نظرات مطالب
استفاده از Froala WYSIWYG Editor در ASP.NET
برای حذف فایل‌ها به صورت فیزیکی از سرور، زمانی که لینک را از ادیتور حذف می‌کنید و یا حتی با backSpace لینک مربوط به فایلی را حذف می‌کنید می‌توان از اسکریپت زیر بهره جست:
.on('froalaEditor.file.unlink', function (e, editor, link) {
                $.ajax({
                    method: "POST",
                    url: "@Url.Action("FroalaDeleteFile", "YeChizis")",
                    data: {
                        src:link.href
                    }
                })
                .done(function (data) {
                    console.log('file was deleted');
                })
                .fail(function () {
                    console.log('file delete problem');
                })
            })
و در سمت سرور داریم:
        /// <summary>
        /// حذف فایل‌های ادیتور
        /// </summary>
        [HttpPost]
        public void FroalaDeleteFile(string src)
        {
            string relativePath = new Uri(src).PathAndQuery;
            string physicalFilePath = Server.MapPath(relativePath);
            if (System.IO.File.Exists(physicalFilePath))
                System.IO.File.Delete(physicalFilePath);
        }
همچنین اگر نیاز باشد که در صورت حذف عکس از ادیتور، آن عکس به صورت فیزیکی نیز از سرور پاک شود می‌توان از اسکریپت زیر بهره جست:
البته کمی بالاتر آقای نصیری اشاره کرده اند اما مشروح آن به شکل زیر است:
.on('froalaEditor.image.removed', function (e, editor, $img) {
                $.ajax({
                    // Request method.
                    method: "POST",

                    // Request URL.
                    url: "@Url.Action("FroalaDeleteImageAction", "ControllerName")",

                    // Request params.
                    data: {
                        src: $img.attr('src')
                    }
                })
                .done(function (data) {
                    console.log('image was deleted');
                })
                .fail(function () {
                    console.log('image delete problem');
                })
            })

  و در سمت سرور Action ای مانند زیر:
        /// <summary>
        /// حذف عکس‌های ادیتور
        /// </summary>
        [HttpPost]
        public void FroalaDeleteImageAction(string src)
        {
            string physicalFilePath = Server.MapPath(src);
            if (System.IO.File.Exists(physicalFilePath))
                System.IO.File.Delete(physicalFilePath);
        }
مطالب
ایجاد نقشه سایت (Site Map) داینامیک
همان طور که می‌دانید نقشه‌ی سایت علاوه بر استفاده از MetaTag‌ها و Url Routing‌ها و ... یکی از نکات اصلی برای سایت شماست که در نتایج گوگل برای جستجو کنندگان نمایش داده شود .

در این مقاله من قصد دارم که به شما چگونگی ایجاد و کار با یک SiteMap  داینامیک را آموزش دهم .
منظور از SiteMap داینامیک این است که به ازای هر مطلبی که شما در سایت تان ایجاد ، ویرایش یا حذف می‌کنید چنانچه دارای صفحه ای در سایت باشد SiteMap تغییر می‌کند .

ساختار یک SiteMap به صورت زیر است :

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<urlset xmlns="http://www.sitemaps.org/schemas/sitemap/0.9">
  <url>
<loc>Url Page 1</loc>
<lastmod>2014-02-20</lastmod>
<changefreq>always</changefreq>
<priority>1</priority>
  </url>
  <url>
<loc>Url Page 2</loc>
<lastmod>2014-02-20</lastmod>
<changefreq>always</changefreq>
<priority>1</priority>
  </url>
</urlset>
به ازای هر مطلبی که به سایتتان اضافه می‌کنید چنانچه آن مطلب جهت نمایش دارای Url باشد ، باید یک تگ Url  به SiteMap اضافه شود.
تگ loc موجود در تگ url آدرس صفحه را مشخص می‌کند .
تگ lastmod تاریخ اضافه کردن یا آخرین ویرایش را نمایش می‌دهد .
تگ changefreq که دوره‌ی بروز رسانی صفحه را مشخص می‌کند .
تگ priority الویت صفحه را مشخص می‌کند .

که من در کد نویسی تگ changefreq  را always  و تگ priority را  1 قرار دادم.

در فایل ضمیمه یک کلاس به اسم updateSiteMap.cs وجود دارد که تابع آن شامل دو پارامتر ورودی مانند زیر است :

public void UpdateSiteMap(string Addr,string NewOpr)
پارامتر Addr که آدرس صفحه ای است که شما می‌خواهید به SiteMap اضافه شود .
پارامتر NewOpr که می‌تواند شامل یکی از سه مقدار زیر باشد  :add ، edit ، delete

اگر پارامتر NewOpr دارای مقدار add باشد یعنی مقدار موجود در پارامتر Addr را بهSiteMap اضافه کن . یعنی یک تگ url  یه SiteMap اضافه کن .
اگر پارامتر NewOpr دارای مقدار edit باشد یعنی مقدار موجود در تگ <lastmod> را ویرایش کن . یعنی تاریخ آخرین بروزرسانی تغییر می‌کند .
اگر پارامتر NewOpr دارای مقدار delete باشد یعنی تگ url ایی که محتوای تگ loc آن برابر است با مقدار موجود در پارامتر Addr را از SiteMap حذف کن.

این بخش از کد موجود در فایل ضمیمه uupdateSiteMaop.cs  قسمت edit و delete  نقشه‌ی سایت را انجام می‌دهد .
 if (NewOpr != "add")
{
XmlElement xmlElement = xmlDoc.DocumentElement;
if (xmlElement.ChildNodes != null)
{
  foreach (XmlElement myElement in xmlDoc.DocumentElement)
  {
if (myElement.ChildNodes[0].InnerText == Addr)
{
  if (NewOpr != "delete")
myElement.ChildNodes[1].InnerText = DateTime.Now.ToString("yyyy-MM-dd");
  else
myElement.ParentNode.RemoveChild(myElement);
break;
}
  }
}
}

و بخش else دستور بالا قسمت Add  را انجام می‌دهد .یعنی کدهای زیر:
 else
{
string ns="http://www.sitemaps.org/schemas/sitemap/0.9";
XmlNode url = xmlDoc.CreateNode(XmlNodeType.Element, "url",ns );
XmlNode loc = xmlDoc.CreateNode(XmlNodeType.Element, "loc", ns);
XmlNode lastmod = xmlDoc.CreateNode(XmlNodeType.Element, "lastmod", ns);
XmlNode changefreq = xmlDoc.CreateNode(XmlNodeType.Element, "changefreq", ns);
XmlNode priority = xmlDoc.CreateNode(XmlNodeType.Element, "priority", ns);
loc.InnerText = Addr;
lastmod.InnerText = DateTime.Now.ToString("yyyy-MM-dd");
changefreq.InnerText = "always";
priority.InnerText = "1";
url.AppendChild(loc);
url.AppendChild(lastmod);
url.AppendChild(changefreq);
url.AppendChild(priority);
xmlDoc.DocumentElement.AppendChild(url);
}
اگر اطلاعاتی را به جدول اضافه می‌کنید و می‌خواهید Url صفحه‌ی مربوط به آن اطلاعات برای شما در SiteMap اضافه شود  بعد از ذخیره شدن اطلاعات در جدول بلافاصله کد زیر را اضافه می‌کنید :
//
Add Info In Table
//
updateSiteMap updateSiteMap = new updateSiteMap();
updateSiteMap.UpdateSiteMap("Url Page", "add");

برای قسمت ویرایش هم پس از آنکه اطلاعات را ویرایش کردید چنانچه برای آن اطلاعات صفحه ای را در SiteMap درج کرده اید کد زیر را می‌نویسید :
 updateSiteMap updateSiteMap = new updateSiteMap();
updateSiteMap.UpdateSiteMap("Url Page", "edit");

برای قسمت حذف هم اگر شما اطلاعاتی را از جدول حذف می‌کنید چنانچه برای آن اطلاعات صفحه ای در SiteMap درج کرده اید کد زیر را می‌نویسید :
  updateSiteMap updateSiteMap = new updateSiteMap();
updateSiteMap.UpdateSiteMap("Url Page", "delete");

موفق باشید .


 
Files.zip
مطالب
تحلیل و بررسی ده روش آسیب پذیری نرم افزار بر اساس متدولوژی OWASP - قسمت اول SQL Injection
در این سری از مقالات، ده روش برتر آسیب پذیری نرم افزار بر اساس متدولوژی OWASP مورد بررسی قرار میگیرد. یادگیری این روش‌ها منحصر به زبان برنامه نویسی خاصی نیست و رعایت این نکات برای برنامه نویسانی که قصد نوشتن کدی امن دارند، توصیه میشود. کلمه‌ی OWASP مخفف عبارت Open Web Application Security Protocol Project می‌باشد. در واقع OWASP یک متدولوژی و پروژه‌ی متن باز است که معیارهایی را برای ایمن سازی نرم افزار مورد بررسی قرار میدهد.



آسیب پذیری SQL Injection یا به اختصار SQLi

تزریق SQL، یکی از قدیمی ترین، شایع‌ترین و مخرب‌ترین آسیب پذیری‌ها، برای برنامه‌ها می‌باشد و در صورت برقراری شرایط مناسب جهت حمله و با اعمال نفوذ، از طریق تزریق SQL ، مهاجم میتواند با دور زدن فرآیندهای اعتبارسنجی و احراز هویت یک برنامه، به تمامی محتوای پایگاه داده‌ی آن و گاها کنترل سرور، دسترسی پیدا کند. این حمله برای افزودن، ویرایش و حذف رکوردهای یک پایگاه داده مبتنی بر SQL انجام میشود.


عملکرد SQL Injection

برای اجرای SQLهای مخرب در برنامه‌هایی که از پایگاه‌های داده‌ی مبتنی بر SQL مانند (SQL Server ،MySQL ،PostgreSQL ،Oracle و ...) استفاده میکنند، هکر یا مهاجم در اولین گام باید به دنبال ورودی‌هایی در برنامه باشد که درون یک درخواست SQL قرار گرفته باشند (مانند صفحات لاگین، ثبت نام، جستجو و ...).

کد زیر را در نظر بگیرید:

# Define POST variables
uname = request.POST['username']
passwd = request.POST['password']

# SQL query vulnerable to SQLi
sql = "SELECT id FROM users WHERE username='" + uname + "' AND password='" + passwd + "'"

# Execute the SQL statement
database.execute(sql)
در این کد، موارد امنیتی برای جلوگیری از تزریق SQL تعبیه نشده‌است و هکر با اندکی دستکاری پارامترهای ارسالی میتواند نتایج دلخواهی را برای نفوذ، بدست بیاورد. قسمتی از کد که دستور SQL را اجرا میکند و پارامترهای ورودی از کاربر را در خود جای میدهد، بصورت نا امنی کدنویسی شده‌است.

اکنون ورودی password را برای نفوذ، تست میکنیم. مهاجم بدون داشتن نام کاربری، قصد دور زدن احراز هویت را دارد. بجای password عبارت زیر را قرار میدهد:

password' OR 1=1  

در نهایت در بانک اطلاعاتی دستور زیر اجرا میشود:

 SELECT id FROM users WHERE username='username' AND password=  'password' OR 1=1'

میدانیم که 1=1 است. پس بدون در نظر گرفتن اینکه شما برای username و password چه چیزی را وارد نمودید، عبارت درست در نظر گرفته میشود:

شرط اول   and   شرط دوم =
نتیجه  or 1=1
چون 1=1 است 
همیشه شرط کوئری درست خواهد بود


معمولا در بانک اطلاعاتی، اولین کاربری که وارد میکنند Administrator برنامه می‌باشد. پس به احتمال قوی شما میتوانید با مجوز ادمین به برنامه وارد شوید. البته میتوان با دانستن تنها نام کاربری هم به‌راحتی با گذاشتن در قسمت username بدون دانستن password، به برنامه وارد شد؛ زیرا میتوان شرط چک کردن password را کامنت نمود:

-- MySQL, MSSQL, Oracle, PostgreSQL, SQLite
' OR '1'='1' --
' OR '1'='1' /*
-- MySQL
' OR '1'='1' #
-- Access (using null characters)
' OR '1'='1' %00
' OR '1'='1' %16




ابزارهایی برای تست آسیب پذیری SQLi

1) برنامه‌ی DNTProfiler

2) اسکنر اکانتیکس

3) sqlmap
4) روش دستی که بهترین نتیجه را دارد و نیاز به تخصص دارد.


چگونه از SQL Injection جلوگیری کنیم

1) روی داده‌هایی که از کاربر دریافت میگردد، اعتبار سنجی سمت کلاینت و سرور انجام شود. اگر فقط به اعتبارسنجی سمت کلاینت اکتفا کنید، هکر به‌راحتی با استفاده از  پروکسی، داده‌ها را تغییر می‌دهد. ورودی‌ها را فیلتر و پاکسازی و با لیست سفید یا سیاه بررسی کنید ( ^^^^ ).

2) از کوئری‌هایی که بدون استفاده از پارامتر از کاربر ورودی گرفته و درون یک درخواستSQL قرار میگیرند، اجتناب کنید:

[HttpGet]
        [Route("nonsensitive")]
        public string GetNonSensitiveDataById()
        {
            using (SqlConnection connection = new SqlConnection(_configuration.GetValue<string>("ConnectionString")))
            {
                connection.Open();
                SqlCommand command = new SqlCommand($"SELECT * FROM NonSensitiveDataTable WHERE Id = {Request.Query["id"]}", connection);
                using (var reader = command.ExecuteReader())
                {
                    if (reader.Read())
                    {
                        string returnString = string.Empty;
                        returnString += $"Name : {reader["Name"]}. ";
                        returnString += $"Description : {reader["Description"]}";
                        return returnString;
                    }
                    else
                    {
                        return string.Empty;
                    }
                }
            }
        }


با استفاده از پارامتر: (بهتر است نوع دیتا تایپ پارامتر و طول آن ذکر شود)

[HttpGet]
        [Route("nonsensitivewithparam")]
        public string GetNonSensitiveDataByNameWithParam()
        {
            using (SqlConnection connection = new SqlConnection(_configuration.GetValue<string>("ConnectionString")))
            {
                connection.Open();
                SqlCommand command = new SqlCommand($"SELECT * FROM NonSensitiveDataTable WHERE Name = @name", connection);
                command.Parameters.AddWithValue("@name", Request.Query["name"].ToString());
                using (var reader = command.ExecuteReader())
                {
                    if (reader.Read())
                    {
                        string returnString = string.Empty;
                        returnString += $"Name : {reader["Name"]}. ";
                        returnString += $"Description : {reader["Description"]}";
                        return returnString;
                    }
                    else
                    {
                        return string.Empty;
                    }
                }
            }
        }


3) از Stored Procedureها استفاده کنید و بصورت پارامتری داده‌های مورد نیاز را به آن‌ها پاس دهید: (بهتر است نوع دیتا تایپ پارامتر و طول آن ذکر شود)  

 [HttpGet]
        [Route("nonsensitivewithsp")]
        public string GetNonSensitiveDataByNameWithSP()
        {
            using (SqlConnection connection = new SqlConnection(_configuration.GetValue<string>("ConnectionString")))
            {
                connection.Open();
                SqlCommand command = new SqlCommand("SP_GetNonSensitiveDataByName", connection);
                command.CommandType = System.Data.CommandType.StoredProcedure;
                command.Parameters.AddWithValue("@name", Request.Query["name"].ToString());
                using (var reader = command.ExecuteReader())
                {
                    if (reader.Read())
                    {
                        string returnString = string.Empty;
                        returnString += $"Name : {reader["Name"]}. ";
                        returnString += $"Description : {reader["Description"]}";
                        return returnString;
                    }
                    else
                    {
                        return string.Empty;
                    }
                }
            }
        }


4) اگر از داینامیک کوئری استفاده میکنید، داده‌های مورد استفاده‌ی در کوئری را بصورت پارامتری ارسال کنید:

فرض کنید چنین جدولی دارید

CREATE TABLE tbl_Product
(
Name NVARCHAR(50),
Qty INT,
Price FLOAT
)

GO

INSERT INTO tbl_Product (Name, Qty, Price) VALUES (N'Shampoo', 200, 10.0);
INSERT INTO tbl_Product (Name, Qty, Price) VALUES (N'Hair Clay', 400, 20.0);
INSERT INTO tbl_Product (Name, Qty, Price) VALUES (N'Hair Tonic', 300, 30.0);

یک پروسیجر را دارید که عملیات جستجو را انجام میدهد و از داینامیک کوئری استفاده میکند.

ALTER PROCEDURE sp_GetProduct(@Name NVARCHAR(50))
AS
BEGIN
    DECLARE @sqlcmd NVARCHAR(MAX);
    SET @sqlcmd = N'SELECT * FROM tbl_Product WHERE Name = ''' + @Name + '''';
    EXECUTE(@sqlcmd)
END

با اینکه از Stored Procedure استفاده میکنید، باز هم در معرض خطر SQLi می‌باشید. فرض کنید هکر چنین درخواستی را ارسال میکند:

Shampoo'; DROP TABLE tbl_Product; --

نتیجه، تبدیل به دستور زیر میشود:

SELECT * FROM tbl_Product WHERE Name = 'Shampoo'; DROP TABLE tbl_Product; --'

برای جلوگیری از SQLi در کوئریهای داینامیک SP بشکل زیر عمل میکنیم:

ALTER PROCEDURE sp_GetProduct(@Name NVARCHAR(50))
AS
BEGIN
    DECLARE @sqlcmd NVARCHAR(MAX);
    DECLARE @params NVARCHAR(MAX);
    SET @sqlcmd = N'SELECT * FROM tbl_Product WHERE Name = @Name';
    SET @params = N'@Name NVARCHAR(50)';
    EXECUTE sp_executesql @sqlcmd, @params, @Name;
END
در اینجا در پارامتر params@ نوع دیتاتایپ و طول آن را مشخص میکنید و کارکتر quote به صورت خودکار حذف میشود و از SQLi جلوگیری میکند. 


5) میتوان از تنظیمات IIS یا وب سرورهای دیگر برای جلوگیری از SQLi استفاده نمود.

6) استفاده از چند کاربرِ دیتابیس در برنامه و بکارگیری سطح دسترسی محدود و مناسب( ^ , ^ ).

7) از  ORM استفاده کنید و اگر نیاز به سرعت بیشتری دارید از یک Micro ORM استفاده کنید؛ با در نظر داشتن نکات لازم  

نظرات مطالب
استخراج اطلاعات از صفحات وب با کمک HtmlAgilityPack
Crawler همونطور که در متن هم نوشته شده دست سازه و مهم نیست و تابع GetXHtmlFromUri میتونه مثل نمونه زیر باشه و دقت کنید خالی نبودن  UseAgent خیله مهمه وگرنه ارور The remote server returned an error: (409) Conflict رو میده.
من با همین تابع یک سایت فارسی رو چک کردم و اروری نداد و متن فارسی قابل کوئری گرفتن بود.
کامل‌تر و با ارور هندلینگ بهترش رو میتونید در برنامه مفید plrip آقای وحید نصیری ببینید
private static HtmlDocument GetXHtmlFromUri(string uri)   {
            HtmlDocument htmlDoc = new HtmlDocument()
            {
                OptionCheckSyntax = true,
                OptionFixNestedTags = true,
                OptionAutoCloseOnEnd = true,
                OptionDefaultStreamEncoding = Encoding.UTF8
            };

            var request = (HttpWebRequest)WebRequest.Create(uri);
            request.Method = "GET";
//important  request.UserAgent = "Mozilla/5.0 (compatible; MSIE 9.0; Windows NT 6.1; WOW64; Trident/5.0)"; request.Accept = "text/html"; request.AutomaticDecompression = DecompressionMethods.GZip | DecompressionMethods.Deflate; using (var response = request.GetResponse() as HttpWebResponse) { using (var stream = response.GetResponseStream()) { htmlDoc.Load(stream, Encoding.UTF8); } } return htmlDoc; }
اینم روش دوم که بازم UserAgent باید اضافه بشه
private static HtmlDocument GetXHtmlFromUri2(string uri)        {
            WebClient client = new WebClient() { Encoding = Encoding.UTF8 };
            client.Headers.Add("user-agent", "Mozilla/5.0 (compatible; MSIE 9.0; Windows NT 6.1; WOW64; Trident/5.0)");

            HtmlDocument htmlDoc = new HtmlDocument()
            {
                OptionCheckSyntax = true,
                OptionFixNestedTags = true,
                OptionAutoCloseOnEnd = true,
                OptionDefaultStreamEncoding = Encoding.UTF8
            };

            htmlDoc.LoadHtml(client.DownloadString(uri));

            return htmlDoc;
        }

مطالب
تبدیل یک View به رشته و بازگشت آن به همراه نتایج JSON حاصل از یک عملیات Ajax ایی در ASP.NET MVC

ممکن است بخواهیم در پاسخ یک تقاضای Ajax ایی، اگر عملیات در سمت سرور با موفقیت انجام شد، خروجی یک Controller action را به کاربر نهایی نشان دهیم. در چنین سناریویی لازم است که بتوانیم خروجی یک action را بصورت رشته برگردانیم. در این مقاله به این مسئله خواهیم پرداخت .
فرض کنید در یک سیستم وبلاگ ساده قصد داریم امکان کامنت گذاشتن بصورت
Ajax را پیاده سازی کنیم. یک ایده عملی و کارآ این است: بعد از اینکه کاربر متن کامنت را وارد کرد و دکمه‌ی ارسال کامنت را زد، تقاضا به سمت سرور ارسال شود و اگر سرور پیغام موفقیت را صادر کرد، متن نوشته شده توسط کاربر را به کمک کدهای JavaScript و در همان سمت کلاینت بصورت یک کادر کامنت جدید به محتوای صفحه اضافه کنیم. بنده در اینجا برای اینکه بتوانم اصل موضوع مورد بحث را توضیح دهم، از یک سناریوی جایگزین استفاده می‌کنم؛ کاربر موقعیکه دکمه ارسال را زد، تقاضا به سرور ارسال میشود. سرور بعد از انجام عملیات، تحت یک شی  JSON هم نتیجه‌ی انجام عملیات و هم محتوای HTML نمایش کامنت جدید در صفحه را به سمت کلاینت ارسال خواهد کرد و کلاینت در صورت موفقیت آمیز بودن عملیات، آن محتوا را به صفحه اضافه می‌کند.

با توجه به توضیحات داده شده، ابتدا یک شیء نیاز داریم تا بتوانیم توسط آن نتیجه‌ی عملیات Ajax ایی را بصورت  JSON به سمت کلاینت ارسال کنیم:

public class MyJsonResult
{
  public bool success { set; get; }
  public bool HasWarning { set; get; }
  public string WarningMessage { set; get; }
  public int errorcode { set; get; }
public string message {set; get; }   public object data { set; get; }  }

سپس به متدی نیاز داریم که کار تبدیل نتیجه‌ی action را به رشته، انجام دهد:

public static string RenderViewToString(ControllerContext context,
    string viewPath,
    object model = null,
    bool partial = false) 
{
    ViewEngineResult viewEngineResult = null;
    if (partial) viewEngineResult = ViewEngines.Engines.FindPartialView(context, viewPath);
    else viewEngineResult = ViewEngines.Engines.FindView(context, viewPath, null);
    if (viewEngineResult == null) throw new FileNotFoundException("View cannot be found.");
    var view = viewEngineResult.View;
    context.Controller.ViewData.Model = model;
    string result = null;
    using(var sw = new StringWriter()) {
        var ctx = new ViewContext(context, view, context.Controller.ViewData, context.Controller.TempData, sw);
        view.Render(ctx, sw);
        result = sw.ToString();
    }
    return result;
}
در اینجا موتور View را بر اساس اطلاعات یک View، مدل و سایر اطلاعات Context جاری کنترلر، وادار به تولید معادل رشته‌ای آن می‌کنیم.

فرض کنیم در سمت Controller هم از کدی شبیه به این استفاده میکنیم:
public JsonResult AddComment(CommentViewModel model) {
    MyJsonResult result = new MyJsonResult() {
        success = false;
    };
    if (!ModelState.IsValid) {
        result.success = false;
        result.message = "لطفاً اطلاعات فرم را کامل وارد کنید";
        return Json(result);
    }
    try {
        Comment theComment = model.toCommentModel();
        //EF service factory
        Factory.CommentService.Create(theComment);
        Factory.SaveChanges();
        result.data = Tools.RenderViewToString(this.ControllerContext, "/views/posts/_AComment", model, true);
        result.success = true;
    } catch (Exception ex) {
        result.success = false;
        result.message = "اشکال زمان اجرا";
    }
    return Json(result);
}

و در سمت کلاینت برای ارسال Form به صورت Ajax ایی خواهیم داشت:

@using (Ajax.BeginForm("AddComment", "posts", 
new AjaxOptions()
{
   HttpMethod = "Post", 
   OnSuccess = "AddCommentSuccess", 
   LoadingElementId = "AddCommentLoading"
}, new { id = "frmAddComment", @class = "form-horizontal" }))
{ 
    @Html.HiddenFor(m => m.PostId)
    <label for="fname">@Texts.ContactName</label> 
    <input type="text" id="fname" name="FullName" class="form-control" placeholder="@Texts.ContactName ">
    <label for="email">@Texts.Email</label> 
    <input type="email" id="InputEmail" name="email" class="form-control" placeholder="@Texts.Email">
    <br><textarea name="C_Content" cols="60" rows="10" class="form-control"></textarea><br>
    <input type="submit" value="@Texts.SubmitComments" name="" class="btn btn-primary">
    <div class="loading-mask" style="display:none">@Texts.LoadingMessage</div>
}
در اینجا در صورت موفقیت آمیز بودن عملیات، متد جاوا اسکریپتی AddCommentSuccess فراخوانی خواهد شد.
باید توجه شود Texts در اینجا یک Resource هست که به منظور نگهداری کلمات استفاده شده در سایت، برای زبانهای مختلف استفاده می‌شود (رجوع شود به مفهوم بومی سازی در Asp.net) .

و در قسمت script ‌ها داریم:

<script type="text/javascript">
  function AddCommentSuccess(jsData) {
   if (jsData && jsData.message)
    alert(jsData.message);
   if (jsData && jsData.success) {
    document.getElementById("frmAddComment").reset();
      //افزودن کامنت جدید ساخته شده توسط کاربر به لیست کامنتهای صفحه
    $("#divAllComments").html(jsData.data + $("#divAllComments").html());    
   }
  }
</script>
متد AddCommentSuccess اطلاعات شیء JSON بازگشتی از کنترلر را دریافت و سپس پیام آن‌را در صورت موفقیت آمیز بودن عملیات، به DIV ایی با id مساوی divAllComments اضافه می‌کند.

مطالب
بررسی Bad code smell ها : کامنت
برای مشاهده طبقه بندی Bad code smell‌ها می‌توانید به اینجا مراجعه کنید.
استفاده از کامنت، به خودی خود یک الگوی بد کد نویسی نیست. ولی ممکن است این امکان به درستی استفاده نشده و فایده مد نظر توسعه دهنده را نداشته باشد.  
زمانیکه متدی پر از کامنت‌های توضیحی در مورد متد و پیاده سازی آن باشد، احتمالا مشکلی به وجود خواهد آمد. معمولا کامنت‌های توضیحی زمانی استفاده می‌شوند که کد به اندازه کافی گویای کاری که انجام می‌دهد نباشد. زمانیکه چنین شرایطی بوجود آمد، یکی از اولین راه حل‌ها، اعمال تغییراتی بر روی کد، برای درک بهتر آن است.  
نامگذاری مناسب و استفاده از نام‌های معنی دار برای بخش‌های مختلف کد مانند نام کلاس‌ها، نام متدها، نام متغیرها و پارامتر‌ها، نقش بسیار مهمی را در زمینه کاهش کامنت‌های نامناسب خواهند داشت. 
اما وجود کامنت‌های توضیحی در مورد کد چه اشکالی را ایجاد می‌کنند؟ یکی از بزرگترین اشکالاتی که چنین کامنت‌هایی با خود به همراه می‌آورند، نگهداری سخت آنها است. فرض کنید کامنتی وجود دارد که عملیات انجام شده توسط کدی را توضیح می‌دهد. زمانیکه آن مکانیزم تغییر کرد، نیاز خواهد بود که کامنت مربوطه نیز به دقت بررسی شود و تغییر کند. در تولید نرم افزارهای پیچیده این کار بسیار دشوار و زمینه ساز خطا خواهد بود و اگر به دلیل سختی کار یا عجله در تولید، کامنت‌ها بروز نشوند، دیگر هیچ یک از کامنت‌های نوشته شده در کد، مورد اعتماد نخواهند بود و کار به مراتب سخت‌تر نیز خواهد شد.  
چند مورد از انواع کامنت‌هایی که بهتر است از آنها پرهیز کنیم، در ادامه مطرح شده‌اند.  

کامنت‌های اضافی یا توضیح واضحات   

کامنت‌هایی که بالای متد‌ها یا کلاس‌ها مشاهده می‌شوند و توصیف کننده کاری هستند که آن کلاس یا عضو آن انجام می‌دهد. هنگام توصیف یک کلاس یا عضوی از آن حتما باید توجه داشت که توضیح واضحات انجام نشود. به طور مثال کد زیر را در نظر بگیرید:  
// Computes the employee salary  
public int CalculateSalary(int emplyeeId)  
{  
      return int.MaxValue;  
}
امضای متد به اندازه کافی نشان دهنده این است که چه کاری را انجام می‌دهد. پس نیازی به کامنت بالای آن وجود نخواهد داشت. در این مثال، کامنت معمولی بالای متد استفاده شده است. در مثال مذکور این امکان وجود داشت که  از مدل xml documentation استفاده شود؛ ولی در اصل موضوع تفاوتی ایجاد نمی‌کرد.   

زمانیکه می‌توان از متغیر یا متد استفاده کرد 

زمانیکه در بدنه متدها با محاسبه یا چک‌هایی روبرو هستیم که به اندازه کافی واضح نیستند، یکی از اولین راهکارهایی که به نظر می‌رسد، نوشتن کامنت برای آنها است. به طور مثال در متدی که مسئول پاک کردن یک حساب، در یک نرم افزار حسابداری است، چکی به صورت زیر داشته باشیم:  
// checks that an account is used or not and checks that an account has childs or not  
if (voucherLineRepository.Any(dd => dd.PostingAccountId == accountId)   
                || accountRepository.Any(dd => dd.ParentId == accountId]))  
{  
       return;  
}
یک راه بهتر برای انجام این کار، ایجاد دو متد است که نشان دهنده موضوع مورد چک باشند. به صورت زیر:  
if (UsedInVouchers(accountId) || HasChilds(accountId))  
{  
      return;  
}
حتی می‌توان یک قدم جلوتر رفت و به طور کلی منطق بررسی این که حساب قابل حذف هست یا نه را هم به متد دیگری منتقل کرد. مانند کد زیر:  
if (!CanDeleteAccount(accountId)) {  
    return;  
}  
...
public bool CanDeleteAccount(int accountId)  
{  
    if (UsedInVouchers(accountId) || HasChilds(accountId))  
    {  
        return false;  
    }  
    return true;  
}


کدهای کامنت شده  

کدهای کامنت شده حسی از ترس و عدم اطمینان را به مشاهده کننده انتقال می‌دهند. کسی که با کد کامنت شده مواجه شده نمی‌تواند اطمینان داشته باشد که کد به طور کلی حذف شده، یا موقتا حذف شده و یا باید از حالت کامنت در بیاید یا خیر؟ 
کسی که آن را کامنت کرده نیز از کار خود اطمینان نداشته! اگر اطمینان داشت که کامنت شدن کد مورد نظر هیچ اختلالی را ایجاد نخواهد کرد و کسی نیازی به آن نمی‌داشت و حتما آن را به طور کلی حذف می‌کرد.   


کامنت‌های اجباری 

در بعضی پروژه‌ها، تیم برنامه نویسی تصمیم می‌گیرد که به صورت اجباری بالای هر متد و عضوی از کلاسها کامنت‌هایی برای روشن‌تر شدن موضوع ایجاد کنند. نتیجه‌ای که این کار خواهد داشت، ایجاد یک سری کامنت‌های تکراری و اضافه است. کامنت‌هایی که در خیلی مواقع حتی کپی نام عضو مورد نظر هستند. در بعضی از پروژه‌هایی که به صورت فریم ورک هستند، به دلیل ذات پروژه شاید نوشتن توضیحات اضافه تصمیم خوبی باشد. ولی در بیشتر موارد نوشتن کامنت‌های اجباری نتیجه خوبی نخواهد داشت.  


لاگ تغییرات  

در سالهای پیش این عادت وجود داشت که تغییرات اعلام شده در کدهای برنامه به صورت کامنت در بالای فایلهای مورد نظر وارد می‌شد. با وجود اینکه با استفاده از ابزارهای سورس کنترل، این موارد خیلی مشاهده نمی‌شود؛ ولی ذکر آن خالی از لطف نیست. در حال حاضر عموما ابزارهای سورس کنترل می‌توانند نقش نگهداری لاگ تغییرات و دلایل آن‌ها را به خوبی بر عهده بگیرند.  

کامنت در زبان‌های برنامه نویسی امکان خوبی است؛ به شرطی که به خوبی مورد استفاده قرار گیرد. 
مطالب
Blazor 5x - قسمت 31 - احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران Blazor WASM - بخش 1 - انجام تنظیمات اولیه
در قسمت قبل، امکان سفارش یک اتاق را به همراه پرداخت آنلاین آن، به برنامه‌ی Blazor WASM این سری اضافه کردیم؛ اما ... هویت کاربری که مشغول انجام اینکار است، هنوز مشخص نیست. بنابراین در این قسمت می‌خواهیم مباحثی مانند ثبت نام و ورود به سیستم را تکمیل کنیم. البته مقدمات سمت سرور این بحث را در مطلب «Blazor 5x - قسمت 25 - تهیه API مخصوص Blazor WASM - بخش 2 - تامین پایه‌ی اعتبارسنجی و احراز هویت»، بررسی کردیم.


ارائه‌ی AuthenticationState به تمام کامپوننت‌های یک برنامه‌ی Blazor WASM

در قسمت 22، با مفاهیم CascadingAuthenticationState و AuthorizeRouteView در برنامه‌های Blazor Server آشنا شدیم؛ این مفاهیم در اینجا نیز یکی هستند:
- کامپوننت CascadingAuthenticationState سبب می‌شود AuthenticationState (لیستی از Claims کاربر)، به تمام کامپوننت‌های یک برنامه‌یBlazor  ارسال شود. در مورد پارامترهای آبشاری، در قسمت نهم این سری بیشتر بحث شد و هدف از آن، ارائه‌ی یکسری اطلاعات، به تمام زیر کامپوننت‌های یک کامپوننت والد است؛ بدون اینکه نیاز باشد مدام این پارامترها را در هر زیر کامپوننتی، تعریف و تنظیم کنیم. همینقدر که آن‌ها را در بالاترین سطح سلسله مراتب کامپوننت‌های تعریف شده تعریف کردیم، در تمام زیر کامپوننت‌های آن نیز در دسترس خواهند بود.
- کامپوننت AuthorizeRouteView امکان محدود کردن دسترسی به صفحات مختلف برنامه‌ی Blazor را بر اساس وضعیت اعتبارسنجی و نقش‌های کاربر جاری، میسر می‌کند.

روش اعمال این دو کامپوننت نیز یکی است و نیاز به ویرایش فایل BlazorWasm.Client\App.razor در اینجا وجود دارد:
<CascadingAuthenticationState>
    <Router AppAssembly="@typeof(Program).Assembly" PreferExactMatches="@true">
        <Found Context="routeData">
            <AuthorizeRouteView RouteData="@routeData" DefaultLayout="@typeof(MainLayout)">
                <Authorizing>
                    <p>Please wait, we are authorizing the user.</p>
                </Authorizing>
                <NotAuthorized>
                    <p>Not Authorized</p>
                </NotAuthorized>
            </AuthorizeRouteView>
        </Found>
        <NotFound>
                <LayoutView Layout="@typeof(MainLayout)">
                    <p>Sorry, there's nothing at this address.</p>
                </LayoutView>
        </NotFound>
    </Router>
</CascadingAuthenticationState>
کامپوننت CascadingAuthenticationState، اطلاعات AuthenticationState را در اختیار تمام کامپوننت‌های برنامه قرار می‌دهد و کامپوننت AuthorizeRouteView، امکان نمایش یا عدم نمایش قسمتی از صفحه را بر اساس وضعیت لاگین شخص و یا محدود کردن دسترسی بر اساس نقش‌ها، میسر می‌کند.


مشکل! برخلاف برنامه‌های Blazor Server، برنامه‌های Blazor WASM به صورت پیش‌فرض به همراه تامین کننده‌ی توکار AuthenticationState نیستند.

اگر سری Blazor جاری را از ابتدا دنبال کرده باشید، کاربرد AuthenticationState را در برنامه‌های Blazor Server، در قسمت‌های 21 تا 23، پیشتر مشاهده کرده‌اید. همان مفاهیم، در برنامه‌های Blazor WASM هم قابل استفاده هستند؛ البته در اینجا به علت جدا بودن برنامه‌ی سمت کلاینت WASM Blazor، از برنامه‌ی Web API سمت سرور، نیاز است یک تامین کننده‌ی سمت کلاینت AuthenticationState را بر اساس JSON Web Token دریافتی از سرور، تشکیل دهیم و برخلاف برنامه‌های Blazor Server، این مورد به صورت خودکار مدیریت نمی‌شود و با ASP.NET Core Identity سمت سروری که JWT تولید می‌کند، یکپارچه نیست.
بنابراین در اینجا نیاز است یک AuthenticationStateProvider سفارشی سمت کلاینت را تهیه کنیم که بر اساس JWT دریافتی از Web API کار می‌کند. به همین جهت در ابتدا یک JWT Parser را طراحی می‌کنیم که رشته‌ی JWT دریافتی از سرور را تبدیل به <IEnumerable<Claim می‌کند. سپس این لیست را در اختیار یک AuthenticationStateProvider سفارشی قرار می‌دهیم تا اطلاعات مورد نیاز کامپوننت‌های CascadingAuthenticationState و AuthorizeRouteView تامین شده و قابل استفاده شوند.


نیاز به یک JWT Parser

در قسمت 25، پس از لاگین موفق، یک JWT تولید می‌شود که به همراه قسمتی از مشخصات کاربر است. می‌توان محتوای این توکن را در سایت jwt.io مورد بررسی قرار داد که برای نمونه به این خروجی می‌رسیم و حاوی claims تعریف شده‌است:
{
  "iss": "https://localhost:5001/",
  "iat": 1616396383,
  "http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/name": "vahid@dntips.ir",
  "http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/emailaddress": "vahid@dntips.ir",
  "Id": "582855fb-e95b-45ab-b349-5e9f7de40c0c",
  "DisplayName": "vahid@dntips.ir",
  "http://schemas.microsoft.com/ws/2008/06/identity/claims/role": "Admin",
  "nbf": 1616396383,
  "exp": 1616397583,
  "aud": "Any"
}
بنابراین برای استخراج این claims در سمت کلاینت، نیاز به یک JWT Parser داریم که نمونه‌ای از آن می‌تواند به صورت زیر باشد:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Security.Claims;
using System.Text.Json;

namespace BlazorWasm.Client.Utils
{
    /// <summary>
    /// From the Steve Sanderson’s Mission Control project:
    /// https://github.com/SteveSandersonMS/presentation-2019-06-NDCOslo/blob/master/demos/MissionControl/MissionControl.Client/Util/ServiceExtensions.cs
    /// </summary>
    public static class JwtParser
    {
        public static IEnumerable<Claim> ParseClaimsFromJwt(string jwt)
        {
            var claims = new List<Claim>();
            var payload = jwt.Split('.')[1];

            var jsonBytes = ParseBase64WithoutPadding(payload);

            var keyValuePairs = JsonSerializer.Deserialize<Dictionary<string, object>>(jsonBytes);
            claims.AddRange(keyValuePairs.Select(kvp => new Claim(kvp.Key, kvp.Value.ToString())));
            return claims;
        }

        private static byte[] ParseBase64WithoutPadding(string base64)
        {
            switch (base64.Length % 4)
            {
                case 2: base64 += "=="; break;
                case 3: base64 += "="; break;
            }
            return Convert.FromBase64String(base64);
        }
    }
}
که آن‌را در فایل BlazorWasm.Client\Utils\JwtParser.cs برنامه‌ی کلاینت ذخیره خواهیم کرد. متد ParseClaimsFromJwt فوق، رشته‌ی JWT تولیدی حاصل از لاگین موفق در سمت Web API را دریافت کرده و تبدیل به لیستی از Claimها می‌کند.


تامین AuthenticationState مبتنی بر JWT مخصوص برنامه‌‌های Blazor WASM

پس از داشتن لیست Claims دریافتی از یک رشته‌ی JWT، اکنون می‌توان آن‌را تبدیل به یک AuthenticationStateProvider کرد. برای اینکار در ابتدا نیاز است بسته‌ی نیوگت Microsoft.AspNetCore.Components.Authorization را به برنامه‌ی کلاینت اضافه کرد:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.BlazorWebAssembly">
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.Components.Authorization" Version="5.0.4" />
  </ItemGroup>
</Project>
سپس سرویس سفارشی AuthStateProvider خود را به پوشه‌ی Services برنامه اضافه می‌کنیم و متد GetAuthenticationStateAsync کلاس پایه‌ی AuthenticationStateProvider استاندارد را به نحو زیر بازنویسی و سفارشی سازی می‌کنیم:
namespace BlazorWasm.Client.Services
{
    public class AuthStateProvider : AuthenticationStateProvider
    {
        private readonly HttpClient _httpClient;
        private readonly ILocalStorageService _localStorage;

        public AuthStateProvider(HttpClient httpClient, ILocalStorageService localStorage)
        {
            _httpClient = httpClient ?? throw new ArgumentNullException(nameof(httpClient));
            _localStorage = localStorage ?? throw new ArgumentNullException(nameof(localStorage));
        }

        public override async Task<AuthenticationState> GetAuthenticationStateAsync()
        {
            var token = await _localStorage.GetItemAsync<string>(ConstantKeys.LocalToken);
            if (token == null)
            {
                return new AuthenticationState(new ClaimsPrincipal(new ClaimsIdentity()));
            }

            _httpClient.DefaultRequestHeaders.Authorization = new AuthenticationHeaderValue("bearer", token);
            return new AuthenticationState(
                        new ClaimsPrincipal(
                            new ClaimsIdentity(JwtParser.ParseClaimsFromJwt(token), "jwtAuthType")
                        )
                    );
        }
    }
}
- اگر با برنامه‌های سمت کلاینت React و یا Angular پیشتر کار کرده باشید، منطق این کلاس بسیار آشنا به نظر می‌رسد. در این برنامه‌ها، مفهومی به نام Interceptor وجود دارد که توسط آن به صورت خودکار، هدر JWT را به تمام درخواست‌های ارسالی به سمت سرور، اضافه می‌کنند تا از تکرار این قطعه کد خاص، جلوگیری شود. علت اینجا است که برای دسترسی به منابع محافظت شده‌ی سمت سرور، نیاز است هدر ویژه‌ای را به نام "Authorization" که با مقدار "bearer jwt" تشکیل می‌شود، به ازای هر درخواست ارسالی به سمت سرور نیز ارسال کرد؛ تا تنظیمات ویژه‌ی AddJwtBearer که در قسمت 25 در کلاس آغازین برنامه‌ی Web API انجام دادیم، این هدر مورد انتظار را دریافت کرده و پردازش کند و در نتیجه‌ی آن، شیء this.User، در اکشن متدهای کنترلرها تشکیل شده و قابل استفاده شود.
در اینجا نیز مقدار دهی خودکار httpClient.DefaultRequestHeaders.Authorization را مشاهده می‌کنید که مقدار token خودش را از Local Storage دریافت می‌کند که کلید متناظر با آن‌را در پروژه‌ی BlazorServer.Common به صورت زیر تعریف کرده‌ایم:
namespace BlazorServer.Common
{
    public static class ConstantKeys
    {
        // ...
        public const string LocalToken = "JWT Token";
    }
}
به این ترتیب دیگر نیازی نخواهد بود در تمام سرویس‌های برنامه‌ی WASM که با HttpClient کار می‌کنند، مدام سطر مقدار دهی httpClient.DefaultRequestHeaders.Authorization را تکرار کنیم.
- همچنین در اینجا به کمک متد JwtParser.ParseClaimsFromJwt که در ابتدای بحث تهیه کردیم، لیست Claims دریافتی از JWT ارسالی از سمت سرور را تبدیل به یک AuthenticationState قابل استفاده‌ی در برنامه‌ی Blazor WASM کرده‌ایم.

پس از تعریف یک AuthenticationStateProvider سفارشی، باید آن‌را به همراه Authorization، به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه در فایل Program.cs اضافه کرد:
namespace BlazorWasm.Client
{
    public class Program
    {
        public static async Task Main(string[] args)
        {
            var builder = WebAssemblyHostBuilder.CreateDefault(args);
            // ...

            builder.Services.AddAuthorizationCore();
            builder.Services.AddScoped<AuthenticationStateProvider, AuthStateProvider>();

            // ...
        }
    }
}
و برای سهولت استفاده‌ی از امکانات اعتبارسنجی فوق در کامپوننت‌های برنامه، فضای نام زیر را به فایل BlazorWasm.Client\_Imports.razor اضافه می‌کنیم:
@using Microsoft.AspNetCore.Components.Authorization


تهیه‌ی سرویسی برای کار با AccountController

اکنون می‌خواهیم در برنامه‌ی سمت کلاینت، از AccountController سمت سرور که آن‌را در قسمت 25 این سری تهیه کردیم، استفاده کنیم. بنابراین نیاز است سرویس زیر را تدارک دید که امکان لاگین، ثبت نام و خروج از سیستم را در سمت کلاینت میسر می‌کند:
namespace BlazorWasm.Client.Services
{
    public interface IClientAuthenticationService
    {
        Task<AuthenticationResponseDTO> LoginAsync(AuthenticationDTO userFromAuthentication);
        Task LogoutAsync();
        Task<RegisterationResponseDTO> RegisterUserAsync(UserRequestDTO userForRegisteration);
    }
}
و به صورت زیر پیاده سازی می‌شود:
namespace BlazorWasm.Client.Services
{
    public class ClientAuthenticationService : IClientAuthenticationService
    {
        private readonly HttpClient _client;
        private readonly ILocalStorageService _localStorage;

        public ClientAuthenticationService(HttpClient client, ILocalStorageService localStorage)
        {
            _client = client;
            _localStorage = localStorage;
        }

        public async Task<AuthenticationResponseDTO> LoginAsync(AuthenticationDTO userFromAuthentication)
        {
            var response = await _client.PostAsJsonAsync("api/account/signin", userFromAuthentication);
            var responseContent = await response.Content.ReadAsStringAsync();
            var result = JsonSerializer.Deserialize<AuthenticationResponseDTO>(responseContent);

            if (response.IsSuccessStatusCode)
            {
                await _localStorage.SetItemAsync(ConstantKeys.LocalToken, result.Token);
                await _localStorage.SetItemAsync(ConstantKeys.LocalUserDetails, result.UserDTO);
                _client.DefaultRequestHeaders.Authorization = new AuthenticationHeaderValue("bearer", result.Token);
                return new AuthenticationResponseDTO { IsAuthSuccessful = true };
            }
            else
            {
                return result;
            }
        }

        public async Task LogoutAsync()
        {
            await _localStorage.RemoveItemAsync(ConstantKeys.LocalToken);
            await _localStorage.RemoveItemAsync(ConstantKeys.LocalUserDetails);
            _client.DefaultRequestHeaders.Authorization = null;
        }

        public async Task<RegisterationResponseDTO> RegisterUserAsync(UserRequestDTO userForRegisteration)
        {
            var response = await _client.PostAsJsonAsync("api/account/signup", userForRegisteration);
            var responseContent = await response.Content.ReadAsStringAsync();
            var result = JsonSerializer.Deserialize<RegisterationResponseDTO>(responseContent);

            if (response.IsSuccessStatusCode)
            {
                return new RegisterationResponseDTO { IsRegisterationSuccessful = true };
            }
            else
            {
                return result;
            }
        }
    }
}
که به نحو زیر به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه معرفی می‌شود:
namespace BlazorWasm.Client
{
    public class Program
    {
        public static async Task Main(string[] args)
        {
            var builder = WebAssemblyHostBuilder.CreateDefault(args);
            // ...
            builder.Services.AddScoped<IClientAuthenticationService, ClientAuthenticationService>();
            // ...
        }
    }
}
توضیحات:
- متد LoginAsync، مشخصات لاگین کاربر را به سمت اکشن متد api/account/signin ارسال کرده و در صورت موفقیت این عملیات، اصل توکن دریافتی را به همراه مشخصاتی از کاربر، در Local Storage ذخیره سازی می‌کند. این مورد سبب خواهد شد تا بتوان به مشخصات کاربر در صفحات دیگر و سرویس‌های دیگری مانند AuthStateProvider ای که تهیه کردیم، دسترسی پیدا کنیم. به علاوه مزیت دیگر کار با Local Storage، مواجه شدن با حالت‌هایی مانند Refresh کامل صفحه و برنامه، توسط کاربر است. در یک چنین حالتی، برنامه از نو بارگذاری مجدد می‌شود و به این ترتیب می‌توان به مشخصات کاربر لاگین کرده، به سادگی دسترسی یافت و مجددا قسمت‌های مختلف برنامه را به او نشان داد. نمونه‌ی دیگر این سناریو، بازگشت از درگاه پرداخت بانکی است. در این حالت نیز از یک سرویس سمت سرور دیگر، کاربر به سمت برنامه‌ی کلاینت، Redirect کامل خواهد شد که در اصل اتفاقی که رخ می‌دهد، با Refresh کامل صفحه یکی است. در این حالت نیز باید بتوان کاربری را که از درگاه بانکی ثالث، به سمت برنامه‌ی کلاینت از نو بارگذاری شده، هدایت شده، بلافاصله تشخیص داد.

- اگر برنامه، Refresh کامل نشود، نیازی به Local Storage نخواهد بود؛ از این لحاظ که در برنامه‌های سمت کلاینت Blazor، طول عمر تمام سرویس‌ها، صرفنظر از نوع طول عمری که برای آن‌ها مشخص می‌کنیم، همواره Singleton هستند (ماخذ).
Blazor WebAssembly apps don't currently have a concept of DI scopes. Scoped-registered services behave like Singleton services.
بنابراین می‌توان یک سرویس سراسری توکن را تهیه و به سادگی آن‌را در تمام قسمت‌های برنامه تزریق کرد. این روش هرچند کار می‌کند، اما همانطور که عنوان شد، به Refresh کامل صفحه حساس است. اگر برنامه در مرورگر کاربر Refresh نشود، تا زمانیکه باز است، سرویس‌های در اصل Singleton تعریف شده‌ی در آن نیز در تمام قسمت‌های برنامه در دسترس هستند؛ اما با Refresh کامل صفحه، به علت بارگذاری مجدد کل برنامه، سرویس‌های آن نیز از نو، وهله سازی خواهند شد که سبب از دست رفتن حالت قبلی آن‌ها می‌شود. بنابراین نیاز به روشی داریم که بتوانیم حالت قبلی برنامه را در زمان راه اندازی اولیه‌ی آن بازیابی کنیم و یکی از روش‌های استاندارد اینکار، استفاده از Local Storage خود مرورگر است که مستقل از برنامه و توسط مرورگر مدیریت می‌شود.

- در متد LoginAsync، علاوه بر ثبت اطلاعات کاربر در Local Storage، مقدار دهی client.DefaultRequestHeaders.Authorization را نیز ملاحظه می‌کنید. همانطور که عنوان شد، سرویس‌های Blazor WASM در اصل دارای طول عمر Singleton هستند. بنابراین تنظیم این هدر در اینجا، بر روی تمام سرویس‌های HttpClient تزریق شده‌ی به سایر سرویس‌های برنامه نیز بلافاصله تاثیرگذار خواهد بود.

- متد LogoutAsync، اطلاعاتی را که در حین لاگین موفق در Local Storage ذخیره کردیم، حذف کرده و همچنین client.DefaultRequestHeaders.Authorization را نیز نال می‌کند تا دیگر اطلاعات لاگین شخص قابل بازیابی نبوده و مورد استفاده قرار نگیرد. همین مقدار برای شکست پردازش درخواست‌های ارسالی به منابع محافظت شده‌ی سمت سرور کفایت می‌کند.

- متد RegisterUserAsync، مشخصات کاربر در حال ثبت نام را به سمت اکشن متد api/account/signup ارسال می‌کند که سبب افزوده شدن کاربر جدیدی به بانک اطلاعاتی برنامه و سیستم ASP.NET Core Identity خواهد شد.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-31.zip
مطالب
گرفتن خروجی JSON از جداول در SQL Server 2012
در مطلب قبلی با استفاده از دستور For XML خروجی xml تولید کردیم اما با همین دستور می‌توان تا حدودی خروجی Json نیر تولید نمود. البته به صورت native هنور در sql server این امکان وجود ندارد که با رای دادن به این لینک از تیم ماکروسافت بخواهید که این امکان را در نسخه بعدی اضافه کند. 
برای این کار یک جدول موقت ایجاد کرده و چند رکورد در آن درج می‌کنیم:
declare @t table(id int, name nvarchar(max), active bit)
insert @t values (1, 'Group 1', 1), (2, 'Group 2', 0)
 حال با استفاده از همان for xml  و پارامتر type که نوع خروجی xml را خودمان می‌توانیم تعیین نماییم و پارمتر Path این کار را بصورت زیر انجام می‌دهیم:
select '[' + STUFF((
        select 
            ',{"id":' + cast(id as varchar(max))
            + ',"name":"' + name + '"'
            + ',"active":' + cast(active as varchar(max))
            +'}'

        from @t t1
        for xml path(''), type
    ).value('.', 'varchar(max)'), 1, 1, '') + ']'
توجه کنید در این جا از پارامتر path بدون نام استفاده شده است و از تابع STUFF  برای در یک رشته در رشته دیگر استفاده شده است. خروجی در زیر آورده شده است:
[{"id":1,"name":"Group 1","active":1},{"id":2,"name":"Group 2","active":0}]
حالت پیشرفته‌تر آن است که بتوانیم یک join را بصورت فرزندان آن در json نمایش دهیم قطعه کد زیر را مشاهده فرمایید:
declare @group table(id int, name nvarchar(max), active bit)
insert @group values (1, 'Group 1', 1), (2, 'Group 2', 0)

declare @member table(id int, groupid int,name nvarchar(max))
insert @member values (1, 1,'Ali'), (2, 1,'Mojtaba'),(3,2,'Hamid')

select '[' + STUFF((
        select 
            ',{"id":' + cast(g.id as varchar(max))
            + ',"name":"' + g.name + '"'
+ ',"members": { "children": [' + 
(select + STUFF((
select 
 ',{"id":' + cast(m.id as varchar(max))
+ ',"name":"' + m.name + '"}'
from @member m
where m.groupid = g.id
for xml path(''), type
 ).value('.', 'varchar(max)'), 1, 1, '')

 + ']}'
            + ',"active":' + cast(g.active as varchar(max))
            +'}')

        from @group g 
        for xml path(''), type
    ).value('.', 'varchar(max)'), 1, 1, '') + ']'
خروجی json بصورت زیر است: 
[{"id":1,"name":"Group 1","members": 
     { "children": [{"id":1,"name":"Ali"},{"id":2,"name":"Mojtaba"}]}
,"active":1},
{"id":2,"name":"Group 2","members": 
      { "children": [{"id":3,"name":"Hamid"}]}
,"active":0}]
حالت‌های خاص و پیشرفته‌تر را با امکانات t-sql خودتان می‌توانید به همین شکل تولید نمایید.
پیشنهادها
نحوه‌ی صحیح کار کردن با بوت استرپ
استفاده از فریم ورک‌های CSS هرچند امکان استفاده مجدد از کدها را به همراه یک سری از نکات پیشرفته‌ی طراحی، به صورت خودکار فراهم می‌کنند، اما ... در دراز مدت مانند یک ویروس در سراسر کدهای صفحات برنامه پخش می‌شوند. نیاز است این مساله را کنترل کرد.

منابع پیشنهادی
مطالب
اضافه کردن کامنت جهت فضاهای نام

در مورد «درست کردن فایل راهنمای CHM از توضیحات XML یک پروژه» پیشتر مطلبی در این سایت منتشر شده است. تمام این‌ها هم خوب! اما فایل راهنمای نهایی تولیدی یک ایراد مهم دارد. Sandcastle Help File Builder نیاز دارد که به ازای هر فضای نامی که در پروژه‌ی شما وجود دارد، یک summary و توضیح هم ارائه شود؛ در غیر اینصورت خطای قرمز رنگ زیر را در ابتدای صفحه معرفی کلاس‌های یک فضای نام، نمایش خواهند داد:


[Missing <summary> documentation for "N:Some.Test"]

از آنطرف کامپایلرهای مورد استفاده چنین توضیحاتی را قبول ندارند و نمی‌توان برای فضاهای نام، توضیحاتی را همانند کلاس‌ها یا متدها، ارائه داد. برای حل این مشکل، یک راه حل ساده وجود دارد: به ازای هر فضای نامی که در پروژه وجود دارد، یک کلاس خالی را به نام "NamespaceDoc" به پروژه اضافه کنید. مثلا:

namespace Some.Test
{
    /// <summary>
    /// The <see cref="Some.Test"/> namespace contains classes for ....
    /// </summary>

    [System.Runtime.CompilerServices.CompilerGenerated]
    class NamespaceDoc
    {
    }
}

به این ترتیب توضیحاتی که ملاحظه می‌کنید توسط Sandcastle Help File Builder مورد استفاده قرار خواهد گرفت و آن اخطارهای قرمز رنگ عدم وجود توضیحات مرتبط با فضاهای نام، از فایل تولیدی نهایی حذف خواهند شد.

روش دوم:
در خود برنامه Sandcastle Help File Builder، در قسمت Project Properties > Comments > NameSpaceSummaries، امکان وارد کردن توضیحات فضاهای نام نیز وجود دارد. (که آنچنان جالب نیست؛ بهتر است همه چیز یکپارچه باشد.)