مطالب
تزریق وابستگی‌ها در ASP.NET Core - بخش 6 - Implementation Factory

در بعضی از شرایط پیش رفته، ممکن است نمونه سازی از یک Implementation Type، نیاز به دخالت مستقیم ما را داشته باشد. Implementation Factory کنترل بیشتری بر چگونگی استفاده‌ی از Implementation Type‌ها را  به ما ارائه می‌دهد. در هنگام ثبت سرویسی که Implementation Factory را در اختیار ما قرار می‌دهد، ما یک Delegate را برای فراخوانی سرویس استفاده می‌کنیم. این Delegate مسئول ساخت یک نمونه از Service Type است. برای مثال وقتی از الگوهای builder یا factory برای ساخت یک شیء استفاده می‌کنید، شاید نیاز باشد که Implementation Factory را به صورت دستی پیاده سازی کنید. اولین قدم این است که کدتان را در صورت امکان چنان refactor کنید تا DI Container بتواند آن را به صورت خودکار بسازد؛ ولی اینکار همیشه ممکن نیست. برای مثال بعضی از برنامه نویسان ترجیح می‌دهند یک Config را مستقیما از IOptionMonitor   بگیرند و بعد در هر جائیکه خواستند، بجای تزریق IOptionMonitor به سرویس، مستقیما از همان سرویس ثبت شده استفاده کنند:

services.AddSingleton<ILiteDbConfig>(sp =>sp.GetRequiredService<IOptionsMonitor<LiteDbConfig>>().CurrentValue);

پیاده سازیComposite Pattern 

یک کاربرد بالقوه‌ی دیگر برای Implementation Factory ، استفاده از Composite Pattern است. هر چند Microsoft DI Container به صورت پیش فرض از Composite Pattern پشتیبانی نمی‌کند، ولی ما می‌توانیم آن‌را پیاده سازی کنیم. فرض کنید که قبلا به ازای انجام کاری، به کاربر یک ایمیل را می‌فرستادیم؛ ولی حالا مالک محصول می‌آید و می‌گوید که علاوه بر ایمیل، باید پیامک هم بفرستید و ما یا این سرویس پیامک را از قبل داریم و یا باید آن را بسازیم که فرض می‌کنیم از قبل آن را داریم. برای این کار ما یک اینترفیس کلی‌تر به نام INotificationService می‌سازیم که دو سرویس IEmailNotificationService و ISmsNotificaitonService از آن ارث بری می‌کنند:

public interface INotificationService
{
      void SendMessage(string msg, int userId);
}
حالا CompositeNotificationService را به این صورت تعریف می‌کنیم:
    public class CompositeNotificationService : INotificationService
    {
        private readonly IEnumerable<INotificationService> _notificationServices;
        public CompositeNotificationService(IEnumerable<INotificationService> notificationServices)
        {
            _notificationServices = notificationServices;
        }

        public void SendMessage(string msg, int userId)
        {
            foreach (var notificationServicei in _notificationServices) 
            {
                notificationServicei.SendMessage(msg, userId);
            }
        }
    }
و این سرویس‌ها را به این صورت در DI Container ثبت می‌کنیم: 
services.AddScoped<IEmailNotificationService, EmailNotificationService>();
services.AddScoped<ISMSNotificationService, SMSNotificationService>();

services.AddSingleton<INotificationService>(sp => new CompositeNotificationService(
      new INotificationService[] { 
          sp.GetRequiredService<IEmailNotificationService>() , 
          sp.GetRequiredService<ISMSNotificationService>()
      }
));
حالا هر زمانیکه بخواهیم همزمان، هم ایمیل و هم پیامک بفرستیم، کافی است که سرویس INotificationService را در سازنده‌ی کلاس مورد نظر تزریق کرده و از آن در مکان‌ها و شرایط مختلفی استفاده کنیم. اگر هر کدام از سرویس‌های ارسال ایمیل و سرویس‌های پیامک را به صورت جداگانه بخواهیم، می‌توانیم آنها را به صورت تکی ثبت و استفاده کنیم.  


وهله سازی سفارشی

در مثال بعدی نشان می‌دهیم که چطور می‌توانیم از Implementation Factory برای برگرداندن پیاده‌سازی سرویس‌هایی که Service Provider امکان ساخت خودکار آنها را ندارد، استفاده کنیم. فرض کنید یک کلاس Account داریم که از IAccount ارث بری می‌کند و برای ساخت آن باید از متدهای IAccountBuilder که فرآیند ساخت را انجام می‌دهند، استفاده کنیم. بنابراین امکان ساخت مستقیم یک شیء از IAccount وجود ندارد. در این حالت بدین صورت عمل می‌کنیم: 

services.AddTransient<IAccountBuilder, AccountBuilder>();

services.AddScoped<IAccount>(sp => {
    var builder = sp.GetService<IAccountBuilder>();
    builder.WithAccountType(AccountType.Guest);
    return builder.Build();
});


ثبت یک نمونه برای چندین اینترفیس

ممکن است بنا به دلایلی مجبور باشیم یک implementation Type را برای چند سرویس (اینترفیس) به ثبت برسانیم. در این حالت نمونه‌ی شیء ساخته شده‌، توسط هر کدام از اینترفیس‌ها قابل استفاده است. فرض کنید یک سرویس Greeting داریم که پیش از این فقط اینترفیس IHomeGreetingService را پیاده سازی می‌کرد؛ ولی بنا به دلایلی تصمیم گرفتیم که سرویسی جامع‌تر را با نیازمندی‌های دیگری نیز تعریف کنیم و GreetingService آن را پیاده سازی کند: 

public class GreetingService : IHomeGreetingService , IGreetingService
{ // code here }

احتمالا اولین چیزی که به ذهنمان می‌رسد این است: 

services.TryAddSingleton<IHomeGreetingService, GreetingService>();
services.TryAddSingleton<IGreetingService, GreetingService>();

مشکل روش بالا این است که دو نمونه از GreetingService ساخته می‌شود و درون حافظه باقی می‌ماند و در حقیقت برای هر اینترفیس، یک نوع جداگانه از GreetingService ثبت می‌شود؛ در حالیکه ما می‌خواهیم هر دو اینترفیس فقط از یک نمونه از شیء GreetingService استفاده کنند.  دو راه حل برای این مشکل وجود دارد:

var greetingService = new GreetingService(Environment);
services.TryAddSingleton<IHomeGreetingService>(greetingService);
services.TryAddSingleton<IGreetingService>(greetingService);

در اینجا سازنده‌ی کلاس GreetingService فقط به  environment نیاز داشت که یکی از سرویس‌های پایه‌ی فریم ورک هست و در این مرحله در دسترس است. به صورت کلی مشکل روش بالا این است که ما مسئول نمونه سازی از سرویس GreetingService هستیم! اگر GreetingService برای ساخته شدن به سرویس‌ها یا ورودی هایی نیاز داشته باشد که فقط در زمان اجرا در دسترس باشند، ما امکان نمونه سازی آن‌ها را نداریم؛ علاوه بر این نمی‌توان از روش‌های بالای برای حالت‌های Scoped یا Transient  استفاده کرد.

روش بعدی همان روش استفاده از Implementation Factory است که در ادامه آن را می‌بینید: 

services.TryAddSingleton<GreetingService>();
services.TryAddSingleton<IHomeGreetingService>(sp => sp.GetRequiredService<GreetingService>());
services.TryAddSingleton<IGreetingService>(sp => sp.GetRequiredService<GreetingService>());

در این روش خود DI Container مسئول نمونه سازی از GreetingService است. علاوه بر این می‌توان با استفاده از روش فوق از طول حیات‌های Scoped و Transient هم استفاده کرد؛ در حالیکه در روش قبلی این کار امکان پذیر نبود.

 

Open Generics Service

گاهی از اوقات می‌خواهید سرویس‌هایی را ثبت کنید که از اینترفیسی جنریک ارث بری می‌کنند. هر نوع جنریک در زمان اجرا، نوع مخصوص به خود را واکشی می‌کند. ثبت کردن دستی این سرویس‌ها می‌تواند خسته کننده باشد. برای همین مایکروسافت در DI Container خود قابلیت ثبت و واکشی سرویس‌های جنریک را نیز در اختیار ما گذاشته‌است. بیایید نگاهی به سرویس ILogger<T>  بیندازیم. این یک سرویس درونی فریمورک است و می‌تواند به ازای هر نوع، کارهای مربوط به ثبت log را انجام بدهد و در پروژه‌ها معمولا از این اینترفیس برای ثبت لاگ‌ها در سطح کنترلر و سرویس‌ها استفاده می‌شود: 

public interface ILogger<out TCategoryName> : ILogger
{
}

در حالت عادی اگر سرویسی مشابه سرویس فوق را داشته باشیم، برای ثبت کردن هر سرویس با نوع جنریک اختصاصی آن، مجبوریم به صورت دستی آن را درون DI Container ثبت کنیم؛ مثلا باید به این صورت عمل کنیم: 

services.TryAddScoped<ILogger<HomeController>,Logger<HomeController>>();
این کاری طاقت فرساست. به همین جهت مایکروسافت قابلیت Open Generics Service را در اختیار ما گذاشته تا بتوانیم اینگونه سرویس‌ها را فقط و فقط یکبار ثبت کنیم: 
services.TryAddScoped(typeof(ILogger<>) , typeof(Logger<>));
و اینگونه می‌توانیم نمونه‌های مختلف از ILogger<T> را به هر جایی که خواستیم، تزریق کنیم.

 

دسته بندی سرویس‌ها درون متدهای مختلف و پاکسازی  متد ConfigurationService

 تا اینجای کار ما سرویس‌های مختلفی را به روش‌های مختلفی ثبت کرده‌ایم. حتی در همین آموزش ساده، تعداد زیاد سرویس‌های ثبت شده، باعث شلوغی و در هم ریختگی کدهای ما می‌شوند که خوانایی و در ادامه اشکال زدایی و توسعه‌ی کدها را برای ما سخت‌تر می‌کنند.  ساده‌ترین کار برای دسته بندی کدها، استفاده از متدهای private محلی یا استفاده از متدهای توسعه‌ای(الحاقی) است که در اینجا مثالی از استفاده از متدهای توسعه‌ای را آورده‌ام:
namespace AspNetCoreDependencyInjection.Extensions
{
    public static class DICRegisterationExetnsion
    {
        /// <summary>
        /// مثال ثبت برای اپن جنریت
        /// </summary>
        /// <param name="services"></param>
        public static void OpenGenericRegisterationExample(this IServiceCollection services)
        {
            services.TryAddScoped<ILogger<HomeController>, Logger<HomeController>>();
            services.TryAddScoped(typeof(ILogger<>), typeof(Logger<>));
        }


        /// <summary>
        /// ثبت تنظیمات به روش‌های مختلف 
        /// </summary>
        public static void RegisterConfiguration(this IServiceCollection services, IConfiguration configuration)
        {
            services.AddSingleton(services => new AppConfig
            {
                ApplicationName = configuration["ApplicationName"],
                GreetingMessage = configuration["GreetingMessage"],
                AllowedHosts = configuration["AllowedHosts"]
            });

            services.AddSingleton(services => new AccountTypeBalanceConfig(
                    new List<(AccountType, long)> {
                        (AccountType.Guest , Convert.ToInt64 (configuration["AccountInitialBalance.Guest"]) ) ,
                        (AccountType.Silver , Convert.ToInt64 (configuration["AccountInitialBalance.Silver"]) ) ,
                        (AccountType.Gold , Convert.ToInt64 (configuration["AccountInitialBalance.Gold"]) ) ,
                        (AccountType.Platinum , Convert.ToInt64 (configuration["AccountInitialBalance.Platinum"]) ) ,
                        (AccountType.Titanium , Convert.ToInt64 (configuration["AccountInitialBalance.Titanium"]) ) ,
                    })
            );

            services.AddSingleton(services => new LiteDbConfig
            {
                ConnectionString = configuration["LiteDbConfig:ConnectionString"],
            });

            services.Configure<UserOptionConfig>(configuration.GetSection("UserOptionConfig"));
        }
    }
}

حالا در کلاس ConfigureServices ، درون متدStartup ، به این صورت از این متدهای توسعه‌ای استفاده می‌کنیم:
services.RegisterConfiguration(this.Configuration);
services.OpenGenericRegisterationExample();

می‌توانید کد منبع این آموزش را در اینجا  ببینید.
مطالب
استفاده از popBox برای کوچک کردن خودکار تصاویر بزرگ

یکی از دوستان در قسمت تماس با من پیغام گذاشته بود که چگونه تصاویر یک صفحه را می‌شود به صورت موقت کوچک کرد؟ برای نمونه، این مشکلی است که در فوروم‌ها زیاد وجود دارد. گاهی از اوقات یکی از کاربران تصویری را ارسال می‌کند که اندازه‌ی آن در حد یک تابلوی دیواری است!
با استفاده از محصول سورس بازی به نام popBox می‌توان تصاویر دلخواهی را ابتدا با اندازه‌ی کوچک در صفحه نشان داد و پس از کلیک بر روی آن، تصویر به اندازه اصلی آن نمایش داده خواهد شد. به این صورت صفحه از شکل نخواهد افتاد. این اسکریپت از آدرس زیر قابل دریافت است:
http://www.c6software.com/products/popbox/default.aspx
نحوه استفاده و مثال‌های مربوطه هم در همان آدرس قابل مشاهده است و نکته خاصی ندارد.

اما این روش یا روش‌های مشابه آن یک مشکل دارند. اعمال آن‌ها باید به صورت دستی صورت گیرد. یعنی باید دقیقا مشخص کنیم که این تصویر معلوم در ابتدا به اندازه‌ی مشخصی نمایش داده شود و سایر تنظیمات مربوطه اعمال گردد. این روش در سایت‌های پویا عملا پاسخگو نخواهد بود. زمانیکه کاربری مطلبی را ارسال می‌کند یا باید در سورس‌های موجود دست برد و به تصاویر ارسالی به صورت خودکار تنظیمات مربوط به popbox‌ را اضافه کرد، یا اینکه هر بار مطالب را پس از ارسال به صورت دستی ویرایش کرد یا روش‌هایی مانند این.

با استفاده از jQuery ، اسکریپت selectAll.js را به این مجموعه اضافه کردم. ابتدا تمامی تصاویر صفحه پیدا می‌شوند و سپس به آنهایی که طول و عرض بزرگتری از حد مجاز دارند به صورت خودکار ویژگی‌های popBox افزوده خواهد شد. چون این روش اسکریپتی است : الف) نیازی به تغییر در سورس‌های موجود نیست. ب) توسط هر تکنولوژی سمت سروری نیز قابل استفاده است. ج) به صورت خودکار به تمامی تصاویر بزرگ صفحه اعمال می‌شود و نیازی به ویرایش دستی هیچ موردی جهت اعمال ویژگی‌های مورد نظر وجود نخواهد داشت.

نکته جالبی که با jQuery وجود دارد، روال رخ‌داد گردان document.ready آن است. این رخداد پیش از window.onload استاندارد و زمانیکه DOM آماده استفاده است فراخوانی می‌شود.

برای استفاده از آن ابتدا باید دو فولدر scripts و images به سرور کپی شوند. سپس سه سطر زیر را به هدر صفحه اضافه کنید (به سورس صفحه sample.html فایل پیوست می‌توان مراجعه کرد):

<script src="scripts/jquery.min.js" type="text/javascript"></script>
<script src="scripts/PopBox.js" type="text/javascript"></script>
<script type="text/javascript" src="scripts/selectAll.js"></script>

در مورد سایر تنظیمات، فایل selectAll.js را گشوده و موارد زیر را در صورت لزوم ویرایش نمائید:
popBoxWaitImage.src = "images/spinner40.gif";
popBoxRevertImage = "images/magminus.gif";
popBoxPopImage = "images/magplus.gif";
popBoxRevertText = "کوچک‌ نمایی";
popBoxPopText = "بزرگ‌ نمایی";
popBoxCaptionMoreText = "بیشتر";
popBoxCaptionLessText = "کمتر";
MaximumAllowedWidth = 500;
MaximumAllowedHeight = 480;

در این فایل قسمتی از تابع rescaleImage از سایت stack overflow قرض گرفته شد و تغییرات لازم جهت اعمال ویژگی‌های popbox‌ به آن اعمال گردید. با استفاده از این تابع نسبت‌های طول و عرض تصویر به میزان ثابتی کوچک می‌شوند و تصویر کوچک شده با کیفیت بهتری نمایش داده خواهد شد.
موارد ذکر شده را از این آدرس می‌توانید دریافت نمائید.


اشتراک‌ها
راز تولید چابک در دل بزرگ‌ترین بانک ایران

بام یکی از بهترین و متفاوت‌ترین اینترنت‌بانک‌های ایرانی است که به‌صورت چابک تولید شده است. صحبت از ۶۰ میلیون حساب در بانک ملی ایران است، از ۱۷۰۰ نفر نیروی شرکت سداد، حدود ۲۰۰ پروژهٔ تعریف‌شدهٔ همزمان در این شرکت و همکاری بیش از ۲۲ برنامه‌نویس و طراح روی یک پروژه، همهٔ این اعداد نشان از بزرگی موجودیتی دارد که می‌خواهد حرکت کند اما حرکت در آن به‌مراتب کندتر از حرکت در شرکت‌های کوچک و پویا است. 

راز تولید چابک در دل بزرگ‌ترین بانک ایران
مطالب
طراحی گردش کاری با استفاده از State machines - قسمت سوم
در این قسمت، یک سری مثال گردش کاری سازگار با Stateless Designer را بررسی خواهیم کرد. خروجی‌های XML زیر را می‌توانید در Stateless Designer وارد کرده و تبدیل به کدهای معادل کنید. اگر نمونه‌ای را هم خودتان طراحی کرده‌اید می‌توانید در قسمت نظرات مطلب جاری به اشتراک بگذارید.


الف) طراحی گردش کاری یک سیستم ردیابی خطاها (Bug tracking system)

در ادامه رویدادها، حالات و انتقالات یک ماشین حالت ردیابی خطاها را مشاهده می‌کنید:

<statemachine xmlns="http://statelessdesigner.codeplex.com/Schema">
  <settings>
    <itemname>BugTrackingStateMachine</itemname>
    <namespace>StatelessTests</namespace>
    <class>public</class>
  </settings>
  <triggers>     
    <trigger>Assign</trigger>
    <trigger>Defer</trigger>
    <trigger>Resolve</trigger>
    <trigger>Close</trigger>
  </triggers>
  <states>     
    <state start="yes">Open</state>
    <state>Assigned</state>
    <state>Deferred</state>
    <state>Resolved</state>
    <state>Closed</state>
  </states>
  <transitions>
    <transition trigger="Assign" from="Open" to="Assigned" />
    <transition trigger="Assign" from="Assigned" to="Assigned" />
    <transition trigger="Close" from="Assigned" to="Closed" />
    <transition trigger="Defer" from="Assigned" to="Deferred" />
    <transition trigger="Assign" from="Deferred" to="Assigned" />
    <transition trigger="Resolve" from="Assigned" to="Resolved" />
  </transitions>
</statemachine>
با گرافی معادل:


توضیحات:
یک گزارش خطا حداقل پنج حالت آغاز (Open)، انتساب به شخص، جهت رفع مشکل (Assign)، به تاخیر افتادن/درحال بررسی (Deffered)، برطرف شده (Resolved) و خاتمه یافته/برطرف نخواهد شد (Closed) را می‌تواند داشته باشد.
برای حرکت (Transition) از هر حالت به حالتی دیگر نیاز به یک سری رویداد (Trigger) است که لیست آن‌ها را در بالا مشاهده می‌کنید.
در ابتدا سیستم در حالت انتساب به شخص قرار می‌گیرد. سپس در همین حالت شخص می‌تواند یکی از سه حالت رفع شده، بستن موضوع و یا ارجاع به زمانی دیگر را انتخاب کند. حتی در حالت ارجاع به شخص، شخص می‌تواند مساله را به شخصی دیگر ارجاع دهد. یا در حالت به تاخیر افتادن حل مساله، می‌توان مشکل را به شخصی دیگر انتساب داد.


ب) طراحی گردش کاری درخواست ارتقاء در یک شرکت

مراحل درخواست ارتقاء شغلی را در یک سازمان فرضی، در ذیل مشاهده می‌کنید:
<statemachine xmlns="http://statelessdesigner.codeplex.com/Schema">
  <settings>
    <itemname>RequestPromotionStateMachine</itemname>
    <namespace>StatelessTests</namespace>
    <class>public</class>
  </settings>
  <triggers>     
    <trigger>Complete</trigger>
    <trigger>RequestInfo</trigger>
    <trigger>Deny</trigger>
    <trigger>Approve</trigger>
    <trigger>ManagerJustify</trigger>
  </triggers>
  <states>     
    <state start="yes">RequestPromotionForm</state>
    <state>ManagerReview</state>
    <state>PromotionDenied</state>
    <state>VicePresidentApprove</state>
    <state>Promoted</state>
  </states>
  <transitions>
    <transition trigger="Complete" from="RequestPromotionForm" to="ManagerReview" />

    <transition trigger="RequestInfo" from="ManagerReview" to="RequestPromotionForm" />
    <transition trigger="Deny" from="ManagerReview" to="PromotionDenied" />
    <transition trigger="Approve" from="ManagerReview" to="VicePresidentApprove" />

    <transition trigger="ManagerJustify" from="VicePresidentApprove" to="ManagerReview" />
    <transition trigger="Deny" from="VicePresidentApprove" to="PromotionDenied" />
    <transition trigger="Approve" from="VicePresidentApprove" to="Promoted" />
  </transitions>
</statemachine>
با گرافی معادل:


توضیحات:
کارمند فرم درخواست ارتقاء را تکمیل می‌کند. این فرم به مسئول او ارسال می‌شود. مسئول می‌تواند درخواست را یک ضرب رد کند؛ یا تائید کند که سپس برای مدیرعامل شرکت ارسال می‌شود و یا مجددا به شخص برای تکمیل نواقص فرم ارجاع دهد. مدیرعامل شرکت می‌تواند درخواست را تائید کند که در اینجا کار خاتمه می‌یابد و شخص ارتقاء خواهد یافت. یا می‌تواند درخواست را رد کند و یا برای بررسی بیشتر مجددا به مسئول شخص ارجاع دهد.


تمرین! توضیحات زیر را تبدیل به یک State machine کنید!

چند سال قبل به اداره‌ی بیمه تامین اجتماعی منطقه مراجعه کردم. جهت دریافت ریز سوابق و انتقال آن‌ها به این مرکز ابتدا یک برگه دریافت شد. پر شد، بعد به صورت دستی (توسط بنده) به یک نفر دیگر ارجاع شد تا امضاء کند. سپس به صورت دستی به مسئول قسمت ارجاع شد تا امضاء کند. مجددا به صورت دستی به مدیر کل مجموعه ارجاع شد تا امضاء کند. سپس به صورت دستی به دبیرخانه برای پیگیری ارجاع شد. قرار است ظرف یک ماه تا 45 روز این سوابق از یک واحد دیگر به این واحد منتقل شوند!
بعد از 45 روز:
مراجعه به دبیرخانه: دریافت شماره پرونده رسیده.
گفته شد که به قسمت دریافت شماره مراجعه کنید. مراجعه شد، گفتند برو پرونده‌ات را بگیر بیار. رفتم زیر زمین، گفت که ما اینطوری پرونده نمی‌دیم! برو فرمش رو هم پر کن بیار. مراجعه شد به کارمند مربوطه، ایشان پس از مشورت با سایر همکاران به این نتیجه رسیدند که در این مرحله نیازی به مراجعه به زیر زمین نبوده! و باید به قسمت ثبت نام مجدد مراجعه کنید! چشم!  
اینجا هم مجددا فرم پر شد،‌ارجاع داده شده به معاون قسمت، امضاء کرد گفت برو دبیرخانه شماره بگیر. شماره گرفته شده بعد مجددا به همان قسمت ثبت نام مراجعه کردم، گفتند برو پرونده‌ات را از زیر زمین بگیر بیار! بعد از آوردن پرونده، ارجاع شد به صورت دستی به یک قسمت دیگر که سوابق وارد سیستم شود (هنوز نشده بود!). بعد از ثبت (نیم ساعت یا بیشتر ...)، مجددا به همان قسمت ثبت نام مراجعه کردم، گفت حالا برو یک شماره بگیر بیار. شماره گرفته شد از قسمتی دیگر و مراجعه مجدد به قسمت ثبت نام، یک نامه دیگر تهیه کرد، به سه نفر دیگر + دبیرخانه برای امضاء و شماره گرفتن ارجاع داده شد. اینجا تمام شد. بعد این موارد ارجاع شد به قسمت دیگری از شهر برای دریافت قبض پرداخت بیمه.
مطلب مرتبط
مطالب
آموزش MDX Query - قسمت ششم – شروع کار با دستورات MDX

امروز اولین دستورات MDX را خواهیم نوشت قبل از شروع کار فراموش نکنید موارد زیر را حتما انجام داده باشید :

  1. نصب پایگاه داده ی Adventure Work DW 2008 و همچنین نصب پایگاه داده‌ی چند بعدی  Adventure Work DW 2008  روی SSAS
  2. مطاله قسمت‌های قبلی برای آشنایی با مفاهیم پایه .

در صورتیکه پیش شرایط فوق را نداشته باشید، احتمالا در ادامه با مشکلاتی مواجه خواهید شد؛ زیرا برای آموزش MDX Query ها از پایگاه داده‌ی Adventure Work DW 2008 استفاده شده است. 

دقت داشته باشید که MDX Query ‌ها تا حدودی شبیه T/SQL  می‌باشند؛ اما مطلقا از نظر مفهومی با هم شباهت ندارند. به عبارت دیگر ما در T/SQL  با یک مدل رابطه‌ای سرو کار داریم در حالیکه در MDX ‌ها با یک پایگاه داده چند بعدی کار می‌کنیم. به بیان دیگر در پایگاه داده‌های رابطه‌ای صحبت از جداول، ردیف‌ها، ستون‌ها و ضرب دکارتی مجموعه‌ها می‌باشد، اما در پایگاه داده‌های چند بعدی در خصوص Dimension,Fact,Cube,Tuple و ... صحبت می‌کنیم. البته ماکروسافت تلاش کرده‌است تا حد زیادی Syntax ‌ها شبیه به یکدیگر باشند.

نحوه‌ی نوشتن یک Select در MDX ‌ها به صورت زیر می‌باشد :

Select
{} On Columns ,
{} On Rows
From <Cube_Name>
Where <Condition>

در ادامه با اجرای هر کوئری، توضیحات لازم در خصوص آن ارایه می‌گردد و با پیگیری این آموزش‌ها می‌توانید مفاهیم، توابع و ... را در MDX Query ‌ها بیاموزید.

برای اجرای دستورات زیر باید Microsoft SQL Server Management Studio را باز نمایید و به سرویس SSAS متصل شوید. سپس پایگاه داده‌ی Adventure Works DW 2008R2 را انتخاب نمایید و از Cubes Adventure Works را انتخاب نمایید.

حال دکمه‌ی New Query را در بالای صفحه بزنید ( Ctrl + N )  

سپس در صفحه‌ی باز شده می‌توانید Cube یا SubCube ‌های آن Cube را انتخاب کرده و کمی پایین‌تر Measure Group را خواهیم داشت و در انتها Measure ‌ها و Dimension ‌ها قرار گرفته‌اند. (در هنگام نوشتن Select می‌توان از عمل Drag&Drop برای آسان‌تر شدن نوشتن MDX Query ‌ها نیز استفاده کنید)

متاسفانه هنوز در IDE مربوط به SQL Server کلیدی برای مرتب سازی دستورات MDX وجود ندارد و البته در نرم افزار هایی مانند SQL Toll Belt هم چنین چیزی قرار داده نشده است . بنابر این توصیه می‌شود در نوشتن دستورات MDX تمام تلاش خود را بکنید تا دستوراتی مرتب و خوانا را تولید کنید.

با اجرای دستور زیر اولین کوئری خود را در پایگاه داده‌ی چند بعدی بنویسید (برای اجرا کلید F5 مانند T/SQL کار خواهد کرد.)

Select
From [Adventure Works]

شاید تعجب کنید. کوئری فاقد قسمت Projection می‌باشد! در MDX ‌ها می‌توان هیچ سطر یا ستونی را انتخاب نکرد. اما چگونه؟ و خروجی نمایش داده شده چیست؟

برای توضیح مطلب فوق باید در خصوص Default Measure کمی اطلاعات داشته باشید. در هنگام Deploy کردن پروژه در SSAS برای هر Cube یک Measure به عنوان Measure پیش فرض انتخاب شده. بنابر این در صورتیکه هیچ گونه Projection یا Where ایی اعمال نشده باشد، SQL Server به صورت پیش فرض مقدار Mesaure پیش فرض را بدون اعمال هیچ بعدی نمایش می‌دهد.

خروجی دستور بالا مشابه تصویر زیر می‌باشد. 

حال دستور زیر را اجرا می‌کنیم :

Select
From [Adventure Works]
Where [Measures].[Reseller Sales Amount]

تصویر خروجی به صورت زیر می‌باشد : 

شاید باز هم تعجب کنید. نوشتن نام یک شاخص به جای عبارت شرط؟! آیا خروجی عبارات شرطی نباید Boolean باشند؟

خیر. اگر چنین پرسش هایی در ذهن شما ایجاد شده باشد، به دلیل مقایسه‌ی MDX با T/SQL می‌باشد. در اینجا شرط Where بر روی ردیف‌های جدول مدل رابطه ای اعمال نمی‌شود و عملا بیانگر واکشی اطلاعات از مدل چند بعدی می‌باشد. با اعمال شرط فوق به SSAS اعلام کرده ایم که خروجی بر اساس شاخص [Measures].[Reseller Sales Amount] باشد. با توجه به این که شاخص انتخاب شده با شاخص پیش فرض یکی می‌باشد خروجی با حالت قبل تفاوتی نخواهد کرد.

برای درک بهتر، کوئری زیر را اجرا کنید :

Select
From [Adventure Works]
where [Measures].[Internet Sales Amount]

استفاده از این شرط سبب استفاده نشدن از شاخص پیش فرض می شود . به عبارت دیگر این کوئری دارای سرجمع مبلغ فروش اینترنتی می باشد.

دستور زیر را اجرا کنید :

Select
[Measures].[Reseller Sales Amount] on columns
From [Adventure Works]

با اعمال یک شاخص خاص در ستون ، عملا فیلترینگ انجام می شود 

استفاده از یک دایمنشن در ستون :

دستور زیر را اجرا کنید

Select
[Date].[Calendar].[Calendar Year] on columns
From [Adventure Works]

خروجی به شکل زیر خواهد بود 

همان طور که مشاهده می‌کنید خروجی دارای چندین ستون می‌باشد و دارای مقادیری در هر ستون. اما این مقادیر از کجا آمده اند؟

همواره این نکته را به خاطر بسپارید که در صورت عدم ذکر نام یک Measure در کوئری ، SSAS از Measure پیش فرض استفاده می‌کند. حال کوئری فوق میزان فروش نمایندگان ( Reseller Sales Amount ) را در هر سال نمایش می‌دهد.

سوال بعدی این می‌باشد که این سال‌ها از کجا آمده اند؟ خوب برای درک بهتر این مورد می‌توانیم مانند تصویر زیر به دایمنشن Date رفته و در ساختار سلسله مراتبی ، اعضای سطح [Date].[Calendar].[Calendar Year] را مشاهده کنیم. 

ایجاد سرجمع ستون‌ها :

کوئری زیر را اجرا نمایید

Select

{[Date].[Calendar].[Calendar Year],[Date].[Calendar]} on columns

From [Adventure Works]

بعد از اجرا تصویر زیر را خواهید دید : 

سوال اول این می‌باشد که کاربرد {} در انتخاب دایمنشن‌ها چیست؟ در پاسخ می‌توان گفت که اگر شاخص ها یا بعد ها ، مرتبط به یک سلسله مراتب باشند آنها را در یک {} قرار می دهیم ولی اگر سلسله مراتب متفاوت باشد، یا بعد و شاخص باشند باید در () قرار بگیرند .

خوب همان طور که مشخص است در ساختار سلسله مراتبی ابتدا سال و بعد یک سطح بالا‌تر را انتخاب کرده ایم این به معنی نمایش سرجمع در سطح بالا‌تر از سال می‌باشد(سرجمع تمامی سال ها).

استفاده از دایمنشن و Measure در سطر و ستون مجرا :

کوئری زیر را اجرا نمایید

Select
{[Date].[Calendar].[Calendar Year],[Date].[Calendar]} on columns,
[Product].[Product Categories].[Category] on rows
From [Adventure Works]

خروجی مشابه شکل زیر می‌باشد 

در مثال فوق از بعد‌ها در ستون و همزمان، نمایش نوع دسته بندی محصولات در ردیف‌ها استفاده شده است. به عبارت دیگر نتیجه عبارت است از فروش نماینگان فروش ( Reseller Sales Amount ) براساس هر سال به تفکیک نوع دسته بندی محصول فروخته شده.

(کسانی که چنین گزارشی را با استفاده از T/SQL نوشته اند، احتمالا از آسانی نوشتن این گزارش توسط MDX ‌ها شگفت زده شده اند.)

قراردادن فیلد سرجمع در ردیف :

برای این منظور کوئری زیر را اجرا نمایید

Select
{[Date].[Calendar].[Calendar Year],[Date].[Calendar]} on columns,
{[Product].[Product Categories].[Category],[Product].[Product Categories]}on rows
From [Adventure Works]

خروجی به صورت زیر می‌باشد 

نحوه‌ی نمایش سرجمع در ردیف، مشابه نمایش سرجمع در ستون می‌باشد.

استفاده از تابع non empty  :

برای حذف ستون هایی که کاملا دارای مقدار null می‌باشند به صورت زیر عمل می‌کنیم :

Select
non empty {[Date].[Calendar].[Calendar Year],[Date].[Calendar]} on columns ,
{[Product].[Product Categories].[Category],[Product].[Product Categories]} on rows
From [Adventure Works]

خروجی به صورت زیر می‌باشد:

انتخاب دو دایمنشن در سطر و ستون و مشخص نمودن یک Measure خاص برای کوئری :

برای این کار به صورت زیر عمل خواهیم کرد:

Select
{[Date].[Calendar].[Calendar Year],[Date].[Calendar]} on columns,
{[Product].[Product Categories].[Category],[Product].[Product Categories]} on rows
From [Adventure Works]
Where [Measures].[Internet Sales Amount]

در اینجا با اعمال شرط Where عملا از SSAS خواسته‌ایم خروجی برای شاخص مشخص شده واکشی شود.

در بالا میزان فروش اینترنتی برای دسته بندی محصولات و در سال‌های مختلف ارائه و همچنین سرجمع ستون و سطر نیز نمایش داده شده است. 

در صورتیکه بخواهیم ستون و سطرهایی را که دارای مقدار null در تمامی آن سطر یا ستون می‌باشند، حذف کنیم به صورت زیر عمل می‌کنیم:

Select
non empty {[Date].[Calendar].[Calendar Year],[Date].[Calendar]} on columns,
non empty {[Product].[Product Categories].[Category],[Product].[Product Categories]} on rows
From [Adventure Works]
Where [Measures].[Internet Sales Amount]

اگر در یک دایمنشن فقط یک سلسله مراتب باشد یا اصلا سلسله مراتبی وجود نداشته باشد، می‌ توان از نام خود دایمنشن استفاده کرد

Select
[Sales Channel] on columns
From [Adventure Works]

و دقت داشته باشید دایمنشنی که دارای بیش از یک سلسله مراتب باشد، حتما باید در  Select مشخص شود که از کدام سلسله مراتب می خواهیم استفاده کنیم .در غیر این صورت  با خطا مواجه خواهیم شد.

Select
[Product] on columns
From [Adventure Works]

استفاده از فیلدهای یک دایمنشن که دارای سلسه مراتب می باشد نیز جایز می باشد

Select
[Product].[Category] on columns
From [Adventure Works]

Select
[Product].[Category].[all]   on columns
From [Adventure Works]
--
Select
[Product].[Category].[All] on columns
From [Adventure Works]
--
Select
[Product].[Category].[(all)] on columns
From [Adventure Works]
--
Select
[Product].[Category].[all products] on columns
From [Adventure Works]

برای به دست آوردن سرجمع کل روی یک صفت از دایمنشن، باید از سه حالت آخر استفاده کرد. حالت اول خطا دارد و خروجی خالی نمایش داده می شود .

در صورتی که بخواهیم از یک دایمنشن تمامی Member ‌های آن را واکشی کنیم به صورت زیر عمل خواهیم کرد

Select
{[Product].[Category].members} on columns
From [Adventure Works]

استفاده از Members روی یک خصوصیت در دایمنشن به معنی دریافت سرجمع آن صفت و سپس تک تک اجزای آن  صفت می‌باشد.

اگر از یک صفت واکشی اطلاعات انجام شود در سطح اعضای آن، در آن صورت دیگر سرجمع نمایش داده نمی شود و فقط جمع هر عضو در آن صفت نمایش داده می شود .

Select
[Product].[Category].[Category].members
-- dimension.hierarchy.level.members
on columns
From [Adventure Works]

اگر بخواهیم دو ستون را داشته باشیم که هر دو برای یک دایمنشن می‌باشند باید از {} استفاده کرد . دستور اول خطا خواهد داشت.

Select
[Product].[Category].[Category].members,[Product].[Category].[All Products] on columns
From [Adventure Works]

در دستور دوم با استفاده از {} خروجی نمایش داده می‌شود که عبارت است از تمامی اعضای سطح [Product].[Category].[Category]. به همراه سرجمع تمامی محصولات.

Select
{[Product].[Category].[Category].members,[Product].[Category].[All Products]} on columns
From [Adventure Works]

یک راه کوتاه‌تر برای انتخاب تمامی اعضا و سرجمع آنها

Select
{[Product].[Category].[Category],[Product].[Category]}
on columns
From [Adventure Works]

می توان از کلمات Members, All X استفاده نکرد.

انتخاب اولین دسته بندی محصول البته این ترتیب بر اساس Key Columns  در   SSAS می باشد .

Select
[Product].[Category].&[1]
on columns
From [Adventure Works]

انتخاب دقیق یک عضو در خروجی

Select
[Product].[Category].[Bikes]
on columns
From [Adventure Works]

انتخاب دو عضو از یک دایمنشن

Select
{[Product].[Category].[Bikes],[Product].[Category].[Clothing]}
on columns
From [Adventure Works]

واکشی تمامی دسته بندی محصولات بر اساس Measure پیش فرض :

Select
[Product].[Product Categories].members
on columns
From [Adventure Works]

در صورتیکه بخواهیم دو Dimension مختلف را در یک ستون یا سطر بیاوریم باید از Join استفاده کنیم. بنابر این دو دستور زیر با خطا روبرو می‌شوند

Select
[Product].[Product Categories],[Product].[Category]
on columns
From [Adventure Works]

Go

Select
{[Product].[Product Categories],[Product].[Category]}
on columns
From [Adventure Works]

تعریف Axis : به هر کدام از ستون یا سطر یک محور یا Axis گفته می‌شود.

با بررسی مثال فوق به نتایج زیر خواهیم رسید.

1. امکان استفاده از دو سلسله مراتب مختلف از یک دایمنشن در یک  Axis وجود ندارد . مگر اینکه آنها را باهمدیگر  CrossJoin کنیم .

2. امکان استفاده از دو سلسله مراتب مختلف از یک دایمنشن در دو Axis مختلف وجود دارد .

ترتیب انتخاب Axis ‌ها به صورت زیر می‌باشد:

1. Columns

2. Rows

 برای مشخص شدن موضوع کوئری زیر را اجرا کنید

Select
[Product].[Product Categories].members
on rows
From [Adventure Works]

نمی‌توانیم ردیفی را واکشی کنیم بدون اینکه ستونی برای کوئری مشخص کرده باشیم.

البته می‌توان ستون خالی ایجاد نماییم مانند مثال زیر :

Select
{} on columns,
[Product].[Product Categories].members
on rows
From [Adventure Works]

البته در این صورت خروجی فقط نام دسته بندی محصولات خواهد بود زیرا هیچ ستونی مشخص نشده . 

در مقالات بعدی به ادامه‌ی مطالب MDX Query خواهیم پرداخت.

مطالب
طراحی و پیاده سازی زیرساختی برای مدیریت خطاهای حاصل از Business Rule Validationها در ServiceLayer
بعد از انتشار مطلب «Defensive Programming - بازگشت نتایج قابل پیش بینی توسط متدها»، بخصوص بخش نظرات آن و همچنین R&D در ارتباط با موضوع مورد بحث، در نهایت قصد دارم نتایج بدست آماده را به اشتراک بگذارم.

پیش نیازها
در بخش نهایی مطلب «Defensive Programming - بازگشت نتایج قابل پیش بینی توسط متدها » پیشنهادی را برای استفاده از استثناءها برای bubble up کردن یکسری پیغام از داخلی‌ترین یا پایین‌ترین لایه، تا لایه Presentation، ارائه دادیم:
استفاده از Exception برای نمایش پیغام برای کاربر نهایی 
با صدور یک استثناء و مدیریت سراسری آن در بالاترین (خارجی ترین) لایه و نمایش پیغام مرتبط با آن به کاربر نهایی، می‌توان از آن به عنوان ابزاری برای ارسال هر نوع پیغامی به کاربر نهایی استفاده کرد. اگر قوانین تجاری با موفقیت برآورده نشده‌اند یا لازم است به هر دلیلی یک پیغام مرتبط با یک اعتبارسنجی تجاری را برای کاربر نمایش دهید، این روش بسیار کارساز می‌باشد و با یکبار وقت گذاشتن برای توسعه زیرساخت برای این موضوع، به عنوان یک Cross Cutting Concern تحت عنوان Exception Management، آزادی عمل زیادی در ادامه توسعه سیستم خود خواهید داشت. 

اگر مطالب پیش نیاز را مطالعه کنید، قطعا روش مطرح شده را انتخاب نخواهید کرد؛ به همین دلیل به دنبال راه حل صحیح برخورد با این سناریوها بودم که نتیجه آن را در ادامه خواهیم دید.

راه حل صحیح برای برخورد با این سناریوها بازگشت یک Result می‌باشد که در مطلب قبلی هم تحت عنوان OperationResult مطرح شد. 


کلاس Result
    public class Result
    {
        private static readonly Result SuccessResult = new Result(true, null);

        protected Result(bool succeeded, string message)
        {
            if (succeeded)
            {
                if (message != null)
                    throw new ArgumentException("There should be no error message for success.", nameof(message));
            }
            else
            {
                if (message == null)
                    throw new ArgumentNullException(nameof(message), "There must be error message for failure.");
            }

            Succeeded = succeeded;
            Error = message;
        }

        public bool Succeeded { get; }
        public string Error { get; }

        [DebuggerStepThrough]
        public static Result Success()
        {
            return SuccessResult;
        }

        [DebuggerStepThrough]
        public static Result Failed(string message)
        {
            return new Result(false, message);
        }

        [DebuggerStepThrough]
        public static Result<T> Failed<T>(string message)
        {
            return new Result<T>(default, false, message);
        }

        [DebuggerStepThrough]
        public static Result<T> Success<T>(T value)
        {
            return new Result<T>(value, true, string.Empty);
        }

        [DebuggerStepThrough]
        public static Result Combine(string seperator, params Result[] results)
        {
            var failedResults = results.Where(x => !x.Succeeded).ToList();

            if (!failedResults.Any())
                return Success();

            var error = string.Join(seperator, failedResults.Select(x => x.Error).ToArray());
            return Failed(error);
        }

        [DebuggerStepThrough]
        public static Result Combine(params Result[] results)
        {
            return Combine(", ", results);
        }

        [DebuggerStepThrough]
        public static Result Combine<T>(params Result<T>[] results)
        {
            return Combine(", ", results);
        }

        [DebuggerStepThrough]
        public static Result Combine<T>(string seperator, params Result<T>[] results)
        {
            var untyped = results.Select(result => (Result) result).ToArray();
            return Combine(seperator, untyped);
        }

        public override string ToString()
        {
            return Succeeded
                ? "Succeeded"
                : $"Failed : {Error}";
        }
    }

مشابه کلاس بالا، در فریمورک ASP.NET Identity کلاسی تحت عنوان IdentityResult برای همین منظور در نظر گرفته شده‌است.

پراپرتی Succeeded نشان دهنده موفقت آمیز بودن یا عدم موفقیت عملیات (به عنوان مثال یک متد ApplicationService) می‌باشد. پراپرتی Error دربرگیرنده پیغام خطایی می‌باشد که قبلا از طریق Message مربوط به یک استثناء صادر شده، در اختیار بالاترین لایه قرار می‌گرفت. با استفاده از متد Combine، امکان ترکیب چندین Result حاصل از عملیات مختلف را خواهید داشت. متدهای استاتیک Failed و Success هم برای درگیر نشدن برای وهله سازی از کلاس Result در نظر گرفته شده‌اند.

متد GetForEdit مربوط به MeetingService را در نظر بگیرید. به عنوان مثال وظیفه این متد بازگشت یک MeetingEditModel می‌باشد؛ اما با توجه به یکسری قواعد تجاری، به‌عنوان مثال «امکان ویرایش جلسه‌ای که پابلیش نهایی شده‌است، وجود ندارد و ...» لازم است خروجی این متد نیز در صورت Fail شدن، دلیل آن را به مصرف کننده ارائه دهد. از این رو کلاس جنریک Result را به شکل زیر خواهیم داشت:

    public class Result<T> : Result
    {
        private readonly T _value;

        protected internal Result(T value, bool succeeded, string error)
            : base(succeeded, error)
        {
            _value = value;
        }

        public T Value
        {
            get
            {
                if (!Succeeded)
                    throw new InvalidOperationException("There is no value for failure.");

                return _value;
            }
        }
    }
حال با استفاده از کلاس بالا امکان مهیا کردن خروجی به همراه نتیجه اجرای متد را خواهیم داشت.
در ادامه با استفاده از تعدادی متد الحاقی بر فراز کلاس Result، روش Railway-oriented Programming را که یکی از روش‌های برنامه نویسی تابعی برای مدیریت خطاها است، در سی شارپ اعمال خواهیم کرد. 
    public static class ResultExtensions
    {
        public static Result<TK> OnSuccess<T, TK>(this Result<T> result, Func<T, TK> func)
        {
            return !result.Succeeded ? Result.Failed<TK>(result.Error) : Result.Success(func(result.Value));
        }

        public static Result<T> Ensure<T>(this Result<T> result, Func<T, bool> predicate, string message)
        {
            if (!result.Succeeded)
                return Result.Failed<T>(result.Error);

            return !predicate(result.Value) ? Result.Failed<T>(message) : Result.Success(result.Value);
        }

        public static Result<TK> Map<T, TK>(this Result<T> result, Func<T, TK> func)
        {
            return !result.Succeeded ? Result.Failed<TK>(result.Error) : Result.Success(func(result.Value));
        }

        public static Result<T> OnSuccess<T>(this Result<T> result, Action<T> action)
        {
            if (result.Succeeded) action(result.Value);

            return result;
        }

        public static T OnBoth<T>(this Result result, Func<Result, T> func)
        {
            return func(result);
        }

        public static Result OnSuccess(this Result result, Action action)
        {
            if (result.Succeeded) action();

            return result;
        }

        public static Result<T> OnSuccess<T>(this Result result, Func<T> func)
        {
            return !result.Succeeded ? Result.Failed<T>(result.Error) : Result.Success(func());
        }

        public static Result<TK> OnSuccess<T, TK>(this Result<T> result, Func<T, Result<TK>> func)
        {
            return !result.Succeeded ? Result.Failed<TK>(result.Error) : func(result.Value);
        }

        public static Result<T> OnSuccess<T>(this Result result, Func<Result<T>> func)
        {
            return !result.Succeeded ? Result.Failed<T>(result.Error) : func();
        }

        public static Result<TK> OnSuccess<T, TK>(this Result<T> result, Func<Result<TK>> func)
        {
            return !result.Succeeded ? Result.Failed<TK>(result.Error) : func();
        }

        public static Result OnSuccess<T>(this Result<T> result, Func<T, Result> func)
        {
            return !result.Succeeded ? Result.Failed(result.Error) : func(result.Value);
        }

        public static Result OnSuccess(this Result result, Func<Result> func)
        {
            return !result.Succeeded ? result : func();
        }

        public static Result Ensure(this Result result, Func<bool> predicate, string message)
        {
            if (!result.Succeeded)
                return Result.Failed(result.Error);

            return !predicate() ? Result.Failed(message) : Result.Success();
        }

        public static Result<T> Map<T>(this Result result, Func<T> func)
        {
            return !result.Succeeded ? Result.Failed<T>(result.Error) : Result.Success(func());
        }


        public static TK OnBoth<T, TK>(this Result<T> result, Func<Result<T>, TK> func)
        {
            return func(result);
        }

        public static Result<T> OnFailure<T>(this Result<T> result, Action action)
        {
            if (!result.Succeeded) action();

            return result;
        }

        public static Result OnFailure(this Result result, Action action)
        {
            if (!result.Succeeded) action();

            return result;
        }

        public static Result<T> OnFailure<T>(this Result<T> result, Action<string> action)
        {
            if (!result.Succeeded) action(result.Error);

            return result;
        }

        public static Result OnFailure(this Result result, Action<string> action)
        {
            if (!result.Succeeded) action(result.Error);

            return result;
        }
    }
OnSuccess برای انجام عملیاتی در صورت موفقیت آمیز بودن نتیجه یک متد، OnFailed برای انجام عملیاتی در صورت عدم موفقت آمیز بودن نتیجه یک متد و OnBoth در هر صورت، عملیات مورد نظر شما را اجرا خواهد کرد. به عنوان مثال:
[HttpPost, AjaxOnly, ValidateAntiForgeryToken, ValidateModelState]
public virtual async Task<ActionResult> Create([Bind(Prefix = "Model")]MeetingCreateModel model)
{
    var result = await _service.CreateAsync(model);

    return result.OnSuccess(() => { })
                 .OnFailure(() => { })
                 .OnBoth(r => r.Succeeded ? InformationNotification("Messages.Save.Success") : ErrorMessage(r.Error));

}

یا در حالت‌های پیچیده تر:

var result = await _service.CreateAsync(new TenantAwareEntityCreateModel());

return Result.Combine(result, Result.Success(), Result.Failed("نتیجه یک متد دیگر به عنوان مثال"))
    .OnSuccess(() => { })
    .OnFailure(() => { })
    .OnBoth(r => r.Succeeded ? Json("OK") : Json(r.Error));


ترکیب با الگوی Maybe یا Option

قبلا مطلبی در رابطه با الگوی Maybe در سایت منتشر شده‌است. در نظرات آن مطلب، یک پیاده سازی به شکل زیر مطرح کردیم:
    public struct Maybe<T> : IEquatable<Maybe<T>>
        where T : class
    {
        private readonly T _value;

        private Maybe(T value)
        {
            _value = value;
        }

        public bool HasValue => _value != null;
        public T Value => _value ?? throw new InvalidOperationException();
        public static Maybe<T> None => new Maybe<T>();


        public static implicit operator Maybe<T>(T value)
        {
            return new Maybe<T>(value);
        }

        public static bool operator ==(Maybe<T> maybe, T value)
        {
            return maybe.HasValue && maybe.Value.Equals(value);
        }

        public static bool operator !=(Maybe<T> maybe, T value)
        {
            return !(maybe == value);
        }

        public static bool operator ==(Maybe<T> left, Maybe<T> right)
        {
            return left.Equals(right);
        }

        public static bool operator !=(Maybe<T> left, Maybe<T> right)
        {
            return !(left == right);
        }

        /// <inheritdoc />
        /// <summary>
        ///     Avoid boxing and Give type safety
        /// </summary>
        /// <param name="other"></param>
        /// <returns></returns>
        public bool Equals(Maybe<T> other)
        {
            if (!HasValue && !other.HasValue)
                return true;

            if (!HasValue || !other.HasValue)
                return false;

            return _value.Equals(other.Value);
        }

        /// <summary>
        ///     Avoid reflection
        /// </summary>
        /// <param name="obj"></param>
        /// <returns></returns>
        public override bool Equals(object obj)
        {
            if (obj is T typed)
            {
                obj = new Maybe<T>(typed);
            }

            if (!(obj is Maybe<T> other)) return false;

            return Equals(other);
        }

        /// <summary>
        ///     Good practice when overriding Equals method.
        ///     If x.Equals(y) then we must have x.GetHashCode()==y.GetHashCode()
        /// </summary>
        /// <returns></returns>
        public override int GetHashCode()
        {
            return HasValue ? _value.GetHashCode() : 0;
        }

        public override string ToString()
        {
            return HasValue ? _value.ToString() : "NO VALUE";
        }
    }

متد الحاقی زیر را در نظر بگیرید:
public static Result<T> ToResult<T>(this Maybe<T> maybe, string message)
    where T : class
{
    return !maybe.HasValue ? Result.Failed<T>(message) : Result.Success(maybe.Value);
}

فرض کنید خروجی متدی که در لایه سرویس مورد استفاده قرار می‌گیرد، Maybe باشد. در این حالت می‌توان با متد الحاقی بالا آن را به یک Result تبدیل کرد و در اختیار لایه بالاتر قرار داد. 
Result<Customer> customerResult = _customerRepository.GetById(model.Id)
    .ToResult("Customer with such Id is not found: " + model.Id);

همچنین متدهای الحاقی زیر را نیز برای ساختار داده Maybe می‌توان در نظر گرفت:

        public static T GetValueOrDefault<T>(this Maybe<T> maybe, T defaultValue = default)
            where T : class
        {
            return maybe.GetValueOrDefault(x => x, defaultValue);
        }

        public static TK GetValueOrDefault<T, TK>(this Maybe<T> maybe, Func<T, TK> selector, TK defaultValue = default)
            where T : class
        {
            return maybe.HasValue ? selector(maybe.Value) : defaultValue;
        }

        public static Maybe<T> Where<T>(this Maybe<T> maybe, Func<T, bool> predicate)
            where T : class
        {
            if (!maybe.HasValue)
                return default(T);

            return predicate(maybe.Value) ? maybe : default(T);
        }

        public static Maybe<TK> Select<T, TK>(this Maybe<T> maybe, Func<T, TK> selector)
            where T : class
            where TK : class
        {
            return !maybe.HasValue ? default : selector(maybe.Value);
        }

        public static Maybe<TK> Select<T, TK>(this Maybe<T> maybe, Func<T, Maybe<TK>> selector)
            where T : class
            where TK : class
        {
            return !maybe.HasValue ? default(TK) : selector(maybe.Value);
        }

        public static void Execute<T>(this Maybe<T> maybe, Action<T> action)
            where T : class
        {
            if (!maybe.HasValue)
                return;

            action(maybe.Value);
        }
    }

پیشنهادات
  • استفاده از الگوی Specification برای زمانیکه منطقی قرار است هم برای اعتبارسنجی درون حافظه‌ای استفاده شود و همچنین برای اعمال فیلتر برای واکشی داده‌ها؛ در واقع دو Use-case استفاده از این الگو حداقل یکجا وجود داشته باشد. استفاده از این مورد برای Domain Validation در سناریوهای پیچیده بسیار پیشنهاد می‌شود.
  • استفاده از Domain Eventها برای اعمال اعتبارسنجی‌های مرتبط با قواعد تجاری تنها در شرایط inter-application communication و در شرایط inner-application communication به صورت صریح، اعتبارسنجی‌های مرتبط با قواعد تجاری را در جریان اصلی برنامه پیاده سازی کنید. 

با تشکر از آقای «محسن خان»
اشتراک‌ها
قوانین بقای کسب وکارهای نوپا


یکی از اساسی‌ترین دلیل‌های شکست در کسب و کار‌های نوپا تاخیر در ارائه به مشتریان نهایی است. به شخصه پروژه‌های خیلی ارزشمندی را فقط به خاطر عدم ارائه یا توان ارائه شکست خورده و بعضی از کارهایی بوده که به دلیل تماس با مشتری با وجود ضعف پیاده سازی هنوز زنده است.

قوانین بقای کسب وکارهای نوپا
نظرات مطالب
Subversion 1.6.0
در واقع دلیل استفاده از ویژوال استودیو 6 پشتیبانی از برنامه ای هست که کاربران زیادی داره و متعهد به پشتیبانی اون هستیم و با وجود اینکه مدتی هست در حال انتقال سکو هستیم هنوز نتونستیم مشتریان رو قانع کنیم تا نرم افزار رو ارتقا بدهند.
ممنون از پاسخ و کمک شما
مطالب
Asp.Net Identity #1
API ، Identity جدید مایکروسافت جهت مدیریت کاربران در برنامه‌های ASP.NET می‌باشد. نقطه‌ی اتکای مایکروسافت در سالهای اخیر برای مدیریت کاربران سیستم ASP.NET Membership بود که از ضعف‌های طراحی رنج می‌برد. مهمترین محدودیت این سیستم این بود که داده‌های ذخیره شده توسط Schema، فقط قابلیت کار با SQL Server را دارا بود که توسعه‌ی آن بدون پیاده سازی دوباره‌ی کلاسهای تامین کننده ( Provider Classes ) بسیار مشکل بود. بعد از آن مایکروسافت جهت کاهش پیچیدگی سیستم ASEP.NET Membership، دو سیستم دیگر به نامهای Simple Membership و ASP.NET Universal Providers را عرضه نمود. این سیستم‌ها تا حدودی پیچیدگی را کم کردند، اما همچنان برمبنای SQL Server بودند. تا اینکه مایکروسافت سیستم ASP.NET Membership را با سیستم Identity جهت حل دو مشکل مطرح شده تعویض نمود. سیستم Identity هم پایدار است و هم قابل توسعه. به علاوه با استفاده از قابلیت Open Source بودن، قابل وفق دادن می‌باشد (یعنی برحسب نیاز پروژه می‌توان کل یا قسمتهایی را پیاده سازی نمود). برای بسیاری از توسعه دهندگان برنامه‌های ASP.NET، سیستم Identity اولین پرده برداری از  OWIN خواهد بود. در حقیقت OWIN یک لایه‌ی Abstract می‌باشد که برنامه‌ی وب را از محیطی که آن‌را میزبانی کرده، ایزوله می‌کند. هدف از ایزوله کردن، ایجاد انعطاف پذیری بیشتر در محیط هایی که برنامه‌های ASP.Net را میزبانی می‌کنند و همچنین ایجاد یک زیرساخت سبک وزن جهت سرویس دهی می‌باشد. همان طور که عنوان شد OWIN یک استاندارد باز است و مایکروسافت پروژه KATANA را به منظور پیاده سازی استانداردی از OWIN طراحی کرد. این طراحی همراه با یک سری کامپوننت به منظور تامین ویژگی‌هایی (Functionalities) که یک برنامه وب به آنها نیاز دارد همراه بود. زیبایی کار مایکروسافت در این بود که OWIN/KATANA پشته‌ی تکنولوژی ASP.NET را از بقیه‌ی قسمتهای .NET Framework ایزوله کرده که اجازه نرخ بالاتری از تغییرات را می‌دهد.
توسعه دهندگان OWIN به جای استفاده از کل پلتفرم (بر عکس چیزی که در حال حاضر در سرویسهای ASP.NET رخ می‌دهد) فقط سرویس‌هایی را که برنامه آنها نیاز دارد، انتخاب می‌کنند. این سرویسهای منفرد که در واژه نامه‌ی OWIN با نام Middleware شناخته می‌شوند، می‌توانند در نرخ‌های مختلفی توسعه داده شوند و توسعه دهندگان را قادر می‌سازند که بین تأمین کنندگان سرویسهای مختلف یکی را انتخاب کنند و فقط وابسته به سرویس‌های پیاده سازی شده توسط مایکروسافت نباشند.
و در پایان باید گفت که پلتفرم ASP.NET و IIS کنار گذاشته نخواهند شد. مایکروسافت شفاف سازی کرده‌است که یکی از ابعاد زیبای OWIN این است که به توسعه دهندگان اجازه انعطاف پذیری بیشتر را می‌دهد که در آن کامپوننت‌های Middleware بوسیله IIS میزبانی می‌شوند و هم اکنون پروژه‌ی KATANA توسط فضاهای نام System.Web پشتیبانی می‌شود. 
خوب دوستان این مقدمه ای بود بر سیستم Identity . انشالله در نوشته‌های بعدی بیشتر سیستم Identity را تحلیل و بررسی خواهیم کرد. 
مطالب
معرفی JSON Web Token


دو روش کلی و پرکاربرد اعتبارسنجی سمت سرور، برای برنامه‌های سمت کاربر وب وجود دارند:
الف) Cookie-Based Authentication که پرکاربردترین روش بوده و در این حالت به ازای هر درخواست، یک کوکی جهت اعتبارسنجی کاربر به سمت سرور ارسال می‌شود (و برعکس).


ب) Token-Based Authentication که بر مبنای ارسال یک توکن امضاء شده به سرور، به ازای هر درخواست است.


مزیت‌های استفاده‌ی از روش مبتنی بر توکن چیست؟

 • Cross-domain / CORS: کوکی‌ها و CORS آنچنان با هم سازگاری ندارند؛ چون صدور یک کوکی وابسته‌است به دومین مرتبط به آن و استفاده‌ی از آن در سایر دومین‌ها عموما پذیرفته شده نیست. اما روش مبتنی بر توکن، وابستگی به دومین صدور آن‌را ندارد و اصالت آن بر اساس روش‌های رمزنگاری تصدیق می‌شود.
 • بدون حالت بودن و مقیاس پذیری سمت سرور: در حین کار با توکن‌ها، نیازی به ذخیره‌ی اطلاعات، داخل سشن سمت سرور نیست و توکن موجودیتی است خود شمول (self-contained). به این معنا که حاوی تمام اطلاعات مرتبط با کاربر بوده و محل ذخیره‌ی آن در local storage و یا کوکی سمت کاربر می‌باشد.
 • توزیع برنامه با CDN: حین استفاده از روش مبتنی بر توکن، امکان توزیع تمام فایل‌های برنامه (جاوا اسکریپت، تصاویر و غیره) توسط CDN وجود دارد و در این حالت کدهای سمت سرور، تنها یک API ساده خواهد بود.
 • عدم در هم تنیدگی کدهای سمت سرور و کلاینت: در حالت استفاده‌ی از توکن، این توکن می‌تواند از هرجایی و هر برنامه‌ای صادر شود و در این حالت نیازی نیست تا وابستگی ویژه‌ای بین کدهای سمت کلاینت و سرور وجود داشته باشد.
 • سازگاری بهتر با سیستم‌های موبایل: در حین توسعه‌ی برنامه‌های بومی پلتفرم‌های مختلف موبایل، کوکی‌ها روش مطلوبی جهت کار با APIهای سمت سرور نیستند. تطابق یافتن با روش‌های مبتنی بر توکن در این حالت ساده‌تر است.
 • CSRF: از آنجائیکه دیگر از کوکی استفاده نمی‌شود، نیازی به نگرانی در مورد حملات CSRF نیست. چون دیگر برای مثال امکان سوء استفاده‌ی از کوکی فعلی اعتبارسنجی شده، جهت صدور درخواست‌هایی با سطح دسترسی شخص لاگین شده وجود ندارد؛ چون این روش کوکی را به سمت سرور ارسال نمی‌کند.
 • کارآیی بهتر: حین استفاده‌ی از توکن‌ها، به علت ماهیت خود شمول آن‌ها، رفت و برگشت کمتری به بانک اطلاعاتی صورت گرفته و سرعت بالاتری را شاهد خواهیم بود.
 • امکان نوشتن آزمون‌های یکپارچگی ساده‌تر: در حالت استفاده‌ی از توکن‌ها، آزمودن یکپارچگی برنامه، نیازی به رد شدن از صفحه‌ی لاگین را ندارد و پیاده سازی این نوع آزمون‌ها ساده‌تر از قبل است.
 • استاندارد بودن: امروزه همینقدر که استاندارد JSON Web Token را پیاده سازی کرده باشید، امکان کار با انواع و اقسام پلتفرم‌ها و کتابخانه‌ها را خواهید یافت.


اما JWT یا JSON Web Token چیست؟

JSON Web Token یا JWT یک استاندارد وب است (RFC 7519) که روشی فشرده و خود شمول (self-contained) را جهت انتقال امن اطلاعات، بین مقاصد مختلف را توسط یک شیء JSON، تعریف می‌کند. این اطلاعات، قابل تصدیق و اطمینان هستند؛ از این‌رو که به صورت دیجیتال امضاء می‌شوند. JWTها توسط یک کلید مخفی (با استفاده از الگوریتم HMAC) و یا یک جفت کلید خصوصی و عمومی (توسط الگوریتم RSA) قابل امضاء شدن هستند.
در این تعریف، واژه‌هایی مانند «فشرده» و «خود شمول» بکار رفته‌اند:
 - «فشرده بودن»: اندازه‌ی شیء JSON یک توکن در این حالت کوچک بوده و به سادگی از طریق یک URL و یا پارامترهای POST و یا داخل یک HTTP Header قابل ارسال است و به دلیل کوچک بودن این اندازه، انتقال آن نیز سریع است.
 - «خود شمول»: بار مفید (payload) این توکن، شامل تمام اطلاعات مورد نیاز جهت اعتبارسنجی یک کاربر است؛ تا دیگر نیازی به کوئری گرفتن هر باره‌ی از بانک اطلاعاتی نباشد (در این روش مرسوم است که فقط یکبار از بانک اطلاعاتی کوئری گرفته شده و اطلاعات مرتبط با کاربر را امضای دیجیتال کرده و به سمت کاربر ارسال می‌کنند).


چه زمانی بهتر است از JWT استفاده کرد؟

اعتبارسنجی: اعتبارسنجی یک سناریوی متداول استفاده‌ی از JWT است. زمانیکه کاربر به سیستم لاگین کرد، هر درخواست بعدی او شامل JWT خواهد بود که سبب می‌شود کاربر بتواند امکان دسترسی به مسیرها، صفحات و منابع مختلف سیستم را بر اساس توکن دریافتی، پیدا کند. برای مثال روش‌های «Single Sign On» خود را با JWT انطباق داده‌اند؛ از این جهت که سربار کمی را داشته و همچنین به سادگی توسط دومین‌های مختلفی قابل استفاده هستند.
انتقال اطلاعات: توکن‌های با فرمت JWT، روش مناسبی جهت انتقال اطلاعات امن بین مقاصد مختلف هستند؛ زیرا قابل امضاء بوده و می‌توان اطمینان حاصل کرد که فرستنده دقیقا همانی است که ادعا می‌کند و محتوای ارسالی دست نخورده‌است.


ساختار یک JWT به چه صورتی است؟

JWTها دارای سه قسمت جدا شده‌ی با نقطه هستند؛ مانند xxxxx.yyyyy.zzzzz و شامل header، payload و signature می‌باشند.
الف) Header
Header عموما دارای دو قسمت است که نوع توکن و الگوریتم مورد استفاده‌ی توسط آن را مشخص می‌کند:
 {
   "alg": "HS256",
   "typ": "JWT"
}
نوع توکن در اینجا JWT است و الگوریتم‌های مورد استفاده، عموما  HMAC SHA256 و یا RSA هستند.

ب) payload
payload یا «بار مفید» توکن، شامل claims است. منظور از claims، اطلاعاتی است در مورد موجودیت مدنظر (عموما کاربر) و یک سری متادیتای اضافی. سه نوع claim وجود دارند:
Reserved claims: یک سری اطلاعات مفید و از پیش تعیین شده‌ی غیراجباری هستند؛ مانند:
iss یا صادر کنند (issuer)، exp یا تاریخ انقضاء، sub یا عنوان (subject) و aud یا مخاطب (audience)
 Public claims: می‌تواند شامل اطلاعاتی باشد که توسط IANA JSON Web Token Registry پیشتر ثبت شده‌است و فضاهای نام آن‌ها تداخلی نداشته باشند.
Private claims: ادعای سفارشی هستند که جهت انتقال داده‌ها بین مقاصد مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرند.
یک نمونه‌ی payload را در اینجا ملاحظه می‌کنید:
 {
   "sub": "1234567890",
   "name": "John Doe",
   "admin": true
}
این اطلاعات (هم header و هم payload)، به صورت base64 انکد شده و به JWT اضافه می‌شوند.

ج) signature
یک نمونه فرمول محاسبه‌ی امضای دیجیتال پیام JWT به صورت ذیل است:
 HMACSHA256(
  base64UrlEncode(header) + "." +
  base64UrlEncode(payload),
  secret)
در اینجا بر اساس الگوریتم HMAC SHA256، هدر و بار مفید پیام به صورت base64 دریافت و به کمک یک کلید مخفی، محاسبه و به JWT اضافه می‌شود تا توسط آن بتوان اصالت پیام و فرستنده‌ی آن‌را تائید کرد. امضاء نیز در نهایت با فرمت base64 در اینجا انکد می‌شود:


یک نمونه مثال تولید این نوع توکن‌ها را در آدرس https://jwt.io می‌توانید بررسی کنید.
در این سایت اگر به قسمت دیباگر آن مراجعه کنید، برای نمونه قسمت payload آن قابل ویرایش است و تغییرات را بلافاصله در سمت چپ، به صورت انکد شده نمایش می‌دهد.


یک نکته‌ی مهم: توکن‌ها امضاء شده‌اند؛ نه رمزنگاری شده

همانطور که عنوان شد، توکن‌ها از سه قسمت هدر، بار مفید و امضاء تشکیل می‌شوند (header.payload.signature). اگر از الگوریتم HMACSHA256 و کلید مخفی shhhh برای امضای بار مفید ذیل استفاده کنیم:
 {
   "sub": "1234567890",
   "name": "Ado Kukic",
   "admin": true
}
یک چنین خروجی باید حاصل شود:
eyJhbGciOiJIUzI1NiIsInR5cCI6IkpXVCJ9.eyJzdWIiOiIxMjM0NTY3ODkwIiwibmFtZSI6IkFkbyBLdWtpYyIsImFkbWluIjp0cnVlLCJpYXQiOjE0NjQyOTc4ODV9.Y47kJvnHzU9qeJIN48_bVna6O0EDFiMiQ9LpNVDFymM
در اینجا باید دقت داشت که هدر و بار مفید آن، صرفا با الگوریتم base64 انکد شده‌اند و این به معنای رمزنگاری نیست. به عبارتی می‌توان اطلاعات کامل هدر و بار مفید آن‌را به دست آورد. بنابراین هیچگاه اطلاعات حساسی را مانند کلمات عبور، در اینجا ذخیره نکنید.
البته امکان رمزنگاری توسط JSON Web Encryption نیز پیش بینی شده‌است (JWE).


از JWT در برنامه‌ها چگونه استفاده می‌شود؟

زمانیکه کاربر، لاگین موفقی را به سیستم انجام می‌دهد، یک توکن امن توسط سرور صادر شده و با فرمت JWT به سمت کلاینت ارسال می‌شود. این توکن باید به صورت محلی در سمت کاربر ذخیره شود. عموما از local storage برای ذخیره‌ی این توکن استفاده می‌شود؛ اما استفاده‌ی از کوکی‌ها نیز منعی ندارد. بنابراین دیگر در اینجا سشنی در سمت سرور به ازای هر کاربر ایجاد نمی‌شود و کوکی سمت سروری به سمت کلاینت ارسال نمی‌گردد.
سپس هر زمانیکه کاربری قصد داشت به یک صفحه یا محتوای محافظت شده دسترسی پیدا کند، باید توکن خود را به سمت سرور ارسال نماید. عموما اینکار توسط یک header سفارشی Authorization به همراه Bearer schema صورت می‌گیرد و یک چنین شکلی را دارد:
 Authorization: Bearer <token>
این روش اعتبارسنجی، بدون حالت (stateless) است؛ از این جهت که وضعیت کاربر، هیچگاه در سمت سرور ذخیره نمی‌گردد. API سمت سرور، ابتدا به دنبال هدر Authorization فوق، در درخواست دریافتی می‌گردد. اگر یافت شد و اصالت آن تائید شد، کاربر امکان دسترسی به منبع محافظت شده را پیدا می‌کند. نکته‌ی مهم اینجا است که چون این توکن‌ها «خود شمول» هستند و تمام اطلاعات لازم جهت اعطای دسترسی‌های کاربر به او، در آن وجود دارند، دیگر نیازی به رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی، جهت تائید این اطلاعات تصدیق شده، نیست. به همین جهت کارآیی و سرعت بالاتری را نیز به همراه خواهند داشت.


نگاهی به محل ذخیره سازی JWT و نکات مرتبط با آن

محل متداول ذخیره‌ی JWT ها، در local storage مرورگرها است و در اغلب سناریوها نیز به خوبی کار می‌کند. فقط باید دقت داشت که local storage یک sandbox است و محدود به دومین جاری برنامه و از طریق برای مثال زیر دامنه‌های آن قابل دسترسی نیست. در این حالت می‌توان JWT را در کوکی‌های ایجاد شده‌ی در سمت کاربر نیز ذخیره کرد که چنین محدودیتی را ندارند. اما باید دقت داشت که حداکثر اندازه‌ی حجم کوکی‌ها 4 کیلوبایت است و با افزایش claims ذخیره شده‌ی در یک JWT و انکد شدن آن، این حجم ممکن است از 4 کیلوبایت بیشتر شود. بنابراین باید به این نکات دقت داشت.
امکان ذخیره سازی توکن‌ها در session storage مرورگرها نیز وجود دارد. session storage بسیار شبیه است به local storage اما به محض بسته شدن مرورگر، پاک می‌شود.
اگر از local storage استفاده می‌کنید، حملات Cross Site Request Forgery در اینجا دیگر مؤثر نخواهند بود. اما اگر به حالت استفاده‌ی از کوکی‌ها برای ذخیره‌ی توکن‌ها سوئیچ کنید، این مساله همانند قبل خواهد بود و مسیر است. در این حالت بهتر است طول عمر توکن‌ها را تاحد ممکن کوتاه تعریف کنید تا اگر اطلاعات آن‌ها فاش شد، به زودی بی‌مصرف شوند.


انقضاء و صدور مجدد توکن‌ها به چه صورتی است؟

توکن‌های بدون حالت، صرفا بر اساس بررسی امضای پیام رسیده کار می‌کنند. به این معنا که یک توکن می‌تواند تا ابد معتبر باقی بماند. برای رفع این مشکل باید exp یا تاریخ انقضای متناسبی را به توکن اضافه کرد. برای برنامه‌های حساس این عدد می‌تواند 15 دقیقه باشد و برای برنامه‌های کمتر حساس، چندین ماه.
اما اگر در این بین قرار به ابطال سریع توکنی بود چه باید کرد؟ (مثلا کاربری را در همین لحظه غیرفعال کرده‌اید)
یک راه حل آن، ثبت رکورد‌های تمام توکن‌های صادر شده در بانک اطلاعاتی است. برای این منظور می‌توان یک فیلد id مانند را به توکن اضافه کرد و آن‌را صادر نمود. این idها را نیز در بانک اطلاعاتی ذخیره می‌کنیم. به این ترتیب می‌توان بین توکن‌های صادر شده و کاربران و اطلاعات به روز آن‌ها ارتباط برقرار کرد. در این حالت برنامه علاوه بر بررسی امضای توکن، می‌تواند به لیست idهای صادر شده و ذخیره شده‌ی در دیتابیس نیز مراجعه کرده و اعتبارسنجی اضافه‌تری را جهت باطل کردن سریع توکن‌ها انجام دهد. هرچند این روش دیگر آنچنان stateless نیست، اما با دنیای واقعی سازگاری بیشتری دارد.


حداکثر امنیت JWTها را چگونه می‌توان تامین کرد؟

- تمام توکن‌های خود را با یک کلید قوی، امضاء کنید و این کلید تنها باید بر روی سرور ذخیره شده باشد. هر زمانیکه سرور توکنی را از کاربر دریافت می‌کند، این سرور است که باید کار بررسی اعتبار امضای پیام رسیده را بر اساس کلید قوی خود انجام دهد.
- اگر اطلاعات حساسی را در توکن‌ها قرار می‌دهید، باید از JWE یا JSON Web Encryption استفاده کنید؛ زیرا JWTها صرفا دارای امضای دیجیتال هستند و نه اینکه رمزنگاری شده باشند.
- بهتر است توکن‌ها را از طریق ارتباطات غیر HTTPS، ارسال نکرد.
- اگر از کوکی‌ها برای ذخیره سازی آن‌ها استفاده می‌کنید، از HTTPS-only cookies استفاده کنید تا از Cross-Site Scripting XSS attacks در امان باشید.
- مدت اعتبار توکن‌های صادر شده را منطقی انتخاب کنید.