مطالب
ذخیره و بازیابی فایل در Mongodb (بخش سوم)
در قسمت‌های پیشین (^ ،^ ) در مورد عملیات CRUD در سطح دیتابیس و به طور کلی در مورد ایندکس گذاری صحبت کردیم. در این بخش قصد داریم یکی از موارد بسیار مهم، یعنی ذخیره‌ی فایل‌های باینری را در دیتابیس، مورد بررسی قرار دهیم. روش‌های مختلفی برای اینکار وجود دارند؛ ولی بعضی از این روش‌ها در حال حاضر منسوخ شده اعلام شده‌اند که در اینجا ما آخرین روش را که در حال حاضر هیچ ویژگی منسوخ شده‌ای ندارد، به کار می‌گیریم.
از آنجاکه نهایت اندازه‌ی یک سند BSON نمی‌تواند بیشتر از 16 مگابایت باشد، قابلیتی به نام GridFS ایجاد شده‌است تا بتوان فایل‌های باینری را در آن ذخیره کرد. GridFS شامل دو بخش مختلف برای ذخیره اطلاعات یک فایل باینری است:
- fs.chunks که برای ذخیره اطلاعات قطعه‌های یک فایل باینری به کار میرود.
- fs.files که برای ذخیره اطلاعات و متادیتاها به کار می‌رود.

قبل از هر چیزی باید بدانید که کتابخانه مربوط به GridFs در یک پکیج جداگانه عرضه شده است و باید آن از طریق nuget نصب کنیم:
install-package MongoDB.Driver.GridFS

برای آپلود یک فایل باینری به داخل سیستم از کد زیر استفاده میکنیم:
var client = new MongoClient();
var db = client.GetDatabase("publisher");
IGridFSBucket bucket = new GridFSBucket(db);
ابتدا یک شیء GridFsBucket را ایجاد میکنیم که از ما اطلاعات دیتابیس مورد نظر را برای ارسال فایل میخواهد و نتیجه‌ی آن یک کلاس از جنس اینترفیس IGridFSBucket می‌باشد. این باکت یا سطل در واقع همانند کالکشن رفتار میکند.
byte[] source=File.ReadAllBytes(@"D:\Untitled.png");
var options = new GridFSUploadOptions
            {
                ChunkSizeBytes = 64512, // 63KB
                Metadata = new BsonDocument
                {
                    { "CoverType", "Front" }, 
                    { "copyrighted", true }
                }
            };
در مرحله بعد فایل باینری را به صورت آرایه‌ای از بایت‌ها میخوانیم (البته حالت‌های مختلفی چون استریم را نیز پشتیبانی میکند). بعد از خواندن فایل، یک شیء از جنس کلاس GridFSUploadOptions را ایجاد و اطلاعات فایل آپلودی را مشخص می‌کنیم. به عنوان مثال اولین خصوصیتی که پر میکنیم خصوصیت تعیین سایز قطعات فایل باینری می‌باشد که به طور پیشفرض بر روی 64 مگابایت قرار گرفته است و عموما هم برای اکثر موارد، پاسخگوی نیاز‌ها است (در بخش بعدی مقالات، بیشتر این مورد را بررسی میکنیم).
مورد دومی که مقداردهی شده‌است، متادیتا‌ها هستند و این قابلیت را داریم که پرس و جوی خود را بر اساس آن‌ها نیز فیلتر کنیم. این خصوصیت مقدار دریافتی از جنس BsonDocument را دریافت میکند. ولی اگر شما برای فایل خود، کلاس اختصاصی برای متادیتاها در نظر گرفته‌اید میتوانید از یک Extension Method به نام ToBsonDocument استفاده کنید و شیء خود را به این نوع تبدیل کنید:
 var options = new GridFSUploadOptions
            {
                ChunkSizeBytes = 64512, // 63KB
                Metadata = metaData.ToBsonDocument()
            };


در نهایت آن را آپلود میکنیم:
 var id = bucket.UploadFromBytes("GoneWithTheWind", source, options);
پارامتر اول آن، نامی برای بسته آپلودی است. پارامتر دوم، خود فایل آپلودی میباشد و با پارمتر آخر هم تنظیماتی را که برای فایل مورد نظر توسط کلاس GridFSUploadOptions  تعیین کرده‌ایم، مشخص میکنیم. موقعیکه آپلود انجام شود، به ازای این کد، یک شناسه‌ی اختصاصی از جنس ObjectId را دریافت میکنیم که می‌توانیم آن را به یک خصوصیت در سند اصلی نسبت دهیم تا ارتباط بین سند و فایل هایش را داشته باشیم.

نکته: اگر در یک کلاس، چند فیلد از جنس ObjectId دارید، مونگو در بین تشخیص شناسه اصلی سند و شناسه تصاویر، با توجه به نام خصوصیت‌ها و غیره، تا حد زیادی هوشمند عمل میکند. ولی اگر خواستید صریحا شناسه اصلی را ذکر کنید و آن را متمایز از بقیه نشان دهید، می‌توانید از خصوصیت BsonId در بالای نام فیلد ID استفاده کنید:
[BsonId]
public ObjectId Id { get; set; }

جهت خواندن فایل آپلود شده، تنها کافی است از طریق شناسه‌ی دریافتی در مرحله‌ی آپلود، اقدام نماییم:
var bytes = bucket.DownloadAsBytes(id);

نکته: تمام متدهای آپلود و دانلود دیتا، هم به صورت آرایه ای از بایت‌ها و هم به صورت استریم میتوانند مورد استفاده قرار بگیرند و به ازای هر کدام، متدهای همزمان و غیرهمزمان نیز موجود هستند.


اگر قصد دارید بر اساس نام داده شده، فایل را دریافت کنید، ممکن است که چندین فایل، تحت یک نام ذخیره شده باشند که میتوانید در حالت‌های مختلفی این تصاویر را واکشی نمایید:
0 : فایل اصلی
1: اولین نسخه فایل
2: دومین نسخه فایل
و الی آخر...

1-: جدیدترین نسخه فایل (مقدار پیش فرض)
2-: نسخه ماقبل جدیدترین نسخه فایل
و الی آخر...


منظور از نسخه، فایل‌هایی با نامی موجود و از قبل ذخیره شده هستند که نسخه جدیدی از فایل قبلی بوده و فایل اول، فایل اصلی محسوب میشود.
برای درک بهتر مسئله، من تصاویر زیر را به ترتیب از سمت راست به سمت چپ، تحت یک نام، وارد سیستم میکنم:


اولین تصویر، تصویر اصلی محسوب می‌شود و بعد از آن، نسخه اول و نسخه دوم تصویر، وارد سیستم می‌شوند و تکه کد زیر از آنجاکه با مقدار پیش فرض پر شده‌است باید آخرین تصویر، تصویر سمت چپ را برای شما بر روی دیسک ذخیره کند:
var client = new MongoClient();
var db = client.GetDatabase("publisher");
IGridFSBucket bucket = new GridFSBucket(db);
var image=bucket.DownloadAsBytesByName("City of Glass-cover");
File.WriteAllBytes(@"D:\a.jpg",image);

برای مقداردهی خواص بالا به شکل زیر عمل میکنیم:
var client = new MongoClient();
var db = client.GetDatabase("publisher");
IGridFSBucket bucket = new GridFSBucket(db);
var options = new GridFSDownloadByNameOptions
            {
                Revision = 0
            };
var image=bucket.DownloadAsBytesByName("City of Glass-cover",options);
File.WriteAllBytes(@"D:\a.jpg",image);
با پاس کردن مقدار 0 به مونگو، اولین تصویر وارد شده، یعنی تصویر اصلی را دریافت می‌کنیم که اولین تصویر از سمت راست می‌شود. اگر مقادیر 1 یا 1- را پاس دهیم، چون تنها سه تصویر بیشتر نیست، در هر دو حالت تصویر دوم بازگردانده می‌شود.

برای بازگردانی تصاویر از طریق مقادیر موجود در متادیتا، باید از کلاس ویژه‌ای به نام GridFSFileInfo استفاده کنیم. در اینجا هم همانند روزهای اول، از کلاس بیلدر جهت ایجاد شرط استفاده میکنیم:
var client = new MongoClient();
var db = client.GetDatabase("publisher");
IGridFSBucket bucket = new GridFSBucket(db);
var filter = Builders<GridFSFileInfo>.Filter.Gte(x => x.Length , 600);
var sort = Builders<GridFSFileInfo>.Sort.Descending(x => x.UploadDateTime);
var options =new GridFSFindOptions()
            {
                Limit = 3,
                Sort = sort
            };
var cursor = bucket.Find(filter, options);
var list = cursor.ToList();
در اینجا ابتدا مشخص کرده‌ایم که فایل مورد نظر باید حجمی بیشتر از 600 بایت داشته باشد و مرتب سازی آن به صورت نزولی، بر اساس زمان آپلود باشد. در عبارت لامبدا تعریف شده، می‌توانید خصوصیت‌های مختلف یک فایل از قبیل نام، حجم (سایز) ، زمان آپلود و ... را ببینید. سپس مرتب سازی و تعداد رکورد برگشتی از ابتدای جدول را مشخص میکنیم و از متد Find یا FindAsync جهت جست‌وجو استفاده میکنیم. با شکل گرفتن کوئری درخواست، لیستی از آن را تهیه میکنیم. مقدار بازگشتی این شیء، در واقع اسنادی از تصاویر هستند که میتوانید از طریق Id یا نام آن‌ها، فایل اصلی را واکشی نمایید.
برای یافتن تصاویر بر اساس متادیتاهای تعریف شده، از کد زیر استفاده میکنیم:
var filter = Builders<GridFSFileInfo>.Filter.Eq("metadata.CoverType","Front");

تغییر نام تصاویر
جهت ویرایش یک نام فایل از طریق متدهای زیر اقدام می‌نماییم:
bucket.Rename(id, newFilename);

//یا در حالت غیرهمزمان
await bucket.RenameAsync(id, newFilename);

حذف تصویر
bucket.Delete(id);

//یا
await bucket.DeleteAsync(id);

برای حذف کل bucket از طریق کد زیر اقدام می‌نماییم:
bucket.Drop();

//یا
await bucket.DropAsync();
 
در بخش بعدی Chunk را مورد بررسی قرار می‌دهیم.
مطالب
نحوه استفاده از ViewModel در ASP.NET MVC

یک Model چیست؟

·   قسمتی از Application است که Domain Logic را پیاده سازی می‌کند.

·   همچنین با عنوان Business Logic نیز شناخته می‌شود.

·   Domain Logic داده‌هایی را که بین UI و دیتابیس پاس داده می‌شود، مدیریت می‌کند.

·   برای مثال، در یک سیستم انبار،Model   کارش ذخیره سازی اقلام در حافظه و Logic تعیین کننده موجود بودن یک آیتم در انبار میباشد.


یک ViewModel چیست؟

·   ViewModel به ما این امکان را میدهد تا از چندین Entity، یک شیء واحد بسازیم.

·   بهینه شده برای استفاده و رندر توسط یک View

 

چرا باید از ViewModel استفاده کنیم؟

  • اگر شما بخواهید چندین Model را به یک View پاس دهید، استفاده از ViewModel ایده بسیار خوبی است.
  • همچنین امکان Validate کردن ViewModel را به روشی متفاوت‌تر از Domain Model برای سناریوهای اعتبارسنجی attribute-based را در اختیارمان قرار میدهد.
  • برای قالبندی داده‌ها نیز استفاده میشود.
        o برای مثال به یک داده یا مقدار پولی قالبندی شده به یک روش خاص نیاز داریم؟
ViewModel بهترین مکان برای انجام این کار است.
  • استفاده از ViewModel تعامل بین Model و View را ساده‌تر می‌کند.  


مکان قرارگیری ViewModel در پروژه بهتر است کجا باشد؟

  1. می‌تواند در یک پوشه با نام ViewModel در ریشه پروژه باشد.

  2. به صورت یک dll ارجاع داده شده به پروژه. 
  3. در یک پروژه جدا به عنوان یک Service Layer.


Best Practice هایی در زمان استفاده از ViewModelها 

  1. داده‌هایی را که قرار است در View رندر شوند، داخل ViewModel قرار دهید.
  2. View باید خصوصیاتی را که نیاز دارد، مستقیما از ViewModel بدست بیاورد.
  3. وقتی که ViewModel شما پیچیده‌تر می‌شود، بهتر است از یک Mapper استفاده کنید.

اجازه دهید مثالی را در این رابطه براتون بیارم :

در یک View می‌خواهیم هم لیست اخبار سایت و هم لیست سخنرانان سایت (مثال مربوط به یک پروژه برای همایش است) را نمایش دهیم. خوب طبق مطالب فوق استفاده از ViewModel بهترین راه حل است. ViewModel مربوطه به صورت زیر تعریف شده است :

public class SpeakerAndNewsViewModel
    {
        public IEnumerable<News> News { get; set; }
        public IEnumerable<Speaker> Speakers { get; set; }
    }
و در اکشن متد Index هم بدین صورت Model‌ها را به ViewModel ساخته شده پاس می‌دهیم :
public ActionResult Index()
        {
            var news = db.News.OrderBy(r=>r.Date)
                        .Take(3);
            var speakers = db.Speakers.Take(4);
            var model = new SpeakerAndNewsViewModel { 
                News=news,
                Speakers=speakers
            };
            return View(model);
        }
و یک View را به صورت Strongly Typed از نوع ViewModel خود که در اینجا SpeakerAndNewsViewModel  است ایجاد می‌کنیم :

و View مربوطه را به شکل زیر تغییر می‌دهیم :  
@model  Project.Models.SpeakerAndNewsViewModel
@{
    ViewBag.Title = "Home Page";
}
@section news
{
@foreach (var item in Model.News)
{
    //..
}
}
@section speakers
{
@foreach (var item in Model.Speakers)
{
    //...
}
}
مطالب
طراحی شیء گرا: OO Design Heuristics - قسمت پنجم

(The God Class Problem (Behavioral Form 

یکی از مخاطراتی که ممکن است موجب عدم بروز مزایای شیء گرایی در طرح شما شود، بحث God Class می‌باشد. شکل رفتاری آن (Behavioral Form) بیشتر در اثر یک خطای مشترک بین توسعه دهندگان پارادایم action-oriented و در جریان مهاجرت به سمت پارادایم شیء گرا، رخ می‌دهد.

این توسعه دهندگان بیشتر سعی در تسخیر و دستیابی به یک مکانیزم کنترل مرکزی شبیه به آنچه در پارادایم action-oriented داشته‌اند، در طراحی شیء گرای خود دارند. حاصل این کار تشکیل کلاسی خواهد بود که همه کارها را انجام می‌دهد، درحالیکه جزئیات ناچیزی هم به عهده مجموعه‌ای از کلاس‌ها سپرده شده است.

قاعده شهودی 3.1

تا حد ممکن هوشمندی سیستم را به صورت افقی و به طور یکنواخت توزیع کنید. به این معنی که کلاس‌های سطح بالای موجود در طراحی، باید کار را به طور یکسان مابین خود به اشتراک بگذارند. (Distribute system intelligence horizontally as uniformly as possible, that is, the top-level classes in a design should share the work uniformly)
منظور اینکه Businessای را که سیستم قرار است پیاده سازی کند، بین کلاس‌های سطح بالا تقسیم کنید. در حالت vertical یا عمودی می‌توان در نظر گرفت که کلاسی این Business را توسط یکسری متد در دل خود پیاده سازی کند و این متدها یکدیگر را فراخوانی خواهند کرد. 
قاعده شهودی 3.2
در سیستم خود God Class ایجاد نکنید. به کلاس هایی که نام آنها شامل Driver، Manager و یا Subsystem می‌باشد، مشکوک باشید. (Do not create god classes/objects in your system. Be very suspicious of a class whose name contains Driver, Manager, System, or Subsystem)

مانند: BlahBlahSystem یا BlahManager

قاعده شهودی 3.3
مراقب کلاس هایی باشید که در واسط عمومی آنها تعداد زیادی Accessor Method تعریف شده است؛ وجود آنها نشان از این دارد که داده و رفتار، در یکجا نگه داشته نشده اند. (Beware of classes that have many accessor methods defined in their public interface. Having many implies that related data and behavior are not being kept in one place)
ازدیاد عملیات get و set در واسط عمومی کلاس‌ها که Accessor Method نامیده می‌شوند، نشان دهنده ایجاد شکل رفتاری God Class می‌باشند. منظور این است که یک کلاس، رفتارهایی برای کار کردن با داده‌های خود در نظر نگرفته است و این داده‌ها را از طریق accessor method‌ها در اختیار کلاس دیگری قرار می‌دهد تا عملیات روی داده‌ها را انجام دهد. در اینجا هم مقصود God Class شدن کلاسی است که از این accessor method‌ها استفاده می‌کند و نشان از این دارد که تعداد رفتارهای آن زیاد خواهد شد. 
قاعده شهودی 3.4
مراقب کلاس هایی باشید که تعداد خیلی زیادی رفتار نامرتبط دارند؛ یعنی رفتارهایی که فقط برروی زیر مجموعه ای از داده‌های کلاس کار می‌کنند. God Class‌ها اغلب دارای اینگونه رفتارهای نامرتبط به هم هستند. (Beware of classes that have too much noncommunicating behavior, that is, methods that operate on a proper subset of the data members of a class. God classes often exhibit much noncommunicating behavior)
منظور اینکه کلاس مورد نظر را می‌توان شکست و تبدیل به دو کلاس مختلف کرد. به عنوان اولین مثال، دامنه مربوط به سیستم برنامه ریزی دوره‌های آموزشی را در نظر بگیرید. در این دامنه، ما با وهله هایی از «Student» ،«Course» و «CourseOffering» سروکار خواهیم داشت. 
قصد داریم با فراخوانی متد ()add_student مربوط به CourseOffering، یک دانشجو را به لیست شرکت کنندگان یک دوره اضافه کنیم. همچنین در این زمان لازم است مطمئن شویم که دانشجوی مورد نظر تمام پیش نیاز‌های دوره انتخاب شده را گذرانده باشد. به نظر شما کدام کلاس می‌بایست عملیات چک کردن پیش نیازها را انجام دهد؟
کلاس دانشجو از دوره‌هایی که گذرانده است آگاه است و کلاس دوره هم از پیش نیاز‌های خود. در بهترین حالت شاید یکی از طراحی‌های زیر را ارائه دهید. به شکلی که یا کلاس دوره با استفاده از متد get_courses مربوط به کلاس دانشجو، داده مورد نیاز را بدست آورده و عملیات چک کردن را در دل خود بگنجاند یا برعکس.

در هر دو طراحی بالا، بخشی از اطلاعات مربوط به policy (سیاست) در کلاس هایی قرار دارد که موضوع تصمیمات سیاست‌ها هستند. این کار از آن جهت که کلاس‌های مورد نظر ما را به دامنه خاصی که این policy در آن دامنه معنا دارد وابسته می‌کند و امکان استفاده مجدد از آن کلاس‌ها را از دست خواهید داد.

راه حل‌های پیشنهادی برای مشکل مطرح شده به شکل زیر می‌باشند:

با توجه به طراحی شکل بالا، یا خود کلاس CourseOffering با استفاده از لیست دوره‌های گذرانده شده توسط دانشجو و لیست دوره‌های پیش نیاز دوره انتخابی، چک کردن را انجام دهد و یا کلاسی با عنوان PrereqChecker که یک Controller Class (کلاسی که فقط رفتار دارد و داده مورد نظر خود را توسط سایر کلاس‌ها و از طریق accessor methodهای آنها تأمین می‌کند) می‌باشد، وظیفه چک کردن را برعهده بگیرد.


علاوه بر اینکهaccessor method ها، داده را برای کلاس‌های کنترلر مهیا می‌کنند (مانند مثال بالا)، وظیفه‌ی مهیا کردن داده برای UI (رابط کاربری) را نیاز بر عهده خواهند داشت. به این صورت که رابط کاربری، با استفاده از این متدها، مشخصات درونی مدل را نمایش دهد و یا این امکان را به کاربر می‌دهد که این مشخصات درونی مدل را ویرایش کرده و به سمت مدل ارسال نماید.

قاعده شهودی 3.5

در برنامه‌هایی که شامل یک مدل شی گرایی می‌باشند که با رابط کاربری تعامل دارند، مدل نباید به رابط کاربری وابسته باشد. رابط کاربری می‌بایست وابسته به مدل باشد. (In applications that consist of an object-oriented model interacting with a user interface, the model should never be dependent on the interface. The interface should be dependent on the model)

برای عدم نقض این قاعده شهودی، لازم است در مدل یکسری accessor method در نظر گرفته شود تا رابط کاربری از آن استفاده کند؛ ولی باید مراقب بود که این accessor method‌ها صرفا توسط رابط کاربری استفاده شود و عدم توجه به این قضیه، احتمالا شما را به سمت نقض قاعده 3.3 متمایل خواهد کرد.

مطالب
بهبود Time ZoneInfo در دات نت 6
با ارائه net core.، شاهده استفاده‌ی گسترده از DateTimeOffset بجای DateTime بودیم و این استفاده به مرور در کدهای خودمان هم ورود کرد. DateTimeOffset به شما این اجازه را میدهد که دقیقا بدانید ساعت وارد شده در سیستم، دقیقا مربوطه به چه منطقه زمانی است. در پروژه‌ای که مدتی است با نسخه‌ی Asp.net core 3.1 در حال طراحی و به روزرسانی بخش‌های مختلف آن هستیم، یکی از موارد، سیستم زمانی آن است که باید در زمان‌های مناسب و مدنظر کاربر، فعالیت‌های تنظیم شده‌ی توسط کاربر را به انجام برساند.
در اینجا سامانه به صورت Paas آغاز به فعالیت کرد. در این نوع سیستم‌ها، تاریخ و ساعت سرور بر اساس منطقه‌ی زمانی صفر، یعنی گرینویچ یا نصف النهار مبدا تنظیم شده‌است. یعنی زمانی که شما ساعت سیستم را دریافت میکنید، Offset بر روی صفر تنظیم شده‌است و اگر کاربر تهران (ایران) ساعتی را بخواهد تنظیم کند، این تاریخ حتما باید یک آفست 3.5 داشته باشد تا محاسبات زمانی سیستم دقیق کار کند؛ در غیر اینصورت سه ساعت و نیم زودتر، فعالیت موردنظر آغاز میگردد و باعث خطا و بی اعتبار شدن سامانه میگردد.
 همچنین در بعضی کشورهای مانند ایران، Daylight Saving Time یا به اختصار DST نیز پیاده سازی میشود که در ین حالت در کشور مربوطه، نیمه اول سال که هوا گرم‌تر است ساعت‌ها یک ساعت به جلو کشیده شده و با آغاز روزهای سرد سال، ساعت بجای قبلی خود باز میگردد و به همین دلیل، آفست زمانی آن 4.5 میباشد که البته ممکن است بنا به دلایلی این DST اجرا نگردد که  بیش از ده سال پیش کشور ما نیز چنین تجربه‌ای را چند سالی داشت.
به همین دلیل باید این موضوع تغییر آفست را جدی گرفت. حال در سامانه‌ی ما گاها افرادی هستند که در خارج از کشور با آن کار میکنند و از آنجا که سامانه بر اساس ساعت تهران این فعالیت را انجام میدهد، باید در این قسمت به روزرسانی‌هایی را به انجام میرساندیم. بدین ترتیب در قسمت پروفایل کاربر، لیستی به نام منطقه زمانی قرار دادیم تا بر اساس آن، کاربر بتواند منطقه زمانی خود را انتخاب کند تا از این پس، زمان خود را بر اساس زمان تهران مشخص نکند. پس با استفاده از کلاس موجود در دات نت TimeZoneInfo  لیستی از TimeZone‌ها را به دست آوردم که هر timezone شامل ID، نام نمایشی، میزان آفست آن منطقه، آیا شامل DST میگردد یا خیر و ... میشود.
 در این حالت برای هر کاربر، Zone ID را ذخیره کرده و با هر بار استفاده بر اساس ZoneId، اطلاعات آن منطقه زمانی را به دست می‌آوردم. همه چیز درست کار میکرد ولی زمانیکه سامانه توسط داکر روی سرویس‌های Paas اجرا شد، در این حالت چون سیستم مذکور یک لینوکس است که توسط Nginx اجرا میگردد و اینکه TimeZoneInfo یک سیستم WindowsBased است، به مشکل برخورد کرد و نتوانست ZoneID مورد نظر را در سیستم بیابد. سیستم‌های دیگر مانند لینوکس، از ساختاری با نام IANA  میباشد که توسط ICANN حمایت میشود و دیتابیس‌های به روز آن در این آدرس قرار دارد.  به همین علت سیستم مجددا RollBack شد تا آن را اصلاح نماییم.


جهت اصلاح این مشکل سه مورد زیر را بررسی کردم:
یک. استفاده از کتابخانه مبدل منطقه زمانی: این کتابخانه تبدیل حالت‌های زمانی از ویندوز به IANA و بالعکس را دارد. همچنین این امکان را به شما میدهد که به راحتی با وارد نمودن ZoneId به هر شکلی که وارد شود، چه به صورت ویندوزی و چه به صورت IANA باشد، خروجی TimeZoneInfo مورد نظر را تامین مینماید. البته در سیستم عامل ویندوز همان شکل قبل را دارد ولی در حالت لینوکسی، نام نمایشی مناطق شکل مناسبی ندارد و فقط بیشتر به شکل اختلاف زمانی میباشد که دو مرتبه تکرار شده است.
دو. استفاده از کتابخانه NodaTime: کتابخانه NodaTime، کتابخانه‌ی خوشنامی در مورد مسائل تاریخ و ساعت میباشد و همچنین قابلیت مناطق زمانی را بر اساس سیستم IANA فراهم میکند 
سه. ارتقا پروژه به دات نت 6:  تیم دات نت، در نسخه‌ی ،6 در زمینه‌ی تاریخ و ساعت بهبود‌های فراوانی داشته‌اند که تایپ‌های جدید DateOnly و TimeOnly نیز نمونه‌هایی از آن میباشد ولی بهبودهایی هم در زمینه TimeZone‌ها نیز صورت گرفته‌است و از حالت WindowsBased به حالت CrossPlatform تغییر یافته‌است. در حال حاضر در صورتیکه در نسخه 6، شما از مناطق زمانی چه در ویندوز و چه در لینوکس استفاده کنید، یا اینکه در یک سیستم IANA از ZoneId‌های ویندوزی استفاده کنید و یا بالعکس، هیچ مشکلی وجود ندارد.
با توجه به این موضوع، ما سیستم را از نسخه‌ی 3.1 به نسخه 6 به روزرسانی کردیم و به راحتی و بدون تغییر کدها توانستیم مناطق زمانی را به راحتی بدست آوریم. البته این نکته را باید مدنظر داشته باشید که در سیستم ویندوزی، همه چیز مطابق قبل است ولی در یک سیستم مبتنی بر IANA، ممکن است بعضی از نام‌های نمایشی تکراری باشند، ولی ZONEID‌ها متفاوت هستند؛ مثلا برای ایران دو منطقه زمانی، یا برای ترکیه سه یا چهار منطقه زمانی وجود داشت؛ با نام‌های نمایشی یکسان ولی با ZoneId‌های متفاوت به شکل Iran و دیگری به شکل Asia/tehran بود و ترکیه هم با چند نام شهر متفاوت است.
اشتراک‌ها
آشنایی با جدول کاری Work Table در MSSQL

در این نوشتار کوتاه با حدول کاری آشنا شده و برای بهینه شدن کوئری هایتان باید میزان استفاده از این جدول را تا حد ممکن کاهش دهید به عنوان مثال استفاده از window function‌ها یک جدول کاری تشکیل میدهد ولی اگر با window frame‌ها ترکیب شوند این جدول کاری حذف خواهد شد.

آشنایی با جدول کاری Work Table در MSSQL
نظرات مطالب
ذخیره‌ی سوابق کامل تغییرات یک رکورد در یک فیلد توسط Entity framework Core
با تشکر از مطلب مفیدتون
به نظرتون ذخیره‌ی سوابق تغییرات یک رکورد در یک فیلد در همان سطر از جدول ،برای سیستم‌های با تراکنش بالا در دراز مدت باعث کاهش performance و سنگین شدن جدول نمیشه؟  ، بهتر نیست   سوابق تغییرات یک رکورد رو در یک جدول مجزا ذخیره کنیم؟
نظرات مطالب
EF Code First #9
با سلام
در روش TPT اگر بخواهیم فقط اطلاعات جدول پایه (پدر) را select بزنیم،متاسفانه تمامی جداول مشتق شده با هم Union شده و بعد با جدول پایه Join میخورد.
آیا راهی وجود داره که فقط از جدول پایه Select زده شود؟
مرسی
نظرات مطالب
نحوه استفاده از ViewModel در ASP.NET MVC
مرسی از جوابتون ...
اینجا یه حلقه هست با اینکه باید 6تا حلقه باشه چون اطلاعات از 6 جدول جدا میاد برای ویرایش شدن با اینکه اینجا فقط مقادیر یه جدول نشون میده 5تا جدول دیگه مونده ... در اینصورت هم از partialview  استفاده کنم ؟
اگر آره ... لینکی که دراینباره بتونه من رو کمک کنه دارید ؟(خوندن اطلاعات و ...) 
مطالب
نحوه تهیه گزارش در SSRS و انتشار آن روی وب سرور
یکی از محصولات پرکاربرد و حرفه ای مایکروسافت در زمینه تولید گزارش SQL Server Reporting Services یا به اختصار SSRS می‌باشد . در این پست نحوه ایحاد یک گزارش ساده به صورت والد و فرزندی ، انتشار گزارش روی وب سرور و مدیریت نمایش ستون‌ها با استفاده از Expression‌ها را در محیط BIDS بیان می‌کنم



برای انجام این پروسه ، از ابزار BIDS استفاده خواهیم کرد . همچنین برای اطلاعات و داده‌ها از دیتابیس آزمایشی Adventure works استفاده می‌کنیم (دانلود )

 


صورت مسئله : گزارش از دپارتمان‌های کاری و تعداد کارمندان مرد و زن هر دپارتمان . که با کلیک روی هر سطر گزارش (بسته به جنسیت) بتوان لیست تمام افراد آن دپارتمان را دید .


بخش اول :

برای شروع BIDS را باز کرده و یک پروژه از نوع Report Server Project استارت بزنید .

 
نام این پروژه را در اینجا introductionPrj1 قرار دادم .

همانطور که ملاحظه می‌کنید ، سه پوشه در Solution explorer قرار دارد که برای تعریف پایگاه داده با پوشه Shared Data Sources و برای تعریف گزارشات از پوشه Reports استفاده خواهیم کرد

برای این منظور ابتدا یک data source تعریف می‌کنیم :


و سپس شروع به ساختن یک گزارش می‌کنیم :

مراحل را تا رسیدن به مرحله تعریف Query پی میگیریم .


انتخاب دیتا سورس :


در اینجا می‌خواهیم قسمت اول گزارش یعنی فهرست کردن تعداد کارمندان هر دپارتمان را به تفکیک جنسیت مشاهده کنیم :
SELECT DEPARTMENTNAME, GENDER, COUNT(1) AS COUNT FROM DBO.DIMEMPLOYEE GROUP BY DEPARTMENTNAME,GENDER ORDER BY DEPARTMENTNAME,GENDER

برای مشاهده صحت دستور می‌توانید از Query Builder کمک بگیرید :


ادامه تنظیمات را مانند تصویر پی بگیرید (تعریف Tabular بودن گزارش و طراحی جدول و theme و نام گذاری گزارش )






به این ترتیب بخش اول گزارش ایجاد شد . حال باید زیر گزارش مربوطه را ایجاد کنیم :

مجددا مراحل را برای ساخت یک گزارش جدید پیگیری کنید و برای دستور کوئری از دستور زیر استفاده کنید :

SELECT EMPLOYEEKEY,FIRSTNAME,LASTNAME, MIDDLENAME,TITLE,HIREDATE, BIRTHDATE,EMAILADDRESS,PHONE,GENDER FROM DBO.DIMEMPLOYEE WHERE DEPARTMENTNAME=@DEPARTMENTNAME AND GENDER=@GENDER

و تست گزارش :

و بقیه قسمت‌ها مانند قبل :



تا به این مرحله data source و گزارش‌ها ایجاد شدند :

اکنون باید ارتباط بین دو گزارش را برقرار کنیم :

گزارش والد را باز کرده و روی ستون COUNT کلیک راست نموده و گزینه Popperties را انتخاب نمایید :

سپس در تب action گزینه Go to Report را انتخاب نموده و گزارش فرزند را انتخاب نمایید .

در انتها هم باید پارامتر‌ها را تعریف کنید . خروجی مانند زیر خواهد بود :

ToolTip از تب General قابل اعمال است .

و در نهایت با کلیک روی این سطر می‌توانید گزارش مرتبط را مشاهده کنید :




تا به این مرحله گزارش تکمیل شد که البته برای ظاهر آن هم باید فکری کرد که در این پست اشاره ای نمی‌شود .

بخش دوم :

گزارش جاری فقط قابل استفاده از طریق BIDS است و با توجه به محدودیت دسترسی باید آن را در جایی قرار داد تا کاربران بتوانند از آن استفاده کننده . برای این منظور باید تنظیمات SSRS Web Application انجام شود تا بتواند روی سرور عملیاتی قرار گیرد .

در صورتی که تنظیمات SSRS برای قرار گرفتن روی وب سرور انجام نشده باشد و ما بخواهیم گزارش را Deploy کنیم خطا دریافت خواهیم کرد .

پس در ادامه نحوه تنظیم وب سرور را بیان می‌کنم و پس از آن گزارش را روی وب سرور قرار می‌دهیم :
برای این منظور باید برنامه Reporting Services Configuration Manager که در مسیر نصب SQL Server است برویم



پس از اتصال به سرور به تب Report Manager Url بروید :



در این مرحله باید سرور را تنظیم کنید تا بتوانیم پروژه را روی آن Deploy کنیم . از باز بودن پورت اطیمنان حاصل کنید . سپس وب سرویس را تنظیم کنید که هر دو فقط شامل نام Virtual Directory و Credential آن می‌شود . (مگر اینکه تنظیمات خاصی داشته باشید).


در صورت اجرا کردن مسیر URL باید بتوانید صفحه خانگی آن را مشاهده کنید :

که البته هنوز هیچ گزارشی روی آن قرار نگرفته است .سپس به گزارش خود باز می‌گردیم تا تنظیمات سرور را روی BIDS تکمیل کنیم :
برای این منظور روی پروژه کلیک راست کنید و ابتدا روی Properties کلیک کنید .



تنظمات مهم شامل مسیر سرور که برابر با همان سرویسی است که تنظیم کرده اید و مسیر پوشه ای که گزارش‌ها روی سرور در آن قرار خواهند گرفت ، می‌باشد.دقت کنید که باید حتما پوشه موجود باشد . اگر به حالت پیشفرش رها کنید ، گزارشات در Root قرار خواهند گرفت .



روی OK کلیک کنید و پروژه را Deploy کنید .

اگر به سایت برگردید ، گزارشات را می‌توانید مشاهده کنید





بخش سوم :

در این مرحله می‌خواهیم یکی از ویژگی هایی که در گزارش گیری کاربرد زیادی دارد ، یعنی نمایش ستون‌های دلخواه در گزارش را به کمک SSRS و BIDS به کار ببریم.

برای این منظور به پنجره Report Data مراجعه کرده و روی Parameters کلی راست کرده و گزینه Add Parameter را انتخاب کنید :



فیلد‌ها را مانند زیر پر کنید : (در اینجا می‌خواهیم یک dropdown به کاربر نشان داده شود تا انتخاب کند که ستون نمایش داده شود یا خیر . همچنین مقدار پیشفرض بله است)


گزینه‌های مورد نظر را انتخاب نمایید

و تعیین مقدار پیش فرض


و نتیجه در BIDS :


اکنون باید تغییر مقدار این ستون را بر روی گزارش اعمال کنیم :
برای همین منظور روی ستون BirthDate در حالت Design کلیک راست کرده و گزینه Column Visibility را انتخاب کنید :

سپس باید تنظیم کنیم که در نمایش و عدم نمایش این ستون باید بر اساس یک عبارت یا expression باشد .


عبارت زیر را وارد کنید (به این معنی که اگر مقدار 1 بود نمایش داده شود در غیر این صورت نمایش داده نشود) برای اطلاعات بیشتر در مورد دستورات Expression به اینجا   و اینجا   و اینجا مراجعه کنید

 =iif(Parameters!ShowBirthDate.Value=1,true,false)



اکنون می‌توانید گزارش را deploy کنید و تنظیمات سطوح دسترسی کاربران را انجام دهید

 
مطالب
آپلود فایل توسط فرم‌های پویای jqGrid
پیشنیازها
Ajax.BeginForm و ارسال فایل به سرور در ASP.NET MVC
فعال سازی و پردازش صفحات پویای افزودن، ویرایش و حذف رکوردهای jqGrid در ASP.NET MVC
فرمت کردن اطلاعات نمایش داده شده به کمک jqGrid در ASP.NET MVC
استفاده ازExpressionها جهت ایجاد Strongly typed view در ASP.NET MVC


فرم‌های پویای jqGrid نیز به صورت Ajax ایی به سرور ارسال می‌شوند و اگر نوع عناصر تشکیل دهنده‌ی آن‌ها file تعیین شوند، قادر به ارسال این فایل‌ها به سرور نخواهند بود. در ادامه نحوه‌ی یکپارچه سازی افزونه‌ی AjaxFileUpload را با فرم‌های jqGrid بررسی خواهیم کرد.


تغییرات فایل Layout برنامه

در اینجا دو فایل جدید ajaxfileupload.js و jquery.blockUI.js به مجموعه‌ی فایل‌های تعریف شده اضافه شده‌اند:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0">
    <title>@ViewBag.Title - My ASP.NET Application</title>

    <link href="~/Content/themes/base/jquery.ui.all.css" rel="stylesheet" />
    <link href="~/Content/jquery.jqGrid/ui.jqgrid.css" rel="stylesheet" />
    <link href="~/Content/Site.css" rel="stylesheet" type="text/css" />
</head>
<body>
    <div>
        @RenderBody()
    </div>

    <script src="~/Scripts/jquery-1.7.2.min.js"></script>
    <script src="~/Scripts/jquery-ui-1.8.11.min.js"></script>
    <script src="~/Scripts/i18n/grid.locale-fa.js"></script>
    <script src="~/Scripts/jquery.jqGrid.src.js"></script>
    <script src="~/Scripts/ajaxfileupload.js"></script>
    <script src="~/Scripts/jquery.blockUI.js"></script>

    @RenderSection("Scripts", required: false)
</body>
</html>
از فایل jquery.blockUI.js برای نمایش صفحه‌ی منتظر بمانید تا فایل آپلود شود، استفاده خواهیم کرد.
 PM> Install-Package jQuery.BlockUI



نکته‌ای در مورد واکنشگرا کردن jqGrid

اگر می‌خواهید عرض jqGrid به تغییرات اندازه‌ی مرورگر پاسخ دهد، تنها کافی است تغییرات ذیل را اعمال کنید:
<div dir="rtl" id="grid1" style="width:100%;" align="center">
    <div id="rsperror"></div>
    <table id="list" cellpadding="0" cellspacing="0"></table>
    <div id="pager" style="text-align:center;"></div>
</div>


    <script type="text/javascript">
        $(document).ready(function () {

            // Responsive jqGrid
            $(window).bind('resize', function () {
                var targetContainer = "#grid1";
                var targetGrid = "#list";

                $(targetGrid).setGridWidth($(targetContainer).width() - 2, true);
            }).trigger('resize');


            $('#list').jqGrid({
                caption: "آزمایش هفتم",
                /// .....
            }).navGrid(
                /// .....
            ).jqGrid('gridResize', { minWidth: 400, minHeight: 150 });
        });
    </script>
در اینجا به تغییرات resize صفحه گوش فرا داده شده و سپس به کمک متد توکار setGridWidth، به صورت پویا اندازه‌ی عرض jqGrid تغییر خواهد کرد.
همچنین اگر می‌خواهید کاربر بتواند اندازه‌ی گرید را دستی تغییر دهد، به انتهای تعاریف گرید، تعریف متد gridResize را نیز اضافه کنید.




نحوه‌ی تعریف ستونی که قرار است فایل آپلود کند

                colModel: [
                    {
                        name: '@(StronglyTyped.PropertyName<Product>(x=>x.ImageName))',
                        index: '@(StronglyTyped.PropertyName<Product>(x => x.ImageName))',
                        align: 'center', width: 220,
                        editable: true,
                        edittype: 'file',
                        formatter: function (cellvalue, options, rowObject) {
                            return "<img src='/images/" + cellvalue + "?rnd=" + new Date().getTime() + "' />";
                        },
                        unformat: function (cellvalue, options, cell) {
                            return $('img', cell).attr('src').replace('/images/', '');
                        }
                    }
                ],
edittype ستونی که قرار است فایل آپلود کند، باید به file تنظیم شود. همچنین چون در اینجا این فایل آپلودی، تصویر یک محصول است، از formatter برای تبدیل مسیر فایل به تصویر و از unformat برای بازگشت این مسیر به مقدر اصلی آن استفاده خواهیم کرد. از unformat برای حالت ویرایش اطلاعات استفاده می‌شود. از formatter برای تغییر اطلاعات دریافتی از سرور به فرمت دلخواهی در سمت کلاینت می‌توان کمک گرفت.
Rnd اضافه شده به انتهای آدرس تصویر، جهت جلوگیری از کش شدن آن تعریف شده‌است.



کتابخانه‌ی JqGridHelper

در قسمت‌های قبل مطالب بررسی jqGrid یک سری کلاس مانند JqGridData برای بازگشت اطلاعات مخصوص jqGrid و یا JqGridRequest برای دریافت پارامترهای ارسالی توسط آن به سرور، تهیه کردیم؛ به همراه کلاس‌هایی مانند جستجو و مرتب سازی پویای اطلاعات.
اگر این کلاس‌ها را از پروژه‌ها و مثال‌های ارائه شده خارج کنیم، می‌توان به کتابخانه‌ی JqGridHelper رسید که فایل‌های آن در پروژه‌ی پیوست موجود هستند.
همچنین در این پروژه، کلاسی به نام StronglyTyped با متد PropertyName جهت دریافت نام رشته‌ای یک خاصیت تعریف شده‌است. گاهی از اوقات این تنها چیزی است که کدهای سمت کلاینت، جهت سازگار شدن با Refactoring و Strongly typed تعریف شدن نیاز دارند و نه ... محصور کننده‌هایی طویل و عریض که هیچگاه نمی‌توانند تمام قابلیت‌های یک کتابخانه‌ی غنی جاوا اسکریپتی را به همراه داشته باشند.
با کمی جستجو، برای jqGrid نیز می‌توانید از این دست محصور کننده‌هارا پیدا کنید اما ... هیچکدام کامل نیستند و دست آخر مجبور خواهید شد در بسیاری از موارد مستقیما JavaScript نویسی کنید.



یکپارچه سازی افزونه‌ی AjaxFileUpload با فرم‌های jqGrid

پس از این مقدمات، ستون ویژه‌ی actions که inline edit را فعال می‌کند، چنین تعریفی را پیدا خواهد کرد:
                colModel: [
                    {
                        name: 'myac', width: 80, fixed: true, sortable: false,
                        resize: false, formatter: 'actions',
                        formatoptions: {
                            keys: true,
                            afterSave: function (rowid, response) {
                                doInlineUpload(response, rowid);
                            },
                            delbutton: true,
                            delOptions: {
                                url: "@Url.Action("DeleteProduct","Home")"
                            }
                        }
                    }
                ],
در اینجا afterSave اضافه شده‌است تا کار ارسال فایل به سرور را در حالت ویرایش inline فعال کند.
و ویژگی‌های قسمت‌های edit، add و delete فرم‌های پویای jqGrid باید به نحو ذیل تغییر کنند:
            $('#list').jqGrid({
                caption: "آزمایش هفتم",
                // ....
            }).navGrid(
                '#pager',
                //enabling buttons
                { add: true, del: true, edit: true, search: false },
                //edit option
                {
                    width: 'auto',
                    reloadAfterSubmit: true, checkOnUpdate: true, checkOnSubmit: true,
                    beforeShowForm: function (form) {
                        centerDialog(form, $('#list'));
                    },
                    afterSubmit: doFormUpload,
                    closeAfterEdit: true
                },
                //add options
                {
                    width: 'auto', url: '@Url.Action("AddProduct","Home")',
                    reloadAfterSubmit: true, checkOnUpdate: true, checkOnSubmit: true,
                    beforeShowForm: function (form) {
                        centerDialog(form, $('#list'));
                    },
                    afterSubmit: doFormUpload,
                    closeAfterAdd: true
                },
                //delete options
                {
                    url: '@Url.Action("DeleteProduct","Home")',
                    reloadAfterSubmit: true
                }).jqGrid('gridResize', { minWidth: 400, minHeight: 150 });
با اکثر این تنظیمات در مطلب «فعال سازی و پردازش صفحات پویای افزودن، ویرایش و حذف رکوردهای jqGrid در ASP.NET MVC» آشنا شده‌اید. تنها قسمت جدید آن شامل رویدادگردان afterSubmit است. در اینجا است که افزونه‌ی AjaxFileUpload فعال شده و سپس اطلاعات المان فایل را به سرور ارسال می‌کند.
افزونه‌ی AjaxFileUpload پس از ارسال اطلاعات عناصر غیر فایلی فرم، باید فعال شود. به همین جهت است که از رویداد afterSubmit در حالت نمایش فرم‌های پویا و رویداد afterSave در حالت ویرایش inline استفاده کرده‌ایم.
در ادامه تعاریف متدهای doInlineUpload و doUpload بکار گرفته شده در رویداد afterSubmit را مشاهده می‌کنید:
        function doInlineUpload(response, rowId) {
            return doUpload(response, null, rowId);
        }

        function doFormUpload(response, postdata) {
            return doUpload(response, postdata, null);
        }

        function doUpload(response, postdata, rowId) {
            // دریافت خروجی متد ثبت اطلاعات از سرور
            // و استفاده از آی دی رکورد ثبت شده برای انتساب فایل آپلودی به آن رکورد
            var result = $.parseJSON(response.responseText);
            if (result.success === false)
                return [false, "عملیات ثبت موفقیت آمیز نبود", result.id];

            var fileElementId = '@(StronglyTyped.PropertyName<Product>(x=>x.ImageName))';
            if (rowId) {
                fileElementId = rowId + "_" + fileElementId;
            }

            var val = $("#" + fileElementId).val();
            if (val == '' || val === undefined) {
                // فایلی انتخاب نشده
                return [false, "لطفا فایلی را انتخاب کنید", result.id];
            }

            $('#grid1').block({ message: '<h4>در حال ارسال فایل به سرور</h4>' });
            $.ajaxFileUpload({
                url: "@Url.Action("UploadFiles", "Home")", // مسیری که باید فایل به آن ارسال شود
                secureuri: false,
                fileElementId: fileElementId, // آی دی المان ورودی فایل
                dataType: 'json',
                data: { id: result.id }, // اطلاعات اضافی در صورت نیاز
                complete: function () {
                    $('#grid1').unblock();
                },
                success: function (data, status) {
                    $("#list").trigger("reloadGrid");
                },
                error: function (data, status, e) {
                    alert(e);
                }
            });

            return [true, "با تشکر!", result.id];
        }
امضای رویدادگردان‌های afterSubmit و afterSave یکی نیست. به همین جهت دو متد اضافی به جای یک متد doUpload مورد استفاده قرار گرفته‌اند.
متد doUpload توسط پارامتر response، اطلاعات بازگشتی پس از ذخیره سازی متداول اطلاعات فرم را دریافت می‌کند. برای مثال ابتدا اطلاعات معمولی یک محصول در بانک اطلاعاتی ذخیره شده و سپس id آن به همراه یک خاصیت به نام success از طرف سرور بازگشت داده می‌شوند.
اگر success مساوی true بود، ادامه‌ی کار آپلود فایل انجام خواهد شد. در اینجا ابتدا بررسی می‌شود که آیا فایلی از طرف کاربر انتخاب شده‌است یا خیر؟ اگر خیر، یک پیام اعتبارسنجی سفارشی به او نمایش داده خواهد شد.
خروجی متد doUpload حتما باید به شکل یک آرایه سه عضوی باشد. عضو اول آن true و false است؛ به معنای موفقیت یا عدم موفقیت عملیات. عضو دوم پیام اعتبارسنجی سفارشی است و عضو سوم، Id ردیف.
در ادامه افزونه‌ی jQuery.BlockUI فعال می‌شود تا ارسال فایل به سرور را به کاربر گوشزد کند.
سپس فراخوانی متداول افزونه‌ی ajaxFileUpload را مشاهده می‌کنید. تنها نکته‌ی مهم آن فراخوانی متد reloadGrid در حالت success است. به این ترتیب گرید را وادار می‌کنیم تا اطلاعات ذخیره شده در سمت سرور را دریافت کرده و سپس تصویر را به نحو صحیحی نمایش دهد.



کدهای سمت سرور آپلود فایل

        [HttpPost]
        public ActionResult AddProduct(Product postData)
        {
            // ...
            return Json(new { id = postData.Id, success = true }, JsonRequestBehavior.AllowGet);
        }

        [HttpPost]
        public ActionResult EditProduct(Product postData)
        {
            // ...
            return Json(new { id = postData.Id, success = true }, JsonRequestBehavior.AllowGet);
        }


        // todo: change `imageName` according to the form's file element name
        [HttpPost]
        public ActionResult UploadFiles(HttpPostedFileBase imageName, int id)
        {
            // ....
            return Json(new { FileName = product.ImageName }, "text/html", JsonRequestBehavior.AllowGet);
        }
در اینجا تنها نکته‌ی مهم، خروجی‌های JSON این متدها هستند.
در حالت‌های Add و Edit، نیاز است id رکورد ثبت شده بازگشت داده شود. این id در سمت کلاینت توسط پارامتر response دریافت می‌شود. از آن در افزونه‌ی ارسال فایل به سرور استفاده خواهیم کرد. اگر به متد UploadFiles دقت کنید، این id را دریافت می‌کند. بنابراین می‌توان یک ربط منطقی را بین فایل ارسالی و رکورد متناظر با آن برقرار کرد.
Content type مقدار بازگشتی از متد UploadFiles حتما باید text/html باشد (افزونه‌ی ارسال فایل‌ها، اینگونه کار می‌کند).


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
jqGrid07.zip