مطالب
وضعیت کل بلاگر و ورد پرس

در پاسخ به تعدادی از دوستان که سوال پرسیده بودند ....
وضعیت کل بلاگر و کل وردپرس در تهران با اینترنت داتک حداقل به صورت زیر است و مختص به یک سایت خاص نیست:



مطالب
React 16x - قسمت 13 - طراحی یک گرید - بخش 3 - مرتب سازی اطلاعات
تا اینجا صفحه بندی و فیلتر کردن اطلاعات را پیاده سازی کردیم. در این قسمت شروع به refactoring کامپوننت movies کرده، جدول آن‌را تبدیل به یک کامپوننت مجزا می‌کنیم و سپس مرتب سازی اطلاعات را نیز به آن اضافه خواهیم کرد.


استخراج جدول فیلم‌ها

در طراحی فعلی کامپوننت movies، مشکل کوچکی وجود دارد: این کامپوننت تا اینجا، ترکیبی شده‌است از دو کامپوننت صفحه بندی و نمایش لیست گروه‌ها، به همراه جزئیات کامل یک جدول بسیار طولانی. به این مشکل، mixed levels of abstractions می‌گویند. در اینجا دو کامپوننت سطح بالا را داریم، به همراه یک جدول سطح پایین که تمام مشخصات آن در معرض دید هستند و با هم مخلوط شده‌اند. یک چنین کدی، یکدست به نظر نمی‌رسد. به همین جهت اولین کاری را که در ادامه انجام خواهیم داد، تعریف یک کامپوننت جدید و انتقال تمام جزئیات جدول نمایش ردیف‌های فیلم‌ها، به آن است. برای این منظور فایل جدید src\components\moviesTable.jsx را ایجاد کرده و توسط میانبرهای imrc و cc در VSCode، ساختار ابتدایی کامپوننت MoviesTable را تولید می‌کنیم. این کامپوننت را در پوشه‌ی common قرار ندادیم؛ از این جهت که قابلیت استفاده‌ی مجدد در سایر برنامه‌ها را ندارد. کار آن تنها مرتبط و مختص به اشیاء فیلمی است که در سرویس‌های برنامه داریم. البته در ادامه، این جدول را نیز به چندین کامپوننت با قابلیت استفاده‌ی مجدد، خواهیم شکست؛ اما فعلا در اینجا با اصل کدهای سطح پایین جدول نمایش داده شده‌ی در کامپوننت movies، شروع می‌کنیم، آن‌ها را cut کرده و به متد رندر کامپوننت جدید MoviesTable منتقل می‌کنیم.

پس از انتقال کامل تگ table از کامپوننت movies به داخل متد رندر کامپوننت MoviesTable، در ابتدای آن توسط Object Destructuring، یک آرایه و دو رخ‌د‌‌ادی را که برای مقدار دهی قسمت‌های مختلف آن نیاز داریم، از props فرضی، استخراج می‌کنیم. اینکار کمک می‌کند تا بتوان اینترفیس این کامپوننت را به خوبی مشخص و طراحی کرد:
class MoviesTable extends Component {
  render() {
    const { movies, onDelete, onLike } = this.props;

پس از تعریف متغیرهای مورد نیاز، ابتدا برای اینکه بتوانیم در اینجا نیز مجددا از کامپوننت Like استفاده کنیم، کلاس آن‌را از ماژول مرتبط import می‌کنیم:
import Like from "./common/like";
سپس از onLike تعریف شده، بجای this.handleLike قبلی استفاده می‌کنیم:
// ...
<Like liked={movie.liked} onClick={() => onLike(movie)} />

همچنین در جائیکه onClick دکمه‌ی حذف به this.handleDelete کامپوننت movies متصل بود، از onDelete تعریف شده‌ی در ابتدای متد رندر فوق استفاده خواهیم کرد:
<button
  onClick={() => onDelete(movie)}
  className="btn btn-danger btn-sm"
>
  Delete
</button>

همین اندازه تغییر، این کامپوننت جدید را مجددا قابل استفاده می‌کند. بنابراین به کامپوننت movies بازگشته و ابتدا کلاس آن‌را import می‌کنیم:
import MoviesTable from "./moviesTable";
و سپس المان آن‌را در محل قبلی جدول درج شده، تعریف می‌کنیم:
<MoviesTable
  movies={movies}
  onDelete={this.handleDelete}
  onLike={this.handleLike}
/>
همانطور که مشاهده می‌کنید، ویژگی‌های تعریف شده‌ی در اینجا همان‌هایی هستند که با استفاده از Object Destructuring در ابتدای متد رندر کامپوننت MoviesTable، تعریف کردیم.
پس از این تغییرات، متد رندر کامپوننت movies چنین شکلی را پیدا کرده‌است که در آن سه کامپوننت سطح بالا درج شده‌اند و در یک سطح از abstraction قرار دارند و دیگر مخلوطی از المان‌های سطح بالا و سطح پایین را نداریم:
    return (
      <div className="row">
        <div className="col-3">
          <ListGroup
            items={this.state.genres}
            onItemSelect={this.handleGenreSelect}
            selectedItem={this.state.selectedGenre}
          />
        </div>
        <div className="col">
          <p>Showing {totalCount} movies in the database.</p>
          <MoviesTable
            movies={movies}
            onDelete={this.handleDelete}
            onLike={this.handleLike}
          />
          <Pagination
            itemsCount={totalCount}
            pageSize={this.state.pageSize}
            onPageChange={this.handlePageChange}
            currentPage={this.state.currentPage}
          />
        </div>
      </div>
    );


صدور رخ‌داد مرتب سازی اطلاعات

اکنون نوبت فعالسازی کلیک بر روی سرستون‌های جدول نمایش داده شده و مرتب سازی اطلاعات جدول بر اساس ستون انتخابی است. به همین جهت در کامپوننت MoviesTable، رویداد onSort را هم به لیستی از خواصی که از props انتظار داریم، اضافه می‌کنیم که در نهایت در کامپوننت movies، به یک متد رویدادگردان متصل می‌شود:
class MoviesTable extends Component {
  render() {
    const { movies, onDelete, onLike, onSort } = this.props;

سپس رویداد کلیک بر روی هر سر ستون را توسط onSort و نام خاصیتی که به آن ارسال می‌شود، به استفاده کننده‌ی از کامپوننت MoviesTable منتقل می‌کنیم تا بر اساس نام این خاصیت، کار مرتب سازی اطلاعات را انجام دهد:
    return (
      <table className="table">
        <thead>
          <tr>
            <th style={{ cursor: "pointer" }} onClick={() => onSort("title")}>Title</th>
            <th style={{ cursor: "pointer" }} onClick={() => onSort("genre.name")}>Genre</th>
            <th style={{ cursor: "pointer" }} onClick={() => onSort("numberInStock")}>Stock</th>
            <th style={{ cursor: "pointer" }} onClick={() => onSort("dailyRentalRate")}>Rate</th>
            <th />
            <th />
          </tr>
        </thead>

در ادامه به کامپوننت movies مراجعه کرده و رویداد onSort را مدیریت می‌کنیم. برای این منظور ویژگی جدید onSort را به المان MoviesTable اضافه کرده و آن‌را به متد handleSort متصل می‌کنیم:
<MoviesTable
  movies={movies}
  onDelete={this.handleDelete}
  onLike={this.handleLike}
  onSort={this.handleSort}
/>
متد handleSort هم به صورت زیر تعریف می‌شود:
  handleSort = column => {
    console.log("handleSort", column);
  };


پیاده سازی مرتب سازی اطلاعات

تا اینجا اگر دقت کرده باشید، هر زمانیکه شماره صفحه‌ای تغییر می‌کند یا گروه فیلم خاصی انتخاب می‌شود، ابتدا state را به روز رسانی می‌کنیم که در نتیجه‌ی آن، کار رندر مجدد کامپوننت در DOM مجازی React صورت می‌گیرد. سپس در متد رندر، کار تغییر اطلاعات آرایه‌ی فیلم‌ها را جهت نمایش به کاربر، انجام می‌دهیم.
بنابراین ابتدا در متد رویدادگران handleSort، با فراخوانی متد setState، مقدار path دریافتی حاصل از کلیک بر روی یک سرستون را به همراه صعودی و یا نزولی بودن مرتب سازی، در state کامپوننت جاری تغییر می‌دهیم:
  handleSort = path => {
    console.log("handleSort", path);
    this.setState({ sortColumn: { path, order: "asc" } });
  };
البته بهتر است این sortColumn تعریف شده‌ی در اینجا را به تعریف خاصیت state نیز به صورت مستقیم اضافه کنیم تا در اولین بار نمایش صفحه، تعریف شده و قابل دسترسی باشد:
class Movies extends Component {
  state = {
    // ...
    sortColumn: { path:"title", order: "asc" }
  };

سپس متد getPagedData را که در قسمت قبل اضافه و تکمیل کردیم، جهت اعمال این خواص به روز رسانی می‌کنیم:
  getPagedData() {
    const {
      pageSize,
      currentPage,
      selectedGenre,
      movies: allMovies,
      sortColumn
    } = this.state;

    let filteredMovies =
      selectedGenre && selectedGenre._id
        ? allMovies.filter(m => m.genre._id === selectedGenre._id)
        : allMovies;

    filteredMovies = filteredMovies.sort((movie1, movie2) =>
      movie1[sortColumn.path] > movie2[sortColumn.path]
        ? sortColumn.order === "asc"
          ? 1
          : -1
        : movie2[sortColumn.path] > movie1[sortColumn.path]
        ? sortColumn.order === "asc"
          ? -1
          : 1
        : 0
    );

    const first = (currentPage - 1) * pageSize;
    const last = first + pageSize;
    const pagedMovies = filteredMovies.slice(first, last);

    return { totalCount: filteredMovies.length, data: pagedMovies };
  }
در اینجا کار sort بر اساس sortColumn.path و sortColumn.order پس از فیلتر شدن اطلاعات و پیش از صفحه بندی، انجام می‌شود. در مورد متد sort و filter و امثال آن می‌توانید به مطلب «بررسی معادل‌های LINQ در TypeScript» برای مطالعه‌ی بیشتر مراجعه کنید.

همچنین می‌خواهیم اگر با کلیک بر روی ستونی، روش و جهت مرتب سازی آن صعودی بود، نزولی شود و یا برعکس که یک روش پیاده سازی آن‌را در اینجا مشاهده می‌کنید:
  handleSort = path => {
    console.log("handleSort", path);
    const sortColumn = { ...this.state.sortColumn };
    if (sortColumn.path === path) {
      sortColumn.order = sortColumn.order === "asc" ? "desc" : "asc";
    } else {
      sortColumn.path = path;
      sortColumn.order = "asc";
    }
    this.setState({ sortColumn });
  };
چون می‌خواهیم خواص this.state.sortColumn را تغییر دهیم و تغییر مستقیم state در React مجاز نیست، ابتدا یک clone از آن‌را ایجاد کرده و سپس بر روی این clone کار می‌کنیم. در نهایت این شیء جدید را بجای شیء قبلی در state به روز رسانی خواهیم کرد.


بهبود کیفیت کدهای مرتب سازی اطلاعات

اگر قرار باشد کامپوننت MoviesTable را در جای دیگری مورد استفاده‌ی مجدد قرار دهیم، زمانیکه این جدول سبب صدور رخ‌دادی می‌شود، باید منطقی را که در متد handleSort فوق مشاهده می‌کنید، مجددا به همین شکل تکرار کنیم. بنابراین این منطق متعلق به کامپوننت MoviesTable است و زمانیکه onSort را فراخوانی می‌کند، بهتر است بجای ارسال path یا همان نام فیلدی که قرار است مرتب سازی بر اساس آن انجام شود، شیء sortColumn را به عنوان خروجی بازگشت دهد. به همین جهت، این منطق را به کلاس MoviesTable منتقل می‌کنیم:
class MoviesTable extends Component {
  raiseSort = path => {
    console.log("raiseSort", path);
    const sortColumn = { ...this.props.sortColumn };
    if (sortColumn.path === path) {
      sortColumn.order = sortColumn.order === "asc" ? "desc" : "asc";
    } else {
      sortColumn.path = path;
      sortColumn.order = "asc";
    }
    this.props.onSort(sortColumn);
  };
در این متد جدید بجای this.state.sortColumn قبلی، اینبار sortColumn را از props دریافت می‌کنیم. بنابراین نیاز خواهد بود تا ویژگی جدید sortColumn را به تعریف المان MoviesTable در کامپوننت movies، اضافه کنیم:
<MoviesTable
  movies={movies}
  onDelete={this.handleDelete}
  onLike={this.handleLike}
  onSort={this.handleSort}
  sortColumn={this.state.sortColumn}
/>

 همچنین در کامپوننت MoviesTable، کار فراخوانی onSort را جهت بازگشت sortColumn محاسبه شده در همین متد raiseSort انجام می‌دهیم. بنابراین تمام onSortهای هدر جدول به this.raiseSort تغییر می‌کنند:
    return (
      <table className="table">
        <thead>
          <tr>
            <th style={{ cursor: "pointer" }} onClick={() => this.raiseSort("title")}>Title</th>
            <th style={{ cursor: "pointer" }} onClick={() => this.raiseSort("genre.name")}>Genre</th>
            <th style={{ cursor: "pointer" }} onClick={() => this.raiseSort("numberInStock")}>Stock</th>
            <th style={{ cursor: "pointer" }} onClick={() => this.raiseSort("dailyRentalRate")}>Rate</th>
            <th />
            <th />
          </tr>
        </thead>


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-13.zip
مطالب دوره‌ها
بررسی Select For XML
تعدادی افزونه‌ی T-SQL، از نگارش‌های پیشین SQL Server، جهت تولید خروجی XML از یک بانک اطلاعاتی رابطه‌ای، به همراه آن بوده‌اند که در این قسمت آن‌ها را بررسی خواهیم کرد.

پیشنیاز بحث

در ادامه، از بانک اطلاعاتی معروف northwind برای تهیه کوئری‌ها استفاده خواهیم کرد. بنابراین فرض بر این است که این بانک اطلاعاتی را پیشتر به وهله‌ی جاری SQL Server خود افزوده‌اید.


بررسی FOR XML RAW

از نگارش 2005 به بعد، Select for XML علاوه بر خروجی متنی XML، توانایی تولید خروجی از نوع XML را نیز یافته است. در ادامه 4 حالت مختلف خروجی آن‌را بررسی خواهیم کرد.
 SELECT Customers.CustomerID, Orders.OrderID
FROM Customers, Orders
WHERE  Customers.CustomerID = Orders.CustomerID
ORDER BY Customers.CustomerID
FOR XML RAW
خروجی For XML Raw کوئری فوق به نحو ذیل است:
 <row CustomerID="ALFKI" OrderID="10643" />
<row CustomerID="ALFKI" OrderID="10692" />
Select for XML در اینجا به صورت خودکار، هر ردیف کوئری را تبدیل به یک المان row نموده و همچنین هر ستون کوئری را تبدیل به ویژگی‌های این المان (attributes) کرده‌است. همچنین باید دقت داشت که خروجی آن یک fragment است و دارای یک root element  مشخص نیست.

برای تغییر حالت خروجی آن می‌توان از حالت ELEMENTS استفاده کرد:
 SELECT Customers.CustomerID, Orders.OrderID
FROM Customers, Orders
WHERE  Customers.CustomerID = Orders.CustomerID
ORDER BY Customers.CustomerID
FOR XML RAW, ELEMENTS
اینبار مقادیر هر ردیف خروجی، بجای ظاهر شدن در ویژگی‌ها، به صورت یک المان نمایش داده می‌شود:
 <row>
  <CustomerID>ALFKI</CustomerID>
  <OrderID>10643</OrderID>
</row>

حالت پیشرفته‌تر FOR XML RAW را در ادامه ملاحظه می‌کنید:
 SELECT Customers.CustomerID,
Orders.OrderID
FROM Customers,
Orders
WHERE  Customers.CustomerID = Orders.CustomerID
ORDER BY
Customers.CustomerID
FOR XML RAW('Customer'), ELEMENTS XSINIL, ROOT('Customers'), XMLSCHEMA('http://MyCustomers')
با استفاده از Root می‌توان Fragment حاصل را تبدیل به Document با یک Root element مشخص کرد. در قسمت Raw نیز می‌توان مقدار پیش فرض row را مقدار دهی کرد.
 <Customers>
  <Customer xmlns="http://MyCustomers">
     <CustomerID>ALFKI</CustomerID>
     <OrderID>10643</OrderID>
  </Customer>
از XSINIL برای مشخص سازی المان‌های نال استفاده می‌شود. اگر XSINIL ذکر نشود، المان‌های نال در خروجی وجود نخواهند داشت.
ذکر XMLSCHEMA، سبب می‌شود تا SQL Server به صورت خودکار XML Schema را بر اساس اطلاعات ستون‌های رابطه‌ای مورد استفاده تولید کند.
این نکات را برای FOR XML AUTO نیز می‌توان بکار برد.


بررسی FOR XML AUTO

حالت دوم بکارگیری Select for XML به همراه عبارت Auto است:
 SELECT Customers.CustomerID, Orders.OrderID
FROM Customers, Orders
WHERE  Customers.CustomerID = Orders.CustomerID
ORDER BY Customers.CustomerID
FOR XML AUTO, ELEMENTS
با خروجی ذیل:
 <Customers>
  <CustomerID>ALFKI</CustomerID>
  <Orders>
     <OrderID>10643</OrderID>
  </Orders>
  <Orders>
     <OrderID>10692</OrderID>
  </Orders>
</Customers>
در اینجا ابتدا شماره مشتری و سپس اطلاعات تمام خریدهای او ذکر می‌شوند.


بررسی For XML Explicit

اگر بخواهیم خروجی را تبدیل به ترکیبی از المان‌ها و ویژگی‌ها کنیم، می‌توان از For XML Explicit استفاده کرد:
 SELECT 1 AS Tag,
NULL AS Parent,
Customers.CustomerID AS [Customers!1!CustomerID],
NULL AS [Order!2!OrderId]
FROM Customers
UNION ALL
SELECT 2,
1,
Customers.CustomerID,
Orders.OrderID
FROM Customers,
Orders
WHERE  Customers.CustomerID = Orders.CustomerID
ORDER BY
[Customers!1!CustomerID]
FOR XML EXPLICIT
با خروجی:
 <Customers CustomerID="ALFKI">
  <Order OrderId="10643" />
  <Order OrderId="10692" />
  <Order OrderId="10702" />
  <Order OrderId="10835" />
  <Order OrderId="10952" />
  <Order OrderId="11011" />
</Customers>
برای استفاده از FOR XML EXPLICIT، باید به ازای هر سطح از سلسله مراتب مورد نظر، یک عبارت select را تهیه کرد که این‌ها نهایتا باید با هم UNION ALL شوند.
به علاوه دو ستون اضافی Tag و Parent نیز باید ذکر شوند. از این دو برای مشخص سازی سلسه مراتب استفاده می‌شوند.
!1! سبب تولید یک ویژگی در سطح اول می‌شود و !2! سبب تولید ویژگی دیگری در سطح دوم.


بررسی  FOR XML PATH

همانطور که مشاهده می‌کنید، نوشتن FOR XML EXPLICIT نسبتا طولانی و پیچیده‌است. برای ساده سازی آن از نگارش 2005 به بعد، روش For XML Path معرفی شده‌است:
 WITH XMLNAMESPACES('http://somens' AS au)
SELECT
  CustomerID AS [@au:CustomerID],
  CompanyName AS [Company/Name],
  ContactName AS [Contact/Name]  
FROM Customers
 FOR XML PATH('Customer')
با خروجی:
 <Customer xmlns:au="http://somens" au:CustomerID="ALFKI">
  <Company>
       <Name>Alfreds Futterkiste</Name>
  </Company>
  <Contact>
      <Name>Maria Anders</Name>
  </Contact>
</Customer>
در اینجا با استفاده از WITH XMLNAMESPACES یک فضای نام جدید را تعریف کرده و سپس نحوه‌ی استفاده از آن‌را توسط یک Alias مشاهده می‌کنید. در اینجا همچنین توسط Aliasها می‌توان یک مسیر مشخص را نیز تعریف کرد. رشته‌ای که در قسمت Path مشخص می‌شود، بیانگر نام المان‌های خروجی است.

یک نکته: اگر کوئری FOR XML PATH را اجرا کنید، نام ستون خروجی به صورت خودکار به XML_F5..6B  تنظیم می‌شود. علت اینجا است که در حالت پیش فرض، نوع خروجی این افزونه، استریم است و نه XML. برای تبدیل آن به نوع XML باید یک Type را اضافه کرد:
 FOR XML PATH('Customer'), Type
در این حالت خروجی FOR XML PATH قابل انتساب به یک متغیر T-SQL از نوع XML خواهد بود.
بازخوردهای پروژه‌ها
self registeration httpmodule
با سلام و عرض خدا قوت و تشکر بابت به اشتراک گذاری 
جهت فارغ شدن از تنظیمات ثبت httpmodule در فایل web.config و درگیر شدن با نسخ iis می‌توان کلاسی به نام ModuleRegistretion  ایجاد کرده و ویژگی assembly را در بالای کدهای خود قبل از شروع تعریف فضای نام قرار داده تا متد RegisterModule  در ابتدای چرخه حیات برنامه اجرا شده و با اجرای دستور   HttpApplication.RegisterModule موجبات ثبت httpmodule فراهم گردد . 
[assembly: PreApplicationStartMethod(typeof(Statistics.Modules.ModuleRegistretion), "RegisterModule")]

namespace Statistics.Modules
{
    public class ModuleRegistretion
    {
        public static void RegisterModule()
        {
            HttpApplication.RegisterModule(typeof(StatModule));
        }
    }
...
}

 همچنین در کدهای ماژول قسمت 
XDocument xdoc = XDocument.Load("http://www.freegeoip.net/xml/" + GetIPAddress());

 بهتر است استثناهای مرتبط مدیریت شوند تا در صورت اختلال و عدم دسترسی به آدرس خارجی ذکر شده مشکلی برای برنامه ایجاد نشود .

مطالب
استخراج اطلاعات از صفحات وب با کمک HtmlAgilityPack
چند مدت پیش موقعی که تب المپیک بود و جدول http://www.london2012.com/medals/medal-count/  رو زیاد نگاه می‌کردم به نظرم رسید که کاشکی به اطلاعاتی مثل اینکه چند نفر از مدال آور‌ها خانم و یا آقا هستند و یا اینکه در روزهای مختلف تعداد مدال‌ها چطور توزیع می‌شند و بشه با یک jQuery UI  Slider روزهای مختلف رو انتخاب کرد و جدول رو دید.
برای این کار اولین چیزی که لازم بود دریافت و ذخیره اطلاعات بود که من برای این کار از Entity framework  4.1 Database-first و کتابخانه  htmlagilitypack - HAP استفاده کردم . طراحی دیتابیس نهایی به این صورت شد

خوب در تلاش اول و مبتدیانه و بدون استفاده از این کتابخانه مفید چون اکثر صفحات وب XHTML نیستند و بالاخره چند تگ درست بسته نشده دارند و شما اگر بخواهید در آبجکت  XmlDocument این html‌های به ظاهر سالم رو لود کنید فورا با استثنای زیر مواجه می‌شوید
XmlException Was unhandeled  
The 'img' start tag on line 1 position 1604 does not match the end tag of 'a'. Line 1, position 1766
راه حل ساده اینه که این کتابخونه رو با کمک NuGet نصب کنید
PM> Install-Package HtmlAgilityPack 
و از اینجا به بعد با کدی مثل این میتونید از کلاس HtmlDocument و مشابه XmlDocument ولی بدون ارور استفاده کنید.
 مثلا با  کد زیر میشه تاریخ تولد یک ورزشکار رو بدست آورد .توابع دیگه ای که خیلی جاها میتونه بدرد خورد GetAttributeValue و ChildNodes هست که یک نمونه نحوه استفادشو در ادامه میبینید
HtmlDocument xhtml = Crawler.GetXHtmlFromUri("http://www.london2012.com/athlete/hadadi-ehsan-1077408/");
HtmlNode tempNode = xhtml.DocumentNode.SelectSingleNode("//table[@class='athleteBio']/tbody/tr[4]");
string temp = tempNode.FirstChild.FirstChild.InnerText.Replace("&nbsp;", "").Trim(); athlete.Birthday = DateTime.Parse(temp.Substring(0, 10), new CultureInfo("en-GB"));
tempNode = xhtml.DocumentNode.SelectSingleNode("//div[@class='athletePhotoMedals']/div/div/img"); athlete.LargePhotoUri = tempNode.GetAttributeValue("src", ""); 
البته تابع GetXHtmlFromUri رو جدا باید با کمک HttpWebRequest بنویسید و توی خوده HAP متاسفانه چنین تابعی توکار نشده
نکته اصلی هم پیدا کردن محل دقیق اطلاعاته که با ابزاری مثل Firebug خیلی راحت‌تر میشه این کارو انجام داد. کافیه روی تاریخ تولد راست کلیک و  inspect element by Firebug رو بزنید و حالا اگر تویه  dom روی هر المنت html نگه دارید بهتون XPath کامل رو میده که میتونید تویه تابع DocumentNode.SelectSingleNode  ازش استفاده کنید.



برای درک بهتر XPath  هم این 2 تا صفحه  xpath_syntax و xpath_examples خیلی میتونه کمکتون بکنه.
مطالب
C# 6 - String Interpolation
تا پیش از C# 6 یکی از روش‌های توصیه شده‌ی جهت اتصال رشته‌ها به هم، استفاده از متدهایی مانند string.Format و StringBuilder.AppendFormat بود:
using System;
 
namespace CS6NewFeatures
{
    class Person
    {
        public string FirstName { set; get; }
        public string LastName { set; get; }
        public int Age { set; get; }
    }
 
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var person = new Person { FirstName = "User 1", LastName = "Last Name 1", Age = 50 };
            var message = string.Format("Hello!  My name is {0} {1} and I am {2} years old.",
                                          person.FirstName, person.LastName, person.Age);
            Console.Write(message);
        }
    }
}
مشکل این روش، کاهش خوانایی آن با بالا رفتن تعداد پارامترهای متد Format است و همچنین گاهی از اوقات فراموش کردن مقدار دهی بعضی از آن‌ها و یا حتی ذکر ایندکس‌هایی غیر معتبر که در زمان اجرا، برنامه را با یک خطا متوقف می‌کنند.
در C# 6 جهت رفع این مشکلات، راه حلی به نام String interpolation ارائه شده‌است و اگر افزونه‌ی ReSharper یا یکی از افزونه‌های Roslyn را نصب کرده باشید، به سادگی امکان تبدیل کدهای قدیمی را به فرمت جدید آن خواهید یافت:


در این حالت کد قدیمی فوق، به کد ذیل تبدیل خواهد شد:
static void Main(string[] args)
{
    var person = new Person { FirstName = "User 1", LastName = "Last Name 1", Age = 50 };
    var message = $"Hello!  My name is {person.FirstName} {person.LastName} and I am {person.Age} years old.";
    Console.Write(message);
}
در اینجا ابتدا یک $ در ابتدای رشته قرار گرفته و سپس هر متغیر به داخل {} انتقال یافته‌است. همچنین دیگر نیازی هم به ذکر string.Format نیست.
عملیاتی که در اینجا توسط کامپایلر صورت خواهد گرفت، تبدیل این کدهای جدید مبتنی بر String interpolation به همان string.Format قدیمی در پشت صحنه‌است. بنابراین این قابلیت جدید C# 6 را به کدهای قدیمی خود نیز می‌توانید اعمال کنید. فقط کافی است VS 2015 را نصب کرده باشید و دیگر شماره‌ی دات نت فریم ورک مورد استفاده مهم نیست.


امکان انجام محاسبات با String interpolation

زمانیکه $ در ابتدای رشته قرار گرفت، عبارات داخل {}‌ها توسط کامپایلر محاسبه و جایگزین می‌شوند. بنابراین می‌توان چنین محاسباتی را نیز انجام داد:
 var message2 = $"{Environment.NewLine}Test {DateTime.Now}, {3*2}";
Console.Write(message2);
بدیهی اگر $ ابتدای رشته فراموش شود، اتفاق خاصی رخ نخواهد داد.


تغییر فرمت عبارات نمایش داده شده توسط String interpolation

همانطور که با string.Format می‌توان نمایش سه رقم جدا کننده‌ی هزارها را فعال کرد و یا تاریخی را به نحوی خاص نمایش داد، در اینجا نیز همان قابلیت‌ها برقرار هستند و باید پس از ذکر یک : عنوان شوند:
 var message3 = $"{Environment.NewLine}{1000000:n0} {DateTime.Now:dd-MM-yyyy}";
Console.Write(message3);
حالت کلی و استاندارد آن در متد string.Format به صورت {index[,alignment][:formatString]} است.


سفارشی سازی String interpolation
 
اگر متغیر رشته‌‌ای معرفی شده‌ی توسط $ را با یک var مشخص کنیم، نوع آن به صورت پیش فرض، از نوع string خواهد بود. برای نمونه در مثال‌های فوق، message و message2 از نوع string تعریف می‌شوند. اما این رشته‌های ویژه را می‌توان از نوع IFormattable و یا FormattableString نیز تعریف کرد.
در حقیقت رشته‌های آغاز شده‌ی با $ از نوع IFormattable هستند و اگر نوع متغیر آن‌ها ذکر نشود، به صورت خودکار به نوع FormattableString که اینترفیس IFormattable را پیاده سازی می‌کند، تبدیل می‌شوند. بنابراین پیاده سازی این اینترفیس، امکان سفارشی سازی خروجی string interpolation را میسر می‌کند. برای نمونه می‌خواهیم در مثال message2، نحوه‌ی نمایش تاریخ را سفارشی سازی کنیم.
class MyDateFormatProvider : IFormatProvider
{
    readonly MyDateFormatter _formatter = new MyDateFormatter();
 
    public object GetFormat(Type formatType)
    {
        return formatType == typeof(ICustomFormatter) ? _formatter : null;
    }
 
    class MyDateFormatter : ICustomFormatter
    {
        public string Format(string format, object arg, IFormatProvider formatProvider)
        {
            if (arg is DateTime)
                return ((DateTime)arg).ToString("MM/dd/yyyy");
            return arg.ToString();
        }
    }
}
در اینجا ابتدا کار با پیاده سازی اینترفیس IFormatProvider شروع می‌شود. متد GetFormat آن همیشه به همین شکل خواهد بود و هر زمانیکه نوع ارسالی به آن ICustomFormatter بود، یعنی یکی از اجزای {} دار در حال آنالیز است و خروجی مدنظر آن همیشه از نوع ICustomFormatter است که نمونه‌ای از پیاده سازی آن‌را جهت سفارشی سازی DateTime ملاحظه می‌کنید.
پس از پیاده سازی این سفارشی کننده‌ی تاریخ، نحوه‌ی استفاده‌ی از آن به صورت ذیل است:
static string formatMyDate(FormattableString formattable)
{
      return formattable.ToString(new MyDateFormatProvider());
}
ابتدا یک متد static را تعریف کنید که ورودی آن از نوع FormattableString باشد؛ از این جهت که رشته‌های شروع شده‌ی با $ نیز از همین نوع هستند. سپس سفارشی سازی پردازش {}‌ها در قسمت ToString آن انجام می‌شود و در اینجا می‌توان یک IFormatProvider جدید را معرفی کرد.
در ادامه برای اعمال این سفارشی سازی، فقط کافی است متد formatMyDate را به رشته‌ی مدنظر اعمال کنیم:
 var message2 = formatMyDate($"{Environment.NewLine}Test {DateTime.Now}, {3*2}");
Console.Write(message2);

و اگر تنها می‌خواهید فرهنگ جاری را عوض کنید، از روش ساده‌ی زیر استفاده نمائید:
public static string faIr(IFormattable formattable)
{
    return formattable.ToString(null, new CultureInfo("fa-Ir"));
}
در اینجا با اعمال متد faIr به عبارت شروع شده‌ی با $، فرهنگ ایران به رشته‌ی جاری اعمال خواهد شد.
نمونه‌ی کاربردی‌تر آن اعمال InvariantCulture به String interpolation است:
 static string invariant(FormattableString formattable)
{
    return formattable.ToString(CultureInfo.InvariantCulture);
}


یک نکته: همانطور که عنوان شد این قابلیت جدید با نگارش‌های قبلی دات نت نیز سازگار است؛ اما این کلاس‌های جدید را در این نگارش‌ها نخواهید یافت. برای رفع این مشکل تنها کافی است این کلاس‌های یاد شده را به صورت دستی در فضای نام اصلی آن‌ها تعریف و اضافه کنید. یک مثال


غیرفعال سازی String interpolation

اگر می‌خواهید در رشته‌ای که با $ شروع شده، بجای محاسبه‌ی عبارتی، دقیقا خود آن‌را نمایش دهید (و { را escape کنید)، از {{}} استفاده کنید:
 var message0 = $"Hello! My name is {person.FirstName} {{person.FirstName}}";
در این مثال اولین {} محاسبه خواهد شد و دومی خیر.


پردازش عبارات شرطی توسط String interpolation

همانطور که عنوان شد، امکان ذکر یک عبارت کامل هم در بین {} وجود دارد (محاسبات، ذکر یک عبارت LINQ، ذکر یک متد و امثال آن). اما در این میان اگر یک عبارت شرطی مدنظر بود، باید بین () قرار گیرد:
 Console.Write($"{(person.Age>50 ? "old": "young")}");
علت اینجا است که کامپایلر سی‌شارپ، : بین {} را به format specifier تفسیر می‌کند. نمونه‌ی آن‌را پیشتر با مثال «تغییر فرمت عبارات نمایش داده شده» ملاحظه کردید. ذکر : در اینجا به معنای شروع مشخص سازی فرمتی است که قرار است به این حاصل اعمال شود. برای تغییر این رفتار پیش فرض، کافی است عبارت مدنظر را بین () ذکر کنیم تا تمام آن به صورت یک عبارت سی‌شارپ تفسیر شود.
مطالب
شروع به کار با بوت استرپ 4
روش‌های مختلف دریافت و نصب بوت استرپ 4

اولین کاری را که باید جهت شروع به کار با بوت استرپ 4 انجام داد، نصب و افزودن آن به صفحه‌ی HTML جاری است. روش‌های زیادی برای انجام اینکار وجود دارند:
الف) استفاده از نگارش SASS آن
بوت استرپ 4 در اصل مبتنی بر SASS توسعه یافته‌است و فایل‌های آن با فرمت scss. ارائه می‌شوند. مزیت کار با این روش، امکان سفارشی سازی بوت استرپ 4 و یا مشارکت در پروژه‌ی آن است و بدیهی است پس از آن باید SASS را به CSS کامپایل و مورد استفاده قرار داد.

ب) استفاده از CDN و یا Content delivery network
- مزیت آن بالا رفتن سرعت سایت با کش شدن آن در شبکه و یا شبکه‌های توزیع محتوا است.
- اما این روش محدودیت و الزام کار آنلاین با فایل‌های بوت استرپ را نیز به همراه دارد.
برای کار با CDN‌های بوت استرپ، مطابق راهنمای آن، تنها کافی است مدخل فایل css آن‌را به head صفحه و مداخل فایل‌های js ذیل را پیش از بسته شدن تگ body قرار دهید:
<link rel="stylesheet" href="https://stackpath.bootstrapcdn.com/bootstrap/4.1.3/css/bootstrap.min.css" integrity="sha384-MCw98/SFnGE8fJT3GXwEOngsV7Zt27NXFoaoApmYm81iuXoPkFOJwJ8ERdknLPMO" crossorigin="anonymous">

<script src="https://code.jquery.com/jquery-3.3.1.slim.min.js" integrity="sha384-q8i/X+965DzO0rT7abK41JStQIAqVgRVzpbzo5smXKp4YfRvH+8abtTE1Pi6jizo" crossorigin="anonymous"></script>
<script src="https://cdnjs.cloudflare.com/ajax/libs/popper.js/1.14.3/umd/popper.min.js" integrity="sha384-ZMP7rVo3mIykV+2+9J3UJ46jBk0WLaUAdn689aCwoqbBJiSnjAK/l8WvCWPIPm49" crossorigin="anonymous"></script>
<script src="https://stackpath.bootstrapcdn.com/bootstrap/4.1.3/js/bootstrap.min.js" integrity="sha384-ChfqqxuZUCnJSK3+MXmPNIyE6ZbWh2IMqE241rYiqJxyMiZ6OW/JmZQ5stwEULTy" crossorigin="anonymous"></script>
در اینجا شاید نام دو فایل، برای شما تازگی داشته باشند:
- jquery-3.3.1.slim : در اینجا slim یک نگارش بسیار کوچک از jQuery می‌باشد که بوت استرپ 4 بر مبنای آن کار می‌کند. البته در یک پروژه‌ی واقعی احتمالا نیاز به نگارش کامل آن‌را خواهید داشت و یا اگر قصد حذف کردن جی‌کوئری را دارید، این نگارش، کم‌حجم‌ترین آن است.
- popper.min.js : برای نمونه Bootstrap dropdown برای کارکرد صحیح آن در نگارش 4، نیاز به این وابستگی جدید را دارد.

ج) استفاده از فایل‌های از پیش پردازش شده‌
فایل‌های از پیش آماده شده‌ی آن‌را می‌توان مستقیما از سایت بوت استرپ، با کلیک بر روی دکمه‌ی download واقع در منوی راهبری سایت آن، دریافت کرد. مزیت این روش، امکان کار و توسعه‌ی آفلاین صفحات مبتنی بر بوت استرپ است.
مشکل این روش عدم اطلاع رسانی خودکار از ارائه‌ی نگارش‌های جدید و نیاز به دریافت دستی مجدد این بسته، به ازای هر نگارش جدید آن می‌باشد.

د) استفاده از ابزارهای مدیریت بسته‌ها
روشی را که ما در اینجا از آن استفاده خواهیم کرد، دریافت و نصب وابستگی‌های مورد نیاز جهت کار با بوت استرپ 4، توسط npm است. به همین جهت یک فایل جدید package.json را با محتوای ذیل ایجاد کنید:
{
  "name": "bootstrap.4",
  "version": "1.0.0",
  "description": "client side resources of the project",
  "scripts": {},
  "author": "VahidN",
  "license": "ISC",
  "dependencies": {
    "bootstrap": "^4.1.3",
    "components-font-awesome": "5.0.6",
    "jquery": "^3.3.1",
    "popper.js": "^1.14.4"
  }
}
سپس از طریق خط فرمان به این پوشه وارد شده و دستور npm install را جهت دریافت این وابستگی‌ها صادر کنید. یکی از مزیت‌های مهم این روش، آگاه شدن خودکار از به روز رسانی‌های وابستگی‌های فوق، توسط افزونه‌هایی مانند Version Lens است.
در اینجا font-awesome را نیز مشاهده می‌کنید؛ از این جهت که بوت استرپ 4 برخلاف نگارش 3 آن، به همراه گلیف آیکن‌های پیش‌فرض آن نیست.


ایجاد قالب ابتدایی شروع به کار با بوت استرپ 4

پس از دریافت وابستگی‌های مورد نیاز جهت شروع به کار با بوت استرپ 4 که هم اکنون باید در پوشه‌ی node_modules واقع در ریشه‌ی پوشه‌ی جاری موجود باشند، در ادامه حداقل قالبی را که برای کار با آن نیاز است، مرور می‌کنیم:
<!DOCTYPE html>
<html lang="en">
<head>
    <meta charset="UTF-8">
    <meta http-equiv="X-UA-Compatible" content="IE=edge">
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1, shrink-to-fit=no">
    <meta http-equiv="x-ua-compatible" content="ie=edge">
    <link rel="stylesheet" href="/node_modules/bootstrap/dist/css/bootstrap.min.css">
    <link rel="stylesheet" href="/node_modules/components-font-awesome/css/fa-solid.min.css">
    <link rel="stylesheet" href="/node_modules/components-font-awesome/css/fontawesome.min.css">
    <title>Bootstrap</title>
</head>
<body>
    <div class="container">

    </div>
    <script src="/node_modules/jquery/dist/jquery.min.js"></script>
    <script src="/node_modules/popper.js/dist/umd/popper.min.js"></script>
    <script src="/node_modules/bootstrap/dist/js/bootstrap.min.js"></script>
</body>
</html>
- در ابتدا سازگاری با edge و الزام به استفاده‌ی از آخرین نگارش IE نصب شده مشخص شده‌است.
- سپس viewport استاندارد، جهت تعیین اینکه این صفحه با ابزارهای موبایل نیز سازگار است، تعریف شده‌است.
- در قسمت head، مدخل فایل bootstrap.min.css تعریف شده‌است. همچنین مداخل مورد نیاز جهت کار با font-awesome را نیز مشاهده می‌کنید.
- پیش از بسته شدن تگ body، تعاریف jQuery، کتابخانه‌ی popper و سپس bootstrap.min.js قید شده‌اند. کتابخانه‌ی popper از مسیر umd آن دریافت شده‌است تا همه جا کار کند.


نکته‌ی مهم!
در نگارش نهایی برنامه‌ی شما، مسیرهای فایل‌های شروع شده‌ی با /node_modules/ نباید وجود داشته باشند. این فایل‌ها را بهتر است توسط ابزارهای bundling & minification یکی و سپس به صفحه اضافه کنید.


غنی سازی ویرایشگر VSCode برای کار ساده‌تر با بوت استرپ

VSCode یک ویرایشگر حرفه‌ای چندسکویی است که برای ویندوز، مک و لینوکس تهیه شده‌است. این ویرایشگر را می‌توان توسط افزونه‌های زیر برای کار ساده‌تر با بوت استرپ غنی کرد:
Bootstrap 4, Font awesome 4, Font Awesome 5 Free & Pro snippets: ساده سازی تشکیل تگ‌های بوت استرپ
Path Autocomplete: کار وارد کردن مسیر فایل‌ها و تصاویر را ساده می‌کند.
HTML CSS Support: کار آن غنی سازی intellisense این ویرایشگر جهت کار با ویژگی‌ها و همچنین کلاس‌های CSS است.
IntelliSense for CSS class names in HTML: انتخاب کلاس‌های CSS بوت استرپ را ساده‌تر می‌کند.
Live Server: کار آن راه اندازی یک وب سرور آزمایشی و سپس امکان مشاهده‌ی آنی تغییرات در برنامه و فایل HTML جاری، در مرورگر می‌باشد.


برای کار با آن، در حالیکه صفحه‌ی HTML جاری در VSCode باز است، بر روی دکمه‌ی Go Live اضافه شده‌ی در status bar آن کلیک کنید. پس از آن، یک وب سرور آزمایشی را بر روی پورت 5500 آغاز کرده و صفحه‌ی جاری را در آدرس http://127.0.0.1:5500/index.html در مرورگر پیش‌فرض سیستم نمایش می‌دهد. اکنون فایل HTML خود را در VSCode ویرایش کنید. ملاحظه خواهید کرد که بلافاصله این تغییرات در مرورگر قابل مشاهده هستند.


نگارش‌های راست به چپ بوت استرپ 4

قرار است بوت استرپ 4 نگارش رسمی راست به چپ نیز داشته باشد. به همین منظور می‌توانید در اینجا رای خود را اظهار کنید.
همچنین پروژه‌های زیر نیز چنین قابلیتی را ارائه می‌دهند:
  1. MahdiMajidzadeh/bootstrap-v4-rtl
  2. DediData/Bootstrap-RTL 
  3. GhalamborM/bootstrap4-rtl



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Bootstrap4_01.zip
مطالب
بررسی تفاوت‌های بین WCF ،Web API ،WCF REST و Web Service
بعد از مدتی سروکار داشتن با مفاهیم WCF ،Web API ،WCF REST و Web Service برای تهیه یک فریم ورک قوی، به این نتیجه رسیدم که اکثر برنامه نویسان در مقایسه بین مفاهیم یاد شده به مشکل می‌خورند. در این مطلب سعی بر این است که تفاوت‌های اساسی آنها را به‌صورت کلی بیان کنم. 
دانت فریم ورک با بهره‌گیری از این تکنولوژی‌ها، امکاناتی را برای ایجاد HTTP سرویس‌ها، به ما می‌دهد و قبل از بکارگیری لازم است انتخاب کنیم که از کدام تکنولوژی باید استفاده کنیم.

Web Service
1. پایه‌ی آن براساس SOAP است و داده‌ها را در قالب XML به ما می‌دهد.
2. فقط از HTTP پروتکل پشتیبانی می‌کند.
3. متن باز نیست  اما می‌توان از آن در هر کلاینتی که از XML پشتیبانی می‌کند، استفاده کرد.
4. فقط بر روی IIS می‌توان آن‌را هاست کرد.

WCF
1. پایه‌ی پیش فرض آن براساس SOAP است و داده‌ها را در قالب XML به ما می‌دهد.
2. تکامل یافته‌ی وب سرویس‌ها است (ASMX) و از پروتکل‌های مختلفی همچون  TCP, HTTP, HTTPS, Named Pipes, MSMQ  پشتیبانی می‌کند.
3. مشکل اصلی WCF در بد قلقی و گسترده بودن تنظیمات آن می‌باشد.
4.  متن باز نیست، اما می‌توان از آن در هر کلاینتی که از XML پشتیبانی می‌کند، استفاده کرد.
5.  بر روی IIS یا برنامه‌ها و یا ویندوز سرویس‌ها، می‌توان آن‌را هاست کرد.

WCF REST
1. برای استفاده از WCF  و WCF REST  باید حتما  webHttpBindings را فعال کرده باشید.
2. از  دستور العملهای HTTP Get و  HTTP  POST با استفاده از ترکیب خصیصه‌های [WebGet] و [WebInvoke] ، پشتیبانی می‌کند.
3. برای فعال کردن سایر دستور العمل‌های  HTTP باید تنظیماتی را در IIS انجام دهید، تا درخواست‌هایی که بر اساس دستورالعمل‌های ویژه‌ی در فایل svc. می‌باشند را قبول کند.
4. ارسال دیتا به آن از طریق پارامتر، با استفاده از  WebGet احتیاج به تنظیماتی دارد و یا  UriTemplate  باید مشخص شود.
5. از  XML, JSON and ATOM  پشتیبانی می‌کند.

Web API
1. یک فریم ورک جدید برای ساختن HTTP سرویس، یک راه ساده و آسان.
2. متن باز است و یک راه ایده آل برای ساخت  REST-ful سرویس‌ها بر روی دات نت فریم ورک.
3. برخلاف  WCF Rest، سرویس‌های آن از ویژگی‌های کامل HTTP مانند ( URIs, request/response headers, caching, versioning various content formats) پشتیبانی می‌کنند.
4. همچنین از ویژگیهای کامل MVC از قبیل routing, controllers, action results, filter, model binders, IOC container or dependency injection, unit testing به‌سادگی و قوی پشتیبانی می‌کند.
5.  بر روی IIS و یا برنامه‌ها، می‌توان آنرا هاست کرد.
6. یک معماری سبک و مناسب برای دستگاه‌هایی که پهنای باند محدودی دارند، مانند گوشی‌های هوشمند.
7. پاسخها بوسیله  Web API’s MediaTypeFormatter به صورت JSON, XML  فرمت می‌شوند؛ و یا هر فرمتی را که شما می‌خواهید، به‌عنوان MediaTypeFormatter اضافه کنید .

انتخاب بین WCF  یا WEB API
1.انتخاب WCF زمانی مناسب است که شما می‌خواهید یک سرویس را ایجاد کنید که باید از سناریو‌های مختلفی از قبیل پیغام‌های یکطرفه و صف  پیغام‌ها و ارتباطات دو طرفه پشتیبانی کند و یا می‌خواهید یک سرویس را ایجاد کنید که از کانال‌های انتقال سریع استفاده کند؛ از قبیل TCP و  Named Pipes و یا شاید گاهی UDP در  WCF 4.5 و همچنین می‌خواهید از HTTP  پشتیبانی کند؛ وقتی که همه‌ی کانال‌های دیگر انتقال در دسترس نیستند.
2. انتخاب  Web API زمانی مناسب است که شما می‌خواهید یک  resource-oriented سرویس را بر روی HTTP ایجاد کنید. در اینجا می‌توان از ویژگی‌های کامل HTTP  مانند  URIs, request/response headers, caching, versioning, various content formats استفاده کرد و یا می‌خواهید سرویس را در معرض طیف گسترده‌ای از کلاینت‌ها شامل مرورگرها، موبایل‌ها، iphone و تبلت قرار دهید.
مطالب
Persist ، Load و Bookmark در Workflow

در خیلی از مواقع workflow‌ها به مرحله‌ای می‌رسند که احتیاج به دستوری از بیرون از فرآیند دارند. در هنگام انتظار، اگر به هر دلیلی workflow از حافظه حذف شود، امکان ادامه فرآیند وجود ندارد. اما می‌توان با Persist (ذخیره) کردن آن، در زمان انتظار و فراخوانی مجدد آن در هنگام نیاز، این ریسک را برطرف نمود.

قصد دارم با این مثال، طریقه persist شدن یک workflow در زمانیکه نیاز به انتظار برای تایید دارد و فراخوانی آن از همان نقطه پس از تایید مربوطه را توضیح دهم.

ساختار اینترفیس کاربری ما WPF می‌باشد. پس در ابتدا یک پروژه از نوع WPF ایجاد می‌کنیم. اسم solution  را PersistWF و اسم Project را PersistWF.UI انتخاب می‌کنیم.

در پروژه  UI نام فایل MainWindow.xaml  را به AddRequest.xaml تغییر می‌دهیم. همچنین اسم کلاس مربوطه را در codebehind 

همین طور مقدار StartupUri را هم در app.xaml اصلاح می‌کنیم

StartupUri="AddRequest.xaml"

Reference ‌های زیر رو هم به پروژه اضافه می‌کنیم 

•System.Activities
•System.Activities.DurableInstancing
•System.Configuration
•System.Data.Linq
•System.Runtime.DurableInstancing
•System.ServiceModel
•System.ServiceModel.Activities
•System.Workflow.ComponentModel
•System.Runtime.DurableInstancing
•System.Activities.DurableInstancing

قرار است کاربری ثبت نام کند، در فرایند ثبت، منتظر تایید یکی از مدیران قرار می‌گیرد. مدیر، لیست کاربران جدید را می‌بینید، یک کاربر را انتخاب می‌کند؛ مقادیر لازم را وارد می‌کند و سپس پروسه تایید را انجام می‌دهد که فراخوانی فرآیند مربوطه از همان قسمتی‌است که منتظر تایید مانده است.

برای Persist کردن workflow از کلاس SqlWorkflowInstanceStore   استفاده می‌کنم. این شی به connection ای به یک دیتابیس با یک ساختار معین احتیاج دارد. خوشبختانه اسکریپت‌های مورد نیاز این ساختار در پوشه [Drive]:\Windows\Microsoft.NET\Framework\v4.0.30319\SQL\en وجود دارند. دو اسکریپت با نام‌های SqlWorkflowInstanceStoreSchema و SqlWorkflowInstanceStoreLogic باید به ترتیب در دیتابیس اجرا شوند.

من یک دیتابیس با نام PersistWF ایجاد می‌کنم و اسکریپت‌ها را بر روی آن اجرا می‌کنم. یک جدول هم برای نگهداری کاربران ثبت شده در همین دیتابیس ایجاد می‌کنم.

و شمایل دیتابیس ما پس از اجرا کردن اسکریپت‌ها و ساختن جدول User  بدین شکل است: 

XAML زیر، ساختار فرم AddRequest می‌باشد که قرار است نقش UI برنامه را ایفا کند. آن را با XAML‌های پیش فرض عوض کنید. 

<Window x:Class="PersistWF.UI.AddRequest"
        xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
        xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
        Title="MainWindow" Height="520" Width="550" Loaded="Window_Loaded">
    <Grid MinWidth="300" MinHeight="100" Width="514">
        <Label Height="30" Margin="5,10,10,10" Name="lblName"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="90"  HorizontalContentAlignment="Right">Name:</Label>
        <Label Height="30" Margin="270,10,10,10" Name="lblPhone"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="90"  HorizontalContentAlignment="Right">Phone Number:</Label>
        <Label Height="30" Margin="5,40,10,10" Name="lblEmail"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="90"  HorizontalContentAlignment="Right">Email:</Label>
        <TextBox Height="25" Margin="100,10,10,10" Name="txtName"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="170" />
        <TextBox Height="25" Margin="365,10,10,10" Name="txtPhone"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="100" />
        <TextBox Height="25" Margin="100,40,10,10" Name="txtEmail"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="300" />
        <Button Height="23" Margin="100,86,0,0" Name="brnRegister"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="70"  Click="brnRegister_Click">Register</Button>
        <ListView x:Name="lstUsers" Margin="10,125,10,10" Height="145"  VerticalAlignment="Top" ItemsSource="{Binding}"  HorizontalContentAlignment="Center"  SelectionChanged="lstUsers_SelectionChanged" >
            <ListView.View>
                <GridView>
                    <GridViewColumn Header="Current User" Width="480">
                        <GridViewColumn.CellTemplate>
                            <DataTemplate>
                                <StackPanel Orientation="Horizontal">
                                    <TextBlock Text="{Binding Name}"  Width="110"/>
                                    <TextBlock Text="{Binding Phone}"  Width="70"/>
                                    <TextBlock Text="{Binding Email}"  Width="130"/>
                                    <TextBlock Text="{Binding Status}"  Width="70"/>
                                    <TextBlock Text="{Binding AcceptedBy}"  Width="100"/>
                                </StackPanel>
                            </DataTemplate>
                        </GridViewColumn.CellTemplate>
                    </GridViewColumn>
                </GridView>
            </ListView.View>
        </ListView>
        <Label Height="37" HorizontalAlignment="Stretch" Margin="10,272,5,10"  Name="lblSelectedNotes" VerticalAlignment="Top" Visibility="Hidden" />
        <Label Height="30" Margin="10,0,0,140" Name="lblAgent"  VerticalAlignment="Bottom" HorizontalAlignment="Left" Width="40"  HorizontalContentAlignment="Left" Visibility="Hidden">Admin Name:</Label>
        <TextBox Height="25" Margin="60,0,0,140" Name="txtAcceptedBy"  VerticalAlignment="Bottom" HorizontalAlignment="Left" Width="190"  Visibility="Hidden" />
        <Button Height="25" Margin="270,0,0,140" Name="btnAccept"  VerticalAlignment="Bottom" HorizontalAlignment="Left" Width="90"  Click="btnAccept_Click" Visibility="Hidden">Accept</Button>
        <Label Height="27" HorizontalAlignment="Left" Margin="10,0,0,110"  Name="lblEvent" VerticalAlignment="Bottom" Width="76">Event Log</Label>
        <ListBox Margin="12,0,5,12" Name="lstEvents" Height="100"  VerticalAlignment="Bottom" FontStretch="Condensed" FontSize="10" />
    </Grid>
</Window>

اگر همه چیز مرتب باشد؛ ساختار فرم شما باید به این شکل باشد 

اکثر workflow‌ها از activity معروف  WrteLine استفاده می‌کنند که برای نمایش یک رشته به کار می‌رود. ما هم در workflow مثالمان از این Activity استفاده می‌کنیم. اما برای اینکه مقادیری که توسط این Activity ایجاد می‌شوند در کادر event log فرم خودمان نمایش داده شود؛ احتیاج داریم که یک TextWriter سفارشی برای خودمان ایجاد کنیم. اما قبل از آن یک کلاس static در پروژه ایجاد می‌کنیم که بتوانیم در هر قسمتی، به فرم دسترسی داشته باشیم.

کلاسی را با نام ApplicationInterface به پروژه اضافه کرده و یک  Property استاتیک از جنس فرم AddRequest هم برای آن تعریف می‌کنیم:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;

namespace PersistWF.UI
{
    public static class ApplicationInterface
    {
        public static AddRequest _app { get; set; }
    }
}

به Constructor کلاس موجود در فایل AddRequest.xaml.cs  این خط کد رو اضافه می‌کنم

        public AddRequest()
        {
            InitializeComponent();
            ApplicationInterface._app = this;
        }
این دو متد را هم به این کلاس اضافه می‌کنیم  
private void AddEvent(string szText)
        {
            lstEvents.Items.Add(szText);
        }
        public ListBox GetEventListBox()
        {
            return this.lstEvents;
        }

متد اول برای اضافه کردن یک event Log و متد دوم هم که کنسول لاگ را در اختیار درخواست کننده‌اش قرار می‌دهد.

و حالا کلاس TextWriter سفارشی‌امان را می‌نویسیم. یک کلاس به نام ListBoxTextWriter به پروژه اضافه می‌کنیم که از TextWriter مشتق می‌شود و محتویات آن‌را در زیر می‌بینید: 

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;
using System.Windows.Controls;

namespace PersistWF.UI
{
    public class ListBoxTextWriter : TextWriter 
    { 
         const string textClosed = "This TextWriter must be opened before use"; 
         private Encoding _encoding; 
         private bool _isOpen = false; 
         private ListBox _listBox; 
         public ListBoxTextWriter() 
         { 
             // Get the static list box 
             _listBox = ApplicationInterface._app.GetEventListBox(); 
             if (_listBox != null) 
             _isOpen = true; 
         } 
         public ListBoxTextWriter(ListBox listBox) 
         { 
             this._listBox = listBox; 
             this._isOpen = true; 
         } 
         public override Encoding Encoding 
         { 
             get 
             { 
                if (_encoding == null) 
                { 
                    _encoding = new UnicodeEncoding(false, false); 
                } 
                return _encoding; 
             } 
         }
         public override void Close()
         {
             this.Dispose(true);
         }
         protected override void Dispose(bool disposing)
         {
             this._isOpen = false;
             base.Dispose(disposing);
         }
         public override void Write(char value)
         {
             if (!this._isOpen)
                 throw new ApplicationException(textClosed); ;
             this._listBox.Dispatcher.BeginInvoke(new Action(() => this._listBox.Items.Add(value.ToString())));
         }
         public override void Write(string value)
         {
             if (!this._isOpen)
                 throw new ApplicationException(textClosed); 
             if (value != null)
                 this._listBox.Dispatcher.BeginInvoke(new Action(() => this._listBox.Items.Add(value)));
         }
         public override void Write(char[] buffer, int index, int count)
         {
             String toAdd = "";
             if (!this._isOpen)
                 throw new ApplicationException(textClosed); ;
             if (buffer == null || index < 0 || count < 0)
                 throw new ArgumentOutOfRangeException("buffer");
             if ((buffer.Length - index) < count)
                 throw new ArgumentException("The buffer is too small");
             for (int i = 0; i < count; i++)
                 toAdd += buffer[i];
             this._listBox.Dispatcher.BeginInvoke(new Action(() => this._listBox.Items.Add(toAdd)));
         }
    }
}

همان طور که می‌بینید کلاس ListBoxTextWriter از کلاس abstract  TextWriter  مشتق شده و پیاده سازی از متد Write را فراهم می‌کند تا یک رشته را به کنترل ListBox اضافه کنه. (البته سه تا از این متد‌ها را Override می‌کنیم تا بتوانیم یک رشته، یک کاراکتر و یا آرایه ای از کاراکتر‌ها را به ListBox اضافه کنیم) در constructor  پیشفرض از کلاس ApplicationInterface استفاده کردیم تا بتوانیم کنترل lstEvents را از فرم اصلی برنامه به دست بیاوریم. برای Add کردن از Dispatcher و متد BeginInvoke مرتبط با آن استفاده کردیم . این کار، متد را قادر می‌سازد حتی وقتی‌که از یک thread متفاوت فراخوانی می‌شود، کار کند.

حالا می‌توانیم از این کلاس، به عنوان مقدار خاصیت TextWriter برای WriteLine استفاده کنیم.

به کلاس ApplicationInterface برگردیم تا متد زیر را هم به آن اضافه کنیم 

public static void AddEvent(String status)
        {
            if (_app != null)
            {
                new ListBoxTextWriter(_app.GetEventListBox()).WriteLine(status);
            }
        }

این هم از constructor دومی استفاده می‌کنه برای معرفی ListBox.

برای ارتباط با دیتابیس از LINQ to SQL استفاده می‌کنیم تا User رو ذخیره و بازیابی کنیم. به پروژه یک آیتم از نوع LINQ to SQL با نام UserData.dbml اضافه می‌کنیم. به دیتابیس متصل شده و جدول User رو به محیط Design می‌کشیم. در ادامه برای شی کلاس SQLWorkflowInstanceStore هم از همین Connectionstring استفاده می‌کنیم. 

برای ایجاد workflow مورد نظر، به دو Activity سفارشی احتیاج داریم که باید خودمان ایجاد نماییم. یک پوشه با نام Activities به پروژه اضافه می‌کنم تا کلاس‌های مورد نظر را آن‌جا ایجاد کنیم.

1. یک Activity برای ایجاد User

این Activity تعدادی پارامتر از نوع InArgument دارد که توسط آن‌ها یک Instance از کلاس User ایجاد می‌کند و در حقیقت آن را به دیتابیس می‌فرستد و دخیره می‌کند. Connectionstring را هم می‌شود توسط یک آرگومان ورودی دیگر مقدار دهی کرد. یک آرگومان خروجی هم برای این Activity در نظر می‌گیریم تا User ایجاد شده را برگردانیم. روی پوشه‌ی Activities کلیک راست می‌کنیم و Add - NewItem را انتخاب می‌کنیم. از لیست workflow‌ها Template مربوط به CodeActivity را انتخاب کرده و یک CodeActivity با نام CreateUser ایجاد می‌کنیم 

محتویات این کلاس را هم مانند زیر کامل می‌کنیم 

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Activities;

namespace PersistWF.UI.Activities
{

    public sealed class CreateUser : CodeActivity
    {


        public InArgument<string> Name { get; set; }
        public InArgument<string> Email { get; set; }
        public InArgument<string> Phone { get; set; }
        public InArgument<string> ConnectionString { get; set; }

        public OutArgument<User> User { get; set; }

        protected override void Execute(CodeActivityContext context)
        {
            // ایجاد کاربر
            User user = new User();
            user.Email = Email.Get(context);
            user.Name = Name.Get(context);
            user.Phone = Phone.Get(context);
            user.Status = "New";
     user.WorkflowID = context.WorkflowInstanceId;
            UserDataDataContext db = new UserDataDataContext(ConnectionString.Get(context));
            db.Users.InsertOnSubmit(user);
            db.SubmitChanges();
            User.Set(context, user);
        }
    }
}

متد Execute، توسط مقادیری که به عنوان پارامتر دریافت شده، یک شی از کلاس User ایجاد می‌کند و به کمک DataContext آن‌را در دیتابیس دخیره کرده و در آخر User ذخیره شده را در اختیار پارامتر خروجی قرار می‌دهد.

1. یک Activity برای انتظار دریافت تایید

این Activity قرار است Workflow را Idle کند تا زمانیکه مدیر دستور تایید را با فراخوانی مجدد workflow از این همین قسمت صادر نماید.

این Activity باید از NativeActivity مشتق شده و برای اینکه workflow را وادرا به معلق شدن کند کافی‌است خاصیت CanInduceIdle را با مقدار برگشتی true , override کنیم.

مثل قسمت قبل یک CodeActivity ایجاد می‌کنیم. اینبار با نام WaitForAccept که محتویاتش را هم مانند زیر تغییر می‌دهیم. 

 using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Activities;
using System.Workflow.ComponentModel;

namespace PersistWF.UI.Activities
{

    public sealed class WaitForAccept<T> : NativeActivity<T>
    {
        public WaitForAccept()
            :base()
        {

        }
        public string BookmarkName { get; set; }
        public OutArgument<T> Input { get; set; } 

        protected override void Execute(NativeActivityContext context)
        {
            context.CreateBookmark(BookmarkName, new BookmarkCallback(this.Continue));
        }

        private void Continue(NativeActivityContext context, Bookmark bookmark, object value)
        {
            Input.Set(context, (T)value); 
        }
        protected override bool CanInduceIdle
        {
            get
            {
                return true;
            }
        }
    }
}
این کلاس را generic نوشتم تا به جای User بشود هر پارامتر دیگه‌ای را به آن ارسال کرد. در واقع وقتی workflow به این Activity می‌رسد، Idle می‌شود. این activity  یک bookmark هم ایجاد می‌کند. ما وقتی workflow را با این bookmark فراخوانی کنیم؛ workflow از همینجا ادامه می‌یابد. فراخوانیbookmark می‌تواند همراه با وارد کردن یک  object باشد. متد Continue آن object را به آرگومان خروجی می‌دهد تا مسیر workflow را طی کند.
ما User  هایی را که به این نقطه رسیدنْ نمایش می‌دهیم. مدیر اونها را دیده و با مقدار دهی فیلد AcceptedBy، آن User را از اینجا به workflow می‌فرستد و ما user وارد شده را در ادامه‌ی فرآیند Accept می‌کنیم.
 
برای ایجاد workflow هم می‌توانید از designer استفاده کنید و هم می‌توانید کد مربوط به workflow را پیاده سازی کنید.

برای پیاده سازی از طریق کد، یک کلاس با نام UserWF ایجاد می‌کنیم و محتویات workflow را مانند زیر پیاده سازی خواهیم کرد:

using PersistWF.UI.Activities;
using System;
using System.Activities;
using System.Activities.Statements;
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;

namespace PersistWF.UI
{
     public sealed class UserWF : Activity
    {
        public InArgument<string> Name { get; set; }
        public InArgument<string> Email { get; set; }
        public InArgument<string> Phone { get; set; }
        public InArgument<string> ConnectionString { get; set; }
        public InArgument<TextWriter> Writer { get; set; }

        public UserWF()
        {
            Variable<User> User = new Variable<User> { Name = "User" };
            this.Implementation = () => new Sequence
            {
                DisplayName = "EnterUser",
                Variables = { User },
                Activities = { 
                     new CreateUser   //  1. ایجاد کاربر با ورود پارامتر‌های ورودی  
                    {
                        ConnectionString = new InArgument<string>(c=> ConnectionString.Get(c)),
                        Email = new InArgument<string>(c=> Email.Get(c)),
                        Name = new InArgument<string>(c=> Name.Get(c)),
                        Phone = new InArgument<string>(c=> Phone.Get(c)),
                        User = new OutArgument<User>(c=> User.Get(c))
                    },
                    new WriteLine // 2. لاگ مربوط به دخیره کاربر
                    {
                        TextWriter = new InArgument<TextWriter>(c=> Writer.Get(c)),
                        Text = new InArgument<string>(c=> string.Format("User {0} Registered and waiting for Accept", Name.Get(c) ) )
                    },
                    new InvokeMethod 
                     { 
                         TargetType = typeof(ApplicationInterface),  // 3. برای به روزرسانی لیست کاربران ثبت شده در نمایش فرم
                         MethodName = "NewUser", 
                         Parameters = 
                         { 
                            new InArgument<User>(env => User.Get(env)) 
                         } 
                     }, 
                     new WaitForAccept<User>  // 4. اینجا فرایند متوقف می‌شود و منتظر تایید مدیر می‌ماند
                     {  
                        BookmarkName = "GetAcceptes",
                        Input = new OutArgument<User>(env => User.Get(env))
                     },
                     new WriteLine // 5. لاگ مربوط به تایید شدن کاربر
                     {
                         TextWriter = new InArgument<TextWriter>(c=> Writer.Get(c)),
                         Text = new InArgument<string>(c=> string.Format("User {0} Accepter by {1}",Name.Get(c),User.Get(c).AcceptedBy))
                     }
                }

            };

        }

    }
}

اگر بخوایم از Designer استفاده کنیم.  فرایندمان چیزی شبیه شکل زیر خواهد بود 

به Application بر می‌گردیم تا آن را پیاده سازی کنیم. ابتدا به app.config که اتوماتیک ایجاد شده رفته تا اسم Connectionstring  رو به UserGenerator تغییر دهیم. محتویات درون app.config به شکل زیر است. 

<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<configuration>
    <configSections>
    </configSections>
    <connectionStrings>
        <add name="UserGenerator"
            connectionString="Data Source=.;Initial Catalog=PersistWF;Integrated Security=True"
            providerName="System.Data.SqlClient" />
    </connectionStrings>
    <startup> 
        <supportedRuntime version="v4.0" sku=".NETFramework,Version=v4.5" />
    </startup>
</configuration>

در کلاس AddRequest کد زیر را اضافه می‌کنم. برای نگهداری مقدار connectionstring 

private string _connectionString = "";

همچنین کد‌های زیر را به رویداد Load فرم اضافه می‌کنم تا مقدار ConnectionString را از Config بخوانم: 

Configuration config = ConfigurationManager.OpenExeConfiguration(ConfigurationUserLevel.None);
            ConnectionStringsSection css = (ConnectionStringsSection)config.GetSection("connectionStrings");
            _connectionString =  css.ConnectionStrings["UserGenerator"].ConnectionString;

خط زیر را هم به کلاس AddRequest اضافه نمایید.  

private InstanceStore _instanceStore;

این ارجاعیه  به کلاس InstanceStore که برای Persist و Load کردن workflow از آن استفاده می‌کنیم و کد‌های زیر را هم به رویداد Load فرم اضافه می‌کنیم.  

_instanceStore = new SqlWorkflowInstanceStore(_connectionString);
            InstanceView view = _instanceStore.Execute(_instanceStore.CreateInstanceHandle(), new CreateWorkflowOwnerCommand(), TimeSpan.FromSeconds(30));
            _instanceStore.DefaultInstanceOwner = view.InstanceOwner;

InstanceStore یک کلاس abstract  می باشد که همه‌ی Provider‌های مربوط به persistence از آن مشتق می‌شوند. در این پروژه من از کلاس SqlWorkflowInstanceStore استفاده کردم تا workflow‌ها را در دیتابیسSQL Server ذخیره کنم.

برای ایجاد یک Request مقادیر را از فرم دریافت کرده، یک User ایجاد می‌کنیم و آن را در فرآیند به جریان می‌اندازیم. این کار را در رویداد کلیک دکمه Register انجام می‌دهیم 

private void brnRegister_Click(object sender, RoutedEventArgs e)
        {
            Dictionary<string, object> parameters = new Dictionary<string, object>();
            parameters.Add("Name", txtName.Text);
            parameters.Add("Phone", txtPhone.Text);
            parameters.Add("Email", txtEmail.Text);
            parameters.Add("ConnectionString", _connectionString);
            parameters.Add("Writer", new ListBoxTextWriter(lstEvents));
            WorkflowApplication i = new WorkflowApplication
            (new UserWF(), parameters);
            // Setup persistence 
            i.InstanceStore = _instanceStore;
            i.PersistableIdle = (waiea) => PersistableIdleAction.Unload;
            i.Run(); 
        }

پارامتر‌های ورودی را از روی فرم مقدار دهی می‌کنیم. یک شی از کلاس WorkflowApplication ایجاد می‌کنیم. خاصیت InstanceStore آن را با Store ای که ایجاد کردیم مقدار دهی می‌کنیم. توسط رویداد PersistableIdle فرآیند رو مجبور می‌کنیم به Persist شدن و Unload شدن.

و سپس فرایند را اجرا می‌کنم.

اگر یادتان باشد، در فرآیند، از یک InvoceMethod استفاده کردیم. متد مورد نظر را هم در کلاس ApplicationInterface.cs ایجاد می‌کنیم. 

public static void NewUser(User l)
        {
            if (_app != null)
                _app.AddNewUser(l);
        }

همین طور که می‌بینید، یک متد هم در کلاس AddRequest ایجاد می‌شود؛ با این محتوا 

public void AddNewUser(User l)
        {
            this.lstUsers.Dispatcher.BeginInvoke(new Action(() => this.lstUsers.Items.Add(l)));
        }

این متد فقط یک کاربر را به لیست کاربران اضافه می‌کند. این لیست همه کاربران را نشان می‌دهد. توسط رویداد SelectionChanged این کنترل، کاربر انتخاب شده را بررسی کرده در صورتی که کاربر جدید باشد، امکان تایید شدن را برایش فراهم می‌کنیم؛ که نمایش دکمه تایید است. 

private void lstUsers_SelectionChanged(object sender, SelectionChangedEventArgs e)
        {
            if (lstUsers.SelectedIndex >= 0)
            {
                User l = (User)lstUsers.Items[lstUsers.SelectedIndex];
                lblSelectedNotes.Visibility = Visibility.Visible;
                if (l.Status == "New")
                {
                    lblAgent.Visibility = Visibility.Visible;
                    txtAcceptedBy.Visibility = Visibility.Visible;
                    btnAccept.Visibility = Visibility.Visible;
                }
                else
                {
                    lblAgent.Visibility = Visibility.Hidden;
                    txtAcceptedBy.Visibility = Visibility.Hidden;
                    btnAccept.Visibility = Visibility.Hidden;
                }
            }
            else
            {
                lblSelectedNotes.Content = "";
                lblSelectedNotes.Visibility = Visibility.Hidden;
                lblAgent.Visibility = Visibility.Hidden;
                txtAcceptedBy.Visibility = Visibility.Hidden;
                btnAccept.Visibility = Visibility.Hidden;
            } 
        }

و برای رویداد کلیک دکمه تایید کاربر : 

private void btnAccept_Click(object sender, RoutedEventArgs e)
        {
            if (lstUsers.SelectedIndex >= 0) 
             { 
                 User u = (User)lstUsers.Items[lstUsers.SelectedIndex]; 
                 Guid id = u.WorkflowID.Value;
                 UserDataDataContext dc = new UserDataDataContext(_connectionString); 
                 dc.Refresh(RefreshMode.OverwriteCurrentValues, dc.Users);
                 u = dc.Users.SingleOrDefault<User>(x => x.WorkflowID == id); 
                 if (u != null) 
                 { 
                     u.AcceptedBy = txtAcceptedBy.Text; 
                     u.Status = "Assigned"; 
                     dc.SubmitChanges();
                     // Clear the input 
                     txtAcceptedBy.Text = "";
                 }
                 // Update the grid 
                 lstUsers.Items[lstUsers.SelectedIndex] = u;
                 lstUsers.Items.Refresh();
                 WorkflowApplication i = new WorkflowApplication(new UserWF());
                 i.InstanceStore = _instanceStore;
                 i.PersistableIdle = (waiea) => PersistableIdleAction.Unload;
                 i.Load(id);
                 try
                 {
                     i.ResumeBookmark("GetAcceptes", u);
                 }
                 catch (Exception e2)
                 {
                     AddEvent(e2.Message);
                 }
             } 
        }

کاربر را انتخاب می‌کنم مقادیرش را تنظیم می‌کنیم. آن را دخیره کرده و workflow را از روی guid مربوط به آن که قبلا در فرآیند به Entity دادیم، Load می‌کنیم و همانطور که می‌بینید توسط متد ResumeBookmark فرآیند رو از جایی که می‌خواهیم ادامه می‌دهیم. البته می‌توان تایید کاربر را هم در خود فرآیند انجام داد و چون نوشتن Activity  مرتبط با آن تقریبا تکراری است با اجازه‌ی شما من اون رو ننوشتم و زحمتش با خودتونه.

حالا فقط مانده‌است که همه کاربران را در ابتدای نمایش فرم از دیتابیس فراخوانی کنیم و در لیست نمایش دهیم:

private void LoadExistingLeads()
        {
            UserDataDataContext dc = new UserDataDataContext(_connectionString);
            dc.Refresh(RefreshMode.OverwriteCurrentValues, dc.Users);
            IEnumerable<User> q = dc.Users;
            foreach (User u in q)
            {
                AddNewUser(u);
            }
        }

و فراخوانی این متد را به انتهای رویداد Load صفحه واگذار می‌کنیم.

پروژه رو اجرا کرده و یک کاربر را اضافه می‌کنم. همانطور که می‌دانید این کاربر در فرآیند ایجاد و در دیتابیس ذخیره می‌شود

برنامه را می‌بندم و دوباره اجرا می‌کنم. کاربر را انتخاب می‌کنم و یک نام برای admin انتخاب و آن را تایید می‌کنم. فرآیند را از bookmark مورد نظر اجرا کرده و به پایان می‌رسد. با بسته شدن برنامه، فرایند Idle و Unload می‌شود و ذخیره آن در sqlserver صورت می‌گیرد. 

پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
تگ a در گزارش
سلامی دوباره. آقای نصیری میشه لطف کنید یه مثال از پاس دادن تگ‌های html به متدLoadTagStyle بزنید؟ آخه من  این تگا رو از هر نوعی پاس می‌دم، نمیشه!