تفاوتی نمیکند در چه رشتهای یا حرفهای مشغول به کار هستید؛ تفاوتی نمیکند در چه زمینهای قصد دارید مطلبی را منتشر کنید. برای تهیه یک مطلب خوب و ماندگار، باید یک سری اصول کلی را در نوشتن رعایت کرد که در ادامه به مرور آنها خواهیم پرداخت.
1) مطلب شما نیاز به مقدمه دارد
نیاز به مقدمه داشتن به معنای نوشتن کلمه «مقدمه» در ابتدای یک متن نیست. به این معنا است که به خواننده بگوئید مشکل کجا بوده یا به چه دلیلی قصد دارید مطلب جاری را منتشر کنید. بنابراین جهت تهیه یک مطلب خوب، یک راست اصل مطلب را شروع نکنید. لازم است چند سطری در مورد علت انتشار آن توضیح دهید.
2) پیش از انتشار مطلب چندبار آنرا مطالعه کنید
یک مطلب خوب نیاز به جمله بندی مناسب، استفاده از نقطه، ویرگول و امثال آن دارد و بدون استفاده از آنها متن شما هرچقدر هم حرفهای باشد، خواندنش مشکل خواهد بود و جلوه مناسبی نخواهد داشت.
3) سعی کنید در عنوان مطلب خود از کلمات کلیدی استفاده کنید
استفاده از کلمات کلیدی در عنوان مطالب، جستجوی آنها را برای خواننده سادهتر کرده و همچنین کمک بزرگی است به موتورهای جستجو در یافتن نتایجی بهتر.
4) تکرار کلمات و جملات یکسان را در متن خود به حداقل برسانید
برای مثال مدام در متن خود جمله «همانطور که ملاحظه میکنید» را تکرار نکنید. استفاده از افعال تکراری و جملات تکراری در یک متن باید حداقل باشند. برای نمونه اگر جمله جاری به «میشود» ختم خواهد شد، جمله بعدی را به «میگردد» ختم کنید. اگر جملهای دارای کلمات «برای مثال» است، جمله بعدی بهتر است به همراه کلمات «برای نمونه» باشد.
5) از جملات طولانی استفاده نکنید
یک جمله باید حداکثر یک سطر یا یک سطر و نصفی طول داشته باشد و گرنه خواننده را به شدت در دنبال کردن آن به زحمت خواهید انداخت. جملات طولانی را به جملاتی کوتاهتر خرد کنید.
6) استفاده از علامت تعجب را به حداقل برسانید
اشخاصی که مدام از چندین علامت تعجب پشت سرهم استفاده میکنند یا مدام از علامت سؤال به همراه چندین علامت تعجب بهره میگیرند، حس مسخره کردن شخص مقابل و همچنین عدم تعادل روانی خود را القاء میکنند.
7) در متن خود از تصاویر استفاده کنید
انسان موجودی است بصری. قدرت یادگیری ما از طریق دیدن چند برابر زمانی است که از طریق شنیدن یا خواندن نسبت به فراگیری مطلبی اقدام میکنیم.
« ما ...
10 درصد چیزهایی را که میخوانیم
20 درصد چیزهایی را که میشنویم
30 درصد چیزهایی را که میبینیم
50 درصد چیزهایی را که میبینیم و میشنویم
70 درصد چیزهایی را که در موردشان بحث میکنیم
80 درصد چیزهایی را که تجربه میکنیم
95 درصد چیزهایی را که به دیگران میآموزیم
... یاد میگیریم
»
8) اگر در سایتی مطلب مینویسید، اهداف کلی آنرا حفظ کنید
اگر نام سایت شما برنامه نویسی است، خواننده به دنبال شعر، داستان و یا مطالب خیلی شخصی و خصوصی شما نمیگردد. سایتهای زیادی هستند که به این مقولهها میپردازند و خیلی زود سطح کاری خود را به این ترتیب به حداقل تنزل خواهید داد.
9) به صفحات داخلی سایت خود لینک دهید
در مطلب تهیه شده سعی کنید به مطالب مشابه داخلی سایت خود لینک دهید. احتمال کپی شدن مطالب شما بسیار زیاد است. به این ترتیب میتوانید خوانندهها را در لابلای متن خود به مرجع اصلی هدایت کنید.
10) دست به اختراع برچسبهای جدید، پراکنده و بیهوده نزنید
اگر گروه بندی مطالب یک سایت بر اساس برچسبها است و تاکنون برچسبهای متعددی تعریف شده است، بهتر است از همانها استفاده کنید تا اینکه دست به اختراع زده و یک برچسب کاملا جدید را ثبت کنید. برای مثال اگر مطلب شما در مورد Entity framework است و تا کنون 20 مطلب ذیل این گروه ثبت شده، اختراع برچسب جدید EF Code first نه تنها کمکی نخواهد کرد، بلکه خوانندهای را که به دنبال یافتن مطالب یک گروه خاص است، سر در گم میکند. یا اگر قصد دارید یک برچسب کاملا جدید را اضافه کنید، حتما از یک برچسب کلی موجود نیز استفاده کنید تا روابط بین مطالب حفظ شوند.
11) مطالب شما بهتر است یک قسمت نتیجه گیری نیز داشته باشد
بهتر است در پایان یک مطلب، خلاصه بحث، پیشنهادها یا حتی سؤالاتی را مطرح کنید تا بتوانید خواننده را تا حدودی وادار به عکس العمل نمائید.
12) تا حد امکان از منابع سایت خود استفاده کنید
اگر قرار است تصویری در متن قرار گیرد، اگر نیاز است فایلی در سایت مطرح شود، بهتر است این موارد در سایت جاری هاست شوند؛ تا اینکه تصویر یک سایت دیگر را مستقیما در سایت خود لینک کنیم.
13) معرفی منابع
نیازی نیست در یک سایت، همانند مقالات علمی، در انتهای مطلب لیست منابع را ذکر نمود. در اینجا میشود قسمتی از جملات را به منبع استفاده شده لینک کرد. به این ترتیب دقیقا مشخص میشود هر قسمت و هر جملهای از چه ماخذی استفاده کرده و پیگیری آن سادهتر میشود.
14) تصاویر ارائه شده را فشرده کنید
فرمت مناسب ارائه تصویر در یک سایت bmp نیست. بهترین فرمت برای سایتها png است؛ از لحاظ حفظ تعداد رنگ و همچنین کاهش حجم. به علاوه ابزارهای زیادی برای کاهش حجم فایلهای png با حداقل افت کیفیت وجود دارند.
15) در مورد کدهای خود توضیح دهید
این مورد خصوصا به سایتهای برنامه نویسی مرتبط میشود. اینکه چند سطر کد بدون توضیح را در یک مطلب قرار دادهاید، نه لطفی است و نه اهمیتی دارد! هزاران هزار سطر از این دست کدها در GitHub، CodPlex و sourceforge وجود دارند. فرق کار شما با آنها در چیست؟
باید یک قسمت «توضیحات» ذیل کدهای ارائه شده وجود داشته باشد. همان نکاتی را که حین تهیه کدها در ذهن داشتید باید بتوانید توضیح دهید و گرنه ... کار شما ارزشی نخواهد داشت.
16) مطالب تجربی شما باید قابلیت تولید مجدد داشته باشند
برای مثال امروز در حین کار به یک مطلب جدید برخوردهاید که قصد دارید آنرا به اشتراک بگذارید. ذکر این نکته جدید به تنهایی کافی نیست. باید ابتدا بتوانید ذهن خواننده را جهت رسیدن به وضعیتی که قرار داشتید، آماده کنید. اگر قصد دارید قطعه کدی را به اشتراک بگذارید، خواننده باید بتواند این قطعه از پازل را در کنار قطعات دیگری که برای او ترسیم خواهید کرد، جای دهد. یا حداقل بتواند قطعه کد شما را بدون خطا کامپایل کند.
17) یک راست به سراغ کدنویسی و اصل مطلب نروید
اگر قرار است در مورد یک فناوری جدید در طی چند جلسه بحث کنید، لازم است یک جلسه کامل در مورد «چرا به این فناوری نیاز داریم» توضیح دهید. بنابراین ذکر اینکه بدون مقدمه به سراغ کدنویسی میرویم، سؤالات بسیاری را به جا خواهند گذاشت مانند ... «مشکل روشهای قبلی چی هست؟» «مزیت این روش جدید در کجاست؟» و تا نتوانید این مسایل را شرح دهید، کار شما خریدار نخواهد داشت.
18) در زبان فارسی نیم فاصلهها را رعایت کنید
در نگارش زبان فارسی فرق است بین «آمده ام» و «آمدهام» و یا «می شود» را باید «میشود» نوشت. میشود اندکی وقت گذاشت و با مبحث نیم فاصله آشنا شد .
در کل کار کردن در یک محیط گروهی و چند نویسندهای، به مرور زمان تجربههایی را به همراه خواهند داشت که با به اشتراک گذاشتن آنها و یا طرح صریح آنها، میتوان از تکرار اشتباهات متداول جلوگیری کرد.
1) مطلب شما نیاز به مقدمه دارد
نیاز به مقدمه داشتن به معنای نوشتن کلمه «مقدمه» در ابتدای یک متن نیست. به این معنا است که به خواننده بگوئید مشکل کجا بوده یا به چه دلیلی قصد دارید مطلب جاری را منتشر کنید. بنابراین جهت تهیه یک مطلب خوب، یک راست اصل مطلب را شروع نکنید. لازم است چند سطری در مورد علت انتشار آن توضیح دهید.
2) پیش از انتشار مطلب چندبار آنرا مطالعه کنید
یک مطلب خوب نیاز به جمله بندی مناسب، استفاده از نقطه، ویرگول و امثال آن دارد و بدون استفاده از آنها متن شما هرچقدر هم حرفهای باشد، خواندنش مشکل خواهد بود و جلوه مناسبی نخواهد داشت.
3) سعی کنید در عنوان مطلب خود از کلمات کلیدی استفاده کنید
استفاده از کلمات کلیدی در عنوان مطالب، جستجوی آنها را برای خواننده سادهتر کرده و همچنین کمک بزرگی است به موتورهای جستجو در یافتن نتایجی بهتر.
4) تکرار کلمات و جملات یکسان را در متن خود به حداقل برسانید
برای مثال مدام در متن خود جمله «همانطور که ملاحظه میکنید» را تکرار نکنید. استفاده از افعال تکراری و جملات تکراری در یک متن باید حداقل باشند. برای نمونه اگر جمله جاری به «میشود» ختم خواهد شد، جمله بعدی را به «میگردد» ختم کنید. اگر جملهای دارای کلمات «برای مثال» است، جمله بعدی بهتر است به همراه کلمات «برای نمونه» باشد.
5) از جملات طولانی استفاده نکنید
یک جمله باید حداکثر یک سطر یا یک سطر و نصفی طول داشته باشد و گرنه خواننده را به شدت در دنبال کردن آن به زحمت خواهید انداخت. جملات طولانی را به جملاتی کوتاهتر خرد کنید.
6) استفاده از علامت تعجب را به حداقل برسانید
اشخاصی که مدام از چندین علامت تعجب پشت سرهم استفاده میکنند یا مدام از علامت سؤال به همراه چندین علامت تعجب بهره میگیرند، حس مسخره کردن شخص مقابل و همچنین عدم تعادل روانی خود را القاء میکنند.
7) در متن خود از تصاویر استفاده کنید
انسان موجودی است بصری. قدرت یادگیری ما از طریق دیدن چند برابر زمانی است که از طریق شنیدن یا خواندن نسبت به فراگیری مطلبی اقدام میکنیم.
« ما ...
10 درصد چیزهایی را که میخوانیم
20 درصد چیزهایی را که میشنویم
30 درصد چیزهایی را که میبینیم
50 درصد چیزهایی را که میبینیم و میشنویم
70 درصد چیزهایی را که در موردشان بحث میکنیم
80 درصد چیزهایی را که تجربه میکنیم
95 درصد چیزهایی را که به دیگران میآموزیم
... یاد میگیریم
»
8) اگر در سایتی مطلب مینویسید، اهداف کلی آنرا حفظ کنید
اگر نام سایت شما برنامه نویسی است، خواننده به دنبال شعر، داستان و یا مطالب خیلی شخصی و خصوصی شما نمیگردد. سایتهای زیادی هستند که به این مقولهها میپردازند و خیلی زود سطح کاری خود را به این ترتیب به حداقل تنزل خواهید داد.
9) به صفحات داخلی سایت خود لینک دهید
در مطلب تهیه شده سعی کنید به مطالب مشابه داخلی سایت خود لینک دهید. احتمال کپی شدن مطالب شما بسیار زیاد است. به این ترتیب میتوانید خوانندهها را در لابلای متن خود به مرجع اصلی هدایت کنید.
10) دست به اختراع برچسبهای جدید، پراکنده و بیهوده نزنید
اگر گروه بندی مطالب یک سایت بر اساس برچسبها است و تاکنون برچسبهای متعددی تعریف شده است، بهتر است از همانها استفاده کنید تا اینکه دست به اختراع زده و یک برچسب کاملا جدید را ثبت کنید. برای مثال اگر مطلب شما در مورد Entity framework است و تا کنون 20 مطلب ذیل این گروه ثبت شده، اختراع برچسب جدید EF Code first نه تنها کمکی نخواهد کرد، بلکه خوانندهای را که به دنبال یافتن مطالب یک گروه خاص است، سر در گم میکند. یا اگر قصد دارید یک برچسب کاملا جدید را اضافه کنید، حتما از یک برچسب کلی موجود نیز استفاده کنید تا روابط بین مطالب حفظ شوند.
11) مطالب شما بهتر است یک قسمت نتیجه گیری نیز داشته باشد
بهتر است در پایان یک مطلب، خلاصه بحث، پیشنهادها یا حتی سؤالاتی را مطرح کنید تا بتوانید خواننده را تا حدودی وادار به عکس العمل نمائید.
12) تا حد امکان از منابع سایت خود استفاده کنید
اگر قرار است تصویری در متن قرار گیرد، اگر نیاز است فایلی در سایت مطرح شود، بهتر است این موارد در سایت جاری هاست شوند؛ تا اینکه تصویر یک سایت دیگر را مستقیما در سایت خود لینک کنیم.
13) معرفی منابع
نیازی نیست در یک سایت، همانند مقالات علمی، در انتهای مطلب لیست منابع را ذکر نمود. در اینجا میشود قسمتی از جملات را به منبع استفاده شده لینک کرد. به این ترتیب دقیقا مشخص میشود هر قسمت و هر جملهای از چه ماخذی استفاده کرده و پیگیری آن سادهتر میشود.
14) تصاویر ارائه شده را فشرده کنید
فرمت مناسب ارائه تصویر در یک سایت bmp نیست. بهترین فرمت برای سایتها png است؛ از لحاظ حفظ تعداد رنگ و همچنین کاهش حجم. به علاوه ابزارهای زیادی برای کاهش حجم فایلهای png با حداقل افت کیفیت وجود دارند.
15) در مورد کدهای خود توضیح دهید
این مورد خصوصا به سایتهای برنامه نویسی مرتبط میشود. اینکه چند سطر کد بدون توضیح را در یک مطلب قرار دادهاید، نه لطفی است و نه اهمیتی دارد! هزاران هزار سطر از این دست کدها در GitHub، CodPlex و sourceforge وجود دارند. فرق کار شما با آنها در چیست؟
باید یک قسمت «توضیحات» ذیل کدهای ارائه شده وجود داشته باشد. همان نکاتی را که حین تهیه کدها در ذهن داشتید باید بتوانید توضیح دهید و گرنه ... کار شما ارزشی نخواهد داشت.
16) مطالب تجربی شما باید قابلیت تولید مجدد داشته باشند
برای مثال امروز در حین کار به یک مطلب جدید برخوردهاید که قصد دارید آنرا به اشتراک بگذارید. ذکر این نکته جدید به تنهایی کافی نیست. باید ابتدا بتوانید ذهن خواننده را جهت رسیدن به وضعیتی که قرار داشتید، آماده کنید. اگر قصد دارید قطعه کدی را به اشتراک بگذارید، خواننده باید بتواند این قطعه از پازل را در کنار قطعات دیگری که برای او ترسیم خواهید کرد، جای دهد. یا حداقل بتواند قطعه کد شما را بدون خطا کامپایل کند.
17) یک راست به سراغ کدنویسی و اصل مطلب نروید
اگر قرار است در مورد یک فناوری جدید در طی چند جلسه بحث کنید، لازم است یک جلسه کامل در مورد «چرا به این فناوری نیاز داریم» توضیح دهید. بنابراین ذکر اینکه بدون مقدمه به سراغ کدنویسی میرویم، سؤالات بسیاری را به جا خواهند گذاشت مانند ... «مشکل روشهای قبلی چی هست؟» «مزیت این روش جدید در کجاست؟» و تا نتوانید این مسایل را شرح دهید، کار شما خریدار نخواهد داشت.
18) در زبان فارسی نیم فاصلهها را رعایت کنید
در نگارش زبان فارسی فرق است بین «آمده ام» و «آمدهام» و یا «می شود» را باید «میشود» نوشت. میشود اندکی وقت گذاشت و با مبحث نیم فاصله آشنا شد .
در کل کار کردن در یک محیط گروهی و چند نویسندهای، به مرور زمان تجربههایی را به همراه خواهند داشت که با به اشتراک گذاشتن آنها و یا طرح صریح آنها، میتوان از تکرار اشتباهات متداول جلوگیری کرد.
استفاده از Aggregate functions یا توابع تجمعی چه در زمان SQL نویسی مستقیم و یا در حالت استفاده از LINQ to Entities نیاز به ملاحظات خاصی دارد که عدم رعایت آنها سبب کرش برنامه در زمان موعد خواهد شد. در ادامه تعدادی از این موارد را مرور خواهیم کرد.
ابتدا مدلهای برنامه را در نظر بگیرید که از یک صورتحساب، به همراه ریز قیمتهای آیتمهای مرتبط با آن تشکیل شده است:
در ادامه این کلاسها را در معرض دید EF Code first قرار میدهیم:
همچنین تعدادی رکورد اولیه را نیز جهت انجام آزمایشات به بانک اطلاعاتی متناظر، اضافه خواهیم کرد:
در اینجا به عمد از ارقام بزرگ استفاده شده است تا نمایانگر عملکرد یک سیستم واقعی در طول زمان باشد.
اولین مثال: یک جمع ساده
سادهترین نیازی را که در اینجا میتوان مدنظر داشت، جمع کل تراکنشهای سیستم است. به نظر شما خروجی کوئری فوق چیست؟
خروجی SQL کوئری فوق به نحو زیر است:
و خروجی واقعی آن استثنای زیر میباشد:
بله. محاسبه ممکن نیست؛ چون جمع حاصل از بازه اعداد صحیح خارج شده است.
راه حل:
نیاز است جمع را بر روی Int64 بجای Int32 انجام دهیم:
مثال دوم: سیستم باید بتواند با نبود رکوردها نیز صحیح کار کند
برای نمونه کوئری زیر را بر روی بازهای که سیستم عملکرد نداشته است، در نظر بگیرید:
یک چنین خروجی SQL ایی دارد:
اما در سمت کدهای ما با خطای زیر متوقف میشود:
راه حل: استفاده از نوعهای nullable در اینجا ضروری است:
به این ترتیب، خروجی صفر را بدون مشکل، دریافت خواهیم کرد.
مثال سوم: حالتهای خاص استفاده از خواص راهبری
کوئری زیر را در نظر بگیرید:
در اینجا قصد داریم جمع تراکنشهای صورتحساب اول را بدست بیاوریم که از طریق استفاده از خاصیت راهبری Transactions کلاس Bill، به نحو فوق میسر شده است. به نظر شما خروجی SQL آن به چه صورتی است؟
بله! در اینجا خبری از Sum نیست. ابتدا کل اطلاعات دریافت شده و سپس جمع و منهای نهایی در سمت کلاینت بر روی آنها انجام میشود؛ که بسیار ناکارآمد است. (قرار است این مورد ویژه، در نگارشهای بعدی بهبود یابد)
راه حل کنونی:
در اینجا باید از روش خاصی که مشاهده میکنید جهت کار با خواص راهبری استفاده کرد و نکته اصلی آن استفاده از متد Query است. حاصل کوئری LINQ فوق اینبار SQL مطلوب زیر است که سمت سرور عملیات جمع را انجام میدهد و نه سمت کلاینت:
نکاتی که در اینجا ذکر شدند در مورد تمام توابع تجمعی مانند Sum، Count، Max و Min و غیره صادق هستند و باید به آنها نیز دقت داشت.
ابتدا مدلهای برنامه را در نظر بگیرید که از یک صورتحساب، به همراه ریز قیمتهای آیتمهای مرتبط با آن تشکیل شده است:
public class Bill { public int Id { set; get; } public string Name { set; get; } public virtual ICollection<Transaction> Transactions { set; get; } } public class Transaction { public int Id { set; get; } public DateTime AddDate { set; get; } public int Amount { set; get; } [ForeignKey("BillId")] public virtual Bill Bill { set; get; } public int BillId { set; get; } }
public class MyContext : DbContext { public DbSet<Bill> Bills { get; set; } public DbSet<Transaction> Transactions { get; set; } }
public class Configuration : DbMigrationsConfiguration<MyContext> { public Configuration() { AutomaticMigrationsEnabled = true; AutomaticMigrationDataLossAllowed = true; } protected override void Seed(MyContext context) { var bill1 = new Bill { Name = "bill-1" }; context.Bills.Add(bill1); for (int i = 0; i < 11; i++) { context.Transactions.Add(new Transaction { AddDate = DateTime.Now.AddDays(-i), Amount = 1000000000 + i, Bill = bill1 }); } base.Seed(context); } }
اولین مثال: یک جمع ساده
public static class Test { public static void RunTests() { Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<MyContext, Configuration>()); using (var context = new MyContext()) { var sum = context.Transactions.Sum(x => x.Amount); Console.WriteLine(sum); } } }
خروجی SQL کوئری فوق به نحو زیر است:
SELECT [GroupBy1].[A1] AS [C1] FROM ( SELECT SUM([Extent1].[Amount]) AS [A1] FROM [dbo].[Transactions] AS [Extent1] ) AS [GroupBy1]
Arithmetic overflow error converting expression to data type int.
راه حل:
نیاز است جمع را بر روی Int64 بجای Int32 انجام دهیم:
var sum2 = context.Transactions.Sum(x => (Int64)x.Amount);
SELECT [GroupBy1].[A1] AS [C1] FROM ( SELECT SUM( CAST( [Extent1].[Amount] AS bigint)) AS [A1] FROM [dbo].[Transactions] AS [Extent1] ) AS [GroupBy1]
مثال دوم: سیستم باید بتواند با نبود رکوردها نیز صحیح کار کند
برای نمونه کوئری زیر را بر روی بازهای که سیستم عملکرد نداشته است، در نظر بگیرید:
var date = DateTime.Now.AddDays(10); var sum3 = context.Transactions .Where(x => x.AddDate > date) .Sum(x => (Int64)x.Amount);
SELECT [GroupBy1].[A1] AS [C1] FROM ( SELECT SUM( CAST( [Extent1].[Amount] AS bigint)) AS [A1] FROM [dbo].[Transactions] AS [Extent1] WHERE [Extent1].[AddDate] > @p__linq__0 ) AS [GroupBy1]
The cast to value type 'Int64' failed because the materialized value is null. Either the result type's generic parameter or the query must use a nullable type.
var date = DateTime.Now.AddDays(10); var sum3 = context.Transactions .Where(x => x.AddDate > date) .Sum(x => (Int64?)x.Amount) ?? 0;
مثال سوم: حالتهای خاص استفاده از خواص راهبری
کوئری زیر را در نظر بگیرید:
var sum4 = context.Bills.First().Transactions.Sum(x => (Int64?)x.Amount) ?? 0;
SELECT [Extent1].[Id] AS [Id], [Extent1].[AddDate] AS [AddDate], [Extent1].[Amount] AS [Amount], [Extent1].[BillId] AS [BillId] FROM [dbo].[Transactions] AS [Extent1] WHERE [Extent1].[BillId] = @EntityKeyValue1
راه حل کنونی:
var entry = context.Bills.First(); var sum5 = context.Entry(entry).Collection(x => x.Transactions).Query().Sum(x => (Int64?)x.Amount) ?? 0;
SELECT [GroupBy1].[A1] AS [C1] FROM ( SELECT SUM( CAST( [Extent1].[Amount] AS bigint)) AS [A1] FROM [dbo].[Transactions] AS [Extent1] WHERE [Extent1].[BillId] = @EntityKeyValue1 ) AS [GroupBy1]
نکاتی که در اینجا ذکر شدند در مورد تمام توابع تجمعی مانند Sum، Count، Max و Min و غیره صادق هستند و باید به آنها نیز دقت داشت.
اگر جدیدا قصد برنامه نویسی اندروید را کردهاید، یا هنوز روشهای متدوالی را برای
کار با این زبان انتخاب نکردهاید؛ به نظرم این مقاله میتواند کمک خوبی
برای شما باشد. مسائلی که بیان میکنم در واقع از تجربیات شخصی و راه حل
هایی است که برای خودم تعیین کردهام و تعدادی از آنها را در طول مدتی که
در این زمینه فعالیت کردهام، از جاهای مختلف دیده و در یک جا گردآوری
کردهام. برای نامگذاری اشیاء و متغیرها و دیگر موارد، من از این قاعده پیروی میکنم که به نظرم بسیار ایده آل میباشد. الگوی معماری هم که جدیدا مورد استفاده قرار دادهام، الگوی MVP است که نمونهای از آن، در گیت هاب قرار گرفته است. البته این مثال ساده تر نیز وجود دارد. تشریح کامل این معماری را به همراه آزمون واحد آن، میتوانید در این مقاله سه قسمتی ببینید.
در اینجا، یک سری نکات را در طول برنامه نویسی، متذکر میشوم تا مدیریت کدهای شما را در اندروید راحتتر کند.
یک نکتهی دیگر را که باید متذکر شوم این است که همه اصطلاحاتی که در این مقاله استفاده میشوند بر اساس اندروید استادیو و مستندات رسمی گوگل است است؛ به عنوان نمونه عبارتهای ماژول و پروژه آن چیزی هستند که ما در اندروید استادیو به آنها اشاره میکنیم، نه آنچه که کاربران Eclipse به آن اشاره میکنند.
یک. برای هر تکه کد و یا متدی که مینویسید مستندات کافی قرار دهید و اگر این متد نیاز به مجوز خاصی دارد مانند نمونه زیر، آن را حتما ذکر کنید:
در اینجا، یک سری نکات را در طول برنامه نویسی، متذکر میشوم تا مدیریت کدهای شما را در اندروید راحتتر کند.
یک نکتهی دیگر را که باید متذکر شوم این است که همه اصطلاحاتی که در این مقاله استفاده میشوند بر اساس اندروید استادیو و مستندات رسمی گوگل است است؛ به عنوان نمونه عبارتهای ماژول و پروژه آن چیزی هستند که ما در اندروید استادیو به آنها اشاره میکنیم، نه آنچه که کاربران Eclipse به آن اشاره میکنند.
یک. برای هر تکه کد و یا متدی که مینویسید مستندات کافی قرار دهید و اگر این متد نیاز به مجوز خاصی دارد مانند نمونه زیر، آن را حتما ذکر کنید:
/** * * <p> * check network is available or not <br/> * internet connection is not matter,for check internet connection refer to IsInternetConnected() Method in this class * </p> * <p> * Required Permission : <b>android.permission.ACCESS_NETWORK_STATE</b> * </p> * @param context * @return returns true if a network is available */ public boolean isNetworkAvailable(Context context) { ConnectivityManager connectivityManager = (ConnectivityManager) context.getSystemService(Context.CONNECTIVITY_SERVICE); NetworkInfo activeNetworkInfo = connectivityManager.getActiveNetworkInfo(); return activeNetworkInfo != null && activeNetworkInfo.isConnected(); }
همچنین اگر، مورد خاص دیگری مثل بالا بود، حتما آن را ذکر کنید. میتوانید از تگ گذاری در کامنت ها
نیز استفاده کنید. از ویژگیهای کامنت todo در اندروید استادیو این است
که میتوانید در حین کار با سیستم گیت نیز از آن بهره ببرید و قبل از کامیت
کردن کد، کدهای todo به شما یادآوری شوند و هر پیکربندی را که لازم دارید، روی آن انجام دهید.
دو.
از یک کلاس واحد جهت استفاده از اطلاعات عمومی و یا ثابتها استفاده
نمایید. این اطلاعات میتوانند شامل: مسیرها، آدرسهای وب سرویس، شماره
اختصاصی هر نوتیفیکیشن و .... باشند. برای اینکار میتوان هر کدام از اطلاعات را
داخل یک کلاس قرار داد و همه این کلاسها را به صورت استاتیک تعریف کنید تا
بدین شکل در دسترس قرار بگیرند (از الگوی singleton هم میتوان استفاده
کرد).
public class ProjectSettings { public static NotificationsId=new NotificationsId(); public static UrlAddresss=new UrlAddresss(); public static SdPath=new SdPath(); ...... }
ProjectSettings.NotificationsId.UpdateNotificationId
بدین شکل هم به طور ساده و مفهومی صدا زده میشود و هم اینکه در همه جای
برنامه این ثابتها و مقادیر قابل استفاده هستند. به عنوان مثال به شماره
هر نوتیفیکیشن از همه جا دسترسی دارید و هم اینکه شمارهای تکراری اشتباها
انتخاب نمیشود.
سه. حداکثر استفاده از اینترفیس را به خصوص برای UI انجام بدهید:
به عنوان نمونه، بسیاری نمایش یک toast را به شکل زیر انجام میدهند:
سه. حداکثر استفاده از اینترفیس را به خصوص برای UI انجام بدهید:
به عنوان نمونه، بسیاری نمایش یک toast را به شکل زیر انجام میدهند:
Toast.makeText(context, message, Toast.LENGTH_SHORT).show();
یا اینکه برای یک دیالوگ مستقیما و در جا همانجا به کدنویسی مشغول میشوند.
این روشها هیچ مشکلی ندارند ولی در آینده نگهداری کد را مشکل میکنند.
مثلا تصور کنید شما بسیاری از جاهای برنامه، Toast زدید و حالا قصد دارید در
نسخه بعدی برنامه، toastهای دلخواه و یا custom ایی را ایجاد کنید. در این صورت
مجبورید کل برنامه را رصد کرده و هر جا toast هست آن را تغییر دهید. در
اینجا هم اصول DRY را نادیده گرفتهاید و هم زحمت شما زیاد شدهاست و حتی
ممکن است یک یا چندتایی از قلم بیفتند. برای دیالوگها هم بدین صورت خواهد
بود و خیلی از مسائل دیگر. به همین جهت استفاده از اینترفیسها توصیه
میشود و فردا نیز اگر باز یک کلاس دیگر را نوشتید، خیلی راحت آن را با کلاس
فعلی تعویض میکنید.
public interface IMessageUI { void ShowToast(Context context,String message); } public class MessageUI impelement IMessageUI { public void ShowToast(Context context,string message) { Toast.makeText(context, message, Toast.LENGTH_SHORT).show(); } }
چهار. اگر برای اولین بار است وارد اندروید میشوید، خوب چرخههای یک شیء، چون اکتیویتی یا فراگمنت را یاد بگیرید تا در آینده با مشکلات خاصی روبرو نشوید.
به عنوان مثال درست است که اولین رویداد فراخوانی در onCreate رخ میدهد ولی
همیشه محل مناسبی برای دریافت دیتاها در زمان اولیه نیست. به عنوان مثال
تصور کنید که لیستی در اکتیویتی A دارید و به اکتیویتی B میروید و یک آیتم
به اطلاعات اضافه میشود و موقعی که به اکتیویتی A بر میگردید، زیاد تعجب نکنید که لیست دقیقا به
همان شکل قبلی است و خبری از آیتم جدید نیست.
چون اکتیویتی در حالت stop بوده و بعد از آن به حالت Resume رفته و تا موقعی که این اکتیویتی از حافظه خارج نشود یا گوشی چرخش نداشته باشد، واکشی دیتاها صورت نخواهد گرفت. پس بهترین مکان در این حالت، رویداد OnStart است که در هر دو وضعیت صدا زده میشود؛ یا اینکه در OnRestatr روی آداپتور تغییرات جدید را اعمال کنید تا نیازی به واکشی مجدد دادهها نباشد.
چون اکتیویتی در حالت stop بوده و بعد از آن به حالت Resume رفته و تا موقعی که این اکتیویتی از حافظه خارج نشود یا گوشی چرخش نداشته باشد، واکشی دیتاها صورت نخواهد گرفت. پس بهترین مکان در این حالت، رویداد OnStart است که در هر دو وضعیت صدا زده میشود؛ یا اینکه در OnRestatr روی آداپتور تغییرات جدید را اعمال کنید تا نیازی به واکشی مجدد دادهها نباشد.
به طور خلاصه نحوه اجرای رویدادها بدین شکل است که ابتدای رویداد OnCreate اجرا میشود که هنوز هیچ UI ئی در آن پیاده سازی نشدهاست و شما در اینجا موظفید Layout خود را معرفی کنید. رویداد OnStart بعد از آن موقعی که UI آماده شده است، اجرا میگردد. سپس رویداد OnResume اجرا میشود.
تا بدینجا اکتیویتی مشکلی ندارد و میتواند به عملیات پاسخ دهد ولی اگر قسمتی از اکتیویتی در زیر لایهای از UI پنهان شود، به عنوان مثال دیالوگی باز شود که قسمتی از اکتیویتی را بپوشاند و یا منویی همانند تلگرام قسمتی از صفحه را بپوشاند، اکتیویتی اصطلاحا در حالت Pause قرار گرفته و بدین ترتیب رویداد OnPause اجرا میگردد. اگر همین دیالوگ بسته شود و مجددا اکتیویتی به طور کامل نمایان گردد مجددا رویداد OnResume اجرا میگردد.
از رویداد Onresume میتوانید برای کارهایی که بین زمان آغاز اکتیویتی و برگشت اکتیویتی مشترکند استفاده کرد. اگر به هر نحوی اکتیویتی به طور کامل پنهان شود٬، به این معناست که شما به اکتیویتی دیگری رفتهاید رویداد OnStop اجرا شدهاست و در صورت بازگشت، رویداد OnRestart اجرا خواهد شد. ولی اگر مدت طولانی از رویداد OnStop بگذرد احتمال اینکه سیستم مدیریت منابع اندروید، اکتیویتی شما را از حافظه خارج کند زیاد است و رویداد OnDestroy صورت خواهد گرفت. در این حالت دفعه بعد، مجددا همه عملیات از ابتدا آغاز میگردند.
تا بدینجا اکتیویتی مشکلی ندارد و میتواند به عملیات پاسخ دهد ولی اگر قسمتی از اکتیویتی در زیر لایهای از UI پنهان شود، به عنوان مثال دیالوگی باز شود که قسمتی از اکتیویتی را بپوشاند و یا منویی همانند تلگرام قسمتی از صفحه را بپوشاند، اکتیویتی اصطلاحا در حالت Pause قرار گرفته و بدین ترتیب رویداد OnPause اجرا میگردد. اگر همین دیالوگ بسته شود و مجددا اکتیویتی به طور کامل نمایان گردد مجددا رویداد OnResume اجرا میگردد.
از رویداد Onresume میتوانید برای کارهایی که بین زمان آغاز اکتیویتی و برگشت اکتیویتی مشترکند استفاده کرد. اگر به هر نحوی اکتیویتی به طور کامل پنهان شود٬، به این معناست که شما به اکتیویتی دیگری رفتهاید رویداد OnStop اجرا شدهاست و در صورت بازگشت، رویداد OnRestart اجرا خواهد شد. ولی اگر مدت طولانی از رویداد OnStop بگذرد احتمال اینکه سیستم مدیریت منابع اندروید، اکتیویتی شما را از حافظه خارج کند زیاد است و رویداد OnDestroy صورت خواهد گرفت. در این حالت دفعه بعد، مجددا همه عملیات از ابتدا آغاز میگردند.
پنج.
سرویس را با تردهای UI ترکیب نکنید. بعضا دیده میشود که کاربران
AsyncTask را داخل سرویس استفاده میکنند ولی این را بدانید که سرویس یک
ترد پردازشی جداگانه است و تضمینی برای ارتباط با UI به شما نمیدهند. هر
چند گوگل جدیدا تمهیداتی را برای آن اندیشیده است که به شما اجازه اینکار را
نمیدهد. ولی اگر باز هم اندروید استادیو به شما خوردهای نگرفت، خودتان این
قانون را اجرا کنید. قرار نیست یک AsyncTask با سرویس ترکیب شود.
شش. اگر برنامه شما قرار است در چندین حالت مختلفی که اتفاق میافتد، یک کار خاصی را انجام دهد، برای برنامهتان یک Receiver بنویسید و در آن کدهای تکراری را نوشته و در محلهای مختلف وقوع آن رویدادها، رسیور را صدا بزنید. برای نمونه برنامه تلگرام یک سرویس پیام رسان پشت صحنه دارد که در دو رویداد قرار است اجرا شوند. یکی موقعی که گوشی بوت خود را تکمیل کرده است و در حال آغاز فرایندهای سیستم عامل است و دیگر زمانی است که برنامه اجرا میشود. در اینجا تلگرام از یک رسیور سیستمی برای آگاهی از بوت شدن و یک رسیور داخل برنامه جهت آگاهی از اجرای برنامه استفاده میکند و هر دو به یک کلاس از جنس BroadcastReceiver متصلند:
<receiver android:name=".AppStartReceiver" android:enabled="true"> <intent-filter> <action android:name="org.telegram.start" /> <action android:name="android.intent.action.BOOT_COMPLETED" /> </intent-filter> </receiver>
public class AppStartReceiver extends BroadcastReceiver { public void onReceive(Context context, Intent intent) { AndroidUtilities.runOnUIThread(new Runnable() { @Override public void run() { ApplicationLoader.startPushService(); } }); } }
برنامه تلگرام حتی برای حالتهای پخش هم رسیورها استفاده کرده است که در همین رسیور وضعیت تغییر پلیر مشخص میشود:
<receiver android:name=".MusicPlayerReceiver" > <intent-filter> <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.close" /> <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.pause" /> <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.next" /> <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.play" /> <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.previous" /> <action android:name="android.intent.action.MEDIA_BUTTON" /> <action android:name="android.media.AUDIO_BECOMING_NOISY" /> </intent-filter> </receiver>
اینگونه تلگرام میتواند از همه جا سرویس را کنترل کند. مثلا موقعی که
دانلود یک موزیک تمام شده، سریعا پخش آن موزیک دانلود شده را آغاز کند.
هفت. اگر از یک ORM برای لایه دادهها استفاده میکنید (قبلا در سایت جاری در مورد ORMهای اندروید صحبت کردهایم و ORMهای خوش دستی که خودم از آنها استفاده میکنم ActiveAndroid و CPORM هستند که هم کار کردن با آنها راحت است و هم اینکه امکانات خوبی را عرضه میکنند) در این نوع ORMها شما نباید انتظار چیزی مانند EF را داشته باشید و در بعضی موارد باید کمی خودتان کمک کنید. به عنوان مثال در Active Android برای ایجاد یک inner join باید به شکل زیر بنویسید:
هفت. اگر از یک ORM برای لایه دادهها استفاده میکنید (قبلا در سایت جاری در مورد ORMهای اندروید صحبت کردهایم و ORMهای خوش دستی که خودم از آنها استفاده میکنم ActiveAndroid و CPORM هستند که هم کار کردن با آنها راحت است و هم اینکه امکانات خوبی را عرضه میکنند) در این نوع ORMها شما نباید انتظار چیزی مانند EF را داشته باشید و در بعضی موارد باید کمی خودتان کمک کنید. به عنوان مثال در Active Android برای ایجاد یک inner join باید به شکل زیر بنویسید:
From query= new Select() .from(Poem.class) .innerJoin(BankPoemsGroups.class) .on("poems.id=bank_poems_groups.poem") .where("BankGroup=?", String.valueOf(groupId)); return query.execute();
@Table(name="poems") public class Poem extends Model { public static String tableName="poems"; public static String codeColumn="code"; public static String titleColumn="title"; public static String bookColumn="book"; ...... @Column(name="code",index = true) public int Code; @Column(name="title") public String Title; @Column(name="book") public Book Book; .....}
From query= new Select() .from(Poem.class) .innerJoin(BankPoemsGroups.class) .on(Poem.TableName+"."+ Poem.IdColumn+"="+ BankPoemsGroups.TableName+"."+ BankPoemsGroups.PoemColumn) .where(Poem.BankGroupColumn+"=?", String.valueOf(groupId)); return query.execute();
حالا کمی بهتر شد. هم برای تغییر آینده بهتر شد و هم اینکه احتمال خطای
تایپی کاهش یافت. ولی باز هم ایجاد کوئری هنوز سخت است و نوشتن مرتب یک
رابطه جوین و شرطی و چسباندن مداوم رشتهها کار خسته کنندهای است و احتمال
خطای سهوی و انسانی هم در آن بالاست. برای رفع این مشکل بهتر است یک کلاس
جدید برای ساخت این کوئریها داشته باشیم که یک نمونه از آن را در این
پایین میبینید:
public class QueryConcater { public String GetInnerJoinQuery(String table1,String field1,String table2,String field2) { String query=table1 +"." +field1+"="+table2+"."+field2; return query; } ...... }
return new Select() .from(Color.class) .innerJoin(ProductItem.class) .on(queryConcater.GetInnerJoinQuery(ProductItem.TableName, ProductItem.ColorColumn, Color.TableName)) .where(queryConcater.WhereConditionQuery (ProductItem.TableName, ProductItem.ProductColumn), productId) .execute();
در دستورات بالا از این کلاس دو متد برای کوئری جوین و یکی هم برای ساخت
شرط ایجاد شده است و مقادیر به صورت پارامتر داده شدهاند. این الگو کمک
میکند که اگر هم این تکه کد اشتباه باشد، با تغییر یکجا بقیه کدها هم تغییر
میکنند و اگر در آینده هم ORM تغییر یافت، نحوه کوئری نویسیها در این کلاس
تغییر کنند، نه اینکه در طول لایه سرویس پراکنده باشند.
هشت. سعی کنید همیشه از یک سیستم گزارش خطا در اپلیکیشن خود استفاده کنید. در حال حاضر معروفترین سیستم گزارش خطا Acra است که میتوانید backend آن را هم از اینجا تهیه کنید و اگر هم نخواستید، سایت Tracepot امکانات خوبی را به رایگان برای شما فراهم میکند. از این پس با سیستم آکرا شما به یک سیستم گزارش خطا متصلید که خطاهای برنامه شما در گوشی کاربر به شما گزارش داده خواهد شد. این گزارشها شامل:
هشت. سعی کنید همیشه از یک سیستم گزارش خطا در اپلیکیشن خود استفاده کنید. در حال حاضر معروفترین سیستم گزارش خطا Acra است که میتوانید backend آن را هم از اینجا تهیه کنید و اگر هم نخواستید، سایت Tracepot امکانات خوبی را به رایگان برای شما فراهم میکند. از این پس با سیستم آکرا شما به یک سیستم گزارش خطا متصلید که خطاهای برنامه شما در گوشی کاربر به شما گزارش داده خواهد شد. این گزارشها شامل:
- وضعیت گوشی در حین باز شدن برنامه و در حین خطا چگونه بوده است.
- مشخصات گوشی
- این خطا به چه تعداد رخ داده است و برای چه تعداد کاربر
- گزارش گیری بر اساس اولین تاریخ رخداد خطا و آخرین تاریخ، نسخه سیستم عامل اندروید، ورژن برنامه شما و...
نه. آکرا همانند Elmah نمیتواند خطاهای catch شده را دریافت کند. برای حل این مشکل عبارت زیر را در catchها بنویسید:
ACRA.getErrorReporter().handleException(caughtException);
ده. بر خلاف سیستم دات نت که شما اجباری به استفاده از Try Catchها ندارید. در
جاوا اینگونه نیست و هر متدی که Throw روی آن انجام شده باشد مستلزم استفاده از catch است. به همین دلیل در شماره نه
گفتیم که چگونه باید این مشکل را حل کنیم. ولی در بسیاری از اوقات پیش
میآید که ما داریم از ماژولهای متفاوتی استفاده میکنیم که جدا از ماژول
اصلی برنامه هستند و این مورد باعث میشود که بعضی افراد یا Acra را در همه
ماژولها صدا بزنند یا اینکه بی خیال آن شوند. ولی کار راحتتر این است که
شما هم همانند برنامه نویسان جاوا متد خود را به Throw مزین کنید تا در
هنگام استفاده از آن در برنامه اصلی نیاز به catch شدن باشد. در واقع شما
نباید catchها را داخل یک کتابخانه جدا و مستقل قرار دهید و روش صحیح هم
همین است حالا چه استفاده از آکرا نیاز باشد و چه نباشد.
نمونه اشتباه:
public void CopyFile(String source,String destination,CopyFileListener copyFileListener) { try { InputStream in = new FileInputStream(source); OutputStream out = new FileOutputStream(destination); long fileLength=new File(source).length(); // Transfer bytes from in to out byte[] buf = new byte[64*1024]; int len; long total=0; while ((len = in.read(buf)) > 0) { out.write(buf, 0, len); total+=len; copyFileListener.PublishProgress(fileLength,total); } in.close(); out.close(); } catch (IOException e) { e.printStackTrace(); } }
public void CopyFile(String source,String destination,CopyFileListener copyFileListener) throws IOException { InputStream in = new FileInputStream(source); OutputStream out = new FileOutputStream(destination); long fileLength=new File(source).length(); // Transfer bytes from in to out byte[] buf = new byte[64*1024]; int len; long total=0; while ((len = in.read(buf)) > 0) { out.write(buf, 0, len); total+=len; copyFileListener.PublishProgress(fileLength,total); } in.close(); out.close(); }
در ادامهی قسمت اول، ده مورد دیگر از نکات کاربردی را بیان میکنیم.
یازده. در جاوا رویدادها با استفاده از اینترفیسها پیاده سازی میشوند. برای نامگذاری یک رویداد، قاعده آن در جاوا بدین شکل است که نامها به صورت (+ ) Camel نوشته شده و آخرین عبارت هم Listener باشد و نیازی هم به حرف I در نامگذاری اینترفیس نیست؛ چون همه میدانند که این Listener آخری یعنی رویدادی که با اینترفیس پیاده سازی شده است و استفاده از I بی معنی است. هر چند بر خلاف دات نت، در اینجا استفاده از قاعده I چندان متداول نیست.
دوازده. گوگل اینترفیسهایی را که برای رویدادها میسازد، داخل کلاس اصلی تعریف میکند. پس بهتر هست که شما هم همین روند را ادامه بدید و از این قاعده خارج نشوید. اگر خوب دقت کرده باشید، در برنامه نویسی اندروید تمام اینترفیسها داخل کلاس اصلی هستند:
در کد بالا رویداد OnclickListener در خود کلاس View تعریف شده است. پس ما هم بهتر هست همین کار را بکنیم:
یک نکته دیگر اینکه موقعی که یک رویداد را به یک پراپرتی set انتساب میدهیم، رسم این است که نام آن پراپرتی با عبارت SetOn آغاز شود و با نام اینترفیس پایان یابد:
البته اگر کلاس شما لیستی از رویدادها را درست میکند بهتر است از عبارت Add به جای SetOn استفاده کنید و برای آن یک Remove هم قرار دهید. نمونه آن را میتوانید در کد زیر ببینید:
سیزده. آداپتورها و آداپتور ویوها (چون لیست) قسمت مهمی از برنامههای اندرویدی به شمار میآیند؛ تا حدی که در بیشتر برنامههای ساده هم حضور پررنگی دارند. ولی برای استفاده از این آداپتورها باید بدانید که نحوه کار آنها چگونه است. بسیاری از کاربران در این قسمت اشتباهات زیادی میکنند. اگر در stackOverflow هم در اینباره نگاه کنید، با حجم انبوهی از سوالات روبرو میشوید و فقط به خاطر اینکه نحوه کارکرد آن را نمیدانند، به مشکل برخوردهاند.
کلاس BaseAdapter اصلیترین کلاس آداپتور هاست که بقیه از آن مشتق شدهاند و معروفترین مشتقات آن، کلاسهای CursorAdapter و ArrayAdapter هستند که امکانات بیس آداپتور را افزایش دادهاند.به عنوان مثال در کد پایین از ArrayAdapter استفاده شده است.
نحوه کار یک آداپتور بدین صورت است که متدی را به نام GetView با قابلیت override دارد که با هر تعداد آیتم موجود صدا زده میشود. ولی اگر تصور کنیم فقط چند صدهزار آیتم هم داشته باشیم، آیا واقعا اجرا میشود؟ جواب این سوال این است که با هر بار اسکرولی که شما میکنید آیتمهای بعدی ایجاد میشوند ولی باز این سوال پیش میآید که هر آیتم برای خود جداگانه تشکیل میشود؟ مطمئنا جواب خیر است. آداپتورها از سیستمی به نام ViewRecycler برای کش کردن آیتمهای ایجاد شده استفاده میکنند و با هر اسکرولی که انجام میشود آیتمهای بعدی از روی آیتمهای قبلی که قبلا از صفحه خارج شدهاند، ساخته میشوند و آیتمهای کش شده قبلی را با پارامتری با نام convertView به دست شما میرساند.
کد زیر را ببینید:
کد بالا ابتدا بررسی میکند که آیا convertView نال است یا خیر. اگر نال بود به این معنا است که کش برای شما چیزی نداشته است و باید آیتم جدیدی را بسازید. پس اشیاء موجود در آن را در حافظه میآورید و مقداردهی میکنید. ولی اگر برابر نال نباشد، یعنی کش حاوی یک سری آیتم است که قبلا ایجاد شدهاند. پس نیاز به inflate کردن مجدد ندارد و میتوانید همان را مستقیما مورد استفاده قرار دهید و با مقادیر جدید آن را ست کنید.
کلاس داخلی ViewHolder هم یک الگو برای عدم بررسی Viewهای داخل آن است که نیازی به یافتن و تبدیل مجدد آنها نداشته باشید. در این روش شیء، داخل خصوصیت tag آیتم قرار گرفته است و وقتی از کش برداشته شود، خاصیت تگ آن را میخوانیم و مستقیما مورد استفاده قرار میدهیم. در این حالت شما بهترین استفاده را از پردازشها و حافظه، میکنید.
چهارده. یکی از کارهایی را که قبل از کار کردن در یک مسیر فیزیکی باید انجام دهید این است که مطمئن باشید اجازه نوشتن در آن ناحیه را دارید یا خیر. در غیر اینصورت برنامه شما با خطای FC روبرو میشود و اجرای آن خاتمه مییابد. به همین دلیل اکثر برنامه نویسان از متد CanWrite در کلاس File استفاده میکنند. ولی در هنگام استفاده از این متد باید دقت داشته باشید که کلاس File فقط باید حاوی مسیر باشد و اسمی از فایل مربوطه در آن نباشد. دلیل هم آن است که این احتمال میرود اگر فایلی هم وجود نداشته باشد، مقدار false را به شما برگرداند. مثال زیر قرار است فایلی را در کارت حافظه بنویسید، ولی بررسی اجازه نوشتن در مسیر، اشتباه است:
کد بالا را به طور صحیح بازنویسی میکنیم:
اگر هنگام تست این کد مشکلی نداشتید، دلیل بر صحت کد نیست. بلکه بنابر تجربه شخصی من، زمانی این مشکل پیش آمده بود که روی چند گوشی تست شده و بعدها مشکل در گوشی پیش آمده بود که هم مدل و دقیقا مشابه یکی از گوشیهای تستی بود.
پانزده. کارت حافظه خارجی: همه برنامه نویسان اندروید حداقل یکبار از کد زیر استفاده کرده اند:
بررسیها در استک اورفلو نشان میدهد که برنامه نویسان، گزارش عملکرد اشتباهی را از این متد دارند. ولی حقیقت این است که این متد به هیچ عنوان مقدار اشتباهی را بر نمیگرداند. بلکه منطق آن متفاوت از چیزی است که شما فکر میکنید. وقتی ما صحبت از حافظه خارجی برای یک گوشی میکنیم، منظور همان کارت حافظهای است که به طور جداگانه داخل گوشی قرار دادهایم و انتظار داریم متد بالا آدرس و مدخل همین کارت را برای ما فراهم کند. ولی در کمال تعجب میبینیم که آدرس حافظه داخلی برگردانده میشود. پس باید ببینیم اندروید از آن چه انتظاری دارد؟
هر برنامهای که در اندروید نصب میشود در مسیر
یک دایرکتوری با نام خود دارد مثل:
این دایرکتوری تنها متعلق به این برنامه بوده و کسی جز Root به آن دسترسی ندارد. اندروید این دایرکتوری را به عنوان حافظه داخلی در نظر میگیرد که برای کار با آن نیاز به هیچ آدرس دهی نیست. ولی در کنار این دایرکتوری حافظه داخلی خود گوشی که در آن انبوه فایلهای خود را ذخیره میکنید هم هست که اندروید آن را حافظه خارجی میپندارد. حال آن حافظهای را که شما جداگانه به صورت یک کارت یا USB OTG متصل میکنید، به عنوان حافظه خارجی در نظر نمیگیرد. در صورتی که شما چنین انتظاری را دارید، برای حل این مشکل بهتر است از کدهای موجود مثل کد زیر استفاده کنید:
شانزده. یکی از روشهای انتقال اطلاعات بین اکتیویتیها مختلف استفاده از Extras هاست که شما با تعیین یک نام یا کلید، اطلاعات مربوطه را ارسال و توسط همان کلید؛ اطلاعات را در اکتیویتی مقصد دریافت میکنید:
و در مقصد:
در این حالت بهتر است با این رشتهها نیز همانند مورد شماره دو در قسمت اول رفتار شود تا نیازی به نوشتن و تکرار این نامها نباشد. ولی با یک نگاه به استانداردهای نوشته شده در خود اندروید و بسیاری از کتابخانههای ثالث در مییابیم که بهترین روش این است که این کلیدها را به صورت متغیرهای ایستا در خود اکتیویتی ذخیره کنیم؛ در این حالت هر کلید در جایگاه واقعی خودش قرار گرفته است. نمونهای از این استفاده را میتوانید در کتابخانه FilePicker مشاهده کنید:
هفده. قواعد نامگذاری: برای نامگذاری متغیرها از قانون CamelCase استفاده میکنیم. ولی برای حالات زیر از روشهای دیگر استفاده میشود:
هجده: قاعده نظم و ترتیب در importها توسط مستندات گوگل بدین شکل تعریف شده است:
نوزدهم. مرتب سازی متدهای دسترسی یک کلاس: بسیار خوب است که همیشه کدهای ما نظم خاصی را داشته باشد تا پیگیریهای شخصی و تیمی در آن راحتتر صورت بگیرد. برای مثال در یک کلاس ابتدا متدهای public و سپس private قرار گیرند و الی آخر.
الگوی عمومی که برای کار با جاوا صورت گرفته است به شکل زیر میباشد:
البته این متدهای دسترسی بسته به فیلد بودن و متد بودن نیز تغییر میکند. به عنوان مثال ابتدا فیلدها در نظر گرفته میشوند و سپس متدها و ...
ادیتور intelij شامل تنظمیاتی برای مرتب سازی کدهاست که در این مورد بسیار سودمند است. با طی کردن مسیر زیر میتوانید برای آن ترتیب اینگونه موارد را مشخص کنید.
در اینجا شما امکان تعاریف این ترتیبها را دارید. البته بهتر هست در حالت پیش فرض باشد تا حالتی عمومی بین افراد مختلف برقرار باشد.
همچنین شامل گزینههای دیگری نیز میباشد که به نظرم فعال کردنشان بسیار خوب است. گزینه keep overridden methods together به شما کمک میکند تا متدهایی را که رونویسی میشوند، در کنار یکدیگر قرار بگیرند که برای کلاسهای اندرویدی مثل اکتیویتیها و فرگمنتها و ... بسیار خوب است. گزینه مفید دیگر Keep dependent methods together است که در دو حالت عمقی یا خطی متدهای وابسته (متدهایی که متدهای دیگر را در آن کلاس صدا میزنند) در کنار یکدیگر قرار میدهد و مابقی گزینهها، که بسیار سودمند هست. به هر حال هر قاعدهای را که برای خود انتخاب میکنید اگر در حالت پیش فرض نیست بهتر است در مستندات پروژه ذکر شود تا افراد دیگر سریعتر به موضوع پی ببرند.
قسمت بیستم. این مورد برای افراد تازه کار میباشد که تازه اندروید استادیو را باز کردهاند و مشغول کدنویسی میباشند. یکی از مواردی که در همان مرحله اول به آن برمیخورید این است که intellisense ادیتور به بزرگی و کوچکی حروف حساس است و تنها با حرف اول سازگاری دارد. برای تغییر این مسئله باید مسیر زیر را طی کنید:
حالا با تایپ هر کلمه، دستورات و آبجکتهایی را که شامل آن کلمات باشند، به شما نمایش داده خواهند شد.
یازده. در جاوا رویدادها با استفاده از اینترفیسها پیاده سازی میشوند. برای نامگذاری یک رویداد، قاعده آن در جاوا بدین شکل است که نامها به صورت (+ ) Camel نوشته شده و آخرین عبارت هم Listener باشد و نیازی هم به حرف I در نامگذاری اینترفیس نیست؛ چون همه میدانند که این Listener آخری یعنی رویدادی که با اینترفیس پیاده سازی شده است و استفاده از I بی معنی است. هر چند بر خلاف دات نت، در اینجا استفاده از قاعده I چندان متداول نیست.
public interface CopyFileListener { void PublishProgress(long fileSize,long copiedSize); }
دوازده. گوگل اینترفیسهایی را که برای رویدادها میسازد، داخل کلاس اصلی تعریف میکند. پس بهتر هست که شما هم همین روند را ادامه بدید و از این قاعده خارج نشوید. اگر خوب دقت کرده باشید، در برنامه نویسی اندروید تمام اینترفیسها داخل کلاس اصلی هستند:
textView.setOnClickListener(new View.OnClickListener() { @Override public void onClick(View v) { } });
public class MemoryWare { public interface CopyFileListener { void PublishProgress(long fileSize,long copiedSize); } .... }
SetOnClickListener
editText.addTextChangedListener(new TextWatcher() { @Override public void beforeTextChanged(CharSequence s, int start, int count, int after) { } @Override public void onTextChanged(CharSequence s, int start, int before, int count) { } @Override public void afterTextChanged(Editable s) { } });
سیزده. آداپتورها و آداپتور ویوها (چون لیست) قسمت مهمی از برنامههای اندرویدی به شمار میآیند؛ تا حدی که در بیشتر برنامههای ساده هم حضور پررنگی دارند. ولی برای استفاده از این آداپتورها باید بدانید که نحوه کار آنها چگونه است. بسیاری از کاربران در این قسمت اشتباهات زیادی میکنند. اگر در stackOverflow هم در اینباره نگاه کنید، با حجم انبوهی از سوالات روبرو میشوید و فقط به خاطر اینکه نحوه کارکرد آن را نمیدانند، به مشکل برخوردهاند.
کلاس BaseAdapter اصلیترین کلاس آداپتور هاست که بقیه از آن مشتق شدهاند و معروفترین مشتقات آن، کلاسهای CursorAdapter و ArrayAdapter هستند که امکانات بیس آداپتور را افزایش دادهاند.به عنوان مثال در کد پایین از ArrayAdapter استفاده شده است.
نحوه کار یک آداپتور بدین صورت است که متدی را به نام GetView با قابلیت override دارد که با هر تعداد آیتم موجود صدا زده میشود. ولی اگر تصور کنیم فقط چند صدهزار آیتم هم داشته باشیم، آیا واقعا اجرا میشود؟ جواب این سوال این است که با هر بار اسکرولی که شما میکنید آیتمهای بعدی ایجاد میشوند ولی باز این سوال پیش میآید که هر آیتم برای خود جداگانه تشکیل میشود؟ مطمئنا جواب خیر است. آداپتورها از سیستمی به نام ViewRecycler برای کش کردن آیتمهای ایجاد شده استفاده میکنند و با هر اسکرولی که انجام میشود آیتمهای بعدی از روی آیتمهای قبلی که قبلا از صفحه خارج شدهاند، ساخته میشوند و آیتمهای کش شده قبلی را با پارامتری با نام convertView به دست شما میرساند.
کد زیر را ببینید:
@Override public View getView(int position, View rowView, ViewGroup parent) { ViewHolder viewHolder=null; if(rowView==null) { // 1. Create inflater LayoutInflater inflater = (LayoutInflater) context .getSystemService(Context.LAYOUT_INFLATER_SERVICE); // 2. Get rowView from inflater rowView = inflater.inflate(R.layout.row_bank_group_list, parent, false); viewHolder=new ViewHolder(); viewHolder.txtGroupName=(TextView) rowView.findViewById(R.id.text_groupName); rowView.setTag(viewHolder); } else { viewHolder=(ViewHolder)rowView.getTag(); } viewHolder.txtGroupName.setText(getItem(position).getName()); viewHolder.txtGroupName.setTypeface(new FontSystem().get_General_Font(context)); viewHolder.txtGroupName.setTextColor(context.getResources().getColor(R.color.black)); return rowView; }
کلاس داخلی ViewHolder هم یک الگو برای عدم بررسی Viewهای داخل آن است که نیازی به یافتن و تبدیل مجدد آنها نداشته باشید. در این روش شیء، داخل خصوصیت tag آیتم قرار گرفته است و وقتی از کش برداشته شود، خاصیت تگ آن را میخوانیم و مستقیما مورد استفاده قرار میدهیم. در این حالت شما بهترین استفاده را از پردازشها و حافظه، میکنید.
چهارده. یکی از کارهایی را که قبل از کار کردن در یک مسیر فیزیکی باید انجام دهید این است که مطمئن باشید اجازه نوشتن در آن ناحیه را دارید یا خیر. در غیر اینصورت برنامه شما با خطای FC روبرو میشود و اجرای آن خاتمه مییابد. به همین دلیل اکثر برنامه نویسان از متد CanWrite در کلاس File استفاده میکنند. ولی در هنگام استفاده از این متد باید دقت داشته باشید که کلاس File فقط باید حاوی مسیر باشد و اسمی از فایل مربوطه در آن نباشد. دلیل هم آن است که این احتمال میرود اگر فایلی هم وجود نداشته باشد، مقدار false را به شما برگرداند. مثال زیر قرار است فایلی را در کارت حافظه بنویسید، ولی بررسی اجازه نوشتن در مسیر، اشتباه است:
File file=new File(sdcardPath,fileName); if(file.CanWrite()) { ..... }
File file=new File(sdcardPath); if(file.CanWrite()) { file=new File(sdcardPath,filePath); ..... }
پانزده. کارت حافظه خارجی: همه برنامه نویسان اندروید حداقل یکبار از کد زیر استفاده کرده اند:
Environment.getExternalStorageDirectory()
هر برنامهای که در اندروید نصب میشود در مسیر
/Data/Data
/Data/Data/Info.Dotnettips.MyApp
/** * it will returns sd path for you * <p> * <b>Required Permission: </b>android.permission.READ_EXTERNAL_STORAGE<br/> * </p> * @return */ public List<String> GetExternalMounts() { final List<String> out = new ArrayList<>(); String reg = "(?i).*vold.*(vfat|ntfs|exfat|fat32|ext3|ext4).*rw.*"; String s = ""; try { final Process process = new ProcessBuilder().command("mount") .redirectErrorStream(true).start(); process.waitFor(); final InputStream is = process.getInputStream(); final byte[] buffer = new byte[1024]; while (is.read(buffer) != -1) { s = s + new String(buffer); } is.close(); } catch (final Exception e) { e.printStackTrace(); } // parse output final String[] lines = s.split("\n"); for (String line : lines) { if (!line.toLowerCase(Locale.US).contains("asec")) { if (line.matches(reg)) { String[] parts = line.split(" "); for (String part : parts) { if (part.startsWith("/")) if (!part.toLowerCase(Locale.US).contains("vold")) if(new File(part).canWrite()) out.add(part); } } } } return out; }
شانزده. یکی از روشهای انتقال اطلاعات بین اکتیویتیها مختلف استفاده از Extras هاست که شما با تعیین یک نام یا کلید، اطلاعات مربوطه را ارسال و توسط همان کلید؛ اطلاعات را در اکتیویتی مقصد دریافت میکنید:
notesIntent.putExtra("PartyId", PartyId); startActivity(notesIntent);
PartyId=getIntent().getLongExtra("PartyId",0);
i.putExtra(FilePickerActivity.EXTRA_ALLOW_MULTIPLE, false); i.putExtra(FilePickerActivity.EXTRA_ALLOW_CREATE_DIR, false); i.putExtra(FilePickerActivity.EXTRA_MODE, FilePickerActivity.MODE_FILE);
هفده. قواعد نامگذاری: برای نامگذاری متغیرها از قانون CamelCase استفاده میکنیم. ولی برای حالات زیر از روشهای دیگر استفاده میشود:
- برای ثابتها از حروف بزرگ و _ استفاده کنید.
- برای متغیرهای خصوصی از حرف m در ابتدای نام متغیر استفاده کنید.
- برای متغیرهای استاتیک از حرف s در ابتدای نام متغیر استفاده کنید.
public class MyClass { public static final int SOME_CONSTANT = 42; public int publicField; private static MyClass sSingleton; int mPackagePrivate; private int mPrivate; protected int mProtected; }
هجده: قاعده نظم و ترتیب در importها توسط مستندات گوگل بدین شکل تعریف شده است:
- نام پکیجهای ارائه شده توسط گوگل
- نام پکیجهای ثالث
- نام پکیجهای موجود در java و javax
- پکیجهای موجود در پکیج اصلی
نوزدهم. مرتب سازی متدهای دسترسی یک کلاس: بسیار خوب است که همیشه کدهای ما نظم خاصی را داشته باشد تا پیگیریهای شخصی و تیمی در آن راحتتر صورت بگیرد. برای مثال در یک کلاس ابتدا متدهای public و سپس private قرار گیرند و الی آخر.
الگوی عمومی که برای کار با جاوا صورت گرفته است به شکل زیر میباشد:
public, protected, private,abstract, static, transient, volatile, synchronized, final, native.
ادیتور intelij شامل تنظمیاتی برای مرتب سازی کدهاست که در این مورد بسیار سودمند است. با طی کردن مسیر زیر میتوانید برای آن ترتیب اینگونه موارد را مشخص کنید.
Settings>Editor>Code Style>Arrangement
در تصویر بالا متدها به ترتیب متدهای دستری بین بلوکهای کامنت method start و method end قرار گرفته اند.
همچنین شامل گزینههای دیگری نیز میباشد که به نظرم فعال کردنشان بسیار خوب است. گزینه keep overridden methods together به شما کمک میکند تا متدهایی را که رونویسی میشوند، در کنار یکدیگر قرار بگیرند که برای کلاسهای اندرویدی مثل اکتیویتیها و فرگمنتها و ... بسیار خوب است. گزینه مفید دیگر Keep dependent methods together است که در دو حالت عمقی یا خطی متدهای وابسته (متدهایی که متدهای دیگر را در آن کلاس صدا میزنند) در کنار یکدیگر قرار میدهد و مابقی گزینهها، که بسیار سودمند هست. به هر حال هر قاعدهای را که برای خود انتخاب میکنید اگر در حالت پیش فرض نیست بهتر است در مستندات پروژه ذکر شود تا افراد دیگر سریعتر به موضوع پی ببرند.
قسمت بیستم. این مورد برای افراد تازه کار میباشد که تازه اندروید استادیو را باز کردهاند و مشغول کدنویسی میباشند. یکی از مواردی که در همان مرحله اول به آن برمیخورید این است که intellisense ادیتور به بزرگی و کوچکی حروف حساس است و تنها با حرف اول سازگاری دارد. برای تغییر این مسئله باید مسیر زیر را طی کنید:
Settings>Editor>Completion>Case-sensitive Completion>None
اشتراکها
نکاتی درباره git
اشتراکها