مطالب
چگونه تشخیص دهیم UI Virtualization در WPF خاموش شده است؟
در مطلب «بهبود کارآیی کنترل‌های لیستی WPF در حین بارگذاری تعداد زیادی از رکوردها» عنوان شد که در حالت فعال بودن UI Virtualization، فقط به تعداد ردیف‌های نمایان، اشیاء متناظری به یک کنترل لیستی اضافه می‌شوند و حالت برعکس آن زمانی است که ابتدا کلیه اشیاء بصری یک لیست تولید شده و سپس لیست نهایی نمایش داده می‌شود.

سؤال: چگونه می‌توان تعداد اشیاء اضافه شده به Visual tree یک کنترل لیستی را شمارش کرد؟

شبیه به افزونه FireBug فایرفاکس، برنامه‌ای به نام Snoop نیز جهت WPF تهیه شده است که با تزریق خود به درون پروسه برنامه، امکان بررسی ساختار Visual tree کل یک صفحه را فراهم می‌کند. برای دریافت آن به آدرس ذیل مراجعه نمائید:

پس از دریافت، ابتدا مثال انتهای بحث «بهبود کارآیی کنترل‌های لیستی WPF در حین بارگذاری تعداد زیادی از رکوردها» را اجرا کرده و سپس برنامه Snoop را نیز جداگانه اجرا نمائید. اگر نام برنامه WPF مورد نظر، در لیست برنامه‌های تشخیص داده شده توسط Snoop ظاهر نشد، یکبار بر روی دکمه Refresh آن کلیک نمائید. پس از آن برنامه نمایش لیست‌ها را در Snoop انتخاب کرده و دکمه کنار آیکن minimize کردن Snoop را کشیده و بر روی پنجره برنامه رها کنید. شکل زیر ظاهر خواهد شد:


بله. همانطور که ملاحظه می‌کنید، در برگه Slow version به علت فعال نبودن مجازی سازی UI، تعداد اشیاء موجود در Visual tree کنترل لیستی، بالای 10 هزار مورد است. به همین جهت بارگذاری آن بسیار کند انجام می‌شود.
اکنون همین عملیات کشیدن و رها کردن دکمه بررسی Snoop را بر روی برگه دوم برنامه انجام دهید:


در اینجا چون مجازی سازی UI فعال شده است، فقط به تعداد ردیف‌های نمایان به کاربر، اشیاء لازم جهت نمایش لیست، تولید و اضافه شده‌اند که در اینجا فقط 188 مورد است و در مقایسه با 10 هزار مورد برگه اول، بسیار کمتر می‌باشد و بدیهی است در این حالت مصرف حافظه برنامه بسیار کمتر بوده و همچنین سرعت نمایش لیست نیز بسیار بالا خواهد بود.
مطالب
گذری بر مفاهیم relationship
متاسفانه کاربران زیادی وجود دارند که هنوز درک صحیحی از جامعیت داده‌های ارجاعی (referential Integrity) ندارند. نمی‌دانند که relationship چیزی جز قید کلید خارجی (foreign key) نیست. در ادامه مفاهیم زیر را در حد آشنایی توضیح خواهم داد:
  • کلید خارجی ترکیبی (composite foreign key)
  • خود ارجاعی (self referencing)
  • اعمال تغییرات به صورت آبشاری (cascade)
  • چندین مسیر برای اعمال (multiple cascading path)
  • جدول اتصال (junction table)- ارتباط یک به یک

توسط دستور create table به دو شکل می‌توانیم بر روی ستون‌ها قید (کلید اولیه، check، کلید خارجی، کلید یونیک...) تعریف نمود:
  1. قید ستونی
  2. قید جدولی

syntax مربوط به قید کلید خارجی در مدل ستونی به صورت زیر است:

 <column_constraint> ::= 
[ CONSTRAINT constraint_name ] 
{    ...

  | [ FOREIGN KEY ] 
        REFERENCES [ schema_name . ] referenced_table_name [ ( ref_column ) ] 
        [ ON DELETE { NO ACTION | CASCADE | SET NULL | SET DEFAULT } ] 
        [ ON UPDATE { NO ACTION | CASCADE | SET NULL | SET DEFAULT } ] 
        [ NOT FOR REPLICATION ] 

  ... 
}
نکته: بطور پیش فرض برای کلید خارجی اعمال update و delete روی وضعیت no action تنظیم شده است. به این معنا که اگر سعی کنیم کلید اولیه جدول مرجع را بروز رسانی یا حذف کنیم ممانعت به عمل خواهد آمد. برای رفع این مشکل هم میتوانید از طریق design اقدام کنید و هم در هنگام ساخت جدول توسط DDL (همانطور که در دستورات فوق مشاهده میشود).

کلید خارجی ترکیبی
زمانی که در جدول والد (parent) کلید اولیه ترکیبی باشد، هر جدولی که بخواهد به کلید جدول والد ارجاعی داشته باشد باید از ترکیب دو ستون برای ساخت کلید خارجی استفاده کند.

فرض کنید جدول parent به این صورت است (ترکیب دو ستون col1 و col2 کلید اولیه است)
create table parent
(
col1 int not null,
col2 int not null,
col3 char(1) null,
-- Composite Primary Key
primary key(col1, col2)
);
در اینجا چون ترکیب دو ستون کلید اولیه هست باید توسط "قید جدولی" اقدام به تعریف کلید کرد

و جدول child که دارای قید کلید خارجی ترکیبی به نام fk_comp است و به جدول parent ارجاع داده است:

create table child
(
col0 int primary key,
col1 int null,
col2 int null,
-- Composite Foreing Key Constraint
constraint fk_comp
foreign key (col1, col2)
references parent(col1, col2)
);

در این DDL هم از قید جدولی برای تعریف کلید خارجی ترکیبی استفاده شده است.

نمودار این دو جدول:

پس به عنوان نتیجه گیری، هرگاه جدول اصلی دارای کلید ترکیبی بود در جداول child نیز باید از کلید خارجی ترکیبی برای ایجاد relationship استفاده نمود.

اما این دو جدول را به یک شیوه دیگر نیز می‌توان طراحی نمود. در جدول parent ترکیب دو ستون col1 و col2 را منحصربفرد (unique) گرفته و ستونی دیگر (مثلا از نوع identity) را به عنوان کلید اولیه در نظر گرفت (یا یک ستون از نوع محاسباتی تعریف کرده و آن را کلید قرار داد)

create table parent
(
col0 int not null primary key identity,
col1 int not null,
col2 int not null,
col3 char(1) null,
-- Composite Unique Key
unique(col1, col2)
);

create table child
(
col0 int primary key,
col1 int null references parent
);
خود ارجاعی و multiple cascading path
فرض کنید بخش‌های مختلف یک سازمان که بصورت چارت است را توسط جدول پیاده سازی کردیم. ستون‌های جدول به این شرح هستند:
  1. کد بخش
  2. نام بخش
  3. کد بخش بالایی
ستون "کد بخش بالایی" نیز خود یک بخش است. برای پیاده سازی این چنین ساختارهایی از جدول زیر کمک گرفته می‌شود:
create table chart
(
chart_nbr int not null primary key,
parent_nbr int null references chart,
chart_name varchar(5) null
);
تصویر نمودار جدول chart


حالا فرض کنید میخواهیم اطلاعات نامه هایی که بین بخش‌ها رد و بدل میشود را در یک جدول ذخیره کنیم. جدول دارای ستون‌های زیر خواهد بود:
  1. شماره نامه 
  2. کد بخش فرستنده
  3. کد بخش گیرنده
ستون شماره نامه کلید اولیه و دو ستون دیگه کلید‌های خارجی هستند که به جدول chart مراجعه می‌کنند:
create table letters
(
letter_nbr int primary key,
sec_sender int not null references chart,
sec_reciver int not null references chart
);

نمودار جدول نامه‌ها و چارت:

نکته ای که در اینجا وجود دارد این است که اگر کلید جدول chart بروز شود آنگاه SQL Server از دو راه می‌تواند جدول letters را بروز رسانی کند، به این علت پیغام خطایی با عنوان multiple cascading paths صادر می‌شود. برای رفع این مشکل باید از trigger کمک گرفت.



جدول اتصال (junction table)
برای پیاده سازی رابطه N-N از جدول واسط کمک گرفته می‌شود. برای این منظور رابطه N-N را باید به دو رابطه 1-N تجزیه کرد.
فرض کنید یک جدول مربوط به خلبانان و جدول دیگر مربوط به مسیرهای پروازی (مثل مسیر ایران-ترکیه، ایران-عربستان...) است. یک خلبان ممکن است در چند مسیر پروازی هواپیما را هدایت کرده باشد و یا بالعکس یک مسیر پروازی ممکن است توسط N خلبان طی شده باشد.
برای پیاده سازی اینگونه سیستم هایی باید یک جدول ایجاد نمود که دارای دو کلید خارجی باشد یکی آنها به جدول خلبانان و دیگری به مسیرهای پروازی مرتبط است.

می‌توان ترکیب دو کلید خارجی جدول واسط را کلید اولیه در نظر گرفت.
پس خواهیم داشت:
create table pilot
(
pilot_code int primary key,
pilot_name varchar(20) 
);

create table paths
(
path_code int primary key,
path_name varchar(20)
);

create table junction
(
pilot_code int references pilot,
path_code int references paths,
primary key (pilot_code, path_code)
);

و نمودار آن:

رابطه یک به یک
زمانی که نمونه‌های محدودی از یک موجودیت دارای مقدار برای یکسری خصیصه هستند بهتر است جدول به دو جدول تجزیه شود تا فضای اضافی صرف جدول نشود. مثلا در مدرسه تنها 10 درصد دانش آموزان جزء تیم فوتبال هستند حال اگر بخواهیم اطلاعات مربوط به تیم فوتبال مثل تعداد گل زده، تعداد بازی ... در جدول اصلی ذخیره کنیم برای 90 درصد دانش آموزان مقداری نخواهیم داشت. برای حل این مساله ارتباط یک به یک پیشنهاد می‌شود.
create table student
(
std_code int primary key,
std_name varchar(25) not null
);

create table football
(
std_code int primary key 
  constraint one_to_one_fk
  references student,
std_cnt_goal int not null 
  default (0)
);

توجه داشته باشید که ستون std_code هم کلید اولیه هست و هم کلید خارجی که به جدول student ارجاع داده شده است.



نتیجه گیری

یک ستون همزمان می‌تواند کلید اولیه باشد و هم کلید خارجی (مثلا در ارتباط یک به یک)
همانطور که کلید اولیه ترکیبی داریم به همان شکل هم کلید خارجی ترکیبی داریم.
یک جدول می‌تواند به خودش ارجاع دهد که به آن اصطلاحا self-referencing می‌گویند
relationship چیزی جز کلید خارجی نیست و کلید خارجی نیز چیزی جز یک قید برای جامعیت داده‌ها نیست
جامعیت داده ارجاعی را می‌توان توسط trigger پیاده سازی کرد
اگر SQL Server بیش از یک مسیر برای تغییر جدول child داشته باشد با مشکل مواجه خواهید شد

نظرات مطالب
ذخیره TreeView ساخته شده توسط KendoUI در Asp.net MVC
با سلام و تشکر از شما
اگر tree دارای چک باکس باشد و بخواهیم نود هایی که چک خورده است را ذخیره کنیم چگونه عمل کنیم؟
قابلیت drag هم نداشت مهم نیست . یک tree ثابت از دیتا بیس پر می‌شود و بعد گزینه هایی که تیک دارد را در جدولی دیگر ذخیره می‌کنیم
مطالب
محاسبه مجدد میزان مصرف حافظه‌ی برنامه‌های دات نت

اگر به میزان مصرف حافظه‌ اولیه‌ی برنامه‌های دات نت دقت کنیم، نسبت به مثلا یک برنامه‌ی MFC چند برابر به نظر می‌رسند و ... این علت دارد:
زمانیکه یک برنامه‌ی مبتنی بر دات نت اجرا می‌شود، ابتدا JIT compiler شروع به کار کرده و شروع به کامپایل برنامه می‌کند. این بارگزاری هم در همان پروسه‌ی اصلی برنامه انجام می‌شود. به همین جهت میزان مصرف حافظه‌ی برنامه‌های دات نت عموما بالا به نظر می‌رسد.
اکنون سؤال اینجا است که آیا می توان این حافظه‌ای را که دیگر مورد استفاده نیست (و توسط JIT compiler اخذ شده) به سیستم بازگرداند و محاسبه‌ی مجددی را در این مورد انجام داد. پاسخ به این سؤال را در متد ReEvaluateWorkingSet زیر می‌توان مشاهده کرد:


using System;
using System.Diagnostics;

namespace Toolkit
{
public static class Memory
{
public static void ReEvaluateWorkingSet()
{
try
{
Process loProcess = Process.GetCurrentProcess();
//it doesn't matter what you set maxWorkingSet to
//setting it to any value apparently causes the working set to be re-evaluated and excess discarded
loProcess.MaxWorkingSet = (IntPtr)((int)loProcess.MaxWorkingSet + 1);
}
catch
{
//The above code requires Admin privileges.
//So it's important to trap exceptions in case you're running without admin rights.
}
}
}
}

در این متد ابتدا پروسه جاری دریافت شده و سپس MaxWorkingSet به یک عدد دلخواه تنظیم می‌شود. مهم نیست که این عدد چه چیزی باشد، زیرا این تنظیم سبب می‌شود که در پشت صحنه به شکل حساب شده‌ای حافظه‌ای که مورد استفاده نیست به سیستم بازگردانده شود و سپس عددی که در task manager نمایش داده می‌شود، مجددا محاسبه گردد. همچنین باید دقت داشت که این کد تنها با دسترسی مدیریتی قابل اجرا است و به همین دلیل وجود این try/catch ضروری است.

نحوه استفاده از متد ReEvaluateWorkingSet در برنامه‌های WinForms :
فایل Program.cs را یافته و سپس در روال رویداد گردان Idle برنامه، متد ReEvaluateWorkingSet را فراخوانی کنید (مثلا هر زمان که برنامه minimized شد اجرا می‌شود):

//Program.cs
namespace MemUsage
{
static class Program
{
/// <summary>
/// The main entry point for the application.
/// </summary>
[STAThread]
static void Main()
{
//...

Application.Idle += applicationIdle;
}

static void applicationIdle(object sender, EventArgs e)
{
Memory.ReEvaluateWorkingSet();
}
}
}

نحوه استفاده از متد ReEvaluateWorkingSet در برنامه‌های WPF :
فایل App.xaml.cs را یافته و سپس در روال رویدادگردان Deactivated برنامه، متد ReEvaluateWorkingSet را فراخوانی کنید:

//App.xaml.cs

public App()
{
this.Deactivated += appDeactivated;
}

void appDeactivated(object sender, EventArgs e)
{
Memory.ReEvaluateWorkingSet();
}

تاثیر آن هم قابل ملاحظه است (حداقل از لحاظ روانی!). تست کنید!

نظرات مطالب
مهارت‌های تزریق وابستگی‌ها در برنامه‌های NET Core. - قسمت دوم - الگوی Service Locator
یک نکته‌ی تکمیلی: طراحی یک کلاس ServiceLocator برای NET Core.

گاهی از اوقات مجبور به کار با کتابخانه‌هایی هستید که برای کار با تزریق وابستگی‌ها طراحی نشده‌اند. برای مثال این کتابخانه‌ها کلاسی را از شما دریافت می‌کنند، این کلاس را خودشان وهله سازی کرده و در نهایت استفاده خواهند کرد. چون وهله سازی این کلاس در اختیار شما نیست و همچنین کتابخانه‌ی فراخوان نیز از تزریق وابستگی‌های در سازنده‌ی کلاس دریافتی، پشتیبانی نمی‌کند، تنها راه حل باقیمانده، استفاده از الگوی Service Locator خواهد بود. برای این منظور می‌توانید از دو کلاس زیر کمک بگیرید:
using System;
using System.Threading;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;

namespace Utils
{
    public static class ServiceLocatorProvider
    {
        private static readonly Lazy<IServiceProvider> _serviceProviderBuilder =
            new Lazy<IServiceProvider>(GetServiceProvider, LazyThreadSafetyMode.ExecutionAndPublication);

        /// <summary>
        /// A lazy loaded thread-safe singleton
        /// </summary>
        public static IServiceProvider Current { get; } = _serviceProviderBuilder.Value;

        private static IServiceProvider GetServiceProvider()
        {
            var services = new ServiceCollection();
            ConfigureServices(services);
            return services.BuildServiceProvider();
        }

        private static void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            // TODO: add other services here ... services.AddSingleton ....
        }
    }

    public static class ServiceLocator
    {
        public static object GetService(Type serviceType)
        {
            return ServiceLocatorProvider.Current.GetService(serviceType);
        }

        public static TService GetService<TService>()
        {
            return ServiceLocatorProvider.Current.GetService<TService>();
        }

        public static object GetRequiredService(Type serviceType)
        {
            return ServiceLocatorProvider.Current.GetRequiredService(serviceType);
        }

        public static TService GetRequiredService<TService>()
        {
            return ServiceLocatorProvider.Current.GetService<TService>();
        }

        public static void RunScopedService<T, S>(Action<S, T> callback)
        {
            using (var serviceScope = ServiceLocatorProvider.Current.GetRequiredService<IServiceScopeFactory>().CreateScope())
            {
                var context = serviceScope.ServiceProvider.GetRequiredService<S>();

                callback(context, serviceScope.ServiceProvider.GetRequiredService<T>());
                if (context is IDisposable disposable)
                {
                    disposable.Dispose();
                }
            }
        }

        public static void RunScopedService<S>(Action<S> callback)
        {
            using (var serviceScope = ServiceLocatorProvider.Current.GetRequiredService<IServiceScopeFactory>().CreateScope())
            {
                var context = serviceScope.ServiceProvider.GetRequiredService<S>();
                callback(context);
                if (context is IDisposable disposable)
                {
                    disposable.Dispose();
                }
            }
        }

        public static T RunScopedService<T, S>(Func<S, T> callback)
        {
            using (var serviceScope = ServiceLocatorProvider.Current.GetRequiredService<IServiceScopeFactory>().CreateScope())
            {
                var context = serviceScope.ServiceProvider.GetRequiredService<S>();
                return callback(context);
            }
        }
    }
}
در اینجا باید متد ConfigureServices کلاس ServiceLocatorProvider را همانند قبل تنظیم و تعاریف سرویس‌های مدنظر خود را اضافه کنید. سپس در هر قسمتی از برنامه می‌توانید از متدهایی مانند ()<ServiceLocator.GetRequiredService<TService استفاده نمائید. در مورد متدهای RunScopedService آن در قسمت سوم بیشتر بحث شده‌است.
مطالب
شروع کار با Apache Cordova در ویژوال استودیو #4
در قسمت قبل یک مثال ساده را کار کردیم. در این قسمت با jQuery Mobile آشنا شده و در پروژه‌ی خود استفاده خواهیم کرد.

توضیح تکمیلی در مورد ساختار فایل‌های پروژه
همان طور که در قسمتها قبل گفته شد، تگ اسکریپت زیر 
<script src="cordova.js"></script>
از استاندارد‌های Cordova است؛ وجود خارجی ندارد و بخشی از فرآیند ساخت برنامه است.
اگر توجه کنید فایلی با نام platformOverrides.js در فولدر scripts موجود در ریشه، خالی است اما در فولدر merges موجود در ریشه‌ی پروژه مربوط به هر پلتفرم و همنام آن پلتفرم قرار دارد. برای مثال برای android، یک چنین دایرکتوری merges/android/scripts وجود دارد که درون آن فایلی به‌نام  platformOverrides.js دیده می‌شود و اگر دقت کنید، همنام فایل موجود در فولدر scripts موجود در ریشه پروژه است که درون خود فایلی بنام  android2.3-jscompat.js را فراخوانی می‌کند. (برای کمک به سازگاری کتابخانه‌های ثالث)
در زمان build ، تمام فایل‌های موجود در "merges/"platformname ، در فولدر‌های هم نامی در شاخه‌ی ریشه‌ی پروژه کپی شده و جایگزین فایل‌های قبلی خواهند شد.

 مثال برای اندروید 
در زمان ساخت (build) فایل scripts/platformOverrides.js با فایل merges/windows/scripts/platformoverrides.js جایگزین خواهد شد. این امکان برای فلدر‌های css, images و بقیه‌ی آنها نیز امکان پذیر است.
توجه داشته باشید این ادغام در سطح فایل‌ها و نه در سطح محتوای فایل‌ها انجام می‌شود.

نکته 
برای محتوای موجود در فولدر res، قضیه فرق می‌کند. زیرا محتوای این resource‌ها برای اپلیکیشن پکیچ ضروریست؛ پیش از آن که کد‌های ما درون WebView یا host رندر شوند. باید توجه کرد که این فولدر به جهت اینکه منابع اصلی را (با توجه به پلتفرم باید از فایل‌های مشخص آن برای تشخیص ساختار فولدر‌های اپلیکیشن پکیچ استفاده کند) در بر دارد و این منابع باید در زمان ساخت پروژه تشخیص داده شوند.


رویداد‌های بومی
در زیر تعدادی از رخدادهایی که در Cordova گنجانده شده‌اند تا اپلیکیشن ما از رخداد‌های دستگاه با خبر شوند، نشان داده شده است. برای تست آنها به راحتی بعد از اجرای برنامه توسط شبیه ساز Ripple می‌توانید از قسمت Events، رخداد مورد نظر را شبیه سازی کنید:
(function () {
    "use strict";

    document.addEventListener( 'deviceready', onDeviceReady.bind( this ), false );

    function onDeviceReady() {
        // Handle the Cordova pause and resume events
        document.addEventListener( 'pause', onPause.bind( this ), false );
        document.addEventListener('resume', onResume.bind(this), false);
        document.addEventListener('menubutton', onMenuButton.bind(this), false);
        document.addEventListener('backbutton', onBackButton.bind(this), false);
        //document.addEventListener('searchbutton', onResume.bind(this), false);
        //document.addEventListener('endcallbutton', onResume.bind(this), false);
        //document.addEventListener('offline', onResume.bind(this), false);
        //document.addEventListener('online', onResume.bind(this), false);
        //document.addEventListener('startcallbutton', onResume.bind(this), false);
        //document.addEventListener('volumedownbutton', onResume.bind(this), false);
        //document.addEventListener('volumeupbutton', onResume.bind(this), false);
        
        // TODO: Cordova has been loaded. Perform any initialization that requires Cordova here.
    };

    function onPause() {
        // TODO: This application has been suspended. Save application state here.
        alert("paused");
    };

    function onResume() {
        alert("resume");
    };
    function onMenuButton() {
        alert("menu");
    };

    function onBackButton() {
        alert("back button");
    };
   

} )();

.در مقالات آینده از افزونه‌های موجود، برای مدیریت رخداد‌های باتری سیستم استفاده خواهیم کرد



jQuery Mobile
جی کوئری موبایل، یک فریمورک (UI Framework) جدید با قابلیت استفاده‌ی آسان برای ساخت اپلیکیشن‌های چند سکویی موبایل است. با استفاده از این فریمورک شما قادر خواهید بود اپلیکیشن‌های موبایل بهینه شده برای اجرا بر روی تمام تلفن‌ها، دسکتاپ و تبلت‌ها را بسازید. علاوه بر این، جی کوئری موبایل می‌تواند یک فریمورک ایده آل برای توسعه دهند گان و طراحان وب که قصد ساخت اپلیکیشن‌های غنی وب برای موبایل را دارند، باشد.

 Supported Devices

  Phones/Tablets 
  Android 1.6+ 
  BlackBerry 5+ 
  iOS 3+ 
  Windows Phone 7 
  WebOS 1.4+ 
  Symbian (Nokia S60) 
  Firefox Mobile Opera Mobile 11+ 
  Opera Mini 5+ 
  Desktop browsers 
  Chrome 11+ 
  Firefox 3.6+ 
  Internet Explorer 7+ 
  Safari   


برای نصب jQuery Mobile کافی است دستورات  زیر را در package manager console ویژوال استودیو استفاده کنید:

PM>install-package jquery

PM>install-package jquery.mobile.rtl

بعد از دانلود فایل‌های مورد نظر خود، فولدری بنام jquery.mobile.rtl در ریشه پروژه ایجاد خواهد شد. به ترتیب فایل های rtl.jquery.mobile-1.4.0.css و rtl.jquery.mobile-1.4.0.js موجود در زیر شاخه‌های فلدر مذکور را به head و آخر body فایل index.html اضافه کنید.

<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <title>CordovaApp01</title>

    <!-- CordovaApp01 references -->
    <link href="css/index.css" rel="stylesheet" />
    <link href="jquery.mobile.rtl/css/themes/default/rtl.jquery.mobile-1.4.0.css" rel="stylesheet" />
</head>
<body>
    <div data-role="page" id="page1">
        <div data-role="header">
            <h1>اولین برنامه</h1>
        </div>
        <div data-role="content">
            <p>سلام من محتوای اولین برنامه هستم</p>
        </div>
        <div data-role="footer">
            <h1>من فوتر هستم</h1>
        </div>
    </div>
<!-- Cordova reference, this is added to your app when it's built. -->
<script src="scripts/jquery-2.1.3.min.js"></script>
    <script src="cordova.js"></script>
    <script src="scripts/platformOverrides.js"></script>
    <script src="scripts/index.js"></script>

    <script src="jquery.mobile.rtl/js/rtl.jquery.mobile-1.4.0.js"></script>
</body>
</html>
در تکه کد بالا ما یکی از ویجت‌های jQuery Mobile را استفاده کردیم و با استفاده از ویژگی data-role که برای div اصلی با page مقدار دهی شده است، یک  کانتینر (page container) برای ویجت page جی کوئری موبایل تعریف شده‌است.

نتیجه‌ی نهایی به شکل زیر خواهد بود:

در مقاله‌ی بعد به استفاده از plugin‌ها خواهیم پرداخت.

ادامه دارد...

مطالب
آشنایی با M.A.F - قسمت دوم

قسمت قبل بیشتر آشنایی با یک سری از اصطلاحات مرتبط با فریم ورک MAF بود و همچنین نحوه‌ی کلی استفاده از آن. در این قسمت یک مثال ساده را با آن پیاده سازی خواهیم کرد و فرض قسمت دوم بر این است که افزونه‌ی Visual Studio Pipeline Builder را نیز نصب کرده‌اید.

یک نکته پیش از شروع:
- اگر افزونه‌ی Visual Studio Pipeline Builder پس از نصب به منوی Tools اضافه نشده است، یک پوشه‌ی جدید را به نام Addins در مسیر Documents\Visual Studio 2008 ایجاد کرده و سپس فایل‌های آن‌را در این مسیر کپی کنید.

ساختار اولیه یک پروژه MAF

- پروژ‌ه‌هایی که از MAF استفاده می‌کنند، نیاز به ارجاعاتی به دو اسمبلی استاندارد System.AddIn.dll و System.AddIn.Contract.dll دارند (مطابق شکل زیر):



- ساختار آغازین یک پروژه MAF از سه پروژه تشکیل می‌شود که توسط افزونه‌ی Visual Studio Pipeline Builder به 7 پروژه بسط خواهد یافت.
این سه پروژه استاندارد آغازین شامل موارد زیر هستند:



- هاست: همان برنامه‌ی اصلی که قرار است از افزونه استفاده کند.
- قرار داد: نحو‌ه‌ی تعامل هاست و افزونه در این پروژه تعریف می‌شود. (یک پروژه از نوع class library)
- افزونه: کار پیاده سازی قرار داد را عهده دار خواهد شد. (یک پروژه از نوع class library)

- همچنین مرسوم است جهت مدیریت بهتر خروجی‌های حاصل شده یک پوشه Output را نیز به این solution اضافه کنند:



اکنون با توجه به این محل خروجی، به خواص Build سه پروژه موجود مراجعه کرده و مسیر Build را اندکی اصلاح خواهیم کرد (هر سه مورد بهتر است اصلاح شوند)، برای مثال:



نکته‌ی مهم هم اینجا است که خروجی host باید به ریشه این پوشه تنظیم شود و سایر پروژه‌ها هر کدام خروجی خاص خود را در پوشه‌ای داخل این ریشه باید ایجاد کنند.



تا اینجا قالب اصلی کار آماده شده است. قرارداد ما هم به شکل زیر است (ویژگی AddInContract آن نیز نباید فراموش شود):

using System.AddIn.Pipeline;
using System.AddIn.Contract;

namespace CalculatorConract
{
[AddInContract]
public interface ICalculatorContract : IContract
{
double Operate(string operation, double a, double b);
}
}

به عبارت دیگر برنامه‌ای محاسباتی داریم (هاست) که دو عدد double را در اختیار افزونه‌های خودش قرار می‌دهد و سپس این افزونه‌ها یک عملیات ریاضی را بر روی آن‌ها انجام داده و خروجی را بر می‌گردانند. نوع عملیات توسط آرگومان operation مشخص می‌شود. این آرگومان به کلیه افزونه‌های موجود ارسال خواهد شد و احتمالا یکی از آن‌ها این مورد را پیاده سازی کرده است. در غیر اینصورت یک استثنای عملیات پیاده سازی نشده صادر می‌شود.
البته روش بهتر طراحی این افزونه، اضافه کردن متد یا خاصیتی جهت مشخص کردن نوع و یا انواع عملیات پشتیبانی شده توسط افزونه‌ است که جهت سادگی این مثال، به این طراحی ساده اکتفا می‌شود.

ایجاد pipeline

اگر قسمت قبل را مطالعه کرده باشید، یک راه حل مبتنی بر MAF از 7 پروژه تشکیل می‌شود که عمده‌ترین خاصیت آن‌ها مقاوم کردن سیستم در مقابل تغییرات نگارش قرارداد است. در این حالت اگر قرار داد تغییر کند، نه هاست و نه افزونه‌ی قدیمی، نیازی به تغییر در کدهای خود نخواهند داشت و این پروژه‌های میانی هستند که کار وفق دادن (adapters) نهایی را برعهده می‌گیرند.


برای ایجاد خودکار View ها و همچنین Adapters ، از افزونه‌ی Visual Studio Pipeline Builder که پیشتر معرفی شد استفاده خواهیم کرد.



سه گزینه‌ی آن هم مشخص هستند. نام پروژه‌ی قرارداد، مسیر پروژه‌ی هاست و مسیر خروجی نهایی معرفی شده. پیش از استفاده از این افزونه نیاز است تا یکبار solution مورد نظر کامپایل شود. پس از کلیک بر روی دکمه‌ی OK، پروژه‌های ذکر شده ایجاد خواهند شد:


پس از ایجاد این پروژه‌ها، نیاز به اصلاحات مختصری در مورد نام اسمبلی و فضای نام هر کدام می‌باشد؛ زیرا به صورت پیش فرض هر کدام به نام template نامگذاری شده‌اند:



پیاده سازی افزونه

قالب کاری استفاده از این فریم ورک آماده است. اکنون نوبت به پیاده سازی یک افزونه می‌باشد. به پروژه AddIn مراجعه کرده و ارجاعی را به اسمبلی AddInView خواهیم افزود. به این صورت افزونه‌ی ما به صورت مستقیم با قرارداد سروکار نداشته و ارتباطات، در راستای همان pipeline تعریف شده، جهت مقاوم شدن در برابر تغییرات صورت می‌گیرد:
using System;
using CalculatorConract.AddInViews;
using System.AddIn;

namespace CalculatorAddIn
{
[AddIn]
public class MyCalculatorAddIn : ICalculator
{
public double Operate(string operation, double a, double b)
{
throw new NotImplementedException();
}
}
}

در اینجا افزونه‌ی ما باید اینترفیس ICalculator مربوط به AddInView را پیاده سازی نماید که برای مثال خواهیم داشت:

using System;
using CalculatorConract.AddInViews;
using System.AddIn;

namespace CalculatorAddIn
{
[AddIn("افزونه یک", Description = "توضیحات", Publisher = "نویسنده", Version = "نگارش یک")]
public class MyCalculatorAddIn : ICalculator
{
public double Operate(string operation, double a, double b)
{
switch (operation)
{
case "+":
return a + b;
case "-":
return a - b;
case "*":
return a * b;
default:
throw new NotSupportedException("عملیات مورد نظر توسط این افزونه پشتیبانی نمی‌شود");
}
}
}
}

همانطور که در قسمت قبل نیز ذکر شد، این کلاس باید با ویژگی AddIn مزین شود که توسط آن می‌توان توضیحاتی در مورد نام ، نویسنده و نگارش افزونه ارائه داد.


استفاده از افزونه‌ی تولید شده

هاست برای استفاده از افزونه‌هایی با قرارداد ذکر شده، مطابق pipeline پروژه، نیاز به ارجاعی به اسمبلی HostView دارد و در اینجا نیز هاست به صورت مستقیم با قرارداد کاری نخواهد داشت. همچنین هاست هیچ ارجاع مستقیمی به افزونه‌ها نداشته و بارگذاری و مدیریت آن‌ها به صورت پویا انجام خواهد شد.

نکته‌ی مهم!
در هر دو ارجاع به HostView و یا AddInView باید خاصیت Copy to local به false تنظیم شود، در غیر اینصورت افزونه‌ی شما بارگذاری نخواهد شد.



پس از افزودن ارجاعی به HostView، نمونه‌ای از استفاده از افزونه‌ی تولید شده به صورت زیر می‌تواند باشد که توضیحات مربوطه به صورت کامنت آورده شده است:

using System;
using System.AddIn.Hosting;
using CalculatorConract.HostViews;

namespace Calculator
{
class Program
{
private static ICalculator _calculator;

static void doOperation()
{
Console.WriteLine("1+2: {0}", _calculator.Operate("+", 1, 2));
}

static void Main(string[] args)
{
//مسیر پوشه ریشه مربوطه به خط لوله افزونه‌ها
string path = Environment.CurrentDirectory;

//مشخص سازی مسیر خواندن و کش کردن افزونه‌ها
AddInStore.Update(path);

//یافتن افزونه‌هایی سازگار با شرایط قرارداد پروژه
//در اینجا هیچ افزونه‌ای بارگذاری نمی‌شود
var addIns = AddInStore.FindAddIns(typeof(ICalculator), path);

//اگر افزونه‌ای یافت شد
if (addIns.Count > 0)
{
var addIn = addIns[0]; //استفاده از اولین افزونه
Console.WriteLine("1st addIn: {0}", addIn.Name);

//فعال سازی افزونه و همچنین مشخص سازی سطح دسترسی آن
_calculator = addIn.Activate<ICalculator>(AddInSecurityLevel.Intranet);

//یک نمونه از استفاده آن
doOperation();
}

Console.WriteLine("Press a key...");
Console.ReadKey();
}
}
}

چند نکته جالب توجه در مورد قابلیت‌های ارائه شده:
- مدیریت load و unload پویا
- امکان تعریف سطح دسترسی و ویژگی‌های امنیتی اجرای یک افزونه
- امکان ایزوله سازی پروسه اجرای افزونه از هاست (در ادامه توضیح داده خواهد شد)
- مقاوم بودن پروژه به نگارش‌های مختلف قرارداد


اجرای افزونه در یک پروسه مجزا

حتما با امکانات مرورگر کروم و یا IE8 در مورد اجرای هر tab آن‌ها در یک پروسه‌ی مجزا از پروسه اصلی هاست مطلع هستید. به این صورت پروسه‌ی هاست از رفتار tab ها محافظت می‌شود، همچنین پروسه‌ی هر tab نیز از tab دیگر ایزوله خواهد بود. یک چنین قابلیتی در این فریم ورک نیز پیش بینی شده است.

//فعال سازی افزونه و همچنین مشخص سازی سطح دسترسی آن
//همچنین جدا سازی پروسه اجرایی افزونه از هاست
_calculator = addIn.Activate<ICalculator>(
new AddInProcess(),
AddInSecurityLevel.Intranet);

در این حالت اگر پس از فعال شدن افزونه، یک break point قرار دهیم و به task manager ویندوز مراجعه نمائیم، پروسه‌ی مجزای افزونه قابل مشاهده است.



برای مطالعه بیشتر + ، + ، + و +

مطالب
نحوه ایجاد Sequence و استفاده آن در Sql Server 2012
قبل از ایجاد Sequence در Sql Server 2012، توضیح مختصری را درباره آن می‌دهم.
در واقع Sequence روشی برای تولید اعداد ترتیبی با قابلیت افزایش یا کاهش عدد‌های دلخواه می‌باشد که توسط کاربر یا برنامه نویس ایجاد می‌شود. بنابراین Sequenceها User-Defined می‌باشند.
در اینجا ممکن است سئوالی پیش بیاید که اینکار توسط Identity هم قابل انجام است، اما چرا استفاده از Sequence توسط مایکروسافت پیشنهاد می‌شود.
بدلایل زیر استفاده از Sequence بهتر می‌باشد:
  1. ممکن است Application شما قبل از درج رکورد، درون یک جدول نیاز به عدد منحصربفردی داشته باشد.
  2. عدد تولید شده بوسیله Sequence را می‌توانید بین جداول یا ستونهای مختلف یک جدول به اشتراک بگذارید.
  3. می‌توانید روند تولید اعداد ترتیبی را Restart نمایید. به عبارت دیگر قابلیت Restart نمودن Sequence وجود دارد.
  4. می‌توانید Sequence خود را براساس Sort یک یا چند فیلد، تنظیم نمایید.

Syntax آن به شرح ذیل می‌باشد:
CREATE SEQUENCE [schema_name . ] sequence_name
    [ AS [ built_in_integer_type | user-defined_integer_type ] ]
    [ START WITH <constant> ]
    [ INCREMENT BY <constant> ]
    [ { MINVALUE [ <constant> ] } | { NO MINVALUE } ]
    [ { MAXVALUE [ <constant> ] } | { NO MAXVALUE } ]
    [ CYCLE | { NO CYCLE } ]
    [ { CACHE [ <constant> ] } | { NO CACHE } ]
    [ ; ]

شرح Syntax :
  • در زمان ایجاد Sequence، نوع آن می‌بایست عددی باشد، چنانچه ،Type آن را مشخص ننمایید، SQL Server، نوع آن را bigint در نظر می‌گیرد.
  • Start With: بدین مفهوم می‌باشد، که Sequence ایجاد شده از چه عددی آغاز شود.
  • INCREMENT BY: مفهومش این است که Sequence به چه مقداری افزایش یا کاهش یابد. به عبارت دیگری عدد تولید شده براساس مقدار Increment by تولید می‌شود.
  • Minvalue: کمترین مقداری که Sequence می‌تواند ایجاد نماید.
  • Maxvalue :بیشترین مقداری که Sequence می‌تواند ایجاد نماید.
  • Cycle :مقداری را که برای Cycle تعیین می‌نماییم، بدین مفهوم است که Sequence پس از چه عددی می‌بایست Restart شود.
  • Cache :عددی که برای Cache در نظر می‌گیریم، مفهومش این است که چه تعداد از اعداد تولید شده توسط Sequence، قبل از استفاده، می‌تواند در Cache قرار گیرد.

در ادامه با یک مثال ساده، یک Sequence ایجاد می‌نماییم:
CREATE SEQUENCE [dbo].[SequenceTest] 
 AS [int]
 START WITH 1
 INCREMENT BY 1
 MINVALUE 1
 MAXVALUE 30
 CYCLE 
 CACHE 
GO
در مثال بالا Start with برابر یک است، یعنی اولین عددی که تولید می‌شود، برابر یک است،INCREMENT BY برابر یک است یعنی در هر بار فراخوانی Sequence یک عدد به عدد تولید شده قبلی افزوده می‌شود. مقدار Minvalue برابر یک است، یعنی کمترین مقداری که Sequence می‌تواند تولید نماید برابر یک است. مقدار Maxvalue برابر 30 است، یعنی بیشترین مقداری که Sequence می‌تواند تولید نماید برابر 30 می‌باشد. و Cycle هم برای Sequence فوق در نظر گرفته شده است، بدین مفهوم ، که Sequence به مقدار 30 برسد، Restart شده و از مقدار یک شروع به تولید اعداد می‌نماید.
برای اینکه بتوانیم مقدار Sequence را بدست آوریم، کافیست از Syntax زیر استفاده نمایید:
NEXT VALUE FOR [ database_name . ] [ schema_name . ]  sequence_name
   [ OVER (<over_order_by_clause>) ]
به عنوان مثال داریم:


اگر Select بالا را تا 30 بار انجام دهید، برای دفعه 31 مقدار آن یک می‌شود، چون در زمان تعریف Cycle ،Sequence  را انتخاب کرده بودیم. در غیر اینصورت برای دفعه 31 با خطا زیر مواجه می‌شوید.
Msg 11728, Level 16, State 1, Line 1
The sequence object 'SequenceTest' has reached its minimum or maximum value. Restart the sequence object to allow new values to be generated.
 یکی از امکانات جالب Sequence  این است که شما می‌توانید Sequence را روی یک فیلد Sort شده تنظیم نمایید، برای روش شدن مطلب به مثال زیر توجه نمایید:
در ابتدا مطابق Script زیر جدولی را ایجاد و مقادیری را درون آن درج می‌نماییم:
create table Kids
( ID int,
Name varchar(50)
);
Go
insert Kids
 values
  (1,'Emma')
, (1,'Tabitha')
, (2,'Kendall')
, (3,'Delaney')
, (4,'Kyle')
, (5,'Jessica')
, (6,'Josh')
, (7,'Kirsten')
, (8,'Amanda')
, (9,'Jimmy')
;
سپس یک Schema به نام Sample ایجاد می‌کنیم:
CREATE SCHEMA Samples ;
GO
در ادامه یک Sequence به نام Test ایجاد می‌کنیم:
CREATE SEQUENCE Samples.Test
    AS tinyint
    START WITH 1
    INCREMENT BY 1 ;
GO
حال Query زیر را اجرا می‌نماییم:
SELECT NEXT VALUE FOR Samples.Test OVER (ORDER BY Name) AS NutID, ID, Name FROM  test1.Kids
WHERE Name LIKE '%e%' ;
در Query بالا روی فیلد Name به صورت صعودی عملیات Sort انجام می‌شود، و سپس Sequence روی آن اعمال می‌گردد، برای روشن‌تر شدن مطلب خروجی را مشاهده نمایید که تعداد رکورد آن 6 میباشد.


امیدوارم مطلب فوق مفید واقع شده باشد.
مطالب
Globalization در ASP.NET MVC - قسمت سوم
قبل از ادامه، بهتر است یک مقدمه کوتاه درباره انواع منابع موجود در ASP.NET ارائه شود تا درک مطالب بعدی آسانتر شود.

نکات اولیه
- یک فایل Resource درواقع یک فایل XML شامل رشته هایی برای ذخیره سازی مقادیر (منابع) موردنیاز است. مثلا رشته هایی برای ترجمه به زبانهای دیگر، یا مسیرهایی برای یافتن تصاویر یا فایلها و ... . پسوند این فایلها resx. است (مثل MyResource.resx).
- این فایلها برای ذخیره منابع از جفت داده‌های کلید-مقدار (key-value pair) استفاده می‌کنند. هر کلید معرف یک ورودی مجزاست. نام این کلیدها حساس به حروف بزرگ و کوچک نیست (Not Case-Sensitive).
- برای هر زبان (مثل fa برای فارسی) یا کالچر موردنظر (مثل fa-IR برای فارسی ایرانی) می‌توان یک فایل Resource جداگانه تولید کرد. عناون زبان یا کالچر باید جزئی از نام فایل Resource مربوطه باشد (مثل MyResource.fa.resx یا MyResource.fa-IR.resx). هر منبع باید دارای یک فایل اصلی (پیش‌فرض) Resource باشد. این فایل، فایلی است که برای حالت پیش‌فرض برنامه (بدون کالچر) تهیه شده است و در عنوان آن از نام زیان یا کالچری استفاده نشده است (مثل MyResource.resx). برای اطلاعات بیشتر به قسمت اول این سری مراجعه کنید.
- تمامی فایل‌های Resource باید دارای کلیدهای یکسان با فایل اصلی Resource باشند. البته لزومی ندارد که این فایل‌ها حاوی تمامی کلیدهای منبع پیش‌فرض باشند. درصورت عدم وجود کلیدی در یک فایل Resource عملیات پیش فرض موجود در دات نت با استفاده از فرایند مشهور به fallback مقدار کلید موردنظر را از نزدیکترین و مناسبترین فایل موجود انتخاب می‌کند (درباره این رفتار در قسمت اول توضیحاتی ارائه شده است).
- در زمان اجرا موتور پیش فرض مدیریت منابع دات نت با توجه به کالچر UI در ثرد جاری اقدام به انتخاب مقدار مناسب برای کلیدهای درخواستی (به همراه فرایند fallback) می‌کند. فرایند نسبتا پیچیده fallback در اینجا شرح داده شده است.

منابع Global و Local
در ASP.NET دو نوع کلی Resource وجود دارد که هر کدام برای موقعیت‌های خاصی مورد استفاده قرار می‌گیرند:

- Resourceهای Global: منابعی کلی هستند که در تمام برنامه در دسترسند. این فایل‌ها در مسیر رزرو شده APP_GlobalResources در ریشه سایت قرار می‌گیرند. محتوای هر فایل resx. موجود در این فولدر دارای دسترسی کلی خواهد بود.

- Resourceهای Local: این منابع همان‌طور که از نامشان پیداست محلی! هستند و درواقع مخصوص همان مسیری هستند که در آن تعبیه شده اند! در استفاده از منابع محلی به ازای هر صفحه وب (aspx. یا master.) یا هر یوزرکنترل (ascx.) یک فایل resx. تولید می‌شود که تنها در همان صفحه یا یوزرکنترل در دسترس است. این فایل‌ها درون فولدر رزرو شده APP_LocalResources در مسیرهای موردنظر قرار می‌گیرند. درواقع در هر مسیری که نیاز به این نوع از منابع باشد، باید فولدری با عنوان App_LocalResources ایجاد شود و فایلهای resx. مرتبط با صفحه‌ها یا یوزرکنترل‌های آن مسیر در این فولدر مخصوص قرار گیرد.
در تصویر زیر چگونگی افزودن این فولدرهای مخصوص به پروژه وب اپلیکیشن نشان داده شده است:

نکته: دقت کنید که تنها یک فولدر App_GlobalResources به هر پروزه می‌توان افزود. همچنین در ریشه هر مسیر موجود در پروژه تنها می‌توان یک فولدر Appp_LocalResources داشت. پس از افزودن هر یک از این فولدرهای مخصوص، منوی فوق به صورت زیر در خواهد آمد:

نکته: البته با تغییر نام یک فولدر معمولی به این نام‌های رزرو شده نتیجه یکسانی بدست خواهد آمد.
 
نکته: در زمان اجرا، عملیات استخراج داده‌های موجود در این نوع منابع، به صورت خودکار توسط ASP.NET انجام می‌شود. این داده‌ها پس از استخراج در حافظه سرور کش خواهند شد.

برای روشن‌تر شدن مطالب اشاره شده در بالا به تصویر فرضی! زیر توجه کنید (اسمبلی‌های تولید شده برای منابع کلی و محلی فرضی است):

در تصویر بالا محل قرارگیری انواع مختلف فایلهای Resource و نیز محل نهایی فرضی اسمبلی‌های ستلایت تولید شده، برای حداقل یک زبان غیر از زبان پیش فرض برنامه، نشان داده شده است.

نکته: نحوه برخورد با این نوع از فایل‌های Resource در پروژه‌های Web Site و Web Application کمی باهم فرق می‌کند. موارد اشاره شده در این مطلب بیشتر درباره Web Applicationها صدق می‌کند.

برای آشنایی بیشتر بهتر است یک برنامه وب اپلیکیشن جدید ایجاد کرده و همانند تصویر زیر یکسری فایل Resource به فولدرهای اشاره شده در بالا اضافه کنید:

همانطور که مشاهده می‌کنید به صورت پیش‌فرض برای منابع کلی یک فایل cs. تولید می‌شود. اما اثری از این فایل برای منابع محلی نیست.
حال اگر پنجره پراپرتی فایل منبع کلی را باز نمایید با چیزی شبیه به تصویر زیر مواجه خواهید شد:

می‌بینید که خاصیت Build Action آن به Content مقداردهی شده است. این مقدار موجب می‌شود تا این فایل به همین صورت و در همین مسیر مستقیما در پابلیش نهایی برنامه ظاهر شود. در قسمت قبل به خاصیت Buil Action و مقادیر مختلف آن اشاره شده است.
هم‌چنین می‌بینید که مقدار پراپرتی Custom Tool به GlobalResourceProxyGenerator تنظیم شده است. این ابزار مخصوص تولید کلاس مربوط به منابع کلی در ویژوال استودیو است. با استفاده از این ابزار فایل Resource1.Designer.cs که در تصویر قبلی نیز نشان داده شده، تولید می‌شود.
حالا پنجره پراپرتی‌های منبع محلی را باز کنید:

می‌بینید که همانند منبع کلی خاصیت Build Action آن به Content تنظیم شده است. همچنین مقداری برای پراپرتی Custom Tool تنظیم نشده است. این مقدار پیش فرض را تغییر ندهید، چون با تنظیم مقداری برای آن چیز مفیدی عایدتان نمی‌شود! 

نکته: برای به روز رسانی مقادیر کلیدهای منابعی که با توجه به توضیحات بالا به همراه برنامه به صورت فایلهای resx. پابلیش می‌شوند، کافی است تا محتوای فایلهای resx. مربوطه با استفاده از یک ابزار (همانند نمونه ای که در قسمت قبل شرح داده شد) تغییر داده شوند. بقیه عملیات توسط ASP.NET انجام خواهد شد. اما با تغییر محتوای این فایلهای resx. با توجه به رفتار FCN در ASP.NET (که در قسمت قبل نیز توضیح داده شد) سایت Restart خواهد شد. البته این روش تنها برای منابع کلی و محلی درون مسیرهای مخصوص اشاره شده کار خواهد کرد.

استفاده از منابع Local و Global
پس از تولید فایل‌های Resource، می‌توان از آن‌ها در صفحات وب استفاده کرد. معمولا از این نوع منابع برای مقداردهی پراپرتی کنترل‌ها در صفحات وب استفاده می‌شود. برای استفاده از کلیدهای منابع محلی می‌توان از روشی همانند زیر بهره برد:
<asp:Label ID="lblLocal" runat="server" meta:resourcekey="lblLocalResources" ></asp:Label> 
اما برای منابع کلی تنها می‌توان از روش زیر استفاده کرد (یعنی برای منابع محلی نیز می‌توان از این روش استفاده کرد):
<asp:Label ID="lblGlobal" runat="server" Text="<%$ Resources:CommonTerms, HelloText %>" ></asp:Label> 
به این عبارات که با فوت پررنگ مشخص شده اند اصطلاحا «عبارات بومی‌سازی» (Localization Expression) می‌گویند. در ادامه این سری مطالب با نحوه تعریف نمونه‌های سفارشی آن آشنا خواهیم شد.
به نمونه اول که برای منابع محلی استفاده می‌شود نوع ضمنی (Implicit Localization Expression) می‌گویند. زیرا نیازی نیست تا محل کلید موردنظر صراحتا ذکر شود!
به نمونه دوم که برای منابع کلی استفاه می‌شود نوع صریح (Explicit Localization Expression) می‌گویند. زیرا برای یافتن کلید موردنظر باید آدرس دقیق آن ذکر شود!

بومی سازی ضمنی (Implicit Localization) با منابع محلی
عنوان کلید مربوطه در این نوع عبارات همانطور که در بالا نشان داده شده است، با استفاده از پراپرتی مخصوص meta:resoursekey مشخص می‌شود. در استفاده از منابع محلی تنها یک نام برای کل خواص کنترل مربوطه در صفحات وب کفایت می‌کند. زیرا عنوان کلیدهای این منبع باید از طرح زیر پیروی کند:
ResourceKey.Property
ResourceKey.Property.SubProperty    یا    ResourceKey.Property-SubProperty
برای مثال در لیبل بالا که نام کلید Resource آن به lblLocalResources تنظیم شده است، اگر نام صفحه وب مربوطه page1.aspx باشد، برای تنظیم خواص آن در فایل page1.aspx.resx مربوطه باید از کلیدهایی با عناوینی مثل عنوان‌های زیر استفاه کرد:
lblLocalResources.Text
lblLocalResources.BackColor
برای نمونه به تصاویر زیر دقت کنید:


بومی سازی صریح (Explicit Localization)
در استفاده از این نوع عبارات، پراپرتی مربوطه و نام فایل منبع صراحتا در تگ کنترل مربوطه آورده می‌شود. بنابراین برای هر خاصیتی که می‌خواهیم مقدار آن از منبعی خاص گرفته شود باید از عبارتی با طرح زیر استفاده کنیم:
<%$ Resources: Class, ResourceKey %>
در این عبارت، رشته Resources پیشوند (Prefix) نام دارد و مشخص کننده استفاده از نوع صریح عبارات بومی سازی است. Class نام کلاس مربوط به فایل منبع بوده و اختیاری است که تنها برای منابع کلی باید آورده شود. ResourceKey نیز کلید مربوطه را در فایل منبع مشخص می‌کند.
برای نمونه به تصاویر زیر دقت کنید:


نکته: استفاده همزمان از این دو نوع عبارت بومی سازی در یک کنترل مجاز نیست!

نکته: به دلیل تولید کلاسی مخصوص منابع کلی (با توجه به توضیحات ابتدای این مطلب راجع به پراپرتی Custom Tool)، امکان استفاده مستقیم از آن درون کد نیز وجود دارد. این کلاسها که به صورت خودکار تولید می‌شوند، به صورت مستقیم از کلاس ResourceManager برای یافتن کلیدهای منابع استفاده می‌کنند. اما روش مستقیمی برای استفاده از کلیدهای منابع محلی درون کد وجود ندارد. 

نکته: درون کلاس System.Web.UI.TemplateControl و نیز کلاس HttpContext دو متد با نامهای GetGlobalResourceObject و GetLocalResourceObject وجود دارد که برای یافتن کلیدهای منابع به صورت غیرمستقیم استفاده می‌شوند. مقدار برگشتی این دو متد از نوع object است. این دو متد به صورت مستقیم از کلاس ResourceManager استفاده نمیکنند! هم‌چنین ازآنجاکه کلاس Page از کلاس TemplateControl مشتق شده است، بنابراین این دو متد در صفحات وب در دسترس هستند.

دسترسی با برنامه نویسی
همانطور که در بالا اشاره شد امکان دستیابی به کلیدهای منابع محلی و کلی ازطریق دو متد GetGlobalResourceObject و GetLocalResourceObject نیز امکان پذیر است. این دو متد با فراخوانی ResourceProviderFactory جاری سعی در یافتن مقادیر کلیدهای درخواستی در منابع موجود می‌کنند. درباره این فرایند در مطالب بعدی به صورت مفصل بحث خواهد شد.

کلاس TemplateControl
این دو متد در کلاس TemplateControl از نوع Instance (غیر استاتیک) هستند. امضای (Signature) این دو متد در این کلاس به صورت زیر است:

متد GetLocalResourceObject:
protected object GetLocalResourceObject(string resourceKey)
protected object GetLocalResourceObject(string resourceKey, Type objType, string propName)
در متد اول، پارامتر resourceKey در متد GetLocalResourceObject معرف کلید منبع مربوطه در فایل منبع محلی متناظر با صفحه جاری است. مثلا lblLocalResources.Text. ازآنجاکه به صورت پیش‌فرض موقعیت فایل منبع محلی مرتبط با صفحات وب مشخص است بنابراین تنها ارائه کلید مربوطه برای یافتن مقدار آن کافی است. مثال:
txtTest.Text = GetLocalResourceObject("txtTest.Text") as string;
متد دوم برای استخراج کلیدهای منبع محلی با مشخص کردن نوع داده محتوا (معمولا برای داده‌های غیر رشته‌ای) و پراپرتی موردنظر به کار می‌رود. در این متد پارامتر objType برای معرفی نوع داده متناظر با داده موجود در کلید resourceKey استفاده می‌شود. از پارامتر propName نیز همانطور که از نامش پیداست برای مشخص کردن پراپرتی موردنظر از این نوع داده معرفی شده استفاده می‌شود.

متد GetGlobalResourceObject:
protected object GetGlobalResourceObject(string className, string resourceKey)
protected object GetGlobalResourceObject(string className, string resourceKey, Type objType, string propName)
در این دو متد، پارامتر className مشخص کننده نام کلاس متناظر با فایل منبع اصلی (فایل منبع اصلی که کلاس مربوطه با نام آن ساخته می‌شود) است. سایر پارامترها همانند دو متد قبلی است. مثال:
TextBox1.Text = GetGlobalResourceObject("Resource1", "String1") as string;

کلاس HttpContext
در این کلاس دو متد موردبحث از نوع استاتیک و به صورت زیر تعریف شده‌اند:

متد GetLocalResourceObject: 
public static object GetLocalResourceObject(string virtualPath, string resourceKey)
public static object GetLocalResourceObject(string virtualPath, string resourceKey, CultureInfo culture)
در این دو متد، پارامتر virtualPath مشخص کننده مسیر نسبی صفحه وب متناظر با فایل منبع محلی موردنظر است، مثل "Default.aspx/~". پارامتر resourceKey نیز کلید منبع را تعیین می‌کند و پارامتر culture نیز به کالچر موردنظر اشاره دارد. مثال:
txtTest.Text = HttpContext.GetLocalResourceObject("~/Default.aspx", "txtTest.Text") as string;
 
متد GetGlobalResourceObject:
public static object GetGlobalResourceObject(string classKey, string resourceKey)
public static object GetGlobalResourceObject(string classKey, string resourceKey, CultureInfo culture)
در این دو متد، پارامتر className مشخص کننده نام کلاس متناظر با فایل منبع اصلی (فایل منبع بدون نام زبان که کلاس مربوطه با نام آن ساخته می‌شود) است. سایر پارامترها همانند دو متد قبلی است. مثال:
TextBox1.Text = HttpContext.GetGlobalResourceObject("Resource1", "String1") as string;
 
نکته: بدیهی است که در MVC تنها می‌توان از متدهای کلاس HttpContext استفاده کرد.

روش دیگری که تنها برای منابع کلی در دسترس است، استفاده مستقیم از کلاسی است که به صورت خودکار توسط ابزارهای Visual Studio برای فایل منبع اصلی تولید می‌شود. نمونه‌ای از این کلاس را که برای یک فایل Resource1.resx (که تنها یک ورودی با نام String1 دارد) در پوشه App_GlobalResources تولید شده است، در زیر مشاهده می‌کنید:
//------------------------------------------------------------------------------
// <auto-generated>
//     This code was generated by a tool.
//     Runtime Version:4.0.30319.17626
//
//     Changes to this file may cause incorrect behavior and will be lost if
//     the code is regenerated.
// </auto-generated>
//------------------------------------------------------------------------------

namespace Resources {
    using System;
    
    /// <summary>
    ///   A strongly-typed resource class, for looking up localized strings, etc.
    /// </summary>
    // This class was auto-generated by the StronglyTypedResourceBuilder
    // class via a tool like ResGen or Visual Studio.
    // To add or remove a member, edit your .ResX file then rerun ResGen
    // with the /str option or rebuild the Visual Studio project.
    [global::System.CodeDom.Compiler.GeneratedCodeAttribute("Microsoft.VisualStudio.Web.Application.StronglyTypedResourceProxyBuilder", "10.0.0.0")]
    [global::System.Diagnostics.DebuggerNonUserCodeAttribute()]
    [global::System.Runtime.CompilerServices.CompilerGeneratedAttribute()]
    internal class Resource1 {
        
        private static global::System.Resources.ResourceManager resourceMan;
        
        private static global::System.Globalization.CultureInfo resourceCulture;
        
        [global::System.Diagnostics.CodeAnalysis.SuppressMessageAttribute("Microsoft.Performance", "CA1811:AvoidUncalledPrivateCode")]
        internal Resource1() {
        }
        
        /// <summary>
        ///   Returns the cached ResourceManager instance used by this class.
        /// </summary>
        [global::System.ComponentModel.EditorBrowsableAttribute(global::System.ComponentModel.EditorBrowsableState.Advanced)]
        internal static global::System.Resources.ResourceManager ResourceManager {
            get {
                if (object.ReferenceEquals(resourceMan, null)) {
                    global::System.Resources.ResourceManager temp = new global::System.Resources.ResourceManager("Resources.Resource1", global::System.Reflection.Assembly.Load("App_GlobalResources"));
                    resourceMan = temp;
                }
                return resourceMan;
            }
        }
        
        /// <summary>
        ///   Overrides the current thread's CurrentUICulture property for all
        ///   resource lookups using this strongly typed resource class.
        /// </summary>
        [global::System.ComponentModel.EditorBrowsableAttribute(global::System.ComponentModel.EditorBrowsableState.Advanced)]
        internal static global::System.Globalization.CultureInfo Culture {
            get {
                return resourceCulture;
            }
            set {
                resourceCulture = value;
            }
        }
        
        /// <summary>
        ///   Looks up a localized string similar to String1.
        /// </summary>
        internal static string String1 {
            get {
                return ResourceManager.GetString("String1", resourceCulture);
            }
        }
    }
}

نکته: فضای نام پیش‌فرض برای منابع کلی در این کلاس‌ها همیشه Resources است که برابر پیشوند (Prefix) عبارت بومی سازی صریح است.

نکته: در کلاس بالا نحوه نمونه سازی کلاس ResourceManager نشان داده شده است. همانطور که مشاهده می‌کنید تعیین کردن مشخصات فایل اصلی Resource مربوطه که در اسمبلی نهایی تولید و کش می‌شود، اجباری است! در مطلب بعدی با این کلاس بیشتر آشنا خواهیم شد.

نکته: همانطور که قبلا نیز اشاره شد، کار تولید اسمبلی مربوط به فایل‌های منابع کلی و محلی و کش کردن آن‌ها در اسمبلی در زمان اجرا کاملا بر عهده ASP.NET است. مثلا در نمونه کد بالا می‌بینید که کلاس ResourceManager برای استخراج نوع Resources.Resource1 از اسمبلی App_GlobalResources نمونه‌سازی شده است، با اینکه این اسمبلی و نوع مذبور در زمان کامپایل و پابلیش وجود ندارد!

برای استفاده از این کلاس می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
TextBox1.Text = Resources.Resource1.String1;

نکته: همانطور که قبلا هم اشاره شد، متاسفانه روش بالا (برخلاف دو متدی که در قسمت قبل توضیح داده شد) به صورت مستقیم از کلاس ResourceManager استفاده می‌کند، که برای بحث سفارشی سازی پرووایدرهای منابع مشکل‌زاست. در مطالب بعدی با معایب آن و نیز راه حل‌های موجود آشنا خواهیم شد.

نکات نهایی
حال که با مفاهیم کلی بیشتری آشنا شدیم بهتر است کمی هم به نکات ریزتر بپردازیم:

نکته: فایل تولیدی توسط ویژوال استودیو در فرایند مدیریت منابع ASP.NET تاثیرگذار نیست! باز هم تاکید می‌کنم که کار استخراج کلیدهای Resource از درون فایلهای resx. کاملا به صورت جداگانه و خودکار و در زمان اجرا انجام می‌شود (درباره این فرایند در مطالب بعدی شرح مفصلی خواهد آمد). درواقع شما می‌توانید خاصیت Custom Tool مربوط به منابع کلی را نیز همانند منابع محلی به رشته‌ای خالی مقداردهی کنید و ببینید که خللی در فرایند مربوطه رخ نخواهد داد!

نکته: تنها برای حالتی که بخواهید از روش آخری که در بالا اشاره شد برای دسترسی با برنامه‌نویسی به منابع کلی بهره ببرید (روش مستقیم)، به این کلاس تولیدی توسط ویژوال استودیو نیاز خواهید داشت. دقت کنید که در این کلاس نیز کار اصلی برعهده کلاس ResourceManager است. درواقع می‌توان کلا از این فایل خودکارتولیدشده صرفنظر کرد و کار استخراج کلیدهای منابع را به صورت مستقیم به نمونه‌ای از کلاس ResourceManager سپرد. این روش نیز در قسمت‌های بعدی شرح داده خواهد شد.

نکته: اگر فایل‌های Resource درون اسمبلی‌های جداگانه‌ای باشند (مثلا در یک پروژه جداگانه، همانطور که در قسمت اول این سری مطالب پیشنهاد شده است)، موتور پیش فرض منابع در ASP.NET بدرد نخواهد خورد! بنابراین یا باید از نمونه‌های اختصاصی کلاس ResourceManager استفاده کرد (کاری که کلاس‌های خودکار تولیدشده توسط ابزارهای ویژوال استودیو انجام می‌دهند)، یا باید از پرووایدرهای سفارشی استفاده کرد که در مطالب بعدی نحوه تولید آن‌ها شرح داده خواهد شد.
 
همانطور که در ابتدای این مطلب اشاره شد، این مقدمه در اینجا صرفا برای آشنایی بیشتر با این دونوع Resource آورده شده تا ادامه مطلب روشن‌تر باشد، زیرا با توجه به مطالب ارائه شده در قسمت اول این سری، در پروژه‌های MVC استفاده از یک پروژه جداگانه برای نگهداری این منابع راه حل مناسبتری است.
در مطلب بعدی به شرح نحوه تولید پرووایدرهای سفارشی می‌پردازم.