مطالب
بررسی تغییرات Blazor 8x - قسمت هفتم - امکان تعریف جزیره‌های تعاملی Blazor WASM
در قسمت‌های قبل، نحوه‌ی تعریف جزیره‌های تعاملی Blazor Server را به همراه نکات مرتبط با آن‌ها بررسی کردیم. برای مثال مشاهده کردیم که چون Blazor Server و SSR هر دو بر روی سرور اجرا می‌شوند، از لحاظ دسترسی به اطلاعات و کار با سرویس‌ها، هماهنگی کاملی دارند و می‌توان کدهای یکسان و یکدستی را در اینجا بکار گرفت. در Blazor 8x، امکان تعریف جزیره‌های تعاملی Blazor WASM نیز وجود دارد که به همراه تعدادی نکته‌ی ویژه، در مورد نحوه‌ی مدیریت سرویس‌های مورد استفاده‌ی در این کامپوننت‌ها است.


معرفی برنامه‌ی Blazor WASM این مطلب

در این مطلب قصد داریم دقیقا قسمت جزیره‌ی تعاملی Blazor Server همان برنامه‌ی مطلب قبل را توسط یک جزیره‌ی تعاملی Blazor WASM بازنویسی کنیم و با نکات و تفاوت‌های ویژه‌ی آن آشنا شویم. یعنی زمانیکه صفحه‌ی SSR نمایش جزئیات یک محصول ظاهر می‌شود، نحوه‌ی رندر و پردازش کامپوننت نمایش محصولات مرتبط و مشابه، اینبار یک جزیره‌ی تعاملی Blazor WASM باشد. بنابراین قسمت عمده‌ای از کدهای این دو قسمت یکی است؛ فقط نحوه‌ی دسترسی به سرویس‌ها و محل قرارگیری تعدادی از فایل‌ها، متفاوت خواهد بود.


ایجاد یک پروژه‌ی جدید Blazor WASM تعاملی در دات نت 8

بنابراین در ادامه، در ابتدای کار نیاز است یک پوشه‌ی جدید را برای این پروژه، ایجاد کرده و بجای انتخاب interactivity از نوع Server:
dotnet new blazor --interactivity Server
اینبار برای اجرای در مرورگر توسط فناوری وب‌اسمبلی، نوع WebAssembly را انتخاب کنیم:
dotnet new blazor --interactivity WebAssembly
در این حالت، Solution ای که ایجاد می‌شود، به همراه دو پروژه‌‌است (برخلاف پروژه‌های Blazor Server تعاملی که فقط شامل یک پروژه‌ی سمت سرور هستند):
الف) یک پروژه‌ی سمت سرور (برای تامین backend و API و سرویس‌های مرتبط)
ب) یک پروژه‌ی سمت کلاینت (برای اجرای مستقیم درون مرورگر کاربر؛ بدون داشتن وابستگی مستقیمی به اجزای برنامه‌ی سمت سرور)

این ساختار، خیلی شبیه به ساختار پروژه‌های نگارش قبلی Blazor از نوع Hosted Blazor WASM است که در آن، یک پروژه‌ی ASP.NET Core هاست کننده‌ی پروژه‌ی Blazor WASM وجود دارد و یکی از کارهای اصلی آن، فراهم ساختن Web API مورد استفاده‌ی در پروژه‌ی WASM است.

در حالتیکه نوع تعاملی بودن پروژه را Server انتخاب کنیم (مانند مثال قسمت پنجم)، فایل Program.cs آن به همراه دو تعریف مهم زیر است که امکان تعریف کامپوننت‌های تعاملی سمت سرور را میسر می‌کنند:
// ...

builder.Services.AddRazorComponents()
       .AddInteractiveServerComponents();

// ...

app.MapRazorComponents<App>()
   .AddInteractiveServerRenderMode();
مهم‌ترین قسمت‌های آن، متدهای AddInteractiveServerComponents و AddInteractiveServerRenderMode هستند که server-side rendering را به همراه امکان داشتن کامپوننت‌های تعاملی، ممکن می‌کنند.

این تعاریف در فایل Program.cs (پروژه‌ی سمت سرور) قالب جدید Blazor WASM به صورت زیر تغییر می‌کنند تا امکان تعریف کامپوننت‌های تعاملی سمت کلاینت از نوع وب‌اسمبلی، میسر شود:
// ...

builder.Services.AddRazorComponents()
    .AddInteractiveWebAssemblyComponents();

// ...

app.MapRazorComponents<App>()
    .AddInteractiveWebAssemblyRenderMode()
    .AddAdditionalAssemblies(typeof(Counter).Assembly);

نیاز به تغییر معماری برنامه جهت کار با جزایر Blazor WASM

همانطور که در قسمت پنجم مشاهده کردیم، تبدیل کردن یک کامپوننت Blazor، به کامپوننتی تعاملی برای اجرای در سمت سرور، بسیار ساده‌است؛ فقط کافی است rendermode@ آن‌را به InteractiveServer تغییر دهیم تا ... کار کند. اما تبدیل همان کامپوننت نمایش محصولات مرتبط، به یک جزیره‌ی وب‌اسمبلی، نیاز به تغییرات قابل ملاحظه‌ای را دارد؛ از این لحاظ که اینبار این قسمت قرار است بر روی مرورگر کاربر اجرا شود و نه بر روی سرور. در این حالت دیگر کامپوننت ما دسترسی مستقیمی را به سرویس‌های سمت سرور ندارد و برای رسیدن به این مقصود باید از یک Web API در سمت سرور کمک بگیرد و برای کار کردن با آن API در سمت کلاینت، از سرویس HttpClient استفاده کند. به همین جهت، پیاده سازی معماری این روش، نیاز به کار بیشتری را دارد:


همانطور که ملاحظه می‌کنید، برای فعالسازی یک جزیره‌ی تعاملی وب‌اسمبلی، نمی‌توان کامپوننت RelatedProducts آن‌را مستقیما در پروژه‌ی سمت سرور قرار داد و باید آن‌را به پروژه‌ی سمت کلاینت منتقل کرد. در ادامه پیاده سازی کامل این پروژه را با توجه به این تغییرات بررسی می‌کنیم.


مدل برنامه: رکوردی برای ذخیره سازی اطلاعات یک محصول

از این جهت که مدل برنامه (که در قسمت پنجم معرفی شد) در دو پروژه‌ی Client و سرور قابل استفاده‌است، به همین جهت مرسوم است یک پروژه‌ی سوم Shared را نیز به جمع دو پروژه‌ی جاری solution اضافه کرد و فایل این مدل را در آن قرار داد. بنابراین این فایل را از پوشه‌ی Models پروژه‌ی سرور به پوشه‌ی Models پروژه‌ی جدید BlazorDemoApp.Shared در مسیر جدید BlazorDemoApp.Shared\Models\Product.cs منتقل می‌کنیم. مابقی کدهای آن با قسمت پنجم تفاوتی ندارد.
سپس به فایل csproj. پروژه‌ی کلاینت مراجعه کرده و ارجاعی را به پروژه‌ی جدید BlazorDemoApp.Shared اضافه می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.BlazorWebAssembly">

  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>net8.0</TargetFramework>
  </PropertyGroup>

  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\BlazorDemoApp.Shared\BlazorDemoApp.Shared.csproj" />
  </ItemGroup>

</Project>
نیازی نیست تا اینکار را برای پروژه‌ی سرور نیز تکرار کنیم؛ از این جهت که ارجاعی به پروژه‌ی کلاینت، در پروژه‌ی سرور وجود دارد که سبب دسترسی به این پروژه‌ی Shared هم می‌شود.


سرویس برنامه: سرویسی برای بازگشت لیست محصولات

چون Blazor Server و صفحات SSR آن هر دو بر روی سرور اجرا می‌شوند، از لحاظ دسترسی به اطلاعات و کار با سرویس‌ها، هماهنگی کاملی وجود داشته و می‌توان کدهای یکسان و یکدستی را در اینجا بکار گرفت. یعنی هنوز هم همان مسیر قبلی سرویس Services\ProductStore.cs در این پروژه‌ی سمت سرور نیز برقرار است و نیازی به تغییر مسیر آن نیست. البته بدیهی است چون این پروژه جدید است، باید این سرویس را در فایل Program.cs برنامه‌ی سمت سرور به صورت زیر معرفی کرد تا در فایل razor برنامه‌ی آن قابل دسترسی شود:
builder.Services.AddScoped<IProductStore, ProductStore>();


تکمیل فایل Imports.razor_ پروژه‌ی سمت سرور

جهت سهولت کار با برنامه، یک سری مسیر و using را نیاز است به فایل Imports.razor_ پروژه‌ی سمت سرور اضافه کرد:
@using static Microsoft.AspNetCore.Components.Web.RenderMode
// ...
@using BlazorDemoApp.Client.Components.Store
@using BlazorDemoApp.Client.Components
سطر اول سبب می‌شود تا بتوان به سادگی به اعضای کلاس استاتیک RenderMode، در برنامه‌ی سمت سرور دسترسی یافت. دو using جدید دیگر سبب سهولت دسترسی به کامپوننت‌های قرارگرفته‌ی در این مسیرها در صفحات SSR برنامه‌ی سمت سرور می‌شوند.


تکمیل صفحه‌ی نمایش لیست محصولات

کدها و مسیر کامپوننت ProductsList.razor، با قسمت پنجم دقیقا یکی است. این صفحه، یک صفحه‌ی SSR بوده و در همان سمت سرور اجرا می‌شود و دسترسی آن به سرویس‌های سمت سرور نیز ساده بوده و همانند قبل است.


تکمیل صفحه‌ی نمایش جزئیات یک محصول

کدها و مسیر کامپوننت ProductDetails.razor، با قسمت پنجم دقیقا یکی است. این صفحه، یک صفحه‌ی SSR بوده و در همان سمت سرور اجرا می‌شود و دسترسی آن به سرویس‌های سمت سرور نیز ساده بوده و همانند قبل است ... البته بجز یک تغییر کوچک:
<RelatedProducts ProductId="ProductId" @rendermode="@InteractiveWebAssembly"/>
در اینجا حالت رندر این کامپوننت، به InteractiveWebAssembly تغییر می‌کند. یعنی اینبار قرار است تبدیل به یک جزیره‌ی وب‌اسمبلی شود و نه یک جزیره‌ی Blazor Server که آن‌را در قسمت پنجم بررسی کردیم.


تکمیل کامپوننت نمایش لیست محصولات مشابه و مرتبط

پس از این توضیحات، به اصل موضوع این قسمت رسیدیم! کامپوننت سمت سرور RelatedProducts.razor قسمت پنجم ، از آنجا cut شده و به مسیر جدید BlazorDemoApp.Client\Components\Store\RelatedProducts.razor منتقل می‌شود. یعنی کاملا به پروژه‌ی وب‌اسمبلی منتقل می‌شود. بنابراین کدهای آن دیگر دسترسی مستقیمی به سرویس دریافت اطلاعات محصولات ندارند و برای اینکار نیاز است در سمت سرور، یک Web API Controller را تدارک ببینیم:
using BlazorDemoApp.Services;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;

namespace BlazorDemoApp.Controllers;

[ApiController]
[Route("/api/[controller]")]
public class ProductsController : ControllerBase
{
    private readonly IProductStore _store;

    public ProductsController(IProductStore store) => _store = store;

    [HttpGet("[action]")]
    public IActionResult Related([FromQuery] int productId) => Ok(_store.GetRelatedProducts(productId));
}
این کلاس در مسیر Controllers\ProductsController.cs پروژه‌ی سمت سرور قرار می‌گیرد و کار آن، بازگشت اطلاعات محصولات مشابه یک محصول مشخص است.
برای اینکه مسیریابی این کنترلر کار کند، باید به فایل Program.cs برنامه، مراجعه و سطرهای زیر را اضافه کرد:
builder.Services.AddControllers();
// ...
app.MapControllers();

یک نکته: همانطور که مشاهده می‌کنید، در Blazor 8x، امکان استفاده از دو نوع مسیریابی یکپارچه، در یک پروژه وجود دارد؛ یعنی Blazor routing  و  ASP.NET Core endpoint routing. بنابراین در این پروژه‌ی سمت سرور، هم می‌توان صفحات SSR و یا Blazor Server ای داشت که مسیریابی آن‌ها با page@ مشخص می‌شوند و همزمان کنترلرهای Web API ای را داشت که بر اساس سیستم مسیریابی ASP.NET Core کار می‌کنند.

بر این اساس در پروژه‌ی سمت کلاینت، کامپوننت RelatedProducts.razor باید با استفاده از سرویس HttpClient، اطلاعات درخواستی را از Web API فوق دریافت و همانند قبل نمایش دهد که تغییرات آن به صورت زیر است:

@using BlazorDemoApp.Shared.Models
@inject HttpClient Http

<button class="btn btn-outline-secondary" @onclick="LoadRelatedProducts">Related products</button>

@if (_loadRelatedProducts)
{
    @if (_relatedProducts == null)
    {
        <p>Loading...</p>
    }
    else
    {
        <div class="mt-3">
            @foreach (var item in _relatedProducts)
            {
                <a href="/ProductDetails/@item.Id">
                    <div class="col-sm">
                        <h5 class="mt-0">@item.Title (@item.Price.ToString("C"))</h5>
                    </div>
                </a>
            }
        </div>
    }
}

@code{

    private IList<Product>? _relatedProducts;
    private bool _loadRelatedProducts;

    [Parameter]
    public int ProductId { get; set; }

    private async Task LoadRelatedProducts()
    {
        _loadRelatedProducts = true;
        var uri = $"/api/products/related?productId={ProductId}";
        _relatedProducts = await Http.GetFromJsonAsync<IList<Product>>(uri);
    }

}
و ... همین! اکنون برنامه قابل اجرا است و به محض نمایش صفحه‌ی جزئیات یک محصول انتخابی، کامپوننت RelatedProducts، در حالت وب‌اسمبلی جزیره‌ای اجرا شده و لیست این محصولات مرتبط را نمایش می‌دهد.
در ادامه یکبار برنامه را اجرا می‌کنیم و ... بلافاصله پس از انتخاب صفحه‌ی نمایش جزئیات یک محصول، با خطای زیر مواجه خواهیم شد!
System.InvalidOperationException: Cannot provide a value for property 'Http' on type 'RelatedProducts'.
There is no registered service of type 'System.Net.Http.HttpClient'.


اهمیت درنظر داشتن pre-rendering در حالت جزیره‌های وب‌اسمبلی

استثنائی را که مشاهده می‌کنید، به علت pre-rendering سمت سرور این کامپوننت، رخ‌داده‌است.
زمانیکه کامپوننتی را به این نحو رندر می‌کنیم:
<RelatedProducts ProductId="ProductId" @rendermode="@InteractiveWebAssembly"/>
به صورت پیش‌فرض در آن pre-rendering نیز فعال است؛ یعنی این کامپوننت دوبار رندر می‌شود:
الف) یکبار در سمت سرور تا HTML حداقل قالب آن، به همراه سایر قسمت‌های صفحه‌ی SSR جاری به سمت مرورگر کاربر ارسال شود.
ب) یکبار هم در سمت کلاینت، زمانیکه Blazor WASM بارگذاری شده و فعال می‌شود.

استثنائی را که مشاهده می‌کنیم، مربوط به حالت الف است. یعنی زمانیکه برنامه‌ی ASP.NET Core هاست برنامه، سعی می‌کند کامپوننت RelatedProducts را در سمت سرور رندر کند، اما ... ما سرویس HttpClient را در آن ثبت و فعالسازی نکرده‌ایم. به همین جهت است که عنوان می‌کند این سرویس را پیدا نکرده‌است. برای رفع این مشکل، چندین راه‌حل وجود دارند که در ادامه آن‌ها را بررسی می‌کنیم.


راه‌حل اول: ثبت سرویس HttpClient در سمت سرور

یک راه‌حل مواجه شدن با مشکل فوق، ثبت سرویس HttpClient در فایل Program.cs برنامه‌ی سمت سرور به صورت زیر است:
builder.Services.AddScoped(sp => new HttpClient 
{ 
    BaseAddress = new Uri("http://localhost/") 
});
پس از این تعریف، کامپوننت RelatedProducts، در حالت prerendering ابتدایی سمت سرور هم کار می‌کند و برنامه با استثنائی مواجه نخواهد شد.


راه‌حل دوم: استفاده از polymorphism یا چندریختی

برای اینکار اینترفیسی را طراحی می‌کنیم که قرارداد نحوه‌ی تامین اطلاعات مورد نیاز کامپوننت RelatedProducts را ارائه می‌کند. سپس یک پیاده سازی سمت سرور را از آن خواهیم داشت که مستقیما به بانک اطلاعاتی رجوع می‌کند و همچنین یک پیاده سازی سمت کلاینت را که از HttpClient جهت کار با Web API استفاده خواهد کرد.
از آنجائیکه این قرارداد نیاز است توسط هر دو پروژه‌ی سمت سرور و سمت کلاینت استفاده شود، باید آن‌را در پروژه‌ی Shared قرار داد تا بتوان ارجاعاتی از آن‌را به هر دو پروژه اضافه کرد؛ برای مثال در فایل BlazorDemoApp.Shared\Data\IProductStore.cs به صورت زیر:
using BlazorDemoApp.Shared.Models;

namespace BlazorDemoApp.Shared.Data;

public interface IProductStore
{
    IList<Product> GetAllProducts();
    Product GetProduct(int id);
    Task<IList<Product>?> GetRelatedProducts(int productId);
}
این همان اینترفیسی است که پیشتر در فایل ProductStore.cs سمت سرور تعریف کرده بودیم؛ با یک تفاوت: متد GetRelatedProducts آن async تعریف شده‌است که نمونه‌ی سمت کلاینت آن باید با متد GetFromJsonAsync کار کند که async است.
پیاده سازی سمت سرور این اینترفیس، کاملا مهیا است و فقط نیاز به تغییر زیر را دارد تا با خروجی Task دار هماهنگ شود:
public Task<IList<Product>?> GetRelatedProducts(int productId)
    {
        var product = ProductsDataSource.Single(x => x.Id == productId);
        return Task.FromResult<IList<Product>?>(ProductsDataSource.Where(p => product.Related.Contains(p.Id))
                                                                 .ToList());
    }
و اکشن متد متناظر هم باید به صورت زیر await دار شود تا خروجی صحیحی را ارائه دهد:
[HttpGet("[action]")]
public async Task<IActionResult> Related([FromQuery] int productId) =>
        Ok(await _store.GetRelatedProducts(productId));
همچنین پیشتر سرویس آن در فایل Program.cs برنامه‌ی سمت سرور، ثبت شده‌است و نیاز به نکته‌ی خاصی ندارد.

در ادامه نیاز است یک پیاده سازی سمت کلاینت را نیز از آن تهیه کنیم که در فایل BlazorDemoApp.Client\Data\ClientProductStore.cs درج خواهد شد:
public class ClientProductStore : IProductStore
{
    private readonly HttpClient _httpClient;

    public ClientProductStore(HttpClient httpClient) => _httpClient = httpClient;

    public IList<Product> GetAllProducts() => throw new NotImplementedException();

    public Product GetProduct(int id) => throw new NotImplementedException();

    public Task<IList<Product>?> GetRelatedProducts(int productId) =>
        _httpClient.GetFromJsonAsync<IList<Product>>($"/api/products/related?productId={productId}");
}
در این بین بر اساس نیاز کامپوننت نمایش لیست محصولات مشابه، فقط به متد GetRelatedProducts نیاز داریم؛ بنابراین فقط همین مورد در اینجا پیاده سازی شده‌است. پس از این تعریف، نیاز است سرویس فوق را در فایل Program.cs برنامه‌ی کلاینت هم ثبت کرد (به همراه سرویس HttpClient ای که در سازنده‌ی آن تزریق می‌شود):
builder.Services.AddScoped<IProductStore, ClientProductStore>();
builder.Services.AddScoped(sp => new HttpClient { BaseAddress = new Uri(builder.HostEnvironment.BaseAddress) });
به این ترتیب این سرویس در کامپوننت RelatedProducts قابل دسترسی می‌شود و جایگزین سرویس HttpClient تزریقی قبلی خواهد شد. به همین جهت به فایل کامپوننت ProductStore مراجعه کرده و فقط 2 سطر آن‌را تغییر می‌دهیم:
الف) معرفی سرویس IProductStore بجای HttpClient قبلی
@inject IProductStore ProductStore
ب) استفاده از متد GetRelatedProducts این سرویس:
private async Task LoadRelatedProducts()
{
   _loadRelatedProducts = true;
   _relatedProducts = await ProductStore.GetRelatedProducts(ProductId);
}
مابقی قسمت‌های این کامپوننت یکی است و تفاوتی با قبل ندارد.

اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم، پس از مشاهده‌ی جزئیات یک محصول، بارگذاری کامپوننت Blazor WASM آن در developer tools مرورگر کاملا مشخص است:



راه‌حل سوم: استفاده از سرویس PersistentComponentState

با استفاده از سرویس PersistentComponentState می‌توان اطلاعات دریافتی از بانک‌اطلاعاتی را در حین pre-rendering در سمت سرور، به جزایر تعاملی انتقال داد و این روشی است که مایکروسافت برای پیاده سازی مباحث اعتبارسنجی و احراز هویت در Blazor 8x در پیش‌گرفته‌است. این راه‌حل را در قسمت بعد بررسی می‌کنیم.


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor8x-WebAssembly-Normal.zip
مطالب
ایجاد سرویس Account Manager با تکنولوژی های Identity 2.1 و Web API 2.2
ASP.NET Identity 2.1 جدیدترین فریم ورک عضویت و مدیریت کاربر است که چندی پیش توسط شرکت مایکروسافت منتشر شد. این سیستم عضویت می‌تواند به تمامی فریم‌ورک‌های دات نتی مانند Web API، MVC و ... متصل گردد.
در این دوره چند قسمتی به همراه یک پروژه‌ی نمونه، نحوه‌ی ارتباط Identity و Web API را نمایش خواهیم داد. در قسمت front-end این پروژه‌ی SPA، ما از AngularJs استفاده خواهیم نمود. قسمت front-end که توسط AngularJs توسعه داده می‌شود از bearet token based authentication استفاده می‌کند. این متد از JSON Web Token برای فرایند Authorization بهره می‌گیرد که به اختصار آن را JWT نیز می‌نامند. این روش سیستم اعتبار سنجی role based بوده و  تمامی آنچه را که در یک سیستم membership داریم، پوشش می‌دهد. توجه داشته باشید که برای فهم بهتر تمامی مراحل، ما پروژه را بدون هیچ قالب از پیش تعریف شده‌ای در VS2013 آغاز می‌کنیم.
به دلیل اینکه پروژه در طی چند قسمت انجام می‌پذیرد آن را به بخش‌های زیر تقسیم می‌کنیم.
  1.  تنظیمات اولیه ASP.NET Identity 2.1 با Web API
  2.  ایجاد Account Confirmation به وسیله Identity به همراه تنظیمات policy برای user name و password
  3.  توسعه OAuth Json Web Token Authentication به کمک Web API و Identity
  4.  ایجاد یک سیستم Role Based و تایید صلاحیت‌های مربوط به آن
  5.  توسعه Web API Claims Authorization در Identity 2.1
  6.  توسعه بخش front-end با AngularJs

تنظیمات اولیه ASP.NET Identity 2.1 با Web API 

1. تنظیمات ASP.Net Identity 2.1

1-1. ساخت یک پروژه Web API

در ابتدا ما یک empty solution را با نام "AspNetIdentity" همانند شکل مقابل می‌سازیم.

یک ASP.NET Web Application با نام "AspNetIdentity.WebApi" را به این solution اضافه می‌نماییم. در بخش select template ما empty template را انتخاب می‌کنیم. همچنین در قسمت add folders and core references for: نیز هیچیک از گزینه‌ها را انتخاب نمی‌کنیم.

1-2. نصب package‌های مورد نیاز از Nuget

در زیر package‌های مورد نیاز برای ASP.NET Web API و Owin را مشاهده میکنید. همچنین package‌های مربوط به ASP.Net Identity 2.1 نیز در زیر قرار داده شده‌اند.

Install-Package Microsoft.AspNet.Identity.Owin -Version 2.1.0
Install-Package Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework -Version 2.1.0
Install-Package Microsoft.Owin.Host.SystemWeb -Version 3.0.0
Install-Package Microsoft.AspNet.WebApi.Owin -Version 5.2.2
Install-Package Microsoft.Owin.Security.OAuth -Version 3.0.0
Install-Package Microsoft.Owin.Cors -Version 3.0.0

1-3. اضافه کردن user class و database context

حال که تمامی پکیج‌های مورد نیاز را به پروژه خود اضافه نمودیم، قصد داریم تا اولین کلاس EF را با نام "ApplicationUser" به پروژه اضافه کنیم. این کلاس، کاربری را که قصد ثبت نام در membership system، دارد را نمایش می‌دهد. برای این کار ما یک کلاس جدید را به نام "ApplicationUser" می‌سازیم و کلاس "Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework.IdentityUser" را در آن به ارث می‌بریم.

برای این کار ما یک پوشه‌ی جدید را در برنامه با نام "Infrastructure" می‌سازیم و درون آن کلاس ذکر شده را اضافه می‌کنیم:

 public class ApplicationUser : IdentityUser
    {
        [Required]
        [MaxLength(100)]
        public string FirstName { get; set; }
 
        [Required]
        [MaxLength(100)]
        public string LastName { get; set; }
 
        [Required]
        public byte Level { get; set; }
 
        [Required]
        public DateTime JoinDate { get; set; }
 
    }

پس از افزودن کلاس User، نوبت به اضافه نمودن Db Context است. این کلاس وظیفه‌ی ارتباط با پایگاه داده را بر عهده دارد. ما یک کلاس جدید را با نام ApplicationDbContext، به پوشه‌ی Infrastructure اضافه می‌نماییم. کد مربوط به این کلاس به صورت زیر است:

 public class ApplicationDbContext : IdentityDbContext<ApplicationUser>
    {
        public ApplicationDbContext()
            : base("DefaultConnection", throwIfV1Schema: false)
        {
            Configuration.ProxyCreationEnabled = false;
            Configuration.LazyLoadingEnabled = false;
        }
 
        public static ApplicationDbContext Create()
        {
            return new ApplicationDbContext();
        }
 
    }

همانطور که ملاحظه می‌کنید این کلاس از IdentityDbContext ارث بری نموده است. این کلاس یک نسخه‌ی جدیدتر از DbContext است که تمامی نگاشت‌های Entity Framework Code First را انجام می‌دهد. در ادامه ما یک Connection String را با نام DefaultConnection در فایل web.config اضافه می‌نماییم.

همچنین متد static ایی را با نام Create که در تکه کد فوق از سوی Owin Startup class فراخوانی می‌گردد که در ادامه به شرح آن نیز خواهیم پرداخت.

ConnectionString قرار داده شده در فایل web.config در قسمت زیر قرار داده شده است:

<connectionStrings>
    <add name="DefaultConnection" connectionString="Data Source=.\sqlexpress;Initial Catalog=AspNetIdentity;Integrated Security=SSPI;" providerName="System.Data.SqlClient" />
  </connectionStrings>

قدم 4: ساخت پایگاه داده و فعال سازی DB Migration

حال ما باید EF CodeFirst Migration را برای آپدیت کردن دیتابیس، بجای دوباره ساختن آن به ازای هر تغییری، فعال نماییم. برای این کار بایستی در قسمت NuGet Package Manager Console عبارت زیر را وارد نماییم:

enable-migrations
add-migration InitialCreate

اگر تا به اینجای کار تمامی مراحل به درستی صورت گرفته باشند، پوشه‌ی Migration با موفقیت ساخته می‌شود. همچنین پایگاه داده متشکل از جداول مورد نیاز برای سیستم Identity نیز ایجاد می‌شود. برای اطلاعات بیشتر می‌توانید مقالات مرتبط با Code First را مطالعه نمایید. ساختار جداول ما باید به صورت زیر باشد:

در بخش بعدی، کلاس‌های مربوط به UserManager را ایجاد خواهیم کرد و پس از آن فایل Startup Owin را برای مدیریت کاربران، تشریح می‌کنیم.

نظرات مطالب
ASP.NET MVC #18
سلام ،سال نو مبارک ممنون از پاسخ شما.
من از vs 2013 update1 و win 8.1  استفاده میکنم  و برنامه رو با .NetFrameWork 4.5.1  تست کردم.یعنی شما می‌فرمایید که اگه این بسته‌ی ارتقاع رو نصب کنم مشکل حل میشه؟ (مشکل صدا زدن RoleProvider)
اگر هم تو سیستم لوکال خودم حل شه! به سیستم عامل Host که دسترسی ندارم .بخوام اونم به روز کنم.
من در دات نت 4 که با وب فرم کار می‌کردم همیشه از RoleProvider  سفارشی استفاده می‌کردم و مشکلی نداشت.با مطالعه مقاله شما علاقه مند شدم تا از این به بعد برنامه هامو با MVC توسعه بدم. ولی چون آموزش شما با MVC4 هست و الان که MVC5 عرضه شده سوالات زیادی ذهنم رو مشغول کرده یکی اینکه آیا احتمال داره طی این زمان که از انتشار این مقاله می‌گذره روش‌ها عوض شده و یا روش بهتری برای MVC ارائه شده باشه؟
بازم ممنون از زحمتتتون.
مطالب
ASP.NET MVC #2

MVC‌ چیست و اساس کار آن چگونه است؟

الگوی MVC در سال‌های اول دهه 70 میلادی در شرکت زیراکس توسط خالقین زبان اسمال‌تاک که جزو اولین زبان‌های شیءگرا محسوب می‌شود، ارائه گردید. نام MVC از الگوی Model-View-Controller گرفته شده و چندین دهه است که در صنعت تولید نرم افزار مورد استفاده می‌باشد. هدف اصلی آن جدا سازی مسئولیت‌های اجزای تشکیل دهنده «لایه نمایشی» برنامه است.
این الگو در سال 2004 برای اولین بار در سکویی به نام Rails به کمک زبان روبی جهت ساخت یک فریم ورک وب MVC مورد استفاده قرار گرفت و پس از آن به سایر سکوها مانند جاوا، دات نت (در سال 2007)، PHP و غیره راه یافت.
تصاویری را از این تاریخچه در ادامه ملاحظه می‌کنید؛ از دکتر Trygve Reenskaug تا شرکت زیراکس و معرفی آن در Rails به عنوان اولین فریم ورک وب MVC.


C در MVC معادل Controller است. کنترلر قسمتی است که کار دریافت ورودی‌های دنیای خارج را به عهده دارد؛ مانند پردازش یک درخواست HTTP ورودی.


زمانیکه کنترلر این درخواست را دریافت می‌کند، کار وهله سازی Model را عهده دار خواهد شد و حاوی اطلاعاتی است که نهایتا در اختیار کاربر قرار خواهد گرفت تا فرآیند پردازش درخواست رسیده را تکمیل نماید. برای مثال اگر کاربری جهت دریافت آخرین اخبار به سایت شما مراجعه کرده است،‌ در اینجا کار تهیه لیست اخبار بر اساس مدل مرتبط به آن صورت خواهد گرفت. بنابراین کنترلرها، پایه اصلی و مدیر ارکستر الگوی MVC محسوب می‌شوند.
در ادامه، کنترلر یک View را جهت نمایش Model انتخاب خواهد کرد. View در الگوی MVC یک شیء ساده است. به آن می‌توان به شکل یک قالب که اطلاعاتی را از Model دریافت نموده و سپس آن‌ها را در مکان‌های مناسبی در صفحه قرار می‌دهد، نگاه کرد.
نتیجه استفاده از این الگو، ایزوله سازی سه جزء یاد شده از یکدیگر است. برای مثال View نمی‌داند و نیازی ندارد که بداند چگونه باید از لایه دسترسی به اطلاعات کوئری بگیرد. یا برای مثال کنترلر نیازی ندارد بداند که چگونه و در کجا باید خطایی را با رنگی مشخص نمایش دهد. به این ترتیب انجام تغییرات در لایه رابط کاربری برنامه در طول توسعه کلی سیستم، ساده‌تر خواهد شد.
همچنین در اینجا باید اشاره کرد که این الگو مشخص نمی‌کند که از چه نوع فناوری دسترسی به اطلاعاتی باید استفاده شود. می‌توان از بانک‌های اطلاعاتی، وب سرویس‌ها، صف‌ها و یا هر نوع دیگری از اطلاعات استفاده کرد. به علاوه در اینجا در مورد نحوه طراحی Model نیز قیدی قرار داده نشده است. این الگو تنها جهت ساخت بهتر و اصولی «رابط کاربری» طراحی شده است و بس.



تفاوت مهم پردازشی ASP.NET MVC با ASP.NET Web forms

اگر پیشتر با ASP.NET Web forms کار کرده باشید اکنون شاید این سؤال برایتان وجود داشته باشد که این سیستم جدید در مقایسه با نمونه قبلی، چگونه درخواست‌ها را پردازش می‌کند.


همانطور که مشاهده می‌کنید، در وب فرم‌ها زمانیکه درخواستی دریافت می‌شود، این درخواست به یک فایل موجود در سیستم مثلا default.aspx ارسال می‌گردد. سپس ASP.NET یک کلاس وهله سازی شده معرف آن صفحه را ایجاد کرده و آن‌را اجرا می‌کند. در اینجا چرخه طول عمر صفحه مانند page_load و غیره رخ خواهد داد. جهت انجام این وهله سازی، View به فایل code behind خود گره خورده است و جدا سازی خاصی بین این دو وجود ندارد. منطق صفحه به markup آن که معادل است با یک فایل فیزیکی بر روی سیستم، کاملا مقید است. در ادامه، این پردازش صورت گرفته و HTML نهایی تولیدی به مرورگر کاربر ارسال خواهد شد.
در ASP.NET MVC این نحوه پردازش تغییر کرده است. در اینجا ابتدا درخواست رسیده به یک کنترلر هدایت می‌شود و این کنترلر چیزی نیست جز یک کلاس مجزا و مستقل از هر نوع فایل ASPX ایی در سیستم. سپس این کنترلر کار پردازش درخواست رسیده را شروع کرده، اطلاعات مورد نیاز را جمع آوری و سپس به View ایی که انتخاب می‌کند، جهت نمایش نهایی ارسال خواهد کرد. در اینجا View این اطلاعات را دریافت کرده و نهایتا در اختیار کاربر قرار خواهد داد.



آشنایی با قرارداد یافتن کنترلرهای مرتبط

تا اینجا دریافتیم که نحوه پردازش درخواست‌ها در ASP.NET MVC بر مبنای کلاس‌ها و متدها است و نه بر مبنای فایل‌های فیزیکی موجود در سیستم. اگر درخواستی به سیستم ارسال می‌شود، در ابتدا، این درخواست جهت پردازش، به یک متد عمومی موجود در یک کلاس کنترلر هدایت خواهد شد و نه به یک فایل فیزیکی ASPX (برخلاف وب فرم‌ها).


همانطور که در تصویر مشاهده می‌کنید، در ابتدای پردازش یک درخواست، آدرسی به سیستم ارسال خواهد شد. بر مبنای این آدرس، نام کنترلر که در اینجا زیر آن خط قرمز کشیده شده است، استخراج می‌گردد (برای مثال در اینجا نام این کنترلرProducts است). سپس فریم ورک به دنبال کلاس این کنترلر خواهد گشت. اگر آن‌را در اسمبلی پروژه بیابد، از آن خواهد خواست تا درخواست رسیده را پردازش کند؛ در غیراینصورت پیغام 404 یا یافت نشد، به کاربر نمایش داده می‌شود.
اما فریم ورک چگونه این کلاس کنترلر درخواستی را پیدا می‌کند؟
در زمان اجرا، اسمبلی اصلی پروژه به همراه تمام اسمبلی‌هایی که به آن ارجاعی دارند جهت یافتن کلاسی با این مشخصات اسکن خواهند شد:
1- این کلاس باید عمومی باشد.
2- این کلاس نباید abstract باشد (تا بتوان آن‌را به صورت خودکار وهله سازی کرد).
3- این کلاس باید اینترفیس استاندارد IController را پیاده سازی کرده باشد.
4- و نام آن باید مختوم به کلمه Controller باشد (همان مبحث Convention over configuration یا کار کردن با یک سری قرار داد از پیش تعیین شده).

برای مثال در اینجا فریم ورک به دنبال کلاسی به نام ProductsController خواهد گشت.
شاید تعدادی از برنامه نویس‌های ASP.NET MVC تصور ‌کنند که فریم ورک در پوشه‌ی استانداردی به نام Controllers به دنبال این کلاس خواهد گشت؛ اما در عمل زمانیکه برنامه کامپایل می‌شود، پوشه‌ای در این اسمبلی وجود نخواهد داشت و همه چیز از طریق Reflection مدیریت خواهد شد.

مطالب
تفاوت بین Interface و کلاس Abstract در چیست؟
یکی از سوالات مصاحبه‌ای که اکثر مواقع پرسیده میشود، تفاوت Interface و  Abstract class می‌باشد؛ امیدوارم این مقاله برای شما مفید باشد.

Interface چیست ؟ 
به طور کلی  Interfaceها  یک قالب اجرائی برای کلاسها می‌باشند. بدین صورت که با تعریف مشخصات کلی متدها، بدون پیاده سازی آنها، کلاسهای مشتق شده را ملزم به پیاده سازی کامل آن متدها میکند. بنابراین فقط مشخصات متدها یک بار در Interface تعریف می‌شوند و هر جا که لازم باشد پس از ارث بری، متدهای آنها پیاده سازی می‌شوند. در کلیه نسخ دات نت، Interface‌ها با حرف I شروع میشوند و با این خصیصه از دیگر اجزاء، جدا و مشخص می‌شوند. تعریف آن بسیار شبیه کلاس‌ها میباشد؛ ولی با همان تفاوت که در بالا ذکر شد، یعنی متدهای آن‌ها فاقد کد است. اینترفیس‌ها سازنده و فیلد هم ندارند و نمی‌شود از روی آنها نمونه‌ای ایجاد کرد. 
 

مزایای  Interface ‌ها چیست ؟

در حالت عادی ارث بری از چند کلاس به طور هم زمان امکان پذیر نیست ولی Interface‌ها این مزیت را دارند که به هر تعداد که لازم است، کلاسهای مشتق شده از آنها ارث بری کنند. این موضوع یکی از مهم‌ترین مزایای Interface می‌باشد. هم چنین با استفاده از Interfaceها کد‌ها قابلیت بهتری در نگهداری، انعطاف پذیری و استفاده مجدد پیدا میکنند.

 

Abstract Class چیست ؟

کلاس Abstract، یکی از ابزارهای مهم OOP می‌باشد که نمی‌توان از آنها نمونه‌ای ساخت. به عبارتی دیگر نمی‌توانیم متغیری از کلاس Abstract تعریف کنیم. یک کلاس Abstract  شبیه Interface میباشد ولی با دیدی وسیعتر. این کلاسها می‌تواند دارای متدهای Abstract باشند که شبیه Interface فقط اعلام میشوند و باید در کلاسهای مشتق شده بازنویسی شوند. البته میتوان در این کلاسها متدهایی داشت که Abstract نیستند و احتیاجی به پیاده سازی آنها در کلاسهای مشتق شده ندارند.

باید توجه داشت که تنها متدهایی از کلاس abstract الزام به پیاده سازی دارند که صریحا کلمه‌ی abstract در تعریف آن متد ذکر شده باشد.
در واقع همین متد‌ها هم الزامی به پیاده سازی ندارند. یعنی می‌شود در subclass هم به صورت abstract ذکر شوند. البته به شرطی که subclass هم به صورت abstract تعریف شده باشد.
در ضمن کلاس abstract میتواند متد‌های ساده یا غیر abstract هم داشته باشد. همانطور که میدانید متد‌های غیر abstract باید بدنه داشته باشند و نیازی به پیاده سازی ندارند.
پس کلاس abstract هم میتواند متدهایی داشته باشد که باید پیاده سازی شوند و هم متدهایی داشته باشد که لازم نباشد پیاده سازی شوند.

با توجه به تعاریف ذکر شده کلاس Abstract  حالتی بین کلاسهای معمولی و Interface‌ها میباشد و کلاسی میباشد که غیر قطعی و ناتمام است که باید در سطح فرزندانش تکمیل شود .

 

 مزایای کلاسهای  Abstract چیست ؟

یکی از مزیت‌های کلاس Abstract  فراهم نمودن کلاسی پایه برای دیگر کلاسهای مشتق شده است؛ با این توضیح که متدهای آن می‌توانند کد نویسی شده باشند یا خیر. از طرفی پیاده سازی تمام متدهای Abstract در کلاس مشتق شده اجباری نیست (برخلاف Interface).

تعریف سطوح دسترسی برای متدها و خصوصیت‌ها مانند کلاسهای معمولی نیز یکی دیگر از مزیت‌های این کلاس‌ها است.

  

 تفاوت بین کلاسهای  Abstract  و  Interface

1- یک کلاس معمولی تنها می‌تواند از یک کلاس Abstract ارث بری کند ولی همان کلاس میتواند از چندین Interface ارث ببرد.

2- یک Interface  فقط میتواند اعلان متدها و خصوصیتها را داشته باشد؛ اما یک کلاس Abstract  علاوه بر آنها میتوانید متدها و خصوصیتهایی با کدهای کامل داشته باشد.

3- عناصر موجود در کلاس Abstract میتوانند مانند یک کلاس معمولی دارای سطح دسترسی باشند؛ ولی Interface‌ها فاقد این امکان هستند.

4- وقتی شما متدی را به کلاس Abstract اضافه می‌کنید، به طور خودکار به همه زیر کلاسها اعمال می‌شود؛ اما در Interface اگر متدی اضافه کنید باید در تمام زیر کلاسها آن را اعمال کنید .

5- کلاس‌های Abstract مانند کلاسهای معمولی می‌توانند دارای فیلد و عناصر دیگری (مثل ثابت‌ها) باشند؛ در حالیکه یک Interface فاقد این امکان می‌باشد. همچنین کلاس abstract میتواند شامل سازنده باشد، اما اینترفیس نمیتواند.

6- Abstract  یکی از انواع کلاس است؛ ولی Interface کلاس نیست .

7- اینترفیس تنها میتواند از اینترفیس ارث بری کند اما کلاس abstract میتواند از اینترفیس، کلاس Abstract و یا سایر کلاس‌ها ارث بری کند. 

  

چه زمانی از  Interface ‌ها و یا کلاسهای  Abstract  استفاده کنیم؟

- با توجه به توضیحات ذکر شده  مواقعی که نیاز به وراثت چند گانه داریم، باید از Interface استفاده کنیم؛ به دلیل اینکه این امکان در کلاس‌های Abstract  وجود ندارد.

- زمانی که بخواهیم تمام متدهای معرفی شده در کلاس پایه به طور کامل در کلاس مشتق شده پیاده شوند باید از Interface استفاده کنیم.

- وقتی در پروژه‌های بزرگ با تغییرات زیادی مواجه هستیم، استفاده از کلاس Abstract  توصیه می‌شود؛ چون با تغییر آن به طور خودکار تغییرات در کلاسهای مشتق شده اعمال می‌شوند.

- با توجه به اینکه به غیر از اعلان متدها و خصوصیت‌ها امکان تعریف عناصر دیگری در Interfaceها وجود ندارد، در صورتیکه ملزم به استفاده  از این عناصر باشیم، استفاده از کلاسهای Abstract  ضروری می‌باشد.

- در صورتی که نخواهیم کلیه متد‌ها در کلاس‌های مشتق شده پیاده سازی شوند و تعدادی از آنها را در کلاس پدر کدنویسی کنیم، باید از کلاس Abstract استفاده کنیم.

- به طور کلی یک Interface چارچوب و قابلیتهای یک کلاس را مشخص میکند و یک قرارداد است؛ ولی کلاس Abstract نوع کلاس را معین می‌کند. این تفاوت کمک بسیاری برای تشخیص زمان استفاده از این دو را به برنامه نویسان میدهد.

مطالب
لینک‌های هفته‌ی اول بهمن

وبلاگ‌ها ، سایت‌ها و مقالات ایرانی (داخل و خارج از ایران)

Visual Studio


ASP. Net


طراحی و توسعه وب


اس‌کیوال سرور


سی شارپ


عمومی دات نت


ویندوز


مسایل اجتماعی و انسانی برنامه نویسی


متفرقه

اشتراک‌ها
برترین سوالات در مصاحبه های شغلی دات نت به همراه پاسخ

Top .NET Interview Questions 

از منوی سمت چپ لینک بالا می‌توانید برترین سوالات مصاحبه‌ای برای زبان‌های برنامه نویسی و فن‌آوری‌های دیگر را هم مطالعه کنید.

برترین سوالات مصاحبه پایتون (Top Answers to Python Interview Questions)

برترین سوالات در مصاحبه های شغلی دات نت به همراه پاسخ
نظرات نظرسنجی‌ها
ایجاد یک پیام رسان کدباز بومی با استقبال کاربران ایرانی روبرو میشود؟
بنظر من خیر موفق نخواهد شد:
  • بسیاری از کاربران بواسطه سن ، مدرک یا رشته تحصیلی یا سایر علل درکی از کد باز بودن نرم افزار اطلاع دقیقی ندارند و فقط کارایی برای آنها اهم است.
  • در حال حاضر اپلیکیشن‌های با کلاس جهانی وجود دارند که نمونه‌های مشابه بومی در بهترین حالت یک کپی بی کیفیت از نرم افزار اصلی محسوب میشوند.
  • بخش بزرگی از بی اعتمادی کاربران ناشی از قوانین حاکم بر این اپلیکیشن‌های بومی است ، کافی است نگاه دقیق‌تری به این قوانین و شرایط استفاده از آنها بیندازیم.
  • بسیاری از لایوت‌های اپ‌های داخلی هنوز بصورت ltr است و بنظر میرسد سازندگان آن بیشتر در حال فارسی سازی یک نمونه سورس باز غیر بومی هستند. واضح است طراحی از صفر بسیار زمان بر و پرهزینه خواهد بود.
  • دانش ، توان فنی ، تجربه و تخصص کارشناسان داخلی در حال حاضر قطعا بسیار بسیار کمتر از کارشناسان در سطح جهانی است.
  • حریم خصوصی و امنیت کاربران در خصوص این اپلیکیشن‌ها تقریبا بی معنیست.
  • غلبه بر تجربه‌های ناموفق اپ‌های داخلی قبلی و حتی شاید محصولات داخلی انحصاری قبلی  و تغییر تصویر ذهنی کاربران ایرانی دشوار خواهد بود.
در کنار دلایل فوق ، دلایل جامع شناسانه ، روانشناسی جمعیتی و... را هم باید افزود که بنظر میرسد در جریان آزاد اطلاعات و رقابتی شانس اپ‌های داخلی برای موفقیت بسیار پایین است. 
مطالب
آناتومی یک گزارش خطای خوب
به مشکلی در برنامه‌ای برخورده‌اید؟ کتابخانه‌ای کار نمی‌کند؟ خطایی را دریافت کرده‌اید؟ برنامه کامپایل نمی‌شود؟ برنامه آنطور که مدنظر شما است رفتار نمی‌کند؟ برای طرح این مسایل، صرف عنوان کردن «برنامه کار نمی‌کنه» یا «خطا می‌ده» منزلت خودتان را تا حد یک کاربر عادی تازه کار تنزل داده‌اید. در ادامه ساختار یک گزارش خطای خوب را بررسی خواهیم کرد، تا شما را سریعتر به مقصودتان برساند و همچنین کار پیگیری برنامه نویس یا برنامه نویس‌های مسئول را نیز مقداری ساده‌تر کند.


کارهای لازم پیش از طرح سؤال
- سعی کنید انجمن‌های مرتبط را یکبار بررسی و جستجو کنید.
- عین خطای دریافتی را در گوگل جستجو کنید. اگر از برنامه‌ها یا کتابخانه‌های معروف و متداول استفاده می‌کنید، یکی از مزیت‌های مهم کار با آن‌ها، «تنها نبودن» است! یقین داشته باشید خطایی را که دریافت کرده‌اید پیشتر توسط ده‌ها نفر دیگر در سایت‌های مختلف مطرح شده‌اند و بالاخره با بررسی آن‌ها می‌توان به پاسخ رسید.
- شاید راهنمای برنامه در این مورد خاص مطلبی را عنوان کرده است.

و ... به صورت خلاصه باید بتوانید به این سؤال پاسخ دهید: «خودت چکار کردی؟». حداقل نشان دهید که فرد حاضر و آماده طلبی نیستید و پیشتر یک حداقل تقلایی را انجام داده‌اید.


کجا باید سؤال پرسید؟
- اگر به انجمنی برای طرح سؤال خود مراجعه کرده‌اید، حتما زیر شاخه صحیحی را انتخاب کنید تا سؤال شما بسته نشود یا کلا حذف نگردد. برای مثال سؤال ASP.NET را در بخش سی‌شارپ نپرسید یا برعکس یا اگر سایتی مقاله‌ای را منتشر کرده، ذیل آن در مورد نحوه بک آپ گرفتن از اکانت توئیتر خود سؤال نپرسید!
- اگر پاسخی را دریافت کردید، ادامه بحث را ذیل همان مطلب پیگیری کنید و مجددا مطلب جدیدی را ایجاد نکنید.
- اگر تا نیم ساعت بعد جوابی را دریافت نکردید، کل بخش‌های یک سایت را با ارسال پیام خود اسپم نکنید. یکبار ارسال یک سؤال کافی است. اکثر این سایت‌ها حالت یک «چت آفلاین» را دارند. به این معنا که ابتدا پیغام خود را می‌گذارید، اگر مدتی بعد (ممکن است چند ساعت بعد) شخصی آن‌را مشاهده کرد و قادر به پاسخ دهی بود، به شما کمک خواهد کرد. بنابراین اگر سریعا به جواب نرسیدید، نه کل سایت را اسپم کنید و نه ... شروع به رفتارهای ناشایست کنید. اینکار با فریاد کشیدن وسط یک جمع تفاوتی ندارد. اشخاص مرتبط همواره آنلاین نیستند؛ ضمنا ممکن است واقعا پاسخی برای یک سؤال نداشته باشند. منصف باشید.
- از ایمیل‌های خصوصی افراد یا قسمت پیام‌های خصوصی سایت‌ها برای ارسال سؤالات شخصی استفاده نکنید. ایمیل خصوصی، مخصوص کارهای شخصی است. قسمت پیام‌های خصوصی یک سایت عموما مخصوص رسیدگی به مشکلات کاربری است. این تصور را نداشته باشید که اشخاص مشاور شخصی رایگان پروژه‌های تجاری شما هستند.
- بهترین محل برای پرسیدن سؤالات مرتبط با یک پروژه خاص، mailing list یا انجمن گفتگو و یا issue tracker آن پروژه است. وقت خودتان را با ارسال خطاهای یک پروژه خاص، در یک انجمن عمومی و همه منظوره تلف نکنید. کمی جستجو کنید که سایت اصلی پروژه کجا است. بعد دقت کنید آیا جایی برای پرسش و پاسخ دارد یا خیر. اکثر پروژه‌های خوب، مکانی را جهت جمع آوری بازخوردهای پروژه خود، اختصاص می‌دهند.


چطور باید سؤال پرسید؟
سؤال فنی خوب پرسیدن هم یک هنر است؛ که تعدادی از مشخصه‌های مهم آن‌را در ذیل مرور خواهیم کرد:
- عنوان مناسبی را برای سؤال خود انتخاب کنید. «لطفا کمک کنید» یا «من مشکل دارم» یا «مشکل در پروژه»، عموما واکنش‌های تندی را به همراه دارند؛ و تا حد ارسال اسپم در یک سایت بی‌کیفیت تلقی می‌شوند. ضمن اینکه انتخاب عنوان‌های مناسب، جستجوهای بعدی را در سایت ساده می‌کنند و کمک بزرگی خواهند بود به افراد بعدی.
- محیطی را که خطا در آن رخ داده است، توضیح دهید. ذکر IIS تنها کافی نیست. کدام نگارش آن؟ در کدام ویندوز؟
برای مثال شماره نگارش کتابخانه یا نرم افزار مورد استفاده را ذکر کنید. شاید خطایی که گرفته‌اید در نگارش بعدی آن برطرف شده است.
ذکر شماره نگارش VS.NET یا شماره نگارش دات نت مورد استفاده، سیستم عامل و کلا توصیف محیط بروز خطا، عموما بسیار مفید هستند.
- حتما کل خطای دریافت شده را ارسال کنید. اگر در یک برنامه C خطایی حاصل شود، احتمالا شکلی مانند Error 0xABCD را دارد. اما استثناءهای دات نت به همراه stack trace و حتی شماره سطر خطای حاصل نیز هستند. همین مساله می‌تواند به خطایابی نهایی بسیار کمک کند.
- سؤال خود را طوری مطرح کنید که شخص مقابل بتواند آن‌را در کمترین زمان ممکن «باز تولید» کند. برای مثال ذکر خطای دریافتی بسیار خوب است. اگر داده‌ای که سبب بروز این خطا شده است را هم ارسال کنید، مفید‌تر خواهد بود؛ یا اگر دستور پاور شل خاصی در کنسول نیوگت خطا می‌دهد، صرفا عنوان نکنید که جواب نگرفته‌اید. چه دستوری را اجرا کرده‌اید؟ چه خطایی را دریافت کرده‌اید؟ ساختار پروژه شما چیست؟ آیا شخص مقابل می‌تواند بر اساس اطلاعاتی که ارائه دادید یک آزمایش شخصی را تدارک ببیند؟ آیا می‌تواند آن‌را با توضیحات شما مجددا تولید کند؟
زمان باز تولید خطا را هم مدنظر داشته باشید. برای مثال اگر بتوانید قطعه کدی را ارائه دهید که در کمترین زمان ممکن، صرفا با کپی و پیست آن در VS.NET قابل کامپایل باشد، بسیاری علاقمند به پاسخگویی به شما خواهند شد. در غیراینصورت آنچنان انتظار نداشته باشید که شخص پاسخ دهنده وقت زیادی را برای رسیدگی به جزئیات سؤال شما صرف کند؛ یا مدتی مشغول به تهیه یک مثال جدید بر مبنای توضیحات شما شود.
حجم کدهای ارسالی شما نیز در اینجا مهم هستند. کل پروژه خود را ارسال نکنید! سعی کنید یک مثال کوچک را که بتواند سریعا خطای مدنظر شما را بازتولید کند، ارسال کنید و نه بیشتر. همچنین کدهایی که برای اجرا نیاز به GUI نداشته باشند نیز در این حالت اولویت دارند.
و به صورت خلاصه، خودتان را بجای پاسخ دهنده قرار دهید. آیا با چند جمله‌ای که ارائه داده‌اید، می‌توان انتظار پاسخی را داشت یا خیر.
- ایمیل شخصی خود را در انتهای پیام ارسال نکنید. کسی اهمیتی نمی‌دهد! اگر سؤال شما پاسخی داشته باشد، همانجا دریافت خواهید کرد و نه در میل باکس شخصی.
- املاء و انشای متنی را که ارسال می‌کنید، یکبار بررسی کنید. اگر برای شما اهمیتی ندارد که چه کلمات و جمله بندی را باید بکار برد، برای شخص مقابل هم آنچنان اهمیتی نخواهد داشت که زیاد وقت صرف کند.
- از بکار بردن smileyهای بیش از حد یا قرار دادن تعداد علامت تعجب‌های بیش از حد خودداری کنید. این موارد عموما به مسخره کردن شخص مقابل تفسیر می‌شوند.
- در بدو امر فریاد نکشید که «باگ» پیدا کرده‌اید؛ خصوصا اگر به mailing list اختصاصی یک پروژه پیامی را ارسال می‌کنید. چون اگر مشکل شما واقعا باگ نباشد، بیشتر یک توهین تلقی خواهد شد و در دفعات بعدی پاسخ دادن به شما به صورت ضمنی مؤثر خواهند بود؛ یا جواب نمی‌گیرید و یا جدی گرفته نخواهید شد.  
- هدف از کاری را که مشغول به انجام آن بود‌ه‌اید را نیز ذکر کنید. ذکر خطای دریافتی بسیار مفید است اما اگر بتوانید یک دید کلی را نسبت به کاری که مشغول به آن بوده‌اید، ایجاد کنید، شاید پاسخ بهتری را دریافت کنید. برای مثال جهت رسیدن به هدف و مقصود شما بهتر است از روش دیگری استفاده کنید.
- پس از اینکه پیامی را دریافت کردید، یک حداقل واکنشی را ارسال کنید. مثلا خوب بود؛ کمک کرد و یا مفید نبود. همین واکنش‌ها در آینده به کمک نتایج جستجوهای انجام شده خواهند آمد و اشخاص بعدی حداقل خواهند دانست که پاسخ داده شده صحیح بوده است یا خیر.

و همیشه بخاطر داشته باشید: تمام خدماتی که سایت‌های عمومی به شما ارائه می‌دهند «یک لطف» است و حقی را برای شما ایجاد نمی‌کنند. این اشخاص از شما پول نمی‌گیرند تا به سؤالات شما پاسخ دهند یا تبدیل به مشاور خصوصی رایگان شما شوند. می‌توانید محیط را برای این اشخاص، با اندکی احترام، ملایمت و انصاف، دلپذیرتر کنید.