نظرات مطالب
EF Code First #7
به ازای هر FK یک Collection مجزا باید داشته باشید و همچنین از Fluent API هم باید استفاده کنید:
public class User
{
    public int UserId { get; set;} 
    public string Name { get; set; }

    public virtual ICollection<Comment> HomeCommentes { get; set; }
    public virtual ICollection<Comment> AwayCommentes { get; set; }
}

public class Comment
{
    public int CommentId { get; set; }

    public int HomeUserId { get; set; }
    public int GuestUserId { get; set; }

    public virtual User HomeUser { get; set; }
    public virtual User GuestUser { get; set; }
}


public class Context : DbContext
{
    ...

    protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
    {
        modelBuilder.Entity<Comment>()
                    .HasRequired(m => m.HomeUser)
                    .WithMany(t => t.HomeCommentes)
                    .HasForeignKey(m => m.HomeUserId)
                    .WillCascadeOnDelete(false);

        modelBuilder.Entity<Comment>()
                    .HasRequired(m => m.GuestUser)
                    .WithMany(t => t.AwayCommentes)
                    .HasForeignKey(m => m.GuestUserId)
                    .WillCascadeOnDelete(false);
    }
}
نظرات مطالب
اعمال تزریق وابستگی‌ها به مثال رسمی ASP.NET Identity
طبق فرمایش شما  از کد زیر استفاده کردم اما claims  به نام emailaddress  یافت نمی‌شود.  
   public async Task<ClaimsIdentity> GenerateUserIdentityAsync(User applicationUser)
        {
            // Note the authenticationType must match the one defined in CookieAuthenticationOptions.AuthenticationType
            var userIdentity = await CreateIdentityAsync(applicationUser, DefaultAuthenticationTypes.ApplicationCookie);
            // Add custom user claims here
            userIdentity.AddClaim(new Claim("emailaddress", applicationUser.Email));
            return userIdentity;
        }

و زمانی که کاربر وارد سایت می‌شود GenerateUserIdentityAsync  را فراخوانی می‌کنم.
  public virtual async Task<ActionResult> Login(LoginViewModel viewModel, string returnUrl)
  {

       // ... more code
        var user =  await this._userManager.FindByNameAsync(viewModel.UserName);
        await this._userManager.GenerateUserIdentityAsync(user);

            return this.View(viewModel);
  }

و در Container :
 _.For<IPrincipal>().Use(() => HttpContext.Current.User);
نحوه استفاده :
var useremail = this._principal.GetClaimValue("emailaddress");

مطالب
مقدمه‌ای بر صفحات Razor در ASP.NET Core 2.0 - بخش اوّل
Page یا «صفحه» در Razor، یکی از ویژگی‌های جدید در  ASP.NET Core MVC است که تمرکز کدنویسی را بر روی صفحات قرار می‌دهد و این موجب راحتی کدنویسی و بالارفتن راندمان می‌شود. این «صفحات» نیازمند استفاده از نسخۀ ASP.NET Core 2.0.0 و نسخه‌های بعد از آن هستند که در  Visual Studio 2017 Update 3 و نسخه‌های بعدی در دسترس است.
«صفحات» Razor به‌طور پیش‌‎فرض در MVC در دسترس است و کافیست در فایل  Startup.cs، «صفحات» Razor فعال شود:
public class Startup
{
    public void ConfigureServices(IServiceCollections services)
    {
        services.AddMvc(); // موجب فعال شدن «صفحات»  و کنترلرها می‌شود
    }

    public void Configure(IApplicationBuilder app)
    {
        app.UseMvc();
    }
}
تمام ویژگی‌های جدید «صفحات» Razor در اسمبلی Microsoft.AspNetCore.Mvc.RazorPages در دسترس است و کافیست بدان ارجاع دهید. همچنین اگر ارجاعی به پکیج  Microsoft.AspNetCore.Mvc  داشته باشید نیز «صفحات» Razor در دسترس خواهند بود.
«صفحۀ» زیر را در نظر بگیرید:
@page

@{
    var message = "Hello, World!";
}

<html>
<body>
    <p>@message</p>
</body>
</html>
این کد، بسیار شبیه «صفحات» ویوی Razor معمولی است؛ اما آنچه آن را متفاوت می‌سازد، استفاده از دایرکتیو page@  است. با استفاده از  page@، درواقع این فایل نقش اکشن متد MVC را نیز انجام می‌دهد و بدین معناست که می‌تواند به‌طورمستقیم، درخواست‌ها را بدون وساطت هیچ کنترلری مدیریت کند. دایرکتیو  page@، باید در ابتدای صفحۀ Razor قرار بگیرد. این دایرکتیو رفتار اصلی سایر Razorها را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
ارتباط میان مسیرهای URL با صفحات، از طریق محل قرارگیری «صفحات» در فایل سیستم، اتفاق می‌افتد. جدول زیر نحوۀ ارتباط میان مسیر «صفحات» Razor و URL متناظر آن را نشان می‌دهد: 
 URL متناظر  نام فایل و مسیر آن 
/  یا  /Index
 /Pages/Index.cshtml
/Contact /Pages/Store/Contact.cshtml
/Store/Contact /Pages/Store/Contact.cshtml
برنامه هنگام اجرا، به‌طور پیش‌فرض، برای یافتن فایل «صفحات» Razor در پوشۀ «صفحات» جستجو می‌کند.
ویژگی‌های جدید «صفحات» Razor  بدین منظور طراحی شده‌اند تا الگوهای عمومی به‌کار رفته در پیمایش‌گر صفحات وب را آسان‌تر کنند. صفحۀ «تماس با ما» را در نظر بگیرید که در آن مدل Contact پیاده‌سازی شده است. فایل  MyApp/Contact.cs  بدین شکل است:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace MyApp 
{
    public class Contact
    {
        [Required]
        public string Name { get; set; }

        [Required]
        public string Email { get; set; }
    }
}
و فایل ویوی آن یعنی MyApp/Pages/Contact.cshtml به شکل زیر است:
@page
@using MyApp
@using Microsoft.AspNetCore.Mvc.RazorPages
@addTagHelper "*, Microsoft.AspNetCore.Mvc.TagHelpers"
@inject ApplicationDbContext Db

@functions {
    [BindProperty]
    public Contact Contact { get; set; }

    public async Task<IActionResult> OnPostAsync()
    {
        if (ModelState.IsValid)
        {
            Db.Contacts.Add(Contact);
            await Db.SaveChangesAsync();
            return RedirectToPage();
        }

        return Page();
    }
}

<html>
<body>
    <p>فرم زیر را پر کنید تا در اسرع وقت، کارشناسان ما با شما بگیرند</p> 
    <div asp-validation-summary="All"></div>
    <form method="POST">
      <div>Name: <input asp-for="Contact.Name" /></div>
      <div>Email: <input asp-for="Contact.Email" /></div>
      <input type="submit" />
    </form>
</body>
</html>
این «صفحه»، هندلری با عنوان OnPostAsync  دارد که هنگام ارسال درخواست‌های POST (هنگامی‌که کاربری فرم را ثبت می‌کند) اجرا می‌شود. البته می‌توان برای هر نوع تقاضای HTTP، هندلری را اضافه کرد که معمولاً از  OnGet  برای هرگونه تقاضای نشان دادن یک صفحۀ HTML استفاده می‌شود و از  OnPost  برای ارسال اطلاعات از طریق فرم استفاده می‌شود و همان‌طور که می‌دانیم پسوند Async اختیاری است. اما اغلب به‌طور قراردادی به‌کار برده می‌شود. کد نوشته شده داخل OnPostAsync بسیار شبیه چیزی است که به‌طور معمول در داخل یک کنترلر نوشته می‌شود. این الگویی است برای صفحاتی که در آن‌ها بیشتر اصول اوّلیۀ MVC از قبیل بایند کردن مدل‌ها، اعتبارسنجی و نتایج اکشن‌ها قابل استفاده است.  
روند اصلی  OnPostAsync  به‌شکل زیر است:
کنترل خطاهای اعتبارسنجی.
  1. اگر خطایی نبود، اطلاعات ذخیره شده و به صفحۀ دیگر ریدایرکت می‌شود.
  2. درغیراین‌صورت، صفحه را دوباره به‌همراه خطاهای اعتبار سنجی نمایش می‌دهد.
  3. اگر اطلاعات موفقت‌آمیز وارد شوند، آنگاه متد هندلر OnPostAsync، هلپر RedirctToPage را برای برگرداندن نمونه‌ای از RedirectToPageResult فراخوانی می‌کند. این یک نوع جدید بازگشتی برای اکشن متد است که شبیه RedirectToAction  یا RedirectToRoute  است؛ با این تفاوت که مخصوص صفحات طراحی شده است.
هنگامیکه فرم ثبت شده، خطای اعتبارسنجی داشته باشد، آنگاه متد هندلر OnPostAsync هلپر متد Page را فراخوانی می‌کند. این هلپر یک نمونه از PageResult را برمی‌گرداند. این شبیه کاری است که اکشن‌ها در کنترلر‌ها، یک ویو را برگردانند. PageResult خروجی پیش‌فرض یک هندلر متد است و هندلر متدی که نوع  void  را برگرداند «صفحۀ» جاری را رندر می‌کند.
خصیصۀ  Contact از attribute جدید [BindProperty] برای مقید کردن مدل استفاده می‌کند. «صفحات» به‌طور پیش‌فرض، ویژگی‌هایی را که GET نیستند، مقید می‌کنند. مقیدکردن به خواص، موجب کاهش کدی می‌شود که شما باید در فرم مورد نظر خود بیاورید؛ مثلاً به‌راحتی می‌توان نوشت ( <input asp-for="Contacts.Name" /> ) که با این کار مقیدسازی فیلد و خصیصۀ مورد نظر به‌طور خودکار انجام می‌شود.
به‌جای استفاده از دایرکتیو  model@ در اینجا، از ویژگی جدید «صفحات» استفاده می‌کنیم. به‌طور پیش‌فرض دایرکتیو کلاس Page همان مدل است و ویژگی‌هایی شبیه مقیدکردن مدل‌ها، تگ هلپرها و هلپرهای HTML، همگی فقط با ویژگی‌هایی که درون functions@ نوشته شده‌اند، کار می‌کنند. هنگام استفاده از «صفحات» به‌طور خودکار به ویومدل دسترسی وجود دارد.
دایرکتیو  inject@  قبل از شروع هندلر متد، قرار گرفته و برای تزریق وابستگی در «صفحات» استفاده می‌شود که همانند Razor ویوهای قبل کار می‌کند. متغیر Db در اینجا از نوع  ApplicationDbContext است که به «صفحه» تزریق می‌شود. 
در اینجا نیازی به نوشتن هیچ دستوری برای اعتبارسنجی anti-forgery نیست. تولید و اعتبارسنجی anti-forgery به‌طور خودکار در «صفحات» انجام می‌شود و برای دستیابی به این ویژگی امنیتی نیاز به تنظیمات اضافه‌تری نیست.
می‌توان ویوی MyApp/Pages/Contact.chsml  را از مدل آن به شکل زیر جدا کرد: 
@page
@using MyApp
@using MyApp.Pages
@using Microsoft.AspNetCore.Mvc.RazorPages
@addTagHelper "*, Microsoft.AspNetCore.Mvc.TagHelpers"
@model ContactModel

<html>
<body>
    <p>فرم زیر را پر کنید تا در اسرع وقت، کارشناسان ما با شما بگیرند </p>
    <div asp-validation-summary="All"></div>
    <form method="POST">
      <div>Name: <input asp-for="Contact.Name" /></div>
      <div>Email: <input asp-for="Contact.Email" /></div>
      <input type="submit" />
    </form>
</body>
</html>
و بخش مدل «صفحه» را به شکل زیر:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.RazorPages;

namespace MyApp.Pages
{
    public class ContactModel : PageModel
    {
        public ContactModel(ApplicationDbContext db)
        {
            Db = db;
        }

        [BindProperty]
        public Contact Contact { get; set; }

        private ApplicationDbContext Db { get; }

        public async Task<IActionResult> OnPostAsync()
        {
            if (ModelState.IsValid)
            {
                Db.Contacts.Add(Contact);
                await Db.SaveChangesAsync();
                return RedirectToPage();
            }

            return Page();
        }
    }
}
براساس قرارداد، کلاس باید به‌شکل PageModel باشد و در همان فضای نامی باشد که صفحۀ آن قرار دارد و نیازی به استفاده از functions @ نیست و تنها تغییر آن، تزریق وابستگی از طریق کلاس سازنده است. 
با استفاده از PageModel می‌توان از الگوی آزمون واحد بهره برد؛ اما مستلزم نوشتن صریح کلاس و سازندۀ آن است. مزیت «صفحات» بدون فایل PageModel این است که از کامپایل در زمان اجرا پشتیبانی می‌کنند که این قابلیت در هنگام کدنویسی مفید است.
ادامه دارد...
بازخوردهای دوره
مدیریت نگاشت ConnectionIdها در SignalR به کاربران واقعی سیستم
واقعا سپاسگذارم . ولی مشکلم و حل نمیکنه این موارد.
یکم گیج و سردرگم شدم.
ببینید من یه هاب ایجاد کردم به شکل زیر
 public class User
    {
        public string UserName { get; set; }
        public bool IsRole { get; set; }
        public HashSet<string> ConnectionIds { get; set; }
    }

    [Authorize]
    [HubName("userActivityHub")]
    public class UserActivityHub : Hub
    {
        private static readonly ConcurrentDictionary<string, User> Users = new ConcurrentDictionary<string, User>();
     

        public void AdminJoin()
        {
            Groups.Add(Context.ConnectionId, "admins");
        }

        public void Join()
        {
            var userName = Context.User.Identity.Name;
            var connectionId = Context.ConnectionId;
            var isAdmin = Context.User.IsInRole("Admin");

            var user = Users.GetOrAdd(userName, _ => new User
            {
                UserName = userName,
                IsRole = isAdmin,
                ConnectionIds = new HashSet<string>()
            });

            if (user.IsRole == true)
            {
                Groups.Add(user.ConnectionIds.ToString(), "admins");
            }
            else
            {
                lock (user.ConnectionIds)
                {
                    user.ConnectionIds.Add(connectionId);
                }
                Clients.Group("admins").showUserCount(Users.Count(a => a.Value.IsRole != true));
            }

        }

        public void GetUserCount()
        {
            Clients.Group("admins").showUserCount(Users.Count(a => a.Value.IsRole != true));
        }

        public override System.Threading.Tasks.Task OnDisconnected(bool stopCalled)
        {
            if (stopCalled)
            {
                var userName = Context.User.Identity.Name;
                var connectionId = Context.ConnectionId;

                User user;
                Users.TryGetValue(userName, out user);
                if (user != null)
                {
                    lock (user.ConnectionIds)
                    {
                        user.ConnectionIds.RemoveWhere(cid => cid.Equals(connectionId));
                        if (!user.ConnectionIds.Any())
                        {
                            User removeUser;
                            Users.TryRemove(userName, out removeUser);
                        }
                    }
                }
                return Clients.Group("admins").showUserCount(Users.Count(a => a.Value.IsRole != true));
            }
            else
            {
                return base.OnDisconnected(false);
            }
        }
    }

اینک کد ویو Index
 <script type="text/javascript">
        var userHub = $.connection.userActivityHub;
        $.connection.hub.logging = true;
        $.connection.hub.start().done(function() {
            userHub.server.join();
        });

        $(function() {
            window.onbeforeunload = function() {
                $.connection.hub.stop();
            };
        });
    </script>

اینم ویو Index مربوط به Area Admin 
    <script type="text/javascript">
        var userHub = $.connection.userActivityHub;
        userHub.client.showUserCount = function (message) {
            $('#userOnlineCount').html(message);
        };
        $.connection.hub.start().done(function() {
            userHub.server.adminJoin().done(function() {
                userHub.server.getUserCount();
            });
        });
    </script>
وقتی کاربر لاگین میکنه یه کانتر تو ویو ادمین دارم که بهش اضافه میشه و برای لاگین کاربران درست کار میکنه.
مشکلم اینه که وقتی کاربر دکمه خروج و میزنه یا مرورگر رو میبنده رویداد OnDisconnected اجرا نمیشه! در نتیجه کانتر موجود در ویو ادمین هم کم نمیشه.
اینم کد دکمه خروج که البته تو یه پارشال ویو وجود داره
<script>
    $('a.btn.btn-danger.btn-block').click(function(e) {
        e.preventDefault();
        $('#logoutForm').submit();
        $.connection.userActivityHub.connection.stop();
    });
    $(function() {
        window.onbeforeunload = function(e) {
            $.connection.hub.stop();
        };
    });

</script>
نمیدونم مشکل کجاست! آیا باید برای دکمه خروج هم یه متد تو هاب ایجاد کنم یا همون Ondisconnected کافیه!
واقعا ممنون از زحمات شما.
مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 2 - به روز رسانی ساختار بانک اطلاعاتی
پس از برپایی تنظیمات اولیه‌ی کار با EF Core در ASP.NET Core، اکنون نوبت به تبدیل کلاس Person، به جدول معادل آن در بانک اطلاعاتی برنامه است. در EF Core نیز همانند EF Code First 6.x، برای انجام یک چنین اعمالی از مفهومی به نام Migrations استفاده می‌شود که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.


پیشنیازهای کار با EF Core Migrations

در قسمت قبل در حین بررسی «برپایی تنظیمات اولیه‌ی EF Core 1.0 در یک برنامه‌ی ASP.NET Core 1.0»، چهار مدخل جدید را به فایل project.json برنامه اضافه کردیم. مدخل جدید Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools که به قسمت tools آن اضافه شد، پیشنیاز اصلی کار با EF Core Migrations است.


بررسی ابزارهای خط فرمان EF Core و تشکیل ساختار بانک اطلاعاتی بر اساس کلاس‌های برنامه

پس از تکمیل پیشنیازهای کار با EF Core، از طریق خط فرمان به پوشه‌ی جاری پروژه وارد شده و دستور dotnet ef را صادر کنید.
یک نکته: در ویندوز اگر در پوشه‌ای، کلید shift را نگه دارید و در آن پوشه کلیک راست کنید، در منوی باز شده، گزینه‌ی جدیدی را به نام Open command window here مشاهده خواهید کرد که می‌تواند به سرعت خط فرمان را از پوشه‌ی جاری شروع کند.

خروجی صدور فرمان dotnet ef را در ذیل مشاهده می‌کنید:
D:\Prog\1395\Core1RtmEmptyTest\src\Core1RtmEmptyTest>dotnet ef
                     _/\__
               ---==/    \\
         ___  ___   |.    \|\
        | __|| __|  |  )   \\\
        | _| | _|   \_/ |  //|\\
        |___||_|       /   \\\/\\
Entity Framework .NET Core CLI Commands 1.0.0-preview2-21431
Usage: dotnet ef [options] [command]
Options:
  -h|--help                      Show help information
  -v|--verbose                   Enable verbose output
  --version                      Show version information
  --assembly <ASSEMBLY>          The assembly file to load.
  --startup-assembly <ASSEMBLY>  The assembly file containing the startup class.
  --data-dir <DIR>               The folder used as the data directory (defaults to current working directory).
  --project-dir <DIR>            The folder used as the project directory (defaults to current working directory).
  --content-root-path <DIR>      The folder used as the content root path for the application (defaults to application base directory).
  --root-namespace <NAMESPACE>   The root namespace of the target project (defaults to the project assembly name).
Commands:
  database    Commands to manage your database
  dbcontext   Commands to manage your DbContext types
  migrations  Commands to manage your migrations
Use "dotnet ef [command] --help" for more information about a command.
در قسمت Commands آن در انتهای لیست، از فرمان migrations آن استفاده خواهیم کرد. برای این منظور در همین پوشه‌ی جاری، دستور ذیل را صادر کنید:
 D:\Prog\1395\Core1RtmEmptyTest\src\Core1RtmEmptyTest>dotnet ef migrations add InitialDatabase
دستورات migrations با dotnet ef migrations شروع شده و سپس یک سری پارامتر را دریافت می‌کنند برای مثال در اینجا سوئیچ add، به همراه یک نام دلخواه ذکر شده‌است (نام این مرحله را InitialDatabase گذاشته‌ایم). پس از فراخوانی این دستور، اگر به Solution explorer مراجعه کنید، پوشه‌ی جدید Migrations، قابل مشاهده است:


نام دلخواه InitialDatabase را در انتهای نام فایل 13950526050417_InitialDatabase مشاهده می‌کنید.
اگر قصد حذف این مرحله را داشته باشیم، می‌توان دستور dotnet ef migrations remove را مجددا صادر کرد.

فایل 13950526050417_InitialDatabase به همراه کلاسی است که در آن دو متد Up و Down قابل مشاهده هستند. متد Up نحوه‌ی ایجاد جدول جدیدی را از کلاس Person بیان می‌کند و متد Down نحوه‌ی Drop این جدول را پیاده سازی کرده‌است.
فایل ApplicationDbContextModelSnapshot.cs دارای کلاسی است که خلاصه‌ای از تعاریف موجودیت‌های ذکر شده‌ی در DB Context برنامه را به همراه دارد و تفسیر آن‌ها را از دیدگاه  EF در اینجا می‌توان مشاهده کرد.

پس از مرحله‌ی افزودن migrations، نوبت به اعمال آن به بانک اطلاعاتی است. تا اینجا EF تنها متدهای Up و Down مربوط به ساخت و حذف ساختار جداول را ایجاد کرده‌است. اما هنوز آن‌ها را به بانک اطلاعاتی برنامه اعمال نکرده‌است. برای اینکار در پوشه‌ی جاری دستور ذیل را صادر کنید:
 D:\Prog\1395\Core1RtmEmptyTest\src\Core1RtmEmptyTest>dotnet ef database update
Applying migration '13950526050417_InitialDatabase'.
Done.
همانطور که ملاحظه می‌کنید، دستور dotnet ef database update سبب اعمال اطلاعات فایل 13950526050417_InitialDatabase به بانک اطلاعاتی شده‌است.
اکنون اگر به لیست بانک‌های اطلاعاتی مراجعه کنیم، بانک اطلاعاتی جدید TestDbCore2016 را به همراه جدول متناظر کلاس Person می‌توان مشاهده کرد:


در اینجا جدول دیگری به نام __EFMigrationsHistory نیز قابل مشاهده‌است که کار آن ذخیره سازی وضعیت فعلی Migrations در بانک اطلاعاتی، جهت مقایسه‌های آتی است. این جدول صرفا توسط ابزارهای EF استفاده می‌شود و نباید به صورت مستقیم تغییری در آن ایجاد کنید.


مقدار دهی اولیه‌ی جداول بانک‌های اطلاعاتی در EF Core

در همین حالت اگر کنترلر TestDB مطرح شده‌ی در انتهای بحث قسمت قبل را اجرا کنیم، به این استثناء خواهیم رسید:


این تصویر بدین معنا است که کار Migrations موفقیت آمیز بوده‌است و اینبار امکان اتصال و کار با بانک اطلاعاتی وجود دارد، اما این جدول حاوی اطلاعات اولیه‌ای برای نمایش نیست.
در نگارش قبلی EF Code First، امکانات Migrations به همراه یک متد Seed نیز بود که توسط آن کار مقدار دهی اولیه‌ی جداول را می‌توان انجام داد (زمانیکه جدولی ایجاد می‌شود، در همان هنگام، چند رکورد خاص نیز به آن اضافه شوند. برای مثال به جدول کاربران، رکورد اولین کاربر یا همان Admin اضافه شود). این متد در EF Core 1.0 وجود ندارد.
برای این منظور کلاس جدیدی را به نام ApplicationDbContextSeedData به همان پوشه‌ی جدید Migrations اضافه کنید؛ با این محتوا:
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using Core1RtmEmptyTest.Entities;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;

namespace Core1RtmEmptyTest.Migrations
{
    public static class ApplicationDbContextSeedData
    {
        public static void SeedData(this IServiceScopeFactory scopeFactory)
        {
            using (var serviceScope = scopeFactory.CreateScope())
            {
                var context = serviceScope.ServiceProvider.GetService<ApplicationDbContext>();
                if (!context.Persons.Any())
                {
                    var persons = new List<Person>
                    {
                        new Person
                        {
                            FirstName = "Admin",
                            LastName = "User"
                        }
                    };
                    context.AddRange(persons);
                    context.SaveChanges();
                }
            }
        }
    }
}
و سپس نحوه‌ی فراخوانی آن در متد Configure کلاس آغازین برنامه به صورت زیر است:
public void Configure(IServiceScopeFactory scopeFactory)
{
    scopeFactory.SeedData();
به همراه این تغییر در نحوه‌ی معرفی Db Context برنامه:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
   services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(ServiceLifetime.Scoped);
توضیحات:
- برای پیاده سازی الگوی واحد کار، اولین قدم، مشخص سازی طول عمر Db Context برنامه است. برای اینکه تنها یک Context در طول یک درخواست وهله سازی شود، نیاز است به نحو صریحی طول عمر آن‌را به حالت Scoped تنظیم کرد. متد AddDbContext دارای پارامتری است که این طول عمر را دریافت می‌کند. بنابراین در اینجا ServiceLifetime.Scoped ذکر شده‌است. همچنین در این مثال از نمونه‌ای که IConfigurationRoot به سازنده‌ی کلاس ApplicationDbContext تزریق شده (نکته‌ی انتهای بحث قسمت قبل)، استفاده شده‌است. به همین جهت تنظیمات options آن‌را ملاحظه نمی‌کنید.
- مرحله‌ی بعد نحوه‌ی دسترسی به این سرویس ثبت شده در یک کلاس static دارای متدی الحاقی است. در اینجا دیگر دسترسی مستقیمی به تزریق وابستگی‌ها نداریم و باید کار را با  IServiceScopeFactory شروع کنیم. در اینجا می‌توانیم به صورت دستی یک Scope را ایجاد کرده، سپس توسط ServiceProvider آن، به سرویس ApplicationDbContext دسترسی پیدا کنیم و در ادامه از آن به نحو متداولی استفاده نمائیم. IServiceScopeFactory جزو سرویس‌های توکار ASP.NET Core است و در صورت ذکر آن به عنوان پارامتر جدیدی در متد Configure، به صورت خودکار وهله سازی شده و در اختیار ما قرار می‌گیرد.
- نکته‌ی مهمی که در اینجا بکار رفته‌است، ایجاد Scope و dispose خودکار آن توسط عبارت using است. باید دقت داشت که ایجاد Scope و تخریب آن به صورت خودکار در ابتدا و انتهای درخواست‌ها توسط ASP.NET Core انجام می‌شود. اما چون شروع کار ما از متد Configure است، در اینجا خارج از Scope قرار داریم و باید مدیریت ایجاد و تخریب آن‌را به صورت دستی انجام دهیم که نمونه‌ای از آن‌را در متد SeedData کلاس ApplicationDbContextSeedData ملاحظه می‌کنید. در اینجا Scope ایی ایجاد شده‌است. سپس داده‌های اولیه‌ی مدنظر به بانک اطلاعاتی اضافه گردیده و در آخر این Scope تخریب شده‌است.
- اگر کار ایجاد و تخریب scope، به نحوی که مشخص شده‌است انجام نگیرد، طول عمر درخواستی خارج از Scope، همواره Singleton خواهد بود. چون خارج از طول عمر درخواست جاری قرار داریم و هنوز کار به سرویس دهی درخواست‌ها نرسیده‌است. بنابراین مدیریت Scopeها هنوز شروع نشده‌است و باید به صورت دستی انجام شود.

در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم، این خروجی قابل مشاهده است:


که به معنای کار کردن متد SeedData و ثبت اطلاعات اولیه‌ای در بانک اطلاعاتی است.


اعمال تغییرات به مدل‌های برنامه و به روز رسانی ساختار بانک اطلاعاتی

فرض کنید به کلاس Person قسمت قبل، خاصیت Age را هم اضافه کرده‌ایم:
namespace Core1RtmEmptyTest.Entities
{
    public class Person
    {
        public int PersonId { get; set; }
        public string FirstName { get; set; }
        public string LastName { get; set; }

        public int Age { get; set; }
    }
}
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم، به استثنای ذیل خواهیم رسید:
 An unhandled exception occurred while processing the request.
SqlException: Invalid column name 'Age'.
برای رفع این مشکل نیاز است مجددا مراحل Migrations را اجرا کرد:
D:\Prog\1395\Core1RtmEmptyTest\src\Core1RtmEmptyTest>dotnet ef migrations add v2
D:\Prog\1395\Core1RtmEmptyTest\src\Core1RtmEmptyTest>dotnet ef database update
در اینجا همان دستورات قبل را مجددا اجرا می‌کنیم. با این تفاوت که اینبار نام دلخواه این مرحله را مثلا v2، به معنای نگارش دوم وارد کرده‌ایم.
با اجرا این دستورات، فایل جدید 13950526073248_v2 به پوشه‌ی Migrations اضافه می‌شود. این فایل حاوی نحوه‌ی به روز رسانی بانک اطلاعاتی، بر اساس خاصیت جدید Age است. سپس با اجرای دستور dotnet ef database update، کار به روز رسانی بانک اطلاعاتی بر اساس مرحله‌ی v2 انجام می‌شود.


بنابراین هر بار که تغییری را در مدل‌های خود ایجاد می‌کنید، یکبار باید کلاس مهاجرت آن‌را ایجاد کنید و سپس آن‌را به بانک اطلاعاتی اعمال نمائید.


تهیه اسکریپت تغییرات بجای اعمال تغییرات توسط ابزارهای EF

شاید علاقمند باشید که پیش از اعمال تغییرات به بانک اطلاعاتی، یک اسکریپت SQL از آن تهیه کنید (جهت مطالعه و یا اعمال دستی آن توسط خودتان). برای اینکار می‌توانید دستور ذیل را در پوشه‌ی جاری پروژه اجرا کنید:
 D:\Prog\1395\Core1RtmEmptyTest\src\Core1RtmEmptyTest>dotnet ef migrations script -o v2.sql
در این حالت اسکریپت SQL تغییرات، در فایلی به نام v2.sql، در ریشه‌ی جاری پروژه تولید می‌شود.


تغییرات ساختار جدول __EFMigrationsHistory در EF Core 1.0


در EF 6.x، ساختار اطلاعات جدول نگهداری تاریخچه‌ی تغییرات، بسیار پیچیده بود و شامل رشته‌ای gzip شده‌ی حاوی یک snapshot از کل ساختار دیتابیس در هر مرحله‌ی migration بود. در این نگارش، این snapshot حذف شده‌است و بجای آن فایل ApplicationDbContextModelSnapshot.cs را مشاهده می‌کنید (تنها یک snapshot به ازای کل context برنامه). همچنین در اینجا کاملا مشخص است که چه مراحلی به بانک اطلاعاتی اعمال شده‌اند و دیگر خبری از رشته‌ی gzip شده‌ی قبلی نیست (تصویر فوق).

در شکل زیر ساختار قبلی این جدول را در EF 6.x مشاهده می‌کنید. در EF 6.x حتی فضای نام کلاس‌های موجودیت‌های برنامه هم مهم هستند و در صورت تغییر، مشکل ایجاد می‌شود:



مهاجرت خودکار از EF Core حذف شده‌است

در EF 6.x در کنار کلاس Db Context یک کلاس Configuration هم وجود داشت که برای مثال امکان چنین تعریفی در آن میسر هست:
public Configuration()
{
   AutomaticMigrationsEnabled = true;
}
کار آن مهاجرت خودکار اطلاعات context به بانک اطلاعاتی بود؛ بدون نیازی به استفاده از دستورات خط فرمان مرتبط. تمام این موارد از EF Core حذف شده‌اند و علت آن‌را می‌توانید در توضیحات یکی از اعضای تیم EF Core در اینجا مطالعه کنید و خلاصه‌ی آن به این شرح است:
با حذف مهاجرت خودکار:
- دیگر نیازی نیست تا model snapshots در بانک اطلاعاتی ذخیره شوند (همان ساده شدن ساختار جدول ذخیره سازی تاریخچه‌ی مهاجرت‌های فوق).
- در حالت افزودن یک مرحله‌ی مهاجرت، دیگر نیازی به کوئری گرفتن از بانک اطلاعاتی نخواهد بود (سرعت بیشتر).
- می‌توان چندین مرحله‌ی مهاجرت را افزود بدون اینکه الزاما مجبور به اعمال آن‌ها به بانک اطلاعاتی باشیم.
- کاهش کدهای مدیریت ساختار بانک اطلاعاتی.
- تیم‌ها برای یکی کردن تغییرات خود مشکلی نخواهند داشت چون دیگر snapshot مدل‌ها در جدول __EFMigrationsHistory ذخیره نمی‌شود.

بنابراین در EF Core می‌توان مهاجرت v1 را اضافه کرد. سپس تغییراتی را در کدها اعمال کرد. در ادامه مهاجرت v2 را تولید کرد و در آخر کار اعمال یکجای این‌ها را به بانک اطلاعاتی انجام داد.

هرچند در اینجا اگر می‌خواهید مرحله‌ی اجرای دستور dotnet ef database update را حذف کنید، می‌توانید از کدهای ذیل نیز استفاده نمائید:
using Core1RtmEmptyTest.Entities;
using Microsoft.EntityFrameworkCore;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;

namespace Core1RtmEmptyTest.Migrations
{
    public static class DbInitialization
    {
        public static void Initialize(this IServiceScopeFactory scopeFactory)
        {
            using (var serviceScope = scopeFactory.CreateScope())
            {
                var context = serviceScope.ServiceProvider.GetService<ApplicationDbContext>();
                // Applies any pending migrations for the context to the database.
                // Will create the database if it does not already exist.
                context.Database.Migrate();
            }
        }
    }
}
روش فراخوانی آن نیز همانند روش فراخوانی متد SeedData است که پیشتر بحث شد.
کار متد Migrate، ایجاد بانک اطلاعاتی در صورت عدم وجود و سپس اعمال تمام مراحل migration ایی است که در جدول __EFMigrationsHistory ثبت نشده‌اند (دقیقا همان کار دستور dotnet ef database update را انجام می‌دهد).


تفاوت متد Database.EnsureCreated با متد Database.Migrate

اگر به متدهای context.Database دقت کنید، یکی از آن‌ها EnsureCreated نام دارد. این متد نیز سبب تولید بانک اطلاعاتی بر اساس ساختار Context برنامه می‌شود. اما هدف آن صرفا استفاده‌ی از آن در آزمون‌های واحد سریع است. از این جهت که جدول __EFMigrationsHistory را تولید نمی‌کند (برخلاف متد Migrate). بنابراین بجز آزمون‌های واحد، در جای دیگری از آن استفاده نکنید چون به دلیل عدم تولید جدول __EFMigrationsHistory توسط آن، قابلیت استفاده‌ی از بانک اطلاعاتی تولید شده‌ی توسط آن با امکانات migrations وجود ندارد. در پایان آزمون واحد نیز می‌توان از متد EnsureDeleted برای حذف این بانک اطلاعاتی موقتی استفاده کرد.



در قسمت بعد، مطالب تکمیلی مهاجرت‌ها را بررسی خواهیم کرد. برای مثال چگونه می‌توان کلاس‌های موجودیت‌ها را به اسمبلی‌های دیگری منتقل کرد.
مطالب
امکان تعریف ساده‌تر خواص Immutable در C# 9.0 با معرفی ویژگی خواص Init-Only
نگاهی به روند تکاملی نحوه‌ی تعریف خواص از C# 1.0 تا C# 9.0

در C# 1.0 برای تعریف خواص، نیاز به نوشتن مقدار زیادی کد بود:
public class Person 
{ 
    public string _firstName; 
 
    public string FirstName 
    { 
        get 
        { 
            return _firstName; 
        } 
        set 
        { 
            _firstName = value; 
        } 
    }  
}
در اینجا تعریف backing field‌ها (مانند public string _firstName) و استفاده‌ی دستی از آن‌ها الزامی بود.

در C# 2.0 از لحاظ ساده سازی این تعاریف، اتفاق خاصی رخ‌نداد. فقط امکان تعریف سطوح دسترسی مانند private بر روی getter‌ها و setter‌ها میسر شد:
public string _firstName; 
public string FirstName 
{ 
    get 
    { 
        return _firstName; 
    } 
    private set 
    { 
        _firstName = value; 
    } 
}

در C# 3.0 بود که با ارائه‌ی auto-implemented properties، نحوه‌ی تعریف خواص، بسیار ساده شد و دیگر نیازی به تعریف backing field‌ها نبود؛ چون کامپایلر به صورت خودکار آن‌ها را در پشت صحنه ایجاد می‌کرد/می‌کند:
public class Person
{
   public string FirstName { get; set; }
}

در C# 6.0، امکان حذف private setter‌ها از تعریف یک خاصیت میسر شد. یعنی مثال زیر را
public class User
{
   public string Name { get; private set; }
}
به این نحو ساده‌تر و واضح‌تر نیز می‌توان نوشت:
public class User
{
   public string Name { get; }
}
به‌علاوه در همین زمان بود که امکان مقدار دهی اولیه‌ی خواص نیز در همان سطر تعریف آن‌ها ممکن شد:
public class Foo
{
   public string FirstName { get; set; } = "Initial Value";
}
پیش از این برای مقدار دهی اولیه‌ی خواص در همان کلاسی که آن‌ها را تعریف می‌کند، می‌بایستی از طریق مقدار دهی آن‌ها در سازنده‌ی کلاس اقدام می‌شد.

همچنین در C# 6.0 با معرفی expression bodied members که بر روی خواص نیز قابل اعمال است، امکان تعریف خواص readonly محاسبه شده‌ی بر اساس مقدار سایر خواص نیز میسر شد:
public class Foo
{  
   public DateTime DateOfBirth { get; set; }
   public int Age => DateTime.Now.Year - DateOfBirth.Year;  
}

و در C# 9.0، با معرفی واژه‌ی کلیدی init، امکان تعریف ساده‌تر خواص immutable ممکن شد‌ه‌است که در مطلب جاری به آن خواهیم پرداختیم.


روش غیرقابل مقدار دهی کردن خواص، در نگارش‌ها پیش از C# 9.0

در بسیاری از موارد می‌خواهیم که خاصیتی از یک کلاس مدل، در خارج از آن قابل تغییر نباشد (مانند خواص شیء‌ای که به محتوای فایل config ثابت برنامه اشاره می‌کند). راه حل فعلی آن تا پیش از C# 9.0 به صورت زیر است:
public class User
{
   public string Name { get; private set; }
}
که در این حالت دیگر نمی‌توان مقدار خاصیت Name را در خارج از کلاس User مقدار دهی کرد:
var user = new User
{
   Name = "User 1" // Compile Error
};
وبا اینکار خطای کامپایلر زیر را دریافت می‌کنیم:
The property or indexer 'User.Name' cannot be used in this context
because the set accessor is inaccessible [CS9Features]csharp(CS0272)
در این تعریف باتوجه به وجود private set، برای مقداردهی خاصیت Name می‌توان از یکی از دو روش زیر در داخل کلاس User استفاده کرد:
- تنظیم مقدار خاصیت Name در سازنده‌ی کلاس
- و یا تنظیم این مقدار در یک متد ثالث دیگر مانند SetName
public class User
{
  public User(string name)
  {
    this.Name = name;
  }

  public void SetName(string name)
  {
    this.Name = name;
  }

  public string Name { get; private set; }
}
در هر دو حالت، از مقدار دهی مستقیم خاصیت Name توسط Object Initializer (یا همان روش متداول new User { Name = "some name"}) محروم می‌شویم. همچنین در ادامه شاید نیاز باشد که این خاصیت پس از مقدار دهی اولیه، دیگر قابل تغییر نباشد؛ یا به عبارتی immutable شود. در مثال فوق هنوز هم امکان تغییر مقدار خاصیت Name درون کلاس User، با فراخوانی‌های بعدی متد SetName، وجود دارد.


معرفی خواص Init-Only در C# 9.0

برای رفع دو مشکل یاد شده (امکان تنظیم مقدار خاصیت‌ها با همان روش متداول object initializer و همچنین غیرقابل تغییر شدن آن‌ها)، اکنون در C# 9.0 می‌توان بجای private set از واژه‌ی کلیدی init استفاده کرد:
public class User
{
   public string Name { get; init; }
}
در اینجا تنها تغییر صورت گرفته، استفاده از واژه‌ی کلیدی init، در حین تعریف خاصیت Name است. به این ترتیب به دو مزیت زیر دسترسی پیدا می‌کنیم:
الف) امکان مقدار دهی خاصیت Name، در خارج بدنه‌ی کلاس User و توسط روش متداول کار با object initializer‌ها هنوز هم وجود دارد و در این حالت الزامی به تعریف یک سازنده و یا متد خاصی درون کلاس User برای مقدار دهی آن نیست:
var user = new User
{
   Name = "User 1"
};
ب) پس از اولین بار مقدار دهی این خاصیت init-only، دیگر نمی‌توان مقدار آن‌را تغییر داد:
// Compile Time Error
// Init-only property or indexer 'User.Name' can only be assigned in an object initializer,
// or on 'this' or 'base' in an instance constructor or an 'init' accessor. [CS9Features]csharp(CS8852)
user.Name = "Test";
این نکته در مورد متدهای داخل کلاس User هم صدق می‌کند:
public class User
{
   public string Name { get; init; }

   public User(string name)
   {
     this.Name = name; // Works fine
   }

   public void SetName(string name)
   {
     this.Name = name; // Compile Time Error
   }
}
می‌توان یک خاصیت init-only را برای بار اول، در سازنده‌ی همان کلاس نیز مقدار دهی کرد؛ اما مقدار دهی ثانویه‌ی آن در سایر متدهای داخل کلاس User نیز به خطای زمان کامپایل یاد شده، ختم می‌شود و مجاز نیست.


روش تعریف immutable properties در نگارش‌های پیشین #C

با استفاده از واژه‌ی readonly در نگارش‌های قبلی #C نیز می‌توان به صورت زیر، یک خاصیت را به صورت غیرقابل تغییر یا immutable در آورد:
    public class Product
    {
        public Product(string name)
        {
            _name = name;
        }

        private readonly string _name;

        public string Name => _name;
    }
هرچند این روش کار می‌کند اما دیگر همانند init-only properties نمی‌توان از طریق object initializers خاصیت Name را مقدار دهی کرد و این مقدار دهی حتما باید از طریق سازنده‌ی کلاس باشد. همچنین ایجاد یک اصطلاحا backing filed هم برای آن، کدها را طولانی‌تر می‌کند.

یک نکته: امکان استفاده‌ی از فیلدهای readonly با خواص init-only هم وجود دارد؛ از این جهت که این نوع خواص تنها در زمان نمونه سازی اولیه‌ی شیء، اجرا و مقدار دهی می‌شوند، با مفهوم readonly، سازگاری دارند:
    public class Person
    {
        private readonly string _name;

        public string Name
        {
            get => _name;
            init => _name = value;
        }
    }
مطالب
Blazor 5x - قسمت 26 - برنامه‌ی Blazor WASM - ایجاد و تنظیمات اولیه
در قسمت قبل، پایه‌ی Web API و سرویس‌های سمت سرور برنامه‌ی کلاینت Blazor WASM این سری را آماده کردیم. این برنامه‌ی سمت کلاینت، قرار است توسط عموم کاربران آن جهت رزرو کردن اتاق‌های هتل فرضی مثال این سری، مورد استفاده قرار گیرد. پیش از این نیز یک برنامه‌ی Blazor Server را تهیه کردیم که کار آن صرفا محدود است به مسائل مدیریتی هتل؛ مانند تعریف اتاق‌ها و امکانات رفاهی آن.


ایجاد یک پروژه‌ی جدید Blazor WASM

برای تکمیل پیاده سازی قسمت سمت کلاینت پروژه‌ی این سری، نیاز به یک پروژه‌ی جدید Blazor WASM را داریم که می‌توان آن‌را با اجرای دستور dotnet new blazorwasm  در یک پوشه‌ی خالی، ایجاد کرد. کدهای این پروژه را می‌توانید در پوشه‌ی HotelManagement\BlazorWasm\BlazorWasm.Client فایل پیوستی انتهای بحث مشاهده کنید.


افزودن فایل‌های جاوااسکریپتی مورد نیاز

شبیه به کاری که در مطلب «Blazor 5x - قسمت یازدهم - مبانی Blazor - بخش 8 - کار با جاوا اسکریپت» انجام دادیم، در اینجا هم قصد افزودن یکسری کتابخانه‌ی جاوااسکریپتی و CSS ای را داریم که توسط LibMan آن‌ها را مدیریت خواهیم کرد.
- بنابراین در ابتدا به پوشه‌ی BlazorWasm.Client\wwwroot\css وارد شده و پوشه‌های پیش‌فرض bootstrap و open-iconic آن‌را حذف می‌کنیم؛ چون تحت مدیریت هیچ package manager ای نیستند و در این حالت، مدیریت به روز رسانی و یا بازیابی آن‌ها به صورت خودکار میسر نیست.
- سپس فایل wwwroot\css\app.css را هم ویرایش کرده و سطر زیر را از ابتدای آن حذف می‌کنیم:
@import url('open-iconic/font/css/open-iconic-bootstrap.min.css');
- اکنون دستورات زیر را در ریشه‌ی پروژه‌ی WASM، اجرا می‌کنیم تا کتابخانه‌های مدنظر ما، تحت مدیریت libman، در پوشه‌ی wwwroot/lib نصب شوند:
dotnet tool update -g Microsoft.Web.LibraryManager.Cli
libman init
libman install bootstrap --provider unpkg --destination wwwroot/lib/bootstrap
libman install open-iconic --provider unpkg --destination wwwroot/lib/open-iconic
libman install jquery --provider unpkg --destination wwwroot/lib/jquery
libman install toastr --provider unpkg --destination wwwroot/lib/toastr
این دستورات همچنین فایل libman.json متناظری را نیز جهت اجرای دستور libman restore برای دفعات آتی، تولید می‌کند.

- بعد از نصب بسته‌های ذکر شده، فایل wwwroot\index.html را به صورت زیر به روز رسانی می‌کنیم تا به مسیرهای جدید بسته‌های CSS و JS نصب شده، اشاره کند:
<!DOCTYPE html>
<html>
  <head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta
      name="viewport"
      content="width=device-width, initial-scale=1.0, maximum-scale=1.0, user-scalable=no"
    />
    <title>BlazorWasm.Client</title>
    <base href="/" />

    <link href="lib/toastr/build/toastr.min.css" rel="stylesheet" />
    <link
      href="lib/open-iconic/font/css/open-iconic-bootstrap.min.css"
      rel="stylesheet"
    />
    <link href="lib/bootstrap/dist/css/bootstrap.min.css" rel="stylesheet" />
    <link href="css/app.css" rel="stylesheet" />
    <link href="BlazorWasm.Client.styles.css" rel="stylesheet" />
  </head>

  <body>
    <div id="app">Loading...</div>

    <div id="blazor-error-ui">
      An unhandled error has occurred.
      <a href="" class="reload">Reload</a>
      <a class="dismiss">🗙</a>
    </div>

    <script src="lib/jquery/dist/jquery.min.js"></script>
    <script src="lib/toastr/build/toastr.min.js"></script>
    <script src="js/common.js"></script>
    <script src="_framework/blazor.webassembly.js"></script>
  </body>
</html>
مداخل فایل‌های css را در قسمت head و فایل‌های js را پیش از بسته شدن تگ body تعریف می‌کنیم. در اینجا نیازی به ذکر پوشه‌ی آغازین wwwroot نیست؛ چون base href تعریف شده، به این پوشه اشاره می‌کند.

- محتویات فایل wwwroot\css\app.css را هم به صورت زیر تغییر می‌دهیم تا یک spinner و شیوه نامه‌های نمایش تصاویر، به آن اضافه شوند:
.valid.modified:not([type="checkbox"]) {
  outline: 1px solid #26b050;
}

.invalid {
  outline: 1px solid red;
}

.validation-message {
  color: red;
}

#blazor-error-ui {
  background: lightyellow;
  bottom: 0;
  box-shadow: 0 -1px 2px rgba(0, 0, 0, 0.2);
  display: none;
  left: 0;
  padding: 0.6rem 1.25rem 0.7rem 1.25rem;
  position: fixed;
  width: 100%;
  z-index: 1000;
}

#blazor-error-ui .dismiss {
  cursor: pointer;
  position: absolute;
  right: 0.75rem;
  top: 0.5rem;
}

.spinner {
  border: 16px solid silver !important;
  border-top: 16px solid #337ab7 !important;
  border-radius: 50% !important;
  width: 80px !important;
  height: 80px !important;
  animation: spin 700ms linear infinite !important;
  top: 50% !important;
  left: 50% !important;
  transform: translate(-50%, -50%);
  position: absolute !important;
}

@keyframes spin {
  0% {
    transform: rotate(0deg);
  }

  100% {
    transform: rotate(360deg);
  }
}

.room-image {
  display: block;
  width: 100%;
  height: 150px;
  background-size: cover !important;
  border: 3px solid green;
  position: relative;
}

.room-image-title {
  position: absolute;
  top: 0;
  right: 0;
  background-color: green;
  color: white;
  padding: 0px 6px;
  display: inline-block;
}
- همچنین فایل جدید wwwroot\js\common.js را که در قسمت 11 این سری ایجاد کردیم، به پروژه‌ی جاری نیز با محتوای زیر اضافه می‌کنیم تا سبب سهولت دسترسی به toastr شود:
window.ShowToastr = (type, message) => {
  if (type === "success") {
    toastr.success(message, "Operation Successful", { timeOut: 10000 });
  }
  if (type === "error") {
    toastr.error(message, "Operation Failed", { timeOut: 10000 });
  }
};

- در قسمت 11، در بخش «کاهش کدهای تکراری فراخوانی متدهای جاوا اسکریپتی با تعریف متدهای الحاقی» آن، کلاس JSRuntimeExtensions را تعریف کردیم که سبب کاهش تکرار کدهای استفاده از تابع ShowToastr می‌شود. این فایل‌را در پروژه‌ی BlazorServer.App\Utils\JSRuntimeExtensions.cs این سری نیز استفاده کردیم. یا می‌توان مجددا آن‌را به پروژه‌ی جاری کپی کرد؛ یا آن‌را در یک پروژه‌ی اشتراکی قرار داد. برای مثال اگر آن‌را به پوشه‌ی BlazorWasm.Client\Utils کپی کردیم، نیاز است فضای نام آن‌را اصلاح کرده و سپس آن‌را به انتهای فایل BlazorWasm.Client\_Imports.razor نیز اضافه کنیم تا در تمام کامپوننت‌های برنامه قابل استفاده شود:
@using BlazorWasm.Client.Utils


تغییر و ساده سازی منوی برنامه‌ی کلاینت

در برنامه‌ی کلاینت جاری دیگر نمی‌خواهیم منوی پیش‌فرض سمت چپ صفحه را شاهد باشیم. به همین جهت ابتدا فایل Shared\MainLayout.razor را به صورت زیر ساده می‌کنیم:
@inherits LayoutComponentBase

<NavMenu />
<div>
  @Body
</div>
سپس محتوای فایل Shared\NavMenu.razor را نیز حذف کرده و با تعاریف زیر جایگزین می‌کنیم:
<nav class="navbar navbar-expand-sm navbar-dark bg-dark p-0">
    <a class="navbar-brand mx-4" href="#">Navbar</a>
    <button class="navbar-toggler" type="button" data-toggle="collapse"
            data-target="#navbarSupportedContent"
            aria-controls="navbarSupportedContent"
            aria-expanded="false"
            aria-label="Toggle navigation">
        <span class="navbar-toggler-icon"></span>
    </button>
    <div class="collapse navbar-collapse pr-2" id="navbarSupportedContent">
        <ul class="navbar-nav mr-auto"></ul>
        <ul class="my-0 navbar-nav">
            <li class="nav-item p-0">
                <NavLink class="nav-link" href="registration">
                    <span class="p-2">
                        Register
                    </span>
                </NavLink>
            </li>
            <li class="nav-item p-0">
                <NavLink class="nav-link" href="login">
                    <span class="p-2">
                        Login
                    </span>
                </NavLink>
            </li>
        </ul>
    </div>
</nav>
تا اینجا اگر برنامه‌ی سمت کلاینت را اجرا کنیم، شکل زیر را پیدا کرده که به همراه یک navbar افقی قرار گرفته‌ی در بالای صفحه است؛ به همراه دو لینک به قسمت‌های ثبت‌نام و لاگین:



تغییر محتوای صفحه‌ی آغازین برنامه


صفحه‌ی ابتدایی برنامه، یعنی کامپوننت Pages\Index.razor را نیز به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
@page "/"

<form>
    <div class="row p-0 mx-0 mt-4">
        <div class="col-12 col-md-5  offset-md-1 pl-2  pr-2 pr-md-0">
            <div class="form-group">
                <label>Check In Date</label>
                <input type="text" class="form-control" />
            </div>
        </div>
        <div class="col-8 col-md-3 pl-2 pr-2">
            <div class="form-group">
                <label>No. of nights</label>
                <select class="form-control">
                    @for (var i = 1; i <= 10; i++)
                    {
                        <option value="@i">@i</option>
                    }
                </select>
            </div>
        </div>
        <div class="col-4 col-md-2 p-0 pr-2">
            <div class="form-group">
                <label>&nbsp;</label>
                <input type="submit" value="Go" class="btn btn-success btn-block" />
            </div>
        </div>
    </div>
</form>
در اینجا فرمی تعریف شده که تاریخ ورود و رزرو اتاقی را مشخص می‌کند؛ به همراه دراپ‌داونی برای انتخاب تعداد شب‌های اقامت مدنظر.


تعریف View Model رابط کاربری Pages\Index.razor

پس از تعریف محتوای ثابت برنامه، اکنون نوبت به پویا سازی آن است. به همین جهت نیاز است مدلی را برای صفحه‌ی آغازین برنامه تعریف کرد تا بتوان فرم آن‌را به این مدل متصل کرد. این مدل چون مختص به برنامه‌ی کلاینت است، آن‌را در پوشه‌ی جدید Models\ViewModels ایجاد می‌کنیم:
using System;

namespace BlazorWasm.Client.Models.ViewModels
{
    public class HomeVM
    {
        public DateTime StartDate { get; set; } = DateTime.Now;

        public DateTime EndDate { get; set; }

        public int NoOfNights { get; set; } = 1;
    }
}
در اینجا EndDate، یک خاصیت محاسباتی است که بر اساس تاریخ شروع و تعداد شب‌های انتخابی، قابل محاسبه‌است.
پس از این تعریف، بهتر است فضای نام آن‌را نیز به فایل BlazorWasm.Client\_Imports.razor افزود، تا کار با آن در کامپوننت‌های برنامه، ساده‌تر شود:
using BlazorWasm.Client.Models.ViewModels
اکنون می‌توان فرم Pages\Index.razor را به مدل فوق متصل کرد که شامل این تغییرات است:
- ابتدا فیلدی که ارائه کننده‌ی شیء ViewModel فرم است را تعریف می‌کنیم:
@code{
    HomeVM HomeModel = new HomeVM();
}
- سپس بجای یک form ساده، از EditForm اشاره کننده‌ی به این فیلد، استفاده خواهیم کرد:
<EditForm Model="HomeModel">
 // ...
</EditForm>
- در آخر بجای input معمولی، از کامپوننت InputDate متصل به HomeModel.StartDate :
<InputDate min="@DateTime.Now.ToString("yyyy-MM-dd")"
           @bind-Value="HomeModel.StartDate"
           type="text"
           class="form-control" />
و بجای select معمولی، از نمونه‌ی متصل شده‌ی به HomeModel.NoOfNights استفاده می‌کنیم:
<select @bind="HomeModel.NoOfNights">


تعریف Local Storage سمت کلاینت

در ادامه می‌خواهیم اگر کاربری زمان شروع رزرو اتاقی را به همراه تعداد شب مدنظر، انتخاب کرد، با کلیک بر روی دکمه‌ی Go، به یک صفحه‌ی مشاهده‌ی جزئیات منتقل شود. بنابراین نیاز داریم تا اطلاعات انتخابی کاربر را به نحوی ذخیره سازی کنیم. برای یک چنین سناریوی سمت کلاینتی، می‌توان از local storage استاندارد مرورگرها استفاده کرد که امکان کار آفلاین با برنامه را نیز فراهم می‌کند.
برای این منظور کتابخانه‌ای به نام Blazored.LocalStorage طراحی شده‌است که پس از نصب آن توسط دستور زیر:
dotnet add package Blazored.LocalStorage
نیاز است سرویس‌های آن‌را به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه اضافه کرد. در برنامه‌های Blazor Server، اینکار را در فایل Startup برنامه انجام می‌دادیم؛ اما در اینجا، سرویس‌ها در فایل Program.cs تعریف می‌شوند:
namespace BlazorWasm.Client
{
    public class Program
    {
        public static async Task Main(string[] args)
        {
            var builder = WebAssemblyHostBuilder.CreateDefault(args);
            // ...
            builder.Services.AddBlazoredLocalStorage();
            // ...
        }
    }
}
پس از این تعاریف می‌توان از سرویس ILocalStorageService آن در کامپوننت‌های برنامه استفاده کرد. البته جهت سهولت استفاده‌ی از این سرویس بهتر است فضای نام آن‌را به فایل BlazorWasm.Client\_Imports.razor افزود:
@using Blazored.LocalStorage
اکنون برای استفاده از آن به کامپوننت Pages\Index.razor مراجعه کرده و سرویس‌های ILocalStorageService و IJSRuntime را به کامپوننت تزریق می‌کنیم:
@page "/"

@inject ILocalStorageService LocalStorage
@inject IJSRuntime JsRuntime

<EditForm Model="HomeModel" OnValidSubmit="SaveInitialData">
همچنین متدی را هم برای مدیریت رویداد OnValidSubmit تعریف خواهیم کرد:
@code{
    HomeVM HomeModel = new HomeVM();

    private async Task SaveInitialData()
    {
        try
        {
            HomeModel.EndDate = HomeModel.StartDate.AddDays(HomeModel.NoOfNights);
            await LocalStorage.SetItemAsync("InitialRoomBookingInfo", HomeModel);
        }
        catch (Exception e)
        {
            await JsRuntime.ToastrError(e.Message);
        }
    }
}
در اینجا با استفاده از متد SetItemAsync و ذکر یک کلید دلخواه، اطلاعات مدل فرم را در local storage مرورگر ذخیره کرده‌ایم. همچنین اگر خطایی هم رخ دهد توسط ToastrError نمایش داده خواهد شد.
برای مثال اگر تاریخ و عددی را انتخاب کنیم، نتیجه‌ی حاصل از کلیک بر روی دکمه‌ی Go را می‌توان در قسمت Local storage مرورگر جاری مشاهده کرد:


البته با توجه به اینکه می‌خواهیم از کلید InitialRoomBookingInfo در سایر کامپوننت‌های برنامه نیز استفاده کنیم، بهتر است آن‌را به یک پروژه‌ی مشترک مانند BlazorServer.Common که پیشتر نام نقش‌هایی مانند Admin را در آن تعریف کردیم، منتقل کنیم:
namespace BlazorServer.Common
{
    public static class ConstantKeys
    {
        public const string LocalInitialBooking = "InitialRoomBookingInfo";
    }
}
سپس باید ارجاعی به آن پروژه را افزوده:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.BlazorWebAssembly">
  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\..\BlazorServer\BlazorServer.Common\BlazorServer.Common.csproj" />
  </ItemGroup>
</Project>
همچنین فضای نام آن‌را نیز به فایل BlazorWasm.Client\_Imports.razor اضافه می‌کنیم:
@using BlazorServer.Common
اکنون می‌توان از کلید ثابت تعریف شده‌ی مشترک، استفاده کرد:
await LocalStorage.SetItemAsync(ConstantKeys.LocalInitialBooking, HomeModel);

در آخر قصد داریم با کلیک بر روی Go، به یک صفحه‌ی جدید مانند نمایش لیست اتاق‌ها هدایت شویم. به همین جهت کامپوننت جدید Pages\HotelRooms\HotelRooms.razor را ایجاد می‌کنیم:
@page "/hotel/rooms"

<h3>HotelRooms</h3>

@code {

}
سپس در کامپوننت Pages\Index.razor با استفاده از سرویس NavigationManager، کار هدایت خودکار کاربر را به این کامپوننت جدید انجام خواهیم داد:
@page "/"

@inject ILocalStorageService LocalStorage
@inject IJSRuntime JsRuntime
@inject NavigationManager NavigationManager


@code{
    HomeVM HomeModel = new HomeVM();

    private async Task SaveInitialData()
    {
        try
        {
            HomeModel.EndDate = HomeModel.StartDate.AddDays(HomeModel.NoOfNights);
            await LocalStorage.SetItemAsync(ConstantKeys.LocalInitialBooking, HomeModel);
            NavigationManager.NavigateTo("hotel/rooms");
        }
        catch (Exception e)
        {
            await JsRuntime.ToastrError(e.Message);
        }
    }
}


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-26.zip
مطالب
بررسی روش آپلود فایل‌ها در ASP.NET Core
مدیریت پردازش آپلود فایل‌ها در ASP.NET Core نسبت به ASP.NET MVC 5.x به طور کامل تغییر کرده‌است و اینبار بجای ذکر نوع System.Web.HttpPostedFileBase باید از اینترفیس جدید IFormFile واقع در فضای نام Microsoft.AspNetCore.Http کمک گرفت.


مراحل فعال سازی آپلود فایل‌ها در ASP.NET Core

مرحله‌ی اول فعال سازی آپلود فایل‌ها در ASP.NET Core، شامل افزودن ویژگی "enctype="multipart/form-data به یک فرم تعریف شده‌است:
<form method="post"
      asp-action="Index"
      asp-controller="TestFileUpload"
      enctype="multipart/form-data">
    <input type="file" name="files" multiple />
    <input type="submit" value="Upload" />
</form>
در اینجا همچنین ذکر ویژگی multiple در input از نوع file، امکان ارسال چندین فایل با هم را نیز میسر می‌کند.
در سمت سرور، امضای اکشن متد دریافت کننده‌ی این فایل‌ها به صورت ذیل خواهد بود:
[HttpPost]
[ValidateAntiForgeryToken]
public async Task<IActionResult> Index(IList<IFormFile> files)
در اینجا نام پارامتر تعریف شده، باید دقیقا مساوی نام input از نوع file باشد. همچنین از آنجائیکه ویژگی multiple را نیز در سمت کلاینت قید کرده‌ایم، این پارامتر سمت سرور از نوع یک لیست، تعریف شده‌است. اگر ویژگی multiple را حذف کنیم می‌توان آن‌را به صورت ساده‌ی IFormFile files نیز تعریف کرد.


یافتن جایگزینی برای Server.MapPath در ASP.NET Core

زمانیکه فایل ارسالی، در سمت سرور دریافت شد، مرحله‌ی بعد، ذخیره سازی آن بر روی سرور است و از آنجائیکه ما دقیقا نمی‌دانیم ریشه‌ی سایت در کدام پوشه‌ی سرور واقع شده‌است، می‌شد از متد Server.MapPath برای یافتن دقیق آن کمک گرفت. با حذف این متد در ASP.NET Core، روش یافتن ریشه‌ی سایت یا همان پوشه‌ی wwwroot در اینجا شامل مراحل ذیل است:
public class TestFileUploadController : Controller
{
    private readonly IHostingEnvironment _environment;
    public TestFileUploadController(IHostingEnvironment environment)
    {
        _environment = environment;
    }
ابتدا اینترفیس توکار IHostingEnvironment را در سازنده‌ی کلاس تزریق می‌کنیم. سرویس HostingEnvironment جزو سرویس‌های از پیش تعریف شده‌ی ASP.NET Core است و نیازی به تنظیمات اضافه‌تری ندارد. همینقدر که ذکر شود، به صورت خودکار توسط ASP.NET Core مقدار دهی و تامین می‌گردد.
پس از آن خاصیت environment.WebRootPath_ به ریشه‌ی پوشه‌ی wwwroot برنامه، بر روی سرور اشاره می‌کند. به این ترتیب می‌توان مسیر دقیقی را جهت ذخیره سازی فایل‌های رسیده، مشخص کرد.


امکان ذخیره سازی async فایل‌ها در ASP.NET Core

عملیات کار با فایل‌ها، عملیاتی است که از مرزهای IO سیستم عبور می‌کند. به همین جهت یکی از بهترین مثال‌های پیاده سازی async، جهت رها سازی تردهای برنامه و بالا بردن میزان پاسخ‌دهی آن با بالا بردن تعداد تردهای آزاد بیشتر است. در ASP.NET Core، نوشتن async محتوای فایل رسیده در یک stream پشتیبانی می‌شود و این stream می‌تواند یک FileStream و یا MemoryStream باشد. در ذیل نحوه‌ی کار async با یک FileStream را مشاهده می‌کنید:
[HttpPost]
[ValidateAntiForgeryToken]
public async Task<IActionResult> Index(IList<IFormFile> files)
{
    var uploadsRootFolder = Path.Combine(_environment.WebRootPath, "uploads");
    if (!Directory.Exists(uploadsRootFolder))
    {
        Directory.CreateDirectory(uploadsRootFolder);
    }
 
    foreach (var file in files)
    {
        if (file == null || file.Length == 0)
        {
            continue;
        }
 
        var filePath = Path.Combine(uploadsRootFolder, file.FileName);
        using (var fileStream = new FileStream(filePath, FileMode.Create))
        {
            await file.CopyToAsync(fileStream).ConfigureAwait(false);
        }
    }
    return View();
}
در اینجا کدهای کامل متد دریافت فایل‌ها را در سمت سرور مشاهده می‌کنید. ابتدا با استفاده از خاصیت environment.WebRootPath_، به مسیر ریشه‌ی wwwroot دسترسی و سپس پوشه‌ی uploads را در آن جهت ذخیره سازی فایل‌های دریافتی، تعیین کرده‌ایم.
چون برنامه‌های ASP.NET Core قابلیت اجرای بر روی لینوکس را نیز دارند، تا حد امکان باید از Path.Combine جهت جمع زدن اجزای مختلف یک میسر، استفاده کرد. از این جهت که در لینوکس، جداکننده‌ی اجزای مسیرها، / است بجای \ در ویندوز و متد Path.Combine به صورت خودکار این مسایل را لحاظ خواهد کرد.
در آخر با استفاده از متد file.CopyToAsync کار نوشتن غیرهمزمان محتوای فایل دریافتی در یک FileStream انجام می‌شود؛ به همین جهت در امضای متد فوق، <async Task<IActionResult را نیز ملاحظه می‌کنید.


پشتیبانی کامل از Model Binding آپلود فایل‌ها در ASP.NET Core

در ASP.NET MVC 5.x اگر ویژگی Required را بر روی یک خاصیت از نوع HttpPostedFileBase قرار دهید ... کار نمی‌کند و در سمت کلاینت تاثیری را به همراه نخواهد داشت؛ مگر اینکه تنظیمات سمت کلاینت آن‌را به صورت دستی انجام دهیم. این مشکلات در ASP.NET Core، کاملا برطرف شده‌اند:
public class UserViewModel
{
    [Required(ErrorMessage = "Please select a file.")]
    [DataType(DataType.Upload)]
    public IFormFile Photo { get; set; }
}
در اینجا یک خاصیت از نوع IFormFile، با دو ویژگی Required و DataType خاص آن در یک ViewModel تعریف شده‌اند. فرم معادل آن در ASP.NET Core به صورت ذیل خواهد بود:
@model UserViewModel
 
<form method="post"
      asp-action="UploadPhoto"
      asp-controller="TestFileUpload"
      enctype="multipart/form-data">
    <div asp-validation-summary="ModelOnly" class="text-danger"></div>
 
    <input asp-for="Photo" />
    <span asp-validation-for="Photo" class="text-danger"></span>
    <input type="submit" value="Upload"/>
</form>
در اینجا ابتدا نوع مدل View تعیین شده‌است و سپس با استفاده از Tag Helpers، صرفا یک input را به خاصیت Photo مدل View جاری متصل کرده‌ایم. همین اتصال سبب فعال سازی مباحث اعتبارسنجی سمت سرور و کاربر نیز می‌شود.
اینبار جهت فعال سازی و استفاده‌ی از قابلیت‌های Model Binding می‌توان از ModelState نیز بهره گرفت:
[HttpPost]
[ValidateAntiForgeryToken]
public async Task<IActionResult> UploadPhoto(UserViewModel userViewModel)
{
    if (ModelState.IsValid)
    {
        var formFile = userViewModel.Photo;
        if (formFile == null || formFile.Length == 0)
        {
            ModelState.AddModelError("", "Uploaded file is empty or null.");
            return View(viewName: "Index");
        }
 
        var uploadsRootFolder = Path.Combine(_environment.WebRootPath, "uploads");
        if (!Directory.Exists(uploadsRootFolder))
        {
            Directory.CreateDirectory(uploadsRootFolder);
        }
 
        var filePath = Path.Combine(uploadsRootFolder, formFile.FileName);
        using (var fileStream = new FileStream(filePath, FileMode.Create))
        {
            await formFile.CopyToAsync(fileStream).ConfigureAwait(false);
        }
 
        RedirectToAction("Index");
    }
    return View(viewName: "Index");
}
اگر ModelState معتبر باشد، کار ذخیره سازی تک فایل رسیده را انجام می‌دهیم. سایر نکات این متد، با اکشن متد Index که پیشتر بررسی شد، یکی هستند.


بررسی پسوند فایل‌های رسیده‌ی به سرور

ASP.NET Core دارای ویژگی است به نام FileExtensions که ... هیچ ارتباطی به خاصیت‌هایی از نوع IFormFile ندارد:
 [FileExtensions(Extensions = ".png,.jpg,.jpeg,.gif", ErrorMessage = "Please upload an image file.")]
ویژگی FileExtensions صرفا جهت درج بر روی خواصی از نوع string طراحی شده‌است. بنابراین قرار دادن این ویژگی بر روی خاصیت‌هایی از نوع IFormFile، سبب فعال سازی اعتبارسنجی سمت سرور پسوندهای فایل‌های رسیده، نخواهد شد.
در ادامه جهت بررسی پسوندهای فایل‌های رسیده، می‌توان یک ویژگی اعتبارسنجی سمت سرور جدید را طراحی کرد:
[AttributeUsage(AttributeTargets.Field | AttributeTargets.Property)]
public class UploadFileExtensionsAttribute : ValidationAttribute
{
    private readonly IList<string> _allowedExtensions;
    public UploadFileExtensionsAttribute(string fileExtensions)
    {
        _allowedExtensions = fileExtensions.Split(new[] { ',' }, StringSplitOptions.RemoveEmptyEntries).ToList();
    }
 
    public override bool IsValid(object value)
    {
        var file = value as IFormFile;
        if (file != null)
        {
            return isValidFile(file);
        }
 
        var files = value as IList<IFormFile>;
        if (files == null)
        {
            return false;
        }
 
        foreach (var postedFile in files)
        {
            if (!isValidFile(postedFile)) return false;
        }
 
        return true;
    }
 
    private bool isValidFile(IFormFile file)
    {
        if (file == null || file.Length == 0)
        {
            return false;
        }
 
        var fileExtension = Path.GetExtension(file.FileName);
        return !string.IsNullOrWhiteSpace(fileExtension) &&
               _allowedExtensions.Any(ext => fileExtension.Equals(ext, StringComparison.OrdinalIgnoreCase));
    }
}
در اینجا با ارث بری از کلاس پایه ValidationAttribute و بازنویسی متد IsValid آن، کار اعتبارسنجی پسوند فایل‌ها و یا فایل رسیده را انجام داده‌ایم. این ویژگی جدید اگر بر روی خاصیتی از نوع IFormFile قرار بگیرد، پارامتر object value متد IsValid آن حاوی اطلاعات فایل و یا فایل‌های رسیده، خواهد بود. بر این اساس می‌توان تصمیم گیری کرد که آیا پسوند این فایل، مجاز است یا خیر.
public class UserViewModel
{
    [Required(ErrorMessage = "Please select a file.")]
    //`FileExtensions` needs to be applied to a string property. It doesn't work on IFormFile properties, and definitely not on IEnumerable<IFormFile> properties.
    //[FileExtensions(Extensions = ".png,.jpg,.jpeg,.gif", ErrorMessage = "Please upload an image file.")]
    [UploadFileExtensions(".png,.jpg,.jpeg,.gif", ErrorMessage = "Please upload an image file.")]
    [DataType(DataType.Upload)]
    public IFormFile Photo { get; set; }
}
در اینجا روش استفاده‌ی از این ویژگی اعتبارسنجی جدید را نیز با تکمیل ViewModel کاربر، مشاهده می‌کنید. پس از آن تنها بررسی if (ModelState.IsValid) در یک اکشن متد، نتیجه‌ی دریافتی از اعتبارسنج جدید UploadFileExtensions را در اختیار ما قرار می‌دهد و بر این اساس می‌توان تصمیم‌گیری کرد که آیا باید فایل رسیده را ذخیره کرد یا خیر.
مطالب
مروری کوتاه بر کارکرد Ocelot

با پیشرفت بیشتر تکنولوژی وب در سال‌های اخیر و رشد کاربران فضای اینترنتی، خدمات و پیچیدگی‌های بیشتری به نرم افزارها اضافه شده و به همین دلیل استفاده از میکروسرویس‌ها بجای حالت قدیمی مونولوتیک (یک برنامه همه کاره) طرفداران بیشتری پیدا کرد‌ه‌است. در این حالت برنامه به قسمت‌های خرد و مجزایی تبدیل شده و هر پروژه ساختار و تکنولوژی مخصوص به خود را مدیریت میکند و در این بین با استفاده روش‌های متفاوتی به ایجاد ارتباط با یکدیگر میپردازند .  

مشکلی که در این حالت میتواند رخ دهد، زیاد شدن مسیرهای متفاوت برای اتصال به هر یک از سرویس‌ها و سخت‌تر شدن به روزرسانی این مسیرها می‌باشد. به همین دلیل در این بخش، نیاز به ابزاری میباشد تا بتوان از طریق آن، مسیردهی ساده‌ای را ایجاد کرد و در پشت صحنه  مسیردهی‌های متفاوتی را کنترل نمود. با ایجاد چنین ابزاری در واقع شما   API Gateway ایجاد نموده‌اید. یکی از معروفترین کتابخانه‌های این حوزه، Ocelot میباشد. کار با این ابزار بسیار ساده بوده و امکانات بسیار زیاد و قدرتمندی را فراهم مینماید.

برای اینکار ابتدا سه پروژه را می‌سازیم که موارد زیر را شامل می‌گردد:

پروژه اول نوع Api : با دریافت Id در اکشن‌متد مورد نظر، شیء user بازگردانده میشود:

public class User
{
    public int Id { get; set; }
    public string FirstName { get; set; }
    public string LastName { get; set; }
    public string UserName { get; set; }


    public static List<User> GetUsers()
    {
        return new List<User>()
        {
            new()
            {
                Id = 1,
                FirstName = "علی",
                LastName = "یگانه مقدم",
                UserName = "yeganehaym"
            },
            new ()
            {
                Id = 2,
                FirstName = "وحید",
                LastName = "نصیری",
                UserName = "VahidN"
            },
        };
    }
}
[ApiController]
[Route("/api/[controller]/{id?}")]
public class UserController : ControllerBase
{

    [HttpGet]
    public User GetUser(int id)
    {
        var users = Users.User.GetUsers();
        var user = users.FirstOrDefault(x => x.Id == id);
        return user;
    }
}

 

پروژه دوم نوع Api : دریافت لیستی از محصولات:

public class Product
{
    public int Id { get; set; }
    public string Name { get; set; }
    public int Price { get; set; }
    public  int Quantity { get; set; }


    public static List<Product> GetProducts()
    {
        return new List<Product>()
        {
            new()
            {
                Id = 1,
                Name = "LCD",
                Price = 20000,
                Quantity = 10
            },
            new()
            {
                Id = 1,
                Name = "Mouse",
                Price = 320000,
                Quantity = 15
            },
            new()
            {
                Id = 1,
                Name = "Keyboard",
                Price = 50000,
                Quantity = 25
            },
        };
    }
}
[ApiController]
[Route("api/[controller]")]
public class ProductController : ControllerBase
{

    [HttpGet]
    public List<Product> GetProducts()
    {
        return Product.GetProducts();
    }

}


پروژه سوم همان ApiGateway هست و همین‌که یک پروژه‌ی وب خالی باشد، کفایت میکند. در این پروژه   Ocelot  را نصب نموده  و سپس فایلی با نام  ocelot.json را با محتوای زیر به ریشه‌ی پروژه همانند فایل‌های appsettings.json اضافه میکنیم:

{
    "Routes":[
        
        {
        "DownstreamPathTemplate":"/api/User/{id}",
        "DownstreamScheme":"https",
        "DownstreamHostAndPorts":[
            {
                "Host":"localhost",
                "Port":"7279"
            }
        ],
        "UpstreamPathTemplate":"/GetUser/{id}",
        "UpstreamHttpMethod":[
            "GET"
        ]},
        {
        "DownstreamPathTemplate":"/api/Product",
        "DownstreamScheme":"https",
        "DownstreamHostAndPorts":[
            {
                "Host":"localhost",
                "Port":"7261"
            }
        ],
     
        "UpstreamPathTemplate":"/Products",
        "UpstreamHttpMethod":[
            "GET"
        ]
        }
    ]
    
   
}

این فایل‌ها شامل دو قسمتUpStream و DownStream میشوند. آپ‌استریم‌ها در واقع آدرسی است که شما قصد اتصال به آن‌را دارید و قسمت داون‌استریم، سرویس مقصدی است که ocelot باید درخواست شما را به سمت آن ارسال نماید. به‌عنوان مثل شما با ارسال درخواستی به آدرس Products ، در پشت صحنه به آدرس localhost:7261/api/product ارسال میگردد. بدین صورت سیستم نهایی تنها به یک دامنه و آدرس منسجم ارسال شده، ولی در پشت صحنه این آدرس‌ها ممکن است به تعداد زیادی سرویس در آدرس‌های متفاوتی ارسال گردند.

جهت راه اندازی نهایی، کد زیر را به فایل Program.cs اضافه میکنیم:

builder.Services.AddOcelot();
app.UseOcelot();


پس از اضافه کردن پیکربندی و middleware آن، کد زیر را نیز جهت شناسایی فایل ocelot به فایل Program.cs نیز اضافه مینماییم:

builder.Configuration.SetBasePath(builder.Environment.ContentRootPath)    
    .AddJsonFile("ocelot.json", optional: false, reloadOnChange: true);

همچنین در صورت تمایل میتوانید کد را به شکل زیر هم نوشته تا بتوانید تنظیمات متفاوتی را برای محیط اجرایی متفاوتی ایجاد نمایید:

builder.Configuration.SetBasePath(builder.Environment.ContentRootPath)    
    .AddJsonFile("ocelot.json", optional: false, reloadOnChange: true)
    .AddJsonFile($"ocelot.{builder.Environment.EnvironmentName}.json", optional: false, reloadOnChange: true);

هر سه برنامه را با هم اجرا نمایید و با استفاده از برنامه‌ی PostMan درخواستی را برای هر یک از موارد مورد نظر /Products و /GetUser/{1,2} به سمت پروژه ApiGateway ارسال نمایید.

Ocelot موارد دیگری از قبیل تنظیم Load Balancer بین سرویس ها، اتصال به سرویس‌های Service Discoveryچون Consul   یا  یوریکا  و کش کردن و ... را نیز فراهم می‌نماید.


عملیات کشینگ

جهت بحث کشینگ، ابتدا بسته زیر را اضافه نمایید:

Install-Package Ocelot.Cache.CacheManager

سپس پیکربندی ابتدایی را به شکل زیر تغییر دهید:

builder.Services.AddOcelot()
    .AddCacheManager(x => x.WithDictionaryHandle());

در ادامه در فایل Ocelot جیسون، برای هر بخشی که مدنظر شماست تا کشی را انجام دهد، کد زیر اضافه نمایید:

"FileCacheOptions":{
      "TtlSeconds":30,
       "Region":"custom"
}

TtlSeconds : مدت زمان کش به ثانیه

Region : یک عبارت رشته‌ای همانند یک عنوان یا نام که بعدا میتوانید از طریق api ‌ها به آن متصل شوید و عملیاتی چون خالی کردن کش را صادر نمایید.

حال برای بخش محصولات این تنظیمات ذکر میگردد:

{
    "Routes":[
        
        {
        "DownstreamPathTemplate":"/api/User/{id}",
        "DownstreamScheme":"https",
        "DownstreamHostAndPorts":[
            {
                "Host":"localhost",
                "Port":"7279"
            }
        ],
        "UpstreamPathTemplate":"/GetUser/{id}",
        "UpstreamHttpMethod":[
            "GET"
        ]
        },
        {
        "DownstreamPathTemplate":"/api/Product",
        "DownstreamScheme":"https",
        "DownstreamHostAndPorts":[
            {
                "Host":"localhost",
                "Port":"7261"
            }
        ],
     
        "UpstreamPathTemplate":"/Products",
        "UpstreamHttpMethod":[
            "GET"
        ],
            "FileCacheOptions":{
                "TtlSeconds":30,
                "Region":"custom"
            }
        }
    ]
    
   
}

 برای اینکه متوجه عملکرد آن شوید یک نقطه توقف را در اکشن دریافت محصول قرار دهید و سپس برنامه را در حالت دیباگ اجرا نمایید. در مرتبه اول باید نقطه توقف بتواند اجرای کد را به شما نمایش دهد ولی تا 30 ثانیه آینده هر چقدر از طریق Postman درخواستی را ارسال نمایید نقطه توقف اجرا نخواهد گردید، ولی نتیجه‌ی قبل برای شما ارسال خواهد شد.

این مورد را برای بخش کاربران هم انجام دهید و می‌بینید که برای هر userId و هر شکل  Url، یک پاسخ منحصر به فرد، دریافت و کش خواهد شد.


جلوگیری از درخواست‌های بیش از حد

یکی دیگر از ویژگی‌های Ocelot، جلوگیری از درخواست بیش از حد میباشد. به همین علت ابتدا کد زیر را به هر درخواستی که مدنظر شماست اضافه نمایید:

       "RateLimitOptions":{
                "ClientWhitelist":[
                ],
                "EnableRateLimiting":true,
                "Period":"5s",
                "PeriodTimespan":1,
                "Limit":1,
                "HttpStatusCode":429
            }


WhiteClients : برای مشخص کردن کلاینت‌هایی که نباید اعمال محدودیت روی آن‌ها صورت بگیرد.

EnableRateLimiting   : این مورد باعث فعالسازی آن میگردد.

Period: مدت زمانیکه حداکثر تعداد درخواست باید در آن بازه صورت بگیرد. به ترتیب برای ثانیه، دقیقه، ساعت و روز حروف s - m - h و d استفاده میگردد.

PeriodTimespan: بعد از محدود شدن، بعد از چه مدتی دوباره بتواند درخواستی را ارسال نماید. در اینجا بعد از محدودیت ارسال درخواست، بعد از یک ثانیه مجدد اجازه ارسال درخواست باز میگردد.

Limit: در بازه زمانی مشخص شده چند درخواست مورد قبول واقع میشود و بعد از آن دیگر اجازه ارسال درخواست را نخواهد داشت.

HttpStatusCode: در صورت فیلتر شدن درخواست‌های رسیده، چه کد وضعیتی باید برگردانده شود که عدد 429 به معنای Too Many Request میباشد.

با تنظیمات بالا هر کلاینت میتواند در 5 ثانیه، نهایتا یک درخواست را ارسال نماید و با ارسال بقیه درخواست‌ها، Ocelot بجای هدایت درخواست به سرویس مربوطه، کد وضعیت 429 را باز میگرداند و یک ثانیه بعد از گذشت 5 ثانیه میتواند مجددا درخواست خود را ارسال نماید.

در نهایت به یک فایل مشابه زیر می‌رسیم:

{
    "Routes":[
        
        {
        "DownstreamPathTemplate":"/api/User/{id}",
        "DownstreamScheme":"https",
        "DownstreamHostAndPorts":[
            {
                "Host":"localhost",
                "Port":"7279"
            }
        ],
        "UpstreamPathTemplate":"/GetUser/{id}",
        "UpstreamHttpMethod":[
            "GET"
        ],
        "FileCacheOptions":{
            "TtlSeconds":30,
            "Region":"custom"
        }
        },
        {
        "DownstreamPathTemplate":"/api/Product",
        "DownstreamScheme":"https",
        "DownstreamHostAndPorts":[
            {
                "Host":"localhost",
                "Port":"7261"
            }
        ],
     
        "UpstreamPathTemplate":"/Products",
        "UpstreamHttpMethod":[
            "GET"
        ],
            "RateLimitOptions":{
                "ClientWhitelist":[
                ],
                "EnableRateLimiting":true,
                "Period":"5s",
                "PeriodTimespan":1,
                "Limit":1,
                "HttpStatusCode":429
            }
        }
    ],
    "DangerousAcceptAnyServerCertificateValidator": true
    
   
}

برای تست آن با استفاد از PostMan مرتبا به آدرس Products/ درخواست ارسال نمایید. 

فایل پروژه : Ocelot.zip

بازخوردهای دوره
تزریق وابستگی‌های AutoMapper در لایه سرویس برنامه
ممنون از شما،
یک سوال: بنده کلاس ObjectFactory را همانطور که فرمودید به  این  صورت تغییر دادم. در لایه سرویس نیز این متد را تهیه کرده‌ام:
public IList<AdvertismentViewModel> GetAdvertisementsByMe(int userId)
{
            var adsList = _advertisements.Where(x => x.UserId == userId).ToList();
            var adsViewModel = new List<AdvertismentViewModel>();
            _mappingEngine.Map(source: adsList, destination: adsViewModel);
            return adsViewModel;
}
در متد فوق کلاس Advertisment به کلاس زیر نگاشت داده شده است:
public class AdvertismentViewModel
    {
        public string Image { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string ExpireDate { get; set; }
    }
اما با فراخوانی متد GetAdvertisementsByMe استثناء AutoMapperMappingException صادر می‌شود:
Missing type map configuration or unsupported mapping.

Mapping types:
Advertisement -> AdvertismentViewModel
Project.DomainClasses.Advertisement -> Project.Models.AdvertismentViewModel

Destination path:
List`1[0]

Source value:
System.Data.Entity.DynamicProxies.Advertisement_E82DFF273E08C95AA785F8F7A0D2B5ABC8E54C4566DFE1C8A92D8D3C447608AE