مطالب
عبارات باقاعده‌ای در مورد کار با تگ‌ها

حذف تمامی تگ‌های یک عبارت HTML
این تابع و عبارت باقاعده به کار رفته در آن هنگام جستجو بر روی یک فایل html که حاوی انبوهی از تگ‌ها است می‌تواند مفید باشد و یا جهت حذف هر نوع فرمت اعمالی به یک متن.

private static readonly Regex _htmlRegex = new Regex("<.*?>", RegexOptions.Compiled);
/// <summary>
/// حذف تمامی تگ‌های موجود
/// </summary>
/// <param name="html">ورودی اچ تی ام ال</param>
/// <returns></returns>
public static string CleanTags(string html)
{
return _htmlRegex.Replace(html, string.Empty);
}

حذف یک تگ ویژه بدون حذف محتویات آن
فرض کنید می‌خواهید تمام تگ‌های script بکار رفته در یک محتوای html را حذف کنید.

private static readonly Regex _contentRegex = new Regex(@"<\/?script[^>]*?>", RegexOptions.Compiled | RegexOptions.IgnoreCase);

/// <summary>
/// تنها حذف یک تگ ویژه
/// </summary>
/// <param name="html">ورودی اچ تی ام ال</param>
/// <returns></returns>
public static string CleanScriptTags(string html)
{
return _contentRegex.Replace(html, string.Empty);
}

حذف یک تگ خاص به همراه محتویات آن تگ
فرض کنید می‌خواهیم در محتوای html دریافتی اثری از تگ‌ها و کدهای جاوا اسکریپتی یافت نشود.

private static readonly Regex _safeStrRegex = new Regex(@"<script[^>]*?>[\s\S]*?<\/script>",
RegexOptions.Compiled | RegexOptions.IgnoreCase);

/// <summary>
/// حذف یک تگ ویژه به همراه محتویات آن
/// </summary>
/// <param name="html">ورودی اچ تی ام ال</param>
/// <returns></returns>
public static string CleanScriptsTagsAndContents(string html)
{
return _safeStrRegex.Replace(html, "");
}

و اگر فرض کنیم که متدهای فوق در کلاسی به نام CRegExHelper قرار گرفته‌اند، کلاس آزمون واحد آن به صورت زیر می‌تواند باشد:

using NUnit.Framework;

namespace testWinForms87
{
[TestFixture]
public class CTestRegExHelper
{
#region Methods (3)

// Public Methods (3)

[Test]
public void TestCleanScriptsTagsAndContents()
{
Assert.AreEqual(
CRegExHelper.CleanScriptsTagsAndContents("data1 <script> ... </script> data2"),
"data1 data2");
}

[Test]
public void TestCleanScriptTags()
{
Assert.AreEqual(
CRegExHelper.CleanScriptTags("<b>data1</b> <script> ... </script> data2"),
"<b>data1</b> ... data2");
}

[Test]
public void TestCleanTags()
{
Assert.AreEqual(
CRegExHelper.CleanTags("<b>data</b>"),
"data");
}

#endregion Methods
}

}




نظرات مطالب
پیاده سازی Option یا Maybe در #C
با تشکر از شما
لزوما با پیاده سازی ارائه شده در مطلب جاری، از شر بررسی Null بودن یا نبودن خلاص نشده ایم (از دید استفاده کننده) چرا که خروجی متد همچنان می‌تواند Nullable باشد (کلاس Option یک نوع ارجاعی می‌باشد). چرا که استفاده کننده از آن لازم است برروی خروجی خود متد که یک وهله از Option می‌باشد بررسی Null بودن یا عدم آن را انجام دهد. برای رهایی از این موضوع استفاده از struct راه حل معقولی می‌باشد؛ یک پیاده سازی از آن به صورت زیر می‌باشد:
    public struct Maybe<T> : IEquatable<Maybe<T>>
        where T : class
    {
        private readonly T _value;

        private Maybe(T value)
        {
            _value = value;
        }

        public bool HasValue => _value != null;
        public T Value => _value ?? throw new InvalidOperationException();
        public static Maybe<T> None => new Maybe<T>();


        public static implicit operator Maybe<T>(T value)
        {
            return new Maybe<T>(value);
        }

        public static bool operator ==(Maybe<T> maybe, T value)
        {
            return maybe.HasValue && maybe.Value.Equals(value);
        }

        public static bool operator !=(Maybe<T> maybe, T value)
        {
            return !(maybe == value);
        }

        public static bool operator ==(Maybe<T> left, Maybe<T> right)
        {
            return left.Equals(right);
        }

        public static bool operator !=(Maybe<T> left, Maybe<T> right)
        {
            return !(left == right);
        }

        /// <inheritdoc />
        /// <summary>
        ///     Avoid boxing and Give type safety
        /// </summary>
        /// <param name="other"></param>
        /// <returns></returns>
        public bool Equals(Maybe<T> other)
        {
            if (!HasValue && !other.HasValue)
                return true;

            if (!HasValue || !other.HasValue)
                return false;

            return _value.Equals(other.Value);
        }

        /// <summary>
        ///     Avoid reflection
        /// </summary>
        /// <param name="obj"></param>
        /// <returns></returns>
        public override bool Equals(object obj)
        {
            if (obj is T typed)
            {
                obj = new Maybe<T>(typed);
            }

            if (!(obj is Maybe<T> other)) return false;

            return Equals(other);
        }

        /// <summary>
        ///     Good practice when overriding Equals method.
        ///     If x.Equals(y) then we must have x.GetHashCode()==y.GetHashCode()
        /// </summary>
        /// <returns></returns>
        public override int GetHashCode()
        {
            return HasValue ? _value.GetHashCode() : 0;
        }

        public override string ToString()
        {
            return HasValue ? _value.ToString() : "NO VALUE";
        }
    }

 این بار می‌توان به امضای متد مذکور اعتماد کرد که قطعا خروجی null ارائه نخواهد داد؛ مگر اینکه به صورت صریح مشخص شود.
نکته: پیاده سازی صحیحی از واسط IEquatable برای Value Typeها در پیاده سازی struct بالا در نظر گرفته شده است.
استفاده از آن
public virtual async Task<Maybe<TModel>> GetByIdAsync(long id)
{
    Guard.ArgumentInRange(id, 1, long.MaxValue, nameof(id));

    var entity = await UnTrackedEntitySet.Where(a => a.Id == id)
        .ProjectTo<TModel>(_mapper.ConfigurationProvider).SingleOrDefaultAsync();

    return entity;
}
ساختار داده Maybe تعریف شده در بالا شبیه است با ساختار داده Nullable با این تفاوت که برای انواع ارجاعی مورد استفاده می‌باشد.
Maybe<T> = Nullable<T>

مطالب
آشنایی با Fluent Html Helpers در MVC
همان طور که قبلا نیز اشاره شد اینجا  به صورت خلاصه هدف FluentAPI  فراهم آوردن روشی است که بتوان متدها را زنجیر وار فراخوانی کرد و به این ترتیب خوانایی کد نوشته شده را بالا برد.
اما در این مقاله سعی شده تا کاربرد آن در یک برنامه MVC رو به صورت استفاده در helper‌ها شرح دهیم.  
در اینجا مثالی رو شرح میدهیم که در آن کنترل هایی از جنس input به صورت helper ساخته و برای فرستادن ویژگی‌های اچ تی ام ال ( HTML Attributes) آن از Fluent Html Helpers بهره میگیریم بدیهی است که از این Fluent  میتوان برای helperهای دیگر هم استفاده کرد.
در ابتدا یک نگاه کلی به کد ایجاد شده می‌اندازیم :
       @Html.RenderInput(
        Attributes.Configure()
            .AddType("text")
            .AddId("UserId")
            .AddName("UserId")
            .AddCssClass("TxtBoxCssClass")
    )
که باعث ساخته شدن یک کنترل تکست باکس با مشخصات زیر در صفحه می‌شود ، همان طور که مشاهده می‌کنیم تمام ویژگی‌ها برای کنترل ساخته شده اند.
<input class="TxtBoxCssClass" id="UserId" name="UserId" type="text">
در ادامه به سراغ پیاده سازی کلاس Attributes برای این مثال می‌رویم ، این کلاس باید از کلاس RouteValueDictionary ارث بری داشته باشد، این کلاس یک دیکشنری برای ما آماده می‌کند تا مقادیرمون رو در آن بریزیم در اینجا برای ویژگی‌ها و مقادیرشون. 
public class Attributes : RouteValueDictionary    {
        /// <summary>
        /// Configures this instance.
        /// </summary>
        /// <returns></returns>
        public static Attributes Configure()
        {
            return new Attributes();
        }

        /// <summary>
        /// Adds the type.
        /// </summary>
        /// <param name="value">The value.</param>
        public Attributes AddType(string value)
        {
            this.Add("type", value);
            return this;
        }

        /// <summary>
        /// Adds the name.
        /// </summary>
        /// <param name="value">The value.</param>
        public Attributes AddName(string value)
        {
            this.Add("name", value);
            return this;
        }

        /// <summary>
        /// Adds the id.
        /// </summary>
        /// <param name="value">The value.</param>
        public Attributes AddId(string value)
        {
            this.Add("id", value);
            return this;
        }

        /// <summary>
        /// Adds the value.
        /// </summary>
        /// <param name="value">The value.</param>
        public Attributes AddValue(string value)
        {
            this.Add("value", value);
            return this;
        }

        /// <summary>
        /// Adds the CSS class.
        /// </summary>
        /// <param name="value">The value.</param>
        public Attributes AddCssClass(string value)
        {
            this.Add("class", value);
            return this;
        }
    }
متد استاتیک Configure همیشه به عنوان شروع کننده fluent  و  از اون برای ساختن یک وهله جدید از کلاس Attributes  استفاده میشه و بقیه متدها هم کار اضافه کردن مقادیر رو مثل یک دیکشنری انجام میدهند.
حالا به سراغ پیاده سازی helper extension مون میرویم 
        public static MvcHtmlString RenderInput(this HtmlHelper htmlHelper, Attributes attributes)
        {
            TagBuilder input = new TagBuilder("input");
            input.MergeAttributes(attributes);
            return new MvcHtmlString(input.ToString(TagRenderMode.SelfClosing));
        }
با استفاده از کلاس tagbuilder تگ input را ساخته و ویژگی‌های فرستاده شده به helper رو با اون ادغام می‌کنیم (با استفاده از MergeAttributes )
این یک مثال ساده بود از این کار امیدوارم مفید واقع شده باشد
مثال پروژه
مطالب
برش تصاویر قبل از آپلود (Crop)
چند روز پیش در یکی از سیستم‌های مدیریتی که امکان آپلود چند تصویر وجود داشت، مسئله‌ای پیش آمد که نیاز بود تصاویر وارد شده، اندازه‌ای به یک نسبت را داشته باشند و کاربران مرتبا تصاویری با اندازه‌های مختلف را وارد میکردند که باعث میشد UI در حین نمایش تصاویر، از شکل اصلی خود دور شود. به همین دلیل امکان برش تصاویر یا Crop برای این امر احساس میشد. کتابخانه‌های مختلف و زیادی برای برش تصاویر و کار بر روی تصاویر وجود دارند، ولی این کتابخانه باید چند خصوصیت زیر را دارا باشد:

یک. قبل از آپلود امکان برش وجود داشته باشد.
دو. سیستم برش قابلیت پشتیبانی از تناسب بین پهنا و ارتفاع را داشته باشد.
سه. قابلیت استفاده خارج از قواعد Ajax را داشته باشد و بتوان ارسال آن را به طور دستی کنترل کرد.
چهار. پشتیبانی برش تصاویر به صورت تاچ برای گوشی‌های همراه را نیز دارا باشد.

کتابخانه jcrop کتابخانه‌ای است که این امکانات را برای شما فراهم می‌کند. این کتابخانه بدین صورت است که در حین برش به شما 4 عدد x1,x2,y1,y2 را داده و شما با ارسال آن به سمت سرور میتوانید بر اساس این اعداد، عکس اصلی را برش بزنید. بدین صورت شما هم عکس اصلی را دارید و هم مختصات برش را دارید و اگر دوست دارید در جاهای مختلف از عکس اصلی برش داشته باشید، بسیار مفید خواهد بود.

مرحله اول:
ابتدا فایل jcrop را دانلود نمایید.

مرحله دوم:
 کد Html زیر را به صفحه اضافه کنید:
<div>
    <!-- upload form -->
    <!-- hidden crop params -->
    <input type="hidden" id="x1" name="x1" />
    <input type="hidden" id="y1" name="y1" />
    <input type="hidden" id="x2" name="x2" />
    <input type="hidden" id="y2" name="y2" />
    <h2>ابتدا تصویر خود را انتخاب کنید</h2>
    <div><input type="file" name="postedFileBase" data-buttonText="انتخاب تصویر" id="image_file" onchange="fileSelectHandler()" /></div>
    <div></div>
    <div>
        <h2>قسمتی از تصویر را انتخاب نمایید</h2>
        <img id="preview" />
        <div>
            <label>حجم فایل </label> <input type="text" id="filesize" name="filesize" />
            <label>نوع فایل</label> <input type="text" id="filetype" name="filetype" />
            <label>ابعاد فایل</label> <input style="direction: ltr;" type="text" id="filedim" name="filedim" />

        </div>
    </div>

</div>
در اینجا 4 عدد input به صورت مخفی قرار گرفته‌اند که مختصات برش به ترتیب در آن‌ها ذخیره می‌شوند و هنگام post یا قرار دادن در formData جهت ارسال ایجکسی نیز می‌توانند مورد استفاده قرار بگیرند. جهت input file مورد نظر برای زیبایی و پشتیبانی از عبارت فارسی دلخواه به جای «Browse» از کتابخانه  Bootstrap FileStyle استفاده شده است و رویداد Onchange آن نیز به یک تابع جاوا اسکریپتی بایند شده تا بعد از تایید تصویر، باقی عملیات برش تصویر انجام شوند.

 تگ step2 نیز بعد از نمایش موفقیت آمیز تصویر نشان داده میشود که کاربر میتواند در آن تصویر را برش دهد و شامل بخش info نیز می‌باشد تا بتوان اندازه اصلی تصویر، نوع فایل تصویر Content Type و حجم آن را نمایش داد.

مرحله سوم:
سپس برای استایل دهی کدهای بالا از کد Css زیر استفاده میکنیم:
.bheader {
background-color: #DDDDDD;
border-radius: 10px 10px 0 0;
padding: 10px 0;
text-align: center;
}
.bbody {
color: #000;
overflow: hidden;
padding-bottom: 20px;
text-align: center;
background: -moz-linear-gradient(#ffffff, #f2f2f2);
background: -ms-linear-gradient(#ffffff, #f2f2f2);
background: -webkit-gradient(linear, left top, left bottom, color-stop(0%, #ffffff), color-stop(100%, #f2f2f2));
background: -webkit-linear-gradient(#ffffff, #f2f2f2);
background: -o-linear-gradient(#ffffff, #f2f2f2);
filter: progid:DXImageTransform.Microsoft.gradient(startColorstr='#ffffff', endColorstr='#f2f2f2');
-ms-filter: "progid:DXImageTransform.Microsoft.gradient(startColorstr='#ffffff', endColorstr='#f2f2f2')";
background: linear-gradient(#ffffff, #f2f2f2);
}
.bbody h2, .info, .error {
margin: 10px 0;
}
.step2, .error {
display: none;
}
.error {
color: red;
}
.info {
}
label {
margin: 0 5px;
}
.roundinput {
border: 1px solid #CCCCCC;
border-radius: 10px;
padding: 4px 8px;
text-align: center;
width: 150px;
}
.jcrop-holder {
display: inline-block;
}
input[type=submit] {
background: #e3e3e3;
border: 1px solid #bbb;
border-radius: 3px;
-webkit-box-shadow: inset 0 0 1px 1px #f6f6f6;
box-shadow: inset 0 0 1px 1px #f6f6f6;
color: #333;
padding: 8px 0 9px;
text-align: center;
text-shadow: 0 1px 0 #fff;
width: 150px;
}
input[type=submit]:hover {
background: #d9d9d9;
-webkit-box-shadow: inset 0 0 1px 1px #eaeaea;
box-shadow: inset 0 0 1px 1px #eaeaea;
color: #222;
cursor: pointer;
}
input[type=submit]:active {
background: #d0d0d0;
-webkit-box-shadow: inset 0 0 1px 1px #e3e3e3;
box-shadow: inset 0 0 1px 1px #e3e3e3;
color: #000;
}

مرحله چهارم:
افزودن کد جاوااسکریپتی زیر برای کار کردن با کتابخانه Jcrop می‌باشد:
function bytesToSize(bytes) {
    var sizes = ['بایت', 'کیلو بایت', 'مگابایت'];
    if (bytes == 0) return 'n/a';
    var i = parseInt(Math.floor(Math.log(bytes) / Math.log(1024)));
    return (bytes / Math.pow(1024, i)).toFixed(1) + ' ' + sizes[i];
};

function updateInfo(e) {
    $('#x1').val(e.x);
    $('#y1').val(e.y);
    $('#x2').val(e.x2);
    $('#y2').val(e.y2);
};

var jcrop_api, boundx, boundy;
function fileSelectHandler() {

    var oFile = $('#image_file')[0].files[0];

    $('.error').hide();
    var rFilter = /^(image\/jpeg|image\/png)$/i;
    if (!rFilter.test(oFile.type)) {
        $('.error').html('فقط تصویر معتبر انتخاب نمایید').show();
        return;
    }

   
    var oImage = document.getElementById('preview');

    var oReader = new FileReader();
    oReader.onload = function (e) {

        oImage.src = e.target.result;
        

        oImage.onload = function () { 
          

            $('.step2').fadeIn(500);

            var sResultFileSize = bytesToSize(oFile.size);
            $('#filesize').val(sResultFileSize);
            $('#filetype').val(oFile.type);
            $('#filedim').val(oImage.naturalWidth + ' x ' + oImage.naturalHeight);
     
            if (typeof jcrop_api != 'undefined') {
                jcrop_api.destroy();
                jcrop_api = null;
                $('#preview').width(oImage.naturalWidth);
                $('#preview').height(oImage.naturalHeight);
            }
  
                $('#preview').Jcrop({

                    aspectRatio: 2,
                    bgFade: true,
                    bgOpacity: .3, 
                    onChange: updateInfo,
                    onSelect: updateInfo
                }, function () {
 
                    //var bounds = this.getBounds();
                    //var boundx = bounds[0];
                    //var boundy = bounds[1];

                    // Store the Jcrop API in the jcrop_api variable
                    jcrop_api = this;
                });
        };
    };
    oReader.readAsDataURL(oFile);
}

تابع fileSelectHandler

function fileSelectHandler() {
    var oFile = $('#image_file')[0].files[0];
    $('.error').hide();
    var rFilter = /^(image\/jpeg|image\/png)$/i;
    if (!rFilter.test(oFile.type)) {
        $('.error').html('فقط تصویر معتبر انتخاب نمایید').show();
        return;
    }
این تابع که مستقیما به input file رویداد Onchange متصل است. فایل انتخابی آن را خوانده و نوع تصویر را بررسی میکند. اگر تصویر از نوع Jpeg یا Png نباشد، یک خطا را به کاربر نشان میدهد و با return شدن از ادامه کد جلوگیری میکنیم.
در ادامه همین تابع بالا، کدهای زیر را اضافه می‌کنیم:
   var oImage = document.getElementById('preview');
    var oReader = new FileReader();
    oReader.onload = function (e) {

        oImage.src = e.target.result;
        oImage.onload = function () {
       
            $('.step2').fadeIn(500);

            var sResultFileSize = bytesToSize(oFile.size);
            $('#filesize').val(sResultFileSize);
            $('#filetype').val(oFile.type);
            $('#filedim').val(oImage.naturalWidth + ' x ' + oImage.naturalHeight);
   
            if (typeof jcrop_api != 'undefined') {
                jcrop_api.destroy();
                jcrop_api = null;
                $('#preview').width(oImage.naturalWidth);
                $('#preview').height(oImage.naturalHeight);
            }
            $('#preview').Jcrop({

                aspectRatio: 2,
                bgFade: true, 
                bgOpacity: .3, 
                onChange: updateInfo,
                onSelect: updateInfo,
                onRelease: clearInfo
            }, function () {

                //var bounds = this.getBounds();
                //var boundx = bounds[0];
                //var boundy = bounds[1];

                jcrop_api = this;
            });
        };
    };
    oReader.readAsDataURL(oFile);

FileReader یکی از توابع موجود در HTML است که مستندات آن در سایت موزیلا موجود است و قابلیت خواندن غیرهمزمان فایلها و اشیا Blob را دارد. در خط آخر به عنوان پارامتر ما فایلی را که در آپلودر خوانده ایم و در مرحله قبل نوع فایل آن را بررسی کردیم، پاس میکنیم و باعث می‌شود که رویداد Load شیء FileReader صدا زده شود.
در این رویداد ابتدا اطلاعات این فایل را از قبیل سایز و ابعاد و نوع فایل، خوانده و در همان تگ Div که با کلاس info تعیین شده بود، نمایش می‌دهیم. سپس متغیر jcrop_api  را که به صورت global در بالای تابع صدا زدیم، بررسی میکنم که آیا از قبل پر شده‌است یا خیر؟ اگر از قبل پرشده‌است باید شیء Jcrop را که به آن اعمال شده است، نابود و آن را نال کنیم تا برای تصویر جدید آماده شود. این کد زمانی کاربرد دارد که کاربر از تصویر قبلی انصراف داده‌است و تصویر جدیدی را انتخاب نموده است یا اینکه عملیات دارد به صورت ایجکسی پیاده می‌شود. اگر عملیات نابودی روی این پلاگین صورت نگیرد، برای مرتبه دوم کار نخواهد کرد.


سپس پلاگین جی‌کوئری Jcrop را بر روی آن اعمال می‌کنیم. در پرامتر اول یک سری تنظیمات اولیه را انجام می‌دهیم که در ادامه با آن آشنا می‌شویم و در پارامتر دوم یک callback را به آن پاس میکنیم تا بعد از آماده شدن پلاگین اجرا شود که در آن شیء جدید ایجاد شده یعنی this را در متغیری به اسم jcrop_api دخیره میکنیم تا در بررسی‌های آتی که در بند بالا توضیح داده شد، در دسترس داشته باشیم. همچنین در این تابع شما می‌توانید اندازه تصویر انتخابی را نیز داشته باشید.

این پلاگین شامل option‌های متفاوتی در پارامتر اول است که آن‌ها را بررسی می‌کنیم:
MinSize : شما میتوانید حداقل پهنا و ارتفاعی را برای برش زدن تصویر در نظر بگیرید.
minSize:[40,20]
پارامتر دوم aspectRatio جهت نگهداری تناسب بین پهنا و ارتفاع می‌باشد. تنظیم زیر برای تناسب 3 به دو می‌باشد.
aspectRatio:1.5
bgFade اگر با true مقدار دهی شود عملیات برش در حین تاریک شدن صفحه (محلی که جزء برش نیست) و یا بالعکس آن با یک Fade صورت خواهد گرفت.
bgOpacity از 0 تا یک مقدار میگیرد و میزان opacity محل‌های تاریک را تعیین می‌کند. همچنین شامل سه رویداد onSelect,onChange,onrelease هم می‌باشد که به ترتیب در موارد زیر رخ میدهند:
ناحیه مورد نظر انتخاب شد.
ناحیه مورد نظر در حالت انتخاب است و ماوس در حال درگ شدن است و با هر حرکتی ماوس اجرا می‌گردد.
ناحیه انتخابی از حالت انتخاب خارج شد.


دو رویداد اول یعنی onchange و onSelect را برای به روزسانی فیلدهای مخفی و مختصات استفاده میکنیم:

function updateInfo(e) {
    $('#x1').val(e.x);
    $('#y1').val(e.y);
    $('#x2').val(e.x2);
    $('#y2').val(e.y2);
};

این مختصات از طریق یک پارامتر به آن‌ها پاس می‌شود. به غیر از این چهار عدد مختصات می‌توانید با استفاده از متغیرهای w و h هم اندازه پهنا و ارتفاع محل برش خورده را نیز به دست آورید. هر چند که این اعداد، از تفریق خود مختصات هم به دست می‌آیند.
یک تابع جزئی دیگر هم در این فایل وجود دارد که حین نمایش اندازه تصویر، واحد نمایش مناسب آن را برای ما انتخاب میکند:
function bytesToSize(bytes) {
    var sizes = ['بایت', 'کیلو بایت', 'مگابایت'];
    if (bytes == 0) return 'n/a';
    var i = parseInt(Math.floor(Math.log(bytes) / Math.log(1024)));
    return (bytes / Math.pow(1024, i)).toFixed(1) + ' ' + sizes[i];
};

بعد از اینکه کدهای سمت کلاینت را تمام کردیم لازم است با نحوه برش تصویر در سمت سرور هم آشنا شویم:
public static byte[] Resize(this byte[] byteImageIn, int x1,int y1,int x2,int y2)
        {

            ImageConverter ic = new ImageConverter();
            Image src = (Image)(ic.ConvertFrom(byteImageIn)); 

            Bitmap target = new Bitmap(x2 - x1, y2 - y1);
            using (Graphics graphics = Graphics.FromImage(target))
                graphics.DrawImage(src, new Rectangle(0, 0, target.Width, target.Height),
                    new Rectangle(x1,y1,x2-x1,y2-y1), 
                    GraphicsUnit.Pixel);
            src = target;
            using (var ms = new MemoryStream())
            {
                src.Save(ms, System.Drawing.Imaging.ImageFormat.Jpeg);
                return ms.ToArray();
            }

 }

از آنجا که ما تصاویر را در دیتابیس به صورت آرایه‌ای از بایت‌ها ذخیره میکنیم، extension method ذکر شده در بالا تصویر را در حالت آرایه‌ای از بایت‌ها برش می‌دهد. بدیهی که بسته به نیاز شما کد بالا دست خوش تغییراتی خواهد شد. ابتدا تصویر باینری را به شی Image تبدیل میکنیم و یک شیء Bitmap جدید را به عنوان بوم خالی و به اندازه کادر برش ایجاد می‌کنیم تا تصویر برش خورده در آن قرار بگیرد و سپس توسط متد DrawImage میخواهیم که تصویر مبدا را با مختصات شیء Rectangle از نقطه 0 و 0 بوم آغاز کرده و تا انتهای آن شروع به ترسیم کند. سپس آن را ذخیره و مجددا در قالب همان آرایه‌ای از بایت‌ها بر می‌گردانیم.

تنها یک نکته را به خاطر داشته باشید که مقادیر مختصاتی که پلاگین جی کوئری ارسال میکند در قالب اعداد اعشاری هستند و برای ارسال و دریافت آن‌ها در سرور این نکته را به خاطر داشته باشید.

مطالب
درخت‌ها و گراف‌ها قسمت اول
در این مقاله یکی از ساختارهای داده را به نام ساختارهای درختی و گراف‌ها معرفی کردیم و در این مقاله قصد داریم این نوع ساختار را بیشتر بررسی نماییم. این ساختارها برای بسیاری از برنامه‌های مدرن و امروزی بسیار مهم هستند. هر کدام از این ساختارهای داده به حل یکی از مشکلات دنیای واقعی می‌پردازند. در این مقاله قصد داریم به مزایا و معایب هر کدام از این ساختار‌ها اشاره کنیم و اینکه کی و کجا بهتر است از کدام ساختار استفاده گردد. تمرکز ما بر درخت هایی دودویی، درخت‌های جست و جوی دو دویی و درخت‌های جست و جوی دو دویی متوازن خواهد بود. همچنین ما به تشریح گراف و انواع آن خواهیم پرداخت. اینکه چگونه آن را در حافظه نمایش دهیم و اینکه گراف‌ها در کجای زندگی واقعی ما یا فناوری‌های کامپیوتری استفاده می‌شوند.

ساختار درختی
در بسیاری از مواقع ما با گروهی از اشیاء یا داده‌هایی سر و کار داریم که هر کدام از آن‌ها به گروهی دیگر مرتبط هستند. در این حالت از ساختار خطی نمی‌توانیم برای توصیف این ارتباط استفاده کنیم. پس بهترین ساختار برای نشان دادن این ارتباط ساختار شاخه ای Branched Structure است.
یک ساختار درختی یا یک ساختار شاخه‌ای شامل المان‌هایی به اسم گره Node است. هر گره می‌تواند به یک یا چند گره دیگر متصل باشد و گاهی اوقات این اتصالات مشابه یک سلسه مراتب hierarchically می‌شوند.
درخت‌ها در برنامه نویسی جایگاه ویژه‌ای دارند به طوری که استفاده‌ی از آن‌ها در بسیاری از برنامه‌ها وجود دارد و بسیاری از مثال‌های واقعی پیرامون ما را پشتیبانی می‌کنند.
در نمودار زیر مثالی وجود دارد که در آن یک تیم نرم افزاری نمایش داده شده‌است. در اینجا هر یک از بخش‌ها وظایف و مسئولیت‌هایی را بر دوش خود دارند که این مسئولیت‌ها به صورت سلسله مراتبی در تصویر زیر نمایش داده شده‌اند.

ما در ساختار بالا متوجه می‌شویم که چه بخشی زیر مجموعه‌ی چه بخشی است و سمت بالاتر هر بخش چیست. برای مثال ما متوجه شدیم که مدیر توسعه دهندگان، "سرپرست تیم" است که خود نیز مادون "مدیر پروژه" است و این را نیز متوجه می‌شویم که مثلا توسعه دهنده‌ی شماره یک هیچ مادونی ندارد و مدیر پروژه در راس همه است و هیچ مدیر دیگری بالای سر او قرار ندارد.

اصطلاحات درخت
برای اینکه بیشتر متوجه روابط بین اشیا در این ساختار بشویم، به شکل زیر خوب دقت کنید:

در شکل بالا دایره‌هایی برای هر بخش از اطلاعت کشیده شده و ارتباط هر کدام از آن‌ها از طریق یک خط برقرار شده است. اعداد داخل هر دایره تکراری نیست و همه منحصر به فرد هستند. پس وقتی از اعداد اسم ببریم متوجه می‌شویم که در مورد چه چیزی صحبت می‌کنیم.

در شکل بالا به هر یک از دایره‌ها یک گره Node می‌گویند و به هر خط ارتباط دهنده بین گره‌ها لبه Edge گفته می‌شود. گره‌های 19 و 21 و 14 زیر گره‌های گره 7 محسوب می‌شوند. گره‌هایی که به صورت مستقیم به زیر گره‌های خودشان اشاره می‌کنند را گره‌های والد Parent می‌گویند و زیرگره‌های 7 را گره‌های فرزند ChildNodes. پس با این حساب می‌توانیم بگوییم گره‌های 1 و 12 و 31 را هم فرزند گره 19 هستند و گره 19 والد آن هاست. همچنین گره‌های یک والد را مثل 19 و 21 و 14 که والد مشترک دارند، گره‌های خواهر و برادر یا حتی همنژاد Sibling می‌گوییم. همچنین ارتباط بین گره 7 و گره‌های سطح دوم  و الی آخر یعنی 1 و 12 و 31 و 23 و 6 را که والد بودن آن به صورت غیر مستقیم است را جد یا ancestor می‌نامیم و نوه‌ها و نتیجه‌های آن‌ها را نسل descendants.

ریشه Root: به گره‌ای می‌گوییم که هیچ والدی ندارد و خودش در واقع اولین والد محسوب می‌شود؛ مثل گره 7.

برگ  Leaf: به گره‌هایی که هیچ فرزندی ندارند، برگ می‌گوییم. مثال گره‌های 1 و12 و 31 و 23 و 6

گره‌های داخلی Internal Nodes: گره هایی که نه برگ هستند و نه ریشه. یعنی حداقل یک فرزند دارند و خودشان یک گره فرزند محسوب می‌شوند؛ مثل گره‌های 19 و 14.

مسیر Path: راه رسیدن از یک گره به گره دیگر را مسیر می‌گویند. مثلا گره‌های 1 و 19 و 7 و 21 به ترتیب یک مسیر را تشکیل می‌دهند ولی گره‌های 1 و 19 و 23 از آن جا که هیچ جور اتصالی بین آن‌ها نیست، مسیری را تشکیل نمی‌دهند.

طول مسیر Length of Path: به تعداد لبه‌های یک مسیر، طول مسیر می‌گویند که می‌توان از تعداد گره‌ها -1 نیز آن را به دست آورد. برای نمونه : مسیر 1 و19 و 7 و 21 طول مسیرشان 3 هست.

عمق Depth: طول مسیر یک گره از ریشه تا آن گره را عمق درخت می‌گویند. عمق یک ریشه همیشه صفر است و برای مثال در درخت بالا، گره 19 در عمق یک است و برای گره 23 عمق آن 2 خواهد بود.

تعریف خود درخت Tree: درخت یک ساختار داده برگشتی recursive است که شامل گره‌ها و لبه‌ها، برای اتصال گره‌ها به یکدیگر است.

جملات زیر در مورد درخت صدق می‌کند:

  • هر گره می‌تواند فرزند نداشته باشد یا به هر تعداد که می‌خواهد فرزند داشته باشد.
  • هر گره یک والد دارد و تنها گره‌ای که والد ندارد، گره ریشه است (البته اگر درخت خالی باشد هیچ گره ای وجود ندارد).
  • همه گره‌ها از ریشه قابل دسترسی هستند و برای دسترسی به گره مورد نظر باید از ریشه تا آن گره، مسیری را طی کرد.
ار تفاع درخت Height: به حداکثر عمق یک درخت، ارتفاع درخت می‌گویند.
درجه گره Degree: به تعداد گره‌های فرزند یک گره، درجه آن گره می‌گویند. در درخت بالا درجه گره‌های 7 و 19 سه است. درجه گره 14 دو است و درجه برگ‌ها صفر است.
ضریب انشعاب Branching Factor: به حداکثر درجه یک گره در یک درخت، ضریب انشعاب آن درخت گویند.

پیاده سازی درخت

برای پیاده سازی یک درخت، از دو کلاس یکی جهت ساخت گره که حاوی اطلاعات است <TreeNode<T و دیگری جهت ایجاد درخت اصلی به همراه کلیه متدها و خاصیت هایش <Tree<T کمک می‌‌گیریم.

public class TreeNode<T>
{
    // شامل مقدار گره است
    private T value;
 
    // مشخص می‌کند که آیا گره والد دارد یا خیر
    private bool hasParent;
 
    // در صورت داشتن فرزند ، لیست فرزندان را شامل می‌شود
    private List<TreeNode<T>> children;
 
    /// <summary>سازنده کلاس </summary>
    /// <param name="value">مقدار گره</param>
    public TreeNode(T value)
    {
        if (value == null)
        {
            throw new ArgumentNullException(
                "Cannot insert null value!");
        }
        this.value = value;
        this.children = new List<TreeNode<T>>();
    }
 
    /// <summary>خاصیتی جهت مقداردهی گره</summary>
    public T Value
    {
        get
        {
            return this.value;
        }
        set
        {
            this.value = value;
        }
    }
 
    /// <summary>تعداد گره‌های فرزند را بر میگرداند</summary>
    public int ChildrenCount
    {
        get
        {
            return this.children.Count;
        }
    }
 
    /// <summary>به گره یک فرزند اضافه می‌کند</summary>
    /// <param name="child">آرگومان این متد یک گره است که قرار است به فرزندی گره فعلی در آید</param>
    public void AddChild(TreeNode<T> child)
    {
        if (child == null)
        {
            throw new ArgumentNullException(
                "Cannot insert null value!");
        }
 
        if (child.hasParent)
        {
            throw new ArgumentException(
                "The node already has a parent!");
        }
 
        child.hasParent = true;
        this.children.Add(child);
    }
 
    /// <summary>
    /// گره ای که اندیس آن داده شده است بازگردانده می‌شود
    /// </summary>
    /// <param name="index">اندیس گره</param>
    /// <returns>گره بازگشتی</returns>
    public TreeNode<T> GetChild(int index)
    {
        return this.children[index];
    }
}
 
/// <summary>این کلاس ساختار درخت را به کمک کلاس گره‌ها که در بالا تعریف کردیم میسازد</summary>
/// <typeparam name="T">نوع مقادیری که قرار است داخل درخت ذخیره شوند</typeparam>
public class Tree<T>
{
    // گره ریشه
    private TreeNode<T> root;
 
    /// <summary>سازنده کلاس</summary>
    /// <param name="value">مقدار گره اول که همان ریشه می‌شود</param>
    public Tree(T value)
    {
        if (value == null)
        {
            throw new ArgumentNullException(
                "Cannot insert null value!");
        }
 
        this.root = new TreeNode<T>(value);
    }
 
    /// <summary>سازنده دیگر برای کلاس درخت</summary>
    /// <param name="value">مقدار گره ریشه مثل سازنده اول</param>
    /// <param name="children">آرایه ای از گره‌ها که فرزند گره ریشه می‌شوند</param>
    public Tree(T value, params Tree<T>[] children)
        : this(value)
    {
        foreach (Tree<T> child in children)
        {
            this.root.AddChild(child.root);
        }
    }
 
    /// <summary>
    /// ریشه را بر میگرداند ، اگر ریشه ای نباشد نال بر میگرداند
    /// </summary>
    public TreeNode<T> Root
    {
        get
        {
            return this.root;
        }
    }
 
    /// <summary>پیمودن عرضی و نمایش درخت با الگوریتم دی اف اس </summary>
    /// <param name="root">ریشه (گره ابتدایی) درختی که قرار است پیمایش از آن شروع شود</param>
    /// <param name="spaces">یک کاراکتر جهت جداسازی مقادیر هر گره</param>
    private void PrintDFS(TreeNode<T> root, string spaces)
    {
        if (this.root == null)
        {
            return;
        }
 
        Console.WriteLine(spaces + root.Value);
 
        TreeNode<T> child = null;
        for (int i = 0; i < root.ChildrenCount; i++)
        {
            child = root.GetChild(i);
            PrintDFS(child, spaces + "   ");
        }
    }
 
    /// <summary>متد پیمایش درخت به صورت عمومی که تابع خصوصی که در بالا توضیح دادیم را صدا می‌زند</summary>
    public void TraverseDFS()
    {
        this.PrintDFS(this.root, string.Empty);
    }
}
 
/// <summary>
/// کد استفاده از ساختار درخت
/// </summary>
public static class TreeExample
{
    static void Main()
    {
        // Create the tree from the sample
        Tree<int> tree =
            new Tree<int>(7,
                new Tree<int>(19,
                    new Tree<int>(1),
                    new Tree<int>(12),
                    new Tree<int>(31)),
                new Tree<int>(21),
                new Tree<int>(14,
                    new Tree<int>(23),
                    new Tree<int>(6))
            );
 
        // پیمایش درخت با الگوریتم دی اف اس یا عمقی
        tree.TraverseDFS();
 
        // خروجی
        // 7
        //       19
        //        1
        //        12
        //        31
        //       21
        //       14
        //        23
        //        6
    }
}
کلاس TreeNode وظیفه‌ی ساخت گره را بر عهده دارد و با هر شیء‌ایی که از این کلاس می‌سازیم، یک گره ایجاد می‌کنیم که با خاصیت Children و متد AddChild آن می‌توانیم هر تعداد گره را که می‌خواهیم به فرزندی آن گره در آوریم که باز خود آن گره می‌تواند در خاصیت Children یک گره دیگر اضافه شود. به این ترتیب با ساخت هر گره و ایجاد رابطه از طریق خاصیت children هر گره درخت شکل می‌گیرد. سپس گره والد در ساختار کلاس درخت Tree قرار می‌گیرد و این کلاس شامل متدهایی است که می‌تواند روی درخت، عملیات پردازشی چون پیمایش درخت را انجام دهد.


پیمایش درخت به روش عمقی (DFS (Depth First Search

هدف از پیمایش درخت ملاقات یا بازبینی (تهیه لیستی از همه گره‌های یک درخت) تنها یکبار هر گره در درخت است. برای این کار الگوریتم‌های زیادی وجود دارند که ما در این مقاله تنها دو روش DFS و BFS را بررسی می‌کنیم.

روش DFS: هر گره‌ای که به تابع بالا بدهید، آن گره برای پیمایش، گره ریشه حساب خواهد شد و پیمایش از آن آغاز می‌گردد. در الگوریتم DFS روش پیمایش بدین گونه است که ما از گره ریشه آغاز کرده و گره ریشه را ملاقات می‌کنیم. سپس گره‌های فرزندش را به دست می‌آوریم و یکی از گره‌ها را انتخاب کرده و دوباره همین مورد را رویش انجام می‌دهیم تا نهایتا به یک برگ برسیم. وقتی که به برگی می‌رسیم یک مرحله به بالا برگشته و این کار را آنقدر تکرار می‌کنیم تا همه‌ی گره‌های آن ریشه یا درخت پیمایش شده باشند.

همین درخت را در نظر بگیرید:


 پیمایش درخت را از گره 7 آغاز می‌کنیم و آن را به عنوان ریشه در نظر می‌گیریم. حتی می‌توانیم پیمایش را از گره مثلا 19 آغاز کنیم و آن را برای پیمایش ریشه در نظر بگیریم ولی ما از همان 7 پیمایش را آغاز می‌کنیم:

ابتدا گره 7 ملاقات شده و آن را می‌نویسیم. سپس فرزندانش را بررسی می‌کنیم که سه فرزند دارد. یکی از فرزندان مثل گره 19 را انتخاب کرده و آن را ملاقات می‌کنیم (با هر بار ملاقات آن را چاپ می‌کنیم) سپس فرزندان آن را بررسی می‌کنیم و یکی از گره‌ها را انتخاب می‌کنیم و ملاقاتش می‌کنیم؛ برای مثال گره 1. از آن جا که گره یک، برگ است و فرزندی ندارد یک مرحله به سمت بالا برمی‌گردیم و برگ‌های 12 و 31 را هم ملاقات می‌کنیم. حالا همه‌ی فرزندان گره 19 را بررسی کردیم، بر می‌گردیم یک مرحله به سمت بالا و گره 21 را ملاقات می‌کنیم و از آنجا که گره 21 برگ است و فرزندی ندارد به بالا باز می‌گردیم و بعد گره 14 و فرزندانش 23 و 6 هم بررسی می‌شوند. پس ترتیب چاپ ما اینگونه می‌شود:

7-19-1-12-31-21-14-23-6


پیمایش درخت به روش (BFS (Breadth First Search 

در این روش (پیمایش سطحی) گره والد ملاقات شده و سپس همه گره‌های فرزندش ملاقات می‌شوند. بعد از آن یک گره انتخاب شده و همین پیمایش مجددا روی آن انجام می‌شود تا آن سطح کاملا پیمایش شده باشد. سپس به همین مرحله برگشته و فرزند بعدی را پیمایش می‌کنیم و الی آخر. نمونه‌ی این پیمایش روی درخت بالا به صورت زیر نمایش داده می‌شود:

7-19-21-14-1-12-31-23-6

اگر خوب دقت کنید می‌بینید که پیمایش سطحی است و هر سطح به ترتیب ملاقات می‌شود. به این الگوریتم، پیمایش موجی هم می‌گویند. دلیل آن هم این است که مثل سنگی می‌ماند که شما برای ایجاد موج روی دریاچه پرتاب می‌کنید.

برای این پیمایش از صف کمک گرفته می‌شود که مراحل زیر روی صف صورت می‌گیرد:

  • ریشه  وارد صف Q می‌شود.
  • دو مرحله زیر مرتبا تکرار می‌شوند:
  1. اولین گره صف به نام V را از Q در یافت می‌کنیم و آن را چاپ می‌کنیم.
  2. فرزندان گره V  را به صف اضافه می‌کنیم.
این نوع پیمایش، پیاده سازی راحتی دارد و همیشه نزدیک‌ترین گره‌ها به ریشه را می‌خواند و در هر مرحله گره‌هایی که می‌خواند از ریشه دورتر و دورتر می‌شوند.
مطالب
متدهای الحاقی - Extension Methods
چقدر خوب می‌شد اگر،
 
نوع داده String دارای متدی جهت حذف تگ‌های HTML داشت:
string htmlStr = "<h1>.Net Tips</h1>";
htmlStr.ClearHtmlTags();
کلاس Image دارای متدی جهت تغییر اندازه (Resize) داشت:
image1.Resize(50, 80);
کنترل DropDownList متدی جهت انقیاد داده‌ها داشت:
dropDownList1.Bind((List<Category>)categories, "Name", "Id");
متدهای الحاقی به همین منظور متولد شده اند. در واقع هر زمان بدنه کلاسی (نوع داده، کنترل و تمام اشیاء دات نتی) در اختیار ما نباشد امکان اضافه کردن متدهای الحاقی به آنها وجود دارد. برای این منظور کافیست چند نکته را رعایت کنید:
  1. کلاس دربرگیرنده متد یا متدهای الحاقی باید Public و Static باشد.
  2. متد الحاقی باید Public و Static باشد.
  3. اولین پارامتر متد الحاقی باید با کلمه کلیدی this همراه باشد و این پارامتر اشاره به کلاسی دارد که متد جاری به آن الحاق (یا ضمیمه) خواهد شد.
یک مثال:
در این مثال متدالحاقی برای بهبود نوع داده String را خواهیم دید. وظیفه‌ی این متد شمارش تعداد کلمات موجود در رشته است.
public static class StringExtensions
{

        /// <summary>
        /// Count all words in a given string
        /// </summary>
        /// <param name="input">string to begin with</param>
        /// <returns>int</returns>
        public static int WordCount(this string input)
        {
            var count = 0;
            try
            {
                // Exclude whitespaces, Tabs and line breaks
                var re = new Regex(@"[^\s]+");
                var matches = re.Matches(input);
                count = matches.Count;
            }
            catch (Exception)
            {
                return -1;
            }
            return count;
        }
}
نحوه استفاده:
var s = "i Love Dot Net Tips.";
var wordCount = s.WordCount();
در ضمن وب سایتی جهت به اشتراک گذاری این متدها به عنوان یکی از بهترین مراجع در دسترس است: http://extensionmethod.net 
با توجه به این مطلب توسعه پروژه ای در همین سایت با عنوان "متدهای الحاقی " آغاز شده است. در این پروژه ضمن پوشش متدهای الحاقی پرکاربرد سعی به توسعه متدهای الحاقی داریم که بیشتر در برنامه‌های فارسی کاربرد دارند.
مطالب
آشنایی با تست واحد و استفاده از کتابخانه Moq
تست واحد چیست؟

تست واحد ابزاری است برای مشاهده چگونگی عملکرد یک متد که توسط خود برنامه نویس نوشته میشود. به این صورت که پارامتر‌های ورودی، برای یک متد ساخته شده و آن متد فراخوانی و خروجی متد بسته به حالت مطلوب بررسی میشود. چنانچه خروجی مورد نظر مطلوب باشد تست واحد با موفقیت انجام میشود.


اهمیت انجام تست واحد چیست؟

درستی یک متد، مهمترین مسئله برای بررسی است و بارها مشاهده شده، استثناهایی رخ میدهند که توان تولید را به دلیل فرسایش تکراری رخداد میکاهند. نوشتن تست واحد منجر به این می‌شود چناچه بعدها تغییری در بیزنس متد ایجاد شود و ورودی و خروجی‌ها تغییر نکند، صحت این تغییر بیزنس، توسط تست بررسی مشود؛ حتی میتوان این تست‌ها را در build پروژه قرار داد و در ابتدای اجرای یک Solution تمامی تست‌ها اجرا و درستی بخش به بخش اعضا چک شوند.


شروع تست واحد:

یک پروژه‌ی ساده را داریم برای تعریف حساب‌های بانکی شامل نام مشتری، مبلغ سپرده، وضعیت و 3 متد واریز به حساب و برداشت از حساب و تغییر وضعیت حساب که به صورت زیر است:
    /// <summary>
    /// حساب بانکی
    /// </summary>
    public class Account
    {
        /// <summary>
        /// مشتری
        /// </summary>
        public string Customer { get; set; }
        /// <summary>
        /// موجودی حساب
        /// </summary>
        public float Balance { get; set; }
        /// <summary>
        /// وضعیت
        /// </summary>
        public bool Active { get; set; }

        public Account(string customer, float balance)
        {
            Customer = customer;
            Balance = balance;
            Active = true;
        }
        /// <summary>
        /// افزایش موجودی / واریز به حساب
        /// </summary>
        /// <param name="amount">مبلغ واریز</param>
        public void Credit(float amount)
        {
            if (!Active)
                throw new Exception("این حساب مسدود است.");
            if (amount < 0)
                throw new ArgumentOutOfRangeException("amount");
            Balance += amount;
        }
        /// <summary>
        /// کاهش موجودی / برداشت از حساب
        /// </summary>
        /// <param name="amount">مبلغ برداشت</param>
        public void Debit(float amount)
        {
            if (!Active)
                throw new Exception("این حساب مسدود است.");
            if (amount < 0)
                throw new ArgumentOutOfRangeException("amount");
            if (Balance < amount)
                throw new ArgumentOutOfRangeException("amount");
            Balance -= amount;
        }
        /// <summary>
        /// انسداد / رفع انسداد
        /// </summary>
        public void ChangeStateAccount()
        {
            Active = !Active;
        }
    }
تابع اصلی نیز به صورت زیر است:
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var account = new Account("Ali",1000);

            account.Credit(4000);
            account.Debit(2000);
            Console.WriteLine("Current balance is ${0}", account.Balance);
            Console.ReadKey();
        }
    }
به Solution، یک پروژه از نوع تست واحد اضافه میکنیم.
در این پروژه ابتدا Reference ایی از پروژه‌ای که مورد تست هست میگیریم. سپس در کلاس تست مربوطه شروع به نوشتن متدی برای انواع تست متدهای پروژه اصلی میکنیم.
توجه داشته باشید که Data Annotation‌های بالای کلاس تست و متدهای تست، در تعیین نوع نگاه کامپایلر به این بلوک‌ها موثر است و باید این مسئله به درستی رعایت شود. همچنین در صورت نیاز میتوان از کلاس StartUp برای شروع تست استفاده کرد که عمدتا برای تعریف آن از نام ClassInit استفاده میشود و در بالای آن از [ClassInitialize] استفاده میشود.
در Library تست واحد میتوان به دو صورت چگونگی صحت عملکرد یک تست را بررسی کرد: با استفاده از Assert و با استفاده از ExpectedException، که در زیر به هر دو صورت آن میپردازیم.
    [TestClass]
    public class UnitTest
    {
        /// <summary>
        /// تعریف حساب جدید و بررسی تمامی فرآیند‌های معمول روی حساب
        /// </summary>
        [TestMethod]
        public void Create_New_Account_And_Check_The_Process()
        {
            //Arrange
            var account = new Account("Hassan", 4000);
            var account2 = new Account("Ali", 10000);
            //Act
            account.Credit(5000);
            account2.Debit(3000);
            account.ChangeStateAccount();
            account2.Active = false;
            account2.ChangeStateAccount();
            //Assert
            Assert.AreEqual(account.Balance,9000);
            Assert.AreEqual(account2.Balance,7000);
            Assert.IsTrue(account2.Active);
            Assert.AreEqual(account.Active,false);
        }
همانطور که مشاهده میشود ابتدا در قسمت Arrange، خوراک تست آماده میشود. سپس در قسمت Act، فعالیت‌هایی که زیر ذره بین تست هستند صورت می‌پذیرند و سپس در قسمت Assert درستی مقادیر با مقادیر مورد انتظار ما مطابقت داده میشوند.
برای بررسی خطاهای تعیین شده هنگام نوشتن یک متد نیز میتوان به صورت زیر عمل کرد:
        /// <summary>
        /// زمانی که کاربر بخواهد به یک حساب مسدود واریز کند باید جلوی آن گرفته شود.
        /// </summary>
        [TestMethod]
        [ExpectedException(typeof (Exception))]
        public void When_Deactive_Account_Wants_To_add_Credit_Should_Throw_Exception()
        {
            //Arrange
            var account = new Account("Hassan", 4000) {Active = false};
            //Act
            account.Credit(4000);
            //Assert
            //Assert is handled with ExpectedException
        }

        [TestMethod]
        [ExpectedException(typeof (ArgumentOutOfRangeException))]
        public void When_Customer_Wants_To_Debit_More_Than_Balance_Should_Throw_ArgumentOutOfRangeException()
        {
            //Arrange
            var account = new Account("Hassan", 4000);
            //Act
            account.Debit(5000);
            //Assert
            //Assert is handled with ArgumentOutOfRangeException
        }
همانطور که مشخص است نام متد تست باید کامل و شفاف به صورتی انتخاب شود که بیانگر رخداد درون متد تست باشد. در این متدها Assert مورد انتظار با DataAnnotation که پیش از این توضیح داده شد کنترل گردیده است و بدین صورت کار میکند که وقتی Act انجام میشود، متد بررسی می‌کند تا آن Assert رخ بدهد.


استفاده از Library Moq در تست واحد

ابتدا باید به این توضیح بپردازیم که این کتابخانه چه کاری میکند و چه امکانی را برای انجام تست واحد فراهم میکند.
در پروژه‌های بزرگ و زمانی که ارتباطات بین لایه‌ای زیادی موجود است و اصول SOLID رعایت میشود، شما در یک لایه برای ارایه فعالیت‌ها و خدمات متدهایتان با Interface‌های لایه‌های دیگر در ارتباط هستید و برای نوشتن تست واحد متدهایتان، مشکلی بزرگ دارید که نمیتوانید به این لایه‌ها دسترسی داشته باشید و ماهیت تست واحد را زیر سوال میبرید. Library Moq این امکان را به شما میدهد که از این Interface‌ها یک تصویر مجازی بسازید و همانند Snap Shot با آن کار کنید؛ بدون اینکه در لایه‌های دیگر بروید و ماهیت تست واحد را زیر سوال ببرید.
برای استفاده از متدهایی که در این Interface‌ها موجود است شما باید یک شیء از نوع Mock<> از آنها بسازید و سپس با استفاده از متد Setup به صورت مجازی متد مورد نظر را فراخوانی کنید و مقدار بازگشتی مورد انتظار را با Return معرفی کنید، سپس از آن استفاده کنید.
همچنین برای دسترسی به خود شیء از Property ایی با نام Objet از موجودیت mock شده استفاده میکنیم.
برای شناسایی بهتر اینکه از چه اینترفیس هایی باید Mock<> بسازید، میتوانید به متد سازنده کلاسی که معرف لایه ایست که برای آن تست واحد مینویسید، مراجعه کنید.
نحوه اجرای یک تست واحد با استفاده از Moq با توجه به توضیحات بالا به صورت زیر است:
پروژه مورد بررسی لایه Service برای تعریف واحد‌های سازمانی است که با الگوریتم DDD و CQRS پیاده سازی شده است.
ابتدا به Constructor خود لایه سرویس نگاه میکنیم تا بتوانید شناسایی کنید از چه Interface هایی باید Mock<> کنیم.
  public class OrganizationalService : ICommandHandler<CreateUnitTypeCommand>,
                                         ICommandHandler<DeleteUnitTypeCommand>,                                    
    {
        private readonly IUnitOfWork _unitOfWork;
        private readonly IUnitTypeRepository _unitTypeRepository;
        private readonly IOrganizationUnitRepository _organizationUnitRepository;
        private readonly IOrganizationUnitDomainService _organizationUnitDomainService;

        public OrganizationalService(IUnitOfWork unitOfWork, IUnitTypeRepository unitTypeRepository, IOrganizationUnitRepository organizationUnitRepository, IOrganizationUnitDomainService organizationUnitDomainService)
        {
            _unitOfWork = unitOfWork;
            _unitTypeRepository = unitTypeRepository;
            _organizationUnitRepository = organizationUnitRepository;
            _organizationUnitDomainService = organizationUnitDomainService;
        }
مشاهده میکنید که 4 Interface استفاده شده و در متد سازنده نیز مقدار دهی شده اند. پس 4 Mock نیاز داریم. در پروژه تست به صورت زیر و در ClassInitialize عمل میکنیم.
    [TestClass]
    public class OrganizationServiceTest
    {
        private static OrganizationalService _organizationalService;
        private static Mock<IUnitTypeRepository> _mockUnitTypeRepository;
        private static Mock<IUnitOfWork> _mockUnitOfWork;
        private static Mock<IOrganizationUnitRepository> _mockOrganizationUnitRepository;
        private static Mock<IOrganizationUnitDomainService> _mockOrganizationUnitDomainService;

        [ClassInitialize]
        public static void ClassInit(TestContext context)
        {
            TestBootstrapper.ConfigureDependencies();
            _mockUnitOfWork = new Mock<IUnitOfWork>();
            _mockUnitTypeRepository = new Mock<IUnitTypeRepository>();
            _mockOrganizationUnitRepository = new Mock<IOrganizationUnitRepository>();
            _mockOrganizationUnitDomainService=new Mock<IOrganizationUnitDomainService>();
            _organizationalService = new OrganizationalService(_mockUnitOfWork.Object, _mockUnitTypeRepository.Object,  _mockOrganizationUnitRepository.Object,_mockOrganizationUnitDomainService.Object);
        }
از خود لایه سرویس با نام OrganizationService یک آبجکت میگیریم و 4 واسط دیگر به صورت Mock شده تعریف میشوند. همچنین در کلاس بارگذار از همان نوع مقدار دهی میگردند تا در اجرای تمامی متدهای تست، در دست کامپایلر باشند. همچنین برای new کردن خود سرویس از mock.obect‌ها که حاوی مقدار اصلی است استفاده می‌کنیم.
خود متد اصلی به صورت زیر است:
        /// <summary>
        /// یک نوع واحد سازمانی را حذف مینماید
        /// </summary>
        /// <param name="command"></param>
        public void Handle(DeleteUnitTypeCommand command)
        {
            var unitType = _unitTypeRepository.FindBy(command.UnitTypeId);
            if (unitType == null)
                throw new DeleteEntityNotFoundException();

            ICanDeleteUnitTypeSpecification canDeleteUnitType = new CanDeleteUnitTypeSpecification(_organizationUnitRepository);
            if (canDeleteUnitType.IsSatisfiedBy(unitType))
                throw new UnitTypeIsUnderUsingException(unitType.Title);
            _unitTypeRepository.Remove(unitType);
        }
متد‌های تست این متد نیز به صورت زیر هستند:
        /// <summary>
        /// کامند حذف نوع واحد سازمانی باید به درستی حذف کند.
        /// </summary>
        [TestMethod]
        public void DeleteUnitTypeCommand_Should_Delete_UnitType()
        {
            //Arrange
            var unitTypeId=new Guid();
            var deleteUnitTypeCommand = new DeleteUnitTypeCommand { UnitTypeId = unitTypeId };
            var unitType = new UnitType("خوشه");
            var org = new List<OrganizationUnit>();
            _mockUnitTypeRepository.Setup(d => d.FindBy(deleteUnitTypeCommand.UnitTypeId)).Returns(unitType);
            _mockUnitTypeRepository.Setup(x => x.Remove(unitType));
            _mockOrganizationUnitRepository.Setup(z => z.FindBy(unitType)).Returns(org);
            try
            {
                //Act
                _organizationalService.Handle(deleteUnitTypeCommand);
            }
            catch (Exception ex)
            {
                //Assert
                Assert.Fail(ex.Message);
            }
        }
همانطور که مشاهده میشود ابتدا یک Guid به عنوان آی دی نوع واحد سازمانی گرفته میشود و همان آی دی برای تعریف کامند حذف به آن ارسال میشود. سپس یک نوع واحد سازمانی دلخواه تستی ساخته میشود و همچنین یک لیست خالی از واحد‌های سازمانی که برای چک شدن توسط خود متد Handle استفاده شده‌است ساخته میشود. در اینجا این متد خالی است تا شرط غلط شود و عمل حذف به درستی صورت پذیرد.
برای اعمالی که در Handle انجام میشود و متدهایی که از Interface‌ها صدا زده میشوند Setup میکنیم و آنهایی را که Return دارند به object هایی که مورد انتظار خودمان هست نسبت میدهیم.
در Setup اول میگوییم که آن Guid مربوط به "خوشه" است. در Setup بعدی برای عمل Remove کدی مینویسیم و چون عمل حذف Return ندارد میتواند، این خط به کل حذف شود! به طور کلی Setup هایی که Return ندارند میتوانند حذف شوند.
در Setup بعدی از Interface دیگر متد FindBy که قرار است چک کند این نوع واحد سازمانی برای تعریف واحد سازمانی استفاده شده است، در Return به آن یک لیست خالی اختصاص میدهیم تا نشان دهیم لیست خالی برگشته است.
عملیات Act را وارد Try میکنیم تا اگر به هر دلیل انجام نشد، Assert ما باشد.
دو حالت رخداد استثناء که در متد اصلی تست شده است در دو متد تست به طور جداگانه تست گردیده است:
        /// <summary>
        /// کامند حذف یک نوع واحد سازمانی باید پیش از حذف بررسی کند که این شناسه داده شده برای حذف موجود باشد.
        /// </summary>
        [TestMethod]
        [ExpectedException(typeof(DeleteEntityNotFoundException))]
        public void DeleteUnitTypeCommand_ShouldNot_Delete_When_UnitTypeId_NotExist()
        {
            //Arrange
            var unitTypeId = new Guid();
            var deleteUnitTypeCommand = new DeleteUnitTypeCommand();
            var unitType = new UnitType("خوشه");
            var org = new List<OrganizationUnit>();
            _mockUnitTypeRepository.Setup(d => d.FindBy(unitTypeId)).Returns(unitType);
            _mockUnitTypeRepository.Setup(x => x.Remove(unitType));
            _mockOrganizationUnitRepository.Setup(z => z.FindBy(unitType)).Returns(org);

            //Act
            _organizationalService.Handle(deleteUnitTypeCommand);
        }

        /// <summary>
        /// کامند حذف یک نوع واحد سازمانی نباید اجرا شود وقتی که نوع واحد برای تعریف واحد‌های سازمان استفاده شده است.
        /// </summary>
        [TestMethod]
        [ExpectedException(typeof(UnitTypeIsUnderUsingException))]
        public void DeleteUnitTypeCommand_ShouldNot_Delete_When_UnitType_Exist_but_UsedForDefineOrganizationUnit()
        {
            //Arrange
            var unitTypeId = new Guid();
            var deleteUnitTypeCommand = new DeleteUnitTypeCommand { UnitTypeId = unitTypeId };
            var unitType = new UnitType("خوشه");
            var org = new List<OrganizationUnit>()
            {
                new OrganizationUnit("مدیریت یک", unitType, null),
                new OrganizationUnit("مدیریت دو", unitType, null)
            };
            _mockUnitTypeRepository.Setup(d => d.FindBy(deleteUnitTypeCommand.UnitTypeId)).Returns(unitType);
            _mockUnitTypeRepository.Setup(x => x.Remove(unitType));
            _mockOrganizationUnitRepository.Setup(z => z.FindBy(unitType)).Returns(org);

            //Act
            _organizationalService.Handle(deleteUnitTypeCommand);
        }
متد DeleteUnitTypeCommand_ShouldNot_Delete_When_UnitTypeId_NotExist همانطور که از نامش معلوم است بررسی میکند که نوع واحد سازمانی که ID آن برای حذف ارسال میشود در Database وجود دارد و اگر نباشد Exception مطلوب ما باید داده شود.
در متد DeleteUnitTypeCommand_ShouldNot_Delete_When_UnitType_Exist_but_UsedForDefineOrganizationUnit بررسی میشود که از این نوع واحد سازمانی برای تعریف واحد سازمانی استفاده شده است یا نه و صحت این مورد با الگوی Specification صورت گرفته است. استثنای مطلوب ما Assert و شرط درستی این متد تست، میباشد.
بازخوردهای پروژه‌ها
مشکل با نوشتن تابع تجمعی سفارشی(از طریق پیاده سازی IAggregateFunction)
با سلام؛ ضمن تشکر از اینکه تجربیاتتون رو رایگان در اختیار بقیه قرار می‌دید، به شخصه خیلی استفاده کردم.
سوالی داشتم در رابطه با پیاده سازی اینترفیس IAggregateFunction  
من میخوام یه گزارش بنویسم که تو اون ستون آخرش میخواد مانده تجمعی را حساب کنه.
بنابراین میخواستم با پیاده سازی این اینترفیس و همچنین بازنویسی متد ProcessingBoundary آخرین مقدار رو به عنوان خروجی تابع تجمعی ارسال کنم.
public object ProcessingBoundary(IList<SummaryCellData> columnCellsSummaryData)
        {
            if (columnCellsSummaryData == null || !columnCellsSummaryData.Any()) return 0;

            var list = columnCellsSummaryData;
            var lastItem = list.Last();

            return lastItem.CellData.PropertyValue;

        }
در پروژه‌ی دیگه ای این اینترفیس رو پیاده سازی کردم و مشکلی نبود ولی در پروژه جاری
که پروژه ایست با مشخصات:
نوع پروژه : WPF with MVVM
از Prism و Unity هم برای ماژولار شدن استفاده کردم.
خطای زیر رو میده : 
Method 'set_DisplayFormatFormula' in type 'Hezareh.Modules.Accounting.Reporting.ViewModels.MySampleAggregateFunction' from assembly 'Hezareh.Modules.Accounting, Version=1.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=null' does not have an implementation.
در صورتی که اینترفیس IAggregateFunction به صورت کامل توسط کلاس  MySampleAggregateFunction پیاده سازی شده است و این هم کد کامل کلاس که همون کد مثال Sum خودتونه، که فقط تابع  ProcessingBoundary رو تغییر دادم. این هم کد کاملش :
 public class MySampleAggregateFunction : IAggregateFunction
    {
        public MySampleAggregateFunction()
        {

        }

        /// <summary>
        /// Fires before rendering of this cell.
        /// Now you have time to manipulate the received object and apply your custom formatting function.
        /// It can be null.
        /// </summary>
        public Func<object, string> DisplayFormatFormula { set; get; }

        #region Fields (6)

        double _groupAvg;
        long _groupRowNumber;
        double _groupSum;
        double _overallAvg;
        long _overallRowNumber;
        double _overallSum;

        #endregion Fields

        #region Properties (2)

        /// <summary>
        /// Returns current groups' aggregate value.
        /// </summary>
        public object GroupValue
        {
            get { return _groupAvg; }
        }

        /// <summary>
        /// Returns current row's aggregate value without considering the presence of the groups.
        /// </summary>
        public object OverallValue
        {
            get { return _overallAvg; }
        }

        #endregion Properties

        #region Methods (4)

        // Public Methods (1) 

        /// <summary>
        /// Fires after adding a cell to the main table.
        /// </summary>
        /// <param name="cellDataValue">Current cell's data</param>
        /// <param name="isNewGroupStarted">Indicated starting a new group</param>
        public void CellAdded(object cellDataValue, bool isNewGroupStarted)
        {
            checkNewGroupStarted(isNewGroupStarted);

            _overallRowNumber++;
            _groupRowNumber++;

            double cellValue;
            if (double.TryParse(cellDataValue.ToSafeString(), NumberStyles.AllowThousands | NumberStyles.AllowLeadingSign, CultureInfo.InvariantCulture, out cellValue))
            {
                groupAvg(cellValue);
                overallAvg(cellValue);
            }
        }
        // Private Methods (3) 

        private void checkNewGroupStarted(bool newGroupStarted)
        {
            if (newGroupStarted)
            {
                _groupRowNumber = 0;
                _groupAvg = 0;
                _groupSum = 0;
            }
        }

        private void groupAvg(double cellValue)
        {
            _groupSum += cellValue;
            _groupAvg = _groupSum / _groupRowNumber;
        }

        private void overallAvg(double cellValue)
        {
            _overallSum += cellValue;
            _overallAvg = _overallSum / _overallRowNumber;
        }

        /// <summary>
        /// A general method which takes a list of data and calculates its corresponding aggregate value.
        /// It will be used to calculate the aggregate value of each pages individually, with considering the previous pages data.
        /// </summary>
        /// <param name="columnCellsSummaryData">List of data</param>
        /// <returns>Aggregate value</returns>
        public object ProcessingBoundary(IList<SummaryCellData> columnCellsSummaryData)
        {
            if (columnCellsSummaryData == null || !columnCellsSummaryData.Any()) return 0;

            var list = columnCellsSummaryData;
            var lastItem = list.Last();

            return lastItem.CellData.PropertyValue;

        }
        #endregion Methods

    }
و همچنین این هم تنظیمات ستونی که از این تابع تجمعی میخوام استفاده کنم.
columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName<VoucherRowPrintViewModel>(x => x.CaclulatedRemains);
                    column.CellsHorizontalAlignment(PdfRpt.Core.Contracts.HorizontalAlignment.Right);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(5);
                    column.Width(1.5f);
                    column.ColumnItemsTemplate(template =>
                    {
                        template.TextBlock();
                        template.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                    });
                    column.AggregateFunction(aggregateFunction =>
                    {
                        aggregateFunction.CustomAggregateFunction(new MySampleAggregateFunction());
                        aggregateFunction.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                    });
                    column.HeaderCell("مانده");
                });
ممنون میشم در صورت امکان کمکم کنید.
نظرات مطالب
نوشتن TagHelperهای سفارشی برای ASP.NET Core
یک نکته: برای تبدیل محتوای یک TagBuilder به رشته می‌توان از متد زیر استفاده کرد:
using System.IO;
using System.Text.Encodings.Web;
using Microsoft.AspNetCore.Html;

namespace Sample
{
    /// <summary>
    /// Html Helper Extensions
    /// </summary>
    public static class HtmlHelperExtensions
    {
        /// <summary>
        /// Convert IHtmlContent/TagBuilder to string
        /// </summary>
        public static string GetString(this IHtmlContent content)
        {
            using (var writer = new StringWriter())
            {
                content.WriteTo(writer, HtmlEncoder.Default);
                return writer.ToString();
            }
        }
    }
}
مطالب
OpenCVSharp #10
محاسبه و ترسیم Histogram تصاویر

هیستوگرام یک تصویر، توزیع میزان روشنایی آن تصویر را نمایش می‌دهد و در آن تعداد نقاط قسمت‌های روشن تصویر، ترسیم می‌شوند. محاسبه‌ی هیستوگرام تصاویر در حین دیباگ الگوریتم‌های پردازش تصویر، کاربرد زیادی دارند.
OpenCV به همراه متد توکاری است به نام cv::calcHist که قادر است هیستوگرام تعدادی آرایه را محاسبه کند و در C++ API آن قرار دارد. البته هدف اصلی این متد، انجام محاسبات مرتبط است و در اینجا قصد داریم این محاسبات را نمایش دهیم.


تغییر میزان روشنایی و وضوح تصاویر در OpenCV

همانطور که عنوان شد، کار هیستوگرام تصاویر، نمایش توزیع میزان روشنایی نقاط و اجزای آن‌ها است. بنابراین می‌توان جهت مشاهده‌ی تغییر هیستوگرام محاسبه شده با تغییر میزان روشنایی و وضوح تصویر، از متد ذیل کمک گرفت:
private static void updateBrightnessContrast(Mat src, Mat modifiedSrc, int brightness, int contrast)
{
    brightness = brightness - 100;
    contrast = contrast - 100;
 
    double alpha, beta;
    if (contrast > 0)
    {
        double delta = 127f * contrast / 100f;
        alpha = 255f / (255f - delta * 2);
        beta = alpha * (brightness - delta);
    }
    else
    {
        double delta = -128f * contrast / 100;
        alpha = (256f - delta * 2) / 255f;
        beta = alpha * brightness + delta;
    }
    src.ConvertTo(modifiedSrc, MatType.CV_8UC3, alpha, beta);
}
در اینجا src تصویر اصلی است. brightness و contrast، مقادیر میزان روشنایی و وضوح دریافتی از کاربر هستند. این مقادیر را می‌توان به متد ConvertTo ارسال کرد تا src را تبدیل به modifiedSrc نماید و وضوح و روشنایی آن‌را تغییر دهد.

پس از اینکه متد تغییر وضوح تصویر اصلی را تهیه کردیم، می‌توان به پنجره‌ی نمایش تصویر اصلی، دو tracker جهت دریافت brightness و contrast اضافه کرد و به این ترتیب امکان نمایش پویای تغییرات را مهیا نمود:
using (var src = new Mat(@"..\..\Images\Penguin.Png", LoadMode.AnyDepth | LoadMode.AnyColor))
{
    using (var sourceWindow = new Window("Source", image: src,
           flags: WindowMode.AutoSize | WindowMode.FreeRatio))
    {
        using (var histogramWindow = new Window("Histogram",
               flags: WindowMode.AutoSize | WindowMode.FreeRatio))
        {
            var brightness = 100;
            var contrast = 100;
 
            var brightnessTrackbar = sourceWindow.CreateTrackbar(
                    name: "Brightness", value: brightness, max: 200,
                    callback: pos =>
                    {
                        brightness = pos;
                        updateImageCalculateHistogram(sourceWindow, histogramWindow, src, brightness, contrast);
                    });
 
            var contrastTrackbar = sourceWindow.CreateTrackbar(
                name: "Contrast", value: contrast, max: 200,
                callback: pos =>
                {
                    contrast = pos;
                    updateImageCalculateHistogram(sourceWindow, histogramWindow, src, brightness, contrast);
                });
 
 
            brightnessTrackbar.Callback.DynamicInvoke(brightness);
            contrastTrackbar.Callback.DynamicInvoke(contrast);
 
            Cv2.WaitKey();
        }
    }
}
در اینجا src تصویر اصلی است. پنجره‌ی Source کار نمایش تصویر اصلی را به عهده دارد. همچنین به این پنجره، دو tracker اضافه شده‌اند تا کار دریافت مقادیر روشنایی و وضوح را از کاربر، مدیریت کنند.
پنجره‌ی دومی نیز به نام هیستوگرام در اینجا تعریف شده‌است. در این پنجره قصد داریم هیستوگرام تغییرات پویای تصویر اصلی را نمایش دهیم.



روش محاسبه‌ی هیستوگرام تصاویر و نمایش آن‌ها در OpenCVSharp

کدهای کامل محاسبه‌ی هیستوگرام تصویر اصلی تغییر یافته (modifiedSrc) و سپس نمایش آن‌را در پنجره‌ی histogramWindow، در ادامه ملاحظه می‌کنید:
private static void calculateHistogram1(Window histogramWindow, Mat src, Mat modifiedSrc)
{
    const int histogramSize = 64;
    int[] dimensions = { histogramSize }; // Histogram size for each dimension
    Rangef[] ranges = { new Rangef(0, histogramSize) }; // min/max
 
    using (var histogram = new Mat())
    {
        Cv2.CalcHist(
            images: new[] { modifiedSrc },
            channels: new[] { 0 },
            mask: null,
            hist: histogram,
            dims: 1,
            histSize: dimensions,
            ranges: ranges);
 
        using (var histogramImage = (Mat)(Mat.Ones(rows: src.Rows, cols: src.Cols, type: MatType.CV_8U) * 255))
        {
            // Scales and draws histogram
 
            Cv2.Normalize(histogram, histogram, 0, histogramImage.Rows, NormType.MinMax);
            var binW = Cv.Round((double)histogramImage.Cols / histogramSize);
 
            var color = Scalar.All(100);
 
            for (var i = 0; i < histogramSize; i++)
            {
                Cv2.Rectangle(histogramImage,
                    new Point(i * binW, histogramImage.Rows),
                    new Point((i + 1) * binW, histogramImage.Rows - Cv.Round(histogram.Get<float>(i))),
                    color,
                    -1);
            }
 
            histogramWindow.Image = histogramImage;
        }
    }
}
معادل متد cv::calcHist، متد Cv2.CalcHist در OpenCVSharp است. این متد آرایه‌ای از تصاویر را قبول می‌کند که در اینجا تنها قصد داریم با یک تصویر کار کنیم. به همین جهت آرایه‌های images، اندازه‌های آن‌ها و بازه‌های min/max این تصاویر تنها یک عضو دارند. خروجی این متد پارامتر hist آن است که توسط یک new Mat تامین شده‌است. مقدار dims به یک تنظیم شده‌است؛ زیرا در اینجا تنها قصد داریم شدت نقاط را اندازه گیری کنیم. پارامتر ranges مشخص می‌کند که مقادیر اندازه گیری شده باید در چه بازه‌ایی جمع آوری شوند.
پس از محاسبه‌ی هیستوگرام، یک تصویر خالی پر شده‌ی با عدد یک را توسط متد Mat.Ones ایجاد می‌کنیم. این تصویر به عنوان منبع تصویر هیستوگرام نمایش داده شده، مورد استفاده قرار می‌گیرد. سپس نیاز است اطلاعات محاسبه شده، در مقیاسی قرار گیرند که قابل نمایش باشد. به همین جهت با استفاده از متد Normalize، آن‌ها را در مقیاس و بازه‌ی ارتفاع تصویر، تغییر اندازه خواهیم داد. سپس به کمک متد مستطیل، خروجی آرایه هیستوگرام را در صفحه، با رنگ خاکستری مشخص شده توسط متد Scalar.All ترسیم خواهیم کرد.


همانطور که در این تصویر ملاحظه می‌کنید، با کدرتر شدن تصویر اصلی، هیستوگرام آن، توزیع روشنایی کمتری را نمایش می‌دهد.


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.