مطالب
جمع آوری آمار لینک‌های خروجی از سایت توسط Google analytics

چندی قبل مطلب کوتاهی را در مورد Google analytics نوشتم. در حین جستجو درباره‌ی jQuery در وب، به نحوه ردیابی لینک‌های خروجی از سایت توسط Google analytics برخوردم که نحوه پیاده سازی آن به صورت زیر است.
بدیهی است قبل از هر کاری باید اسکریپت مربوط به Google analytics را به انتهای صفحه و جایی که تگ body بسته می‌شود اضافه کنید (قابل دریافت درقسمت Add Website Profile . شماره این اسکریپت برای هر پروفایلی که ایجاد می‌کنید متفاوت است).
سپس:
الف) افزودن ارجاعی از کتابخانه jQuery به هدر صفحه که آن‌را در مطلب شمسی کردن تاریخ بلاگر ملاحظه کردید.
ب) افزودن چند سطر زیر به هدر صفحه
<script type="text/javascript">
$(document).ready(function() {
$("a").click(function() {
var $a = $(this);
var href = $a.attr("href");

// see if the link is external
if ( (href.match(/^http/)) && (! href.match(document.domain)) ) {

// if so, register an event
var category = "outgoing";
var event = "click";
var label = href;

pageTracker._trackPageview('/outgoing/' + href);
pageTracker._trackEvent(category, event, href);
}
});
});
</script>

البته اگر قبلا اسکریپت شمسی کردن تاریخ بلاگر را اضافه کرده بودید فقط محتویات تابع document.ready را باید اضافه کنید (جهت مشاهده نمونه اعمال شده، روی صفحه جاری کلیک راست کنید و سورس صفحه را مشاهده نمائید).

توضیحاتی در مورد کد فوق:
این اسکریپت به روال رخ داد گردان onclick هر لینکی که به خارج از سایت ختم می‌شود (مثلا لینک به یک فایل یا یک سایت خارجی (خارج از سایت))، به صورت خودکار تابع trackPageview مربوط به Google analytics را اضافه می‌کند. این کار تاثیری در عملکرد سایت ندارد و کاربر چیزی را متوجه نخواهد شد، اما به این طریق لینک‌های خروجی در آمار Google analytics ظاهر می‌شوند (مطابق تصاویر زیر).





از این پس آمار تمام لینک‌های خروجی از سایت ، متمایز شده با outgoing ، جمع آوری و نمایش داده خواهند شد.

امکانات بیشتری مانند event tracking نیز قرار است به Google analytics اضافه شود که هنوز در مرحله آزمایشی است و بر روی تمامی اکانت‌ها فعال نشده است.

مطالب
Blazor 5x - قسمت دوم - بررسی ساختار اولیه‌ی پروژه‌های Blazor
پس از آشنایی با دو مدل هاستینگ برنامه‌های Blazor در قسمت قبل، اکنون می‌خواهیم ساختار ابتدایی قالب‌های این دو پروژه را بررسی کنیم.


ایجاد پروژه‌های خالی Blazor

در انتهای قسمت قبل، با روش ایجاد پروژه‌های خالی Blazor به کمک NET SDK 5x. آشنا شدیم. به همین جهت دو پوشه‌ی جدید BlazorWasmSample و BlazorServerSample را ایجاد کرده و از طریق خط فرمان و با کمک NET CLI.، در پوشه‌ی اولی دستور dotnet new blazorwasm و در پوشه‌ی دومی دستور dotnet new blazorserver را اجرا می‌کنیم.
البته اجرای این دو دستور، نیاز به اتصال به اینترنت را هم برای بار اول دارند؛ تا فایل‌های مورد نیاز و بسته‌های مرتبط را دریافت و restore کنند. بسته به سرعت اینترنت، حداقل یک ربعی را باید صبر کنید تا دریافت ابتدایی بسته‌های مرتبط به پایان برسد. برای دفعات بعدی، از کش محلی NuGet، برای restore بسته‌های blazor استفاده می‌شود که بسیار سریع است.


بررسی ساختار پروژه‌ی Blazor Server و اجرای آن

پس از اجرای دستور dotnet new blazorserver در یک پوشه‌ی خالی و ایجاد پروژه‌ی ابتدایی آن:


همانطور که مشاهده می‌کنید، ساختار این پروژه، بسیار شبیه به یک پروژه‌ی استاندارد ASP.NET Core از نوع Razor pages است.
- در پوشه‌ی properties آن، فایل launchSettings.json قرار دارد که برای نمونه، شماره پورت اجرایی برنامه را در حالت اجرای توسط دستور dotnet run و یا توسط IIS Express مشخص می‌کند.

- پوشه‌ی wwwroot آن، مخصوص ارائه‌ی فایل‌های ایستا مانند wwwroot\css\bootstrap است. در ابتدای کار، این پوشه به همراه فایل‌های CSS بوت استرپ است. در ادامه اگر نیاز باشد، فایل‌های جاوا اسکریپتی را نیز می‌توان به این قسمت اضافه کرد.

- در پوشه‌ی Data آن، سرویس تامین اطلاعاتی اتفاقی قرار دارد؛ به نام WeatherForecastService که هدف آن، تامین اطلاعات یک جدول نمایشی است که در ادامه در آدرس https://localhost:5001/fetchdata قابل مشاهده است.

- در پوشه‌ی Pages، تمام کامپوننت‌های Razor برنامه قرار می‌گیرند. یکی از مهم‌ترین صفحات آن، فایل Pages\_Host.cshtml است. کار این صفحه‌ی ریشه، افزودن تمام فایل‌های CSS و JS، به برنامه‌است. بنابراین در آینده نیز از همین صفحه برای افزودن فایل‌های CSS و JS استفاده خواهیم کرد. اگر به قسمت body این صفحه دقت کنیم، تگ جدید کامپوننت قابل مشاهده‌است:
<body>
   <component type="typeof(App)" render-mode="ServerPrerendered" />
کار آن، رندر کامپوننت App.razor واقع در ریشه‌ی پروژه‌است.
همچنین در همینجا، تگ‌های دیگری نیز قابل مشاهده هستند:
<body>
    <component type="typeof(App)" render-mode="ServerPrerendered" />

    <div id="blazor-error-ui">
        <environment include="Staging,Production">
            An error has occurred. This application may no longer respond until reloaded.
        </environment>
        <environment include="Development">
            An unhandled exception has occurred. See browser dev tools for details.
        </environment>
        <a href="" class="reload">Reload</a>
        <a class="dismiss">🗙</a>
    </div>

    <script src="_framework/blazor.server.js"></script>
</body>
همانطور که در قسمت قبل نیز عنوان شد، اتصال برنامه‌ی در حال اجرای در مرورگر blazor server با backend، از طریق یک اتصال دائم SignalR صورت می‌گیرد. اگر در این بین خطای اتصالی رخ دهد، div با id مساوی blazor-error-ui فوق، یکی از پیام‌‌هایی را که مشاهده می‌کنید، بسته به اینکه برنامه در حالت توسعه در حال اجرا است و یا در حالت ارائه‌ی نهایی، نمایش می‌دهد. افزودن مدخل blazor.server.js نیز به همین منظور است. کار آن مدیریت اتصال دائم SignalR، به صورت خودکار است و از این لحاظ نیازی به کدنویسی خاصی از سمت ما ندارد. این اتصال، کار به روز رسانی UI و هدایت رخ‌دادها را به سمت سرور، انجام می‌دهد.

- در پوشه‌ی Shared، یکسری فایل‌های اشتراکی قرار دارند که قرار است در کامپوننت‌های واقع در پوشه‌ی Pages مورد استفاه قرار گیرند. برای نمونه فایل Shared\MainLayout.razor، شبیه به master page برنامه‌های web forms است که قالب کلی سایت را مشخص می‌کند. داخل آن Body@ را مشاهده می‌کنید که به معنای نمایش صفحات دیگر، دقیقا در همین محل است. همچنین در این پوشه فایل Shared\NavMenu.razor نیز قرار دارد که ارجاعی به آن در MainLayout.razor ذکر شده و کار آن نمایش منوی آبی‌رنگ سمت چپ صفحه‌است.

- در پوشه‌ی ریشه‌ی برنامه، فایل Imports.razor_ قابل مشاهده‌است. مزیت تعریف usingها در اینجا این است که از تکرار آن‌ها در کامپوننت‌های razor ای که در ادامه تهیه خواهیم کرد، جلوگیری می‌کند. هر using تعریف شده‌ی در اینجا، در تمام کامپوننت‌ها، قابل دسترسی است؛ به آن global imports هم گفته می‌شود.

- در پوشه‌ی ریشه‌ی برنامه، فایل App.razor نیز قابل مشاهده‌است. کار آن تعریف قالب پیش‌فرض برنامه‌است که برای مثال به Shared\MainLayout.razor اشاره می‌کند. همچنین کامپوننت مسیریابی نیز در اینجا ذکر شده‌است:
<Router AppAssembly="@typeof(Program).Assembly" PreferExactMatches="@true">
    <Found Context="routeData">
        <RouteView RouteData="@routeData" DefaultLayout="@typeof(MainLayout)" />
    </Found>
    <NotFound>
        <LayoutView Layout="@typeof(MainLayout)">
            <p>Sorry, there's nothing at this address.</p>
        </LayoutView>
    </NotFound>
</Router>
اگر شخصی مسیر از پیش تعریف شده‌ای را وارد کند، به قسمت Found وارد می‌شود و در غیر اینصورت به قسمت NotFound. در قسمت Found است که از قالب MainLayout برای رندر یک کامپوننت توسط کامپوننت RouteView، استفاده خواهد شد و در قسمت NotFound، فقط پیام «Sorry, there's nothing at this address» به کاربر نمایش داده می‌شود. قالب‌های هر دو نیز قابل تغییر و سفارشی سازی هستند.

- فایل appsettings.json نیز همانند برنامه‌های استاندارد ASP.NET Core در اینجا مشاهده می‌شود.

- فایل Program.cs آن که نقطه‌ی آغازین برنامه‌است و کار فراخوانی Startup.cs را انجام می‌دهد، دقیقا با یک فایل Program.cs برنامه‌ی استاندارد ASP.NET Core یکی است.

- در فایل Startup.cs آن، همانند قبل دو متد تنظیم سرویس‌ها و تنظیم میان‌افزارها قابل مشاهده‌است.
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddRazorPages();
    services.AddServerSideBlazor();
    services.AddSingleton<WeatherForecastService>();
}
در ConfigureServices آن، سرویس‌های صفحات razor و ServerSideBlazor اضافه شده‌اند. همچنین سرویس نمونه‌ی WeatherForecastService نیز در اینجا ثبت شده‌است.
قسمت‌های جدید متد Configure آن، ثبت مسیریابی توکار BlazorHub است که مرتبط است با اتصال دائم SignalR برنامه و اگر مسیری پیدا نشد، به Host_ هدایت می‌شود:
public void Configure(IApplicationBuilder app, IWebHostEnvironment env)
{
    // ...

    app.UseEndpoints(endpoints =>
    {
       endpoints.MapBlazorHub();
       endpoints.MapFallbackToPage("/_Host");
    });
}
در ادامه در همان پوشه، دستور dotnet run را اجرا می‌کنیم تا پروژه، کامپایل و همچنین وب سرور آن نیز اجرا شده و برنامه در آدرس https://localhost:5001 قابل دسترسی شود.


که به همراه 13 درخواست و نزدیک به 600 KB دریافت اطلاعات از سمت سرور است.

این برنامه‌ی نمونه، به همراه سه صفحه‌ی نمایش Home، نمایش یک شمارشگر و نمایش اطلاعاتی از پیش آماده شده‌است. اگر صفحه‌ی شمارشگر آن‌را باز کنیم، با کلیک بر روی دکمه‌ی آن، هرچند مقدار current count افزایش می‌یابد، اما شاهد post-back متداولی به سمت سرور نیستیم و این صفحه بسیار شبیه به صفحات برنامه‌های SPA (تک صفحه‌ای وب) به نظر می‌رسد:


همانطور که عنوان شد، مدخل blazor.server.js فایل Pages\_Host.cshtml، کار به روز رسانی UI و هدایت رخ‌دادها را به سمت سرور به صورت خودکار انجام می‌دهد. به همین جهت است که post-back ای را مشاهده نمی‌کنیم و برنامه، شبیه به یک برنامه‌ی SPA به نظر می‌رسد؛ هر چند تمام رندرهای آن سمت سرور انجام می‌شوند و توسط SignalR به سمت کلاینت بازگشت داده خواهند شد.
برای نمونه اگر بر روی دکمه‌ی شمارشگر کلیک کنیم، در برگه‌ی network مرورگر، هیچ اثری از آن مشاهده نمی‌شود (هیچ رفت و برگشتی را مشاهده نمی‌کنیم). علت اینجا است که اطلاعات متناظر با این کلیک، از طریق web socket باز شده‌ی توسط SignalR، به سمت سرور ارسال شده و نتیجه‌ی واکنش به این کلیک‌ها و رندر HTML نهایی سمت سرور آن، از همین طریق به سمت کلاینت بازگشت داده می‌شود.


بررسی ساختار پروژه‌ی Blazor WASM و اجرای آن

پس از اجرای دستور dotnet new blazorwasm در یک پوشه‌ی خالی و ایجاد پروژه‌ی ابتدایی آن:


همان صفحات پروژه‌ی خالی Blazor Server در اینجا نیز قابل مشاهده هستند. این برنامه‌ی نمونه، به همراه سه صفحه‌ی نمایش Home، نمایش یک شمارشگر و نمایش اطلاعاتی از پیش آماده شده‌است. صفحات و کامپوننت‌های پوشه‌های Pages و Shared نیز دقیقا همانند پروژه‌ی Blazor Server قابل مشاهده هستند. مفاهیمی مانند فایل‌های Imports.razor_ و App.razor نیز مانند قبل هستند.

البته در اینجا فایل Startup ای مشاهده نمی‌شود و تمام تنظیمات آغازین برنامه، داخل فایل Program.cs انجام خواهند شد:
namespace BlazorWasmSample
{
    public class Program
    {
        public static async Task Main(string[] args)
        {
            var builder = WebAssemblyHostBuilder.CreateDefault(args);
            builder.RootComponents.Add<App>("#app");

            builder.Services.AddScoped(sp => new HttpClient { BaseAddress = new Uri(builder.HostEnvironment.BaseAddress) });

            await builder.Build().RunAsync();
        }
    }
}
در اینجا ابتدا کامپوننت App.razor را به برنامه معرفی می‌کند که ساختار آن با نمونه‌ی مشابه Blazor Server دقیقا یکی است. سپس سرویسی را برای دسترسی به HttpClient، به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه معرفی می‌کند. هدف از آن، دسترسی ساده‌تر به endpoint‌های یک ASP.NET Core Web API است. از این جهت که در یک برنامه‌ی سمت کلاینت، دیگر دسترسی مستقیمی به سرویس‌های سمت سرور را نداریم و برای کار با آن‌ها همانند سایر برنامه‌های SPA که از Ajax استفاده می‌کنند، در اینجا از HttpClient برای کار با Web API‌های مختلف استفاده می‌شود.

تفاوت ساختاری دیگر این پروژه‌ی WASM، با نمونه‌ی Blazor Server، ساختار پوشه‌ی wwwroot آن است:


که به همراه فایل جدید نمونه‌ی wwwroot\sample-data\weather.json است؛ بجای سرویس متناظر سمت سرور آن در برنامه‌ی blazor server. همچنین فایل جدید wwwroot\index.html نیز قابل مشاهده‌است و محتوای تگ body آن به صورت زیر است:
<body>
    <div id="app">Loading...</div>

    <div id="blazor-error-ui">
        An unhandled error has occurred.
        <a href="" class="reload">Reload</a>
        <a class="dismiss">🗙</a>
    </div>
    <script src="_framework/blazor.webassembly.js"></script>
</body>
- چون این برنامه، یک برنامه‌ی سمت کلاینت است، اینبار بجای فایل Host_ سمت سرور، فایل index.html سمت کلاینت را برای ارائه‌ی آغازین برنامه داریم که وابستگی به دات نت ندارد و توسط مرورگر قابل درک است.
- در ابتدای بارگذاری برنامه، یک loading نمایش داده می‌شود که در اینجا نحوه‌ی تعریف آن مشخص است. همچنین اگر خطایی رخ دهد نیز توسط div ای با id مساوی blazor-error-ui اطلاع رسانی می‌شود.
- مدخل blazor.webassembly.js در اینجا، کار دریافت وب اسمبلی و فایل‌های NET runtime. را انجام می‌دهد؛ برخلاف برنامه‌های Blazor Server که توسط فایل blazor.server.js، یک ارتباط دائم SignalR را با سرور برقرار می‌کردند تا کدهای رندر شده‌ی سمت سرور را دریافت و نمایش دهند و یا اطلاعاتی را به سمت سرور ارسال کنند: برای مثال بر روی دکمه‌ای کلیک شده‌است، اطلاعات مربوطه را در سمت سرور پردازش کن و نتیجه‌ی نهایی رندر شده را بازگشت بده. اما در اینجا همه چیز داخل مرورگر اجرا می‌شود و برای این نوع اعمال، رفت و برگشتی به سمت سرور صورت نمی‌گیرد. به همین جهت تمام کدهای #C ما به سمت کلاینت ارسال شده و داخل مرورگر به کمک فناوری وب اسمبلی، اجرا می‌شوند. در اینجا از لحاظ ارسال تمام کدهای مرتبط با UI برنامه‌ی سمت کلاینت به مرورگر کاربر، تفاوتی با فریم‌ورک‌هایی مانند Angular و یا React نیست و آن‌ها هم تمام کدهای UI برنامه را کامپایل کرده و یکجا ارسال می‌کنند.

در ادامه در همان پوشه، دستور dotnet run را اجرا می‌کنیم تا پروژه کامپایل و همچنین وب سرور آن نیز اجرا شده و برنامه در آدرس https://localhost:5001 قابل دسترسی شود.


که به همراه 205 درخواست و نزدیک به 9.6 MB دریافت اطلاعات از سمت سرور است. البته اگر همین صفحه را refresh کنیم، دیگر شاهد دریافت مجدد فایل‌های DLL مربوط به NET Runtime. نخواهیم بود و اینبار از کش مرورگر خوانده می‌شوند:


در این برنامه‌ی سمت کلاینت، ابتدا تمام فایل‌های NET Runtime. و وب اسمبلی دریافت شده و سپس اجرای تغییرات UI، در همین سمت و بدون نیاز به اتصال دائم SignalR ای به سمت سرور، پردازش و نمایش داده می‌شوند. به همین جهت زمانیکه بر روی دکمه‌ی شمارشگر آن کلیک می‌کنیم، اتفاقی در برگه‌ی network مرورگر ثبت نمی‌شود و رفت و برگشتی به سمت سرور صورت نمی‌گیرد.

عدم وجود اتصال SignalR، مزیت امکان اجرای آفلاین برنامه‌ی WASM را نیز میسر می‌کند. برای مثال یکبار دیگر همان برنامه‌ی Blazor Server را به کمک دستور dotnet run اجرا کنید. سپس آن‌را در مرورگر در آدرس https://localhost:5001 باز کنید. اکنون پنجره‌ی کنسولی که dotnet run را اجرا کرده، خاتمه دهید (قسمت اجرای سمت سرور آن‌را ببندید).


بلافاصله تصویر «سعی در اتصال مجدد» فوق را مشاهده خواهیم کرد که به دلیل قطع اتصال SignalR رخ داده‌است. یعنی یک برنامه‌ی Blazor Server، بدون این اتصال دائم، قادر به ادامه‌ی فعالیت نیست. اما چنین محدودیتی با برنامه‌های Blazor WASM وجود ندارد.
البته بدیهی است اگر یک Web API سمت سرور برای ارائه‌ی اطلاعاتی به برنامه‌ی WASM نیاز باشد، API سمت سرور برنامه نیز باید جهت کار و نمایش اطلاعات در سمت کلاینت در دسترس باشد؛ وگرنه قسمت‌های متناظر با آن، قادر به نمایش و یا ثبت اطلاعات نخواهند بود.
مطالب
آشنایی با CLR: قسمت بیست و سوم
در قسمت قبل یاد گرفتیم که اگر یک ناشر، باگی را در یک اسمبلی برطرف کند، باید مدیر سیستم با تغییر فایل پیکربندی، نسخه‌ی جدید اسمبلی را به CLR معرفی کند. ولی اگر ناشر بخواهد این اسمبلی را در اختیار همه‌ی کاربرانش قرار دهد و به همه‌ی کاربران بگوید که باید فایل را تغییر دهید، این روش آن چنان راحت و مناسب نیست. به همین دلیل ناشر باید یک فایل تعیین سیاست داشته باشد، تا این کار راحت صورت بگیرد.
بیایید فرض کنیم که شما، ناشر این اسمبلی جدید با رفع باگ‌های اسمبلی قبلی هستید. موقعیکه شما یک اسمبلی جدید را توزیع می‌کنید، به همراه آن فایل پیکربندی جدیدی را تشکیل داده و ارسال می‌کنید. این فایل پیکربندی جدید دقیقا شبیه به همان فایل پیکربندی است که با آن آشنا شدیم، منتها همنام اسمبلی مورد نظر می‌باشد؛ مثل dotnettips.config برای dotnettips.dll.
<configuration>
     <runtime>
        <assemblyBinding xmlns="urn:schemas­microsoft­com:asm.v1">
           <dependentAssembly>
                <assemblyIdentity name="SomeClassLibrary"  publicKeyToken="32ab4ba45e0a69a1" culture="neutral"/>
                <bindingRedirect   oldVersion="1.0.0.0" newVersion="2.0.0.0" />
                <codeBase version="2.0.0.0"  href="http://www.Wintellect.com/SomeClassLibrary.dll"/>
             </dependentAssembly>
        </assemblyBinding>
     </runtime>
  </configuration>
در واقع این فایل، تنها یک تعیین سیاست برای این اسمبلی است و تنها از همین المان‌هایی که در بالا می‌بینید، می‌شود استفاده کرد و المان‌هایی غیر از آن‌ها مثل Probing یا publisher policy در اینجا قابل استفاده نیست. خطوط بالا به CLR میگویند، هر موقع به نسخه‌ی یک این اسمبلی ارجاعی را داشتی، از نسخه‌ی 2 آن استفاده کن. برای ساخت فایل بالا می‌توانید از طریق دستور زیر نیز اقدام کنید:
AL.exe /out:Policy.1.0.SomeClassLibrary.dll
          /version:1.0.0.0          
/keyfile:MyCompany.snk         
/linkresource:SomeClassLibrary.config
تشریح دستور بالا به شکل زیر است:

سوئییچ out باعث ساخت فایل PE با نام مشخص شده می‌باشد که تنها شامل یک manifest می‌شود و شامل 5 بخش می‌شود:
  بخش اول شامل عبارت policy است تا بگویید که این اسمبلی شامل یک فایل اطلاعاتی درباره سیاست‌های تعیین شده است.  بخش دوم و سوم مربوط به ورژن اسمبلی است که به ترتیب major و minor آن مشخص می‌شوند و این سیاست‌ها فقط روی این نسخه‌ها اتفاق می‌افتد. ادامه شماره نسخه‌ها چون revision number و ... اهمیتی ندارد و فقط همان دو مقدار اول شرط اصلی هستند. بخش چهارم هم شامل نام اسمبلی مربوطه می‌شود و بخش پنجم هم پسوند اسمبلی است.
سوئیچ version تنها مشخص کننده ورژن فایل پیکربندی است و هیچ ارتباطی با ورژن خود اسمبلی ندارد. این ورژن به این دلیل است که مثلا امروز ناشر دوست دارد که CLR به جای اسمبلی 1.0.0، نسخه‌ی 2.0.0 آن مورد استفاده قرار بگیرد. ولی در آینده تصمیم می‌گیرد از نسخه‌ی 1.0.0 به نسخه‌ی 2.5.0 هدایت شود و در اینجاست که بالاترین نسخه‌ی فایل پیکربندی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

سوئیچ KeyFile بدیهی است که فایل سیاست‌های یک اسمبلی با نام قوی نیز باید با جفت کلید عمومی و خصوصی که برای خود اسمبلی مورد نظر استفاده می‌کنید، امضاء شود و بدین ترتیب CLR این اطمینان را کسب کند که واقعا این فایل پیکربندی متعلق به آن است.

سوئیچ linkresource هم میگوید که فایل پیکربندی قرار است جدای از اسمبلی باشد و ناشر باید این فایل را به همراه نسخه‌ی جدید اسمبلی ارسال و توزیع کند. شما نمی‌توانید با استفاده از سوئیچ EmbedResource فایل پیکربندی را داخل اسمبلی قرار دهید؛ چون CLR انتظار دارد این فایل جدا باشد. (در مورد این سوئیچ‌ها در قسمت شانزدهم توضیح داده‌ایم)

در صورتی که اسمبلی جدید ناشر، باگ‌های بیشتری به همراه داشته باشد، به طوریکه ادمین میخواهد فعلا این فایل سیاست‌های تعیین شده جدید را موقتا لغو کند، می‌تواند تگ زیر را در فایل پیکربندی اصلی به کار ببرد:
<publisherPolicy apply="no"/>
نحوه‌ی استفاده از این تگ را در قسمت قبلی دیده بودیم.

پایان فصل سوم و بخش اول
مطالب
تعیین اعتبار یک GUID در دات نت

GUID یا Globally unique identifier یک عدد صحیح 128 بیتی است (بنابراین 2 به توان 128 حالت را می‌توان برای آن درنظر گرفت). از لحاظ آماری تولید دو GUID یکسان تقریبا صفر می‌باشد. به همین جهت از آن با اطمینان می‌توان به عنوان یک شناسه منحصربفرد استفاده کرد. برای مثال اگر به لینک‌های دانلود فایل‌ها از سایت مایکروسافت دقت کنید، این نوع GUID ها را به وفور می‌توانید ملاحظه نمائید. یا زمانیکه قرار است فایلی را که بر روی سرور آپلود شده، ذخیره نمائیم، می‌توان نام آن‌را یک GUID درنظر گرفت بدون اینکه نگران باشیم آیا فایل آپلود شده بر روی یکی از فایل‌های موجود overwrite می‌شود یا خیر. یا مثلا استفاده از آن در سناریوی بازیابی کلمه عبور در یک سایت. هنگامیکه کاربری درخواست بازیابی کلمه عبور فراموش شده خود را داد، یک GUID برای آن تولید کرده و به او ایمیل می‌زنیم و در آخر آن‌را در کوئری استرینگی دریافت کرده و با مقدار موجود در دیتابیس مقایسه می‌کنیم. مطمئن هستیم که این عبارت قابل حدس زدن نیست و همچنین یکتا است.

برای تولید GUID ها در دات نت می‌توان مانند مثال زیر عمل کرد و خروجی‌های دلخواهی را با فرمت‌های مختلفی دریافت کرد:

System.Guid.NewGuid().ToString() = 81276701-9dd7-42e9-b128-81c762a172ff
System.Guid.NewGuid().ToString("N") = 489ecfc61ee7403988efe8546806c6a2
System.Guid.NewGuid().ToString("D") = 119201d9-84d9-4126-b93f-be6576eedbfd
System.Guid.NewGuid().ToString("B") = {fd508d4b-cbaf-4f1c-894c-810169b1d20c}
System.Guid.NewGuid().ToString("P") = (eee1fe00-7e63-4632-a290-516bfc457f42)

تمام این‌ها خیلی هم خوب! اما همان سناریوی مشخص ساختن یک فایل با GUID و یا بازیابی کلمه عبور فراموش شده را درنظر بگیرید. یکی از اصول امنیتی مهم، تعیین اعتبار ورودی کاربر است. چگونه باید یک GUID را به صورت مؤثری تعیین اعتبار کرد و مطمئن شد که کاربر از این راه قصد تزریق اس کیوال را ندارد؟
دو روش برای انجام اینکار وجود دارد
الف) عبارت دریافت شده را به new Guid پاس کنیم. اگر ورودی غیرمعتبر باشد، یک exception تولید خواهد شد.
ب) استفاده از regular expressions جهت بررسی الگوی عبارت وارد شده

پیاده سازی این دو را در کلاس زیر می‌توان ملاحظه نمود:
using System;
using System.Text.RegularExpressions;

namespace sample
{
/// <summary>
/// بررسی اعتبار یک گوئید
/// </summary>
public static class CValidGUID
{
/// <summary>
/// بررسی تعیین اعتبار ورودی
/// </summary>
/// <param name="guidString">ورودی</param>
/// <returns></returns>
public static bool IsGuid(this string guidString)
{
if (string.IsNullOrEmpty(guidString)) return false;

bool bResult;
try
{
Guid g = new Guid(guidString);
bResult = true;
}
catch
{
bResult = false;
}

return bResult;
}

/// <summary>
/// بررسی تعیین اعتبار ورودی
/// </summary>
/// <param name="input">ورودی</param>
/// <returns></returns>
public static bool IsValidGUID(this string input)
{
return !string.IsNullOrEmpty(input) &&
new Regex(@"^(\{{0,1}([0-9a-fA-F]){8}-([0-9a-fA-F]){4}-([0-9a-fA-F]){4}-([0-9a-fA-F]){4}-([0-9a-fA-F]){12}\}{0,1})$").IsMatch(input);
}
}

}

سؤال: آیا متدهای فوق ( extension methods ) درست کار می‌کنند و واقعا نیاز ما را برآورده خواهند ساخت؟ به همین منظور، آزمایش واحد آن‌ها را نیز تهیه خواهیم کرد:

using NUnit.Framework;
using sample;

namespace TestLibrary
{
[TestFixture]
public class TestCValidGUID
{

/*******************************************************************************/
[Test]
public void TestIsGuid1()
{
Assert.IsTrue("81276701-9dd7-42e9-b128-81c762a172ff".IsGuid());
}

[Test]
public void TestIsGuid2()
{
Assert.IsTrue("489ecfc61ee7403988efe8546806c6a2".IsGuid());
}

[Test]
public void TestIsGuid3()
{
Assert.IsTrue("{fd508d4b-cbaf-4f1c-894c-810169b1d20c}".IsGuid());
}

[Test]
public void TestIsGuid4()
{
Assert.IsTrue("(eee1fe00-7e63-4632-a290-516bfc457f42)".IsGuid());
}

[Test]
public void TestIsGuid5()
{
Assert.IsFalse("81276701;9dd7;42e9-b128-81c762a172ff".IsGuid());
}


/*******************************************************************************/
[Test]
public void TestIsValidGUID1()
{
Assert.IsTrue("81276701-9dd7-42e9-b128-81c762a172ff".IsValidGUID());
}

[Test]
public void TestIsValidGUID2()
{
Assert.IsTrue("489ecfc61ee7403988efe8546806c6a2".IsValidGUID());
}

[Test]
public void TestIsValidGUID3()
{
Assert.IsTrue("{fd508d4b-cbaf-4f1c-894c-810169b1d20c}".IsValidGUID());
}

[Test]
public void TestIsValidGUID4()
{
Assert.IsTrue("(eee1fe00-7e63-4632-a290-516bfc457f42)".IsValidGUID());
}

[Test]
public void TestIsValidGUID5()
{
Assert.IsFalse("81276701;9dd7;42e9-b128-81c762a172ff".IsValidGUID());
}
}

}

نتیجه این آزمایش به صورت زیر است:



همانطور که ملاحظه می‌کنید حالت دوم یعنی استفاده از عبارات باقاعده دو حالت را نمی‌تواند بررسی کند (مطابق الگوی بکار گرفته شده که البته قابل اصلاح است)، اما روش معمولی استفاده از new Guid ، تمام فرمت‌های تولید شده توسط دات نت را پوشش می‌دهد.


مسیرراه‌ها
ASP.NET MVC
              مطالب
              ارتقاء به Entity framework 6 و استفاده از بانک‌های اطلاعاتی غیر از SQL Server
              برای ارتقاء برنامه‌های قدیمی به EF 6 (که با دات نت 4 به بعد سازگار است) دو حالت استفاده از نیوگت را در حین افزودن ارجاعات لازم به کتابخانه‌های مرتبط با EF باید مدنظر داشت:
              الف) از نیوگت استفاده کرده‌اید
              در این حالت فقط کافی است کنسول پاورشل نیوگت را در VS.NET گشوده و دستور update-package را صادر کنید. (1) به صورت خودکار آخرین نگارش EF دریافت شده و (2) همچنین فایل کانفیگ برنامه برای افزودن و به روز رسانی تعاریف مرتبط با نگارش 6 به روز گردیده و (3) همچنین اسمبلی اضافی و قدیمی System.Data.Entity.dll نیز حذف خواهد شد.

              ب) اگر از نیوگت استفاده نکرده‌اید
              ابتدا یک فایل متنی ساده را به نام packages.config با محتوای ذیل به پروژه خود اضافه کنید.
               <?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
              <packages>
                <package id="EntityFramework" version="5.0.0" targetFramework="net40" />
              </packages>
              سپس بر روی نام Solution در VS.NET کلیک راست کرده و گزینه فعال سازی Restore بسته‌های نیوگت را فعال کنید (انتخاب گزینه Enable NuGet Package Restore). در ادامه یکبار برنامه را Build کنید تا پوشه packages به صورت خودکار از اینترنت دریافت و بازسازی شود. اکنون دستور update-package را در کنسول پاورشل نیوگت صادر کنید. همان مراحل قسمت الف تکرار خواهند شد.

              لازم به ذکر است، اگر پروژه شما از چندین زیر پروژه تشکیل شده است که هر کدام نیز ارجاعی را به اسمبلی EF دارند، باید فایل packages.config فوق را به این زیر پروژه‌ها نیز اضافه کنید. دستور update-package، زیر پروژه‌ها را نیز اسکن کرده و تمام ارجاعات لازم را به صورت خودکار به روز می‌کند. همچنین اسمبلی‌های قدیمی اضافی را نیز حذف خواهد کرد. به این ترتیب با تداخل نگارش‌های قدیمی و جدید EF مواجه نخواهید شد.


              مشکلاتی که ممکن است با آن‌ها مواجه شوید:

              الف) برنامه کامپایل نمی‌شود
              تنها تغییری که جهت کامپایل برنامه باید انجام دهید، استفاده از فضاهای نام جدید بجای فضاهای قدیمی موجود در اسمبلی منسوخ و حذف شده System.Data.Entity.dll است. خود VS.NET قابلیت یافتن فضاهای نام مرتبط را دارد و یا اگر از Resharper نیز استفاده می‌کنید، این قابلیت بهبود یافته است. در کل مثلا System.Data.EntityState شده است System.Data.Entity.EntityState و امثال آن که به روز رسانی آن‌ها نکته خاصی ندارد .


              ب) پروایدر بانک اطلاعاتی مورد استفاده یافت نمی‌شود
              به صورت پیش فرض فقط پروایدر SQL Server به همراه بسته EF 6 است. حتی پروایدر SQL Server CE نیز با آن ارائه نمی‌شود. اگر از SQL Server CE استفاده کرده‌اید، باید دستور ذیل را نیز پس از نصب EF 6 صادر کنید:
               PM> Install-Package EntityFramework.SqlServerCompact
              تا با خطای ذیل مواجه نشوید:
               No Entity Framework provider found for the ADO.NET provider with invariant name 'System.Data.SqlServerCe.4.0'.
              Make sure the provider is registered in the 'entityFramework' section of the application config file.
              See http://go.microsoft.com/fwlink/?LinkId=260882 for more information.
              استفاده از نیوگت به روشی که عنوان شد، فایل کانفیگ برنامه شما را جهت افزودن تعاریف پروایدرهای لازم، به روز می‌کند و این مورد در EF 6 الزامی است (حتما باید تعریف پروایدر در فایل کانفیگ موجود باشد).


              ج) خطای عدم وجود کلید خارجی جدول Migration را دریافت می‌کنید
               The foreign key constraint does not exist. [ PK_dbo.__MigrationHistory ]
              تا EF 5 نام کلید اصلی جدول MigrationHistory به صورت PK___MigrationHistory می‌باشد.
               ALTER TABLE [__MigrationHistory] ADD CONSTRAINT [PK___MigrationHistory] PRIMARY KEY ([MigrationId]);
              در EF 6 این نام شده است PK_dbo.__MigrationHistory
              برای حل این مشکل تنها کافی است دستورات ذیل را یکبار بر روی بانک اطلاعاتی خود صادر کنید تا نام مورد نظر به عنوان کلید اصلی جدول migration اضافه شود؛ در غیراینصورت اصلا برنامه اجرا نخواهد شد:
               ALTER TABLE [__MigrationHistory] drop CONSTRAINT [PK___MigrationHistory];
              ALTER TABLE [__MigrationHistory] ADD CONSTRAINT [PK_dbo.__MigrationHistory] PRIMARY KEY (MigrationId);
              البته یکبار برنامه را اجرا کنید. اگر خطای نبود کلید اصلی یاد شده صادر شد، آنگاه دو دستور فوق را اجرا نمائید.
              مطالب
              سفارشی کردن قابلیت طراحی ریپورت توسط END USER - بخش اول
              در قسمتی از پروژه تجاری، برای طراحی ریپورت توسط کاربر نیاز به موضوع مطرح شده این پست داشتم و به نتایج مطلوبی در این زمینه توسط کامپوننت Stimulsoft Report.Net دست یافتم.
              پروژه بنده به صورتی هست که در آن قرار است یک سری اطلاعات توسط DataTable به Report ارسال و ریپورت هم Field‌ها را که از قبل طراحی شده، روی فرم داشته باشد و کاربر فقط این امکان را داشته باشد که مکان فیلد‌ها ( یعنی مختصات ) روی صفحه A4 را با توجه به سلیقه خودش تنظیم و ذخیره نماید.

              اهداف :
              1.غیر فعال کردن بعضی از امکانات صفحه Design
              2.اعمال یکسری تنظیمات از طریق کدنویسی (Code Behind) بر روی ریپورت
              مانند : اینکه ShowGrid فعال باشه یا نه -- یا Toolbox.visible=false باشه
              3.فارسی سازی محیط طراحی برای کاربر
              4.ذخیره و ...

              اسکرین شات : ( حالت پیشفرض بدون اعمال تغییرات Runtime )


              رفرنس‌های مورد نیاز:
              using Stimulsoft.Base.Services;
              using Stimulsoft.Report;
              using Stimulsoft.Report.Components;
              using Stimulsoft.Report.Design;
              using Stimulsoft.Report.Design.Toolbars;
              using Stimulsoft.Report.Render;
              using Stimulsoft.Report.Units;

              //ایجاد یک شی از ریپورت            
              StiReport report = new StiReport();
              //ریست کردن تنظیمات به حالت پیشفرض
               report.Reset();
              //ریست کردن تنظیمات سرویس‌های StiConfig.Reset();
              //ریست کردن تنظیمات چاپ
               StiSettings.Clear();
              
                          
              
                          //تنظیم عنوان ریپورت به صورت دلخواه
                          StiOptions.Designer.DesignerTitle = title + " طراحی فرم ";
                          StiOptions.Designer.DesignerTitleText = title + " طراحی فرم ";
                          //غیرفعال شدن نمایش تب کدنویسی
                          StiOptions.Designer.CodeTabVisible = false;
                          //فعال کردن امکان RightToLeft
                          StiOptions.Designer.UseRightToLeftGlobalizationEditor = true;
                          //غیرفعال شدن قابلیت تغییر نام ریپورت توسط کاربر
                          StiOptions.Designer.CanDesignerChangeReportFileName = false;
                          //غیر فعال کردن تشخیص اتوماتیک زبان پیش فرض UI طراحی
                          StiOptions.Designer.UseSimpleGlobalizationEditor = false;
              
                          //تنظیم تم ریپورت از حالت استاندارد به ریبون
                          StiOptions.Windows.GlobalGuiStyle = StiGlobalGuiStyle.Office2010Blue;
                          //فعال سازی تم ریبون
                          StiOptions.Designer.IsRibbonGuiEnabled = true;
              برای دسترسی به بخش Dictionary که به اطلاعات DataSoruce‌ها دسترسی می‌دهد البته برای قابلیت Design :
              یک شی از StiOptions ایجاد کنید. سپس Designer و فعال و غیرفعال کردن نمایش هر بخش را و حتی تغییر آیتم‌های موجود در منوی راست کلیک هر شی، قابل تغییر خواهند بود.

              پنل Dictionary از سه شاخه اصلی تشکیل می‌شود : که با دستورات زیر می‌توان نمایش این بخش‌ها را در صورت خالی بودن از داده غیر فعال نمود
              BusinessObjectsCategory - DataSourcesCategory -VariablesCategory
              StiOptions.Designer.Panels.Dictionary.ShowEmptyBusinessObjectsCategory = false;
              StiOptions.Designer.Panels.Dictionary.ShowEmptyDataSourcesCategory = false;
              StiOptions.Designer.Panels.Dictionary.ShowEmptyVariablesCategory = false;
              در صفحه طراحی، 3 پنل وجود دارد :
              1- Dictionary
              2- Properties
              3- Report Tree

              که Properties نسبت به هر شیء ایی که از صفحه ریپورت انتخاب می‌کنید، تنظیمات مربوط به آن را برای ویرایش در اختیار کاربر قرار می‌دهد.
              پنل Report Tree نیز از داده‌های موجود از دیتاسورس بخش Dictionary که به صورت شیء در صفحه ریپورت قرار داده شده‌اند نمایش درخت واره‌ای را در اختیار کاربر قرار می‌دهد و می‌تواند از اشیاء این درخت واره در ریپورت به صورت متعدد استفاده نماید.

              می‌توان هر کدام از این پنل‌ها را ( که به صورت سرویس در Stimulsoft تعریف شده) از دید کاربر مخفی نمود یا به صورت محدود یکسری از قابلیت‌ها را در اختیار کاربر قرار داد:
              //غیر فعال کردن سرویس‌های پنل
                          Stimulsoft.Report.Design.Panels.StiPropertiesPanelService propPanel = Stimulsoft.Report.Design.Panels.StiPropertiesPanelService.GetService();
                          propPanel.ServiceEnabled = false;
              
                          Stimulsoft.Report.Design.Panels.StiDictionaryPanelService dictPanel = Stimulsoft.Report.Design.Panels.StiDictionaryPanelService.GetService();
                          dictPanel.ServiceEnabled = true;
                          
                          Stimulsoft.Report.Design.Panels.StiReportTreePanelService treePanel = Stimulsoft.Report.Design.Panels.StiReportTreePanelService.GetService();
                          treePanel.ServiceEnabled = false;
              
                          Stimulsoft.Report.Design.Toolbars.StiToolsToolbarService cpanel = Stimulsoft.Report.Design.Toolbars.StiToolsToolbarService.GetService();
                          cpanel.ServiceEnabled = false;
                          StiOptions.Dictionary.BusinessObjects.AddBusinessObjectAssemblyToReferencedAssembliesAutomatically = false;
                          StiOptions.Dictionary.BusinessObjects.AllowProcessNullItemsInEnumerables = false;
                          StiOptions.Dictionary.BusinessObjects.AllowUseDataColumn = false;
                          StiOptions.Dictionary.BusinessObjects.AllowUseFields = false;
                          StiOptions.Dictionary.BusinessObjects.AllowUseProperties = false;
                          StiOptions.Dictionary.BusinessObjects.CheckTableDuplication = false;
                         
                          
              
                          StiOptions.Dictionary.ShowOnlyAliasForDataSource = true;
                          StiOptions.Dictionary.ShowOnlyAliasForDataColumn = true;
                          StiOptions.Dictionary.ShowOnlyAliasForTotal = true;
                          dictPanel.ShowNewButton = false;
                          dictPanel.ShowActionsButton = false;
                          dictPanel.ShowBusinessObjectNewMenuItem = false;
                          dictPanel.ShowCalcColumnNewMenuItem = false;
                          dictPanel.ShowCategoryNewMenuItem = false;
                          dictPanel.ShowCollapseAllMenuItem = true;
                          dictPanel.ShowColumnNewMenuItem = false;
                          dictPanel.ShowConnectionNewMenuItem = false;
                          dictPanel.ShowContextMenu = false;
                          dictPanel.ShowCreateFieldOnDoubleClick = false;
                          dictPanel.ShowCreateLabel = false;
                          dictPanel.ShowDataParameterNewMenuItem = false;
                          dictPanel.ShowDataSourceNewMenuItem = false;
                          dictPanel.ShowDataSourcesNewMenuItem = false;
                          dictPanel.ShowDeleteButton = false;
                          dictPanel.ShowDeleteForBusinessObject = false;
                          dictPanel.ShowDeleteForDataColumn = false;
                          dictPanel.ShowDeleteForDataConnection = false;
                          dictPanel.ShowDeleteForDataParameter = false;
                          dictPanel.ShowDeleteForDataRelation = false;
                          dictPanel.ShowDeleteForDataSource = false;
                          dictPanel.ShowDeleteForVariable = false;
                          dictPanel.ShowDeleteMenuItem = false;
                          dictPanel.ShowDictMergeMenuItem = false;
                          dictPanel.ShowDictNewMenuItem = false;
                          dictPanel.ShowDictOpenMenuItem = false;
                          dictPanel.ShowDictSaveMenuItem = false;
                          dictPanel.ShowDictXmlExportMenuItem = false;
                          dictPanel.ShowDictXmlImportMenuItem = false;
                          dictPanel.ShowDictXmlMergeMenuItem = false;
                          dictPanel.ShowDownButton = false;
                          dictPanel.ShowEditButton = false;
                          dictPanel.ShowEditForBusinessObject = false;
                          dictPanel.ShowEditForDataColumn = false;
                          dictPanel.ShowEditForDataConnection = false;
                          dictPanel.ShowEditForDataParameter = false;
                          dictPanel.ShowEditForDataRelation = false;
                          dictPanel.ShowEditForDataSource = false;
                          dictPanel.ShowEditForVariable = false;
                          dictPanel.ShowEditMenuItem = false;
                          
                          dictPanel.ShowExpandAllMenuItem = true;
                          dictPanel.ShowMarkUsedMenuItem = false;
                          dictPanel.ShowNewButton = false;
                          dictPanel.ShowPropertiesForBusinessObject = false;
                          dictPanel.ShowPropertiesForDataColumn = false;
                          dictPanel.ShowPropertiesForDataConnection = false;
                          dictPanel.ShowPropertiesForDataParameter = false;
                          dictPanel.ShowPropertiesForDataRelation = false;
                          dictPanel.ShowPropertiesForDataSource = false;
                          dictPanel.ShowPropertiesForVariable = false;
                          dictPanel.ShowPropertiesMenuItem = false;
                          dictPanel.ShowRelationNewMenuItem = false;
                          dictPanel.ShowRelationsImportMenuItem = false;
                          dictPanel.ShowRemoveUnusedMenuItem = false;
                          dictPanel.ShowSortItemsButton = false;
                          dictPanel.ShowSynchronizeMenuItem = false;
                          dictPanel.ShowUpButton = false;
                          dictPanel.ShowUseAliases = true;
                          dictPanel.ShowVariableNewMenuItem = false;
                          dictPanel.ShowViewDataMenuItem = false;
              یکی از قابلیت‌های خوب و کاربردی این کامپوننت پشتیبانی کامل حتی منوها از زبان فارسی می‌باشد که استفاده از این کامپوننت را در نرم افزار‌های تجاری در کشور قابل انعطاف پذیر‌تر می‌کند. برای فارسی سازی به یک فایل XML که در مسیر نصب کامپوننت قرار دارد، نیاز است.
              نام فایل fa.xml می‌باشد. آن‌را در مسیر نرم افزار قرار دهید و سپس کد زیر را اضافه نمایید:
              //تنظیم زبان به فارسی
              StiConfig.LoadLocalization("fa.xml");
              مطالب
              کمی درباره httpmodule
              قبل از اینکه به httpmodule‌ها بپردازیم، اجازه بدید کمی در در مورد  httphandler  اطلاعات کسب کنیم. httphandler ویژگی است که از asp.net  به بعد ایجاد شد و در asp کلاسیک خبری از آن نیست.
              یک httphandler کامپوننتی است که از طریق اینترفیس System.Web.IHttpHandler پیاده سازی میشود و به پردازش درخواست‌های رسیده از httprequest رسیدگی می‌کند.
              فرض کنید کاربری درخواست صفحه default.aspx را کرده است و سرور هم پاسخ آن را می‌دهد. در واقع پردازش اینکه چه پاسخی باید به کاربر یا کلاینت ارسال شود بر عهده این کامپوننت می‌باشد. برای وب سرویس هم موضوع به همین صورت است؛ هر نوع درخواست HTTP از این طریق انجام می‌شود.
              حال به سراغ httpmodule می‌رویم. httpmodule‌ها اسمبلی یا ماژول‌هایی هستن که بر سر راه هر درخواست کاربر از سرور قرار گرفته و قبل از اینکه درخواست شما به httphandler برسد، اول از فیلتر این‌ها رد می‌شود. در واقع موقعی که شما درخواست صفحه default.aspx را می‌کنید، درخواست شما به موتور asp.net ارسال می‌شود و از میان فیلترهایی رد می‌شود تا به دست httphandler برای پردازش خروجی برسد. برای همین اگر گاهی به جای گفتن asp.net engine عبارت asp.net pipeline هم میگویند همین هست؛ چون درخواست شما از بین بخش‌های زیادی می‌گذرد تا به httphandler برسد که httpmodule یکی از آن بخش هاست. با هر درخواستی که سرور ارسال می‌شود، httpmodule‌ها صدا زده می‌شوند و به برنامه نویس امکان بررسی اطلاعات درخواستی و پردازش درخواست‌ها را در ورودی و خروجی، می‌دهد و شما میتوانید هر عملی را که نیاز دارید انجام دهید. تعدادی از این ماژول‌های آماده، همان state‌ها و Authentication می‌باشند.
              تصویر زیر نحوه‌ی ارسال و بازگشت یک درخواست را به سمت httphandler نشان می‌دهد


              برنامه نویس هم میتواند با استفاده از اینترفیس‌های IHttpModule و IHttpHandler در درخواست‌ها دخالت نماید.
              برای شروع یک کلاس ایجاد کنید که اینترفیس IHttpModule را پیاده سازی می‌کند. شما دو متد را باید در این کلاس بنویسید؛ یکی Init و دیگر Dispose. همانطور که مطلع هستید، اولی در ابتدای ایجاد شیء و دیگر موقع از دست رفتن شی صدا زده می‌شود.
              متد Init یک آرگومان از نوع httpapplication دارد که مانند رسم نامگذاری متغیرها، بیشتر به اسم context یا app نام گذاری می‌شوند:
              public void Init(HttpApplication app)
              {
                 app.BeginRequest += new EventHandler(OnBeginRequest);
              }
              
              public void Dispose(){ }
              همانطور که می‌بینید این شیء یک رویداد دارد که ما این رویداد را به تابعی به نام OnBeginRequest متصل کردیم. سایر رویداد‌های موجود در httpapplication  به شرح زیر می‌باشند:
               BeginRequest  این رویداد اولین رویدادی است که اجرا می‌شود، هر نوع عملی که میخواهید در ابتدای ارسال درخواست انجام دهید، باید در این قسمت قرار بگیرد؛ مثلا قرار دادن یک بنر بالای صفحه 
              AuthenticateRequest خود دانت از یک سیستم امنیتی توکار بهره مند است و اگر می‌خواهید در مورد آن خصوصی سازی انجام بدهید، این رویداد می‌تواند کمکتان کند 
              AuthorizeRequest بعد از رویداد بالا، این رویداد برای شناسایی انجام می‌شود. مثلا دسترسی ها؛ دسترسی به قسمت هایی خاصی از منابع به او داده شود و قسمت هایی بعضی از منابع از او گرفته شود.
              ResolveRequestCache این رویداد برای کش کردن اطلاعات استفاده می‌شود. خود دانت تمامی این رویدادها را به صورت تو کار فراهم آورده است؛ ولی اگر باز خصوصی سازی خاصی مد نظر شماست می‌توانید در این قسمت‌ها، تغییراتی را اعمال کنید. مثلا ایجاد file caching به جای memory cache و ... 
              AcquireRequestState این قسمت برای مدیریت state می‌باشد مثلا مدیریت session ها
              PreRequestHandlerExecute این رویداد قبل از httphandler اجرا می‌شود.
              PostRequestHandlerExecute این رویداد بعد از httphandler اجرا می‌شود.
              ReleaseRequestState این رویداد برای این صدا زده می‌شود که به شما بگوید عملیات درخواست پایان یافته است و باید state‌های ایجاد شده را release یا رها کنید.
              UpdateRequestCache   برای خصوصی سازی output cache بکار می‌رود.
              EndRequest عملیات درخواست پایان یافته است. در صورتیکه قصد نوشتن دیباگری در طی تمامی عملیات دارید، میتواند به شما کمک کند. 
              PreSendRequestHeaders این رویداد قبل از ارسال طلاعات هدر هست. اگر قصد اضافه کردن اطلاعاتی به هدر دارید، این رویداد را به کار ببرید.
              PreSendRequestContent  این رویداد موقعی صدا زده می‌شود که متد response.flush فراخوانی شود.، اگر می‌خواهید به محتوا چیزی اضافه کنید، از اینجا کمک بگیرید.
              Error این رویداد موقعی رخ می‌دهد که یک استثنای مدیریت نشده رخ بدهد. برای نوشتن سیستم خطایابی خصوصی از این قسمت عمل کنید.
              Disposed  این رویداد موقعی صدا زده میشود که درخواست، بنا به هر دلیلی پایان یافته است. برای عملیات پاکسازی و .. می‌شود از آن استفاده کرد. مثلا یک جور rollback برای کارهای انجام گرفته.

              کد زیر را در نظر بگیرید:
              کد زیر یک رویداد را تعریف کرده و سپس خود httpapplication را به عنوان sender استفاده می‌کند.
              در اینجا قصد داریم یکی از صفحات را در خروجی تغییر دهیم. آدرس تایپ شده همان باشد ولی صفحه‌ی درخواست شده، صفحه‌ی دیگری است. این کار موقعی بیشتر کاربردی است که آدرس یک صفحه تغییر کرده و کاربر آدرس قبلی را وارد می‌کند. حالا یا از طریق بوک مارک یا از طریق یک لینک، در یک جای دیگر و شما میخواهید او را به صفحه‌ای جدید انتقال دهید، ولی در نوار آدرس، همان آدرس قبلی باقی بماند. همچنین کار دیگری که قرار است انجام بگیرد محاسبه مدت زمان رسیدگی به درخواست را محاسبه کند ، برای همین در رویداد BeginRequest زمان شروع درخواست را ذخیره و در رویداد EndRequest با به دست آوردن اختلاف زمان فعلی با زمان شروع به مدت زمان مربوطه پی خواهیم برد.
              با استفاده از app.Context.Request.RawUrl آدرس اصلی و درخواست شده را یافته و در صورتی که شامل نام صفحه مربوطه بود، با نام صفحه‌ی جدید جابجا می‌کنیم تا اطلاعات به صفحه‌ی جدید پاس شوند ولی در نوار آدرس، هنوز آدرس قبلی یا درخواست شده، قابل مشاهده است.
              در خط ["app.Context.Items["start  که یک کلاس ارث بری شده از اینترفیس IDictionary است، بر اساس کلید، داده شما را ذخیره و در مواقع لزوم در هر رویداد به شما باز می‌گرداند.
               public class UrlPath : IHttpModule
                  {
                      public void Init(HttpApplication app)
                      {
                          app.BeginRequest+=new EventHandler(_BeginRequest);
                          app.EndRequest+=new EventHandler(_EndRequest);
                      }
              
                      public void Dispose()
                      {
              
                      }
              
                       void _BeginRequest(object sender, EventArgs e)
                       {
                           
                           HttpApplication app = (HttpApplication) sender;
                           app.Context.Items["start"] = DateTime.Now;
              
                           if (app.Context.Request.RawUrl.ToLower().Contains("tours_list.aspx"))
                           {
                               app.Context.RewritePath(app.Context.Request.RawUrl.ToLower().Replace("tours_list.aspx","tours_cat.aspx"));
                           }
              
                       }
                       void _EndRequest(object sender, EventArgs e)
                       {
                           HttpApplication app = (HttpApplication)sender;
                           string log = (DateTime.Now - DateTime.Parse(app.Context.Items["start"].ToString())).ToString();
                           Debugger.Log(0,"duration","request took " + log+Environment.NewLine); 
                           
                       } 
                  }
              حالا باید کلاس نوشته شده را به عنوان یک httpmodule به سیستم معرفی کنیم. به همین منظور وارد web.config شوید و کلاس جدید را معرفی کنید:
                <httpModules>
                   <add name="UrlPath" type="UrlPath"/> 
                 </httpModules>
              اگر کلاس شما داخل یک namespace قرار دارد، در قسمت type حتما قبل از نام کلاس، آن را تعریف کنید namspace.ClassName
              حالا دیگر کلاس UrlPath  به عنوان یک httpmodule به سیستم معرفی شده است. تگ httpmodule را بین تگ <system.web> قرار داده ایم.
              در ادامه پروژه را start بزنید تا نتیجه کار را ببینید:
              اگر IIS شما، هم نسخه‌ی IIS من باشد، نباید تفاوتی مشاهده کنید و می‌بینید که درخواست‌ها هیچ تغییری نکردند؛ چرا که اصلا httpmodule اجرا نشده است. در واقع در نسخه‌های قدیمی IIS یعنی 6 به قبل، این تعریف درست است ولی از نسخه‌ی 7 به بعد IIS، روش دیگری برای تعریف را قبول دارد و باید تگ httpmodule، بین دو تگ <syste.webserver> قرار بگیرد و نام تگ httpmodule به module تغییر پیدا کند.
              پس کد فوق به این صورت تغییر می‌کند:
              <system.webServer>
                
                  <modules>
                    <add name="UrlRewrite" type="UrlRewrite"/>
                  </modules>
              </system.webServer>
              حالا اگر قصدا دارید که پروژه‌ی شما در هر دو IIS مورد حمایت قرار گیرد، باید این ماژول را در هر دو جا معرفی کرده و در تگ system.webserver  نیاز است تگ زیر تعریف شود که به طوری پیش فرض در webconfig می‌باشد:
                  <validation validateIntegratedModeConfiguration="false"/>
              در غیر این صورت خطای زیر را دریافت می‌کنید:

              HTTP Error 500.22 - Internal Server Error 

              در کل استفاده از این ماژول به شما کمک می‌کند تمامی اطلاعات ارسالی به سیستم را قبل از رسیدن به قسمت پردازش بررسی نمایید و هر نوع تغییری را که میخواهید اعمال کنید و لازم نیست این تغییرات را روی هر بخش، جداگانه انجام دهید یا یک کلاس بنویسید که هر بار در یک جا صدا بزنید و خیلی از موارد دیگر

              Global.asax و HttpModule
              اگر با global.asax کار کرده باشید حتما می‌پرسید که الان چه تفاوتی با httpmodule دارد؟ در فایل global هم همین‌ها را دارید و دقیقا همین مزایا مهیاست؛ در واقع global.asax یک پیاده سازی از httpapplication هست.
              کلاس‌های httpmodule  نام دیگری هم دارند به اسم Portable global .asax به معنی یک فایل global.asax قابل حمل یا پرتابل. دلیل این نام گذاری این هست که شما موقعی که یک کد را در فایل global می‌نویسید، برای همیشه آن کد متعلق به همان پروژه هست و قابل انتقال به یک پروژه دیگر نیست ولی شما میتوانید httpmodule‌ها را در قالب یک پروژه به هر پروژه ای که دوست دارید رفرنس کنید و کد شما قابلیت استفاده مجدد و Reuse پیدا می‌کند و هم اینکه در صورت نیاز می‌توانید آن‌ها را در قالب یک dll منتشر کنید.
              نظرات مطالب
              هزینه استفاده از دات نت فریم ورک چقدر است؟
              - نسخه express تو نسخه های مختلفش محدودیت های مختلف داره مثلا یه جا تعداد breakpoint ها محدود هست در CPP کامپایلر ۶۴ بیتی وجود ندارد و چیزای دیگه. حالا اگه یه کسی با این چیزا مشکلی نداشت که می تونه ولی به همین راحتی هم نمیشه پیش بینی کرد که به چی در آینده احتیاج پیدا می کنی یا نه. خود مایکروسافت بهتر می دونه که چی کار کنه که به درآمدش لطمه نخوره؛ اگه کامپایلر ها و برنامه های متن باز توسعه تحت ویندوز نبودن از express رایگان هم خبری نبود.
              - ناول خودش توسعه دهنده مونو بود معلومه ازش پشتیبانی می کرد منظور من شرکت های دیگه بود. من هنوز برنامه بزرگ یا تجاری ندیدم که با مونو پیاده سازی بشه جز یه چند تا برنامه پخش موسیفی یا برداشتن نوت و دیدن عکس و از این قبیل. اگر شما جایی چیز دیگه ای دیدید لطفا آدرسش رو بذارین.
              - شکی نیست که شما دارید زحمت می کشید و منم منکر این نشدم. فقط نظرم رو برای کامل کردن مطلب گفتم.

              یه نکته جالب که گفتنش خالی از لطف نیست. سایت جاوا دسترسی رو برای کاربران ایرانی میبنده و همین طور سایت های openoffice و netbeans و sourceforge و google code و... ولی سایت مایکروسافت و محصولاتش همیشه برای ایران باز و قابل دسترس بوده.