نظرات مطالب
PHP سریعتر از ASP.NET! افسانه یا واقعیت؟
خوب، مثال‌های بحث جاری در ساده‌ترین حالت ممکن تهیه شدند. یعنی یک فریم ورک ASP.NET با کلی دم و دستگاه (ماژول سشن، ماژول مسیریابی، ماژول امنیت، ماژول اعتبارسنجی درخواست‌ها، ماژول فشرده سازی و ...) از یک سیستم ساده PHP سریعتر عمل می‌کنه. این چطور بی‌ربط به عنوان مقاله هست؟
مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 10 - استفاده از امکانات بومی بانک‌های اطلاعاتی
در قسمت بعد، ارتباطات self referencing را بررسی خواهیم کرد و چون EF Core هیچ راه حل بهینه‌ای را برای کوئری گرفتن از این نوع روابط سلسله مراتبی ارائه نمی‌دهد (درEF 6.x نیز به همین ترتیب)، نیاز است مستقیما SQL نویسی کرد. به همین جهت در این قسمت نحوه‌ی نوشتن کوئری‌های مستقیم SQL و اجرای آن‌ها را در EF Core بررسی می‌کنیم.


اجرای کوئری‌های خام SQL بر روی بانک اطلاعاتی، توسط EF Core

گاهی از اوقات نیاز به استفاده‌ی قابلیت خاصی از بانک اطلاعاتی مدنظر وجود دارد که توسط LINQ پشتیبانی نمی‌شود و یا کوئری SQL حاصل از LINQ to Entities آنچنان بهینه نیست. در یک چنین حالاتی راهی بجز نوشتن کوئر‌ی‌های خام SQL وجود ندارد. امکان اجرای یک چنین کوئری‌هایی توسط EF Core پیش بینی شده‌است؛ اما با این محدودیت‌ها:
 - خروجی کوئری SQL، تنها باید معادل یکی از کلاس‌های موجودیت‌های شما باشد. قرار است این محدودیت در نگارش 1.1 برطرف شود.
 - کوئری SQL نوشته شده باید تمام خواص موجودیتی را که قرار است به آن نگاشت شود، بازگشت دهد.
 - نام ستون‌های بازگشت داده شده‌ی توسط کوئری SQL باید با نام خواص موجودیت در حال کار، یکی باشند و برخلاف EF 6.x، از یک چنین عدم تطابق‌هایی صرفنظر نخواهد شد.
 -  کوئری SQL نوشته شده نباید به همراه اطلاعات ارتباطات موجودیت‌ها باشد.

در اینجا برای نوشتن کوئری‌های خام SQL می‌توان از متد FromSql مرتبط با یکی از DbSetهای برنامه استفاده کرد:
var blogs = context.Blogs
    .FromSql("SELECT * FROM dbo.Blogs")
    .ToList();
و یا حتی می‌توان از رویه‌ی ذخیره شده‌ای استفاده کرد که خروجی ستون‌های آن، معادل تمام خواص کلاس Blog باشد:
var blogs = context.Blogs
  .FromSql("EXECUTE dbo.GetMostPopularBlogs")
  .ToList();

بنابراین رفتار EF Core اندکی متفاوت است با EF 6.x. در اینجا اگر می‌خواهید از عبارت SQL خود خروجی بگیرید، باید از یکی از DbSetهای خود شروع کنید و متد FromSql را بر روی آن فراخوانی نمائید. همچنین کوئری نوشته شده باید اولا تمام ستون‌های آن DbSet رابازگشت دهد و به علاوه این ستون‌ها دقیقا با نام‌های خواص آن کلاس، تطابق داشته باشند.
علت این مسایل نیز به این دلیل است که بتوان نتیجه‌ی کوئری را به صورت خودکار وارد سیستم change tracking کرد و همچنین کوئری‌های ترکیبی LINQ را نیز در اینجا فعال کرد.


ارسال پارامترها به کوئری‌های خام SQL

تنها حالتی در EF Core که مستعد به حملات تزریق SQL است، دقیقا همین مورد دور شدن از LINQ و نوشتن عبارات مستقیم SQL است. در اینجا برای نوشتن کوئری‌های پارامتری دو حالت پیش بینی شده‌است:
الف) روش parameter place holders
در اینجا متد FromSql، بسیار شبیه به متد String.Format است، اما در عمل اینطور نیست و تمام place holders آن به صورت خودکار تبدیل به پارامتر می‌شوند:
var user = "johndoe";

var blogs = context.Blogs
  .FromSql("EXECUTE dbo.GetMostPopularBlogsForUser {0}", user)
  .ToList();
ب) روش ساخت دستی DbParameterها
اگر می‌خواهید از پارامترهای نام دار استفاده کنید، با وهله‌ای از SqlParameter شروع کرده و سپس آن‌را به متد FromSql ارسال کنید:
var user = new SqlParameter("user", "johndoe");
var blogs = context.Blogs
  .FromSql("EXECUTE dbo.GetMostPopularBlogsForUser @user", user)
  .ToList();
و یا این حالت را به شکل ساده شده‌ی ذیل نیز می‌توان مورد استفاده قرار داد:
 var results = _context.Contacts.FromSql(
@"SELECT Id, Name Address, City, State, Zip 
    FROM Contacts 
    WHERE Name IN (@p0, @p1)", name1, name2);
که در اینجا p0@ به name1 و p1@ به name2 نگاشت خواهد شد.
مزیت کار کردن با SqlParameter این است که می‌توان برای مثال Direction و SqlDbType را نیز صریحا ذکر کرد (بسته به نوع پارامترهای رویه‌ی ذخیره شده):
var nameParameter = new SqlParameter
{
  ParameterName = "@name",
  Value = "doc",
  Direction = ParameterDirection.Input,
  SqlDbType = SqlDbType.NVarChar
};


امکان ترکیب کوئری‌های SQL و LINQ نیز پیش بینی شده‌است

در کوئری ذیل، قسمت select از جدولی به صورت SQL و قسمت where و order by آن توسط LINQ تهیه شده‌اند که در نهایت به یک کوئری ترجمه شده و بر روی بانک اطلاعاتی اجرا می‌شوند.
یک مثال جالب آن، امکان کوئری گرفتن از Table Value Function‌ها و سپس ترکیب آن‌ها با LINQ است (این ترکیب، تنها یک کوئری SQL نهایی را تولید می‌کند):
var posts = context.Posts
  .FromSql("SELECT * FROM dbo.GetMatchingPostByTitle({0})", searchTerm)
  .Where(p => p.BlogId == 1)
  .OrderByDescending(p => p.CreateDate)
  .ToList();


واکشی ارتباطات یک موجودیت توسط SQL و LINQ

در ابتدای بحث در قسمت محدودیت‌های کوئری‌های SQL نوشته شده، ذکر شد «کوئری SQL نوشته شده نباید به همراه اطلاعات ارتباطات موجودیت‌ها باشد». برای رفع این محدودیت می‌توان از ترکیب SQL و LINQ به صورت ذیل استفاده کرد:
var searchTerm = ".NET";
var blogs = context.Blogs
  .FromSql("SELECT * FROM dbo.SearchBlogs {0}", searchTerm)
  .Include(b => b.Posts)
  .ToList();
در اینجا برای واکشی ارتباطات یک موجودیت از متد Include استفاده شده‌است.


اجرای عبارات SQL، بدون بازگشت مقداری

تا اینجا در مورد عبارات SQL از نوع Select و یا اجرای رویه‌های ذخیره شده، بحث شد. برای اجرای عبارات SQL ایی مانند update و delete می‌توان از متد ExecuteSqlCommand مربوط به  context.Database استفاده کرد:
  context.Database.ExecuteSqlCommand("UPDATE dbo.People SET FirstName = 'Jane' WHERE PersonId = 30");
و یا برای ارسال پارامترها به آن می‌توان به این صورت عمل کرد (اجرای یک رویه‌ی ذخیره شده با دو پارامتر ارسالی به آن):
context.Database.ExecuteSqlCommand("usp_CreateShipper @p0, @p1",
  parameters: new[] { "hello", "world" });


اجرای عبارات SQL و دریافت خروجی‌هایی به غیر از موجودیت‌های برنامه

در ابتدا بحث عنوان شد که محدودیت فعلی کوئری‌های FromSQL که می‌توانند خروجی را نیز ارائه دهند، مقید بودن آن‌ها به DbSet در حال استفاده است و محدود بودن آن‌ها به خواص کلاس متناظر تعریف شده. در این حالت اگر بخواهیم یک محاسبه‌ی عددی را بازگشت دهیم چه باید کرد؟
متد ExecuteSqlCommand تنها وضعیت نهایی اجرای عملیات را بازگشت می‌دهد و FromSQL مقید است به DbSet متناظر. برای رفع این محدودیت‌ها می‌توان مستقیما به DbConnection دسترسی یافت و سپس کوئری گرفت؛ به نحو ذیل:
using (var connection = context.Database.GetDbConnection())
{
    connection.Open();
 
    using (var command = connection.CreateCommand())
    {
        command.CommandText = "SELECT COUNT(*) FROM Contacts";
        var result = command.ExecuteScalar().ToString();
    }
}
به عبارتی در اینجا امکان بازگشت به حالت ADO.NET خام نیز پیش بینی شده‌است.
مطالب
ASP.NET MVC #17

فیلترهای امنیتی ASP.NET MVC

ASP.NET MVC به همراه تعدادی فیلتر امنیتی توکار است که در این قسمت به بررسی آ‌ن‌ها خواهیم پرداخت.


بررسی اعتبار درخواست (Request Validation) در ASP.NET MVC

ASP.NET MVC امکان ارسال اطلاعاتی را که دارای تگ‌های HTML باشند، نمی‌دهد. این قابلیت به صورت پیش فرض فعال است و جلوی ارسال انواع و اقسام اطلاعاتی که ممکن است سبب بروز حملات XSS Cross site scripting attacks شود را می‌گیرد. نمونه‌ای از خطای نمایش داده:

A potentially dangerous Request.Form value was detected from the client (Html="<a>"). 

بنابراین تصمیم گرفته شده صحیح است؛ اما ممکن است در قسمتی از سایت نیاز باشد تا کاربران از یک ویرایشگر متنی پیشرفته استفاده کنند. خروجی این نوع ویرایشگرها هم HTML است. در این حالت می‌توان صرفا برای متدی خاص امکانات Request Validation را به کمک ویژگی ValidateInput غیرفعال کرد:

[HttpPost]
[ValidateInput(false)]
public ActionResult CreateBlogPost(BlogPost post)

از ASP.NET MVC 3.0 به بعد راه حل بهتری به کمک ویژگی AllowHtml معرفی شده است. غیرفعال کردن ValidateInput ‌ایی که معرفی شد، بر روی تمام خواص شیء BlogPost اعمال می‌شود. اما اگر فقط بخواهیم که مثلا خاصیت Text آن از مکانیزم بررسی اعتبار درخواست خارج شود، بهتر است دیگر از ویژگی ValidateInput استفاده نشده و به نحو زیر عمل گردد:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication14.Models
{
public class BlogPost
{
public int Id { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
public string Title { set; get; }

[AllowHtml]
public string Text { set; get; }
}
}

در اینجا فقط خاصیت Text مجاز به دریافت محتوای HTML ایی خواهد بود. اما خاصیت Title چنین مجوزی را ندارد. همچنین دیگر نیازی به استفاده از ویژگی ValidateInput غیرفعال شده نیز نخواهد بود.
به علاوه همانطور که در قسمت‌های قبل نیز ذکر شد، خروجی Razor به صورت پیش فرض Html encoded است مگر اینکه صریحا آن‌را تبدیل به HTML کنیم (مثلا استفاده از متد Html.Raw). به عبارتی خروجی Razor در حالت پیش فرض در مقابل حملات XSS مقاوم است مگر اینکه آگاهانه بخواهیم آن‌را غیرفعال کنیم.

مطلب تکمیلی
مقابله با XSS ؛ یکبار برای همیشه!



فیلتر RequireHttps

به کمک ویژگی یا فیلتر RequireHttps، تمام درخواست‌های رسیده به یک متد خاص باید از طریق HTTPS انجام شوند و حتی اگر شخصی سعی به استفاده از پروتکل HTTP معمولی کند، به صورت خودکار به HTTPS هدایت خواهد شد:

[RequireHttps]
public ActionResult LogOn()
{
}


فیلتر ValidateAntiForgeryToken

نوع دیگری از حملات که باید در برنامه‌های وب به آن‌ها دقت داشت به نام CSRF یا Cross site request forgery معروف هستند.
برای مثال فرض کنید کاربری قبل از اینکه بتواند در سایت شما کار خاصی را انجام دهد، نیاز به اعتبار سنجی داشته باشد. پس از لاگین شخص و ایجاد کوکی و سشن معتبر، همین شخص به سایت دیگری مراجعه می‌کند که در آن مهاجمی بر اساس وضعیت جاری اعتبار سنجی او مثلا لینک حذف کاربری یا افزودن اطلاعات جدیدی را به برنامه ارائه می‌دهد. چون سشن شخص و کوکی مرتبط به سایت اول هنوز معتبر هستند و شخص سایت را نبسته است، «احتمال» اجرا شدن درخواست مهاجم بالا است (خصوصا اگر از مرورگرهای قدیمی استفاده کند).
بنابراین نیاز است بررسی شود آیا درخواست رسیده واقعا از طریق فرم‌های برنامه ما صادر شده است یا اینکه شخصی از طریق سایت دیگری اقدام به جعل درخواست‌ها کرده است.
برای مقابله با این نوع خطاها ابتدا باید داخل فرم‌های برنامه از متد Html.AntiForgeryToken استفاده کرد. کار این متد ایجاد یک فیلد مخفی با مقداری منحصربفرد بر اساس اطلاعات سشن جاری کاربر است، به علاوه ارسال یک کوکی خودکار تا بتوان از تطابق اطلاعات اطمینان حاصل کرد:

@using (Html.BeginForm()) {
@Html.AntiForgeryToken()

در مرحله بعد باید فیلتر ValidateAntiForgeryToken جهت بررسی مقدار token دریافتی به متد ثبت اطلاعات اضافه شود:

[HttpPost]
[ValidateAntiForgeryToken]
public ActionResult CreateBlogPost(BlogPost post)

در اینجا مقدار دریافتی از فیلد مخفی فرم :

<input name="__RequestVerificationToken" type="hidden" value="C0iPfy/3T....=" />

با مقدار موجود در کوکی سایت بررسی و تطابق داده خواهند شد. اگر این مقادیر تطابق نداشته باشند، یک استثنا صادر شده و از پردازش اطلاعات رسیده جلوگیری می‌شود.
علاوه بر این‌ها بهتر است حین استفاده از متد و فیلتر یاد شده، از یک salt مجزا نیز به ازای هر فرم، استفاده شود:

[ValidateAntiForgeryToken(Salt="1234")]

@Html.AntiForgeryToken(salt:"1234")

به این ترتیب tokenهای تولید شده در فرم‌های مختلف سایت یکسان نخواهند بود.
به علاوه باید دقت داشت که ValidateAntiForgeryToken فقط با فعال بودن کوکی‌ها در مرورگر کاربر کار می‌کند و اگر کاربری پذیرش کوکی‌ها را غیرفعال کرده باشد، قادر به ارسال اطلاعاتی به برنامه نخواهد بود. همچنین این فیلتر تنها در حالت HttpPost قابل استفاده است. این مورد هم در قسمت‌های قبل تاکید گردید که برای مثال بهتر است بجای داشتن لینک delete در برنامه که با HttpGet ساده کار می‌کند،‌ آن‌را تبدیل به HttpPost نمود تا میزان امنیت برنامه بهبود یابد. از HttpGet فقط برای گزارشگیری و خواندن اطلاعات از برنامه استفاده کنید و نه ثبت اطلاعات.
بنابراین استفاده از AntiForgeryToken را به چک لیست اجباری تولید تمام فرم‌های برنامه اضافه نمائید.

مطلب مشابه
Anti CSRF module for ASP.NET



فیلتر سفارشی بررسی Referrer

یکی دیگر از روش‌های مقابله با CSRF، بررسی اطلاعات هدر درخواست ارسالی است. اگر اطلاعات Referrer آن با دومین جاری تطابق نداشت، به معنای مشکل دار بودن درخواست رسیده است. فیلتر سفارشی زیر می‌تواند نمونه‌ای باشد جهت نمایش نحوه بررسی UrlReferrer درخواست رسیده:

using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication14.CustomFilter
{
public class CheckReferrerAttribute : AuthorizeAttribute
{
public override void OnAuthorization(AuthorizationContext filterContext)
{
if (filterContext.HttpContext != null)
{
if (filterContext.HttpContext.Request.UrlReferrer == null)
throw new System.Web.HttpException("Invalid submission");

if (filterContext.HttpContext.Request.UrlReferrer.Host != "mysite.com")
throw new System.Web.HttpException("This form wasn't submitted from this site!");
}

base.OnAuthorization(filterContext);
}
}
}

و برای استفاده از آن:
[HttpPost]
[CheckReferrer]
[ValidateAntiForgeryToken]
public ActionResult DeleteTask(int id)


نکته‌ای امنیتی در مورد آپلود فایل‌ها در ASP.NET

هر جایی که کاربر بتواند فایلی را به سرور شما آپلود کند، مشکلات امنیتی هم از همانجا شروع خواهند شد. مثلا در متد Upload قسمت 11 این سری، منعی در آپلود انواع فایل‌ها نیست و کاربر می‌تواند انواع و اقسام شل‌ها را جهت تحت کنترل گرفتن سایت و سرور آپلود و اجرا کند. راه حل چیست؟
از همان روش امنیتی مورد استفاده توسط تیم ASP.NET MVC استفاده می‌کنیم. فایل web.config قرار گرفته در پوشه Views را باز کنید (نه فایل وب کانفیگ ریشه اصلی سایت‌را). چنین تنظیمی را می‌توان مشاهده کرد:
برای IIS6 :

<system.web>
<httpHandlers>
<add path="*" verb="*" type="System.Web.HttpNotFoundHandler"/>
</httpHandlers>
</system.web>
برای IIS7 :
<system.webServer>
<handlers>
<remove name="BlockViewHandler"/>
<add name="BlockViewHandler" path="*" verb="*" preCondition="integratedMode" type="System.Web.HttpNotFoundHandler" />
</handlers>
</system.webServer>


تنظیم فوق، موتور اجرایی ASP.NET را در این پوشه خاص از کار می‌اندازد. به عبارتی اگر شخصی مسیر یک فایل aspx یا cshtml یا هر فایل قرار گرفته در پوشه Views را مستقیما در مرورگر خود وارد کند، با پیغام HttpNotFound مواجه خواهد شد.
این روش هم با ASP.NET Web forms سازگار است و هم با ASP.NET MVC؛ چون مرتبط است به موتور اجرایی ASP.NET که هر دوی این فریم ورک‌ها برفراز آن معنا پیدا می‌کنند.
بنابراین در پوشه فایل‌های آپلودی به سرور خود یک web.config را با محتوای فوق ایجاد کنید (و فقط باید مواظب باشید که این فایل حین آپلود فایل‌های جدید، overwrite نشود. مهم!). به این ترتیب این مسیر دیگر از طریق مرورگر قابل دسترسی نخواهد بود (با هر محتوایی). سپس برای ارائه فایل‌های آپلودی به کاربران از روش زیر استفاده کنید:

public ActionResult Download()
{
return File(Server.MapPath("~/Myfiles/test.txt"), "text/plain");
}

مزیت مهم روش ذکر شده این است که کاربران مجاز به آپلود هر نوع فایلی خواهند بود و نیازی نیست لیست سیاه تهیه کنید که مثلا فایل‌هایی با پسوند‌های خاص آپلود نشوند (که در این بین ممکن است لیست سیاه شما کامل نباشد ...).




علاوه بر تمام فیلترهای امنیتی که تاکنون بررسی شدند،‌ فیلتر دیگری نیز به نام Authorize وجود دارد که در قسمت‌های بعدی بررسی خواهد شد.
مطالب
AOP با استفاده از Microsoft Unity
چند روز پیش فرصتی پیش آمد تا بتوانم مروری بر مطلب منتشر شده درباره AOP داشته باشم. به حق مطلب مورد نظر، بسیار خوب و مناسب شرح داده شده بود و همانند سایر مقالات جناب نصیری چیزی کم نداشت. اما امروز قصد پیاده سازی یک مثال AOP، با استفاده از Microsoft Unity Application Block را به عنوان IOC Container دارم. اگر شما هم، مانند من از UnityContainer به عنوان IOC Container در پروژه‌های خود استفاده می‌کنید نگران نباشید. این کتابخانه به خوبی از مباحث Interception پشتیبانی می‌کند. در ادامه طی یک مقاله این مورد را با هم بررسی می‌کنیم.
برای دوستانی که با AOP آشنایی ندارند پیشنهاد می‌شود ابتدا مطلب مورد نظر را یک بار مطالعه نمایند.
برای شروع یک پروژه در VS.Net بسازید و ارجاع به اسمبلی‌های زیر را در پروژه فراموش نکنید:
»Microsoft.Practices.EnterpriseLibrary.Common
»Microsoft.Practices.Unity
»Microsoft.Practices.Unity.Configuration
»Microsoft.Practices.Unity.Interception
»Microsoft.Practices.Unity.Interception.Configuration

یک اینترفیس به نام IMyOperation بسازید:
    public interface IMyOperation
    {      
        void DoIt();
    }

کلاسی می‌سازیم که اینترفیس بالا را پیاده سازی نماید:
 public void DoIt()
  {
     Console.WriteLine( "this is main block of code" );
  }
قصد داریم با استفاده از AOP یک سری کد مورد نظر خود(در این مثال کد لاگ کردن عملیات در یک فایل مد نظر است) را به کد‌های متد‌های مورد نظر تزریق کنیم. یعنی با فراخوانی این متد کد‌های لاگ عملیات در یک فایل ذخیره شود بدون تکرار یا فراخوانی دستی متد لاگ.
ابتدا یک کلاس برای لاگ عملیات می‌سازیم:
public class Logger
    {
        const string path = @"D:\Log.txt";

        public static void WriteToFile( string methodName )
        {
            object lockObject = new object();
            if ( !File.Exists( path ) )
            {
                File.Create( path );
            }
            lock ( lockObject )
            {
                using ( TextWriter writer = new StreamWriter( path , true ) )
                {
                    writer.WriteLine( string.Format( "{0} at {1}" , methodName , DateTime.Now ) );                
                }
            }
        }
    }
حال نیاز به یک Handler برای مدیریت فراخوانی کد‌های تزریق شده داریم. برای این کار یک کلاس می‌سازیم که اینترفیس ICallHandler را پیاده سازی نماید.
public class LogHandler : ICallHandler
    {
        public IMethodReturn Invoke( IMethodInvocation input , GetNextHandlerDelegate getNext )
        {
            Logger.WriteToFile( input.MethodBase.Name );

            var methodReturn = getNext()( input , getNext );         

            return methodReturn;
        }

        public int Order { get; set; }
    }
کلاس بالا یک متد به نام Invoke دارد که فراخوانی متد‌های مورد نظر برای تزریق کد را در دست خواهد گرفت. در این متد ابتدا عملیات لاگ در فایل مورد نظر ثبت می‌شود(با استفاده از Logger.WriteToFile). سپس با استفاده از getNext که از نوع GetNextHandlerDelegate است، اجرا را به کد‌های اصلی برنامه منتقل می‌کنیم.
 var methodReturn = getNext()( input , getNext );
برای مدیریت بهتر عملیات لاگ یک Attribute می‌سازیم که فقط متد هایی که نیاز به لاگ کردن دارند را مشخص کنیم. به صورت زیر:
 public class LogAttribute : HandlerAttribute
    {
        public override ICallHandler CreateHandler( Microsoft.Practices.Unity.IUnityContainer container )
        {
            return new LogHandler();
        }
    }
فقط دقت داشته باشید که کلاس مورد نظر به جای ارث بری از کلاس Attribute باید از کلاس HandlerAttribute که در فضای نام Microsoft.Practices.Unity.InterceptionExtension  تعبیه شده است ارث ببرد(خود این کلاس از کلاس Attribute ارث برده است).  کافیست در متد CreateHandler آن که Override شده است یک نمونه از کلاس LogHandler را برگشت دهیم.
برای آماده سازی Ms Unity جهت عملیات Interception باید کد‌های زیر در ابتدا برنامه قرار داده شود:
var  unityContainer = new UnityContainer();

 unityContainer.AddNewExtension<Interception>();

  unityContainer.Configure<Interception>().SetDefaultInterceptorFor<IMyOperation>( new InterfaceInterceptor() );
            
  unityContainer.RegisterType<IMyOperation, MyOperation>();

توضیح چند مطلب:
بعد از نمونه سازی از کلاس UnityContainer باید Interception به عنوان یک Extension به این Container اضافه شود. سپس با استفاده از متد Configure برای اینترفیس IMyOperation یک Interceptor پیش فرض تعیین می‌کنیم. در پایان هم به وسیله متد RegisterType کلاس MyOperation  به اینترفیس IMyOperation رجیستر می‌شود. از این پس هر گاه درخواستی برای اینترفیس IMyOperation از unityContainer شود یک نمونه از کلاس MyOperation در اختیار خواهیم داشت.
به عنوان نکته آخر متد DoIt در اینترفیس بالا باید دارای LogAttribute باشد تا عملیات مزین سازی با کد‌های لاگ به درستی انجام شود.

یک نکته تکمیلی:
در هنگام مزین سازی متد  set خاصیت ها، به دلیل اینکه اینترفیسی برای این کار وجود ندارد باید مستقیما عملیات AOP به خود کلاس اعمال شود. برای این کار باید به صورت زیر عمل نمود:

var container = new UnityContainer();
container.RegisterType<Book , Book>();

container.AddNewExtension<Interception>();

 var policy = container.Configure<Interception>().SetDefaultInterceptorFor<Book>( new VirtualMethodInterceptor() ).AddPolicy( "MyPolicy" );

  policy.AddMatchingRule( new PropertyMatchingRule( "*" , PropertyMatchingOption.Set ) );
  policy.AddCallHandler<Handler.NotifyChangedHandler>();
همان طور که مشاهده می‌کنید عملیات Interception مستقیما برای کلاس پیکر بندی می‌شود و به جای InterfaceInterceptor از VirtualMethodInterceptor برای تزریق کد به بدنه متد‌ها استفاده شده است. در پایان نیز با تعریف یک Policy می‌توانیم به راحتی(با استفاده از "*") متد Set  تمام خواص کلاس را به NotifyChangedHandler مزین نماییم.

سورس کامل مثال بالا
نظرات مطالب
ASP.NET MVC #12
public enum MyGrade { A = 20, B =15, C =10, }
        [UIHint("Enum")]
        public MyGrade Grade { set; get; }
در فولدر EditorTemplates ،
partial view مانند مثال شما ایجادکردم اما زمانی که یک view ایجاد میکنم
Dropdownlist   تولید نمی‌شود
مطالب
تزریق وابستگی‌ها به صورت پویا در فروشگاه‌ساز Nop Commerce
این روش منحصر به Nop نیست و امکان استفاده‌ی از آن بر روی هر سورس دیگری نیز وجود دارد. همچنین اگر در رابطه با NopCommerce اطلاعاتی ندارید، میتوانید از اینجا جهت آشنا شدن با این فروشگاه ساز Asp.net core استفاده کنید.
همانطور که در جریان هستید، برای اینکه بحث DI را در پروژه داشته باشیم، باید به ازای هر سرویس مشخص کنیم که کدام اینترفیس، به کدام کلاس، map شود. به بیان دیگر باید مشخص کرد هر وقت یک شیء از Container درخواست شد، از چه کلاسی باید این شیء ساخته شود؛ در عین‌حال باید LifeTime وجود شیء در حافظه نیز مشخص شود. حال تصور کنید تعداد سرویس‌های شما در حال زیاد شدن است. در این حالت مجبور هستید دائما این سرویس‌ها را ثبت کنید؛ علاوه بر اینکه باید کدهای تکراری را جهت تعریف این سرویس‌ها بنویسید و باید به‌خاطر بسپارید که سرویس جدید را ثبت کنید. در این مقاله تلاش بر این است تا دیگر نیازی به تعریف کردن تک تک سرویس‌ها نباشد؛ به‌طوری که با رعایت دو قانون کلی بتوان سرویس‌ها را به صورت خودکار ثبت کرد.

مراحل پیاده سازی

 یک اینترفیس را به اسم ICustomService ایجاد کردم که  یک Prop به اسم InjectType دارد و مشخص میکند به چه صورتی این سرویس به ServiceCollection تزریق شود. از طرفی با استفاده از Order، الویت اضافه شدن سرویس به ServiceCollection را مشخص میکنیم و در نهایت با ImplementationType مشخص میکنیم سرویسی که اضافه شده، باید به یک اینترفیس Map شود یا خیر؟ اما مهم‌تر از اینکه ویژگی‌های تزریق وابستگی مشخص شود، مشخص میکند چه سرویس‌هایی توسط ما اضافه شده‌اند و از سرویس‌های nop تفکیک می‌شوند.
namespace Nop.Services
{
    public interface ICustomService
    {
        protected InjectType Inject { get;  }
        protected int Order { get; }
        protected ImplementationType implementationType { get; }
    }
    public enum ImplementationType
    {
        WithInterface = 0,
        WithoutInterface = 1
    }
    public enum InjectType
    {
        Scopped=0,
        Transit=1,
        SingleTon=2
    }
}

قانون اول

برای هر سرویسی که ایجاد میکنیم و میخواهیم به DI معرفی کنیم، آن سرویس باید ICustomService را پیاده سازی کرده باشد؛ دقیقا به خاطر دو دلیلی که در بالا به آن‌ها اشاره شد.

قانون دوم

هر کلاسی که Interface مرتبط به سرویس‌ها را پیاده سازی میکند، باید prop InjectType را در سازنده‌ی خودش مقدار دهی کند. بدین شکل متوجه میشویم از چه طریقی باید تزریق انجام شود. تا اینجا یک چارچوب را مشخص کردیم تا سرویس‌ها را بتوانیم تشخیص دهیم\ اما هنوز کار اصلی باقی مانده‌است. برای نمونه میتوان کد زیر را در نظر گرفت :

namespace Nop.Services
{
    public interface IMyCustomService: ICustomService
    {
        int ok();
    }
}
برای پیاده سازی سرویس ایجاد شده، کد زیر را ایجاد میکنیم :
namespace Nop.Services
{
    public class MyCustomService : IMyCustomService
    {
        public InjectType Inject { get;  }
        public int Order { get;  }
        public ImplementationType implementationType { get;  }

        public MyCustomService()
        {
            implementationType = ImplementationType.WithInterface;
            Inject = InjectType.Scopped;
            Order = 1;
        }
        public int ok()
        {
            return 10;
        }
    }
}

تعیین نقطه شروع

باید نقطه شروع به کار Nop را پیدا کنیم. از آنجایی که با معماری Nop جلو میرویم، با کمی بررسی و دیدن کد‌ها، به کلاسی میرسیم به اسم NopStartup در قسمت Nop.Web.Framework. مسیر دقیق آن: Nop.Web.Framework\Infrastructure\NopStartup.cs. حالا این کلاس چیست؟ در واقع هر کلاسی که از سرویس INopStartup ارث بری کرده باشد، اولویت پیدا میکند و قبل از کدهای دیگر اجرا می‌شود. باید کلاس جدیدی را به اسم مثلا CustomDependencyInjection ایجاد کنیم، با این تفاوت که حتما از کلاس NopStartup ارث بری کرده باشد و همچنین حتما باید متدی را به اسم ConfigureServices، بازنویسی کند. حالا داخل متدی که گفتم باید شروع کنیم به کار.

کد زیر در واقع نقطه‌ی اتصال سرویس‌های نوشته شده و اتمام کار تزریق وابستگی است. با توجه به پیاده سازی‌های انجام شده‌ی توسط سرویس‌ها می‌توان با Reflection سرویس‌های نوشته شده را تشخیص داد که در نهایت با  ویژگی‌هایی که در سرویس‌ها پیاده سازی شده موجود است، به ServiceCollection اضافه می‌شوند.

namespace Nop.Web.Framework.Infrastructure
{
    public class CustomDependencyInjection : NopStartup
    {
        private static bool IsSubInterface(Type t1, Type t2)
        {
            if (!t2.IsAssignableFrom(t1))
                return false;

            if (t1.BaseType == null)
                return true;

            return !t2.IsAssignableFrom(t1.BaseType);
        }
        public override void ConfigureServices(IServiceCollection services, IConfiguration configuration)
        {
            //-------------Get All Services-------------
            var asm = AppDomain.CurrentDomain
                 .GetAssemblies()
                 .Single(x => x.FullName.Contains("Nop.Services"));
            //-------------find Services that inheriance of ICustomService-------------
            var types = asm.DefinedTypes.Where(x => IsSubInterface(x, typeof(ICustomService)));
            //-----------Get All Custom Service Classess-------
            var allRelatedClassServices = types
                .Where(x => x.IsClass)
                .OrderBy(x=>(Int32)x.GetProperty("Order")
                .GetValue(Activator.CreateInstance(x), null));

            //-----------Get All Custom Service Interfaces-------
            var allRelatedInterfaceServices = types.Where(x => x.IsInterface);
            //-----------Matche Class Services To Related Interface Services-------
            TypeInfo interfaceService=null;
            foreach (var classService in allRelatedClassServices)
            {
                //-----------detect Implementation Type for service-----------
                var implementationValue = (ImplementationType)classService.GetProperty("implementationType")
                   .GetValue(Activator.CreateInstance(classService), null);

                //-----------detect inject type for service-----------
                var InjectValue = (InjectType)classService.GetProperty("Inject")
                   .GetValue(Activator.CreateInstance(classService), null);

                //-----------get related interface for service class-----------
                if (implementationValue == ImplementationType.WithInterface)
                    interfaceService = allRelatedInterfaceServices.Single(x => x.Name == $"I{classService.Name}");

               

                //----------finally Add Custom Service To Service Collection-----------
                switch (InjectValue)
                {
                    case InjectType.Scopped:
                        if(interfaceService!=null)
                            services.AddScoped(interfaceService, classService);
                        else
                            services.AddScoped(classService);
                        break;
                    case InjectType.Transit:
                        if (interfaceService != null)
                            services.AddTransient(interfaceService, classService);
                        else
                            services.AddTransient(classService);
                        break;
                    case InjectType.SingleTon:
                        if (interfaceService != null)
                            services.AddSingleton(interfaceService, classService);
                        else
                            services.AddSingleton(classService);
                        break;
                    default:
                        break;
                }
                interfaceService = null;
            }
        }
       
    }
}
نکته‌ی آخر آن که این داستان‌ها صرفا برای سرویس‌هایی هست که توسط برنامه نویس به پروژه‌ی Nop اضافه می‌شود.

لینک گیت‌هاب  
مطالب
کار با Razor در ASP.NET Core 2.0
پیش نویس: این مقاله ترجمه شده فصل 5 کتاب Pro Asp.Net Core MVC2 می‌باشد.


ایجاد یک پروژه با استفاده Razor

در ادامه با هم یک مثال را با استفاده از Razor ایجاد می‌کنیم. یک پروژه جدید را با قالب Empty و با نام Razor ایجاد می‌کنیم.

مراحل:

1- ابتدا در کلاس startup قابلیت MVC را فعال می‌کنیم؛ با قرار دادن کد زیر در متد ConfigureServices:
 services.AddMvc();
و بعد کد زیر را که مربوط به اجرای پروژه‌ی hello Word است ، از متد Configure حذف می‌کنیم:
app.Run(async (context) =>
{
   await context.Response.WriteAsync("Hello World!");
});
در نهایت محتویات  فایل StartUp به صورت زیر می‌باشد:

namespace Razor
{
    public class Startup
    {
        // This method gets called by the runtime. Use this method to add services to the container.
        // For more information on how to configure your application, visit https://go.microsoft.com/fwlink/?LinkID=398940
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddMvc();
        }

        // This method gets called by the runtime. Use this method to configure the HTTP request pipeline.
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
        {
            if (env.IsDevelopment())
            {
                app.UseDeveloperExceptionPage();
            }

            //app.Run(async (context) =>
            //{
            //    await context.Response.WriteAsync("Hello World!");
            //});
        }
    }
}


ایجاد یک Model
 یک پوشه جدید را به نام Models ایجاد و بعد در این پوشه یک کلاس را به نام Product ایجاد می‌کنیم و کدهای زیر را در آن قرار میدهیم:
namespace Razor.Models
{
    public class Product
    {
        public int ProductID { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public string Description { get; set; }
        public decimal Price { get; set; }
        public string Category { set; get; }
    }
}

ایجاد Controller
تنظیمات پیشفرض را در فایل Startup انجام داده‌ایم. درخواست‌هایی را که توسط کاربر ارسال میشوند، به controller پیشفرضی که نامش در اینجا Home است، ارسال می‌کند. حالا ما یک پوشه جدید را به نام Controllers ایجاد می‌کنیم و در آن یک کنترلر جدید را به نام HomeController ایجاد می‌کنیم و کدهای زیر را در آن قرار میدهیم:
namespace Razor.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        // GET: /<controller>/
        public ViewResult Index()
        {
            Product myProduct = new Product
            {
                ProductID = 1,
                Name = "Kayak",
                Description = "A boat for one person",
                Category = "Watersports",
                Price = 275M
            };
            return View(myProduct);
        }
    }
}
در این کلاس یک Action Method را به نام index ایجاد می‌کنیم. سپس در آن یک شیء را از مدل ایجاد و مقدار دهی و آن‌را به View ارسال می‌کنیم تا در زمان بارگذاری View از این شیء استفاده نماییم. نیاز نیست نام View را مشخص کنید. به صورت پیشفرض نام View با نام اکشن متد یکسان می‌باشد.

 
ایجاد View
 برای ایجاد یک View پیشفرض برای Action Method فوق در پوشه Views/Home یک MVC View Page (Razor View Page) را به نام Index.schtml ایجاد می‌کنیم.
- نکته1: پوشه View و داخل آن Home را ایجاد کنید.
- نکته2: معادل MVC View Page در نسخه جدید، Razor View می‌باشد. اگر در لیست این آیتم را انتخاب کنید، در توضیحات پنل سمت راست میتوانید این مطلب را مشاهده کنید.
- نکته3: دقت نمایید برای اینکه پروژه net Core2. باشد و تمام مشخصات موردنظر را داشته باشد، باید نگارش ویژوال استودیو VS 2017.15.6.6 و یا بیشتر باشد.
 
@model Razor.Models.Product
@{
    Layout = null;
}

<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width"/>
    <title>Index</title>
</head>
<body>
    Content will go here
</body>
</html>

تا اینجا ما یک پروژه ساده را ایجاد نموده‌ایم که قابلیت استفاده‌ی از Razor را هم دارد. در ادامه نحوه‌ی استفاده از امکانات Razor شرح داده میشوند.


استفاده از Model در یک View
برای استفاده از شیء مدل در View، باید در View به آن شیء و مشخصات آن دسترسی داشته باشیم که این دسترسی را Razor با استفاده از کاراکتر @ برای ما ایجاد می‌کند. برای اتصال به Model از عبارت model@ (حتما باید حروف کوچک باشد) استفاده می‌کنیم و برای دسترسی به مشخصات مدل از عبارت Model@ (حتما باید حرف اول آن بزرگ باشد) استفاده می‌کنیم. به کد زیر دقت کنید:

@model Razor.Models.Product
@{
    Layout = null;
}

<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width"/>
    <title>Index</title>
</head>
<body>
  @Model.Name
</body>
</html>
خط اولی که در View تعریف شده است، با استفاده از عبارت model@ مانند تعریف نوع مدل می‌باشد و کار اتصال مدل به View را انجام میدهد و همین خط باعث میشود زمانی که شما در تگ body عبارت Model@ وبعد دات (.) را میزنید، لیست خصوصیات آن مدل ظاهر میشوند. لیست شدن خصوصیات بعد از دات(.) یکی از کارهای پیشفرض ویژوال استودیو می‌باشد؛ برای اینکه از خطاهای احتمالی کاربر جلوگیری کند.

نتیجه خروجی بالا مانند زیر می‌باشد:

 



معرفی View Imports

زمانیکه بخواهیم به یک کلاس در View دسترسی داشته باشیم، باید فضای نام آن کلاس را مانند کد زیر در بالای View اضافه کنیم. حالا اگر بخواهیم به چند کلاس دسترسی داشته باشیم، باید این کار را به ازای هر کلاس در هر View انجام دهیم که سبب ایجاد کدهای اضافی در View‌ها میشود. برای بهبود این وضعیت می‌توانید یک کلاس View Import را در پوشه‌ی Views ایجاد کنید و تمام فضاهای نام را در آن قرار دهید. با اینکار تمام فضاهای نامی که در این کلاس View Import قرار گرفته‌اند، در تمام Viewهای موجود در پوشه Views قابل دسترسی خواهند بود.

در پوشه View راست کلیک کرده و گزینه Add و بعد New Item را انتخاب می‌کنیم و در کادر باز شده، آیتم MVC View Import Page (در نسخه جدید نام آن  Razor View Imports است) انتخاب می‌کنیم. ویژوال استودیو به صورت پیش فرض نام ViewImports.cshtml_ را برای آن قرار میدهد.


نکته: استاندارد نام گذاری این View این می‌باشد که ابتدای آن کاراکتر (_) حتما وجود داشته باشد.
 
در کلاس تعریف شده با استفاده از عبارت using@ فضای نام‌های خود را قرار میدهیم؛ مانند زیر:
 @using Razor.Models
در این کلاس شما فقط میتوانید فضاهای نام را مانند بالا قرار دهید. پس از آم قسمت فضاهای نام اضافی در Viewها قابل حذف میشوند و در این حالت فقط نام کلاس مدل را در بالای فرم قرار میدهیم مانند زیر:
@model Product
@{
    Layout = null;
}

<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width"/>
    <title>Index</title>
</head>
<body>
  @Model.Name
</body>
</html>


Layout ها

یکی دیگر از عبارت‌های مهم Razor که در فایل Index وجود دارد، عبارت زیر است:
@{
    Layout = null;
}
شما می‌توانید در بین {} کدهای سی شارپ را قرار دهید. حالا مقدار Layout را مساوی نال قرار داده‌ایم که بگوییم View مستقلی است و از قالب مشخصی استفاده نمی‌کند.

از Layout برای طراحی الگوی Viewها استفاده می‌کنیم. اگر بخواهیم برای View ها یک قالب طراحی کنیم و این الگو بین تمام یا چندتای از آن‌ها مشترک باشد، کدهای مربوط به الگو را با استفاده از Layout ایجاد می‌کنیم و از آن در View ها استفاده می‌کنیم. اینکار برای جلوگیری از درج کدهای تکراری قالب در برنامه انجام میشود. با اینکار اگر بخواهیم در الگو تغییری را انجام دهیم، این تغییر را در یک قسمت انجام میدهم و سپس به تمام Viewها اعمال میشود.
 
Layout
طرحبندی  Viewهای برنامه بطور معمول بین چند View مشترک است و طبق استاندارد ویژوال استودیو در پوشه‌ی Views/Shared قرار میگیرد. برای ایجاد Layout، روی پوشه Views/shared راست کلیک کرده و بعد گزینه Add وبعد NewItem و سپس گزینه MVC View Layout Page (نام آن در نسخه جدید Razor Layout است) را انتخاب می‌کنیم و ابتدای نام آن را به صورت پیشفرض کاراکتر (_) قرار میدهیم.
 


هنگام ایجاد این فایل توسط ویژوال استودیو، کدهای زیر به صورت پیش فرض در فایل ایجاد شده وجود دارند: 
<!DOCTYPE html>

<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width" />
    <title>@ViewBag.Title</title>
</head>
<body>
    <div>
        @RenderBody()
    </div>
</body>
</html>
طرحبندی‌ها فرم خاصی از View هستند و دو عبارت @ در کدهای آن وجود دارد. در اینجا فراخوانی RenderBody@ سبب درج محتویات View مشخص شده توسط Action Method در این مکان می‌شود. عبارت دیگری که در اینجا وجود دارد، ViewBag است که برای مشخص کردن عنوان در اینجا استفاده شده‌است.
ViewBag ویژگی مفیدی است که اجازه می‌دهد تا مقادیر و داده‌ها در برنامه گردش داشته باشند و در این مورد بین یک View و Layout منتقل شوند. در ادامه خواهید دید وقتی Layout را به یک نمایه اعمال می‌کنیم، این مورد چگونه کار می‌کند.

عناصر HTML در یک Layout به هر View که از آن استفاده می‌کند، اعمال و توسط آن یک الگو برای تعریف محتوای معمولی ارائه می‌شود؛ مانند کدهای زیر. من برخی از نشانه گذاری‌های ساده را به Layout اضافه کردم تا اثر قالب آن آشکارتر شود:
<!DOCTYPE html>

<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width" />
    <title>@ViewBag.Title</title>
    <style>
        #mainDiv {
            padding: 20px;
            border: solid medium black;
            font-size: 20pt
        }
    </style>
</head>
<body>
    <h1>Product Information</h1>
    <div id="mainDiv">
        @RenderBody()
    </div>
</body>
</html>
در اینجا یک عنصر عنوان و همچنین بعضی از CSS‌ها را به عنصر div که حاوی عبارت RenderBody@ است، اضافه کرده‌ام؛ فقط برای اینکه مشخص شود، چه محتوایی از طرحبندی سایت می‌آید و چه چیزی از View.
 

اعمال Layout

برای اعمال کردن Layout به یک View، نیاز است مشخصه Layout آن‌را مقدار دهی و سپس Htmlهای اضافی موجود در آن‌را مانند المنت‌های head و Body حذف کنید؛ همانند کدهای زیر:
@model Product
@{
    Layout = "_BasicLayout";
    ViewBag.Title = "Product";
}
در خاصیت Layout، مقدار را برابر نام فایل Layout، بدون پسوند cshtml آن قرار میدهیم. Razor در مسیر پوشه Views/shared و پوشه Views/Home فایل Layout را جستجو می‌کند.
در اینجا عبارت ViewBag.Title را نیز مقدار دهی می‌کنیم. زمانیکه فایل فراخوانی میشود، عنوان آن صفحه با این مقدار، جایگزین خواهد شد.
تغییرات این View بسیار چشمگیر است؛ حتی برای چنین برنامه ساده‌ای. طرحبندی شامل تمام ساختار مورد نیاز برای هر پاسخ HTML است که View را به صورت یک محتوای پویا ارائه می‌دهد و داده‌ها را به کاربر منتقل می‌کند. هنگامیکه MVC فایل Index.cshtmal را پردازش می‌کند، این طرحبندی برای ایجاد پاسخ HTML نهایی یکپارچه می‌شود؛ مانند عکس زیر:
 


 
View Start

بعضی موارد هنوز در برنامه وجود دارند که می‌توان کنترل بیشتری بر روی آن‌ها داشته باشید. مثلا اگر بخواهیم نام یک فایل layout را تغییر دهیم، مجبور هستیم تمام Viewهایی را که از آن Layout استفاده می‌کنند، پیدا کنید و نام Layout استفاده شده در آن‌ها را تغییر دهیم. اینکار احتمال خطای بالایی دارد و امکان دارد بعضی View ها از قلم بیفتند و برنامه دچار خطا شود. بنابراین با استفاده از View Start می‌توانیم این مشکل را برطرف کنیم. وقتی نام Layout تغییر کرد، تنها کافی است نام آن‌را در View Start تغییر دهیم. اکنون زمانیکه برنامه را اجرا می‌کنیم، MVC به دنبال فایل View Start می‌گردد و اگر اطلاعاتی داشته باشد، آن را اجرا می‌کند و الویت این فایل از تمام فایل‌های دیگر بیشتر است و ابتدا تمام آنها اجرا میشوند.

برای ایجاد یک فایل شروع مشاهده، روی پوشه‌ی Views کلیک راست کرده و گزینه add->New Items را انتخاب می‌کنیم و از پنجره باز شده گزینه ( Razor View Start ) Mvc View Start Page را انتخاب می‌کنیم؛ مانند تصویر زیر:


ویژوال استودیو به صورت پیش فرض نام ViewStart.cshtml_ را به عنوان نام آن قرار میدهد؛ شما گزینه‌ی Create را در این حالت انتخاب کنید. محتویات فایل ایجاد شده به صورت زیر می‌باشد:
@{
    Layout = "_Layout";
}
برای اعمال Layout جدید به تمام Viewها، مقدار Layout را معادل طرحبندی خود تغییر میدهیم؛ مانند کد زیر: 
@{
    Layout = "_BasicLayout";
}
از آنجا که فایل View Start دارای مقداری برای Layout می‌باشد، می‌توانیم عبارت‌های مربوطه را در Index.cshtml‌ها حذف کنیم:
@model Product
@{
    ViewBag.Title = "Product";
}
در اینجا لازم نیست مشخص کنیم که من می‌خواهم از فایل View Start استفاده کنم. MVC این فایل را پیدا خواهد کرد و از محتویات آن به طور خودکار استفاده می‌کند. البته باید دقت داشت که مقادیر تعریف شده‌ی در فایل View اولویت دارند و باعث میشوند با معادل‌های فایل View Start جایگزین شوند.

شما همچنین می‌توانید چندین فایل View Start را برای تنظیم مقادیر پیش فرض قسمت‌های مختلف برنامه، استفاده کنید. یک فایل Razor همواره توسط نزدیک‌ترین فایل View start، پردازش می‌شود. به این معنا که شما می‌توانید تنظیمات پیش فرض را با افزودن یک فایل View Start به پوشه Views / Home و یا Views / Shared لغو کنید.

نکته: درک تفاوت میان حذف محتویات فایل View Start یا مساوی Null قرار دادن آن مهم است. اگر View شما مستقل است و شما نمی‌خواهید از آن استفاده کنید، بنابراین مقدار Layout آن‌را صریحا برابر Null قرار دهید. اگر مقدار دهی صریح شما مشخصه Layout را نادیده بگیرید، Mvc فرض می‌کند که میخواهید layout را داشته باشید و مقدار آن را از فایل View Start تامین می‌کند.
 

استفاده از عبارت‌های شرطی در Razor
 
حالا که من اصول و مبانی View و Layout را به شما نشان دادم، قصد دارم به انواع مختلفی از اصطلاحات که Razor آن‌ها را پشتیبانی می‌کند و نحوه استفاده‌ی از آنها را برای ایجاد محتوای نمایشی، ارائه دهم. در یک برنامه MVC، بین نقش‌هایی که توسط View و Action متدها انجام می‌شود، جدایی روشنی وجود دارد. در اینجا قوانین ساده‌ای وجود دارند که در جدول زیر مشخص شده‌اند:

کامپوننت 
انجام میشود 
انجام نمیشود 
  Action Method    یک شیء ViewModel را به View ارسال می‌کند.
  یک فرمت داده را به View ارسال می‌کند.
  View    از شیء ViewModel برای ارائه محتوا به کاربر استفاده می‌کند.
  هر جنبه‌ای از شیء View Model مشخصات را تغییر می‌دهد.
 
برای به دست آوردن بهترین نتیجه از MVC، نیاز به تفکیک و جداسازی بین قسمت‌های مختلف برنامه را دارید. همانطور که می‌بینید، می‌توانید کاملا با Razor کار کنید و این نوع فایل‌ها شامل دستورالعمل‌های سی شارپ نیز هستند. اما شما نباید از Razor برای انجام منطق کسب و کار استفاده کنید و یا هر گونه اشیاء Domain Model خود را دستکاری کنید. کد زیر نشان میدهد که یک عبارت جدید به View اضافه میشود:
*@
@model Product
@{

    ViewBag.Title = "Product";
}
<p>Product Name: @Model.Name</p> <p>Product Price: @($"{Model.Price:C2}")</p>
می‌توان برای خصوصیت price، در اکشن متد فرمتی را تعریف و بعد آن را به View ارسال کنیم. این روش کار می‌کند، اما استفاده از این رویکرد منافع الگوی MVC را تضعیف می‌کند و توانایی من برای پاسخ دادن به تغییرات در آینده را کاهش می‌دهد. باید به یاد داشته باشید که در ASP NET Core MVC، استفاده مناسب از الگوی MVC اجتناب ناپذیر است و شما باید از تاثیر تصمیمات طراحی و کدگذاری که انجام می‌دهید مطلع باشید.
 

پردازش داده‌ها در مقابل فرمت

تفاوت بین پردازش داده و قالب بندی داده مهم است.
- نمایش فرمت داده‌ها: به همین دلیل در آموزش قبل من یک نمونه از شیء کلاس Product را برای View ارسال کرده‌ام و نه فرمت خاص یک شیء را به صورت یک رشته نمایشی.
- پردازش داده: انتخاب اشیاء داده‌‌ای برای نمایش، مسئولیت کنترلر است و در این حالت مدلی را برای دریافت و تغییر داده مورد نیاز، فراخوانی می‌کند.
گاهی سخت است که متوجه شویم کدی جهت پردازش داده است و یا فرمت آن.


اضافه نمودن مقدار داده ای

ساده‌ترین کاری را که می‌توانید با یک عبارت Razor انجام دهید این است که یک مقدار داده را در نمایش دهید. رایج‌ترین کار برای انجام آن، استفاده از عبارت Model@ است. ویوو Index یک مثال از این مورد است؛ شبیه به این مورد:
 <p>Product Name: @Model.Name</p>
شما همچنین می‌توانید یک مقدار را با استفاده قابلیت ViewBag نیز به View ارسال نمایید که از این قابلیت در Layout برای تنظیم کردن محتوای عنوان استفاده کردیم. اما در حالت زیر یک مدل نوع دار را به سمت View ارسال کرده‌ایم:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using Razor.Models;


namespace Razor.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        // GET: /<controller>/
        public ViewResult Index()
        {
            Product myProduct = new Product
            {
                ProductID = 1,
                Name = "Kayak",
                Description = "A boat for one person",
                Category = "Watersports",
                Price = 275M
            };
            return View(myProduct);
        }
    }
}

خصوصیت ViewBag یک شیء پویا را باز می‌گرداند که می‌تواند برای تعیین خواص دلخواهی مورد استفاده قرار گیرد. از آنجا که ویژگی ViewBag پویا است، لازم نیست که نام خصوصیات را پیش از آن اعلام کنم. اما این بدان معنا است که ویژوال استودیو قادر به ارائه پیشنهادهای تکمیل کننده برای ViewBag نیست.
در مثال زیر از یک مدل نوع دار و مزایای به همراه آن استفاده شده‌است: 
 <p>Product Name: @Model.Name</p> <p>Product Price: @($"{Model.Price:C2}")</p> <p>Stock Level: @ViewBag.StockLevel</p>
نتیجه آن‌را در زیر می‌توانید مشاهده کنید:



تنظیم مقادیر مشخص

شما همچنین می‌توانید از عبارات Razor برای تعیین مقدار عناصر، استفاده کنید:
@model Product
@{

    ViewBag.Title = "Product";
}
p>Product Name: @Model.Name</p> <p>Product Price: @($"{Model.Price:C2}")</p> 
<p>Stock Level: @ViewBag.StockLevel</p>
<div data-productid="@Model.ProductID" data-stocklevel="@ViewBag.StockLevel">    
<p>Product Name: @Model.Name</p>    
<p>Product Price: @($"{Model.Price:C2}")</p>   
 <p>Stock Level: @ViewBag.StockLevel</p> 
</div>
در اینجا از عبارات Razor، برای تعیین مقدار برای برخی از ویژگی‌های داده در عنصر div استفاده کرده‌ام.

نکته: ویژگی‌های داده‌ها که نام آنها *-data است، روشی برای ایجاد ویژگی‌های سفارشی برای سال‌ها بوده است و بعنوان بخشی از استاندارد HTML5 است. عموما کدهای جاوا اسکریپت از آن‌ها برای یافتن اطلاعات استفاده می‌کنند.

اگر برنامه را اجرا کنید و به منبع HTML که به مرورگر فرستاده شده نگاهی بیندازید، خواهید دید که Razor مقادیر صفات را تعیین کرده است؛ مانند این:
<div data-productid="1" data-stocklevel="2">    <p>Product Name: Kayak</p>    <p>Product Price: £275.00</p>    <p>Stock Level: 2</p> </div>


استفاده از عبارت‌های شرطی

Razor قادر به پردازش عبارات شرطی است. در ادامه کدهای Index View را که در آن دستورات شرطی اضافه شده‌اند می‌بینید:

@model Product
@{ ViewBag.Title = "Product Name"; }
<div data-productid="@Model.ProductID" data-stocklevel="@ViewBag.StockLevel">  
  <p>Product Name: @Model.Name</p>   
 <p>Product Price: @($"{Model.Price:C2}")</p> 
   <p>Stock Level:       
 @switch (ViewBag.StockLevel)
{
    case 0:@:Out of Stock                break;           
    case 1:          
    case 2:        
    case 3:            
    <b>Low Stock (@ViewBag.StockLevel)</b>         
       break;      
    default:            
    @: @ViewBag.StockLevel in Stock          
      break;      
  }    
</p>
</div>


برای شروع یک عبارت شرطی، یک علامت @ را در مقابل کلمه کلیدی if یا swicth سی شارپ قرار دهید. سپس بخش کد را داخل } قرار می‌دهیم. درون قطعه کد Razor، می‌توانید عناصر HTML و مقادیر داده را در خروجی نمایش دهید؛ مانند:
 <b>Low Stock (@ViewBag.StockLevel)</b>
در اینجا لازم نیست عناصر یا عبارات را در نقل قول قرار دهیم و یا آنها را به روش خاصی تعریف کنیم. موتور Razor این را به عنوان خروجی برای پردازش تفسیر خواهد کرد.
با این حال، اگر می‌خواهید متن واقعی را در نظر بگیرید و دستورات Razor را لغو کنید،‌می‌توانید از :@ استفاده کنید تا عین آن عبارت درج شود.
مطالب
آموزش LightInject IoC Container - قسمت 1
LightInject در حال حاضر یکی از قدرتمند‌ترین IoC Container‌‌ها است که از لحاظ سرعت و کارآیی در بالاترین جایگاه در میان IoC Container‌‌های موجود قرار دارد. جهت بررسی کارایی IoC Container‌ها می‌توانید به این لینک مراجعه کنید . LightInject یک IoC Container فوق العاده سبک وزن می‌باشد که تمامی قابلیت‌های متداولی که از یک Service Container انتظار می‌رود را شامل می‌شود. تنها شامل یک فایل .cs می‌باشد که تمامی کدهای آن در همین یک فایل نوشته شده‌اند. در پروژه‌های کوچک تا بزرگ بدون از دست دادن کارآیی، با بالاترین سرعت ممکن عمل تزریق وابستگی را انجام می‌دهد. در این مجموعه مقالات به بررسی کامل این IoC Container می‌پردازیم و تمامی قابلیت‌های آن را آموزش می‌دهیم.

نحوه نصب و راه اندازی LightInject
در پنجره Package Manager Console می‌توانید با نوشتن دستور ذیل، نسخه باینری آن را نصب کنید که به فایل .dll آن Reference میدهد.

PM> Install-Package LightInject
 همچنین می‌توانید توسط دستور ذیل فایل .cs آن را به پروژه اضافه نمایید. 

PM> Install-Package LightInject.Source

 آماده سازی پروژه نمونه 
قبل از شروع کار با LightInject، یک پروژه Windows Forms Application را با ساختار کلاس‌های ذیل ایجاد نمایید. (در مقالات بعدی و پس از آموزش کامل LightInject نحوه استفاده از آن را در ASP.NET MVC نیز آموزش می‌دهیم)
    public class PersonModel
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public string Family { get; set; }
        public DateTime Birth { get; set; }
    }

    public interface IRepository<T> where T:class
    {
        void Insert(T entity);
        IEnumerable<T> FindAll();
    }

    public interface IPersonRepository:IRepository<PersonModel>
    {
    }

    public class PersonRepository:IPersonRepository
    {
        public void Insert(PersonModel entity)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }

        public IEnumerable<PersonModel> FindAll()
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }

    public interface IPersonService
    {
        void Insert(PersonModel entity);
        IEnumerable<PersonModel> FindAll();
    }

    public class PersonService:IPersonService
    {
        private readonly IPersonRepository _personRepository;

        public PersonService(IPersonRepository personRepository)
        {
            _personRepository = personRepository;
        }

        public void Insert(PersonModel entity)
        {
            _personRepository.Insert(entity);
        }

        public IEnumerable<PersonModel> FindAll()
        {
            return _personRepository.FindAll();
        }
    }
توضیحات
PersonModel: ساختار داده ای جدول Person در سمت Application، که در لایه Domain Model ایجاد می‌گردد.
توجه: جهت سهولت تست و تسریع کدنویسی از لایه بندی و از کلاس‌های ViewModel استفاده نکردیم.
IRepository: یک Interface عمومی برای تمامی Interface‌های مربوط به Repository که عملیات مربوط به پایگاه داده مثل بروزرسانی و واکشی اطلاعات را انجام می‌دهند.
IPersonRepository: واسط بین لایه Service و لایه Repository می‌باشد.
PersonRepository: پیاده سازی واقعی عملیات مربوط به پایگاه داده برای PersonModel می‌باشد. به کلاسهایی که حاوی پیاده سازی واقعی کد می‌باشند Concrete Class می‌گویند.
IPersonService: واسط بین رابط کاربری و لایه سرویس می‌باشد. رابط کاربری به جای دسترسی مستقیم به PersonService از IPersonService استفاده می‌کند.
PersonService: دریافت درخواست‌های رابط کاربری و بررسی قوانین تجاری، سپس ارسال درخواست به لایه Repository در صورت صحت درخواست، و در نهایت ارسال پاسخ دریافتی به رابط کاربری. در واقع واسطی بین Repository و UI می‌باشد.
پس از ایجاد ساختار فوق کد مربوط به Form1 را بصورت زیر تغییر دهید.
public partial class Form1 : Form
    {
        private readonly IPersonService _personService;
        public Form1(IPersonService personService)
        {
            _personService = personService;
            InitializeComponent();
        }
    }
توضیحات
در کد فوق به منظور ارتباط با سرویس از IPersonService استفاده نمودیم که به عنوان پارامتر ورودی برای سازنده Form1 تعریف شده است. حتما با Dependency Inversion و انواع Dependency Injection آشنا هستید که به سراغ مطالعه این مقاله آمدید و علت این نوع کدنویسی را هم می‌دانید. بنابراین توضیح بیشتری در این مورد نمی‌دهم.
حال اگر برنامه را اجرا کنید در Program.cs با خطای عدم وجود سازنده بدون پارامتر برای Form1 مواجه می‌شوید که کد آن را باید به صورت زیر تغییر می‌دهیم.
        static void Main()
        {
            Application.EnableVisualStyles();
            Application.SetCompatibleTextRenderingDefault(false);
            var container = new ServiceContainer();
            container.Register<IPersonService, PersonService>();
            container.Register<IPersonRepository, PersonRepository>();
            Application.Run(new Form1(container.GetInstance<IPersonService>()));
        }
توضیحات
کلاس ServiceContainer وظیفه‌ی Register کردن یک کلاس را برای یک Interface دارد. زمانی که می‌خواهیم Form1 را نمونه سازی نماییم و Application را راه اندازی کنیم، باید نمونه ای را از جنس IPersonService ایجاد نموده و به سازنده‌ی Form1 ارسال نماییم. با رعایت اصل DIP، نمونه سازی واقعی یک کلاس لایه دیگر، نباید در داخل کلاس‌های لایه جاری انجام شود. برای این منظور از شیء container استفاده نمودیم و توسط متد GetInstance، نمونه‌ای از جنس IPersonService را ایجاد نموده و به Form1 پاس دادیم. حال container از کجا متوجه می‌شود که چه کلاسی را برای IPersonService نمونه سازی نماید؟
در خطوط قبلی توسط متد Register، کلاس PersonService را برای IPersonService ثبت نمودیم. container نیز برای نمونه سازی به کلاس هایی که برایش Register نمودیم مراجعه می‌نماید و نمونه سازی را انجام می‌دهد. جهت استفاده از PersonService به پارامتر ورودی IPersonRepository برای سازنده‌ی آن نیاز داریم که کلاس PersonRepository را برای IPersonRepository ثبت کردیم.
حال اگر برنامه را اجرا کنید، به درستی اجرا خواهد شد. برنامه را متوقف کنید و به کد موجود در Program.cs مراجعه نموده و دو خط مربوط به Register را Comment نمایید. سپس برنامه را اجرا کنید و خطای تولید شده را ببینید. این خطا بیان می‌کند که امکان نمونه سازی برای IPersonService را ندارد. چون قبلا هیچ کلاسی را برای آن Register نکرده ایم.
Named Services
در برخی مواقع، بیش از یک کلاس وجود دارند که ممکن است از یک Interface ارث بری نمایند. در این حالت و در زمان Register، باید به ServiceContainer بگوییم که کدام کلاس را باید نمونه سازی نماید. برای بررسی این موضوع، کلاسهای زیر را به ساختار پروژه اضافه نمایید.
    public class WorkerModel:PersonModel
    {
        public ManagerModel Manager { get; set; }
    }

    public class ManagerModel:PersonModel
    {
        public IEnumerable<WorkerModel> Workers { get; set; }
    }

    public class WorkerRepository:IPersonRepository
    {
        public void Insert(PersonModel entity)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }

        public IEnumerable<PersonModel> FindAll()
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }

    public class ManagerRepository:IPersonRepository
    {
        public void Insert(PersonModel entity)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }

        public IEnumerable<PersonModel> FindAll()
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }

    public class WorkerService:IPersonService
    {
        private readonly IPersonRepository _personRepository;

        public WorkerService(IPersonRepository personRepository)
        {
            _personRepository = personRepository;
        }

        public void Insert(PersonModel entity)
        {
            var worker = entity as WorkerModel;
            _personRepository.Insert(worker);
        }

        public IEnumerable<PersonModel> FindAll()
        {
            return _personRepository.FindAll();
        }
    }

    public class ManagerService:IPersonService
    {
        private readonly IPersonRepository _personRepository;

        public ManagerService(IPersonRepository personRepository)
        {
            _personRepository = personRepository;
        }

        public void Insert(PersonModel entity)
        {
            var manager = entity as ManagerModel;
            _personRepository.Insert(manager);
        }

        public IEnumerable<PersonModel> FindAll()
        {
            return _personRepository.FindAll();
        }
    }
توضیحات
دو کلاس Manager و Worker به همراه سرویس‌ها و Repository هایشان اضافه شده اند که از IPersonService و IPersonRepository مشتق شده اند.
حال کد کلاس Program را به صورت زیر تغییر می‌دهیم
...
 var container = new ServiceContainer();
            container.Register<IPersonService, PersonService>();
            container.Register<IPersonService, WorkerService>();
            container.Register<IPersonRepository, PersonRepository>();
            container.Register<IPersonRepository, WorkerRepository>();
            Application.Run(new Form1(container.GetInstance<IPersonService>()));
توضیحات
در کد فوق، چون WorkerService بعد از PersonService ثبت یا Register شده است، LightInject در زمان ارسال پارامتر به Form1، نمونه ای از کلاس WorkerService را ایجاد میکند. اما اگر بخواهیم از کلاس PersonService نمونه سازی نماید باید کد را به صورت زیر تغییر دهیم.
...
            container.Register<IPersonService, PersonService>("PersonService");
            container.Register<IPersonService, WorkerService>();
            container.Register<IPersonRepository, PersonRepository>();
            container.Register<IPersonRepository, WorkerRepository>();
            Application.Run(new Form1(container.GetInstance<IPersonService>("PersonService")));
همانطور که مشاهده می‌نمایید، در زمان Register نامی را به آن اختصاص دادیم که در زمان نمونه سازی از این نام استفاده شده است.
اگر در زمان ثبت، نامی را به نمونه‌ی مورد نظر اختصاص داده باشیم، و فقط یک Register برای آن Interface معرفی نموده باشیم، در زمان نمونه سازی، LightInject آن نمونه را به عنوان سرویس پیش فرض در نظر می‌گیرد.
  container.Register<IPersonService, PersonService>("PersonService");
  Application.Run(new Form1(container.GetInstance<IPersonService>()));
در کد فوق، چون برای IPersonService فقط یک کلاس برای نمونه سازی معرفی شده است، با فراخوانی متد GetInstance، حتی بدون ذکر نام، نمونه ای را از کلاس PersonService ایجاد می‌کند.
IEnumerable<T>
زمانی که چند کلاس را که از یک Interface مشتق شده اند، با هم Register می‌نمایید، LightInject این قابلیت را دارد که این کلاس‌های Register شده را در قالب یک لیست شمارشی برگردانید.
            container.Register<IPersonService, PersonService>();
            container.Register<IPersonService, WorkerService>("WorkerService");
            var personList = container.GetInstance<IEnumerable<IPersonService>>();
در کد فوق لیستی با دو آیتم ایجاد می‌شود که یک آیتم از نوع PersonService و دیگری از نوع WorkerService می‌باشد. همچنین از کد زیر نیز می‌توانید استفاده کنید:
            container.Register<IPersonService, PersonService>();
            container.Register<IPersonService, WorkerService>("WorkerService");
            var personList = container.GetAllInstances<IPersonService>();
به جای متد GetInstance از متد GetAllInstances استفاده شده است.
LightInject از Collection‌های زیر نیز پشتیبانی می‌نماید:
  • Array
  • ICollection<T>
  • IList<T>
  • IReadOnlyCollection<T>
  • IReadOnlyList<T>
Values
توسط LightInject می‌توانید مقادیر ثابت را نیز تعریف کنید
            container.RegisterInstance<string>("SomeValue");
            var value = container.GetInstance<string>();
متغیر value با رشته "SomeValue" مقداردهی می‌گردد. اگر چندین ثابت رشته ای داشته باشید می‌توانید نام جداگانه ای را به هر کدام اختصاص دهید و در زمان فراخوانی مقدار به آن نام اشاره کنید.
            container.RegisterInstance<string>("SomeValue","String1");
            container.RegisterInstance<string>("OtherValue","String2");
            var value = container.GetInstance<string>("String2");
متغیر value با رشته "OtherValue" مقداردهی می‌گردد.
مطالب دوره‌ها
تزریق وابستگی‌ها
خوب! بالاخره بعد از دو قسمت قبل، به بحث اصلی تزریق وابستگی‌ها رسیدیم. بحثی که بسیاری از برنامه نویس‌های تصور می‌کنند همان IoC است که پیشتر در مورد آن بحث شد.

تزریق وابستگی‌ها یا DI چیست؟

تزریق وابستگی‌ها یکی از انواع IoC بوده که در آن ایجاد و انقیاد (binding) یک وابستگی، در خارج از کلاسی که به آن نیاز دارد صورت می‌گیرد. روش‌های متفاوتی برای ارائه این وابستگی وهله سازی شده در خارج از کلاس به آن وجود دارد که در ادامه مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
یک مثال: بسته غذایی را که با خود به سر کار می‌برید درنظر بگیرید. تمام اجزای مورد نیاز تشکیل دهنده یک بسته غذا عموما داخل آن قرار گرفته و حمل می‌شوند. حالت عکس آن زمانی است که در محل کار به شما غذا می‌دهند. این دقیقا همان حالتی است که تزریق وابستگی‌ها کار می‌کند؛ یک سری سرویس‌های خارجی، نیازهای کلاس جاری را برآورده می‌سازند.


در تصویر فوق یک طراحی مبتنی بر معکوس سازی کنترل‌ها را مشاهده می‌کنید. وابستگی‌های یک کلاس توسط اینترفیسی مشخص شده و سپس کلاسی وجود دارد که این وابستگی را پیاده سازی کرده است.
همچنین در این تصویر یک خط منقطع از کلاس MyClass به کلاس Dependency رسم شده است. این خط، مربوط به حالتی است که خود کلاس، مستقیما کار وهله سازی وابستگی مورد نیاز خود را انجام دهد؛ هر چند اینترفیسی نیز در این بین تعریف شده باشد. بنابراین اگر در بین کدهای این کلاس، چنین کدی مشاهده شد:
 IDependency dependency= new Dependency();
تعریف dependency از نوع IDependency به معنای معکوس سازی کنترل نبوده و عملا همان معماری سابق و متداول بکارگرفته شده است. برای بهبود این وضعیت، از تزریق وابستگی‌ها کمک خواهیم گرفت:


در اینجا یک کلاس دیگر به نام Injector اضافه شده است که قابلیت تزریق وابستگی‌ها را به کلاس نیازمند آن به روش‌های مختلفی دارا است. کار کلاس Injector، وهله سازی MyClass و همچنین وابستگی‌های آن می‌باشد؛ سپس وابستگی را دراختیار MyClass قرار می‌دهد.


تزریق وابستگی‌ها در سازنده کلاس

یکی از انواع روش‌های تزریق وابستگی‌ها، Constructor Injection و یا تزریق وابستگی‌ها در سازنده کلاس می‌باشد که متداول‌ترین نوع آن‌ها نیز به‌شمار می‌رود. در این حالت، وابستگی پس از وهله سازی، از طریق پارامترهای سازنده یک کلاس، در اختیار آن قرار می‌گیرند.
یک مثال:
public class Shopper
{
   private readonly ICreditCard _creditCard;
   public Shopper(ICreditCard creditCard)
   {
      _creditCard = creditCard;
   }
}
در اینجا شما یک کلاس خریدار را مشاهده می‌کنید که وابستگی مورد نیاز خود را به شکل یک اینترفیس از طریق سازنده کلاس دریافت می‌کند.
 ICreditCard creditCard = new MasterCard();
Shopper shopper = new Shopper(creditCard);
برای نمونه، وهله‌ای از مستر کارتی که  ICreditCard را پیاده سازی کرده باشد، می‌توان به سازنده این کلاس ارسال کرد. کار وهله سازی وابستگی و واژه کلیدی new به خارج از کلاس استفاده کننده از وابستگی منتقل شده است. بنابراین همانطور که ملاحظه می‌کنید، این مفاهیم آنچنان پیچیده نبوده و به همین سادگی قابل تعریف و اعمال هستند.


تزریق در خواص عمومی کلاس

Setter Injection و یا تزریق در خواص عمومی یک کلاس، یکی دیگر از روش‌های تزریق وابستگی‌ها است (setter در اینجا منظور همان get و set یک خاصیت می‌باشد).
در حالت تزریق وابستگی‌ها در سازنده کلاس، امکان وهله سازی آن کلاس بدون ارسال وابستگی‌ها به سازنده آن ممکن نیست؛ اما در اینجا خیر و امکان وهله سازی و استفاده از یک کلاس، پیش از اعمال وابستگی‌ها نیز وجود دارد. بنابراین امکان تغییر و تعویض وابستگی‌ها پس از وهله سازی کلاس نیز میسر است.
public class Shopper
{
   public ICreditCard CreditCard { get; set; }
}

ICreditCard creditCard = new MasterCard();
Shopper shopper = new Shopper();
shopper.CreditCard = creditCard;
نمونه‌ای از این روش را در مثال فوق مشاهده می‌کنید. در این کلاس، وابستگی مورد نیاز از طریق یک خاصیت عمومی دریافت شده است.


تزریق اینترفیس‌ها

تزریق اینترفیس‌ها نیز یکی دیگر از روش‌های تزریق وابستگی‌ها است؛ اما آنچنان استفاده گسترده‌ای برخلاف دو روش قبل نیافته است.
در این روش نه از سازنده کلاس استفاده می‌شود و نه از یک خاصیت عمومی. ابتدا یک اینترفیس که بیانگر ساختار کلاسی که قرار است تزریق شود ایجاد می‌گردد. سپس این اینترفیس را در کلاس وابستگی مورد نظر پیاده سازی خواهیم کرد. در این اینترفیس نیاز است متد خاصی تعریف شود تا کار تزریق وابستگی را انجام دهد.
یک مثال:
public interface IDependOnCreditCard
{
   void Inject(ICreditCard creditCard);
}

public class Shopper : IDependOnCreditCard
{
  private ICreditCard creditCard;
  public void Inject(ICreditCard creditCard)
  {
     this.creditCard = creditCard;
  }
}  

ICreditCard creditCard = new MasterCard();
Shopper shopper = new Shopper();
((IDependOnCreditCard)shopper).Inject(creditCard);
در اینجا یک اینترفیس به نام IDependOnCreditCard  تعریف گردیده و متد خاصی را به نام Inject تدارک دیده است که نوعی از کردیت کارد را دریافت می‌کند.
در ادامه کلاس خریدار، اینترفیس IDependOnCreditCard را پیاده سازی کرده است. به این ترتیب کلاس Injector تنها کافی است بداند تا این متد خاص را باید جهت تنظیم و تزریق وابستگی‌ها فراخوانی نماید. این روش نسبتا شبیه به روش Setter injection است.
این روش بیشتر می‌تواند جهت فریم ورک‌هایی که قابلیت یافتن کلیه کلاس‌های مشتق شده از IDependOnCreditCard  را داشته و سپس می‌دانند که باید متد Inject آن‌ها را فراخوانی کنند، مناسب است.


نکاتی که باید حین کار با تزریق وابستگی‌ها درنظر داشت

الف) حین استفاده از تزریق وابستگی‌ها، وهله سازی به تاخیر افتاده وابستگی‌ها میسر نیست. برای مثال زمانیکه یک وابستگی قرار است در سازنده کلاسی تزریق شود، وهله سازی آن باید پیش از نیاز واقعی به آن صورت گیرد. البته امکان استفاده از اشیاء Lazy دات نت 4 برای مدیریت این مساله وجود دارد اما در حالت کلی، دیگر همانند قبل و روش‌های متداول، وهله سازی تنها زمانیکه نیاز به آن وابستگی خاص باشد، میسر نیست. به همین جهت باید به تعداد وابستگی‌هایی که قرار است در یک کلاس استفاده شوند نیز جهت کاهش مصرف حافظه دقت داشت.
ب) یکی از مزایای دیگر تزریق وابستگی‌ها، ساده‌تر شدن نوشتن آزمون‌های واحد است. زیرا تهیه Mocks در این حالت کار با اینترفیس‌ها بسیار ساده‌تر است. اما باید دقت داشت، کلاسی که در سازنده آن حداقل 10 اینترفیس را به عنوان وابستگی دریافت می‌کند، احتمالا دچار مشکلاتی در طراحی و همچنین مصرف حافظه می‌باشد.
 
مطالب
پیدا کردن آیتم‌های تکراری در یک لیست به کمک LINQ

گاهی از اوقات نیاز می‌شود تا در یک لیست، آیتم‌های تکراری موجود را مشخص کرد. به صورت پیش فرض متد Distinct برای حذف مقادیر تکراری در یک لیست با استفاده از LINQ موجود است که البته آن‌هم اما و اگرهایی دارد که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد، اما باز هم این مورد پاسخ سؤال اصلی نیست (نمی‌خواهیم موارد تکراری را حذف کنیم).

برای حذف آیتم‌های تکراری از یک لیست جنریک می‌توان متد زیر را نوشت:
public static List<T> RemoveDuplicates<T>(List<T> items)
{
return (from s in items select s).Distinct().ToList();
}
برای مثال:
public static void TestRemoveDuplicates()
{
List<string> sampleList =
new List<string>() { "A1", "A2", "A3", "A1", "A2", "A3" };
sampleList = RemoveDuplicates(sampleList);
foreach (var item in sampleList)
Console.WriteLine(item);
}
این متد بر روی لیست‌هایی با نوع‌های اولیه مانند string‌ و int و امثال آن درست کار می‌کند. اما اکنون مثال زیر را در نظر بگیرید:
public class Employee
{
public int ID { get; set; }
public string FName { get; set; }
public int Age { get; set; }
}

public static void TestRemoveDuplicates()
{
List<Employee> lstEmp = new List<Employee>()
{
new Employee(){ ID=1, Age=20, FName="F1"},
new Employee(){ ID=2, Age=21, FName="F2"},
new Employee(){ ID=1, Age=20, FName="F1"},
};

lstEmp = RemoveDuplicates<Employee>(lstEmp);

foreach (var item in lstEmp)
Console.WriteLine(item.FName);
}
اگر متد TestRemoveDuplicates را اجرا نمائید، رکورد تکراری این لیست جنریک حذف نخواهد شد؛ زیرا متد distinct بکارگرفته شده نمی‌داند اشیایی از نوع کلاس سفارشی Employee را چگونه باید با هم مقایسه نماید تا بتواند موارد تکراری آن‌ها را حذف کند.
برای رفع این مشکل باید از آرگومان دوم متد distinct جهت معرفی وهله‌ای از کلاسی که اینترفیس IEqualityComparer را پیاده سازی می‌کند، کمک گرفت.
public static IEnumerable<TSource> Distinct<TSource>(this IEnumerable<TSource> source, IEqualityComparer<TSource> comparer);
که نمونه‌ای از پیاده سازی آن به شرح زیر می‌تواند باشد:

public class EmployeeComparer : IEqualityComparer<Employee>
{
public bool Equals(Employee x, Employee y)
{
//آیا دقیقا یک وهله هستند؟
if (Object.ReferenceEquals(x, y)) return true;

//آیا یکی از وهله‌ها نال است؟
if (Object.ReferenceEquals(x, null) ||
Object.ReferenceEquals(y, null))
return false;

return x.Age == y.Age && x.FName == y.FName && x.ID == y.ID;
}

public int GetHashCode(Employee obj)
{
if (Object.ReferenceEquals(obj, null)) return 0;
int hashTextual = obj.FName == null ? 0 : obj.FName.GetHashCode();
int hashDigital = obj.Age.GetHashCode();
return hashTextual ^ hashDigital;
}
}
اکنون اگر یک overload برای متد RemoveDuplicates با درنظر گرفتن IEqualityComparerتهیه کنیم، به شکل زیر خواهد بود:
public static List<T> RemoveDuplicates<T>(List<T> items, IEqualityComparer<T> comparer)
{
return (from s in items select s).Distinct(comparer).ToList();
}
به این صورت متد آزمایشی ما به شکل زیر (که وهله‌ای از کلاس EmployeeComparer‌ به آن ارسال شده) تغییر خواهد کرد:
public static void TestRemoveDuplicates()
{
List<Employee> lstEmp = new List<Employee>()
{
new Employee(){ ID=1, Age=20, FName="F1"},
new Employee(){ ID=2, Age=21, FName="F2"},
new Employee(){ ID=1, Age=20, FName="F1"},
};

lstEmp = RemoveDuplicates(lstEmp, new EmployeeComparer());

foreach (var item in lstEmp)
Console.WriteLine(item.FName);
}
پس از این تغییر، حاصل این متد تنها دو رکورد غیرتکراری می‌باشد.

سؤال: برای یافتن آیتم‌های تکراری یک لیست چه باید کرد؟
احتمالا مقاله "روش‌هایی برای حذف رکوردهای تکراری" را به خاطر دارید. اینجا هم می‌توان کوئری LINQ ایی را نوشت که رکوردها را بر اساس سن، گروه بندی کرده و سپس گروه‌هایی را که بیش از یک رکورد دارند، انتخاب نماید.
public static void FindDuplicates()
{
List<Employee> lstEmp = new List<Employee>()
{
new Employee(){ ID=1, Age=20, FName="F1"},
new Employee(){ ID=2, Age=21, FName="F2"},
new Employee(){ ID=1, Age=20, FName="F1"},
};

var query = from c in lstEmp
group c by c.Age into g
where g.Count() > 1
select new { Age = g.Key, Count = g.Count() };

foreach (var item in query)
{
Console.WriteLine("Age {0} has {1} records", item.Age, item.Count);
}
}


Vote on iDevCenter