مطالب
C# 6 - The nameof Operator
یکی دیگر از قابلیت‌های جذاب نسخه‌ی جدید سی‌شارپ، عملگر nameof است. هدف اصلی آن ارائه کدهایی با قابلیت Refactoring بهتر است؛ زیرا به جای نوشتن نام فیلدها و یا متدها در صورت نیاز به صورت hard-coded، می‌توانیم از این عملگر استفاده کنیم. به عنوان مثال در زمان صدور استثناءیی از نوع ArgumentNullException باید نام آرگومان را به سازنده‌ی این کلاس پاس دهیم. متاسفانه یکی از مشکلاتی که با رشته‌ها در حالت کلی وجود دارد این است که امکان دیباگ در زمان کامپایل را از دست خواهیم داد و با تغییر هر المنت، تغییرات به صورت خودکار به رشته پاس داده شده، به سازنده‌ی کلاس ArgumentNullException اعمال نخواهد شد:
public static void DoWork(string name)
{
       if (name == null)
       {
           throw new ArgumentNullException("name");
       }
}
اما با استفاده از عملگر nameof، کد امن‌تری را خواهیم داشت؛ زیرا همیشه نام واقعی آرگومان به سازنده‌ی کلاس ArgumentNullException پاس داده می‌شود:
public static void DoWork(string name)
{
       if (name == null)
       {
           throw new ArgumentNullException(nameof(name));
       }
}
اگر ReSharper را نصب کرده باشید، به شما پیشنهاد می‌دهد که از nameof به جای یک رشته‌ی جادویی (magic string) استفاده نمائید:


یک مثال دیگر می‌تواند در زمان فراخوانی رخدادهای مربوط به OnPropertyChanged باشد. در اینجا باید نام خصوصیتی را که تغییر یافته است، به آن پاس دهیم: 
        public string Name
        {
            get { return _name; }
            set
            {
                _name = value;
                OnPropertyChanged("Name");
            }
        }
اما با کمک عملگر nameof می‌توانیم قسمت فراخوانی متد OnPropertyChanged را به اینصورت نیز بازنویسی کنیم:
OnPropertyChanged(nameof(Name));
ممکن است عنوان کنید قبلاً در سی‌شارپ 5 هم می‌توانستیم از ویژگی [CallerMemberName] استفاده کنیم، پس دیگر نیازی به استفاده از عملگر nameof نخواهد بود. اما تفاوت کلیدی این است که CallerMemberName در زمان اجرا نام فیلد فراخوان را دریافت میکند (run time)، در حالیکه با استفاده از عملگر nameof می‌توانید در زمان کامپایل به نام فیلد دسترسی داشته باشید (compile time).

محدودیت‌های عملگر nameof
این عملگر حالت‌هایی را که مشاهده می‌کنید، فعلاً پشتیبانی نخواهد کرد:
nameof(f()); // where f is a method - you could use nameof(f) instead
nameof(c._Age); // where c is a different class and _Age is private. Nameof can't break accessor rules.
nameof(List<>); // List<> isn't valid C# anyway, so this won't work
nameof(default(List<int>)); // default returns an instance, not a member
nameof(int); // int is a keyword, not a member- you could do nameof(Int32)
nameof(x[2]); // returns an instance using an indexer, so not a member
nameof("hello"); // a string isn't a member
nameof(1 + 2); // an int isn't a member
برای آزمایش عملگر nameof می‌توانیم یک تست را در حالت‌های زیر بنویسیم:


همانطور که مشاهده می‌کنید، همه‌ی حالت‌های فوق با موفقیت پاس شده‌اند.
نظرات مطالب
مروری بر کتابخانه ReactJS - قسمت هفتم - ورودی‌های کاربر
با سلام؛ در تصویر زیر می‌بینید که من نتونستم فرم رو ارسال کنم به سمت سرور. ممنون میشم راهنماییم کنید.


       var model = {
            Title: "myTitle",
            Order: 2,
            IsActive: true,
            HtmlIcon: "<i className='someClass'><i>"
        }

        fetch("someUrl", {
            method: 'POST',
            body: JSON.stringify(model)
        }).then(response => {
            if (response.ok) {
                return response.json();
            } else {
                throw new Error('Something went wrong');
            }
        }).then(predicate => {
            console.log(predicate);
        }).catch(error => {
            console.log(error);
        });
 و 
        [HttpPost]
        [Route (nameof (CreateAsync))]
        public ActionResult CreateAsync ([FromBody] test model) {
            // Some code
        }
نظرات مطالب
ASP.NET MVC #8
من برای تمرین helper تگ img رو بصورت زیر پیاده سازی کردم :
 public static MvcHtmlString MyImage2(this HtmlHelper helper, string src, string alt, int width, int height)
  {
var img=new TagBuilder("img");
img.MergeAttribute("src", VirtualPathUtility.ToAbsolute(src));
img.MergeAttribute("alt", alt);
img.MergeAttribute("width", width.ToString());
img.MergeAttribute("height", height.ToString());
return MvcHtmlString.Create(img.ToString());
  }

آیا استفاده از VirtualPathUtility.ToAbsolute(src) برای بدست آوردن آدرس تصویر که در پوشه content قرار دارد روش درستی است ؟
من جواب گرفتم .ولی می‌خواستم بدون آیا میشه بهتر از این عمل کرد در کلاس helper
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 7 - کار با فایل‌های config
یکی دیگر از تغییرات ASP.NET Core با نگارش‌های قبلی آن، تغییرات اساسی در مورد نحوه‌ی کار با تنظیمات برنامه و فایل‌های مرتبط با آن‌ها است. در ASP.NET Core می‌توانید:
- تنظیمات برنامه را از چندین منبع مختلف خوانده و آن‌ها را یکی کنید.
- تنظیمات را بر اساس تنظیمات مختلف محیطی برنامه، بارگذاری کنید.
- امکان نگاشت اطلاعات خوانده شده‌ی از فایل‌های کانفیگ به کلاس‌ها پیش بینی شده‌است.
- امکان بارگذاری مجدد فایل‌های کانفیگ درصورت تغییر، بدون ری‌استارت کل برنامه وجود دارد.
- امکان تزریق وابستگی‌های تنظیمات برنامه، به قسمت‌های مختلف آن پیش بینی شده‌است.


نصب پیشنیاز خواندن تنظیمات برنامه از یک فایل JSON

برای شروع به کار با خواندن تنظیمات برنامه در ASP.NET Core، نیاز است ابتدا بسته‌ی نیوگت Microsoft.Extensions.Configuration.Json را نصب کنیم.
برای این منظور بر روی گره references کلیک راست کرده و گزینه‌ی manage nuget packages را انتخاب کنید. سپس در برگه‌ی browse آن Microsoft.Extensions.Configuration.Json را جستجو کرده و نصب نمائید:


البته همانطور که در تصویر مشاهده می‌کنید، اگر صرفا Microsoft.Extensions.Configuration را جستجو کنید (بدون ذکر JSON)، بسته‌های مرتبط با خواندن فایل‌های کانفیگ از نوع XML و یا حتی INI را هم خواهید یافت.
انجام این مراحل معادل هستند با افزودن یک سطر ذیل به فایل project.json برنامه:
{
    "dependencies": {
         //same as before  
         "Microsoft.Extensions.Configuration.Json": "1.0.0"
    },

 
افزودن یک فایل کانفیگ JSON دلخواه

بر روی پروژه کلیک راست کرده و از طریق منوی add->new item یک فایل خالی جدید را به نام appsettings.json ایجاد کنید (نام این فایل دلخواه است)؛ با این محتوا:
{
    "Key1": "Value1",
    "Auth": {
        "Users": [ "Test1", "Test2", "Test3" ]
    },
    "Logging": {
        "IncludeScopes": false,
        "LogLevel": {
            "Default": "Debug",
            "System": "Information",
            "Microsoft": "Information"
        }
    }
}
در نگارش‌های پیشین ASP.NET که از web.config برای تعریف تنظیمات برنامه استفاده می‌شد، حالت پیش فرض ذکر تنظیمات برنامه می‌توانست تنها یک سطحی و با ساختار ذیل باشد (البته امکان کدنویسی و نوشتن مداخل سفارشی هم وجود داشت؛ ولی حالت پیش فرض appSettings، تنها key/valueهای یک سطحی هستند):
<appSettings>
   <add key="Logging-IncludeScopes" value="false" />
   <add key="Logging-Level-Default" value="verbose" />
   <add key="Logging-Level-System" value="Information" />
   <add key="Logging-Level-Microsoft" value="Information" />
</appSettings>
اما اکنون یک فایل JSON را با هر تعداد سطح مورد نیاز می‌توان تعریف و استفاده کرد و برای اینکار نیازی به نوشتن کدهای سفارشی تعریف مداخل خاص، وجود ندارد.
در فایل JSON فوق، نمونه‌ای از key/valueها، آرایه‌ها و اطلاعات چندین سطحی را مشاهده می‌کنید.


خواندن فایل تنظیمات appsettings.json در برنامه

پس از نصب پیشنیاز خواندن فایل‌های کانفیگ از نوع JSON، به فایل آغازین برنامه مراجعه کرده و سازنده‌ی جدیدی را به آن اضافه کنید:
public class Startup
{
    public IConfigurationRoot Configuration { set; get; }
 
    public Startup(IHostingEnvironment env)
    {
        var builder = new ConfigurationBuilder()
                            .SetBasePath(env.ContentRootPath)
                            .AddJsonFile("appsettings.json");
        Configuration = builder.Build();
    }
در اینجا نحوه‌ی خواندن فایل کانفیگ جدید appsettings.json را مشاهده می‌کنید. چند نکته در اینجا حائز اهمیت هستند:
الف) این خواندن، در سازنده‌ی کلاس آغازین برنامه و پیش از تمام تنظیمات دیگر باید انجام شود.
ب) جهت در معرض دید قرار دادن اطلاعات خوانده شده، آن‌را به یک خاصیت عمومی انتساب داده‌ایم.
ج) متد SetBasePath جهت مشخص کردن محل یافتن فایل appsettings.json ذکر شده‌است. این اطلاعات را می‌توان از سرویس توکار IHostingEnvironment و خاصیت ContentRootPath آن دریافت کرد. همانطور که ملاحظه می‌کنید، این تزریق وابستگی نیز به صورت خودکار توسط ASP.NET Core مدیریت می‌شود.


دسترسی به تنظیمات خوانده شده توسط اینترفیس IConfigurationRoot

تا اینجا موفق شدیم تا تنظیمات خوانده شده را به خاصیت عمومی Configuration از نوع IConfigurationRoot انتساب دهیم. اما ساختار ذخیره شده‌ی در این اینترفیس به چه صورتی است؟


همانطور که مشاهده می‌کنید، هر سطح از سطح قبلی آن با : جدا شده‌است. همچنین اعضای آرایه، دارای ایندکس‌های 0: و 1: و 2: هستند. بنابراین برای خواندن این اطلاعات می‌توان نوشت:
var key1 = Configuration["Key1"];
var user1 = Configuration["Auth:Users:0"];
var authUsers = Configuration.GetSection("Auth:Users").GetChildren().Select(x => x.Value).ToArray();
var loggingIncludeScopes = Configuration["Logging:IncludeScopes"];
var loggingLoggingLogLevelDefault = Configuration["Logging:LogLevel:Default"];
خاصیت Configuration نیز در نهایت بر اساس key/valueها کار می‌کند و این keyها اگر چند سطحی بودند، با : از هم جدا می‌شوند و اگر نیاز به دسترسی اعضای خاصی از آرایه‌ها وجود داشت می‌توان آن ایندکس خاص را در انتهای زنجیره ذکر کرد. همچنین در اینجا نحوه‌ی استخراج تمام اعضای یک آرایه را نیز مشاهده می‌کنید.

یک نکته: خاصیت Configuration، دارای متد GetValue نیز هست که توسط آن می‌توان نوع مقدار دریافتی و یا حتی مقدار پیش فرضی را در صورت عدم وجود این key، مشخص کرد:
 var val = Configuration.GetValue<int>("key-name", defaultValue: 10);
در متد GetValue، آرگومان جنریک آن، یک کلاس را نیز می‌پذیرد. یعنی می‌توان خواص تو در توی مشخص شده‌ی با : را به یک کلاس نیز نگاشت کرد. در اینجا مقدار کلید معرفی شده، اولین سطحی خواهد بود که باید این اطلاعات از آن استخراج و نگاشت شوند.


سرویس IConfigurationRoot قابل تزریق است

در قسمت قبل، سرویس‌ها و تزریق وابستگی‌ها را بررسی کردیم. نکته‌ی جالبی را که می‌توان به آن اضافه کرد، قابلیت تزریق خاصیت عمومی
public class Startup
{
    public IConfigurationRoot Configuration { set; get; }
به تمام قسمت‌های برنامه است. برای نمونه در همان مثال قسمت قبل، قصد داریم تنظیمات برنامه را در لایه سرویس آن خوانده و مورد استفاده قرار دهیم. برای اینکار باید مراحل ذیل طی شوند:
الف) اعلام موجودیت IConfigurationRoot به IoC Container
اگر از استراکچرمپ استفاده می‌کنید، باید مشخص کنید، زمانیکه IConfigurationRoot درخواست شد، آن‌را چگونه باید از خاصیت مرتبط با آن دریافت کند:
var container = new Container();
container.Configure(config =>
{
    config.For<IConfigurationRoot>().Singleton().Use(() => Configuration);
و یا اگر از همان IoC Container توکار ASP.NET Core استفاده می‌کنید، روش انجام این‌کار در متد ConfigureServices به صورت زیر است:
public IServiceProvider ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddSingleton<IConfigurationRoot>(provider => { return Configuration; });
طول عمر آن هم singleton مشخص شده‌است تا تنها یکبار وهله سازی و سپس کش شود (مناسب برای کار با تنظیمات سراسری برنامه).

ب) فایل project.json کتابخانه‌ی Core1RtmEmptyTest.Services را گشوده و وابستگی Microsoft.Extensions.Configuration.Abstractions را به آن اضافه کنید:
{ 
    "dependencies": {
        //same as before 
        "Microsoft.Extensions.Configuration.Abstractions": "1.0.0"
    }
این وابستگی امکان دسترسی به اینترفیس IConfigurationRoot را در اسمبلی‌های دیگر میسر می‌کند.

ج) سپس فایل MessagesService.cs را گشوده و این اینترفیس را به سازنده‌ی سرویس MessagesService تزریق می‌کنیم:
public interface IMessagesService
{
    string GetSiteName();
}
 
public class MessagesService : IMessagesService
{
    private readonly IConfigurationRoot _configurationRoot;
 
    public MessagesService(IConfigurationRoot configurationRoot)
    {
        _configurationRoot = configurationRoot;
    }
 
    public string GetSiteName()
    {
        var key1 = _configurationRoot["Key1"];
        return $"DNT {key1}";
    }
}
در ادامه، نحوه‌ی استفاده‌ی از آن، همانند نکاتی است که در قسمت «دسترسی به تنظیمات خوانده شده توسط اینترفیس IConfigurationRoot» عنوان شد.
اکنون اگر برنامه را اجرا کنید، با توجه به اینکه میان افزار Run از این سرویس سفارشی استفاده می‌کند:
public void Configure(
    IApplicationBuilder app,
    IHostingEnvironment env,
    IMessagesService messagesService)
{ 
    app.Run(async context =>
    {
        var siteName = messagesService.GetSiteName();
        await context.Response.WriteAsync($"Hello {siteName}");
    });
}
چنین خروجی را خواهیم داشت:



خواندن تنظیمات از حافظه

الزاما نیازی به استفاده از فایل‌های JSON و یا XML در اینجا وجود ندارد. ابتدایی‌ترین حالت کار با بسته‌ی Microsoft.Extensions.Configuration، متد AddInMemoryCollection آن است که در اینجا می‌توان لیستی از key/value‌ها را ذکر کرد:
var builder = new ConfigurationBuilder()
                    .AddInMemoryCollection(new[]
                                {
                                    new KeyValuePair<string,string>("the-key", "the-value"),
                                });
 و نحوه‌ی کار با آن نیز همانند قبل است:
 var theValue = Configuration["the-key"];


امکان بازنویسی تنظیمات انجام شده، بسته به شرایط محیطی

در اینجا محدود به یک فایل JSON و یک فایل تنظیمات برنامه، نیستیم. برای کار با ConfigurationBuilder می‌توان از Fluent interface آن استفاده کرد و به هر تعدادی که نیاز بود، متدهای خواندن از فایل‌های کانفیگ دیگر را اضافه کرد:
public class Startup
{
    public IConfigurationRoot Configuration { set; get; }
 
    public Startup(IHostingEnvironment env)
    {
        var builder = new ConfigurationBuilder()
                            .SetBasePath(env.ContentRootPath)
                            .AddInMemoryCollection(new[]
                                {
                                    new KeyValuePair<string,string>("the-key", "the-value"),
                                })
                            .AddJsonFile("appsettings.json", reloadOnChange: true, optional: false)
                            .AddJsonFile($"appsettings.{env}.json", optional: true);
        Configuration = builder.Build();
    }
و نکته‌ی مهم اینجا است که تنظیمات فایل دوم، تنظیمات مشابه فایل اول را بازنویسی می‌کند.
برای مثال در اینجا آخرین AddJsonFile تعریف شده، بنابر متغیر محیطی فعلی به appsettings.development.json تفسیر شده و در صورت وجود این فایل (با توجه به optional بودن آن) اطلاعات آن دریافت گردیده و اطلاعات مشابه فایل appsettings.json قبلی را بازنویسی می‌کند.


امکان دسترسی به متغیرهای محیطی سیستم عامل

در انتهای زنجیره‌ی ConfigurationBuilder می‌توان متد AddEnvironmentVariables را نیز ذکر کرد:
 var builder = new ConfigurationBuilder()
.SetBasePath(env.ContentRootPath)
.AddJsonFile("appsettings.json", optional: true, reloadOnChange: true)
.AddJsonFile($"appsettings.{env.EnvironmentName}.json", optional: true)
.AddEnvironmentVariables();
این متد سبب می‌شود تا تمام اطلاعات قسمت Environment سیستم عامل، به مجموعه‌ی تنظیمات جاری اضافه شوند (در صورت نیاز) که نمونه‌ای از آن‌را در تصویر ذیل مشاهده می‌کنید:



امکان نگاشت تنظیمات برنامه به کلاس‌‌های متناظر

کار کردن با key/valueهای رشته‌ای، هرچند روش پایه‌ای استفاده‌ی از تنظیمات برنامه است، اما آنچنان refactoring friendly نیست. در ASP.NET Core امکان تعریف تنظیمات strongly typed نیز پیش بینی شده‌است. برای این منظور باید مراحل زیر طی شوند:
به عنوان نمونه تنظیمات فرضی smtp ذیل را به انتهای فایل appsettings.json اضافه کنید:
{
    "Key1": "Value1",
    "Auth": {
        "Users": [ "Test1", "Test2", "Test3" ]
    },
    "Logging": {
        "IncludeScopes": false,
        "LogLevel": {
            "Default": "Debug",
            "System": "Information",
            "Microsoft": "Information"
        }
    },
    "Smtp": {
        "Server": "0.0.0.1",
        "User": "user@company.com",
        "Pass": "123456789",
        "Port": "25"
    }
}
مثال جاری که بر اساس ASP.NET Core Web Application و با قالب خالی آن ایجاد شده‌است، دارای نام فرضی Core1RtmEmptyTest است. در همین پروژه بر روی پوشه‌ی src کلیک راست کرده و گزینه‌ی Add new project را انتخاب کنید و سپس یک پروژه‌ی جدید از نوع NET Core -> Class library. را به آن با نام Core1RtmEmptyTest.ViewModels اضافه کنید (تصویر ذیل).


در این کتابخانه‌ی جدید که محل نگهداری ViewModelهای برنامه خواهد بود، کلاس معادل قسمت smtp فایل config فوق را اضافه کنید:
namespace Core1RtmEmptyTest.ViewModels
{
    public class SmtpConfig
    {
        public string Server { get; set; }
        public string User { get; set; }
        public string Pass { get; set; }
        public int Port { get; set; }
    }
}
از این جهت این کلاس را در یک library جداگانه قرار داده‌ایم تا بتوان از آن در لایه‌ی سرویس و همچنین خود برنامه استفاده کرد. اگر این کلاس را در برنامه‌ی اصلی قرار می‌دادیم، امکان دسترسی به آن در لایه‌ی سرویس میسر نمی‌شد.
سپس به پروژه‌ی Core1RtmEmptyTest مراجعه کرده و بر روی گره references آن کلیک راست کنید. در اینجا گزینه‌ی add reference را انتخاب کرده و سپس Core1RtmEmptyTest.ViewModels را انتخاب کنید، تا اسمبلی آن‌را بتوان در پروژه‌ی جاری استفاده کرد.
انجام اینکار معادل است با افزودن یک سطر ذیل به فایل project.json پروژه:
{
    "dependencies": {
        // same as before        
        "Core1RtmEmptyTest.ViewModels": "1.0.0-*"
    },
اکنون با فرض وجود تنظیمات خواندن فایل appsettings.json در سازنده‌ی کلاس آغازین برنامه، نیاز است بسته‌ی نیوگت Microsoft.Extensions.Configuration.Binder را نصب کنید:


و سپس در کلاس آغازین برنامه و متد ConfigureServices آن، نحوه‌ی نگاشت قسمت Smtp فایل کانفیگ را مشخص کنید:
public IServiceProvider ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
   services.Configure<SmtpConfig>(options => Configuration.GetSection("Smtp").Bind(options));
در اینجا مشخص شده‌است که کار وهله سازی کلاس SmtpConfig بر اساس اطلاعات قسمت smtp فایل کانفیگ تامین می‌شود. متغیر Configuration ایی که در اینجا استفاده شده‌است همان خاصیت عمومی public IConfigurationRoot Configuration کلاس آغازین برنامه است.

سپس برای استفاده از این تنظیمات strongly typed (برای نمونه در لایه سرویس برنامه)، ابتدا ارجاعی را به پروژه‌ی Core1RtmEmptyTest.ViewModels به لایه‌ی سرویس برنامه اضافه می‌کنیم (بر روی گره references آن کلیک راست کنید. در اینجا گزینه‌ی add reference را انتخاب کرده و سپس Core1RtmEmptyTest.ViewModels را انتخاب کنید).
در ادامه نیاز است بسته‌ی نیوگت جدیدی را به نام Microsoft.Extensions.Options به لایه‌ی سرویس برنامه اضافه کنیم. به این ترتیب قسمت وابستگی‌های فایل project.json این لایه چنین شکلی را پیدا می‌کند:
    "dependencies": {
        "Core1RtmEmptyTest.ViewModels": "1.0.0-*",
        "Microsoft.Extensions.Configuration.Abstractions": "1.0.0",
        "Microsoft.Extensions.Options": "1.0.0",
        "NETStandard.Library": "1.6.0"
    }
پس از ذخیره سازی این کلاس و بازیابی خودکار وابستگی‌های آن، اکنون برای دسترسی به این تنظیم باید از اینترفیس ویژه‌ی IOptions استفاده کرد (به همین جهت بسته‌ی جدید نیوگت Microsoft.Extensions.Options را نصب کردیم):
public interface IMessagesService
{
    string GetSiteName();
}
 
public class MessagesService : IMessagesService
{
    private readonly IConfigurationRoot _configurationRoot;
    private readonly IOptions<SmtpConfig> _settings;
 
    public MessagesService(IConfigurationRoot configurationRoot, IOptions<SmtpConfig> settings)
    {
        _configurationRoot = configurationRoot;
        _settings = settings;
    }
 
    public string GetSiteName()
    {
        var key1 = _configurationRoot["Key1"];
        var server = _settings.Value.Server;
        return $"DNT {key1} - {server}";
    }
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید <IOptions<SmtpConfig به سازنده‌ی کلاس تزریق شده‌است و سپس از طریق خاصیت Value آن می‌توان به تمام اطلاعات کلاس SmtpConfig به شکل strongly typed دسترسی یافت.

اکنون اگر برنامه را جرا کنید، این خروجی را می‌توان مشاهده کرد (که در آن آدرس Server دریافت شده‌ی از فایل کانفیگ نیز مشخص است):


البته همانطور که در قسمت قبل نیز عنوان شد، این تزریق وابستگی‌ها در تمام قسمت‌های برنامه کار می‌کند. برای مثال در کنترلرها هم می‌توان <IOptions<SmtpConfig را به همین نحو تزریق کرد.


نحوه‌ی واکنش به تغییرات فایل‌های کانفیگ

در نگارش‌های قبلی ASP.NET، هر تغییری در فایل web.config، سبب ری‌استارت شدن کل برنامه می‌شد که این مساله نیز خود سبب بروز مشکلات زیادی مانند از دست رفتن سشن تمام کاربران می‌شد.
در ASP.NET Core، برنامه‌ی وب ما دیگر متکی به فایل web.config نبوده و همچنین می‌توان چندین و چند نوع فایل config داشت. به علاوه در اینجا متدهای مرتبط معرفی فایل‌های کانفیگ دارای پارامتر مخصوص reloadOnChange نیز هستند:
 .AddJsonFile("appsettings.json", optional: true, reloadOnChange: true)
این پارامتر در صورت true بودن، به صورت خودکار سبب بارگذاری مجدد اطلاعات فایل کانفیگ می‌شود (بدون ری‌استارت کل برنامه).
مطالب
مقابله با پسوردهایی که ساده حدس زده می‌شوند
هر ساله لیستی از پرکاربردترین کلمات عبور کاربران در دنیا، منتشر می‌شود که یک نمونه از آن‌را در اینجا می‌توان مشاهده کرد:
«Splashdata، توسعه دهنده نرم افزار‌های امنیتی، فهرست سالانه خود را از رایج‌ترین رمزهای عبور منتشر کرده است.»

می‌شود از این لیست برای بهبود پروسه ثبت نام در یک سایت استفاده کرد و همان زمان که کاربر کلمه عبور ضعیفی را وارد کرده است، به او پیغام داد که «کلمه عبور وارد شده را راحت می‌توان حدس زد!»
using System.Linq;

namespace SecurityModule
{
    public static class SafePassword
    {
        public static ISet<string> BadPasswords = new HashSet<string>
        {
            "password",
            "password1",
            "123456",
            "12345678",
            "1234",
            "qwerty",
            "12345",
            "dragon",
            "******",
            "baseball",
            "football",
            "letmein",
            "monkey",
            "696969",
            "abc123",
            "mustang",
            "michael",
            "shadow",
            "master",
            "jennifer",
            "111111",
            "2000",
            "jordan",
            "superman",
            "harley",
            "1234567",
            "iloveyou",
            "trustno1",
            "sunshine",
            "123123",
            "welcome"
        };

        public static bool IsSafePasword(this string data)
        {
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(data)) return false;
            if (data.Length < 5) return false;
            if (BadPasswords.Contains(data.ToLowerInvariant())) return false;
            if (data.AreAllCharsEuqal()) return false;

            return true;
        }

        public static bool AreAllCharsEuqal(this string data)
        {
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(data)) return false;
            data = data.ToLowerInvariant();
            var firstElement = data.ElementAt(0);
            var euqalCharsLen = data.ToCharArray().Count(x => x == firstElement);
            if (euqalCharsLen == data.Length) return true;
            return false;
        }
    }
}
متد الحاقی IsSafePasword فوق بررسی می‌کند که آیا کلمه عبور انتخابی:
- خالی نیست.
- بیشتر از 5 کاراکتر طول دارد.
- تمام حروف بکارگرفته شده در آن یکسان نیستند.

و در ASP.NET MVC با استفاده از قابلیت Remote validation آن استفاده از این متد به نحو زیر خواهد بود:
public partial class RegisterController : Controller
{
        //...

        [HttpPost]
        [OutputCache(Location = OutputCacheLocation.None, NoStore = true)]
        public virtual ActionResult CheckPassword(string password1)
        {
            return Json(password1.IsSafePasword());
        }
}
ابتدا یک اکشن متد به کنترلر ثبت نام در سایت به نحو فوق اضافه خواهد شد.
سپس قسمتی از ViewModel متناظر با صفحه ثبت نام سایت، به شکل زیر اضافه و تعریف می‌گردد:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.Web.Mvc;

namespace MyBlog.Models
{
    public class RegisterViewModel
    {
        //...

        [Display(Name = "کلمه عبور")]
        [Required(ErrorMessage = "لطفا کلمه عبور خود را وارد نمائید")]
        [DataType(DataType.Password)]
        [StringLength(50, MinimumLength = 5, ErrorMessage = "حداقل طول کلمه عبور 5 حرف است")]
        [Remote(action: "CheckPassword",  controller: "Register",  HttpMethod = "POST",
                     ErrorMessage = "کلمه عبور وارد شده را راحت می‌توان حدس زد!")]
        public string Password1 { get; set; }
    }
}
 

مطالب
امکان ساخت برنامه‌های دسکتاپ چندسکویی Blazor در دات نت 6
در این مطلب، روش ساخت یک برنامه‌ی دسکتاپ چندسکویی Blazor 6x را که امکان به اشتراک گذاری کدهای خود را با یک برنامه‌ی WinForms دارد، بررسی خواهیم کرد.


ایجاد برنامه‌های ابتدایی مورد نیاز

در ابتدا دو پوشه‌ی جدید BlazorServerApp و WinFormsApp را ایجاد می‌کنیم. سپس از طریق خط فرمان در اولی دستور dotnet new blazorserver و در دومی دستور dotnet new winforms را اجرا می‌کنیم تا دو برنامه‌ی خالی Blazor Server و همچنین Windows Forms، ایجاد شوند. برنامه‌ی WinForms ایجاد شده مبتنی بر NET Core. و یا همان NET 6x. است؛ بجای اینکه مبتنی بر دات نت فریم‌ورک 4x باشد.


ایجاد یک پروژه‌ی کتابخانه‌ی Razor

چون می‌خواهیم کدهای برنامه‌ی BlazorServerApp ما در برنامه‌ی WinForms قابل استفاده باشد، نیاز است فایل‌های اصلی آن‌را به یک پروژه‌ی razor class library منتقل کنیم. به همین جهت برای این پروژه‌، یک پوشه‌ی جدید را به نام BlazorClassLibrary ایجاد کرده و درون آن دستور dotnet new razorclasslib را اجرا می‌کنیم.


انتقال فایل‌های پروژه‌ی Blazor به پروژه‌ی کتابخانه‌ی Razor

در ادامه این فایل‌ها را از پروژه‌ی BlazorServerApp به پروژه‌ی BlazorClassLibrary منتقل می‌کنیم:
- کل پوشه‌ی Data
- کل پوشه‌ی Pages
- کل پوشه‌ی Shared
- فایل App.razor
- فایل Imports.razor_
- کل پوشه‌ی wwwroot

پس از اینکار، نیاز است فایل csproj کتابخانه‌ی class lib را اندکی ویرایش کرد تا بتواند فایل‌های اضافه شده را کامپایل کند:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Razor">
  <PropertyGroup>
    <AddRazorSupportForMvc>true</AddRazorSupportForMvc>
  </PropertyGroup>

  <ItemGroup>
    <FrameworkReference Include="Microsoft.AspNetCore.App" />
  </ItemGroup>
</Project>
- چون برنامه از نوع Blazor Server است، ارجاعی به AspNetCore را نیاز دارد و همچنین برای فایل‌های cshtml آن نیز باید AddRazorSupportForMvc را به true تنظیم کرد.
- به علاوه فایل Error.cshtml.cs انتقالی، نیاز به افزودن فضای نام using Microsoft.Extensions.Logging را خواهد داشت.
- در فایل Imports.razor_ انتقالی نیاز است دو using آخر آن‌را که به BlazorServerApp قبلی اشاره می‌کنند، به BlazorClassLibrary جدید ویرایش کنیم:
@using BlazorClassLibrary
@using BlazorClassLibrary.Shared
- این تغییر فضای نام جدید، شامل ابتدای فایل BlazorClassLibrary\Pages\_Host.cshtml انتقالی هم می‌شود:
@namespace BlazorClassLibrary.Pages
- چون wwwroot را نیز به class library منتقل کرده‌ایم، جهت اصلاح مسیر فایل‌های css استفاده شده‌ی در برنامه، فایل BlazorClassLibrary\Pages\_Layout.cshtml را گشوده و تغییر زیر را اعمال می‌کنیم:
<link rel="stylesheet" href="_content/BlazorClassLibrary/css/bootstrap/bootstrap.min.css" />
<link href="_content/BlazorClassLibrary/css/site.css" rel="stylesheet" />
در مورد این مسیر ویژه، در مطلب «روش ایجاد پروژه‌ها‌ی کتابخانه‌ای کامپوننت‌های Blazor» بیشتر بحث شده‌است.


پس از این تغییرات، برای اینکه برنامه‌ی BlazorServerApp موجود، به کار خود ادامه دهد، نیاز است ارجاعی از پروژه‌ی class lib را به فایل csproj آن اضافه کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">
  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\BlazorClassLibrary\BlazorClassLibrary.csproj" />
  </ItemGroup>
</Project>
اکنون جهت آزمایش برنامه‌ی Blazor Server، یکبار دستور dotnet run را در ریشه‌ی آن اجرا می‌کنیم تا مطمئن شویم انتقالات صورت گرفته، سبب کار افتادن آن نشده‌اند.


ویرایش برنامه‌ی WinForms جهت اجرای کدهای Blazor

تا اینجا برنامه‌ی Blazor Server ما تمام فایل‌های مورد نیاز خود را از BlazorClassLibrary دریافت می‌کند و بدون مشکل اجرا می‌شود. در ادامه می‌خواهیم کار هاست این class lib را در برنامه‌ی WinForms نیز انجام دهیم. به همین جهت در ابتدا ارجاعی را به class lib به آن اضافه می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\BlazorClassLibrary\BlazorClassLibrary.csproj" />
  </ItemGroup>
</Project>
سپس کامپوننت جدید WebView را به پروژه‌ی WinForms اضافه می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.Components.WebView.WindowsForms" Version="6.0.101-preview.11.2349" />
  </ItemGroup>
</Project>

در ادامه نیاز است فایل Form1.Designer.cs را به صورت دستی جهت افزودن این WebView اضافه شده، تغییر داد:
namespace WinFormsApp;

partial class Form1
{
    private void InitializeComponent()
    {
      this.blazorWebView1 = new Microsoft.AspNetCore.Components.WebView.WindowsForms.BlazorWebView();

      this.SuspendLayout();

      this.blazorWebView1.Anchor = ((System.Windows.Forms.AnchorStyles)((((System.Windows.Forms.AnchorStyles.Top | System.Windows.Forms.AnchorStyles.Bottom) 
            | System.Windows.Forms.AnchorStyles.Left) 
            | System.Windows.Forms.AnchorStyles.Right)));
      this.blazorWebView1.Location = new System.Drawing.Point(13, 181);
      this.blazorWebView1.Name = "blazorWebView1";
      this.blazorWebView1.Size = new System.Drawing.Size(775, 257);
      this.blazorWebView1.TabIndex = 20;
      this.Controls.Add(this.blazorWebView1);

      this.components = new System.ComponentModel.Container();
      this.AutoScaleMode = System.Windows.Forms.AutoScaleMode.Font;
      this.ClientSize = new System.Drawing.Size(800, 450);
      this.Text = "Form1";

      this.ResumeLayout(false);
    }

     private Microsoft.AspNetCore.Components.WebView.WindowsForms.BlazorWebView blazorWebView1;
}
کامپوننت WebView را نمی‌توان از طریق toolbox به فرم اضافه کرد؛ به همین جهت باید فایل فوق را به نحوی که مشاهده می‌کنید، اندکی ویرایش نمود.


هاست برنامه‌ی Blazor در برنامه‌ی WinForm

پس از تغییرات فوق، نیاز است فایل‌های wwwroot را از پروژه‌ی class lib به پروژه‌ی WinForms کپی کرد. از این جهت که این فایل‌ها از طریق index.html جدیدی خوانده خواهند شد. پس از کپی کردن این پوشه، نیاز است فایل csproj پروژه‌ی WinForm را به صورت زیر اصلاح کرد:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Razor">

  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.Components.WebView.WindowsForms" Version="6.0.101-preview.11.2349" />
  </ItemGroup>

  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\BlazorClassLibrary\BlazorClassLibrary.csproj" />
  </ItemGroup>
  
  <ItemGroup>
    <Content Update="wwwroot\**">
      <CopyToOutputDirectory>PreserveNewest</CopyToOutputDirectory>
    </Content>
  </ItemGroup>
  
</Project>
Sdk این فایل تغییر کرده‌است تا بتواند از wwwroot ذکر شده استفاده کند. همچنین به ازای هر Build، فایل‌های واقع در wwwroot به خروجی کپی خواهند شد.
در ادامه داخل این پوشه‌ی wwwroot که از پروژه‌ی class lib کپی کردیم، نیاز است فایل index.html جدیدی را که قرار است blazor.webview.js را اجرا کند، به صورت زیر ایجاد کنیم:
<!DOCTYPE html>
<html>

<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0, maximum-scale=1.0, user-scalable=no" />
    <title>Blazor WinForms app</title>
    <base href="/" />
    <link rel="stylesheet" href="css/bootstrap/bootstrap.min.css" />
    <link href="css/site.css" rel="stylesheet" />
    <link href="css/app.css" rel="stylesheet" />
    <link href="WinFormsApp.styles.css" rel="stylesheet" />
</head>

<body>
    <div id="app"></div>

    <div id="blazor-error-ui">
        An unhandled error has occurred.
        <a href="">Reload</a>
        <a>🗙</a>
    </div>

    <script src="_framework/blazor.webview.js"></script>
</body>

</html>
- ساختار این فایل بسیار شبیه به ساختار فایل برنامه‌های Blazor WASM است؛ با این تفاوت که در انتهای آن از blazor.webview.js کامپوننت webview استفاده می‌شود.
- همچنین در این فایل باید مداخل css.‌های مورد نیاز را هم مجددا ذکر کرد.

مرحله‌ی آخر کار، استفاده از کامپوننت webview جهت نمایش فایل index.html فوق است:
using System;
using System.Windows.Forms;
using Microsoft.AspNetCore.Components.Web;
using Microsoft.AspNetCore.Components.WebView.WindowsForms;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
using BlazorServerApp.Data;
using BlazorClassLibrary;

namespace WinFormsApp;

public partial class Form1 : Form
{
private readonly AppState _appState = new();

    public Form1()
    {
        var serviceCollection = new ServiceCollection();
        serviceCollection.AddBlazorWebView();
        serviceCollection.AddSingleton<AppState>(_appState);
        serviceCollection.AddSingleton<WeatherForecastService>();

        InitializeComponent();

        blazorWebView1.HostPage = @"wwwroot\index.html";
        blazorWebView1.Services = serviceCollection.BuildServiceProvider();
        blazorWebView1.RootComponents.Add<App>("#app");

        //blazorWebView1.Dock = DockStyle.Fill;
    }
}


نکته‌ی مهم! حتما نیاز است WebView2 Runtime را جداگانه دریافت و نصب کرد. در غیر اینصورت در حین اجرای برنامه، با خطای نامفهوم زیر مواجه خواهید شد:
System.IO.FileNotFoundException: The system cannot find the file specified. (0x80070002)

در اینجا یک ServiceCollection را ایجاد کرده و توسط آن سرویس‌های مورد نیاز کامپوننت WebView را تامین می‌کنیم. همچنین مسیر فایل index.html نیز توسط آن مشخص شده‌است. این تنظیمات شبیه به فایل Program.cs برنامه‌ی Blazor هستند.

تا اینجا اگر برنامه را اجرا کنیم، چنین خروجی قابل مشاهده‌است:


اکنون برنامه‌ی کامل Blazor Server ما توسط یک WinForms هاست شده‌است و کاربر برای کار با آن، نیاز به نصب IIS یا هیچ وب سرور خاصی ندارد.


تعامل بین برنامه‌ی WinForm و برنامه‌ی Blazor


می‌خواهیم یک دکمه را بر روی WinForm قرار داده و با کلیک بر روی آن، مقدار شمارشگر حاصل در برنامه‌ی Blazor را نمایش دهیم؛ مانند تصویر فوق.
برای اینکار در کدهای فوق، ثبت سرویس جدید AppState را هم مشاهده می‌کنید:
serviceCollection.AddSingleton<AppState>(_appState);
 که چنین محتوایی را دارد:
 namespace BlazorServerApp.Data;

public class AppState
{
   public int Counter { get; set; }
}
این سرویس را به نحو زیر نیز به فایل Program.cs پروژه‌ی Blazor Server اضافه می‌کنیم:
builder.Services.AddSingleton<AppState>();
سپس در فایل Counter.razor آن‌را تزریق کرده و به نحو زیر به ازای هر بار کلیک بر روی دکمه‌ی افزایش مقدار شمارشگر، مقدار آن‌را اضافه می‌کنیم:
@inject BlazorServerApp.Data.AppState AppState

// ...


@code {

    private void IncrementCount()
    {
       // ...
       AppState.Counter++;
    }
}
با توجه به Singleton بودن آن و هاست برنامه‌ی Blazor توسط WinForms، یک وهله از این سرویس، هم در برنامه‌ی Blazor و هم در برنامه‌ی WinForms قابل دسترسی است. برای نمونه یک دکمه را به فرم برنامه‌ی WinForm اضافه کرده و در روال رویدادگردان کلیک آن، کد زیر را اضافه می‌کنیم:
private void button1_Click(object sender, EventArgs e)
{
   MessageBox.Show(
     owner: this,
     text: $"Current counter value is: {_appState.Counter}",
     caption: "Counter");
}
در اینجا می‌توان با استفاده از وهله‌ی سرویس به اشتراک گذاشته شده، به مقدار تنظیم شده‌ی در برنامه‌ی Blazor دسترسی یافت.

کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: BlazorDesktopHybrid.zip
مطالب
طراحی یک گرید با Angular و ASP.NET Core - قسمت اول - پیاده سازی سمت سرور
یکی از نیازهای مهم هر برنامه‌ای، امکانات گزارشگیری و نمایش لیستی از اطلاعات است. به همین جهت در طی چند قسمت، قصد داریم یک گرید ساده را به همراه امکانات نمایش، صفحه بندی و مرتب سازی اطلاعات، تنها به کمک امکانات توکار Angular و ASP.NET Core تهیه کنیم.




تهیه مقدمات سمت سرور

مدلی که در تصویر فوق نمایش داده شده‌است، در سمت سرور چنین ساختاری را دارد:
namespace AngularTemplateDrivenFormsLab.Models
{
    public class Product
    {
        public int ProductId { set; get; }
        public string ProductName { set; get; }
        public decimal Price { set; get; }
        public bool IsAvailable { set; get; }
    }
}

همچنین یک منبع ساده درون حافظه‌ای را نیز جهت بازگشت 1500 محصول تهیه کرده‌ایم. علت اینجا است که ساختار نهایی اطلاعات آن شبیه به ساختار اطلاعات حاصل از ORMها باشد و همچنین به سادگی قابلیت اجرا و بررسی را داشته باشد:
using System.Collections.Generic;

namespace AngularTemplateDrivenFormsLab.Models
{
    public static class ProductDataSource
    {
        private static readonly IList<Product> _cachedItems;
        static ProductDataSource()
        {
            _cachedItems = createProductsDataSource();
        }

        public static IList<Product> LatestProducts
        {
            get { return _cachedItems; }
        }

        private static IList<Product> createProductsDataSource()
        {
            var list = new List<Product>();
            for (var i = 0; i < 1500; i++)
            {
                list.Add(new Product
                {
                    ProductId = i + 1,
                    ProductName = "نام " + (i + 1),
                    IsAvailable = (i % 2 == 0),
                    Price = 1000 + i
                });
            }
            return list;
        }
    }
}


مشخص کردن قرارداد اطلاعات دریافتی از سمت کلاینت

زمانیکه کلاینت Angular برنامه، اطلاعاتی را به سمت سرور ارسال می‌کند، یک چنین ساختاری را دریافت خواهیم کرد:
 http://localhost:5000/api/Product/GetPagedProducts?sortBy=productId&isAscending=true&page=2&pageSize=7
درخواست، به یک اکشن متد مشخص ارسال شده‌است و حاوی یک سری کوئری استرینگ مشخص کننده‌ی نام خاصیت یا فیلدی که قرار است مرتب سازی بر اساس آن صورت گیرد، صعودی و نزولی بودن این مرتب سازی، شماره صفحه‌ی درخواستی و تعداد آیتم‌های در هر صفحه، می‌باشد.
بنابراین اینترفیسی را دقیقا بر اساس نام کلیدهای همین کوئری استرینگ‌ها تهیه می‌کنیم:
    public interface IPagedQueryModel
    {
        string SortBy { get; set; }
        bool IsAscending { get; set; }
        int Page { get; set; }
        int PageSize { get; set; }
    }


کاهش کدهای تکراری صفحه بندی اطلاعات در سمت سرور

با تعریف این اینترفیس چند هدف را دنبال خواهیم کرد:
الف) استاندارد سازی نام خواصی که مدنظر هستند و اعمال یک دست آن‌ها به ViewModelهایی که قرار است از سمت کلاینت دریافت شوند:
    public class ProductQueryViewModel : IPagedQueryModel
    {
        // ... other properties ...

        public string SortBy { get; set; }
        public bool IsAscending { get; set; }
        public int Page { get; set; }
        public int PageSize { get; set; }
    }
برای مثال در اینجا یک ViewModel مخصوص Product را ایجاد کرده‌ایم که می‌تواند شامل یک سری فیلد دیگر نیز باشد. اما یک سری خواص مرتب سازی و صفحه بندی آن، یک دست و مشخص هستند.

ب) امکان استفاده‌ی از این قرارداد در متدهای کمکی که نوشته خواهند شد:
    public static class IQueryableExtensions
    {
        public static IQueryable<T> ApplyPaging<T>(
          this IQueryable<T> query, IPagedQueryModel model)
        {
            if (model.Page <= 0)
            {
                model.Page = 1;
            }

            if (model.PageSize <= 0)
            {
                model.PageSize = 10;
            }

            return query.Skip((model.Page - 1) * model.PageSize).Take(model.PageSize);
        }
    }
در حین ارائه‌ی اطلاعات نهایی صفحه بندی شده به کلاینت، همیشه یک قسمت Skip و Take وجود خواهند داشت. این متدها نیز باید بر اساس یک سری خاصیت و مقدار مشخص، مانند صفحه شماره صفحه‌ی جاری و تعداد ردیف‌های در هر صفحه کار کنند. اکنون که قرارداد IPagedQueryModel را تهیه کرده‌ایم و ViewModel ما نیز آن‌را پیاده سازی می‌کند، مطمئن خواهیم بود که می‌توان به سادگی به این خواص دسترسی یافت و همچنین این کد تکراری صفحه بندی را توانسته‌ایم به یک متد الحاقی کمکی منتقل و حجم کدهای نهایی را کاهش دهیم.
همچنین دراینجا بجای صدور استثناء در حین دریافت مقادیر غیرمعتبر شماره صفحه یا تعداد ردیف‌های هر صفحه، از حالت «بخشنده» بجای حالت «تدافعی» استفاده شده‌است. برای مثال در حالت «بخشنده» اگر شماره صفحه منفی بود، همان صفحه‌ی اول اطلاعات نمایش داده می‌شود؛ بجای صدور یک استثناء (یا حالت «تدافعی و defensive programming»).


کاهش کدهای تکراری مرتب سازی اطلاعات در سمت سرور

همانطور که عنوان شد، از سمت کلاینت، چنین لینکی را دریافت خواهیم کرد:
 http://localhost:5000/api/Product/GetPagedProducts?sortBy=productId&isAscending=true&page=2&pageSize=7
در اینجا، هربار sortBy و isAscending می‌توانند متفاوت باشند و در نهایت به یک چنین کدهایی خواهیم رسید:
if(model.SortBy == "f1")
{
   query = !model.IsAscending ? query.OrderByDescending(x => x.F1) : query.OrderBy(x => x.F1);
}
امکان نوشتن این نوع کوئری‌ها توسط قابلیت تعریف زنجیره‌وار کوئری‌های LINQ میسر است و در نهایت زمانیکه ToList نهایی فراخوانی می‌شود، آنگاه است که کوئری SQL معادل این‌ها تولید خواهد شد.
اما در این حالت نیاز است به ازای تک تک فیلدها، یکبار if/else یافتن فیلد و سپس بررسی صعودی و نزولی بودن آن‌ها صورت گیرد که در نهایت ظاهر خوشایندی را نخواهند داشت.

یک نمونه از مزیت‌های تهیه‌ی قرارداد IPagedQueryModel را در حین نوشتن متد ApplyPaging مشاهده کردید. نمونه‌ی دیگر آن کاهش کدهای تکراری مرتب سازی اطلاعات است:
namespace AngularTemplateDrivenFormsLab.Utils
{
    public static class IQueryableExtensions
    {
        public static IQueryable<T> ApplyOrdering<T>(
          this IQueryable<T> query,
          IPagedQueryModel model,
          IDictionary<string, Expression<Func<T, object>>> columnsMap)
        {
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(model.SortBy) || !columnsMap.ContainsKey(model.SortBy))
            {
                return query;
            }

            if (model.IsAscending)
            {
                return query.OrderBy(columnsMap[model.SortBy]);
            }
            else
            {
                return query.OrderByDescending(columnsMap[model.SortBy]);
            }
        }
    }
}
در اینجا متد الحاقی ApplyOrdering، کار دریافت و بررسی خواص مدنظر را از طریق یک دیکشنری انجام می‌دهد و مابقی کدهای تکراری نوشته شده، حذف خواهند شد. برای نمونه، مثالی از نحوه‌ی استفاده‌ی از این متد الحاقی را در ذیل مشاهده می‌کنید:
var columnsMap = new Dictionary<string, Expression<Func<Product, object>>>()
            {
                ["productId"] = p => p.ProductId,
                ["productName"] = p => p.ProductName,
                ["isAvailable"] = p => p.IsAvailable,
                ["price"] = p => p.Price
            };
query = query.ApplyOrdering(queryModel, columnsMap);
ابتدا نگاشتی بین خواص رشته‌ای دریافتی از سمت کلاینت، با خواص شیء Product برقرار شده‌است. سپس این نگاشت به متد ApplyOrdering ارسال شده‌است. به این ترتیب از نوشتن تعداد زیادی if/else یا switch بر اساس خاصیت SortBy بی‌نیاز شده‌ایم، حجم کدهای نهایی تولیدی کاهش پیدا می‌کنند و برنامه نیز خواناتر می‌شود.


تهیه قرارداد ساختار اطلاعات بازگشتی از سمت سرور به سمت کلاینت

تا اینجا قرارداد اطلاعات دریافتی از سمت کلاینت را مشخص کردیم. همچنین از آن برای ساده سازی عملیات مرتب سازی و صفحه بندی اطلاعات کمک گرفتیم. در ادامه نیاز است مشخص کنیم چگونه می‌خواهیم این اطلاعات را به سمت کلاینت ارسال کنیم:
using System.Collections.Generic;

namespace AngularTemplateDrivenFormsLab.Models
{
    public class PagedQueryResult<T>
    {
        public int TotalItems { get; set; }
        public IEnumerable<T> Items { get; set; }
    }
}
عموما ساختار اطلاعات صفحه بندی شده، شامل تعداد کل آیتم‌های تمام صفحات (خاصیت TotalItems) و تنها اطلاعات ردیف‌های صفحه‌ی جاری درخواستی (خاصیت Items) است و چون در اینجا این Items از هر نوعی می‌تواند باشد، بهتر است آن‌را جنریک تعریف کنیم.


پایان کار بازگشت اطلاعات سمت سرور با تهیه اکشن متد GetPagedProducts

در اینجا اکشن متدی را مشاهده می‌کنید که اطلاعات نهایی مرتب سازی شده و صفحه بندی شده را بازگشت می‌دهد:
    [Route("api/[controller]")]
    public class ProductController : Controller
    {
        [HttpGet("[action]")]
        public PagedQueryResult<Product> GetPagedProducts(ProductQueryViewModel queryModel)
        {
            var pagedResult = new PagedQueryResult<Product>();

            var query = ProductDataSource.LatestProducts
                                         .AsQueryable();

            //TODO: Apply Filtering ... .where(p => p....) ...

            var columnsMap = new Dictionary<string, Expression<Func<Product, object>>>()
            {
                ["productId"] = p => p.ProductId,
                ["productName"] = p => p.ProductName,
                ["isAvailable"] = p => p.IsAvailable,
                ["price"] = p => p.Price
            };
            query = query.ApplyOrdering(queryModel, columnsMap);

            pagedResult.TotalItems = query.Count();
            query = query.ApplyPaging(queryModel);
            pagedResult.Items = query.ToList();
            return pagedResult;
        }
    }
توضیحات تکمیلی

امضای این اکشن متد، شامل دو مورد مهم است:
 public PagedQueryResult<Product> GetPagedProducts(ProductQueryViewModel queryModel)
الف) ViewModel ایی که پیاده سازی کننده‌ی IPagedQueryModel است. به این ترتیب می‌توان به ساختار استانداردی از مقادیر مورد نیاز برای صفحه بندی و مرتب سازی رسید و همچنین این ViewModel می‌تواند حاوی خواص اضافی ویژه‌ی خود نیز باشد.
ب) خروجی آن از نوع PagedQueryResult است که در مورد آن توضیح داده شد. بنابراین باید به همراه تعداد کل رکوردهای جدول محصولات و همچنین تنها آیتم‌های صفحه‌ی جاری درخواستی باشد.

در ابتدای کار، دسترسی به منبع داده‌ی درون حافظه‌ای ابتدای برنامه را مشاهده می‌کنید. برای اینکه کارکرد آن‌را شبیه به کوئری‌های ORMها کنیم، یک AsQueryable نیز به انتهای آن اضافه شده‌است.
 var query = ProductDataSource.LatestProducts
  .AsQueryable();

//TODO: Apply Filtering ... .where(p => p....) ...
اینجا دقیقا جائی است که در صورت نیاز می‌توان کار فیلتر اطلاعات و اعمال متد where را انجام داد.

پس از مشخص شدن منبع داده و فیلتر آن در صورت نیاز، اکنون نوبت به مرتب سازی اطلاعات است:
var columnsMap = new Dictionary<string, Expression<Func<Product, object>>>()
            {
                ["productId"] = p => p.ProductId,
                ["productName"] = p => p.ProductName,
                ["isAvailable"] = p => p.IsAvailable,
                ["price"] = p => p.Price
            };
query = query.ApplyOrdering(queryModel, columnsMap);
توضیحات این مورد را پیشتر مطالعه کردید و هدف از آن، تهیه یک نگاشت ساده‌ی بین خواص رشته‌ای رسیده‌ی از سمت کلاینت به خواص مدل متناظر با آن است و سپس ارسال آن‌ها به همراه queryModel دریافتی از کاربر، برای اعمال مرتب سازی نهایی.

در آخر مطابق ساختار PagedQueryResult بازگشتی، ابتدا تعداد کل آیتم‌های منبع داده محاسبه شده‌است و سپس صفحه بندی به آن اعمال گردیده‌است. این ترتیب نیز مهم است و گرنه TotalItems دقیقا به همان تعداد ردیف‌های صفحه‌ی جاری محاسبه می‌شود:
var pagedResult = new PagedQueryResult<Product>();
pagedResult.TotalItems = query.Count();
query = query.ApplyPaging(queryModel);
pagedResult.Items = query.ToList();
return pagedResult;


در قسمت بعد، نحوه‌ی نمایش این اطلاعات را در سمت Angular بررسی خواهیم کرد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
xamarin.android قسمت سوم
Theme
برای اینکه بتوانیم ظاهر گرافیکی layout‌ها را کنترل نماییم، از Theme که مجموعه‌ای از styleهای گرافیکی می‌باشد، استفاده می‌کنیم. در اندروید مجموعه‌ای از تم‌های از پیش ساخته شده که به آنها Builtin Theme نیز گفته می‌شود می‌توانیم استفاده کنیم. تم‌ها ظاهر گرافیکی کلیه کنترل‌های Layout را با نام‌های زیر، کنترل می‌کنند:
statusBarColor
textColorPrimary
colorAccent
ColorPrimary
WindowBackground

اگر ساختار زیر را در یک صفحه استاندارد برنامه‌های موبایل را در نظر بگیریم، styleها هر بخش، یک نام منحصر به فرد دارد:



اگر بخواهیم از style‌های از پیش طراحی شده‌ی اندروید استفاده نماییم، ابتدا میتوانیم در صفحه‌ی layout در زامارین، style مربوطه را از بخش Theme استفاده کرده و نتیجه را مشاهده کنیم. ولی تغییر style سبب تغییر layout در زمان اجرا نمی‌شود. هرگاه بخواهیم از styleهای استاندارد یا builtin اندروید استفاده نماییم، در Activity توسط خصوصیت Theme با فرمت:
[Activity(Theme = "@style/NameThem")]
تم را به‌عنوان تم داخلی وسپس نام کامل تم را می‌نویسیم.
 
CustomTheme
در طراحی فرم‌ها ممکن است بخواهیم از یک استایل خاص builtin استفاده کنیم؛ ولی ممکن است بعضی از استایل‌های آن را استفاده نکنیم، مانند تمی که از قبل استفاده شده‌است، از روش زیر استفاده می‌کنیم:
- بر روی دایرکتوری value راست کلیک میکنیم. گزینه add new item را انتخاب و یک فایل xmlfile را با نام style ایجاد میکنیم.
- style‌های جدید منابع application می‌باشند که در بخش resource از آن‌ها استفاده میکنیم. هر استایل جدید را توسط Style Tag مشخص میکنیم و در خصوصیت Name، نام Style را مشخص میکنیم.
ممکن است در یک Style نتوانیم و یا نخواهیم تمامی Style‌های مورد نیاز را تامین کنیم. از این رو توسط Parent، یک StyleBuition تعریف نموده که این Styleها از آن مشتق می‌شوند. اگر در Theme جدید گزینه‌ها مشخص شوند، تم اصلی تغییر نمی‌کند. در غیر اینصورت تمامی گزینه‌های تعریف شده در تم جدید از ThemParent مقدار دهی می‌شود.
توسط item می‌توان یک style را تعریف نمود. در Activity توسط
 [Activity(Theme = "@style/NameThem")]
می‌توانیم استایل سفارشی شده خودمان را مشخص کنیم.

<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<resources>
  <style name="MainTheme" parent="Theme.AppCompat.Light.DarkActionBar">
     <item name="windowNoTitle">true</item>
     <item name="windowActionBar">false</item>
  </style>
</resources>
 
  
Navigation Menu
کتابخانه متریال دیزاین کتابخانه جدیدی می‌باشد که به اندروید اضافه شده‌است. توسط  آن می‌توانیم کنترل‌های جدید را با استایل‌های جدید برای Appهای اندروید، تولید کنیم. ابتدا نیاز به نصب Component‌های ذیل در زامارین می‌باشد.
 
استفاده که از کتابخانه متریال دیزاین
برای اینکه بتوانیم Navigation menu را ایجاد کنیم، باید از نیوگت، کتابخانه‌های Appcompat و Designlibrary را انتخاب و نصب نماییم و اگر نگارش ویژوال استودیوی شما 15.7.3باشد، از ابتدا بصورت اتوماتیک نصب شده است و احتیاجی به این مراحل نمی‌باشد. بدیهی است در زمان نصب باید از نرم افزار‌های تحریم گذر نیز استفاده کرد.
  
ساخت Menu
NavigationMenu، منوی اصلی منو می‌باشد که با Swipping از گوشه راست به چپ، باز یا بسته می‌شود یا با کلیک بر روی دکمه‌ی Menu بر روی Toolbar، منو را باز یا بسته میکند.
قدم اول: نصب منو
منظور همان اضافه کردن کتابخانه‌ها است.
قدم دوم:
ابتدا باید گزینه‌های منو را در یک فایل xml تعریف نمود. هر گزینه‌ی آن از دو بخش متن اصلی منو و ID منو تشکیل شده‌است.
بر روی دایرکتوری Resource راست کلیک کرده و یک دایرکتوری یا پوشه را به نام Menu ایجاد می‌کنیم. بر روی دایرکتوری منو، راست کلیک کرده و یک فایل Xml را به آن اضافه می‌کنیم. برای آنکه بتوانیم در این فایل دستورات ساخت منو را نوشته و به نحوی که توسط اندروید قابل خواندن و تبدیل به منو باشد، ساختار منو را از آدرس زیر ویژوال استودیو دانلود میکنیم.
 <menu xmlns:android="http://schemas.android.com/apk/res/android">

توسط Group مجموعه گزینه‌های منو را را معرفی میکنیم.
هر گزینه در منو ی اصلی توسط یک آیتم مشخص میشود. برای آنکه هنگام کلیک بر روی هر گزینه از طریق برنامه نویسی بتوانیم گزینه انتخاب شده را شناسایی کنیم، یک آی دی منحصر بفرد را به هر گزینه اختصاص میدهیم. زمانیکه بر روی یک گزینه کلیک میشود، توسط این ID‌ها میتوانیم شناسایی کنیم کدام گزینه انتخاب شده‌است.
خصوصیت Android :Title متن اصلی منو را مشخص میکند.
 <?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<menu xmlns:android="http://schemas.android.com/apk/res/android">
  <group android:checkableBehavior="single">
     <item android:id="@+id/menuItemHome" android:title="صفحه اصلی"></item>
     <item android:id="@+id/menuItemInsertProduct" android:title="ورود کالا جدید" ></item>
     <item android:id="@+id/menuItemListProduct" android:title="مشاهده کالاها"></item>
     <item android:id="@+id/menuItemExit"  android:title="خروج"></item>
  </group>
</menu>

سپس باید در Layout مورد نظر همانند صفحه Main، ساختار اصلی برنامه شامل Toolbar و Menu را بصورت زیر تعریف نماییم:
<android.support.v7.widget.Toolbar
  android:layout_width="match_parent"
  android:id="@+id/toolbar1"
  android:background="#33B86C"
  android:minHeight="?android:attr/actionBarSize"
  android:layout_height="wrap_content">
</android.support.v7.widget.Toolbar>

ساختار منو به صورت زیر است:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<menu xmlns:android="http://schemas.android.com/apk/res/android">
  <group android:checkableBehavior="single">
    <item android:id="@+id/menuItemHome" android:title="صفحه اصلی"></item>
    <item android:id="@+id/menuItemInsertProduct" android:title="ورود کالا جدید" ></item>
    <item android:id="@+id/menuItemListProduct" android:title="مشاهده کالاها"></item>
    <item android:id="@+id/menuItemExit"  android:title="خروج"></item>
  </group>
</menu>
در Linearlayout ریشه، گزینه Fitssystemwindow را true میکنیم که سایز linearlayout را با سایز موبایل جدید اندازه می‌کند. سپس از toolbox، کنترل Toolbarرا به پنجره اضافه میکنیم که در بالای صفحه قرار می‌گیرد.
toolbar اضافه شده، toolbar استاندارد قبل از متریال دیزاین میباشد. در واقع toolbar اول، Toolbar استاندارد اندروید می‌باشد. برای آنکه از Toolbar متریال دیزاین استفاده کنیم، کنترل‌های متریال دیزاین در بخش supportlibrary اضافه میشود و Toolbar متریال دیزاین را اضافه میکنیم. علامت ؟ یعنی اینکه می‌خواهیم از اندازه سیستمی استفاده کنیم. اگر بخواهیم حداقل سایز Toolbarبر اساس پیش فرض در دستگاه‌های مختلف باشد، از علامت Android :attr ? استفاده میکنیم. اگر بخواهیم حداقل ارتفاع پیشنهادی اندروید در هر موبایل متصل شود، از خصوصیت Action Bar Size  استفاده میکنیم. این خصوصیت زمانی عمل میکند که Height  آن Wrapcontent باشد.
گذاشتن دکمه منو: برای آنکه بتوانیم دکمه منو را به Toolbar اضافه کنیم، از دکمه Image Button استفاده میکنیم که یک دکمه‌ی معمولی می‌باشد ولی خلاصه‌ی آن عکس است. در خصوصیت Back ground دکمه، بصورت زیر نام فایل آیکن منو را در دایرکتوری Drawable، مشخص میکنیم و خصوصیت src آن‌را null می‌کنیم تا تصویری بجز تصویر انتخابی نباشد.
برای آنکه بتوانیم پنجره اصلی منو را به صورتیکه دارای قابلیت حرکت به راست و چپ باشد، ایجاد کنیم، از کنترلی به‌نام  Drowerlayout استفاده میکنیم که بر روی صفحه قرار میگیرد. DrawerLayout در linearlayout ریشه قرار میگیرد و یا بعد از ToolBar و حتما باید خصوصیت fitsystemwindow کنترل Drawer را True کنیم. جهت نمایش گزینه‌های اصلی در Drawer از کنترل NavigationٰView استفاده می‌کنیم.
گزینه‌های منو در کنترلی به نام Navigationview قرار دارد. این کنترل باید در Drawerlayout قرار گیرد. توسط فضای نام منو، محل فایل xml را که منو درون آن قرار گرفته است، مشخص می‌کنیم. آدرس این دستور در این مسیر می‌باشد:
 xmlns:app="http://schemas.android.com/apk/res-auto"
Layout gravity  آن را end  قرار میدهیم که از سمت راست قرار بگیرد. Fit system Window را هم True میکنیم تا گزینه‌های داخل آن‌را هم Fit کند. Theme باید از نوع تم‌های متریال دیزاین و با کلمه Them . App Compact. ligth.NoActionBar باشد. برای آنکه اکتیویتی‌ها، متریال دیزاین را ساپورت کنند، میتوان از کلاس  App compact Activity  استفاده کنیم. Tool bar بصورت پیش فرض لیبل اکتیویتی را نشان می‌دهد و دستور زیر عنوان Toolbar را حذف میکند.
 SupportActionBar.SetDisplayShowTitleEnabled(false);
 
مدیریت گزینه‌های منو
به محض انتخاب یک گزینه درون NavigationView، رخدادی به نام NavigationItemSelected صادر می‌شود که توسط آن میتوانیم گزینه‌ی انتخاب شده را از طریق برنامه نویسی مدیریت کنیم. این کنترل در Android.Support.V7.Widget و NameSpace بالا قرار میگیرد. سپس یک رخ‌داد گردان را با نام navigationItemSelected پیاده سازی می‌کنیم. اطلاعات مربوط به گزینه‌ی انتخاب شده، در پارامتر دوم از این تابع NavigationView.NavigationItemSelectedEventArgs ذخیره می‌شود. ID، آیتم انتخاب شده در فایل Menu را باز می‌گرداند.
        var navigationview = this.FindViewById<NavigationView>(Resource.Id.navigationView1);
        navigationview.NavigationItemSelected += Navigationview_NavigationItemSelected;
        private void Navigationview_NavigationItemSelected(object sender, NavigationView.NavigationItemSelectedEventArgs e)
        {
            Intent intent = null;
            switch (e.MenuItem.ItemId)
            {
                case Resource.Id.menuItemHome:

                    break;
                case Resource.Id.menuItemExit:
                    Finish();
                    break;
                case Resource.Id.menuItemInsertProduct:

                    break;
                case Resource.Id.menuItemListProduct:

                    break;
            }
        }
 
مدیریت اکتیویتی‌ها توسط Menu
با انتخاب گزینه Menu باید اکتیویتی مربوطه انتخاب شود. بنابراین برای هر گزینه‌ی منو یک Layout و اکتیویتی را ایجاد می‌کنیم و اجرا میکنیم. ولی در اکتیویتی جدید Toolbar وجود ندارد.
 
تکنیک ادغام:
برای آنکه در Layoutهای مختلف، تولبار و منو و یا هر View دیگری را بصورت مشترک استفاده کنیم، یک فایل xml را به دایرکتوری Layout اضافه می‌کنیم. دستور Merge میتواند تمام layoutها را به درون layoutهای دیگر مانند home,insert ادغام و یا تزریق کند. جهت استفاده از Merge در layoutهای دیگر نیاز به Id منحصر به فرد می‌باشد.
<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<merge xmlns:android="http://schemas.android.com/apk/res/android" 
    xmlns:app="http://schemas.android.com/apk/res-auto" android:id="@+id/toolbarlayout">
    <android.support.v7.widget.Toolbar android:layout_width="match_parent" android:id="@+id/toolbar1" android:background="#33B86C" android:minHeight="?android:attr/actionBarSize" android:layout_height="wrap_content">
        <ImageButton android:layout_width="wrap_content" android:layout_height="wrap_content" android:id="@+id/imageButton1" android:background="@drawable/mainmenu" android:layout_gravity="end" />
    </android.support.v7.widget.Toolbar>
    <android.support.v4.widget.DrawerLayout android:layout_width="match_parent" android:layout_height="match_parent" android:id="@+id/drawerLayout1" android:fitsSystemWindows="true">
        <android.support.design.widget.NavigationView android:minWidth="25px" android:minHeight="25px" android:layout_width="200dp" android:layout_height="match_parent" android:layout_gravity="end" app:menu="@menu/menu" android:id="@+id/navigationView1" android:fitsSystemWindows="true" />
    </android.support.v4.widget.DrawerLayout>
</merge>

در اکتیویتی‌های دیگر باید Toolbar و مدیریت گزینه‌های منو با کد‌های مشابه Main انجام شود.
        private void Navigationview_NavigationItemSelected(object sender, NavigationView.NavigationItemSelectedEventArgs e)
        {
            Intent intent = null;
            switch (e.MenuItem.ItemId)
            {
                case Resource.Id.menuItemHome:
                    intent = new Intent(this, typeof(MainActivity));
                    break;
                case Resource.Id.menuItemExit:
                    Finish();
                    break;
                case Resource.Id.menuItemInsertProduct:
                    intent = new Intent(this, typeof(InsertActivity));
                    break;
                case Resource.Id.menuItemListProduct:
                    intent = new Intent(this, typeof(ListProductsActivity));
                    break;
            }
            if (intent != null) { }
        }
بنابراین دستورات xmlTollbar  و darawer layout در تمامی Layoutها و دستورات سی شارپ، کنترل کننده Toolbar و منو در تمامی اکتیویتی‌ها تکرار شده‌اند.
 
حل مشکلات Layout
یک فایل Xml را به Layout  اضافه می‌کنیم و درون آن Tag merge و کد‌های مشترک Drawer out و Toolbar را داخل تگ Merge اضافه می‌کنیم. جهت استفاده از کدهای (مقدار فایل ایکس ام ال ساخته شده که Tag merge داخل آن است)  Merge، در layout های دیگر، از دستور Include  استفاده می‌کنیم.
نام لی‌آوت را در خصوصیت Layout اضافه می‌کنیم. برای آنکه کد‌های سی شارپ کنترل کننده‌ی Toolbar و Menu چندین Toolbar وجود دارد که در یکی از آن‌ها یک کلاس واسط از کلاس app compat Activity  را به ارث میبریم. تابع Protected را از آن بازنویسی کرده و تمام کد‌های مدیریت Toolbar و منو را در آن پیاده سازی می‌کنیم. تمام اکتیویتی‌های برنامه را از این کلاس به ارث می‌بریم. بنابراین تابع InitieToolbar به تمامی فرزندان نیز به ارث برده می‌شود. در زمان اجرای دستورات، this ، اکتیویتی جاری می‌باشد.
    public class BaseAcitivity : AppCompatActivity
    {
        protected void InitieToolbar()
        {
            var toolbar = this.FindViewById<widgetV7.Toolbar>(Resource.Id.toolbar1);
            this.SetSupportActionBar(toolbar);
            //SupportActionBar.SetDisplayShowTitleEnabled(false);
            var imagebutton = toolbar.FindViewById<ImageButton>(Resource.Id.imageButton1);
            imagebutton.Click += Imagebutton_Click;
            var navigationview = this.FindViewById<NavigationView>(Resource.Id.navigationView1);
            navigationview.NavigationItemSelected += Navigationview_NavigationItemSelected;
        }

        private void Navigationview_NavigationItemSelected(object sender, NavigationView.NavigationItemSelectedEventArgs e)
        {
            Intent intent = null;
            switch (e.MenuItem.ItemId)
            {
                case Resource.Id.menuItemHome:
                    intent = new Intent(this, typeof(MainActivity));
                    break;
                case Resource.Id.menuItemExit:
                    Finish();
                    break;
                case Resource.Id.menuItemInsertProduct:
                    intent = new Intent(this, typeof(InsertActivity));
                    break;
                case Resource.Id.menuItemListProduct:
                    intent = new Intent(this, typeof(ListProductsActivity));
                    break;
            }
            if (intent != null)
                StartActivity(intent);
        }

        private void Imagebutton_Click(object sender, EventArgs e)
        {
            var drawerlayout = this.FindViewById<DrawerLayout>(Resource.Id.drawerLayout1);
            if (drawerlayout.IsDrawerOpen(Android.Support.V4.View.GravityCompat.End) == false)
            {
                drawerlayout.OpenDrawer(Android.Support.V4.View.GravityCompat.End);
            }
            else
            {
                drawerlayout.CloseDrawer(Android.Support.V4.View.GravityCompat.End);
            }
        }
    }
 
اگر بخواهیم یک تم در تمامی اکتیویتی‌ها  به صورت سراسری استفاده شود، از فایل تنظمیات اندروید بنام AndroidManifest در دایرکتوری Properties استفاده می‌کنیم و در  بخش Application Theme، نام تم را مشخص میکنیم:
 android:theme="@style/Theme.AppCompat.Light.NoActionBar"
 

ساخت TabPage
پیشنیاز: نصب کتابخانه‌های متریال دیزاین همانند قبل و طبق ورژن Sdk نصب شده
اگر بخواهیم چندین صفحه را بر روی یکدیگر Stack و یا Overload نماییم، از Tabpage استفاده می‌کنیم. صفحاتی‌که از TabPage استفاده می‌کنند، با انگشت جابجا میشوند و همانند برنامه‌ی واتساپ Fragment می‌باشند و هر Fragment دارای layout و اکتیویتی مربوط به خود می‌باشد. معماری layout آن بصورت زیر است:


ToolBar، در بالای فرم قرار می‌گیرد. TabLayou که بصورت TabPage آن‌ها را به عهده دارد. Viewpager مدیریت Layout‌ها را به هنگام Swipe یا جابجایی به عهده دارد.
یک layout را برای Toolbar قرار می‌دهیم. سپس Layout اصلی main را طراحی میکنیم. پس از اضافه کردن ToolBar، ابزار TabLayout را در بخش SupportLibrary متریال دیزاین انتخاب و در صفحه می‌کشیم. TabLayout در پایین Toolbar قرار می‌گیرد و با انتخاب رنگ یکسان برای هر دو، متصل و یکنواخت به نظر می‌رسد. سپس از Layout از Toolbar آیتم ViewPager را بر روی صفحه قرار می‌دهیم. اگر LayoutWeight آن را یک قرار دهیم، تمام ارتفاع صفحه را به ما تخصیص می‌دهد. زمانیکه در TabLayout تب‌ها جابجا می‌شوند یا بر روی یک آیکن کلیک می‌شود، صفحه مربوطه در بخش ViewPager به کاربر نمایش داده میشود. هر Page یک فرگمنت می‌باشد. به ازای هر فرگمنت یک Layout به دایرکتوری layout اضافه کرده و به ازای هر layoutFragment یک Activity Fragment را اضافه می‌کنیم. یک اکتیویتی از نوع را Android.Support.v4.AppFragment ایجاد میکنیم.
    public class Fragment1 : Android.Support.V4.App.Fragment
    {
        public override void OnCreate(Bundle savedInstanceState)
        {
            base.OnCreate(savedInstanceState);
        }
        public override View OnCreateView(LayoutInflater inflater,
      ViewGroup container, Bundle savedInstanceState)
        {
            return inflater.Inflate(Resource.Layout.FragmentLayout1, container, false);
        }
    }
ابتدا باید viewpager در Layout اصلی را پیدا کرده و با دستور زیر به Tablayout متصل کنیم:
 var tablayout = FindViewById<Android.Support.Design.Widget.TabLayout>(Resource.Id.tabLayout1);
var viewpager = FindViewById<ViewPager>(Resource.Id.viewPager1);
tablayout.SetupWithViewPager(viewpager);
زمانیکه آیکن را در TabLayout انتخاب میکنیم یا با انگشت Swipe میکنیم، به ترتیب بین صفحات که از Position صفحه آغاز شده‌اند، حرکت می‌کنیم، باید فرگمنت همان Position را نشان دهیم و این مدیریت توسط بخشی به‌نام Adapter انجام میشود. یک Adapter را به کنترلر اضافه میکنیم و از کلاس Fragment pager adapter به ارث می‌بریم. بر روی کلاس Fragment pager adapter ، دکمه‌های کنترل و نقطه را میزنیم و سپس کلاس را پیاده سازی می‌کنیم. در این حالت دو تابع را به ما می‌دهد: تابع Get item .count مجددا بر روی کلاس پدر راست کلیک میکنیم. در تابع کانت تعداد کل صفحه‌ها را (Layout ها) را انتخاب میکنیم. هرگاه از یک صفحه به صفحه‌ی دیگری انتقال پیدا کنیم، موقعیت صفحه جدیدی که از یک شروع میشود را به تابع Get Item بر اساس موقعیت Object  از fragment مربوطه new کرده و بعنوان خروجی باز می‌گرداند.
    class TabFragmentAdapter : FragmentPagerAdapter
    {
        public TabFragmentAdapter(FragmentManager fm) : base(fm)
        {
        }
        public override int Count => 3;
        public override Fragment GetItem(int position)
        {
            switch (position)
            {
                case 0: return new Fragment1();
                case 1: return new Fragment2();
                case 2: return new Fragment3();
                default: return new Fragment1();
            }
        }


        //int f1() { return 100; }
        //int f1 => 100;
    }
و در اکتیویتی اصلی، کد زیر را برای Load فرگمنت‌ها نیز قرار می‌دهیم:
 viewpager.Adapter = new TabFragmentAdapter(this.SupportFragmentManager);
  
آیکن برای TabPage
سپس اگر بخواهیم آیکن‌های Tab را به ترتیب تعریف کنیم، از تابع Gettabat استفاده میکنیم. پارامتر ورودی آن موقعیت Tab page میباشد و Set icon هم آیکن‌های دایرکتوری Drawable را انتخاب میکند.
 tablayout.GetTabAt(0).SetIcon(Resource.Drawable.iconCall);
 

نمایش متن همراه با عکس
 اگر بخواهیم آیکن‌های تب پیج را سفارشی کنیم، از Layout استفاده میکنیم که عرض و ارتفاع آن wrap Content  باشند و درون آن یک Text view که معادل Lable میباشند، قرار میدهند:
 View iconlayout1 = LayoutInflater.Inflate(Resource.Layout.custom_TabIconLayout, null);
var txt = iconlayout1.FindViewById<TextView>(Resource.Id.tabTextIcon);
txt.Text = "تماس";
txt.SetCompoundDrawablesWithIntrinsicBounds(Resource.Drawable.iconCall, 0, 0, 0);
tablayout.GetTabAt(0).SetCustomView(iconlayout1);

کدهای مطلب جاری برای دریافت: Navigation-TabPage-samples.zip
مطالب
مروری بر کاربردهای Action و Func - قسمت دوم
در قسمت قبل از  Func و Actionها برای ساده سازی طراحی‌های مبتنی بر اینترفیس‌هایی با یک متد استفاده کردیم. این مورد خصوصا در حالت‌هایی که قصد داریم به کاربر اجازه‌ی فرمول نویسی بر روی اطلاعات موجود را بدهیم، بسیار مفید است.

مثال دوم) به استفاده کننده از API کتابخانه خود، اجازه فرمول نویسی بدهید

برای نمونه مثال ساده زیر را درنظر بگیرید که در آن قرار است یک سری عدد که از منبع داده‌ای دریافت شده‌اند، بر روی صفحه نمایش داده شوند:
public static void PrintNumbers()
{
    var numbers = new[] { 1,2,3,5,7,90 }; // from a data source
    foreach(var item in numbers)
    {
        Console.WriteLine(item);
    }    
}
قصد داریم به برنامه نویس استفاده کننده از کتابخانه گزارش‌سازی خود، این اجازه را بدهیم که پیش از نمایش نهایی اطلاعات، بتواند توسط فرمولی که مشخص می‌کند، فرمت اعداد نمایش داده شده را تعیین کند.
روال کار اکثر ابزارهای گزارش‌سازی موجود، ارائه یک زبان اسکریپتی جدید برای حل این نوع مسایل است. اما با استفاده از Func و ... روش‌های Code first (بجای روش‌های Wizard first)، خیلی از این رنج و دردها را می‌توان ساده‌تر و بدون نیاز به اختراع و یا آموزش زبان جدیدی حل کرد:
public static void PrintNumbers(Func<int,string> formula)
{
    var numbers = new[] { 1,2,3,5,7,90 };  // from a data source
    foreach(var item in numbers)
    {
        var data = formula(item);
        Console.WriteLine(data);
    }    
}
اینبار با استفاده از Func، امکان فرمول نویسی را به کاربر استفاده کننده از API ساده گزارش ساز فرضی خود داده‌ایم. Func تعریف شده در اینجا یک عدد int را در اختیار استفاده کننده قرار می‌دهد. در این بین، برنامه نویس می‌تواند هر نوع تغییر یا هر نوع فرمولی را که مایل است بر روی این عدد به کمک دستور زبان جاری مورد استفاده، اعمال کند و در آخر تنها باید نتیجه این عملیات را به صورت یک string بازگشت دهد. برای مثال:
 PrintNumbers(number => string.Format("{0:n0}",number));
البته سطر فوق ساده شده فراخوانی زیر است:
 PrintNumbers((number) =>{ return string.Format("{0:n0}",number); });
به این ترتیب اعداد نهایی با جدا کننده سه رقمی نمایش داده خواهند شد.
از این نوع طراحی، در ابزارها و کتابخانه‌های جدید گزارش سازی مخصوص ASP.NET MVC زیاد مشاهده می‌شوند.


مثال سوم) حذف کدهای تکراری برنامه

فرض کنید قصد دارید در برنامه وب خود مباحث caching را پیاده سازی کنید:
using System;
using System.Web;
using System.Web.Caching;
using System.Collections.Generic;

namespace WebToolkit
{
    public static class CacheManager
    {
        public static void CacheInsert(this HttpContextBase httpContext, string key, object data, int durationMinutes)
        {
            if (data == null) return;
            httpContext.Cache.Add(
                key,
                data,
                null,
                DateTime.Now.AddMinutes(durationMinutes),
                TimeSpan.Zero,
                CacheItemPriority.AboveNormal,
                null);
        }
    }
}
در هر قسمتی از برنامه که قصد داشته باشیم اطلاعاتی را در کش ذخیره کنیم، الگوی تکراری زیر باید طی شود:
var item = httpContext.Cache[key];
if (item == null)
{
    item = ReadDataFromDataSource();
    if (item == null)
          return null;

    CacheInsert(httpContext, key, item, durationMinutes);
}
ابتدا باید وضعیت کش جاری بررسی شود؛ اگر اطلاعاتی در آن موجود نبود، ابتدا از منبع داده‌ای مورد نظر خوانده شده و سپس در کش درج شود.
می‌توان در این الگوی تکراری، خواندن اطلاعات را از منبع داده، به یک Func واگذار کرد و به این صورت کدهای ما به نحو زیر بازسازی خواهند شد:
using System;
using System.Web;
using System.Web.Caching;
using System.Collections.Generic;

namespace WebToolkit
{
    public static class CacheManager
    {
        public static void CacheInsert(this HttpContextBase httpContext, string key, object data, int durationMinutes)
        {
            if (data == null) return;
            httpContext.Cache.Add(
                key,
                data,
                null,
                DateTime.Now.AddMinutes(durationMinutes),
                TimeSpan.Zero,
                CacheItemPriority.AboveNormal,
                null);
        }

        public static T CacheRead<T>(this HttpContextBase httpContext, string key, int durationMinutes, Func<T> ifNullRetrievalMethod)
        {
            var item = httpContext.Cache[key];
            if (item == null)
            {
                item = ifNullRetrievalMethod();
                if (item == null)
                    return default(T);

                CacheInsert(httpContext, key, item, durationMinutes);
            }
            return (T)item;
        }
    }
}
و استفاده از آن نیز به نحو زیر خواهد بود:
var user = HttpContext.CacheRead(
                            "Key1",
                            15,
                            () => _usersService.FindUser(userId));
پارامتر سوم متد CacheRead به صورت خودکار تنها زمانیکه اطلاعات کش متناظری با کلید Key1 وجود نداشته باشند، اجرا شده و نتیجه در کش ثبت می‌گردد. در اینجا دیگر از if و else و کدهای تکراری بررسی وضعیت کش خبری نیست.
 
مطالب
مدیریت حالت در برنامه‌های Blazor توسط الگوی Observer - قسمت اول
نیاز به مدیریت حالت در برنامه‌های Blazor

«حالت» یا state، شیءای است، حاوی اطلاعاتی که برنامه با آن سر و کار دارد. بنابراین مدیریت حالت، روشی است برای ردیابی و مدیریت داده‌های مورد استفاده‌ی در برنامه و تقریبا تمام برنامه‌ها، به نحوی به آن نیاز دارند. هر کامپوننت در Blazor، دارای state خاص خودش است و این state از سایر کامپوننت‌ها کاملا مستقل و ایزوله‌است. این مورد با بزرگ‌تر شدن برنامه و برقراری ارتباط بین کامپوننت‌ها، مشکل ایجاد می‌کند. برای مثال اگر قرار است در منوی بالای سایت، تعداد محصولات موجود در سبد خرید یک شخص را نمایش دهیم، این تعداد، حاصل تعامل او با چندین کامپوننت مجزا خواهد بود که این‌ها الزاما در یک سلسه مراتب هم قرار نمی‌گیرند و به سادگی نمی‌توان اطلاعات را به صورت آبشاری در بین آن‌ها به اشتراک گذاشت. به همین جهت نیاز به روشی برای مدیریت حالت و به اشتراک گذاری آن در بین کامپوننت‌های مختلف برنامه وجود دارد و خوشبختانه چون Blazor به همراه یک سیستم تزریق وابستگی‌های توکار است، پیاده سازی یک چنین مدیریت کننده‌ای، ساده‌است.


استفاده از الگوی Observer جهت مدیریت حالت برنامه‌های Blazor


زمانیکه همانند تصویر فوق با یک کامپوننت کار می‌کنیم، کاربر همواره کارش از تعامل با یک View آغاز می‌شود. این تعامل سبب صدور رخ‌دادهایی می‌شود که این رخ‌دادها، حالت و state کامپوننت را تغییر می‌دهند. تغییر حالت کامپوننت نیز بلافاصله سبب به‌روز رسانی View می‌شود. در این مثال، حالت کامپوننت، داخل همان کامپوننت نگه‌داری می‌شود؛ مانند فیلدهایی که در قسمت code@ یک کامپوننت Blazor تعریف می‌کنیم و محدود به همان کامپوننت هستند.
با بزرگتر شدن برنامه، زمانی خواهد رسید که نیاز است حالت یک کامپوننت را با کامپوننت‌های دیگر به اشتراک گذاشت. در این حالت باید این state را از داخل کامپوننت مدنظر استخراج کرد و در جائی دیگر قرار داد که عموما به آن state store گفته می‌شود:


در تصویر فوق، در بالای آن یک state store را داریم که محل نگه‌داری و ذخیره سازی حالت اشتراکی بین کامپوننت‌ها است. سپس برای نمونه دو کامپوننت دیگر را داریم که رابطه‌ی بین آن‌ها، همان رابطه‌ی مثلثی است که در تصویر اول این مطلب مشاهده کردیم. برای مثال در اثر تعامل کاربری با View کامپوننت 1، رخ‌دادی صادر خواهد شد. مدیریت این رخ‌داد، سبب تغییر state خواهد شد، اما اینبار این state دیگر داخل کامپوننت 1 قرار ندارد؛ بلکه داخل state store است و این store پس از آگاه شدن از تغییر وضعیت خود، دو کامپوننتی را که از آن تغدیه می‌کنند، جهت به روز رسانی Viewهایشان، مطلع می‌کند. همین چرخه در مورد کامپوننت 2 نیز برقرار است. اگر تعاملی با آن صورت گیرد، در نهایت اثر آن به هر دو کامپوننت متصل به state store اشتراکی، اطلاع رسانی می‌شود تا Viewهای هر دوی آن‌ها به روز رسانی شوند. الگویی را که در اینجا مشاهده می‌کنید، در اصل یک الگوی Observer است:


در الگوی مشاهده‌گر، یک Subject را داریم که تعداد زیادی Observer، مشترک آن هستند. در این مثال ما، Subject، همان State Store است و Observerها دقیقا همان کامپوننت‌های مشترک به آن. Observerها به تغییرات Subject گوش فرا داده و بلافاصله بر اساس آن واکنش مناسبی را نشان می‌دهند.


پیاده سازی الگوی Observer جهت مدیریت حالت برنامه‌های Blazor

زمانیکه یک برنامه‌ی متداول Blazor را توسط قالب پیش‌فرض آن ایجاد می‌کنیم، به همراه یک کامپوننت Counter است:
@page "/counter"

<h1>Counter</h1>

<p>Current count: @currentCount</p>

<button class="btn btn-primary" @onclick="IncrementCount">Click me</button>

@code {
    private int currentCount = 0;

    private void IncrementCount()
    {
        currentCount++;
    }
}
در این مثال فیلد currentCount، همان حالت کامپوننت جاری است که تنها مختص به آن است. اکنون می‌خواهیم این حالت را با کامپوننتی که منوی سمت چپ صفحه را تشکیل می‌دهد (یعنی Client\Shared\NavMenu.razor) به اشتراک گذاشته و با کلیک بر روی دکمه‌ی این شمارشگر، عدد حاصل را علاوه بر View این کامپوننت، در کنار برچسب منوی آن نیز نمایش دهیم.
بنابراین در قدم اول نیاز به یک State Store اشتراکی را داریم که بتوانیم توسط آن، مقدار جاری currentCount را ذخیره کرده و سپس تغییرات آن‌را جهت به روز رسانی دو View (در کامپوننت‌های Counter و NavMenu)، به مشترکین آن اطلاع رسانی کنیم. به همین جهت ابتدا پوشه‌ی جدید Stores را در ریشه‌ی پروژه‌ی Blazor ایجاد می‌کنیم. نام این پوشه، از این جهت یک اسم جمع است که یک برنامه بنابر نیاز خودش می‌تواند چندین State Store را داشته باشد. سپس داخل این پوشه، پوشه‌ی دیگری را به نام CounterStore، ایجاد می‌کنیم.
در اینجا در ابتدا شیء حالت مدنظر را ایجاد می‌کنیم که برای نمونه بر اساس نیاز برنامه و این مثال، از مقدار نهایی کلیک بر روی دکمه‌ی شمارشگر تشکیل می‌شود:
namespace BlazorStateManagement.Stores.CounterStore
{
    public class CounterState
    {
        public int Count { get; set; }
    }
}
از این حالت، در مخزن حالت جدید زیر استفاده خواهیم کرد:
using System;

namespace BlazorStateManagement.Stores.CounterStore
{
    public interface ICounterStore
    {
        void DecrementCount();
        void IncrementCount();
        CounterState GetState();

        void AddStateChangeListener(Action listener);
        void BroadcastStateChange();
        void RemoveStateChangeListener(Action listener);
    }
}

using System;
namespace BlazorStateManagement.Stores.CounterStore
{
    public class CounterStore : ICounterStore
    {
        private readonly CounterState _state = new();
        private Action _listeners;

        public CounterState GetState()
        {
            return _state;
        }

        public void IncrementCount()
        {
            _state.Count++;
            BroadcastStateChange();
        }

        public void DecrementCount()
        {
            _state.Count--;
            BroadcastStateChange();
        }

        public void AddStateChangeListener(Action listener)
        {
            _listeners += listener;
        }

        public void RemoveStateChangeListener(Action listener)
        {
            _listeners -= listener;
        }

        public void BroadcastStateChange()
        {
            _listeners.Invoke();
        }
    }
}
توضیحات:
- مخزن حالت پیاده سازی شده‌ی بر اساس الگوی مشاهده‌گر، نیاز دارد تا بتواند لیست مشاهده‌گرها را ثبت کند. به همین جهت به همراه متدهای AddStateChangeListener جهت ثبت یک مشاهده‌گر جدید و RemoveStateChangeListener، جهت حذف مشاهده‌گری از لیست موجود است.
- همچنین الگوی مشاهده‌گر باید بتواند تغییرات صورت گرفته‌ی در حالتی را که نگه‌داری می‌کند (CounterState در اینجا)، به مشترکین خود اطلاع رسانی کند. اینکار را توسط متد BroadcastStateChange انجام می‌دهد. هر زمانیکه این متد فراخوانی شود، Actionهایی که به صورت پارامتر به متد AddStateChangeListener ارسال شده‌اند، به صورت خودکار اجرا خواهند شد. این کار سبب می‌شود تا بتوان منطق خاصی را مانند به روز رسانی UI، در سمت کامپوننت‌های مشترک به این مخزن، پیاده سازی کرد.
- در اینجا همچنین متدهایی برای افزایش و کاهش مقدار Count را نیز به همراه اطلاع رسانی به مشترکین، مشاهده می‌کنید.

پس از این تعریف نیاز است سرویس Store ایجاد شده را به برنامه معرفی کرد:
namespace BlazorStateManagement.Client
{
    public class Program
    {
        public static async Task Main(string[] args)
        {
            var builder = WebAssemblyHostBuilder.CreateDefault(args);
            //...
            builder.Services.AddScoped<ICounterStore, CounterStore>();
            //...
        }
    }
}
با توجه به اینکه در هر دو حالت Blazor Server و همچنین Blazor Wasm، طول عمر Scoped، دقیقا مانند حالت Singleton عمل می‌کند، سرویس ICounterStore و حالت نگهداری شده‌ی توسط آن، تا پایان عمر برنامه (بسته شدن مرورگر یا ریفرش کامل صفحه‌ی جاری)، در حافظه باقی مانده و وهله سازی مجدد نخواهد شد. به همین جهت تزریق آن در کامپوننت‌های مختلف برنامه، دقیقا حالت مخزن داده‌ی اشتراکی را پیدا خواهد کرد. این مورد یکی از مزیت‌های کار با Blazor است که به همراه یک سیستم تزریق وابستگی‌های توکار است.


تغییر کامپوننت‌های برنامه برای استفاده از سرویس ICounterStore

پس از معرفی سرویس ICounterStore به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه، جهت سهولت استفاده‌ی از آن، در ابتدا فضای نام آن‌را به فایل سراسری Client\_Imports.razor اضافه می‌کنیم:
@using BlazorStateManagement.Stores.CounterStore
سپس تغییرات کامپوننت شمارشگر، جهت استفاده‌ی از سرویس ICounterStore، به صورت زیر خواهند بود:
@page "/counter"
@implements IDisposable

@inject ICounterStore CounterStore

<h1>Counter</h1>

<p>Current count: @CounterStore.GetState().Count</p>

<button class="btn btn-primary" @onclick="IncrementCount">Click me</button>

@code {
    protected override void OnInitialized()
    {
        base.OnInitialized();
        CounterStore.AddStateChangeListener(UpdateView);
    }

    private void IncrementCount()
    {
        CounterStore.IncrementCount();
    }

    private void UpdateView()
    {
        StateHasChanged();
    }

    public void Dispose()
    {
        CounterStore.RemoveStateChangeListener(UpdateView);
    }
}
توضیحات:
- در اینجا در ابتدا سرویس ICounterStore، به کامپوننت تزریق شده‌است.
- سپس در متد رویدادگران آغازین OnInitialized، با استفاده از متد AddStateChangeListener، مشترک سرویس مخزن حالت شمارشگر شده‌ایم.
- همواره جهت پاکسازی کد و عدم اشتراک بیش از اندازه‌ی به یک مخزن حالت، نیاز است در پایان کار یک کامپوننت، با پیاده سازی implements IDisposable@، کار حذف اشتراک را انجام دهیم. در غیراینصورت هربار که کامپوننت بارگذاری می‌شود، یک اشتراک جدید از این کامپوننت، به مخزن حالتی که طول عمر Singleton دارد، اضافه خواهد شد که نشانی از نشتی حافظه‌است.
- دو قسمت دیگر را هم تغییر داده‌ایم. اینبار با استفاده از متد ()GetState، این Count اشتراکی را نمایش می‌دهیم و همچنین عمل به روز رسانی State را هم توسط متد IncrementCount انجام داده‌ایم.


در ادامه کامپوننت Client\Shared\NavMenu.razor را نیز جهت نمایش مقدار جاری Count، به صورت زیر به روز رسانی می‌کنیم:
@inject ICounterStore CounterStore

<li class="nav-item px-3">
   <NavLink class="nav-link" href="counter">
      <span class="oi oi-plus" aria-hidden="true"></span> Counter: @CounterStore.GetState().Count
   </NavLink>
</li>

@code {
    protected override void OnInitialized()
    {
        base.OnInitialized();
        CounterStore.AddStateChangeListener(() => StateHasChanged());
    }

    // ...
}
توضیحات:
- در اینجا نیز در ابتدا سرویس ICounterStore، به کامپوننت تزریق شده‌است.
- سپس در متد رویدادگران آغازین OnInitialized، با استفاده از متد AddStateChangeListener، مشترک سرویس مخزن حالت شمارشگر شده‌ایم و هربار که متد BroadcastStateChange ای توسط یکی از کامپوننت‌های متصل به مخزن حالت فراخوانی می‌شود (برای مثال در انتهای متد IncrementCount خود سرویس)، سبب اجرای Action آن که در اینجا StateHasChanged است، خواهد شد. فراخوانی StateHasChanged، کار اطلاع رسانی به UI، جهت رندر مجدد را انجام می‌دهد. به این ترتیب مقدار جدید Count توسط CounterStore.GetState().Count@ در منو نیز ظاهر خواهد شد:




کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: BlazorStateManagement.zip