نظرات مطالب
PersianDateTime جایگزینی برای System.DateTime
تعریفی نداره چون معادلی نداره در بانک اطلاعاتی. EF فیلد شما را باید بتونه به یک نوع خاص در بانک اطلاعاتی نگاشت کنه. چنین نوعی در سمت بانک اطلاعاتی وجود خارجی نداره. البته در SQL Server میشه نوع جدید تعریف کرد. بعد از تعریف، این طرف با Column typeName باید مشخص بشه.
نظرات مطالب
نمایش ساختارهای درختی توسط jqGrid
- مدل توضیح داده شده در اینجا Adjacency model است و شباهت زیادی به «مدل‌های خود ارجاع دهنده» دارد. طراحی خودتان را بر اساس مطلب یاد شده انجام دهید و یا نگاشت نهایی اطلاعات خودتان را تبدیل کنید به این حالت. مهم نیست ساختار اصلی بانک اطلاعاتی شما به چه صورتی است. همینقدر که خروجی کوئری آن Adjacency model باشد (شبیه به ساختار کلاس BlogComment مطلب فوق)، با توضیحات فوق سازگار خواهد بود. اگر مستقیما SQL می‌نویسید، در مطلب «SQL Antipattern #2» کوئری‌های آن موجود است. اگر با LINQ و EF کار می‌کنید، توضیحات مطلب «مباحث تکمیلی مدل‌های خود ارجاع دهنده در EF Code first» را پیگیری کنید.
 
+ امکان اتصال دو جدول با کلید خارجی نیز در اینجا وجود دارد:
public ActionResult GetComments(JqGridRequest request, int? nodeid, int? parentid, int? n_level)
در امضای متد فوق که در بحث مطرح شده، node id تعیین کننده‌ی واکشی از parent id است. اگر node id نال بود، یعنی نمایش بار اول لیست (نمایش لیست استان‌ها):
if (nodeid == null)
{
     productsQuery = productsQuery.Where(x => x.ParentId == null);
}
 اگر نال نبود (درخواست واکشی اطلاعات استان بر اساس node id آن)، یعنی روی یک نود کلیک شده‌است. در اینجا فیلد parent id می‌تواند به عنوان کلید خارجی که به جدولی دیگر اشاره می‌کند نیز تفسیر و جایگزین شود:
else
{
   // آی دی یک گره می‌تواند کلید خارجی یک جدول دیگر باشد
   productsQuery = productsQuery.Where(x => x.ParentId == nodeid.Value);
}
برای این متد نهایتا مهم نیست که productsQuery به چه نحوی تهیه می‌شود. مهم نیست که از چند جدول مختلف حاصل می‌شود. فقط مقادیر نهایی آن مهم است.
نظرات مطالب
بازگردانی پایگاه داده بدون فایل لاگ
این اسکریپت رو پیدا کردم، منتهی اجراش که میکنم زمان باقی مونده رو اعلام نمیکنه.

DECLARE @DBName VARCHAR(64) = 'databasename'
 
DECLARE @ErrorLog AS TABLE([LogDate] CHAR(24), [ProcessInfo] VARCHAR(64), [TEXT] VARCHAR(MAX))
 
INSERT INTO @ErrorLog
EXEC sys.xp_readerrorlog 0, 1, 'Recovery of database', @DBName
 
SELECT TOP 5
 [LogDate]
,SUBSTRING([TEXT], CHARINDEX(') is ', [TEXT]) + 4,CHARINDEX(' complete (', [TEXT]) - CHARINDEX(') is ', [TEXT]) - 4) AS PercentComplete
,CAST(SUBSTRING([TEXT], CHARINDEX('approximately', [TEXT]) + 13,CHARINDEX(' seconds remain', [TEXT]) - CHARINDEX('approximately', [TEXT]) - 13) AS FLOAT)/60.0 AS MinutesRemaining
,CAST(SUBSTRING([TEXT], CHARINDEX('approximately', [TEXT]) + 13,CHARINDEX(' seconds remain', [TEXT]) - CHARINDEX('approximately', [TEXT]) - 13) AS FLOAT)/60.0/60.0 AS HoursRemaining
,[TEXT]
 
FROM @ErrorLog ORDER BY [LogDate] DESC

 در ضمن دیتابیس روی درایو D هست و فضای چند ده گیگ خالی داره. حجم فایل ldf هم تا حدود 400 مگ هست. وقتی هم یک کوئری بخوام روی دیتابیس اجرا کنم خطای زیر رو میده:
Database 'Manager' is being recovered. Waiting until recovery is finished. 
مطالب
بررسی تغییرات Blazor 8x - قسمت یازدهم - قالب جدید پیاده سازی اعتبارسنجی و احراز هویت - بخش اول
قالب‌های پیش‌فرض Blazor 8x، به همراه قسمت بازنویسی شده‌ی ASP.NET Core Identity برای Blazor هم هستند که در این قسمت به بررسی نحوه‌ی عملکرد آن‌ها می‌پردازیم.


معرفی قالب‌های جدید شروع پروژه‌های Blazor در دات نت 8 به همراه قسمت Identity

در قسمت دوم این سری، با قالب‌های جدید شروع پروژه‌های Blazor 8x آشنا شدیم و هدف ما در آنجا بیشتر بررسی حالت‌های مختلف رندر Blazor در دات نت 8 بود. تمام این قالب‌ها به همراه یک سوئیچ دیگر هم به نام auth-- هستند که توسط آن و با مقدار دهی Individual که به معنای Individual accounts است، می‌توان کدهای پیش‌فرض و ابتدایی Identity UI جدید را نیز به قالب در حال ایجاد، به صورت خودکار اضافه کرد؛ یعنی به صورت زیر:

اجرای قسمت‌های تعاملی برنامه بر روی سرور؛ به همراه کدهای Identity:
dotnet new blazor --interactivity Server --auth Individual

اجرای قسمت‌های تعاملی برنامه در مرورگر، توسط فناوری وب‌اسمبلی؛ به همراه کدهای Identity:
dotnet new blazor --interactivity WebAssembly --auth Individual

برای اجرای قسمت‌های تعاملی برنامه، ابتدا حالت Server فعالسازی می‌شود تا فایل‌های WebAssembly دریافت شوند، سپس فقط از WebAssembly استفاده می‌کند؛ به همراه کدهای Identity:
dotnet new blazor --interactivity Auto --auth Individual

فقط از حالت SSR یا همان static server rendering استفاده می‌شود (این نوع برنامه‌ها تعاملی نیستند)؛ به همراه کدهای Identity:
dotnet new blazor --interactivity None --auth Individual

 و یا توسط پرچم all-interactive--، که interactive render mode را در ریشه‌ی برنامه قرار می‌دهد؛ به همراه کدهای Identity:
 dotnet new blazor --all-interactive --auth Individual

یک نکته: بانک اطلاعاتی پیش‌فرض مورد استفاده‌ی در این نوع پروژه‌ها، SQLite است. برای تغییر آن می‌توانید از پرچم use-local-db-- هم استفاده کنید تا از LocalDB بجای SQLite استفاده کند.


Identity UI جدید Blazor در دات نت 8، یک بازنویسی کامل است


در نگارش‌های قبلی Blazor هم امکان افزودن Identity UI، به پروژه‌های Blazor وجود داشت (اطلاعات بیشتر)، اما ... آن پیاده سازی، کاملا مبتنی بر Razor pages بود. یعنی کاربر، برای کار با آن مجبور بود از فضای برای مثال Blazor Server خارج شده و وارد فضای جدید ASP.NET Core شود تا بتواند، Identity UI نوشته شده‌ی با صفحات cshtml. را اجرا کند و به اجزای آن دسترسی پیدا کند (یعنی عملا آن قسمت UI اعتبارسنجی، Blazor ای نبود) و پس از اینکار، مجددا به سمت برنامه‌ی Blazor هدایت شود؛ اما ... این مشکل در دات نت 8 با ارائه‌ی صفحات SSR برطرف شده‌است.
همانطور که در قسمت قبل نیز بررسی کردیم، صفحات SSR، طول عمر کوتاهی دارند و هدف آن‌ها تنها ارسال یک HTML استاتیک به مرورگر کاربر است؛ اما ... دسترسی کاملی را به HttpContext برنامه‌ی سمت سرور دارند و این دقیقا چیزی است که زیر ساخت Identity، برای کار و تامین کوکی‌های مورد نیاز خودش، احتیاج دارد. صفحات Identity UI از یک طرف از HttpContext برای نوشتن کوکی لاگین موفقیت آمیز در مرورگر کاربر استفاده می‌کنند (در این سیستم، هرجائی متدهای XyzSignInAsync وجود دارد، در پشت صحنه و در پایان کار، سبب درج یک کوکی اعتبارسنجی و احراز هویت در مرورگر کاربر نیز خواهد شد) و از طرف دیگر با استفاده از میان‌افزارهای اعتبارسنجی و احراز هویت ASP.NET Core، این کوکی‌ها را به صورت خودکار پردازش کرده و از آن‌ها جهت ساخت خودکار شیء User قابل دسترسی در این صفحات (شیء context.User.Identity@)، استفاده می‌کنند.
به همین جهت تمام صفحات Identity UI ارائه شده در Blazor 8x، از نوع SSR هستند و اگر در آن‌ها از فرمی استفاده شده، دقیقا همان فرم‌های تعاملی است که در قسمت چهارم این سری بررسی کردیم. یعنی صرفا بخاطر داشتن یک فرم، ضرورتی به استفاده‌ی از جزایر تعاملی Blazor Server و یا Blazor WASM را ندیده‌اند و اینگونه فرم‌ها را بر اساس مدل جدید فرم‌های تعاملی Blazor 8x پیاده سازی کرده‌اند. بنابراین این صفحات کاملا یکدست هستند و از ابتدا تا انتها، به صورت یکپارچه بر اساس مدل SSR کار می‌کنند (که در اصل خیلی شبیه به Razor pages یا Viewهای MVC هستند) و جزیره، جزیره‌ای، طراحی نشده‌اند.

 
روش دسترسی به HttpContext در صفحات SSR

اگر به کدهای Identity UI قالب آغازین یک پروژه که در ابتدای بحث روش تولید آن‌ها بیان شد، مراجعه کنید، استفاده از یک چنین «پارامترهای آبشاری» را می‌توان مشاهده کرد:

@code {

    [CascadingParameter]
    public HttpContext HttpContext { get; set; } = default!;
متد ()AddRazorComponents ای که در فایل Program.cs اضافه می‌شود، کار ثبت CascadingParameter ویژه‌ی فوق را به صورت زیر انجام می‌دهد که در Blazor 8x به آن یک Root-level cascading value می‌گویند:
services.TryAddCascadingValue(sp => sp.GetRequiredService<EndpointHtmlRenderer>().HttpContext);
مقادیر آبشاری برای ارسال اطلاعاتی بین درختی از کامپوننت‌ها، از یک والد به چندین فرزند که چندین لایه ذیل آن واقع شده‌‌اند، مفید است. برای مثال فرض کنید می‌خواهید اطلاعات عمومی تنظیمات یک کاربر را به چندین زیر کامپوننت، ارسال کنید. یک روش آن، ارسال شیء آن به صورت پارامتر، به تک تک آن‌ها است و راه دیگر، تعریف یک CascadingParameter است؛ شبیه به کاری که در اینجا انجام شده‌است تا دیگر نیازی نباشد تا تک تک زیر کامپوننت‌ها این شیء را به یک لایه زیریرین خود، یکی یکی منتقل کنند.

در کدهای Identity UI ارائه شده، از این CascadingParameter برای مثال جهت خروج از برنامه (HttpContext.SignOutAsync) و یا دسترسی به اطلاعات هدرهای رسید (if (HttpMethods.IsGet(HttpContext.Request.Method)))، دسترسی به سرویس‌ها (()<HttpContext.Features.Get<ITrackingConsentFeature)، تامین مقدار Cancellation Token به کمک HttpContext.RequestAborted و یا حتی در صفحه‌ی جدید Error.razor که آن نیز یک صفحه‌ی SSR است، برای دریافت HttpContext?.TraceIdentifier استفاده‌ی مستقیم شده‌است.

نکته‌ی مهم: باید به‌خاطر داشت که فقط و فقط در صفحات SSR است که می‌توان به HttpContext به نحو آبشاری فوق دسترسی یافت و همانطور که در قسمت قبل نیز بررسی شد، سایر حالات رندر Blazor از دسترسی به آن، پشتیبانی نمی‌کنند و اگر چنین پارامتری را تنظیم کردید، نال دریافت می‌کنید.


بررسی تفاوت‌های تنظیمات ابتدایی قالب جدید Identity UI در Blazor 8x با نگارش‌های قبلی آن

مطالب و نکات مرتبط با قالب قبلی را در مطلب «Blazor 5x - قسمت 22 - احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران Blazor Server - بخش 2 - ورود به سیستم و خروج از آن» می‌توانید مشاهده کنید.

در قسمت سوم این سری، روش ارتقاء یک برنامه‌ی قدیمی Blazor Server را به نگارش 8x آن بررسی کردیم و یکی از تغییرات مهم آن، حذف فایل‌های cshtml. ای آغاز برنامه و انتقال وظایف آن، به فایل جدید App.razor و انتقال مسیریاب Blazor به فایل جدید Routes.razor است که پیشتر در فایل App.razor نگارش‌های قبلی Blazor وجود داشت.
در این نگارش جدید، محتوای فایل Routes.razor به همراه قالب Identity UI به صورت زیر است:
<Router AppAssembly="@typeof(Program).Assembly">
    <Found Context="routeData">
        <AuthorizeRouteView RouteData="@routeData" DefaultLayout="@typeof(Layout.MainLayout)" />
        <FocusOnNavigate RouteData="@routeData" Selector="h1" />
    </Found>
</Router>
در نگارش‌های قبلی، این مسیریاب داخل کامپوننت CascadingAuthenticationState محصور می‌شد تا توسط آن بتوان AuthenticationState را به تمام کامپوننت‌های برنامه ارسال کرد. به این ترتیب برای مثال کامپوننت AuthorizeView، شروع به کار می‌کند و یا توسط شیء context.User می‌توان به User claims دسترسی یافت و یا به کمک ویژگی [Authorize]، دسترسی به صفحه‌ای را محدود به کاربران اعتبارسنجی شده کرد.
اما ... در اینجا با یک نگارش ساده شده سروکار داریم؛ از این جهت که برنامه‌های جدید، به همراه جزایر تعاملی هم می‌توانند باشند و باید بتوان این AuthenticationState را به آن‌ها هم ارسال کرد. به همین جهت مفهوم جدید مقادیر آبشاری سطح ریشه (Root-level cascading values) که پیشتر در این بحث معرفی شد، در اینجا برای معرفی AuthenticationState استفاده شده‌است.

در اینجا کامپوننت جدید FocusOnNavigate را هم مشاهده می‌کنید. با استفاده از این کامپوننت و براساس CSS Selector معرفی شده، پس از هدایت به یک صفحه‌ی جدید، این المان مشخص شده دارای focus خواهد شد. هدف از آن، اطلاع رسانی به screen readerها در مورد هدایت به صفحه‌ای دیگر است (برای مثال، کمک به نابیناها برای درک بهتر وضعیت جاری).

همچنین در اینجا المان NotFound را هم مشاهده نمی‌کنید. این المان فقط در برنامه‌های WASM جهت سازگاری با نگارش‌های قبلی، هنوز هم قابل استفاده‌است. جایگزین آن‌را در قسمت سوم این سری، برای برنامه‌های Blazor server در بخش «ایجاد فایل جدید Routes.razor و مدیریت سراسری خطاها و صفحات یافت نشده» آن بررسی کردیم.


روش انتقال اطلاعات سراسری اعتبارسنجی یک کاربر به کامپوننت‌ها و جزایر تعاملی واقع در صفحات SSR

مشکل! زمانیکه از ترکیب صفحات SSR و جزایر تعاملی واقع در آن استفاده می‌کنیم ... جزایر واقع در آن‌ها دیگر این مقادیر آبشاری را دریافت نمی‌کنند و این مقادیر در آن‌ها نال است. برای حل این مشکل در Blazor 8x، باید مقادیر آبشاری سطح ریشه را (Root-level cascading values) به صورت زیر در فایل Program.cs برنامه ثبت کرد:
builder.Services.AddCascadingValue(sp =>new Preferences { Theme ="Dark" });
پس از این تغییر، اکنون نه فقط صفحات SSR، بلکه جزایر واقع در آن‌ها نیز توسط ویژگی [CascadingParameter] می‌توانند به این مقدار آبشاری، دسترسی داشته باشند. به این ترتیب است که در برنامه‌های Blazor، کامپوننت‌های تعاملی هم دسترسی به اطلاعات شخص لاگین شده‌ی توسط صفحات SSR را دارند. برای مثال اگر به فایل Program.cs قالب جدید Identity UI عنوان شده مراجعه کنید، چنین سطوری در آن قابل مشاهده هستند
builder.Services.AddCascadingAuthenticationState();
builder.Services.AddScoped<AuthenticationStateProvider, IdentityRevalidatingAuthenticationStateProvider>();
متد جدید AddCascadingAuthenticationState، فقط کار ثبت AuthenticationStateProvider برنامه را به صورت آبشاری انجام می‌دهد.
این AuthenticationStateProvider سفارشی جدید هم در فایل اختصاصی IdentityRevalidatingAuthenticationStateProvider.cs پوشه‌ی Identity قالب پروژه‌های جدید Blazor 8x که به همراه اعتبارسنجی هستند، قابل مشاهده‌است.

یا اگر به قالب‌های پروژه‌های WASM دار مراجعه کنید، تعریف به این صورت تغییر کرده‌است؛ اما مفهوم آن یکی است:
builder.Services.AddCascadingAuthenticationState();
builder.Services.AddScoped<AuthenticationStateProvider, PersistingServerAuthenticationStateProvider>();
در این پروژه‌ها، یک AuthenticationStateProvider سفارشی دیگری در فایل PersistingServerAuthenticationStateProvider.cs ارائه شده‌است (این فایل‌ها، جزو استاندارد قالب‌های جدید Identity UI پروژه‌های Blazor 8x هستند؛ فقط کافی است، یک نمونه پروژه‌ی آزمایشی را با سوئیچ جدید auth Individual-- ایجاد کنید، تا بتوانید این فایل‌های یاد شده را مشاهده نمائید).

AuthenticationStateProviderهای سفارشی مانند کلاس‌های IdentityRevalidatingAuthenticationStateProvider و PersistingServerAuthenticationStateProvider که در این قالب‌ها موجود هستند، چون به صورت آبشاری کار تامین AuthenticationState را انجام می‌دهند، به این ترتیب می‌توان به شیء context.User.Identity@ در جزایر تعاملی نیز به سادگی دسترسی داشت.

یعنی به صورت خلاصه، یکبار قرارداد AuthenticationStateProvider عمومی (بدون هیچ نوع پیاده سازی) به صورت یک Root-level cascading value ثبت می‌شود تا در کل برنامه قابل دسترسی شود. سپس یک پیاده سازی اختصاصی از آن توسط ()<builder.Services.AddScoped<AuthenticationStateProvider, XyzProvider به برنامه معرفی می‌شود تا آن‌را تامین کند. به این ترتیب زیر ساخت امن سازی صفحات با استفاده از ویژگی attribute [Authorize]@ و یا دسترسی به اطلاعات کاربر جاری با استفاده از شیء context.User@ و یا امکان استفاده از کامپوننت AuthorizeView برای نمایش اطلاعاتی ویژه به کاربران اعتبارسنجی شده مانند صفحه‌ی Auth.razor زیر، مهیا می‌شود:
@page "/auth"

@using Microsoft.AspNetCore.Authorization

@attribute [Authorize]

<PageTitle>Auth</PageTitle>

<h1>You are authenticated</h1>

<AuthorizeView>
    Hello @context.User.Identity?.Name!
</AuthorizeView>

سؤال: چگونه یک پروژه‌ی سمت سرور، اطلاعات اعتبارسنجی خودش را با یک پروژه‌ی WASM سمت کلاینت به اشتراک می‌گذارد (برای مثال در حالت رندر Auto)؟ این انتقال اطلاعات باتوجه به یکسان نبودن محل اجرای این دو پروژه (یکی بر روی کامپیوتر سرور و دیگری بر روی مرورگر کلاینت، در کامپیوتری دیگر) چگونه انجام می‌شود؟ این مورد را در قسمت بعد، با معرفی PersistentComponentState و «فیلدهای مخفی» مرتبط با آن، بررسی می‌کنیم.
مطالب
راهنمای تغییر بخش احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران سیستم مدیریت محتوای IRIS به ASP.NET Identity – بخش اول
سیستم مدیریت محتوای IRIS از سیستم‌های اعتبار سنجی و مدیریت کاربران رایج نظیر ASP.NET Membership و یا ASP.NET Simple Membership استفاده نمی‌کند و از یک سیستم احراز هویت سفارشی شده مبتنی بر FormsAuthentication بهره می‌برد. زمانیکه در حال نوشتن پروژه‌ی IRIS بودم هنوز ASP.NET Identity معرفی نشده بود و به دلیل مشکلاتی که سیستم‌های قدیمی ذکر شده داشت، یک سیستم اعتبار سنجی کاربران سفارشی شده را در پروژه پیاده سازی کردم.
برای اینکه با معایب سیستم‌های مدیریت کاربران پیشین و مزایای ASP.NET Identity آشنا شوید، مقاله زیر می‌تواند شروع خیلی خوبی باشد:


به این نکته نیز اشاره کنم که  هنوز هم می‌توان از FormsAuthentication مبتنی بر OWIN استفاده کرد؛ ولی چیزی که برای من بیشتر اهمیت دارد خود سیستم Identity هست، نه نحوه‌ی ورود و خروج به سایت و تولید کوکی اعتبارسنجی.
باید اعتراف کرد که سیستم جدید مدیریت کاربران مایکروسافت خیلی خوب طراحی شده است و اشکالات سیستم‌های پیشین خود را ندارد. به راحتی می‌توان آن را توسعه داد و یا قسمتی از آن را تغییر داد و به جرات می‌توان گفت که پایه و اساس هر سیستم اعتبار سنجی و مدیریت کاربری را که در نظر داشته باشید، به خوبی پیاده سازی کرده است.
در ادامه قصد دارم، چگونگی مهاجرت از سیستم فعلی به سیستم Identity را بدون از دست دادن اطلاعات فعلی شرح دهم.

رفع باگ ثبت کاربرهای تکراری نسخه‌ی کنونی

قبل از این که سراغ پیاده سازی Identity برویم، ابتدا باید یک باگ مهم را در نسخه‌ی قبلی، برطرف نماییم. نسخه‌ی کنونی مدیریت کاربران اجازه‌ی ثبت کاربر با ایمیل و یا نام کاربری تکراری را نمی‌دهد. جلوگیری از ثبت نام کاربر جدید با ایمیل یا نام کاربری تکراری از طریق کدهای زیر صورت گرفته است؛ اما در عمل، همیشه هم درست کار نمی‌کند.
        public AddUserStatus Add(User user)
        {
            if (ExistsByEmail(user.Email))
                return AddUserStatus.EmailExist;
            if (ExistsByUserName(user.UserName))
                return AddUserStatus.UserNameExist;

            _users.Add(user);
            return AddUserStatus.AddingUserSuccessfully;
        }
شاید الان با خود بگویید که چرا برای فیلدهای UserName و Email ایندکس منحصر به فرد تعریف نشده است؟ دلیلش این بوده که در زمان نگارش پروژه، Entity Framework پشتیبانی پیش فرضی از تعریف ایندکس نداشت و نوشتن همین شرط‌ها کافی به نظر می‌رسید. باز هم ممکن است بگویید که مسائل همزمانی چگونه مدیریت شده است و اگر دو کاربر مختلف در یک لحظه، نام کاربری یکسانی را انتخاب کنند، سیستم چگونه از ثبت دو کاربر مختلف با نام کاربری یکسان ممانعت می‌کند؟ 
جواب این است که ممانعتی نمی‌کند و دو کاربر با نام‌های کاربری یکسان ثبت می‌شوند؛ اما من برای وبسایت خودم که تعداد کاربرانش محدود بود این سناریو را محتمل نمی‌دانستم و کد خاصی برای جلوگیری از این اتفاق پیاده سازی نکرده بودم.
با این حال، در حال حاضر نزدیک به 20 کاربر تکراری در دیتابیسی که این سیستم استفاده می‌کند ثبت شده است. اما واقعا آیا دو کاربر مختلف اطلاعات یکسانی وارد کرده‌اند؟
 دلیل رخ دادن این اتفاق این است که کاربری که در حال ثبت نام در سایت است، وقتی که بر روی دکمه‌ی ثبت نام کلیک می‌کند و اطلاعات به سرور ارسال می‌شوند، در سمت سرور بعد از رد شدن از شرطهای تکراری نبودن UserName و Email، قبل از رسیدن به متد SaveChanges برای ذخیره شدن اطلاعات کاربر جدید در دیتابیس، وقفه ای در ترد این درخواست به وجود می‌آید. کاربر که احساس می‌کند اتفاقی رخ نداده است، دوباره بر روی دکمه‌ی ثبت نام کلیک می‌کند و  همان اطلاعات قبلی به سرور ارسال می‌شود و این درخواست نیز دوباره شرط‌های تکراری نبودن اطلاعات را با موفقیت رد می‌کند( چون هنوز SaveChanges درخواست اول فراخوانی نشده است) و این بار SaveChanges درخواست دوم با موفقیت فراخوانی می‌شود و کاربر ثبت می‌شود. در نهایت هم ترد درخواست اول به ادامه‌ی کار خود می‌پردازد و SaveChanges درخواست اول نیز فراخوانی می‌شود و خیلی راحت دو کاربر با اطلاعات یکسان ثبت می‌شود. این سناریو را در ویژوال استادیو با قرار دادن یک break point قبل از فراخوانی متد SaveChanges می‌توانید شبیه سازی کنید.
احتمالا این سناریو با مباحث همزمانی در سیستم عامل و context switch‌های بین ترد‌ها مرتبط است و این context switch‌ها  بین درخواست‌ها و atomic نبودن روند چک کردن اطلاعات و ثبت آن ها، سبب بروز چنین مشکلی میشود.
برای رفع این مشکل می‌توان از غیر فعال کردن یک دکمه در حین انجام پردازش‌های سمت سرور استفاده کرد تا کاربر بی حوصله، نتواند چندین بار بر روی یک دکمه کلیک کند و یا راه حل اصولی‌تر این است که ایندکس منحصر به فرد برای فیلدهای مورد نظر تعریف کنیم.
به طور پیش فرض در ASP.NET Identity برای فیلدهای UserName و Email ایندکس منحصر به فرد تعریف شده است. اما مشکل این است که به دلیل وجود کاربرانی با Email و UserName تکراری در دیتابیس کنونی، امکان تعریف Index منحصر به فرد وجود ندارد و پیش از انجام هر کاری باید این ناهنجاری را در دیتابیس برطرف نماییم.
   
به شخصه معمولا برای انجام کارهایی از این دست، یک کنترلر در برنامه خود تعریف می‌کنم و در آنجا کارهای لازم را انجام می‌دهم.
در اینجا من برای حذف کاربران با اطلاعات تکراری، یک کنترلر به نام Migration و اکشن متدی به نام RemoveDuplicateUsers تدارک دیدم.
using System.Linq;
using System.Web.Mvc;
using Iris.Datalayer.Context;

namespace Iris.Web.Controllers
{
    public class MigrationController : Controller
    {
        public ActionResult RemoveDuplicateUsers()
        {
            var db = new IrisDbContext();

            var lstDuplicateUserGroup = db.Users
                                               .GroupBy(u => u.UserName)
                                               .Where(g => g.Count() > 1)
                                               .ToList();

            foreach (var duplicateUserGroup in lstDuplicateUserGroup)
            {
                foreach (var user in duplicateUserGroup.Skip(1).Where(user => user.UserMetaData != null))
                {
                    db.UserMetaDatas.Remove(user.UserMetaData);
                }
                
                db.Users.RemoveRange(duplicateUserGroup.Skip(1));
            }

            db.SaveChanges();

            return new EmptyResult();
        }
    }
}
در اینجا کاربران بر اساس نام کاربری گروه بندی می‌شوند و گروه‌هایی که بیش از یک عضو داشته باشند، یعنی کاربران آن گروه دارای نام کاربری یکسان هستند و به غیر از کاربر اول گروه، بقیه باید حذف شوند. البته این را متذکر شوم که منطق وبسایت من به این شکل بوده است و اگر منطق کدهای شما فرق می‌کند، مطابق با منطق خودتان این کدها را تغییر دهید.

تذکر: اینجا شاید بگویید که چرا cascade delete برای UserMetaData فعال نیست و بخواهید که آن را اصلاح کنید. پیشنهاد من این است که اکنون از هدف اصلی منحرف نشوید و تمام تمرکز خود را بر روی انتقال به ASP Identity با حداقل تغییرات بگذارید. این گونه نباشد که در اواسط کار با خود بگویید که بد نیست حالا فلان کتابخانه را آپدیت کنم یا این تغییر را بدهم بهتر می‌شود. سعی کنید با حداقل تغییرات رو به جلو حرکت کنید؛ آپدیت کردن کتابخانه‌ها را هم بعدا می‌شود انجام داد.
   

 مقایسه ساختار جداول دیتابیس کاربران IRIS با ASP.NET Identity

ساختار جداول ASP.NET Identity به شکل زیر است:

ساختار جداول سیستم کنونی هم بدین شکل است:

همان طور که مشخص است در هر دو سیستم، بین ساختار جداول و رابطه‌ی بین آن‌ها شباهت‌ها و تفاوت هایی وجود دارد. سیستم Identity دو جدول بیشتر از IRIS دارد و برای جداولی که در سیستم کنونی وجود ندارند نیاز به انجام کاری نیست و به هنگام پیاده سازی Identity، این جداول به صورت خودکار به دیتابیس اضافه خواهند شد.

دو جدول مشترک در این دو سیستم، جداول Users و Roles هستندکه نحوه‌ی ارتباطشان با یکدیگر متفاوت است. در Iris بین User و Role رابطه‌ی یک به چند وجود دارد ولی در Identity، رابطه‌ی بین این دو جدول چند به چند است و جدول واسط بین آن‌ها نیز UserRoles نام دارد.

از آن جایی که من قصد دارم در سیستم جدید هم رابطه‌ی بین کاربر و نقش چند به چند باشد، به پیش فرض‌های Identity کاری ندارم. به رابطه‌ی کنونی یک به چند کاربر و نقشش نیز دست نمی‌گذارم تا در انتها با یک کوئری از دیتابیس، اطلاعات نقش‌های کاربران را به جدول جدیدش منتقل کنم.

جدولی که در هر دو سیستم مشترک است و هسته‌ی آن‌ها را تشکیل می‌دهد، جدول Users است. اگر دقت کنید می‌بینید که این جدول در هر دو سیستم، دارای یک سری فیلد مشترک است که دقیقا هم نام هستند مثل Id، UserName و Email؛ پس این فیلد‌ها از نظر کاربرد در هر دو سیستم یکسان هستند و مشکلی ایجاد نمی‌کنند.

یک سری فیلد هم در جدول User در سیستم IRIS هست که در Identity نیست و بلعکس. با این فیلد‌ها نیز کاری نداریم چون در هر دو سیستم کار مخصوص به خود را انجام می‌دهند و تداخلی در کار یکدیگر ایجاد نمی‌کنند.

اما فیلدی که برای ذخیره سازی پسورد در هر دو سیستم استفاده می‌شود دارای نام‌های متفاوتی است. در Iris این فیلد Password نام دارد و در Identity نامش PasswordHash است.

برای اینکه در سیستم کنونی، نام  فیلد Password جدول User را به PasswordHash تغییر دهیم قدم‌های زیر را بر می‌داریم:

وارد پروژه‌ی DomainClasses شده و کلاس User را باز کنید. سپس نام خاصیت Password را به PasswordHash تغییر دهید.  پس از این تغییر بلافاصله یک گزینه زیر آن نمایان می‌شود که می‌خواهد در تمام جاهایی که از این نام استفاده شده است را به نام جدید تغییر دهد؛ آن را انتخاب کرده تا همه جا Password به PasswordHash تغییر کند.

برای این که این تغییر نام بر روی دیتابیس نیز اعمال شود باید از Migration استفاده کرد. در اینجا من از مهاجرت دستی که بر اساس کد هست استفاده می‌کنم تا هم بتوانم کدهای مهاجرت را پیش از اعمال بررسی و هم تاریخچه‌ای از تغییرات را ثبت کنم.

برای این کار، Package Manager Console را باز کرده و از نوار بالایی آن، پروژه پیش فرض را بر روی DataLayer قرار دهید. سپس در کنسول، دستور زیر را وارد کنید:

Add-Migration Rename_PasswordToPasswordHash_User

اگر وارد پوشه Migrations پروژه DataLayer خود شوید، باید کلاسی با نامی شبیه به 201510090808056_Rename_PasswordToPasswordHash_User ببینید. اگر آن را باز کنید کدهای زیر را خواهید دید: 

  public partial class Rename_PasswordToPasswordHash_User : DbMigration
    {
        public override void Up()
        {
            AddColumn("dbo.Users", "PasswordHash", c => c.String(nullable: false, maxLength: 200));
            DropColumn("dbo.Users", "Password");
        }
        
        public override void Down()
        {
            AddColumn("dbo.Users", "Password", c => c.String(nullable: false, maxLength: 200));
            DropColumn("dbo.Users", "PasswordHash");
        }
    }

بدیهی هست که این کدها عمل حذف ستون Password را انجام میدهند که سبب از دست رفتن اطلاعات می‌شود. کد‌های فوق را به شکل زیر ویرایش کنید تا تنها سبب تغییر نام ستون Password به PasswordHash شود.

    public partial class Rename_PasswordToPasswordHash_User : DbMigration
    {
        public override void Up()
        {
            RenameColumn("dbo.Users", "Password", "PasswordHash");
        }
        
        public override void Down()
        {
            RenameColumn("dbo.Users", "PasswordHash", "Password");
        }
    }

سپس باز در کنسول دستور Update-Database  را وارد کنید تا تغییرات بر روی دیتابیس اعمال شود.

دلیل اینکه این قسمت را مفصل بیان کردم این بود که می‌خواستم در مهاجرت از سیستم اعتبارسنجی خودتان به ASP.NET Identity دید بهتری داشته باشید.

تا به این جای کار فقط پایگاه داده سیستم کنونی را برای مهاجرت آماده کردیم و هنوز ASP.NET Identity را وارد پروژه نکردیم. در بخش‌های بعدی Identity را نصب کرده و تغییرات لازم را هم انجام می‌دهیم.

نظرات مطالب
LocalDB چیست؟
- یعنی حالت سرور داشته باشد و بتوان به آن مستقیما از راه دور متصل شد. مثل SQL Server کامل.
- هاست اشتراکی باید این بانک اطلاعاتی را پیشتر نصب کرده باشد.
مانند SQL Server CE نیست که با توزیع چند DLL مشکل آن برطرف شود و نیازی به نصب نداشته باشد.
پرسش‌ها
تا چه میزان کلیدهای خارجی باید در لایه Application بررسی شوند؟

سلام

زمانی که کاربر یک درخواست از نوع POST را به API ارسال میکنه، نتیجه انجام عملیات در متغیری با نام IsSuccess برگردانده میشه. اگر مقدار این متغیر برابر false باشه یعنی متغیر ErrorList حاوی پیغام است.

سناریو:

  • نام Entity در این مثال Product هست که پنج Navigation Property داره که با Entityهای دیگر دارای Relation هستند.
  • لایه Application قبل از اینکه در Entity یک ردیف جدید ثبت کنه ابتدا با دستور Any مقدار یکی از Propertyها را بررسی میکنه و اگر وجود نداشت، یک Error در ErrorList اضافه میکنه و نتیجه را بصورت IsSeccess=false بر میگردونه.
  • در واقع حالا کاربر مطلع هست که مثلا ProductTypeId اشتباه است و اصلا ProductTypeی با این شناسه وجود نداره.

سوال:

  1. آیا ضروریه تا به ازای هر کلید خارجی که در Entity تعریف شده بدین صورت اعتبار تمام آنها بررسی و به کلاینت اعلام شود؟
  2. اگر تعداد کلیدهای خارجی در یک Entity زیاد باشد راه حل چیست؟
  3. آیا اگر اطلاعات را مستقیما به بانک اطلاعاتی ارسال کنیم تا خود بانک اطلاعاتی صحت وجود این کلیدها را بررسی کند بهتر است یا خیر؟
  4. اگر برعهده بانک اطلاعاتی بگذاریم چطور باید به کلاینت و به ازای هر کلید خارجی که باعث بروز Exception شده اطلاع رسانی کنیم؟
  5. در مجموع روش مناسب کدام است؟

تشکر

مطالب
چه زمانی بهتر است از Silverlight استفاده شود؟

1- نیاز به توانایی‌های موجود در برنامه‌های Desktop را دارید اما همچنین نیاز است تا آن‌ها را تحت وب نیز ارائه دهید.
یکی از دلایل اقبال به برنامه‌های تحت وب در سازمان‌ها عدم نیاز به نصب آن‌ها و توزیع هر چه ساده‌تر اینگونه برنامه‌ها در شبکه است. تنها کافی است چند فایل را بر روی سرور به روز رسانی کنید و پس از آن تمام کلاینت‌ها از آخرین نگارش برنامه شما بهره‌مند خواهند شد (+). توزیع برنامه‌های سیلورلایت نیز به همین منوال است. علاوه بر آن استفاده از فناورهایی مانند MEF امکان ماژولار ساختن برنامه و دریافت آخرین ماژول‌های تهیه شده (فایل‌های XAP مجزای از برنامه به صورت افزونه) را بر اساس انتخاب و سطح دسترسی کاربر نیز میسر می‌سازد.

2- نیاز است تا یک برنامه‌ی گرافیکی تمام عیار را تحت وب ارائه دهید.
توانایی‌های XAML به همراه یکی از زبان‌های دات نت جهت خلق جلوه‌های بصری، پویانمایی و گرافیکی بسیار بسیار فراتر از کتابخانه‌های جاوا اسکریپتی موجود هستند و نکته‌ی مهم آن‌ها هم این است که لازم نیست حتما یک متخصص مثلا جاوا اسکریپت باشید تا بتوانید برای مثال پویانمایی را ارائه دهید. امکان استفاده از انواع و اقسام قلم‌ها و قرار دادن آن‌ها در برنامه، امکان استفاده از گرافیک برداری و غیره را نیز لحاظ کنید.

3- برنامه‌ی شما نیاز است تا از طریق وب توزیع شود اما نیاز به سطح دسترسی بیشتری نسبت به یک برنامه‌ی وب معمولی دارد.
تمام برنامه‌های توزیع شده از طریق مرورگرها محدود به سطوح دسترسی آن‌ها نیز هستند. اما امکان نصب خارج از مرورگر برنامه‌های سیلورلایت نیز وجود دارد. در این حالت می‌توان در صورت نیاز و همچنین تائید صریح کاربر، به سطوح دسترسی بیشتری دست یافت. برای مثال دسترسی به اسکنر در یک برنامه‌ی وب متداول بی‌معنا است. اما سیلورلایت 4 در حالت اجرای در خارج از مرورگر امکان تعامل با اشیاء COM را نیز دارد.

4- برنامه‌ی وب شما نیاز است تا مدت زمان زیادی فعال باقی بماند.
یک برنامه دریافت ایمیل یا یک برنامه مونیتورینگ را در نظر بگیرید. اینگونه برنامه‌ها باید مرتبا بدون نیاز به دخالت کاربر، فعال باقی بمانند و با سرور ارتباط داشته باشند. نوشتن اینگونه برنامه‌ها با HTML و جاوا اسکریپت و فناوری‌های مشابه واقعا مشکل بوده و نیاز به دانش فنی بالایی دارند. اما این مساله و حیات یک برنامه سیلورلایت تا زمانیکه مرورگر بسته نشده است جزو خواص اولیه اینگونه برنامه‌ها است.

5- از مشکلات مدیریت حالت در برنامه‌های متداول وب به تنگ آمده‌اید.
اگر برای مثال برنامه نویس ASP.NET باشید حتما با مباحث State management آشنایی دارید (از سشن و کوکی گرفته تا ViewState (ایی که همه به نحوی قصد کوچک کردن آن‌را دارند!) و غیره). تمام این‌ها هم برای این است که بتوان تجربه‌ی کاری برنامه‌های دسکتاپ را در محیط مرورگرها شبیه سازی کرد. این مشکلات در سیلورلایت حل شده است. یک برنامه‌ی سیلورلایت State full است نه Stateless . همچنین اگر از حافظه‌ای هم استفاده می‌کند این مورد در سمت کاربر است و نه سمت سرور و نه منقضی شدن زود هنگام سشن‌ها و صدها ترفند برای مقیاس پذیری همین مساله‌ی بسیار کوچک با تعداد کاربران بالا در برنامه‌های متداول وب.
به عبارتی تصور کنید که برنامه‌ی دسکتاپ سال‌های قبل شما هم اکنون داخل مرورگر دارد اجرا می‌شود و چیزی به نام وب سرور وجود ندارد که پس از نمایش صفحه‌ی وب شما، کلیه‌ی اشیاء مرتبط با آن‌را در سمت سرور تخریب کند چون باید پاسخگوی کاربران همزمان بی‌شماری باشد و منابع سرور هم محدود است. (سیلورلایت یک فناوری سمت کاربر است. بنابراین وب سرور صرفا نقش توزیع آن‌را به عهده دارد یا حداکثر ارائه‌ی یک وب سرویس جهت تعاملات بعدی مانند کار با بانک اطلاعاتی)

6- نیاز دارید تا برنامه‌ی وب شما تحت تمام مرورگرها به یک شکل به نظر برسد و همچنین رفتار یکسانی هم داشته باشد.
هیچ وقت روزی را فراموش نمی‌کنم که حین پرداخت الکترونیکی بانک XYZ به کمک مرورگر فایرفاکس، دکمه‌ی پرداخت در مرحله‌ی آخر، کار نمی‌کرد! هر چقدر روی آن کلیک می‌کردم اتفاقی نمی‌افتاد! تراکنش برگشت خورد و همین خرید ساده با مرورگر IE به سادگی انجام شد.
با سیلورلایت این مشکلات را نخواهید داشت زیرا کار نمایش برنامه شما توسط افزونه‌ی مربوطه صورت می‌گیرد و این افزونه مستقل است از نوع مرورگر شما.

7- نیاز است برنامه‌ی وب شما در حالت آفلاین هم کار کند.
برنامه‌های سیلورلایت تنها زمانیکه نیاز به دریافت یا ثبت اطلاعاتی از سرور داشته باشند، باید آنلاین باشند. همچنین این برنامه‌ها دسترسی به مفهوم جدیدی به نام Isolated Storage دارند که در آن می‌توان اطلاعات را به ازای هر کاربر آن هم با ضریب امنیتی بالا بر روی هارد شخص ذخیره کرد و زمان آنلاین شدن برنامه آن‌ها را به سرور انتقال داد.

8- برنامه وب شما نیاز است تا با فایل‌های مالتی مدیا تعامل داشته و آن‌ها را پخش کند.
حتی تگ Video در HTML5 نیز به پای توانایی‌های مالتی مدیا در Silverlight مانند smooth streaming, multicasting, editing, video brushes نمی‌رسد. برای مثال با استفاده از video brushes می‌توان یک فایل ویدیویی در حال پخش را بر روی یک وجه یک شیء در حال پویانمایی نقاشی و نمایش داد.

9- نیاز به پشتیبانی از multi-touch در برنامه‌ی وب شما وجود دارد.
برخلاف HTML ، تعاملات multi-touch در Silverlight میسر است.

10- نیاز به ایجاد برنامه‌های بازی تحت وب دارید.
به طور قطع می‌توان بازیی‌هایی در حد Pong را با جاوا اسکریپت هم ایجاد کرد، اما اگر نیاز به تولید بازی‌هایی جدی‌تر وجود داشت برای مثال انتقال بازی Quake به محیط وب، Silverlight در این زمینه هم حرف‌های زیادی برای گفتن دارد (+).

11- نیاز به تولید برنامه‌ی دسکتاپ چند سکویی دارید.
سیلورلایت هم اکنون تحت ویندوز، MAC OS-X ، لینوکس و ... پشتیبانی می‌شود (+). همچنین برنامه‌های سیلورلایت قابلیت اجرای در خارج از مرورگر را هم دارند.
با سیلورلایت دیگر نیازی نخواهد بود تا کاربران لینوکسی ابتدا Wine را نصب کنند تا بتوانند از یک برنامه‌ی ویندوزی که انتقال پذیر نیست در لینوکس هم بتوانند استفاده کنند؛ چون پروژه‌ی مون لایت لینوکسی برای این منظور مهیا است.

12- نیاز به تولید برنامه‌های تحت وب سریع و با کارآیی بالا دارید.
فایل‌های نهایی Silverlight با توجه به ماهیت کامپایل شده‌ی آن‌ها به طور قطع از کدهای جاوا اسکریپتی سمت کلاینت که باید توسط مرورگر تفسیر و پردازش شوند (و هر کدام هم از موتور خاص خودشان استفاده می‌کنند)، سریعتر اجرا می‌شوند (+).

13- از پیچیدگی‌های پیاده سازی برنامه‌های متداول وب خسته شده‌اید.
هنوز هم با تمام پیشرفت‌های حاصل، تولید برنامه‌های وب پیشرفته مشکل است. از یک طرف ناسازگاری یک سری از مرورگرها با یک سری از قابلیت‌ها را باید در نظر داشت، تا فراگیری فریم ورک‌های Ajax و غیره تا مشکل بودن طراحی کنترل‌های جدید فراتر از آن چیزی که HTML استاندارد ارائه می‌دهد. بله، به طور قطع دانش فنی بالایی در این زمینه در طی سالیان تولید شده است، اما باز هم فراگیری و تسلط به آن‌ها زمان قابل توجهی را طلب می‌کند.
در سیلورلایت کلیه تعاملات با شبکه به صورت پیش فرض غیرهمزمان است (همان ایده‌ی اصلی Ajax) همچنین با توجه به state full بودن اینگونه برنامه‌ها، عملا برنامه نویس‌ها بدون درگیر شدن با مفاهیم اجکسی و مدیریت حالت، برنامه‌ی پیشرفته‌ی وبی را در مدت زمان کوتاهی تولید کرده‌اند و این برنامه در تمام مرورگرهایی که قابلیت بارگذاری افزونه‌ی سیلورلایت را دارند به یک شکل و کیفیت اجرا می‌شود.

14- در زمینه میزان مصرف پهنای باند ملاحظاتی ویژه‌ای وجود دارد.
یک برنامه‌ی سیلورلایت تنها یکبار باید دریافت شود. پس از آن در سمت کاربر کش خواهد شد (تا زمان به روز رسانی بعدی برنامه در سرور). همین مساله در دفعات بعدی مراجعه کاربر به سایت نقش قابل توجهی را در کاهش میزان مصرف پهنای باند (یا به قولی میزان کمتر data transfer) کلی دارد.

15- فرصت کافی برای فراگیری انبوهی از فناوری‌های مختلف را ندارید!
بله! برای ایجاد یک برنامه‌ی تحت وب که کاربر آن پس از مشاهده بگوید WOW نیاز است به HTML ، JS ، CSS ، AJAX ، یکی از فناوری‌های سمت سرور و ... مسلط بود (علاوه بر اینکه باید بدانید فلان کد JS در IE کار می‌کند اما در فایرفاکس خیر. فایرفاکس فلان قسمت CSS را پشتیبانی می‌کند اما IE خیر! و ...).
اما برای استفاده از سیلورلایت فقط کافی است به XAML و یکی از زبان‌های دات نت مانند سی شارپ یا VB.NET مسلط باشید (البته هیچ وقت از دست ASP.NET خلاص نخواهید شد! حداقل در حد راه اندازی یک وب سرویس یا مفاهیم امنیتی آن).
این مورد خصوصا برای افرادی که برنامه نویس دسکتاپ هستند اما علاقمندند تا برنامه‌ی وب نیز تولید کنند بسیار مهم است. با حداقل آموزش می‌توانند توانایی‌های خود را به وب نیز گسترش دهند. علاوه بر آن عمده‌ی دانش Silverlight شما جهت تولید برنامه‌های WPF (با توجه به اینکه Silverlight فرزند WPF محسوب می‌شود) یا Windows phone 7‌ و غیره نیز می‌تواند بکار گرفته شود.

16- نیاز به اجرای کدهای چند ریسمانی در سمت کاربر دارید.
تا این لحظه پشتیبانی رسمی از مباحث چند ریسمانی در JavaScript و استانداردهای مرتبط با آن وجود ندارد. Silverlight به اکثر امکانات Threading موجود در دات نت فریم ورک دسترسی داشته و دانش فعلی شما قابل انتقال است.


و دست آخر باید به نکته اشاره کرد که هدف از Silverlight ساخت وب سایت معمولی نیست. این نوع کارها را با همان ابزارهای متداول انجام دهید. هدف اصلی آن ساخت برنامه است (Application در مقابل Web site). مشتری‌های اصلی این نوع برنامه‌ها هم بیشتر سازمان‌ها و اینترانت‌های پر سرعت و بسته‌ی آن‌ها هستند که نه نگران حجم افزونه‌ی سیلورلایت هستند و نه مشکلی با حجم برنامه‌ی سیلورلایت شما در یک شبکه‌ی داخلی پر سرعت دارند.

نظرات مطالب
مدل EAV چیست؟
منظور من این نیست که از روش‌ها و فناوری‌ها به روز و جدید استفاده نکنیم. درست برعکس. هر چه به روزتر باشیم بهتر است. نظر من این است که به کاربردهایی که در کشور داریم فکر کنیم نه چیزی که شاید فقط در آمریکا کاربرد داشته باشد. به عبارتی دیگر از روش‌ها و فناوری‌های روز استفاده کنیم منتها برای نرم‌افزارهایی که در داخل کشور کاربرد دارند نه فیسبوک و امثالهم.

اون قدر تمرکز نکنیم روی مدل دیتابیس فیسبوک که از دیتابیس‌های ساده مورد نیاز نرم‌افزارهای خودمان غافل شده و قدرت کار بهینه روی آن را از دست بدهیم. مثال می‌زنم. در جمع‌های برنامه‌نویسی چه در دانشگاه‌ها، چه در شرکت‌ها چه در فضای اینترنت وقتی صحبت از دیتابیس می‌شود همه طوری حرف می‌زنند که انگار طراحی دیتابیس فیسبوک و امثال آن را فوت آب هستند اما وقتی پای عمل می‌رسد در عوض کردن دیتابیس یک نرم‌افزار کوچک از MS SQL به Express یا CE یا SQLite از زمین تا آسمان مشکل دارند و نرم‌افزاری که تولید کرده‌اند فقط روی یکی دو مدل ویندوز با یک سری configهای خیلی محدود قابل اجرا هستند. بخشی از این مشکل به خاطر عدم تمرکز روی کاربردهای رایج و همه روزه از دیتابیس، کامپیوتر، نرم‌افزار، فناوری و غیره است.

البته و صد البته مطالعه و بررسی مواردی که حتی در ایران قابلیت اجرا ندارند خیلی هم خوب است و دیدگاه‌های جدیدی به آدم می‌دهد. منتها اول باید به عنوان یک مهندس نرم‌افزار خوب به وظایفمان که تولید و راهبری سیستم‌های نرم‌افزاری در حیطه کشور است عمل کنیم سپس به سراغ چنین مباحثی برویم.

ذهن من پر مثال است. در حالی که استاندارد ساختمان سازی در ایران بسیار پایین است و عمر ساختمان در حد ۳۰ سال است (یک چندم استاندارد جهانی)، مقاومت زیادی در برابر زلزله ندارند و هزار ایراد دیگر، آن وقت میایم دست به ساختن برج میلاد می‌زنیم. اگر واقعاً توان مهندسی داریم اول آن را جاهایی که ضروری‌تر است مصرف کنیم سپس جاهایی که اسم گنده دارند و برایمان «رزومه» می‌شود.