نظرات اشتراک‌ها
Visual Studio 2012 نسخه Final عرضه شد
ویندوز 32 بیتی نمیتونه از حداکثر حافظه‌ی شما استفاده کنه.مثلا اگر RAM شما 4 باشه، در ویندوز 32 بیتی یک پروسه بیشتر از 2 گیگ نمیتونه استفاده کنه. البته این برای من اثبات شده.
نظرات نظرسنجی‌ها
شما برای کار با دیتا در اندروید، کدامیک از روش های زیر را استفاده میکنید یا ترجیح می دهید؟
یکی از اهداف ORM‌ها توانایی تغییر نوع بانک اطلاعاتی است در پروژه‌های بزرگ با روابط بین موجودیتی و ساختار کدنویسی پیچیده ORM ای مانند EF محدودیتهای فراوانی ایجاد می‌کند که این کار را عملا ناممکن یا حداقل طاقت فرسا می‌کند . 
یعنی اگر پروایدر بانک اطلاعاتی مورد استفاده را در آغاز برنامه تعویض کردید کار نمی‌کند؟ فقط به یک شرط کار نمی‌کند. از امکانات بومی آن بانک اطلاعاتی با SQL نویسی مستقیم کار کرده باشید. وگرنه تمام آن پیچیدگی‌ها برای این هستند که کدهای شما با تعویض پروایدر بانک اطلاعاتی به صورت خودکار جهت بانک اطلاعاتی جدید ترجمه شوند.
مطالب
MVC Scaffolding #2
از آنجائیکه اصل کار با MVC Scaffolding از طریق خط فرمان پاورشل انجام می‌شود، بنابراین بهتر است در ادامه با گزینه‌ها و سوئیچ‌های مرتبط با آن بیشتر آشنا شویم.
دو نوع پارامتر حین کار با MVC Scaffolding مهیا هستند:

الف) سوئیچ‌ها
مانند پارامترهای boolean عمل کرده و شامل موارد ذیل می‌باشند. تمام این پارامترها به صورت پیش فرض دارای مقدار false بوده و ذکر هرکدام در دستور نهایی سبب true شدن مقدار آن‌ها می‌گردد:
Repository: برای تولید کدها بر اساس الگوی مخزن
Force: برای بازنویسی فایل‌های موجود.
ReferenceScriptLibraries: ارجاعاتی را به اسکریپت‌های موجود در پوشه Scripts، اضافه می‌کند.
NoChildItems: در این حالت فقط کلاس کنترلر تولید می‌شود و از سایر ملحقات مانند تولید Viewها، DbContext و غیره صرفنظر خواهد شد.

ب) رشته‌ها
این نوع پارامترها، رشته‌ای را به عنوان ورودی خود دریافت می‌کنند و شامل موارد ذیل هستند:
ControllerName: جهت مشخص سازی نام کنترلر مورد نظر
ModelType: برای ذکر صریح کلاس مورد استفاده در تشکیل کنترلر بکار می‌رود. اگر ذکر نشود، از نام کنترلر حدس زده خواهد شد.
DbContext: نام کلاس DbContext تولیدی را مشخص می‌کند. اگر ذکر نشود از نامی مانند ProjectNameContex استفاده خواهد کرد.
Project: پیش فرض آن پروژه جاری است یا اینکه می‌توان پروژه دیگری را برای قرار دادن فایل‌های تولیدی مشخص کرد. (برای مثال هربار یک سری کد مقدماتی را در یک پروژه جانبی تولید کرد و سپس موارد مورد نیاز را از آن به پروژه اصلی افزود)
CodeLanguage: می‌تواند cs یا vb باشد. پیش فرض آن زبان جاری پروژه است.
Area: اگر می‌خواهید کدهای تولیدی در یک ASP.NET MVC area مشخص قرار گیرند، نام Area مشخصی را در اینجا ذکر کنید.
Layout: در حالت پیش فرض از فایل layout اصلی استفاده خواهد شد. اما اگر نیاز است از layout دیگری استفاده شود، مسیر نسبی کامل آن‌را در اینجا قید نمائید.

یک نکته:
نیازی به حفظ کردن هیچکدام از موارد فوق نیست. برای مثال در خط فرمان پاورشل، دستور Scaffold را نوشته و پس از یک فاصله، دکمه Tab را فشار دهید. لیست پارامترهای قابل اجرای در این حالت ظاهر خواهند شد. اگر در اینجا برای نمونه Controller انتخاب شود، مجددا با ورود یک فاصله و خط تیره و سپس فشردن دکمه Tab، لیست پارامترهای مجاز و همراه با سوئیچ کنترلر ظاهر می‌گردند.


MVC Scaffolding و مدیریت روابط بین کلاس‌ها

مثال قسمت قبلی بسیار ساده و شامل یک کلاس بود. اگر آن‌را کمی پیچیده‌تر کرده و برای مثال روابط one-to-many و many-to-many را اضافه کنیم چطور؟
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.ComponentModel.DataAnnotations.Schema;

namespace MvcApplication1.Models
{
    public class Task
    {
        public int Id { set; get; }

        [Required]
        public string Name { set; get; }

        [DisplayName("Due Date")]
        public DateTime? DueDate { set; get; }

        [ForeignKey("StatusId")]
        public virtual Status Status { set; get; } // one-to-many
        public int StatusId { set; get; }

        [StringLength(450)]
        public string Description { set; get; }

        public virtual ICollection<Tag> Tags { set; get; } // many-to-many
    }

    public class Tag
    {
        public int Id { set; get; }

        [Required]
        public string Name { set; get; }

        public virtual ICollection<Task> Tasks { set; get; } // many-to-many
    }

    public class Status
    {
        public int Id { set; get; }

        [Required]
        public string Name { set; get; }
    }
}
کلاس Task تعریف شده اینبار دارای رابطه many-to-many با برچسب‌های مرتبط با آن است. همچنین یک رابطه one-to-many با کلاس وضعیت هر Task نیز تعریف شده است. به علاوه نکته تعریف «کار با کلیدهای اصلی و خارجی در EF Code first» نیز در اینجا لحاظ گردیده است.
در ادامه دستور تولید کنترلر‌های Task، Tag و Status ساخته شده با الگوی مخزن را در خط فرمان پاورشل ویژوال استودیو صادر می‌کنیم:
PM> Scaffold Controller -ModelType Task -ControllerName TasksController -DbContextType TasksDbContext -Repository -Force
PM> Scaffold Controller -ModelType Tag -ControllerName TagsController -DbContextType TasksDbContext -Repository -Force
PM> Scaffold Controller -ModelType Status -ControllerName StatusController -DbContextType TasksDbContext -Repository -Force
اگر به کارهایی که در اینجا انجام می‌شود دقت کنیم، می‌توان صرفه جویی زمانی قابل توجهی را شاهد بود؛ خصوصا در برنامه‌هایی که از ده‌ها فرم ورود اطلاعات تشکیل شده‌اند. فرض کنید قصد استفاده از ابزار فوق را نداشته باشیم. باید به ازای هر عملیات CRUD دو متد را ایجاد کنیم. یکی برای نمایش و دیگری برای ثبت. بعد بر روی هر متد کلیک راست کرده و Viewهای متناظری را ایجاد کنیم. سپس مجددا یک سری پیاده سازی «مقدماتی» تکراری را به ازای هر متد جهت ثبت یا ذخیره اطلاعات تدارک ببینیم. اما در اینجا پس از طراحی کلاس‌های برنامه، با یک دستور، حجم قابل توجهی از کدهای «مقدماتی» که بعدها مطابق نیاز ما سفارشی سازی و غنی‌تر خواهند شد، تولید می‌گردند.

چند نکته:
- با توجه به اینکه مدل‌ها تغییر کرده‌اند، نیاز است بانک اطلاعاتی متناظر نیز به روز گردد. مطالب مرتبط با آن‌را در مباحث Migrations می‌توانید مطالعه نمائید.
- View تولیدی رابطه many-to-many را پشتیبانی نمی‌کند. این مورد را باید دستی اضافه و طراحی کنید: (^ و ^)
- رابطه one-to-many به خوبی با View متناظری دارای یک drop down list تولید خواهد شد. در اینجا لیست تولیدی به صورت خودکار با مقادیر خاصیت Name کلاس Status پر می‌شود. اگر این نام دقیقا Name نباشد نیاز است توسط ویژگی به نام DisplayColumn که بر روی نام کلاس قرار می‌گیرد، مشخص کنید از کدام خاصیت باید استفاده شود.
@Html.DropDownListFor(model => model.StatusId,
((IEnumerable<Status>)ViewBag.PossibleStatus).Select(option => new SelectListItem {
  Text = (option == null ? "None" : option.Name),
  Value = option.Id.ToString(),
  Selected = (Model != null) && (option.Id == Model.StatusId)
}), "Choose...")
@Html.ValidationMessageFor(model => model.StatusId)


تولید آزمون‌های واحد به کمک MVC Scaffolding

MVC Scaffolding امکان تولید خودکار کلاس‌ها و متدهای آزمون واحد را نیز دارد. برای این منظور دستور زیر را در خط فرمان پاورشل وارد نمائید:
 PM> Scaffold MvcScaffolding.ActionWithUnitTest -Controller TasksController -Action ArchiveTask -ViewModel Task
دستوری که در اینجا صادر شده است نسبت به حالت‌های کلی قبلی، اندکی اختصاصی‌تر است. این دستور بر روی کنترلری به نام TasksController، جهت ایجاد اکشن متدی به نام ArchiveTask با استفاده از کلاس ViewModel ایی به نام Task اجرا می‌شود. حاصل آن ایجاد اکشن متد یاد شده به همراه کلاس TasksControllerTest است؛ البته اگر حین ایجاد پروژه جدید در ابتدای کار، گزینه ایجاد پروژه آزمون‌های واحد را نیز انتخاب کرده باشید. نام پروژه پیش فرضی که جستجوی می‌شود YourMvcProjectName.Test/Tests است.
 نکته مهم آن، عدم حذف یا بازنویسی کامل کنترلر یاد شده است. کاری هم که در تولید متد آزمون واحد متناظر انجام می‌شود، تولید بدنه متد آزمون واحد به همراه تولید کدهای اولیه الگوی Arrange/Act/Assert است. پر کردن جزئیات بیشتر آن با برنامه نویس است.
و یا به صورت خلاصه‌تر:
 PM> Scaffold UnitTest Tasks Delete
در اینجا متد آزمون واحد کنترلر Tasks و اکشن متد Delete آن، تولید می‌شود.

کار مقدماتی با MVC Scaffolding و امکانات مهیای در آن همینجا به پایان می‌رسد. در قسمت‌های بعد به سفارشی سازی این مجموعه خواهیم پرداخت.
مطالب
مقایسه ساختاری دو دیتابیس SQL Server

یکی از مواردی که در محیط کاری زیاد پیش می‌آید بحث همگام نبودن دیتابیس توسعه با دیتابیس کاری است.
منظور از دیتابیس توسعه، همان دیتابیسی است که برای برنامه نویسی و آزمایش از آن استفاده می‌شود و دیتابیس کاری هم مشخص است (برای مثال بر روی یک سرور در اینترانت داخلی یک شرکت و یا بر روی یک سرور اینترنتی قرار دارد). عادت‌های مختلفی هم این‌جا ممکن است وجود داشته باشد، برای مثال تغییرات جدید بر روی دیتابیس کاری اعمال شود و سپس فراموش شود که همان‌ها نیز باید به دیتابیس توسعه هم اعمال شوند تا در تغییرات بعدی برای آزمایش دچار مشکل نشویم و برعکس. بعد از یک مدت هم تبدیل به کابوس می‌شود؛ نمی‌دانیم الان دیتابیس کاری جدیدتر است یا دیتابیس توسعه؛ و یا اینکه کلا دو دیتابیس مفروض چه تفاوت‌های ساختاری با هم دارند (بدیهی است بحث دیتا در اینجا در درجه‌ی اول اهمیت قرار ندارد). فرصت این هم وجود ندارد که تک تک جداول، ویووها، رویه‌های ذخیره شده و خلاصه تمامی اشیاء مرتبط را بررسی کنیم که چه اختلافی با هم دارند. اینجا مستندات هم کمکی نخواهند کرد چون صحبت از یک جدول با 5 فیلد در میان نیست که موارد را سریع و به صورت دستی تطابق دهیم. همچنین این مشکل عموما زمانی رخ می‌دهد که یکی از دو طرف در حال حاضر مستندات کامل و به روزی ندارد. اکنون چه باید کرد؟
اولین فکری که به ذهن خطور می‌کند مراجعه به ابزارهای جانبی است (مثلا Red Gate's SQL Compare چند صد دلاری) غافل از اینکه خود Visual studio 2008 (نگارش‌های تیمی و دیتابیسی) این قابلیت را نیز ارائه می‌دهد (شکل زیر).


پس از انتخاب new schema comparison ، در صفحه‌ای که ظاهر می‌شود، بر روی new connection کلیک کرده و دیتابیس‌های مبداء و مقصد را جهت مقایسه ساختاری انتخاب نمائید و سپس بر روی دکمه Ok کلیک کنید.


اگر اس کیوال سرور 2008 را نصب کرده باشید، با پیغام زیر روبرو خواهید شد:


برای رفع این مشکل باید بسته به روز رسانی زیر را نصب کرد تا این نگارش نیز پشتیبانی شود:

(برای نصب حتما باید SP1 مربوط به VS.Net 2008 پیشتر نصب شده باشد)

پس از کلیک بر روی دکمه Ok، کار آنالیز دو دیتابیس شروع شده و تفاوت‌ها گزارش داده می‌شوند:


همچنین جهت سهولت کار، اسکریپت T-SQL ایی را نیز به نام schema update script تولید می‌کند که با اجرای آن به سادگی کار به روز رسانی دیتابیس مقصد صورت خواهد گرفت.


در پایان یا می‌توان اسکریپت تولید شده را ذخیره کرد و در زمانی دلخواه اجرا و اعمال نمود و یا می‌توان بلافاصله بر روی دکمه write updates که در نوار ابزار ظاهر شده است کلیک کرد تا دیتابیس مقصد از لحاظ ساختاری با دیتابیس مبداء یکی شود.



نظرات مطالب
EF Code First #10
- روش دیگر تعیین نام صریح کلیدهای خارجی تشکیل شده در سمت دیتابیس در EF Code first استفاده از ویژگی ForeignKey بر روی یک navigation property است. در قسمت سوم این سری به آن اشاره شده است (مورد هشتم متادیتای بررسی شده در آن).
- بله. ولی اگر در این حالت اطلاعات شما در یک گرید نمایش داده شود n هزار بار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی خواهید داشت. در مبحث جاری به آن با ذکر ریزجزئیات و روش حل خاص آن، پرداخته شده است.

نظرات مطالب
مهاجرت از SQL Membership به ASP.NET Identity
سیستم کارش EF Code first هست. این سیستم کدهاش گره خورده به بانک اطلاعاتی خاصی نیست. الان در این مثال رشته اتصالی به یک localdb اشاره می‌کنه. شما می‌تونید کلا این رشته و نحوه‌ی تعریف اون رو برای کار با SQL Server یا SQL CE یا هر بانک اطلاعاتی دیگری که پروایدر code first داره، تغییر بدید و استفاده کنید. (و اگر با ef code first آشنایی ندارید، کم کم در آینده نمی‌تونید با کتابخانه‌های کمکی و جانبی دات نت کار کنید)
مطالب
داستانی از Unicode
یکی از مباحثی که به نظرم هر دانشجوی رشته کامپیوتر، فناوری اطلاعات و علاقمند به این حوزه باید بداند بحث کاراکترهاست؛ جدا از اینکه همه ما در مورد وجود ascii یا UTF-8 و ... و توضیحات مختصر آن اطلاع داریم ولی عده‌ای از دوستان مثل من هنوز اطلاعات پایه‌ای‌تر و جامع‌تری در این باره نداریم؛ در این مقاله که برداشتی از وب سایت smashing magazine  و W3 است به این مبحث می‌پردازیم.
کامپیوترها تنها با اعداد سر و کار دارند نه با حروف؛ پس این بسیار مهم هست که همه کامپیوترها بر روی یک سری اعداد مشخص به عنوان نماینده‌ای از حروف به توافق برسند. این توافق یکسان بین همه کامپیوترها بسیار مهم هست و باید طبق یک استاندارد مشترک استفاده شود تا در همه سیستم‌ها قابل استفاده و انتقال باشد؛ برای همین در سال 1960 اتحادیه استاندارهای آمریکا، یک سیستم رمزگذاری 7 بیتی را ایجاد کرد؛ به نام American Standard Code for Information Interchange یا کد استاندارد سازی شده آمریکایی برای تبادل اطلاعات یا همان ASCII. این هفت بیت به ما اجازه می‌داد تا 128 حرف را کدگذاری کنیم. این مقدار برای حروف کوچک و بزرگ انگلیسی و هم چنین حروف لاتین، همراه با کدگذاری ارقام و یک سری علائم نگارشی و کاراکترهایی از قبیل space ، tab و موارد مشابه و نهایتا کلیدهای کنترلی کافی بود. در سال 1968 این استاندارد توسط رییس جمهور وقت آمریکا لیندون جانسون به رسمیت شناخته شده و همه سیستم‌های کامپیوتری ملزم به رعایت و استفاده از این استاندارد شدند.
برای لیست کردن و دیدن این کدها و نمادهای حرفیشان می‌توان با یک زبان برنامه نویسی یا اسکریپتی آن‌ها را لیست کرد. کد زیر نمونه‌ای از کد نوشته شده در جاوااسکریپت است.
 <html> 

<body>
 <style type="text/css">p {float: left; padding: 0 15px; margin: 0;}</style> 

<script type="text/javascript">
 for (var i=0; i<128; i++) document.writeln ((i%32?'':'<p>') + i + ': ' + String.fromCharCode (i) + '<br>'); 

</script>
</body>
 </html>
در سال‌های بعدی، با قوی‌تر شدن پردازش‌گرها و 8 بیت شدن یک بایت به جای ذخیره 128 عدد توانستند 256 عدد را ذخیره کنند ولی استاندارد اسکی تا 128 کد ایجاد شده بود و مابقی را به عنوان ذخیره نگاه داشتند. در ابتدا کامپیوترهای IBM از آن‌ها برای ایجاد نمادهای اضافه‌تر و همچنین اشکال استفاده می‌کرد؛ مثلا کد 200 شکل  ╚ بود که احتمالا برنامه نویسان زمان داس، این شکل را به خوبی به خاطر میاورند یا مثلا حروف یونانی را اضافه کردند که با کد 224 شکل آلفا  α بود و بعد‌ها به عنوان  code page 437  نامگذاری شد. هر چند که هرگز مانند اسکی به یک استاندارد تبدیل نشد و بسیاری از کشورها از این فضای اضافی برای استانداردسازی حروف خودشان استفاده می‌کردند و در کشورها کدپیج‌های مختلفی ایجاد شد. برای مثال در روسیه کد پیچ 885 از کد 224 برای نمایش Я بهره می‌برد و در کد پیچ یونانی 737 برای نمایش حرف کوچک امگا ω استفاده می‌شد. این کار ادامه داشت تا زمانیکه مایکروسافت در سال 1980 کد پیچ Windows-1251 الفبای سریلیک را ارئه کرد. این تلاش تا سال 1990 ادامه پیدا کرد و تا آن زمان 15 کدپیج مختلف استاندارسازی شده برای الفبایی چون سیریلیک، عربی، عبری و ... ایجاد شد که این استانداردها از ISO-8859-1 شروع و تا  ISO-8859-16 ادامه داشت و موقعی که فرستنده پیامی را ارسال می‌کرد، گیرنده باید از کدپیج مورد نظر مطلع می‌بود تا بتواند پیام را صحیح بخواند.
بیایید با یک برنامه علائم را در این 15 استاندارد بررسی کنیم. تکه کدی که من در اینجا نوشتم یک لیست را که در آن اعداد یک تا 16 لیست شده است، نشان میدهد که با انتخاب هر کدام، کدها را از 0 تا 255 بر اساس هر استاندارد به ترتیب نمایش می‌دهد. این کار توسط تعیین استاندارد در تگ متا رخ میدهد.
در زمان بارگذاری، استانداردها با کد زیر به لیست اضافه می‌شوند.در مرحله بعد لیستی که  postback را در آن فعال کرده‌ایم، کد زیر را اجرا می‌کند. در این کد ابتدا charset انتخاب شده ایجاد شده و سپس یکی یکی کدها را به کاراکتر تبدیل می‌کنیم و رشته نهایی را درج می‌کنیم: ( دانلود فایل‌های زیر )
 private String ISO = "ISO-8859-";
        protected void Page_Load(object sender, EventArgs e)
        {
            if (!IsPostBack)
            {
                for (int i = 1; i < 16; i++)
                {
                    ListItem item = new ListItem();
                    item.Text = ISO + i.ToString();
                    item.Value = i.ToString();
                    DropDownList1.Items.Add(item);
                }
                ShowCodes(1);
            }
           
        }

     
        protected void DropDownList1_SelectedIndexChanged(object sender, EventArgs e)
        {
            if (DropDownList1.SelectedItem != null)
            {
                int value = int.Parse(DropDownList1.SelectedValue);
                ShowCodes(value);
            }
            
        }

        private void ShowCodes(int value)
        {
            Response.Charset = ISO + value;
            string s = "";
            for (int i = 0; i < 256; i++)
            {
                char ch = (char)i;
                s += i + "-" + ch;
                s += "<br/>";//br tag
            }
            Label1.Text = s;
        }

تقریبا سال 1990 بود که بسیاری از اسناد به همین شیوه‌ها نوشته و ذخیره شد. ولی باز برای بسیاری از زبان‌ها، حتی داشتن یکی دو حرف بیشتر مشکلاتی را به همراه داشت. مثلا حروف بعضی زبان‌ها مثل چینی و ژاپنی که 256 عدد، پاسخگو نبود و با آمدن شبکه‌ای چون اینترنت و بحث بین المللی شدن و انتقال اطلاعات، این مشکل بزرگتر از آنچه بود، شد.

یونیکد نجات بخش
اواخر سال 1980 بود که پیشنهاد یک استاندارد جدید داده شد و در آن به هر حرف و یا نماد در هر زبانی یک عدد یکتا نسبت داده میشد و باید بیشتر از 256 عدد می‌بود که آن را یونیکد نامیدند. در حال حاضر یونیکد نسخه 601 شامل 110 هزار کد می شود. 128 تای آن همانند اسکی است. از 128 تا 255 مربوط به علائم و علامت‌هاست که بیشتر آن‌ها از استاندارد ISO-8859-1 وام گرفته شده‌اند. از 256 به بعد هم بسیاری از علائم تلفظی و ... وجود دارد و از کد 880 زبان یونایی آغاز شده و پس از آن زبان‌های سیریلیک، عبری، عربی و الی آخر ادامه می‌یابند. برای نشان دادن یک کد یونیکد به شکل هگزادسیمال U+0048 نوشته می‌شود و برای تبدیل آن به دسیمال 4*16+8=72 استفاده می‌شود. به هر کد یونیکد، کد پوینت code point گفته میشود.
در ویکی پدیای فارسی، یونیکد اینگونه توضیح داده شده است: "نقش یونیکد در پردازش متن این است که به جای یک تصویر برای هر نویسه یک کد منحصر به فرد ارایه می‌کند. به عبارت دیگر، یونیکد یک نویسه را به صورت مجازی ارایه می‌کند و کار ساخت تصویر (شامل اندازه، شکل، قلم، یا سبک) نویسه را به عهده نرم‌افزار دیگری مانند مرورگر وب یا واژه‌پرداز می‌گذارد. "
یونیکد از 8 بیت یا 16 بیت استفاده نمی‌کند و با توجه به اینکه دقیقا 110 ،116 کد را حمایت می‌کند به 21 بیت نیاز دارد. هر چند که کامپیوترها امروزه از معمار‌های 32 بیتی و 64 بیتی استفاده می‌کنند، این سوال پیش می‌آید که ما چرا نمی‌توانیم کاراکترها را بر اساس این 32 بیت و 64 بیت قرار بدهیم؟ پاسخ این سوال این‌است که چنین کاری امکان پذیر است و بسیاری از نرم افزارهای نوشته شده در زبان سی و سی ++ از wide character حمایت می‌کنند. این مورد یک کاراکتر 32 بیتی به نام wchar_t است که نوعی داده char توسعه یافته هشت بیتی است و بسیاری از مرورگرهای امروزی از آن بهره مند هستند و تا 4 بیلیون کاراکتر را حمایت می‌کنند.
شکل زیر دسته بندی از انواع زبان‌های تحت حمایت خود را در نسخه 5.1 یونیکد نشان می‌دهد:


کد زیر در جاوااسکریپت کاراکترهای یونیکد را در مرز معینی که برایش مشخص کرده‌ایم نشان می‌دهد:
 <html> 

<body>
 <style type="text/css">p {float: left; padding: 0 15px; margin: 0;}</style> 

<script type="text/javascript">
for (var i=0; i<2096; i++)
   document.writeln ((i%256?'':'<p>') + i + ': ' + String.fromCharCode (i) + '<br>'); 

</script>
</body>
 </html>

CSS & Unicode
یکی از جذاب‌ترین خصوصیات در css، خصوصیت Unicode-range است. شما میتوانید برای هر کاراکتر یا حتی رنج خاصی از کاراکترها، فونت خاصی را اعمال کنید. به دو نمونه زیر دقت کنید:
/* cyrillic */
@font-face {
  font-style: normal;
  src: local('Roboto Regular'), local('Roboto-Regular'), url(http://fonts.gstatic.com/s/roboto/v14/mErvLBYg_cXG3rLvUsKT_fesZW2xOQ-xsNqO47m55DA.woff2) format('woff2');
  unicode-range: U+0400-045F, U+0490-0491, U+04B0-04B1, U+2116;
}
/* greek-ext */
@font-face {
  font-style: normal;
  src: local('Roboto Regular'), local('Roboto-Regular'), url(http://fonts.gstatic.com/s/roboto/v14/-2n2p-_Y08sg57CNWQfKNvesZW2xOQ-xsNqO47m55DA.woff2) format('woff2');
  unicode-range: U+1F00-1FFF;
}
/* greek */
@font-face {
  font-style: normal;
  src: local('Roboto Regular'), local('Roboto-Regular'), url(http://fonts.gstatic.com/s/roboto/v14/u0TOpm082MNkS5K0Q4rhqvesZW2xOQ-xsNqO47m55DA.woff2) format('woff2');
  unicode-range: U+0370-03FF;
}
/* vietnamese */
@font-face {
  font-style: normal;
  src: local('Roboto Regular'), local('Roboto-Regular'), url(http://fonts.gstatic.com/s/roboto/v14/NdF9MtnOpLzo-noMoG0miPesZW2xOQ-xsNqO47m55DA.woff2) format('woff2');
  unicode-range: U+0102-0103, U+1EA0-1EF1, U+20AB;
}
/* latin-ext */
@font-face {
  font-style: normal;
  src: local('Roboto Regular'), local('Roboto-Regular'), url(http://fonts.gstatic.com/s/roboto/v14/Fcx7Wwv8OzT71A3E1XOAjvesZW2xOQ-xsNqO47m55DA.woff2) format('woff2');
  unicode-range: U+0100-024F, U+1E00-1EFF, U+20A0-20AB, U+20AD-20CF, U+2C60-2C7F, U+A720-A7FF;
}
در صورتی که در Unicode-range، تنها یک کد مانند U+20AD نوشته شود، فونت مورد نظر فقط بر روی کاراکتری با همین کد اعمال می‌شود. ولی اگر بین دو کد از علامت - استفاده شود، فونت مورد نظر بر روی کاراکترهایی که بین این رنج هستند اعمال می‌شود U+0025-00FF و حتی می‌توان اینگونه نوشت ??U+4 روی کاراکترهایی در رنج U+400 تا U+4FF اعمال می‌شوند. برای اطلاعات بیش‌تر به اینجا و اینجا  مراجعه کنید.
به 65536 کد اول یونیکد Basic Multilingual Plan یا به اختصار BMP می‌گویند و شامل همه کاراکترهای رایجی است که مورد استفاده قرار می‌گیرند. همچنین یونیکد شامل یک فضای بسیار بزرگ خالی است که به شما اجازه توسعه دادن آن را تا میلیون‌ها کد می‌دهد. به کاراکترهایی که در این موقعیت قرار می‌گیرند supplementary characters یا کاراکترهای مکمل گویند. برای اطلاعات بیشتر می‌توانید به سایت رسمی یونیکد مراجعه کنید. در اینجا هم مباحث آموزشی خوبی برای یونیکد دارد، هر چند کامل‌تر آن در سایت رسمی برای نسخه‌های مختلف یونیکد وجود دارد.


UTF-8 نجات بخش می‌شود
بسیاری از مشکلات ما حل شد. همه حروف را داریم و مرورگر‌ها نیز همه حروف را میشناسند؛ ولی برای ما دو مشکل ایجاد کرده است:
  • بسیاری از نرم افزارها و پروتکل‌ها هنوز 8 بیتی کار می‌کنند.
  • اگر یک متن انگلیسی ارسال کنید، 8 بیت هم کافی است ولی در این حالت 32 بیت جابجا می‌شود؛ یعنی 4 برابر و در ارسال و دریافت و پهنای باند برایمان مشکل ایجاد می‌کند.
برای حل این مشکل استاندارهای زیادی چون USC-2 یا UTF-16 ایجاد شدند ولی در سال‌های اخیر برنده رقابت، UTF-8 بود که مخفف عبارت Universal Character Set Transformation Format 8 bit می‌باشد. این کدگذاری بسیار هوشمندانه عمل می‌کند. موقعی که شما کاراکتری را وارد می‌کنید که کدش بین 0 تا 255 است، 8 بیت به آن اختصاص می‌دهد و اگر در محدوده‌ای است که بتوان دو بایت را به آن اختصاص داد، دوبایت و اگر بیشتر بود، سه بایت و اگر باز بیشتر بود 4 بایت به آن اختصاص میدهد. پس با توجه به محدوده کد، تعداد بایت‌ها مشخص می‌شوند. بنابراین یک متن نوشته شده انگلیسی که مثلا از کدهای بین 0تا 128 استفاده می‌کند و فرمت ذخیره آن UTF-8 باشد به ازای هر کارکتر یک بایت ذخیره می‌کند.

مقایسه‌ای بین نسخه‌های مختلف :

همانطور که می‌بینید UTF-8 برای کاراکترهای اسکی، از یک بایت و برای دیگر حروف از دوبایت و برای بقیه BMP‌ها از سه بایت استفاده میکند و در صورتی که کاراکتری در ناحیه مکمل supplementary باشد، از چهار بایت استفاده خواهد کرد. UTF-16 از دو بایت برای نمایش کاراکترهای BMP و از 4 بایت برای نمایش کاراکترهای مکمل استفاده می‌کند و در UTF-32 از 4 بایت برای همه کاراکترها یا کد پوینت‌ها استفاده می‌شود.

نظرات مطالب
افزونه فارسی به پارسی برای word 2007
چند مورد رو می‌تونید بررسی کنید
- البته نیازی نیست آن 200 و خرده‌ای مگ را دریافت کنید. علت بالا بودن حجم آن این است که 32 بیتی و 64 بیتی و غیره، همه را با هم دارد. به آدرس زیر مراجعه کنید
http://msdn.microsoft.com/en-us/netframework/aa569263.aspx
روی دکمه نصب کلیک کنید تا یک برنامه 2 مگی در اختیار شما قرار دهد. این برنامه قسمت‌های مورد نیاز سیستم شما رو از سایت مایکروسافت دریافت و نصب خواهد کرد. بنابراین حجم کمتری دارد.
- آیا این افزونه به لیست add-in ها در word‌ اضافه شده؟ (شکل سوم در این صفحه)
- event viewer ویندوز را باز کنید. در قسمت run ویندوز تایپ کنید eventvwr.msc و سپس enter (و یا به قسمت administrative tools ویندوز مراجعه کنید این برنامه را مشاهده خواهید کرد). در صفحه باز شده به قسمت applications مراجعه کنید. آیا موردی با source مساوی FarsiToParsi از نوع خطا با آیکون قرمز مشاهده می‌شود؟ اگر بله، لطفا دوبار روی آن کلیک کنید و توضیحات صفحه باز شده را اینجا ارسال کنید. از روی این خطا می‌شود مشکل را بهتر بررسی کرد.

با تشکر
مطالب
پَرباد - آموزش پیاده‌سازی پرداخت آنلاین در دات نت - تنظیمات
در قسمت قبل یاد گرفتیم چگونه عملیات پرداخت را انجام دهیم. در این قسمت قصد داریم با تنظیمات پَرباد آشنا شویم.

این تنظیمات در حالت کلی شامل موارد زیر است:

  • درگاه‌ها (اجباری)
  • HttpContext (اجباری)
  • پایگاه داده (اجباری)
  • پیام‌ها (اختیاری)

روش‌های تنظیم:
  • وارد کردن تنظیمات به صورت ثابت (استاتیک)
  • تنظیم به صورت داینامیک (برای مثال استفاده از یک منبع، مانند پایگاه داده وب سایت شما)
  • تنظیم توسط اینترفیس مایکروسافت IConfiguration

اما قبل از رجوع مستقیم به تنظیمات، بهتر است با نحوه کارکرد آنها آشنا شوید.
پَرباد برای ایجاد و مدیریت تنظیمات و سرویس‌های خود، به صورت توکار از تزریق وابستگی‌ها استفاده می‌کند. بنابراین تنظیم کردن آن به دو حالت امکان پذیر است:

برای روش اول، تنظیمات در حالت کلی به صورت زیر است:
(نمونه مثال در یک اپلیکیشن ASP.NET CORE)
using Parbad.Builder;

public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddMvc();

    services.AddParbad()
         // .configurations
         // .configurations
         // .configurations
}
همانطور که می‌بینید، با استفاده از سرویس موجود در اپلیکیشن، به راحتی می‌توانید تنظیمات مورد نیاز را انجام دهید.

و برای روش دوم، تنظیمات در حالت کلی به صورت زیر است:
(نمونه مثال در یک اپلیکیشن ASP.NET MVC)
using Parbad.Builder;

public class Startup
{
    public void Configuration(IAppBuilder app)
    {
        ParbadBuilder.CreateDefaultBuilder()
                  // .configurations
                  // .configurations
                  // .configurations
    }
}


اکنون، با توجه به اینکه با روش‌های مختلف تنظیمات آشنا شدید، برای ادامه توضیحات و مثال‌ها (صرفا جهت نوشتن راحت‌تر این مطلب) از همان روش اول استفاده می‌کنیم.

تنظیمات درگاه‌ها

طبیعتا شما برای انجام یک پرداخت در درگاه بانک ملت (برای مثال) نیاز به اطلاعاتی مانند نام کاربری و رمز عبور حساب بانکی خود را دارید.
به همین دلیل قبل از انجام هر گونه عملیات پرداخت، ابتدا باید تنظیمات درگاه‌های مورد استفاده خود را انجام دهید.  

روش اول: وارد کردن اطلاعات ثابت

نمونه کد‌های تنظیم درگاه بانک ملت:
services.AddParbad()
        .ConfigureGateways(gateways =>
        {
            gateways
                .AddMellat()
                .WithOptions(options =>
                {
                     options.TerminalId = 123;
                     options.UserName = "MyId";
                     options.UserPassword = "MyPassword";
                });
        });
نکته: تنظیم سایر درگاه‌ها نیز کاملا مشابه فرمت کد‌های بالا است. 

روش دوم: تنظیم به صورت داینامیک

برای تنظیم به صورت داینامیک، کلاسی را تعریف کنید که اینترفیس IParbadOptionsProvider را پیاده‌سازی می‌کند. مقدار T در این اینترفیس، معادل کلاس مورد نظر جهت تنظیم است.
مثال: تنظیم درگاه ملت توسط یک منبع:
ما قصد داریم اطلاعات مربوط به درگاه بانک ملت را از پایگاه داده فروشگاه خود دریافت کنیم. بنابراین یک منبع را به صورت زیر تعریف می‌کنیم:
public class MellatOptionsProvider : IParbadOptionsProvider<MellatGatewayOptions>
{
    private readonly IMySettingsService _settingsService;

    public MellatOptionsProvider(IMySettingsService settingsService)
    {
        _settingsService = settingsService;
    }

    public void Provide(MellatGatewayOptions options)
    {
        var settings = _settingsService.GetSettings();

        options.TerminalId = settings.TerminalId;
        options.UserName = settings.UserName;
        options.UserPassword = settings.UserPassword;
    }
}
کد بالا اطلاعات مربوط به درگاه بانک ملت را از پایگاه داده (وب سایت شما) دریافت کرده و سپس در متد Provide، آنها را نسبت می‌دهد.
نکته: همانطور که در مثال بالا می‌بینید، در تعریف یک منبع، شما همچنین قادر به تزریق وابستگی‌ها نیز هستید (در صورت نیاز). بدیهی است که در اینجا، اینترفیس IMySettingsService توسط تزریق وابستگی اپلیکیشن شما باید ثبت شده باشد، در غیر اینصورت پَرباد قادر به ساخت منبع شما نخواهد بود.
در نهایت منبع را به پَرباد معرفی می‌کنیم:
services.AddParbad()
        .ConfigureGateways(gateways =>
        {
            gateways
                .AddMellat()
                .WithOptionsProvider<MellatOptionsProvider>(ServiceLifetime.Transient);
        });
نکته: ServiceLifetime در اینجا تعیین کننده طول عمر منبع ما است.
نمونه مثال کامل را در اینجا می‌توانید پیدا کنید.

روش سوم: تنظیم توسط IConfiguration

اگر با اپلیکیشن‌های ASP.NET CORE آشنایی داشته باشید، پس قطعا IConfiguration را نیز می‌شناسید. این اینترفیس به شما کمک می‌کند تنظیمات مورد نیاز در یک اپلیکیشن را از منابع مختلفی (مانند فایل‌های JSON ) دریافت و استفاده کنید.
کد زیر نمونه تنظیم درگاه بانک ملت، با استفاده از IConfiguration و یک فایل JSON است.
services.AddParbad()
        .ConfigureGateways(gateways =>
        {
            gateways
                .AddMellat()
                .WithConfiguration(IConfiguration.GetSection("Mellat");
        });

و محتوای فایل JSON:
"Mellat": {
    "TerminalId": 123,
    "UserName": "MyUsername",
    "UserPassword": "MyPassword"
}



تنظیمات HttpContext

پَرباد برای تبادل اطلاعات با درگاه‌های بانکی، نیاز به یک HttpContext دارد.

ASP.NET WebForms, ASP.NET MVC
ParbadBuilder.CreateDefaultBuilder()
             .ConfigureHttpContext(builder => builder.UseOwinFromCurrentHttpContext());


در کد بالا، پَرباد HttpContext مورد نیاز خود را توسط Owin تامین می‌کند. متد UseOwin همچنین شامل گزینه‌های دیگری جهت تنظیمات بیشتر نیز می‌باشد.

ASP.NET CORE
services.AddParbad()
        .ConfigureHttpContext(builder => builder.UseDefaultAspNetCore());
در کد بالا، پَرباد از اینترفیس پیش فرض IHttpContextAccessor در اپلیکیشن ASP.NET CORE استفاده می‌کند.

نکته: اگر این اینترفیس قبلا توسط شما و یا اپلیکیشن شما ثبت شده باشد، پَرباد از آن استفاده خواهد کرد؛ در غیر اینصورت، کلاس پیش فرض HttpContextAccessor را به صورت خودکار جهت استفاده ثبت می‌کند.

تنظیمات پایگاه داده

پایگاه داده استفاده شده در پَرباد سیستم مشهور و شناخته شده‌ی EntityFrameworkCore است. این بدان معناست که شما می‌توانید پایگاه داده مورد نیاز پَرباد را توسط منابع بسیار مختلفی از جمله SQL Server, MySql, Oracle, SQLite و غیره تامین کنید.
SQL Server و InMemory به صورت پیش فرض با پکیج پَرباد در اپلیکیشن شما نصب خواهند شد. اما اگر نیاز به پایگاه داده‌ی دیگری دارید، می‌توانید آن را از بین تامین کننده‌های مختلف انتخاب، نصب و استفاده کنید.
نکته: پایگاه داده، برای مصرف و عملکرد داخلی پَرباد است و نه مصرف خارجی در اپلیکیشن شما. در واقع شما نیازی به داشتن اطلاعات درونی پایگاه داده پَرباد ندارید و موارد مهمی مانند کد رهگیری، شماره تراکنش بانکی، مبلغ، نام بانک و غیره را پس از هر عمل پرداخت می‌توانید توسط پَرباد دریافت کنید و در پایگاه داده خود برای فاکتور مورد نظر ذخیره کنید.

نمونه کد‌های تنظیم را در زیر می‌توانید مشاهده کنید:
SQL Server
services.AddParbad()
        .ConfigureStorage(builder => builder.UseParbadSqlServer("ConnectionString"));
نکته: همانطور که می‌دانید، متد اصلی دیگری به نام UseSqlServer وجود دارد. تفاوت آن با متد استفاده شده‌ی در کد بالا این است که UseParbadSqlServer ، به صورت خودکار Migration‌های مرتبط با پروژه پَرباد را نیز اعمال می‌کند. هر چند که این عمل توسط خود شما نیز امکان پذیر است.
In-Memory Database
services.AddParbad()
        .ConfigureStorage(builder => builder.UseInMemoryDatabase("MyMemoryName"));
نکته: اگر به هر دلیلی، سرور و یا وب سایت شما، ری‌استارت شود، اطلاعات موجود در این پایگاه داده ( In-Memory Database ) نیز از بین خواهند رفت. به عبارت دیگر، این پایگاه داده پایدار نیست و صرفا جهت اهداف تست از آن استفاده می‌شود.

تنظیمات پیام‌ها (اختیاری)

منظور از پیام‌ها، پیام‌های متنی‌ای است که پس از انجام عملیات‌های مختلف به شما بازگشت داده می‌شوند؛ برای مثال: پرداخت با موفقیت انجام شد.
شما می‌توانید این پیام‌ها را به شکل زیر تنظیم کنید:
services.AddParbad()
        .ConfigureMessages(options => 
        {
                options.PaymentSucceed = "Payment was successful.";
                options.PaymentFailed = "Payment was not successful.";
                // other messages...
        });

بدیهی است که شما می‌توانید این تنظیمات را نادیده گرفته و خودتان مسئولیت نمایش پیام به کاربران را به عهده بگیرید.
نکته: شما همچنین می‌توانید از اینترفیس IConfiguration که بالاتر توضیح داده شد نیز برای تنظیم پیام‌ها استفاده کنید.

نمونه پروژه‌ها:
مقاله‌های مرتبط: