مطالب
ویژگی Static Using Statements در سی شارپ 6
مروری بر کاربردهای مختلف دستور Using تا پیش از ارائه‌ی سی شارپ 6
1- اضافه کردن فضاهای نام مختلف، برای سهولت دسترسی به اعضای آن:
using System.Collections.Generic;
2- تعریف نام مستعار (alias name) برای نوع داده‌ها و فضای نام‌ها
using BLL = DotNetTipsBLLLayer;//نام مستعار برای فضای نام
using EmployeeDomain = DotNetTipsBLLLayer.Employee;//نام مستعار برای یک نوع داده
3- تعریف یک بازه و مشخص کردن زمان تخریب یک شیء و آزاد سازی حافظه‌ی تخصیص داده شده:
using (var sqlConnection = new SqlConnection())
            {
                //کد 
            }
در سی شارپ 6 ، Static Using Statements برای بهبود کدنویسی و تمیز‌تر نوشتن کد‌ها ارائه شده‌است.
در ابتدا نحوه‌ی عملکرد اعضای static را مرور می‌کنیم. متغیر‌ها و متدهایی که با کلمه‌ی کلیدی static معرفی می‌شوند، اعلام می‌کنند که برای استفاده‌ی از آنها به نمونه سازی کلاس آن‌ها احتیاجی نیست و برای استفاده‌ی از آنها کافی است نام کلاس را تایپ کرده (بدون نوشتن new) و متد و یا خصوصیت مورد نظر را فراخوانی کنیم.
با معرفی ویژگی جدید Static Using Statement نوشتن نام کلاس برای فراخوانی اعضای استاتیک نیز حذف می‌شود.
اتفاق خوبی است اگر بتوان  اعضای استاتیک را همچون  Data Typeهای موجود در سی شارپ استفاده کرد. مثلا بتوان به جای ()Console.WrriteLine  نوشت ()WriteLine  
نحوه استفاده از این ویژگی: در ابتدای فایل و بخش معرفی کتابخانه‌ها بدین شکل عمل می‌کنیم using static namespace.className .
در بخش className،  نام کلاس استاتیک مورد نظر خود را می‌نویسیم .
مثال : 
 using static System.Console;
using static System.Math;

namespace dotnettipsUsingStatic
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {

            Write(" *** Cal Area *** ");
            int r = int.Parse(ReadLine());
            var result = Pow(r, 2) * PI;
            Write($"Area  is : {result}");
            ReadKey();
       }
    }
}

همان طور که در کدهای فوق می‌بینید، کلاس‌های Console و Math، در ابتدای فایل با استفاده از ویژگی جدید سی شارپ 6 معرفی شده‌اند و در بدنه برنامه تنها با فراخوانی نام متد‌ها و خصوصیت‌ها از آنها استفاده کرده ایم.
 
استفاده از ویژگی using static و Enum:
فرض کنید می‌خواهیم یک نوع داده‌ی شمارشی را برای نمایش جنسیت تعریف کنیم:
enum Gender
    {
        Male,
        Female
    }

تا قبل از سی شارپ 6 برای استفاده‌ی از نوع داده شمارشی بدین شکل عمل می‌کردیم: 

var gender = Gender.Male;

و اکنون بازنویسی استفاده‌ی ازEnum  به کمک ویژگی جدید static using statement :

در قسمت معرفی فضاهای نام بدین شکل عمل می‌کنیم: 

using static dotnettipsUsingStatic.Gender;

و در برنامه کافیست مستقیما نام اعضای Enum  را ذکر کنیم  .

var gender = Male;//تخصیص نوع داده شمارشی
WriteLine($"Employee Gender is : {Male}");//استفاده مستقیم از نوع داده شمارشی


استفاده از ویژگی using static و متد‌های الحاقی :

تا قبل از ارائه سی شارپ 6 اگر نیاز به استفاده‌ی از یک متد الحاقی خاص همچون where در فضای نام System.Linq.Enumeable داشتیم می‌بایستی فضای نام System.Linq را به طور کامل اضافه می‌کردیم و راهی برای اضافه کردن یک فضای نام خاص درون فضای نام بزرگتر وجود نداشت. 

اما با قابلیت جدید اضافه شده می‌توانیم بخشی از یک فضای نام  را اضافه کنیم:

  using static System.Linq.Enumerable;


متد‌های استاتیک و متد‌های الحاقی در زمان استفاده از ویژگی using static:

فرض کنید کلاس  static ای بنام MyStaticClass داشته باشیم که متد Print1  و  Print2 در آن تعریف شده باشند:

public static class MyStaticClass
    {
        public static void Print1(string parameter)
        {
            WriteLine(parameter);
        }
        public static void  Print2(this string parameter)
        {
            WriteLine(parameter);
        }

    }

برای استفاده از متد‌های تعریف شده به شکل زیر عمل می‌کنیم : 

//فراخوانی تابع استاتیک
Print1("Print 1");//روش اول
MyStaticClass.Print1("Prtint 1");//روش دوم
//فراخوانی متد الحاقی استاتیک
MyStaticClass.Print2("Print 2");
"print 2".Print2();


ویژگی‌های جدید ارائه شده در سی شارپ 6 برای افزایش خوانایی برنامه‌ها و تمیز‌تر شدن کد‌ها اضافه شده‌اند. در مورد ویژگی‌های ارائه شده در مقاله‌ی جاری این نکته مهم است که گاهی قید کردن نام کلاس‌ها خود سبب افزایش خوانایی کد‌ها می‌شود .

مطالب
استفاده از Sparse Columns در SQL Server 2012
مقدمه
مقدار null به معنی پوچ و هیچ می‌باشد اما زمانی که در مقدار دهی جداول از آن استفاده می‌نمایم با توجه به نوع آن ستون فضای متفاوتی اشتغال می‌نماید. شاید در پایگاه داده‌های کوچک زیاد مطرح نباشد اما زمانی که حداقل چند گیگ حجم آن باشد و فرضا 20 تا 30 درصد آن از مقادیر null پر شده باشد فضای زیای از پوچ گرفته شده است این در حالی است که خیلی از توسعه دهندگان اصلا به اهمیت استفاده از null توجهی نمی‌کنند و از مقادیری غیر معتبری مثل 0 یا 1- در آن ستون به جای null استفاده می‌کنند.
SQL Server Sparce Columns
sparse column یا ستون‌های تنک قابلیتی از که از SQL Server 2008 اضافه شده و به ستون‌های عادی امکان استفاده بهینه از فضای ذخیره شده برای مقادیر null را می‌دهد. در واقع sparse column فضای مورد نیاز برای مقادیر null نسبت به مقادیر غیر null را کاهش می‌دهد. با استفاده از sparse column فضای ذخیره شده حداقل 20 تا 40 درصد کمتر خواهد شد.

ویژگی‌های Sparse Columns
  • SQL Server Database Engine از کلمه کلیدی SPARSE برای تعریف یک ستون که مقادیر آن می‌بایست بهینه شود استفاده می‌نماید.
  • نمای Catalog  جداول با ستون sparse شبیه جداول معمولی می‌باشد.
  • مقدار برگشتی از تابع COLUMNS_UPDATED با ستون sparce متفاوت از ستون معمولی است.
در نوع داده‌های زیر امکان استفاده از sparce columns  را ندارند:
 geography  text
 geometry   timestamp 
 image   user-defined data types 
ntext  
sparse column فضای بیشتری برای ذخیره داده‌های غیر null نسبت به داده‌های نشانه گذاری نشده با SPARSE لازم دارد و این فضا4 بایت بیشتر از ستون معمولی است. برآورد فضای ذخیره شده براساس نوع داده با طول ثابت در جدول زیر آورده شده است:
 نوع داده  بایت بدون sparse  بایت sparse  درصد null
 bit   0.125   5  98%
 tinyint   1   5  86%
 smallint   2  6  76%
 int   4  8  64%
bigint  8  12  52%
 real   4  8  64%
 float   8  12  52%
 smallmoney   4  8  64%
 money   8  12  52%
 smalldatetime   4  8  64%
 datetime   8  12  52%
 uniqueidentifier   16  20  43%
 date   3  7  69%
نوع داده با دقت - وابسته به طول
 
 نوع داده  بایت بدون sparse  یابت sparse  درصد null 
 (datetime(2   6  10  57%
 (datetime(2   8  12  52%
 (time(0   3  7  69%
 (time(7   5  9  60%
 (datetimetoffset(0   8  12  52%
 (datetimetoffset (7   10  14  49%
 (decimal/numeric(1,s   5  9  60%
 (decimal/numeric(38,s   17  21  42%
 (vardecimal(p,s      
نوع داده - داده وابسته به طول
نوع داده 
بایت بدون sparse   یابت sparse  درصد null
 sql_variant   2*   2*   60% 
 varchar or char   2*  4*+   60% 
 nvarchar or nchar   2*   4*   60% 
 varbinary or binary   2*   4*   60% 
 xml   2*   4*   60% 
 hierarchyid   2*  4*   60% 

محدویت‌های استفاده از Sparse columns
  • sparse column می‌ بایست nullable باشد و نمی‌تواند ROWGUIDCOL یا IDENTITY باشد. 
  • sparse column مقدار پیش فرض نمی‌تواند داشته باشد 
  • ستون محاسبه ای نمی‌تواند sparse باشد
  • sparse column نمی‌تواند بخشی از clustered index یا  unique primary key index باشد
  • sparse column  نمی تواند بخشی از  user-defined table باشد

مثالی از کاربرد Sparse columns
CREATE TABLE Employees_sparse (
   EMP_ID INT IDENTITY(5001,1) PRIMARY KEY, 
   SSN CHAR(9) NOT NULL, 
   TITLE CHAR(10) SPARSE NULL, 
   FIRSTNAME VARCHAR(50) NOT NULL, 
   MIDDLEINIT CHAR(1) SPARSE NULL, 
   LASTNAME VARCHAR(50) NOT NULL, 
   EMAIL CHAR(50) SPARSE NULL)
GO
CREATE TABLE Employees (
   EMP_ID INT IDENTITY(5001,1) PRIMARY KEY, 
   SSN CHAR(9) NOT NULL, 
   TITLE CHAR(10) NULL, 
   FIRSTNAME VARCHAR(50) NOT NULL, 
   MIDDLEINIT CHAR(1) NULL, 
   LASTNAME VARCHAR(50) NOT NULL, 
   EMAIL CHAR(50) NULL)
GO
در این دو جدول یکی با سه ستون Sparse  و دیگری بدون Sparse ایجاد شده و با  50000 ردیف داده پر شده است حال با رویه ذخیره شده sp_spaceused می‌توان فضای ذخیره شده دو جدول را باهم مقایسه نمود.
sp_spaceused 'Employees'
GO
sp_spaceused 'Employees_sparse' 

البته ذکر این نکته گفتی است که بهتر است از این تکنیک برای جداولی که تعداد زیادی ستون null دارند استفاده شود. 
مطالب
وادار کردن خود به کامنت نوشتن

قابلیت جالبی در ویژوال استودیو وجود دارد که شاید کمتر در مورد آن مطلب نوشته شده است و آن هم تنظیم پروژه به نحوی است که اگر برای کلیه موارد public کامنتی نوشته نشود، برنامه کامپایل نخواهد شد. همچنین اگر نام پارامتری را تغییر دادید، اما کامنت مرتبط با آن را به روز نکردید، باز هم خطای کامپایل را دریافت خواهید کرد که از این لحاظ هم بسیار عالی است و به نوعی «وادار کردن خود به کامنت نوشتن» است.

برای این تنظیم، ابتدا به برگه خواص پروژه مراجعه کنید. سپس در قسمت Build تنظیمات زیر را اعمال نمائید:
Treat warnings as errors را بر روی All قرار دهید.
در ذیل آن، در قسمت Output‌، گزینه‌ی XML Documentation file را تیک بزنید.

البته این تغییر بهتر است در یک پروژه جدید مد نظر باشد، چون اگر الان اقدام به این تنظیم کنید، به طور قطع از خیر آن خواهید گذشت! کامنت نویسی به مرور و در حین توسعه یک برنامه یا کتابخانه قابل تحمل است وگرنه اگر برای روز آخر قرار داده شود، به احتمال زیاد انجام نخواهد شد.

مطالب مرتبط:



مطالب
روشی سریع برای ایجاد RSS و Sitemap در ASP.NET MVC
برای مطالعه روش‌های بدست آوردن خروجی xml مربوط به Rss و Sitemap،  میتوانید از مقالات مشخص شده استفاده کنید .[اینجا] و [اینجا].

در صورتیکه طراحی شما بر اساس MVC صورت گرفته است، در کمتر از چند دقیقه و در سه مرحله میتوانید پرونده Rss و Sitemap را برای همیشه ببندید. 

پیش از تشریح مراحل، به ساختار این دو فایل توجه کنید. 

مراحل کار : 

مرحله 1. ایجاد نوع(Type) مورد نیاز برای ایجاد Xml ‌های فوق

مرحله 2 . ایجاد کنترلر XML

مرحله 3. ایجاد مسیریابی(Routing)


مرحله 1 : ابتدا یک کلاس به منظور شکل دهی به اطلاعات، بر اساس خواسته‌های xml مرتبط با RSS و Sitemap تشکیل دهید:

public class PostToXml
    {
        
        public int PostId { get; set; }

        public string title { get; set; }

        public string link { get; set; }
        
        public string description { get; set; }

        public Nullable<DateTime> pubDate { get; set; }

      
    }

مرحله 2 : یک کنترلر به نام xml ایجاد کنید و اکشن متدهای زیر را درون آن قرار دهید :

       public ContentResult RSS()
        {
            
            var items = GetRssFeed();
            var rss = new XDocument(new XDeclaration("1.0", "utf-8", "yes"),
              new XElement("rss",
                new XAttribute("version", "2.0"),
                  new XElement("channel",
                    new XElement("title", "آخرین مطالب سایت"),
                    new XElement("link", "http://" + Request.Url.Host+"/rss"),
                    new XElement("description", "آخرین مطالب سایت من"),
                    new XElement("copyright","(c)" + DateTime.Now.Year + ", نام سایت من.تمامی حقوق محفوظ است"),
                  from item in items
                  select
                  new XElement("item",
                    new XElement("title", item.title),
                    new XElement("description", item.description),
                    new XElement("link", item.link),
                    new XElement("pubDate", item.pubDate)

                  )
                )
              )
            );
            return Content(rss.ToString(), "text/xml");
        }



        public ContentResult Sitemap()
        {
            XNamespace ns = "http://www.sitemaps.org/schemas/sitemap/0.9";
            var items = GetLinks();
            var sitemap = new XDocument(new XDeclaration("1.0", "utf-8", "yes"),
                new XElement(ns + "urlset",
                    from item in items
                    select
                    new XElement("url",
                      new XElement("loc", item.link),
                      new XElement("changefreq", "monthly"),
                      new XElement("priority", "0.5")
                      )
                    )
                  );
            return Content(sitemap.ToString(), "text/xml");
        }


        public IEnumerable<PostToXml> GetRssFeed()
        {
          // یک کوئری که لیستی از تایپ مشخص شده به ما بدهد
        }

         public IEnumerable<PostToXml> GetLinks()
        {
            // یک کوئری که لیستی از تایپ مشخص شده به ما بدهد
        }

این کنترلر دارای دو اکشن متد Rss و Sitemap است و این اکشن‌ها وظیفه‌ی ایجاد فایل‌های Xml را به عهده دارند. مواد اولیه این xml ‌ها از دو متد GetRssFeed و GetLinks تهیه می‌شوند. ما این مواد را در تمپلیت Rss و Sitemap جایگذاری خواهیم کرد. (به کمک دو اکشن متد Rss و Sitemap )

کافیست لیستی از مواردی را که می‌خواهیم در Rss یا Sitemap ثبت شوند، تهیه کنیم. این لیست بر اساس شکل تنظیم دیتابیس و مسیریابی سایت، می‌تواند پیچیده و یا ساده باشد. (به کمک کوئری گرفتن با linq و یا اضافه کردن مستقیم آدرس‌ها به لیست و یا ترکیبی از هر دو مورد) برای درک بهتر موضوع، لطفا تصویر موجود در ابتدای مقاله را مشاهده نمایید.

مرحله 3 : در مرحله آخر کافیست دو مورد زیر را به فایل RoutConfig.cs بیافزایید: 

routes.MapRoute(
              "Sitemap", "sitemap",
              new { controller = "XML", action = "Sitemap" });
 routes.MapRoute(
              "RSS", "rss",
               new { controller = "XML", action = "RSS" });

به کمک آدرس‌های زیر می‌توانید به آنچه که تهیه کرده‌اید دسترسی داشته باشید :

http://domain.com/rss
http://domain.com/sitemap  

فایل پروژه را دریافت کنید :

MVC_RSS_Sitemap-43ad3c6681734b34b91deaaabcdba871.rar 

مطالب
تگ گذاری در کامنت‌ها
در محیط‌های برنامه نویسی مدرن و امروزی، استفاده از تگ‌ها در کامنت‌ها (CommentTag) رواج بسیاری دارد که یکی از معروفترین این تگ‌ها، تگ TODO است. این نوع تگ‌ها که عموما به همراه یک توضیح کوتاه یا عنوان به کار می‌روند، برای این است که بتوانیم از طریق ابزارهایی که ادیتورها در اختیارمان قرار می‌دهند، آن‌ها را پیدا کنیم. حتی در سیستم‌های لینوکسی میتوان با دستور Grep به جست و جوی آن‌ها پرداخت. عموما تگ‌ها با حروف بزرگ نوشته می‌شوند؛ ولی اجباری در آن نیست ولی رعایت آن بهتر است. نام‌های دیگری که برای این تگ‌ها به کار می‌رود Token و Codetag می‌باشد. از معروفترین تگ ها، می‌توان به تگ‌های زیر اشاره کرد:

TODO : معروفترین تگ شناخته شده‌است و میتوان گفت در اکثر اوقات به جای بقیه هم استفاده می‌شود. چون معنای دیگر کامنت‌ها را نیز در بر می‌گیرد. این نوع کامنت به شما می‌گویند که این کد نیاز دارد در یک زمان معین و سر فرصت به آن رسیدگی شود. به عنوان مثال بهتر است ویژگی خاصی را به کدی اضافه کرد، یا مورد خاصی بهتر است در آن پیاده سازی شود و یا نیاز به ویرایش خاصی دارد که پیاده سازی آن منفعتی دارد و این کامنت برای این است که به برنامه نویس یادآوری کند تا در دفعات آتی به این کد رسیدگی کند. سپس در دفعات آتی برنامه نویس میتواند با استفاده از ابزاری که ادیتور در اختیار وی قرار میدهد، این نوع کامنت‌ها را پیدا کند.

FIXME : این نوع تگ همانند بالاست، ولی اجبار بیشتری در اصلاح از خود نشان میدهد و ترتیب و اهمیت بالاتری دارد. عموما کدهایی که با این نوع کامنت‌ها مزین می‌شوند، دارای طراحی بد یا موقتی هستند که باید در آینده آن‌ها را اصلاح کرد.

UNDONE : این تگ برای اصلاح یا تغییر نیست. ولی به شما میگوید که قبلا این کد چگونه بوده است و چه تغییراتی کرده است.  قبلا چه چیزهایی در کد پیاده سازی شده بوده است که الان در کد وجود ندارد و چرا حذف شده است.

HACK : گاهی اوقات در کدها، باگ هایی رخ میدهند که مجبور به استفاده از راه‌های غیرعادی برای رفع آن می‌شوید. این نوع روش‌های رفع مشکل، روش‌ها و راه حل‌های مناسبی نیستند؛ ولی می‌توانند به طور موقت و در زمان سریعتری پاسخگوی ما باشند. برنامه نویس بعد از رفع مشکل، با درج این نوع کامنت، در آینده به خود یادآوری میکند که این کد نیاز به راه حل مناسب‌تری دارد.
 
BUGBUG : این کامنت توسط برنامه نویس کد مربوطه درج می‌شود و مربوط به زمانی است که برنامه نویس کد را نوشته است، ولی اطمینانی از صحت آن ندارد. پس برنامه نویس نیاز دارد اطلاعات بیشتری را در مورد این مسئله بیابد.
    // BUGBUG: I'm sure these GUIDs are defined somewhere but I'm not sure which library contains them, so defining them here.
    DEFINE_GUID(IID_IFoo, 0x12345678,0x1234,0x1234,0x12,0x12,0x12,0x12,0x12,0x12,0x12,0x12);

XXX :  به برنامه نویس هشدار می‌دهد که این کد راه حل‌های نادرستی دارد و احتمالا بر اساس اطلاعات نادرستی این کد شکل گرفته است، ولی در حال حاضر کار میکند.

در ویژوال استادیو، پنل taskList برای نمایش این تگ‌ها به کار می‌رود و از تگ‌های HACK,UNDONE و TODO به طور پیش فرض پشتیبانی می‌کند. در صورتی که تمایل دارید تگ‌های اضافه‌تری داشته باشید یا ترتیب اولویت نمایش تگ‌ها در پنل taskList را تغییر دهید، مسیر زیر را طی کنید:
Tools>Options>Environment>Task List

در اندروید استادیو هم دو تگ اول لیست پشتیبانی می‌شوند. در اندروید استادیو شما می‌توانید برای todo هایتان الگو و فیلتر تعریف کنید. برای اینکار ابتدای ادیتور را باز کرده و در بخش Editor گزینه Todo را انتخاب کنید. در لیست بالا می‌توانید یک نمونه الگو برای todo خاص خود اضافه کنید. به عنوان مثال تگ‌های نامبرده در بالا را اضافه کنید و برای آن آیکن و نحوه رنگبندی و قلم و ... را برای نمایش آن انتخاب کنید.


در لیست پایینی که بخش فیلترهاست، میتوانید یک فیلتر را تعریف کنید تا بر اساس این فیلتر مشخص کنید که چه todo هایی نمایش یابند. برای فیلتر کردن در در پنل todo، در نوار ابزار، آیکن قیفی شکل را کلیک کند تا لیست فیلترها نمایش یابند.

نحوه صحیح قرار دادن یک todo به شکل زیر است:

// TODO:2008-12-06:johnc:Add support for negative offsets.
// While it is unlikely that we get a negative offset, it can
// occur if the garbage collector runs out of space.
بعد از ذکر نام تگ، تاریخ را بر اساس سال، ماه و روز وارد کرده و سپس نام شخصی که این کامنت را قرار داده است و در ادامه عنوان مناسبی را که گویای مطلب باشد، انتخاب کنید. در خط‌های بعدی هم توضیح کوتاهی که مدنظر شماست. در این حالت با استفاده از ابزار unix grep میتوانید گزارش گیری مناسبی هم داشته باشید.
مطالب دوره‌ها
استفاده از StructureMap جهت تزریق وابستگی‌ها در برنامه‌های WPF و الگوی MVVM
در این قسمت قصد داریم همانند کنترلرها در ASP.NET MVC، کار تزریق وابستگی‌ها را در متدهای سازنده ViewModelهای WPF بدون استفاده از الگوی Service locator انجام دهیم؛ برای مثال:
    public class TestViewModel
    {
        private readonly ITestService _testService;
        public TestViewModel(ITestService testService) //تزریق وابستگی در سازنده کلاس
        {
            _testService = testService;
        }
و همچنین کار اتصال یک ViewModel، به View متناظر آن‌را نیز خودکار کنیم. قراردادی را نیز در اینجا بکار خواهیم گرفت:
نام تمام Viewهای برنامه به View ختم می‌شوند و نام ViewModelها به ViewModel. برای مثال TestViewModel و TestView معرف یک ViewModel و View متناظر خواهند بود.


ساختار کلاس‌های لایه سرویس برنامه

namespace DI07.Services
{
    public interface ITestService
    {
        string Test();
    }
}

namespace DI07.Services
{
    public class TestService: ITestService
    {
        public string Test()
        {
            return "برای آزمایش";
        }
    }
}
یک پروژه WPF را آغاز کرده و سپس یک پروژه Class library دیگر را به نام Services با دو کلاس و اینترفیس فوق، به آن اضافه کنید. هدف از این کلاس‌ها صرفا آشنایی با نحوه تزریق وابستگی‌ها در سازنده یک کلاس ViewModel در WPF است.


علامتگذاری ViewModelها

در ادامه یک اینترفیس خالی را به نام IViewModel مشاهده می‌کنید:
namespace DI07.Core
{
    public interface IViewModel // از این اینترفیس خالی برای یافتن و علامتگذاری ویوو مدل‌ها استفاده می‌کنیم
    {
    }
}
از این اینترفیس برای علامتگذاری ViewModelهای برنامه استفاده خواهد شد. این روش، یکی از انواع روش‌هایی است که در مباحث Reflection برای یافتن کلاس‌هایی از نوع مشخص استفاده می‌شود.
برای نمونه کلاس TestViewModel برنامه، با پیاده سازی IViewModel، به نوعی نشانه گذاری نیز شده است:
using DI07.Services;
using DI07.Core;

namespace DI07.ViewModels
{
    public class TestViewModel : IViewModel // علامتگذاری ویوو مدل
    {
        private readonly ITestService _testService;
        public TestViewModel(ITestService testService) //تزریق وابستگی در سازنده کلاس
        {
            _testService = testService;
        }

        public string Data
        {
            get { return _testService.Test(); }
        }
    }
}


تنظیمات آغازین IoC Container مورد استفاده

در کلاس استاندارد App برنامه WPF خود، کار تنظیمات اولیه StructureMap را انجام خواهیم داد:
using System.Windows;
using DI07.Core;
using DI07.Services;
using StructureMap;

namespace DI07
{
    public partial class App
    {
        protected override void OnStartup(StartupEventArgs e)
        {
            base.OnStartup(e);

            ObjectFactory.Configure(cfg =>
            {
                cfg.For<ITestService>().Use<TestService>();

                cfg.Scan(scan =>
                {
                    scan.TheCallingAssembly();
                    // Add all types that implement IView into the container, 
                    // and name each specific type by the short type name.
                    scan.AddAllTypesOf<IViewModel>().NameBy(type => type.Name);
                    scan.WithDefaultConventions();
                });
            });
        }
    }
}
در اینجا عنوان شده است که اگر نیاز به نوع ITestService وجود داشت، کلاس TestService را وهله سازی کن.
همچنین در ادامه از قابلیت اسکن این IoC Container برای یافتن کلاس‌هایی که IViewModel را در اسمبلی جاری پیاده سازی کرده‌اند، استفاده شده است. متد NameBy، سبب می‌شود که بتوان به این نوع‌های یافت شده از طریق نام کلاس‌های متناظر دسترسی یافت.


اتصال خودکار ViewModelها به Viewهای برنامه

using System.Windows.Controls;
using StructureMap;

namespace DI07.Core
{
    /// <summary>
    /// Stitches together a view and its view-model
    /// </summary>
    public static class ViewModelFactory
    {
        public static void WireUp(this ContentControl control)
        {
            var viewName = control.GetType().Name;
            var viewModelName = string.Concat(viewName, "Model"); //قرار داد نامگذاری ما است
            control.Loaded += (s, e) =>
            {
                control.DataContext = ObjectFactory.GetNamedInstance<IViewModel>(viewModelName);
            };
        }
    }
}
اکنون که کار علامتگذاری ViewModelها انجام شده و همچنین IoC Container ما می‌داند که چگونه باید آن‌ها را در اسمبلی جاری جستجو کند، مرحله بعدی، ایجاد کلاسی است که از این تنظیمات استفاده می‌کند. در کلاس ViewModelFactory، متد WireUp، وهله‌ای از یک View را دریافت کرده، نام آن‌را استخراج می‌کند و سپس بر اساس قراردادی که در ابتدای بحث وضع کردیم، نام ViewModel متناظر را یافته و سپس زمانیکه این View بارگذاری می‌شود، به صورت خودکار DataContext آن‌را به کمک StructureMap وهله سازی می‌کند. این وهله سازی به همراه تزریق خودکار وابستگی‌ها در سازنده کلاس ViewModel نیز خواهد بود.


استفاده از کلاس ViewModelFactory

در ادامه کدهای TestView و پنجره اصلی برنامه را مشاهده می‌کنید:

<UserControl x:Class="DI07.Views.TestView"
             xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
             xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
             xmlns:mc="http://schemas.openxmlformats.org/markup-compatibility/2006" 
             xmlns:d="http://schemas.microsoft.com/expression/blend/2008" 
             mc:Ignorable="d" 
             d:DesignHeight="300" d:DesignWidth="300">
    <Grid>
        <TextBlock Text="{Binding Data}" />
    </Grid>
</UserControl>


<Window x:Class="DI07.MainWindow"
        xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
        xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
        xmlns:Views="clr-namespace:DI07.Views"
        Title="MainWindow" Height="350" Width="525">
    <Grid>
        <Views:TestView />
    </Grid>
</Window>
در فایل Code behind مرتبط با TestView تنها کافی است سطر فراخوانی this.WireUp اضافه شود تا کار تزریق وابستگی‌ها، وهله سازی ViewModel متناظر و همچنین مقدار دهی DataContext آن به صورت خودکار انجام شود:
using DI07.Core;

namespace DI07.Views
{
    public partial class TestView
    {
        public TestView()
        {
            InitializeComponent();
            this.WireUp(); //تزریق خودکار وابستگی‌ها و یافتن ویوو مدل متناظر
        }
    }
}

دریافت پروژه کامل این قسمت
  DI07.zip
نظرات مطالب
ایجاد alert,confirm,prompt هایی متفاوت با jQuery Impromptu
سلام
با تشکر از راهنمایی شما برای کنترل‌ها من از این کنترل می‌خواستم استفاده کنم ولی اجرا نشد اگه راهنماییم کنید ممنون میشم .
<!DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Strict//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-strict.dtd">
<html lang="en" xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">

<head>
<meta content="text/html; charset=UTF-8" http-equiv="Content-Type" />
<title></title>

<link href="jquery-impromptu.css" media="all" rel="stylesheet" type="text/css" />
<script src="jquery-1.8.3.min.js" type="text/javascript"></script>
<script src="jquery-impromptu.js" type="text/javascript"></script>
<script type="text/javascript">

$(function(){
$show.click(function(e){
$.prompt("Hello World!");
});
});
});

</script>
</head>

<body>
<button class="show">ShowPrompt</button>
</body>
</html>
ممنون
مطالب
HTML5 Web Component - قسمت دوم - Custom Elements
Custom Elements، دارای یک چرخه حیات می‌باشند. در طی این چرخه حیات، می‌توان تعدادی متد خاص را به المان سفارشی خود اضافه کرد که به صورت خودکار توسط مرورگر فراخوانی می‌شوند. به این متدها Life-cycle Callbacks یا Custom Element Reactions نیز می‌گویند. برای درک بهتر چرخه حیات مذکور، به تکه کد زیر توجه نمائید:
customElements.define("x-component", class extends HTMLElement {
    constructor() {
        super();
        console.log('constructed!');
    }

    connectedCallback() {
        console.log('connected!');
    }

    disconnectedCallback() {
        console.log('disconnected!');
    }

    adoptedCallback() {
        console.log('adopted!');
    }

    attributeChangedCallback(name, oldValue, newValue) {
        console.log('attirbuteChanged!', name, oldValue, newValue);
    }

    static get observedAttributes() {
        return ['checked','demo','label'];
    }
});

Element Upgrades
به صورت پیش‌فرض، المان‌های موجود در DOM که مبتنی‌بر استانداردهای HTML تعریف نشده‌ا‌ند، توسط مرورگر به عنوان HTMLUnknownElement تجزیه و تحلیل خواهند شد. ولی این موضوع برای المان‌های سفارشی که نام معتبری دارند (وجود «-»)، صدق نمی‌کند. برای مثال دو خط کد زیر را در کنسول مربوط به Developer tools مرورگر خود اجرا کنید:
// "tabs" is not a valid custom element name
document.createElement('tabs') instanceof HTMLUnknownElement === true //true

// "x-tabs" is a valid custom element name
document.createElement('x-tabs') instanceof HTMLElement === true //true
در این صورت، امکان استفاده از المان سفارشی، قبل از معرفی و ثبت آن توسط متد customElements.define نیز وجود خواهد داشت. یعنی اگر در DOM شما تعدادی المان سفارشی وجود داشته باشند که به هر دلیل نیاز است پس از گذشت یک بازه زمانی کوتاهی معرفی و ثبت شوند (مثال: lazy load اسکریپت‌های متناظر با المان‌های سفارشی در Angular)، این المان‌ها معتبر هستند. فرآیند فراخوانی متد define و استفاده از کلاس معرفی شده برای ارتقاء المان سفارشی موجود در DOM، اصطلاحا Element Upgrades نامیده می‌شود. همچنین با استفاده از متد customElements.whenDefined که یک Promise را بازگشت می‌دهد، می‌توان از معرفی و ثبت شدن المان خاصی آگاه شد:
customElements.whenDefined('x-component').then(() => {
  console.log('x-component defined');
});
یا حتی امکان استفاده از سلکتور «‎:defined‏» نیز به شکل زیر وجود دارد:
<share-buttons>
  <social-button type="twitter"><a href="...">Twitter</a></social-button>
  <social-button type="fb"><a href="...">Facebook</a></social-button>
  <social-button type="plus"><a href="...">G+</a></social-button>
</share-buttons>

// Fetch all the children of <share-buttons> that are not defined yet.
let undefinedButtons = buttons.querySelectorAll(':not(:defined)');

let promises = [...undefinedButtons].map(socialButton => {
  return customElements.whenDefined(socialButton.localName);
));

// Wait for all the social-buttons to be upgraded.
Promise.all(promises).then(() => {
  // All social-button children are ready.
});
در اینجا ابتدا تمام المان‌های تعریف نشده، کوئری شده‌اند و با استفاده از متد map و اجرای متد whenDefined، به لیستی از Promiseها رسیده‌ایم و در نهایت با استفاده از Promise.all منتظر اتمام مرحله upgrade المان‌های مذکور هستیم.
سازنده مرتبط با کلاس المان سفارشی x-component، در هنگام وهله‌سازی یا فرآیند upgrades فراخوانی می‌شود و می‌تواند برای مقداردهی اولیه خواص وهله جاری، تنظیم رخدادگردان‌ها (Event Listeners) و یا ایجاد و اتصال ShadowDOM با استفاده از متد attachShadow، محل مناسبی باشد. طبق مستندات مرتبط، فراخوانی ()super بدون ارسال هیچ آرگومانی باید در اولین خط این سازنده انجام شود.
برای وهله‌سازی المان سفارشی نیز می‌توان از متد customeElements.get به شکل زیر استفاده کرد:
customeElements.define('x-component',...)
let XComponent = customElements.get('x-component');
document.body.appendChild(new XComponent())
متد get، ارجاعی به سازنده کلاس x-component را بازگشت خواهد داد.

connectedCallback 
 اولین متد بعد از فراخوانی سازنده، connectedCallback نام دارد و زمانی رخ می‌دهد که وهله‌ای از یک المان سفارشی به Light DOM افزوده شده‌است و یا توسط Parser مرورگر، در DOM شناسایی شود. این متد، محل پیشنهاد شده برای اجرای کدهای زمان راه‌اندازی مانند دریافت منابع از سرور و یا رندر کردن محتوایی خاص، می‌باشد. 
نکته: این متد ممکن است بیش از یکبار نیز فراخوانی شود! هنگامیکه یک المان موجود در DOM از طریق کد از DOM جداشده و سپس اضافه شود:
const el = document.createElement('x-component');
document.body.appendChild(el);
// connectedCallback() called

el.remove();
// disconnectedCallback()

document.body.appendChild(el);
// connectedCallback() called again


disconnectedCallback
این متد نیز هر وقت المانی از DOM حذف شود، اجرا خواهد شد و مانند متد connectedCallback ممکن است چندین بار فراخوانی شود. همچنین محل مناسبی برای آزادسازی منابع استفاده شده در پیاده‌سازی المان سفارشی، می‌باشد. مانند: استفاده از متد clearInterval برای پاکسازی یک تایمر که با متد setInterval ایجاد شده‌است.  
نکته: هیچ تعهدی به اجرای متد disconnectedCallback در تمام حالاتی که یک المان از DOM حذف می‌شود، وجود ندارد. به عنوان مثال هنگامیکه یک برگه‌ی مرورگر بسته شود، این متد فراخوانی نخواهد شد.

‌attributeChangedCallback
 این متد هنگامی فراخوانی خواهد شد که خصوصیات مشخص شده از طریق observedAttributes به عنوان یک static getter، اضافه، حذف، ویرایش و یا جایگزین شوند. همچنین در مرحله Upgrades برای مقادیر اولیه خصوصیات که توسط استفاده کننده از المان سفارشی، مشخص شده‌است نیز فراخوانی می‌شود.
adoptedCallback
متدهای قبلی بیشترین استفاده را دارند؛ این متد خاص نیز زمانیکه یک المان سفارشی به یک DOM دیگری منتقل می‌شود، اجرا خواهد شد. برای مثال:
const iframe = document.querySelector('iframe');
const iframeImages = iframe.contentDocument.querySelectorAll('img');
const newParent = document.getElementById('images');

iframeImages.forEach(function(imgEl) {
  newParent.appendChild(document.adoptNode(imgEl));
});
در تکه کد بالا، لیست المان‌های img موجود در داخل iframe کوئری شده و سپس با پیمایش بر روی لیست بدست آمده و در زمان فراخوانی متد adoptNode که کار تغییر ownerDocument مرتبط با یک المان را انجام می‌دهد، متد adoptedCallback ما نیز اجرا خواهد شد.

Methods

اگر المان‌های بومی و استاندارد موجود را بررسی کنید، همه آنها دارای یکسری متد، پراپرتی و صفات مشخصی هستند. در اینجا نیز تعریف رفتاری برای یک المان سفارشی و کپسوله، نکته خاصی ندارد و به شکل زیر قابل تعریف و استفاده می‌باشد:
class XComponent extends HTMLElement {
  constructor() {
    super();
  }
  
  doSomething(){
    console.log('doSomething');
  }
}

let component = document.querySelector('x-component');
component.doSomething();
مشخص است که امکان تعریف انواع و اقسام متدها با پارامترها و خروجی‌های مختلفی و حتی نسخه‌های همزمان یا ناهمزمان آن‌ها وجود دارد.

Attributes & Properties

در HTML خیلی رایج است که مقادیر پراپرتی‌های یک المان در قالب یکسری صفات، نمودی در DOM هم داشته باشند. برای مثال:
div.id = 'id-value';
div.hidden = true;
انتظار چنین خروجی داریم:
<div id="id-value" hidden>
این موضوع، تحت عنوان «Reflecting Properties to Attributes» مطرح می‌باشد. در این صورت علاوه بر اینکه با یک نگاه به DOM، از مقادیر خصوصیات یک المان آگاه خواهیم بود، امکان استفاده از این صفات به عنوان سلکتورهایی در زمان استایل‌دهی نیز وجود دارد. حال از این مکانیزم برای اعمال یکسری صفات دسترسی‌پذیری مانند صفات ARIA به المان سفارشی خود نیز می‌توان استفاده کرد. برای مثال:
class XComponent extends HTMLElement {
    constructor() {
        super();
    }

    connectedCallback() {
        this._render();
    }

    get disabled() {
        return this.hasAttribute('disabled');
    }

    set disabled(val) {
        // Reflect the value of `disabled` as an attribute.
        if (val) {
            this.setAttribute('disabled', '');
        } else {
            this.removeAttribute('disabled');
        }

        this._render();
    }

    _render() {
        //... 
    }
}
ایده کار خیلی ساده است؛ پراپرتی‌های یک المان‌سفارشی را از طریق متدهای getter و setter تعریف کرده و در بدنه پیاده‌سازی آنها، صفات HTML ای المان جاری را تغییر داده و یا از مقادیر آنها استفاده کنیم.
اینبار با مقداردهی پراپرتی disabled برروی وهله‌ای از المان سفارشی ما، این مقادیر نمودی در DOM هم خواهند داشت. با استفاده از متدهای setAttribute یا removeAttribute کار همگام‌سازی پراپرتی‌ها با صفات را انجام داده‌ایم.
همچین با استفاده از متد attributeChangedCallback نیز می‌توان برای اعمال صفات ARIA که اشاره شد، به شکل زیر استفاده کرد:
attributeChangedCallback(name, oldValue, newValue) {
  switch (name) {
    case 'checked':
      // Note the attributeChangedCallback is only handling the *side effects*
      // of setting the attribute.
      this.setAttribute('aria-disabled', !!newValue);
      break;
    ...
  }
یا حتی به شکل زیر:
attributeChangedCallback(name, oldValue, newValue) {
    // When the component is disabled, update keyboard/screen reader behavior.
    if (this.disabled) {
      this.setAttribute('tabindex', '-1');
      this.setAttribute('aria-disabled', 'true');
    } else {
      this.setAttribute('tabindex', '0');
      this.setAttribute('aria-disabled', 'false');
    }
    // TODO: also react to the other attribute changing.
  }
در اینجا از همان getter که طبق پیاده‌سازی ما، در پشت صحنه از همان مقدار صفت disabled استفاده می‌کند، برای تنظیم یکسری صفات دیگر استفاده کرده‌ایم. به عنوان مثال اگر المان ما غیرفعال شده بود، صفت tabindex آن را با «‎-1‏» مقداردهی می‌کنیم تا از توالی پیمایش مبتنی‌بر Tab خارج شود.
نکته: پیشنهاد می‌شود از مکانیزم همگام‌سازی پراپرتی‌ها و صفات، برای انواع داده‌ای اولیه (رشته، عدد و ...) استفاده شود و برای دریافت مقادیری مانند objects و یا arrays، از متدها یا پراپرتی‌ها استفاده کنید. در غیر این صورت نیاز خواهد بود که این مقادیر را سریالایز و در داخل المان سفارشی، عملیات معکوس آن را انجام دهید که می‌تواند هزینه‌ی زیادی داشته باشد. عملیات سریالایز نیز خود باعث از دست دادن ارجاعات به آن مقادیر خواهد شد. به صورت کلی هیچکدام از المان‌های بومی موجود، چنین اطلاعاتی را دریافت نمی‌کند. برای مثال:
constructor() {
    super();

    this._data = [];
}

get data() {
    return _data;
}

set data(value) {
    if (this_data === value) return;
    this._data = value;
    this._render();
}

Lazy Properties

همانطور که اشاره شد حتی قبل از مرحله upgrades مربوط به المان‌های سفارشی استفاده شده در سند HTML برنامه شما، به عنوان المان‌های معتبری هستند که امکان کوئری کردن و مقداردهی اولیه خصوصیات آنها از طریق کد نیز ممکن است. این موضوع زمانیکه از فریم‌ورکی مثل Angular استفاده می‌شود، المان موردنظر به صورت خودکار توسط فریم‌ورک لود و به صفحه اضافه شده و در انتهای عملیات، binding پراپرتی‌های آن به خصوصیات موجود در کامپوننت Angular ای انجام خواهد شد. به مثال زیر توجه کنید:
<x-component [disabled]="model.disabled"></x-component>
در این صورت اگر لود اسکریپت، معرفی و ثبت این المان سفارشی به صورت Lazy انجام شود، امکان آن وجود دارد که فریم‌ورک، عملیات binding را قبل از مرحله upgrades انجام دهد. خوب... این موضوع چه مشکلی را ایجاد می‌کند؟ در این صورت چون مرحله upgrades تمام نشده است، پیاده‌سازی بدنه متد setter متناظر با خصوصیات المان سفارشی، توسط پراپرتی جدیدی که توسط فریم‌ورک برروی وهله موجود تعریف می‌شود، بی‌استفاده خواهد ماند. برای مثال، اگر سعی کنیم قبل از مرحله upgrades خصوصیت disabled المان x-component را مقداردهی کنیم، عملیات مکانیزم همگام‌سازی مدنظر ما اجرا نخواهد شد:
let el = document.querySelector('x-component');
el.disabled = true;

customElements.define("x-component", class extends HTMLElement {
    constructor() {
        super();
    }

    get disabled() {
        return this.hasAttribute('disabled');
    }

    set disabled(val) {
        // Reflect the value of `disabled` as an attribute.
        if (val) {
            this.setAttribute('disabled', '');
        } else {
            this.removeAttribute('disabled');
        }

        this._render();
    }
});

با این خروجی مواجه خواهیم شد که هیچ اثری از صفت disabled دیده نمی‌شود:


یکی از روش‌های پیشنهاد شده برای حل این مشکل، مقداردهی مجدد پراپرتی‌ها بعد از مرحله upgrades و پس از اینکه متد setter تعریف شده‌است، می‌باشد:
let el = document.querySelector('x-component');
el.disabled = true;

customElements.define("x-component", class extends HTMLElement {
    constructor() {
        super();
    }

    connectedCallback() {
        this._upgradeProp('disabled');
    }

    get disabled() {
        return this.hasAttribute('disabled');
    }

    set disabled(val) {
        // Reflect the value of `disabled` as an attribute.
        if (val) {
            this.setAttribute('disabled', '');
        } else {
            this.removeAttribute('disabled');
        }

        this._render();
    }

    _upgradeProp(prop) {
        if (this.hasOwnProperty(prop)) {
            let value = this[prop];
            delete this[prop]; //delete instance property
            this[prop] = value; // set prototype property
        }
    }
});
ایده کار به این صورت است که مقدار پراپرتی مورد نظر را که قبل از مرحله upgrades برروی وهله جاری (instance property) تنظیم شده‌است، در متغییری نگهداری کرده و آن پراپرتی را حذف و سپس پراپرتی تعریف شده در کلاس (prototype property) را برای وهله جاری مقداردهی کنیم.
نکته: به یاد داشته باشید که قبل از اینکه یکسری صفات خاص را مقدار دهی کنید، بررسی شود که استفاده کننده از المان سفارشی، مقداری را تنظیم نکرده باشد. برای مثال اگر قصد دارید المان سفارشی شما قابلیت focus را داشته باشد، نیاز است شما حداقل tabindex=-1 را تنظیم کنید؛ حتی اگر استفاده کننده، آن را مقداردهی نکرده باشد:
connectedCallback() {
  if (!this.hasAttribute('role'))
    this.setAttribute('role', 'checkbox');
  if (!this.hasAttribute('tabindex'))
    this.setAttribute('tabindex', -1); //element is not reachable via sequential keyboard navigation, but could be focused
}

مطالب
برنامه نویسی موازی - بخش اول - مفاهیم

برنامه نویسی موازی، نقطه‌ی متقابل برنامه نویسی سریال که حتی گاها با برنامه نویسی سریال به سبک Asynchronous به اشتباه گرفته می‌شود، به سبکی از برنامه نویسی گفته می‌شود که در آن برنامه نویس قابلیت اجرای بخش‌های موازی برنامه را از طریق چندین Thread و به طور همزمان ایجاد کرده باشد. نکاتی که در این سبک برنامه نویسی بسیار مهم است، مهارت‌های برنامه نویس در درک قسمت‌های موازی برنامه و مجزا سازی این بخش‌ها از یکدیگر است تا کمترین ارتباط را با هم داشته باشند. مشخصا تمامی یک برنامه قابلیت موازی سازی را نخواهد داشت؛ اما مفهومی به عنوان درجه‌ی موازی سازی در هر برنامه وجود دارد که ایده آل موازی سازی، رسیدن به این درجه‌ی از موازی سازی است.
در برنامه نویسی موازی، قسمت‌هایی از برنامه که به Thread‌های مجزایی برای اجرا محول شده‌اند، می‌توانند تقریبا در یک زمان شروع به اجرا کنند و اینگونه است که سرعت اجرای عملیات افزایش پیدا می‌کند. به عنوان مثال فرض کنید برنامه‌ای داریم که ۱۰۰ رکورد از پایگاه داده واکشی می‌کند و بررسی‌ای بر روی یکی از فیلدهای آن انجام می‌دهد که ۳ ثانیه زمان گیر است و در صورت وجود شرایط خاصی، آن رکورد را لاگ می‌کند. در برنامه نویسی سریال، برسی ۱۰۰ رکورد، به ۳۰۰ ثانیه زمان برای انجام احتیاج دارد؛ ولی با فرض انجام همین عملیات با دو Thread به صورت موازی، این زمان تقریبا به نصف کاهش پیدا خوهد کرد.


چرا و در چه زمانی باید به سراغ برنامه نویسی موازی رفت !؟


نرم افزارهای بزرگ با تعداد تراکنش‌های بالا و حجم اطلاعات بالا که همواره نیازمند پردازش مستمر هستند، لزوم استفاده‌ی بهینه از قدرت پردازشی پردازنده‌ها را ایجاب می‌کنند. به طور کل می‌توان گفت قسمت‌هایی از برنامه که عملیات پردازشی را روی داده‌های مجزا انجام می‌دهند، بهترین بخش برای انجام عملیات به صورت موازی و همزمان هستند. البته نباید این نکته را نیز فراموش کرد که عملیات ایجاد Thread و مدیریت آن‌ها، دارای سربار است. ازین‌رو بهتر است برای کارهای ساده و کوچک، به سراغ برنامه نویسی موازی نرفت.


در اجرای موازی بخش‌های مختلف برنامه، ترتیب انجام هر بخش نباید در نتیجه‌ی کلی تاثیر گذار باشد. در عملیات جمع یک مجموعه می‌توان آن را به چند Thread مجزا محول کرد تا هر بخش از مجموعه را یک Thread جمع بزند و در نهایت نتیجه‌ی کل Thread‌ها با هم جمع شود. در این عملیات ترتیب اتمام کار هر Thread، نتیجه‌ای بر Thread‌های دیگر و نتیجه‌ی نهایی، نخواهد داشت. اما در شکل بالا بعد از اتمام انجام عملیات تبدیل حروف کوچک به بزرگ توسط هر Thread، گارانتی‌ای برای چاپ آنها به همان ترتیبی که از سورس خوانده شده‌اند، وجود ندارد. به عبارتی ممکن است در ابتدا وظیفه‌ی 2 Thread تمام شده باشد و بعد 1 Thread که باعث خواهد شد در خروجی، ابتدا کاراکترهای "CD" و سپس "AB"  نمایش داده شود. البته این یک مثال ساده برای درک موضوع است.


مفهوم Thread Safe

Thread Safe یک مفهوم مرتبط به زبان‌های برنامه نویسی با قابلیت اجرای چند ریسمانی می‌باشد؛ بدین مفهوم که Thread safe فقط در نرم افزارهایی که به صورت Multi Thread نوشته شده‌اند معنا پیدا می‌کند.
درک مفهوم Thread Safe و تکنیک‌های مرتبط با آن، در نرم افزار‌های چند ریسمانی بسیار حائز اهمیت می‌باشد. چرا که باعث بروز برخی خطاهای منطقی در عملکرد سیستم خواهد شد که بعضاً ردگیری آن‌ها نیز بسیار دشوار است. به طور کلی هنگامیکه thread‌‌های مختلفی در یک برنامه در حال کار همزمان می‌باشند، رخ دادن دو اتفاق شایع زیر دور از ذهن نیست:


1- Dead Lock

مفهوم بن بست در علوم کامپیوتر، یکی ار رایج‌ترین مفاهیم است که از سطح سیستم عامل تا سیستم‌های توزیع شده، تعمیم داده می‌شود. Dead Lock  زمانی رخ می‌دهد که Thread‌های مختلف، با منابع مشترکی کار می‌کنند. بدین صورت که Thread شماره ۱، منبع A را در اختیار دارد و منتظر منبع B است. همزمان Thread شماره دو، منبع B را در اختیار دارد و منتظر منبع A است. به این شرایط، بن بست می‌گویند. شبیه سازی این اتفاق را در کد #C زیر می‌توانید ببینید:
public static void Function_A()
{
 lock (resource_1)
 {
   Thread.Sleep(1000);
   lock (resource_ 2)
   {
   }
 }
}

public static void Function_B()
{
 lock (resource_2)
 {
   Thread.Sleep(1000);
   lock (resource_1)
   {
   }
 }
}

static void Main()
{
  Thread thread_A = new Thread((ThreadStart)Function_A);
  Thread thread_B = new Thread((ThreadStart)Function_B);

  thread_A.Start();
  thread_B.Start();

  while (true)
  {
   // Stare at the two threads in deadlock.
  }
}

2- Race conditions

زمانی رخ می‌دهد که دو یا چند thread به یک مقدار مشترک دسترسی داشته باشند و تلاش کنند که در یک زمان، مقدار آن را تغییر دهند. مشکل از جایی رخ می‌دهد که شما به عنوان یک برنامه نویس نمی‌دانید، در یک زمان یکسان، برای تغییر یه مقدار مشترک بین thread‌ها، اولویت با کدام thread است. این اولویت بندی و جابجایی بین threadها وظیفه‌ی الگوریتم زمان بندی thread‌ها است که در هر زمان می‌تواند بین thread‌های مختلف سوییچ کند. این اولویت بندی می‌تواند روی عملکرد کد شما تاثیر گذار باشد؛ مخصوصا در بخش‌هایی که مقدار مشترکی برسی می‌شوند؛ مانند مثال زیر:
if (x == 5) 
{
   y = x * 2; 
}

اگر بلافاصله بعد از بررسی مقدار متغیر x توسط یک thread ،thread دیگری این مقدار را تغییر دهد، دیگر نتیجه‌ی این بلاک کد، منطقی نخواهد بود و جواب، ۱۰ نخواهد شد.

با توجه به مفاهیم عنوان شده، بررسی Thread safe بودن یک کد، با معیارهای زیر انجام می‌شود:
۱- قفل گذاری روی منابع باید به شکلی باشد که باعث بروز Dead Lock نشود.
۲- استفاده از مقادیر مشترک باید به گونه‌ای باشد که منجر به Race-conditions نشود.

حال اگر در هر برنامه، مقادیر مشترکی بین thread‌‌ها وجود داشته باشد، چه از نوع struct, class, static و ...  باید به این نکته توجه کرد که ذاتا این مقادیر Thread Safe هستند یا نه !؟ در بخش بعدی، راهکارهای قفل گذاری را برای استفاده از مقادیری که ذاتا thread safe نیستند، بررسی می‌کنیم.
مطالب
آموزش سیلورلایت 4 - قسمت‌های 21 تا 27

فصل عنوان فایل مرتبط
21 بررسی کنترل DataForm +
22 برنامه نویسی گرافیکی در Silverlight +
23 آشنایی با پویا نمایی در Silverlight +
24 برنامه نویسی چند ریسمانی در Silverlight +
25 تعامل با کدهای HTML صفحه در Silverlight +
26 استفاده از WCF RIA Services در Silverlight +
27 استفاده از MEF در Silverlight 4 +

منابع و مآخذ +

سورس تمام مثال‌های کتاب +
و یا دریافت تمام قسمت‌ها به صورت یکجا



توضیحی در مورد مثال‌ها:
تمام پوشه‌های مثال‌ها دارای شماره هستند و این شماره‌ها متناظرند با شماره‌ی فضاهای نام مثال‌ها