مطالب
استفاده از افزونه Typeahead مجموعه Twitter Bootstrap در ASP.NET MVC
با تعدادی از کامپوننت‌های Bootstrap در مطلب «نگاهی به اجزای تعاملی Twitter Bootstrap» آشنا شدید. یکی دیگر از این افزونه‌ها، Typeahead نام دارد که در حقیقت نوعی Autocomplete text box است. در ادامه قصد داریم نحوه استفاده از آن‌را در ASP.NET MVC بررسی کنیم.

استفاده‌ی استاتیک از افزونه Typeahead

منظور از استفاده‌ی استاتیک، مشخص بودن آرایه عناصر و هچنین درج آن به صورت html encoded در صفحه است. برای این منظور، کنترلر برنامه چنین شکلی را خواهد داشت:
using System.Web.Mvc;
using System.Web.Script.Serialization;

namespace Mvc4TwitterBootStrapTest.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        [HttpGet]
        public ActionResult Index()
        {
            var array = new[]
                {
                     "Afghanistan",
                     "Albania",
                     "Algeria",
                     "American Samoa",
                     "Andorra",
                     "Angola",
                     "Anguilla",
                     "Antarctica",
                     "Antigua and/or Barbuda"
                };
            ViewBag.JsonString = new JavaScriptSerializer().Serialize(array);
            return View();
        }
    }
}
در اینجا یک آرایه با تعداد عناصر مشخص، تبدیل به رشته JSON معادل آن شده و توسط ViewBag.JsonString به View ارسال می‌شود.
View متناظر با آن به نحو ذیل با مشخص سازی نوع data-provide (تا به کتابخانه‌ی جاوا اسکریپتی همراه bootstrap اعلام کند از چه افزونه‌ای در اینجا قرار است استفاده شود)، منبع داده data-source و حداکثر تعداد آیتم ظاهر شونده data-items، می‌تواند طراحی شود:
@{
    ViewBag.Title = "Index";    
}
<h2>
    Typeahead</h2>
@Html.TextBox("search", null, htmlAttributes:
                              new
                              {
                                  autocomplete = "off",
                                  data_provide = "typeahead",
                                  data_items = 8,
                                  data_source = @ViewBag.JsonString
                              })

به این ترتیب، یک چنین خروجی در صفحه درج می‌شود:
<input autocomplete="off" data-items="8" data-provide="typeahead" 
data-source="[&quot;Afghanistan&quot;,&quot;Albania&quot;,&quot;Algeria&quot;,&quot;American Samoa&quot;,&quot;Andorra&quot;,&quot;Angola&quot;,&quot;Anguilla&quot;,&quot;Antarctica&quot;,&quot;Antigua and/or Barbuda&quot;]" 
id="search" name="search" type="text" value="" />
همانطور که ملاحظه می‌کنید دقیقا data-source تهیه شده مطابق نیاز خاص این افزونه، html encoded است. به علاوه هر جایی در htmlAttributes صفحه از under line استفاده شده، در این سمت به صورت خودکار به - ترجمه گردیده است.
اگر هم بخواهیم برای آن یک Html Helper درست کنیم، می‌توان به نحو ذیل عمل کرد:
        public static MvcHtmlString TypeaheadFor<TModel, TValue>(
                this HtmlHelper<TModel> htmlHelper,
                Expression<Func<TModel, TValue>> expression,
                IEnumerable<string> source,
                int items = 8)
        {
            var jsonString = new JavaScriptSerializer().Serialize(source);
            return htmlHelper.TextBoxFor(
                expression,
                new
                {
                    autocomplete = "off",
                    data_provide = "typeahead",
                    data_items = items,
                    data_source = jsonString
                }
            );
        }


استفاده پویا و Ajax ایی از افزونه Typeahead

اگر بخواهیم data-source را به صورت پویا، هربار از بانک اطلاعاتی دریافت و ارائه دهیم، نیاز به کمی اسکریپت نویسی خواهد بود:
using System;
using System.Linq;
using System.Web.Mvc;
using System.Web.Script.Serialization;

namespace Mvc4TwitterBootStrapTest.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        [HttpGet]
        public JsonResult GetNames(string term)
        {
            var array = new[]
                {
                     "Afghanistan",
                     "Albania",
                     "Algeria",
                     "American Samoa",
                     "Andorra",
                     "Angola",
                     "Anguilla",
                     "Antarctica",
                     "Antigua and/or Barbuda"
                };

            var results = array.Where(n =>
                n.StartsWith(term, StringComparison.OrdinalIgnoreCase));

            return Json(results.ToArray(), JsonRequestBehavior.AllowGet);
        }
    }
}
در این حالت، کدهای اکشن متدی که یک عبارت، یا قسمتی از آن را از طریق پارامتر term دریافت و خروجی JSON مناسبی را ارائه می‌کند، همانند متد GetNames فوق خواهد بود.
سپس در تعاریف View، قسمت data-source مرتبط با TextBox حذف و از طریق فراخوانی مستقیم کدهای افزونه typeahead مقدار دهی می‌گردد:
@{
    ViewBag.Title = "Index";
    var url = Url.Action("GetNames", "Home");
}
<h2>
    Typeahead</h2>
@Html.TextBox("search", null, htmlAttributes:
                              new
                              {
                                  autocomplete = "off",
                                  data_provide = "typeahead",
                                  data_items = 8
                              })
@section JavaScript
{
    <script type="text/javascript">
            $(function () {
                $('#search').typeahead({
                    source: function (term, process) {
                        return $.getJSON('@url', { term: term }, function (data) { return process(data); });
                    }
                });
            });
    </script>
}
در اینجا توسط متد getJSON کتابخانه jQuery، مقدار عبارت وارد شده در TextBox جستجو، به آدرس اکشن متد GetNames ارسال و سپس حاصل به source افزونه typeahead انتساب داده می‌شود.
مطالب
بازسازی کد: جایگزینی متغیر موقتی با پرس و جو (Replace temp with query)
زمانیکه متغیری برای نگهداری موقت نتیجه‌ی یک expression تعریف شده‌است، بهتر است expression مربوطه به متدی انتقال پیدا کرده و تمامی استفاده‌ها از متغیر موقتی با فراخوانی متد ایجاد شده جایگزین شوند. 
مشکل اصلی در ارتباط با متغیرهای محلی، ترویج ایجاد متدهای بلند توسط آنها است. مشخص است که این متغیرها در بدنه متد خود قابل استفاده هستند و تنها راه اشتراک مقدار آنها طولانی‌تر شدن متد است. اما زمانیکه این متغیرها با متد پرس و جوی مرتبط با آن جایگزین شوند، این مقدار توسط دیگر متدهای کلاس قابل دسترسی خواهد بود. این کار ایجاد متدهایی با اندازه مناسب را آسان‌تر می‌کند. 
این بازسازی کد بیشتر اوقات در کنار بازسازی استخراج متد استفاده می‌شود؛ به طوری که قبل از انجام استخراج متد، ابتدا تکلیف متغیرهای محلی مشخص می‌شود. یک نوع از متغیرهای محلی که نیاز به بررسی و تغییر خواهند داشت این دسته از متغیرهای محلی هستند.

مراحل انجام این بازسازی کد  

  • متغیر موقتی ای را که تنها یک بار مقداردهی شده است، پیدا کنید (در صورتیکه متغیر چندین بار مقداردهی شده باشد، باید بازسازی جداسازی متغیرهای موقتی را اعمال نمایید).
  • متغیر را به readonly تغییر دهید.
  • کد را کامپایل نمایید تا اطمینان حاصل کنید متغیر تنها یک بار مقداردهی شده‌است.
  • Expression سمت راست مقداردهی متغیر را به متد، منتقل نمایید. دو نکته در مورد متد تازه ایجاد شده:  
    • این متد را به صورت private تعریف نمایید. در صورتی در آینده مصرف دیگری برای آن پیدا کردید می‌توانید سطح دسترسی آن‌را آزادتر نمایید. 
    • اطمینان حاصل نمایید متد مورد نظر، شیء یا خصوصیتی را ویرایش نمی‌کند. در صورتیکه این کار را انجام می‌دهد، باید بخش ویرایش آن را از بخش پرس و جوی آن جدا نمایید (Separate query from modifier). 
  • کد را مجددا کامپایل نمایید.  
  • تمامی استفاده‌های متغیر را با فراخوانی متد ایجاد شده، تغییر دهید. 
مثال: تکه کد زیر را در نظر بگیرید  
public class OrderItem 
{ 
    private double quantity; 
    private double itemPrice; 
    public double CalculateTotal() 
    { 
        double basePrice = quantity * itemPrice; 

        if (basePrice > 1000) 
        { 
            return basePrice * 0.95; 
        } 
        else 
        { 
            return basePrice * 0.98; 
        } 
    } 
}

در این کلاس متدی برای محاسبه قیمت نهایی یک آیتم سفارش ایجاد شده‌است. با دقت در کد می‌توان تشخیص داد که متغیر basePrice یک متغیر محلی موقتی است. این تکه کد را می‌توان به صورت زیر بازسازی کرد   
public class OrderItem 
{ 
    private double quantity; 
    private double itemPrice; 
    public double CalculateTotal() 
    { 
        if (BasePrice() > 1000) 
        { 
            return BasePrice() * 0.95; 
        } 
        else 
        { 
            return BasePrice() * 0.98; 
        } 
    } 
    private double BasePrice() 
    { 
        return quantity * itemPrice; 
    } 
}
کد حاصل از بازسازی انجام شده، شامل یک متد به نام BasePrice است که مقدار قیمت پایه را بر می‌گرداند. این متد را به صورت private تعریف کردیم. اما می‌توان در صورت نیاز به override کردن آن در کلاس‌های مشتق شده‌ی احتمالی، سطح دستری آن را به مقدار مناسبی تغییر داد.  به نظر شما چه بازسازی کد دیگری را می‌توان بر روی متد CalculateTotal انجام داد؟ 

آیا این بازسازی کد تاثیر منفی بر کارآیی خواهد داشت؟ 

پاسخ سخت گیرانه به این پرسش بلی است. اما با وجود پردازنده‌های قوی حال حاضر و بهینه سازی‌های فراوانی که کامپایلرها در زمینه‌ی inlining انجام می‌دهند، این بازسازی کد تاثیر منفی شدیدی را بر روی کارایی نخواهد داشت. حتی با وجود تاثیر جزیی در کارآیی نرم افزار، تاثیر مثبتی که این بازسازی در خوانایی و قدرت مدیریت و توسعه دارد، این بازسازی را یکی از انتخاب‌های جدی اعمال بر روی کدهای مشکل دار می‌کند.  
مطالب
بهبود کارآیی برنامه‌های قدیمی که از SQL Server استفاده می‌کنند
برنامه‌های قدیمی، الزاما خیلی قدیمی هم نیستند؛ برنامه‌هایی هستند پر از کوئری‌های ذیل:
 SELECT * FROM table1 WHERE OrderDate ='12 Mar 2004'

SET @SQL = 'SELECT * FROM table2 WHERE OrderDate = ' + '''' + @Var + ''''
EXEC (@SQL)
ویژگی مهم این نوع کوئری‌ها که با جمع زدن رشته‌ها و یا مقدار دهی مستقیم فیلدها تشکیل شده‌اند، «غیر پارامتری» بودن آ‌ن‌ها است.
این نوع مشکلات با بکار گیری ORMها به نحو قابل توجهی کاهش یافته‌است؛ زیرا این نوع واسط‌ها در اغلب موارد، در آخر کار کوئری‌هایی پارامتری را تولید می‌کنند.


مشکل کوئری‌های غیر پارامتری چیست؟

استفاده‌ی وسیع از کوئری‌های غیرپارامتری با SQL Server، مشکلی را پدید می‌آورد به نام «Cache bloat» یا «کش پُف کرده» و این «پُف» به این معنا است که کش کوئری‌های اجرا شده‌ی بر روی SQL Server بیش از اندازه با Query plan‌های مختلف حاصل از بررسی نحوه‌ی اجرای بهینه‌ی آن‌ها پر شده‌است. هر کوئری که به SQL Server می‌رسد، جهت اجرای بهینه، ابتدا پردازش می‌شود و دستور العملی خاص آن، تهیه و سپس در حافظه کش می‌شود. وجود این کش به این خاطر است که SQL Server هربار به ازای هر کوئری رسیده، این عملیات پردازشی را تکرار نکند. مشکل از زمانی شروع می‌شود که SQL Server کوئری‌هایی را که از نظر یک برنامه نویس مانند هم هستند را به علت عدم استفاده‌ی از پارامترها، یکسان تشخیص نداده و برای هر کدام یک Plan جداگانه را محاسبه و کش می‌کند. این مساله با حجم بالای کوئری‌های رسیده دو مشکل را ایجاد می‌کند:
الف) مصرف حافظه‌ی بالای SQL Server که گاهی اوقات این حافظه‌ی اختصاص داده شده‌ی به کش کوئری‌ها به بالای یک گیگابایت نیز می‌رسد.
ب) CPU Usage بالای سیستم


سیستم قدیمی است؛ امکان تغییر کدها را نداریم.

بدیهی است بهترین راه حلی که در اینجا وجود دارد، پارامتری ارسال کردن کوئری‌ها به SQL Server است تا به ازای هر تغییری در مقادیر آن‌ها، این کوئری‌ها باز هم یکسان به نظر برسند و SQL Server سعی در محاسبه‌ی مجدد Plan آن‌ها نکند. اما ... اگر این امکان را ندارید، خود SQL Server یک چنین قابلیت‌هایی را به صورت توکار تدارک دیده‌است که باید فعال شوند.


فعال سازی پارامتری کردن خودکار کوئری‌ها در SQL Server

اگر نمی‌توانید کدهای یک سیستم قدیمی را تغییر دهید، SQL Server می‌تواند به صورت خودکار این‌کار را برای شما انجام دهد. در این حالت فقط کافی است یکی از دو دستور ذیل را اجرا کنید:
  --Forced
ALTER DATABASE dbName SET PARAMETERIZATION FORCED

--Simple
ALTER DATABASE dbName SET PARAMETERIZATION SIMPLE
حالت simple بیشتر جهت پارامتری کردن خودکار کوئری‌های select بکار می‌رود. اگر می‌خواهید تمام کوئری‌های select, insert, update و delete را نیز پارامتری کنید، باید از حالت forced استفاده نمائید.



فعال سازی بهبود کارآیی SQL Server با کوئری‌های Ad-Hoc زیاد

به کوئری‌های غیرپارامتری، کوئری‌های Ad-Hoc نیز گفته می‌شود. اگر سیستم فعلی شما، تعداد زیادی کوئری Ad-Hoc تولید می‌کند، می‌توان فشار کاری SQL Server را برای این مورد خاص، تنظیم و بهینه سازی کرد.
فعال سازی گزینه‌ی ویژه‌ی «Optimize for Ad hoc Workloads» سبب می‌شود تا SQL Server پس از مدتی به صورت خودکار کش Plan کوئری‌هایی را که به ندرت استفاده می‌شوند، حذف کند. همین مساله سبب آزاد شدن حافظه و بهبود کارآیی کلی سیستم می‌گردد. همچنین باید درنظر داشت که کش Plan کوئری‌ها نامحدود نیست و سقفی دارد. به همین جهت آزاد شدن آن، کش کردن کوئری‌هایی را که بیشتر استفاده می‌شوند، ساده‌تر می‌کند.
برای اعمال آن به یک بانک اطلاعاتی خاص، نیاز است دستورات ذیل را اجرا کرد:
 use dbName;
-- Optimizing for Ad hoc Workloads
exec sp_configure 'show advanced options',1;
RECONFIGURE;
go
exec sp_configure 'optimize for ad hoc workloads',1;
RECONFIGURE;
Go


برای مطالعه‌ی بیشتر
Fixing Cache Bloat Problems With Guide Plans and Forced Parameterization
Optimizing ad-hoc workloads
Optimizing for Ad hoc Workloads
مطالب
اندازه گیری کارآیی پرس و جوها با استفاده از SET STATISTICS TIME
یکی از وظایف اصلی مدیر و یا توسعه دهنده یک بانک اطلاعاتی، نوشتن کدهای T-SQL و اندازه‌گیری عملکرد آنها می‌باشد. ابزارهای مختلفی برای انجام این کار وجود دارد، چه آنهایی که در خود SQL Server بصورت محلی وجود دارند و چه آنهایی که توسط شرکت‌های ثالث ارائه می‌شوند. اما مسئله مهمی که باید در نظر بگیرید چگونگی نوشتن یک پرس و جو (Query) و اندازه گیری کارآیی آن می‌باشد و اینکه باید روی چه مواردی متمرکز شد. در اکثر مواقع گرفتن زمان اجرای یک پرس و جو تا اندازه‌ای خوب می‌باشد. یکی از مواردی که باید روی آن متمرکز شد منابع استفاده شده توسط سرور می‌باشد، درحالیکه زمان اجرای پرس وجو به پارامترهای دیگری همچون بار سرور نیز بستگی دارد. علاوه بر استفاده از پروفایلر و نقشه اجرای کوئری (Execution Plan) ، می‌توانید از SET STATISTICS TIME نیز استفاده نمایید.
 SET STATISTICS TIME تنظیمی است که برای اندازه گیری منابع مورد نیاز اجرای یک پرس و جو به شما کمک می‌کند. SET STATISTICS TIME آمار مربوط به زمان تجزیه و تحلیل (Parse)، کامپایل و اجرای هر دستور در یک پرس و جو را نمایش می‌دهد. راه‌های مختلف اندکی برای مقایسه آماری دو پرس و جو و انتخاب بهترین آنها برای استفاده وجود دارند.  
برای روشن کردن این تنظیم دو راه وجود دارد. ابتدا اینکه از دستور Set برای روشن و خاموش کردن استفاده نمایید و یا اینکه از طریق Query Analyzer اقدام به انجام این کار نمایید. 
SET STATISTICS TIME ON
برای اینکه بتوانید آمارهای این تنظیمات را مشاهده کنید می‌بایست قبل از اجرای پرس و جو تنظیم مورد نظر را روشن نمایید. در نظر داشته باشید که با روشن کردن این تنظیم، برای تمامی پرس و جوهای مربوط به آن جلسه (Session) روشن خواهد ماند تا زمانیکه آنرا خاموش نمایید. 
SELECT ProductID, StartDate, EndDate, StandardCost 
FROM Production.ProductCostHistory
WHERE StandardCost < 500.00; 
با اجرای دستورات بالا خروجی آن بصورت زیر می‌باشد:
SQL Server parse and compile time: 
   CPU time = 0 ms, elapsed time = 1 ms.

(269 row(s) affected)

SQL Server Execution Times:
   CPU time = 1 ms,  elapsed time = 2 ms. 
زمان صرف شده برای اجرای یک کوئری به دو بخش تقسیم می‌شود:
  • زمان کامپایل و تجزیه و تحلیل ( parse and compile time)  زمانیکه یک کوئری را برای اجرا به SQL Server  ارائه می‌دهید، SQL Server آنرا از نظر خطای نحوی بررسی می‌نماید و بهینه ساز یک نقشه بهینه را برای اجرا تولید می‌نماید. اگر به خروجی نگاه کنید، زمان پردازش ( CPU time) و زمان سپری شده ( elapsed time)  را نشان می دهد. منظور از زمان پردازش زمان واقعی صرف شده روی پردازنده می‌باشد و زمان سپری شده اشاره به زمان تکمیل شدن عملیات کامپایل و تجزیه و تحلیل می‌باشد. تفاوت بین زمان پردازش و زمان سپری شده ممکن است زمان انتظار در صف برای گرفتن پردازنده و یا انتظار برای تکمیل عملیات IO باشد. 

  • زمان اجرا  ( Execution Times) : این زمان اشاره به زمان سپری شده برای تکمیل اجرای نقشه کامپایل شده دارد. زمان پردازش اشاره به زمان واقعی صرف شده روی پردازنده دارد و زمان سپری شده نیز مجموع زمان صرف شده تا تکمیل اجرای دستور که شامل زمان انتظار برای تکمیل عملیات IO و زمان صرف شده برای انتقال خروجی به کلاینت می‌باشد، دارد. زمان پردازش می‌تواند به عنوان مبنایی برای اندازه‌گیری کارآیی مورد استفاده قرار بگیرد. این مقدار در اجراهای مختلف تفاوت چندانی با هم ندارند جز اینکه کوئری و یا داده‌ها تغییر نمایند. توجه نمایید که زمان براساس میلی ثانیه می‌باشد. زمان سپری شده نیز به فاکتورهایی مانند بارگذاری روی سرور، بارگذاری IO، و پهنای باند بین سرور و کلاینت وابسته می‌باشد. بنابراین همیشه زمان پردازش به عنوان مبنایی برای اندازه‌گیری کارایی استفاده می‌شود .

در این بخش به بررسی SET STATISTICS TIME  در SQL Server پرداختیم. در بخش بعدی به بررسی   SET STATISTICS IO  برای اندازه گیری کارایی پرس و جوها از نظر میزان استفاده IO خواهیم پرداخت.
نظرات مطالب
معرفی Kendo UI
کد زیر رو در ویو اضافه کردم و فایل جی کوئری هم در layout وجود داره
@section JavaScript
{
    
 <!--KendoUI: Web-->
<link href="@Url.Content("~/content/css/kendo/kendo.common.min.css")" rel="stylesheet" type="text/css" />
    <link href="@Url.Content("~/content/css/kendo/kendo.default.min.css")" rel="stylesheet" type="text/css" />
    <script src="@Url.Content("~/Scripts/kendo/kendo.web.min.js")" type="text/javascript"></script>

      <!--KendoUI: DataViz-->
<link href="@Url.Content("~/content/css/kendo/kendo.dataviz.min.css")" rel="stylesheet" type="text/css" />
    <script src="@Url.Content("~/Scripts/kendo/kendo.dataviz.min.js")" type="text/javascript"></script>

<!--KendoUI: Mobile-->
<link href="@Url.Content("~/content/css/kendo/kendo.mobile.all.min.css")" rel="stylesheet" type="text/css" />
<script src="@Url.Content("~/Scripts/kendo/kendo.mobile.min.js")" type="text/javascript"></script>

 <script type="text/javascript">
    $(function () {
        $("#pickDate").kendoDatePicker();
    });
</script>



}

جی کوئری یکبار صدا زده شده ولی متاسفانه خطای زیر رو میده:
TypeError: $(...).kendoDatePicker is not a function

چه مواردی رو باید برای رفع خطا بررسی کنم؟
مطالب
قابلیت های کاربردی ASP.NET WebFroms - قسمت اول
قابلیت CompositeScript 
پس از گذشت مدتی که از توسعه پروژه مورد نظرتان می‌گذرد احتمالاً فایل‌های javascript زیادی در پروژه شما استفاده می‌شود که هم مدیریت و هم بار سنگینی بر سرعت بارگذاری اولیه سایت شما به دلیل زمان بارگذاری فایل‌های javascript خواهد گذاشت. در ASP.NET چندین روش برای مدیریت فایل‌های javascript , css  وجود دارد.
ساده‌ترین روش استفاده از امکانات خود ASP.Net  است. با قابلیت CompositeScript براحتی می‌توانید فایل‌های javascript خود را با هم ادغام و در یک فایل ScriptResource.axd برای Client ارسال نمایید. برای این کار کافیست از تگ جدید CompositeScript در کنترل ScriptManager استفاده نمایید. در کد زیر این قابلیت نمایش داده شده است:
 <asp:ScriptManager ID="ScriptManager" runat="server" ScriptMode="Release">
                <CompositeScript>
                    <Scripts>
                        <asp:ScriptReference Path="~/Scripts/jquery-1.7.2.min.js" />
                        <asp:ScriptReference Path="~/Scripts/jquery.ui.core.min.js" />
                        <asp:ScriptReference Path="~/Scripts/jquery.ui.widget.min.js" />
                        <asp:ScriptReference Path="~/Scripts/jquery.ui.mouse.min.js" />
                        <asp:ScriptReference Path="~/Scripts/jquery.ui.sortable.min.js" />
                    </Scripts>
                </CompositeScript>
 </asp:ScriptManager>

علاوه بر آن حتما خاصیت ScriptMode کنترل ScriptManager  را بر روی Release تنظیم نمایید تا از حداکثر کارایی و کش فایل‌ها استفاده نمایید

دسترسی به ScriptManager در صفحات دیگر و الصاق فایل‌های خاص

برخی از فایل‌های Javascript فقط در صفحات خاصی استفاده شده اند و لازم نیست در هر صفحه بارگذاری شود برای این کار کافی است فایل مورد نظر را در صفحه خاص به  ScriptManager اضافه نمایید. البته ابتدا لازم است به ScriptManager دسترسی داشته باشیم. کد زیر نحوه دسترسی به آن را نمایش داده است:

ScriptManager scriptManager = ScriptManager.GetCurrent(this.Page);
scriptManager.CompositeScript.Scripts.Add(new ScriptReference("~/Scripts/jquery.json.min.js"));
ادامه دارد...
مطالب
نحوه استفاده از افزونه Firebug برای دیباگ برنامه‌های ASP.NET مبتنی بر jQuery
هر از چندگاهی سؤال «این مثال jQuery رو نمی‌تونم اجرا یا باز سازی کنم» در این سایت یا سایت‌های مشابه تکرار می‌شوند. بنابراین بهتر است نحوه عیب یابی برنامه‌های ASP.NET مبتنی بر jQuery را یکبار با هم مرور کنیم. در اینجا، مثال تهیه یک Image Slider را که پیشتر در سایت مطرح شده است، به نحوی دیگر بررسی خواهیم کرد:
1) فراموش می‌کنیم تا اسکریپت اصلی jQuery را به درستی پیوست و مسیردهی کنیم.
2) مسیر Generic handler دیگری را ذکر می‌کنیم.
3) مسیرهای تصاویری را که Image slider باید نمایش دهد، کاملا بی‌ربط ذکر می‌کنیم.
4) خروجی JSON نامربوطی را بازگشت می‌دهیم.
5) یکبار هم یک استثنای عمدی دستی را در بین کدها قرار خواهیم داد.

و ... بعد سعی می‌کنیم با استفاده از Firebug عیوب فوق را یافته و اصلاح کنیم؛ تا به یک برنامه قابل اجرا برسیم.


معرفی برنامه‌ای که کار نمی‌کند!

یک برنامه ASP.NET Empty web application را آغاز کنید. سپس سه پوشه Scripts، Content و Images را به آن اضافه نمائید. در این پوشه‌ها، اسکریپت‌های نمایش دهنده تصاویر، Css آن و تصاویری که قرار است نمایش داده شوند، قرار می‌گیرند:


سپس یک فایل default.aspx و یک فایل OrbitHandler.ashx را نیز به پروژه با محتویات ذیل اضافه کنید: (در این دو فایل، 5 مورد مشکل ساز یاد شده لحاظ شده‌اند)
محتویات فایل OrbitHandler.ashx.cs مطابق کدهای ذیل است:
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Web;
using System.Web.Script.Serialization;

namespace OrbitWebformsTest
{
    public class Picture
    {
        public string Title { set; get; }
        public string Path { set; get; }
    }

    public class OrbitHandler : IHttpHandler
    {
        IList<Picture> PicturesDataSource()
        {
            var results = new List<Picture>();
            var path = HttpContext.Current.Server.MapPath("~/Images");

            foreach (var item in Directory.GetFiles(path, "*.*"))
            {
                var name = Path.GetFileName(item);
                results.Add(new Picture
                {
                    Path = /*"Images/" + name*/ name,
                    Title = name
                });
            }

            return results;
        }

        public void ProcessRequest(HttpContext context)
        {
            var items = PicturesDataSource();
            var json = /*new JavaScriptSerializer().Serialize(items)*/ string.Empty;
            throw new InvalidDataException("همینطوری");
            context.Response.ContentType = "text/plain";
            context.Response.Write(json);
        }

        public bool IsReusable
        { 
            get { return false; } 
        }
    }
}
در اینجا جهت سهولت دموی برنامه (و همچنین امکان باز تولید آن توسط خوانندگان)، از بانک اطلاعاتی استفاده نشده و عمدا از یک لیست جنریک تشکیل شده در حافظه کمک گرفته شده است. تصاویر برنامه در پوشه Images واقع در ریشه سایت، قرار دارند. بنابراین توسط متد PicturesDataSource، فایل‌های این پوشه را یافته و مطابق ساختار کلاس Picture بازگشت می‌دهیم. نهایتا این اطلاعات به ظاهر قرار است با فرمت JSON بازگشت داده شوند تا بتوان نتیجه را توسط افزونه Orbit استفاده کرد.

همچنین کدهای صفحه ASPX ایی که قرار است (به ظاهر البته) از این Generic handler استفاده کند به نحو ذیل است:
<%@ Page Language="C#" AutoEventWireup="true" CodeBehind="default.aspx.cs" Inherits="OrbitWebformsTest._default" %>

<!DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd">
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head runat="server">
    <title></title>
    <link href="Content/orbit-1.2.3.css" rel="stylesheet" type="text/css" />
    <script src="Script/jquery-1.5.1.min.js" type="text/javascript"></script>
    <script src="Scripts/jquery.orbit-1.2.3.min.js" type="text/javascript"></script>
</head>
<body>
    <form id="form1" runat="server">
    <div id="featured">
    </div>
    </form>
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $.ajax({
                url: "Handler.ashx",
                contentType: "application/json; charset=utf-8",
                success: function (data) {
                    $.each(data, function (i, b) {
                        var str = '<img src="' + b.Path + '" alt="' + b.Title + '"/>';
                        $("#featured").append(str);
                    });
                    $('#featured').orbit();
                },
                dataType: "json"
            });
        });
    </script>
</body>
</html>
خوب! اگر پروژه را اجرا کنیم، کار نمی‌کند. یک مستطیل مشکی رنگ در کنار صفحه ظاهر شده و همین! حالا چکار باید کرد؟


مراحل عیب یابی برنامه‌ای که کار نمی‌کند!

ابتدا برنامه را در فایرفاکس باز کرده و سپس افزونه Firebug را با کلیک بر روی آیکن آن، بر روی سایت فعال می‌کنیم. سپس یکبار بر روی دکمه F5 کلیک کنید تا مجددا مراحل بارگذاری سایت تحت نظر افزونه Firebug فعال شده، طی شود.


اولین موردی که مشهود است، نمایش عدد 3، کنار آیکن فایرباگ می‌باشد. این عدد به معنای وجود خطاهای اسکریپتی در کدهای ما است.
برای مشاهده این خطاها، بر روی برگه Console آن کلیک کنید: 


بله. مشخص است که مسیر دهی فایل jquery-1.5.1.min.js صحیح نبوده و همین مساله سبب بروز خطاهای اسکریپتی گردیده است. برای اصلاح آن سطر زیر را در برنامه تغییر دهید:
 <script src="Scripts/jquery-1.5.1.min.js" type="text/javascript"></script>
پیشتر پوشه Script ذکر شده بود که باید تبدیل به Scripts شود.

مجددا دکمه F5 را فشرده و سایت را با تنظیمات جدید اجرا کنید. اینبار در برگه Console و یا در برگه شبکه فایرباگ، خطای یافت نشدن Generic handler نمایان می‌شوند:


برای رفع آن به فایل default.aspx مراجعه و بجای معرفی Handler.ashx، نام OrbitHandler.ashx را وارد کنید.
مجددا دکمه F5 را فشرده و سایت را با تنظیمات جدید اجرا کنید.


اگر به برگه کنسول دقت کنیم، بروز استثناء در کدها تشخیص داده شده و همچنین در برگه Response پاسخ دریافتی از سرور، جزئیات صفحه خطای بازگشتی از آن نیز قابل بررسی و مشاهده است.
اینبار به فایل OrbitHandler.ashx.cs مراجعه کرده و سطر throw new InvalidDataException را حذف می‌کنیم. در ادامه برنامه را کامپایل و مجددا اجرا خواهیم کرد.



با اجرای مجدد سایت، تبادل اطلاعات صحیحی با فایل OrbitHandler.ashx برقرار شده است، اما خروجی خاصی قابل مشاهده نیست. بنابراین بازهم سایت کار نمی‌کند.
برای رفع این مشکل، متد ProcessRequest را به نحو ذیل تغییر خواهیم داد:
        public void ProcessRequest(HttpContext context)
        {
            var items = PicturesDataSource();
            var json = new JavaScriptSerializer().Serialize(items);            
            context.Response.ContentType = "text/plain";
            context.Response.Write(json);
        }
برنامه را کامپایل کرده و اجرا می‌کنیم. برنامه اجرا می‌شود، اما باز هم کار نمی‌کند. مشکل از کجاست؟


بله. تمام تنظیمات به نظر درست هستند، اما در برگه شبکه فایرباگ تعدادی خطای 404 و یا «یافت نشد»، مشاهده می‌شوند. مشکل اینجا است که مسیرهای بازگشت داده شده توسط متد Directory.GetFiles، مسیرهای مطلقی هستند؛ مانند c:\path\images\01.jpg و جهت نمایش در یک وب سایت مناسب نمی‌باشند. برای تبدیل آن‌ها به مسیرهای نسبی، اینبار کدهای متد تهیه منبع داده را به نحو ذیل ویرایش می‌کنیم:
        IList<Picture> PicturesDataSource()
        {
            var results = new List<Picture>();
            var path = HttpContext.Current.Server.MapPath("~/Images");

            foreach (var item in Directory.GetFiles(path, "*.*"))
            {
                var name = Path.GetFileName(item);
                results.Add(new Picture
                {
                    Path = "Images/" + name,
                    Title = name
                });
            }

            return results;
        }
در این کدها فقط قسمت Path ویرایش شده است تا به مسیر پوشه Images واقع در ریشه سایت اشاره کند.
اینبار اگر برنامه را اجرا کنیم، بدون مشکل کار خواهد کرد.

بنابراین در اینجا مشاهده کردیم که اگر «برنامه‌ای مبتنی بر jQuery کار نمی‌کند»، چگونه باید قدم به قدم با استفاده از فایرباگ و امکانات آن، به خطاهایی که گزارش می‌دهد و یا مسیرهایی را که یافت نشد بیان می‌کند، دقت کرد تا بتوان برنامه را عیب یابی نمود.


سؤال مهم: اجرای کدهای jQuery Ajax فوق، چه تغییری را در صفحه سبب می‌شوند؟

اگر به برگه اسکریپت‌ها در کنسول فایرباگ مراجعه کنیم، امکان قرار دادن breakpoint بر روی سطرهای کدهای جاوا اسکریپتی نمایش داده شده نیز وجود دارد:


در اینجا همانند VS.NET می‌توان برنامه را در مرورگر اجرا کرده و تگ‌های تصویر پویای تولید شده را پیش از اضافه شدن به صفحه، مرحله به مرحله بررسی کرد. به این ترتیب بهتر می‌توان دریافت که آیا src بازگشت داده شده از سرور فرمت صحیحی دارد یا خیر و آیا به محل مناسبی اشاره می‌کند یا نه. همچنین در برگه HTML آن، عناصر پویای اضافه شده به صفحه نیز بهتر مشخص هستند:

مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 14 - لایه بندی و تزریق وابستگی‌ها
در مورد «امکانات توکار تزریق وابستگی‌ها در ASP.NET Core» پیشتر بحث شد. همچنین «نحوه‌ی تعریف Context، تزریق سرویس‌های EF Core و تنظیمات رشته‌ی اتصالی آن» را نیز بررسی کردیم. به علاوه مباحث «به روز رسانی ساختار بانک اطلاعاتی» و «انتقال مهاجرت‌ها به یک اسمبلی دیگر» نیز مرور شدند. بنابراین در این قسمت برای لایه بندی برنامه‌های EF Core، صرفا یک مثال را مرور خواهیم کرد که این قسمت‌ها را در کنار هم قرار می‌دهد و عملا نکته‌ی اضافه‌تری را ندارد.


تزریق مستقیم کلاس Context برنامه، تزریق وابستگی‌ها نام ندارد!

در همان قسمت اول سری شروع به کار با EF Core 1.0، مشاهده کردیم که پس از انجام تنظیمات اولیه‌ی آن در کلاس آغازین برنامه:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{    
   services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(ServiceLifetime.Scoped);
Context برنامه را در تمام قسمت‌های آن می‌توان تزریق کرد و کار می‌کند:
    public class TestDBController : Controller
    {
        private readonly ApplicationDbContext _ctx;

        public TestDBController(ApplicationDbContext ctx)
        {
            _ctx = ctx;
        }

        public IActionResult Index()
        {
            var name = _ctx.Persons.First().FirstName;
            return Json(new { firstName = name });
        }
    }
این روشی است که در بسیاری از مثال‌های گوشه و کنار اینترنت قابل مشاهده‌است. یا کلاس Context را مستقیما در سازنده‌ی کنترلرها تزریق می‌کنند و از آن استفاده می‌کنند (روش فوق) و یا لایه‌ی سرویسی را ایجاد کرده و مجددا همین تزریق مستقیم را در آنجا انجام می‌دهند و سپس اینترفیس‌های آن سرویس را در کنترلرهای برنامه تزریق کرده و استفاده می‌کنند. به این نوع تزریق وابستگی‌ها، تزریق concrete types و یا concrete classes می‌گویند.
مشکلاتی را که تزریق مستقیم کلاس‌ها و نوع‌ها به همراه دارند به شرح زیر است:
- اگر نام این کلاس تغییر کند، باید این نام، در تمام کلاس‌هایی که به صورت مستقیم از آن استفاده می‌کنند نیز تغییر داده شود.
- اگر سازنده‌ای به آن اضافه شد و یا امضای سازنده‌ی موجود آن، تغییر کرد، باید نحوه‌ی وهله سازی این کلاس را در تمام کلاس‌های وابسته نیز اصلاح کرد.
- یکی از مهم‌ترین دلایل استفاده‌ی از تزریق وابستگی‌ها، بالابردن قابلیت تست پذیری برنامه است. زمانیکه از اینترفیس‌ها استفاده می‌شود، می‌توان در مورد نحوه‌ی تقلید (mocking) رفتار کلاسی خاص، مستقلا تصمیم گیری کرد. اما هنگامیکه یک کلاس را به همان شکل اولیه‌ی آن تزریق می‌کنیم، به این معنا است که همواره دقیقا همین پیاده سازی خاص مدنظر ما است و این مساله، نوشتن آزمون‌های واحد را با مشکل کردن mocking آن‌ها، گاهی از اوقات غیرممکن می‌کند. هرچند تعدادی از فریم ورک‌های پیشرفته‌ی mocking گاهی از اوقات امکان تقلید رفتار کلاس‌ها و نوع‌ها را نیز فراهم می‌کنند، اما با این شرط که تمام خواص و متدهای آن‌ها را virtual تعریف کنید؛ تا بتوانند متدهای اصلی را با نمونه‌های مدنظر شما بازنویسی (override) کنند.

به همین جهت در ادامه، به همان طراحی EF Code First #12 با نوشتن اینترفیس IUnitOfWork خواهیم رسید. یعنی کلاس Context برنامه را با این اینترفیس نشانه گذاری می‌کنیم (در انتهای لیست تمام اینترفیس‌های دیگری که ممکن است در اینجا ذکر شده باشند):
 public class ApplicationDbContext :  IUnitOfWork
و سپس اینترفیس IUnitOfWork را به لایه سرویس برنامه و یا هر لایه‌ی دیگری که به Context آن نیاز دارد، تزریق خواهیم کرد.


طراحی اینترفیس IUnitOfWork

برای اینکه دیگر با کلاس ApplicationDbContext مستقیما کار نکرده و وابستگی به آن‌را در تمام قسمت‌های برنامه پخش نکنیم، اینترفیسی را ایجاد می‌کنیم که تنها قسمت‌های مشخصی از DbContext را عمومی کند:
public interface IUnitOfWork : IDisposable
{
    DbSet<TEntity> Set<TEntity>() where TEntity : class;
 
    void AddRange<TEntity>(IEnumerable<TEntity> entities) where TEntity : class;
    void RemoveRange<TEntity>(IEnumerable<TEntity> entities) where TEntity : class;
 
    EntityEntry<TEntity> Entry<TEntity>(TEntity entity) where TEntity : class;
    void MarkAsChanged<TEntity>(TEntity entity) where TEntity : class;
 
    void ExecuteSqlCommand(string query);
    void ExecuteSqlCommand(string query, params object[] parameters);
 
    int SaveAllChanges();
    Task<int> SaveAllChangesAsync();
}
توضیحات
- در این طراحی شاید عنوان کنید که DbSet، اینترفیس نیست. تعریف DbSet در EF Core به صورت زیر است و در حقیقت همانند اینترفیس‌ها یک abstraction به حساب می‌آید:
 public abstract class DbSet<TEntity> : IQueryable<TEntity>, IEnumerable<TEntity>, IEnumerable, IQueryable, IAsyncEnumerableAccessor<TEntity>, IInfrastructure<IServiceProvider> where TEntity : class
علت اینکه در پروژه‌های بزرگی مانند EF، تمایل زیادی به استفاده‌ی از کلاس‌های abstract وجود دارد (بجای اینترفیس‌ها) این است که اگر این نوع پرکاربرد را به صورت اینترفیس تعریف کنند، با تغییر متدی در آن، باید تمام کدهای خود را به اجبار بازنویسی کنید. اما در حالت استفاده‌ی از کلاس‌های abstract، می‌توان پیاده سازی پیش فرضی را برای متدهایی که قرار است در آینده اضافه شوند، ارائه داد (یکی از تفاوت‌های مهم آن‌ها با اینترفیس‌ها)، بدون اینکه تمام استفاده کنندگان از این کتابخانه، با ارتقاء نگارش EF خود، دیگر نتوانند برنامه‌ی خود را کامپایل کنند.
- این اینترفیس به عمد به صورت IDisposable تعریف شده‌است. این مساله به IoC Containers کمک خواهد کرد که بتوانند پاکسازی خودکار نوع‌های IDisposable را در انتهای هر درخواست انجام دهند و برنامه مشکلی نشتی حافظه را پیدا نکند.
- اصل کار این اینترفیس، تعریف DbSet و متدهای SaveChanges است. سایر متدهایی را که مشاهده می‌کنید، صرفا جهت بیان اینکه چگونه می‌توان قابلیتی از DbContext را بدون عمومی کردن خود کلاس DbContext، در کلاس‌هایی که از اینترفیس IUnitOfWork استفاده می‌کنند، میسر کرد.

پس از اینکه این اینترفیس تعریف شد، اعمال آن به کلاس Context برنامه به صورت ذیل خواهد بود:
public class ApplicationDbContext : DbContext, IUnitOfWork
{
    private readonly IConfigurationRoot _configuration;
 
    public ApplicationDbContext(IConfigurationRoot configuration)
    {
        _configuration = configuration;
    }
 
    //public ApplicationDbContext(DbContextOptions<ApplicationDbContext> options) : base(options)
    //{
    //}
 
    public virtual DbSet<Blog> Blog { get; set; }

 
    protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder optionsBuilder)
    {
        optionsBuilder.UseSqlServer(
            _configuration["ConnectionStrings:ApplicationDbContextConnection"]
            , serverDbContextOptionsBuilder =>
             {
                 var minutes = (int)TimeSpan.FromMinutes(3).TotalSeconds;
                 serverDbContextOptionsBuilder.CommandTimeout(minutes);
             }
            );
    }
 
    protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
    {
 
        base.OnModelCreating(modelBuilder);
    }
 
    public void AddRange<TEntity>(IEnumerable<TEntity> entities) where TEntity : class
    {
        base.Set<TEntity>().AddRange(entities);
    }
 
    public void RemoveRange<TEntity>(IEnumerable<TEntity> entities) where TEntity : class
    {
        base.Set<TEntity>().RemoveRange(entities);
    }
 
    public void MarkAsChanged<TEntity>(TEntity entity) where TEntity : class
    {
        base.Entry(entity).State = EntityState.Modified; // Or use ---> this.Update(entity);
    }
 
    public void ExecuteSqlCommand(string query)
    {
        base.Database.ExecuteSqlCommand(query);
    }
 
    public void ExecuteSqlCommand(string query, params object[] parameters)
    {
        base.Database.ExecuteSqlCommand(query, parameters);
    }
 
    public int SaveAllChanges()
    {
        return base.SaveChanges();
    }
 
    public Task<int> SaveAllChangesAsync()
    {
        return base.SaveChangesAsync();
    }
}
در ابتدا اینترفیس IUnitOfWork به کلاس Context برنامه اعمال شده‌است:
 public class ApplicationDbContext : DbContext, IUnitOfWork
و سپس متدهای آن منهای پیاده سازی اینترفیس IDisposable اعمالی به IUnitOfWork :
 public interface IUnitOfWork : IDisposable
پیاده سازی شده‌اند. علت اینجا است که چون کلاس پایه DbContext از همین اینترفیس مشتق می‌شود، دیگر نیاز به پیاده سازی اینترفیس IDisposable نیست.
در مورد تزریق IConfigurationRoot به سازنده‌ی کلاس Context برنامه، در مطلب اول این سری در قسمت «یک نکته: امکان تزریق IConfigurationRoot به کلاس Context برنامه» پیشتر بحث شده‌است.


ثبت تنظیمات تزریق وابستگی‌های IUnitOfWork

پس از تعریف و پیاده سازی اینترفیس IUnitOfWork، اکنون نوبت به معرفی آن به سیستم تزریق وابستگی‌های ASP.NET Core است:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
  services.AddSingleton<IConfigurationRoot>(provider => { return Configuration; });
  services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(ServiceLifetime.Scoped);
  services.AddScoped<IUnitOfWork, ApplicationDbContext>();
در اینجا هم ApplicationDbContext و هم IUnitOfWork با طول عمر Scoped به تنظیمات IoC Container مربوط به ASP.NET Core اضافه شده‌اند. به این ترتیب هر زمانیکه وهله‌ای از نوع IUnitOfWork درخواست شود، تنها یک وهله از ApplicationDbContext در طول درخواست وب جاری، در اختیار مصرف کننده قرار می‌گیرد و همچنین مدیریت Dispose این وهله‌ها نیز خودکار است. به همین جهت اینترفیس IUnitOfWork را با IDisposable علامتگذاری کردیم.


استفاده از IUnitOfWork در لایه سرویس‌های برنامه

اکنون لایه سرویس برنامه و فایل project.json آن چنین شکلی را پیدا می‌کند:
{
  "version": "1.0.0-*",
 
    "dependencies": {
        "Core1RtmEmptyTest.DataLayer": "1.0.0-*",
        "Core1RtmEmptyTest.Entities": "1.0.0-*",
        "Core1RtmEmptyTest.ViewModels": "1.0.0-*",
        "Microsoft.Extensions.Configuration.Abstractions": "1.0.0",
        "Microsoft.Extensions.Options": "1.0.0",
        "NETStandard.Library": "1.6.0"
    },
 
  "frameworks": {
    "netstandard1.6": {
      "imports": "dnxcore50"
    }
  }
}
در اینجا ارجاعاتی را به اسمبلی‌های موجودیت‌ها و DataLayer برنامه مشاهده می‌کنید. در مورد این اسمبلی‌ها در مطلب «شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 3 - انتقال مهاجرت‌ها به یک اسمبلی دیگر» پیشتر بحث شد.
پس از تنظیم وابستگی‌های این اسمبلی، اکنون یک کلاس نمونه از لایه سرویس برنامه، به شکل زیر خواهد بود: 
namespace Core1RtmEmptyTest.Services
{
    public interface IBlogService
    {
        IReadOnlyList<Blog> GetPagedBlogsAsNoTracking(int pageNumber, int recordsPerPage);
    }
 
    public class BlogService : IBlogService
    {
        private readonly IUnitOfWork _uow;
        private readonly DbSet<Blog> _blogs;
 
        public BlogService(IUnitOfWork uow)
        {
            _uow = uow;
            _blogs = _uow.Set<Blog>();
        }
 
        public IReadOnlyList<Blog> GetPagedBlogsAsNoTracking(int pageNumber, int recordsPerPage)
        {
            var skipRecords = pageNumber * recordsPerPage;
            return _blogs
                        .AsNoTracking()
                        .Skip(skipRecords)
                        .Take(recordsPerPage)
                        .ToList();
        }
    }
}
در اینجا اکنون می‌توان IUnitOfWork را به سازنده‌ی کلاس سرویس Blog تنظیم کرد و سپس به نحو متداولی از امکانات EF Core استفاده نمود.


استفاده از امکانات لایه سرویس برنامه، در دیگر لایه‌های آن

خروجی لایه سرویس، توسط اینترفیس‌هایی مانند IBlogService در قسمت‌های دیگر برنامه قابل استفاده و دسترسی می‌شود.
به همین جهت نیاز است مشخص کنیم، این اینترفیس را کدام کلاس ویژه قرار است پیاده سازی کند. برای این منظور همانند قبل در متد ConfigureServices کلاس آغازین برنامه این تنظیم را اضافه خواهیم کرد:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
  services.AddSingleton<IConfigurationRoot>(provider => { return Configuration; });
  services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(ServiceLifetime.Scoped);
  services.AddScoped<IUnitOfWork, ApplicationDbContext>();
  services.AddScoped<IBlogService, BlogService>();
پس از آن، امضای سازنده‌ی کلاس کنترلری که در ابتدای بحث عنوان شد، به شکل زیر تغییر پیدا می‌کند:
public class TestDBController : Controller
{
    private readonly IBlogService _blogService;
    private readonly IUnitOfWork _uow;
 
    public TestDBController(IBlogService blogService, IUnitOfWork uow)
    {
        _blogService = blogService;
        _uow = uow;
    }
در اینجا کنترلر برنامه تنها با اینترفیس‌های IUnitOfWork و IBlogService کار می‌کند و دیگر ارجاع مستقیمی را به کلاس ApplicationDbContext ندارد.
مطالب
نمایش خطاهای اعتبارسنجی سمت کاربر ASP.NET MVC به شکل Popover به کمک Twitter bootstrap
این مطلب در ادامه بحث «اعمال کلاس‌های ویژه اعتبارسنجی Twitter bootstrap به فرم‌های ASP.NET MVC» می‌باشد. بنابراین تعاریف مدل و کنترلر آن، به همراه توضیحات ذکر شده در آن، در ادامه مورد استفاده قرار خواهند گرفت.


اصول نمایش Popover در Twitter bootstrap

PopOverها نیز یکی دیگر از کامپوننت‌های جاوا اسکریپتی مجموعه بوت استرپ هستند. بسیار شبیه به Tooltip بوده، اما ماندگارتر هستند. PopOverها با کلیک بر روی یک عنصر باز شده و تنها با کلیک مجدد بر روی آن المان، بسته می‌شوند (البته این موارد نیز قابل تنظیم هستند).
<a rel="popover" 
               data-content="محتوایی برای نمایش" 
               data-original-title="عنوان" href="#">اطلاعات</a>

    <script type="text/javascript">
        $(document).ready(function () {
            $("[rel='popover']").popover({ placement: 'left' })
                            .click(function (e) { e.preventDefault(); });
        });
   </script>
نحوه استفاده از آن را در مثال فوق مشاهده می‌کنید. در اینجا یک لینک با rel=popover تعریف شده است. از این rel، در یافتن کلیه المان‌هایی اینگونه، توسط jQuery استفاده خواهیم کرد. سپس مقدار ویژگی data-content، محتوای اطلاعاتی را که باید نمایش داده شود، مشخص می‌کند. همچنین برای مشخص ساختن عنوان آن می‌توان از ویژگی data-original-title استفاده کرد. نهایتا نیاز است افزونه popover بر روی المان‌هایی با rel=popover فراخوانی گردد. در روال رخدادگردان click آن، با استفاده از e.preventDefault، سبب خواهیم شد تا با کلیک بر روی لینک تعریف شده، صفحه مجددا بازیابی نشده و مکان اسکرول عمودی صفحه، تغییر نکند.


تبدیل خطاهای اعتبارسنجی ASP.NET MVC به PopOver

هدف ما در اینجا نهایتا رسیدن به شکل زیر می‌باشد:

همانطور که ملاحظه می‌کنید، اینبار بجای نمایش خطاها در یک برچسب، مقابل کنترل متناظر، این خطا صرفا در حالت فوکوس کنترل، به شکل یک PopOver در کنار آن ظاهر شده است.


کدهای کامل View برنامه

@model Mvc4TwitterBootStrapTest.Models.User
@{
    ViewBag.Title = "Index";
}
@using (Html.BeginForm())
{
    @Html.ValidationSummary(true, null, new { @class = "alert alert-error alert-block" })

    <fieldset class="form-horizontal">
        <legend>تعریف کاربر جدید</legend>
        <div class="control-group">
            @Html.LabelFor(model => model.Name, new { @class = "control-label" })
            <div class="controls">
                @Html.EditorFor(model => model.Name)
                @*@Html.ValidationMessageFor(model => model.Name, null, new { @class = "help-inline" })*@
            </div>
        </div>
        <div class="control-group">
            @Html.LabelFor(model => model.LastName, new { @class = "control-label" })
            <div class="controls">
                @Html.EditorFor(model => model.LastName)
                @*@Html.ValidationMessageFor(model => model.LastName, null, new { @class = "help-inline" })*@
            </div>
        </div>
        <div class="form-actions">
            <button type="submit" class="btn btn-primary">
                ارسال</button>
        </div>
    </fieldset>
}
@section JavaScript
{
    <script type="text/javascript">
        $.validator.setDefaults({
            showErrors: function (errorMap, errorList) {
                this.defaultShowErrors();
                //اگر المانی معتبر است نیاز به نمایش پاپ اور ندارد
                $("." + this.settings.validClass).popover("destroy");
                //افزودن پاپ اورها
                for (var i = 0; i < errorList.length; i++) {
                    var error = errorList[i];
                    $(error.element).popover({ placement: 'left' })
                                    .attr("data-original-title", "خطای اعتبارسنجی")
                                    .attr("data-content", error.message);
                }
            },
            // همانند قبل برای رنگی کردن کل ردیف در صورت عدم اعتبار سنجی و برعکس
            highlight: function (element, errorClass, validClass) {
                if (element.type === 'radio') {
                    this.findByName(element.name).addClass(errorClass).removeClass(validClass);
                } else {
                    $(element).addClass(errorClass).removeClass(validClass);
                    $(element).closest('.control-group').removeClass('success').addClass('error');
                }
                $(element).trigger('highlited');
            },
            unhighlight: function (element, errorClass, validClass) {
                if (element.type === 'radio') {
                    this.findByName(element.name).removeClass(errorClass).addClass(validClass);
                } else {
                    $(element).removeClass(errorClass).addClass(validClass);
                    $(element).closest('.control-group').removeClass('error').addClass('success');
                }
                $(element).trigger('unhighlited');
            }
        });
        //برای حالت پست بک از سرور عمل می‌کند
        $(function () {
            $('form').each(function () {
                $(this).find('div.control-group').each(function () {
                    if ($(this).find('span.field-validation-error').length > 0) {
                        $(this).addClass('error');
                    }
                });
            });
        });
   </script>
}
کدهای مدل و کنترلر، همانند مطلب «اعمال کلاس‌های ویژه اعتبارسنجی Twitter bootstrap به فرم‌های ASP.NET MVC» می‌باشند و از تکرار مجدد آن‌ها در اینجا صرفنظر گردید.

توضیحات
- با توجه به اینکه دیگر نمی‌خواهیم خطاها به صورت برچسب در مقابل کنترل‌ها نمایش داده شوند، کلیه Html.ValidationMessageFor به صورت کامنت درآورده شده‌اند.
- تغییر دوم مطلب جاری، اضافه شدن متد showErrors به تنظیمات پیش فرض jQuery Validator است. در این متد، اگر المانی معتبر بود، Popover آن حذف می‌شود یا در سایر حالات، المان‌هایی که نیاز به اعتبارسنجی سمت کلاینت دارند، یافت شده و سپس ویژگی data-content با مقداری معادل خطای اعتبارسنجی متناظر، به این المان افزوده و سپس متد popover بوت استرپ بر روی آن فراخوانی می‌گردد.
به عبارتی زمانیکه یک input box در ASP.NET MVC به همراه مقادیر مرتبط با اعتبارسنجی آن رندر می‌شود، چنین شکلی را خواهد داشت:
<input class="text-box single-line" data-val="true" data-val-required="لطفا نام را تکمیل کنید"
 id="Name" name="Name" type="text" value="" />
اما در اینجا به صورت پویا، data-original-title و data-content نیز به آن افزوده می‌گردند:
<input class="text-box single-line input-validation-error" data-val="true" data-val-required="لطفا نام را تکمیل کنید"
 id="Name" name="Name" type="text" value="" 
data-original-title="خطای اعتبارسنجی" title="" data-content="لطفا نام را تکمیل کنید">
این مقادیر توسط افزونه popover بوت استرپ شناسایی شده و مورد استفاده قرار می‌گیرد.
البته این موارد را در صورت نیاز به صورت دستی نیز می‌توان تعریف و اضافه کرد:
 @Html.TextBoxFor(x => x.Name, 
         new { data_content = "Name is required", 
               data_original_title = "Error", rel="popover" })
مطالب
نمایش خطاهای اعتبارسنجی سمت کاربر ASP.NET MVC به شکل Tooltip به کمک Twitter bootstrap
این مطلب در ادامه بحث «اعمال کلاس‌های ویژه اعتبارسنجی Twitter bootstrap به فرم‌های ASP.NET MVC» می‌باشد. بنابراین تعاریف مدل و کنترلر آن به همراه توضیحات ذکر شده در آن، در ادامه مورد استفاده قرار خواهند گرفت.


اصول نمایش Tooltip در Bootstrap

Tooltip یکی دیگر از کامپوننت‌های جاوا اسکریپتی Bootstrap است.
<a rel="tooltip" title="یک سری توضیحات در اینجا" href="#">اطلاعات</a>

<script type="text/javascript">  
   $(document).ready(function () {  
     $("[rel='tooltip']").tooltip({placement:'top', trigger : 'hover'});  
   });  
</script>
نحوه استفاده از آن را در مثال فوق مشاهده می‌کنید.
برای المان مورد نظر، یک title تعریف کرده‌ایم. برای اینکه tooltip پیش فرض مرورگر در این حالت ظاهر نشود، یک rel=tooltip را در اینجا به المان اضافه کرده و سپس افزونه tooltip بوت استرپ، بر روی کلیه المان‌هایی با rel=tooltip فراخوانی شده است.
placement، محل قرارگیری tooltip را مشخص می‌کند؛ مانند بالا، پایین، چپ و راست. trigger مشخص می‌کند که این tooltip در چه زمانی ظاهر شود. برای مثال در حالت hover یا در حالت focus یک المان.
در اینجا بجای title، از ویژگی data-original-title نیز می‌توان استفاده کرد.



تبدیل خطاهای اعتبارسنجی ASP.NET MVC به Tooltip

هدف ما در اینجا، نهایتا رسیدن به شکل زیر می‌باشد:


همانطور که ملاحظه می‌کنید، اینبار بجای نمایش خطاها در یک برچسب مقابل کنترل متناظر، این خطا صرفا در حالت فوکوس کنترل، به شکل یک Tooltip در بالای آن ظاهر شده است.


کدهای کامل View برنامه

@model Mvc4TwitterBootStrapTest.Models.User
@{
    ViewBag.Title = "تعریف کاربر جدید";
}
@using (Html.BeginForm())
{
    @Html.ValidationSummary(true, null, new { @class = "alert alert-error alert-block" })

    <fieldset class="form-horizontal">
        <legend>تعریف کاربر جدید</legend>
        <div class="control-group">
            @Html.LabelFor(model => model.Name, new { @class = "control-label" })
            <div class="controls">
                @Html.EditorFor(model => model.Name)
                @*@Html.ValidationMessageFor(model => model.Name, null, new { @class = "help-inline" })*@
            </div>
        </div>
        <div class="control-group">
            @Html.LabelFor(model => model.LastName, new { @class = "control-label" })
            <div class="controls">
                @Html.EditorFor(model => model.LastName)
                @*@Html.ValidationMessageFor(model => model.LastName, null, new { @class = "help-inline" })*@
            </div>
        </div>
        <div class="form-actions">
            <button type="submit" class="btn btn-primary">
                ارسال</button>
        </div>
    </fieldset>
}
@section JavaScript
{
    <script type="text/javascript">
        $.validator.setDefaults({            
            showErrors: function (errorMap, errorList) {
                this.defaultShowErrors();
                //اگر المانی معتبر است نیاز به نمایش تول‌تیپ ندارد
                $("." + this.settings.validClass).tooltip("destroy");
                //افزودن تول‌تیپ‌ها
                for (var i = 0; i < errorList.length; i++) {
                    var error = errorList[i];
                    $(error.element).tooltip({ trigger: "focus" }) // فقط در حالت فوکوس نمایش داده شود
                                    .attr("data-original-title", error.message);
                }
            },
            // همانند قبل برای رنگی کردن کل ردیف در صورت عدم اعتبار سنجی و برعکس
            highlight: function (element, errorClass, validClass) {
                if (element.type === 'radio') {
                    this.findByName(element.name).addClass(errorClass).removeClass(validClass);
                } else {
                    $(element).addClass(errorClass).removeClass(validClass);
                    $(element).closest('.control-group').removeClass('success').addClass('error');
                }
                $(element).trigger('highlited');
            },
            unhighlight: function (element, errorClass, validClass) {
                if (element.type === 'radio') {
                    this.findByName(element.name).removeClass(errorClass).addClass(validClass);
                } else {
                    $(element).removeClass(errorClass).addClass(validClass);
                    $(element).closest('.control-group').removeClass('error').addClass('success');
                }
                $(element).trigger('unhighlited');
            }
        });
        //برای حالت پست بک از سرور عمل می‌کند
        $(function () {
            $('form').each(function () {
                $(this).find('div.control-group').each(function () {
                    if ($(this).find('span.field-validation-error').length > 0) {
                        $(this).addClass('error');
                    }
                });
            });
        });
    </script>
}
کدهای مدل و کنترلر همانند مطلب «اعمال کلاس‌های ویژه اعتبارسنجی Twitter bootstrap به فرم‌های ASP.NET MVC» می‌باشند و از تکرار مجدد آن‌ها در اینجا صرفنظر گردید.

توضیحات
- با توجه به اینکه دیگر نمی‌خواهیم خطاها به صورت برچسب در مقابل کنترل‌ها نمایش داده شوند، کلیه Html.ValidationMessageFor به صورت کامنت درآورده شده‌اند.
- تغییر دوم مطلب جاری، اضافه شدن متد showErrors به تنظیمات پیش فرض jQuery Validator است. در این متد، اگر المانی معتبر بود، Tooltip آن حذف می‌شود؛ یا در سایر حالات، المان‌هایی که نیاز به اعتبارسنجی سمت کلاینت دارند، یافت شده و سپس ویژگی data-original-title با مقداری معادل خطای اعتبارسنجی متناظر، به این المان افزوده شده و سپس متد tooltip بوت استرپ بر روی آن فراخوانی می‌گردد.
به عبارتی زمانیکه یک input box در ASP.NET MVC به همراه مقادیر مرتبط با اعتبارسنجی آن رندر می‌شود، چنین شکلی را خواهد داشت:
<input class="text-box single-line" data-val="true" data-val-required="لطفا نام را تکمیل کنید"
 id="Name" name="Name" type="text" value="" />
اما در اینجا به صورت پویا data-original-title نیز به آن افزوده می‌گردد:
<input class="text-box single-line input-validation-error" data-val="true" 
data-val-required="لطفا نام را تکمیل کنید" id="Name" name="Name" type="text" value="" 
data-original-title="لطفا نام را تکمیل کنید" title="">
این مقدار توسط افزونه tooltip بوت استرپ شناسایی شده و مورد استفاده قرار می‌گیرد.