مطالب
مسیریابی در Angular - قسمت هفتم - بهبودهای بصری
در این قسمت ویژگی‌های بصری را مانند مشخص سازی مسیر انتخاب شده، در منوی سایت و همچنین نمایش «لطفا منتظر بمانید» را در حین نمایش قسمت‌هایی که با تاخیر از سرور دریافت می‌شوند، پیاده سازی خواهیم کرد.


تزئین مسیر انتخاب شده در منوی سایت

برای بهبود ظاهر برنامه نیاز است منوی سایت را به نحوی تغییر دهیم که مشخص کند، اکنون کاربر کدام گزینه را انتخاب کرده‌است. این مورد شامل سلسه مراتب مسیریابی‌ها نیز می‌شود؛ برای مثال فعالسازی حالت انتخاب شده‌ی منوی سایت، به همراه برگه‌ی انتخاب شده در یکی از Child Routes.
برای پیاده سازی این قابلیت، دایرکتیو ویژه‌ای به نام routerLinkActive تدارک دیده شده‌است. این دایرکتیو را می‌توان به یک anchor tag و یا المان والد آن انتساب داد. مقدار آن‌را نیز می‌توان به یکی از کلاس‌های CSS برنامه مانند کلاس active تعریف شده‌ی در بوت استرپ تنظیم کرد. هر زمانیکه این مسیریابی فعال شود، مسیریاب به صورت خودکار این کلاس را با درج آن، به المان مرتبط اضافه می‌کند و برعکس.
برای نمونه فایل src\app\product\product-edit\product-edit.component.html را گشوده و سپس تغییرات ذیل را اعمال کنید:
<div class="wizard">
            <a [routerLink]="['info']" routerLinkActive="active">
                Basic Information
            </a>
            <a [routerLink]="['tags']" routerLinkActive="active">
                Search Tags
            </a>
</div>
در اینجا دایرکتیو‌های routerLinkActive، به هر کدام از لینک‌های تعریف شده اضافه گردیده‌اند. مقدار active در اینجا، به کلاس active بوت استرپ اشاره می‌کند. یا حتی می‌توان تعدادی کلاس جدا شده‌ی با کاما را نیز در اینجا ذکر کرد.

یک نکته: از آنجائیکه در اینجا مقدار active یک string است و نه یک خاصیت یا عبارت متغیر، به همین جهت نیازی نیست تا این دایرکتیو را به صورت [routerLinkActive] تعریف کنیم.


همانطور که مشاهده می‌کنید، همین دو تنظیم ساده سبب مشخص شدن برگه‌ی انتخابی شده‌اند.

منوی بالای سایت نیز چنین تنظیماتی را نیاز دارد. برای این منظور به فایل src\app\app.component.html که دربرگیرنده‌ی منوی سایت است مراجعه کرده و تغییرات ذیل را اعمال می‌کنیم:
    <ul class="nav navbar-nav">
      <li routerLinkActive="active">
        <a [routerLink]="['/home']">Home</a>
      </li>
      <li routerLinkActive="active">
        <a [routerLink]="['/products']">Product List</a>
      </li>
      <li routerLinkActive="active">
        <a [routerLink]="['/products', 0, 'edit']">Add Product</a>
       </li>      
    </ul>
اینبار routerLinkActive به المان‌های li اعمال شده‌است؛ چون این المان‌های لیست، شیوه نامه‌ی المان‌های anchor را بازنویسی می‌کنند و اگر routerLinkActive را به لینک‌ها اعمال می‌کردیم، تغییری مشاهده نمی‌شد.


همانطور که مشاهده می‌کنید، در این حالت انتخاب منوی نمایش لیست محصولات، سبب تزئین آن به حالت انتخاب شده نیز گردیده‌است.

مشکل! در همین حالت که مسیر نمایش لیست محصولات انتخاب شده‌است، لینک افزودن یک محصول جدید را نیز انتخاب کنید:


اینبار هر دو گزینه با هم انتخاب شده‌اند. علت اینجا است که این دو مسیر دارای root URL segment یکسانی هستند؛ یا همان products/ در اینجا. به همین جهت routerLinkActive هر دو را به عنوان فعال انتخاب کرده‌است. برای مدیریت میدان دید آن می‌توان از دایرکتیو دیگری به نام routerLinkActiveOptions استفاده کرد:
      <li routerLinkActive="active" [routerLinkActiveOptions]="{ exact: true }">
        <a [routerLink]="['/products']">Product List</a>
      </li>
routerLinkActiveOptions را تنها به ریشه‌ی مسیر products اعمال کرده‌ایم؛ چون این مسیر است که می‌تواند با تمام مسیرهای مشتق شده‌ی از آن نیز تطابق داشته باشد. تنظیم exact: true آن سبب خواهد شد تا تطابق با مسیرهای مشتق شده‌ی از آن ندید گرفته شوند.


اکنون کاربران بهتر می‌توانند درک کنند در کجای برنامه قرار دارند.


افزودن آیکن خطا به برگه‌ای که دارای مشکل اعتبارسنجی است

در ادامه می‌خواهیم اگر برگه‌ای دارای مشکلات اعتبارسنجی بود، آیکن خطایی را در کنار برچسب آن برگه نمایش دهیم. به این ترتیب مدیریت چندین برگه برای کاربران ساده‌تر خواهد شد و به سادگی می‌توانند برگه‌های مشکل دار را پیدا کنند.
در انتهای مطلب «مسیریابی در Angular - قسمت پنجم - تعریف Child Routes» متد isValid را تعریف کردیم. این متد مسیر یک tab را دریافت کرده و اگر اعتبارسنجی آن مشکلی نداشت، مقدار true را بر می‌گرداند. از این متد جهت نمایش آیکن خطای اعتبارسنجی برگه‌ها استفاده خواهیم کرد.
        <div class="wizard">
            <a [routerLink]="['info']" routerLinkActive="active">
                Basic Information
                <span [ngClass]="{'glyphicon glyphicon-exclamation-sign': !isValid('info')}"></span>
            </a>
            <a [routerLink]="['tags']" routerLinkActive="active">
                Search Tags
                <span [ngClass]="{'glyphicon glyphicon-exclamation-sign': !isValid('tags')}"></span>
            </a>
        </div>
در اینجا دو span را تعریف کرده‌ایم که با کمک دایرکتیو ngClass سبب نمایش آیکن exclamation-sign در صورت وجود یک خطای اعتبارسنجی می‌شوند. به عبارتی اگر برگه‌ای معتبر نباشد، سبب درج کلاس آن در span جاری می‌شود:



رخ‌دادهای مسیریابی

هر زمانیکه کاربری مسیرهای مختلف برنامه را پیمایش می‌کند، مسیریاب تعدادی رخ‌داد را نیز تولید خواهد کرد. از این رخ‌دادها جهت تحت نظر قرار دادن، عیب‌یابی و یا اجرای منطقی می‌توان استفاده کرد. این رخ‌دادها شامل موارد ذیل هستند:
- NavigationStart، با آغاز پیمایش یک مسیر رخ می‌دهد.
- RoutesRecognized، با تشخیص و تطابق یک مسیر، با یکی از المان‌های تعریف شده‌ی در تنظیمات مسیریابی رخ می‌دهد.
- NavigationEnd، با پایان پیمایش یک مسیر رخ می‌دهد.
- NavigationCancel، در صورت لغو پیمایش یک مسیریابی توسط محافظ‌های مسیرها و یا هدایت به یک جهت دیگر رخ می‌دهد.
- NavigationError، با شکست پیمایش یک مسیر رخ می‌دهد.

این رخ‌دادها با فعالسازی تنظیم enableTracing تنظیمات مسیریابی به true فعال می‌شوند. برای این منظور فایل src\app\app-routing.module.ts را گشوده و به نحو ذیل تغییر دهید:
@NgModule({
  imports: [RouterModule.forRoot(routes/*, { useHash: true }*/, { enableTracing: true })],
پس از این تغییر، اگر به developer tools مرورگر دقت کنید، یک چنین خروجی را می‌توان مشاهده کرد:


در اینجا ترتیب اجرای رخ‌دادهای متفاوت پیمایش مسیر نمایش لیست محصولات را مشاهده می‌کنید.
- Router به هر مسیر، یک id خود افزایش یابنده را به صورت خودکار نسبت می‌دهد. برای نمونه، این مسیر خاص، id:2 را یافته‌است. از این id می‌توان برای دسترسی به مجموعه‌ای از رخ‌دادها استفاده کرد.
- در این خروجی، url همان آدرس اصلی مسیر است و urlAfterRedirects به معنای مسیری است که پس از تنظیم redirect در تنظیمات مسیریابی (در صورت وجود) حاصل شده‌است.
- یکی از روش‌هایی که برای دیباگ مسیریابی‌ها می‌توان استفاده کرد، همین فعالسازی enableTracing است.


کار با رخ‌دادهای مسیریابی با کدنویسی

به رخ‌دادهایی که در کنسول developer tools مرورگر مشاهده کردید، با کدنویسی نیز می‌توان دسترسی یافت. برای مثال می‌توان یک تصویر چرخنده یا لطفا منتظر بمانید را در آغاز پیمایش یک مسیریابی نمایش داد و سپس در پایان پیمایش این مسیریابی، آن‌را مخفی کرد. این events نیز از نوع Observable بوده و برای کار با آن‌ها باید مشترکشان شد:
this.router.events.subscribe((routerEvent: Event) => {
    if (routerEvent instanceof NavigationStart) {
      //...
    }
});
شیء router به همراه خاصیت events است که با گوش فرادادن به رخ‌دادهای صادر شده‌ی توسط آن می‌توان دریافت چه نوع رخ‌دادی هم اکنون صادر شده‌است.

در مثال جاری این سری، در «مسیریابی در Angular - قسمت چهارم - پیش واکشی اطلاعات»، سبب شدیم تا کل اطلاعات مورد نیاز یک مسیر، پیش از نمایش آن از سرور دریافت شوند تا به این صورت ابتدا یک قاب خالی نمایش داده نشده و پس از مدتی تکمیل شود. هرچند تجربه‌ی کاربری این روش بهتر از روش قبلی است، اما هنوز هم کاربر تاخیری را در ابتدا حس خواهد کرد (به اندازه‌ی زمان delay تنظیم شده)، بدون اینکه راهنمایی به او ارائه شود. در این حالت بهتر است در ابتدای کار، یک تصویر چرخنده نمایش داده شود تا کاربر متوجه شود، نیاز است اندکی منتظر بماند.
در اینجا می‌خواهیم این تصویر چرخنده برای تمام مسیرهای برنامه فعال شود. به همین جهت گوش فرادادن به رخ‌دادها را در نقطه‌ی آغازین برنامه و یا همان src\app\app.component.ts انجام می‌دهیم:
import { Router, Event, NavigationStart, NavigationEnd, NavigationError, NavigationCancel } from '@angular/router';

import { AuthService } from './user/auth.service';
import { Component } from '@angular/core';


@Component({
  selector: 'app-root',
  templateUrl: './app.component.html',
  styleUrls: ['./app.component.css']
})
export class AppComponent {
  pageTitle: string = 'Routing Lab';

  loading: boolean = true;

  constructor(private authService: AuthService,
    private router: Router) {
    router.events.subscribe((routerEvent: Event) => {
      this.checkRouterEvent(routerEvent);
    });
  }

  checkRouterEvent(routerEvent: Event): void {
    if (routerEvent instanceof NavigationStart) {
      this.loading = true;
    }

    if (routerEvent instanceof NavigationEnd ||
      routerEvent instanceof NavigationCancel ||
      routerEvent instanceof NavigationError) {
      this.loading = false;
    }
  }

  logOut(): void {
    this.authService.logout();
    this.router.navigateByUrl('/welcome');
  }
}
کدهای کامل AppComponent را جهت گوش فرادادن به رخ‌دادهای شروع و یا خاتمه/لغو/شکست پیمایش یک مسیریابی، در اینجا مشاهده می‌کنید.
- ابتدا وابستگی‌های لازم آن import شده‌اند.
- سپس می‌خواهیم خاصیت عمومی loading را در شروع به پیمایش یک مسیر، به true تنظیم کنیم و اگر این پیمایش به هر نحوی خاتمه یافت، آن‌را false خواهیم کرد.

اکنون برای استفاده‌ی از این خاصیت عمومی و نمایش تصویر چرخنده، نیاز است قالب src\app\app.component.html را ویرایش کنیم:
<span class="glyphicon glyphicon-refresh glyphicon-spin spinner" *ngIf="loading"></span>
با افزودن span فوق به ابتدای فایل app.component.html به تغییرات خاصیت loading واکنش نشان خواهیم داد. کلاس‌های CSS ایی را که در اینجا اضافه شده‌اند، به فایل src\styles.css اضافه می‌کنیم:
/* Spinner */
.spinner {
  font-size:300%;
  position:absolute;
  top: 50%;
  left: 50%;
  z-index:10
}

.glyphicon-spin {
    -webkit-animation: spin 1000ms infinite linear;
    animation: spin 1000ms infinite linear;
}
@-webkit-keyframes spin {
    0% {
        -webkit-transform: rotate(0deg);
        transform: rotate(0deg);
    }
    100% {
        -webkit-transform: rotate(359deg);
        transform: rotate(359deg);
    }
}
@keyframes spin {
    0% {
        -webkit-transform: rotate(0deg);
        transform: rotate(0deg);
    }
    100% {
        -webkit-transform: rotate(359deg);
        transform: rotate(359deg);
    }
}


اکنون مسیرهایی که دارای route resolver هستند (مانند نمایش جزئیات/ویرایش یک محصول)، به همراه یک spinner نمایش داده خواهند شد و سایر مسیرها ابتدا نمایش داده خواهند شد و سپس اطلاعات آن‌ها از سرور دریافت می‌شود (مانند مسیر نمایش لیست محصولات که دارای route resolver نیست).
البته می‌توان این true/false کردن loading را به ابتدا و انتهای کار یک Observable، مانند حالت نمایش لیست محصولات نیز منتقل کرد. اما در این حالت باید span مرتبط را نیز به قالب همان کامپوننت انتقال داد و دیگر سراسری نخواهد بود.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: angular-routing-lab-06.zip
برای اجرای آن فرض بر این است که پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید. سپس از طریق خط فرمان به ریشه‌ی پروژه وارد شده و دستور npm install را صادر کنید تا وابستگی‌های آن دریافت و نصب شوند. در آخر با اجرای دستور ng s -o برنامه ساخته شده و در مرورگر پیش فرض سیستم نمایش داده خواهد شد.
مطالب
بررسی داده کاوی و OLAP

بررسی OLAP

واژه OLAP در اوایل سال‌‌های 1990 شکل گرفت. E.F.Codd بنیانگذار مدل داده‌ی رابطه‌ای، این واژه را در فرهنگ نامه کاربران بانک‌های اطلاعاتی توصیف نمود.
مشابه یک بانک اطلاعاتی رابطه‌ای که شامل تعدادی جدول می‌باشد، یک بانک اطلاعاتی OLAP شامل تعدادی Cube است. هر Cube مجموعه ای از Dimension‌ها و Measure هاست. Dimension یک شیء تحلیلی است که محور‌های مختصات را برای پرسش‌های تحلیلی تعریف می‌کند و از Member هایی تشکیل شده است که Member هر Dimension در قالب سلسله مراتب می‌تواند تعریف شود؛ در حالیکه Measure یک مقدار عددی است که در مختصات Cube تعریف می‌شود که این مقادیر از جداول تراکنشی بدست می‌آید (جدول Fact) که جزئیات هر رکورد تراکنشی در آنها ذخیره می‌شود. Measure‌ها حاوی اطلاعاتی هستند که از پیش، محاسبات تجمیعی بر روی آنها براساس سلسله مراتب تعریف شده در Dimension انجام شده است.
ساختار OLAP شبیه به یک مکعب روبیک از داده‌ها است که می‌توان آنرا در جهات مختلف چرخانید تا بتوان سناریو‌های «قبلا چه شده» و «چه می‌شد اگر ...» را بررسی نمود. مدل چند بعدی OLAP طریقه نمایش دادن داده‌ها را در مقایسه با بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای تسهیل می‌کند. غالبا OLAP داده‌ها را از یک انباره داده استخراج می‌کند.

ابزارهای OLAP را به چند دسته تقسیم می‌کنند:


OLAP رو میزی:

ابزارهای ساده و مستقل که روی کامپیوتر‌های شخصی نصب شده و مکعب‌های کوچکی می‌سازند و آنها را نیز بر روی سیستم به شکل فایل ذخیره می‌کنند. بیشتر این ابزارها با صفحات گسترده ای نظیر Excel کار می‌کنند. به این ترتیب کسانی که در سفر هستند قادر به استفاده از این دسته از محصولات هستند. (در حال حاضر Web OLAP در حال جایگزین کردن این محصولات است)

MOLAP:

بجای ذخیره کردن اطلاعات در رکورد‌های کلید دار، این دسته از ابزارها، بانک‌های اطلاعاتی خاصی را برای خود طراحی کرده‌اند؛ بطوری که داده‌ها را به شکل آرایه‌های مرتب شده بر اساس ابعاد داده ذخیره می‌کنند. در حال حاضر نیز دو استاندارد برای این نوع ابزار وجود دارد. سرعت این ابزار بالا و سایز بانک اطلاعاتی آن نسبتا کوچک است.

ROLAP:

این ابزار‌ها با ایجاد یک بستر روی بانک‌های رابطه‌ای اطلاعات را ذخیره و بازیابی می‌کنند. بطوری که اساس بهینه سازی برخی بانک‌های مانند Red Brick ،MicreoStrategy و ... بر همین اساس استوار است. اندازه بانک اطلاعاتی این ابزار قابل توجه می‌باشد.

HOLAP:

در اینجا منظور از hybrid ترکیبی از MOLAP و ROLAP است. ابزار دارای بانک اطلاعاتی بزرگ و راندمان بالاتر نسبت به ROLAP می‌باشد.

مقایسه گزینه‌های ذخیره سازی در OLAP:


MOLAP:

این نوع ذخیره‌سازی بیشترین کاربرد در ذخیره اطلاعات را دارد. همچنین به صورت پیش فرض جهت ذخیره‌سازی اطلاعات انتخاب شده است. در این نوع تنها زمانی داده‌های منتقل شده به Cube به روز می‌شوند که Cube پردازش شود و این امر باعث تاخیر بالا در پردازش و انتقال داده‌ها می‌شود.

ROLAP:

 در ذخیره‌سازی ROLAP زمان انتقال بالا نیست که از مزایای این نوع ذخیره‌سازی نسبت به MOLAP است. در ROLAP اطلاعات و پیش‌محاسبه‌ها در یک حالت رابطه‌ای ذخیره می‌شوند و این به معنای زمان انتقال نزدیک به صفر میان منبع داده (بانک اطلاعاتی رابطه‌ای) و Cube می‌باشد. از معایب این روش می‌توان به کارایی پایین آن اشاره کرد زیرا زمان پاسخ برای پرس‌و‌جوهای اجرا شده توسط کاربران طولانی است. دلیل این کارایی پایین بکار نبردن تکنیک‌های ذخیره‌سازی چند بعدی است. 

HOLAP:

این نوع ذخیره‌سازی چیزی مابین دو حالت قبلی است. ذخیره اطلاعات با روش ROLAP انجام می‌شود، بنابراین زمان انتقال تقزیبا صفر است. از طرفی برای بالابردن کارایی، پیش‌محاسبه‌ها به صورت MOLAP انجام می‌گیرد در این حالت SSAS آماده است تا تغییری در اطلاعات مبداء رخ دهد و زمانی که تغییرات را ثبت کرد نوبت به پردازش مجدد پیش‌محاسبه‌ها می‌شود. با این نوع ذخیره‌سازی زمان انتقال داده‌ها به Cube را نزدیک به صفر و زمان پاسخ برای اجرای کوئری‌های کاربر را زمانی بین نوع ROLAP و MOLAP می‌رسانیم.
این سه روش ذخیره‌سازی انعطاف‌پذیری مورد نیاز را برای اجرای پروژه فراهم می‌کند. انتخاب هر یک از این روش‌ها به نوع پروژه، حجم داده‌ها و ... بستگی دارد.  در پایان می‌توان نتیجه گرفت که بهتر است زمان پردازش طولانی‌تری داشته باشیم تا اینکه کاربر نهایی در هنگام ایجاد گزارشات زمان زیادی را منتظر بماند.
 

بررسی داده کاوی

حجم زیاد اطلاعات، مدیران مجموعه‌ها را در تحلیل و یافتن اطلاعات مفید دچار چالش کرده است. داده کاوی، ابزار مناسب برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و کشف و استخراج روابط پنهان در مجموعه‌های داده‌ای سنگین را فراهم می‌کند. گروه مشاوره‌ای گارتنر داده کاوی را استخراج نیمه اتوماتیک الگوها، تغییرات، وابستگی‌ها، نابهنجاری‌ها و دیگر ساختارهای معنی دار آماری از پایگاه‌های بزرگ داده تعریف می‌کند. داده کاوی، تلاشی برای یافتن قوانین، الگوها و یا میل احتمالی داده به مُدلی، در بین انبوهی از داده‌‌ها است.
داده کاوی فرآیندی پیچیده جهت شناسایی الگوها و مدل‌های صحیح، جدید و به صورت بالقوه مفید، در حجم وسیعی از داده می‌باشد؛ به طریقی که این الگو‌ها و مدلها برای انسانها قابل درک باشند. داده کاوی به صورت یک محصول قابل خریداری نمی‌باشد، بلکه یک رشته علمی و فرآیندی است که بایستی به صورت یک پروژه پیاده سازی شود.
به بیانی دیگر داده کاوی، فرآیند کشف الگوهای پنهان، جالب توجه، غیر منتظره و با ارزش از داخل مجموعه وسیعی از داده‌هاست و فعالیتی در ارتباط با تحلیل دقیق داده‌های سنگین بی ساختار است که علم آمار ناتوان از تحلیل آنهاست. بعضی مواقع دانش کشف شده توسط داده کاوی عجیب به نظر می‌رسد؛ مثلا ارتباط افراد دارای کارت اعتباری و جنسیت با داشتن دفترچه تامین اجتماعی یا سن، جنسیت و درآمد اشخاص با پیش بینی خوش حسابی او در بازپرداخت اقساط وام. داده کاوی در حوزه‌های تصمیم گیری، پیش بینی، و تخمین مورد استفاده قرار می‌گیرد.

پایه و اساس این تکنیک، ریشه در علوم زیر دارد:

        • علم آمار و احتمال
        • کامپیوتر (تکنولوژی اطلاعات)
        • هوش مصنوعی (تکنیکهای یادگیری ماشین)

ارتباط داده  کاوی و OLAP

OLAP و داده کاوی فن آوری‌های تحلیلی در خانواده BI به شمار می‌آیند. OLAP در زمینه تجمیع مقادیر عظیم داده‌های تراکنشی بر پایه تعاریف ابعادی مناسب است.

سوالات موضوعی که در ادامه به آن اشاره می‌شود توسط OLAP پاسخ داده  می‌شوند:

        • مقدار فروش کل تولیدات در سه ماهه گذشته در یک منطقه بخصوص چقدر بوده است؟

        • کدامیک از محصولات جزء ده محصول پر فروش تمامی فروشگاه‌ها در ماه گذشته بودند؟

        • کدامیک از محصولات برای مشتریان زن و مشتریان مرد فروش قابل توجهی داشته است؟

        • تفاوت میزان فروش روزانه در هنگام تبلیغات در مقایسه با دوره زمانی عادی چیست؟

فن آوری OLAP بر پایه محاسبات تجمیعی است. سرویس دهنده OLAP نوع خاصی از سرویس دهنده‌ی بانک اطلاعاتی محسوب می‌گردد که با داده‌های چند بعدی سروکار دارد. بسیاری از مشکلات و مخاطرات نظیر ایندکس گذاری، ذخیره سازی داده‌ها و ... که در RDBMS‌ها وجود دارد در سرویس دهنده‌ی OLAP نیز وجود دارد.
داده کاوی در یافتن الگو‌های پنهان از یک مجموعه داده توسط تحلیل همبستگی میان مقادیر مشخصه‌ها مناسب است.

تکنیک‌های داده کاوی دو گونه هستند: نظارت شده  و نظارت نشده. در داده کاوی نظارت شده کاربر می‌بایست مشخصه‌ی هدف و مجموعه داده‌ی ورودی را تعیین نماید. الگوریتم‌های داده کاوی نظارت شده شامل درخت تصمیم، نیو بیز و شبکه‌های عصبی هستند. تکنیک‌های داده کاوی نظارت نشده نیازی به تعیین مشخصه‌ی قابل پیش بینی ندارد. خوشه بندی مثال خوبی از داده کاوی نظارت نشده می‌باشد و به گروه بندی نقاط داده ای ناهمگن به زیر گروه هایی می‌پردازد که در آنها نقاط داده ای کم و بیش مشابه و همگن هستند.

در زیر نمونه ای از سوالات پاسخ داده شده توسط داده کاوی ارائه شده است:

        • مشخصات مشتریانی که تمایل به خرید جدیدترین مدل را دارند، چیست؟

        • چه کالاهایی باید به این دسته از مشتریان خاص توصیه و پیشنهاد گردد؟

        • برآورد میزان فروش مدلی خاص در سه ماهه آینده چیست؟

        • چگونه باید مشتریان را تقسیم بندی کرد؟


یکی از فرآیند‌های اصلی داده کاوی، تحلیل همبستگی میان مشخصه‌ها و مقادیر آنها است. محققین آمار در این موارد قرن‌ها مطالعه داشته‌اند. OLAP و داده کاوی دو فن آوری مختلف هستند اما فعالیت‌های یکدیگر را تکمیل می‌کنند. OLAP فعالیت هایی نظیر خلاصه سازی، تحلیل تغییرات در طول زمان و تحلیل‌های What If  را پشتیبانی می‌نماید. همچنین می‌توان آنرا برای تحلیل نتایج داده کاوی در سطوح مختلف و مجزا استفاده کرد. داده کاوی نیز می‌تواند در ساخت Cube‌های مفید‌تر سودمند باشد.

تفاوت میان OLAP و داده کاوی ارتباطی به تفاوت میان داده‌های تلخیص شده و داده‌های تشریحی ندارد. در واقع تمایز قابل توجهی میان مدل سازی توصیفی و تشریحی وجود دارد. توابع و الگوریتم هایی که معمولاً در ابزار‌های OLAP یافت می‌شود، توابع مدل سازی توصیفی به شمار  می‌آیند. در حالیکه توابعی که در آنچه که اصطلاحاً بسته داده کاوی نامیده می‌شود، یافت می‌شود توابع یا الگو‌های مدل سازی تشریحی هستند.
 

الگوریتم‌های داده کاوی موجود در SSAS و زمینه کاری متناظر

این الگوریتم‌ها را به 5 دسته تقسیم می‌توان نمود:

پیش بینی توالی وقایع

برای مثال جهت تجزیه و تحلیل مجموعه ای از شرایط آب و هوایی که منجر به وقوع پدیده خاصی می‌شود. از الگوریتم زیر استفاده می‌شود:

Microsoft Sequence Clustering Algorithm

یافتن گروهی از موارد مشترک در تراکنش ها

معروفترین مثال در خصوص تجزیه و تحلیل سبد بازار است. از الگوریتم‌های زیر استفاده می‌شود:
Microsoft Association Algorithm
Microsoft Decision Trees Algorithm

یافتن گروهی از موارد مشابه

معمول‌ترین کاربرد زمینه بخش بندی داده‌های مشتریان به منظور یافتن گروه‌های مجزا از مشتریان است. از الگوریتم‌های زیر استفاده می‌شود:
Microsoft Clustering Algorithm
Microsoft Sequence Clustering Algorithm

پیش بینی صفات گسسته

به عنوان مثال، پیش بینی اینکه یک مشتری خاص، تمایلی به خرید محصول جدید دارد یا خیر. از الگوریتم‌های زیر استفاده می‌شود:
Microsoft Decision Trees Algorithm
Microsoft Naive Bayes Algorithm
Microsoft Clustering Algorithm
Microsoft Neural Network Algorithm

پیش بینی صفات پیوسته

پیش بینی درآمد در ماه آینده مثالی از آن می‌باشد. از الگوریتم‌های زیر استفاده می‌شود:
Microsoft Decision Trees Algorithm
Microsoft Time Series Algorithm

اشتراک‌ها
تغییرات در استفاده از Git و GitHub در نسخه 16.8 از ویژوال استودیو

تغییرات در نسخه 16.8 ویژوال استودیو که به همراه NET 5.0. ارائه شد بر روی نحوه استفاده از Git و GitHub نیز تغییرات و بهبودهایی را داشته است که این مقاله با آنها می‌پردازد.

تغییرات در استفاده از Git و GitHub در نسخه 16.8 از ویژوال استودیو
نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 19 - بومی سازی
مشکلی که در استفاده از منابع در یک Library دیگر وجود دارد این است که، تغییرات در حالت Start without debugging تغییرات اعمال نمی‌شود و باید ناچار پروژه متوقف و دوباره اجرا شود.
نظرات مطالب
توسعه سیستم مدیریت محتوای DNTCms - قسمت دوم
گیرم فرمایش شما صحیح. باز هم در این حالت اعمال تک تک تغییرات به صورت دستی، کندتر هستند از اعمال تمام تغییرات مورد نیاز، با اجرای یک تک اسکریپت کلی (کاری که مهاجرت‌ها انجام می‌دهند).  
مطالب
شروع به کار با AngularJS 2.0 و TypeScript - قسمت هفتم - سرویس‌ها و تزریق وابستگی‌ها
یک سرویس در AngularJS 2.0، کلاسی است با هدفی محدود و مشخص. این سرویس‌ها مستقل از کامپوننتی خاص هستند و هدف آن‌ها، به اشتراک گذاشتن اطلاعات و یا منطقی بین کامپوننت‌های مختلف می‌باشد. همچنین از آن‌ها برای کپسوله سازی تعاملات خارجی، مانند دسترسی به داده‌ها نیز استفاده می‌شود.


نگاهی به نحوه‌ی عملکرد سرویس‌ها و تزریق وابستگی‌ها در AngularJS 2.0

فرض کنید کلاس سرویسی، به نحو ذیل تعریف شده‌است:
 export class MyService {}
این کلاس، خارج از کلاس متناظر با یک کامپوننت قرار داد. بنابراین برای استفاده‌ی از آن، می‌توان آن‌را به صورت مستقیم، داخل کلاسی که به آن نیاز دارد، وهله سازی/نمونه سازی نمود و استفاده کرد:
 let svc = new MyService();
هر چند این روش کار می‌کند، اما نمونه‌ی ایجاد شده، سطح دسترسی محلی، در این کلاس دارد و در خارج آن قابل دسترسی نیست. بنابراین نمی‌توان از آن برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات و منابع، بین کامپوننت‌های مختلف استفاده کرد.
همچنین در این حالت، mocking این سرویس برای نوشتن unit tests نیز مشکل می‌باشد.

راه بهتر و توصیه شده‌ی در اینجا، ثبت و معرفی این سرویس‌ها به AngularJS 2.0 است. سپس AngularJS 2.0 به ازای هر کلاس سرویس معرفی شده‌ی به آن، یک وهله/نمونه را ایجاد می‌کند. بنابراین طول عمر سرویس‌های ایجاد شده‌ی در این حالت، singleton است (یکبار ایجاد شده و تا پایان طول عمر برنامه زنده نگه داشته می‌شوند).
پس از آن می‌توان از تزریق کننده‌های توکار AngularJS 2.0، جهت تزریق وهله‌های این سرویس‌ها استفاده کرد.
اکنون اگر کلاسی، نیاز به این سرویس داشته باشد، نیاز خود را به صورت یک وابستگی تعریف شده‌ی در سازنده‌ی کلاس اعلام می‌کند:
 constructor(private _myService: MyService){}
در این حالت زمانیکه کلاس کامپوننت، برای اولین بار وهله سازی می‌شود، سرویس مورد نیاز آن نیز توسط تزریق کننده‌ی توکار AngularJS 2.0، در اختیارش قرار می‌گیرد.
به این فرآیند اصطلاحا dependency injection و یا تزریق وابستگی‌ها می‌گویند. در فرآیند تزریق وابستگی‌ها، یک کلاس، وهله‌های کلاس‌های دیگر مورد نیاز خودش را بجای وهله سازی مستقیم، از یک تزریق کننده دریافت می‌کند. بنابراین بجای نوشتن newها در کلاس جاری، آن‌ها را به صورت وابستگی‌هایی در سازنده‌ی کلاس تعریف می‌کنیم تا توسط AngularJS 2.0 تامین شوند.

با توجه به اینکه طول عمر این وابستگی‌ها singleton است و این طول عمر توسط AngularJS 2.0 مدیریت می‌شود، اطلاعات وهله‌های سرویس‌های مختلف و تغییرات صورت گرفته‌ی در آن‌ها، بین تمام کامپوننت‌ها به صورت یکسانی به اشتراک گذاشته می‌شوند.
به علاوه اکنون امکان mocking سرویس‌ها با توجه به عدم وهله سازی آن‌ها در داخل کلاس‌ها به صورت مستقیم، ساده‌تر از قبل میسر است.


مراحل ساخت یک سرویس در AngularJS 2.0

ساخت یک سرویس در AngularJS 2.0، با ایجاد یک کلاس جدید شروع می‌شود. سپس متادیتای آن افزوده شده و در آخر موارد مورد نیاز آن import خواهند شد. با این موارد پیشتر در حین ساختن یک کامپوننت جدید و یا یک Pipe جدید آشنا شده‌اید و این طراحی یک دست را در سراسر AngularJS 2.0 می‌توان مشاهده کرد.
اولین سرویس خود را با افزودن فایل جدید product.service.ts به پوشه‌ی app\products آغاز می‌کنیم؛ با این محتوا:
import { Injectable } from 'angular2/core';
import { IProduct } from './product';
 
@Injectable()
export class ProductService {
 
    getProducts(): IProduct[] {
        return [
            {
                "productId": 2,
                "productName": "Garden Cart",
                "productCode": "GDN-0023",
                "releaseDate": "March 18, 2016",
                "description": "15 gallon capacity rolling garden cart",
                "price": 32.99,
                "starRating": 4.2,
                "imageUrl": "app/assets/images/garden_cart.png"
            },
            {
                "productId": 5,
                "productName": "Hammer",
                "productCode": "TBX-0048",
                "releaseDate": "May 21, 2016",
                "description": "Curved claw steel hammer",
                "price": 8.9,
                "starRating": 4.8,
                "imageUrl": "app/assets/images/rejon_Hammer.png"
            }
        ];
    }
}
نام کلاس سرویس نیز pascal case است و بهتر است به کلمه‌ی Service ختم شود.
همانند سایر ماژول‌های تعریف شده‌، در اینجا نیز باید کلاس تعریف شده export شود تا در قسمت‌های دیگر قابل استفاده و دسترسی گردد.
سپس در این سرویس، یک متد برای بازگشت لیست محصولات ایجاد شده‌است.
در ادامه یک decorator جدید به نام ()Injectable@  به بالای این کلاس اضافه شده‌است. این متادیتا است که مشخص می‌کند کلاس جاری، یک سرویس AngularJS 2.0 است.
البته باید دقت داشت که این مزین کننده تنها زمانی نیاز است حتما قید شود که کلاس تعریف شده، دارای وابستگی‌های تزریق شده‌ای باشد. اما توصیه شده‌است که بهتر است هر کلاس سرویسی (حتی اگر دارای وابستگی‌های تزریق شده‌ای هم نبود) به این decorator ویژه، مزین شود تا بتوان طراحی یک دستی را در سراسر برنامه شاهد بود.
در آخر هم موارد مورد نیاز، import می‌شوند. برای مثال Injectable در ماژول angular2/core تعریف شده‌است.

هدف از تعریف این سرویس، دور کردن وظیفه‌ی تامین داده، از کلاس کامپوننت لیست محصولات است؛ جهت رسیدن به یک طراحی SOLID.
در قسمت بعدی این سری، این لیست را بجای یک آرایه‌ی از پیش تعریف شده، از یک سرور HTTP دریافت خواهیم کرد.


ثبت و معرفی سرویس جدید ProductService به AngularJS 2.0 Injector

مرحله‌ی اول استفاده از سرویس‌های تعریف شده، ثبت و معرفی آن‌ها به AngularJS 2.0 Injector است. سپس این Injector است که تک وهله‌ی سرویس ثبت شده‌ی در آن‌را در اختیار هر کامپوننتی که آن‌را درخواست کند، قرار می‌دهد.
مرحله‌ی ثبت این سرویس، معرفی نام این کلاس، به خاصیتی آرایه‌ای، به نام providers است که یکی از خواص decorator ویژه‌ی Component است. بدیهی است هر کامپوننتی که در برنامه وجود داشته باشد، توانایی ثبت این سرویس را نیز دارد؛ اما باید از کدامیک استفاده کرد؟
اگر سرویس خود را در کامپوننت لیست محصولات رجیستر کنیم، تک وهله‌ی این سرویس تنها در این کامپوننت و زیر کامپوننت‌های آن در دسترس خواهند بود و اگر این سرویس را در بیش از یک کامپوننت ثبت کنیم، آنگاه دیگر هدف اصلی طول عمر singleton یک سرویس مفهومی نداشته و برنامه هم اکنون دارای چندین وهله از سرویس تعریف شده‌ی ما می‌گردد و دیگر نمی‌توان اطلاعات یکسانی را بین کامپوننت‌ها به اشتراک گذاشت.
بنابراین توصیه شده‌است که از خاصیت providers کامپوننت‌های غیر ریشه‌ای، صرفنظر کرده و سرویس‌های خود را تنها در بالاترین سطح کامپوننت‌های تعریف شده، یعنی در فایل app.component.ts ثبت و معرفی کنید. به این ترتیب تک وهله‌ی ایجاد شده‌ی در اینجا، در این کامپوننت ریشه‌ای و تمام زیر کامپوننت‌های آن (یعنی تمام کامپوننت‌های دیگر برنامه) به صورت یکسانی در دسترس قرار می‌گیرد.
به همین جهت فایل app.component.ts را گشوده و تغییرات ذیل را به آن اعمال کنید:
import { Component } from 'angular2/core';
import { ProductListComponent } from './products/product-list.component';
import { ProductService } from './products/product.service';
 
@Component({
    selector: 'pm-app',
    template:`
    <div><h1>{{pageTitle}}</h1>
        <pm-products></pm-products>
    </div>
    `,
    directives: [ProductListComponent],
    providers: [ProductService]
})
export class AppComponent {
    pageTitle: string = "DNT AngularJS 2.0 APP";
}
در اینجا دو تغییر جدید صورت گرفته‌اند:
الف) خاصیت providers که آرایه‌ای از سرویس‌ها را قبول می‌کند، با ProductService مقدار دهی شده‌است.
ب) در ابتدای فایل، ProductService، از ماژول آن import گردیده‌است.


تزریق سرویس‌ها به کامپوننت‌ها

تا اینجا یک سرویس جدید را ایجاد کردیم و سپس آن‌را به AngularJS 2.0 Injector معرفی نمودیم. اکنون نوبت به استفاده و تزریق آن، به کلاسی است که به این وابستگی نیاز دارد. در TypeScript، تزریق وابستگی‌ها در سازنده‌ی یک کلاس صورت می‌گیرند. هر کلاس، دارای متد سازنده‌ای است که در زمان وهله سازی آن، اجرا می‌شود. اگر نیاز به تزریق وابستگی‌ها باشد، تعریف این سازنده به صورت صریح، ضروری است. باید دقت داشت که هدف اصلی از متد سازنده، آغاز و مقدار دهی متغیرها و وابستگی‌های مورد نیاز یک کلاس است و باید تا حد امکان از منطق‌های طولانی عاری باشد.
در ادامه فایل product-list.component.ts را گشوده و سپس سازنده‌ی ذیل را به آن اضافه کنید:
import { ProductService } from './product.service';
export class ProductListComponent implements OnInit {
    pageTitle: string = 'Product List';
    imageWidth: number = 50;
    imageMargin: number = 2;
    showImage: boolean = false;
    listFilter: string = 'cart';
 
    constructor(private _productService: ProductService) {
    }
سازنده‌ی کلاس عموما پس از لیست خواص آن کلاس تعریف می‌شود و پیش از تعاریف سایر متدهای آن.
روش خلاصه شده‌ای که در اینجا جهت تعریف سازنده‌ی کلاس و متغیر تعریف شده‌ی در آن بکار گرفته شده، معادل قطعه کد متداول ذیل است و هر دو حالت ذکر شده، در TypeScript یکی می‌باشند:
private _productService: ProductService;
constructor(productService: ProductService) {
   _productService = productService;
}
در اینجا سرویس مورد نیاز را به صورت یک متغیر private در سازنده‌ی کلاس ذکر می‌کنیم (مرسوم است متغیرهای private با _ شروع شوند). همچنین این سرویس باید در لیست import ابتدای ماژول جاری نیز ذکر شود.
این وابستگی در اولین باری که کلاس کامپوننت، توسط AngularJS 2.0 وهله سازی می‌شود، از لیست providers ثبت شده‌ی در کامپوننت ریشه‌ی سایت، تامین خواهد شد.
اکنون نوبت به استفاده‌ی از این سرویس تزریق شده‌است. به همین جهت ابتدا لیست عناصر آرایه‌ی خاصیت products را حذف می‌کنیم (برای اینکه قرار است این سرویس، کار تامین اطلاعات را انجام دهد و نه کلاس کامپوننت).
 products: IProduct[];
خوب، در ادامه، کدهای مقدار دهی آرایه‌ی products را از سرویس دریافتی، در کجا قرار دهیم؟ شاید عنوان کنید که در همین متد سازنده‌ی کلاس نیز می‌توان این‌کار را انجام داد.
 this.products = _productService.getProducts();
هر چند در مثال جاری که از یک آرایه‌ی از پیش تعریف شده، برای این مقصود استفاده می‌شود، این مقدار دهی مشکلی را ایجاد نخواهد کرد، اما در قسمت بعدی که می‌خواهیم آن‌را از سرور دریافت کنیم، فراخوانی متد getProducts، اندکی زمانبر خواهد بود. بنابراین رویه‌ی کلی این است که کدهای زمانبر، نباید در سازنده‌ی یک کلاس قرار گیرند؛ چون سبب تاخیر در بارگذاری تمام قسمت‌های آن می‌شوند.
به همین جهت روش صحیح انجام این مقدار دهی، با پیاده سازی life cycle hook ویژه‌ای به نام OnInit است که در قسمت پنجم آن‌را معرفی کردیم:
export class ProductListComponent implements OnInit {
products: IProduct[];

constructor(private _productService: ProductService) {
}

ngOnInit(): void {
    //console.log('In OnInit');
    this.products = this._productService.getProducts();
}
هر نوع عملیات آغازین مقدار دهی متغیرها و خواص کامپوننت‌ها باید در ngOnInit مربوط به هوک OnInit انجام شود که نمونه‌ای از آن‌را در کدهای فوق ملاحظه می‌کنید.
در اینجا اکنون خاصیت products عاری است از ذکر صریح عناصر تشکیل دهنده‌ی آن. سپس وابستگی مورد نیاز، در سازنده‌ی کلاس تزریق شده‌است و در آخر، در رویداد چرخه‌ی حیات ngOnInit، با استفاده از این وابستگی تزریقی، لیست محصولات دریافت و به خاصیت عمومی products نسبت داده شده‌است.

در ادامه برنامه را اجرا کنید. باید هنوز هم مطابق قبل، لیست محصولات قابل مشاهده باشد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: MVC5Angular2.part7.zip


خلاصه‌ی بحث
فرآیند کلی تعریف یک سرویس AngularJS 2.0، تفاوتی با ساخت یک کامپوننت یا Pipe سفارشی ندارد. پس از تعریف کلاسی که نام آن ختم شده‌ی به Service است، آن‌را مزین به ()Injectable@ می‌کنیم. سپس این سرویس را در بالاترین سطح کامپوننت‌های موجود یا همان کامپوننت ریشه‌ی سایت، ثبت و معرفی می‌کنیم؛ تا تنها یک وهله از آن توسط AngularJS 2.0 Injector ایجاد شده و در اختیار تمام کامپوننت‌های برنامه قرار گیرد. البته اگر این سرویس تنها در یک کامپوننت استفاده می‌شود و قصد به اشتراک گذاری اطلاعات آن‌را نداریم، می‌توان سطح سلسله مراتب دسترسی به آن‌را نیز کاهش داد. برای مثال این سرویس را در لیست providers همان کامپوننت ویژه، ثبت و معرفی کرد. به این ترتیب تنها این کامپوننت خاص و فرزندان آن دسترسی به امکانات سرویس مدنظر را می‌یابند و نه تمام کامپوننت‌های دیگر تعریف شده‌ی در برنامه.
در ادامه هر کلاسی که به این سرویس نیاز دارد (با توجه به سلسه مراتب دسترسی ذکر شده)، تنها کافی است در سازنده‌ی خود، این وابستگی را اعلام کند تا توسط AngularJS 2.0 Injector تامین گردد.
مطالب
مستند سازی ASP.NET Core 2x API توسط OpenAPI Swagger - قسمت هفتم - سفارشی سازی ظاهر مستندات API
امکان کنترل کامل و سفارشی سازی ظاهر نهایی Swagger-UI وجود دارد که جزئیات آن‌را در این قسمت بررسی خواهیم کرد.


بهبود ظاهر کامنت‌ها با بکارگیری Markdown

Markdown زبان سبکی است برای تعیین شیوه‌نامه‌ی نمایش متون ساده. اگر پیشتر با سیستم ارسال نظرات Github و یا Stackoverflow کار کرده باشید، قطعا با آن آشنایی دارید. توضیحات کامل و جزئیات آن‌را می‌توانید در آدرس markdownguide.org مطالعه کنید. خوشبختانه امکان استفاده‌ی از Markdown در OpenAPI spec نیز وجود دارد که سبب بهبود ظاهر مستندات نهایی حاصل از آن خواهد شد.
در قسمت سوم، سعی کردیم مثالی را توسط remarks، به قسمت Patch اضافه کنیم که ظاهر آن، آنچنان مطلوب به نظر نمی‌رسد و بهتر است آن‌را به صورت یک قطعه کد نمایش داد:


برای بهبود این ظاهر می‌توان از Markdown استفاده کرد. بنابراین ابتدا تمام backslash‌های اضافه شده را که جهت نمایش خطوط جدید اضافه شده بودند، حذف می‌کنیم. در Markdown خطوط جدید با درج حداقل 2 فاصله (space) و یک سطر جدید مشخص می‌شوند. همچنین استفاده‌ی از ** سبب ضخیم شدن نمایش عبارت‌ها می‌شود. برای اینکه قطعه کد نوشته شده را در Markdown به صورت کدی با پس زمینه‌ای مشخص نمایش دهیم، پیش از شروع هر سطر آن نیاز است یک tab و یا 4 فاصله (space) درج شوند:
/// <remarks>
/// Sample request (this request updates the author's **first name**)
///
///     PATCH /authors/id
///     [
///         {
///           "op": "replace",
///           "path": "/firstname",
///           "value": "new first name"
///           }
///     ]
/// </remarks>
پس از این تغییرات خواهیم داشت:

که نسبت به حالت قبلی بسیار بهتر به نظر می‌رسد.
در نگارش فعلی، استفاده‌ی از Markdown برای توضیحات remarks، پارامترها و response codes پشتیبانی می‌شود؛ اما نه برای قسمت summary که برای نگارش بعدی درنظر گرفته شده‌است. همچنین از قابلیت‌های پیشترفته‌ی Markdown هم استفاده نکنید (در کل نیاز به مقداری سعی و خطا دارد تا مشخص شود چه قابلیت‌هایی را پشتیبانی می‌کند).


سفارشی سازی مقدماتی UI به کمک تنظیمات API آن

جائیکه تنظیمات میان‌افزار Swashbuckle.AspNetCore در کلاس Starup تعریف می‌شوند، می‌توان تغییراتی را نیز در UI آن اعمال کرد:
namespace OpenAPISwaggerDoc.Web
{
    public class Startup
    {
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
        {
    // ...
            app.UseSwaggerUI(setupAction =>
            {
                setupAction.SwaggerEndpoint(
                    url: "/swagger/LibraryOpenAPISpecification/swagger.json",
                    name: "Library API");
                setupAction.RoutePrefix = "";

                setupAction.DefaultModelExpandDepth(2);
                setupAction.DefaultModelRendering(Swashbuckle.AspNetCore.SwaggerUI.ModelRendering.Model);
                setupAction.DocExpansion(Swashbuckle.AspNetCore.SwaggerUI.DocExpansion.None);
                setupAction.EnableDeepLinking();
                setupAction.DisplayOperationId();
            });
    // ...
        }
    }
}
با این خروجی که به علت تنظیم DocExpansion آن به None، اینبار لیست قابلیت‌ها را به صورت باز شده نمایش نمی‌دهد:


همچنین چون DefaultModelRendering به Model تنظیم شده‌است، اینبار بجای مثال، مشخصات مدل را به صورت پیش‌فرض نمایش می‌دهد:


کار DisplayOperationId نمایش Id هر Operation است؛ مانند get_api_authors. در اینجا Operation همان مداخل API ما هستند و به عنوان هر قسمت، Tag گفته می‌شود؛ مانند Authors و یا Books:


با فعالسازی EnableDeepLinking، آدرس‌هایی مانند tagName/# و یا tagName/OperationId/# قابلیت مرور و بازشدن خودکار را پیدا می‌کنند (tagName همان نام کنترلر است و OperationId همان اکشن متدی که عمومی شده‌است). برای مثال اگر آدرس https://localhost:5001/index.html#/Books/get_api_authors__authorId__books را در یک برگه‌ی جدید مرورگر باز کنیم، بلافاصله گروه Books، باز شده و سپس به اکشن متد یا مدخلی که Id آن ذکر شده‌است، هدایت می‌شویم:



اعمال تغییرات پیشرفته در UI

Swagger-UI در اصل از یک سری فایل html، css، js و فونت تشکیل شده‌است که آن‌ها را می‌توانید در آدرس src/Swashbuckle.AspNetCore.SwaggerUI مشاهده کنید. برای مثال فایل index.html آن‌را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید. اصل آن در div ای با id مساوی swagger-ui رخ می‌دهد و در این قسمت است که رابط کاربری آن به صورت پویا تولید شده و رندر خواهد شد. بررسی فایل‌های js و css آن در این مخزن کد مشکل است؛ چون نگارش فشرده شده‌ی آن هستند. به همین جهت می‌توان به مخزن کد اصلی Swagger-UI که نگارش جایگذاری شده‌ی آن (embedded) توسط Swashbuckle.AspNetCore ارائه می‌شود، رجوع کرد. برای مثال در پوشه‌ی src/styles آن، اصل فایل‌های css آن برای سفارشی سازی وجود دارند.

پس از اعمال تغییرات خود، می‌توانید css و یا js سفارشی خود را به نحو زیر به تنظیمات app.UseSwaggerUI سیستم معرفی کنید:
setupAction.InjectStylesheet("/Assets/custom-ui.css");
setupAction.InjectJavaScript("/Assets/custom-js.js");
باید دقت داشت که این فایل‌ها باید در پوشه‌ی wwwroot قرار گرفته و قابل دسترسی باشند.
برای اعمال تغییرات اساسی و تزریق صفحه‌ی index.html جدیدی، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
setupAction.IndexStream = () => 
    GetType().Assembly.GetManifestResourceStream(
  "OpenAPISwaggerDoc.Web.EmbeddedAssets.index.html");
نکته‌ی مهم: اینبار این فایل باید به صورت embedded ارائه شود. به همین جهت در مثال فوق، عبارت OpenAPISwaggerDoc.Web به فضای نام اصلی اسمبلی جاری اشاره می‌کند. سپس EmbeddedAssets، نام پوشه‌ای است که فایل index.html سفارشی سازی شده، در آن قرار خواهد گرفت. اکنون برای اینکه این فایل را به صورت EmbeddedResource معرفی کنیم، نیاز است فایل csproj را به نحو زیر ویرایش کرد:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">
  <ItemGroup>
    <None Remove="EmbeddedAssets\index.html" />
  </ItemGroup>

  <ItemGroup>
    <EmbeddedResource Include="EmbeddedAssets\index.html" />
  </ItemGroup>
</Project>

کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: OpenAPISwaggerDoc-07.zip
مطالب
مقایسه بین Proxy و ChannelFactory در WCF
برای ساخت یک WCF Client یا دسترسی به یک سرویس WCF دو راه وجود دارد.
  • استفاده از WCF Proxy
  • استفاده از ChannelFactory

قصد دارم طی یک مقایسه کوتاه این دو روش را بررسی کنیم:

WCF Proxy:

Proxy در واقع یک کلاس CLR است که به عنوان نماینده یک اینترفیس که از نوع  Service Contract است مورد استفاده قرار می‌گیرد. یا به زبان ساده تر، یک Proxy در واقع نماینده Service Contract ای که سمت سرور پیاده سازی شده است در سمت کلاینت خواهد بود. Proxy تمام متد یا Operation Contract‌های سمت سرور را داراست به همراه یک سری متد‌ها و خواص دیگر برای مدیریت چرخه طول عمر سرویس،  هم چنین اطلاعات مربوط به وضعیت سرویس و نحوه اتصال آن به سرور. ساخت Proxy به دو روش امکان پذیر است:

  • با استفاده از امکانات AddServiceReference موجود در Visual Studio. کافیست از پنجره معروف زیر با استفاده از یک URL سرویس مورد نظر را به پروژه سمت کلاینت خود اضافه نمایید

همچنین  می‌توانید از قسمت Advanced نیز برای تنظیمات خاص مورد نظر خود(مثل تولید کد برای متد‌های Async یا تعیین نوع Collection‌ها در هنگام انتقال داده و ...) استفاده نمایید.

  • با استفاده از SvcUtil.exe . کاربرد svcutil.exe در موارد Metadata Export، Service Validtation، XmlSerialization Type Generator و Metadata Download و ... خلاصه می‌شود. با استفاده از Vs.Net Command Promptو svcutil می‌توان به سرویس مورد نظر دسترسی داشت.مثال
    svcutil.exe /language:vb /out:generatedProxy.vb /config:app.config http://localhost:8000/ServiceModelSamples/service

ChannelFactory:

ChannelFactory یک کلاس تعبیه شده در دات نت می‌باشد که به وسیله یک اینترفیس که به عنوان تعاریف سرویس سمت سرور است یک نمونه از سرویس مورد نظر را برای ما خواهد ساخت. اما به خاظر داشته باشید از این روش زمانی می‌توان استفاده کرد که دسترسی کامل به سمت سرور و کلاینت داشته باشید.

برای آشنایی با نحوه پیاده سازی به این روش نیز می‌توانید از این مقاله کمک بگیرید.

مثال:

public static TChannel CreateChannel()
        {
            IBookService service;

            var endPointAddress = new EndpointAddress( "http://localhost:7000/service.svc" );

            var httpBinding = new BasicHttpBinding();
            
            ChannelFactory<TChannel> factory = new ChannelFactory<TChannel>( httpBinding, endPointAddress );

            instance= factory.CreateChannel();

            return instance;
        }
همان طور که مشاهده می‌کنید در این روش نیاز به یک EndpointAddress به همراه یک نمونه از نوع Binding مورد نظر دارید. نوع این Binding حتما باید با نوع نمونه ساخته شده در سمت سرور که برای هاست کردن سرویس‌ها مورد استفاده قرار گرفته است یکی باشد. این نوع‌ها می‌تواند شامل NetTcpBidning ،WShttpBinding  BasicHttpBinding ،WSDualHttpBinding، MSMQ Binding و البته چند نوع دیگر نیز باشد.
در نتیجه برای ساخت یک سرویس به روش ChannelFactory باید مراحل زیر را طی نمایید:
  • یک نمونه از WCF Binding بسازید
  • یک نمونه از کلاس EndPointAddress به همراه آدرس سرویس مورد نظر در سمت سرور بسازید(البته می‌توان این مرحله را نادیده گرفت و آدرس سرویس را مستقیما به نمونه ChannelFactory به عنوان پارامتر پاس داد)
  • یک نمونه از کلاس ChannelFactory یا استفاده از EndPointAddress بسازید
  • با استفاده از ChannelFactory یک نمونه از Channel مورد نظر را فراخوانی نمایید(فراخوانی متد CreateChannel)

تفاوت‌های دو روش

Proxy
 ChannelFactory
فقط نیاز به یک URL برای ساخت سرویس مورد نظر دارد. بقیه مراحل توسط ابزار‌های مرتبط انجام خواهد شد  
 شما نیاز به دسترسی مستقیم به اسمبلی حاوی Service Contract پروژه خود دارید.
 استفاده از این روش بسیار آسان و ساده است
 پیاده سازی آن پیچیدگی بیشتر دارد
فهم مفاهیم این روش بسیار راحت است
نیاز به دانش اولیه از مفاهیم WCF برای پیاده سازی دارد
 زمانی که میزان تغییرات در کلاس‌های مدل و Entity‌ها زیاد باشد این روش بسیار موثر است.(مدیریت تغییرات در WCF)
 زمانی که اطمینان دارید که مدل و entity‌ها پروژه زیاد تغییر نخواهند کرد و از طرفی نیاز به کد نویسی کمتر در سمت کلاینت دارید، این روش موثرتر خواهد بود
 فقط به اینترفیس هایی که دارای ServiceContractAttribute هستند دسترسی خواهیم داشت.
به تمام اینترفیس‌های تعریف شده در بخش  Contracts دسترسی داریم.
 فقط به متد‌های که دارای OperationContractAttribute هستند دسترسی خواهیم داشت.    به تمام متد‌های عمومی سرویس دسترسی داریم.  

آیا می‌توان از روش AddServiceReference تعبیه شده در Vs.Net، برای ساخت ChannelFactory استفاده کرد؟

بله! کافیست هنگام ساخت سرویس، در پنجره AddServiceReference از قسمت Advanced وارد برگه تنظیمات شوید. سپس تیک مربوط به قسمت های  Reused Type in referenced assemblies  و Reused Types in specified referenced assemblies را بزنید. بعد از لیست پایین، اسمبلی‌های مربوط به Domain Model و هم چنین Contract‌های سمت سرور را انتخاب نمایید. در این حالت شما از روش Channel Factory برای ساخت سرویس WCF استفاده کرده اید.

مطالب
مایکرو سرویس‌ها - قسمت 2 - بررسی ویژگی‌ها
در قسمت قبل با مفهوم مایکرو سرویس‌ها آشنا شدیم. سرویس‌های کوچک و مجزایی که بصورت مستقل، قابلیت توسعه و استقرار دارند و در راستای انجام یک قابلیت کسب و کار در اختیار دیگران قرار می‌گیرند.

ویژگی‌های یک مایکرو سرویس چیست؟

بعد از آشنایی با معماری مایکرو سرویس‌ها می‌خواهیم با ویژگی‌های آن آشنا شویم. البته باید به این نکته توجه داشت که همه‌ی معماری‌های مایکروسرویس‌ها این ویژگی‌ها را ندارند؛ ولی میتوان انتظار داشت اکثر آن‌ها این ویژگی‌ها را از خود به نمایش بگذارند.

Componentization via Services 

تعریف ما از component، واحدی از نرم افزار می‌باشد که به تنهایی قابل جایگزینی و به‌روز رسانی می‌باشد.
همانطور که گفته شد، مایکرو سرویس‌ها یک نرم افزار را به سرویس‌های (business component) کوچکتری تقسیم میکنند که به تنهایی قابل توسعه و استقرار می‌باشند. ما کتابخانه‌ها را به عنوان component در نظر میگیریم که به نرم افزار ما پیوند خورده‌اند و به وسیله فراخوانی توابع در پروسه نرم افزار قابل استفاده می‌باشند. در حالیکه سرویس‌ها componentهایی هستند که خارج از پروسه نرم افزار ما می‌باشند و به وسیله مکانیزم‌های ارتباطی مانند Web Service Request و Remote Procedure Call قابل دسترسی هستند.
در سیستم های یکپارچه که از چندین  component تشکیل شده‌اند و این componentها در جریان یک پروسه با هم در ارتباط هستند، اگر بخواهیم در یک component تغییر ایجاد کنیم، این تغییر نیازمند استقرار مجدد کل سیستم می‌باشد. در حالیکه در معماری مایکرسرویس، کافی است شما  component (سرویس) ای را که تغییر کرده‌است، دوباره مستقر کنید و سایر بخشهای سیستم از این تغییر تاثیر نمی‌پذیرند.

Technology Heterogeneity 

یک سیستم را در نظر بگیرید که از همکاری  چندین سرویس تشکیل شده‌است. ما میتوانیم تصمیم بگیریم که برای هر کدام از سرویسها از تکنولوژی متفاوتی استفاده کنیم. این امر به ما اجازه می‌دهد برای حل هر مشکل، از بهترین ابزار و تکنولوژی استفاده کنیم. این امر بر خلاف سیستم‌هایی که تنها باید از تکنولوژی بکار رفته در سیستم استفاده کنند، انعطاف پذیری سیستم را بسیار بالا می‌برد.
برای روشن شدن موضوع فرض کنید می‌خواهیم در بخشی از سیستم، performance را افزایش دهیم. برای این امر میتوانیم از هر تکنولوژی که به ما کمک میکند، استفاده کنیم. برای نمونه در یک سیستم شبکه اجتماعی، می‌توانیم اطلاعات مربوط به کاربران و ارتباطات آن‌ها را در یک دیتابیس مبتنی بر گراف و اطلاعات مربوط به پست‌ها و نظرات کاربران را در یک دیتابیس سندگرا ذخیره کنیم. به این ترتیب مشاهده میکنیم که وابسته‌ی به تکنولوژی خاصی نمی‌باشیم و می‌توانیم بر اساس نیاز خود، از تکنولوژی مورد نظر بهره ببریم.


مایکرو سرویسها به ما این اجازه را میدهند تا در انتخاب تکنولوژی‌ها نهایت دقت را انجام دهیم و متوجه شویم که تکنولوژی‌های جدید چگونه میتوانند به ما کمک کنند.
یکی از بزرگترین موانع در استفاده و انتخاب یک تکنولوژی جدید، ایجاد وابستگی سیستم به آن می‌باشد. در یک سیستم یکپارچه چنانچه قصد تغییر زبان مورد استفاده یا دیتابیس یا فریمورک مورد استفاده را داشته باشیم، سیستم هزینه‌ی سنگینی را متحمل می‌شود. در حالیکه در مایکرو سرویسها می‌توانیم این تغییرات را با کمترین هزینه انجام دهیم. البته باید توجه داشت که استفاده از تکنولوژی جدید چالش‌ها و سربار‌های خودش را دارد و انتخاب یک تکنولوژی جدید نیازمند بررسی کارشناسانه و دقیق می‌باشد.

Resilience 

چنانچه یکی ازسرویسها دچار اشکال شود و این مسئله بصورت زنجیروار برای تمام سرویس‌ها رخ ندهد، با جدا شدن آن سرویس، درروند کار سیستم خللی بوجود نمی‌آید و سیستم بدون کمترین مشکلی به ادامه کار خود می‌پردازد. یعنی محدوده یک سرویس، دیوار حائلی می‌شود تا سایر بخشها تاثیر نپذیرند. در سیستم‌های یکپارچه چنانچه یک سرویس دچار اشکال شود، سایر بخش‌های سیستم نیز غیر قابل استفاده می‌شوند. البته می‌توان با نصب نسخه‌های متفاوتی بر روی ماشین‌های متفاوت (Scale out)، تاثیر اینگونه اختلالات را تا حدودی کاهش داد. اما بوسیله مایکرو سرویسها می‌توانیم سیستم‌هایی را بسازیم که قادرند با خطاهای بوجود آمده در سرویس‌ها به‌درستی رفتار کنند؛ تا خللی در کار سیستم ایجاد نشود.

Scaling

فرض کنید در بخشی ازیک سیستم، دغدغه Performance بوجود می‌آید. چنانچه ما یک معماری یکپارچه را داشته باشیم، مجبوریم کل آن را scale کنیم. درحالیکه این مشکل تنها در بخش کوچکی از نرم افزار ایجاد شده‌است. اما اگرمعماری ما مایکرو سرویس باشد، فقط همان سرویس مربوطه را که بر روی آن دغدغه داریم، scale می‌کنیم و سایر بخش‌های نرم افزار بدون نیاز به تغییر و بزرگ شدن، به کار خود ادامه می‌دهند.


Gilt  یک خرده فروش آنلاین در صنعت مد می‌باشد که  بخاطر مسائل Performance به معماری مایکروسرویس‌ها روی آورد. آنها در سال 2007 با یک نرم افزار یکپارچه شروع به کار کردند. اما بعد از دوسال سیستم آنها قادر به مقابله با ترافیک سایت نبود. آنها با تقسیم بندی قسمت‌های اصلی سیستم خود به مایکرو سرویسها، توانستند خیلی بهتر و موثرتر با ترافیک رسیده مقابله کنند و قابلیت دسترسی پذیری سیستم را افزایش دهند. در حال حاضر سیستم  آنها از حدود 450 مایکرو سرویس تشکیل شده که هر کدام روی چندین ماشین مختلف در حال اجرا می‌باشند.


Ease of Deployment 

تغییر حتی یک خط کد، در برنامه‌ای که از چندین میلیون خط تشکیل شده است، ما را ملزم به استقرار مجدد کل سیستم  و انتشار نسخه جدید می‌کند. این استقرار می‌تواند تاثیر و ریسک بالایی را داشته باشد و ما را مجبور به تغییرات بیشتر و انتشار نسخه‌های دیگر کند که این حجم زیاد تغییرات ممکن است به محصول ما ضربه بزند.
اما در مایکرو سرویس‌ها یک تغییر کوچک، تمام سیستم را تحت تاثیر قرار نمی‌دهد. بلکه تنها تغییرات مربوط به سرویس مورد نظر می‌باشد که به صورت مستقل قابلیت استقرار را دارد و چنانچه سیستم دچار مشکل شود، منشاء تغییرات کاملا مشخصی می‌باشد و می‌توان سریعتر سیستم را به وضعیت قابل اطمینان بازگرداند. این ویژگی یکی از مهمترین دلایلی می‌باشد که شرکت‌هایی مانند Netflix و Amazon  به پیاده سازی این معماری روی آورده‌اند.

Organizational Alignment 

بسیاری از ما مشکلات مربوط به پروژه‌های بزرگ و تیم‌های بزرگ را تجربه کرده‌ایم و این مشکلات زمانیکه اعضای تیم به‌صورت متمرکز در کنار هم نباشند، افزایش پیدا می‌کند. ما میدانیم که اگر یک تیم کوچک، بر روی قطعه کد کوچکتری کار کند، می‌تواند بسیار موثرتر باشد تا زمانیکه یک تیم بزرگ، درگیر یک کد بزرگ شود.
مایکرو سرویس‌ها این امکان را به ما می‌دهند تا معماری خود را با ساختار سازمانی خود هم راستا کنیم  و به ما کمک میکنند تا با تقسیم ساختار نرم افزار به بخش‌های کوچکتر وایجاد تیم‌های کوچکتر مختص هر بخش، بازدهی و تاثیر تیم‌ها را در سازمان، افزایش دهیم.

Composability

یکی از ویژگی‌های کلیدی که در سیستم‌های توزیع شده و سرویس گرا به آن وعده داده می‌شود، قابلیت استفاده مجدد از functionality‌های سیستم می‌باشد. مایکرو سرویس‌ها این امکان را برای ما فراهم می‌کنند تا functionality ‌های سیستم، به روش‌های مختلف و با اهداف گوناگونی مورد استفاده قرار گیرند. اینکه استفاده کنندگان نرم‌افزار ما چگونه از آن استفاده می‌کنند، برای ما مهم است. در حال حاضر ما باید درباره راه‌های مختلفی که می‌توانند قابلیت‌های سیستم را باهم ترکیب کنند تا در برنامه‌های وب، موبایل و یا ابزار‌های پوشیدنی مورد استفاده قرار گیرند، فکر کنیم. در مایکرو سرویس تفکر ما این است که بخش‌های مختلف سیستم خود را از هم جدا کنیم و این بخشها توسط استفاده کننده‌های بیرونی قابل دسترسی باشند و با تغییر شرایط بتوانیم  بخش‌های گوناگونی را بسازیم.


Optimizing for Replaceability

اگر شما در یک سازمان متوسط و یا بزرگ، مشغول به کار باشید، ممکن است با یک سیستم بزرگ و قدیمی مواجه شده باشید که در گوشه‌ای از سازمان در حال استفاده می‌باشد و هیچ کسی رغبت نزدیک شدن به آن و دست بردن در آن را ندارد و اگر کسی از شما بپرسد «چرا نمی‌توان آن را تغییر داد؟» خواهید گفت این کار، بسیار پرریسک و پردردسر است.
با استفاده از معماری مایکروسرویس، هزینه این تغییرات به مراتب کمتر و تغییرات با ضریب اطمینان بالاتری انجام می‌شوند.