مطالب
خواندن اطلاعات از سرور و نمایش آن توسط Angular در ASP.NET MVC
می خواهیم یک مثال ساده از دریافت اطلاعات از سرور و نمایش آن در یک View را توسط AngularJS، با هم بررسی کنیم.
همانطور که می‌دانید برای نمایش تعدادی از اشیاء در انگولار می‌توان به این صورت نیز عمل کرد:
<div ng-init="products=[
     {id:1,name:'product1',price:25000,description:'description of product'},
     {id:2,name:'product2',price:5000,description:'description of product'},
     {id:3,name:'product3',price:5000,description:'description of product'},
     {id:4,name:'product4',price:2000,description:'description of product'},
     {id:5,name:'product5',price:255000,description:'description of product'}
     ]">
    <div>
        <div>
            <table>
                <tr>
                    <th>Id</th>
                    <th>Product Name</th>
                    <th>Price</th>
                    <th>Description</th>
                </tr>
                <tr ng-repeat="product in products">
                    <td>{{product.id}}</td>
                    <td>{{product.name}}</td>
                    <td>{{product.price}}</td>
                    <td>{{product.description}}</td>
                </tr>
            </table>
        </div>
    </div>
</div>
در کد فوق توسط ویژگی ng-init می‌توانیم داده هایمان را Initialize کنیم و در نهایت توسط ویژگی ng-repeat می‌توانیم داده هایمان را در صفحه نمایش دهیم. این ویژگی دقیقاً مانند یک حلقه foreach عمل میکند؛ مثلا معادل آن در Razor سمت سرور، به این صورت است:
@foreach (var product in Model.products)
{
    <td>product.id</td>
    <td>product.name</td>
    <td>product.price</td>
    <td>product.description</td>
}
خوب؛ حالا میخواهیم این اطلاعات را از سمت سرور بخوانیم و به صورت فوق نمایش دهیم. ابتدا مدل مان را به این صورت تعریف می‌کنیم :
namespace AngularAndMvc.Models
{
    public class Product
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public float Price { get; set; }
        public string Description { get; set; }
    }
}
سپس در داخل کنترلر زیر اطلاعات را به صورت in memory data تعریف می‌کنیم (جهت سهولت دموی کار) و به view مورد نظر پاس می‌دهیم. البته شما می‌توانید این اطلاعات را از دیتابیس بخوانید؛ روال کار فرقی نمی‌کند:
namespace AngularAndMvc.Controllers
{
    public class ProductController : Controller
    {        
        public ActionResult Index()
        {
            return View("Index", "", GetSerializedProduct());
        }

        public string GetSerializedProduct()
        {
            var products = new[] 
            { 
                new Product{Id=1,Name="product1",Price=4500,Description="description of this product"},
                new Product{Id=2,Name="product2",Price=500,Description="description of this product"},
                new Product{Id=3,Name="product3",Price=400,Description="description of this product"},
                new Product{Id=4,Name="product4",Price=5500,Description="description of this product"},
                new Product{Id=5,Name="product5",Price=66500,Description="description of this product"}
            };
            var settings = new JsonSerializerSettings { ContractResolver=new CamelCasePropertyNamesContractResolver()};
            return JsonConvert.SerializeObject(products,Formatting.None,settings);
        }
   }
}
همانطور که در کد بالا مشخص است، اطلاعات را به صورت JSON به View مان پاس داده ایم و برای اینکه ابتدای نام مقادیر بازگشتی به صورت حروف بزرگ نباشند (به صورت خودکار تبدیل به camel case شوند) پارامتر settings را برای متد SerializeObject تعیین کرده‌ایم:
var settings = new JsonSerializerSettings { ContractResolver=new CamelCasePropertyNamesContractResolver()};
return JsonConvert.SerializeObject(products,Formatting.None,settings);
view را نیز به این صورت تغییر می‌دهیم :
@model string
<div ng-init="products = @Model">
    <div>
        <div>
            <table>
                <tr>
                    <th>Id</th>
                    <th>Product Name</th>
                    <th>Price</th>
                    <th>Description</th>
                </tr>
                <tr ng-repeat="product in products">
                    <td>{{product.id}}</td>
                    <td>{{product.name}}</td>
                    <td>{{product.price}}</td>
                    <td>{{product.description}}</td>
                </tr>
            </table>
        </div>
    </div>
</div>
تنها تغییری که در کد فوق اعمال شده است، به جای اینکه ویژگی ng-init را به صورت inline مقداردهی کنیم آن را از کنترلر دریافت کرده ایم.
در خروجی هم اطلاعات به این صورت نمایش داده می‌شوند :

سورس مثال فوق را هم از اینجا  می توانید دریافت کنید.

مطالب
ارسال ترافیک وب یک برنامه‌ی خاص به یک پروکسی سرور به کمک FiddlerCore
خیلی از برنامه‌ها به صورت پیش‌فرض تنظیمات پروکسی خاصی را درنظر نگرفته‌اند. در شبکه‌های داخلی شرکت‌ها هم معمولا اینترنت از طریق پروکسی سرورهایی مانند ISA Server ویندوزی و یا Squid لینوکسی، بین کاربران توزیع می‌شود.

سؤال: چطور می‌شود برنامه‌ای را که تنظیمات پروکسی ندارد، پروکسی خور کرد؟!

روشی که با سطح دسترسی معمولی و بدون نیاز به درایورهای خاص بررسی پکت‌های TCP و UDP سیستم و همچنین توسط دات نت فریم ورک قابل استفاده باشد، استفاده از کتابخانه‌ی معظم FiddlerCore است. برنامه‌ی Fiddler توسط یکی از کارکنان سابق مایکروسافت و عضو پیشین تیم IE تهیه شده‌است. کار اصلی این برنامه، دیباگ درخواست‌های HTTP/HTTPS، FTP و امثال آن است. هسته‌ی اصلی آن نیز به صورت یک کتابخانه‌ی مجزا به نام FiddlerCore در اختیار برنامه نویس‌های دات نت است. این برنامه اخیرا توسط شرکت تلریک پشتیبانی و تملک شده‌است.
کتابخانه‌ی FiddlerCore و برنامه‌ی Fiddler را از اینجا می‌توانید دریافت کنید. (اگر سایت آن باز نمی‌شود به این علت است که هاستینگ شرکت تلریک IP‌های ایرانی را بسته است)


اسکلت اصلی یک برنامه‌ی مبتنی بر FiddlerCore

using System;
using System.Net;
using System.Threading;
using Fiddler;
using System.Net.Security;

namespace FiddlerTest
{
    class Program
    {
        static void beforeRequest(Session oSession)
        {
        }

        static void Main(string[] args)
        {
            try
            {
                startFiddlerApplication();

                Console.WriteLine("FiddlerCore started on port " + FiddlerApplication.oProxy.ListenPort);
                Console.WriteLine("Press any key to exit");
                Console.ReadKey();
            }
            finally
            {
                shutdownFiddlerApplication();
            }
        }

        static void onLogString(object sender, LogEventArgs e)
        {
            Console.WriteLine("** LogString: " + e.LogString);
        }

        static void onNotification(object sender, NotificationEventArgs e)
        {
            Console.WriteLine("** NotifyUser: " + e.NotifyString);
        }

        static void onValidateServerCertificate(object sender, ValidateServerCertificateEventArgs e)
        {
            if (SslPolicyErrors.None == e.CertificatePolicyErrors)
                return;

            Console.WriteLine("invalid certificate: {0}", e.ServerCertificate.Subject);

            e.ValidityState = CertificateValidity.ForceValid;
        }

        static void shutdownFiddlerApplication()
        {
            FiddlerApplication.OnNotification -= onNotification;
            FiddlerApplication.Log.OnLogString -= onLogString;
            FiddlerApplication.BeforeRequest -= beforeRequest;
            FiddlerApplication.OnValidateServerCertificate -= onValidateServerCertificate;

            FiddlerApplication.oProxy.Detach();
            FiddlerApplication.Shutdown();

            Thread.Sleep(500);
        }

        private static void startFiddlerApplication()
        {
            FiddlerApplication.OnNotification += onNotification;
            FiddlerApplication.Log.OnLogString += onLogString;
            FiddlerApplication.BeforeRequest += beforeRequest;
            FiddlerApplication.OnValidateServerCertificate += onValidateServerCertificate;

            FiddlerApplication.Startup(5656,
                FiddlerCoreStartupFlags.RegisterAsSystemProxy |
                FiddlerCoreStartupFlags.MonitorAllConnections |
                FiddlerCoreStartupFlags.CaptureFTP); // proxy server on 5656
        }
    }
}
اسکلت کلی یک برنامه‌ی مبتنی بر FiddlerCore را در اینجامشاهده می‌کنید. در متد startFiddlerApplication کار برپایی پروکسی آن صورت می‌گیرد. همچنین یک سری Callback نیز در اینجا قابل تنظیم هستند. برای مثال پیام‌ها و اخطارهای داخلی FiddlerCore را می‌توان دریافت کرد و یا توسط روال رخدادگردان BeforeRequest می‌توان کار تحت کنترل قرار دادن یک درخواست را انجام داد. به همین جهت است که به این برنامه و کتابخانه، Web debugger نیز گفته می‌شود. متد BeforeRequest دقیقا جایی است که می‌توانید روی یک درخواست صادر شده توسط مرورگر، break point قرار دهید.
در متد FiddlerApplication.Startup روی پورتی مشخص، کار تنظیم پروکسی فیدلر انجام می‌شود. سپس مشخص می‌کنیم که چه مواردی را باید تحت نظر قرار دهد. با تنظیمات RegisterAsSystemProxy و MonitorAllConnections فیدلر قادر خواهد بود ترافیک وب اکثر برنامه‌های ویندوزی را مونیتور و دیباگ کند.
در متد shutdownFiddlerApplication نیز روال‌های رخدادگردان، آزاد شده و پروکسی آن خاموش می‌شود.


هدایت درخواست‌های وب کلیه‌ی برنامه‌ها به یک پروکسی مشخص

static void beforeRequest(Session oSession)
{
  //send each request to the next proxy
  oSession["X-OverrideGateway"] = "socks=" + IPAddress.Loopback + ":" + 2002; //socks on 2002
}
در اینجا شیء oSession، حاوی اطلاعات کامل درخواست در حال بررسی است. توسط آن می‌توان با استفاده از تنظیم خاصی به نام X-OverrideGateway، به فیدلر اعلام کرد که درخواست رسیده را به پروکسی سرور دیگری منتقل کن. تنها کاری که باید صورت گیرد ذکر IP و پورت این پروکسی سرور است. اگر نوع آن سرور، ساکس باشد به ابتدای رشته یاد شده باید یک =socks، نیز اضافه شود.


هدایت درخواست‌های تنها یک برنامه‌ی خاص به یک پروکسی مشخص

در متد beforeRequest، متغیر oSession.LocalProcessID مشخص کننده‌ی مقدار PID پروسه‌ای است که درخواست وب آن در حال بررسی است. برای بدست آوردن این PIDها در دات نت می‌توان از متد Process.GetProcesses استفاده کرد. Id هر پروسه، همان LocalProcessID فیدلر است. بر این اساس می‌توان تنها یک پروسه‌ی مشخص را تحت نظر قرار داد و نه کل سیستم را.

کاربردها
- فرض کنید برنامه‌ای تنظیمات پروکسی ندارد. با استفاده از روش فوق می‌توان برای آن پروکسی تعریف کرد.
- فرض کنید برنامه‌ای تنظیمات HTTP پروکسی دارد، اما پروکسی سرور شما از نوع ساکس است و نمی‌توان از این پروکسی سرور در برنامه‌ی مورد نظر استفاده کرد. X-OverrideGateway ذکر شده با هر دو نوع پروکسی‌های HTTP و Socks کار می‌کند.


اگر علاقمند به مطالعه‌ی اطلاعات بیشتری در مورد این کتابخانه هستید، کتاب 316 صفحه‌ای Debugging with Fiddler نویسنده‌ی اصلی آن، Eric Lawrence توصیه می‌شود.


معرفی برنامه‌ی Process Proxifier

اگر اطلاعات فوق را کنار هم قرار دهیم و یک GUI نیز برای آن طراحی کنیم، به برنامه‌ی Process Proxifier خواهیم رسید:


کار کردن با آن نیز بسیار ساده‌است. در قسمت تنظیمات پیش فرض برنامه، آدرس IP و پورت پروکسی سرور خود را وارد کنید. نوع آن‌را نیز مشخص نمائید که Socks است یا از نوع HTTP Proxy.
سپس در لیست پروسه‌ها، مواردی را که لازم است از این پروکسی عبور کنند تیک بزنید. در اینجا می‌شود یا از تنظیمات پیش فرض استفاده کرد، یا می‌توان به ازای هر پروسه، از یک پروکسی مجزا با تنظیماتی که ذکر می‌کنید، کمک گرفت. اگر صرفا یک پروسه را انتخاب کنید و اطلاعاتی را وارد ننمائید، از اطلاعات پروکسی پیش فرض استفاده خواهد شد.

دریافت سورس + باینری
ProcessProxifier_V1.0.rar
مطالب
آموزش MDX Query - قسمت چهارم –آشنایی با AdventureWorksDW2008R2 و آشنایی با محیط BIMS

در این قسمت تلاش می‌کنم در خصوص محیط BIMS (Business Intelligence Management Studio)  و همچنین AdventureWorksDW2008R2 توضیحاتی را ارائه کنم. در ابتدا در خصوص طراحی انجام شده در Data Warehouse  مربوط به پایگاه داده‌ی Adventure Works 2008 توضیحاتی ارایه می‌گردد.

شاید بهترین کار در خصوص آشنایی با یک پایگاه داده نگاه کردن به دیاگرام کلی آن پایگاه داده باشد. بنابر این در ابتدا می‌بایست یک دیاگرام از پایگاه داده‌ی AdventureWorksDW2008R2 بسازیم (این کار را در SQL Server Management Studio انجام می‌دهیم) . قبل از ساخت دیاگرام می‌بایست کاربر Sa را به عنوان Owner پایگاه داده معرفی کنیم.

برای این منظور ابتدا Properties پایگاه داده‌ی AdventureWorksDW2008R2  را گرفته و به قسمت Files رفته و با انتخاب دکمه‌ی ... در مقابل Owner و جستجوی کاربر Sa ، اقدام به مشخص کردن مالک پایگاه داده می‌کنیم. و سپس دکمه‌ی Ok را می‌زنیم.  

مطابق شکل زیر 


سپس یک دیاگرام کلی از پایگاه داده تولید می‌کنیم. مانند شکل زیر 


با یک نگاه اجمالی مشخص می‌گردد که نام تمامی جداول پایگاه داده‌ی DW یا با کلمه‌ی Dim یا با کلمه‌ی Fact شروع شده‌اند. 

همان طور که در مقاله‌ی شماره‌ی یک نیز عنوان شد، چندین روش طراحی DW وجود دارد :

1. ستاره ای

2. دانه برفی

3. کهکشانی

دقت داشته باشید که جداول Fact دارای فیلد‌های عددی نیز می‌باشد که توسط مراحل ETL پر شده‌اند و جداول Dimension دارای ابعادی هستند که به شاخص‌های موجود در یک جدول Fact معنا می‌دهند. به عبارت دیگر شاخص میزان فروش اینترنتی، یک Measure می‌باشد. اما با ارایه دو دایمنشن، به یک واکشی، عملا ما یک Measure داریم که بر اساس آن دو بعد، ماهیت پیدا کرده است. به عنوان مثال میزان فروش اینترنتی بر اساس سال و ماه و روز و براساس کشور خریدار مشخص می‌شود.

یکی از روش‌های تهیه‌ی DW این می‌باشد که کاربران خبره در هر سیستم، مشخص نمایند چه گزارشاتی مورد نظر آنها می‌باشد. سپس توسط تیم پشتیبانی آن سیستم‌ها، جداول Fact,Dimension  مورد نیاز برای حصول گزارش مربوطه تهیه گردد.

شاید ذکر این نکته جالب باشد که برای توسعه‌ی یک پایگاه داده‌ی Multidimensional توسط Solution ‌های ماکروسافت نیازی به آشنایی با یک محیط کار ( IDE ) جدید نمی‌باشد. همان طور هم که در مقاله‌ی قبلی اشاره شد، برای Deploy کردن یک پایگاه داده‌ی چند بعدی ( Multidimensional ) از خود محیط   Visual Studio .Net استفاده می‌شود. بنابر این آن دسته از برنامه نویسانی که با این محیط آشنا می‌باشند به راحتی می‌توانند به توسعه‌ی پایگاه داده‌ی چند بعدی بپردازند.

لازم به ذکر می‌باشد که اساسا هدف من از شروع این سری مقالات ، آموزش MDX Query ‌ها می‌باشد و نه آموزش BIMS ، با این وجود در این قسمت و در قسمت بعدی، توضیحات مقدماتی کار با BIMS ارایه می‌گردد و همچنین در فرصت مناسب در خصوص BIMS یک مجموعه مقاله‌ی جامع ارایه خواهم کرد.

در ابتدا اجزا BIMS را برای شما توضیح می‌دهم و سپس در خصوص ساخت هر کدام از آنها و ترتیب ساخت آنها توضیحاتی ارایه خواهم داد.

مسیر باز کردن برنامه‌ی  SQL Server Business Intelligence Development Studio = BIDS در زیر آمده است:

C:\ProgramData\Microsoft\Windows\Start Menu\Programs\Microsoft SQL Server 2012\ SQL Server Data Tools

دقت داشته باشید که در صورت استفاده از نسخه‌ی Sql Server 2008 می‌بایست مسیر زیر را جستجو نمایید:

C:\ProgramData\Microsoft\Windows\Start Menu\Programs\Microsoft SQL Server 2008 R2

با نگاه کردن به محیط BIMS  می توانید پنجره‌ی Solution Explorer  را مشاهده کنید .(در صورت عدم مشاهده، می‌توانید این پنجره را از منوی View باز کنید)



در پنجره‌ی Solution Explorer ابتدا نام Solution و در زیر آن، نام پروژه را خواهیم دید (نام پروژه و نام پایگاه داده‌ی چند بعدی، مشابه یکدیگر می‌باشند) و در زیر نام پروژه، موارد زیر را می‌بینیم:

1. Data Source

2. Data Source View

3. Cubes

4. Dimensiones

5. ….

Data Source  : عملا برقرار کننده‌ی پروژه با Data Warehouse می‌باشد. دقت داشته باشید که امکان تهیه یک پایگاه داده‌ی چند بعدی از چندین DW وجود دارد و حتا نوع DW ‌ها می‌تواند متفاوت باشد (به عبارت دیگر ما می‌توانیم چندین DW در RDBMS ‌های متفاوت داشته باشیم و همه‌ی آنها را در یک Multidimensional Database تجمیع کنیم). برای انجام چنین کاری باید چندین Data Source  تعریف کنیم. 


Data Source View : هر Data Source می‌تواند دارای چندین تقسیم بندی با مفاهیم Business ی باشد. برای هر کدام از این دسته بندی‌ها می‌توانیم یک یا چند Data Source View  ایجاد کنیم . به عبارت دیگر ایجاد Data Source View ‌ها سبب خلاصه شدن تعداد جداول Fact , Dimension براساس یک بیزینس خاص می‌باشد و در ادامه راحت‌تر می‌توانیم Cube ‌ها را تولید کنیم. 


نکته: جداول Fact , Dimension در ساختار D ata Warehouse ساخته می‌شوند.

Cubes : محل تعریف Cube ‌ها در این قسمت می‌باشد. در سری آموزش SSAS در خصوص نحوه‌ی ساخت Cube ‌ها شرح کاملی ارایه خواهم کرد. 


Dimensions : با توجه به این که در روال ساخت Cube ما مشخص می‌کنیم چه Dimension هایی داریم، یک سری از Dimension ‌ها به صورت پیش فرض در این قسمت قرار می‌گیرند و البته در صورت تغییر در Data Source View   می‌توانیم یک Dimension را به صورت دستی در این قسمت ایجاد نماییم و سپس آن را به Cube مورد نظر اضافه نماییم. 


دقت داشته باشید که برای ساخت یک پروژه می‌بایست بعد از ساخت Data Warehouse در برنامه‌ی BIMS اقدام به ساخت یک Data Source کنیم و سپس با توجه به Business‌های موجود در سیستم‌های OLTP اقدام به ساخت Data Source View‌های مناسب کرده و در نهایت اقدام به ساخت Cube کنیم. بعد از انجام تنظیمات مختلف در Cube مانند ساخت Hierarchy , KPI و ... نیاز می‌باشد که پروژه را Deploy کنیم تا پایگاه داده‌ی چند بعدی (MDB) ساخته شود. 

در قسمت بعدی نحوه‌ی ساخت یک پروژه در SSAS و چگونگی باز کردن یک پایگاه داده را بررسی خواهیم کرد. 

مطالب
چندین Submit در یک Html Form و انتساب Action های مجزا به هر یک از Submit ها در MVC
تا به حال به این نکته برخورد کردید که برای یک فرم Html نیاز به چندین Submit داشته باشید که هر کدوم یک Action مجزا داشته باشن و یک کار متفاوت انجام بدن ؟
برای مثال فرمی داریم که داده‌های وارد شده در ان باید به دو صورت برای یک کاربر ارسال بشن یا از طریق پیامک یا از طریق ایمیل (این فقط یک مثال پیش فرض هست) و .... در حالت عادی ما در یک فرم نمیتونیم دو عدد Submit  داشته باشیم که هر کدوم به یک Action جدا بسط داده بشه خب راه حل چیه ؟ شاید با خودتون بگید خب دو input از نوع radio قرار میدیم و در یک اکشن کنترل میکنیم که کدوم یکی انتخاب شده و عملیات رو با اون معیار انجام میدیم ... به نظرتون زیباتر نیست برای هر عملیات که ممکن باشه هر کدوم کاملا روال کاری متفاوتی داشته باشه یک Action وجود داشته باشه ؟ در این صورت خوانایی کد خیلی بالاتر میره و Unit Test هر Action کاملا مشخص هست که قراره چه فرایندی رو مورد تست قرار بده و مجبور نیستیم چندین حالت رو با عبارات شرطی از هم جدا کنیم و همه چی قاطی بشه با هم ... من در کل با امکاناتی که C# و MVC در اختیارم قرار میده حاظر نیستم تن به کد نویسی به صورت کلاسیک و قاطی پاتی بدم سعی میکنم با مطالعه‌ی سورس MVC بهترین حالت رو انتخاب کنم شما چطور ؟ معلومه که همه همینو میخوان پس بریم سر اصل مطلب .
قطعه کد Html و Razor ساده‌ی زیر رو در نظر بگیرید برای View :
@model Models.MyModel
@{
    Layout = null;
}
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <title>ViewPage1</title>
</head>
<body>
    <div>
        @using (Html.BeginForm("SendMessage", "Home", FormMethod.Post))
        {

            @Html.LabelFor(x => x.Name); 
            @Html.TextBoxFor(x => x.Name);

            <input type="submit" value="ارسال توسط پیامک" name="Send_sms" />
            <input type="submit" value="ارسال توسط ایمیل" name="Send_email" />
        }
    </div>
</body>
</html>

خب ما دو تا Submit داریم . یکم اگه شیطنت کنید و مقادیر ارسال شده بعد از submit این فرم رو توسط ابزارهای مانیتورینگ بررسی کنید میبینید که روی هر کدوم از Submit‌ها که کلیک میشه داده ای با نام اون که در خاصیت name اون و مقدار موجود در value اون همراه اون فرم به سرور ارسال میشه و اون یکی Submit از این اتفاق بی نصیب میمونه ... خب ما هم استفاده‌ی لازم رو از این موضوع شیرین میبریم و با یک تکنیک تهاجمی از این موضوع برای رسیدن به هدفمون استفاده میکنیم .

این هم کلاس Model ماست :
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Web;
using System.ComponentModel;

namespace Models
{
    public class MyModel
    {
        [DisplayName("نام خود را وارد کنید :")]
        public string Name { get; set; }
    }
}
 و اما یک نکته‌ی دیگه . توجه داشته باشید که ما در قسمت View نام Action رو در فرم, SendMessage مشخص کردیم . ولی ... اصلا در واقع همچین اکشنی وجود نداره ! پس چرا ما همچین نامی رو واسه اکشن فرم گذاشتیم !؟
دلیل اینه که ما قصد داریم با یک ActionNameSelectorAttribute درخواست کاربر رو شکار کنیم و اون رو به اکشن دلخواه ارجاع بدیم ... جالبه نه ؟ ولی چه جوری ... کلاس زیر رو بهش دقت مضاعف کنید و در پروژتون ایجادش کنید :
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Web;
using System.Web.Mvc;
using System.Reflection;

namespace ActionHandlers
{
    public class SendMessageHandlerAttribute : ActionNameSelectorAttribute
    {
        public override bool IsValidName(ControllerContext controllerContext, string actionName, MethodInfo methodInfo)
        {
            if (actionName.Equals(methodInfo.Name, StringComparison.InvariantCultureIgnoreCase))
                return true;

            if (!actionName.Equals("SendMessage", StringComparison.InvariantCultureIgnoreCase))
                return false;

            var request = controllerContext.RequestContext.HttpContext.Request;
            return request[methodInfo.Name] != null;
        }
    }
}
 خب حالا بخش Controller رو بهش دقت کنید که ما در اون دو اکشن رو با نام هایی که برای هر Submit مشخص کردیم مینویسیم و ActionNameSelectorAttribute نوشته شده رو به اونها بسط میدیم. 
    [SendMessageHandler ]
        [HttpPost]
        public ContentResult Send_sms(MyModel mdl)
        {
            /// Do something ...
           return string.Empty ;
        }

        [SendMessageHandler ]
        [HttpPost]
        public ContentResult Send_email(MyModel mdl)
        {
           /// Do something ...
          return  string.Empty; 
        }
 خب حالا بعد از کلیک بر روی هر Submit اکشن متناظر با اون اجرا میشه . بعد از ارسال درخواست به سرور MVC در بین اکشن‌های موجود در Controller مشخص شده به دنبال اکشن معین شده میگرده و وقتی به اکشن‌های ما میرسه میبینه عجب ! اون دوتا ActionNameSelectorAttribute سفارشی دارن پس میره ببینه چه خبره اونجا که ما با یک حرکت تهاجمی بررسی میکنیم که اگه  نام اکشن مشخص شده در فرم با نام اکشن در حال بررسی مساوی بود که همینو اجرا کن ( یعنی ما میتونی اکشنی با نام SendMessage هم داشته باشیم ) . اگه نام اکشن مشخص شده در فرم اون نامی نبود که ما میخوایم که کلا بیخیال هندل کردن اکشن میشیم میزاریم خود MVC تصمیم بگیره . و در اخر بررسی میکنیم که ایا در درخواست جاری مقداری با نام اکشن در حال بررسی وجود داره !؟ اگه داشت یعنی همون Submit که ما میخوایم وصل بشه به این اکشن کلیک شده پس اکشن در حال بررسی رو بسط میدیم به درخواست ارسال شده ... به همین سادگی ...

پیروز و موفق باشید . 
مطالب
تغییر اندازه تصاویر #1
برای برنامه نویسان همیشه این امکان هست که تصاویری را که از کاربر دریافت می‌کنند تغییر اندازه دهند، مثلا در همین سایت تصاویری از کاربران جهت نمایش در پروفایل آنها دریافت می‌شود، در همین سایت نیز این اتفاق می‌افتد مثلا تصاویر پروفایل کاربران با اندازه‌های متفاوتی نشان داده می‌شود.

برای انجام این کارها میتوان به دو طریق عمل کرد:
  1. تغییر اندازه تصویر در زمان ذخیره‌سازی
  2. در زمانی که می‌خواهیم تصویر را به بازدید کننده نشان دهیم
در حالت 1 زمانی که تصویری را از کاربر دریافت می‌کنیم با توجه به اینکه تصویر را با چه اندازه‌هایی در نرم افزار نیاز داریم تغییر اندازه داده و تک تک ذخیره می‌کنیم، این روش کل عملیات در زمان ثبت و تنها یکبار اتفاق می‌افتد، این روش جای بیشتری از منابع (مانند هارد دیسک یا دیتابیس) سرور را اشغال می‌کند اما در عوض می‌توان گفت سرعت بالاتری دارد، در روش دوم زمانی که بازدید کننده از سایت (نرم افزار) بازدید می‌کند تصویر اصلی با توجه به نیاز تغییر اندازه داده شده و برای کاربر ارسال می‌شود (در واقع کاربر آن را مشاهده می‌کند)، این روش فضای کمتری از منابع را اشغال می‌کند اما در زمان اجرا عملیات اضافی برای هر کاربری (البته با کش کردن این عملیات کم می‌شود) انجام می‌شود.
در هر دو روش گفته شده در هر صورت ما باید متد (توابعی) برای تغییر اندازه تصویر داشته باشیم که در زیر نحوه نوشتن آن را شرح خواهیم داد.
using System;
using System.Drawing;
using System.Drawing.Drawing2D;
using System.Drawing.Imaging;
using System.IO;

namespace PWS
{
    public static class Helpers
    {
        /// <summary>
        /// تغییر اندازه تصویر
        /// </summary>
        /// <param name="imageFile">آرایه بایتی از تصویر مورد نظر</param>
        /// <param name="targetSize">اندازه تصویر خروجی</param>
        /// <param name="format">فرمت تصویر خروجی</param>
        /// <returns></returns>
        public static byte[] ResizeImageFile(this byte[] imageFile, Int32 targetSize, ImageFormat format)
        {
            if (imageFile == null)
                throw new Exception("لطفا تصویر اصلی را مشخص نمایید");
            //باز کردن تصویر اصلی به عنوان یک جریان
            using (var oldImage = Image.FromStream(new MemoryStream(imageFile)))
            {
                //محاسبه اندازه تصویر خروجی با توجه به اندازه داده شده
                var newSize = CalculateDimensions(oldImage.Size, targetSize);
                //ایجاد تصویر جدید
                using (var newImage = new Bitmap(newSize.Width, newSize.Height, PixelFormat.Format24bppRgb))
                {
                    using (var canvas = Graphics.FromImage(newImage))
                    {
                        canvas.SmoothingMode = SmoothingMode.AntiAlias;
                        canvas.InterpolationMode = InterpolationMode.HighQualityBicubic;
                        canvas.PixelOffsetMode = PixelOffsetMode.HighQuality;
                        //تغییر اندازه تصویر اصلی و قرار دادن آن در تصویر جدید
                        canvas.DrawImage(oldImage, new Rectangle(new Point(0, 0), newSize));
                        var m = new MemoryStream();
                        //ذخیره تصویر جدید با فرمت وارد شده
                        newImage.Save(m, format);
                        return m.GetBuffer();
                    }
                }
            }
        }

        /// <summary>
        /// محاسبه ابعاد تصویر خروجی
        /// </summary>
        /// <param name="oldSize">اندازه تصویر اصلی</param>
        /// <param name="targetSize">اندازه تصویر خروجی</param>
        /// <returns></returns>
        private static Size CalculateDimensions(Size oldSize, Int32 targetSize)
        {
            var newSize = new Size();
            if (oldSize.Height > oldSize.Width)
            {
                newSize.Width = Convert.ToInt32(oldSize.Width * (targetSize / (float)oldSize.Height));
                newSize.Height = targetSize;
            }
            else
            {
                newSize.Width = targetSize;
                newSize.Height = Convert.ToInt32(oldSize.Height * (targetSize / (float)oldSize.Width));
            }
            return newSize;
        }
    }
}

  1. در متد ResizeImageFileتصویر اصلی به عنوان یک جریان باز می‌شود. (سطر 23)
  2. اندازه تصویر خروجی با توجه به اندازه وارد شده توسط متد CalculateDimensions تعیین می‌شود؛ روال کار متد CalculateDimensions اینگونه است که اندازه عرض و ارتفاع تصویر اصلی بررسی می‌شود و با توجه به اینکه کدام یک از اینها بزرگتر است تغییر اندازه در آن صورت می‌گیرد، مثلا در صورتی که عکس ارتفاع بیشتری نسبت به عرض تصویر داشته باشد تصویر تغییر اندازه داده شده نیز با توجه به تناسب ارتفاع تغییر داده می‌شود و بالعکس. (سطر 26)
  3. پس از تغییر اندازه تصویر جدیدی در حافظه ایجاد می‌شود. (سطر 28)
  4. سپس تنظیمات گرافیکی لازم بروی تصویر جدید اعمال می‌شود. (سطر 30 تا 34)
  5. تصویر اصلی با توجه به اندازه جدید تغییر کرده و در تصویر جدید قرار می‌گیرد. (سطر 36)
  6. در نهایت تصویر جدید با فرمت وارد شده در متد ذخیره شده و به عنوان خروجی متد برگشت داده می‌شود. (سطر 37 تا 40)
خروجی این متد نیز آرایه بایتی می‌باشد که به سادگی می‌توانید از آن برای ذخیره تصاویر در دیتابیس استفاده نمایید.

نحوه استفاده از این تابع در ASP.NET می‌تواند به صورت زیر باشد :
byte[] oldImage = FileUploadImage.FileBytes;
byte[] target = oldImage.ResizeImageFile(100, ImageFormat.Jpeg);
در واقع فراخوانی مذکور تصویر ورودی را به اندازه 100 پیکسل تغییر داده و در ارایه بایتی به نام target ذخیره می‌کند.
در بخش بعد در زمان نمایش تصویر به کاربر آن را تغییر اندازه خواهیم داد.
لازم به ذکر است که کد‌های تغییر اندازه از StarterKit‌های میکروسافت کپی‌برداری شده است.
مطالب
تولید پویای ستون‌ها در PdfReport
همانطور که در نکته انتهای قسمت قبل «کار با بانک‌های اطلاعاتی مختلف در PdfReport» عنوان شد، ذکر قسمت MainTableColumns و تمام تعاریف مرتبط با آن در PdfReports اختیاری است. برای تهیه یک گزارش توسط PdfReport فقط کافی است تا منبع داده را جهت تولید ستون‌های گزارش مشخص کنید.
این مورد انعطاف پذیری زیادی را به همراه خواهد داشت؛ اما ... پس از مدتی این سؤالات مطرح می‌شوند: آیا می‌شود در این ستون‌های خودکار، فیلدهای DateTime، با تاریخ شمسی نمایش داده شوند؟ آیا امکانپذیر است که ستونهای عددی، جمع پایین صفحه داشته باشند؟ و مواردی از این دست که در مورد نحوه مدیریت این نوع ستون‌های خودکار در ادامه بحث خواهد شد.

ابتدا سورس کامل مثال جاری را در ادامه ملاحظه خواهید کرد. تقریبا همان مثال قسمت قبل است که تعاریف ستون‌های آن حذف شده است:
using System;
using PdfRpt;
using PdfRpt.Core.Contracts;
using PdfRpt.Core.Helper;
using PdfRpt.FluentInterface;

namespace PdfReportSamples.AdHocColumns
{
    public class AdHocColumnsPdfReport
    {
        public IPdfReportData CreatePdfReport()
        {
            return new PdfReport().DocumentPreferences(doc =>
            {
                doc.RunDirection(PdfRunDirection.RightToLeft);
                doc.Orientation(PageOrientation.Portrait);
                doc.PageSize(PdfPageSize.A4);
                doc.DocumentMetadata(new DocumentMetadata { Author = "Vahid", Application = "PdfRpt", Keywords = "Test", Subject = "Test Rpt", Title = "Test" });
            })
             .DefaultFonts(fonts =>
             {
                 fonts.Path(AppPath.ApplicationPath + "\\fonts\\irsans.ttf",
                            Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\verdana.ttf");
             })
             .PagesFooter(footer =>
             {
                 footer.DefaultFooter(printDate: DateTime.Now.ToString("MM/dd/yyyy"));
             })
             .PagesHeader(header =>
             {
                 header.DefaultHeader(defaultHeader =>
                 {
                     defaultHeader.ImagePath(AppPath.ApplicationPath + "\\Images\\01.png");
                     defaultHeader.Message("گزارش جدید ما");
                 });
             })
             .MainTableTemplate(template =>
             {
                 template.BasicTemplate(BasicTemplate.SilverTemplate);
             })
             .MainTablePreferences(table =>
             {
                 table.ColumnsWidthsType(TableColumnWidthType.Relative);
             })
             .MainTableDataSource(dataSource =>
             {
                 dataSource.GenericDataReader(
                    providerName: "System.Data.SQLite",
                    connectionString: "Data Source=" + AppPath.ApplicationPath + "\\data\\blogs.sqlite",
                    sql: @"SELECT [url] as 'آدرس', [name] as 'نام', [NumberOfPosts] as 'تعداد مطالب', [AddDate] as 'تاریخ ارسال'
                           FROM [tblBlogs]
                           WHERE [NumberOfPosts]>=@p1",
                    parametersValues: new object[] { 10 }
                );
             })
             .MainTableSummarySettings(summary =>
             {
                 summary.OverallSummarySettings("جمع کل");
                 summary.PreviousPageSummarySettings("نقل از صفحه قبل");
                 summary.PageSummarySettings("جمع صفحه");
             })
             .MainTableAdHocColumnsConventions(adHocColumns =>
             {
                 //We want sum of the int columns
                 adHocColumns.AddTypeAggregateFunction(
                     typeof(Int64),
                     new AggregateProvider(AggregateFunction.Sum)
                     {
                         DisplayFormatFormula = obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj)
                     });

                 //We want to dispaly all of the dateTimes as ShamsiDateTime
                 adHocColumns.AddTypeDisplayFormatFormula(
                     typeof(DateTime),
                     data => { return PersianDate.ToPersianDateTime((DateTime)data); }
                 );
                 adHocColumns.ShowRowNumberColumn(true);
                 adHocColumns.RowNumberColumnCaption("ردیف");
             })
             .MainTableEvents(events =>
             {
                 events.DataSourceIsEmpty(message: "There is no data available to display.");
             })
             .Export(export =>
             {
                 export.ToExcel();
                 export.ToXml();
             })
             .Generate(data => data.AsPdfFile(AppPath.ApplicationPath + "\\Pdf\\AdHocColumnsSampleRpt.pdf"));
        }
    }
}

توضیحات:

- با توجه به اینکه تعاریف ستون‌ها را حذف کرده‌ایم و به این ترتیب ستون‌ها به صورت خودکار بر اساس فیلدهای معرفی شده در منبع داده تشکیل می‌شوند، نیاز است سر ستون‌ها را بتوانیم فارسی نمایش دهیم. به همین جهت اینبار کوئری SQL ما با استفاده از aliasها، نامی فارسی را جهت فیلدها تدارک دیده است:
SELECT [url] as 'آدرس', [name] as 'نام', [NumberOfPosts] as 'تعداد مطالب', [AddDate] as 'تاریخ ارسال'
FROM [tblBlogs]
WHERE [NumberOfPosts]>=@p1
- در مرحله بعد توسط متد MainTableAdHocColumnsConventions، یک سری روال را جهت پردازش و نمایش این ستون‌های پویا مشخص می‌کنیم. برای مثال علاقمندیم در این نوع گزارشات هم ستون خودکار ردیف ظاهر شود:
adHocColumns.ShowRowNumberColumn(true);
adHocColumns.RowNumberColumnCaption("ردیف");
همچنین هر ستونی که نوع داده‌اش DateTime بود، از طریق فرمولی که مشخص می‌کنیم، به صورت شمسی نمایش داده شود:
adHocColumns.AddTypeDisplayFormatFormula(
                     typeof(DateTime),
                     data => { return PersianDate.ToPersianDateTime((DateTime)data); }
                 );
به علاوه می‌خواهیم تمام ستون‌هایی از نوع Int64، دارای جمع پایین صفحه هم باشند:
adHocColumns.AddTypeAggregateFunction(
                     typeof(Int64),
                     new AggregateProvider(AggregateFunction.Sum)
                     {
                         DisplayFormatFormula = obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj)
                     });
نوع int در بانک اطلاعاتی SQLite معادل نوع Int64 در دات نت است.
مطالب
استفاده از خواص راهبری در Entity framework بجای Join نویسی
یکی از مزایای مهم استفاده از Entity framework، خواص راهبری (navigation properties) آن هستند که امکان تهیه کوئری‌های بین جداول را به سادگی و به نحوی منطقی فراهم می‌کنند.
برای مثال دو جدول شهر‌ها و افراد را درنظر بگیرید. مقصود از تعریف جدول شهر‌ها در اینجا، مشخص سازی محل تولد افراد است:
    public class Person
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }

        [ForeignKey("BornInCityId")]
        public virtual City BornInCity { get; set; }
        public int BornInCityId { get; set; }
    }

    public class City
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }

        public virtual ICollection<Person> People { get; set; }
    }
در ادامه این کلاس‌ها را در معرض دید EF Code first قرار داده:
    public class MyContext : DbContext
    {
        public DbSet<City> Cities { get; set; }
        public DbSet<Person> People { get; set; }
    }


و همچنین تعدادی رکورد آغازین را نیز به جداول مرتبط اضافه می‌کنیم:
    public class Configuration : DbMigrationsConfiguration<MyContext>
    {
        public Configuration()
        {
            AutomaticMigrationsEnabled = true;
            AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
        }

        protected override void Seed(MyContext context)
        {
            var city1 = new City { Name = "city-1" };
            var city2 = new City { Name = "city-2" };
            context.Cities.Add(city1);
            context.Cities.Add(city2);

            var person1 = new Person { Name = "user-1", BornInCity = city1 };
            var person2 = new Person { Name = "user-2", BornInCity = city1 };
            context.People.Add(person1);
            context.People.Add(person2);

            base.Seed(context);
        }
    }
در این حالت برای نمایش لیست نام افراد به همراه محل تولد آن‌ها، بنابر روال سابق SQL نویسی، نوشتن کوئری LINQ زیر بسیار متداول است:
    public static class Test
    {
        public static void RunTests()
        {
            Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<MyContext, Configuration>());

            using (var context = new MyContext())
            {
                var peopleAndCitiesList = from person in context.People
                           join city in context.Cities
                           on person.BornInCityId equals city.Id
                           select new
                           {
                              PersonName = person.Name,
                              CityName = city.Name
                           };

                foreach (var item in peopleAndCitiesList)
                {
                    Console.WriteLine("{0}:{1}", item.PersonName, item.CityName);
                }
            }
        }
    }
که حاصل آن اجرای کوئری ذیل بر روی بانک اطلاعاتی خواهد بود:
SELECT 
          [Extent1].[BornInCityId] AS [BornInCityId], 
          [Extent1].[Name] AS [Name], 
          [Extent2].[Name] AS [Name1]
FROM  [dbo].[People] AS [Extent1]
INNER JOIN [dbo].[Cities] AS [Extent2] ON [Extent1].[BornInCityId] = [Extent2].[Id]
این نوع کوئری‌های join دار را به نحو ساده‌تری نیز می‌توان در EF با استفاده از خواص راهبری و بدون join نویسی مستقیم تهیه کرد:
var peopleAndCitiesList = context.People
                                  .Select(person => new
                                                         {
                                                             PersonName = person.Name,
                                                             CityName = person.BornInCity.Name
                                                         });
که دقیقا همان خروجی SQL یاد شده را تولید می‌کند.

مثال دوم:
می‌خواهیم لیست شهرها را بر اساس تعداد کاربر متناظر به صورت نزولی مرتب کنیم:
var citiesList = context.Cities.OrderByDescending(x => x.People.Count());
foreach (var item in citiesList)
{
    Console.WriteLine("{0}", item.Name);
}
همانطور که مشاهده می‌کنید از خواص راهبری در قسمت order by هم می‌شود استفاده کرد. خروجی SQL کوئری فوق به صورت زیر است:
SELECT 
[Project1].[Id] AS [Id], 
[Project1].[Name] AS [Name]
FROM ( SELECT 
        [Extent1].[Id] AS [Id], 
        [Extent1].[Name] AS [Name], 
        (SELECT 
                COUNT(1) AS [A1]
                FROM [dbo].[People] AS [Extent2]
                WHERE [Extent1].[Id] = [Extent2].[BornInCityId]) AS [C1]
        FROM [dbo].[Cities] AS [Extent1]
)  AS [Project1]
ORDER BY [Project1].[C1] DESC

مثال سوم:
در ادامه قصد داریم لیست شهرها را به همراه تعداد نفرات متناظر با آن‌ها نمایش دهیم:
 var peopleAndCitiesList = context.Cities
                                     .Select(city => new
                                                 {
                                                     InUseCount = city.People.Count(),
                                                     CityName = city.Name
                                                 });

foreach (var item in peopleAndCitiesList)
{
     Console.WriteLine("{0}:{1}", item.CityName, item.InUseCount);
}
در اینجا از خاصیت راهبری People برای شمارش تعداد اعضای متناظر با هر شهر استفاده شده است.
خروجی SQL کوئری فوق به نحو ذیل است:
SELECT 
[Extent1].[Id] AS [Id], 
(SELECT 
        COUNT(1) AS [A1]
        FROM [dbo].[People] AS [Extent2]
        WHERE [Extent1].[Id] = [Extent2].[BornInCityId]) AS [C1], 
[Extent1].[Name] AS [Name]
FROM [dbo].[Cities] AS [Extent1]
مطالب
بازسازی msdb تخریب شده

حاصل قطع برق و یا یک ری استارت دستی ناصحیح را در نظر بگیرید:



Database 'msdb' cannot be opened. It has been marked SUSPECT by recovery. See the SQL Server errorlog for more information. (Microsoft SQL Server, Error: 926)

Msdb از نوع دیتابیس‌های سیستمی است و نمی‌شود مطابق روال متداول دیتابیس‌های SUSPECT شده آن‌را بازیابی کرد. این روش متداول به صورت زیر است:

ALTER DATABASE DBName SET EMERGENCY
DBCC checkdb('DBname')
ALTER DATABASE DBName SET SINGLE_USER WITH ROLLBACK IMMEDIATE
DBCC CheckDB ('DBName', REPAIR_ALLOW_DATA_LOSS)
ALTER DATABASE DBName SET MULTI_USER

در ابتدای کار دیتابیس در حالت اورژانسی قرار می‌گیرد. بعد وضعیت و میزان تخریب نمایش داده شده، سپس تک کاربره می‌شود. در ادامه به اس کیوال سرور اجازه داده می‌شود که دیتابیس را با هر وضعی (حتی به قیمت از دست رفتن تعدادی رکورد) ترمیم کند و در آخر دیتابیس مجددا به حالت چند کاربره بازگشت داده می‌شود.
این روشی است که سال قبل با قطعی‌های مکرر برق زیاد کاربرد داشت.

اما دیتابیس سیستمی msdb را نمی‌شود در حالت اورژانسی قرار داد؛ بنابراین باید به دنبال راه چاره‌ی دیگری بود. پس از مدتی جستجو در وبلاگ‌های msdn ، راه حل زیر یافت شد و کاملا عملی است (تست شده!) :

روش زیر در مورد اس کیوال سرور 2008 ، 2005 و حتی 2000 نیز قابل استفاده است.
ابتدا خونسردی خودتان را حفظ کنید! الان فقط دیگر با management studio نمی‌توانید دیتابیس‌ها را مرور کنید و همچنین تمام job های تعریف شده شما نابود شده‌اند! اما سرور به کار عادی خودش می‌تواند ادامه دهد. سپس :
الف) تمام سرویس‌های مربوط به اس کیوال سرور را stop کنید. به کنسول سرویس‌ها مراجعه کرده و هر آنچه که در نام آن sql را مشاهده می‌کنید، stop کنید.
ب) با استفاده از خط فرمان، ابتدا به مسیر زیر وارد شوید:
cd "C:\Program Files\Microsoft SQL Server\MSSQL10.MSSQLSERVER\MSSQL\Binn\"

و سپس دستور زیر را اجرا نمائید:
start sqlservr.exe -c -m -T3608

به این ترتیب اس کیوال سرور در یک حالت حداقل که بتوان دیتابیس msdb تخریب شده را detach کرد راه اندازی می‌شود. (پرچم 3608 مجوز detach کردن این دیتابیس را می‌دهد)
ج) management studio را اجرا کنید. زمانیکه پنجره کانکت ظاهر می‌شود آن‌را کنسل کرده و در نوار ابزار بالای صفحه روی دکمه new query کیک کنید (چون حالت راه اندازی سرور در حالت تک کاربره است نمی‌خواهیم اتصال دیگری برقرار شود و در کار اخلال کند). با کلیک بر روی new query پنجره connect to server ظاهر می‌شود. در همین پنجره بر روی دکمه options کلیک کرده در برگه connection properties در قسمت connect to database نام master را وارد نمود و اکنون بر روی دکمه connect کلیک نمائید.
ج) سپس دستور زیر را وارد کنید تا دیتابیس msdb را بتوان detach کرد.
Use master;
sp_detach_db 'msdb'

مراحلی که عنوان شد مهم است. اگر به این صورت عمل نکنید با پیغام خطای زیر مواجه خواهید شد:
Cannot detach an opened database when the server is in minimally configured mode

اگر به این خطا برخوردید، یکبار دیگر از صفر شروع کنید. تمام سرویس‌های مرتبط با sql را استاپ کنید (حتی در صورت نیاز کارت شبکه سرور را نیز غیرفعال کنید). و از مرحله الف مجددا شروع نمائید تا حتما حالت تک کاربره‌ی اتصال برقرار شود. (همچنین پنجره‌ی کوئری جدیدی را نیز باز نکنید چون در این حالت فقط و فقط یک اتصال مجاز است)

تا اینجا موفق شدیدم که دیتابیس msdb را detach کنیم. اکنون به پوشه دیتابیس‌ها مراجعه کرده و mdf و ldf این دیتابیس تخریب شده را rename کنید (به هر اسمی که مایل بودید).
د) اکنون نوبت بازسازی مجدد این دیتابیس است.
محتویات فایل instmsdb.sql را که در مسیر C:\Program Files\Microsoft SQL Server\MSSQL10.MSSQLSERVER\MSSQL\install قرار دارد، در پنجره‌ی کوئری تک کاربره‌ای که در مرحله قبل بازکرده‌ایم، copy/paste کرده و دکمه F5 را فشار دهید. پس از مدتی دیتابیس msdb باز سازی شده و مشکل برطرف می‌شود.
ه) اکنون سرور را stop و start کنید یا کلا کامپیوتر سرور را restart‌ کنید تا تمامی سرویس‌های stop شده راه اندازی مجدد شوند.


بازخوردهای دوره
تزریق خودکار وابستگی‌ها در برنامه‌های ASP.NET MVC
لایه سرویس بر اساس لایه دیتا هست که قادر هست سرویسی را ارائه دهد. تامین کننده‌ی اصلی اینترفیس IUnitOfWork، لایه دیتا هست.
درکل لایه سرویس در اینجا صرفا به دلیل دسترسی به IUnitOfWork هست که این ارجاع را دارد و کل کارکرد آن بر اساس این اینترفیس صورت می‌گیرد. یک مثال دیگر: « اعمال تزریق وابستگی‌ها به مثال رسمی ASP.NET Identity ». در نهایت بالاترین لایه برنامه که همان کنترلرها هستند صرفا بر اساس تزریق وابستگی‌های اینترفیس‌های لایه سرویس کار می‌کنند.
لایه سرویس فقط با اینترفیس IUnitOfWork کار می‌کند. این اینترفیس را در هر اسمبلی دیگری که خواستید قرار دهید و ارجاعی را به آن تعریف کنید. در این حالت بازهم برنامه کار می‌کند چون سیستم تزریق وابستگی‌ها در ابتدای کار تامین کننده‌ی این اینترفیس را مشخص خواهد کرد و اتصالات نهایی به خوبی برقرار می‌شوند.
اشتراک‌ها
معرفی DNTPersianComponents.Blazor

DNTPersianComponents.Blazor ؛ مجموعه کامپوننت‌های فارسی مخصوص Blazor

کامپوننت‌های مهیا

  • DntInputPersianDate: ورودی تاریخ شمسی به همراه امکان انتخاب آن از یک تقویم شمسی
  • DntPersianCalendar: تقویم شمسی به همراه امکان نمایش مناسبت‌های رسمی و وقایع و مناسبت‌های سفارشی
  • DntIranMap: نقشه ایران با قابلیت انتخاب استان‌ها و یا تغییر رنگ آن‌ها
  • DntInputIranCities: ورودی انتخاب نام استان‌ها و شهرستان‌های ایران
  • DntInputNumber: ورودی عددی با امکان دریافت و یا نمایش اعداد فارسی
  • DntInputCurrency: ورودی مبالغ فارسی به همراه جداکننده‌ی سه رقمی هزارها و نمایش عدد به رقم
  • DntInputFarsi و DntInputTextAreaFarsi: ورودی تمام فارسی برای مواقعی که صفحه کلید فارسی در دسترس نیست
  • DntInputText و DntInputTextArea: ورودی متنی با امکان تشخیص جهت راست به چپ و یا چپ به راست ورودی
معرفی DNTPersianComponents.Blazor