مطالب
استفاده از فایل Json برای ذخیره و بازیابی تنظیمات برنامه
قطعا شرایطی پیش خواهد آمد که شما مجبور شوید داده‌هایی را به عنوان تنظیمات برنامه در محلی ذخیره کنید و مجددا آن‌ها را فراخوانی کنید. روش‌های مختلفی برای این کار وجود دارند که معروف‌ترین و ساده‌ترین راه، استفاده از Settings خود پروژه می‌باشد. اما این به منزله بهترین راه نیست! در این مطلب قصد داریم تنظیمات برنامه را در یک فایل json، با همان ساختار استانداردش ذخیره و بازیابی کنیم.
برای اینکار نیاز به سریالایز و دیسریالایز کردن مدل داریم. اگر از دات نت کور استفاده میکنید، کتابخانه توکار جیسون، در فضای نام System.Text.Json از عهده این کار بر میاد و اگر از نسخه‌های دات نت فریمورک استفاده میکنید، باید پکیج newtonsoft.json را نصب کنید.
برای شروع یک کلاس را به نام GlobalData (یا هر نام دلخواه دیگری) ایجاد کنید.
چون قرار هست این کلاس هر نوع مدلی را برای ما سریالایز و دیسریالایز کند، پس کلاس را بصورت جنریک تعریف کنید.
public abstract class GlobalData<T> where T : GlobalData<T>, new()
حالا برای دسترسی به این کلاس، یک متغیر جنریک را به نام Config ایجاد میکنیم:
public static T Config { get; set; }
همینطور برای خواندن یک فایل جیسون از محلی مشخص، یک متغیر دیگر را به نام filename ایجاد میکنیم:
private static string _filename { get; set; }
در این کلاس به 2 متد نیاز داریم. متد اول برای دیسریالایز کردن فایل جیسون و متد دوم برای سریالایز کردن اطلاعات:
public static void Init(string FileName = "AppConfig.json")
        {
            _filename = FileName;
            if (File.Exists(FileName))
            {
                string json = File.ReadAllText(FileName);

                Config = (string.IsNullOrEmpty(json) ? new T() : JsonSerializer.Deserialize<T>(json)) ?? new T();
            }
            else
            {
                Config = new T();
            }
        }
بصورت پیشفرض محل خواندن فایل جیسون را در کنار فایل اجرایی exe و با نام AppConfig.json در نظر میگیریم. در صورتی که فایل ما موجود بود، به کمک ReadAllText محتوای فایل جیسون را میخوانیم و در صورتی که خالی نبود، اقدام به دیسریالایز کردن آن میکنیم.
در متد Save نیز:
public static void Save()
        {
            JsonSerializerOptions options = new JsonSerializerOptions { WriteIndented = true, IgnoreNullValues = true };

            string json = JsonSerializer.Serialize(Config, options);
            File.WriteAllText(_filename, json);
        }
پراپرتی Config را که شامل اطلاعات ما میباشد، در محل موردنظر سریالایز میکنیم.
حالا به سراغ پروژه‌ی دمو می‌رویم. یک کلاس را ایجاد کرده و از کلاس GlobalData ارث بری میکنیم:
internal class AppConfig : GlobalData<AppConfig>
حالا پراپرتی‌های دلخواه خود را ایجاد میکنیم:
 public string ServerUrl { get; set; } = "https://sub.deltaleech.com";
 public bool IsShowNotification { get; set; } = true;
 public NavigationViewPaneDisplayMode PaneDisplayMode { get; set; } = NavigationViewPaneDisplayMode.Left;

 public SkinType Skin { get; set; } = SkinType.Default;
دقت کنید که قبل از خواندن تنظیمات، باید ابتدا فایل تنظیمات را دیسریالایز کرده باشید. پس هنگام اجرای پروژه، متد Init را فراخوانی کنید:
protected override void OnStartup(StartupEventArgs e) {
GlobalData<AppConfig>.Init();
}
برای خواندن تنظیمات به این صورت عمل کنید:
var skin = GlobalData<AppConfig>.Config.Skin;
و برای ذخیره کردن :
GlobalData<AppConfig>.Config.Skin = Skin.Dark;
GlobalData<AppConfig>.Save();

دقت داشته باشید که اگر بعد از ذخیره کردن تنظیمات، قصد داشته باشید اطلاعات جدید را دریافت کنید، باید حتما قبل از دریافت اطلاعات، متد Init را یکبار دیگر فراخوانی کنید تا اطلاعات جدید، نمایش داده شود.

مطالب دوره‌ها
تنظیمات امنیتی دسترسی به سرور RavenDB
تا اینجا اگر مباحث را دنبال کرده باشید، برای اتصال به RavenDB از اعتبارسنجی خاصی استفاده نشد و در حالت پیش فرض، بدون تنظیم خاصی، موفق به اتصال به سرور آن شدیم. بدیهی این مورد در دنیای واقعی به دلایل امنیتی قابل استفاده نیست و نیاز است دسترسی به سرور RavenDB را محدود کرد. برای مثال SQL Server حداقل از دو روش Windows authentication و روش توکار خاص خودش برای اعتبارسنجی دسترسی به داده‌ها استفاده می‌کند. اما RavenDB چطور؟

حالت پیش فرض دسترسی به سرور RavenDB

اگر فایل Raven.Server.exe.config را در یک ویرایشگر متنی باز کنید، یک چنین تنظیماتی در آن قابل مشاهده هستند:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<configuration>
  <appSettings>
    <add key="Raven/Port" value="*"/>
    <add key="Raven/DataDir" value="~\Database\System"/>
    <add key="Raven/AnonymousAccess" value="Admin"/>
  </appSettings>
<runtime>
<loadFromRemoteSources enabled="true"/>
<assemblyBinding xmlns="urn:schemas-microsoft-com:asm.v1">
<probing privatePath="Analyzers;Plugins"/>
</assemblyBinding>
</runtime>
</configuration>
کلید Raven/AnonymousAccess چندین مقدار مختلف را می‌تواند داشته باشد، مانند Get ، All و None.
حالت پیش فرض دسترسی به RavenDB برای کاربران اعتبارسنجی نشده، حالت Get است (خواندن اطلاعات) و هیچگونه دسترسی تغییر اطلاعات آن‌را ندارند (حالت Read only). اگر این کلید به All تنظیم شود، کلیه کاربران، قابلیت Read و Write را خواهند داشت. حالت None به این معنا است که تنها کاربران اعتبارسنجی شده می‌توانند به دیتابیس دسترسی پیدا کنند.
اگر علاقمند هستید که مجوزهای یک کاربر متصل را مشاهده کنید، از فرمان ذیل استفاده نمائید:
 var json = ((ServerClient) store.DatabaseCommands).CreateRequest("GET", "/debug/user-info").ReadResponseJson();

نکته بسیار مهم
اگر مجوز RavenDB را نخریده باشید، مقدار Admin تنها مقداری است که در اینجا می‌توانید تنظیم کنید. به این معنا که کلیه کاربران، دسترسی Admin را به سرور خواهند داشت. (و بدیهی است فقط برای آزمایش سیستم مناسب است)
سعی در تنظیم حالت اعتبار سنجی زمانیکه از مجوز AGPL استفاده می‌کنید، با یک استثناء از طرف سرور متوقف خواهد شد.


Windows authentication

اعتبار سنجی پیش فرض مورد استفاده نیز Windows authentication است. به این معنا که تنها کاربری با دارا بودن اکانت معتبری بر روی سیستم و یا دومین ویندوزی، امکان کار با RavenDB را خواهد داشت. در این حالت کلیه کاربران دومین به سرور دسترسی خواهند داشت. اگر این حالت مطلوب شما نیست، می‌توان از گروه‌های ویژه کاربران تعریف شده بر روی سیستم و یا بر روی دومین ویندوزی استفاده کرد.
این تنظیمات باید بر روی دیتابیس System صورت گیرند، در قسمت Settings و حالت Windows authentication :



اعتبارسنجی OAuth

شاید دسترسی به سرور RavenDB همیشه از طریق Windows authentication مطلوب نباشد. برای این حالت از روش اعتبارسنجی سفارشی خاصی به نام OAuth نیز پشتیبانی می‌شود. این حالت به صورت توکار در سرور RavenDB پیاده سازی شده است و یا می‌توان با پیاده سازی اینترفیس IAuthenticateClient کنترل بیشتری را اعمال کرد. البته با دریافت افزونه Raven.Bundles.Authentication به یک نمونه پیاده سازی شده آن دسترسی خواهید داشت. پس از دریافت آن، فایل اسمبلی مربوطه را به درون پوشه افزونه‌های سرور کپی کنید تا آماده استفاده شود.
 PM> Install-Package RavenDB.Bundles.Authentication -Pre
کار با آن هم بسیار ساده است. ابتدا کلیدهای لازم را در سمت سرور، در قسمت تنظیمات بانک اطلاعاتی سیستم ایجاد کنید:


فایل کانفیگ سرور را برای افزودن سطر ذیل ویرایش کنید:
<add key="Raven/AuthenticationMode" value="OAuth"/>
سپس DocumentStore کلاینت به نحو ذیل باید آغاز شود:
 var documentStore = new DocumentStore
{
  ApiKey = "sample/ThisIsMySecret",
  Url = "http://localhost:8080/"
};

مطالب
کار با SignalR Core از طریق یک کلاینت Angular
نگارش AspNetCore.SignalR 1.0.0-alpha1-final چند روزی هست که منتشر شده‌است. در این مطلب قصد داریم یک برنامه‌ی وب ASP.NET Core 2.0 را به همراه یک Hub ایجاد کرده و سپس این Hub را در یک کلاینت Angular (2+) مورد استفاده قرار دهیم.


پیشنیازها

برای دنبال کردن این مثال فرض بر این است که NET Core 2.0 SDK. و همچنین Angular CLI را نیز پیشتر نصب کرده‌اید. مابقی بحث توسط خط فرمان و ابزارهای dotnet cli و angular cli ادامه داده خواهند شد و الزامی به نصب هیچگونه IDE نیست و این مثال تنها توسط VSCode پیگیری شده‌است.


تدارک ساختار ابتدایی مثال جاری


ساخت برنامه‌ی وب، توسط dotnet cli
ابتدا یک پوشه‌ی جدید را به نام SignalRCore2Sample ایجاد می‌کنیم. سپس داخل این پوشه، پوشه‌ی دیگری را به نام SignalRCore2WebApp ایجاد خواهیم کرد (تصویر فوق). از طریق خط فرمان به این پوشه وارد شده (در ویندوز، در نوار آدرس، دستور cmd.exe را تایپ و enter کنید) و سپس فرمان ذیل را صادر می‌کنیم:
 dotnet new mvc
این دستور، یک برنامه‌ی جدید ASP.NET Core 2.0 را تولید خواهد کرد.

ساخت برنامه‌ی کلاینت، توسط angular cli
سپس از طریق خط فرمان به پوشه‌ی SignalRCore2Sample بازگشته و دستور ذیل را صادر می‌کنیم:
 ng new SignalRCore2Client
این دستور، یک برنامه‌ی Angular را در پوشه‌ی SignalRCore2Client تولید می‌کند (تصویر فوق).

اکنون که در پوشه‌ی ریشه‌ی SignalRCore2Sample قرار داریم، اگر در خط فرمان، دستور . code را صادر کنیم، VSCode هر دو پوشه‌ی وب و client را با هم در اختیار ما قرار می‌دهد:


تکمیل پیشنیازهای برنامه‌ی وب

پس از ایجاد ساختار اولیه‌ی برنامه‌های وب ASP.NET Core و کلاینت Angular، اکنون نیاز است وابستگی جدید AspNetCore.SignalR را به آن معرفی کنیم. به همین جهت به فایل SignalRCore2WebApp.csproj مراجعه کرده و تغییرات ذیل را به آن اعمال می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>netcoreapp2.0</TargetFramework>
  </PropertyGroup>
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.All" Version="2.0.0" />
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.SignalR" Version="1.0.0-alpha1-final" />
  </ItemGroup>
  <ItemGroup>
    <DotNetCliToolReference Include="Microsoft.VisualStudio.Web.CodeGeneration.Tools" Version="2.0.0" />
    <DotNetCliToolReference Include="Microsoft.DotNet.Watcher.Tools" Version="2.0.0" />
  </ItemGroup>
</Project>
در اینجا ابتدا بسته‌ی Microsoft.AspNetCore.SignalR اضافه شده‌است. همچنین Microsoft.DotNet.Watcher.Tools را نیز اضافه کرده‌ایم تا بتوان از مزیت build تدریجی پروژه، به ازای هر تغییر صورت گرفته، استفاده کنیم.
پس از این تغییرات، دستور ذیل را در خط فرمان صادر می‌کنیم تا وابستگی‌های پروژه نصب شوند:
 dotnet restore
البته اگر افزونه‌ی #C مخصوص VSCode را نصب کرده باشید، تغییرات فایل csproj را دنبال کرده و پیام restore را نیز ظاهر می‌کند؛ تا همین دستور فوق را به صورت خودکار اجرا کند.
یک نکته: نگارش فعلی افزونه‌ی #C مخصوص VSCode، با تغییر فایل csproj و restore وابستگی‌های آن نیاز دارد یکبار آن‌را بسته و سپس مجددا اجرا کنید، تا اطلاعات intellisense خود را به روز رسانی کند. بنابراین اگر VSCode بلافاصله کلاس‌های مرتبط با بسته‌های جدید را تشخیص نمی‌دهد، علت صرفا این موضوع است.

پس از بازیابی وابستگی‌ها، به ریشه‌ی پروژه‌ی برنامه‌ی وب وارد شده و دستور ذیل را صادر کنید:
 dotnet watch run
این دستور، پروژه را build کرده و سپس بر روی پورت 5000 ارائه می‌دهد. همچنین به ازای هر تغییری در فایل‌های کدهای برنامه، به صورت خودکار برنامه را build کرده و مجددا ارائه می‌دهد.


تکمیل برنامه‌ی وب جهت ارسال پیام‌هایی به کلاینت‌های متصل به آن

پس از افزودن وابستگی‌های مورد نیاز، بازیابی و build برنامه، اکنون نوبت به تعریف یک Hub است، تا از طریق آن بتوان پیام‌هایی را به کلاینت‌های متصل ارسال کرد. به همین جهت یک پوشه‌ی جدید را به نام Hubs به پروژه‌ی وب افزوده و سپس کلاس جدید MessageHub را به صورت ذیل به آن اضافه می‌کنیم:
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.SignalR;

namespace SignalRCore2WebApp.Hubs
{
    public class MessageHub : Hub
    {
        public Task Send(string message)
        {
            return Clients.All.InvokeAsync("Send", message);
        }
    }
}
این کلاس از کلاس پایه Hub مشتق می‌شود. سپس در متد Send آن می‌توان پیام‌هایی را به کلاینت‌های متصل به برنامه ارسال کرد.

پس از تعریف این Hub، نیاز است به کلاس Startup مراجعه کرده و دو تغییر ذیل را اعمال کنیم:
الف) ثبت و معرفی سرویس SignalR
ابتدا باید SignalR را فعالسازی کرد. به همین جهت نیاز است سرویس‌های آن‌را به صورت یکجا توسط متد الحاقی AddSignalR در متد ConfigureServices به نحو ذیل معرفی کرد:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
   services.AddSignalR();
   services.AddMvc();
}

ب) ثبت مسیریابی دسترسی به Hub
پس از تعریف Hub، مرحله‌ی بعدی، مشخص سازی نحوه‌ی دسترسی به آن است. به همین جهت در متد Configure، به نحو ذیل Hub را معرفی کرده و سپس یک path را برای آن مشخص می‌کنیم:
public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
{
   app.UseSignalR(routes =>
   {
      routes.MapHub<MessageHub>(path: "message");
    });
یعنی اکنون این Hub در آدرس ذیل قابل دسترسی است:
  http://localhost:5000/message
این آدرسی است که در کلاینت Angular، از آن برای اتصال به هاب، استفاده خواهیم کرد.


انتشار پیام‌هایی به تمام کاربران متصل به برنامه

آدرس فوق به تنهایی کار خاصی را انجام نمی‌دهد. از آن جهت اتصال کلاینت‌های برنامه استفاده می‌شود و این کلاینت‌ها پیام‌های رسیده‌ی از طرف برنامه را از این آدرس دریافت خواهند کرد. بنابراین مرحله‌ی بعد، ارسال تعدادی پیام به سمت کلاینت‌ها است. برای این منظور به HomeController برنامه‌ی وب مراجعه کرده و آن‌را به نحو ذیل تغییر می‌دهیم:
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using Microsoft.AspNetCore.SignalR;
using SignalRCore2WebApp.Hubs;

namespace SignalRCore2WebApp.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        private readonly IHubContext<MessageHub> _messageHubContext;
        public HomeController(IHubContext<MessageHub> messageHubContext)
        {
            _messageHubContext = messageHubContext;
        }

        public IActionResult Index()
        {
            return View(); // show the view
        }

        [HttpPost]
        public async Task<IActionResult> Index(string message)
        {
            await _messageHubContext.Clients.All.InvokeAsync("Send", message);
            return View();
        }
    }
}
برای دسترسی به Hubهای تعریف شده می‌توان از سیستم تزریق وابستگی‌ها استفاده کرد. برای این منظور تنها کافی است Hub مدنظر را به عنوان آرگومان جنریک IHubContext تعریف کرد. سپس از طریق آن می‌توان به این context‌، در قسمت‌های مختلف برنامه دسترسی یافت و برای مثال پیام‌هایی را به کاربران ارائه داد.
در این مثال ابتدا View ذیل نمایش داده می‌شود:
@{
    ViewData["Title"] = "Home Page";
}

<form method="post"
      asp-action="Index"
      asp-controller="Home"
      role="form">
  <div class="form-group">
     <label label-for="message">Message: </label>
     <input id="message" name="message" class="form-control"/>
  </div>
  <button class="btn btn-primary" type="submit">Send</button>
</form>
کار آن فرستادن یک پیام به متد Index است. سپس این متد، به کمک context تزریق شده‌ی Hub پیام‌ها، این پیام را به تمام کلاینت‌های متصل ارسال می‌کند.


تکمیل برنامه‌ی کلاینت Angular جهت نمایش پیام‌های رسیده‌ی از طرف سرور

تا اینجا ساختار ابتدایی برنامه‌ی Angular را توسط Angular CLI ایجاد کردیم. اکنون نیاز است وابستگی سمت کلاینت SignalR Core را نصب کنیم. به همین جهت از طریق خط فرمان به پوشه‌ی SignalRCore2Client وارد شده و دستور ذیل را صادر کنید:
 npm install @aspnet/signalr-client --save
پرچم save آن سبب خواهد شد تا این وابستگی علاوه بر نصب، در فایل package.json نیز درج شود.
کلاینت رسمی signalr، هم جاوا اسکریپتی است و هم تایپ‌اسکریپتی. به همین جهت به سادگی توسط یک برنامه‌ی تایپ اسکریپتی Angular قابل استفاده است. کلاس‌های آن‌را در مسیر node_modules\@aspnet\signalr-client\dist\src می‌توانید مشاهده کنید.
در ابتدا، فایل app.component.ts را به نحو ذیل تغییر می‌دهیم:
import { Component, OnInit } from "@angular/core";
import { HubConnection } from "@aspnet/signalr-client";

@Component({
  selector: "app-root",
  templateUrl: "./app.component.html",
  styleUrls: ["./app.component.css"]
})
export class AppComponent implements OnInit {
  hubPath = "http://localhost:5000/message";
  messages: string[] = [];

  ngOnInit(): void {
    const connection = new HubConnection(this.hubPath);
    connection.on("send", data => {
      this.messages.push(data);
    });
    connection.start().then(() => {
      // connection.invoke("send", "Hello");
      console.log("connected.");
    });
  }
}
در اینجا در ابتدا، کلاس HubConnection از ماژول aspnet/signalr-client@ دریافت شده‌است. سپس بر این اساس در ngOnInit، یک وهله از آن که به مسیر Hub تعریف شده‌ی برنامه اشاره می‌کند، ایجاد خواهد شد. هر زمانیکه پیامی از سمت سرور دریافت گردید، این پیام را به لیست messages، که یک آرایه است اضافه می‌کنیم. در آخر برای راه اندازی این اتصال، متد start آ‌ن‌را فراخوانی خواهیم کرد. در اینجا می‌توان یک متد سمت سرور را فراخوانی کرد و یا برقراری اتصال را در کنسول developers مرورگر نمایش داد.
آرایه‌ی messages را به نحو ذیل توسط یک حلقه در قالب این کامپوننت نمایش خواهیم داد:
<div>
  <h1>
    The messages from the server:
  </h1>
  <ul>
    <li *ngFor="let message of messages">
      {{message}}
    </li>
  </ul>
</div>
پس از آن به ریشه‌ی پروژه‌ی کلاینت مراجعه کرده و دستور ذیل را صادر می‌کنیم تا برنامه‌ی Angular ساخته شده و در مرورگر پیش فرض سیستم نمایش داده شود:
  ng serve -o
در این حالت برنامه در آدرس  http://localhost:4200/ قابل دسترسی خواهد بود.


همانطور که مشاهده می‌کنید، پیام خطای ذیل را صادر کرده‌است:
 Failed to load http://localhost:5000/message: Response to preflight request doesn't pass access control check: No 'Access-Control-Allow-Origin' header is present on the requested resource. Origin 'http://localhost:4200' is therefore not allowed access.
علت اینجا است که برنامه‌ی Angular بر روی پورت 4200 کار می‌کند و برنامه‌ی وب ما بر روی پورت 5000 تنظیم شده‌است. به همین جهت نیاز است CORS را در برنامه‌ی وب تنظیم کرد تا امکان یک چنین دسترسی صادر شود.
برای این منظور به فایل آغازین برنامه‌ی وب مراجعه کرده و سرویس‌های AddCors را به مجموعه‌ی سرویس‌های برنامه اضافه می‌کنیم:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddSignalR();
    services.AddCors(options =>
            {
                options.AddPolicy("CorsPolicy",
                    builder => builder
                        .AllowAnyOrigin()
                        .AllowAnyMethod()
                        .AllowAnyHeader()
                        .AllowCredentials());
            });
    services.AddMvc();
}
پس از آن در متد Configure، این سیاست دسترسی باید مورد استفاده قرار گیرد؛ و گرنه این تنظیمات کار نخواهد کرد. محل قرارگیری آن نیز باید پیش از سایر تنظیمات باشد:
public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
{
   app.UseCors(policyName: "CorsPolicy");
اکنون اگر مجددا برنامه‌ی Angular را Refresh کنیم، در console توسعه دهندگان مرورگر، مشاهده خواهیم کرد که اتصال برقرار شده‌است:


در آخر برای آزمایش برنامه، به آدرس http://localhost:5000 یا همان برنامه‌ی وب، مراجعه کرده و پیامی را ارسال کنید. بلافاصله مشاهده خواهید کرد که این پیام توسط کلاینت Angular دریافت شده و نمایش داده می‌شود:



کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: SignalRCore2Sample.zip
برای اجرا آن، ابتدا به پوشه‌ی SignalRCore2WebApp مراجعه کرده و دو فایل bat آن‌را به ترتیب اجرا کنید. اولی وابستگی‌ها‌ی برنامه را بازیابی می‌کند و دومی برنامه را بر روی پورت 5000 ارائه می‌دهد.
سپس به پوشه‌ی SignalRCore2Client مراجعه کرده و در آنجا نیز دو فایل bat ابتدایی آن‌را به ترتیب اجرا کنید. اولی وابستگی‌های برنامه‌ی Angular را بازیابی می‌کند و دومی برنامه‌ی Angular را بر روی پورت 4200 اجرا خواهد کرد.
نظرات مطالب
فعال سازی قسمت آپلود تصویر و فایل Kendo UI Editor
اگر thumb‌ها به درستی  نمایش داده نمی‌شود و فقط قسمتی از عکس رو مشاهده می‌کنید ، با استفاده از قطعه کد زیر این مشکل رفع خواهد شد :
1- تعریف کلاس به صورت زیر
public class ImageSize
    {
        public int Height
        {
            get;
            set;
        }

        public int Width
        {
            get;
            set;
        }
    }
2- تعریف کلاس ImageResizer همانند زیر :
public class ImageResizer
    {
        public ImageSize Resize(ImageSize originalSize, ImageSize targetSize)
        {
            var aspectRatio = (float)originalSize.Width / (float)originalSize.Height;
            var width = targetSize.Width;
            var height = targetSize.Height;

            if (originalSize.Width > targetSize.Width || originalSize.Height > targetSize.Height)
            {
                if (aspectRatio > 1)
                {
                    height = (int)(targetSize.Height / aspectRatio);
                }
                else
                {
                    width = (int)(targetSize.Width * aspectRatio);
                }
            }
            else
            {
                width = originalSize.Width;
                height = originalSize.Height;
            }

            return new ImageSize
            {
                Width = Math.Max(width, 1),
                Height = Math.Max(height, 1)
            };
        }
    }

3- تعریف کلاس ThumbnailCreator  همانند نمونه زیر :
 public class ThumbnailCreator
    {
        private static readonly IDictionary<string, ImageFormat> ImageFormats = new Dictionary<string, ImageFormat>{
            {"image/png", ImageFormat.Png},
            {"image/gif", ImageFormat.Gif},
            {"image/jpeg", ImageFormat.Jpeg}
        };

        private readonly ImageResizer resizer;

        public ThumbnailCreator()
        {
            this.resizer = new ImageResizer();
        }

        public byte[] Create(Stream source, ImageSize desiredSize, string contentType)
        {
            using (var image = Image.FromStream(source))
            {
                var originalSize = new ImageSize
                {
                    Height = image.Height,
                    Width = image.Width
                };

                var size = resizer.Resize(originalSize, desiredSize);

                using (var thumbnail = new Bitmap(size.Width, size.Height))
                {
                    ScaleImage(image, thumbnail);

                    using (var memoryStream = new MemoryStream())
                    {
                        thumbnail.Save(memoryStream, ImageFormats[contentType]);

                        return memoryStream.ToArray();
                    }
                }
            }
        }

        private void ScaleImage(Image source, Image destination)
        {
            using (var graphics = Graphics.FromImage(destination))
            {
                graphics.CompositingMode = CompositingMode.SourceCopy;
                graphics.CompositingQuality = CompositingQuality.HighQuality;
                graphics.SmoothingMode = SmoothingMode.AntiAlias;
                graphics.PixelOffsetMode = PixelOffsetMode.HighQuality;
                graphics.InterpolationMode = InterpolationMode.HighQualityBicubic;

                graphics.DrawImage(source, 0, 0, destination.Width, destination.Height);
            }
        }
    }

4- تعریف اکشن Thumbnail همانند زیر :
private FileContentResult CreateThumbnail(string physicalPath)
        {
            using (var fileStream = System.IO.File.OpenRead(physicalPath))
            {
                var desiredSize = new ImageSize
                {
                    Width = ThumbnailWidth,
                    Height = ThumbnailHeight
                };


                string contentType = MimeMapping.GetMimeMapping(physicalPath);
                return File(thumbnailCreator.Create(fileStream, desiredSize, contentType), contentType);
            }
        }

و در پایان اکشن GetThumbnail  را همانند زیر تغییر خواهیم داد :
 public virtual ActionResult GetThumbnail(string path)
        {
            path = GetSafeFileAndDirPath(path);
          //  return File(path, contentType); 
            return CreateThumbnail(path);
        }



نظرات مطالب
پیاده سازی JSON Web Token با ASP.NET Web API 2.x
- قسمت web api برنامه با mvc یکپارچه هست؟ اگر بله، برای کار با web api نیازی به این روش ندارید. همینقدر که کاربر برای مثال از طریق روش‌هایی مانند ASP.NET Identity و یا Forms authentication به سایت وارد شده باشد، کوکی حاصل از اعتبارسنجی آن‌ها، به همراه اعمال Ajax ای مختص Web API هم به صورت خودکار ارسال می‌شود و ... کاربر با موفقیت اعتبارسنجی خواهد شد. پروژه‌ی مطلب «اعمال تزریق وابستگی‌ها به مثال رسمی ASP.NET Identity» یک قسمت Web API محافظت شده هم دارد؛ با این view که کاملا عادی به نظر می‌رسد. چون سیستم یکپارچه هست.
- کاربرد JWT بیشتر در برنامه‌های SPA مانند Angular است: «احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران در برنامه‌های Angular»
در اینجا کاربر پس از لاگین (از طریق صفحه‌ی لاگینی، کاملا عادی و معمولی که هیچ اطلاعاتی هم از پیش در آن ذخیره نشده)، چیزی را که سمت کلاینت ذخیره می‌کند (برای مثال در local storage مرورگر)، فقط توکن‌های دریافتی پس از اعتبارسنجی موفق است و نه کلمه‌ی عبور و نه هیچ اطلاعات دیگری. سپس در هر درخواست به منابع محافظت شده‌ی سمت سرور، صرفا این توکن‌ها را ارسال می‌کند تا توسط آن، کار اعتبارسنجی خودکار کاربر صورت گیرد و هویت و همچنین سطوح دسترسی آن مشخص شوند.
- مثالی که در این پروژه ارائه شده، نمونه‌ی دیگر «آزمایش Web APIs توسط Postman - قسمت ششم - اعتبارسنجی مبتنی بر JWT» است؛ جهت ارائه‌ی یک سری مفهوم.
مطالب
استفاده از dll های دات نت در الکترون
یکی از جذاب‌ترین کارهایی که در کار برنامه نویسی می‌توان انجام داد این است که بتوانیم از کدهای یک زبان دیگر، در زبانی دیگر استفاده کنیم. بسیاری از کاربران این سایت مدت‌هاست که از دات نت استفاده می‌کنند و ممکن است بخواهند از dll‌های آن در الکترون بهره ببرند. در این مقاله بررسی می‌کنیم که چگونه از کدهای دات نت در الکترون استفاده کنیم. ابتدا یک پروژه‌ی Class Library جدید را برای برنامه‌ی فاکتوریل با کد زیر تولید می‌کنیم:
namespace electron_factorial
{
    public class MyMath
    {
        public int Factorial(int number)
        {
            if (number < 2)
                return number;
            return Factorial(number - 1)*number;
        }

        public Task<object> CalcFactorial(object obj)
        {
            return Task.Factory.StartNew(() => Factorial((int) obj) as object);
        }
    }
}
باید توجه داشته باشید متدی که در الکترون صدا میزنید باید دارای آرگومان‌های object و خروجی <Task<Object باشد. برای آشنایی با دستور task مقالات اصول کدنویسی موازی در سایت جاری را مطالعه فرمایید.

سپس کتابخانه تولید شده را به داخل دایرکتوری پروژه انتقال می‌دهیم. پروژه electron-edge را در پروژه صدا می‌زنیم؛ این پروژه که برای الکترون بهینه شده است از روی پروژه Edge فورک شده است که برای خروجی دات نت در node.js تولید شده بود.
npm install electron-edge

حالا کد زیر را می‌نویسیم:
  <script>
  function  myFunction()
    {
      var edge = require('electron-edge');
      var CalcFactorial = edge.func({
           assemblyFile: 'electron-factorial.dll',
           typeName: 'electron_factorial.MyMath',
           methodName: "CalcFactorial"
      });

      document.getElementById("calc").addEventListener("click", function (e) {
           var inputText = document.getElementById("txtnumber").value;
           CalcFactorial(Number(inputText), function (error, result) {
                document.getElementById("factorial").value=result;
           });
      });
    }

    </script>
در ابتدای امر، کلاسی از جنس edge را می‌سازیم و با استفاده از متد func، اطلاعات کتابخانه‌ی دات نت را به عنوان آرگومان وارد می‌کنیم. از این پس CalcFactirial به متد مورد نظر ما در dll اشاره می‌کند. هنگام استفاده از آن هم باید مدنظر داشته باشید با توجه به استفاده از برنامه نویسی موازی، پاسخ تابع به صورت یک callback در اختیار ما قرار می‌گیرد که اولین پارامتر آن خطاست و در صورت رخ دادن، مزین به اطلاعات خطا شده که می‌توانید آن را Throw کنید و در غیر این صورت نال بازگشت داده می‌شود و پارامتر دوم هم در صورتیکه به خطایی برخورد نکنیم، پاسخ تابع را برای ما ارسال خواهد کرد.
نظرات مطالب
ساخت ربات تلگرامی با #C
1. آپدیتهای دریافتی همیشه فقط شامل Message نمیشه و ممکنه آپدیت دریافتی از نوع CallbackQuery هم باشه
2. کمی بالاتر توضیح داده شده که برای دریافت آپدیت‌های جدید باید پارامتر offset رو هم ارسال کنی. مقدار این پارامتر باید رقم بعدی Id آخرین آپدیت دریافتی باشه یعنی update_id  +1
برای طراحی ربات تلگرام هم بهتر هست که از پکیج‌های آماده استفاده بشه که بالاتر عرض کردم.
یه پروژه کنسول ایجاد کن پکیج telegram.bot رو هم از Nuget به برنامه اضافه کن و کلاس program.cs  رو به صورت زیر پیاده کن
به جای BOT_TOKEN هم توکن ربات خودت رو کپی کن و برنامه رو اجرا کن
using System.Threading.Tasks;
using Telegram.Bot;

namespace Bot.Engine.Console
{
    public class Program
    {
        Api bot;
        string botToken = "BOT_TOKEN";

        public static void Main(string[] args)
        {
            Task.Run(() => RunBot(botToken));

            System.Console.ReadLine();
        }


        /// <summary>
        /// 
        /// </summary>
        public static async Task RunBot(string botToken)
        {
            #region راه اندازی ربات

             bot = new Api(botToken);
            var me = await bot.GetMe();
            if (me != null)
            {
                System.Console.WriteLine("bot started {0}", me.Username);
            }
            else
            {
                System.Console.WriteLine("get bot failed ");
            }

          
            #endregion

            #region شروع گوش دادن به درخواست‌ها var whileCount = 0;
            var offset = 0;

            while (true)
            {
                System.Console.WriteLine("while no {0}", whileCount);

                whileCount += 1;
                try
                {
                    var updates = await bot.GetUpdatesAsync(offset);
                    var updatesCount = updates.Count();
                    System.Console.WriteLine("updates count is {0}", updatesCount);
                    System.Console.WriteLine("================================================================");

                    if (updatesCount > 0)
                    {
                        foreach (var update in updates)
                        {
                            try
                            {
                                offset = update.Id + 1;
                                if (update.Message.Text!=null)
                                {
                                    //echo msg
                                    await bot.SendTextMessageAsync(update.Message.Chat.Id, update.Message.Text);
                                }
                                else
                                {
                                    await bot.SendTextMessageAsync(update.Message.Chat.Id, "لطفا یک پیام متنی بفرستید");
                                }

                            }
                            catch (Exception ex)
                            {
                                bot.SendTextMessage(update.Message.Chat.Id, ex.ToString());
                            }
                        }
                        continue;
                    }


                }
                catch (Exception ex)
                {
                    System.Console.WriteLine("Error Msg = {0}",ex.Message);
                }

            }

            #endregion
        }

    }
}

نظرات مطالب
تبدیل PDF به تصویر با استفاده از API توکار Window 8.1 در برنامه‌های غیر مترو دات نت
یک نکته‌ی تکمیلی
اگر با استفاده از مطالب فوق قصد داشته باشید در WPF یک PDF Viewer درست کنید، می‌توان از متد ذیل استفاده کرد:
        private async Task<List<System.Windows.Media.Imaging.BitmapImage>> getPdfPageImages()
        {
            var results = new List<System.Windows.Media.Imaging.BitmapImage>();
            using (var randomAccessStream = File.Open("PieChartPdfReport.pdf", FileMode.Open).AsRandomAccessStream())
            {
                var pdfDocument = await PdfDocument.LoadFromStreamAsync(randomAccessStream);
                for (uint i = 0; i < pdfDocument.PageCount; i++)
                {
                    using (var memoryStream = new MemoryStream())
                    {
                        using (var stream = memoryStream.AsRandomAccessStream())
                        {
                            using (var page = pdfDocument.GetPage(i))
                            {
                                // Set render options
                                var renderOptions = new PdfPageRenderOptions
                                {
                                    BackgroundColor = Colors.LightGray,
                                    DestinationHeight = (uint)(page.Size.Height * 10)
                                };

                                await page.RenderToStreamAsync(stream); //, renderOptions);
                                await stream.FlushAsync();

                                var bitmapImage = new System.Windows.Media.Imaging.BitmapImage();
                                bitmapImage.BeginInit();
                                //Without this, BitmapImage uses lazy initialization by default and the stream will be closed by then.
                                bitmapImage.CacheOption = System.Windows.Media.Imaging.BitmapCacheOption.OnLoad;
                                bitmapImage.StreamSource = memoryStream;
                                bitmapImage.EndInit();

                                results.Add(bitmapImage);
                            }
                        }
                    }
                }
            }
            return results;
        }
بعد برای استفاده از BitmapImageهای حاصل از  آن، برای مثال نمایش اولین صفحه در یک کنترل Image استاندارد، می‌توان نوشت:
        private async void Button_Click(object sender, RoutedEventArgs e)
        {
            var images = await this.getPdfPageImages();
            ImagePdf.Source = images.First();
        }
مطالب
تهیه XML امضاء شده جهت تولید مجوز استفاده از برنامه
اگر به فایل مجوز استفاده از برنامه‌‌ای مانند EF Profiler دقت کنید، یک فایل XML به ظاهر ساده بیشتر نیست:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<license id="17d46246-a6cb-4196-98a0-ff6fc08cb67f" expiration="2012-06-12T00:00:00.0000000" type="Trial" prof="EFProf">
  <name>MyName</name>
  <Signature xmlns="http://www.w3.org/2000/09/xmldsig#">
    <SignedInfo>
      <CanonicalizationMethod Algorithm="http://www.w3.org/TR/2001/REC-xml-c14n-20010315" />
      <SignatureMethod Algorithm="http://www.w3.org/2000/09/xmldsig#rsa-sha1" />
      <Reference URI="">
        <Transforms>
          <Transform Algorithm="http://www.w3.org/2000/09/xmldsig#enveloped-signature" />
        </Transforms>
        <DigestMethod Algorithm="http://www.w3.org/2000/09/xmldsig#sha1" />
        <DigestValue>b8N0bDE4gTakfdGKtzDflmmyyXI=</DigestValue>
      </Reference>
    </SignedInfo>
    <SignatureValue>IPELgc9BbkD8smXSe0sGqp5vS57CtZo9ME2ZfXSq/thVu...=</SignatureValue>
  </Signature>
</license>
در این فایل ساده متنی، نوع مجوز استفاده از برنامه، Trial ذکر شده است. شاید عنوان کنید که خوب ... نوع مجوز را به Standard تغییر می‌دهیم و فایل را ذخیره کرده و نهایتا استفاده می‌کنیم. اما ... نتیجه حاصل کار نخواهد کرد! حتی اگر یک نقطه به اطلاعات این فایل اضافه شود، دیگر قابل استفاده نخواهد بود. علت آن هم به قسمت Signature فایل XML فوق بر می‌گردد.
در ادامه به نحوه تولید و استفاده از یک چنین مجوزهای امضاء شده‌ای در برنامه‌های دات نتی خواهیم پرداخت.


تولید کلیدهای RSA

برای تهیه امضای دیجیتال یک فایل XML نیاز است از الگوریتم RSA استفاده شود.
برای تولید فایل XML امضاء شده، از کلید خصوصی استفاده خواهد شد. برای خواندن اطلاعات مجوز (فایل XML امضاء شده)، از کلیدهای عمومی که در برنامه قرار می‌گیرند کمک خواهیم گرفت (برای نمونه برنامه EF Prof این کلیدها را در قسمت Resourceهای خود قرار داده است).
استفاده کننده تنها زمانی می‌تواند مجوز معتبری را تولید کند که دسترسی به کلیدهای خصوصی تولید شده را داشته باشد.
        public static string CreateRSAKeyPair(int dwKeySize = 1024)
        {
            using (var provider = new RSACryptoServiceProvider(dwKeySize))
            {
                return provider.ToXmlString(includePrivateParameters: true);
            }
        }
امکان تولید کلیدهای اتفاقی مورد استفاده در الگوریتم RSA، در دات نت پیش بینی شده است. خروجی متد فوق یک فایل XML است که به همین نحو در صورت نیاز توسط متد provider.FromXmlString مورد استفاده قرار خواهد گرفت.


تهیه ساختار مجوز

در ادامه یک enum که بیانگر انواع مجوزهای برنامه ما است را مشاهده می‌کنید:
namespace SignedXmlSample
{
    public enum LicenseType
    {
        None,
        Trial,
        Standard,
        Personal
    }
}
به همراه کلاسی که اطلاعات مجوز تولیدی را دربر خواهد گرفت:
using System;
using System.Xml.Serialization;

namespace SignedXmlSample
{
    public class License
    {
        [XmlAttribute]
        public Guid Id { set; get; }
        
        public string Domain { set; get; }

        [XmlAttribute]
        public string IssuedTo { set; get; }

        [XmlAttribute]
        public DateTime Expiration { set; get; }

        [XmlAttribute]
        public LicenseType Type { set; get; }
    }
}
خواص این کلاس یا عناصر enum یاد شده کاملا دلخواه هستند و نقشی را در ادامه بحث نخواهند داشت؛ از این جهت که از مباحث XmlSerializer برای تبدیل وهله‌ای از شیء مجوز به معادل XML آن استفاده می‌شود. بنابراین المان‌های آن‌را مطابق نیاز خود می‌توانید تغییر دهید. همچنین ذکر ویژگی XmlAttribute نیز اختیاری است. در اینجا صرفا جهت شبیه سازی معادل مثالی که در ابتدای بحث مطرح شد، از آن استفاده شده است. این ویژگی راهنمایی است برای کلاس XmlSerializer تا خواص مزین شده با آن‌را به شکل یک Attribute در فایل نهایی ثبت کند.


تولید و خواندن مجوز دارای امضای دیجیتال

کدهای کامل کلاس تولید و خواندن یک مجوز دارای امضای دیجیتال را در اینجا مشاهده می‌کنید:
using System;
using System.IO;
using System.Security.Cryptography; // needs a ref. to `System.Security.dll` asm.
using System.Security.Cryptography.Xml;
using System.Text;
using System.Xml;
using System.Xml.Serialization;

namespace SignedXmlSample
{
    public static class LicenseGenerator
    {
        public static string CreateLicense(string licensePrivateKey, License licenseData)
        {
            using (var provider = new RSACryptoServiceProvider())
            {
                provider.FromXmlString(licensePrivateKey);
                var xmlDocument = createXmlDocument(licenseData);
                var xmlDigitalSignature = getXmlDigitalSignature(xmlDocument, provider);
                appendDigitalSignature(xmlDocument, xmlDigitalSignature);
                return xmlDocumentToString(xmlDocument);
            }
        }

        public static string CreateRSAKeyPair(int dwKeySize = 1024)
        {
            using (var provider = new RSACryptoServiceProvider(dwKeySize))
            {
                return provider.ToXmlString(includePrivateParameters: true);
            }
        }

        public static License ReadLicense(string licensePublicKey, string xmlFileContent)
        {
            var doc = new XmlDocument();
            doc.LoadXml(xmlFileContent);

            using (var provider = new RSACryptoServiceProvider())
            {
                provider.FromXmlString(licensePublicKey);

                var nsmgr = new XmlNamespaceManager(doc.NameTable);
                nsmgr.AddNamespace("sig", "http://www.w3.org/2000/09/xmldsig#");

                var xml = new SignedXml(doc);
                var signatureNode = (XmlElement)doc.SelectSingleNode("//sig:Signature", nsmgr);
                if (signatureNode == null)
                    throw new InvalidOperationException("This license file is not signed.");

                xml.LoadXml(signatureNode);
                if (!xml.CheckSignature(provider))
                    throw new InvalidOperationException("This license file is not valid.");

                var ourXml = xml.GetXml();
                if (ourXml.OwnerDocument == null || ourXml.OwnerDocument.DocumentElement == null)
                    throw new InvalidOperationException("This license file is coruppted.");

                using (var reader = new XmlNodeReader(ourXml.OwnerDocument.DocumentElement))
                {
                    var xmlSerializer = new XmlSerializer(typeof(License));
                    return (License)xmlSerializer.Deserialize(reader);
                }
            }
        }

        private static void appendDigitalSignature(XmlDocument xmlDocument, XmlNode xmlDigitalSignature)
        {
            xmlDocument.DocumentElement.AppendChild(xmlDocument.ImportNode(xmlDigitalSignature, true));
        }

        private static XmlDocument createXmlDocument(License licenseData)
        {
            var serializer = new XmlSerializer(licenseData.GetType());
            var sb = new StringBuilder();
            using (var writer = new StringWriter(sb))
            {
                var ns = new XmlSerializerNamespaces(); ns.Add("", "");
                serializer.Serialize(writer, licenseData, ns);
                var doc = new XmlDocument();
                doc.LoadXml(sb.ToString());
                return doc;
            }
        }

        private static XmlElement getXmlDigitalSignature(XmlDocument xmlDocument, AsymmetricAlgorithm key)
        {
            var xml = new SignedXml(xmlDocument) { SigningKey = key };
            var reference = new Reference { Uri = "" };
            reference.AddTransform(new XmlDsigEnvelopedSignatureTransform());
            xml.AddReference(reference);
            xml.ComputeSignature();
            return xml.GetXml();
        }

        private static string xmlDocumentToString(XmlDocument xmlDocument)
        {
            using (var ms = new MemoryStream())
            {
                var settings = new XmlWriterSettings { Indent = true, Encoding = Encoding.UTF8 };
                var xmlWriter = XmlWriter.Create(ms, settings);
                xmlDocument.Save(xmlWriter);
                ms.Position = 0;
                return new StreamReader(ms).ReadToEnd();
            }
        }
    }
}
توضیحات:
در حین کار با متد CreateLicense، پارامتر licensePrivateKey همان اطلاعاتی است که به کمک متد CreateRSAKeyPair قابل تولید است. توسط پارامتر licenseData، اطلاعات مجوز در حال تولید اخذ می‌شود. در این متد به کمک provider.FromXmlString، اطلاعات کلیدهای RSA دریافت خواهند شد. سپس توسط متد createXmlDocument، محتوای licenseData دریافتی به یک فایل XML نگاشت می‌گردد (بنابراین اهمیتی ندارد که حتما از ساختار کلاس مجوز یاد شده استفاده کنید). در ادامه متد getXmlDigitalSignature با در اختیار داشتن معادل XML شیء مجوز و کلیدهای لازم، امضای دیجیتال متناظری را تولید می‌کند. با استفاده از متد appendDigitalSignature، این امضاء را به فایل XML اولیه اضافه می‌کنیم. از این امضاء جهت بررسی اعتبار مجوز برنامه در متد ReadLicense استفاده خواهد شد.
برای خواندن یک فایل مجوز امضاء شده در برنامه خود می‌توان از متد ReadLicense استفاده کرد. توسط آرگومان licensePublicKey، اطلاعات کلید عمومی دریافت می‌شود. این کلید دربرنامه، ذخیره و توزیع می‌گردد. پارامتر xmlFileContent معادل محتوای فایل XML مجوزی است که قرار است مورد ارزیابی قرار گیرد.


مثالی در مورد نحوه استفاده از کلاس تولید مجوز

در ادامه نحوه استفاده از متدهای CreateLicense و  ReadLicense را ملاحظه می‌کنید؛ به همراه آشنایی با نمونه کلیدهایی که باید به همراه برنامه منتشر شوند:
using System;
using System.IO;

namespace SignedXmlSample
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            //Console.WriteLine(LicenseGenerator.CreateRSAKeyPair());
            writeLicense();            
            readLicense();

            Console.WriteLine("Press a key...");
            Console.ReadKey();
        }

        private static void readLicense()
        {
            var xml = File.ReadAllText("License.xml");
            const string publicKey = @"<RSAKeyValue>
                                    <Modulus>
                                        mBNKFIc/LkMfaXvLlB/+6EujPkx3vBOvLu8jdESDSQLisT8K96RaDMD1ORmdw2XNdMw/6ZBuJjLhoY13qCU9t7biuL3SIxr858oJ1RLM4PKhA/wVDcYnJXmAUuOyxP/vfvb798o6zAC1R2QWuzG+yJQR7bFmbKH0tXF/NOcSgbc=
                                    </Modulus>
                                    <Exponent>
                                        AQAB
                                    </Exponent>
                                 </RSAKeyValue>";

            var result = LicenseGenerator.ReadLicense(publicKey, xml);

            Console.WriteLine(result.Domain);
            Console.WriteLine(result.IssuedTo);
        }

        private static void writeLicense()
        {
            const string rsaData = @"<RSAKeyValue>
                    <Modulus>
                        mBNKFIc/LkMfaXvLlB/+6EujPkx3vBOvLu8jdESDSQLisT8K96RaDMD1ORmdw2XNdMw/6ZBuJjLhoY13qCU9t7biuL3SIxr858oJ1RLM4PKhA/wVDcYnJXmAUuOyxP/vfvb798o6zAC1R2QWuzG+yJQR7bFmbKH0tXF/NOcSgbc=
                    </Modulus>
                    <Exponent>
                        AQAB
                    </Exponent>
                    <P>
                        xwPKN77EcolMTD2O2Csv6k9Y4aen8UBVYjeQ4PtrNGz0Zx6I1MxLEFzRpiKC/Ney3xKg0Icwj0ebAQ04d5+HAQ==
                    </P>
                    <Q>
                        w568t0Xe6OBUfCyAuo7tTv4eLgczHntVLpjjcxdUksdVw7NJtlnOLApJVJ+U6/85Z7Ji+eVhuN91yn04pQkAtw==
                    </Q>
                    <DP>
                        svkEjRdA4WP5uoKNiHdmMshCvUQh8wKRBq/D2aAgq9fj/yxlj0FdrAxc+ZQFyk5MbPH6ry00jVWu3sY95s4PAQ==
                    </DP>
                    <DQ>
                        WcRsIUYk5oSbAGiDohiYeZlPTBvtr101V669IUFhhAGJL8cEWnOXksodoIGimzGBrD5GARrr3yRcL1GLPuCEvQ==
                    </DQ>
                    <InverseQ>
                        wIbuKBZSCioG6MHdT1jxlv6U1+Y3TX9sHED9PqGzWWpVGA+xFJmQUxoFf/SvHzwbBlXnG0DLqUvxEv+BkEid2w==
                    </InverseQ>
                    <D>                        Yk21yWdT1BfXqlw30NyN7qNWNuM/Uvh2eaRkCrhvFTckSucxs7st6qig2/RPIwwfr6yIc/bE/TRO3huQicTpC2W3aXsBI9822OOX4BdWCec2txXpSkbZW24moXu+OSHfAdYoOEN6ocR7tAGykIqENshRO7HvONJsOE5+1kF2GAE=
                    </D>
                  </RSAKeyValue>";

            string data = LicenseGenerator.CreateLicense(
                                                rsaData,
                                                new License
                                                {
                                                     Id = Guid.NewGuid(),
                                                     Domain = "dotnettips.info",
                                                     Expiration = DateTime.Now.AddYears(2),
                                                     IssuedTo = "VahidN",
                                                     Type = LicenseType.Standard
                                                });
            File.WriteAllText("License.xml", data);
        }
    }
}
ابتدا توسط متد CreateRSAKeyPair کلیدهای لازم را تهیه و ذخیره کنید. این کار یکبار باید صورت گیرد.
همانطور که مشاهده می‌کنید، اطلاعات کامل یک نمونه از آن، در متد writeLicense مورد نیاز است. اما در متد readLicense تنها به قسمت عمومی آن یعنی Modulus و Exponent نیاز خواهد بود (موارد قابل انتشار به همراه برنامه).

سؤال: امنیت این روش تا چه اندازه است؟
پاسخ: تا زمانیکه کاربر نهایی به کلیدهای خصوصی شما دسترسی پیدا نکند، امکان تولید معادل آن‌ها تقریبا در حد صفر است و به طول عمر او قد نخواهد داد!
اما ... مهاجم می‌تواند کلیدهای عمومی و خصوصی خودش را تولید کند. مجوز دلخواهی را بر این اساس تهیه کرده و سپس کلید عمومی جدید را در برنامه، بجای کلیدهای عمومی شما درج (patch) کند! بنابراین روش بررسی اینکه آیا برنامه جاری patch شده است یا خیر را فراموش نکنید. یا عموما مطابق معمول قسمتی از برنامه که در آن مقایسه‌ای بین اطلاعات دریافتی و اطلاعات مورد انتظار وجود دارد، وصله می‌شوند؛ این مورد عمومی است و منحصر به روش جاری نمی‌باشد.

دریافت نسخه جنریک این مثال:
SignedXmlSample.zip
مطالب
ASP.NET MVC #12

تولید خودکار فرم‌های ورود و نمایش اطلاعات در ASP.NET MVC بر اساس اطلاعات مدل‌ها

در الگوی MVC، قسمت M یا مدل آن یک سری ویژگی‌های خاص خودش را دارد:
شما را وادار نمی‌کند که مدل را به نحو خاصی طراحی کنید. شما را مجبور نمی‌کند که کلاس‌های مدل را برای نمونه همانند کلاس‌های کنترلرها، از کلاس خاصی به ارث ببرید. یا حتی در مورد نحوه‌ی دسترسی به داده‌ها نیز، نظری ندارد. به عبارتی برنامه نویس است که می‌تواند بر اساس امکانات مهیای در کل اکوسیستم دات نت، در این مورد آزادانه تصمیم گیری کند.
بر همین اساس ASP.NET MVC یک سری قرارداد را برای سهولت اعتبار سنجی یا تولید بهتر رابط کاربری بر اساس اطلاعات مدل‌ها، فراهم آورده است. این قراردادها هم چیزی نیستند جز یک سری metadata که نحوه‌ی دربرگیری اطلاعات را در مدل‌ها توضیح می‌دهند. برای دسترسی به آن‌ها پروژه جاری باید ارجاعی را به اسمبلی‌های System.ComponentModel.DataAnnotations.dll و System.Web.Mvc.dll داشته باشد (که VS.NET به صورت خودکار در ابتدای ایجاد پروژه اینکار را انجام می‌دهد).

یک مثال کاربردی

یک پروژه جدید خالی ASP.NET MVC را آغاز کنید. در پوشه مدل‌های آن، مدل اولیه‌ای را با محتوای زیر ایجاد نمائید:

using System;

namespace MvcApplication8.Models
{
public class Employee
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
public decimal Salary { set; get; }
public string Address { set; get; }
public bool IsMale { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
}
}

سپس یک کنترلر جدید را هم به نام EmployeeController با محتوای زیر به پروژه اضافه نمائید:

using System;
using System.Web.Mvc;
using MvcApplication8.Models;

namespace MvcApplication8.Controllers
{
public class EmployeeController : Controller
{
public ActionResult Create()
{
var employee = new Employee { AddDate = DateTime.Now };
return View(employee);
}
}
}

بر روی متد Create کلیک راست کرده و یک View ساده را برای آن ایجاد نمائید. سپس محتوای این View را به صورت زیر تغییر دهید:

@model MvcApplication8.Models.Employee
@{
ViewBag.Title = "Create";
}

<h2>Create An Employee</h2>

@using (Html.BeginForm(actionName: "Create", controllerName: "Employee"))
{
@Html.EditorForModel()
<input type="submit" value="Save" />
}

اکنون اگر پروژه را اجرا کرده و مسیر http://localhost/employee/create را وارد نمائید، یک صفحه ورود اطلاعات تولید شده به صورت خودکار را مشاهده خواهید کرد. متد Html.EditorForModel بر اساس اطلاعات خواص عمومی مدل، یک فرم خودکار را تشکیل می‌دهد.
البته فرم تولیدی به این شکل شاید آنچنان مطلوب نباشد، از این جهت که برای مثال Id را هم لحاظ کرده، در صورتیکه قرار است این Id توسط بانک اطلاعاتی انتساب داده شود و نیازی نیست تا کاربر آن‌را وارد نماید. یا مثلا برچسب AddDate نباید به این شکل صرفا بر اساس نام خاصیت متناظر با آن تولید شود و مواردی از این دست. به عبارتی نیاز به سفارشی سازی کار این فرم ساز توکار ASP.NET MVC وجود دارد که ادامه بحث جاری را تشکیل خواهد داد.



سفارشی سازی فرم ساز توکار ASP.NET MVC با کمک Metadata خواص

برای اینکه بتوان نحوه نمایش فرم خودکار تولید شده را سفارشی کرد، می‌توان از یک سری attribute و data annotations توکار دات نت و ASP.NET MVC استفاده کرد و نهایتا این metadata توسط فریم ورک، مورد استفاده قرار خواهند گرفت. برای مثال:

using System;
using System.ComponentModel;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication8.Models
{
public class Employee
{
//[ScaffoldColumn(false)]

[HiddenInput(DisplayValue=false)]
public int Id { set; get; }

public string Name { set; get; }

[DisplayName("Annual Salary ($)")]
public decimal Salary { set; get; }

public string Address { set; get; }

[DisplayName("Is Male?")]
public bool IsMale { set; get; }

[DisplayName("Start Date")]
[DataType(DataType.Date)]
public DateTime AddDate { set; get; }
}
}

در اینجا به کمک ویژگی HiddenInput از نمایش عمومی خاصیت Id جلوگیری خواهیم کرد یا توسط ویژگی DisplayName، برچسب دلخواه خود را به عناصر فرم تشکیل شده، انتساب خواهیم داد. اگر نیاز باشد تا خاصیتی کلا از رابط کاربری حذف شود می‌توان از ویژگی ScaffoldColumn با مقدار false استفاده کرد. یا توسط DataType، مشخص کرده‌ایم که نوع ورودی فقط قرار است Date باشد و نیازی به قسمت Time آن نداریم.
DataType شامل نوع‌های از پیش تعریف شده دیگری نیز هست. برای مثال اگر نیاز به نمایش TextArea بود از مقدار MultilineText، ‌استفاده کنید:

[DataType(DataType.MultilineText)]

یا برای نمایش PasswordBox از مقدار Password می‌توان کمک گرفت. اگر نیاز دارید تا آدرس ایمیلی به شکل یک لینک mailto نمایش داده شود از مقدار EmailAddress استفاده کنید. به کمک مقدار Url، متن خروجی به صورت خودکار تبدیل به یک آدرس قابل کلیک خواهد شد.
اکنون اگر پروژه را مجددا کامپایل کنیم و به آدرس ایجاد یک کارمند جدید مراجعه نمائیم، با رابط کاربری بهتری مواجه خواهیم شد.



سفارشی سازی ظاهر فرم ساز توکار ASP.NET MVC

در ادامه اگر بخواهیم ظاهر این فرم را اندکی سفارشی‌تر کنیم، بهتر است به سورس صفحه تولیدی در مرورگر مراجعه کنیم. در اینجا یک سری عناصر HTML محصور شده با div را خواهیم یافت. هر کدام از این‌ها هم با classهای css خاص خود تعریف شده‌اند. بنابراین اگر علاقمند باشیم که رنگ و قلم و غیره این موارد تغییر دهیم، تنها کافی است فایل css برنامه را ویرایش کنیم و نیازی به دستکاری مستقیم کدهای برنامه نیست.



انتساب قالب‌های سفارشی به خواص یک شیء

تا اینجا در مورد نحوه سفارشی سازی رنگ، قلم، برچسب و نوع داده‌های هر کدام از عناصر نهایی نمایش داده شده، توضیحاتی را ملاحظه نمودید.
در فرم تولیدی نهایی، خاصیت bool تعریف شده به صورت خودکار به یک checkbox تبدیل شده است. چقدر خوب می‌شد اگر امکان تبدیل آن مثلا به RadioButton انتخاب مرد یا زن بودن کارمند ثبت شده در سیستم وجود داشت. برای اصلاح یا تغییر این مورد، باز هم می‌توان از متادیتای خواص، جهت تعریف قالبی خاص برای هر کدام از خواص مدل استفاده کرد.
به پوشه Views/Shared مراجعه کرده و یک پوشه جدید به نام EditorTemplates را ایجاد نمائید. بر روی این پوشه کلیک راست کرده و گزینه Add view را انتخاب کنید. در صفحه باز شده، گزینه «Create as a partial view» را انتخاب نمائید و نام آن‌را هم مثلا GenderOptions وارد کنید. همچنین گزینه «Create a strongly typed view» را نیز انتخاب کنید. مقدار Model class را مساوی bool وارد نمائید. فعلا یک hello داخل این صفحه جدید وارد کرده و سپس خاصیت IsMale را به نحو زیر تغییر دهید:

[DisplayName("Gender")]
[UIHint("GenderOptions")]
public bool IsMale { set; get; }

توسط ویژگی UIHint، می‌توان یک خاصیت را به یک partial view متصل کرد. در اینجا خاصیت IsMale به partial view ایی به نام GenderOptions متصل شده است. اکنون اگر برنامه را کامپایل و اجرا کرده و آدرس ایجاد یک کارمند جدید را ملاحظه کنید، بجای Checkbox باید یک hello نمایش داده شود.
محتویات این Partial view هم نهایتا به شکل زیر خواهند بود:

@model bool
<p>@Html.RadioButton("", false, !Model) Female</p>
<p>@Html.RadioButton("", true, Model) Male</p>

در اینجا Model که از نوع bool تعریف شده، به خاصیت IsMale اشاره خواهد کرد. دو RadioButton هم برای انتخاب بین حالت زن و مرد تعریف شده‌اند.

یا یک مثال جالب دیگر در این زمینه می‌تواند تبدیل enum به یک Dropdownlist باشد. در این حالت partial view ما شکل زیر را خواهد یافت:

@model Enum
@Html.DropDownListFor(m => m, Enum.GetValues(Model.GetType())
.Cast<Enum>()
.Select(m => {
string enumVal = Enum.GetName(Model.GetType(), m);
return new SelectListItem() {
Selected = (Model.ToString() == enumVal),
Text = enumVal,
Value = enumVal
};
}))

و برای استفاده از آن، از ویژگی زیر می‌توان کمک گرفت (مزین کردن خاصیتی از نوع یک enum دلخواه، جهت تبدیل خودکار آن به یک دراپ داون لیست):

[UIHint("Enum")]


سایر متدهای کمکی تولید و نمایش خودکار اطلاعات از روی اطلاعات مدل‌های برنامه

متدهای دیگری نیز در رده‌ی Templated helpers قرار می‌گیرند. اگر از متد Html.EditorFor استفاده کنیم، از تمام این اطلاعات متادیتای تعریف شده نیز استفاده خواهد کرد. همانطور که در قسمت قبل (قسمت 11) نیز توضیح داده شد، صفحه استاندارد Add view در VS.NET به همراه یک سری قالب تولید فرم‌های Create و Edit هم هست که دقیقا کد نهایی تولیدی را بر اساس همین متد تولید می‌کند.
استفاده از Html.EditorFor انعطاف پذیری بیشتری را به همراه دارد. برای مثال اگر یک طراح وب، طرح ویژه‌ای را در مورد ظاهر فرم‌های سایت به شما ارائه دهد، بهتر است از این روش استفاده کنید. اما خروجی نهایی Html.EditorForModel به کمک تعدادی متادیتا و اندکی دستکاری CSS، از دیدگاه یک برنامه نویس بی نقص است!
به علاوه، متد Html.DisplayForModel نیز مهیا است. بجای اینکه کار تولید رابط کاربری اطلاعات نمایش جزئیات یک شیء را انجام دهید، اجازه دهید تا متد Html.DisplayForModel اینکار را انجام دهد. سفارشی سازی آن نیز همانند قبل است و بر اساس متادیتای خواص انجام می‌شود. در این حالت، مسیر پیش فرض جستجوی قالب‌های UIHint آن، Views/Shared/DisplayTemplates می‌باشد. همچنین Html.DisplayFor نیز جهت کار با یک خاصیت مدل تدارک دیده شده است. البته باید درنظر داشت که استفاده از پوشه Views/Shared اجباری نیست. برای مثال اگر از پوشه Views/Home/DisplayTemplates استفاده کنیم، قالب‌های سفارشی تهیه شده تنها جهت Viewهای کنترلر home قابل استفاده خواهند بود.
یکی دیگر از ویژگی‌هایی که جهت سفارشی سازی نحوه نمایش خودکار اطلاعات می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد، DisplayFormat است. برای مثال اگر مقدار خاصیت در حال نمایش نال بود، می‌توان مقدار دیگری را نمایش داد:

[DisplayFormat(NullDisplayText = "-")]

یا اگر علاقمند بودیم که فرمت اطلاعات در حال نمایش را تغییر دهیم، به نحو زیر می‌توان عمل کرد:

[DisplayFormat(DataFormatString  = "{0:n}")]

مقدار DataFormatString در پشت صحنه در متد string.Format مورد استفاده قرار می‌گیرد.
و اگر بخواهیم که این ویژگی در حالت تولید فرم ویرایش نیز درنظر گرفته شود، می‌توان خاصیت ApplyFormatInEditMode را نیز مقدار دهی کرد:

[DisplayFormat(DataFormatString  = "{0:n}", ApplyFormatInEditMode = true)]



بازنویسی قالب‌های پیش فرض تولید فرم یا نمایش اطلاعات خودکار ASP.NET MVC

یکی دیگر از قرارداهای بکارگرفته شده در حین استفاده از قالب‌های سفارشی، استفاده از نام اشیاء می‌باشد. مثلا در پوشه Views/Shared/DisplayTemplates، اگر یک Partial view به نام String.cshtml وجود داشته باشد، از این پس نحوه رندر کلیه خواص رشته‌ای تمام مدل‌ها، بر اساس محتوای فایل String.cshtml مشخص می‌شود؛ به همین ترتیب در مورد datetime و سایر انواع مهیا.
برای مثال اگر خواستید تمام تاریخ‌های میلادی دریافتی از بانک اطلاعاتی را شمسی نمایش دهید، فقط کافی است یک فایل datetime.cshtml سفارشی را تولید کنید که Model آن تاریخ میلادی دریافتی است و نهایتا کار این Partial view، رندر تاریخ تبدیل شده به همراه تگ‌های سفارشی مورد نظر می‌باشد. در این حالت نیازی به ذکر ویژگی UIHint نیز نخواهد بود و همه چیز خودکار است.
به همین ترتیب اگر نام مدل ما Employee باشد و فایل Partial view ایی به نام Employee.cshtml در پوشه Views/Shared/DisplayTemplates قرار گیرد، متد Html.DisplayForModel به صورت پیش فرض از محتوای این فایل جهت رندر اطلاعات نمایش جزئیات شیء Employee استفاده خواهد کرد.
داخل Partial viewهای سفارشی تعریف شده به کمک خاصیت ViewData.TemplateInfo.FormattedModelValue مقدار نهایی فرمت شده قابل استفاده را فراهم می‌کند. این مورد هم از این جهت حائز اهمیت است که نیازی نباشد تا ویژگی DisplayFormat را به صورت دستی پردازش کنیم. همچنین اطلاعات ViewData.ModelMetadata نیز دراینجا قابل دسترسی هستند.



سؤال: Partial View چیست؟

همانطور که از نام Partial view بر‌می‌آید، هدف آن رندر کردن قسمتی از صفحه است به همراه استفاده مجدد از کدهای تولید رابط کاربری در چندین و چند View؛ چیزی شبیه به User controls در ASP.NET Web forms البته با این تفاوت که Page life cycle و Code behind و سایر موارد مشابه آن در اینجا حذف شده‌اند. همچنین از Partial viewها برای به روز رسانی قسمتی از صفحه حین فراخوانی‌های Ajaxایی نیز استفاده می‌شود. مهم‌ترین کاربرد Partial views علاوه بر استفاده مجدد از کدها، خلوت کردن Viewهای شلوغ است جهت ساده‌تر سازی نگهداری آن‌ها در طول زمان (یک نوع Refactoring فایل‌های View محسوب می‌شوند).
پسوند این فایل‌ها نیز بسته به موتور View مورد استفاده تعیین می‌شود. برای مثال حین استفاده از Razor، پسوند Partial views همان cshtml یا vbhtml می‌باشد. یا اگر از web forms view engine استفاده شود، پسوند آن‌ها ascx است (همانند User controls در وب فرم‌ها).
البته چون در حالت استفاده از موتور Razor، پسوند View و Partial viewها یکی است، مرسوم شده است که نام Partial viewها را با یک underline شروع کنیم تا بتوان بین این دو تمایز قائل شد.
اگر این فایل‌ها را در پوشه Views/Shared تعریف کنیم، در تمام Viewها قابل استفاده خواهند بود. اما اگر مثلا در پوشه Views/Home آن‌هارا قرار دهیم، تنها در Viewهای متعلق به کنترلر Home، قابل بکارگیری می‌باشند.
Partial views را نیز می‌توان strongly typed تعریف کرد و به این ترتیب با مشخص سازی دقیق نوع model آن، علاوه بر بهره‌مندی از Intellisense خودکار، رندر آن‌را نیز تحت کنترل کامپایلر قرار داد.
مقدار Model در یک View بر اساس اطلاعات مدلی که به آن ارسال شده است تعیین می‌گردد. اما در یک Partial view که جزئی از یک View را نهایتا تشکیل خواهد داد، بر اساس مقدار ارسالی از طریق View معین می‌گردد.

یک مثال
در ادامه قصد داریم کد حلقه نمایش لیستی از عناصر تولید شده توسط VS.NET را به یک Partial view منتقل و Refactor کنیم.
ابتدا یک منبع داده فرضی زیر را در نظر بگیرید:
using System;
using System.Collections.Generic;

namespace MvcApplication8.Models
{
public class Employees
{
public IList<Employee> CreateEmployees()
{
return new[]
{
new Employee { Id = 1, AddDate = DateTime.Now.AddYears(-3), Name = "Emp-01", Salary = 3000},
new Employee { Id = 2, AddDate = DateTime.Now.AddYears(-2), Name = "Emp-02", Salary = 2000},
new Employee { Id = 3, AddDate = DateTime.Now.AddYears(-1), Name = "Emp-03", Salary = 1000}
};
}
}
}

سپس از آن در یک کنترلر برای بازگشت لیستی از کارکنان استفاده خواهیم کرد:

public ActionResult EmployeeList()
{
var list = new Employees().CreateEmployees();
return View(list);
}

View متناظر با این متد را هم با کلیک راست بر روی متد، انتخاب گزینه Add view و سپس ایجاد یک strongly typed view از نوع کلاس Employee، ایجاد خواهیم کرد.
در ادامه قصد داریم بدنه حلقه زیر را refactor کنیم و آن‌را به یک Parial view منتقل نمائیم تا View ما اندکی خلوت‌تر و مفهوم‌تر شود:

@foreach (var item in Model) {
<tr>
<td>
@Html.DisplayFor(modelItem => item.Name)
</td>
<td>
@Html.DisplayFor(modelItem => item.Salary)
</td>
<td>
@Html.DisplayFor(modelItem => item.Address)
</td>
<td>
@Html.DisplayFor(modelItem => item.IsMale)
</td>
<td>
@Html.DisplayFor(modelItem => item.AddDate)
</td>
<td>
@Html.ActionLink("Edit", "Edit", new { id=item.Id }) |
@Html.ActionLink("Details", "Details", new { id=item.Id }) |
@Html.ActionLink("Delete", "Delete", new { id=item.Id })
</td>
</tr>
}

سپس بر روی پوشه Views/Employee کلیک راست کرده و گزینه Add|View را انتخاب کنید. در اینجا نام _EmployeeItem را وارد کرده و همچنین گزینه Create as a partial view و create a strongly typed view را نیز انتخاب کنید. نوع مدل هم Employee خواهد بود. به این ترتیب فایل زیر تشکیل خواهد شد:
\Views\Employee\_EmployeeItem.cshtml

ابتدای نام فایل‌را با underline شروع کرده‌ایم تا بتوان بین Viewها و Partial views تفاوت قائل شد. همچنین این Partial view چون داخل پوشه Employee تعریف شده، فقط در Viewهای کنترلر Employee در دسترس خواهد بود.
در ادامه کل بدنه حلقه فوق را cut کرده و در این فایل جدید paste نمائید. مرحله اول refactoring یک view به همین نحو آغاز می‌شود. البته در این حالت قادر به استفاده از Partial view نخواهیم بود چون اطلاعاتی که به این فایل ارسال می‌گردد و مدلی که در دسترس آن است از نوع Employee است و نه لیستی از کارمندان. به همین جهت باید item را با Model جایگزین کرد:

@model MvcApplication8.Models.Employee

<tr>
<td>
@Html.DisplayFor(x => x.Name)
</td>
<td>
@Html.DisplayFor(x => x.Salary)
</td>
<td>
@Html.DisplayFor(x => x.Address)
</td>
<td>
@Html.DisplayFor(x => x.IsMale)
</td>
<td>
@Html.DisplayFor(x => x.AddDate)
</td>
<td>
@Html.ActionLink("Edit", "Edit", new { id = Model.Id }) |
@Html.ActionLink("Details", "Details", new { id = Model.Id }) |
@Html.ActionLink("Delete", "Delete", new { id = Model.Id })
</td>
</tr>


سپس برای استفاده از این Partial view در صفحه نمایش لیست کارمندان خواهیم داشت:

@foreach (var item in Model) {
@Html.Partial("_EmployeeItem", item)
}

متد Html.Partial، اطلاعات یک Partial view را پردازش و تبدیل به یک رشته کرده و در اختیار Razor قرار می‌دهد تا در صفحه نمایش داده شود. پارامتر اول آن نام Partial view مورد نظر است (نیازی به ذکر پسوند فایل نیست) و پارامتر دوم، اطلاعاتی است که به آن ارسال خواهد شد.
متد دیگری هم وجود دارد به نام Html.RenderPartial. کار این متد نوشتن مستقیم در Response است، برخلاف Html.Partial که فقط یک رشته را بر می‌گرداند.



نمایش اطلاعات از کنترلر‌های مختلف در یک صفحه

Html.Partial بر اساس اطلاعات مدل ارسالی از یک کنترلر، کار رندر قسمتی از آن‌را در یک View خاص عهده دار خواهد شد. اما اگر بخواهیم مثلا در یک صفحه یک قسمت را به نمایش آخرین اخبار و یک قسمت را به نمایش آخرین وضعیت آب و هوا اختصاص دهیم، از روش دیگری به نام RenderAction می‌توان کمک گرفت. در اینجا هم دو متد Html.Action و Html.RenderAction وجود دارند. اولی یک رشته را بر می‌گرداند و دومی اطلاعات را مستقیما در Response درج می‌کند.

یک مثال:
کنترلر جدیدی را به نام MenuController به پروژه اضافه کنید:
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication8.Controllers
{
public class MenuController : Controller
{
[ChildActionOnly]
public ActionResult ShowMenu(string options)
{
return PartialView(viewName: "_ShowMenu", model: options);
}
}
}

سپس بر روی نام متد کلیک راست کرده و گزینه Add view را انتخاب کنید. در اینجا قصد داریم یک partial view که نامش با underline شروع می‌شود را اضافه کنیم. مثلا با محتوای زیر ( با توجه به اینکه مدل ارسالی از نوع رشته‌ای است):

@model string

<ul>
<li>
@Model
</li>
</ul>

حین فراخوانی متد Html.Action، یک متد در یک کنترلر فراخوانی خواهد شد (که شامل ارائه درخواست و طی سیکل کامل پردازشی آن کنترلر نیز خواهد بود). سپس آن متد با بازگشت دادن یک PartialView، اطلاعات پردازش شده یک partial view را به فراخوان بازگشت می‌دهد. اگر نامی ذکر نشود، همان نام متد در نظر گرفته خواهد شد. البته از آنجائیکه در این مثال در ابتدای نام Partial view یک underline قرار دادیم، نیاز خواهد بود تا این نام صریحا ذکر گردد (چون دیگر هم نام متد یا ActionName آن نیست). ویژگی ChildActionOnly سبب می‌شود تا این متد ویژه تنها از طریق فراخوانی Html.Action در دسترس باشد.
برای استفاده از آن هم در Viewایی دیگر خواهیم داشت:

@Html.Action(actionName: "ShowMenu", controllerName: "Menu", 
routeValues: new { options = "some data..." })

در اینجا هم پارامتر ارسالی به کمک anonymously typed objects مشخص و مقدار دهی شده است.


سؤال مهم: چه تفاوتی بین RenderPartial و RenderAction وجود دارد؟ به نظر هر دو یک کار را انجام می‌دهند، هر دو مقداری HTML را پس از پرداش به صفحه تزریق می‌کنند.
پاسخ: اگر View والد، دارای کلیه اطلاعات لازم جهت نمایش اطلاعات Partial view است، از RenderPartial استفاده کنید. به این ترتیب برخلاف حالت RenderAction درخواست جدیدی به ASP.NET Pipeline صادر نشده و کارآیی نهایی بهتر خواهد بود. صرفا یک الحاق ساده به صفحه انجام خواهد شد.
اما اگر برای رندر کردن این قسمت از صفحه که قرار است اضافه شود، نیاز به دریافت اطلاعات دیگری خارج از اطلاعات مهیا می‌باشد، از روش RenderAction استفاده کنید. برای مثال اگر در صفحه جاری قرار است لیست پروژه‌ها نمایش داده شود و در کنار صفحه مثلا منوی خاصی باید قرار گیرد، اطلاعات این منو در View جاری فراهم نیست (و همچنین مرتبط به آن هم نیست). بنابراین از روش RenderAction برای حل این مساله می‌توان کمک گرفت.
به صورت خلاصه برای نمایش اطلاعات تکراری در صفحات مختلف سایت در حالتیکه این اطلاعات از قسمت‌های دیگر صفحه ایزوله است (مثلا نمایش چند ویجت مختلف در صفحه)، روش RenderAction ارجحیت دارد.


یک نکته
فراخوانی متدهای RenderAction و RenderPartial در حین کار با Razor باید به شکل فراخوانی یک متد داخل {} باشند:

@{ Html.RenderAction("About"); }
And not @Html.RenderAction("About")

علت این است که @ به تنهایی به معنای نوشتن در Response است. متد RenderAction هم خروجی ندارد و مستقیما در Response اطلاعات خودش را درج می‌کند. بنابراین این دو با هم همخوانی ندارند و باید به شکل یک متد معمولی با آن رفتار کرد.
اگر حجم اطلاعاتی که قرار است در صفحه درج شود بالا است، متدهای RenderAction و RenderPartial نسبت به Html.Action و Html.Partial کارآیی بهتری دارند؛ چون یک مرحله تبدیل کل اطلاعات به رشته و سپس درج نتیجه در Response، در آن‌ها حذف شده است.