مطالب
تبدیل اعداد صحیح و اعشاری به حروف در T-SQL با استفاده از Join
استفاده شده از SQL 2008 

روش کار :

1-  دریافت پارامتر ورودی به صورت رشته
2-  درج عناوین اعداد، ارزش مکانی اعداد صحیح و اعشاری  هرکدام در یک جدول
3-  جدا کردن ارقام صحیح و اعشاری
4-  جداکردن سه رقم سه رقم اعداد صحیح و انتقال آنها به جدول مربوطه
5-  Join  جداول عناوین و ارقام جدا شده
6-  ارسال ارقام اعشاری به همین تابع
7-  مشخص کردن ارزش مکانی رقم اعشار
8-  اتصال رشته حروف صحیح و اعشاری

در آخر این مطلب کد این تابع را به صورت کامل، برای دانلود قرار داده ام.

بررسی قسمت‌های مختلف کد


برای اینکه محدودیتی در تعداد ارقام صحیح و اعشاری نداشته باشیم، پارامتر ورودی را از نوع VARCHAR می‌گیریم. پس باید ورودی را بررسی کنیم تا رشته عددی باشد.

بررسی رشته ورودی:

-- @pNumber   پارامتر ورودی

IF LEN(ISNULL(@pNumber, '')) = 0  RETURN NULL

IF (PATINDEX('%[^0-9.-]%', @pNumber) > 0)
   OR (LEN(@pNumber) -LEN(REPLACE(@pNumber, '-', '')) > 1)
   OR (LEN(@pNumber) -LEN(REPLACE(@pNumber, '.', '')) > 1)
   OR (CHARINDEX('-', @pNumber) > 1)
RETURN 'خطا'

IF PATINDEX('%[^0]%', @pNumber) = 0  RETURN 'صفر'
IF (CHARINDEX('.', @pNumber) = 1) SET @pNumber='0'+@pNumber

DECLARE @Negative AS VARCHAR(5) = '';
IF LEFT(@pNumber, 1) = '-'
BEGIN
    SET @pNumber = SUBSTRING(@pNumber, 2, 100)
    SET @Negative = 'منفی '
END
- بررسی NULL  ، خالی بودن و یا داشتن فاصله در رشته،  با دانستن اینکه تابع LEN  فاصله‌های آخر یک رشته را درنظر نمی‌گیرد.
- بررسی رشته ورودی برای پیدا کردن کاراکتر غیر عددی، نقطه و منفی. بررسی تعداد علامت منفی و نقطه که بیشتر از یک مورد نباشند، و در نهایت بررسی اینکه علامت منفی در ابتدای رشته ورودی باشد.
- بررسی صفر بودن ورودی(0)، مقدار ورودی شروع شونده با ممیز(0213. ) و مقدار عددی منفی(21210.0021-).
چیز دیگری به ذهنم نرسید!

درج عناوین در جداول مربوطه:

فکر کنم اینجا به علت وجود کاراکترهای فارسی و انگلیسی کد کمی بهم ریخته نمایش داده می‌شود.

DECLARE @NumberTitle TABLE (val  INT,Title NVARCHAR(100));
INSERT INTO @NumberTitle (val,Title)
VALUES(0, ''),(1, 'یک') ,(2, 'دو'),(3, 'سه'),(4, 'چهار')
,(5, 'پنج'),(6, 'شش'),(7, 'هفت'),(8, 'هشت')
,(9, 'نه'),(10, 'ده'),(11, 'یازده'),(12, 'دوازده')
,(13, 'سیزده'),(14, 'چهارده'),(15, 'پانزده'),(16, 'شانزده')
,(17, 'هفده'),(18, 'هجده'),(19, 'نوزده'),(20, 'بیست')
,(30, 'سی'),(40, 'چهل'),(50, 'پنجاه'),(60, 'شصت')
,(70, 'هفتاد'),(80, 'هشتاد'),(90, 'نود'),(100, 'صد')
,(200, 'دویست'),(300, 'سیصد'),(400, 'چهارصد'),(500, 'پانصد')
,(600, 'ششصد'),(700, 'هفتصد'),(800, 'هشتصد'),(900, 'نهصد')

DECLARE @PositionTitle TABLE (id  INT,Title NVARCHAR(100));
INSERT INTO @PositionTitle (id,title)
VALUES (1, ''),(2, 'هزار'),(3, 'میلیون'),(4, 'میلیارد'),(5, 'تریلیون')
,(6, 'کوادریلیون'),(7, 'کوینتیلیون'),(8, 'سیکستیلون'),(9, 'سپتیلیون')
,(10, 'اکتیلیون'),(11, 'نونیلیون'),(12, 'دسیلیون')
,(13, 'آندسیلیون'),(14, 'دودسیلیون'),(15, 'تریدسیلیون')
,(16, 'کواتردسیلیون'),(17, 'کویندسیلیون'),(18, 'سیکسدسیلیون')
,(19, 'سپتندسیلیون'),(20, 'اکتودسیلیوم'),(21, 'نومدسیلیون')

DECLARE @DecimalTitle TABLE (id  INT,Title NVARCHAR(100));
INSERT INTO @DecimalTitle (id,Title)
VALUES( 1 ,'دهم' ),(2 , 'صدم'),(3 , 'هزارم')
,(4 , 'ده-هزارم'),(5 , 'صد-هزارم'),(6 , 'میلیون ام')
,(7 , 'ده-میلیون ام'),(8 , 'صد-میلیون ام'),(9 , 'میلیاردم')
,(10 , 'ده-میلیاردم')


جداسازی رقم صحیح و اعشاری:

عدد ورودی ممکن است حالت‌های مختلفی داشته باشد مثل:         .00002 , 0.000000 , 234.434400000000 , 123.
بنابراین براساس ممیز، قسمت صحیح را از اعشاری جدا می‌کنیم. برای ورودی که با ممیز شروع شود، در ابتدا تابع بررسی می‌کنیم و عدد صفر را به رشته اضافه می‌کنیم.

بعد از ممیز و اعداد بزرگتر از یک، با صفرهای بی ارزش چه کنیم؟ شاید اولین چیزی که به ذهن برسد استفاده از حلقه (WHILE) برای حذف صفرهای بی ارزش قسمت ممیز باشد؛ ولی من ترجیح می‌دهم که از روش دیگری استفاده کنم :

برعکس کردن رشته قسمت اعشاری، پیدا کردن مکان اولین عدد غیر صفر منهای یک ، و کم کردن عدد بدست آمده از طول رشته اعشاری، قسمت مورد نظر ما را برخواهد گرداند:
SUBSTRING(@DecimalNumber,1, len(@DecimalNumber )-PATINDEX('%[^0]%', REVERSE (@DecimalNumber))-1)
 اما اگر عدد ورودی 20.0 باشد همچنان صفر بی ارزش بعداز ممیز را خواهیم داشت. برای رفع این مشکل کافی است که کاراکتری غیر از صفر را به اول رشته اعشاری اضافه کنیم. من از علامت '?' استفاده کردم. پس به علت اضافه کردن کاراکتر، استارت را از 2 شروع کرده و دیگر نیازی به -1 نخواهیم داشت. با کد زیر قسمت صحیح و اعشاری را بدست می‌آوریم:
DECLARE @IntegerNumber NVARCHAR(100),
@DecimalNumber NVARCHAR(100),
@PointPosition INT =case CHARINDEX('.', @pNumber) WHEN 0 THEN LEN(@pNumber)+1 ELSE CHARINDEX('.', @pNumber) END

SET @IntegerNumber= LEFT(@pNumber, @PointPosition - 1)
SET @DecimalNumber= '?' + SUBSTRING(@pNumber, @PointPosition + 1, LEN(@pNumber))
SET @DecimalNumber=  SUBSTRING(@DecimalNumber,2, len(@DecimalNumber )-PATINDEX('%[^0]%', REVERSE (@DecimalNumber)))

SET @pNumber= @IntegerNumber


جداد کردن سه رقم سه رقم :

- بدست آوردن یکان، دهگان و صدگان
- برای قسمت دهگان، اگر عددی بین 10 تا 19 باشد به صورت کامل (مثلا 15) و در غیر این صورت فقط رقم دهگان. برای بدست آوردن یکان اگر دو رقم آخر بین 10 و 19 بود صفر و در غیر این صورت یکان برگردانده می‌شود و در جدول MyNumbers درج می‌گردد. 
DECLARE @Number AS INT
DECLARE @MyNumbers TABLE (id INT IDENTITY(1, 1), Val1 INT, Val2 INT, Val3 INT)

WHILE (@pNumber) <> '0'
BEGIN
    SET @number = CAST(SUBSTRING(@pNumber, LEN(@pNumber) -2, 3)AS INT)
    
INSERT INTO @MyNumbers
SELECT (@Number % 1000) -(@Number % 100),
CASE 
WHEN @Number % 100 BETWEEN 10 AND 19 THEN @Number % 100
ELSE (@Number % 100) -(@Number % 10)
END,
CASE 
WHEN @Number % 100 BETWEEN 10 AND 19 THEN 0
ELSE @Number % 10
END
    
    IF LEN(@pNumber) > 2
        SET @pNumber = LEFT(@pNumber, LEN(@pNumber) -3)
    ELSE
        SET @pNumber = '0'
END

سطری که تمام مقادیر آن صفر باشد برای ما بی ارزش محسوب می‌شود، مانند سطر یک در عکس زیر (جدول MyNumbers) برای عدد 1200955000 :
@MyNumbers

استفاده از JOIN :

JOIN  کردن جدول اعداد با عناوین عددی براساس ارزش آن‌ها و JOIN  جدول اعداد با جدول ارزش مکانی براساس ID به صورت نزولی(شماره سطر).
DECLARE @Str AS NVARCHAR(2000) = '';
SELECT @Str += REPLACE(REPLACE(LTRIM(RTRIM(nt1.Title + ' ' + nt2.Title + ' ' + nt3.title)),'  ',' '),' ', ' و ')
       + ' ' + pt.title + ' و '
FROM   @MyNumbers  AS mn
       INNER JOIN @PositionTitle pt
            ON  pt.id = mn.id
       INNER JOIN @NumberTitle nt1
            ON  nt1.val = mn.Val1
       INNER JOIN @NumberTitle nt2
            ON  nt2.val = mn.Val2
       INNER JOIN @NumberTitle nt3
            ON  nt3.val = mn.Val3
WHERE  (nt1.val + nt2.val + nt3.val > 0)
ORDER BY pt.id DESC
Replace داخلی: جایگزین کردن "دو فاصله‌ی خالی" با "یک فاصله‌ی خالی"
Replace بیرونی: جایگزینی فاصله‌های خالی با ' و '
همانطور که در بالا اشاره کردم سطرهایی که val2,val1 و val3 آن صفر باشد برای ما بی ارزش هستند، پس آنها را با شرط نوشته شده حذف می‌کنیم.


بدست آوردن مقدار اعشاری:

خوب! حالا نوبت به عدد اعشاری می‌رسد. برای بدست آوردن حروف، مقدار اعشاری بدست آمده را به همین تابع ارسال می‌کنیم و برای بدست آوردن عنوان ارزش مکانی، براساس طول اعشار (ID) آن را در جدول مربوطه پیدا می‌کنیم.
اگر عدد ورودی مثلا 0.355 باشد، تابع باید صفر اول را شناسایی و قسمت عناوین اعشاری را به آن اضافه کند، که این کار با شرط ذیل انجام می‌شود.
اگر رشته اعشار بدون مقدار باشد، تابع مقدار NULL بر می‌گرداند (قسمت بررسی رشته ورودی) و هر رشته ای که با NULL جمع شود برابر با NULL خواهد بود. در این صورت با توجه به کد زیر مقداری به رشته Str به عنوان قسمت اعشاری، اضافه نمی‌گردد.
IF @IntegerNumber='0'  
SET @Str=CASE WHEN PATINDEX('%[^0]%', @DecimalNumber) > 0 THEN @Negative ELSE '' END + 'صفر'
ELSE
SET @Str = @Negative  + LEFT (@Str, LEN(@Str) -2)

DECLARE @PTitle NVARCHAR(100)=ISNULL((SELECT Title FROM @DecimalTitle WHERE id=LEN(@DecimalNumber)),'')
SET @Str += ISNULL(' ممیز '+[dbo].[fnNumberToWord_Persian](@DecimalNumber) +' '+@PTitle,'')
RETURN @str

مثال: رشته '5445789240.54678000000000'

پنج میلیارد و چهارصد و چهل و پنج میلیون و هفتصد و هشتاد و نه هزار و دویست و چهل  ممیز پنجاه و چهار هزار و ششصد و هفتاد و هشت  صد-هزارم  

دانلود فایل



پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
درخواست ایده برای برای پیاده سازی منوی چند سطحی
با همین یک جدول خود ارجاع هم میشه همین کار را کرد.
میشه به صورت ترکیبی از SQL Antipattern شمارش مسیر در کنار این جدول خود ارجاع استفاده کرد به این شکل هم ساختار درختی را دارین هم با توجه به عمق محدود گروه بندی‌ها ، روش شمارش مسیر هم برای کوئری‌ها مربوط به درخت خیلی مفید خواهد بود. 
همچنین در رابطه با بحث جدیدی که مطرح کردید هم میتوانید هنگام درج کالایی ، گروه‌های سطح آخر را اجازه انتخاب دهید. و حالا در سطح اول هم  با امکان شمارش مسیری که گذاشته ایم ، مثلا خیلی راحت پرفروش‌ترین کالاهای آن را  که در شاخه‌های زیرین ثبت شده اند بدست آورد.
این مورد محدود کردن به انتخاب گروه‌های موجود در شاخه  در هنگام درج یکسری  خصوصیات داینامیک (Specification Attribute)  در سیستم باید در سمت برنامه کنترل شود .
نظرات اشتراک‌ها
آموزش گام به گام طراحی و پیاده سازی یک فروشگاه اینترنتی مبتنی بر مدل توسعه ی سه لایه در ASP.NET

خوب طراحی نشده. این روزها ORMها نقش لایه DAL رو دارند. حالا یک سؤال: آیا در ORMها مثلا نام یک رویه ذخیره شده به صورت hard coded قرار گرفته داخلش؟ نه. حالت جنریک دارند و به شما اجازه می‌دن تا در لایه‌ای دیگر از این امکانات به صورت عمومی‌تری استفاده کنید. قسمت لایه BLL آن به لایه نمایشی گره خورده و داخل آن کدهای UI هست.

نظرات مطالب
دیباگ سرویس‌های ویندوز
من تجربه خوبی در کار با topshelf  داشتم که دوستان تو این پس هم معرفی کردن
تبدیل برنامه‌های کنسول ویندوز به سرویس ویندوز ان تی 

استفاده از Debugger.Lunch  هم خیلی گزینه خوبیه که خیلی جاها می‌تونه گره ای از مشکلات دیباگ را باز بکنه 
 فقط در مورد قراردادن اون تو کد IF DEBUG  من پیشنهاد می‌دهم که از کانفیگ چک شود که مثلا ExternalDebugger  باز شود یا نه ! چون همیشه که نمی‌خواهیم دیباگر اونجوری باز بشه !
نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 2 - بررسی ساختار جدید Solution
از قسمت «یک مثال: فایل جدیدی را به نام bower.json به پروژه‌ی جاری با این محتوا اضافه کنید» شروع کنید به بررسی مجدد. فایل یاد شده را با محتوای JSON ایی که ذکر شده، اضافه کنید. بعد روی گره dependencies کلیک راست کرده و گزینه‌ی restore packages را انتخاب کنید (با فرض اتصال به اینترنت). حتی اضافه شدن این فایل و یا ذخیره شدن مجدد آن هم (Ctrl+S) سبب آغاز کار restore می‌شود.

نظرات مطالب
مرتب سازی رکوردها به صورت اتفاقی در Entity framework
خیر. کوئری‌های EF طوری طراحی شدن که قابل انتقال به بانک‌های اطلاعاتی دیگر هم باشند و بتونید با تغییر کانکشن استرینگ بدون نگرانی آنچنانی، واقعا از یک بانک اطلاعاتی دیگر استفاده کنید.
در EF می‌شود raw sql هم نوشت: (^). در این حالت برنامه شما صرفا به بانک اطلاعاتی مورد استفاده گره خواهد خورد و اگر مثلا این BINARY_CHECKSUM در SQLite وجود خارجی نداشت، این برنامه و سیستم دیگر قابل انتقال نخواهند بود.
نظرات مطالب
خلاصه اشتراک‌های روز دو شنبه 21 آذر 1390
سیلورلایت به طور وسیعی در محصولات سرور مایکروسافت داره استفاده میشه:
https://www.dntips.ir/2011/03/silverlight.html
در نگارش 5، قابلیت PInvoke به آن اضافه شده یعنی دسترسی به Win32 API که علت داشته. علتش هم بر می‌گرده به همین محصولات سرور و نیاز به دسترسی بیشتر.
هرچند این حالت محصول را به ویندوز گره خواهد زد اما ... خوب هدف محصولات سرور هم دقیقا همین است. قرار نیست جای دیگری اجرا شوند.
مطالب
در هم تنیدگی کدهای خود را کمتر کنید

مطلب "آشنایی با الگوی MVP" مقدمه‌ی کوتاهی بود بر یکی از روش‌هایی که توسط آن می‌توان گره خوردگی کدهای خود را کمتر، نگهداری طولانی مدت و اعمال تغییرات بعدی به آن‌ها را ساده‌تر کرده و همچنین امکان استفاده مجدد از کدهای موجود را فراهم آورد. در همین ارتباط ویدیویی تحت عنوان Decoupling Your Code, By Example را می‌توانید از آدرس زیر دریافت کنید:



ماخذ



مطالب
آموزش (jQuery) جی کوئری 2#
در ادامه مطلب قبلی آموزش (jQuery) جی کوئری 1# به ادامه بحث می‌پردازیم.

توابع سودمند
با وجود آنکه انتخاب کردن و ایجاد مجموعه ای از عناصر صفحه یکی از معمول‌ترین و پراستفاده‌ترین کاربردهای تابع ()$ محسوب می‌شود، این تابع توانایی‌های دیگری نیز دارد. یکی از مفید‌ترین آنها استفاده شدن به عنوان فضای نام گروهی برای توابع سودمند می‌باشد. تعداد زیادی تابع سودمند با استفاده از $ به عنوان فضای نام قابل دسترسی می‌باشند که اکثر نیازهای یک صفحه را پاسخگو می‌باشند در این پست برخی از آنها را معرفی می‌کنیم در پست‌های آینده سعی می‌کنیم توابع سودمند بیشتری را شرح دهیم.

فراخوانی و استفاده از این توابع در ابتدا ممکن است کمی عجیب به نطر برسد. به مثال زیر دقت کنید که تابع سودمند () trim را فراخوانی کرده ایم.
$.trim(someString);
 
در صورتی که نوشتن علامت $ برای شما عجیب به نطر می‌رسد می‌توانید شناسه دیگر با نام jQuery به کار ببرید. کد زیر دقیقا مانند بالا عمل می‌کند شاید درک آن راحت‌تر هم باشد.
jQuery.trim(someString);

بدیهی است که از  jQuery یا $ تنها به عنوان فضای نامی که تابع ()trim در آن تعریف شده اند، استفاده شده باشد.

نکته: اگر چه در نوشته‌های آنلاین jQuery، این عناصر به عنوان توابع سودمند در معرفی شده اند اما در حقیقت آنها متدهایی برای تابع ()$ می‌باشند.

عملکرد صفحه آماده (The document ready handler)
هنگامی که از Unobtrusive JavaScriptاستفاده می‌کنیم، رفتار از ساختار جدا می‌شود، بنابراین برای انجام عملیات روی عناصر صفحه باید منتظر بمانیم تا انها ایجاد شوند. برای رسیدن به این هدف، ما نیاز به راهی داریم که تا زمان ایجاد عناصر DOM روی صفحه منتظر بماند قبل از آن عملیات را اجرا کند.
به طور معمول از onload برای نمونه‌های window استفاده می‌شود، که پس از لود شدن کامل صفحه ، دستور‌ها قابل اجرا می‌باشند. بنابراین ساختار کلی آن کدی مانند زیر خواهد بود:
window.onload = function() {
    $("table tr:nth-child(even)").addClass("even");
};

نوشتن کد به صورت بالا سبب می‌شود که کد پس از بارگذاری کامل صفحه اجرا شود. متاسفانه، مرورگرها تا بعد از ساخته شدن عناصر صفحه صبر نمی‌کنند، بلکه پس از ساخت درخت عناصر صفحه منتظر بارگذاری کامل منابع خارجی صفحه مانند تصاویر نیز می‌مانند و سپس آنها را در پنجره مرورگر نمایش می‌دهند. در نتیجه بازدید کننده زمان زیادی منتظر می‌ماند تا رویداد onload تکمیل شود.
حتی بدتر از آن، زمانی است که اگر به طور مثال یکی از تصاویر با مشکل مواجه شود که زمان قابل توجهی صرف بارگذاری آن شود، کاربر باید تمام این مدت را صبر کند تا پس از آن بتواند با این صفحه کار کند. این نکته می‌تواند دلیلی برای استفاده نکردن از Unobtrusive JavaScriptبرای شروع کار باشد.
اما راه بهتری نیز وجود دارد، می‌توانیم تنها زمانی که قسمت ساختار عناصر صفحه ترجمه شده و HTML به درخت عناصر تبدیل می‌شود، صبر کنیم . پس از آن کد مربوط به رفتار‌ها را اجرا کنیم. رسیدن به این روش برای استفاده از Cross-Browser کمی مشکل است، اما به لطف jQuery و قدرت آن، این امر به سادگی امکان پذیر است و دیگر نیازی به منتظر ماندن برای بارگذاری منابع صفحه مانند تصاویر و ویدیوها نمی‌باشد. Syntax زیر نمونه ای از چنین حالتی است:
$(document).ready(function() {
   $("table tr:nth-child(even)").addClass("even");
});

ابتدا صفحه مورد نظر را به تابع ()$ ارسال کرده ایم، سپس هر زمان که آن صفحه آماده شد (Ready) ، تابع ارسال شده به آن اجرا خواهد شد. البته می‌توان کد نوشته شده بالا را به شکل مختصرتری هم نوشت:
$(function() {
    $("table tr:nth-child(even)").addClass("even");
});

با ارسال تابع به ()$، ما مرورگر را مجبور می‌کنیم که برای اجرای کد تا زمانی که DOM کامل لود شود (فقط DOM لود شود) منتظر بماند. حتی بهتر از آن ما می‌توانیم از این تکنیک چندین با در همان سند HTML استفاده کرده و مرورگر تمامی تابع‌های مشخص شده توسط ما را به ترتیب اجرا خواهد کرد. (یعنی من در دیک صفحه می‌توانم چنین بار تابع ()ready را فراخوانی کنم). در مقابل روش OnLoad پنجره فقط اجازه اجرای یکبار تابع را به ما می‌دهد.
این هم یکی دیگر از کارکردهای دیگر تابع ()$ می‌باشد. حال به یکی دیگر از امکاناتی که این تابع برای ما فراهم می‌کند دقت کنید.

ساختن اجزای DOM (ساختن عناصر صفحه)
یکی دیگر از کارهایی که تابع ()$ می تواند برای ما انجام دهد ایجاد کردن عناصر صفحه است. به این منظور ورودی تابع ()$ را یک رشته که حاوی دستور HTML مربوط به ساخت یک عنصر می‌باشد، قرار می‌دهیم. برای مثال دستور زیر یک تگ p ایجاد می‌کند:
$("<p>Hi there!</p>")

اما ایجاد یک عنصر DOM یا (سلسله مراتب عناصر DOM) برای ما به تنهایی سودمند نیست، و هدف ما چیز دیگری است. ایجاد اشیا صفحه توسط ()$ زمانی برای ما مفید خواهد بود که بخواهیم به هنگام ساخت، تابعی بروی آن اعمال کنیم یا به محض ساخت آن را به تابعی ارسال کنیم به کد زیر دقت کنید:
<html>
   <head>
        <title>Follow me!</title>
        <script type="text/javascript" src="../scripts/jquery-1.2.js"></script>
        <script type="text/javascript">
           // در زمان Reday بودن صفحه عنصر مورد نظر ایجاد می‌شود
           $(function(){
              $("<p>Hi there!</p>").insertAfter("#followMe");
           });
        </script>
    </head>
<body>
     <p id="followMe">Follow me!</p>
</body>
</html>

در کد بالا زمانی که صفحه مورد نظر Ready شد تابع مورد نظر ما اجرا شده و در عناصر صفحه بعد از عنصری که id آن followMe می‌باشد یک عنصر p را ایجاد می‌کند. که خروجی آن شبیه تصویر زیر خواهد بود.

مزیت دیگر jQuery این است که در صورتی که امکانی را ندارد شما به آسانی می‌توانید آن را توسعه داده و برای آن پلاگین طراحی کنید.

برای پایان دادن به این پست همانطور که دیدیم jQuery قادر به انجام کارهای زیر است:
  • انتخاب عناصر و ایجاد مجموعه ای از آنها که آماده اعمال متد‌های مختلف می‌باشند.
  • استفاده به عنوان یک فضای نام برای توابع سودمند.
  • ایجاد اشیا مختلف HTML بروی صفحه.
  • اجرای کد به محض آماده شدن اشیای صفحه.

موفق وموید باشید

مطالب
امکان تعریف اعضای static abstract در اینترفیس‌های C# 11
امکان داشتن اعضای static abstract در اینترفیس‌ها شاید عجیب به‌نظر برسد یا حتی غیرضروری؛ اما در C# 11، پایه‌ی قابلیت جدیدی به نام «ریاضیات جنریک» شده‌است. به همین جهت در ابتدا نیاز است با اعضای static abstract آشنا شد و در قسمتی دیگر به «ریاضیات جنریک» پرداخت.


مثالی جهت توضیح علت نیاز به اعضای static abstract در اینترفیس‌ها

فرض کنید قصد داریم حاصل جمع اعضای یک آرایه‌ی int را محاسبه کنیم:
namespace CS11Tests;

public class StaticAbstractMembers
{
    public static void Test()
    {
        var sum = AddAll(new[] { 1, 2, 3, 4 });
        Console.WriteLine(sum);
    }

    private static int AddAll(int[] values)
    {
        int result = 0;
        foreach (var value in values)
        {
            result += value;
        }
        return result;
    }
}
روش متداول اینکار را در اینجا ملاحظه می‌کنید که حلقه‌ای بر روی عناصر آرایه، جهت یافتن حاصل جمع آن‌ها تشکیل شده‌است. اکنون فرض کنید بجای آرایه‌ای که در متد Test استفاده شده، از آرایه‌ی زیر استفاده شود:
var sum = AddAll(new[] { 1, 2, 3, 4, 0.68 });
اینبار با خطای زیر متوقف می‌شویم:
Argument 1: cannot convert from 'double[]' to 'int[]' [CS11Tests]csharp(CS1503)
عنوان می‌کند که آرایه‌ی مدنظر از نوع []double تشخیص داده شده‌است و متد AddAll، تنها آرایه‌های از نوع int را قبول می‌کند. در جهت رفع این مشکل شاید بهتر باشد نمونه‌ی جنریک متد AddAll را ایجاد کنیم، تا بتوان انواع و اقسام نوع‌های ممکن را به آن ارسال کرد:
private static T AddAll<T>(T[] values)
    {
        T result = 0;
        foreach (var value in values)
        {
            result += value;
        }
        return result;
    }
اما اینکار میسر نیست. چون زمانیکه از T استفاده می‌شود، مفهوم و امکان وجود «عدد صفر» در آن نوع، مشخص نیست. یک روش حل این مشکل، مقید و محدود کردن نوع T است. برای مثال عنوان کنیم که T، عددی است و از نوع INumber (فرضی/خیالی) است و این INumber فرضی، به همراه مفهوم عدد صفر هم هست. یعنی اولین سطر بدنه‌ی متد AddAll را باید بتوان به صورت زیر بازنویسی کرد:
T result = T.Zero;
یعنی باید بتوان از طریق یک «نوع» عمومی مانند T (نه وهله‌ای/نمونه‌ای/instance ای از آن نوع؛ دقیقا خود آن نوع) به خاصیت Zero آن نوع، دسترسی یافت و آن خاصیت هم باید از نوع استاتیک باشد و چون تا C# 10 و دات نت 6، چنین امکانی مهیا نشده بود (البته در حالت preview قرار داشت)، تنها راه ممکن، تهیه‌ی یک نمونه‌ی جدید double متد AddAll است/بود.
در C# 11 و دات نت 7، با معرفی اینترفیس جدید INumber، می‌توان قید <where T : INumber<T را به T اعمال کرد (مانند نمونه‌ی زیر) و همچنین با استفاده از اعضای static abstract این اینترفیس، به مقدار T.Zero هم دسترسی یافت و اینبار قطعه کد زیر، بدون مشکل در C# 11 کامپایل می‌شود:
using System.Numerics;

namespace CS11Tests;

public class StaticAbstractMembers
{
    public static void Test()
    {
        //var sum = AddAll(new[] { 1, 2, 3, 4 });
        var sum = AddAll(new[] { 1, 2, 3, 4, 0.68 });
        Console.WriteLine(sum);
    }

    private static T AddAll<T>(T[] values) where T : INumber<T>
    {
        T result = T.Zero;
        foreach (var value in values)
        {
            result += value;
        }
        return result;
    }
}
اگر به تعاریف INumber جدید مراجعه کنیم، نه فقط به خواص abstract static جدیدی می‌رسیم (که امکان دسترسی به T.Zero را میسر کرده‌اند)،
abstract static TSelf One { get; }
abstract static TSelf Zero { get; }
بلکه امکان تعریف اپراتورهای abstract static هم میسر شده‌اند (به همین جهت است که در کدهای فوق سطر result += value، هنوز هم کار می‌کند):
abstract static TResult operator +(TSelf left, TOther right);


مثال دیگری از کاربرد اعضای abstract static در اینترفیس‌ها

فرض کنید اینترفیس ISport را به همراه دو پیاده سازی از آن، به صورت زیر تعریف کرده‌ایم:
public interface ISport
{
    bool IsTeamSport();
}

public class Swimming : ISport
{
    public bool IsTeamSport() => false;
}

public class Football : ISport
{
    public bool IsTeamSport() => true;
}
اکنون جهت کار با متد IsTeamSport و تعریف جنریک این متد، می‌توان به صورت متداول زیر عمل کرد که در آن T، مقید به ISport شده‌است:
public class StaticAbstractMembers
{
    public static void Display<T>(T sport) where T : ISport
    {
        Console.WriteLine("Is Team Sport:" + sport.IsTeamSport());
    }
}
برای کار با آن هم باید حتما نمونه‌ای از ()new Football و یا ()new Swimming را به آن ارسال کرد:
Display(new Football());
سؤال: آیا با توجه به مشخص بودن و محدود بودن نوع T، می‌توان با حذف پارامتر T sport، به متد IsTeamSport اینترفیس ISport دسترسی یافت؟ یعنی تعریف متد Display را طوری تغییر داد تا دیگر نیاز به نمونه سازی ()new Football نداشته باشد. همینقدر که نوع Football مشخص بود، بتوان متد IsTeamSport آن‌را فراخوانی کرد.
پاسخ: تا پیش‌از C# 11 یکی از روش‌‌های انجام اینکار، استفاده از reflection بود. اما در C# 11 با کمک static abstractها می‌توان تعاریف این اینترفیس و پیاده سازی‌های آن‌را به صورت زیر تغییر داد:
public interface ISport
{
    static abstract bool IsTeamSport();
}

public class Swimming : ISport
{
    public static bool IsTeamSport() => false;
}

public class Football : ISport
{
    public static bool IsTeamSport() => true;
}
تا اینبار جهت دسترسی به متد IsTeamSport،‌مستقیما بتوان به خود «نوع»، «بدون نیاز به نمونه سازی آن» مراجعه کرد و قطعه کد زیر در C# 11 معتبر است:
public class StaticAbstractMembers
{
    public static void Display<T>() where T : ISport
    {
        Console.WriteLine("Is Team Sport:" + T.IsTeamSport());
    }
}