مطالب
ASP.NET Web API - قسمت دوم
در قسمت اول به دلایل ایجاد ASP.NET Web API پرداخته شد. در این قسمت، یک مثال ساده از Web API را بررسی می‌کنیم.
تلاش‌های بسیاری توسط توسعه گران صورت پذیرفته است تا فرایند ایجاد وب سرویس WCF در بستر HTTP آسان شود. امروزه وب سرویس هایی که از قالب REST استفاده می‌کنند مطرح هستند.
ASP.NET Web API از مفاهیم موجود در ASP.NET MVC مانند Controllerها استفاده می‌کند و بر مبنای آنها ساخته شده است. بدین شکل، توسعه گر می‌تواند با دانش موجود خود به سادگی وب سرویس‌های مورد نظر را ایجاد کند. Web API، پروتوکل SOAP را به کتاب‌های تاریخی! سپرده است تا از آن به عنوان روشی برای تعامل بین سیستم‌ها یاد شود. امروزه به دلیل فراگیری پروتوکل HTTP، بیشتر محیط‌های برنامه نویسی و سیستم ها، از مبانی اولیه‌ی پروتوکل HTTP مانند اَفعال آن پشتیبانی می‌کنند.
حال قصد داریم تا وب سرویسی را که در قسمت اول با WCF ایجاد کردیم، این بار با استفاده از Web API ایجاد کنیم. به تفاوت این دو دقت کنید.

using System.Web.Http;

namespace MvcApplication1.Controllers
{
    public class ValuesController : ApiController        
    {
        // GET api/values/5
        public string Get(int id)                         
        {
            return string.Format("You entered: {0}", id);
        }
    }
}
اولین تفاوتی که مشهود است، تعداد خطوط کمتر مورد نیاز برای ایجاد وب سرویس با استفاده از Web API است، چون نیاز به interface و کلاس پیاده ساز آن وجود ندارد. در Controller، Web APIهایی که در نقش وب سرویس هستند از کلاس ApiController ارث می‌برند. اَعمال مورد نظر در قالب متدها در Controller تعریف می‌شوند. در مثال قبل، متد Get، یکی از اَعمال است.
نحوه‌ی برگشت یک مقدار از متدها در Web API، مانند WCF است. می‌توانید خروجی متد Get را با اجرای پروژه‌ی قبل در Visual Studio و تست آن با یک مرورگر ملاحظه کنید. دقت داشته باشید که یکی از اصولی که Web API به آن معتقد است این است که وب سرویس‌ها می‌توانند ساده باشند. در Web API، تست و دیباگ وب سرویس‌ها بسیار راحت است. با مرورگر Internet Explorer به آدرس http://localhost:{port}/api/values/3 بروید. پیش از آن، برنامه‌ی Fiddler را اجرا کنید. شکل ذیل، نتیجه را نشان می‌دهد.

در اینجا نتیجه، عبارت "You entered: 3" است که به صورت یک متن ساده برگشت داده شده است.

ایجاد یک پروژه‌ی Web API
در Visual Studio، مسیر ذیل را طی کنید.

File> New> Project> Installed Templates> Visual C#> Web> ASP.NET MVC 4 Web Application 

  نام پروژه را HelloWebAPI بگذارید و بر روی دکمه‌ی OK کلیک کنید (شکل ذیل)

در فرمی که باز می‌شود، گزینه‌ی Web API را انتخاب و بر روی دکمه‌ی OK کلیک کنید (شکل ذیل). البته دقت داشته باشید که ما همیشه مجبور به استفاده از قالب Web API برای ایجاد پروژه‌های خود نیستیم. می‌توان در هر نوع پروژه ای از Web API استفاده کرد.

اضافه کردن مدل
مدل، شی ای است که نمایانگر داده‌ها در برنامه است. Web API می‌تواند به طور خودکار، مدل را به فرمت JSON، XML یا فرمت دلخواهی که خود می‌توانید برای آن ایجاد کنید تبدیل و سپس داده‌های تبدیل شده را در بدنه‌ی پاسخ HTTP به Client ارسال کند. تا زمانی که Client بتواند فرمت دریافتی را بخواند، می‌تواند از آن استفاده کند. بیشتر Clientها می‌توانند فرمت JSON یا XML را پردازش کنند. به علاوه، Client می‌تواند نوع فرمت درخواستی از Server را با تنظیم مقدار هدر Accept در درخواست ارسالی تعیین کند. اجازه بدهید کار خود را با ایجاد یک مدل ساده که نمایانگر یک محصول است آغاز کنیم.
بر روی پوشه‌ی Models کلیک راست کرده و از منوی Add، گزینه‌ی Class را انتخاب کنید.

نام کلاس را Product گذاشته و کدهای ذیل را در آن بنویسید.

namespace HelloWebAPI.Models
{
    public class Product
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public string Category { get; set; }
        public decimal Price { get; set; }
    }
}

مدل ما، چهار Property دارد که در کدهای قبل ملاحظه می‌کنید.

اضافه کردن Controller
در پروژه ای که با استفاده از قالب پیش فرض Web API ایجاد می‌شود، دو Controller نیز به طور خودکار در پروژه‌ی Controller قرار می‌گیرند:

  • HomeController: یک Controller معمول ASP.NET MVC است که ارتباطی با Web API ندارد.
  • ValuesController: یک Controller مختص Web API است که به عنوان یک مثال در پروژه قرار داده می‌شود.


توجه: Controllerها در Web API بسیار شبیه به Controllerها در ASP.NET MVC هستند، با این تفاوت که به جای کلاس Controller، از کلاس ApiController ارث می‌برند و بزرگترین تفاوتی که در نگاه اول در متدهای این نوع کلاس‌ها به چشم می‌خورد این است که به جای برگشت Viewها، داده برگشت می‌دهند.

کلاس ValuesController را حذف و یک Controller به پروژه اضافه کنید. بدین منظور، بر روی پوشه‌ی Controllers، کلیک راست کرده و از منوی Add، گزینه‌ی Controller را انتخاب کنید.

توجه: در ASP.NET MVC 4 می‌توانید بر روی هر پوشه‌ی دلخواه در پروژه کلیک راست کرده و از منوی Add، گزینه‌ی Controller را انتخاب کنید. پیشتر فقط با کلیک راست بر روی پوشه‌ی Controller، این گزینه در دسترس بود. حال می‌توان کلاس‌های مرتبط با Controllerهای معمول را در یک پوشه و Controllerهای مربوط به قابلیت Web API را در پوشه‌ی دیگری قرار داد.

نام Controller را ProductsController بگذارید، از قسمت Template، گزینه‌ی Empty API Controller را انتخاب و بر روی دکمه‌ی OK کلیک کنید (شکل ذیل).

فایلی با نام ProductsController.cs در پوشه‌ی Controllers قرار می‌گیرد. آن را باز کنید و کدهای ذیل را در آن قرار دهید. 

namespace HelloWebAPI.Controllers
{
    using System;
    using System.Collections.Generic;
    using System.Linq;
    using System.Net;
    using System.Net.Http;
    using System.Web.Http;
    using HelloWebAPI.Models;

    public class ProductsController : ApiController
    {

        Product[] products = new Product[] 
        { 
            new Product { Id = 1, Name = "Tomato Soup", Category = "Groceries", Price = 1.39M }, 
            new Product { Id = 2, Name = "Yo-yo", Category = "Toys", Price = 3.75M }, 
            new Product { Id = 3, Name = "Hammer", Category = "Hardware", Price = 16.99M } 
        };

        public IEnumerable<Product> GetAllProducts()
        {
            return products;
        }

        public Product GetProductById(int id)
        {
            var product = products.FirstOrDefault((p) => p.Id == id);
            if (product == null)
            {
                var resp = new HttpResponseMessage(HttpStatusCode.NotFound);
                throw new HttpResponseException(resp);
            }
            return product;
        }

        public IEnumerable<Product> GetProductsByCategory(string category)
        {
            return products.Where(
                (p) => string.Equals(p.Category, category, 
                    StringComparison.OrdinalIgnoreCase));
        }
    }
}

برای ساده نگهداشتن مثال، لیستی از محصولات را در یک آرایه قرار داده ایم اما واضح است که در یک پروژه‌ی واقعی، این لیست از پایگاه داده بازیابی می‌شود. در مورد کلاس‌های HttpResponseMessage و HttpResponseException بعداً توضیح می‌دهیم.
در کدهای Controller قبل، سه متد تعریف شده اند: 

  • متد GetAllProducts که کل محصولات را در قالب نوع <IEnumerable<Product برگشت می‌دهد.
  • متد GetProductById که یک محصول را با استفاده از مشخصه‌ی آن (خصیصه‌ی Id) برگشت می‌دهد.
  • متد GetProductsByCategory که تمامی محصولات موجود در یک دسته‌ی خاص را برگشت می‌دهد.

تمام شد! حال شما یک وب سرویس با استفاده از Web API ایجاد کرده اید. هر یک از متدهای قبل در Controller، به یک آدرس به شرح ذیل تناظر دارند.

GetAllProducts به api/products/

GetProductById به api/products/id/

GetProductsByCategory به api/products/?category=category/

در آدرس‌های قبل، id و category، مقادیری هستند که همراه با آدرس وارد می‌شوند و در پارامترهای متناظر خود در متدهای مربوطه قرار می‌گیرند. یک Client می‌تواند هر یک از متدها را با ارسال یک درخواست از نوع GET اجرا کند.

در قسمت بعد، کار خود را با تست پروژه و نحوه‌ی تعامل jQuery با آن ادامه می‌دهیم.

مطالب
مقدمه ای بر CQRS و Event Sourcing
به صورت عام، functionality اکثر پروژه‌های نرم افزاری تجاری خلاصه میشود به مخفف معروفی به نام CRUD، که object‌ها را میسازیم، آن‌ها را میخوانیم و تغییر میدهیم.
اپلیکیشن‌های طراحی شده بدین صورت، قابلیت خوانایی بالایی خواهند داشت و دیاگرام طراحی آنها چیزی شبیه به تصویر زیر میباشد

در واقع ما یک سیستمی داریم که شامل مدلی است از دیتا‌های ما و از این مدل برای کوئری گرفتن از دیتابیس استفاده میشود، که البته برای بیشتر پروژه‌های نرم افزاری، معماری درست و ترجیح داده شده‌ای هم میباشد.

زمانیکه نیاز‌های پروژه روز به روز افزورده و پیچیده‌تر میشود، مدل CRUD بصورت پیوسته از ارزشش کاسته میشود و از آن سادگی اولیه‌ی در درک و خوانایی آن دور خواهد شد.

ذات CQRS بر آن است که شما مدل‌های مختلفی را برای خواندن و نوشتن دیتا داشته باشید. الگوی آن چیزی شبیه به تصویر زیر است

چیزی که در این روش مشهود است این میباشد که برنامه نویسان باید قسمت‌های Command و Query را به صورت جداگانه طراحی نمایند.
CQRS این قابلیت را به شما میدهد که interface و Datastore و حتی بطور کامل Technology مجزایی در قسمت‌های CQ داشته باشید.

Event Sourcing
قسمت دوم و متمایز، معماری Event Sourcing یا ES میباشد که بصورت کوتاه، ES یک روش متفاوت برای Data storage میباشد.
اکثرا ما از Datastore‌هایی که مدلی از دیتا را انعکاس می‌دهند استفاده میکنیم. به مثال ساده‌ی زیر توجه کنید

ES از برنامه نویسان میخواهد که مدل سنتی CRUD را فراموش کرده و بجای آن تغییراتی را که روی دیتا صورت گرفته، نیز درج نمایند. اینکار به وسیله‌ی یک دیتابیس Append-only انجام میشود که به نام Event Store شناخته میشود.

در این معماری ما همه‌ی تغییرات روی دیتا را به صورت Serialize Event ذخیره میکنیم که میتواند دوباره در هر زمانی اجرا شده و current state هر objectی را در اختیار بگذارد.

این روش به ما کمک بزرگی میکند تا وضعیت یک object را در گذشته به راحتی پیدا کنیم و از آن میتوان به غیر از فوایدی که دارد، به عنوان یک Logger نیز استفاده نمود. به دلیل اینکه جزء به جزء تغییرات بر روی state سیستم، در آن ثبت شده است. از آنجاییکه دیتا بصورت serialize ذخیره میشود، بارگزاری آن نیز با سرعت بالایی انجام خواهد شد.

پس بصورت خلاصه در معماری Command Query Responsibility Segregation ابتدا باید به این موضوع توجه داشت که قسمت‌های Read و Write نرم افزار به صورت مجزایی طراحی میشوند و Event Sourcing شامل تغییراتی که روی data انجام شده است، میباشد و به‌صورت Serialize شده ذخیره میشود. ما تنها به یک دیتابیس و یک جدول برای نمایش event store نیازمندیم (بستگی به نیازتان میتوان تعداد آن را نیز بیشتر نمود و همچنین حتما لزومی ندارد که از دیتابیس‌های رابطه‌ای استفاده شود؛ بصورت مثال پیاده سازی این قسمت را میتوان با استفاده از Redis که دیتابیسی غیر رابطه‌ای و باسرعت میباشد استفاده نمود).
برای شروع کار (نه پیاده سازی کامل) باید با قسمت‌های مختلف طراحی در این معماری آشنا شویم:
Domain Object
نکته: SimpleCqrs فریم ورکی برای پیاده سازی معماری CQRS , ES میباشد که برای ساده‌تر شدن کار، از آن استفاده شده است (شما حتی میتوانید پیاده سازی خود را داشته باشید)
مدل Movie از کلاسی به نام AggregateRoot ارث بری کرده‌است که توسط SimpleCQRS پیاده سازی شده‌است و یک guid key در آن تعبیه شده است (Aggregate root از مباحث Domain Driven برگرفته شده است و آشنایی با آن کمک شایانی به درک عمیق‌تر روی این مباحث مینماید).
public class Movie : AggregateRoot  
{
    public string Title { get; set; }
    public DateTime ReleaseDate { get; set; }
    public int RunningTimeMinutes { get; set; }

    public Movie() { }

    public Movie(Guid movieId, string title, DateTime releaseDate, int runningTimeMinutes)
    {
        //پیاده سازی خواهد شد
    }
}
توجه: SimpleCQRS فقط پیاده سازی guid برای کلید مربوط به هر مدل را پیاده سازی نموده است؛ بنابراین کلید مدل نمیتواند integer باشد.

Commands
command دستوراتی است که توسط end user فراخوانی میشود که باعث تغییرات خواهد شد. وقتی اپلیکیشن یک command را دریافت مینماید، command handler به پردازش آن برای فهمیدن خواسته کاربر میپردازد و پس از آن event مربوطه را برای اجرای آن وظیفه‌ی خاص صدا میزند.
همه‌ی command‌ها تغییراتی بر روی state جاری خواهند داشت. در نتیجه دیتا‌های ذخیره شده درون دیتابیس تغییرات خواهند کرد. هر commandی که تغییری بر روی State سیستم نداشته باشد، یک دستور غلط محسوب شده و باید در سمت query‌ها آن را پیاده سازی نمود.
در نتیجه Commnad‌ها دستوراتی هستند که از طرف کاربر برای تغییرات بر روی دیتا‌های ذخیره شده، ارسال میشوند.
فرض کنید Domain Objectی برای Movie تعریف کرده‌ایم و میخواهیم دستور اضافه کردن فیلم را پیاده سازی نماییم
public class CreateMovieCommand : ICommand  
{
    public string Title { get; set; }
    public DateTime ReleaseDate { get; set; }
    public int RunningTimeMinutes { get; set; }
    public CreateMovieCommand(string title, DateTime releaseDate, int runningTime)
    {
        Title = title;
        ReleaseDate = releaseDate;
        RunningTimeMinutes = runningTime;
    }
}
توجه: ICommand از طریق SimpleCQRS اضافه شده‌است.

Command Handler
بعد از اینکه Command مورد نیاز نوشته شد، حال احتیاج به پیاده سازی CommandHandler مربوطه که دستور متناظر را پردازش میکند، داریم.
public class CreateMovieCommandHandler : CommandHandler<CreateMovieCommand>  
{
    protected IDomainRepository _repository;

    public CreateMovieCommandHandler(IDomainRepository repository)
    {
        _repository = repository;
    }

    public override void Handle(CreateMovieCommand command)  
    {
        var movie = new Domain.Movie(Guid.NewGuid(), command.Title, 
    command.ReleaseDate, command.RunningTimeMinutes);

        _repository.Save(movie);
    }
}
Command Handler باید از کلاس جنریک <CommandHandler<T ارث بری نماید و T باید از نوع Command در نظر گرفته شود و همچنین IDomainRepository اینترفیسی است که توسط SimpleCQRS تعریف شده‌است و ما احتیاجی به پیاده سازی آن نداریم (در قسمت‌های بعدی پیکربندی آن را انجام میدهیم).
برای رسیدگی کردن به دستور مربوطه احتیاج به override کردن متد Handle میباشد.
کار اساسی توسط متد Save انجام میشود که همه‌ی event‌های pending شده توسط Domain Object را گرفته و آنها را به Event Store میفرستد.

Events
event‌ها تغییراتی هستند بر روی State جاری سیستم که توسط کاربر به وسیله‌ی Commandها فراخوانی میشوند.
رویداد‌ها serialize میشوند و درون Event Store ذخیره میشوند؛ بنابراین میتوان فراخوانی آنها را در هر لحظه انجام داد.
هر تعداد Event میتواند توسط یک دستور raise شود.
ساخت یک Event:
قبلا دستوری را برای ساخت یک movie نوشتیم و حال احتیاج به event مربوطه را داریم:
public class MovieCreatedEvent : DomainEvent  
{
    public Guid MovieId
    {
        get { return AggregateRootId; }
        set { AggregateRootId = value;}
    }

    public string Title { get; set; }
    public DateTime ReleaseDate { get; set; }
    public int RunningTimeMinutes { get; set; }

    public MovieCreatedEvent(Guid movieId, string title, DateTime releaseDate, int runningTime)
    {
        MovieId = movieId;
        Title = title;
        ReleaseDate = releaseDate;
        RunningTimeMinutes = runningTime;
    }
}
فراموش نکنید که این کلاس آبجکتی خواهد بود که Serialize شده و در دیتابیس ذخیره خواهد شد. باید همه‌ی پراپرتی‌های لازم که با استفاده از این Event ممکن است تغییر کنند را شامل شود (بدیهی است که این پراپرتی‌ها از Domain Object گرفته میشود).
public class Movie : AggregateRoot  
{
    public string Title { get; set; }
    public DateTime ReleaseDate { get; set; }
    public int RunningTimeMinutes { get; set; }

    public Movie(Guid movieId, string title, DateTime releaseDate, int runningTimeMinutes)
    {
        Apply(new MovieCreatedEvent(Guid.NewGuid(), title, releaseDate, runningTimeMinutes));
    }
}
به Aggregate فوق که در اوایل بحث صحبت شده‌است دقت کنید. حال متد Apply باعث میشود که event مربوطه درون بخش لوکال aggregate root ذخیره شود. بنابراین بعدا میتواند به صورت فیزیکی درون Event Store ذخیره شود.

Event Handler
هر Event Handler  میتواند تعداد زیادی از IHandleDomainEvents ‌ها را پیاده سازی نماید. حال متد Handle این اینترفیس را پیاده سازی نمودیم. 
public class MovieEventHandler : IHandleDomainEvents<MovieCreatedEvent>  
{
    public void Handle(MovieCreatedEvent createdEvent)
    {
        using (MoviesContext entities = new MoviesContext())
        {
            entities.Movies.Add(new Movie()
            {
                Id = createdEvent.AggregateRootId,
                Title = createdEvent.Title,
                ReleaseDate = createdEvent.ReleaseDate,
                RunningTimeMinutes = createdEvent.RunningTimeMinutes
            });

            entities.SaveChanges();
        }
    }
}
مثلا در این قسمت با استفاده از ORM، شیء مورد نظر به صورت فیزیکی درون دیتابیس ذخیره میشود.
در قسمت آخر نیازمندیم که تغییرات زیر را به Movie اضافه نماییم.
درون Doamin Objectی که قبلا تعریف کرده بودیم متدی را به صورت زیر پیاده سازی مینماییم
protected void OnMovieCreated(MovieCreatedEvent domainEvent)
        {
            Id = domainEvent.AggregateRootId;
            Title = domainEvent.Title;
            ReleaseDate = domainEvent.ReleaseDate;
            RunningTimeMinutes = domainEvent.RunningTimeMinutes;
        }
باعث میشود پس از فراخوانی شدن Event، تغییرات صورت گرفته‌ی بر state سیستم، بر روی Domain Object اعمال شود و آن را بروزرسانی نماید. این متد دقیقا بصورت اتوماتیک وقتی که event مربوطه raise میشود، فراخوانی میشود.
پس از ترکیب CQRS و ES معماری اولیه‌ی سیستم چیزی شبیه به دیاگرام زیر خواهد بود (بسته به سناریوهای خاص میتواند سفارشی سازی شود)

خلاصه:
کاربر دستوری را از طریق برنامه به سیستم ارسال مینماید.
command مربوطه دریافت میشود و به روی Command Bus قرار داده میشود.
Command Handler وظیفه‌ی تفسیر کردن Command مربوطه را به عهده میگیرد و به وسیله‌ی Domain object آن event مورد نظر فراخوانی خواهد شد و باعث میشود domain object بروزرسانی گردد.
Event همان objectی است که باید به صورت serialize شده درون append only database ذخیره شود.
Event handler رویداد مربوطه را گرفته و بصورت فیزیکی مقادیر مورد نظر را در دیتابیس ذخیره مینماید.

Query
از آنجاییکه قسمت Read، در سیستم به صورت CQRS طراحی میشود، به راحتی میتوان query‌ها را optimize کرده و به صورت مثال به جای استفاده از ORM‌های معمول بطور مستقیم Stored Procedure فراخوانی کرده، تا جای ممکن کیفیت query‌ها بهترین حالت ممکن باشند. در حالیکه در مدل CRUD بهینه کردن بخش read بسیار پیچیده و بعضا غیر ممکن میباشد.

مزایای استفاده از این مدل
Distributed Systems Capabilities
یکی از مهمترین مزیت‌های این مدل تسهیم گسترش پذیری سیستم بر روی ماشین‌های فیزیکی مختلف از طریق messaging pattern میباشد.
High Availability
از آنجایی که سیستم توزیع پذیر طراحی شده‌است، هر قسمت از آن میتواند بدون توجه به fail شدن قسمت‌های دیگر به کار خود ادامه دهد.
Reduce Complexity
در domain‌های پیچیده طراحی و پیاده سازی objectهایی که مسئول دو قسمت read و write هستند، میتواند کار را بیش از حد پیچیده کرده و در این صورت چون business logic و read logic در هم ترکیب میشوند، مدیریت کردن موارد multiple user, shared data, performance, transactions, consistency سخت و سخت‌تر میشود.
Facilitates Building Task-based UI
وقتی شما به پیاده سازی الگوی CQRS میپردازید، اصولا هر عملی که توسط End user از طریق ui ارسال میشود، معادل command مربوط به آن وجود دارد. به همین جهت میتوان عملیات لازم برای اجرای یک پروسه را بصورت واضحی درک کرد.
 Maintenance And Flexibility
هر چند پیاده سازی این مدل سخت خواهد بود، اما در ابعاد وسیع‌تر به دلیل اینکه هر قسمت به صورت مجزایی طراحی شده و اینکه دستورات و رویداد‌ها به صورت تفکیک شده پیاده سازی شده‌اند، همچنین وجود ES، قابلیت زیادی به debug سیستم می‌دهد.
نکته: ES مدل مورد قبولی برای اکثر معماری‌های نوین سیستم‌های نرم افزاری امروزی میباشد و فقط مختص به CQRS نمیباشد. بطور مثال در معماری Microservices به وفور از Event Sourcing استفاده میشود.

مشکلات استفاده از این مدل
  • ذاتا پیاده سازی این مدل سخت و دشوار است و از آنجاییکه سادگی در پیاده سازی سیستم‌های نرم افزاری، یک اصل مهم محسوب میشود، بنابراین استفاده از این مدل محدود میشود به سیستم‌های نرم افزاری که مزیت‌های گفته شده در قسمت فوق برایشان حیاتی محسوب شود.
  • برای پیاده سازی سیستمی با این مدل احتیاج به تیم توسعه‌ای است که با مفاهیم آن کاملا آشنا باشد.
  • هر چند امروزه فضای فیزیکی برای ذخیره سازی دیتا ارزان محسوب میشود، اما به هر حال استفاده از این مدل به همراه ES، حجم زیادی از Disk space را خواهد گرفت.
  • همانطور که دیدید برای پیاده سازی یک Insert ساده، حجم زیادی کد نوشته شده‌است. بنابراین تولید اینگونه نرم افزار‌ها به زمان بیشتری نیاز دارد.
بنابراین باید در انتخاب معماری سیستم بسیار دقت شود؛ هر چند که این مدل برای سیستم‌های بزرگ و پیچیده خیلی کارآمد محسوب میشود و باعث یک Domain object غنی ، History Tracking، شفافیت در مشکلات Concurrency و همچنین Scalability و غیره خواهد شد، اما پیدا کردن برنامه نویسانی با داشتن درک عمیق روی این مباحث کمی سخت به نظر میرسد.
در قسمت بعدی بصورت کامل به پیاده سازی این الگو در یک اپلیکشن دات نتی خواهیم پرداخت.
نظرات مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 11 - بررسی رابطه‌ی Self Referencing
کلاس مدل
    public class Category
    {
        public int Id { get; set; }

        [StringLength(450)]
        public string Name { get; set; }

        public int? ParentId { get; set; }

        public virtual Category Parent { get; set; }

        public virtual ICollection<Category> Children { get; set; }
    }

    public class CategoryConfiguration : IEntityTypeConfiguration<Category>
    {
        public void Configure(EntityTypeBuilder<Category> builder)
        {
            builder.HasIndex(c => c.ParentId);

            builder.HasOne(c => c.Parent)
                   .WithMany(c => c.Children)
                   .HasForeignKey(c => c.ParentId);
        }
    }
ودر نهایت برای افزودن مایگریشن جدید خطای ذیل
Introducing FOREIGN KEY constraint 'FK_Categories_Categories_ParentId' on table 'Categories' may cause cycles or multiple cascade paths. Specify ON DELETE NO ACTION or ON UPDATE NO ACTION, or modify other FOREIGN KEY constraints.
Could not create constraint or index. See previous errors.
نظرات مطالب
بررسی متد های یک طرفه در WCF
زمانی که ارتباط بین سرور و کلاینت به هر دلیلی قطع شود یا به بنا به دلایلی طی انجام عملیات سمت سرور Exception رخ دهد، وضعیت ChannelFactory برای آن سرویس به حالت Faulted  تغییر پیدا می‌کند. در نتیجه دیگر امکان استفاده از این کانال ارتباطی میسر نیست و باید یک کانال ارتباطی جدید تهیه نمایید. اما برای اینکه بعد از متوقف سازی عملیات سمت سرور حافظه مصرفی دوباره بازگردانده شود باید از مفهوم UnitOfWork بهره جست البته با مقداری تغییرات برای همگام سازی با درخواست‌های WCF. روش مورد استفاده من به صورت زیر است(با فرض اینکه از EntityFramework به عنوان ORM استفاده میکنید):
» ابتدا یک Extension برای OperationContext تعریف می‌کنیم(با فرض اینکه IDatabaseContext نماینده کلاس DbContext پروژه است):
private class OperationContainerExtension : IExtension<OperationContext>
        {
            public OperationContainerExtension( IDatabaseContext dbContext, string contextKey )
            {
                this.CurrentDbContext = dbContext;
                this.ContextKey = contextKey;
            }

            public IDatabaseContext CurrentDbContext
            {
                get;
                private set;
            }

            public string ContextKey
            {
                get;
                private set;
            }

            public void Attach( OperationContext owner )
            {
            }

            public void Detach( OperationContext owner )
            {
            }
        }
بعد در هنگام نمونه سازی از UnitOfWork در لایه سرویس Extension بالا به OperationContext جاری اضافه خواهد شد(اگر از IOC Container خاصی استفاده می‌کنید باید کد عملیات وهله سازی کلاس UnitOfWork را با کد‌های زیر مزین کنید):
 if ( OperationContext.Current != null )
            {
                OperationContext.Current.Extensions.Add( new OperationContainerExtension( dbContext , CONTEXTKEY ) );
                OperationContext.Current.OperationCompleted += CurrentOperationContext_OperationCompleted;
                 OperationContext.Current.Channel.Faulted += Channel_Faulted; 
             }
می بینید که برای رویداد OperationCompleted و رویداد Fault در Channel نیز کد‌های Dispose کردن UnitOfWork و همچنین DbContext را قرار دادم. به صورت زیر:
void Channel_Faulted( object sender, EventArgs e )
        {
            IDatabaseContext dbContext = GetDbContext();
            if ( dbContext != null )
            {
                dbContext.Dispose();
                GC.Collect();
            }
        }

        private void CurrentOperationContext_OperationCompleted( object sender, EventArgs e )
        {
            IDatabaseContext dbContext = GetDbContext();
            if ( dbContext != null )
            {
                dbContext.Dispose();
                GC.Collect();
            }
        }
اگر به کد‌های بالا دقت کنید متد GetDbContext نوشته شده برای به دست آوردن DbContext جاری در Session مربوطه است. کد آن نیز به صورت زیر می‌باشد
protected override IDatabaseContext GetDbContext()
        {
            if ( OperationContext.Current != null )
            {
                var operationContainerExtension = OperationContext.Current.Extensions.OfType<OperationContainerExtension>().FirstOrDefault( e => e.ContextKey == CONTEXTKEY );
                if ( operationContainerExtension != null )
                {
                    return operationContainerExtension.CurrentDbContext;
                }
                return staticDbContext;
            }
            else
                return staticDbContext;
        }
نکته آخر هم این است که CONTEXTKEY صرفا یک فیلد از نوع string ولی با مقدار Guid برای به دست آوردن Extension مربوطه می‌باشد و تعریف آن در سازنده کلاس خواهد بود.
private string CONTEXTKEY = Guid.NewGuid().ToString();
در این صورت به طور قطع تمام منابع مورد استفاده سرویس‌های سمت سرور بعد از اتمام عملیات یا حتی وقوع هر خطا آزاد خواهند شد. اما اگر NHibernate را به عنوان ORM ترجیح می‌دهید به جای  IDatabaseContext باید از ISession استفاده نمایید.
مطالب دوره‌ها
استفاده از StructureMap به عنوان یک IoC Container
StructureMap یکی از IoC containerهای بسیار غنی سورس باز نوشته شده برای دات نت فریم ورک است. امکان تنظیمات آن توسط کدنویسی و یا همان Fluent interfaces، به کمک فایل‌های کانفیگ XML و همچنین استفاده از ویژگی‌ها یا Attributes نیز میسر است. امکانات جانبی دیگری را نیز مانند یکی شدن با فریم ورک‌های Dynamic Proxy برای ساده سازی فرآیندهای برنامه نویسی جنبه‌گرا یا AOP، دارا است. در ادامه قصد داریم با نحوه استفاده از این فریم ورک IoC بیشتر آشنا شویم.


دریافت StructureMap

برای دریافت آن نیاز است دستور پاورشل ذیل را در کنسول نیوگت ویژوال استودیو فراخوانی کنید:
 PM> Install-Package structuremap
البته باید دقت داشت که برای استفاده از StructureMap نیاز است به خواص پروژه مراجعه و سپس حالت Client profile را به Full profile تغییر داد تا برنامه قابل کامپایل باشد (در برنامه‌های دسکتاپ البته)؛ از این جهت که StructureMap ارجاعی را به اسمبلی استاندارد System.Web دارد.


آشنایی با ساختار برنامه

ابتدا یک برنامه کنسول را آغاز کرده و سپس یک Class library جدید را به نام Services نیز به آن اضافه کنید. در ادامه کلاس‌ها و اینترفیس‌های زیر را به Class library ایجاد شده، اضافه کنید. سپس از طریق نیوگت به روشی که گفته شد، StructureMap را به پروژه اصلی (ونه پروژه Class library) اضافه نمائید و Target framework آن‌را نیز در حالت Full قرار دهید بجای حالت Client profile.
namespace DI03.Services
{
    public interface IUsersService
    {
        string GetUserEmail(int userId);
    }
}


namespace DI03.Services
{
    public interface IEmailsService
    {
        void SendEmailToUser(int userId, string subject, string body);
    }
}

using System;

namespace DI03.Services
{
    public class UsersService : IUsersService
    {
        public UsersService()
        {
            //هدف صرفا نمایش وهله سازی خودکار این وابستگی است
            Console.WriteLine("UsersService ctor.");
        }

        public string GetUserEmail(int userId)
        {
            //برای مثال دریافت از بانک اطلاعاتی و بازگشت یک نمونه جهت آزمایش برنامه
            return "name@site.com";
        }
    }
}

using System;

namespace DI03.Services
{
    public class EmailsService: IEmailsService
    {
        private readonly IUsersService _usersService;
        public EmailsService(IUsersService usersService)
        {
            Console.WriteLine("EmailsService ctor.");
            _usersService = usersService;
        }

        public void SendEmailToUser(int userId, string subject, string body)
        {
            var email = _usersService.GetUserEmail(userId);
            Console.WriteLine("SendEmailTo({0})", email);
        }
    }
}
در لایه سرویس برنامه، یک سرویس کاربران و یک سرویس ارسال ایمیل تدارک دیده شده‌اند.
سرویس کاربران بر اساس آی دی یک کاربر، برای مثال از بانک اطلاعاتی ایمیل او را بازگشت می‌دهد. سرویس ارسال ایمیل، نیاز به ایمیل کاربری برای ارسال ایمیلی به او دارد. بنابراین وابستگی مورد نیاز خود را از طریق تزریق وابستگی‌ها در سازنده کلاس و وهله سازی شده در خارج از آن (معکوس سازی کنترل)، دریافت می‌کند.
در سازنده‌های هر دو کلاس سرویس نیز از Console.WriteLine استفاده شده‌است تا زمان وهله سازی خودکار آن‌ها را بتوان بهتر مشاهده کرد.
نکته مهمی که در اینجا وجود دارد، بی‌خبری لایه سرویس از وجود IoC Container مورد استفاده است.


استفاده از لایه سرویس و تزریق وابستگی‌ها به کمک  StructureMap

using DI03.Services;
using StructureMap;

namespace DI03
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            // تنظیمات اولیه برنامه که فقط یکبار باید در طول عمر برنامه انجام شود
            ObjectFactory.Initialize(x =>
            {
                x.For<IEmailsService>().Use<EmailsService>();
                x.For<IUsersService>().Use<UsersService>();
            });

            //نمونه‌ای از نحوه استفاده از تزریق وابستگی‌های خودکار
            var emailsService = ObjectFactory.GetInstance<IEmailsService>();
            emailsService.SendEmailToUser(userId: 1, subject: "Test", body: "Hello!");
        }
    }
}
کدهای برنامه را به نحو فوق تغییر دهید. در ابتدا نحوه سیم کشی‌های آغازین برنامه را مشاهده می‌کنید. برای مثال کدهای ObjectFactory.Initialize باید در متدهای آغازین یک پروژه قرار گیرند و تنها یکبار هم نیاز است فراخوانی شوند.
به این ترتیب IoC Container ما زمانیکه قرار است object graph مربوط به IEmailsService درخواستی را تشکیل دهد، خواهد دانست ابتدا به سازنده‌ی کلاس EmailsService می‌رسد. در اینجا برای وهله سازی این کلاس به صورت خودکار، باید وابستگی‌های آن‌را نیز وهله سازی کند. بنابراین بر اساس تنظیمات آغازین برنامه می‌داند که باید از کلاس UsersService برای تزریق خودکار وابستگی‌ها در سازنده کلاس ارسال ایمیل استفاده نماید.
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم، به خروجی زیر خواهیم رسید:
UsersService ctor.
EmailsService ctor.
SendEmailTo(name@site.com)
بنابراین در اینجا با مفهوم Object graph نیز آشنا شدیم. فقط کافی است وابستگی‌ها را در سازنده‌های کلاس‌ها تعریف کرده و سیم کشی‌های آغازین صحیحی را نیز در ابتدای برنامه معرفی نمائیم. کار وهله سازی چندین سطح با تمام وابستگی‌های متناظر با آن‌ها در اینجا به صورت خودکار انجام خواهد شد و نهایتا یک شیء قابل استفاده بازگشت داده می‌شود.
ابتدایی‌ترین مزیت استفاده از تزریق وابستگی‌ها امکان تعویض آن‌ها است؛ خصوصا در حین Unit testing. اگر کلاسی برای مثال قرار است با شبکه کار کند، می‌توان پیاده سازی آن‌را با یک نمونه اصطلاحا Fake جایگزین کرد و در این نمونه تنها نتیجه‌ی کار را بازگشت داد. کلاس‌های لایه سرویس ما تنها با اینترفیس‌ها کار می‌کنند. این تنظیمات قابل تغییر اولیه IoC container مورد استفاده هستند که مشخص می‌کنند چه کلاس‌هایی باید در سازنده‌های کلاس‌ها تزریق شوند.


تعیین طول عمر اشیاء در StructureMap

برای اینکه بتوان طول عمر اشیاء را بهتر توضیح داد، کلاس سرویس کاربران را به نحو زیر تغییر دهید:
using System;

namespace DI03.Services
{
    public class UsersService : IUsersService
    {
        private int _i;
        public UsersService()
        {
            //هدف صرفا نمایش وهله سازی خودکار این وابستگی است
            Console.WriteLine("UsersService ctor.");
        }

        public string GetUserEmail(int userId)
        {
            _i++;
            Console.WriteLine("i:{0}", _i);
            //برای مثال دریافت از بانک اطلاعاتی و بازگشت یک نمونه جهت آزمایش برنامه
            return "name@site.com";
        }
    }
}
به عبارتی می‌خواهیم بدانیم این کلاس چه زمانی وهله سازی مجدد می‌شود. آیا در حالت فراخوانی ذیل،
 //نمونه‌ای از نحوه استفاده از تزریق وابستگی‌های خودکار
var emailsService1 = ObjectFactory.GetInstance<IEmailsService>();
emailsService1.SendEmailToUser(userId: 1, subject: "Test1", body: "Hello!");

var emailsService2 = ObjectFactory.GetInstance<IEmailsService>();
emailsService2.SendEmailToUser(userId: 1, subject: "Test2", body: "Hello!");
ما شاهد چاپ عدد 2 خواهیم بود یا عدد یک:
 UsersService ctor.
EmailsService ctor.
i:1
SendEmailTo(name@site.com)
UsersService ctor.
EmailsService ctor.
i:1
SendEmailTo(name@site.com)
همانطور که ملاحظه می‌کنید، به ازای هربار فراخوانی ObjectFactory.GetInstance، یک وهله جدید ایجاد شده است. بنابراین مقدار i در هر دو بار مساوی عدد یک است.
اگر به هر دلیلی نیاز بود تا این رویه تغییر کند، می‌توان بر روی طول عمر اشیاء تشکیل شده نیز تاثیر گذار بود. برای مثال تنظیمات آغازین برنامه را به نحو ذیل تغییر دهید:
// تنظیمات اولیه برنامه که فقط یکبار باید در طول عمر برنامه انجام شود
ObjectFactory.Initialize(x =>
{
   x.For<IEmailsService>().Use<EmailsService>();
   x.For<IUsersService>().Singleton().Use<UsersService>();
});
اینبار اگر برنامه را اجرا کنیم، به خروجی ذیل خواهیم رسید:
 UsersService ctor.
EmailsService ctor.
i:1
SendEmailTo(name@site.com)
EmailsService ctor.
i:2
SendEmailTo(name@site.com)
بله. با Singleton معرفی کردن تنظیمات UsersService، تنها یک وهله از این کلاس ایجاد خواهد شد و نهایتا در فراخوانی دوم ObjectFactory.GetInstance، شاهد عدد i مساوی 2 خواهیم بود (چون از یک وهله استفاده شده است).

حالت‌های دیگر تعیین طول عمر مطابق متدهای زیر هستند:
 Singleton()
HttpContextScoped()
HybridHttpOrThreadLocalScoped()
با انتخاب حالت HttpContext، به ازای هر HttpContext ایجاد شده، کلاس معرفی شده یکبار وهله سازی می‌گردد.
در حالت ThreadLocal، به ازای هر Thread، وهله‌ای متفاوت در اختیار مصرف کننده قرار می‌گیرد.
حالت Hybrid ترکیبی است از حالت‌های HttpContext و ThreadLocal. اگر برنامه وب بود، از HttpContext استفاده خواهد کرد در غیراینصورت به ThreadLocal سوئیچ می‌کند.

شاید بپرسید که کاربرد مثلا HttpContextScoped در کجا است؟
در یک برنامه وب نیاز است تا یک وهله از DbContext (مثلا Entity framework) را در اختیار کلاس‌های مختلف لایه سرویس قرار داد. به این ترتیب چون هربار new Context صورت نمی‌گیرد، هربار هم اتصال جداگانه‌ای به بانک اطلاعاتی باز نخواهد شد. نتیجه آن رسیدن به یک برنامه سریع، با سربار کم و همچنین کار کردن در یک تراکنش واحد است. چون هربار فراخوانی new Context به معنای ایجاد یک تراکنش جدید است.
همچنین در این برنامه وب قصد نداریم از حالت طول عمر Singleton استفاده کنیم، چون در این حالت یک وهله از Context در اختیار تمام کاربران سایت قرار خواهد گرفت (و DbContext به صورت Thread safe طراحی نشده است). نیاز است به ازای هر کاربر و به ازای طول عمر هر درخواست، تنها یکبار این وهله سازی صورت گیرد. بنابراین در این حالت استفاده از HttpContextScoped توصیه می‌شود. به این ترتیب در طول عمر کوتاه Object graph‌های تشکیل شده، فقط یک وهله از DbContext ایجاد و استفاده خواهد شد که بسیار مقرون به صرفه است.
مزیت دیگر مشخص سازی طول عمر به نحو HttpContextScoped، امکان Dispose خودکار آن به صورت زیر است:
protected void Application_EndRequest(object sender, EventArgs e)  
{  
  ObjectFactory.ReleaseAndDisposeAllHttpScopedObjects();  
}

تنظیمات خودکار اولیه در StructureMap

اگر نام اینترفیس‌های شما فقط یک I در ابتدا بیشتر از نام کلاس‌های متناظر با آن‌ها دارد، مثلا مانند ITest و کلاس Test هستند؛ فقط کافی است از قراردادهای پیش فرض StructureMap برای اسکن یک یا چند اسمبلی استفاده کنیم:
 // تنظیمات اولیه برنامه که فقط یکبار باید در طول عمر برنامه انجام شود
ObjectFactory.Initialize(x =>
{
   //x.For<IEmailsService>().Use<EmailsService>();
   //x.For<IUsersService>().Singleton().Use<UsersService>();  
   x.Scan(scan =>
   {
       scan.AssemblyContainingType<IEmailsService>();
       scan.WithDefaultConventions();
   });  
});
در این حالت دیگر نیازی نیست به ازای اینترفیس‌های مختلف و کلاس‌های مرتبط با آن‌ها، تنظیمات اضافه‌تری را تدارک دید. کار یافتن و برقراری اتصالات لازم در اینجا خودکار خواهد بود.


دریافت مثال قسمت جاری
DI03.zip

به روز شده‌ی این مثال‌ها را بر اساس آخرین تغییرات وابستگی‌های آن‌ها از مخزن کد ذیل می‌توانید دریافت کنید:
Dependency-Injection-Samples
 
مطالب
MongoDb در سی شارپ (بخش دهم)

ابتدا بسته زیر را از طریق  nuget نصب نمایید:

dotnet add package MongoDB.Driver


سپس مدل‌های زیر را ایجاد نمایید:

public class BaseModel
{
    public BaseModel()
    {
        CreationDate=DateTime.Now;
    }
    public string Id { get; set; }
    public DateTime CreationDate { get; set; }
    public bool IsRemoved { get; set; }
    public DateTime? ModificationDate { get; set; }

}


 این مدل شامل یک کلاس پایه برای id,CreationDate,ModificationDate,IsRemoved میباشد که بسیار شبیه مدل‌هایی است که عموما در EntityFramework تعریف می‌کنیم.

برای اینکه فیلد Id به صورت objectId ایجاد شود ولی به صورت رشته‌ای استفاده شود ابتدا ویژگی BsonId را در بالای آن تعریف کرده تا به عنوان شناسه یکتا سند شناخته شود و سپس با استفاده از ویژگی BsonRepresentation  اعلام میکنیم که کار تبدیل به رشته و بلعکس آن به صورت خودکار در پشت صحنه صورت بگیرد:

public class BaseModel
    {
        [BsonId]
        [BsonRepresentation((BsonType.ObjectId))]
        public string Id { get; set; }
    }

 البته این حالت برای زمانی مناسب است که ما در استفاده از ویژگی‌ها محدودیتی نداشته باشیم؛ ولی در بسیاری از نرم افزارها که از معماری‌های چند لایه مانند لایه پیازی استفاده میشود استفاده از این خصوصیت‌ها یعنی اعمال کارکرد کتابخانه بالاتر بر روی لایه‌های زیرین که هسته نرم افزار شناخته میشوند که صحیح نبوده و باید توسط لایه‌های بالاتر این تغییرات اعمال شوند که میتواند از طریق کلاس این کار را انجام دهید. به ازای هر مدل که نیاز به تغییرات دارد، یک حالت جدید تعریف شده و در ابتدای برنامه در فایل Program.cs یا قبل از دات نت 6 در Startup.cs صدا زده می‌شوند.

BsonClassMap.RegisterClassMap<BaseModel>(map =>
{
    map.SetIdMember(map.GetMemberMap(x=>x.Id));
    map.GetMemberMap(x => x.Id)
        .SetSerializer(new StringSerializer(BsonType.ObjectId));
});


یک نکته بسیار مهم: کلاس و متد BsonClassMap . RegisterClassMap قادر به اعمال تغییرات بر روی خصوصیت‌های کلاس والد نیستند و آن خصوصیات حتما باید در آن کلاسی که آن را کانفیگ میکنید، تعریف شده باشند؛ یعنی چنین چیزی  که در کد زیر میبینید در زمان اجرا با یک خطا مواجه خواهد شد:

public class Employee : BaseModel
{
    public string FirstName { get; set; }
    public string LastName { get; set; }
}
//=================
BsonClassMap.RegisterClassMap<Employee >(map =>
{
    map.SetIdMember(map.GetMemberMap(x=>x.Id));
    map.GetMemberMap(x => x.Id)
        .SetSerializer(new StringSerializer(BsonType.ObjectId));
});


روش استفاده از مونگو در asp.net core  به صورت زیر بسیار متداول میباشد که در قسمت‌های پیشین هم در این مورد نوشته بودیم:

MongoDbContext

  public interface IMongoDbContext
    {
        IMongoCollection<TEntity> GetCollection<TEntity>();
    }

  public class MongoDbContext : IMongoDbContext
    {

        private readonly IMongoClient _client;
        private readonly IMongoDatabase _database;

        public MongoDbContext(string databaseName,string connectionString)
        {
            var settings = MongoClientSettings.FromUrl(new MongoUrl(connectionString));
            _client = new MongoClient(settings);
            _database = _client.GetDatabase(databaseName);
        }

        public IMongoCollection<TEntity> GetCollection<TEntity>()
        {
            return _database.GetCollection<TEntity>(typeof(TEntity).Name.ToLower() + "s");
        }
    }

سپس از طریق کد زیر IMongoDbContext را به سیستم تزریق وابستگی‌ها معرفی میکنیم. الگوی استفاده شده‌ی در اینجا بر خلاف نسخه‌های sql که عموما به صورت AddScoped تعریف میشدند، در اینجا به صورت AddSingleton تعریف کردیم و نحوه پیاده سازی آن را نیز در طرف سمت راست به صورت صریح اعلام کردیم:

public static class MongoDbContextService
{
    public static void AddMongoDbContext(this IServiceCollection services,string databaseName,string connectionString)
    {
        services.AddSingleton<IMongoDbContext>(serviceProvider => new MongoDbContext(databaseName, connectionString));
    }
}

//===============
Program.cs

builder.Services.AddMongoDbContext("bookstore", "mongodb://localhost:27017");


پیاده سازی SoftDelete در مونگو

در مونگو چیزی تحت عنوان Global Query Filter نداریم که تمام کوئری هایی که به سمت دیتابیس ارسال میشوند، توسط کانتکس اطلاح شوند؛ بدین جهت برای پیاده سازی این خصوصیت میتوان اینترفیسی با نام <IRepository<T را به شکل زیر طراحی نماییم:

public interface IRepository<T> where T : BaseModel
{

    IMongoCollection<T> GetCollection();
    IMongoQueryable<T> GetFilteredCollection();
}

public class Repository<T> : IRepository<T> where T:BaseModel
{
    private IMongoDbContext _mongoDbContext;

    public Repository(IMongoDbContext mongoDbContext)
    {
        _mongoDbContext = mongoDbContext;
    }

    public IMongoCollection<T> GetCollection()
    {
        return _mongoDbContext.GetCollection<T>();
    }
    
    public IMongoQueryable<T> GetFilteredCollection()
    {
        var query= _mongoDbContext.GetCollection<T>().AsQueryable();
        
        //================= Global Query Filters ====================
        
        //Filter 1
        query=query.Where(x => x.RemovedAt.HasValue == false);
        
        //==============================================================
        
        return query;
    }
}

این کلاس یا اینترفیس شامل دو متد هستند که کلاس جنریک آنها باید از BaseModel ارث بری کرده باشد و اولین متد، تنها یک کالکشن بدون هیچگونه فیلتری است که میتواند نقش متد IgnoreQueryFilters  را بازی کند و دیگری GetFilteredCollection است که در این متد ابتدا کالکشنی دریافت شده و سپس آن را به حالت کوئری تغییر داده و فیلترهای مورد نظر، مانند حذف منطقی را پیاده سازی میکنیم:

public interface IRepository<T> where T : BaseModel
{

    IMongoCollection<T> GetCollection();
    IMongoQueryable<T> GetFilteredCollection();
}

public class Repository<T> : IRepository<T> where T:BaseModel
{
    private IMongoDbContext _mongoDbContext;

    public Repository(IMongoDbContext mongoDbContext)
    {
        _mongoDbContext = mongoDbContext;
    }

    public IMongoCollection<T> GetCollection()
    {
        return _mongoDbContext.GetCollection<T>();
    }
    
    public IMongoQueryable<T> GetFilteredCollection()
    {
        var query= _mongoDbContext.GetCollection<T>().AsQueryable();
        
        //================= Global Query Filters ====================
        
        //Filter 1
        query=query.Where(x => x.RemovedAt.HasValue == false);
        
        //==============================================================
        
        return query;
    }
}


اصلاح تاریخ ویرایش در مدل

در EF به لطف dbset و همچنین ChangeTracking امکان شناسایی حالت‌ها وجود دارد و میتوانید در متدی مانند saveChanges مقدار تاریخ ویرایش را تنظیم نمود. برای مدل‌های منگو چنین چیزی وجود ندارد و به همین دلیل چند روش زیر پیشنهاد میگردد:

یک. استفاده از اینترفیس INotifyPropertyChanged یا جهت حذف کدهای تکراری نیز از الگوی AOP بهره بگیرید.

دو. استفاده از یک <Repository<T همانند بالا که شامل متدهای داخلی Update و Delete هستند که در آنجا میتوانید این مقادیر را به صورت مستقیم تغییر دهید.

مطالب
پیاده سازی پروژه‌ای مبتنی بر CQRS و ES
در قسمت قبلی با معماری CQRS و Event Sourcing بصورت مختصر آشنا شدیم. برای درک بیشتر مطلب پیشین، احتیاج به پیاده سازی آن به صورت عملیاتی و نه فقط تئوری محض میباشد و در این مرحله قصد پیاده سازی این مدل را به ساده‌ترین صورت ممکن داریم.
برای مطالعه‌ی ادامه‌ی این مقاله، نیاز به آشنایی با مباحث مطرح شده در قسمت قبل وجود دارد. پس از توضیحات اضافه بر روی قسمت‌های زیر گذشته و فرض بر آن است که آشنایی با این قسمت‌ها وجود دارد.
از این مدل میتوان در زبان‌های مختلف برنامه نویسی و همچنین سیستم‌های مختلف اعم از وب اپلیکیشن و ... استفاده نمود. همچنین برای استفاده از این مدل نیاز قطعی به استفاده از فریم ورک خاصی نیست. در صورت نیاز میتوانید پیاده سازی سفارشی خاص خود را داشته باشید. اما برای ساده‌تر شدن و هرچه سریعتر شدن مراحل از فریمورک SimpleCqrs استفاده میکنیم. هر چند بر خلاف نامش امکانات فراوانی را در اختیار برنامه نویسان قرار میدهد و حتی در پروژه‌های واقعی نیز میتوان از آن استفاده نمود.
برای سریعتر شدن کار میخواهیم پیاده سازی این مدل را در یک پروژه‌ی Console انجام دهیم و همچنین پس از ایجاد، پکیج‌های زیر را نصب مینماییم:
Unity, SimpleCqrs, SimpleCqrs.Unity
میخواهیم طبق مراحل گفته شده‌ی در قسمت قبل، به پیاده سازی این مدل بپردازیم و هدف، اضافه کردن یک Account به سیستم خواهد بود.
ابتدا باید DomainObject مورد نظر نوشته شود:
using System;
using SimpleCqrs.Domain;

namespace CqrsPattern.Cqrs.Command
{
    public class Account : AggregateRoot
    {
        public Account(Guid id)
        {
            Apply(new AccountCreatedEvent { AggregateRootId = id });
        }

        public void SetName(string firstName, string lastName)
        {
            Apply(new AccountNameSetEvent { FirstName = firstName, LastName = lastName });
        }

        public void OnAccountCreated(AccountCreatedEvent evt)
        {
            Id = evt.AggregateRootId;
        }
    }
}
نکته: میخواهیم عملیات اضافه کردن یک Account، با استفاده از دو event مربوطه به نام AccountCreatedEvent و مقدار دهی آن با استفاده از AccountNameSetEvent انجام شود.
eventهای فوق را در ادامه اضافه خواهیم داد (از توضیحات بیشتر صرفنظر شده و به مقاله‌ی قسمت قبل رجوع شود).
حال احتیاج به پیاده سازی Command مربوطه برای انجام وظیفه‌ی خود داریم که هدف آن، اضافه کردن یک Account  به سیستم مورد نظر میباشد.
فرض کنید برای اضافه شدن Account، پراپرتی‌های FirstName و LastName باید مقدار دهی شوند:
using SimpleCqrs.Commanding;

namespace CqrsPattern.Cqrs.Command
{
    public class CreateAccountCommand : ICommand
    {
        public string FirstName { get; set; }
        public string LastName { get; set; }
    }
}

حال CommandHandler که وظیفه‌ی تفسیر کردن Command مربوطه را به عهده دارد، پیاده سازی خواهد شد:
using System;
using SimpleCqrs.Commanding;
using SimpleCqrs.Domain;

namespace CqrsPattern.Cqrs.Command
{
    public class CreateAccountCommandHandler : CommandHandler<CreateAccountCommand>
    {
        private readonly IDomainRepository repository;

        public CreateAccountCommandHandler(IDomainRepository repository)
        {
            this.repository = repository;
        }

        public override void Handle(CreateAccountCommand command)
        {
            var account = new Account(Guid.NewGuid());
            account.SetName(command.FirstName, command.LastName);

            repository.Save(account);
        }
    }
}
نکته: از طریق account.SetName فراخوانی Event مربوطه انجام شده‌است و همچنین repository.Save به raise کردن EventHandler میپردازد.
event مربوط به اضافه شدن Account را به صورت زیر پیاده سازی مینماییم:
using SimpleCqrs.Eventing;

namespace CqrsPattern.Cqrs.Command
{
    public class AccountCreatedEvent : DomainEvent { }
}
و همچنین event مربوط به مقدار دهی پراپرتی‌ها نیز به صورت زیر خواهد بود:
using SimpleCqrs.Eventing;

namespace CqrsPattern.Cqrs.Command
{
    public class AccountNameSetEvent : DomainEvent
    {
        public string FirstName { get; set; }
        public string LastName { get; set; }
    }
}
در این بخش، پیاده سازی EventHandler را خواهیم داشت. طبق مطلب پیشین هر Domain باید EventHnadler ی داشته باشد که از Event هایش ارث بری کرده و هر کدام از Event‌ها عملا در قسمت Handle مربوط به خودش پردازش خواهد شد.
using System.Linq;
using SimpleCqrs.Eventing;
using CqrsPattern.Cqrs.Db;

namespace CqrsPattern.Cqrs.Command
{
    public class AccountEventHandler : IHandleDomainEvents<AccountCreatedEvent>,
                                             IHandleDomainEvents<AccountNameSetEvent>
    {
        private readonly FakeAccountTable accountTable;

        public AccountEventHandler(FakeAccountTable accountTable)
        {
            this.accountTable = accountTable;
        }

        public void Handle(AccountCreatedEvent domainEvent)
        {
            accountTable.Add(new FakeAccountTableRow { Id = domainEvent.AggregateRootId });
        }

        public void Handle(AccountNameSetEvent domainEvent)
        {
            var account = accountTable.Single(x => x.Id == domainEvent.AggregateRootId);
            account.Name = domainEvent.FirstName + " " + domainEvent.LastName;
        }
    }
}
نکته: از آنجاییکه پیاده سازی ذخیره کردن Account با استفاده از دو event فوق انجام شده، بعد از Raise شدن EventHandler هر دو متد Handle، وظیفه‌ی Command مربوطه را به عهده دارند (بنابراین وظیفه‌ی هر Command میتواند با استفاده از event‌های مختلفی انجام شود).
برای اینکه نخواهیم وارد فاز‌های مربوط به دیتابیس شویم، موقتا یک db به صورت fake شده را پیاده سازی مینماییم؛ به صورت زیر:
using System.Collections.Generic;

namespace CqrsPattern.Cqrs.Db
{
    public class FakeAccountTable : List<FakeAccountTableRow>
    { }
}
using System;

namespace CqrsPattern.Cqrs.Db
{
    public class FakeAccountTableRow
    {
        public Guid Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
    }
}

و همچنین نیاز به ServiceLocator برای نمونه گرفتن از RunTime ی که از آن ارث بری کرده است داریم (برای سادگی کار از الگوی ServiceLocator استفاده میکنیم، ServiceLocator جز Anti-Pattern  ها محسوب میشود و معمولا در پروژه‌های واقعی از آن استفاده نمیشود)
using SimpleCqrs;
using SimpleCqrs.Unity;

namespace CqrsPattern
{
    public class SampleRunTime : SimpleCqrsRuntime<UnityServiceLocator> { }
}
حال احتیاج به پیاده سازی قسمت Queryداریم به همراه ReadModel و سرویسی برای فراخوانی آن
using System;

namespace CqrsPattern.Cqrs.Query
{
    public class AccountReadModel
    {
        public string Name { get; set; }
        public Guid Id { get; set; }
    }
}
using CqrsPattern.Cqrs.Db;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;

namespace CqrsPattern.Cqrs.Query
{
    public class AccountReportReadService
    {
        private FakeAccountTable fakeAccountDb;

        public AccountReportReadService(FakeAccountTable fakeAccountDb)
        {
            this.fakeAccountDb = fakeAccountDb;
        }

        public IEnumerable<AccountReadModel> GetAccounts()
        {
            return from a in fakeAccountDb
                   select new AccountReadModel { Id = a.Id, Name = a.Name };
        }
    }
}

در قسمت Main نرم افزار نیاز به register کردن FakeTable خود داریم و همانطور که ملاحظه میکنید Command مورد نظر را نمونه سازی کرده و آن را روی CommandBus قرار میدهیم تا مراحل پیاده سازی شده در قسمت‌های فوق انجام شود و همچنین بعد از اتمام command ارسال شده از طریق Service مورد نظر اطلاعات ذخیره شده بازگردانی میشود
using System;
using SimpleCqrs.Commanding;
using CqrsPattern.Cqrs.Query;
using CqrsPattern.Cqrs.Command;

namespace CqrsPattern
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var runtime = new SampleRunTime();

            runtime.Start();

            var fakeAccountTable = new FakeAccountTable();
            runtime.ServiceLocator.Register(fakeAccountTable);
            runtime.ServiceLocator.Register(new AccountReportReadService(fakeAccountTable));
            var commandBus = runtime.ServiceLocator.Resolve<ICommandBus>();

            var cmd = new CreateAccountCommand { FirstName = "Ali", LastName = "Kh" };

            commandBus.Send(cmd);

            var accountReportReadModel = runtime.ServiceLocator.Resolve<AccountReportReadService>();

            Console.WriteLine("Accounts in database");
            Console.WriteLine("####################");
            foreach (var account in accountReportReadModel.GetAccounts())
            {
                Console.WriteLine(" Id: {0} Name: {1}", account.Id, account.Name);
            }

            runtime.Shutdown();

            Console.ReadLine();
        }
    }
}
اینگونه کل عملیات‌های لازم انجام خواهد شد.

خلاصه:
1) Command مربوطه را نمونه سازی کرده و روی CommandBus قرار میدهیم.
2) CommandHandler فراخوانی شده و فانکشن Handle آن باعث نمونه سازی از AggregateRoot میشود.
public override void Handle(CreateAccountCommand command)
        {
            var account = new Account(Guid.NewGuid()); //line 1
            account.SetName(command.FirstName, command.LastName); //line 2
            repository.Save(account); //line 3
        }
در خط نخست Constructor کلاس Account باعث Apply شدن event مربوطه میشود.
public Account(Guid id)
        {
            Apply(new AccountCreatedEvent { AggregateRootId = id });
        }
و در خط دوم account.SetName  برای Apply شدن event مربوط به مقدار دهی property‌ها میباشد.
public void SetName(string firstName, string lastName)
        {
            Apply(new AccountNameSetEvent { FirstName = firstName, LastName = lastName });
        }
و همچنین در خط  سوم و پس از repository.Save باعث میشود event‌های pending شده Raise شده و توسط متد Handle مربوط به EventHandler پردازش شده و عملیات‌های زیر انجام شوند:
public void Handle(AccountCreatedEvent domainEvent)
        {
            accountTable.Add(new FakeAccountTableRow { Id = domainEvent.AggregateRootId });
        }

        public void Handle(AccountNameSetEvent domainEvent)
        {
            var account = accountTable.Single(x => x.Id == domainEvent.AggregateRootId);
            account.Name = domainEvent.FirstName + " " + domainEvent.LastName;
        }
رکورد مورد نظر ثبت شده و event بعدی، پراپرتی‌هایش را مقدار دهی مینماید  و بصورت InMemory درون FakeAccountTable ذخیره میشود (پر واضح است که در یک پروژه‌ی واقعی به جای ذخیره شدن در یک Collection باید درون دیتایس واقعی ذخیره سازی شود).
و پس از اتمام عملیات انجام شده، بصورت زیر در Main برنامه اطلاعات ذخیره شده بازگردانده خواهد شد:
var accountReportReadModel = runtime.ServiceLocator.Resolve<AccountReportReadService>();
var accounts = accountReportReadModel.GetAccounts();

در ادامه برای مطالعه بیشتر میتوان به Scale out کردن این سیستم و استفاده از فریمورک‌های  messaging چون Redis یا Kafka پرداخت و همچنین اعمال Load Balancing را در اینگونه سیستم‌ها انجام داد.
نکته: Cqrs-Pattern را میتوانید از اینجا clone نمایید
مطالب
آشنایی با M.A.F - قسمت اول

در طی چند مقاله قصد بررسی نحوه‌ی تولید برنامه‌های توسعه پذیر (extensible) را با استفاده از plug-ins و یا add-ins داریم.

افزونه‌ها عموما در سه گروه قرار می‌گیرند:
الف) افزونه، سرویسی را به هاست ارائه می‌دهد. برای مثال یک میل سرور نیاز به افزونه‌هایی برای ویروس یابی یا فیلتر کردن هرزنامه‌ها دارد؛ یا یک برنامه پردازش متنی نیاز به افزونه‌ای جهت بررسی غلط‌های املایی می‌تواند داشته باشد و یا یک مرورگر وب می‌تواند با کمک افزونه‌ها قابلیت‌های پیش فرض خود را به شدت توسعه و افزایش دهد (نمونه‌ی بارز آن فایرکس است که عمده‌ترین دلیل اقبال عمومی به آن سهولت توسعه پذیری آن می‌باشد).
ب) در گروه دوم، هاست، رفتار مشخصی را ارائه داده و سپس افزونه بر اساس آن، نحوه‌ی عملکرد هاست را مشخص می‌کند. در این حالت هاست است که سرویسی را به افزونه ارائه می‌دهد. نمونه‌ی بازر آن افزونه‌های آفیس هستند که امکان اتوماسیون فرآیندهای مختلف آن‌را میسر می‌سازند. به این صورت امکان توسعه‌ی یک برنامه به شکلی که در طراحی اولیه آن اصلا انتظار آن نمی‌رفته وجود خواهد داشت. همچنین در اینجا نیازی به داشتن سورس کد برنامه‌ی اصلی نیز نمی‌باشد.
ج) گروه سوم افزونه‌ها تنها از هاست جهت نمایش خود استفاده کرده و عملا استفاده‌ی خاصی از هاست ندارد. برای مثال نوار ابزاری که خود را به windows explorer متصل می‌کند و تنها از آن جهت نمایش خود بهره می‌جوید.


در حال حاضر حداقل دو فریم ورک عمده جهت انجام این‌کار و تولید افزونه‌ها برای دات نت فریم ورک مهیا است:
الف) managed addin framework یا MAF
ب) managed extensibility framework یا MEF

فضای نام جدیدی به دات نت فریم ورک سه و نیم به نام System.AddIn اضافه شده است که به آن Managed AddIn Framework یا MAF نیز اطلاق می‌شود. از این فریم ورک در VSTO (تولید افزونه برای مجموعه‌ی آفیس) توسط خود مایکروسافت استفاده شده است.

فریم ورک توسعه‌ی افزونه‌های مدیریت شده در دات نت فریم ورک سه و نیم، مزایای زیر را در اختیار ما خواهد گذاشت:
- امکانات load و unload افزونه‌های تولید شده
- امکان تغییر افزونه‌ها در زمان اجرای برنامه اصلی بدون نیاز به بستن آن
- ارائه‌ی محیطی ایزوله با ترسیم مرزی بین افزونه و برنامه اصلی
- مدیریت طول عمر افزونه
- مدیریت سازگاری با نگارش‌های قبلی و یا بعدی یک افزونه
- امکانات به اشتراک گذاری افزونه‌ها با برنامه‌های دیگر
- تنظیمات امنیتی و مشخص سازی سطح دسترسی افزونه‌ها
و ...

یک راه حل مبتنی بر MAF می‌تواند شامل 7 پروژه باشد (که به روابط تعریف شده در آن pipeline هم گفته می‌شود):

Host : همان برنامه‌ی اصلی است که توسط یک سری افزونه، توسعه یافته است.
Host View : بیانگر انتظارات هاست از افزونه‌ها است. به عبارت دیگر افزونه‌ها باید موارد لیست شده در این پروژه را پیاده سازی کنند.
Host Side Adapter : پل ارتباطی Host View و پروژه‌ی Contract است.
Contract: اینترفیسی است که کار برقراری ارتباط بین Host و افزونه‌ها را برعهده دارد.
Add-In Side Adapter : پل ارتباطی بین Add-In View و Contract است.
Add-In View :‌ حاوی متدها و اشیایی است که جهت برقراری ارتباط با هاست از آن‌ها استفاده می‌شود.
Add-In : اسمبلی است که توسط هاست جهت توسعه‌ی قابلیت‌های خود بارگذاری می‌شود (به آن Add-On ، Extension ، Plug-In و Snap-In هم گفته می‌شود).

هدف از این جدا سازی‌ها ارائه‌ی راه حل loosely-coupledایی است که امکان ایزوله سازی، اعمال شرایط امنیتی ویژه و همچنین کنترل نگارش‌های مختلف را تسهیل می‌بخشد و این امر با استفاده از interface های معرفی شده میسر گردیده است. این pipeline از قسمت‌های ذیل تشکیل می‌شود:



قرار داد یا Contract
برای تولید یک افزونه نیاز است تا بین هاست و افزونه قراردادی بسته شود. با توجه به استفاده از MAF ، روش تعریف این قرار داد برای مثال در یک افزونه‌ی مترجم به صورت زیر باید باشد:

[AddInContract]
public interface ITranslator : IContract
{
string Translate(string input);
}

استفاده از ویژگی AddInContract و پیاده سازی اینترفیس IContract جزو مراحل کاری استفاده از MAF است. MAF هنگام تولید پویای pipeline ذکر شده به دنبال ویژگی AddInContract می‌گردد. این موارد در فضای نام System.AddIn.Pipeline تعریف شده‌اند.

دیدگاه‌ها یا Views
دیدگاه‌ها کدهایی هستند که کار تعامل مستقیم بین افزونه و هاست را بر عهده دارند. هاست یا افزونه هر کدام می‌توانند دیدگاه خود را نسبت به قرار داد بسته شده داشته باشند. این موارد نیز همانند قرار داد در اسمبلی‌های مجزایی نگهداری می‌شوند.

دیدگاه هاست نسبت به قرار داد:
public abstract class TranslatorHostView
{
public abstract string Translate(string input);
}
دیدگاه افزونه نسبت به قرار داد:
[AddInBase]
public abstract class TranslatorHostView
{
public abstract string Translate(string input);
}

هر دو کلاس فوق بر اساس قرار موجود بنا می‌شوند اما وابسته به آن نیستند. به همین جهت به صورت کلاس‌هایی abstract تعریف شده‌اند. در سمت افزونه، کلاس تعریف شده دیدگاه آن با کلاس دیدگاه سمت هاست تقریبا یکسان می‌باشد؛ اما با ویژگی AddInBase تعریف شده در فضای نام System.AddIn.Pipeline مزین گردیده است.


وفق دهنده‌ها یا Adapters
آخرین قسمت pipeline ، وفق دهنده‌ها هستند که کار آن‌ها اتصال قرار داد به دیدگاه‌ها است و توسط آن مدیریت طول عمر افزونه و همچنین تبدیل اطلاعات بین قسمت‌های مختلف انجام می‌شود. شاید در نگاه اول وجود آن‌ها زائد به نظر برسد اما این جدا سازی کدها سبب تولید افزونه‌هایی خواهد شد که به نگارش هاست و برنامه اصلی وابسته نبوده و بر عکس (version tolerance). به دو کلاس زیر دقت نمائید:

کلاس زیر با ویژگی [HostAdapter] تعریف شده در فضای نام System.AddIn.Pipeline، مزین شده است و کار آن اتصال HostView به Contract می‌باشد. برای این منظور TranslatorHostView ایی را که پیشتر معرفی کردیم باید پیاده سازی نماید. علاوه بر این با ایجاد وهله‌ای از کلاس ContractHandle ، کار مدیریت طول عمر افزونه را نیز می‌توان انجام داد.

[HostAdapter]
public class TranslatorHostViewToContract : TranslatorHostView
{
ITranslator _contract;
ContractHandle _lifetime;

public TranslatorHostViewToContract(ITranslator contract)
{
_contract = contract;
_lifetime = new ContractHandle(contract);
}

public override string Translate (string inp)
{
return _contract.Translate(inp);
}
}
کلاس سمت افزونه نیز بسیار شبیه قسمت قبل است و کار آن اتصال AddInView به Contract می‌باشد که با پیاده سازی ContractBase و Itranslator صورت خواهد گرفت. همچنین این کلاس به ویژگی AddInAdapter مزین گردیده است.

[AddInAdapter]
public class TranslatorAddInViewToContract : ContractBase, ITranslator
{
TranslatorAddInView _view;

public TranslatorAddInViewToContract(TranslatorView view)
{
_view = view;
}

public string Translate(string inp)
{
return _view.Translate(inp);
}
}

قسمت عمده‌ای از این کدها تکراری است. جهت سهولت تولید این کلاس‌ها و پروژه‌های مرتبط، تیم مربوطه برنامه‌ای را به نام pipeline builder ارائه داده است که از آدرس زیر قابل دریافت است:


این برنامه با دریافت اسمبلی مربوط بهcontract ، کار ساخت خودکار کلاس‌های adapters و views را انجام خواهد داد.

ایجاد افزونه
پس از ساخت قسمت‌های مختلف pipeline ، اکنون می‌توان افزونه را ایجاد نمود. هر افزونه باید add-in view را پیاده سازی کرده و با ویژگی AddIn مزین شود. برای مثال:

[AddIn("GoogleTranslator", Description="Universal translator",
Version="1.0.0.0", Publisher="YourName")]
public class GoogleAddIn : TranslatorAddInView
{
public string Translate(string input)
{
...
}
}

ادامه دارد ....

مطالب
اجزاء معماری سیستم عامل اندروید :: بخش اول
اجزای معماری اندروید به صورت کلی به 4 دسته اصلی تقسیم می‌شود که عبارتند از:
  1. Kernel
  2. ماشین مجازی Dalvik
  3. application framework 
  4. applications
برای درک بهتر این معماری و اجزای درونی آن، به تصاویر زیر توجه کنید:


هسته اندروید (kernel) چیست؟

اندروید بر روی هسته لینوکس نسخه 2.6 به بالاتر اجرا می‌شود. هسته، اولین و نخستین لایه‌ی نرم افزاری در اندروید است که با سخت افزار به صورت کاملا مستقیم در تعامل می‌باشد. تغییرات در هسته و یا ساختن دوباره‌ی آن چیزی نیست که لازم باشد از ابتدا به ساکن و مجددا توسط یک برنامه نویس انجام شود! فقط سازندگان سخت افزار قادر به تغییرات درون هسته هستند و این یک امر غیرطبیعی و ناممکن برای برنامه نویسان خواهد بود؛ چرا که یک برنامه نویس تنها قادر است تا لایه‌های نرم افزاری را تغییر دهد نه سخت افزار آن را و این مورد تنها به‌عهده‌ی افرادی است که با سخت افزار اندروید در ارتباط هستند.


کتابخانه ها

اجزای کتابخانه‌ها بعنوان یک لایه مترجم بین هسته و فریم ورک‌ها عمل می‌کنند. این کتابخانه‌ها و اجزای درونی آنها با زبان C و ++C نوشته شده‌اند؛ اما از طریق یک API در زبان جاوا در اختیار توسعه دهندگان قرار می‌گیرند تا به سهولت قابل استفاده باشند. برنامه نویسان و توسعه دهندگان می‌توانند از طریق فریم ورک‌های زبان جاوا برای دسترسی مستقیم به کتابخانه‌های اصلی C و ++C استفاده کنند.

برخی از کتابخانه‌های اصلی عبارتند از:

  1. LibWebCore 
  2. Media libraries 
  3. Graphics libraries 
ماشین مجازی Dalvik زمان اجرای اجزای کتابخانه‌ها با آنها در تعامل می‌باشد تا باعث یکپارچگی اجرای آنها باشد. ماشین مجازی، بخش مهم و ضروری در اندروید است تا برنامه‌های سیستمی و شخص ثالث را بدرستی اجرا نماید.

ماشین مجازی Dalvik چیست؟

در اصل آقای Dan Bornstein ماشین مجازی Dalvik را نوشت. ماشین مجازی دال‌ویک برای اجرای برنامه‌ها بر روی دستگاه‌های مختلف با منابع بسیار محدود نوشته شده بود و این یکی از اولویت‌های این ماشین بود تا بتواند با منابع محدود بر روی دستگاه در تعامل باشد و برنامه را اجرا نماید. به طور معمول ماشین دالویک برای تلفن‌های همراه‌ای استفاده می‌شد که توان پردازشی پایین، عمر باتری کم و همچنین حافظه‌ی اندکی داشتند. ماشین مجازی دال‌ویک فایل‌های با پسوند dex. را اجرا می‌کند. این فایل‌ها با استفاده از کلاس‌های جاوا کامپایل شده‌اند که با در نظر گرفتن نوع کلاس class. یا jar. انجام می‌شوند و فایل‌های class. را به یک ثابت (constant) مشترک و هماهنگ تبدیل می‌نمایند. ابزار DX، که در Android SDK موجود است، این تبدیل را انجام می‌دهد.

به تصویر زیر توجه کنید:


به تصویر زیر توجه کنید؛ پس از تبدیل، فایل‌های dex. به طرز قابل توجهی کوچکتر و کم حجم‌تر می‌شوند!


Application Framework چیست؟

اپلیکیشن فریم ورک، یکی از بلاک‌های مهم ساختن سیستم نهایی می‌باشد. این فریم ورک‌ها مجموعه‌ای از خدمات را درون سیستم برای برنامه‌نویس یا توسعه دهندگان جهت نوشتن یک برنامه بدون مشکل فراهم می‌کنند. به‌عنوان یک توسعه دهنده شما کد را می‌نویسید و فقط از API‌ها برای تکمیل آنها در زبان جاوا استفاده می‌کنید. از طریق یک API در زبان جاوا قادر خواهید بود تا به هسته و کتابخانه‌های C و ++C دسترسی داشته باشید.


بعنوان نمونه : کد زیر به شما نحوه پخش یک فایل ویدئویی را نشان می‌دهد

package com.example.android.apis.media;

import com.example.android.apis.R;
import android.app.Activity;
import android.os.Bundle;
import android.widget.MediaController;
import android.widget.Toast;
import android.widget.VideoView;
public class VideoViewDemo extends Activity {
 /**
  * TODO: Set the path variable to a streaming video URL or a local media
  * file path.
  */
 private String path = "";
 private VideoView mVideoView;

 @Override
 public void onCreate(Bundle icicle) {
  super.onCreate(icicle);
  setContentView(R.layout.videoview);
  mVideoView = (VideoView) findViewById(R.id.surface_view);

  if (path == "") {
   // Tell the user to provide a media file URL/path.
   Toast.makeText(
    VideoViewDemo.this,
    "Please edit VideoViewDemo Activity, and set path" + " variable to your media file URL/path",
    Toast.LENGTH_LONG).show();
  } else {
   /*
    * Alternatively,for streaming media you can use
    * mVideoView.setVideoURI(Uri.parse(URLstring));
    */
   mVideoView.setVideoPath(path);
   mVideoView.setMediaController(new MediaController(this));
   mVideoView.requestFocus();
  }
 }
}


مطالب
چگونگی تعریف خاصیتی از نوع Enum در EF Code First
فرض می‌کنیم که یک Enum بصورت زیر داریم :
[Flags]
public enum Gender : byte
{
     None=0, Male=1, Female=2,
};
حال می‌خواهیم از این Enum در یک مدل ساده استفاده کنیم. از آنجا که EF هنوز قادر به ‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍پشتیبانی از Enum نمی‌باشد باید به روش زیر عمل کنیم:
1) توسط data Annotation
public class User
{
    public int UserId { get; set; }
    public string FirstName { get; set; }
    public string LastName { get; set; }
    public string Username { get; set; }

    [Column(Name="Gender")]
    public int InternalGender { get; set; }
    [NotMapped]
    public Gender Gender
    {
        get { return (Gender)this.InternalGender; }
        set { this.InternalGender = (int)value; }
    }

    public DateTime DateOfBirth { get; set; }
}
2) توسط Fluent API
 modelBuilder.Entity<Participant>().Ignore(p => p.Gender);
 modelBuilder.Entity<Participant>().Property(p => p.InternalGender).HasColumnName("Gender");