreateDefaultBuilder(args)
                .UseDefaultServiceProvider((context, options) =>
                {
                    options.ValidateScopes = context.HostingEnvironment.IsDevelopment();
                })
                .ConfigureLogging((hostingContext, logging) =>
                {
                    logging.AddConfiguration(hostingContext.Configuration.GetSection("Logging"));
                    logging.AddConsole();
                    logging.AddDebug();
                    logging.AddEntityFramework<ProjectDbContext>(options => options.MinLevel = LogLevel.Warning);
                })
                .UseStartup<Startup>();

متد جنریک الحاقی AddEntityFramework برای ثبت مهیا کننده مذکور استفاده می‌شود. 

PM> Install-Package DNTFrameworkCore.Web -Version 1.0.0

بسته نیوگت بالا شامل یکسری سرویس برای اعمال دسترسی‌های پویا، CrudController مبتنی بر ASP.NET Core Web API، فیلتر مدیریت سراسری خطاهای برنامه و سایر امکاناتی که در ادامه مقالات با جزئیات بیشتری بررسی خواهیم کرد، می‌باشد. برای ثبت سرویس‌های تعریف شده می‌توانید از متد الحاقی AddDNTCommonWeb و به منظور تغییر محل ذخیره سازی کلیدهای موقت رمزنگاری مرتبط با Data Protection API و انتقال آنها به بانک اطلاعاتی، استفاده کنید. 

services.AddDNTCommonWeb()
    .AddDNTDataProtection();

نکته: برای انتقال کلیدهای موقت رمزنگاری به بانک اطلاعاتی، نیاز است تا از متد الحاقی زیر که در بسته نیوگت DNTFrameworkCore.EntityFramework موجود می‌باشد، به شکل زیر استفاده کنید:

services.AddDNTProtectionRepository<ProjectDbContext>();

‎‎

اگر نیاز به شماره گذاری خودکار دارید، بسته زیر را نیز می‌بایست نصب کنید:
PM> Install-Package DNTFrameworkCore.EntityFramework.SqlServer -Version 1.0.0

بسته بالا از امکانات مخصوص SqlServer برای اعمال قفل منطقی برای مدیریت مباحث همزمانی استفاده می‌کند؛ همچنین PreUpdateHook مرتبط با تولید خودکار کد منحصر به فرد، در این کتابخانه پیاده سازی شده است. به شکل زیر می‌توانید سرویس‌های مرتبط با آن را به سیستم تزریق وابستگی‌های معرفی کنید:

services.AddDNTNumbering(options =>
{
    options.NumberedEntityMap[typeof(Task)] = new NumberedEntityOption
    {
        Start = 100,
        Prefix = "Task-",
        IncrementBy = 5
    };
});

‎‎به عنوان مثال برای شماره گذاری موجودیت Task، لازم است تنظیمات مرتبط آن را به شکل بالا به سیستم شماره گذاری معرفی کنید.

اگر قصد استفاده از کتابخانه FluentValidation را داشته باشید، می‌بایست بسته زیر را نیز نصب کنید:

PM> Install-Package DNTFrameworkCore.FluentValidation -Version 1.0.0  

برای ثبت و معرفی Adapter مرتبط، به سیستم اعتبارسنجی خودکار معرفی شده، لازم است از طریق متد الحاقی AddFluentModelValidation به شکل زیر اقدام کنید:

 services.AddDNTFramework()
     .AddDataAnnotationValidation()
     .AddModelValidation()
     .AddFluentModelValidation()
     .AddValidationOptions(options =>
     {
         /*options.IgnoredTypes.Add(typeof());*/
     })
     .AddMemoryCache()
     .AddAuditingOptions(options =>
     {
         // options.Enabled = true;
         // options.EnabledForAnonymousUsers = false;
         // options.IgnoredTypes.Add(typeof());
         // options.Selectors.Add(new NamedTypeSelector("SelectorName", type => type == typeof()));
     }).AddTransactionOptions(options =>
     {
         // options.Timeout=TimeSpan.FromMinutes(3);
         //options.IsolationLevel=IsolationLevel.ReadCommitted;
     });

‎‎

برای شروع پروژه جدید، نصب این بسته‌ها کفایت می‌کند. اگر نیاز به طراحی MultiTenancy دارید، بسته زیر را برای شناسایی Tenant جاری و از این قبیل کارها نیز می‌بایست نصب کنید:

PM> Install-Package DNTFrameworkCore.Web.MultiTenancy -Version 1.0.0
برای ثبت و معرفی ITenantResolver شخصی سازی شده خود، می‌توانید از متد الحاقی زیر استفاده کنید:
services.AddMultiTenancy<TenantResolver>();
همچنین نیاز است با استفاده از متد الحاقی زیر، Middleware تعریف شده در کتابخانه را به «HTTP Request Pipeline» سیستم معرفی کرده و ثبت کنید:
app.UseMultiTenancy();
نکته: بسته نیوگت DNTFrameworkCore.Web.MultitTenancy به منظور مهیا کردن طول عمر Tenant-Singleton، وابستگی به کتابخانه StructureMap نیز دارد. البته این بسته نیاز به بهبود هم دارد که در ادامه اعمال خواهد شد. همچنین امضای متدهای الحاقی بالا، در انتشارهای بعدی به AddDNTMultiTenancy و UseDNTMultiTenancy تغییر خواهند کرد.
در نهایت به منظور تزئین خودکار و پویای سرویس‌های برنامه برای اعمال یکسری Cross-Cutting Concern معرفی شده در بالا، از جمله اعتبارسنجی ورودی‌ها، مدیریت تراکنش‌ها و ... می‌توانید پس از ثبت و معرفی سرویس‌های خود به سیستم تزریق وابستگی توکار، با استفاده از Interceptor‌های پیاده سازی شده در زیرساخت، به شکل زیر اقدام کنید:
services.Scan(scan => scan
    .FromCallingAssembly()
    .AddClasses(classes => classes.AssignableTo<ISingletonDependency>())
    .AsMatchingInterface()
    .WithSingletonLifetime()
    .AddClasses(classes => classes.AssignableTo<IScopedDependency>())
    .AsMatchingInterface()
    .WithScopedLifetime()
    .AddClasses(classes => classes.AssignableTo<ITransientDependency>())
    .AsMatchingInterface()
    .WithTransientLifetime()
    .AddClasses(classes => classes.AssignableTo(typeof(IDomainEventHandler<>)))
    .AsImplementedInterfaces()
    .WithTransientLifetime());

foreach (var descriptor in services.Where(s => typeof(IApplicationService).IsAssignableFrom(s.ServiceType))
    .ToList())
{
    services.Decorate(descriptor.ServiceType, (target, serviceProvider) =>
        ProxyGenerator.CreateInterfaceProxyWithTargetInterface(
            descriptor.ServiceType,
            target, serviceProvider.GetRequiredService<ValidationInterceptor>(),
            (IInterceptor) serviceProvider.GetRequiredService<TransactionInterceptor>()));
}
به عنوان مثال در اینجا از ValidationInterceptor و TransactionInterceptor استفاده شده است.

پروژه نمونه‌ای هم برای نمایش امکانات زیرساخت را از اینجا می توانید دریافت کنید.
آزمون‌های واحد مرتبط با قسمت هایی از این زیرساخت را نیز می‌توانید در اینجا مشاهده کنید.
مطالب
روش ترجیح داده شده‌ی مقایسه مقادیر اشیاء با null از زمان C# 7.0 به بعد
روش سنتی بررسی نال بودن اشیاء و متغیرها در زبان #C، استفاده از اپراتور == است:
if(person == null) { }
اما از زمان C# 7.0 و معرفی pattern matching، از واژه‌ی کلیدی is نیز می‌توان برای اینکار استفاده کرد (که به آن constant pattern هم می‌گویند):
if(person is null) { }
اکنون سؤال اینجا است که امروز بهتر است از کدامیک استفاده کنیم؟


سربارگذاری عملگرها و مقایسه‌ی وهله‌های اشیاء با null

در عمل، تفاوتی بین استفاده‌ی از عملگر == و واژه‌ی کلیدی is برای بررسی نال بودن وهله‌ای از یک شیء وجود ندارد؛ اما ... با یک شرط! فقط در حالتیکه عملگر == سربارگذاری نشده باشد.
برای نمونه کلاس Person زیر را در نظر بگیرید که عملگرهای == و =! آن بازنویسی شده‌اند:
public class Person
{
  public static bool operator ==(Person x, Person y)
  {
    return false;
  }
  public static bool operator !=(Person x, Person y)
  {
    return !(x == y);
  }
  public override bool Equals(object obj)
  {
    return base.Equals(obj);
  }
}
در این حالت اگر قطعه کد زیر را اجرا کنیم که در یک سطر آن، وهله‌ی person که مقدار نال را دارد، توسط عملگر == با null مقایسه شده‌است و در سطر بعدی با کمک واژه‌ی کلیدی is با نال مقایسه شده‌است:
Person person = null;
Console.WriteLine("Is Person null?");
Console.WriteLine($"== says: {person == null}");
Console.WriteLine($"is says: {person is null}");
به نظر شما خروجی این قطعه کد چیست؟
اگر در کلاس Person سربارگذاری عملگر == صورت نمی‌گرفت، خروجی زیر را مشاهده می‌کردیم:
Is Person null?
== says: True
is says: True
اما اینبار خروجی واقعی قطعه کد فوق، با چیزی که انتظار داریم متفاوت است:
Is Person null?
== says: False
is says: True
مزیت کار با واژه‌ی کلیدی is، صرفنظر کردن از operator overloads یا همان سربارگذاری عملگرها است. در حین حالت فقط مقدار person، با null مقایسه می‌شود و دیگر، کار به بررسی خروجی false زیر نمی‌رسد (کاری که با استفاده از عملگر == حتما انجام خواهد شد):
public static bool operator ==(Person x, Person y)
{
   return false;
}
به عبارتی استفاده‌ی از عملگر == جهت مقایسه‌ی با null، حتما نیاز به بررسی کدهای کلاس Person را جهت مشاهده‌ی کدهای تغییر یافته‌ی عملگر == را نیز دارد؛ اما زمانیکه از وژه‌ی کلیدی is استفاده می‌کنیم، مقصود اصلی ما را که بررسی مقدار جاری با null است، برآورده می‌کند (و در 99 درصد موارد، ما هدف دیگری را دنبال نمی‌کنیم و برای ما مهم نیست که عملگر == سربارگذاری شده‌است یا خیر). همچنین سرعت مقایسه در حالت استفاده از واژه‌ی کلیدی is نیز بیشتر است؛ چون دیگر فراخوانی کدی که عملگر == را سربارگذاری می‌کند، صورت نخواهد گرفت و از زمان C# 9.0، برای حالت بررسی حالت عکس آن می‌توان از  if (obj is not null) نیز استفاده کرد (بجای if (!(obj is null))) که از حالت سربارگذاری عملگر =! صرفنظر می‌کند.


یک نکته: null coalescing operator یعنی ?? و null coalescing assignment operator یعنی =?? نیز همانند واژه‌ی کلیدی is عمل می‌کنند. یعنی از == سربارگذاری شده صرفنظر خواهند کرد.
مطالب
مروری بر کتابخانه ReactJS - قسمت ششم - اعتبارسنجی

تا اینجای کار ساخت کامپوننت‌ها را با React.createClass که تفاوتی با توسعه (ارث بری) از کلاس React.Component ندارد، انجام داده‌ایم. اما ساخت کامپوننت‌ها به صورت یک تابع هم مزیت‌هایی را دارد. اول از همه باید بدانیم که ساخت کامپوننت توسط تابع، بدون وضعیت خواهد بود که به آن Stateless میگویند. به دلیل نداشتن وضعیت، کامپوننت‌های تابعی را کمی بهتر میشود برای استفاده مجدد به کار برد. در کامپوننت‌های غیر تابعی که Stateful هستند به دلیل احتمال وابستگی وضعیت کامپوننت به خارج از کلاس، مانند مثال قسمت چهارم که کامپوننت در انتظار کلیک یک دکمه خاص توسط کاربر بود، مدیریت استفاده مجدد ازکامپوننت چالش برانگیز خواهد شد.


اعتبارسنجی داده‌های ورودی 

برای مدیریت بهتر کامپوننت‌ها جهت استفاده مجدد از آنها بهتر است ورودی‌های کامپوننت را اعتبارسنجی کنیم. این ورودی‌ها چه برای استفاده داخلی کامپوننت، یا جهت مشخص کردن وضعیت آن، بر رفتار کامپوننت تاثیر زیادی دارند. React مجموعه‌ای از اعتبار سنجی‌ها را دارد که میشود به کامپوننت اضافه کرد. باید توجه داشته باشیم که پیام‌های خطای این اعتبارسنجی‌ها فقط در حالت Development Mode قابل استفاده هستند. به زبان ساده اگر از react.min.js استفاده کنید، پیام‌های خطا را نخواهید دید. باید فایل‌ها را به نوع react.js تبدیل کنید. اعتبارسنجی React در زمان توسعه و برای توسعه دهندگان استفاده میشود. 

مثال نوشیدنی‌ها در قسمت چهارم میتوانست نام نوشیدنی و قیمت آن را نمایش دهد و همچنین میتوانستیم به لیست نوشیدنی‌ها، موردی را اضافه کنیم. اگر ورودی قیمت، اعتبارسنجی نشود، میتوان رشته‌ای را بجای عدد به عنوان قیمت به کامپوننت ارسال کرد. نحوه اعتبارسنجی قیمت نوشیدنی‌ها به صورت زیر است. 

const MenuItem = props => (
    <li className="list-group-item">
        <span className="badge">{props.price}</span>
        <p>{props.item}</p>
    </li>
)

MenuItem.propTypes = {
    price: React.PropTypes.number
};

شیء propTypes را به کامپوننت اضافه کرده‌ایم و در تنظیمات آن میتوانیم برای هر پارامتر ورودی یکی از  اعضای PropTypes از React را که مناسب حال پارامتر است، انتخاب کنیم. در مثال بالا مشخص کرده‌ایم که ورودی price باید عدد باشد و اگر مثلا رشته‌ای را بجای عدد ارسال کنیم، پیام خطای زیر را در Console خواهیم داشت. 

Warning: Failed prop type: Invalid prop `price` of type `string` supplied to `MenuItem`, expected `number`.
    in MenuItem (created by Menu)
    in Menu

یا میتوانستیم از React.PropTypes.number.isRequired استفاده کنیم تا درج مقداری برای این ورودی الزامی باشد. اگر اعتبارسنجی‌های React کافی نبودند میتوانیم اعتبارسنجی‌های سفارشی خودمان را ایجاد کنیم. در مثال زیر میخواهیم ورودی price بیشتر از 15000 نباشد.

MenuItem.propTypes = {
    price: (props, price)=>{
        if(props[price] > 15000){
            return new Error("Too expensive!");
        }
    }
};
اگر در ساخت  کامپوننت‌ها از React.creatClass یا Reac.Component استفاده کرده‌ایم، میتوانیم اعتبار سنجی را به عنوان یک عضو استاتیک در داخل کلاس معرفی کنیم. مانند مثال زیر.
let MenuItem = React.createClass({
    propTypes: {
        price: React.PropTypes.number
    }
});

class MenuItem extends React.Component{
    static propTypes = {
        price: React.PropTypes.number
    };
}

نوعهای دیگر برای اعتبارسنجی شامل موارد زیر هستند و  البته مرجع تمام اعتبارسنجی‌های React را میتوانید در اینجا بررسی کنید. 

  • React.PropTypes.array
  • React.PropTypes.bool
  • React.PropTypes.number
  • React.PropTypes.object
  • React.PropTypes.string


مقدار پیش‌فرض داده‌های ورودی

یکی از امکانات مفید دیگر برای مدیریت مقدارهای ورودی، مشخص کردن مقدار پیش‌فرضی برای یک پارامتر است. برای مثال اگر برای قیمت یک نوشیدنی مقداری وارد نشد، یک حداقل قیمت برای آن در نظر بگیریم، هر چند که ایده و روشی اشتباه است! 

MenuItem.defaultProps = {
    price: 1000
};

همانطور که می‌بینید روش کار مشابه با اعتبارسنجی است و برای مشخص کردن مقدار پیش‌فرض برای React.creatClass از متد getDefaultProps که عضوی از React است، استفاده میکنیم. 

let MenuItem = React.createClass({
    getDefaultProps() {
        return { price: 200 }
    },
    render() {
        return (
            <li className="list-group-item">
                <span className="badge">{this.props.price}</span>
                <p>{this.props.item}</p>
            </li>
        );
    }
});
در قسمت بعد ورودی‌های کاربر را از UI به کامپوننت‌ها، بررسی میکنیم.
مطالب
ارسال ایمیل در ASP.NET Core
فضای نام System.Net.Mail در NET Core 1.2. که پیاده سازی netstandard2.0 است، ارائه خواهد شد. بنابراین فعلا (در زمان NET Core 1.1.) راه حل توکار و رسمی برای ارسال ایمیل در برنامه‌های مبتنی بر NET Core. وجود ندارد. اما می‌توان کتابخانه‌ی ثالثی را به نام MailKit، به عنوان راه‌حلی که .NET 4.0, .NET 4.5, .NET Core, Xamarin.Android, و Xamarin.iOS را پشتیبانی می‌کند، درنظر گرفت و توانمندی‌ها و پروتکل‌های پشتیبانی شده‌ی توسط آن، از System.Net.Mail توکار نیز بسیار بیشتر است.


افزودن وابستگی‌های MailKit به برنامه

برای شروع به استفاده‌ی از MailKit، می‌توان بسته‌ی نیوگت آن‌را به فایل project.json برنامه معرفی کرد:
{
    "dependencies": {
        "MailKit": "1.10.0"
    }
}


استفاده از MailKit جهت تکمیل وابستگی‌های ASP.NET Core Identity

قسمتی از ASP.NET Core Identity، شامل ارسال ایمیل‌های «ایمیل خود را تائید کنید» است که آن‌را می‌توان توسط MailKit به نحو ذیل تکمیل کرد:
using System.Threading.Tasks;
using ASPNETCoreIdentitySample.Services.Contracts.Identity;
using MailKit.Net.Smtp;
using MailKit.Security;
using MimeKit;
 
namespace ASPNETCoreIdentitySample.Services.Identity
{
    public class AuthMessageSender : IEmailSender, ISmsSender
    {
        public async Task SendEmailAsync(string email, string subject, string message)
        {
            var emailMessage = new MimeMessage();
 
            emailMessage.From.Add(new MailboxAddress("DNT", "do-not-reply@dotnettips.info"));
            emailMessage.To.Add(new MailboxAddress("", email));
            emailMessage.Subject = subject;
            emailMessage.Body = new TextPart(TextFormat.Html)
            {
                Text = message
            };
 
            using (var client = new SmtpClient())
            {
                client.LocalDomain = "dotnettips.info";
                await client.ConnectAsync("smtp.relay.uri", 25, SecureSocketOptions.None).ConfigureAwait(false);
                await client.SendAsync(emailMessage).ConfigureAwait(false);
                await client.DisconnectAsync(true).ConfigureAwait(false);
            }
        }
 
        public Task SendSmsAsync(string number, string message)
        {
            // Plug in your SMS service here to send a text message.
            return Task.FromResult(0);
        }
    }
}
در اینجا MimeMessage بیانگر محتوا و تنظیمات ایمیلی است که قرار است ارسال شود. ابتدا قسمت‌های From و To آن تنظیم می‌شوند تا مشخص باشد که ایمیل ارسالی از کجا ارسال شده و قرار است به چه آدرسی ارسال شود. در ادامه موضوع و عنوان ایمیل تنظیم شده‌است. سپس متن ایمیل، به خاصیت Body شیء MimeMessage انتساب داده خواهد شد. فرمت ایمیل ارسالی را نیز می‌توان در اینجا تنظیم کرد. برای مثال TextFormat.Html جهت ارسال پیام‌هایی حاوی تگ‌های HTML مناسب است و اگر قرار است صرفا متن ارسال شود، می‌توان TextFormat.Plain را انتخاب کرد.
در آخر، این پیام به SmtpClient جهت ارسال نهایی، فرستاده می‌شود. این SmtpClient هرچند هم نام مشابه آن در System.Net.Mail است اما با آن یکی نیست و متعلق است به MailKit. در اینجا ابتدا LocalDomain تنظیم شده‌است. تنظیم این مورد اختیاری بوده و صرفا به SMTP سرور دریافت کننده‌ی ایمیل‌ها، مرتبط است که آیا قید آن‌را اجباری کرده‌است یا خیر. تنظیمات اصلی SMTP Server در متد ConnectAsync ذکر می‌شوند که شامل مقادیر host ،port و پروتکل ارسالی هستند.


ارسال ایمیل به SMTP pickup folder

روشی که تا به اینجا بررسی شد، جهت ارسال ایمیل‌ها به یک SMTP Server واقعی کاربرد دارد. اما در حین توسعه‌ی محلی برنامه می‌توان ایمیل‌ها را در داخل یک پوشه‌ی موقتی ذخیره و آن‌ها را توسط برنامه‌ی Outlook (و یا حتی مرورگر Firefox) بررسی و بازبینی کامل کرد.
در این حالت تنها کاری را که باید انجام داد، جایگزین کردن قسمت ارسال ایمیل واقعی توسط SmtpClient در کدهای فوق، با قطعه کد ذیل است:
using (var stream = new FileStream($@"c:\smtppickup\email-{Guid.NewGuid().ToString("N")}.eml", FileMode.CreateNew))
{
   emailMessage.WriteTo(stream);
}
تولید فایل‌های eml جهت «شبیه سازی ارسال ایمیل در ASP.Net» بسیار مفید هستند.


FAQ و منبع تکمیلی
مطالب
Arrow Functions در ES6
توابع Arrow در خیلی از زبان‌های سطح بالا مثل #C و Java8 وجود دارد. حال این امکان به جاوااسکریپت نیز اضافه شده‌است که syntax ایی مشابه lambda expression در سی شارپ دارد. در این مقاله سعی بر معرفی تابع arrow در جاوا اسکریپت داریم و خواهیم گفت که به منظور خلاصه کردن سینتکس و اشتراک گذاری this نحوی با قلمروی والد خود بکار می‌روند. اجازه دهید تا به هر کدام از آنها به صورت جزیی‌تر بپردازیم.

یک سینتکس جدید برای توابع

Arrow Functions راه میانبری را برای نوشتن توابع بی نام (anonymous functions) در جاوا اسکریپت ارایه می‌کنند و در خیلی از قسمت‌ها با هم یکی هستند ولی با کد نویسی کمتر. به این مثال که در ES5 احتمالا دیده‌اید توجه کنید:
var myFunction = function(arg) {
    return arg.toUpperCase(); 
};
حالا آن را می‌توان به سادگی در ES6 نوشت:
var myFunction = (arg) => arg.toUpperCase();
کجا از Arrow Functions استفاده کنیم؟
به طور معمول Arrow Functions‌ها برای پاس دادن یک تابع بی نام به تابعی دیگر استفاده می‌شوند. برای مثال می‌توان به توابع filter و map اشاره کرد. به مثال زیر توجه کنید. 
var digits = [1,2,3,4,5,6];
var even = digits.filter( x => x%2 === 0); // فیلتر بر اساس یک شرط
var evenSquares = even.map( x => x*x ); 
console.log(even, evenSquares);
//[2,4,6] [4,16,36]
نکات مهمی که باید به آنها توجه شود:
  • توابع arrow زمانیکه داخل بدنه‌ی آنها بیش از یک عبارت قرار گیرد لازم است که به طور صریح از کلید واژه return استفاده شود.
  • برای برگشت یک شیء خالی باید از سینتکس زیر استفاده کنیم:
const emptyObject = () => {};
emptyObject(); // ? در این حالت یک باگ به حساب می‌آید

//باید دقت شود که اکولاد‌ها را در بین پرانتز‌ها قرار دهیم تا تابع به درستی کار کند

const emptyObject = () => ({});
emptyObject(); // {}
  • تمامی ویژگی‌هایی را که برای پارمترها گفته شد، می‌توان برای توابع arrow بکار برد.
function () { return arguments[0]; }
(...args) => args[0]
توابع arrow سازنده نیستند. به این معنا که نمی توان عملکرد new را روی آن‌ها بکار برد. به عبارتی دیگر، نوشتن کد زیر به شما خطا خواهد داد.
let NotGood = () => {};
let wontWork = new NotGood();

this لکسیکال (lexical) یا نحوی

یکی از مشکلات موجود در ES5 مساله this در توابع است. به طور پیش فرض this در یک تابع به محیط فعلی آن تابع اشاره می‌کند. ولی زمانیکه می‌خواهید از this در توابعی که به تابعی دیگر داده شده‌اند استفاده کنیم دو حالت داریم. اگر از strict مد جاوا اسکریپت استفاده کنیم ("use strict;") آنگاه this مقدار undefined خواهد داشت و در غیر این صورت this به محیط global اشاره می‌کند که این یک مشکل در ES5 است! به مثال زیر توجه کنید:
$('.current-time').each(function () {
  setInterval(function () {
    $(this).text(Date.now());
  }, 1000);
});

که برنامه نویسان از راه حل زیر استفاده می‌کنند.
$('.current-time').each(function () {
  var self = this;
 
  setInterval(function () {
    $(self).text(Date.now());
  }, 1000);
});
یا به این صورت:
$('.current-time').each(function () { 
  setInterval(function () {
    $(this).text(Date.now());
  }.bind(this), 1000);
});

ولی حال در ES6 به راحتی می‌توان این مشکل را با خود تابع arrow حل کرد؛ به صورت زیر:
$('.current-time').each(function () {
  setInterval(() => $(this).text(Date.now()), 1000);
});
و این مورد به دلیل این است که this در توابع arrow یک this نحوی است و به همان ترتیبی که تابع در کد قرار می‌گیرد آن this به محیط تابع فعلی اشاره می‌کند و این تغییر مهمی است که خیلی از دردسر‌ها را کم می‌کند.
مطالب
مدیریت سشن‌ها در برنامه‌های وب به کمک تزریق وابستگی‌ها
سشن‌ها در برنامه‌های وب، یکی از وابستگی‌های استاتیکی هستند که می‌توان آن‌ها را از طریق تزریق وابستگی‌ها، جهت بالا بردن قابلیت آزمون پذیری برنامه، تامین کرد. همچنین اگر از سشن‌ها برای نمونه در برنامه‌های ASP.NET MVC استفاده کنید، مقدار آن‌ها در سازنده‌ی کنترلرها نال خواهند بود؛ از این جهت که در زمان نمونه سازی یک کنترلر توسط IoC Container، کار مدیریت سشن‌ها صورت نمی‌گیرد و اگر در این بین سرویسی نیاز به سشن داشته باشد، دیگر وهله سازی نخواهد شد؛ به این دلیل که صرفنظر از مقدار دهی متغیر سشن در صفحه‌ای دیگر، این مقدار در سازنده‌ی کلاس، نال است. در ادامه این مشکل را از طریق غنی سازی تزریق وابستگی‌ها با اطلاعات سشن جاری، برطرف خواهیم کرد.


طراحی یک تامین کننده‌ی عمومی سشن

public interface ISessionProvider
{
    object Get(string key);
    T Get<T>(string key) where T : class;
    void Remove(string key);
    void RemoveAll();
    void Store(string key, object value);
}
در اینجا یک اینترفیس عمومی را مشاهده می‌کنید که کار آن کپسوله سازی اعمال متداول کار با سشن‌ها است؛ برای مثال دریافت اطلاعات یک سشن، بر اساس کلیدی مشخص و یا ذخیره سازی اطلاعات اشیاء در سشن‌ها.
یک نمونه پیاده سازی عمومی آن نیز برای کار با سشن‌ها در برنامه‌های وب ASP.NET وب فرم و MVC، می‌تواند به صورت زیر باشد:
public class DefaultWebSessionProvider : ISessionProvider
{
    private readonly HttpSessionStateBase _session;
 
    public DefaultWebSessionProvider(HttpSessionStateBase session)
    {
        _session = session;
    }
 
    public object Get(string key)
    {
        return _session[key];
    }
 
    public T Get<T>(string key) where T : class
    {
        return _session[key] as T;
    }
 
    public void Remove(string key)
    {
        _session.Remove(key);
    }
 
    public void RemoveAll()
    {
        _session.RemoveAll();
    }
 
    public void Store(string key, object value)
    {
        _session[key] = value;
    }
}
در کلاس DefaultWebSessionProvider مستقیما از HttpContext.Current.Session برای دسترسی به سشن جاری استفاده نشده‌است. این مقدار را از سازنده‌ی خود که توسط کلاس پایه HttpSessionStateBase تامین می‌شود، دریافت خواهد کرد. این سازنده را توسط تنظیمات ابتدایی IoC Container خود وهله سازی و مقدار دهی می‌کنیم؛ زیرا HttpContext.Current.Session برای مقدار دهی، نیاز به راه اندازی یک وب سرور دارد و عملا استفاده و شبیه سازی از آن در بسیاری از آزمون‌های واحد، بسیار مشکل خواهد بود.
private static Container defaultContainer()
{
    return new Container(ioc =>
    {
        // session manager setup
        ioc.For<ISessionProvider>().Use<DefaultWebSessionProvider>();
        ioc.For<HttpSessionStateBase>()
           .Use(ctx => new HttpSessionStateWrapper(HttpContext.Current.Session)); 
 
        ioc.Policies.SetAllProperties(properties =>
        {
            properties.OfType<ISessionProvider>();
        });
    });
}
در مثال فوق یک نمونه از تنظیمات ابتدایی StructureMap را برای استفاده از مقدار HttpContext.Current.Session، جهت وهله سازی سازنده‌ی کلاس DefaultWebSessionProvider مشاهده می‌کنید.


استفاده از تامین کننده‌ی سفارشی سشن در برنامه

پس از طراحی تامین کننده‌ی سفارشی سشن و همچنین معرفی آن به IoC Container خود، اکنون استفاده‌ی از آن به سادگی ذیل است:
public class HomeController : Controller
{
    private readonly ISessionProvider _sessionProvider;
    public HomeController(ISessionProvider sessionProvider)
    {
        _sessionProvider = sessionProvider;
    }
بنابراین اگر در کلاسی، کنترلری و یا سرویسی نیاز به سشن وجود داشت، بهتر است از ISessionProvider بجای مقدار دهی و یا دسترسی مستقیم به شیء استاتیک Session استفاده کرد.
مطالب
نمایش بلادرنگ اعلامی به تمام کاربران در هنگام درج یک رکورد جدید
در ادامه می‌خواهیم اعلام عمومی نمایش افزوده شدن یک پیام جدید را بعد از ثبت رکوردی جدید، به تمامی کاربران متصل به سیستم ارسال کنیم. پیش نیاز مطلب جاری موارد زیر می‌باشند:
namespace ShowAlertSignalR.Models
{
    public class Product
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string Description { get; set; }
        public float Price { get; set; }
        public Category Category { get; set; }

    }

    public enum Category
    {
        [Display(Name = "دسته بندی اول")]
        Cat1,
        [Display(Name = "دسته بندی دوم")]
        Cat2,
        [Display(Name = "دسته بندی سوم")]
        Cat3
    }
}
در اینجا مدل ما شامل عنوان، توضیح، قیمت و یک enum برای دسته‌بندی یک محصول ساده می‌باشد.
کلاس context نیز به صورت زیر می‌باشد:
namespace ShowAlertSignalR.Models
{
    public class ProductDbContext : DbContext
    {
        public ProductDbContext() : base("productSample")
        {
            Database.Log = sql => Debug.Write(sql);
        }
        public DbSet<Product> Products { get; set; }
    }
}
همانطور که در ابتدا عنوان شد، می‌خواهیم بعد از ثبت یک رکورد جدید، پیامی عمومی به تمامی کاربران متصل به سایت نمایش داده شود. در کد زیر اکشن متد Create را مشاهده می‌کنید: 
[HttpPost]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        public ActionResult Create(Product product)
        {
            if (ModelState.IsValid)
            {
                db.Products.Add(product);
                db.SaveChanges();
                return RedirectToAction("Index");
            }

            return View(product);
        }
می‌توانیم از ViewBag برای اینکار استفاده کنیم؛ به طوریکه یک پارامتر از نوع bool برای متد Index تعریف کرده و سپس مقدار آن را درون این شیء ViewBag انتقال دهیم، این متغییر بیانگر حالتی است که آیا اطلاعات جدیدی برای نمایش وجود دارد یا خیر؟ بنابراین اکشن متد Index را به اینصورت تعریف می‌کنیم:
public ActionResult Index(bool notifyUsers = false)
        {
            ViewBag.NotifyUsers = notifyUsers;
            return View(db.Products.ToList());
        }
در اینجا مقدار پیش‌فرض این متغیر، false می‌باشد. یعنی اطلاعات جدیدی برای نمایش موجود نمی‌باشد. در نتیجه اکشن متد Create را به صورتی تغییر می‌دهیم که بعد از درج رکورد موردنظر و هدایت کاربر به صفحه‌ی Index، مقدار این متغییر به true تنظیم شود:
[HttpPost]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        public ActionResult Create(Product product)
        {
            if (ModelState.IsValid)
            {
                db.Products.Add(product);
                db.SaveChanges();
                return RedirectToAction("Index", new { notifyUsers = true });
            }

            return View(product);
        }
قدم بعدی ایجاد یک هاب SignalR می‌باشد:
namespace ShowAlertSignalR.Hubs
{
    public class NotificationHub : Hub
    {
        public void SendNotification()
        {
            Clients.Others.ShowNotification();
        }
    }
}
در ادامه کدهای سمت کلاینت را برای هاب فوق، داخل ویوی Index اضافه می‌کنیم:
@section scripts
{
    
    <script src="~/Scripts/jquery.signalR-2.0.2.min.js"></script>
    <script src="~/signalr/hubs"></script>
    <script>

        var notify = $.connection.notificationHub;
        notify.client.showNotification = function() {
            $('#result').append("<div class='alert alert-info alert-dismissable'>" +
                "<button type='button' class='close' data-dismiss='alert' aria-hidden='true'>&times;</button>" +
            "رکورد جدیدی هم اکنون ثبت گردید، برای مشاهده آن صفحه را بروزرسانی کنید" + "</div>");
        };
        $.connection.hub.start().done(function() {
            @{
                if (ViewBag.NotifyUsers)
                {
                    <text>notify.server.sendNotification();</text>
                }
            }
        });
    </script>
}
همانطور که در کدهای فوق مشاهده می‌کنید، بعد از اینکه اتصال با موفقیت برقرار شد (درون متد done) شرط چک کردن متغییر NotifyUsers را بررسی کرده‌ایم. یعنی در این حالت اگر مقدار آن true بود، متد درون هاب را فراخوانی کرده‌ایم. در نهایت پیام به یک div با آی‌دی result اضافه شده است.
لازم به ذکر است برای حالت‌های حذف و به‌روزرسانی نیز روال کار به همین صورت می‌باشد.
سورس مثال جاری : ShowAlertSignalR.zip
مطالب
یافتن «مطالب مرتبط» توسط لوسین
موتور لوسین علاوه بر فراهم آوردن امکان جستجوی سریع بر روی متون حجیم، امکان یافتن مطالبی مشابه یا مرتبط با مطلبی خاص را نیز فراهم می‌کند. نمونه آن‌را شاید در بعضی از انجمن‌ها یا وبلاگ‌ها دیده باشید که در ذیل مطلب جاری، چندین لینک را به مطالبی مشابه نیز نمایش می‌دهند. در ادامه نحوه استفاده از این قابلیت را در لوسین بررسی خواهیم کرد.  


یافتن شماره سند متناظر لوسین

همان مثال «استفاده از لوسین برای برجسته سازی عبارت جستجو شده در نتایج حاصل» را در نظر بگیرید. در ابتدا نیاز است شماره یک مطلب را تبدیل به شماره سند لوسین کنیم. برای مثال ممکن است Id یک مطلب 1000 باشد، اما شماره سند متناظر آن در لوسین 800 ثبت شده باشد. بنابراین جستجوی ذیل الزامی است:

static readonly Lucene.Net.Util.Version _version = Lucene.Net.Util.Version.LUCENE_29;
static readonly IndexSearcher _searcher = new IndexSearcher(@"c:\path\idx", readOnly: true);
private static int GetLuceneDocumentNumber(int postId)
{
    var analyzer = new StandardAnalyzer(_version);
    var parser = new QueryParser(_version, "Id", analyzer);
    var query = parser.Parse(postId.ToString());
    var doc = _searcher.Search(query, 1);
    if (doc.totalHits == 0)
    {
        return 0;
    }
    return doc.scoreDocs[0].doc;
}

در اینجا بر اساس شماره یک مطلب، کوئری متناظر با آن تشکیل شده و جستجویی بر روی اسناد ثبت شده در ایندکس‌های لوسین صورت می‌گیرد. اگر اطلاعاتی یافت شد، شماره سند متناظر بازگشت داده می‌شود.
از این جهت به شماره سند یاد شده نیاز داریم که قرار است مطالب مرتبط با کل این سند را بیابیم.


ساختن کوئری‌های MoreLikeThis

امکانات یافتن مطالب مشابه یک مطلب در اسمبلی Lucene.Net.Contrib.Queries.dll قرار دارد. بنابراین در اینجا نیاز به فایل‌های پروژه Lucene.Net Contrib وجود دارد.
پس از یافتن شماره سند متناظر با یک مطلب، اکنون نوبت به ساخت کوئری‌های پیشرفته MoreLikeThis است که نحوه انجام تنظیمات آن‌را در ذیل مشاهده می‌کنید:

private static Query CreateMoreLikeThisQuery(int postId)
{
    var docNum = GetLuceneDocumentNumber(postId);
    if (docNum == 0)
            return null;

     var analyzer = new StandardAnalyzer(_version);
     var reader = _searcher.GetIndexReader();

     var moreLikeThis = new MoreLikeThis(reader);
     moreLikeThis.SetAnalyzer(analyzer);
     moreLikeThis.SetFieldNames(new[] { "Title", "Body"});
     moreLikeThis.SetMinDocFreq(1);
     moreLikeThis.SetMinTermFreq(1);
     moreLikeThis.SetBoost(true);

     return moreLikeThis.Like(docNum);
}

در اینجا فیلدهایی که قرار است در جستجو حضور داشته باشند توسط متد SetFieldNames معرفی می‌شوند. توسط متد SetMinDocFreq مشخص می‌کنیم که واژه‌های مشابه و مرتبط باید حداقل در چند سند ظاهر شده باشند. همچنین توسط متد SetMinTermFreq تعیین می‌گردد که یک واژه باید چندبار در این اسناد وجود داشته باشد. متد SetBoost سبب می‌شود که آنالیز بهتری بر اساس رتبه بندی‌های حاصل صورت گیرد.


نمایش مطالب مرتبط توسط کوئری MoreLikeThis

پس از این تنظیمات، متد moreLikeThis.Like، یک شیء Query را در اختیار ما قرار خواهد داد. از اینجای کار به بعد همانند سایر مطالب مشابه است. بر اساس این کوئری، جستجویی صورت گرفته و سپس اطلاعات یافت شده نمایش داده می‌شود:

private static void ShowMoreLikeThisPostItems(int postId)
{
     var query = CreateMoreLikeThisQuery(postId);
     if (query == null)
              return;

      var hits = _searcher.Search(query, n: 10);
      foreach (var item in hits.scoreDocs)
      {
           var doc = _searcher.Doc(item.doc);
           var id = doc.Get("Id");
           var title = doc.Get("Title");
           Console.WriteLine(title);
       }
}