مطالب
بهبود کارآیی LINQ در دات نت 7
LINQ یا همان Language-Integrated Query، یک زبان ساده‌ی کوئری نوشتن یکپارچه‌ی با دات نت است. به کمک آن می‌توان اعمال پیچیده‌ای را بر روی اشیاء، به زبانی ساده بیان کرد و امروزه تقریبا توسط تمام توسعه دهندگان دات نت مورد استفاده قرار می‌گیرد. اما ... این سادگی، بهایی را نیز به همراه دارد: کمتر بودن سرعت اجرا و همچنین افزایش مصرف حافظه. با توجه به گستردگی استفاده‌ی از LINQ، اگر بهبودی در این زمینه حاصل شود، بر روی کارآیی تمام برنامه‌های دات نتی تاثیر خواهد گذاشت و این امر در دات نت 7 محقق شده‌است. کارآیی متدهای LINQ to Objects در دات نت 7 (مانند متدهای Enumerable.Max, Enumerable.Min, Enumerable.Average, Enumerable.Sum) به شدت افزایش یافته و این افزایش گاهی حتی بیشتر از 10 برابر نسبت به نگارش‌های قبلی دات نت است؛ اما چگونه به چنین کارآیی رسیده‌اند؟


تدارک یک آزمایش برای بررسی میزان افزایش کارآیی متدهای LINQ در دات نت 7

در ادامه یک آزمایش ساده‌ی بررسی کارآیی متدهای Enumerable.Max, Enumerable.Min, Enumerable.Average, Enumerable.Sum را با استفاده از کتابخانه‌ی معروف BenchmarkDotNet مشاهده می‌کنید:
using BenchmarkDotNet.Attributes;
using BenchmarkDotNet.Running;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;


[MemoryDiagnoser(displayGenColumns: false)]
public partial class Program
{
  static void Main(string[] args) =>
    BenchmarkSwitcher.FromAssembly(typeof(Program).Assembly).Run(args);

  [Params (10, 10000)]
  public int Size { get; set; }
  private IEnumerable<int> items;

  [GlobalSetup]
  public void Setup()
  {
    items = Enumerable.Range(1, Size).ToArray();
  }  

  [Benchmark]
  public int Min() => items.Min();

  [Benchmark]
  public int Max() => items.Max();

  [Benchmark]
  public double Average() => items.Average();

  [Benchmark]
  public int Sum() => items.Sum();
}
برای آزمایش آن، یکبار target framework پروژه را بر روی net6.0 و بار دیگر بر روی net7.0 قرار داده و برنامه را اجرا می‌کنیم. خلاصه‌ی مفهومی نتایج حاصل به صورت زیر است که ... شگفت‌انگیز هستند!
در مورد کار با آرایه‌ها:


- زمان اجرای یافتن Min در آرایه‌های کوچک، در دات نت 7، نسبت به دات نت 6، حدودا 10 برابر کاهش یافته و اگر این آرایه بزرگتر شود و برای مثال حاوی 10 هزار المان باشد، این زمان 20 برابر کاهش یافته‌است.
- این کاهش زمان‌ها برای سایر متدهای LINQ نیز تقریبا به همین صورت است؛ منها متد Sum که اندازه‌ی آرایه، تاثیری را بر روی نتیجه‌ی نهایی ندارد.
- همچنین در دات نت 7، با فراخوانی متدهای LINQ، افزایش حافظه‌ای مشاهده نمی‌شود.

در مورد کار با لیست‌ها:


- در دات نت 6، اعمال صورت گرفته‌ی توسط LINQ بر روی آرایه‌ها، نسبت به لیست‌ها، همواره سریعتر است.
- در دات نت 7 هم در مورد مجموعه‌های کوچک، وضعیت همانند دات نت 6 است. اما اگر مجموعه‌ها بزرگتر شوند، تفاوتی بین مجموعه‌ها و آرایه‌ها وجود ندارد و حتی وضعیت مجموعه‌ها بهتر است: کارآیی کار با لیست‌ها 32 برابر بیشتر شده‌است!


اما چگونه در دات نت 7، چنین بهبود کارآیی خیره‌کننده‌ای در متدهای LINQ حاصل شده‌است؟

برای بررسی چگونگی بهبود کارآیی متدهای LINQ در دات نت 7 باید به نحوه‌ی پیاده سازی آن‌ها در نگارش‌های مختلف دات نت مراجعه کرد. برای مثال پیاده سازی متد الحاقی Min تا دات نت 6 به صورت زیر است:
public static int Min(this IEnumerable<int> source)
{
  if (source == null)
  {
    ThrowHelper.ThrowArgumentNullException(ExceptionArgument.source);
  }

  int value;
  using (IEnumerator<int> e = source.GetEnumerator())
  {
    if (!e.MoveNext())
    {
      ThrowHelper.ThrowNoElementsException();
    }

    value = e.Current;
    while (e.MoveNext())
    {
      int x = e.Current;
      if (x < value)
      {
        value = x;
      }
    }
  }
  return value;
}
این متد نسبتا ساده‌است. یک IEnumerable را دریافت کرده و سپس با استفاده از متد MoveNext، مقدار فعلی را با مقدار بعدی مقایسه می‌کند. در این مقایسه، کوچکترین مقدار ذخیره می‌شود تا در نهایت به انتهای مجموعه برسیم.
اما ... پیاده سازی این متد در دات نت 7 متفاوت است:
public static int Min(this IEnumerable<int> source) => MinInteger(source);

private static T MinInteger<T>(this IEnumerable<T> source)
  where T : struct, IBinaryInteger<T>
{
  T value;

  if (source.TryGetSpan(out ReadOnlySpan<T> span))
  {
    if (Vector.IsHardwareAccelerated && 
        span.Length >= Vector<T>.Count * 2)
    {
      .... // Optimized implementation
      return ....;
    }
  }
  .... //Implementation as in .NET 6
}
در اینجا در ابتدا سعی می‌شود تا یک ReadOnlySpan از مجموعه‌ی ارائه شده، تهیه شود. اگر این کار میسر نشد، کدهای همان روش قبلی دات نت 6 که توضیح داده شد، اجرا می‌شود. البته در آزمایشی که ما تدارک دیدیم، چون از لیست‌ها و آرایه‌ها استفاده شده بود، همواره امکان تهیه‌ی یک ReadOnlySpan از آن‌ها میسر است. بنابراین به قسمت اجرایی همانند دات نت 6 نمی‌رسیم.
اما ... ReadOnlySpan چیست؟ نوع‌های Span و ReadOnlySpan، یک ناحیه‌ی پیوسته‌ی مدیریت شده و مدیریت نشده‌ی حافظه را بیان می‌کنند. یک Span از نوع ref struct است؛ یعنی تنها می‌تواند بر روی stack قرار گیرد که مزیت آن، عدم نیاز به تخصیص حافظه‌ی اضافی و بهبود کارآیی است. همچنین ساختار داخلی Span در سی شارپ 11 اندکی تغییر کرده‌است که در آن از ref fields جهت دسترسی امن به این ناحیه‌ی از حافظه استفاده می‌شود. پیشتر از نوع داخلی ByReference برای اشاره به ابتدای این ناحیه‌ی از حافظه استفاده می‌شد که به همراه بررسی امنیتی در این باره نبود.

پس از دریافت ReadOnlySpan، به سطر زیر می‌رسیم:
if (Vector.IsHardwareAccelerated && span.Length >= Vector<T>.Count * 2)
که بررسی می‌کند آیا سخت افرار فعلی از قابلیت‌های SIMD برخوردار است یا خیر؟ اگر بله، اینبار با استفاده از ریاضیات برداری شتاب یافته‌ی توسط سخت افزار، محاسبات را انجام می‌دهد:
private static T MinInteger<T>(this IEnumerable<T> source)
where T : struct, IBinaryInteger<T>
{
  .... 
  if (Vector.IsHardwareAccelerated && span.Length >= Vector<T>.Count * 2)
  {
    var mins = new Vector<T>(span);
    index = Vector<T>.Count;
    do
    {
      mins = Vector.Min(mins, new Vector<T>(span.Slice(index)));
      index += Vector<T>.Count;
    }
    while (index + Vector<T>.Count <= span.Length);

    value = mins[0];
    for (int i = 1; i < Vector<T>.Count; i++)
    {  
      if (mins[i] < value)
      {
        value = mins[i];
      }
    }
  ....
}
بنابراین به صورت خلاصه در دات نت 7 با استفاده از بکارگیری نوع‌های ویژه‌ی Span و نوع‌های برداری شتاب‌یافته‌ی توسط اکثر سخت افزارهای امروزی، سبب بهبود قابل ملاحظه‌ی کارآیی متدهای LINQ شده‌اند.
مطالب
استفاده از LINQ to XML جهت خواندن فیدهای RSS

مثال زیر را به عنوانی نمونه‌ای از کاربرد LINQ to XML برای خواندن فیدهای RSS که اساسا به فرمت XML هستند می‌توان ارائه داد.
ابتدا کد کامل مثال را در نظر بگیرید:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Xml.Linq;

namespace LinqToRSS
{
public static class LanguageExtender
{
public static string SafeValue(this XElement input)
{
return (input == null) ? string.Empty : input.Value;
}

public static DateTime SafeDateValue(this XElement input)
{
return (input == null) ? DateTime.MinValue : DateTime.Parse(input.Value);
}
}

public class RssEntry
{
public string Title { set; get; }
public string Description { set; get; }
public string Link { set; get; }
public DateTime PublicationDate { set; get; }
public string Author { set; get; }
public string BlogName { set; get; }
public string BlogAddress { set; get; }
}

public class Rss
{
static XElement selectDate(XElement date1, XElement date2)
{
return date1 ?? date2;
}

public static List<RssEntry> GetEntries(string feedUrl)
{
//applying namespace in an XElement
XName xn = XName.Get("{http://purl.org/dc/elements/1.1/}creator");//{namespace}root
XName xn2 = XName.Get("{http://purl.org/dc/elements/1.1/}date");

var feed = XDocument.Load(feedUrl);
if (feed.Root == null) return null;

var items = feed.Root.Element("channel").Elements("item");
var feedQuery =
from item in items
select new RssEntry
{
Title = item.Element("title").SafeValue(),
Description = item.Element("description").SafeValue(),
Link = item.Element("link").SafeValue(),
PublicationDate =
selectDate(item.Element(xn2), item.Element("pubDate")).SafeDateValue(),
Author = item.Element(xn).SafeValue(),
BlogName = item.Parent.Element("title").SafeValue(),
BlogAddress = item.Parent.Element("link").SafeValue()
};

return feedQuery.ToList();
}
}

class Program
{
static void Main(string[] args)
{
List<RssEntry> entries = Rss.GetEntries("http://weblogs.asp.net/aspnet-team/rss.aspx");
if (entries != null)
foreach (var item in entries)
Console.WriteLine(item.Title);

Console.WriteLine("Press a key...");
Console.ReadKey();
}
}
}

توضیحات:
1- در این مثال فقط جهت سهولت بیان آن در یک صفحه، تمامی کلاس‌های تعریف شده در یک فایل آورده شدند. این روش صحیح نیست و باید به ازای هر کلاس یک فایل جدا در نظر گرفته شود.
2- کلاس LanguageExtender از قابلیت extension methods سی شارپ 3 استفاده می‌کند. به این صورت کلاس XElement دات نت بسط یافته و دو متد به آن اضافه می‌شود که به سادگی در کدهای خود می‌توان از آن‌ها استفاده کرد. هدف آن هم بررسی نال بودن یک آیتم دریافتی و ارائه‌ی حاصلی امن برای این مورد است.
3- کلاس RssEntry به جهت استفاده در خروجی کوئری LINQ تعریف شد. می‌خواهیم خروجی نهایی، یک لیست جنریک از نوع RssEntry باشد.
4- متد اصلی برنامه، GetEntries است. این متد آدرس اینترنتی یک فید را دریافت کرده و پس از آنالیز، آن‌را به صورت یک لیست بر می‌گرداند.

<?xml version="1.0" encoding="UTF-8" ?>
<?xml-stylesheet type="text/xsl" href="http://weblogs.asp.net/utility/FeedStylesheets/rss.xsl" media="screen"?>
<rss version="2.0" xmlns:dc="http://purl.org/dc/elements/1.1/" xmlns:slash="http://purl.org/rss/1.0/modules/slash/" xmlns:wfw="http://wellformedweb.org/CommentAPI/">
<channel>
<title>Latest Microsoft Blogs</title>
<link>http://weblogs.asp.net/aspnet-team/default.aspx</link>
<description />
<dc:language>en</dc:language>
<generator>CommunityServer 2007 SP1 (Build: 20510.895)</generator>
<item>
<title>Comments on my recent benchmarks.</title>
<link>http://misfitgeek.com/blog/aspnet/comments-on-my-recent-benchmarks/</link>
<pubDate>Mon, 10 Aug 2009 23:33:59 GMT</pubDate>
<guid isPermaLink="false">c06e2b9d-981a-45b4-a55f-ab0d8bbfdc1c:7166225</guid>
<dc:creator>Misfit Geek: msft</dc:creator>
<slash:comments>0</slash:comments>
<wfw:commentRss xmlns:wfw="http://wellformedweb.org/CommentAPI/">http://weblogs.asp.net/aspnet-team/rsscomments.aspx?PostID=7166225</wfw:commentRss>
<comments>http://misfitgeek.com/blog/aspnet/comments-on-my-recent-benchmarks/#comments</comments>
<description>Overall I’ve been pretty impressed ...</description>
<category domain="http://weblogs.asp.net/aspnet-team/archive/tags/ASP.NET/default.aspx">ASP.NET</category>
</item>
</channel>
</rss>
برای نمونه خروجی یک فید می‌تواند به صورت فوق باشد. آیتم‌های آن به صورت قابل بیان است:
var items = feed.Root.Element("channel").Elements("item");
و نکته مهمی که اینجا وجود دارد، اعمال فضاهای نام بکار رفته در این فایل xml پیشرفته می‌باشد. برای اعمال فضاهای نام به یکی از دو روش زیر می‌توان عمل کرد:

XName.Get("{mynamespace}root");
//or
XName.Get("root", "mynamespace");

مطالب
WF:Windows Workflow #۵
در این قسمت به پیاده سازی یک فرآیند سفارش ساده می‌پردازیم. ابتدا یک پروژه از نوع Workflow Console Application را ایجاد کرده و نام آن را Order Process می‌گذاریم و سپس کلاس‌های زیر را به آن اضافه می‌کنیم:
public class OrderItem
    {
        public int OrderItemID { get; set; }
        public int Quantity { get; set; }
        public string ItemCode { get; set; }
        public string Description { get; set; }
    }

    public class Order
    {
        public Order()
        {
            Items = new List<OrderItem>();
        }
        public int OrderID { get; set; }        
        public string Description { get; set; }         
        public decimal TotalWeight { get; set; }         
        public string ShippingMethod { get; set; }
        public List<OrderItem> Items { get; set; } 
    }
در اینجا دوکلاس تعریف شده است؛ یکی به نام OrderItem می‌باشد که شامل اطلاعات مربوط به میزان سفارش بوده و دیگری کلاس Order می‌باشد که شامل مشخصات سفارش است. سپس فایل OrderWF.xaml را باز کرده و شروع به ساخت فرآیند مورد نظر می‌کنیم. ابتدا یک Sequence را به درون صفحه کشیده و پس از آن در قسمت Arguments دو متغییر را تعریف می‌کنیم. یکی به نام TotalAmount و از نوع Decimal و Out می‌باشد و دیگری به نام OrderInfo که از نوع کلاس Order و In می‌باشد. سپس  یک کنترل WriteLine را به آن اضافه می‌کنیم و در خاصیت Text آن رشته "Order Received" را قرار می‌دهیم. در ادامه یک کنترل Assign را در زیر آن قرار داده و مقدار متغییر TotalAmount را مساوی صفر وارد می‌کنیم.

نکته : برای اینکه نوع متغییر OrderInfo را از نوع کلاس Order قرار دهیم٬ ابتدا DropDown مربوطه را انتخاب کرده و گزینه Browse For Type را انتخاب می‌کنیم تا پنجره مورد نظر باز شود و از طریق آن، کلاس مورد نظر را انتخاب می‌کنیم. اگر در این قسمت کلاس مورد نظر یافت نشد، نیاز است ابتدا عمل Build Project را یک بار انجام دهیم.

 بعضی از کنترل‌های Workflow در قسمت Toolbox موجود نمی‌باشند. از جمله این کنترل‌ها می‌توان به کنترل Add اشاره کرد. برای استفاده از این کنترل، ابتدا باید آن را به لیست کنترل‌ها اضافه نمود. جهت این امر٬ ابتدا در قسمت Toolbox یک Tab جدید را با نام دلخواه ایجاد کرده و سپس بر روی Tab کلیک راست نموده و گزینه Choose Items را انتخاب می‌کنیم. سپس از قسمت System.Activities.Components کنترل Add را انتخاب کرده و سپس بر روی دکمه OK کلیک می‌نمائیم. حال کنترل Add به لیست کنترل‌ها در Tab مورد نظر اضافه شده است.
در ادامه یک کنترل Switch را به فرایند خود اضافه کرده و مقدار T آن را برابر String قرار می‌دهیم؛ زیرا نوع داده‌ای که در قسمت Expression کنترل Switch قرار می‌گیرد، از نوع رشته می‌باشد. پس از اضافه کردن کنترل مورد نظر، کد زیر را به قسمت Expression کنترل اضافه خواهیم کرد:
OrderInfo.ShippingMethod
سپس در کنترل Switch، بر روی قسمت Add new case کلیک کرده و رشته‌های مورد نظر را اضافه می‌کنیم که شامل  "" NextDay"" و  ""2ndDay"" می‌باشند. اکنون در بدنه هر دو Case، کنترل Add را اضافه می‌کنیم. در هنگام اضافه کردن باید برای سه خصوصیت، نوع مشخص شود و نوع هر سه را برابر Decimal قرار می‌دهیم.
در ادامه کنترل Add را انتخاب کرده و به خاصیت Right آنها به ترتیب مقدار های 10.0m و 15.0m را اضافه می‌کنیم و برای خصوصیت Result هر دو کنترل، متغیر TotalAmount را انتخاب می‌کنیم. سپس یک کنترل Assign را به صفحه اضافه کرده و در قسمت To، متغییر  TotalAmount را قرار می‌دهیم و در قسمت Value کد زیر را:
TotalAmount + (OrderInfo.TotalWeight * 0.50m) 
و در آخر با ستفاده از کنترل WriteLine به چاپ محتوای متغییر TotalAmount می‌پر‌دازیم.

اکنون برای اینکه بتوانیم برنامه را اجرا کنیم، کد زیر را به کلاس Program.cs اضافه می‌کنیم:
static void Main(string[] args)
        {
            Order myOrder = new Order
            {
                OrderID = 1,
                Description = "Need some stuff",
                ShippingMethod = "2ndDay",
                TotalWeight = 100
            };
            IDictionary<String, object> input = new Dictionary<String, Object>
            {
                { "OrderInfo",myOrder}
            };
            IDictionary<String, Object> output = WorkflowInvoker.Invoke(new OrderWF(), input);
            Decimal total = (Decimal)output["TotalAmount"];
            Console.WriteLine("Workflow returned ${0} for my order total", total);
            Console.WriteLine("Press ENTER to exit"); 
            Console.ReadLine();

            //Activity workflow1 = new OrderWF();
            //WorkflowInvoker.Invoke(workflow1);
        }
در اینجا علت استفاده از IDictionary، نوع خروجی متد Invoke می‌باشد. در ادامه به کامل کردن این مثال پرداخته می‌شود.
مطالب
محدود سازی نرخ دسترسی به منابع در برنامه‌های ASP.NET Core - قسمت اول - بررسی مفاهیم
به ASP.NET Core 7، یک میان‌افزار جدید به نام Rate limiter اضافه شده‌است که امکان محدود سازی دسترسی به منابع برنامه‌ی ما را میسر می‌کند. این میان‌افزار، طراحی جامع و مفصلی را دارد. به همین جهت نیاز است در ابتدا با مفاهیم مرتبط با آن آشنا شد و سپس به سراغ پیاده سازی و استفاده‌ی از آن رفت.


چرا باید میزان دسترسی به منابع یک برنامه‌ی وب را محدود کرد؟

فرض کنید در حال ساخت یک web API هستید که کارش ذخیره سازی لیست وظایف اشخاص است و برای مثال از یک GET /api/todos برای دریافت لیست ظایف، یک POST /api/todos برای ثبت و یک PUT /api/todos/{id} برای تغییر موارد ثبت شده، تشکیل می‌شود.
سؤال: چه مشکلی ممکن است به همراه این سه endpoint بروز کند؟
پاسخ: به حداقل چهار مورد زیر می‌توان اشاره کرد:
- یک مهاجم سعی می‌کند با برنامه‌ای که تدارک دیده، هزاران وظیفه‌ی جدید را در چند ثانیه به سمت برنامه ارسال کند تا سبب خاتمه‌ی سرویس آن شود.
- برنامه‌ی ما در حین سرویس دهی، به یک سرویس ثالث نیز وابسته‌است و آن سرویس ثالث، اجازه‌ی استفاده‌ی بیش از اندازه‌ی از منابع خود را نمی‌دهد. با رسیدن تعداد زیادی درخواست به برنامه‌ی ما تنها از طرف یک کاربر، به سقف مجاز استفاده‌ی از آن سرویس ثالث رسیده‌ایم و اکنون برنامه، برای تمام کاربران آن قابل استفاده نیست.
- شخصی در حال دریافت اطلاعات تک تک کاربران است. از شماره یک شروع کرده و به همین نحو جلو می‌رود. برای دریافت اطلاعات کاربران، نیاز است شخص به سیستم وارد شده و اعتبارسنجی شود؛ یعنی به ازای هر درخواست، یک کوئری نیز به سمت بانک اطلاعاتی جهت بررسی وضعیت فعلی و آنی کاربر ارسال می‌شود. به همین جهت عدم کنترل میزان دسترسی به لیست اطلاعات کاربران، بار سنگینی را به بانک اطلاعاتی و CPU سیستم وارد می‌کند.
- هم اکنون چندین موتور جستجو و بات‌هایی نظر آن‌ها در حال پیمایش سایت و برنامه‌ی شما هستند که هر کدام از آن‌ها می‌توانند در حد یک مهاجم رفتار کنند.

به صورت خلاصه، همیشه استفاده‌ی از برنامه، به آن نحوی که ما پیش‌بینی کرده‌ایم، به پیش نمی‌رود و در آن لحظه، برنامه، در حال استفاده از CPU، حافظه و بانک اطلاعاتی به اشتراک گذاشته شده‌ی با تمام کاربران برنامه‌است. در این حالت فقط یک کاربر مهاجم می‌تواند سبب از کار افتادن و یا به شدت کند شدن این برنامه شود و دسترسی سایر کاربران همزمان را مختل کند.


محدود کردن نرخ دسترسی به برنامه چیست؟

Rate limiting و یا نام دیگر آن request throttling، روشی است که توسط آن بتوان از الگوهای پیش بینی نشده‌ی استفاده‌ی از برنامه جلوگیری کرد. عموما برنامه‌های وب، محدود کردن نرخ دسترسی را بر اساس تعداد بار درخواست انجام شده‌ی در یک بازه‌ی زمانی مشخص، انجام می‌دهند و یا اگر کار برنامه‌ی شما ارائه‌ی فیلم‌های ویدیویی است، شاید بخواهید میزان حجم استفاده شده‌ی توسط یک کاربر را کنترل کنید. در کل هدف نهایی از آن، کاهش و به حداقل رساندن روش‌های آسیب زننده‌ی به برنامه و سیستم است؛ صرفنظر از اینکه این نحوه‌ی استفاده‌ی خاص، سهوی و یا عمدی باشد.


محدود کردن نرخ دسترسی را باید به چه منابعی اعمال کرد؟

پاسخ دقیق به این سؤال: «همه چیز» است! بله! همه چیز را کنترل کنید! در اینجا منظور از همه چیز، همان endpointهایی هستند که استفاده‌ی نابجای از آن‌ها می‌توانند سبب کند شدن برنامه یا از دسترس خارج شدن آن شوند. برای مثال هر endpoint‌ای که از CPU، حافظه، دسترسی به دیسک سخت، بانک اطلاعاتی، APIهای ثالث و خارجی و امثال آن استفاده می‌کند، باید کنترل و محدود شود تا استفاده‌ی ناصحیح یک کاربر از آن‌ها، استفاده‌ی از برنامه را برای سایر کاربران غیرممکن نکند. البته باید دقت داشت که هدف از اینکار، عصبی کردن کاربران عادی و معمولی برنامه نیست. هدف اصلی در اینجا، تشویق به استفاده‌ی منصفانه از منابع سیستم است.


الگوریتم‌های محدود کردن نرخ دسترسی

پیاده سازی ابتدایی محدود کردن نرخ دسترسی به منابع یک برنامه کار مشکلی است و در صورت استفاده از الگوریتم‌های متداولی مانند تعریف یک جدول که شامل user-id، action-id و timestamp، به همراه یکبار ثبت اطلاعات به ازای هر درخواست و همچنین خواندن اطلاعات موجود است که جدول آن نیز به سرعت افزایش حجم می‌دهد. به همین جهت تعدادی الگوریتم بهینه برای اینکار طراحی شده‌اند:

الگوریتم‌های بازه‌ی زمانی مشخص

در این روش، یک شمارشگر در یک بازه‌ی زمانی مشخص فعال می‌شود و بر این مبنا است که محدودیت‌ها اعمال خواهند شد. یک مثال آن، مجاز دانستن فقط «100 درخواست در یک دقیقه» است که نام دیگر آن «Quantized buckets / Fixed window limit» نیز هست.
برای مثال «نام هر اکشن + یک بازه‌ی زمانی»، یک کلید دیکشنری نگهدارنده‌ی اطلاعات محدود کردن نرخ دسترسی خواهد بود که به آن کلید، «bucket name» هم می‌گویند؛ مانند مقدار someaction_106062120. سپس به ازای هر درخواست رسیده، شمارشگر مرتبط با این کلید، یک واحد افزایش پیدا می‌کند و محدود کردن دسترسی‌ها بر اساس مقدار این کلید صورت می‌گیرد. در ادامه با شروع هر بازه‌ی زمانی جدید که در اینجا window نام دارد، یک کلید یا همان «bucket name» جدید تولید شده و مقدار متناظر با این کلید، به صفر تنظیم می‌شود.
اگر بجای دیکشنری‌های #C از بانک اطلاعاتی Redis برای نگهداری این key/valueها استفاده شود، می‌توان برای هر کدام از مقادیر آن، طول عمری را نیز مشخص کرد تا خود Redis، کار حذف خودکار اطلاعات غیرضروری را انجام دهد.

یک مشکل الگوریتم‌های بازه‌ی زمانی مشخص، غیر دقیق بودن آن‌ها است. برای مثال فرض کنید که به ازای هر 10 ثانیه می‌خواهید تنها اجازه‌ی پردازش 4 درخواست رسیده را بدهید. مشکل اینجا است که در این حالت یک کاربر می‌تواند 5 درخواست متوالی را بدون مشکل ارسال کند؛ 3 درخواست را در انتهای بازه‌ی اول و دو درخواست را در ابتدای بازه‌ی دوم:


به یک بازه‌ی زمانی مشخص، fixed window و به انتها و ابتدای دو بازه‌ی زمانی مشخص متوالی، sliding window می‌گویند. همانطور که در تصویر فوق هم مشاهده می‌کنید، در این اگوریتم، امکان محدود سازی دقیقی تنها در یک fixed window میسر است و نه در یک sliding window.

سؤال: آیا این مساله عدم دقت الگوریتم‌های بازه‌ی زمانی مشخص مهم است؟
پاسخ: بستگی دارد! اگر هدف شما، جلوگیری از استفاده‌ی سهوی یا عمدی بیش از حد از منابع سیستم است، این مساله مشکل مهمی را ایجاد نمی‌کند. اما اگر دقت بالایی را انتظار دارید، بله، مهم است! در این حالت از الگوریتم‌های «sliding window limit » بیشتر استفاده می‌شود که در پشت صحنه از همان روش استفاده‌ی از چندین fixed window کوچک، کمک می‌گیرند.


الگوریتم‌های سطل توکن‌ها (Token buckets)

در دنیای مخابرات، از الگوریتم‌های token buckets جهت کنترل میزان مصرف پهنای باند، زیاد استفاده می‌شود. از واژه‌ی سطل در اینجا استفاده شده، چون عموما به همراه آب بکارگرفته می‌شود:
فرض کنید سطل آبی را دارید که در کف آن نشتی دارد. اگر نرخ پر کردن این سطل، با آب، از نرخ نشتی کف آن بیشتر باشد، آب از سطل، سرریز خواهد شد. به این معنا که با سرریز توکن‌ها یا آب در این مثال، هیچ درخواست جدید دیگری پردازش نمی‌شود؛ تا زمانیکه مجددا سطل، به اندازه‌ای خالی شود که بتواند توکن یا آب بیشتری را بپذیرد.

یکی از مزیت‌های این روش، نداشتن مشکل عدم دقت به همراه بازه‌های زمانی مشخص است. در اینجا اگر تعداد درخواست زیادی به یکباره به سمت برنامه ارسال شوند، سطل پردازشی آن‌ها سرریز شده و دیگر پردازش نمی‌شوند.
مزیت دیگر آن‌ها، امکان بروز انفجاری یک ترافیک (bursts in traffic) نیز هست. برای مثال اگر قرار است سطلی با 60 توکن در دقیقه پر شود و این سطل نیز هر ثانیه یکبار تخلیه می‌شود، کلاینت‌ها هنوز می‌توانند 60 درخواست را در طی یک ثانیه ارسال کنند (ترافیک انفجاری) و پس از آن نرخ پردازشی، یک درخواست به ازای هر ثانیه خواهد شد.


آیا باید امکان بروز انفجار در ترافیک را داد؟

عموما در اکثر برنامه‌ها وجود یک محدود کننده‌ی نرخ دسترسی کافی است. برای مثال یک محدود کننده‌ی نرخ دسترسی سراسری 600 درخواست در هر دقیقه، برای هر endpoint ای شاید مناسب باشد. اما گاهی از اوقات نیاز است تا امکان بروز انفجار در ترافیک (bursts) را نیز درنظر گرفت. برای مثال زمانیکه یک برنامه‌ی موبایل شروع به کار می‌کند، در ابتدای راه اندازی آن تعداد زیادی درخواست، به سمت سرور ارسال می‌شوند و پس از آن، این سرعت کاهش پیدا می‌کند. در این حالت بهتر است چندین محدودیت را تعریف کرد: برای مثال امکان ارسال 10 درخواست در هر ثانیه و حداکثر 3600 درخواست در هر ساعت.


روش تشخیص کلاینت‌ها چگونه باشد؟

تا اینجا در مورد bucket name یا کلید دیکشنری اطلاعات محدود کردن دسترسی به منابع، از روش «نام هر اکشن + یک بازه‌ی زمانی» استفاده کردیم. به این کار «پارتیشن بندی درخواست‌ها» هم گفته می‌شود. روش‌های دیگری نیز برای انجام اینکار وجود دارند:
پارتیشن بندی به ازای هر
- endpoint
- آدرس IP. البته باید دقت داشت که کاربرانی که در پشت یک پروکسی قرار دارند، از یک IP آدرس اشتراکی استفاده می‌کنند.
- شماره کاربری. البته باید در اینجا بحث کاربران اعتبارسنجی نشده و anonymous را نیز مدنظر قرار داد.
- شمار سشن کاربر. در این حالت باید بحث ایجاد سشن‌های جدید به ازای دستگاه‌های مختلف مورد استفاده‌ی توسط کاربر را هم مدنظر قرار داد.
- نوع مروگر.
- هدر ویژه رسیده مانند X-Api-Token

بسته به نوع برنامه عموما از ترکیبی از موارد فوق برای پارتیشن بندی درخواست‌های رسیده استفاده می‌شود.


درنظر گرفتن حالت‌های استثنائی

هرچند همانطور که عنوان شد تمام قسمت‌های برنامه باید از لحاظ میزان دسترسی محدود شوند، اما استثناءهای زیر را نیز باید درنظر گرفت:
- عموما تیم مدیریتی یا فروش برنامه، بیش از سایر کاربران، با برنامه کار می‌کنند.
- بیش از اندازه محدود کردن Web crawlers می‌تواند سبب کاهش امتیاز SEO سایت شما شود.
- گروه‌های خاصی از کاربران برنامه نیز می‌توانند دسترسی‌های بیشتری را خریداری کنند.


نحوه‌ی خاتمه‌ی اتصال و درخواست

اگر کاربری به حد نهایی استفاده‌ی از منابع خود رسید، چه باید کرد؟ آیا باید صرفا درخواست او را برگشت زد یا اطلاعات بهتری را به او نمایش داد؟
برای مثال GitHub یک چنین خروجی را به همراه هدرهای ویژه‌ای جهت مشخص سازی وضعیت محدود سازی دسترسی به منابع و علت آن‌، ارائه می‌دهد:
> HTTP/2 403
> Date: Tue, 20 Aug 2013 14:50:41 GMT
> x-ratelimit-limit: 60
> x-ratelimit-remaining: 0
> x-ratelimit-used: 60
> x-ratelimit-reset: 1377013266
> {
> "message": "API rate limit exceeded for xxx.xxx.xxx.xxx. (But here's the good news: Authenticated requests get a higher rate limit. Check out the documentation for more details.)",
> "documentation_url": "https://docs.github.com/rest/overview/resources-in-the-rest-api#rate-limiting"
> }
بنابراین بسته به نوع خروجی برنامه که اگر خروجی آن یک API از نوع JSON است و یا یک صفحه‌ی HTML، می‌توان از ترکیبی از هدرها و اطلاعات متنی و HTML استفاده کرد.
حتی یکسری از APIها از status codeهای ویژه‌ای مانند 403 (دسترسی ممنوع)، 503 (سرویس در دسترس نیست) و یا 429 (تعداد درخواست‌های زیاد) برای پاسخ دهی استفاده می‌کنند.



محل ذخیره سازی اطلاعات محدود سازی دسترسی به منابع کجا باشد؟

اگر محدودسازی دسترسی به منابع، جزئی از مدل تجاری برنامه‌ی شما است، نیاز است حتما از یک بانک اطلاعاتی توزیع شده مانند Redis استفاده کرد تا بتواند اطلاعات تمام نمونه‌های در حال اجرای برنامه را پوشش دهد. اما اگر هدف از این محدود سازی تنها میسر ساختن دسترسی منصفانه‌ی به منابع آن است، ذخیره سازی آن‌ها در حافظه‌ی همان نمونه‌ی در حال اجرای برنامه هم کافی است.
مطالب
React 16x - قسمت 33 - React Hooks - بخش 4 - useContext Hook
در سری بررسی اعتبارسنجی و احراز هویت کاربران در React، برای انتقال داده‌های کاربر وارد شده‌ی به سیستم، از روش انتقال props، از بالاترین کامپوننت موجود در component tree، به پایین‌ترین کامپوننت آن، به این نحو فرضی استفاده کردیم:
ابتدا شیء user، در بالاترین سطح، دریافت شده و به صفحه‌ای خاص از طریق ویژگی‌های props ارسال می‌شود:
<Page user={user}  />
سپس این کامپوننت Page، کامپوننت PageLayout را رندر می‌کند که آن نیز باید به اطلاعات کاربر دسترسی داشته باشد. بنابراین شیء user را مجددا به این کامپوننت از طریق props ارسال می‌کنیم:
<PageLayout user={user} />
بعد همین کامپوننت PageLayout، کامپوننت NavBar را رندر می‌کند که آن نیز باید بداند کاربر وارد شده‌ی به سیستم کیست؟ به همین جهت یکبار دیگر از طریق props، اطلاعات کاربر را به کامپوننت بعدی موجود در درخت کامپوننت‌ها انتقال می‌دهیم:
<NavigationBar user={user}  />
و همینطور الی آخر. به این روش props drilling گفته می‌شود و ... الگوی مذمومی است. در دنیای واقعی، اطلاعات کاربر و یا خصوصا تنظیمات برنامه مانند آدرس REST API endpoints استفاده شده‌ی در آن، باید بین بسیاری از کامپوننت‌ها به اشتراک گذاشته شود و عموما سطوح به اشتراک گذاری آن، بسیار عمیق‌تر است از سطوحی که در این مثال ساده عنوان شدند. از زمان ارائه‌ی React 16.3.0، راه حل بهتری برای مدیریت اینگونه مسایل با ارائه‌ی React Context ارائه شده‌است که آن‌را در ادامه در دو حالت کامپوننت‌های کلاسی و همچنین تابعی، بررسی خواهیم کرد.


ایجاد شیء Context در برنامه‌های React

React Context، راه حلی است جهت به اشتراک گذاری داده‌ها، در بین انواع و اقسام کامپوننت‌های یک برنامه، بدون اینکه نیازی باشد این اطلاعات را توسط props، از یک سطح، به سطحی دیگر، به صورت دستی انتقال داد. برای ایجاد یک نمونه‌ی از آن، ابتدا پوشه‌ی جدید src\contexts را افزوده و سپس فایل src\contexts\userContext.js را درون آن، با محتوای زیر ایجاد می‌کنیم:
import React from "react";

export const UserContext = React.createContext({ user: {} });

export const UserProvider = UserContext.Provider;
export const UserConsumer = UserContext.Consumer;
متد React.createContext، یک شیء Context را بازگشت می‌دهد. این شیء، دو کامپوننت مهم Provider و Consumer را به همراه دارد که امکان اشتراک به داده‌های مرتبط با آن‌را میسر می‌کنند. زمانیکه React کامپوننتی را رندر می‌کند که مشترک یک شیء Context است، این کامپوننت، امکان خواندن اطلاعات شیء Context را از نزدیک‌ترین کامپوننتی در درخت کامپوننت‌ها که یک Provider را برای آن ارائه داده‌است، خواهد داشت.


تامین یک شیء Context در برنامه، در یک کامپوننت کلاسی و یا تابعی

تا اینجا یک شیء Context را به همراه اجزای export شده‌ی Provider و Consumer آن ایجاد کردیم. اکنون نوبت به پیاده سازی قسمت Provider آن است:
import "../../App.css";

import React, { Component } from "react";

import { UserProvider } from "../../contexts/userContext";
import Main from "./Main";

class App extends Component {
  state = {
    user: { name: "User 1" }
  };

  componentDidMount() {
    // get user from the server or local storage and then set the currently logged in user to the this.state
  }

  render() {
    return (
      <>
        <h1>App Class</h1>
        <UserProvider value={this.state.user}>
          <Main />
        </UserProvider>
      </>
    );
  }
}

export default App;
در این کامپوننت کلاسی (و یا تابعی، نحوه‌ی تعریف UserProvider در هر دو یکی است)، خاصیت user، به state کامپوننت اضافه شده‌است. سپس برای مثال می‌توان این خاصیت را در رویداد componentDidMount از سرور و یا محل ذخیره سازی دیگری دریافت و آنگاه state را بر این اساس به روز رسانی کرد.
در ادامه قصد داریم اطلاعات این شیء user موجود در state را با تمام کامپوننت‌هایی که در درخت رندر کامپوننت جاری قرار می‌گیرند و با کامپوننت Main شروع می‌شوند، به اشتراک بگذاریم. این به اشتراک گذاری با import شیء UserProvider از ماژول contexts/userContext به نحوی که مشاهده می‌کنید، انجام می‌شود. شیء UserProvider، کار محصور سازی کامپوننت Main را انجام می‌دهد. سپس این Provider می‌تواند مقداری را توسط ویژگی value خود دریافت کند که برای مثال در اینجا شیء user است. اکنون این value تا n سطح بعدی که از کامپوننت Main مشتق می‌شوند نیز در دسترس خواهد بود.

یک نکته: متد React.createContext به همراه یک آرگومان defaultValue اختیاری است که در اختیار Consumerهای آن قرار داده می‌شود؛ اگر Provider متناظر با آن‌، در درخت کامپوننت‌های برنامه، یافت نشود. یعنی تعریف Provider الزامی نیست. اگر نیاز است مقدار ثابتی را بین چندین کامپوننت به اشتراک بگذارید، فقط کافی است آن‌ها را توسط React.createContext مقدار دهی اولیه کرده و ... استفاده کنید:
export const DefaultRouteContext = React.createContext({ path: '/welcome' });


خواندن شیء Context در کامپوننتی دیگر

اکنون که یک تامین کننده‌ی Context را ایجاد کردیم، برای خواندن اطلاعات آن در درخت کامپوننت‌های محصور شده‌ی توسط UserProvider، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
import React from "react";

import { UserConsumer } from "../../contexts/userContext";

export default function Main(props) {
  return (
    <>
      <UserConsumer>
        {value => <div>User name: {value.name}.</div>}
      </UserConsumer>
    </>
  );
}
ابتدا UserConsumer را از ماژول contexts/userContext دریافت می‌کنیم. سپس برای دسترسی به خاصیت name شیء ارائه شده‌ی توسط UserProvider، باید قسمتی از متد رندر کامپوننت را توسط شیء UserConsumer، محصور کرد و سپس value آن‌را به نحوی که مشاهده می‌کنید، خواند. Consumer، یک تابع را به عنوان فرزند دریافت می‌کند. این تابع مقدار شیء تامین شده‌ی توسط Context را دریافت کرده (همان value={this.state.user} نزدیک‌ترین کامپوننتی که به همراه یک Provider است) و سپس یک المان React را بازگشت می‌دهد که در این محل رندر خواهد شد.

خروجی برنامه پس از این تغییرات به صورت زیر است:



ساده سازی دسترسی به UserConsumer توسط useContext Hook

نحوه‌ی تعریف یک Provider و محصور سازی فرزندانی که باید از آن ارث‌بری کنند، در بین کامپوننت‌های کلاسی و تابعی، یکی است. اما در کامپوننت‌های تابعی حداقل می‌توان نحوه‌ی دسترسی به UserConsumer را به نحو زیر توسط useContext Hook ساده کرد:
import React, { useContext } from "react";

import { UserContext } from "../../contexts/userContext";

export default function Main() {
  const value = useContext(UserContext);
  return (
    <>
      <div>User name: {value.name}.</div>
    </>
  );
}
متد useContext ابتدا شیء UserContext مهیا شده‌ی توسط ماژول contexts/userContext را دریافت می‌کند. سپس خروجی آن، همان value تنظیم شده‌ی توسط نزدیک‌ترین Provider آن در component tree است. این روش، بار ذهنی کمتری را نسبت به حالت قبلی استفاده‌ی از UserConsumer و کار با یک تابع درون آن‌را به همراه دارد؛ ساده‌تر خوانده می‌شود، ساده‌تر استفاده می‌شود. فقط باید دقت داشت که این متد، کل شیء Context را دریافت می‌کند و نه فقط شیء UserConsumer آن‌را.

مزیت دیگر این روش، ساده سازی کار با چندین شیء Context است. برای مثال اگر دو شیء Context را تعریف کرده باشید، خواندن دو مقدار از آن‌ها، پیشتر چنین شکل تو در تویی را توسط دو Consumer پیدا می‌کرد:
function HeaderBar() {
  return (
    <CurrentUser.Consumer>
      {user =>
        <Notifications.Consumer>
          {notifications =>
            <header>
              Welcome back, {user.name}!
              You have {notifications.length} notifications.
            </header>
          }
      }
    </CurrentUser.Consumer>
  );
}
اما اکنون با استفاده از useContext، نوشتن و خواندن آن به سادگی چند سطر زیر است که بسیار منطقی‌تر و عادی‌تر به نظر می‌رسد:
function HeaderBar() {
  const user = useContext(CurrentUser);
  const notifications = useContext(Notifications);
return (
    <header>
      Welcome back, {user.name}!
      You have {notifications.length} notifications.
    </header>
  );
}


ارسال اطلاعات به کامپوننت Context Provider، از طریق کامپوننت‌های فرزند

تا اینجا با استفاده از React Context، اطلاعات یک Provider را با فرزندان آن به اشتراک گذاشتیم؛ عکس این عمل نیز میسر است. برای اینکار، همانند تمام کامپوننت‌های دیگری که برای ارسال اطلاعات به فراخوان خود از طریق رخ‌دادها عمل می‌کنند، می‌توان یک متد رویدادگردان را در کامپوننت والد، به استفاده کنند‌ه‌ی از Context ارسال کرد:
import "../../App.css";

import React, { Component } from "react";

import { UserProvider } from "../../contexts/userContext";
import Main from "./Main2";

class App extends Component {
  state = {
    user: { name: "User 1" }
  };

  componentDidMount() {
    // get user from the server or local storage and then set the currently logged in user to the this.state
  }

  logout = () => {
    console.log("logout");
    this.setState({ user: {} });
  };

  render() {
    const contextValue = {
      user: this.state.user,
      logoutUser: this.logout
    };
    return (
      <>
        <h1>App Class</h1>
        <UserProvider value={contextValue}>
          <Main />
        </UserProvider>
      </>
    );
  }
}

export default App;
در اینجا ابتدا به خاصیت logout، متدی را نسبت داده‌ایم که با فراخوانی آن، اطلاعات شیء user موجود در state کامپوننت جاری را پاک می‌کند. سپس این خاصیت را به صورت یک خاصیت جدید، به شیءای که به ویژگی value شیء UserProvider انتساب داده شده، اضافه می‌کنیم.
اکنون تمام استفاده کننده‌های از این UserProvider می‌توانند با فراخوانی متد منتسب به logout، سبب پاک شدن اطلاعات کاربر موجود در state کامپوننت App، به روز رسانی state و در نتیجه‌ی آن، رندر مجدد کامپوننت و ارائه‌ی یک UserProvider جدید، با اطلاعاتی جدید به فرزندان آن شوند:
import React, { useContext } from "react";

import { UserContext } from "../../contexts/userContext";

export default function Main() {
  const { user, logoutUser } = useContext(UserContext);
  return (
    <>
      <div>User name: {user.name}.</div>
      <button type="button" className="btn btn-primary" onClick={logoutUser}>
        Logout user
      </button>
    </>
  );
}
در این کامپوننت مصرف کننده‌ی Context، اینبار، مقدار دریافتی، یک شیء با چندین خاصیت است. بنابراین می‌توان با استفاده از Object Destructuring، خواص آن‌را استخراج و استفاده کرد. برای مثال با انتساب onClick={logoutUser} به دکمه‌ی خروج، این کامپوننت می‌تواند اطلاعات state و سپس Context ارائه شده‌ی در کامپوننت App را تغییر دهد.

روش انجام اینکار بدون استفاده از useContext را نیز در ادامه مشاهده می‌کنید که در ابتدا نیاز به تعریف تابعی را دارد که همان خواص استخراجی را دریافت می‌کند. سپس باید بر اساس آن‌ها، المان‌های مدنظر نمایش نام کاربر و دکمه‌ی خروج او را بازگشت داد:
import React from "react";

import { UserConsumer } from "../../contexts/userContext";

export default function Main(props) {
  return (
    <>
      <UserConsumer>
        {({ user, logoutUser }) => (
          <>
            <div>User name: {user.name}.</div>
            <button
              type="button"
              className="btn btn-primary"
              onClick={logoutUser}
            >
              Logout user
            </button>
          </>
        )}
      </UserConsumer>
    </>
  );
}


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-30-part-04.zip
مطالب
Image Annotations
می‌خواهیم با تغییر jQuery Image Annotation  این پلاگین و برای asp.net استفاده کنیم

ایجاد دیتابیس
ابتدا یک دیتابیس به نام Coordinates  ایجاد کنید و سپس جدول زیر رو ایجاد کنید
USE [Coordinates]
GO
CREATE TABLE [dbo].[Coords2](
[top] [int] NULL,
[left] [int] NULL,
[width] [int] NULL,
[height] [int] NULL,
[text] [nvarchar](50) NULL,
[id] [uniqueidentifier] NULL,
[editable] [bit] NULL
) ON [PRIMARY]
GO

ایجاد کلاس Coords برای خواندن و ذخیره اطلاعات
public class Coords
{
    public string top;
    public string left;
    public string width;
    public string height;
    public string text;
    public string id;
    public string editable;

    public Coords(string top, string left, string width, string height, string text, string id, string editable)
    {
        this.top = top;
        this.left = left;
        this.width = width;
        this.height = height;
        this.text = text;
        this.id = id;
        this.editable = editable;


    }
}
فرم اصلی برنامه شامل 3 وب سرویس به شرح زیر می‌باشد

1-GetDynamicContext 
این متد در زمان لود اطلاعات از دیتابیس استفاده می‌شود (وقتی که postback صورت می‌گیرد)
[WebMethod]
    public static List<Coords> GetDynamicContext(string entryId, string entryName)
    {
        List<Coords> CoordsList = new List<Coords>();

        string connect = "Connection String";
        using (SqlConnection conn = new SqlConnection(connect))
        {
            string query = "SELECT [top], [left], width, height, text, id, editable FROM  Coords2";
            using (SqlCommand cmd = new SqlCommand(query, conn))
            {
                conn.Open();
                using (SqlDataReader reader=cmd.ExecuteReader())
                {
                    while (reader.Read())
                    {
                        CoordsList.Add(new Coords(reader["top"].ToString(), reader["left"].ToString(),
                                                  reader["width"].ToString(), reader["height"].ToString(),
                                                  reader["text"].ToString(), reader["id"].ToString(),
                                                  reader["editable"].ToString()));
                    }
                }
               
               conn.Close();
            }
        }

         return CoordsList;


    }

2,3 -SaveCoordsو DeleteCoords 
این دو متد هم واسه ذخیره و حذف می‌باشند که نکته خاصی ندارند و خودتون بهینه اش کنید(در فایل ضمیمه موجودند)

تغییر فایل jquery.annotate.js  جهت فراخوانی وب سرویس ها
فقط لازمه که سه قسمت زیر رو در فایل اصلی تغییر بدید
$.fn.annotateImage.ajaxLoad = function (image) {
        ///<summary>
        ///Loads the annotations from the "getUrl" property passed in on the
        ///     options object.
        ///</summary>
      
        $.ajax({
            type: "POST",
            contentType: "application/json; charset=utf-8",
            url: "Default.aspx/GetDynamicContext",
            data: "{'entryId': '" + 1 + "','entryName': '" + 2 + "'}",
            dataType: "json",
            success: function (msg) {
                image.notes = msg.d;
                $.fn.annotateImage.load(image);
            }
        });
};

 $.fn.SaveCoords = function (note) {
        $.ajax({
            type: "POST",
            contentType: "application/json; charset=utf-8",
            url: "Default.aspx/SaveCoords",
            data: "{'top': '" + note.top + "','left': '" + note.left + "','width': '" + note.width + "','height': '" + note.height + "','text': '" + note.text + "','id': '" + note.id + "','editable': '" + note.editable + "'}",
            dataType: "json",
            success: function (msg) {
                note.id = msg.d;
             }
        });
 };
$.fn.annotateView.prototype.edit = function () {
///<summary>
///Edits the annotation.
///</summary>
if (this.image.mode == 'view') {
this.image.mode = 'edit';
var annotation = this;
// Create/prepare the editable note elements
var editable = new $.fn.annotateEdit(this.image, this.note);
$.fn.annotateImage.createSaveButton(editable, this.image, annotation);
// Add the delete button
var del = $('<a>حذف</a>');
del.click(function () {
var form = $('#image-annotate-edit-form form');
$.fn.annotateImage.appendPosition(form, editable)
if (annotation.image.useAjax) {
$.ajax({
type: "POST",
contentType: "application/json; charset=utf-8",
url: "Default.aspx/DeleteCoords",
// url: annotation.image.deleteUrl,
// data: form.serialize(),
data: "{'id': '" + editable.note.id + "'}",
dataType: "json",
success: function (msg) {
// image.notes = msg.d;
// $.fn.annotateImage.load(image);
},
error: function (e) { alert("An error occured deleting that note.") }
});
}
annotation.image.mode = 'view';
editable.destroy();
annotation.destroy();
});
editable.form.append(del);
$.fn.annotateImage.createCancelButton(editable, this.image);
}
};
این پروژه شامل یه سری فایل css هم هست که می‌تونید کل پروژه رو از  اینجا دانلود کنید
نظرات مطالب
سفارشی سازی ASP.NET Core Identity - قسمت پنجم - سیاست‌های دسترسی پویا
برای کار با اکتیو دایرکتوری کار زیادی لازم نیست انجام شود. مرحله‌ی اول آن فعالسازی Windows Authentication در برنامه‌های ASP.NET Core است. در این حالت همینقدر که کاربر، به ویندوز متصل به شبکه و اکتیو دایرکتوری وارد شده باشد، به سیستم لاگین خواهد شد. نیازی به تغییری هم در هیچ قسمتی از برنامه نیست. مرحله‌ی بعد آن کار با نقش‌های سیستم است. این نقش‌ها هم در User.Identity هم اکنون موجود هستند و این شیء توسط Windows Authentication و گروه‌های اکتیو دایرکتوری پیش‌تر به صورت خودکار مقدار دهی شده‌است:
- نحوه‌ی یکپارچه سازی با سیستم اعتبارسنجی ویندوز  (با این فعالسازی، ویژگی‌های [Authorize] و [AllowAnonymous] بلافاصله قابل استفاده خواهند بود و User.Identity هم به صورت خودکار مقداردهی می‌شود.)
- یک نمونه مثال از دسترسی به نقش‌های اکتیودایرکتوری (با این تنظیمات برای مثال دسترسی به نقش‌های [Authorize(Roles = "Domain Admins")] و [Authorize(Roles = "Domain Users")] را خواهید داشت. یعنی برای مثال هرکاربری که عضو گروه Domain admins در اکتیو دایرکتوری باشد، امکان دسترسی به مورد اول را خواهد یافت.)
مطالب
روش‌های مختلف انجام چند کار به صورت همزمان در C# .NET - قسمت اول
آیا تا به حال لیستی از دیتا داشته‌اید که بخواهید بر روی آنها کاری را انجام دهید؟ مثلا لیستی از مشتریان که باید برای تک تک آنها Pdf ای را بسازید، یا لیستی از مشتریان که باید برای تک تک آنها بیمه نامه صادر کنید، یا مثلا لیست اطلاعات بلیط‌های قابل فروش را گرفته‌اید و برای تک تک آنها می‌خواهید کمیسیون حساب کنید و ...

در اکثر مواقعی کاری که برای تک تک آیتم‌ها قرار است انجام شود، ساده است و با استفاده از یک حلقه foreach کار تمام میشود. اما در بعضی مواقع کار زمانبر است؛ حال یا به علت وجود کاری CPU bound مثل درست کردن Pdf و محاسبات، یا کار IO Bound است مثل ارسال یک HTTP Request به ازای هر مشتری، یا ذخیره کردن چیزی در دیتابیس که هم CPU bound است و هم IO bound و ترکیبی از مواردی که گفتیم را دارد.

فرض کنیم صد مشتری داریم و برای تک تک آنها میخواهیم کاری انجام دهیم. اگر از یک foreach ساده استفاده کنیم و هر عمل یک ثانیه طول بکشد، کل روال 100 ثانیه طول می‌کشد که جالب نیست.
public async Task Sample()
{
    var customers = await GetCustomersFromSomeWhere();

    foreach (var customer in customers)
    {
        await DoSomethingWithCustomer(customer);
    }
}
با اندکی جستجو در اینترنت به Task.WhenAll می‌رسیم و مشکلی که دارد این است که هر 100 کار را با هم شروع می‌کند که میتواند اثرات مخربی روی کلیت عملکرد سرور بگذارد:
public async Task Sample()
{
    var customers = await GetCustomersFromSomeWhere();
    await Task.WhenAll(customers.Select(c => DoSomethingWithCustomer(c)));
}
اگر چه می‌توانیم خودمان آیتم‌ها را دسته بندی کنیم و مثلا هر 25 تا 25 آنها را با هم پردازش کنیم، ولی این دسته بندی خیلی معقول نیست، چون RX اینجاست!
public async Task Sample()
{
    var customers = await GetCustomersFromSomeWhere();

    await customers.Select(c => Observable.FromAsync(() => DoSomethingWithCustomer(c))).Merge(maxConcurrent: 25);
}
به خاطر وجود maxConcurrent: 25 در دستور فوق، مشتری‌ها بسته به وضعیت کلی سرور، حداکثر 25 تا 25 تا پردازش می‌شوند، ولی ممکن است مثلا 10 تا 10 پردازش شوند. البته انتظار هوشمندی خیلی زیادی از آن نداشته باشید.

استفاده از Rx وقتی که دستورات داخل DoSomethingWithCustomer به صورت IO bound باشند (اتصال به دیتابیس و ارسال Http Request و ...) به خوبی جواب می‌دهد. ولی اگر دستورات داخل DoSomethingWithCustomer به صورت CPU bound باشند، مثل محاسبات یا ساختن Pdf و ... دیگر این روش جواب نمی‌دهد و اینجاست که باید از Task Parallel Library استفاده کنیم ( البته Task Parallel Libraray یا به اختصار TPL هم برای IO Bound و هم برای CPU Bound مناسب است).
برای استفاده از TPL داریم:
public async Task Sample()
{
    var customers = await GetCustomersFromSomeWhere();

    ActionBlock<Customer> action = new ActionBlock<Customer>(c => DoSomethingWithCustomer(c), new ExecutionDataflowBlockOptions
    {
        MaxDegreeOfParallelism = 25
    }); 

    foreach (var customer in customers)
    {
        action.Post(customer);
    }

    action.Complete();

    await action.Completion;
}
همانطور که می‌بینید، بحث 25 تا 25 تا اجرا کردن در اینجا نیز وجود دارد، با این تفاوت که بسیار هوشمندانه‌تر کارها را به صورتی پیش می‌برد که از منابع سرور به بهینه‌ترین شکل ممکن استفاده شود و همین TPL را هم برای اعمال IO bound و هم اعمال CPU bound مناسب می‌کند.

سایر گزینه هایی که داریم شامل Parallel Linq و Parallel.ForEach است که عموما برای کارهای CPU bound مناسبند.
گزینه‌هایی از قدیم نیز وجود دارند، مانند استفاده از Thread و Semaphore و ... که ابدا استفاده مستقیم از آنها توصیه نمیشود.
البته با TPL و RX میشود کارهای خیلی بیشتری نیز انجام داد و این دو فقط برای این سناریو ساخته نشده‌اند و همه جا جایگزین یکدیگر نیستند و هر دو دنیای وسیعی هستند که توصیه می‌کنم به هر دو نگاهی بیاندازید. همچنین TPL تا جایی که می‌دانم جزو مواردی است که در بیرون از دنیای NET. وجود ندارد و یکی از ارزشمندترین ویژگی‌های Unique در NET. است که به این سادگی چنین مسئله‌ای با این کیفیت حل شود.

توجه داشته باشید که اگر فرآیندی که برای تک تک Customer‌ها در مثال فوق قرار است انجام شود، خود یک روال سنگین و زمان بر باشد، بهتر است از روش‌های دیگری مبتنی بر Event processing و ابزارهایی چون Azure Service Bus یا Mass Transit استفاده کنیم که کمک می‌کنند اگر مثلا سه سرور داریم، بار پردازش آن 100 مشتری مثال ما، بین سه سرور هم پخش شود که این مورد پیچیدگی‌های خود را دارد و در اینجا که فرض بر این است که سناریو خیلی پیچیده و میزان بار خیلی زیاد نیست و همچنین نیازی هم به استفاده از این موارد و اضافه کردن پیچیدگی‌های بیشتر به برنامه نیست. در واقع TPL علیرغم کار بسیار ارزشمندی که می‌کند، در نهایت یک Nuget Package است که در یک دستگاه موبایل Android و با Xamarin نیز قابل استفاده است.

البته این همه داستان نیست. برای مثال در صورتی که فرآیندی بخواهد به صورت Concurrent / Parallel انجام شود و در انجام آن از Entity Framework Db Context استفاده شده باشد، کد به مشکل بر میخورد و خطا می‌دهد، چون یک Instance از DbContext مناسب انجام چند کار همزمان نیست. به واقع تمامی Objectهایی که Thread Safe نباشند، در روش‌های فوق به مشکل بر میخوردند. همچنین بحث مدیریت کردن Transaction در صورتی که بخواهید با دیتابیس هم کار کنید نیز خود مسئله‌ای است که باید حل شود.
حل مسائلی که گفته شد و ادغام کردن روش‌های فوق با بحث Dependency Injection و ... موضوع بحث قسمت بعدی این مطلب است.
مطالب
MongoDb در سی شارپ (بخش اول)
MongoDb  یک دیتابیس Nosql سندگراست که توسط ++C نوشته شده است و از پشتیبانی خوبی در بسیاری از زبان‌ها برخوردار است. مونگو از ساختاری به نام Bson که ساختاری مشابه Json را دارد استفاده می‌کند؛ با این تفاوت که در Json مبحث دیتاتایپ یا نوع داده وجود ندارد، ولی در Bson دیتاتایپ‌ها تعریف می‌شوند. برای دیدن نوع‌های Bson و نحوه نوشته شدن سند آن می‌توانید مقاله MongoDb#7 را مطالعه بفرمایید.


برای آغاز به کار با این دیتابیس ابتدا باید آن را از سایت اصلی دریافت و بر روی سیستم نصب نمایید. متاسفانه سایت مونگو برای کشور ایران محدودیتی قرار داده است و باید از روش‌های دیگری آن را دریافت نمایید و بر روی سیستم خود نصب نمایید. نحوه نصب این دیتابیس را میتوانید در مقاله MongoDb#3 مشاهده نمایید.

شاید نیاز باشد بجای کار کردن با محیط کنسول این دیتابیس، با یک محیط گرافیکی شبیه آن چیزی که Raven دارد کار کنید وتغییرات را مشاهده نمایید؛ برای همین به این آدرس رفته و محیط دلخواه خود را انتخاب نمایید.

  یک پروژه از نوع کنسول را در ویژوال استادیو ایجاد کنید و سپس درایور رسمی مونگو را از این آدرس یا از طریق nuget نصب نمایید:
Install-Package mongocsharpdriver

ابتدا سه مدل را به شکل زیر ایجاد میکنیم:
  public class Author
    {
        public ObjectId Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
    }

public class Language
    {
        public ObjectId Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
    }

  public class Book
    {
        public ObjectId Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string ISBN { get; set; }
        public int Price { get; set; }
        public List<Author> Authors { get; set; }
        public Language Language { get; set; }
    }

نوع ObjectId، نوعی است که توسط مونگو برای مشخص کردن کلید یکتای سند معرفی میشود.

در خطوط اولیه کد زیر، یک شیء از مدل بالا را ساخته و آن را مقداردهی می‌کنیم:
           var book =new Book()
           {
               Title = "Gone With Wind",
               ISBN = "43442424",
               Price = 50000,
               Language = new Language()
               {
                  Name = "Persian"
               },
               Authors = new List<Author>()
               {
                   new Author()
                   {
                       Name = "Margaret Mitchell"
                   },
                     new Author()
                   {
                       Name = "Ali Mahboobi (Translator)"
                   },
               }
           };

بعد از آن یک شیء کلاینت از نوع mongoClient میسازیم که نوع خروجی آن یک اینترفیس میباشد که توسط کلاسی از جنس آن مقداردهی شده است. بیشتر خروجی‌های مونگو در این کتابخانه از نوع اینترفیس هستند. شیء کلاینت وظیفه دارد تا ارتباط شما را با سرور مونگو برقرار کند:
var client = new MongoClient();
البته در این حالت سرور اتصالی مونگو، سیستم جاری و پورت شماره 27017 فرض میشود. در صورتیکه بخواهید آدرسی غیر از آن را بدهید یا حتی همین آدرس را به طور دستی تعیین کنید، از طریق زیر امکان پذیر است. پارامترهای سازنده این شیء کلاینت میتوانند به صورت رشته‌ای، رشته اتصال را دریافت کنند و یا از طریق شیء MangoClientSettings آن را پاس کنید.
 string connectionString = "mongodb://localhost:27017";
            MongoClientSettings settings = MongoClientSettings.FromUrl(new MongoUrl(connectionString));
            var client = new MongoClient(settings);

در قسمت بعد لازم است که از سرور جاری، دیتابیس خود را دریافت کنیم. در صورتیکه دیتابیس درخواستی وجود نداشته باشد، یک دیتابیس جدید با آن نام ساخته خواهد شد:
var db = client.GetDatabase("publisher");
در نمونه کدهای قدیمی مونگو، قبل از دریافت سرور بایستی شیء Server را از طریق متد GetServer نیز دریافت میکردید که از نسخه دو به بعد، آن را منسوخ اعلام کرده‌اند و همین تنظیمات بالا کفایت میکند.
در مونگو اصطلاحی به نام collection وجود دارد که اسناد در آن قرار گرفته و ارتباط با اسناد از طریق آنها انجام می‌پذیرد. پس در اینجا قبل از هر کاری باید یک collection را ایجاد کرد و در صورتیکه کالکشن درخواستی وجود نداشته باشد، آن را تولید و ارتباط با آن را برخواهد گرداند.
var collection = db.GetCollection<Book>("books");

در اینجا کالکشنی با نام books با تبدیلاتی بر اساس مدل Book ایجاد میشود. در مرحله بعد لازم است که شیء ایجاد شده بر اساس کلاس مدل را با استفاده از متدهای insert شیء کالکشن، در دیتابیس ارسال کنیم.
شی‌ءهای درج یک سند جدید به دیتابیس حالات مختلفی را دارد: افزودن تک سند، افزودن چند سند و دو مورد قبلی به صورت غیر همزمان میباشند:
collection.InsertOneAsync(book);
متد بالا سند جدید را به صورت غیرهمزمان در سیستم درج میکند. نمونه ذخیره شده این سند را که توسط برنامه Mongo Compass نمایش داده شده است، می‌توانید در زیر ببینید:

فعلا موجودیت‌های مؤلفان و زبان به دلیل اینکه سند اختصاصی برای خود ندارند، با صفر پر شده‌اند؛ ولی شناسه یکتای سند، مقدار خود را گرفته است.


عملیات خواندن

برای خواندن یک یا چند سند از دیتابیس میتوانید از دو شیوه موجود Linq و queryBuilder‌ها استفاده کرد. از آنجائیکه با کار با Linq آشنایی داریم، ابتدای شیوه کوئری بیلدر را مورد بررسی قرار میدهیم و سپس نحوه کار با لینک را بررسی میکنیم.
قبل از هر چیزی برای اینکه در مانور دادن بر روی داده‌ها راحت باشیم و اطلاعات را با فیلترهای متفاوتی واکشی کنیم، 7 عدد کتاب را با مشخصات زیر اضافه میکنیم. دو فیلد سال و تاریخ آخرین موجودی انبار را هم اضافه می‌کنیم.
       var client = new MongoClient();
            var db = client.GetDatabase("publisher");
            db.DropCollection("books");
            var collection = db.GetCollection<Book>("books");
            
            var book =new Book()
           {
               Title = "Gone With Wind",
               ISBN = "43442424",
               Price = 50000,
               Year = 1936,
               LastStock = DateTime.Now.AddDays(-13),
               Language = new Language()
               {
                  Name = "Persian"
               },
               Authors = new List<Author>()
               {
                   new Author()
                   {
                       Name = "Margaret Mitchell"
                   },
                     new Author()
                   {
                       Name = "Ali Mahboobi (Translator)"
                   },
               }
           };

            var book2 = new Book()
            {
                Title = "Jane Eyre",
                ISBN = "87897897",
                Price = 60000,
                Year = 1847,
                LastStock = DateTime.Now.AddDays(-5),
                Language = new Language()
                {
                    Name = "English"
                },
                Authors = new List<Author>()
               {
                   new Author()
                   {
                       Name = "Charlotte Brontë"
                   },
                   
               }
            };


            var book3 = new Book()
            {
                Title = "White Fang",
                ISBN = "43442424",
                Price = 50000,
                Year = 1936,
                LastStock = DateTime.Now.AddDays(-13),
                Language = new Language()
                {
                    Name = "English"
                },
                Authors = new List<Author>()
               {
                   new Author()
                   {
                       Name = "Jack London"
                   },
                     new Author()
                   {
                       Name = "Philippe Mignon"
                   },
               }
            };

            var book4 = new Book()
            {
                Title = "The Lost Symbol",
                ISBN = "43442424",
                Price = 3500000,
                Year = 2009,
                LastStock = DateTime.Now.AddDays(-17),
                Language = new Language()
                {
                    Name = "Persian"
                },
                Authors = new List<Author>()
               {
                   new Author()
                   {
                       Name = "Dan Brown"
                   },
                     new Author()
                   {
                       Name = "Mehrdad"
                   },
               }
            };

            var book7 = new Book()
            {
                Title = "The Lost Symbol",
                ISBN = "43442424",
                Price = 47000000,
                Year = 2009,
                LastStock = DateTime.Now.AddDays(-56),
                Language = new Language()
                {
                    Name = "Persian"
                },
                Authors = new List<Author>()
               {
                   new Author()
                   {
                       Name = "Dan Brown"
                   },
                     new Author()
                   {
                       Name = "Mehrdad"
                   },
               }
            };
            var book5= new Book()
            {
                Title = "The Help",
                ISBN = "45345e3er3",
                Price = 9000000,
                Year = 2009,
                LastStock = DateTime.Now.AddDays(-2),
                Language = new Language()
                {
                    Name = "Enlish"
                },
                Authors = new List<Author>()
               {
                   new Author()
                   {
                       Name = "Kathryn Stockett"
                   },
                    
               }
            };

            var book6 = new Book()
            {
                Title = "City of Glass",
                ISBN = "454534545",
                Price = 500000,
                Year = 2009,
                LastStock = DateTime.Now,
                Language = new Language()
                {
                    Name = "Persian"
                },
                Authors = new List<Author>()
               {
                   new Author()
                   {
                       Name = "Cassandra Clare"
                   },
                   new Author()
                   {
                       Name = "Ali"
                   },

               }
            };
            var books = new List<Book> {book, book2, book3, book4, book5, book6,book7};

            collection.InsertManyAsync(books);

برای واکشی دیتاها کالکشنی از آن نوع را همانند قبل درخواست می‌کنیم. بعد از آن نیاز است که فیلتری برای واکشی اطلاعات تعریف کنیم که این فیلتر در قالب یک کلاس به نام BsonDocument ایجاد می‌شود که ما در اینجا، به دلیل اینکه میخواهیم همه اسناد را واکشی کنیم ، این سند Bson را مقداردهی نمیکنیم و توسط متد Find آن را در واکشی دیتاها شرکت میدهیم و سپس با صدا زدن متد ToList، عملیات واکشی را انجام میدهیم، برای اینکار می‌توانیم از عملیات غیرهمزمان هم استفاده کنیم.
            var client = new MongoClient();
            var db = client.GetDatabase("publisher");
            var collection = db.GetCollection<Book>("books");
            
            var filter=new BsonDocument();
            var docs = collection.Find(filter).ToList();
            foreach (var book in docs)
            {
                Console.WriteLine(book.Title + " By "+ book.Authors[0].Name);
            }

با اجرای کد بالا به نتایج زیر میرسیم:
Gone With Wind By Margaret Mitchell
Jane Eyre By Charlotte Brontë
White Fang By Jack London
The Lost Symbol By Dan Brown
The Help By Kathryn Stockett
City of Glass By Cassandra Clare
The Lost Symbol By Dan Brown

اگر بخواهید فیلتری را بر روی این واکشی قرار دهید و مثلا بخواهید کتاب‌های منتشر شده در سال 2009 را واکشی نمایید، باید این سند Bson را مقداردهی نمایید. ولی برای راحتی اینکار، این  کتابخانه شامل یک بیلدر Builder بوده که میتوان از طریق آن فیلترهای متنوعی را به صورت ساده‌تر طراحی کنید:

در خطوط بالا ابتدا یک بیلدر را برای کلاس مورد نظر ایجاد کرده و از خصوصیت Filter آن استفاده میکنیم و این خصوصیت شامل متدهای فراوانی است که میتوانید برای ایجاد شرط یا فیلتر استفاده کنید. تعدادی از متدهای پر استفاده آن همانند eq (برابری) ، gt (برزگتر از ...) ، gte (بزرگتر مساوی ...) و طبیعتا خانواده lt و ... موجود هستند.
var filter = Builders<Book>.Filter.Eq("Year", 2009);

            var docs = collection.Find(filter).ToList();
            foreach (var book in docs)
            {
                Console.WriteLine(book.Title + " By "+ book.Authors[0].Name);
            }
در کد بالا ما از متد eq برای بررسی برابر بودن استفاده کردیم و درخواست اسنادی را کردیم که دارای فیلد سال انتشار هستند و مقدار آن برابر 2009 میباشد و نتیجه آن به صورت زیر نمایش داده میشود:
The Lost Symbol By Dan Brown
The Help By Kathryn Stockett
City of Glass By Cassandra Clare
The Lost Symbol By Dan Brown
حتی می‌توانید با استفاده از شیء فیلتر، ترکیبات شرطی زیر را نیز اعمال نمایید:
   // var filter=new BsonDocument();
            var filterBuilder = Builders<Book>.Filter;
            var filter= filterBuilder.Eq("Year", 2009) | filterBuilder.Gte("Price",700000);

            var docs = collection.Find(filter).ToList();
            foreach (var book in docs)
            {
                Console.WriteLine(book.Title + " By "+ book.Authors[0].Name);
            }
در بالا ابتدا نوعی از شیء Filter را از کلاس Builder دریافت میکنیم و سپس با استفاده عملیات بیتی آن‌ها را با یکدیگر Or میکنیم. در این پرس و جو باید کتابهایی که در سال 2009 منتشر شده‌اند یا قیمتی کمتر از پنجاه هزار ریال یا برابر را دارند، نمایش داده شوند.

Gone With Wind By Margaret Mitchell
White Fang By Jack London
The Lost Symbol By Dan Brown
The Help By Kathryn Stockett
City of Glass By Cassandra Clare
The Lost Symbol By Dan Brown

برای اینکه بتوانید از linq به جای queryBuilder استفاده کنید، میتوانید از خصوصیت AsQueryable استفاده کنید. خط زیر همان شرط یا فیلتر بالا را توسط Linq اعمال میکند
var docs = collection.AsQueryable().Where(x => x.Year == 2009 || x.Price <= 50000).ToList();

Sort کردن داده‌ها
 
برای مرتب سازی اطلاعات به شیوه کوئری بیلدر، همانند فیلتر که از کلاس Builder استفاده میکردیم، از همین شیء استفاده میکنیم؛ با این تفاوت که بجای استفاده از خصوصیت Filter، از Sort استفاده میکنیم و شیء ایجاد شده را به متد Sort میدهیم:
  var sort = Builders<Book>.Sort.Ascending("Title").Descending("Price");
            var docs = collection.Find(filter).Sort(sort).ToList();
            foreach (var book in docs)
            {
                Console.WriteLine(book.Title + " By "+ book.Authors[0].Name);
            }
در نتیجه خطوط بالا کتاب‌ها ابتدا بر اساس نام به صورت صعودی و سپس بر اساس قیمت به صورت نزولی لیست می‌شوند.
City of Glass By Cassandra Clare
Gone With Wind By Margaret Mitchell
The Help By Kathryn Stockett
The Lost Symbol By Dan Brown
The Lost Symbol By Dan Brown
White Fang By Jack London

توجه داشته باشید که متد sort بعد از فیلتر گذاری، یعنی عمل Find در دسترس میباشد.

در قسمت بعدی به روزرسانی، حذف و ایندکس گذاری را مورد بررسی قرار می‌دهیم.
مطالب
گزینه "مرا به خاطر بسپار" درست کار نمی‌کند

حالت forms authentication در ASP.Net ، امکان تعریف کوکی‌هایی ماندگار را نیز جهت ورود خودکار کاربران در دفعات بعدی بازدید آن‌ها فراهم می‌کند. اما زمان منقضی شدن این کوکی‌های ماندگار در ASP.Net 1.1 و ASP.Net 2.0 به بعد کاملا با هم متفاوت بوده و اگر برنامه نویس از این تغییر حاصل شده مطلع نباشد ممکن است بارها و بارها برنامه را آزمایش کند اما نتیجه‌ای نگیرد.
مدت زمان منقضی شدن کوکی‌های ماندگار forms authentication در ASP.Net 1.1 به صورت زیر است (بود):
زمان منقضی شدن کوکی سشن = زمان جاری + زمان منقضی شدن سشن کاربر
زمان منقضی شدن کوکی ماندگار (persistent) = زمان جاری + 50 سال

این عدد 50 سال بسیار غیرمنطقی بوده و در ASP.Net 2.0 به بعد به صورت زیر اصلاح شده است:
زمان منقضی شدن کوکی سشن = زمان جاری + زمان منقضی شدن سشن کاربر
زمان منقضی شدن کوکی ماندگار (persistent) = زمان جاری + زمان منقضی شدن سشن کاربر (پیش فرض آن 30 دقیقه است)

و جهت بیشتر کردن طول عمر این ماندگاری باید زمان مورد نظر را در وب کانفیگ به صورت زیر اعمال کرد:

<authentication mode="Forms">
<forms

name="MyCookieName"
slidingExpiration="true"
timeout="43200"
/>
</authentication>
مطابق زمان تنظیم شده فوق که بر حسب دقیقه است، این کوکی به مدت یک ماه ماندگاری پیدا می‌کند در غیر اینصورت اعمال گزینه "مرا به خاطر بسپار" مطابق نظر شما کار نخواهد کرد و همانند ASP.Net 1.1 به صورت پیش فرض به 50 سال تنظیم نمی‌شود.

همچنین نکته‌ی مهم دیگری را که باید رعایت کرد، name ایی است که در این فایل config عنوان می‌‌کنید (در قسمت تنظیمات form authentication). اگر بر روی یک وب سرور، چندین برنامه وب ASP.Net را در حال اجرا دارید، باید برای هر کدام از این‌ها نامی جداگانه و منحصربفرد انتخاب کنید، در غیراینصورت تداخل رخ داده و باز هم گزینه مرا به خاطر بسپار شما کار نخواهد کرد.

کار slidingExpiration که در اینجا تنظیم شده است نیز به صورت زیر می‌باشد:
اگر لاگین موفقیت آمیزی ساعت 5 عصر صورت گیرد و timeout شما به عدد 10 تنظیم شده باشد، این لاگین به صورت خودکار در 5:10‌ منقضی خواهد شد. اما اگر در این حین در ساعت 5:05 ، کاربر یکی از صفحات سایت شما را مرور کند، زمان منقضی شدن کوکی ذکر شده به 5:15 تنظیم خواهد شد. (مفهوم تنظیم slidingExpiration)
لازم به ذکر است که اگر کاربر پیش از نصف زمان منقضی شدن کوکی (مثلا در 5:04)، یکی از صفحات را مرور کند، تغییری در این زمان نهایی منقضی شدن رخ نخواهد داد.