نظرات مطالب
مقدمه ای بر AutoMapper
یکی از مهمترین کاربردهاش نگاشت از یک مدل بزرگ و پیچیده به یک مدل ساده هست که بهش Flattening میگن و کاربردهای دیگه مثلا Projection و... که همنطور که آخر پست گفتم تو پست‌های بعدی تکمیلش میکنم.
برای مطالعه بیشتر همه به این ویکی مراجعه کنید.

مطالب
توسعه برنامه‌های Cross Platform با Xamarin Forms & Bit Framework - قسمت هجدهم
در این قسمت می‌خواهیم با Rest Api ارتباط برقرار کنیم. به جای نوشتن سمت سرور، از یک سرور آماده استفاده می‌کنیم که مثال اول آن، LIST USERS است و لیست کاربران را نمایش می‌دهد. توضیحات این قسمت به فراخوانی سرویس‌های Rest ارتباط دارد، با پروتکل HTTP و دیتای JSON. البته فراخوانی سرویس‌های SOAP نیز ساده است که در این آموزش به آنها نمی‌پردازیم.
برای این کار از HttpClient استفاده می‌کنیم. استفاده کردن از WebClient و WebRequest اشتباه محض هست و این دو را کلا فراموش کنید. مطمئن باشید هر کدی که با آن دو در اینترنت پیدا می‌کنید، با HttpClient هم قابلیت پیاده سازی را دارند و مطمئن باشید که اگر از آن دو کلاس استفاده کنید، حتما به دردسر بدی میافتید. در زمان استفاده از HttpClient هم در نظر بگیرید که نباید مدام HttpClient را new و dispose کنید. این کار اشتباه است و یک HTTP client برای شما کافی است. ساختن HTTP client نکات  بسیاری دارد که در همین سایت به آنها پرداخته شده‌است. در Xamarin دغدغه‌های استفاده از Network Stack هر سیستم عامل نیز به لیست مواردی که باید به آنها دقت کنید اضافه می‌شوند. می‌توانید درگیر تمامی این موارد شوید، یا برای سادگی بیشتر، ضمن نصب پکیج Bit.CSharpClient.Rest که کدهای آن نیز در GitHub قرار داده شده‌اند، صرفا HTTP Client را بگیرید و به هر جایی که دوست دارید Request بزنید. لزومی به اینکه در سمت سرور از Bit استفاده کرده باشید تا بتوانید از Bit.CSharpClient.Rest استفاده کنید نیست.

خب، پس Package مربوطه را نصب و در App.xaml.cs کدهای زیر را استفاده کنید:
//قرار دهید containerBuilder.RegisterRequiredServices(); این دو را بعد از
containerBuilder.RegisterHttpClient();
containerBuilder.RegisterIdentityClient();
در View Model ای که قصد استفاده از Http Client را دارید، یک Property از جنس Http Client تعریف کنید و برای خواندن اطلاعات مثال، کد زیر را بزنید:
توضیحات این کد در ادامه آمده است.
public virtual HttpClient HttpClient { get; set; } 

async Task CallUsersListApiUsingHttpClient()
{
    HttpRequestMessage request = new HttpRequestMessage(HttpMethod.Get, "https://reqres.in/api/users");
    // Use request.Headers to set jwt token, ...
    // Use request.Content to send body. You can use StringContent, StreamContent, etc.
    HttpResponseMessage response = await HttpClient.SendAsync(request);
    response.EnsureSuccessStatusCode();
    using (StreamReader streamReader = new StreamReader(await response.Content.ReadAsStreamAsync()))
    using (JsonReader jsonReader = new JsonTextReader(streamReader))
    {
        List<UserDto> users = (await JToken.LoadAsync(jsonReader))["data"].ToObject<List<UserDto>>();
    }
}
برای درک بهتر این کد، بعد از Clone/Pull کردن آخرین وضعیت پروژه XamApp به سراغ کلاس RestSamplesViewModel بروید. فراخوانی https://reqres.in/api/users چنین JSON ای را بر می‌گرداند: 
{
    "page": 2,
    "per_page": 3,
    "total": 12,
    "total_pages": 4,
    "data": [
        {
            "id": 4,
            "first_name": "Eve",
            "last_name": "Holt",
            "avatar": "https://s3.amazonaws.com/uifaces/faces/twitter/marcoramires/128.jpg"
        },
        {
            "id": 5,
            "first_name": "Charles",
            "last_name": "Morris",
            "avatar": "https://s3.amazonaws.com/uifaces/faces/twitter/stephenmoon/128.jpg"
        }
    ]
}

قسمت‌های مختلف این JSON برای ما اهمیتی ندارند و تنها قسمت data آن که اطلاعات user‌ها را شامل می‌شود، برای ما اهمیت دارند. صد البته که هر سروری، دیتای JSON را با ساختاری که دوست داشته باشد بر می‌گرداند. در کدی که نوشته‌ایم، ابتدا یک HttpRequestMessage را ساخته‌ایم. این HttpRequestMessage از نوع Get و به آدرس https://reqres.in/api/users است. می‌توان روی HttpRequestMessage هم هدرهای مختلفی را تنظیم نمود و هم می‌توان به آن Content داد.
سپس آن را با HttpClient.SendAsync ارسال می‌کنیم و با فراخوانی EnsureSuccessStatusCode مطمئن می‌شویم که خطا نداده‌است. برای خواندن Response با بالاترین Performance ممکن، ابتدا از StreamReader برای خواندن Stream دریافتی استفاده می‌کنیم. با توجه به JSON بودن Response دریافتی، از JsonTextReader و JToken استفاده می‌کنیم (این مورد هیچ ربطی به JWT یا Json Web Token ندارد!). بعد از Load کردن آن، قسمت ["data"] را به لیستی از کلاس UserDto تبدیل می‌کنیم. Dto مخفف Data Transfer Object است و دیتایی است که ما یا ارسال می‌کنیم یا در همین سناریو مثال، از سرور دریافت می‌کنیم. کد کلاس UserDto:
public class UserDto
{
    [JsonProperty("id")]
    public int Id { get; set; }
    [JsonProperty("first_name")]
    public string FirstName { get; set; }
    [JsonProperty("last_name")]
    public string LastName { get; set; }
    [JsonProperty("avatar")]
    public string Avatar { get; set; }
}
البته Http Client فقط برای ارسال یا دریافت JSON نیست. می‌توان با آن فایل و Xml و ... نیز ارسال و دریافت نمود. در این قسمت مهم نبود که سرور شما با چه تکنولوژی ای توسعه داده شده‌است. صرف بودن سرور روی پروتکل Http کافی است. واضح است که شما دارید از HttpClient استفاده می‌کنید. در صورتیکه سرور TCP باشد، شما در CSharp می‌توانید از TcpClient و Socket استفاده کنید. اگر سمت سرور شما Wcf یا OData یا Graphql باشد نیز کلاینت‌های خودشان را در CSharp دارید و می‌توانید در پروژه‌تان از تمامی آنها استفاده کنید که آموزش همه این موارد از حوصله این قسمت خارج است؛ اما در صورتیکه سمت سرور شما نیز با Bit توسعه داده شده باشد، می‌توانید با روش‌های خیلی بهتری به سرور خود وصل شوید که این موضوع قسمت‌های بعدی آموزش است.
مطالب
مفاهیم برنامه نویسی ـ آشنایی با سازنده‌ها
در مطلب پیشین برای نگهداری حالت شیء یا همان ویژگی‌های آن Property‌‌‌ها را در کلاس معرفی کردیم و پس از ایجاد شیء مقدار مناسبی را به پروپرتی‌ها اختصاص دادیم.
اگرچه ایجاد شیء و مقداردهی به ویژگی‌های آن ما را به هدفمان می‌رساند، اما بهترین روش نیست چرا که ممکن است مقداردهی به یک ویژگی فراموش شده و سبب شود شیء در وضعیت نادرستی قرار گیرد. این مشکل با استفاده از سازنده‌ها (Constructors) حل می‌شود.
سازنده (Constructor) عضو ویژه ای از کلاس است بسیار شبیه به یک متد که در هنگام وهله سازی (ایجاد یک شیء از کلاس) به صورت خودکار فراخوانی و اجرا می‌شود. وظیفه سازنده مقداردهی به ویژگی‌های عمومی و خصوصی شیء تازه ساخته شده و به طور کلی انجام هر کاری است که برنامه‌نویس در نظر دارد پیش از استفاده از شیء به انجام برساند.
مثالی که در این بخش بررسی می‌کنیم کلاس مثلث است. برای پیاده سازی این کلاس سه ویژگی در نظر گرفته ایم. قاعده، ارتفاع و مساحت. بله مساحت را این بار به جای متد به صورت یک پروپرتی پیاده سازی می‌کنیم. اگرچه در آینده بیشتر راجع به چگونگی انتخاب برای پیاده سازی یک عضو کلاس به صورت پروپرتی یا متد بحث خواهیم کرد اما به عنوان یک قانون کلی در نظر داشته باشید عضوی که به صورت منطقی به عنوان داده مطرح است را به صورت پروپرتی پیاده سازی کنید. مانند نام دانشجو. از طرفی اعضایی که دلالت بر انجام عملی دارند را به صورت متد پیاده سازی می‌کنیم. مانند متد تبدیل به نوع داده دیگر. (مثلاً ()Object.ToString)
public class Triangle
{
    private int _height;
    private int _baseLength;

    public int Height
    {
        get { return _height; }

        set
        {
            if (value < 1 || value > 100)
            {
                // تولید خطا
            }

            _height = value;
        }
    }

    public int BaseLength
    {
        get { return _baseLength; }

        set
        {
            if (value < 1 || value > 100)
            {
                // تولید خطا
            }

            _baseLength = value;
        }
    }

    public double Area
    {
        get { return _height * _baseLength * 0.5; }
    }
}
چون در بخشی از یک پروژه نیاز پیدا کردیم با یک سری مثلث کار کنیم، کلاس بالا را طراحی کرده ایم. به نکات زیر توجه نمایید.
 • در اکسسور set دو ویژگی قاعده و ارتفاع، محدوده مجاز مقادیر قابل انتساب را بررسی نموده ایم. در صورتی که مقداری خارج از محدوده یاد شده برای این ویژگی‌ها تنظیم شود خطایی را ایجاد خواهیم کرد. شاید برای برنامه نویسانی که تجربه کمتری دارند زیاد روش مناسبی به نظر نرسد. اما این یک روش قابل توصیه است. مواجه شدن کد مشتری (کد استفاده کننده از کلاس) با یک خطای مهلک که علت رخ دادن خطا را نیز می‌توان به همراه آن ارائه کرد بسیار بهتر از بروز خطاهای منطقی در برنامه است. چون رفع خطاهای منطقی بسیار دشوارتر است. در مطالب آینده راجع به تولید خطا و موارد مرتبط با آن بیشتر صحبت می‌کنیم.
 • در مورد ویژگی مساحت، اکسسور set را پیاده سازی نکرده ایم تا این ویژگی را به صورت فقط خواندنی ایجاد کنیم.

وقتی شیء ای از یک کلاس ایجاد می‌شود، بلافاصله سازنده آن فراخوانی می‌گردد. سازنده‌ها هم نام کلاسی هستند که در آن تعریف می‌شوند و معمولاً اعضای داده ای شیء جدید را مقداردهی می‌کند. همانطور که می‌دانید وهله سازی از یک کلاس با عملگر new انجام می‌شود. سازنده کلاس بلافاصله پس از آنکه حافظه برای شیء در حال تولید اختصاص داده شد، توسط عملگر new فراخوانی می‌شود.

سازنده پیش فرض

سازنده‌ها مانند متدهای دیگر می‌توانند پارامتر دریافت کنند. سازنده ای که هیچ پارامتری دریافت نمی‌کند سازنده پیش فرض (Default constructor) نامیده می‌شود. سازنده پیش فرض زمانی اجرا می‌شود که با استفاده از عملگر new شیء ای ایجاد می‌کنید اما هیچ آرگومانی را برای این عملگر در نظر نگرفته اید.
اگر برای کلاسی که طراحی می‌کنید سازنده ای تعریف نکرده باشید کامپایلر سی شارپ یک سازنده پیش فرض (بدون پارامتر) خواهد ساخت. این سازنده هنگام ایجاد اشیاء فراخوانی شده و مقدار پیش فرض متغیرها و پروپرتی‌ها را با توجه به نوع آن‌ها تنظیم می‌نماید. مثلاً مقدار صفر برای متغیری از نوع int یا false برای نوع bool و null برای انواع ارجاعی که در آینده در این مورد بیشتر خواهید آموخت.
اگر مقادیر پیش فرض برای متغیرها و پروپرتی‌ها مناسب نباشد، مانند مثال ما، سازنده پیش فرض ساخته شده توسط کامپایلر همواره شیء ای می‌سازد که وضعیت صحیحی ندارد و نمی‌تواند وظیفه خود را انجام دهد. در این گونه موارد باید این سازنده را جایگزین نمود.

جایگزینی سازنده پیش فرض ساخته شده توسط کامپایلر

افزودن یک سازنده صریح به کلاس بسیار شبیه به تعریف یک متد در کلاس است. با این تفاوت که:
  • سازنده هم نام کلاس است.
  • برای سازنده نوع خروجی در نظر گرفته نمی‌شود.

در مثال ما محدوده مجاز برای قاعده و ارتفاع مثلث بین ۱ تا ۱۰۰ است در حالی که سازنده پیش فرض مقدار صفر را برای آنها تنظیم خواهد نمود. پس برای اینکه مطمئن شویم اشیاء مثلث ساخته شده از این کلاس در همان بدو تولید دارای قاعده و ارتفاع معتبری هستند سازنده زیر را به صورت صریح در کلاس تعریف می‌کنیم تا جایگزین سازنده پیش فرضی شود که کامپایلر خواهد ساخت و به جای آن فراخوانی گردد.
public Triangle()
{
    _height = _baseLength = 1;
}
در این سازنده مقدار ۱ را برای متغیر خصوصی پشت (backing field یا backing store) هر یک از دو ویژگی قاعده و ارتفاع تنظیم نموده ایم.

اجرای سازنده

همانطور که گفته شد سازنده اضافه شده به کلاس جایگزین سازنده پیش فرض کامپایلر شده و در هنگام ایجاد یک شیء جدید از کلاس مثلث توسط عملگر new اجرا می‌شود. برای بررسی اجرا شدن سازنده به سادگی می‌توان کدی مشابه مثال زیر را نوشت.
Triangle triangle = new Triangle();
 
Console.WriteLine(triangle.Height);
Console.WriteLine(triangle.BaseLength);
Console.WriteLine(triangle.Area);
کد بالا مقدار ۱ را برای قاعده و ارتفاع و مقدار ۰.۵ را برای مساحت چاپ می‌نماید. بنابراین مشخص است که سازنده اجرا شده و مقادیر مناسب را برای شیء تنظیم نموده به طوری که شیء از بدو تولید در وضعیت مناسبی است.

سازنده‌های پارامتر دار

در مثال قبل یک سازنده بدون پارامتر را به کلاس اضافه کردیم. این سازنده تنها مقادیر پیش فرض مناسبی را تنظیم می‌کند. بدیهی است پس از ایجاد شیء در صورت نیاز می‌توان مقادیر مورد نظر دیگر را برای قاعده و ارتفاع تنظیم نمود. اما برای اینکه سازنده بهتر بتواند فرآیند وهله سازی را کنترل نماید می‌توان پارامترهایی را به آن افزود. افزودن پارامتر به سازنده مانند افزودن پارامتر به متدهای دیگر صورت می‌گیرد. در مثال زیر سازنده دیگری تعریف می‌کنیم که دارای دو پارامتر است. یکی قاعده و دیگری ارتفاع. به این ترتیب در حین فرآیند وهله سازی می‌توان مقادیر مورد نظر را منتسب نمود.
public Triangle(int height, int baseLength)
{
    Height = height;
    BaseLength = baseLength;
}
با توجه به اینکه مقادیر ارسالی به این سازنده توسط کد مشتری در نظر گرفته می‌شود و ممکن است در محدوده مجاز نباشد، به جای انتساب مستقیم این مقادیر به فیلد خصوصی پشت ویژگی قاعده و ارتفاع یعنی baseLength_ و height_ آنها را به پروپرتی‌ها منتسب کردیم تا قانون اعتبارسنجی موجود در اکسسور set پروپرتی‌ها از انتساب مقادیر غیر مجاز جلوگیری کند.
سازنده اخیر را می‌توان به صورت زیر با استفاده از عملگر new و فراهم کردن آرگومان‌های مورد نظر مورد استفاده قرار داد.
Triangle triangle = new Triangle(5, 8);
 
Console.WriteLine(triangle.Height);
Console.WriteLine(triangle.BaseLength);
Console.WriteLine(triangle.Area);
مقادیر چاپ شده برابر ۵ برای ارتفاع، ۸ برای قاعده و ۲۰ برای مساحت خواهد بود که نشان از اجرای صحیح سازنده دارد.
در مطالب بالا چندین بار از سازنده‌ها صحبت کردیم و گفتیم سازنده دیگری به کلاس اضافه می‌کنیم. این دو نکته را به خاطر داشته باشید:
  • یک کلاس می‌تواند دارای چندین سازنده باشد که بر اساس آرگومان‌های فراهم شده هنگام وهله سازی، سازنده مورد نظر انتخاب و اجرا می‌شود.
  • الزامی به تعریف یک سازنده پیش فرض (به معنای بدون پارامتر) نیست. یعنی یک کلاس می‌تواند هیچ سازنده بی پارامتری نداشته باشد.

در بخش‌های بعدی مطالب بیشتری در مورد سازنده‌ها و سایر اعضای کلاس خواهید آموخت.

 
نظرات مطالب
EF Code First #12
- یک Context در EF باید طول عمر کوتاهی داشته باشد. سینگلتون تعریف کردن آن یعنی زنده نگه داشتن آن در طول عمر برنامه. در یک برنامه وب به این ترتیب اگر جایی کاربری به مشکلی برخورد، چون یک Context در این حالت بیشتر وجود نخواهد داشت، تمام خطاهای آن کاربر به سایر کاربران نیز منعکس می‌شود. همچنین Context به صورت thread safe طراحی نشده و به این ترتیب به مشکلات تخریب اطلاعات در برنامه‌های چند کاربره نیز برخواهید خورد.
- در مطلب فوق به ازای هر درخواست یک Context ایجاد می‌شود (مقدمه بحث). Context در طول عمر یک درخواست کاربری خاص، زنده نگه داشته شده و بعد در پایان کار آن درخواست Dispose می‌شود. نه فقط بحث مدیریت اتصالات در اینجا مطرح است، بحث مدیریت یک تراکنش واحد در طول عمر یک درخواست نیز باید درنظر گرفته شود.

چند پیشنهاد:
- یکبار مطلب جاری را مطالعه کنید.
- یکبار وقت بگذارید نظرات آن‌را هم بررسی کنید. در مورد سینگلتون یا حتی Contextهای استاتیک و امثال آن قبلا بحث شده.
- یکبار دوره پیشنیاز این مطلب را مطالعه کنید: «بررسی مفاهیم معکوس سازی وابستگی‌ها و ابزارهای مرتبط با آن»
- یکبار دوره خاص برنامه‌های دسکتاپ طراحی شده با این الگو را هم مطالعه کنید: «طراحی یک فریم ورک برای کار با WPF و EF Code First توسط الگوی MVVM»
- نگاهی هم به یک پروژه کامل ASP.NET MVC که با درنظر گرفتن الگوی مطرح شده در این بحث تهیه شده، داشته باشید: «سیستم مدیریت محتوای IRIS»

این مبحث باز شده‌اش بالای 20 قسمت است.
مطالب
PowerShell 7.x - قسمت ششم - ایجاد Cmdletها توسط #C
تا اینجا با کمک توابع توانستیم PowerShell را به اصطلاح extend کنیم. نوع دیگر دستورات، command letها هستند. این نوع دستورات را با کمک یک زبان دات‌نتی میتوانیم ایجاد کنیم. به این نوع دستورات complied cmdlet گفته میشود. در بیشتر مواقع با کمک advanced functionها میتوانید بیشتر کارها را انجام دهید؛ چراکه به صورت مستقیم امکان استفاده از دات‌نت را درون PowerShell دارید. اما شاید ترجیح دهید از سی‌شارپ یا دیگر زبان‌ها دات‌نتی برای ایجاد یک تابع استفاده کنید.

نحوه‌ی ایجاد یک cmdlet با کمک #C
ابتدا یک دایرکتوری جدید را ایجاد کرده و درون آن یک پروژه‌ی از نوع class library را ایجاد کنید. سپس پکیج PowerShellStandard.Library را درون پروژه ایجاد شده با کمک dotnet cli به پروژه اضافه کنید: 
mkdir ps_cmdlet_with_csharp && cd "$_"
dotnet new classlib
dotnet add package PowerShellStandard.Library
mv Class1.cs GetHelloCommand.cs
در پایان دستورات فوق، نام فایل پیش‌فرض Class1 را نیز به GetHelloCommand تغییر داده‌ایم. در ادامه محتویات فایل را اینگونه ویرایش خواهیم کرد: 
namespace ps_cmdlet_with_csharp;
using System.Management.Automation;

[Cmdlet(VerbsCommon.Get, "Hello")]
public class GetHelloCommand : PSCmdlet
{
    [Parameter(Mandatory = true, Position = 0, ValueFromPipeline = true)]
    public string Name { get; set; }
    protected override void BeginProcessing()
    {
        WriteObject("Start processing");
    }
    protected override void ProcessRecord()
    {
        WriteObject("Hello " + Name);
    }
    protected override void EndProcessing()
    {
        WriteObject("End processing");
    }
}
همانطور که مشاهده میکنید، کلاس فوق را از PSCmdlet ارث‌بری کرده‌ایم. در کل برای ایجاد یک command let، از یکی از انواع Cmdlet یا PSCmdlet میتوانیم ارث‌بری کنیم. Cmdlet یک کلاس پایه است که PSCmdlet نیز از آن ارث برده است و یکسری امکانات بیشتری را جهت تعامل با PowerShell ارائه میدهد: 
using System.Collections.ObjectModel;
using System.Management.Automation.Host;

namespace System.Management.Automation
{
    public abstract class PSCmdlet : Cmdlet
    {
        protected PSCmdlet();

        public PSEventManager Events { get; }
        public PSHost Host { get; }
        public CommandInvocationIntrinsics InvokeCommand { get; }
        public ProviderIntrinsics InvokeProvider { get; }
        public JobManager JobManager { get; }
        public JobRepository JobRepository { get; }
        public InvocationInfo MyInvocation { get; }
        public PagingParameters PagingParameters { get; }
        public string ParameterSetName { get; }
        public SessionState SessionState { get; }

        public PathInfo CurrentProviderLocation(string providerId);
        public Collection<string> GetResolvedProviderPathFromPSPath(string path, out ProviderInfo provider);
        public string GetUnresolvedProviderPathFromPSPath(string path);
        public object GetVariableValue(string name);
        public object GetVariableValue(string name, object defaultValue);
    }
}
در نهایت command let باید به یک DLL تبدیل شود؛ چون همانطور که قبلآً نیز اشاره شد، هر command let در واقع یک شیء دات‌نتی است. در ادامه پروژه جاری را بیلد کرده و توسط دستور Import-Module فایل DLL تولید شده را درون Shell ایمپورت خواهیم کرد: 
PS /> dotnet build
PS /> Import-Module ./bin/Debug/net7.0/ps_cmdlet_with_csharp.dll
سپس توسط دستور Get-Command میتوانیم مطمئن شویم که ماژول موردنظر با موفقیت ایمپورت شده‌است: 
PS /> Get-Command -Module ps_cmdlet_with_csharp

CommandType     Name                                               Version    Source
-----------     ----                                               -------    ------
Cmdlet          Get-Hello                                          1.0.0.0    ps_cmdlet_with_csharp
همانطور که مشاهده میکنید، درون ماژول ps_cmdlet_with_csharp تنها یک command let تعریف شده‌است. درون یک namespace میتوانیم چندین command let را تعریف کنیم. به عنوان مثال برای مثال قبل میتوانیم: 
namespace ps_cmdlet_with_csharp;
using System.Management.Automation;

[Cmdlet(VerbsCommon.Get, "Hello")]
public class GetHelloCommand : PSCmdlet
{
    // as before
}

[Cmdlet(VerbsCommon.Get, "Greetings")]
public class GetGreetingsCommand : PSCmdlet
{
    [Parameter(Mandatory = true, Position = 0, ValueFromPipeline = true)]
    public string Name { get; set; }
    protected override void BeginProcessing()
    {
        WriteObject("Start processing");
    }
    protected override void ProcessRecord()
    {
        WriteObject("Greetings " + Name);
    }
    protected override void EndProcessing()
    {
        WriteObject("End processing");
    }
}
اکنون اگر پروژه را بیلد کنیم و ماژول بیلد شده را ایمپورت کنیم، با خطای زیر مواجه خواهیم شد: 
Import-Module: Invalid assembly public key.
برای رفع این مشکل، فایل csproject را باز کرده و خط زیر را به آن اضافه کنید: 
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">

  <!-- other tags -->

  <ItemGroup>
    <Compile Include="./GetHelloCommand.cs" />
  </ItemGroup>

</Project>
اکنون پروژه با موفقیت بیلد و ایمپورت خواهد شد: 
PS /> Get-Command -Module ps_cmdlet_with_csharp

CommandType     Name                                               Version    Source
-----------     ----                                               -------    ------
Cmdlet          Get-Greetings                                      1.0.0.0    ps_cmdlet_with_csharp
Cmdlet          Get-Hello                                          1.0.0.0    ps_cmdlet_with_csharp

یک مثال تکمیلی
درون یک کلاس Cmdlet، امکان استفاده از تمامی annotationهایی را که در قسمت قبل بررسی کردیم، اینجا نیز در اختیار داریم؛ بنابراین نیاز به توضیح مجدد آن نیست. در ادامه میخواهیم یک دستور را با عنوان Push-SlackMessage تهیه کنیم که کار ارسال یک پیام را به یک کانال Slack، انجام میدهد: 
namespace ps_cmdlet_with_csharp;
using System.Management.Automation;
using System.Net.Http.Headers;


[Cmdlet(VerbsCommon.Push, "SlackMessage")]
[Alias("ssm")]
[OutputType(typeof(string))]
public class SlackMessageCommand : PSCmdlet
{
    [Parameter(Mandatory = true)]
    [Alias("m")]
    public string Message { get; set; }

    [Parameter(Mandatory = true)]
    [Alias("t")]
    [ValidatePattern(@"xoxp-[0-9]{11}-[0-9]{12}-[0-9]{13}-[0-9a-zA-Z]{32}")]
    public string Token { get; set; }

    [Parameter(Mandatory = true)]
    [Alias("cid")]
    public string ChannelID { get; set; }
    protected async override void ProcessRecord()
    {
        base.ProcessRecord();
        try
        {
            using var client = new HttpClient();
            client.DefaultRequestHeaders.Authorization = new AuthenticationHeaderValue("Bearer", this.Token);
            var values = new Dictionary<string, string>
            {
                { "channel", this.ChannelID },
                { "text", this.Message }
            };
            var content = new FormUrlEncodedContent(values);
            var response = await client.PostAsync("https://slack.com/api/chat.postMessage", content);
            var responseString = await response.Content.ReadAsStringAsync();
            WriteObject("Message sent");
        }
        catch (Exception ex)
        {
            WriteObject(ex.Message);
        }
    }
}

یک نکته در مورد ایمپورت کردن ماژول‌ها
دستوراتی که تاکنون ایجاد کردیم (هم توابع و هم compiled cmletها) برای اجرا باید یکبار درون حافظه قرار بگیرند و سپس امکان اجرای آنها را خواهیم داشت. دلیل آن نیز این است که همه چیز درون سشن جاری انجام خواهد شد و به محض بستن آن، تغییرات نیز ار حافظه خارج خواهند شد. یعنی برای command letی که ایجاد کردیم، با هربار باز کردن یک سشن جدید مجبور خواهیم بود که مجدداً آن را ایمپورت کنیم. برای رفع این مشکل میتوانیم از پروفایل‌ها استفاده کنیم. توسط پروفایل، امکان سفارشی‌سازی شل را خواهیم داشت. پروفایل در واقع یک اسکریپت PowerShell است که به محض اجرای PowerShell فراخوانی خواهد شد. بنابراین درون پروفایل این فرصت را خواهیم داشت تا متغیرها، ماژول‌ها، aliaseها و… را قبل از باز کردن شل، درون سشن PowerShell بارگذاری کنیم. PowerShell از چندین نوع پروفایل پشتیبانی میکند و توسط متغیر خودکار PROFILE$ میتوانیم لیست مسیرهای پروفایل‌ها را مشاهده کنیم:  
PS /> $PROFILE | Get-Member -Type NoteProperty | Select-Object Name, Definitionbject Name, Definition

Name                   Definition
----                   ----------
AllUsersAllHosts       string AllUsersAllHosts=/usr/local/microsoft/powershell/7/…
AllUsersCurrentHost    string AllUsersCurrentHost=/usr/local/microsoft/powershell…
CurrentUserAllHosts    string CurrentUserAllHosts=/Users/sirwanafifi/.config/powe…
CurrentUserCurrentHost string CurrentUserCurrentHost=/Users/sirwanafifi/.config/p…
برای ویرایش هر کدام از پروفایل‌های موردنظر میتوانید اینگونه عمل کنید: 
$SlackProjectPath = "/Users/sirwanafifi/Desktop/ps_cmdlet_with_csharp/bin/Debug/net7.0/ps_cmdlet_with_csharp.dll"
Import-Module $SlackProjectPath
اکنون با هر بار باز کردن PowerShell به command let جدید دسترسی خواهید داشت: 
PS /> Get-Command -Module ps_cmdlet_with_csharp

CommandType     Name                                               Version    Source
-----------     ----                                               -------    ----
Cmdlet          Push-SlackMessage                                  1.0.0.0    ps_…
مطالب
Globalization در ASP.NET MVC - قسمت چهارم
در قسمت قبل مقدمه ای راجع به انواع منابع موجود در ASP.NET و برخی مسائل پیرامون آن ارائه شد. در این قسمت راجع به نحوه رفتار ASP.NET در برخورد با انواع منابع بحث می‌شود.

مدیریت منابع در ASP.NET 
در مدل پرووایدر منابع در ASP.NET کار مدیریت منابع از کلاس ResourceProviderFactory شروع می‌شود. این کلاس که از نوع abstract تعریف شده است، دو متد برای فراهم کردن پرووایدرهای کلی و محلی دارد.
کلاس پیش‌فرض در ASP.NET برای پیاده‌سازی ResourceProviderFactory در اسمبلی System.Web قرار دارد. این کلاس که ResXResourceProviderFactory نام دارد نمونه‌هایی از کلاس‌های LocalResxResourceProvider و GlobalResxResourceProvider را برمی‌گرداند. درباره این کلاس‌ها در ادامه بیشتر بحث خواهد شد.

نکته: هر سه کلاس پیش‌فرض اشاره شده در بالا و نیز سایر کلاس‌های مربوط به عملیات مدیریت منابع در آن‌ها، همگی در فضای نام System.Web.Compilation قرار دارند و متاسفانه دارای سطح دسترسی internal هستند. بنابراین به صورت مستقیم در دسترس نیستند.

برای نمونه با توجه به تصویر فرضی نشان داده شده در قسمت قبل، در اولین بارگذاری صفحه SubDir1\Page1.aspx عبارات ضمنی بکاربرده شده در این صفحه برای منابع محلی (در قسمت قبل شرح داده شده است) باعث فراخوانی متد مربوط به Local Resources در کلاس ResXResourceProviderFactory می‌شود. این متد نمونه‌ای از کلاس LocalResXResourceProvider برمی‌گرداند. (در ادامه با نحوه سفارشی‌سازی این کلاس‌ها نیز آشنا خواهیم شد).
رفتار پیش‌فرض این پرووایدر این است که نمونه‌ای از کلاس ResourceManager با توجه به کلید درخواستی برای صفحه موردنظر (مثلا نوع Page1.aspx در اسمبلی App_LocalResources.subdir1.XXXXXX که در تصویر موجود در قسمت قبل نشان داده شده است) تولید می‌کند. حال این کلاس با استفاده از کالچر مربوط به درخواست موردنظر، ورودی موردنظر را از منبع مربوطه استخراج می‌کند. مثلا اگر کالچر موردبحث es (اسپانیایی) باشد، اسمبلی ستلایت موجود در مسیر نسبی \es\ انتخاب می‌شود.
برای روشن‌تر شدن بحث به تصویر زیر که عملیات مدیریت منابع پیش فرض در ASP.NET در درخواست صفحه Page1.aspx از پوشه SubDir1 را نشان می‌دهد، دقت کنید:

همانطور که در قسمت اول این سری مطالب عنوان شد، رفتار کلاس ResourceManager برای یافتن کلیدهای Resource، استخراج آن از نزدیکترین گزینه موجود است. یعنی مثلا برای یافتن کلیدی در کالچر es در مثال بالا، ابتدا اسمبلی‌های مربوط به این کالچر جستجو می‌شود و اگر ورودی موردنظر یافته نشد، جستجو در اسمبلی‌های ستلایت پیش‌فرض سیستم موجود در ریشه فولدر bin برنامه ادامه می‌یابد، تا درنهایت نزدیک‌ترین گزینه پیدا شود (فرایند fallback).

نکته: همانطور که در تصویر بالا نیز مشخص است، نحوه نامگذاری اسمبلی منابع محلی به صورت <App_LocalResources.<SubDirectory>.<A random code است.

نکته: پس از اولین بارگذاری هر اسمبلی، آن اسمبلی به همراه خود نمونه کلاس ResourceManager که مثلا توسط کلاس LocalResXResourceProvider تولید شده است در حافظه سرور کش می‌شوند تا در استفاده‌های بعدی به کار روند.

نکته: فرایند مشابه‌ای برای یافتن کلیدها در منابع کلی (Global Resources) به انجام می‌رسد. تنها تفاوت آن این است که کلاس ResXResourceProviderFactory نمونه‌ای از کلاس GlobalResXResourceProvider تولید می‌کند.

چرا پرووایدر سفارشی؟
تا اینجا بالا با کلیات عملیاتی که ASP.NET برای بارگذاری منابع محلی و کلی به انجام می‌رساند، آشنا شدیم. حالا باید به این پرسش پاسخ داد که چرا پرووایدری سفارشی نیاز است؟ علاوه بر دلایلی که در قسمت‌های قبلی به آنها اشاره شد، می‌توان دلایل زیر را نیز برشمرد:
 
- استفاده از منابع و یا اسمبلی‌های ستلایت موجود - اگر بخواهید در برنامه خود از اسمبلی‌هایی مشترک، بین برنامه‌های ویندوزی و وبی استفاده کنید، و یا بخواهید به هردلیلی از اسمبلی‌های جداگانه‌ای برای این منابع استفاده کنید، مدل پیش‌فرض موجود در ASP.NET جوابگو نخواهد بود.

- استفاده از منابع دیگری به غیر از فایلهای resx. مثل دیتابیس - برای برنامه‌های تحت وب که صفحات بسیار زیاد به همراه ورودی‌های بیشماری از Resourceها دارند، استفاده از مدل پرووایدر منابع پیش‌فرض در ASP.NET و ذخیره تمامی این ورودی‌ها درون فایل‌های resx. بار نسبتا زیادی روی حافظه سرور خواهد گذاشت. درصورت مدیریت بهینه فراخوانی‌های سمت دیتابیس می‌توان با بهره‌برداری از جداول یک دیتابیس به عنوان منبع، کمک زیادی به وب سرور کرد! هم‌چنین با استفاده از دیتابیس می‌توان مدیریت بهتری بر ورودی‌ها داشت و نیز امکان ذخیره‌سازی حجم بیشتری از داده‌ها در اختیار توسعه دهنده قرار خواهد گرفت.
البته به غیر از دیتابیس و فایل‌های resx. نیز گزینه‌های دیگری برای ذخیره‌سازی ورودی‌های این منابع وجود دارند. به عنوان مثال می‌توان مدیریت این منابع را کلا به سیستم دیگری سپرد و درخواست ورودی‌های موردنیاز را به یکسری وب‌سرویس سپرد. برای پیاده سازی چنین سیستمی نیاز است تا مدلی سفارشی تهیه و استفاده شود.

- پیاده سازی امکان به روزرسانی منابع در زمان اجرا - درصورتی‌که بخواهیم امکان بروزرسانی ورودی‌ها را در زمان اجرا در استفاده از فایلهای resx. داشته باشیم، یکی از راه‌حل‌ها، سفارشی سازی این پرووایدرهاست.

مدل پرووایدر منابع
همانطور که قبلا هم اشاره شد، وظیفه استخراج داده‌ها از Resourceها به صورت پیش‌فرض، درنهایت بر عهده نمونه‌ای از کلاس ResourceManager است. در واقع این کلاس کل فرایند انتخاب مناسب‌ترین کلید از منابع موجود را با توجه به کالچر رابط کاربری (UI Culture) در ثرد جاری کپسوله می‌کند. درباره این کلاس در ادامه بیشتر بحث خواهد شد.
هم‌چنین بازهم همانطور که قبلا توضیح داده شد، استفاده از ورودی‌های منابع موجود به دو روش انجام می‌شود. استفاده از عبارات بومی‌سازی و نیز با استفاده از برنامه‌نویسی که ازطریق دومتد GetLocalResourceObject و GetGlobalResourceObject انجام می‌شود. درضمن کلیه عبارات بومی‌سازی در زمان رندر صفحات وب درنهایت تبدیل به فراخوانی‌هایی از این دو متد در کلاس TemplateControl خواهند شد.
عملیات پس از فراخوانی این دو متد جایی است که مدل Resource Provider پیش‌فرض ASP.NET وارد کار می‌شود. این فرایند ابتدا با فراخوانی نمونه‌ای از کلاس ResourceProviderFactory آغاز می‌شود که پیاده‌سازی پیش‌فرض آن در کلاس ResXResourceProviderFactory قرار دارد.
این کلاس سپس با توجه به نوع منبع درخواستی (Global یا Local) نمونه‌ای از پرووایدر مربوطه (که باید اینترفیس IResourceProvider را پیاده‌سازی کرده باشند) را تولید می‌کند. پیاده‌سازی پیش‌فرض این پرووایدرها در ASP.NET در کلاس‌های GlobalResXResourceProvider و LocalResXResourceProvider قرار دارد.
این پروایدرها درنهایت باتوجه به محل ورودی درخواستی، نمونه مناسب از کلاس RsourceManager را تولید و استفاده می‌کنند.
هم‌چنین در پروایدرهای محلی، برای استفاده از عبارات بومی‌سازی ضمنی، نمونه‌ای از کلاس ResourceReader مورد استفاده قرار می‌گیرد. در زمان تجزیه و تحلیل صفحه وب درخواستی در سرور، با استفاده از این کلاس کلیدهای موردنظر یافته می‌شوند. این کلاس درواقع پیاده‌سازی اینترفیس IResourceReader بوده که حاوی یک Enumerator که جفت داده‌های Key-Value از کلیدهای Resource را برمی‌گرداند، است.
تصویر زیر نمایی کلی از فرایند پیش‌فرض موردبحث را نشان می‌دهد:

این فرایند باتوجه به پیاده سازی نسبتا جامع آن، قابلیت بسیاری برای توسعه و سفارشی سازی دارد. بنابراین قبل از ادامه مبحث بهتر است، کلاس‌های اصلی این مدل بیشتر شرح داده شوند.

پیاده‌سازی‌ها
کلاس ResourceProviderFactory به صورت زیر تعریف شده است:
public abstract class ResourceProviderFactory
{
    public abstract IResourceProvider CreateGlobalResourceProvider(string classKey);
    public abstract IResourceProvider CreateLocalResourceProvider(string virtualPath);
}
همانطور که مشاهده می‌کنید دو متد برای تولید پرووایدرهای مخصوص منابع کلی و محلی در این کلاس وجود دارد. پرووایدر کلی تنها نیاز به نام کلید Resource برای یافتن داده موردنظر دارد. اما پرووایدر محلی به مسیر صفحه درخواستی برای اینکار نیاز دارد که با توجه به توضیحات ابتدای این مطلب کاملا بدیهی است.
پس از تولید پرووایدر موردنظر با استفاده از متد مناسب با توجه به شرایط شرح داده شده در بالا، نمونه تولیدشده از کلاس پرووایدر موردنظر وظیفه فراهم‌کردن کلیدهای Resource را برعهده دارد. پرووایدرهای موردبحث باید اینترفیس IResourceProvider را که به صورت زیر تعریف شده است، پیاده سازی کنند:
public interface IResourceProvider
{
    IResourceReader ResourceReader { get; }
    object GetObject(string resourceKey, CultureInfo culture);
}
همانطور که می‌بینید این پرووایدرها باید یک RsourceReader برای خواندن کلیدهای Resource فراهم کنند. همچنین یک متد با عنوان GetObject که کار اصلی برگرداندن داده ذخیره‌شده در ورودی موردنظر را برعهده دارد باید در این پرووایدرها پیاده‌سازی شود. همانطور که قبلا اشاره شد، پیاده‌سازی پیش‌فرض این کلاس‌ها درنهایت نمونه‌ای از کلاس ResourceManager را برای یافتن مناسب‌ترین گزینه از بین کلیدهای موجود تولید می‌کند. این نمونه مورد بحث در متد GetObject مورد استفاده قرار می‌گیرد. 

نکته: کدهای نشان‌داده‌شده در ادامه مطلب با استفاده از ابزار محبوب ReSharper استخراج شده‌اند. این ابزار برای دریافت این کدها معمولا از APIهای سایت SymbolSource.org استفاده می‌کند. البته منبع اصلی تمام کدهای دات نت فریمورک همان referencesource.microsoft.com است.
 
کلاس ResXResourceProviderFactory
پیاده‌سازی پیش‌فرض کلاس ResourceProviderFactory در ASP.NET که در کلاس ResXResourceProviderFactory قرار دارد، به صورت زیر است:
// Type: System.Web.Compilation.ResXResourceProviderFactory
// Assembly: System.Web, Version=4.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b03f5f7f11d50a3a
// Assembly location: C:\Windows\Microsoft.NET\assembly\GAC_32\System.Web\v4.0_4.0.0.0__b03f5f7f11d50a3a\System.Web.dll

using System.Runtime;
using System.Web;
namespace System.Web.Compilation
{
  internal class ResXResourceProviderFactory : ResourceProviderFactory
  {
    [TargetedPatchingOptOut("Performance critical to inline this type of method across NGen image boundaries")]
    public ResXResourceProviderFactory()    {    }
    public override IResourceProvider CreateGlobalResourceProvider(string classKey)
    {
      return (IResourceProvider) new GlobalResXResourceProvider(classKey);
    }
    public override IResourceProvider CreateLocalResourceProvider(string virtualPath)
    {
      return (IResourceProvider) new LocalResXResourceProvider(VirtualPath.Create(virtualPath));
    }
  }
}
در این کلاس برای تولید پرووایدر منابع محلی از کلاس VirtualPath استفاده شده است که امکاناتی جهت استخراج مسیرهای موردنظر با توجه به مسیر نسبی و مجازی ارائه‌شده فراهم می‌کند. متاسفانه این کلاس نیز با سطح دسترسی internal تعریف شده است و امکان استفاده مستقیم از آن وجود ندارد.
 
کلاس GlobalResXResourceProvider
پیاده‌سازی پیش‌فرض اینترفیس IResourceProvider در ASP.NET برای منابع کلی که در کلاس GlobalResXResourceProvider قرار دارد، به صورت زیر است:
internal class GlobalResXResourceProvider : BaseResXResourceProvider
{
  private string _classKey;
  internal GlobalResXResourceProvider(string classKey)
  {
    _classKey = classKey;
  }
  protected override ResourceManager CreateResourceManager()
  {
    string fullClassName = BaseResourcesBuildProvider.DefaultResourcesNamespace + "." + _classKey;
    // If there is no app resource assembly, return null
    if (BuildManager.AppResourcesAssembly == null)
      return null;
    ResourceManager resourceManager = new ResourceManager(fullClassName, BuildManager.AppResourcesAssembly);
    resourceManager.IgnoreCase = true;
    return resourceManager;
  }
  public override IResourceReader ResourceReader
  {
    get
    {
      // App resources don't support implicit resources, so the IResourceReader should never be needed 
      throw new NotSupportedException();
    }
  }
}
در این کلاس عملیات تولید نمونه مناسب از کلاس ResourceManager انجام می‌شود. مقدار BaseResourcesBuildProvider.DefaultResourcesNamespace به صورت زیر تعریف شده است:
internal const string DefaultResourcesNamespace = "Resources";
که قبلا هم درباره این مقدار پیش فرض اشاره‌ای شده بود.
پارامتر classKey درواقع اشاره به نام فایل اصلی منبع کلی دارد. مثلا اگر این مقدار برابر Resource1 باشد، کلاس ResourceManager برای نوع داده Resources.Resource1 تولید خواهد شد.
هم‌چنین اسمبلی موردنظر برای یافتن ورودی‌های منابع کلی که از BuildManager.AppResourcesAssembly دریافت شده است، به صورت پیش فرض هم‌نام با مسیر منابع کلی و با عنوان App_GlobalResources تولید می‌شود.
کلاس BuildManager فرایندهای کامپایل کدها و  صفحات برای تولید اسمبلی‌ها و نگهداری از آن‌ها در حافظه را مدیریت می‌کند. این کلاس که محتوای نسبتا مفصلی دارد (نزدیک به 2000 خط کد) به صورت public و sealed تعریف شده است. بنابراین با ریفرنس دادن اسمبلی System.Web در فضای نام System.Web.Compilation در دسترس است، اما نمی‌توان کلاسی از آن مشتق کرد. BuildManager حاوی تعداد زیادی اعضای استاتیک برای دسترسی به اطلاعات اسمبلی‌هاست. اما متاسفانه بیشتر آن‌ها سطح دسترسی عمومی ندارند.

نکته: همانطور که در بالا نیز اشاره شد، ازآنجاکه کلاس ResourceReader در اینجا تنها برای عبارات بومی سازی ضمنی کاربرد دارد، و نیز عبارات بومی‌سازی ضمنی تنها برای منابع محلی کاربرد دارند، در این کلاس برای خاصیت مربوطه در پیاده سازی اینترفیس IResourceProvider یک خطای عدم پشتیبانی (NotSupportedException) صادر شده است.

کلاس LocalResXResourceProvider
پیاده‌سازی پیش‌فرض اینترفیس IResourceProvider در ASP.NET برای منابع محلی که در کلاس LocalResXResourceProvider قرار دارد، به صورت زیر است:
internal class LocalResXResourceProvider : BaseResXResourceProvider
{
  private VirtualPath _virtualPath;
  internal LocalResXResourceProvider(VirtualPath virtualPath)
  {
    _virtualPath = virtualPath;
  }
  protected override ResourceManager CreateResourceManager()
  {
    ResourceManager resourceManager = null;
    Assembly pageResAssembly = GetLocalResourceAssembly();
    if (pageResAssembly != null)
    {
      string fileName = _virtualPath.FileName;
      resourceManager = new ResourceManager(fileName, pageResAssembly);
      resourceManager.IgnoreCase = true;
    }
    else
    {
      throw new InvalidOperationException(SR.GetString(SR.ResourceExpresionBuilder_PageResourceNotFound));
    }
    return resourceManager;
  }
  public override IResourceReader ResourceReader
  {
    get
    {
      // Get the local resource assembly for this page 
      Assembly pageResAssembly = GetLocalResourceAssembly();
      if (pageResAssembly == null) return null;
      // Get the name of the embedded .resource file for this page 
      string resourceFileName = _virtualPath.FileName + ".resources";
      // Make it lower case, since GetManifestResourceStream is case sensitive 
      resourceFileName = resourceFileName.ToLower(CultureInfo.InvariantCulture);
      // Get the resource stream from the resource assembly
      Stream resourceStream = pageResAssembly.GetManifestResourceStream(resourceFileName);
      // If this page has no resources, return null 
      if (resourceStream == null) return null;
      return new ResourceReader(resourceStream);
    }
  }
  [PermissionSet(SecurityAction.Assert, Unrestricted = true)]
  private Assembly GetLocalResourceAssembly()
  {
    // Remove the page file name to get its directory
    VirtualPath virtualDir = _virtualPath.Parent;
    // Get the name of the local resource assembly
    string cacheKey = BuildManager.GetLocalResourcesAssemblyName(virtualDir);
    BuildResult result = BuildManager.GetBuildResultFromCache(cacheKey);
    if (result != null)
    {
      return ((BuildResultCompiledAssembly)result).ResultAssembly;
    }
    return null;
  }
}
عملیات موجود در این کلاس باتوجه به فرایندهای مربوط به یافتن اسمبلی مربوطه با استفاده از مسیر ارائه‌شده، کمی پیچیده‌تر از کلاس قبلی است.
در متد GetLocalResourceAssembly عملیات یافتن اسمبلی متناظر با درخواست جاری انجام می‌شود. اینکار باتوجه به نحوه نامگذاری اسمبلی منابع محلی که در ابتدای این مطلب اشاره شد انجام می‌شود. مثلا اگر صفحه درخواستی در مسیر SubDir1/Page1.aspx/~ باشد، در این متد با استفاده از ابزارهای موجود عنوان اسمبلی نهایی برای این مسیر که به صورت App_LocalResources.SubDir1.XXXXX است تولید و درنهایت اسمبلی مربوطه استخراج می‌شود.
درضمن در اینجا هم کلاس ResourceManager برای نوع داده متناظر با نام فایل اصلی منبع محلی تولید می‌شود. مثلا برای مسیر مجازی SubDir1/Page1.aspx/~ نوع داده‌ای با نام Page1.aspx درنظر گرفته خواهد شد (با توجه به نام فایل منبع محلی که باید به صورت Page1.aspx.resx باشد. در قسمت قبل در این باره شرح داده شده است).

نکته: کلاس SR (مخفف String Resources) که در فضای نام System.Web قرار دارد، حاوی عناوین کلیدهای Resourceهای مورداستفاده در اسمبلی System.Web است. این کلاس با سطح دسترسی internal و به صورت sealed تعریف شده است. عنوان تمامی کلیدها به صورت ثوابتی از نوع رشته تعریف شده‌‌اند.
SR درواقع یک Wrapper بر روی کلاس ResourceManager است تا از تکرار عناوین کلیدهای منابع که از نوع رشته هستند، در جاهای مختلف برنامه جلوگیری شود. کار این کلاس مشابه کاری است که کتابخانه T4MVC برای نگهداری عناوین کنترلرها و اکشن‌ها به صورت رشته‌های ثابت انجام می‌دهد. از این روش در جای جای دات نت فریمورک برای نگهداری رشته‌های ثابت استفاده شده است!
 
نکته: باتوجه به استفاده از عبارات بومی‌سازی ضمنی در استفاده از ورودی‌های منابع محلی، خاصیت ResourceReader در این کلاس نمونه‌ای متناظر برای درخواست جاری از کلاس ResourceReader با استفاده از Stream استخراج شده از اسمبلی یافته شده، تولید می‌کند.

کلاس پایه BaseResXResourceProvider
کلاس پایه BaseResXResourceProvider که در دو پیاده‌سازی نشان داده شده در بالا استفاده شده است (هر دو کلاس از این کلاس مشتق شده‌اند)، به صورت زیر است: 
internal abstract class BaseResXResourceProvider : IResourceProvider
{
  private ResourceManager _resourceManager;
  ///// IResourceProvider implementation
  public virtual object GetObject(string resourceKey, CultureInfo culture)
  {
    // Attempt to get the resource manager
    EnsureResourceManager();
    // If we couldn't get a resource manager, return null 
    if (_resourceManager == null) return null;
    if (culture == null) culture = CultureInfo.CurrentUICulture;
    return _resourceManager.GetObject(resourceKey, culture);
  }
  public virtual IResourceReader ResourceReader { get { return null; } }
  ///// End of IResourceProvider implementation 
  protected abstract ResourceManager CreateResourceManager();
  private void EnsureResourceManager()
  {
    if (_resourceManager != null)  return;
    _resourceManager = CreateResourceManager();
  }
}
در این کلاس پیاده‌سازی اصلی اینترفیس IResourceProvider انجام شده است. همانطور که می‌بینید کار نهایی استخراج ورودی‌های منابع در متد GetObject با استفاده از نمونه فراهم شده از کلاس ResourceManager انجام می‌شود.

نکته: دقت کنید که در کد بالا درصورت فراهم نکردن مقداری برای کالچر، از کالچر UI در ثرد جاری (CultureInfo.CurrentUICulture) به عنوان مقدار پیش‌فرض استفاده می‌شود.

کلاس ResourceManager
در زمان اجرا ASP.NET کلید مربوط به منبع موردنظر را با استفاده از کالچر جاری UI انتخاب می‌کند. در قسمت اول این سری مطالب شرح کوتاهی بابت انواع کالچرها داده شد، اما برای توضیحات کاملتر به اینجا مراجعه کنید.
در ASP.NET به صورت پیش‌فرض تمام منابع در زمان اجرا از طریق نمونه‌ای از کلاس ResourceManager در دسترس خواهند بود. به ازای هر نوع Resource که درخواستی برای یک کلید آن ارسال می‌شود یک نمونه از کلاس ResourceManager ساخته می‌شود. در این هنگام (یعنی پس از اولین درخواست به کلیدهای یک منبع) اسمبلی ستلایت مناسب آن پس از یافته شدن (یا تولیدشدن در زمان اجرا) به دامین ASP.NET جاری بارگذاری می‌شود و تا زمانیکه این دامین Unload نشود در حافظه سرور باقی خواهد ماند.

نکته: کلاس ResourceManager تنها توانایی استخراج کلیدهای Resource از اسمبلی‌های ستلایتی (فایل‌های resources. که در قسمت اول به آن‌ها اشاره شد) که در AppDomain جاری بارگذاری شده‌اند را دارد.

کلاس ResourceManager به صورت زیر نمونه سازی می‌شود:
System.Resources.ResourceManager(string baseName, Assembly assemblyName)
پارامتر baseName به نام کامل ریشه اسمبلی اصلی موردنظر(با فضای نام و ...) اما بدون پسوند اسمبلی مربوطه (resources.) اشاره دارد. این نام که برابر نام کلاس نهایی تولیدشده برای منبع موردنظر است همنام با فایل اصلی و پیش‌فرض منبع (فایلی که حاوی عنوان هیچ زبان و کالچری نیست) تولید می‌شود. مثلا برای اسمبلی ستلایت با عنوان MyApplication.MyResource.fa-IR.resources باید از عبارت MyApplication.MyResource استفاده شود.
پارامتر assemblyName نیز به اسمبلی حاوی اسمبلی ستلایت اصلی اشاره دارد. درواقع همان اسمبلی اصلی که نوع داده مربوط به فایل منبع اصلی درون آن embed شده است.
مثلا:
var manager = new System.Resources.ResourceManager("Resources.Resource1", typeof(Resource1).Assembly)
یا
var manager = new System.Resources.ResourceManager("Resources.Resource1", Assembly.LoadFile(@"c:\MyResources\MyGlobalResources.dll"))
 
روش دیگری نیز برای تولید نمونه‌ای از این کلاس وجود دارد که با استفاده از متد استاتیک زیر که در خود کلاس ResourceManager تعریف شده است انجام می‌شود:
public static ResourceManager CreateFileBasedResourceManager(string baseName, string resourceDir, Type usingResourceSet)
در این متد کار استخراج ورودی‌های منابع مستقیما از فایل‌های resources. انجام می‌شود. در اینجا baseName نام فایل اصلی منبع بدون پیشوند resources. است. resourceDir نیز مسیری است که فایل‌های resources. در آن قرار دارند. usingResourceSet نیز نوع کلاس سفارشی سازی شده از ResourceSet برای استفاده به جای کلاس پیش‌فرض است که معمولا مقدار null برای آن وارد می‌شود تا از همان کلاس پیش‌فرض استفاده شود (چون برای بیشتر نیازها همین کلاس پیش‌فرض کفایت می‌کند).
 
نکته: برای تولید فایل resources. از یک فایل resx. میتوان از ابزار resgen همانند زیر استفاده کرد:
resgen d:\MyResources\MyResource.fa.resx

نکته: عملیاتی که درون کلاس ResourceManager انجام می‌شود پیچیده‌تر از آن است که به نظر می‌آید. این عملیات شامل فرایندهای بسیاری شامل بارگذاری کلیدهای مختلف یافته شده و مدیریت ذخیره موقت آن‌ها در حافظه (کش)، کنترل و مدیریت انواع Resource Setها، و مهمتر از همه مدیریت عملیات Fallback و ... که در نهایت شامل هزاران خط کد است که با یک جستجوی ساده قابل مشاهده و بررسی است (^).

نمونه‌سازی مناسب از ResourceManager
در کدهای نشان داده شده در بالا برای پیاده‌سازی پیش‌فرض در ASP.NET، مهمترین نکته همان تولید نمونه مناسب از کلاس ResourceManager است. پس از آماده شدن این کلاس عملیات استخراج ورودی‌های منابع براحتی و با مدیریت کامل انجام می‌شود. اما ازآنجاکه تقریبا تمامی APIهای موردنیاز با سطح دسترسی internal تعریف شده‌اند، متاسفانه تهیه و تولید این نمونه مناسب خارج از اسمبلی System.Web به صورت مستقیم وجود ندارد.
درهرصورت، برای آشنایی بیشتر با فرایند نشان داده شده، تولید این نمونه مناسب و استفاده مستقیم از آن می‌تواند مفید و نیز جالب باشد. پس از کمی تحقیق و با استفاده از Reflection به کدهای زیر رسیدم:
private ResourceManager CreateGlobalResourceManager(string classKey)
{
  var baseName = "Resources." + classKey;
  var buildManagerType = typeof(BuildManager);
  var property = buildManagerType.GetProperty("AppResourcesAssembly", BindingFlags.Static | BindingFlags.NonPublic | BindingFlags.GetField);
  var appResourcesAssembly = (Assembly)property.GetValue(null, null);
  return new ResourceManager(baseName, appResourcesAssembly) { IgnoreCase = true };
}
تنها نکته کد فوق دسترسی به اسمبلی منابع کلی در خاصیت AppResourcesAssembly از کلاس BuildManager با استفاده از BindingFlagهای نشان داده شده است.
نحوه استفاده از این متد هم به صورت زیر است:
var manager = CreateGlobalResourceManager("Resource1");
Label1.Text = manager.GetString("String1");
اما برای منابع محلی کار کمی پیچیده‌تر است. کد مربوط به تولید نمونه مناسب از ResourceManager برای منابع محلی به صورت زیر خواهد بود:
private ResourceManager CreateLocalResourceManager(string virtualPath)
{
  var virtualPathType = typeof(BuildManager).Assembly.GetType("System.Web.VirtualPath", true);
  var virtualPathInstance = Activator.CreateInstance(virtualPathType, BindingFlags.NonPublic | BindingFlags.Instance, null, new object[] { virtualPath }, CultureInfo.InvariantCulture);
  var buildResultCompiledAssemblyType = typeof(BuildManager).Assembly.GetType("System.Web.Compilation.BuildResultCompiledAssembly", true);
  var propertyResultAssembly = buildResultCompiledAssemblyType.GetProperty("ResultAssembly", BindingFlags.NonPublic | BindingFlags.Instance);
  var methodGetLocalResourcesAssemblyName = typeof(BuildManager).GetMethod("GetLocalResourcesAssemblyName", BindingFlags.NonPublic | BindingFlags.Static);
  var methodGetBuildResultFromCache = typeof(BuildManager).GetMethod("GetBuildResultFromCache", BindingFlags.NonPublic | BindingFlags.Static, null, new Type[] { typeof(string) }, null);

  var fileNameProperty = virtualPathType.GetProperty("FileName");
  var virtualPathFileName = (string)fileNameProperty.GetValue(virtualPathInstance, null);

  var parentProperty = virtualPathType.GetProperty("Parent");
  var virtualPathParent = parentProperty.GetValue(virtualPathInstance, null);
      
  var localResourceAssemblyName = (string)methodGetLocalResourcesAssemblyName.Invoke(null, new object[] { virtualPathParent });
  var buildResultFromCache = methodGetBuildResultFromCache.Invoke(null, new object[] { localResourceAssemblyName });
  Assembly localResourceAssembly = null;
  if (buildResultFromCache != null)
    localResourceAssembly = (Assembly)propertyResultAssembly.GetValue(buildResultFromCache, null);

  if (localResourceAssembly == null)
    throw new InvalidOperationException("Unable to find the matching resource file.");

  return new ResourceManager(virtualPathFileName, localResourceAssembly) { IgnoreCase = true };
}
ازجمله نکات مهم این متد تولید یک نمونه از کلاس VirtualPath برای Parse کردن مسیر مجازی واردشده برای صفحه درخواستی است. از این کلاس برای بدست آوردن نام فایل منبع محلی به همراه مسیر فولدر مربوطه جهت استخراج اسمبلی متناظر استفاده میشود.
نکته مهم دیگر این کد دسترسی به متد GetLocalResourcesAssemblyName از کلاس BuildManager است که با استفاده از مسیر فولدر مربوط به صفحه درخواستی نام اسمبلی منبع محلی مربوطه را برمی‌گرداند.
درنهایت با استفاده از متد GetBuildResultFromCache از کلاس BuildManager اسمبلی موردنظر بدست می‌آید. همانطور که از نام این متد برمی‌آید این اسمبلی از کش خوانده می‌شود. البته مدیریت این اسمبلی‌ها کاملا توسط BuildManager و سایر ابزارهای موجود در ASP.NET انجام خواهد شد.

نحوه استفاده از متد فوق نیز به صورت زیر است: 
var manager = CreateLocalResourceManager("~/Default.aspx");
Label1.Text = manager.GetString("Label1.Text");
 
نکته: ارائه و شرح کدهای پیاده‌سازی‎‌های پیش‌فرض برای آشنایی با نحوه صحیح سفارشی سازی این کلاس‌ها آورده شده است. پس با دقت بیشتر بر روی این کدها سعی کنید نحوه پیاده‌سازی مناسب را برای سفارشی‌سازی موردنظر خود پیدا کنید.

تا اینجا با مقدمات فرایند تولید پرووایدرهای سفارشی برای استفاده در فرایند بارگذاری ورودی‌های Resourceها آشنا شدیم. در ادامه به بحث تولید پرووایدرهای سفارشی برای استفاده از دیگر انواع منابع (به غیر از فایل‌های resx.) خواهم پرداخت.

منابع:
مطالب
روش‌هایی برای بهبود سرعت برنامه‌های مبتنی بر Entity framework
در این مطلب تعدادی از شایع‌ترین مشکلات حین کار با Entity framework که نهایتا به تولید برنامه‌هایی کند منجر می‌شوند، بررسی خواهند شد.

مدل مورد بررسی

    public class User
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }

        public virtual ICollection<BlogPost> BlogPosts { get; set; }
    }

    public class BlogPost
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string Content { get; set; }

        [ForeignKey("UserId")]
        public virtual User User { get; set; }
        public int UserId { get; set; }
    }
کوئری‌هایی که در ادامه بررسی خواهند شد، بر روی رابطه‌ی one-to-many فوق تعریف شده‌اند؛ یک کاربر به همراه تعدادی مطلب منتشر شده.


مشکل 1: بارگذاری تعداد زیادی ردیف
 var data = context.BlogPosts.ToList();
در بسیاری از اوقات، در برنامه‌های خود تنها نیاز به مشاهده‌ی قسمت خاصی از یک سری از اطلاعات، وجود دارند. به همین جهت بکارگیری متد ToList بدون محدود سازی تعداد ردیف‌های بازگشت داده شده، سبب بالا رفتن مصرف حافظه‌ی سرور و همچنین بالا رفتن میزان داده‌ای که هر بار باید بین سرور و کلاینت منتقل شوند، خواهد شد. یک چنین برنامه‌هایی بسیار مستعد به استثناهایی از نوع out of memory هستند.
راه حل:  با استفاده از Skip و Take، مباحث صفحه‌ی بندی را اعمال کنید.


مشکل 2: بازگرداندن تعداد زیادی ستون
 var data = context.BlogPosts.ToList();
فرض کنید View برنامه، در حال نمایش عناوین مطالب ارسالی است. کوئری فوق، علاوه بر عناوین، شامل تمام خواص تعریف شده‌ی دیگر نیز هست. یک چنین کوئری‌هایی نیز هربار سبب هدر رفتن منابع سرور می‌شوند.
راه حل: اگر تنها نیاز به خاصیت Content است، از Select و سپس ToList استفاده کنید؛ البته به همراه نکته 1.
 var list = context.BlogPosts.Select(x => x.Content).Skip(15).Take(15).ToList();


مشکل 3: گزارشگیری‌هایی که بی‌شباهت به حمله‌ی به دیتابیس نیستند
 foreach (var post in context.BlogPosts)
{
     Console.WriteLine(post.User.Name);
}
فرض کنید قرار است رکوردهای مطالب را نمایش دهید. در حین نمایش این مطالب، در قسمتی از آن باید نام نویسنده نیز درج شود. با توجه به رابطه‌ی تعریف شده، نوشتن post.User.Name به ازای هر مطلب، بسیار ساده به نظر می‌رسد و بدون مشکل هم کار می‌کند. اما ... اگر خروجی SQL این گزارش را مشاهده کنیم، به ازای هر ردیف نمایش داده شده، یکبار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی، جهت دریافت نام نویسنده یک مطلب وجود دارد.
این مورد به lazy loading مشهور است و در مواردی که قرار است با یک مطلب و یک نویسنده کار شود، شاید اهمیتی نداشته باشد. اما در حین نمایش لیستی از اطلاعات، بی‌شباهت به یک حمله‌ی شدید به بانک اطلاعاتی نیست.
راه حل: در گزارشگیری‌ها اگر نیاز به نمایش اطلاعات روابط یک موجودیت وجود دارد، از متد Include استفاده کنید تا Lazy loading لغو شود.
 foreach (var post in context.BlogPosts.Include(x=>x.User))


مشکل 4:  فعال بودن بی‌جهت مباحث ردیابی اطلاعات
 var data = context.BlogPosts.ToList();
در اینجا ما فقط قصد داریم که لیستی از اطلاعات را دریافت و سپس نمایش دهیم. در این بین، هدف، ویرایش یا حذف اطلاعات این لیست نیست. یک چنین کوئری‌هایی مساوی هستند با تشکیل dynamic proxies مخصوص EF جهت ردیابی تغییرات اطلاعات (مباحث AOP توکار). EF توسط این dynamic proxies، محصور کننده‌هایی را برای تک تک آیتم‌های بازگشت داده شده از لیست تهیه می‌کند. در این حالت اگر خاصیتی را تغییر دهید، ابتدا وارد این محصور کننده (غشاء نامرئی) می‌شود، در سیستم ردیابی EF ذخیره شده و سپس به شیء اصلی اعمال می‌گردد. به عبارتی شیء در حال استفاده، هر چند به ظاهر post.User است اما در واقعیت یک User دارای روکشی نامرئی از جنس dynamic proxy‌های EF است. تهیه این روکش‌ها، هزینه‌بر هستند؛ چه از لحاظ میزان مصرف حافظه و چه از نظر سرعت کار.
راه حل: در گزاشگیری‌ها، dynamic proxies را توسط متد AsNoTracking غیرفعال کنید:
 var data = context.BlogPosts.AsNoTracking().Skip(15).Take(15).ToList();


مشکل 5: باز کردن  تعداد اتصالات زیاد به بانک اطلاعاتی در طول یک درخواست

هر Context دارای اتصال منحصربفرد خود به بانک اطلاعاتی است. اگر در طول یک درخواست، بیش از یک Context مورد استفاده قرار گیرد، بدیهی است به همین تعداد اتصال باز شده به بانک اطلاعاتی، خواهیم داشت. نتیجه‌ی آن فشار بیشتر بر بانک اطلاعاتی و همچنین کاهش سرعت برنامه است؛ از این لحاظ که اتصالات TCP برقرار شده، هزینه‌ی بالایی را به همراه دارند.
روش تشخیص:
        private void problem5MoreThan1ConnectionPerRequest() 
        {
            using (var context = new MyContext())
            {
                var count = context.BlogPosts.ToList();
            }
        }
داشتن متدهایی که در آن‌ها کار وهله سازی و dispose زمینه‌ی EF انجام می‌شود (متدهایی که در آن‌ها new Context وجود دارد).
راه حل: برای حل این مساله باید از روش‌های تزریق وابستگی‌ها استفاده کرد. یک Context وهله سازی شده‌ی در طول عمر یک درخواست، باید بین وهله‌های مختلف اشیایی که نیاز به Context دارند، زنده نگه داشته شده و به اشتراک گذاشته شود.


مشکل 6: فرق است بین IList و IEnumerable
DataContext = from user in context.Users
                      where user.Id>10
                      select user;
خروجی کوئری LINQ نوشته شده از نوع IEnumerable است. در EF، هربار مراجعه‌ی مجدد به یک کوئری که خروجی IEnumerable دارد، مساوی است با ارزیابی مجدد آن کوئری. به عبارتی، یکبار دیگر این کوئری بر روی بانک اطلاعاتی اجرا خواهد شد و رفت و برگشت مجددی صورت می‌گیرد.
زمانیکه در حال تهیه‌ی گزارشی هستید، ابزارهای گزارشگیر ممکن است چندین بار از نتیجه‌ی کوئری شما در حین تهیه‌ی گزارش استفاده کنند. بنابراین برخلاف تصور، data binding انجام شده، تنها یکبار سبب اجرای این کوئری نمی‌شود؛ بسته به ساز و کار درونی گزارشگیر، چندین بار ممکن است این کوئری فراخوانی شود.
راه حل: یک ToList را به انتهای این کوئری اضافه کنید. به این ترتیب از نتیجه‌ی کوئری، بجای اصل کوئری استفاده خواهد شد و در این حالت تنها یکبار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی را شاهد خواهید بود.


مشکل 7: فرق است بین IQueryable و IEnumerable

خروجی IEnumerable، یعنی این عبارت را محاسبه کن. خروجی IQueryable یعنی این عبارت را درنظر داشته باش. اگر نیاز است نتایج کوئری‌ها با هم ترکیب شوند، مثلا بر اساس رابط کاربری برنامه، کاربر بتواند شرط‌های مختلف را با هم ترکیب کند، باید از ترکیب IQueryableها استفاده کرد تا سبب رفت و برگشت اضافی به بانک اطلاعاتی نشویم.


مشکل 8: استفاده از کوئری‌های Like دار
 var list = context.BlogPosts.Where(x => x.Content.Contains("test"))
این نوع کوئری‌ها که در نهایت به Like در SQL ترجمه می‌شوند، سبب full table scan خواهند شد که کارآیی بسیار پایینی دارند. در این نوع موارد توصیه شده‌است که از روش‌های full text search استفاده کنید.


مشکل 9: استفاده از Count بجای Any

اگر نیاز است بررسی کنید مجموعه‌ای دارای مقداری است یا خیر، از Count>0 استفاده نکنید. کارآیی Any و کوئری SQL ایی که تولید می‌کند، به مراتب بیشتر و بهینه‌تر است از Count>0.


مشکل 10: سرعت insert پایین است

ردیابی تغییرات را خاموش کرده و از متد جدید AddRange استفاده کنید. همچنین افزونه‌هایی برای Bulk insert نیز موجود هستند.


مشکل 11: شروع برنامه کند است

می‌توان تمام مباحث نگاشت‌های پویای کلاس‌های برنامه به جداول و روابط بانک اطلاعاتی را به صورت کامپایل شده در برنامه ذخیره کرد. این مورد سبب بالا رفتن سرعت شروع برنامه خصوصا در حالتیکه تعداد جداول بالا است می‌شود.
مطالب
فارسی کردن گرید تلریک در برنامه های ویندوزی

در پروژه‌های ویندوزی یکی از بیشترین ابزار کاربردی گریدویو  تلریک Telerik GridView میباشد و اینکه تمامی امکانات گرید مانند گروه بندی ، فیلترینگ و ... همه فارسی باشند خیلی برای پروژه خوب است.
منم در یکی از پروژه‌ها نیاز به فارسی کردن این ابزار پرکاربرد ویندوزی داشتم و توانستم این مورد را حل کنم . نحوه فارسی کردن این ابزار به شرح ذیل میباشد:

1- یک پروژه جدید ویندوزی در visual studio  ایجاد میکنیم

2- اضافه کردن یک radGridView به فرم و خاصیت Dock آن را به حالت Fill و خاصیت RightToLeft را Yes قرار میدهیم :

3- حال برای اینکه یک سری اطلاعاتی داخل این گرید نمایش بدهیم یک کلاس در همان فرم درست میکنیم مشابه کد ذیل :
   public List<MyCustomData> GetData() {

            List<MyCustomData> myList = new List<MyCustomData>();
            for (int i = 1; i < 11; i++)
            {
                myList.Add(new MyCustomData() {
                     ID = i,
                     Name = "Name Family " + i.ToString(),
                      Age = 29
                });
            }

            return myList;
        }

       public class MyCustomData
        {
            public int ID { get; set; }
            public string Name { get; set; }
            public int Age { get; set; }
            public bool Sex { get; set; }
            
        }

4 - حال برای اینکه این اطلاعات را در گرید نمایش دهیم کد زیر را در بخش Load_Form1 مینویسیم :
 private void Form1_Load(object sender, EventArgs e)
        {
            radGridView1.DataSource = GetData();
        }
5 - در این صورت اگر برنامه را اجرا کنیم بدین صورت در گرید نمایش داده میشود که هیچ کدام از موارد فارسی نیستند:
 
6 - برای اینکه این موارد فارسی شوند نیاز به یک کلاس یا Provider داریم که این عمل ترجمه را انجام دهد که حتی در سایت خود تلریک در بخش مربوطه نیز ارائه شده است. بنده این کلاس را کپی کرده و تمامی ترجمه‌های آنها را نیز نوشتم ( اگر در ترجمه ایرادی بود به بزرگی خودتان بخشیده و تصحیح نمائید . ) که کد آن را در زیر میتوانید در اختیار داشته باشید:
class PersianRadGridLocalizationProvider : RadGridLocalizationProvider
    {
        public override string GetLocalizedString(string id)
        {
            switch (id)
            {
                case RadGridStringId.FilterFunctionBetween: return "بین"; //Between  
                case RadGridStringId.FilterOperatorBetween: return "بین";
                case RadGridStringId.FilterFunctionContains: return "حاوی";
                case RadGridStringId.FilterOperatorContains: return "حاوی";
                case RadGridStringId.FilterFunctionDoesNotContain: return "شامل نشود"; //Does not contain
                case RadGridStringId.FilterOperatorDoesNotContain: return "شامل نشود";
                case RadGridStringId.FilterFunctionEndsWith: return "پایان پذیرد با"; //Ends with 
                case RadGridStringId.FilterOperatorEndsWith: return "پایان پذیرد با";
                case RadGridStringId.FilterFunctionEqualTo: return "برابر با"; //Equals     
                case RadGridStringId.FilterOperatorEqualTo: return "برابر با";
                case RadGridStringId.FilterFunctionGreaterThan: return "بزرگتر از"; //Greater than
                case RadGridStringId.FilterOperatorGreaterThan: return "بزرگتر از";
                case RadGridStringId.FilterFunctionGreaterThanOrEqualTo: return "بزرگتر یا مساوی با"; //Greater than or equal to 
                case RadGridStringId.FilterOperatorGreaterThanOrEqualTo: return "بزرگتر یا مساوی با";
                case RadGridStringId.FilterFunctionIsEmpty: return "خالی باشد"; //Is empty
                case RadGridStringId.FilterOperatorIsEmpty: return "خالی باشد";
                case RadGridStringId.FilterFunctionIsNull: return "تهی باشد"; //Is null
                case RadGridStringId.FilterOperatorIsNull: return "تهی باشد";
                case RadGridStringId.FilterFunctionLessThan: return "کمتر از"; //Less than 
                case RadGridStringId.FilterOperatorLessThan: return "کمتر از";
                case RadGridStringId.FilterFunctionLessThanOrEqualTo: return "کمتر یا مساوی با"; //Less than or equal to
                case RadGridStringId.FilterOperatorLessThanOrEqualTo: return "کمتر یا مساوی با";
                case RadGridStringId.FilterFunctionNoFilter: return "بدون شرط"; //No filter 
                case RadGridStringId.FilterOperatorNoFilter: return "بدون شرط";
                case RadGridStringId.FilterFunctionNotBetween: return "نباشد بین"; //Not between
                case RadGridStringId.FilterOperatorNotBetween: return "نباشد بین"; //Operator
                case RadGridStringId.FilterFunctionNotEqualTo: return "برابر نباشد با"; //Not equal to 
                case RadGridStringId.FilterOperatorNotEqualTo: return "برابر نباشد با";
                case RadGridStringId.FilterFunctionNotIsEmpty: return "خالی نباشد"; //Is not empty          
                case RadGridStringId.FilterFunctionNotIsNull: return "خالی نباشد"; //Is not null         
                case RadGridStringId.FilterFunctionStartsWith: return "شروع شود با"; //Starts with          
                case RadGridStringId.FilterFunctionCustom: return "شرط دلخواه"; //Custom          
                case RadGridStringId.CustomFilterMenuItem: return "شرط دلخواه منو"; //Custom         
                case RadGridStringId.CustomFilterDialogCaption: return "انتخاب شرط دلخواه"; //RadGridView Custom Filter Dialog         
                case RadGridStringId.CustomFilterDialogLabel: return ":نشان دادن سطرهایی که"; //Show rows where:         
                case RadGridStringId.CustomFilterDialogRbAnd: return "و"; //And         
                case RadGridStringId.CustomFilterDialogRbOr: return "یا"; //Or          
                case RadGridStringId.CustomFilterDialogBtnOk: return "تایید"; //OK         
                case RadGridStringId.CustomFilterDialogBtnCancel: return "انصراف"; //Cancel 
                case RadGridStringId.AddNewRowString: return "برای افزودن سطر جدید اینجا کلیک کنید";
                case RadGridStringId.ClearValueMenuItem: return "پاک کردن مقدار سلول";
                case RadGridStringId.DeleteRowMenuItem: return "حذف سطر"; //Delete Row          
                case RadGridStringId.SortAscendingMenuItem: return "مرتب سازی صعودی"; //Sort Ascending         
                case RadGridStringId.SortDescendingMenuItem: return "مرتب سازی نزولی"; //Sort Descending         
                case RadGridStringId.ClearSortingMenuItem: return "حذف مرتب سازی"; //Clear Sorting         
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingMenuItem: return "قالب بندی مشروط"; //Conditional Formatting         
                case RadGridStringId.GroupByThisColumnMenuItem: return "گروهبندی بر حسب این ستون"; //Group by this column         
                case RadGridStringId.UngroupThisColumn: return "حذف این ستون از گروهبندی "; //Ungroup this column         
                case RadGridStringId.ColumnChooserMenuItem: return "انتخابگر ستون"; //Column Chooser         
                case RadGridStringId.HideMenuItem: return "مخفی کردن ستون"; //Hide         
                case RadGridStringId.UnpinMenuItem: return "حالت پیش فرض"; //Unpin         
                case RadGridStringId.PinMenuItem: return "حالت ستون"; //Pin       
                case RadGridStringId.PinAtLeftMenuItem: return "چسپیدن به سمت چپ";
                case RadGridStringId.PinAtRightMenuItem: return "چسپیدن به سمت راست";
                case RadGridStringId.PinAtTopMenuItem: return "چسپیدن به بالا";
                case RadGridStringId.PinAtBottomMenuItem: return "چسپیدن به پایین";
                case RadGridStringId.BestFitMenuItem: return "اندازه بهینه ستون"; //Best Fit         
                case RadGridStringId.PasteMenuItem: return "چسپاندن"; //Paste         
                case RadGridStringId.EditMenuItem: return "ویرایش"; //Edit         
                case RadGridStringId.CopyMenuItem: return "کپی"; //Copy         
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingCaption: return "قالب بندی مشروط"; //Custom Formatting Condition Editor   
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingLblColumn: return "قالب بندی سلولهایی با شرط:"; //Column:         
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingLblName: return "نام شرط:"; //Name:          
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingLblType: return "مقدار سلول:"; //Type:         
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingLblValue1: return "مقدار اول:"; //Value 1:         
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingLblValue2: return "مقدار دوم:"; //Value 2:         
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingGrpConditions: return "شرایط"; //Conditions         
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingGrpProperties: return "مشخصات"; //Properties         
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingChkApplyToRow: return "اعمال این شرط به کل سطر"; //Apply to row         
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingBtnAdd: return "افزودن شرایط"; //Add         
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingBtnRemove: return "حذف شرایط انتخابی"; //Remove         
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingBtnOK: return "تایید"; //OK         
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingBtnCancel: return "انصراف"; //Cancel         
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingBtnApply: return "اعمال قالب بندی"; //Apply         
                case RadGridStringId.ColumnChooserFormCaption: return "انتخاب ستون ها"; //Column Chooser         
                case RadGridStringId.ColumnChooserFormMessage: return "برای حذف یکی از ستونها، آن ستون را به اینجا بکشید";//"Drag a column header from the grid here to remove it from the current view.";
                case RadGridStringId.CompositeFilterFormErrorCaption: return "خطا";
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingChooseOne: return "[یکی را انتخاب کنید]";
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingContains: return "[حاوی [مقدار اول";
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingDoesNotContain: return "حاوی [مقدار اول] نباشد";
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingEndsWith: return "با [مقدار اول] پایان یابد";
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingEqualsTo: return "[برابر با [مقدار اول";
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingIsBetween: return "بین [مقدار اول] و [مقدار دوم] باشد";
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingIsGreaterThan: return "[بزرگتر از [مقدار اول";
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingIsGreaterThanOrEqual: return "[بزرگتر یا مساوی با [مقدار اول";
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingIsLessThan: return "کوچکتر از [مقدار اول]";
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingIsLessThanOrEqual: return "کوچکتر یا مساوی با [مقدار اول]";
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingIsNotBetween: return "بین [مقدار اول] و [مقدار دوم] نباشد";
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingIsNotEqualTo: return "برابر با [مقدار اول] نباشد";
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingRuleAppliesOn: return "اعمال شرایط روی:";
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingStartsWith: return "با [مقدار اول] شروع می‌شود";
                case RadGridStringId.CustomFilterDialogCheckBoxNot: return "با این شرایط نباشد";
                case RadGridStringId.CustomFilterDialogFalse: return "False";
                case RadGridStringId.CustomFilterDialogTrue: return "True";
                case RadGridStringId.FilterCompositeNotOperator: return "نباشد";
                case RadGridStringId.FilterLogicalOperatorAnd: return "و";
                case RadGridStringId.FilterLogicalOperatorOr: return "یا";
                case RadGridStringId.FilterMenuAvailableFilters: return "فیلتر شده";
                case RadGridStringId.FilterMenuButtonCancel: return "انصراف";
                case RadGridStringId.FilterMenuButtonOK: return "تایید";
                case RadGridStringId.FilterMenuClearFilters: return "پاک کردن فیلتر";
                case RadGridStringId.FilterMenuSearchBoxText: return "جستجو...";
                case RadGridStringId.FilterMenuSelectionAll: return "همه";
                //case RadGridStringId.FilterMenuSelectionAllSearched: return "نتیجه همه جستجو";
                case RadGridStringId.FilterMenuSelectionNotNull: return "خالی نباشد";
                case RadGridStringId.FilterMenuSelectionNull: return "خالی باشد";
                case RadGridStringId.FilterOperatorCustom: return "دلخواه";
                case RadGridStringId.FilterOperatorIsLike: return "مانند";
                case RadGridStringId.FilterOperatorNotIsContainedIn: return "نباشد در";
                case RadGridStringId.FilterOperatorNotIsEmpty: return "خالی نباشد";
                case RadGridStringId.FilterOperatorNotIsLike: return "نباشد شبیه";
                case RadGridStringId.FilterOperatorNotIsNull: return "خالی نباشد";
                case RadGridStringId.FilterOperatorStartsWith: return "شروع شود با";
                case RadGridStringId.GroupingPanelDefaultMessage: return "برای گروهبندی ستونها، ستونی را به اینجا بکشید";
                case RadGridStringId.GroupingPanelHeader: return ":گروهبندی بر حسب";
                case RadGridStringId.NoDataText: return "داده ای برای نمایش وجود ندارد";
                case RadGridStringId.UnpinRowMenuItem: return "حالت پیش فرض";
                default:
                    return base.GetLocalizedString(id);
            }
        }
    }

7 - حال اگر برنامه را اجرا کنید باز موارد انگلیسی گرید تلریک فارسی نمی‌شوند و باید در کلاس Program.cs پروژه این یک خط کد را هم اضافه نمائید.
//using Telerik.WinControls.UI.Localization;

 RadGridLocalizationProvider.CurrentProvider = new PersianRadGridLocalizationProvider();

8 - حال اگر برنامه را اجرا نمایید تمامی موارد را فارسی مشاهده خواهید نمود ( شکل ذیل )

لطفا ما را از نظرات سازنده خود بی نصیب نفرمائید. با تشکر


مطالب
چند نکته اضافه برای Refactoring
Refactoring عامل خوانایی کد و در بسیاری از مواقع، سبب بالاتر رفتن کارآیی برنامه است. در واقع حتی بسیاری از قوانین Refactoring خود یک الگوی طراحی به شمار می‌آیند. در این مقاله به تعدادی از مباحث Refactoring می‌پردازیم:

یک: به جای بازگرداندن شماره خطا، از استثناءها استفاده کنید. نمونه زیر را ببینید:
public int ReturnErrorCodes(int n1)
{
         if(n1==0)
               return -1;
          if(n1<0)
                 return -2;
            if(n1>_max)
                return -3;
            return n1;
}
همانطور که می‌بینید در کد بالا شماره‌های خطا بازگشت داده می‌شوند. در این حالت می‌توانیم آن‌ها را با استثناءها جایگزین کنیم:
public int ReturnErrorCodes(int n1)
{
         if(n1==0)
                throw new ZeroException();
          if(n1<0)
                 throw new MinException();
            if(n1>_max)
                throw new MaxException();
            return n1;
}

امروزه دیگر برگرداندن شماره‌های خطا منسوخ شده و جای آن از کلاس‌های استثناء استفاده می‌کنند و دریافت آن را از طریق Catch کنترل می‌کنند. از مزایای آن می‌توان به این اشاره کرد که کد اصلی، عاری از دستورات شرطی برای چک کردن می‌شود و کد، حالت مختصرتری به خود می‌گیرد. در یک نگاه کد نشان می‌دهد که چه اتفاقی می‌افتد و چه خطاهایی داریم. استثناءها بر خلاف شماره کدها، یک نوع ساده و ابتدایی نیستند. بلکه کلاس هستند و می‌توانند به ما قابلیت توسعه یک کلاس خطا را بدهند. متدی یا چیزی را اضافه کنیم تا قابلیت‌های آن بالاتر برود.

 دو. یک شیء کامل را بازگردانید.
نمونه کد زیر را ببینید:
Public Void Draw()
{
        var x=_pointDetector.X;
        var y=_pointerDetector.Y;
        _rectangle.Draw(x,y);
}
در این شیوه، هر چقدر متغیرهای برگشتی افزایش پیدا کنند، اهمیت استفاده از آن بیشتر می‌شود. برای حل این مسئله باید به جای برگرداندن تک تک مقادیر، همه آن‌ها را در قالب یک شیء برگردانید:
public Void Draw()
{
     var point = _pointDetector.Point;
     _rectangle.Draw(point);
}
از مزایای استفاده‌ی از الگو، این است که تعداد خطوط شما در بدنه اصلی، کاهش می‌یابد و اگر در آینده نیاز به افزایش تعداد خروجی‌ها باشد، لازم نیست که بدنه‌ی اصلی را هم تغییر بدهید و مرتب کدی یا خطی را به آن اضافه کنید.

سه
. شروط یکسان را تابع نویسی کنید. گاهی از اوقات مانند کد زیر پیش می‌آید که خروجی چندین شرط شما، خروجی یکسانی دارند. جهت این کار می‌توانید تمام این شرط‌ها را به یک تابع یا متد دیگر منتقل کنید:
public void Conditions(){
     if(a==0)
             return 0;
     if(b==0)
             return 0;
     if(c==0)
             return 0;
     if(d==0)
             return 0;
}
به جای آن می‌نویسیم:
public void Conditions()
{
          if(allConditions())
               return 0;
}
بدین صورت بدنه اصلی خلاصه‌تر شده و شرط‌ها به متدی با نامی که هدف آن را مشخص می‌کند انتقال می‌یابند.

چهار. چند خط کد شرطی را در یک شرط ننویسید و آنها را به متغیرهای جداگانه انتساب دهید. نمونه زیر را ببینید:
public void renderBanner() {
  if ((platform.toUpperCase().indexOf("MAC") > -1) &&
       (browser.toUpperCase().indexOf("IE") > -1) &&
        wasInitialized() && resize > 0 )
  {
    // do something
  }
}
در این حالت بهتر است هر شرط به یک خط و یک متغیر انتقال یابد تا خطوط تمیزتر و خلاصه‌تر و قابل فهم‌تری داشته باشیم:
public void renderBanner() {
  bool isMacOs = platform.toUpperCase().indexOf("MAC") > -1;
  bool isIE = browser.toUpperCase().indexOf("IE") > -1;
  bool wasResized = resize > 0;

  if (isMacOs && isIE && wasInitialized() && wasResized) {
    // do something
  }
}

پنج
. معرفی اکستنشن محلی: گاهی اوقات از کلاس‌هایی استفاده می‌کنید که شامل متد یا خاصیتی که احتیاج دارید نیستند و دسترسی به سورس آن کلاس هم امکان پذیر نیست یا هزینه سنگینی دارد. در این صورت می‌توانید از یک زیر کلاس یا Wrapper Class استفاده کنید.
به عنوان مثال متد NextDay جایگاه آن در DateTime است. برای افزودن این خاصیت دو راه دارید که یک زیر کلاس از DateTime ایجاد کنید و متدی را به آن اضافه کنید یا اینکه کلاس DateTime را در یک کلاس دیگر بپیچانید (محصور کنید).
public class Globalization:DateTime
{
     public int NextDay()
     {
      }
}
یا
public class Globalization
{
    public DateTime DT{get;set;}
     public int NextDay()
     {
      }
}

پی نوشت:
اینکه کلاس dateTime قابل ارث بری است یا خیر اهمیتی ندارد. تنها به عنوان مثال ذکر شده است.
مزیت این روش این است که شما در طول برنامه از یک کلاس یکسان استفاده می‌کنید و با همین یک کلاس به همه موارد دسترسی دارید و باعث وجود کد یکتایی می‌شوید و به جای اینکه مرتبا از کلاس‌های مختلف استفاده کنید، از یک نام مشخص استفاده می‌کنید و خوانایی کد را در کل برنامه بالا می‌برید.