نظرات مطالب
آموزش MDX Query - قسمت ششم – شروع کار با دستورات MDX
آقای علاقه مند :
در خصوص سوال اول شما (ستون‌ها یا سطرها در Range‌های مختلف گروه بندی شوند  ) این کار را باید با طراحی مناسب جداول Fact,Dimension در DW انجام دهید. به عبارت دیگر جدول Fact در خصوص آمار داشته باشید که یکی از فیلد‌های آن مشاهده تلویزیون می‌باشد و دو عدد Dimension که یکی گروه‌های سنی و دیگری ساعات می‌باشد.
حال باید در ETL واکشی مناسبی برای پر کردن جدول Fact داشته باشد.
در خصوص تبدیل MDX Query به T/SQL اطلاع دقیقی ندارم و با قاطعیت نمی‌توانم بگویم نه. اما استدلال بنده این می‌باشد که از آنجایی که MDX Query‌ها روی پایگاه داده‌ی MDB نوشته می‌شوند کاملا متفاوت از T\SQL می‌باشند که روی مدل رابطه ای کار می‌کند بنابر این تصور می‌کنم چنین امکانی نباشد و درضمن در جستجوی وب هم چیزی نیافتم.
در خصوص نمایش نهایی این چنین گزارشاتی چندین روش وجود دارد
  1. واکشی اطلاعات در Excel
  2. استفاده از Performance Point Service در Sharepoint (ترجیحا 2013)
  3. استفاده از کامپوننت‌های OLAP در محیط Visual Studio مانند RadarSoft,Dundas,...
  4. استفاده از نرم افزار هایی که کارشان ساختن گزارشات از MDB‌ها می‌باشد (CubeWare)
مطالب
افزونه جی کوئری RowAdder
دیروز در یک برنامه میخواستم کاربر بتواند لیست مواد مصرفی یک کارخانه را ایجاد کند که نیاز بود کاربر بتواند از هر سطر به تعداد نامحدود ایجاد کند و برای انتخاب هر یک از مواد به همراه جزئیات آن یک سطر به لیست اضافه شود. برای اینکار میتوانیم با استفاده از فناوری جی کوئری اینکار را انجام دهیم ولی بهتر بود که این مورد به یک افزونه تبدیل میشد تا در دفعات بعدی بسیار راحت‌تر باشیم. جهت آشنایی با پلاگین نویسی بهتر هست این مقالات (+) را مطالعه فرمایید.

نحوه استفاده
نحوه استفاده از آن بسیار راحت است و در دموی html همراه آن به طور ساده در سه مثال توضیح داده شده است. ابتدا از این آدرس کتابخانه آن را دریافت کنید. این کتابخانه شامل یک فایل js که شامل کدهای پلاگین است، یک فایل css جهت تغییر استایل کدهایی است که پلاگین تولید میکند که اسامی آن دقیقا مشخص می‌کند که هر کلاس متعلق به چه بخشی است.

گام اول:
فایل‌های مورد نظر را بعد از صدا زدن کتابخانه‌ی جی کوئری صدا بزنید.
<link type="text/css" href="css/RowAdder.css" rel="stylesheet" />
    <script src="js/RowAdder.js" type="text/javascript"></script>


گام دوم :
 در تکه کدهای html، کدی را که قرار است در هر سطر تکرار شود، داخل یک div قرار داده و نامی مثل row-sample را برای آن قرار دهید (فعلا حتما این نام باشد)، بعدها پلاگین، کدهای داخل این تگ div را به عنوان هر سطر خواهد شناخت:
<div id="row-sample">
    <form style="margin: 0; padding: 0;">
        Name:<input type="text"/>
        <input type="radio" name="Gender" value="male" checked="checked">Male
        <input type="radio" name="Gender" value="female">Female
    </form>
</div>


گام سوم:
 سپس یک div دیگر ایجاد کنید و نامی مثل mypanel را به آن بدهید تا سطرهایی که ایجاد می‌شوند داخل این div قرار بگیرند.
<div id="mypanel"></div>

گام چهارم:
در بخش head یک تگ اسکریپت باز کرده و کدهای زیر را به آن اضافه می‌کنیم. این کد باعث می‌شود که پلاگین فعال شود.
<script>
$(document).ready(function() {
$("#mypanel").RowAdder();
});
</script>
گام پنجم:
 یک دکمه جهت افزودن سطر به صفحه اضافه می‌کنیم
<button id="addanotherform">Add New Form</button>

و در قسمت تگ اسکریپت هم کد زیر را اضافه می‌کنیم:
$("#addanotherform").on('click', function() {
                $("#mypanel").RowAdder('add');
            });

حال از صفحه تست می‌گیریم: با هر بار کلیک بر روی دکمه‌ی Add New Form یک سطر جدید ایجاد می‌گردد.


در تصویر بالا دکمه‌های دیگر هم دیده می‌شوند که به دیگر متدهای آن اشاره دارد:

جهت مخفی سازی:
 $("#mypanel").RowAdder('hide');

چهت نمایش:
$("#mypanel").RowAdder('show');

جهت افزودن سطر با کد:
$("#mypanel").RowAdder('add');

جهت دریافت تعداد سطرهای ایجاد شده:
$("#mypanel").RowAdder('count')


جهت دریافت کدهای یک سطر در اندیس x

$("#mypanel").RowAdder('content', 3)

جهت حذف یک سطر با اندیس x
$("#mypanel").RowAdder('remove', 3);

همانطور که با صدا زدن اولین متد پلاگین متوجه شدید و نتیجه‌ی آن را در دمو دیدید، این پلاگین از پیش فرض‌هایی جهت راه اندازی اولیه استفاده می‌کند که این پیش فرض‌ها عبارتند از تگ row-sample که بدون معرفی رسمی، آن را شناسایی کرد. همچنین ممکن است بخواهید عبارت Remove را با کلمه‌ی فارسی «حذف» جایگزین نمایید. برای اینکار می‌توانید پلاگین را به شکل زیر به کار ببرید:
    $("#mypanel").RowAdder({
                sample: '#my-custom-sample',
                type: 'text',
                value:'حذف'
        });

تغییر اولین پیش فرض، تغییر نام تگ row-sample به my-custom-sample بود و در مرحله‌ی بعد هم نام فارسی حذف را جایگزین remove کردیم. عبارت type به طور پیش فرض بر روی text قرار دارد که اجباری به ذکر آن در کد بالا نبود. ولی اگر دوست دارید که به جای نمایش عبارت حذف، از یک آیکن یا تصویر استفاده کنید، کد را به شکل زیر تغییر دهید:
  $("#mypanel").RowAdder({
                type: 'image',
                value: 'images/remove.png'
            });
در خطوط بالا عبارت type با image مقدار دهی شد و به پلاگین می‌گوید که به جای متن، از تصویر استفاده کن. همچنین value را به جای متن با آدرس تصویر مقداردهی کرده‌ایم و نتیجه را می‌توانید در دموی قرار گرفته در گیت هاب ببینید.

فایل RowAdder.css
در بردارنده هر سطر
.each-section {
    margin: 20px;
    padding: 5px;
}

جهت استایل بندی لینک چه تصویر و چه متن
.remove-link {
    color:#999;
     text-decoration: none;
}

a:hover.remove-link {
   color:#802727;
}
جهت تغییر استایل بر روی خود تصویر
.remove-image {
    
}

آشنایی با کد پلاگین
(function ($) {
    
    var settings = null;
  $.fn.RowAdder = function (method) {
    
            // call methods
            if (methods[method]) {
                return methods[method].apply(this, Array.prototype.slice.call(arguments, 1));
            } else if (typeof method === 'object' || !method) {
                return methods.init.apply(this, arguments);
            } else {
                $.error('Method ' + method + ' does not exist on jQuery.RowAdder');
            }
      

    };
})(jQuery);
در قسمت دوم آموزش پلاگین نویسی برای جی کوئری، متدها به طور واضح توضیح داده شده‌اند. این کدها وظیفه دارند متدهایی را که کاربر درخواست داده است، شناسایی و به همراه آرگومان‌های آن به سمت توابعی که به هر نام متد اختصاص داده‌ایم، ارسال کنند. در صورتیکه متدی با آرگومان‌های ناهماهنگی ارسال شوند، پیام خطایی ارسال می‌گردد و در صورتیکه تعریف نشود، به طور مستقیم init را صدا می‌زند. متغیر settings هم بعدا با تنظیمات پیش فرض پر می‌شود.

متدها
//methods
    var methods = {
        init: function (options) {
            //default-settings
             settings = $.extend({
                'sample': '#row-sample',
                'type': 'text',
                'value': 'Remove'
             }, options);
             this.attr('data-sample', settings.sample);
             this.attr('data-type', settings.type);
             this.attr('data-value', settings.value);
            Do(this);
        },
        show: function () {
            this.css("display", "inline");
        },
        hide: function () {
            this.css("display", "none");
        },
        add: function () {
            Do(this);
        },
        remove: function (index) {
            console.log(index);
           this.find(".each-section")[index].remove();
        },
        content: function (index) {
            return this.find(".each-section")[index];
        },
        count: function (index) {
            return this.find(".each-section").size();
        }
    };
متد init تنظیمات پیش فرض را دریافت می‌نماید و سپس بر روی المانی که پلاگین روی آن واقع شده‌است، مقادیر را ذخیره می‌کند تا در آینده با صدا زدن متدهای دیگر آن را استفاده نماید. کلمه‌ی this در واقع به تگی اشاره می‌کند که پلاگین روی آن اعمال شده است که در مثال‌های بالا mypanel نام داشت. متد Do تابع اصلی ما را در بر دارد که کدهای اصلی پلاگین را شامل می‌شود. مابقی متدها در واقع  جست و جویی بر المان‌ها هستند.

تابع Do
    function Do(panelDiv) {

        settings.sample = panelDiv.data('sample');
        settings.type = panelDiv.data('type');
        settings.value = panelDiv.data('value');
        //find sample code
        var rowsample = $(settings.sample);
        rowsample.css("display", "none");
        var sample = rowsample.html();


        var i = panelDiv.find(".each-section").size();
        //add html details to create a correct template
        var sectionDiv = $('<div />', { "class": 'each-section', 'id': 'section'+i });
        var image = $("<img />", { "src": settings.value,"class":"remove-image" });
        var link = $("<a />", { "text": settings.value,"class":"remove-link" });
        //remove event for remove selected form

        //create new form
        sectionDiv.html(sample);

        link.on('click', function (e) {

            e.preventDefault();
            var $this = $(this);
            $this.closest(".each-section").remove();
        });

        if (i > 0) {
            if (settings.type == 'image') {
                link.text('');
                link.append(image);

            }
            sectionDiv.append(link);
        }

        //add new created form on document
        panelDiv.append(sectionDiv);
       
    }
آرگومان داده شده، در واقع همان this هست که به این تابع ارسال شده است. در اولین گام تنظیمات ذخیره شده را که قبلا ذخیره کرده‌ایم، واکشی می‌کنیم. سپس تگ row-sample یا هر نامی را که به آن اختصاص داده شده است، می‌یابیم و محتوای آن را به شکل html در قالب string بیرون می‌کشیم. این کد html در واقع نمونه‌ای است که قرار است در سطر تکرار شود. البته تگ نمونه فقط برای نمونه به کار می‌رود و نیازی نیست روی صفحه نمایش داده شود؛ پس آن را مخفی می‌کنیم. از آنجا که ممکن است این سطری که ایجاد می‌شود، سطر اول نباشد و قبلا هم سطرهایی توسط همین متد ایجاد شده‌اند، بررسی می‌کنیم چند تگ با کلاس each-section داریم. اگر بیشتر از صفر باشد یعنی قبلا سطرهایی ایجاد شده است. در غیر اینصورت این اولین سطر ماست. اولین سطر توسط init صدا زده می‌شود و مابقی توسط متد add انجام می‌گیرد.
        settings.sample = panelDiv.data('sample');
        settings.type = panelDiv.data('type');
        settings.value = panelDiv.data('value');
        //find sample code
        var rowsample = $(settings.sample);
        rowsample.css("display", "none");
        var sample = rowsample.html();


        var i = panelDiv.find(".each-section").size();
در خطوط بعدی یک سری متغیر داریم که برای هر کدام یک قالب تگ div با کلاس‌های مختلف می‌سازیم. sectionDiv یک تگ  div  با کلاس each-section است که هر سطر را به طور کامل در خود قرار می‌دهد. link، جهت ساخت لینک حذف با کلاس remove-link به کار می‌رود. image هم یک تگ image می‌سازد تا اگر کاربر درخواست 'type:'image را داد، به جای لینک متنی حذف، از تصویر استفاده شود.
        //add html details to create a correct template
        var sectionDiv = $('<div />', { "class": 'each-section', 'id': 'section'+i });
        var image = $("<img />", { "src": settings.value,"class":"remove-image" });
        var link = $("<a />", { "text": settings.value,"class":"remove-link" });

در خط بعدی محتویات نمونه را داخل تگ sectiondiv قرار می‌دهیم:
//create new form
        sectionDiv.html(sample);

بعد از آن برای رویداد کلیک لینک حذف، کد زیر را وارد می‌کنیم:
   link.on('click', function (e) {

            e.preventDefault();
            var $this = $(this);
            $this.closest(".each-section").remove();
        });
متد closest در جی کوئری این وظیفه را دارد تا به سمت تگ‌های والد تگ this حرکت کند و با برخوردن با اولین تگ والد با کلاس each-section، آن تگ والد را بازگرداند و سپس متد remove را روی آن اجرا کند تا آن تگ به همراه تمام فرزندانش حذف شوند.

اولین شرط زیر بررسی می‌کند که آیا این سطری که ایجاد شده است سطر دوم به بعد است یا خیر؟ اگر آری پس باید دکمه‌ی حذف را به همراه داشته باشد. در صورتیکه سطر دوم به بعد باشد، وارد آن می‌شود. حالا بررسی می‌کند که کاربر برای دکمه‌ی حذف، درخواست لینک تصویری یا لینک متنی داده است و لینک مناسب را ساخته و آن را به انتهای sectionDiv اضافه می‌کند.
   if (i > 0) {
            if (settings.type == 'image') {
                link.text('');
                link.append(image);

            }
            sectionDiv.append(link);
        }

در انتها کل تگ sectionDiv را به تگ داده شده اضافه می‌کنیم تا به کاربر نمایش داده شود.
//add new created form on document
        panelDiv.append(sectionDiv);
نظرات مطالب
مدیریت حافظه در JavaScript
مورد اول رو زیاد متوجه نشدم آیا هر شی جدا کانتر میخوره؟اگر آره چرا در خط سوم شده ۲ و اگه کلا فقط شماره میندازه آیا به هر شی اشاره داره.کلا نتونستم هیچ ارتباطی بین کد و جدول پیدا کنم
مطالب
تهیه گزارشات Crosstab به کمک LINQ

در گزارشات Crosstab، ردیف‌های یک گزارش، تبدیل به ستون‌های آن می‌شوند؛ به همین جهت به آن‌ها Pivot tables هم می‌گویند.
برای مثال فرض کنید که قصد دارید گزارش تعداد ساعت کارکرد را به ازای هر پروژه در طول چند ماه تعیین کنید. گزارش متداول از این نوع اطلاعات، یک لیست بلند بالای بی‌مفهوم است. این گزارش تشکیل شده از صدها رکورد به ازای کارکنان مختلف در پروژه‌های مختلف و ... هیچ ارزش آماری خاصی ندارد. یک گزارش بدوی است. زمانیکه این گزارش را تبدیل به حالت crosstab می‌کنیم، اولین ستون فقط یک شماره پروژه خواهد بود و ستون‌های بعدی، مثلا نام ماه‌ها و مقادیر آن‌ها هم جمع کارکرد افراد بر روی یک پروژه مشخص.

مثال اول) تهیه گزارش Crosstab جمع هزینه‌های واحدهای مختلف به تفکیک ماه

کلاس هزینه‌های زیر را در نظر بگیرید که به کمک آن می‌توان به ازای هر واحد یا دپارتمان در تاریخ‌های متفاوت، هزینه‌ای را مشخص ساخت:

using System;

namespace Pivot.Sample1
{
public class Expense
{
public DateTime Date { set; get; }
public string Department { set; get; }
public decimal Expenses { set; get; }
}
}

با توجه به این کلاس، یک منبع داده آزمایشی جهت تهیه گزارشات، می‌تواند به صورت زیر باشد:

using System;
using System.Collections.Generic;

namespace Pivot.Sample1
{
public class ExpenseDataSource
{
public static IList<Expense> ExpensesDataSource()
{
return new List<Expense>
{
new Expense { Date = new DateTime(2011,11,1), Department = "Computer", Expenses = 100 },
new Expense { Date = new DateTime(2011,11,1), Department = "Math", Expenses = 200 },
new Expense { Date = new DateTime(2011,11,1), Department = "Physics", Expenses = 150 },

new Expense { Date = new DateTime(2011,10,1), Department = "Computer", Expenses = 75 },
new Expense { Date = new DateTime(2011,10,1), Department = "Math", Expenses = 150 },
new Expense { Date = new DateTime(2011,10,1), Department = "Physics", Expenses = 130 },

new Expense { Date = new DateTime(2011,9,1), Department = "Computer", Expenses = 90 },
new Expense { Date = new DateTime(2011,9,1), Department = "Math", Expenses = 95 },
new Expense { Date = new DateTime(2011,9,1), Department = "Physics", Expenses = 100 }
};
}
}
}

و اگر این لیست را به همین شکلی که هست نمایش دهیم، خروجی زیر را خواهیم داشت:


که ... خروجی مطلوبی نیست. در اینجا ما فقط 9 رکورد داریم؛ اما در عمل به ازای هر روز، یک رکورد می‌تواند وجود داشته باشد و این لیست طولانی، هیچ ارزش آماری خاصی ندارد. می‌خواهیم سرستون‌های گزارش ما مطابق جدول زیر باشند:


یعنی اگر سه ماه را در نظر بگیریم با هر تعداد رکورد، فقط سه ردیف به ازای هر ماه باید حاصل شود و ستون‌های دیگر هم نام بخش‌ها یا واحدهای موجود باشند.
برای رسیدن به این خروجی Crosstab، می‌توان کوئری LINQ زیر را به کمک امکانات گروه بندی اطلاعات آن تهیه کرد:

using System.Collections;
using System.Linq;

namespace Pivot.Sample1
{
public class PivotTable
{
public static IList ExpensesCrossTab()
{
return ExpenseDataSource
.ExpensesDataSource()
.GroupBy(t =>
new
{
Year = t.Date.Year,
Month = t.Date.Month
})
.Select(myGroup =>
new
{
//Year = myGroup.Key.Year,
Month = myGroup.Key.Month,
ComputerDepartment = myGroup.Where(x => x.Department == "Computer").Sum(x => x.Expenses),
MathDepartment = myGroup.Where(x => x.Department == "Math").Sum(x => x.Expenses),
PhysicsDepartment = myGroup.Where(x => x.Department == "Physics").Sum(x => x.Expenses)
})
.ToList();
}
}
}

که اینبار خروجی زیر را تولید می‌کند.


اگر علاقمند باشید که مثال فوق را در برنامه‌ی LINQPad آزمایش کنید، این فایل را دریافت نموده و در آن برنامه باز نمائید.


مثال دوم) تهیه لیست Crosstab حضور و غیاب افراد در طول یک هفته

کلاس StudentStat را جهت ثبت اطلاعات حضور یک دانشجو، می‌توان به شکل زیر تعریف کرد:

using System;

namespace Pivot.Sample2
{
public class StudentStat
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
public DateTime Date { set; get; }
public bool IsPresent { set; get; }
}
}

و بر همین اساس یک منبع داده فرضی جهت انجام گزارشات می‌تواند به نحو زیر تهیه شود:

using System;
using System.Collections.Generic;

namespace Pivot.Sample2
{
public class StudentsStatDataSource
{
public static IList<StudentStat> CreateMonthlyReportDataSource()
{
var result = new List<StudentStat>();
var rnd = new Random();

for (int day = 1; day < 6; day++)
{
for (int student = 1; student < 6; student++)
{
result.Add(new StudentStat
{
Id = student,
Date = new DateTime(2011, 11, day),
IsPresent = rnd.Next(-1, 1) == 0 ? true : false,
Name = "student " + student
});
}
}

return result;
}
}
}

خروجی این گزارش هم در این حالت ساده با 5 دانشجو و فقط 5 روز، 25 رکورد خواهد بود:


که ... این هم آنچنان از لحاظ آماری مطلوب و مفهوم نیست. می‌خواهیم سطرهای این گزارش همانند لیست واقعی حضورغیاب، فقط از نام افراد تشکیل شود و همچنین ستون‌ها مثلا شماره یا نام روزهای یک هفته یا ماه باشند. مثلا به شکل زیر:


برای رسیدن به این خروجی Crosstab، مثلا می‌توان از کوئری LINQ زیر کمک گرفت که بر اساس شماره دانشجویی اطلاعات را گروه بندی کرده است:

using System.Collections;
using System.Linq;

namespace Pivot.Sample2
{
public class PivotTable
{
public static IList StudentsStatCrossTab()
{
return StudentsStatDataSource
.CreateWeeklyReportDataSource()
.GroupBy(x =>
new
{
x.Id
})
.Select(myGroup =>
new
{
myGroup.Key.Id,
Name = myGroup.First().Name,
Day1IsPresent = myGroup.Where(x => x.Date.Day == 1).First().IsPresent,
Day2IsPresent = myGroup.Where(x => x.Date.Day == 2).First().IsPresent,
Day3IsPresent = myGroup.Where(x => x.Date.Day == 3).First().IsPresent,
Day4IsPresent = myGroup.Where(x => x.Date.Day == 4).First().IsPresent,
Day5IsPresent = myGroup.Where(x => x.Date.Day == 5).First().IsPresent,
PresentsCount = myGroup.Where(x => x.IsPresent).Count(),
AbsentsCount = myGroup.Where(x => !x.IsPresent).Count()
})
.ToList();
}
}
}

و این کوئری خروجی زیر را تولید می‌کند که از هر لحاظ نسبت به لیست قبلی مفهوم‌تر است:


فایل LINQPad این مثال را می‌توانید از اینجا دریافت کنید.

مطالب
شروع به کار با DNTFrameworkCore - قسمت 4 - پیاده‌سازی CRUD API موجودیت‌ها
پس از معرفی DNTFrameworkCore، طراحی موجودیت‌های سیستم و پیاده‌سازی DTOها، اعتبارسنج‌ها و سرویس‌های متناظر آنها، در این مطلب روش پیاده سازی CRUD API یکسری موجودیت فرضی را با استفاده از امکانات این زیرساخت بررسی خواهیم کرد.

برای شروع لازم است بسته نیوگت زیر را نصب کنید:
PM> Install-Package DNTFrameworkCore.Web

همچنین برای اعمال خودکار مهاجرت‌های بانک اطلاعاتی، بسته نیوگت زیر را نصب کنید:
PM> Install-Package DNTFrameworkCore.Web.EntityFramework

سپس با استفاده از متد الحاقی MigrateDbContext به شکل زیر می‌توان فرآیند مذکور را خودکار کرد:
public class Program
{
    public static void Main(string[] args)
    {
        CreateWebHostBuilder(args).Build()
            .MigrateDbContext<ProjectDbContext>()
            .Run();
    }

//...
}

مثال اول: پیاده سازی CRUD API یک موجودیت ساده
[Route("api/[controller]")]
public class BlogsController : CrudController<IBlogService, int, BlogModel>
{
    public BlogsController(IBlogService service) : base(service)
    {
    }

    protected override string CreatePermissionName => PermissionNames.Blogs_Create;
    protected override string EditPermissionName => PermissionNames.Blogs_Edit;
    protected override string ViewPermissionName => PermissionNames.Blogs_View;
    protected override string DeletePermissionName => PermissionNames.Blogs_Delete;
}
کار با ارث‌بری از CrudController جنریک شروع می‌شود؛ سپس نیاز است نوع سرویس، نوع مدل و همچنین نوع شناسه مرتبط با موجودیت مورد‎‌نظر را از طریق Type Parameter مشخص کنید. این کنترلر پایه تعاریف مختلفی دارد که برحسب نیاز خود می‌توانید از آنها استفاده کنید. در ادامه نیز برای اعمال دسترسی خاصی برای عملیات CRUD، نیاز است نام دسترسی‌ها را مشخص کنید. کار تمام است؛ برای استفاده از آن می‌توانید با اجرای پروژه DNTFrameworkCore.TestAPI به شکل زیر عمل کنید:
ابتدا نیاز است با استفاده از افزونه‌ی Postman یک Environment جدید ایجاد کنید.

در اینجا دو متغیر endpoint و token ‌برای سرعت بخشیدن به فرآیند تست API تولیدی ایجاد شده‌اند. مقدار endpoint آن از ابتدا مشخص می‌باشد؛ ولی برای مقداردهی token، از ترفند زیر می‌توان استفاده کرد:

در برگه Tests آن می‌توان متغیر تعریف شده در Environment ایجاد شده را با قطعه کد زیر مقداردهی کرد:
 var data = JSON.parse(responseBody)
pm.environment.set("token", data.token);
و برای استفاده از این متغیر به شکل زیر عمل کنید:

حال برای ارسال درخواست‌های HTTP به BlogsController به شکل زیر عمل کنید:

پشت صحنه اکشن GET مربوط به BlogsController از متد سرویس ReadPagedListAsync استفاده می‌شود که خروجی آن در صورت مشخص نکردن TReadModel، برای یک موجودیت ساده مانند واحد سنجش، از همان TModel استفاده خواهد شد. در تصویر بالا لیست صفحه بندی شده موجودیت Blog را مشاهده می‌کنید. برای درخواست صفحه دیگر و جستجوی پویا می‌توان به شکل زیر عمل کرد:
query={"page":1,"pageSize":100,"filter":{"logic":"and","filters":[{"field":"title","value":"Blog1","operator":"startswith"}]}}
همانطور که در مطالب گذشته اشاره شد، ورودی متدهای Read موجود در سرویس‌ها از نوع IFilteredPagedQueryModel می‌باشد. یک ModelBinder سفارشی هم برای بایند خودکار این کوئری استرینک با محتوای یک شیء JSON، در زیرساخت طراحی شده است.

در پشت صحنه اکشن POST از متد CreateAsync سرویس مرتبط استفاده می‌شود و همانطور که در قسمت قبلی عنوان شد، Id و RowVersion مدل ارسالی، مقداردهی خواهد شد. 

در پشت صحنه اکشن ‎‎‎‎‎‎GET/{id}‎ از متد FindAsync سرویس مرتبط استفاده می‌شود و خروجی آن از نوع TModel می‌باشد. 

در پشت صحنه اکشن PUT از متد EditAsync سرویس مرتبط استفاده می‌شود که ورودی آن نوع TModel می‌باشد. همانطور که قبلا اشاره شده بود و در خروجی حاصل از درخواست ویرایش بالا مشخص می‎‌باشد، مکانیزم مدیریت استثناهای حاصل از مباحث همزمانی نیز به درستی انجام شده است.
برای حذف یک Blog می‌توان با ارسال درخواست DELETE به آدرس زیر به این هدف رسید:
{{endpoint}}/blogs/10
در پشت صحنه این اکشن نیز از متد DeleteAsync سرویس مرتبط استفاده می‌شود.
‌‌‌
مثال دوم: پیاده سازی و استفاده از CRUD API در سناریوهای Master-Detail
[Route("api/[controller]")]
public class UsersController : CrudController<IUserService, long, UserReadModel, UserModel>
{
    private readonly ILookupService _lookupService;

    public UsersController(IUserService service, ILookupService lookupService) : base(service)
    {
        _lookupService = lookupService ?? throw new ArgumentNullException(nameof(lookupService));
    }

    protected override string CreatePermissionName => PermissionNames.Users_Create;
    protected override string EditPermissionName => PermissionNames.Users_Edit;
    protected override string ViewPermissionName => PermissionNames.Users_View;
    protected override string DeletePermissionName => PermissionNames.Users_Delete;

    [HttpGet("[action]")]
    [PermissionAuthorize(PermissionNames.Users_Create, PermissionNames.Users_Edit)]
    public async Task<IActionResult> RoleList()
    {
        var result = await _lookupService.ReadRolesAsync();
        return Ok(result);
    }
}
‌‌
موجودیت User از جمله موجودیت‌هایی می‌باشد که نیاز است ReadModel مجزایی برای آن درنظر گرفت؛ چرا که در زمان نمایش لیستی کاربران، نیاز به واکشی گروه‌های کاربری متصل و دسترسی‌های خاص آن، نمی‌باشد. همچنین اکشن متد RoleList برای دریافت لیست گروه‌های کاربری موجود در سیستم نیز پیاده‌سازی شده است. باتوجه به اینکه نیاز است از این اکشن متد در عملیات ثبت و ویرایش استفاده کرد، بر روی آن با استفاده از فیلتر سفارشی PermissionAuthorize، بررسی شده است که کاربر جاری یکی از دسترسی‌های Users_Create یا Users_Edit را داشته باشد.
‎‎‎‎‎
درخواست‌های GET و DELETE مشابه مثال اول می‌باشد؛ برای درخواست‌های POST و PUT آن می‌توان به شکل زیر عمل کرد:

باتوجه به اینکه UserRole به عنوان یکی از وابستگی‌های موجودیت User محسوب می‌شود، در پاسخ درخواست GET مرتبط با کاربری با شناسه 2، roles آن، لیستی از UserRoleModel هستند که به عنوان یک DetailModel طراحی شده است. به عنوان مثال برای حذف اتصال یک گروه کاربری باید درخواست PUT را به شکل زیر ارسال کنید:

این‌بار اگر برای درخواست GET کاربر با شناسه 2 اقدام کنیم، به خروجی زیر خواهم رسید:

{
    "userName": "rabbal",
    "displayName": "غلامرضا ربال",
    "password": null,
    "isActive": false,
    "roles": [],
    "permissions": [],
    "ignoredPermissions": [],
    "rowVersion": "AAAAAAACGxI=",
    "id": 2
}


برای بررسی بیشتر، پیشنهاد می‌کنم پروژه  DNTFrameworkCore.TestAPI  موجود در مخزن این زیرساخت را بازبینی کنید.  
مطالب
مونیتور کردن میزان فضای خالی باقیمانده در سرور توسط اس کیوال سرور

با توجه به در حال اجرا بودن 24 ساعته‌ی سرویس SQL server agent، استفاده‌های ارزنده‌ای از آن می‌توان کرد. برای مثال هر از گاهی بررسی کند که آیا هارد سرور پر شده یا نه؟ و اگر بله (کمبود میزان فضای خالی به حد خطرناکی رسیده)، یک ایمیل خودکار به مسؤول مربوطه ارسال کند.
عمده‌ی مطالبی که در این مقاله بررسی خواهند شد همانند مطلب مونیتور کردن میزان مصرف CPU توسط اس کیوال سرور است و از تکرار آن‌ها در این‌جا صرفنظر خواهد شد (راه اندازی دیتابیس میل و همچنین تعریف یک job جدید که در مورد آن‌ها صحبت شد، همانند قبل است). تنها مطلب جدیدی که به آن اشاره خواهد شد، اسکریپت بررسی میزان فضای خالی و سپس ارسال ایمیل است که در یک job جدید همانند مقاله‌ی قبل باید به سرور اضافه شود. این اسکریپت به شرح زیر است:

DECLARE @DriveBenchmark INT
DECLARE @MachineName NVARCHAR(1000)
DECLARE @DiskFreeSpace INT
DECLARE @DriveLetter CHAR(1)
DECLARE @AlertMessage NVARCHAR(MAX)
DECLARE @MailSubject NVARCHAR(MAX)
DECLARE @NewLine CHAR(2)

SET @NewLine = CHAR(13) + CHAR(10)

SET @DriveBenchmark = 2048 -- 2GB
SET @MailSubject = 'Free space is low on ' + @@SERVERNAME
SET @AlertMessage = ''

IF EXISTS (
SELECT *
FROM tempdb..sysobjects
WHERE id = OBJECT_ID(N'[tempdb]..[#disk_free_space]')
)
DROP TABLE #disk_free_space

CREATE TABLE #disk_free_space
(
DriveLetter CHAR(1) NOT NULL,
FreeMB INTEGER NOT NULL
)

/* Populate #disk_free_space with data */
INSERT INTO #disk_free_space
EXEC MASTER..xp_fixeddrives


DECLARE DriveSpace CURSOR FAST_FORWARD
FOR
SELECT DriveLetter,
FreeMB
FROM #disk_free_space

OPEN DriveSpace
FETCH NEXT FROM DriveSpace INTO @DriveLetter, @DiskFreeSpace

WHILE (@@FETCH_STATUS = 0)
BEGIN
IF @DiskFreeSpace < @DriveBenchmark
BEGIN
SET @AlertMessage = @AlertMessage + 'Drive ' + @DriveLetter + ' on ' + @@SERVERNAME
+ ' has only ' + CAST(@DiskFreeSpace AS VARCHAR) + ' MB left.' + @NewLine
END

FETCH NEXT FROM DriveSpace INTO @DriveLetter, @DiskFreeSpace
END
CLOSE DriveSpace
DEALLOCATE DriveSpace

DROP TABLE #disk_free_space

IF @AlertMessage <> ''
BEGIN
EXECUTE msdb.dbo.sp_send_dbmail
@recipients = 'nasiri@site.net', -- Change This
@copy_recipients = 'Administrator@site.net', -- Change This
@Subject = @MailSubject,
@Body = @AlertMessage
,@importance = 'High'
END

بررسی اسکریپت فوق:

همه چیز از رویه‌ی سیستمی xp_fixeddrives شروع می‌شود. حاصل اجرای این رویه، دریافت میزان فضای خالی هر درایو موجود در سرور خواهد بود. همانطور که در اسکریپت نیز مشخص است، برای ذخیره سازی خروجی این رویه، یک جدول موقتی (disk_free_space) ایجاد شده و خروجی آن به درون این جدول اضافه خواهد شد. سپس یک cursor ایجاد شده و تک تک رکوردهای حاصل با مقدار متغیر DriveBenchmark که در اینجا 2 گیگابایت در نظر گرفته شده است، مقایسه می‌گردند. سپس هر کدام از رکوردها که کمتر از 2 گیگابایت بود، متغیر AlertMessage ما را مقدار دهی خواهد کرد. در پایان اگر این متغیر مقدار دهی شده بود، یعنی مشکل حاصل شده و نتیجه‌ی بررسی به صورت یک ایمیل ارسال می‌گردد. بدیهی است که در صورت نیاز مقدار متغیر DriveBenchmark و آرگومان‌های recipients و copy_recipients کد فوق باید اصلاح شوند.

برای استفاده از آن یک job جدید تعریف کنید که مثلا هر سه ساعت یکبار اجرا شده و این اسکریپت را فراخوانی نماید.


مطالب دوره‌ها
تامین مقادیر پارامترها در حین نگاشت‌های AutoMapper
متد Project To را می‌توان به عنوان متد پیش فرض حین کار با ORMها درنظر گرفت؛ با این مزایا:
- جلوگیری از Lazy loading اشتباه
- کاهش تعداد فیلدهای بازگشت داده شده‌ی از دیتابیس و محدود ساختن آن‌ها به خواصی که قرار است نگاشت شوند. در حالت معمولی استفاده‌ی از متد Mapper.Map، تمام فیلدهای مدل بارگذاری شده و سپس در سمت کلاینت توسط AutoMapper نگاشت خواهند شد. اما در حالت استفاده‌ی از متد ویژه‌ی Project To، کوئری SQL ارسالی به بانک اطلاعاتی نیز مطابق نگاشت تعریف شده، تغییر کرده و خلاصه خواهد شد.

در این حالت یک چنین سناریویی را درنظر بگیرید. مدل متناظر با جدول بانک اطلاعاتی ما چنین ساختاری را دارد:
public class UserModel
{
    public int Id { get; set; }
    public string FirstName { get; set; }
    public string LastName { get; set; }
}
و اطلاعاتی که قرار است در رابط کاربری نمایش داده شوند، به این شکل تعریف شده‌اند:
public class UserViewModel
{
    public string FirstName { get; set; }
    public string LastName { get; set; }
    public string UserIdentityName { get; set; }
}
در اینجا خاصیت UserIdentityName قرار است در زمان اجرا، برای مثال توسط مقدار User.Identity.Name تامین شود و در حالت کلی، خاصیت یا خاصیت‌های ثابتی را داریم که نیاز است در حین نگاشت انجام شده، در زمان اجرا مقدار ثابت خود را دریافت کنند.


تعریف نگاشت‌های پارامتری

برای حل این مساله، از روش زیر استفاده می‌شود:
 string userIdentityName = null;
this.CreateMap<UserModel, UserViewModel>()
 .ForMember(d => d.UserIdentityName, opt => opt.MapFrom(src => userIdentityName));
ابتدا یک متغیر خالی را تعریف می‌کنیم. از آن جهت تهیه‌ی یک lambda expression صحیح در قسمت MapFrom استفاده خواهیم کرد. کار این متغیر خالی، تهیه‌ی یک عبارت جایگزین شونده‌ی در زمان اجرا است.
اکنون جهت استفاده‌ی از این متغیر با قابلیت جایگزینی، می‌توان به نحو ذیل عمل کرد:
var uiUsers = users.AsQueryable()
                   .Project()
                   .To<UserViewModel>(new { userIdentityName = "User.Identity.Name Value Here" })
                   .ToList();
در اینجا لیست کاربران بانک اطلاعاتی، به لیست UserViewModel‌ها نگاشت شده و همچنین مقدار خاصیت UserIdentityName آن‌ها نیز از پارامتری که به متد Project To ارسال گردیده‌است، تامین خواهد شد.


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
نظرات مطالب
EF Code First #3
یک موردی که وجود داره این هست که انگار [compare] و [notmapped] بهم نمی‌سازن
این مورد رو برای فیلد تکرار کلمه عبور قرار دادم  که هم به جدول نگاشت نشه و هم بتونم توی فرم استفاده کنم ولی مثل اینکه این دو بهم نمیسازن
مورد بعدی اینکه وقتی از یک ویو مدل استفاده میشه که از یک مدل ارث بری می‌کنه ،ef موقع ساخت دیتابیس ساختار جدول رو از روی ویومدل بر میداره
نظرات مطالب
نحوه استفاده از ViewModel در ASP.NET MVC

برای اتصال ViewModel به مدل می‌نویسیم: یک خاصیت viewmodel ،خودت رو به یک خاصیت model انتساب بده پدرجان! همین! (البته حالت پیشرفته‌تر استفاده از AutoMapper هست که نخوای این‌ها رو اگه سختت هست دستی بنویسی)

خواص مدل رابطه یک به یک داره با جدول شما در بانک اطلاعاتی. اون هم اطلاعاتش نیاز به اعتبار سنجی داره. ViewModel هم نیاز داره چون یک سری خاصیت اضافی عموما داره که در بانک اطلاعاتی نیست و فقط در View تعریف شده.

مطالب
ساخت DropDownList های مرتبط به کمک jQuery Ajax در MVC
در پروژه‌های زیادی با مواردی مواجه می‌شویم که دو انتخاب داریم ، و یک انتخاب زیر مجموعه انتخاب دیگر است ، مثلا رابطه بین استان‌ها و شهر‌ها ، در انتخاب اول استان انتخاب می‌شود و مقادیر DropDownList  شهر‌ها حاوی ، شهر‌های آن استان می‌شود.
در پروژه‌های WebForm  این کار به کمک Update Panel  انجام می‌شد ، ولی در پروژه‌های MVC  ما این امکان را نداریم و خودمان باید به کمک موارد دیگر این درخواست را پیاده سازی کنیم.
در پروژه ای که فعلا مشغول آن هستم ، با این مورد مواجه شدم ، و دیدم شاید بد نباشد راهکار خودم را با شما در میان بگذارم.
صورت مسئله :
کاربری نیاز به وارد کردن اطلاعات یک شیرالات بهداشتی  (Tap) را دارد ، از DropDownList   اول نوع آن شیر (Type)  را انتخاب می‌کند ، و از DropDownList  دوم ، که شامل گروه‌های آن نوع است ، گروه(Category) مورد نظر را انتخاب می‌کند. (در انتهای همین مطلب ببینید )
ساختار Table‌های دیتابیس به این صورت است: 

رابطه ای از جدول Type به جدول Category.

به کمک Scaffolding یک کنترلر برای کلاس Tap (شیر آب) می‌سازیم ، به طور عادی در فایل Create.chtml مقدار گروه را به صورت DropDown  نمایش می‌دهد، حال ما نیاز داریم که خودمان  DropDown را برای Type  ایجاد کنیم و بعد ارتباط این‌ها را بر قرار کنیم.

تابع اولی Create را این طوری ویرایش می‌کنیم :

        public ActionResult Create()
        {
            ViewBag.Type = new SelectList(db.Types, "Id", "Title");
            ViewBag.Category = new SelectList(db.Categories, "Id", "Title");
            return View();
        }

همان طور که مشخص است ، علاوه بر مقادیر Category  که خودش ارسال می‌کند ، ما نیز مقادیر نوع‌ها را به View  مورد نظر ارسال می‌کنیم.

برای نمایش دادن هر دو DropDownList ویو مورد نظر را به این صورت ویرایش می‌کنیم :

        <div>
            نوع
        </div>
        <div>
            @Html.DropDownList("Type", (SelectList)ViewBag.Type, "-- انتخاب ---", new { id = "rdbTyoe" })
            @Html.ValidationMessageFor(model => model.Category)
        </div>

        <div>
            دسته بندی
        </div>
        <div>
            @Html.DropDownList("Category", (SelectList)ViewBag.Category, "-- انتخاب ---", new { id = "rdbCategory"})
            @Html.ValidationMessageFor(model => model.Category)
        </div>

همان طور که مشاهده می‌کنید ، در اینجا  DropDownList  مربوط به Type که خودمان سمت سرور ،مقادیر آن را پر کرده بودیم نمایش می‌دهیم.

خب شاید تا اینجای کار ، ساده بود ولی میرسیم به اصل مطلب و ارتباط بین این دو DropDownList. (قبل از این قسمت حتما نگاهی به ساختار DropDownList یا همان تگ select بیندازید ، اطلاعات جی کوئری شما در این قسمت خیلی کمک حال شما است)

برای این کار ما از jQuery  استفادی می‌کنیم ، کار به این صورت است که هنگامی که مقدار DropDownList  اول تغییر کرد :

  •  ما Id  آن را به سرور ارسال می‌کنیم.
  •  در آنجا Category  هایی که دارای Type با Id  مورد نظر هستند را جدا می‌کنیم
  • فیلد‌های مورد نیاز یعنی Id  و Title را می‌گیریم
  • و بعد به کمک Json مقادیر را بر می‌گردانیم 
  • و مقادیر ارسالی از سرور را در option‌های DropDownList  دوم (گروه‌ها ) قرار می‌دهم 
در ابتدا متدی در سرور می‌نویسیم ، کار این متد (همان طور که گفته شد) گرفتن Id از نوع Type استو برگرداندن Category‌های مورد نظر. به این صورت :
        public ActionResult SelectCategory(int id)
        {
            var categoris = db.Categories.Where(m => m.Type1.Id == id).Select(c => new { c.Id, c.Title });
            return Json(categoris, JsonRequestBehavior.AllowGet);
        }
ابتدا به کمک Where مقادیر مورد نظر را پیدا می‌کنیم و بعد به کمک Select فیلد هایی مورد استفاده را جدا می‌کنیم و به کمک Json اطلاعات را بر می‌گردانیم. توجه داشته باشید که مقادیری که در categoris  قرار می‌گیرد ، شبیه به مقادیر json  هستند و ما می‌تانیم مستیما از این مقادیر در javascript استفاده کنیم. 
در کلایت (همان طور که گفته شد ) به این نیاز داریم که هنگاهی که مقدار در لیست اول تغییر کرد ، ای دی آن را به تابع بالا بفرستیم و مقادیر بازگشتی را در  DropDownList  دوم قرار دهیم : به این صورت :
            $('#rdbTyoe').change(function () {
                jQuery.getJSON('@Url.Action("SelectCategory")', { id: $(this).attr('value') }, function (data) {
                    $('#rdbCategory').empty();
                    jQuery.each(data, function (i) {
                        var option = $('<option></option>').attr("value", data[i].Id).text(data[i].Title);
                        $("#rdbCategory").append(option);
                    });
                });
            });
توضیح کد :
با کمک تابع .change() از تغییر مقدار آگاه می‌شویم ، و حالا می‌توانیم مراحل کار را انجام دهیم. حالا وقت ارسال اطلاعات ( Id مورد گزینه انتخاب شده در تغییر مقدار ) به سرور است که ما این کار را به کمک jQuery.getJSON انجام می‌دهیم ، در تابع callback باید کار مقدار دهی انجام شود.
به ازای رکورد هایی که برگشت شده است که حالا در data قرار دارد به کمک تابع each لوپ می‌رنیم و هربار این کار را تکرار می‌کنیم.
  • ابتدا یک تگ option می‌سازیم 
  • مقادیر مربوطه شامل Id که باید در attribute مورد نظر value قرار گیرد و متن آن که باید به عنوان text باشد را مقدار دهی می‌کنیم
  • option آماده شده را به DropDownList دومی (Category ) اضافه می‌کنیم.
توجه داشته باشید که هنگامی که کار دریافت اطلاعات با موفقیت انجام شد ، مقادیر داخل DropDownList  دومی ، مربوط به Category را به منظور بازیابی دوباره در  
$('#rdbCategory').empty(); 
خالی می‌کنیم.
نتیجه کار برای من می‌شود این :
قبل از انتخاب :

بعد از انتخاب :

موفق و پیروز باشید