اشتراک‌ها
Open-XML-SDK؛ کتابخانه‌ای برای کار با اسناد آفیس

The Open XML SDK provides tools for working with Office Word, Excel, and PowerPoint documents. It supports scenarios such as:

  • High-performance generation of word-processing documents, spreadsheets, and presentations.
  • Document modification, such as adding, updating, and removing content and metadata.
  • Search and replace content using regular expressions.
  • Splitting up (shredding) a file into multiple files, and combining multiple files into a single file.
  • Updating cached data and embedded spreadsheets for charts in Word/PowerPoint. 
Open-XML-SDK؛ کتابخانه‌ای برای کار با اسناد آفیس
مطالب
آشنایی با NHibernate - قسمت اول

NHibernate کتابخانه‌ی تبدیل شده پروژه بسیار محبوب Hibernate جاوا به سی شارپ است و یکی از ORM های بسیار موفق، به شمار می‌رود. در طی تعدادی مقاله قصد آشنایی با این فریم ورک را داریم.

چرا نیاز است تا از یک ORM استفاده شود؟
تهیه قسمت و یا لایه دسترسی به داده‌ها در یک برنامه عموما تا 30 درصد زمان کل تهیه یک محصول را تشکیل می‌دهد. اما باید در نظر داشت که این پروسه‌ی تکراری هیچ کار خارق العاده‌ای نبوده و ارزش افزوده‌ی خاصی را به یک برنامه اضافه نمی‌کند. تقریبا تمام برنامه‌های تجاری نیاز به لایه دسترسی به داده‌ها را دارند. پس چرا ما باید به ازای هر پروژه، این کار تکراری و کسل کننده را بارها و بارها تکرار کنیم؟
هدف NHibernate ، کاستن این بار از روی شانه‌های یک برنامه نویس است. با کمک این کتابخانه، دیگر رویه ذخیره شده‌ای را نخواهید نوشت. دیگر هیچگاه با ADO.Net سر و کار نخواهید داشت. به این صورت می‌توان عمده وقت خود را صرف قسمت‌های اصلی و طراحی برنامه کرد تا کد نویسی یک لایه تکراری. همچنین عده‌ای از بزرگان اینگونه ابزارها اعتقاد دارند که برنامه نویس‌هایی که لایه دسترسی به داده‌ها را خود طراحی می‌کنند، مشغول کلاهبرداری از مشتری‌های خود هستند! (صرف زمان بیشتر برای تهیه یک محصول و همچنین وجود باگ‌های احتمالی در لایه دسترسی به داده‌های طراحی شده توسط یک برنامه نویس نه چندان حرفه‌ای)
برای مشاهده سایر مزایای استفاده از یک ORM لطفا به مقاله "5 دلیل برای استفاده از یک ابزار ORM" مراجعه نمائید.

در ادامه برای معرفی این کتابخانه یک سیستم ثبت سفارشات را با هم مرور خواهیم کرد.

بررسی مدل سیستم ثبت سفارشات

در این مدل ساده‌ی ما، مشتری‌ها (customers) امکان ثبت سفارشات (orders) را دارند. سفارشات توسط یک کارمند (employee) که مسؤول ثبت آن‌ها است به سیستم وارد می‌شود. هر سفارش می‌تواند شامل یک یا چند (one-to-many) آیتم (order items) باشد و هر آیتم معرف یک محصول (product) است که قرار است توسط یک مشتری (customer) خریداری شود. کلاس دیاگرام این مدل به صورت زیر می‌تواند باشد.


نگاشت مدل

زمانیکه مدل سیستم مشخص شد، اکنون نیاز است تا حالات (داده‌ها) آن‌را در مکانی ذخیره کنیم. عموما اینکار با کمک سیستم‌های مدیریت پایگاه‌های داده مانند SQL Server، Oracle، IBM DB2 ، MySql و امثال آن‌ها صورت می‌گیرد. زمانیکه از NHibernate استفاده کنید اهمیتی ندارد که برنامه شما قرار است با چه نوع دیتابیسی کار کند؛ زیرا این کتابخانه اکثر دیتابیس‌های شناخته شده موجود را پشتیبانی می‌کند و برنامه از این لحاظ مستقل از نوع دیتابیس عمل خواهد کرد و اگر نیاز بود روزی بجای اس کیوال سرور از مای اس کیوال استفاده شود، تنها کافی است تنظیمات ابتدایی NHibernate را تغییر دهید (بجای بازنویسی کل برنامه).
اگر برای ذخیره سازی داده‌ها و حالات سیستم از دیتابیس استفاده کنیم، نیاز است تا اشیاء مدل خود را به جداول دیتابیس نگاشت نمائیم. این نگاشت عموما یک به یک نیست (لزومی ندارد که حتما یک شیء به یک جدول نگاشت شود). در گذشته‌ی نچندان دور کتابخانه‌ی NHibernate ، این نگاشت عموما توسط فایل‌های XML ایی به نام hbm صورت می‌گرفت. این روش هنوز هم پشتیبانی شده و توسط بسیاری از برنامه نویس‌ها بکار گرفته می‌شود. روش دیگری که برای تعریف این نگاشت مرسوم است، مزین سازی اشیاء و خواص آن‌ها با یک سری از ویژگی‌ها می‌باشد که فریم ورک برتر این عملیات Castle Active Record نام دارد.
اخیرا کتابخانه‌ی دیگری برای انجام این نگاشت تهیه شده به نام Fluent NHibernate که بسیار مورد توجه علاقمندان به این فریم ورک واقع گردیده است. با کمک کتابخانه‌ی Fluent NHibernate عملیات نگاشت اشیاء به جداول، بجای استفاده از فایل‌های XML ، توسط کدهای برنامه صورت خواهند گرفت. این مورد مزایای بسیاری را همانند استفاده از یک زبان برنامه نویسی کامل برای تعریف نگاشت‌ها، بررسی خودکار نوع‌های داد‌ه‌ای و حتی امکان تعریف منطقی خاص برای قسمت نگاشت برنامه، به همراه خواهد داشت.

آماده سازی سیستم برای استفاده از NHibernate

در ادامه بجای دریافت پروژه سورس باز NHibernate از سایت سورس فورج، پروژه سورس باز Fluent NHibernate را از سایت گوگل کد دریافت خواهیم کرد که بر فراز کتابخانه‌ی NHibernate بنا شده است و آن‌را کاملا پوشش می‌دهد. سورس این کتابخانه را با checkout مسیر زیر توسط TortoiseSVN می‌توان دریافت کرد.





البته احتمالا برای دریافت آن از گوگل کد با توجه به تحریم موجود نیاز به پروکسی خواهد بود. برای تنظیم پروکسی در TortoiseSVN به قسمت تنظیمات آن مطابق تصویر ذیل مراجعه کنید:



همچنین جهت سهولت کار، آخرین نگارش موجود در زمان نگارش این مقاله را از این آدرس نیز می‌توانید دریافت نمائید.

پس از دریافت پروژه، باز کردن فایل solution آن در VS‌ و سپس build کل مجموعه، اگر به پوشه‌های آن مراجعه نمائید، فایل‌های زیر قابل مشاهده هستند:

Nhibernate.dll : اسمبلی فریم ورک NHibernate است.
NHibernate.Linq.dll : اسمبلی پروایدر LINQ to NHibernate می‌باشد.
FluentNHibernate.dll : اسمبلی فریم ورک Fluent NHibernate است.
Iesi.Collections.dll : یک سری مجموعه‌های ویژه مورد استفاده NHibernate را ارائه می‌دهد.
Log4net.dll : فریم ورک لاگ کردن اطلاعات NHibernate می‌باشد. (این فریم ورک نیز جهت عملیات logging بسیار معروف و محبوب است)
Castle.Core.dll : کتابخانه پایه Castle.DynamicProxy2.dll است.
Castle.DynamicProxy2.dll : جهت اعمال lazy loading در فریم ورک NHibernate بکار می‌رود.
System.Data.SQLite.dll : پروایدر دیتابیس SQLite است.
Nunit.framework.dll : نیز یکی از فریم ورک‌های بسیار محبوب آزمون واحد در دات نت فریم ورک است.

برای سادگی مراجعات بعدی، این فایل‌ها را یافته و در پوشه‌ای به نام lib کپی نمائید.

برپایی یک پروژه جدید

پس از دریافت Fluent NHibernate ، یک پروژه Class Library جدید را در VS.Net آغاز کنید (برای مثال به نام NHSample1 ). سپس یک پروژه دیگر را نیز از نوع Class Library به نام UnitTests به این solution ایجاد شده جهت انجام آزمون‌های واحد برنامه اضافه نمائید.
اکنون به پروژه NHSample1 ، ارجاع هایی را به فایل‌های FluentNHibernate.dll و سپس NHibernate.dll در که پوشه lib ایی که در قسمت قبل ساختیم، قرار دارند، اضافه نمائید.



در ادامه یک پوشه جدید به پروژه NHSample1 به نام Domain اضافه کنید. سپس به این پوشه، کلاس Customer را اضافه نمائید:

namespace NHSample1.Domain
{
public class Customer
{
public int Id { get; set; }
public string FirstName { get; set; }
public string LastName { get; set; }
public string AddressLine1 { get; set; }
public string AddressLine2 { get; set; }
public string PostalCode { get; set; }
public string City { get; set; }
public string CountryCode { get; set; }
}
}
اکنون نوبت تعریف نگاشت این شیء است. این کلاس باید از کلاس پایه ClassMap مشتق شود. سپس نگاشت‌ها در سازنده‌ی این کلاس باید تعریف گردند.

using FluentNHibernate.Mapping;

namespace NHSample1.Domain
{
class CustomerMapping : ClassMap<Customer>
{
}
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید، نوع این کلاس Generic ، همان کلاسی است که قصد داریم نگاشت مرتبط با آن را تهیه نمائیم. در ادامه تعریف کامل این کلاس نگاشت را در نظر بگیرید:

using FluentNHibernate.Mapping;

namespace NHSample1.Domain
{
class CustomerMapping : ClassMap<Customer>
{
public CustomerMapping()
{
Not.LazyLoad();
Id(c => c.Id).GeneratedBy.HiLo("1000");
Map(c => c.FirstName).Not.Nullable().Length(50);
Map(c => c.LastName).Not.Nullable().Length(50);
Map(c => c.AddressLine1).Not.Nullable().Length(50);
Map(c => c.AddressLine2).Length(50);
Map(c => c.PostalCode).Not.Nullable().Length(10);
Map(c => c.City).Not.Nullable().Length(50);
Map(c => c.CountryCode).Not.Nullable().Length(2);
}
}
}
به صورت پیش فرض نگاشت‌های Fluent NHibernate از نوع lazy load هستند که در اینجا عکس آن در نظر گرفته شده است.
سپس وضعیت نگاشت تک تک خواص کلاس Customer را مشخص می‌کنیم. توسط Id(c => c.Id).GeneratedBy.HiLo به سیستم اعلام خواهیم کرد که فیلد Id از نوع identity است که از 1000 شروع خواهد شد. مابقی موارد هم بسیار واضح هستند. تمامی خواص کلاس Customer ذکر شده، نال را نمی‌پذیرند (منهای AddressLine2) و طول آن‌ها نیز مشخص گردیده است.
با کمک Fluent NHibernate ، بحث بررسی نوع‌های داده‌ای و همچنین یکی بودن موارد مطرح شده در نگاشت با کلاس اصلی Customer به سادگی توسط کامپایلر بررسی شده و خطاهای آتی کاهش خواهند یافت.

برای آشنایی بیشتر با lambda expressions می‌توان به مقاله زیر مراجعه کرد:
Step-by-step Introduction to Delegates and Lambda Expressions


ادامه دارد...

مطالب دوره‌ها
چرا XML و چرا پشتیبانی توکار از آن در SQL Server
مقدمه

فیلدهای XML از سال 2005 به امکانات توکار SQL Server اضافه شده‌اند و بسیاری از مزایای دنیای NoSQL را درون SQL Server رابطه‌ای مهیا می‌سازند. برای مثال با تعریف یک فیلد به صورت XML، می‌توان از هر ردیف به ردیفی دیگر، اطلاعات متفاوتی را ذخیره کرد؛ به این ترتیب امکان کار با یک فیلد که می‌تواند اطلاعات یک شیء را قبول کند و در حقیقت امکان تعریف اسکیمای پویا و متغیر را در کنار امکانات یک بانک اطلاعاتی رابطه‌ای که از اسکیمای ثابت پشتیبانی می‌کند، میسر می‌شود.
همچنین SQL Server در این حالت قابلیتی را ارائه می‌دهد که در بسیاری از بانک‌های اطلاعاتی NoSQL میسر نیست. در اینجا در صورت نیاز و لزوم می‌توان اسکیمای کاملا مشخصی را به یک فیلد XML نیز انتساب داد؛ هر چند این مورد اختیاری است و می‌توان یک un typed XML را نیز بکار برد. به علاوه امکانات کوئری گرفتن توکار از این اطلاعات را به کمک XPath ترکیب شده با T-SQL، نیز فراموش نکنید.
بنابراین اگر یکی از اهداف اصلی گرایش شما به سمت دنیای NoSQL، استفاده از امکان تعریف اطلاعاتی با اسکیمای متغیر و پویا است، فیلدهای نوع XML اس کیوال سرور را مدنظر داشته باشید.
یک مثال عملی: فناوری Azure Dev Fabric's Table Storage (نسخه Developer ویندوز Azure که روی ویندوزهای معمولی اجرا می‌شود؛ یک شبیه ساز خانگی) به کمک SQL Server و فیلدهای XML آن طراحی شده است.



چرا XML و چرا پشتیبانی توکار از آن در SQL Server

یک سند XML معمولا بیشتر از یک قطعه داده را در خود نگهداری می‌کند و نوع داده‌ی پیچیده محسوب می‌شود؛ برخلاف داده‌هایی مانند int یا varchar که نوع‌هایی ساده بوده و تنها یک قطعه از اطلاعات خاصی را در خود نگهداری می‌کنند. بنابراین شاید این سؤال مطرح شود که چرا از این نوع داده پیچیده در SQL Server پشتیبانی شده‌است؟
- از سال‌های نسبتا دور، از XML برای انتقال داده‌ها بین سیستم‌ها و سکوهای کاری مختلف استفاده شده‌است.
- استفاده‌ی گسترده‌ای در برنامه‌های تجاری دارد.
- بسیاری از فناوری‌های موجود از آن پشتیبانی می‌کنند.
برای مثال اگر با فناوری‌های مایکروسافتی کار کرده باشید، به طور قطع حداقل در یک یا چند قسمت از آن‌ها، مستقیما از XML استفاده شده‌است.
بنابراین با توجه به اهمیت و گستردگی استفاده از آن، بهتر است پشتیبانی توکاری نیز از آن داخل موتور یک بانک اطلاعاتی، پیاده سازی شده باشد. این مساله سهولت تهیه پشتیبان‌های خودکار، بازیابی آن‌ها و امنیت یکپارچه با SQL Server را به همراه خواهد داشت؛ به همراه تمام زیرساخت‌های مهیای در SQL Server.



روش‌های مختلف ذخیره سازی XML در بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای

الف) ذخیره سازی متنی
این روش نیاز به نگارش خاصی از SQL Server یا بانک اطلاعاتی الزاما خاصی نداشته و با تمام بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای سازگار است؛ مثلا از فیلدهای varchar برای ذخیره سازی آن استفاده شود. مشکلی که این روش به همراه خواهد داشت، از دست دادن ارزش یک سند XML و برخورد متنی با آن است. زیرا در این حالت برای تعیین اعتبار آن یا کوئری گرفتن از آن‌ها نیاز است اطلاعات را از بانک اطلاعاتی خارج کرده و در لایه‌ای دیگر از برنامه، کار جستجو پردازش آن‌ها را انجام داد.

ب) تجزیه XML به چندین جدول رابطه‌ای
برای مثال یک سند XML را درنظر بگیرید که دارای اطلاعات شخص و خرید‌های او است. می‌توان این سند را به چندین فیلد در چندین جدول مختلف رابطه‌ای تجزیه کرد و سپس با روش‌های متداول کار با بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای از آن‌ها استفاده نمود.

ج) ذخیره سازی آن‌ها توسط فیلدهای خاص XML
در این حالت با استفاده از فیلدهای ویژه XML می‌توان از فناوری‌های مرتبط با XML تمام و کمال استفاده کرد. برای مثال تهیه کوئری‌های پیچیده داخل همان بانک اطلاعاتی بدون نیاز به تجزیه سند به چندین جدول و یا خارج کردن آن‌ها از بانک اطلاعاتی و جستجوی بر روی آن‌ها در لایه‌ای دیگر از برنامه.


موارد کاربرد XML در SQL Server

کاربردهای مناسب

- اطلاعات، سلسله مراتبی و تو در تو هستند. XQuery و XPath در این موارد بسیار خوب عمل می‌کند.
- ساختار قسمتی از اطلاعات ثابت است و قسمتی از آن خیر. برای نمونه، یک برنامه‌ی فرم ساز را درنظر بگیرید که هر فرم آن هر چند دارای یک سری خواص ثابت مانند نام، گروه و امثال آن است، اما هر کدام دارای فیلدهای تشکیل دهنده متفاوتی نیز می‌باشد. به این ترتیب با استفاده از یک فیلد XML، دیگری نیازی به نگران بودن در مورد نحوه مدیریت اسکیمای متغیر مورد نیاز، نخواهد بود.
نمونه‌ی دیگر آن ذخیره سازی خواص متغیر اشیاء است. هر شیء دارای یک سری خواص ثابت است اما خواص توصیف کننده‌ی آن‌ها از هر رکورد به رکوردی دیگر متفاوت است.

کاربردهای نامناسب

- کل اطلاعات را داخل فیلد XML قرار دادن. هدف از فیلدهای XML قرار دادن یک دیتابیس داخل یک سلول نیست.
- ساختار تعریف شده کاملا مشخص بوده و به این زودی‌ها هم قرار نیست تغییر کند. در این حالت استفاده از قابلیت‌های رابطه‌ای متداول SQL Server مناسب‌تر است.
- قرار دادن اطلاعات باینری بسیار حجیم در سلول‌های XML ایی.
 


تاریخچه‌ی پشتیبانی از XML در نگارش‌های مختلف SQL Server

الف) SQL Server 2000
در SQL Server 2000 روش (ب) توضیح داده شده در قسمت قبل، پشتیبانی می‌شود. در آن برای تجزیه یک سند XML به معادل رابطه‌ای آن، از تابعی به نام OpenXML استفاده می‌شود و برای تبدیل این اطلاعات به XML از روش Select … for XML می‌توان کمک گرفت. همچنین تاحدودی مباحث XPath Queries نیز در آن گنجانده شد‌ه‌است.

ب) SQL Server 2005
در نگارش 2005 آن، برای اولین بار نوع داده‌ای ویژه XML معرفی گشت به همراه امکان تعریف اسکیمای XML و اعتبارسنجی آن و پشتیبانی از XQuery برای جستجوی سریع بر روی داده‌های XML داخل همان بانک اطلاعاتی، بدون نیاز به استخراج اطلاعات XML و پردازش مجزای آن‌ها در لایه‌ای دیگر از برنامه.

ج) SQL Server 2008 به بعد
در اینجا فاز نگهداری این نوع داده خاص شروع شده و بیشتر شامل یک سری بهبودهای کوچک در کارآیی و نحوه‌ی استفاده از آن‌ها می‌شود.



استفاده از XML با کمک SQLCLR

از SQL Server 2005 به بعد، امکان استفاده از کلیه‌ی امکانات موجود در فضای نام System.Xml دات نت، در SQL Server نیز به کمک SQL CLR مهیا شده‌است. همچنین از SQL Server 2008 به بعد، امکانات فضای نام System.Xml.Linq و مباحث LINQ to XML نیز توسط SQL CLR پشتیبانی می‌شوند.
البته این امکانات در SQL Server 2005 نیز قابل استفاده هستند، اما اسمبلی شما unsafe تلقی می‌شود. پس از آزمایشات و بررسی کافی، فضای نام مرتبط با LINQ to XML و امکانات آن، به عنوان اسمبلی‌هایی امن و قابل استفاده در SQL Server 2008 به بعد، معرفی شده‌اند.




مزایای وجود فیلد ویژه XML در SQL Server

پس از اینکه فیلدهای XML به صورت یک نوع داده بومی بانک اطلاعاتی SQL Server معرفی شدند، مزایای ذیل بلافاصله در اختیار برنامه نویس‌ها قرار گرفت:
- امکان تعریف آن‌ها به صورت یک ستون جدولی خاصی
- استفاده از آن‌ها به عنوان یک پارامتر رویه‌های ذخیره شده
- امکان تعریف خروجی توابع scalar سفارشی تعریف شده به صورت XML
- امکان تعریف متغیرهای T-SQL از نوع XML

برای مثال در اینجا نحوه‌ی تعریف یک جدول جدید دارای فیلدی از نوع XML را مشاهده می‌کنید:
 CREATE TABLE xml_tab
(
  id INT,
  xml_col  XML
)
- پشتیبانی از فناوری‌های XML ایی مانند اعتبارسنجی اسکیما و نوشتن کوئری‌های پیشرفته با XQuery و XPath.
- امکان تعریف ایندکس‌های XML ایی اضافه شده‌است.



چه نوع XML ایی را می‌توان در فیلدهای XML ذخیره کرد؟

فیلدهای XML امکان ذخیره سازی داده‌های XML خوش فرم را مطابق استاندارد یک XML، دارند. حداکثر اندازه قابل ذخیره سازی در یک فیلد XML دو گیگابایت است.
البته امکانات مهیای در SQL Server در بسیاری از موارد فراتر از استاندارد یک XML هستند. به این معنا که در فیلدهای XML می‌توان Documents و یا Fragments را ذخیره سازی کرد. یک سند XML یا Document حاوی تنها یک ریشه اصلی است؛ اما یک Fragment می‌تواند بیش از یک ریشه اصلی را در خود ذخیره کند. یک مثال:
 DECLARE @xml_tab TABLE (xml_col XML)
-- document
INSERT @xml_tab VALUES ('<person/>')
-- fragment
INSERT @xml_tab VALUES ('<person/><person/>')
SELECT * FROM @xml_tab
مدل داده‌ای XML در SQL Server بر مبنای استانداردهای  XQuery و XPath طراحی شده‌است و این استانداردها Fragments را به عنوان یک قطعه داده XML معتبر، قابل پردازش می‌دانند؛ علاوه بر آن مقادیر null و خالی را نیز معتبر می‌دانند. برای مثال عبارات ذیل معتبر هستند:
 DECLARE @xml_tab TABLE (xml_col XML)
-- text only
INSERT @xml_tab VALUES ('data data data .....')
-- empty string
INSERT @xml_tab VALUES ('')
-- null value
INSERT @xml_tab VALUES (null)
SELECT * FROM @xml_tab
همچنین امکان ذخیره سازی یک متن خالی بدون فرمت نیز در اینجا مجاز است. بنابراین به کمک T-SQL می‌توان برای مثال نوع داده varchar و varchar max را به XML تبدیل کرد و برعکس. امکان تبدیل Text و NText (منسوخ شده) نیز به XML وجود دارد ولی در این حالت خاص، عکس آن، پشتیبانی نمی‌شود.
به علاوه باید دقت داشت که در SQL Server نوع داده‌ای XML برای ذخیره سازی داده‌ها بکار گرفته می‌شود. به این معنا که در اینجا پیشوندهای فضاهای نام XML بی‌معنا هستند.
 DECLARE @xml_tab TABLE (xml_col XML)
INSERT @xml_tab VALUES ('<doc/>')
INSERT @xml_tab VALUES ('<doc xmlns="http://www.doctors.com"/>')
-- این سه سطر در عمل یکی هستند
INSERT @xml_tab VALUES ('<doc xmlns="http://www.documents.com"/>')
INSERT @xml_tab VALUES ('<dd:doc xmlns:dd="http://www.documents.com"/>')
INSERT @xml_tab VALUES ('<rr:doc xmlns:rr="http://www.documents.com"/>')
SELECT * FROM @xml_tab
در این مثال، سه insert آخر در عمل یکی درنظر گرفته می‌شوند.



Encoding ذخیره سازی داده‌های XML

SQL Server امکان ذخیره سازی اطلاعات متنی را به فرمت UFT8، اسکی و غیره، دارد. اما جهت پردازش فیلدهای XML و ذخیره سازی آن‌ها از Collation پیش فرض بانک اطلاعاتی کمک خواهد گرفت. البته ذخیره سازی نهایی آن همیشه با فرمت UCS2 است (یونیکد دو بایتی).
 DECLARE @xml_tab TABLE  (id INT, xml_col XML)

INSERT INTO @xml_tab
VALUES
  (
5,
N'<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<doc1>
  <row name="vahid"></row>
</doc1>
')
برای نمونه به مثال فوق دقت کنید. اگر آن‌را اجرا کنید، برنامه با خطای ذیل متوقف خواهد شد:
 XML parsing: line 1, character 38, unable to switch the encoding
علت اینجا است که با قرار دادن N در ابتدای رشته XML ایی در حال ذخیره سازی، آن‌را به صورت یونیکد دوبایتی معرفی کرده‌ایم اما encoding سند در حال ذخیره سازی utf-8 تعریف شده‌است و این‌دو با هم سازگاری ندارند.
برای حل این مشکل باید N ابتدای رشته را حذف کرد. روش دوم، معرفی و استفاده از utf-16 است بجای utf-8 در ویژگی encoding.
همچنین در این حالت اگر encoding را utf-16 معرفی کنیم و ابتدای رشته در حال ذخیره سازی N قرار نگیرد، باز با خطای unable to switch the encoding مواجه خواهیم شد.



نحوه‌ی ذخیره سازی اطلاعات XML ایی در SQL Server

SQL Server فرمت اطلاعات XML وارد شده را حفظ نمی‌کند. برای مثال اگر قطعه کد زیر را اجرا کنید
 DECLARE @xml_tab TABLE  (id INT, xml_col XML)

INSERT INTO @xml_tab
VALUES
  (
5,
'<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?><doc1><row name="vahid"></row></doc1>'
  )
   
SELECT * FROM @xml_tab
خروجی Select انجام شده به صورت زیر است:
 <doc1>
  <row name="vahid" />
</doc1>
اطلاعات و داده نهایی، بدون تغییری از آن قابل استخرج است. اما اصطلاحا lexical integrity آن حفظ نشده و نمی‌شود. بنابراین در اینجا ذکر سطر xml version ضروری نیست و یا برای مثال اگر ویژگی‌ها را توسط " و یا ' مقدار دهی کنید، همیشه توسط "  ذخیره خواهد شد.



ذخیره سازی داده‌هایی حاوی کاراکترهای غیرمجاز XML

اطلاعات دنیای واقعی همیشه به همراه اطلاعات تک کلمه‌ای ساده نیست. ممکن است نیاز شود انواع و اقسام حروف و تگ‌ها نیز در این بین به عنوان داده ذخیره شوند. روش حل استاندارد آن بدون نیاز به دستکاری اطلاعات ورودی، استفاده از CDATA است:
 DECLARE @xml_tab TABLE  (id INT, xml_col XML)

INSERT INTO @xml_tab
VALUES
  (
5,
'<person><![CDATA[ 3 > 2 ]]></person>'
  )
   
SELECT * FROM @xml_tab
در این حالت خروجی select اطلاعات ذخیره شده به صورت زیر خواهد بود:
 <person> 3 &gt; 2 </person>
به صورت خودکار قسمت CDATA پردازش شده و اصطلاحا حروف غیرمجاز XML ایی به صورت خودکار escape شده‌اند.



محدودیت‌های فیلدهای XML

- امکان مقایسه مستقیم را ندارند؛ بجز مقایسه با نال. البته می‌توان XML را تبدیل به مثلا varchar کرد و سپس این داده رشته‌ای را مقایسه نمود. برای مقایسه با null توابع isnull و coalesce نیز قابل بکارگیری هستند.
- order by و group by بر روی این فیلدها پشتیبانی نمی‌شود.
- به عنوان ستون کلید قابل تعریف نیست.
- به صورت منحصربفرد و unique نیز قابل علامتگذاری و تعریف نیست.
- فیلدهای XML نمی‌توانند دارای collate باشند.
مطالب
آموزش فریم ورک Vuetify قسمت دوم - UI Components بخش دوم
در بخش قبل با تعدادی از UI Component های vutify آشنا شدیم. در ادامه به بررسی و یادگیری تعدادی دیگر از این UI Component‌ها می‌پردازیم.

این کامپوننت یک کامپوننت همه کاره است. card‌ها میتوانند حاوی محتوا و اقداماتی در مورد یک موضوع واحد باشند. card ها ممکن است حاوی یک عکس، متن و یک لینک در مورد یک موضوع باشند. 
هر card دارای این سه جزء یا کامپوننت اساسی است: v-card-title , v-card-text , v-card-action که به ترتیب حاوی عنوان card ، متن card و عملیاتی که انجام میدهد می‌باشد.
عناصر تشکیل دهنده یک card می‌توانند به صورت زیر باشند:

قطعه کد زیر یک نمونه ساده از ایجاد یک card را به ما نشان می‌دهد.
<div id="app">
  <v-app id="inspire">
    <v-layout>
      <v-flex xs12 sm6 offset-sm3>
        <v-card>
          <v-img height="200px" src="https://cdn.vuetifyjs.com/images/cards/docks.jpg">
            <v-container fill-height fluid>
              <v-layout fill-height>
                <v-flex xs12 align-end flexbox>
                  <span>Top 10 Australian beaches</span>
                </v-flex>
              </v-layout>
            </v-container>
          </v-img>
          <v-card-title>
            <div>
              <span>Number 10</span><br>
              <span>Whitehaven Beach</span><br>
              <span>Whitsunday Island, Whitsunday Islands</span>
            </div>
          </v-card-title>
          <v-card-actions>
            <v-btn flat color="orange">Share</v-btn>
            <v-btn flat color="orange">Explore</v-btn>
          </v-card-actions>
        </v-card>
      </v-flex>
    </v-layout>
  </v-app>
</div>

از این کامپوننت جهت ساخت اسلایدر می‌توان استفاده کرد . اسلایدرها معمولا می‌توانند حاوی عکس و یا متن و یا ترکیبی از هر دو باشند. این کامپوننت دقیقا مشابه carousel در bootstrap عمل می‌کند .
<div id="app">
  <v-app id="inspire">
    <v-carousel>
      <v-carousel-item  v-for="(color, i) in colors" :key="color">
        <v-sheet :color="color" height="100%" tile>
          <v-layout align-center fill-height justify-center>
            <div>Slide {{ i + 1 }}</div>
          </v-layout>
        </v-sheet>
      </v-carousel-item>
    </v-carousel>
  </v-app>
</div>


از این کامپوننت برای انتقال اطلاعات به صورت قطعه‌های کوچک استفاده می‌شود. chip‌ها دارای چهار نوع اولیه می‌باشند. منظم، با آیکون، با پرتره و قابل تعویض.
در پایین با یک مثال، این چهار نوع اولیه نمایش داده شده‌اند.
<div id="app">
  <v-app id="inspire">
    <v-container fluid>
      <v-layout row wrap>
        <v-flex md6 sm12>
          <div>
            <v-chip close>Example Chip</v-chip>
          </div>
          <div>
            <v-chip>Example Chip</v-chip>
          </div>
        </v-flex>
        <v-flex md6 sm12 xs12>
          <div>
            <v-chip close>
              <v-avatar>
                <img src="https://randomuser.me/api/portraits/men/35.jpg" alt="trevor">
              </v-avatar>
              Trevor Hansen
            </v-chip>
          </div>
          <div>
            <v-chip>
              <v-avatar>A</v-avatar>
              ANZ Bank
            </v-chip>
          </div>
        </v-flex>
      </v-layout>
    </v-container>
  </v-app>
</div>

این کامپوننت برای نشان دادن اطلاعات مورد استفاده قرار می‌گیرد و به ما این اجازه را میدهد که بتوانیم چگونگی نمایش اطلاعات را سازماندهی کنیم. این امکانات عبارتند از مرتب سازی، جستجو، صفحه بندی و انتخاب اطلاعات. جهت نمایش این اطلاعات می‌توان از card ها و یا جداول استفاده نمود.
در مثال پایین جهت نمایش اطلاعات از card ها استفاده شده‌است:
<div id="app">
  <v-app id="inspire">
    <v-container fluid grid-list-md>
      <v-data-iterator
        :items="items"
        :rows-per-page-items="rowsPerPageItems"
        :pagination.sync="pagination" content-tag="v-layout" row wrap>
        <template v-slot:item="props">
           <v-card>
              <v-card-title><h4>{{ props.item.name }}</h4></v-card-title>
              <v-divider></v-divider>
              <v-list dense>
                <v-list-tile>
                  <v-list-tile-content>Calories:</v-list-tile-content>
                  <v-list-tile-content>{{ props.item.calories }}</v-list-tile-content>
                </v-list-tile>
                <v-list-tile>
                  <v-list-tile-content>Fat:</v-list-tile-content>
                  <v-list-tile-content>{{ props.item.fat }}</v-list-tile-content>
                </v-list-tile>
                <v-list-tile>
                  <v-list-tile-content>Carbs:</v-list-tile-content>
                  <v-list-tile-content>{{ props.item.carbs }}</v-list-tile-content>
                </v-list-tile>
                <v-list-tile>
                  <v-list-tile-content>Protein:</v-list-tile-content>
                  <v-list-tile-content>{{ props.item.protein }}</v-list-tile-content>
                </v-list-tile>
                <v-list-tile>
                  <v-list-tile-content>Sodium:</v-list-tile-content>
                  <v-list-tile-content>{{ props.item.sodium }}</v-list-tile-content>
                </v-list-tile>
                <v-list-tile>
                  <v-list-tile-content>Calcium:</v-list-tile-content>
                  <v-list-tile-content>{{ props.item.calcium }}</v-list-tile-content>
                </v-list-tile>
                <v-list-tile>
                  <v-list-tile-content>Iron:</v-list-tile-content>
                  <v-list-tile-content>{{ props.item.iron }}</v-list-tile-content>
                </v-list-tile>
              </v-list>
            </v-card>
          </v-flex>
        </template>
      </v-data-iterator>
    </v-container>
  </v-app>
</div>
new Vue({
  el: '#app',
  data () {
    return {
      headers: [
        {
          text: 'Dessert (100g serving)',
          align: 'left',
          sortable: false,
          value: 'name'
        },
        { text: 'Calories', value: 'calories' },
        { text: 'Fat (g)', value: 'fat' },
        { text: 'Carbs (g)', value: 'carbs' },
        { text: 'Protein (g)', value: 'protein' },
        { text: 'Iron (%)', value: 'iron' }
      ],
      desserts: [
        {
          name: 'Ice cream sandwich',
          calories: 237,
          fat: 9.0,
          carbs: 37,
          protein: 4.3,
          iron: '1%'
        }
        
      ]
    }
  }
})

این کامپوننت جهت نمایش اطلاعات، به صورت یک جدول مورد استفاده قرار می‌گیرد. امکاناتی که برای این جداول می‌توان در نظر گرفت عبارتند از مرتب سازی عناصر جدول، جستجوی عناصر جدول، صفحه بندی جدول در صورتیکه اطلاعات موجود، بیش از یک صفحه باشند؛ ویرایش خطی، راهنمایی‌های سربرگ و انتخاب ردیفهای جدول. جداول استاندارد حاوی اطلاعات، بدون هیچ گونه قابلیت اضافی هستند.
برای کار با این کامپوننت میتوان از تنظیمات بسیار زیادی استفاده کرد که سعی شده در مثال پایین تعدادی از این تنظیمات استفاده شود.
<div id="app">
  <v-app id="inspire">
    <v-data-table :headers="headers" :items="desserts">
      <template v-slot:items="props">
        <td>{{ props.item.name }}</td>
        <td>{{ props.item.calories }}</td>
        <td>{{ props.item.fat }}</td>
        <td>{{ props.item.carbs }}</td>
        <td>{{ props.item.protein }}</td>
        <td>{{ props.item.iron }}</td>
      </template>
    </v-data-table>
  </v-app>
</div>
new Vue({
  el: '#app',
  data () {
    return {
      headers: [
        {
          text: 'Dessert (100g serving)',
          align: 'left',
          sortable: false,
          value: 'name'
        },
        { text: 'Calories', value: 'calories' },
        { text: 'Fat (g)', value: 'fat' },
        { text: 'Carbs (g)', value: 'carbs' },
        { text: 'Protein (g)', value: 'protein' },
        { text: 'Iron (%)', value: 'iron' }
      ],
      desserts: [
        {
          name: 'Frozen Yogurt',
          calories: 159,
          fat: 6.0,
          carbs: 24,
          protein: 4.0,
          iron: '1%'
        },
        {
          name: 'Ice cream sandwich',
          calories: 237,
          fat: 9.0,
          carbs: 37,
          protein: 4.3,
          iron: '1%'
        },
        {
          name: 'Eclair',
          calories: 262,
          fat: 16.0,
          carbs: 23,
          protein: 6.0,
          iron: '7%'
        },
        {
          name: 'Cupcake',
          calories: 305,
          fat: 3.7,
          carbs: 67,
          protein: 4.3,
          iron: '8%'
        },
        {
          name: 'Gingerbread',
          calories: 356,
          fat: 16.0,
          carbs: 49,
          protein: 3.9,
          iron: '16%'
        }
      ]
    }
  }
})  

این کامپوننت به کاربران در مورد یک کار یا موضوع خاص اطلاع می‌دهد و ممکن است حاوی اطلاعات بحرانی، تصمیم گیرنده، یا شامل چندین وظیفه باشد. 
این کامپوننت حاوی دو بخش می‌باشد، یکی برای فعال کردن dialog و دیگری جهت نمایش محتوای آن (به طور پیش فرض). معمولا از این کامپوننت جهت نمایش خطاهایی که روند اجرای برنامه را متوقف میکنند و اطلاعاتی که نیاز به یک کار خاص، تصمیم گیری یا تایید کاربر دارند مانند سیاست‌های حفظ حریم خصوصی استفاده می‌شود. 
<div id="app">
  <v-app id="inspire">
    <div>
      <v-dialog v-model="dialog" width="500">
        <template v-slot:activator="{ on }">
          <v-btn color="red lighten-2" dark v-on="on">
            Click Me
          </v-btn>
        </template>
  
        <v-card>
          <v-card-title primary-title>
            Privacy Policy
          </v-card-title>
  
          <v-card-text>
            Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua. Ut enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat. Duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate velit esse cillum dolore eu fugiat nulla pariatur. Excepteur sint occaecat cupidatat non proident, sunt in culpa qui officia deserunt mollit anim id est laborum.
          </v-card-text>
  
          <v-divider></v-divider>
  
          <v-card-actions>
            <v-spacer></v-spacer>
            <v-btn color="primary" flat @click="dialog = false">
              I accept
            </v-btn>
          </v-card-actions>
        </v-card>
      </v-dialog>
    </div>
  </v-app>
</div>
در این مثال کاربر ابتدا فقط یک صفحه حاوی یک دکمه را مشاهده می‌نماید که پس از کلیک بر روی دکمه، یک dialog box برای او ظاهر می‌شود. همانطور که گفته شد این dialog box می‌تواند حاوی اطلاعات مختلفی باشد.


این کامپوننت برای کاهش فضای عمودی برای زمانیکه مقدار زیادی اطلاعات وجود دارد می‌تواند مفید باشد. 
لازم به ذکر است که به طور پیش فرض در یک زمان تنها یک پنل عمودی می‌تواند باز باشد.
<div id="app">
  <v-app id="inspire">
    <v-expansion-panel>
      <v-expansion-panel-content v-for="(item,i) in 5" :key="i">
        <template v-slot:header>
          <div>Item</div>
        </template>
        <v-card>
          <v-card-text>Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua. Ut enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.</v-card-text>
        </v-card>
      </v-expansion-panel-content>
    </v-expansion-panel>
  </v-app>
</div>

نظرات مطالب
نحوه ایجاد یک تصویر امنیتی (Captcha) با حروف فارسی در ASP.Net MVC
1- فایل CaptchaImageResult.cs نگارش دوم را باز کنید.
- در انتهای آن تغییر زیر را اعمال کنید:
// در فایل CaptchaImageResult.cs
HttpResponseBase response = context.HttpContext.Response;
response.ContentType = "image/jpeg";
context.HttpContext.DisableBrowserCache(); // این سطر جدید است
bitmap.Save(response.OutputStream, ImageFormat.Jpeg);
متد الحاقی DisableBrowserCache در مطلب غیرفعال کردن کش مرورگر در MVC ارائه شده.

2- امضای متد Index کنترل Home نیاز به NoBrowserCache دارد (کل صفحه‌ی لاگین کش نشود):
    public class HomeController : Controller
    {
        [NoBrowserCache]
        public ActionResult Index()

3- امضای متد CaptchaImage را در کنترلر Home به نحو زیر تغییر دهید (آدرس خاص تصویر نمایش داده شده، کش نشود):
[NoBrowserCache]
[OutputCache(Location = OutputCacheLocation.None, NoStore = true, Duration = 0, VaryByParam = "None")]
public CaptchaImageResult CaptchaImage(string rndDate)
سپس در محل استفاده در View به صورت زیر باید استفاده شود:
<img src="@Url.Action("CaptchaImage", "Home", routeValues: new{ rdnDate = DateTime.Now.Ticks })"/>
مطالب
یکپارچه کردن ELMAH با WCF RIA Services

پیشتر در مورد ELMAH مطلبی را منتشر کرده بودم و اگر برنامه نویس ASP.NET هستید و با ELMAH آشنایی ندارید،‌ جدا نیمی از عمر کاری شما بر فنا است!
هاست پیش فرض یک WCF RIA Service هم یک برنامه‌ی ASP.NET است. بنابراین کلیه‌ی خطاهای رخ داده در سمت سرور را باید بتوان به نحوی لاگ کرد تا بعدا با مطالعه‌ی آن‌ها اطلاعات ارزشمندی را از نقایص برنامه در عمل و پیش از گوشزد شدن آن‌ها توسط کاربران، دریافت، بررسی و رفع کرد.
کلیه خطاها را لاگ می‌کنم تا:
- بدانم معنای جمله‌ی "برنامه کار نمی‌کنه" چی هست.
- بدون روبرو شدن با کاربران یا حتی سؤال و جوابی از آن‌ها بدانم دقیقا مشکل از کجا ناشی شده.
- بدانم رفتارهای عمومی کاربران که منجر به بروز خطا می‌شوند کدام‌ها هستند.
- بدانم در کدامیک از قسمت‌های برنامه تعیین اعتبار ورودی کاربران یا انجام نشده یا ضعیف و ناکافی است.
- بدانم زمانیکه دوستی (!) قصد پایین آوردن برنامه را با تزریق SQL داشته، دقیقا چه چیزی را وارد کرده، در کجا و چه زمانی؟
- بتوانم Remote worker خوبی باشم.

ELMAH هم برای لاگ کردن خطاهای مدیریت نشده‌ی یک برنامه‌ی ASP.NET ایجاد شده است. بنابراین باید بتوان این دو (WCF RIA Services و ELMAH) را به نحوی با هم سازگار کرد. برای اینکار نیاز است تا یک مدیریت کننده‌ی خطای سفارشی را با پیاده سازی اینترفیس IErrorHandler تهیه کنیم (تا خطاهای مدیریت نشده‌ی حاصل را به سمت ELMAH هدایت کند) و سپس آن‌را به کمک یک ویژگی یا Attribute به DomainService خود جهت لاگ کردن خطاها اعمال نمائیم. روش تعریف این Attribute را در کدهای بعد ملاحظه خواهید نمود (در اینجا نیاز است تا دو ارجاع را به اسمبلی‌های Elmah.dll که دریافت کرده‌اید و اسمبلی استاندارد System.ServiceModel نیز به پروژه اضافه نمائید):

//add a reference to "Elmah.dll"
using System;
using System.ServiceModel.Channels;
using System.ServiceModel.Dispatcher;
using System.Web;

namespace ElmahWcf
{
public class HttpErrorHandler : IErrorHandler
{
#region IErrorHandler Members
public bool HandleError(Exception error)
{
return false;
}

public void ProvideFault(Exception error, MessageVersion version, ref Message fault)
{
if (error == null)
return;

if (HttpContext.Current == null) //In case we run outside of IIS
return;

Elmah.ErrorSignal.FromCurrentContext().Raise(error);
}
#endregion
}
}

//add a ref to "System.ServiceModel" assembly
using System;
using System.Collections.ObjectModel;
using System.ServiceModel;
using System.ServiceModel.Channels;
using System.ServiceModel.Description;
using System.ServiceModel.Dispatcher;

namespace ElmahWcf
{
public class ServiceErrorBehaviorAttribute : Attribute, IServiceBehavior
{
Type errorHandlerType;
public ServiceErrorBehaviorAttribute(Type errorHandlerType)
{
this.errorHandlerType = errorHandlerType;
}

#region IServiceBehavior Members

public void AddBindingParameters(
ServiceDescription serviceDescription,
ServiceHostBase serviceHostBase, Collection<ServiceEndpoint> endpoints,
BindingParameterCollection bindingParameters)
{ }

public void ApplyDispatchBehavior(
ServiceDescription serviceDescription,
ServiceHostBase serviceHostBase)
{
IErrorHandler errorHandler;
errorHandler = (IErrorHandler)Activator.CreateInstance(errorHandlerType);
foreach (ChannelDispatcherBase cdb in serviceHostBase.ChannelDispatchers)
{
ChannelDispatcher cd = cdb as ChannelDispatcher;
cd.ErrorHandlers.Add(errorHandler);
}
}

public void Validate(
ServiceDescription serviceDescription,
ServiceHostBase serviceHostBase)
{ }
#endregion
}
}
اکنون پس از تعریف ویژگی ServiceErrorBehavior، نوبت به اعمال آن می‌رسد. به فایل DomainService خود مراجعه کرده و یک سطر زیر را به آن اضافه نمائید:
    [ServiceErrorBehavior(typeof(HttpErrorHandler))] //Integrating with ELMAH
[EnableClientAccess()]
public partial class MyDomainService : LinqToEntitiesDomainService<myEntities>

در ادامه نحوه‌ی افزودن تعاریف متناظر با ELMAH به Web.Config برنامه ذکر شده است. این تعاریف برای IIS6 و 7 به بعد هم تکمیل گردیده است. خطاها هم به صورت فایل‌های XML در پوشه‌ای به نام Errors که به ریشه‌ی سایت اضافه خواهید نمود (یا هر پوشه‌ی دلخواه دیگری)، لاگ می‌شوند.
به نظر من این روش، از ذخیره سازی اطلاعات لاگ‌ها در دیتابیس بهتر است. چون اساسا زمانیکه خطایی رخ می‌دهد شاید مشکل اصلی همان ارتباط با دیتابیس باشد.
قسمت ارسال خطاها به صورت ایمیل نیز comment شده است که در صورت نیاز می‌توان آن‌را فعال نمود:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
<configSections>
<sectionGroup name="elmah">
<section name="security" requirePermission="false" type="Elmah.SecuritySectionHandler, Elmah"/>
<section name="errorLog" requirePermission="false" type="Elmah.ErrorLogSectionHandler, Elmah" />
<section name="errorMail" requirePermission="false" type="Elmah.ErrorMailSectionHandler, Elmah" />
<section name="errorFilter" requirePermission="false" type="Elmah.ErrorFilterSectionHandler, Elmah"/>
<section name="errorTweet" requirePermission="false" type="Elmah.ErrorTweetSectionHandler, Elmah"/>
</sectionGroup>
</configSections>

<elmah>
<security allowRemoteAccess="1" />
<errorLog type="Elmah.XmlFileErrorLog, Elmah" logPath="~/Errors" />
<!-- <errorMail
from="errors@site.net"
to="nasiri@site.net"
subject="prj-error"
async="true"
smtpPort="25"
smtpServer="mail.site.net"
noYsod="true" /> -->
</elmah>

<system.webServer>
<modules runAllManagedModulesForAllRequests="true">
<add name="ErrorLog" type="Elmah.ErrorLogModule, Elmah"/>
<add name="DomainServiceModule"
preCondition="managedHandler"
type="System.ServiceModel.DomainServices.Hosting.DomainServiceHttpModule, System.ServiceModel.DomainServices.Hosting, Version=4.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=31bf3856ad364e35" />
</modules>
<validation validateIntegratedModeConfiguration="false" />
<handlers>
<add name="Elmah" verb="POST,GET,HEAD" path="myelmah.axd" type="Elmah.ErrorLogPageFactory, Elmah" />
</handlers>
</system.webServer>
<system.web>
<globalization
requestEncoding="utf-8"
responseEncoding="utf-8"
/>
<authentication mode="Forms">
<!--one month ticket-->
<forms name=".403AuthV"
cookieless="UseCookies"
slidingExpiration="true"
protection="All"
path="/"
timeout="43200" />
</authentication>
<httpHandlers>
<add verb="POST,GET,HEAD" path="myelmah.axd" type="Elmah.ErrorLogPageFactory, Elmah" />
</httpHandlers>
<httpModules>
<add name="ErrorLog" type="Elmah.ErrorLogModule, Elmah"/>
<add name="DomainServiceModule"
type="System.ServiceModel.DomainServices.Hosting.DomainServiceHttpModule, System.ServiceModel.DomainServices.Hosting, Version=4.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=31bf3856ad364e35" />
</httpModules>
<compilation debug="true" targetFramework="4.0">
<assemblies>
<add assembly="System.Data.Entity, Version=4.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b77a5c561934e089" />
</assemblies>
</compilation>
</system.web>
<connectionStrings>
</connectionStrings>
<system.serviceModel>
<serviceHostingEnvironment
aspNetCompatibilityEnabled="true"
multipleSiteBindingsEnabled="true" />
</system.serviceModel>
</configuration>
اکنون برای مثال به یکی از متدهای DomainService خود سطر زیر را اضافه کرده و برنامه را آزمایش کنید:
throw new Exception("This is an ELMAH test");

سپس به آدرس http://localhost/myelmah.axd مراجعه نموده و اطلاعات لاگ شده حاصل را بررسی کنید:


این روش با WCF Services های متداول هم کار می‌کند. فقط در این سرویس‌ها باید aspNetCompatibilityEnabled مطابق تگ‌های ذکر شده‌ی system.serviceModel فوق در web.config لحاظ شوند (این مورد به صورت پیش فرض در WCF RIA Services وجود دارد). همچنین ویژگی زیر نیز باید به سرویس شما اضافه گردد:
[AspNetCompatibilityRequirements(RequirementsMode = AspNetCompatibilityRequirementsMode.Allowed)]

منابع مورد استفاده:
Integrating ELMAH for a WCF Service
Making WCF and ELMAH play nice together
Getting ELMAH to work with WCF services



پ.ن.
اگر به خطاهای ASP.NET دقت کرده باشید که به yellow screen of death هم مشهور هستند (در مقابل صفحات آبی ویندوز!)، ابتدای آن خیلی بزرگ نوشته شده Server Error و سپس ادامه‌ی خطا. همین مورد دقیقا یادم هست که هر بار سبب بازخواست مدیران شبکه بجای برنامه نویس‌ها می‌شد! (احتمالا این هم یک نوع بدجنسی تیم ASP.NET برای گرفتن حال ادمین‌های شبکه است! و گرنه مثلا می‌توانستند همان ابتدا بنویسند program/application error بجای server error)

مطالب
اصول پایگاه داده - اندیس ها (indices)

با افزایش حجم بانک‌های اطلاعاتی دسترسی سریع به داده‌های مطلوب به یک معضل تبدیل می‌شود. بهمین دلیل نیاز به مکانیزم هایی برای بازیابی سریع داده‌ها احساس می‌شود. یکی از این مکانیزم‌ها اندیس گذاری (indexing) است. اندیس گذاری مکانیزمی است که به ما امکان دسترسی مستقیم (direct access) را به داده‌های بانک اطلاعاتی می‌دهد.

عمل اندیس گذاری  وظیفه طراح بانک اطلاعاتی است که با توجه به دسترسی هایی که در آینده به بانک اطلاعاتی وجود دارد مشخص می‌کند که بر روی چه ستون هایی می‌خواهد اندیس داشته باشد. بعنوان مثال با تعیین کلید اصلی اعلام می‌کند که بیشتر دسترسی‌های آینده من بر اساس این کلید اصلی است و بنابراین بانک اطلاعاتی بر روی کلید اصلی اندیس گذاری را انجام می‌دهد. علاوه بر کلید اصلی می‌توان بر روی هر ستون دیگری از جدول نیز اندیس گذاشت که همانطور که گفته شد این مسئله بستگی به تعداد دسترسی آینده ما از طریق آن ستون‌ها دارد.

پس از اندیس گذاری بر روی یک ستون بسته به نوع اندیس فایلی در پایگاه اطلاعاتی ما ایجاد می‌شود که به آن فایل اندیس (index file) گفته می‌شود. این فایل یک فایل مبتنی بر رکورد (record-based) است که هر رکورد آن محتوی زوج کلید جستجو – اشاره گر می باشد. کلید جستجو را مقدار ستون مورد نظر و اشاره گر را اشاره گری به رکورد مربوط به ان می‌تواند در نظر گرفت.

توجه داشته باشید که اندیس گذاری و مدیریت اندیس ها، همانطور که در این مقاله آموزشی گفته خواهد شد سر بار هایی ( از نظر حافظه و پردازش) را بر سیستم تحمیل می‌نمایند. بعنوان مثال با اندیس گذاری بر روی هر ستونی یک فایل اندیس نیز ایجاد می‌شود بنابراین اگر اندیس‌های ما بسیار زیاد باشد حجم زیادی از بانک اطلاعاتی ما را خواهند گرفت. مدیریت و بروز نگهداری فایل‌های اندیس نیز خود مسئله ایست که سربار پردازشی را بدنبال دارد. بنابراین توصیه می‌شود در هنگام اندیس گذاری حتما بررسی‌ها و تحلیل‌های لازم را انجام دهید و تنها بر روی ستون هایی اندیس بگذرید که در آینده بیشتر دسترسی‌های شما از طریق ان ستون‌ها خواهد بود.

عموما در بانک‌های اطلاعاتی دو نوع اندیس می‌تواند بکار گیری شود که عبارتند  از :

  • اندیس‌های مرتب (ordered indices) : در این نوع کلید‌های جستجو (search-key) بصورت مرتب نگداری می‌شوند.
  • اندیس‌های هش (Hash indices) : در این نوع از اندیس‌ها کلید‌های جستجو در فایل اندیس مرتب نیستند. بلکه توسط یک تابع هش (hash function) توزیع می‌شوند.

در این مقاله قصد داریم به اندیس‌های مرتب بپردازیم و بخشی از مفاهیم مطرح در این باره را پوشش دهیم.

اندیس‌های متراکم ( dense index ):

اولین و ساده‌ترین نوع از اندیس‌های مرتب اندیس‌های متراکم ( dense ) هستند. در این نوع از اندیس‌ها وقتی بر روی ستونی می‌خواهیم عمل اندیس گذاری را انجام دهیم می‌بایست به ازای هر کلید – جست و جو (search-key) غیر تکراری  در ستون مورد نظر، یک رکورد در فایل اندیس مربوط به ان ستون اضافه کنیم. برای روشن شدن بیشتر موضوع به شکل زیر توجه کنید.

شکل 1 – اندیس متراکم (sparse index)

همانطور که در تصوری مشاهده می‌کنید بر روی ستون دوم از این جدول (جدول سمت راست)، اندیس متراکم (dense) گذاشته شده است. بر همین اساس به ازای هر کدام از اسامی خیابان‌ها یک رکورد در فایل اندیس (جدول سمت چپ) آورده شده است. در فایل اندیس می‌بینید که در کنار کلید جستجو یک اشاره گر نیز به جدول اصلی وجود دارد که در هنگام دسترسی مستقیم (direct access) از این اشاره گر استفاده خواهد شد. دقت کنید که کلید‌های جستجو در فایل اندیس بصورت مرتب نگهداری شده اند که نکته ای کلیدی در اندیس‌های مرتب می‌باشد.

مرتب بودن فایل اندیس موجب می‌شود که ما در هنگام جستجوی کلید مورد نظرمان در جدول اندیس بتوانیم از روش‌های جستجویی نظری جست و جوی دو دویی استفاده کنیم و در نتیجه سریع‌تر کلید مورد نظر را پیدا کنیم. این مسئله باعث ببهبود کارایی می‌شود. بعنوان مثال فرض کنید در فایل اندیس یک ملیون رکورد داریم. در این صورت برای یافتن کلید مورد نظرمان در جدول اندیس بروش جست و جوی دو دویی تنها کافی است 20 عمل مقایسه انجام دهیم. بنابراین می‌بینید که مرتب نگهداشتن جدول اندیس چقدر در سرعت بازیابی، تاثیر دارد.

نکته مهمی که در اندیس‌های متراکم باید به آن دقت شود اینست که ما به ازای کلید‌های جستجوی غیر تکراری یک رکورد در جدول اندیس نگهداری می‌کنیم. برای مثال در شکل بالا در ستون مورد نظر ما دو رکورد برای Downtown و سه رکورد برای Perryridge وجود دارد. این در حالی است که در فایل اندیس فقط یک Downtown و Perryridge داریم.

در اندیس‌های متراکم ما امکان دو نوع دسترسی را داریم :

  • دسترسی مستقیم (direct access)
  • دسترسی ترتیبی (sequential access)

دسترسی مستقیم :

توجه داشته باشید که در هنگام کار با یک جدول، فایل‌های اندیس آن به حافظه اصلی آورده می‌شوند (البته ممکن است که بخشی از فایل‌های اندیس به حافظه اصلی نیایند). این در حالی است که فایل اصلی جدول در حافظه جانبی قرار دارد. بنابراین در هنگام بازیابی یک رکورد از برای یافتن محل ان رکورد نیازی به مراجعه زیاد به حافظه جانبی نیست. بلکه در حافظه اصلی بسرعت با یک عمل جستجو  اشاره گر مربوط به رکورد مورد نظر در حافظه جانبی پیدا شده و مستقیما به آدرس همان رکورد می‌رویم و آن را می‌خوانیم. به این دسترسی، دسترسی مستقیم (direct access) می گوییم.

دسترسی ترتیبی :

در برخی از روش‌های اندیس گذاری علاوه بر دسترسی مستقیم امکان دسترسی بصورت ترتیبی نیز وجود دارد. در دسترسی ترتیبی این امکان وجود دارد که از یک رکورد خاص در جدول اصلی بتوانیم رکورد‌های بعد از آن را به ترتیبی منطقی پیمایش کنیم. برای روشن‌تر شدن موضوع به شکل شماره 1 توجه کنید. در انتهای هر رکورد اشاره گری به رکورد منطقی بعدی مشاهده می‌کنید. این اشاره گر‌ها امکان پیمایش و دسترسی ترتیبی را به ما می‌دهند. بعنوان مثال فرض کنید قصد داریم تمامی رکورد‌های حاوی کلید Perryridge را بازیابی نماییم. از آنجایی که در جدول اندیس تنها برای یکی از رکورد‌های حاوی این کلید اندیس داریم، برای بازیابی باقی رکورد‌ها چه باید کرد؟ در چنین شرایطی ابتدا با دسترسی مستقیم اولین رکورد حاوی Perryridge را پیدا کرده و آن را بازیابی می‌کنیم. سپس از طریق اشاره گر انتهای آن رکورد، می‌توان به رکورد بعدی آن دست یافت و به همین ترتیب می‌توان یک به یک به رکورد‌های دیگر دسترسی ترتیبی پیدا نمود.

دقت کنید که رکورد‌های جدول ما بصورت فیزیکی مرتب نیستند. اما اشاره گر‌های انتهای رکورد‌ها طوری مقدار دهی شده اند که بتوان آنها را بصورت مرتب شده پیمایش نمود.

اندیس اولیه  (primary index)  و اندیس ثانویه  (secondary index)  :

بر روی ستون‌های یک جدول می‌توان چندین اندیس را تعریف نمود. اولین اندیسی که بر روی یک ستون از یک جدول گذاشته می‌شود اندیس اولیه (primary index) نامیده می‌شود. عموما این اندیس به کلید اصلی نسبت داده می‌شود، چراکه اولین اندیسی است که بر روی جدول زده می‌شود. توجه داشته باشید که رکورد‌های جدول اصلی بر اساس کلید‌های جستجوی اندیس اولیه بصورت منطقی (با استفاده اشاره گر‌های انتهای رکورد که توضیح داده شد) مرتب هستند. بنابراین امکان دسترسی بصورت ترتیبی وجود دارد. وقتی پس از اندیس اولیه اقدام به اندیس گذاری‌های دیگری می‌کنیم، اندیس‌های ثانویه را ایجاد می‌کنیم که اندکی با اندیس‌های اولیه متفاوت می‌باشند. در اندیس‌های ثانویه دیگر امکان پیمایش و دسترسی ترتیبی وجود ندارد چراکه اشاره گر‌های انتهای رکورد‌ها بر اساس اندیس اصلی (اولیه) مرتب شده اند. بنابراین ما در اندیس‌های ثانویه تنها دسترسی مستقیم خواهیم داشت. شکر زیر نمونه ای از یک اندیس ثانویه را نشان می‌دهد.

شکل 2 – اندیس ثانویه

همانطور که مشاهده می‌کنید علاوه بر اندیس اصلی (بر روی ستون 2) بر روی سومین ستون این جدول اندیس ثانویه متراکم زده شده است. دقت کنید که هر اشاره گر از جدول اندیس به یک باکت (bucket) اشاره دارد. در هر باکت اشاره گر هایی وجود دارد که به رکورد هایی از جدول اصلی اشاره می‌کنند. فلسفه وجود باکت‌ها اینست که در اندیس‌های ثانویه امکان دسترسی ترتیبی وجود ندارد. بنابراین برای مقادیری تکراری در جدول (مثلا عدد 700) نمی‌توان از اشاره گر‌های انتهای رکورد‌ها استفاده نمود. در چنین شرایطی در باکت‌ها اشاره گر مربوط به تمامی رکورد‌های حاوی مقادیر تکراری یک کلید را نگهداری می‌کنیم تا بتوان به انها دسترسی مستقیم داشت. همانطور که مشاهده می‌کنید برای بازیابی رکورد‌های حاوی مقدار 700 ابتدا از جدول اندیس (که مرتب است) باکت مربوطه را پیدا کرده و سپس از طریق اشاره گر‌های موجود در این باکت به رکورد‌های حاوی مقدار 700 دستیابی پیدا می‌کنیم.

اندیس‌های تنک  (sparse index) :

در این نوع از اندیس‌ها بر خلاف اندیس‌های متراکم، تنها به ازای برخی از کلید‌های جستجو در جدول اندیس اشاره گر نگهداری می‌کنیم. بهمین دلیل فایل اندیس ما کوچکتر خواهد بود (نسبت به اندیس متراکم). در مورد اندیس‌های تنک نیز امکان دسترسی ترتیبی وجود دارد. در شکل زیر نمونه از اندیس تنک (sparse) را مشاهده می‌کنید.

شکل 3 – اندیس تنک (sparse index)

همانند شکل 1، در این شکل نیز اندیس اولیه بر روی ستون دوم زده شده است. اما این بار از اندیس تنک استفاده گردیده است. مشاهده می‌کنید که از میان مقادیر مختلف این ستون تنها برای سه کلید  Brighton، Perryridge و Redwood در جدول اندیس رکورد درج شده است. بنابراین برای دست یابی به کلید‌های دیگر باید ابتدا محل تقریبی آن را با جستجو بر روی جدول اندیس پیدا نمود و سپس از طریق پیمایش ترتیبی به رکورد مورد نظر دست یافت. بعنوان مثال برای بازیابی رکورد حاوی مقدار Mianus ابتدا در جدول اندیس کلیدی که از Mianus کوچکتر باشد (یعنی Brighton ) را پیدا می‌کنیم. سپس به رکورد حاولی Brighton می رویم و از آنجا با استفاده از اشاره گر‌های انتهایی رکورد‌ها به سمت رکورد حاوی Mianus حرکت می‌کنیم تا به آن برسیم.

نکته بسیار مهمی که در مورد اندیس‌های تنک مطرح می‌شود اینست که سیستم چگونه باید تشخیص دهد که کدام کلید‌ها را در جدول اندیس نگهداری کند. این تصمیم به مفهوم بلاک‌های حافظه و اندازه انها باز می‌گردد. می‌دانیم که واحد خواندن اطلاعات از حافظه بر اساس بلاک‌ها می‌باشد. این بدان معنی است که در هنگام خواندن رکورد‌های جداول بانک اطلاعاتی، عمل خواندن بصورت بلاکی انجام می‌شود. هنگامی که بر روی یک جدول می‌خواهیم اندیس تنک بزنیم ابتدا باید ببینیم این جدول چند بلاک از حافظه را اشغال کرده است. سپس رکورد‌های اول هر بلاک  را پیدا کرده و به ازای هر بلاک آدرس و کلید جستجوی رکورد اول آن را در جدول اندیس نگهداری کنیم. بدین ترتیب ما به ازای هر بلاک از جدول یک رکورد در فایل اندیس خواهیم داشت و با تخصیص بلاک‌های جدید به ان، طبیعی است که اندیس‌های جدید نیز در فایل اندیس ذخیره خواهند شد.

اندیس‌های چند سطحی  (multi-level index)

در دنیایی واقعی معمولا تعداد رکورد‌های جداول مورد استفاده بسیار بزرگ است و این اندازه دائما در حال زیاد شدن می‌باشد. افزایش اندازه جداول باعث می‌شود که اندازه فایل‌های اندیس نیز رفته رفته زیاد شود. گفتیم برای کارایی هرچه بیشتر باید جدول اندیس مورد استفاده به حافظه اصلی آورده شود تا تعداد دسترسی‌های ما به حافظه جانبی تا حد امکان کاهش یابد. اما اگر اندازه فایل اندیس ما بسیار بزرگ باشد ممکن است حجم زیادی از حافظه اصلی را بگیرد یا اینکه در حافظه اصلی فضای کافی برای ان وجود نداشته باشد. در چنین شرایطی از اندیس‌های چند سطحی استفاده می‌شود. به بیان دیگر بر روی جدول اندیس نیز اندیس زده می‌شود. تعداد سطوح اندیس ما بستگی به اندازه جدول اصلی دارد و هر چه این اندازه بزرگ‌تر شود، ممکن است باعث افزایش تعداد سطوح اندیس شود. در شکل زیر ساختار یک اندیس دو سطحی را مشاهده می‌کنید.

نکته مهم در مورد اندیس‌های چند سطحی اینست که اندیس‌های سطوح خارجی (outer index) از نوع تنک هستند. این مسئله به این دلیل است که اندازه اندیس‌ها کوچک‌تر شود. چراکه اگر اندیس خارجی از نوع متراکم باشد به این معناست که به ازای هر رکورد غیر تکراری باید یک رکورد در فایل اندیس نیز آورده شود و این مسئله باعث بزرگ شدن اندیس می‌شود. بهمین دلیل سطوح خارجی را در اندیس‌های چند سطحی از نوع تنک می‌گیرند. تنها آخرین سطحی که مستقیما به جدول اصلی اشاره می‌کند از نوع متراکم است. به این سطح از اندیس، اندیس داخلی (inner index) گفته می‌شود.

بروز نگهداشتن اندیس‌ها :

با انجام عملیات درج و حذف بروی جداول، جداول اندیس مربوطه نیز باید بروز رسانی شوند. در این بخش قصد داریم به نحوه بروز رسانی جداول اندیس در زمان حذف و درج رکورد بپردازیم.

بروز رسانی در زمان حذف :

اندیس متراکم :

هنگامی که رکوردی از جدول اصلی حذف می‌شود، در صورتی که بر روی ستون‌های آن اندیس‌های متراکم داشته باشیم، پس از حذف رکورد اصلی باید ابتدا کلید جستجوی ستون مربوط را در جدول اندیس پیدا کنیم. در صورتی که از این کلید تنها یک مقدار در جدول اصلی وجود داشته باشد، اندیس آن را از فایل اندیس حذف کرده و اشاره گر‌های انتهای رکورد‌ها را بروز رسانی می‌کنیم. اما اگر از کلید مورد نظر چندین مورد وجود داشته باشد نباید رکورد مورد نظر در جدول اندیس پاک شود. بلکه تنها ممکن است نیاز به ویرایش اشاره گر اندیس باشد. ویرایش در زمانی رخ می‌دهد که اشاره گر جدول اندیس مستقیما به رکوردی اشاره کند که حذف شده باشد، در این صورت باید اشاره گر اندیس را ویراش نمود تا به رکورد بعدی اشاره نماید.

اندیس تنک :

همانند روش قبل ابتدا رکورد اصلی را از جدول حذف می‌کنیم. سپس در فایل اندیس بدنبال کلید جستجوی مربوط به رکورد حذف شده می‌گردیم. در صورتی که کلید مورد نظر در جدول اندیس پیدا شد کلید جستجوی رکورد بعدی در جدول اصلی را جایگزین آن می‌کنیم. چنانچه کلید مربوط به رکورد بعدی در جدول اندیس وجود داشته باشد نیازی به جایگزینی نیست و باید فقط عمل حذف اندیس را انجام داد.

اگر کلید مورد جستجو در جدول اندیس وجود نداشته باشد نیاز به انجام هیچ عملی نیست. در پایان باید اشاره گر‌های انتهای رکورد‌ها را ویرایش نمود تا ترتیب منطقی برای پیمایش ترتیبی حفظ شود.

بروز رسانی در زمان درج:

اندیس متراکم:

در هنگام درج یک رکورد جدید، ابتدا باید کلید موجود در رکورد جدید را در جدول اندیس جستجو نمود. در صورتی که کلید مورد نظر در جدول اندیس یافت نشد، باید رکوردی جدیدی در فایل اندیس درج کرد و اشاره گر آن طوری مقدار دهی نمود تا به رکورد جدید اشاره نماید. اگر کلید مورد نظر  در جدول اندیس وجود داشته باشد دیگر نیازی بروز رسانی اندیس‌ها نیست و تنها کافی است اشاره گرهای انتهای رکورد‌ها بروز رسانی شوند.

اندیس تنک :

در مورد اندیس‌های تنک کمی پیچیدگی وجود دارد. در صورتی که رکورد جدید باعث تخصیص بلاک (block) جدیدی از حافظه به جدول شود، باید به ازای آن بلاک یک اندیس در جدول اندیس‌ها ایجاد شود و آدر آن بلاک را (که در واقع آدرس رکورد جدید نیز می‌شود) در اشاره گرد اندیس قرار داد. اما درغیز این صورت ( در صورتی که رکورد در بلاک‌های موجود ذخیره شود) نیازی به بروز رسانی جدول اندیس‌ها وجود ندارد.

نوع دیگری از اندیس‌های مرتب نیز وجود دارد که اندیس های B-Tree  هستند که در سیستم‌های اطلاعاتی دنیای واقعی بیشتر از آنها استفاده می‌شود. به امید خدا در مطالب بعدی این اندیس‌ها را نیز مورد بررسی قرار خواهیم داد.

موفق و پیروز باشید. 

مطالب
دریافت خروجی Curl از HttpClient در دات‌نت (NET.)
در این مقاله قصد دارم راجع‌به یک Extension در دات نت صحبت کنم که خیلی وقت‌ها می‌تواند بسیار مفید و نجات بخش و همینطور در زمان کارتان تاثیر زیادی بگذارد. خیلی وقت‌ها پیش آمده که داریم با یک سرویس بیرونی ارتباط برقرار میکنیم، اما هنگام فراخوانی کردن، با خطا مواجه می‌شویم و ما متوجه دلیل خطای رخ داده در آن لحظه نمی‌شویم. برای خود من بار‌ها پیش آمده که Property‌های اطلاعات ورودی برای وب سرویس را بصورت Pascal Case داده باشم، ولی سرویس بیرونی فقط بصورت Camel Case برای آن قابل قبول بوده‌است و من بعد از ساعت‌ها بررسی متوجه این موضوع می‌شدم و یا ممکن بود یک Property با مقدار نادرست ارسال می‌کردم و یا ممکن بود یک Property را اصلا ارسال نمی‌کردم و یا حتی اینکه یک Header را درست نمی‌فرستادم و کلی از این موضوعات که با آن‌ها برخورد کردیم و با صرف زمان، مشکل را حل کردیم. این Extension کار ما را برای حل این مسائل خیلی راحت می‌کند.

حالا چطور و چگونه ازش استفاده کنیم؟!

این Extension کارش این است، وقتی HttpClient ما مقدار دهی شده و آماده‌ی برای ارسال درخواست به سرویس بیرونی است، می‌توانیم قبل ارسال، آن را فراخوانی کنیم و یک خروجی Curl از درخواستی را که داریم می‌فرستیم، ببینیم. سپس خروجی Curl را در ترمینال صدا بزنیم و نتیجه را ببینیم. همینطور می‌توانیم به Postman خود Import کنیم و با داکیومنتی که داده شده، بررسی کنیم و مشکل را دقیق‌تر بررسی کنیم.

نحوه Import کردن Curl در Postman
 open the Postman -> click on the Import button -> 
select the Raw text tab -> paste the curl script here -> 
then press the Continue button -> at the end press the button import.
جای دیگری که نقش این Extension می‌تواند تاثیر گذار باشد، زمانی است که ما از نحوه‌ی فراخوانی سرویس‌های بیرونی خود که در سیستم نوشته شده، هیچ داکیومنت یا Postman Collection ای نداریم. ما با این Extension با خروجی Curl که در اختیارمان می‌گذارد، می‌توانیم Collection خود را ایجاد کنیم و در اختیار هم تیمی‌های خود قرار دهیم. می‌بینید که چقدر کارها را ساده و راحت می‌کند!

استفاده از این Extension بسیار ساده و سریع است و شما با نوشتن یک خط می‌توانید آن را فراخوانی کنید: 
آدرس Nuget Package


این Extension سه(۳) راه برای نمایش Curl دارد:

۱- چاپ در Console
httpClient.GenerateCurlInConsole(httpRequestMessage, null);
پارامتر دوم، کانفیگ هست که شما می‌توانید بنا به نیاز، آنها را تغییر دهید (پیش فرض آن null است). مثال و توضیحات کانفیگ به شرح زیر است:
httpClient.GenerateCurlInConsole(
   httpRequestMessage,
   configs =>
   {
     configs.TurnOn = true;
     configs.NeedAddDefaultHeaders = true;
     configs.EnableCodeBeautification = false;
   });
- مقدارTurnOn پیش فرض فعال است؛ درصورت غیرفعال کردن جنریتور، غیر فعال می‌شود و عمل ایجاد اسکریپت را انجام نمی‌دهد.
- با مقدارNeedAddDefaultHeaders می‌توانید مشخص کنید در صورت داشتن هدر‌های پیش فرض، در خروجی Curl اضافه شود یا خیر. پیش فرض آن فعال هست.
- مقدارEnableCodeBeautification اگر فعال باشد اسکریپت‌های چاپ شده در Console را به ازای هر HttpMethod، با رنگ متفاوتی نشان می‌دهد؛ برای خوانایی بهتر اسکریپت. بصورت پیش فرض غیر فعال است.

۲- ذخیره در فایل

httpClient.GenerateCurlInFile(httpRequestMessage, null);
پارامتر دوم کانفیگ هست که شما می‌توانید بنا به نیاز، آنها را تغییر دهید (پیش فرض آن null است).
مثال و توضیحات کانفیگ به شرح زیر است:
httpClient.GenerateCurlInFile(
   httpRequestMessage,
   configs =>
   {
    configs.Filename = "your filename";
    configs.Path = "your path";
    configs.TurnOn = true;
    configs.NeedAddDefaultHeaders = true;
   });
- مقدارFilename را اگر وارد کنید، می‌توانید نام فایلی را که ایجاد می‌شود، مشخص کنید. در صورت مقدار ندادن، پیش فرض تاریخ روز جاری را اعمال میکند. مثال: 20220910.curl
- مقدارPath را می‌توانید در صورت داشتن مسیری خاص، مشخص کنید. در غیر این صورت بصورت پیش فرض اطلاعات را در مسیر ProjectDirectory\bin\Debug\netX ذخیره می‌کند.
- مقدارTurnOn پیش فرض آن فعال است. درصورت غیرفعال کردن جنریتور غیر فعال می‌شود و عمل ایجاد اسکریپت را انجام نمی‌دهد.
- با مقدار NeedAddDefaultHeaders می‌توانید مشخص کنید در صورت داشتن هدر‌های پیش فرض، در خروجی Curl اضافه شود یا خیر. پیش فرض آن فعال هست.

۳- ذخیره در متغیر

httpClient.GenerateCurlInString(httpRequestMessage);

لینک آدرس GitHub پروژه جهت دیدن سورس پروژه و دیدن مثال‌های بیشتر و همینطور برای دیدن قابلیت‌های بیشتر این extension.

خوشحال می‌شوم اگه نظری دارید راجع به پروژه و یا مشکلی دیدید در سورس کد به من اطلاع بدهید و خیلی خوشحال می‌شوم اگر در تکمیل و پیاده سازی این پروژه مشارکت کنید و اگر این پروژه براتون جذاب و یا مفید بود استار بدهید.

مطالب
امکان استفاده‌ی از قیود مسیریابی سفارشی ASP.NET Core در Blazor SSR برای رمزگشایی خودکار پارامترهای دریافتی

در Blazor می‌توان مسیریابی‌های پارامتری را به صورت زیر نیز تعریف کرد:

@page "/post/edit/{EditId:int}"

که در اینجا EditId، یک پارامتر مسیریابی از نوع int تعریف شده و به صورت زیر در کدهای صفحه‌ی مرتبط، قابل دسترسی است:

[Parameter] public int? EditId { set; get; }

int تعریف شده‌ی در این مسیریابی، یک routing constraint و یا یک قید مسیریابی محسوب می‌شود و استفاده‌ی از آن، چنین مزایایی را به همراه دارد:

- در این حالت فقط EditId های عددی پردازش می‌شوند و اگر رشته‌ای دریافت شود، کاربر با خروجی از نوع 404 و یا «یافت نشد»، مواجه خواهد شد.

- امکان اعتبارسنجی مقادیر دریافتی، پیش از ارسال آن‌ها به صفحه و پردازش صفحه.

قیود پیش‌فرض تعریف شده‌ی در Blazor

اگر به مستندات مسیریابی Blazor مراجعه کنیم، به‌نظر فقط این موارد را می‌توان به‌عنوان قیود پارامترهای مسیریابی تعریف کرد:

bool, datetime, decimal, double, float, guid, int, long, nonfile 

و ... توضیحاتی در مورد اینکه آیا امکان بسط آن‌ها وجود دارند یا خیر، فعلا در مستندات رسمی آن، ذکر نشده‌اند.

در Blazor 8x می‌توان از قیود مسیریابی سفارشی ASP.NET Core نیز استفاده کرد!

ASP.NET Core سمت سرور، به همراه امکان سفارشی سازی قیودمسیریابی خود نیز هست که آن‌را می‌توان به کمک اینترفیسIRouteConstraint پیاده سازی کرد:

namespace Microsoft.AspNetCore.Routing  
{  
    public interface IRouteConstraint  
    {  
        bool Match(  
            HttpContext httpContext,  
            IRouter route,  
            string routeKey,  
            RouteValueDictionary values,  
            RouteDirection routeDirection);  
    }  
} 

جالب اینجا است که می‌توان این نمونه‌های سفارشی را حداقل در نگارش جدید Blazor 8x SSR نیز استفاده کرد؛ هرچند در مستندات رسمی Blazor هنوز به آن‌ اشاره‌ای نشده‌است.

در امضای متد Match فوق، دو پارامتر routeKey و values آن بیش از مابقی مهم هستند:

- routeKey مشخص می‌کند که الان کدام پارامتر مسیریابی (مانند EditId در این مطلب) در حال پردازش است.

- values، یک دیکشنری است که کلید هر عضو آن، پارامتر مسیریابی و مقدار آن، مقدار دریافتی از URL جاری است.

- اگر این متد مقدار true را برگرداند، یعنی مسیریابی وارد شده‌ی به آن، با موفقیت پردازش و اعتبارسنجی شده و می‌توان صفحه‌ی مرتبط را نمایش داد؛ در غیراینصورت، کاربر پیام یافت نشدن آن صفحه و مسیر درخواستی را مشاهده می‌کند.

پیاده سازی یک قید سفارشی رمزگشایی پارامترهای مسیریابی

فرض کنید قصد ندارید که پارامترهای مسیریابی ویرایش رکوردهای خاصی را دقیقا بر اساس Id متناظر عددی آن‌ها در بانک اطلاعاتی، نمایش دهید؛ برای مثال نمی‌خواهید دقیقا آدرس post/edit/1 را به کاربر نمایش دهید؛ چون نمایش این اعداد عموما ساده و ترتیبی، حدس زدن آن‌ها را ساده‌ کرده و ممکن است در آینده مشکلات امنیتی را به همراه داشته باشد.

می‌خواهیم از آدرس‌های متداول و ساده‌ی عددی زیر:

@page "/post/edit/{EditId:int}"

به آدرس رمزنگاری شده‌ی زیر برسیم:

@page "/post/edit/{EditId:encrypt}"

اگر به این آدرس جدید دقت کنید، در اینجا از نام قید جدیدی به نام encrypt استفاده شده‌است که جزو قیود پیش‌فرض سیستم مسیریابی Blazor نیست. روش تعریف آن به صورت زیر است:

using System.Globalization;
using DNTCommon.Web.Core;

namespace Blazor8xSsrComponents.Utils;

public class EncryptedRouteConstraint(IProtectionProviderService protectionProvider) : IRouteConstraint
{
    public const string Name = "encrypt";

    public bool Match(HttpContext? httpContext,
        IRouter? route,
        string routeKey,
        RouteValueDictionary values,
        RouteDirection routeDirection)
    {
        ArgumentNullException.ThrowIfNull(routeKey);
        ArgumentNullException.ThrowIfNull(values);

        if (!values.TryGetValue(routeKey, out var routeValue))
        {
            return false;
        }

        var valueString = Convert.ToString(routeValue, CultureInfo.InvariantCulture);
        values[routeKey] = string.IsNullOrEmpty(valueString) ? null : protectionProvider.Decrypt(valueString);

        return true;
    }
}

توضیحات:

- در قیود سفارشی می‌توان سرویس‌ها را به سازنده‌ی کلاس تزریق کرد و برای مثال از سرویس IProtectionProviderService که در کتابخانه‌ی DNTCommon.Web.Core تعریف شده، برای رمزگشایی اطلاعات رسیده، استفاده کرده‌ایم.

- یک نام را هم برای آن درنظر گرفته‌ایم که از این نام در فایل Program.cs به صورت زیر استفاده می‌شود:

builder.Services.Configure<RouteOptions>(opt =>
{
    opt.ConstraintMap.Add(EncryptedRouteConstraint.Name, typeof(EncryptedRouteConstraint));
});

یعنی زمانیکه سیستم مسیریابی به قید جدیدی به نام encrypt می‌رسد:

@page "/post/edit/{EditId:encrypt}"

آن‌را در لیست ConstraintMap ای که به نحو فوق به سیستم معرفی شده، جستجو می‌کند. اگر این نام یافت شد، سپس کلاس EncryptedRouteConstraint متناظر را نمونه سازی کرده و در جهت پردازش مسیر رسیده، مورد استفاده قرار می‌دهد.

- در کلاس EncryptedRouteConstraint و متد Match آن، مقدار رشته‌ای EditId دریافت شده‌ی از طریق آدرس جاری درخواستی، رمزگشایی شده و بجای مقدار فعلی رمزنگاری شده‌ی آن درج می‌شود. همین اندازه برای مقدار دهی خودکار پارامتر EditId ذیل در صفحات مرتبط، کفایت می‌کند:

[Parameter] public string? EditId { set; get; }

یعنی دیگر نیازی نیست تا در صفحات مرتبط، کار رمزگشایی EditId، به صورت دستی انجام شود.

اشتراک‌ها
چطور توضیحات بهتری برای کامیت های گیت بنویسیم

تکنیک‌ها و باید و نبایدهای یک commite message استاندارد و اصولی که هر برنامه نویسی باید رعایت کنه.

یک پیام درست هم به بقیه اعضای تیم در شناخت کاری که انجام دادید خیلی می‌تونه کمک کنه هم اینکه این پیام‌ها یک جورایی تاریخچه توسعه هر نرم افزاری محسوب میشن.


چطور توضیحات بهتری برای کامیت های گیت بنویسیم