اشتراک‌ها
چرا دکترا نمیخوانی؟
... نباید نظام آموزشی، به مسیر رشد و پرورش ما جهت بدهد، این ما هستیم که مسیر رشد خود را انتخاب و ترسیم میکنیم. ...
چرا دکترا نمیخوانی؟
نظرات مطالب
AngularJS #1
منابع آموزشی برای هر کدام وجود دارد . اگه قرار به یادگیری باشه از کجا و از چه منبعی باید شروع کنیم ؟ منبع خاصی مد نظرتون هست ؟
مطالب
ساخت کلیدهای امنیتی GunPG
یکی از روش‌های ارسال و رمزگذاری اطلاعات، استفاده از کلیدهای امنیتی مورد استفاده‌ی در سیستم یونیکس یا GnuPG است. استفاده از نرم افزار Gnu Privacy Guard یا گارد حفاظتی گنو، به ما این اجازه را می‌دهد که بتوانیم اطلاعاتمان را در بسترهای ارتباطی، با خیالی راحت‌تر ارسال کنیم و تا حد زیادی مطمئن باشیم که تنها فرد هدف توانایی دسترسی به اطلاعات را خواهد داشت. گارد امنیتی گنو زیر مجموعه‌ای از پروژه‌ی گنو است که دولت آلمان پایه ریز اصلی آن بوده است. این نرم افزار از یک روش رمزگذاری ترکیبی استفاده می‌کند که الگوریتم‌های کلیدهای برابر(متقارن) و کلید‌های عمومی (نامتقارن) جهت تبادل آسان کلید را شامل می‌شود. در حال حاضر که نسخه‌ی دو این برنامه ارائه شده است، برای رمزگذاری‌ها از کتابخانه‌ای به اسم libgcrypt استفاده می‌کند. یکی از مشکلات فعلی این پروژه، عدم وجود api‌های مناسبی جهت دسترسی راحت‌تر است و برای حل این مشکل، GPGME که مخفف GnuPG Made Easy ایجاد شد. بسیاری از برنامه‌ها و پلاگین‌های ارسال اطلاعات، امروزه همچون ارسال ایمیل، از این کلیدها بهره می‌برند.

پروژه‌های مرتبط با این قضیه اسم‌های مشابهی دارند که گاها بعضی افراد، هر کدام از اسم‌ها را که دوست دارند، به همه اطلاق می‌کنند؛ ولی تفاوت‌هایی در این بین وجود دارد:

  • OpenPGP: یک برنامه نیست و یک قانون و استانداری برای تهیه‌ی آن است؛ که رعایت اصول آن الزامی است و برنامه‌ی بالا، یک پیاده سازی از این استاندارد است.
  • PGP: یک برنامه، برای رمزگذاری اطلاعات است که مخفف Pretty Good Privacy است.
  • و GnuPG یا GPG که در بالا به آن اشاره شد.
برای ساخت کلید، ما از دستور یا برنامه‌ی GPG که که عمدتا در همه‌ی لینوکس‌ها مثل دبیان و مشتقات آن نصب است، استفاده می‌کنیم و اگر نصب نیست از طریق توزیع آن اقدام نمایید.
در صورتیکه از ویندوز استفاده می‌کنید، نیاز است ابتدا خط فرمان یونیکس را روی آن نصب کنید. برنامه‌ی Cygwin این امکان را به شما می‌دهد تا خط فرمان یونیکس و دستورات پیش فرض آن را داشته باشید. این برنامه در دو حالت ۳۲ بیتی و ۶۴ بیتی ایجاد شده است. از آنجا که گفتیم این برنامه شامل دستورات پیش فرض آن است، برای همین GPG باید به صورت یک بسته‌ی جداگانه نصب شود که در سایت آن می‌توانید بسته‌های مختلف آن‌را برای پلتفرم‌های مختلف را مشاهده کنید.

ساخت کلید


برای ساخت کلید دستور زیر را صادر کنید:
gpg --gen-key
اگر از نسخه‌های جدیدتر GPG استفاده می‌کنید، گزینه‌هایی به شکل زیر ایجاد می‌شوند؛ ولی اگر خیر، ممکن است تعداد و شماره‌ی گزینه‌ها متفاوت باشند که در این مورد دقت کنید. من در اینجا همان حالت پیش فرض، یعنی ۱ را انتخاب می‌کنم. این گزینه نحوه‌ی امضاء و یا رمزگذاری شما با استفاده از الگوریتم‌های RSA و DSA را مشخص می‌کند.
Please select what kind of key you want:
   (1) RSA and RSA (default)
   (2) DSA and Elgamal
   (3) DSA (sign only)
   (4) RSA (sign only)
در کل در هر حالتی، استفاده‌ی از RSA پیشنهاد می‌شود. بعد از آن، از شما اندازه‌ی کلید را می‌پرسد که همان مقدار پیش فرض خودش را وارد می‌کنیم:
What keysize do you want? (2048)
البته بسیاری ۱۰۲۴ بایت را نیز کافی می‌دانند.
بعد از آن مدت زمان اعتبار این کلید را از شما جویا می‌شود:
Key is valid for? (0)
هنگام این پرسش نحوه‌ی ورود زمان را به شما خواهد گفت که می‌تواند به شکل‌های زیر باشد:
دو هفته
2w
دو سال
2y
پس از آن هم یک تاییدیه از شما می‌گیرد و تاریخ انقضاء را به طور کامل برای شما می‌نویسد و سپس نیاز است که اطلاعاتی از قبیل نام و ایمیل و توضیح را وارد کنید:
You need a user ID to identify your key; the software constructs the user ID
from the Real Name, Comment and Email Address in this form:
    "Heinrich Heine (Der Dichter) <heinrichh@duesseldorf.de>"

Real name: ali yeganeh.m
Email address: yeganehaym@gmail.com
Comment: androidbreadcrumb
You selected this USER-ID:
    "ali yeganeh.m (androidbreadcrumb) <yeganehaym@gmail.com>"
بعد از آن از شما می‌خواهد که کل عملیات را تایید و یا کنسل کنید؛ یا اگر اطلاعات بالا را اشتباه وارد کرده‌اید، اصلاح کنید. با زدن کلید O عملیات را تایید کنید. در این حین از شما یک کلید برای رمزگذاری می‌پرسد که باید آن را دو بار بدهید و کارتان در اینجا به پایان می‌رسد و کلید ایجاد می‌شود.
اگر مشکلی در ساخت کلید نباشد با ارسال دستور زیر باید آن را در لیست کلیدها ببینید:
ali@alipc:~$ gpg --list-keys
/home/ali/.gnupg/pubring.gpg
----------------------------
pub   2048R/8708016A 2015-10-23 [expires: 2065-10-10]
uid                  ali yeganeh.m (androidbreadcrumb) <yeganehaym@gmail.com>
sub   2048R/533B7E96 2015-10-23 [expires: 2065-10-10]
در اینجا کلید عمومی در خط pub بعد از  / قرار دارد؛ یعنی عبارت ۸۷۰۸۰۱۶A کلید عمومی ماست که بر روی هر سیستم و هر کلیدی متفاوت است.

تبدیل کد متنی به کد دودویی
یکی از روش‌های ارسال کدهای دودویی تبدیل آنان به یک قالب متنی ASCII است که به آن قالب ASCII Armor هم می‌گویند. سایت‌های زیادی وجود دارند که این عبارت متنی را از شما می‌خواهند. چرا که مثلا این امکان وجود دارد که کلیدی که کاربر به سمت آنان می‌فرستد، آسیب دیده باشد یا اینکه KeyServer‌ها در دسترس نباشند. در مورد این سرورها در ادامه صحبت خواهیم کرد. مثلا یکی از سایت‌هایی که به این عبارت‌ها نیاز دارد ‌‌‌‌Bintray است.

برای دریافت این کلید متنی باید دستور زیر را صادر کنید:
gpg --output mykey.asc --export -a $GPGKEY
که برای مثال ما می‌شود:
gpg --output mykey.asc --export -a 8708016A
و اگر کلید را با یک ویرایشگر متنی باز کنید، محتوایی شبیه محتوای زیر را خواهید دید:
ali@alipc:~$ cat mykey.asc
-----BEGIN PGP PUBLIC KEY BLOCK-----
Version: GnuPG v1

mQENBFYqAJABCADcw5xPonh5Vj7nDk1CxDskq/VsO08XOa/i2OLOzatB4oK5x+0x
jxORxXMnIAR83PCK5/WkOBa64jnu3eiP3jKEwAykGGz/Z1bezC9TIP8y+PnsiDhT
aFArluUJx+RT5q7s27aKjqoc3fR/xuwLWopZt9uYzE/DQAPDsHdUoUg+fh4Hevm+
a8/3ncR7q6nM8gc9wk621Urb1HaRrILdmeh7ZpJcl8ZUbc+NObw357fGsjnpfHXO
rdCr7ClvNUq6I+IeGMQG/6040LeeaqhaRxPrUhbFjLA155gkSqzecxl7wQaYc71M
Zdlv+6Pt1B8nPAA3WXq0ypjU8A5bvmAQRD5LABEBAAG0OGFsaSB5ZWdhbmVoLm0g
KGFuZHJvaWRicmVhZGNydW1iKSA8eWVnYW5laGF5bUBnbWFpbC5jb20+iQE+BBMB
AgAoBQJWKgCQAhsDBQld/A8ABgsJCAcDAgYVCAIJCgsEFgIDAQIeAQIXgAAKCRDS
Lhq8hwgBanaHB/4reGxUjR6dB08ykfwQOx+raYHGqJlgawisE4qUHTkGaspyQaNy
yxh0vwKkGvg6nNy2VN1XFBc7jlHlrYqPPuPdg2B+1LvEghb30ESDbHUvk8NrJgDJ
C0257gxqWvUQTWvMC3FkSLdw3tyQ8dF7FxmSU79XcxVqGeseaDzMQrEasP0yJHsm
NJf8pvuD6qiWu3KSSoQmI/17Sj8s7eGJMh6o5YRFGHc1Bt9tCD+52bvt579Ju4vZ
tmQvxR4fNQo9sAeMqAJhIpF7IYcuyCEy+CQ847UkzE4f/OCCPxfV3samV/nnBJJ9
Ouu+68lk6Fpx4A0a3nEwqoAmMWxrbSSUFW97uQENBFYqAJABCAC4CzrUOKskE4hK
GVCjaOJKxhbuUdOrep6n3vof0fscs5Dy7h2oVh2vb12WH9X6pijJVPiUpGR4Mpu0
lO2Bu9Rwt38AQ6mRmL/hfzjEXSvKkdX7osk+1CVnnUaSdM9Ek2hWUH8JcN28z/WT
X9Bw8MCdZF7j1HvX/5ojghzMZyYM4elWJLBr1gON6xXAI6HR7DlnRkaVr8L9SYGm
FyAXZ0LzWYwG1Z1AnTyxff6v/Mn3p1/1E3aBA+LkQqBzHg2nBm4jCaFWfeCdiNBf
CHkY9r/Evo9hUPD+CtBNFwsUm1D4maZ0FFtIQ701QhVmupnub+rKoObC0AFj3abK
MCw9uo8TABEBAAGJASUEGAECAA8FAlYqAJACGwwFCV38DwAACgkQ0i4avIcIAWrz
rAf+K1IIMtBq3WlabfZQrgzFHQ62ugVJO/yI1ITkm4l08XHDf+ShqDg4urNuMDEe
oQD35MvB2BhER1jL6VR3qjLkZyZYJ+EQiSxEDWXooav3KvpWjhcqjQy79GFs8waH
E7ssGmWwaugVS/PJAmGQ+s8YWDNa6aCClmp2dJRiwBTyFdewNBLA2V32xzWCYxhI
YtEp+Kg15XuCDTRatOPWSFGSPe/paytmpGZc0XzU/W9sBpabhxVmcL4H6L07uCef
IOn/S5QXo3P9X/3ckmJ9GUb7rjdq1ivYgX53xI75jlePsmN/2f+3fNffUaZgFTTd
Uls+XCun7OVYSBBfjgRfQbTvoA==
=6j7i
-----END PGP PUBLIC KEY BLOCK-----
در صورتی که قصد دارید متن کلید خصوصی را به دست بیاورید، لازم است بعد از export- عبارت secret-key- را نیز اضافه کنی د؛ یعنی:
gpg --output mykey.asc --export-secret-key -a 8708016A


آپلود کلید به سرورهای کلید (Key Servers
)

 یکی از روش‌های به اشتراک گذاری کلید برای کاربران این است که از سرورهای کلید استفاده کنیم. یکبار آپلود روی یکی از این سرورها باعث می‌شود که به بقیه‌ی سرورها هم اضافه شود. یکی از این سرورهای کلید که خودم از آن استفاده می‌کنم، سرور ابونتو است و با استفاده از دستور زیر، همان کلید بالا را برای آن سرور ارسال می‌کنم:
gpg --send-keys --keyserver keyserver.ubuntu.com $GPGKEY

==>
gpg --send-keys --keyserver keyserver.ubuntu.com 8708016A
سپس از طریق کلید متنی، کلید آپلود شده را تایید می‌کنیم. به این آدرس رفته و محتوای کلید متنی خود را به طور کامل به همراه تگ‌های شروع و پایان کپی کنید و حتی می‌توانید کلید خود را از طریق کادر جست و جو پیدا کنید.

رمزگذاری
ابتدا در محیط یونیکس، یک فایل متنی ساده با متن hello ubuntu را ایجاد میکنم. در ادامه قصد دارم این فایل را رمزنگاری کنم:
ali@alipc:~$ cat >ali.txt
hello ubuntu
سپس همین فایل را رمزنگاری می‌کنم:
ali@alipc:~$ gpg --output myali.gpg --encrypt --recipient yeganehaym@gmail.com ali.txt
در این دستور ابتدا گفتیم که نام فایل خروجی ما myali.gpg است و می‌خواهیم آن را رمزگذاری کنیم که توسط کلیدی با ایمیل yeganehaym@gmail.com می‌باشد فایل ali.txt را رمزگذاری می‌کنیم.

رمزگشایی
برای رمزگشایی می‌توانید از طریق دستور زیر اقدام کنید:
gpg --output output.txt --decrypt myali.gpg

You need a passphrase to unlock the secret key for
user: "ali yeganeh.m (androidbreadcrumb) <yeganehaym@gmail.com>"
2048-bit RSA key, ID 533B7E96, created 2015-10-23 (main key ID 8708016A)
در اینجا دستور دادیم محتوای فایل رمزشده‌ی myali.gpg را رمزگشایی کن و محتوای آن را داخل فایلی با نام output.txt قرار بده. بعد از اجرای این دستور از شما عبارت رمزی را که در مرحله‌ی ساخت کلید دوبار از شما پرسید، درخواست می‌کند. در بعضی سیستم‌ها در همان ترمینال می‌پرسد، ولی بعضی سیستم‌ها مثل ابونتو که من از آن استفاده می‌کنم، به صورت گرافیکی یک کادر باز کرده و از شما خواهش می‌کند عبارت رمز را وارد کنید.
عبارت رمز را وارد کنید و حالا فایل output.txt را باز کنید:
ali@alipc:~$ cat output.txt 
hello ubuntu
مطالب
پیدا کردن منشاء خطا در برنامه با آنالیز فایل‌های Dump

هنگامیکه خطاهای غیر منتظره‌ای در برنامه‌ی مدیریت شده‌ی شما رخ می‌دهند، شما اطلاعات کمی را در مورد این مساله دارید. اگرچه شما می‌توانید تا حدودی جلوی این نوع خطاهای غیرمنتظره را با ابزارهای خطایابی و یا لاگر، رصد کنید ولی همیشه اینطور نیست؛ در این حال ذخیره، تجزیه و تحلیل Dump‌های حافظه، ممکن است آخرین گزینه برای شما باشد. خوشبختانه ویژوال استودیو، ابزاری عالی برای تجزیه و تحلیل Dump‌های حافظه است! در این مطلب به شما نشان می‌دهیم که چگونه Dump‌های حافظه را جمع آوری کرده و توسط ویژوال استودیو راه حل مشکلات درج شده‌ی در آن‌ها را پیدا کنید.

ابزارهایی وجود دارند که حافظه را مورد کاوش قرار داده و فعالیت‌هایی را که یک پروسس انجام می‌دهد، مانیتور می‌کنند. در حال حاضر ابزارهای مختلفی برای اینکار وجود دارند؛ از جمله Visual Studio ،ProcDump ،DebugDiag و WinDbg که ما در این پست از ProcDump استفاده می‌کنیم. 

برای شروع، من یک برنامه‌ی ساده را ایجاد کردم که شامل یک button است و با فشردن آن، یک خطای نامشخص اتفاق می‌افتد. برنامه را اجرا میکنیم. سپس به TaskManager رفته و آی‌دی پروسس برنامه را پیدا میکنیم: 

  

آیدی پروسس ما، 10896 می‌باشد.

ProcDump را دانلود کرده و آن‌را توسط CMD، به این صورت اجرا می‌کنیم تا تمامی فعالیت‌های پروسس موردنظر را زیرنظر بگیرد و فایل Dump ای را تولید کند:

 procdump.exe -ma -e 10896


حالا نوبت به کلیک بر روی Button، جهت ایجاد خطا می‌رسد. بر روی دکمه کلیک کرده و منتظر می‌شویم تا Dump، از حافظه جمع آوری و در سیستم تولید شود. عملیات با موفقیت انجام شده و فایل Dump در آدرس مشخص شده، ایجاد می‌شود. 

 

پیدا کردن منشاء خطا  

بعد از ایجاد فایل Dump، نوبت به پیدا کردن منشا خطا و رسیدن به کد موردنظر می‌رسد. ویژوال استودیو را باز کنید و فایل Dump را درون VS درگ/دراپ کنید. 

  

در پنجره‌ای که باز می‌شود، می‌توانید مشخصات کاملی از برنامه را مشاهده کنید. سمت راست، چند گزینه وجود دارند که با توجه به نوع برنامه (مدیریت شده یا محلی) و زبان برنامه نویسی، باید آن‌ها را انتخاب کنید. از آنجائیکه برنامه‌ی ما با زبان سی شارپ ایجاد شده، گزینه‌ی اول یعنی Debug with Managed only را انتخاب می‌کنیم.

بعد از انتخاب این گزینه، بلافاصله به کدی که باعث ایجاد خطا می‌شود، هدایت می‌شویم

 

کلام آخر اینکه سعی کنید تا حد ممکن، خودتان خطاها را مدیریت کنید و از ابزارهای خطایاب مانند AppCenter نیز استفاده کنید. اخیرا WPF و WinForm نیز به AppCenter اضافه شده‌اند. 

مطالب
مبانی TypeScript؛ جنریک‌ها
بخش عمده‌ای از مهندسی نرم افزار، مربوط به ساخت کامپوننت‌هایی است که نه تنها به خوبی و مستحکم توسعه داده شده‌اند، بلکه قابلیت استفاده دوباره را نیز دارند.
کامپوننت‌هایی که قادر هستند بر روی داده‌های فعلی و همچنین داده‌های آینده، کار کنند، قابلیت‌های انعطاف پذیری را برای ساخت سیستم‌های نرم افزاری بزرگ در اختیار شما قرار خواهند داد.
در زبان هایی نظیر جاوا و سی شارپ، یکی از ابزارهای اصلی برای ساخت کامپوننت‌هایی با قابلیت استفاده مجدد، "جنریک‌ها" میباشد که امکان ساخت کامپوننت‌هایی را می‌دهند که با انواع داده‌های متنوعی به جای یک نوع داده، کار میکنند.
برای شروع به تابع زیر توجه کنید:
function identity(arg: number): number {
    return arg;
}
تابع identity هر آنچه را که به عنوان پارامتر به آرگومان آن ارسال کنیم، بازگشت خواهد داد. میتوانید آن را به مانند دستور "echo" در نظر بگیرید.
بدون استفاده از جنریک ها، باید برای هر نوع داده، یک تابع جدید و یا تابعی را به صورت کلی زیر در نظر بگیریم:
function identity(arg: any): any {
    return arg;
}
در تابع بالا از نوع any استفاده شده است. با استفاده از any، قطعا تابع بالا به صورت عمومی خواهد بود و تمام نوع داده‌ها را به عنوان آرگومان خواهد پذیرفت. ولی در واقع ما اطلاعات مربوط به اینکه نوع داده بازگشتی توسط تابع چه چیزی است را از دست خواهیم داد.
برای مثال اگر یک عدد را به آن ارسال کنیم، تنها متوجه خواهیم شد که نوع آن any میباشد؛ بنابراین به روشی نیاز داریم تا بتوانیم نوع داده آرگومان‌های تابع مورد نظر را کنترل کنیم.
در پیاده سازی زیر، ما از یک type variable خاصی استفاده خواهیم کرد که به جای مقادیر برای انوع داده‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد.
function identity<T>(arg: T): T {
    return arg;
}
در تابع بالا با از T به عنوان یک type variable استفاده کرده‌ایم که امکان گرفتن انواع داده‌هایی را (برای مثال number) که توسط کاربر مهیا میشود، به ما خواهد داد.
این پیاده سازی از تابع identity، تحت عنوان تابع جنریک مطرح می‌شود که برای دامنه‌ی عظیمی از انواع داده‌ها می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد و بر خلاف پیاده سازی قبل که از any استفاده کرده‌ایم، در این حالت دیگر اطلاعات نوع داده را از دست نخواهیم داد.
برای استفاده از تابع فوق ما دو روش را پیش رو خواهیم داشت:
  • ارسال تمام آرگومان‌ها که شامل آرگومان نوع داده هم میباشد
let output = identity<string>("myString");  // type of output will be 'string'
در کد بالا ما به صراحت T را با نوع داده string با استفاده از < > مقدار دهی کرده‌ایم.
  • روش دوم که شاید استفاده رایج از توابع جنریک هم هست، استفاده از امکان type argument inference میباشد.
let output = identity("myString");  // type of output will be 'string'
در کد بالا اینبار به صورت صریح نوع T را مشخص نکرده‌ایم و کامپایلر باتوجه به "myString"، نوع T را تعیین خواهد کرد. درحالیکه استفاده از امکان type argument inference خیلی مفید میباشد و کد را خیلی کم حجم و خوانا در اختیار ما قرار میدهد، ولی در مثال‌های پیچیده، امکان این وجود دارد که کامپایلر در تشخیص نوع داده، با خطا مواجه شود. در این صورت استفاده از روش اول مفید خواهد بود.
در ادامه اگر قصد لاگ کردن Length مربوط به آرگومان arg را در هر بار فراخوانی تابع داشته باشیم، می‌بایستی به شکل زیر عمل کنیم:
function loggingIdentity<T>(arg: T): T {
    console.log(arg.length);  // Error: T doesn't have .length
    return arg;
}
همانطور که انتظار داشتیم، کامپایلر خطایی مبنی بر نداشتن عضوی تحت عنوان length برای آرگومان arg را نمایش خواهد داد. همانطور که قبلا نیز اشاره کردیم، T جانشینی برای تمام نوع داده‌ها خواهد بود؛ بنابراین در اینجا میتوانیم یک داده‌ی از نوع number را که عضوی بنام length ندارد، هم به این تابع  پاس دهیم.
حال بیایید بگوییم که ما قصد داریم این تابع، با آرایه ای از T کار کند. در این صورت اگر با آرایه‌ها کار کنیم، عضوی به نام length را خواهیم داشت. به پیاده سازی زیر توجه کنید:
function loggingIdentity<T>(arg: T[]): T[] {
    console.log(arg.length);  // Array has a .length, so no more error
    return arg;
}
کد بالا را میتوانیم به این شکل تفسیر کنیم: تابع جنریک loggingIdentity یک type parameter را تحت عنوان T و یک آرگومان را تحت عنوان arg که آرایه ای از T هست، گرفته و آرایه‌ای از T را بازگشت خواهد داد. اگر ما آرایه‌ای از number را به آن پاس دهیم، آرایه‌ای از number‌ها را بازگشت خواهد داد.
در این حالت استفاده از T به عنوان type variable که بخشی از نوع داده‌هایی است که ما با آنها کار میکنیم، به جای پشتیبانی از تمام نوع داده‌ها، انعطاف پذیری بالایی را به ما خواهد داد.
حتی میتوانیم این مثال را به شکل زیر نیز پیاده سازی کنیم:
function loggingIdentity<T>(arg: Array<T>): Array<T> {
    console.log(arg.length);  // Array has a .length, so no more error
    return arg;
}
پیاده سازی بالا خیلی شبیه به پیاده سازی در سایر زبان‌ها هم میباشد.

Generic Types
در این قسمت ما به دنبال یافتن نوع خود توابع بوده و سعی خواهیم کرد اینترفیس‌های جنریک را هم پیاده سازی کنیم. نوع توابع جنریک هم بمانند توابع غیر جنریک میباشند؛ به طوری که می‌توان لیستی از type parameters هایی را که در حالت function declarations موجود هستند، در ابتدا بنویسیم.
function identity<T>(arg: T): T {
    return arg;
}

let myIdentity: <T>(arg: T) => T = identity;
حتی می‌توانیم نام متفاوتی را هم برای type parameter در نظر بگیرم:
function identity<T>(arg: T): T {
    return arg;
}

let myIdentity: <U>(arg: U) => U = identity;
یا حتی می‌توانیم به مانند امضای یک object literal هم کد بالا را بازنویسی کنیم:
function identity<T>(arg: T): T {
    return arg;
}

let myIdentity: {<T>(arg: T): T} = identity;
حال میتوانیم این object literal را به یک اینترفیس منتقل کنیم:
interface GenericIdentityFn {
    <T>(arg: T): T;
}

function identity<T>(arg: T): T {
    return arg;
}

let myIdentity: GenericIdentityFn = identity;
کد بالا خوانایی بالاتری را نسبت به حالت قبل دارد و با تعریف یک اینترفیس به نام GenericIdentityFn و انتقال object literal به داخل آن، میتوانیم از نام اینترفیس به جای استفاده مستقیم از object literal، بهره ببریم.
حتی میتوانیم type parameter تابع جنریک خود را هم به اینترفیس منتقل کنیم. 
interface GenericIdentityFn<T> {
    (arg: T): T;
}

function identity<T>(arg: T): T {
    return arg;
}

let myIdentity: GenericIdentityFn<number> = identity;
باید توجه داشت که پیاده سازی ما کمی متفاوت‌تر از قبل شده است.الان type parameter ما برای کل اعضای اینترفیس قابل رویت میباشد.فهم این مورد که چه زمانی type parameter را در امضای نامیدن داخل اینترفیس یا بر روی خود اینترفیس استفاده کنیم، خود میتوانید برای شرح اینکه کدام وجه‌های یک نوع داده جنریک هستند، مفید باشد.
نکته : امکان تعریف enum‌ها و namespace‌های جنریک وجود ندارد.
 
Generic Classes
تعریف کلاس‌های جنریک هم به مانند اینترفیس‌های جنریک میباشد. به مثال زیر توجه کنید:
class GenericNumber<T> {
    zeroValue: T;
    add: (x: T, y: T) => T;
}
let myGenericNumber = new GenericNumber<number>();
myGenericNumber.zeroValue = 0;
myGenericNumber.add = function(x, y) { return x + y; };
در کد بالا، استفاده‌ای واقعی از کلاس GenericNumber قابل مشاهده است. شاید متوجه شده باشید که هیچ محدودیتی برای استفاده‌ی نوع‌ها برای مثال تنها از نوع number در آن نیست و میتوانید از نوع string هم به شکل زیر استفاده کنید:
let stringNumeric = new GenericNumber<string>();
stringNumeric.zeroValue = "";
stringNumeric.add = function(x, y) { return x + y; };

alert(stringNumeric.add(stringNumeric.zeroValue, "test"));
نکته : برای اعضای استاتیک کلاس نمیتوانید از type parameter کلاس استفاده کنید.
 
Generic Constraints
اگر مثال اخیر را به یاد داشته باشید، شاید بعضی اوقات لازم باشد که یک تابع جنریک را تعریف کنیم تا تنها با مجموعه‌ای از نوع داده‌ها کار کند که اتفاقا از امکانات این مجموعه، آگاهی داریم. در همان مثال loggingIdentity، ما نیاز داشتیم تا به خصوصیت length آرگومان arg دسترسی داشته باشیم و کامپایلر در همان ابتدا، به دلیل اینکه همه نوع داده‌ها از این خصوصیت برخوردار نیستند، خطایی را به ما نشان میدهد.
در ادامه تابعی را پیاده سازی میکنیم که جوابگوی تمام نوع داده‌ها بوده، به شرطی که حداقل خصوصیت length را داشته باشند. لذا باید نیاز خود را در قالب یک محدودیت بر آنچه که T میتواند انجام دهد، فهرست کنیم.
interface Lengthwise {
    length: number;
}

function loggingIdentity<T extends Lengthwise>(arg: T): T {
    console.log(arg.length);  // Now we know it has a .length property, so no more error
    return arg;
}
در کد بالا برای توصیف محدودیت خود از یک اینترفیس به نام Lengthwise استفاده کرده‌ایم که فقط یه خصوصیت length را دارد و با استفاده از آن و کلمه‌ی کلیدی extends، محدودیت خود را اعمال کرده ایم.
استفاده از تابع بالا:
loggingIdentity(3);  // Error, number doesn't have a .length property
چون تابع جنریک ما الان محدود میباشد و با تمام نوع داده‌ها کار نخواهد کرد، با خطای بالا روبرو خواهیم شد.
loggingIdentity({length: 10, value: 3});
در عوض مثال بالا، محدودیت ما را به همراه دارد (داشتن خصوصیت length) و بدون هیچ خطایی جواب خواهیم گرفت.

استفاده از Type Parameter‌ها در تعریف محدودیت
در برخی از سناریو‌ها شاید نیاز باشد که یکی از type parameter‌ها توسط دیگری محدود شده باشد. به مثال زیر توجه کنید:
function find<T, U extends Findable<T>>(n: T, s: U) {   // errors because type parameter used in constraint
  // ...
}
find (giraffe, myAnimals);
همانطور که مشخص است، کامپایلر ما را با نشان دادن خطایی متوقف خواهد کرد. چون اجازه‌ی استفاده از type parameter را در اعمال محدودیت، نداریم. در عوض میشود به شکل زیر عمل کرد:
function find<T>(n: T, s: Findable<T>) {
  // ...
}
find(giraffe, myAnimals);
این بار آرگومان s ما باید از نوع <Findable<T باشد که باز هم توانسته‌ایم محدودیت خود را توسط یک type parameter بر آن یکی اعمال کنیم.
نکته : دو پیاده سازی بالا اصلا یکسان نیستند؛ نوع بازگشی در تابع اول میبایستی از نوع U می‌بود، ولی در پیاده سازی دوم اینگونه نیست.(در صورت نبودن خطا)
 
استفاده از کلاس‌ها در جنریک‌ها
زمانی که قصد دارید با استفاده از جنریک‌ها، factory‌ها را پیاده سازی کنید، باید با استفاده از سازنده‌ی کلاس‌ها، به آنها اشاره کنید. به مثال زیر توجه کنید:
function create<T>(c: {new(): T; }): T {
    return new c();
}
تابع بالا به عنوان یک object factory می‌تواند مورد استفاده قرار بگیرد و نکته آن در تعریف نوع آرگومان c میباشد که باز هم به صورت object literal معرفی شده است. اگر در قسمت‌های بالا به یاد داشته باشید، می‌توان این مورد را هم داخل یک اینترفیس گنجاند.
به عنوان یک مثال پیشرفته‌تر هم میتوان به استفاده از prototype property برای استنتاج type parameter‌ها و تحمیل کردن ارتباط بین تابع سازنده و وهله کلاس‌ها، اشاره کرد. به مثال زیر توجه کنید:
class BeeKeeper {
    hasMask: boolean;
}

class ZooKeeper {
    nametag: string;
}

class Animal {
    numLegs: number;
}

class Bee extends Animal {
    keeper: BeeKeeper;
}

class Lion extends Animal {
    keeper: ZooKeeper;
}

function findKeeper<A extends Animal, K> (a: {new(): A;
    prototype: {keeper: K}}): K {

    return a.prototype.keeper;
}
در کد بالا از دو کلاس BeeKeeper و ZooKeeper برای نوع بازگشتی متد‌های موجود در کلاس‌های Bee و Lion استفاده شده‌است. کلاس Animal به عنوان کلاس پایه دو کلاس Bee و Lion که یک خصوصیت numLegs دارد، تعریف شده‌است. از تابع جنریک findKeeper برای مشخص کردن نگهبان مرتبط با Animal ای که به عنوان type parameter توسط A مشخص میشود، استفاده می‌گردد. محدودیتی که بر روی A اعمال شده است نشان دهنده‌ی این است که نوع داده‌ی مورد نظر باید حتما یک Animal باشد و همچنین با اعمال محدودیتی که در قالب object literal مشخص است، تعیین شده است که نوع مورد نظر باید یک کلاس باشد و در نهایت با استفاده از prototype مشخص کرده‌ایم که متدی به نام Keeper آن کلاس، باید نوع برگشتی از نوع K را که به عنوان type parameter مطرح شده‌ی در امضای تابع است، دارا باشد. K نشان دهنده نوع داده بازگشتی این تابع جنریک نیز میباشد.
استفاده از تابع بالا:
findKeeper(Lion).nametag;  // typechecks!
بله همانطور که مشخص است، type parameter‌های مورد نظر به اصطلاح infer شده‌اند و خصوصیت nametag نشان از این دارد که ZooKeeper به صورت خودکار به عنوان نوع داده K تشخیص داده شده است.
اشتراک‌ها
مهاجرت RavenDB Studio 3.0 از سیلورلایت به برنامه‌های تک صفحه‌ای وب
RavenDB Studio 3.0 بر اساس برنامه‌های تک صفحه‌ای وب بازنویسی شده و کلا سیلورلایت را کنار گذاشته‌اند.
فناوری‌های مورد استفاده:
- Durandal.js
- Twitter Bootstrap 
- KnockoutJS
- RequireJS
- TypeScript


مشاهده سورس آن
مشاهده ویدیوی معرفی آن
مهاجرت RavenDB Studio 3.0 از سیلورلایت به برنامه‌های تک صفحه‌ای وب
مطالب دوره‌ها
ارزیابی و تفسیر مدل در داده کاوی
مقدمه
دانشی که در مرحله یادگیری مدل تولید می‌شود، می‌بایست در مرحله ارزیابی مورد تحلیل قرار گیرد تا بتوان ارزش آن را تعیین نمود و در پی آن کارائی الگوریتم یادگیرنده مدل را نیز مشخص کرد. این معیارها را می‌توان هم برای مجموعه داده‌های آموزشی در مرحله یادگیری و هم برای مجموعه رکوردهای آزمایشی در مرحله ارزیابی محاسبه نمود. همچنین لازمه موفقیت در بهره مندی از علم داده کاوی تفسیر دانش تولید و ارزیابی شده است.

ارزیابی در الگوریتم‌های دسته بندی 
برای سادگی معیارهای ارزیابی الگوریتم‌های دسته بندی، آنها را برای یک مسئله با دو دسته ارائه خواهیم نمود. در ابتدا با مفهوم ماتریس درهم ریختگی (Classification Matrix) آشنا می‌شویم. این ماتریس چگونگی عملکرد الگوریتم دسته بندی را با توجه به مجموعه داده ورودی به تفکیک انواع دسته‌های مساله دسته بندی، نمایش می‌دهد.

هر یک از عناصر ماتریس به شرح ذیل می‌باشد:
TN: بیانگر تعداد رکوردهایی است که دسته واقعی آنها منفی بوده و الگوریتم دسته بندی نیز دسته آنها را بدرستی منفی تشخیص داده است.
TP: بیانگر تعداد رکوردهایی است که دسته واقعی آنها مثبت بوده و الگوریتم دسته بندی نیز دسته آنها را بدرستی مثبت تشخیص داده است.
FP: بیانگر تعداد رکوردهایی است که دسته واقعی آنها منفی بوده و الگوریتم دسته بندی دسته آنها را به اشتباه مثبت تشخیص داده است.
FN: بیانگر تعداد رکوردهایی است که دسته واقعی آنها مثبت بوده و الگوریتم دسته بندی دسته آنها را به اشتباه منفی تشخیص داده است.

مهمترین معیار برای تعین کارایی یک الگوریتم دسته بندی دقت یا نرخ دسته بندی (Classification Accuracy - Rate) است که این معیار دقت کل یک دسته بند را محاسبه می‌کند. در واقع این معیار مشهورترین و عمومی‌ترین معیار محاسبه کارایی الگوریتم‌های دسته بندی است که نشان می‌دهد، دسته بند طراحی شده چند درصد از کل مجموعه رکوردهای آزمایشی را بدرستی دسته بندی کرده است.
دقت دسته بندی با استفاده از رابطه I بدست می‌آید که بیان می‌کند دو مقدار TP و TN مهمترین مقادیری هستند که در یک مسئله دودسته ای باید بیشینه شوند. (در مسائل چند دسته ای مقادیر قرار گرفته روی قطر اصلی این ماتریس - که در صورت کسر محاسبه CA قرار می‌گیرند - باید بیشینه باشند.)
معیار خطای دسته بندی (Error Rate) دقیقاً برعکس معیار دقت دسته بندی است که با استفاده از رابطه II بدست می‌آید. کمترین مقدار آن برابر صفر است زمانی که بهترین کارایی را داریم و بطور مشابه بیشترین مقدار آن برابر یک است زمانی که کمترین کارائی را داریم.
ذکر این نکته ضروری است که در مسائل واقعی، معیار دقت دسته بندی به هیچ عنوان معیار مناسبی برای ارزیابی کارایی الگوریتم‌های دسته بندی نمی‌باشد، به این دلیل که در رابطه دقت دسته بندی، ارزش رکوردهای دسته‌های مختلف یکسان در نظر گرفته می‌شوند. بنابراین در مسائلی که با دسته‌های نامتعادل سروکار داریم، به بیان دیگر در مسائلی که ارزش دسته ای در مقایسه با دسته دیگر متفاوت است، از معیارهای دیگری استفاده می‌شود.
همچنین در مسائل واقعی معیارهای دیگری نظیر DR و FAR که به ترتیب از روابط III و IV بدست می‌آیند، اهمیت ویژه ای دارند. این معیارها که توجه بیشتری به دسته بند مثبت نشان می‌دهند، توانایی دسته بند را در تشخیص دسته مثبت و بطور مشابه تاوان این توانایی تشخیص را تبیین می‌کنند. معیار DR نشان می‌دهد که دقت تشخیص دسته مثبت چه مقدار است و معیار FAR نرخ هشدار غلط را با توجه به دسته منفی بیان می‌کند.
 

معیار مهم دیگری که برای تعیین میزان کارایی یک دسته بند استفاده می‌شود معیار (AUC (Area Under Curve است.

AUC نشان دهنده سطح زیر نمودار (ROC (Receiver Operating Characteristic می‌باشد که هر چه مقدار این عدد مربوط به یک دسته بند بزرگتر باشد کارایی نهایی دسته بند مطلوب‌تر ارزیابی می‌شود. نمودار ROC روشی برای بررسی کارایی دسته بندها می‌باشد. در واقع منحنی‌های ROC منحنی‌های دو بعدی هستند که در آنها DR یا همان نرخ تشخیص صحیح دسته مثبت (True Positive Rate - TPR) روی محور Y و بطور مشابه FAR یا همان نرخ تشخیص غلط دسته منفی (False Positive Rate - FPR) روی محور X رسم می‌شوند. به بیان دیگر یک منحنی ROC مصالحه نسبی میان سودها و هزینه‌ها را نشان می‌دهد.

بسیاری از دسته بندها همانند روش‌های مبتنی بر درخت تصمیم و یا روش‌های مبتنی بر قانون، به گونه ای طراحی شده اند که تنها یک خروجی دودویی (مبنی بر تعلق ورودی به یکی از دو دسته ممکن) تولید می‌کنند. به این نوع دسته بندها که تنها یک خروجی مشخص برای هر ورودی تولید می‌کنند، دسته بندهای گسسته گفته می‌شود که این دسته بندها تنها یک نقطه در فضای ROC تولید می‌کنند.
بطور مشابه دسته بندهای دیگری نظیر دسته بندهای مبتنی بر روش بیز و یا شبکه‌های عصبی نیز وجود دارند که یک احتمال و یا امتیاز برای هر ورودی تولید می‌کنند، که این عدد بیانگر درجه تعلق ورودی به یکی از دو دسته موجود می‌باشد. این دسته بندها پیوسته نامیده می‌شوند و بدلیل خروجی خاص این دسته بندها یک آستانه جهت تعیین خروجی نهایی در نظر گرفته می‌شود.

یک منحنی ROC اجازه مقایسه تصویری مجموعه ای از دسته بندی کننده‌ها را می‌دهد، همچنین نقاط متعددی در فضای ROC قابل توجه است. نقطه پایین سمت چپ (0,0) استراتژی را نشان می‌دهد که در یک دسته بند مثبت تولید نمی‌شود. استراتژی مخالف، که بدون شرط دسته بندهای مثبت تولید می‌کند، با نقطه بالا سمت راست (1,1) مشخص می‌شود. نقطه (0,1) دسته بندی کامل و بی عیب را نمایش می‌دهد. بطور کلی یک نقطه در فضای ROC بهتر از دیگری است اگر در شمال غربی‌تر این فضا قرار گرفته باشد. همچنین در نظر داشته باشید منحنی‌های ROC رفتار یک دسته بندی کننده را بدون توجه به توزیع دسته‌ها یا هزینه خطا نشان می‌دهند، بنابراین کارایی دسته بندی را از این عوامل جدا می‌کنند. فقط زمانی که یک دسته بند در کل فضای کارایی به وضوح بر دسته دیگری تسلط یابد، می‌توان گفت که بهتر از دیگری است. به همین دلیل معیار AUC که سطح زیر نمودار ROC را نشان می‌دهد می‌تواند نقش تعیین کننده ای در معرفی دسته بند برتر ایفا کند. برای درک بهتر نمودار ROC زیر را مشاهده کنید.
 

مقدار AUC برای یک دسته بند که بطور تصادفی، دسته نمونه مورد بررسی را تعیین می‌کند برابر 0.5 است. همچنین بیشترین مقدار این معیار برابر یک بوده و برای وضعیتی رخ می‌دهد که دسته بند ایده آل بوده و بتواند کلیه نمونه‌های مثبت را بدون هرگونه هشدار غلطی تشخیص دهد. معیار AUC برخلاف دیگر معیارهای تعیین کارایی دسته بندها مستقل از آستانه تصمیم گیری دسته بند می‌باشد. بنابراین این معیار نشان دهنده میزان قابل اعتماد بودن خروجی یک دسته بند مشخص به ازای مجموعه داده‌های متفاوت است که این مفهوم توسط سایر معیارهای ارزیابی کارایی دسته بندها قابل محاسبه نمی‌باشد. در برخی از مواقع سطح زیر منحنی‌های ROC مربوط به دو دسته بند با یکدیگر برابر است ولی ارزش آنها برای کاربردهای مختلف یکسان نیست که باید در نظر داشت در این گونه مسائل که ارزش دسته‌ها با یکدیگر برابر نیست، استفاده از معیار AUC مطلوب نمی‌باشد. به همین دلیل در این گونه مسائل استفاده از معیار دیگری به جزء هزینه (Cost Matrix) منطقی به نظر نمی‌رسد. در انتها باید توجه نمود در کنار معیارهای بررسی شده که همگی به نوعی دقت دسته بند را محاسبه می‌کردند، در دسته بندهای قابل تفسیر نظیر دسته بندهای مبتنی بر قانون و یا درخت تصمیم، پیچیدگی نهایی و قابل تفسیر بودن مدل یاد گرفته شده نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. 

از روش‌های ارزیابی الگوریتم‌های دسته بندی (که در این الگوریتم روال کاری بدین صورت است که مدل دسته بندی توسط مجموعه داده آموزشی ساخته شده و بوسیله مجموعه داده آزمایشی مورد ارزیابی قرار می‌گیرد.) می‌توان به روش Holdout اشاره کرد که در این روش چگونگی نسبت تقسیم مجموعه داده‌ها (به دو مجموعه داده آموزشی و مجموعه داده آزمایشی) بستگی به تشخیص تحلیگر دارد که معمولاً دو سوم برای آموزش و یک سوم برای ارزیابی در نظر گرفته می‌شود. مهمترین مزیت این روش سادگی و سرعت بالای عملیات ارزیابی است ولیکن روش Holdout معایب زیادی دارد از جمله اینکه مجموعه داده‌های آموزشی و آزمایشی به یکدیگر وابسته خواهند شد، در واقع بخشی از مجموعه داده اولیه که برای آزمایش جدا می‌شود، شانسی برای حضور یافتن در مرحله آموزش ندارد و بطور مشابه در صورت انتخاب یک رکورد برای آموزش دیگر شانسی برای استفاده از این رکورد برای ارزیابی مدل ساخته شده وجود نخواهد داشت. همچنین مدل ساخته شده بستگی فراوانی به چگونگی تقسیم مجموعه داده اولیه به مجموعه داده‌های آموزشی و آزمایشی دارد. چنانچه روش Holdout را چندین بار اجرا کنیم و از نتایج حاصل میانگین گیری کنیم از روشی موسوم به Random Sub-sampling استفاده نموده ایم. که مهمترین عیب این روش نیز عدم کنترل بر روی تعداد دفعاتی که یک رکورد به عنوان نمونه آموزشی و یا نمونه آزمایشی مورد استفاده قرار می‌گیرد، است. به بیان دیگر در این روش ممکن است برخی رکوردها بیش از سایرین برای یادگیری و یا ارزیابی مورد استفاده قرار گیرند.
چنانچه در روش Random Sub-sampling به شکل هوشمندانه‌تری عمل کنیم به صورتی که هر کدام از رکوردها به تعداد مساوی برای یادگیری و تنها یکبار برای ارزیابی استفاده شوند، روش مزبور در متون علمی با نام Cross Validation شناخته می‌شود.
همچنین در روش جامع k-Fold Cross Validation کل مجموعه داده‌ها به k قسمت مساوی تقسیم می‌شوند. از k-1 قسمت به عنوان مجموعه داده‌های آموزشی استفاده می‌شود و براساس آن مدل ساخته می‌شود و با یک قسمت باقی مانده عملیات ارزیابی انجام می‌شود. فرآیند مزبور به تعداد k مرتبه تکرار خواهد شد، به گونه ای که از هر کدام از k قسمت تنها یکبار برای ارزیابی استفاده شده و در هر مرتبه یک دقت برای مدل ساخته شده، محاسبه می‌شود. در این روش ارزیابی دقت نهایی دسته بند برابر با میانگین k دقت محاسبه شده خواهد بود. معمول‌ترین مقداری که در متون علمی برای k در نظر گرفته می‌شود برابر با 10 می‌باشد. بدیهی است هر چه مقدار k بزرگتر شود، دقت محاسبه شده برای دسته بند قابل اعتماد‌تر بوده و دانش حاصل شده جامع‌تر خواهد بود و البته افزایش زمان ارزیابی دسته بند نیز مهمترین مشکل آن می‌باشد. حداکثر مقدار k برابر با تعداد رکوردهای مجموعه داده اولیه است که این روش ارزیابی با نام Leaving One Out شناخته می‌شود.
در روش هایی که تاکنون به آن اشاره شده، فرض بر آن است که عملیات انتخاب نمونه‌های آموزشی بدون جایگذاری صورت می‌گیرد. به بیان دیگر یک رکورد تنها یکبار در یک فرآیند آموزشی مورد توجه واقع می‌شود. چنانچه هر رکورد در صورت انتخاب شدن برای شرکت در عملیات یادگیری مدل بتواند مجدداً برای یادگیری مورد استفاده قرار گیرد روش مزبور با نام Bootstrap و یا   0.632 Bootstrap  شناخته می‌شود. (از آنجا که هر Bootstrap معادل 0.632 مجموعه داده اولیه است)
 

 
 ارزیابی در الگوریتم‌های خوشه بندی
به منظور ارزیابی الگوریتم‌های خوشه بندی می‌توان آنها به دو دسته تقسیم نمود:
شاخص‌های ارزیابی بدون ناظر، که گاهی در متون علمی با نام معیارهای داخلی شناخته می‌شوند، به آن دسته از معیارهایی گفته می‌شود که تعیین کیفیت عملیات خوشه بندی را با توجه به اطلاعات موجود در مجموعه داده بر عهده دارند. در مقابل، معیارهای ارزیابی با ناظر با نام معیار‌های خارجی نیز شناخته می‌شوند، که با استفاده از اطلاعاتی خارج از حیطه مجموعه داده‌های مورد بررسی، عملکرد الگوریتم‌های خوشه بندی را مورد ارزیابی قرار می‌دهند.
از آنجا که مهمترین وظیفه یک الگوریتم خوشه بندی آن است که بتواند به بهترین شکل ممکن فاصله درون خوشه ای را کمینه و فاصله بین خوشه ای را بیشینه نماید، کلیه معیارهای ارزیابی بدون ناظر سعی در سنجش کیفیت عملیات خوشه بندی با توجه به دو فاکتور تراکم خوشه ای و جدائی خوشه ای دارند. برآورده شدن هدف کمینه سازی درون خوشه ای و بیشینه سازی میان خوشه ای به ترتیب در گرو بیشینه نمودن تراکم هر خوشه و نیز بیشینه سازی جدایی میان خوشه‌ها می‌باشد. طیف وسیعی از معیارهای ارزیابی بدون ناظر وجود دارد که همگی در ابتدا تعریفی برای فاکتورهای تراکم و جدائی ارائه می‌دهند سپس توسط تابع (F(Cohesion, Separation مرتبط با خود، به ترکیب این دو فاکتور می‌پردازند. ذکر این نکته ضروری است که نمی‌توان هیچ کدام از معیارهای ارزیابی خوشه بندی را برای تمامی کاربردها مناسب دانست.

ارزیابی با ناظر الگوریتم‌های خوشه بندی، با هدف آزمایش و مقایسه عملکرد روش‌های خوشه بندی با توجه به حقایق مربوط به رکوردها صورت می‌پذیرد. به بیان دیگر هنگامی که اطلاعاتی از برچسب رکوردهای مجموعه داده مورد بررسی در اختیار داشته باشیم، می‌توانیم از آنها در عملیات ارزیابی عملکرد الگوریتم‌های خوشه بندی بهره بریم. لازم است در نظر داشته باشید در این بخش از برچسب رکوردها تنها در مرحله ارزیابی استفاده می‌شود و هر گونه بهره برداری از این برچسب‌ها در مرحله یادگیری مدل، منجر به تبدیل شدن روش کاوش داده از خوشه بندی به دسته بندی خواهد شد. مشابه با روش‌های بدون ناظر طیف وسیعی از معیارهای ارزیابی با ناظر نیز وجود دارد که در این قسمت با استفاده از روابط زیر به محاسبه معیارهای Rand Index و Jaccard می پردازیم به ترتیب در رابطه I و II نحوه محاسبه آنها نمایش داده شده است:

Rand Index را می‌توان به عنوان تعداد تصمیمات درست در خوشه بندی در نظر گرفت.
TP: به تعداد زوج داده هایی گفته می‌شود که باید در یک خوشه قرار می‌گرفتند، و قرار گرفته اند.
TN: به تعداد زوج داده هایی گفته می‌شود که باید در خوشه‌های جداگانه قرار داده می‌شدند و به درستی در خوشه‌های جداگانه جای داده شده اند.
FN: به تعداد زوج داده هایی گفته می‌شود که باید در یک خوشه قرار می‌گرفتند ولی در خوشه‌های جداگانه قرار داده شده اند.
FP: به تعداد زوج داده هایی اشاره دارد که باید در خوشه‌های متفاوت قرار می‌گرفتند ولی در یک خوشه قرار گرفته اند. 


 ارزیابی در الگوریتم‌های کشف قوانین انجمنی
به منظور ارزیابی الگوریتم‌های کشف قوانین انجمنی از آنجایی که این الگوریتم‌ها پتانسیل این را دارند که الگوها و قوانین زیادی تولید نمایند، جهت ارزیابی این قوانین به عواملی همچون شخص استفاده کننده از قوانین و نیز حوزه ای که مجموعه داده مورد بررسی به آن تعلق دارد، وابستگی زیادی پیدا می‌کنیم و بدین ترتیب کار پیدا کردن قوانین جذاب، به آسانی میسر نیست. فرض کنید قانونی با نام R داریم که به شکل A=>B می‌باشد، که در آن A و B زیر مجموعه ای از اشیاء می‌باشند.
پیشتر به معرفی دو معیار Support و Confidence پرداختیم. می‌دانیم از نسبت تعداد تراکنش هایی که در آن اشیاء A و B هر دو حضور دارند، به کل تعداد رکوردها Support بدست می‌آید که دارای مقداری عددی بین صفر و یک می‌باشد و هر چه این میزان بیشتر باشد، نشان می‌دهد که این دو شیء بیشتر با هم در ارتباط هستند. کاربر می‌تواند با مشخص کردن یک آستانه برای این معیار، تنها قوانینی را بدست آورد که Support آنها بیشتر از مقدار آستانه باشد، بدین ترتیب می‌توان با کاهش فضای جستجو، زمان لازم جهت پیدا کردن قوانین انجمنی را کمینه کرد. البته باید به ضعف این روش نیز توجه داشت که ممکن است قوانین با ارزشی را بدین ترتیب از دست دهیم. در واقع استفاده از این معیار به تنهایی کافی نیست. معیار Confidence نیز مقداری عددی بین صفر و یک می‌باشد، که هر چه این عدد بزرگتر باشد بر کیفیت قانون افزوده خواهد شد. استفاده از این معیار به همراه Support مکمل مناسبی برای ارزیابی قوانین انجمنی خواهد بود. ولی مشکلی که همچنان وجود دارد این است که امکان دارد قانونی با Confidence بالا وجود داشته باشد ولی از نظر ما ارزشمند نباشد.
از معیارهای دیگر قوانین انجمنی می‌توان به معیار Lift که با نام‌های Intersect Factor یا Interestingness نیز شناخته می‌شود اشاره کرد، که این معیار میزان استقلال میان اشیاء A و B را نشان می‌دهد که می‌تواند مقدار عددی بین صفر تا بی نهایت باشد. در واقع Lift میزان هم اتفاقی بین ویژگی‌ها را در نظر می‌گیرد و میزان رخداد تکی بخش تالی قانون (یعنی شیء B) را در محاسبات خود وارد می‌کند. (بر خلاف معیار Confidence)
مقادیر نزدیک به عدد یک معرف این هستند که A و B مستقل از یکدیگر می‌باشند، بدین ترتیب نشان دهنده قانون جذابی نمی‌باشند. چنانچه این معیار از عدد یک کمتر باشد، نشان دهنده این است که A و B با یکدیگر رابطه منفی دارند. هر چه مقدار این معیار بیشتر از عدد یک باشد، نشان دهنده این است که A اطلاعات بیشتری درباره B فراهم می‌کند که در این حالت جذابیت قانون A=>B بالاتر ارزیابی می‌شود. در ضمن این معیار نسبت به سمت چپ و راست قانون متقارن است در واقع اگر سمت چپ و راست قانون را با یکدیگر جابجا کنیم، مقدار این معیار تغییری نمی‌کند. از آنجائی که این معیار نمی‌تواند به تنهایی برای ارزیابی مورد استفاده قرار گیرد، و حتماً باید در کنار معیارهای دیگر باشد، باید مقادیر آن بین بازه صفر و یک نرمال شود. ترکیب این معیار به همراه Support و Confidence جزو بهترین روش‌های کاوش قوانین انجمنی است. مشکل این معیار حساس بودن به تعداد نمونه‌های مجموعه داده، به ویژه برای مجموعه تراکنش‌های کوچک می‌باشد. از این رو معیارهای دیگری برای جبران این نقص معرفی شده اند.
معیار Conviction برخی ضعف‌های معیارهای Confidence و Lift را جبران می‌نماید. محدوده قابل تعریف برای این معیار در حوزه 0.5 تا بی نهایت قرار می‌گیرد که هر چه این مقدار بیشتر باشد، نشان دهنده این است که آن قانون جذاب‌تر می‌باشد. بر خلاف Lift این معیار متقارن نمی‌باشد و مقدار این معیار برای دلالت‌های منطقی یعنی در جایی که Confidence قانون یک می‌باشد برابر با بی نهایت است و چنانچه A و B مستقل از هم باشند، مقدار این معیار برابر با عدد یک خواهد بود.


معیار Leverage که در برخی متون با نام Novelty (جدید بودن) نیز شناخته می‌شود، دارای مقداری بین 0.25- و 0.25+ می‌باشد. ایده مستتر در این معیار آن است که اختلاف بین میزان هم اتفاقی سمت چپ و راست قانون با آن مقداری که مورد انتظار است به چه اندازه می‌باشد.
معیار Jaccard که دارای مقداری عددی بین صفر و یک است، علاوه بر اینکه نشان دهنده وجود نداشتن استقلال آماری میان A و B می‌باشد، درجه همپوشانی میان نمونه‌های پوشش داده شده توسط هر کدام از آنها را نیز اندازه گیری می‌کند. به بیان دیگر این معیار فاصله بین سمت چپ و راست قانون را بوسیله تقسیم تعداد نمونه هایی که توسط هر دو قسمت پوشش داده شده اند بر نمونه هایی که توسط یکی از آنها پوشش داده شده است، محاسبه می‌کند. مقادیر بالای این معیار نشان دهنده این است که A و B تمایل دارند، نمونه‌های مشابهی را پوشش دهند. لازم است به این نکته اشاره شود از این معیار برای فهمیدن میزان همبستگی میان متغیرها استفاده می‌شود که از آن می‌توان برای یافتن قوانینی که دارای همبستگی بالا ولی Support کم هستند، استفاده نمود. برای نمونه در مجموعه داده سبد خرید، قوانین نادری که Support کمی دارند ولی همبستگی بالایی دارند، توسط این معیار می‌توانند کشف شوند.   

معیار (Coefficient (φ نیز به منظور اندازه گیری رابطه میان A و B مورد استفاده قرار می‌گیرد که محدوده این معیار بین 1- و 1+ می‌باشد.
از دیگر معیارهای ارزیابی کیفیت قوانین انجمنی، طول قوانین بدست آمده می‌باشد. به بیان دیگر با ثابت در نظر گرفتن معیارهای دیگر نظیر Support، Confidence و Lift قانونی برتر است که طول آن کوتاه‌تر باشد، بدلیل فهم آسانتر آن.
 

در نهایت با استفاده از ماتریس وابستگی (Dependency Matrix)، می‌توان اقدام به تعریف معیارهای متنوع ارزیابی روش‌های تولید قوانین انجمنی پرداخت. در عمل معیارهای متعددی برای ارزیابی مجموعه قوانین بدست آمده وجود دارد و لازم است با توجه به تجارب گذشته در مورد میزان مطلوب بودن آنها تصمیم گیری شود. بدین ترتیب که ابتدا معیارهای برتر در مسئله مورد کاوش پس از مشورت با خبرگان حوزه شناسائی شوند، پس از آن قوانین انجمنی بدست آمده از حوزه کاوش، مورد ارزیابی قرار گیرند. 

نظرات مطالب
EF Code First #12
- من تمام مطالبی رو که اینجا عنوان کردم در مورد سی شارپ بود و الان در کارهای خودم دارم ازش استفاده می‌کنم. نمونه قابل کامپایل هم در سایت گذاشتم که لینکش رو دادم.
- این متد SaveChanges آخری با امضای جدید آن، دیگر متد SaveChanges کلاس پایه رو مخفی نمی‌کنه. به همین جهت نیازی به override نداره. بحث من در این مورد بود. نهایتا شما قراره با IUnitOfWork کار کنید. نام این متد رو اصلا تغییر بدید به ApplyChanges بعد هم داخل آن کارهای خودتون رو قرار بدید و دست آخر return base.SaveChanges بازگشت داده شود. ضرورتی ندارد حتما در این اینترفیس از نام SaveChanges استفاده شود. این یک انتخاب بود، بر اساس قسمت 12 جاری که ترکیبی نیست از چند قسمت دیگر. به این صورت می‌شد مبحث رو ساده‌تر و طبیعی‌تر توضیح داد.


بازخوردهای پروژه‌ها
فیلم آموزشی mvc
با سلام؛ اگه میشد پس از اتمام هر مبحث آموزشی مثلا EF یا MVC و یا ... یک پروژه واقعی در قالب فیلم آموزشی آموزش داده میشد تاثیر خیلی زیادی تو یادگیری افراد و همچنین آشنایی با نحوه کد نویسی افراد حرفه‌ای داشت.