اشتراک‌ها
ذخیره سازی اطلاعات درحالت offline و sync کردن داده ها بعد از برقراری ارتباط با سرور در Blazor WebAssembly

1- ذخیره سازی اطلاعات در حالت offline به کمک IndexedDB :

ویدیوی آموزشی ، سورس

2- Sync کردن اطلاعات ذخیره شده با سرور بخش اول:

ویدیوی آموزشی ، سورس

3- Sync کردن اطلاعات ذخیره شده با سرور بخش دوم: 

ویدیوی آموزشی ،  سورس

ذخیره سازی اطلاعات درحالت offline و sync کردن داده ها بعد از برقراری ارتباط با سرور در Blazor WebAssembly
نظرات مطالب
ASP.NET MVC #21
یک سری از مجوز‌های سورس باز به این شکل هستند. نمونه دیگر آن LGPL است. مثلا NHibernate مجوز LGPL دارد. به این معنا که مجاز هستید از آن به شکل بایناری (یعنی فایل‌های dll کامپایل شده آن) در هر نوع پروژه تجاری، غیرتجاری، باز، بسته ... بدون محدودیت استفاده کنید. اما اگر سورس آن‌ها را مستقیما به پروژه خود اضافه و کامپایل کنید، نیاز است تا سورس کارتان را هم ارائه دهید.
مطالب دوره‌ها
نگهداری سرور RavenDB
نگهداری سرور RavenDB شامل مواردی است مانند مدیریت فایل‌های آن، اضافه کردن یا حذف بانک‌های اطلاعاتی و تهیه پشتیبان از آن‌ها که در ادامه بررسی خواهند شد.


ایجاد و حذف بانک‌های اطلاعاتی جدید

برای این منظور به آدرس http://localhost:8080 مراجعه و از طریق کنسول مدیریتی تحت وب RavenDB بر روی دکمه New database کلیک کنید.


در صفحه باز شده می‌توان نام دیتابیس را مشخص کرد و همچنین در صورت نیاز افزونه‌هایی مانند فشرده سازی یا رمزنگاری اطلاعات را نیز فعال نمود.


پس از ایجاد دیتابیس، برای حذف آن، بر روی نام دیتابیس کلیک راست کرده و گزینه Delete را انتخاب کنید


روش دیگر حذف اطلاعات یک بانک اطلاعاتی، مراجعه به سندهای آن و سپس کلیک راست بر روی گروهی از آن‌ها برای حذف می‌باشد:


و یا سرور RavenDB را خاموش یا stop کنید. سپس به پوشه Database کنار فایل Raven.Server.exe مراجعه کرده، بانک اطلاعاتی خود را یافته و سپس کل پوشه آن‌را Delete کنید.


سؤال: چگونه با دیتابیس‌های ایجاد شده کار کنیم؟

تاکنون تمام مثال‌های برنامه با بانک اطلاعاتی پیش فرض RavenDB کار کردند (چیزی شبیه به master database در اس کیوال سرور) و هیچگاه ابتدا یک دیتابیس جدید و مستقل را برای انجام آزمایشات خود، ایجاد نکردیم. بدیهی است این روش برای محیط‌های کاری توصیه نمی‌شود.


برای نمونه در اینجا به System database این مجموعه وارد شده‌ایم که تعریف جزئیات بانک اطلاعاتی جدید ایجاد شده را در خود دارد.

جهت استفاده از بانک اطلاعاتی جدید ایجاد شده در کدهای خود، فقط کافی است خاصیت DefaultDatabase یک DocumentStore مقدار دهی شود:
 using (var store = new DocumentStore
{
    Url = "http://localhost:8080",
    DefaultDatabase = "Test2"
}.Initialize())
{
  //...
}


تهیه پشتیبان از بانک‌های اطلاعاتی و بازیابی آن‌ها

ابتدا نیاز است تمام بسته‌های مورد نیاز را یکجا از آدرس http://ravendb.net/download تهیه کنید. سپس به پوشه backup آن مراجعه کرده و از فایل اجرایی Raven.Backup.exe آن می‌توان جهت تهیه پشتیبان از بانک اطلاعاتی خاصی استفاده نمود. لازم به ذکر است که این برنامه باید با سطح دسترسی ادمین اجرا شود.
 Raven.Backup.exe --url==http://localhost:8080 --dest=d:\backup
برنامه backup، آدرس سرور را گرفته و سپس فایل‌های پشتیبان تهیه شده را در آدرس مشخصی ذخیره می‌کند. برای مدیریت اجرای روزانه آن نیز از برنامه استاندارد windows task schedule manager استفاده نمائید. به علاوه امکانات Shadow copy ویندوز نیز در اینجا مفید خواهند بود.

برای بازیابی و Restore یک بانک اطلاعاتی ابتدا دستور Raven.Server.exe /help را صادر کنید تا کلیه سوئیچ‌های این برنامه مشخص شوند. یکی از آن‌ها Restore نام دارد که پارامترهای dest و src را دریافت می‌کند (کجا بازیابی شود و از کجا اطلاعات را بخواند).

همچنین بجای backup و restore، امکان export و import نیز وجود دارند و برای انجام آن از برنامه Raven.Smuggler.exe که کنار Raven.Server.exe قرار دارد، می‌توان استفاده کرد.
برای تهیه خروجی (که در حقیقت تهیه یک dump فشرده شده از اسناد JSON موجود است):
 Raven.Smuggler.exe out http://localhost:8080/ dump.raven
و برای بازیابی خروجی تولید شده:
 Raven.Smuggler.exe in http://localhost:8080/ dump.raven
مطالب دوره‌ها
استفاده از IL Code Weaving برای تولید ویژگی‌های تکراری مورد نیاز در WCF
با استفاده از IL Code Weaving علاوه بر مدیریت اعمال تکراری پراکنده در سراسر برنامه مانند ثبت وقایع، مدیریت استثناءها، کش کردن داده‌ها و غیره، می‌توان قابلیتی را به کدهای موجود نیز افزود. برای مثال یک برنامه معمول WCF را درنظر بگیرید.
using System.Runtime.Serialization;

namespace AOP03.DataContracts
{
    [DataContract]
    public class User
    {
        [DataMember]
        public int Id { set; get; }

        [DataMember]
        public string Name { set; get; }
    }
}
نیاز است کلاس‌ها و خواص آن توسط ویژگی‌های DataContract و DataMember مزین شوند. در این بین نیز اگر یکی فراموش گردد، کار دیباگ برنامه مشکل خواهد شد و در کل حجم بالایی از کدهای تکراری در اینجا باید در مورد تمام کلاس‌های مورد نیاز انجام شود. در ادامه قصد داریم تولید این ویژگی‌ها را توسط PostSharp انجام دهیم. به عبارتی یک پوشه خاص به نام DataContracts را ایجاد کرده و کلاس‌های خود را به نحوی متداول و بدون اعمال ویژگی خاصی تعریف کنیم. در ادامه پس از کامپایل آن، به صورت خودکار با ویرایش کدهای IL توسط PostSharp، ویژگی‌های لازم را به اسمبلی نهایی اضافه نمائیم.


تهیه DataContractAspect جهت اعمال خودکار ویژگی‌های DataContract و DataMember

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Reflection;
using System.Runtime.Serialization;
using PostSharp.Aspects;
using PostSharp.Extensibility;
using PostSharp.Reflection;

namespace AOP03
{
    [Serializable]
    //این ویژگی تنها نیاز است به کلاس‌ها اعمال شود
    [MulticastAttributeUsage(MulticastTargets.Class)]
    public class DataContractAspect : TypeLevelAspect, IAspectProvider
    {
        public IEnumerable<AspectInstance> ProvideAspects(object targetElement)
        {
            var targetType = (Type)targetElement; //همان نوعی است که ویژگی جاری به آن اعمال خواهد شد

            //این سطر معادل است با درخواست تولید ویژگی دیتاکانترکت
            var introduceDataContractAspect = new CustomAttributeIntroductionAspect(
                new ObjectConstruction(typeof(DataContractAttribute).GetConstructor(Type.EmptyTypes)));

            //این سطر معادل است با درخواست تولید ویژگی دیتاممبر
            var introduceDataMemberAspect = new CustomAttributeIntroductionAspect(
                new ObjectConstruction(typeof(DataMemberAttribute).GetConstructor(Type.EmptyTypes)));

            //در اینجا کار اعمال ویژگی دیتاکانترکت به کلاسی که به عنوان پارامتر متد جاری
            //دریافت شده انجام خواهد شد
            yield return new AspectInstance(targetType, introduceDataContractAspect);

            //مرحله بعد کار اعمال ویژگی دیتاممبر به خواص کلاس است
            foreach (var property in targetType.GetProperties(BindingFlags.Public |
                                                          BindingFlags.DeclaredOnly |
                                                          BindingFlags.Instance))
            {
                if (property.CanWrite)
                    yield return new AspectInstance(property, introduceDataMemberAspect);
            }
        }
    }
}
توضیحات مرتبط با قسمت‌های مختلف این Aspect سفارشی، به صورت کامنت در کدهای فوق ارائه شده‌اند.
برای اعمال آن به سراسر برنامه تنها کافی است به فایل AssemblyInfo.cs پروژه مراجعه و سپس سطر زیر را به آن اضافه کنیم:
 [assembly: DataContractAspect(AttributeTargetTypes = "AOP03.DataContracts.*")]
به این ترتیب در زمان کامپایل پروژه، Aspect تعریف شده به تمام کلاس‌های موجود در فضای نام AOP03.DataContracts اعمال خواهند شد.

در این حالت اگر کلیه ویژگی‌های کلاس User فوق را حذف و برنامه را کامپایل کنیم، با مراجعه به برنامه ILSpy می‌توان صحت اعمال ویژگی‌ها را به کمک PostSharp بررسی کرد:
 

مطالب
زیرنویس فارسی ویدئوهای مقدمات AngularJS - قسمت چهارم
زیرنویس‌های فارسی قسمت چهارم را از اینجا  می‌توانید دانلود کنید.
لیست سرفصل‌های قسمت چهارم به شرح زیر است :
01. Introduction to Routing
02. Websites of Yore
03. Single Page Applications
04. Demo - Adding Your First Route
05. Demo - More Routing and Browser History
06. Demo - Creating a Default Route
07. Demo - Accessing Parameters from the Route
08. Demo - Using the $route Service
09. Demo - Enabling HTML5 Routing
10. Demo - Template and Resolve Properties
11. Demo - Using the $location Service
12. Summary
13. Suggested Exercises
در این قسمت به مبحث مسیریابی در انگولار و اهمیت آن جهت ساخت برنامه‌های تک صفحه ایی یا به اصطلاح SPA پرداخته می‌شود. همچنین به بررسی اینکه چگونه می‌توان با کمک سیستم مسیریابی، برنامه‌مان را تبدیل به یک برنامه تک صفحه‌ایی کنیم نیز پرداخته می‌شود. در واقع سیستم مسیریابی به ما کمک می‌کند یک برنامه تک صفحه ایی را به view‌های مختلفی تقسیم کنیم؛ هر چقدر برنامه درگیر جزئیات بیشتری شود، مدیریت آن نیز به مراتب سخت‌تر خواهد شد. تقسیم برنامه به view‌های مختلف و بارگذاری قسمت‌های مختلف برنامه با استفاده از Routing، مدیریت برنامه را برای ما ساده‌تر خواهد کرد.
این قسمت ابتدا شما را با ماهیت برنامه‌های تک صفحه ایی وب آشنا می‌کند و بعد از آن به بررسی مثال‌های عملی در این رابطه خواهد پرداخت. همچنین مواردی ازقبیل Browser History، ایجاد route‌های پیش فرض، افزودن پارامتر به route، استفاده از سرویس $route، فعال سازی سیستم مسیریابی مهیا در HTML5، بررسی پراپرتی‌های Template و Resolve، استفاده از سرویس location بخوبی آموزش و به آنها پرداخته می‌شود.


پ.ن. در مورد نحوه‌ی تهیه اصل ویدیوها در نظرات قسمت‌های قبل این سری مطالب، بیشتر بحث شده‌است.
مطالب
Microsoft Test Manager - قسمت اول

مقدمه:

مدیریت آزمون مایکروسافت یا Microsoft Test Manager یک ابزار تست نویسی است که به تستر‌ها این اجازه را می‌دهد تا بتوانند برای UI برنامه‌های خود یا sprint‌های پروژه خود تست بنویسند. این ابزار برای نوشتن آزمون‌های پیشرفته و مجتمع سازی مدیریت طرح‌های تست یا test plans همراه با موردهای تست یا test case در طول توسعه برنامه است. یکی از مزایایی که این ابزار دارد این است که در طول انجام تست می‌توانید اشکالات تست را ثبت کنید و هم چنین می‌توانید شرحی در مورد انجام تست یا اشکالی که در آن تست وجود دارد، ثبت کنید. همچنین می‌توانید گزارشی از تست هایی که انجام داده اید و پاس شدن یا پاس نشدن تست‌ها و تاریخ انجام آن‌ها را نیز مشاهده کنید. قبل از کار با نرم افزار MTM باید یک سری مطالب مهم را در مورد انجام تست و مفهوم Agile بدانیم.

استراتژی تست:

زمانی که شما تست Agile را معرفی می‌کنید تیم برنامه نویسی شما می‌تواند بر روی تست‌های شما هم در سطح sprint و هم در سطح پروژه تمرکز کنند. تست در سطح sprint شامل تست هایی می‌شود که همه user story‌ها در بر بگیرد یعنی در واقع همان تست‌های واحد شما می‌شود. در سطح پروژه هم شامل تست هایی می‌شود که چندین sprint را در بر می‌گیرد که در واقع می‌توان تست‌های integrated گفت. بهتر است زمانی که تیم برنامه نویسی کدنویسی می‌کنند شما طرح تست‌های خود را بسازید و برای انجام تست کاملا آماده باشید. این تست‌ها شامل تست واحد، تست performance، تست امنیتی و تست usability و غیره می‌باشد.

برای آماده کردن تست Agile در ابتدا شما باید یک تاریخچه یا history از برنامه یا سیستم خود داشته باشید. شما می‌توانید با استفاده از Microsoft Test Manager طرح تست خود را برای هر یک از sprint‌های پروژتان بسازید و موردهای تست را مشخص کنید.

سپس باید کدهایی که برنامه نویسان می‌نویسند قابلیت تست را داشته باشند و شما به عنوان یک تستر باید آشنایی کاملی از ساختار و الگوهای برنامه تان داشته باشید.

تست یک فرآیند تکراری می‌باشد که همزمان با اجرای پروژه تان صورت می‌گیرد در زیر می‌توانید فرآیند کار تست و انجام کدنویسی را مشاهده نمایید:

Test Planning:

Test Planning فرآیندی است که به تیم شما کمک می‌کند تا درک درستی از پروژه داشته باشند و همچنین تیم را برای انجام هر گونه تستی آماده کند. تست Agile در سطح Sprint انجام می‌شود که در هر Sprint تیم شما تست هایی را ایجاد می‌کنند تا user story هایی که در هر Sprint وجود دارد، مورد بررسی قرار گیرند. در شکل زیر قالبی از test plan‌های شما در یک پروژه را نمایش می‌دهد:

البته این قالب‌ها بر اساس سلیقه شخصی است اما در کل می‌توانیم قالب تست را به صورت بالا در نظر بگیریم.

همیشه باید این را در نظر داشته باشیم که در طول هر sprint حتما باید تست‌ها را اجرا کرده و در صورت وجود خطا، آن خطا را رفع کنیم تا در مراحل بالاتر با مشکلی مواجه نشویم. در قسمت بعد با Microsoft Test Manager و روش‌های نوشتن sprint و تست‌ها آشنا خواهیم شد.

مطالب
یکی کردن اسمبلی‌ها با استفاده از Eazfuscator

نسخه جدید برنامه Eazfuscator به همراه دو قابلیت جالب یکی کردن و همچنین مدفون نمودن اسمبلی‌ها ارائه شده است:

یکی کردن چند اسمبلی با هم
Eazfuscator برای یکی کردن اسمبلی‌ها از برنامه معروف ILmerge استفاده می‌کند با این تفاوت که دیگر نیازی نیست تا پارامترهای آن‌را تنظیم کرد و بسیاری از مسایل را به صورت خودکار مدیریت می‌کند.
جهت فعال کردن این قابلیت، یکی از روش‌های کار به صورت زیر است:
فایلی به نام ObfuscationSettings.cs را به پروژه خود اضافه کرده، سپس محتویات آن‌را حذف نموده و با چند سطر زیر جایگزین و کامپایل کنید:
using System;
using System.Reflection;

[assembly: Obfuscation(Feature = "merge with file1.dll", Exclude = false)]
[assembly: Obfuscation(Feature = "merge with file2.dll", Exclude = false)]
[assembly: Obfuscation(Feature = "merge with file3.dll", Exclude = false)]

همانطور که ملاحظه می‌کنید این چند سطر حاوی نام اسمبلی‌هایی می‌باشند که قرار است با اسمبلی جاری یکی شوند.
سپس اسمبلی جاری را (می‌خواهد فایل exe باشد یا یک dll ، فرقی نمی‌کند) بر روی Eazfuscator کشیده و رها کنید. پس از چند لحظه اسمبلی نهایی تولید شده شامل تمام کلاس‌ها و منابع اسمبلی‌هایی خواهد بود که در فایل ObfuscationSettings.cs ذکر شده‌اند؛ به همراه Obfuscation خودکار آن‌ها.

مدفون کردن اسمبلی‌ها در یک اسمبلی
قابلیت دیگر این برنامه دفن (embedding) چند اسمبلی در اسمبلی نهایی است. برای فعال سازی آن روش کار همانند قبل است با این تفاوت که بجای merge with باید نوشت embed . برای مثال:
[assembly: Obfuscation(Feature = "embed Common.dll", Exclude = false)]

به این ترتیب اسمبلی‌های ذکر شده پس از رمزنگاری و فشرده شدن به صورت منابع اسمبلی جاری ذخیره خواهند شد. مدیریت استفاده از آن‌ها هم خودکار است و نیازی نیست تا کاری در این مورد صورت گیرد.
برای نمونه برنامه معروف LINQPad از همین روش استفاده می‌کند و لازم به ذکر است که ... هنوز که هنوز است هیچ ک.ر.ک. کارسازی برای فعال سازی قسمت intellisense آن که رایگان نیست ارائه نشده و تمام وصله‌های جدید ارائه شده کار نمی‌کنند ...

تفاوت مدفون کردن با یکی کردن چیست؟
در حالت یکی کردن اسمبلی‌ها، سربار اولیه بارگذاری برنامه همانند روش مدفون سازی وجود ندارد. اما این سربار آنقدر ناچیز است که کسی آن‌را احساس نخواهد کرد. مورد دیگر، عدم پشتیبانی از روش مدفون سازی در سایر سکوهای کاری مانند ویندوز فون، Compact Framework و غیره است. اما باید درنظر داشت که برای مثال ILMerge روی اسمبلی‌های دارای XAML کار نمی‌کند (مطابق مستندات رسمی آن). بنابراین همیشه نمی‌توان از روش یکی سازی استفاده کرد و محدودیت‌های خاص خودش را دارد.
در کل روش مدفون سازی به دلیل Obfuscation ، فشرده سازی و رمزنگاری همزمان، امنیت بیشتری را نسبت به حالت Obfuscation تنها ارائه می‌دهد (حداقل شخص "علاقمند" به مطالعه این نوع اسمبلی‌ها باید از چند لایه رد شود و تجربه برنامه LINQPad ثابت کرده که این روش در مقیاس کلان (در انظار عمومی هزاران علاقمند) بسیار موفق بوده است).

مطالب
مروری بر تاریخچه محدودیت حافظه مصرفی برنامه‌های ASP.NET در IIS

زمانیکه اولین نگارش ASP.NET‌ حدود 10 سال قبل منتشر شد،‌ تنها سیستم عاملی که از آن پشتیبانی می‌کرد، ویندوز سرور 2000 بود، تنها پروسه‌ی اجرایی آن aspnet_wp نام داشت و تنها معماری پشتیبانی شده هم X86 بود. به پروسه‌ی aspnet_wp محدودیت مصرف حافظه‌ای اعمال شده بود که در حین آغاز آن بر اساس مقدار قابل تغییر processModel memoryLimit محاسبه و اعمال می‌شد (تعریف شده در فایل ماشین کانفیگ). این عدد به صورت درصدی از ظرفیت RAM فیزیکی سیستم، قابل تعریف و به صورت پیش فرض به 60 درصد تنظیم شده بود. به این ترتیب این پروسه مجاز نبود تا تمام حافظه‌ی فیزیکی مهیا را مصرف کند و در صورت وجود نشتی حافظه‌ای در برنامه‌ای خاص، این پروسه امکان بازیابی مجدد حافظه را پیدا می‌کرد (recycling). همچنین یک مورد دیگر را هم باید در نظر داشت و آن هم وجود قابلیتی است به نام ASP.NET Cache است که امکان ذخیره سازی مقادیر اشیاء را در حافظه‌ی مصرفی این پروسه مهیا می‌سازد. هر زمان که میزان این حافظه‌ی مصرفی به حد نزدیکی از محدودیت تعریف شده برسد، این پروسه به صورت خودکار شروع به حذف آن‌ها خواهد کرد.
محدودیت 60 درصدی تعریف شده، برای سیستم‌هایی با میزان RAM کم بسیار مفید بود اما در سیستم‌هایی با میزان RAM بیشتر، مثلا 4 گیگ به 2.4GB حافظه مهیا (60 درصد حافظه فیزیکی سیستم) محدود می‌شد و همچنین باید در نظر داشت که میزان user mode virtual address space مهیا نیز تنها 2 گیگابایت بود. بنابراین هیچگاه استفاده مؤثری از تمام ظرفیت RAM مهیا صورت نمی‌گرفت و گاها مشاهده می‌شد که یک برنامه تنها با مصرف 1.5GB RAM می‌توانست پیغام OutOfMemoryException را صادر کند. در این حالت مطابق بررسی‌های صورت گرفته مشخص شد که اگر مقدار processModel memoryLimit به حدود 800 مگابایت تنظیم شود، بهترین عملکرد را برای سیستم‌های مختلف می‌توان مشاهده کرد.

با ارائه‌ی ویندوز سرور 2003 و همچنین ارائه‌ی نسخه‌ی 1.1 دات نت فریم ورک و ASP.NET ، این وضعیت تغییر کرد. پروسه‌ی جدید در اینجا w3wp نام دارد و این پروسه تعاریف مرتبط با محدودیت حافظه‌ی خود را از تنظیمات IIS دریافت می‌کند (قسمت Maximum Used Memory در برگه‌ی Recycling مربوط به خواص Application Pool مرتبط). متاسفانه این عدد به صورت پیش فرض محدودیتی ندارد و به ظاهر برنامه مجاز است تا حد امکان از حافظه‌ی مهیا استفاده کند. به همین جهت یکی از مواردی را که باید در نظر داشت، مقدار دهی Maximum Used Memory ذکر شده است. خصوصا اینکه در نگارش 1.1 ، تنظیمات میزان مصرف RAM مرتبط با ASP.NET Cache نیز با برنامه یکی است.

در نگارش 2.0 دات نت فریم ورک، تنظیمات مرتبط با ASP.NET cache از تنظیمات میزان RAM مصرفی یک برنامه‌ی ASP.NET جدا شد و این مورد توسط قسمت cache privateBytesLimit قابل تنظیم و مدیریت است (در فایل IIS Metabase و همچنین فایل web.config برنامه).

نکته!
اگر process memory limit و همچنین cache memory limit را تنظیم نکنید، باز به همان عدد 60 درصد سابق بازخواهیم گشت و این مورد به صورت خودکار توسط IIS محاسبه و اعمال می‌شود. البته محدودیت ذکر شده برای پروسه‌های 64 بیتی در این حالت بسیار بهتر خواهد بود. اگر هر دوی این‌ها را تنظیم کنید، عدد حداقل بکارگرفته شده، مبنای کار خواهد بود و اگر تنها یکی را تنظیم کنید ، این عدد به هر دو حالت اعمال می‌گردد. برای بررسی بهتر می‌توان به مقدار Cache.EffectivePrivateBytesLimit و Cache.EffectivePercentagePhysicalMemoryLimit مراجعه کرد.

و ... اکنون بهتر می‌توانید به این سؤال پاسخ دهید که «سرور ما بیشتر از 4 گیگ رم دارد و برنامه‌ی ASP.NET من الان فقط 850 مگ رم مصرف کرده (که البته این هم نشانی از عدم dispose صحیح منابع است یا عدم تعیین تقدم و تاخر و زمان منقضی شدن، حین تعریف اشیاء کش)، اما پیغام out of memory exception را دریافت می‌کنم. چرا؟!»


بنابراین ایجاد یک Application pool جدید به ازای هر برنامه‌ی ASP.NET امری است بسیار مهم زیرا:
- به این ترتیب هر برنامه‌ی ASP.NET در پروسه‌ای ایزوله از پروسه‌ی دیگر اجرا خواهد شد (این مساله از لحاظ امنیتی هم بسیار مهم است). در اینجا هر برنامه، از پروسه‌ی w3wp.exe مجزای خاص خود استفاده خواهد کرد (شبیه به مرورگرهایی که هر tab را در یک پروسه جدید اجرا می‌کنند).
- اگر پروسه‌ای به حد بالای مصرف حافظه‌ی خود رسید با تنظیمات انجام شده در قسمت recycling مرتبط با Application pool اختصاصی آن، به صورت خودکار کار بازیابی حافظه صورت می‌گیرد و این امر بر روی سایر برنامه‌ها تاثیر نخواهد داشت (کاربران سایر برنامه‌ها مدام شکایت نمی‌کنند که سشن‌ها پرید. کش خالی شد. زیرا در حالت وجود application pool اختصاصی به ازای هر برنامه، مدیریت حافظه برنامه‌ها از هم ایزوله خواهند بود)
- کرش صورت گرفته در یک برنامه به دلیل عدم مدیریت خطاها، بر روی سایر برنامه‌ها تاثیر منفی نخواهد گذاشت. (زمانیکه ASP.NET worker process به دلیل استثنایی مدیریت نشده خاتمه یابد بلافاصله و به صورت خودکار مجددا «وهله‌ی دیگری» از آن شروع به کار خواهد کرد؛ یعنی تمام سشن‌های قبلی از بین خواهند رفت؛ که در صورت ایزوله سازی ذکر شده، سایر برنامه‌ها در امان خواهند ماند؛ چون در پروسه ایزوله‌ی خود مشغول به کار هستند)
- با وجود application pool اختصاصی به ازای هر برنامه، می‌توان برای سایت‌های کم ترافیک و پرترافیک، زمان‌های recycling متفاوتی را اعمال کرد. به این ترتیب مدیریت حافظه‌ی بهتری قابل پیاده سازی می‌باشد. همچنین در این حالت می‌توان مشخص کرد کدام سایت از تعداد worker process بیشتر یا کمتری استفاده کند.
- کاربری که پروسه‌ی ASP.NET تحت آن اجرا می‌شود نیز همینجا تعریف می‌گردد. بنابراین به این ترتیب می‌توان به برنامه‌ای دسترسی بیشتر و یا کمتر داد، بدون تاثیر گذاری بر روی سایر برنامه‌های موجود.

نتیجه گیری:
- از IIS استفاده می‌کنید؟ آیا می‌دانید Application pool چیست؟
- آیا می‌دانید در صورت عدم مقدار دهی پارامترهای حافظه‌ی یک Application pool ، به صورت پیش فرض چند درصد از حافظه‌ی فیزیکی مهیا در اختیار شما است؟


برای مطالعه بیشتر:

مطالب
آشنایی با CLR: قسمت سوم
در اینجا ما زیاد بر روی جزئیات یک اسمبلی مانور نمی‌دهیم و آن را به آینده موکول می‌کنیم و فقط مقداری از مباحث اصلی را ذکر می‌کنیم.

ترکیب ماژول‌های مدیریت شده به یک اسمبلی

اگر حقیقت را بخواهید CLR نمی‌تواند با ماژول‌ها کار کند، بلکه با اسمبلی‌ها کار می‌کند. اسمبلی یک مفهوم انتزاعی است که به سختی میتوان برای بار اول آن را درک کرد.
اول از همه: اسمبلی یک گروه منطقی از یک یا چند ماژول یا فایل‌های ریسورس (منبع) است.
دوم: اسمبلی کوچکترین واحد استفاده مجدد، امنیت و نسخه بندی است.
بر اساس انتخابی که شما در استفاده از کامپایلرها و ابزارها کرده‌اید، نسخه‌ی نهایی شامل یک یا چند فایل اسمبلی خواهد شد. در دنیای CLR ما یک اسمبلی را کامپوننت صدا می‌زنیم.

شکل زیر در مورد اسمبلی‌ها توضیح می‌دهد. آنچه که شکل زیر توضیح می‌دهد تعدادی از ماژول‌های مدیریت شده به همراه فایل‌های منابع یا دیتا توسط ابزارهایی که مورد پردازش قرار گرفته‌اند به فایل‌های 32 یا 64 بیتی تبدیل شده‌اند که داخل یک گروه بندی منطقی از فایل‌ها قرار گرفته‌اند. آنچه که اتفاق می‌افتد این هست که این فایل‌های 32 یا 64 بیتی شامل بلوکی از داده‌هایی است که با نام manifest شناخته می‌شوند. manifest یک مجموعه دیگر از جداول متادیتا‌ها است. این جداول به توصیف فایل‌های تشکیل دهنده اسمبلی می‌پردازد.

همه کارهای تولید اسمبلی به صورت خودکار اتفاق می‌افتد. ولی در صورتیکه قصد دارید فایلی را به اسمبلی به طور دستی اضافه کنید نیاز است که به دستورات و ابزارهای کامپایلر آشنایی داشته باشید.

یک اسمبلی به شما اجازه می‌دهد تا مفاهیم فیزیکی و منطقی کامپوننت را از هم جدا سازید. اینکه چگونه کد و منابع خود را از یکدیگر جدا کنید به خود شما بر می‌گردد. برای مثال اگر قصد دارید منابع یا نوع داده‌ای را که به ندرت مورد استفاده قرار می‌گیرد، در یک فایل جدا از اسمبلی نگهداری کنید، این فایل جدا میتواند بر اساس تقاضای کاربر در زمان اجرای برنامه از اینترنت دریافت شود. حال اگر همین فایل هیچگاه استفاده نشود، در زمان نصب برنامه و مقدار حافظه دیسک سخت صرفه جویی خواهد شد. اسمبلی‌ها به شما اجازه می‌دهند که فایل‌های توزیع برنامه را به چندین قسمت بشکنید، در حالی که همه‌ی آن‌ها متعلق به یک مجموعه هستند.

یک ماژول اسمبلی شامل اطلاعاتی در رابطه با ارجاعاتش است؛ به علاوه ورژن خود اسمبلی. این اطلاعات سبب می‌شوند که یک اسمبلی خود تعریف self-describing شود که به بیان ساده‌تر باعث می‌شود CLR وابستگی‌های یک اسمبلی را تشخیص داده تا ترتیب اجرای آن‌ها را پیدا کند. نه دیگر نیازی به اطلاعات اضافی در ریجستری است و نه در Active Directory Domain Service یا به اختصار ADDS.

از آنجایی که هیچ اطلاعاتی اضافی نیست، توزیع ماژول‌های مدیریت شده راحت‌تر از ماژول‌های مدیریت نشده است.

مطلب مشابهی نیز در وبلاگ آقای شهروز جعفری برای توصیف اسمبلی‌ها وجود دارد که خیلی خوب هست به قسمت مطالب مرتبط آن هم نگاهی داشته باشید.