نظرات مطالب
تشخیص باز و مشاهده شدن ایمیل‌های ارسالی از یک برنامه وب توسط کاربران
تمام ایمیل‌های ارسالی توسط GitHub به همین صورت رصد می‌شوند (البته Yahoo اخیرا آدرس تصاویر موجود در ایمیل‌ها را بازنویسی و به سرور خودش منتقل می‌کند):

مطالب
استفاده وسیع مایکروسافت از Silverlight در پروژه‌های جدید خود

برخلاف محصولات دهه قبل مایکروسافت، در تعداد زیادی از محصولات جدید سرور آن (خصوصا در کنترل پنل‌های تحت وب این محصولات)، استفاده وسیعی از Silverlight مشاهده می‌شود که لیستی از آن‌ها را در ادامه مشاهده خواهید کرد:

Lync Server 2010 (یا همان communication server قدیم) محصولی است جهت مدیریت ارتباطات پیشرفته: (+)



ویندوز Azure که یکی از محصولات استراتژیک مایکروسافت محسوب می‌شود: (+)



Windows Intune جهت بررسی و به روز رسانی وضعیت شبکه، سرورها و کامپیوترهای آن بکار می‌رود: (+)



System Center برای مدیریت سرورهای مایکروسافت کاربرد دارد: (+)



پروژه جدید Crescent از تیم SQL Server جهت data visualization پیشرفته اطلاعات: (+)



در تکمیل مثال‌های فوق می‌توان به Visual Studio LightSwitch نیز اشاره کرد. هدف اصلی این محصول فراهم آوردن امکان تولید برنامه‌های بانک اطلاعاتی مبتنی بر سیلورلایت جهت افرادی با تجربه‌ی کمتر برنامه نویسی می‌باشد: (+)

این نوع محصولات ویژه سرور عموما جهت Windows platform تهیه می‌شوند و زمانیکه بازه‌ی سیع‌تری از کاربران مدنظر باشند همانند Office web apps کمتر از Silverlight استفاده شده است و اینجا شاید این سؤال مطرح شود که چرا Silverlight ؟ در این مورد مطلب مفصلی را اینجا می‌توانید مطالعه کنید: (+)

نظرات مطالب
بررسی علت CPU Usage بالای برنامه در حال اجرا
در یک چنین حالتی بله. می‌تونید سرویس ویندوز ان اتی بنویسید برای بررسی خودکار. مطلب فوق یک بررسی دستی است. یک تایمر داخل این سرویس تعریف کنید سپس به کمک WMI ((+)) هر از چند لحظه یکبار، وضعیت CPU usage کل سیستم را بررسی کنید. سپس اگر بالا بود می‌شود کل پروسه‌های ویندوز را لیست کرد و نکته فوق را (بر اساس مرتب سازی اطلاعات با توجه به KernelTime + UserTime) به آن‌ها اعمال کرد. نهایتا یک گزارش متنی یا یک ایمیل می‌شود از این برنامه گرفت.
مطالب
امکان تعریف ساده‌تر کلاس‌های Immutable در C# 9.0 با معرفی نوع جدید record
در مطلب معرفی خواص init-only، با روش معرفی خواص immutable آشنا شدیم. نوع جدیدی که به C# 9.0 به نام record اضافه شده‌است، قسمتی از آن بر اساس همان خواص init-only کار می‌کند. به همین جهت مطالعه‌ی آن مطلب، پیش از ادامه‌ی بحث جاری، ضروری است.


چرا در C# 9.0 تا این اندازه بر روی سادگی ایجاد اشیاء Immutable تمرکز شده‌است؟

به شیءای Immutable گفته می‌شود که پس از وهله سازی ابتدایی آن، وضعیت آن دیگر قابل تغییر نباشد. همچنین به کلاسی Immutable گفته می‌شود که تمام وهله‌های ساخته شده‌ی از آن نیز Immutable باشند. نمونه‌ی یک چنین شیءای را از نگارش 1 دات نت در حال استفاده هستیم: رشته‌ها. رشته‌ها در دات نت غیرقابل تغییر هستند و هرگونه تغییری بر روی آن‌ها، سبب ایجاد یک رشته‌ی جدید (یک شیء جدید) می‌شود. نوع جدید record نیز به همین صورت عمل می‌کند.

مزایای وجود Immutability:

- اشیاء Immutable یا غیرقابل تغییر، thread-safe هستند که در نتیجه، برنامه نویسی همزمان و موازی را بسیار ساده می‌کنند؛ چون چندین thread می‌توانند با شیءای کار کنند که دسترسی به آن، تنها read-only است.
- اشیاء Immutable از اثرات جانبی، مانند تغییرات آن‌ها در متدهای مختلف در امان هستند. می‌توانید آن‌ها را به هر متدی ارسال کنید و مطمئن باشید که پس از پایان کار، این شیء تغییری نکرده‌است.
- کار با اشیاء Immutable، امکان بهینه سازی حافظه را میسر می‌کنند. برای مثال NET runtime.، هش رشته‌های تعریف شده‌ی در برنامه را در پشت صحنه نگهداری می‌کند تا مطمئن شود که تخصیص حافظه‌ی اضافی، برای رشته‌های تکراری صورت نمی‌گیرد. نمونه‌ی دیگر آن نمایش حرف "a" در یک ادیتور یا نمایشگر است. زمانیکه یک شیء Immutable حاوی اطلاعات حرف "a"، ایجاد شود، به سادگی می‌توان این تک وهله را جهت نمایش هزاران حرف "a" مورد استفاده‌ی مجدد قرار داد، بدون اینکه نگران مصرف حافظه‌ی بالای برنامه باشیم.
- کار با اشیاء Immutable به باگ‌های کمتری ختم می‌شود؛ چون همواره امکان تغییر حالت درونی یک شیء، توسط قسمت‌های مختلف برنامه، می‌تواند به باگ‌های ناخواسته‌ای منتهی شوند.
- Hash list‌ها که در جهت بهبود کارآیی برنامه‌ها بسیار مورد استفاده قرار می‌گیرند، بر اساس کلیدهایی Immutable قابل تشکیل هستند.


روش تعریف نوع‌های جدید record

کلاس ساده‌ی زیر را در نظر بگیرید:
public class User
{
   public string Name { set; get; }
}
برای تبدیل آن به یک نوع جدید record فقط کافی است واژه‌ی کلیدی class آن‌را با record جایگزین کنیم (به آن nominal record هم می‌گویند):
public record User
{
   public string Name { set; get; }
}
نحوه‌ی کار با آن و وهله سازی آن نیز دقیقا مانند کلاس‌ها است:
var user = new User();
user.Name = "User 1";
و ... در اینجا امکان انتساب مقداری به خاصیت Name وجود دارد؛ یعنی این خاصیت به صورت پیش‌فرض Immutable نیست.

روش تعریف دومی نیز در اینجا میسر است (به آن positional record هم می‌گویند):
public record User(string Name);
با این‌کار، به صورت خودکار یک record جدید تشکیل می‌شود که به همراه خاصیت Name است؛ چیزی شبیه به record قبلی که تعریف کردیم (به همین جهت نیاز است نام آن‌را شروع شده‌ی با حروف بزرگ درنظر بگیریم). با این تفاوت که این record، اینبار دارای سازنده است و همچنین خاصیت Name آن از نوع init-only است. در این حالت است که کل record به صورت immutable معرفی می‌شود؛ وگرنه روش تعریف یک خاصیت معمولی که از نوع init-only نیست (مانند مثال اول)، سبب بروز Immutability نخواهد شد.

برای کار با رکورد دومی که تعریف کردیم باید سازند‌ه‌ی این record را مقدار دهی کرد:
var user = new User("User 1");
// Error: Init-only property or indexer 'User.Name' can only be assigned
// in an object initializer, or on 'this' or 'base' in an instance constructor
// or an 'init' accessor. [CS9Features]csharp(CS8852)
user.Name = "User 1";
و همانطور که ملاحظه می‌کنید، چون خاصیت Name از نوع init-only است و در سازنده‌ی record تعریف شده مقدار دهی شده‌است، دیگر نمی‌توان آن‌را مقدار دهی مجدد کرد. همچنین در اینجا امکان استفاده‌ی از object initializers مانند new User { Name = "User 1" } نیز وجود ندارد؛ چون به همراه یک سازنده‌ی به صورت خودکار تولید شده‌است که خاصیتی init-only را مقدار دهی کرده‌است.


نوع جدید record چه اطلاعاتی را به صورت خودکار تولید می‌کند؟

روش دوم تعریف recordها اگر در نظر بگیریم:
public record User(string Name);
و در این حالت برنامه را کامپایل کنیم، به کدهای زیر که حاصل از دی‌کامپایل است، می‌رسیم:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Runtime.CompilerServices;
using System.Text;
using CS9Features;

public class User : IEquatable<User>
{
 protected virtual Type EqualityContract
 {
  [System.Runtime.CompilerServices.NullableContext(1)]
  [CompilerGenerated]
  get
  {
   return typeof(User);
  }
 }

 public string Name
 {
  get;
  set/*init*/;
 }

 public User(string Name)
 {
  this.Name = Name;
  base..ctor();
 }

 public override string ToString()
 {
  StringBuilder stringBuilder = new StringBuilder();
  stringBuilder.Append("User");
  stringBuilder.Append(" { ");
  if (PrintMembers(stringBuilder))
  {
   stringBuilder.Append(" ");
  }
  stringBuilder.Append("}");
  return stringBuilder.ToString();
 }

 protected virtual bool PrintMembers(StringBuilder builder)
 {
  builder.Append("Name");
  builder.Append(" = ");
  builder.Append((object?)Name);
  return true;
 }

 [System.Runtime.CompilerServices.NullableContext(2)]
 public static bool operator !=(User? r1, User? r2)
 {
  return !(r1 == r2);
 }

 [System.Runtime.CompilerServices.NullableContext(2)]
 public static bool operator ==(User? r1, User? r2)
 {
  return (object)r1 == r2 || (r1?.Equals(r2) ?? false);
 }

 public override int GetHashCode()
 {
  return EqualityComparer<Type>.Default.GetHashCode(EqualityContract) * -1521134295 + EqualityComparer<string>.Default.GetHashCode(Name);
 }

 public override bool Equals(object? obj)
 {
  return Equals(obj as User);
 }

 public virtual bool Equals(User? other)
 {
  return (object)other != null && EqualityContract == other!.EqualityContract && EqualityComparer<string>.Default.Equals(Name, other!.Name);
 }

 public virtual User <Clone>$()
 {
  return new User(this);
 }

 protected User(User original)
 {
  Name = original.Name;
 }

 public void Deconstruct(out string Name)
 {
  Name = this.Name;
 }
}
این خروجی به صورت خودکار تولید شده‌ی توسط کامپایلر، چنین نکاتی را به همراه دارد:
- record‌ها هنوز هم در اصل همان class‌های استاندارد #C هستند (یعنی در اصل reference type هستند).
- این کلاس به همراه یک سازنده و یک خاصیت init-only است (بر اساس تعاریف ما).
- متد ToString آن بازنویسی شده‌است تا اگر آن‌را بر روی شیء حاصل، فراخوانی کردیم، به صورت خودکار نمایش زیبایی را از محتوای آن ارائه دهد.
- این کلاس از نوع  <IEquatable<User است که امکان مقایسه‌ی اشیاء record را به سادگی میسر می‌کند. برای این منظور متدهای GetHashCode و Equals آن به صورت خودکار بازنویسی و تکمیل شده‌اند (یعنی مقایسه‌ی آن شبیه به value-type است).
- این کلاس امکان clone کردن اطلاعات جاری را مهیا می‌کند.
- همچنین به همراه یک متد Deconstruct هم هست که جهت انتساب خواص تعریف شده‌ی در آن، به یک tuple مفید است.

بنابراین یک رکورد به همراه قابلیت‌هایی است که سال‌ها در زبان #C وجود داشته‌اند و شاید ما به سادگی حاضر به تشکیل و تکمیل آن‌ها نمی‌شدیم؛ اما اکنون کامپایلر زحمت کدنویسی خودکار آن‌ها را متقبل می‌شود!


ساخت یک وهله‌ی جدید از یک record با clone کردن آن

اگر به کدهای حاصل از دی‌کامپایل فوق دقت کنید، یک قسمت جدید clone هم با syntax خاصی در آن ظاهر شده‌است:
public virtual User <Clone>$()
{
  return new User(this);
}
زمانیکه یک شیء Immutable است، دیگر نمی‌توان مقادیر خواص آن‌را در ادامه تغییر داد. اما اگر نیاز به اینکار وجود داشت، باید چکار کنیم؟ در C# 9.0 برای ایجاد وهله‌ی جدید معادلی از یک record، واژه‌ی کلیدی جدیدی را به نام with، اضافه کرده‌اند. برای نمونه اگر record زیر را در نظر بگیریم که دارای دو خاصیت نام و سن است:
public record User(string Name, int Age);
وهله سازی متداول آن به صورت زیر خواهد بود:
var user1 = new User("User 1", 21);
اما اگر خواستیم خاصیت سن آن‌را تغییر دهیم، می‌توان با استفاده از واژه‌ی کلیدی with، به صورت زیر عمل کرد:
var user2 = user1 with { Age = 31 };
کاری که در اصل در اینجا انجام می‌شود، ابتدا clone کردن شیء user1 است (یعنی دقیقا یک وهله‌ی جدید از user1 را با تمام اطلاعات قبلی آن در اختیار ما قرار می‌دهد که این وهله، ارجاعی را به شیء قبلی ندارد و از آن منقطع است). بنابراین نام user2، دقیقا همان "User 1" است که پیشتر تنظیم کردیم؛ با این تفاوت که اینبار مقدار سن آن متفاوت است. با استفاده از cloning، هنوز شیء user1 که immutable است، دست نخورده باقی مانده‌است و توسط with می‌توان خواص آن‌را تغییر داد و حاصل کار، یک شیء کاملا جدید است که مکان آن در حافظه، با مکان شیء user1 در حافظه، یکی نیست.


مقایسه‌ی نوع‌های record

در کدهای حاصل از دی‌کامپایل فوق، قسمت عمده‌ای از آن به تکمیل اینترفیس <IEquatable<User پرداخته شده بود. به همین جهت اکنون دو رکورد با مقادیر خواص یکسانی را ایجاد می‌کنیم:
var user1 = new User("User 1", 21);
var user2 = new User("User 1", 21);
سپس یکبار آن‌ها را از طریق عملگر == و بار دیگر به کمک متد Equals، مقایسه می‌کنیم:
Console.WriteLine("user1.Equals(user2) -> {0}", user1.Equals(user2));
Console.WriteLine("user1 == user2 -> {0}", user1 == user2);
خروجی هر دو حالت، True است:
user1.Equals(user2) -> True
user1 == user2 -> True
این مورد، یکی از مهم‌ترین تفاوت‌های recordها با classها هستند.
- زمانیکه عملگر == را بر روی شیء user1 و user2 اعمال می‌کنیم، اگر User، از نوع کلاس معمولی باشد، حاصل آن false خواهد بود؛ چون این دو، به یک مکان از حافظه اشاره نمی‌کنند، حتی با اینکه مقادیر خواص هر دو شیء یکی است.
- اما اگر به قطعه کد دی‌کامپایل شده دقت کنید، در یک رکورد که هر چند در اصل یک کلاس است، حتی عملگر == نیز بازنویسی شده‌است تا در پشت صحنه همان متد Equals را فراخوانی کند و این متد با توجه به پیاده سازی اینترفیس <IEquatable<User، اینبار دقیقا مقادیر خواص رکورد را یک به یک مقایسه کرده و نتیجه‌ی حاصل را باز می‌گرداند:
public virtual bool Equals(User? other)
{
   return (object)other != null &&
 EqualityContract == other!.EqualityContract &&
 EqualityComparer<string>.Default.Equals(Name, other!.Name) && 
EqualityComparer<int>.Default.Equals(Age, other!.Age);
}
این متدی است که به صورت خودکار توسط کامپایلر جهت مقایسه‌ی مقادیر خواص رکورد جدید تعریف شده، تشکیل شده‌است. به عبارتی recordها از لحاظ مقایسه، شبیه به value objects عمل می‌کنند؛ هرچند در اصل یک کلاس هستند.

یک نکته: بازنویسی عملگر == در SDK نگارش rc2 فعلی رخ‌داده‌است و در نگارش‌های قبلی preview، اینگونه نبود.


امکان ارث‌بری در recordها

دو رکورد زیر را در نظر بگیرید که اولی به همراه Name است و نمونه‌ی مشتق شده‌ی از آن، خاصیت init-only سن را نیز به همراه دارد:
    public record User
    {
        public string Name { get; init; }

        public User(string name)
        {
            Name = name;
        }
    }

    public record UserWithAge : User
    {
        public int Age { get; init; }

        public UserWithAge(string name, int age) : base(name)
        {
            Age = age;
        }
    }
در اینجا روش دیگر تعریف recordها را ملاحظه می‌کنید که شبیه به کلاس‌ها است و خواص آن init-only هستند. در این حالت اگر مقایسه‌ی زیر را انجام دهیم:
var user1 = new User("User 1");
var user2 = new UserWithAge("User 1", 21);

Console.WriteLine("user1.Equals(user2) -> {0}", user1.Equals(user2));
Console.WriteLine("user1 == user2 -> {0}", user1 == user2);
به خروجی زیر خواهیم رسید:
user1.Equals(user2) -> False
user1 == user2 -> False
علت آن را هم پیشتر بررسی کردیم. تساوی رکوردها بر اساس مقایسه‌ی مقدار تک تک خواص آن‌ها صورت می‌گیرد و چون user1 به همراه سن نیست، مقایسه‌ی این دو، false را بر می‌گرداند.

امکان تعریف ارث‌بری رکوردها به صورت زیر نیز وجود دارد و الزاما نیازی به روش تعریف کلاس مانند آن‌ها، مانند مثال فوق نیست:
public abstract record Food(int Calories);
public record Milk(int C, double FatPercentage) : Food(C);


رکوردها متد ToString را بازنویسی می‌کنند

در مثال قبلی اگر یک ToString را بر روی اشیاء تشکیل شده فراخوانی کنیم:
Console.WriteLine(user1.ToString());
Console.WriteLine(user2.ToString());
به این خروجی‌ها می‌رسیم:
User { Name = User 1 }
UserWithAge { Name = User 1, Age = 21 }
که حاصل بازنویسی خودکار متد ToString در پشت صحنه است.


امکان استفاده‌ی از Deconstruct در رکوردها

دو روش برای تعریف رکوردها وجود دارند؛ یکی شبیه به تعریف کلاس‌ها است و دیگری تعریف یک سطری، که positional record نیز نامیده می‌شود:
public record Person(string Name, int Age);
 فقط در حالت تعریف یک سطری positional record فوق است که خروجی خودکار نهایی تولیدی، به همراه public void Deconstruct نیز خواهد بود:
public void Deconstruct(out string Name, out int Age)
{
  Name = this.Name;
  Age = this.Age;
}
در این حالت می‌توان از tuples نیز برای کار با آن استفاده کرد:
var (name, age) = new Person("User 1", 21);
واژه‌ی «positional» نیز دقیقا به همین قابلیت اشاره می‌کند که بر اساس موقعیت خواص تعریف شده‌ی در رکورد، امکان Deconstruct آن‌ها به متغیرهای یک tuple وجود دارد. حالت تعریف کلاس مانند رکوردها، nominal نام دارد.


امکان استفاده‌ی از نوع‌های record در ASP.NET Core 5x

سیستم model binding در ASP.NET Core 5x، از نوع‌های record نیز پشتیبانی می‌کند؛ یک مثال:
 public record Person([Required] string Name, [Range(0, 150)] int Age);

 public class PersonController
 {
   public IActionResult Index() => View();

   [HttpPost]
   public IActionResult Index(Person person)
   {
    // ...
   }
 }


پرسش و پاسخ

آیا نوع‌های record به صورت value type معرفی می‌شوند؟
پاسخ: خیر. رکوردها در اصل reference type هستند؛ اما از لحاظ مقایسه، شبیه به value types عمل می‌کنند.

آیا می‌توان در یک کلاس، خاصیتی از نوع رکورد را تعریف کرد؟
پاسخ: بله. از این لحاظ محدودیتی وجود ندارد.

آیا می‌توان در رکوردها، از struct و یا کلاس‌ها جهت تعریف خواص استفاده کرد؟
پاسخ: بله. از این لحاظ محدودیتی وجود ندارد.

آیا می‌توان از واژه‌ی کلیدی with با کلاس‌ها و یا structها استفاده کرد؟
پاسخ: خیر. این واژه‌ی کلیدی در C# 9.0 مختص به رکوردها است.

آیا رکوردها به صورت پیش‌فرض Immutable هستند؟
پاسخ: اگر آن‌ها را به صورت positional records تعریف کنید، بله. چون در این حالت خواص تشکیل شده‌ی توسط آن‌ها از نوع init-only هستند. در غیراینصورت، می‌توان خواص غیر init-only را نیز به تعریف رکوردها اضافه کرد.
نظرات مطالب
کار با کوکی‌ها در ASP.NET Core
یک نکته‌ی تکمیلی: ارتقاء به نگارش 3.1 و تغییر تنظیمات کوکی‌ها


مرورگر کروم، از نگارش 80 آن به بعد به همراه یک تغییر غیرسازگار با نگارش‌های قبلی آن است: از این پس تمام کوکی‌های آن در صورتیکه تنظیمات SameSite را نداشته باشند، به صورت SameSite=Lax تفسیر می‌شوند؛ که تغییر امنیتی فوق العاده‌ای است و سبب خواهد شد تا بسیاری از حملات مانند CSRF به طور کامل غیرعملی شوند. اما ... این مورد سبب از کار افتادن برنامه‌هایی خواهد شد که از سرویس‌هایی مانند IdentityServer استفاده می‌کنند. در یک چنین حالتی نیاز خواهید داشت برای رفع این مشکل، SameSite=None را تنظیم کنید.

اما SameSite چیست؟ تنظیم و خاصیت SameSite از سال 2016 به کوکی‌ها اضافه شد تا بتوان توسط آن در برابر حملات CSRF مقاومت کرد؛ مقادیر اولیه‌ی آن نیز Lax و Strict بودند. Lax به این معنا است که کوکی‌ها در حین مرور یک سایت، باید به صورت خودکار به سمت سرور همان سایت ارسال شوند؛ اما در حالت مرور سایت و هدایت از طریق سایت‌های دیگر به سایت ما، فقط درخواست‌های GET رسیده می‌توانند کوکی‌ها را نیز ارسال کنند. حالت Strict آن فقط کوکی‌های تنظیم شده‌ی درون یک سایت را معتبر شمرده و ارسال می‌کند. عدم تنظیم SameSite نیز مشکل خاصی را ایجاد نمی‌کرد. برای مثال اعمال اعتبارسنجی مبتنی بر OpenIdConnect مانند login/logout، نیاز دارند در طی یک درخواست POST، اطلاعاتی را به سایت خارجی درخواست کننده ارسال کنند. برای اینکه این عملیات به درستی صورت گیرد، می‌بایستی تنظیمات SameSite انجام نمی‌شد تا جابجایی کوکی‌ها بین دو دومین مختلف در حالت POST، بدون مشکل صورت می‌گرفت.
با تغییر جدید گوگل، حالت پیش‌فرض SameSite که اجباری نبود، به صورت اجباری به Lax تنظیم شده‌است؛ اما برای حالاتی مانند OpenIdConnect، مقدار None را نیز اضافه کرده‌است. به همین جهت این نوع برنامه‌ها اگر از تنظیم SameSite=None استفاده نکنند، دیگر نمی‌توانند کوکی‌های درخواست‌های POST را بین دومین‌های مختلف جابجا کنند.

مشکل مهم! مقدار None را فقط مرورگر کروم متوجه می‌شود و جزو استاندارد SameSite نیست! در این استاندارد اگر مقدار SameSite تنظیم شود و مرورگر نتواند آن‌را تشخیص دهد (مانند iOS 12)، مقدار Strict را به عنوان مقدار دریافتی تنظیم می‌کند! به همین جهت برنامه‌ی شما باید بر اساس نوع مرورگر تصمیم‌گیری کند که آیا باید SameSite را به خروجی اضافه کند یا خیر.

وضعیت دات نت در این مورد: با به روز رسانی‌های جدید دات نت 4.7.2 و همچنین NET Core 2.1.، مقدار جدید None توسط برنامه (در CookieOptions) قابل تنظیم خواهد بود که سبب تولید SameSite=None می‌شود. به علاوه در NET Core 3.1.،  مقدار SameSite.Unspecified را نیز می‌توان تنظیم کرد که سبب خواهد شد تا خاصیت SameSite اصلا تنظیم نشود (اصلا به درخواست اضافه نشود؛ تا مرورگرهایی که نمی‌توانند مقدار None را تفسیر کنند، به اشتباه آن‌را به Strict تنظیم نکنند).

به صورت خلاصه: اگر برنامه‌ی شما از OpenIdConnect و یا IdentityServer استفاده نمی‌کند، هیچ تنظیمی را تغییر ندهید! تنظیم پیش‌فرض SameSite=Lax گوگل سبب می‌شود تا عملا حملات CSRF دیگر بر روی سایت شما قابل اجرا نباشد. اما اگر از IdentityServer استفاده می‌کنید، این تنظیم پیش‌فرض، سبب از کار افتادن امکان ارسال کوکی‌های حالت POST، به سایت‌های خارجی می‌شود و برنامه و سیستم شما از کار خواهد افتاد.
مطالب
قسمت دوم : ساختار Solution در هنگام استفاده از Telerik Reporting
در این قسمت به بررسی مجدد یک نکته یا Best Practice در حین کار با Telerik Reporting می‌پردازیم.همانطور که گفته شد روش توصیه شده جهت استفاده از Telerik Reporting ، ساخت یک پروژه Class Library و قرار دادن گزارشات در آن می‌باشد.در ادامه می‌توان پروژه  Class Library ساخته شده را به هر تعداد پروژه ویندوزی و یا وب متصل کرد و گزارشات ساخته شده را به راحتی در محیط‌های مختلف نمایش داد.در تصویر زیر ساختار یک پروژه را بر اساس مباحث گفته شده مشاهده می‌کنید:


•  MyReportLib: پروژه Class Library شامل گزارشات Telerik Reporting می‌باشد.در اینجا پروژه فقط یک گزارش با نام "Report1.cs" دارد که در تصویر مشاهده می‌کنید.
•  MyWebApplication: یک پروژه از نوع Asp.net می‌باشد که گزارشات ساخته شده را می‌توان در آن به کاربر نمایش داد(در قالب صفحات HTML). توجه داشته باشید که این پروژه یک Reference به پروژه Class Library حاوی گزارشات دارد.
•  MyWindowsApplication: یک پروژه از نوع Windows Application است که برای نمایش گزارشات ساخته شده در محیط ویندوز می‌توان از آن استفاده کرد.توجه داشته باشید که این پروژه هم برای نمایش گزارشات ساخته شده یک Reference به پروژه Class Library دارد.
 
مطالب
IIS7 و آپلود فایل‌های حجیم

با استفاده از IIS6 ویندوز سرور 2003 و تنظیمات ویژه در web.config یک برنامه ASP.Net، حداکثر می‌توان یک فایل 2 گیگابایتی را آپلود کرد (جهت مصارف اینترانتی). برای مثال:
<system.web>
<httpRuntime maxRequestLength="2097151" executionTimeout="900" />
</system.web>
2097151 کیلوبایت حداکثر مقداری است که اینجا می‌توان تنظیم کرد و بیش از این با خطای زیر متوقف خواهیم شد:

Parser Error Message: The value for the property 'maxRequestLength' is not valid. The error is: The value must be inside the range 0-2097151.

این محدودیت در IIS7 برطرف شده است که تنظیمات آن در وب کانفیگ به صورت زیر می‌باشد:
<system.webServer>
<security>
<requestFiltering>
<requestLimits maxAllowedContentLength="4294967295" />
</requestFiltering>
</security>
</system.webServer>

در اینجا maxAllowedContentLength بر حسب بایت است و نه همانند maxRequestLength برحسب کیلوبایت (که در IIS7 هیچ تاثیری نخواهد داشت).
البته تنظیمات فوق در اینجا به پایان نمی‌رسند زیرا بر اساس تنظیمات امنیتی IIS7، کاربران مجاز به اعمال تنظیمات شخصی خود نیستند و خطای زیر را دریافت خواهند کرد:
The requested page cannot be accessed because the related configuration data for the page is invalid
و یا

The request filtering module is configured to deny a request that exceeds the request content length

برای این منظور باید دستور زیر را با دسترسی مدیریتی در خط فرمان اجرا نمود:
برای یک برنامه خاص:
%windir%\system32\inetsrv\appcmd set config "Default Web Site/<your app>" -section:requestFiltering -requestLimits.maxAllowedContentLength:4294967295

و یا برای تمام برنامه‌ها:
%windir%\system32\inetsrv\appcmd set config -section:requestFiltering -requestLimits.maxAllowedContentLength:4294967295

و یا فایل زیر را یافته:
%windir%\System32\inetsrv\config\applicationHost.config
در آن سطر زیر را
<section name="requestFiltering" overrideModeDefault="Deny" />
ویرایش کرده و مقدار overrideModeDefault آن‌را به Allow‌ تنظیم کرد:
<section name="requestFiltering" overrideModeDefault="Allow" />
مقدار پیش فرض maxRequestLength در IIS6 مساوی 4 مگابایت و مقدار پیش فرض maxAllowedContentLength در IIS7 مساوی 28.6MB‌ می‌باشد. maxAllowedContentLength از نوع UINT32 است یعنی حداکثر تا 4 گیگابایت را توسط آن می‌توان مقدار دهی کرد. maxRequestLength از نوع Int32 است با حداکثر مقدار قابل تنظیم 2 گیگابایت.



نظرات مطالب
روش نادرست اعمال دسترسی کاربر به منوها و کنترلهای فرم در windows form ها
مطمعنا بیشتر از 80 درصد نرم افزار‌های داخلی اینگونه طراحی شدن حاضرم از نرم افزار‌های اتوماسیون اداری شرکت‌های مهمی نام ببرم که به این روش کار کردن چون دیدم دارم می‌گم

روشی که اقای رضایی می‌گن درسته، من کمتر تحت ویندوز کار کردم اما همیشه روش اقای رضایی انجام دادم

در کل پست به جایی بود ممنون
مطالب
رمزنگاری کانکشن استرینگ در ASP.Net

ذخیره کردن رشته اتصالی به دیتابیس، به صورت یک رشته مشخص در کدهای برنامه، کاری است مزموم. زیرا پس از هر بار تغییر این مورد، نیاز خواهد بود تا تمامی سورس‌ها تغییر کنند و اگر از حالت web application استفاده کرده باشید، مجبور خواهید شد یکبار دیگر برنامه را کامپایل و دایرکتوری bin روی سرور را به روز کنید. به همین جهت، استاندارد برنامه‌های ASP.Net این است که این رشته اتصالی را در فایل web.config ذخیره کنیم تا با هر بار تغییر پارامترهای مختلف آن (مثلا تغییر نام سرور، یا تعویض ماهیانه پسوردها)، مجبور به کامپایل مجدد برنامه نشویم. شبیه به همین مورد در برنامه‌های PHP هم رایج است و عموما این مشخصات در فایل config.php و یا با اسامی شبیه به این صورت می‌گیرد.
در ASP.Net 1.x قسمت خاصی برای کانکشن استرینگ وجود نداشت اما از ASP.Net 2 به بعد ، قسمت ویژه‌ای مخصوص این کار در فایل web.config در نظر گرفته شده است.
خیلی هم خوب! اما این تجربه تلخ کاری را (که یکبار برای من رخ داد) هم همواره در نظر داشته باشید:
امکان خوانده شدن محتوای فایل کانفیگ، توسط همسایه شما در همان هاست اشتراکی که الان از آن دارید استفاده می‌کنید. عموما هاست‌های اینترنتی اشتراکی هستند و نه dedicated و نه فقط مختص به شما. از یک سرور برای سرویس دهی به 100 ها سایت استفاده می‌شود. یکبار در یکی از سایت‌ها دیدم که فایل machine.config سرور را هم محض نمونه خوانده بودند چه برسد به فایل متنی کانفیگ شما! یا تصور کنید که وب سرور هک شود. عموما اس کیوال سرور بر روی سرور دیگری قرار دارد. به همین جهت رمزنگاری این رشته باز هم ضریب امنیت بیشتری را به همراه خواهد داشت.
به همین منظور رمزنگاری قسمت کانکشن استرینگ فایل وب کانفیگ الزامی است، چون آن‌هایی که به دنبال اطلاعاتی اینگونه هستند دقیقا می‌دانند باید به کجا مراجعه کنند.

راه حل‌ها:

الف) از وب کانفیگ برای این‌کار استفاده نکنید. یک فایل class library‌ درست کنید (یک dll مجزا) و ارجاعی از این فایل را به پروژه خود اضافه کنید و از رشته اتصالی قرار گرفته در آن استفاده کنید. این فایل را هم می‌توان با روش‌های obfuscation محافظت کرد تا امنیت اطلاعات داخل آن‌را تا حد قابل قبولی بالا برد. همچنین می‌توان برای این فایل کتابخانه، امضای دیجیتال درنظر گرفت. زیرا امضای دیجیتال سبب می‌شود تا تغییر فایل dll رشته اتصالی، با یک کپی و paste معمولی قابل انجام نباشد (تمامی dll ها و اسمبلی‌های دیگری که ارجاعی از آن‌را در خود دارند باید یکبار دیگر هم کامپایل و به سرور منتقل شوند). این یک نوع اطمینان خاطر است اما در بلند مدت شاید تکرار اینکار خسته کننده باشد.

ب)استفاده از روش استاندارد رمزنگاری قسمت‌های مختلف کانکشن استرینگ فایل web.config
برای مشاهده نحوه انجام اینکار با برنامه نویسی به این مقاله مراجعه نمائید.
مزیت: نیازی به کد نویسی برای رمزگشایی و استفاده از آن نیست و اینکار به صورت خودکار توسط ASP.Net انجام می‌شود.
ایراد:فایل حاصل قابل انتقال نیست. چون رمزنگاری بر اساس کلیدهای منحصربفرد سرور شما ایجاد می‌شوند، این فایل از یک سرور به سرور دیگر قابل انتقال و استفاده نخواهد بود. یعنی اگر بر روی کامپیوتر برنامه نویسی شما این‌کار صورت گرفت، برنامه در سرور کار نخواهد کرد. البته شاید ایراد آنچنانی نباشد و فقط باید یکبار دیگر روی هاست نیز این کار را تکرار کرد. اما باید درنظر داشت که همسایه محترم شما نیز می‌تواند بر روی همان هاست به سادگی فایل شما را رمزگشایی کند! بنابراین نباید اصلا به این روش در هاست‌های اشتراکی دل خوش کرد.

ج)بکارگیری روش‌های غیراستاندارد رمزنگاری
منظور از غیراستاندارد، حالت‌های دیگر استاندارد رمزنگاری و رمزگشایی نسبت به روش استاندارد ارائه شده توسط مایکروسافت است (که همه از آن مطلع هستند). به شخصه از این روش در هاست‌ها استفاده می‌کنم. (مثلا، البته با کمی تغییر و پیچ و تاب بیشتر)
الگوریتم‌های رمزنگاری و رمزگشایی در یک فایل dll به برنامه اضافه می‌شوند (بنابراین این فایل قرار نیست تغییر کند). رشته رمزنگاری شده در فایل web.config قرار می‌گیرد. بدیهی است در هر بار اتصال به دیتابیس این رشته باید رمزگشایی شود اما سربار آن بسیار کم است و اصلا مشهود نیست. در هر حال این هزینه‌ای است که باید پرداخت شود. بدست آوردن ساده کانکشن استرینگ یعنی امکان پاک کردن سریع کل اطلاعات شما.

د)اگر سرور dedicated است حتما از روش windows authentication استفاده کنید
برای مثال یک سرور dedicated مخصوص کار ویژه‌ای تهیه کرده اید یا در شبکه اینترانت یک شرکت برنامه شما نصب شده است.
روش اعتبار سنجی از نوع ویندوزی برای اتصال به اس کیوال سرور نسبت به حالت sql server authentication امن تر است، زیرا نیازی نیست تا در وب کانفیگ نام کاربری یا پسوردی را مشخص نمائید و همچنین در این حالت پسوردها در شبکه منتقل نمی‌شوند (در حالت sql server authentication اینطور نیست). اما عموما در هاست‌های اشتراکی برای ساده تر کردن کار ، از این روش استفاده نمی‌کنند.
بنابراین در اینجا حتی اگر شخصی به رشته اتصالی شما دسترسی پیدا کند، کار خاصی را نمی‌تواند انجام دهد چون هیچگونه نام کاربری یا پسوردی در آن لحاظ نشده است.
در این روش به صورت پیش فرض از اکانت ASP.Net استفاده می‌شود. یعنی تمام برنامه‌ها محدود به یک اکانت خواهند شد.
برای تغییر این مورد دو کار را می‌توان انجام داد : استفاده از impersonation یا مطالعه قسمت بعد (ه)
توصیه: از روش impersonation به دلیل اینکه باید نام کاربری و کلمه عبور را باز هم به صورت واضحی ذکر نمود اجتناب کنید.

ه)ایجاد application pool مجزا به ازای هر برنامه ASP.Net در ویندوزهای سرور
Application pool که برای اولین بار در ویندوز سرور 2003 معرفی شده جهت ایزوله کردن برنامه‌های ASP.Net بکار برده می‌شود. به این صورت می‌شود برای هر pool یک اکانت ویندوزی مجزا تعریف کرد. حال می‌توان به این اکانت در اس کیوال سرور دسترسی داد. به این صورت برنامه‌های مختلف تحت یک اکانت واحد (یوزر asp.net) کار نکرده (می‌توانند هم کار کنند، اما امکان تعریف identity جدید برای کاربر آن در IIS‌ وجود دارد) و ضریب امنیتی بالاتری را تجربه خواهید کرد (در تکمیل روش (د))


پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
نمایش ردیف های اضافه در انتهای هر صفحه
- یک مثال محاسبه بیمه و مالیات یک فاکتور که جدول خاصی را در انتهای گزارش (نه انتهای هر صفحه) اضافه می‌کند، در مجموعه مثال‌ها موجود است.
- اگر table.NumberOfDataRowsPerPage تنظیم نشده، یعنی جدول تا پایان صفحه و تا جایی که جا باشد ادامه خواهد یافت. در این حالت می‌تونید اطلاعات اضافی ثابت را در Footer قرار دهید. مثال در مورد تهیه footer سفارشی زیاد هست.
- اگر table.NumberOfDataRowsPerPage تنظیم شده چیزی شبیه به مثال شما مثلا 4 ردیف در صفحه و دو ردیف اضافی، می‌تونید توسط روش events.RowStartedInjectCustomRows یک ردیف دلخواه را جایی تزریق کنید، قبل از ردیف مجموع صفحه البته. یک مثال