در قسمت قبل بیان شد همراه با نصب Angular Material، تعدادی تم از قبل ساخته شده نیز نصب خواهند شد که شامل یکسری استایل با رنگهای مشخصی هستند. این تمها عبارتند از:
- indigo-pink
- deeppurple-amber
- purple-green
- pink-bluegrey
انگیولار متریال ۲ علاوه بر این، امکاناتی برای ایجاد تم سفارشی را نیز فراهم کرده است. در این بخش قصد داریم برای قالب نمونهای که قبلا ایجاد کرده بودیم یک تم سفارشی بسازیم.
مقدمه
تم در انگیولار متریال، از ترکیب چند پالت رنگی، ساخته میشود. پالتهای رنگ را در طراحی متریال ( Material Design ) در اینجا میتوانید مشاهده کنید. انگیولار متریال رنگهای مورد استفاده خود را در گروههای زیر دسته بندی کرده است.
- Primary : این پالت رنگی به صورت گسترده در
بخشهای مختلف صفحه و کامپوننتها مورد استفاده قرار میگیرد.
- Accent : این پالت رنگی برای دکمههای
شناور و همچنین المنتهای تعاملی مورد استفاده قرار میگیرد.
- Warn : این پالت رنگی برای مشخص کردن
حالتهای خطا، مورد استفاده قرار میگیرد.
- Foreground : این پالت رنگی برای متون و
آیکونها مورد استفاده قرار میگیرد.
- Background : این پالت رنگی برای المنتهای پس
زمینه مورد استفاده قرار میگیرد.
در انگیولار متریال تمامی تمها
در زمان build به صورت استاتیک تولید میشوند. این قابلیت با خارج کردن چرخه
تولید تم از چرخه راهاندازی برنامه، باعث بهبود در راهاندازی خواهد شد.
تعریف تم سفارشی
برای ساخت تم سفارشی نیاز به یک فایل Sass خواهیم داشت. پس در مسیر /src یک فایل Sass را با نام my-custom-theme.scss ایجاد میکنیم (شما میتوانید از هر نام دیگری برای فایل Sass استفاده کنید). اگر از AngularCLI برای برنامههای خود استفاده میکنید، بایستی فایل Sass ایجاد شده را به لیست استایلها در فایل angular-cli.json اضافه کنید. این کار باعث میشود AngularCLI این فایل Sass را در زمان build به css کامپایل کند.
نکته: استفاده از فایل Sass برای ساختن تم سفارشی به این معنی نیست که شما از Sass برای سایر Style های برنامه خود استفاده کنید.
"styles": [ "styles.css", "my-custom-theme.scss" ],
اگر از AngularCLI استفاده نمیکنید، شما نیاز به ابزاری برای کامپایل فایل Sass به css خواهید داشت. ابزارهای بسیاری در این زمینه وجود دارند از جمله: gulp-sass و grunt-sass . ولی سادهترین ابزار برای این کار node-sass میباشد. کافی است بعد از نصب، دستور زیر را اجرا کنید تا فایل sass به css کامپایل شود. فایل css تولید شده را مستقیما در صفحه index.html خود میتوانید استفاده کنید.
node-sass src/my-custom-theme.scss dist/my-custom-theme.css
در فایل تم ایجاد شده ( my-custom-theme.scss ) ابتدا بایستی فایل Sass اصلی انگیولار متریال را وارد کنید.
@import '~@angular/material/theming';
در قدم بعدی mixin تعریف شده با نام mat-core را در فایل Sass انگیولار متریال، وارد میکنیم. این mixin شامل تمامی Styleهای مشترکی است که توسط کامپوننتهای مختلف استفاده میشود.
@include mat-core();
نکته: مطمئن شوید فقط یک بار این mixin را در سرتاسر برنامه خود وارد کرده باشید. در غیر این صورت، فایل css تولید شده شامل یکسری Style تکراری خواهد بود و این باعث بزرگ و حجیم شدن فایل css نهایی خواهد شد.
تا اینجا فایل تم ایجاد شده اینگونه خواهد بود:
@import '~@angular/material/theming'; @include mat-core();
حالا نوبت تعریف تم سفارشی است. ولی قبل از آن باید با سیستم رنگها در طراحی
متریال ( Material
Design ) آشنایی داشته
باشیم. در طراحی متریال ۱۹ پالت رنگی با نامهای مختلف وجود دارند. برای ۱۶ پالت رنگی، ۱۴ طیف رنگی و برای ۳ پالت رنگی دیگر، ۱۰ طیف رنگی در نظر گرفته شده است. هر کدام از این طیفهای رنگی، دارای یک مقدار عددی است. یعنی یک رنگ در سیستم طراحی متریال متشکل از یک نام رنگ و یک شماره طیف رنگ است که مقدار پیش فرض طیف رنگ، عدد ۵۰۰ میباشد.
حالا با استفاده از تابع mat-palette تعریف شده در فایل Sass انگیولار متریال، سه متغیر را برای رنگهای Primary ، Accent و Warn در فایل my-custom-theme.scss ، به شکل زیر تعریف میکنیم.
$my-app-primary: mat-palette($mat-indigo); $my-app-accent: mat-palette($mat-pink, 500, A100, A400); $my-app-warn: mat-palette($mat-deep-orange);
تابع mat-palette در فایل Sass اصلی انگیولار متریال، به شکل زیر تعریف شده است.
@function mat-palette($base-palette, $default: 500, $lighter: 100, $darker: 700)
این
تابع یک پارامتر اجباری دارد و بقیه پارامترها اختیاری هستند.
- base-palette $: نام رنگ را دریافت میکند. این پارامتر
اجباری است و باید مشخص شود.
- default$: با این
پارامتر، طیف پیشفرض رنگ انتخاب شده را مشخص میکنیم. این پارامتر اختیاری است و
مقدار پیش فرض آن 500 است.
- lighter$: با این پارامتر، طیف روشن رنگ انتخاب شده را مشخص میکنیم. این
پارامتر اختیاری است و مقدار پیش فرض آن 100 است.
- darker$: با این پارامتر، طیف تیره رنگ انتخاب شده را مشخص میکنیم. این
پارامتر اختیاری است و مقدار پیش فرض آن 700 است.
در قدم آخر با استفاده از تابع mat-light-theme یا mat-dark-theme، رنگهای تعریف شده در مرحله قبل را ترکیب کرده و نتیجه را به عنوان ورودی به mixin به نام angular-material-theme ارسال و بارگذاری میکنیم.
تابع mat-light-theme و mat-dark-theme سه پارامتر را دریافت میکند. پارارمتر اول پالت رنگ ایجاد شده توسط تابع mat-palette برای گروه Primary ، پارامتر دوم پالت رنگ ایجاد شده برای گروه Accent و پارامتر سوم پالت رنگ ایجاد شده برای گروه Warn را دریافت میکند. دو پارامتر اول اجباری و پارامتر سوم اختیاری با مقدار پیش فرض mat-palette($mat-red) میباشد.
شکل
کلی فایل Sass در نهایت به شکل زیر خواهد
بود.
@import '~@angular/material/theming'; @include mat-core(); $my-app-primary: mat-palette($mat-teal); $my-app-accent: mat-palette($mat-amber, 500, A100, A400); $my-app-warn: mat-palette($mat-deep-orange); $my-app-theme: mat-light-theme($my-app-primary, $my-app-accent, $my-app-warn); @include angular-material-theme($my-app-theme);
برای استفاده از پالت رنگهای ایجاد شده، از خصوصیت color در المنتهای انگولار متریال استفاده میکنیم. برای نمونه بعد از تغییر فایل Sass به شکل بالا و حذف لینک تم از پیش ساخته شده که در پست قبلی به Style.cs اضافه کرده بودیم، میتوانیم کار خود را به صورت زیر آزمایش کنیم. در فایل app.component.html در تگ main کدهای زیر را اضافه کنید.
<md-card> <button md-raised-button color="primary"> Primary </button> <button md-raised-button color="accent"> Accent </button> <button md-raised-button color="warn"> Warning </button> </md-card>
خروجی زیر را مشاهده خواهید کرد.
همچنین میتوانید به جای استفاده از تابع mat-light-theme از تابع mat-dark-theme استفاده کنید. دراین صورت خروجی زیر را خواهید دید.
در بخش بعدی نحوه ساخت چند تم دیگر را در کنار تم اصلی، ساخت تم به ازای هر کامپوننت و نحوه تعویض تم از طریق کد را دنبال خواهیم کرد.
کدهای این قسمت را از اینجا دریافت کنید: ساخت-تم-سفارشی-در-انگولار-متریال-۲---بخش-اول.rar
نرمال سازی (قسمت دوم: Second Normal Form)
با سپاس فراوان
کار با Kendo UI DataSource
[DisplayName("تاریخ درج")] public DateTime CreateDate { get; set; } [DisplayName("تاریخ انتشار")] public DateTime PublishDate { get; set; }
[DisplayName("نوع مطلب")] public string BlogType { get; set; }
<script type="text/javascript"> $(function () { var blogDataSource = new kendo.data.DataSource({ transport: { read: { url: "@Url.Action("GetLastBlogs", "Admin")", dataType: "json", contentType: 'application/json; charset=utf-8', type: 'GET' }, parameterMap: function (options) { return kendo.stringify(options); } }, schema: { data: "data", total: "total", model: { fields: { "id": { type: "number" }, //تعیین نوع فیلد برای جستجوی پویا مهم است "title": { type: "string" }, "content": { type: "string" }, "imagepath": { type: "string" }, "attachmentid": { type: "number" }, "createdate": { type: "string" }, "publishdate": { type: "date" }, "blogtype": { type: "string" }, "lastmodified": { type: "date" }, "visitcount": { type: "number" }, "isarchived": { type: "boolean" }, "ispublished": { type: "boolean" }, "isdeleted": { type: "boolean" }, "tags": { type: "string" } } } }, error: function (e) { alert(e.errorThrown); }, pageSize: 10, sort: { field: "id", dir: "desc" }, serverPaging: true, serverFiltering: true, serverSorting: true }); $("#report-grid").kendoGrid({ dataSource: blogDataSource, autoBind: true, scrollable: false, pageable: true, sortable: true, filterable: true, reorderable: true, columnMenu: true, columns: [ { field: "id", title: "شماره", width: "130px" }, { field: "title", title: "عنوان مطلب" }, { field: "createdate", title: "تاریخ درج" }, { field: "publishdate", title: "تاریخ انتشار" }, { field: "content", title: "خلاصه مطلب" }, { field: "blogtype", title: "نوع" }, { field: "lastmodified", title: "آخرین ویرایش" }, { field: "visitcount", title: "تعداد بازدید" }, { field: "isarchived", title: "آرشیو شده", template: '<input type="checkbox" #= isarchived ? checked="checked" : "" # disabled="disabled" ></input>' }, { field: "ispublished", title: "منتشر شده", template: '<input type="checkbox" #= ispublished ? checked="checked" : "" # disabled="disabled" ></input>' } ] }); }); </script>
کار با Kendo UI DataSource
زمانی که میخوام داخل web api اطلاعات رو از داخل دیتابیس ارسال کنم بدون مشکل تمامی اطلاعات رو میاره مثلا به این شکل
DatabaseContext db = new DatabaseContext(); [HttpGet] public IEnumerable<News> Get() { db.Configuration.ProxyCreationEnabled = false; var lst = db.Newses.ToList(); return lst; }
اما چطور باید جدول رابطه ای رو بفرستم و اون طرف در ویوو دریافت کنم مثلا زمانی که اینطور میفرستم خطا میگیره
DatabaseContext db = new DatabaseContext(); [HttpGet] public IEnumerable<News> Get() { db.Configuration.ProxyCreationEnabled = false; var lst = db.Newses.Include("Types").ToList(); return lst; }
ممنون میشم راهنمایی کنید.
1- مقدمه
پارتیشن بندی در بانک اطلاعاتی SQL Server، از ویژگیهایی است که از نسخه 2005، به این محصول اضافه شده است. بکارگیری این قابلیت که با Split کردن، محتوای یک جدول و قرار دادن آنها در چندین فایل، برای جداول حجیم، به ویژه جداولی که دادههای آن حاوی مقادیر تاریخچهای است، بسیار سودمند است.سادگی در مدیریت دادهها و شاخصهای موجود یک جدول (از قبیل اندازه فضای ذخیره سازی و استراتژی جدید Back up گیری)، اجرای سریعتر کوئری هایی که روی یک محدوده از دادهها کار میکنند و سهولت در آرشیو دادههای قدیمی یک جدول، از قابلیتهایی است که استفاده از این ویژگی بوجود میآورد.
محدوده استفاده از این ویژگی روی یک بانک اطلاعاتی و در یک Instance است. بنابراین مباحث مرتبط با معماری Scalability را پوشش نمیدهد و صرفاً Solution ایی است که در یک Instance بانک اطلاعاتی استفاده میشود.
2- Data File و Filegroup
هر بانک اطلاعاتی در حالت پیش فرض، شامل یک فایل دادهای (MDF.) و یک فایل ثبت تراکنشی (LDF.) میباشد. میتوان جهت ذخیره سطرهای دادهای از فایلهای بیشتری تحت نام فایلهای ثانویه (NDF.) استفاده نمود. به همان طریق که در فایل سیستم، فایلها به پوشهها تخصیص داده میشوند، میتوان Data File را به Filegroup تخصیص داد. چنانچه چندین Data File به یک Filegroup تخصیص داده شوند، دادهها در تمامی Data Fileها به طریق Round-Robin توزیع میشوند.3- Partition Function
مطابق با مقادیر تعریف شده در بدنه دستور، محدوده دادهای (پارتیشنها) با استفاده از Partition Function ایجاد میشود. با در نظر گرفتن ستونی که به عنوان Partition Key انتخاب شده، این تابع یک Data Type را به عنوان ورودی دریافت میکند. در هنگام تعریف محدوده برای پارتیشنها، به منظور مشخص کردن محدوده هر پارتیشن از Right و Left استفاده میشود.Left نمایش دهندهی حد بالای هر محدوده است و به طور مشابه، Right برای مشخص کردن حد پائین آن محدوده استفاده میشود. به منظور درک بهتر، به شکل زیر توجه نمائید:
همانطور که مشاهده میشود، همواره نیاز به یک Filegroup اضافهتری از آنچه مورد نظرتان در تعریف تابع است، میباشد. بنابراین اگر Function دارای n مقدار باشد، به n+1 مقدار برای Filegroup نیاز است.
همچنین هیچ محدودیتی برای اولین و آخرین بازه در نظر گرفته نمیشود. بنابراین جهت محدود کردن مقادیری که در این بازهها قرار میگیرند، میتوان از Check Constraint استفاده نمود.
3-1- Right or Left
یک سوال متداول اینکه از کدام مورد استفاده شود؟ در پاسخ باید گفت، به چگونگی تعریف پارتیشن هایتان وابسته است. مطابق شکل، تنها تفاوت این دو، در نقاط مرزی هر یک از پارتیشنها میباشد. در بیشتر اوقات هنگام کار با دادههای عددی میتوان از Left استفاده نمود و بطور مشابه هنگامیکه نوع دادهها از جنس زمان است، میتوان از Right استفاده کرد.
4- Partition Schema
گام بعدی پس از ایجاد Partition Function، تعریف Partition Schema است، که به منظور قرار گرفتن هر یک از پارتیشنهای تعریف شده توسط Function در Filegroupهای مناسب آن استفاده میشود.
5- Partition Table
گام پایانی ایجاد یک جدول، استفاده از Partition Schema است، که دادهها را با توجه به رویه درون Partition Function مورد استفاده، ذخیره میکند. همانطور که میدانید هنگام ایجاد یک جدول، میتوان مکان ذخیره شدن آنرا مشخص نمود.
Create Table <name> (…) ON …
در هنگام ایجاد یک جدول، معمولاً جدول در Filegroup پیش فرض که PRIMARY است، قرار میگیرد. میتوان با نوشتن نام Partition Schema و همچنین Partition Key که پیشتر ذکر آن رفت، بعد از بخش ON، برای جدول مشخص نمائیم که دادههای آن به چه ترتیبی ذخیره شوند. ارتباط این سه به شرح زیر است:
توجه شود زمانیکه یک Primary Key Constraint به یک جدول اضافه میشود، یک Unique Clustered Index نیز همراه با آن ساخته میشود. چنانچه Primary Key شامل یک Clustered Index باشد، جدول با استفاده از این ستون (ستونهای) شاخص ذخیره خواهد شد، در حالیکه اگر Primary Key شامل یک Non Clustered Index باشد، یک ساختار ذخیره-سازی اضافی ایجاد خواهد شد که دادههای جدول در آن قرار خواهند گرفت.
6- Index & Data Alignment
به عنوان یک Best Practice هنگام ایجاد یک Partition Table به منظور پارتیشن بندی، از ساختار Aligned Index استفاده شود. بدین ترتیب که تعریف Index، شامل Partition Key (ستونی که معیاری برای پارتیشن بندی است) باشد. چنانچه این عمل انجام شود، دادههای ذخیره شده مرتبط با هر پارتیشن متناظر با همان شاخص، در فایل دادهای (NDF.) ذخیره خواهند شد. از این رو چنانچه کوئری درخواست شده از جدول روی یک محدوده باشد
Where [OrderDate] Between …
بدین ترتیب برای بهرمندی از این مزایا، استفاده از Aligned Index توصیه شده است.
7- Operations
از نیازمندیهای متداول در پارتیشنینگ میتوان به افزودن، حذف پارتیشنها و جابجایی محتوای یک پارتیشن که برای عملیات آرشیو استفاده میشود، اشاره کرد.
7-1- Split Partition
به منظور ایجاد یک محدوده جدید به پارتیشنها استفاده میشود. یک نکته مهم مادامی که عملیات انتقال دادهها به پارتیشن جدید انجام میگیرد، روی جدول یک قفل انحصاری قرار میگیرد و بدین ترتیب عملیات ممکن است زمانبر باشد.
به عنوان یک Best Practice همواره یک Partition خالی را Split نمائید و پس از آن اقدام به بارگذاری داده در آن نمائید.
به یاد داشته باشید پیش از انجام عملیات splitting روی Partition Function با تغییر در Partition Schema (و بکارگیری Next Used) مشخص نمائید چه محدودهای در این Filegroup جدید قرار خواهد گرفت.
7-2- Merge Partition
به منظور ادغام پارتیشنها استفاده میشود، چنانچه پارتیشن خالی نیست، برای عملیات ادغام مسائل Performance به علت اینکه در طول عملیات از Lock (قفل انحصاری) استفاده میشود، در نظر گرفته شود.
7-3- Switch Partition
چنانچه جدول و شاخصهای آن به صورت Aligned هستند، میتوانید از Switch in و Switch out استفاده نمائید. عملیات بدین ترتیب انجام میشود که بلافاصله محتوای یک پارتیشن یا جدول (Source) در یک پارتیشن خالی جدولی دیگر و یا یک جدول خالی (Target) قرار میگیرد. عملیات تنها روی Meta Data انجام میگیرد و هیچ داده ای منتقل نمیشود.
محدودیتهای بکارگیری به شرح زیر است:
- جدول یا پارتیشن Target باید حتماً خالی باشد.
- جداول Source و Target حتماً باید در یک Filegroup یکسان قرار داشته باشند.
- جدول Source باید حاوی Aligned Indexهای مورد نیاز Target و همچنین مطابقت در Filegroup را دارا باشد.
- چنانچه Target به عنوان یک پارتیشن است، اگر Source جدول است بایست دارای یک Check Constraint باشد در غیر این صورت چنانچه یک پارتیشن است باید محدوده آن در محدوده Target قرار گیرد.
8- بررسی یک سناریوی نمونه
در ابتدا یک بانک اطلاعاتی را به طریق زیر ایجاد میکنیم:
این بانک مطابق تصویر، شامل 3 عدد فایل گروپ (FG1، FG2 و FG3) و 3 عدد دیتا فایل (P1، P2 و P3) میباشد. Filegroup پیش فرض Primary است، که چنانچه در تعریف جداول به نام Partition Schema و Partition Key مرتبط اشاره نشود، به طور پیش فرض در Filegroup موسوم به Primary قرار میگیرد. چنانچه چک باکس Default انتخاب شود، همانطور که قابل حدس زدن است، آن Filegroup در صورت مشخص نکردن نام Filegroup در تعریف جدول، به عنوان مکان ذخیره سازی انتخاب میشود. چک باکس Read Only نیز همانطور که از نامش پیداست، چنانچه روی یک Filegroup تنظیم گردد، عملیات مربوط به Write روی دادههای آن قابل انجام نیست و برای Filegroup هایی که جنبه نگهداری آرشیو را دارند، قابل استفاده است.
چنانچه Filegroup ای را از حالت Read Only دوباره خارج کنیم، میتوان عملیات Write را دوباره برای آن انجام داد.
پس از ایجاد بانک اطلاعاتی، گام بعدی ایجاد یک Partition Function و پس از آن یک Partition Schema است. همانطور که مشاهده میکنید در Partition Function از سه مقدار استفاده شده، بنابراین در Partition Schema باید از چهار Filegroup استفاده شود، که در مثال ما از Filegroup پیش فرض که Primary است، استفاده شده است.
USE [PartitionDB] GO CREATE PARTITION FUNCTION pfOrderDateRange(DATETIME) AS RANGE LEFT FOR VALUES ('2010/12/31','2011/12/31','2012/12/31') GO CREATE PARTITION SCHEME psOrderDateRange AS PARTITION pfOrderDateRange TO (FG1,FG2,FG3,[PRIMARY]) GO
پس از طی گامهای قبل، به ایجاد یک جدول به صورت Aligned Index مبادرت ورزیده میشود.
CREATE TABLE Orders ( OrderID INT IDENTITY(1,1) NOT NULL, OrderDate DATETIME NOT NULL, OrderFreight MONEY NULL, ProductID INT NULL, CONSTRAINT PK_Orders PRIMARY KEY CLUSTERED (OrderID ASC, OrderDate ASC) ON psOrderDateRange (OrderDate) ) ON psOrderDateRange (OrderDate) GO
در ادامه برای بررسی درج اطلاعات در پارتیشن با توجه به محدوده آنها اقدام به افزودن رکوردهایی در جدول ساخته شده مینمائیم.
SET NOCOUNT ON DECLARE @OrderDate DATETIME DECLARE @X INT SET @OrderDate = '2010/01/01' SET @X = 0 WHILE @X < 300 BEGIN INSERT dbo.Orders ( OrderDate, OrderFreight, ProductID) VALUES( @OrderDate + @X, @X + 10, @X) SET @X = @X + 1 END GO SET NOCOUNT ON DECLARE @OrderDate DATETIME DECLARE @X INT SET @OrderDate = '2011/01/01' SET @X = 0 WHILE @X < 300 BEGIN INSERT dbo.Orders ( OrderDate, OrderFreight, ProductID) VALUES( @OrderDate + @X, @X + 10, @X) SET @X = @X + 1 END GO SET NOCOUNT ON DECLARE @OrderDate DATETIME DECLARE @X INT SET @OrderDate = '2012/01/01' SET @X = 0 WHILE @X < 300 BEGIN INSERT dbo.Orders ( OrderDate, OrderFreight, ProductID) VALUES( @OrderDate + @X, @X + 10, @X) SET @X = @X + 1 END GO
از طریق دستور Select زیر میتوان نحوه توزیع دادهها را در جدول مشاهده کرد.
USE [PartitionDB] GO SELECT OBJECT_NAME(i.object_id) AS OBJECT_NAME, p.partition_number, fg.NAME AS FILEGROUP_NAME, ROWS, au.total_pages, CASE boundary_value_on_right WHEN 1 THEN 'Less than' ELSE 'Less or equal than' END AS 'Comparition',VALUE FROM sys.partitions p JOIN sys.indexes i ON p.object_id = i.object_id AND p.index_id = i.index_id JOIN sys.partition_schemes ps ON ps.data_space_id = i.data_space_id JOIN sys.partition_functions f ON f.function_id = ps.function_id LEFT JOIN sys.partition_range_values rv ON f.function_id = rv.function_id AND p.partition_number = rv.boundary_id JOIN sys.destination_data_spaces dds ON dds.partition_scheme_id = ps.data_space_id AND dds.destination_id = p.partition_number JOIN sys.filegroups fg ON dds.data_space_id = fg.data_space_id JOIN (SELECT container_id, SUM(total_pages) AS total_pages FROM sys.allocation_units GROUP BY container_id) AS au ON au.container_id = p.partition_id WHERE i.index_id < 2
خروجی دستور فوق به شرح زیر است:
در ادامه به ایجاد یک Filegroup جدید میپردازیم.
/* Query 2-3- Split a partition*/ -- Add FG4: ALTER DATABASE PartitionDB ADD FILEGROUP FG4 Go ALTER PARTITION SCHEME [psOrderDateRange] NEXT USED FG4 GO ALTER PARTITION FUNCTION [pfOrderDateRange]() SPLIT RANGE('2013/12/31') GO -- Add Partition 4 (P4) to FG4: GO ALTER DATABASE PartitionDB ADD FILE ( NAME = P4, FILENAME = N'C:\Program Files\Microsoft SQL Server\MSSQL10_50.SQLEXPRESS\MSSQL\DATA\P4.NDF' , SIZE = 1024KB , MAXSIZE = UNLIMITED, FILEGROWTH = 10%) TO FILEGROUP [FG4] -- GO
و در ادامه به درج اطلاعاتی برای بررسی نحوه توزیع دادهها در Filegroup هایمان میپردازیم.
SET NOCOUNT ON DECLARE @OrderDate DATETIME DECLARE @X INT SET @OrderDate = '2013/01/01' SET @X = 0 WHILE @X < 300 BEGIN INSERT dbo.Orders ( OrderDate, OrderFreight, ProductID) VALUES( @OrderDate + @X, @X + 10, @X) SET @X = @X + 1 END GO SET NOCOUNT ON DECLARE @OrderDate DATETIME DECLARE @X INT SET @OrderDate = '2012/01/01' SET @X = 0 WHILE @X < 300 BEGIN INSERT dbo.Orders ( OrderDate, OrderFreight, ProductID) VALUES( @OrderDate + @X, @X + 10, @X) SET @X = @X + 1 END GO
جهت ادغام پارتیشنها به طریق زیر عمل میشود:
/* Query 2-4- Merge Partitions */ ALTER PARTITION FUNCTION [pfOrderDateRange]() MERGE RANGE('2010/12/31') Go
به منظور آرشیو نمودن اطلاعات به طریق زیر از Switch استفاده میکنیم. ابتدا یک جدول موقتی برای ذخیره رکوردهایی که قصد آرشیو آنها را داریم، ایجاد میکنیم. همانگونه که در تعریف جدول مشاهده میکنید، نام Filegroup ای که برای ساخت این جدول استفاده میشود، با Filegroup ای که قصد آرشیو اطلاعات آنرا داریم، یکسان است.
در ادامه میتوان مثلاً با ایجاد یک Temporary Table به انتقال این اطلاعات بدون توجه به Filegroup آنها پرداخت.
/* Query 2-5- Switch Partitions */ USE [PartitionDB] GO CREATE TABLE [dbo].[Orders_Temp]( [OrderID] [int] IDENTITY(1,1) NOT NULL, [OrderDate] [datetime] NOT NULL, [OrderFreight] [money] NULL, [ProductID] [int] NULL, CONSTRAINT [PK_OrdersTemp] PRIMARY KEY CLUSTERED ([OrderID] ASC,[OrderDate] ASC)ON FG2 ) ON FG2 GO USE [tempdb] GO CREATE TABLE [dbo].[Orders_Hist]( [OrderID] [int] NOT NULL, [OrderDate] [datetime] NOT NULL, [OrderFreight] [money] NULL, [ProductID] [int] NULL, CONSTRAINT [PK_OrdersTemp] PRIMARY KEY CLUSTERED ([OrderID] ASC,[OrderDate] ASC) ) GO USE [PartitionDB] GO ALTER TABLE [dbo].[Orders] SWITCH PARTITION 1 TO [dbo].[Orders_Temp] GO INSERT INTO [tempdb].[dbo].[Orders_Hist] SELECT * FROM [dbo].[Orders_Temp] GO DROP TABLE [dbo].[Orders_Temp] GO SELECT * FROM [tempdb].[dbo].[Orders_Hist]
نکاتی درباره برنامه نویسی دستوری(امری)
mutable Keyword
در فصل دوم(شناسه ها) گفته شد که برای یک شناسه امکان تغییر مقدار وجود ندارد. اما در #F راهی وجود دارد که در صورت نیاز بتوانیم مقدار یک شناسه را تغییر دهیم.در #F هرگاه بخواهیم شناسه ای تعریف کنیم که بتوان در هر زمان مقدار شناسه رو به دلخواه تغییر داد از کلمه کلیدی mutable کمک میگیریم و برای تغییر مقادیر شناسهها کافیست از علامت (->) استفاده کنیم. به یک مثال در این زمینه دقت کنید:
#1 let mutable phrase = "Can it change? " #2 printfn "%s" phrase #3 phrase <- "yes, it can." #4 printfn "%s" phrase
در خط اول یک شناسه را به صورت mutable(تغییر پذیر) تعریف کردیم و در خط سوم با استفاده از (->) مقدار شناسه رو update کردیم. خروجی مثال بالا به صورت زیر است:
Can it change? yes, it can.
نکته اول: در این روش هنگام update کردن مقدار شناسه حتما باید مقدار جدید از نوع مقدار قبلی باشد در غیر این صورت با خطای کامپایلری متوقف خواهید شد.
#1 let mutable phrase = "Can it change? " #3 phrase <- 1
اجرای کد بالا خطای زیر را به همراه خواهد داشت.(خطا کاملا واضح است و نیاز به توضیح دیده نمیشود)
Prog.fs(9,10): error: FS0001: This expression has type int but is here used with type string
let redefineX() = let x = "One" printfn "Redefining:\r\nx = %s" x if true then let x = "Two" printfn "x = %s" x printfn "x = %s" x
در مثال بالا در تابع redefineX یک شناسه به نام x تعریف کردم با مقدار "One". یک بار مقدار شناسه x رو چاپ میکنیم و بعد دوباره بعد از شرط true یک شناسه دیگر با همون نام یعنی x تعریف شده است و در انتها هم دو دستور چاپ. ابتدا خروجی مثال بالا رو با هم مشاهده میکنیم.
Redefining: x = One x = Two x = One
let mutableX() = let mutable x = "One" printfn "Mutating:\r\nx = %s" x if true then x <- "Two" printfn "x = %s" x printfn "x = %s" x
Mutating: x = One x = Two x = Two
Reference Cells
روشی برای استفاده از شناسهها به صورت mutable است. با این روش میتونید شناسه هایی تعریف کنید که امکان تغییر مقدار برای اونها وجود دارد. زمانی که از این روش برای مقدار دهی به شناسهها استفاده کنیم یک کپی از مقدار مورد نظر به شناسه اختصاص داده میشود نه آدرس مقدار در حافظه.
به جدول زیر توجه کنید:
Member Or Field | Description | Definition |
(derefence operator)! | مقدار مشخص شده را برگشت میدهد | let (!) r = r.contents |
(Assignment operator)=: | مقدار مشخص شده را تغییر میدهد | let (:=) r x = r.contents <- x |
ref operator | یک مقدار را در یک reference cell جدید کپسوله میکند | let ref x = { contents = x } |
Value Property | برای عملیات get یا set مقدار مشخص شده | member x.Value = x.contents |
contents record field | برای عملیات get یا set مقدار مشخص شده | let ref x = { contents = x } |
let refVar = ref 6 refVar := 50
printfn "%d" !refVar
let xRef : int ref = ref 10 printfn "%d" (xRef.Value) printfn "%d" (xRef.contents) xRef.Value <- 11 printfn "%d" (xRef.Value) xRef.contents <- 12 printfn "%d" (xRef.contents)
10 10 11 12
خصیصه اختیاری در #F
در #F زمانی از خصیصه اختیاری استفاده میکنیم که برای یک متغیر مقدار وجود نداشته باشد. option در #F نوعی است که میتواند هم مقدار داشته باشد و هم نداشته باشد.
let keepIfPositive (a : int) = if a > 0 then Some(a) else None
let exists (x : int option) = match x with | Some(x) -> true | None -> false
چگونگی استفاده از option
مثال
let rec tryFindMatch pred list = match list with | head :: tail -> if pred(head) then Some(head) else tryFindMatch pred tail | [] -> None let result1 = tryFindMatch (fun elem -> elem = 100) [ 200; 100; 50; 25 ] //برابر با 100 است let result2 = tryFindMatch (fun elem -> elem = 26) [ 200; 100; 50; 25 ]// برابر با None است
یک مثال کاربردی تر
open System.IO let openFile filename = try let file = File.Open (filename, FileMode.Create) Some(file) with | ex -> eprintf "An exception occurred with message %s" ex.Message None
Enumeration
تقریبا همه با نوع داده شمارشی یا enums آشنایی دارند. در اینجا فقط به نحوه پیاده سازی آن در #F میپردازیم. ساختار کلی تعریف آن به صورت زیر است:
type enum-name = | value1 = integer-literal1 | value2 = integer-literal2 ...
type Color = | Red = 0 | Green = 1 | Blue = 2
let col1 : Color = Color.Red
type uColor = | Red = 0u | Green = 1u | Blue = 2u let col3 = Microsoft.FSharp.Core.LanguagePrimitives.EnumOfValue<uint32, uColor>(2u)
توضیح درباره use
در دات نت خیلی از اشیا هستند که اینترفیس IDisposable رو پیاده سازی کرده اند. این بدین معنی است که حتما یک متد به نام dispose برای این اشیا وجود دارد که فراخوانی آن به طور قطع باعث بازگرداندن حافظه ای که در اختیار این کلاسها بود میشود. برای راحتی کار در #C یک عبارت به نام using وجود دارد که در انتها بلاک متد dispose شی مربوطه را فراخوانی میکند.
using(var writer = new StreamWriter(filePath)) { }
let writeToFile fileName = use sw = new System.IO.StreamWriter(fileName : string) sw.Write("Hello ")
در #F اعداد دارای علامت و اعداد شناور دارای وابستگی با واحدهای اندازه گیری هستند که به نوعی معرف اندازه و حجم و مقدار و ... هستند. در #F شما مجاز به تعریف واحدهای اندازه گیری خاص خود هستید و در این تعاریف نوع عملیات اندازه گیری را مشخص میکنید. مزیت اصلی استفاده از این روش جلوگیری از رخ دادن خطاهای کامپایلر در پروژه است. ساختار کلی تعریف:
[<Measure>] type unit-name [ = measure ]
[<Measure>] type cm
[<Measure>] type ml = cm^3
let value = 1.0<cm>
قدرت اصلی واحدهای اندازه گیری #F در توابع تبدیل است. تعریف توابع تبدیل به صورت زیر میباشد:
[<Measure>] type g تعریف واحد گرم [<Measure>] type kg تعریف واحد کیلوگرم let gramsPerKilogram : float<g kg^-1> = 1000.0<g/kg> تعریف تابع تبدیل
[<Measure>] type degC // دما بر حسب سلسیوس [<Measure>] type degF // دما بر حسب فارنهایت let convertCtoF ( temp : float<degC> ) = 9.0<degF> / 5.0<degC> * temp + 32.0<degF> // تابع تبدیل سلسیوس به فارنهایت let convertFtoC ( temp: float<degF> ) = 5.0<degC> / 9.0<degF> * ( temp - 32.0<degF>) // تابع تبدیل فارنهایت به سلسیوس let degreesFahrenheit temp = temp * 1.0<degF> // درجه به فارنهایت let degreesCelsius temp = temp * 1.0<degC> // درجه به سلسیوس printfn "Enter a temperature in degrees Fahrenheit." let input = System.Console.ReadLine() let mutable floatValue = 0. if System.Double.TryParse(input, &floatValue)// اگر ورودی عدد بود then printfn "That temperature in Celsius is %8.2f degrees C." ((convertFtoC (degreesFahrenheit floatValue))/(1.0<degC>)) else printfn "Error parsing input."
خروجی مثال بالا :
Enter a temperature in degrees Fahrenheit. 90 That temperature in degrees Celsius is 32.22.
EF Code First #7
علت اینکه میخوام از رابطه one to more استفاده کنم اینه که چندین جدول دیگه دارم که همه شون مرتبط به جدول User هستند.
پیاده سازی SoftDelete در EF Core
حل مشکل حذف منطقی در جداولی که فیلد منحصر به فرد دارند
[Index(nameof(PhoneNumber), IsUnique = true)] public class User { public long Id { get; set; } [Required] [MaxLength(100)] public string FullName { get; set; } = null!; [Required] [MaxLength(11)] public string PhoneNumber { get; set; } = null!; public bool IsDeleted { get; set; } }
در موجودیت User فیلد PhoneNumber منحصر به فرد است.
کاربری با شماره تلفن 123 ثبت نام میکند و بعد حذف میشود
الان شماره تلفن 123 آزاد است و کاربر دیگری میتواند با این شماره ثبت نام کند و این کاربر نیز حذف میشود و یک کاربر جدید با شماره تلفن 123 ثبت نام میکند
FullName PhoneNumber IsDeleted User1 123 True User2 123 True User3 123 False
پس با وجود اینکه شماره تلفن Unique است ولی میتوان شماره تلفن تکراری داشت به شرطی که IsDeleted=True باشد و باید فقط یک شماره تلفن 123 با IsDeleted=False داشت.
برای اینکار از Filter ها استفاده میکنیم و تنها کافیست در فایل Configuration موجودیت User این کد را اضافه کرد
public class UserConfiguration : IEntityTypeConfiguration<User> { public void Configure(EntityTypeBuilder<User> builder) { builder.HasIndex(x => x.PhoneNumber) .HasFilter("[IsDeleted] = 0"); } }
الان شرط Unique بودن فقط در صورتی کار میکند که IsDeleted=False باشد.