مطالب
اصلاح daylight saving time ویندوز تا 90 سال بعد
چند سالی هست (از سال 2009) که آپدیت‌های daylight saving time ویندوز شامل حال تنظیمات رسمی ایران نمی‌شود. برای نمونه، همین یکی دو روز قبل بود که ساعت ویندوز به صورت خودکار تغییر کرد؛ درحالیکه باید در انتهای روز 30 شهریور اینکار صورت می‌گرفت.
اطلاعات daylight saving time یا بازه صرفه جویی زمانی ویندوز در دو مدخل رجیستری زیر ثبت می‌شوند:
[HKEY_LOCAL_MACHINE\SYSTEM\CurrentControlSet\Control\TimeZoneInformation]
[HKEY_LOCAL_MACHINE\SOFTWARE\Microsoft\Windows NT\CurrentVersion\Time Zones\Iran Standard Time]



تصویر سوم مرتبط است به ویندوزهای ویستا به بعد که مفهوم dynamic daylight saving time در آن‌ها معرفی شده است.
در اینجا یک نمونه اطلاعات زمانی ثبت شده مرتبط با ایران را مشاهده می‌کنید:
Windows Registry Editor Version 5.00

[HKEY_LOCAL_MACHINE\SOFTWARE\Microsoft\Windows NT\CurrentVersion\Time Zones\Iran Standard Time]
"Display"="(GMT+03:30) Tehran"
"Dlt"="Iran Daylight Time"
"Std"="Iran Standard Time"
"MapID"="-1,72"
"Index"=dword:000000a0
"TZI"=hex:2e,ff,ff,ff,00,00,00,00,c4,ff,ff,ff,00,00,09,00,04,00,03,00,17,00,3b,\
  00,3b,00,00,00,00,00,03,00,02,00,03,00,17,00,3b,00,3b,00,00,00
TZI ایی که در اینجا وجود دارد، دارای یک چنین ساختاری است:
using System.Runtime.InteropServices;

namespace TimeZoneInfo.Core
{
    [StructLayout(LayoutKind.Sequential)]
    public struct TZI
    {
        public int Bias;
        public int StandardBias;
        public int DaylightBias;
        public SystemTime StandardDate;
        public SystemTime DaylightDate;
    }
}
و SystemTime آن نیز به نحو زیر تعریف شده است:
using System;
using System.Runtime.InteropServices;

namespace TimeZoneInfo.Core
{
    [StructLayoutAttribute(LayoutKind.Sequential)]
    public struct SystemTime
    {
        public short Year;
        public short Month;
        public short DayOfWeek;
        public short Day;
        public short Hour;
        public short Minute;
        public short Second;
        public short Milliseconds;
    }
}
برای مثال اگر اطلاعات درج شده در TZI به صورت زیر باشد:
2C 01 00 00 00 00 00 00
C4 FF FF FF 00 00 0A 00
00 00 05 00 02 00 00 00
00 00 00 00 00 00 04 00
00 00 01 00 02 00 00 00
00 00 00 00
نمونه رمزگشایی شده آن به نحو ذیل خواهد بود:
(little-endian)   => (big-endian)
  2C 01 00 00     => 00 00 01 2C = 300 Bias
  00 00 00 00     => 00 00 00 00 = 0 Std Bias
  C4 FF FF FF     => FF FF FF C4 = 4294967236 Dlt Bias
( SYSTEM TIME ) StandardDate
  00 00           => 00 00 = Year
  0A 00           => 00 0A = Month
  00 00           => 00 00 = Day of Week
  05 00           => 00 05 = Day
  02 00           => 00 02 = Hour
  00 00           => 00 00 = Minutes
  00 00           => 00 00 = Seconds
  00 00           => 00 00 = Milliseconds
( SYSTEM TIME ) DaylightDate
  00 00           => 00 00 = Year
  04 00           => 00 04 = Month
  00 00           => 00 00 = Day of Week
  01 00           => 00 01 = Day
  02 00           => 00 02 = Hour
  00 00           => 00 00 = Minutes
  00 00           => 00 00 = Seconds
  00 00           => 00 00 = Milliseconds
در ساختار SystemTime متناظر با TZI، فیلد Day دارای مقدار روز در یک ماه نیست. به معنای شماره هفته است. مثلا پنج شنبه (DayOfWeek) هفته سوم (Day) ماه 9 سال 2012.
همچنین Day از یک شروع می‌شود و DayOfWeek از صفر. Year اگر صفر وارد شود به معنای زمان نسبی است و برای سال بعد نیز می‌تواند کاربرد داشته باشد (و عموما صفر تعریف شده است).
بنابراین برای تبدیل DateTime به SystemTime سازگار با TZI به فرمول زیر خواهیم رسید:
        public static SystemTime ToSystemTime(DateTime time)
        {
            var result = new SystemTime
            {
                Year = 0, // سال نسبی وارد می‌شود نه مطلق
                Month = (short)time.Month,
                DayOfWeek = (short)time.DayOfWeek,
                Hour = (short)time.Hour,
                Minute = (short)time.Minute,
                Second = (short)time.Second,
                Milliseconds = (short)time.Millisecond
            };

            int weekdayOfMonth = 1; // شماره هفته است نه شماره روز
            for (int dd = time.Day; dd > 7; dd -= 7)
                weekdayOfMonth++;

            result.Day = (short)weekdayOfMonth;

            return result;
        }
در ادامه نیاز خواهیم داشت تا ساختار TZI سفارشی و بازسازی شده خودمان را بتوانیم به آرایه‌ای از بایت‌ها تبدیل کنیم تا بتوان در همان مدخل رجیستری نوشت. اینکار را توسط متد SerializeByteArray زیر می‌توان انجام داد:
using System;
using System.Runtime.InteropServices;

namespace TimeZoneInfo.Core
{
    public static class ByteUtils
    {
        public static Byte[] SerializeByteArray<T>(T msg) where T : struct
        {
            int objsize = Marshal.SizeOf(typeof(T));
            Byte[] ret = new Byte[objsize];

            IntPtr buff = Marshal.AllocHGlobal(objsize);
            Marshal.StructureToPtr(msg, buff, true);
            Marshal.Copy(buff, ret, 0, objsize);
            Marshal.FreeHGlobal(buff);

            return ret;
        }
    }
}
و اگر اینکار را تا بیش از 90 سال بعد بر اساس تاریخ ایران انجام داده و مداخل رجیستری ویندوز را تکمیل کنیم، خروجی آن فایل reg زیر خواهد بود که به سادگی با کلیک راست و انتخاب گزینه‌ی merge به رجیستری ویندوز اضافه شده و تا چندین سال بعد، مشکل تنظیمات DST را برطرف خواهد کرد:
پس از اعمال تغییرات فوق، نیاز است یکبار ویندوز را ری استارت کنید.
مطالب
نحوه ذخیره شدن متن در فایل‌های PDF
تبدیل بی عیب و نقص یک فایل PDF (انواع و اقسام آن‌ها) به متن قابل درک بسیار مشکل است. در ادامه بررسی خواهیم کرد که چرا.
برخلاف تصور عموم، ساختار یک صفحه PDF شبیه به یک صفحه فایل Word نیست. این صفحات درحقیقت نوعی Canvas برای نقاشی هستند. در این بوم نقاشی، شکل، تصویر، متن و غیره در مختصات خاصی قرار خواهند گرفت. حتی کلمه «متن» می‌تواند به صورت سه حرف در سه مختصات خاص یک صفحه PDF نقاشی شود. برای درک بهتر این مورد نیاز است سورس یک صفحه PDF را بررسی کرد.

نحوه استخراج سورس یک صفحه PDF

using System.Diagnostics;
using System.IO;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;

namespace TestReaders
{
    class Program
    {
        static void writePdf()
        {
            using (var document = new Document(PageSize.A4))
            {
                var writer = PdfWriter.GetInstance(document, new FileStream("test.pdf", FileMode.Create));
                document.Open();

                document.Add(new Paragraph("Test"));

                PdfContentByte cb = writer.DirectContent;
                BaseFont bf = BaseFont.CreateFont();
                cb.BeginText();
                cb.SetFontAndSize(bf, 12);
                cb.MoveText(88.66f, 367);
                cb.ShowText("ld");
                cb.MoveText(-22f, 0);
                cb.ShowText("Wor");
                cb.MoveText(-15.33f, 0);
                cb.ShowText("llo");
                cb.MoveText(-15.33f, 0);
                cb.ShowText("He"); 
                cb.EndText();

                PdfTemplate tmp = cb.CreateTemplate(250, 25);
                tmp.BeginText();
                tmp.SetFontAndSize(bf, 12);
                tmp.MoveText(0, 7);
                tmp.ShowText("Hello People");
                tmp.EndText();
                cb.AddTemplate(tmp, 36, 343);
            }

            Process.Start("test.pdf");
        }

        private static void readPdf()
        {
            var reader = new PdfReader("test.pdf");
            int intPageNum = reader.NumberOfPages;
            for (int i = 1; i <= intPageNum; i++)
            {
                byte[] contentBytes = reader.GetPageContent(i);
                File.WriteAllBytes("page-" + i + ".txt", contentBytes);
            }
            reader.Close();
        }

        static void Main(string[] args)
        {
            writePdf();
            readPdf();
        }
    }
}
فایل PDF تولیدی حاوی سه عبارت کامل و مفهوم می‌باشد:


اگر علاقمند باشید که سورس واقعی صفحات یک فایل PDF را مشاهده کنید، نحوه انجام آن توسط کتابخانه iTextSharp به صورت فوق است.
هرچند متد GetPageContent آرایه‌ای از بایت‌ها را بر می‌گرداند، اما اگر حاصل نهایی را در یک ادیتور متنی باز کنیم، قابل مطالعه و خواندن است. برای مثال، سورس مثال فوق (محتوای فایل page-1.txt تولید شده) به نحو زیر است:
q
BT
36 806 Td
0 -18 Td
/F1 12 Tf
(Test)Tj
0 0 Td
ET
Q
BT
/F1 12 Tf
88.66 367 Td
(ld)Tj
-22 0 Td
(Wor)Tj
-15.33 0 Td
(llo)Tj
-15.33 0 Td
(He)Tj
ET
q 1 0 0 1 36 343 cm /Xf1 Do Q
و تفسیر این عملگرها به این ترتیب است:
SaveGraphicsState(); // q
BeginText(); // BT
MoveTextPos(36, 806); // Td
MoveTextPos(0, -18); // Td
SelectFontAndSize("/F1", 12); // Tf
ShowText("(Test)"); // Tj
MoveTextPos(0, 0); // Td
EndTextObject(); // ET
RestoreGraphicsState(); // Q
BeginText(); // BT
SelectFontAndSize("/F1", 12); // Tf
MoveTextPos(88.66, 367); // Td
ShowText("(ld)"); // Tj
MoveTextPos(-22, 0); // Td
ShowText("(Wor)"); // Tj
MoveTextPos(-15.33, 0); // Td
ShowText("(llo)"); // Tj
MoveTextPos(-15.33, 0); // Td
ShowText("(He)"); // Tj
EndTextObject(); // ET
SaveGraphicsState(); // q
TransMatrix(1, 0, 0, 1, 36, 343); // cm
XObject("/Xf1"); // Do
RestoreGraphicsState(); // Q
همانطور که ملاحظه می‌کنید کلمه Test به مختصات خاصی انتقال داده شده و سپس به کمک اطلاعات فونت F1، ترسیم می‌شود.
تا اینجا استخراج متن از فایل‌های PDF ساده به نظر می‌رسد. باید به دنبال Tj گشت و حروف مرتبط با آن‌را ذخیره کرد. اما در مورد «ترسیم» عبارات hello world و hello people اینطور نیست. عبارت hello world به حروف متفاوتی تقسیم شده و سپس در مختصات مشخصی ترسیم می‌گردد. عبارت hello people به صورت یک شیء ذخیره شده در قسمت منابع فایل PDF، بازیابی و نمایش داده می‌شود و اصلا در سورس صفحه جاری وجود ندارد.
این تازه قسمتی از نحوه عملکرد فایل‌های PDF است. در فایل‌های PDF می‌توان قلم‌ها را مدفون ساخت. همچنین این قلم‌ها نیز تنها زیر مجموعه‌ای از قلم اصلی مورد استفاده هستند. برای مثال اگر عبارت Test قرار است نمایش داده شود، فقط اطلاعات T، e و s در فایل نهایی PDF قرار می‌گیرند. به علاوه امکان تغییر کلی شماره Glyph متناظر با هر حرف نیز توسط PDF writer وجود دارد. به عبارتی الزامی نیست که مشخصات اصلی فونت حتما حفظ شود.
شاید بعضی از PDFهای فارسی را دیده باشید که پس از کپی متن آن‌ها در برنامه Adobe reader و سپس paste آن در جایی دیگر، متن حاصل قابل خواندن نیست. علت این است که نحوه ذخیره سازی قلم مورد استفاده کاملا تغییر کرده است و برای بازیابی متن اینگونه فایل‌ها، استفاده از OCR ساده‌ترین روش است. برای نمونه در این قلم جدید مدفون شده، دیگر شماره کاراکتر 0x41 مساوی A نیست. بنابر سلیقه PDF writer این شماره به Glyph دیگری انتساب داده شده و چون قلم و مشخصات هندسی Glyph مورد استفاده در فایل PDF ذخیره می‌شود، برای نمایش این نوع فایل‌ها هیچگونه مشکلی وجود ندارد. اما متن آن‌ها به سادگی قابل بازیابی نیست.
مطالب
تشخیص نوع فایل با استفاده از محتوای فایل
بی‌شک اگر در سایت خود بخشی را برای دریافت فایل‌های کاربر قرار داده باشید یکی از دغدغه‌های شما اعمال فیلتر و محدودیت روی نوع فایل‌های آپلود شده توسط کاربران خواهد بود. ممکن است سیاست شما پذیرای فایل هایی با پسوند خاص (برای مثال فقط عکس) باشد ولی هیچ تضمینی وجود ندارد که فایلی با پسوند مورد نظر شما محتوایی مشابه با پسوند خود داشته باشد
اگر بخواهیم دقیق‌تر به این موضوع نگاه کنیم فرض می‌کنیم شما در وب سایت خود قسمتی برای آپلود عکس‌های کاربر قرار داده باشید و با مکانیزمی مانند این روش صحت نوع فایل‌های آپلود شده توسط کاربر را بررسی کنید.
اگر شخصی به قصد تخریب و هدر دادن فضای ذخیره سازی شما فایلی با محتوایی غیر از عکس (برای مثال یک فایل اجرایی) را تغییر پسوند داده و به جای عکس آپلود کند چه اتفاقی می‌افتد؟!
دو دلیل مهم برای چک کردن محتوای فایل خواهیم داشت:
1- جلوگیری از اتلاف حافظه ذخیره سازی (ممکن است شخص مهاجم هزاران فایل چند مگابایتی با محتوایی غیر از پسوند فایل بر روی سرور قرار دهد)
2- جلوگیری از اختلال در نمایش فایل‌های آپلود شده (بی شک عدم نمایش عکس در سایت چهره خوبی نخواهد داشت و ممکن است اعتبار سایت را زیر سوال ببرد)

همیشه برای چک کردن نوع فایل باید به دونکته توجه داشت: یکی آنکه پسوند فایل را حتما چک کنیم تا مطابق فیلتر و سیاست مورد انتظار ما باشد ، دوم اینکه به روشی که در ادامه توضیح خواهیم داد، با استفاده از محتوای باینری فایل، MimeType آنرا تشخیص دهیم.
برای اینکار ما از یک تابع API استفاده میکنیم که با استفاده از 255 بایت ابتدایی محتوای فایل، نوع فایل را مشخص می‌کند. این تابع API که FindMimeFromData نام دارد، در فایل urlmon.dll قرار دارد و گویا توسط مرورگر IE برای چک کردن نوع فایل، بر اساس محتوای آن مورد استفاده قرار می‌گیرد. ما نیز از این تابع در دات نت بهره گرفته و با پاس دادن آرایه‌ای از بایتها به آن نوع فایل خود را مشخص می‌کنیم.
کلاسی برای اینکار تهیه شده که در زیر مشاهده میکنید:
using System;
using System.Runtime.InteropServices;
using System.Reflection;

namespace Parsnet.Core
{

    public class MimeTypeDetector
    {
        [DllImport(@"urlmon.dll", CharSet = CharSet.Auto)]
        private extern static System.UInt32 FindMimeFromData(
            System.UInt32 pBC,
            [MarshalAs(UnmanagedType.LPStr)] System.String pwzUrl,
            [MarshalAs(UnmanagedType.LPArray)] byte[] pBuffer,
            System.UInt32 cbSize,
            [MarshalAs(UnmanagedType.LPStr)] System.String pwzMimeProposed,
            System.UInt32 dwMimeFlags,
            out System.UInt32 ppwzMimeOut,
            System.UInt32 dwReserverd
        );

        public string GetMimeType(byte[] content)
        {
            var result = "unknown/unknown";

            try
            {
                byte[] buffer = new byte[256];
                var length = (content.Length > 256) ? 256 : content.Length;
                Array.Copy(content, buffer, length);

                System.UInt32 mimetype;
                FindMimeFromData(0, null, buffer, 256, null, 0, out mimetype, 0);
                System.IntPtr mimeTypePtr = new IntPtr(mimetype);
                result = Marshal.PtrToStringUni(mimeTypePtr);
                Marshal.FreeCoTaskMem(mimeTypePtr);
            }
            catch (Exception ex)
            {
                //Log.WriteError(MethodInfo.GetCurrentMethod(), ex);
            }
            

            return result;
        }

    }
}
تنها نکته قابل توجه در این کد این‌است که در بدنه‌ی متد GetMimeType اگر طول آرایه از 256 بایت بیشتر شود، فقط از 256 بایت ابتدایی آن استفاده میکنیم. در غیر اینصورت کل بایت‌های آرایه، برای چک کردن محتوای فایل به کار گرفته میشوند. برای افزایش کارآیی، بهتر است هنگام فراخوانی این تابع، فقط 256 بایت را به آن ارسال کنید. بخصوص اگر حجم فایلی که باید چک شود زیاد باشد.

نحوه‌ی استفاده از کلاس فوق هم بسیار ساده است. برای مثال هنگام آپلود فایل در MVC می‌توانیم از آن استفاده کنیم:
        [HttpPost]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        public ActionResult Upload(HttpPostedFileBase file)
        {
            //ابتدا با مکانیزم مورد نظر خود پسوند فایل را چک میکنیم اگر پسوند معتبری بود بعد محتوای فایل را چک میکنیم

            var data = new byte[256];
            file.InputStream.Read(data, 0, 256);
            var detector = new Parsnet.Core.MimeTypeDetector();
            var mimeType = detector.GetMimeType(data);
            if (CheckWhiteList(mimeType) == true)
            {
                file.SaveAs("yourpath");
            }
            else
            {
                ModelState.AddModelError("InvalidFileContent", "فایل بارگزاری شده مورد پذیرش نیست.");
            }
            return View();
        }
همیشه از یک مکانیزم دیگر برای اعتبارسنجی پسوند فایل استفاده کنید. برای اینکار می‌توان با تلفیق روش فوق و این روش یک کنترل اعتبارسنجی خوب ایجاد کرد که در مطالب بعدی حتما به آن خواهم پرداخت.
مطالب
عمومی سازی الگوریتم‌ها با استفاده از Reflection
در این مقاله قصد داریم عملیات Reflection را بیشتر در انجام ساده‌تر عملیات ببینیم. عملیاتی که به همراه کار اضافه، تکراری و خسته کننده است و با استفاده از Reflection این کارها حذف شده و تعداد خطوط هم پایین می‌آید. حتی گاها ممکن است موجب استفاده‌ی مجدد از کدها شود که همگی این عوامل موجب بالا رفتن امتیاز Refactoring می‌شوند.
در مثال‌های زیر مجموعه‌ای از Reflection‌های ساده و کاملا کاربردی است که من با آن‌ها روبرو شده ام.


کوتاه سازی کدهای نمایش یک View در ASP.NET MVC با Reflection 

یکی از قسمت‌هایی که مرتبا با آن سر و کار دارید، نمایش اطلاعات است. حتی یک جدول را هم که می‌خواهید بسازید، باید ستون‌های آن جدول را یک به یک معرفی کنید. ولی در عمل، یک Reflection ساده این کار به یک تابع چند خطی و سپس برای ترسیم هر ستون جدول از دو خط استفاده خواهید کرد ولی مزیتی که دارد این است که این تابع برای تمامی جدول‌ها کاربردی عمومی پیدا می‌کند. برای نمونه دوست داشتم برای بخش مدیر، قسمت پروفایلی را ایجاد کنم و در آن اطلاعاتی چون نام، نام خانوادگی، تاریخ تولد، تاریخ ایجاد و خیلی از اطلاعات دیگر را نمایش دهم. به جای اینکه بیایم برای هر قسمت یک خط partial ایجاد کنم، با استفاده از reflection و یک حلقه، تمامی اطلاعات را به آن پارشال پاس می‌کنم. مزیت این روش این است که اگر بخواهم در یک جای دیگر، اطلاعات یک محصول یا یک فاکتور را هم نمایش دهم، باز هم همین تابع برایم کاربرد خواهد داشت:

تصویر زیر را که برگرفته از یک قالب Bootstrap است، ملاحظه کنید. اصلا علاقه ندارم که برای یک به یک آن‌ها، یک سطر جدید را تعریف کنم و به View بگویم این پراپرتی را نشان بده؛ دوباره مورد بعدی هم به همین صورت و دوباره و دوباره و ... . دوست دارم یک تابع عمومی، همه‌ی این کارها را خودکار انجام دهد.

ساختار اطلاعاتی تصویر فوق به شرح زیر است:
 <div>
                              <div>
                                  <div>
                                      <p><span>First Name </span>: Jonathan</p>
                                  </div>
   </div>
                          </div>
که به دو فایل پارشال تقسیم شده است Bio_ و BioRow_ که محتویات هر پارشال هم به شرح زیر است:

BioRow_
@model System.Web.UI.WebControls.ListItem


<div>
    <p><span>@Model.Text </span>: @Model.Value</p>
</div>
در پارشال بالا ورودی از نوع listItem است که یک متن دارد و یک مقدار.(شاید به نظر شبیه حالت جفت کلید و مقدار باشد ولی در این کلاس خبری از کلید نیست).
پارشال پایینی هم دربرگیرنده‌ی پارشال بالاست که قرار است چندین و چند بار پارشال بالا در خودش نمایش دهد.
Bio_
@using System.Web.UI.WebControls
@using ZekrWepApp.Filters
@model ZekrModel.Admin

    <div>
        <h1>Bio Graph</h1>
        <div>
            
            @{
                ListItemCollection collection = GetCustomProperties.Get(Model,exclude:new string[]{"Poems","Id"});
                foreach (var item in collection)
                {
                    Html.RenderPartial(MVC.Shared.Views._BioRow, item);
                }
            }

                    </div>
    </div>
پارشال بالا یک مدل از کلاس Admin را می‌پذیرد که قرار است اطلاعات شخصی مدیر را نمایش دهد. در ابتدا متدی از یک کلاس ایستا وجود دارد که کدهای Reflection درون آن قرار دارند که یک مجموعه از ListItem‌ها را بر می‌گرداند و سپس با یک حلقه، پارشال BioRow_ را صدا می‌زند.

کد درون این کلاس ایستا را بررسی می‌کنیم؛ این کلاس دو متد دارد یکی عمومی و دیگری خصوصی است:
  public class GetCustomProperties
    {
        private static PropertyInfo[] getObjectsInfos(object obj,string[] inclue,string[] exclude )
        {
            var list = obj.GetType().GetProperties();

            PropertyInfo[] outputPropertyInfos = null;

            if (inclue != null)
            {           
                return list.Where(propertyInfo => inclue.Contains(propertyInfo.Name)).ToArray();
            }
            if (exclude != null)
            {
                return list.Where(propertyInfo => !exclude.Contains(propertyInfo.Name)).ToArray();
            }
            return list;
        }
    }
کد بالا که یک کد خصوصی است، سه پارامتر را می‌پذیرد. اولی مدل یا کلاسی است که به آن پاس کرده‌ایم. دو پارامتر بعدی اختیاری است و در کد پارشال بالا Exclude را تعریف کرده ایم و تنهای یکی از دو پارامتر بالا هم باید مورد استفاده قرار بگیرند و Include ارجحیت دارد. وظیفه‌ی این دو پارمتر این است که آرایه ای از رشته‌ها را دریافت می‌کنند که نام پراپرتی‌ها در آن‌ها ذکر شده است. آرایه Include می‌گوید که فقط این پراپرتی‌ها را برگردان ولی اگر دوست دارید همه‌ی پارامترها را نمایش دهید و تنها یکی یا چندتا از آن‌ها را حذف کنید، از آرایه Exclude استفاده کنید. در صورتی که این دو آرایه خالی باشند، همه‌ی پراپرتی‌ها بازگشت داده می‌شوند و در صورتی که یکی از آن‌ها وارد شده باشد، طبق دستورات Linq بالا بررسی می‌کند که (Include) آیا اسامی مشترکی بین آن‌ها وجود دارد یا خیر؟ اگر وجود دارد آن را در لیست قرار داده و بر می‌گرداند و در حالت Exclude این مقایسه به صورت برعکس انجام می‌گیرد و باید لیستی برگردانده شود که اسامی، نکته مشترکی نداشته باشند.

متد عمومی که در این کلاس قرار دارد به شرح زیر است:
 public static ListItemCollection Get(object obj,string[] inclue=null,string[] exclude=null)
        {
            var propertyInfos = getObjectsInfos(obj, inclue, exclude);
            if (propertyInfos == null) throw new ArgumentNullException("propertyInfos is null");

            var collection = new ListItemCollection();

            foreach (PropertyInfo propertyInfo in propertyInfos)
            {


                string name = propertyInfo.Name;

                foreach (Attribute attribute in propertyInfo.GetCustomAttributes(true))
                {
                    DisplayAttribute displayAttribute = attribute as DisplayAttribute;

                    if (displayAttribute != null)
                    {
                        name = displayAttribute.Name;
                        break;
                    }                  
                }

                string value = "";
                object objvalue = propertyInfo.GetValue(obj);
                if (objvalue != null) value = objvalue.ToString();

                collection.Add(new ListItem(name,value));
            }
            return collection;
        }
این متد سه پارامتر را از کاربر دریافت و به سمت متد خصوصی ارسال می‌کند. موقعی‌که پراپرتی‌ها بازگشت داده می‌شوند، دو قسمت آن مهم است؛ یکی عنوان پراپرتی و دیگری مقدار پراپرتی. از آن جا که نام پراپرتی‌ها طبق سلیقه‌ی برنامه نویس و با حروف انگلیسی نوشته می‌شوند، در صورتی که برنامه نویس از متادیتای Display در مدل بهره برده باشد، به جای نام پراپرتی مقداری را که به متادیتای Display داده‌ایم، بر می‌گردانیم.

کد بالا پراپرتی‌ها را دریافت و یک به یک متادیتاهای آن را بررسی کرده و در صورتی که از متادیتای Display استفاده کرده باشند، مقدار آن را جایگزین نام پراپرتی خواهد کرد. در مورد مقدار هم از آنجا که اگر پراپرتی با Null پر شده باشد، تبدیل به رشته‌ای با پیام خطای روبرو خواهد شد. در نتیجه بهتر است یک شرط احتیاط هم روی آن پیاده شود. در آخر هم از متن و مقدار، یک آیتم ساخته و درون Collection اضافه می‌کنیم و بعد از اینکه همه پراپرتی‌ها بررسی شدند، Collection را بر می‌گردانیم.
 [Display(Name = "نام کاربری")]
public string UserName { get; set; }

کد کامل کلاس:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.Linq;
using System.Linq.Expressions;
using System.Reflection;
using System.Web;
using System.Web.Mvc.Html;
using System.Web.UI.WebControls;
using Links;

namespace ZekrWepApp.Filters
{
    
    public class GetCustomProperties
    {
        public static ListItemCollection Get(object obj,string[] inclue=null,string[] exclude=null)
        {
            var propertyInfos = getObjectsInfos(obj, inclue, exclude);
            if (propertyInfos == null) throw new ArgumentNullException("propertyInfos is null");

            var collection = new ListItemCollection();

            foreach (PropertyInfo propertyInfo in propertyInfos)
            {
                string name = propertyInfo.Name;
                foreach (Attribute attribute in propertyInfo.GetCustomAttributes(true))
                {
                    DisplayAttribute displayAttribute = attribute as DisplayAttribute;

                    if (displayAttribute != null)
                    {
                        name = displayAttribute.Name;
                        break;
                    }                  
                }

                string value = "";
                object objvalue = propertyInfo.GetValue(obj);
                if (objvalue != null) value = objvalue.ToString();

                collection.Add(new ListItem(name,value));
            }
            return collection;
        }
        private static PropertyInfo[] getObjectsInfos(object obj,string[] include,string[] exclude )
        {
            var list = obj.GetType().GetProperties();

            PropertyInfo[] outputPropertyInfos = null;

            if (include != null)
            {           
                return list.Where(propertyInfo => include.Contains(propertyInfo.Name)).ToArray();
            }
            if (exclude != null)
            {
                return list.Where(propertyInfo => !exclude.Contains(propertyInfo.Name)).ToArray();
            }
            return list;
        }  
    }   
}

لیستی از پارامترها با Reflection


مورد بعدی که ساده‌تر بوده و از کد بالا مختصرتر هم هست، این است که قرار بود برای یک درگاه، یک سری اطلاعات را با متد Post ارسال کنم که نحوه‌ی ارسال اطلاعات به شکل زیر بود:
amount=1000&orderId=452&Pid=xxx&....
کد زیر را من جهت ساخت قالب‌های این چنینی استفاده می‌کنم:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;

namespace Utils
{
    public class QueryStringParametersList
    {
        private string Symbol = "&";
        private List<KeyValuePair<string, string>> list { get; set; }

        public QueryStringParametersList()
        {
            list = new List<KeyValuePair<string, string>>();
        }
        public QueryStringParametersList(string symbol)
        {
            Symbol = symbol;
           list = new List<KeyValuePair<string, string>>(); 
        }

        public int Size
        {
            get { return list.Count; }
        }
        public void Add(string key, string value)
        {
            list.Add(new KeyValuePair<string, string>(key, value));
        }

        public string GetQueryStringPostfix()
        {
            return string.Join(Symbol, list.Select(p => Uri.EscapeDataString(p.Key) + "=" + Uri.EscapeDataString(p.Value)));
        }
    }
}



یک متغیر به نام symbol دارد و در صورتی در شرایط متفاوت، قصد چسپاندن چیزی را به یکدیگر با علامتی خاص داشته باشید، این تابع می‌تواند کاربرد داشته باشد. این متد از یک لیست کلید و مقدار استفاده کرده و پارامترهایی را که به آن پاس می‌شود، نگهداری و سپس توسط متد GetQueryStringPostfix آن‌ها را با یکدیگر الحاق کرده و در قالب یک رشته بر می‌گرداند.
کاربرد Reflection در اینجا این است که من باید دوبار به شکل زیر، دو نوع اطلاعات متفاوت را پست کنم. یکی موقع ارسال به درگاه و دیگری موقع بازگشت از درگاه.
QueryStringParametersList queryparamsList = new QueryStringParametersList();

            ueryparamsList.Add("consumer_key", requestPayment.Consumer_Key);
            queryparamsList.Add("amount", requestPayment.Amount.ToString());
            queryparamsList.Add("callback", requestPayment.Callback);
            queryparamsList.Add("description", requestPayment.Description);
            queryparamsList.Add("email", requestPayment.Email);
            queryparamsList.Add("mobile", requestPayment.Mobile);
            queryparamsList.Add("name", requestPayment.Name);
            queryparamsList.Add("irderid", requestPayment.OrderId.ToString());

ولی با استفاده از کد Reflection که در بالاتر عنوان شد، باید نام و مقدار پراپرتی را گرفته و در یک حلقه آن‌ها را اضافه کنیم، بدین شکل:
   private QueryStringParametersList ReadParams(object obj)
        {
            PropertyInfo[] propertyInfos = obj.GetType().GetProperties();

            QueryStringParametersList queryparamsList = new QueryStringParametersList();
            for (int i = 0; i < propertyInfos.Count(); i++)
            {
                queryparamsList.Add(propertyInfos[i].Name.ToLower(),propertyInfos[i].GetValue(obj).ToString() );              
            }
            return queryparamsList;
        }
در کد بالا هر بار پراپرتی‌های کلاس را خوانده و نام و مقدار آن‌ها را گرفته و به کلاس QueryString اضافه می‌کنیم. پارامتر ورودی این متد به این خاطر object در نظر گرفته شده است که تا هر کلاسی را بتوانیم به آن پاس کنیم که خودم در همین کلاس درگاه، دو کلاس را به آن پاس کردم.
پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
تنظیم اندازه عکس ها در گزارش
- هستند نرم افزارهای زیادی که این‌کار را به صورت خودکار انجام دهند.
- زمانیکه ستونی را به صورت تصویری معرفی می‌کنید، اگر خاصیت fitImages آن true باشد، به صورت خودکار اندازه‌ی تصویر با اندازه‌ی سلول مرتبط یکی می‌شود. اگر آن‌را false کنید، اندازه‌‌ها را باید خودتان دستی تنظیم کنید.
در کل روش تغییر
اندازه ابعاد سلول‌ها به شرح زیر است:
// در حالت تصاویر از فایل سیستم
columns.AddColumn(column =>
{
  // ...
  column.ColumnItemsTemplate(template => 
     {
        template.ImageFilePath(defaultImageFilePath: string.Empty, fitImages: false);
        // یک روش برای تعیین خواص سلول 
        template.BasicProperties(new CellBasicProperties
                        {
                           MinimumHeight = ...,
                        });
     });
     // روش دوم تعیین خواص سلول
     column.Width(...);
     column.FixedHeight(...);
     column.MinimumHeight(...);
});

// در حالت تصاویر از دیتابیس به صورت آرایه‌ای از بایت‌ها
columns.AddColumn(column =>
{
  // ...
  column.ColumnItemsTemplate(template => 
     { 
        template.ByteArrayImage(defaultImageFilePath: string.Empty, fitImages: false);
        // یک روش برای تعیین خواص سلول 
        template.BasicProperties(new CellBasicProperties
                        {
                           MinimumHeight = ...,
                        });
     });
     // روش دوم تعیین خواص سلول
   column.Width(...);
   column.FixedHeight(...);
   column.MinimumHeight(...);
});
مطالب دوره‌ها
حذف یک ردیف از اطلاعات به همراه پویانمایی محو شدن اطلاعات آن توسط jQuery در ASP.NET MVC
فرض کنید تعدادی ردیف در گزارشی نمایش داده شده‌اند. قصد داریم برای هر ردیف یک دکمه حذف را قرار دهیم. این حذف باید Ajax ایی باشد؛ به علاوه در حین حذف ردیف، پویانمایی محو آن ردیف را نیز سبب شود.


مدل و منبع داده برنامه

namespace jQueryMvcSample06.Models
{
    public class BlogPost
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Title { set; get; }
        public string Body { set; get; }
    }
}

using System.Collections.Generic;
using jQueryMvcSample06.Models;

namespace jQueryMvcSample06.DataSource
{
    /// <summary>
    /// منبع داده فرضی جهت سهولت دموی برنامه
    /// </summary>
    public static class BlogPostDataSource
    {
        private static IList<BlogPost> _cachedItems;
        static BlogPostDataSource()
        {
            _cachedItems = createBlogPostsInMemoryDataSource();
        }

        /// <summary>
        /// هدف صرفا تهیه یک منبع داده آزمایشی ساده تشکیل شده در حافظه است
        /// </summary>        
        private static IList<BlogPost> createBlogPostsInMemoryDataSource()
        {
            var results = new List<BlogPost>();
            for (int i = 1; i < 30; i++)
            {
                results.Add(new BlogPost { Id = i, Title = "عنوان " + i, Body = "متن ... متن ... متن " + i});
            }
            return results;
        }

        public static IList<BlogPost> LatestBlogPosts
        {
            get { return _cachedItems; }
        }
    }
}
در اینجا مدل برنامه که ساختار نمایش یک سری مطلب را تهیه می‌کند، ملاحظه می‌کنید؛ به علاوه یک منبع داده فرضی تشکیل شده در حافظه جهت سهولت دموی برنامه.


کنترلر برنامه

using System.Web.Mvc;
using System.Web.UI;
using jQueryMvcSample06.DataSource;
using jQueryMvcSample06.Security;

namespace jQueryMvcSample06.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        [HttpGet]
        public ActionResult Index()
        {
            var postsList = BlogPostDataSource.LatestBlogPosts;
            return View(postsList);
        }

        [AjaxOnly]
        [HttpPost]
        [OutputCache(Location = OutputCacheLocation.None, NoStore = true)]
        public ActionResult DeleteRow(int? postId)
        {
            if (postId == null)
                return Content(null);

            //todo: delete post from db

            return Content("ok");
        }
    }
}
کنترلر برنامه بسیار ساده بوده و نکته خاصی ندارد. در حین اولین بار نمایش صفحه، لیست مطالب را به View مرتبط ارسال می‌کند. همچنین یک اکشن متد حذف ردیف‌های نمایش داده شده را نیز در اینجا تدارک دیده‌ایم. این اکشن متد از طریق ارسال اطلاعات به صورت Ajax، شماره مطلب را در اختیار برنامه قرار می‌دهد که توسط آن در ادامه برای مثال می‌توان این رکورد را از بانک اطلاعاتی حذف کرد. امضای متد DeleteRow بر اساس پارامترهای ارسالی توسط jQuery Ajax مشخص و تنظیم شده‌اند:
 data: JSON.stringify({ postId: postId }),

View برنامه

@model IEnumerable<jQueryMvcSample06.Models.BlogPost>
@{
    ViewBag.Title = "Index";
    var postUrl = Url.Action(actionName: "DeleteRow", controllerName: "Home");
}
<h2>
    حذف یک ردیف از اطلاعات به همراه پویانمایی محو شدن اطلاعات آن</h2>
<table>
    <tr>
        <th>
            عملیات
        </th>
        <th>
            عنوان
        </th>
    </tr>
    @foreach (var item in Model)
    {
        <tr>
            <td>
                <span id="row-@item.Id">حذف</span>
            </td>
            <td>
                @item.Title
            </td>
        </tr>
    }
</table>
@section JavaScript
{
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $('span[id^="row"]').click(function () {
                var span = $(this);
                var postId = span.attr('id').replace('row-', '');
                var tableRow = span.parent().parent();
                $.ajax({
                    type: "POST",
                    url: '@postUrl',
                    data: JSON.stringify({ postId: postId }),
                    contentType: "application/json; charset=utf-8",
                    dataType: "json",
                    complete: function (xhr, status) {
                        var data = xhr.responseText;
                        if (xhr.status == 403) {
                            window.location = "/login";
                        }
                        else if (status === 'error' || !data || data == "nok") {
                            alert('خطایی رخ داده است');
                        }
                        else {
                            $(tableRow).fadeTo(600, 0, function () {
                                $(tableRow).remove();
                            });
                        }
                    }
                });
            });
        });
    </script>
}
کدهای View برنامه را در ادامه ملاحظه می‌کنید. اطلاعات مطالب دریافتی به صورت یک جدول در صفحه نمایش داده شده‌اند. در هر ردیف توسط یک span که با css تزئین گردیده است، یک دکمه حذف را تدارک دیده‌ایم. برای اینکه در حین کار با jQuery بتوانیم id هر ردیف را بدست بیاوریم، این id را در قسمتی از id این span اضافه شده قرار داده‌ایم.
در کدهای اسکریپتی صفحه، ابتدا کلیک بر روی کلیه spanهایی که id آن‌ها با row شروع می‌شود را مونیتور خواهیم کرد:
 $('span[id^="row"]').click(function () {
سپس هر زمان که بر روی یکی از این spanها کلیک شد، می‌توان بر اساس span جاری، id و همچنین tableRow مرتبط را استخراج کرد:
 var span = $(this);
var postId = span.attr('id').replace('row-', '');
var tableRow = span.parent().parent();
اکنون که به این اطلاعات دسترسی پیدا کرده‌ایم، تنها کافی است آن‌ها را توسط متد ajax به کنترلر برنامه برای پردازش نهایی ارسال نمائیم. همچنین در پایان کار عملیات، توسط متدهای fadeTo و remove ایی که ملاحظه می‌کنید، سبب حذف نمایشی یک ردیف به همراه پویانمایی محو آن خواهیم شد.


دریافت کدها و پروژه کامل این قسمت
jQueryMvcSample06.zip 
مطالب دوره‌ها
پیاده سازی دکمه «بیشتر» یا «اسکرول نامحدود» به کمک jQuery در ASP.NET MVC
مدتی است در اکثر سایت‌ها و طراحی‌های جدید، به جای استفاده از روش متداول نمایش انتخاب صفحه 1، 2 ... 100، برای صفحه بندی اطلاعات، از روش اسکرول نامحدود یا infinite scroll استفاده می‌کنند. نمونه‌ای از آن‌را هم در سایت جاری با دکمه «بیشتر» در ذیل اکثر صفحات و مطالب سایت مشاهده می‌کنید.


در ادامه قصد داریم نحوه پیاده سازی آن‌را در ASP.NET MVC به کمک امکانات jQuery بررسی کنیم.


مدل برنامه

namespace jQueryMvcSample02.Models
{
    public class BlogPost
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Title { set; get; }
        public string Body { set; get; }
    }
}
در این برنامه و مثال، قصد داریم لیستی از مطالب را توسط اسکرول نامحدود، نمایش دهیم. هر آیتم نمایش داده شده، ساختاری همانند کلاس BlogPost دارد.


منبع داده فرضی برنامه

using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using jQueryMvcSample02.Models;

namespace jQueryMvcSample02.DataSource
{
    public static class BlogPostDataSource
    {
        private static IList<BlogPost> _cachedItems;
        /// <summary>
        /// با توجه به استاتیک بودن سازنده کلاس، تهیه کش، پیش از سایر فراخوانی‌ها صورت خواهد گرفت
        /// باید دقت داشت که این فقط یک مثال است و چنین کشی به معنای
        /// تهیه یک لیست برای تمام کاربران سایت است
        /// </summary>
        static BlogPostDataSource()
        {
            _cachedItems = createBlogPostsInMemoryDataSource();
        }

        /// <summary>
        /// هدف صرفا تهیه یک منبع داده آزمایشی ساده تشکیل شده در حافظه است
        /// </summary>        
        private static IList<BlogPost> createBlogPostsInMemoryDataSource()
        {
            var results = new List<BlogPost>();
            for (int i = 1; i < 30; i++)
            {
                results.Add(new BlogPost { Id = i, Title = "عنوان " + i, Body = "متن ... متن ... متن " + i });
            }
            return results;
        }

        /// <summary>
        /// پارامترهای شماره صفحه و تعداد رکورد به ازای یک صفحه برای صفحه بندی نیاز هستند
        /// شماره صفحه از یک شروع می‌شود
        /// </summary>
        public static IList<BlogPost> GetLatestBlogPosts(int pageNumber, int recordsPerPage = 4)
        {
            var skipRecords = pageNumber * recordsPerPage;
            return _cachedItems
                        .OrderByDescending(x => x.Id)
                        .Skip(skipRecords)
                        .Take(recordsPerPage)
                        .ToList();
        }
    }
}
برای اینکه برنامه نهایی را به سادگی بتوانید اجرا کنید، به عمد از بانک اطلاعاتی خاصی استفاده نشده و صرفا یک منبع داده فرضی تشکیل شده در حافظه، در اینجا مورد استفاده قرار گرفته است. بدیهی است قسمت cachedItems را به سادگی می‌توانید با یک ORM جایگزین کنید.
تنها نکته مهم آن، نحوه تعریف متد GetLatestBlogPosts می‌باشد که برای صفحه بندی اطلاعات بهینه سازی شده است. در اینجا توسط متدهای Skip و Take، تنها بازه‌ای از اطلاعات که قرار است نمایش داده شوند، دریافت می‌گردد. خوشبختانه این متدها معادل‌های مناسبی را در اکثر بانک‌های اطلاعاتی داشته و استفاده از آن‌ها بر روی یک بانک اطلاعاتی واقعی نیز بدون مشکل کار می‌کند و تنها بازه محدودی از اطلاعات را واکشی خواهد کرد که از لحاظ مصرف حافظه و سرعت کار بسیار مقرون به صرفه و سریع است.


کنترلر برنامه

using System.Linq;
using System.Web.Mvc;
using System.Web.UI;
using jQueryMvcSample02.DataSource;
using jQueryMvcSample02.Security;

namespace jQueryMvcSample02.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        [HttpGet]
        public ActionResult Index()
        {
            //آغاز کار با صفحه صفر است
            var list = BlogPostDataSource.GetLatestBlogPosts(pageNumber: 0);
            return View(list); //نمایش ابتدایی صفحه
        }

        [HttpPost]
        [AjaxOnly]
        [OutputCache(Location = OutputCacheLocation.None, NoStore = true)]
        public virtual ActionResult PagedIndex(int? page)
        {
            var pageNumber = page ?? 0;
            var list = BlogPostDataSource.GetLatestBlogPosts(pageNumber);
            if (list == null || !list.Any())
                return Content("no-more-info"); //این شرط ما است برای نمایش عدم یافتن رکوردها

            return PartialView("_ItemsList", list);
        }

        [HttpGet]
        public ActionResult Post(int? id)
        {
            if (id == null)
                return Redirect("/");

            //todo: show the content here
            return Content("Post " + id.Value);
        }
    }
}
کنترلر برنامه را در اینجا ملاحظه می‌کنید. برای کار با اسکرول نامحدود، به ازای هر صفحه، نیاز به دو متد است:
الف) یک متد که بر اساس HttpGet کار می‌کند. این متد در اولین بار نمایش صفحه فراخوانی می‌گردد و اطلاعات صفحه آغازین را نمایش می‌دهد.
ب) متد دومی که بر اساس HttpPost کار کرده و محدود است به درخواستی‌های AjaxOnly همانند متد PagedIndex.
از این متد دوم برای پردازش کلیک‌های کاربر بر روی دکمه «بیشتر» استفاده می‌گردد. بنابراین تنها کاری که افزونه جی‌کوئری تدارک دیده شده ما باید انجام دهد، ارسال شماره صفحه است. سپس با استفاده از این شماره، بازه مشخصی از اطلاعات دریافت و نهایتا یک PartialView رندر شده برای افزوده شدن به صفحه بازگشت داده می‌شود.


دو View برنامه

همانطور که برای بازگشت اطلاعات نیاز به دو اکشن متد است، برای رندر اطلاعات نیز به دو View نیاز داریم:
الف) یک PartialView که صرفا لیستی از اطلاعات را مطابق سلیقه ما رندر می‌کند. از این PartialView در متد PagedIndex استفاده خواهد شد:
@model IList<jQueryMvcSample02.Models.BlogPost>
<ul>
    @foreach (var item in Model)
    {
        <li>
            <h5>
                @Html.ActionLink(linkText: item.Title,
                                 actionName: "Post",
                                 controllerName: "Home",
                                 routeValues: new  { id = item.Id },
                                 htmlAttributes: null)
            </h5>
            @item.Body
        </li>
    }
</ul>
ب) یک View کامل که در بار اول نمایش صفحه، مورد استفاده قرار می‌گیرد:
@model IList<jQueryMvcSample02.Models.BlogPost>
@{
    ViewBag.Title = "Index";
    var loadInfoUrl = Url.Action(actionName: "PagedIndex", controllerName: "Home");
}
<h2>
    اسکرول نامحدود</h2>
@{ Html.RenderPartial("_ItemsList", Model); }
<div id="MoreInfoDiv">
</div>
<div align="center" style="margin-bottom: 9px;">
    <span id="moreInfoButton" style="width: 90%;" class="btn btn-info">بیشتر</span>
</div>
<div id="ProgressDiv" align="center" style="display: none">
    <br />
    <img src="@Url.Content("~/Content/images/loadingAnimation.gif")" alt="loading..."  />
</div>
@section JavaScript
{
    <script type="text/javascript">
        $(document).ready(function () {
            $("#moreInfoButton").InfiniteScroll({
                moreInfoDiv: '#MoreInfoDiv',
                progressDiv: '#ProgressDiv',
                loadInfoUrl: '@loadInfoUrl',
                loginUrl: '/login',
                errorHandler: function () {
                    alert('خطایی رخ داده است');
                },
                completeHandler: function () {
                    // اگر قرار است روی اطلاعات نمایش داده شده پردازش ثانوی صورت گیرد
                },
                noMoreInfoHandler: function () {
                    alert('اطلاعات بیشتری یافت نشد');
                }
            });
        });
    </script>
}
چند نکته در اینجا حائز اهمیت است:
1) مسیر دقیق اکشن متد PagedIndex توسط متد  Url.Action تهیه شده است.
2) در ابتدای نمایش صفحه، متد Html.RenderPartial کار نمایش اولیه اطلاعات را انجام خواهد داد.
3) از div خالی MoreInfoDiv، به عنوان محل افزوده شدن اطلاعات Ajax ایی دریافتی استفاده می‌کنیم.
4) دکمه بیشتر در اینجا تنها یک span ساده است که توسط css به شکل یک دکمه نمایش داده خواهد شد (فایل‌های آن در پروژه پیوست موجود است).
5) ProgressDiv در ابتدای نمایش صفحه مخفی است. زمانیکه کاربر بر روی دکمه بیشتر کلیک می‌کند، توسط افزونه جی‌کوئری ما نمایان شده و در پایان کار مجددا مخفی می‌گردد.
6) section JavaScript کار استفاده از افزونه InfiniteScroll را انجام می‌دهد.


و کدهای افزونه اسکرول نامحدود

// <![CDATA[
(function ($) {
    $.fn.InfiniteScroll = function (options) {
        var defaults = {
            moreInfoDiv: '#MoreInfoDiv',
            progressDiv: '#Progress',
            loadInfoUrl: '/',
            loginUrl: '/login',
            errorHandler: null,
            completeHandler: null,
            noMoreInfoHandler: null
        };
        var options = $.extend(defaults, options);

        var showProgress = function () {
            $(options.progressDiv).css("display", "block");
        }

        var hideProgress = function () {
            $(options.progressDiv).css("display", "none");
        }       

        return this.each(function () {
            var moreInfoButton = $(this);
            var page = 1;
            $(moreInfoButton).click(function (event) {
                showProgress();
                $.ajax({
                    type: "POST",
                    url: options.loadInfoUrl,
                    data: JSON.stringify({ page: page }),
                    contentType: "application/json; charset=utf-8",
                    dataType: "json",
                    complete: function (xhr, status) {
                        var data = xhr.responseText;
                        if (xhr.status == 403) {
                            window.location = options.loginUrl;
                        }
                        else if (status === 'error' || !data) {
                            if (options.errorHandler)
                                options.errorHandler(this);
                        }
                        else {
                            if (data == "no-more-info") {
                                if (options.noMoreInfoHandler)
                                    options.noMoreInfoHandler(this);
                            }
                            else {
                                var $boxes = $(data);
                                $(options.moreInfoDiv).append($boxes);
                            }
                            page++;
                        }
                        hideProgress();
                        if (options.completeHandler)
                            options.completeHandler(this);
                    }
                });
            });
        });
    };
})(jQuery);
// ]]>
ساختار افزونه اسکرول نامحدود به این شرح است:
هربار که کاربر بر روی دکمه بیشتر کلیک می‌کند، progress div ظاهر می‌گردد. سپس توسط امکانات jQuery Ajax، شماره صفحه (بازه انتخابی) به اکشن متد صفحه بندی اطلاعات ارسال می‌گردد. در نهایت اطلاعات را از کنترلر دریافت و به moreInfoDiv اضافه می‌کند. در آخر هم شماره صفحه را یکی افزایش داده و سپس progress div را مخفی می‌کند.

دریافت مثال و پروژه کامل این قسمت
jQueryMvcSample02.zip
 
مطالب
از سرگیری مجدد، لغو درخواست و سعی مجدد دریافت فایل‌های حجیم توسط HttpClient
پس از آشنایی با «نکات دریافت فایل‌های حجیم توسط HttpClient»، در ادامه می‌توان سه قابلیت مهم از سرگیری مجدد، لغو درخواست و سعی مجدد دریافت فایل‌های حجیم را با HttpClient، همانند برنامه‌های download manager نیز پیاده سازی کرد.


از سرگیری مجدد درخواست ارسالی توسط HttpClient

یک نمونه از سرگیری مجدد درخواست را در مطلب «اضافه کردن قابلیت از سرگیری مجدد (resume) به HttpWebRequest» پیشتر در این سایت مطالعه کرده‌اید. اصول کلی آن نیز در اینجا صادق است. HTTP 1.1 از مفهوم range headers‌، برای دریافت پاسخ‌های جزئی پشتیبانی می‌کند. به این ترتیب در صورت پیاده سازی چنین قابلیتی در برنامه‌ی سمت سرور، می‌توان دریافت بازه‌ای از بایت‌ها را بجای دریافت فایل از ابتدا، از سرور درخواست کرد. به یک چنین قابلیتی Resume و یا از سرگیری مجدد گرفته می‌شود و درحین دریافت فایل‌های حجیم بسیار حائز اهمیت است.
var fileInfo = new FileInfo(outputFilePath);
long resumeOffset = 0;
if (fileInfo.Exists)
{
    resumeOffset = fileInfo.Length;
}
if (resumeOffset > 0)
{
    _client.DefaultRequestHeaders.Range = new RangeHeaderValue(resumeOffset, null);
}
در اینجا نحوه‌ی تنظیم یک RangeHeader را مشاهده می‌کنید. ابتدا نیاز است بررسی کنیم آیا فایل دریافتی از پیش موجود است؟ آیا قسمتی از این درخواست پیشتر دریافت شده و محتوای آن هم اکنون به صورت ذخیره شده وجود دارد؟ اگر بله، درخواست دریافت این فایل را بر اساس اندازه‌ی دریافتی فعلی آن، به سرور ارائه می‌کنیم.

یک نکته: تمام وب سرورها و یا برنامه‌های وب از یک چنین قابلیتی پشتیبانی نمی‌کنند.
روش تشخیص آن نیز به صورت زیر است:
var response = await client.GetAsync(url, HttpCompletionOption.ResponseHeadersRead);
if (response.Headers.AcceptRanges == null && resumeOffset > 0)
{
    // resume not supported, starting over
}
پس از خواندن هدر درخواست، اگر خاصیت AcceptRanges آن نال بود، یعنی قابلیت از سرگیری مجدد را ندارد. در این حالت باید فایل موجود فعلی را حذف و یا از نو (FileMode.CreateNew) بازنویسی کرد (بجای حالت FileMode.Append).


لغو درخواست ارسالی توسط HttpClient

پس از شروع غیرهمزمان client.GetAsync می‌توان متد CancelPendingRequests آن‌را فراخوانی کرد تا کلیه درخواست‌های مرتبط با این client لغو شوند. اما این متد صرفا برای حالت پیش‌فرض client.GetAsync که دریافت هدر + محتوا است کار می‌کند (یعنی حالت HttpCompletionOption.ResponseContentRead). اگر همانند نکات بررسی شده‌ی در مطلب «دریافت فایل‌های حجیم توسط HttpClient» صرفا درخواست خواندن هدر را بدهیم (HttpCompletionOption.ResponseHeadersRead)، چون کنترل ادامه‌ی بحث را خودمان بر عهده گرفته‌ایم، لغو آن نیز به عهده‌ی خودمان است و متد CancelPendingRequests بر روی آن تاثیر نخواهد داشت.
این نکته در مورد تنظیم خاصیت TimeOut نیز صادق است. این خاصیت فقط زمانیکه دریافت کل هدر + محتوا توسط متد GetAsync مدیریت شوند، تاثیر گذار است.
بنابراین درحالتیکه نیاز به کنترل بیشتر است، هرچند فراخوانی متد CancelPendingRequests ضرری ندارد، اما الزاما سبب قطع کل درخواست نمی‌شود و باید این لغو را به صورت ذیل پیاده سازی کرد:
ابتدا یک منبع توکن لغو عملیات را به صورت ذیل ایجاد می‌کنیم:
private readonly CancellationTokenSource _cts = new CancellationTokenSource();
سپس، متد لغو برنامه، تنها کافی است متد Cancel این cts را فراخوانی کند؛ تا عملیات دریافت فایل خاتمه یابد.
پس از این فراخوانی (()cts.Cancel)، نحوه‌ی واکنش به آن به صورت ذیل خواهد بود:
var result = await client.GetAsync(url, HttpCompletionOption.ResponseHeadersRead, _cts.Token);
using(var stream = await result.Content.ReadAsStreamAsync())
{
   byte[] buffer = new byte[80000];
   int bytesRead;
   while((bytesRead = await stream.ReadAsync(buffer, 0, buffer.Length)) > 0 &&
         !_cts.IsCancellationRequested)
   {
      outputStream.Write(buffer, 0, bytesRead);
   }
}
در اینجا از cts.Token به عنوان پارامتر سوم متد GetAsync استفاده شده‌است. همچنین قسمت ثبت اطلاعات دریافتی، در استریم خروجی نیز به صورت یک حلقه درآمده‌است تا بتوان خاصیت IsCancellationRequested این توکن لغو را بررسی کرد و نسبت به آن واکنش نشان داد.


سعی مجدد درخواست ارسالی توسط HttpClient

یک روش پیاده سازی سعی مجدد درخواست شکست خورده، توسط کتابخانه‌ی Polly است. روش دیگر آن نیز به صورت ذیل است:
public async Task DownloadFileAsync(string url, string outputFilePath, int maxRequestAutoRetries)
{
            var exceptions = new List<Exception>();

            do
            {
                --maxRequestAutoRetries;
                try
                {
                    await doDownloadFileAsync(url, outputFilePath);
                }
                catch (TaskCanceledException ex)
                {
                    exceptions.Add(ex);
                }
                catch (HttpRequestException ex)
                {
                    exceptions.Add(ex);
                }
                catch (Exception ex) when (isNetworkError(ex))
                {
                    exceptions.Add(ex);
                }

                // Wait a bit and try again later
               if (exceptions.Any())  await Task.Delay(2000, _cts.Token);
            } while (maxRequestAutoRetries > 0 &&
                     !_cts.IsCancellationRequested);

            var uniqueExceptions = exceptions.Distinct().ToList();
            if (uniqueExceptions.Any())
            {
                if (uniqueExceptions.Count() == 1)
                    throw uniqueExceptions.First();
                throw new AggregateException("Could not process the request.", uniqueExceptions);
            }
}

private static bool isNetworkError(Exception ex)
{
    if (ex is SocketException || ex is WebException)
        return true;
    if (ex.InnerException != null)
        return isNetworkError(ex.InnerException);
    return false;
}
در اینجا متد doDownloadFileAsync، پیاده سازی همان متدی است که در قسمت «لغو درخواست ارسالی توسط HttpClient» در مورد آن بحث شد. این قسمت دریافت فایل را در یک حلقه که حداقل یکبار اجرا می‌شود، قرار می‌دهیم. متد GetAsync استثناءهایی مانند TaskCanceledException (در حین TimeOut و یا فراخوانی متد CancelPendingRequests که البته همانطور که توضیح داده شد، بر روی روش کنترل Response تاثیری ندارند)، HttpRequestException پس از فراخوانی متد response.EnsureSuccessStatusCode (جهت اطمینان حاصل کردن از دریافت پاسخی بدون مشکل از طرف سرور) و یا SocketException و WebException را درصورت بروز مشکلی در شبکه، صادر می‌کند. نیازی به بررسی سایر استثناءها در اینجا نیست.
اگر یکی از این استثناءهای یاد شده رخ‌دادند، اندکی صبر کرده و مجددا درخواست را از ابتدا صادر می‌کنیم.
در پایان این سعی‌های مجدد، اگر استثنایی ثبت شده بود و همچنین عملیات نیز با موفقیت به پایان نرسیده بود، آن‌را به فراخوان صادر می‌کنیم.
مطالب
آزمون‌های یکپارچگی در برنامه‌های ASP.NET Core
تا اینجا دو روش را برای آزمایش کلی یک سیستم Web API به همراه تمام زیر ساخت‌های آن، بررسی کردیم:
- استفاده از Postman برای آزمایش یک برنامه‌ی Web API
- استفاده از strest برای آزمایش یک برنامه‌ی Web API

روش سومی هم برای انجام اینکار وجود دارد که به صورت توکار از زمان ارائه‌ی ASP.NET Core 2.1 به همراه TestServer آزمایشی آن میسر شد. این روش در نگارش 3.1، با تغییر روش تعریف فایل program.cs، جهت سازگاری آن با آزمون‌های یکپارچگی/آزمایش کل سیستم، بهبود یافته‌است که خلاصه‌ای از آن را در این مطلب بررسی می‌کنیم.


آزمون‌های یکپارچگی در ASP.NET Core

آزمون‌های یکپارچگی، برخلاف آزمون‌های واحد که عموما از اشیاء تقلیدی استفاده می‌کنند، دقیقا بر روی همان سیستمی که قرار است به کاربر نهایی ارائه شود، اجرا می‌شوند. به همین جهت تنظیمات اولیه‌ی آن‌ها کمی بیشتر است و همچنین زمان اجرای آن‌ها نیز به علت وابستگی به بانک اطلاعاتی واقعی، فایل سیستم، شبکه و غیره، نسبت به آزمون‌های واحد بیشتر است.

برای ایجاد آزمون‌های یکپارچگی در برنامه‌های ASP.NET Core، حداقل سه مرحله باید طی شوند:
الف) ایجاد یک class library که ارجاعی را به پروژه‌ی اصلی دارد. این پروژه حاوی آزمایش‌های ما خواهد بود.
ب) راه اندازی یک هاست وب آزمایشی برای ارسال درخواست‌ها به آن و دریافت پاسخ‌های نهایی.
ج) استفاده از یک test runner (انواع و اقسام فریم ورک‌های unit testing) برای اجرای آزمایش‌ها


ایجاد یک پروژه‌ی کتابخانه برای هاست و اجرای آزمایش‌های یکپارچگی

فرض کنید می‌خواهیم برای همان پروژه‌ی ایجاد JWTها، آزمایش یکپارچگی بنویسیم. پس از ایجاد یک پروژه‌ی کتابخانه‌ی جدید که قرار است هاست آزمایش‌های ما شود، نیاز است محتوای فایل csproj آن‌را به صورت زیر تغییر داد:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>netcoreapp3.1</TargetFramework>
    <NoWarn>RCS1090</NoWarn>
  </PropertyGroup>
  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\ASPNETCore2JwtAuthentication.WebApp\ASPNETCore2JwtAuthentication.WebApp.csproj" />
  </ItemGroup>
  <ItemGroup>
    <None Include="..\ASPNETCore2JwtAuthentication.WebApp\appsettings.json" CopyToOutputDirectory="PreserveNewest" />
  </ItemGroup>
  <ItemGroup>
    <Service Include="{82a7f48d-3b50-4b1e-b82e-3ada8210c329}" />
  </ItemGroup>
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="fluentassertions" Version="5.10.3" />
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.Mvc.Testing" Version="3.1.8" />
    <PackageReference Include="Microsoft.NET.Test.Sdk" Version="16.7.1" />
    <PackageReference Include="MSTest.TestAdapter" Version="2.1.2" />
    <PackageReference Include="MSTest.TestFramework" Version="2.1.2" />
  </ItemGroup>
</Project>
در اینجا، این نکات قابل مشاهده هستند:
1) TargetFramework آن باید به netcoreapp تنظیم شود.
2) باید ارجاع مستقیمی به کل پروژه‌ی نهایی WebApp در آن وجود داشته باشد. چون در ادامه می‌خواهیم فایل Program.cs آن‌را برای راه اندازی یک هاست وب آزمایشی، فراخوانی کنیم.
3) بسته‌ی نیوگتی که کار راه اندازی هاست وب آزمایشی را انجام می‌دهد، Microsoft.AspNetCore.Mvc.Testing نام دارد. این بسته، کار کپی فایل‌های پروژه‌ی اصلی و همچنین تنظیم مسیر پروژه را به این مسیر جدید نیز انجام می‌دهد.
4) روش افزودن بسته‌های MSTest را مشاهده می‌کنید.
5) همچنین جهت ساده‌تر شدن بررسی نتایج آزمون‌های انجام شده می‌توان از fluentassertions نیز استفاده کرد.


راه اندازی هاست وب آزمایشی جهت انجام آزمون‌های واحد

پس از انجام تنظیمات ابتدایی پروژه‌ی آزمون یکپارچگی، نیاز است یک WebApplicationFactory سفارشی را ایجاد کرد:
using ASPNETCore2JwtAuthentication.WebApp;
using Microsoft.AspNetCore.Hosting;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Testing;
using Microsoft.AspNetCore.TestHost;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection.Extensions;
using Microsoft.Extensions.Hosting;

namespace ASPNETCore2JwtAuthentication.IntegrationTests
{
    public class CustomWebApplicationFactory : WebApplicationFactory<Program>
    {
        protected override IWebHostBuilder CreateWebHostBuilder()
        {
            var builder = base.CreateWebHostBuilder();
            builder.ConfigureLogging(logging =>
            {
                //TODO: ...
            });
            return builder;
        }

        protected override void ConfigureWebHost(IWebHostBuilder builder)
        {
            builder.ConfigureTestServices(services =>
            {
                // Don't run `IHostedService`s when running as a test
                services.RemoveAll(typeof(IHostedService));
            });
        }
    }
}
در این تعریف، Program در <WebApplicationFactory<Program، دقیقا به همان کلاس Program برنامه‌ی اصلی وب اشاره می‌کند. به همین جهت امضای این کلاس در نگارش 3.1 تغییر کرده‌است تا با WebApplicationFactory بسته‌ی Microsoft.AspNetCore.Mvc.Testing هماهنگ شود.
در ادامه روش سفارشی سازی WebApplicationFactory  را مشاهده می‌کنید. برای مثال اگر خواستید سرویس‌ها و تنظیمات پیش‌فرض برنامه‌ی اصلی را تغییر دهید می‌توانید متد CreateWebHostBuilder را بازنویسی کنید و یا اگر خواستید سرویس جدیدی را اضافه و یا حذف کنید، می‌توان متد ConfigureWebHost را بازنویسی کرد.


استفاده از WebApplicationFactory سفارشی، جهت ایجاد یک HttpClient

هدف اصلی از ایجاد CustomWebApplicationFactory نه فقط راه اندازی یک هاست وب سفارشی است، بلکه توسط متد CreateClient آن می‌توان به یک HttpClient دسترسی یافت که قابلیت ارسال اطلاعات را به برنامه‌ی وبی که در پشت صحنه راه اندازی می‌شود، دارا است. کار CustomWebApplicationFactory شبیه به راه اندازی dotnet run در پشت صحنه‌است. در اینجا دیگر نیازی نیست تا اینکار را به صورت دستی انجام داد. به همین جهت چون برنامه‌ی وب اصلی به نحو متداولی در پشت صحنه اجرا می‌شود، عموما راه اندازی آن که شامل تنظیمات اولیه و یا حتی ایجاد بانک اطلاعاتی است، کمی کند است و اگر قرار باشد هربار اینکار صورت گیرد، به آزمون‌های بسیار کندی خواهیم رسید. به همین جهت می‌توان یک کلاس singleton را برای مدیریت تک وهله‌ی نهایی HttpClient آن به صورت زیر ایجاد کرد:
using System;
using System.Threading;
using System.Net.Http;

namespace ASPNETCore2JwtAuthentication.IntegrationTests
{
    public static class TestsHttpClient
    {
        private static readonly Lazy<HttpClient> _serviceProviderBuilder =
                new Lazy<HttpClient>(getHttpClient, LazyThreadSafetyMode.ExecutionAndPublication);

        /// <summary>
        /// A lazy loaded thread-safe singleton
        /// </summary>
        public static HttpClient Instance { get; } = _serviceProviderBuilder.Value;

        private static HttpClient getHttpClient()
        {
            var services = new CustomWebApplicationFactory();
            return services.CreateClient(); //NOTE: This action is very time consuming, so it should be defined as a singleton.
        }
    }
}
مزیت کار با این کلاس، عدم راه اندازی مجدد برنامه به ازای هر آزمون انجام شده‌است. چون به ازای هر آزمونی که خواهیم نوشت، نیاز است به HttpClient دسترسی داشته باشیم.


نوشتن اولین آزمون یکپارچگی

پس از تنظیم هاست وب آزمایشی و ایجاد یک HttpClient از پیش تنظیم شده که به آن اشاره می‌کند، اکنون می‌توان اولین آزمون یکپارچگی را به صورت زیر نوشت:
using System.Net.Http;
using System.Net.Http.Headers;
using System.Text;
using System.Text.Json;
using System.Threading.Tasks;
using FluentAssertions;
using Microsoft.VisualStudio.TestTools.UnitTesting;

namespace ASPNETCore2JwtAuthentication.IntegrationTests
{
    [TestClass]
    public class JwtTests
    {
        [TestMethod]
        public async Task TestLoginWorks()
        {
            // Arrange
            var client = TestsHttpClient.Instance;

            // Act
            var token = await doLoginAsync(client);

            // Assert
            token.Should().NotBeNull();
            token.AccessToken.Should().NotBeNullOrEmpty();
            token.RefreshToken.Should().NotBeNullOrEmpty();
        }

        [TestMethod]
        public async Task TestCallProtectedApiWorks()
        {
            // Arrange
            var client = TestsHttpClient.Instance;

            // Act
            var token = await doLoginAsync(client);

            // Assert
            token.Should().NotBeNull();
            token.AccessToken.Should().NotBeNullOrEmpty();
            token.RefreshToken.Should().NotBeNullOrEmpty();

            // Act
            const string protectedApiUrl = "/api/MyProtectedApi";
            client.DefaultRequestHeaders.Authorization = new AuthenticationHeaderValue("Bearer", token.AccessToken);
            var response = await client.GetAsync(protectedApiUrl);
            response.EnsureSuccessStatusCode();

            // Assert
            var responseString = await response.Content.ReadAsStringAsync();
            responseString.Should().NotBeNullOrEmpty();
            var options = new JsonSerializerOptions { PropertyNamingPolicy = JsonNamingPolicy.CamelCase };
            var apiResponse = JsonSerializer.Deserialize<MyProtectedApiResponse>(responseString, options);
            apiResponse.Title.Should().NotBeNullOrEmpty();
            apiResponse.Title.Should().Be("Hello from My Protected Controller! [Authorize]");
        }

        private static async Task<Token> doLoginAsync(HttpClient client)
        {
            const string loginUrl = "/api/account/login";
            var user = new { Username = "Vahid", Password = "1234" };
            var response = await client.SendAsync(new HttpRequestMessage(HttpMethod.Post, loginUrl)
            {
                Content = new StringContent(JsonSerializer.Serialize(user), Encoding.UTF8, "application/json")
            });
            response.EnsureSuccessStatusCode();
            var responseString = await response.Content.ReadAsStringAsync();
            responseString.Should().NotBeNullOrEmpty();
            return JsonSerializer.Deserialize<Token>(responseString);
        }
    }
}
توضیحات:
- در هر آزمونی نیاز است در ابتدا به TestsHttpClient.Instance، که همان HttpClient ساخته شده‌ی توسط CustomWebApplicationFactory است، دسترسی یافت و همانطور که عنوان شد، دسترسی به وهله‌ای از HttpClient که به هاست وب آزمایشی برنامه‌ی اصلی اشاره می‌کند، عموما بسیار زمانبراست و برای مثال در دو آزمایش نوشته شده‌ی در اینجا اگر قرا باشد هربار اینکار از صفر انجام شود، زمان به اتمام رسیدن این آزمایش‌ها بسیار طولانی خواهد شد. به همین جهت طول عمر TestsHttpClient را singleton تعریف کردیم تا فقط یکبار کار برپایی وب سرور آزمایشی در پشت صحنه انجام شود.
- سپس مابقی کار، همان روش استاندارد کار با HttpClient است. در ابتدا درخواستی را به سمت سرور آزمایشی که در پشت صحنه در حال اجرا است، ارسال می‌کنیم. چون HttpClient دریافتی توسط  CustomWebApplicationFactory تنظیم شده‌است، دیگر نیازی به ذکر آدرس پایه‌ی وب سایت مانند https://localhost:5001 نیست و آدرس‌های ذکر شده‌ی در اینجا، نسبی هستند. سپس محتوای Response دریافتی از سرور را جهت تکمیل آزمایشات، بررسی خواهیم کرد.


یک نکته: اگر OpenAPI را در برنامه‌های Web API فعال کنید، می‌توان با استفاده از ابزارهای تولید کد، کدهای مرتبط با HttpClient را نیز به صورت خودکار تولید و سپس از آن‌ها در اینجا استفاده کرد.


اجرای آزمون‌های یکپارچگی نوشته شده

چون ظاهر این آزمون‌ها با آزمون‌های واحد MSTest یا هر فریم ورک مشابه دیگری یکسان است، می‌توان از امکانات IDEها برای اجرای آن‌ها استفاده کرد و یا حتی می‌توان دستور dotnet test را نیز در ریشه‌ی این پروژه‌ی جدید برای اجرای تمام آزمون‌های نوشته شده، اجرا کرد:



کدهای کامل این مطلب را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید.
نظرات مطالب
مهارت‌های تزریق وابستگی‌ها در برنامه‌های NET Core. - قسمت اول - تزریق وابستگی‌ها در برنامه‌های کنسول
یک نکته‌ی تکمیلی: الگویی thread-safe برای ساخت Service Provider در برنامه‌های کنسول
namespace Test
{
    public static class ConfigureServices
    {
        private static readonly Lazy<IServiceProvider> _serviceProviderBuilder =
            new Lazy<IServiceProvider>(getServiceProvider, LazyThreadSafetyMode.ExecutionAndPublication);

        /// <summary>
        /// A lazy loaded thread-safe singleton
        /// </summary>
        public static IServiceProvider Instance { get; } = _serviceProviderBuilder.Value;

        private static IServiceProvider getServiceProvider()
        {
            var services = new ServiceCollection();
            
// TODO: add other services here ... services.AddSingleton ....

            return services.BuildServiceProvider();
        }
    }
}